برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 28 اردیبهشت 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
-
1 پسندیده شدهاخبار جنگ غزه 2 - تکمیلی 23 اردیبهشت 1400 اگر همین آمار را حساب کنیم و بگیم 500 تاش با گنبد آهنین درگیر شده است و برای هر راکت دو موشک شلیک شده باشد نزدیک به 1000 موشک شلیک شده است تا الان هر موشک 50 هزار دلار قیمت دارد و در مجموع میشه 50 میلیون دلار برای این 2 روز فقط برای گنبد آهنین هزینه های آمادگی ارتش و توقف فعالیت شهری و بویژه هزینه توقف پالایشگاه و پتروشیمی ها رقم های بسیار سنگین تری باشد در مورد منبع این هزینه حرف زیاد است و محتمل ترین منبع هم کشورهای حاشیه خلیج فارس هست ولی مهمتر از اون گردش پول وحشتناکی هست که تو این جنگ گیر یک مجموعه شرکت های تولید نظامی میاد و سیاستمدارهایی که از قبل اونها منتفع میشن شاخههای نظامی مقاومت فلسطین 1- گردانهای شهید عزالدین القسام 2- سرایا القدس 3- گردانهای ابوعلی مصطفی ۴- تیپ ناصر صلاح الدین ۵- گردانهای المقاومه الوطنیه یک کار خوب از تحولات جهان اسلام لینک این پراکندگی گروه ها سبب شده است که کار برای اسرائیل در خصوص شناسایی و مهارشون سخت تر بشه، چون عملا با چند گروه باید سر و کله بزنه ----------------------------------- - مقاومت فلسطین، یک خودروی نظامی ارتش را در نزدیکی کرم ابو سالم در جنوب نوار غزه هدف قرار داده که طی آن چهار نظامی صهیونیست به شدت زخمی شدند. - افزایش آمار شهدا و مجروحین در غزه در نتیجه حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، تاکنون ۸۳ نفر از جمله ۱۷ کودک و ۷ زن به شهادت رسیدند.۴۸۷ تن دیگر نیز زخمی شدند. - رسانه های فلسطینی: یک پهپاد انتحاری از غزه تجمع نیروهای نظامی صهیونیست را در پخش زنده تلویزیونی هدف قرار داد. اخبار دقیقی هنوز گزارش نشده است - فرودگاه رامون در فلسطین اشغالی مورد هدف حملات راکتی مقاومت فلسطین قرار گرفت. ------------------------- مقاومت با اتکا بر موشک های ضد زره اقدام به زدن خودروهای اسرائیلی نموده است حال این سوال مطرح می شود که آیا این کار توجیه دارد؟ و آیا نمی توان از دوربین های تک تیرانداز استفاده کرد؟ جواب این است که خیر بدلیل زره خودروهای اسرائیلی ، زمان کم درگیری و سرعت واکنش دشمن و نیاز به گرفتن تلفات استفاده از موشک های ضد زره توجیه زیادی دارد علاوه بر این دشمن مجبور می شود نیروهای خود را زره پوش تر کرده و هزینه بالایی را متحمل شود تا امنیت نیروهای خود را تامین کند از سمت دیگر تنها چیزی که اسرائیل را متوقف می کند، تلفات هست و هرچه تلفات بیشتر شود کار برای اسرائیل سخت تر و اتمام جنگ زودتر رخ می دهد ------------------------------ لینک برای اطلاعات دقیقتر سایت israelpalestine.liveuamap https://israelpalestine.liveuamap.com/
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا ترکیه خودروی زرهی یکپارچه شده با سیستم پرتاب راکت چند تایی را تست می کند امرپ Vuran یکپارچه شده با سیستم پرتاب راکت چند تایی خودوری تاکتیکی زرهی چرخدار Vuran ترکیه مجهز به یک سیستم راکتی چندتایی جدید (MLRS) در پرتاب آزمایشی اهداف خود را مورد اصابت قرار داد. اسماعیل دمیر، رئیس صنایع دفاعی ترکیه، پنجشنبه در پستی توئیتری گفت که راکت ها توسط MLRS های 107 میلی متری ساخت Roketsan با همکاری شرکت صنایع مکانیکی و شیمیایی (MKEK)، شلیک شدند. این MLRS قادر به شلیک 12 راکت به صورت همزمان است. (لینک دانلود ویدئو) خودروی ضد مین و کمین BMC Vuran از نقاط حساس حفاظت می کند، می تواند برای گشت زنی بین پاسگاه های پلیس استفاده شود و امنیت مرز ها را تامین کند. این خودرو نمونه کوچکتر BMC Kirpi است. Kirpi می تواند 12 نفر را حمل کند در حالی که Vuran نه نفر را در خود جای می دهد. این خودرو به حداکثر سرعت 110 کیلومتر در ساعت می رسد و می تواند در آب هایی تا ارتفاع 80 سانتیمتر حرکت کند. Vuran به کمک کابین و پنجره های مجهز به مونوکوک، صندلی های جاذب شوک و بخش پایینی و اسلحه با ساختار V شکل، در برابر مین و پرتابه های بالستیک مقاوم است. از نقاط برجسته این خودرو می توان به دوربین های جلویی و پشتی، سیستم خودکار اطفاء حریق، تایر های پنجر رو، سیستم مرکزی تنظیم فشار باد تایر، تسلیحات خودکار کنترل از راه دور و سیستم تهویه مطبوع A/C اشاره کرد. چندین زیر سیستم دیگر نیز با این خودرو هماهنگ شده اند که شامل ایستگاه سلاح کنترل از راه دور ASELSAN Sarp ، سیستم دفاع شیمیایی- بیولوژیک- رادیولوژیک و هسته ای (CBRN) ، میکسر، پرتابگر نارنجک دودزا، سیستم اطفاء حریق برای بخش سرنشینان - بخش موتور - خودرو و تایر ها، قاب شیشه ها، بازو های بریدن کابل و وینچ هیدرولیک می شود منبع
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مجمع عقلای مجلس ؛ از طلوع تا غروب تصویری از دوره دوم مجلس شورای اسلامی زمان جنگ ، گروه اندکی از نمایندگان مجلس جلساتی جهت بررسی روند جنگ تشکیل می دهند که نتیجه آن ، بررسی توان و نیروی لازم برای خاتمه دادن به جنگ بود. در همین حین گزارشی به امام درباره این مجمع می رسد که نهایتا منجر به تعطیلی آن جلسات می شود. اما "جلسه عقلا" چیست و چه کسانی عضو آن بوده اند ؟ حجه الاسلام روحانی در مجلس شورای اسلامی / مرداد 1392 / جلسه معرفی اعضای کابینه رئیس جمهور روحانی در سال 1392 و در نطق خود در دفاع از کلیت کابینه و معرفی تک تک وزیران ، وقتی به عبدالرضا رحمانی فضلی رسید در دفاع از وی گفت : "درباره آقای رحمانی فضلی همین بس که ایشان جزء جلسه عقلا بوده است. هر کس جزء جلسه عقلا بوده یک دلیل بر اعتدال و اعتقاد به مشورت و صاحب نظری او است" . وی در عین حال در دفاع از وزیر پیشنهادی اطلاعات هم گفت : "از اعضای جلسه عقلا بودن از سوابق آقای علوی است و هرکس که عضو جلسه عقلا بوده ویژگی بارزش اعتدال است. اشاره رئیس جمهور به یک موضوع کمتر مورد توجه واقع شده اما بسیار مهم تاریخ انقلاب اسلامی در دهه ابتدائی حیات آن است. جلسه عقلا نامی آشنا میان علاقمندان به تاریخ انقلاب اسلامی و موضوع پر بحث و جنجالی پایان جنگ و قطعنامه 598 است. حجه الاسلام حسن روحانی ، ماه ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 ، در گفتگو با ماهنامه نسیم بیداری درباره جلسه عقلا می گوید : "ما از مجلس دوم تا پنجم ، جمعی با عنوان "عقلای مجلس" داشتیم. تعداد اعضا حدود 30 و چند نفر بود. اما خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در آن عضو بودند. ما می گفتیم هرکس صاحب نظر، فکر و اندیشه، سابقه و آشنائی با مسائل است و تأثیر دارد، عضو آن جمع باشد. ابتدا هم در مجلس دوم به دلیل بررسی موضوع جنگ این جمع تشکیل شد. در ابتدا به طور مثال آقای کروبی عضو جلسه بود، آقای یزدی هم بود. آقای بیات زنجانی عضو بود ، آقای موحدی کرمانی هم حضور داشت و ... که این جلسات تا دوره پنجم ادامه داشت". جلسه عقلا درباره جنگ رسول منتجب نیا / رئیس کمیسیون دفاع در مجلس سوم حجه الاسلام منتجب نیا ، نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون دفاع مجلس سوم در گفتاری درباره جلسه عقلا می گوید: "جلساتی با مدیریت آقای دکتر حسن روحانی در منازل نمایندگان ساکن در اطراف مجلس (قدیم) و با عضویت بین 15 تا 20 تن از نمایندگان خواص ، که آن را جلسه عقلا نامگذاری کرده بودند . در آن جلسه چهره های شاخص جناح راست چون آقایان یزدی و موحدی کرمانی و جناح چپ چون آقایان بیات و هاشمیان و ..... شرکت فعال داشتند و جهت گیری آن جلسات کاملا روشن بود که ادامه جنگ را ناممکن و یا ناصحیح و توقف جنگ را ضروری می دانست ، هر چند بطور صریح در جلسات اعلام نمی گردید و حتی در جلسه نهائی که با رئیس وقت مجلس ( آقای هاشمی رفسنجانی ) و فرمانده جنگ داشتیم ، صرفا ضرورت ارائه پیشنهاد کتبی به امام مطرح شد و شنیده شد که حضرت امام با اطلاع از تشکیل این جلسات ، با آن مخالفت کردند و لذا آن جلسات تعطیل شد" حجه الاسلام منتجب نیا در گفتگویی دیگر با سایت خبری خبرآنلاین در مهرماه 1389 می گوید: جریان دیگری هم شکل گرفته بود که فراتر از جریان فرماندهان بود و آن مسئولین جنگ بودند. آنها جلساتی را برگزار میکردند تحت عنوان بررسی مسائل جنگ که گاهی من هم در جلساتشان شرکت میکردم. بعد از یک فرایندی در بررسی مسائل جنگ به اینجا رسیدند که چارهای نیست جز اینکه برویم و با امام (ره) صحبت کنیم. آنها اسم این جمع را «جمع عقلا» گذاشته بودند. این بحثها تقریباً یک سال قبل از خاتمه جنگ بود. امام (ره) وقتی شنیدند که این جلسه عقلا هم تشکیل میشود باز گفتند این چه کاری است که میکنید" . آیت الله هاشمی هم در گفتگویی که در صفحه 62 کتاب روند پایان جنگ آمده است می گوید: «دو عامل اساسی وجود داشت كه تصمیم مناسبی برای پایان دادن به جنگ گرفته نشد. یكی سپاه بود كه طرح پایان دادن به جنگ از نظر سپاه چیزی شبیه كفر بود. مسئله بعدی امام بود كه لحظه ای اجازه نمی داد درباره ختم جنگ بحث كنیم. در مجلس هم عده ای بودند به نام « مجمع عقلا» و آقای حسن روحانی (كه برای پایان دادن به جنگ فعالیت می كردند) ، كه امام آنها را سر جایشان نشاند». ردپای تاریخی دیگری از جلسه عقلا را می توان در کتاب خاطرات سال 1365 مرحوم هاشمی پیدا کرد. آقای هاشمی در یادداشت مورخ 10 خرداد در صفحه 113 کتاب اوج دفاع می گوید: «امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسه ای جمعی از نمایندگان ، صحبت از مشكلات جنگ كرده و ختم جنگ را مطرح نموده اند. از من خواستند كه به آنها بگویم ما باید تا آخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح نكنند.» ======================= جلسه عقلا و نقش آن در مدیریت جنگ و فرآیند پایان آن و پذیرش قطعنامه از موضوعاتی است که علی رغم اهمیت تاریخی آن کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. در این سه کلیپ ؛ هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس وقت) ، حسن روحانی (از اصلی ترین افراد آن جلسات) و محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران) هر یک از منظر خود روایتی از ماجرای مجمع عقلاء را بیان می کنند: پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. قربانیان جنایت مزار شریف دیپلماتِ جاویدالاثر 23 سال پیش (1377ه.ش) در حالی که طالبان با حمایت آشکار پاکستان ، اغلب شهرهای بزرگ افغانستان را اشغال کرده بود ، دیپلمات های کشورمان پس از سقوط کابل ، سفارت را ترک کرده و به شهر مزار شریف نقل مکان کردند تا ادامه مأموریت های خود را در کنسولگری ایران در این شهر پیگیری کنند. دلیل این جابجائی هم این بود که با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران، دولت طالبان را به رسمیت نمی شناخت ، نمی خواست که در پایتخت دولت طالبان سفارتخانه داشته باشد ، به همین دلیل سفارت را به مزار شریف یعنی پایتخت جدید دولت مجاهدین افغان به رهبری برهان الدین ربانی منتقل نمود و عملا دفتر کنسولگری ایران در مزار شریف با این جابجائی سفیر و سایر دیپلمات ها به سفارت ارتقاء پیدا کرد. طالبان پیشروی خود به سمت مزار شریف را آغاز کردند و اواسط مرداد کمتر کسی بود که پیش بینی کند مزار شریف مقاومت کرده و سقوط نخواهد کرد. در حالی که مسئولان وزارت خارجه وقت ، اجازه خروج دیپلمات ها از شهر را نداده بودند ، اوضاع چنان وخیم شد که "غلامرضا حدادی" (سفیر وقت ایران در افغانستان) بدون موافقت وزارت خارجه به تنهائی مزار شریف را ترک کرد. علاء الدین بروجردی معاون وقت وزیر امور خارجه و مسئول ستاد افغانستان به دیپلمات ها گفته بود ، پاکستان امنیت کنسولگری را تضمین کرده و جای نگرانی نیست. همسر شهید محمود صارمی نیز در این رابطه می گوید : " همه دولت ها به اتباع خود گفته بودند به کشورشان برگردند. اما به محمود دستور دادند [مجددا] به افغانستان جنگ زده برگردد. آقای بروجردی به همسرم گفت باید به افغانستان برگردد و بعدها خودش با هواپیمائی که محمود با آن به مزارشریف رفته بود ؛ به ایران بازگشت." علاءالدین بروجردی ؛ رئیس ستاد افغانستان در زمان واقعه کشتار دیپلمات ها 17 مرداد ماه ، آخرین خبر توسط خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی از مزارشریف به تهران مخابره شد. خبری که محمود صارمی فرصت پیدا نکرد آن را تمام کند: "مزار شریف سقوط کرد. هفدهم مرداد ماه 1377 ، اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است. من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم. گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزارشریف شدند. خبر فوری ، فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد. عده ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می شوند. به من بگوئید که چه وظیفه ای ... " شهر سقوط کرد و افراد مسلح ، وارد کنسولگری شده و همه را به رگبار بستند. در این جنایت هولناک ناصر ریگی ، محمد ناصر ناصری ، کریم حیدریان، محمدعلی قیاسی، رشید پاریاو فلاح ، نورالله نوروزی، حیدرعلی باقری و محمود صارمی به شهادت رسیدند. در این واقعه ، الله مدد شاهسون به طرز معجزه آسائی نجات یافت و پس از مدتها پیاده روی و عبور از مهلک های خطرناک ؛ خود را به ایران رساند. پیکر شهدا ، بیش از یک ماه بعد در نزدیکی کنسولگری پیدا شد و به کشور بازگشت. اما یک نفر در میان شهدا نبود. مجید نوری نیارکی. هنوز هم ، پس از گذشت 23 سال ، سرنوشت وی روشن نشده است. بطوریکه در مرداد ماه 1394 فرزند این دیپلمات کشورمان در نامه ای به رئیس جمهور روحانی از نامعلوم بودن سرنوشت پدر و بی توجهی ها گلایه کرد. جاویدالاثر مجید نوری نیارکی ، جلوی درب ستاد پشتیبانی افغانستان وزارت امور خارجه دکتر علاءالدین بروجردی یعنی همان کسی که 23 سال پیش مسئول ستاد افغانستان در وزارت امور خارجه بود ، در سال 1393 یعنی 16 سال پس از قتل عام دیپلمات های کشورمان در مزارشریف ، بعنوان رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در برنامه زنده تلویزیونی شناسنامه حضور یافت و گفت : "معاونین وقت وزارت خارجه توافق نکردند که دیپلمات ها و خبرنگاران را از افغانستان بیرون ببریم و قرار شد مسئولیت را به نیروهای امنیتی پاکستان محول کنیم و به اصطلاح گوشت را به دست گربه دادیم!!" شهید مجید نوری نیارکی ، بیست و هفتم مرداد 1346 در تهران چشم به جهان گشود. وی تا پایان متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. ایشان متأهل بوده و یک پسر و یک دختر داشت. شهید نوری کارمند وزارت خارجه بود و در زمان این واقعه ، مسئولیت امور مالی سر کنسولگری را بر عهده داشت. ایشان تنها کسی بود که پیکرش هیچگاه پیدا نشد تا به دست خانواده اش برسد. محمد نوری نیارکی فرزند این جاویدالاثر ، درباره فیلم مزار شریف نوشت : " من صلاحیت اظهار نظر در مورد وجوه فنی فیلم را ندارم ؛ چون هم تخصصی در این زمینه ندارم و هم صرف اینکه فیلمی در مورد این فاجعه ساخته شده است برایم ارزشمند است. فقط کاش همانطور که در اواسط فیلم به زنده بودن پدرم بعد از خروج افراد ناشناس از کنسولگری اشاره شد ، در انتهای فیلم هم به اینکه ما تنها خانواده ای هستیم که هنوز پیکر عزیزمان را تحویل نگرفتیم و همچنان منتظر خبری از ایشان هستیم هم اشاره می شد. وی در سال 1394 هم در نامه ای به دکتر حسن روحانی ، روشن شدن وضعیت پدرش را خواستار شد. دیدار خانواده شهدای واقعه مزار شریف با رئیس جمهور / مرداد 1394 "به نام خدا حضور محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر حسن روحانی سلام علیکم احتراما اینجانب محمد نوری نیارکی ، فرزند مفقودالاثر مجید نوری نیارکی که در سال 1377 در جریان حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف مورد هجوم بی رحمانه گروهی افراد ناشناس (اظهارنظرهای مختلفی در مورد هویت افرادی که به سفارت حمله کرده اند، وجود دارد. برخی آنها را به طالبان منتسب می کند و برخی هم می گویند پاکستانی بوده اند) قرار گرفت به استظهار می رساند که پس از گذشت 17 سال از آن واقعه نه تنها هیچگاه خبر موثقی مبنی بر زنده ماندن یا شهادت پدرم به ما ندادند ، بلکه هیچکس پاسخگوی علت ماندن دیپلمات ها در کنسولگری بدون حضور سفیر نبوده است. حال سوالی که سال هاست ذهن ما را به خود مشغول کرده و پاسخی برای آن نمی یابیم این است که چرا هیچکس در رابطه با این حادثه پاسخگو نیست؟ چرا مسئولان آن زمان وزارت امور خارجه یعنی آقای خرازی ، وزیر خارجه وقت ، آقای بروجردی ، معاون آسیا و اقیانوسیه و حدادی ، سفیر ؛ به خاطر این اشتباه استراتژیکی که انجام دادند و 9 خانواده را عزادار کردند ، پاسخگو نیستند؟ چرا وقتی شرایط مزار شریف افغانستان بحرانی شد ، به دیپلمات های این کنسولگری اجازه ندادند که به کشور بازگردند؟ حتی در تماسی که دیپلمات ها با وزارت خارجه داشته اند ، به آنها اجازه ندادند که با آخرین هواپیما هم این شهر را ترک کنند. اگر مسئولان مطمئن بودند که حادثه ای برای دیپلمات ها اتفاق نخواهد افتاد ، چرا شب قبل از حادثه ، آقای حدادی سفیر وقت در افغانستان کنسولگری را ترک می کند و به تهران باز می گردد؟ چرا وقتی آقای حدادی ، احساس خطر کردند و کنسولگری را ترک کردند ، دیگران را از خطر نجات ندادند و دستور برگشت را برای همه صادر نکردند. چرا به آنها اعلام شد که شما باید بمانید و سنگر را حفظ کنید؟ وقتی به دیپلمات ها اجازه بازگشت داده نشده ، یعنی تأمین امنیت آنها بر عهده وزارت امور خارجه بوده است ، پس چرا بعد از اینکه امنیت آنان به خطر افتاد و جان خود را از دست داده اند پاسخگو نیستند؟! چرا بعد از گذشت 17 سال من هنوز نباید بدانم که چه بر سر پدرم آمده است؟ پدر من فقط از ناحیه پا مصدوم شده بوده و بر اساس گفته های آقای شاهسون ، تنها بازمانده این حادثه ایشان رنده بوده و فقط توان حرکت کردن نداشته است؟ چرا هیچکدام از این افراد بابت سهل انگاری که انجام دادند مورد سوال قرار نگرفتند؟ و هیچگونه پاسخی به سوالات خانواده ها ندادند؟ چرا در طی 17 سال که از این حادثه می گذرد هیچگاه مسئولان خاطی حتی حاضر نشده اند بابت اشتباهی که کرده اند از خانواده ها عذرخواهی کنند و حتی به پست های حساس تری هم ارتقاء درجه یافته اند؟ اگر هم مسئولان وقت ایران خود را مقصر نمی دانند و نوک پیکان را به سمت پاکستان نشانه می گیرند و این کشور را مسئول می دانند چرا از پاکستان مطالبه غرامت نمی کنند؟ به هر حال از شما رئیس جمهور محترم که همیشه در احقاق حق مظلومان تلاش کرده اید خواستارم که در این امر مهم نیز منشاء خیر شده و در جهت مشخص شدن بانیان این حادثه غم بار اقدام کنید تا به نتیجه برسد و بر زخمی را که سالهاست بر دل ما گذاشته شده ، مرهم بگذارید. اَجرُکُم عِندَلله محمد نوری نیارکی فرزند دیپلمات مفقود الاثر افغانستان» مزار یادبود شهید در بهشت زهراء شایان ذکر است که علیرغم این پیگیری ها و این نامه نگاری ها ، تا به امروز یعنی سال 1400 ، همچنان خبری از سرنوشت مجید نوری نیارکی در دست نیست. ============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهاین حمله بزرگترین حمله ی موشکی و راکتی تاریخ از غزه و فلسطین بوده: فلسطینی های داخل مناطق اشغالی هم شروع به درگیری و زد و خورد کرده اند. چند نقطه توسط موشک های نقطه زن مورد هدف قرار گرفته مانند نیروگاه عسقلان گفته می شود پهپاد فلسطینی هم توسط اسرائیل هدف قرار گرفته که اولین دیده شدن پهپاد فلسطینی در غزه است. چند موشک ضد زره علیه زره پوش ها و اتوبوس سربازان و... اسرائیلی استفاده شده که تلفاتش اعلام نشده. احتمالا بزودی جنگ زمینی آغاز می شود. سخنگوی شاخه نظامی حماس: بامداد امروز، تلآویو برای نخستین بار با موشک از نوع SH۸۵ هدف قرار گرفت. «بئرالسبع» نیز با موشکهای از نوع A۱۲۰ ،M۷۵ ،J۸۰ ،J۹۰ از خانواده موشک سجیل هدف قرار گرفت. ما به مردم خود در بیتالمقدس میگوییم که اطمینان داشته باشید مقاومت هوشیار و دست به ماشه است
-
1 پسندیده شدهاخبار جنگ غزه 22 اردیبهشت 1400 حجم موشک باران از غزه سبب شده است که گنبد آهنین علیرغم موفقیت و کارایی بالای خود از رهگیری راکت ها باز بماند و تصاویری از آسیب در شهرهای اشغالی دیده می شود. تصاویر در تلاویو در شهر اللد هم اعتراضاتی رخ داده و شهر از کنترل رژیم اشغالگر خارج شده است البته نیروهای امنیتی به اونجا اعزام شده اند این اتفاق خودش جای تحلیل زیاد داره؟ از سمت دیگر حملات راکتی به پالایشگاه و مخازن سوخت هم خسارات بالایی زده است. متاسفانه هرچقدر استاتوس فعاله ، اخبار اینجا ثبت نمیشه و این در آینده یعنی نبود اطلاعات برای تحلیل ، چیزی که در تحولات سوریه الان نقطه قوت سایت هست. هنوز برآورد درستی از خسارات وجود ندارد و شعار و احساسات قلیان می کند امیدوارم با ارائه اطلاعات بهتر بتونیم وضعیت رو بهتر ارزیابی کنیم فقط میشه گفت که برخلاف انتظار نتانیاهو، حملات پر حجم از غزه، اون بازی محبوب انتخاباتی اش را بهم زده است، حال تا آخر باید دید و اسرائیل هم پر توان غزه را می کوبد و از کشتن کودکان ابایی ندارد. جهت مقایسه اخبار روز اول و دوم از سایت تحولات لینک اخبار روز سوم از سایت تحولات لینک ---------------------- اخباری از درگیری مسلحانه و تیراندازی از سمت کرانه باختری هم شنیده می شود به نظر می آید درگیری توامان در غزه و کرانه فشار مضاعفی بر اسرائیل ایجاد کند که در آن هر آتش بس و عقب نشینی این رژیم سریع تر صورت بگیرد.
-
1 پسندیده شدهسامانه جدید موشکی گردانهای "قسام" شاخه نظامی حماس در طی درگیری های روزهای گذشته بین صهیونیست ها و غزه 24 فلسطینی شهید و بیش از ۷۰۰ نفر در غزه زخمی شدند که در میان شهدا ۹ کودک دیده میشود. و از آن طرف در پی حمله از غزه با 250 راکت هفت صهیونیست زخمی شدند و خساراتی به شهرک های صهیونیست نشین آمده است و
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. سقوط فاو روایت های جنگ یا جنگ روایت ها عملیات "رمضان المبارک" به روایت عراق و سقوط فاو به روایت ایران ؛ در روزهای پایانی فروردین ماه 1367 ، بر یکی از بزرگترین فتوحات ایران در جنگ هشت ساله نقطه پایان گذاشت. واقعه ای که همچنان محل مناقشه فرماندهان و مسئولان وقت است و هر کدام یک مورد را به عنوان دلیل اصلی سقوط شبه جزیره فاو بیان می کنند. فاو ؛ جزیره و به عبارت بهتر شبه جزیره ای در داخل خاک عراق است که در سال 1364 ، رزمندگان ایران در "عملیات والفجر 8" به داخل آن نفوذ کردند و سرانجام در فرودین 1365 کار فاو را یکسره کردند. هر چند پیروزی در فاو باعث برتری ایران در جنگ شده بود ، اما این برتری تنها تا فروردین 1367 ادامه داشت و اواخر فروردین ؛ عراق توانست "فاو" را پس بگیرد. این باز پس گیری از سوی عراق ، به محلی برای گفتن ناگفته های جنگ تبدیل شده است. در آخرین مورد ، سردار "سید یحیی رحیم صفوی" ، از فرماندهان ارشد سپاه در زمان جنگ ، به سوالاتی در مورد سقوط فاو پاسخ داده است. او که به جمع دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش رفته بود ؛ در پاسخ به سوالی درباره چگونگی سقوط فاو گفته " از سال 1365 بنا بر تصمیم فرمانده جنگ ، مرحوم آقای هاشمی ، استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقی اش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد". سرلشکر صفوی : غافلگیر شدیم! سرلشکر صفوی در ادامه ، سقوط فاو را ناشی از کمک اطلاعاتی آمریکا و غافلگیری نیروهای ایرانی دانسته و گفته " در چنین شرایطی عراقی ها فروردین سال 67 با اطلاعاتی که از آمریکائی ها درباره استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفتنه بودند ، ما را غافلگیر و برای باز پس گیری فاو حمله کردند". به گزارش خبرگزاری ایلنا ، او با مقایسه تعداد نیروها و امکانات در زمان تصرف و سقوط فاو و کم شدن آنها در زمان سقوط گفت : "وقتی عراقی ها به ما حمله کردند ، ما عمده قوای مان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند و در حقیقت همان طور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم ، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکائی ها به آنها دادند ؛ در باز پس گیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق می خواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال 64 تا 67 در اختیار ما بود". صفوی درباره دلایل بازپس گیری فاو توسط عراق گفت "ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکایی ها و سه برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوائی از بمباران شیمیائی ، آن هم از نوع سیانور ، استفاده کرد. در جمع بندی، عملیات های پیروزی فاو در سال 64 و پیروزی کربلای 5 در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره ، توازن قوا به نفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدرو قطعنامه 598 در سال 1366 که ایران آن را در سال 1367 پذیرفت ، خاتمه یافت". در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه محسن رضائی و فرماندهانی که با هلی کوپتر از کرمانشاه به فاو برگشتند رحیم صفوی در ادامه به موردی اشاره کرد که خیلی ها آن را عامل اصلی سقوط فاو می دانند ؛ حضور فرماندهان سپاه در کرمانشاه. وی گفت " وقتی عراق به فاو حمله کرد ، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه بودیم. آقای رضائی رو کرد به ما و گفت "کی حاضر است برود به فاو؟" بنده چون بیشتر از همه فرماندهان ، منطقه را می شناختم قبول کردم بروم. به اتفاق آقای مرتضی قربانی ، آقای حاج قاسم سلیمانی ، آقای اصغر صبوری ، آقای احمد کاظمی و یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلی کوپتر 214 مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. در مسیر کرمانشاه تا فاو ، در دزفول هلیکوپتر سوخت زد و هر چه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد ، خلبان گفت سوخت من دارد تمام می شود. اما من می گفتم برو ؛ باید ما را به فاو برسانی. وقتی که در فاو نشست ، دیگر یک قطره بنزین هم نداشت. بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن برایش سوخت آوردیم که بتواند برگردد. عراقی ها در آن سه جاده ای نام بردم ، داشتند حمله می کردند. تا دو روز مقاومت شد و سپس عقب روی به سمت ایران صورت گرفت". سقوط فاو به روایت روحانی اما هستند افرادی که این مسئله را بیشتر باز کرده اند. به عنوان مثال "حسن روحانی" رئیس جمهوری فعلی که آن زمان فرمانده قرارگاه پدافند بود ، سال 1382 در مصاحبه با روزنامه "همشهری" از دلایل سقوط فاو گفت. به اعتقاد روحانی "موضوعات متعددی دست به دست هم داد تا فاو سقوط کرد" . "جاسوسی منافقین" و همین طور "تغییر جبهه اصلی از جنوب به غرب" از جمله این دلایل بود. او مسئله دیگر را اینگونه شرح داد : " مسئله سوم اینکه سپاه خودش را به امکانات پدافندی فاو اعم از سنگرها و خاکریزهای مهم دل خوش کرده بود که فاو قابل نفوذ نیست. مسئله چهارم هم اختلافات داخلی پشت جبهه بود" . او که در زمان مصاحبه ، دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده ، در ادامه می گوید : "سپاه یکی از ذهنیت هایش این بود که اگر تعدادی از نیروهای سپاه به مجلس بروند ، مشکلات آنها بهتر حل می شود و پشتیبانی بهتری از جبهه ها می شود. لذا آمدند ، عده ای از مسئولات سپاه و سرداران را تشویق کردند تا کاندیدا شوند و خود آنها هم در این زمینه فعال شدند. لذا وقتی فاو سقوط کرد ، سپاه سمیناری در کرمانشاه داشت و عمده فرماندهان در غرب بودند". روحانی : رضائی گفت مگر اینکه بمب اتم بزنند روحانی روایتی هم از روز سقوط فاو دارد ؛ او گفته : "روزی که فاو سقوط کرد ، روزی بود که آیت الله موسوی اردبیلی برای آنها در سمینار سخنرانی داشت. اولین خبر را که "فاو درحال سقوط است" ، من به آقای هاشمی رفستجانی دادم و آن هم یک روز صبح خیلی زود ، فرمانده نیروی هوائی به نقل از یکی از خلبانان پایگاه امیدیه تماس گرفت و گفت سپاه از ما تقاضای بمباران کرده و ما برای پشتیبانی در فاو ، پرواز می کنیم و نیروهای ما در حال عقب نشینی از فاو هستند. صبح زود به آقای هاشمی اطلاع دادم وضعیت فاو خراب است. ایشان گفت بعید است خبر درست باشد. ایشان یک ساعت بعد تماس گرفت و گفت خبر شما درست نبوده. با آقای محسن رضائی صحبت کردم ، ایشان گفت فاو سقوط نخواهد کرد ، مگر اینکه عراق بمب اتم به کار ببرد." او ادامه داد : " نیم ساعت بعد وقتی خلبان ها برای بمباران رفته بودند ، دوباره تماس گرفته و گفته بودند فاو از نظر ما سقوط کرده است. برای اینکه همه نیروها دارند به این طرف می آیند و سپاه ، خطی برای بمباران به ما می دهد که قبلا خط مقدم آنها بوده. معلوم است که خط اول را خالی کرده است. دوباره به آقای هاشمی گفتم فاو در حال سقوط است و ایشان گفت اشتباه می کنید. یعنی گزارش سپاه ایشان را مطمئن کرده بود. وقتی آقای رضائی می گفت مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، معنایش این بود که خیلی مطمئن به دفاع از فاو بودند. البته بعد از آن خیلی تلاش شد که فاو را باز پس بگیریم که نشد". رضائی : گفتم که روحیه دشمن خراب شود اما "محسن رضائی" که در زمان سقوط فاو در کرمانشاه به سر می برد ، درباره این سخنان روحانی گفته است : "معلوم است! وقتی در تلفن از من سوال می شود آیا فاو دارد سقوط می کند ، بگویم که بله در حال سقوط است و وضع ما خیلی خراب است؟ آدم در صحنه جنگ که چنین چیزی نمی گوید ؛ می گوید شما مطمئن باشید!" رضائی همچنین می گوید جمله تاریخی اش که به هاشمی اطمینان داده فاو سقوط نمی کند مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، برای تخریب روحیه دشمن بوده است. او در توضیحات خود گفته بود : " این برای تخریب روحیه طرف مقابل بود که روی شنود بیسیم های ما بودند! ". روحانی در همان مستند ، روایت می کند : "دو بار با هاشمی تماس گرفتم و هاشمی با استناد مکالمه اش با محسن رضائی ، می گوید این اخبار دروغ است و تو گوش نکن!". او ادامه داد : " من هم گفتم که خب اگر دروغ است که هیچی!". روحانی می گوید : " حدود ساعت 9 یا 9:30 صبح بود که باز هم با آقای هاشمی صحبت کردم که ایشان گفت مثل اینکه خبرهائی هست! من هم گفتم به شما که گفتم! کسی باورش نمی شد فاو سقوط کرده ؛ همه در شوک بودند. سقوط فاو یک دومینو بود؛ یعنی حرکتی بود که پشت آن حرکات بعدی را آورد. سقوط فاو به معنی ضربه اساسی به روحیه رزمندگان بود. اصلا خود فاو مهم نبود ، شکستن روحیه ها مهم بود". هاشمی رفسنجانی نیز در این مستند درباره سقوط فاو صحبت می کند : "آن چند نقطه ای که پس گرفتند هم به عراقی ها روحیه داده بود و هم به نیروهای ما آسیب روحی زده بود". رفیق دوست : نمی گویم !! / سقوط فاو دلائل سیاسی دارد. اما به جز روحانی ، "محسن رفیق دوست" ، وزیر سپاه وقت نیز صحبت هایی مشابه روحانی داشته ، البته با اشاراتی غیر مستقیم. رفیق دوست در مصاحبه با مهر ، از طرح مسائل این چنینی درباره فاو انتقاد کرده و ضمن اصرار بر عدم ورود به بحث در این باره می گوید : "موضوع فاو یک داستانی بود که امروز کسانی آن را طرح می کنند که می خواهند ضربه ای بزنند و من در پاسخ ندادنم جلوی آن ضربه را می گیرم". هر چند وی در مرداد سال 1390 ، در گفت و گو با هفته نامه "پنجره" ، دلیل سقوط فاو را "سیاسی" دانسته بود : "وقتی فاو سقوط کرد ، ما در موضع ضعف بودیم ، اما نه ضعفی که قطعنامه را بپذیریم؛ بنابراین مصلحت نبود. یکی از ناگفته های جنگی این است که هنوز هم نمی گوئیم. سقوط فاو سیاسی بود و فاو بر اثر بی توجهی سقوط کرد ، نه بر اثر ضعف نظامی ما. در داخل مملکت اتفاقاتی افتاد که فاو سست شد و ما عقب نشستیم. مناقشات سیاسی داخل کشور اثر داشت و علتش هم مجلس سوم بود. مثلا ما به فلان استان که نیروی اصلی ما را در سپاه و بسیج تشکیل می داد ، می گفتیم آقا ما از فلان استان این مقدار نیرو می خواهیم ، اینها می گفتند صبر کنید انتخابات تمام شود ، اینجا فعلا فضا دو جناحی و دو قطبی شده است. به طور کلی مسائل سیاسی تأثیر گذاشت". با این اوصاف به نظر می رسد هنوز ناگفته های زیادی درباره پیروزی ها و شکست های زمان جنگ در صندوقچه اسرار فرماندهان باقی مانده باشد. صندوقچه هائی که اگر باز و بازخوانی شود ، علل آن پیروزی های بزرگ در عملیات ها و همچنین شکست های دردناک در عملیات ها را شفاف تر می کند . عملیات هائی مثل والفجر 8 ، خیبر ، والفجر مقدماتی ، بیت المقدس ، کربلای 4 و 5 و همینطور سقوط فاو ؛ هنوز ناگفته های فراوانی دارند. ============================== روایتی کوتاه از سقوط فاو و جنگ روایت ها : =============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهشدت غم اندوه فکه اینجا حرف ها سخته زدنش سعید قاسمی در بیان آخرین سفر شهید مرتضی آوینی ذکر می کند مرتضی وقتی دید که ما همینطور جنازه ها رو جمع می کنیم و میذاریم تو گونی ، بدون احساس و انتقال میدیم به شهر ها وقتی فیلم ها رو تو تهران دید، حالش منقلب شد و گفت فروردین ماه هماهنگ می کنیم بریم فکه ... او درست تشخیص میداد که باید مستند سازی بکنه نسل هایی میان که کلا جنگ رو زیر سوال میبرن نسل هایی میان که عملیات عملیات رو زیر سوال میبرن مدل جنگیدن ما رو زیر سوال میبرن و ... و... بهتره اسلحه دست نگیریم و بریم مستند سازی کنیم میفهمید خلا ها رو .... گیر داد که میخوام فکه برم روز 17 فروردین ماه عازم منطقه شدیم، چرخیدیم و اومدیم به فکه اونجا گفتم آقا سید مرتضی بیا بریم بازی دراز، بیا بریم مسلم بن عقیل ، یه جاهایی که حرف برای پیروزی داریم ما در فکه شکستی خوردیم که تا همین لحظه که با شما صحبت می کنیم جنازه ابراهیم هادیمون رو نیاوردیم ، اینجا حرف ها سخته زدنش گفتش بیا بریم من از اینجا کربلایی بسازم که بهتون نشون میدم و نگو کربلا یه بخشیش خودش بود لینک ویدیو آپارات دقیقه 67 ------------------------- با تشکر از مهران جان عزیز @mehran55 که پای در مستند سازی عملیات هایی گذاشته اند که گفتن از آنها سخت است و با بیانی روان تلخی و سختی آن مقاطع را به تجربه ای ارزشمند برای ما و آیندگان تبدیل می کنند گرچه ما راهمان به سمت کربلاست ولی این از مسئولیت و پاسخگویی ما در مقابل خون جوانان پاکی چیزی کم نمی کند.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... ======== تفکیک تاپیک کاربری برنامه ایران / آنتونوف- 140 . بیستم اردیبهشت سال 1400 ======= بسم ا... شهریور 1386 - اردیبهشت سال 1400 مصاحبه با امیرخواجه فرد ، ریاست وقت سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح لینک مصاحبه
-
1 پسندیده شدهفیلم جدید مربوط به پست قبل ، از دید دوربین اتوموبیل رو به جاده https://uupload.ir/view/car_o20d.mp4
-
1 پسندیده شدهاسرائیل و نیروی دریای ان برای نوسازی و جوابگویی برای تهدیدات نوین، در ۲۰۱۵ میلادی سفارش ساخت ۴ عدد ناوچه را داد که به صورت مشترک در شرکتهای المانی German Naval Yards Holdings GmbH و ThyssenKrupp Marine Systems ساخته شوند. ناوچه ها دارای مشخصات زیر هستند: تعداد : ۴ هزینه: ۵۰۵ میلیون دلار هر فروند ، براورد سال ۲۰۱۵ تناژ: ۱۹۰۰ تن درازا: ۹۰ متر برد : ۴ هزار مایل دریایی یا ۷۴۰۰ کیلومتر سنسورها و ایونیک: EL/M-2248 MF-STAR AESA radar تسلیحات: یک عدد اتوملامر توپ سینه، دو عدد ایستگاه ۲۳ میلیمتر تایفون، کانتینر لانچ عمودی ۳۲ عددی برای باراک ۸ سطح به هوا، کانتیر لانچ عمودی ۴۰ عدد برای سی دام، ۱۶ عدد ضد کشتی گابریل۵، دو عدد لانچر اژدر ۳۲۴ میلیمتری پد هلی کوپتر و نوع ان: ۱ عدد و MH-60 Seahawk multi mission ۴ ناوچه های موسوم اسم ساعر۶ را به خود گرفتند و بر اساس ناوچه ی المانی Braunschweig-class corvette ساخته میشوند. تا کنون ۲ عدد از انها ساخته شده است. ناوچه ی Magen در یازده نوابر ۲۰۲۰ تحویل و ناوچه ی دوم در ۴ ماه می ۲۰۲۱ تحویل داده شد. این دو ناوچه عملیاتی هستند. ناوچه ی ins oz یا دومین ناوچه ۶ روز قبل تحویل داده شد. https://euro-sd.com/2021/05/news/sea/22843/ins-oz-handed-over/ https://en.wikipedia.org/wiki/Sa'ar_6-class_corvette
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. " الله مدد شاهسون " کارمند دبیرخانه سفارت ایران در مزارشریف افغانستان بوده که به لطف خدا از حمله وحشیانه به سفارت ایران جان به در برده است. وی قبل از ورود به فضای دیپلماسی و اشتغال در وزارت امور خارجه ، سرهنگ ارتش بوده و فضای جبهه و دفاع مقدس را کاملا درک کرده است. بعدها از طریق ارتش ، مأمور به خدمت در وزارت خارجه می شود. وی در سالروز شهادت دیپلمات های ایرانی گفتگوئی با تبیان داشته که بخش هائی از آن را خلاصه وار خدمت دوستان ارائه می دهم. برای شرح کامل گفتگو دوستان می توانند به لینک منبع که در پائین مطلب گذاشته شده رجوع کنند قربانیان جنایت مزار شریف دیپلماتِ راوی ، سفیر مظلومیت دیپلمات ها همین عنصر طالبان احمد توکل، این قاتلان را در صف خود می دانست ولی می گفت از ما نیستند. شکل آن ها، رفتارشان و برخورد آن ها مانند طالبان بود. به هر ترتیب این وظیفه من نیست که بر روی این موضوع تحقیق کنم. این وظیفه آقایان و مسئولان وزارت امور خارجه بوده و است که ابعاد این موضوع را روشن کنند و به مردم توضیح دهند که چرا و توسط چه کسانی جوانانشان به خاک و خون کشیده شدند. من در جایگاهی نیستم که در مورد زوایای پنهان مانده این حادثه تحقیق کنم. وظیفه کسانی بوده است که در زمان حادثه مسئولیت داشتند و یا در حال حاضر مسئولیت دارند. به نظر می رسید این کسانی از خود طالبان نبودند بلکه در قواره و پوست طالبان این اقدام را انجام دادند. اما هرکه بودند چون زیر پوشش طالبان آمدند، بعدها طالبان مسئولیت این قضیه را پذیرفت. طالبان بعد از مصاحبه من در سال 77، اعلام کرد که آن چیزی که شاهسون می گوید درست است. آنها می گفتند که ایران باید در شرایط جنگی ، نیروهای خود را از سفارت خانه خارج می کرد و این اشکال را بر ایران وارد کردند . حتی در قوانین بین المللی که منجر به محکومیت طالبان شد، طوری دست و پا می زدند که مشخص شد خودشان مسئولیت این اتفاق را پذیرفته اند. حتی بعد از این موضوع بعدها پیکرهای شهدا را تحویل دادند و در جریان رسیدگی ها هم پاسخگو بودند و حتی خیلی از اسرا را آزاد کردند. اما چیزی که مشخص بود آنها هم می دانستند در پشت پرده این اتفاقات مسائلی وجود دارد.، گفته می شد نیروهای پاکستانی به جهت تلافی شکست طالبان در سال های قبل در مزار شریف ، دست به این اقدام زدند. چراکه گفته می شد مردم مزار شریف و نیروهای مبارزه کننده با طالبان، سفارت پاکستان را در جریان آن حمله ، به آتش کشیدند. این موضوع قابل بررسی است و باید مراجع قانونی و مسئول بررسی کننده و پاسخگو باشند. سکانسی از فیلم سینمائی مزار شریف من سختی شدیدی را تحمل کردم. آقای افسر ابراهیمی ، نماینده دبیرکل سازمان ملل که در امور سوریه مسئولیت دارد، در خواست گفتگویی با من داشت که شاید بیش از 1 ساعت صحبت کردیم و اینکه در آخرش گفت: «این شاهسون قهرمان است». بماند ، با این کاری ندارم ، بعد گفت: «این آقای شاهسون ضربه سنگینی خورده که این راه طولانی را با این شرایط طی کرده است و شما باید ایشان را تحت مراقبت پزشکی قرار بدهید.» ولی درست عکس این موضوع با من برخورد شد، و در نهایت بی حرمتی منجر به این شد که من خانواده ام را از دست دادم. آسیب دیدم وداستان های دیگر که بماند، همه ی این ها فدای این سرزمین. الله مدد شاهسون ، که پس از این ماجرا پیش از موعد بازنشسته می شود ، به کشاورزی و دامداری روی آورده است. مصاحبه ی آقای عبدالمنان نیازی (فرمانده نیروهای طالبان در شمال افغانستان) را شنیدم که سعی داشت به نوعی این موضوع قتل عام را کلا از بین ببرند و به نوعی اعلام کنند که این اتفاق در حالتی اتفاق افتاده که ما با اسلحه به همراه حزب وحدت در مقابلشان ایستاده ایم و بالاخره هم کشته شدیم. واقعا این برگشتن و بیان واقعیت ها باعث دفاع از آبروی کشور شد و باعث رسوایی آنها و هم باعث دفاع از مظلومیت و خون های شهدا. خوشحالم هرچند واقعا سختی های شدید متحمل شدم. مگر ساده است شخصی که با پای گلوله خورده خود را از بین پیکرهای به خون غلطیده شهدا بیرون کشیده است، از بین تعداد بی شماری از نیروهای طالبان به خارج از افغانستان برود؟ اینکه بنده این موضوع را اینطور روایت می کنم مهر تایید است بر اینکه ثانیه به ثانیه در حوادث سفارت حضور داشتم. وقتی آخرین مرحله را عرض می کنم که آقای ریگی به ایران تلفن زد و صحبت کرد و شرایط را گزارش داد یعنی من تا آخرین لحظه آنجا بودم . وقتی که 5 یا 10 دقیقه بعدش که این نیروها سفارت را ترک کردند من با کسی برخوردم که به نوعی نیروی سفارت بود و با خانواده او آشنا بودم منشور [احتمالا کلمه صحیح باید منظور باشد که اشتباه تایپ شده] شخصی [است] که در حسینیه کنار سفارت مقیم بود و راننده سفارت بود. چند روز آنجا بودم، پس همه چیز روشن است. دلیل اینکه سالها این رفتار با من می شود چیست؟ سکانسی دیگر از فیلم سینمائی مزار شریف بعضی از اشخاص این را می گفتند که تو کار بزرگی کردی که برگشتی آن هم در شرایطی که قدم به قدم نیروهای طالبان بودند. از شمالی ترین نقطه مزار شریف که در شمال افغانستان قرار داشت برگشتم تا سفیر مظلومیت دیپلمات های ایرانی در افغانستان باشم. فکر می کنم کار بزرگی انجام دادم. به هر ترتیب من راه به این سختی را طی کردم و آمدم. حالا اگر مرا سر دست بلند نکردند ظلم در حق من نمی کردند. من خطاب به مسئولین عرض می کنم 15 سال مرا رها کردید. اصلا مرا به گوشه ای انداختید. ظلم و بی حرمتی از این بیشتر؟ و بعدش آنوقت هزاران سوال در مورد این موضوع و حادثه در اذهان باقی گذاشتید؟ به هر ترتیب باید به این سوالها جواب داده شود. یعنی من با این کاری که کردم واقعا شایستگی این را ندارم که به حضور حضور فرمانده ام برسم؟ آیا من شایستگی این را ندارم که در جمع این خانواده ی شهدا باشم و خدمتشان برسم و داستان رو خودم خدمتشان توضیح می دادم؟ شاید من هم حرف هایی داشتم که اصلا به طور کلی برای مملکت موثر و مفید واقع می شد. متاسفانه به من هیچ وقت اجازه حضور در هیچ جمعی ندادند ، چه برسد به اینکه ما به خدمت مقام معظم رهبری برسیم. نمی دانم به چه دلیلی این کار را با من کرده اند و می کنند. جا داشت با توجه به اینکه این اتفاق در سفارت ایران افتاد و تعداد دیپلمات های شهید هم بیشتر بود و ما از این اتفاقات در نقاط دیگری داشتیم خوب بود یک روز دیگری را به نام روز خبرنگار مشخص می کردند واین روز را به روز شهدای دیپلمات اختصاص می دادند. من با همه ی احترامی که به شهید صارمی قائل هستم ولی جا داشت این روز را به عنوان روز دیپلمات نامگذاری می کردند. این روز ، یکی از روزهای خونین برای مجموعه ی دستگاه دیپلماسی کشور محسوب می شود. منبع ================================ روایتی دیگر : نگاهی به مستند "چه کسی ما را کشت؟" در برنامه راز ================================ فیلم سینمائی مزار شریف ( روایت نجات و فرار الله مدد شاهسون ) : ============================= پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. قربانیان جنایت مزار شریف دیپلماتِ سردار ، مجاهدی بدون مرز سردار شهید "محمد ناصر ناصری" در سال 1340 در روستای سیستانک از توابع شهر اسفدن در خانواده ای مذهبی متولد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ در تأسیس کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران بیرجند نقش کلیدی ایفاء می نماید و در حالی که به عضویت سپاه در می آید ، موفق به اخذ دیپلم نیز می گردد. سخن گفتن از سردار شهید ، محمد ناصر ناصری ، بدون پرداختن به ارتباطات و تعلقات خاطر آن بزرگوار به افغانستان و افغان ها ، قطعا کاری ناقص خواهد بود. او که از دوران کودکی با زندگی در نوار مرزی ایران و افغانستان ، کم و بیش با مردمان آن سامان برخوردهائی داشته ، همزمان با تجاوز شوروی به آن کشور ؛ در جبهه خدمت به مردم محروم و مجاهدین افغان نیز فعال می گردد . به شکل گسترده ای اقدام به حمایت از نهضت جهادی آنان می کند. در سال های 1359 و 1360 به دو شهر "شیندند" و "فراه" سفر می کند و ضمن گفتگو با مسئولین جهادی افغانستان ، راهکارهای کمک به آنها را بیشتر و بهتر بررسی می نماید. در عین حال ، از انجام وظیفه در حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی نیز باز نمی ماند. در همین راستا می توان به نقش درخشان او در خاتمه دادن به شورش های منافقین در شهرهای بیرجند، قائن و نواحی اطراف آن اشاره نمود. در خلال جنگ تحمیلی در عملیات عاشورا ( میمک ) به سختی از ناحیه کتف و پا مجروح می شود. در سال 1364 ، سردار پر آوازه دفاع مقدس ، شهید محمود کاوه وقتی اوصاف ناصری را از دوستانش می شنود و استعداد بالای او را شناسائی می کند ، برای جذب وی به تیپ شهدا تلاش می نماید. نهایتا موفق می شود او را به تیپ ویژه بیاورد و ریاست ستاد تیپ را بر عهده اش می گذارد. پس از پایان جنگ ، همچنان با روحیه ای خستگی ناپذیر در سنگرهای مختلفی مشغول خدمت به نظام و انقلاب می شود تا اینکه سرانجام در روز 17 مردداد ماه 1377 ، در شهر مزار شریف افغانستان ؛ به دست نیروهای طالبان به نحوی مظلومانه به شهادت می رسد. پیکر پاک این شهید در محل بوستان شهدای بیرجند به خاک سپرده شده است. ============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهجغرافیای خشونت نبردی مردانه میانه میدانم آرزوست 18 اردیبهشت 1400 انفجار تروریستی مقابل مدرسه دخترانه «سیدالشهدا(ع)» واقع در منطقه شیعهنشین شهر کابل پایتخت افغانستان بیش از 60 شهید و 150 تن مجروح پ . ن - خیلی سخته که بروی یک پارچه را کنار بزنی تا ببینی عزیزت آنجا برای همیشه خفته است یا نه ! مخصوصا برای یک پدر .
-
1 پسندیده شدهاون چیزی که حفظ امنیت را برای ما مشکل میکنه ، عدم توجه به ایمنی در کار و نادیده گرفتن اصول اولیه پدافند غیر عامل در طراحی و ساخت و نگهداری این تاسیساته . حالا نیروهای ناراضی و وطن فروش به کنار که با گرفتن کمترین امتیاز حاضر به انجام چنین کارهایی میشن !
-
1 پسندیده شدهمعجزه ای در راه نیست جز رویش کاشته ها صحبت دوستی منو یاد یکی از نکات مدیریت انداخت، صحبتی که از دل حس های گوناگون جامعه ما بیرون میاد این صحبت و جمله ها همه از دل واقعیت های پیرامون ما میان ولی چون منظم نیستن بصورت غر و ناامیدی بروز می کنن در حالی که اگر این صحبت ها کنار هم درست چیده بشن قطعات یک پازل از طرح ذهنی و مشکلات جامعه را نشان می دهند. در دل این جمله چه چیز نهفته است؟؟ تکرار مکررر یک وضعیت و افراد تکراری و ایده های تکراری ؟ انتظار برای تغییر توسط فردی دیگر؟ صبر و هزینه 8 ساله که آیا بشود یا نشود؟ در دیدگاه مدیریتی عامل اتفاق بسیار مورد توجه هست و بارها گفته می شود که خود باید سبب ساز باشیم تا اینکه معلول انتخاب های دیگران شویم اما چگونه؟ اول باید بدانیم چه می خواهیم و آینده را پیش بینی کنیم آینده پژوهی و اندیشی بر مبنای تجربیات دیروز، نیازها امروز و خطرات فردا انجام می شود. مقاله نوشتن سناریو این گام رو معرفی کرده است. نوشتن سناریو لینک دوم انتخاب مسیر مناسب برای رسیدن به هدف این یکی خیلی مهمه تو ایران همه اهداف قشنگ تعریف می کنن ولی تو اجرا و اولویت بندی ، پروژه و طرح رو به یک فاجعه تبدیل می کنن انتخاب طرح با داشته ها، مالی، امکاناتی، زمانی و دانشی انجام می شود و مدام و مرحله ای اصلاح و بهبود پیدا می کند. این بخش نقطه اشتراک تمام شکست های پروژه ای در جهان است. تجربیات شنیداری از یک مدیر - قسمت اول لینک سوم کاشتن بذر و نگهداری تا برداشت در آخر و ساده ترین کار گام برداشتن به سمت هدف است، بعد از آن در صورت درستی دو مورد قبل همه چیز بصورت عجیبی ساخته می شود اینکه می گویم عجیب ، واقعا عجیب است که هر اتفاقی بهترین اتفاق در پیشبرد پروژه است. در این مرحله بذر پاشیده می شود و آبیاری می شود و در زمانی کمتر از انتظار واقعی جوانه زده و رشد می کند. در حقیقت با اقدام اولیه و بذر که می پاشیم سبب اتفاقات دلخواه در اینده می شویم و ان وقت است که انتخاب های دیگران در پلن ما مشخص می شوند و در طولانی مدت انتخاب های مورد نظر ما را انجام خواهند داد. در مثال انتخابات دوستمان به 8 سال اشاره کرد و من می گویم در کمتر از 3 سال بهترین جواب از تلاش ما بدست می آید. برای مثال طرح شفاف سازی یا اصلاح مدیریت را بصورت ساده ارائه می دهیم و بعد انتشار آن را در دستور کار قرار داده و سبب می شویم که ذهن دیگران و جامعه با آن آشنا شود به تدریج فضا برای حرکت به سوی این هدف آماده شده و خواسته ها تحقق پیدا می کند. ----------------------------------------- این تاپیک تلاشی برای اصلاح مدیریت در کشور و صنایع نظامی هست و اولین گام را تغییر نگاه مدیریت با ابزار ساده و مفاهیم ساده و جذاب دیده است. تاپیک امنیت غذایی جامعه هم تاپیک ارزشمند دیگری هست که با هدف تغییر نگرش و نمایش اهمیت امنیت غذایی و راهبردی بودن این آیتم در اقتدار کشور توسط دوست خوبمان آقای @Overdose تهیه و در حال تکمیل است. لینک آینده را عمل امروز ما می سازد. اگر بفهمیم که کسی جز خودمان بارمان را حمل نمی کند، حتما حرکتی برای آینده خواهیم کرد.
-
1 پسندیده شدهمدیریت بحران 4 - تلاش برای سناریو نویسی ویدیویی رو جناب @HRA معرفی کردن که در خصوص سناریونویسی در مدیریت بحران ها صحبت می کرد. فارق از اینکه چه نگاهی به سخنران داریم، نیاز است که اهمیت شبیه سازی و پیش بینی حرکت مهره های شطرنج را به خوبی درک کنیم بازی جنگ یا گیم تئوری یک ابزار مهم در استراتژی امریکا هست که باعث حرکات هوشمندانه با کمترین هزینه می شود در یک شرایط طرف مقابل میل به کاهش بحران دارد و در یک شرایط طرف مقابل تمایل به افزایش بحران دارد - درک نقاط قوت و ضعف طرف مقابل - درک شرایط و لزوم به افزایش یا کاهش بحران ( بحران کنترل شده) - ابزار و نحوه مدیریت بحران - اولویت ها رو مبنا بذارید >>> 1- بقا ، 2- ثبات، 3- تعادل و 4- انسجام و... انواع پایه سناریوها سناریوهای جنگی سناریوهای اقتصادی سناریوهای سیاسی سناریوهای فرهنگی سناریوهای اجتماعی سناریوهای علمی - صنعتی از دل این سناریوهای ساده سناریوهای ترکیبی بیرون میاد که میز مدیریت بحران را طلب میکند جلسه634- دکترین استراتژیکی نظامی آمریکا ابزارهای مهم آمریکا: - ائتلاف و اجماع جهانی جهت پیشبرد اهداف ( چه ایجاد انزوا و چه حمایت از حمله) >>>> ضد استراتژی: 1- کاهش حساسیت ، 2- افزایش هزینه - سازمان ملل متحد و ابزار شورای امنیت >>>> ضد استراتژی: 1- افکار عمومی و رسانه 2- متحدین منطقه ای 3- پیمان های جهانی و منطقه ای - تضعیف دشمن و تضمین پیروزی پیش از نبرد >>>> ضد استراتژی: 1- تقویت خود 2- تمرکز بر روی ضعف های دشمن 3- افزایش هزینه های دشمن - درگیری در حداقل زمان ، در حداکثر بهره وری >>> ضد استراتژی: 1- فرسایشی شدن جنگ 2- گرفتن ابتکار عمل در روزهای ابتدایی 3- تحمل پذیری در روزهای نخست - حفظ ابتکار عمل و مدیریت صحنه نبرد >>> ضد استراتژی: 1- ارتقا سطح منازعه در موقع دلخواه 2- باز کردن جبهه دیگر و غافلگیر کننده علیه دشمن (زمین بازی دلخواه) - جنگ نیابتی و جنگ داخلی و جدایی طلبی ها >>> ضد استراتژی: 1- جنگ نیابتی و استفاده از متحدین 2- حمایت از مردم و از بین بردن فرصت نفاق 3- کاهش اختلاف داخلی https://www.aparat.com/v/eRGEJ مثال هایی که بحث شد دستگیری سربازان آمریکایی >>>> آمریکا تمایل به کنترل و محدود کردن بحران دارد اعدام شیخ نمر و داستان سفارت عربستان >>>> عربستان تمایل به افزایش تنش و بحران داشت نکته: در استراتژی آمریکا برخورد و عقب راندن دشمن یکی از امر پذیرفته شده است ولی مهم است که این برخورد زمانی صورت گیرد که کمترین هزینه را به آمریکا وارد کند وقتی وار تئوری با اطلاعات میدانی همراه میشه عملا میزان ریسک به صفر میرسه و پیروزی پیش از نبرد قطعی میشه از این نظر تئوریسین ها و استراتژیست های امریکا بسیار در پی چابکی و تطابق با واقعیت روز هستند تا از غافلگیری و از دست دادن فرصت ها جلوگیری شود. از این رو تمامی ضد استراتژی ها بعد از مدت یک الی دو سال از رده خارج می شوند و نیاز به بروزرسانی و جایگزینی دارند. این صحبت ها مربوط به سال 95 -96 است و تفاوت رفتار امریکا نشان می دهد چگونه خود را با شرایطی که ایران اماده کرده بود تطبیق و بروزرسانی کرده است. >>>>>>> امیدوارم که این صحبت های پایه ای برای سناریونویسی در انجمن و سطح کشور شود بویژه در سطح اتاق های فکر نظامی و کشوری ایران
-
1 پسندیده شدهبا توجه به اخباري در خصوص سقوط يك فروند پهباد در كاشان ،، لازم است به اين نكته اشاره كنم كه تمامي پهبادهاي ما به چتر نجات مجهز و در صورت ايجاد نقص فني با كمترين ميزان اسيب فرود و بازيابي خواهند شد تصاوير زير نيز مربوط به موارد گذشته است چتر نجات براي پهبادهاي رزمي بال پرنده نيز در نظر گرفته شده است كه محفظه قرار گيري ان در تصوير زير (شاهد١٩١) قابل مشاهده است.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهنیروی هوای فضای سپاه برخی اطلاعات رو از نسخه های مختلف مهندسی معکوس آرکیو170 منتشر کرده. ایران تا کنون سه نسخه عملیاتی از این پهپاد را در نقشهای مراقبتی، نظارتی و رزمی در اندازه های متفاوت تولید کرده است. شاهد161 نمونه 40 درصد آرکیو170، کوچکترین عضو این خانواده مجهز به پیشران جت در نقش شناسایی- مراقبت و رزمی در سال 1393 توسعه داده شده است. این پهپاد دارای مداومت پروازی 2 ساعت، سرعت 275 کیلومتر در ساعت، سقف پروازی 25000 پا و برد 250 کیلومتر است. نسخه ای از این پهپاد با موتور پیستونی با شناسه شاهد 141 نیز تولید شده است. شاهد 161 می تواند 2 بمب 25 کیلوگرمی را خارج از بدنه حمل کند. سپاه پاسدارن با طراحی و تولید شاهد 161 توانست بر کنترل پروازی و پیکربندی بال پرنده تسلط پیدا کند. سپاه پاسداران در سال 1394 نمونه 60 درصد را تولید کرد. این پهپاد در دو نسخه با پیشران جت با شناسه شاهد191 و پیشران پیستونی با شناسه شاهد181 توسعه داده شده است. شاهد 191 در نقش شناسایی-مراقبتی- رزمی به کار گرفته میشود.این پهپاد با بیشینه سرعت 350 کیلومتر بر ساعت و مداومت پروازی 4/5 ساعته دارای برد 750 کیلومتر بر ساعت است. شاهد191 میتواند دو بمب 50 کیلوگرمی (جمعا 100 کیلوگرم) را در دهلیز داخلی حمل کند و خود پهپاد 500 کیلوگرم وزن دارد. در عملیات ضربت محرم 50 فروند پهپاد شاهد181 و شاهد191 به صورت همزمان به پرواز درآمده اند. نمونه یک به یک آرکیو 170 در سال 1396 با نام شاهد171به تولید رسید. شاهد171 از یک پیشران با توان 6600 نیوتن بهره میبرد. این پیشران همان توربوفن جهش 700 خواهد بود. شاهد 171 فقط به منظور شناسایی و مراقبت به کارگیری میشود. وزن این پهپاد 3070 گیلوگرم است و 10 ساعت مداومت پروازی دارد. سرعت آن 460 کیلومتر بر ساعت است و میتواند تا شعاع 2200 کیلومتری و سقف پروازی 36000 پایی عملیات شناسایی را انجام دهد. تفاوتهایی در پارامترهای اعلام شده بین آرکیو170 و شاهد171 دیده میشود. مداومت پروازی آرکیو170 آمریکایی 8 ساعت است و برد آن 1600 کیلومتر میباشد اما شاهد171 دارای مداومت پروازی 10 ساعت و برد 2200 کیلومتر است. بنابراین پرنده ایرانی 600 کیلومتر برد بیشتر و 2 ساعت مداومت پروازی بالاتری نسبت به پهپاد آمریکایی دارد. ممکن است سپاه پاسداران تمام تجهیزات و سنسورهای آرکیو170 را در شاهد171 به کارگیری نکرده است که در نتیجه فضای بیشتری برای سوخت پهپاد ایجاد شده است.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده