برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 14 فروردین 1400 در همه مناطق
-
12 پسندیده شدهازمایش خودرو بدون سرنشین Optio-X20 توسط ارتش فرانسه ارتش فرانسه در جدید ترین ازمایش در اوریل سال 2021 در بخش بدون سرنشین ها طیف مختلفی از این نوع خودروها را مورد ارزیابی قرار دارد. هدف از این ازمایش بررسی عملکرد و سودمندی خودروهای بدون سرنشین در سناریوهای مختلف دفاعی و تهاجمی بود. ارتش فرانسه برای افزایش آگاهی از موقعیت و تغییر شکل تعاملات واحدهای نیروی زمینی، برنامه های بلند پروازانه ای با نام عقرب(Scorpion) را طراحی کرده است. بخشی از این برنامه متصل کردن وسایل نقلیه زمینی سرنشین دار، وسایل نقلیه بدون سرنشین زمینی و وسایل نقلیه بدون سرنشین هوایی به یک دیگر است. از جمله نتایج تامل واحدها باهم، افزایش بقاپذیری واحدهای رزمی، شناسایی و انهدام سریع تر اهداف و بهینه سازی پشتیبانی آتش خواهد بود. در نتیجه بخشی از برنامه ارتش فرانسه بهکارگیری خودروهای بدون سرنشین زمینی در کلاس های وزنی مختلف است. از جمله خودروهای بدون سرنشین زمینی این ازمایش که مورد بررسی قرار گرفت Optio-X20 بود. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 از پلتفرم بدون سرنشین THeMIS ساخت میلرم رباتیک استفاده میکند که توسط شرکت فرانسوی Nexter مسلح و مجهز شده است. این خودرو بدون سرنشین به جایگاه سلاح کنترل از راه دور Arx20 ساخت Nexter مجهز است. جایگاه سلاح کنترل از راه دور Arx20 دارای توپ خودکار 20 میلی متری و مسلسل 7.62 میلی متری است. در نتیجه Optio-X20 میتواند با اهداف سبک و اهداف محافظت شده تا سطح 4 استاندار STANAG مقابله کند. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 میتواند عملیات های نظارتی ، حفاظتی ، امنیتی و رزمی را در میادین نبرد مدرن ، همانند مناطق شهری به خوبی انجام دهد. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 که بر روی پلتفرم بدون سرنشین THeMIS پیاده سازی شده است. همکاری خودرو بدون سرنشین Optio-X20 و خودرو بدون سرنشین NERVA-LG در طول این ازمایش - این دو خودرو بدون سرنشین در حال حرکت به سمت مواضع جدید هستند که برای انها تعیین شده است. انها قرار است زنجیره پشتیبانی آتش را کامل کنند و ماموریتهای نظارتی احتیاطی را برای نیروهای مهاجم خودی انجام دهند. خودرو بدون سرنشین Optio-X20 در این ازمایش به سیستم های اگاهی از موقعیت از جمله سیستم آنتارس مجهز بود. بخشی از ازمایش Nexter که در ماه های قبل بر روی Optio-X20 انجام شد. در این ازمایش ایده کاروان های بدون سرنشین مورد بررسی قرار گرفت
-
3 پسندیده شدهدوستان عزیر حالت اول اینکه ما بنشینیم و امثال غنی و اردوغان شیر اب رو باز و بسته بکنند یک طرف ماجرا هست یا خودمان باتوجه به پتانسیل های موجود اقدام کنیم...طبق اخرین امار اعراب منطقه روزانه 22 میلیون متر مکعب اب شیرین تولید میکنند این رقم برای ایران 200 هزار متر مکعب هست ....کل اب مصرفی که طبق قرار داد افغانستان از هیرمند باید تحویل ایران بدهد 800 میلیون متر مکعب در سال میباشد رقم تحویلی بسیار کمتر و احتمالا کمتر از 300 میلیون متر مکعب در سال است که در حد مصرف اب شرب زاهدان و زابل میباشد وعمدتا اب سیلاب ها میباشد که از طرف افغانها قابل کنترل نیست در ضمن برخلاف اب شیرین کارخانه ای بخش بزرگی از اب رودخانه و...شامل رسوب و ..هست که نیاز به تصفیه دارد ورقم واقعی ان کمتر میباشد حالا این ارقام رو بگذارید در کنار رقم واقعی اب مورد نیاز سالیانه شرب کل استان سیستان وبلوچستان در سال یعنی 181 میلیون متر مکعب در سال این به این معنا میباشد اب سالیانه مورد نیاز شرب کل سیستان بلوچستان با اب تولیدی ۸ روز اعراب منطقه برابری میکند . خوشبختانه روش های شیرین سازی اب با سرعت مناسبی در حال گسترش وارتقا هستند مثلا علاوه بر روش اسمز معکوس متداول در جهان استفاده از راکتورهای مدولار NuScale که هم هزینه راه اندازی بسیار کمی دارند و همزمان با تولید برق اب شیرین در مقیاس بالایی تولید میکنند و عمر تقریبی 80 سال نیز دارند مورد توجه قرار گرفته است و به احتمال بسیار زیاد در سال های نه چندان دور استفاده از اب شیرین حاصل از دریا برای کشاورزی نیز صرفه اقتصادی پیدا خواهد کرد...
-
2 پسندیده شدهجالبه اشاره شده بود از فعالان تحولات چین که این چند روزه در خود چین تحلیلگران چینی با تعجب به جنجال در ایران نگاه میکنند و از ضرب المثل چینی مشابه: از کاه کوه ساختند. استفاده میکنند که مگر چه اتفاقی افتاده در یک تفاهم و سند مرسوم و معمولی که در ایران این همه همه چیز بهم ریخته. هرچند متوجه هستیم که منشاش از کجاست ولی جالبه که طبیعتا اگر این سند به درستی اجرا بشه ( با توجه به مفادش و تحلیلهایی که شد چرا چین و ایران میتونند همکاری مثبتی شکل بدند از همه لحاظ چون نه ایران کشوری ضعیف و بدون منابع و سود برای چین هست و نه چین محتاج و درمانده و در وضعیت فعلی درنده که هم ما با چینیها بر خلاف روسها حتی تضاد منافع جدی نداریم و از طرفی عناصری داریم که نیاز طرفین هست و همین نیاز میتونه در شکل درستش منافع دو کشور را تامین کنه) ولی مطئن باشید نقدهای دلسوزانه که به کنار. طیفی در ایران (حتی بین سیاسیون سابق و فعلی و رسانه ای و سلبریتی ) که در کنار اپوزیسیون خارج از کشور (به هر شکلش) به خاطر کینه توزیها و تنفرشون واقعا واقعا حتی حاضر هستند کشور ضربه ببینه به طور جدی (مثال روشنش حمله نظامی هست دیگه) ولی منافعی عایدش نشه. باید بسیار مراقب این جریان بود و شناختش و اسیرش نشد.
-
2 پسندیده شدهبا سلام و عرض تبریک بهار نو به همه میلیتاری های عزیز این حقیر به علت گستردگی موضوع و دانش کم خودم تا کنون سعی نموده ام بیشتر مستمع باشم تا راوی در این موضوع مشخص اکنون به نظرم آمد تجربیاتی که از نزدیک داشتم را بیان کنم شاید به تحلیل و نقد دوستان فرهیخته میلیتاری کمکی کرده باشم . قبل از شرح و بسط بحث ذکر چند پیش درآمد لازم به نظر می رسد : 1-ایران کشوری به غایة بزرگ و گسترده و تنوع پروژه های فعال و راکد آن بسیار است . ذکر اینکه پروژه های صنعتی و غیره در ایران مثلاً خوب یا بد است انقدر کلی گویی هست که ما را از تحلیل درست دور می دارد . 2-کشوری مانند چین نیز که فعالیت های اقتصادی و صنعتی بیشماری در جهان در دست اقدام دارد هر کدام از پروژه های ایشان شرایط و ضمائم خود را دارد و نمی توان با ذکر یک کلمه تمام آنها را با القاب و صفات خوب یا بد باز تاب داد . 3-معمولا کشور میزبان لیستی از مقاصد و مکانهای که مایل به سرمایه گذاری در آنها است را به کشور میهمان ارائه می دهد ( معمولا پروژه های هست که خود میزبان یا پولش را ندارد یا تکنولوژی اش را و یا به نظرش سود کمتری دارد و تا کنون سراغش نرفته است ) ولی پیشنهاداتی هم از طرف میهمان ارائه می گردد که شما در لیست اولیه تان نبوده . چون اساساً لیست شما بر اساس اهداف خودتان بوده و نه کاستی و اشتیاقات طرف مقابل البته اینطور نیست که در کشور میزبان همه "بی مغز باشند" و ندانند که چطور باید از اشتیاق طرف معامله بهره ببرند بهر روی با ذکر این پیش درآمد قصد داشتم بیان کنم که تجربیات این حقیر که قصد ذکر آن را دارم چه خوب باشد و چه بد تمام داستان نیست و شاید بخشی از یک کلیت باشد و قطعاً باید کسانی قضاوت کنند که به کلیات بیشتری آگاهی دارند و گرنه یک گل نمونه بهار نخواهد بود ... علی ایحال : در 2 مکان شخصاً تجربه همکاری با چینی ها را داشته ام . یک سایت تقریباً به مدت 7 سال به دلایل مختلف راکد و نیمه فعال بود و در بهترین حالت بعد 7 سال 30 درصد پیشرفت فیزیکی داشت. به سرمایه گذار پیشنهاد شد جهت مشارکت . بعد از ورود ایشان در مدت 4 سال به بهره برداری رسیده است . نرخ مشارکت 49 درصد طرف چینی و سهم هلدینگ ایرانی 51 درصد بود . کارگران موقت که در زمان ساخت مشغول به کار بودند حدوداً 5 هزار نفر می شدند . در هیچ زمانی کل پرسنل و مهندسین ناظر و نمایندگان طرف سرمایه گذار از 50 نفر تجاوز نکرد . ( منظور اشتغال خود چینی ها در سایت مذکور است ) در کل 3 نکته اصلی و مهم را بیان میکنم : 1- سود چین ها در پروژه مذکور چند جانبه بود ( تمام سهمی که متقبل شده بود برای سرمایه گذاری به شکل پول نقد وارد نکردند ) وقتی ایران در خواست تزریق اعتبار می کرد . گاهی چینی ها محل هزینه را شناسایی می کردند و پیشنهاد های را ارائه میکردند ( هرگز اجبار نبود) مثلاً عنوان میشد که اعتبار برای خرید کابل و تجهیزات برقی مورد نیاز است . طرف چینی چند شرکت و محصولاتشان را در وندور لیست پیشنهادی می گذاشت . معمولا به خاطر قیمت مناسب و کیفیت نسبتاً خوب حداقل یکی از آنها انتخاب میشد 2-چین پیشنهاد داد که محصول را خودش بخرد . البته که 49 درصدش متعلق به خودش بود ولی به هر حال باید به عنوان مشتری حاضر و قیمت می داد : از نفوذ خود استفاده و قیمتی ارزان برای می داد ( صد البته که چون خودش نیز در تولید شریک است این ارزانی آن چنان نیست که موجب ورشکستگی و عدم سود کارخانه شود . می شود گفت سود کم ) ولی وقتی منصفانه نگاه می کردیم اگر چینی ها خودشان هم خریدار نباشند ما باید به خریدار عمده تخفیف می دادیم . خوب چه کسی بهتر از اینها که ثبات قدم داشتند . 3-در اواخر کار بود که از یکی از همکاران چینی پرسیدم این محصولات رو چطور در بازار چین می فروشید ؟ ( منظورم این بود که قیمتش رو چقدر بالاتر می برند ) ایشان گفت قرار نیست که این محصول به چین ارسال شود !!! و برایم یک پروژه را در آفریقای جنوبی تشریح کرد که قرار است خوراک آن کارخانه از اینجا تامین شود ( و این یعنی یک خوراک ارزان که از قطع نشدن منبع تولید مطمئن خواهند بود چون در تولید خوراک هم نقش دارند ) بعد از تشریح این همکار تقریبا متوجه شدم که این سیستم چگونه کار میکند : 1- اول اینکه از همان ابتدا آنها می دانستند که کجا دارند سرمایه گذاری می کنند و قرار است این محصول بخشی از کدام زنجیره باشد . 2-این محصول معروف هست به ارزان بودن در بازار بین المللی و چندان اشتیاقی برای سرمایه گذاران دیگر نداشت و اوایل خود ما هم فکر می کردیم که کلاه سرشان گذاشتیم که پولشان را خرج این محصول می کنند. 3-در ساخت و تامین و فروش محصول دخیل هستند . ( اگر ما برای سهم 51 درصد مثلا 100 دلار می دادیم آنها در عمل 70 دلار خرج کرده بودند . و وقتی که ما 10 دلار سود می بریم آنها شاید 15 دلار ( جنسی با تخفیف که خوراکی ارزان برای زنجیره تولیدشان است ) ولی به هر حال ضرری برای ما نداشت . من باید 100 دلار بدهم به همان جنس اولیه . چه از چین باشد چه از فرانسه !!!) 4- هرگز کارگران زیادی را آنجا نریختند و توجه و اعتراض ما را سبب نشدند . 5- هرگز وارد مسائل حاشیه زا نشدند و از هرمسئله ای که منجر به جنجال می شد پرهیز می کردند . ( وقتی رودخانه کنار کارخانه خشک شد و کشاورزان معترض به برداشت بی رویه ما شدند . به همه غرامت پیشنهاد شد و اشتغال در کارخانه و سریع مسئله جم و جور شد ... ) 6- هرگز از همان اول نیتشان نیست که پول وارد کشور خودشان کنند ( به بیانی دیگر سود حاصله را در یک جای دیگری در دنیا سرمایه گذاری می کنند . هم مانع تورم و افزایش نقدینگی در چین می شوند و هم آنرا نمی خورند و به فرزندانشان نمی گویند که خانه بنشین و تا هفت پشتت بخور دیگه کار میخواهی چه کار ... ! ) 7- هرگز به مسائلی که برای بومی ها مهم است وارد نمی شوند . مثل ملی گرایی و قومیت گرایی و دین و مذهب و .... ) خدایی ما که از ایشان ندیدیم و نشنیدیم . حداقل تجربه من این این گونه بود . 8-همه به انگلیسی صحبت می کردند . دلیلش را ایجاد اعتماد سازی بیان می کردند و احترام به میزبان ( خصوصا در جلسات فنی که خود من 4 چشمی مراقب پچ پچ های مهندسان ایرانی هستم ) این تفاهم نامه نه سیل ی است ویران کننده و نه دروازه ای است رو به بهشت تنها و تنها نظام مند کردن همکاری و سرمایه گذاری های تجاری , صنعتی و نظامی و غیره ... چین در ایران است که بیش از 10 سال است که مخفیانه وجود دارد . و کما بیش همه مطلع ایم . اکنون با تجربه این ده ساله که برای ما خوب و شیرین بوده در دور زدن تحریم ها و برای چینی ها سودهای دوبل به همراه داشته بناست توسعه , ترویج , نظام مند و آشکارتر انجام پذیرد . قطعاً طرفی که بیشتر مایل به آشکار کردن آن بوده ما بودیم . چون از فوائد تبلیغاتی و روانی آن قصد استفاده بیشتر داریم. انشالله با درایت جوانان این مرز و بوم مشارکت ها و تولیدات و صد البته قراردادهای به مراتب بهتری از گذشته با چینی ها منعقد گردد . و من به شخصه ایمان دارم از مشارکت های قبلی که امثال من در آن دخلیل بوده اند بهتر و پر منفعت تر خواهند بود . در پایان کلام را کوتاه کنم و عذر تقصیر بابت نوشتار طولانی . که مهارت کمی دارم در بیان صحیح مقصود در جملات کوتاه و من الله توفیق
-
2 پسندیده شدههمکاری جدید شرکت میلرم رباتیک برای شکار پهپادها شرکت میلرم رباتیک که در زمینه توسعه سیستم های بدون سرنشین و خودمختار فعالیت دارد قرار است با شرکت فناوری Marduk که در زمینه توسعه سیستم ضد هواگردهای بدون سرنشین (C-UAS) فعالیت دارد همکاری کنند. سیستم ضد پهپادی ساخت شرکت Marduk قرار است با پلتفرم زمینی THeMIS ساخت شرکت میلرم رباتیک هماهنگ شود. سیستم ضد پهپادی Marduk با نام Marduk Shark با کمک حسگرهای الکترواپتیک میتواند به شکل خودمختار و باکمک الگوریتم های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین اهداف پروازی مشکوک را شناسایی ، طبقه بندی و رهگیری کند. این سیستم ضد پهپادی میتواند با طیف مختلفی از تسلیحات (مانند لیزرها و موشک های پدافندی) ، حسگرها وسیستم های تاثیرگذار (مانند رادارها، ردیاب فرکانس رادیویی ، اخلالگرها و...) جهت مقابله با پهپادها هماهنگ شود. در میدان نبرد امروز هواگردهای بدون سرنشین یک خطر جدی برای نیروهای زمینی محسوب میشوند و دفع حملات آنها یک ضرورت در میدان نبرد است. این پلتفرم ضد پهپادی جدید با تحرک بالا میتواند یک لایه حفاظتی برای نیروهای حاضر در خط مقدم ایجاد کند تا آنها از -حملات پهپادی در امان باشند. ترکیب قابلیت های خود مختاری پلتفرم THeMIS به نیروها انعطاف پذیری بالاتری می دهد تا با توجه به موقعیت تهدیدات در محیط ، به سرعت جا به جا شوند. همچنین تحرک پذیری در کنار خودمختاری موجب می شود با دریافت هشدار حملات پهپادی سامانه های ضد پهپادی با سرعت هر چه تمام تر جابه جا شوند. سیستم ضد هواگردهای بدون سرنشین Marduk Shark با قابلیت شناسایی ، طبقه بندی و رهگیری به شکل خودکار سیستم ضد هواگردهای بدون سرنشین Marduk Shark هماهنگ شده با پلتفرم بدون سرنشین THeMIS یک هدف پرنده ناشناس را شناسایی و طبقه بندی میکند اطلاعات لازم به مرکز فرماندهی و کنترل ارسال میشود. مرکز فرماندهی و کنترل بعد از تایید هدف به عنوان یک شی متخاصم اجازه درگیری را صادر میکند پلتفرم های بدون سرنشین THeMIS مسلح به تسلحیات پدافندی و هماهنگ شده با سیستم ضد پهپادی با هدف درگیر میشوند
-
1 پسندیده شدهنقد دلسوزانه من خیلی کم در فضای مجازی دیدم. اکثرا عوام ساده لوح هستند که هر چه شبکه یا رسانه ی مزدور خارج نشین بگوید باور میکنند(تاثیر مجری های زن آرایش و پیرایش کرده ی روی آنها) بدون اینکه با خودشان فکر کنند که این رسانه از کی تا حالا علاقمند به ایران و ایرانی شده!!!! البته تعدادی مزدور قلم به دست هم هستند که به خاطر دشمنی با حکومت یا خود موجودیت ایران با هر گونه موفقیت یا پیشرفت ایران مخالفند و عمدا دروغ پراکنی میکنند تا ایران را به زمین بزنند. یک عده یشان ساده لوح هستند فکر میکنند اگر حکومت عوض بشود امریکا حکومت را تقدیم به آنها میکنه و یک عده باهوش هستند و میدانند سرنوشت ایران چه می شود و دنبال سود خودشان از نابودی ایران هستند(طیف پان عربی و پان کردی و پان ترکی و... ) در کل نقش ضعیف رسانه های داخلی برای هوشمند و مطلع کردن عوام ، قابل چشم پوشی نیست.
-
1 پسندیده شدههمانطور که دوستمون هم گفتند ما باید ندبال روشهایی باشیم که این دولتها از وضعیت خام فعلی بیرون بیان به منظور تحت فشار گذاشتن و گرفتن امتیاز چون میدونیم مسئله اب شرب لااقل دیگه شوخی بردار نیست و وضعیت ما پیچیده است خصوصا در سیستان و بلوچستان و باز ارس منافع چند کشور در میان هست ولی خطرش شدید هست چون همین الان تبریز هم حتی اب شربش داره گره میخوره به اب ارس چه برسه مناطق متعدد دیگه که در این سالها وابسته هستند به اب ارس. تا وقتی ما وابسته این حقابه باشیم اتفاقا این دولتها تحریک میشند هر چه بیشتر مانع ایجاد کنند. همین الان به قول منابع گوناگون هم ترکیه و هم افغانستان در حال ساخت سدهای حتی بیشتری هستند ولی از طرفی مراجع بین المللی مشخصا وقتی پای ایران در میان باشه و دول دیگه اصلا قابل اطمینان نیستند که بیشتر به نظر نهایتا اگر بخوان کاری بکنند در یک روند فرسایشی میندازند کشور را که بعد اثرگذاری خشکسالی ها شاید یک حکم بدون ضمانت اجرایی صادر کنند. بهترین راهکار استفاده از توان فعلی برای رفع خطر فوری و ایجاد برگه هایی در مقابل کشورهای مغرض در این رابطه هست. این ربطی به پیگیری حقوقی نداره ولی مثل روز روشن هست که جنگ آب یک جنگ کاملا مفروض هست که فقط و فقط با ابزار قدرت و برگه های قدرت (در جهات مختلف) میشه بازیش کرد و پیروز شد. اولین قدم زدودن وابستگی است. (تا حد ممکن) و قدم دوم هزینه تراشی برای کشورهای مغرض تا لااقل به حقوق قانونی احترام بزارند.
-
1 پسندیده شدهامضای قرارداد 25 ساله بین ایران و چین امروز امضا شد. مستقیم میرم روی حاشیه با این صحبت ها دو سوال مطرح میشود 1- چرا چنین پیش فرضی ایجاد می شود و مورد استقبال قرار گرفته یا رد نمی شود؟ 2- چه اقداماتی نیاز هست و چه انتظاری از چین و مسئولان ما باید داشت؟ در خصوص سوال اول ساده و خلاصه این صحبت ناشی از عواقب بی اعتمادی جامعه است لینک مقاله اما چطور؟ اندک اندک بی اعتمادی ها جمع گردد وانگهی دریای پیش فرض منفی شود در خصوص سوال دوم دوستمون @Overdose جمله خوبی گفت ، اگر چه که نمی دونم چرا اینقدر خجالت میکشه تو تاپیک صحبت کنه خلاصه این صحبت این هست که 1- به جای اینکه اقدام به واردات محصولات غیرضروری و بی فایده در اقتصاد کنیم، به سمت تبادل نفت در ازای تکنولوژی های مولد و استراتژیک برویم ، بویژه در زمینه انرژی، آب و مواد غذایی تکنولوژی های که علاوه بر اشتغال زایی و درآمد در کشور، سبب افزایش قدرت کشور در زمینه های اقتدار آفرین و تبدیل به قدرت منطقه ای و جهانی شود 2- به جای گرفتن ماهی به دنبال گرفت خط ماهی گیری باشیم 3- بیشترین نگرانی آسیب به صنایع داخلی هست که واردات اشتباه می توان همان نفس نیمه جان انها را بگیرد و تجربه می گوید بشدت دولت در واردات باید مواظب باشد. در تکمیل این نکات باید گفت که فناوری و علم تقدیم نمی شود بلکه باید فناوری رو قاپید و تنها تشنگان واقعی این کار را می کنند مقاله روایتی کاربردی از قاپیدن دانش در دوران دفاع مقدس و تلاش ها برای کسب تکنولوژی بدون درنظر گرفتن محدودیت ها لینک
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم گلوگاه اژدها محفظه احتراق در پیشرانهای هوا تنفسی محفظه احتراق فضایی در توربینهای گازی، موتورهای رمجت یا اسکرم جت است که احتراق در آن صورت میگیرد. همچنین به سوزاننده، یا محفظه احتراق یا نگهدارنده شعله[1] معروف هستند. در یک موتور توربین گازی، محفظه احتراق تحت تزریق هوا با فشار زیاد بوسیله کمپرسور قرار میگیرد. سپس هوای فشرده تحت فشار ثابت گرم میشود. پس از آن هوای گرم شده از محفظه احتراق از طریق پرههای نازل به سمت توربین هدایت میشود، در نمونه موتورهای رم جت یا اسکرم جت، هوا به صورت مستقیم به درون نازلها تزریق میشود. یک محفظه احتراق باید به رغم جریان بسیار شدید هوا در آن، یک احتراق پایدار را در خود ایجاد و حفظ کند. برای این منظور محفظه احتراق باید به دقت برای ترکیب و احتراق اولیه هوا و سوخت طراحی شود و سپس برای ترکیب بیشتر هوا جهت تکمیل فرایند احتراق آماده شود. ابتدا موتورهای توربین گازی از یک محفظه تکی سود میبردند که به عنوان محفظه احتراق قوطی شکل شناخته میشد. امروزه 3 نوع پیکر بندی اصلی موجود است: 1. نوع قوطی شکل[2] 2. نوع حلقوی[3] 3. نوع ترکیبی حلقه ای-قوطی شکل[4] البته حالت پس سوز در موتورهای جت معمولا نوع دیگری از محفظههای احتراق در نظر گرفته میشوند. محفظههای احتراق نقش خیلی مهمی در تعیین بسیاری از ویژگیهای عملیاتی موتور ها، از قبیل بازده سوخت، سطح انتشار گلخانه ای و واکنش گذرا ( پاسخ تغییر وضعیت جریان سوخت و سرعت هوا ) بازی میکنند. محفظه احتراق موتور توربو جت رولز رویس اصول وظیفه محفظه احتراق در یک توربین گازی ایجاد انرژی لازم در سیستم، برای گردش توربین و تولید گازی با سرعت بالا برای خروج از طریق نازل اگزوز در موتور هواپیماها است. همانند هر چالش مهندسی دیگری، انجام این کار نیاز به حفظ تعادل بسیاری از ملاحظات در طراحی دارد، از جمله: - احتراق کامل سوخت. در غیر این صورت، موتور فقط سوخت احتراق نیافته را هدر میدهد و خروجیهای ناخواسته از قبیل هیدرو کربنهای احتراق نیافته، مونو اکسید کردن و دوده را تولید میکند. - از دست دادن فشار در محفظه احتراق. توربینی که محفظه احتراق را تغذیه میکند نیاز به جریان هوای پرفشار دارد تا با بهره وری مناسب کار کند. - عمل احتراق میبایست در درون محفظه احتراق پایدار نگه داشته شود. اگر احتراق بیشتر در عقب موتور صورت گیرد قطعات توربین به آسانی اورهیت[5] خواهد شد و آسیب میبیند. علاوه بر این فناوری ساخت پرههای توربین در حال پیشرفته شدن است و این پرهها میتوانند در برابر حرارتهای بیشتری تاب آوری داشته باشند، سعی میشود محفظههای احتراق به نحوی طراحی شوند که بتوانند عمل احتراق را در حرارت بالاتری به انجام برسانند و بنابراین اجزای محفظه احتراق باید بتوانند در برابر آن حرارت - در ارتفاع بلند در صورت از دست رفتن جریان احتراق یا خفگی، مجددا باید بتواند احتراق را استارت بزند. - پروفیل یکنواخت خروج حرارت. اگر نقاط خیلی داغ در جرایان خروجی باشد، احتمال دارد توربین در معرض استرس حرارتی یا انواع دیگر آسیب قرار گیرد. به طور مشابه، در پروفیل حرارتی داخل محفظه احتراق میبایست از تجمع حرارت در یک نقطه جلوگیری کرد، زیرا موجب آسیب یا حتی تخریب محفظه احتراق از داخل میشود. - وزن کم و اندازه کوچک. فضا و وزن در کاربردهای هوانوردی یک موضوع بسیار مهم است، به همین منظور در یک طراحی خوب کوشش میشود محفظه احتراق کوچک و فشرده باشد. در تجهیزاتی به غیر از تجهیزات هوایی، مثل توربینهای گازی تولید برق نیاز به رعایت این فاکتور نیست. - طیف گسترده شرایط عملیاتی. اغلب محفظههای احتراق باید بتوانند با فشارهای ورودی، حرارت و تودههای جریان متفاوت کار بکنند.این فاکتورها با دو عامل تنظیمات موتور و وضعیت محیطی تغییر میکنند ( به عنوان مثال حرکت تخته گاز در ارتفاع کم میتواند خیلی متفاوت نسبت به حرکت کم گاز در ارتفاعهای بالا باشد.) - میزان انتشار گازهای گلخانه ای. مقررات سختگیرانه ای برای انتشارات گازهای گلخانه ای از قبیل دی اکسید کربن و اکسید نیتروژن از هواپیماها در نظر گرفته شده است. بنابراین محفظههای احتراق نیاز به طراحی هایی دارند که موجب انتشار حداقل گازهای گلخانه ای شوند. تاریخچه : پیشرفتها در فناوری ساخت محفظه احتراق بر روی چند حوضه خاص متمرکز شده است: انتشار گاز ها، محدوده عملیاتی و دوام. موتورهای جت اولیه مقدار خیلی زیادی دود تولید میکردند، پیشرفتهای ابتدایی در فناوری محفظههای احتراق در دهه 1950 به کاهش دودهای تولید شده بوسیله موتورهای جت منجر شد. هنگامی که دودهای ناشی از فعالیت موتور کاملا حذف شد، تلاشها در دهه 1970 به سمت کاهش دیگر گازهای گلخانه ای، مثل هیدروکربنهای نسوخته و مونو اکسید کربن رفت. در این دهه همچنین مشاهده شد که دوام محفظههای احتراق بهبود یافته است، همچنین با روش جدید ساخت آستر بهبود یافته، طول عمری در حدود 100 برابر نسبت به آسترهای قدیمی بدست آمد. در دهه 1980 محفظههای احتراق شروع بهبود بهره وری در تمامی محدودههای عملیاتی نمودند: محفظههای احتراق به سمت بهره وری نزدیک به 99 درصد در وضعیت حداکثر قدرت متمایل شدند، اما بهره وری آنها در قدرتهای پایین کاهش یافت. پیشرفتهای صورت گرفته در آن دهه موجب بهبود بازده در سطحهای پایینتر نیز شد. در دهههای 1990 و 2000 بازنگری هایی در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، مشخصا بر روی انتشار اکسیدهای نیتروژن صورت پذریفت. تکنولوژیهای مربوط به محفظه احتراق هنوز به صورت فعالانه در حال مطالعه و توسعه است و اغلب تحقیقات به روی بهبود جنبههای مشابه متمرکز شده است. اجزا پوسته : پوسته، خارجی ترین قشر محفظه احتراق است، و ساختاری کاملا ساده دارد. و عموما نیاز به نگهداری کمی دارد. پوسته در مقابل بارهای حرارتی که ناشی از جریانات هوای درون آن است محافظت شده است و نگرانی کمی در مورد کارایی حرارتی آن وجود دارد. اما پوسته شبیه یک مخزن تحت فشار عمل میکند که میبایست در برابر اختلاف بین فشار بالا در داخل محفظه احتراق و فشار کم در بیرون آن مقاومت کند. بارهای مکانیکی ( کمتر از بارهای حرارتی ) یک فاکتور دیگر در طراحی پوسته میباشد. دفیوزر ( پخش کننده ) : وظیفه دفیوزر، کاهش سرعت هوای فوق فشرده حاصل از کمپرسور، به سرعت بهینه و مناسب برای محفظه احتراق است. کاهش سرعت، نتیجه اجتناب ناپذیر کاهش فشار کلی را در پی دارد، لذا یکی از چالشهای طراحی محدود کردن از دست دادن فشار تا حد ممکن است. بعلاوه دفیوزر باید طوری طراحی شود که اعوجاج جریان را تا حد ممکن بوسیله اجتناب از تاثیرات جریان مثل جدایش لایه مرزی جلوگیری کند. شبیه به اغلب اجزاء موتورهای توربین گازی، دفیوزر تا حد ممکن باید سبک و کوتاه طراحی شود. آستر : آستر شامل روند احتراق و موجب ایجاد جریانهای هوای متفاوت ( توزیع، رقیق سازی و خنک کردن جریان هوا ) در ناحیه احتراق میشود. آستری میبایست طوری طراحی شود که در مقابل چرخههای طولانی حرارتهای بالا بتواند مقاومت کند. به این منظور آستری معمولا از سوپر آلیاژهایی چون Hastelloy X ( سوپر آلیاژی از نیکل – کروم – آهن – مولیبدن با قدرت مقاومتی بالا در برابر حرارتهای بالا، مقاومت در برابر اکسید شدن و تغییر شکل با توانایی مقاومت در برابر حرارت تا 1200 درجه سانتی گراد) ساخته شود. علاوه بر این اگر چه در آستری از آلیاژهای با کارایی بالا استفاده میشود، ولی آستری میبایست با جریان هوا خنک شود. برخی از محفظههای احتراق با استفاده از کوتینگهای سپر حرارتی ( مواد فوق پیشرفته ای که معمولا در ساخت سطوح فلزی به کار رفته در توربینهای گازی و قسمت هایی از موتور هواپیماها استفاده میشود) ساخته میشوند. اما با این حال خنک کردن آستری بوسیله هوا هنوز مورد نیاز است. به طور کلی دو نوع روش خنک کردن آستر وجود دارد. خنک کردن به روش تعریق و خنک کردن به روش فیلم کولینگ. روش نوار نازک یا فیلم کولینگ به وسیله تزریق هوای سرد از بیرون آستری به درون آن کار میکند. این روش نوار نازکی شبیه به نوار فیلم از هوا ایجاد میکند که از آستری در برابر حرارت محافظت میکند و برای مثال میتواند حرارت را از حدود 1800 کلوین به حدود 830 کلوین کاهش میدهد. روش دیگر خنک کردن آستری یا روش تعریق، یک روش مدرن تر خنک سازی است که از یک ماده متخلخل برای استری استفاده میشود. آستری متخلخل اجازه میدهد که مقدار کمی از هوای خنک کننده از میان آن عبور کند، و موجب عملکرد خنک کنندگی ای مشابه خنک کردن به روش نوار نازک میشود. دو اختلاف عمده در پروفیل حرارتی حاصل از آستری و مقدار هوای خنک کننده مورد نیاز وجود دارد. نتایج خنک کردن به روش تعریق در اغلب پروفیلهای حرارتی نشان میدهد که هوای خنک کننده موجب خنک کردن به طور یکنواخت از طریق منافذ میشود. روش خنک کننده نوار نازک نیز عموما از طریق دندهها و کانال کشیها حرارت را کاهش میدهد، که خنک کنندگی نایکسانی را در پی دارد که موجب میشود در شکاف هایی که هوا در آن جریان دارد قعطات خنک تر و در مابین آنها قطعات گرم تر باشند. مهمتر از آن، روش تعریق هوای خنک خیلی کمتری استفاده میکند (حدود 10 درصد از کل جریان هوا، به جای 20 تا 50 درصد که در روش خنک کاری نواری استفاده میشود). استفاده از هوای کمتر برای خنک کردن، اجازه میدهد که هوای بیشتری صرف احتراق در محفظه احتراق شود، که از اهمیت بسزایی در موتورهای با عملکرد و تراست بالا برخوردار است. دهانه : دهانه حاصل گسترش و دنباله ساختاری گنبدی شکل است که به عنوان یک شکاف ورود هوا عمل میکند، که هوای اولیه را از جریان هوای ثانویه جدا میکند (واسطه، رقیق ساز و هوای خنک کننده). گنبد/ چرخاننده[6] : قسمتهای از محفظه احتراق هستند که جریان اولیه هوا از طریق آنها وارد ناحیه احتراق میشود. نقش این قسمت تولید توربولانس (جریان گردابه ای) در جریان سیال، برای ترکیب سریع هوا و سوخت است. محفظههای احتراق اولیه (به جای چرخاننده ها) از گنبدهای با بدنه شیب دار استفاده میکردند که از یک صفحه ساده برای ایجاد تلاطم جهت ترکیب کردن هوا و سوخت استفاده میکرد. اغلب طراحیهای مدرن دارای تثبیت کننده چرخش هستند. چرخاننده یک ناحیه کم فشار محلی ایجاد میکند که برخی از محصولات احتراق را مجبور به چرخش مجدد میکند، که جریان گردابه ای قابل توجهی را پدید میآورد. اگرچه تلاطمهای بالاتر، افت فشارهای بیشتری برای احتراق خواهد داشت، بدین جهت گنبد و چرخاننده باید به دقت طراحی شوند تا از تولید تلاطم و جریان گردابه ای بیشتر از آنچه برای ترکیب مناسب سوخت و هوا مورد نیاز است جلوگیری شود. انژکتور سوخت در یک محفظه احتراق قوطی شکل چرخان در موتور JT9D پرت اند ویتنی تزریق کننده سوخت (انژکتور ) : انژکتور مسئولیت رساند سوخت به ناحیه احتراق و همچنین چرخاننده مسئولیت ترکیب سوخت و هوا را بر عهده دارد. چهار روش اصلی تزریق سوخت وجود دارد: اسپری کردن تحت فشار، انفجار هوا، تبخیر، و پیش آمیختن / انژکتورهای پیش بخار. تزریق با فشار یا اسپری کردن سوخت تکیه بر فشارهای بالای سوخت ( در حدود 3400 کیلو پاسکال ( 500 پی اس آی )) برای اسپری کردن دارد. این نوع از انژکتور سوخت این مزیت را دارد که بسیار ساده است، اما دارای معایبی نیز میباشد. سیستم سوخت میبایست به اندازه کافی در مقابل فشارهای بالا مقاوم باشد، و سوخت تمایل دارد که به صورت نا همگون اسپری شود که منجر به احتراق ناقص یا غیر یک نواخت میشود که آلایندهها و دود بیشتری را ایجاد میکند. نوع دوم انژکتور، انژکتور انفجار هواست. این انژکتور لایه ای از سوخت را به همراه جریانی از هوا منفجر میکند، که سوخت را به صورت قطرات همگنی اسپری میکند. این نوع انژکتور منجر به تولید اولین محفظه احتراق بدون دود شد. هوای استفاده شده دقیقا همان مقدار هوای اولیه است که به جای چرخاننده از انژکتور هدایت شده است. این نوع از انژکتور همچنین به فشار کمتری از سوخت نسبت به نوع اسپری سوخت احتیاج دارد. تزریق سوخت تبخیری، سومین نوع است و مشابه انژکتور انفجار هوا است که در آن هوای اولیه در حین آنکه به محفظه احتراق تزریق میشود با سوخت ترکیب میشود. اما مخلوط سوخت و هوا از میان یک تیوب به درون منطقه احتراق حرکت میکند. گرمای ناشی از محفظه احتراق به مخلوط سوخت و هوا هدایت میشود، مقداری از سوخت قبل از احتراق تبخیر میشود که باعث ترکیب بهتر آن با هوا میشود. این روش اجازه میدهد سوخت با تششعات گرمایی کمتری محترق شود، که به حفاظت آستری کمک میکند. اگرچه، تیوب تیخیر کننده ممکن است مشکلات جدی از جهت دوام به دلیل جریان کم فشار سوخت درون آن داشته باشد (سوخت درون تیوب، تیوب را در برابر گرمای احتراق محافظت میکند). انژکتورهای پیش مخلوط کننده/پیش بخار کننده به این صورت کار میکنند که قبل از ورود سوخت به محفظه احتراق آن را ترکیب یا تبخیر میکنند. این روش اجازه میدهد سوخت به صورت کاملا یکنواخت با هوا ترکیب شود، همچنین موجب کاهش آلایندگی موتور میشود. یک اشکال این روش آن است که سوخت ممکن است به صورت خودکار احتراق یابد و یا در غیر اینصورت قبل از اینکه ترکیب سوخت و هوا به محفظه احتراق برسد سوخت دچار احتراق شود. اگر این اتفاق رخ دهد محفظه احتراق به شدت آسیب خواهد دید. مشتعل کننده اغلب مشتعل کنندهها در توربینهای گازی با جرقه الکتریکی احتراق ایجاد میکنند، مشابه شمع خودرو. مشتعل کننده باید در محفظه احتراق باشد جایی که سوخت و هوا پیش از این با هم ترکیب شده اند، اما این باید به اندازه کافی از منشاء جریان دور باشد به طوری که از احتراقی که خود بوجود اورده آسیب نبیند. زمانی که مشتعل کننده فرایند احتراق را آغاز کرد، ادامه روند احتراق خودکفا عمل میکند و بیش از این نیازی به مشتعل کننده نیست. در محفظههای احتراق حلقه ای-قوطی شکل شعلههای اتش میتوانند از یک محفظه احتراق به دیگری منتشر شود، بنابراین نیازی به استفاده از مشتعل کننده در تمامی محفظهها نمی باشد. در برخی از سیستمها از تکنیکهای مشتعل کننده کمکی استفاده شده است. یکی از این روشها تزریق اکسیژن است، که در آن اکسیژن به منطقه اشتعال خورانده میشود و به احتراق آسانتر سوخت کمک میکند. این مورد به صورت ویژه برای برخی هواپیما هایی که در ارتفاعهای خیلی بالا ممکن است موتورشان خاموش شود و نیاز به راه اندازی مجدد داشته باشد مفید است. مسیرهای جریان هوا هوای اولیه این هوا، هوای اصلی احتراق است. هوایی خیلی فشرده است که از فعالیت کمپرسور با فشار خیلی بالا بدست آمده (عمدتا بوسیله دفیوزر کم سرعت میشود) که از میان کانال اصلی در گنبد محفظه و اولین دسته از حفره های آستری به محفظه احتراق خورانده میشود. این هوا با سوخت ترکیب شده است و سپس محترق میشود. هوای واسطه این هوا، هوایی است که از میان دومین دسته از حفرههای آستری به درون محفظه احتراق تزریق میشود. این جریان هوا روند واکنش، خنک کردن هوا و رقیق سازی غلظتهای بالای مونو اکسیدکربن و هیدروژن را کامل میکند. هوای رقیق کننده هوای رقیق کننده جریان هوایی است که از طریق سوراخهای آستر در انتهای محفظه احتراق تزریق میشود تا به خنک شدن هوا قبل از رسیدن به مراحل توربین کمک کند. از این هوا برای تولید مشخصات دمایی یکنواخت مورد نظر در احتراق به دقت استفاده میشود. با این حال، همانطور که فناوری تیغه توربین بهبود مییابد و به آنها اجازه میدهد در دماهای بالاتر مقاومت کنند، از هوای رقیق کمتر استفاده میشود و با کم شدن سهم هوای رقیق کننده از هوای ورودی به موتور، امکان استفاده از هوای احتراق بیشتر فراهم میشود. هوای خنک کننده هوای خنک کننده جریان هوایی است که از طریق سوراخهای کوچک آستر تزریق میشود تا یک لایه (نوار) از هوای خنک ایجاد شود تا آستر از دمای احتراق محافظت شود. نحوه کارکرد هوای خنک کننده باید به دقت طراحی شود تا مستقیماً با هوا و فرآیند احتراق فعل و انفعال نداشته باشد. در برخی موارد، تا 50٪ از هوای ورودی به عنوان هوای خنک کننده استفاده میشود. چندین روش مختلف برای تزریق این هوای خنک کننده وجود دارد، و نوع روش میتواند بر مشخصات دمایی که آستر در معرض آن قرار میگیرد تأثیر بگذارد. انواع چینش محفظههای احتراقهای نوع قوطی شکل برای موتور توربین گازی، که از زوایه محوری به سمت اگزوز آن را مشاهده میکنید. رنگ آبی مسیر جریان خنک کننده، و نارنجی مسیر جریان محصول احتراق را نشان میدهد. محفظه احتراق از نوع قوطی شکل محفظههای احتراق قوطی شکل خود از محفظههای احتراق استوانه ای تشکیل شده اند. هر "قوطی" خود دارای انژکتور سوخت، مشتعل کننده، آستر، و پوسته مخصوص به خود است. هوای اولیه از کمپرسور وارد هر قوطی میشود، جایی که در آن، از سرعتش کم، با سوخت مخلوط، و سپس شعله ور میشود. همچنین جریان هوای دومی نیز از کمپرسور به سمت این قوطیها روانه میشود که به سطح بیرونی آستر دمیده میشود (سطح درونی آن جایی ست که احتراق صورت میپذیرد). پس از آن هوای ثانویه، معمولا از طریق شکاف هایی در آستر، به محفظه احتراق خورانده میشود تا آستر را از طریق نوار باریکی از جریان هوا خنک کند. در بیشتر کاربردها، چندین قوطی در اطراف محور مرکزی موتور مرتب شده و اگزوز مشترک آنها به توربین (ها) منتقل میشود. از محفظههای احتراقهای نوع قوطی شکل به دلیل سهولت در طراحی و آزمایش، بیشتر در موتورهای توربین گازی اولیه استفاده میشد (می توان یک محفظه قوطی را به شکل منفرد آزمایش کرد، به جای کل سیستم). تعمییر و نگه داری این محفظهها به راحتی صورت میپذیرد، چرا که میتوان تنها یک قوطی را برای تعمییر جدا کرد و نیازی به باز کردن کل بخش احتراق در موتور نیست. اکثر موتورهای توربین گازی مدرن (به ویژه برای استفاده در هواپیما) از محفظههای احتراق قوطی شکل استفاده نمی کنند، زیرا وزن آنها اغلب بیش از رقبایشان است. علاوه بر این، افت فشار در قوطی به طور کلی بیشتر از سایر محفظهها است (به میزان 7٪). بیشتر موتورهای مدرنی که از محفظه قوطی استفاده میکنند، توربوشفت هستند که دارای کمپرسورهای گریز از مرکز میباشند. محفظه احتراق قوطی شکل حلقوی. محور مشاهده در راستای اگزوز میباشد. محفظه قوطی -حلقوی نوع بعدی محفظههای احتراق محفظههای قوطی-حلقوی است. به این نوع محفظهها کنولار[7] نیز گفته میشود. مانند احتراق نوع قوطی، محفظه احتراقهای کنولار دارای مناطق احتراق گسسته است که دارای آسترهای جداگانه با انژکتورهای سوخت خاص خود هستند. برخلاف احتراق قوطی، تمام مناطق احتراق دارای یک حلقه مشترک (فضای بین 2 دایره متحد المرکز) هستند. مناطق احتراق همچنین میتوانند از طریق سوراخهای آستر یا لولههای اتصال با یکدیگر "ارتباط" برقرار کنند که باعث میشود مقداری هوا به صورت محیطی جریان یابد. جریان خروجی از احتراق کانولار به طور کلی دارای مشخصات دمایی یکنواخت تری است که برای قسمت توربین بهتر است. همچنین نیازی نیست که هر محفظه ای مشتعل کننده مخصوص خود را داشته باشد. هنگامی که آتش در یک یا دو قوطی روشن شد، میتواند به راحتی به بقیه گسترش یابد و شعله ور شود. این نوع احتراق نیز نسبت به نوع قوطی سبکتر است و افت فشار کمتری دارد (در حد 6٪). با این حال، تعمییر نگه داری محفظه احتراق کانولار دشوارتر از محفظه احتراق احتراق قوطی شکل است. نمونه هایی از موتورهای توربین گازی که از محفظه احتراق کانولار استفاده میکنند میتوان از موتور توربوجت General Electric J79 و توربوفنهای Pratt & Whitney JT8D و Rolls-Royce Tay نام برد. محفظه احتراق حلقوی تصویر فوق محفظه احتراق از نوع حلقوی (Annular) از یک موتور نوع توربین گازی با دید محوری و از سمت خروجی گازها است. دایرههای کوچک نارنجی رنگ نازلها تزریق سوخت میباشند که جدیدترین و پراستفاده ترین نوع محفظه احتراق میباشد. محفظههای احتراق حلقوی نیاز به مناطق احتراق جداگانه را از بین میبرند و تنها از یک آستر و پوسته به صورت پیوسته و حلقه ای شکل استفاده میکنند. محفظههای احتراق حلقوی مزایای زیادی دارد، از جمله احتراق یکنواخت تر، اندازه کوتاه تر (بنابراین سبک تر) و سطح کمتر (نیاز کمتر به حفاظت و خنک کاری). علاوه بر این، محفظههای احتراقهای حلقوی تمایل به داشتن دمای خروجی بسیار یکنواخت تری دارند. آنها همچنین کمترین افت فشار را در میان سه طرح بیان شده دارند. طراحی حلقوی نیز ساده تر است، اگرچه آزمایش به طور کلی به یک بستر آزمایشی در اندازه کامل نیاز دارد. به عنوان مثالی از موتورهایی که از محفظه احتراق حلقوی استفاده میکنند میتوان از CFM International CFM56 نام برد. تقریباً در تمام موتورهای توربین گاز مدرن از احتراق حلقوی استفاده میشود. به همین ترتیب، بیشتر تحقیقات و توسعههای احتراق بر بهبود این نوع متمرکز است. محفظه احتراق دو حلقه ای یکی از انواع محفظه احتراق حلقوی استاندارد، محفظه احتراق دو حلقه ای (DAC) است. مانند یک محفظه احتراق حلقوی، DAC یک حلقه پیوسته و بدون مناطق احتراق جداگانه در حول شعاع خود است. تفاوت در این است که این نوع محفظه احتراق دارای دو منطقه احتراق در اطراف حلقه است. یک منطقه پایلوت و یک منطقه اصلی. منطقه پایلوت مانند یک احتراق حلقوی منفرد عمل میکند و تنها منطقه ای است که در سطوح کم قدرت کار میکند. در سطح قدرت بالا، از منطقه اصلی نیز استفاده میشود و باعث افزایش جریان هوا و جرم از طریق احتراق میشود. در موتورهای جنرال الکتریک از این نوع محفظه احتراق عموما به منظور کاهش انتشار NOx و CO2 استفاده میشود. بر اساس گسترش اصول مشابه احتراق دو حلقه ای، احتراق سه حلقه ای و "چند حلقه ای" پیشنهاد شده و حتی ثبت اختراع شده است. نموداری از محفظه احتراق دو حلقه ای آلایندگی یکی از عوامل محرکه در طراحی توربین گاز مدرن، کاهش میزان انتشار است و احتراق عامل اصلی تولید گازهای گلخانه ای در توربین گاز است. به طور کلی، پنج نوع انتشار عمده از موتورهای توربین گاز وجود دارد: دود، دی اکسید کربن (CO2)، مونوکسیدکربن (CO)، هیدروکربنهای نسوخته (UHC) و اکسیدهای نیتروژن (NOx). دود عمدتا با مخلوط کردن یکنواخت سوخت و هوا کاهش مییابد. همانطور که در قسمت انژکتور سوخت در بالا بحث شد، انژکتورهای سوخت مدرن (مانند انژکتورهای سوخت ایربلاست) به طور مساوی سوخت را اتمایز میکنند و توزیعهای نا متوازن سوخت را کاهش میدهند. اکثر موتورهای مدرن از این نوع انژکتورهای سوخت استفاده میکنند و اساساً بدون دود هستند. دی اکسید کربن محصولی از فرآیند احتراق است و در اصل با کاهش مصرف سوخت کاهش مییابد. با افزایش بیشتر موتورهای توربین گازی، تولید دی اکسید کربن نیز کاهش خواهد یافت. انتشار هیدروکربن نسوخته (UHC) و مونوکسیدکربن (CO) بسیار با هم مرتبط هستند. UHC اساساً سوختی است که کاملاً سوخته نشده است و UHC بیشتر در سطح کم قدرت تولید میشود (جایی که موتور تمام سوخت را نمی سوزاند). بیشتر محتوای UHC در فرایند احتراق واکنش داده و CO را تشکیل میدهد، به همین دلیل این دو نوع انتشار به شدت با یکدیگر ارتباط دارند. به عنوان یک نتیجه از این رابطه نزدیک، یک احتراق که برای انتشار CO به خوبی بهینه شده است ذاتاً برای انتشار UHC بهینه سازی شده است، بنابراین بیشتر کارهای طراحی بر انتشار CO است. مونوکسیدکربن یک محصول میانی احتراق است و با اکسیداسیون از بین میرود. CO و OH واکنش نشان داده و به شکل CO2 و H در میآیند. این فرآیند که باعث مصرف CO میشود، به مدت زمان نسبتاً طولانی، دمای بالا و فشارهای بالا نیاز دارد (به طور نسبی استفاده میشود زیرا فرآیند احتراق خیلی سریع اتفاق میافتد). این واقعیت به این معنی است که یک احتراق کم CO دارای مدت زمان ماندگاری طولانی است (اساساً مدت زمانی که گازها در چمبر احتراق هستند). اکسیدهای نیتروژن (NOx) مانند CO در ناحیه احتراق تولید میشود. با این حال، بر خلاف CO، بیشترین تولید در شرایطی است که CO بیشترین مصرف را دارد (درجه حرارت بالا، فشار بالا، مدت زمان پایایی طولانی). این بدان معنی است که به طور کلی، کاهش انتشار CO منجر به افزایش NOx و بالعکس میشود. این واقعیت به این معنی است که موفقیت آمیزترین میزان کاهش انتشار به ترکیب چندین روش نیاز دارد. پس سوز پس سوز جز دیگری است که به برخی موتورهای جت اضافه میشود، در درجه اول موتورهای هواپیمای مافوق صوت. هدف آن ایجاد یک افزایش موقتی در رانش است، هم برای پروازهای مافوق صوت و هم برای برخاستن (چرا که به طور معمول بارگیری بال[8] زیاد در هواپیماهای مافوق صوت به معنی آن است که سرعت برخاست بسیار زیاد خواهد بود.) در هواپیماهای نظامی نیروی محرکه اضافی نیز برای موقعیتهای جنگی مفید است. این با تزریق سوخت اضافی به جریان جت در پایین دست توربین و احتراق آن حاصل میشود. مزیت پس سوز افزایش قابل توجه میزان تراست است. عیب آن مصرف بسیار زیاد سوخت و راندمان پایین آن است، اگرچه این مورد معمولاً برای دورههای کوتاهی که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد قابل قبول است. پس سوز موتور هواپیمای میگ-23 معمولا موتورهای جت را به هنگام استفاده از پس سوز مرطوب و به هنگام عدم استفاده از آن خشک مینامند. به همین ترتیب میزان تراست موتور را در صورت عدم استفاده از پس سوز تراست خشک و در زمان استفاده از آن تراست مرطوب یا میلیتاری پاور[9] مینامند. مانند محفظه احتراق موتورهای توربین گازی، بخش پس سوز نیز شامل پوسته و آستر میباشد که وظایف مشابهی را بر عهده دارند. یک تفاوت مهم بین محفظه احتراق اصلی و پس این است که افزایش دما توسط بخشی از توربین محدود نمی شود، بنابراین پس سوزها دارای درجه حرارت بیشتری نسبت به محفظههای اصلی احتراق هستند. تفاوت دیگر این است که پس سوزها به خوبی محفظه احتراق اصلی برای مخلوط کردن بهینه هوا و سوخت طراحی نشده اند، بنابراین تمام سوخت در پس سوز سوزانده نمی شود. همچنین پس سوزها نیاز به فلیم هولدر[10] (نگاه دارنده شعله) دارند تا سرعت هوای ورودی به پس سوز احتراق را خاموش نکند. پس سوزها عموما دارای بدنههای شیب دار یا "vee-gutters" در پشت انژکتورهای هستند که یک جریان کم سرعت محلی را به روشی مشابه محفظههای احتراق گنبدی ایجاد میکند. رمجت ها موتورهای رمجت[11] از بسیاری جهات با موتورهای توربینی متفاوت هستند اما عموما از اصول یکسانی استفاده میکنند. یک تفاوت عمده کمتر بودن اجزای متحرک، به ویژه قسمتهای چرخان پس از محفظه احتراق است. در این موتورها احتراق مستقیما به نازل منتقل میشود. این امر موجب میشود تا در موتورهای رمجت احتراق در دمای بالاتری صورت گیرد. تفاوت دیگر این است که در بسیاری از موتورهای رمجت همانند موتورهای توربینی از آستر استفاده نمی شود. علاوه بر این برخی محفظههای احتراق موتورهای رمجت، به جای انواع مرسوم تر از نوع دامب کامباستور[12] هستند. دامب کامباستورها سوخت را تزریق میکنند و به گردش مجدد تولید شده توسط یک تغییر بزرگ منطقه در احتراق (و نه چرخش در بسیاری از احتراقهای توربین گاز) متکی هستند. همانطور که گفته شد، بسیاری از محفظههای احتراق موتورهای رمجت نیز شبیه به محفظههای احتراق موتورهای توربین گازی معمول است، همانند محفظه احتراق استفاده شده در موشک RIM-8 Talos که از یک محفظه احتراق قوطی شکل استفاده میکند. RIM-8 Talos اسکرمجتها [13] پیشرانهای اسکرمجت (رمجت با احتراق مافوق صوت)[14] دارای شرایط احتراق بسیار متفاوت تری نسبت به موتورهای توربین گازی معمول هستند. این نوع پیشرانها معمولا دارای تعداد کمی، یا حتی هیچ، قطعه متحرکی هستند. در حالی که محفظه ی احتراق در پیشرانهای اسکرمجت به نسبت پیشرانهای توربینی تفاوتهای عمده ای دارد، اما در عین حال با چالشهای مشابهی نیز مواجه هستند، همانند آمیختن مناسب هوا و سوخت و پایدار نگاه داشتن احتراق. با این حال آنچنان که از نام آن نیز برمی آید، یک پیشران اسکرمجت باید در یک جریان با سرعت مافوق صوت با این چالشها هماورد داشته باشد. برای مثال برای یک پرنده با پیشران اسکرمجت که در سرعت 5 ماخ پرواز میکند، جریان ورودی به محفظه احتراق باید دارای سرعت اسمی 2 ماخ باشد. یکی از چالشهای مهم در یک موتور اسکرام جت جلوگیری از حرکت امواج شوک تولید شده توسط احتراق در بالادست ورودی است. اگر چنین چیزی رخ بدهد ممکن است موتور از کار بیافتد، که موجب خواهد شد که در کنار بسیاری مشکلات دیگر نیروی رانش نیز از دست برود. برای جلوگیری از این امر، موتورهای اسکرام جت تمایل دارند یک قسمت جدا کننده داشته باشند (تصویر را ببینید) که بلافاصله جلوتر از منطقه احتراق است. چالش مهم دیگر که اشاره شد دشواری پایدار نگاه داشتن احتراق در محفظه احتراق است. پایداری احتراق در یک محفظه احتراق با ورودی جریان مافوق صوت، برای مثال 2 ماخ، به روشن نگاه داشتن شعله ی یک شمع در میان طوفان تشبیه شده است. از نظر طراحی یک تفاوت مهم اسکرمجتها با رمجتها عدم وجود دیفیوزر است. همانطور که بیان شد تفاوت اصلی موتورهای رمجت و اسکرمجت سرعت جریان ورودی به محفظه احتراق است. در موتورهای رمجت به رغم آنکه وسیله پرنده در سرعت مافوق صورت پرواز میکند، از یک دیفیوزر، معمولا دارای فرمهای دوکی شکل یا سهموی، استفاده میشود تا سرعت جریان ورودی به محفظه احتراق را کاهش دهد، حال آنکه در موتورهای اسکرمجت، همانطور که شرح آن ذکر شد، چنین قسمتی وجود ندارد. دیفیوزرهای بزرگ موتور ترکیبی توربو-رمجت جی-58 به خوبی مشخص است. یک اسکرام جت به سرعت بالای هواگرد متکی است تا هوای ورودی را قبل از احتراق فشرده و کند کند، اما در حالی که یک رمجت سرعت هوا را تا محدوده مادون صوت کاهش میدهد، سرعت جریان هوا در اسکرمجت در کل موتور مافوق صوت است. این به اسکرام جت اجازه میدهد تا در سرعتهای بسیار بالا کارآمد عمل کند: پیش بینیهای نظری حداکثر سرعت اسکرام جت را بین 12 ماخ (14000 کیلومتر در ساعت) و 24 ماخ (25000 کیلومتر در ساعت) قرار میدهد. اسکرام جت از سه جز اساسی تشکیل شده است: یک ورودی همگرا، جایی که هوای ورودی فشرده و کند میشود، یک محفظه احتراق، که در آن سوخت گازی با اکسیژن جوی میسوزد تا گرما تولید کند. و یک نازل واگرا، جایی که هوای گرم شده برای تولید رانش شتاب میگیرد. بر خلاف یک موتور جت معمولی، مانند یک توربوجت یا یک موتور توربوفن، یک اسکرام جت از قطعات چرخان، فن مانند برای فشرده سازی هوا استفاده نمی کند. بلکه سرعت قابل دستیابی هواپیما در حال حرکت در جو باعث فشرده شدن هوا در ورودی میشود.. به همین ترتیب، هیچ قطعه متحرکی در اسکرام جت مورد نیاز نیست. در مقایسه، موتورهای توربوجت معمولی به فنهای ورودی، چندین مرحله از فنهای کمپرسور دوار و چندین مرحله توربین چرخان احتیاج دارند که همگی به وزن، پیچیدگی و تعداد بیشتری نقطه خرابی به موتور میافزایند. عملکرد اسکرام جت به دلیل ماهیت طراحی آنها محدود به سرعتهای نزدیک به مافوق صوت است. این پیشرانها از آنجا که فاقد کمپرسور مکانیکی هستند، برای فشرده سازی هوای ورودی به شرایط عملیاتی، به انرژی جنبشی بالای یک جریان مافوق صوت نیاز دارند. بنابراین، یک وسیله نقلیه مجهز به سیستم اسکرمجت باید با استفاده از برخی دیگر از وسایل مانند موتور توربوجت، ریلگان یا بوستر راکتی به سرعت مورد نیاز برسد. در حالی که اسکرمجتها از نظر مفهومی ساده هستند، اما ساخت نمونه واقعی که چنین عملکردی را از خود به نمایش بگذارد توسط چالشهای فنی شدید محدود میشود. پرواز هایپرسونیک در جو باعث درگ بسیار زیاد میشود و دمای هوا در روی سطح هواپیما و درون موتور میتواند بسیار بیشتر از هوای اطراف باشد. حفظ احتراق در جریان مافوق صوت چالشهای دیگری به همراه دارد، زیرا سوخت باید در میلی ثانیه تزریق، مخلوط شود، مشتعل شود و بسوزد. در حالی که از دهه 1950 تکنولوژی اسکرام جت در دست توسعه است، تنها اخیرا وسایلی آزمایشی مجهز به پیشران اسکرمجت توانسته اند پرواز کنند. تصویر دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) از NASA X-43A با موتور اسکرمجت در سرعت 7 ماخ تصاویری از پروژههای تحقیقاتی کمپانی لاکهید مارتین: تکانه ویژه[15] پیشرانهای مختلف منابع https://en.wikipedia.org/wiki/Combustor https://military.wikia.org/wiki/Scramjet با تشکر از bigbang ===================================================== سلام عید همگی مبارک قصه این تاپیک به چند سال قبل و دوره تحریریه دوم بر می گشت. موضوع توسط بنده مطرح شده بود و جناب bigbang قبول زحمت کرده بودند، ولی با توجه به حجم زیاد موضوع و مشغله ایشون تاپیک نیمه کاره مانده بود تا خرداد مال سال قبل که تکمیل کار به بنده واگذار شد. من مدت قابل توجهی است که به دلیل مسائل کاری و گرفتاری های شخصی خیلی کمتر تونستم در میلیتاری در خدمت دوستان و استاتید باشم و هرچه زمان بیشتر پیش می رفت این زمان کمتر و کمتر می شد به نحوی که تکمیل همین تاپیک پیش رو حدود 9 ماه طول کشید. البته این جریانی بوده که برای خیلی از کاربران دیگه میلیتاری هم رخ داده، سال ها قبل کاربرانی از محدوده سنی نیمه اول دهه 60 اکثریت فعالیت رو در میلیتاری داشتن، به مرور به نیمه دوم این روند منتقل شد و الان کاربرانی از نیمه دوم دهه 70 و حتی جوان تر در سایت فعال هستند که برای همگی آرزوی موفقیت دارم. از سال 2014 که رسما عضو شدم تا الان زمان نسباتا زیادی گذشته، از مطالب و دانش خیلی ها خوندم و یاد گرفتم، دوستانی که خیلی هاشون الان نیستن و برخی شون خوشبختانه هنوز حضور فعال دارند. در برابر تا حدی که در توانم بود سعی کردم چند خطی به گنجینه میلیتاری اضافه کنم. تو این مدت با خیلی ها آشنا شدم، شاگردی خیلی ها رو کردم و به شاگردی شون افتخار می کنم؛ با بعضی عزیزان به مرحله رفاقت رسیدیم که برام مثل برادر هستند. داستان 7 میلیمتر هم مث خیلی های دیگه تو میلیتاری رسید به تهش. از خیلی وقت قبل قصد خداحافظی داشتم ولی این تاپیک نیمه کاره نسباتا قدیمی یه مانعی بود برام که این اودیسه هم بالاخره بعد چند سال تموم شد. برای همگی آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. خدانگهدار [1] flame holder [2] can [3] annular [4] cannular [5] Overheat (وارد آمدن گرمای بیش از حد که موجب ایجاد تغییر نامطلوب در ساختار مواد میشود) [6] swirler [7] Cannular [8] wing loading - در آئرودینامیک، به وزن کل هواپیما تقسیم بر مساحت بالها بارگیری بال گفته میشود. هر چه هواپیما سریعتر حرکت کند نیروی برآی بیشتری در هر واحد مساحتی بالها ایجاد میشود، بنابراین یک بال کوچکتر میتواند در پرواز افقی وزن بیشتری را تحمل کند و در واقع بارگیری بال بیشتری را تحمل کند. [9] military power [10] flameholder [11] Ramjet [12] dump combustor [13] Scramjets [14] Scramjet (supersonic combustion ramjet) [15] specific impulse
-
1 پسندیده شدهمدیریت بحران 4 - تلاش برای سناریو نویسی ویدیویی رو جناب @HRA معرفی کردن که در خصوص سناریونویسی در مدیریت بحران ها صحبت می کرد. فارق از اینکه چه نگاهی به سخنران داریم، نیاز است که اهمیت شبیه سازی و پیش بینی حرکت مهره های شطرنج را به خوبی درک کنیم بازی جنگ یا گیم تئوری یک ابزار مهم در استراتژی امریکا هست که باعث حرکات هوشمندانه با کمترین هزینه می شود در یک شرایط طرف مقابل میل به کاهش بحران دارد و در یک شرایط طرف مقابل تمایل به افزایش بحران دارد - درک نقاط قوت و ضعف طرف مقابل - درک شرایط و لزوم به افزایش یا کاهش بحران ( بحران کنترل شده) - ابزار و نحوه مدیریت بحران - اولویت ها رو مبنا بذارید >>> 1- بقا ، 2- ثبات، 3- تعادل و 4- انسجام و... انواع پایه سناریوها سناریوهای جنگی سناریوهای اقتصادی سناریوهای سیاسی سناریوهای فرهنگی سناریوهای اجتماعی سناریوهای علمی - صنعتی از دل این سناریوهای ساده سناریوهای ترکیبی بیرون میاد که میز مدیریت بحران را طلب میکند جلسه634- دکترین استراتژیکی نظامی آمریکا ابزارهای مهم آمریکا: - ائتلاف و اجماع جهانی جهت پیشبرد اهداف ( چه ایجاد انزوا و چه حمایت از حمله) >>>> ضد استراتژی: 1- کاهش حساسیت ، 2- افزایش هزینه - سازمان ملل متحد و ابزار شورای امنیت >>>> ضد استراتژی: 1- افکار عمومی و رسانه 2- متحدین منطقه ای 3- پیمان های جهانی و منطقه ای - تضعیف دشمن و تضمین پیروزی پیش از نبرد >>>> ضد استراتژی: 1- تقویت خود 2- تمرکز بر روی ضعف های دشمن 3- افزایش هزینه های دشمن - درگیری در حداقل زمان ، در حداکثر بهره وری >>> ضد استراتژی: 1- فرسایشی شدن جنگ 2- گرفتن ابتکار عمل در روزهای ابتدایی 3- تحمل پذیری در روزهای نخست - حفظ ابتکار عمل و مدیریت صحنه نبرد >>> ضد استراتژی: 1- ارتقا سطح منازعه در موقع دلخواه 2- باز کردن جبهه دیگر و غافلگیر کننده علیه دشمن (زمین بازی دلخواه) - جنگ نیابتی و جنگ داخلی و جدایی طلبی ها >>> ضد استراتژی: 1- جنگ نیابتی و استفاده از متحدین 2- حمایت از مردم و از بین بردن فرصت نفاق 3- کاهش اختلاف داخلی https://www.aparat.com/v/eRGEJ مثال هایی که بحث شد دستگیری سربازان آمریکایی >>>> آمریکا تمایل به کنترل و محدود کردن بحران دارد اعدام شیخ نمر و داستان سفارت عربستان >>>> عربستان تمایل به افزایش تنش و بحران داشت نکته: در استراتژی آمریکا برخورد و عقب راندن دشمن یکی از امر پذیرفته شده است ولی مهم است که این برخورد زمانی صورت گیرد که کمترین هزینه را به آمریکا وارد کند وقتی وار تئوری با اطلاعات میدانی همراه میشه عملا میزان ریسک به صفر میرسه و پیروزی پیش از نبرد قطعی میشه از این نظر تئوریسین ها و استراتژیست های امریکا بسیار در پی چابکی و تطابق با واقعیت روز هستند تا از غافلگیری و از دست دادن فرصت ها جلوگیری شود. از این رو تمامی ضد استراتژی ها بعد از مدت یک الی دو سال از رده خارج می شوند و نیاز به بروزرسانی و جایگزینی دارند. این صحبت ها مربوط به سال 95 -96 است و تفاوت رفتار امریکا نشان می دهد چگونه خود را با شرایطی که ایران اماده کرده بود تطبیق و بروزرسانی کرده است. >>>>>>> امیدوارم که این صحبت های پایه ای برای سناریونویسی در انجمن و سطح کشور شود بویژه در سطح اتاق های فکر نظامی و کشوری ایران
-
1 پسندیده شدهروایتی کاربردی از قاپیدن دانش باید به درک برسیم که " فناوری و علم تقدیم نمی شود بلکه باید فناوری رو قاپید و تنها تشنگان واقعی این کار را می کنند" روایتی از کسب و ارتقا دانش پهپاد در دوران دفاع مقدس و تلاش ها برای کسب تکنولوژی بدون درنظر گرفتن محدودیت ها نکته اول در تکمیل این داستان باید یادآور ارزش و وظایف وزارت امور خارجه در این حوزه و انتقال فناوری شویم دیپلماسی فعال ولی پنهان لینک * بخش نظامی بخش نظامی یا همان وابسته نظامی سفارت علاوه بر حفظ امنیت سفارت، می بایست شناخت دقیق بر توان نیروهای مسلح، تجهیزات و امور مربوط به فرماندهان و وزارت دفاع یا جنگ کشور مقصد داشته باشد. ایجاد بستر برای تجارت تسلیحات نظامی یا اخطار در مورد تهدیدات نظامی یا امنیتی هم در حوزه این بخش می باشد. * بخش تجاری صنعتی شناخت صنایع و فناوری ها در کشور هدف این بخش است و پیرو آن بررسی و ایجاد امکان جذب و انتقال تکنولوژی و فناوری از یا به کشور هدف بررسی و فرصت و تهدید ها مستند و گزارش می شود. ایجاد بستر برای تربیت یا صدور نیروی متخصص در این بخش دیده می شود. همچنین شناخت بازارها و صدور و خرید محصولات از دیگر اهداف بخش تجاری و صنعتی است. * بخش علمی و تحصیلی دانشگاه ها، موسسه های پژوهشی به عنوان مراکز علمی و تحقیقاتی شناسایی شده و افراد تراز اول و پروژهای نوین تحقیقاتی مدنظر قرار می گیرند. اینگونه خط سیر و نقشه راه علمی کشور تعیین و پتانسیل های کشور برای همکاری علمی و پژوهشی مشخص می گردد. همچنین ایجاد بورس های تحصیلی هدف مند و هدایت و حمایت از دانشجویان مستعد از وظایف این بخش است. دوره های حین تحصیلی و آموزشی کوتاه مدت، همایش های علمی و تهیه منابع دست اول علمی هم از کارهای اولیه محسوب می شود. نکته دوم نمایشگاه های محلی و بین المللی نظامی لینک نمایشگاه های بین المللی فقط محلی برای خریداران و فروشندگان کالا نیست، بلکه محلی عالی برای خریداران ایده هست با تشکر از @mehran55 بابت مقالات خوبشان و تکیه برا نمایش واقعیت طلایی پیرامونمان
-
1 پسندیده شدهتست موفقیت آمیز تحرک پذیری تایپ X پلتفرم تایپ x (سمت راست) در کنار پلتفرم THeMIS (سمت چپ) محصولات شرکت میلرم رباتیک شرکت میلرم رباتیک اعلام کرد که آزمایش های انجام شده بر روی تایپ x در بخش تحرکپذیری با موفقیت انجام شده است. تایپ x به گونه ای طراحی شده است که قابلیت انعطاف پذیری دارد. قابلیت هوابرد بودن، قابلیت تجهیز به توپ های اتوماتیک 50 میلیمتری، وزن و ارتفاع نسبتا پایین موجب شده است تایپ x بتواند مواضع دفاعی دشمن را در هم بشکند و با حداقل خطر برای نیروهای خودی ماموریت خود را انجام دهد. علاوه بر این ، تایپ x تقریبا سه تا چهار برابر سبک تر و هزینه ساخت و نگهداری آن به طور قابل توجهی کمتر از یک خودرو رزمی سرنشین دار معمولی است. علاوه بر این اضافه شدن هوش مصنوعی توسعه داده شده توسط میلرم رباتیک با قابلیت دنبال کردن اهداف، رانندگی خودکار و تشخیص موانع موجب شده است تا امکان کنترل از راه دور تایپ x با سرعت بالاتر را فراهم انجام شود. توسعه خودروهای رزمی بدون سرنشین هوشمند میتواند صحنه رزم بر روی زرمین را به شکل کامل درگرگون سازد. این خودروها میتواند در خطرناکترین میدان های نبرد به عملیات بپردازند بدون انکه خطری متوجه سربازها باشد. با پیشرفت در حوزه های مخابرات و هوش مصنوعی خودروهای رزمی بدون سرنشین هوشمند میتواند قدرت آتش و استفاده تاکتیکی برابری با خودروهای سرنشین دار داشته باشد. پلتفرم تایپ x به علت قابلیت بدون سرنشین بودن و هوشمندی میتواند در کنار خودروهای رزمی سرنشین دار در بقا و قابلیت های عملیاتی انها اثرگذار باشد. https://www.aparat.com/v/BYqu4
-
1 پسندیده شدهدیپلماسی فعال ولی پنهان وقتی از وزارت امور خارجه صحبت می کنیم همیشه بحث های سیاسی مثل برجام به ذهن می آید ولی کار وزارت امورخارجه فراتر از بحث های سیاسی است و تنها 20 درصد از وظایف این وزارت خانه شامل مباحث سیاسی می شود که بیشتر آن نیز پنهان است. یعنی 80 درصد وظایف امور وزرات امورخارجه غیر سیاسی است. برای درک رفتار بازوی های وزارت امور خارجه و اصلاح نگاه نیاز است که سفارت خانه های کشورهایی چون انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و روسیه را به عنوان 5 سفارت خانه فعال و بابرنامه مدنظر قرار داد. با بررسی این 5 نمونه متوجه می شویم که بیشتر بودجه و پرسنل سفارت خانه ها غیرسیاسی بوده و در بخش سیاسی نیز تعاملات از جنس دیگر است. مثال ها زیاد است ولی تاثیر و نتیجه این فعالیت دیپلماتیک فعال در سفر هیئت های اروپایی بعد از برجام به خوبی دیده شد. وقتی که هیئت های اعزامی از کشورهای ایتالیا و فرانسه بسیار آگاهانه و با دید دقیق وارد ایران شدند و با برنامه ریزی قبلی و اهدافی مشخص به سمت امضا نهایی توافقات تجاری و تامین منافع مالی خود بودند. این درحالی است که هئیت های ایرانی بدون برنامه و تنها جهت رایزنی اولیه به اروپا رفته بودند و عملا زمان های طلایی را از دست دادند. http://news.mrud.ir/news/17980/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%8A%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%DB%B1%DB%B9%DB%B7-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%8A%D8%A7%D9%82-%D8%A7%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%A7%D9%8A%DB%8C-%D9%87%D8%A7 فرصت سوزی های وزارت امور خارجه وقتی مهم می شوند که به یاد آوریم که گورباچف در پاسخ به درخواست تسلیحاتی هئیت اعزامی ایران به شوروی گفت که تجهیزات درخواستی شما قدیمی بوده و خودش اسم تسلیحات دیگری که به روزتر بودند در لیست اصلاح نمود. این اتفاق ضعف آشکار وزارت امور خارجه ایران را در آن مقطع نشان می داد که باعث عدم آگاهی هیئت اعزامی و فرصت سوزی ناگواری را رقم زد. http://irdiplomacy.ir/fa/news/1909971/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DA%86%D9%81 https://www.farsnews.ir/news/13950518001506/%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-2%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B3-%D8%AF%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84 از این رو نگاه به وظایف سفارت خانه ها را در جهت حفظ و پیش برد منافع کشور باید بررسی کرد و شاید دسته بندی زیر را برای وظایف سفارت خانه ها ذکر نمود. - بخش فرهنگی - بخش تجاری صنعتی - بخش علمی و تحصیلی - بخش نظامی - بخش اجتماعی سیاسی - بخش صدور ویزا - بخش تعاملات دیپلماتیک * بخش فرهنگی بزرگترین بخش سفارت های انگلیس و فرانسه بخش فرهنگی بوده که نمود اصلی آن را در گسترش زبان و فرهنگ انگلیسی و فرانسوی می توان دید. این بخش با تبلیغ فرهنگ و زبان کشور مبدا به دنبال ایجاد بستری برای نفوذ به کشور مقصد و ارتقا جایگاه کشور خود هستند. * بخش تجاری صنعتی شناخت صنایع و فناوری ها در کشور هدف این بخش است و پیرو آن بررسی و ایجاد امکان جذب و انتقال تکنولوژی و فناوری از یا به کشور هدف بررسی و فرصت و تهدید ها مستند و گزارش می شود. ایجاد بستر برای تربیت یا صدور نیروی متخصص در این بخش دیده می شود. همچنین شناخت بازارها و صدور و خرید محصولات از دیگر اهداف بخش تجاری و صنعتی است. * بخش علمی و تحصیلی دانشگاه ها، موسسه های پژوهشی به عنوان مراکز علمی و تحقیقاتی شناسایی شده و افراد تراز اول و پروژهای نوین تحقیقاتی مدنظر قرار می گیرند. اینگونه خط سیر و نقشه راه علمی کشور تعیین و پتانسیل های کشور برای همکاری علمی و پژوهشی مشخص می گردد. همچنین ایجاد بورس های تحصیلی هدف مند و هدایت و حمایت از دانشجویان مستعد از وظایف این بخش است. دوره های حین تحصیلی و آموزشی کوتاه مدت، همایش های علمی و تهیه منابع دست اول علمی هم از کارهای اولیه محسوب می شود. * بخش نظامی بخش نظامی یا همان وابسته نظامی سفارت علاوه بر حفظ امنیت سفارت، می بایست شناخت دقیق بر توان نیروهای مسلح، تجهیزات و امور مربوط به فرماندهان و وزارت دفاع یا جنگ کشور مقصد داشته باشد. ایجاد بستر برای تجارت تسلیحات نظامی یا اخطار در مورد تهدیدات نظامی یا امنیتی هم در حوزه این بخش می باشد. https://www.thebalancecareers.com/human-intelligence-collector-35m-mos-job-description-3346154 https://www.thebalancecareers.com/career-profile-army-attache-noncommissioned-officer-2356454 * بخش اجتماعی سیاسی شناخت جامعه، تمایلات و رفتارهای جامعه کشور میزبان، به گونه ای که اطلاعات مستند شده موجب پیش بینی خوبی از رفتار جامعه آنها را بدهد و غافلگیری هایی از قبیل انقلاب رومانی و یا تظاهرات و قتل سفیر آمریکا در لیبی را ایجاد نکند. * بخش صدور ویزا این بخش علاوه بر نظارت بر ورود افراد به کشور باید هویت شناسی و سیستم های ردیابی افراد را در کشور هدف ایجاد کند تا به یک شناخت اطلاعاتی و هویتی از مردم پیش رو داشته باشد و در اختیار سیستم های اطلاعاتی وتحقیقاتی قرار دهد. * بخش تعاملات دیپلماتیک این بخش افراد و رفتار سیاسی کشور هدف را شناسایی کرده و پیش بینی و سناریو نویسی های لازم را انجام می دهد تا در مواقع لزوم هر گونه مذاکره یا تعاملی با دید کامل و بهینه صورت بگیرد. ارتباط با افراد سیاسی و ایجاد دوستی های سیاسی از دیگر اقدامات این بخش بوده و پیش بینی و تاثیر بر انتخابات هم از نکاتی مهم محسوب می شود. برای درک بهتر این مباحث صحبت های دکتر مهدی صفری بسیار مفید است. دکتر مهدی صفری سفیر سابق ایران در چین،روسیه و اتریش در جهان آرا (برنامه کامل) حتما نگاه کنید https://www.aparat.com/v/K0Izb/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%B5%D9%81%D8%B1%DB%8C_%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1_%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%DA%86%DB%8C%D9%86%D8%8C%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B4 تقدیم به برادر عزیرمان جناب @MR9 که با همه سختی ها چراغ امید رو روشن نگه داشته است. امیدوارم دوستان هم از تفکر ایشون حمایت کنن تا این مسیر ادامه پیدا کنه
-
1 پسندیده شدهسلام طبق عادتی که دارم به جای اینکه خودم را غرق در خبرهای مختلف کنم ، خبر و تحلیل ها درباره یک موضوع با اهمیت را (البته از دید خودم) از منابع مختلف بررسی کرده و بعضا خلاصه برداری می کنم . از همین رو مطلب زیر خلاصه بخشی از مطالبی است که در زمینه قرارداد ایران و چین در دو روز اخیر در بخشی از روزنامه های کشور با گرایشات سیاسی مختلف به چاپ رسیده است که آن را برای ضبط شدن در آرشیو میلیتاری و همچنین استفاده و آگاهی دوستان از نظرات مختلف داخل کشور در اینجا قرار می دهم عصر اقتصاد شنبه 28 تیر – در مطلب ایران اکنون آمادگی عقد قرارداد خارجی ندارد گفتاری از فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره سند همکاری های 25 ساله ایران و چین به خاطر آنکه یکی از شاکلههای وجودی طرف مقابل (چین) بهکارگیری خشونت است، عقد این قرارداد در وضع فعلی می تواند هزینه ها و مشکلات بسیاری را برای کشور به دنبال داشته باشد. وی افزود:در زمینه قرارداد ایران و چین دوگانگی موجود که یا بسیار خوشبینانه است و برخی آن قدر این قرارداد را لازم و ضروری می پندارند که هر کس در مفاد آن تردید ایجاد کند، ضد انقلاب خطاب می شود نادرست است، همچنین از سوی دیگر نگاه بدبینانه به آن که برخی دیگر کلا وجود این قرارداد را مایه ننگ میدانند و نشانه کشور فروشی و سرسپردگی تلقی میکنند نیز اشتباه است. وی با اشاره به تجربه مفاد قرارداد برجام اظهار کرد: اصل برجام به خودی خود چیز بدی نبود و آلان تنها مسالهای که در این قرارداد ما را دچار مشکل کرده این است که در نبود ضمانتهای اجرایی کافی یکی ازطرفهای قرارداد مفاد آن را نقض کرده است و در اثر آن نقص لطمههای بسیار بزرگی به ما وارد شد اما ما نتوانستیم هیچ جریمهای متوجه کشور خاطی کنیم. مومنی با ریشهیابی مسائل پیرامون عقد قرارداد با طرفهای خارجی ادامه داد: مشکل اصلی که این چند وقت در برابر آن قرار داریم این است که همانند رفتار رئیس جمهوری فعلی در مورد برجام که گمان می کرد نان و آب مردم نیز با به امضا رسیدن برجام رفع می شود اینک طرفداران قرارداد 25 ساله بین ایران و چین انتظار دارند که تمامی تحریم ها به وسیله آن دور زده شود و کشور با یک قرارداد به سمت توسعه پیشرفت حرکت کند که البته اینگونه نیست. در طول تاریخ تجربه هایی که از عهد صفویه تا پهلوی دوم به دست میآید گویای این مورد است که عقد قرارداد با کشورهای خارجی برای ایران هیچ وقت موفقیتی نداشته و فقط کشور را با دچار مشکلات بیشتر کرده و گرفتاری های مردم را افزایش داده که این امر نشان دهنده آن است که امنیت ملی ایران از کانال های دیگر و آویزان شدن به قدرت های بزرگ تامین نمیشود. این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با تشریح شرایط ویژه اقتصادی و سیاسی چین در هژمونی جهانی افزود: چین ممکن است که در این سال ها به یک کارخانه بزرگ در جهان تبدیل شده باشد ولی هنوز با مشکلات تامین انرژی، دسترسی به آبراه های بین المللی، خطوط مواصلاتی جهانی و تجزیه پذیری داخلی روبرو است و از این منظر بسیار آسیب پذیر است و به ضعف ها نیزبه صورت جد امریکا واقف است در نتیجه چین با بستن قراردادها با کشورهای آسیانه میانه و خاورمیانه به دنبال افزایش قدرت چانه زنی خود در هژمونی جهانی است تا مشکلات خود را در زمینه های گوناگون مورد اشاره کاهش دهد. وی با تاکید بر اینکه بهتر است قبل از توافق با دیگر کشورها آسیب های کشور خودمان را بشناسیم ادامه داد: اگر قراردادهای اقتصادی چه در راستای انتقاال تکنولوژی و چه در راستای جذب سرمایه فیزیکی در شرایط که بستر نهادی ما ضد تولیدی، کج کارکرد و فساد انگیز صورت گیرد مطمئنا به نفع طرف خارجی و به ضرر ما تمام خواهد شد و این مساله جزو اصول تجربه شده دنیا و ایران است. وطن امروز شنبه 28 تیر – در مطلب چینی تحریم شکست به قلم ثمانه اکوان از ماههای آخر دولت اوباما در کاخ سفید سیاستمداران آمریکایی که از جنگهای بیانتها، هزینه بر و خسته کننده در غرب آسیا خسته شده بودند، از سالها پیش پیشنهاد داده بودند که آمریکا باید با رها کردن منطقه، به فکر نگاه به شرق و استفاده از ظرفیت اقتصادی شرق آسیا برای تقویت سیستم اقتصادی خود باشد. یک دیدگاه دیگر در کاخ سفید این بود که آمریکا با ایجاد یک نظم خودساخته در خاورمیانه به عنوان منبع بزرگ انرژی دنیا، تمرکز خود را به شرق آسیا و با هدف کنترل چین به عنوان بزرگترین رقیب اقتصادی ببرد. روی کار آمدن ترامپ و تلاش او برای به راه انداختن جنگ تجاری با چین و جنگ تعرفهای با تمام کشورهای دنیا (از جمله اروپا و کانادا) قدم بزرگی برای از بین بردن سیاستهای قبلی بود اما این به معنای توجه نکردن آمریکا به شرق نبود. توجه آمریکا اما به جای اینکه بر همکاریهای گسترده باشد، طبق معمول به سمت رویههای سیاسی رفت. اگر چه پکن بارها اعلام کرده بود که قصد ندارد از نظر اقتصادی وارد فاز رقابت شدید با آمریکا شود اما راهبرد ایران برای نگاه به شرق و بستن اتحاد اقتصادی بلندمدت با ابرقدرت اقتصادی آینده دنیا، کاری کرد که مواجهه غرب و شرق درست در میانه مسیر یعنی در خاورمیانه و خلیجفارس صورت بگیرد. علت سروصدای شدید آمریکا راجع به قرارداد 25 ساله ایران و چین و تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در ایران، دانستن این نکته است که ایران با این قرارداد و استقبال از قراردادهای بلندمدت با کشورهای دیگر، در حال وارد آوردن فشار به آمریکاست و کمپین فشار حداکثری مانند فنری کمانه کرده و این بار به سمت مخالف در حال پرش است. ایران بدین ترتیب از تقابل و رقابت اقتصادی واشنگتن و پکن بهترین استفاده را کرده و یک ائتلاف راهبردی با ابرقدرت اقتصادی آینده دنیا تعریف کرده که میتواند فروش نفت ایران را که از نظر آمریکاییها قرار بود به صفر برسد، تا 25 سال آینده تضمین کند. ورود چینیها به مسأله سرمایهگذاریهای کلان در ایران، میتواند زخمی عمیق در صورت نفاق اروپا به جا بگذارد و کاری کند باقی کشورهای دنیا نیز که احساس میکنند از قافله سرمایهگذاری در ایران و رسیدن به سودهای کلان بازماندهاند، به سمت کشورمان گسیل شوند. بنابراین یکی از فواید قرارداد با چین، ترغیب سایر کشورها به حضور در بازار تجارت ایران است. البته از این حیث نباید از اثرات امنیتی- سیاسی این قرارداد نیز گذشت. مهمترین نکته اما درکی است که طرف غربی از ایران پیدا خواهد کرد. همانطور که پیش از این نیز بارها توسط کارشناسان منطقهای و روابط بینالملل مطرح شده، این نکته به طرف غربی و بویژه آمریکاییها یادآوری میشود که ایران به واسطه هوشمندی سیاسی و توانایی ذاتی و موقعیت جغرافیایی اساسا قابل منزوی شدن نیست. ستاره صبح شنبه 28 تیر – در گفتگویی به عنوان ریشهها، مزیتها و مخالفتها با توافق 25ساله ایران و چین با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بینالملل من وقتی متن این پیش نویس را خواندم نمیتوانم اسم قرارداد روی آن بگذارم، زیرا این یک نوع تفاهمنامه همکاری برای اجرای مقداری پروژه است. ما با مشکل تحریمها روبرو هستیم. سیاستمداران ما در درجه اول باید بکوشند تا تحریمها از بین برود؛ به عبارت دیگر باید بیماری تحریم را از بین برد. اقدامات دیگری ازجمله دور زدن تحریمها مُسکّن است و ابزارهایی است تا بتوانیم از عهده برنیامدن در علت اصلی را به این طریق جبران کنیم. در مخالفتها بهشدت از مسائلی که ممکن است در رابطه با چین پدید بیاید اظهار نگرانی شده است. چین تاکنون بهطورکلی به تحریمهای آمریکا عمل کرده است . ما پروژهای اصولی با چین اجرا نکردهایم؛ صرفا تعدادی پتروشیمی ساختهایم و تولید سیمان را چندین برابر کردهایم، شاهراههایی ساختهایم که زمینهساز توسعه اقتصادی خوبی است ولی کار عمرانی جدیدی نکردهایم. مسئله دیگر مواجهه این تفاهم 25 ساله با اختلافات بین چین و آمریکا و تهدید چین به تحریم توسط ترامپ است. آیا چینیها در پاسخ آن تهدید با ایران سازگاری بیشتری نشان میدهند؟ در شرایط فعلی تعریف پروژهها بدون پاسخ گرفتن از چینیها نکته مهمی است آیا این حرکت از لج آمریکا و به دلیل اختلاف با آمریکا است؟ باید منتظر ماند و دید. عیب این برنامه در این است که در دنیایی که رقیبی وجود ندارد و نمیتوان برای این پروژهها بهجایی رجوع کرد، نمیتوان تصمیم دیگری گرفت. چینیها در بسیاری جهات توانمندی و تکنولوژی قابل اتکایی دارند، اما در چنین شرایطی آیا درخواستهای دیگری نیز از ایران داشتهاند؟ ما اطلاعی از این وضعیت نداریم و نمیتوانیم داوری کنیم؛ اینکه آیا قیمتها مناسب است یا چون در شرایط استیصال هستیم ناچار به تن دادن هستیم. ضمن آن که مشخص نیست در طول 25 سال آینده چه تحولاتی در عرصه داخلی و بینالمللی برای ایران رخ دهد. من بعید میدانم که این قرارداد حتی اگر بهصورت 25 ساله نوشتهشده باشد، به شکل یک امتیاز قاجاری باشد که ایران را از امضای قرارداد با سایر کشورها در آینده بازدارد. در شرایطی که ما با دنیا ارتباط داشته باشیم، چین و روسیه دو کشور از مهمترین کشورهایی هستند که میتوانیم و باید با آنها در رابطه باشیم. ما نمیتوانیم فقط با کشورهای فقیر و ناتوان و کشورهایی که فقط از ایران پول میگیرند ارتباط بگیریم و برای کشوری پارلمان بسازیم و به دیگری قرضالحسنه بدهیم... باید روابط ما با چین، ژاپن، روسیه، کره جنوبی و... در شرق و همچنین فرانسه، آلمان، انگلیس و... در غرب باشد تا ارزش اقتصادی به همراه بیاورد. شاید اگر فردا رئیسجمهور دیگری در امریکا به قدرت برسد، چین را به بهترین بازار خود مبدل کند و مجدداً منافع آمریکا در ارتباط با کشور بزرگ چین مطرح شود. روسیه در آن دوران کشوری فلکزده و عقبمانده بود که امروز با ثروتی فراوان بهسرعت در مسیر صنعتی شدن قرارگرفته و جزو جهان غرب بهحساب میآید. این موارد رقابت و حسادت را بین قدرتها ایجاد کرده است. بلوک مفهومی در دوران جنگ سرد بود. امروز بلوک وجود ندارد. چین نیز فقط نام کمونیست را یدک میکشد. عکس مائو فقط روی پول چین باقیمانده است و امروز پادشاهی مشروطه آنجا حکمفرمایی میکند. ثروتمندان جهان و بانکداران و سرمایهداران امروز دنیا در چین قرار دارند. باید دانست که توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی را به دنبال میآورد. چین و روسیه و اروپا تفاوت دیگری ندارند. در مورد چین میدانیم که با نفتی که از ایران میبرد میتوان مبادلاتی داشت ولی در مورد روسیه اینطور نیست. این مسئله ارتباط با روسیه را سخت میکند. چون با صادرات پرتقال و کیوی نمیتوان واردات صنعتی داشت. بزرگترین و ارزانترین بزرگراه مستقیم بین ایران و روسیه دریای خزر است که میتوان از این ظرفیت استفاده کرد. جام جم شنبه 28 تیر – در گفتگویی به عنوان توافق با چین را باید ۳۰ سال قبل امضا میکردیم با حمید رضا آصفی - متاسفانه هنوز در داخل کشور برخی نگرشها وجود دارد که دیر به جمعبندی میرسد چرا که به اعتقاد بنده چنین قراردادی میبایست در سال 68 و در جریان سفر رهبری که در آن مقطع در قامت رئیس جمهور بودند انجام میشد یعنی این سند باید حدود 31 سال قبل پیش میرفت. ایران برای خودش دستورالعمل دارد و سیاست نه شرقی نه غربی را در عرصه خارجی دنبال میکند و در ذیل این سیاست، علاقهمند به گسترش روابط با همه کشورها به جز یکی دو کشور هستیم. نه تنها با چین بلکه باید با کشورهای دیگر هم چنین قراردادی داشته باشیم و جای نگرانی نیست. چین کشوری است که به گفته برخی در 2025 یا 2030 به عنوان اولین قدرت جهانی خواهد بود، بنابراین نمیتوان با چنین کشوری سند راهبردی نداشت ضمن این که از این سند هر دو کشور منتفع میشوند. چین که میخواهد در چند سال آینده اولین قدرت اقتصادی باشد طبیعی است دنبال شرکای با اعتماد و با نفوذ و مقتدری میگردد . ایران از ابتدا استراتژی همکاری با غرب را داشت، اما آنها نتوانستند از خودشان استقلال نشان دهند و زیر فشار آمریکا البته مقداری هم به صورت ارادی با ایران همکاری نکردند، لذا موضوع گسترش رابطه از نداشتن سلطه متفاوت است. در مقالهای که طی روزهای اخیر از جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا منتشر شده جملهای کلیدی وجود دارد مبنی بر اینکه برجام اولین گام برای ما بود که به موضوعات دیگری که نگرانی امنیتی برای ما ایجاد میکنند، برسیم. یعنی برجام آمد که ما را تخلیه قدرت کند، اگر این را بپذیریم طبیعی است که اروپا چنین استراتژیای داشت و صرفا منت میگذاشتند و برخی حرفها را در راستای ایران مطرح میکردند. - در هر حال معتقد بودم اروپا نه میتواند و نه میخواهد که همکاری بیشتری با ایران داشته باشد. از جمله اینکه اینستکس دو سال پیش تدبیر شد، ولی انجام نشد تا وقتی که ایران تعهداتش را کم کرد و اروپا به دلیل نگرانی از این بابت اقدامات کوچکی برای ایران انجام داد. مردم سالاری یکشنبه 29 تیر – در سرمقاله خود با عنوان توافق با شرق باید هوشمندانه باشد به قلم علی اکبر مختاری موافقان این توافق بر مبنای مصلحت و لزوم همکاری با شرق در برابر دشمنی غرب به جدیت و ارتباط همه جانبه با اردوگاه شرق تاکید دارند. اما مخالفان چنین قراردادی را شبیه به قراردادهای استعماری گذشته می دانند و معتقدند چنین توافقاتی استقلال و اعتبار جمهوری اسلامی را زیر سوال خواهد برد. در عالم واقع عواملی چون تحریمهای سخت ایالات متحده علیه ایران، عدم فروش نفت و رکود بی سابقه حاصل از گسترش پاندمی کرونا و جنگ تجاری بین دولتهای چین و آمریکا، دولت ایران را مجبور به تن دادن با توافقی اقتصادی با دولت چین کرده است. امپریالیسم اقتصادی رفتار غالب کشورهای صنعتی بخصوص چین است. یقینا در این شرایط سخت که طرف مقابل از حال و روز پریشان ما اطلاع دارد و در این توافق جز منفعت و سود به چیز دیگری نمی اندیشد باید هوشمندانه و با توجه با ملاحظات و جوانب کار تصمیم گیری کنیم و آنچه داده می شود و امتیازی که می ستانیم به سود مملکت و منافع ملی باشد. الگوی صنعتی شدن و تجربه دولت چین در ارتقا یافتن بعنوان اقتصاد برتر دنیا به عنوان نقشه راهی برای توسعه اقتصادی ایران در دستور کار قرار گیرد و در این توافقنامه ما باید متقاضی بهره گیری از تجربیات طرف مقابل در صنعت و ورود تکنولوژی به داخل باشیم و فقط امتیاز دهنده و مغلوب نباشیم. صبح امروز یکشنبه 29 تیر – در مطلبی با عنوان ریسک شراکت با اژدهای سرخ به قلم علی روغنگران زمانی که وب سایت انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» خبری منتشر و ادعا کرد، قراردادی 25 ساله میان ایران و چین منعقد میشود که بر اساس آن، چین در ازای گرفتن امتیازاتی متعهد شده 400 میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند به بیش از یک سال قبل باز میگردد. آن موقع که این خبر انتشار یافت، محمد جواد ظریف ضمن تایید تلویحی چنین توافقی، ماجرای امتیازات و سرمایهگذاری 400 میلیاردی درایران را تکذیب کرد. ظریف حتی در مورد واژه توافق هم آن زمان اینگونه گفت: “دراصل، توافقی در کار نیست که بندهایی داشته باشد. یک پیشنهاد برای برنامهای 25 ساله است که تازه باید بنشینیم و شروع به نوشتن توافق کنیم.” ما در ماجرای قرار داد 25 ساله به نظر میآید باید به دو دیدگاه، بیش از شایعات در باره مفاد آن توجه کرد. نخست اینکه قرارداد 25 ساله شاید آنچنان که در شبکههای اجتماعی در مورد آن سخن گفته میشود نه تنها قرار داد بد و سرشار از امتیازدهی نباشد بلکه همان طور که بسیاری از کارشناسان خارج از کشور در مورد آن میگویند زنگ خطری برای آمریکا به شمار بیاید. آن طور که میدل ایست آی، اعلام میکند توافق ایران و چین در صورتیکه اجرا شود، اقتصاد ایران را تقویت کرده و سیاست این کشور را باثباتتر میکند. همچنین موقعیت ایران در منطقه را بهبود خواهد بخشید و شاید ترغیبکننده دشمنان ایران برای تنشزدایی با ایران هم باشد. از سوی دیگر این توافق به نفع چین هم است و احتمالا به ارتقای موقعیت چین در خاورمیانه منجر خواهد شد. در واقع این همکاری، برتری راهبردی آمریکا در خلیج فارس را تضعیف خواهد کرد. در طول مدت زمان مطرح شدن قرار داد 25 ساله بارها موضوع عدم اطمینان به کشورهای اروپایی و کارنامه منفی آنان در مورد موضوع برجام مطرح شد. اتفاقی که نشان داد در شرایط کنونی غرب نمیتواند تامین کننده درخواستهای ایران باشد و از همین رو بهتر است تا روی شرق و امپراطوری سرخ حساب باز کرد. در شرایط فعلی شاید منطقیترین راهحل بستن این قرار داد باشد، اما آیا این موضوع میتواند دلیل خوبی برای عقد یک قرارداد 25 ساله با چین باشد؟ شاید مرور تاریخ چهاردهه روابط ایران و چین بتواند به خوبی بیانگر این باشد که چرا مانند تعهدات اروپایی باید مراقب تعهدات چینیها نیز باشیم. این موضوع را از یاد نبریم که چین و آمریکا با وجود تمام اختلافاتشان با یکدیگر، توافق تجاری بزرگی را با هم امضا کردهاند. در این توافق تجاری قرار است دو طرف از برنامه قبلی خود برای افزایش بیشتر تعرفههای وارداتی روی محصولات یکدیگر خودداری کنند. همچنین قرار است چین نیز میزان خرید محصولات کشاورزی از آمریکا را افزایش دهد. بدیهی است که آن توافق سود آور هر لحظه میتواند چین را با آمریکا همسانتر و همراهتر کند. به همین خاطر، بسیاری میگویند در همراهی امروز چین با ایران هم چینیها بیشتر به نوعی به دنبال امتیازگیری از آمریکاییها هستند. همه این موارد، اما نه الزاما به معنای نفی قرار داد 25 ساله ایران با چین بلکه به معنای این است که لااقل باید مراقب تعهدات چین در این قرار داد طولانی مدت نیز بود. روزنامه اسکناس یکشنبه 29 تیر – در گفتگویی به عنوان سايه سنگين سياست بر قرارداد ايران و چين با مجیدرضا حریری قرار دادی وجود ندارد و بنده هم تا اطلاع ثانوی در خصوص برنامه جامع همکاری ایران و چین صحبت نمی کنم، چرا که باید فضای رسانه ای کمی آرام باشد و در حال حاضر موضوع کاملا سیاسی است و نگاه کارشناسی به این قرار داد نمی شود، بنده نگاه کاملا تخصصی و اقتصادی دارم و باید جو سیاسی فروکش کند تا در این باره بتوانیم نقاط قوت و ضعف را بیان کنیم. قبل از برنامه ششم مبادلات تجاری بین ایران و چین سالی 50 میلیارد دلار بود، ما یک برنامه توسعه مبادلات بین ایران و چین داشته ایم، زمانی که رییس جمهور چین به ایران آمد یک توافق کلی انجام دادیم که طی ده سال آینده یعنی از سال 2016 تا سال 2026 متوسط مبادلات تجاری دو کشور سالی 60 میلیارد دلار شود، یعنی طی ده سال 600 میلیارد دلار صورت بگیرد، این تنها برنامه ای بوده که بین دو کشور صورت گرفته که این برنامه هم به دلیل اتفاقات تحریمی بعد از برجام و مسائل بانکی که ما با «اف ای تی اف» داشته ایم و کاهش جهانی قیمت نفت و مسائل کرونا انجام نشده است و این ظرفیت هم در حال حاضر وجود ندارد که طی 5 سال آینده این رقم صورت بگیرد. آرمان ملی یکشنبه 29 تیر – در گفتگویی به عنوان ايران حق خود را از اقتصادجهاني مي گيرد با اردشير نوريان دکترای روابط بینالملل هنوز هيچ چيز در خصوص قرارداد ايران و چين قطعي نشده است و فضاسازيها در اين عرصه منطقي نيست زيرا هيچ تفاهمي امضا و نهايي نشده است. به دليل شرايطي که در عرصه بينالمللي عليه ايران وجود دارد و با توجه به تحريمهايي که عليه کشور وجود دارد و هر روز فشارها بر کشور بيشتر ميشود. در همين راستا براي تامين منافع اقتصادي کشور بايد گاهي اوقات زمينههايي در عرصه بينالملل ايجاد شود تا بهواسطه مناسبات خارجي ساير فشارها و کمبودهاي اين عرصه جبران شود. بايد در مقابل اين فشار حداکثري اقداماتي انجام شود که تعادل به مناسبات کشور بازگردد و اين مقولهاي است که ضرورت همکاري با کشور چين را مشخص ميکند. با توجه به مناسبات فعلي جهان و بهخصوص قدرتهاي برتر آن و با توجه به تعاملات و اتفاقاتي که در حال رخ دادن است به گفته بسياري از کارشناسان نقطه ثقل جهان از قسمت غرب بهزودي به شرق منتقل خواهد شد. در همين راستا ايران نبايد در اين عرصه منفعل عمل کرده و از اين اتفاق عقب بماند . ايران نيازمند يک وزنه تعادل بود تا حيات اقتصادي خود را بار ديگر رونق بخشد و تفاهم اقتصادي با چين ميتواند در اين عرصه بهترين راهکار باشد تا اقتصاد ايران بار ديگر احيا شود. چين يک ظرفيت مهندسي بسيار قوي بهخصوص در زيرساختها دارد و توليدات انبوه صنعتي اين کشور سبب شده است که اقتصاد اين کشور به رده دوم جهان برسد و اين امر ميتواند بر اقتصاد ايران تاثير مستقيم بگذارد و توليد ايران را نيز رونق دهد و زيرساختهاي اقتصادي را نيز در ايران فعال کند. اين امر در مناطق ويژه اقتصادي ميتواند پررنگتر باشد و صادرات ايران را همچون کشور خود محرکتر کند . حضور همزمان ايران و چين در آسيا يکي ديگر از نقاط قوت اين قرارداد ميتواند باشد که به آن جنبههاي استراتژيک نيز اضافه ميکند. ايران و چين به نحوي ميتوانند مکملهاي خوبي براي يکديگر باشند. از يکسو ايران منابع عظيم نفت و گاز در اختيار دارد و داراي نيروي انساني متخصصي است که لازمه جدي توسعه است و از سوي ديگر بازار مصرف ايران و اطراف آن نيز بهشدت منافع اقتصادي زيادي را به همراه دارد. آنچه قابل توجه است ساير کشورهاي قدرتمند آسيا نيز ميتوانند با پيوستن به اين حرکت آسيا را به نقطه ثقل اقتصادي و سياسي جهان بدل کنند.
-
-1 پسندیده شدههمین یعنی شرکتهای ایرانی در صف دومن یعنی کارگر ایرانی در صف دومه میدونی چقدر میتونه به شرکتها و کارگران ایرانی ضربه زنه تمام پروژه های خوب و نون و آب دار میره برای چین بعد از چین قرارگاه خاتم سپاه شرکتهای خصوصیم برن بز بچرونن . چین هم با کارگرش میاد یعنی تو این 25 سال نرخ بیکاری قراره برای ایرانیها افزایش پیدا کنه یعنی کاهش قدرت خرید و سطح رفاه مردم بخصوص قشر ضعیفتر جامعه که به دنبالش افزایش نارضایتی بیشتی میاره نمونه کوچیکش رو 98 دیدیم . حالا باید دید چقدر سود داره که یه همچین خطری رو برای نظام دارن میخرن ؟ یه فروش نفت کافیه یا شراکت در سرمایه گذاری ؟ یا شاید من اشتباه میکنم و قراره نیروی کار پروژه های چین در ایران از نیروی ایرانی تامین بشه
-
-1 پسندیده شدهوظعیت فعلی کشور ما نتیجه انحصار هست و ما باید در این 25 سال شرکتهای چینی رو تو اولویت قرار بدیم یعنی تمام نقاط حساس و کلیدی مملکت رو انحصارن در اختیار چین میزاریم حالا شما اسمشو هرچی میخوای بزار سرمایه گذاری خارجی زمانی باید برای شما حیجان انگیز و سود ده باشه که رقابت بر سر پروژه بین چند شرکت باشه نمونش خرید جنگنده هند به شرکتهای دخیل در مزایده نگاه بکنید حالا ما اینجا رقابت نداریم جناب چین دست رو هر پروژه ای بزاره باید براش اولویت رو در نظر بگیریم وقتی رقابت نباشه طرف هر جور دوست داره مارو میچرخونه نمونش ایرانخودرو و سایپا الانم چین یک بازار انحصاری 25 ساله دستش اومده حالی به حولی و اینم در نظر بگیرید وظعیت الان مملکت نتیجه سیاستها و مدیریت های اشتباه مسئولینه قرارداد 25 ساله با چین فقط یه مسکنه که درد رو از بین میبره ولی سرطان با سرعت بیشتری تو بدنه این مملکت پیشرفت میکنه