برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      8,886


  2. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      1,055


  3. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      2,168


  4. Amirali123

    Amirali123

    Members


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      122



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 15 اردیبهشت 1400 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    نیروی هوایی و میدان نبرد شهری در آینده آنچه که می بایست انجام شود!!!!! """"""اهداف در آینده ..... تنها بزرگتر می شوند . مردم عادی ، تندروها ، تروریستها ، تئوریسین های هرج و مرج که در انبوهی از یک مجموعه متراکم جمعیتی ، خود را پنهان کرده و ناپدید می شوند و علیرغم وجود دقیق ترین فناوری ها ، شرایطی پدید می آید که همه گزینه های در دسترس ، شبیه یافتن سوزن در انبار کاه خواهد شد"""" ""موری ویلیامسون ، عملیات آزادی عراق -2003 ، تاریخچه عملیات هوایی"" مقدمه : جنگ شهری از ابتدای پیداش منازعه در جامعه بشری ، به یک مشغولیت ذهنی برای فرماندهان در رده ستادی و میدانی تبدیل شده است و در هر دوره ای ، این مشغولیت به گونه ای متفاوت ، چالشی برای طرفهای درگیر در چنین محیط هایی بحساب می آمد . در واقع ، هجوم بردن به چنین مکان هایی مستلزم در اختیار داشتن شمار زیادی واحدهای تفنگدار ، موتوریزه یا هوابرد است که می بایست در قالب گروه های کوچک و برخورداری از قوه ابتکار قابل ملاحضه ، قادر باشند بصورت مشترک با سایر رسته های ارتش ( زرهی ، توپخانه ، نیروی هوایی ) عمل نمایند . اما فرایند این نوع عملیاتها ، حتی اگر به موفقیت بیانجامد ، می تواند برای طرف پیروز ، هزینه های سنگینی را به ارمغان آورد .در نتیجه ارتشها همواره در تلاشند تا با کمترین خسارت های انسانی چنین بافتهای فیزیکی پیچیده ای را تحت تسلط خود قرار دهد . متن پیش رو ، مقدمه ای است نقادانه بر کاربرد قدرت هوایی در صحنه رزم شهری از دید تحلیلگران نظامی ایالات متحده و تلنگری است به سازمان مسلح خودی برای تطبیق و تجهیز خود به منظور ایجاد آمادگی برای مقابله ..... چرا قدرت هوایی ؟!!! از یک نظر ، روند بررسی ماهیت عملیات مدرن به گونه ای است که نمی توان قطعات مربوط به چگونگی نبرد در مناطق شهری را مد نظر قرار نداد ، به همین دلیل گروه های مطالعاتی در کنار برنامه ریزی برای تمرینات آموزشی ، به گونه ای همزمان و سیستماتیک می توانند عملکرد واحدهای رزمی در میدان نبرد را با معرفی شیوه های رزمی جدید ، بهینه تر نماید . در این میان ، اگر چه افسران ارشدی نظیر ژنرال دیوید گلدفین (رییس وقت ستاد نیروی هوایی ) بطور مستمر پیگیر ایجاد زیرساختهای نظری و تجهیزاتی برای کسب آمادگی در نیروی هوایی از سال 2017 بود ، اما به نظر می رسد که از آن زمان تا کنون ( 2020) کار چندان موثری صورت نگرفته است . بدین ترتیب ، در ساختار نیروی هوایی بحث های نظری مشخصی پدیدار نشد و این به مرور به یک مشکل واقعی تبدیل خواهد شد ، چرا که اکنون بخش قابل توجهی از تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که در آینده ، جنگ به سمت شهرها سوق خواهد یافت . ژنرال دیوید گلدفین (رییس وقت ستاد نیروی هوایی ) با توجه به این مساله ، در حال حاضر ، بخش عمده ای از گمانه زنی های تحلیلگران قدرت هوایی در حوزه های نظیر ماهیت تسلیحات دقیق ( precision weapons) ، مزیتهای بکارگیری شبکه کنترل/فرماندهی در نبردهای چند بُعدی قرار گرفته است . در نتیجه ، ژنرال گلدفین در سال 2017 به این نتیجه رسید که در حال حاضر ، نیروی هوایی از آمادگی بیشتری برای ورود به درگیری ، در آنچه که فضای باز (open space) نامیده میشود ، دارد ، ولی همچنان براین اصرار قرار داشت که راه حل در این زمینه برای قدرت هوایی اساساً در حوزه "گِرِه ها و شبکه ها " (nodes and networks) است ،رویکردی که در یک نظر ، چشم انداز طراحی شده برای نیروی هوایی به نظر می رسد . اما بتدریج نظرات در این حوزه ، رویکردی متفاوت را بخود می دید ، بدین معنی که این تحلیلگران با درپیش گرفتن رویکرد کلاسیک نیروی هوایی ، خواهان یک انقلاب در فناوری مهمات و در نتیجه ، تاکید برروی اثرات مهمات مورد استفاده شدند . این چشم انداز ، در یک نگاه ، یک تصویر عملیاتی بزرگتر شامل طیف متنوعی از ایده ها ، دکترین ها در کنار فناوری های دردست توسعه را در خود جای می دهد. استالینگراد در جنگ دوم جهانی به نماد کاربرد قدرت هوایی در جنگ شهری برای وادار کردن دشمن به تسلیم یا عقب نشینی تبدیل شد در واقع ، اکنون نیروی هوایی تصور می کند که می تواند نتیجه جنگ در محیطهای متراکم شهری را بر مبنای کاربرد گسترده مهمات دقیق رقم زند . بعنوان مثال ، ربکا گرانت ( Rebecca Grant) در خصوص روند عملیات رزمی در نبرد دوم فلوجه می نویسد : " روند عملیات جنگی در فلوجه عراق ، نشانگر ظهور یک نمونه جنگ شهری مبتنی بر اجرای نظارت مستمر از هوا ، اجرای حملات دقیق هوایی و درنهایت پشتیبانی سریع هوایی است که در مجموع ، موجبات بروز نوع جدیدی از عملیات شهری ، در سطح و مقیاس بالاتری فراهم آورده است " اما در عصری که نه تنها روند درگیری میان قدرتهای بزرگ بصورت بالقوه تشدید شده است ، بلکه دموکراتیزه شدن ساختار نیروی های مسلح در حوزه های تئوری و فناوری ، تغییرات عمده ای را بوجود آورده ، لازم است که با دقت بیشتری از منظر استراتژیک ماهیت جنگ شهری بررسی شود . بعنوان مثال ، ساختار موسوم به ISR ( intelligence, surveillance, and reconnaissance) که بصورت اطلاعات جاسوسی ، نظارت و شناسایی مورد تعریف قرار می گیرد و همچنین ترابری هوایی (airlift) را می توان یک ویژگی آسیب پذیر ، بدون توجه به ماهیت برتری هوایی در دودهه پس از رویداد یازدهم سپتامبر، مورد توجه قرار داد . الرقه .. نبرد برای بازپسگیری از اشغال داعش - 2017 اگر در سرویس جستجوی گوگل ، تصویر شهر الرقه مورد بررسی قرار گیرد ، یک نکته قابل توجه به نظر می رسد که کاربرد قدرت هوایی در محیط شهری ، بدون تردید ویرانی فیزیکی گسترده ای را بدنبال خواهد داشت . این شرایط ، پیوستار منظمی از نبردهای شهری در جنگ دوم جهانی است که درآن ، ایجاد آوار عظیم برجای مانده از عملیات هوایی و آتشبار توپخانه ای ، مزیت قابل توجهی را برای مدافعان بوجود می آورد . اما این مساله در این زمان ممکن است مد نظر قرار گیرد که ایالات متحده ، بصورت مستمری الگوی عملیات در افغانستان که درآن نیروی هوایی ماموریت پشتیبانی از یگانهای ویژه و همچنین نیروهای نظامی نیابتی را برعهده داشت ، را بسیار مورد اعتماد می داند و بطورطبیعی این بحثها در حال حاضر از نظر اهمیت در رده بسیار پایینی قرار می گیرد . علاوه براین ، این حقیقت آشکار است که قابلیتهای رزمی ارتش ایالات متحده برای ورود به نبرد شهری بسیار محدود است ، همانطور که ژنرال بازنشسته رابرت اسکیلز ذکر می کند ،" گنجینه محدوده تجربه رزمی آمریکایی در درگیری های نزدیک تنها کمی بزرگتر از مساحت شهرنیویورک که دپارتمان پلیس شهر نیویورک مسئولیت حفاظت از آن را دارد ، است " . اما این امکان وجود دارد که نیروی هوایی همچنان به تجربه خود در نبرد بر علیه داعش باور داشته باشد که آن را "یکی از دقیق ترین نبردهای هوایی در تاریخ ارتش " می خواند ، هرچند برخی این ادعا را وارد یک چالش جدی نموده اند . در حقیقت ،داستان و ماهیت عملیات نیروی هوایی در بافت شهری در دو لبه یک طیف قرار می گیرد که شامل دقت جزیی نگر شگفت انگیز به منظور انهدام اهدافی با ارزش بسیار بالا و دیگری ، تخریب گسترده محیط شهری برای مجازات غیر نظامیان است . در این میان ، برخی کارشناسان نظامی براین استدلال قرار دارند که مرز بسیار فرساینده ای به منظور ایجاد تمایز میان سربازان و غیر نظامیان ، حتی زمانی که ارتشهای غربی به کاربرد یگانهای متحرک خود در چنین محیطهای افتخار می کنند ، وجود دارد . در نتیجه ، اگر چه چنین مساله ای ( تمایز گذاشتن میان نظامیان و غیر نظامیان ) بیش از حد لازم ، دور از ذهن به نظر می رسد ، اما افسرانی که بصورت گسترده در عملیات موسوم به تسویه نهایی (Inherent Resolve) بر علیه عناصر شورشی داعش شرکت داشتند ، پیامدهای طولانی مدت تخریب گسترده را زیر سئوال بردند و خاطرنشان نمودند که نادیده گرفتن پیامدهای ناخواسته اقدامات ائتلاف ،پتانسیل کاملی برای ایراد ضرر و زیان گسترده به مردم محلی فراهم می کند . بنابراین ضروری است که فرضیات مربوط به کاربرد نیروی هوایی در محیطهای شهری مورد بررسی مجدد قرار گیرد . در واقع امر ، صرف نظر از عملکرد ، نقش/ماموریت ، استفاده از قدرت هوایی در شهرها به منظور نیل به هدفهای استراتژیک ، حتی با وجود توسعه روزافزون تسلیحات دقیق و حسگرهای پیشرفته ، یک روند بسیار چالش برانگیز بشمار می رود . این بدان معنی است که نیروی مهاجم برای کاربرد قدرت هوایی علیه دشمن موضع گرفته در محیط پیچیده ای نظیر شهرها ، می بایست فراتر از تاکتیکها ، تکنیکها و رویه ها ( tactics, techniques, and procedures/TTP) حرکت کند تا راه حل های متنوع تر و موثرتری در مقیاس گسترده ، در دو سطح تاکتیکی و راهبردی را در اختیار واحدهای رزمی قرار دهد ، چرا که حتی بهترین تاکتیکها ، تکنیکها و رویه ها الزاماً موفقیت را در عملیات رزمی شهری تضمین نمی کنند . استدلال فوق ، کنایه از این مساله است تئوری قدرت هوایی در ماهیت اصلی خود ، با فکر کردن روی چگونه کاربرد این قدرت برای پیروزی در جنگ شهری آغاز شد ، اما در این میان چالشهایی وجود داشت که می بایست بدان پاسخ داد . در این حوزه طرفداران قدرت هوایی براین باورند که می توان با تسلط بر روی بُعد سوم قدرت در جنگ ( هوا) و ایجاد برتری هوایی بر فراز میدان نبرد ، مستقیماً به یک پیروزی قاطع دست یابند . از نظر ژنرال توپخانه ایتالیایی ، جولیو دوهه ( Giulio Douhet) بعنوان تئوری پرداز قدرت هوایی ، کاربرد تسلیحات شیمیایی هوا- پرتاب بر علیه همه ساکنین یک بافت شهری ، با این فرض که چنین جنگ دهشتناکی لزوماً یک درگیری کوتاه مدت خواهد بود ، را مجاز می شمرد . بدین ترتیب ، عملیات های رزمی که برمبنای این فرضیه در جنگ دوم جهانی طراحی و در کشورهایی مثل ژاپن بطور عملی بکار گرفته شد ، تا جایی که براساس اسناد نزدیک به سیصد هزار نفر در جریان عملیات بمباران توکیو توسط متفقین کشته شدند و به یک الگوتبدیل گردید و ادامه پیدا نمود تا اینکه ژاپن درنهایت در ماه اوت 1945 تسلیم شد . https://www.aparat.com/v/gN1AQ در نتیجه می توان چنین تحلیل نمود که تولید تسلیحات دقیق ، الزاماً رویکرد کلاسیک نیروی هوایی را در نبرد شهری تغییر نداد، مگر اینکه بخشی از این فرآیند به کاهش تلفات غیر نظامی منجر گردد . درواقع نظریه پردازان قدرت هوایی با تکیه به سه عامل "ارزان تر ، سریعتر و انسانی تر" (quicker, cheaper, more humane) باعث پدید آمدن یک خط سیر جدیدی در تحلیل کاربرد قدرت هوایی در مناطق شهری شدند که یکی از مشهورترین آن را می توان در ظهور دکترین جان واردن برای درپیش گرفتن یک کارزار هوایی استراتژیک که بعدها با فلج کردن ارتش عراق در جریان عملیات طوفان صحرا عینیت پیدا نمود ، جستجو نمود . اما عواقب ناخواسته آنچه که برخی تحلیلگران نظامی "خاموش کردن کامل شهرها " ( switching cities off) می نامند ،ممکن است جدی تر از آنی باشد که امروز تصور می شود . در واقع ، حتی اجرای حملات دقیق به زیرساختهای شهری می تواند تاثیرات قابل توجهی را در طولانی مدت از خود برجای گذارد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  2. 1 پسندیده شده
    به نام خدا امروزه بخش بزرگی از تسلیحات رو موشک های هوشمند وهدایت شونده تشکیل میدند. آشکار هست که قلب تپنده هر موشک و سلاح هدایت شونده هوشمند رو مدارات الکترونیکی اون تشکیل میده. مدارات الکترونیکی برای کار به انرژی الکتریکی نیار دارند که این انرژی الکتریکی در موشک میبایست از منابع انرژی مثل باطری تامین بشه. باطری ها گونه های زیادی دارند مانند باطری های روی-کربن و آلکالاین که در کارهای روزمره استفاده میشه تا باطری های سرب - اسید خودروها و باطری های جدیدتر لیتیومی که در وسایل الکترونیکی استفاده میشه. مشکل بزرگ در استفاده از این نوع باطری ها این هست که تمام این باطری ها از الکترولیت مایع استفاده میکنند و قابل نگهداری برای مدت طولانی نیستند. زیرا در طول زمان الکترولیت با اند و کاتد باطری وارد واکنش میشه. در مصارف نظامی یکی از مهترین موارد انبارداری طولانی هست. به عنوان مثال یک موشک دوش پرتاب رو در نظر بگیرید ممکنه یک موشک سی سال رو در انبار باشه و روزی ناگهان استفاده بشه بدیهی هست هیچ کدام از باطری های مذکور حتی در مدت زمان خیلی کوتاهتر از این هم، قابل مصرف نیستند. به همین دلیل برای مصارف نظامی بویژه موشک های ضد زره و دوش پرتاب و موشک های هوا به هوا گونه دیگری از باطری استفاده میشه که به اون باطری گرمایی یا (Thermal battery) گفته میشه که گونه ای از باطری های با الکترولیت مذاب(Molten salt battery) هست. در این گونه باطری ها اند وکاتد بجای قرار گرفتن در الکترولیت مایع، درون الکترولیتی که در دمای معمولی جامد هست قرار گرفتند که معمولا از فلزات ستون اول جدول تناوبی یا نمک های آنهاست. در زمان استفاده خرجی درون باطری جا سازی شده که با سوختن آرام خودش حرارت لازم رو برای ذوب الکترولیت ایجاد میکنه که بسته به نوع الکترولیت دمایی بین نود تا پانصد درجه سانتیگراد هست. نوع خرج گرما زا میتونه از موادی مثل ترمیت (مخلوط آلومینیوم و اکسید های فلزی) باشد. الکترولیت های نمکی با بالا رفتن دما رسانایی بیشتری پیدا میکنند بر عکس سایر رساناها..در نتیجه مقاوت داخلی باتری بسیار کمتر میشه و این گونه باطری میتونه جریان های بسیار بالاتر رو نسبت به باطری های معمولی تولید کنه که اونرو مناسب کارهای نظامی میکنه. به علت اینکه الکترولیت در حالت عادی جامد هست نتیجتا واکنشی با کاتد و اند باطری انجام نمیشه و این باطری میتونه تا چند دهه بدون خرابی آماده به کار باشه. مشکلات این باطری این هست باطری تا زمانی که خرج گرما زا به پایان برسه کار میکنه که معمولا بین نیم دقیقه تا چند دقیقه بیشتر نیست. البته با توجه به اینکه این نوع باطری در موشک ها استفاده میشه و مدت زمان پرواز اکثر موشک های پدافندی و ضد زره از چند ثانیه تا چند دقیقه بیشتر نیست مشکلی پیش نمیاید. برخی از موشک ها در زمان پرواز انرژی الکتریکی خودشون رو با کمک جریان هوا تامین میکنند. باتری های جدیتر قابلیت شارژ مجدد رو نیز دارند. نخستین تلاش برای ساخت چنین باطری هایی رو آلمان در جنگ جهانی دوم انجام داد که در فیوزهای مجاورتی توپخانه و موشک های v-1 & v-2 استفاده شد. بعد از جنگ با توجه به اهمیت این نوع باطری و ساخت موشک های هدایت شونده این نوع باطری استفاده فراوانی یافت مانند موشک های پاتریوت، سایدواندیور، تاو و طیف بزرگی از موشک های هوا به هوا و ضد زره اشاره کرد. تمام موشک های دوش پرتاب از این نوع باطری استفاده میکنند. به دلایلی که گفته شد مدت زمان کار این باطری کوتاه هست به همین دلیل موشک های دوش پرتاب مدت ضمنا زیادی رو نمیتونند در حالت جستجوی هدف باشند معمولا در چند دقیقه باطری موشک تمام میشه . موشک در زمان جستجو به دنبال هدف از انرژی باطری استفادهمیکنه و پس از شلیک خودش انرژی الکتریکی لازم رو تولید میکنه. به عنوان مثال باطری گرمایی لانچر موشک استینگر نتها ۴۵ ثانیه میتونه فعال باشد. در موشک های جدید درون باطری مخزن گاز نیروژن یا آرگون نیز قرار داره که در زمان جستجوی هدف به خنک سازی سنسور موشک میپردازه که اهمیت زیادی در افزایش حساسیت سنسور موشک دارد. در جلوی این باطری ها یک دستگیره وجود داره که با چرخش اون، خرج گرما زا فعال و غیر فعال میشه. باطری های یدکی موشک میثاق. خواندن این مطلب نیز در رابطه با مدت زمان کار باطری های گرمایی در موشک های دوش پرتاب و مشکلات اون توصیه میشه http://www.military...._60#entry397031 http://en.wikipedia....en_salt_battery کپی تنها با نام منبع سایت میلیتاری اشتوکا
  3. 1 پسندیده شده
    این بحث در میلیتاری بسیار قدیمی و ریشه دار هست و دائم داریم در مورد آن صحبت می کنیم یک سازمان مسلح روشمند که مقید هست به طراحی یک اندامواره کارا برای پاسخ به تهدید ( در اینجا نیروی هوایی بصورت عام و بطور خاص مورد نظر شما بعنوان یک هواگرد ضد شورش سبک برای تهدید های بالفعل موجود در شرق و غرب کشور ) سه مورد را باید در بهینه ترین شکل خودش طراحی کند : 1- سامانه تعیین نیازهای عملیاتی ( اینکه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران به چه تانک ، هواپیما ، سلاح انفرادی ، موشک ، سیستم های کنترل- فرماندهی و چه ساختار آموزشی ) نیاز دارد 2- سامانه طرح ریزی و بودجه ( اینکه چقدر برای تامین مفاهیم بالا ، بودجه نیاز داریم ، چگونه بودجه را تبدیل به یک بودجه عملیاتی کنیم ، چگونه آن را توزیع کنیم تا بهترین بهره وری را داشته باشد ) 3- سامانه تامین ( حالا یا ایجاد زیرساختهای داخلی برای تولید یا تصمیم گیری بهینه برای خرید خارجی ) 4- عامل چهارم که از 3 عامل بالایی بسیار مهمتر هست ، بحث ایجاد ساختارهای آینده پژوهی ، برای شناسایی تهدیدات آینده ( حداقل بازه زمانی 30 ساله ) و ایجاد زیرساخت برای مقابله با آنهاست . حالا اگر یک مقداری جزیی نگر تر باشیم ، برای اینکه زنجیره تامین شما در بهینه ترین شکل ممکن خودش شکل بگیرد ، موظف هست به شکل زیر عمل کند حالا خیلی ساده و بدون متوسل شدن به معادلات پیچیده ، بررسی کنید کجای این روند مشکل دارد !!!!!
  4. 1 پسندیده شده
    بسم ا... این قابلیت در ایران هست ولی اراده ای برای ورود به این عرصه دیده نمی شود
  5. 1 پسندیده شده
    بخش دوم و پایانی جنگ در قرن بیست و یکم ، بر خلاف روند مشابه در قرن گذشته ( بیستم ) ، ساختاری کاملا چند لایه /چند بُعدی مبتنی بر سامانه های جمع آوری ، تحلیل اطلاعات و متعاقب آن ، شبکه های انتقال این اطلاعات به یگانهای مستقر در صحنه رزم در هوا ، زمین ،دریا ، فضا و سایبر دارد . سئوال اینجاست ، ما برای روبرو شدن با دشمن در این صحنه چند لایه آمادگی لازم را داریم ؟؟!! آینده به این سئوال پاسخ خواهد داد . در همین حال ، نیروی هوایی گرچه تمرکز خاصی بر روی ایجاد زیرساختهای فرماندهی و کنترل جنگ چند بُعدی دارد ، اما به درستی ایده ها و دکترین های لازم را برای به کار گیری موثر نیروی هوایی در درگیری های آینده مورد بررسی قرار نمی دهد . بعنوان مثال ، ژنرال گلدفین براین استدلال است که حرکت در چهارچوب فرآیند گذشته ، در حالی که سامانه های جدیدی برای رزم هوایی در مناطق شهری طراحی و بخدمت گرفته شده تا حدودی می بایست دچار تغییر شود ، و براساس آن چیزی که وی بدان اعتقاد دارد ، می بایست یک ساختار شبکه ای چند بُعدی ( multi-domain network) برای تحقق آنچه که " بقاء پذیری ، حداکثر توان حمل مهمات و شلیک در برد مناسب " نامیده میشود ، ایجاد گردد . ژنرال جان جامپر نمای ساده ای از ایده مرکز عملیات هوایی ژنرال جامپر که بعدها بعنوان پایه ای برای هدایت عملیات هوایی در آوردگاه های آسیای جنوب غربی بصورت عملیاتی بکار گرفته شد اما مشکل این رویکرد ، در این است که نیروی هوایی بطور مداوم فشار خود را برای دستیابی به حداکثر تاثیرات وارد می کند ، هر چند این اولین بار نیست که نیروی هوایی چنین رفتاری را از خود به نمایش می گذارد . بعنوان مثال ریس ستاد پیشین نیروی هوایی ژنرال جان جامپر تمرکز مشابهی را بر روی مفهوم "مرکز عملیات هوایی " ( Air Operations Center) بعنوان کلید جنگ آینده داشت .در این زمینه ، می بایست در خصوص عملکرد نیروی هوایی در محیطهای شهری فراتر از آنچه که در ماموریتهای ضد تروریسم و ضد شورشی که در موصل ، الرقه و فلوجه تجربه شد ، بحث و بررسی نمود ، در حالی که بطور همزمان ، می بایست تاکید مشابهی برای آماده سازی صحنه نبرد به منظور رودرو شدن با یک قدرت هم سنگ در شهرها نمود . بدین ترتیب ، روند عملیات داعش را میتوان جدیدترین چالش برای کاربرد قدرت هوایی در بافت شهری بحساب آورد ، با توجه به این مساله ، هر اندازه افسران نیروی هوایی براین مساله تاکید نمایند، بازهم راه حل های تاکتیکی الزاماً چاره کار نیستند ، بعنوان مثال ، موقعیت استقرار دشمن در یک صحنه درگیری ، تنها 13 متر با واحدهای خودی فاصله دارد و شما می بایست فقط با فروریختن یک دیوار در جهت مورد نظر ، هدف را از میان بردارید . بنابراین ، برای ورود به جنگ با یک نیروی 6000 نفری ( استعداد رزمی داعش در یک جبهه خاص ) چنین الزاماتی می بایست در کاربرد قدرت هوایی در نظر گرفته شود ؟؟؟! ژنرال جفری .ال. هرایگیان ( سمت راست ) براین اعتقاد است که عملیات داعش در سوریه و عراق ، یک چالش جدید پیش روی نیروی هوایی بوجودآورد . علاوه براین ، با توجه به درگیری های اخیر شهری در عراق و سوریه ، روند عملیات در محیط شهری ، در حال پشت سرگذاشتن یک دوره آزمایش و تکامل است که وضعیت را با ابهام بیشتری روبرو می کند . بعنوان مثال ، اخیراً برخی معترضان در شیلی ، با استفاده از لیزر موفق به سرنگونی یک پرنده بدون سرنشین نیروی پلیس شدند که این سناریو را می توان در سایر نقاط دیا نظیر هنگ کنک نیز مشاهده نمود ، به همین علت ، می بایست با تامل بیشتری به روند نگاه نمود . صحنه نبرد آینده در شهرها ، صحنه نبرد کاملا دیجیتالیزه شده ای است که هر دوطرف بطور مستمر براین سعی قرار دارند تا قابلیتهای ISR طرف مقابل را به هر طریق ممکن کاهش داده یا از میان بردارند . بنابراین ، ملاحضات مربوط به کاربرد قدرت هوایی در درگیرهای شهری آینده را می توان در چهارچوب ذیل مورد توجه قرار داد : 1-فرض اولیه در این چهارچوب ، آن است که فناوری به تنهایی نمی تواند سازمان های مسلح را در آنچه که " وضعیت مبهم صحنه نبرد" ،نامیده میشود ، بخصوص در مناطق شهری که ارتباطات در آن با چالشهای بزرگی همراه است ، کمک کند . این مساله را دکترین فعلی نیروی هوایی به صورت خاص تایید می کند ، چرا که این دکترین می بایست با چالشهای جدید پیش رو ، از جمله تاکتیکهای اختلال الکترومغناطیسی در مناطق شهری ، روبرو شده و برای آن پاسخ داشته باشد . 2- محدودیتهای شبکه ISR بطور قطع در محیطهای شهری افزایش پیدا می کند ، نه به این دلیل که جنگ بصورت فزاینده ای به زیرزمین سوق پیدا نموده ، بلکه بدلیل آسیب پذیری سامانه های ISR در مقابل روشهای فریب و اخلال است که می بایست بدان توجه نمود . نمودار ساده مخابرات در میدان نبرد در عملیات شهری ، مخابرات نظامی بعنوان رکن اولیه هدایت آتش هوایی ، زمینی ( توپخانه ) و هدایت واحدهای زمینی بشمار می رود 3- به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، تئوری فلج استراتژیک واردن ، نمی تواند مشکلات سازمانهای نظامی را در درگیری های شهری به حداقل رسانده یا بطور کامل حل کند ، چرا که مدافعان با اقدامات متقابلی نظیر سخت سازی سازه های حساس ، بردن شبکه های اصلی به درون زمین ، جابه جایی مستمر سامانه های حساس و بسیج قابلیتهای خاص خود ، می توانند این استراتژی را با مشکل روبرو کنند . این مساله بویژه در حوزه شبکه های فرماندهی وکنترل صادق است که می توان آنها را به درون زمین منتقل نمود یا اینکه بصورت محافظت شده درآورد . 4- تناقضی که در خصوص اهمیت تسلیحات هدایت دقیق وجود دارد نیز می بایست در تحلیل ها مد نظر قرار گیرد . بدین معنی که قابلیت اجرای حملات دقیق در کوتاه مدت ممکن است چاره کار باشد ، اما در بلند مدت نمی توان آن را ضروری دانست ، هرچند اهمیت خود را همچنان حفظ می کند . این بدان معناست که نسخه ای ضعیف تر از راهبرد فلج استراتژیک که به منظور به حداق رساندن جان غیرنظامیان طراحی می شود ، ممکن است عواقب طولانی مدتی را بوجود آورد که این نیز به نوبه خود ، مولفه های اصلی جنگ شهری را دچار چالش می کند . تئوری 5 حلقه ژنرال جان واردن در حوزه عملیات شهری ، جمعیت غیرنظامی و آنچه که اراده ملی نامیده میشود ، هدف اصلی محسوب میشود 5- ممانعت از توسعه توان مدافعان نیز کافی به نظر نمی رسد ، همانطور که حزب ا... نشان داد ، می توان منابع عظیمی از جنگ افزارها را پنهان نمود بدون آنکه روند افزایش پتانسیل رزمی ، موجبات حساسیت طرفهای متخاصم را فراهم آورد . در واقع ، سازمان های مسلح کوچک ، می توانند منابع خود را در سطوح مشخصی حفظ نمایند . 6- جنگ اطلاعاتی میان طرفین مخاصمه در جنگ شهری به شکل فزاینده ای درست به اندازه تحرکات واحدهای رزمی در بافت شهری اهمیت پیدا کرده است . اما سئوال اینجاست که چگونه میتوان کنترل جنگ اطلاعاتی استراتژیک را از دشمن سلب نمود ، بدون آنکه حتی یک سرباز خودی ، روی زمین مستقر باشد . 7- در فرآیند جنگ شهری ، مفاهیم مرتبط به قابلیتهای اطلاعات جاسوسی و توانایی شناسایی اینکه چه کسی و در چه موقعیتی می بایست مورد هدف قرار بگیرد ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است ، چرا که سلاح های هدایت دقیق تنهابه اندازه اطلاعاتی که بدانها داده می شود ، میتوانند عملکرد مطلوبی از خود به نمایش گذارند . 8- در حوزه میدانی ، طیف گسترده ای از گزینه ها میان دو مفهوم تخریب کامل و دقت بسیار زیاد می بایست در دسترس قرار داشته باشد . با این حال انتخاب گزینه مناسب درجریان عملیات شهری ، یک چالش برای فرماندهان میدانی بشمار می رود ، هر چند این تصمیم گیری ، باید محدودیتهای کاربرد سلاح های دقیق را مدنظر قرار دهد . 9- در نهایت ، در یک نگاه کلی ، اگر نیروی هوایی پتانسیل اجرای عملیات پشتیبانی نزدیک را در محیط شهری ، در اختیار دارد ، در حوزه عملیاتی و بخصوص حوزه اجرای عملیات مشترک این امر چگونه ممکن است رخ دهد ؟! درصورتی که بیلان در صحنه رزمی مبناء تحلیل قرار گیرد ، نیروی هوایی علیرغم استفاده از تسلیحات هدایت دقیق در جریان درگیری ها در الرقه ، باز هم تخریب قابل توجهی را برجای گذاشت . علاوه براین ، شناخت ماهیت دشمن و ارزش شهر مورد تهاجم نیز ارتباط نزدیکی با چگونگی طراحی صحنه عملیات دارد . با این حال ، تجربیات بدست آمده از عملیات نظامی در شهرهایی نظیر فلوجه یا الرقه ، نشان می دهد که شهروندان غیرنظامی در جریان بیرون راندن نیروهای اشغالگر ( چه مهاجمان و چه مدافعان ) سختی های بسیاری را متوجه خواهند شد . این مساله نیز به نوبه خود ، به میزان توانایی شهروندان غیرنظامی در ترک شهر نیز مرتبط می گردد . در مجموع ، در دستور کارقرار دادن بررسی ایده های اساسی در خصوص نیاز به کاربرد نیروی هوایی در بافت شهری و نه فقط بهبود قابلیتهای فناورانه یا سخت افزاری برای سازمان های مسلح ، اکنون یک ضرورت بشمار می رود . بعنوان مثال ، بافت فیزیکی شهر الرقه ، برای کسانی که در این محیط عملیاتی حضور داشتند ، نمایانگر محیط عملیاتی غیر قابل شناسایی بود ، به همین دلیل ، در دور جدیدی از درگیریهای بالقوه میان قدرتهای بزرگ و یا افزایش احتمال بروز جنگهای نیابتی ، سازمان های مسلح به منظور تطبیق خود با محیط جدید رزمی می بایست قابلیتهای شگفت انگیز کاربرد سلاح های دقیق را برای افزایش اثر آنان ، به نیازهای روز ترجمه نمایند . پی نوشت : 1-بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  6. 1 پسندیده شده
    AJAX Overwatch شرکت General Dynamics Land Systems – UK نسخه جدیدی از خانواده خودروهای زرهی آژاکس (AJAX) را با نام Overwatch معرفی کرد. این نمونه با همکاری شرکت MBDA ساخته شده است. این نمونه جدید حامل موشک بریمستون (Brimstone) است که به تیم های زرهی این امکان را می دهد که دست به حملات عمیق تری نسبت به قبل بزنند و یا از فاصله ایمن تری دست به اتش بزنند. خودروی زرهی آژاکس به لطف معماری الکترونیکی پیشرفته خود می تواند به راحتی با فناوری های جدید تلفیق شود و در نقش های مختلفی ظاهر شود. مدیر عامل MBDA UK کریس آلام (Chris Allam) افزود :" بریمستون یک همکاری مشترک بین MBDA و وزارت دفاع انگلستان است. این همکاری نشان می دهد که چطور می توانیم از تکنولوژی سلاح های پیشرفته برای پیدا راه حل های سریع و کم هزینه برای تقویت نیروهای های زرهی انگلستان استفاده کنیم و حفظ مشاغل در آینده" منبع م « دو نکته اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد، اول معماری تطبیق پذیر پلتفرم زرهی آژاکس و دوم استفاده یک سلاح (موشک بریمستون) در نقش های مختلف و متنوع که در کاهش هزینه ها بسیار موثر است »
  7. 1 پسندیده شده
    حالا رادارهای عمومی منبع موثقی نیستند و اطلاعات حتما کامل در معرض مشاهده عموم قرار نمیگیره ولی با توجه به همین اطلاعات: قبل از ترور سردار عمده پروازهای بر فراز عراق را پرواز سوپرکینگها تشکیل میداد. گاهی پرتعداد و چندین فروند و معمولا پرنده دیگه ای در کنارشون نبود. بعد از ترور سردار و خصوصا در انتهای دوره ترامپ شاهد پرواز انبوه تانکرها بودیم به همراه پرنده های آواکس و شنود پهن پیکر ( عمدتا E-3 Sentry و RC-135 ) و سوپرکینگها کمتر دیده میشدند در دوره جدید و حدودا چند هفته بعد از استقرار بایدن (هفته های اول منوال همون منوال اواخر ترامپ بود) در کنار تعداد کمتری تانکر، بعضا سوپرکینگها البته با تایپ های متنوع تر ما شاهد حضور مستمر بمباردیرهای (به نظر BACN ) نیروی هوایی ایالات متحده هستیم که قبلا نبودند و در دوره ای بیشتر روی افغانستان دیده میشدند. *بازه های زمانی دقیقا منطبق و قطعی نیتسند و حدودی هستند. **عدم ذکر برخی پرنده ها در بازه های زمانی به معنای عدم حضورشون نیست. اصولا ناوگان نیروی هوایی ایالات متحده از دریای عمان خصوصا پروازهایی از طریق پاکستان و خلیج فارس تا روی عراق و سوریه و سرزمین های اشغالی حضور پررنگی داره از هر تایپ ولی اینجا حضور معمول و دارای بیشترین زمان روی آسمان عراق در نظر گرفته شده
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وضعیت نیروهای نظامی به گونه ای پیش رفت که در سطح نیروهای نظامی کشور ما دارای دو نیروی نظامی تقریبا مستقل گردید که علی رغم بعضی تعریفها و مفهومها روی کاغذ ، در بیشتر موارد دارای همپوشانی در عرصه عملکردی شدند . این اتفاق باعث به وجود آمدن موازی کاری و در موارد معدودی منجر به رقابت هایی شده است که باعث هدر رفت منابع محدودی می شود که به زحمت به نیروهای مسلح اختصاص می یابد و گاهی کفاف هزینه های جاری در سطح نیروها را نیز نمی دهد . البته در گذر زمان و با توجه به محدودیت منابع ، در برخی حوزه ها خود به خود این تفکیک برای اجتناب از موازی کاری به وجود آمده است که مثال بارز آن تفکیک نیروهای عمل کننده دفاع ساحلی و نیروهای فراساحلی از هم یا تفکیک نیروی فضایی و نیروی هوایی از هم است . در مواردی هم این تفکیک به صورت تقریبی اتفاق افتاده است مثل اختصاص قسمتی از پدافند کوتاه و میان برد به یک طرف و اختصاص پدافند میان برد و دور برد به طرف دیگر . البته در مورد قسمت بزرگی از جمعیت نیروهای مسلح که شامل نیروهای زمینی و زیر شاخه های آن می شود تقریبا موازی کاری کاملا وجود دارد و تفکیک ماموریتی و عملیاتی تقریبا به هم ریخته است . به نظر می رسد که دو راه حل برای این حل این مشکل وجود دارد : اول : با توجه به این که بیشتر از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و تقریبا نیاز به وجود دو نیروی نظامی برای جلوگیری از مشکلاتی که در آن موقع تصور می شد با وجود یک نیرو به وجود بیاید ، برطرف شده است ، می توان نیروهای نظامی را در یک نیروی نظامی و در یک قالب باز آرایی کرد که این کار را می توان به سریعترین روش و با حفظ ساختار موجود در سطح واحد ها انجام داد. دوم : با توجه به این که مقاومتهای بسیاری ( با منطق درست یا نادرست ) در مقابل این تجمیع نیرو وجود خواهد داشت ، می تواند در سطوح نیروهای موجود ، مشابه اتفاقی را که در دریا و آسمان رخ داد ، در نیروی زمینی هم به صورت حداقلی اتفاق بیفتد . هر چند همچنان راه حل اول را درست ترین راه در موقعیت فعلی می دانم ولی می شود فعلا از راه حل دوم هم به صورت موقت برای جلو بردن کار استفاده کرد .
  9. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی آن 50000 کارگر مهندس بعد از جنگ چه شدند ؟ مطمئنا بیکار نمانده اند . ضمن اینکه آمریکا پس از جنگ جهانی دوم جنگ های دیگری نیز داشت و صنایع نظامی خود را توسعه داد . ولی شرایط صنعتی و اقتصادی و سیاسی ایران با آمریکا متفاوت است . شاید چنین طرحی برای دوره جنگ جوابگو باشد ولی آیا برای دوران صلح نیز جواب می دهد ؟
  10. 1 پسندیده شده
    الان که در سال ۲۰۲۱ هستیم میتونیم B24رو تعداد ۱۰فروند در سال با همون کیفیت دهه۴۰تولید کنیم؟الخصوص موتور توربو شارژ ۱۲۰۰اسب بخاری اش
  11. 1 پسندیده شده
    ما هم باید یا در دانشگاه های موجود و یا ایجاد رشته‌های جدید و یا دانشگاه جدید تغییری بدیم که وارد شدن‌به مسیر ساخت و متد ها ساخت رابه عمل تبدیل کنه یعنی تئوری های تدریس شده دیگر رشته ها را بتونن به عمل تبدیل کنن و همچنین رشته های مدیریتی باشه که بتونه عامل اتصال واحد های تولید کننده خرد و جز به هم به بهترین‌نحو‌ممکن برای کارها و پروژه های بزرگ‌باشه بصورت علمی! البته در اقتصادی ترین حالت‌ممکن... باید کاری کنیم که شرکتها تشویق بشوند در ار‌اندی هزینه کنن مشوق های مالیاتی برای محصولات نوین گرفته تا مشوقهای بانکی و مالی برا بکارگیری و‌ هزینه در این‌بخش خیلی مهمه ....هیئت مدیره ها باید مجاب بشون که مقدار بیشتری از سود خودشون‌را برای بخش مهم تحقیقات‌و‌توسعه زیرساخت علمی و پایه‌ای هزینه کنن . البته این فقط شامل بخش خصوصی نباید بشه و درشرکت های دولتی هم باید این‌تغییرات‌اعمال بشه ..... امتیاز دار کردن نوآوری ها باعث میشهکه این هزینه در بخش ار اندی بصورت یک‌ سرمایه تقریبا ماندگار برای اون شرکت بمونه و حتی باعث افزایش ارزش سهام اون‌هم بشه و باعث پیشتازی کشور ما هم در بین رقبا میشه و همیشه دنبال خرید فناوری از خارج نیستیم.
  12. 1 پسندیده شده
    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ همه ی ما در راهبرد اعمال قدرت نظامی، تسلیحات، تجهیزات و فناوری های مختلف را شرط می دانیم. اما در این بین، وجود آیین نامه های رزمی (Field Manuals) نیز ضروری است جهت پیشگیری از سلیقه گرایی و پراکندگی اقدامات در سازمان های مختلف (اعم از نظامی و غیرنظامی)، وجود آیین نامه و دستورالعمل های متحد و یکپارچه ضروری است. پراکندگی اقدامات، ناشی از وجود خلاءهای هدایتی و رهبری می باشد. این خلاءها به وسیله آیین نامه ها مرتفع می گردند. دستورالعمل ها در سازمان های رزمی و نظامی، به ترسیم اصول رزم در شرایط مختلف می پردازند. در نتیجه قدرت نظامی هر کشور، علاوه بر بهره مندی از تجهیزات و تسلیحات پیشرفته، با علم و آموزش نیروهای مسلح ارتباط تنگاتنگ دارد. بنا به فرموده فرمانده کل قوا، حضرت امام خامنه ای، "باید ساخت درونی خود را از لحاظ افزایش مهارت های گوناگون، توانایی های علمی، عزم و اراده جدی و تدین مستحکم سازیم." اهمیت آیین نامه ها از آنجایی مشخص می شود که اصول و قواعد رزم را آموزش داده، نحوه طرح ریزی عملیات نظامی را برای فرماندهان به فراهم آورده و به نیروها، توانایی، قابلیت ها و فنون لازم برای جنگیدن را می آموزد. ستاد مشترک نیروهای مسلح هر کشور بر اساس دکترین نظامی، آیین نامه های خود را تدوین و مورد بهره برداری قرار می دهند. ایالات متحده هر 5 سال و نیز پس از هر جنگ اقدام به بازنگری آیین نامه های رزمی می نماید. (این چرخه برای ناتو، هر سه سال یک بار است.) آیین نامه های ارتش ایالات متحده (سایت Global Security) آیین نامه ها در نیروهای مسلح ما به آیین نامه های مرجع، عملیاتی، رزمی، روشی، سامانه ای، آموزشی، اجرایی و فنی تقسیم بندی می شود. در سطح نیروهای مسلح کشور ما، متاسفانه آیین نامه های قدیمی، تاریخ گذشته و همچنین غیر علمی به چشم می خورند. (تعدادی از آن ها ترجمه FMهای ارتش ایالات متحده می باشند.) شوربختانه آیین نامه های منتشر شده در سطح نیروهای مسلح ما، به صورت عمومی منتشر نشده و جهت بررسی در دسترس نیستند. پی نوشت: مدتی قبل، نیم نگاهی به آیین نامه نبرد زمینی در محیط جنگ ناهم تراز (دفاع همه جانبه در قالب عمليات هاي دفاع سرزمينی، از قبيل دفاع ثابت منطقه ای، دفاع ضد هلي برن، دفاع از كـوی و برزن، دفاع متحرك، تك شبانه و عمليات ويژه) که در همین سال های اخیر منتشر شده داشتم. از نظر این حقیر این آیین نامه باید مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. نتیجه گیری: اصلاح ساز و کار های آموزشی، از مهم ترین و پایه ای ترین اقدام ها جهت باز آرایی (Reform) در ساختار نیروهای مسلح می باشد و باید مورد توجه فرماندهان قرار گیرد. Source: The Role of Bylaws in the Strategy of Using the Military Power of the Armed Forces to deal with Future Threats Hamid Hasanpoor Faculty Member of AJA Staff and Command University
  13. 1 پسندیده شده
    موضوع مهم دیگری که باید در ساختار فعلی نبروهای نظامی ما تغییر کند ، ارتباط آموزشی و تمرینی با نیروهای نظامی کشورهای دیگر است . متاسفانه سالهای طولانی بود که این ارتباطات تقریبا وجود نداشت ( به جز موارد معدودی با پاکستان و ... ) و باعث شده بود سیستم آموزشی و پایه ای ما در کارهای نظامی به شکل مرداب دربیاید . این امر کاملا از سخنان و مصاحبه های فرماندهان نیروهای نظامی و یا شکل تفکرات افسران ارشد و یا حتی جزء نیرو مشخص بود . هر چند شرکت محدود در تمرین های نظامی چند سال اخیر در سایر کشورها در این زمینه مثبت ارزیابی می شود ولی این امر کافی نیست و باید در آینده در سطوح بالاتری گسترش پیدا کند . یکی از زمینه های مهم این گسترش ارتباط باید در سطوح فرماندهی ارشد اتفاق بیفتد تا واقعا بتواند به سرعت در وضعیت نیرو تاثیر بگذارد وگرنه با شروع از سطوح پایین ممکن است سالهای طولانی تا رسیدن به نتیجه زمان ببرد و ممکن است به نتیجه هم نرسد . شرکت در مانورهای نظامی مشترک و قرار گرفتن در شرایط عملیاتی و شبیه سازی مشترک هم می تواند در این زمینه خیلی کارگشا باشد.
  14. 1 پسندیده شده
    سلام عرض کردم دو تا راه حل می توان مد نظر داشت : - راه حل کوتاه مدت و به شکل مسکن که می شود پیاده کردن وضعیت فعلی تقسیم کاری که در دریا و هوا انجام شده است ، روی نیروی زمینی . - راه حل اساسی تشکیل یک نیروی نظامی واحد و تشکیل پنج گروه مشخص شده نیروهای نظامی ایران که در این صورت چه اسمی بودن موضوعیت نخواهد داشت . مثال موفق در مقیاس کوچک آن هم قبلا ادغام نیروها و تشکیل نیروی واحد انتظامی بود . برای انجام سریع این تغییر و با کمترین مشکل می توان تمام واحدهای تا سطح یگان های عملیاتی سطح تیپ را بدون تغییر نگه داشت و در مراحل اول فقط سطوح فرماندهی بالاتر از آن را ادغام کرد . به این شکل آسیبی به عملکرد نیروهای عملیاتی نخواهد رسید و فقط تغییر اسمی پیدا خواهند کرد . در بلند مدت خود نیرو کم کم یکدست خواهد شد .
  15. 1 پسندیده شده
    البته از نظر شخصی من نیروی دریایی باید ساختار یکپارچه و تحت یک فرماندهی باشه ! و‌نیروی هوایی و پدافندی نیز باید تحت یک فرماندهی و اتاق فرماندهی واحد باشه چون تداخل وظایف شدید پیدا میکنن بخصوص در نیروی هوایی و پدافند که نمونه های اون را از سالهای قبل تا به امروز به دفعات دیده ایم‌و موضاعات‌ که هنوز مبهم هستن! نیروی سپاه قدس که تک قدرت هست و تحت یک فرماندهی و نیازی به تغییر نداره و نیروی موازی حوزه اون فعلا خدارا شکر نداریم. سازمان های اطلاعاتی هم بنظرم باید در هم ادغام بشود سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات باید همگی در هم ادغام شده و یک سازمان و یا وزارت خانه بخصوص با افزایش حوزه قدرت و افزایش پتانسیل های خود به ادامه فعالیت خود ادامه دهد در سالهای اخیر نفوذ بیگانگان و ترور ها وخرابکاری ها، فساد در حال اسیب زدن از درون به کلیت کشور هست که باید تغییر رویه داد بخصوص که در این حوزه هم تداخل زیاد وجود داره! باید روی افراد دارای مسئولیت و وابستگان دور و نزدیک تصمیم گیرندگان کشور بصورت مستمر دارایه اگاهی بود که خدا نکرده افراد معلوم الحال و با نمایش و شوآف شعار های داغ انقلابی به مناسب نرسن ولی مثلا در منتها برعلیه منافع ملی عمل کنند!!
  16. 1 پسندیده شده
    فرماندهان نیرو هایی که شما میگید: _نیروی پدافندی _نیروی زمینی _نیروی دریایی راهبردی فراساحلی _نیروی دریایی دفاع ساحلی _نیروی هوایی _نیروی فضایی و موشکی خب اینا تحت چه اسمی باشه ارتش یا سپاه؟ درصورت اجرای این رفرم در سازمان بندی باعث کاهش چشمگیر بروکراسی اداری هستیم خیلی از پادگان ها هم تحت یک مدیریت میره و صرفه جویی بزرگی میشه و در اینده طرح های موازی به کل از بین‌میره و بودجه ها به طرح ها بزرگتری اختصاص پیدا میکنه ادوات رزمی تخصصی بدست یک‌نیرو و کاربر قرار میگیره و قدرت برنامه ریزی پیدا میکنه و شما کل مسئولیت یک حوزه را از یک‌فرمانده میخواهید واقعا طرح متحورانه‌ای هست و درصورت اجرا میتونه اختلافات و شایعات بین‌نیرو ها مثل اختلاف حقوق و یا ارزش گذاری هارا از بین ببرد! ولی چنین طرح بزرگی و تغییرات چشمگیری تو کشور ما شاید اگه نگیم نشد ولی انجامش بسیار سخته !! مخالفاتهای زیادی میشه و افرادی که پیشنهاد میدن مورد حمله و ترور شخصیت قرار میگیرن!! در یک برنامه ریزی بلند کامل و مطالعه جامع بخصوص روی نیازمندی های مدرن حداقل طی ۲سال بصورت تئوری کار روی کاغذ انجام بشه و در طی پنج سال بدون اسیب به قدرت نیرو ها و بدون حذف و یا صدمه جزئی از نیروها داخل برنامهاین ادغام و رفرم اجرایی بشه ! و به طور قطع باعث تغییر سطح ارتش و سپاه در حوزه قدرت در نیرو های مربوطه میشه و بسیار چشمگیر خواهد بود نمونه نصفه و نیمه اون پدافند هست که در غالب پدافند خاتم النبیا اجرایی شد و داریم میبینم که چه رشد چشمگیری در حوزه گسترش تجهیزات و یکپارچگی مسئولیت و حوزه عمل در این مدت کرده است!! و شاید امروز در این نیرو به طور نسبی به استاندارد های مدرن جهانی نزدیک‌شدیم. بنظرم برخلاف نظر worior تجهیزات بروز نخواهد شد تا اینکه یک نیرو مسئولیت کامل و پاسخگویی نسبت به تهدیدات را نداشته باشه و در واقع سیستم ایجاد شده نیاز جدید را پیدا میکنه و این‌نیاز هست که ابزار را مشخص میکنه!!
  17. 1 پسندیده شده
    یکی از موضوعات مهمی که وجود داره ، تامین بودجه برای سیستم نظامی است . متاسفانه به همین علت سالهاست که به کمیت و آنهم با کمترین هزینه ممکن پرداخته شده و کیفیت به کنار گذاشته شده است . در نیروهای نظامی بودجه موجود فقط کفاف هزینه جاری را می دهد و امکانی برای هزینه کردن در جهت ارتقا نمی ماند ، گذشته از این که هر چقدر تجهیزات پیشرفته تری وارد سیستم نظامی شود ، هزینه های تعمیر و نگهداری آنها نیز اضافه خواهد شد . ر این شرایط است که هیچ فرمانده کل یا جزئی در نیروهای نظامی جتی اگر امکان ارتقا را هم داشته باشد ، راضی به ارتقای گسترده نیروهایش نیست ، چون در ادامه هزینه های آن را نخواهد داشت . یکی از راههای برون رفت از این مشکل اختصاص یک منبع مالی پایدار علاوه بر بودجه عادی نیرو است که صرفا باید برای نوسازی و بهینه سازی در نیروی نظامی استفاده شود . این کار می تواند با اختصاص منبعی مانند درصد ثابتی از فروش نفت و فرآورده های نفتی برای این موضوع است . البته به این شکل که این منبع مالی برای آموزش و امکانات و از طریق وزارت دفاع ( البته وزارت دفاع نه به شکل امروزی ، بلکه وزارت دفاعی که برای پشتیبانی از نیروی نظامی برنامه ریزی شده است و نه برای دوشیدن آن ) در اختیار قرار بگیرد .
  18. 1 پسندیده شده
    موضوع دیگری که در سیستم موجود نیروهای نظامی ما وجود دارد و همواره مورد بحث بوده است ، بحث سرباز محور بودن این نیرو است . در مقابل البته داشتن یک ارتش کاملا حرفه ای هم مشکلات خودش را دارد و علی رغم تلاشهای زیاد به این راحتی برای کشوری با اقتصاد ما قابل دسترسی نیست . یک سیستم سرباز محور با شرایط فعلی ما طبیعی است که مشکل دائمی برای تجهیز نیرو و آموزش خواهد داشت و با توجه به کوتاه بودن و غیر تخصصی بودن حضور یک سرباز در سیستم اول این که آموزش کامل و کافی برای این رده نیرو به صرفه نیست و در نتیجه با توجه به همین کمبود آموزش ، تجهیز و به کار گیری تجهیزات توسط این نیرو هم ممکن نیست . راه حل قابل دستیابی که برای سیستم ما قابل تصور است استفاده همزمان از هر دو سیستم ، البته با برنامه ریزی درست است .یعنی استفاده از سرباز در پستهایی که نیاز به آموزش تخصصی بالایی ندارد ، در کنار استفاده از نیروی حرفه ای در واحدهای تخصصی و ماهر رزمی . به عنوان مثال می توان از سرباز در تامین نیروی خدماتی و پشتیبانی و نگهبانی و یا در بخشهای خدماتی و اجتماعی استفاده کرد و نیروی حرفه ای را برای کار حرفه ای به کار برد . در این صورت به راحتی می توان با استفاده از نیروهای نخبه و آموزش دیده و حرفه ای و با کوچکتر کردن سازمان رزم به شکل راحت تر و البته موثرتر ی تجهیزات را تامین و استفاده کرد .
  19. 1 پسندیده شده
    مشکل دیگری که به نظر می رسد باید در صورت یکپارچه سازی نیروهای نظامی مورد نظر قرار بگیرد نوع ارتباط نیرو با ستاد کل نیروهای مسلح است . به نظر می رسد ساختار فرماندهی و تعداد رده های فرماندهی باید بهینه شود و می توان به جای سیستم فعلی که وجود سیستمی با حضور فرمانده کل نیرو و در زیر مجموعه ایشان فرماندهان نیروهای مختلف قرار می گیرند که کل مجموعه هم به صورت غیر مستقیم زیر نظر ستاد کل قرار می گیرد ، بهتر است همزمان با یکپارچه سازی نیروهای نظامی ، پست فرماندهی کل نیرو را حذف کرد و فرماندهان نیروهای مختلف را به صورت مستقل به این سیستم وصل کرد . در واقع یک نیروی نظامی با پنج فرماندهی مستقل و تحت نظر ستاد کل منطقی تر به نظر می رسد . موضوع دیگری که متاسفانه در کشور ما در سطح کلان نیروهای مسلح وجود دارد ، موضوع محدودیت درجه های ارشد در سطح بالای نیرو است .فعلا بالاترین درجه موجود در نیروهای ما از درجه سرلشکری بالاتر نمی رود ، با توجه به این که درجات تعریف شده بالاتر مانند سپهبد وجود دارند و نیاز به آنها برای مرتب سازی سطوح فرماندهی هم واقعا مورد نیاز به نظر می رسد ، تعریف درجه های خاص برای پستهای خاص باید به درستی صورت بگیرد .
  20. 1 پسندیده شده
    به نظرم یکی از ضعف های ما وجود آسیب در تبدیل تجربیات به روند های جدید با کارکرد های نوین است . بخش دیگری از مشکلات هم خارج از ساختارهای نظامی ماست و عوامل مختلفی از قبیل تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی و روند های آموزش عمومی ما در آنها دخیل است که همه اینها علاوه بر محیط پیچیده امنیتی ما شرایط را برای نیروهای نظامیان سخت تر و پیچیده تر کرده است .
  21. 1 پسندیده شده
    ایران ضعف ساختار بندی نداره. ما پیشرو ترین ساختارهای امنیتی-نظامی در دنیا رو داریم. ایران بیشتر ضعف تجهیزاتی داره. اینکاره ها معنی این جمله رو میدونن؛ اگر ایران ضعف تجهیزاتیش رو با صنعت و پشتیبانی علمی داخلی جبران کنه، بروکراسی فنی غالب میشه و دیسیپلین نظامی ما تغییر میکنه. بعبارتی ورود تکنولوژی مدرن و بومی، مهندسی و رویه های آماری رو به تفکر مدیریت نظامی ما تحمیل میکنه و حتی فرهنگ عملیاتی و رزمی ما هم تغییر خواهد کرد.
  22. 1 پسندیده شده
    موضوع مهم دیگری که باید حتما در مورد آن اقدام شود و از نظر ساختاری باید اصلاح شود رابطه نیروی نظامی و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است . متاسفانه در ساختار فعلی وزارت دفاع و نیروهای نظامی تداخل وظایف فراوانی به وجود آمده است . جالب است که وزارت دفاع به صورت مستقل دارد تحقیق و توسعه انجام می دهد و این کار به صورت مستقل و مجزا در سطح نیروهای نظامی هم اتفاق می افتد . کارهای اقتصادی در سطح نیروهای نظامی و مستقل از وزارت دفاع اتفاق می افتد ، ساختار وزارت دفاع به جای تامین نیاز نیروهای نظامی به صورت یک ساختار مستقل درآمده است که فقط نقش یک فروشنده مستقل برای نیروهای نظامی را با عرضه محدود کالاهای مشخص دارد . این ارتباط نیاز به یک تجدید نظر کلی دارد . در واقع تمام ارتباطات اقتصادی نیروی نظامی با بیرون باید در قالب وزارت دفاع صورت بگیرد و در مقابل در سطح نیروی نظامی دغدغه ای از نظر مالی و اقتصادی وجود نداشته باشد و وزارت دفاع نقش تامین نیرو و تجهیزات و پشتیبانی را به طور کامل به عهده بگیرد . در کنار آن در یک ارتباط درست و سازنده با نیروی نظامی براوردی از نیازهای نیرو را برای جهت دادن به تحقیق و توسعه و ساخت و ارائه تجهیزات جدید به نیرو را ، البته با نظر کارشناسی خود نیروی نظامی ، داشته باشد .
  23. 1 پسندیده شده
    یک ساختار پیشنهادی برای نیرو می تواند به این شکل باشد : فرماندهی دریایی نیروی دفاع ساحلی نیروی فراساحل نیروی واکنش سریع دریایی : که می تواند از ادغام دو نیروی موازی موجود به دست بیاید . فرماندهی هوا فضا نیروی فضایی نیروی هوایی نیروی پدافند که ادغام به صورت ناقص انجام شده است و باید کامل شود . فرماندهی زمینی هوانیروز واحدهای زرهی نیروهای مکانیزه ( حذف عنوان و عملکرد نیروی پیاده ) واحدهای توپخانه ای نیروی واکنش سریع فرماندهی دفاع عمومی ( بسیج ) نیروی دفاع شهری نیروی اجتماعی - فرهنگی فرماندهی سپاه قدس نیروی عمل کننده خارج از مرزها
  24. 1 پسندیده شده
    موضوع اصلی بعدی در سطح نیروهای نظامی که اتفاقا گاهی وقتها به خاطر این دوگانگی و همپوشانی و موازی کاری ها مشکلات موجود در آن بدتر هم می شوند ، موضوع نوسازی در سطح نیروهای نظامی است . یک مشکل اصلی که در این مدت برای نوسازی وجود داشته است تحریمهای نظامی عمده ای است که از بعد پیروزی انقلاب اسلامی بر علیه بخش نظامی ما اتفاق افتاد و تقریبا بجز موارد خاصی امکان دریافت تجهیزات جدید به وجود نیامد . مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد و کاملا بارز به نظر میرسد موازی کاری در سطح نیروهای نظامی و گاهی وقتها حتی وزارت دفاع به عنوان رقیب سوم است که همان منابع خیلی کم اختصاص یافته را هم بی اثر و کم اثر می سازد . مشکل عمده بعدی تعریف نشدن درست موضوعات تحقیق و توسعه و روابط اقتصادی در رابطه با نیروهای نظامی است و نقش وزارت دفاع در این زمینه هم کاملا نادرست به نظر می رسد . در نهایت به نظر می رسد برنامه ریزی در سطح مدیریتی و کلان نیز برای بازسازی منطقی نیروها وجود ندارد و این امر نیز بیشتر به علت ناآگاهی سطوح تصمیم گیر از وضعیت فعلی و عدم تعریف درست از وضعیت مورد انتظار در سطح نیروها است .
  25. 1 پسندیده شده
    و اما حسن ختام این تاپیک : در نقطه نسبتا پرتی از باغ موزه (در بخش پایینی) ، برجک یک تانک منهدم شده تی 55 قرار گرفته که چندان مورد توجه ملت نیست. البته این برجک از نکات جالبی برای علاقه مندان مسائل نظامی و به خصوص زرهی برخوردار است. بر روی برجک چندین نقطه اصابت رویت میشود که بعضا منجر به نفوذ نشده اما در یک مورد نفوذ به وقوع پیوسته . نکته قابل توجه ، نقطه نفوذ در بالای برجک و در زاویه ای خاص (با زاویه ای اندک نسبت به خط دید) است. با توجه به اثرات باقی مانده ، میتوان گفت که نفوذ توسط پرتابه دارای سرجنگی خرج گود رخ داده ، جت خرج گود با ایجاد یک منفذ در صفحه فوقانی برجک به داخل آن نفوذ کرده و موجبات نابودی تانک را فراهم ساخته. البته به جز این برجک ، یک نمونه دیگر از تانک های منهدم شده عراقی نیز در موزه قرار داده شده.