برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 7 آذر 1397 در همه مناطق
-
2 پسندیده شده[quote name='sedmammad' timestamp='1407788219' post='401204'] تحقیقی دیدم چند وقت پیش از یه موسسه ی بین المللی که البته تهش به[b] سمپر[/b]ها میخورد . درباره ی پیش بینی آینده ی جهان از روی مسائل فیزیولوژیک . بزرگی مغز و بتبع اون بزرگی بخش کرتکس رو به عنوان فاکتور هوش و استعداد فیزیو لوژیک در نظر گرفته بود و سعی کرده بود قوم برتر اینده جهان در آینده ی دور رو مشخص کنه ... به نظر تون قوم برتر آینده کدوم قوم بودن ؟ مسلمونا ! دلیلش هم این بود که پژوهش نشون میداد به دلیل رفتارهایی از قبیل استعمال دخانیات و همچنین نوشیدن الکل در مادران باردار قطر جمجه ی نوزادان به طور متوسط داره کمترمیشه و درواقع مغز انسان ها داره کوچیک میشه . به تعبیر فیزیولوژیک ، انسانها دارن روزبه روز خرف تر میشن . اما این کاهش قطر جمجه در مناطق مسلمون نشین به طور معنا داری وجود نداره . دلیلش هم مشخصه . البته این تحقیق ازین نظر که یک جانبه هست نمی تونه مبنایی برای نتیجه گیری قرار بگیره ولی فکت های حاصل از تحقیق قابل اعتنا هست .... [/quote] مسئله بزرگی مغز نیست ، استفاده از مغز هست ، که خودت بهتر میدونی وضعیت چطوریه !
-
1 پسندیده شدهنظریه های روابط بین الملل : بازدارندگی ( Deterrence theory ) [align=center]به نام خدا [/align] ماهیت بازدارندگی در طی دو دهه اخیر هیچ مفهومی به اندازه مفهوم بازدارندگی هسته ای در نظریه پردازی پیرامون استرتژی بین المللی رایج نبوده است دو تن از تحلیلگران بازدارندگی انرا چنین تعریف کرده اند: "بازدارندگی در کلی ترین شکل آن عبارتست از متقاعد کردن حریف نسبت به اینکه هزینه ها یا خطرات خط مشی احتماعی او از منافع آن بیشتر است. مفهوم باز دارندگی هسته ای نهایتا براساس این فرض مبتنی است که دوایر سیاستگذاری دولتی رفتارهایی عقلانی داشته ومعمولا به نوعی سنجش نسبی سود وزیان دست می زنند. با این حال علاوه بر عقلانیت، مسئله ترس نیز مطرح است وترس ممکن است تحت شرایطی عقلانی وتحت شرایطی دیگر غیر عقلانی باشد. نظریه بازدارندگی به طور ناگهانی ظهور نکرد بلکه به تدریج و با طی مراحلی تکامل یافت. در طول دورانی که ایالات متحده سلاح اتمی را درانحصار خود داشت هیچ نظریه استراتژیک منظمی در مورد بازدارندگی وجود نداشت قبل از آن به پیشنهاد جورج کنان سیاست تحدید یا سدنفوذ پدید آمد در واقع کنان نه بر ابزارهای سد نفوذ تاکیدکرد و نه انها را رد می کرد، بلکه اعتقاد داشت که این ابزارها در کنار اهرمهای سیاسی واقتصادی موجود، بخشی ابزارهای دیپلماتیک را تشکیل می دهد. دوران ترومن، برنامه ریزان امریکا قاطعانه تصور می کردند که در صورت بروز جنگ عمومی میان ایالت متحده واتحاد شوروی، ایالت متحده همچون جنگ جهانی دوم با استفاده از بمب افکن های دور برد خود پیروز خواهدشد، با این تفاوت عمده که که اکنون این هواپیماها به جای بمب های غیر هسته ای می توانستد سلاحهای جدیدی با خود حمل کنند. تحت تاثیر تحولات وبرداشتهای معینی در اوایل دهه 1950 بود که تحلیلگران غربی تقبیح نظریه های بازدارندگی هسته ای خود را آغاز کردند این تحولات موارد زیر را در بر می گرفت: جنگ کره: اگاهی روز افزون به این امر که هردوقدرت به زودی زرادخانه های هسته ای قابل ملاحظه ای در اختیار خواهند داشت واحتمالا برای کشورهای غربی به لحاظ سیاسی واقتصادی کسب برابری با کشورهای کمونیستی در این زمینه به منظور اجرای سیاست سد نفوذ در سطحی جهانی دشوار خواهد بود. جنگ کره به پیدایش متونی استراتژیک درباره مفهوم"جنگ محدود"انجامیددر این زمان ایالت متحده برای عملیات نظامی خود محدودیتی شد قائل شد، زیرا از یکطرف برای محدود ساختن منازعه تحت فشارهای سیاسی شدیدی از سوی متحدین اروپایی خود قرار داشت واز طرف دیگر نمی خواست درآسیا درگیر جنگ زمینی گسترده ای شود ایالات متحده به رغم انحصار تقریبی اش در زمینه سلاحهای اتمی، از کاربرد این سلاحها وبمباران آن سوی رود خانه یالو خودداری کرد. طرفداران جنگ محدود استدلال می کردند که در عصر نوپای هسته ای جنگها باید غیر هسته ای واهداف جنگ کاملا محدود بماند. پس از اعلام دکترین "انتقام گسترده "از سوی دولت آیزنهاور بود که بحث پیرامون بازدارندگی هسته ای بطور جدی آغاز شد. ایالات متحده دیگرخود را مجبور نمی دید که در شمار بسیاری از جنگهای محدود پر خرج وطولانی شبیه کره درگیر شود بدون آنکه به سلاحهای هسته ای متوسل شود به گفته دالس وزیر خارجه "دفاع محلی باید به وسیله عامل بازدارنده دیگری یعنی قدرت انتقام گسترده تقویت شود. ..راه بازدارندگی وجلوگیری از تهاجم آن است که این جامعه آزاد بخواهد وبتواند در مناطق وبا وسایلی که که خودش می خواهد پاسخی قدرتمندانه از خود نشان دهد. استدلال نیوی هوایی این بود که نیروهای هسته ای استراتژیک ایالات متحده نسبت به نیروهای اتحاد شوروی از برتری بسیاری برخوردارند وایالات متحده در یک جنگ استراتژیک می تواند فائق آید، با این حال آیزنهاور براین اعتقاد بود که برخورداری از برتری وتوان ضد نیرو، بسیار پر هزینه خواهد بود. این امر این اندیشه را زیر سئوال می برد که که سلاح های هسته ای به لحاظ اقتصادی جایگزین کارآمدی برای نیروهای گسترده غیر هسته ای به وجود آورده اند. بنابراین آیزنهاور مفهوم "کفایت"راپذیرفت. این مفهوم براساس پیش فرض حفظ نیروهای استراتژیک گسترده ولی محدود مبتنی است.یعنی وضعیت میانه ای بین برتری استراتژیک وبازدارندگی حداقل. پل نیتسه-که قبلا مدیرستاد سیاست گذاری وزارت امور خارجه امریکا بود- باتفکیک"سیاست اعلامی "صرف از "سیاست فعال"اظهارات دالس را مورد انتقاد قرار داد سیاست اعلامی سیاستی است که برای هدفی روانی یا سیاسی طراحی شده است حال آنکه سیاست فعال سیاستی است که که واقعا اجرا می شود نیتسه معتقدبود که دکترین دالس متضمن شکاف بسیار وسیعی است، بین آن چیزی که اعلام می شود وآن چیزی که می تواند انجام گیرد. در اوایل دهه 1950 تحلیلگران استراتژیک غرب درصدد برآمدند تا دکترین "انتقام گسترده" راتعدیل نموده وبا مطرح ساختن "بازدارندگی تدریجی" شکاف میان حرف وعمل را کاهش دهند. شارحین بازدارندگی تدریجی معتقدبودند که توان بازدارندگی غرب در صورتی اعتبار بیشتری خواهد یافت که ضعف غیر هسته ای غرب بادکترینی جبران شود که نه خواستار "انتقام گسترده" بلکه خواهان حداقل نیروی هسته ای لازم برای منع،دفع یا شکست تهاجم ومتضمن کاربرد "سلاحهای هسته ای تاکتیکی"برعلیه قلب زمین کمونیستی باشد. برنارد برودی اولین ومهمتریت نظریه پرداز بازدارندگی در دوران جنگ جهانی دوم برنارد برودی-ازدانشگاه "ییل"وسپس شرکت "راند"است- است وی معتقدبود که جنگ هسته ای تمام عیار کلیه ارزشهای سیاسی واجتماعی را نابود می کند وبه همین خاطر آن دسته از دیدگاههای مربوط به برنامه ریزی استراتژیک را که به نظر او احتمال بروز جنگ هسته ای را افزایش می دادند –یعنی جنگ پیشگیرانه،ضربه پیشدستانه در صورت قریب الوقوع بودن جنگ وانتقام گسترده –را رد می کرد. او اطمینان داشت که دولت ایالات متحده برای تحصیل منافع قابل ملاحظه ناشی از ضربه نخست، عمدا جنگ هسته ای را شروع نخواهد کرد. براین اساس ضرورتا باید دشمنان را متقاعد ساخت که آنها با توسل به ضربه نخست هرگز نمی توانند امتیاز قابل ملاحظه ای به دست آورند. تنها راه برای این کار تضمین قابلیت بقای نیروهای انتقامی ایالت متحده است که می توانند متقابلا خسارت نابود کننده ای به متجاوز وارد کنند. برای دشمن ممکن است پذیرش این امر دشوار باشد که، ایالات متحده در صورت رویارویی با تهاجمی غیر گسترده به انتقامی گسترده مبادرت ورزد، چراکه هیچ دولتی خطر کاربرد سلاحهای هسته ای را به جان نمی خرد مگر انکه منافع ملی حیاتی آن به طور جدی مورد تهدید قرار گیرد. بااین حال برودی بر این هشدار اصرار می ورزید که این اشتباهی تاکتیکی خواهدبود اگر از قبل به دشمن اطمینان بدهیم که جنگ هسته ای چنان غیر قابل تصور است که بروز آن غیر ممکن است زیرا این امر به طور وسوسه آمیزی موجب می شود دشمن آتش جنگ هسته ای تمام عیار را برافروزد. مطلوبیت نیروی نظامی همانطور که والتر میلیس وسایر نویسندگان اشاره کرده اند، پیدایش سلاحهای هسته ای به هیچ موجب آن نشد که دولتها مطلوبیت قدرت نظامی را زیر سئوال ببرند. از نظر اینان اولا نیروهای نظامی همچنان از قدرتی برخوردار خواهند بود که می توانند فعالیتهای سیاسی کشورها را تحت تاثیر قرار دهند. ثانیا جنگهای غیر هسته ای هنوزهم می توانند صورت پذیرند واین در حالی است که هرچند این جنگها در زیر سطح آستانه هسته ای باقی خواهند ماند، ولی از عواقب بین المللی برخوردار خواهند بود وسرانجام احتمال تشدید جنگ تا تا سطح هسته ای، خود متضمن تهدیدی تلویحی است که می تواند در پاره ای مناطق، عامل بازدارنده نیرومندی در مقابل تهاجمات غیر هسته ای به شمار آید. نوآوری تکنولوژیک وبازدارندگی یکی از مسائلی که مطرح بوده است اعتبار بازدارندگی است دومین مسئله این است که تکنولوژی تسلیحاتی نوین دائما دستخوش تحولی پویاست این امر از مسئلخ فنی میزان آسیب پذیری یا آسیب ناپذیری سلاحهاس هسته ای حکایت می کند. مضمون مفهوم بازدارندگی اساسا آن است که با برخورداری از سلاحهای هسته ای بتوان مهاجمین هسته ای احتمالی را با این تهدید روبرو ساخت که حتی در صورت دست زدن به ضربه غافلگیرانه نخست برعلیه کشور بازدارنده، بازهم در ضربه انتقامی کشور اخیر "خسارت غیر قابل پذیرشی "را متحمل خواهند شد در اوایل دهه 1950 وبویژه پس از پرتاب اولین ماهواره اتحاد شوروی به مدار زمین در سال 1957 در مورد قابلیت نیروهای هسته ای، ثبات استراتژیک، و خودکار بودن بازدارندگی هشدارهایی داده شد. آلبرت والستتر در سال 1959علنا اشاره نمود که توسعه ی قریب الوقوع تکنولوژیک، سلاح های استراتوژیک را در مقابل حملات غافلگیرانه آسیب پذیرتر خواهد ساخت و تنها راه بازدارندگی اتخاذ گزینه های دفاعی دشواری در زمینه پراکندگی، تحرک، و حفظ سیستم های موشکی است. تحلیلگران استدلال می کردند که اگر کشوری از بمب افکن ها و موشک های استراتژیک برخوردار باشد ولی به حفاظت آنها توجهی نکند، این نیروها«تحریک کننده» بوده و دشمن را ترغیب می کند تا به حمله دست بزند، زیرا نمی توان استدلال نمود که این نیروها برای ضربه دوم که صرفا دفاعی است، به کار خواهند رفت. از آنجا که این نیروها {در صورت حمله دشمن} باقی نخواهند ماند تا ضربه دوم را عملی سازند، چنین به نظر خواهد رسید که ماموریت آنها وارد آوردن ضربه نخست بوده، در نتیجه بیم و هراس دشمن را افزایش خواهند داد. اگر هر دو طرف نیروهای استراتژیک خود را بی حفاظ (یا نامستحکم) نگاه دارند، محیط بین المللی دستخوش نوعی جنون «خشونت طلبی» خواهد شد که بازدارندگی متقابل را بی ثبات می سازد. بازدارندگی هنگامی ثبات و پایداری بیشتری خواهد یافت که هر دو طرف بکوشند تا به توانایی مطمئن و آسیب پذیری برای وارد آوردن ضربه دوم دست یابند. با این حال، بازدارندگی متقابل با ثبات چیزی نیست که بتوان یک بار و برای همیشه به آنها دست یافت. بروز تحولات جدیدی در حوزه های دفاع در برابر موشک های بالستیک، موشک های بازورودی چند کلاهکی با هدف گیری مستقل و برخی دیگر از حوزه های مهم تکنولوژی نظامی پیشرفته، نویسندگان را وادار ساخت تا طی دهه ی 1960 در مورد احتمال بی ثباتی مجدد وضعیت استراتژیک بین المللی ابراز نگرانی کنند. گفته می شد که دفاع در برابر موشک های بالستیک، اگر برای محافظت از مراکز جمعیتی یک کشور به کار رود ممکن است این هراس را در دل دشمن ایجاد کند که کشور مذکور با آماده ساختن خود برای دفع ضربه ی انتقامی، می کوشد تا توان ضربه ی نخست خود را تقویت کند. برخی هم موشک های بازورودی چند کلاهکی با هدف گیری مستقل را وسیله ای برای افزایش تعداد، نفوذ کنندگی و دقت کلاهک ها می دانستند که بخش عمده ای از موشک های بالستیک قاره پیمای زمین پایه را تحدید به نابودی می کند. پاره ای از تحلیل گران به وجود نوعی رابطه ی کنش –واکنش در رقابت تسلیحاتی ابرقدرتها اشاره داشتند: اگر یکی از طرفین بکوشد تا دفاع در برابر موشک های بالستیک را برای محافظت از استراتژیک خود به کار گیرد، طرف مقابل احتمالا به منظور افزایش قدرت تهاجمی خود به بهانه ی خنثی کردن اقدام طرف اول، موشک های بازورودی چند کلاهکی با هدف گیری مستقل خود را گسترش می بخشد که در این گسترش ممکن است عملا افراط صورت گرفته در نتیجه طرف اول تحریک شود تا هم به تلاش های خود در زمینه ی دفاع استراتژیک سرعت بخشد و هم نهایتا موشک های بازورودی چند کلاهکی با هدف گیری مستقل را گسترش دهد. بازدارندگی وتوازن قدرت مفهوم بازدارندگی متقابل از یک نظر هم همان مفهوم سنتی "توازن قدرت" است که در کسوت جدیدی در آمده بسیاری از نویسندگان به گونه ای به بازدارندگی متقابل،بازدارندگی پایدار، بازدارندگی متوازن وتوازن تسلیحاتی پایدار پرداخته اند که تا حدود زیادی متون قدیمی تر مربوط به توازن قدرت را به یاد می آورد غالبا گفته شده است که توازن قدرت، بنیاد نظری خوبی برای تصمیم گیزی در سیاست خارجی نیست زیرا نامطمئن وغیر واقعی است (نامطمئن از این نظر که هیچ معیار معتبری برای سنجش تطبیق قدرت وجود ندارد وغیر واقعی از آن نظر که که کشورهایی که احساس بی امنیتی می کنند، نه خواستار دستیا بی به توازن بلکه خواهان آنند که به میزانی از برتری ویا نوعی "توازن قدرت به طور یکجانبه مطلوب"دست یابند. بدین ترتیب دولتمردان معاصر با این مشکل روبرویند که آیا بازدارندگی متقابل پایدار شرایط موجود را توصیف می کند یا اینکه راهی را تجویز می کند که باید تعقیب شود ؟ عوامل روانی وسیاسی دخیل در بازدارندگی مدتهاست که بازدارندگی همان قدر مفهوم روانی-سیاسی شناخته شده است که مفهوم نظامی بازدارندگی نه تنها به شرایط عینی نظامی-تکنولوژیک بلکه به برداشت وارزشیابی ذهنی مهاجم بالقوه نیز بستگی دارد. توان بازدارندگی تنها هنگامی موثر خواهد بود که سری وحرمانه نباشد ودشمن را تاحدود معینی باید از آن آگاه ساخت. ولی انتقال بیش از حد اطلاعات نیز اگر برنامه ریزی طرف مقابل را برای حمله تسهیل کند، می تواند به تضعیف طرف بازدارنده منجرگردد. با افزایش پیچیدگی تکنولوژی نظامی، ابهامات وتردیدها نیز افزایش می یابد. مسئله ای که مطرح می شود آن است که آیا افزایش تردید در محاسبه آثار یک نبرد هسته ای احتمالی بازدارندگی متقابل را تقویت می کند یا تضعیف ؟ آزگود: اشاره می کند که عنصر تردید وابهام در بازدارندگی هسته ای، باتوجه به عواقب وحشتناک محاسبات نادرست، تا حدودی ممکن است به احتیاط وخویشتن داری انجامیده ودر نتیجه به ثبات بین المللی کمک کند ریمون آرون چنین استدلال نموده است که "به لحاظ کلی وانتزاعی، هیچ بازدارندگی وجود ندارد بلکه باید دید فاعل، مفعول،مورد شرایط ووسایل بازدارندگی کدامند "براین اساس همیشه باید بازدارندگی را با توجه به شرایط خاص وعینی آن تجزیه وتحلیل کرد. چیزی که دولتی را باز می دارد، ممکن است نتواند دولت دیگری را بازدارد. به نظر ئوله هالستی هرچند ه مفروضات بازدارندگی در اکثر زمانها وموقعیتها معتبرند، ولی بااین وجود، بازدارندگی براساس پیش بینی پذیری فرآیندهای تصمیم گیری مبتنی است وبراین اساس وی هشدار می دهد که هرگونه نظام بازدارندگی، بعید است که بتواند در مقابل کشورهایی موثر باشد که رهبران آنها را افراد زیر تشکیل می دهند: رهبران مبتلا به جنون خشونت طلبی، افراد طالب خود کشی یا شهادت فردی یا ملی،رهبرانی که اطلاعات انها از دشمن وارتباط آنها با آن چنان ناقص است که فرایندهای تصمیم گیری آنها برحدس وگمان مبتنی است ویا کسانیکه از دست دادن بیشتر جمعیت ومنابع کشور خود را بهای معقولی برای دستیابی به اهداف سیاسی خارجی خود می داند. سطوح بازدارندگی: الكساندر جورج و ريچارد اسموك اين حقيقت را متذكر شدند كه بازدارندگي به لحاظ نظري و عملي در سه سطح مختلف تكامل يافته است. جنگ استراتژيك، جنگ محدود و منازعه مادون محدود در نقطه پايين طيف خشونت. مسلماً مفهوم محوري كه پايه محاسبات مربوط به ملزومات بازدارندگي استراتژيك را تشكيل مي دهد برخورداري از توان ‹ نابودي قطعي › براي انتقام گيري پس از حمله قطعي است. در واقع همه تحليل گران توافق دارند كه هدف سياست بازدارندگي هسته اي استراتژيك اساساً جلوگيري از بروز جنگ هاي زير است: جنگ هسته اي استراتژيك، همه جانبه، گسترده و احتمالاً كليه جنگ هاي هسته اي. جورج و اسموك اشاره نموده اند بازدارندگي در سطح جنگ محدود و منازعه ما دون محدود بسيار پيچيده تر از سطح استراتژيك است. چه در زمينه اهداف بازيگرن و چه در زمينه ابزارهايي كه در اختياردارند گزينش ابزارها بايد تابع مسائل زير باشد: لزوم كنترل جنگ، اهداف سياسي هريك از بازيگران درگير در منازعه، جلب نظر متحدين، بي طرفان و افكار عمومي. اسموك همچنين نتيجه مي گيرد كه بازدارندگي در سطوح پايين تر منازعه به بافت ومحيط بستگي دارد نه تنها به متغيرهاي فني نسبتاً كمي كه هر دو طرف با درجه بالاي از اطمينان بدان آگاهند، بلكه همچنين به متغيرهاي گوناگوني بستگي دارد كه بسياري از آنها تا حدودي ذهني بوده و كليه آنها به مرور زمان متحول شده و تا حد زيادي به بافت موقعيت بستگي دارد. جنگ هاي غير هسته اي بين كشورهايي كه خود فاقد سلاح هاي هسته اي بوده و با يك قدرت داراي سلاح هاي هسته اي به وسيله تعهد الزام آور اتحاد محكمي ندارند، مشمول سياست بازدارندگي هسته اي نمي گردد بعلاوه سلاح هاي هسته اي در اكثر شرايط بعيد است بتواند از بروز انقلاب، جنگ داخلي، شورش هاي چريكي و ساير اشكال منازعات كم شدت جلوگيري كند. بلاخره از آنجا كه بازدارندگي بر اساس پيش فرض تصميم گيري عقلاني مبتني است، حتي اگر هم بتواند از انتخاب عمدي جنگ هسته اي كاملاً جلوگيري كند باز هم در يك مورد مستقيماً كاري از آن برنمي آيد. احتمال بروز اقدامات ويرانگر غير عمدي ناشي از حوادث فني، شكست رواني انساني، تفسير نادرست علائم هشداردهنده، تصاحب وكاربرد سلاح هاي هسته اي به وسيله افراد بي صلاحيت يا گروه هاي تروريستي، و عوامل مشابهي كه حاصل گزينش تصميم گيران دولتي نمي باشند. با اين حال، خطر ويراني شديد كه از ويژگي هاي ذاتي تملك نيروهاي بازدارنده استراتژيك است، دولت هاي مسئول را براي جلوگيري از بروز حوادثي غير عمدي كه ممكن است دامنه آنها گسترش يافته و غير قابل كنترل گردد، به تدبير اقداماتي احتياطي وادرا مي سازند. انتقادرابرت جرويس از بازدارندگي: جرويس بر ماهيت متناقض بازدارندگي انگشت مي گذارد.در بازدارندگی هر یک از طرفین، نه با توان حفاظت از خویشتن بلکه با تهدید طرف مقابل به وارد نمودن خسارتی غیر قابل پذیرش امیداوار است به امنیت دست یابد. جرویس بازدارندگی را نظریه ای می خواند « در مورد روش های تهدید سایرین به منظور وادار نمودن آنها به انجام آنچه ما می خواهیم ». باید دقت کنیم که بازدارندگی را با تحمیل و اجبار اشتباه نکنیم. بین تلاش برای منصرف ساختن دشمن از انجام اقدامی که خواهان جلوگیری از آن هستیم و تلاش برای وادار نمودن طرف مقابل و انجام اقدامی مثبت که خواهان انجام آن هستیم، تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد. تهدید به مجازات هسته ای، برای بازدارندگی می تواند بکار رود ولی برای تحمیل و اجبار به ندرت مگر احتمالاٌ برای روند خطرناکی که از قبل شروع شده و تصور می رود که احتمالاً به جنگ هسته ای منجر شود. جرویس شخصاً که نظریه بازدارندگی « در مورد اینکه چرا تحمیل معمولاً دشوارتر از بازدارندگی است، استدلال های معقولی بکار می برند ولی به نظر او اینکه بازادرندگی در تمام شرایط آسان تر از تحمیل باشد جای تردید دارد به ویژه اگر مهاجم تصمیم بگیرد خطر ابتکار عمل را بپذیرد. جرویس بر این اساس از نظریه بازدارندگی انتقاد می کند که این نظریه در مورد چگونگی ایجاد تغییر در موضع دشمن یا چگونگی تشخیص تغییرات آگاهی زیادی به ما نمی دهد. این نظریه به شناخت بحران ها بیشتر کمک می کند ولی راجع به شیوه جلوگیری از بحرانها و یا نحوه تشخیص کفایت منافع ملی مورد مخاطره برا توسل به نیروی نظامی، چیزی برای گفتن ندارد. نارسایی دیگر این نظریه بی توجهی به این مسأله است که « مصالحه موفقیت آمیز معمولاً مستلزم آن است که دست کم تغییری در ارزش ها و اهداف هر دو طرف به وجود آید» جرویس علاوه بر این ادعا می کند که نظریه بازدارندگی نقش پاداش و مصالحه را در حل و فصل بحران های مواجه آمیز نادیده می گیرد. جرویس به ظرافت اذعان دارد که نظریه بازدارندگی مستلزم اعتبار داشتن عقلانیت مطلق نیست. به نظر وی در حالی که ترس از اقدامی غیر عقلانی می تواند بازدارندگی را تقویت کند عقلانیت بیش از حد ممکن است به جنگ ناخواسته ای منجر شود، و آن هنگامی است که یکی از طرفین عاقل با اعتقاد راسخ به مجبور بودن طرف مقابل به عقب نشینی، بحرانی را شروع کرده یا تصمیم بگیرد قاطعانه ایستادگی کند حال آنکه محاسبه طرف مقابل این است که می تواند به یک« آخرین حرکت بی خطر» دیگر دست بزند چرا که طرف اول را برای عقب نشینی به اندازه کافی عاقل می پندارد. دکترین های استرتژیک: فریتس ارمارث دکترین استراتژیک را چنین تعریف می کند: « مجموعه ای از باورها، ارزش ها و احکام عملی که به نحو قابل ملاحظه ای عملکرد مقامات رسمی را در زمینه تحقیق و توسعه استرتژیک، گزینش تسلیحات، نیروها، برنامه های عملیاتی، کنترل تسلیحات و غیره هدایت می کند ». در واقع دکترین های استرتژیک حاصل خصوصیات ملی، تجارت، ایدئولوژیک و تفکر نظامی تاریخی می باشند. شاید حساس ترین مسأله در بحث استراتژیک را ارتباط میان بازدارندگی و توانایی جنگیدن تشکیل می دهد. پیروان برنارد برودی معتقد بودند که برخورداری از زرادخانه های سلاح های هسته ای تنها بدین منظور است که از بروز جنگ هسته ای یا هر گونه جنگی که به طور بالقوه می تواند تا سطوح جنگ هسته ای تشدید گردد، جلوگیری شود. سایرین بیشتر به پیروی از هرمان کان، آلبرت والستتر چنین استدلال نمودند که بازدارندگی برای کسب بیشترین اعتبار و کارایی، مستلزم وجود دکترینی عملیاتی و توانایی محسوسی برای جنگیدن، پیروز شدن، زنده ماندن و بهبود یافتن در صورت بروز یک جنگ هسته ای است. این نوع استراتژیک بر اساس این فرض برخورداری از برتری نظامی و استراتژیک مبتنی است و این برتری هم مستلزم موراد زیر است: نیروهای آسیب ناپذیر، مستحکم، پراکنده و یا متحرک، توانایی محدود ساختن خسارت، دفاع ضد موشکی فعال و دفاع غیر نظامی منفعل یک سیستم فرماندهی، کنترل، ارتباطات و اطلاعات کاملاً کارآمد و قابل بقاء برای هشدار قبلی مدیرت و مهار جنگ و. .. دو سیاست بالا کاملاً متعارض نبوده و نمی تواند باشد. مسأله ای که اهمیت دارد آن است که برای کدام یک از این دو جایگزین در تفکر استراتژیک، دکترین نظامی و برنامه ریزی نیروهای هر یک از ابرقدرت ها باید نقش بیشری قائل شد. دو سه ماهه اول عصر هسته ای، از اواخر دهه 1940 تا اوائل دهه 1970 سیاست بازدارندگی رسمی ایالات متحده پیوسته بر اساس این اندیشه تهدید به وارد آوردن ضربه دوم انتقامی مبتنی بود. کم کم روشن شد که ایالات متحده باید از نیروی انتقامی آسیب پذیری برخوردار باشد که بتواند با وارد آوردن ضربه دوم، « خسارت غیر قابل پذیرشی » به دشمن وارد سازد. خلع سلاح و کنترل تسلیحات: در حالی که خلع سلاح به مفهوم اخص آن متضمن نابودی تسلیحات و منع تولید آنها در آینده است، کنترل تسلیحات براساس پیش فرض تدوام تملک سلاح ها از سوی کشورها مبتنی بوده و در پی آن است که تسلیحات به گونه ای اداره و مهار شود که به تقویت امنیت و ارتقاء اهداف سیاسی و استراتژیک مطلوب بیانجامد نه اینکه بگذارد تکنولوژی تسلیحاتی سیاست ها را به گونه ای شکل دهد که از ایمنی و کنترل پذیری محیط بین المللی بکاهد. بر این اساس سیاست های کنترل تسلیحات نوعاً در پی آنند که طراحی کیفی، تولید کمی، شیوه استقرار و کاربست، حفاظت، کنترل و کاربرد برنامه ریزی شده، بالقوه یا بالفعل سلاح ها و نیروهای نظامی را تحت نوعی محدودیت یا قانونمندی درآورد. این سیاست ها ممکن است تلویحاً متضمن همکاری میان متخاصمین باشند: موافقت نامه های رسمی، تفاهمات ضمنی، یا همکاری غیر رسمی. این سیاست ها همچنین ممکن است تصمیمات یک جانبه ای به امید دریافت پاسخی متقابل، و یا تصمیمات یک جانبه ای را شامل شود که حتی اگر هم دشمن پاسخی به آنها ندهد باز هم به این خاطر سودمند تلقی می شوند که صرفاً به ثبات بازدارندگی، کنترل پذیری، ایمنی در مقابل جنگهای ناخواسته، و محدودیت سازی خسارات کمک خواهند کرد. محور تفکر اکثر طرفدران کنترل تسلیحات را کاهش تنش ها، مخاطرات و خطرات بدون تضعیف بازدارندگی تشکیل می دهد. با این حال پیشنهادات خاص مربوط به کنترل تسلیحات ممکن است حاکی از مقاصد دیگری در ذهن حامیان آنها باشد. از قبیل ارتقاء تنش زدایی، رفع کسری بودجه، چرخش منابع به سمت برنامه های غیر دفاعی، حفظ شتاب کنترل تسلیحات، جلب رضایت افکار عمومی وغیره. به سوی بازدارندگی دفاعی: در دهه 1980 چشم انداز کنترل تسلیحات در سطح بین المللی تغییر اساسی یافت که این تغییر ابتدا تدریجی ولی سرعت آن فزاینده بود. این تغییر حاصل عوامل متعددی من جمله سیاست « ابتکار دفاع استراتژیک » رئیس جمهور ریگان بود. ریگان در نطق خود پیرامون « ابتکار دفاع استراتژیک » جامعه علمی را دعوت نمود که به بررسی امکان ایجاد سیستم دفاعی پایداری بپردازند. که دیگر بر اساس تهدید به نابودی انتقامی برای جلوگیری از بروز جنگ مبتنی نباشد، بلکه بتواند موشک های هسته ای را قبل از رسیدن به اهدافشان رهگیری و نابود کرده و به طور خلاصه سلاح های هسته ای را « عقیم و منسوج » نماید، ولو این امر تا قرن آینده هم به طول انجامد. او پذیرفت که سیستم های دفاعی به ویژه اگر با سیستم های تهاجمی همراه باشد، مسائل و ابهاماتی را ایجاد می کند که تصور آمادگی برای تهاجم را زنده می سازد. با ای حال، وی تأکید نمود که ایالات متحده در پی دستیابی به برتری نظامی نیست، بلکه در جستجوی شیوه ای برای جلوگیری جنگ هسته ای است. طرفداران ابتکار دفاع استرتژیک استدلال می کردند که اولا با ایجاد چندین لایه دفاعی میزان رخنه می تواند به صفر برسد ثانیا تجسم ذهنی اقدامات متقابل آسانتر از مهندسی آنهاست ثالثا پیداست که کاربست سیستمی که قابل بقانیست، رابعا متحدین ناتو نهایتا گردهم خواهند آمد تا ارزش تلاش تحقیقاتی در زمینه تکتولوژی آینده گرانه ای را بسنجند که به طور بالقوه در دفاع غیر هسته ای وهسته ای اروپا نقشی خواهد داشت. "ابتکار دفاع استراتزیک "در عصر گور باچف روی تفکر شوروی در مورد کنترل تسلیحات تاثیر قابل ملاحظه ای داشت. قبل از اجلاس سران ریگان-گورباچف در ژنو(نوامبر1985)اتحاد شوروی به طور بی سابقه ای اعلام نمودکه در صورتی که ایالات متحده "ابتکار دفاع استراتژیک"را کنار بگذارد برای مذاکره در مورد کاهش سلاحهای هسته ای استراتژیک به میزان 50درصد آمده است. (قبلادرسال 1977،اتحاد شوروی تقاضای رییس جمهور کارتر برای کاهشی به میزان 25درصد را رد کرده بود ) در دیالکتیک نوین تهاجم در برابر دفاع که مولود "ابتکار دفاع استراتژیک"بود،دو ابرقدرت قطب بندی بی نهایت شدید وطولانی را چاره وجایگزین در خور توجهی نمی رانستند. احتمالا هیچیک انتظار پیروزی کامل را نداشتند وترکیبی از مواضع هر دو طرف را نتیجه ای طبیعی می دانستند. ازسال 1986 به این طرف، نشانه هایی وجود داشت که حاکی از پیدایش تمایل متقابلی برای رعایت "پیمان محدود سازی سیستمهای ضد موشک بالستیک "به مدت چندین سال ودر عین حال تداوم تحقیقات در چارچوب مفادآن بود. منبع: نظریه های متعارض در روابط بین الملل علیرضا طیب –وحید بزرگی http://www.political.ir/post-514.aspx
-
1 پسندیده شدهاین هم نظر میلیتار واچ در مورد قاهر با تشکر از دوستان برای انتقال به تاپیک مربوطه https://militarywatchmagazine.com/article/70301 بیست هشتم ژانویه 2018 در سال 2013 ایران برای اولین بار از جنگنده سبک قاهر 313 رونمایی کرد آنچه که به نظر می رسد اولین جت جنگنده ای باشد که بطور کامل در کشور به صورت بومی تولید شده است. تحلیلگران غربی با ذکر این مورد که ساخت چنین پلتفرمی بسیار فراتر از توانایی ایران است این بدنه ریز با قابلیت پنهان کاری را به عنوان یک پروپاگاندای مسخره جمهوری اسلامی بسیار مورد تمسخر قرار دادند. با این همه صنایع هوانوردی نظامی ایران در موارد فراوانی مانند تعمیر و نگهداری ناوگان اف-5 ، اف-4 و تامکتهای پیچیده که بعد از 40 سال تحریم و 8 سال جنگ با عراق انتظار می رفت که همگی غیر عملیاتی باشند غرب را شگفت زده کرده است. (البته غربی ها قبل از انقلاب هم شگفت زده می شدند از سرعت یادگیری و علاقه ایرانی ها به این صنعت. برای مثال اف-5 مشکلی در چرخ جلو داشت که هنگام نشستن چرخ می شکست و در وضعیتی که خلبان کاری نمی توانست انجام بدهد دماغه خرد می شد که این مشکل توسط یک درجه دار فنی نیروی هوایی با تغییراتی که در سیستم قفل چرخ جلو داد تصحیح گردید و با صلاح دید مستشاران آمریکایی و کمپانی سازنده این مهم به صورت دستور العملی به همه کشورهای کاربر اف-5 ابلاغ گردید که سیستم چرخ جلو را به این شیوه ایرانی تغییر بدهند .م.) توسعه صنعت هوانوردی توانا از جمله بدست آوردن تکنولوژی های کلیدی و خطوط تولید از جمهوری های جدید جدا شده از شوروی در دهه 90 میلادی ممکن است ایران را در جایگاهی قرار داده باشد که راه توسعه یک جنگنده سبک ابتدایی که ادعا می کنند توانایی های رادار گریزی هم دارد برایشان روشن شده باشد. قاهر 313 به سختی یک مشابه F-22 یا j-20 است و بیشتر با جنگنده کره جنوبی KAI T-50 یا میگ 19 شوروی در وزن، نقش و توانایی ها قابل مقایسه است. در واقع با پروفیلی که برای میزبانی موشکها در محفظه داخلی بسیار کوچک به نظر می رسد این جنگنده می تواند یک پلتفرم تهاجمی فقط متکی بر توپها مشابه میگ-19 باشد. که شباهتهایی با آن دارد. اینکه گفته شده که جنگنده برای پشتیبانی نزدیک (که از بین ساده ترین و ارزانترین انواع جنگنده برای طراحی است) طراحی شده چشم انداز ورود این جنگنده به خدمت را بسیار قابل باور تر می سازد. اینکه ایران می تواند جنگنده بومی تولید بکند به ویژه جنگنده ای با چنین طرح یکتایی مانند قاهر را آینده مشخص می کند. مطابق بیانیه وزیر دفاع سابق ایران سرتیپ حسین دهقان در ژانویه 2018، قاهر در حال تستهای نهایی قبل از پرواز شامل دویدن روی باند و تاکسی سریع است. او همچنین ذکر کرد که جنگنده برای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک طراحی شده است. ژنرال همچنین ذکر کرد که دومین برنامه پرنده سبک ایران که پرنده آموزشی سبک کوثر 88 است هم برای تست های اولیه پروازی خود آماده می شود. با توجه به انتقادهایی که مبنی بر غیر ممکن بودن پرواز قاهر با این ابعاد بیان شده تستهای پروازی موفق این جنگنده می تواند همانقدر که برای ایران یک پیروزی بزرگ تبلیغاتی باشد یک قدم بزرگ به سوی توسعه توانایی بومی صنایع هوایی باشد. https://militarywatchmagazine.com/article/70131 بیست و یکم آگوست 2018 یک روز قبل از رونمایی کوثر نیروهای نظامی ایران اخیرا نمایش عمومی پرواز یک جت جنگنده بومی جدید با طراحی نا معلوم را قریب الوقوع اعلام کرده اند که منجر به حدسیات فراوانی در مورد آنچه قرار است رونمایی بشود و این احتمال که قاهر 313 جنگنده ای است که قرار است رونمایی بشود، شده است. در حالیکه جنگنده های مختلفی از جمله جنگنده دو موتوره صاعقه قبلا بر مبنای اف-5 آمریکایی با بهبود بدنه و افزودن تجهیزات مدرن اویونیک در ایران توسعه داده شده و همگی وارد خدمت شده اند قاهر را به سختی می توان تنها جنگنده بومی ایرانی نامید. در این میان F-313 برخلاف بقیه از زمان رونمایی در 2013 توسط سازمان صنایع هوایی ایران هرگز در معرض عموم پرواز نکرده است که منجر به حدسیات فراوانی شده که کل برنامه فقط اهداف تبلیغاتی داشته و این جنگنده قادر به پرواز نیست. این جنگنده تک سرنشین پنهان کار با حداقل سطح مقطع راداری و محموله کوچکی شامل دو بمب یا 4 تا 6 موشک هوا به هوا سبک طراحی شده بود و متعاقب رونمایی از آن تحلیلگرانی از ملتهای غربی و اسرائیل با این استدلال که برای ایران ساخت جنگنده پنهان کار غیر ممکن است به سرعت شروع به تمسخر آن کردند. یک متخصص اسرائیلی در مصاحبه با تایمز اسرائیل مدعی شد که "خیلی ساده ایرانی ها توانایی ساخت هواپیما ندارند" در حالیکه بدخواهان ایران قاهر را به عنوان یک پروپاگاندای دولتی رد می کنند وزیر دفاع ایران ادعاهای خارجی را بر علیه جنگنده ایران مردود می داند. در حالیکه ایران ثابت کرده که توانایی تولید البته نه در لبه تکنولوژی هواپیمای جنگنده به صورت بومی را دارد، اما انتقادهای اولیه طرح قاهر یک جورایی پایه و اساس خوبی داشت. ظاهر غیر قابل پرواز طرح اولیه و عدم تمایل نظامی ها برای انجام تست پرواز به تحلیلگران مبناهای قابل توجهی برای انتقاد به دست می داد. با اینکه بسیاری از جزئیات قاهر کماکان مجهول است اما بر اساس توانایی های شناخته شده صنعت دفاعی ایران و جزئیات ناچیزی که تا به حال رونمایی شده است توانایی این جنگنده قابل حدس زدن است. در حالیکه در این لحظه نمی توان تایید کرد که قاهر F-313 یک جنگنده پنهانکار حقیقی است یا خیر اما چشم انداز چنین پروژه ای به آن اندازه که منابع غربی و اسرائیلی مدعی هستند می تواند غیر ممکن نباشد. نخست باید توانایی های صنایع نظامی ایران در نظر گرفته بشود که بی نهایت ارزان و موثر به صورت مستقل اکثریت نیازهای دفاعی کشور را تامین و تدارک می کند. ایران (با کمک کره شمالی) برنامه موشکی پیشرفته ای را توسعه داده است که توانایی هدف قرار دادن اهداف دریایی و زمینی در خاور میانه، بیشتر آسیای مرکزی و شرق آفریقا را با استفاده از تکنولوژی پیشرفته سوخت جامد دارا است. همچنین ایران سیستمهای سطح به هوای موشکی خودش را توسعه داده که باور-373 مشهورترین مثال آن است. صنعت دفاعی ایران می تواند به صورت متفاوتی بیشتر نیازمندی های دفاعی خود را با اتکا به خود برآورده سازد. با توجه به هوانوردی نظامی کشور، ایران 8 کلاس بالگردهای نظامی (!!!!! .م.) و بیست و پنج کلاس از پهپادهای نظامی را تولید می کند. ایران چندین جنگنده فراصوت را طراحی و در خط تولید قرار داده است که آذرخش و صاعقه از برجسته ترین آنها هستند. تولید کنندگان دفاعی ایران نه تنها به تکنولوژی جنگنده های بومی و آمریکایی نسل سوم دسترسی دارند بلکه به تکنولوژی نسل 4 آمریکایی و شوروی دسترسی دارند. در اواخر دهه 70 میلادی ایران ناوگان بزرگی از جنگنده های برتری هوایی تامکت دریافت کرد و از آن موقع کشور صنعت نظامی هوانوردی با توانایی تولید قطعات لازم برای صیانت از این ناوگان را توسعه داده است تا جایی که موشک برد بلند فکور-90 را بر اساس مهندسی معکوس پلتفرم بسیار پیچیده آمریکایی AIM-54 توسعه داده که از تمام موشکهای غربی هوا به هوا در این لحظه برد بلند تری دارد. ایران همچنین در ایجاد امکانات تعمیر و نگهداری جنگنده بسیار پیچیده تامکت به نحوی موفق بوده که تعداد جنگنده های آماده به کار روز به روز بیشتر می گردند دست آورد بزرگی که در حالی بدست آمد که قریب به اتفاق تحلیل گران غربی زمین گیر شدن همه این هواپیما ها را در کمتر از 5 سال پیش بینی کرده بودند. در طول 40 سال خدمت تامکتها به شدت روزآمد شده اند و رادار و سامانه های اویونیک تعویض شده است. این نشانه دیگری است بر توانایی های بومی صنعت هوانوردی نظامی ایران. در طی تهاجم سال 1991 آمریکا به عراق به نام طوفان صحرا، نیروی هوایی عراق بیش از 100 فروند از جنگنده های ساخت شوروی و فرانسه را به ایران فرستاد تا از گزند حمله هوایی غربی ها در امان باشند. این جنگنده ها شامل میگهای 29 پیشرفته (شوروی میگ 29 را ویژه سرکوب کردن تامکت برای عراق پیکربندی کرده بود و پدافند ایران در ابتدا خیلی از این جنگنده بیم داشت .م.) ، میگ 25 (به گفته سرلشکر علوان حسون علوان العبوسی عراقی ها ترجیح دادند میگ های 25 را خاک بکنند به جای اینکه به ایران بفرستند .م.) سوخوی 24 و سوخوی 25 بودند که اکثریت آنها هرگز به عراق باز نگشتند. ایران این شانس را داشت که در کنار جنگنده های نسل 4 خریداری شده از شوروی (منظورشان میگ های 29 ای است که زمان تیمسار ستاری خریداری شدند .م.) مطالعه و تحلیل دقیقی روی ساختار آنها انجام بدهد و گفته شده که حتی همانطور که روی اف-5 مهندسی معکوس کردند روی میگ-29 هم این کار را کرده اند ولی موفقیتی بدست نیاوردند. ایران همچنین متعاقب پایین کشیدن سالم پهپاد RQ-170 آمریکایی در سال 2011 به برخی از پیشرفته ترین تکنولوژی های پنهانکار موجود در این هواپیما برای مطالعه دست پیدا کرد. ایران با حمله سایبری این پهپاد را مجبور به فرود در ایران کرد. معاون پیشین رئیس جمهور آمریکا دیک چنی برای جلوگیری از افشای تکنولوژی آن (به ویژه نرم افزارهایش .م.) برای ایرانی ها خواستار مداخله و انهدام فوری پهپاد شده بود. این اقدام نظامی هرگز انجام نشد و در نتیجه ایران نسخه مهندسی معکوس شده خود را خیلی زود تولید کرد. گزارش شده که پهپاد های پنهان کار ایرانی که بر مبنای RQ-170 تولید شده اند در سوریه مورد استفاده قرار گرفته اند و آزمایش شده اند و مطابق منابع اسرائیلی اثبات شده که بسیار تاثیر گذار هستند. رئیس سابق موساد دنی یاتوم در مورد برخورد با این پهپاد می گوید: عملیات پیچیده ای بود. پهپاد تقریبا کپی دقیقی بود از پهپاد آمریکایی که در قلمرو آنها افتاده بود. اگر جایی در اسرائیل منهدم می شد نمی توانستیم که ثابت کنیم یک پهپاد ایرانی است. (ادعایی بس بی معنی مثل اینکه ما منتظر بشویم که پهپاد اسرائیلی برگردد به جمهوری آذربایجان و در آنجا منهدمش بکنیم به جای اینکه در نزدیکی نطنز آن را منهدم بکنیم .م.) ایران خودش را به عنوان کشوری دارای صنعت نظامی قابل توجه ، سابقه تولید جت جنگنده ، هواگرد پنهان کار و توانایی مهندسی معکوس سامانه های تسلیحاتی خارجی نشان داده است. آنچه که گفته شده یک جت جنگنده نسل پنجم قابل مقایسه با F-35 آمریکایی یا J-31 چینی است به دلیل نیازمندی به زیرساخت تکنولوژیک پیشرفته که به نظر می رسد چندین دهه دور تر از توانایی های ایران باشد نمی تواند درست باشد(این عدد چندین دهه بسیار دیدگاه غلطی است و ایرانی ها در زمینه پنهانکاری و انواع مواد جاذب دارای تکنولوژی کافی و پتنتهای فراوان هستند اینجا تنها گلوگاه مدیریت است .م.) لاکهید مارتین که دو تا از پر طرفدارترین جنگنده های پنهان کار دنیا از جمله F-22 را توسعه داده است، جنگنده نسل پنجم را جنگنده ای تعریف می کند با تمام جنبه های اختفا در حالت مسلح، احتمال کم ردیابی شدن با رادار، بدنه پروازی کارامد، اویونیک پیشرفته و یک سامانه کامپیوتری بسیار متمرکز. طراحی یک جنگنده با چنین توانایی هایی برای هر کشوری که اقدام به آن بکند اگر نگوییم صدها حداقل ده ها میلیارد دلار هزینه دارد (تفسیر درستی نیست. نیروی انسانی و زیر ساخت در این کشور تقریبا مجانی است .م.) . در حالیکه ایران خودش را به عنوان کشور تولید کننده سامانه های تسلیحاتی کارآمد با قیمت نسبتا ارزان اثبات کرده است برنامه یک جنگنده نسل پنجم کماکان فشار بسیار زیادی برای بودجه ناچیز دفاعی زیر 10 میلیارد دلار آنها محسوب می شود و احتمالا فراتر از توانایی تکنولوژیک صنایع نظامی ایران خواهد بود. قاهر F-313 بسیار بعید است که تمام توانایی های جنگنده نسل پنجم را داشته باشد یا حتی چیزی نزدیک به F-35 آمریکایی ویا J-20 چینی یا سوخوی 57 روسی باشد. اما این نشانگر تقلبی بودن یا هواپیمای پنهان کار نبودن قاهر نیست. در واقع ایران هرگز رسما اعلام نکرده که این جت مشابه پنهانکارهای در خدمت دیگر کشورها یا پلتفرمی نسل پنجمی است به جز اینکه ادعا کرده که این جت یک هواپیمای پنهان کار است. برای اینکه یک هواپیما اثر حرارتی و بازتاب راداری در حد پنهان کاری داشته باشد نیازی نیست که نسل پنجم باشد. هورتون 229 آلمانی ساخت 1944 اثباتی بر این ادعا است. با توجه به توانایی های صنعتی ایران و دسترسی او به شکاری های نسل سوم و چهارم و دسترسی آنها به پهپاد پنهانکار (RQ-170.م.) ، قاهر ایران به احتمال زیاد یک جنگنده پنهان کار سبک ارزان قیمت است با توانایی هایی به میزان خوبی پایین تر از جنگنده های نسل پنجم اما با بکار گیری تکنولوژی پنهان کاری که معمولا در جنگنده های نسل پنجم یافت می شود. بنابراین به احتمال زیاد قاهر یک جنگنده نسل سوم پنهان کار است چیزی که به مقدار خوبی در محدوده توانایی های اثبات شده ایران برای تولید است و در توصیف فارس نیوز از آن به عنوان یک جنگنده سبک کوتاه برد به خوبی می گنجد. (البته بر اساس استدلال میلیتاری واچ با رونمایی از اویونیک کوثر حالا باید گفت که قاهر یک جنگنده نسل 4 به بالای پنهان کار می تواند باشد در محدوده توانایی های اثبات شده صنعت دفاعی هوانوردی ایران .م.) توانایی های قاهر ظاهرا شبیه به Nancheng_Q-5 با به روز رسانی سنگین یا اف-5 با تغییرات پنهانکاری بوده که به میزان خوبی پایین تر از توانایی های جنگنده های برتری هوایی نسل پنجم مانند رپتور اف-22 آمریکایی است. تعدادی از کشورها تلاش کرده اند تا تکنولوژی پنهانکاری را به جنگنده های سبکتر و قدیمیتر اعمال بکنند. یک مثال می تواند نمونه های مهندسی جنگنده J-7 چینی باشد که برای کاهش سطح مقطع راداری و توانایی محدود پنهان کاری در میانه دهه اول قرن بیست و یکم روی آنها کار می شد. باید منتظر بود و دید که آیا جنگنده سبک پنهان کار ایرانی در نبرد تاثیر خود را اثبات می کند و آیا این جنگنده با وجود بودجه دفاعی ایران مقرون به صرفه خواهد بود؟ با این همه در صورت موفقیت، قاهر ارزانترین جنگنده پنهان کار جهان خواهد بود و می تواند به میزان خوبی برای ملتهای در حال توسعه که قادر به تهیه سامانه های پیچیده تر مانند اف-35 نیستند به عنوان الگویی جذاب مطرح شود چه این پلتفرم برای نبرد هوا به هوا طراحی بشود یا برای پشتیبانی نزدیک و اجرای عملیات ضربت بر روی اهداف زمینی در عمق که این دو محصول آخر کمتر مورد نیاز هستند نسبت به جنگنده برتری هوایی.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم جنگنده قاهر نهایتا پس از گذشت چهار سال از رونمایی نمونه تک موتوره این هواپیما در بهار سال 1396 رونمایی شد و تست تاکسی با سرعت پائین را به انجام رساند و بر اساس گفته های وزیر دفاع سابق(دهقان)این جنگنده آزمایش فست تاکسی را نیز پشت سر گذاشته و در مرحله آماده سازی برای پرواز قرار دارد.با اینحال اما جای این سوال وجود دارد که چرا در ایران روند توسعه تسلیحات و سایر پروژه های ملی(خصوصا موشک های ماهواره بر)به صورت منظم رسانه ای نمیشود و زمانبندی مراحل پیشرفت و اتمام پروژه ها به صورت حرفه ای به اطلاع عموم نمیرسد؟ اولین سوال اساسی در خصوص قاهر این است که آیا قاهر313 یک جنگنده نسل پنجم محسوب میشود؟ نظریه و ایده جنگنده نسل پنجم بر اساس حداقل چهارفاکتور پنهانکاری(در بدنه,حرارت خروجی موتور و ارتباطات),مانورپذیری بالا,سوپر کروز با زمان بالا و بهره مندی از هوش مصنوعی در سطح بالا جهت ترکیب اطلاعات دریافتی از سنسورهای مختلف طرح ریزی شده است. هرچند که جنگنده اف 35 آمریکایی که در حقیقت مدل ساده و ارزان شده(حداقل بر اساس برنامه اولیه)اف 22 رپتور می باشد, تقریبا از قابلیت سوپر کروز محروم شده است و توانایی پرواز با سرعت مافوق صوت با زمان طولانی را ندارد و حداکثر سرعت آن نیز در حدود 1.6 ماخ می باشد و در زمینه مانورپذیری هم از اف22 ضعیفتر محسوب میشود که خود رپتور نیز از نظر مانورپذیری نسبت به جنگنده های نسل چهار و نیم تا حدودی در سطح پائین تر قرار میگیرد. بنابراین آنطور که تصور میشود با این چهار فاکتور به صورت غیر منطقی برخورد نشده است و در جای لازم بر اساس نیازمندی ها و محدودیت ها انعطاف لازم به خرج داده شده است! اما در خصوص جنگنده قاهر باید گفت با توجه به فرم طراحی بدنه و محفظه حمل سلاح و فرم دندانه ای دریچه های بدنه که دقیقا بر اساس اصول پنهانکاری طراحی شده است و همچنین قرارگیری پوشاندن قسمت نازل هواپیما از نمای جانبی, جنگنده قاهر یک جنگنده پنهانکار محسوب میشود و با قاطعیت میتوان ادعا نمود که صرفا از این فاکتور نسل پنجم جنگنده ها برخوردار میباشد و با توجه به آزمایشی بودن نمونه رونمایی شده, عدم بهره گیری از آنتن های مخفی در بدنه و پوشش کانوپی با مواد جاذب امواج راداری و حرارتی نیز قابل توجیه میباشد و به نظر نمیرسد که مخفی نمودن آنتن ها کار ناممکنی باشد.همچنین . در زمینه پوشش دهی سطوح اپتیکی و لنزها ظاهرا تجاربی در خصوص پوشش دهی سطوح جهت فیلتر سازی نورها وجود دارد و نمونه هایی از کارهای انجام شده را میتوان در سکوهای نظارتی و هدفیابی پهپادها مشاهده نمود. بر اساس امکانات موجود تصور میشود قاهر از دو دستگاه موتور جی 85 فاقد پس سوز بهره میبرد که در آینده احتمالا با موتور جی 90 جایگزین خواهند شد و با توجه به توان موتورهای در نظر گرفته شده, این جنگنده از قابلیت سوپر کروز بدون استفاده از پس سوز نیز برخوردار نیست اما در آینده این قابلیت میتواند به جنگنده افزوده شود!هرچند که رسیدن به این هدف نیازمند داشتن موتوری با کیفیت و نسبت رانش به وزن بالاست! قابلیت بهره مندی از هوش مصنوعی نیز فاکتوری نیست که بتوان از روی ظاهر(آنهم ظاهر نمونه های اولیه آزمایشی)آن را ارزیابی نمود!هرچند میتوان گفت که ضعف اصلی قاهر در زمینه قرارگیری در نسل پنجم به این فاکتور خلاصه میشود! بهره مندی از هوش مصنوعی برپایه داشتن کامپیوترهای با توان پردازشی بالا جهت ترکیب اطلاعات سنسورها(رادار,مادون قرمز,فرابنفش,آنتن های شنود امواج و...)و نمایش نتیجه آن به صورت واضح و خلاصه جهت کم کردن بار کاری و افزایش توان عملکردی خلبان بنا شده و مشکل اصلی در زمینه فراهم سازی چنین توانمندی(حتی قابلیت پرواز با سیم), مسئله نرم افزار و کد نویسی چنین سیستمی می باشد که نیازمند صدها هزار و بلکه میلیون ها خط کد بدون اشکال است که فراهم سازی آن زمانبر بوده و هزینه بالایی می طلبد!همانطور که بعد از گذشت چندین سال از پرواز اف 35, نرم افزار آن هنوز هم تحت توسعه قرار دارد. هرچند وجود این قابلیت حتی در نمونه نهایی جنگنده قاهر بعید به نظر میرسد, اما در صورت لزوم در آینده امکان فراهم سازی آن میسر میباشد. فاکتور مانور پذیری یک جنگنده نیز بر اساس کاربرد و ماموریت های محوله آن در زمان طراحی هواپیما اعمال میشود و با توجه به ماموریت جنگنده قاهر و پرواز در ارتفاع پست و نداشتن سیستم کامپیوتری پرواز با سیم, میتوان گفت که جنگنده قاهر جهت پرواز در ارتفاع پست, از لحاظ طراحی ایرودینامیکی به صورت پایدار طراحی شده که این مسئله مانور پذیری بالای جنگنده را تحت تاثیر قرار داده و از شدت مانورپذیری هواپیما می کاهد! اما همچنان مسئله مانورپذیری تابع کاربرد یک جنگنده است و با توجه به ماموریت قاهر که میتوان گفت جهت حملات هوا به سطح طراحی شده است, مانورپذیری آن در حد انتظار ارزیابی میشود. بنابراین جنگنده قاهر در نمونه کنونی یک جنگنده نسل چهار به شدت پنهانکار(فراتر از نسل چهار و نیم)محسوب میشود که بر اساس نیازهای موجود طراحی شده است, همانگونه که شرکت های هواپیماسازی در جهان بر اساس نیازمندی های نیروی های مسلح کشور متبوع خود پروژه جدیدی را تعریف کرده و هواگرد جدیدی را ارائه میدهند و نه بر اساس معیار های دیگران!ارزیابی نهایی در خصوص رده بندی قاهر نیازمند اطلاع از امکانات در نظر گرفته شده برای این جنگنده است که در حال حاضر و در نمونه آزمایشی چنین شرایطی وجود ندارد. باید توجه داشت که فناوری قاهر حتی در نمونه آزمایشی نیز آنچنان در سطح بالایی قرار دارد که اکثر کشورهای جهان از ساخت آن عاجزند و برخی نیز با کمک کشورهای پیشرفته و صنعتی چنین پروژه هایی را اخیرا استارت زده اند! اما در واقع اهمیت جنگنده قاهر 313 به اثباتگر بودن آن است, به این معنی که نشان دهنده وجود دانش و ظرفیت ساخت یک جنگنده نسل پنجم میباشد و در صورت سرمایه گذاری مناسب میتوان در فاصله زمانی چند ساله به چنین جنگ افزاری دسترسی داشت. در زمان رونمایی این جنگنده ماموریت این هواپیما "پشتیبانی نزدیک هوایی"عنوان شده است و اخیرا ماموریت"آموزشی"به لیست ماموریت ها و کاربرد این هواپیما افزوده شده است در حالی که این هواپیما یک جنگنده تک سرنشین است و از این منظر نمیتواند چنین قابلیتی را ارائه نماید. در خصوص ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی هم باید گفت که هواپیمای پشتیبانی نزدیک هوایی اصولا به پنهانکاری احتیاجی ندارند! هرچند داشتن این قابلیت فاکتور مثبتی به شمار می آید اما باید توجه داشت که اگر برتری هوایی از دست رفته فرض شود, با حضور هواگردهای دشمن در آسمان عملا پنهانکاری نیز از دست رفته محسوب میشود, چراکه اساس آن بر دیرتر کشف شدن هواگرد بنا شده است. بنابراین بعید است که جنگنده پشتیبانی نزدیک پنهانکاری بر اساس فرضیه از دستن رفتن برتری هوایی طراحی شده باشد در حالی که همزمان جنگنده آموزشی/پشتیبانی نزدیک با نام کوثر88 با فرم بدنه غیر پنهانکار طراحی و تولید شده است و طراحی جنگنده دیگری با کاربرد مشابه منطقی به نظر نمی رسد! نفس طراحی و ساخت جنگنده کوثر88 به صورت متعارف و غیر پنهانکار(حتی در حد جنگنده های نیمه پنهانکار)نشان دهنده عدم اهمیت و اولویت پنهانکاری در جنگنده های پشتیبانی نزدیک میباشد. چراکه در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی, جنگنده با پرواز در خط مقدم نبرد و در نزدیکی پدافند هوایی متحرک دشمن قرار گرفته و با توجه به نوع تسلیحاتی که مورد استفاده قرار میگیرد, فاصله تا اهداف آنقدر کوتاه است که میتوان با سیستم های ضد هوایی میانبرد و کوتاه برد, به پیشرفته ترین جنگنده های پنهانکار نیز آسیب رساند! علاوه بر این حتی در صورتی که تسلیحات در محفظه درونی حمل شود با اولین استفاده از سلاح موقعیت جنگنده آشکار شده و مورد هجوم قرار می گیرد! نکته دیگر در خصوص عدم طراحی قاهر جهت ماموریت پشتیبانی نزدیک اینکه در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی جنگنده در ارتفاع پائین و در حد فاصل چند صد متر تا چند هزار متر(بسته به شرایط و تهدیدات موجود)پرواز کرده و با قرارگیری در ارتفاع مناسب با سیستم های هدفیابی(الکترواپتیک,حرارتی و رادارِی)بر میدان نبرد اشراف پیدا میکند و برای انجام بهینه این ماموریت از هواپیماهای مادون صوت با فرم بال عریض و با سرعت استال پائین استفاده میشود در حالی که بالهای قاهر جهت پرواز در ارتفاع بسیار پائین و بهره گیری از پدیده اثر سطحی طراحی شده که اساسا در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی کاربردی نخواهد داشت!چراکه پرواز در ارتفاع بسیار پائین(در میدان نبرد)جنگنده را در معرض انواع تهدیدات کالیبر پائین تا موشک های حرارت یاب یا منپد ها قرار می دهد و از طرفی اشراف اطلاعاتی بر صحنه نبرد و هدفیابی را مختل می سازد! پس در نتیجه قاهر 313 جهت انجام ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی به طراحی نشده است, هرچند به واسطه ویژگی هایی که دارد میتواند در این ماموریت نیز به کار گرفته شود اما این ماموریت قطعا ماموریت ثانویه جنگنده محسوب میشود! اما کاربرد واقعی قاهر313 چیست؟ در پاسخ به این سوال غیر از جنبه های فنی باید به موضوعات دیگر هم توجه داشت!مانند موضوعات سیاسی و روابط بین المللی! پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برچیده شدن پایگاه آمریکا در ایران و محول شدن ماموریت رژیم شاه و ارتش شاهنشاهی به چند کشور منطقه خاورمیانه, همواره نظام جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح تابع نظام, تحت فشار و تحریم قدرت ها قرار داشته اند و حساسیت نسبتا بالایی در مواجهه با پیشرفت های نظامی ایران وجود داشته است. بر همین اساس توانمندی های نیروهای مسلح به عنوان ابزاری در جهت دفاع از تمامیت ارضی کشور معرفی شده و همواره در رونمایی از ابزارها و جنگ افزارهای نظامی توضیحاتی در خصوص صلح طلبی و کاربرد صرفا دفاعی این تجهیزات ارائه میشود. به نظر میرسد که در خصوص جنگنده قاهر313 هم این روند تکرار شده و با کاهش سطح توانمندی قاهر(صرفا در کلام)به پشتیبانی نزدیک هوایی و آموزشی سعی شده که حساسیت در خصوص این جنگنده کاهش داده شود! هرچند ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی به واسطه قابلیت پرواز در ارتفاع پست و داشتن تجهیزات هدفیابی ,برای این جنگنده قابل انجام میباشد اما بر اساس شواهد موجود و قابل استخراج از این هواپیما, ماموریت اصلی این جنگنده انجام عملیات های تهاجمی و حمله به اهداف دریایی و پایگاه های دشمن در خشکی میباشد.بدون آنکه دفاع هوایی دشمن متوجه حضور هواپیما شود! سابقه مطرح شدن این ایده به زمان جنگ جهانی دوم و تلاش برای ساخت بمب افکن های کم پیدا توسط آلمان نازی برمیگردد اما به صورت عملی در قرن بیستم و با ارائه طرح جنگنده تهاجمی اف 117 نایت هاوک به عنوان نسل اولیه هواگردهای رزمی پنهانکار به صورت گسترده به اجرا در آمد. جنگنده نایت هاوک هواپیمایی تهاجمی بدون قابلیت پس سوز و پرواز فراصوت بود که از دو موتور بدون پس سوز F-404 به عنوان پیشران بهره میبرد.این هواپیما با داشتن دو محفظه حمل سلاح در داخل بدنه قادر بود که دو بمب جی دام با هدایت لیزری یا جی پی اس را در داخل بدنه جای دهد. نایت هاوک جنگنده ای بدون رادار(جهت اختفای بیشتر)بود که اهداف از قبل تعیین شده را صرفا با فلیر یافته و با پرتو لیزر نشانه گذاری مینمود. این جنگنده در جنگ بالکان حضور داشت و در نبرد عراق و موج اول حمله, در تهاجم به اهداف استراتژیک نقش مهمی ایفا نمود و نهایتا این جنگنده در سال 2008 از خدمت خارج شد و ماموریت این جنگنده به بمب افکن های بی2 و جنگنده های رپتور و لایتینینگ2 محول گردید.خصوصا جنگنده رپتور که با قابلیت پرواز سوپر کروز طولانی که به صورت معمول با سرعت یک و نیم برابر هواگردهای نسل چهار پرواز کرده و نسبت به آنها مدت کمتری در برد پدافند دشمن قرار میگیرد! جنگنده قاهر 313 نیز از لحاظ کاربرد و ماموریت, با جنگنده نایت هاوک تشابه فراوانی داشته و میتوان گفت که اساسا بر طبق اهداف و ماموریت این جنگنده طراحی شده است. اما برای پرواز در ارتفاع پست که از زمان های گذشته تاکتیک اصلی برای پنهان ماندن از دید رادارهای سطحی بوده است. فرم ظاهری این جنگنده نیز تا حدودی به طرح F-19 و MiG-37 Ferret شباهت دارد. F-19 MiG-37 Ferret اما چرا در این جنگنده پرواز در ارتفاع پست مورد توجه قرار گرفته است؟ از زمان اختراع رادار و بکارگیری آن در پدافند هوایی, پرواز در ارتفاع پست و مخفی شدن در عوارض و انحنای زمین تاکتیکی بود که در برابر این ابزار جدید اجرا شد و در زمان جنگ ایران و عراق نیز هواگردهای نیروی هوایی جهت مخفی بودن عملیات به صورت گسترده از این تاکتیک بهره گرفتند. هواگردهای پنهانکار به دلیل طراحی خاص بدنه و استفاده از مواد جاذب امواج رادار در برد کمتری قابل کشف و رهگیری میباشند و با ورود آنها به عرصه, امکان نفوذ به حریم هوایی دشمن و پرواز در ارتفاع بالا بدون جنگ الکترونیک مهیا شد اما در برابر رادارهای با طول موج بلند ضعف اصلی جنگنده های پنهانکار نمود پیدا میکند و در برابر اینگونه رادارها در برد بیشتری میتوان آنها را کشف و شناسایی نمود که این برای یک هواگرد هجومی(خصوصا انواع مادون صوت مانند بی 2 و اف 117)یک مشکل جدی به شمار می آید!چراکه با مشخص شدن موقعیت تقریبی هواگرد, رهگیرهای دشمن به مختصات تقریبی اعزام شده و هواگرد پنهانکار در نبرد هوایی نزدیک طعمه آنها خواهد شد! درست مانند اتفاقی که در جنگ بالکان برایF-117 و B-2 Spirit(تائید نشده)رخ داد! اما قابلیت پرواز در ارتفاع پست برای یک جنگنده پنهانکار مصونیت بیشتری در برابر پدافند هوایی دشمن ایجاد می نماید و میتواند ضعف پنهانکاری در برابر رادارهای با طول موج بلند(مانند نبو-مطلع الفجر)را تا حدودی پوشش دهد. ویژگی دیگر پرواز در ارتفاع بسیار پائین بهره گیری پدیده اثر سطح است که در صورت داشتن بالها و بدنه ای با طراحی مناسب برای بهره گیری از این پدیده میتوان با استفاده از این پدیده نیروی لیفت را افزایش داد که این خاصیت در جنگنده هایی با نیروی پیشرانش پائین میتواند مورد توجه قرار گیرد و به این ترتیب حداکثر وزن برخاست جنگنده را افزایش دهد.همچنین هواگردهای اثر سطحی بر خلاف هواگردهای متعارف در ارتفاع پست سوخت کمتری مصرف مینمایند که این به معنی افزایش برد جنگنده میباشد. پرواز در ارتفاع پست و نصف دهانه بالهای هواپیما موجب ایجاد یک توده هوا در زیر بدنه و بالهای هواپیما شده و فشار زیر بالها و نیروی لیفت افزایش می یابد و در اثر آن هواپیمای اثر سطحی با شناور بودن بر روی این بالشتک هوا با مصرف سوخت کمتری نسبت به سایر هواگردها میتواند پرواز کند. در سالهای اخیر استفاده از شناورهای اثر سطحی با عنوان "قایق پرنده" در نیروی دریایی سپاه پاسداران متداول شده و انواع مختلفی از این شناورها طراحی و تولید شده است. ویژگی دیگری که پرواز در ارتفاع پست در اختیار یک جنگنده تهاجمی قرار میدهد امکان مخفی سازی قسمت انتهای جنگنده و نازل پیشران از دید رادارها میباشد که ضعف طراحی در این قسمت از هواپیما موجب افزایش سطح مقطع راداری جنگنده شده و به این ترتیب در حین برگشت از عملیات میتواند موجب کشف و رهگیری جنگنده شود. باید توجه داشت که بیشترین بازتاب راداری یک جنگنده پنهانکار مربوط به قسمت عقب و نازل پیشران آن میباشد که مخفی سازی کامل آن غیرممکن یا بسیار دشوار میباشد. بر اساس برآوردهای موجود قاهر از دو موتور کوچک در سایز J-85 به عنوان پیشران بهره میبرد.با توجه به پنهانکار بودن جنگنده قاهر مسئله مدیریت حرارت خروجی های پیشرانهای آن که یک منبع خوب برای شناسایی و رهگیری جنگنده محسوب میشوند نیز مورد توجه قرار گرفته است.به نظر میرسد که کاهش حرارت تولیدی موتورها با حذف قسمت پس سوز و قرار دادن نازل موتورها در داخل قطعه ای استوانه ای شکل انجام شده که با قرارگیری در امتداد موتورها, هوای خنک هدایت شده از مجاری بالا و کناری محفظه موتور را با گازهای داغ خروجی از پیشرانها مخلوط کرده و علاوه بر خنک سازی گازهای خروجی, از خوردگی و ذوب شدن دیواره های انتهای محفظه پیشران ها جلوگیری میکند. موتور توربوجت اوج: موتور توربوجت J-85 بدون پس سوز: ادامه دارد...
-
1 پسندیده شدهیونیفرم نظامی فقط با طراحی هوگو باس (Hugo Boss)، هنوز هم این ها خوش تیپ و خوش پوش و کارامد محسوب میشن.
-
1 پسندیده شدهبا سلام هاوک زیر آتش بر خلاف تصورات موجود ، مجموع نیروی هوایی اعراب ، بویژه نیروی هوایی مصر در جنگ با رژیم عبری ، چندان دست و پا بسته بشمار نمی آمدند . اگر چه کتابها و مستندات در چندین دهه اخیر ، عمدتاً بر موفقیت های خیره کننده IDF سخن می رانند ، اما زمانی که مورخان علاقه مند ، بسراغ افسران جنگ دیده آنسوی خط ، میروند ، حقایق جالب توجهی در اختیار مخاطبان قرار می گیرد . تصویر فوق ، بخشی از فیلم های ثبت شده از گان کمرا جنگنده MIG-17 خلیان نیروی هوایی ارتش مصر " محمد اوکاشا" است . وی در جریان نبردهای فرسایشی 20 ژوئیه 1969 ، به شکل کاملاً اعجاب آوری موفق شد تا از چتر محافظتی آتشبارهای دفاع هوایی هاوک نیروی زمینی رژیم عبری گذشته و رادار کنترل آتش یکی از سایتهای این آتشبار را با استفاده از 8 تیر راکت هوابه زمین منهدم نماید . این در حالی بود که بدلیل ارزشمند بودن آتشبارهای هاوک ، IAF همواره گشت های رزمی مستمری را با استفاده از جنگنده های مادون صوت A-4 در نزدیکی موقعیت استقرار این آتشبارها برقرار می نمود
-
1 پسندیده شدهتحقیقی دیدم چند وقت پیش از یه موسسه ی بین المللی که البته تهش به[b] سمپر[/b]ها میخورد . درباره ی پیش بینی آینده ی جهان از روی مسائل فیزیولوژیک . بزرگی مغز و بتبع اون بزرگی بخش کرتکس رو به عنوان فاکتور هوش و استعداد فیزیو لوژیک در نظر گرفته بود و سعی کرده بود قوم برتر اینده جهان در آینده ی دور رو مشخص کنه ... به نظر تون قوم برتر آینده کدوم قوم بودن ؟ مسلمونا ! دلیلش هم این بود که پژوهش نشون میداد به دلیل رفتارهایی از قبیل استعمال دخانیات و همچنین نوشیدن الکل در مادران باردار قطر جمجه ی نوزادان به طور متوسط داره کمترمیشه و درواقع مغز انسان ها داره کوچیک میشه . به تعبیر فیزیولوژیک ، انسانها دارن روزبه روز خرف تر میشن . اما این کاهش قطر جمجه در مناطق مسلمون نشین به طور معنا داری وجود نداره . دلیلش هم مشخصه . البته این تحقیق ازین نظر که یک جانبه هست نمی تونه مبنایی برای نتیجه گیری قرار بگیره ولی فکت های حاصل از تحقیق قابل اعتنا هست ....
-
1 پسندیده شدهبه نظرتون علت چی میتونه باشه ؟ ؛ نرخ باروری زنان هست با احتساب هر زن - بچه ، برای کشورهای اسلامی ؛ ایران از همه جالب تر هست یه سقوط اساسی ،... http://www.amazon.co...ref=rdr_ext_tmb
-
1 پسندیده شدهیه نگاهی به این ویدئو بندازید : http://www.youtube.com/watch?v=hzDke56vMiU در این ویدئو اگر به ویژگیهای بیان شده در مورد APG-81 توجه کنید ، مشاهده خواهید کرد که در بعضی مواقع بیم رادار علاوه بر اختصاص داده شدن به اهداف هوایی و زمینی مختلف ، به دنبال اهداف بیشتری میگرده ، علاوه بر اون در نقش رادار کنترل آتش برای موشکهای آشیانه یاب نیز در همین حالت عمل میکنه. البته این حرفی که گفتم خارج از تصور نیست ، با فرض اینکه این آرایه ها توسط T/R Module ها تغذیه میشوند ، میتوان با تخصیص چند آرایه و در نتیجه مجموعه ای از T/R ها ، یک هدف خاص رو دنبال کرد. البته اینها از ویژگی های APG-81 هست که فکر نمیکنم مدرن تر از اون فعلا رو نمایی شده باشه در دنیا ! محمد عزيز . اين دو تاپيك رو مطالعه بفرمايين . مطالب مربوط به اين سيستم ها در حد كفايت توضيح داده شده : مبانی آرایه فازی و هدف گیری در آن آنتن آرایه فازی (نگاه به اطراف) .
-
1 پسندیده شده[quote]در این عکس اون پشت اون دکله جالبه مثل اینکه مال یک راداریه و اگه رادار اون بالا باشه باید بزرگ باشه http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12774/B/13900401_2612774.jpg[/quote] احتمالا رادار مصباح باشه . [quote]وریور عزیز میتونی بگی برد این رادار حدودا چقدر میتونه ؟یا قدرت کشفش بالا هست یا نه؟مثلا میتونه اف-22 رو کشف کنه؟[/quote] جناب رابينهود . حدود 250 تا 400 كيلومتر بايد باشه .. [quote]قدرت شناسایی ورژن DE اهداف با سطح مقطع 0.13 متر مربع رو می تونه از فاصله 250 کیلومتری شناسایی کنه. RCS اف 22 اگه اشتباه نکنم 0.0001 هست و اف-35 0.001 و میگ-29 هم 5 متر. حالا اینکه در فواصل نزدیک تا چه سطح مقطعی رو می تونه شناسایی کنه رو نمی دونم. [/quote] سطح مقطع اف 35 و 22 از ديد پايين بيشتر هست . البته بستگي به هوشمندي نرمافزار راداري هم داره .
-
1 پسندیده شدهبه نام حق [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/radarfrequencies.png[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/radars.jpg[/img][/align] اينا فعلا باشه بعدا اگر نياز شد توضيحاتش رو هم وارد ميكنم .... منتقل نشود ... [b]باند راداری A-B : HF و مقداری از UHF [/b] این باند راداری محدوده ای زیر 300 مگاهرتز را به خود اختصاص داده و از یک تاریخ بهره گیری طولانی برخوردار است . و سابقه استفاده از آن به رادیو های ابتدایی و تکنولوژی مخابراتی جنگ جهانی دوم بر میگردد . و اما در رادار های امروزی از این سیگنال همچنان برای راداری هشدار پیش هنگام ( در جهت بهره گیری از امواج در فراروی افق ) Over The Horizon یا (OTH) استفاده میشود . چون استفاده از این فرکانس های پایین براحتی امکان تولید و ارسال پالسهای قدرتمند را فراهم می آورد که در نتیجه برد امواج افزایش یافته و رادار قابلیت دید و اکتشاف گسترده تر را بدست می اورد . اما به همان نسبت دقت کاهش میابد زیرا فرکانس پایین تر دقت کمتر و نیاز به دقت بیشتر وارد شدن به فرکانس بالاتر را طلب میکند . و در حالت دیگر فرکانس پایین تر نیاز به به آنتن های بزرگ تر دارد چرا که نسبت ابعاد آنتن برد کاهش و افزایش پیدا میکند و به همان نسبت دقت و کیفیت کاوش زاویه و تفکیک هدف بدست می آید . این باند فرکانسی همچنین برای استفاده در سیستم های مخابراتی تلویزیونی و برخی سرویس های دیگر استفاده میشود . که طبعا پهنای باند مورد استفاده در رادار ها نیز محدود میشود . که کاربرد خود را در استفاده در رادار ها مدت زیادی از دست داد . اما این باند استفاده در رادار مجددا به چرخه استفاده بازگشت چرا که تجربیات مشخص کردند فناوری پنهانکار توانایی مطلوبی برای تاثیر گذاری بر طول موج های پایین ندارد ... [b]باند C رادار های UHF[/b] برخی رادار های خاص در پهنه 300 تا 1 گیگاهرتز توسعه یافته اند . این فرکانس محدوده خوبی برای عملیات شناسایی و رهگیری ماهواره ها موشک های بالیستیک از فواصل دور هستند . این رادار بعنوان سامانه پیش اخطار و کشف هدف بکار میروند که رادار های پیشرفته شناسایی برد میانی (افزوده) یا Medium Extended Air Defense System MEADS در این رده میباشند. و همچنین در برخی از رادار ها و تجهیزات هواشناسی که حرکت بادها و طوفان ها را به نمایش میگذارند استفاده شده است . چرا که طول موج های پایین تحت تاثیر ابر و باران قرار میگیرند. رادار MEADS : [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/pic4102%7E0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/img4103.jpg[/img] همچنین رادار های بسیار پیشرفته ای وجود دارد که با دادن تمام پهنه باند آ تا سی با قدرت به زمین تصاویر از عمق زمین بدست می اورد که میتوانند در کاوشهای باستان شناسی بکار روند ! ... و البته مین یابی . !! [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/gpr01.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/gpr02.jpg[/img] نمیتونم یک دفعه این کار رو بکنم اما اگر خدا خواست تمام باند ها رو تا امشب یه توضیح مختصر میدم تا قضیه روشن بشه .. [b]خوبه گفتم منتقل نشود !!!!!!..... [/b]
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده[quote]چرا بعضی از دوستان عمدتا نخبگان سایت تعصب بی دلیلی به سلاح های روسی دارند؟؟ و سلاح های روسی رو شکست ناپذیر میپندارند؟؟ در حالی که در تمام رویارویی های سلاح های غربی و شرقی غربی ها موفق تر بودند ؟؟ [/quote] تعصب رو كجا ديدي ؟! ... فيلم مستند اون سلاح نشون ميده كه چندين موشك كروز رو منهدم كرده البته فيلم هاي زيادي ازش ديدم .. كشتان از دو توپ استفاده ميكنه و يه چيزي بالاتر از تانگوسكا يا حتي پانسير هست !!! پس چرا موفق تر و قدرتمندتر سامانه تك توپي فالانكس ... به عبارتي اصلا قابل قياس نيستن ... كاراتر بودن كشتان نسبت به فالانكس در ظاهر ! در تست و در وسايلي كه روش استفاده كردن محرز هست و نيازي به تعصب و .. نيست ....
-
1 پسندیده شدهادامه : [b]باند D يا همون L[/b] اين فركانس بين 1 تا 2 گيگاهرتز قرار گرفته است و در عمليات شناسايي راداري بلند نظارت هوايي تا برد 250 نايتيكال مايل ( تقريبا 400 كيلومتر)استفاده ميشود . مشخصه عمومي اين رادار ها توليد پالسهاي قدرتمند پهناي باند بالا و مدولاسيون داخلي پالس ميباشد . اين برد با توجه به كروي بودن زمين در صورت حركت اهداف پرنده در ارتفاع پايين با محدوديت هايي در شناسايي هواگرد در پشت افق ديد رادار مواجه ميشود . معمولا راداري هاي بلند برد كنترل ترافيك هوايي از اين محدوده فركانسي بهره ميبرند . و در طراحي انتن هاي اين باند بايد تساوي آنتن بزرگتر برد بلند تر را بخاطر سپرد .. [b]باند E/F يا S[/b] در اين باند ميرايي اتمسفر بيشتر از باند D است . مجموعه هاي راداري به ارسال مقداري قابل توجهي از پالسهاي قدرتمند نياز دارند در فركانس هاي پايين نياز دارند تا به برد مناسب برسند .براي مثال رادار هاي با قدرت متوسط بايد قدرت پالسي تا 20 مگاوات داشته باشند ! ... در اين محدوده فركانسي تاثير شرايط آب و هوايي بيشتر است بنابر اين هر دو باند E/F به منظور استفاده در رادارهاي هواشناسي بكار ميروند. چون اين رادار ها بيشتر تحت تاثير شرايط آب و هوايي گرم و حاره اي قرار ميگيرند ميتوانند يك طوفان شديد را رويت كنند ... از اين باند در رادار هاي مخصوصا نظارت فرودگاهي ASR براي كشف موقعيت هواپيما هاي موجود در كريدور پروازي محدوده فرودگاه تقريبا از 100 كيلومتري استفاده ميشود . اين رادار بطور همزمان موقعيت هواپيما و وظعيت آب و هوايي را در مجاورت فرودگاه هاي مسافري و نظامي شناسايي ميكند ... همچنين در طراحي انتنهاي اين باند نيز بايد بر خلاف باند دي بهتر است بگوييم آنتن كوچكتر برد كمتر ... يادم رفت بگم 2 تا 4 گيگاهرتز ... محدوده اين باند هست ...
-
1 پسندیده شده[quote] من فکر می کنم مزیت این رادارها( شناسایی پنهانکارها) خیلی به عیبشون ( نداشتن دقت کافی) بچربه، چون در یک مأموریت با هواپیمای پنهانکار، نکته مهم غافلگیری حریف است و الا اگر حریف به هر وسیله از حمله مطلع شود به راحتی می توان جلوی آن را گرفت، [/quote] البته اين رادار ها در برابر اخلال ضعيف هستند ... به نظرم نبايد اعلام ميشد كه چنين راداري نصب شده ...
-
1 پسندیده شده[quote]شدت موج [/quote] منظور همون توان بود كه جمله ديگري نيومد توي ذهنم ! .. [quote]وريور عزيز اين يك مسپله ي فيزيكي هست كه امواج به 2 دسته ي مكانيكي و الكترومغناطيس تبديل ميشن ما نكته اي كه وجود داره اينه كه توان هر موج به پهناي باند موج مربوطه و يك موج تا قبل از نابودي بطور مداوم بدليل پايين آمدن توانش و انتقال اون به محيط حالا بصورت نور يا حرارت يك فركانس خاصي داره كه فركانسش تغيير نميكنه حتي در لحظه اي پيش از نابودي... [/quote] اينجا كه بحث موج مكانيكي فعلا مد نظر نيست. بحث ارتباط توان با پهنا هم در مورد انتشار در محيط يكمي متفاوت هست ..... اينطور كه من فهميدم نفوذ پذيري و تاثير موج بر روي يك جسم وابسته به انرژي و طول موج هست . و بررسي اين امر وابسته به شناخت ذره هم هست . و نور يك موج ذره هست. اما در مورد امواج راديويي تا اونجا كه من شنديم ارسال موج و گرفتن بازتاب وابستگي زيادي به طول موج دارد و البته براي تاثير گرفتن هدف از موج ارسالي بايد طول موج به تناسبي در نظر گرفته شود كه بازتاب هاي بدردبخور بازگردند.. يعني حداكثر بازتاب رو داشته باشيم ... بعنوان مثال براي ديدن آدم اگر از طول موج هاي كمتر(اون پايين تر منظورش رو با نگاه كردن به ليست متوجه ميشيد و اين طول موج كمتر چيز ديگريست) نگاه كنيم نور از بدنش عبور ميكنه و فقط مقداري از بافت متراكمتر بدن اون رو بازتاب ميدن . (منظورم ايكس ري هست) و شما هر چقدر با طول موجهاي مريي اين كار رو بكني تاثير چنداني نميگيري ... علت عمده اش هم این هست که طول موج کوتاه تر (که در اون جدول بالا میرود) توان انتقال انرژی بیشتری دارد . که پهنه مورد نظر شما از این جهت وابسته به طول موج هست . اون امواج باند سي كه مدنظر هستند با توجه به بازتاب هاي هوا و .... تصوير مناسبتري رو براي بررسي هواشناسي اون دسته از رادار ها ميدن ! براي مثال موج ايكس از ابر هاي پر باران تاثير بيشتري ميگيرد ! و موج واي از ابرهاي كم باران و در صورت بازتابش موج ايكس و واي از ابر موج واي بسيار كمتر از ايكس بازتاب ميكنه و و وای از ابر بارانزا بيشتر جذب ميشه يا عبور ميكنه و در ابرهای دیگر خلاف اون بر همين اساس يك مدل رياضياتي تبيين ميشه كه نشون ميدن اين ابر بارانزا تر هست ! و تصویر راداری شکل میگیره ... كلا وابستگي مشخصي كه ميفرماييد به پهنه دارد احتمالا از اين جهت هست . كه ميان پهنه بيشتري از امواج رو براي بررسي بازتاب هاي مختلف ميتابانند ... برخي امواج اگر به قطرات باران بخورند بازتاب پيدا ميكنند و برخي ديگر اگر به گاز مثلا متان برخورد كنند بازتاب ميكنند ... و هر كدام روي توان و شكل موج تاثير خاص خود را ميگذارند (مثلا چوب طول موج هايي را بازتاب ميدهد كه رنگ قهوه اي در اثر آن تشكيل ميشود) و باقي را جذب ميكند ...(بعبارت ديگر در برابر ان موج براق است)... اصولا بر همين اساس وظعيت آب و هوايي چگالي و عناصر موجود در سيارات و ستارگان دور دست رو محاسبه ميكنند ! ....... البته فقط موج نيست كه اين وسط مطرح ميشه . از لحاظ فيزيكي نور يك موج ذره است كه ذره اون از بار رنگ تشكيل شده ..... و خيلي وقت ها از اينها فقط يك موردش رو مورد بررسي و تحليل قرار ميدن و اكثرا امواج الكترومغناطيسي اون خاصيت بار كه پلاريته و ميدان الكتريكي مغناطيسي داره مورد محاسبه قرار ميگيره ....
-
1 پسندیده شده[quote]تااونجا كه من بدونم جنس محيط مثلا گازها و ذرات موجود در هوا مثل ذرات آب روي بهناي باند پايين تاثير ميگذاره و زياد به طول موج مربوط نيست... كه [/quote] سلام و تشكر. بفرماييد به چه علت روي پهنه اثر ميزارن . و پهنه رو تعريف كنيد . من اون مطلب رو از روي نت خوندم و از خودم نيست . ولي در كل تاثير گذاري روي طول موج هست . چرا كه برخي از امواج از جو رد ميشوند و برخي ديگر بازتاب پيدا ميكنند كه بازتاب ها وابسته به عمق نفوذ هست و عمق نفوذ هم وابسته به شدت و طول موج ...
-
1 پسندیده شدهرادار پسيو راداري است كه هيچ گونه موجي از خود توليد نميكند بلكه به توليد كنندگان موج را پيدا ميكند محال است يك جنگنده يا بمب افكن تمام عمليات خود را بدون استفاده از هيچ ابزار راديويي به اتمام برساند . ابزار هاي توليد كننده موج در هواگرد ها . اولين و پر قدرت ترين آنها رادار ارتباطات بيسيم با پايگاه ارتباطات ماهواره اي ابزار هاي جنگ الكترونيك سيستم هاي توليد كننده جيمينگ و انواع بلوكر هاي راديويي براي شناخت رادار پسيو و به اين تا پيك مراجعه كنيد http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6533 حال كه ميدانيم رادار چيست و چگونه توليد مو ج ميكند پس با ساخت دوربين يا چشمي كه به دقت آسمان را بنگرد تا موارد بالا را كه هر كدام منبع توليد موج هستند را كاوش كند محتاجيم اين كاوش كار پيچيده اي مي باشد رادار در حالت معمول از يك رنج توليد موج در يك بازه كوتاه استفاده ميكند و هر رادار مي تواند اين رنج را عوض كند و يا مرتبا تغيير دهد تا براي مقابله با جنگ الكترونيك در امان باشد يا براي كاربردهاي ديگر ولي در هر لحظه رادار از يك موج با فركانس خاص استفاده ميكند كه توليد يك تصوير دورنگي ميكند و معمولا از رنگهاي سیاه و سبز یا سفيد در آن استفاده ميكنند كه رنگ سياه عدك وجود پژواك بازگشتي است. خوب با اين توضيح بياييد و به آسماني پر از جنگنده ها بنگريد كه هركدام راداري با طول موج متفاوت دارند بنابر اين يكتصوير كاملا رنگي خواهيم داشت. خوب يك گيرنده رادار به پژواك حاصل از موج بازگشتي خود مي نگرد و همين باعث ميشود تا دچار نويز بسيار كمي شود . يك مثال ديگر به اطراف خود با چراغ در شب بنگريد و از آن فيلمي تهيه كنيد در آن فيلم با استفادهاز پريمير تمام رنگهاي سفيد را حذف كنيد و به تصوير خد نگاه كنيد . خوب با توجه به اين مثالها در نظر بگير كه يك رادار گيرنده يا پسيو يا بعبارتي ديگر غير فعال قدرتمند براي همه طول موجها ميتواند تمامي رادارهاي پرنده توليد كنندگان موج در هوا را در تصوير خود بي اندازد و چون نيازي به فرستادن موج و گرفتن موج فرستاده شده در ابعاد آن ندارد ميتواند با قبدرتي مانند يك تلسكوپ پهنه آسمان را بنگرد. معمولا اينگونه رادار ها برد زيادي هم دارند. يكي از اين رادار ها رادار پيشرفته كالوچگا ميباشد كه ساخت اوكراين بوده و البته ما روابط تجاري و نظامي خوبي هم با اين كشور داريم. اين ردار ميتواند با نگاه به اسمان استلت هاي كه رادار خود را روشن ميكنند يا اقدام به ارسال امواج براي هدايت بمب يا شناسايي مواضع و حتي ارتباط با مركز فرماندهي خود ميكنند در لحظه برقراري ارتباط بيابد. و هشدار به موقع پدافند ها را آماده و يك آماده باش زود هنگام را برقرار نمايد. اين رادار توان كشف استلت را از 800 كيلومتري دارد اين سيستم به صورت 3 استيشن معمولي فرماندهي برد راداري 200 كيلومتر در حالت گسترده و 1000كيلومتر در حالت يك طرفه بند برد را دارد . يعني ميتواند در سه جهت 200 كيلومتر كاوش و اگر هر 3 واحد به يك سمت تمركز كنند تا 1000 كيلومتر افزايش ميابد. توانايي هاي اين رادار -اين رادار امكان رهگيري هوايي و زميني كاملي رو داره كه قابلت كشف شعاع زميني 600 كيلومتر و اهداف هوايي تا ارتفاع 10 كيلومتر كه قابل افزايش تا 800 كيلومتر نيز ميباشد -يك آنتن 5متري براي شناسايي امواج راديويي با طول موجهاي بلند سانتيمتري متري دسيمتري هواگردها با حساسيت بسيار بالا در بازه 110dB/W - 155 dB/W را وابسته به فركانس داراست -36 رسيور موازي تنظيم شده با قابليت تمركز نقطه بصورت همزمان روي يك جهت همچنين طبقه بندي و مشخص كردن سيگنال از منبع دريافتي با ورودي ها نامحدود در بازه 130MHz to 18,000MHz را داراست. - تمام منابع ارسال امواج بصورت اوتوماتيك مشخص وطبقه بندي ميشوند كه حاصل كار در كامپيوتر با پردازش داده هاي محاسباتي و مقايسه آن با داده هاي ثبت شده موجود كه حاصل آن روي صفحات نمايشگر متعدد ديده ميشود . -يك صافي كه توانايي حذف 24 سيگنال مزاحم را دارد و به رهگيري 32 منبع ارسال امواج از بطور همزمان كمك ميكند. - در حالت عملياتي اين سيستم تنها به يك اوپراتور نياز دارد كه بصورت شيفتي دو نفر ميشود . -اين سيستم به دليل غيv فعال بودن در مقابله با جنگ الكترونيك بسيار مقاوم بوده همچنين سيستم هارم توانايي رهگيري و انهدام آنرا ندارد. اين هم چند تا عكس.
-
1 پسندیده شدههم اکنون خطرناک ترین تهدید های هوایی که یک سامانه دفاع هوایی ممکن است با آن روبرو شود هواپیماهای رادار گری اف117 و بی 2 اسپریت میباشد جدای از فناوری پنهانکار فناوری های که به آنها کم پیدایی گفته میشود رونق یافته اند.که برای نمونه هواپیمای F/A18 C-D از نمونه قبلی خود یعنی F/A 18 A-B دارای سطح مقطع کمتر و در نمونه F/A18 E/F باز هم کمتر شده است. سطح مقطع راداری به اندازه تصویر هواپیما ای که در رادار میافتد گفته میشود و براساس متر محاسبه میگردد . در تابستان سال 1995 بخش مداومت ستاد هماهنگ کننده تاکتیکی امریکا JTCG/AG گزارش داد که دادن توانایی پنهانکاری و افزودن سیتم جنگ الکترونیک مناسب به F/A-18 E/F آنرا به مبارزی مهیب تبدیل میکند که کشف و ردگیری آن برای سامانه های دشمن بسیار دشوار خواهد بود. در بررسی های شرکت سویسی اورلیکن کانتراوس درگرگونی هایی در ماهیت تهدیدها دیده میشود.در سال 1980 هواپیماها و بالگرد های سرنشین دار 85 درصد توان هجومی یک نیروی هوایی بروز و پیشرفته را تشکیل میدادند .اما تا سال 2010 این اندازه به حدود 40 درصد خواهد رسید و جایگزین آن سیستم هایی نظیر موشک های کروز و هواپیماهای بدون سرنشین خواهد شد. مواد سازه ای برای کاهش بازتابیدگی راداری تهیه شده است همچنین پوشش های نظیر رنگها جهت کم کردن انرژی بازتابش راداری و سرامیک های خاصی برای کاهش علایم فروسرخ ساخته شده است نرم افزار های جهت طراحی بدنه برای کاهش سطح مقطع نیز وجود دارد بعلاوه نرم افزار ها و سیستم های اندازه گیری دیگری برای بررسی کاهش علایم نیز وجود دارد . یک جنگنده معمولی سطح مقطع راداری حدود 6 متر مربع دارد در حالی که این اندازه برای موشک یکدهم یا کمتر از این است .موشک کروز تاماهاوک که از فناوری محدودی جهت پنهانکاری برخوردار است سطح مقطعی حدود 0.05 متر مربع را دارد به گونه ای که موشک کروز پیشرفته تر AGM-129A سطح مقطعی در حدود 0.005 متر مربع را داراستکه کمتر از بازتاب راداری یک پرنده در حال حرکت است !!!. البته سطح مقطع راداری در همه جهات یکسان نیست این اندازه در صورت قرار گرفتن هواگرد در وضعیت نامناسب ممکن است به 10 برابر انچه پیشتر گفته شد تبدیل شود.فناوری پنهانکار یک موشک را برای همه برد ها نا مرئی نمیسازد این پدیده ها تنعا در بردی اتفاق میافتد که انرژی بازتابشهای اداری به حدی کمتر از حساسیت گیرنده های آن افت کند. روش های برخورد با فناوری پنهانکار: ردگیری تهدید های هوایی با سطح مقطع کم نیازمند تاباندن انرژی بیشتر روی هدف و داشتن گیرنده های حساس تر برای کشف انرژی برگشتی است این روش دشواریهای خود را نیز دارد توان بیشتر را با یک آنتن رادار بزرگتر و یک فرستنده نیرومندتر میتوان بدست آورد ولی این کار اندازه. بها . وزن و چابکی رادار را در گردشها میگیرد از سو ی دیگر با افزایش حساسیت گیرنده رادار خروجی شلوغ پر خدشه و اهداف دروغین بیشتری را دربر خواهید گرفتکه به این ترتیب کار برنامه نویسی و محاسبات بسیار پیچیده ای به بار خواهد آورد. یکی از راههای کاهش آثار فناوری پنهانکار بکار گیری رادار هایی که در بسامد VHF,UHF کار میکنند .بیشتر رادار های نظارت و مراقبت دوربرد ساخت کشور های غربی در باند D از 1 تا 2 گیگاهرتز باند E از 2 تا 3 گیگا هرتز و یا باند F از 3 تا 4 گیگاهرتز استفاده میکنند اما روسها ترجیه داده اند که از باند 0.5 تا 1 گیگاهرتز باند C و از 250 تا 500 مگاهرتز باند B و یا حتی باند A از 100 تا 250 مگاهرتز کارکنند. نیروی هوایی ایلات متحده مدعی است که شیوه پنهانکاری به کار گرفته شده در اف 117 و بی 2 نمی تواند در برابر رادار های که با طول موج بلند کار میکنند آسیب پذیر و قابل شناسایی باشد .در زمان جنگ اول خلیج فارس یک ناو جنگی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا گزارش داد که توانسته پژواک های راداری یک جنگنده پنهانکار اف 117 را دریافت کند .این گفته در صورت درستی ممکن است ناشی از طول موج های بلند بکار رفته در رادار قدیمی مراقبت دریایی بریتانیا باشد که رادار منسوخ شده موج متری مارکنی TYP695 است که احتمالا در باندهاA یا B کار میکرد. رادارهایی پیشرفته تر از این نوع: رادار دو بعدی NEBO-SV ساخت شرکت نیتل روسیه در طول موجهای متری کار میکند و شرکت سازنده ادعا میکن که این رادار توانایی کشف بسیار دوربرد برضد هر گونه تهدید هوایی از جمله آنهای که از فناوری پنهانکار برخوردارند را دارد. 1L13-3 Nebo SV 2D radar براساس مصاحبه تلویزیون روسی با ایگور کرایلو سرپرست تیم سازندگان این رادار" ما میتونیم هواپیمای اف 117 رو به وضوح یک هواپیمای معمولی تجاری ببینیم" ضمن اینکه تکنولوژی این رادار برای استفاده در رادار 3D VLO/LO اس 300 PMU2 برای کشف اهداف در محدوده متوسط بکار رفته. برخی جزئیات رادار -وزن 48 تن برد در محدوده راداری حداقل از 50 کیلومتر تا ارتفاع 500 متری برد در محدوده راداری حداقل از 250 کیلومتر تا ارتفاع 10000 متری برد در محدوده راداری حداقل از 330 کیلومتر تا ارتفاع 27000 متری حد اکثر ارتفاع کاوش 40000 متر -توان مصرفی دو جنراتور دیزلی با توان تولید 30 کلیو وات -فرکانس ارسال امواج در طول موجهای متری باند VHF -سرعت گردش 3 تا 6 دور در دقیقه ---------------------------------------------------------------------------------------- 55Zh6-1 NEBO-UE 3D RADAR این رادار نیز روسی می باشد و ساخت همان شرکت نیتل که غول پیکر سه بعدی و برخلاف بسامد پایین خود . از کارایی رد گیری همسان با رادار های قدرتمند مایکروویو مانند AN/TPS-70 برخوردار است. این رادار با بردی معادل تقریبا 400 کیلوتر و ارتفاع پرواز 40 کیلومتر نیز میتونه تدبیر خوبی در برابر فناوری پنهانکار باشه .ضمن اینکه موشکهای ضد رادار امریکایی مثل هارم توان برخورد با این سامانه ها رو به دلیل داشتن آنتن های غول پیکر ندارند چون برای هدف گیری اهداف راداری کوچک طراحی شده اند. این سیستم نیز بصور ت تکمیل کننده سیستم اس 300 میتونه وارد عمل بشه. رادار AN/TPS-70 آمریکایی ---------------------------------------------------------------------------------------- طراحان رادار تلاش کرده اند تا روشهای نوینی در راه اندازی و بکار گیری سامانه های راداری بیابند. برای مثال کاوش سریع رادار های مرکب کاونده الکترونیکی این امکان را فراهم میاورد که رادار علایم ضعیفی را که نشان دهنده یک هدف آشکار نمیباشد راعلامت گذاری کند و پس از تکمیل کاوش خود به بازنگری این علایم بپردازد. این تدبیر بروی سامانه راداری شرکت اریکسون ماکروویو سیستم تعبیه شده است رادار سه بعدی چند پرتویی چابک به نام AMB جیراف یا همون زرافه به کار گرفته است که به همرا سیستم موشکی RBS23 بامزی بکار میرود.از یک برنامه اولویت دار بر ضد اهداف دشوار سود میجوید و میتواند یک هدف 0.1 متر مربعی را در حدود یک سوم برد معمولی یک رادار کشف نماید. ---------------------------------------------------------------------------------------- روشهای تکمیل نرم افزاری: چند سال پیش پژوهشگران به یک روش کاربری نوین دست یافتند که چگونه الگوریتم های نیازمند محاسبه زیاد به کشف هدفهای پنهانکار کمک میکنند. واین روش برای رادار های هوا به هوا بکار گرفته شده بود که میتواند در یک رادار زمینی بکار گرفته شود.در این روش رادار بجای رهگیری علائم مشکوک آشکار برای حقیقی بودن این اهداف پیش از کشف همه علائم دریافتی را واقعی میشمارد و کوشش میکند تا مسیر آنها را ارزیابی کرده که یک هدف واقعی یک رد گیری کامل و پایدار را نشان خواهد داد در حالی که علائم نادرست را میتوان بدلیل رفتار نامعقول و غیر واقعی آنها را بسلدگی حذف نمود. ---------------------------------------------------------------------------------------- کشف الکترو اپتیکی : معمولا در این روش از حسگرهای مادون قرمز فوق حساس که تا درجه زیادی خنک شده ند و یا موشک های هدایت تلویزیونی استفاده میشود که برای درگیری با اهداف پنهانکار راداری از فاصله نزدیک مناسبند. سیستم های ردگیری نمونه بهینه سازی شده جرناس یا همون راپیر بواسطه رهگیری الکترو اپتیکی توانست در نمایشگاه فارنبرو 1996 بمب افکن بی 2 را از فاصله 6 کیلومتری کشف کند. ---------------------------------------------------------------------------------------- سیستم های نسل آینده لیدار ها یا لیزر رادار ها: این سیستم ها میتوانند با کشف مقادیر موجود هیدروکربن ها در جو به عنوان تدبیری علیه فناوری پنهانکار بکار رود . طی مقاله ای که چندی پیش در مورد سنجش لیزری نوشته شده بود دهانه خروجی موتور های جت غلظتی معادل 100 برابر معمول جو زمین در خروج هیدروکربن ها دارند. در آخر طبیعی است که مرتبا روشهای پنهانکاری و رهگیری به دنبال هم یک چرخه باطل را طی خواهند کرد و مرتبا نحوه پنهانکاری عوض خواهد شد البته نحوه کشف هم همین طور. منابع : www.ausairpower.net www.fas.org ماهنامه صنایع هوایی شماره 107 سال 1379
-
1 پسندیده شده[quote]ميشه لطف كنيد و در مورد تفاوت 3 هواپيماي نظامي رهگير/شكاري و جنگنده توضيح بديد؟؟ ممنون ميشم[/quote] جنگنده رهگیر یا شکاری تفاوت اونها در عملکردشون و قدرت مانورشونه هرچند که لفظ واحدیه و بیخود در اشکال مختلف اطلاق میشه اما برای مثال یک هواپیمای جنگنده توان مانوری بیشتر و امکان درگیری زمینی بیشتری نسبت به هواپیماهای رهگیر داره اما رهگیر ها بدلیل عملیات تعقیب و مقابله دوربرد با هواپیماهای دشمن از برد راداری و تجهیزات هوا به هوای بلندبرد تر و گسترده تری بهره میبرند ! ممکنه یه هواپیمایی برای شکار تانک طراحی شده باشه مثل سوخوی 25 یا A10 و یه هواپیمایی برای هم شکار ادبات و در صورت نیاز بطور محدود درگیری هوایی و یکی دیگه هم مستقلا و اساسا برای رهگیری هواپیماها . برای مثال جنگنده اف16 رو با رهگیر میگ 31 مقایسه میکنیم : اف 16 توان حمل موشک ضد زره بمب های لیزری موشکهای کروز هواپرتاب و بمب های سقوط آزاد رو داره در زمن بدلیل اینکه باید بتونه خودش از پس تهدیدات هم بربیاد امکان استفاده از موشکهای هوابه هوا و رادار هوابرد هم داره اما چون معمولا با یک رهگیر حمایت میشه رادار اون برد کمتر و احتمالا توانایی در گیر شدن با تعداد محدودی از اهداف رو داره و اف 16 تنها توانایی حمل 6 موشک هوا به هوا که چها آمرام و دو سایدویندر روش نصب میکنند . و از نظر ارتفاع پروازی در حد میانی بین 40 تا 60 هزار پا برای این هواپیما مناسبه وب با دونستن این توانایی به امکانات رهگیر دقت کنید رهگیر میگ 31 امکان درگیر شدن با بیش از 24 هدف میانبرد و 6 هدف دوربرد رو داره بردی که رادار اف16 در اون هیچ دیدی نداره . این جنگنده امکان درگیر شدن همزمان با این تعداد هدف رو داره و از فاصله بیش از 200 کیلومتر با موشکهای KS172 میتونه این اهداف رو رهگیری کنه همچنین ارتفاع پروازی بالا و رادار با 400 کیلومتر هم باید به اون اضافه کنی همچنین ارتفاع پروازی 82 هزار پایی و سرعت بسیار زیاد در حد 3 ماخ . چیزی که باعث این تقسیم بندی ماموریتی میشه هزینه ساخت اونهاست توجه داشته باشید که اگر برای عملیات زمینی نیاز به 20 جنگنده در یک ماموریت باشه فرضا این جنگنده ها قابلیت رهگیری زیادی هم داشته باشند هزینه بسیاری صرف ساختن اونها میشه مثلا برای هر کدوم 100 میلیون دلار خوب تعداد بمب کمتری هم بدلیل استفاده از تجهیزات هوا به هوای بیشتر حمل میکنند و ... اما با تقسیم بندی ماموریتی هزینه ها به این صورت کاهش پیدا میکنه : 1 - اینکه جنگنده ها نیازی به رادار بلند برد ندارند 2 - جنگنده ها نیازی به سرعت زیاد و قابلیت مانوری سنگین هم ندارند 3 - رهگیرها هم نیازی به نصب تجهیزات رادار زمینی و تسلیحات نشانه روی زمینی ندارند 4 - رهگیرها نیازی به استفاده از بمب های هواپرتاب یا موشکهای زمینی ندارند خوب مثلا قیمت رهگیر میشود 70 میلیون و جنگنده 30 میلیون حالا که عملیات زمینی در پیش است 16 فروند جنگنده به همراه 4 فروند رهگیر به هوا برای انجام عملیات بر میخیزد و در صورت انهدام تعدادی از هواپیماها زیان کمتر و.... البته هواپیماهای جنگی جدید به دنبال مولتی رول شدن یا چند منظوره شدن هستند مثلا شکاری بمب افکن اما همچنان رهگیرها فصل جدایی خواهند داشت . امیدوارم جواب درستی داده باشم .
-
1 پسندیده شده16)[color=blue]هواپیماها از نظر نوع موتور به دو گونه کلی تقسیم میشوند:[/color] 1-هواپیماهای ملخی موتور پیستونی یا توربوملخی PROP AIRCRAFT 2-هواپیمای دارای موتور جت یا توربوفن JET AIRCRAFT 17)[color=blue]هواپیماها همچنین از نظر تعدد موتور نیز به دسته های زیر تقسیم میشوند :[/color] 1-تک موتوره SINGLE ENGINE 2-دوموتوره TWIN ENGINE 3-سه موتوره یا بیشتر MULTI ENGINE 18)[color=blue]موشکها از نظر ماموریت دارای انواع زیرند ![/color] 1-موشک زمین به زمین بالستیک LAND ATTACK BALLISTIC MISSILE 2-موشک زمین به زمین کروز GROUND LAUNCHE CRUISE MISSILE - LAND ATTACK CRUISE 3-موشک زمین به هوا یا سطح به هوا SAM surface air missile 4-موشک هوا به هوا AAM air to air missile 5-موشک ساحل به دریا shore to ship - ground launched anti ship missile 6-موشک ضد موشک Anti missile 7-موشک هوا به زمین پرتابی و بدون کنترل Rocket 8-موشک هوا به زمین کروز ALCM air launched cruise missile 9-موشک هوا به زمین ضد تشعشع ANTI RADIATION MISSILE 10-موشک ضد کشتی هوا پرتاب AIR LAUNCHED ANTISHIP CRUISE MISSILE 11-موشکهای مداری برای ارسال به فضا SPACE MISSILE 19)[color=blue]موشکها از نظر مسیر حرکت نیز دارای دو دسته اند:[/color] 1-موشک با سیر مستقیم که ارتفاعش قابل تنظیم است CRUISE 2-موشک با خط سیر سهمی که بعد از پرتاب آنرا طی میکند BALLISTIC
-
1 پسندیده شده8)[color=blue]از نظر وجود سرنشین هواپیماها دو گونه اند:[/color] 1-هواپیماهای سرنشین دار MANNED AIRCRAFT 2-هواپیماهای بدون سرنشین UNMANNED AIR CRAFT - DRONE - RPV - UAV - MAV - UCAV 9)[color=blue]از نظر وزن به 5 دسته تقسیم میشوند :[/color] 1-فوق سبک وزن زیر 300 کیلوگرم Ultra Light . Microlight 2-خیلی سبک وزن زیر 750 کیلوگرم Very light aircraft VLA 3-سبک وزن زیر 12500 پوند LIGHT AIRCRAFT 4-نیمه سنگین وزن در حدود 100 تن MEDIUM WEIGHT 5-سنگین وزن بالاتر از 100 تن HEAVY . JAMBO 10)[color=blue]از نظر پیکر بندی به سه دسته تقسیم میشوند :[/color] 1-هواپیماهای معمولی که دم آنها عقب است CONVENTIONAL 2-هواپیماهای با دم جلو دم یا همان سکان افقی آنها جلوی بال است CANARD AIRCRAFT 3-هواپیماهای عجیب و غریب . غیر متداول UNCONVENTOINAL 11)[color=blue]از نظر استاندارد به دو دسته تقسیم میشوند :[/color] 1-هواپیماهای تایید شده توسط سازمانهای صلاحیت دار CERTIFICATED AIRCRAFT 2-هواپیماهای دست ساز که توسط سازمانهای صلاحیت دار تایید نشده اند GRAGE BUILT . HOME BUILT 12)[color=blue]از نظر مراحل تولید به سه دسته تقسیم میشوند :[/color] 1-هواپیماهای مدلی که کوچک هستند و برای آزمایشات تونل باد ساخته میشوند MODEL 2-هواپیمای نمونه که دارای ابعاد واقعی است و برای آزمایشات پروازی ساخته میشود PROTOTYPE 3-هواپیمای قابل تحویل به مشتری OPERATIONAL 13)[color=blue]از نظر باند برای برخاستن نیز به چهار دسته تقسیم میشوند :[/color] 1-هواپیمای با طول باندمعمولی با باند بیش از 150 متر CTOL conventional takeoff and landing 2-هواپیماهای با باند کوتاه کمتر از 150 متر STOL short takeoff and lanfing 3-هواپیماهای با باند صفر یا عمود پرواز VTOL vertical take off and landing 4-هواپیماهای باند پرواز کوتاه و نشستن عمودی STOVL short take off vertical landing 14)[color=blue]از نظر محل فرود به چهار دسته :[/color] 1-هواپیمای خشکی نشین یا معمولی LAND PLANE 2-هواپیمای آب نشین با توانایی فرود روی آب SEA PLANE 3-هواپیمایی که توانایی فرود هم روی آب و هم روی خشکی رادارد AMPHIBIAN 4-هواپیمای ناونشین NAVAL PLANE 15[color=blue])از نظر تعداد بال هم به سه دسته :[/color] 1-تکبال Monoplane 2-دوبال Biplane 3-سه بال یا بیشتر Multi wing
-
1 پسندیده شده6)[color=blue]هواپیماهای نظامی به انواع زیر دسته بندی میشوند:[/color] [color=darkred]بمب افکن[/color] BOMBER [color=darkred]رهگیر [/color] ATTACK یا STRICK [color=darkred]جنگنده [/color]FIGHTER یا COMBAT [color=darkred]شکاری[/color] INTERCEPTOR [color=darkred]حمل و نقل نظامی[/color] MILITARY TRANSPORT [color=darkred]شناسایی و جاسوسی[/color] RECONNAISSANCE [color=darkred]مخفی از دید رادار یا استیلت [/color]STEALTH [color=darkred]سوخت رسان[/color] TANKER [color=darkred]پشتیبانی نزدیک [/color]CLOSE SUPPORT [color=darkred]گشت[/color] PATROL آ[color=darkred]موزشی نظامی[/color] MILITARY TRAINER [color=darkred]ضد زیر دریایی[/color] ANTI -SUBMARINE [color=darkred]هشدار سریع [/color] EARLY WARNING [color=darkred]فرماندهی هوایی[/color] AIRBORN COMMAND [color=darkred]رله مخابراتی[/color] COMMUNICATION RELAY [color=darkred]هواپیماهای سیبل یا هدف[/color] TARGET [color=darkred]هواپیمای ضد شورش[/color] COUNTER - INSURGENCY [color=darkred]دیده بانی [/color]OBSERVATION [color=darkred]مراقبت دریایی [/color]MARITIME SURVEILANCE [color=darkred]برتری هوایی [/color]AIR SUPERIORITY - TOPGUN [color=darkred]آزمایشی [/color]EXPERIMENTAL [color=darkred]ضد کشتی[/color] ANTI SHIPPING [color=darkred]ضد تانک [/color]ANTI TANK [color=darkred]دفاع هوایی [/color]AIR DEFENCE 7)[color=blue]هواپیماهای عمومی هوانوردی GA نیز دارای اقسام زیراند:[/color] [color=darkred]ورزشی[/color] SPORT [color=darkred]هواسر [/color]GLIDER [color=darkred]آموزشی[/color] TRAINER [color=darkred]تجاری [/color]BUSINESS [color=darkred]باری یا حمل و نقل[/color] TRANSPORT [color=darkred]کشاورزی[/color] AGRICULTURE [color=darkred]هواپیماهای خدماتی و خطی[/color] COMMUTER [color=darkred]گشت [/color]PATROL [color=darkred]جستجو و نظارت[/color] GENERAL PURPOSE [color=darkred]حمل و نقل اجرایی[/color] GENERAL TRANSPORT [color=darkred]تفریحی[/color] TOURING [color=darkred]تحقیقاتی[/color] RESEARCH
-
1 پسندیده شدهبا سلام دوستان هدف من آشنا کردن شما با یک مبنای واقعی و کاربردی از اون چیزیه که در موشکهای هدایت راداری اتفاق میفته و باور کنید مباحثی که اینجا مطرح میشه 100 درصد قابل اجرا و عملیست و براساس سالها شب نخوابی و تحقیق بدست اومده که من رایگان در اختیارتون قرار میدم تا دوستانی که علاقه دارن پیگیر بشن شاید موفقیتی حاصل بشه البته خیلی بیان مطلب رو ساده کردم و جزییات کار رو نگفتم تا خیلی تخصصی نشه. البته این تاپیک رو میخواستم بعدها در فرصت مناسب بزنم ولی نیاز شد تا الان بهش پرداخته بشه که فعلا به آشیانه یابی نوع راداری میپردازم بعد به مادون قرمز :x اولین نکته : این که باید این طور تصور کنی که خیلی ساده است و ذهنتو از هر فکری در مورد پیچیده بودن این کار پاک کنی :mrgreen: دوم اینکه : برای ساختن یک موشک خوب و پیشرفته در سطح تیم ملی به این افراد احتیاج داری مهندس نرم افزار با تخصص برنامه نویسی اسمبلی و ++ C بصورت حرفه ای مهندس الکترونیک با تخصص کار بروی تجهیزات دیجیتال دوربین و اوپتیک و مخابرات مهندس طراح موتور و بدنه موشک البته توجه کنید که مبحث ما در مورد نحوه آشیانه یابی موشک است نه ساخت خود بدنه و موتور که اگر فرصت شد یه سرس به این تاپیک بزنید تا در مورد موتور یا همون راکت بیشتر بدونید!! http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6666 خوب در حالت کلی و بصورت الگوریتم باید دیدی از اون چیزی که در رادار و مبحث دید راداری اتفاق میفته بدونید که در این تاپیک اون رو توضیح دادم حتما این رو بخونید تا کاملا متوجه بشید! http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6533 بصورت کلی: خوب رادار مکانیکی یا همون ردیابی پالس داپلر قدیمی خودمون: در این روش نوری (موج های رادیویی نوعی نور هستند در محدوده نامرئی و قابل روئیت نیستند) یه سمت بیرون مانند چراق قوه تابیده میشود و بوسیله بشقابی محدبی شکل بازتاب آن مشاهده میشود این بازتاب پس از برخورد به سطح بشقاب توسط حسگری جایروبی یا همون مشاهده میشود. چون ما نوری پرقدرت با طول موجی بلندتر از نور معمولی تابیده ایم لذا در فواصل دور بازتابی خواهیم داشت در صورتی که به شئ قابل روئت با این فرکانس برخورد کند . اکثر اشیاء فلزی دامنه بازتاب وسیعی دارند: خوب حال ما یک تصویر داریم که یک نقطه در مرکز آن است به آن نقطه نگاه میکنیم این همان هدف ماست که امواج یا نورچراق ما آنرا روشن کردهو این بازتاب در گوشه خاصی از صفحه تصویر حسگر ما افتاده است و کوانتم نور آن یا همان ذرات نور بازتابی در محور خاصی از مختصات x,y قرار دارد که این مبحث را در تاپیک ذکر شده در بالا کامل توضیح دادم حالا به نحوه قفل کردن روی آن میپردازیم: یک مثال ساده از قفل راداری که احتمالا خودتان انجام داده اید :oops: حتما بعضی از دوستان دیش ماهواره یا نحوه تنظیم آنرا دیده اند ای همان قفل راداری در رادار های مکانیکی است که شما با دست و احتمالا نگه داشتن دیش با پاره آجر انجام دادید:lol: دقت کنید که شما امواج ارسال شده از منبعی مانند ماهواره را دستی دریافت کرده اید اما دیشهایی هستند که موتور دارند و با جستجو روی آن قفل میکنن!! تنها تفاوت این قضیه فعال نبودن دیش شماست و تازه فاصله چند هزار کیلومتری مانع از داشتن کیفیت خوب است اما در مورد راداراین گونه نیست شما همیشه در دیش ماهواره سیگنال دارید از جهات مختلف اما سیگنال شما بسیار ضعیف است و دستگاه رسیور قادر به تفکیک کدهای بصری آن نیس بنابراین باید دیش شما کاملا مقابل ماهواره در یک راستا قرار گیرد خوب ما که در رادار فقط قرار است تا بدانیم که آیا بازتابی از امواج ارسالی ما وجود دارد یا نه و کار خیلی ساده تر است دیش مابه سمت آسمان نگاه میکند به ناگاه بازتابی از سیگنالی که ما ارسال کرده ایم در مختصات X , Y فلان مشاهده میشود بشقاب یا همون دیش ما به سمت این محور مختصات تا قرار گرفتن در مرکز میگردد حتما هنگام تنظیم دیده اید که فقطی دیش را به اطراف میگردانید کیفیت سیگنال افت میکند رادار این کار را به نحوی باید انجام تاا سیگنال در بهترین کیفیت دریافت خود قرار گیرد حالا شما جهت هواپیما را در زاویه خود نسبت به آن دارید زمن اینکه مدتزمان ارسال و دریافت پالس های امواج بیانگر فاصله شما با آن است حال چگونه این فاصله مشخص میشود خوب این هم ساده است شما امواج خود را در زمانهای مشخص با طول موجهای متفاوت در بازهایخاص ارسال میکنید مثلا اینقدر تا اینقدر کیلوهرتز بعد زمان ارسال موج فرضی 300 کیلوهرتزی برابر با یک و موج بعدی برابر 2 است خوب موج یک وقتی ارسال شد ما حتما بعد از آن موج دیگری ارسال کردهایم و بازگشت موج یک از هدف با بازگشت های قبلی و بعدی اشتباه نمیشود بنابراین مدت آنرا که باید بسیار دقیق و براساس نانو ثانیه محاسبه کنیم فاصله ما تا هدف خواهد بود. حال با مدام نگهداشتن دیش خود بروی امواج دریافتی خودمان روی آن قفل کرده ایم فقط هر گاه کیفیت امواج ما رو به کاستن رفت با توجه به جهت حرکت بازتاب ها مرتب باید با برنامه ای بوسیله موتوری که به دیش متصل است آنرا بروی سیگنال قوی تر نگه داریم بهمین سادگی. وقتی موتور بشقابه آنتن را چرخاند مبنای حرکت موتور مقادیری برای تعیین حد دوران بالچه ها جهت جلوگیری از انحراف موشک نسبت هدف خواهد بود زیرا در موشکها دیگر آنتن نمی چرخد و موشک تغییر زاویه میدهد که آنتن را روی هدف نگهدارد مگر مواقعی که هدف به ناگاه تغییر موقعیت دهد که آنکاه موشک در جهت وضعیت چرخش سریعی انجام خواهد داد تا دوباره حسگر آنتن برروی مرکز هدف قرار گیرد. رادار اسکن مکانیکی جنگنده اف 4 روش فوق در موشک کروز دریایی سیرساکر و یا همان کرم ابریشم که در ایران رعد نام دارد قابل مشاهده است . از این روش در اکثر موشکهای کروز دریایی استفاده میشود و البته در بعضی از موشک های زمین به هوا یا هوا به هوا که رو به منسوخ شدن است ولی در موشکهای دریایی به دلیل بزرگی اهداف و تک هدفه بودن ضمن بصرفه بودن به لحاظ اقتصادی از قدرت بهتری در کشف هدف برخوردار است اما مشکل این نوع رادار ها توانایی تنها قفل برروی یک هدف راداری و نگاه به تعداد کمی هدف در محدوده قابل ردیابی است مثلا شما نمیتوانید با یک ال ان بی چند ماهواره را بگیرید مگر اینکه در یک راستا باشند برای اینکار روش بسیار کارامد و ساده تر آرایه فازی طراحی شد که بزودی در مورد نحوه آشیانه یابی این رادار توضیح خواهم داد چون نیاز به ساختن تصویر و مثال دارد اما در کل کارامد تر و ساده تر از آرایه مکانیکی است ولی بخاطر نبود سیستم های رایانه ای پرسرعت ناکام مانده بود :lol: یه وقت دوستان فکر نکنن این تاپیک تنظیم م اه واره است ولی با این روش میتونید رادار ردیابش رو درست کنید :cry: در صورت نیاز ادامه خواهد داشت
-
1 پسندیده شدهرادار و هدایت راداری به زبان ساده : این مبحث رو توی یه پست نوشتم البته کاملش کردم تا قابلیت تاپیک رو داشته باشه رادار مانند يك چراقوه در تاريكي عمل ميكند تا حالا حتما پشه هايي كه از مقابل چراغ حركت مي كنند ديده ايد اين دقيقا همان اثر پالس بازگشتي نور چراقوه است كه بوسيله پشه بازگشت داده شده كه اين حالت مشابه يك رادار فعال است و رادار غير فعال همان چشم شماست البته بدون چراقوه هم كار ميكند هر هواپيماي مهاجمي راداري يا ابزار هاي موج افشان ديگري دارد كه مانند همان چراقوه شما هستند پس اگر يه آن چراق قوه ها نگاه كنيد موقعيت آنها را ميفهميد . كه در اين حالت اگر چراق شما خاموش باشد شما توسط هواپيماي مهاجم ديده نميشويد.مثل روندن توشب بدون چراق اما چراق قوه مثال بود . نورچراق از جمله طول موجهاي مرئي در فاصله 500 تا 700 نانومتر است و در فاصله به سرعت انرژي اش كم ميشود هم چنين توان باز گشت خود را در فواصل طولاني از دست ميدهد ضمن اينكه خورشيد و ابر هم مزاحم است چون گام حركت اش كوتاه ميباشد در حد نانومتر به همبن خاطر متخصصان مجبور شدند از امواج ميكرومتري كه گام حركت و طول موج بيشتري دارند استفاده شود كه اين باعث گذشتن امواج از ابرها و ناچيز شدن اثر خورشيد است ولي مشكلاتي نظير عبور از سطوح غير فلزي نيز بر آن وجود داشت كه اساس بدنه هواپيما ها فلزي است اين موج ها تماما خواص نور را دارند و عين نور ميباشند كه از مقادير مختلف آن در رادار ها استفاده شده است البته موج سانتيمتري هم براي سيستم هاي دوربرد تر و موج كيلومتري براي تماشاي كهكشان ها و گوش دادن به آنها. اگر كسي جلوه هاي ويژه براي فيلم كار كرده بود دقيقا عملكرد هدفيابي رادار رو ميدانست توي نرم افزار مطلب هم قسمتي وجود دارد كه روي فيلم شما نقطه اي را مشخص ميكنيد و آن نقطه روي فيلم رد يابي ميشود مثلا در فيلم جنگ ستارگان نقطه اي با رنگ متفاوت روي ميله شمشير بود كه آن نقطه روي فيلم تراك شد و شمشير نوري بجاي آن در فيلم قرار داده شد از همين تكنيك پردازش تصوير در رادار هم هم استفاده ميشود ولي رادار با نگاه به اسمان به شما يك تصوير سياه با نقاط سفيد ميدهد كه نقاط سفيد همان بازتاب هاي هواپيماهاي مقابل رادار هستند و روي صفحه رادار يك محور مختصات X Y وجود دارد كه محور Z همان فاصله پالس بازگشتي است بنابر اين مسير حركت نقاط بصورت فاصله اي از محور هاي مختصات مرتبا سنجيده ميشود در مورد رادار موشك همين ترتيب وجود دارد اما يك نقطه در مركز محور قرار ميگيرد و هر گاه آن نقطه تمايل به خارج شدن از مركز محور مختصات را داشت نرم افزار موشك مسير آنرا تصحيح ميكند تا دوباره به مركز محور بازگردد . اساسا هر چه قدر تعداد اهداف تراك شونده بيشتر باشد كار هدفيابي كند و از كنترل خارج ميشود به همين خاطر برنامه رادار روي اهداف نزديكتر متمركز ميشود . حالا با این توضیح به توضیح سیستم ها هدایت راداری می پردازیم انواع روش ها ی هدایت موشک بطور کلی انواع هدایت راداری در حالت هوا به هوا و هوا به زمین و زمین به هواو زمین به زمین هدایت راداری فعال + دیتا لینک در این نوع هدایت رادار موشک را تا رسید به مقصد هدایت میکند و موشک های دارای این نوع روش هدایت غالبا بلند برد می باشند مانند R77M و این نوع هدایت تقریبا با تمرکز امواج رادار در نقاط مشخصی از آسمان میباشد که برد موشک تقریبا با برد رادار در این حالت یکسان است و بالاتر از آن کنترل موشک از دید رادار خارج میشود هدایت رداری غیر فعال RF + فعال در همان مثال بالا رادار به دنبال امواج ارسالی از رادار های دشمن میگردد و همانند مدل هدایت فعال دیتا لینک بین موشک تا رسیدن به هدف برقرار است و هومینگ را رادار انجام میدهد ولی هیچ گاه موشک ها به تنهایی از این روش استفاده نمیکنند تا در صورت خاموش شدن رادار دشمن رادار نصب شده روی موشک ادامه کار آشیانه یابی یا هومینگ و بقولی همون هدفیابی خودش رو انجام بده هدایت راداری غیر فعال IR ای نوع هدایت هم حالت غیر فعالیست و هیچ گونه تشعشعی تولید نمیکند بلکه به مانند نوع بالا به تشعشعات می نگرد البته تشعشعات غیر راداری مادون قرمز معمولا بر این گونه موشک ها کوتاه است ولی در رفتن از آن بسیار دشوار است موشک مشهور سایدوایندر از این نوع است گونه های پیشرفته دیگری از این نوع هدایت وجود دارد که همزمان از سیستم راداری هم استفاده میکند و در صورت استفاده از غلاف ها ی چف و فلیر گول نمیخورد هدایت راداری نیمه فعال این نوع هدایت مشابه حالت فعال است اما رادار در کاوش خود در آسمان انرژی خود را به نقطه خاصی متمرکز نمیکند بلکه موشک را به منطقه هدف هدایت میکند تا باقی راه را خود موشک هومینگ کند که ممکن است این موشک به محدوده از چند هواپیمای دشمن فرستاده شود و در محدوده ای که اهداف قابل رهگیری توسط رادار موشک به یکی از آنها اصابت کند که در این حالت نمیتوان به در ستی گفت کدام هدف منهدم خواهد شد . با بیان دیگر در این حالت رادار جنگنده همواپیمای مهاجم را شناسایی با امواج رادار خور شناسای و موشک بازتاب امواج رادار هواپیما را رهگیری میکند که بصورت دیتا لینک نیست هدایت های غیر راداری این نوع هدایت توسط تصاویر تلویزیونی انجام میشود که یا با قفل روی هدف توسط کامپیوتر موشک یا هدایت لحظه به لحظه توسط اوپراتور برتاب نوعی از موشک ماوریک و انواع مختلفی از موشک های دریایی و بمب های هدایت شوند از این نوعند سیستم هدایت بصورت مستقیم یک سلاح مستقیم زن مثل یک توپ از این نوع است که با لیزر نشانه گذاری میشود و بمب به سمت آن پرتاب میشود سیستم هدایت در خط دید این روش با هدایت در خط مستقیم فرق دارد و بصورت منحنی یا حرکت مارپیچی موشک است که در حو ظه دید مستقیم اتفاق می افتد البته این سیستم موارد بسیار متنوعی دارد که بیشتر در بحث هدایت موشک های ضد تانک زمین پایه است سیستم هدایت با خط سیر کروز این سیستم با استفاده از برنامه از پیش طراحی شده مسیر مشخصی را طی میکند که در این تاپیک توضیحاتی در مورد آن داده ام http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6525#56272 خط سیر بالستیکی خط سیر بالستیکی به خط سیر سقوط آزاد نیز گفته میشود که عوامل دخیل در آن جاذبه و سرعت پرتابه هستند سیستم های ناوبری اینرسیایی صفحه ثابت این سیستم در داخل موشک یک صفحه یا سکوی فلزی توسط سیبکهایی با کیفیت بالا استقرار یافته است . زمانیه که موشکچرخش یا گردش بکند یک سیستم ژیروسکوپی و با کنترل موتور های کمکی صفحه ثابت را دقیقا در جهت روانه شده اولیه در فضا نگه میدارد سه شتاب سنج که که دارای جهات اندازه گیری دو به دو بر هم عمودندو بر روی یک صفحه سوار شده اند بدون توجه به حرکتهای موشک.همواره جهت ثابتی را در فضا نشان میدهند چنین سیستمی .هدایت دقیقی می تواند بدهد ولی ابزار ها یاتاقان ها و سیبکها باید از لحاظ کیفیت و دقت در مهندسی بالایی باشند . این سیستم ها پرهزینه اند بخصوص در مورد موشک های دور برد که باید انحراف تجهیزات در آنه کمتر باشد. سیستم های ناوبری اینرسیایی با تجهیزات محکم بسته شده رو دیگری که ارزانتر است و نتیجه مطلوب میدهد استفاده از میکروکامپیوتینگ است در این سیستم شتاب سنج ها و ژیروسکوپ ها بر روی اسکلت هوایی موشک مستقما نصب و یا به آن محکم بسته میشود بطوریکه شتابهای واقعی اندازه گیری شده آنهای هستند که در راستای محور موشک و در راستای محور های چرخش و گردش واقعند . به کمک ژیروسکوپ ها که آنها نیز محکم بسته شده اند میزان چرخش موشک حول سه محور بطور مداوم یادداشت میگردد. تا این اطلاعات توسط میکروپرسسور در سه محور مختصات پردازش شود . سیستم های موجود معمولا ژیروسکوپ های مکانیکی هستند . در بعضی از سیستم ها ژیروسکوپ های لیزر حلقوی حالت جامد هم دارند. سیستم های دیگری برای هدایت موشک های بالستیک وجود دارد که شامل: استفاده از میدان های رادیویی مصنوعی سیستم ناوبری دکا میدان مغناطیسی زمین و یک شکل اوتوماتیک از تکنیک سنتی شلیک به سوی ستاره قطبی سیستم های ناوبری GPS GLONAS GALILE ACCRONYM و سیستم های ناوبری مرکب که تشکیل شده از ترکیب های متفاوتی از بالا هستند یک مثال از نحوه هدایت موشک هوا به زمین هیلفایر این موشک به سمت هدف توسط افسر پرتاب شلیک میشود این موشک بر فراز هدف پرواز میکند و رادار خود را روی زمین میتاباند . رادار این موشک امواج موج میلیمتری را به زمین میتاباند و طول موج های بازگشتی را بررسی میکند در این زمان طول موج بازگشتی از زمین در حدود 50 میکرون است و برنامه ردارموشک از این پژواک ها صرف نظر میکند اما هنگامی که در محدوده دید رادار تانکی قرار گیرد این طول موج تغییر میکند و رادار موشک با بررسی تصویراین طول موج متفاوت آنرا با تصاویر موجود در حافظه خود تطبیق می دهد که در صورتی که مشایه زره پوش باشد به سمت آن شیرجه میزند و اگر نه به مسیر خود تا یافتن هدف ادامه میدهد البته هیلفایر نوعی از موشک های پیشرفته میباشد ولی این موشک بخاطر محدودیت در حالت های شناسای فقط تانکها را میشناسد البته در مورد ماکت فلزی تانک هم دچار اشتباه میشود. دوستان این مطالب نا قص هستند و بسیاری از موارد را نگفته ام چون نمیدونم چه طوری میشه عکس آپلود کرد. :-? ادامه دارد این مطلب رو کاملتر میکنم ان شاءالله...