برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 7 اردیبهشت 1400 در پست ها
-
10 پسندیده شدهبه نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
-
4 پسندیده شدهدوگانه سازی مساله ساز، نقدی بر محتوای فایل صوتی وزیر محترم امورخارجه محمد جواد ظریف ماجرای ۱۸ روز محاصره حاج قاسم در حلب همه چیز را از دست رفته میدیدم سردار چهارباغی فرمانده سابق توپخانه سپاه برای اولین بار بخشی از خاطرات خود در سالها همراهی با حاج قاسم سلیمانی در سوریه را بیان میکند. ماجرای آزادی نبل و الزهرا و ۱۸ روز محاصره حاج قاسم در حلب بخشی از این خاطرات است. لینک ویدیو مدت 48 دقیقه پیرو صحبت های وزیر امور خارجه آقای ظریف در مورد سردار سلیمانی، به پیشنهاد دوست عزیز @GHIAM این صحبت ها را قرار دادم - سید حسن نصرالله تو یکی از سخنرانی هاش میگه: حاج قاسم به من گفت در مورد سوریه با پوتین صحبت کردم و در آخر پوتین بهم گفت قانع شدم. بعد آقای ظریف میگن پوتین حاج قاسم رو راضی کرده که وارد جنگ سوریه بشن. - این نقشه هم تفاوت اوضاع سوریه از می 2014 تا می 2015 رو نشون میده. اینو نشون وزیر امور خارجه سوریه بدن تا ببینه که دولت سوریه تو 2015 مناطق بیشتری رو از دست داده و خطر داعش به شدت افزایش پیدا کرده که دیگه به جناب ظریف اطلاعات غلط نده، اوضاع سوریه خوب بوده و خطر کاهش پیداکرده. - توییت Fanpage در مورد مرد میدان
-
4 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهیکی از نکاتی که در این مصاحبه به چشم می خورد تولید ضد روایت در حوزه جنگ روایت ها است. به عنوان مثال و به طور مشخص روایت مرد میدان که با این کلید واژه در سالگرد شهادت حاج قاسم تولید شده بود و روایت گر تلاش های این شهید بزرگوار در حوزه های مختلف بود، در این مصاحبه سعی شده ضد روایت اش تولید شود که مشخصا در دوگانه دیپلماسی و میدان خود را نشان داده است . خیلی بعید است که این موضوع اتفاقی به وقوع پیوسته باشد .
-
3 پسندیده شدهما به دنبال این واقعیت هستیم ولی چگونه در این صحبت ها و حرف می توان حرف درست را دریافت؟؟ الان فرض عده ای بر درستی حرف ظریف است و فرض عده ای دیگر بر دروغ بودن آن بخشی از این صحبت ها هرگز معیار درستی برای ارزیابی نخواهند یافت ولی نتایج اقدامات قابل ارزیابی است گذر زمان نشان می دهد تصمیمات حاج قاسم سوریه و عراق را از دهن تکفیری ها بیرون کشید و الان حداقل های واقعی روی زمین داریم با هزینه ای به مراتب کمتر از دشمن، در مورد سیاست خارجه تمام تمرکز بر برجام بوده است و اکنون بعد از 8 سال یک عدم توازن در سیاست خارجه بویژه در نگاه به شرق دیده میشود و همه تخم مرغ ها در ظرف برجام چیده شده بود که افتاد
-
2 پسندیده شدهسلام بنده که تخصصی ندارم ولی سوالتون خیلی کلیه ! اگه بتونید موقعیت اون شهر فرضی را بدید و برنامه و هدف را تعریف کنید و اون ابزار حداقلی را هم تعریف کنید شاید بشه بهتر وارد تحلیل شد..... ولی بطور کلی فریب دشمن کاهش آگاهی محیطی و حتی غافلگیری با همان ابزار های محدود برای مواقع لزومباید اولویت باشه مثلا اگر یک توپ ضد هوایی موجوده نباید تا آخرین لحظه از وجودش مطلع بشوند! پراکنده کردن نیروها و تجهیزات برای دوام در برابر بمباران شدید.....و حفظ پتانسیل برای درگیری با نیروی زمینی طرف حمله کننده. و جابجایی و تغییر موضع خاموش در سطح اون شهر مفروض....
-
2 پسندیده شدهخودروی بدون سرنشین (USV) جدید کره شرکت Hanwha Defense از توسعه موفیقت امیز خودروی بدون سرنشین جدید 6x6 خبر می دهد. این وسیله نقیله مسلح در کلاس خودروهای بدون سرنشین 2 تنی قرار میگیرد. سخنگوی این شرکت اشاره کرد: "این وسیله برای انجام عملیات های شناسایی، هدفگیری و مقابله با دشمن طراحی شده است. این پلتفرم مستقل از راه دور هدایت میشود ولی دارای هوش مصنوعی نیز هست." توانایی این سیستم (م: منظور هوش مصنوعی) شامل " ردیابی، کنترل مسیر، تشخیص موانع و برنامه ریزی مسیر بازگشت در صورت از دست دادن ارتباط است." این پلتفرم با یک موتور هیبریدی و مجهز به مسلسل بوده و قرار است تا سال 2027 به بهره برداری برسد. منبع Unmanned Surface Vehicles (USV) م: همان طور که میبینید بسیاری از کشور پتانسیل این نوع سیستم هارو درک کردند و در حال توسعه نمونه هایی می باشند. شاید امروزه این سیستم ها عجیب و غیر کاربردی به نظر بیان اما تا چند سال پیش هم پهپاد ها هم در حد یک شوخی بودند
-
2 پسندیده شدهسلام گفته شد که می ترسند در تاپیک بحث بشود ، برای اینکه این ترس بریزد بنده شروع می کنم آنهم به صورت تهاجمی و مبتنی بر مبانی تئوری توطئه ! اگر دیدید که آنوری ها در حال باد کردن نات کلفت ما هستند شاید طرح ایجاد رهبری برای تشکیل دولت در تبعید ، مورد حمایت قرار دادن و در اختیار گذاشتن سرمایه های بلوکه شده به او برای براندازی با هزینه و توان خود ما هست (اپوزوسیون که رهبر درست و حسابی نداره) . در این حالت یکی از مهمترین اهداف ترور و به شهادت رساندن حاج قاسم برداشتن شخصیتی بود که می توانست در شرایط حساس انسجام داخلی را حفظ نماید . الله اعلم دیدید ترسی نداره
-
2 پسندیده شدهبیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده " دوم آوریل 2021 ، بیست و پنجمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی سوخو-37 ترمیناتور بشمار می آید که درواقع ، بخشی از یک برنامه بسیار بلند پروازانه نیروی هوایی ارتش روسیه برای تقویت سازمان رزمی خود با طراحی یک هواگرد نسل چهارمی از پیکربندی سوخو-27 فلانکر محسوب می شد . اگرچه ارتش شوروی از سال 1985 بتدریج نمونه های اولیه جنگنده سوخو-27 را بخدمت درآورد ، اما نمونه های اولیه سوخو-37 را می توان به نوعی ، نمایشگر فناوری برای طیف گسترده ای از سامانه های جدید روسی برای توسعه نسخه M از نسخه پایه فلانکر دانست که می توانست روند بهینه سازی و عملیاتی شدن سوخو-27 ام را تسهیل نماید . در این میان ، گرچه سوخو-27 ام سرانجام وارد خدمت شد ، اما بدلیل وخامت وضعیت بخش دفاعی ارتش شوروی و سپس روسیه ، چندین سال از برنامه ریزی های صورت گرفته برای آن عقب تر می بود ، ولی در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان در سال 2014 با شناسه سوخو-35 به نیروی هوایی ارتش روسیه پیوست . راست : میگ-31 ام چپ : میگ-1/44 این دو هواگرد رزمی از جاه طلبانه ترین برنامه های نیروی هوایی ارتش شوروی سابق بشمار می رفت که پس از فروپاشی بسرعت لغو شدند با این حال ، نخستیم پرواز سوخو-37 در نوع خود جالب توجه می بود ، چرا که درزمانی صورت گرفت که برنامه های جاه طلبانه نیروی هوایی ارتش سرخ پس از فروپاشی شوروی ، بسرعت و مسلسل وار لغو و به بایگانی سپرده می شدند . بدین معنی که همزمان با این برنامه ، حداقل تولید انبوه دو نمونه ، نخست ، جت رزمی میگ-31 ام و سپس برنامه MIG-1/44 بدلیل بحران اقتصادی و سیاسی این کشور ابتدا به تاخیر افتاد و سپس بطور کامل لغو گردید . اما در میان تمامی این پروژه ها ، برنامه سوخو-27 بلحاظ اهداف تعیین شده و همچنین بودجه در دسترس برای توسعه آن ، منطقی تر به نظر می رسید ، به همین دلیل روند آن ادامه پیدا نمود . راست : کابین جنگنده سوخو-37 ترمیناتور چپ : نمای گرافیکی خروجی های بُردار رانش با این وصف، برخی براین اعتقاد قرار دارند که بدلیل محبوبیت نمونه های پایه سوخو-27 و جانشین آن ( سوخو-30) در بازارهای صادراتی ، تصمیم گیرندگان روسی امتیاز مهمی را در ادامه برنامه سوخو-37 مشاهده می نمودند ، به همین دلیل سرمایه گذاری بر روی آن ادامه پیدا نمود . بدین ترتیب ، انتظار می رفت که جنگنده نسل بعدی برآمده از سوخو-27 ام ، بسیار کم هزینه تر از میگ-31 ام و یا میگ-1/44 ، علیرغم اینکه برنامه های لغوشده از بسیاری از جهات بر سوخو-27 ام برتری داشت ، باشد و این مساله ، فرصتی گرانبهایی را برای تولید تعداد بیشتری به منظور تحویل به نیروی هوایی روسیه و سپس ارائه در بازارصادرات جتهای رزمی فراهم آورد . سوخو-35 در حوزه شاخص های فنی ، بارزترین ویژگی سوخو-37 و سپس سوخو-27 ام را می توان در مجهز شدن پیشرانه های این دو جنگنده به خروجی های سه بُعدی ، بعنوان یک فناوری بسیار پیشرفته که از اوایل دهه هشتاد میلادی در اتحاد شوروی در دست توسعه قرار داشت ، جستجو نمود . این فناوری ، به شکل اعجاب آوری ، قدرت مانور این جنگنده های رزمی را افزایش داده بود و در حال حاضر نیز تنها در سه هواگرد عملیاتی سوخو-57 ، سوخو-35 و جی -10 مورد استفاده قرار می گیرد . علاوه براین ، صنعت هوانوردی نظامی روسیه ، پیشگام در طراحی و تولید خروجی های بُردار رانش 2 بُعدی بود که برای اولین بار با جنگنده های سوخو-35 یکپارچه گردید و قدرت مانور آن را به صورت قابل ملاحضه ای افزایش می داد . سوخو-27 ام به این ترتیب ، هواگرد تجربی سوخو-37 در اوایل سال 1995 میلادی با مجهز به این خروجی های جدید به مرکز آزمایش شرکت سوخو در نزدیکی مسکو تحویل داده شد . با این حال ، بدلیل آهسته بودن روند طراحی پیشرانه قدرتمند تر AL-37FU روسها بالاجبار پیشرانه AL-31FP را در این تستها بکار گرفتند که در واقع همان پیشرانه ای بود که در سوخو-27 استفاده میشد ، با این تفاوت که به خروجی های دو بُعدی مجهز شده بود .یکی از خصوصیات جالب این هواگرد ، استفاده از یک سامانه کنترل پرواز رقومی (دیجیتال ) به جای نمونه آنالوگ قدیمی بود که بطور مستقیم ، کنترل سامانه بُردار رانش متصل می شد . این امر باعث می شد تا این جنگنده در سرعتهای پایین و زاویه حمله بالا ، بهترین مانوری پذیری را در اختیار کاربر بگذارد . در حوزه سامانه های الکترونیک ، سوخو-37 به یک جنگنده بی همتا در میان سایر جتهای روسی تبدیل شده بود ، هر چند هنوز فاصله قابل توجهی را نسبت به رهگیر میگ-31 ام به نمایش می گذاشت . در واقع ، رادار آرایه فازی پالس داپلر N011M قابلیت ردیابی بیشتر از 20 هدف هوایی و هدایت موشک به 8 هدف ( درمقایسه با تامکت که قابلیت کشف 24 هدف و شلیک 6 تیر موشک به سمت آنها را در اختیار داشت .م ) را می توانست ارائه کند . در مقابل رادار N011 سوخو-27 ام تنها قابلیت کشف 15 هدف و شلیک شش موشک را بسوی آنها در اختیار داشت ، هر چند این رادار جدید بطور همزمان توانایی هوا به هوا و هوا به زمین را ارائه میداد که درمقایسه با نمونه ها ی اولیه سوخو-27 پیشرفت قابل ملاحضه ای محسوب می شد . راست : رادار N011 سوخو-27 ام چپ : رادار N011M سوخو-37 با این وصف ، بدلیل نامطلوب بودن شرایط اقتصادی روسیه و عدم حمایت دولت از برنامه سوخو-37 ، شرکت سوخو مجبور شد تا با فروش جتهای سوخو-27 به ویتنام و چین ، هزینه توسعه این پروژه را تامین نماید که این وضعیت اعتماد به شرایط صادراتی روسیه را نشان میداد . بدین سان ، برنامه سوخو-37 به شرکت سازنده اجازه داد تا بخش قابل ملاحضه ای از فناوری های پیشرفته را که بعدها در سوخو-35 بکار رفت ، توسعه دهد و اگر در ابتدا گمان می رفت که سوخو-37 خود به یک محصول جذاب تبدیل گردد ، تولید آن تنها به یک فروند محدود شد . اما این تک فروند نیز در نهایت ، در دسامبرسال 2002 بدلیل نقص سازه ای ساقط شد ، که این نیز موجب گردید تا شرکت سوخو درصد بیشتری از بدنه سوخو-35 های آینده را از مواد مرکب تولید نماید تا در زمان اجرای مانورهای پیچیده ، مشکلات مشابه ای بروز نکند . مقایسه خروجی بردار رانش 2 بُعدی نصب شده بر روی یکفروند سوخو-27 یوبی (دو تصویر سمت راست ) و خروجی های سوخو-37 اگر چه امروز ، سوخو-37 جنگنده کمتر شناخته شده ای بشمار می رود ، اما ترمیناتور ، درسالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، به نمادی از پیشرفت مستمر صنعت هوانوردی نظامی روسیه تبدیل شده بود ، سالهایی که برنامه های نظامی در ابعاد غول آسا ، مرتباً لغو می شدند و این برای کشوری که یکی از دو قطب این صنعت بشمارمی رفت ، یک فاجعه محسوب می شد ، در حالی که رسیدن این جنگنده به مرحله تست پروازی ، میراث از دوران طلایی اتحاد شوروی و بستری برای جهش بسمت آینده برای روسیه محسوب می شد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
2 پسندیده شدهبا عرض سلام خدمت دوستان عزیز. رونمایی خوبی بود، اما من اگر بودم از یک همچین چیز مهمی رونمایی نمیکردم. این پرواز دسته ای پهپاد های کوچولو شاید به تنهایی خیلی چیز مهمی به نظر نیاد اما بیاید یکم دقیق تر نگاه کنیم و مصداق مصرف برای این پهپاد های کوچولو وارزان پیدا کنیم. فرض کنید دشمن در خط مقدم خودش سامانه های پدافندی کوتاه برد مستقر کرده تا از نیروی زرهی، پیاده و خطوط پیشتیبانی خودش محافظت کند، مثل همین استرایکر های جدید التحویل یا پدافند های روسی مثل تور و پانتسیر و همزمان از روش اخلال ارتباطات و جنگ الکترونیک استفاده می کند. حالا شما چطور می خواهید به این خط مقدم مستحکم نفوذ کنید و آسیب هایی وارد کنید که سازمان رزم دشمن رو بر هم بزند؟؟ راه حل اینجاست: یک پهپاد از این نوع https://defapress.ir/files/fa/news/1400/2/5/1298398_684.jpg به محدوده مورد نظر ارسال می کنید که هیچ ارتباطی با اپراتور ندارد که دشمن با ایجاد اخلال در ارتباط ماموریت را کنسل کند و پرواز آن از قبل برنامه ریزی شده و با هوش مصنوعی عمل می کند. سپس ۱۰ عدد از این پهپاد های کوچک که هر کدام می توانند محموله مخصوص به خود را داشته باشند، با سیکر راداری فعال یا غیر فعال یا اپتیکی یا حرارتی یا بدون سیکر، به همراه پهپاد مادر یا بعد از حضور آن در منطقه مورد نظر ارسال می کنید. پهپاد مادر اطلاعات راداری را در منطقه جمع آوری می کند و مکان دقیق رادار یا رادار ها را به دست می آورد. از طریق ارتباط کوتاه برد و غیر قابل جمینگ با پهپاد های کوچک، و با هوش مصنوعی تعریف شده، به هرکدام با مختصات و یا اطلاعات لازم ماموریت می دهد. مثلاً برای هر هدف سه پهپاد ارسال می کند تا از سه جهت متفاوت وارد عمل بشوند. همزمان کرار های رهگیر نیز منطقه پرواز ممنوع در آسمان ایجاد می کنند. به این صورت پوشش پدافندی دشمن بر خط مقدم از بین خواهد رفت و حالا می توان از پرواز پهپاد ها به صورت برخط استفاده کرد و با پهپاد های رزمی و یا موشک دشمن را سرکوب کرد و شکست داد. در گزارش خبری که از صدا و سیما پخش شد نکته جالب نحوه پرواز این پهپاد های کوچک بود که با چیزی مانند کش به زمین متصل شده بود و با کشیدن آن به پرواز در می آمد. فرض کنید پهپاد مادر را به پشت خطوط دشمن می فرستید و چند تیم نیروی ویژه پهپاد ها را از خط یا پشت خط مقدم به پرواز در می آورند و در اختیار پهپاد مادر قرار می دهند. این یکی از کاربرد های اینگونه پهپاد ها است. البته که باید کارهای بهتر و بیشتری انجام شود اما برای این کار به روز خسته نباشید می گویم به تمامی دست اندرکاران این طرح، خداقوت عزیزان. امیدوارم هرچه بیشتر از این نوع طرح های به روز در نیروهای مسلح مشاهده کنیم.
-
1 پسندیده شدهلايه هاي پنهاني جنگ حسین کامل داماد صدام: وقتي خرمشهر آزاد شد به حدي فشار روحي بر صدام زياد بود که در 24 ساعت اول يک پزشک دائما بالاي سر صدام بود. صدام حسين رئيس جمهور مخلوع عراق همراه با ديگر متحدان عرب و غربي خود با هدف سرکوب انقلاب اسلامي ايران و تجزيه آن - که آن را از اهداف همه اعراب اعلام کرد - بر اين کشور آتش گشود. چنانکه طارق عزيز معاون نخست وزير وقت عراق اعلام مي کند که "چند ايران کوچک بهتر از ايران واحد است و ما از شورش قوميت هاي مختلف حمايت مي کنيم و همه سعي خود را در تجزيه ايران به کار خواهيم بست". اين سخنان درحالي است که "طه ياسين رمضان" نخست وزير وقت عراق دليل حمله به خاک ايران را تنها به خاطر قرارداد 1975 و يا چند صد کيلومتر و نصف اروند رد کرده و اعلام مي کند" اين جنگ به خاطر سرنگوني جمهوري اسلامي است". صدام حسين با حمله غافلگيرانه به ايران در 31 شهريور 1359 و اشغال خرمشهر که از آن به «مرواريد شط العرب» تعبير مي نمود، خود را بر قله پيروزي متصور کرده و گمان مي کرد که چند روز ديگر نهار را در تهران صرف مي کند! اما نيروهاي عراقي با مقاومت 45 روزه ده ها تن از نيروهاي سپاه و بسيج و مردم محلي مواجه شد که با کمترين سلاح و مهمات و تا آخرين توان خود ايستادگي کردند. ايستادگي همه جانبه مردم ايران همه رؤياهاي صدام را به عنوان " ژاندارم منطقه " فروپاشيد به طوري که حسين الکامل- داماد صدام- شرايط روحي صدام را به هنگام فتح خرمشهر توسط نيروهاي ايراني بسيار بد توصيف کرده و مي گويد: "وقتي خرمشهر آزاد شد به حدي فشار روحي بر صدام زياد بود که در 24 ساعت اول يک پزشک دائما بالاي سر صدام بود". با فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام ستون فقرات ارتش عراق در هم شکست و کشورهاي غربي به خصوص آمريکا، فرانسه ، انگليس ، آلمان و حاميان عرب صدام که تا آن زمان در صدد از بين بردن انقلاب اسلامي ايران، به وسيله عراق بودند؛ از آن پس با فتح خرمشهر، تمام توان خود را براي جلوگيري از سقوط صدام به کار بردند. خدمات تسليحاتي و اطلاعاتي غرب به عراق در جنگ عليه ايران آمريکا و کشورهاي اروپايي براي متوقف کردن گسترش انقلاب اسلامي به جهان عرب به خصوص حوزه خليج فارس که بزرگترين تأمين کننده منافع آنان در خاورميانه مي باشد، تمام تلاش و قواي فکري و نظامي خود را در اين راه منسجم کردند، تا جايي که حتي در تجهيز و تشويق عراق به استفاده از سلاحهاي کشتار جمعي و شيميايي چيزي فروگزار ننمودند. سازمان ملل متحد طي گزارشي به کمک هاي کشورهاي غربي به برنامه هاي تسليحاتي عراق اشاره مي کند و مي نويسد: « عراق تسليحات خود را از 150 شرکت آلماني ، آمريکايي و انگليسي تهيه کرده است. بر اساس گزارشها ، دولت عراق از سال 1975 توسط 80 کمپاني آلماني ، 24 شرکت آمريکايي و حدود 12 شرکت انگليسي و چند شرکت سوئيسي ، ژاپني، ايتاليايي، فرانسوي، سوئدي ، برزيلي و آرژانتيني تجهيزات دريافت کرده است. آلمان بيشترين کمک را به برنامه اتمي با 27 شرکت و آمريکا با 24 شرکت انجام داده اند.» نخستين اقدام آمريکا در حمايت آشکار از صدام حذف نام عراق از فهرست کشورهاي مظنون به حمايت از تروريسم بين المللي در فروردين 1361 بود تا از اين پس عراق استحقاق دريافت کمک هاي ايالات متحده را داشته باشد. آمريکا به پيشنهاد ويليام کيسي( رئيس وقت سيا)، تحويل بمبهاي خوشه اي به عراق را در اولويت قرار داد. بمبهاي خوشه اي موسوم به چرخ گوشتهاي هوايي، کار آمدترين سلاح براي در هم شکستن امواج انساني به شمار مي روند. چنانچه اين بمبها درست عمل کنند مي توانند در وسعتي به اندازه 10برابر زمين فوتبال هر کسي را کشته يا زخمي کنند. شبکه تلويزيوني ABC آمريکا در برنامه اي اعلام مي کند که صدام حسين از يک شرکت آمريکايي به نام« آل کولاک» در بالتيمور، بيش از 500تن ماده شيميايي به نام « فيودي گليکول» خريداري نموده که اين ماده در صورت مخلوط شدن با اسيد کلريدريک به گاز خردل تبديل مي شود.» همچنين اين شبکه فاش مي کند : يک شرکت خصوصي آمريکا در دهه 80 با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازرگاني آمريکا نمونه هايي از مواد بيولوژيکي و ميکروبي را به عراق صادر کرده اند که اين مواد از نوع ضعيف شده نبوده و قادر به توليد مثل بوده اند. در ميان آنها ميکروب سياه زخم، طاعون و همچنين يک باکتري سمي به نام « ستريديوم باتوليني» به چشم مي خورد.» ايالات متحده آمريکا علاوه بر ارائه مشاوره هاي نظامي گسترده به عراق ، مانع از ارسال تسليحات خريداري شده ايران که قبل از انقلاب هزينه آن پرداخت شده بود، مي شد به طوري که وزارت دفاع آمريکا 110 ميليون دلار براي خريد 11 فروند هلي کوپتر شنوک 47-س ايتاليايي پرداخت تا اين هلي کوپترها که به سفارش شاه ايران با 425 ميليون دلار خريداري شده بود به دست ايران نيفتد. پيوند ماهواره اي در صدر توافقات بلند مدت عراق و آمريکا بود و در مورد تحرکات نيروي هوايي ايران نيز اطلاعات با ارزشي در اختيار ارتش عراق قرار مي گرفت. اين اطلاعات را آواکس هاي آمريکايي مستقر در رياض، به کمک پرسنل آمريکايي از منطقه نبرد جمع آوري مي کردند. در همين راستا مجتمع پيشرفته و پرهزينه اي در بغداد ساخته شد تا اطلاعات مستقيما از ماهواره دريافت شده و پردازش بهتري از اطلاعات بر روي عکس ها صورت گيرد. با واگذاري راديوهاي کد گذاري شده به خلبانان عراقي، آنها امکان ارتباط مستقيم با افسران مستقر در کشتي هاي آمريکايي حاضر در خليج فارس را داشتند. اين روابط روزانه باعث شد تا هواپيماهاي عراقي بتوانند نفتکش ها و کشتي هاي تجاري به مقصد ايران را شناسايي کنند. آمريکا نه تنها به طور پنهان جزو حاميان اصلي عراق در استفاده از سلاحهاي شيميايي و ميکروبي در جنگ عليه ايران بود بلکه از تصويب قطعنامه هاي سازمان ملل بر عليه عراق در استفاده از اين نوع سلاحها، جلوگيري کرده و حتي در مواقعي اين حمايت را آشکارا بيان مي نمود. چنانکه "ريچارد مورفي" معاون اسبق وزير امور خارجه آمريکا اعلام مي کند: « تا زماني که عراق از سلاحهاي شيميايي در دفاع از خاک خود و در مقياس محدود استفاده مي کند توسلش به اين سلاح " قابل درک" است. از سوي ديگر حتي شوراي امنيت تحت فشار آمريکا درخواست ايران را براي استقرار هيأتي دائمي در تهران جهت بررسي و گزارش موارد کاربرد سلاحهاي شيميايي رد کرد. "سرلشگر وفيق السامري" مسئول اسبق بخش ايران استخبارات عراق در مصاحبه اي اعتراف مي کند: هفته اي سه روز و گاهي تمام طول هفته را به سفارت آمريکا در بغداد مي رفتم و از آنها پاکتهاي سياه رنگي مي گرفتم که حاوي اطلاعات ماهواره اي از آخرين تحولات جبهه ايران بود. او در کتاب « ويراني دروازه شرقي» در مورد اطلاعات ماهواره اي مي گويد: اين عکسها به گونه اي بود که ما به راحتي مي توانستيم تصاوير سربازاني که در پادگان هاي ايران در حال آموزش هستند را مشاهده کنيم، حتي کسي که در رژه دست و پايش را به اشتباه حرکت مي داد در اين عکس ها مشخص بود. هنگامي که کارخانه هاي سيمان را بررسي مي کرديم تعداد کيسه هايي که در روي کاميون ها قرار داشت را به راحتي شمارش مي کرديم، در عين حال ماهواره ها نتايج حملات هوايي و موشکي را نيز گزارش مي کرد. وي در بخشي ديگر از اعترافاتش به نقش شوروي سابق در ارائه اطلاعات اشاره مي کند و مي گويد: با پرداخت 2 هزار دلار به يک افسر اطلاعاتي روس تمام اطلاعاتي که در باره ايران مي خواستم به دست آوردم. چالز فيليپ ديويد در کتاب «جنگ خليج فارس؛ توهم پيروزي» مي نويسد: شوروي با 61% بزرگترين تأمين کننده نيازهاي تسليحاتي عراق است. "حسين الکامل" داماد صدام با سفر به بروکسل، طي امضاي قراردادي با دکتر جرالد بول -که با حمايت پنتاگون بر روي پروژه ساخت بزرگترين توپ دنيا(HARP) در دانشگاه مک گيل کانادا به فعاليت مي پرداخت- سفارش ساخت چهار سوپر توپ را با هزينه ده ميليون دلار داد که نمونه اوليه آن داراي لوله توپي به طول 56 متر و کاليبر 350 ميليمتر بود و طول لوله ها 107 متر و قطر دهانه آنها يک متر بود و در هر بار شليک گلوله اي حاوي ده تن مواد منفجره را پرتاب مي کرد و سه توپ ديگر تقريبا سه برابر اين توپ بودند. ساخت اين توپ با نام « بابل» در دامنه يک کوه در عراق آغاز شد. در رأس کشورهاي اروپايي حامي جنايات جنگي صدام کشور آلمان قرار دارد، چندان که در توسعه و تجهيز عراق به سلاحهاي شيميايي مقام نخست را داراست. ساخت مجتمع سامره عراق به عنوان «بزرگترين کارخانه سلاح شيميايي جهان» در کارنامه تسليحاتي اين کشور به چشم مي خورد. شرکت آلماني « کارل کولمب» در مجتمع سامره 6 خط توليد سلاح شيميايي به نام احمد، محمد، عيسي، عاني، مداي و قاضي را ايجاد کرد که اولين آنها در سال 1983(1362ه.ش) و آخرين آن در سال 1986(1365ه.ش) تکميل شد. از گاز خردل و اسيد پروسيک تا گازهاي عصبي سارين و تابون در اين کارخانه توليد مي شد و در خمپاره، راکت و گلوله هاي توپ جاسازي مي شدند. يک شرکت بلژيکي نيز به نام« سيکس کو» طي 4 سال 17 پايگاه هوايي و چند مقر نظامي در عراق ايجاد کرد. پروژه هاي "عکاشات" و "القائم" که از بزرگترين کارخانه هاي آمايشي و توليد فسفات در جهان بود توسط "سايبترا" کنسرسيوم بلژيکي بنا شد. "کارلوس کاردوئن" رئيس صنايع "کاردوئن" که با همکاري شرکتهاي آمريکايي فعاليت مي کرد، به تشويق مقامات ارشد شيلي به خصوص "ژنرال پينوشه" ديکتاتور سابق شيلي مقادير زيادي "زيکونيوم" را از آمريکا براي ساخت بمبهاي خوشه اي وارد و آنرا براي عراق ارسال کرد. فرانسه در ژانويه 1981، تحويل 60 فروند ميراژ F1 مجهز به موشک را که پيش تر به عراق متوقف شده بود از سر گرفت . هچنين در سال 1982( 1361 ه.ش) به دنبال خروج ديپلمات هاي فرانسه از تهران اين کشور اقدام به تحويل 5 فروند هواپيماي سوپر استاندارد مجهز به موشک هاي اگزوست به عراق کرد. در سال 1986 سازمان هاي اطلاعاتي فرانسه بر آورد کردند که اگر فرانسه سه هفته از ارسال کمک به عراق خودداري کند اين کشور شکست خواهد خورد. همزمان با تکميل رآکتورهاي هسته اي عراق توسط فرانسه، برزيل در سال 1979 جهت همکاري هاي هسته اي قراردادي ده ساله با عراق امضا کرد که بر اساس آن برزيل متعهد بود که مقادير زيادي اورانيوم طبيعي و غني شده با درصد کم، تکنولوژي هسته اي، تجهيزات و آموزش مربوطه را در اختيار عراق قرار دهد. معامله 6/1ميليارد دلاري طرح ولکان يکي ازشيرين ترين معاملات فرانسه با عراق بود. با خريد 83 توپي که موضوع قرارداد بود، عراق از شرکت فرانسوي TRT يک فيوز فوق العاده و پيچيده اي خريد که با نصب آن بر روي دماغه خمپاره، موجب مي شد تا خمپاره قبل از رسيدن به زمين منفجر گردد و تا يک کيلومتري همه موانع را درو کند. پس از بمباران شيميايي مناطق مختلف جنگي توسط عراق، مأموران سازمان ملل يکي از نمونه هاي بمب شيميايي عمل نکرده را در منطقه يافته و آن را ساخت کشور اسپانيا اعلام مي کنند. عراق 9 ميليون مين ضد نفر به ارزش 225 ميليون دلار را از شرکت «والسلا» که 50درصد آن تحت مالکيت شرکت فيات است خريداري کرد و آن را درجنگ عليه ايران به کار بست. بر اساس اسنادي که شرکت «اسنياتچينت »-که از مراکز هسته اي ايتاليا و وابسته به گروه فيات است- ارائه کرده است، اين شرکت با فروش چهار آزمايشگاه هسته اي و سه سلول داغ به کميسيون انرژي اتمي عراق موافقت کرده است. به اعتقاد "ويلسون" مدير بخش فيزيک دانشگاه هاروارد اين پروژه ايتاليايي سالانه 8 کيلو گرم پلوتونيوم در اختيار عراق قرار مي داد که براي توليد يک بمب اتم کافي بود. درست چند روز قبل از حمله صدام به ايران، عراق اعلام کرد که ايتاليا را به عنوان شريک عمده و اصلي خود براي تجهيز نيروي دريايي عراق و تربيت پرسنل عراقي انتخاب کرده است. همچنين مقرر شد 1200 افسر نيروي دريايي عراق در ايتاليا دوره ببينند. اين ترجيح دادن ايتاليا بر فرانسه و شوروي يک دليل استراتژيک داشت نه فني؛ عراق مي خواست باشگاه حاميان بين المللي خود را توسعه و تقويت نمايد. شرکت سوئيسي به نام شرکت مهندسي « آلسا الوسوئيس» واحد توليدي خاصي در کارخانه "القائم" عراق ايجاد کرد تا با استخراج نمک هاي فلوئور، فلوئور آمونيم از اسيد فسفريک مايع بدست آورد که اين ماده در ساخت بمب اتم کاربرد دارد. در سال 1987(1366) برنامه هاي تسليحاتي عراق شتاب بي سابقه اي پيدا مي کند. شرکتهاي بزرگ توليد کننده باروت جنگي در اروپا که شامل 13 شرکت از کشورهاي سوئد، هلند، ايتاليا، بلژيک، سوئيس، آلمان، فرانسه، اسکاتلند، فنلاند مي شدند تمام تلاش خود را براي جلوگيري از توقف جنگ به کار بردند، چراکه به برکت اين جنگ چرخ کارخانه هاي آنها سرعت بيشتري مي گرفت. بخشي از همکاري برخي کشورهاي عربي در جنايات صدام برخي از کشورهاي عربي آنچنان کمر همت در حمايت از صدام بسته بودند که با مرور برخي اسناد تاريخي و گزارشات گمان مي رود در ارائه کمکهاي مالي ، نظامي و... از يکديگر سبقت مي گرفتند. چندان که افتخار شليک اولين گلوله در جنگ عراق عليه ايران نصيب ملک حسين شاه اردن مي شود که او از داخل يک تانک به طرف ايران اولين گلوله را شليک کرده و به نمايندگي از سران کشورهاي عرب، شروع جنگ را به صدام تبريک مي گويد! در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران، کشور کويت نه تنها خاک و پايگاههاي هوايي خود را در اختيار عراق گذاشت بلکه 15ميليارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و اين علاوه بر نفتي است که کويت براي عراق صادر مي کرد. در طول دهه 80 حسني مبارک رئيس جمهوري مصر حدود 5/3 ميليار دلار موشک و تسليحات به عراق فروخت. مبارک در ملاقات خود با بوش( بوش پدر) در سال 1986(1365ه.ش) مصر را به کانالي براي صدور انواع فناوري هاي موشکي ناتو - که شرکت هاي پوششي اروپا به بغداد قاچاق مي کردند- تبديل ساخت. خبرگزاري رويتر به نقل از " فهد "عنوان مي کند که ارزش اعتبارات ، وام هاي بي بهره و ساير کمک هايي که به شکل محموله هاي نفتي يا تجهيزات به عراق به عمل آمده بيش از 5/27 ميليارد دلار است. علاوه بر اين يک ماه پيش از آغاز جنگ زمامداران عربستان سعودي به هنگام استقبال از صدام، گزارش کاملي از وضعيت اقتصادي، نظامي و اجتماعي ايران و حتي تعداد نفرات ارتش ، مواضع و تجهيزات قابل بهره برداري نظامي ايران و اطلاعات محرمانه جمع آوري شده توسط دستگاههاي سري آمريکا را به صدام دادند. "جعفر نميري" رئيس جمهور وقت سودان در مصاحبه با مجله " اليوسف" چاپ قاهره اعلام کرد: "اعزام نيرو به عراق از تصميمات کنفرانس سران عرب مي باشد"؛ در همين راستا علاوه بر سودان که صدها تن از سربازان ارتش خود را در سال 61 به جبهه هاي جنگ عليه ايران اعزام کرد، يمن نيز تيپ پياده «العروبه» و اردن نيروي «اليرومک» را به کمک عراق گسيل داشت. "طه ياسين رمضان" معاون نخست وزير اسبق عراق حضور 14 هزار نيروي عربي را در جبهه عراق تأييد مي کند که از کشورهاي مصر، اردن، تونس، سودان، مراکش و يمن تشکيل مي شدند. منبع: راویان برگرفته از سایت :http://www.sabokbalan.com/newsagency/print.php?nid=813
-
1 پسندیده شدهبسم ا... قویاً تخصصی در این حوزه نیست ولی یک نکته ای در خصوص باید یادآوری بشود ، نیروی هوایی در رزم شهری ، ضرورتاً متکی به قابلیتهای ISR هست (Intelligence, surveillance and reconnaissance) یعنی تا زمانی که سامانه های مربوط به اطلاعات جاسوسی ، نظارت و شناسایی وارد معرکه نشوند ، کاربردی برای عناصر هوایی در نبرد بر سر ایجاد سلطه بر یک بافت شهری قابل پیش بینی نیست ( چه بالگردها و چه بال ثابتها ) . شما اگر بتونید این قابلیت را از دشمن بگیرید یا سطح و مقیاس استفاده از آن را برای دشمن محدود کنید ، در کنار اجرای ضد تاکتیکها در حوزه های دیگر ، میشود میزان موفقیت کاربرد قدرت هوایی که متکی بر سه عامل فوق هست را مورد سنجش و ارزیابی قرار بدید .
-
1 پسندیده شدهسلام به همگی دوستان حاضر در میلیتاری . چقدر امکان داره جنگنده میان وزن ایران بر مبنای طرح بال دلتای کنسل شده فرانسوی باشه؟ بنابه دلایلی که ممکنه بعضی از اونها شاید صحیح هم نباشه من فکر میکنم ما در آینده جنگنده ای نسل4 میان وزن و بال دلتا شبیه به میراژ2 یا4 هزارخواهیم داشت . 1) زمزمه هایی مبنی بر تولید توربوفنی شبیه cf56 در محافل غیر رسمی 2)معرفی هواپیماهای مدل بال دلتا به اسم سفره ماهی و طراحی و ساخت قطعات هواپیماهایی با بال دلتا 3)امکان معامله زیرساختها و طرحهای هواپیمای اروپایی به جای توقف بخش موشکی کشور 4)بحرانهای اقتصادی غرب و اروپا و نیاز به مواد اولیه ارزان و سرمایه گذاری در بخش هوایی ورشکسته 5)بخشی ازبرنامه بلند مدت خروج آمریکا از منطقه جهت مهار چین و جایگزینی اروپا به خصوص فرانسه و طرح مهار چهار گانه ایران و اعراب و ترکیه و اسرایل که برای موفقیت این برنامه و با توجه به تقویت نظامی هر 3 گروه دیگه در طی سالیان متمادی تقویت توان هوایی ایران نیاز هست 6) اگر جت کوثر را به عنوان هواپیمای آموزشی مافوق صوت آینده در نظر بگیریم و شباهت بینظیر چیدمان کابین اون و هواپیمای میراژ2000 7)علاقه نیروهای های نظامی به هواپیماهی با بال دلتا در چند سال اخیر 8)سادگی ساخت بال دلتانسبت به بال پسگرا
-
1 پسندیده شدهبا سلام نفربر بی تی آر از نظر قدرت تحرک در زمین های باتلاقی و مخصاصا ورود به آب یه سر و گردن از بی ام پی بالاتره . یا علی
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهیکی دیگه از موارد صرفه اقتصادی داشتن هویتزر های خودکششی کامیونی اینه که دیگه نیازی نیست مقر های توپخانه ثابت یا فصلی درست بشه و میشه در مراکز دیگه نگهداری و در صورت نیاز به منطقه ماموریت اعزام بشه. البته این جابجایی خودش دردسری هست برای خودش اما حداقلش دیگه نیاز به احداث پایگاه و مقر براش نیست
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا مقدمه بعد از مدت های مدید تصمیم گرفتم یه چرخی در فضای مجازی بزنم و ببینم قضیه از چه قراره، همونطور که معلومه کشور چک یه مدل جدید هویتزر خودکششی (هویتزر خودکششی: به اون دسته از توپ های کالیبر سنگین گفته میشه که به خودی خود دارای پیشرانه و سیستم تعلیق مستقل هست و نیازی نیست توسط کشنده، حمل بشه) به اسم Dita معرفی کرده که نسخه ی توسعه داده شده ی DANA M2 هست. تا اونجا که یادم هست داخل انجمن مطلب بخصوصی بجز یه سری توضیحات در مورد این هویتزر (DANA) نیست و اگه عمری باقی باشه در مورد اون هم خواهم نوشت. هویتزر خودکششی Dita با توپ 155 میلیمتری، یک سیستم نوین توپخانه با برجک ارتقاء یافته و شکل و شمایلی نوین است که توسط شرکت Excalibur Army جمهوری چک توسعه یافته تا بتواند با افزایش سطح مقاومت زرهی و به طبع افزایش کارایی، در نبرد های مدرن امروز، تقریبا حرفی برای گفتن داشته باشد. شاکله و ساختار این سیستم توپخانه متحرک، از کشنده 8x8 تاترا شکل گرفته که هویتزر DITA را به یک ویژگی منحصربفرد، یعنی کاربری ساده و آسان برای خدمه تبدیل می کند و می توان این حجم از آتش متحرک را تنها با استفاده از 2 نفر به نقاط مختلف صحنه ی نبرد منتقل کرد. در دی ماه سال گذشته (ژانویه سال میلادی جاری) هویتزر DITA با تکمیل کردن نمونه ی اولیه خود، وارد فاز نهایی آزمایشات میدانی شد و این نمونه اولیه قرار است تا تحت همین آزمون ها، کارایی و عملکرد خود را به صورت میدانی به اثبات برساند. اولین نمایش عمومی این هویتزر در نمایشگاه IDEX 2021 که در امارات متحده عربی و در شهر ابوظبی برگزار شد، بود. ویژگی های ظاهری و طراحی هویتزر DITA هویتزر خودکششی DITA دارای ابعادی به طول 13.02 متر، عرض 3.08 متر و ارتفاع 3.12 متر با وزنی معادل 29 تن می باشد. یکی از نقاط ضعفی که این سیستم توپخانه را ناقص می سازد، بنای آن روی یک سیستم چرخدار می باشد. البته ذکر این نکته نیز لازم است که شاسی این خودرو پلتفرم مناسبی می باشد اما نمی تواند دارای قدرت تحرک پذیری مانند پلتفرم های شنی دار باشد اما تجربه ی هویتزر DANA در دهه 80 میلادی توسط چک و اسلواکی، نشان دهنده نا موفق بودن پروژه مذکور بوده و انتظار می رفت این سیستم روی یک شاسی شنی دار طرح ریزی می گردید. به لطف ماژولار بودن ساختار هویتزر، قابلیت نصب روی یک پلتفرم شنی دار را نیز دارا می باشد اما تا کنون این کار صورت نگرفته است. همچنین دستگاه با تنها 2 نفر خدمه که یکی از آنها وظیفه هدایت و دیگری فرماندهی وسیله را در اختیار دارند، عملیاتی می گردد. اجزاء و بدنه به گونه ای طراحی شده که بتوان در مواقع لزوم و نیاز کاربر، علاوه بر 2 نفر، 1 نفر دیگر نیز به عنوان سرنشین در این سیستم قرار گیرد. برخلاف هویتزر های چرخدار امروزی مانند قیصر فرانسه که از شاسی کامیون استفاده می کنند، Dita با استفاده از پلتفرم مخصوص می تواند کارآمد تر با قابلیت های بیشتر باشد. به منظور راحتی سرنشینان، کابین هویتزر با سیستم های تهویه مطبوع، گرمایشی و سرماشی مجهز شده و همچنین در مواقع بحران و یا استفاده یکی از سه عامل هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی (NBC)، این کابین مجهز به سیستم های فیلتر کننده بوده تا سرنشینان از این مخاطرات در امان بمانند. همچنین به منظور بهبود حفاظت بدنه، استاندارد STANG 4569 سطح I ناتو با توانایی دفاع در برابر سلاح های سبک با کالیبر 5.56 و 7.62 میلیمتر، روی این هویتزر پیاده سازی شده است. برجک Dita به همراه توپ جنگ افزار هویتزر Dita با یک توپ 155 میلیمتری استاندارد ناتو به اسم L45 مسلح می شود که می تواند با استفاده از پرتابه های شدید الانفجار Base Bleed دارای حداکثر برد آتش 39 کیلومتر باشد. نرخ آتش پایدار این توپ 5 گلوله در دقیقه است اما می تواند در برخی مواقع این مقدار را به 6 گلوله در دقیقه افزایش داد و به طبع میزان عمر عملیاتی توپ و تجهیزات مرتبط نیز کاهش می یابد. طراحان با نصب یک بارگذار خودکار روی این توپ، قابلیت های مسلح سازی و آتش خودکار در وضعیت هایی مثل تمام اتوماتیک، بارگذار دستی و بارگذار اورژانسی را به آن اضافه کرده اند. این بارگذار همچنین قادر به پشتیبانی از حالت های مختلف مانند بارگذار تکی، بارگذار سریع، برنامه ریزی شده و MRSI (چندین شلیک به صورت همزمان) نیز می باشد. برجک Dita می تواند در دمای -3 الی 70 درجه و توپ L45 نیز قادر است تا در -60 الی 60 درجه سانتی گراد تغییر زاویه دهد. بار همراه این توپ مقدار 40 گلوله است که در داخل نوار نقاله های تعبیه شده در داخل برجک قرار می گیرد. کابین راننده و سیستم ناوبری سیستم کنترل آتش امروزه سرعت رشد تکنولوژی به بالاترین میزان خود در دهه های اخیر رسیده به طوری که رد آن را در هر زمینه ای از زندگی چه نظامی گری و چه شخصی، می توان دید. سیستم کنترل آتش یکپارچه توپ متحرک چک ها از یک دستگاه مدرن کنترلگر در دسترس (OCS) تشکیل شده که می تواند شامل زیر سیستم هایی مانند خطایاب، سامانه ناوبری، هدایت خودکار سلاح، محاسبه گر دقیق مولفه های تیر اندازی و همچنین سیستم مدیریت مهمات باشد. در خصوص سیستم کنترلگر در دسترس یا OCS می توان گفت که توانایی افزودن قابلیت حالت گیری سریع آماده به کار سلاح را فراهم سازد. این بدین معناست که جهت آماده سازی دیگر نیازی به خدمه های فراوان برای بررسی و کنترل سیستم ها نمی باشد و این رایانه است که این کار را برای شما انجام می دهد و همین امر به خودی خود موجب می شود تا تلفات انسانی کاهش و در عوض سرعت عمل افزایش یابد. یک سایت هدف گیری دیداری (اوپتیکال) نیز برای هدف گیری اشیاء در خط دید برای فرمانده تعبیه شده است. از دیگر مزیت های این سیستم، علاوه بر افزایش سرعت آماده به کار نمودن دستگاه، استفاده از کنترل پنل M4 است که دارای یک نمایشگر دیجیتال بوده و می تواند در تجزیه و تحلیل داده ها، خطایابی سلاح و شاسی، کمکیار فرمانده بوده و به لطف قابل حمل یا پرتابل بودن این سیستم، می توان آن را از بیرون نیز هدایت کرد. کامیون Tatra که از شاسی آن به عنوان بدنه اصلی این هویتزر استفاده شده نیرو محرکه و موتور هویتزر Dita نیروی محرکه خود را از موتور Tatra T3c-928-90 تهیه می کند که قادر است تا نیرویی معادل 402 اسب بخار (300 کیلووات) فراهم سازد. علاوه بر موتور اصلی، یک موتور کمکی هیدرولیکی 24V جهت آماده به کار نمودن برجک و توپ روی خودرو تعبیه شده که با استفاده از آن سلاح و برجک بدون نیاز به قدرت موتور اصلی، مسلح می گردد. با استفاده از موتور تاترا T3c هویتزر Dita قادر است تا به حداکثر سرعت 90 کیلومتر بر ساعت در جاده آسفالته و 25 کیلومتر بر ساعت در جاده خاکی یا Off-Road تردد نماید. همچنین میزان برد عملیاتی این جنگ افزار 600 کیلومتر است. با استفاده از تایر های سایز رینگ 20 این هویتزر قادر است تا در سربالایی به میزان 30 درجه و در دامنه ها به میزان 15 درجه بدون انحراف از مسیر، تردد نماید. علاوه بر این، این هویتزر قابلیت عبور از موانع با ارتفاع 470 میلیمتر و ترانشه های به عمق 2 متری را نیز دارا می باشد و می تواند از آب های به عمق 1.2 متر نیز عبور نماید. منبع: www.army-technology.com کپی با ذکر نام انجمن میلیتاری بلامانع است.
-
1 پسندیده شدهدر مورد بخش اول صحبت های شما کاهش خدمه سامانه های توپخانه ای ربطی به این موضوع ندارد که این سامانه قرار خواهد بود به شکل تکی اجرای آتش نماید. در بحث مدرن سازی سامانه های توپخانه ای کاهش خدمه یک اولیت محسوب میشود. کاهش خدمه یک سامانه توپخانه مدرن به معنی ساده شدن فرایند بارگذاری مهمات و افرایش نرخ اتش خواهد بود. حتی در سطح آتشبار نیز استفاده از نیروی انسانی کمتر که در فرایند اجرای اتش دخیل هستند یک مزیت بزرگ محسوب میشود و باعث خواهد شد در مجموع نیروی انسانی کمتری برای آتشبارهای توپخانه ای صرف شود. تجهیزات و تعداد نیروهای یک اتشبار توپخانه خودکششی ارتش آمریکا در صورت اضافه شدن بارگذار خودکار به هویتزرهای نسل بعدی ارتش امریکا پیشبینی میشود در بخش رزمی در حدود سه الی شش نفر از نیروی انسانی کاسته بشود. اما سوال مهم در رابطه با هویتزرهای سوار بر شاسی چرخدار یا به اصطلاح کامیون سوار این خواهد بود که این نوع هویتزر خودکششی چه مزیتی نسبت به هویتزرهای سوار بر شاسی شنی دار دارند؟ مزیت مهم این نوع از هویتزرها که توجه بسیاری از ارتش های مدرن در دنیا را به خود جلب کرده است قابلیت تحرک پذیری آنها است. هویتزرهای کامیون سوار بر خلاف هویتزرهای خودکششی شنی دار میتوانند بدون نیاز به به کشنده های نظامی مانند تانکبر ها خود را به مناطق درگیری برسانند. در نتیجه هویتزرهای کامیون سوار میتوانند بسیار سریع تر از نمونه هاش شنی خود را به مناطق درگیری برسانند از طرفی به خاطر نیاز کمتر به تانکبر ها برای جا به جایی نیاز لجستیکی کمتر خواهند داشت. تحرک پذیری هویتزرهای کامیون سوار نیز بسیار بالاتر از نمونه های شنی دار است به طوری قابلیت جا به جایی بعد از بار شلیک برای این واحدهای توپخانه ای نیز وجود دارد. این ویژگی شناسایی موقعیت دقیق اتشبارهای توپخانه ای خودی را خصوصا برای واحدهای توپخانه ای دشمن سخت تر خواهد کرد. چنین ویژگی های مهمی باعث شده است ارتش های همانند امریکا به دنبال بهکارگیری هویتزرهای کامیون سوار بروند. هویتزرهای خودکششی کامیون سوار میتوانند بدون نیاز به کشنده های نظامی خود را به مناطق درگیری برساند. همچنین قابلیت های تحرک پذیری آنها در مقایسه با هویتزرهای شنی دار بیشتر است. (سمت راست هویتزر کامیون سوار ارچر سوئد) ( سمت چپ هویتزر خودکششی DANA متعلق به ارتش اذربایجان ) هویتزرهای کامیون سوار از نظر اقتصادی نیز بسیار به صرفه تر هستند. نسخه های دارای بارگذار خودکار تعداد خدمه کمتری نیاز خواهند داشت همچنین هویتزرهای کامیون سوار برای جابه جایی عموما به کشنده های نظامی نیاز ندارند در نتیجه نیازهای لجستیک کمتری احتیاج خواهند داشت. بر همین اساس هزینه عملیاتی انها در مقایسه هویتزرهای شنی دار کمتر خواهد بود. با توجه به اینکه این هویتزرهای از شاسی کامیون های تجاری استفاده میکنند هزینه نگه داری و تعمیرات انها بسیار ارزان تر خواهد بود.
-
1 پسندیده شدهتو ایران یه 120م م رو روی کشنده رعد نصب کنیم، به نظر کار جالبی میاد؛
-
1 پسندیده شدهآفند ( رزم در مناطق ساختمانی) انواع عمليات هاي آفندي عمليات هاي آفندي در مناطق شهري در سطح گردان ، به 2 صورت تعجيلي ( بدون برنامه ريزي ) يا از پيش تعيين شده ( با برنامه ريزي قبلي ) انجام مي شوند. هر دو نوع اين حملات تا جايي كه زمان و شرايط اجازه دهد داراي مراحل طراحي ، شناسايي و هماهنگي هستند. حمله تعجيلي گردان ها و گروهان ها اين نوع حمله را در شرايط حركت براي اخذ تماس ،درگيري اتفاقي ، بعد از يك دفاع موفق ، يا در شرايطي كه واحد امكان حمله به نيروهاي دشمن را كه آسيب پذير هستند دارد انجام مي دهند. وقتي كه برخورد و تماس با دشمن بر قرار شد ، فرمانده به سرعت نيروها را صف آرايي مي كند ، دشمن را سركوب مي كند ، از يك شكاف مابين نيروهاي دشمن يا جناح يا نقطه ضعف دشمن دست به حمله مي زند، و اين درگيري را در همين حين به فرماندهي بالاتر اطلاع مي دهد. آماده سازي براي حمله تعجيلي همانند حمله از پيش تعيين شده است اما زمان و منابع به چيز هايي كه در دسترس هستند محدود است. حمله تعجيلي در يك منطقه شهري با حمله تعجيلي در يك منطقه باز متفاوت است زيرا محيط بسته شهري فرماندهي ، كنترل و ارتباطات را مشكل مي سازد. همچنين استفاده از آتش حجيم براي سركوب كردن دشمن نيز ممكن است مشكل باشد. حمله از پيش تعيين شده اين نوع حمله يك عمليات كاملاً هماهنگ از تمامي امكانات موجود بر عليه دشمن دفاع كننده استفاده مي كند. اين عمليات در زماني كه مواضع دشمن بسيار مستحكم است ، منطقه شهري بزرگ است يا ساختمان ها در آن بسيار متراكم و انبوه است ، يا هنگامي كه عامل غافلگيري از دست رفته است لازم است. خصوصيات حمله از پيش تعيين شده عبارتند از طراحي دقيق عمليات بر اساس اطلاعات جزئی و دقيق ، شناسايي ، آماده شدن براي عمليات و تمرين مداوم . به علت طبيعت عوارض شهري ، حمله از پيش تعيين شده در مناطق شهري شبيه تكنيك هايي است كه در حمله به نقاط قدرت دشمن به كار گرفته مي شوند از حمله به محل هايي كه دشمن از توانايي بالايي برخوردار است بايد اجتناب كرد و قدرت رزم بايد بر نقاط ضعف پدافند دشمن متمركز باشد. يك حمله از پيش تعيين شده در مناطق شهري معمولاً در فازهاي زير صورت مي گيرد. فاز اول : جدا کردن شهر ( یا محاصره آن ) محاصره هدف به اين معني است كه عوارضي كه بر روي منطقه مشرف هستند را تصرف كرد و مانع رسيدن تداركات و پشتيباني به نيروهاي دشمن در داخل هدف شد. اين مرحــله ممكن است همزمان با تأمين امنيت جاي پاي اوليه كه نيروها براي خود در هدف ايجاد كرده اند انجام شود ، اگر محاصره هدف اولين قدم باشد ، مراحل بعدي بايد به سرعت انجام شوند تا نيروي پدافند كننده وقتي براي واكنش نشان دادن نداشته باشد. عملیات آزاد سازی موصل 2016 عملیات آزاد سازی رقه 2017 عملیات آزاد سازی حلب 2015-2016 فاز دوم ( گرفتن جای پا ) فاز دوم شامل پیشروی به منطقه داخل ساختمانی و تصرف نقاط اتکایی در ساختمانها ی حاشیه شهر می باشد . فازسوم پیشروی در منطقه ساختمانی شهر و پاکسازی آن از وجود دشمن عوامل کنترلی - چون ارتباط و دیده بانی و کنترل در حمله به مناطق ساختمانی مشکل و محدود است پیش بینی عوامل کنترلی محدود کننده تری در دستور حمله ضروری است . - هدفها نسبتا کم عمق تعیین می گردند. در اجرای مرحله دوم ( تصرف نقاط اتکا ) معمولا گردان به گروهانهای در خط ، تصرف اولین ساختمانهای شهر را به عنوان هدف واسطه تعیین می گردند. - خطوط خیز: خطوط خیز ممکن است جهت افزایش کنترل و هماهنگ کردن پیشروی نیروهای حمله کننده انتخاب شوند. - منطقه عمل وخطوط حد : در مناطق ساختمانی غیر متصل که دیده بانی و حرکت ، محدودیت کمتری دارد ، خطوط حد برای تیپ ها و گردانها و گروهانها، معمولا در کوچه ها و یا بلوک های ساختمانی تعیین می گردد و در نتیجه هر دو طرف خیابان در منطقه یک واحد قرار می گیرد . - نقاط بازرسی و نقاط تماس: تقاطع خیابانها ، تقاطع راه آهن، محل پل ها و یا هر محل قابل تشخیص دیگر ممکن است برای نقاط بازرسی یا نقاط تماس مناسب باشند . - زمان حمله : در مرحله دوم ( تصرف نقاط اتکا) در صورتی که باید از مناطق باز و وسیع برای رسیدن به شهر عبور شود ، حمله می بایست در سحرگاه آغاز گردد تا از اختفای موجود بر اثر تاریکی استفاده شود. - مواضع حمله : در مرحله دوم وقتی که حمله هماهنگ شده لازم است و منطقه ساختمانی منطقه باز و وسیعی است ، ممکن است جهت حفظ اختفا و افزایش احتمال غافلگیری ، نیروهای حمله کننده فقط تا زمانی در موضع حمله بمانندکه برای آخرین تهیه و تدارک لازم باشد . در صورت امکان ، آنها موضع حمله در شب اشغال یا آن را ترک می کنند.
-
1 پسندیده شدهحمله به آرامکو در جیزان: یگان موشکی و پهپادی ارتش یمن با ۱۱ فروند موشک تاکتیکی و پهپاد اهداف بسیار مهمی را در جیزان هدف قرار دادند به گفته سخنگوی رسمی ارتش یمن در این حمله تاسیسات نفتی آرامکو به آتش کشیده شد و همچنین سامانه های موشکی پاتریوت نیز هدف قرار گرفت. ۷ فروند موشک سعیر و بدر پی۱ اول به تاسیسات آرامکو اصابت کرد که شعلههای آتش آنها هنوز خاموش نشده است. همچنین چهار فروند پهپاد صماد۳ و قاصف K2 سامانه موشکی پاتریوت را هدف قرار دادند که همگی به اهداف خود اصابت کردند.
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده و مهربان وحشت واقعی بسیاری از ما فیلم آخر الزمانی ۲۰۱۲ را دیده ایم و اینکه یک طوفان خورشیدی شدید دنیا را وارد عصر آخرالزمان میکند. اما این موضوع چقدر احتمال وقوع دارد؟! آیا ستاره مهربان ما میتواند آنقدر بی رحم باشد؟! در ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ اخباری مبنی بر مشاهده شدن لکه خورشیدی نسبتا قوی منتشر شد که هسته مرکزی آن ابعادی مشابه با سیاره مریخ دارد. بنظر میرسد شکل گیری این لکه به دسامبر سال گذشته بازگردد. حالا این لکه AR۲۷۷۰ نامیده شده ولی بنظر نمی رسد بزودی طوفان خورشیدی توسط آن ایجاد شود اما همچنان تمام نگاه ها به سوی خورشید است. خطری جدی حیات بشر را تهدید میکند. در صورت وقوع طوفان خورشیدی و بر خورد آن با لایه های مغناطیسی زمین تاثیری مشابه با بمب هایEMP را شاهد خواهیم بود. در نتیجه ممکن است تمام قطعات الکتریکی با ریز جزئیات نابود شوند. تعمیر و بازسازی این قطعات سال هاو حتی دهه ها زمان نیاز دارد. آیا دنیایی که که از پس یک ویروس برنیامده میتواند جلوی عمیق شدن این فاجعه را بگیرد؟! برای درک بهتر عمق این فاجعه باید روزی را در نظر بگیرید که تمام خودرو ها و ماهواره ها و کشتی ها و هواپیماها و تمام وسایل ارتباطی و نگهداری مواد غذایی و کامپیوتر سد ها و تاسیسات هسته ای و... بکل نابود شده باشند و راه تعمیر برای آن ها جز با تعویض قطعه امکان پذیر نباشد! عملکرد یک طوفان خورشیدی چند حادثه مشابه در تاریخ: ۱-اولین شواهد موجود مبتنی بر اثرات طوفانهای خورشیدی بر مصنوعات بشری به اواسط قرن نوزدهم بازمیگردد. شبکه سراسری تلگراف در بریتانیا بر اثر این طوفان در سالهای ۱۸۴۷ و ۱۸۵۹ از کار افتاد. ۲-در فوریه سال ۱۹۵۸ به علت طوفان مغناطیسی، ارتباط مخابراتی بین قارهای اروپا و آمریکا قطع شد. ۳-در ۱۳ مارس ۱۹۸۹ در اثر طوفان،ترانسفورماتورهای نیروگاه هیدرو در شهر کبک آمریکا اشباع شده ونیروگاه بهطور اتوماتیک از شبکه خارج شد. خروج این نیروگاه از شبکه برق منطقه کبک منجر به اختلالات ولتاژی و فرکانس در شبکه شد و در نهایت بر اثر یک سری وقایع پی در پی، کبک به مدت ۹ ساعت در خاموشی مطلق فرورفت. ۴-درطی طوفان ۱۹۸۹ چندین ماهواره به مدارهای پایین منتقل شدند. همچنین در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۳ فعالیت ماهواره هواشناسی ژاپنی با یک طوفان خورشیدی متوقف شد و در ۶ دسامبر ۲۰۰۶سیستمGPSبا یک طوفان خورشیدی آسیب جدی دید. لکه خورشیدی مذکور تاثیرات بر حیات بشری : با توجه به خرابی در خطوط برق و همچنین بخش بزرگی از قطعات الترونیکی جهان با خاموشی طولانی مدت رو به رو می شود. خاموشی که اثری مستقیم بر حجم فعالیت هایصنعتی می گذارد. قابل توجه است دامپروری و کشاورزی هم بخشی از همین صنعت هستند. انسان ها در مدت کوتاهی به دوران قبل کشف الکتریسیته باز میگردند و تمام وسایل ارتباطی و حمل و نقل خود را از دست میدهند. این در حالیست که عموم مردم دانش اندکی در رابطه با سبک زندگی گذشتگان؛ همچون اهلی کردن حیوانات و بهره برداری بهینه از طبیعت بصورت دستی دارند. در نتیجه توان اجتماعی انسان ها با جمعیتشان همخوانی نخواهد داشت و این به معنای هرج مرج گسترده و قتل و غارت و قحطی بیش از حد تصور است. پیش بینی میشود کل مردم دنیا تحت تاثیر این موارد قرار گیرند(در صورت وقوع یک طوفان عظیم خورشیدی) و جمعیت دنیا به شدت کاهش یابد. برای طوفان های خورشیدی بزرگ دوره بازگشتی بیش از ۲۰۰ سال پیشبینی میشود. با توجه به وقوع یک مورد جدی از آن در اواسط قرن نوزدهم میلادی باید ببینیم چه میشود! با اینکه شراره های فعلی این لکه خورشیدی ناچیز است اما با توجه به رشد این لکه خورشیدی و افزایش فعالیتهای آن طی روزهای آتی، پیشبینی میشود شراره های خورشیدی شدیدتری را ایجاد کند.
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ، و با پوزش بخاطر وقفه ای که در تاپیک پیش اومد. تاپیک بررسی عملیات نظامی چنگال عقاب رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : بخش ششم سناریوی عملیات برابر طرح تدوین شده و برنامه تعیین شده ، قرار بر این بود که عملیات نجات گروگان ها ، به شرح زیر به مورد اجرا گذارده شود : 1- 93 نفر از نیروهای دلتا ، در تاریخ 30 آپریل ، از پایگاه خود در آمریکا به وسیله هواپیما به شهر فرانکفورت در آلمان پرواز نمایند و از آنجا به وسیله هواپیمای به پایگاه کنا ( که یک پایگاه هوائی و متعلق به کشور مصر است ) عزیمت نمایند. 2- 64 نفر از کوماندوهای نیروی زمینی ( رنجرها ) نیز به همین ترتیب به مصر بروند. 3- این افراد ( دلتاها و رنجرها ) ، پس از توجیه درباره مأموریت ، به وسیله یک هواپیمای C-141 نیروی هوائی آمریکا به فرودگاه المصیره ( یا بقول آمریکائی ها مضیره ) پرواز نمایند و در همان تاریخ (24 آپریل) به وسیله هواپیماهای C-130 که در روی زمین منتظر آنها هستند به سمت طبس پرواز نمایند. این هواپیماها ، قبل از رسیدن به قلمرو فضائی ایران و در آب های اقیانوس هند ، سوخت گیری هوائی می نمایند تا در صورتی که عملیات به مانعی برخورد نمود ؛ بتوانند که با بنزین کافی به پایگاه اولیه ( عمان) مراجعت نمایند. 4- اولین هواپیمائی که در طبس فرود می آید ، حامل فرمانده دلتا فورس ، تعدادی از نفرات و تعدادی از کوماندوهای یک تیم کنترل رزمی و دو ژنرال ایرانی خواهند بود. ( این دو ژنرال ایرانی نقش مترجم همراه تیم را داشتند. ). کوماندوها مسئول کنترل جاده ای که از مجاورت فرودگاه می گذرد خواهند بود و کلیه خودروهای عبوری از این جاده را باید متوقف نموده ، مسافرین را اسیر و تا خاتمه عملیات آن ها را با هواپیمای C-130 به مصر خواهند برد. پس از خروج گروگان ها و تیم نجات از ایران ، ترتیب مراجعت آن ها به ایران داده خواهد شود. تیم کنترل رزمی باید نشست و برخواست هواپیماها و هلی کوپترها را کنترل نموده ، دو سمت باند را با 4 الی 6 چراغ قوه کم نور علامتگذاری کنند تا هواپیماها بتوانند بدون استفاده از چراغ در فرودگاه طبس فرود آیند. در مورد هواپیمای اول ، خلبانان با استفاده از عینک های مخصوص سمت باند را تشخیص داده و به زمین خواهند نشست. 5- هنگامی که فرودگاه آماده شد ، دو فروند هواپیمای C-130 بقیه تیم دلتا و رنجرها را به طبس برده و پس از تخلیه سرنشینان به پرواز درآمده به پایگاه خود در عمان مراجعت می نمایند. 6- با پرواز این دو فروند هواپیما ، 4 فروند هواپیمای حامل سوخت برای هلیکوپترها به زمین خواهند نشست (نسخه سوخت رسان C-130) و منتظر آمدن هلیکوپترها خواهند شد. 7- هلی کوپترها که از ناو هواپیمابر نیمیتز بلند شده اند ، پس از نشستن سوخت رسان ها ، در طبس فرود آمده ، عمل سوخت گیری را انجام و تمامی نفرات تیم دلتا و 13 نفر از کوماندوهای نیروی زمینی را به اضافه راننده ها و کمک راننده ها به وسیله هلیکوپتر به مخفیگاه Deserts 2 ( یا همان صحرای دوم ) که در شمال گرمسار و دامنه کوه های البرز قرار دارد می برند. در صحرای دوم ، نفرات با استفاده از تور استتار هلیکوپترها را از دید هوائی مخفی نموده و نفرات نیز در همین نقطه باقی می مانند. این افراد در حدود 18 تا 20 ساعت بعد را باید در این محل مخفی بمانند و شب بعد برابر برنامه به سفارت و وزارت خارجه حمله کنند. در خلال این مدت ، اگر روستائی چوپان ، شکارچی و یا اهالی ده های اطراف به وجود آنان پی بردند ، باید آنها را دستگیر نموده و در بند نگه دارند و پس از خاتمه عملیات آن ها را رها سازند. 8- راننده ها و کمک راننده ها در اول روشنائی صبح در گرمسار ، سوار یک خودرو از نوع " ون " می شوند تا به گاراژ خودرو ها بروند. راننده این خودرو ون ( که وظیفه انتقال راننده ها و کمک راننده ها از صحرای دوم به گاراژ را بعهده دارد ) یک سرگرد بازنشسته نیروی مخصوص است که به عنوان عامل خبر به ایران نفوذ کرده ، مسئولیت خرید خودروها و مخفی کردن آنها را بر عهده دارد . پس از تحویل گرفتن خودروها ، راننده ها در تاریکی شب خود را به گرمسار می رسانند تا نفرات تیم دلتا و کوماندوها را به سفارت و وزارت خارجه ببرند. 9- نفرات دلتا در صورت موفقیت و خلع سلاح کردن نگهبانان و یا کشتن آنها و آزاد کردن گروگان ها به هلیکوپترها (که روشن و در گرمسار منتظر بودند) خبر ببرند و هلیکوپترها برابر زمان تعیین شده ، یکایک در محل فرود هلیکوپتر در سفارت نشسته ، گروگان ها و نفرات تیم دلتا را سوار کرده به فرودگاه کوشک نصرت در منظریه قم می برد تا از آنجا به وسیله هواپیمای C-141 که روی زمین بود ، ایران را ترک نمایند. 10- یکی از هلیکوپترها باید در ساختمان وزارت خارجه فرود آمده ، کماندوها و 2 گروگان زندانی در وزارت خارجه ایران را سوار کرده به منظریه قم خواهد برد. 11- اگر هلی کوپترها به هر دلیلی نتوانستند که در محوطه سفارت و وزارت خارجه فرود بیایند ، نیروهای دلتا و کوماندوها می بایست بوسیله اتومبیل خود و گروگان ها را به استادیوم امجدیه برسانند تا در آنجا سوار هلی کوپتر ها شده و به سمت قم پرواز نمایند. ( پلن B ) 12- پس از پرواز آخرین هلی کوپتر از طبس ( حرکت تیم دلتا از صحرای اول به صحرای دوم ) ، نفرات باقی مانده ؛ سوار هواپیمای C-130 شده ، طبس را تخلیه می نمایند. 50 نفر از کوماندوها ( رنجرها) در تاریکی شب بعد ، در فرودگاه کوشک نصرت قم فرود آمده ، نگهبانان را دستگیر و ارتباط آنها را قطع می نمایند و در زمان تعیین شده ( که قبل از آزادی گروگان ها می باشد ) هواپیمای C-141 برای تخلیه نیروها ، گروگان ها و اسرای ایرانی احتمالی در باند آسفالت آنجا فرود می آید. 13- نفرات تیم دلتا ، پس از نشستن در فرودگاه کوشک نصرت و لحظه قبل از بلند شدن C-141 ، می بایست هر شش هلیکوپتر استالیون را منهدم نمایند تا بدست ایرانی ها نیوفتند. 14- به نفرات دلتا و کوماندوها ، دستور داده شده بود ، در صورتی که عملیات دچار اشکال شد ، نامبردگان باید با وسائل زمینی به ترکیه بروند. به آنها نقشه مسیر ، پول ایرانی ، قطب نما و چراغ قوه های STROBE داده شده بود. این چراغ ها ، از نوع چراغی است که روی بدنه هواپیماهای مسافربری نصب شده است می باشد و با نور قوی چشمک می زند و از مسافت های دور به خوبی مشخص است. ضمنا به آنها دستور داده شد ، در مسیری که عزیمت می کنند با سنگ یا شاخه درختان حروف الفبای قراردادی را بر روی زمین بگذارند تا ماهواره های اکتشافی بتوانند موقعیت آنها را مشخص نمایند. 15- برابر درخواست فرمانده گروه دلتا ، قرار بود که همزمان با رسیدن گروه دلتا از گرمسار به تهران ، دو فروند هواپیمای مسلح C-130 (گان شیپ) ، یکی روی سفارت و دیگری روی فرودگاه مهرآباد ؛ پرواز نمایند تا در صورتی که جماعتی از مردم بخواهند به کمک نگهبانان بروند ، آنها را از بین ببرند. یا اگر هواپیمای شکاری بخواهد از مهرآباد پرواز کند ، او را بر روی باند منهدم نمایند. این قسمت از طرح که مورد توجه موسسه تحقیقاتی و تیم حقیقت یاب کنگره قرار نگرفته است از نقاط مهلک ضعف طرح ریزی بوده است: نخست اینکه دفاع هوائی نیروی هوائی ایران در تمام مدت 24 ساعت قادر است که هواپیماهای آماده باش را ظرف یک دقیقه از کلیه پایگاه ها پرواز دهد. در صورتی که چنین وضعی در مهرآباد به وجود می آمد بدون شک هواپیماهای آماده ( آلرت) پایگاه همدان ، می توانستند در کمتر از 8 دقیقه روی تهران باشند و به طور قطع گان شیپ های C-130 نمیتوانستند از چنگ فانتوم ها جان سالم بدر ببرند. مسئله دیگر موضوع کشتار مردم است. اگر قرار بود این هواپیما به سوی مردمی که به سمت سفارت می آمدند ، تیراندازی نماید ؛ رقم کشته شدگان به چندین هزار نفر می رسید و این عمل آمریکا ، واکنش بدی در سراسر دنیا داشت. ادامه دارد ... منابع مورد استفاده در انتهای تاپیک معرفی می شوند. ===================================================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : بخاطر کثرت منابع مورد بررسی ؛ حجم بالائی از دیتا و اطلاعات گرداوردی شده است که پرداختن به همه آنها در یک پست میسر نیست. لذا از صبر و تحملی که دوستان عزیز به خرج میدهند تا مطالب دنباله دار تاپیک به سرانجام برسد. پیشاپیش سپاسگذارم.
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست و با پوزش بخاطر وقفه ای که در این تاپیک پیش آمد ( بدلیل درگیر شدن بنده در تاپیک نمایشگاه اقتدار 40 ) ، تاپیک بررسی عملیات نظامی چنگال عقاب رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : بخش دوم واکنش آمریکا به بحران گروگان گیری دولت آمریکا ، به دنبال شکایت به سازمان های بین المللی ؛ حساب های بانکی ایران در آمریکا را بست و ایران را تهدید به تحریم اقتصادی نمود.(ظاهرا این تاکتیک قدیمی دموکراتها بوده که از دولت کارتر شروع شده و در دولتهای کلینتون و اوباما هم ادامه پیدا کرده - مترجم ) برژینسکی در جلسه مشورتی با باراک اوباما در تاریخ 16 نوامبر سال 979 ، برژینسکی (مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا) ، از قول پرزیدنت کارتر به وزیر دفاع وقت آمریکا هارولد براون ابلاغ نمود که از رئیس ستاد مشترک آمریکا ، خواسته شود تا طرحی را برای آزادی و نجات گروگان ها تهیه نماید. برژینسکی - کارتر این تصمیم ، در اثر فشارهای مداوم برژینسکی بود که همان طور که در کتاب خود نوشته : وی معتقد بود که نجات گروگان ها ، آبروی رفته کشور آمریکا را بازگردانده و باعث تقویت روحیه گروگان ها خواهد شد. (ظاهرا تشابهاتی بین تأثیرگذاری برژینسکی بر کارتر و تأثیر جان بولتن بر ترامپ مشاهده میشه . البته بولتون تا بدینجا نشون داده که به هیچ وجه نبوغ دیپلماتیک برژینسکی رو نداره - مترجم) پرزیدنت کارتر که اصولا تجربه نظامی نداشت ، بدون اینکه تصور کند اجرای چنین عملی ممکن است ، سلامت گروگان ها را به خطر بیاندازد ، دستور تهیه طرح را داد. البته سایروس ونس ، وزیر امور خارجه ایالات متحده ، بشدت در مقابل فشارهای برژینسکی برای اقدامات نظامی برای رهائی گروگان ها مخالفت می کرد. اما ونس که با بیماری نقرس مبارزه می کرد ، روز پنج شنبه 10 آوریل ؛ برای تعطیلات آخر هفته ای عازم فلوریدا شد . روز جمعه 11 آوریل و در غیاب ونس ، برژینسکی ، جلسه ای در واحد برنامه ریزی شورای امنیت ملی برگزار کرد که در آن جلسه کارتر ، برگزاری عملیات نظامی را مجاز دانست. معاون وزیر خارجه آمریکا ، وارن کریستوفر که در جلسه حاضر بود ، نتیجه جلسه را به توصیه برژینسکی به موقع به سایروس ونس اطلاع نداد. وارن کریستوفر بعدها در دولت کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا گردید. ونس پس از اطلاع از تصویب اقدام نظامی ، شدیدا خشمگین می شود و استعفای خود را تسلیم رئیس جمهور می کند. وی در گفتگوی تلفنی با کارتر و همچنین در متن استعفاء خود ؛ از برژینسکی با لقب ابلیس (Evil) یاد می کند که نظر خود را بر کابینه امنیت ملی آمریکا تحمیل کرده است. سایروس ونس و برژینسکی بخش سوم طرح ریزی عملیات طراحان اولیه طرح نجات عبارت بودند از : هارولد براون ( وزیر دفاع آمریکا) ، آدمیرال ترنر ( رئیس وقت سازمان سیا) ، ژنرال جونز ( رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا) ، سپهبد پاستاکس (مشاور ژنرال جونز) و برژینسکی ( مشاور امنیت ملی کاخ سفید) که به دستور رئیس جمهور در جلسه طرح ریزی حمله شرکت می کرد. البته حضور یک غیر نظامی (برژینسکی) که تخصصی هم در عملیات های نظامی اینچنینی ندارد ، در چنین جلسه ای غیر عادی بود. ژنرال جونز ؛ رئیس وقت ستاد مشترک ایالات متحده یگان های شرکت کننده کمیته بررسی کننده طرح اولیه نجات گروگان ها ، ترکیب سلاح ها و نیروهای شرکت کننده در عملیات را به شرح ذیل انتخاب نمود. ( البته تعداد اصلی سلاح ها و تعداد دقیق نفرات را فرمانده عملیات هنگام طرح اجرائی تعیین می نمود. ) الف - یک واحد از رزمندگان دلتا فورس (Delta force) - نفرات این یگان ها اعضاء ممتاز و برجسته کلاه سبزها یا نیروهای مخصوص آمریکائی می باشند که برای عملیات های خاص ( مبارزه با تروریسم و عملیات پنهانی) آموزش داده می شوند. این یگان در سال 1977 ( دو سال قبل از گروگان گیری ) در ارتش آمریکا به وجود آمد. ب - یک واحد از کوماندوهای نیروی زمینی یا رنجرها (RANGERs) که برای مأموریت های خاص برون مرزی (نظیر کسب خبر و خرابکاری) در منطقه دشمن نفوذ می کنند. انهدام تأسیسات هوائی و زمینی و خطوط مواصلاتی دشمن ، از تخصص های این یگان می باشد. پ - تعدادی هواپیمای سوخت رسان C-130 که وظیفه حمل سوخت برای هلی کوپترها را بر عهده دارند. ت - دو فروند هواپیمای C-130 از نوع گان شیپ (Gun ship) که وظیفه تأمین پوشش بر روی سفارت و فرودگاه مهرآباد را بر عهده خواهند داشت. این هواپیماها مجهز به مسلسل های پر قدرتی هستند که در داخل هواپیما و نزدیک درب های خروجی طرفین نصب شده و از همین مکان ها تیراندازی انجام می شود. قدرت آتش این هواپیماها ، به مراتب از هواپیماهای شکاری برای پشتیبانی نیروهای عملبیاتی روی زمین بیشتر است. ث - تعدادی هلی کوپتر که نوع و تعداد آنرا ، فرمانده واحد اجرائی تعیین خواهد نمود. ج - یک فروند هواپیمای غول پیکر جت C-141 برای خارج کردن گروگان ها و نفرات شرکت کننده در عملیات از تهران چ - به تعداد مورد نیاز ، خودرو ون. قرار شد که این خودرو ها توسط عوامل سیا در محل ( ایران) تهیه شود. ادامه دارد ... منابع مورد استفاده در انتهای تاپیک معرفی می شوند. ===================================================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : بخاطر کثرت منابع مورد بررسی ؛ حجم بالائی از دیتا و اطلاعات گرداوردی شده است که پرداختن به همه آنها در یک پست میسر نیست. لذا از صبر و تحملی که دوستان عزیز به خرج میدهند تا مطالب دنباله دار تاپیک به سرانجام برسد. پیشاپیش سپاسگذارم.
-
1 پسندیده شدهممنون مالك جان... دوستان مثل شما و آرماني يا باقي دوستاني كه تجارب عملي دارند با در اختيار گذاشتن واقعيتهاي اين نوع جنگ ميتونند به اين تاپيك و اطلاعات عمومي دوستان كمك زيادي كنند... اينجاست كه من به كاري كه روسها در گرجستان كردند خيلي تعجب ميكنم ! چندتا شهر رو به سرعت و راحتي از نيروهاي گرجي پاكسازي كردند ! البته گرجي ها هم جارت درگيري با روسها رو نداشتن ولي با توجه به بلايي كه سر روسها توي افغانستان اومده ! بايد فرماندهاني بسيار زبده و با تجربه در جنگهاي چريكي داشته باشند!!! اما يك نكته همانند اون يكي تاپيك جنگ شهري از دوستان تقاضا ميكنم تااگر اطلاعاتي مفيد در مورد دفاع مقدس در بازپس گرفتن يا از دادن شهرهايي چون آبادان و خرمشهر سوسنگرد و... در جنگ تحميلي دارند قرار بدن تا درنهايت اين دو تاپيك با هم ادقام بشه ...