برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 8 فروردین 1400 در همه مناطق
-
7 پسندیده شدهسلام شما چطور از سرمایه گذاری خارجی که همه کشورها جزء امال اقتصادیشون هست و یکی از شاخص های اصلی توسعه اقتصادی کشورهاست چنین نتیجه ای گرفتید؟ سرمایه گذاری چینی ها در صنایع و اقتصاد ایران چطور بیکاری کارگر ایرانی را نتیجه میده؟ و از همه مهمتر چطور بیکاری ای فراتر از وضعیت فعلی را میشه متصور بود وقتی قرار هست با سرمایه گذاری بسیاری از بخشهای راکد صنعت و اقتصاد کشور احیا بشه؟ مضاف بر اینکه در هیچ کجای سند فعلی هیچ انحصاری قائل نشده برای فعالیت شرکتهای خارجی که هر جا هم اشاره ای شده گفتم که تاکید شده مبنی بر استفاده از توان داخلی و مشترک برای ساخت و تلوید و توسعه. من ساده یکبار اشاره کردم، 25 سال تضمین فروش انرژی یعنی یک تضمین (با توان فعلی تولید نفت ایران) 600 میلیارد دلاری برای منابعی که چینی ها قرار هست در ایران سرمایه گذاری کنند. این یعنی طرف چینی فارغ از اتفاقات و با توجه به شرایط ویژه ایران نگرانی از بابت سرمایه هایی که قرار هست در ایران خرج کنه نداره. حالا چه اتفاقی میفته؟ وقتی در صنعت نفت سرمایه گذاری میکنه (40 سال هست که آمریکا تقریبا جلوی هرگونه سرمایه گذاری را گرفته در این بخش به شکل عمده) یعنی نزدیک شدن به آرزوی ایران برای تحقق تولید بیشتر، حالا وقتی تولید از اون 2.5 میلیون فرضا تضمین ما به چین بیشتر بشه یعنی منافعی که داشت باد میخورد در یک چرخه پرسود برمیگرده به کشور. همینوطر در نظر بگیرید توسعه کریدور شرق به غرب که چین به خاطر تحریمها ایران را تقریبا کنار گذاشته بود، وقتی چین در بخش جاده و ریل این مسیر سرمایه گذاری کنه (فرض این هست تضمین جریان نفت ما به چین تضمین سرمایه گذاری چینی ها هم هست) پس فردا تمام عواید این مسیر ترانزیتی برای ایران خواهد بود. وقتی در بندر جاسک و مثلا توسعش سرمایه گذاری کنه پس فردا عوایدش برای ایران خواهد بود نهایتا و به همین ترتیب. اون نگرانی که شما عنوان میکنید طبیعتا برای این حجم از سرمایه گذاری (600 میلیارد دلار) اگر قرار باشه چین بگه همه کارگرها و نیروی کار در همه بخشها را من از چین میارم نه تنها امکانپذیر نیست بلکه در هیچ جای سند هم حتی اشاره ای نشده (طبیعتا سند موضوعیت داره نه تحلیلهای فضای وب) و اتفاقا هر جا اشاره ای بوده به همکاری مشترک اشاره شده. حال اینکه در هر پروژه ای برای انتقال تکنولوژی یا سرمایه گذاریها به هر حال افراد دخیل باید حضور داشته باشند تا حد معینی از سرمهندسان گرفته تا مدیران و مهندسان و برخی کارگران ماهر که در همه پروژه ها هست طبیعتا. اما وضعیت صنایع ما و بخشهای مختلف کشور که به خاطر نبود سرمایه خوابیده کامل ( بهتر هست دقت بشه همین وضعیت شاغلین ما عمدتا در پروژه های خدماتی و دولتی و صنایع قدیمی ما و بعضا انحصاری مثل خودرو و ... شاغل هستند و نه در پروژه های عمرانی و جاری ) من مطمئنم حتی بر فرض محال چین کل نیروهای کارگر را از چین هم برداره بیاره ولی در عوض سرمایه گذاری کنه و بخشهای مختلف اقتصاد ایران را خصوصا در زمینه عمرانی راه بندازه مطمئن باشید باز هم وضعیت اشتغال از اینی که هست هم در کوتاه مدت افزایش پیدا میکه (ورود سرمایه برای فعال کردن بخشهای راکد یعنی ورود سرمایه برای بخشی که کارگری درش فعال نیست ولی راه افتادن بخش راکد یعنی افزایش نیاز از سایر بخشهای فعال در حداقل شکل ممکنش) و هم در میان مدت و بلند مدت که اصلا طبیعی است و واضح که چه اتفاقی در وضعیت کشور میفته با فعال شدن بخشهای راکد سالها معطل مانده. به رئوس مواردی که قرار هست سرمایه جذبشون بشه دقت کنید در متن سند متوجه میشید که چرا این سند اینهمه مهم هست و باید دعا کنیم صحیح و دقیق اجرا بشه حتما. حالا بحث مفصلی است که چه فرصت بی نظیری است این سند ولی لازم هست توجه کنیم اولا فعلا این سند یک قرارداد عملی نیست و ثانیا ورای خود سند و توافقات و قراردادهای متعاقبش اصل مهم صحیح اجرا کردن و بهره بردن از فرصت های چنین اسنادی است والا که کشورها معمولا در طول سال کلی سند و تفاهم نامه و قرارداد امضا میکنند که به علت کهولت! و ناشی گری چیزی جز کاغذ نمیمونه ازشون. پ ن: شما به رویکرد سند نگاه کنید در برخی از حوزه ها فرصت هایی مهیا میکنه که همیشه آرزو بوده برای ما و حتی ممکن هست ما را از همسایگانمون جلو بندازه. حوزه صنعت هوایی و تولید مشترک و یا مشارکت در پروژه های ماهوراه های موقعیت یابی و سنجش از راه دور (مثلا مشارکت ایران در بایدو و ... برای تکمیل و در عوض بهره برداری مستقیم ). حالا بماند که اشاره کردم در بخش صنایع نفت و هوایی و راه آهن و ترانزیت فقط مقایسه با ترکیه نشون میده که چقدر سرمایه گذاری خارجی میتونه شکوفا کنه بخشهای مغفول مانده را.
-
7 پسندیده شدهخب تسنیم متن کامل سند را تا خرداد 99 سال پیش منتشر کرده که با توجه به رفت و برگشتهای متعدد گذشته اون از سال 2016 نهایتا تغییرات چندان زادی نباید تا متن نهایی کرده باشه و البته که تمام فضاسازیهای رسانه های دم دستی غرب و دنباله های فارسیشون مشخص هست به چه خاطر هست و خودش در قضاوت نهایی یکی از عوامل موفق بودن این سند و به نفع منافع ملی ایران بودن این سند (در این شرایط) محسوب میشه. هرچند رسانه های معتبر غربی که از دیدگاه فنی هم به موضوع نگاه کردند تحلیلهاشون مبتنی بر همین اصل منفعت ایران در شرایط فعلی هست. اما اصل سند همانطور که میشد حدس زد یک زیربنای کلی داره که چین حاضر شده امضاش کنه والا طبیعی است که با این شرایط تحریمی ایران کشور محافظه کاری مثل چین خودش را در خطر تحریمها قرار نمیده. که اتفاقا در شرایط فعلی و حتی آینده ایران به نفع ایران هم هست (چماق همیشه بالای سر تحریم و توقعات ضد منافع ملی و سلب حقوق طبیعی ایران و تحریمهای جاری و قبلی و آینده ای که هر روزش به قول خود امریکایی ها با حواشیش میلیون ها و میلیاردها دلار ضرر به ایران میزنه، حتی وقتی برجام بود که حالا تازه بعد از این برجام هم اگر باشه مثل سابق نیست) حالا این زیربنا چیه؟ پیشنهاد تداوم ارائه انرژی و اولیت بخشی به چین. تقریبا در مهمترین بخش سند موضوع اصلی همین هست. چین دنبال یک منبع پایدار میگرده برای انرژی و چون تنوع چندانی وجود نداره در این حوزه (تقریبا تمام کشورها به جز چند کشور محدود تحت تاثیر قدرت امریکا هستند) در ازای تجارت با ایران در شرایط تحریم نیاز به این اولویت تضمین شده داره تا مثل بار پیش با امضای سند جدیدی با غرب زیر توافقات باهاش زده نشه (لااقل به مدت 25 سال) حالا سوال اینجاست برای ایرانی که نفتش و محصولاتش تحریم هست، به قول امریکا روزانه از فریز شدن صادرات این محصولات داره میلیون ها دلار و در مجموع میلیاردها دلار ضرر میکنه و در آینده هم اتفاقا همین بخشش هدف هست برای مطالبات بیشتر ازش، آیا اولویت بخشی بلند مدت (25 ساله) به چین برای خرید محصولاتش یک بازی برد-برد نیست؟ (به واژگان تحلیلی باید دقت کرد، بازی برد-برد با غربی که تضاد منافع با ما داره با بازی برد-برد با چینی که اشتراک منافع لااقل در برخی حوزه ها داره از زمین تا آسمان فرق میکنه. اونجا برد-برد به معنای قربانی شدن حتمی بخشی از حقوق ماست و چون طرف غربی قویتر هست فقط و فقط حقوق ما ولی در مورد چین نهایتا طبق معنای لغوی واژه یک منفعت دو طرفه برای هر دو کشور هست (برای ما برد واقعی چون در شرایطی هستیم که داریم تحمیل ضررهای چند میلیاردی را تحمل میکنیم و تنها گزینه ای هم که برابرمون قرار دادند حراج بخشی از منافع و حقوق ملیمون هست) چرا باید ایران چنین پیشنهادی را رد کنه؟ در شرایط ایده آل بله رقابتی بودن و تنوع فروش محصولات گزینه ایده الی است ولی وقتی هیچ مشتری ای یافت نمیشه و نهایتا مجبور هستیم از طریق بابک ها حراج کنیم چرا نباید در یک روند دو طرفه تضمین شده محصولات را بفروشیم؟ در باقی سند هم تقریبا در تمام حوزه های دیگه که این پیشنهادات وجود داره برای اولیت بخشی به چین تماما تاکید شده بر خرید محصولات تولید مشترک. مثلا در بخش هوایی ترغیب شرکتهای ایرانی به خرید محصولات هوایی چین منوط شده به تولیدات مشترک دو کشور و این یعنی خرید به شرط تولید مشترک و از تولیدات مشترک دو کشور. مثل مثلا خرید پاکستان یا هند از چین و روسیه با تولید مشترک در خاک خودشون. البته متاسفانه در این سند فعلی در بخش نظامی خیلی محدود اشاره به همکاری های کلی در اموزش و رزمایش و تجربیات دفاعی و ... شده و در مورد تولیدات مشترک چیزی گفته نشده. و تولیدات متشرک در بخش هوایی غیرنظامی است که اشاره صریح شده. نهایتا بندهای این سند فعلی اتفاقا بسیار هم تقویت کننده منافع ملی بدون در خطر دادن منافع ملی حتی در بعد امتیازات اقتصادی است و اگر خوب و درست و دقیق اجرا بشه یک قدم بزرگ برای هم تحول در رابطه با شرق و غرب و تعادل بخشی به اون، هم خارج شدن از تهدیدات و فشارها برای حراج کردن منافع و حقوق ملی به خواست غرب. اگر از فرصتی که در بند به بند این سند مهیا شده استفاده بشه از اونجاییکه در تمام بندها تاکید و تکیه بر انتقال تکنولوژی و همکاری های مشترک هست کشور گام بزرگی برخ واهد داشت در جهش به سمت هم ورود سرمایه خارجی به کشور و هم تقویت صنعت کشور در حوزه های مختلف اون. خلاصه سند اولویت بخشی به چین در صادرات انرژی و خرید محصولات تولید مشترک با انتقال تکنولوژی در عوض سرمایه گذاری چینی ها در حوزه های گوناگون ایران از صنعت گرفته تا بنادر و راه آهن و جاده های ترانزیتی و بخش هوایی و تکنولوژی (مخابرات، الکترونیک، فضایی و ...) و از همه مهمتر بحث اکتشاف نفت و افزایش تولید نفت ایران هست. حالا بخشی از این روند در جزییات فنی میتونه به طرق گوناگون باشه. چرا برای چین مناسب هست چون در بخشی از کار میتونه در ازای دریافت انرژی در ایران سرمایه گذاری کنه در بخشهای مختلفش که هم به معنای کار برای شرکتهای چینی است و هم تنوع سبد سرمایه گذاریهاش. برای ایران هم که از ابتدای تحریمها و تهدیدهای آمریکا و حالا بحث تحریمهای یکجانبه و بازیهای نهادهای سیاسی مثل بانک جهانی و سوییفت و FATF و ... با رتبه ایران که باعث شده و میشه هیچ شرکت یا طرف خارجی ای (بخش خصوصی) تمایل به سرمایه گذاری نداشته باشه یک فرصت هست تا با جذب سرمایه گذار بخشهای مختلفش از صنعت گرفته تا تکنولوژی و راه آهن و بنادر و ... که سالها به خاطر نبود سرمایه عقب افتادند از توسعه؛ توسعه بده. برای دوستانی که ابهام دارند توصیه میشه اصل سند فعلی را که در حدود 18 صفحه هست مطالعه کنند.
-
6 پسندیده شدهامضای قرارداد 25 ساله بین ایران و چین امروز امضا شد. مستقیم میرم روی حاشیه با این صحبت ها دو سوال مطرح میشود 1- چرا چنین پیش فرضی ایجاد می شود و مورد استقبال قرار گرفته یا رد نمی شود؟ 2- چه اقداماتی نیاز هست و چه انتظاری از چین و مسئولان ما باید داشت؟ در خصوص سوال اول ساده و خلاصه این صحبت ناشی از عواقب بی اعتمادی جامعه است لینک مقاله اما چطور؟ اندک اندک بی اعتمادی ها جمع گردد وانگهی دریای پیش فرض منفی شود در خصوص سوال دوم دوستمون @Overdose جمله خوبی گفت ، اگر چه که نمی دونم چرا اینقدر خجالت میکشه تو تاپیک صحبت کنه خلاصه این صحبت این هست که 1- به جای اینکه اقدام به واردات محصولات غیرضروری و بی فایده در اقتصاد کنیم، به سمت تبادل نفت در ازای تکنولوژی های مولد و استراتژیک برویم ، بویژه در زمینه انرژی، آب و مواد غذایی تکنولوژی های که علاوه بر اشتغال زایی و درآمد در کشور، سبب افزایش قدرت کشور در زمینه های اقتدار آفرین و تبدیل به قدرت منطقه ای و جهانی شود 2- به جای گرفتن ماهی به دنبال گرفت خط ماهی گیری باشیم 3- بیشترین نگرانی آسیب به صنایع داخلی هست که واردات اشتباه می توان همان نفس نیمه جان انها را بگیرد و تجربه می گوید بشدت دولت در واردات باید مواظب باشد. در تکمیل این نکات باید گفت که فناوری و علم تقدیم نمی شود بلکه باید فناوری رو قاپید و تنها تشنگان واقعی این کار را می کنند مقاله روایتی کاربردی از قاپیدن دانش در دوران دفاع مقدس و تلاش ها برای کسب تکنولوژی بدون درنظر گرفتن محدودیت ها لینک
-
4 پسندیده شدهحالا این یک بحث جدید هست. مطلب قبل در مورد کارگر و نیروی کار بود که توضیح داده شد. بعد ولی ما یک متن (حالا در دسترس) سند داریم و برداشت مستقیم ازش و یک برداشت های اینچنینی که خب جایی در متن سند چنین چیزی وجود نداره. در هیچ کجای سند از در اختیار گذاشتن نقاط کلیدی و حساس مملکت منحصرا در اختیار چین صحبتی نشده. بله نیروگاه هسته ای بوشهر هم در اختیار روسهاست به عنوان یک مکان حساس و شاید مثلا در حوزه ای که تکنولوژی کاملا جدید بخواد وارد بشه مثل نیروگاه هسته ای، چینی ها در تعداد و کاربری ساخت مسلط باشند ولی اسمش همون سرمایه گذاری خارجی هست به طور معمول و من اسمی روی چیزی نمیزارم قاعدتا. سرمایه گذاری روی سایر بخشها و حوزه ها هم که شما اگر شرکتی پیدا کردید که اصلا رقابت که نه! یه چیزی هم بهش بدیم حاضر باشه بیاد سرمایه گذاری کنه ما یه چیزی هم بهش میدیم بیاد سرمایه گذاری کنه! بحث انتخاب بین ایده آل و خوب هست. در شرایط فعلی ما من میگم حتی خوب هم نه بلکه این قرارداد درست اجرا بشه ایده آل هست. من با متن سند فعلی دارم قضاوت میکنم نه با نیت خوانی ها و حدس ها و یا فرامتن سند. در موضه دشمنی هم نیستیم ما با چین نه در شکل تاریخیش و نه شکل معاصرش پس حتی بدبینی ای که فرضا نسبت به آمریکا و اروپا و روسیه داریم هم وجود نباید داشته باشه (احتیاط چرا که نه!) و همین حالا هم اتفاقا داریم میبینیم از اتحاد امریکا و خودش علیه چین حرف میزنه که یعنی جبهه درستی انتخاب شده. وقتی اتوبان را بستند تا جیب را خالی کنند رفتن از جاده فرعی اگر کمی هزینه لاستیک و استهلاک را بیفزایه از ضرر خالی شدن کامل جیبت قطعا کمتر هست. برای اینکه نگند تو تلاشت را میکردی ما یکبار تلاش کردیم با مذاکره اتوبان را باز کنیم و حالا با دادن پول و کیف و کارت سوخت حتی ولی نه تنها زدند زیر قولشون بلکه طلبکار جونت هم شدند ایندفعه. وقتش بود یک راه دیگه را امتحان کنیم هرچند اتوبان نمای خیلی شیکی داره. در اینجا هم داریم در مورد اقتصاد و تحریم طبیعتا صحبت میکنیم و قصدی برای هیجان انگیز بودن کاری نداریم. در سند سعی شده ضعفها یا بهتر بگیم پوئن هایی چون رقابت ناپذیر بودن با دخالت دادن اجباری شرکتهای ایرانی ( ساخت و مشارکت طرف ایرانی ) تعدیل بشه و هیچ بحثی از دست روی هر پروژه ای که دلش میخواد نشده. تمام حوزه ها مشخص هست و نحوه مشارکت ها هم تقریبا مورد بحث قرار گرفته در این سند بالادستی. اولویت هم امتیازی است که در ازای مشارکت دادن طرف های ایرانی (بله خیلی کشورها رقابتی یک پروژه ای را برگزار میکنند ولی دربست هم تحویل میدند و مضاف بر این ما در مورد سوییس صحبت نمیکنیم در مورد کشوری صحبت میکنیم که طرف برای انتقال پول چند بسته دارو بهش فرار میکنه چون ممکن هست تحت تحریم و خشم آمریکا قراربگیره و از زندگی ساقط بشه حتی (منع معامله و اقامت فالوده این خشم هست و زندان جریمه و ... بماند) ) حالا بحث های تاریخی هم که تقصیر کی بود و شرایط چی هست هم میشه در یک تاپیک مجزا به طور کاملا علمی و دقیق بهش پرداخت که جاش اینجا نیست و بحث این تاپیک چیز دیگه ای است ولی همچنان تعجب میکنم چطور سرمایه گذاری مثلا 600 میلیارد دلاری قرار هست مسکن باشه! چیزی که مسکن و سرطان بود و هست فروش نفت مفت و وارد کردن پورشه و یخچال و کمربند و غذای سگ و مبل و لباس ترک و آبنبات! آلمانی و جنسهای بنجل چینی بود نه فروش تضمینی نفت و به جاش واردات برخی کالاها و بخش اعظمش تضمین سرمایه گذاری در پروژه های استراتژیک عمرانی کشور. مشخص هست که دیگه مدیریت چنین اسناد بالادستی در بحث اجرا به عرضه مجریان برمیگرده و نهادهای نظارتی و ربطی به خود سند (که محتویات و بندهاش باید بر طبق خودش بحث بشه و نه فرامتن) نداره.
-
4 پسندیده شدهاین سند 25 ساله نامگذاری شده است تا کلیت برنامه همکاری جامع دو کشور در این بازه زمانی بلندمدت دیده و پیگیری شود. بدیهی است بازه زمانی اجرای هر قرارداد دوجانبه ای بر اساس پیش بینی مندرج در خود قرارداد تعیین می شود. در این سند، واگذاری هیچ منطقه و یا هیچ انحصار متقابل و یا یکجانبه ای مطرح نبوده و لذا فاقد اعطاء هرگونه حق انحصاری است. در این سند مدیریت، اداره و یا بهره برداری از هیج منطقه و یا حوزه ای واگذار نشده است. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/08/2475887/متن-توافق-25-ساله-ایران-و-چین-بر-اساس-آخرین-تغییرات-تا-خرداد-99
-
4 پسندیده شدهبحث های جاری در بروزرسانی که کلیت و حساسیت ها یکسان با نگاه های متفاوت به موضوع oldmaginaامروز 1:04 AM اشکال کار در بیانتان نیست ، بلکه نتیجه عملی که برای رد کل داستان می گیرید ، می شود همان داستان نظر سلبی در مورد موضوع ! Overdoseامروز 1:04 AM پاکستان چیزی نداره به چین بده منابعی نداره ۲۴۰میلیون ادم و وسعت کم !! پاکستان گوادر را ۱۰۰ساله اجاره داده و با یکاتوبان به بخش غربی چین متصلش کرده oldmaginaامروز 1:03 AM آخه اشکال کار این است که اون رفتگان امکانهای دیگری هم دارند ولی متاسفانه انتخابهای کشوری مثل ما محدود است . Overdoseامروز 1:02 AM تو حرفای پایینم صدبار گفتم اگر بخام طبق مثال شما بگم با ورود ویدئو مخالف نیستم بلکه با نحوه استفادش مشکل دارم مثلا دیدن فیلم های مستهجن مفید نیست ومضره درحالی که میشه فیلم های اموزشی هم دید mehran55امروز 1:01 AM شاعر میگه " رد پای رفتگان ، هموار سازد راه را " . باید به تجربه قراردادهای مشابه چین با سایر کشورها نگاه کرد و از تجارب شون عبرت گرفت. کشورهائی نظیر سریلانکا ، جیبوتی و ... و از اون مهمتر باید دید اینکه چرا پاکستان با اون همه عمق همکاری با چین ( خصوصا صنعت - نظامی و هسته ای- نظامی ) و داشتن دشمن مشترک ( هند ) و ضعف شدید اقتصادی و نیاز بیشتر از ما به سرمایه گذاری و ... چنین قراردادی با چین نبسته که چین از بندر گوادر اومده سمت بنادر چابهار و جاسک. پرسش های نگران کننده واقعی اینها هستند و نه شعارهای مسئولین چینی و ایرانی. oldmaginaامروز 12:59 AM داستان نقد شما به این موضوع مثل استدلال برادران محترم در اون اوایل انقلاب به ویدئو و بعد به ماهواره و بعد به اینترنت پرسرعت و بعد به شبکه های اجتماعی است . متاسفانه نه فقط شما ، بلکه خیلی از دوستان ! در کشور ما عادت کرده اند که سلبی عمل کنند و به خاطر یک امکان ، فرصتها را نابود بکنند ، در صورتی که با کمی کار می توان همان امکان را هم به فرصت مضاعف تبدیل کرد . oldmaginaامروز 12:56 AM مگر ما تضمین کرده ایم که همه نیازهایمان را از چین تامین خواهیم کرد که اونا همه نفتشان را از ما تامین بکنند . این قرارداد موضوع با چین بیشتر یک مبنای ایجاد فرصتهای جدید است البته اگر به صورت درست بهره برداری شود . اگر هم بد عمل شود ، بله ممکن است به حرف شما برسیم ولی این دلیل نمی شود که این فرصت را از خودمان بگیریم ، آن هم مخصوصا وقتی که امکان زیادی برای خلق فرصتهای دیگه نداریم . Overdoseامروز 12:50 AM با این قرار داد مسئولین میتونن شغل های اداری جدیدی ایجاد کنن که کاذب و راحت هست و هزینش نهایت اضافه کردن یسری میز کار به ادارت موجوده و یک سیر بروکراسی باطل ثمرش وبه راحتی با اجناس وارداتی ما به ازای نفت ،خزانه ریالی را پر میکنن یکسری شعارهای پوپولیستیازیک زندگی راحت و یک کشور به باور خودمون مستقل دقیقا شبیه کشورهای عربی بدون تورم با ایجاد شغل اماری و شاخص عالی افتتاح هایی با طرح های بنام خودمون و تورمی پایین ولی بعد از ۲۵ سال شما از درون تهی شدید و مثل یک معتاد به تریاک که در دفعات اولیه بدنتون واکنش خوب داشت ولی بعد مشکلات گریبان گیر شد الان دیگه گرفتارید ....خدماتتون چند برابر رشد داشته در حالی که تولیدی در کار نبوده و این خدمات سرویس دهی به واحد های تولیدی چینی بود......این فوبیای بدبینی به کشور و سیستم نیست بلکه برنامه چینه !! تجهیزات زیرساختی که میخایم همه دنیا خریدارشن چون خلق ثروت دوچندان میکنه!! بازارش را داره اونم کشور های بدون دردسر از نظر جهانی قطعا ما ذباله دان اجناس مصرفی و تامین کننده رایگان و برده نظام جدید تامینارزان انرژی این Overdoseامروز 12:12 AM منطق حکم میکنه ارتباط بصورت استعماری نباشه و یک سویه آیا طرف چینی هم همه نفت خودش را از ما تامین میکنه؟ ویا یگانه مسیر ابریشم را فقط از ایران عبور داده؟ ........انتقاد من بیشتر به کم و کیف قرارداده نه خود قرارداد !! نوع واردات نوع خدمات نوع محصولات ....بحث نیرو اوردنش و دیگرشایعه هارا زیاد روش تاکید ندارم چون همانطور که هزاران امریکایی را اخراج کردیم اینکار هم به وقتش شدنیه بلکه اجرا قرارداد هست که بعد از۲۵ سال صنعت تولید و خود کفایی وقدرت ما کجاست؟ با تشکر از دوست عزیز @arminheidari
-
2 پسندیده شدهتفاهم همکاری با چین یک معاهده و قرارداد مثل برجام نیست. یک سند تفاهم است. یعنی دو طرف تفاهم میکنند در زمینه های ذکر شده در آینده با هم همکاری کنند. متن این تفاهم که منتشر شده نشان میدهد کاملا به نفع دو کشور است و امنیت انرژی چین و فروش نفت ایران را تضمین میکند. جالب اینجاست مثلا در بحث سرمایه گذاری مشترک در زمینه تولید تجهیزات پزشکی پیشرفته، قید انتقال فناوری ذکر شده است. تفاهم استراتژیک ایران و چین صرفا یک تفاهم دو جانبه برای پروژهها و قراردادهای آتی است که برای هر کدام باید بطور جداگانه قرارداد حقوقی نوشته و امضا شود و طبق قانون در مجلس هم تصویب شود.
-
2 پسندیده شدهوظعیت فعلی کشور ما نتیجه انحصار هست و ما باید در این 25 سال شرکتهای چینی رو تو اولویت قرار بدیم یعنی تمام نقاط حساس و کلیدی مملکت رو انحصارن در اختیار چین میزاریم حالا شما اسمشو هرچی میخوای بزار سرمایه گذاری خارجی زمانی باید برای شما حیجان انگیز و سود ده باشه که رقابت بر سر پروژه بین چند شرکت باشه نمونش خرید جنگنده هند به شرکتهای دخیل در مزایده نگاه بکنید حالا ما اینجا رقابت نداریم جناب چین دست رو هر پروژه ای بزاره باید براش اولویت رو در نظر بگیریم وقتی رقابت نباشه طرف هر جور دوست داره مارو میچرخونه نمونش ایرانخودرو و سایپا الانم چین یک بازار انحصاری 25 ساله دستش اومده حالی به حولی و اینم در نظر بگیرید وظعیت الان مملکت نتیجه سیاستها و مدیریت های اشتباه مسئولینه قرارداد 25 ساله با چین فقط یه مسکنه که درد رو از بین میبره ولی سرطان با سرعت بیشتری تو بدنه این مملکت پیشرفت میکنه
-
1 پسندیده شدهسلام یه تاپیک معرفی و آموزش بزن، بعد نظر خواهی کن. هم cmano و هم jane's fleet , ...
-
1 پسندیده شدهبا سلام و عرض تبریک جهت فرا رسیدن سال نو میخواستم یک سناریو نبرد برای شبیه ساز CMANO بنویسم که نیاز به کمک و هم فکری اساتید دارم سعی بر اینه جامع ترین نظر رو سناریو نویسی کنیم. بر همین اصل تلاش دارم نظرسنجی رو بین دوستان و همکارنم و همچنین سایت های نظامی انجام بدم ممنون که کمک میکنید امیدوارم دوستان با شبیه ساز Command Modern Operation آشنایی داشته باشن میخواستم یه سناریوی محتمل رو بنویسم در مورد نبرد محتمل ایران با یکی یا چندتا از دشمنانش. بر همین اساس بعد از تفکرات عمیق به این نتیجه رسیدم که باید برای سناریونویسی طبق مرحله زیر عملکرد: ١- طرف هاي جنگ چه كساني هستن Side. يعني كي قراره با كي بجنگه؟! متحدین طرفین چه کسانی هستن؟ ٢- زمين نبردsituation . كجا و چه محدوده جغرافيايي رو شامل ميشه؟ گستره نبرد در چه حدی هست؟ آیا با نبرد محدود طرف هستیم یا با نبردی که امکان استفاده از سلاح اتمی هم وجود داره؟ ٣- نقاط هدف طرفين Object. طرفين چه نقاط ضعف و قوتي دارن. چه تجهیزات و لجستیکی دارن. کدوم مراکز و پایگاههای هم رو هدف قرار میدن. اين سوال هم تابع جواب سوال قبل هست
-
1 پسندیده شده*بسم لله الرحمن الرحیم* موشک ترایدنت 2 (دیی5) ( TRIDENT II (D5) Missile) و زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده کلاس اوهایو (Ohio Class SSGN) موشک استراتژیک ترایدنت 2 از زیردریایی های کلاس اوهایو امریکا پرتاب میشوند که هرکدام توانایی حمل 20 موشک D5 میباشد. طبق قرارداد فروش موشک پولاریس (Polaris Missile) رایدنت 2 نیز در زیردریایی های کلاس ونگارد (Vanguard Class) انگلستان حمل و آماده پرتاب هستند. برد این موشک 12000 کیلومتر است که مشابه موشک هایی است که از سیلو های داخل زمین پرتاب می شوند و میتواند تا 2800 کیوگرم میزان حمل داشته بانشد. محموله آن دارای یک کلاهک پس از پرتاب (Post Boost Vehicle (PBV)) است که می تواند حداکثر 12 کلاهک (Reentry Vehicle (RV)) را حمل کند، اگرچه بر اساس قرارداد نیو استارت (New START) بین امریکا و شوروی، تعداد کلاهک های را به هشت عدد محدود می کند. کلاهک ها می تواند کلاهک MK4 با یک W76 100 کیلو تان یا کلاهک MK5 با W88 100 کیلو تان باشد. ترایدنت دیی-5 اولین موشکی است که از زیر دریایی های ایالات متحده پرتاب میشود و توانایی نابودی اهداف سخت شده را دارد. این موشک با استفاده از یک سیستم ناوبری اینرسی همراه با یک سیستم ارجاع که دقت زدن هدف را به 90 متر میرساند. طول این موشک 13.42 متر است و عرض آن 2.11 متری است و وزن پرتاب آن 59.090 کیلوگرم می باشد. موشک ترایدنت دی 5 در حال پرتاب از زیردریایی موشک ترایدنت 2 (TRIDENT II) یک سلاح استراتژیک هست که از زیردریایی های کلاس اوهایو (Ohio Class) یا ترایدنت پرتاب موشود و این زیردریایی شامل سیستمهای پرتاب موشک بالستیک از زیردریایی (SLMB)، سیستم ورود مجدد و تجهیزات کمکی هستند. ترایدنت دیی-5 در سال 1369 (1990 میلادی) وارد نیروی دریایی امریکا شد. اولین پرتاب این موشک در بهمن سال 1366 (ژانویه 1987) رخ داد و اولین پرتاب از زیر دریایی در فروردین سال 1368 (مارس 1989) صورت گرفت که نا موفق بود. نیرو دریایی امریکا تا سال مالی 1387 (FY2008) 437 موشک ترایدنت دیی-5 خریداری کرده و قصد دارد تا سال مالی 1391 (FY2012) هر سال 24 عدد موشک بیشتر خریداری کند تا جمع موشک هایش به 533 واحد برسد. بر اساس قرارداد نیو استارت (New START) امریکا می تواند دارای 1090 کلاهک و 280 واحد موشک باشد که 240 واحد آن در حال کارکرد باشد. پرتاب موشک ترایدنت دی 5 از زیردریایی کلاس اوهایو در سال 1378 (1999 میلادی) ایالات متحده عمر موشک های ترایدنت و زیردریایی های کلاس اوهایو را به 42 سال افزایش داد. بر اساس برنامه بررسی وضعیت هسته ای در سال 1389 (2010 Nuclear Posture Review) ایالات متحده 14 زیردریایی کلاس اوهایو را در حال کارکرد خواهد داشت و 2 زیردریایی در حال تعمیرات. هر کدام از این زیر دریایی ها حامل 20 موشک ترایدنت خواهند بود که جمع این واحد ها را به 240 موشک فعال می رساند. از سال 1399 (2016 میلادی) تا بحال 9 زیردریایی مسلح به ترایدنت در اقیانوس آرام و 5 زیردریایی در اقیانوس اطلس مستقر هستنند. موشک ترایدنت دیی-5 زیر برنامه های بهبود سازی گسترده ای رفته است. از سال 1372 (1993 میلادی) سیستم های دقیقتر GPS در موشک های ترایدنت آزمایش شده است و در سالال 1373 (1994 میلادی) نوع نفوذپذیر در زمین با توانایی زدن قرارگاه های زیرزمینی در نظر گرفته شده بود. در ساال 1387 (1998 میلادی) فیوزهای بهبود یافته انفجار در هوا برای MK4RV در نظرگرفته شده بود. موتورهای سه مرحله ای جدیدتری تولید و آزمایش شده است ودر آینده احتمالاً درموشک های تولید شده استفاده خواهد شد. بهبودی امکانات برای 300 موشک در سال 1399 (2020 میلادی) در نظر گرفته شده. این بهبودی باعث می شودکه موشک های ترایدنت نوع D-5A, D-5LE پیشرفته تر ساخته بشوند و عمر طولانی تری تا ساال 1421 (2042 میلادی) داشته باشند. به روز رسانی موشک ترایدنت دی 5 نیروی دریایی ایالات متحده در ابتدا قصد داشت زیردریایی های ترایدنت را به مدت 30 سال در کار نگه دارد ، ولی عمر مفید آنها را تا سال 1406 (2027 میلادی) به مدت 42 سال افزایش دهد. نیروی دریایی امریکا نظر دارد بین سالهای مالی 1397 تا 1400 (FY2018 – FY2021) 4.8 میلیارد دلار برای تغییرات ترایدنت 2 بودجه بزارد. قابل به اشاره است که ایالات متحده در حال طراحی یک زیردریایی جدید است تا از سال 1410 (2031 میلادی) جایگزین ناوگان فعلی کلاس اوهایو بشوذ. پیش بینی می شود با استفاده به روزرسانی همه زیر سیستم ها به طول عمر 300 موشک ترایدنت دیی-5 به موشک های D-5A یا D-5LE تبدیل شوند که این باعث می شود موشک ها تا سال 1421 (2042 میلادی) در حال کار باقی بمانند. ترایدنت دیی-5 در سال 1373 (1994 میلادی) با استفاده از چهار زیردریایی کلاس ونگارد در انگلستان وارد خدمت شد. هر زیردریایی می تواند 16 موشک حمل کند و به کلاهک های انگلستانی مجهز است که شبیه کلاهک های W76 100 کیلو تان امریکایی هستند. تعداد نامعلومی از این موشک ها نیز برای برنامه های غیر استراتژیکی با کلاهک های 10 کیلوولت در نظر گرفته شده است. طبق بیانیه سال 1378 (1999 میلادی) انگلستان تعداد کلاهک های مستقر در هر زیردریایی را به 48 واحد رساند و به طور متوسط 3 کلاهک در هر موشک وجود دارد. در تیر 1395 (ژوئیه 2016) پارلمان انگلستان تصویب کرد که برای حفاظت موارد اتمی این کشور زیردیایی های اتمی (SSBN) این کشور تا سال 1429 (2050 میلادی) فعال باشند. پرتاب موشک بالستیک از زیردریایی، بخشی جدایی ناپذیر از برنامه هسته ای استراتژیک امریکا بوده است. این نوع موشک تضمین کننده توانایی اعتصاب لحظه ای برای فرمانده نیروی فرماندهی استراتژیک امریکا و رئیس جمهور این کشور است. ابتدا در سال 1335 (1956 میلادی) با ساخت موشک پولاریس ای 1 (Polaris A1) و تکامل از طریق پنج نسل بعدی از جمله پولاریس ای 2 (Polaris A2)، پولاریس ای 3 (Polaris A3)، پوسایدن سیی 3 (Poseidon C3)، ترایدنت 1 سیی 4 (Trident I C4) و نیروی امروزه ترایدنت 2 دیی 5 (Trident II D5)، هر نسل این موشک ها در برد، میزان حمل و دقت زدن هدف افزایش یافته است. تکامل موشک ترایدنت دی 5 از موشک پولاریس ای 1 ویژگی های ترایدنت 2 (دیی5) - کاربد اصلی: استراتژی بازدارندگی هسته ای. - پیمانکار: شرکت موشک و فضا لاکهیید در سان ولی ایالت کالیفورنیا (Lockheed Missiles and Space Co., Inc., Sunnyvale, CA.) - تاریخ تاسيس: 1369 (1990 میلادی) - بهای واحد: 30.9 میلیون دلار - موتور: موشک سه مرحله ای سه مرحله ای با سوخت جامد. - طول: 13.41 متر (44 پا) - قطر: 2.11 متر (83 اینچ) - وزن: 58500 کیلوگرم (130000 پوند) - برد: 7360 کیلومتر (4000 مایل دریایی) - سیستم هدایت: اینرسی. - زمینه: کلاس اوهایو (Ohio Class) امریکا 20 موشک کلاس و ونگارد (Vanguard Class) انگلستان 16 موشک. - کلاهک: گلاهک های به طور مستقل و قابل تنظیم هسته ای. زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده کلاس اوهایو به نیرو دریایی امریکا توانایی حمله و انجام عملیات ویژه از یک سیستم ساکت و مخفی را فراهم می کنند. این زیردریایی ها مجهز به موشک های تاکتیکی و قابلیت های ارتباطی برتر هستند که قادر به پشتیبانی مستقیم به فرمانده جنگنده و نیروهای عملیات ویژه (SOF) می باشند. زیردریایی کلاس اوهایو در بررسی وضعیت هسته ای سال 1373 (1994 میلادی) مشخص شد که امریکا فقط 14 مورد از 18 زیردریایی های مجهز به موشک های هدایت شونده خود را برای تأمین نیازهای نیروی استراتژیکی اش نیاز دارد. بنابراین، نیروی دریایی امریکا چهار زیردریایی کلاس اوهایو را به سیستم عامل حمله زمینی و حمایت نیروهای عملیات ویژه تبدیل کرد. این امر به نیروی دریایی امریکا اجازه داد تا از فناوری زیردریایی موجود خودرا استفاده کند و در عین حال توانایی های خود را برای تأمین نیازهای فعلی و آینده فرماندهان ارتشی این کشور گسترش دهد. دفتر برنامه زیردریایی مجهز به موشک های هدایت شونده امریکا به جای ساخت زیردریایی جدید، با صرفه جوی مالی و زمان، در مدت پنج سال چهار زیردریایی موشک های بالستیک (SSBN) را تبدیل زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده کرد. در 24 آبان 1381 (15 نوامبر 2002 میلادی) زیردریایی کلاس اوهایو (USS Ohio – SSGN 726) وارد کارخانه کشتی سازی شد و در آذر 1384 (دسامبر 2005) تبدل آن تمام شد و برای اولین بار در مهر 1386 (اکتوبر 2007) وارد به کار شد. زیردریایی های نیرو دریایی امریکا با نام های فلوریدا (USS Florida – SSGN 728)، میشیگان (USS Michigan – SSGN 727)، و جورجیا (USS Georgia – SSGN729 ) بین سال 1382 تا 1386 (2003 – 2007 میلادی) تبدیل به زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده یا کلاس اوهایو شدند. نیرو دریایی امریکا برای بوجود اوردن زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده وارد یک شراکت منحصر بفرد شد. هر چهار زیردریایی ذکر شده علاوه بر کار تبدیل گسترده ، به تعمیرات اساسی مهندسی سوخت گیری (ERO) نیز نیاز داشتند. قرارگاه نیرو دریایی امریکایی پیوگت سوند (Puget Sound Naval Shipyard) در ایالت واشنگتون تعمیرات اساسی مهندسی سوخت گیری برای زیردریایی های اوهایو و میشیگان بر عهده داشت و در همان ضمان در قرارگاه نیرو دریایی امریکایی نورفوک (Norfolk Naval Shipyard) در ویرجینیا بر روی زیردریایی های فلوریدا و جورجیا کار شد. نیرو دریایی امریکا قرارداد تبدیل زیردریایی موشک های بالستیک به زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده را به شرکت جنرال داینامیک واحد قایق های برقی (General Dynamics Electric Boat Division) داد و به این شرکت اجازه داد که در قرارگاه های نیرو دریایی مشغول به کار شوند. این مشارکت که برای اولین بار صورت گرفت بسیار موفقیت آمیز بود و برنامه به موقع و با هزینه کمتر تمام شد. زیردریایی کلاس اوهایو در حال بارگیری موشک ترایدنت دی 5 این چهار زیردریایی با هم بیش از نیمی از نیروی پرتاب عمودی را بر عهده دارند و می توانند 154 موشک کروز تاماهاک با خود حمل و پرتاب کنند. این موشک ها در لوله های مخصوصی هفت تیری به نام کپسول های گرد چندتایی (MACs) در 22 لوله پرتاب مشوند. این لوله های پرتاب موشکی همچنین می توانند انباری برای تجهیزات نیروهای عملیات ویژه، غذا و سایر مواد مصرفی باشند تا توانایی زیردریایی ها برای ماندن در خط مقدم و برای پشتیبانی از فرمانده جنگندی فراهم کنند. این لوله های موشکی همچنین می توانند محموله هاییی مانند انواع موشک های جدید، پهبادها و زیردریایی بدون سرنشین را در خود جای دهند. زیردریایی مجهز به موشک های هدایت شونده علاوه بر این خدمه خود می توانند 66 پرسنل نیروهای عملیات ویژه را با خود حمل کنند. تخت خواب های بیشتری در قسمت انبار موشک ها برای استقرار افراد اضافی نصب شد و اقدامات دیگری نیز صرف شده است تا افزایش مدت زمانی که اشخاص نیروهای عملیات ویژه بتوانند در داخل این زیردریایی ها مستقر شوند قابل باشد. دو لوله پرتاب موشک در جلو زیردریایی تقیر یافت تا توانایی وارد کردن و بازیابی مخفیانه افراد نیروهای عملیات ویژه را داشته باشد. هر کدام از این لوله ها همچنین می تواند یک پناهگاه عرشه خشک (DDS) را در خود جای دهد و قابلیت های زیردریایی و نیروهای عملیات ویژه را افزایش دهد. برگشت سرباز و نیروهای عملیات ویژه در بالای پناهگاه عرشه خشک (DDS) برای افزایش قابلیت ارتباطی هر زیردریایی یک اتاق رادیویی زیردریایی عمومی و دو آنتن داده با سرعت بالا مجهز شدند. این تجهیزات به هر زیردریایی امکان می دهد تا به عنوان یک مرکز فرماندهی جنگی مشترک مخفی و کوچک در خط مقدم فعال باشد. زیردریایی مجهز به موشک های هدایت شونده عنصر اصلی قدرت جنگی آینده نیروی دریایی امریکا است. هر زیردریایی با ظرفیت حمل بار فوق العاده، مفهوم استقرار دو خدمه و عملیات مخفیانه، انعطاف پذیری ماموریت و قابلیت های پیشرفته را برای جنگ به ارمغان می آورد. ویژگی های زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده اوهایو کلاس: تولید کننده: جنرال داینامیک واحد قایق های برقی (General Dynamics Electric Boat Division) خدمت: نیرو دریایی امریکا تسلیحات: حداکثر 154 موشک تاماهاک (Tomahawk missiles)، اژدر MK48 و 4 لوله شلیک آژدر پیشرانه: یک راکتور هسته ای ، یک شافت سرعت: 20+ گره دریایی خدمه: 15 افسر ، 144 نفر سربازپ منابع اطلاعات: https://www.navy.mil/DesktopModules/ArticleCS/Print.aspx?PortalId=1&ModuleId=724&Article=2169285 4/4 https://missilethreat.csis.org/missile/trident/ ¼ https://www.military.com/equipment/ssgn-ohio-class-guided-missile-submarine 1/17
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم گلوگاه اژدها محفظه احتراق در پیشرانهای هوا تنفسی محفظه احتراق فضایی در توربینهای گازی، موتورهای رمجت یا اسکرم جت است که احتراق در آن صورت میگیرد. همچنین به سوزاننده، یا محفظه احتراق یا نگهدارنده شعله[1] معروف هستند. در یک موتور توربین گازی، محفظه احتراق تحت تزریق هوا با فشار زیاد بوسیله کمپرسور قرار میگیرد. سپس هوای فشرده تحت فشار ثابت گرم میشود. پس از آن هوای گرم شده از محفظه احتراق از طریق پرههای نازل به سمت توربین هدایت میشود، در نمونه موتورهای رم جت یا اسکرم جت، هوا به صورت مستقیم به درون نازلها تزریق میشود. یک محفظه احتراق باید به رغم جریان بسیار شدید هوا در آن، یک احتراق پایدار را در خود ایجاد و حفظ کند. برای این منظور محفظه احتراق باید به دقت برای ترکیب و احتراق اولیه هوا و سوخت طراحی شود و سپس برای ترکیب بیشتر هوا جهت تکمیل فرایند احتراق آماده شود. ابتدا موتورهای توربین گازی از یک محفظه تکی سود میبردند که به عنوان محفظه احتراق قوطی شکل شناخته میشد. امروزه 3 نوع پیکر بندی اصلی موجود است: 1. نوع قوطی شکل[2] 2. نوع حلقوی[3] 3. نوع ترکیبی حلقه ای-قوطی شکل[4] البته حالت پس سوز در موتورهای جت معمولا نوع دیگری از محفظههای احتراق در نظر گرفته میشوند. محفظههای احتراق نقش خیلی مهمی در تعیین بسیاری از ویژگیهای عملیاتی موتور ها، از قبیل بازده سوخت، سطح انتشار گلخانه ای و واکنش گذرا ( پاسخ تغییر وضعیت جریان سوخت و سرعت هوا ) بازی میکنند. محفظه احتراق موتور توربو جت رولز رویس اصول وظیفه محفظه احتراق در یک توربین گازی ایجاد انرژی لازم در سیستم، برای گردش توربین و تولید گازی با سرعت بالا برای خروج از طریق نازل اگزوز در موتور هواپیماها است. همانند هر چالش مهندسی دیگری، انجام این کار نیاز به حفظ تعادل بسیاری از ملاحظات در طراحی دارد، از جمله: - احتراق کامل سوخت. در غیر این صورت، موتور فقط سوخت احتراق نیافته را هدر میدهد و خروجیهای ناخواسته از قبیل هیدرو کربنهای احتراق نیافته، مونو اکسید کردن و دوده را تولید میکند. - از دست دادن فشار در محفظه احتراق. توربینی که محفظه احتراق را تغذیه میکند نیاز به جریان هوای پرفشار دارد تا با بهره وری مناسب کار کند. - عمل احتراق میبایست در درون محفظه احتراق پایدار نگه داشته شود. اگر احتراق بیشتر در عقب موتور صورت گیرد قطعات توربین به آسانی اورهیت[5] خواهد شد و آسیب میبیند. علاوه بر این فناوری ساخت پرههای توربین در حال پیشرفته شدن است و این پرهها میتوانند در برابر حرارتهای بیشتری تاب آوری داشته باشند، سعی میشود محفظههای احتراق به نحوی طراحی شوند که بتوانند عمل احتراق را در حرارت بالاتری به انجام برسانند و بنابراین اجزای محفظه احتراق باید بتوانند در برابر آن حرارت - در ارتفاع بلند در صورت از دست رفتن جریان احتراق یا خفگی، مجددا باید بتواند احتراق را استارت بزند. - پروفیل یکنواخت خروج حرارت. اگر نقاط خیلی داغ در جرایان خروجی باشد، احتمال دارد توربین در معرض استرس حرارتی یا انواع دیگر آسیب قرار گیرد. به طور مشابه، در پروفیل حرارتی داخل محفظه احتراق میبایست از تجمع حرارت در یک نقطه جلوگیری کرد، زیرا موجب آسیب یا حتی تخریب محفظه احتراق از داخل میشود. - وزن کم و اندازه کوچک. فضا و وزن در کاربردهای هوانوردی یک موضوع بسیار مهم است، به همین منظور در یک طراحی خوب کوشش میشود محفظه احتراق کوچک و فشرده باشد. در تجهیزاتی به غیر از تجهیزات هوایی، مثل توربینهای گازی تولید برق نیاز به رعایت این فاکتور نیست. - طیف گسترده شرایط عملیاتی. اغلب محفظههای احتراق باید بتوانند با فشارهای ورودی، حرارت و تودههای جریان متفاوت کار بکنند.این فاکتورها با دو عامل تنظیمات موتور و وضعیت محیطی تغییر میکنند ( به عنوان مثال حرکت تخته گاز در ارتفاع کم میتواند خیلی متفاوت نسبت به حرکت کم گاز در ارتفاعهای بالا باشد.) - میزان انتشار گازهای گلخانه ای. مقررات سختگیرانه ای برای انتشارات گازهای گلخانه ای از قبیل دی اکسید کربن و اکسید نیتروژن از هواپیماها در نظر گرفته شده است. بنابراین محفظههای احتراق نیاز به طراحی هایی دارند که موجب انتشار حداقل گازهای گلخانه ای شوند. تاریخچه : پیشرفتها در فناوری ساخت محفظه احتراق بر روی چند حوضه خاص متمرکز شده است: انتشار گاز ها، محدوده عملیاتی و دوام. موتورهای جت اولیه مقدار خیلی زیادی دود تولید میکردند، پیشرفتهای ابتدایی در فناوری محفظههای احتراق در دهه 1950 به کاهش دودهای تولید شده بوسیله موتورهای جت منجر شد. هنگامی که دودهای ناشی از فعالیت موتور کاملا حذف شد، تلاشها در دهه 1970 به سمت کاهش دیگر گازهای گلخانه ای، مثل هیدروکربنهای نسوخته و مونو اکسید کربن رفت. در این دهه همچنین مشاهده شد که دوام محفظههای احتراق بهبود یافته است، همچنین با روش جدید ساخت آستر بهبود یافته، طول عمری در حدود 100 برابر نسبت به آسترهای قدیمی بدست آمد. در دهه 1980 محفظههای احتراق شروع بهبود بهره وری در تمامی محدودههای عملیاتی نمودند: محفظههای احتراق به سمت بهره وری نزدیک به 99 درصد در وضعیت حداکثر قدرت متمایل شدند، اما بهره وری آنها در قدرتهای پایین کاهش یافت. پیشرفتهای صورت گرفته در آن دهه موجب بهبود بازده در سطحهای پایینتر نیز شد. در دهههای 1990 و 2000 بازنگری هایی در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، مشخصا بر روی انتشار اکسیدهای نیتروژن صورت پذریفت. تکنولوژیهای مربوط به محفظه احتراق هنوز به صورت فعالانه در حال مطالعه و توسعه است و اغلب تحقیقات به روی بهبود جنبههای مشابه متمرکز شده است. اجزا پوسته : پوسته، خارجی ترین قشر محفظه احتراق است، و ساختاری کاملا ساده دارد. و عموما نیاز به نگهداری کمی دارد. پوسته در مقابل بارهای حرارتی که ناشی از جریانات هوای درون آن است محافظت شده است و نگرانی کمی در مورد کارایی حرارتی آن وجود دارد. اما پوسته شبیه یک مخزن تحت فشار عمل میکند که میبایست در برابر اختلاف بین فشار بالا در داخل محفظه احتراق و فشار کم در بیرون آن مقاومت کند. بارهای مکانیکی ( کمتر از بارهای حرارتی ) یک فاکتور دیگر در طراحی پوسته میباشد. دفیوزر ( پخش کننده ) : وظیفه دفیوزر، کاهش سرعت هوای فوق فشرده حاصل از کمپرسور، به سرعت بهینه و مناسب برای محفظه احتراق است. کاهش سرعت، نتیجه اجتناب ناپذیر کاهش فشار کلی را در پی دارد، لذا یکی از چالشهای طراحی محدود کردن از دست دادن فشار تا حد ممکن است. بعلاوه دفیوزر باید طوری طراحی شود که اعوجاج جریان را تا حد ممکن بوسیله اجتناب از تاثیرات جریان مثل جدایش لایه مرزی جلوگیری کند. شبیه به اغلب اجزاء موتورهای توربین گازی، دفیوزر تا حد ممکن باید سبک و کوتاه طراحی شود. آستر : آستر شامل روند احتراق و موجب ایجاد جریانهای هوای متفاوت ( توزیع، رقیق سازی و خنک کردن جریان هوا ) در ناحیه احتراق میشود. آستری میبایست طوری طراحی شود که در مقابل چرخههای طولانی حرارتهای بالا بتواند مقاومت کند. به این منظور آستری معمولا از سوپر آلیاژهایی چون Hastelloy X ( سوپر آلیاژی از نیکل – کروم – آهن – مولیبدن با قدرت مقاومتی بالا در برابر حرارتهای بالا، مقاومت در برابر اکسید شدن و تغییر شکل با توانایی مقاومت در برابر حرارت تا 1200 درجه سانتی گراد) ساخته شود. علاوه بر این اگر چه در آستری از آلیاژهای با کارایی بالا استفاده میشود، ولی آستری میبایست با جریان هوا خنک شود. برخی از محفظههای احتراق با استفاده از کوتینگهای سپر حرارتی ( مواد فوق پیشرفته ای که معمولا در ساخت سطوح فلزی به کار رفته در توربینهای گازی و قسمت هایی از موتور هواپیماها استفاده میشود) ساخته میشوند. اما با این حال خنک کردن آستری بوسیله هوا هنوز مورد نیاز است. به طور کلی دو نوع روش خنک کردن آستر وجود دارد. خنک کردن به روش تعریق و خنک کردن به روش فیلم کولینگ. روش نوار نازک یا فیلم کولینگ به وسیله تزریق هوای سرد از بیرون آستری به درون آن کار میکند. این روش نوار نازکی شبیه به نوار فیلم از هوا ایجاد میکند که از آستری در برابر حرارت محافظت میکند و برای مثال میتواند حرارت را از حدود 1800 کلوین به حدود 830 کلوین کاهش میدهد. روش دیگر خنک کردن آستری یا روش تعریق، یک روش مدرن تر خنک سازی است که از یک ماده متخلخل برای استری استفاده میشود. آستری متخلخل اجازه میدهد که مقدار کمی از هوای خنک کننده از میان آن عبور کند، و موجب عملکرد خنک کنندگی ای مشابه خنک کردن به روش نوار نازک میشود. دو اختلاف عمده در پروفیل حرارتی حاصل از آستری و مقدار هوای خنک کننده مورد نیاز وجود دارد. نتایج خنک کردن به روش تعریق در اغلب پروفیلهای حرارتی نشان میدهد که هوای خنک کننده موجب خنک کردن به طور یکنواخت از طریق منافذ میشود. روش خنک کننده نوار نازک نیز عموما از طریق دندهها و کانال کشیها حرارت را کاهش میدهد، که خنک کنندگی نایکسانی را در پی دارد که موجب میشود در شکاف هایی که هوا در آن جریان دارد قعطات خنک تر و در مابین آنها قطعات گرم تر باشند. مهمتر از آن، روش تعریق هوای خنک خیلی کمتری استفاده میکند (حدود 10 درصد از کل جریان هوا، به جای 20 تا 50 درصد که در روش خنک کاری نواری استفاده میشود). استفاده از هوای کمتر برای خنک کردن، اجازه میدهد که هوای بیشتری صرف احتراق در محفظه احتراق شود، که از اهمیت بسزایی در موتورهای با عملکرد و تراست بالا برخوردار است. دهانه : دهانه حاصل گسترش و دنباله ساختاری گنبدی شکل است که به عنوان یک شکاف ورود هوا عمل میکند، که هوای اولیه را از جریان هوای ثانویه جدا میکند (واسطه، رقیق ساز و هوای خنک کننده). گنبد/ چرخاننده[6] : قسمتهای از محفظه احتراق هستند که جریان اولیه هوا از طریق آنها وارد ناحیه احتراق میشود. نقش این قسمت تولید توربولانس (جریان گردابه ای) در جریان سیال، برای ترکیب سریع هوا و سوخت است. محفظههای احتراق اولیه (به جای چرخاننده ها) از گنبدهای با بدنه شیب دار استفاده میکردند که از یک صفحه ساده برای ایجاد تلاطم جهت ترکیب کردن هوا و سوخت استفاده میکرد. اغلب طراحیهای مدرن دارای تثبیت کننده چرخش هستند. چرخاننده یک ناحیه کم فشار محلی ایجاد میکند که برخی از محصولات احتراق را مجبور به چرخش مجدد میکند، که جریان گردابه ای قابل توجهی را پدید میآورد. اگرچه تلاطمهای بالاتر، افت فشارهای بیشتری برای احتراق خواهد داشت، بدین جهت گنبد و چرخاننده باید به دقت طراحی شوند تا از تولید تلاطم و جریان گردابه ای بیشتر از آنچه برای ترکیب مناسب سوخت و هوا مورد نیاز است جلوگیری شود. انژکتور سوخت در یک محفظه احتراق قوطی شکل چرخان در موتور JT9D پرت اند ویتنی تزریق کننده سوخت (انژکتور ) : انژکتور مسئولیت رساند سوخت به ناحیه احتراق و همچنین چرخاننده مسئولیت ترکیب سوخت و هوا را بر عهده دارد. چهار روش اصلی تزریق سوخت وجود دارد: اسپری کردن تحت فشار، انفجار هوا، تبخیر، و پیش آمیختن / انژکتورهای پیش بخار. تزریق با فشار یا اسپری کردن سوخت تکیه بر فشارهای بالای سوخت ( در حدود 3400 کیلو پاسکال ( 500 پی اس آی )) برای اسپری کردن دارد. این نوع از انژکتور سوخت این مزیت را دارد که بسیار ساده است، اما دارای معایبی نیز میباشد. سیستم سوخت میبایست به اندازه کافی در مقابل فشارهای بالا مقاوم باشد، و سوخت تمایل دارد که به صورت نا همگون اسپری شود که منجر به احتراق ناقص یا غیر یک نواخت میشود که آلایندهها و دود بیشتری را ایجاد میکند. نوع دوم انژکتور، انژکتور انفجار هواست. این انژکتور لایه ای از سوخت را به همراه جریانی از هوا منفجر میکند، که سوخت را به صورت قطرات همگنی اسپری میکند. این نوع انژکتور منجر به تولید اولین محفظه احتراق بدون دود شد. هوای استفاده شده دقیقا همان مقدار هوای اولیه است که به جای چرخاننده از انژکتور هدایت شده است. این نوع از انژکتور همچنین به فشار کمتری از سوخت نسبت به نوع اسپری سوخت احتیاج دارد. تزریق سوخت تبخیری، سومین نوع است و مشابه انژکتور انفجار هوا است که در آن هوای اولیه در حین آنکه به محفظه احتراق تزریق میشود با سوخت ترکیب میشود. اما مخلوط سوخت و هوا از میان یک تیوب به درون منطقه احتراق حرکت میکند. گرمای ناشی از محفظه احتراق به مخلوط سوخت و هوا هدایت میشود، مقداری از سوخت قبل از احتراق تبخیر میشود که باعث ترکیب بهتر آن با هوا میشود. این روش اجازه میدهد سوخت با تششعات گرمایی کمتری محترق شود، که به حفاظت آستری کمک میکند. اگرچه، تیوب تیخیر کننده ممکن است مشکلات جدی از جهت دوام به دلیل جریان کم فشار سوخت درون آن داشته باشد (سوخت درون تیوب، تیوب را در برابر گرمای احتراق محافظت میکند). انژکتورهای پیش مخلوط کننده/پیش بخار کننده به این صورت کار میکنند که قبل از ورود سوخت به محفظه احتراق آن را ترکیب یا تبخیر میکنند. این روش اجازه میدهد سوخت به صورت کاملا یکنواخت با هوا ترکیب شود، همچنین موجب کاهش آلایندگی موتور میشود. یک اشکال این روش آن است که سوخت ممکن است به صورت خودکار احتراق یابد و یا در غیر اینصورت قبل از اینکه ترکیب سوخت و هوا به محفظه احتراق برسد سوخت دچار احتراق شود. اگر این اتفاق رخ دهد محفظه احتراق به شدت آسیب خواهد دید. مشتعل کننده اغلب مشتعل کنندهها در توربینهای گازی با جرقه الکتریکی احتراق ایجاد میکنند، مشابه شمع خودرو. مشتعل کننده باید در محفظه احتراق باشد جایی که سوخت و هوا پیش از این با هم ترکیب شده اند، اما این باید به اندازه کافی از منشاء جریان دور باشد به طوری که از احتراقی که خود بوجود اورده آسیب نبیند. زمانی که مشتعل کننده فرایند احتراق را آغاز کرد، ادامه روند احتراق خودکفا عمل میکند و بیش از این نیازی به مشتعل کننده نیست. در محفظههای احتراق حلقه ای-قوطی شکل شعلههای اتش میتوانند از یک محفظه احتراق به دیگری منتشر شود، بنابراین نیازی به استفاده از مشتعل کننده در تمامی محفظهها نمی باشد. در برخی از سیستمها از تکنیکهای مشتعل کننده کمکی استفاده شده است. یکی از این روشها تزریق اکسیژن است، که در آن اکسیژن به منطقه اشتعال خورانده میشود و به احتراق آسانتر سوخت کمک میکند. این مورد به صورت ویژه برای برخی هواپیما هایی که در ارتفاعهای خیلی بالا ممکن است موتورشان خاموش شود و نیاز به راه اندازی مجدد داشته باشد مفید است. مسیرهای جریان هوا هوای اولیه این هوا، هوای اصلی احتراق است. هوایی خیلی فشرده است که از فعالیت کمپرسور با فشار خیلی بالا بدست آمده (عمدتا بوسیله دفیوزر کم سرعت میشود) که از میان کانال اصلی در گنبد محفظه و اولین دسته از حفره های آستری به محفظه احتراق خورانده میشود. این هوا با سوخت ترکیب شده است و سپس محترق میشود. هوای واسطه این هوا، هوایی است که از میان دومین دسته از حفرههای آستری به درون محفظه احتراق تزریق میشود. این جریان هوا روند واکنش، خنک کردن هوا و رقیق سازی غلظتهای بالای مونو اکسیدکربن و هیدروژن را کامل میکند. هوای رقیق کننده هوای رقیق کننده جریان هوایی است که از طریق سوراخهای آستر در انتهای محفظه احتراق تزریق میشود تا به خنک شدن هوا قبل از رسیدن به مراحل توربین کمک کند. از این هوا برای تولید مشخصات دمایی یکنواخت مورد نظر در احتراق به دقت استفاده میشود. با این حال، همانطور که فناوری تیغه توربین بهبود مییابد و به آنها اجازه میدهد در دماهای بالاتر مقاومت کنند، از هوای رقیق کمتر استفاده میشود و با کم شدن سهم هوای رقیق کننده از هوای ورودی به موتور، امکان استفاده از هوای احتراق بیشتر فراهم میشود. هوای خنک کننده هوای خنک کننده جریان هوایی است که از طریق سوراخهای کوچک آستر تزریق میشود تا یک لایه (نوار) از هوای خنک ایجاد شود تا آستر از دمای احتراق محافظت شود. نحوه کارکرد هوای خنک کننده باید به دقت طراحی شود تا مستقیماً با هوا و فرآیند احتراق فعل و انفعال نداشته باشد. در برخی موارد، تا 50٪ از هوای ورودی به عنوان هوای خنک کننده استفاده میشود. چندین روش مختلف برای تزریق این هوای خنک کننده وجود دارد، و نوع روش میتواند بر مشخصات دمایی که آستر در معرض آن قرار میگیرد تأثیر بگذارد. انواع چینش محفظههای احتراقهای نوع قوطی شکل برای موتور توربین گازی، که از زوایه محوری به سمت اگزوز آن را مشاهده میکنید. رنگ آبی مسیر جریان خنک کننده، و نارنجی مسیر جریان محصول احتراق را نشان میدهد. محفظه احتراق از نوع قوطی شکل محفظههای احتراق قوطی شکل خود از محفظههای احتراق استوانه ای تشکیل شده اند. هر "قوطی" خود دارای انژکتور سوخت، مشتعل کننده، آستر، و پوسته مخصوص به خود است. هوای اولیه از کمپرسور وارد هر قوطی میشود، جایی که در آن، از سرعتش کم، با سوخت مخلوط، و سپس شعله ور میشود. همچنین جریان هوای دومی نیز از کمپرسور به سمت این قوطیها روانه میشود که به سطح بیرونی آستر دمیده میشود (سطح درونی آن جایی ست که احتراق صورت میپذیرد). پس از آن هوای ثانویه، معمولا از طریق شکاف هایی در آستر، به محفظه احتراق خورانده میشود تا آستر را از طریق نوار باریکی از جریان هوا خنک کند. در بیشتر کاربردها، چندین قوطی در اطراف محور مرکزی موتور مرتب شده و اگزوز مشترک آنها به توربین (ها) منتقل میشود. از محفظههای احتراقهای نوع قوطی شکل به دلیل سهولت در طراحی و آزمایش، بیشتر در موتورهای توربین گازی اولیه استفاده میشد (می توان یک محفظه قوطی را به شکل منفرد آزمایش کرد، به جای کل سیستم). تعمییر و نگه داری این محفظهها به راحتی صورت میپذیرد، چرا که میتوان تنها یک قوطی را برای تعمییر جدا کرد و نیازی به باز کردن کل بخش احتراق در موتور نیست. اکثر موتورهای توربین گازی مدرن (به ویژه برای استفاده در هواپیما) از محفظههای احتراق قوطی شکل استفاده نمی کنند، زیرا وزن آنها اغلب بیش از رقبایشان است. علاوه بر این، افت فشار در قوطی به طور کلی بیشتر از سایر محفظهها است (به میزان 7٪). بیشتر موتورهای مدرنی که از محفظه قوطی استفاده میکنند، توربوشفت هستند که دارای کمپرسورهای گریز از مرکز میباشند. محفظه احتراق قوطی شکل حلقوی. محور مشاهده در راستای اگزوز میباشد. محفظه قوطی -حلقوی نوع بعدی محفظههای احتراق محفظههای قوطی-حلقوی است. به این نوع محفظهها کنولار[7] نیز گفته میشود. مانند احتراق نوع قوطی، محفظه احتراقهای کنولار دارای مناطق احتراق گسسته است که دارای آسترهای جداگانه با انژکتورهای سوخت خاص خود هستند. برخلاف احتراق قوطی، تمام مناطق احتراق دارای یک حلقه مشترک (فضای بین 2 دایره متحد المرکز) هستند. مناطق احتراق همچنین میتوانند از طریق سوراخهای آستر یا لولههای اتصال با یکدیگر "ارتباط" برقرار کنند که باعث میشود مقداری هوا به صورت محیطی جریان یابد. جریان خروجی از احتراق کانولار به طور کلی دارای مشخصات دمایی یکنواخت تری است که برای قسمت توربین بهتر است. همچنین نیازی نیست که هر محفظه ای مشتعل کننده مخصوص خود را داشته باشد. هنگامی که آتش در یک یا دو قوطی روشن شد، میتواند به راحتی به بقیه گسترش یابد و شعله ور شود. این نوع احتراق نیز نسبت به نوع قوطی سبکتر است و افت فشار کمتری دارد (در حد 6٪). با این حال، تعمییر نگه داری محفظه احتراق کانولار دشوارتر از محفظه احتراق احتراق قوطی شکل است. نمونه هایی از موتورهای توربین گازی که از محفظه احتراق کانولار استفاده میکنند میتوان از موتور توربوجت General Electric J79 و توربوفنهای Pratt & Whitney JT8D و Rolls-Royce Tay نام برد. محفظه احتراق حلقوی تصویر فوق محفظه احتراق از نوع حلقوی (Annular) از یک موتور نوع توربین گازی با دید محوری و از سمت خروجی گازها است. دایرههای کوچک نارنجی رنگ نازلها تزریق سوخت میباشند که جدیدترین و پراستفاده ترین نوع محفظه احتراق میباشد. محفظههای احتراق حلقوی نیاز به مناطق احتراق جداگانه را از بین میبرند و تنها از یک آستر و پوسته به صورت پیوسته و حلقه ای شکل استفاده میکنند. محفظههای احتراق حلقوی مزایای زیادی دارد، از جمله احتراق یکنواخت تر، اندازه کوتاه تر (بنابراین سبک تر) و سطح کمتر (نیاز کمتر به حفاظت و خنک کاری). علاوه بر این، محفظههای احتراقهای حلقوی تمایل به داشتن دمای خروجی بسیار یکنواخت تری دارند. آنها همچنین کمترین افت فشار را در میان سه طرح بیان شده دارند. طراحی حلقوی نیز ساده تر است، اگرچه آزمایش به طور کلی به یک بستر آزمایشی در اندازه کامل نیاز دارد. به عنوان مثالی از موتورهایی که از محفظه احتراق حلقوی استفاده میکنند میتوان از CFM International CFM56 نام برد. تقریباً در تمام موتورهای توربین گاز مدرن از احتراق حلقوی استفاده میشود. به همین ترتیب، بیشتر تحقیقات و توسعههای احتراق بر بهبود این نوع متمرکز است. محفظه احتراق دو حلقه ای یکی از انواع محفظه احتراق حلقوی استاندارد، محفظه احتراق دو حلقه ای (DAC) است. مانند یک محفظه احتراق حلقوی، DAC یک حلقه پیوسته و بدون مناطق احتراق جداگانه در حول شعاع خود است. تفاوت در این است که این نوع محفظه احتراق دارای دو منطقه احتراق در اطراف حلقه است. یک منطقه پایلوت و یک منطقه اصلی. منطقه پایلوت مانند یک احتراق حلقوی منفرد عمل میکند و تنها منطقه ای است که در سطوح کم قدرت کار میکند. در سطح قدرت بالا، از منطقه اصلی نیز استفاده میشود و باعث افزایش جریان هوا و جرم از طریق احتراق میشود. در موتورهای جنرال الکتریک از این نوع محفظه احتراق عموما به منظور کاهش انتشار NOx و CO2 استفاده میشود. بر اساس گسترش اصول مشابه احتراق دو حلقه ای، احتراق سه حلقه ای و "چند حلقه ای" پیشنهاد شده و حتی ثبت اختراع شده است. نموداری از محفظه احتراق دو حلقه ای آلایندگی یکی از عوامل محرکه در طراحی توربین گاز مدرن، کاهش میزان انتشار است و احتراق عامل اصلی تولید گازهای گلخانه ای در توربین گاز است. به طور کلی، پنج نوع انتشار عمده از موتورهای توربین گاز وجود دارد: دود، دی اکسید کربن (CO2)، مونوکسیدکربن (CO)، هیدروکربنهای نسوخته (UHC) و اکسیدهای نیتروژن (NOx). دود عمدتا با مخلوط کردن یکنواخت سوخت و هوا کاهش مییابد. همانطور که در قسمت انژکتور سوخت در بالا بحث شد، انژکتورهای سوخت مدرن (مانند انژکتورهای سوخت ایربلاست) به طور مساوی سوخت را اتمایز میکنند و توزیعهای نا متوازن سوخت را کاهش میدهند. اکثر موتورهای مدرن از این نوع انژکتورهای سوخت استفاده میکنند و اساساً بدون دود هستند. دی اکسید کربن محصولی از فرآیند احتراق است و در اصل با کاهش مصرف سوخت کاهش مییابد. با افزایش بیشتر موتورهای توربین گازی، تولید دی اکسید کربن نیز کاهش خواهد یافت. انتشار هیدروکربن نسوخته (UHC) و مونوکسیدکربن (CO) بسیار با هم مرتبط هستند. UHC اساساً سوختی است که کاملاً سوخته نشده است و UHC بیشتر در سطح کم قدرت تولید میشود (جایی که موتور تمام سوخت را نمی سوزاند). بیشتر محتوای UHC در فرایند احتراق واکنش داده و CO را تشکیل میدهد، به همین دلیل این دو نوع انتشار به شدت با یکدیگر ارتباط دارند. به عنوان یک نتیجه از این رابطه نزدیک، یک احتراق که برای انتشار CO به خوبی بهینه شده است ذاتاً برای انتشار UHC بهینه سازی شده است، بنابراین بیشتر کارهای طراحی بر انتشار CO است. مونوکسیدکربن یک محصول میانی احتراق است و با اکسیداسیون از بین میرود. CO و OH واکنش نشان داده و به شکل CO2 و H در میآیند. این فرآیند که باعث مصرف CO میشود، به مدت زمان نسبتاً طولانی، دمای بالا و فشارهای بالا نیاز دارد (به طور نسبی استفاده میشود زیرا فرآیند احتراق خیلی سریع اتفاق میافتد). این واقعیت به این معنی است که یک احتراق کم CO دارای مدت زمان ماندگاری طولانی است (اساساً مدت زمانی که گازها در چمبر احتراق هستند). اکسیدهای نیتروژن (NOx) مانند CO در ناحیه احتراق تولید میشود. با این حال، بر خلاف CO، بیشترین تولید در شرایطی است که CO بیشترین مصرف را دارد (درجه حرارت بالا، فشار بالا، مدت زمان پایایی طولانی). این بدان معنی است که به طور کلی، کاهش انتشار CO منجر به افزایش NOx و بالعکس میشود. این واقعیت به این معنی است که موفقیت آمیزترین میزان کاهش انتشار به ترکیب چندین روش نیاز دارد. پس سوز پس سوز جز دیگری است که به برخی موتورهای جت اضافه میشود، در درجه اول موتورهای هواپیمای مافوق صوت. هدف آن ایجاد یک افزایش موقتی در رانش است، هم برای پروازهای مافوق صوت و هم برای برخاستن (چرا که به طور معمول بارگیری بال[8] زیاد در هواپیماهای مافوق صوت به معنی آن است که سرعت برخاست بسیار زیاد خواهد بود.) در هواپیماهای نظامی نیروی محرکه اضافی نیز برای موقعیتهای جنگی مفید است. این با تزریق سوخت اضافی به جریان جت در پایین دست توربین و احتراق آن حاصل میشود. مزیت پس سوز افزایش قابل توجه میزان تراست است. عیب آن مصرف بسیار زیاد سوخت و راندمان پایین آن است، اگرچه این مورد معمولاً برای دورههای کوتاهی که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد قابل قبول است. پس سوز موتور هواپیمای میگ-23 معمولا موتورهای جت را به هنگام استفاده از پس سوز مرطوب و به هنگام عدم استفاده از آن خشک مینامند. به همین ترتیب میزان تراست موتور را در صورت عدم استفاده از پس سوز تراست خشک و در زمان استفاده از آن تراست مرطوب یا میلیتاری پاور[9] مینامند. مانند محفظه احتراق موتورهای توربین گازی، بخش پس سوز نیز شامل پوسته و آستر میباشد که وظایف مشابهی را بر عهده دارند. یک تفاوت مهم بین محفظه احتراق اصلی و پس این است که افزایش دما توسط بخشی از توربین محدود نمی شود، بنابراین پس سوزها دارای درجه حرارت بیشتری نسبت به محفظههای اصلی احتراق هستند. تفاوت دیگر این است که پس سوزها به خوبی محفظه احتراق اصلی برای مخلوط کردن بهینه هوا و سوخت طراحی نشده اند، بنابراین تمام سوخت در پس سوز سوزانده نمی شود. همچنین پس سوزها نیاز به فلیم هولدر[10] (نگاه دارنده شعله) دارند تا سرعت هوای ورودی به پس سوز احتراق را خاموش نکند. پس سوزها عموما دارای بدنههای شیب دار یا "vee-gutters" در پشت انژکتورهای هستند که یک جریان کم سرعت محلی را به روشی مشابه محفظههای احتراق گنبدی ایجاد میکند. رمجت ها موتورهای رمجت[11] از بسیاری جهات با موتورهای توربینی متفاوت هستند اما عموما از اصول یکسانی استفاده میکنند. یک تفاوت عمده کمتر بودن اجزای متحرک، به ویژه قسمتهای چرخان پس از محفظه احتراق است. در این موتورها احتراق مستقیما به نازل منتقل میشود. این امر موجب میشود تا در موتورهای رمجت احتراق در دمای بالاتری صورت گیرد. تفاوت دیگر این است که در بسیاری از موتورهای رمجت همانند موتورهای توربینی از آستر استفاده نمی شود. علاوه بر این برخی محفظههای احتراق موتورهای رمجت، به جای انواع مرسوم تر از نوع دامب کامباستور[12] هستند. دامب کامباستورها سوخت را تزریق میکنند و به گردش مجدد تولید شده توسط یک تغییر بزرگ منطقه در احتراق (و نه چرخش در بسیاری از احتراقهای توربین گاز) متکی هستند. همانطور که گفته شد، بسیاری از محفظههای احتراق موتورهای رمجت نیز شبیه به محفظههای احتراق موتورهای توربین گازی معمول است، همانند محفظه احتراق استفاده شده در موشک RIM-8 Talos که از یک محفظه احتراق قوطی شکل استفاده میکند. RIM-8 Talos اسکرمجتها [13] پیشرانهای اسکرمجت (رمجت با احتراق مافوق صوت)[14] دارای شرایط احتراق بسیار متفاوت تری نسبت به موتورهای توربین گازی معمول هستند. این نوع پیشرانها معمولا دارای تعداد کمی، یا حتی هیچ، قطعه متحرکی هستند. در حالی که محفظه ی احتراق در پیشرانهای اسکرمجت به نسبت پیشرانهای توربینی تفاوتهای عمده ای دارد، اما در عین حال با چالشهای مشابهی نیز مواجه هستند، همانند آمیختن مناسب هوا و سوخت و پایدار نگاه داشتن احتراق. با این حال آنچنان که از نام آن نیز برمی آید، یک پیشران اسکرمجت باید در یک جریان با سرعت مافوق صوت با این چالشها هماورد داشته باشد. برای مثال برای یک پرنده با پیشران اسکرمجت که در سرعت 5 ماخ پرواز میکند، جریان ورودی به محفظه احتراق باید دارای سرعت اسمی 2 ماخ باشد. یکی از چالشهای مهم در یک موتور اسکرام جت جلوگیری از حرکت امواج شوک تولید شده توسط احتراق در بالادست ورودی است. اگر چنین چیزی رخ بدهد ممکن است موتور از کار بیافتد، که موجب خواهد شد که در کنار بسیاری مشکلات دیگر نیروی رانش نیز از دست برود. برای جلوگیری از این امر، موتورهای اسکرام جت تمایل دارند یک قسمت جدا کننده داشته باشند (تصویر را ببینید) که بلافاصله جلوتر از منطقه احتراق است. چالش مهم دیگر که اشاره شد دشواری پایدار نگاه داشتن احتراق در محفظه احتراق است. پایداری احتراق در یک محفظه احتراق با ورودی جریان مافوق صوت، برای مثال 2 ماخ، به روشن نگاه داشتن شعله ی یک شمع در میان طوفان تشبیه شده است. از نظر طراحی یک تفاوت مهم اسکرمجتها با رمجتها عدم وجود دیفیوزر است. همانطور که بیان شد تفاوت اصلی موتورهای رمجت و اسکرمجت سرعت جریان ورودی به محفظه احتراق است. در موتورهای رمجت به رغم آنکه وسیله پرنده در سرعت مافوق صورت پرواز میکند، از یک دیفیوزر، معمولا دارای فرمهای دوکی شکل یا سهموی، استفاده میشود تا سرعت جریان ورودی به محفظه احتراق را کاهش دهد، حال آنکه در موتورهای اسکرمجت، همانطور که شرح آن ذکر شد، چنین قسمتی وجود ندارد. دیفیوزرهای بزرگ موتور ترکیبی توربو-رمجت جی-58 به خوبی مشخص است. یک اسکرام جت به سرعت بالای هواگرد متکی است تا هوای ورودی را قبل از احتراق فشرده و کند کند، اما در حالی که یک رمجت سرعت هوا را تا محدوده مادون صوت کاهش میدهد، سرعت جریان هوا در اسکرمجت در کل موتور مافوق صوت است. این به اسکرام جت اجازه میدهد تا در سرعتهای بسیار بالا کارآمد عمل کند: پیش بینیهای نظری حداکثر سرعت اسکرام جت را بین 12 ماخ (14000 کیلومتر در ساعت) و 24 ماخ (25000 کیلومتر در ساعت) قرار میدهد. اسکرام جت از سه جز اساسی تشکیل شده است: یک ورودی همگرا، جایی که هوای ورودی فشرده و کند میشود، یک محفظه احتراق، که در آن سوخت گازی با اکسیژن جوی میسوزد تا گرما تولید کند. و یک نازل واگرا، جایی که هوای گرم شده برای تولید رانش شتاب میگیرد. بر خلاف یک موتور جت معمولی، مانند یک توربوجت یا یک موتور توربوفن، یک اسکرام جت از قطعات چرخان، فن مانند برای فشرده سازی هوا استفاده نمی کند. بلکه سرعت قابل دستیابی هواپیما در حال حرکت در جو باعث فشرده شدن هوا در ورودی میشود.. به همین ترتیب، هیچ قطعه متحرکی در اسکرام جت مورد نیاز نیست. در مقایسه، موتورهای توربوجت معمولی به فنهای ورودی، چندین مرحله از فنهای کمپرسور دوار و چندین مرحله توربین چرخان احتیاج دارند که همگی به وزن، پیچیدگی و تعداد بیشتری نقطه خرابی به موتور میافزایند. عملکرد اسکرام جت به دلیل ماهیت طراحی آنها محدود به سرعتهای نزدیک به مافوق صوت است. این پیشرانها از آنجا که فاقد کمپرسور مکانیکی هستند، برای فشرده سازی هوای ورودی به شرایط عملیاتی، به انرژی جنبشی بالای یک جریان مافوق صوت نیاز دارند. بنابراین، یک وسیله نقلیه مجهز به سیستم اسکرمجت باید با استفاده از برخی دیگر از وسایل مانند موتور توربوجت، ریلگان یا بوستر راکتی به سرعت مورد نیاز برسد. در حالی که اسکرمجتها از نظر مفهومی ساده هستند، اما ساخت نمونه واقعی که چنین عملکردی را از خود به نمایش بگذارد توسط چالشهای فنی شدید محدود میشود. پرواز هایپرسونیک در جو باعث درگ بسیار زیاد میشود و دمای هوا در روی سطح هواپیما و درون موتور میتواند بسیار بیشتر از هوای اطراف باشد. حفظ احتراق در جریان مافوق صوت چالشهای دیگری به همراه دارد، زیرا سوخت باید در میلی ثانیه تزریق، مخلوط شود، مشتعل شود و بسوزد. در حالی که از دهه 1950 تکنولوژی اسکرام جت در دست توسعه است، تنها اخیرا وسایلی آزمایشی مجهز به پیشران اسکرمجت توانسته اند پرواز کنند. تصویر دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) از NASA X-43A با موتور اسکرمجت در سرعت 7 ماخ تصاویری از پروژههای تحقیقاتی کمپانی لاکهید مارتین: تکانه ویژه[15] پیشرانهای مختلف منابع https://en.wikipedia.org/wiki/Combustor https://military.wikia.org/wiki/Scramjet با تشکر از bigbang ===================================================== سلام عید همگی مبارک قصه این تاپیک به چند سال قبل و دوره تحریریه دوم بر می گشت. موضوع توسط بنده مطرح شده بود و جناب bigbang قبول زحمت کرده بودند، ولی با توجه به حجم زیاد موضوع و مشغله ایشون تاپیک نیمه کاره مانده بود تا خرداد مال سال قبل که تکمیل کار به بنده واگذار شد. من مدت قابل توجهی است که به دلیل مسائل کاری و گرفتاری های شخصی خیلی کمتر تونستم در میلیتاری در خدمت دوستان و استاتید باشم و هرچه زمان بیشتر پیش می رفت این زمان کمتر و کمتر می شد به نحوی که تکمیل همین تاپیک پیش رو حدود 9 ماه طول کشید. البته این جریانی بوده که برای خیلی از کاربران دیگه میلیتاری هم رخ داده، سال ها قبل کاربرانی از محدوده سنی نیمه اول دهه 60 اکثریت فعالیت رو در میلیتاری داشتن، به مرور به نیمه دوم این روند منتقل شد و الان کاربرانی از نیمه دوم دهه 70 و حتی جوان تر در سایت فعال هستند که برای همگی آرزوی موفقیت دارم. از سال 2014 که رسما عضو شدم تا الان زمان نسباتا زیادی گذشته، از مطالب و دانش خیلی ها خوندم و یاد گرفتم، دوستانی که خیلی هاشون الان نیستن و برخی شون خوشبختانه هنوز حضور فعال دارند. در برابر تا حدی که در توانم بود سعی کردم چند خطی به گنجینه میلیتاری اضافه کنم. تو این مدت با خیلی ها آشنا شدم، شاگردی خیلی ها رو کردم و به شاگردی شون افتخار می کنم؛ با بعضی عزیزان به مرحله رفاقت رسیدیم که برام مثل برادر هستند. داستان 7 میلیمتر هم مث خیلی های دیگه تو میلیتاری رسید به تهش. از خیلی وقت قبل قصد خداحافظی داشتم ولی این تاپیک نیمه کاره نسباتا قدیمی یه مانعی بود برام که این اودیسه هم بالاخره بعد چند سال تموم شد. برای همگی آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. خدانگهدار [1] flame holder [2] can [3] annular [4] cannular [5] Overheat (وارد آمدن گرمای بیش از حد که موجب ایجاد تغییر نامطلوب در ساختار مواد میشود) [6] swirler [7] Cannular [8] wing loading - در آئرودینامیک، به وزن کل هواپیما تقسیم بر مساحت بالها بارگیری بال گفته میشود. هر چه هواپیما سریعتر حرکت کند نیروی برآی بیشتری در هر واحد مساحتی بالها ایجاد میشود، بنابراین یک بال کوچکتر میتواند در پرواز افقی وزن بیشتری را تحمل کند و در واقع بارگیری بال بیشتری را تحمل کند. [9] military power [10] flameholder [11] Ramjet [12] dump combustor [13] Scramjets [14] Scramjet (supersonic combustion ramjet) [15] specific impulse
-
1 پسندیده شدهطبیعتا و جسارتا در ظاهر کاری ندارم ولی در باطن هیچ ربطی به دیپلماسی فعال کره جنوبی نداره دسترسی به این عناصر در مرحله اول همانطور که در پست بالا اشاره شد. کره جنوبی به عنوان یکی از کشورهای طرح مهار کره شمالی در ظاهر (به خاطر هوشمندی چین در حفظ کره به عنوان خاکریز اول) و در حقیقت و باطن چین (به همراه ژاپن و سایر اضلاعی که به مرور تقویت خواهند شد مثل تایوان و حتی اگر شده کشورهای مسلمانی چون اندونزی اون هم حول یک تهدید هر روز برجسته تر شده یعنی چین (همون نقش ایران در خاورمیانه با این تفاوت که در خاورمیانه تمرکز بر ایران به خاطر اسراییل قویترین متحد آمریکاست ولی در شرق دور تمرکز بر چین به خاطر خود ایالات متحده است) از امتیازات ویژه ای برخوردار هست که حتی فراتز از کتگوری! خودی هاست. بماند که پایگاه آمریکا در یک کشور، پرداخت هزینه ها و گره خوردن شدید اقتصاد دور کشور امتیازات باز بیشتری هم براش میاره. همه ما از ضعف ها و کاستی ها و کمبودها و تعلل ها در کشور انتقاد میکنیم ولی به نظرم ریشه تحلیل ها هم باید به نقطه درست اشاره کنند. بله کره جنوبی قطعا دیپلماسی فعالی هم داره ولی چیزی که شرایط و امتیازات ویژه ای را براش سبب میشه قطعا فراتر از برنامه های دیپلماسی کره جنوبی است که در بالا اشاره شد.
-
1 پسندیده شدهحقیقت اینه که بدون کالا های چین و با کمترین فشارش بر جهان بخصوص کشورهای غربی (آمریکا) نابود میشن. همانطور هم که می بینید آمریکا با گذاشتن تعرفه بر روی کالا های چینی بجای اینکه به چین آسیب بزنه به قشر کم درآمد خودش آسیب زده که نتیجه ناراضی شدن توده مردم آمریکا علیه سبستم حاکم و یک ماه کف خیابوناند و حتی حرف از پایان. اتحاد میزنند
-
1 پسندیده شدهفتحعلی شاه داشت به توصیه اغا محمدخان عمل می کرد .... لازمه پیشرفت علمی و صنعتی و فرهنگی اینه که مردم درگیر مشکلات معیشتی نباشند تا ذهنشون فضا برای پرورش داشته باشه که در پست قبلی گفته موسس قاجاریه رو ذکر کردم .... در دوران پهلوی یک دوره ده ساله رفاه باعث شد کلا ملت به فکر براندازی نظام چندهزارساله پادشاهی بیافتند و برانداختنش .. مقابله با فساد و سامان دادن به اقتصاد برای ج.ا راحته ولی .... ۸۰ درصد پستم رو هم حذف کردم تا راحت بخونیدش ...
-
1 پسندیده شدهاین دو مورد تولید ثروت با چگونگی توزیع و مصرفش جداست. خب تفکیک وظایف وجود داره. در اینجا وزارت امور خارجه و بازرگانی و .. میتونن تولید ثروت کنند ولی اینکه این ثروت منجر به فساد و تورم و تضاد طبقاتی عنان گسیخته نشه وظیفه قوه قضاییه است.نمیشه چون فردی ممکنه بد غذا بخوره اون رو کلا از غذا خوردن منع کنیم. باید قرارداد بست ولی با چشم باز و تدبیر و استفاده از خرد جمعی و تجربیات گذشته؛ عایدی اون رو هم با شفافیت و پاکدستی در جهت منافع ملی خرج کرد و نه واریز در جیب مبارک
-
1 پسندیده شدهسلام. عجالتا حرف بنده در جواب پست ارزشمند و خوب شما نبود. پستی بود در جهت عوض کردن هوای گرفته گفتگوها و دعوت برای پیشگیری از افتادن به چاله کل کل که در نهایت به توهین و عصبیت ختم میشه بود ( خودتون میدونید منظورمو یحتمل). همونطور که خودتون هم حتما تجربه کردید برای یه طرح پژوهشی ساده تحقیقاتی و تک کلیدواژه مورد بررسی، ممکنه 50-100 صفحه پرپوزال نوشته بشه، حال برای همچین قراردادی میشه پست های فراوان با بار علمی بالا از طرف همگی کاربران ارائه و این پیش نویس مختصر 18 صفحه ای حسابی کندوکاو بشه. حیف دانش دوستان که در چت روم و اونهم در گفتگوهایی که در نهایت به دلخوری می انجامه نیست و نابود بشه یا باز برسه به کلیشه های تورم و پرستو و ...
-
0 پسندیده شدهبدون بازار آمریکا و متحدانش ، اقتصاد چین فرو می پاشه .... ماه گذشته برای اولین بار واردات نفت چین از ایران نزدیک به صفر شد .... واقعیت ها رو ببینید و براساس اونها تصمیم بگیرید نه بر اساس آرزوهای قلبیتون
-
-1 پسندیده شدهتلاش می کنم پاسخ دوستان گرامی که با احترام از بنده پرسش کرده بودند را بدهم: ۱- هر گونه قرار داد دراز مدتی باید برای طرفین بصورت هم سطح به انجام برسد یعنی فناوری در برابر فناوری، منابع خام در برابر منابع خام، نیروی انسانی کارآمد در برابر نیروی انسانی کارآمد، .... یا سبد متوازنی از آنها.در غیر اینصورت قرارداد “پایدار” نخواهد بود و یا سود آن در دراز مدت یک سویه خواهد بود. برای نمونه، بهای مواد خام تابع عوامل بیرونی زیادی است و کم و زیاد می شود و این در حالی است که فناوری همواره در حال تغییر و رشد است. ۲- اصولا” فناوری “خریدنی” نیست بلکه باید توسط دانشمندان و مهندسان “کسب و نهادینه” شود تا بتوانیم از قافله پر سرعت رشد فناوری عقب نمانده و خود را با تغییرات آن در طول زمان سازگار کنیم. مگر ما تامکت ها را با تمامی سیستمهای پشتیبانی و آموزشی از ایالات متحده نخریدیم؟ آیا جنگنده ساز شدیم؟ خرید یا مونتاژ جی-۲۰ یا سوخوی-۳۰ هیچ ارزش پایداری به کشور نخواهد افزود. ۳- سرعت رشد و تغییر فناوری بسیار زیاد است. اگر اکنون یک فناوری را از چین بخریم بسیار پیش از پایان قرارداد بیست و پنج ساله، آن فناوری منسوخ شده خواهد بود! در حالی که تا پایان قرار داد باید نفت و گاز و مواد معدنی و ... و دیگر سرمایه های کشور را به طرف نشسته در آنسوی میز مذاکره دو دستی تقدیم کنیم. ۴- چین هیچگاه یک تولید کننده “دانش” نبوده است (از آینده خبری ندارم)، بلکه کاربری موفق و اخیرا” با تجربه ای از دانش و همچنین تولیدکننده فناوری شده است (دانش با فناوری یکی نیستند). از دیدگاه اینجانب چین حتی تا پایان ۲۰۳۰ هم تولیدکننده دانش نخواهد شد. ۵- پیش از این عرض شد که این شایعات مربوط به رهن یا واگذاری جزایر ایرانی، حضور چند هزار سرباز چینی در خاک ایران، .... همگی از سوی خود مقامات اطلاعاتی جمهوری اسلامی تولید و انتشار یافته تا مردم عادی و حتی کارشناسان را از اصل موضوع منحرف کنند. اصل موضوع هم چیزی نیست جز این که چه دلیل یا دلایلی باعث شده است که ایران تحت حاکمیت نظام کنونی همچنان در وضعیت عقب مانده اقتصادی و علمی باقی مانده ولی چین در چهار دهه گذشته از اینرو به آنرو شده است.
-
-1 پسندیده شدهاز نگاه دیگران ... ایران به جزء به عنوان یک « کارت بازی » برای چین ارزشی ندارد . چین ایران را ابزاری برای پرت کردن حواس آمریکا از خودش و « کاهش فشار آمریکا » ، بر خودش می بیند . با توجه به سابقه سرمایه گذاری و مذاکرات مشابه با پاکستان و اروپای شرقی ، چین احتمالا فقط دنبال بهره برداری سیاسی از این موضوع و استفاده از ایران به عنوان یک کارت بازی در برابر آمریکاست !؟ چین به علت داشتن پروژه های مشترک با عربستان و اسرائیل ، بعید است حاضر به سرمایه گذاری سنگین در ایران بشود ( حداقل به صورت عملیاتی ) https://www.youtube.com/watch?v=x--XmKAmJ40
-
-1 پسندیده شدهسلام ، اگر این عکس مربوط به زمان حاضر باشد حداقل 3 ماه دیگر طول خواهد کشید که رنگ جداره بیرونی تمام شود . اون هم با یک عدد جرثقیل و ایرلس که باید این حجم از سطح رو تمام کنند ! فکر نمی کنم تا آذر 1399 تست شناوری آن انجام بشود چه برسد به رونمایی ! لازم به ذکر هست که استاندارد ها فرق می کند ولی حداقل ترینش 5 لایه رنگ هست که اولین مرحله اش زنگار زدایی با مسباره و لایه اولیه رنگ آستر هست و 4 تا لایه پوششی دیگر باید زده شود و حتماً هم بین هر لایه زمانی مطابق با استاندارد رنگ به کار گرفته شده باید بگذرد که لایه بعد روی قبلی کار شود. نکته دیگر اینکه که نمی شود تمام سطح رو زنگار زدایی کرد و بعد برگشت و رنگ آستر را کار کرد . چون به علت رطوبت و شرجی بالای منطقه بعد از چند روز و حتی چند ساعت دوباره سطح بیرونی فلز اکسیده می شود . شاید با چشم هم دیده نشود (در حد چند میکرون) ولی باعث بلند شدن رنگ و خوردگی فلز در آینده خواهد شد . معمولا از صبح تا ظهر با مسباره یک مساحت مشخص زنگار زدایی می شود و بعدازظهر لایه آستر کار می شود و فاصله زمانی کمتر از چند ساعت بین شان هست . محاسبه آن زیاد سخت نخواهد بود که متوجه بشویم تنها با یک نازل و جرثقیل بالابر چقدر زمان بیشتری تلف خواهد شد. در قرارداد های واگذاری این چنین کارهایی به پیمانکاران دست دوم ، کارفرما به متر مربع دستمزد پرداخت خواهد کرد ، و در پایان کار مثلاً باید به 1 نفر کارگر که آن مساحت را زده و 6 ماه کار کرده مبلغ مشخص شده را بدهد و در حالت دیگر همان مبلغ را به 6 کارگر که در مدت یک ماه کار را تمام کرده اند پرداخت نماید . زیان های کارفرما در کند شدن روند اجرا فوق العاده زیاد است و در بخش های خصوصی به هیچ عنوان از آن به سادگی عبور نخواهند کرد و اکثراً زمانی که بخش دولتی خود مجری طرح است ، با ساختار مشخص خود یک پروژه را با چندین برابر هزینه کارشناسی اولیه و در مدت زمان چندین برابر تحویل سفارش دهنده خواهد کرد ! در واقع نه تنها پروژه بیشتر طول خواهد کشید بلکه با طولانی شدن پروسه و در نظر گرفتن نرخ تورم هزینه های مثل : افزایش قیمت متریال ، افزایش دستمزد کارگران ، عدم رضایت سفارش دهنده و به تبع آن پروژه از اولویت خارج و خط اعتباری آن راکد خواهد شد و همچنین عدم انسجام فنی و از هم گسیختگی تمرکز پرسنل فنی و اجرایی را سبب خواهد شد . اگه خدا عمری به بنده حقیر داد و از این موج کووید 19 جان سالم به در بردیم با راهنمایی ها دوستان با سابقه تر مطالبی در مورد نحوه اجرای استراکچر یک بلوک واحد و شل گذاریهای بدنه رو و چگونگی یک اجرای باکیفیت و انواع تست های مکانیکال اون را خدمت دوستان میلیتاری عرض خواهم کرد .
-
-1 پسندیده شدهبه این منظور نظر سنجی زیر رو قرار میدم و خواشمندم دوستان و کاربران شرکت کنن سوال اول: به نظر شما کدوم احتمال قوی تره؟ 1- جنگ بین ایران و اسراییل به صورت مستقیم و بدون حضور متحدین 2- جنگ بین ایران و اسراییل به صورت مستقیم و با حضور متحدین ( حزب الله، حماس، آمریکا و...) 3- جنگ بین ایران و آمریکا به صورت مستقیم و بدون حضور متحدین 4- جنگ بین ایران و آمریکا به صورت مستقیم و با حضور متحدین 5- جنگ بین ایران و عربستان به صورت مستقیم و بدون حضور متحدین 6- جنگ بین ایران و عربستان به صورت مستقیم و با حضور متحدین
-
-2 پسندیده شدههمین یعنی شرکتهای ایرانی در صف دومن یعنی کارگر ایرانی در صف دومه میدونی چقدر میتونه به شرکتها و کارگران ایرانی ضربه زنه تمام پروژه های خوب و نون و آب دار میره برای چین بعد از چین قرارگاه خاتم سپاه شرکتهای خصوصیم برن بز بچرونن . چین هم با کارگرش میاد یعنی تو این 25 سال نرخ بیکاری قراره برای ایرانیها افزایش پیدا کنه یعنی کاهش قدرت خرید و سطح رفاه مردم بخصوص قشر ضعیفتر جامعه که به دنبالش افزایش نارضایتی بیشتی میاره نمونه کوچیکش رو 98 دیدیم . حالا باید دید چقدر سود داره که یه همچین خطری رو برای نظام دارن میخرن ؟ یه فروش نفت کافیه یا شراکت در سرمایه گذاری ؟ یا شاید من اشتباه میکنم و قراره نیروی کار پروژه های چین در ایران از نیروی ایرانی تامین بشه