برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 13 اردیبهشت 1400 در پست ها
-
9 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس مهاجر سال 1366 وقتی پهپادهایمان لو رفت و دشمن فهمید که در این چند سال ، ما با آنها عملیات شناسائی انجام می دادیم ؛ تصمیم گرفتیم که هواپیمای جدیدی با اهداف تهاجمی بسازیم. یعنی پیش خود فکر کردیم می شود با تقویت موتور و بدنه و نصب RPG-7 آن را به سمت مواضع دشمن فرستاد و موشک ها را به طرفش شلیک کرد. این اقدام بیش از آنکه تهدید و خرابی برای دشمن بار آورد ، موجب ترس و وحشت آنها می شد. با این انگیزه بچه ها دست به کار شدند. موشک ها را هم باید در جلو هواپیما کار می گذاشتیم. این هواپیما خیلی سریع آماده شد و نامش را به یاد دوست همرزم شهیدمان "علی اصغر مهاجر" ، پهپاد مهاجر گذاشتیم. ما از اینکه برای اولین بار با این هواپیما پرواز می کردیم ، در پوست خود نمی گنجیدیم. کمی چموش بود ، اما برای خودش عظمتی به حساب می آمد. موشک هایش هم زیر بال چپ بودند و هم زیر بال راست. البته روزی که برای تست در بیابان های اطراف اهواز می رفتیم ، ناگهان یکی از راکت های در حال نصب توسط برادر پازوکی که یکی از پاسداران وظیفه بود و در امور الکترونیکی مهارت خاصی داشت ؛ یهو از زیر بال شلیک شد و آن طرف تر به جائی خورد و منفجر شد. بعدها ؛ خودم در جزیره مجنون ، با آنها به طرف کمین های دشمن حمله کردم و راکت هایش را به سمت سنگرهای آنها شلیک کردم. انگار که عراقی ها کُپ کرده باشند ؛ تا لحظاتی هیچ خبری از شلیک هایشان نبود. اما وقتی آن را پشت مواضع خودمان فرود آوردم ، با شلیک انواع توپ ها و خمپاره ها ، محل فرود را زیر آتش گرفتند. اگر دیر می جنبیدیم ، خودمان و هواپیمایمان می رفتیم هوا. چیزی نگذشت که بچه ها به فکر ساخت هواپیمای انتحاری هم افتادند. بچه ها با یک لوله پولیکای 110 ، بدنه هواپیما و با فوم بال هایش را ساختند. قسمت جلوی هواپیما را هم ، پُر کردند از مواد منفجره C4 یا هر ماده منفجره دیگر. وقتی هواپیما با آن جثه اش ، در ارتفاع پائین ، بی مهابا به طرف دشمن می رفت و یهو خودش را به توپ و تانک می زد ؛ بیشتر از انفجارش از هیبت اش ایجاد وحشت می کرد. این را بعدها، اسرای عراقی برایمان تعریف کردند. من خوشبختانه با این نوع هواپیما هم خلبانی کردم. بدین ترتیب که یک هدف فرضی را توی یکی از جزایر خلیج فارس دادند و من با دقت خاصی آن را به هدف کوبیدم. راوی : حاج رسول وکیلی * * * * * باز هم یا زهرا (س) جنگ که تمام شد ، ما هم بار و بندیل مان را از منطقه و اهواز بستیم و برگشتیم توی پادگان حضرت ولیعصر (عج) در میدان سپاه تهران. نه اینکه شبیه یگان موشکی سپاه ؛ حکایت فاتحان از جنگ برگشته را داشته باشیم ، ولی توی دل مان کمتر از آن هم متصور نبود. بچه هایمان با نقش آفرینی در طرح ریزی عملیاتی ، افتخارات زیادی برای نیروی هوائی سپاه به ارمغان آورده بودند. اما با پیشینه ای که از برخورد نیرو با خود داشتیم ، هیچ نوع صابونی به دل نمالیدیم. ما توی خودمان به شدت در حال آموزش ، به روز رسانی اطلاعات و توسعه سازمان یگان خود بودیم که یهو سر و صدای کله پا کردن یگان پهپاد گُر گرفت. ظاهرا فرماندهان نیروی هوائی به این جمع بندی رسیده بودند که با پایان جنگ ، در آینده نیازی به پهپادها نخواهد بود. حالا چرا حداقل استفاده های غیرنظامی پهپاد را ندیدند ، بماند. از همان اول بساط مان را از توی نیرو جمع کردند و فرستادند در بیابان های فردیس کرج. تازه این ارفاق به حساب می آمد وگرنه معلوم نبود ، چه بر سر پهپاد می آمد. شاید به مقصودی که می خواستند رسیدند؛ بچه ها از خلبان و فنی گرفته تا کادر اداری پهپاد هر کدام به جائی پراکنده شدند. ولی از آنجا که در زمان جنگ ، سرسختی و بی پناهی را آموخته بودیم ؛ باز هم به فکر اثبات خود و توانمندی هایمان افتادیم. مثل بچه های جنگ باز هم متوسل شدیم به "بی بی دو عالم" حضرت فاطمه زهرا(س). مثل توسل به او در فتح المبین ، در بیت المقدس ، در ... هیئتی تحت عنوان متوسلین به حضرت زهرا (س) تشکیل دادیم و اولین جلسه اش را از منزل خودمان شروع کردیم. اگر چه در ابتدا هفت نفر بیشتر نبودیم ، اما در تمام این سالها که تعدادمان بیشمار شد و نیروهای جوان پهپاد نیز به ما پیوستند ، نگذاشتیم حتی یک جلسه اش هم تعطیل شود. همچنان که دوشنبه اول هر ماه ، هیئت را در منزل یکی از پیشکسوتان پهپاد دنبال می کردیم و حضرت خانواده هایمان را نیز از وجود پر برکت خود سیراب می کرد ؛ به موازات آن ، پهپاد هر روز قوی تر از دیروز جان می گرفت و بازارش پر رونق تر می شد. اکنون که در ساخت انواع پهپادهای شناسائی و رزمی در رتبه چهارم جهان هستیم ، همه را مدیون توجه آن حضرت می دانیم. چیزی که در هر جلسه هیئت آن را از "بی بی" مطالبه می کردیم. راوی :رضا ارباب ... پایان کلام پایانی - این تاپیک رو تقدیم می کنم به همه دوستان عزیز میلیتاریست خصوصا برادر ارجمندم جناب @MR9 که باعث و بانی این تاپیک شدند. در واقع قصه از این قرار هست که در نمایشگاه چهلمین سالروز پیروزی انقلاب ، دو جلد از این کتاب رو گرفتم. یکی برای خودم و یکی برای ایشون. اما بعدتر چون دیدم شاید به مصلحت نباشه که از ایشون برای ارسال کتاب ، آدرس بگیرم ، برنامه ام رو عوض کردم و تصمیم گرفتم که این کتاب رو در قالب یک تاپیک ارسال کنم ؛ تا هم ایشون به مطالب این کتاب دسترسی پیدا کنند و هم سایر دوستانی که امکان حضور در اون نمایشگاه و دسترسی به این کتاب رو نداشتند. امیدوارم که مقبول دوستان واقع شده باشه. ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند پ.ن 3 : به پایان آمد این دفتر ، حکایت همچنان باقی است .
-
4 پسندیده شدهبا سلام برادر عزیز ، اولین مولفه برای ساخت یک جنگنده ، داشتن اقتصاد قوی برای تامین هزینه های تحقیقاتی ، ساخت نمونه های اولیه ، تولید انبوه ، و عملیاتی کردن و لجستیک این جنگنده ها در تمامی اجزا شامل بدنه ، موتور ، اویونیک ، تسلیحات و لجستیک میباشد که کشورمون حتی در بهترین دوران مالی خودش ، توانایی تحقق اینکارو نداشت و با وضع موجود اقتصاد هم ، چشم اندازی بلند مدت ، برای اینکار نمیتونه داشته باشه ! نکته بعد اینکه ، هزینه ساخت موشک و پهپاد اصلا قابل مقایسه با هزینه های ساخت یک جنگنده نیست ، فقط در بحث قابلیت اطمینان و عملیاتی ، یک جنگنده برای عمر سی سال و ساعت پروازی چند ده هزار ساعتی باید طراحی و ساخته بشه اما در مورد موشک یکبار مصرف که نیازی به این قابلیت اطمینان و نگهداری نداره ، هزینه های طراحی و ساخت اجزا به شدت متفاوته ! نقل قول مشهوری در مورد هزینه ساخت یک جنگنده در اقتصاد کشورها هست که فرانسوی ها بعد از ساخت جنگنده رافال اعلام کردند که این آخرین هواپیمای جنگنده تماما فرانسوی خواهد بود ، چون اقتصاد فرانسه توانایی تامین هزینه های ساخت جنگنده بعدی مورد نیاز را نخواهد داشت و ناچارا به شریک خارجی روی خواهد آورد . حالا این را با وضع اقتصاد ما مقایسه کنید .
-
3 پسندیده شدهسلام مجدد باید از داشته های واقعی و با قابلیت عملیاتی صحبت بکنیم نه از چیزهایی که با تبلیغات بخورد مردم میدن . همه ی اینها را هم اگر بر فرض ، موجود باشد باید در یک مجموعه تحقیقاتی تبدیل به محصول کامل ، عملیاتی و قابلیت رزمی کنیم که این مورد را نداریم . در مرحله بعد باید خط تولیدی با زنجیره تامین مناسب داشته باشیم که بتوانیم بصورت انبوه در آن جنگنده تولید کنیم که این مورد را هم نداریم . ( خط تولید صاعقه یک شوخی بود ) ساخت خط تولید با زنجیره تامین هم بقدری هزینه بر و متکی بر فناوری روز است که احداث آن باید توجیه اقتصادی برای تولید انبوه تا پوشش دادن حداقل هزینه سر به سر داشته باشد.
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم و رحمت ا... در متن نویسنده خودش معترف هست که گزینه فاکس هاوند برای نیروی هوایی گران هست و به نظرم احتمال فروشش از سمت روسیه بسیار کم ، چون الان روسها خودشون برای مقابله با ناتو به این جنگنده ها نیاز دارد. ضمن اینکه بحث زیرساختهای تعمیر و نگهداری آن هست که شاید از تامکتها گرون تر در بیاید برای ما .... در مورد سوخو-27 نمونه هایی که چینی ها خریدند مبنایی شد برای توسعه خانواده فلانکرهای چینی که به مراتب از نمونه پایه روسی مجهز تر هست .. در نتیجه به نظرم اگر دنبال محصول چینی هستیم ، انتخاب نمونه هایی مثل جی16 شاید به صرفه تر باشد در مورد سوخو-27 این مطلب خوب هست بیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده "
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده " دوم آوریل 2021 ، بیست و پنجمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی سوخو-37 ترمیناتور بشمار می آید که درواقع ، بخشی از یک برنامه بسیار بلند پروازانه نیروی هوایی ارتش روسیه برای تقویت سازمان رزمی خود با طراحی یک هواگرد نسل چهارمی از پیکربندی سوخو-27 فلانکر محسوب می شد . اگرچه ارتش شوروی از سال 1985 بتدریج نمونه های اولیه جنگنده سوخو-27 را بخدمت درآورد ، اما نمونه های اولیه سوخو-37 را می توان به نوعی ، نمایشگر فناوری برای طیف گسترده ای از سامانه های جدید روسی برای توسعه نسخه M از نسخه پایه فلانکر دانست که می توانست روند بهینه سازی و عملیاتی شدن سوخو-27 ام را تسهیل نماید . در این میان ، گرچه سوخو-27 ام سرانجام وارد خدمت شد ، اما بدلیل وخامت وضعیت بخش دفاعی ارتش شوروی و سپس روسیه ، چندین سال از برنامه ریزی های صورت گرفته برای آن عقب تر می بود ، ولی در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان در سال 2014 با شناسه سوخو-35 به نیروی هوایی ارتش روسیه پیوست . راست : میگ-31 ام چپ : میگ-1/44 این دو هواگرد رزمی از جاه طلبانه ترین برنامه های نیروی هوایی ارتش شوروی سابق بشمار می رفت که پس از فروپاشی بسرعت لغو شدند با این حال ، نخستیم پرواز سوخو-37 در نوع خود جالب توجه می بود ، چرا که درزمانی صورت گرفت که برنامه های جاه طلبانه نیروی هوایی ارتش سرخ پس از فروپاشی شوروی ، بسرعت و مسلسل وار لغو و به بایگانی سپرده می شدند . بدین معنی که همزمان با این برنامه ، حداقل تولید انبوه دو نمونه ، نخست ، جت رزمی میگ-31 ام و سپس برنامه MIG-1/44 بدلیل بحران اقتصادی و سیاسی این کشور ابتدا به تاخیر افتاد و سپس بطور کامل لغو گردید . اما در میان تمامی این پروژه ها ، برنامه سوخو-27 بلحاظ اهداف تعیین شده و همچنین بودجه در دسترس برای توسعه آن ، منطقی تر به نظر می رسید ، به همین دلیل روند آن ادامه پیدا نمود . راست : کابین جنگنده سوخو-37 ترمیناتور چپ : نمای گرافیکی خروجی های بُردار رانش با این وصف، برخی براین اعتقاد قرار دارند که بدلیل محبوبیت نمونه های پایه سوخو-27 و جانشین آن ( سوخو-30) در بازارهای صادراتی ، تصمیم گیرندگان روسی امتیاز مهمی را در ادامه برنامه سوخو-37 مشاهده می نمودند ، به همین دلیل سرمایه گذاری بر روی آن ادامه پیدا نمود . بدین ترتیب ، انتظار می رفت که جنگنده نسل بعدی برآمده از سوخو-27 ام ، بسیار کم هزینه تر از میگ-31 ام و یا میگ-1/44 ، علیرغم اینکه برنامه های لغوشده از بسیاری از جهات بر سوخو-27 ام برتری داشت ، باشد و این مساله ، فرصتی گرانبهایی را برای تولید تعداد بیشتری به منظور تحویل به نیروی هوایی روسیه و سپس ارائه در بازارصادرات جتهای رزمی فراهم آورد . سوخو-35 در حوزه شاخص های فنی ، بارزترین ویژگی سوخو-37 و سپس سوخو-27 ام را می توان در مجهز شدن پیشرانه های این دو جنگنده به خروجی های سه بُعدی ، بعنوان یک فناوری بسیار پیشرفته که از اوایل دهه هشتاد میلادی در اتحاد شوروی در دست توسعه قرار داشت ، جستجو نمود . این فناوری ، به شکل اعجاب آوری ، قدرت مانور این جنگنده های رزمی را افزایش داده بود و در حال حاضر نیز تنها در سه هواگرد عملیاتی سوخو-57 ، سوخو-35 و جی -10 مورد استفاده قرار می گیرد . علاوه براین ، صنعت هوانوردی نظامی روسیه ، پیشگام در طراحی و تولید خروجی های بُردار رانش 2 بُعدی بود که برای اولین بار با جنگنده های سوخو-35 یکپارچه گردید و قدرت مانور آن را به صورت قابل ملاحضه ای افزایش می داد . سوخو-27 ام به این ترتیب ، هواگرد تجربی سوخو-37 در اوایل سال 1995 میلادی با مجهز به این خروجی های جدید به مرکز آزمایش شرکت سوخو در نزدیکی مسکو تحویل داده شد . با این حال ، بدلیل آهسته بودن روند طراحی پیشرانه قدرتمند تر AL-37FU روسها بالاجبار پیشرانه AL-31FP را در این تستها بکار گرفتند که در واقع همان پیشرانه ای بود که در سوخو-27 استفاده میشد ، با این تفاوت که به خروجی های دو بُعدی مجهز شده بود .یکی از خصوصیات جالب این هواگرد ، استفاده از یک سامانه کنترل پرواز رقومی (دیجیتال ) به جای نمونه آنالوگ قدیمی بود که بطور مستقیم ، کنترل سامانه بُردار رانش متصل می شد . این امر باعث می شد تا این جنگنده در سرعتهای پایین و زاویه حمله بالا ، بهترین مانوری پذیری را در اختیار کاربر بگذارد . در حوزه سامانه های الکترونیک ، سوخو-37 به یک جنگنده بی همتا در میان سایر جتهای روسی تبدیل شده بود ، هر چند هنوز فاصله قابل توجهی را نسبت به رهگیر میگ-31 ام به نمایش می گذاشت . در واقع ، رادار آرایه فازی پالس داپلر N011M قابلیت ردیابی بیشتر از 20 هدف هوایی و هدایت موشک به 8 هدف ( درمقایسه با تامکت که قابلیت کشف 24 هدف و شلیک 6 تیر موشک به سمت آنها را در اختیار داشت .م ) را می توانست ارائه کند . در مقابل رادار N011 سوخو-27 ام تنها قابلیت کشف 15 هدف و شلیک شش موشک را بسوی آنها در اختیار داشت ، هر چند این رادار جدید بطور همزمان توانایی هوا به هوا و هوا به زمین را ارائه میداد که درمقایسه با نمونه ها ی اولیه سوخو-27 پیشرفت قابل ملاحضه ای محسوب می شد . راست : رادار N011 سوخو-27 ام چپ : رادار N011M سوخو-37 با این وصف ، بدلیل نامطلوب بودن شرایط اقتصادی روسیه و عدم حمایت دولت از برنامه سوخو-37 ، شرکت سوخو مجبور شد تا با فروش جتهای سوخو-27 به ویتنام و چین ، هزینه توسعه این پروژه را تامین نماید که این وضعیت اعتماد به شرایط صادراتی روسیه را نشان میداد . بدین سان ، برنامه سوخو-37 به شرکت سازنده اجازه داد تا بخش قابل ملاحضه ای از فناوری های پیشرفته را که بعدها در سوخو-35 بکار رفت ، توسعه دهد و اگر در ابتدا گمان می رفت که سوخو-37 خود به یک محصول جذاب تبدیل گردد ، تولید آن تنها به یک فروند محدود شد . اما این تک فروند نیز در نهایت ، در دسامبرسال 2002 بدلیل نقص سازه ای ساقط شد ، که این نیز موجب گردید تا شرکت سوخو درصد بیشتری از بدنه سوخو-35 های آینده را از مواد مرکب تولید نماید تا در زمان اجرای مانورهای پیچیده ، مشکلات مشابه ای بروز نکند . مقایسه خروجی بردار رانش 2 بُعدی نصب شده بر روی یکفروند سوخو-27 یوبی (دو تصویر سمت راست ) و خروجی های سوخو-37 اگر چه امروز ، سوخو-37 جنگنده کمتر شناخته شده ای بشمار می رود ، اما ترمیناتور ، درسالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، به نمادی از پیشرفت مستمر صنعت هوانوردی نظامی روسیه تبدیل شده بود ، سالهایی که برنامه های نظامی در ابعاد غول آسا ، مرتباً لغو می شدند و این برای کشوری که یکی از دو قطب این صنعت بشمارمی رفت ، یک فاجعه محسوب می شد ، در حالی که رسیدن این جنگنده به مرحله تست پروازی ، میراث از دوران طلایی اتحاد شوروی و بستری برای جهش بسمت آینده برای روسیه محسوب می شد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
2 پسندیده شدهجنگ افزار غربی برای فلانکرهای هندی برنامه ریزی نیروی هوایی هند برای تجهیز جتهای برتری هوایی Su-30MKI به موشکهای هوا به هوای ASRAAM نیروی هوایی هند ، بعنوان یکی از سه نیروی نخبه هوایی منطقه جنوب آسیا ( در کنار نیروی هوایی پاکستان و نیروی هوایی ایالات متحده مستقر در جزیره گوام / م ) از ابتدای سال 2000 میلادی تاکنون ، راهبرد نوسازی گسترده ای را با سفارش و خرید جنگنده های چند ماموریته سوخو-30 در پیش گرفته است و براساس برنامه ریزی های فعلی ،این نیرو قرار است تا با بخدمت گرفتن نزدیک به 300 فروند از این جت رزمی ، یکی از توانمند ترین ناوگان برتری هوایی منطقه را بکار گیرد. در این میان ، هر چند پیکربندی اصلی جنگنده های Su-30MKI طبق توافق بعمل آمده ، بصورت مشترک در روسیه و هند ( تحت مجوز ) تولید می شوند ، اما سامانه ها و زیرسیستم های این جنگنده در طول زمان ، به شکل مستمر ، بروزرسانی های جدیدی را بخود دیده ، تا جایی که در مقایسه با نمونه های اولیه مونتاژ شده در خاک هند ، این جت رزمی ، سامانه های اویونیک و همچنین جنگ الکترونیک پیشرفته ای را هم اکنون بصورت عملیاتی ، بخود می بیند ، ضمن اینکه جتهای فروخته شده به هند ، به جدیدترین مهمات روسی ، نظیر آخرین گونه موشکهای هوابه هوای R-77 مسلح شده و حتی برای ارتقاء این جنگنده ها ، نیروی هوای این کشور از قصد خود برای تطبیق مهمات غیر روسی ( به شکل خاص موشکهای هوابه هوای پیشرفته کوتاه برد / ASRAAM) محصول بریتانیا خبرداده است . موشک هوابه هوای بریتانیایی ASRAAM ، بنا بر تحلیل برخی از کارشناسان نظامی ، معادل موشک آمریکایی AIM-9 سایدویندر و موشک روسی ویمپل R-73 است ، که هم اکنون بعنوان یک سلاح استاندارد در خدمت ارتشهای مختلف قراردارد . این موشک گرچه بطور خاص برای درگیری های هوایی در برد کوتاه طراحی شده ، اما توانایی آن برای انهدام اهداف در بردهای بیشتر ( 25 کیلومتر و فراترازآن ) ، بدان اجازه میدهد تا با ارائه قابلیتهای بیشتر نسبت به موشکهای مشابه ، گزینه ای ایده آل برای تسلیح جتهای رزمی باشد . اما بر خلاف ظاهر پرشکوه این موشک ، قیمت نهایی تولید هر تیر موشک اسرام ، در مقایسه با نمونه های آمریکایی یا روسی ، رقم بالاتری را نشان میدهد ،اما در مقایسه با هزینه تولید آخرین گونه سایدویندر (AIM-9X) که مانورپذیری به مراتب افزون تری را در اختیار کاربر می گذارد ، پایین تر به نظر میرسد . این مساله ، سوء ظن هایی را در محافل نظامی بوجود آورده که آیا نیروی هوایی هند ، بدلایل سیاسی ، موشک ASRAAM را انتخاب نموده ، یا اینکه مختصات فنی این موشکها هستند که موجبات تمایل نیروی هوایی هند را فراهم آورده است ؟!!!! از یک نظر ، شبیه سازی درگیری های هوایی میان جتهای سوخو-30 نیروی هوایی هند و جنگنده های یوورفایتر نیروی هوایی بریتانیا ، حاکی از آن بود هواگرد گران قیمت اروپایی ، حریف چندان قابل تاملی برای سوخوهای هندی بشمار نخواهد آمد و این خود دلیلی موجه برای عدم انتخاب این جنگنده از سوی هند بود . بااین وصف ، یک جفت ( 2 فروند ) جنگنده Su-30MKI که تحت لیسانس در مجموعه صنایع هوایی هندوستان (Hindustan Aeronautics ) تولید شده بودند ، تحت یکسری تغییرات نرم افزاری قرارگرفتند تا بتوانند موشکهای بریتانیایی را حمل و تست کنند و این رویداد ، پس از ورود بخدمت جت انگلیسی/ فرانسوی جگوار ، دومین تجربه نیروی هوایی هند در تطبیق مهمات مشابه بحساب می آید . پس از تغییرات نرم افزاری ، آزمایشگاه ملی هوا- فضای هند (NAL) نیز متعهد شده است که ارزیابی های مربوط به پایداری آیرودینامیک موشک را در تونل باد مستقر در بنگلور ، به انجام رساند . بدین ترتیب ، نیروی هوایی هند ، پس از استرالیا، به دومین کاربر موشکهای ASRAAM ، تبدیل خواهد شد و این کارنامه بسیار ضعیف موشک اسرام در مقایسه با نمونه های مشابه آمریکایی و روسی را کمی تا قسمتی بهبود خواهد داد ، هر چند ، همچنان مبحث هزینه بالای تولید این موشک ، در معرض قضاوت تحلیلگران قرار دارد . پی نوشت : معنای دقیق دیپلماسی دفاعی در سراسر این سطور بوضوح قابل بررسی است. بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبنام خداوند بخشنده مهربان با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست در جریان بازدید از نمایشگاه اقتدار 40 در بهم ماه 1397 در حین بازدید از غرفه پهپادها ، با توجه به اینکه مسئول غرفه علاقه بنده به پهپادها رو مشاهده کردند ، یک کتاب رو به بنده هدیه دادند که به چگونگی روند شکل گیری یگان پهپادی سپاه می پرداخت. با کسب اجازه از مدیران محترم انجمن و در راستای پرداخت ذکات علم ، مطالب و محتوای این کتاب 188 صفحه ای رو به تدریج و در قالب این تاپیک خدمت سایر دوستان خودم تقدیم میکنم : پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس مقدمه - اگر چه از سالهای پیش از جنگ ، پرنده های هدایت پذیر از راه دور ( پهپاد ) به عنوان ابزار اطلاعاتی در ارتش های جهان از جایگاه خاصی برخوردار بودند ، اما در ارتش ایران ( قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) محلی از اعراب نداشتند ؛ و گفته می شود که چند فروند از پهپاد های هدف در یکی از پایگاه های نظامی دیده شده که در دوران دفاع مقدس هیچ مأموریتی از خود نشان ندادند. پهپاد هدف BQM-74 Chuker ضرورت بکارگیری پهپادهای شناسائی دقیقا از روزی مطرح شد که فرماندهان جبهه های جنگ با چالشی به نام محدودیت پروازی هواپیماهای شناسائی RF-4 ارتش روبرو شدند و از عکس هوائی به عنوان مهمترین و قابل اتکاترین وسیله کسب اطلاعات و شناخت موقعیت دشمن در صحنه نبرد محروم شدند. فتو فانتوم نهاجا (RF-4E) به دنبال تحریم های اقتصادی - تسلیحاتی ، نیاز جبهه های جنگ به عکس هوائی و نگرانی فرماندهان از نبود وسیله جایگزین ؛ نیروهای مومن ، متعهد و جوان مراکز تحقیقاتی دانشگاهی ؛ بر آن شدند تا در جهت تأمین جایگزینی برای آن به فکر چاره باشند. قرار داشتن کشور در تحریم های اقتصادی - تسلیحاتی آمریکا و دنیای غرب از یک طرف و تصویب عملیات استانچ علیه جمهوری اسلامی ، امکان دستیابی به پهپادهای نظامی را برای سپاهیان اسلام طولانی و یا غیر ممکن ساخته بود که رزمندگان برای تأمین آن هدف مجبور به ساخت و ارتقای هواپیماهای مدل شدند. واحد اطلاعات - عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (محوری ترین قرارگاه عملیاتی سپاه که کار سازماندهی ، هدایت و طرح ریزی عملیاتی قوای اسلام علیه نیروهای اشغالگر بعثی را بر عهده داشت ) در سال 1362 گرفتار چالشی مهم در زمینه کسب اطلاعات از مواضع دشمن شد. این واحد از روش های گوناگون از جمله عکسبرداری هوائی توسط هواپیماهای RF-4 و RF-5 ارتش جمهوری اسلامی ، گروه های پیاده شناسائی ، شنود مخابراتی و تخلیه اطلاعاتی اسرای جنگی به کسب اطلاعات از دشمن اقدام می نمود. فتو تایگر نهاجا (RF-5A) در سال 1362 پس از جلسه مشترک فرماندهان ارتش و سپاه و اعلام فرمانده نیروی هوائی ارتش مبنی بر وضع محدودیت پرواز برای هواپیماهای RF-4 به دلائل مختلف از جمله کمبود هواپیما و پر مخاطره بودن این نوع پروازها ، فرماندهان جنگ را به دنبال یافتن وسیله یا روش جایگزین رهنمون کرد. اگر چه خواستگاه اولیه ساخت پرنده های بدون سرنشین با رویکرد شناسائی و عکسبرداری هوائی مشخص و روشن نیست ، اما قدر مسلم این است که ابتدا شهید چمران در وزارت دفاع و سپس جهادهای دانشگاهی دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتی اصفهان ، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه شیراز ، گام های اولیه را برای تأمین آن هدف برداشته اند که به لحاظ دستیابی دانشگاه اصفهان به موفقیت هائی ، روند پیگیری ساخت ، تولید و بهره برداری اطلاعاتی تا تشکیل " یگان پهپاد در سپاه" از آنجا آغاز گردید. نیاز قرارگاه خاتم به اطلاعات از عمق نیروهای دشمن ، که تأمین آن توسط نیروهای پیاده شناسائی قابل اتکا نبود از یک طرف و عدم تأمین عکس های هوائی توسط ارتش از طرف دیگر ، نیاز به این پرنده را شدیدتر نمود. با انجام موفقیت آمیز اولین تست عملیاتی توسط این هواپیمای ساخت جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان در نزدیک جزیره ماهی ( تحت نظر فرماندهان قرارگاه خاتم ) ، امید به جایگزین شدن این پرنده های بدون سرنشین به جای هواپیمای RF-4 پر رنگ تر شد و به دستور فرمانده سپاه به یگان هوائی سپاه ؛ تشکیل " گردان رعد " ( گردانی اطلاعاتی با هدف تأمین عکس هوائی ) ابلاغ گردید. این گردان ، با استقرار در شهر اهواز و سپس در پادگانی در نزدیکی جبهه های جنگ ، به گسترش ساختار و سازمان پرداخت و تلاش نمود جای عکس های هوائی ارتش را برای فرماندهان سپاه پر نماید. اعضای گردان پهپادی رعد ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند.
-
1 پسندیده شدهبا سلام در این لیست فرضی یک گزینه جا افتاده که به نظر بهترین گزینه برای ایران میتونه باشه. اون هم سوخو ۲۷ های دست دوم روسی یا خریداری چین هست که با یک بروز رسانی و اورهال میتونه با هزینه ای مناسب به یک جنگنده مناسب با توان قابل قبول نسبت به جنگنده های موجود در نیروی هوایی ما تبدیل شوند. مسلماً باز هم به غیر از تامکت های ایرانی با فاصله زیاد نسبت به تمام جنگنده های شرقی و غربی موجود در ناوگان هوایی ما میتواند گوشه ای از توان از دست رفته و عقب افتاده ما رو جبران کنه (البته این از سر ناچاریست وگرنه بهترین مسیر رو همه میدونند که چیه) میگ ۳۱ هم هر چند که جنگنده ای بسیار قدرتمندی هست ولی با فرض خرید دست دوم و فقط یک اورهال اساسی هم احتمالاً قیمتی در حد یک جنگنده نوساز و جدید داشته باشد و از طرفی هزینه های نگهداری بسیار بالایی خواهد داشت که باز هم از عهده نیروی هوایی ما بر نخواهد آمد.
-
1 پسندیده شدهآتش سوزی مهیب در نزدیکی فرودگاه تل آویو وقوع آتشسوزی بزرگی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بنگوریون در تل آویو خبر داد. رسانههای اسرائیلی اعلام کردهاند که در پی این آتشسوزی، برخی خانهها در نزدیکی فرودگاه بنگوریون تخلیه شده است. شبکه العربیه نیز تصاویری از آتش سوزی گسترده در اراضی اشغالی را بخش کرده است. پایگاه خبری عبری زبان 0404 اعلام کرد که آتشسوزی گستردهای در منطقه "موشان زیتان" در نزدیکی منطقه «اللد» به وقوع پیوسته و پلیس و نیروهای اطفای حریق برخی خانههای نزدیک به محل آتشسوزی را از ترس گسترش دامنه آتش تخلیه کردهاند.
-
1 پسندیده شدهما که از خدامونه بشه ولی یه سر به تاپیک های 15 سال پیش صاعق بندزاین همین حرفها و امید های واهی مطرح بود.
-
1 پسندیده شدهیکسری برنامه های اعلامی هست ، قبلا در میلیتاری بررسی شده در تاپیک میگ-29 ، یکسری هم فقط ادعاست و تخیلات برآمده از ذهن ها... این شکل اطلاعات راحت در دسترس عموم قرار نمی گیرد جنبه مثبت عملکرد پهلوی دوم در حوزه خرید هوایی همین بود .. آینده نگری برای خرید یک پیکر بندی که حداقل 4 دهه با بروزرسانی بتوند پاسخگوی تهدید باشد ..
-
1 پسندیده شدهایران بروز رسانی خاصی روی میگ 29 هاش انجام داده یا باز از اون گفته های بی اساس در مورد نیروی هوایی بود؟
-
1 پسندیده شدهبنظرم اگه میگ ۲۹رابشهباقیمتنازل خرید کرد یکگزینهخیلی خوبه کهکل تایگرها را بازنشستکرد و در همه پایگاه های هوایی یکاسکادران مستقر کرد بخصوص با استراتژی پدافندی ما به چنین جنگندهای نیازه ..... فنسر هم گزینهخوبیه ....و میگ ۳۱ کهمحشره بخصوص بحث تبدیلش به حامل بالستیک و حتی اگه بشه هدف قراردادن ماهواره های ارتفاع پایین.
-
1 پسندیده شدهشما قابلیتهای تسلیحات محمول فاکس هاوند را یک بررسی بفرمایید ....
-
1 پسندیده شدهعقبگرد برای شوالیه های پارسی !!!! آیا ایران قابلیت خرید جنگنده های مازاد چینی و روسی را دارد ؟؟ به دنبال انقضاء تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در اکتبر سال 2020 ، این انتظار وجود داشت که نیروی هوایی ایران برای بهبود سازمان رزم ناوگان جتهای رزمی خود ، روی به منابع غیر بومی آورد . در واقع ، تحریم های شدید بین المللی که بیشتر از یک دهه به طور انجامید ، در کنار ایراد فشارهای همه جانبه به روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی برای جلوگیری از فروش جتهای رزمی پیشرفته به ایران ، باعث شد که ناوگان هواگردهای رزمی ایران همچنان بر جتهای رزمی دهه شصت و هفتاد خریداری شده از غرب متکی باشد . از سویی دیگر ، تعداد محدود جنگنده های نسل چهارم اولیه ،از جمله دو اسکادران از جتهای اف-14 بروزرسانی شده ، دو اسکادران جنگنده های MIG-29A/UB و یک اسکادران بمب افکن های SU-24 که چند سال قبل از سقوط اتحاد شوروی ، به این کشور تحویل داده شده بودند ، اکنون شاکله توان رزمی این نیرو را تشکیل می دهند . با این حال ، در حالی که هم چین و هم روسیه ، تمایل آشکار و پنهان خود را برای فروش جتهای رزمی به ایران ، نشان داده اند ، این کشور (ایران ) طبق برخی نشانه ها ، تمایل دارد تا از هر دو کشور برای نوسازی توان رزم هوایی خود بهره گیرد . در این میان ، گزارشهای تایید نشده ای از اواسط آوریل 2021 منتشر گردید که نشان میداد ایران علاقه قابل توجهی را برای خرید جتهای نسل ++4 جی-10سی از چین نشان داده است که علیرغم طراحی پیچیده ، بدلیل قرار گرفتن در رده جتهای سبک و هزینه پایین عملیاتی ، می تواند گزینه مشخصی برای خرید ، حتی در تعداد محدود باشد . اما تحلیلگران گزینه دیگری را نیز پیش روی تصمیم سازان ایرانی قرار داده اند ، به این معنی که احتمالا ایران با سرمایه گذاری بر روی توسعه شبکه پدافند زمینی برای محافظت از حریم هوایی خود و تولید موشکهای بالستیک وکروز به همراه تعداد بیشتری از پهپادهای تهاجمی برای اجرای آفند ، می تواند بدنبال خرید جنگنده های قدیمی و ارزان قیمت از چین یا روسیه برای مدرن سازی ناوگان خود باشد . در این میان ، گرچه این جتهای پیشنهادی ، دیگر تولید نمیشوند ، اما بصورت بالقوه برای خرید از یگانهای فعال یا ذخیره روسی یا چینی در دسترس قرار دارند و میتوانند با الزامات فعلی نیروی هوایی ایران سازگار شوند ، هر چند می توان گفت که علیرغم قدیمی بودن ، به نسبت از جتهای نسل سوم اف-5 / اف-4 و جی-7 فعلی و درحال خدمت ارتش ایران پیشرفته تر هستند که در سطور ذیل نیم نگاهی به 5 نمونه از این جتها که میتواند با هزینه به نسبت پایین تری خریداری شوند ، صورت می گیرد . جی-10 ای : نسخه A از جت رزمی جی-10 قدیمی ترین نسخه طراحی شده فایربرد است که از سال 2006 در خدمت نیروی هوایی چین قرار دارد در حال حاضر نزدیک به 320 فروند از آنها عملیاتی است که ازاین تعداد ، چیزی نزدیک به 75 فروند از نمونه J-10A/S دوسرنشینه را تشکیل میدهد . نیروی هوایی چین نیز با عملیاتی نمودن نسخه سی از این جنگنده که به نسبت توانمندی بیشتری را در اختیار دارد ، می تواند شانس بازنشستگی نسخه A را افزایش داده و با توجه به این مساله ، ایران میتواند این جنگنده را با قیمت پایین تری خریداری نماید . بااین حال ، J-10A چندین نقص عمده را نسبت به نسخه سی ، بردوش می کشد که از جمله آن، حسگرهای قدیمی با کارایی پایین ، پیشرانه های قدیمی تر و همچنین نسخه های اولیه از موشک PL-12 است . در حالی که نسخه سی ضمن برخورداری از قابلیت مانور پیشرفته ، سامانه های الکترونیک به روز و مهمات پیشرفته تر ، قطع به یقین گزینه متفاوتی خواهد بود . در واقع ، جی-10 ای مسلح به موشکهای پی ال-12 به تقریب از تمامی جنگنده های فعلی ایران دریک سطح بالاتر قرار می گیرد ( به استثنای تامکتهای فعال ایرانی ) . با این حال در این کلاس ، نیروی هوایی ایران میتواند با یک آینده نگری برای میان مدت ، خرید جت JF-17 بلاک 2 را یز در نظر داشته باشد ، هرچند توانمندی کمتری را در اختیار دارد . جی اچ-7 : هواگرد رزمی JH-7 درواقع نخسین جنگنده نسل چهارم بومی نیروی هوایی چین بشمار می رود که بعنوان یک هواگرد ضربتی می تواند طیف مشخصی از ماموریتهای هوابه زمین و هوابه سطح را برعهده گیرد . امروز نزیک به 260 فروند از این جت رزمی بصورت عملیاتی در خدمت قراردارد و گرچه خط تولید آن بسته شده ، اما طبق برخی اطلاعات برای صادرات عرضه شده اند . به این ترتیب با برنامه ریزی صورت گرفته از سوی نیروی هوایی چین برای جایگزینی جتهای نسل پنجم ، این امکان وجود دارد که بخشی از ناوگان این هواگرد بازنشسته یا به ایران فروخته شود تا جتهای جی-16 بتدریج جایگزین آن گردد . این جنگنده که به سال 1992 به دنیای جتهای رزمی معرفی شد ، ویژگی های مشخصی نظیر سایت هدفگیری روی کلاه خلبان ، نمایشگرهای چندمنظوره کریسال مایع ، اخالاگر نصب شده روی بخش دماغه BM/JK-8605 ، رادار ارتفاع سنج تایپ271 و همچنین رادار پالس داپلر JL-10A را به نمایش می گذارد و درصورت خرید ، گفته میشود که قابلیتهای افزون تری را نسبت به جتهای اف-4 نیروی هوایی ایران عرضه می کند . میگ-29 ای /اس/اس ام تی : قبل از فروپاشی اتحاد شوروی ، به تقریب 1000 فروند جنگنده میگ -29 توسط روسها تولید شد که ازاین تعداد ، نزدیک به 700 فروند به نیروی هوایی ارتش شوروی تحویل گشت . ایران نیز در اواخر دهه هشتاد میلادی یکی از چند مشتری میگ-29 ای بود و در حال حاضر دو اسکادارن از جتهای MIG-29A را بصورت عملیاتی استفاده می کند . در این میان ، پس از وخیم شدن شرایط اقتصادی روسها ، صدها جنگنده میگ-29 بازنشسته شده و به انبارها فرستاده شدند ، هر چند پس از چند سال شرکت سازنده ، تولید نمونه های پیشرفته تری را آغاز نمود که نمونه M بعدها توسط الجزایر و مصر خریداری گردید . در حالی روسها دراین زمینه متوقف نشدند و بعد از چندسال ، نسخه های SMT و UPG را به دنیای هوانوردی نظامی معرفی کردند که به ترتیب به سوریه و هند فروخته شد . بدین ترتیب ، فالکروم به ارزان ترین جنگنده نسل چهارم روسی تبدیل شد که می بایست به بازار صادرات معرفی گرددو می تواند بصورت بالقوه توسط نیروی هوایی ایران با قیمتهای به نسبت ناچیز خریداری شود . درواقع ، هر اندازه میزان بروزرسانی کمتری بر روی این هواپیماها صورت گیرد ، قیمت نمونه های فروخته شده نیز کمتر خواهد شد ، هرچند گفته میشود ایران ، توانایی ارتقاء اساسی این جنگنده ها را بصورت بومی در اختیار دارد . سوخو-24 ام : امروز ، نیروی هوایی روسیه ، سازمان رزمی متشکل از چندین صد جنگنده ضربتی سنگین سوخو-24 ام را در اختیار دارد بصورت ذخیره نگهداری میشود و درمیان بمب افکن های سنگین روسی ، تنها گزینه ای است که تا کنون به بازار صادرات راه یافته است . پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، صدها فروند از این هواگرد ، به انبارها ارسال شد و مابقی نیز با ورود بمب افکن سوخو-34 ، بازنشسته گردید . نیروی هوایی ایران از دهه نود میلادی ، نزدیک به یک اسکادران از این هواگردها را خریداری نمود که درمقایسه با نمونه های در حال خدمت روسی ، کمتر مورد بروزرسانی قرار گرفته اند . اگر چه در حال حاضر ، روسیه سوخو-34 را برای صادرات ارائه داده و کشورهایی نظیر الجزایر برای خرید آن ابراز علاقه نموده اند ، اما سوخو-24 های ذخیره روسی جایگزین ارزان تری برای افزایش توان تهاجمی نیروی هوایی ایران هستند . میگ-31 : رهگیر بلند پرواز میگ-31 فاکس هاوند ، هم اکنون سنگین ترین جنگنده عملیاتی دنیاست و به شکل اختصاصی برای نبردهای هوا به هوا طراحی شده است و نسخه های بروزشده آن هم اکنون در نیروی هوایی روسیه در حال خدمت است . امروز بیشتر از 100 فروند از این هواگردها در انبار نگهداری میشود ، هر چند برخی معتقدند که از نیمه دوم سال 2020 ، حداقل 50 فروند از این هواپیماها از انبار خارج و پس از بروزرسانی تحویل نیروی هوایی این کشور شده است . در این میان ، خرید رهگیرهای دست دوم ، گران ترین گزینه برای تهران محسوب می شود تا جایی که برخی معتقدند که نمونه های بروز شده میگ حتی از نسخه ام فالکروم گران تر هستند . با این وجود ، خرید این نمونه ، با قرار گرفتن در کنار تامکتهای باقی مانده ایرانی ، برتری هوایی مشخصی را در اختیار تهران قرار میدهد ، به گونه ای که حتی احتمال اضافه شدن قابلیتهای ضد ماهواره و حمل بالستیکهای تغییر یافته نیز نظیر کینژال برای آنها وجود دارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- ظاهرا نویسنده این مطلب اصلا توی باغ نیست و اطلاع ندارد که جمهوری اسلامی ایران در محاصره چه گرگهایی قرار دارد ! 3- تمامی گزینه های مطرح شده به استثنای فاکس هاوند و فنسر های به روز شده که ارزش فکر کردن ، بررسی و حتی خرید را دارد ، تصور بقیه را حتی نباید در ذهن راه داد . -استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
-
1 پسندیده شدهسلام قصد نداشتم وارد مباحثی بشوم که مطالعه کافی درباره اش ندام اما وقتی سطح بحث در انجمن به سطح فیلم فارسی تنزل پیدا کرده و کسی پیدا نشد که از دید تخصصی بعضی از مباحث را بررسی کند بهتر دیدم درباره صحبت های ظریف در حوزه روابط بین الملل در حد توانم چند تا مطلب کوچک را بیان کنم (البته کل فایل قابل بحث کردن هست که چرا انتخاباتی می باشد و مثلا چرایی انتقاد از ح . ر و ... البته نمی خواهم وارد اینگونه مسائل نمایان بشوم). اما قبل از آن چند نکته: خود من در همین انجمن چندین بار گفته ام که بهترین حالت ما برای روس ها این است که ما نه آنچنان ضعیف باشیم و نه قدرتمند و در حالتی بینابین بخشی از توان آمریکایی ها را مشغول خودمان کنیم. قدرتمند تر شدن ایران از این حالت مطمئنا منافع خود روس ها را هم در خطر بزرگتری قرار می دهد . درباره مذاکرات گروهی هم در این پست نکاتی قبلا خدمت دوستان عرض شده بود . یک نکته هم اینکه عملکرد هیچکس کامل نیست و همه را می توان نقد کرد اما هر کسی نمی تواند نقد کند . خود جناب ظریف باید در مورد عملکرد چند دهه ای خودشان و ایرادات مشهود در آنها پاسخگو باشند که انشاالله روزی برسد و پاسخ گو گردند . اما یک بخش مهم صحبت های ظریف آنجایی بود که در حوزه روابط بین الملل گفتند من رئالیسم را قبول ندارم(نقل به مضمون). اما مگر رئالیست ها چه می گویند که ایشان این را قبول ندارد : اجمالا و در حد توانایی بنده اینکه رئالیست ها دولت ها را مهره های اصلی صحنه سیاست های جهانی می دانند. اینها بر قدرت و منافع ملی تاکید دارند و حفظ امنیت را اصل اول می دانند و می گویند اگر دولتی نتواند امنیت خود را تامین کند نخواهد توانست منافع خود را احصا نماید. در نتیجه بر ضرورت داشتن قوای امنیتی و نظامی قدرتمند و کارآمد برای حمایت از دیپلماسی و سرانجام ایجاد امنیت ملی توجه می کنند. بر همین اساس مفاهیمی مانند بازدارندگی و توازن قوا در اینجا خود را نشان می دهند و دیپلماسی را یکی از ابزارها برای رسیدن به بازدارندگی و ایجاد توازن می دانند . این گروه فکری به اقتصاد بعد از امنیت اهمیت می دهند و می گویند بدون داشتن امنیت و قدرت قهریه شما نمی توانید به بنیان های اقتصادی مناسب دست یابید. همچنین رئالیست ها قدرت حاکمه مطلق برای نظم دهی در جهان مفروض نمی دانند و می گویند در جهان هر کس به اندازه توانش می تواند با بازیگری اعمال قدرت کند تا در حد بالاتری منافع ملی اش را احصا نماید . در اول لیست منافع ملی هم اصل بقا را قرار می دهند و اینکه برای رسیدن به این منافع هیچ تضمینی وجود ندارد که دیگر دولت ها حتی اگر روابط خوبی با شما دارند از شما حمایت نمایند. حالا سوال این است که ظریف اگر رئالیسم را قبول ندارد پس چه چیز را قبول دارد . مبتنی بر 3 گزاره زیر به نظرم رویکرد ایشان یک رویکرد لیبرالیسمی می باشد : دیدگاه انسانی که بیان کردند. اینکه بعضی ها نمی توانند جایگاه اصلی اقتصاد را قبول کنند (دوباره نقل به مضمون). و نفی مباحث ژئواستراتژیک (فکر کنم) در رویکرد لیبرالیسمی انسان را موجودی می دانند که به دنبال همکاری و انجام کارهای درست و ایجاد زمینه های پیشرفت و رفاه دیگران قدم بر می دارد. اینها می گویند اگر نزاعی در می گیرد به خاطر نهاد های نامطلوبی است که موجود می باشند و باید آنها را محدود یا معدوم کرد . همچنین لیبرال ها برخلاف رئالیسم ها دولت ها را مهره های اصلی روابط نمی دانند و سازمان های بین اللملی و انجمن ها و حتی شرکت های چند ملیتی را مهم تلقی می کنند و از اینرو منافع ملی را سیال فرض کرده و در مذاکره و چانه زنی و مصالحه در یک نظام گسترده تر می دانند، و این یعنی منافع ملی در همین مذاکرات و توافقات تعریف می شود و نه چیزی که از قبل وجود دارد(حتی تمامیت ارضی). از طرفی برای اینها اقتصاد حرف اول را می زند . البته بعضی از شاخه های لیبرالیسم نقش قدرت های جهانی را که ایجاد کننده و جهت دهنده به سازمان ها و رژیم های بین المللی دانسته و آن را برجسته می شمارند و در نتیجه ... و اینها حل همه چیز را در فضای بین المللی جستجو می کنند . بر این اساس برای این مدل از تفکر، مباحث ژئوپلتیک و ژئواستراتژی کمرنگ می باشد. البته ردپای این تفکر در پایین تا بالای این جریان به راحتی قابل مشاهده است. مثلا این صحبت مرحوم هاشمی : دنیای آینده دنیای گفتمانهاست نه موشک ! یا در سطح پایین تر این صحبت سریع القم را ببینید : "در دنیا می گویند که اگر شما می خواهید با آلودگی هوا برخورد کنید، یکی از الزاماتی که روی سیاستگذار و مجری هست این است که آن شهر را بین المللی کند. یعنی اگر در شهر تهران 250 هزار نفر خارجی زندگی می کردند، ما آلودگی هوا نداشتیم. چون تهران بین المللی و آبروی می شد." در واقع آن تفکری که اکثر دوستان اینجا از قدرت و منافع ملی دارند با چیزی که اینها می گویند متفاوت است. البته ما از نظر تاریخی ردپای چنین تفکری را در جدایی بحرین از ایران هم می بینیم. علم در یادداشت هایش درباره مذاکراتش با شاه درباره حل مساله بحرین می گوید: "چه طور است به جای آنکه پافشاری در مساله بحرین بکنیم، بیاییم این فدراسیونی که تشکیل می شود(منظور کشورهای حاشیه خلیج فارس) یا مثلا ممکن است تشکیل بشود، تقویت کنیم و خودمان عضو فدراسیون بشویم . یا صحبت های امیرخسرو افشار درباره دیدگاه اقتصادی در مساله جدایی بحرین : https://s19.picofile.com/file/8432335818/amir_khosro_afshar_bahrain.mp3.html اما متاسفانه ما به جای دیدن بنیان های فکری افراد، گیر این جناح و آن جناح یا این حکومت و آن حکومت می شویم و از اینرو باید همیشه تاریخ را با پوسته جدید تجربه کنیم . همچنین نباید اسیر فیلم ها و نمایش های این افراد(از هر گروه و مسلکی که هستند) بشویم. اما شخصا بر لیبرالیسم نقد ندارم بلکه کاملا در جبهه مقابل این تفکر قرار می گیرم و در مقابل هر ماله به دستی که بخواهد این تفکر را بزک کرده و بخواهد ظریف گونه تکه ای از این تفکر را با تکه ای از تفکرات دیگر تلفیق نماید و به خوردمان دهد در حد توانم خواهم ایستاد . صحبت پایانی - این فایل با اینکه نکاتی مانند مواردی که عرض شد دارد اما کاملا انتخاباتی می باشد. پس مراقب باشیم چه چیز را باور و چه چیز را رد می کنیم. حال بد نیست میدان و دیپلماسی را از این دید هم بررسی نماییم. با تشکر
-
1 پسندیده شدهموانع (زدایی) زایی اداری بر سر فعالیت ها امسال به سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها نام گذاری شده است. نامی به جا بیانگر صدای ناله همه تولیدکنندگان و کسب و کارها است. اما چگونه می توان از این شعار به عمل رسید؟؟ سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی همیشه می شنویم که در کشورهای دیگر زمان اجرایی شدن کسب و کار بسیار کمتر از ایران است ولی تمام تلاش ها نتوانسته گره اصلی را باز کند. بر خلاف انتظار موانع اداری از مدیران رده بالا شروع نمی شود، بلکه با سنگ اندازی و وقفه در رده های جز جریان دارد. چابک نبودن در مقابل مسائل اولین اثر موانع اداری هست که شامل : - الزامات سختگیرانه، نامتناسب و هزینه زا برای مراجعین - پیچیده بودن و زمانگیر شدن امور اداری - کارمند صفتی مدیران جز همه این این موارد و دیگر موارد موجب بار زیادی روی دوش کارآفرین داخلی شده و این درحالی هست که الزام قوانین داخلی و خارجی برای کالای خارجی به مراتب کمتر است. برای مثال در قراردادهای خرید خارج شرکت نفت در صورت لغو و یا اشکال قرارداد، فروشنده خارجی می تواند 95 درصد مبلغ قرارداد را به عنوان جریمه درخواست کند این درحالی است که در قرارداد داخلی شرکت دولتی موظف به هیچ پاسخگویی نبوده و سیکل اداری تنها برای مبالغ بالای 1 میلیارد تومن ارزش استفاده دارد که آن هم با اگه و اما همراه است. این موضوع در قراردادهای فوتبالی کشور به خوبی دیده می شود که قوانین برای افراد خارجی به مراتب برتری بالایی نسبت به ایرانی ها دارد. علت این امر را بیشتر در منجمد بودن افکار و فرار از مسئولیت پذیری مسئولان باید جست که موارد خاص را عمومی و عادت کرده اند. - الزامات سختگیرانه، نامتناسب و هزینه زا برای مراجعین در فرآیند انجام امور اداری قوانین و بندهایی وجود دارد که در صورت تایید بازرس و تحقق آنها مجوز کار داده می شود. این قوانین از تجربیات یا پیش بینی آینده ایجاد شده اند ولی بدلیل چابک نبودن و عدم درک بروز از وضعیت جامعه گاها به ضد هدف خود بدل می شوند. و شرایط با اجرای این قوانین غلط و خشک مزید بر علت شده و کارآفرین را از کرده خود پشیمان می کند. برای مثال الزام به داشتن فلان مدرک یا فلان دستگاه غیرضروری که جز بار مالی و مانعی بر سر فعالیت مورد نظر تاثیری نداشته و سبب بار مالی اولیه سنگین و عدم تحقق سودآوری کار می شود و عملا شکستی از پیش تعیین شده رقم می خورد. و وای اگر کارشناس مربوطه کمی بی شعوری داشته باشد. و این همان مثال سنگ بزرگ علامت نزدن هست که با ایجاد یک شرایط رویایی در شروع کار، هرگونه شانس موفقیت را از بین می برند. در حالی که در یک برنامه درست بندهای ضروری مبتنی بر حداقل ها بسته می شود و بقیه الزامات باتوجه به سودآوری، میزان تولید، میزان سابقه به تدریج و در راستای بهبود کیفیت و کمیت تولید و کاهش هزینه ها الزام می شود. در حقیقت چینش الزامات از حالت بازرس و جلوگیری از تخلف به مولدی برای کمک به کارآفرین چیده می شود. - پیچیده بودن و زمانگیر شدن امور اداری گاهی اوقات که نه ، بیشتر اوقات مسیر بروکراسی آنقدر پیچیده و طولانی می شود که هم انرژی و هم امید و هم زمان کار از دست می رود. شاید بی راه نباشد که دچار بلای بروکراسی شدن را بدترین دعا در حق کسی می گویند. شرکت های دولتی برای آسان تر شدن کار فرآیند و فلوچارت مسیر را تعیین می کنند، بی آنکه بدانند مسیر از پایه اشتباه هست و فرصت رسیدن به تولید را از شرکت می گیرد. در حالی که هر مسیری باید به بهبود کیفیت و کمیت تولید و درآمد شرکت منجر شود نه آنکه حجم کاغذ و یا سرمایه خوابیده را بیشتر کند. - کارمند صفتی مدیران جز پیشتر در مقاله مسئولیت پذیری شرط اول مدیر موفق کمی بحث شد که خلاصه ای از نگاه کارمند صفتی را نشان می دهد. لینک کارمندانی که در آرزوی صندلی بالاتر، بذر تکبر را در درون خود می کارند تا ارباب رجوع هرچه بیشتر در مقابلشان خم شده و خودخواهی آنان را ارضا کند کسانی که فارغ از هر دیدگاهی با مانع زایی بر سر امور مراجعین، میز خود را به گردنه راهزنی تبدیل کرده اند. افرادی که سیستم های بازرسی با همه حجم خود حریفشان نشده و هیچ مجلسی آنان را استیضاح و بازخواست نمی کند و حتی تغییر حکومت هم صندلی آنان را تکان نمی دهد. اینان بزرگترین مشکل سیستم اداری ما هستند و مولد اول بی شعوری تنها راه درمان این درد را می توان موارد زیر برشمرد: سنجش عملکرد کارمند بر مبنای رضایت مندی کارمندان دخیل شدن در منافع کار ایجاد الگوهای درست شایسته سالاری نصیحت دوستی در بخش امور اداری، هر کسی که وارد این اتاق می شود با کوله باری از خستگی و مشکلات آمده اگر کارش را راه بیندازی دعای خیرت می کند و اگر کارش را راه نندازی نفرینت می کند و با دل آزردگی مطمئن باش که دعایش در آنی اجابت می شود و تو می مانی و ان دعا و به شخصه هزاران بار حرفش را دیدم. در انتها باید گفت که بخش زیادی از اتفاقات و رشد ها در کشور ناشی از کر بودن و استقامت بالای کارآفرینان در کشور است که نه صدای سوت ناامیدی تماشاگرنما ها را می شوند و نه از خارهای مسیر خسته می شوند. و آتش به اختیار عمل کردن مدیرانی هست که با تشخیص صحیح مانع فدا شدن فرصت به خاطر قوانین بی مورد و دست و پاگیر می شود هر چند برایشان مسئولیت و هزینه داشته باشد. اگر کار آفرین نیستیم، حداقل کمک حال باشیم تا سنگ انداز تقدیم به روح بلند پرواز شهیدان احمد کاظمی، ستاری و طهرانی مقدم لینک
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس خلبان های سوم هواپیمای تلاش 2 ، تلاش و کوشش مضاعفی به ما بخشید. بچه ها با ارتقائی که به سیستم رادیوئی آن داده بودند به ما این جرأت را دادند که پس از انجام پروازهای دو تیمه ، آن را حتی سه تیمه یا اصطلاحا دو پله کنیم. من به همراه برادران اردلان ، نامدار ، یزدانی و قاری دو عملیات از این نوع را با موفقیت پشت سر گذاشتیم. من در هر دو عملیات عضو تیم وسط بودم یعنی هواپیما را از خلبان اول در پشت جبهه می گرفتم و به خلبان سوم در پشت نیروهای دشمن تحویل می دادم. در عملیات سوم قرار شد که من خلبان سوم باشم. به همین منظور با برادران به سمت منطقه عمومی بستان و دقیقا در هورالعظیم راه افتادیم. من و اردلان به همراه یک بلدچی عرب زبان از خط خودی گذشتیم تا پشت نیروهای دشمن برسیم. او با لباس محلی بود و ما دو نفر با لباس بسیجی. ما هر دو خلبان یک دستگاه بیسیم و یک دستگاه رادیو کنترل هواپیما نیز همراهمان بود. با "بلم" آنقدر جلو رفتیم تا آب تمام شد ، آن را کناری بستیم و بقیه راه را پیاده طی کردیم. باید جائی مستقر می شدیم که هم به دشمن نزدیک باشد و هم فضای مناسبی برای مانور پروازی محسوب شود. اما بقیه مسیر خشکی نبود، باتلاق بود. با آن پوتین های سنگین ، راه رفتن توی لجن زار ، سخت و خسته کننده بود. پایت را که می گذاشتی ، تا ساق توی لجن فرو می رفت. بلدچی خودش را راحت کرد و کفش هایش را درآورد و دور انداخت. کمی آن طرف تر ، لباس هایش را هم حتی دور انداخت و لخت ما را به جلو می برد. فاصله اش با ما 50-60 متری می شد. او ما را توی نیزاری برد که دقیقا پشت نیروهای دشمن بود و ما به راحتی سر و صدایشان را می شنیدیم که در حال بازی والیبال بودند. مکان را که مناسب دیدیم ، بیسیم را روشن کردیم و برای تحویل گرفتن هواپیما اعلام آمادگی کردیم. چون من طبیعتا از صدای بم و بلندی برخوردار بودم ، یهو اردلان هشدار داد که آرامتر ؛ نکند می خواهی که صدایت به گوش عراقی ها برسد! طبق سناریوی پروازی باید از دست راست خودمان شروع می کردیم و مسیری را در طول نوار جبهه دشمن ادامه می دادیم. این مسیر گاهی دو یا سه بار و حتی چهار بار امکان تکرار داشت و هر بار عمق بیشتری می گرفتیم و به صورت معکوس هر بار باید عمق مان را کم می کردیم تا عکس برداری ها حداکثر همپوشانی را داشته باشند. به محض اینکه هواپیما را تحویل گرفتم ، آنرا به سمت خودم کشاندم . چون موتور هواپیما پیستونی بود ، صدای قار قار هواپیما سراسر جبهه را از خود پر کرده بود و کاریش نمی شد کرد. عراقی ها تا صدای پهپاد را شنیدند ، بازی را قطع کردند و بلند بلند داد می زدند : الطیاره ، الطیاره. از بین نیزارها آن ها را می دیدیم که با شتاب پشت سیستم های پدافندی خود رفتند و لوله های جنگ افزارهایشان را به طرف پهپاد گرفتند ، آنها چون اطلاعاتی از پهپاد گرفته بودند ، به خوبی می دانستند که مأموریت چیست و خلبان هایشان حتما همین دورر و بر هستند ؛ برای همین نیروهای پیاده شان تفنگ هایشان را به اطراف نیزار گرفته و همه مدلی شلیک می کردند. انگار که شیلنگ آبی را به طرف باغچه ای گرفته باشند. ما چون از قبل فکر همچین برخوردی را کرده بودیم ، محکم در جان پناه خود سنگر گرفته و به عکس برداری مان ادامه دادیم. عکسبرداری و پروازمان که تمام شد ، آن را به سلامت به خلبان دوم دادم و دستگاهم را خاموش کردم. این تازه اول کار ما بود ؛ چون هم باید منتظر نتیجه عکسبرداری می ماندیم و هم به انتظار گشتی های دشمن که معمولا به تعقیب مان می افتادند. آنها از مسیر پرواز هواپیما ، شصت شان خبردار شده بود که در لابلای همین نیزارها هستیم. لحظات کُشنده ای بود چون پس از تحویل سالم هواپیما از خلبان دوم به اول و سپس فرود موفقیت آمیز ، عکاس تیم باید از سالم بودن دوربین مطمئن می شد. در اصل ، موفقیت عملیات منوط به موفقیت عکسبرداری بود. اولویت اول سالم برگشتن هواپیما نبود ، سالم بودن سیستم عکسبرداری بود و تا مسئول عکس ، درب کانتینر دوربین را باز نمی کرد و از سیستم عکسبرداری مطمئن نمی شد ، نمی توانستیم منطقه را ترک کنیم. چون در غیر اینصورت ، باید دوباره پرواز صورت می گرفت و هواپیما به دست ما خلبان های سوم می رسید. خوشبختانه ، وقتی موفقیت عملیات را اعلام کردند ، در همان گل و لائی که آمده بودیم راه برگشت را پیش گرفتیم ؛ در حالی که گلوله های جور واجور دشمن ، زوزه کشان از بیخ گوش مان رد می شد. پوتین هایمان آنقدر سنگین شده بود که جانمان را به لب می آورد. نمی دانم چرا راضی نمی شدیم مثل بلدچی در گل و لای با پای برهنه بدویم. انگار که نقل و نبات توی باتلاق بریزند ، همین جور گلوله بود که توی گل و لای می نشست. در نیمه راه بود که اردلان گفت : تو برو ، من دیگر نمی توانم. با اضطراب پرسیدم : چرا ؟! تیر خوردی ؟! پاسخ داد : خیر ، پایم نمی آید. من تا آن موقع نمی دانستم که اردلان پیشتر مجروح شده و از جانبازان جنگ است. من فاصله خود تا اردلان را برگشتم و به او توصیه کردم که تنها راه نجات در آوردن همین پوتین هاست. ببن بلدچی چقدر خوب راه می رود. همین کار را هم کردیم. فضای عجیبی شده بود ، چون این بار علاوه بر باران تیر و فشنگ ، ترکش های خمپاره هم بر سرمان می بارید. اردلان کمی که نفس تازه کرد ، همپای من با پای برهنه توی لجن زار شروع به دویدن نمود. خود را که به بلم رساندیم ؛ اگر چه کار تمام نشده بود ، اما احساس خوبی بهمان دست داد که می توانیم با جان سالم ، خود را از نیزارها و آبراه های منتهی ، به مقر خودمان برسانیم. به خصوص اینکه این مسیرها بلدچی مثل کف دست می شناخت. این اولین عملیات طولانی مسیری بود که در لیست عملیات های پهپاد جائی برای خود باز کرد و بعدها ابراهیم حاتمی کیا به سراغ مان آمد و با فیلم مهاجر آن را در سینمای دفاع مقدس ماندنی کرد. راوی : عباس مختاریان * * * * * رودست از نوع بسیجی ما توی چهار عملیات ، پنج هواپیمای خود را از دست داد بودیم. بچه ها همگی پکر بودند و هیچ خلبانی جرأت پرواز را به خود نمی داد. از اساتید خلبان فقط شهید زارعی ، حاج آقا عزیزی ، من و آقای صباغی مانده بودیم با کلی درخواست عملیاتی. بچه ها حتی در فرستادن تیم جلو هم روحیه شان را باخته بودند. این سقوط آخری که خلبانانش شهیدان شفیعی و زارعی بودند ، بدتر از همه حال ما را گرفته بود. چرا که برای اولین بار ؛ یکی از هواپیماهایمان به دست دشمن افتاد. یعنی از سال 1363 تا 1366 دقیقا سه سال ارتش عراق خبر نداشت که با همین هواپیمای قارقاری مزاحم ، چه بلاهائی سرشان آمده است !! چقدر هم کیفور شدند ؛ وقتی با آب و تاب آنرا توی تلویزیونشان ؛ نشان می دادند و به مردمشان فخر می فروختند که ما یکی از هواپیماهای جاسوسی ایران را ساقط کرده ایم. آنها حتی برای خودشان تفسیر می کردند این هواپیماها از پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی است که ارتش اسرائیل آن را در اختیار ایران قرار داده است. هم به دلیل اینکه بخواهم به بچه ها روحیه بدهم و هم برای اینکه حال ارتش عراق را توی خوشحالیش بگیرم ، در غرب کشور به عنوان خلبان تیم عقب ، هواپیما را پرواز دادم و با سرعت به همراه برادر ایزدی خود را به خط جلو رسانده و خلبانی تیم جلو را هم بر عهده گرفتم. چند ویراژ که بالای سر عراقی ها رفتم ؛ این بار همه خط با آگاهی از عملکرد پهپادها ، شروع کردند به تیراندازی. جنگ افزاری نماند که دشمن با آن به طرف پهپاد شلیک نکند. پهپاد هم که انگاری بازی اش گرفته باشد ، گاه گاهی هم از دستم در می رفت و خودش را به باد می سپرد. عکسبرداری ام که تمام شد ؛ احساس کردم که برای بازگشت در آن حجم آتش به مشکل بر می خوردم. دل توی دلم نبود. نکند فردا شب این هواپیما را هم توی تلویزیون عراق نشان بدهند. زبان بسته هواپیما ، از توی رگبار گلوله های تیربارهای چهارلول و دو لول عراق همچنان پیش می تاخت که یهو به ذهنم رسید ، ارتفاع را کم کنم. بعد موتور را فول کردم و آن را انداختم توی اسپین. موتور افتاد به زوزه یعنی انگاری که مورد هدف قرار گرفته و در حال سقوط است. نقشه ام گرفت. چون تا هواپیما به این حالت افتاد ، تمام آتش ها فروکش کرد. ما پشت تپه ای بودیم که ارتفاعی حدود 70-80 متر داشت. هواپیما تا نزدیک 10-15 متری زمین که آمد ، آنرا به حالت عادل (Level) کردم و یک فرود انجام دادم و به راحتی او را روی زمین نشاندم. عراقی ها هم که باورشان نمی شد که فریب باشد ، توی رادیوشان اعلام کردند ؛ ما دومین هواپیمای جاسوسی ایران را هم زدیم . آنها حتی نام منطقه ای را که سقوط کرده بود اعلام کردند. همان شب ، رضا ارباب ، با نگرانی از جنوب با من تماس گرفت و پرسید : حمید چی شده ؟ جواب دادم : خیالت راحت، خبری نیست. رودست خوردند. با هیجان پرسید : رودست ؟! ... چه رودستی ؟! پاسخ دادم : وقتی دیدمت برایت می گویم. داستانش را تلفنی نمی شود گفت. راوی :حمیدآقاجانی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس چهار موتوره خیر سرمان مثلا توی شهر بسر می بردیم و توی جبهه نبودیم ، لااقل آنجا می شد هم سری به حمام زد و هم در نماز جمعه ای شرکت نمود ؛ اما سه ماه می شد که در اصفهان بودیم و به خاطر حجم فراوان کار نتوانستیم چرخی توی شهر بزنیم و لااقل سی و سه پل یا پل خواجو را تماشا کنیم. فرق مان با زندانی ها این بود که هم سوله مان بزرگتر بود و هم سرمان شلوغ تر. از لای پنجره که نگاه می کردیم ، یهو متوجه می شدیم شب شده و الان است که درب خوابگاه دانشگاه بسته شود. بااین حال تا به خود می جنبیدیم به پشت درب بسته می خوردیم. از تأمین و تدارکات بگیر تا ساخت و تولید و تست پرواز ، همه کارهای مربوط به پرنده های بی سرنشین را خودمان انجام می دادیم ، نه اینکه حتی نمونه ای جلویمان باشد و بخواهیم آنرا کپی کنیم و نه حتی کتابی ، مجله ای چیزی تا راهنمای کارمان قرار دهیم ، تا آمدن کامپیوتر و اینترنت هم زمان زیادی فاصله داشتیم. همه کارهایمان بر اساس آزمون و خطا بود. آنچه که از کار مشخص بود این موضوع بود که ما می خواستیم روی هواپیماهای مدل که مخصوص تفریح و سرگرمی است دوربین عکاسی سوار کنیم. یعنی برای یک کار تفریحی ، مأموریت نظامی تعریف کنیم. خب معلوم بود به همه نوع تجربه و دانشی نیاز داشتیم. نه تنها باید اصول آیرودینامیک را می شناختیم ، باید سر رشته ای از فنون حاکم بر پرواز هم می دانستیم. توی ساخت بدنه ، ملخ ، بال و ایلوران* ، که واویلا داشتیم اما غیر از اینها باید از عکس و عکاسی ، چاپ و ظهور هم سر در می آوردیم. ولی با این حال یک چیز قوی همیشه محرک مان بود ، اگر این کار نتیجه بدهد ، چه اتفاق مهمی توی جبهه می افتد. بماند که چقدر در کاهش تلفات انسانی ، چه مربوط به نیروهای شناشائی باشد و چه نیروی تک کننده ، موثر خواهد بود. چقدر وجودش برای انجام عملیات ها حیاتی می شود. این آن چیزی بود که ما را به این سمت سوق می داد که چهارموتوره کار کنیم و خستگی را برای زمانی دیگر بگذاریم. * : از سطوح فرامین هواپیما جهت کنترل و تنظیم سمت و سو راوی : رضا ارباب * * * * * نان و پنیر اوایل آب مان توی یک جوی نمی رفت. آنها بچه پولدار و اهل گردش و تفریح و سرگرمی بودند و ما اهل جبهه و جنگ. گاه گاهی هم عبدوس به مسعود گیر می داد که دکمه ی یقه ات را ببند ، فلان کن و بهمان. موقع شام و نهار که می شد ما به نان و پنیری راضی بودیم ، اما آن سه نفر می گفتند : شما نان و پنیرتان را بخورید و چلوکباب را بگذارید سهم ما. ما قهر و آشتی های زیادی کردیم تا توانستیم با هم کنار بیائیم. در هر صورت این ما بودیم که باید کنار می آمدیم. چون هم آئین مان اجازه نمی داد که با آنها بد حرف بزنیم ، هم اینکه آنها در مقام معلمی بودند. از طرفی ، آنها هم به ما یاد می دادند که چگونه هواپیما بسازیم و هم چگونه خلبانی کنیم. فرشید نسبت به آن دو کمی تند مزاج بود ولی توی کارش بسیار جدی به نظر می رسید ، خودش می گفت من و دوستم طاهری ، شاید پانزده سال است که روی هواپیمای مدل کار می کنیم ، این واقعیت داشت. من هنوز هم پس از آن همه سال معتقدم فرشید بهترین طراح بال و بدنه می باشد. وقتی شروع به طراحی و تولید بال و بدنه می کرد ؛ انگار که آنرا با دستگاهی برش داده باشند ، بسیار تمیز و اصولی بود. هر چه آنها در مورد پرواز و طراحی بلد بودند ، ما در عوض از موتور و تعمیر و نگهداری آن سر در می آوردیم. چون توی یگان هوائی سپاه این کار اصلی ما بود. در هر صورت با این اطلاعات ، گروه خوبی را تشکیل داده بودیم. سعید زاهدی اصلا تاجر بود. او آدم با ذوقی هم بود. ساخت ملخ سخت بود و هم پر مصرف ، چون اولین جائی از هواپیما که زمین می خورد و خراب می شد ملخ بود. توی بازار هم نبود. چون موتورهای ما 45 و 60 بود و ما در ساخت آن مشکل داشتیم ، زاهدی اما وقتی نگرانی ما را دید ؛ گفت : من به نیت 22 بهمن ، 22 ملخ می سازم. او در حیرت ما این کار را هم کرد و وقتی پرسیدیم چطوری این کار را کردی ؟ گفت : فقط دقت. من هر روز یکی از ملخ ها را جلویم می گذاشتم و توی مسیر رفت و آمد، با دقت تمام انحناها و زوایای آنرا نگاه می کردم و به ذهن می سپردم. کار اصلی ملخ این است که جابجائی هوا کند. او ابتدا یک مکعب مستطیلی از چوب گردو درست می کرد و آرام آرام شروع به شکل دادن آن می کرد. چیزی که امروز نیز در صنعت ملخ سازی یک رویه است . ما بدون اینکه هواپیماهایمان را در تونل های باد بصورت علمی و فنی آزمایش کنیم ، آنها را در جاده ی اصفهان - نائین می بردیم و پرواز می دادیم و معلوم می شد که تا چه حد استاندارد را رعایت کرده ایم. راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: اختیار دارد قربان . البته ای کاش این فیلم ها یکم جزئیات بیشتری داشتند . اونوقت دیگه اصلا نیازی به ارسال این تاپیک نبود. چون این کتاب و این فیلم ها تقریبا هر دو یک مضمون مشترک ( تولید اولین پهپادهای ایرانی در زمان جنگ) دارند. بهرحال از زحمتی که برای ارسال این فیلم ها متقبل شدید ممنونم. پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس مقدمه (بخش دوم و پایانی ) - اگر چه این گردان هیچگاه ساختاری هم عرض نام خود ، تا پایان جنگ نیافت ؛ اما با ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین هم در نوع مأموریت ، هم در جغرافیای عملیاتی و هم در تنوع مأموریتی گسترش یافت و به اکثر نیازهای عملیاتی ( حتی فراتر از عکس های هوائی ارتش ) برای طرح ریزی عملیات آفند و پدافند سپاه و ارتش پاسخ داد. مزیت عکس های هوائی گرفته شده توسط پهپادهای سپاه هم بر عکس های هوائی RF-4 ارتش و هم بر شناسائی های زمینی ، فرماندهان را بر آن داشت که از این عنصر نوپا اما موثر و راهگشا حمایت کرده و جایگاه ویژه ای در طرح ریزی عملیاتی برای آن باز کنند. به طوری که برخی از فرماندهان اجرائی ، عملیات را موکول به دیدن عکس های هوائی پهپادها می کردند. سادگی در ظهور عکس ها ، به وفور بودن آنها و مهمتر از همه ؛ به روز بودن این نوع عکس ها ، در برخی از موارد تا رده گردان را پوشش می داد و در توجیه عملیاتی منطقه بسیار فابل اتکا می نمود. وضوح بالای عکس ها ، عکس برداری با نماهای نزدیک ، عکسبرداری چند زاویه ای از یک منطقه مورد نظر ، گستردگی مناطق عکسبرداری شده ، سرعت عمل ( از عکسبرداری تا بهره برداری ) ، کم هزینه بودن پروازها ، عدم نیاز به مهارت ویژه برای تفسیر عکس ها و ... از ویژگی های مهم عکس های هوائی پهپادها به حساب می آمد که خیلی زود ، این گردان را مورد توجه قرار داد. تأثیرات نظامی پهپادها چه در آفند و چه در پدافند از برجستگی های این یگان بود که برخی از آنها عبارت بودند از : کمک به بازنویسی نقشه های نظامی کمک به کاهش تلفات انسانی کمک به تقاطع اطلاعاتی کمک به اهداف عملیاتی هوانیروز انجام عملیات روانی علیه دشمن انجام عملیات فریب تکمیل کننده و تصحیح کننده شناسائی زمینی کسب اطلاعات از مناطق غیر قابل دسترس ایفای نقش در تک و پاتک شناسائی میادین مین و مواضع انتخابی دشمن و .... پهپاد های ایرانی راه درازی را پیمودند تا به این نقطه ای که امروز در آن قرار دارند ، رسیدند آنچه که توانست یگان پهپاد را در طول دوران دفاع مقدس هر روز بیش از پیش مورد توجه قرار دهد و سهم بیشتری از کسب اطلاعات از دشمن را در حوزه طرح ریزی عهده دار شود ، علاوه بر سخت کوشی ، از جان گذشتگی و ایثار کادر فنی و پروازی آن ؛ نو آوری و اتکاء بر دانش بومی بود. نیروهای پهپاد ، با ارتقاء توانمندی پهپادها (چه در زمینه عمق پروازی و چه در وسعت میدان عکسبرداری) ، ابتکارات و نوآوری های مختلفی را تجربه نمودن که می توان به ابتکار در ارتقای موتور و بدنه ، ارتقاء در کاربری انواع دوربین های عکسبرداری در پرنده ها ، ساخت و تولید لانچر ، اسکیت و ... اشاره نمود. حجم روز افزون مأموریت های ابلاغی قرارگاه عملیاتی خاتم ، از یک طرف و لزوم ساخت هواپیماهای جدید با قابلیت بالاتر ، از طرف دیگر ؛ هرگز به پهپاد امکان جدا نمودن آموزش و عملیات را تا پایان جنگ نداد و این یگان با حفظ توانمندی رزمی ، انواع آموزش های فنی و خلبانی را در خلال عملیات ها و مأموریت ها به انجام می رساند. راه اندازی پهپاد در غرب کشور ، قبل از اینکه ترجمان توسعه ساختار و سازمان پهپاد به حساب آید ، بیانگر گستردگی نیاز واحد اطلاعات به این یگان بود. گردان رعد با ارتقاء سطح دانش پروازی و با موفقیت در ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین تحت عناوین تلاش ا و 2 و 3 ، هواپیمای مهاجر و ... خیلی سریع به یگان پهپاد ، ارتقاء سازمان یافت و توانست با تصویربرداری از مناطق تحت اشغال دشمن ، نقش بی بدیل خود را در عرصه اطلاعات ثبت نماید. قرار گرفتن کشور در تحریمهای ظالمانه اقتصادی و نظامی توسط ابرقدرت ها در طول هشت سال دفاع مقدس ، علاوه بر اینکه دستیابی ایران به هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را غیر ممکن می ساخت ، مسیر دستیابی ( حتی به قطعات تجاری ) هواپیماهای مدل را نیز دچار مشکل کرده بود. با این پیشینه یگان پهپاد با کمک جوانان مشتاق و مومن ، اقدام به نوآوری در ساخت پرنده های مدل با قابلیت نظامی اعم از عکسبرداری هوائی ، تهاجمی ، خود انهدامی ، هدف و ... نمودند و در طول جنگ ، با تولید و بهر برداری از هواپیماهای مدل " تلاش " و " مهاجر" سهمی در خور در اطلاعات و عملیات ایفا نمودند. موفقیت در صنعت ساخت و بکارگیری اطلاعاتی پرنده های بدون سرنشین با امور حفاظتی ، باعث شد که تا سال 1366 دشمن از کارائی این پرنده ها بی خبر بماند و به دلیل ساختار ساده آنها نتواند حتی یکی از آنها را با انواع جنگ افزارهای خود ساقط نماید. اگر چه این یگان نهایت تلاش خود را برای حفظ جان کادر پروازی انجام می داد ، ولی به سهم خود شهداء و جانبازان عزیزی را تقدیم آرمان های اسلام نمود. عبدالرضا سالمی نژاد - مولف کتاب پهپاد در دفاع مقدس ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند.
-
1 پسندیده شدهhttp://gallery.military.ir/albums/userpics/hwg87d.jpg جنگنده L159 توسط Aero Vodochody جهت نیاز نیروی هوایی جمهوری چک به یک جنگنده چند منظوره سبک توسعه و طراحی شد.این جنگنده در دو نوع تک سرنشینه با عنوان L159 A و نمونه دو سرنشینه با عنوان L159 B توسعه داده شد. نیروی هوایی جمهوری چک سفارش 72 فروند از این جنگنده را دد که اولین تحویل به آوریل سال 2000 انجام شد و کلیه 72 فروند تا پایان سال 2003 به نیروی هوایی ارتش جمهوری چک تحویل داده شدند.در ابتدا L159 B که نمونه دو سرنشینه این جنگنده بود اولین پروازش را در ژوئن 2002 انجام داد و نیروی هوایی چک 2 فروند از این نمونه را سفارش داده است. 50% سهم کمپانی Aero Vodochody از آن دولت جمهوری چک و 35% دیگر آن متعلق به شرکت بویینگ است. به هر حال در اکتبر سال 2004 شرکت بویینگ از سهم خود عقب کشید! در ژوئیه سال 2004 وزارت دفاع چک اعلام کرد که در حال برنامه ریزی است تا شمار جنگنده های سبک پیشرفته L159 را از 47 فروند ضمن خدمت به 18 فروند عملیاتی و 6 فروند ذخیره کاهش بدهد و بقیه ناوگان جنگنده های L 159 را به فروش برساند. جنگنده L159 / ALCA بر پایه و مبنای بال و بدونه و آیرودینامیک و نهایتا ترکیبی از L39 آلباتروس Albatros و خانواده L59 که از پایه های اصلی جت های آموزشی پیشرفته هستند طراحی شده است. همچنین در این ترکیب محلق شدن یک موتور توربوفن نظامی با کارایی بالا و آویونیک و سنسورهای پیشرفته نیز جایگاه ویژه در این هواپیما دارند. از قابلیت ها و ویژگی هایی عملیاتی این جنگنده : پشتیبان هوایی close air support / شناسایی تاکتیکی / دفاع هوایی / گشتی و مرزبان/ ماموریت های ضد کشتی / ضد شورش / و در نهایت آموزش جنگی و سلاح ها میباشد. کاکپیت به طور کلی آرنج( ترکیب) کابین خلبان و کنترلر ها در جنگنده آلکا 159 با یک جنگنده جدید کاملا تطبیق میکند.دید پروازی با همان HUD توانایی راستر( دیدن) ابزارهای اولیه پرواز و سیستم نشانه گیری وسلاح را دارد.{ چون همانطور که میدانید HUD ها همه قابلیت ها را ندارند} صفحه نمایش چند منظوره در نمایش پرواز و اطلاعات جهت یابی( ناویگیشن) و وضعیت سیستم های سلاح ها به کار میرود. سیستم کنترل (HOTAS) { فعال ساز خفه کن یا چسباندن(موتور)} به هر خلبانی این توانایی را میدهد که هواپیمای جنگی اش را بدون برداشتن دست ها یش موتورش را کم گاز یا تخته کند. کابین خلبان با زره کامپوزیت و سرامیک پرتاب شونده محافظت شده است. بقای (پرواز) هم توسط یک سیستم مخزن سوخت داخلی فراهم شده است همچنین برای ماندگاری بیشتر پرواز این جنگنده از سیستمی با عنوان OBIGGS استفاده میکند.{ سیستم مولد گاز بی اثر} On-Board Inert Gas Generating System کابین این جنگنده به سیستم صندلی پران و کاناپی پران( شیشه) پرش صفر VS-2 متناسب شده است.همچنین پیکربندی استاندارد این جنگنده با کیت سیستم مولد اکسیژن را شامل میشود. On-Board Oxygen Generating System (OBOGS سلاح ها این جنگنده با یک سیستم مدیریت انبار استاندارد هامیلتون Hamilton مجهز شده است.این جنگنده 7 نقطه محل استقار سلاح را دارد.که در زیر هر باله 3 محل و در زیر بدنه یک نقطه وجود دارد. این جنگنده سازگار و توانایی حمل سلاح های استاندارد ناتو شامل: موشک سایدویندر AIM-9 / موشک هوا به سطح AGM-65 ماوریک راکت ها و بمب های سقوط آزاد و نیز بمب های هدایت لیزی / گان پد/ ادوات شناسایی/ غلاف های اقدام متقابل الکترونیکی (ECM الکترونیک کانترمای ژر) و تانک های سوخت رها شونده. سیستم جنگی این هواپیما با سلاح های جدید آینده نیز انطباق پذیر است این سلاح ها شامل موشک های هوا به هوای میان برد و غلاف های مخصوص ECM /اکتشافی/جهت یابی در شب و هدف گیری است. سیستم های اقدام متقابل تشکیل شده از سیستم جنگ الکترونیک متقابل BAE SYSTEMS Sky Guardian 200 راداردریافت کننده خطر و78 سری 455 توزیع سیستم اقدام متقابل Vinten vicon همچنین شرایط ساخت و نصب یک غلاف الکترونیکی اقدام متقابل (جامینگ یا پارازیت انداز) نیز قراهم است. آویونیک سیستم آویونیک این جنگنده به صورت چنده عملیاتی و چند منظوره است به صورتی که توانایی تامین قابلیت های مشابه جریان سازی یک جنگنده خط مقدم و یا یک جنگنده ضربتی به قصد اهداف زمینی باشد.پیوستگی آویونیک از طریق یک خطوط اطلاعات ( دیتا باس) MIL-STD-1553 که توسعه آن در اینده راحت است انجام می شود. سیستم ابزار دقیق (آویونیک) ئوظایف زیر را انجام میدهد: حس کردن هدف /کنترلر ها و نمایش دهنده ها / مدیریت مهمات / جهت یابی و شناسایی ( ادنتی فیکیشن)/ محافظت از خود ( سلف پروتکشن) و بارگذاری اطلاعات و ظبط و دریافت آنها. جنگنده L159 A با یک رادار پالس داپلر چند حالته گریفو- ال Multimode که توسط کمپانی ایتالیایی FIAR ساخته شده است.این درحالی است که نمونه دو سرنشینه ALCA / L159 B با یک سنسور الکترواپیتیکال یا نشانگر لیزری در دماغه متناسب شده است. هواپیما خلبان اتوماتیک و دامپر انحراف( مانع شونده از انحراف) که توسط سیستم BAE Astronics تهیه شده اند. هواپیما سیستم SAS یا اجتناب کننده از واماندگی موتور را نیز داد. سیستم اتوماتیک قفل کننده ارتفاع ATT HLD سیستم قفل کننده مسیر HDG HLD و حالت CCS یا فرمان کنترل تخته گاز!! سیستم نظارت و مراقبت (مانیتورینگ)AMOS هواپیما جمع شده است از: پردازش وظبط اطلاعات در مورد سیستم های هواپیما و بارگذاری هواپیما , تامین بازیابی اتوماتیک اطلاعات و انتقال اطلاعات توسط یک سیستم انتقال دهنده اطلاعات Fairchild به سیستم مدیریت و نگهداری هواپیما این در واقع چرخه مانیتوریگ این جنگنده است. موتور موتور این جنگنده مجهز شده است به یک موتور با نام Honeywell ITEC F 124-BA-100 با حداکثر تراست 28 کیلونیوتن. سیستم نظارت موتور یا EMS به طور کامل دراختیار کنترل دیجیتال موتور یا FADEC است تا داده های اجرا شده ی مکانیکی در طی پرواز را ذخیره کنده و داده ها رادر زمین تحلیل کند. Aero Vodochody در یک پرواز آزمایشی با L-159 سوخت گیری در حین پرواز این جنگنده را نیز برسی کرد. مشخصات جت جنگنده پیشرفته L-159 طول باله: 9.54 متر طول هواپیما: 12.37 متر ارتفاع: 4.77 متر وزن خالی: 4.1 تن حداکثر وزن: 8 تن وزن سوخت داخلی: 1551 کیلوگرم وزن تانک های سوخت شامل 4 عدد:2875 کیلوگرم حداکثر سرعت در سطح پایین و دریا: 936 کیلومتر در ساعت حداکثر سقف پروازی: 13200 متر ماکزیمم نرخ اوج گیری:47 متر بر ثانیه طول باند تیک اف: 440 متر حداکثر برد با سوخت داخلی و خارجی و 10% ذخیره: 2530 کیلومتر هوایی!! حدود فشار g : + 8 و – 4 موتور :124-BA-100 ماکزیمم تراست:28 کیلونیوتن نویسنده و مترجم:سامان مردانی منبع: www.airforce-technology.com
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا سوخو 15 ::.. شكاري كه روسها به هيچ كشوري صادر نكردند سوخو 15 در سپتامبر 1983 در حاليكه شوروي مشغول برگزاري مانور دريائي بزرگي در آبهاي ساخالين بود يك فروند 747 كره جنوبي را با 246 مسافر و 23 خدمه به كام مرگ فرستاد. روسها معتقدند كه 747 از كريدور پروازي خارج شده و مشغول جاسوسي بود و به شليكهاي هشدار خلبانان سوخو 15 توجهي نكرده بود. به هر حال اين حادثه بحراني عجيب در روابط شوروي با بسياري از كشورها بوجود آورد ، حادثه اي كه نوك پيكان آن متوجه جت شكاري سوخو-15 بود... تاريخچه: بين سالهاي 1959 و 1962 فرماندهي تاكتيكي نيروي هوائي شوروي نياز به يك هواپيماي رهگير يك نفره را احساس نمود. بلافاصله كارخانه ميكويان و سوخو دست به كار شدند ، طرح سوخو شبيه سوخو 11 و طرح ميكويان شبيه ميگ-21 بود. در اين زمان كارخانه سوخو بار ديگر ياعث تعجب همگان شد بدانجهت كه طرح سوخو برتر و مناسبتر از طرح ميكويان شناخته شد و دستور ساخت ان به كارخانه سوخو داده شد. هواپيماي سوخو 15 ، فلاگون Flagon اولين پرواز آزمايشي خود را در سال 1964 انجام داد ولي تا هفتم جولاي 1967 كه در نمايش هوائي پايگاه (دوموددوو) شركت كرد براي غربيها ناشناخته بود.بديهي است كه كارخانه سوخو در ساختن فلاگون از تجربياتي كه از سوخو 9 و 11 بدست آورده بود استفاده كرد، از جمله تغييرات اساسي در دهانه ورودي هواي موتور داده شد، همچنين سوخو 15 مجهز به دو موتور بود در حاليكه جنگنده هاي قبلي سوخو همه يك موتوره بودند ، ضمنا سوخو 15 قادر به پرواز در همه گونه شرايط جوي بود. رادار دماغ سوخو 15 كه خيلي از حد معمول بزرگتر است محتوي يك رادار با آنتني قطور است. اين رادار مدرن (در زمان خود) روي طول موج ايكس (X-BAND) تنظيم شده است. امواج برگشتي كه آنتن رادار در ثانيه دريافت ميكند بين 2700 تا 3000 موج است. اين رادار 100 كيلووات قدرت دارد و برد آن 40 كيلومتر است و ميتوان برد آن را تا 60 كيلومتر افزايش داد. سوخو 15 داراي مدلهاي مختلف و متنوعي بود ، مدالهاي اوليه مجهز به رادار 'Oriol-D' Eagle بودند و نمونه هاي پيشرفته تر مانند Su-15T مجهز به رادار تايفون. تسليحات سوخو 15 مجهز به دو موشك هوا به هواي R-98M/AA-3 Anab در مقرهاي بيروني و دو موشك R-60/AA-8 Aphid در مقرهاي داخلي به اضافه يك قبضه توپ دو لول UPK-23-250 بيست و سه ميليمتري در مقر داخل بدنه ميباشد. مدلها: سوخو -15 داراي مدلهاي مختلف و متنوعي بود : T-58 : نمونه آزمايشي نمونه اصلي فلاگون A ناميده شد و مخصوص رهگيري هوائي بود T-58VD Flagon-B: نمونه با قابليت STOL كه به توليد انبوه نرسيد( ايم مدل به سه موتور راكتي مجهز است كه ميتواند از باندهاي كوتاه برخيزد) Su-15UT : نمونه آموزشي فاقد رادار Su-15T : نمونه مجهز به رادار Volkov Taifun - ده نمونه ساخته شد. Su-15TM : نمونه مجهز به رادار Taifun-M و برخي تغييرات آئروديناميكي Su-15UM : مدل آموزشي Su-15TM فاقد رادار Su-15-30 : مدل پيشنهادي با رادار و موشكهاي مشترك با ميگ-25 كه ساخته نشد سوخو 15 در سال 1967 وارد خدمت گرديد و حدود 1290 فروند از آن ساخته شد. سوخو-15 يكي از موفقترين شكاريهاي رهگير شوروي بود و تكنولوژي آن به حدي بود كه شورويها آن را به هيچ كشوري صادر نكردند، البته تعدادي از اين هواپينا در سال 1972 به مصر ارسال شد ولي فقط توسط خدمه روسي پرواز ميكردند. كپي چيني سوخو-15 . يعني Shenyang J-8 ميباشد كه اين جنگنده هم بسيار بدشانس بود ( ماجراي برخورد هوائي آن با P-3 امريكائي كه منجر به سقوط و كشته شدن جت چيني گرديد در تاپيكي با عنوان نبرد هوائي بر فراز هاينان آمده) مشخصات فلاگون: ماموريت: شكاري رهگير طول: 19.56 متر فاصله دو سر بال: 9.34 متر ارتفاع: 4.84 متر مساحت بال: 36.6 متر مربع وزن خالي: 10,874 كيلوگرم حداكثر وزن: 17,200 كيلوگرم موتور: 2 واحد × Tumansky R-13F2-300 توربوجت حداكثر سرعت: 2.1 ماخ نرخ صعود: 228 متر بر ثانيه سقف پرواز: 18,100 متر برد: 1 210 كيلومتر سوخو-15 در سال 1993 توسط روسيه بازنشسته شد و شكاريهاي ميگ-31 و سوخو-27 جانشين آن شدند. http://www.centralclubs.com/forum-f44/15-t30687.html
-
1 پسندیده شدهLavochkin La-9 لاوچکین La-7 یکی از بهترین و نام آورترین جنگنده های روسی جنگ جهانی دوم شده بود اما به دلیل ساختار چوبی که داشت کارایی آن محدود شده بود.در پایان جنگ یک نمونه ی جدید از La-7 که با 3 توپ 20 میلیمتری Beresin B-20 مسلح شده بود معرفی شد و در آن سعی شده بود که قدرت آتش به وسیله توسعه یک طرح جدید با توپ های NS-23 ی Nudelman و Suranov مضاعف, بیشتر وبهتر شود. نمونه اولیه درکارخانه شماره 21 در Gorkiy تولید و کامل شد و برای آن نام 130 انتخاب کردند.هواپیمای جدید به طور کامل با فلز ساخته شد بود و با چهار توپ NS-23 مسلح شد. در 1946 هواپیمای 130 بر روی سریال ساخت و La-9 نامیده شد. از این هواپیما تعداد 1559 فروند در طی سالهای 1946 تا 1949 تولید شد. لاوچکین La-9 قدرتمند ترین جنگنده پیستونی از لحاظ موتور و مهمات در میان پرنده های لاوچکین بود.توسعه لا.چکین La-9 در 1945 آغاز شد.این هواپیما مسیر La-7 که را که جنگنده ثابت شده ی آن زمان بود را طی می کرد. La-9 با ساختار جدیدی از فلز بر خلاف La-7 که بعضی ساختار های چوبی داشت, دوباره باز طراحی شد. برداشتن ساختار های چوبی به سبک شدن قابل ملاحضه وزن هواپیما کمک می کرد و بنابراین باعث می شد که هواپیما بتواند کمیت های صحیح اساسی بیشتری مثل سوخت را حمل کند. با این وجود هنوز هم از La-7 سنگین تر نبود. ظرفیت سوخت به 825 لیتر افزایش داده شده بود و نیز زمان پایداری (پرواز) به 4 ساعت و نیم افزایش داده شد.راس بالها کمی کوتاه تر شده بود در عوض راس همین بالها نسبت به جنگنده های پیشین بیضی وار تر (آیرودینامیک تر) شده بود. آزمایش های تولیدی در ژانویه آغاز شد و در اکتبر1946 پایان پذیرفت.3 یا دو توپ 20 میلیمتری cannon جنگنده ی قبلی La-7 با 4 قبضه توپ 23 میلیمتری جایگزین شد.( البته در جنگنده بعدی یعنی La-11 دوباره به 3 توپ 23 میلیمتری کاهش داده شد) یکی دیگر از مشخصه های La-9 لاوچکین, یکی کردن مجرای گاز اکزوز از میان ترکیب موتور بود.جایی که آن فیلترشده بود (صاف شده بود) و سپس مثل گاز های بی اثـــــر به داخل بالها پمپ می شد. مشخصات Lavochlin La-9 خدمه: 1 نفر سال صدور: 1946 اولین پرواز: 06/ 1946 تعداد تولیدی: 1559 فروند نام ناتوی: Fritz مدل های دیگر: La-9UTI ,La-9M طول: 8.60 متر طول باله:9.80 متر مساحت باله: 17.6 متر مربع ارتفاع: 3.56 متر وزن خالی: 2.6 تن وزن بارگذاری شده: 3.4 تن ماگزیمم وزن تیک اف: 3.6 تن پیشرانه: یک موتور پیستونی 14 سیلندری با قدرت 1850 اسب بخار با شماره Ash-82FN حداکثر سرعت در ارتفاع 6250 متری: / از سطح دریا: 640 کیلومتر درساعت / در غیر سطح: 690 کیلومتر در ساعت سقف پروازی: 10800 متر زمان برای رسیدن به ارتفاع 5000 متری: 4.7 دقیقه نرخ اوج گیری: 17.7 متر در ثانیه بارگذاری بار: 195 کیلوگرم بر متر مربع برد:1735 کیلومتر ترجمه: سامان.م http://www.centralclubs.com/forum-f44/wwii-la-9-t64118.html
-
-1 پسندیده شدهنقد ابزار پسندیده ای است که به جز ذات باریتعالی و معصومین و اولیای خدا می تواند در مورد هرکس حتی قهرمانان و افراد بسیار خوب و موفق هم به کار رود. ماهیت نقد در زیر سوال بردن نیست، بلکه در یافتن ایرادها و برطرف کردن آنهاست و اینجاست که قلمروی نقد از توهین و کل کل و دوقطبی های کاذب جدا می شود. این مقدمه ای است برای چیزی که ما تعمدا سعی در پنهان کردن آن داریم و این امر چیزی جز بود وحدت رویه تصمیم گیری و فرماندهی نیست. شاید به چشم ما ایرانی ها نیاید که ما غالبا ملتی است که با تفکیک وظایف و شرح دقیق مسئولیت ها مشکل داریم و غالبا تا فردی از بیرون این امر را به ما تذکر ندهد متوجه این دوگانگی و موازی کاری و سرگشتگی در تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست گذاری نباشیم. این شرایط در درازمدت سبب حاضر جوابی، فرافکنی و گریز از مسئولیت پذیری و جوابگو نبودن فرد در مسئولیتش می شود و از اول انقلاب هم این رویه رو بنده دیدم. چنانچه از خیلی ها بدگویی می شد و به شدت تحت نقد قرار می گرفتند ولی وقتی با این افرد گفتگویی صورت می پذیرفت خود را درگیر عوامل دیگر و به نوعی جبر در رویه خود می دانستند. این مورد نتیجه ای جز این نداشت که بالاخره ایراد از کی و چه ناحیه ای بود و راه حل چیست. به یاد دارم در دوران دفاع مقدس شهید سرافراز و اسوه تقوی و پرهیزگاری علی صیاد شیرازی به درستی بر اصل وحدت فرماندهی تاکید می کرد و باز به یاد دارم جواب ناپسدیده محس رضایی: صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم .ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). واقعا بعد از 18-19 سال و دو قطبی و خنثی نیروهای داخلی باید به سرنوشت اسفناک وزارت امور خارجه و به طور مشخص برجام نگاهی بیندازیم. اگر قرار بر این نیست که واقعا ارگانی یا دولتی تصمیم گیرنده نباشد و سیاست چک و چانه و بر کرسی داشتن نظراتی که زور بیشتری داشته باشند ارجحیت داشته باشد به نظرم بهتر قید جایگاه ریاست جمهوری را زده و به سمت پست جایگزین و کارا و نیمه انتصابی نظیر نخست وزیری بریم. دیگه خنده داره ما افرادی فوق العاده توانمند رو در جایگاهی دخالت بدیم که غالبا مربوط به حیطه وظیفه شون نیست و بعد که صدای اون مسئول تخصصی اون پست دراومد شماتتش بکنیم که چرا اعتراض می کنی، چرا استعفا میدی، چرا زود گفتی، چرا دیر گفتی؟ امیدوارم روزی به این سمت بریم که مسولیت رو با اعتماد و اختیار کامل به مسئولمون که تایید شده از طریق مراجع چندگانه و رای مردم بدیم و در زمان مسئولیت و چه بعد از اون در صورت کوتاهی بدون هیچ اغماض و البته دشمنی ازش بازخواست کنیم. رئیس جمهوری کشوری به مملکت ما اومده و ویزر امورخارجه ما در دیدارش حضور نداشته این آینه تمام قدی از سیاست های آشفته و پیچیده ماست که فردا از همین وزیر حتما بازخواست کرده یا تکفیرش می کنیم.