برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 8 مهر 1399 در همه مناطق
-
17 پسندیده شدهنقشه مناطق پرواز ممنوع جمهوری اسلامی ایران دانلود فایل با کیفت بالا هر خلبان باید قبل از پرواز در مورد شرایط منطقه پرواز و موقیعتی که در آن قرار دارد و همچنین وضعیت جوی اطلاع کامل داشته باشد. خلبان های پهپاد نیز به ماننده خلبان های هواپیما باید اطلاعات کافی قبل از پرواز بدست آورند. منطقه (PAPA (P : که در نقشه بالا با OIP نمایش داده شده و حریم ها به رنگ زرشکی هستند، پرواز بکلی ممنوع (Prohibited) می باشد. این مناطق دائما توسط پایگاههای پدافند هوایی پایش و محافظت می شوند. منطقه (ROMEO (R: که در نقشه بالا با OIR نمایش داده شده و حریم ها به رنگ آبی هستند ، پرواز محدود (Restricted) و با مجوز قبلی می باشد. این مناطق معمولا توسط یگانهای پدافندی محافظت می شوند و در آنها مناطق حساس یا حیاتی وجود دارد. منطقه (DELTA (D: که در نقشه بالا با OID نمایش داده شده و حریم ها به رنگ نارنجی هستند، پرواز خطرناک (Danger) میباشد. این مناطق عموما مناطق برگزاری رزمایش ها، میدانهای تیر، مناطق تست توپخانه و امثال آن هستند. پرواز در این مناطق بدون هماهنگی با ارگانی که مالکیت حریم هوایی با وی میباشد مخاطره آمیز است. منطقه (CHARLIE (C: که در نقشه بالا باOIC نمایش داده شده و حریم ها به رنگ سبز و هشدار پرواز احتمالی (Caution) هستند. در هنگام پرواز در این مناطق مراقب سایر پروازها باشید و ترجیحا زیر ارتفاع 100 متر با پهپاد پرواز نمایید. منطقه فرودگاه AIR PORT یا Aerodrome: که در نقشه به صورت دایره قرمز نمایش داده شده و حریم فرودگاه هستند، پرواز بدون هماهنگی برج مراقبت در این مناطق ممنوع است. علامت دو دایره درون هم، فرودگاه نظامی و یک دایره با چهار گوشه شبیه ساعت، فرودگاه غیر نظامی است. از دیوار فرودگاه بیش 2.5 کیلومتر فاصله و در جهت طول باند(مسیر تقرب یا فاینال باند) بیش از 8 کیلومتر فاصله بگیرید. همچنین هر چه به فرودگاه نزدیک تر شوید باید ارتفاع کمتری بگیرید. منبع
-
6 پسندیده شدهدر رابطه با خبر انتقال سامانه های S-300 ارمنستان به منطقه درگیری و بیانیه آذربایجان که گفتن حتما سرکوب و نابود میکنیم: ارمنستان 2-3 تا لشکر S-300PS در اختیار داره، هر لشکر دو باتری، هر باتری 4 لانچر، یعنی تقریبا 24 تا لانچر، حداقل 3 لشکر S-300PT-1 هم در اختیار داره، در بهترین حالت 48 لانچر با موشک های 5V55U تقریبا 150کیلومتر پوشش میدن، تا جایی که بنده اطلاع دارم اکثر این سامانه های پدافندی استراتژیک در پایگاه مشترک 102ام بین روسیه و ارمنستان هستن که در نزدیکی مرز تریکه هست و 92 کیلومتری ایروان که میتونه پوشش بده، در این پایگاه یگان های روسی زیادی هستن شامل 18 میگ 29 میشه که برای دفاع از حریم هوایی ارمنستان طبق قرارداد CSTO هستن، اینی که بردن جنوب جالبه، یا احتمال ورود ترکیه رو دادن به جنگ و نخواستن این ها رو تحت خطر بزارن، البته شک دارم ترکیه جرئت کنه به پایگاه روسیه حمله کنه، یا اینکه از عملکرد پدافند کوتاه و میان برد نا امید شدن و یا میدونن یک حمله دیگه قراره اتفاق بیافته، به هر حال آذربایجان حتما سرکوب میکنه و حتما سطح درگیری افزایش پیدا میکنه، به زودی ممکنه شاهد پرواز موشک ها در قفقاز باشیم!
-
6 پسندیده شدهمن هنوز متوجه ایرادات شما نمیشم.... حرف من واضح هست... این پست تشکیل شده از دو قسمت.... قسمت دوم یه مقاله ترجمه شده است که من فعلا اصلا باهاش کاری ندارم.... قسمت اول هم مقدمه ای است که توسط مترجم بر اون مقاله ترجمه شده اضافه شده و خلاصه اش این هست که ایران قدرت مرکزی منطقه (لابد خاورمیانه) است و غیره.... من هم خدمت شما و بقیه دوستان عرض می کنم که (فارغ از اینکه این اصطلاح قدرت مرکزی اصلا چی هست و در قاموس جغرافیای سیاسی جای دارد یا خیر؟) ایران با هیچ تعریفی حتی یک قدرت منطقه ای متعارف هم نیست..... حالا اگر شما مخالف من هستید موارد زیر را با ذکر 4-5 مثال تاریخی روشن بفرمایید چون همون طور که ذکر کردید بنده ساده دل و ساده اندیش هستم و اصولا تا مثال نزنیدچیزی حالی م نمیشه: 1- آیا ایران یک قدرت منطقه ای است؟ بر اساس کدوم مولفه؟ لطفا فاکتورهای کمی ارائه کنید... منظورم عدد و رقم هست 2- آیا رهبران سیاسی یا نظامی ایران می تونند بدون واهمه از دستگیر شدن توسط اینترپل یا کشته شدن توسط پهپادهای متخاصم به تمامی کشورهای دوست و نزدیک در منطقه مسافرت بکنند؟ 3- اگر فرضا یه کشور متخاصم بخوادش با پهپاد یه رهبر نظامی یا سیاسی ایران رو ترور بکنه ایران می تونه جلوگیری بکنه؟ 4- ایران می تونه اگر ائتلافی بر خلاف مصالح ملی و منطقه ایش شکل بگیره اون رو به هم بزنه یا دست کم چار انفعال بکنه؟ 5- آیا ایران توانایی این رو داره که بین کشورهای درگیر در منطقه میانجیگری بکنه و اونها رو به پای میز مذاکره بکشونه؟ 6- آیا ایران توی 40 سال اخیر یه کنفرانس صلح راه انداخته که هدف ش آشتی دادن طرفهای درگیر در کشورهایی باشه که در اونها جنگ داخلی یا درگیری بین گروه های سیاسی وجود داشته؟ 7- آیا ایران تونسته یه ائتلاف منطقه ای بوجود بیاره و رهبری مطلق اون رو به دست بگیره؟ 8- ایا ایران در منطقه سلطه اقتصادی داره؟ 9 آیا ایران اگر بخواد ایدئولوژی خودش رو در کشورهای منطقه تبلیغ بکنه بهش فرصت داده می شه؟ 10- آیا ایران در منطقه سلطه فرهنگی داره؟ ما تونستیم فرهنگون رو به دیگر کشورهای منطقه صادر بکنیم؟ 11- اگر شریان های اقتصادی ایران بسته بشه ما قدرت اون رو داریم که کشوری رو که شریانهای اقتصادی ما رو بسته باهاش مقابله به مثل بکنیم؟ 12- آیا ایران قدرت اون رو داره که هم آغازگر و هم پایان دهنده ی یک جنگ واقعی (توتال وار) بشه؟ منظورم البته نه جنگهای نیابتیه
-
6 پسندیده شدهاین بخش هم به نظرم بخاطر رویکرد جغرافیایی شما به مسئله در حالی که مسئله بخش کوچکی در حوزه راهبرد و جغرافیای سیاسی دارد. عمق استراتژیک با این روش بدست نمیاد. شما از سمت تهران به بحران منطقه رفتید، باید از سمت بحران به تهران میرفتید. بعبارتی گروه ها و افراد بسیار بسیار زیادی در منطقه هستند که بقاشون منوط به حمایت یک نیروی خارجی هست و اگر بدستش نیارن توسط عوامل بسیاری نابود خواهند شد. بنابراین تهران در حال پاسخگویی به یک سری مطالبات مردمی در منطقه است. برای مثال: اگر ایران از شیعیان حمایت نکند، توسط تندروهای مذهبی سلفی قتل عام خواهند شد. اگر ایران این نیروها را مستقل و تبدیل نیروهای متکی به خود نکند، توان حمایت دایمی نخواهد داشت. از دو پیش فرض فوق به این نتیجه میرسیم: که دو نیرو یکی از سمت تهران و یکی از سمت مردم منطقه به یک نقطه مرجع در حال سوق دادن یکدیگر هستند. محل تلاقی این دو نیرو در نقطه مرجع معادلات راهبردی جهان اسلام که روایت کلان منطقه است خواهد بود. وقتی تهدیدات رو طبقه بندی کنید، تهدید اول فقر و بیکاری و .. دوم حکام ستمگر داخلی .. سوم گروه های تندرو داخلی .. چهارم کشورهای تهدید کننده .. پنجم تهدیدات کلان جهان اسلام .. محل های تلاقی بین این 5 عنصر فوق پیوسته در رفت و آمد است... بنابراین عمق استراتژیک مفهومی جانبی و محصول این تعامل است. کلیتش در یک کلام؛ اونی که تهران نشسته در راس امور این تصمیمات ولی امر مسلمین، بخصوص شیعیانه و براشون در صورت لزوم باید تصمیم بگیره، جئوپلوتیست یا استراتژیست نیست.
-
4 پسندیده شدهکمک های مستشاری و نژادی نمیتونه در درازمدت مفید باشه و عین ماجرای یمن و سوریه تکرار میشه و ترکیه بیشتر در منطقه گرفتار اقدامات نپخته میشه. نیروهای نامی آذربایجان هم بجز هارت و پورت که تعطیلن. فعلا ارمنی ها با دست خالی خود مقاومت کردند. به امید پیروزی اونها
-
3 پسندیده شدهایران – رژیم عبری ، هماوردی استراتژیک در آسیای جنوب غربی مدتهاست که سئوالی با ماهیت استراتژیک ، ذهن تحلیلگران نظامی حوزه جنگ داخلی سوریه را به خود مشغول نموده که چرا جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، علیرغم حملات پی در پی اسراییل به دپوهای تسلیحاتی ، کاروان های نظامی و مواضع واحدهای محور مقاومت در سوریه ، عکس العملی در خور و متقابل از خود نشان نمی دهد . برخی این عدم پاسخ را در حوزه سخت افزاری و نظامی جستجو می کنند ، اما تحلیل های مبتنی بر عدم پاسخ مستقیم و فوری نظامی ایران به حملات اسراییل در سوریه ، فقط بخشی از بازی طراحی شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در سوریه بشمارمی رود . در واقع ، ماجرای جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در صحنه نبرد سوریه ، فقط بخش بسیار کوچکی از صحنه شطرنج منطقه ای این دو در جنوب غربی آسیا بشمارمی آید . با توجه به این امر ، می بایست ماهیت تقابل این دو را در سطوحی با اهمیت بالاتر نسبت به درگیری سخت افزاری مورد بررسی قرار داد . در این خصوص ، ماجرای مورد بحث را می توان در در قدم نخست ، بر اساس تقابل میان ایران و اسراییل برای شکل دهی به یک نظام منطقه ای جدید در جنوب غرب آسیا ( خاورمیانه ) مورد تحلیل قرار داد . در حوزه دانش ژئوپلیتیک ، مفهوم منطقه ، بنا بر تعریف کانتوری و اشپیگل ، دربرگیرنده تعدادی از کشورهاست که بلحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند و در حوزه سیاست خارجی ، کنش و واکنشی میان آنها برقرار است . به اعتقاد این دسته از اندیشمندان ، یک منطقه ژئوپلیتک ، سه شاخصه بسیار مهم استثنایی بودن ، وجود کنش و واکنش متقابل و انباشت منابع را از خود نشان می دهد . با این وصف ، هر منطقه ژئوپلیتیک ، می بایست از یک نظام منطقه ای ( چهارچوبی برای تبیین رقابتها ، همکاری ها و تضادها ) برخوردار باشد . این نظام منطقه ای ، با عواملی نظیر موقعیت خاص جغرافیایی ، عوامل مختلف سیاسی ، ایدئولوژیکی و امنیتی ، پیوند های تاریخی ، قومی و زبانی قابل شناسایی و تحلیل است که در آن ، هر واحد سیاسی تلاش می کند تا با متمرکز کردن تمامی منابع خود ، این نظام معین را به محیطی مطلوب برای تامین منافع ملی خود در سه سطح کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ، تبدیل نماید . در این ارتباط ، می توان به این مساله اشاره نمود که ساختار سازمانی این نظام منطقه ای ، از دو بخش برونی و درونی برخوردار است که اولی ، به ماهیت ارتباط آن با نظام مسلط تر و دومی که در خصوص ایران و اسراییل مصداق بیشتری دارد ، به ساختار روابط درون منطقه ای مرتبط می گردد . درواقع ، ساختار روابط درون منطقه ای ، الگویی است که ارتباط بین بخش مرکزی و پیرامونی را تبیین می نماید . باتوجه به این مساله ، ماهیت اصلی منازعه میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران بویژه در جنگ داخلی سوریه ، جدا از تضادهای آشکار ایدئولوژیکی و مساله فلسطین ، به ماهیت روابط میان بازیگران مرکزی و پیرامونی این دو بازمی گردد، که درآن بازیگر مرکزی سعی خواهد کرد تا جایگاه مرکزی خود را حفظ و بازیگر پیرامونی نیز با بسیج همه منابع و تلاشهای خود ، بدنبال آن است که جایگاه خود را در معادله این نظام منطقه ای ارتقاء ببخشد . در تعریف استاندارد ، بازیگر مرکزی یک نظام منطقه ای ، مرکز ثقل سیاست منطقه مزبور را شکل میدهد و با توجه به وجود زمینه های مشترک می تواند یک الگوی مشخص سیاسی را ایجاد و پایه قدرت منطقه ای خود را بر آن ایجاد نموده و مستمرا" آن را تقویت نماید . اما بازیگر پیرامونی بدلیل برخورداری از متغیرهای خاص سیاسی ، جغرافیایی ، امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی و ایئولوژیکی در چهارچوب ایجاد شده توسط بازیگر مرکزی نمی گنجد ، به همین دلیل همواره بعنوان یک عنصر نامتجانس شناخته میشود . بدین ترتیب ، کنش و واکنش میان جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در چهار دهه اخیر را می توان در کنار تضادهای ایدئولوژیکی ، به نوعی رقابت برای حفظ جایگاه بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) و بازیگر پیرامونی ( اسراییل ) نیز تحلیل نمود . رژیم عبری ، بدلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ، محدودیت منابع طبیعی ، شرایط دموگرافیک پیش بینی شده ، عدم توازن جمعیتی با کشورهای همجوار و چالشها و مشکلات عدیده داخلی در حوزه های مختلف ، در جغرافیای نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، یک بازیگر پیرامونی بحساب می آید که با تنها بدلیل حمایتهای بی بدیل و غیر قابل چشم پوشی ایالات متحده و همچنین وجود برتری فناورانه بخصوص در حوزه محصولات نظامی بیش از 60 سال است که به حیات خود ادامه میدهد . این مساله باعث شده تا عنصر ارتش به یک عامل مسلط در مرکز تلاش های رژیم عبری برای ارتقاء جایگاه پیرامونی خود به بازیگر مرکزی تبدیل گردد . به همین دلیل ، دکترین نظامی اسراییل از آغاز ( 1948 ) تا کنون بر 6 اصل 1- ایجاد ، حفظ و توسعه برتری کیفی در برابر برتری کمی حریف ، 2- اصل وحدت کشورهای اسلامی منطقه بر علیه موجودیت این رژیم ، 3- اصل توسعه مستمر یک سازمان مسلح فعال ، حرفه ای و کوچک ، 4- اصل اجرای حملات بازدارنده و پیشگیرانه ، 5- اصل انتقال عملیات رزمی به سرزمین دشمن و در نهایت 6- اصل جنگ کوتاه مدت و خودداری از ورود به درگیری های طولانی و فرسایشی استوار گشته است . بطور خلاصه ، استراتژی اسراییل برای موفقیت در نبرد بر سر تصاحب جایگاه بازیگر مرکزی در نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، بر روی ایجاد یک چتر فناورانه در حوزه نظامی و استفاده از آن برای اجرای حملات پیشگیرانه سریع به منظور خنثی نمودن تلاشهای بازیگر محوری ( حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه ) و منتقل نمودن عملیات نظامی به سرزمین بازیگر مرکزی در بازه زمانی کوتاه قرار دارد . با توجه به این مساله و بطور طبیعی ، برای به حداقل رساندن اثرات این دکترین بر روند تلاش بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) جهت حفظ و ارتقاء موقعیت محوری موجود خود ، لازم است که بازیگر مرکزی نظام منطقه ای ،راهبرد هوشمندانه ای مبتنی بر اصول عملیات تاثیر محور را طراحی و به اجرا گذارد . در تعریف ، عملیات تاثیر محور ، بصورت مجموعه ای از اقدامات برای تغییر شکل رفتار و جهت دهی رفتار دشمن مورد تبیین قرار داد . در این تعریف ، رفتار دشمن ، نه تنها در حوزه نظامی ، بلکه سایر عرصه های رویارویی نظیر حوزه سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی را می بایست تحت تاثیر اقدامات خودی قرارگیرد . در این نوع عملیات ، شکل و ماهیت کاربرد نیروهای نظامی ، غالبا" همگام با اقدامات سیاسی و دیپلماتیک به منظور شکل دهی به رفتار بازیگران حاضر در صحنه بواسطه اقدامات مستقیم یا غیر مستقیم صورت می پذیرد . در این خصوص ، پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه ، استراتژیستهای ارشد جمهوری اسلامی ایران با توجه به حساسیت وضعیت سوریه بدلیل همجواری با اسراییل ، بتدریج یک شبکه بسیار قوی از حامیان خود را در سوریه و منطقه پایه گذاری نموده ، تا جایی که با دعوت دمشق از مستشاران ایران برای اعزام به سوریه ، نوعی هراس راهبردی برای رژیم عبری ایجاد گردید . این هراس تا عمق استخوان کارشناسان امنیتی اسراییل نفوذ نمود، بطوریکه بن کاسپیت تحلیلگر ارشد اسراییلی در روزنامه معاریو نوشت که : "نتیجه نبرد اسرائیل علیه قاسم سلیمانی متناقض است. از جنبه تاکتیکی، اسرائیل با موفقیت مانع تلاش ایران برای دستاوردهای محلی می شود. اما از جنبه راهبردی، ایران محوری ایجاد کرده است که از تهران شروع می شود تا به بیروت منتهی می گردد و به بلندی های جولان نیز شعبه می زند ، فاصله ایرانی ها تا مرز ما 80 کیلومتر نیست. حتی بعید است 80 متر باشد. محور شیعی در حال بستن مرزهای ماست. این یک واقعیت ناراحت کننده و پیچیده و تهدید کننده است." بنابراین می توان چنین تحلیل نمود که حملات متناوب اسراییل به اهداف مشخصی در خاک سوریه ، یک نشانه واضح از افزایش حس خطر برای اسراییل بشمار می رود . کارشناسان عبری براین باورند که ایران بطور دقیق در حال پیاده سازی پلان جامع خود در سوریه ، براساس تجربه موفق سالهای ابتدایی دهه هشتاد میلادی در جنوب لبنان و تشکیل حزب ا.... است ، کابوسی که گرچه درسالهای اولیه چندان جدی گرفته نشد ولی سرانجام در تابستان سال 2006 گریبانگیر رژیم عبری گردید و تا کنون این کابوس به شکل مرتب در حال گسترش است . با توجه به این موارد ، عدم واکنش هیستریک جمهوری اسلامی ایران به حملات اسراییل در دو حالت مشخص قابل تحلیل هست : 1- توانایی پاسخ دهی ( به هردلیل نظامی، سیاسی ، امنیتی ) وجود ندارد . 2- پلان طراحی شده برای سوریه و هزینه ای که بلحاظ مالی و انسانی و تجهیزاتی در سوریه پرداخت شده و میشود ، به گونه ای است که نیازمند وجود استانه تحمل بیشتری از سوی محور مقاومت خواهد بود . چرا که براساس یک اصل قدیمی ، در یک دعوا ، عصبانیت یک طرف ( واکنش هیستریک و عصبی بدون منطق ) کمکی به برتری در برابر یک حریف قدرتمند تر نمی کند و تنها مزیت آن ، کاهش قدرت عکس العمل متناسب خواهد بود ، بنابراین ، محور مقاومت و در راس آن ، جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی هر چه تمام تر ، با اتخاذ یک راهبرد هوشمندانه که درآن میان اقدامات و تاثیرات رابطه علّی برقرار شده و هدف ، تمرکز بر تاثیر مطلوب راهبرد اتخاذی بوده ، دشمن بعنوان یک سیستم تعریف میشود و با توجه به ملاحضات زمانی صریح و روشن ، ساز وکار مقابله بعداز ارزیابی دقیق طراحی می گردد ، سعی خواهد کرد تا مسیر خود را بسوی موفقیت ( ارتقاء جایگاه مرکزی در نظام منطقه ای ) هموار نماید . در مجموع ، در پیش گرفتن استراتژی فریب و نمایش ، بعنوان عناصرقدرت جمهوری اسلامی ایران در صحنه نبرد سوریه می بایست مورد توجه قرار گیرد . با توجه به تمامی مواردی که بطور خلاصه مطرح گردید ، آگاهی از شیوه تحلیل طرف متخاصم در این میان از اهمیت بسیار خاصی برخوردار خواهد بود . مجموع اندیشکده های امنیتی رژیم عبری ، سالهاست که بصورت منظم و مستمر ، فضای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را پایش کرده و برون دادهای رسمی قابل توجهی را در این زمینه منتشر نموده اند ، در حالی که فضای داخلی رسانه ای در ایران ، عمدتا" رویکردهای خاصی را در حوزه شناخت دقیق از وضعیت نظامی – امنیتی رژیم عبری را در میان عموم دنبال می کند و این روند برای برخورد با استراتژی کلان اسراییل در برابر جمهوری اسلامی ایران کافی به نظر نمی رسد ، می بایست برای بهینه نمودن شناخت از ساختارهای مختلف این رژیم و مسیرهای وارد نمودن ضربات جراحی شده و دقیق ، طرحی نو در انداخت . متن پیش رو نیز آغازی برای بررسی روند وقایع از دید تحلیلگران نظامی – امنیتی رژیم عبری است تا برای شناخت فضای نبرد ، افقی با میدان دید کامل فراهم آید . جمهوری اسلامی ایران در آنسوی مرز اسراییل ، اسراییل ، فشار در سوریه در حوزه مفهومی تهدید استراتژیک ، گسترش حضور ایران در منطقه آسیای جنوب غربی وتوسعه توانایی های نظامی آن در خاک همسایگان اسراییل ( سوریه و لبنان ) موجب شده تا ارزیابی های صورت گرفته از روند فوق الذکر ، باعث گردد تا تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان راهبردی اسراییل ، در سالهای اخیر ، توجه خاصی را به این موضوع داشته باشند . بدین معنی که جاه طلبی های ایران و قابلیتهای رو به گسترش آن ، پیامدهای راهبردی استراتژیک- نظامی افزون تری را متوجه اسراییل نموده و درصورت عدم بررسی عمیق ، میتواند نتایج خطرناکی را در سالهای آینده رقم زند . بنابراین ، با توجه به طیف متنوع و تشدید شده تهدیدات ، از تمرکز تلاشهای این کشور برای ایجاد یک جبهه نیرومند نظامی علیه اسراییل ( محور مقاومت . م ) از سوریه و لبنان تا برنامه ریزی های متمرکز در عراق و در عین حال ، توجه جدی به تقویت حماس ( در باریکه غزه ) و همچنین در طولانی مدت ، سرمایه گذاری برای دستیابی به جنگ افزار هسته ای ( ادعای نویسنده متن . م ) موجب شده است تا توازن موجود میان این دو بازیگر منطقه ای ، بسرعت دچار دگرگونی شود . به همین دلیل شناخت روند در پیش گرفته شده توسط ایران ، باعث گردیده تا توجه کارشناسان و تحلیل گران اسراییلی ، بیش از گذشته ، بدان جلب گردد . به همین دلیل ، تحرک بی سابقه ایران در پازل منطقه ای ، اسراییل را بر آن داشته که حتی با قبول خطر یک مخاصمه فراگیر، با کاربرد زور ، تلاشهای صورت گرفته از سوی ایران را خنثی نماید. بدین ترتیب ، تمرکز استراتژی اسراییل در چند سال گذشته ، برروی خنثی سازی برنامه های نظامی ایران در سوریه قرار گرفته ، با این وصف ، ماهیت پویا و دینامیک استراتژی ایران و اقدامات متقابل اسراییل باعث شده تا بتدریج، رویارویی ها جنبه نظامی بخود بگیرد و این مساله ممکن است در آینده نه چندان دور ، پتانسیلی را برای برخورد مستقیم ایجاد نماید . این وضعیت درحالی بسرعت پتانسیل شعله ور شدن یک درگیری را پیدا می کند که اسراییل از سالهای گذشته ، بازدارندگی قابل توجهی را فراهم نموده ( منظور به احتمال زیاد قابلیتهای هسته ای اسراییل باید باشد . م ) و روسیه نیز بشدت در تلاش است تا طرفین را به خویشتنداری فراخواند . این مساله ، با تشدید تنش ها میان ایران و ایالات متحده در دو حوزه هسته ای و منطقه ای می تواند با سرعت افزونتری بسوی برخورد سخت افزاری مستقیم پیش رود . اما از آنجایی که ایالات متحده از گزینه های خاص خود برای خنثی سازی تلاشهای ایران برخوردار است ، این احتمال وجود خواهد داشت که رویارویی ایران و اسراییل در سوریه ، ماهیت متفاوتی بخود گیرد . طراحی ایران در سوریه : بدنبال وقوع سلسله اتفاقاتی که در سال 2010 میلادی در مجموعه کشورهای عرب ( خاورمیانه و شمال آفریقا ) بوقوع پیوست ، جمهوری اسلامی ایران درصدد برآمد تا از خلاء بوجود آمده در ساختار سیاسی این کشور ، استفاده نموده و این روند ، در قالب یک پروژه راهبردی بلند مدت با هدف تقویت شبکه قدرت خود در این حوزه ، آغاز گردید . این مساله تا سال 2015 و شروع فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام / JCOPA/ توافق هسته ای ) ادامه پیدا نمود ، تا جایی که برخی تحلیلگران براین اعتقادند که پویایی این کشور در جنگ علیه دولت اسلامی ( داعش ) و بسط فرآیند نفوذ مستقیم در کشورهایی نظیر سوریه و عراق و ایجاد شبکه قدرت از سال 2016 با شدت افزون تری پیگیری میشود . بدین ترتیب ، ایران در این بازه زمانی ، تلاش می نمود تا براساس یک پیش زمینه تاریخی ، قدرت خود را در سرزمین تاریخی شام ، بین النهرین بسمت سواحل مدیترانه ( منطقه ای که امروز به شناسه کریدور زمینی یا پل زمینی شناخته می شود ) با فراغ بال بیشتری گسترش دهد . این تلاش ها ، عمدتا" و در درجه نخست ، مبتنی بر 1- حضور فعال در گستره زمینی ، 2- تاثیر گذاری بر ساختارهای ضعیف حاکمیتی در عراق ، سوریه و لبنان ، 3- ایجاد زیرساختهای نظامی و واحدهای نظامی در مقیاس قابل ملاحضه در قالب عناصر رزمی نیابتی که می بایست به طرفداری از تهران ، جنگهای منطقه ای را دنبال نموده و با استفاده از اهرم های اقتصادی ، بتدریج قدرت ایران را در این منطقه تثبیت کند ، قابل تعریف است . در واقع ، علاقه تهران برای دنبال نمودن جاه طلبی های برنامه ریزی شده ، تمایل این کشور برای ایجاد یک عمق استراتژیک (strategic depth) در حوزه ژئواستراتژیک آسیای جنوب غربی به منظور خنثی سازی تلاش های ایالات متحده برای تضعیف و سرنگونی حاکمیت قابل تفسیر است . با توجه به این مساله ، سوریه جنگ زده ، یک حلقه بسیار مهم و راهبردی در برنامه بلند مدت ایران بشمار می رود تا به صورت دائمی ، یک بزرگراه در دسترس به سواحل مدیترانه و از آن مهمتر ، ایجاد یک ارتباط مستمر لجستیکی با حزب ا... لبنان ( مهمترین و قدرتمندترین اهرم ایران در مرزهای اسراییل ) فراهم گردد . مقامات ارشد ایران ، با یاد آوری مستمر این مساله که حکومت بشار اسد ، بقای خود را مدیون تلاش های تهران است ، در طولانی مدت هدفگذاری دقیقی برای ادغام هر چه بیشتر حاکمیت سوریه بعنوان یک شریک فرعی در سر دارد . این امر در حوزه هایی نظیر سیاست داخلی ، اقتصادی ، بخصوص مزیت احتمالی دسترسی به قراردادهای بازسازی و همچنین منابع طبیعی این کشور و در نهایت بلحاظ نظامی ، از اهمیت بسزایی برای مقامات تهران برخوردار به نظر می رسد . با این اوصاف ، نقطه عطف طراحی راهبردی ایران در سوریه از اوایل سال 2016 میلادی آغازشد ، بویژه پس از اینکه ارتش سوریه و متحدین آن ، نبرد حلب را با موفقیت بسود خود خاتمه دادند . این عملیات که به شکل خاص توسط شاخه "قدس" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و به مرحله اجرا درآمد ، درواقع ، نقطه آغازی برای تبدیل سوریه به یک جبهه قدرتمند نظامی در برابر اسراییل محسوب می شد . درآن زمان ، نهادهای اطلاعاتی اسراییل ، ارزیابی های مشخصی را در خصوص اهداف پیدا و پنهان سپاه قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی ( سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی . م ) در حوزه تلاش برای توسعه و استقرار دائمی در سوریه و ایجاد قابلیتهای نظامی ارائه نمودند که خلاصه این تحلیل ها شامل موارد ذیل می گردید : - ایجاد نیروی زمینی قابل ملاحضه بلحاظ سازمانی - ایجاد بسترهای ضروری برای استقرار هواگردهای بدون سرنشین در پایگاه های هوایی سوریه - استقرار سامانه های تهاجمی دریایی در دو بندر اصلی نیروی دریایی ارتش سوریه ( لاذقیه و طرطوس ) - انتقال هزاران فروند راکت و موشک به سوریه - انتقال مقادیر انبوهی از مهمات به زاغه های مشخص شده در خاک سوریه - انتقال سامانه های دفاع هوایی زمین پایه بومی وهمچنین انتقال کارخانه های تولید مهمات به سوریه که در خصوص مورد دوم ، این مساله تا حدودی با زیرساختهای قبلی ارتش سوریه ادغام شده است . - انتقال و استقرار بیشتر از یکصد هزار نیروی شبه نظامی از جمله ، ایجاد یک نیروی مشابه حزب ا... در مرزهای این کشور با اسراییل - ایجاد بسترهای کسب اطلاعات درست مقابل ارتش اسراییل - ایجاد زیرساختهای رزمی در جنوب سوریه و همجوار با مرزهای اسراییل برای ایران ، مجموعه قابلیتهای ایجاد شده در سوریه ، می بایست به خط مقدم جبهه در جنوب لبنان که سالها پیش ازاین ، حزب ا... در آن متولد و در یک بازه زمانی 30ساله ، زرادخانه ای عظیم و غیر قابل تصور ( شامل 130 هزار فروند موشک بنا بر برآوردهای اطلاعاتی سازمان های امنیتی اسراییل ) برای آن فراهم گردید ، پیوسته تا یک جبهه واحد تشکیل گردد . علاوه براین ، ایران در تلاش است تا با حداکثر امکانات موجود به نیروهای نیابتی خود کمک کندتا با ایجاد شبکه ای از تونلها ، زمینه را برای استفاده از آنها در زمان جنگ و نفوذ بدون خطر به داخل اسراییل ، فراهم نماید . این وظیفه ، عمدتا" بردوش حزب ا... بعنوان بخشی مهم از مجموعه بازیگران حال حاضر در سوریه که برای ادامه حیات حکومت اسد می جنگند ، قرار گرفته است . این وضعیت ، آنچنان از اهمیت زیادی برخوردار بود که برنامه نظامی ارتش اسراییل (IDF) به جای تکیه بر سناریوهای قبلی خود ، شامل جنگ سوم لبنان ( تابستان 2006 ) یا نبردهای 1982 ، بتدریج بر سناریونویسی برای ایجاد یک جبهه شمالی که درآن تمامی واحدهای ارتش با یک جبهه گسترده از سوریه تا لبنان که مملوء از پرتاب کننده های موشک و عناصر نظامی نیابتی ، روبرو خواهند شد ، متمرکز شده اند . به اعتقاداین برنامه ریزان ، ایجاد وگسترش چنین جبهه ای می تواند براحتی اسراییل را دچار چالش جدی نماید . علاوه براین ، مقامات ارشد امنیتی اسراییل براین باورند که چشم انداز حضور بلند مدت ایران در سوریه میتواند تاثیرات مخربی را بر کشورهای همجوار ، بویژه اردن که ثبات درآن برای اسراییل بسیار پراهمیت است ،برجای گذارد . شایان ذکر است که خط مقدم ایران در جنوب لبنان ، شامل تعداد محدودی نیروی شبه نظامی و حجم عظیمی از راکتهای کوتاهبرد را می توان با جاه طلبی های هسته ای تهران مرتبط دانست. درواقع ، این دو به گونه ای طراحی شدند که بصورت متقابل ، یکدیگررا تقویت نمایند . درواقع ، زرادخانه موشکی حزب ا... ، سپری است تا از حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران جلوگیری بعمل آورد که شباهت زیادی به مدل کره شمالی ( نشانه گیری هزاران موشک بسوی سئول برای ایجاد بازدارندگی ) را نشان میدهد . در حالی که متقابلا ، قابلیتهای هسته ای ایران ( پس از رسیدن تهران به بمب ) میتواند بعنوان یک چتر استراتژیک، همه نیروهای نیابتی و بازیگران تحت هژمونی ایران را زیر پوشش خود قرار دهد . پروژه دقیق (precision project) : بخش مهمی از راهبرد ایران که در سطور قبل مورد بررسی قرار گرفت ، متمرکز کردن همه تلاشها برای ارتقاء قابلیتهای حزب ا... از طریق طراحی و اجرای برنامه دقیق (precision project) مدت می بایست تحقق یابد . این تلاش ها به شکل خاص با تبدیل بخش مهمی از زردادخانه موشکهای قدیمی میانبرد این گروه به موشکهای برد بلند هوشمند با دقت بالا که به سامانه های هدایت کننده مجهز خواهد شد ، قرار است صورت پذیرد ( در این میان ،بیشتر از 100 هزار تیر موشک کوتاهبرد حزب ا.. شامل موشکهای کاتیوشا و گراد از این برنامه مستثنی هستند ) . براساس ارزیابی های اطلاعاتی اسراییل ، هدف از این پروژه ، تسلیح حزب ا... در کوتاه مدت به حداقل 1000 موشک میانبرد و برد بلند با خطای دایره ای (CEP ) ده متر (10 متر ) خواهد بود . مجموعه این ارزیابی ها نشان میدهد که تهران درصدد است تا به منظور کاهش خطر پذیری حمل موشکهای مونتاژ شده در کاروان هایی که نسبت به حملات هوایی آسیب پذیر هستند ، نخست امکان تولید صنعتی را در تاسیسات مخفی ( در خاک سوریه و لبنان ) فراهم نموده و پس از آن ، با فراغ بال بیشتری ، انها را به نیروی به کاربرنده ، تحویل دهد . از دید فنی ، میتوان این پروژه را با با هدف مسلح سازی حزب ا... به نسخه های هدایت شونده زلزال-2 ( مجهز شده به سامانه هدایت GPS با برد 200 کیلومتر و سرجنگی 600 کیلوگرمی ) و فاتح-110 ( گونه بهبود یافته زلزال مجهزبه سامانه های ناوبری داخلی و افزایش دقت دایره ای آن در مقایسه با دقت قبلی 500-1000 متری ) منطبق دانست . این موشکها به افزونه های (KIT) که اندازه آنها کوچکتر از یک چمدان مسافری کوچک بوده و احتمالا به سامانه های هدایت ماهواره ای GPS/ GLONASS برای بهبود روند هدایت و پایش زیرسیستم ها ، مجهز است . مضاف براین ، شمار زیادی از راکتهای ام-302 که خارج از برنامه دقیق هستند نیز بهبود و ارتقاء یافته اند و با این برنامه ، می توان آنها را در قالب موشکهای دقیق خانواده "رعد" ( Raad / ( thunder طبقه بندی نمود . از اواسط سال 2017 ، ایران در سه نوبت متوالی ، قابلیت آتش موشکی خود را با هدف قرار دادن موقعیت استقرار عناصر دولت اسلامی (داعش . م ) به نمایش گذاشت ، در حالی که این موشکها برای رسیدن به هدف خود ، صدها کیلومتر برفراز آسمان کردستان عراق و سوریه ، به پرواز درآمده بودند . درهمان زمان ،برآوردها نشان میداد که ایران از موشکهای جدید خود ، شامل ذوالفقار ( نوع بهبود یافته فاتح-100 با 700 کیلومتر برد ) ، قیام ( نمونه بهبود یافته خانواده شهاب با بردی درحدود 800 -750 کیلومتر ) و فاتح-110 بی ( با برد 300 کیلومتر) استفاده نموده است . نخستین شلیک در ژوئن 2017 با مشکلات قابل توجهی روبرو شد ، در حالی که شلیکهای صورت گرفته در سپتامبر واکتبر 2018 به شکلی انجام پذیرفت که درجریان آن ، تعدادی از موشکهای مورد استفاده دورتر از اهداف خود به زمین اصابت کردند که به احتمال زیاد ، این مساله به مشکلات ایرانی ها در حوزه کنترل کیفیت پس ازتولید برمی گردد ، در حالی که بقیه موشکها ، اهداف مورد نظر را با دقت بسیار بالایی مورد اصابت قرار دادند . درکنار موشکهای بالستیک ،ایرانی ها پتانسیل رو به گسترش خود در زمینه طراحی و تولید پرنده های بدون سرنشین برد بلند را با تحویل آنها به حزب ا... و شبه نظامیان یمنی که ازآنها پشتیبانی می کنند، بخوبی به نمایش گذاشتند . این مساله با هدف قرار گرفتن زیرساختهای نفتی سعودی ، فرودگاه بین المللی ابوظبی و مقامات ارشد یمنی ( شامل فرمانده اطلاعات ارتش یمن ) بسرعت جنبه های پنهان برنامه پهپادی ایران را تا حدودی آشکار نمود . این مساله ، با توجه به انتشار اخباری مبنی بر حضور مشاوران نظامی حزب ا... در یمن و کاربرد گسترده پهپادهای این گروه در سوریه ، تهدید بسیار جدیدی را علیه اسراییل پدید آورده بود . از دید اسراییل ، " برنامه دقیق (precision project)" ایران ، شاید خطرناکترین مولفه طراحی شده ای باشد که قرار است شکل نهایی آن در سوریه به منصه ظهور برسد . اکثریت تحلیلگران امنیتی ، براین باورند که به رغم قدرت نظامی فراهم شده ، اسراییل کشوری کوچک و آسیب پذیر است که مراکز مهم جمعیتی ، زیرساختهای نظامی و اقتصادی آن در منطقه ای به عرض 20 کیلومتر و درازای 80 تا 100 کیلومتر پراکنده شده ، درنتیجه ، مسلح شدن حزب ا... به تعداد نسبتا" بالایی از موشکهای بادقت بالا ، موجب میشود تا این گروه پتانسیل اولیه هدف قرار دادن مولفه هایی که برای امنیت اسراییل حیاتی بوده و همچنین توانایی آن در ادامه بقاء در یک جنگ فرسایشی را فراهم می آورد ، در اختیار خواهد گرفت واین به احتمال زیاد ، هزینه سنگینی را بر اسراییل تحمیل خواهد نمود . درآنسوی جبهه ، حزب ا... نیز نیت اصلی خود برای هدف قراردادن زیرساختهای استراتژیک اسراییل را با موشکهای موجود خود ، پنهان نمیکند . رهبر این گروه ،سیدحسن نصرا... در سخنرانی ها و همچنین یک ویدئوی منتشر شده در دسامبر2018 ، بصورت ضمنی ، بدین نکته اشاره می کند که مجموعه ای از اهداف ، شامل پایگاه های هوایی ، راکتور هسته ای دیمونا ، مقر وزارت دفاع ، مقر ستاد ارتش در تل آویو ، فرودگه بن گورین ، تاسیسات بندری حیفا ، تاسیسات نمک زدایی در سواحل مدیترانه ، تاسیسات پتروشیمی ، نیروگاه های برق و ... برای اقدام مقابل ثبت و هدف گیری شده است . فشار متقابل اسراییل : با توجه به رویه تهاجمی ایران در سوریه ، اسراییل به شکل طبیعی از آغاز بحران در این منطقه ، سعی نموده تا با گسترش خطوط قرمز ، نقش خود را در بیش از گذشته در روند تحولات به نمایش گذارد . در این حوزه ، خطوط قرمز اسراییل در ابتدای جنگ داخلی در سوریه را میتوان در موارد مشخصی نظیر انتقال تسلیحات راهبردی ( و یا به اصطلاح "تغییر دهنده بازی " / game changing ) به حزب ا... بواسطه شرایط خاص سوریه ، گسترش تهدید علیه اسراییل در امتداد مرز میان سوریه و اسراییل و همچنین جلوگیری از ایجاد محدودیت برای اجرای عملیات رزمی ، بخصوص برای نیروی هوایی برشمرد . با توجه به این مساله ، تمرکز اصلی اسراییل درآغاز ، برروی تحرکات عناصر حزب ا.. قرارداشت . اما هنگامی که ایران شروع به آغاز اجرای برنامه های بلندپروازانه خود در سوریه نمود و ازسال 2016 ، برشدت فعالیت های خود افزود ، این روند برای اسراییل گران آمد ، بدین معنی که توسعه فعالیتها و روند استقرار نظامی ایران در بخشهای گسترده ای از سوریه ، موجب میشد تا در بلند مدت ، امنیت اسراییل ، بصورت قابل توجهی مورد تهدید قرار گیرد . این در حالی بود که مقامات ارشد تهران ، در کنار دنبال نمودن استراتژی سرکوب داعش ، به شکل موازی آنچه که برنامه " precision project " نامیده میشد و ماهیتی کاملا نظامی و راهبردی را به نمایش می گذاشت ، دنبال می نمود . سپهبد گادی آیزنکوت دراوایل سال 2017 ، سپهبد گادی آیزنکوت (Lt. Gen. Gadi Eisenkot) که در آن زمان رییس ستاد ارتش اسراییل بشمارمی رفت ، پس از تایید کابینه وقت اسراییل ، کارزار هدفمندی را به منظور مقابله و خنثی سازی با شطرنج پیچیده ایرانی ها در سوریه و وادار نمودن ایران به خارج نمودن عناصر نظامی اش از سوریه در پیش گرفت. آیزنکوت در جریان پرسش و پاسخ محرمانه ای که تنها بخشهایی از آن منتشر شده ، براین استدلال قرار داشت که اسراییل می بایست با تمامی توان (شامل تمامی مزیتهای اطلاعاتی وعملیاتی ) طرح های دشمن خطرناک و قدرتمند حاضر در سوریه ( جمهوری اسلامی ایران . م ) شناسایی و با آن مقابله نماید ، چرا که در صورت عدم توجه به این مساله ، این امکان وجود خواهد داشت که در آینده ، شرایط برای مقابله بسیار سخت تر از امروز گردد . کارشناسان امنیتی براین باورند که استدلال آیزنکوت را میتوان ناشی از تجربه قبلی در خصوص در پیش گرفتن موضع انفعالی در قبال حزب ا.. لبنان در یک بازه زمانی ده ساله ( 1990 تا 2000 ) دانست . همین امر موجب شد تا به استناد اطلاعات منتشر شده توسط منابع معتبر دفاعی ، ارتش اسراییل در بازه زمانی یکساله ( 2018-2017 ) صدها حمله هوایی را بر علیه نقاط استقراری واحدهای ایرانی و همپیمانانش اجرا نماید . این مساله آنچنان برای اسراییل به صورت یک مساله حیاتی درآمده بود که آیزنکوت در مصاحبه ای با نیویورک تایمز اعتراف نمود که نیروی هوایی اسراییل تنها در سال 2018 ،نزدیک به 2000 تن بمب در این حملات بکار برده است . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، تلاش های IDF را می توان در قالب یک مفهوم عملیاتی جدید وبصورت "کارزاری میان یک جنگ / جنگی میان یک جنگ ( campaigns between the wars) " که در عبری با شناسه "mabam" نیز شناخته میشود ، به تصویر کشید . این مفهوم را به شکل خاص میتوان بر پایه این ایده که می بایست توانایی های مرگبار نیروی متخاصم را قبل اینکه دریک جنگ محتمل درآینده ، موجبات محدودیت رزمی برای IDF را فراهم آورد ، نابود نمود و یا در حداقل وضعیت ، کاهش داد ، دانست . اما این نابودی یا کاهش قابلیتهای مرگبار رزمی می بایست به گونه ای اعمال شود که در عین نمایش عزم اسراییل برای مقابله ، بازدارندگی آن را نیز به منصه ظهور رسانده و کارایی علمیاتی دشمن را در چهارچوب زمانی مشخصی به تاخیر انداخته و از گسترش و تقویت آن جلوگیری بعمل آورد . به همین سبب ، رفتار اسراییل از آغاز جنگ داخلی در سوریه را با هدف مدیریت شکاف میان جاه طلبی های نیروی متخاصم ، در عین عدم تمایل آن برای ورود به یک درگیری مستقیم مسلحانه می توان مورد تبیین قرار داد . بدین سان ، اثر بخشی ایده استفاده از مفهوم mabam بر علیه ایران درسوریه را می توان مبتنی بر عناصر ذیل دانست : 1-شناسایی صحیح و اولویت بندی طیف متنوع تهدیدات که در گستره زمینی سوریه بعنوان اهداف ارزشمند ، پراکنده شده اند . این اهداف ، نه تنها شامل عناصر نیابتی ، بلکه شامل عناصر نظامی ایرانی نیز می شود . 2- دستیابی به اطلاعات جاسوسی به روز با وضوح بالا 3- ایجاد امکان برای اجرای حملات ضربتی دقیق با حداقل تلفات جانبی برای IDF 4- ایجاد فضا و مشروعیت سیاسی برای دنبال نمودن این کارزار 5- ارزیابی دقیق از رفتار دشمن ، بررسی روند منطقی حرکات آن به منظور برنامه ریزی باهدف اجرای کامل استراتژی جنگی میان جنگ دیگر (campaign between the wars) تا نیت اصلی ، یعنی احتراز از وقوع یک جنگ دیگر به حریف منتقل شود ، ضمن اینکه ارزیابی دقیق به معنای دنبال نمودن روند شناسایی پتانسیل های بالقوه دشمن نیز خواهد بود . 6- استمرار روند طراحی شده و همزمان بسط تجارب بدست آمده و اعمال آن در آینده 7- ارسال پیام های مستمر به نیروی متخاصم به منظور القای وجود آمادگی روانی و فنی برای نیل به اهداف طراحی شده کارزار تا زمانی که لازم باشد . درواقع ، رویکرد mabam اسراییل در سوریه ، شامل یکسری کارزار اطلاعاتی محاسبه شده است ، بدین صورت که برخی مواقع ، هویت واقعی موقعیتهای مورد نظر ، قبل از حمله بواسطه رسانه های مختلف ،افشاء شده تا مسئولیت هرگونه تلفات جانبی و ایجاد فشار روانی و رسانه ای از سوی طرف مقابل به کمترین حد خود تتزل یابد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
-
3 پسندیده شدهمگر چندتا مسیر، چندتا علت اصلی و چندتا راه حل وجود داره؟! ما چند تا کج فهمی جهانبینانه داریم؛ - استقلال رو معادل ایزولاسیون گرفتیم. - حاکم و حکومت رو قادر مطلق و موظف در نظر گرفتیم. - باور همیشگی به وجود یک راه خوب قطعی داریم. - هیچ تناقضی نباید وجود داشته باشه. و ... از دید بنده اگر سیستمی کارش خیلی درست بود و تونست بسیار موفق باشه باید بسرعت نابودش کرد، دلایل مفصلی داره ...
-
3 پسندیده شدهبسم ا... در نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضا سپاه گونه ای از پهپاد ارکیو ۱۷۰ ایرانی قرار داده شد که محل قرار گیری اپتیک آن جلب توجه میکند. قرار گیری اپتیک در ناحیه فوقانی پهپاد بیشتر برای کاربرد هوا به هواست تا شناسایی و بمباران، مگر اینکه جهت اقدامات پروازی افزوده شده باشه . البته در گذشته دوربین در ناحیه زیرین این پهپاد هم مشاهده شده بود. طرح کلی بدنه هم گویای اضافه شدن بخش های جدید داخلی است یکی از طرح های پهپادی که توسط نیروی زمینی ارائه شد طرح پهپاد سبک و هوشمند ثاقب است. این پهپاد با وزن سرجنگی ۱۵ کیلوگرم و برد ۱۰۰۰ کیلومتری توان انجام عملیات های انتحاری سبک و تاکتیکی علیه اهداف کلیدی نیروهای متخاصم را خواهد داشت. در قابلیت های این پهپاد به کنترل توسط پهپاد دیگر اشاره شده و چه بسا این طرح مانند طرح آمریکایی ها قابلیت پرتاب از پهپاد مادر نیز افزوده شود.( کد ۰۷۲ )
-
2 پسندیده شدهوقتی گفته می شود ذهن نابالغ یعنی همین نگاه کوتاه بین صفر و یکی !! اول شما بفرمایید که در تمام این مواردی که فرمودید چه کسی حرف آخر را زده است !؟ درباره قدرت هم ، از اولین پست های بنده در این انجمن درباره همین موضوع بوده است (و هنوز هم جای کار بسیاری دارد و ...) : البته اگر همین مطلب استاد ارجمندمان جناب @MR9 را خوب مطالعه می فرمودید به نظرم اینگونه ساده اندیشانه به این مسائل نگاه نمی کردید اما انگار شما می خوانید بر اساس پیش زمینه فکری دلخواهتان !!
-
2 پسندیده شدهماجرای عصر امروز عراق و بغداد به شدت مشکوک هست. بعد از یک هفته فضاسازی که با درز ماجرای تهدید پمپئو شروع شد (به خاطر عمدتا هدف قراردادن کاروانهای امریکایی در جاده ها و فلج شدن تدارکات) و به میون اومدن برخی سیاستمداران مثل همیشه ضد حشد، ناگهان عصر امروز یک حمله مثلا به سفارت(فرودگاه) رخ میده و در واقع منزل مسکونی هدف قرار داده میشه با چند کشته غیرنظامی از زن و کودک و ناگهان یک هفته زمینه سازی به اوج خودش میرسه و کاظمی هم میپره وسط که بله گروهه ای غیرقانونی الند و بلند. ( هر جور نگاه میکنی کار یک سیستم اطلاعاتی به نظر میرسه که اتفاقا کاظمی در راسش بوده یک زمانی) حالا چه آمریکا و چه خود نفوذیهای عراق. به هر حال به کاظمی هیچ اطمینانی نیست و حتی اگر این یک برنامه هماهنگ باشه بین دو طرف هم بعید نیست. مقاومت این همه مدت عملیات کرده و کوچکترین صدمه ای به غیرنظامیان تقریبا وارد نشده و ناگهان بعد از یک هفته فضاسازی و اون هم در بدترین زمان ممکن از لحاظ فشار روی حشد بیاد و ناگهان یک منزل مسکونی را هدف قرار بده با کشته های غیرنظامی؟! جالبه سفارت آمریکا دو روز پیش بیانیه داده بود که طی این دو روز قرار هست مانور پدافندی داشته باشه و اگر صدای شلیک یا آژیر شنیده شد از همسایگان عذرمیخوایم (عراقی ها را وسط خیابان ها سلاخی میکرد و میکنه عذرخواهی نمیکرد و حالا تو این یک هفته که بحث همسایگان سفارت و فرودگاه به میون اومده که در خطر راکتها هستند ناگهان شده دلسوزه گوش عراقی ها) هجمه ای که رسانه های سعودی و بعثی عراقی شروع کردند در داخل ضد حشد کاملا هماهنگ هست. جالبه یک هفته فضاسازی شد با خبر بستن سفارت که بله در این شرایط عراق کارهای حشد باعث از بین رفتن ارتباط ما با آمریکا و کمکهاش میشه و ناگهان آخر هفته در زمان اوج فشارهای روانی و تبلیغاتی حشد میاد برای خودش حمله به منزل مسکونی ترتیب بده؟!. یعنی یک طرف میخواست از قصد ضدخودش عمل کنه به این خوبی نمیتونست! و البته پیاده نظام سفارتی آمریکا در عراق همیشه پای کار هست. یک زمانی پیکان را کاملا حساب شده رو به ایران و سردار سلیمانی در عراق گرفتند که نهایتا اتش زدن مراکز دیپلماتیک ایران و ترور سردار سرانجامش شد و حالا هم کمر بستند به انحلال حشد و نابود کردنش که احتمالا برسه به بمبارن مراکز حشد. ( فراموش نکنیم ترور سردار وقتی رخ داد که شعارهای ضد سردار هم در عراق شنیده شد و بعدش هم در ایران و ترامپ و آمریکا زمانی مجاب شدند که حس کردند بله، الان نفرت و فضاسازیمون ضد سردار در عراق و ایران با گروه های اندک مزدور در ابتدا و بعدش بسط در رسانه ها موثر واقع شده و وقت حذف هست)
-
2 پسندیده شدهدر کدوم یک از کشمکشهای منطقه ای ایران حرف اول و آخحر رو توی 40 سال گذاشته زده که شما فکر می کنید ما در مرکز قدرت منطقه هستیم؟ درگیریهای افغانستان در زمان رژیم کمونیستی؟ بعد از سقوط ژنرال نجیب؟ درگیریهای بین ارمنستان و آذربایجان؟ نشستهای مربوط به حقوق ایران در دریا خزر؟ درگیری بین حماس و فتح؟ درگیری های اعراب و اسرائیل؟ توی کدومش اومدن از ایران اصلا نظر خواستن؟ برادر شما شاید تعریف قدرت رو ندونید ولی تعریف ش اینه : قدرت به توانایی میگن ک به شما این اختیار رو بده تا اون چیزی رو که می خوای به دیگران تحمیل کنی یا وادارشون بکنی اون چیزی رو که شما دوست دارید انجام بدن یا ندن؟ با این تعریف ما جور قدرت مرکزی هستیم؟
-
2 پسندیده شدهنیروهای ارتش ترکیه علاوه بر استقرار رسمی مزدوران سوریه ای در آذربایجان به بهانه رزمایش در آذربایجان مستقر شدند. اگر ورود بیرقدار ترکها را از خاک ترکیه هم در نظر نگیریم به نظرم تعداد زیادی بیرقدار به همراه افسران ترک در آذربایجان مستقر شدند و نوع هدف قرار دادن سامانه های پدافندی ارمنستان نشون میده نیروهای حرفه ای و باتجربه پشت ماجرا هستند. یک طور به صورت رسمی ترکها وارد این درگیری شدند و اتفاقا میزان تلفات و البته موقعیت ارمنستان نشون میده علاقه ای به افزایش تنش نداره ولی آذربایجان بسیار مایل هست (به نظرم با تحریک ترکها) پ ن: همچنان هشدار به ما که بیرقدار و پهپادهای ترک دارند موفق عمل میکنند و نیاز به سامانه ای هست که نه به گرانقیمتی سامانه های میانبرد باشه و نه به اندازه امثال پانتسیر و اوسا در مقابل پهپادها (و شاید این پهپاد) غیر کارا. باید دقیق بررسی بشه علت موفقیت پهپادهای ترک چیه. یکبار در سوریه دلایلی براش برشمرده شد که حالا با موفقیت در جبهات متفاوت لیبی و ارمنستان میشه دقیقتر شد و احتمالا برخی موارد را حذف کرد. (مثل عدم استقرار رادار برد بلند و ...)
-
2 پسندیده شدهبسم الله........ 6مهر ماه 1399 ادامه درگیریها در قره باغ جمهوری آذربایجان مدعی اشغال چندین روستا وشهرک بوده اما تا این لحظه هیچ گونه تصاویری دراین باره منتشر نکرده است حملات پهپادی آذری ها به سامانه های راداری وپدافندی ارمنستان انهدام یک ستون زرهی ارتش اذربایجان از جمله نفربرهای بی ما پی 3 و بی تی ار 82
-
2 پسندیده شدهمن توی مقدمه این که به این مطلب ترجمه شده اضافه شده است منطقی ندیدم که قصد تحلیل اون رو داشته باشم..... اصولا اگر مردم کشوری که سردرمداران سیاسی ش به خاطر لج و لج بازی 6 ماه هست نتوانستند وزیر برای مهمترین وزارت خونه ش معرفی بکنند خودشون رو بازیگر مرکزی منطقه بدونند چند جور میشه درباره شون قضاوت کرد الف یا این ملت منطقه نمی دونند چیه ب یا این ملت بازیگر نمی دونند چیه ج یا این مردم توهم زده ان د یا این مردم خودشیفته ن ه ترکیبی از عوامل بالا
-
2 پسندیده شدهبازیگر مرکزی؟؟؟؟ ایران؟؟؟؟ بابا ول کن حاجی.... ما توپ جمع کن هم نیستیم چه برسه به یار ذخیره ....چه برسه ایکه توی بازی باشیم.... چه برسه اینکه کاپیتان باشیم
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی 182 به بهانه ی چهل سالگی دفاع مقدس ؛ دفاع مقدس به مثابه یک میراث بشری 1: به اعتقاد نظریه پردازان روابط بین الملل ، تا زمان جنگ جهانی دوم ، مهم ترین دلیل در شعله ور شدن آتش جنگ ها ، عدم واکنش مناسب جهانی به تهاجمات مرزی، عبور از مرز های نظامی، اشغال و تجزیه کشور های دیگر بود. در بحران چکسلواکی وپیش از جنگ دوم ، موسولینی پیشنهاد کردکه کنفرانسی متشکل از قدرتهای اروپایی بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و آلمان نازی برای رسیدگی به آن تشکیل شود. در ۱۹۳۸ این کنفرانس بدون حضور نمایندهای از شوروی یا چکسلواکی در مونیخ تشکیل شد و این قدرت ها بدون درنظر گرفتن تمامیت ارضی چکسلواکی ، در پایان جلسه سودت را به آلمان بخشیدند . نویل چمبرلین پس از امضای توافقنامه مونیخ گفت: «امروز ماصلح را برای زمانهمان را تحقق بخشیدیم.» ولی خبر نداشت که بی توجهی به حق حاکمیت ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور های دیگر چه عواقبی در بر خواهد داشت ! هیتلر پس از اتریش و چکسلواکی به سراغ لهستان رفت و آتش جنگی را روشن کرد که اروپا و برخی نقاط دیگردنیا را به مدت بیش از ۶ سال در خود فرو برد. کشور های قدرتمند دنیا در سایه عدم واکنش و نادیده گرفتن اشغال خاک دیگر کشور ها، که به ظاهر مستقیما آسیبی به منافع آنان نمی زد، به دنبال به دست آوردن صلح سعادتمندانه ای بودند که هرگز آن را به دست نیاوردند. به دنبال این جنگ خانمان سوز بود که به منظور برقراری صلح و امنیت در جهان و محترم شمردن تمامیت ارضی کشور ها، منشور ملل متحد در تاريخ 26 ژوئن 1945 در سانفرانسيسكو در پايان كنفرانس ملل متحد درباره تشكيل يك سازمان بينالمللي به امضاء رسيد و در 24 اكتبر همان سال لازمالاجرا گرديد. در ماده 1 از فصل 1 منشور این سازمان آمده است: "حفظ صلح و امنيت بينالمللي و بدين منظور به عمل آوردن اقدامات دسته جمعي موثر براي جلوگيري و برطرف كردن تهديدات عليه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز يا ساير كارهاي ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعديل و حل و فصل اختلافات بينالمللي يا وضعيتهايي كه ممكن است منجر به نقض صلح گردد با شيوههاي مسالمتآميز و برطبق اصول عدالت و حقوق بينالملل... " 2 : پس از جنگ جهانی دوم، از یک سو به دنبال رقابت ها و توسعه طلبی های شدت گرفته در پی جنگ سرد، از سوی دیگر به دلیل اوج گرفتن مساله امنیت انرژی، مجددا مناقشات ارضی و به راه انداختن جنگ ها و کودتا ها توسط ابر قدرت ها شدت گرفت. در ادامه تسلط چنین جوی، جنگ 8 ساله ایران و عراق که یکی از طولانی ترین، خسارت بار ترین و پرتلفات ترین جنگ های قرن 20 ام بود به راه افتاد. این جنگ در شرایط عدم ثبات داخلی ایران در پی وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 و در کمتر از یک سال پس از انقلاب در حاکی که تمامی نهاد های حاکمیتی دچار تنش و تحولات بوده و ارتش نیز پس از پیوستن به انقلاب وضع آشفته و نابسامانی داشت شروع شد. صدام وعده پیروزی قریب الوقوع را می داد و خود اولین گلوله توپ را به سمت ایران شلیک کرد . همچنین ارتش عراق به شدت از سوی کشور های غربی و شرقی تجهیز شده بود تحت حمایت سنگین مستشاری و اطلاعاتی آنان بود . در سوی دیگر ارتش و سازمان نظامی ایران در ضعف و آشفتگی و تحریم تسلیحاتی به سر می برد به نحوی که بسیاری منتظر سقوط قریب الوقوع حکومت نوپای ایران و یا دست کم اشغال بخش های وسیعی از خاک ایران از جمله مناطق نفت خیز ایران بودند. این مقاومت با چنگ و دندان نظامیان ارتشی و سپاهی و به ویژه نیرو های داوطلب مردمی بود که خاک ایران را از دهان صدام بیرون کشید و تمامیت ارضی آن را حفظ کرد. این جنگ که با تحریک و دسیسه ابر قدرت ها توسط صدام علیه ایران تحمیل شد می توانست مثال دیگری باشد از جنگ های صورت گرفته بر سر منابع انرژی خصوصا منطقه بسیار نفت خیر جنوب شرق ایران، اما نکته ی مهم آن مباح شمردن کشور گشایی هایی بود که از سوی قدرت های جهانی و حتی دیگر کشور های منطقه قرار بود صلح سعادت مندانه دیگری را در پی داشته باشد. اما دوباره گندم صلح به دندان هیچ کدام از آن کشور ها نرسید، پس از خاتمه جنگ ایران و عراق، صدام در حالی کویت را اشغال کرد که چشم به سرزمین های شبه جزیره عربستان دوخته بود. همان دو کشوری که در سال های جنگ ایران و عراق بیشترین حمایت مالی را از صدام کرده بودند. پس از آن تنها ورود آمریکا و دیگر کشور های غربی عضو ائتلاف بود که عربستان را از خطر اشغال شدن رهانید و خاک کویت را آزاد کرد. ورودی که با به راه انداختن جنگ اول خلیج فارس همراه بود و تاسیس پایگاه های نظامی و استقرار گسترده نظامیان آمریکایی و سلطه دولت مطبوعشان بر گلوگاه های تولید انرژی جهان را به دنبال داشت. همچنین، در اتفاقی کم نظیر هر دو بلوک شرق و غرب که در جای جای جهان از هیچ فرصتی برای رقابت و تخاصم با یکدیگر دریغ نمی ورزیدند، برای یاری رژیم بعث به رهبری صدام علیه ایران متحد شده بودند. تانک های مدرن تی 72، موشک های بالستیک اسکاد، هواپیما های بسیار پیشرفته میگ 25 و 29 که در آن زمان آخرین دستاورد های بلوک شرق بود و بسیاری تسلیحات دیگر، از شوروی سابق، هواپیما های سوپر اتاندارد، میراژ اف-1 ، موشک های ضد کشتی اگزوست، سامانه پدافندی رولند و حتی تاسیسات اتمی از سوی فرانسه، بسیاری تجهیزات و حتی سلاح های شیمیایی از آلمان، و در نهایت اطلاعات ماهواره ای و تصاویر هوایی، کمک های مستشاری و در نهایت حتی دخالت مستقیم از سوی ایالات متحده، در کنار دلار های نفتی شیخ های حاشیه خلیج فارس صدام را در برابر ایران یاری می رساند. چرا که نفت و امنیت انرژی مگا ترند جدیدی بود که پس از کشور گشایی های جنگ جهانی دوم محبوب شده بود، و هر دو بلوک شرق و غرب بر سر آن تفاهم و اتفاق نظر داشتند. این در حالی ست که مبنای شکل گیری سازمان ملل به عنوان یگانه سازمانی که تمامی دولت ها و ملت های جهان را با یکدیگر مرتبط می سازد و به دور یک میز می نشاند آن بود که حقوق و تمامیت ارضی کشور ها محترم و خدشه ناپذیر دانسته شود. 3: جنگ ایران و عراق یکی از طولانی ترین جنگ های قرن 20 ام بود و با فاصله کوتاهی جنگ اول خیلج فارس را در پی داشت . این جنگ همزمان با انقلاب رسانه ای در دنیا و فراگیر شدن رسانه های دیداری اتفاق افتاد و موجب شد تا افکار جهانی در مورد این جنگ و منازعات بعدی در خاور میانه حساس شود، زیرا در بسیاری از کشور های جهان، خصوصا کشور های غربی روزانه اخبار متعددی از جنگ ایران و عراق منتشر می شد. اگر جنگ ویتنام وجدان های مردم جهان را در مورد جنگ افروزی مستقیم ابرقدرت ها حساس نمود؛ جنگ ایران و عراق مردم جهان را متوجه بعد جدیدی ازین آتش افروزی ها نمود . طولانی شدن جنگ در مناطق نفت خیز، آن هم در شرایطی که هر دو بلوک شرق و غرب در آن همکاری و مشارکت دارند، افکار عمومی را در مورد اهداف پنهان و اصلی به راه افتادن این جنگ حساس کرد. به ویژه انکه پس از پایان جنگ ایران و عراق، پس از آنکه صدام با چراغ سبز آمریکا دست به اشغال کویت زد، همان آمریکا، خود به ناگاه مدعی پرچم داری مبارزه با صدام و آزادی سازی کویت شد. این رسوایی ها و آگاهی عمومی از حقایق جنگ های نفتی بود که کار را برای دست اندازی های نظامی قدرت های بزرگ به خاک دیگر کشور ها به میزان کم نظیری دشوار ساخت؛ مقاومت طولانی ایرانیان، که در شرایطی که در جنگی نابرابر و تحت تحریم های شدید، با چنگ و دندان مقاومت کردن و گوشت تن را سپر گلوله قرار دادن مانع از نابودی کشور و به تاراج رفتن سرزمین های نفت خیز در دسیسه چیده شده توسط ابر قدرت ها، و آگاه شدن افکار عمومی جهان در مورد اهداف پنهان این جنگ شد، موجب شد تا دولت آمریکا حتی در ژست مبارز آزادی نیز کار دشواری در اقناع افکار عمومی در توجیه مداخله نظامی خود داشته باشد و مجبور به اجرای تبلیغات و پروپاگاندای گسترده از جمله داستان معروف رسوایی شهادت دروغین دختر سفیر کویت شود. [1] نهایتا نتیجه آن شد که افکار عمومی به هیچ وجه جنگ افروزی را تحت هر عنوانی برنمی تابید و تنها واقعه ای چون 11 سپتامبر می توانست از پس توجیه افکار عمومی برای اشغال افغانستان و افزایش حضور و مداخله نظامی آن کشور در خاور میانه بر آید. برای اشغال عراق نیاز به افسانه سرایی ها در مورد انبار های تسلیحات کشتار جمعی عراقی بود که دستمایه اشغال آن کشور قرار گرفت. همان دست مایه ای که با رسوا شدن دروغ ها و دسیسه های آن یکی از بزرگترین بی آبرویی های دولت آمریکا در 100 سال گذشته را به بار آورد و دولت بوش پسر را به یکی از منفور ترین دولت های آمریکا در داخل آمریکا و سطح بین المللی بدل کرد. و در ادامه کار به آنجا کشید که در برابر فشار افکار عمومی راهی جز خاتمه اشغالگری و خروج نظامیان از عراق باقی نماند. حتی برای دولت ترامپ شعار خارج کردن نظامیان از افغانستان و خاتمه جنگ به بزرگ ترین دستاورد بدل شد . 4 : حساسیت افکار عمومی مردم جهان نسبت به حق حاکمیت ملی کشورها ، حاصل بی خانمان شدن ، کشته شدن و نقص عضو انسانهای بسیاری بوده واین بهایی بسیار گزاف به شمار می آید . این آگاهی از اهداف واقعی تجارت جنگ در بین قدرت های بزرگ بود که راه را برای دست اندازی های بیشتر به خاک دیگر کشور ها بست و مقاومت 8 ساله و خون صد ها هزار ایرانی در برابر اشغال گری ، نقش کم نظیری در شکل گیری آن ایفا کرد. ازین رو میتوان گفت که دفاع مقدس ایران نه تنها یک موضوع ملی بلکه یک میراث بشری و متعلق به تمام انسان های آزاده است : میراث تثبیت حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی . [1] https://en.wikipedia.org/wiki/Nayirah_testimony
-
1 پسندیده شدهبصورت داخلی سال قبل یک موتور رمجت در مقابل مقام معظم رهبری رونمایی شد که قطعا ابعادا به این موشک هماهنگ بود در زمینه سوخت وسیکر هم مشکلی نیست پس ممکنه بزودی طرح هایی رونمایی بشه البته به شرطی که بودجه ها قطع نشده باشه! وجود باستیون شایعه هست ولی وجودش هم لازم نیست چون قابل دسترسه!!
-
1 پسندیده شدهالبته اگر کمی احترام آن بزرگواری را که زحمت انتخاب و ترجمه و تالیف مطلب را کشیده اند را نگاه دارید در واقع شخصیت خود را نشان داده اید . بعد هم بنده به شما حق می دهم که رقابت های باندی ، طائفه ای ، سیاسی و بعضا بنیادین گروه های مختلف را (فارق از درستی یا غلط بودنشان) با منطق نابالغ خودتان به سطح لج بازی های کودکانه تقلیل دهید . وقتی شما هنوز نمی دانید که بعضی از مولفه های بازیگری منفک از نظام حکومتی می باشد دیگر چه بحثی می توان داشت ! ...
-
1 پسندیده شدهالبته خود جناب MR9 پاسخگو خواهند بود اما شما بهتره به جای اسپم کردن بیایید و منطق تحلیل را نقد کنید اگر هم می خواهید اسپم کنید بروزرسانی موجود است :
-
1 پسندیده شدهارسال خودروهای رزمی برادلی M2A3 به سوریه ارتش امریکا باردیگر تصمیم گرفته است تا خودروهای رزمی برادلی بیشتری به سوریه اعزام نماید. در پاییز سال گذشته ایالات متحده آمریکا اولین سری خودروهای رزمی برادلی M2A2 را به مناطق شرق سوریه اعزام کرده بود. ولی این بار وزارت دفاع امریکا تصمیم گرفته است تا برادلی های مدل M2A3 که مدل پیشرفته برادلی M2A2 است را به شرق سوریه اعزام کنند. برادلی های مدل M2A3 دارای زیر سیستم های پیشرفته ای به نسبت M2A2 است. از جمله این زیر سیستم ها میتوان به سیستم نظارتی الکترواپتیک نسل دوم برای توپچی با قابلیت ردیابی و قفل بر روی هدف، سیستم نظارتی و نمایشگر مستقل فرمانده (CIV) جهت شناسایی مستقل محیط و تعیین اهداف برای توپچی، سیستم کنترل اتش مدرن جهت شلیک دقیق با توپ ویا موشک تاو به اهداف متحرک ، سیستم های مختلف ناوبری ( GPS، واحد ناوبری اینرسی و سنسور حرکت خودرو ) جهت هدایت دقیق وسیله نقلیه با امکان گزارش گیری دقیق موقعیت و ارائه اهداف تعیین شده به واحدهای دیگر از طریق سیستم مدریت میدان نبرد FBCB2 و نمایشگر جداگانه برای سربازان پیاده نظام با قابلیت دیدن اطلاعات بخشهای مختلف( سیستم مدیریت میدان نبرد FBCB2 ، دید توپچی، دید فرماننده و دید راننده) که به سربازان پیاده نظام امکان میدهد تا قبل پیاده شدن از خودرو برادلی با محیط اطراف خود آشنا باشند، اشاره کرد. ایالات متحده آمریکا ادعا میکند این خودروهای زرهی را برای حمایت از نیروهای همپیمان خود در شرق سوریه در مقابل تروریستهای داعشی در سوریه مستقر کرده است اما به نظر میرسد هدف اصلی آن تقویت حضور نظامی خود در سوریه برای استفاده از منابع نفتی باشد. خودروهای رزمی برادلی M2A3 متعلق به گردان یک ام ، هنگ شش ام پیاده نظام ، لشکر یک ام زرهی ارتش ایالات متحده آمریکا هستند. از جمله راه های تشخیص مدل M2A3 مجهز بودن آن به سیستم نظارتی مستقل فرمانده است ارسال خودروهای رزمی برادلی به سوریه با استفاده از هواپیمای ترابری C-17 انجام شد. یک هوایپمای ترابری C-17 حداکثر می تواند 3 خودرو رزمی برادلی را با خود جابه جا کند. ارتش امریکا در پاییز سال گذشته اولین سری خودروهای رزمی برادلی M2A2 را به سوریه اعزام کرده بود:
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری پهپاد فطرس که در حجم و چینش تسلیحات رشد قابل توجهی نسبت به رزمان رونمایی اولیه نشون میده . این سلاح هوا پرتاب تیره رنگ داخل تصویر پایین چی هست ؟ داده نمای قبلی فطرس پهباد مهاجر 6 که تو بحث حجم تسلیحات رشد 2 برابری کرده . اما کرار این پهپاد سکوی پرتاب قابل توجهی داره که سادگی طراحی ، ساخت ( با پروفیل فولادی ) و حتی استفاده درونش موج میزنه . چیزی که تو تصاویر مشخصه اینه که این سکو یه سکوی زمینی و 3 پایه هست و اون پایه ها دارای جک پیچی هستن که بصورت مکانیکی و دستی تنظیم میشه . همینطور اگه به قسمت انتهایی اون دقت کنیم ، میبینیم که برای تنظیم شیب سکو دارای 2 عدد جک هیدرولیک عادی هست . برای اینکه موقع شلیک تنظیم زاویه ی تنظیم شده بههم نخوره 2 عدد لوله ی که به صورت کشویی هستن به قسمت جلویی سکو اضافه شده که به نظر توخالی هستن و در قسمت میانی اونها یک بست مانند پیچی وجود داره که قبل از تنظیم زاویه ی سکو اون رو باز و یا در اصطلاح شل میکنن و بعد از تنظیم زاویه هم ، اون رو میبندن تا سکو تو اون زاویه قفل بشه . تصویر سکو از جلو ( هر چقدر گشتم تصویر مناسبی که شخصی داخلش حضور نداشته باشه پیدا نکردم _ عذر خواهی ! ) نکته ی جالب این ماجرا ، استفاده ی همون سکوی زمینی بعنوان سکوی پرتاب متحرک بوده که روی کفی تریلی نصب شده . البته این سکوهای متحرک رو روی کشنده _ تریلی های خیلی عادی سوار میکردن تا جلب توجه هم نکنه ( احتمالا این نصب در محیط عملیاتی صورت میگرفته ) . در اینجا کشنده ی چینی خوشنام !!! هوو رو داریم و کامیون پشتیبانی باربند چوبی سری 1924 یا 2624 رو که دارای کمپرسور هوای فشرده ی چندهزار لیتری هست . البته این سکو های متحرک ( کفی تریلی ها ) از بعد تعداد پرتابگر رشد کردن و به تعداد 3 سکو رسیدن . از سادگی نصب اگه بگم ، میتونید به کفی تریلی تصویر پایینی دقت بفرمایید و ببینید که اون سکو طوری جور دراومده !!! که 2 عدد از پایه های تنظیم روی هوا موندن !!! و بدین ترتیب قسمت انتهایی سکو روی شاسی خود سکو و روی کف تریلی نشسته . پایه ی سوم رو اما روی کفی تریلی قرار دادن تا با اون زاویه ی پرتاب سکو رو بتونن راحت تنظیم کنن .و برای مهار سکو از مجموعه ی جغجغه _ سیم بکسل مهار بار کفی تریلی استفاده شده ، به شکلی که میشه دید که سیم بکسل اون مجموعه از روی شاسی سکو در قسمت جلو و عقب سکو رد شده و محکم شده . البته میتونید تو این تصویر به جک هیدرولیکی تنظیم زاویه ی سکو ، کنار سکو دقت کنید که تقریبا به لحاظ عملکرد میشه به جک هیدرولیکی خودروهای باری تشبیهش کرد . البته درون نمایشگاه پهبادی وزارت دفاع نکته ی ارزشمندی وجود داشت و اون رونمایی غیر رسمی از سکوی پهبادی اختصاصی کرار بود که دارای تعداد 3 عدد سکو بود که به نظر گردان هم هستن تا بتونن سکو رو احتمالا به صورت بارگیری شده با پهباد به منطقه ی عملیاتی منتقل کنن و همینطور دارای چادر جمع شونده با پوشش ضدآب هست تا هم محموله ی اون رو حفظ کنه و هم پوشش استتاری شبیه به کشنده های تجاری _ چادری برای اون به نمایش بگذاره . در مورد سلاح های قابل حمل توسط کرار هم بحث اس دی بی ها مطرح بود و شد . به نظر اس دی بی مورد نظر شبیه به جی بی یو 39 بویینگ هست که در نمونه ی وطنی سطوح دم به نظر یکمقداری متفاوت هست . امیدوارم همانند بمب بالابان برای " این بمب فعلا بی نام " هم نام جالب توجهی ارائه بشه . نام پیشنهادی میتواند قوش ، شاهین ( شاهین ها دارای اسامی متنوعی هستند که بالابان متعلق به یکی از آنهاست ) ، لاچین و یا ... باشه . با کمی جستجو و خلاقیت ، همینطور با توجه به کاربرد تسلیحات مورد نظر میتونیم نامهای مناسبی برای تسلیحات جدید پیدا کنیم و اختصاص بدیم . https://eafworld.com/falcon-bird/
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ریشه تاریخی سلاح های آفندی و پدافندی را می شود از اولین باری که تکه الوار یا پوستینی در برابر پرتاب سنگی سپر شد یافت. از آن پس همواره با موثر تر شدن راهکار های تدافعی جهت افزایش کارایی سلاح های تهاجمی هزینه شده و سعی و تلاش های فراوانی برای آن صورت گرفته، و به تبع آن در حوزه پدافند نیز هزینه ها و تلاش های زیادی صورت گرفته تا توان آفندی حریف خنثی شود. از زمانی که شمشیر های برنده تر و بلند تر در برابر زره های قطور تر و مستحکم تر ساخته می شد تا امروز که پیچیده ترین سامانه های حفاظت فعال زرهی و سامانه های ضد بالستیک در برابر موشک های سریع تر ، دوربرد تر و رادار گریزتر ساخته می شود. این رویکرد از یک سو موجب بالا رفتن هرچه بیشتر سطح فناوری سلاح ها و صنعت نظامی شده است، از سوی دیگر هزینه های تجهیزات نظامی را به شکل گسترده ای افزایش داده است. تا به امروز که قیمت هر فروند جنگنده اف-35 به حدود 80 میلیون دلار، هر فروند موشک کروز تاماهاوک بلاک4 به حدود 2 میلیون دلار و هر فروند موشک ضد بالستیک پک 3 در حدود 3 میلیون دلار قیمت دارد. با ادامه این روند جهت دست یابی به سلاح های تواناتر، سلاح های هایپر سونیک، جنگنده های با سطح پنهان کاری بسیار بالا، توپ های دور برد و از آن سو سامانه های تدافعی در مقیاس جنگ ستارگان این روند به ویژه به شدت یافتن سطح منازعات نظامی و سیاسی در جهان با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. اگرچه این روند نه تنها روندی اجتناب ناپذیر و حتی ضروری در دنیای نظامی گری ست، که البته از سر ریز این فناوری های گران قیمت نهایتا بخش های غیر نظامی نیز سود می برند، اما در عین حال همواره شاید بهترین پاسخ در برابر تهدیدات جدید میدان نبرد پاسخ سریع تر، دوربرد تر و در واقع گران تر نباشد، شاید تنها پاسخی متفاوت نیاز باشد بر اساس سطح فناوری هایی که در حال حاضر نیز موجود است، ورود عنصری در میدان نبرد که سطح خلاقیت در شکل گیری آن بالاتر از حد معمول است و به شکلی عمل می کنند که سامانه های موجود آمادگی مقابله با آنها را ندارند یا در برابر چنین اهدافی بهینگی لازم را دارا نیستند، و نیز توان قابل توجهی را در اختیار قوای بکارگیرنده خود قرار می دهند که از طریق بکار گیری تسلیحات معمول قبلی چندان قابل دست یابی نبوده ست. این دسته از تسلیحات را به نوعی می توان تسلیحات "میان رده" نامید که حول ترکیب 2 یا چند سامانه متفاوت ساخته شده اند. به عنوان مثال ترکیب پهپاد و موشک کروز، ترکیب اژدر و انواع موشک های سطح پرتاب و زیر سطح پرتاب و ... در دوران معاصر شاید اولین دسته از این سلاح ها را بتوان خانواده موشک/اژدر های روسی SS-N-15 'Starfish'[1] در دهه 60 و نسل بعدی این موشک ها به نام SS-N-16 Stallion [2] در اواسط دهه 80 میلادی دانست. این موشک در اصل سلاحی 2 یا چند مرحله ای حاصل ترکیب موشک کروز یا بالستیک و اژدر بودند که در نسخه هایی به خرج عمق روی اتمی نیز مجهز شده بودند. این سلاح معضل برد و سرعت برای یک اژدر را با ترکیب آن با یک موشک حل کرده بود. در نسخه SS-N-16 که برد به حدود 100 کیلومتر رسیده بود، به جای آنکه فناوری و هزینه زیادی صرف ساخت اژدری شود که با سرعت زیاد بتواند به برد 100 کیومتری برساند، این کار به یک موشک سوخت جامد محول شده بود که یک اژدر کوچک را با خود حمل می کرد. موشک در محدوده هدف در آب فرود می آمد و اژدر خود را روانه هدف از قبل شناسایی شده می کرد. نسخه ای از موشک ss-n-16 در سال 2015 نیز موشک آزمایش قرار گرفت و تصاویری از آن منتشر شد. البته بر اساس شواهد موجود این آزمایش ناموفق بوده و از آن پس اطلاعات بیشتری از این پروژه منتشر نشد. نسل دیگری از این موشک های ترکیبی در دهه 90 میلادی در خانواده موشک های کروز کالیبر معرفی شد. موشک های خانواده کلاب 2 نسخه سمت چپ موشک های میان رده حاصل ترکیب موشک و اژدر هستند. نسخه سوم از چپ 3M-54E نام دارد که موشک میان رده ی دیگری، حاصل ترکیب بخشی از موشک کلاب با یک موشک سوخت جامد ضد کشتی مافوق صوت است. این موشک قابلیت شلیک از زیرآب را داراست و برد نهایی آن به 200 تا 250 کیلومتر می رسد. نسخه سمت راست نیز نسخه معمول موشک کروز کلاب است. سلاح میان رده مشابهی در چین در دست توسعه است که حاصل ترکیب راکت های توپخانه ای و اژدر است. این سلاح به کاربرد خود اجازه می دهد بدون نیاز به واحد های سطحی از عمق خاک خودی بر اساس شناسایی های از قبل انجام شده بر علیه واحد های زیر سطحی دشمن اقدام به شلیک کند. به روش مشابه قبل راکت بالستیک یک اژدر کوچک را به محدوده حضور هدف در دریا رسانده و سپس اژدر در زیر آب به هدف حمله ور می شود. برای این اژدر/موشک که Yu-8 نام دارد طولی در حدود 5 متر، وزنی کمتر از 700 کیلوگرم و بردی حدود 30 کیلومتر گزارش شده است. برای اژدر 324 میلیمتری محمول این موشک نیز بردی تا 2.5 کیلومتر و قابلیت کشف فعال و غیر فعال هدف گزارش شده است. در چین اما سلاح های میان رده ی دیگری را نیز می توان یافت. از جمله در یک نمونه بسیار جالب به نظر می رسد که مهندسین چینی یک موشک کروز ضد کشتی c-802 را با یک پرنده اثر سطحی اکرانوپلان ترکیب کرده اند. از جمله مواردی که یک موشک کروز برای رسیدن به برد بلند با آن مواجه است مساله مقاومت و فشار هوا ست. پرواز در ارتفاع پست در چند متری سطح زمین یا دریا از یک سو به دلیل انحنای زمین موشک را در پشت افق در خارج از دید رادار ها قرار می دهد، از سوی دیگر اما به جهت مقاومت و فشار بالای اتمسفر در سطح دریا به شدت باعث کاهش برد آن می شود. به همین جهت اغلب موشک های کروز، خصوصا موشک های ضد کشتی از سناریو های پروازی ترکیبی استفاده می کنند، بدین معنی که تا قبل از رسیدن به محدوده هدف در ارتفاع پرواز می کنند تا درگ و مقاومت هوا به حداقل و برد به حداکثر برسد، و در محدوده چند یا چند ده کیلومتری هدف کاهش ارتفاع داده تا خود را از دید رادار در میان کلاتر امواج دریا پنهان کنند. با دوربردتر و دقیق شدن رادار ها اما این راهکار کارایی خود را از جهت پنهان کاری از دست داد، چرا که قبل از رسیدن به فاز ترمینال به جهت پرواز در ارتفاع رادار های پیش اخطار و دوبرد قادر به کشف موشک های ضد کشتی شدند. از اینجا مسیر توسعه موشک های ضد کشتی در 2 سمت ادامه یافت: · موشک های مافوق صوت و حتی هایپرسونیک · موشک هی با سطح بالای پنهان کاری مثل AGM-158C LRASM هر دوی این راهکار ها در نهایت به ساخت موشک های پیچیده تر و بسیار گران قیمت تر می انجامد به گونه ای که در برخی منابع قیمت هر فروند موشک LRASM بیش از 3 میلیون دلار ذکر شده است. در این میان اما مهندسین چینی راهکار جالبی را پیش گرفته اند. آنها با استفاده از اثر سطح و استفاده از طراحی یک پرنده اثر سطحی و ترکیب آن با یک موشک کروز ضد کشتی، از یک سو موشکی ساخته اند که در ارتفاع پست عملکرد ایرودینامیکی قابل توجه و بازده مناسبی دارد و می تواند به برد بلند برسد، از سوی دیگر وارد پیچیدگی ها و هزینه های زیاد ساخت موشک هایپر سونیک یا پنهان کار نشده اند. تصویر گرافیکی شبیه سازی شده از این موشک اما همه این سلاح های میان رده در میدان دریا و در ابعاد چندین متری توسعه نیافته اند، بلکه در اندازه های به نسبت کوچک و در خارج از پهنه ی دریا ها نیز می توان چنین نمونه هایی مشاهده کرد. از این میان می توان به عنوان نمونه به سلاح مینیاتوری پایک اشاره کرد. سلاح میان رده دیگری که اخیرا به شکل عملیاتی نیز با موفقیت استفاده شده موشک قدس است. این سلاح با طراحی مشابه یک موشک کروز خا-55 ولی ابعادی کوچک تر دارد و عملکردی مشابه یک پهپاد دارد. در واقع این سلاح نوعی پهپاد دوبرد با قابلیت حمل محموله های شناسایی یا رزمی با وزن در حدود 100 کیلوگرم است که اولین بار طراحی آن توسط مهندس اوکراینی پاول نومنکو صورت گرفته است. اگرچه موشک های کروز دوبرد در کشور های صاحب فناوری نظامی قبلا ساخته بود، از نمونه هایی چون خا-55 و کلاب روسی تا هاماهوک های آمریکایی. این موشک ها که بردی بیش از 1000 تا حتی بیش از 2000 کیلومتر دارند معمولا دارای ابعاد به نسبت بزرگ و سرجنگی حدود 500 کیلوگرم هستند. نمایه گرافیکی از موشک قدس در مورد قدس یا کنت-2 با سلاحی مواجه هستیم که برد بلندی در محدوده 1500 کیلومتر داراست ولی پیلود آن و قابلیت انجام عملیات شناسایی آن مشابه پهپاد ها ست و ابعاد به مراتب کوچکتری نسبت به یک موشک خا-55 دارد و علاوه بر آنکه بسیار ارزان تر است می توان برای استفاده مجدد نیز آن را برنامه ریزی کرد. به عنوان یک مقایسه پیشران مینی توربوفن ms-400 بکار رفته در خا-55 در حدود 4 کیلونیوتن و پیشران مینی توربوجت tj-100 بکار رفته در طراحی پاول نومنکو و موشک قدس در حدود 1.3 کیلونیوتن تراست تولید می کند. در صورتی که از این سلاح در سناریو ی تهاجمی استفاده شود با موشکی رو به رو هستیم که به رغم دارا بودن برد بلند از ابعاد و سطح مقطع راداری بسیار کمتری بر خوردار است و نقص سرجنگی به نسبت کوچک خود را می تواند با برخورد های بسیار دقیق به نقاط حساس هدف و نیز شانس بیشتر عبور از پدافند دشمن در مناطقی که انتظار وجود چنین سلاحی نمی رود جبران کند. حمله و ایراد خسارت جدی به تاسیسات نفتی آرامکو در عمق خاک عربستان مهمترین و جنجالی ترین استفاده عملیاتی این سلاح بوده است. اطلاعات بیشتر از این موشک و عملیات مذکور به تفصیل در مقاله "عملیات تن ماهی" ذکر شده است. گرچه آنچنان که در مقاله مذکور ذکر شده است طراحی این موشک به پاول نومنکو می رسد، ولی بسیاری تحلیلگران نظامی ساخت آن را به ایران نسبت می دهند. در حالی که ایران به طور رسمی و عمومی مسئولیت تجهیز گروه های مقاومت در منطقه چون حشد الشعبی عراق، حزب الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین را پذیرفته است و آن را سیاست رسمی خود می داند اما در عین حال هیچ گاه به طور رسمی مسئولیت رسمی تجهیز جماعت انصار الله یمن را نپذیرفته و ادعا های مرتبط را تکذیب کرد است. در ایران اما از تعداد دیگری از سلاح های میان رده با طراحی میان پهپاد و موشک کروز آثاری یافت که همگی از مواردی هستند که اخیرا اطلعاتی در موردشان منتشر شده است. یکی از این موارد موشک/پهپاد مبین است که در نمایشگاه ماکس اخیر در روسیه اطلاعات و تصاویری از آن منتشر شد. برای این سلاح اطلاعتی بدین شرح منتشر شده است: · وزن 670 کیلوگرم · سرجنگی 120 کیلوگرم · سرعت 900 کیلومتر در ساعت · ارتفاع پروازی 10 متر تا 13 کیلومتر · برد 450 کیلومتر · فاصله 2 سر بال 3 متر گفته شده است که این سلاح به طیف متنوعی از سامانه های هدایتی مجهز است و در طراحی و ساخت آن سعی شده اصول رادار گریزی و پنهان کاری رعایت شود. سلاح میان رده ی دیگری که پروژه آن در ایران و به سفارش نیروی دریایی در دست توسعه است پهپاد سجیل است. این پهپاد اولین پهپاد جت 2 موتوره ایران خواهد بود. طراحی رادار گریز مشابه موشک های کروز رادار گریز چون AGM-158 یا استروم شدو از ویژگی های شاخص طراحی پهپاد سجیل است. از جمله توانایی های این پهپاد توان رسیدن به سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت، قابلیت لانچ از سکوی ناو های نیروی دریایی و بازیابی با چتر و قابلیت حمل بمب های دور ایستا با برد 100 کیلومتر است. طراحی مشابهی از سوی چینی ها در نمایشگاه ماکس اخیر مشاهده شد که پروژه LJ-I نام دارد. در طراحی این پهپاد جت می توان ترکیبی از طراحی موشک کروز و پهپاد رادر گریز را مشاهده کرد که البته بر اساس اطلاعات موجود قرار است در آن در نقش پهپاد هدفی که هواگرد های رادارگریز دشمن را شبیه سازی می کند استفاده شود. مثال قابل توجه دیگری را می توان در نوع خاصی از مهمات توپخانه ای یافت. مهمات با پیشران رمجت اگرچه اخیرا توجهات زیادی را به خود جلب کرده اند اما تاریخچه آنها به جنگ جهانی دوم باز می گردد. از جمله در پروژه ای در سال 1943 مهماتی با پیشران رمجت در کالیبر 210 میلیمتر به وزن 90 کلیوگرم ساخته شد که بر اساس اطلاعات موجود می توانست به برد 200 کیلومتر برسد. گرچه آلمان ها برنامه های بلند پروازانه ای در حوزه پیشران های رمجت در نظر داشتند اما با شکست در پایان جنگ مهندسین شان به عنوان بخشی از غنایم جنگی میان روسیه و آمریکا تقسیم شدند و در آنجا کار روی پیشران های رمجت به سمت موشک هایی چون بوریا و ناواهو رفت. دلیل عدم اقبال بیشتر به مهمات توپخانه ای رمجت در آن زمان به رغم امکان دست یابی به برد های خیره کننده را می توان افزایش شدید دایره خطا با افزایش برد و نبود هرگونه مکانیزم هدایتی برای این گلوله ها در آن زمان دانست. امروزه اما با ساخت سامانه های هدایتی پیشرفته و مناسب بکار گیری در مهمات توپخانه ای، اعم از سیستم های هدایتی مبتنی بر هدایت ماهواره ای همچون مهمات اکسکالیبور و البته مهمات هدایت لیزری چون کراسنوپول امکان اصابت دقیق مهمات توپخانه در برد های بلند ایجاد شد. اولین تلاش ها در این حوزه ساخت مهمات با پیشران راکتی بود، اما این ایده همیشه وجود داشت که در سرعت های مافوق صوت پیشران های رمجت به جهت آنکه نیازی به حمل اکسیدایزر ندارند و آن را از اکسیژن موجود در جو فراهم می کنند امکان ارائه عملکردی بهتر از پیشران های راکتی معمول را دارا هستند، خصوصا آنکه سرعت شلیک اولیه این مهمات معضل عملکرد ضعیف این دسته از پیشران ها در سرعت های کم را بر طرف می کند. جدید ترین محصول این ایده مهمات دوربرد هدایت شونده NAMMO در کالیبر 155 میلیمتر است که محصول یک کمپانی نوروژی-لهستانی می باشد. این مهمات از پیشران رمجت و سوخت جامد بهره می برد، موردی که مشابه آن در موشک معروف سام-6 نیز دیده شده بود، و مجهز به سامانه های هدایت داخلی و ماهواره ای است. همان طور که در تصویر دیده می شود دیفیوزر در نوک موشک جانمایی شده و هدایت ایرودینامیکی آن توسط کانارد های تا شونده در بدنه صورت می گیرد. بنابر اطلاعات اعلام شده این موشک توان رسیدن به برد 150 کیلومتر را خواهد داشت، البته وزن مواد منفجره هر گلوله نسبت به گلوله های معمولی این کالیبر کمتر خواهد بود. پیشران های رمجت محدوده عملکردی مناسبی در سرعت های از حدود 1 تا 6 ماخ دارند. جهت رساندن موشک های با این پیشران به سرعت اولیه مناسب عموما از یک مرحله بوستر سوخت یا جامد و یا ترکیب طراحی این موتور با یک موتور توربینی هواتنفسی دیگر استفاده می شود که مهمترین مثال آن موتور جی-58 است. راه اول دوم به مراتب بهینه تر از نظر فنی و البته به مراتب گرانتر و پیچیده تر است، لذا خصوصا در موشک ها که ابزاری یک بار مصرف هستند از راه حل بوستر استفاده می شود که اگرچه به مراتب ارزان تر است و پیچیدگی فنی کمتری دارد ولی عملکرد ضعیف تر و وزن بالاتری را نسیب سلاح می کند. در یک راه حل ابتکاری در مورد مهمات توپخانه ای با بهره بردن از انرژی و سرعت اولیه خرج پرتابی توپ این معضل به کلی دور زده شده، و از سوی دیگر امکان دست یابی به برد های خیره کننده ای چون مثال 150 کیلومتری اخیر و اصابت دقیق به هدف فراهم می شود. اگرچه چنین گلوله ای در حالت معمول قدرت تخریب محدودی دارد ولی با قابلیت اصابت دقیق می تواند طیف قابل توجهی از اهداف تاکتیکی را از حیز انتفاع ساقط سازد، از سوی دیگر در صورت عدم استفاده از چنین سلاحی تنها گزینه قابل بکار گیری از سطح زمین جهت نابودی هدفی در فاصله 150 کیلومتری موشک های کروز یا بالستیک است که اگرچه معمولا دارای قدرت تخریب بسیار بیشتری هستند ولی قیمت به مرابت بالاتری نیز داشته و استفاده از آنها برای هر هدفی به صرفه نیست. در پایان همان طور که در ابتدای یادداشت ذکر شد، ارائه راه حل در میادین نبرد همواره الزاما نیازمند توسعه فناوری های جدید و گران قیمت نیست، بلکه گاهی تنها با ترکیب خلاقانه فناوری های موجود و ارائه پاسخی متفاوت با آنچه دشمن انتظار و آمادگی مقابله با آن را دارد به پیروزی دست یافت. از این جهت در عرصه نظامی جهانی نمی توان تنها کشور هایی با منابع مالی ده ها و صد ها میلیارد دلاری که به آخرین و به روز ترین فناوری های روز دنیا دسترسی دارند را پیروز همیشگی میدان و دارای قابلیت اعمال قدرت و عنصر کلیدی بالانس قدرت [3] منطقه ای یا جهانی دانست. و راه برای رسیدن به سلاح های توانمند تر بدون صرف هزینه های گزاف با ارائه طرح های خلاقانه در حوزه سلاح های میان رده باز است. [1] RPK-2 Vyuga [2] RPK-6 Vodopad/RPK-7 Veter [3] : http://msai.ir/2019/12/30/balance-of-power/
-
1 پسندیده شدهرزمایش پهپادی سپاه امیدوار کننده بود هر چند نمیشه (فعلا) به عنوان یک نیروی با کارایی بالا روش حساب باز کرد اما آینده درخشانی رو میشه براش متصور شد. هنوز نامعلومه که در این رزمایش پهپادها توانایی لینک شدن با هم رو داشتن که از این طریق بتونن اطلاعاتشون رو با هم به اشتراک بذارن یا نه؟ و اینکه توسط اتاق کنترل هدایت میشدند در طول عملیات یا با استفاده از سیستم خلبان خودکار ، اهداف از پیش تعیین شده رو شکار کردن؟ گرچه توانایی لینک شدن و خلبان خودکار رو بسیار بعید میدونم اما میشه در آینده با سرمایه گذاری در موضوع هوش مصنوعی این مشکل رو برطرف کرد. موردی که در شلیک پهپادهای ما تا الان دیده شده، رهاسازی بمب در ارتفاع پایین هست. در صورتی که پهپادی مثل شاهد 129 میتونه در ارتفاع بالا پرواز کنه. احتمالا به دلیل استفاده از سیکرهای تجاری هست که نمیتونیم از ارتفاع بالا بمب رو به سمت هدف روانه کنیم. در این صورت حتی با 23 میلی متری هم میشه پهپاد رو زد. اما مورد دیگه برد کم خانواده سدید هست. 4 کیلومتر برد در زمان فعلی برد مناسبی نیست. علاوه بر برد مشکل قفل کردن هم داریم. باید موشکی فایر اند فورگت رو به دنبالش باشیم (خبری از موشک سدید شاهد 216 نشده اما امیدوارم که ساختش به پایان رسیده باشه). میشه با تغییراتی روی سدید 342 این بمب رو به یک موشک با برد مناسب تبدیل کرد. با توجه به یکسان بودن قطر سدید و کورنت ای ام، میتونیم این موشک رو از روسیه بخریم و از پیشران اون برای سدید استفاده کنیم. برد این نسخه از کورنت 10 کیلومتره که میشه اعمال تغییرات و استفاده در سدید برد هوا به زمین رو تا 14-15 کیلومتر هم افزایش داد. هرچند مشکل سیکر سرجاش هست که باید براش فکری بشه (اگه بتونیم سیکر موجی میلیمتری براش طراحی کنیم امنیت پهپادهای ما بسیار بالاتر میره و همچنین درصد موفقیت عملیات) . اگه همچین پروژه ای رو اجرا کنیم، مجبوریم سرجنگی سدید رو کاهش بدیم چرا که نیاز به سوخت داریم اما یک موشک بسیار کارامد داریم که حتی علیه پدافند هم کارایی خاص خودش رو داره. یکی از جاهایی که میشه از این پهپادها استفاده کرد برای زدن پدافند دشمنه. خصوصا پدافند غربی ( آمریکایی) که اساسا پدافند متحرکی نیست. قبلا هم خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه یمنی ها تونسته بدوند با استفاده از پهپاد انتحاری به پاتریوت آسیب برسونن هرچند تصویری ازش بیرون نیومد اما بعید نیست. استفاده از پهپاد آزمایش خودش رو در جنگ یمن پس داده و اتفاقا خیلی هم سربلند بیرون اومده. بارها فیلم ها و تصاویر عملیاتهای موفقیت آمیز پهپادهای انصارالله رو دیدیم. این تصاویر رو دوربین پهپاد انصار الله ثبت کرده یک فیلم حداقل 4 دقیقه ای بالا سر منابع آب شیرین کن الشقیق در جیزان عربستان. آب شیرین کن و نیروگاه الشقیق در منطقه جیزان عربستان این دفعه انصارالله نخواسته به تاسیسات عربستانی آسیب برسونه اما نشون داده تواناییش رو داره. انصارالله پهپادهاش رو با پرواز در ارتفاع پایین به هدف میرسونه تا امکان کشف کاهش پیدا کنه. ولی پهپادهای ما عموما برای ارتفاع پروازی بالایی دارن (البته میتونیم مانند انصارالله هم در ارتفاع پایین پروازشون بدیم). نکته دیگه شناخت بالای انصارالله از نقاط کور پدافند عربستانیه. توجه کنید که عربستان سیستم یکپارچه پدافند هوایی داره اما باز هم در کشف پهپادهای یمنی ناتوانه. در عملیاتی که تصاویرش رو گذاشتم پهپاد یمنی تونسته 130 کیلومتر در خاک عربستان پرواز کنه و از اهدافش فیلمبرداری کنه و برگرده اما پدافند عربستان نتونسته اون رو کشف کنه. حتی در جایی که مثل پایگاه هوایی خمیس مشیط عربستان، که پاتریوت مستقره اما چندین بار پهپادهای یمنی به اون پایگاه نفوذ کردن و در یکی از عملیات ها تونستن 2 فروند تورنادو عربستانی رو زیر گوش پاتریوت منهدم کنن. خوشبختانه سپاه تونسته تاکتیک پهپادهای تهاجمی رو در جنگ یمن تست کنه و مشکلات و نقاط ضعفش رو بر ضد یک پدافند قوی و یکپارچه بشناسه این جای امیدواری میده که در یک درگیری بشه روی این نیروی پهپادی حساب باز کرد خصوصا با اطلاع از مکان های استقرا پاتریوت میشه با استفاده از این پهپادها، پدافند دشمن رو متحمل خسارات قابل توجهی کرد. به نظر اگه بتونیم همچین سلاحی رو در تعداد محدود و همراه با 100 عدد سدید به دست انصارالله برسونیم هم با هدف قراردادن زیرساخت های عربستان در جنوب این کشور، فشار روانی زیادی به عربستانی ها وارد میشه و هم کارایی این ترکیب و نقاط ضعف و قوت اون مشخص میشه.
-
1 پسندیده شدهPT-17 بعد از ارائه بسته ارتقا PT-16 توسط لهستان، اخبار منتشر شده نشان می دهد، صنایع Bumar Labedy لهستان با اصلاح بسته ارتقا PT-16 یک بسته ارتقاء جدید با نام PT-17 را در نمایشگاه MSPO 2017 به نمایش خواهد گذاشت. تفاوت قابل توجه در بسته ارتقا PT-17 با PT-16 در بخش حفاظت و زره های کامپوزیتی است. به نظر می رسد در نمونه PT-17 لهستان می خواهد از یک زره کامپوزیتی ساخت داخل برای این ارتقا استفاده کند. برخلاف PT-16 که حدس زده می شد زره های کامپوزیتی آن منشا آلمانی دارد. زره های گوی وزنجیر نصب شده در کناره برجک PT-16 در مدل PT-17 حذف شده اند. در بخش سلاح اصلی بر روی PT-17 توپ 120 میلیمتری KBM2 ساخت اوکراین نصب خواهد شد. در صورتی در PT-16 برخی منابع از توپ 120 میلیمتری L44 آلمانی اسم برده بودند. هدف لهستان نیز از نصب یک توپ 120 میلیمتری فارغ از مدل آن، تانکی با قابلیت استفاده از مهمات استاندار ناتو است. که با نصب هر یکی از مدل توپ هت این قابلیت به دست آورده می شود. دربخش بارگذاز خودکار تغییری ایجاد نشده است و همان نمونه لهستانی استفاده شده در PT-16 می باشد. اجزای نصب شده بر روی برجک نیز در مدل PT-17 در مقایسه با PT-16 آرایش متفاوتی دارد. دید پانورامیک فرمانده که در PT-16 در بخش وسط برجک نصب شده بود در PT-17 به کنار دهلیز فرمانده تانک منتقل شده است. از طرفی جایگاه سلاح کنترل از راه دور از کنار دهلیز فرمانده در PT-16 به سمت دهلیز توپچی در PT-17 منتقل شده است. تفاوتی در مدل دید توپچی و فرمانده و سلاح کنترل از راه دور ، PT-17 با PT-16 دیده نمی شود. در حقیقت می توان PT-17 را نمونه ارزان تر PT-16 به حساب آورد. البته مشخص نیست بسته ارتقا PT-17 نیز بدون تغییر خواهند ماند یا لهستان قصد دارد دوباره تغییراتی را اعمال نمایید.
-
-1 پسندیده شدهجدیدترین عضو خانواده ی موشک های ضد کشتی ایرانی: موشک «ذوالفقار بصیر» با جستجوگر اپتیکی و برد 700 کیلومتر (سمت چپ) موشک های هرمز-1 و 2 در کنار گونه خلیج فارس و ذوالفقار بصیر با پشتیبانی از هم و تکمیل توانمندی های یکدیگر در هر شرایط آب و هوایی یا وجود جنگ الکترونیک یا خاموش شدن رادار ناو هدف برای هر متجاوزی در آب های نزدیک به ساحل ایران آتش سنگین و دقیق را هدیه خواهد داد.