برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      42

    • تعداد محتوا

      8,886


  2. arminheidari

    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      7,127


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      2,884


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 25 اردیبهشت 1400 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    20 کارخانه ی موشک ایرانی در منطقه ساخته شده است: حمایت ایران برای تولید موشک محلی موضوع جدیدی نیست. غزه مرتباً از کمک های ایران برای تولیدات محلی می گوید و ادعای کارخانه موشکی حزب الله در دره اردن به موضوعی داغ در جنگ اسرائیل علیه این سازمان تبدیل شده است. اما به تازگی ، یک استراتژی جدید برای توانمندسازی سازمان های مورد حمایت ایران با سیاست جدید و بسیار جامع و نگران کننده تر از آنچه تصور می شد ، رونمایی شده است. حمایت از بازیگران منطقه ای به تکیه گاه اصلی استراتژی نظامی ایران در منطقه تبدیل شده است. تهران تهیه سامانه های تسلیحاتی استراتژیک برای سازمان های مورد حمایت خود را شامل موشک های توپخانه ای سنگین و موشک های بالستیک و همچنین فناوری ساخت آنها را آغاز کرده است. این حمایت از چندین جهت به نفع ایران است:به عنوان دو برابر شدن قدرت ، گسترش توانایی بازدارندگی ایران و روشی برای انجام حملات توسط شریک های وابسته که این کشور می تواند آن را انکار کند. ایران از چهار استراتژی برای انتقال به کشورهای دیگر استفاده می کند: انتقال مستقیم ، ارتقای موشک های موجود و انتقال قابلیت های تولید و عرضه از طریق اشخاص ثالث. تحت حمایت نیروی قدس ، ایرانیان شروع به توسعه ایده جدیدی کردند: اگر قاچاق آن امکان پذیر نبود ، ما به جای آن تولید می کنیم. ایران راه اندازی کارخانه های مخفی ساخت موشک را در چندین کشور در خاورمیانه آغاز کرده است. حدود بیست کارخانه مخفی ، برخی در زیرزمین ، در لبنان ، یمن ، سوریه ، سودان و عراق ساخته شدند.با دانش ایرانی و آموزش افراد محلی، خطوط تولید مخفی ساخت موشک های بالستیک کوتاه برد ، موشک های کروز و هواپیماهای بدون سرنشین انتحاری آغاز شده است. فناوری تولید موتورهای موشکی ، کلاهک ها و سیستم های هدفگیری دقیق به حوثی ها ، حزب الله و حماس نیز منتقل شده است. در بعضی مناطق موشک های دقیق تولید شده است و در بعضی دیگر کلاهک های دقیق روی موشک های ساده نصب شده که عملکرد آنها را بسیار بهبود بخشید. این یک پیشرفت قابل توجه است که از چهار سال گذشته آغاز شده و برای اسرائیل بسیار نگران کننده است. بر اساس گزارش ها ، اسرائیل برخی از کارخانه های موشکی را در سراسر منطقه کشف و به آن حمله کرده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و ارتش اسرائیل نیز از تمرکز ارتش اسرائیل بر تهدید موشکی بارها گفته است. در سال های اخیر ، ایران در تلاش بوده است تا پروکسی های خود را به موشک های پیچیده تری نیز مجهز کند. اسرائیل اخیراً به شورای امنیت سازمان ملل این موارد را گزارش داده همچنین ، تهران یک موشک بالستیک با برد 5000 کیلومتر نیز تولید کرده است . ارتش اسرائیل به خوبی از تهدید آگاه است و آن را به عنوان اولویت اصلی قرار داده. ارتش روش ها و فن آوری های جدیدی را برای شناسایی و انهدام انبارهای موشکی و سایت های پرتاب ایجاد کرده است. در ماه مه ، اسرائیل یک تمرین بزرگ نظامی را برای آمادگی برای درگیری در چند جبهه برگزار می کند. به عنوان بخشی از این مانور ، ارتش اسرائیل توانایی های جدیدی را که برای مقابله با تهدیدات موشکی ایجاد کرده است را آزمایش خواهد کرد. واحد نخبگان نخبگان ارتش در حال آموزش برای این مأموریت است تا در پشت خطوط دشمن مستقر شود و سلولهای موشکی را به سرعت شناسایی و از بین ببرد . _________________________ منبع: https://mobile.mako.co.il/news-n12_magazine/2021_q2/Article-970eb19e7d71971026.htm?sCh=31750a2610f26110&pId=1714791232
  2. 2 پسندیده شده
    اینا اندیشکده هستن، تقریبا چیزی نمیدونن و بیشتر برای جو سازی مطالب منتشر میکنند. تو بالای لیست نوشته این اطلاعات از منابع آشکار اخذ شده. یعنی چیز نهانی نبوده، فقط گرداوری باعث شده جالبتر به نظر بیان.
  3. 2 پسندیده شده
    انتشار چنین چیزی یک اشتباه بسیار بد برای اون نهاد است چون مدافع با یک ارزیابی متوجه میشه دشمن در این نهاد چقدر از تاسیساتش را شناسایی کرده و چقدر را اطلاع ندارد و حداقل تاسیسات لو رفته را تقویت و بهینه تر بکند و حتی بصورت علنی و تابلو استفاده می کند. بماند که ابتکار عمل در جاهایی از دست مهاجم خارج میشه ، کار برای اون سخت تر هم میشه و همچنین گزارش را با گزارشات ضدجاسوسی خودش چک و مقایسه میکند و نتایج قشنگی از این میان بیرون میاد ------------------ اگر 90 درصد این موارد دقیق و حتی جدید باشد، یعنی ما در پنهان کردن پایگاه هامون دچار مشکل هستیم اگر این رقم تکرار موارد قبل باشد که قبلا رسانه ای شده باشد. بیشتر یک حرکت رسانه ای تلقی می شود. اگر 50 درصد یا کمتر از موارد موفق درست باشد، صحت موارد بیان شده این سایت زیر سوال رفته و بیشتر ارائه مطالب غلط همراه با مطالب درست جهت تبلیغ خودش و یا تیری در تاریکی ارزیابی کرد
  4. 2 پسندیده شده
    گزارش اندیشکده iiss از توانایی های موشکی و پهپادی ایران (Open-source analysis of Iran’s missile and UAV capabilities and proliferation) دانلود لیست تاسیسات و نهادهای مرتبط با فعالیت های موشکی در کشور منبع
  5. 2 پسندیده شده
    همکاری البیت و بی‌ای‌ئی سیستمز برای توسعه خودروی رزمی آینده ارتش امریکا دو شرکت مطرح دفاعی بی‌ای‌ئی سیستمز(BAE Systems) و البیت سیستمز (Elbit Systems) تصمیم گرفته اند برای شرکت در رقابت خودرو رزمی نسل آینده OMFV ارتش امریکا با یکدیگر همکاری نمایند. پروژه OMFV برنامه ارتش ایالات متحده آمریکا برای جایگزینی خودرو رزمی ام-2 برادلی است. این پروژه به خاطر شرکت نکردن صنایع دفاعی در تاریخ 16 ژانویه 2020 لغو شد. با بازنگری در پروژه OMFV این پروژه مجددا به برنامه های ارتش امریکا بازگشته است. دو شرکت بی‌ای‌ئی سیستمز و البیت سیستمز در زمینه توسعه سیستم ها و زیر سیستم های خودروهای نظامی پیشگام هستند. در نتیجه همکاری انها موجب تولید محصولی با "قابلیت های عملیاتی پیشرفته" خواهد شد. البیت سیستمز در پروژه Carmel خودرو رزمی آینده رژیم صهیونیستی نیز شرکت کرده است و یک نمونه مطالعاتی را به نمایش گذاشت. نمونه خودرو رزمی Carmel البیت سیستمز مجهز به سنسورها و سیستم های اگاهی موقعیت متنوعی است که میتواند در نسل آینده خودروهای رزمی ارتش امریکا مورد استفاده قرار بگیرد. داده نمای زیر سیستم های مدرن نمونه مطالعاتی تحقیقاتی پروژه Carmel ساخت البیت سیستمز- خودروهای زرهی نسل اینده سرنشین دار/بی سرنشین به تعداد زیادی سنسور مجهز هستند تا اگاهی موقعیت خدمه/هوش مصنوعی افزایش یابد. نظارت گسترده محیطی SupervisIR - از جمله ویژگیهای این سامانه نمایش محیط اطراف به طور تصاویر همزمان با وضوح بالا است. همچنین این سامانه میتواند اهداف را به شکل خودکار در محیط شناسایی و دنبال نمایید.
  6. 1 پسندیده شده
    با این حجم آتش که گروه های فلسطینی تهیه دیدند در 5 روز شاید تقریبی بشود نیروهای درگیر را برآورد کرد . هر لانچر چند نفر نیروی پشتیبان میخواهد . چند نفر محاسب . چند نفر برآورد و رصد کننده در مناطق هدف . چند نفر در کارگاه های ساخت . چند نفر درگیر ترابری و غیره ... این تعداد نفر را درگیر کردن و آموزش دادن در عین رعایت حفاظت اطلاعات ... خودش هنری است و قطعاً توسعه این تعداد نیروی انسانی حرفه ای دستآوردی است که آثارش در آینده بیشتر متبلور می گردد . در مقابل تجربیات میدانی که کسب می کنند و افزایش اعتماد به نفسشون . می شود گفت حذف 8 نفر از رده فرماندهی با اینکه خسارت هست ولی مطابق گفته سخنگوی این جنبش به هیچ عنوان متوقف کننده روند رو به رشد قدرت نظامی ایشان نخواهد بود . انشالله که این درگیری هرچه سریعتر کنترل شود و این گروه ها به بازیابی و تقویت مجدد بپردازند . و با بازخوانی نکات موفق عملیات ها و نکات ضعیف سامانه های ارتش عبری تاکتیک های موثر خودشان را گسترش دهند . قطعاً گروه های مقاومت در جبهه های مختلف به اشتراک تجربیات دست زده اند . و انتقال تجربیات که در شکست سامانه های آمریکایی در یمن حاصل شد بی تاثیر در جبهه غزه و لبنان نبوده و نخواهد بود . البته که جوامع اطلاعاتی غربی در دو سال گذشته وجود نیروهای لبنانی و فلسطینی در یمن را مدام به عنوان خطری بزرگ گوش زد می نمودند و به واقعیت نیز اکنون آثار آن را در حال مشاهده هستند . بخوبی در 5 روز گذشته گروه های فلسطینی توانستند با آتش تهیه گسترده سامانه های عبری را مختل و در کنارش به نقاط حساس مانند پالایشگاه , نیروگاه ها , فرودگاه ها و ... دسترسی داشته باشند . البته که درصد موفقیت نهایی را هم لحاظ خواهیم نمود ولی نفس اینکه انتقال تجربیات جبهه یمن در زدن گلوگاه های ارتش سعودی و استیصال ایشان عاملی است که بر روی این هماهنگی ها و آموزش ها تمرکز بیشتری لحاظ گردد . تا اینجای کار به نظر می رسد که در تنوع بخشی ( چه از حیث نوع سلاح ها و چه از نوع تاکتیک ها ) رزمندگان مقاومت در جبهه غزه موفق بوده اند . و قطعاً در آینده آنالیز دقیق این درگیری چراغ راه آینده گروه های مقاومت خواهد بود . انشالله .
  7. 1 پسندیده شده
    هرچقدر مرگ باشه، هرچقدر بمباران باشه بهتر از تحقیریه که کشورهای تا دندان مسلح عرب زبان از مصر و سعودی و اردن و ... در مقابل رژیم منحوس صهیونیستی دارن تحمل می کنن. من منکر ضعف های خودمون نیستم و ممکنه راهبرد امثال سید حسن نصرالله و قاسم سلیمانی ایرادی داشته باشه که داره. ولی وقتی در غزه تصاویر شهید مظلوم سلیمانی رو می گیرن و فریاد انتقام اون مرد بزرگ رو سر میدن و یا در جهان عرب یکی از محبوب ترین افراد سید حسن نصرالله است این یعنی مقاومت و پایداری راه درسته چه به آزادی قدس شریف و یکپارچگی منجر بشه چه نشه. من مردمی رو می بینم که از چندین طرف محاصره شدن، از ماهیگیری و کاشت توت فرنگی و کوچکترین حقوقشون محرومن ولی نظیر کرانه باختری و تشکیلات خودگردان سکوت نکردن و اگرچه در این چند روز چندین فرمانده میدانی خودشون رو از دست دادن ولی در حد خودشون دارن به این رژیم کودک کش لطمه وارد میکنن همچنانکه غیور مردان یمنی در مقابل اهریمن سعودی از پای ننشستند و فردا در تاریخ از یمن و غزه نام درخشانی باقی خواهد ماند.
  8. 1 پسندیده شده
    با سلام برای مطالعه دقیقتر تاریخ درباره نفوذ منافقها به جنگل های گیلان ، باید به عملیات هایی که در شرق گیلان ( شهرهای رودسر ، املش ، رحیم آباد ، کلاچای ، چابکسر و سیاهکل ) اتفاق افتاد ، نگاهی اجمالی شود . نقش گردانهای جنگل سپاه در خاتمه این غائله بسیار مهم بود ، با توجه به اینکه بسیاری از سران این گروهکها اصالتا اهل همین شهرهای مذکور بودند ، به جغرافیای منطقه کاملا آشنا بودند و سرکوبشان بسیار پیچیده و متاسفانه با تقدیم شهدای بسیاری بود .
  9. 1 پسندیده شده
    با سلام برادر این مورد که اشاره فرمودید ، روایت نیست ، بلکه واقعیت اون برهه از جنگه ! دیگه نه پولی بود ، نه تجهیزاتی بود ، نه نیروی با انگیزه ای برای ادامه جنگ فرسایشی ، و نه حتی پشتیبانی مردمی ! بعنوان مثال اون زمان دزفول بعنوان شهر پشتیبان جنگ شناخته میشد ، کار بجایی رسید که در دزفول حتی یک لیوان آب هم به رزمنده ها فروخته میشد ! مردمی که به پول اون یک لیوان آب هم نیاز داشتند و رزمنده ای که با رفتاری که بابت فروش آب بهش میشد ، دیگه روحیه ای برای جنگیدن نداشت ! از طرفی واقعیاتی که در یگان های اعزامی سپاه در جنگ اتفاق می افتاد هم در این برهه عجیب و غریب است ، با تغییر نگرش سپاه به کشیدن جنگ به منطقه غرب ، گروههای اعزامی نیروهای سپاه به پادگان های مرزی ، فرستاده میشدند و حتی چندین ماه در این پادگانها منتظر اعزام به خط میماندن ، وقتی خبری از اعزام به خط نمیشد ، اکثرا ترک محل خدمت کرده و باز میگشتن ، عده زیادی حتی بخاطر همین موضوعات از بدنه سپاه استعفا دادند . بعد از چند سال ادامه جنگ ، جوانانی که زندگیشان در چند سال در جنگ گذشته بود ، بعد از سالها که به همسالانشون که در شهر ها مانده بودند نگاه میکردن و پیشرفت اونها را در تحصیلات و کار و زندگی میدیدند ، خیلی هایشان جنگ رو ول کردند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه برگشتند . . در موشکافی اواخر جنگ عوامل زیادی هست که باید همزمان و با تاثیری که بر هم داشتند بررسی بشه تا بشه نتیجه عادلانه گرفت .
  10. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نفوذ منافقین به جنگل های گیلان هادی صدقی از جانبازان دفاع مقدس به تازگی در کتابی به نام "ایستاده ام" خاطرات دوران انقلاب و جنگ خود را منتشر کرده است. صدقی در جوانی به سپاه رشت می رود و در آنجا به عنوان نیروی اطلاعات - عملیات خدمت می کند. در بخشی از کتاب ، به ماجرای نفوذ منافقین در جنگل های گیلان و چگونگی مقابله سپاه با آنها طی یک عملیات پیچیده اطلاعاتی اشاره می کند که برای اولین بار منتشر می شود. این روایت می تواند سرنخی باشد که ناگفته های زیادی در بر دارد : گشت ثارالله در مدتی که در گیلان کار می کردم ، تجربه های تلخ و شیرین بسیاری به دست آوردم. با توجه به تجربه جبهه و کردستان ، عضو تیم عملیات شدم و مدام در سراسر استان فعالیت می کردیم. واحدی به نام "گشت ثارالله" تشکیل شد و در شهر تردد می کرد. گاهی که اوضاع آرام بود ، با لباس فرم سپاه و پاترول آرم دار در شهر حرکت می کردیم. این کار ، ضمن اینکه به مردم دلگرمی می داد و نشانه تسلط بر اوضاع بود ؛ به دشمن هم یادآوری می کرد که دست از پا خطا نکند. گاهی هم اوضاع ویژه بود و تیم اطلاعات خبری داده بود که مثلا ده نفر ناشناس وارد شهر شده اند. با لباس شخصی و ماشین عادی می رفتیم که اوضاع را نامحسوس زیر نظر بگیریم و در صورت لزوم وارد عمل بشویم. حتی اگر ضروری بود ، ریشمان را می زدیم و کلاه می گذاشتیم و با ماشین بنز می رفتیم و پیپی هم گوشه لب می گذاشتیم تا اصلا کسی به ما شک نکند. مثلا یک بار پیش آمد که دیدیم که جلوی ما ماشینی ناگهان زد روی ترمز و یک نفر پیاده شد و با سرعت دوید داخل کوچه. ما هم پیاده شدیم و دویدیم دنبالش. بعد از کلی تعقیب و گریز به کوچه بن بستی افتاد و دستگیرش کردیم. جالب اینجاست که اصلا نمی دانستیم این آدم چه کاره است. کاشف به عمل آمد که آقا عضو یکی از این گروهک هاست و ماشین گشت هم کاملا اتفاقی ، یکی دو تا خیابان پشت سرش آمده و آن شخص دچار توهم شده که لو رفته. مثلا خواسته فرار کند که عملا خودش را به دست ما داده!! جغرافیای منطقه عملیاتی در غرب استان ، باریکه ای است که موقعیت جغرافیائی خیلی خاصی دارد. بعد از بندر انزلی شروع می شود و به آستارا و مرز شوروی سابق ختم می شود. از شرق به دریا محدود می شود و از غرب به کوهستان های بسیار مرتفع و مه آلود. آنجا را انتخاب کرده بودند تا عملیات بزرگ و خطرناکی انجام بدهند. در آن منطقه کارخانه کاغذسازی چوکا واقع شده و این ها تصمیم گرفته بودند با تصرف کارخانه ، جا پای محکمی درست کنند و از کوه پائین بیایند و شهرها را بگیرند. چوکا منطقه وسیع و مجهزی داشت با صدها خانه سازمانی و انبار و سالن های تولید و ماشین های سنگین که اگر به دستشان می افتاد ، زمینه جنگ و خونریزی شدیدی ایجاد می شد. تیم های اطلاعاتی سپاه کار فشرده ای را شروع کردند و افراد در پوشش هیزم شکن و فروشنده دوره گرد و روستائی به عمق منطقه نفوذ می کردند و اطلاعات جمع می کردند. آنها هم سخت فعال بودند و هم یارگیری می کردند و هم اطلاعات زیادی از نیرو و توان ما تهیه کرده بودند. فرماندهان رده بالا ، مدتی آنها را به حال خودشان گذاشتند تا خیالشان راحت باشد و خودشان را بیشتر آشکار کنند. نفراتشان هم شناسایی شده بودند و گزارش رفت و آمدشان مرتب به سپاه می رسید. حتی نیروی اطلاعاتی داشتیم که رفته بود بین آنها و یک ماه زندگی کرده بود یا کسی بود که مثلا اطلاعات سپاه را برایشان می برد. در واقع یک سری اطلاعات سوخته به او می دادند تا به آنها برساند و مواضع و تحرکات آنها را شناسایی می کرد. محاصره و ضربه در این دوره سکوت، منافقان به تدریج محاصره می شدند و خبر ریز فعالیت ها و حرکاتشان به ما می رسید؛ همه چیز تا جزیی ترین تحرکاتشان، مثلا اینکه فلان کس امروز وارد شهر شده، مایحتاج و تدارکات تهیه کرده و به کوه برگشته، یا در فلان روستا رفته اند و یک خودرو خریده اند. اطلاعات که تکمیل شد به ما گروه های ضربت اطلاع دادند که «وارد منطقه بشوید و آماده هجوم باشید». منطقه تالش بعد از بندر انزلی و رضوان شهر شروع می شود و تا آستارا ادامه دارد. بسیاری از بومی ها اهل سنت هستند و منافقین روی آنها خیلی کارکرده بودند. یک گروه صوفی اهل سنت هم از فرقه نقشبندیه وجود داشتند که تعدادی از اعضایشان به منافقین قول همکاری داده بودند و اوضاع پیچیده و خطرناکی به وجود آمده بود. بعد از شناسایی به خانه ها و مرکز تجمعشان حمله کردیم و بعد از جنگ و گریز شکست خوردند و به جنگل گریختند. ما هم در کارخانه چوکا پایگاهی ایجاد کردیم. به طور کلی در شهرها هیچ حرکت مهمی نتوانستند انجام بدهند. در بندر انزلی هم به بهانه مخالفت صیادان با قانون شیلات هیاهو به راه انداختند و به قرارگاه سپاه پاسداران حمله کردند و تعدادی از بچه های سپاه را به شهادت رساندند. به جز آمل و انزلی، هیچ نا امنی خاصی در شهرها پیش نیامد و اوضاع تا حد زیادی در کنترل ما بود. فرمانده جنگل یکی از اتفاقات مهمی که در ماموریت شمال پیش آمد دستگیری فرمانده جنگل بود. ما با وجود اینکه سه سال از انقلاب می گذشت و هیچ کدام دوره های تخصصی اطلاعاتی ندیده بودیم، طرح های ضد اطلاعاتی پیچیده ای را هدایت کردیم که فقط سر چشمه اش عشق به وطن و انقلاب بود. در تهران یکی از عناصر رده بالای منافقین دستگیر شده و بلافاصله اطلاعات با ارزشی به سپاه داده بود. قرار بود به زودی فرمانده جنگل به گیلان برود و رهبری قیام سراسری را شخصا به عهده بگیرد. اسم این شخص حسن بود و مسئول بلند پایه مالی منافقین بود. او و یک خانم جوان آمدند به طرف گیلان و وارد رشت شدند. نیروهای تهران که تعقیبشان می کردند سوژه را تحویل بچه های ما دادند و ماموریتشان تمام شد. حسن حدودا سی و پنج تا چهل ساله و بلند قد بود. اینها با سر و وضع شیک و مرتب به یکی از خیابان های مرکزی رشت رفتند و وارد قنادی شدند. یک فضای بسته بود و امکان فرارشان مسدود شده بود. اما خب، می دانستیم این نفرات دوره دیده اند و مسلح هم هستند و به این راحتی دست ها را بالای سر نمی برند. آقای الیاس علیپور تیم عملیاتش را اطراف قنادی مستقر کرد و خودش و چند نیروی زبده وارد شدند و چنان با مهارت دستگیرشان کردند که آنها نتوانستند هیچ واکنشی نشان بدهند. سرگرم خرید شیرینی بودند و ناگهان خودشان را در حلقه بسته محاصره دیدند. اینها را به مقر سپاه بردند تخلیه اطلاعاتی کردند. با خودشان پول زیاد آورده بودند و قرار بود بعد از قنادی به یکی از بانک ها بروند و پول را به حساب بگذارند. این شخص اطلاعات بسیار ارزشمندی را لو داد. او تقریبا از هر فعالیت حیاتی منافقین در استان با خبر بود و آنها را در اختیار ما گذاشت. از جمله نشانی مقر اصلی شان در اطراف شهر رشت. فرمانده جدید جنگل سپاه گیلان به سرعت زبده ترین نیروی اطلاعاتی اش را آموزش داد و قرار شد یک عملیات پیچیده انجام بشود. آن برادر سپاهی با نشانی هایی که حسن داده بود به جنگل رفت و خودش را به جای او معرفی کرد. نیروهای جنگل هم این فرمانده را نمی شناختند، تاریخ ورودش هم درست بود، او را پذیرفتند و کلی تحویلش گرفتند و از او استقبال کردند. چند روزی در جنگل بود و با سپاه تماس می گرفت و دستوراتی را که حسن از تهران می گرفت به نیروهای مسلح جنگل ابلاغ می کرد. این خط ارتباطی بین او و بالاترین رده های سازمان باعث شده بود که امکان بروز هر شک و شبهه ای از بین برود. نفوذ علم است. برای آموختن آن دوره های خیلی پیچیده ای می بینند و خود شخص آموزش گیرنده هم باید وضع روحی-جسمی ویژه ای داشته باشد، شجاعت کامل داشته باشد و سریع الانتقال باشد. نفوذ در تشکیلات زیرزمینی مسلح و نقش ریاست آن گروه را بازی کردن کار فوق العاده مشکل و پیچیده ای است. ضربه آخر زمان مناسب که رسید، یک روز به همه آنها اعلام کرد «امروز جلسه داریم. همه باید جمع بشوند. قصد دارم خبرهای خیلی مهمی به شما بدهم.» آنها هم فکر می کردند تاریخ خروج مسلحانه معلوم شده و قرار است نقشه عملیات به عناصر ابلاغ بشود. رفیق ما خیلی زرنگ بود. قبل از شروع جلسه به فرماندهان می گوید «سپاهی ها همه جا نفوذ کرده اند و خطر ترور من وجود دارد. اسلحه همه را جمع کنید.» حرفش هم منطقی به نظر می رسد و دستور می دهند همه اسلحه شان را تحویل بدهند. تفنگ ها را جمع می کنند و می برند صد متر آن طرف تر در کلبه ای می گذارند و خودشان هم در جلسه حاضر می شوند و همه خوشحال که قرار است چه چیزی بشنوند. این فرمانده بدلی می گوید «بسم الله الرحمن الرحیم» و شروع می کند به حرف زدن و حسابی سر آنها را گرم می کند که ناگهان صدای بلندگوها از هر طرف به گوششان می رسد «شما محاصره شده اید. بیایید بیرون و دست ها را روی سرتان بگذارید.» از پنجره بیرون را نگاه می کنند و می بینند که بله، راه فراری نیست و در تله افتاده اند. آن عملیات به قدری حساس و سری بود که هنوز هم بعد از گذشت سی سال، شاید افرادی که نام آن برادر سپاهی را می دانند به تعداد انگشتان یک دست هم نباشند. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  11. 1 پسندیده شده
    یادداشت: گنبد اهنین در عمل چیزی که امروزه در سر خط اغلب سایت های خبری دیده می شود اخبار مربوط به درگیری مجدد اسرائیل با نیروهای مقاومت غزه است. و چیزی که بیشتر در کانون توجه است، عملکرد سامانه پدافندی گنبد اهنین در برابر تهدیدات است. با این وجود عملکرد و میزان کارایی این سیستم در مقابله با تهدیدات هنوز محل بحث است. دشمنان اسرائیل با افزایش تعداد پرتاب موشک ها سعی دارند تا از سد این سامانه عبور کنند و این ناخواسته باعث افزایش سطح درگیری ها شده و احتمال ورود به یک جنگ قاطع را افزایش میدهد. اما در نقطه مقابل به عنوان یک عنصر جنگ روانی اسرائیل بارها با انتشار تصاویر و فیلم رهگیری موشک های شلیک شده و به رخ کشیدن کارایی گنبد اهنین سعی در به بی حاصل بودن اقدامات حریف دارد. تا کنون اسرائیل تعداد دقیق موشک های رهگیری شده را اعلام نکرده اند اما میتوان عددی بیش از 1000 مورد را متصور بود.
  12. 1 پسندیده شده
    It’s possible a Iron Dome battery near Alumim is the target of the suicide drones اعتراف ضمنی رسانه های رژیم صیهونیستی به هدف قرار گرفتن یک سامانه گنبد آهنین بوسیله پهپاد انتحاری
  13. 1 پسندیده شده
    هلمت های نظامی دَن دِیر (Dan Dare) هلمت های نظامی دَن دِیر نوعی هلمت برای خدمه خودروهای زرهی ارتش انگلیس است. با خرید تجهیزات زرهی از انگلیس مانند خودروی رزمی شناسایی اسکورپین و تانک چیفتن توسط ایران در زمان پهلوی دوم، خدمه ایرانی این خودروهای زرهی نیز از این نوع هلمت استفاده میکردند. این هلمت ها در داخل خود مجهز به هدست بودند. این هدست ها قابلیت اتصال به رادیو و سیستم مخابراطی خارجی تانک را نیز داشته اند. حفاظت بالستیک این هلمت در برابر گلوله های 6 میلیمتری با سرعت 130 متر بر ثانیه بود. از دیگر ویژگی های این هلمت میتواند به هماهنگی این هلمت با ماسک های گاز استاندار ارتش انگلیس اشاره کرد. به طوری که خدمه می توانستند درحین داشتن هلمت از ماسک گاز بدون مشکل استفاده کنند. هلمت های دَن دِیر در سال 1973 در انگلیس طراحی و ساخته شدند. هلمت های نظامی دَن دِیر مجهز به هدست هلمت نظامی دَن دِیر برای خدمه ایرانی تانک های چیفتن (تصویر سمت راست راننده تانک چیفتن علاوه بر هلمت مجهز به عینک محافظ است تا چشمان راننده را در برابر گردوخاک، گل ولایی وپرتاب سنگ ریزه های احتمالی حفاظت نمایید.) خدمه خودروی رزمی شناسایی اسکورپین دارای هلمت دَن دِیر دَن دِیر در حقیقت نام یک قهرمان کمیک بوکی انگلیسی است که دارای یک هلمت مخصوص بود. نام هلمت نظامی دَن دِیر از این کاراکتر تخیلی گرفته شده است
  14. 1 پسندیده شده
    اخبار جنگ غزه 23 اردیبهشت 1400 متاسفانه خبر رسانی ما در مورد جنگ غزه وجود ندارد و عملکردمون ضعیف هست. این ها برای ان است که بگوییم چه در سطح کشور و وزارت امورخارجه، چه در سطح صدا و سیما و چه در سطح میلیتاری ، به نبرد رسانه و تبلیغات بی توجه هستیم در حالی که دشمن چه در زمین فلسطینیان، چه در زمین کشورهای عربی، چه در زمین مسلمانان غیر عرب، و چه در زمین اروپایی ها و چه در زمین اشغالگران و چه در زمین اروپایی ها و چه در زمین شرقی ها در حال ساختن فکر دلخواه خود هستند و کار به اونجا رسیده که ترک هایی که با اسرائیل تبادلات بسیار زیادی دارن الان پرچم فلسطین رو گرفتن و گویی آنها غزه را مسلح کرده اند. اینکه کشورهای دیگر به مساله فلسطین درگیر شوند خیلی خوب است ولی اینکه اجازه دهیم برای منافع خود جهت مقاومت را به دست بگیرند خطرناک هست. اگر چه که هستند افراد گمنامی که پراکنده ولی خلاقانه در پی انتشار تفکر مقاومت و حاج قاسم هستند. کاریکاتور های باز نشر شده اخبار در نابلس یک جوان فلسطینی اقدام به تیراندازی به سمت صهیونیست ها کرده و 2 نفر از آنها را زخمی کرده، در این عملیات وی به شهادت رسید. وی یک افسر امنیتی تشکیلات خودگردان بوده است. همچنین فلسطینی‌ها یک خودروی پلیس رژیم صهیونیستی را در شهر اشغالی حیفا به آتش کشیدند. انهدام برج الشروق در شهر غزه اخبار پراکنده: - نماز عید فطر در صحن مسجد الاقصی برگزار شده است. - برای اولین بار موشک مقاومت به ناصریه در شمال اسرائیل رسید. - نوآ لانداو خبرنگار هاآرتص : فکر کردید هشدارها درباره جنگ داخلی اغراق آمیز است و اینجاست این عواقب جنگ های داخلی درخیابان های اسراییل. من در تمام زندگی بزرگسالی ام به مدت ۱۸ سال گذشته روزنامه نگار بوده ام و امروز برای نخستین بار در زندگی ام اخبار را تماشا می کنم و گریه می کنم. - خبرنگار نظامی رادیو ارتش اشغالگران صهیونیستی اگر 10 سال پیش در یک پخش زنده به شما می گفتم HMS به حیفا حمله خواهد کرد ، شما از خنده منفجر می شدید .. اکنون آن هاحیفا را هدف قرار دادند گردانهای القدس در واکنش به تهاجم مداوم و هدف قرار دادن ساختمانها ، با شلیک موشکی گسترده ، تل آویو و فراتر از تل آویو را هدف قرار دادند - شبکه «المیادین» به نقل از رسانه‌های عبری گزارش داد: «خاخام صفد خواستار کشتن اعراب شده است». - خبر های غیر رسمی از شهادت فتحی حمد وزیر کشور فلسطین در حمله به ساختمان این وزارت خانه در نوار غزه خبر می دهند - خبرها حاکی از آن است که ارتش اسرائیل میخواد حمله زمینی کنه با تشکر از دوستانی که خبرها رو در استاتوس میذارن @remo @GAHERRRR @oldmagina , .... فقط نمی دونم پای همیشگی استاتوس @Overdose کجاست
  15. 1 پسندیده شده
    مهم ترین چیز مسلح شدن کرانه ی باختری هست اگه حملات موشکی مانند غزه از کرانه ی باختری صورت بگیره کار اسرائیل تمام هست. در ضمن برخی میگویند که سامانه ی گنبد آهنین بسیاری از راکت ها را رهگیری کرده ولی اگر دقت بکنیم همین رهگیری ها خودش بزرگترین ضربه به اسرائیل هست اگر این راکت ها به زمین برخورد میکردند خسارات مالی کمتری برجا میگذاشتند تا اینکه موشک های گرانقیمت سامانه ی دفاعی به این راکت های ارزان قیمت دست ساز برخورد بکنه. در ضمن صدای انفجارهای بزرگ هم که بالاخره برای ساکنین اشغالگر و ترسو اسرائیل داره و ترس روانی را برجا میگذارد
  16. 1 پسندیده شده
  17. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. سقوط فاو روایت های جنگ یا جنگ روایت ها عملیات "رمضان المبارک" به روایت عراق و سقوط فاو به روایت ایران ؛ در روزهای پایانی فروردین ماه 1367 ، بر یکی از بزرگترین فتوحات ایران در جنگ هشت ساله نقطه پایان گذاشت. واقعه ای که همچنان محل مناقشه فرماندهان و مسئولان وقت است و هر کدام یک مورد را به عنوان دلیل اصلی سقوط شبه جزیره فاو بیان می کنند. فاو ؛ جزیره و به عبارت بهتر شبه جزیره ای در داخل خاک عراق است که در سال 1364 ، رزمندگان ایران در "عملیات والفجر 8" به داخل آن نفوذ کردند و سرانجام در فرودین 1365 کار فاو را یکسره کردند. هر چند پیروزی در فاو باعث برتری ایران در جنگ شده بود ، اما این برتری تنها تا فروردین 1367 ادامه داشت و اواخر فروردین ؛ عراق توانست "فاو" را پس بگیرد. این باز پس گیری از سوی عراق ، به محلی برای گفتن ناگفته های جنگ تبدیل شده است. در آخرین مورد ، سردار "سید یحیی رحیم صفوی" ، از فرماندهان ارشد سپاه در زمان جنگ ، به سوالاتی در مورد سقوط فاو پاسخ داده است. او که به جمع دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش رفته بود ؛ در پاسخ به سوالی درباره چگونگی سقوط فاو گفته " از سال 1365 بنا بر تصمیم فرمانده جنگ ، مرحوم آقای هاشمی ، استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقی اش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد". سرلشکر صفوی : غافلگیر شدیم! سرلشکر صفوی در ادامه ، سقوط فاو را ناشی از کمک اطلاعاتی آمریکا و غافلگیری نیروهای ایرانی دانسته و گفته " در چنین شرایطی عراقی ها فروردین سال 67 با اطلاعاتی که از آمریکائی ها درباره استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفتنه بودند ، ما را غافلگیر و برای باز پس گیری فاو حمله کردند". به گزارش خبرگزاری ایلنا ، او با مقایسه تعداد نیروها و امکانات در زمان تصرف و سقوط فاو و کم شدن آنها در زمان سقوط گفت : "وقتی عراقی ها به ما حمله کردند ، ما عمده قوای مان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند و در حقیقت همان طور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم ، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکائی ها به آنها دادند ؛ در باز پس گیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق می خواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال 64 تا 67 در اختیار ما بود". صفوی درباره دلایل بازپس گیری فاو توسط عراق گفت "ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکایی ها و سه برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوائی از بمباران شیمیائی ، آن هم از نوع سیانور ، استفاده کرد. در جمع بندی، عملیات های پیروزی فاو در سال 64 و پیروزی کربلای 5 در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره ، توازن قوا به نفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدرو قطعنامه 598 در سال 1366 که ایران آن را در سال 1367 پذیرفت ، خاتمه یافت". در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه محسن رضائی و فرماندهانی که با هلی کوپتر از کرمانشاه به فاو برگشتند رحیم صفوی در ادامه به موردی اشاره کرد که خیلی ها آن را عامل اصلی سقوط فاو می دانند ؛ حضور فرماندهان سپاه در کرمانشاه. وی گفت " وقتی عراق به فاو حمله کرد ، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه بودیم. آقای رضائی رو کرد به ما و گفت "کی حاضر است برود به فاو؟" بنده چون بیشتر از همه فرماندهان ، منطقه را می شناختم قبول کردم بروم. به اتفاق آقای مرتضی قربانی ، آقای حاج قاسم سلیمانی ، آقای اصغر صبوری ، آقای احمد کاظمی و یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلی کوپتر 214 مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. در مسیر کرمانشاه تا فاو ، در دزفول هلیکوپتر سوخت زد و هر چه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد ، خلبان گفت سوخت من دارد تمام می شود. اما من می گفتم برو ؛ باید ما را به فاو برسانی. وقتی که در فاو نشست ، دیگر یک قطره بنزین هم نداشت. بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن برایش سوخت آوردیم که بتواند برگردد. عراقی ها در آن سه جاده ای نام بردم ، داشتند حمله می کردند. تا دو روز مقاومت شد و سپس عقب روی به سمت ایران صورت گرفت". سقوط فاو به روایت روحانی اما هستند افرادی که این مسئله را بیشتر باز کرده اند. به عنوان مثال "حسن روحانی" رئیس جمهوری فعلی که آن زمان فرمانده قرارگاه پدافند بود ، سال 1382 در مصاحبه با روزنامه "همشهری" از دلایل سقوط فاو گفت. به اعتقاد روحانی "موضوعات متعددی دست به دست هم داد تا فاو سقوط کرد" . "جاسوسی منافقین" و همین طور "تغییر جبهه اصلی از جنوب به غرب" از جمله این دلایل بود. او مسئله دیگر را اینگونه شرح داد : " مسئله سوم اینکه سپاه خودش را به امکانات پدافندی فاو اعم از سنگرها و خاکریزهای مهم دل خوش کرده بود که فاو قابل نفوذ نیست. مسئله چهارم هم اختلافات داخلی پشت جبهه بود" . او که در زمان مصاحبه ، دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده ، در ادامه می گوید : "سپاه یکی از ذهنیت هایش این بود که اگر تعدادی از نیروهای سپاه به مجلس بروند ، مشکلات آنها بهتر حل می شود و پشتیبانی بهتری از جبهه ها می شود. لذا آمدند ، عده ای از مسئولات سپاه و سرداران را تشویق کردند تا کاندیدا شوند و خود آنها هم در این زمینه فعال شدند. لذا وقتی فاو سقوط کرد ، سپاه سمیناری در کرمانشاه داشت و عمده فرماندهان در غرب بودند". روحانی : رضائی گفت مگر اینکه بمب اتم بزنند روحانی روایتی هم از روز سقوط فاو دارد ؛ او گفته : "روزی که فاو سقوط کرد ، روزی بود که آیت الله موسوی اردبیلی برای آنها در سمینار سخنرانی داشت. اولین خبر را که "فاو درحال سقوط است" ، من به آقای هاشمی رفستجانی دادم و آن هم یک روز صبح خیلی زود ، فرمانده نیروی هوائی به نقل از یکی از خلبانان پایگاه امیدیه تماس گرفت و گفت سپاه از ما تقاضای بمباران کرده و ما برای پشتیبانی در فاو ، پرواز می کنیم و نیروهای ما در حال عقب نشینی از فاو هستند. صبح زود به آقای هاشمی اطلاع دادم وضعیت فاو خراب است. ایشان گفت بعید است خبر درست باشد. ایشان یک ساعت بعد تماس گرفت و گفت خبر شما درست نبوده. با آقای محسن رضائی صحبت کردم ، ایشان گفت فاو سقوط نخواهد کرد ، مگر اینکه عراق بمب اتم به کار ببرد." او ادامه داد : " نیم ساعت بعد وقتی خلبان ها برای بمباران رفته بودند ، دوباره تماس گرفته و گفته بودند فاو از نظر ما سقوط کرده است. برای اینکه همه نیروها دارند به این طرف می آیند و سپاه ، خطی برای بمباران به ما می دهد که قبلا خط مقدم آنها بوده. معلوم است که خط اول را خالی کرده است. دوباره به آقای هاشمی گفتم فاو در حال سقوط است و ایشان گفت اشتباه می کنید. یعنی گزارش سپاه ایشان را مطمئن کرده بود. وقتی آقای رضائی می گفت مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، معنایش این بود که خیلی مطمئن به دفاع از فاو بودند. البته بعد از آن خیلی تلاش شد که فاو را باز پس بگیریم که نشد". رضائی : گفتم که روحیه دشمن خراب شود اما "محسن رضائی" که در زمان سقوط فاو در کرمانشاه به سر می برد ، درباره این سخنان روحانی گفته است : "معلوم است! وقتی در تلفن از من سوال می شود آیا فاو دارد سقوط می کند ، بگویم که بله در حال سقوط است و وضع ما خیلی خراب است؟ آدم در صحنه جنگ که چنین چیزی نمی گوید ؛ می گوید شما مطمئن باشید!" رضائی همچنین می گوید جمله تاریخی اش که به هاشمی اطمینان داده فاو سقوط نمی کند مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، برای تخریب روحیه دشمن بوده است. او در توضیحات خود گفته بود : " این برای تخریب روحیه طرف مقابل بود که روی شنود بیسیم های ما بودند! ". روحانی در همان مستند ، روایت می کند : "دو بار با هاشمی تماس گرفتم و هاشمی با استناد مکالمه اش با محسن رضائی ، می گوید این اخبار دروغ است و تو گوش نکن!". او ادامه داد : " من هم گفتم که خب اگر دروغ است که هیچی!". روحانی می گوید : " حدود ساعت 9 یا 9:30 صبح بود که باز هم با آقای هاشمی صحبت کردم که ایشان گفت مثل اینکه خبرهائی هست! من هم گفتم به شما که گفتم! کسی باورش نمی شد فاو سقوط کرده ؛ همه در شوک بودند. سقوط فاو یک دومینو بود؛ یعنی حرکتی بود که پشت آن حرکات بعدی را آورد. سقوط فاو به معنی ضربه اساسی به روحیه رزمندگان بود. اصلا خود فاو مهم نبود ، شکستن روحیه ها مهم بود". هاشمی رفسنجانی نیز در این مستند درباره سقوط فاو صحبت می کند : "آن چند نقطه ای که پس گرفتند هم به عراقی ها روحیه داده بود و هم به نیروهای ما آسیب روحی زده بود". رفیق دوست : نمی گویم !! / سقوط فاو دلائل سیاسی دارد. اما به جز روحانی ، "محسن رفیق دوست" ، وزیر سپاه وقت نیز صحبت هایی مشابه روحانی داشته ، البته با اشاراتی غیر مستقیم. رفیق دوست در مصاحبه با مهر ، از طرح مسائل این چنینی درباره فاو انتقاد کرده و ضمن اصرار بر عدم ورود به بحث در این باره می گوید : "موضوع فاو یک داستانی بود که امروز کسانی آن را طرح می کنند که می خواهند ضربه ای بزنند و من در پاسخ ندادنم جلوی آن ضربه را می گیرم". هر چند وی در مرداد سال 1390 ، در گفت و گو با هفته نامه "پنجره" ، دلیل سقوط فاو را "سیاسی" دانسته بود : "وقتی فاو سقوط کرد ، ما در موضع ضعف بودیم ، اما نه ضعفی که قطعنامه را بپذیریم؛ بنابراین مصلحت نبود. یکی از ناگفته های جنگی این است که هنوز هم نمی گوئیم. سقوط فاو سیاسی بود و فاو بر اثر بی توجهی سقوط کرد ، نه بر اثر ضعف نظامی ما. در داخل مملکت اتفاقاتی افتاد که فاو سست شد و ما عقب نشستیم. مناقشات سیاسی داخل کشور اثر داشت و علتش هم مجلس سوم بود. مثلا ما به فلان استان که نیروی اصلی ما را در سپاه و بسیج تشکیل می داد ، می گفتیم آقا ما از فلان استان این مقدار نیرو می خواهیم ، اینها می گفتند صبر کنید انتخابات تمام شود ، اینجا فعلا فضا دو جناحی و دو قطبی شده است. به طور کلی مسائل سیاسی تأثیر گذاشت". با این اوصاف به نظر می رسد هنوز ناگفته های زیادی درباره پیروزی ها و شکست های زمان جنگ در صندوقچه اسرار فرماندهان باقی مانده باشد. صندوقچه هائی که اگر باز و بازخوانی شود ، علل آن پیروزی های بزرگ در عملیات ها و همچنین شکست های دردناک در عملیات ها را شفاف تر می کند . عملیات هائی مثل والفجر 8 ، خیبر ، والفجر مقدماتی ، بیت المقدس ، کربلای 4 و 5 و همینطور سقوط فاو ؛ هنوز ناگفته های فراوانی دارند. ============================== روایتی کوتاه از سقوط فاو و جنگ روایت ها : =============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  18. 1 پسندیده شده
    NGCV، برنامه مدرن سازی خودروهای رزمی ارتش امریکا ارتش ایالات متحده آمریکا در تلاش است تا با بهکارگیری خودروهای رزمی مسلح تر بتواند برتری خود را در مقابله با تهدایدات فعلی و اینده تا سال 2050 در یک نبرد نزدیک حفظ کند. بنابراین پروژه نسل بعدی خودرو رزمی (NGCV) اولویت دوم نوسازی نیروی زمینی ارتش آمریکا است. در حقیقت هدف توسعه واقعی این پروژه برطرف کردن نیازهای واقع بینانه و قابل دستیابی برای ارتش امریکا و ایجاد برتری تسلیحاتی در برابر دشمنان آمریکا است. رقیب ها و دشمنان امریکا تجهیزات و تاکتیک های کنونی ارتش این کشور را بررسی و مطالعه کرده اند. اکنون انها به سامانه ها و تسلیحات بروز مانند مهمات پیشرفته انرژی جنبشی ، موشک های هدایت شونده ضد تانک، مهمات شکل گیرنده انفجاری (EFP)، ریز مهمات هوشمند توپخانه ای، پهپادهای انتحاری ، پهپادهای رزمی و فعالیت های الکترومغناطیسی و سایبری مجهز شده اند. بسیاری از خودروهای رزمی زمینی فعلی ارتش آمریکا از جمله خودرو رزمی پیاده نظام برادلی و تانک اصلی میدان نبرد آبرامز در دهه 1980 یا قبل از آن توسعه یافته بودند. در طول سال ها ، ارتش امریکا این خودروها را با فناوری های اضافی نوین ، از جمله سیستم های ارتباطی جدید ، زره های سنگین تر و موتورهای قدرتمندتر ، ارتقا داده است. این خودروها به شکلی طراحی شده بودند که تا ظرفیت پذیرفتن چنین ارتقا هایی را داشته باشند. با این حال ، اضافه شدن ارتقا های مختلف، ظرفیت ارتقا خودروهای رزمی ارتش امریکا را مصرف کرده است. درنتیجه ناوگان خودروهای رزمی زمینی ارتش آمریکا به دلیل کمبود فضای موجود ، افزایش قابل توجه وزن و ناکافی بودن قدرت خودرو ، با محدودیت های فزاینده ای در قابلیت ارتقا مواجه هستند. جدا از توانایی محدود برای به روزرسانی های جدید خودروهای رزمی زمینی فعلی توانایی هماهنگ شدن با قابلیت های مدرن را ندارند. در پاسخ به این مشکل ارتش آمریکا گام هایی را برای توسعه خودروهای زرهی جدید برداشته است. ارتش آمریکا فوریت نوسازی خودروهای رزمی را در اوایل سال 2010 متذکر شد، اما تلاش های گذشته برای جایگزینی برخی از این سیستم ها به دلیل فناوری نابالغ، الزامات پیچیده و هزینه ها بسیار لغو شد. در نتیجه پروژه NGCV در سال 2017 توسط وزیر دفاع وقت مارک اسپر و رئیس ستاد مشترک ارتش جنرال مارک میلی تاسیس شد. این پروژه اولویت های اصلی مدرن سازی خودروهای رزمی ارتش امریکا است تا به سرعت پیشرفته ترین سیستم های رزمی را در اختیار سربازان قرار دهد. بسیاری از خودروهای رزمی زمینی فعلی ارتش آمریکا از جمله خودرو رزمی برادلی و تانک اصلی میدان نبرد آبرامز در دهه 1980 یا قبل از آن توسعه یافته در نتیجه ارتش آمریکا نیاز به نوسازی در این بخش را در اولیت خود قرار داده است. پروژه NGCV اولویت ارتش امریکا برای بهکارگیری علوم و فناوری جدید در زمینه خودروهای رزمی است در حال حاضر این پروژه شامل چندین سیستم است: 1- خودرو چند منظوره زرهی(AMPV) : جایگزین خودروهای زرهی M113 2- تحرک پذیری حفاظت قدرت اتش (MPF) : یک تانک سبک برای گروه های رزمی (هنگ) پیاده نظام (IBCTs) 3- خودرو رزمی سرنشین دار اختیاری (OMFV) : جایگزین خودرو رزمی پیاده نظام M2 برادلی 4- وسایل نقلیه رزمی رباتیک (RCV) : در سه نسخه سبک ، متوسط و سنگین 5- پلتفرم مرگبار قاطع (DLP) : جایگزینی تانک M1 ابرامز – هنوز در رابطه با این بخش از پروژه NGCV اطلاعتی منتشر نشده است و به طور دقیق مشخص نیست جایگزین تانک های اصلی میدان نبرد ابرامز چه نوع سیستم تسلیحاتی خواهند بود. سیستم های رزمی در پروژه NGCV هر پلتفرم در پروژه NGCV بسته به نقش آن سیستم در میدان نبرد ، مجموعه ای از الزامات و قابلیت های مورد نظر خود را خواهد داشت. این پلتفرم ها از "مانور تسلیحات ترکیبی " موثر در تشکیلات رزمی پیش رو ارتش آمریکا و ساختار "عملیات چند دامنه" (MDO) پشتیبانی خواهند کرد. هدف این پروژه این است که نیازهای واقع بینانه و قابل دستیابی را ایجاد کند تا شکاف موجود در بخش رزم زمینی را برطرف سازد. همچنین برتری در برابر تهدیدات آینده را حفظ نماید. سیستم هایی که برای آینده ارتش آمریکا در حال توسعه هستند باید ویژگی هایی را داشته باشند که امروز پلتفرمهای رزمی این ارتش را به کشنده ترین سلاح ها در جهان تبدیل کرده است و کشندگی قاطع همچنان یک اصل اصلی در طراحی سیستم هایی است که در خط مقدم نبرد حضور دارند. علاوه بر این ، هر سیستمی که امروزه در حال توسعه است ، باید بتواند در میدان نبرد آینده بجنگد و پیروز شود. میدان نبردی که همچنان تهدیدات متنوع تر و کشنده تری را در همه حوزه ها - هوا ، جنگ الکترونیکی و سایبری - در برمیگیرد. سرانجام ، سیستم های آینده باید بارهای لجستیکی را کاهش دهند، بازدهی های بهتر در قدرت خودرو داشته باشند، از سامانه پیش آگهی دهنده لجستیکی و پایداری هوشمند برخوردار باشند تا بتوانند قابلیت عملیاتی را افزایش دهند و انعطاف پذیری را برای فرماندهان فراهم کنند. تصویر از نسخه های مفهومی خودرو رزمی OMFV و خودروهای سبک RCV ارتش امریکا در حال کار بر روی فناوری های پیشرفته مانند اتوماسیون سیستم ها، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای خودروهای زرهی است. همچنین انها جایگزین کردن تانک های اصلی میدان نبرد را نیز ارزیابی می کنند. به طور کلی ارتش امریکا برای دستیابی سریع به تولید نسل بعدی خودروهای رزمی در ابتدا توانایی ها و آسیب پذیری های دشمنان را بررسی میکند. بعد از آن پروژه های علم و فناوری دولت، تحولات دانشگاهی و صنعت، آزمایش نمونه های اولیه، عملکرد واحدهای نظامی را با یک دیگر هماهنگ میکند در مرحله اخر تمام موارد مورد ارزیابی و تجریه و تحلیل قرار میگرند. نمونه های اولیه ساخت شده و در اختیار واحد های عملیاتی قرار می گیرد. تمرینات اختصاصی سرباز با نمونه های اولیه پروژه NGCV کاملاً به ارتش این امکان را می دهد تا تجهیزات را در واحدهای عملیاتی مورد آزمایش قرار دهند. بدین ترتیب فرصتی به فرماندهان ارتش امریکا داده میشود تا بازخورد های فوری از پروژه های را ارزیابی کنند. سربازان لشکر یکم سواره نظلم ارتش آمریکا در حال انجام یک آزمایش در پروژه NGCV پلتفرم های پروژه NGCV : 1) AMPV این پروژه یک جایگزین برای پلتفرم M113 در سطح گروه رزمی(هنگ ) زرهی (ABCT) و واحد های کوچکتر میباشد. پروژه AMPV می تواند با سرعت با واحدهای ABCT مطابقت پیدا کند، قابلیت بقا و حفاظت از نیروهای پیاده نظام را نسبت به M113 بهبود بخشد و بتواند از فن آوری های آینده و سیستم های شبکه ای اینده ارتش امریکا استفاده کند. این قابلیت ها به واحدها امکان می دهد تا با تانک ها ، خودروهای رزمی پیاده نظام و توپخانه های خودکششی در واحدهای ABCT با ایمنی و کارایی بیشتری همکاری نمایند. در صورت استفاده از مدل های مختلف AMPV بیش از 30 درصد از ناوگان خودروهای شنی دار قدیمی واحدهای ABCT جایگزین خواهند شد. نسخه فرماندهی AMPV باعث میشود عملکرد فرمان و کنترل پیشرفته برای فرماندهان میدانی و سربازان تسهیل می شود. نسخه خمپاره انداز AMPV میتواند آتش پشتیبانی را به شکل فوری و واکنشی برای انجام عملیات تهاجمی سریع گروه رزمی (هنگ) (BCT ) فراهم میکند. نسخه آمبولانس زرهی AMPV میتواند در گردان های پشتیبانی کشته های جنگی را حمل کند ویا چهار یا شش مصدوم را درحین مراقبت های پزشکی جابه جا نماید. نسخه بیمارستان سیار AMPV فضای کافی برای جراحان و تیم پزشکی برای مراقبت از سربازان فراهم می کند. نسخه عمومی AMPV نیز به عنوان یک نفربر زرهی پشتیبانی از تدارکات و جا به جایی سربازان را در سطح گروهان بر عهده دارد. خانواده خودروهای زرهی AMPV:(از راست به چپ) نسخه نفربر زرهی، نسخه فرماندهی، نسخه بیمارستان سیار، نسخه آمبولانس زرهی و نسخه خمپاره انداز خودکششی 2) MPF ارتش آمریکا برای برآورد ساختن نیاز و پشتیبانی از گروه های رزمی (هنگ) پیاده نظام (IBCT)، MPF را به میدان می آورد ، یک تانک سبک که آتش مستقیم دوربرد و دقیق را با توپ های کالییر بالا برای IBCT فراهم می کند. این تانک سبک دارای ویژگی های مانند مجهز بودن به توپ 105 میلممتری، مسلسل هم محور 7.62 میلی متری، جایگاه سلاح فرمانده و قابلیت جا به جایی با هواپیمای ترابری C-17 است. MPF مواضع ، مسلسل های سنگین و خودروهای زره پوش سبک دشمن را خنثی خواهد کرد. 3) OMFV به عنوان بخشی از گروه رزمی زرهی (هنگ ) (ABCT)، پروژه OMFV جایگزین خودرو رزمی پیاده نظام برادلی خواهد شد تا توانایی های لازم برای شکست دادن یک یک نیروی رقیب همتای در آینده را فراهم کند. ارتش امریکا به دنبال ایجاد یک تحویل در افزایش توانایی های رزمی نه یک بروز رسانی جهت بهبود تدریجی قابلیت های رزمی در خودرو رزمی پیاده نظام برادلی است. مانند برادلی ، OMFV نیز به عنوان بخشی از تیم تسلیحات ترکیبی از مانور بین دامنه ای پشتیبانی خواهد کرد و به راحتی تهدیدات مرحله ای را شکست می دهند در حالی با انجام مانور، سربازان را به سمت اهداف تاکتیکی جابه جا می کند. OMFV دارای سنسورهای پیشرفته و قابلیت فرماندهی ماموریت برای خدمه خودرو و سربازان پیاده نظام خواهد بود. 4) RCV پروژه RCV دارای دو هدف اساسی شامل ایجاد کشندگی قاطع در میادین نبرد آینده و انتقال خطر در ماموریت های بسیار خطرناک از سربازان به سیستم عامل های بدون سرنشین می باشد. RCV ها هندسه میدان جنگ را گسترش می دهند، به سرعت یک تصویر عملیاتی مشترک ایجاد کنید و فضای تصمیم گیری بزرگتری را برای فرماندهان ایجاد میکند در حالی که خطرات موجود برای سربازان کاهش می دهند. RCVها فرماندهان را قادر می سازند تا به به جای سربازان، ربات ها را در خطرناکترین مکانهای میدان نبرد آینده جهت خط کشنی های پیچیده ، عملیات طولانی مدت و انجام عملیات در فضای زیرزمینی در محیط های متراکم شهری انجام دهند. مجموعه RCV شامل سه نوع سبک ، متوسط و سنگین خواهد بود. RCV سبک دارای یک مجموعه حسگرهای قوی هستند این تجهیزات مأموریت های متمرکز بر شناسایی را انجام خواهند داد. RCV متوسط یک سلاح کالیبر متوسط و موشک های هدایت شونده ضد تانک مجهز است تا قابلیت قدرت شلیک مستقیم را برای واحدهای انسانی فراهم می کند. این نوع از RCV ها نیز می توانند با قابلیت ماژولار بودن، با تجهیزات متناسب ماموریت های جنگ الکترونیکی ، ضد پهپادی و ایجاد پرده دود را پشتیبانی کنند. RCV سنگین به عنوان بخشی ازبرنامه کشنده قاطع (DP) به مبارزه با تهدیدات می پردازند و همزمان با همتایان سرنشین دار خود مانور می دهند. یا به عنوان بخشی از یک دسته رباتیک با سیستم های تسلیحاتی که در اختیار دارند تمام اهداف تهدیدآمیز را نابود میکنند. همه انواع RCV باید در حین حرکت و انجام مانور با واحدهای انسانی همگام باشند ، بنابراین به قابلیت های نیمه خودمختار قوی و ویژگی های تحرک تهاجمی نیاز دارند. ادامه دارد... ( در ادامه هر کدام از سیستم های پروژه NGCV به تفضیل پرداخته میشود) نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منبع : مجله ARMOR Spring 2020
  19. 1 پسندیده شده
    سوگیری بازماندگی سوگیری بازماندگی یا Survivorship bias نوعی خطای منطقی است که با در نظر گرفتن تنها نمونه های زنده باعث خطای محاسباتی می شود. در این خطای منطقی با حذف ناخودآگاه شکست ها یا کشته ها، بخش اصلی مساله کنار گذاشته می شود و با یک نگاه خوشبینانه، قضاوت اشتباه رخ می دهد. معروف ترین مثال در این زمینه تلاش نیروی هوایی بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم برای بررسی علل سقوط هواپیماهای خود پس از حملهٔ ارتش آلمان است مطالعه قسمت‌های گلوله خورده سعی بر تقویت این هواپیماها و نقاط ضعف آنها بکند، اما تلاش‌های آنان بدون فایده بود و تغییر محسوسی در میزان هواپیمای بازگشته ایجاد نمی‌شد. تا اینکه نیروی‌هوایی سلطنتی آمارشناسی به نام والد را جهت بررسی موضوع استخدام کردند. او پیشنهاد کرد جای مقاوم‌سازی مناطقی از هواپیما که تیر خورده‌اند باید مناطقی که اصلاً تیر نخورده‌اند را مقاوم کرد. نقاطی که هیچ وقت در هواپیماهای برگشته تیر نخوردن احتمالاً همان نقاطی هستند که اگر هواپیما تیر خورده بود قادر با بازگشت نبود. بله موثر بود این اتفاق حتی برای زخمی ها هم رخ داده بود برای مثال زخمی کمی وجود داشت که از ناحیه سر و گردن زخمی شده باشند. چرا که آسیب دیدگان از ناحیه سر در میدان نبرد کشته می شدند و این اهمیت کلاه انفرادی را نشان می داد. در حالی که بیشتر زخمی ها از ناحیه دست و پا زخمی بودند. مشکل این است که رویکرد گذشته‌نگر این است که بیشتر بر نمونه های زنده مانده تمرکز می کند و عامل اصلی سقوط که در این نمونه ها وجود ندارد را بررسی نمی کند. از این رو برای نتیجه‌گیری نیاز دارید تا به همه نمونه‌ها توجه کنید. وقتی تنها به نمونه‌های موفق نگاه می‌کنید ممکن است از رفتارها و اشتباهات مهلکی که نمونه‌های ناموفق به آن دچار شدند، غفلت کنید. شاید به همین دلیل است وقتی از آن حکیم پرسیدند “ادب از که آموختی؟” پاسخ داد: “از بی‌ادبان”. منبع: لینک
  20. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض خسته نباشید : ۱.ما با کل سیستم ها جاسوسی جهان درگیریم ۲.ما با ماهواره های امریکایی چه بسا چینی و روسی و حتی اسرائیلی و دیگر کشور ها درگیریم حتی اگه چین رو دشمن فرض نکنیم که اشتباه محض هست ۳.همین الان هم یه عده دنبال پایگاه ها هستن تو گوگل ارث شاید مسخره به نظر بیاد ولی همین اطلاعات مسخره و کوچیک چه بسا کمک زیادی به سرویس های اطلاعاتی میکنه ۴.فرضا تموم این پایگاه ها درست باشند اما هیچ وقت کسی اماری از سیلو های موشکی ما ارائه نداده و حتی شهر های موشکی که هنوز کسی از وجودش خبر نداره پس ۵۰ درصد به هیچ وجه درست نیست ۵.معمولا اطلاعات از این دست از روی تحلیل و نه بلکه اطلاعات واقعی به دست میاد . ۶.شاید ۴ سال پیش من از سیلو هایی که توان بالایی تو حفظ سازه دارن تو شرایط جنگی وحتی چه بسا جنگ اتمی دارن صحبت کردم ولی کسی گوش نکرد امیدوارم امروز یه مقدار روی بحث سیلو ها و بتن اون ها بحث بشه حداقل در مورد سیلو های اتمی روسیه یا امریکا ۷.حتی اگه بگیم بمباران فرشی عمیق از نوع بمب های ضد سازه هم مهاجم بکنه بازم انقدر کشور وسیع هست که خیلی از سیلوهاش و شهر های موشکی سالم بمونن اینو خوب فهمیدن امریکایی ها چند سال میش حرف قشنگی زده شد به اسرائیل شاید بتونن بمباران کنن ولی وقتی برگشتن تو پایگاهاشون دیگه باند پرواز و پایگاهی وجود نداره ....این یعنی شما خودتون تا تهشو برین حالا حزب الله کم بود الان عراق و یمن و سوریه هم اضافه شدن اصلا دیگه اگه بخایم مقایسه کنیم ایرانم یه ناتو اسلامی راه انداخته به اسم مقاومت که جلوی تهدیدات رو گرفته . یا علی
  21. 1 پسندیده شده
    هیولا ! تانک چلنجر با توپ 130 میلیمتری راین متال
  22. 1 پسندیده شده
    تانک لئوپارد 2A7A1 مجهز به سامانه دفاع فعال تروفی
  23. 1 پسندیده شده
    امسال از نظر نظامی سال عجیبی بود مخصوصا از نظر موشکی رونمایی های گسترده ای صورت گرفت اولین رونمایی در رزمایش موشکی که در مرداد امسال برگزار شد بود که از دو موشک بینام که یکی از اونها ضد رادار و دیگری بدون بالک بود رونمایی شد که اسم هیچ کدوم از این موشک ها مشخص نشد البته در این رزمایش برای اولین بار از مزرعه موشکی رونمایی شد که موشک های سوخت جامد در دل زمین قرار گرفته رو نشون میداد که میتونستند ضربه اول به پایگاه های دشمن در دقایق اولیه رو وارد کنند دومین رونمایی در 30 مرداد 99 بود که از دو موشک حاج قاسم با برد 1400 کیلومتر و در آینده 1800 کیلومتر و همچنین کروز برد بلند ابومهدی رونمایی شد و روز بعدش از موشک فتح که هنوز مشخصاتش معلوم نیست پرده برداری شد سومین رونمایی مربوط به رگبار موشکی بود که از یک سیلوی موشکی میتوانستند 5 موشک شلیک کنند به صورت مثال اگر در 30 استان کشور ما 5 شهر موشکی داشته باشیم(همه این اعداد و تعداد موشک ها فرضیه) و در هر شهر موشکی 10 سیلوی پرتاب موشک داشته باشم و از هر سیلو 5 موشک شلیک کنیم به عدد 7500 شلیک پس از سوخت گیری موشک هامون میرسیم که میتواند جهنمی به پا کند چهارمین چیزی که نشون دادن مربوط به دقت موشک خرمشهر 2 بود که این موشک به مرکز یک هدف 30 در 30 خورد و همچنین برای اولین بار تصاویری از دقت موشک عماد نشون داده شده که اون موقع در سایت مشرق عنوان شد که این موشک ضدناو خواهد بود که در رزمایش پیامبر اعظم 15 سپاه نشون داده شد که این حرف درسته این توئیت رو بخونید که دقت عماد و همچنین پیش بینی اون سایت در اون هست https://twitter.com/komeil75307308/status/1350351516067131397 رونمایی بعدی در مهر ماه سال 99 در رونمایی از پهپادها و تسلیحات سپاه در پارک ملی هوا و فضا 4 موشک جدید علاوه بر موشک ذوافقار بصیر نشون داده شد که زیاد بهشون پرداخته نشد موشک های فاتح a،فاتح f،زهیر و موشک بدون نام دیگه در کنار موشک زهیرهست اگر به بدنه موشک زهیر توجه کنید نوشته شده jzh و اگر در بدنه موشک کناری توجه کنید نوشته شده za که نشان دهنده وجود موشک جدیدی هست همان ط.ر که در بدنه موشک فاتح a و f نوشته شده fa و ff و اخرین رونمایی در این مورد مربوط به موشک ضد کشتی بالستیک با برد 1800 کیاومتره که در بالا در موردش توضیح داده شد مجموعا امسال 11 موشک جدید نشون داده شد که رکورد بی نظیری بود از 2 موشک بینام در مرداد 99 گرفته تا موشک فتح و حاج قاسم و ابومهدی و ذوالفقار بصیر و فاتح a و فاتح f و زهیر و موشک بدون نام دیگه در کنار زهیر و با نام za در بدنه و موشک ضد کشتی جدید اوایلش به گمان خودم این حجم از رونمایی ها برای گرفتن انتقام حاج قاسم نشون داده شده که به دشمن بفهونه اگر انتقام گرفتیم و خواستید بزنید دست ما بسته نخواهد بود که متاسفانه این تحلیلم تا الان که این متن رو مینویسم درست از آب نیومد و بیشتر این رونمایی ها و رزمایش ها برای جلوگیری از حمله ترامپ دیوانه رئیس جمهور سابق آمریکا بود که نتیجه داد و تا پایان رپاست جمهوریش اون رو از حمله به ایران منع کرد البته ما فقط تو بخش موشکی رونمایی نداشتیم در بخش دریایی ناوبندر رودکی،مکران،قایق موشک انداز زره در بخش هوایی استفاده از موشک jdam-er در اف 4 هامون در بخش پهپادی رونمایی از پهپاد انتحاری ضد رادار آرش و پهپاد انتحاری شبیه هارپی و هگزاکوپترهای حامل بمب های کوچک و نشون دادن رنگ های جاذب امواج در پهپادها و همچنین ریزپهپادها و پهپاد انتحاری بر روی هلی کوپترهای ارتش و پهپاد انتحاری کوچک مانند پهپاد انتحاری alpagu و پهپاد شاهد 171 با برد 4400 کیلومتر و پهپاد کمان با انواع اقسام سلاح و پاد جنگ الکترونیک و تحویل تعداد بالا از پهپادها به سپاه و ارتش و همچنین استفاده از پهپاد انتحاری طوفان 2 در قایق های تندرو و پهپاد انتحاری ثاقب و پدافند سوم خرداد فرمانی و نشون دادن بنری از پهپادی شبیه x47 به نام غدیر رونمایی از اسپایک اسلم و اسلحه جدید که شبیه اسلحه k7 کره جنوبیه و موارد دیگری بود که در خاطر بنده نیست رونمایی این همه سلاح در کمتر از 1 سال واقعا عجیب بود برام حالا در دهه فجر و حتی تا آخر سال چه رونمایی های صورت خواهد گرفت بماند اسلحه k7 کره جنوبی https://en.wikipedia.org/wiki/Daewoo_Telecom_K7 https://twitter.com/maysam21901/status/1348198842009849856 https://twitter.com/maysam21901/status/1349788809312034818
  24. 1 پسندیده شده
    خودروی رزمی چند منظوره HAMZA 6x6 عضو دیگر خودروهای رزمی چند منظوره HAMZA مدل 6X6 آن است که به شکل مشترک توسط صنایع Cavalier ، شرکت Blitzkrieg و صنایع سنگین تاکسیلا پاکستان ساخته شده است. اولین بار این خودرو رزمی در نمایشگاه دفاعی بحرین BIDEC 2017 به نمایش گذاشته شد. خودرو رزمی چند منظوره HAMZA 6x6 وسیله نقلیه جدیدی است که به منظور پاسخگویی به نیازهای جدید ارتش پاکستان توسط صنایع Cavalier طراحی و توسعه یافته است. این وسیله نقلیه می تواند در مجموع 9 سرنشین و 3 خدمه شامل راننده ، فرمانده و توپچی را در خود جای دهد. برای ورود و خروج سرنشین ها و خدمه دو درب در بخش کناری بدنه و یک رمپ در بخش عقبی قرار دارد. این خودرو دارای شاسی یکپارچه و V شکل می باشد که علاوه بر تحرک پذیری بالا در مناطق کوهستانی، صعب العبور و مناطق شهری در مقابل مین ها و بمبهای کنار جاده ای حفاظت قابل قبولی دارد. بدنه HAMZA 6x6 حفاظت استاندارد STANAG 4569 سطح 4 دارد که میتواند در برابر شلیک مهمات کالیبر 14.5 میلی متر و انفجار 10 کیلوگرم TNT در زیر چرخ ها مقاوم باشد. برای افزایش حفاظت STANAG 4569 به سطح 5 ، می توان یک بسته حفاظتی برای این خودرو نصب کرد. وزن این خودرو رزمی 22 تن است و حداکثر ظرفیت بارگیری آن 7 تن است. پیشرانه این خودرو رزمی ساخت شرکت آمریکایی کامینز (Cummins ) مدل ISM 500 است. این پیشرانه 6 سیلندری 500 اسب بخار قدرت دارد. گیربکس HAMZA 6x6 نیز متعلق به شرکت امریکای آلیسون مدل 6 سرعت اتوماتیک است.خودرو HAMZA 6x6 می تواند با حداکثر سرعت 110 کیلومتر بر ساعت در جاده حرکت کند و حداکثر برد آن 500 کیلومتر می باشد. از دیگر تجهیزات این خودرو رزمی می توان به تایرهای ضد پنچری Run-Flat، سیستم مرکزی باد تایر CTIS، سیستم تهویه مطبوع، صندلی های ضد انفجار، سیستم شناسایی آلودگی ش.م.ر، سیستم خودکار تشخیص وسرکوب آتش و سیستم مسیریابی اشاره کرد. شاسی یکپارچه و V شکل HAMZA 6x6 - اتاقک سرنشینها بر روی شاسی نصب میشود که باعث میشود در هنگام انفجار جان سرنشینها در امان باشد. پیشرانه 6 سیلندر کامینز با قدرت 500 اسب بخار فضای داخلی HAMZA 6x6 HAMZA 6x6 IFV خودروهای رزمی چند منظوره HAMZA 6x6 می تواند در نقشهای مختلفی در میدان نبرد حاضر بشوند. در حال حاضر تنها مدل تعریف شده برای HAMZA 6x6 مدل خودرو رزمی پیاده نظام است که مجهز به یک برجک بدون سرنشین مسلح به توپ 30 میلیمتری است. علاوه بر توپ 30 میلیمتری برجک مسلح به مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری است. این برجک دارای یک سایت نظارتی برای توپچی با قابلیت دید در روز و شب و تصویر ساز حرارتی است. به این برجک میتوان موشکهای ضد زره ویا صفحات زرهی اضافه کرد. این نمونه برای اولین بار در نمایشگاه IDEAS 2018 نمایش داده شد. کنسول توپچی برای هدایت برجک بدون سرنشین مشخصات کلی HAMZA شرکت سازنده : شرکت دفاعی Blitzkrieg با همکاری شرکت های Cavalie Group و صنایع سنگین تاکسیلا خدمه : 3نفر سرنشین : 9 نفر وزن رزمی : 22 تن طول : 7/6 متر عرض :2/5 متر ارتفاع : 2/6 متر حداکثر قدرت پیشرانه: 500اسب بخار حداکثر سرعت در جاده: 110 کیلومتر / ساعت برد : 500 کیلومتر عبور از شیب :100 درصد عبور از شیب جانبی : 30 درصد
  25. -1 پسندیده شده
    موشک باران ممتد تل آویو و دیگر مقرهای قدرت این رژیم کودک کش با ذکر فریاد یا الثارات قاسم سلیمانی مگر میشه دل کسی که فلسطینیان را مظلوم می دونه و شهادت سردار سلیمانی غمگینش کرده رو شاد نکنه. از بعد روانی واقعا این موشک باران مهیب در شکستن هیمنه پوشالی اسرائیل مفید بوده و نشون میده این رژیم چقدر از نظر روانی آسیب پذیره. واقعیت اینه مهاجرینی که از سراسر جهان فلسطین رو اشغال کرد برای زندگی بهتر و آسوده در این سرزمین گرد هم آمدند ( سرزمین شیر و عسل). ادامه این لطمه روانی می تونه کلیشه شکست ناپذیری دروغین این رژیم رو بشکنه و امیدی رو برای رهایی مردمان از این رژیم اشغالگر ایجاد کنه . ولی ورای بعد روانی مواردی برای راندمان بهتر این حملات نیازه : 1) اولا غالبا این موشک پرانی ها استفاده از راکت هایی هست که غالبا در حملاتی کور و نه دقیق به کار می رود. لزوم میل به استفاده از موشک هایی نقطه زن که اهداف از پیش تعیین شده رو نابود می کنه خیلی احساس میشه. البته این امر باید با حمایت قدرتی بزرگتر از حماس صورت بگیره و این امر مستلزم هماهنگی و مراودات طولانی بین دو متحد است که در نهایت به بروز حملاتی غیر قابل پیش بینی از سمت حماس منجر شه. 2) میزان انفجار و خرابی های به بار آمده از موشک باران غالبا کم هست و تقویت موشک و راکت ها برای بهبود این امر لازم به نظر می رسه. 3) استفاده از حملات ترکیبی و غافلگیر کننده با بهره گیری از تمامی ظرفیت ها ( کمین، استفاده از پهپاد، انواع خرابکاری ها) می تونه دشمن عبری رو گیج و گیج تر کنه.