برترین های انجمن

  1. EMP

    EMP

    Eminent-User


    • امتیاز

      43

    • تعداد محتوا

      387


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      9,181


  3. GHIAM

    GHIAM

    VIP


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      142


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      8,684



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 24 اردیبهشت 1398 در همه مناطق

  1. 16 پسندیده شده
    درود به دوستان گرامی مرتب از فشارهای نظامی به ایران در اخبار سخن گفته می شود. با توجه به مقالات غربی ها به ویژه 4 مقاله آخری میلیتاری واچ در مورد ایران که به فاصله بسیار کوتاهی چاپ شده اند نتایجی می توان گرفت. https://militarywatchmagazine.com/article/newly-deployed-b-52-bombers-pose-major-threat-to-iran-can-its-air-defences-shoot-them-down https://militarywatchmagazine.com/article/who-is-behind-iran-s-ballistic-missile-program-washington-blames-china-but-evidence-point-to-north-korea https://militarywatchmagazine.com/article/u-s-deploys-f-15c-air-superiority-fighters-to-reinforce-growing-contingent-targeting-iran-in-middle-east https://militarywatchmagazine.com/article/what-assets-has-america-deployed-to-counter-iran-in-the-middle-east-could-overwhelming-force-deter-tehran-from-going-nuclear نتیجه یک این هست که آمریکا به دنبال یک حمله گسترده به ایران نیست زیرا ارتش آمریکا برای چنین حمله ای دست کم به 7 ماه دیگر زمان نیاز دارد تا بودجه های جدید دفاعی که ترامپ تصویب کرد اثر خود را بگذارد و افزون بر آن وجود ایران به عنوان محرکی برای اعراب برای خرید سلاح بنجل بیشتر از آمریکا مورد نیاز هست فعلا. داستان 737 های بوئینگ که نیروی دریایی آمریکا آنها را پس داد و کیفیت فاجعه بار پلتفرم مکانیکی و سخت افزاری و نرم افزاری آنها و استفاده از قطعات و تراشه های بازیافتی از زباله های الکترونیک در آنها (حتی استفاده از تراشه های حافظه بازیافتی در موشک تاد و ده ها وسیله دفاعی دیگر) که هنوز از یادها نرفته است اگر از یادتان رفته به مقالات قبلی میلیتاری و این مقاله مجله معتبر IEEE Spectrum توجه بفرمایید https://spectrum.ieee.org/aerospace/aviation/how-the-boeing-737-max-disaster-looks-to-a-software-developer تا عمق فاجعه موجود در بوئینگ به عنوان گل سر سبد صنعت دفاعی آمریکا و دارای بالاترین درجه بلوغ سازمانی (5) در معیار CMMI را درک کنید!!!! خدا را شکر که 100 فروند سفارش ما را تحریم کردند و ندادند. خودمان بسازیم هر چقدر هم بد به این بدی نمی شود !!! افتخار آفرینی سوخوی سوپر جت را هم دیدیم که در روی زمین آن هم در کشوری که به مدیریت بحران مشهور است آتش گرفت و ما ماشین آتش نشانی ندیدیم که روی محل فرود آن کف و آب و پودر و ... بریزد. نتیجه دوم بر اساس استعداد تجهیزاتی که به منطقه آورده شده این هست که آمریکا می خواهد یا خودش یا اسرائیل و یا حلقه به گوشهای منطقه ای او به ایران یک ضربه محدود با هدف تخریب زیر ساخت اقتصادی و به ویژه هسته ای بزنند و بعدش هم انقلاب رنگی راه بیاندازد. بهانه هم می آورند که ایران از NPT بیرون آمده و یا برجام را نقض کرده و ... دولت اوباما چند بار اسرائیل را از چنین کاری منع کرده بود حداقل در ظاهر و برای ایجاد بار تبلیغاتی. بدیهی است که اسرائیل با موشکهای جریکو و بمب افکن های مجهز به بمبهای دور ایستا و انواع موشک های کروز می تواند ضرباتی به تاسیسات ما بزند ولی الان که ترامپ هست چرا خودش هزینه بکند. نتیجه سوم این هست که برخی تسویه حسابها را هم در این بین می خواهند انجام بدهند مثلا انهدام کامل ناوگان تامکت های مسلح به موشک فکور ایران در روی زمین و یا هوا. از این رو علاوه بر اینکه عربستان و اسرائیل مشابه شکاری اف-15C را دارند اما نیروی هوایی آمریکا دو اسکادران از این جنگنده ویژه ماموریت تاپ کاور در ارتفاع 20 کیلومتری را به میدان آورده که در خبرهای داخلی رسانه ای نشدند با هدف نابودی تامکتهای احتمالی باقیمانده در ایران و پشتیبانی از بمب افکنهای B-52. نتیجه چهارم هم این هست که ضمن محاصره اقتصادی فعلی قصد دارند که ما را مجبور به هزینه کرد بیشتر بر روی نیروهای نظامی بکنند تا در شرایط خسارت 100 هزار میلیاردی سیل و قطع صادرات نفت، دولت را مجبور به هزینه کرد نظامی بیشتر بکنند تا بقول خودشان فروپاشی از درون شروع بشود. در واقع همانطور که عراق را در دو ضرب نابود کردند شاید قصد دارند که ایران را در سه یا چهار ضرب نابود بکنند و این پروسه یک دهه طول بکشد. تا آن موقع هم روسیه و چین آن قدر قوی شده اند که برای حفظ ارتش و صنایع نظامیشان به عنوان دشمن بشود آنها را به خورد مردم آمریکا داد و نیازی به ایران نباشد. اما اگر دیدگاه غربی ها در حد همین تحلیل های سایت میلیتاری واچ باشد باید به آنها گوش زد کرد که 0. مردم آمریکا هم با وجود همه تبلیغات به زودی خواهند فهمید که ایران کلا دشمن آنها نیست و در مناقشه ای وارد شده اند که به نفع آنها نیست. با این طرز رفتارتان هم انتظار انقلاب رنگی نداشته باشید. 1. هر گونه حمله به خاک ایران یا پشتیبانی از حمله وحوش به ایران، آمریکا را در ردیف دشمنانی مثل انگلستان برای مردم ایران قرار خواهد داد که عواقب خوبی برای آنها نخواهد داشت. مردم ایران ژاپنی نیستند که عاشق دشمنانشان باشند. 2. آوردن دو اسکادران اف-15C نشان می دهد که آمریکا یا از توان نظامی نیروی هوایی عربستان مطمئن نیست یا نمی خواهد به سیاسیون آنها اعتماد بکند و این نمایشگر یک شکاف استراتژیک هست. 3. با وجود موشکهای کروز اسکالپ در امارات و نیروی هوایی و موشکی بزرگ عربستان هر نقطه ای از ایران با تهدید روبرو است و احتمال شرکت اینها در تخریب زیر ساخت ما می رود همانطور که با صدام همکاری می کردند بنابراین حضور مستقیم آمریکایی ها نشان می دهد که آنها به تنهایی شجاعت استفاده از ابزارشان را ندارند و یا اینکه محدودیتهای فنی متعددی در بکارگیری ابزار دفاعیشان و نیاز به اجازه از ارباب دارند. 4. هر گونه هزینه کرد نظامی بیشتر بر خلاف تصور آمریکایی ها باعث افزایش کار و رونق صنعت قطعه سازی شده و وضعیت GDP را بهبود می دهد. فقط تصور کنید که خطوط تولید هواپیما سازی و تانک سازی ما راه بیافتند. فقط هر هواپیمای تجاری در حال خدمت 2000 شغل ایجاد خواهد کرد. 5. وقوع سیل بر خلاف تصور آمریکایی ها باعث اتحاد بیشتر مردم شده است و باز سازی خرابی های ناشی از سیل نیز بر خلاف خواسته آنها منجر به کاهش بیکاری و بهبود وضع اقتصادی خواهد شد. 6. ایران عراق صدام نیست که تعدادی بعثی در بین جمعیت اقلیت عرب آن کشور بر کل کشور در حال حکومت باشند و ملت ایران در مقابل دشمن خارجی همواره به صورت متحد عمل کرده اند. 7. زیر ساخت انرژی هسته ای در ایران با بمباران از بین نمی رود و در صورت وقوع چنین نمایشی توسط ترامپ برای حل مشکلات داخلی خودش، ایران بهانه لازم را خواهد داشت که در مدت کوتاهی اقداماتی را انجام بدهد که آنها اصلا دلشان نمی خواهد. حتی خیلی ها در ایران عاشق این هستند که آمریکا با دست خودش باعث ایجاد این بهانه بشود. 8. ما شکاری های سر نشین دار خود را بی دفاع در مقابل موشکهای آمرام شما قرار نمی دهیم که شما تمرین تیر اندازی بفرمایید. 9. نیروی اعزامی آمریکا به دریاهای ما بیشتر شبیه به یک طعمه سر قلاب است تا یک گروه رزمی برای حمله به یک کشور پهناور بنابراین فکر نکنید که فرماندهان ما به این راحتی توسط این طعمه وسوسه می شوند و به شما بهانه می دهند. الان که غربی ها وسایل تبلیغاتی برای سرکوب تنها داشته های قابل اعتنای دفاعی ما به قول خودشان یعنی موشک خرمشهر که آنها می گویند تولید تحت لیسانس هواسانگ-10 است و S-300 و تامکت را به منطقه آورده اند بهترین موقع برای نمایش پرتاب فکور از فانتوم و میراژ و .... و خط تولید سامانه باور-373 و هدف قرار دادن یک سامانه بالستیک وسط دریاهای جنوبی است تا به عنوان یک سامانه نا شناخته دفاعی برای آنها طرح ریزی های تهاجمی وحوش را مختل بکند. همچنین پرواز قاهر و پهپادهایی مانند کرار و سیمرغ و پرتاب یک تیر موشک هوا به هوا از آن نیز می تواند در این مهم اثر تکمیلی داشته باشد. بی دلیل نیست که باور که قرار بود در انتهای سال 97 رونمایی نهایی بشود ظهور نکرد. اما در مورد اقدامات ایران در صورت بروز یک جنگ تمام عیار باید بگویم معمولا کشورهایی که تجربه بروز انقلاب و بعد از آن جنگ داخلی و سپس جنگ خارجی را داشته اند مثل روسیه و فرانسه بعد ها به قدرتهای جهانی تبدیل شده اند و این فرانسه داغون و شپش زده ای که امروز می بینید روزگاری برای خودش ابر قدرت بود. این اتفاق برای ایران نیز متصور است. مقابله ایران با غربی ها اینبار با سال 67 فرق خواهد داشت و قطعا به شکلی خواهد بود که نه ما و نه دشمن ما انتظار این سبک از برخورد را نخواهد داشت و روزهای آینده نشان می دهد که ایران در حال ظهور به عنوان یک قدرت مستقل است یا اینکه این بار نیز وحوش غربی البته به کمک شرقی ها موفق می شوند و این ظهور را عقب اندازند.
  2. 3 پسندیده شده
    موضوع یکم پیچیده هست ، اگر واقعا کار ایران باشه میتونیم نتیجه بگیریم واقعا قصد حمله به کاروان آمریکایی رو هم داشتند اما بعد لو رفتن عملیات و تهدیدات آمریکا و هوشیاریشون عملیات لغو شده . اما اگر واقعیت نداشته باشه نشون میده واقعا اعراب به دنبال جنگ هستند. در کل میشه نتیجه گرفت در دو حالت خطرات زیادی مردم رو تهدید میکند ، اگر هدف ما جنگ باشه با شرایط کنونی مردم بدون شک با کمبود مواد غذایی و ابر تورم مواجه میشوند و اگر هم هدف اعراب جنگ باشه باز هم مردم با یک جنگ بزرگ و رکود و تورم و دلال بازی و هررر بدبختیه دیگری مواجه می شوند. عقل میگه ترامپ تا ۵ سال دیگه رئیس جمهور هست ، چون بیکاری را در آمریکا پایین ترین حد ممکن رسونده و وضعاقتصادی آمریکا بسیاااار بهتر شده ، از طرفی به بحران اتمی کره پایان داده . اما عمده مشکل ما دزد بودن دولت ها هست، نیاز های مردم بر حسب دلار هست اماحقوق ملت با ریال ، موبایل ماشین لوازم خانگی و غذایی خمگی بر اساس دلار هست، فکر کنید حتی ماکارانی رو به دلار میدهند اما در نهایت حقوق به ریال است ، در حقیقت از مردم بیگاری گرفته میشه. سال ها قبل حداقل حقوق ۸۰۰ هزار تومان بود و پراید ۶ میلیون ، الان حداقل را ما یک میلیون و نهصد حساب میکنیم و قیمت پراید ۵۳ میلیون شده ، یعنی در گذشته با حدود ۸ ماه حقوق یک پراید میخریدیم و الان با ۲۸ ماه پس حقوق می شود پراید را خرید ، جالب این است ما همانمقدار سابق و بیشتر حتی کار میکنیم و پراید هم همان خودروی ده سالپیش است بدون هییچ پیشرفتی ، اما الان بجای ۸ ماه کار باید ۲۸ ماه کار کرد تا این بزرگوار سوپر لاکچری را سوار شد. در حالی که در اروپا و آمریکا با ۲۸ ماه کار اون هم با درامد حداقلی ۲۰۰۰ دلاری میشود BMW Z4 و Benz SLK 350 و خودرو های بسیار لوکسی خرید.
  3. 2 پسندیده شده
    سپاس سوالی پیش اومد ، امیدوارم راهنمایی بکنید در مورد خط تولید هواپیما سازی و تانک سازی بیشتر توضیح میدید ؟ اینکه چه هواپیمایی همون قاهر؟ تانک منظورتون کرار هست؟ از متنتون برداشت کردم که، جنگ اتفاق بیفته تولید اینها اغاز میشه، نمیشه زودتر اقدام کرد؟ خلبان و افراد اموزش دیده ک بتوانند اینها را هدایت و استفاده یکنند ،طی دوره جنگ چجوری اماده بکنیم؟ (حتی با فرض اینکه خلبانان فعلی را ب کار بگیریم)
  4. 2 پسندیده شده
    سلام دوستان اون ماکت بزرگ ناو هواپیما بر یادتونه: نزدیک بندر عباس هستش و از گوگل ارتز میتونیند ببینیدش. فکر نمیکنید در کنار هدف اولیه در ساخت این ماکت که تمرین هست هدف ثانویه ای هم تعریف شده باشه؟ شاید تو پلن مسدود کرد تنگه با غرق کردش بشه براش نقشی رو متصور شد شاید هدف اصلی همین بوده
  5. 2 پسندیده شده
  6. 2 پسندیده شده
    آیا جنگ نیابتی جدید در خاورمیانه می تواند قیمت نفت را تکان دهد تحریم های جدید آمریکا بر علیه ایرhن اکنون در حال تاثیر گذاری هستند . ترامپ هنوز هم می گوید که صادرات ایران ، به صفر خواهد رسید ، با این وجود هنوز شکاف هایی وجود دارند ، اما تجارت نفت خام غیر قانونی تقریبا ناچیز خواهد بود ، چرا که مشتریان اصلی ایران متوجه شده‌ اند که خشم واشنگتن واقعی است . به نظر می‌رسد که خط قوی تری که توسط واشنگتن اتخاذ می‌ شود ، توسط متحدان عرب مورد حمایت قرار ‌گیرد . در این شرایط تحلیلگران نفتی هنوز از تاثیر منفی تحریم‌ ها نگران نیستند ، چرا که نفت در بازارهای جهانی هنوز بخوبی عرضه می‌شود . با این حال ، اگر عواملی که تاثیر آنها دست ‌کم گرفته شده اند وارد بازی شوند ، این تصویر به سرعت می‌تواند تغییر کند . گزارشات کلی می گویند که ایران و آمریکا در حال یک رویارویی مستقیم هستند اما واقعیت نشان می‌دهد که خطر غافل گیر کننده در عراق نهفته ‌است. تحلیلگران بر روی خلیج فارس تمرکز کرده اند ، اما با توجه به اعلام واشنگتن مبنی بر اینکه نیروی کافی در حال اعزام به این منطقه است ، تا حدی به قدرت نظامی آمریکا افزوده شده و مقابله با اقدام احتمالی ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز ادامه خواهد یافت . اما جنگ واقعی می‌تواند در عراق اتفاق افتد . واشنگتن تایید کرده که در مورد حملات احتمالی ، توسط شبه نظامیان عراقی یا گروه‌های نیابتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق بر علیه نیروهای آمریکایی هشدار داده ‌است . همچنین همانطور که مقامات تهران بیان کرده اند ، نه تنها در عراق بلکه بطور بالقوه در کل منطقه حضور دارند . این رویکرد نیابتی از سوی تهران برای مدتی طولانی مورد انتظار بوده‌ است ، چرا که ایران درک می‌ کند که یک رویارویی نظامی تمام‌ عیار با آمریکا و هم پیمانان عرب بالقوه آن به خوشی برای آنها پایان نخواهد یافت. حتی اگر این مناقشه برای هر دو طرف هزینه ‌بر باشد، نتیجه واضح است. با این حال تسکین این استراتژی که در حال حاضر توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سوریه ، لبنان ، یمن و بخش‌هایی از عراق به کار گرفته شده ‌است ، بسیار دشوار خواهد بود. نه تنها آمریکا مجبور به گسترش نیروهای خود خواهد شد، بلکه عملیات نظامی شدید درمناطق غیر نظامی نیز واکنش آمریکا را محدود خواهد نمود . همچنین برای واشنگتن بسیار دشوار خواهد بود که متحدان اروپایی و جامعه بین‌المللی را وادار به تشکیل جبهه متحد علیه ایران نماید . تعدادی از تحلیلگران بر این عقیده هستند که احتمالا اولین تقابل این مناقشه در عراق صورت خواهد گرفت . نیروهای آمریکایی مستقر در عراق ، راحت ‌ترین اهداف برای حمله هستند . شبه نظامیان شیعه عراقی در سراسر این کشور پراکنده اند و بیشترآنها تحت لوای دولت عراق عمل نمی‌کنند . با توجه به حضور گروه‌های بنیاد گرا در منطقه ، تهران می‌تواند بدون حضور رسمی ، با ایجاد یک نیروی قوی آمریکا را مورد تهاجم قرار دهد . به همین شکل ایران می تواند در سوریه یا یمن نیروهای آمریکایی و هم پیمانانش در منطقه را هدف قرار دهد . همچنین با استفاده از حزب‌الله یا حماس ، تهران حتی می‌تواند یک جنگ تمام‌ عیار منطقه ای را برانگیزد و اسرائیل را مجبور نماید تا در این درگیری حضور یابد . جنگ‌های نیابتی در کشورهای مختلف خاورمیانه می‌توانند تاثیر منفی بر بازارهای جهانی نفت و گاز داشته باشند . هر گونه اختلال در جریان نفت و گاز را نمی توان با افزایش خروجی اوپک و یا حتی نفت شیل آمریکا حل کرد . بازار ممکن است خوب به نظر برسد و موجودی هنوز در سطوح نسبتا بالایی قرار داشته باشد ، اما این واقعیت ممکن است به زودی تغییر کند . تا به حال بازار به مانند یک کبک رفتار نموده و با قرار دادن سر خود در زیر برف خود را متقاعد کرده است که منبع نفت خام کافی وجود دارد و یا با باز کردن شیر های نفت مشکل از بین خواهد رفت . جنگ قریب ‌الوقوع در خلیج‌ فارس تنها از زاویه مزایای حمله نظامی آمریکا به ایران ارزیابی می‌شود که بعید است اتفاق بیفتد . اگر ایران متوجه شود که در خطر قرار دارد ، بازیگران نیابتی آن ، کار خود را انجام خواهند داد . در بازار جهانی نفت ، مقدار نفت دیگر تنها عامل تعیین کننده نیست و درجه و کیفیت نفت خام مهم است . این دو عامل به رسمیت شناخته نمی‌شوند و به نظر می‌رسد که تجار و تحلیلگران باور دارند که تنها نسخه ترامپ در حال حاضر وجود دارد. ظرفیت تولید اضافی اوپک کافی نیست ، زیرا در تامین نفت خام ایران و ونزوئلا کمبود وجود دارد . ایالات متحده قادر به جایگزینی هیچ کدام از این موارد در کوتاه‌ مدت نیست. هنگامی که بازار در پایان سال جاری به بن بست برخورد کند ، این مشکل کیفی، در ترکیب با افزایش بی ‌ثباتی در خاورمیانه ، نه تنها یک سناریوی کابوس وار برای مصرف کنندگان ایجاد می‌کند بلکه می‌تواند نفت خام را بالاتر از قیمت فعلی یعنی ۷۰ تا ۸۵ دلار در هر بشکه افزایش دهد . جنگ‌ های نیابتی و تحریم‌ ها می‌تواند موجب ایجاد یک طوفان تمام عیار برای نفت شوند . به نظر می‌رسد که افزایش قیمت به 90 دلار به راحتی شدنی باشد . ترجمه و تلخیص صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Oil Price
  7. 2 پسندیده شده
    سرقت از شربورگ یکی ازمهم ترین جنبه هایی که برای بررسی وتجزیه وتحلیل هر نیروی مسلحی می بایست بعنوان یک نکته برجسته مورد توجه قرار گیرد ، مفهوم ، میزان یا درصد "عکس العمل سریع سازمان رزم نیروی مورد بحث در مقابل حوادث و موارد غیر قابل پیش بینی " بشمار می آید . با این حال ، اسراییل ، از بدو پیدایش تا کنون بدلیل شرایطی که درآن بوجود آمد ، همواره می بایست با حوادث و اتفاقات غیر قابل پیش بینی شده ای روبرو می گردید ، بنابراین وجود سازمان ها یا یگانهایی که با این حوادث روبرو شوند ، برای ساختار این رژیم ، بسیار ضرورت داشت . یکی از این سازمان ها ، بخش امنیت خارجی این رژیم (MOSSAD ) بشمار می آمد . با این حال ، یکی از کشورهایی که از بدو تاسیس ، این رژیم را بشدت مورد حمایتهای همه جانبه تسلیحاتی ، فنی و اقتصادی قرار می داد ، دولت فرانسه بحساب می آمد . اما این مساله یک دوره زمانی استثنایی هم داشت . پس از جنگ 1967، که اسراییل ، صحرای سینا را اشغال نمود ، فرانسویها در یک چرخش 180 درجه ای ، و برای نزدیک شدن به اعراب ، ناگهان همه کمک های خود را بویژه در حوزه تسلیحاتی قطع نمودند . اما این کمکها بقدری برای ادامه بقاء این رژیم مهم بشمار می رفت که قطع آن ، ضربه بزرگی بر سازمان رزم ارتش رژیم صهیونیستی وارد می آورد . در پاسخ به این تصمیم ، در شب سال نو 1969 میلادی ، یک گروه از مامورین اطلاعاتی این سازمان ، در جریان یک عملیات محرمانه ، 5 فروند از شناورهای نظامی سریع السیر ساخته شده برای این رژیم را از بندر شربورگ به سرقت برده و به بندر حیفا انتقال دادند . البته لازم به ذکر است که این شناورها بدستور مستقیم ژنرال دوگل ، ساخته شده بود ، اما در فاصله ساخت این شناورها ، سازمان ملل ، تحریم صدورسلاح به این کشور را تصویب نمود (نکته جالب اینجاست که در آن زمان ، قطع نامه های سازمان ملل ، تاثیر بیشتری داشت ) و فرانسه نیز بسرعت این کشتی ها را مصادره نمود . صرفا" برای میلیتاری / MR9
  8. 2 پسندیده شده
    سلام علیکم اگر چه کمک های کشورهای منطقه به نیروی هوایی عراق ، اظهر من الشمس هست ولی فرآیند برنامه ریزی و حمله بطور کامل توسط نیروی هوایی ارتش بعث انجام شد و آن هم به لطف حضور جتهای زیبای میراژ اف-یک ( در قالب هواگردهای حامل مهمات و همچنین هواگردهای سوخت رسان ) بود پی نوشت : این نقشه و نمودار پروازی که توسط بنده در مهر 1394 در انجمن میلیتاری ، ارسال شد ، بعدها توسط مترجم محترم سلسله مقالات " جنگ هوایی ایران و عراق 1980-1988 " مندرج در ماهنامه صنایع هوایی با آرم و لوگوی میلیتاری منتشر گردید که برای انجمن ، بعنوان یک مخزن فکر دفاعی ، ارزشمند بحساب می آید .
  9. 2 پسندیده شده
    بالابان اس دی بی ایرانی بمب‌ها و راکت‌های هواپرتاب ایرانی در نمایشگاه دفاعی بغداد در غرفه ایران در نمایشگاه دفاعی بغداد سال 2018 تصویری از بمب‌ها و راکت‌های هواپرتاب به نمایش گذاشته شد. یکی از نکات قابل توجه وجود بمبی به نام "بالابان" بود. بنابر تصویر، بالابان یک بمب کم قطر هدایت شونده یا اصطلاحا SDB است. تصویر بالایی بمب GBU 53 آمریکایی و تصویر پایینی بمب BALABAN همانگونه در تصویر بالا مشاهده می‌نمایید بالابان الگو گرفته شده از بمب بسیار موفق جی بی یو 53 آمریکایی است. جی بی یو 53 ضد اهداف ثابت دارای برد 110 کیلومتر و ضد اهداف متحرک بردی معادل 72 کیلومتر را دارا هست. و از سیستم هدایتی جی پی اس، تصویرساز حرارتی و رادار موجی میلیمتری بهره می‌برد. با توجه به اینکه قسمت جلوی بالابان هم مانند جی بی یو 53 گرد می باشد احتمال این وجود دارد که علاوه بر هدایت جی پی اس/گلوناس از تصویر ساز حرارتی یا رادار موجی میلیمتری برخوردار باشد. (این بمب اگر تنها دارای هدایت GPS/INS باشد نیازی نبود نوک آن گرد طراحی شود.)گرچه در مورد برد اس دی بی ایرانی اطلاعاتی در دسترس نیست احتمالا برد آن نزدیک به برد GBU 53 است. جای خالی چنین محصولی همیشه در بین نیروهای مسلح ما حس می‌شد خصوصا که می توان مانند نمونه آمریکایی با اضافه کردن بوستر آن را به نسخه زمین پرتاب تبدیل کرد. پی نوشت: بالابان از بزرگ‌ترین انواع شاهین و از محبوبترین پرندگان شکاری نزد بازداران است. بدن بالابان با ترکیب شتاب سریع و مانورپذیری بالا برای شکار در نزدیکی سطح زمین در دشت‌های باز تکامل یافته‌است. منبع تصاویر: توئیتر فیلدمارشال
  10. 2 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان چند تصویر ( ناقابل ) در ارتباط با اسلحه ی مصاف ثبت کرده بودم که تقدیم میکنم . http://s9.picofile.com/file/8358934168/اسلحه_ی_مصاف_۱.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934226/اسلحه_ی_مصاف_۲.jpg http://s8.picofile.com/file/8358934492/اسلحه_ی_مصاف_۳.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934300/اسلحه_ی_مصاف_۴.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934400/اسلحه_ی_مصاف_۵.jpg http://s8.picofile.com/file/8358934576/اسلحه_ی_مصاف_۶.jpg http://s9.picofile.com/file/8358934668/اسلحه_ی_مصاف_۷.jpg البته نکته ی جالبی هم بوجود آمد که بعد ها متوجه آن شدم و آن اینکه حقیر در آن نمایشگاهی ( ایپاس ) که " تیم تست میلیتاری " حضور داشتند ، حضور داشتم و به صورت کاملا" اتفاقی از " تیم تست انجمن " که در حال بازکردن سلاح و نشان دادن آلات متحرک ی آن بودند تعداد ۳ تصویر ثبت شد ( البته با توجه به تحرک سریع دوستان یک مقداری کم کیفیت تر شد ) که با توجه به مشخص بودن چهره ی دوستان و عدم مجوز ایشان برای انتشار تصویرشان از بارگزاری آن اجتناب شد.
  11. 1 پسندیده شده
    در سناریوی دوم (شاخه! توطئه سعودی و امارات) میشه گفت در این سناریو چنین حادثه ای یک بازی دو سر برد هست براشون. سعودی مدتهاست تحت فشار افکار عمومی بخشی از نخبگان و مردم عرب هست که چرا تحقیرهای ترامپ را جواب نمیده. در چنین سناریویی ترامپ که بارها لاف "ما از شما حمایت میکنیم پس باید هزینش را بپردازید" تحویل پادشاه سعودی داده حالا در معرض موقعیتی قرار میگیره که یا باید قید فورس بیشتر برای دریافت پول بیشتر طبق این تبلیغات را بزنه یا واقعا حرکتی بکنه چون عربستان ادعا میکنه خب الان امنیت من به خطر افتاده. از طرفی به زعم خودشون ممکنه این به وارد کردن امریکا به فشار یا درگیری بیشتر با ایران هم کمک کنه.
  12. 1 پسندیده شده
    حق با شماست . https://www.fleetmon.com/maritime-news/2019/26037/what-happened-fujairah-were-there-explosions-and-f/ البته مسلما خمپاره نیست ، حتی بعید می دونم RPG7 باشه . صدمه وارده بیشتر شبیه انفجار یک بمب مغناطیسی کم قدرته . (یا چندین بمب کوچک ساعتی که به کشتی ها چسبانده شدن و بعد ... ) حریف اماراتی کوچکترین و در عین حال یکی از ثروتمندترین دشمنان هست که موی دماغ شده ، انتظار گوشمالی دادنش می رفت . منتهی اونها تلافی می کنند و امیدوارم اقدام بعدی تکان بیشتری به اونها بده .
  13. 1 پسندیده شده
    سلام خدمت میلیتاری دوستان عزیز با بیشتر شدن زمزمه های احتمال بروز درگیری نظامی اگه ممکنه یکی از دوستان لطف کرده و وضعیت واحد های نظامی موجود در منطقه و واحد های در مسیر رسیدن به منطقه رو بررسی کنن! چه تعداد ناو هواپیمابر؟ چه تعداد ناو محافظ؟ چه تعداد زیرسطحی؟ چه تعداد هواگرد اعم از هواپیما و بالگرد؟ چه تعداد تفنگدار؟ طبیعتا نمیشه آمار دقیقی به دست آورد اما احتمالا میشه به شکل تقریبی تجهیزات رو ارزیابی کرد!
  14. 1 پسندیده شده
    در ماجرای بندر فجیره ایران با اعلام رسمی وزارت امور خارجه، اون را توطئه ای دونسته که ممکنه حتی دست عوامل خارج منطقه درش دخیل بوده باشه برای درگیری و خواستار تحقیقات دقیق شده. پس دو سناریو همچنان با چند زیر شاخه قابل بررسی است. 1.حملات هشداری بوده به تشدید فشارها و هوشمندانه و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف 2.حملات یک توطئه درون منطقه ای/فرا منطقه ای بوده برای ایجاد یک درگیری بزرگ تر 1. اگر سناریوی اول مدنظر باشه. ایران در یک شرایط ویژه که فشارها هر روز افزوده میشدند و در این مدت نشان داده شد عدم واکنش و همچنین انفعال هم باعث نمیشه متوقف بشند و بلکه هر روز بر دشمنی ها از جمله کشورهای منطقه افزوده میشه تصمیم میگیره قدمی هشداری برداره. تحرکاتی در حوزه های خاص صورت میگیره. موساد توسط منابع خودش در منطقه متوجه میشه و هشدار میده به امریکا. از این رو امریکا هم در بیشتر واکنشها حمله پروکسی ها به متحدانش را بلد میکنه چون اینطور براش گزارش شده. در نهایت عملیات طبق گزارش رسانه های عربی بدون هیچگ.نه حضور پهپاد یا موشکی به طوری کاملا مبهم صورت میگیره. ایران در واکنشی حساب شده طوری عملیات را طرح ریزی میکنه که در یکی از مهمترین بنادر بانکرینگ منطقه، پیامی را ارسال کنه که بحث فقط دور زدن تنگه هرمز هم نیست. و همچنین ایران حتما نیاز به موشک و پهپاد برای اختلال در گذرگاهی که به روی نفت ایران بسته است نداره. و همچنین عملیات را طوری طرح ریزی میکنه که در وهله اول مستقیم کسی نمیتونه مدعی بشه (موشک، پهپاد، آدم) ایرانی دخیل بوده. حالا خود عملیات: 1.طی عملیات ویژه قرار بر ارسال یک پیام بوده تنها بدون سر و صدا و شوآف آنچنانی. عملیات در حد یک خرابکاری بوده که میتونسته در فاز دوم منجر به یک فاجعه نفت کشی بشه که ایران این فاز دوم را (اعلام امکان وقوعش را) را به رسانه ها میسپاره و فاز اول را اجرا میکنه و به رسانه ها خبر فاز دوم را میده که در نهایت بدون سر و صدا و سوخت و سوز متوجه باشند که اگر نیاز بود میتونه فاز دوم اعلامی توسط رسانه را هم اجرا کنه ولی اینبار تا همین حد کافی بوده. 2.عملیات قرار بوده همون خبر اعلامی در رسانه ها بوده باشه ولی یک فاز عملیات خوب پیش رفته ولی فاز دوم به انفجار و تکمیل نرسیده. حالا البته این فرض نواقصی داره از جمله اینکه آیا در همه 6 کشتی این فاز دوم همزمان ناموفق بوده؟ با خبر وزیر انرژی عربستان گمانه زنیها متعدد هست و البته هر روز ابعاد جدیدی از کتمان و دروغ اماراتی ها هم فاش میشه در خبر اول. -سناریوی دوم یعنی فریب توسط کشورهای عربی منطقه/رژیم صهیونیستی/آمریکا و یا همکاری چند جانبشون هم میتونه در پست های بعد قابل تحلیل باشه. پ ن 1: در خبری بود روز شنبه (روز قبل از حمله) آمریکا به نفتکشها و کشتیهای تجاری در دریای عمان هشدار احتمال عملیات داده بوده (هر چند من خبر موثقی هم از امروز دیدم که بعد حمله هشدار داده شده به کشتی های تردد کننده در اطراف فجیره و اتباعش در عراق ) - در سناریوی دوم که بحث میشه این مورد ولی در سناریوی اول یعنی اطلاعاتی داشتند ولی چطور نتونستند جلوی عملیات را بگیرند که البته ماهیتش کاملا مبهم هست فعلا. اون هم در 6 یا 7 کشتی نفت کش و تجاری. پ ن 2: تا به حال 4 کشتی اماراتی و 2 نفت کش سعودی اقرار شده. در سناریوی اول یعنی اهداف با دقت انتخاب شدند که اولا حساسیت بین المللی ایجاد نکنند (کشتی خارجی) و دوما پیام به دو کشور فتنه گر برسه.
  15. 1 پسندیده شده
    عموما دلیل سکوت یا ترسه یا احتیاط.خودمون رو ببینید بعد از ترامپ. نه مزاحمت ایجاد میکنیم با قایقهامون نه اسیر میکنیم نه موشک ازمایش میکنیم و ....و نه زیاد مرگ بر مرگ بر میکنیم. دلیلش احتیاط از سر ترسه. اعراب و کرکسهای جنوب هم میدونن هر جنگی اونا هم بسیار آسیب میبینن .
  16. 1 پسندیده شده
    وضعیت واقعا از کنترل خارج شده. در صورت ادامه این روند و انفعال احتمالا وضعیتی مانند ونزوئلا در پیش هست و باتوجه به وضع اقتصادی بسیار خوب آمریکا در دوره ترامپ احتمال افزایش محبوبیت باعث انتخاب دوباره وی بعنوان رئیس جمهور ایالات متحده می شود. با این وضع 6 سال دوام در برابر این وضع غیر ممکن هست و کشور از درون فرو میپاشد. ارزش ریال بشدت در حال کاهش است ، خبر امروز خبرگزاری ها این بود؛ نان بربری 3 هزار تومان شد. به عبارتی مردم ما اگر نون خالی هم بخورند قشر کارگر بشدت بهش فشار میاد و وای بحال روزی که گرسنگان به خیابان بیان. انفعال در حال حاضر حکم اعدام ایران را در پی دارد لذا بهترین کار به عقیده من خروج از برجام هست و پیش روی به سوی فعالیت گسترده هسته ای و خروج از ان پی تی هست. ما در حال حاضر 2 راه داریم: یا باید تحمل کنیم و باتوجه به سیل اخیر و نابودی مزارع و محصولات با بدبختی مانند اتیوپی 2 سال تحمل کنیم تازه اگر نشه 6 سال ،اینم احتمال هست بعد از یک جرقه کوچک در تنگه هرمز جنگ بشه . یا باید با قدرت از برجام و ان پی تی خارج بشیم تهدید جدی به بستن تنگه هرمز کنیم. در سناریو اول کک اروپا در صورت جنگ هم نمیگذه چون ایران فعالیت هسته ای نداره و هر اتفاقیم بیفته حتی نسل کشی هم بشه اروپا سکوت میکنه و دلار های اعراب دهن جهان رو میبنده. اما در سناریو دوم، جهان وارد یک بحران اتمی میشه، جهانیان ترامپ و بولتون و اعراب را مقصر اتمی شدن ایران و نوسانات بازار نفت میدونند و چین و روسیه هم میتونند فشار خوبی به امریکا وارد کنند و حداقل مردم بخاطر شرایط جنگ تحمل میکنند. در سناریو اول دقیقا مثل قورباغه داخل دیگ آب میشیم و در سناریو دوم که مورد پسند بنده هست حداقل مجامع بین الملل با میانجی گری میتونند مارو خلاص کنند، در اون صورت مسئولین ما هم بهانه کافی برای مذاکره را دارند. ادامه این روند یعنی ویرانی. در این شرایط انگار حضرات با دشمن متحد شدند و دارند بنزین رو هم گرون میکنند، بنزین گرون یعنی کرایه حمل و نقل گرون تر میشه و به طبع جنس های فروشگاه ها هم گرون تر میشه چون تا دیروز با یک میلیون برای فروشگاهی جنس می اوردند الان با 4 میلیون میارن پس این 3 میلیون رو طرف رو جنس ها میکشونه تا ضرر نکنه و همه چییییز گرون تر میشه. فقط خدا کمکمون کنه...
  17. 1 پسندیده شده
    رویارویی خامنه ای و ترامپ ترامپ جنگ نمیخواهد ولی تورم 100 درصد به معنی فروپاشی اقتصاد ایران است بولتون و پوپمئو از این میترسند که خامنه ای برای ترامپ نامه بنویسد و گرنه مردم ایران حداقل 2 سال سختی در پیش دارند اگر خامنه ای منتظر بیرون رفتن ترامپ نباشد و مذاکره هم نکند برنامه ی هسته ای ایران دوباره شروع به کار خواهد کرد. ATLANTIC
  18. 1 پسندیده شده
    درود به دوست گرامی چیزی که هزینه ساخت ناوشکن های پنهان کار مانند زوموالت را بسیار بالا برد پاس کردن استانداردها بود. در واقع شرکت بوئینگ هم در 737 مکس خود به دلیل اینکه زیر سامانه های جدیدی را از قطعه سازان دریافت نکرد و زیر سامانه های قدیمی هم با قطعات بازیافتی از زباله های الکترونیک در چین مونتاژ شدند (قبلا در این سایت به این مقوله پرداخته شده است) این آبرو ریزی جدید برایش بوجود آمد. این آبرو ریزی هم نتیجه دوری از طراحی دوباره با تراشه های روز و پاس کردن مجدد استانداردها بود. کاربرد آزمایشگاه های سازگاری الکترومغناطیس در اصل برای پاس کردن استاندارد های اجباری که زیر سامانه ها و کل سیستم باید پاس بکنند هست و سطح مقطع راداری را می توان با استفاده از نرم افزارهایی مثل CST بدست آورد و چندان نیازی به اتاق آنتن نیست. هر چند بقیه آزمونها هم در CST ممکن است اما شما برای اینکه یک قطعه را به خودرو ساز تحویل بدهی یا اینکه یک زیر سامانه را در هواپیما نصب بکنی و خیالت راحت باشد که روی دیگر تجهیزات اثر مخرب ندارد باید گواهی پاس کردن استاندارد آزمایشگاه مجاز را داشته باشید. گاهی اتفاق می افتد که پاس کردن یک تست conducted-Emission ساده دو سال طول می کشد. معمولا اگر سیستم خیلی بزرگ باشد نمونه های میدانی چنین آزمایشگاه هایی هم وجود دارد https://theaviationgeekclub.com/wp-content/uploads/2018/02/B-52-Trestle.jpg آزمایشگاه های EMC برای پاس کردن استانداردهای نظامی سری Mil-std-461 و تجاری مانند CISPR یا VCCI یا FCC و ... بسیار ضروری هستند و در واقع بخش بزرگی از هزینه-زمان محصولات بر می گردد به هزینه ای که این آزمایشگاه ها روی دست شما می گذارند به همین دلیل برخی سازمانها اقدام به تاسیس آزمایشگاه برای خودشان می کنند تا هزینه ها را پایین بیاورند. در استاندارد 461 کارت یا سیستم شما تستهای Conducted-Emission یعنی اینکه آیا اثر مخرب کارکرد سیستم شما روی ریل منبع تغذیه زیر سطح استاندارد هست یا خیر Radiated-Emission یعنی اینکه کارکرد سیستم شما چه میزان تشعشع نا خواسته بر روی باندهای فرکانسی مختلف ایجاد می کند و آیا این تشعش زیر حد استاندارد هست یا خیر Conducted susceptibility یعنی اینکه آیا در صورت تزریق میدان پر قدرت الکترومغناطیس روی دسته سیم سامانه شما کارکرد سامانه شما مختل می شود یا خیر Radiated susceptibility یعنی اینکه در صورت تابش موج الکترومغناطیس در قدرت و فرکانسهای مختلف روی سامانه شما کارکرد آن مختل می شود یا خیر را معمولا باید پاس بکند تا معلوم بشود که سامانه شما برای دیگر سامانه ها خطری نیست و دیگر سامانه ها هم برای شما نمی توانند خطری باشند. ناوشکن شیفیلد در نبرد بر سر جزایر مالویناس به این دلیل موشک کروز خورد و غرق شد که برای اینکه افسر فایتر کنترل آن بتواند با جنگنده های اسکورت تماس بگیرد و آنها را فرماندهی بکند مجبور بود سامانه دفاع نقطه ای خود را خاموش بکند تا از شر تداخلات آن رها بشود. اگر این اختلال را رفع کرده بودند هرگز چنین آبرو ریزی رخ نمی داد و موشک اگزوست فرانسوی معروف نمی شد. در تهران چند تا آزمایشگاه فعال داشتیم قبلا صنایع دفاع هم که سالها است که آزمایشگاه دارد. البته زیاد شدن این تیپ آزمایشگاه ها مستقیم در تسریع اتمام پروژه ها نقش دارد زیرا ما در صنعت مجبوریم در صف منتظر نوبت دهی اینها باشیم. با این آزمایشگاه پژوهشگاه فضایی هم ما هر چی تماس گرفتیم کسی پاسخ گو نبود. البته تازه افتتاح شده اند و احتمالا یک سالی طول بکشد که راه اندازی جدی بشوند.
  19. 1 پسندیده شده
    اولا در مورد شخصیت افسانه ای سید جیکاک چنین شخصی وجود خارجی نداره و هیچ نوع کتاب خاطراتی هم از این شخص وجود نداره این متن از ویکی پیداست جیکاک و تئوری توطئه یکی از اصلی‌ترین ریشه‌های جعل کردن داستان فرد موهومی بنام «سید جیکاک» و ادعای جاسوسی وی برای انگلیس و داستانهای مختلفی که به وی نسبت می‌دهند، مطلبی است که مهراب امیری مترجم بختیاری بدون هیچ سندی در پاورقی ترجمه خود بر کتاب جین راف گارثویت درج کرده‌است. امیری کتاب Khans and Shahs: A Documentary Analysis of the Bakhtiyari in Iran نوشته جین راف گارثویت را تحت عنوان «تاریخ سیاسی – اجتماعی ایل بختیاری» ترجمه کرده و در پاورقی صفحه ۲۲۹ ادعای خود پیرامون وجود کسی بنام «سید جیکاک» را آورده‌است. حال آنکه در نسخه انگلیسی کتاب چنین مطالبی وجود ندارد. این کتاب در ۱۹۸۳ چاپ و در ۱۳۷۳ ترجمه فارسی آن انتشار یافته‌است مورد بعدی در مورد کودتای سوم اسفند سال 1299 که یک حرکت فردی نبود بلکه با توجه با اوضاع نابسمان آن موقع ایران توسط جمعی از روشن فکران و نظامیان از جمله رضاشاه ترتیب داده شد و این حرکت داخلی و بر خلاف منافع انگلیس بود و اگر بعضی از شخصیت ها اجبارا با انگلیسی ها رابطه داشتند این برای تضمین موفقیت این کودتا و فریب انگلیسی ها بود من هم اگر جای رضاشاه بودم اول با سیاست انگلیسی ها را فریب می دادم بعد که خرم از پل گذشت قراداد نفتی تحمیلی را توی شومینه می انداختم متن های زیر حرف های من نیست بلکه از ویکی پیداست به گفته ماروین زونیس، میزان این دخالت هیچگاه مشخص نشد.[۲۶] بسیاری دیگر از پژوهشهای جدید نشان می‌دهد که سیاست رسمی بریتانیا در لندن، نه نقشی در طراحی و اجرای کودتای سوم اسفند داشت و نه تمایلیه برآوردن رضاشاه و برانداختن قاجارها در پایان سال ۱۳۰۶ سفارت بریتانیا در تهران به این نتیجه رسیده بود که رضاشاه هزار بار از احمدشاه بدتر است. در سال ۱۳۱۱ در آستانه درگیری ایران و انگلستان، وزارت خارجه بریتانیا، رضاشاه (که قرارداد نفت را به درون آتش شومینه انداخته بود) را یک «وحشی» خواند و سال بعد یک «دیوانه خون‌آشام».[۳۳][۳۴] با ظهور ارتش نوین ایران، امنیت که سال‌ها بود از کشور رخت بربسته بود، دوباره به کشور بازگشت.[۳۸] رضاشاه موفق شد در این دوره و به مدد مانورهای سیاسی[۳۹] و ارتش نوین خود، یاغیانی مانند شیخ خزعل، کلنل محمدتقی خان پسیان و بلوچ‌ها را در جنوب تخته‌قاپو کند. همچنین انقلابیونی مانند میرزا کوچک خان جنگلی که از دوران مشروطه بر نواحی شمالی حکومت داشتند، توسط قوای این ارتش سرکوب شدند.[۱۸] وی به پاس این پیروزی شمشیر مکلل به جواهر از احمدشاه دریافت کرد.[۳] در این راستا حتی مخالفانی مانند سید حسن مدرس و دکتر محمد مصدق نیز بازگرداندن امنیت به کشور توسط وی را ستودند بنابراین در غیاب احمدشاه، عوامل رضاشاه اندیشه الغای سلطنت و رئیس‌جمهور شدن سردار سپه را پیش آوردند. اما تغییر حکومت کشور به جمهوری با مخالفت شدید برخی از روشنفکران و روحانیون همچون ملک‌الشعرا بهار و سید حسن مدرس با شکست روبرو شد.[ مورد بعدی نقش مورخ نماها در جعل و تحریف و بسط نظریه توطئه توسط افرادی که هیچ سابقه آکادمیک و حرفه ای در تاریخنگاری ندارند مانند عبدالله شهبازی توده ای سابق و جواد شیخ الاسلامی از طرفداران مصدق قجری این ها حتی تحصیلاتشون ربطی به تاریخ نداره البته نویسنده متاسفانه منابع را ذکر نکرده اما نظریه توطئه انگلیسی ها از کتاب های این دو فرد شکل گرفته
  20. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز و با پوزش بخاطر تأخیری که در ارسال این تاپیک پیش آمد ، بررسی کارنامه اینتلجنس سرویس را در ایران به اتفاق پی می گیریم: برگ برنده MI-6 (دفتر ویژه اطلاعات) در دوران زمامدارای سلسله پهلوی ، نهادهای اطلاعاتی و امنیتی گوناگونی در ایران شکل می گرفتند که متناسب با زمان تشکیل و شرایط بین المللی ، فرد موسس و ... به سمت یکی از قدرتهای روز جهانی ( آلمان نازی ، بریتانیا ، آمریکا و ... ) گرایشی نسبی را پیدا می کردند. رکن الدین مختاری ملقب به سرپاس(معادل سرتیپ ارتش) مختاری، آخرین رئیس شهربانی (سیستم امنیتی) رضاشاه سرلشکر محمدحسین آیرم ، مخوف ترین چهره امنیتی رضا شاه و رئیس کل شهربانی پس از کودتای 28 مرداد 1332 ، برای آمریکائی ها ، این امری طبیعی بود که اگر ایران می بایست پایگاه اول و اصلی آنها در منطقه خاورمیانه باشد ، به یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قوی نیاز هست که ضمن ایجاد شرایط مناسب برای بقای سلطنت ، توان مقابله با توطئه ها و تهدیدات دشمن شماره یک ( یعنی اتحاد جماهیر شوروی - همسایه شمالی ایران ) را نیز داشته باشد. توجه آمریکائی ها در درجه اول معطوف به ضد اطلاعات ارتش بود و آنها با کار فراوان ضد اطلاعات مرکزی و ضد اطلاعات نیروهای سه گانه و واحدهای زیر مجموعه را فراهم نمودند. اگر ارتش برای خود اداره اطلاعات رکن دوم را ایجاد کرد ؛ بر اساس نیاز بود و نه تشویق آمریکائی هایی که فقط به ضد اطلاعات توجه داشتند. البته پس از مدتی ، رکن 2 ارتش ، " اداره دوم " خوانده شد و قسمت های اطلاعات و ضد اطلاعات را در برگرفت. شعبان بی مخ ( جعفری) و دارو دسته اش در خلال کودتای 28 مرداد 1332 رژه فتح (رژه فضل الله زاهدی و عوامل کودتاچی نظیر تیمور بختیار) در اولین سالگرد کودتای 28 مرداد در تهران پس از ضد اطلاعات ارتش ، دومین ارگانی که توسط آمریکائی ها ایجاد شد ( و همانند ضد اطلاعات ) به شدت مورد توجه آنان بود ؛ ساواک بود. عملا با وجود یک ضد اطلاعات مقتدر در ارتش ( و ژاندارمری و شهربانی ) و یک سازمان امنیت متنفذ و قدرتمند ، همه نیازهای اطلاعاتی و امنیتی کشور ( مطابق با تعریف نیاز توسط آمریکائی ها ) را برآورده می نمود. نشان رسمی ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) سپهبد تیمور بختیار ؛ از عوامل اصلی کودتای 28 مرداد - اولین رئیس ساواک تیمور بختیار در کنار شهید مهدی فاطمی (وزیر خارجه دکتر مصدق) پس از کودتای 28 مرداد اما در این بین انگلیسی ها که تا پیش از کودتای 28 مرداد ، تمام کیک را در اختیار خود داشتند ( یعنی همه سهم و منافع را برای خود بر می داشتند ) ، با ایجاد این ساختارهای امنیتی جدید ، نمی توانستند که از همه امکانات خود در ایران صرف نظر کنند و آن را دربست در اختیار آمریکائی ها قرار دهند و در سازمان جدید اطلاعاتی و امنیتی ایران سهم می خواستند. لذا ، به دنبال تمهیداتی موافقت محمد رضا را ، در سفر اردیبهشت 1338 او به لندن ، جلب کردند و به دنبال آن "حسین فردوست" (یار غار، رفیق دوران کودکی و نزدیک ترین افسر ارتش به محمدرضا) با مأموریت تأسیس " دفتر ویژه اطلاعات " به انگلستان اعزام شد. ارتشبد حسین فردوست ؛ رئیس دفتر ویژه اطلاعات و رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی ================================================================================================= " دفتر ویژه اطلاعات شاهنشاهی " بر خلاف ساواک که آمریکا در طرح و تأسیس آن نقش اصلی را بر عهده داشت ، دفتر ویژه اطلاعات مستقیما از سوی انگلیسی ها و MI-6 (اینتلیجنس سرویس) تشکیل شد و دو سه سالی پس از ساواک فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. گفته شده وقتی شاه در اوایل سال 1338 ه.ش به انگلستان رفت در دیدارش با ملکه انگلستان اظهار داشت که به خاطر تعدد گزارشاتی که از منابع اطلاعاتی متعدد و موازی در اختیار او قرار می گیرد در جمع بندی نهائی آن دچار مشکل شده است و در واقع از او مشورت خواسته بود. ملکه هم (که ظاهرا از سوی MI-6 توجیه شده بود ) به اطلاع شاه می رساند که او دفتری ویژه در کاخش دارد که کار آن سر و سامان دادن به همین گونه گزارشات اطلاعاتی پراکنده است که در نهایت خلاصه ای جمع بندی شده از تمام آن در اختیار وی قرار می گیرد. شاه وقت ایران و ملکه فعلی انگلستان در کالسکه روباز سلطنتی ملکه در همان حال پیشنهاد کرده بود که هر گاه شاه ایران مایل باشد ، می تواند فردی را به انگلستان بفرستد تا آموزش های لازم جهت تشکیل دفتری مشابه در کاخ شاه به او داده شود. به دنبال آن ملاقات بود که شاه (البته پس از مشورت با شاپور ریپورتر ) حسین فردوست ، دوست دوران کودکی اش را به همین منظور روانه انگلستان کرد. فردوست طی مدت کوتاهی ( حدود 4 ماه ) موفق شد آموزش های لازم را نزد ماموران MI-6 فرا گرفته و به کشور بازگردد. بدین ترتیب در همان سال 1338 ، دفتر ویژه اطلاعات با هدایت و طراحی اینتلیجنس سرویس ( MI6 ) و تحت مدیریت حسین فردوست پایه گذاری شد. تصویری از سفر دوران ولیعهدی شاه به لندن و دیدارش با ملکه انگلستان (اولین سفر محمدرضا به لندن) دفتر ویژه اطلاعات که فعالیت آن با روش MI-6 همخوانی داشت ، دارای پنج شعبه مختلف بود که به ترتیب امور اداری ، کشوری ، سیاسی ، نظامی و انتظامی و تحقیق را بر عهده داشتند. با تشکیل این دفتر تمام گزارش های اطلاعاتی - امنیتی که از سازمان های اطلاعاتی موازی ارسال می شد توسط شعبات مربوطه و تحت نظارت شخص حسین فردوست ، جمع بندی و خلاصه نویسی می شد و به شاه ( و همزمان به دفتر نمایندگی MI-6 در ایران ) تسلیم می شد. نمونه ای از گزارشات امنیتی ساواک در خصوص بد دهانی های اردشیر زاهدی در واقع دفتر ویژه اطلاعات تشکیلاتی کاملا مستقل بود و جز شاه هیچ مرجعی بر آن نظارت نداشت. اما هزینه ها و نیروهای مورد نیاز آن از سوی گارد جاویدان (گارد شاهنشاهی) تأمین میشد. مجموعا فقط 25 نفر در چارت تشکیلاتی دفتر ویژه فعالیت می کردند که تابع مقررات سازمانی - اداری و سلسله مراتب ارتش بودند و همگی این افسران پس از پایان فعالیتشان در "دفتر ویژه" ، به سمت های نظامی برجسته ای منصوب شدند. سپهبد ناصر مقدم ؛ رئیس اداره دوم (رکن2) ارتش - معاون و سپس رئیس ساواک - از پرسنل سابق دفتر ویژه اطلاعات دفتر ويژه اطلاعات نقش مهمي در هماهنگي ميان دستگاههاي مختلف اطلاعاتي ـ امنيتي و نيز ساير دواير دولتي و وزارتخانه‌ها داشت و در بسياري از امور دخالت مي‌كرد؛ تا جايي كه گاه رسيدگي به بسياري از پرونده‌هاي شخصي رجال و كارگزاران درجه اول كشور نيز به اين دفتر ارجاع مي‌شد و در همان حال ارتباط بسيار نزديكي ميان اين دفتر و دستگاههاي اطلاعاتي انگلستان و امريكا برقرار بود. تقريباً قريب به تمام اطلاعات و گزارشات سيا و MI6 از طريق فردوست و دفتر ويژه اطلاعات در اختيار شاه قرار مي‌گرفت. البته انتخاب فردوست از سوي MI6 به رياست دفتر ويژه اطلاعات هم (كه توسط شاپور ريپورتر پيشنهاد و معرفي شده بود) نمي‌تواند بدون سابقه ذهني از شخصيت و توانايي‌هاي او صورت گرفته باشد. حسین فردوست ؛ مرموزترین چهره امنیتی محمدرضا که پس از انقلاب در ایران ماند و در سال 1366 در تهران درگذشت سرانجام در بهمن ۱۳57 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، این دفتر رسما منحل شد. ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به نقش این سازمان مخوف در ایران و همچنین برخی از زیر شاخه های آن در ایران پیش از انقلاب خواهیم پرداخت.
  21. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز       مثلث شیطان (شاه مهره های اینتلیجنس سرویس در ایران)     مقدمه - در تاریخ معاصر ما شاید بتوان چهره های نامدار بسیاری را در ارتباط با سرویس اطلاعاتی بریتانیا در ایران نام برد. اما در میان حقوق بگیران داخلی و عوامل خارجی این سرویس ، به سه نام بسیار متفاوت بر می خوریم. چهره هایی که به جرأت می توان از آنها با عنوان شاه مهره های سرویس اطلاعاتی انگلیس در تاریخ سلسله پهلوی نام برد. چهره نخست ، رضا شاه را کشف کرد و مقدمات به سلطنت نشستن وی را فراهم نمود. چهره دوم ، همزمان با اشغال ایران توسط متفقین ، مقدمات به سلطنت نشاندن ولیعهد را مهیا کرد. و سومین چهره نقش رهبر ارکستر و هماهنگ کننده اصلی در کودتای 28 مرداد را به دوش کشید و مجددا محمدرضا را به سلطنت باز گرداند. در واقع این سه نفر ، سه ضلع مثلثی را تشکیل می دهند که بیشترین نقش را بر تاریخ معاصر کشور ما بازی نموده اند. در این پست ، به اتفاق هم ، نگاهی گذرا و کوتاه خواهیم داشت به این سه چهره مخوف اطلاعاتی انگلیس در ایران     ضلع اول : اردشیر ریپورتر ، لورنس ایران   سر اردشیر جی ریپورتر بیوگرافی - سِر اردشیر جی (یا اردشیر ریپورتر)  پسر ایدلجی ، پسر شاپورجی است که در ۲۲ اوت ۱۸۶۵ در یک خانواده زرتشتی ایرانی تبار در بمبئی به دنیا آمد.  تلاش‌های وی در زمینه بهایی سازی زرتشتیان موجبات اختلافش را با سران این دین فراهم کرد. در کودتای سوم اسفند 1299 و حوادث بعدی آن شبکه مفصل اطلاعاتی حکومت هند بریتانیا در ایران، که از سال ۱۸۹۳ میلادی (۱۳۱۰ ه.ق) یعنی از سه سال قبل از قتل ناصرالدین شاه به وسیله سِر اردشیرجی اداره می‌شد، نقش اصلی و تعیین کننده داشت. این شبکه بود که رضاخان را برکشید و پرورش داد و تمامی مقدمات کودتا را فراهم آورد و سپس مسیر دشوار او را در تأسیس سلطنت پهلوی هدایت و هموار کرد. البته در کودتا سرلشکر سِر ادموند آیرونساید (بعدها: بارون آیرونساید اول)، فرمانده نیروهای نظامی انگلیس مستقر در شمال ایران (نورپرفورس)، نیز نقش داشت؛ ولی باید توجه نمود که این نقش محدود بود.  اردشیر ریپورتر در میانسالی در تهران آیرونساید تنها مدت کوتاهی در منطقه و در ایران بود. او از ۴ اکتبر ۱۹۲۰ تا ۱۷ فوریه ۱۹۲۱، یعنی کمتر از چهار ماه و نیم فرمانده نورپرفورس بود که مأموریت جنگ با بلشویک ها را به عهده داشت. وی در طول زندگی اش نیز ارتباطی با ایران نداشت و بنابر این نقش او در کودتا نمی‌تواند همسنگ و حتی قابل مقایسه با نقش اردشیر ریپورتر باشد که به عنوان رئیس شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ایران تا زمان کودتا ، ۲۸ سال در ایران اقامت داشت و بر حوادث مهمی چون انقلاب مشروطه و غیره تأثیر نهاده بود. البته آیرونساید به عنوان فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در شمال ایران سهم معینی در کودتا داشت ولی او مجری دستورهای وزیر جنگ وقت بریتانیا، یعنی سِر وینستون چرچیل، بود. بعدها همین چرچیل، به عنوان نخست وزیر وقت بریتانیا، نقش سرنوشت سازی در کودتای 28 مرداد۱۳۳۲ ایفا کرد. وی به پاس خدماتی که به بریتانیا کرد ، از ملکه انگلیس لقب " شوالیه " و نشان " سِر " (Sir) را دریافت نمود. اردشیر ریپورتر در سال ۱۹۳۳ در تهران فوت کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص وی ، به اینجا رجوع کنید.   ضلع دوم : آلن چارلز ترات ، اهدا کننده تاج و تاخت   سرگروهبان پهلوی  :winking: در حال طی کردن مدارج ترقی   بیوگرافی - آلن چارلز ترات (به انگلیسی : Alan Charles Trott) (۱۸۹۵-۱۹۵۹) در سالهای جنگ جهانی دوم کاردار سفارت بریتانیا در تهران بود که به گفته عبدالله شهبازی، او رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا (MI6) در ایران بود که با پوشش کاردار سفارت بریتانیا در تهران عمل می‌کرد. آلن ترات یک زبان شناس، متخصص پرنده شناسی، و در موسیقی، مسائل ریاضی و بالاتر از همه در تاریخ طبیعی خبره بوده‌است. وی به عرف و عادات ایرانی اشراف کامل داشته و بر  ادبیات فارسی نیز مسلط بوده و ضرب المثل‌ها و ابیات نغز فارسی را کاملا به جا استفاده می‌نموده‌است. از اقدامات مهم «ترات» روابط گسترده او با سیاست مداران ایرانی و جذب آنها به سرویس جاسوسی انگلیس بود. معاشرت وی با صاحب منصبان لشکری و کشوری بسیار گسترده بود. به طوری که سرلشکر حسن ارفع  در خاطرات خود می‌نویسد: «ما با کارمندان سفارت بریتانیا چه سیویل و چه نظامی دارای روابط بسیار دوستانه بودیم به ویژه با سفیر سر ریدر بولارد ، آلن ترات، ژنرال فریزر، کلنل بی یوس ، کلنل گاسترل و آن لمبتون . من با دشواری فراوان می‌کوشیدم تا برای آنها وضع واقعی به ویژه نگرش اخلاقی و معنوی ارتش که کاملافدایی شاه و سلطنت بود و میهن پرستی عامه مردم را توضیح دهم.» شاه جوان در کنار هری ترومن ، رئیس جمهور آمریکا سر ریدر بولارد، وزیر مختار انگلیس در ایران در زندگی نامه خود می‌نویسد: «ما خوشبختانه در تهران کارمندانی داشتیم که دارای دانش فوق العاده عالی از میهن خود و از ایران و زبان فارسی بودند. آتاشه نظامی سرلشکر فریزر و دستیار او سرهنگ دوم بی بوس، دوشیزه لمبتون و یک گروه دبیر شرقی به ویژه آ.چ.ترات.» شاید مهم ترین نقش آلن چارلز ترات را بتوان مربوط به شهریور 1320 دانست. یعنی زمانی که ولیعهد رضا شاه (یعنی محمدرضا) ، دست به دامان ترات و سفارت انگلیس شد و با رابط قرار دادن حسین فردوست با وی ، از قوای اشغالگر ایران بخواهند که مقدمات جانشینی وی را بر تخت سلطنت مهیا کند تا وی عنوان دومین پادشاه سلسله پهلوی را به خود اختصاص دهد. مأموریتی که ترات به نحو احسن موفق به انجام آن شد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص وی ، به اینجا رجوع کنید.       ضلع سوم : شاپور ریپورتر ، مرد نامرئی سیاست ایران   ریپورتر جوان ، به عنوان کارمند عملیات روانی بی بی سی در جنگ جهانی دوم بیوگرافی - شاپور جی ریپورتر (به انگلیسی: Shapoor Reporter) پس از جنگ دوم جهانی به عنوان رئیس شبکه سازمان های اطلاعاتی بریتانیا در ایران اقامت داشت. شاپور ریپورتر در ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ ( ۸ اسفند ۱۲۹۹ ) در تهران به دنیا آمد. پدر وی اردشیر جی ریپورتر بود او در سال ۱۳۱۶ از دبیرستان فیروز بهرام فارغ التحصیل شد. در این دبیرستان فرزندان بسیاری از بزرگان سیاسی آن زمان درس میخواندند. و تحصیل در آن موجب شد تا زمینه آشنایی شاهپور با رجال حکومتی محمدرضا پهلوی پدید آید.  وی که فارغ التحصیل علوم سیاسی از کالج کینگز وستمینستر و کمبریج بود ، پیش از اعزام به ایران ، در کشورهای هند ، بحرین و چین مدتی مأمور بود.   حلقه توطئه ، اسامی در تصویر مشخص هستند   در کودتای 28 مرداد و حوادث بعدی آن سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا در ایران، به ریاست شاپور ریپورتر (فرزند اردشیر ریپورتر - اردشیر جی) که به عنوان رئیس شبکه سازمان های اطلاعاتی بریتانیا (پس از جنگ دوم جهانی) و شبکه بدامن در ایران اقامت داشت بر حوادث مهمی تأثیر نهاده و نقش اصلی و تعیین کننده داشت.   ریپورتر در دادگاه دکتر مصدق ، اولین نفر از سمت راست شاپور ریپورتر به خاطر خدمات درخشانی که به منافع ایالات متحده داشت (خصوصا کودتای 28 مرداد)  ، عنوان شهروند افتخاری آمریکا را کسب نمود و پس از آن دولت آمریکا ، وی را به عنوان افسر رابط شاه (محمدرضا پهلوی) منصوب کرد.   کارت اجازه تردد دائم و بدون محدودیت ریپورتر به سفارت آمریکا همچنین وی در سال 1973 ، بخاطر نقش پر رنگی که در خرید سلاح های انگلیسی (تانک های چیفتن ، موشک های زمین به هوای راپیر و ... ) توسط ارتش ایران ( به مبلغ 100 میلیون پوند ) ایفا نمود ، نشان عالی "فرمانده شوالیه" (شهسوار فرمانده طریقت بریتانیا) ، لقب سِر و 1 میلیون پوند پاداش نقدی از ملکه انگلیس دریافت کرد.   ریپورتر ، استاد دانشگاه جنگ ایران و شاگردانش او سرانجام در اسفند ۱۳۸۳ بر اثر سرطان پروستات در شهر ساحلی کارپاس در جنوب آرژانتین در گذشت. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص وی ، به اینجا و اینجا رجوع کنید.     ادامه دارد...   ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند   پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به نقش این سازمان مخوف در ایران و همچنین برخی از زیر شاخه های آن در ایران پیش از انقلاب خواهیم پرداخت.
  22. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز       اینتلیجنس سرویس در عصر پهلوی دوم     تذکر ضروری - با توجه به اینکه مطالبی که از این پس در این تاپیک ارائه می شوند ، از منابع گوناگون و گاها متضادی گردآوری شده است ، ممکن است که برخی مطالب ، در تضاد با بخش های دیگر باشد. بخاطر ضرورت وفاداری به متون و ممانعت از دخالت دادن نظرات و موضع گیری های شخصی خودم ، مطالب به همان شکل گاها متناقض در این تاپیک آورده شده است     MI-6 و اداره کل هشتم ساواک (اداره کل ضد جاسوسی)    سازمان اطلاعات و امنیت کشور (س.ا.و.ا.ک)   سرتیپ منوچهر هاشمی ، مدیرکل اداره هشتم ساواک   از جمله کسانی که به موضوع روابط و همکاری های دو جانبه MI6 و ساواک اشاره می کند ، منوچهر هاشمی است که مدتها مدیرکل اداره هشتم ساواک ( ضد جاسوسی) بود. او تأکید دارد که MI6 با امکانات و تجارب فراوانی که در امور ضد جاسوسی داشت ، در مواردی کمک های با ارزشی در اختیار اداره کل هشتم ساواک قرار می داد. بیشترین همکاری MI6 با اداره کل هشتم ساواک در رابطه با تعقیب و مراقبت از مأموران کا.گ.ب در ایران بود.    کتاب  داوری ، نوشته منوچهر هاشمی (در غرب)   منوچهر هاشمی ضمن اشاره به همکاری نزدیک اداره کل هشتم با نمایندگی های سیا و MI6 در ایران ، برخی دلائل نیازمندی های ساواک به مساعدت سیا و اینتلیجنس سرویس را بر شمرده است :   1. داشتن آرشیو کامل ، حاوی اطلاعات بسیار جامع از تشکیلات و سازمان های جاسوسی شوروی و کشورهای اقمار آن.   این اطلاعات چه در مورد افسران " کی . جی . بی " (KGB) یا " جی . آر . یو " (G.R.U) ، و چه در مورد شیوه ها و تکنیک ها و عملکرد آنان ، مرتبا در اختیار نمایندگی های سیا یا MI6 گذاشته می شد و بدیهی است که این اطلاعات در موفقیت عملیات تا چه اندازه می توانست موثر واقع شود.   البته در مورادی که اداره هشتم ، هدف مشترکی با آن سرویس ها داشت ، اطلاعات مورد نیاز در اختیار این اداره و مأموران عملیاتی آن هم قرار می گرفت. علاوه بر همکاری در هدف های مشترک ، اصولا همکاری سرویس های اطلاعاتی غرب با کشورهای دوست ایجاب می کرد ، خلاصه سوابق افسران اطلاعاتی شوروی ، به محض ورود به آن کشورها ، در اختیار سازمان های اطلاعاتی آنها قرار داده شود و اداره هشتم ساواک هم از این قاعده مستثنا نبود.   نشان K.G.B (سرویس اطلاعاتی شوروی)   G.R.U (سرویس اطلاعات نظامی شوروی)   2. مأمورینی از اعضای سرویس های اطلاعاتی شوروی و کشورهای اقمار که به غرب پناهنده می شدند ، یا به صورت هایی به خدمت سیا و MI6 در می آمدند ، ( که موارد آن هم زیاد بود) ، اطلاعات زیادی از سازمان های جاسوسی کشورهای خود در اختیار کشورهای غربی می گذاشتند. بدین ترتیب ، منابع اطلاعاتی آنها از سرویس های اطلاعاتی شوروی غنی تر و کامل تر می شد. این امکان ، به جز آمریکا و انگلیس و احیانا یکی دو کشور دیگر ، برای هیچ یک از کشورهای دیگر وجود نداشت.   3. سرویس های اطلاعاتی غرب از پیشرفته ترین و کامل ترین وسائل فنی و علمی برخوردار بودند و همه روزه هم بر غنای تکنولوژی و امکانات خود می افزودند.   کمربند مجهز به دوربین عکاسی (متعلق به سیا)   کفش مجهز به میکروفون (متعلق به MI-6 )   جعبه توتون پیپ ، مجهز به دوربین (MI-6)   فندک مجهز به دوربین و میکروفن (سیا)   4. سرویس های اطلاعاتی غرب ، مأموران و کارشناسان متعددی از اقوام و ملیت های مختلف با آشنائی به زبان های گوناگون در اختیار داشتند که در هر مناسبتی می توانستند از وجود آنها استفاده بکنند و از آن طریق به اسناد و مدارک و مطالب مکتوب به هر زبان دسترسی پیدا کنند.   سفر منوچهر هاشمی و جمعی از مدیران  ساواک به حج ، لابد به جهت تهذیب نفس !!!   همان طور که اشاره شد ، امکانات و توانائی های اداره هشتم در مورادی که هدف های مشترکی با سرویس های اطلاعاتی غرب در بین بود ، با امکانات آن سرویس ها تلفیق می شد. یا در صورت نیاز به همکاری و اخذ کمک در عملیاتی که باید مستقلا صورت می گرفت ، سرویس های همکار ، از کمک های یکدیگر بهره مند می شدند. توضیحا اضافه کنم ، سازمان های اطلاعاتی که اداره ضد جاسوسی ساواک از کمک های مختلف آنها بهره مند می شد ، سازمان های سیا ، موساد و MI6 بودند.   سرویس اطلاعاتی آمریکا ( س.ی.ا)   سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد)     سیا و MI6 به رغم ارتباطاتی که با ساواک داشتند از نفوذ در ساواک و به استخدام در آوردن برخی نفرات ساواک برای مقاصد خود نیز ابائی نداشتند.   با وجود همکاری فی مابین گاه ساواک فعالیت های MI6 و سیا را در ایران کنترل می کرد. البته این دو سرویس هم به اقدامات مشابهی در برابر ساواک دست می زدند و تلاش می کردند برخی اطلاعات مورد نیاز خود را از مسیرهای دیگر و پنهان از چشم ساواک کسب کنند که در این میان گاه برخوردهائی نیز به وجود می آمد.   برخلاف سیا و موساد که با ساواک ارتباط مستقیم داشتند ، MI6 هیچگاه به گسترش روابط مستقیم با ساواک تمایل نشان نداد ، اما در مواردی با بهره گیری از نیروها، امکانات مالی و فنی ساواک ، فعالیت های مستقلی در ایران انجام می داد. از جمله مهم ترین این اقدامات تأسیس شبکه اطلاعاتی - جاسوسی معروف به ماهوتیان در استان های شمال کشور بود که طی آن نیروهائی از ساواک به سرپرستی " سرتیپ ماهوتیان " (از معاونین ساواک) فعالیت اطلاعاتی مستقلی را با هدایت مستقیم مأموران MI6 در ایران سر و سامان می دادند. ( ان شاء الله و به زودی ، این شبکه را در یک پست مستقل در همین تاپیک خدمت دوستان بیشتر معرفی می نمائیم.   سرتیپ (بعدها سرلشکر) عبدالعلی ماهوتیان (فرد با کت و شلوار و کروات)       ادامه دارد...   ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند   پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به نقش این سازمان مخوف در ایران و همچنین برخی از زیر شاخه های آن در ایران پیش از انقلاب خواهیم پرداخت.
  23. 1 پسندیده شده
    سلام و تشکر فراوان از تحلیل بسیار جالب و نکته بینانه ی شما من در مورد تسلیحات دریایی اطلاعات خیلی خیلی کمی دارم ولی با خوندن این قسمت از فرمایشات شما سید گرامی این سوال برای من پیش اومد پس اژدر کره ی شمالی با توجه به سناریویی که از مسیر و نحوه ی برخورد اژدر های تعقیبی فرمودین چرا به جای پاشنه و قسمت عق ناو کره ی جنوبی دقیقا به وسط ناو برخورد کرده و اونو از وسط به 2 نیم کرده ؟ http://links.org.au/files/SKcheonan.jpg حتی اگر اونچه که در تصویر زیر اومده درست باشه http://image.chosun.com/news/2010/1.jpg میشه این طور نتیجه گرفت که عملکردش بیشتر شبیه اون اژدر معروف اینگلیسی بوده که ( اسمش الان یادم نیست متاسفانه ) برخورد مستقیمی با بدنه ی ناو انجام نمیده و به وسیله ی سنسور هایی که داره خودش رو به قسمت زیر و وسط بدنه می رسونه و با انفجار در اون قسمت و به وجود اوردن شبه انفجار دوم که به دلیل یک خاصیت فیزیکی ایجاد میشه که قدرتش حتی از انفجار سرجنگی اژدر هم دست کمی نداره ناو رو به 2 نیم می کنه
  24. 1 پسندیده شده
      با توجه به cutaway شدن نمونه ، به نظر میرسه پروژه ی مهندسی معکوس  اژدر YT534W1 واقعا کلید خورده باشه . اژدر فوق ، اژدر asuw* پیش فرض شناورهای  IPS-18  کره شمالی که در ایران به نام کلاس تیر شناخته میشن  هست و ظاهرا نامش در کره ی شمالی PT-97W هست . پیشتر ازین هم در رژه ها نمایش داده شده بود .     با سرجنگی 250 کیلوگرم و موتور الکتریکی . خود این محصول البته بر اساس یکی از اژدرهای روسی 21 اینچی کلاس کیلو به نام TEST- 71 تولید شده . با این فرق که سری  TEST- 71 هدایت سیمی هستند ولی نمونه ی کره شمالی هدایت سیمی نیست . اطلاعات کمی درمورد این اژدر وجود داره ولی برخی منابع ادعا میکنند که مانند اژدر53-65  که یک اژدر بسیار عالی هست این اژدر هم  یک اژدرپروانه-  تعقیبی است . توضیح آنکه : اژدرهای پروانه - تعقیبی  wake-homing*  اژدرهایی هستند که بر خلاف اژدرهای دیگر از سامانه های اکتیو یا پسیو سونار استفاده نمیکنند و به همین دلیل هم در مقابل سامانه های ضد اژدر یا دفاع متقابل اژدر torpedo countermeasures کاملا مقاوم هستند چون این سامانه ها بر اساس فریب سونار از طریق ایجاد امواج صوتی گمراه کننده  کار میکنند اما اژدرهای تعقیبی دارای سنسورهایی هستند که فقط به دنباله ی اثرات گردش پروانه ی کشتی در آب حساس هستند و پس از یافتن دنباله کشتی یک مسیر s شکل رو به دنبال کشتی طی میکنند تا به پروانه برخورد کنند . این برخورد به دلیل ایجاد خسارت در پروانه در کمترین حالت  ، کشتی رو متوقف و بدل به یک هدف آسان میکنه و در صورت برخورد موثرتر با پاشنه ، کشتی رو به راحتی غرق میکنه .       اژدرهای تعقیبی روسی ساخت  دهه ی هفتاد میلادی ، هنوزهم  نیروی دریایی آمریکا رو نگران میکنه به طوریکه در سال 2013 این نیرو رو وادار به بازنگری در سیستم های دفاع سطحی در برابر اژدر(SSTD) نمود . این سیستم به طور فعال ، اژدر را دنبال کرده و نابود میکند . http://news.usni.org/2013/06/20/navy-develops-torpedo-killing-torpedo   ادامه ی داستان آنکه  ... تاکنون خبری مبنی بر صادرات این نوع اژدر به کره شمالی وجود نداره ولی چین همراه با کیلوهاش تعدادی از نوع صادراتی این اژدر به نام 53-65KE  رو دریافت کرده . به هر صورت منبع دریافت این تکنولوژی برای کره شمالی نامعلومه گرچه در اژدر معروف و پیشرفته ی CHT-02D که شناور ROKS Cheonan (PCC-772) کره ی جنوبی رو غرق کرد ومدتها داستانش سر زبونها بود به طور قطع ازین تکنولوژی استفاده شده . همه ی اشعار بالا رو سرودم که بگم اگه کار مهندسی معکوس اژدرکره شمالی  با تکنولوژی فوق الذکر شروع شده باشه اتفاق مبارکی خواهد بود چون پیش ترازین  میدونستیم که  نمونه ی ارجینال اژدر 53-65 کیلو با تکنولوژی wake-homing  در ایران موجوده  ولی خبری از مهندسی معکوس نبود .     گرچه بازهم در مورد موتور باید گفت که نمونه ی روسی بهتر و با موتور کرایوژنیک برتری زیادی نسبت به نمونه ی کره شمالی داره .         * Anti-surface warfare * wake در اینجا به معنی دنباله ی کشتی است       پ. ن. بحث زیر مربوط به زمان حضور این اژدر در رژه بود . http://www.military.ir/forums/topic/6209-وحشت-آمریکایی-ها-از-قدرت-گرفتن-نیروی-دریایی-جمهو/?p=57575
  25. -1 پسندیده شده
    به نظرتان مصاف (ذوالفقار نه-مصاف ساخت وزارت دفاع) شبیه اسلحه MPT76 ترکیه نیست؟ . .