برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      59

    • تعداد محتوا

      8,886


  2. arminheidari

    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      7,127


  3. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      1,110


  4. 00amir

    00amir

    Members


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      312



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 11 خرداد 1400 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. انگلستان - ایرلندشمالی / اسرائیل - فلسطین تکرار تاریخ یا اصرار بر تداوم حماقتی 50 ساله پاتریک کوکبرن (Patrick Cockburn) خبرنگار ویژه منطقه خاورمیانه که اهل ایرلند شمالی است در اوج درگیری های میان غزه و اسرائیل می گوید : در سال ۱۹۷۶، هنگامی که برای اولین بار پس از سه سال زندگی در ایرلند شمالی برای تحصیلات تکمیلی از اسرائیل بازدید کردم، مشاهده شباهت‌های بین دو کشور مرا بسیار شگفت‌زده کرد. از این رو، تقارن چندان بی‌معنایی نیست که در روزی که بحران اسرائیل و فلسطین به حالت انفجار رسیده است، در بلفاست گزارشی منتشر شده است از قتل‌عامی که نیم قرن پیش به دست ارتش بریتانیا در آن شهر رخ داد. پاتریک کوکبرن ؛ ژورنالیست ویژه خاورمیانه و نویسنده کتاب «عصر جهاد» موضوع مربوط به حادثه‌ای است که به قتل‌عام بالی مورفی (The Ballymurphy Massacre) معروف شد. در آن حادثه که بین ۹ تا ۱۱ اوت ۱۹۷۱ رخ داد، ۱۰ شهروند کاتولیک در منطقه کارگر‌نشین بالی مورفی در غرب بلفاست با گلوله تفنگ کشته شدند. دولت بریتانیا و ارتش این کشور سال‌ها ادعا می‌کردند که کشته‌شدگان آن حادثه اعضای مسلح ارتش جمهوری‌خواه ایرلند بودند. ادعای دیگر این بود که آنان در حال پرتاب کوکتل مولوتف بودند. اما گزارشی که این هفته منتشر شد، مشخص کرد که همه کشته‌شدگان غیرنظامیان بی‌گناه بوده‌اند، و اقدامات ارتش «بلاتوجیه» بوده است. بوریس جانسون بدون قید و شرط برای آن قتل‌ها عذرخواهی کرد. یک تشابه مهم بین «انگلیس / ایرلند شمالی» و «اسرائیل / فلسطین» امروز ، این است که در هر دو مورد، در تلاش برای حل مسئله‌ای که سیاسی است، نیروی نظامی در مقیاس بزرگ مورد استفاده قرار گرفت و می‌گیرد، و این امر فقط تشدیدکننده وضعیت بود و هست. در مورد حادثه قتل‌عام بالی مورفی که در جریان معرفی قانون بازداشت بدون محاکمه رخ داد، موفقیت دولت بریتانیا تنها این بود که از خود مشروعیت‌زدایی کند، نفرت علیه خود را گسترش دهد، و بی‌جیره‌ و‌ مواجب «برای ارتش جمهوری‌خواه ایرلند یارگیری کند» . مانند ایرلند شمالی در نیم قرن پیش، دستگاه‌های امنیتی اسرائیل مدام اعلام می‌کنند که پیروزی‌های بزرگ به دست آورد‌ه‌اند و فرماندهان نیروهای متخاصم را کشته‌اند؛ گویی رهبران محلی شبه‌نظامیان حماس و جهاد اسلامی تکنیسین‌های نظامی بی‌ بدیلی هستند که کسی نمی‌تواند جای‌ آنان را پر کند.!! مثلث ترامپ - کوشنر - نتانیاهو ؛ عامل اصلی بدبختی های امروز اسرائیل بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر [ کم کم باید بگوئیم پیشین ] اسرائیل، می‌گوید که حماس و جهاد اسلامی «هزینه سنگینی برای جنگ‌طلبی خود خواهند پرداخت». بدون شک آنان هزینه‌ای سنگین خواهند پرداخت، اما سنگین‌ترین هزینه را غیرنظامیان ساکن غزه می‌پردازند؛ مانند آخرین درگیری سال ۲۰۱۴ که طی آن ۲۰۰۰ فلسطینی و ۷۳ اسرائیلی در یک «جنگ» ۶6 روزه کشته شدند. از آن زمان تا کنون، از برخی جنبه‌ها اوضاع چندان عوض نشده است. اما این خود مهم است که دونالد ترامپِ طرفدار اسرائیل و ضد فلسطین، نه آن موقع (جنگ 66 روزه) و نه الان (جنگ 11 روزه)، ساکن کاخ سفید نبود. در فاصله زمانی بین این دو جنگ ، ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد. او و دامادش جرد کوشنر از این نظریه نتانیاهو هواداری کردند که اسرائیل می‌تواند به صلح پایدار برسد و در عین حال، فلسطینیان را برای همیشه یک ملت شکست‌خورده و در موضع فرودست نگه دارد. این راه‌حل هرگز جوابگو نبود و نیست، اما سرعتی که طی دو ماه گذشته و طی کمتر از یکسال پس از خروج ترامپ از جایگاهش در کاخ سفید، این معضل سر باز کرده است‌ [و نادرستی آن نظریه را آشکار کرده است]، هنوز تعجب‌آور است. «مسئله فلسطین»، یا آنچه یک دیپلمات بریتانیایی «زهر فلسطین» می‌نامید‌، «همچنان حل‌ ناشده و در وضعیت انفجاری صد سال اخیرش» ، اینک در دستور کار بین‌المللی قرار گرفته است. شاید بزرگترین تأثیر هیاهو و چرخش دوران ترامپ، ایجاد «حسِ تکبرِ خود‌تخریب‌گری» بود که در میان اسرائیلی‌ها در تمام سطوح قدرت به وجود آمد. مقامات اسرائیلی در گسترش شهرک‌سازی در کرانه باختری، بیرون راندن فلسطینیان در محله شیخ جراح در اورشلیم، و دستور پلیس برای پرتاب نارنجک‌های صوتی و استفاده از گاز اشک‌آور در اطراف مسجد الاقصی، بسیار احساس آزادی عمل کرده‌اند. از یک منظر، بحران کنونی شدیدتر و گسترده‌تر از «جنگ»‌های گذشته با محوریت غزه در سپتامبر ۲۰۰۸ یا سال ۲۰۱۴ است. عنصر جدید، فعال شدن دو میلیون عرب فلسطینی/اسرائیلی است که ۲۰ درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند. در شهرهایی با جمعیت مختلط مانند لود، یافا، آکر و حیفا، کنیسه‌ها و مساجد، مغازه‌ها، و خودروها مورد حمله قرار گرفته‌اند‌ و مردم ضرب و شتم شده‌اند. برای مثال، در لود، در نزدیکی فرودگاه بن گوریون، جایی که شدیدترین درگیری‌ها رخ داده است، ۴۷ هزار یهودی اسرائیلی و ۲۳ هزار عرب اسرائیلی/فلسطینی زندگی می‌کنند. شباهت بین اسرائیل و ایرلند شمالی فراتر از استفاده گزاف و غیرسازنده از برتری نظامی برای حل یک مشکل سیاسی است. مسئله ریشه در این دارد که هر دو کشور از دو جمعیت متخاصم با اندازه تقریباً مساوی تشکیل‌ شده‌اند که در یک مکان کوچک، مجبورند چفت در چفت هم زندگی‌ کنند. در ایرلند شمالی، جمعیت کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها هر یک حدوداً یک میلیون نفر بود. اما در فضای کوچک بین رود اردن و دریای مدیترانه، ۱۴ میلیون نفر جای گرفته‌اند که هفت میلیون نفرشان یهودی اسرائیلی و هفت میلیون نفرشان فلسطینی هستند. می‌توان این منطقه را با دیوارها و مرزهای مستحکم جداسازی کرد، اما همان گونه که گسترش آتش خشونت از اورشلیم به غزه و از اسرائیل به کرانه باختری در چند روز گذشته نشان داده است، این منطقه اساساً یک واحد سیاسی یگانه است. در ایرلند شمالی در سال ۱۹۷۱، دولت بریتانیا با استفاده از ارتش آن کشور برای حمایت از آنچه به «دولت نارنجی» شهرت یافت، خطای فاجعه‌باری مرتکب شد. آن سیاست، کاتولیک‌ها را بدل شهروندان درجه دومی کرد که مجبور بودند در کشوری تحت اداره پروتستان‌ها زندگی‌ کنند. جدا از این که استفاده از خشونت فیزیکی را رد کنند یا نه، معلوم بود که کاتولیک‌ها شهروند درجه دوم بودن را هیچ‌گاه نمی‌پذیرفتند. عزم جامعه کاتولیک در نپذیرفتن خِفَت شهروند درجه دوم بودن، باید از همان آغاز ماجرا برای دولت بریتانیا روشن می‌بود، اما سی سال طول کشید که به این واقعیت گردن نهند. وقتی که سرانجام بریتانیا به این واقعیت تن داد، توافق «جمعه نیک» سال ۱۹۹۸ به دست آمد تا قدرت را بین دو جامعه با هویت، فرهنگ و وفاداری ملی بسیار متفاوت، تقسیم کند. امضای توافق «جمعه نیک» در سال 1998 آیا این تجربه می‌تواند بین اسرائیل و فلسطینی نیز تکرار شود؟ روزی که چنان شود، یقینا روز خوبی خواهد بود. اما تفاوت‌ها و نیز شباهت‌هایی بین این دو وضعیت وجود دارد. سازش در ایرلند شمالی، به توازن قوای مشخصی بین این دو جامعه احتیاج داشت و نیز به تن دادن به این واقعیت از سوی همه طرف‌های درگیر، به ویژه دولت بریتانیا و جمهوری‌خواهان ایرلند‌، که هیچ یک از طرف‌ها قادر به کسب پیروزی مطلق نیست. آنچه از حصول سازش میان اسرائیل و فلسطینیان جلوگیری کرده است، این است که به نظر می‌رسد توازن قوا به شدت به نفع اسرائیلی‌ها است. آنها نیازی به مصالحه احساس نمی‌کنند، زیرا از برتری کامل نظامی و پشتیبانی ایالات متحده و سایر کشورهای قدرتمند دلگرم هستند. نقاط ضعف فلسطینی‌ها که بعضی از آن‌ها معلول بی‌تدبیری و ضعف خودشان است، از جمله شامل رهبری ضعیف و سازمان‌دهی سیاسی بسیار کم‌توان است. حماس می‌تواند برای نشان دادن سرکشی‌اش موشک‌های زیادی را به سمت اسرائیل شلیک کند، اما این اقدام از نظر سیاسی کار مخربی است، زیرا اسرائیل را قادر می‌سازد که در برابر افکار عمومی بین المللی ؛ اقدامات بسیار خشونت بار و ناقض معاهدات حقوق بشری خود را تدافعی، و بخشی از جنگ علیه تروریسم معرفی کند. تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام الله ۱۵ سال است که انتخاباتی برگزار نکرده است. آخرین تلاش در دو سه ماه گذشته، به شکلی نامعلوم به تعویق افتاد. نمایندگی داشتن این دولت از مردم فلسطین، به شدت زیر سوال رفته است. بهترین استراتژی فلسطینیان، استفاده از جمعیت بزرگ‌شان در یک کارزار جمعی خشونت‌پرهیز برای مطالبه حقوق مدنی و پایان دادن به محدودیت‌های تبعیض‌آمیز است. فلسطینی‌ها اما ، برگی فوق‌العاده ارزشمند در اختیار دارند. برگ برنده آنها این است که تا زمانی که فلسطینی‌ها اعلام باخت کنند، اسرائیل پیروز نخواهد شد. حوادث چند ماه گذشته نشان داد که این امر رخ نخواهد داد. اسرائیل با ترفند از پی ترفند، بازی نظامی را می‌برد، اما هرگز کسی آن را برنده اعلام نخواهد کرد، زیرا خود را مشغول بازی‌ای کرده است که هیچوقت تمامی ندارد. در تلاش برای حل مسئله ای که سیاسی است ؛ استفاده از نیروی نظامی ، فقط وضع را بدتر می کند. =============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  2. 2 پسندیده شده
    بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم موشک آرمات armat یکی از تسلیحات جالب و کارآمدی که در طی جنگ با ایران عراقی ها بدست آوردن موشک ضد تشعشع آرمات بودکه بصورت برنامه‌ای محرمانه با نام bazar فرانسوی ها این موشک را با قیمت گزاف حدود۳۶۵هزار دلار برای هر تیره به عراقی ها واگذار و میراژ های F1_eqرا به آن‌مسلح نمودن! طبق برآوردها بین سالهای ۱۹۸۶_۱۹۹۰ حدود ۴۵۰تیره از این موشک‌که برای حمله به اهداف راداری و ایستگاه‌های رادیویی در خشکی وسطح دریاطراحی‌وساخته شده بود به این کشور ارسال شده! انگلیس و فرانسه‌طی برنامه‌ای مشترک توسعه موشک باسیکر دنبال کننده چشمه تشعشع در نقش ضد رادار و ضدکشتی بنام مارتل را در دست داشتن. مارتل بیشتر توسط صنایع بریتانیا ادامه داده شد و در نهایت انگلیس برای نقش ضد کشتی سراغ توسعه موشک Sea Eagle رفت ، در حالی که بعد ها انگلیس ALARM را برای موشک جدید خود (ARM)تصویب کرد. در عوض فرانسه در دهه 1970 موشکExocet رابه عنوان موشک ضد کشتی خود توسعه داد و از ARMAT به عنوان سلاح ضد راداری جدید خوداستفاده کرد ساخت آن در صنایع matra انجام شد این موشک در مقایسه با موشک های ضد رادار موجود درغرب به طور غیرمعمولی کند و عظیم است ، که نشان دهنده وظیفه اصلی ضد کشتی جد آن، AS.37 / AJ.168 Martel است.ARMAT در جزئیات عملکرد و زیرسیستم های خود تقریبا همچنان نیز ناشناخته است. آرمات یک موشک جامد دو مرحله ای ، با سرعت صوت حدود~۱۰۲۵km/h و با برد 40~ 120 کیلومتر در بهترین حالت است. که فیوز مجاورتی و سیکر و رادار آن ساخت thomson_csf است دارای یک کلاهک جنگی سنگین با فیوز مجاورتی و ضربه تأخیری با وزن160 کیلوگرم بسیارپرقدرت(het) است. طولی این موشک بزرگ ۴.۱۵متروقطر آن۴۰سانتیمتر است.و وزن کلی آن ۵۵۰kg است. ARMAT از سال 1984 عملیاتی شد. به عنوان سلاح اصلی ضد رادار و بصورت کامل انحصاری ، توسط هواپیمایی فرانسه مورد استفاده قرار گرفت ، البته استثتا که توسط SEPECAT Jaguars علیه لیبیایی ها در طی عملیات Epervier نیزبه کار گرفته شد. همچنین توسط نیروی هوایی عراق علیه پدافند هواییایران مورد استفاده قرار گرفت. از ARMAT در میراژ F1، میراژ 2000 و برخی دیگر از هواپیماهای فرانسوی استفاده می شود ، اما در Dassault Rafale یک محصول جدید بنامmars استفاده میشود که سبکتر و پیشرفته تر میباشدکه در سال 1988 طرح آن ارائه شد. در اوایل دهه 1990 به نظر می رسد که آرماتهای پایه با سیستم های الکترونیکی بهتر ارتقا و بهود یافته اند. از دیگر مشتریان این موشک میتوان به کویت و مصرو عراق نیز اشاره کرد. منابعhttp://www.deagel.com/Anti-Radiation-Missiles/Armat_a002033001.aspxhttp://articles.janes.com/articles/Janes-Air-Launched-Weapons/ARMAT-France.html شباهت نسبی خا۵۸ روسها و اینکه میراژ میتونه چنین موشک به این‌بزرگی را حمل کنه شاید برای ما جالب و مورد توجه باشه چه برای حمل این‌موشک و چه موشک فکور و موارد مشابهه
  3. 2 پسندیده شده
    دوران جوانی شهید منصور ستاری           بازدید شهید ستاری از جنگنده میگ-29           بازدید شهید ستاری از جنگنده اف-7           پرواز آزمایشی با جنگنده اف-7 (شهید ستاری خلبان نبود بلکه برای ارزیابی دقیق این جنگنده پروازی را در کابین عقب این جنگنده انجام داده بودند)           دیدار صمیمی شهید ستاری و فرماندهی معظم کل قوا  
  4. 1 پسندیده شده
    میک لیک چیست؟ میک لیک عنوان یک خرج انفجاری است که عمدتاً توسط نیروهای مسلح آمریکا و بعضی کشورهای دیگر مانند ژاپن و کره جنوبی جهت خنثی سازی مین و تله های انفجاری به کار می رود. پیشینه خدمتی M58 یک خرج خطی مین روب (Mine Clearing Line Charge) است که به اختصار MICLIC خوانده می شود. میک لیک در اوت 1985 در رده بندی تجهیزات مورد استفاده ارتش آمریکا قرار گرفت و اولین واحدها در اوایل اکتبر 1986 جهت کاربری آن تحت آموزش قرار گرفتند.این سیستم بعدها به استاندارد M58A3 ارتقا یافت و M58A4 مدل اصلی تولید شده بود. سپاه تفنگداران دریایی آمریکا اولین یکان از نیروهای مسلح آمریکا بود که میک لیک را به کار گرفت. تا آوریل 1993 تعداد سیستمهای میک لیک در نیروهای مسلح آمریکا به 3512 رسید. طبق برنامه قرار بود تا سال 2006 میک لیک با سیستم رخنه در میدان مین موسوم به مونگوس جایگزین شود؛ اما توسعه سیستم مونگوس به تعویق افتاده است. در کره جنوبی نیز یک سیستم مین روبی تولید می شود که دقیقاً مشابه میک لیک است. اجزای متشکله و مکانیزم کار میک لیک M58A4 عمدتاً جهت پاکسازی معبر برای عبور تانکها، وسایط نقلیه و افراد از میدان مین استفاده می شود. میک لیک طولی حدود 7/106 متر دارد و حاوی تقریباً 816 کیلوگرم ماده منفجره C4 است که در قطعات مختلف آن توزیع شده است. هر فوت از میک لیک حاوی 5 پاوند ماده منفجره C4 است. این قطعات حول یک هسته از طناب نایلونی و مدار چاشنی قرار گرفته اند. از یک پالت فولادی به عنوان محفظه ای جهت انبارش و جابجایی سیستم استفاده می شود. کابل نگهدارنده و فیوز الکتریکی توسط تیرکهای فولادی در جای خود محکم شده است. پرتاب میک لیک از یک پالت نصب شده بر روی یک تریلر مجهز به سیستم پرتاب M155 که به دنبال یک وسیله نقلیه یدک کشیده می شود، قابل انجام است. نحوه پرتاب بدین ترتیب است که مجموعه لانچر زمینی به پالت متصل می شود و یک موتور راکتی روی لانچر قرار می گیرد. بعد از فیوزگذاری، راکت از یک فاصله مطمئن تا هدف یا از یک مکان محفوظ، در جهت مورد نظر پرتاب می شود. برای فعال سازی خرج انفجاری پس از پرتاب، از یک ماسوره اسفاده می گردد. راکت در هنگام شلیک، خرج خطی را به دنبال خود از پالت به سمت منطقه هدف می کشد. میزان حرکت خرج انفجاری به سمت جلو، از طریق مدت زمان احتراق موتور راکت و کابل بازدارنده ای با طول 48/62متر محدود می شود. بعد از آنکه خرج انفجاری در منطقه مورد نظر فرود آمد، یک پالس الکتریکی ارسالی از ماسوره، آن را منفجر می کند. میک لیک پس از انفجار، معبری به عرض 8 متر و طول 100 متر را پاکسازی می کند. میک لیک در هنگام انفجار صحنه یک آتش بازی عظیم و خیره کننده را برای بیننده تداعی می کند. توصیه ما به شما این است که اگر به عنوان یک شاهد غیر نظامی اتفاقاً سر از جایی درآوردید که قصد استفاده از میک یک را داشتند در فاصله ای دور و مطمئن پناه بگیرید و دورادور به این صحنه شگفت انگیز بنگرید. http://newcoy.persianblog.ir/post/464/
  5. 1 پسندیده شده
    به نام خدا چگونه پهپاد بیرقدار ترکیه تبدیل به موفقیتی جهانی شد؟ پهپاد Bayraktar TB2 پهپاد Bayraktar TB2 ترکیه در طول سال های گذشته تبدیل به موفقیتی جهانی شد و فروش بالایی به لهستان، اکراین، قطر، آذربایجان و مراکش داشت. لهستان بعد از اعلام قرارداد خرید 24 فروند پهپاد بیرقدار مجهز به موشک های ضد تانک در 25 ماه می توسط ماریوس بلاشاک، وزیر دفاع، که گفته بود این پهپاد قابلیت خود را در جنگ نشان داده، تبدیل به جدیدترین مشتری این پهپاد شد. بعد از اعلام قرارداد لهستان، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، به خبرنگاران گفت:" ترکیه برای اولین بار در تاریخ پهپاد هایش را به کشوری عضو ناتو و اتحادیه اروپا صادر خواهد کرد. در حال حاضر 180 پهپاد رزمی Bayraktar TB2 در 4 کشور در حال خدمت هستند." داستان های پیروزی در جنگ ها پهپاد های بیقدار TB2 توسط ارتش ترکیه برای هدف قراردادن مواضع ارتش سوریه در طول عملیات سپر بهار (کارزاری علیه نیروهای رژیم سوریه)، در طرف دولت وفاق ملی (GNA) مورد تائید سازمان ملل برای نابودی نیروهای جنگ سالار شورشی خلیفه هفتر و توسط نیرو های آذری علیه ارمنستان در جنگ قره باغ به کار گرفته شدند. امارات متحده عربی در سال گذشته پهپاد های چینی Wing Loong را برای حمایت از ارتش ملی لیبی به رهبری هفتر (LNA) در لیبی به کار برد که به خاطر حملات کشنده به وسیله موشک های هدایت لیزری Blue Arrow مشهور شد. در همین حال ترکیه در طرف مقابل، ناوگانی از TB2 ها استفاده کرد که در نهایت باعث سرکوب و نابودی بیشتر سامانه های دفاع هوایی روسی خلیفه هفتر شد و ارتش او را وادار به پایان دادن محاصره طرابلس و عقب نشینی از یکی از پایگاه های هوایی کلیدی در می سال 2020 کرد. در 5 سال گذشته، آنکارا هواپیماهای بدون سرنشین خود را در چندین عملیات نظامی فرامرزی در سوریه شامل سپر فرات، شاخه زیتون و سپر بهار مستقر کرد. پهپاد های ترکیه همچنین به نیرو های بشار اسد در استاد ادلب سوریه حمله و طبق گزارش ها حدود 100 خودروی زرهی را نابود کردند که باعث توقف حملات ابتداعی موفق اسد بر مواضع نیرو های شورشی شد. استفاده نیروهای آذربایجان از پهپاد ها برای نابودی خودرو های نظامی ارمنستان رقابت در بازار پهپاد ها کشور های ایالات متحده، اسرائیل و چین توانستند با موفقیت از بازار پهپاد ها استفاده کنند. ترکیه در گذشته برای مقابله با نیرو های مسلح کرد در سوریه، به پهپاد های اسرائیلی متکی بود. بعد از ممانعت ایالات متحده از فروش پهپاد های تهاجمی به ترکیه در سال های 2010 و 2012 ، این کشور در اواسط سال 2010 شروع به توسعه نمونه بومی خود کرد. چین: چین رقیب اصلی ترکیه است. تحلیلگر نظامی، آردا مولوتوغلو، در گفتگو با Nikkei Asia بیان کرد:" از آنجایی که اسرائیل و کشور های غربی، شرایط سختی برای فروش پهپاد های خود دارند، بسیاری از کشور های خاورمیانه و شمال آفریقا به چین روی آورده اند. رقیب اصلی ترکیه، چین است." قبل از قرارداد ترکیه با لهستان، در جولای سال 2020 چین 6 فروند پهپاد تهاجمی شناسایی CH-92A را به صربستان تحویل داد؛ قراردادی که به عنوان ورود چین به بازار اروپا شناخته می شود. اما برخلاف انتظارات این قرارداد منجر به فروش بیشتر پهپاد های چینی به اروپا نشد. اسرائیل: صنعت پهپادی اسرائیل برحسب تجارب نظامی خود، پهپاد هایش را به فروش می رساند. نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) به طور معمول از پهپاد ها در داخل و اطراف مرز هایش برای ریختن قوطی های گاز اشک آور روی تظاهرکنندگان فلسطینی، نظارت بر مواضع حزب الله در لبنان و حمله به پایگاه های حماس در غزه استفاده می کند. این تجربه برای تنظیم دقیق پهپاد ها به کار گرفته شده است. توسعه پهپاد انتحاری که در منطقه مشخصی پرواز می کند و سپس با شیرجه کنار هدف خود را منفجر می کند، به نیاز برای شناسایی اهداف حماس در خطوط شلوغ غزه مربوط می شود. پهپاد های اسرائیل در طول سال ها، گران‌تر و پیچیده‌تر شدند و سطح بالاتری از صلاحیت فنی برای به کار گیری و نگهداری از آن ها لازم است. در سال 2020، وزارت دفاع ملی یونان، در قراردادی که جایگزینی برای خرید های گران‌قیمت ارائه می کرد، پهپاد با استقامت بالای هرون را به کار برد. پهپاد های هرون، که توسط IAI ساخته شده، برای دفاع از مرز ها تحت مدل لیزینگ استفاده می شود که در آن کارشناسان IAI مراقبت های لازم را ادامه خواهند داد. تسلیحات Bayraktar TB2 پهپاد های ترک: ارزان و عالی؟ پهپاد های ترک نسبت به نمونه های چینی و اسرائیلی قیمت متوسطی دارند. کن کاساپوغلو، مدیر برنامه های امنیتی و دفاعی در مرکز مطالعات اقتصادی و سیاست خارجی ترکیه، گفت:" پهپاد های ساخت ترکیه گران‌تر از پهپاد های چینی تلقی می شوند اما از نمونه های اسرائیلی و آمریکایی ارازن ترند. با این حال، خدمات پس از فروش شرکت های چینی به اندازه شرکت های ترک نیست، به همین دلیل آن ها بازخورد مشتری برای بهبود محصولات شان را از دست می دهند." طبق گزارش ها، قرارداد با لهستان شامل 4 دسته پهپاد (24 فروند پهپاد به همراه تسلیحات موشک های هدایت لیزری MAM-L و MAM-C)، ایستگاه های کنترل متحرک، رادار های SAR، شبیه‌ساز ها، قطعات یدکی، آموزش و پشتیبانی لجستیکی به ارزش 270 میلیون دلار می شود. هر دسته شامل 6 پهپاد به ارزش 67 میلیون دلار است، یعنی هر فروند بایراکتار TB2 کاملا مسلح قیمتی حدود 10 میلیون دلار خواهد داشت که بسیار مقرون به صرفه است. نیروهای مسلح سلطنتی مراکش (Far-Maroc) در 18 آپریل 2021 اعلام کرد که قصد خرید 13 فروند Bayraktar به ارزش 70 میلیون دلار را دارد. از این رو، قیمت هر فروند بیرقدار غیر مسلح حدود 5 میلیون دلار خواهد بود. چین، پهپاد Wing Loong را به چندین کشور در آفریقا و خاورمیانه از جمله نیجریه، مصر و امارات متحده عربی صادر کرده که قیمت هر واحد حدود 1 میلیون دلار تخمین زده می شود. از سوی دیگر، هند در فوریه 2021، چهار فروند از کشند ترین پهپاد های اسرائیلی، یعنی هرون، را به قیمت 200 میلیون دلار به صورت لیزینگی خریداری کرد. هر فروند پهپاد MQ-9 Reaper ایالات متحده قیمتی حدود 100 میلیون دلار دارد! با توجه به برتری هایش در حوزه های قیمت، مرگ باری و ارائه خدمات پس از فروش، ترکیه انتظار دارد در آینده قرارداد های بیشتری را ببندد. مروی سران، تحلیلگر دفاعی ساکن آنکارا، در مصاحبه با TRT World گفت:" هنگامی که پهپاد های ایالات متحده جسارت خود را در یمن و افغانستان نشان داده اند، چین و اسرائیل هنوز موفق به راضی کردن کشور ها درباره کارایی تکنولوژی پهپادی شان در جبهه های سخت نبرد نشده اند. با اینکه پهپاد های آمریکایی مرگبار هستند اما قیمت بسیار بالایی دارند. پهپاد رزمی چینی Wing Loong 10 فروش های احتمالی آینده اکراین بیش از 12 فروند پهپاد بایراکتار را خریداری و قرارداد ساخت مشترک 48 فروند را نیز با ترکیه امضا کرده است. مصطفی وارانک، وزیر صنعت و دفاع ترکیه، در گردهمایی صنعت دفاعی، که توسط اتاق صنعت استانبول و شاخه دفاع و هوافضا SAHA استانبول برگزار شد، گفت:" به زودی شاهد این خواهد بود که پهپاد های Bayraktar و Anka از ترکیه به سمت آسمان اروپا پرواز کنند." کشور های اروپایی آلبانی، بلاروس، انگلیس، بلغارستان،جمهوری چک و مجارستان از کشور هایی هستند که گفته می شود ممکن است این پهپاد تهاجمی را خریداری کنند. در ژانویه 2021، نشریه ترک Haber 7 گزارش داد که بلغانستان علاقه مند به خرید حداقل 6 فروند از این پهپاد است. قزاقستان هم به دنبال خرید 30 تا 40 فروند بایراکتار TB2 است. الكساندر ووچیچ، رئیس جمهور صربستان، در تعریف از پهپاد های تهاجمی بیان کرد که صربستان بسیار به سامانه های پهپادی علاقه مند است و قطعا در آینده تعداد بیشتری از آن را خریداری خواهد کرد. وی هم چنین گفت:" باید دید که آیا با طرف ترک به توافق خواهیم رسید یا خیر. در هر صورت، این پهپاد ها بسیار خوب هستند." منبع
  6. 1 پسندیده شده
    خیلی خیلی تشکر میکنیم از برادر جان ارمین حیدری بابت این تاپیک جذاب و زیبا که به اساسی ترین مشکلات ساختاری کشور ما که اصلی ترین ایجاد کننده تفاوت هست میپردازه! امیدوارم رقابت مثبت ،بهره وری تغییر دیدگاه و رویکردها و فعالی شکل بگیره این کشور گلستان بشه ....
  7. 1 پسندیده شده
    نیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت دوم داستان دو شهر همیشه در بحث های مقایسه ای، دلایلی برای رد مقایسه مطرح می شود، بهانه هایی که بیشتر ناشی از سیاست زدگی است ولی مقایسه دو شهر نزدیک به هم شاید بسیاری از بهانه ها را از بین برده و توجه بر مشکلات مدیریت خرد را بالا ببرد مشکلی که بیشتر در مدیریت جزء و کارشناسان خرد ریشه دارد و نه در مدیریت کلان این مقاله تنها بهانه ای است برای تامل کردن و کمتر بهانه آوردن مقایسه را با دو شهری شروع می کنم که : - فاصله هر دو کمتر از 100 کیلومتر است - در زمان جنگ هر دو بصورت گسترده تخریب شدند - از نظر حکومت مرکزی هر دو شهر در یک جغرافیای فرهنگی دسته بندی می شود - تلاش برای آبادانی هر دو شهر از سال 67 و با پایان جنگ شروع شد. اما یکی بسیار پیشرفت کرده است و یکی با داشتن منابع بیشتر پسرفت کرده است. مقایسه دو شهر دزفول و سوسنگرد مقایسه منابع منابع آبی: سوسنگرد از آب کرخه و سد کرخه بهره مند است و نسبت به دیگر شهرها از آب بیشتری بهره مند است دزفول از روخانه و سد دز استفاده می کند که در نهایت منتج به کارون می شود و نسبت به کرخه از آب کمتری بهره مند است منابع کشاورزی: زمین های سوسنگرد حاصلخیز و دشت است که کشاورزی صنعتی را در آن تسهیل می کند، بویژه کشت های وسیع سالیانه گندم و برنج در زمستان های پرآب زمین های دزفول بیشتر درختکاری و کشت صیفی جات را پوشش می دهد و محدودیت زمین و سختی کار در آن بیشتر است برداشت گندم در سوسنگرد برداشت خرما در سوسنگرد مرز و گمرک: سوسنگرد به دلیل داشتن پایانه مرزی چزابه، درآمد ناشی از گمرک و ارتباط به کشور عراق را دارد که دزفول از این امر بی بهره است. پایانه مرزی چزابه میادین نفت و گاز: سوسنگرد میزبان میادین آزادگان شمالی، میادین هور الهویزه و مجاورت با شرکت نفت اروندان است و تردد شرکت های نفتی و اکتشافی در آن محسوس است. دزفول فاقد منابع نفت و گاز است. یادمان های دفاع مقدس: مناطق چزابه تا هورالعظیم مناطق بسیار مهم در تاریخ دفاع مقدس هست که در محدوده شهر سوسنگرد قرار می گیرد. دزفول شامل پایگاه های دوکوهه بوده و از نظر موقعیت های نبرد بیشتر عقبه محسوب می شود و در جایگاه پایین تری قرار دارد. تفریحی و سیاحتی: هورالعظیم یکی از موقعیت های بکر در گردشگری طبیعی محسوب شده و امکان درآمد زایی بسیار بالایی را دارد. دزفول فاقد موقعیت موقعیت های خاص سیاحتی است. بودجه: گفته می شود تخصیص بودجه و امکانات دولتی سوسنگرد بهدلیل امنیت مرز از رقم بیشتری بوده و تخصیص به ان با سهولت بیشتری صورت می گیرد. ولی دزفول ارزش افزوده بسیار بیشتری در کشاورزی و میوه جات بدست می آورد دزفول مکان های راهیان نور بسیار منظم تر و مخاطب پسندتری ساخته است لینک دزفول از لحاظ توسعه شهری، به عنوان شهر اول استان خوزستان خود را مطرح کرده است. دزفول از لحاظ توسعه پزشکی و بهداشتی از مرکز استان، با فاصله پیش است. و ... کشت صیفی جات در دزفول باغ موزه دفاع مقدس دزفول بهانه مطلقا ممنوع !!!!! قبل از گفتن چرا باید بگیم که این مثال که در سایر استان های کشور مشابه دارد، دهان بهانه جویان را می بندد بهانه جویانی که عقب افتادگی مناطق کشور را به گردن تبعیض فرهنگی، قومی، سیاسی و ... می اندازند در حالی که چنین مثالی خط بطلان بر این بهانه ها کشیده و مشخصا مدیریت شهری و رفتار مدیریت جزء و کارشناسان جزء را پررنگ می کند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ علت هایی ساده و بر اساس مشاهدات عینی می گویم : تفاوت رفتار کارشناسان شهر محروم در مقیاس با شهر موفق - مهاجرت ساکنین تحصیل کرده و مرفه از شهر و عدم رجوع و سرمایه گذاری در زادگاه خود - مزاحمت و فراری دادن متخصصان بومی و غیر بومی، خالی کردن شهر از ایده و تخصص - کار شکنی مدیران و کارشناسان جزء در سرمایه گذاری خصوصی - بی توجهی به مشکلات تولید کنندگان و مولدین شهرستان - عدم پیگیری مشکلات تا رسیدن به شرایط بحران - عدم استفاده کارشناسان از خدمات شهر خود - انتظار از مرکز و دیگران برای آبادانی شهر - اتلاف منابع دولتی با بی توجهی - عدم پیگیری متخلفین - عدم مطالبه گری - و ... تامل کنید تمامی این موارد ناشی از موارد زیر است: بروکراسی اشتباه ناآگاهی بی تفاوتی بی شعوری تنگ نظری فساد یه گام فراتر بیاییم و در سطح کلان کشور نگاه کنیم و همین مشکلات را می بینیم: مسئولان و متخصصانی که از ایران به کانادا یا غرب می روند یا فراری داده می شوند کارشکنی کارشناسانی که باعث ناامیدی متخصصان می شود مشکلات بروکراسی و مانع زایی بر سر تولیدی ها انتظار از غرب و دیگر افراد برای آبادی کشور اتلاف منابع دولتی مثال ویژه فوتبال عدم پیگیری متخلفان دولتی عدم مطالبه گری و ..... بله، گویی داستان دو شهر داستان کشور ماست و بهانه ها هم بهانه های مسئولین ما فرهنگ کارشناسان جزء یک شهر موفق باعث شلیک پیشرفت و جذب سرمایه گذار خصوصی بویژه خود مردم آن شهر شده است پس مسیر و تفکر کارشناسان جزء این چنین درست است و باید پی آن را بگیریم تقدیم به دوست خوبمان @Overdose
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 8خرداد1400 حملات غافلگیرانه مقاومت یمن به مواضع ارتش عربستان در نوار مرزی جیزان در این حملات 40 پست ارتش عربستان پاکسازی 80 نظامی وابسته به عربستان کشته زخمی اسیر شدن همچنین بیش از 20 خودرو و نفربر زرهی عربستان منهدم شده است سرنگون شدن دو پهپاد عربستانی بدست انصارالله یمن در هفته گذشته
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... اول یک تشکر از مترجم محترم این متن باید بشود ، که قانونمند عمل می کنند ، چه در زمینه قرار دادن تصاویر در گالری و چه در منبع نگاری .. برای ایشون آرزوی موفقیت در همه زمینه ها را داریم ==== https://www.aparat.com/v/tceDT این ویدئو ، چه در حوزه تبلیغاتی ، چه در حوزه شیوه ارائه محصول ، درسهای بزرگی برای صنعت پهپادی ما است . انشا... دوستان دست اندرکار بیشتر توجه کنند
  10. 1 پسندیده شده
  11. 1 پسندیده شده
    نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع مورخ 1400/03/02 خرج پاکسازی میدان مین ZRP-2 روسی پی نوشت : وزن این سیستم 34 کیلوگرم
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... قبل از ادامه بحث ..... ماهیت تقابل میان ایران و رژیم عبری از دریچه دید رون درمر ( سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده ) بارگذاری مجدد ویدئو از کانال کاوش مدیا https://www.aparat.com/v/Ms8G9 حذف ویدئو ( ویدئوی کاوش مدیا ) توسط آپارات ، دوم خرداد سال 1400 خورشیدی با دلایل ذیل... البته این دلایل در نوع خودش بسیار جالب هست برای بررسی
  13. 1 پسندیده شده
    نیروگاه ها دو نوع مصرف آب دارند اول : آب مقطر برای سیکل توربین و بویلر دوم: برج خنک کن * بیشترین آب از سمت برج های خنک کن از دست میره برای همین سیستم از برج های تر به سمت برج های خشک در حال تغییر است ولی کند در نیروگاه همدان و نیروگاه قزوین برج های خشک طبیعی مصرف آب را با رقم بالا کاهش دادند اگرچه این روش در مناطق مرطوب بویژه کنار دریا قابل استفاده نیست ولی طرح های CHP راهکارهای خوبی را برای مدیریت انرژی و آب ارائه داده است که بصورت بسته های آماده قابل استفاده است. اگر نگاه از سود آوری آنی به نگاه حفظ منابع و سودآوری در آینده تغییر کند، اجرای این روش ها، در کاهش مصرف آب شیرین بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
  14. 1 پسندیده شده
    بخش دوم ..... برخورد مستقیم نظامی ایران و اسراییل : بطور همزمان ، در حالی که در بازه زمانی 2018-2017 حملات اسراییل به اهداف کاملا مشخص ایرانی در خاک سوریه ، به شکل واضح و با شدت زیاد در جریان بود ، واحدهای سپاه قدس ایران نیز در حال آماده سازی های اولیه برای واکنش نظامی به منظور ایجاد بازدارندگی متقابل و همچنین افزایش هزینه حملات مهاجمان ، بود و براساس اطلاعات موجود ، چندین بار مستقیما" اهداف اسراییلی را مورد حمله قرارداد . این مساله بدان معنا بود که برای نخستین بار و پس از چندین دهه خصومت غیر مستقیم میان اسراییل و ایران ، ضربه های رد و بدل شده ، صورت مستقیم بخود گرفته بود . روزمه مایکل هرزوگ ، نویسنده مقاله با شروع فوریه 2018 ، نخستین برخورد مستقیم در سوریه ، زمانی که ایران رعین ناباوری همگان موفق شده یکفروند هواپیمای بدون سرنشین مسلح را از مبداء پایگاه هوایی تی-4 در مرکز سوریه به درون خاک اسراییل نفوذ داده و در آنجا هدف آتش متقابل واحدهای پدافند قرار گرفته و ساقط گردید ، رقم خورد . درپاسخ ، نیروی هوایی اسراییل نیز موقعیت استقرار خودروی کنترل و فرماندهی پهپاد فوق را در پایگاه هوایی سوریه کشف و علاوه بر منهدم کردن آن ، به ده ها هدف سپاه قدس در سوریه حمله نمود ، هر چند در جریان این حملات ، حداقل یک فروند جنگنده اف-16 هدف آتش شبکه دفاع هوایی سوریه قرار گرفت و ساقط گردید . چهارماه بعد ، در مه 2018 ، احتمالا در پاسخ به حملات تلافی جویانه اسراییل ، عناصر مسلح ناشناس ، حداقل 32 فروند راکت گراد را داخل خاک سوریه به سمت اهدافی در بلندی های جولان تحت کنترل اسراییل شلیک نمود که چهار فروند از این موشکها پس از عبور از مرز رهگیری شده و منهدم شدند . متقابلا" نیروی هوایی اسراییل با طراحی عملیاتی موسوم به "خانه پوشالی" ( House of Cards) ، صدها هدف دیگر ،از جمله زیرساختهای ایجاد شده توسط ایرانی ها را در سوریه مورد حمله قرارداد . در بیست و یکم ژانویه 2019 ، واحدهای موشکی منتسب به سپاه پاسداران ، یکفروند موشک دقیق میانبرد را در روشنایی روز و از مبداء پایگاه نظامی ارتش سوریه در جنوب دمشق بسمت ارتفاعات هرمون واقع در بلندیهای جولان ، شلیک کردند ، در حالی که موشک فوق ،توسط آتشبارهای پدافند هوایی گنبد آهنین رهگیری ومنهدم شد . درواقع ، روند شلیکهای موشکی ایران ، پاسخی بود به حملات مستمر نیروی هوایی اسراییل از دسامبر 2018 تا ژانویه 2019 به زیرساختهای نظامی ارتش سوریه که اینک تا حدودی در اختیار ایرانی ها گذاشته شده بود . بااین وصف ، پاسخ اسراییل به این سری حملات ... در تمامی موارد ذکر شده ، انچه که در وهله نخست به نظر میرسد ، این است که اسراییل اطلاعات مشخصی از روند برنامه های توسعه نظامی ایران در سوریه در اختیار داشته که این مساله بدان معناست که حملات اسراییل ، تمامی بسترهای آماده شده برای ایران به منظور مشروعیت دادن به اقدامات دفاعی و آفندی را هدف قرار داده است و این به شکل خاص ، زیرساختهای نظامی در حال آماده شدن ایران را مد نظر قرار میداد . در حالی که نیروی هوای اسراییل ، به شکل همزمان ، در تلاش بود تا بتدریج شبکه لایه لایه دفاع هوایی سوریه را بازکرده و سرفرصت ، تک تک عناصرآن را از میان برده و یا تضعیف نماید . گادی ایزنگوت در اواخر ژوئن 2019 نیز دوتیر راکت از سوریه بسوی ارتفاعات هرمون شلیک شد که موشک نخست در خاک سوریه سقوط نمود و دومی بدون ایجات خسارت در سرزمین های اشغالی فرود آمد . اگر این حمله به ایران منتسب نشد ، اما اجرای آن به گروه های تخت الحمایه ایران نسبت داده شد ،در حالی که همزمان با این رویدادها ، تنشها میان ایران و ایالات متحده نیز به اوج خود رسیده بود و گفته میشود که حتی برنامه ای برای حمله به اهداف ایرانی – سوری نیز در دست بررسی قرار داشت . با این حال ، یکی از مهمترین حملات مهم اسراییل علیه مجموعه های منتسب به ایران و حزب ا... در اول ژوئیه 2019 به ثبت رسید . اثر گذاری حملات اسراییل بر روند منازعه : در واقع ، مقامات امنیتی اسراییل براین باورند که عملیات نظامی مستمر اسراییل ، نقش اصلی را در خنثی نمودن برنامه های بلند مدت ایران به منظور تبدیل سوریه به یک جبهه نظامی قدرتنمند ضد اسراییلی بر عهده دارد . علاوه براین ، برخی از ناظران صحنه عملیات در سوریه معتقدند که این حملات میتواند در طولانی مدت ، روند جریان را به شکل موثر بر ضد ایران برگردانده و از تشدید احتمال درگیری مستقیم جلوگیری نماید . در نهایت ، ایرانی تا حال حاضر از انتقال و استقرار جتهای رزمی خود در خاک سوریه خودداری نموده اند و از سویی دیگر ، هنوز کنترل سامانه های روسی متعلقبه ارتش سوریه نیز در اختیار آنان قرار نگرفته است ، به همین دلیل اشراف اطلاعاتی در بخش جنوبی سوریه ، برای عناصر اطلاعاتی ایرانی در ضعیف ترین حالت ممکن قرار گرفته ، جایی که برای ایجاد بسترهای کسب اطلاعات به شکل موثر هنوز راه زیادی می بایست پیموده شود . بر همین اساس ، ایران مستمرا" در حال برنامه ریزی برای اعزام نیرو ، تعیین ماموریتها براساس مدل عملیاتی تعریف شده در سوریه است ، این الگو بیشتر بر نیازمندهای خاص ، شامل : 1-ایجاد بستر لازم در طول زمان برای طراحی واکنش متقابل در برابر حملات اسراییل ( با توجه به توسعه عملیاتی رزمی ایران در سوریه و نیازمندی به سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ) 2-کاهش فاصله با قابلیتهای رزمی ارتش اسراییل ( در شمال وشرق سوریه ) 3- انتقال زیرساختهای استراتژیک منتقل شده به سوریه به مناطقی با درجه اهمیت کمتر نظامی ، غیر متمرکز کردن پتانسیل های نظامی 4-انتقال همه سامانه های رزمی و دپوهای تسلیحاتی به زیرساختهای ایجاد شده زیرزمینی و پنهان نمودن این زیرساختها تحت پوشش ارتش رسمی سوریه و صنایع دفاعی این کشور . در واقع ، بخش عمده ای از تحلیلگران امنیتی اسراییل براین باورند که جنبه اصلی برنامه ایران در سوریه ، تلاش برای انتقال عناصر اصلی "پروژه دقیق" این کشور در سازه های زیرزمینی یا استتار شده در لبنان ، تمرکز منابع برای ارتقاء این برنامه از یک پروژه محدوده به یک خط تولید کامل صنعتی ،افزایش پروازهای تجاری و همچنین فعال شدن خطوط دریایی ایران به لبنان و همچنین ایجاد یک ساختار نظامی کامل در عراق ، شامل تسلیح و آموزش شبه نظامیان شیعه بشمارمی آید . این مساله ، تا بدانجا برای مقامات ارشد اسراییلی ، پراهمیت بشمار می رود که در دسامبر 2018 ، مدیر اطلاعات ارتش اسراییل اظهار داشت که " عراق بشدت زیر کنترل سپاه قدس ایران قرار گرفته " و این کشور اکنون براحتی میتواند ، برنامه های بلند مدت خود را به مانند آنچه که در سوریه انجام شده ، در عراق نیز پیاده کند که بطور مستقیم ، امنیت اسراییل را نشانه گرفته است . به اعتقاد این مقام امنیتی ، استقرار ذخیره قابل توجهی از این موشکها در عراق ، نه تنها اسراییل ، بلکه یگانهای رزمی ارتش ایالات متحده ، عربستان سعودی و تحت شرایط خاصی ، اردن را نیز تهدید می کند . از آنجایی که ارتش سوریه کنترل بخشی از ارتفاعات جولان را در تابستان 2018 به لطف کمکهای بیدریغ ایران و ورود عناصر رزمی وابسته به آن از شورشیان مسلح ، مجددا" بازپس گرفت ، بلافاصله ، حزب ا... لبنان بدلیل تجربه افزون تر در خصوص گسترش توان رزم بواسطه استفاده از نیروهای محلی، مامور شد تا نیروی انسانی مورد نیاز را از مردم محلی ، بخصوص روستاهایی نظیر الخدر ( al-Khadr) در شمال جولان به منظور زمینه سازی برای حرکتهای آینده ، استقرار سامانه های تسلیحاتی و تهیه برنامه های عملیاتی فراهم نماید . اما از اکتبر 2017 ،هر دوبازوی عملیاتی حزب ا.. در جنوب سوریه ، توسط مدیریت اطلاعاتی فرماندهی جنوبی ارتش اسراییل مورد رصد قرار گرفت و درنهایت در مارس 2019 در یک کنفرانس مطبوعاتی ، در اختیار رسانه ها قرار گرفت . در کنار جنبه های نظامی ، تهران بر این باور است که میتواند بواسطه طرح ریزی یک نقشه دقیق واستفاده از ظرفیتهای فعلی سوریه ، بخش عمده ای از مشکلات ناشی از تحریم های ایالات متحده را دور زده و ازاین طریق ، بتواند با دستی گشاده تر ، برنامه های خود را سوریه پیش برد . در این میان ، گرچه مهمترین عامل مهار ایران در سوریه را می توان در اعمال فشار نظامی دانست ، اما الزاما" جلوگیری از به ثمر رسیدن طراحی تهران را نمی توان در حوزه بکارگیری سخت افزار نظامی جستجو نمود . بدین معنی که چالش میان ایران و اسراییل را نمی توان بدون در نظر گرفتن نقش مرکزی روسیه در سوریه و همچنین فشار اقتصادی ایالات متحده بر ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . به اعتقاد برخی ناظران سیاسی ، حضور روسیه ، ایران و اسراییل را مجبور ساخته تا حرکات خود را با دقت افزون تری مورد محاسبه قرار دهند ، ضمن اینکه نقش ایالات متحده نیز باعث شده تا ایران در اجرای نقشه جامع خود ، با جسارت بیشتری نسبت به گذشته ، عمل نماید . زاخاریا باومل نظامی صهیونیست که در جریان درگیری های نبرد 1982 جسدش در خاک سوریه باقی ماند رقص با خرس روسی : براساس آنچه سیر تحولات در سوریه نشان میدهد ، مجموعه تحلیلگران اسراییلی از ابتدای بحران و پس ازحضور نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه ،با رصد محیطی مملوء از بازیگران متفاوت بین المللی ، منطقه ای و محلی که گاها" منافع متضادی را دنبال می نمودند ، براین اعتقا د قرار داشتند که اولویت نخست سیاست خارجی می بایست ، گفتگو در بالاترین سطح با مهمترین بازیگرخارجی این صحنه ، یعنی روسیه صورت گیرد . در واقع امر ، اسراییل و روسیه ، مواضع متفاوتی رادر خصوص ایران و سوریه و همچنین سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران داشتند که بطور مشخص ، حول محورهای ذیل قابل تبیین می بود : 1-روسیه ، ایران و سایر گروه های مسلح حاضر در سوریه ، در کنار هم برای ابقای ساختار حکومتی اسد وارد جنگ شدند و در این میان ، ایران ، نقش محوری را برای پیشبرد این هدف بازی می کند ، وظیفه ای که بنا برخی تحلیل ها ، روندی ارزشمند برای روسیه بشمار می آید . 2- هر دوکشور ( ایران و روسیه ) هدفی مشترک را دنبال می کنند وآن خروج کامل ایالات متحده از سوریه و کاهش نفوذ این کشور در منطقه است . 3- روسیه از ابتدای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای و اعمال استراتژی فشار حداکثری بر ایران همواره به این روند معترض بود . 4- روسیه ، تامین کننده اصلی تسلیحات برای ایران است و دو کشور خارج از مساله سوریه ، منافع همپوشان دیگری ، نظیر تلاش برای محدود کردن نفوذ سیاسی ایالات متحده در اسیای میانه و همچنین همکاری در چهارچوب های اقتصادی اوراسیا را دنبال می کنند . در عین حال ، اسراییل با موشکافی قابل توجهی ، منافع متضاد و واگرای موجود میان ایران و روسیه را در حوزه سوریه مورد شناسایی قرار داد و بصورت ماهرانه ای مانور خود را برای افزایش شکاف در این مورد برنامه ریزی نمود . حقیقت امر آن است که در گفتگوهای دوجانبه میان اسراییل و روسیه که از اواخر 2015 آغاز شده ، چند هسته اصلی برای نیل به یک درک مشترک برای ادامه مسیر ، بوجود آمده است . در ابتدای امر ، روسیه برای طرف مقابل تصریح نمود که بدلیل عدم وجود اراده یا توانایی سیاسی و یا هردو ، اقدامی برای قطع دسترسی حضور نظامی ایران در سوریه نخواهد کرد و این حضور را بعنوان یک چالش بلندمدت برای خود که به معنای پذیرش نقش ایران و ایجاد یک ارتباط پایدار سیاسی بشمار می آید ، مورد پذیرش قرار داده است . بدین معنی که روسیه آمادگی کامل خود را برای اعمال نفوذ به منظور جلوگیری از گسترس نفوذ طرف ایرانی ، به نمایش گذاشت . بعنوان مثال ، روسها بخوبی از نفوذ خود برای عدم ایجاد دسترسی به ایران برای کنترل یک اسکله واقع در بندر طرطوس، درست در مجاورت پایگاه دریایی ارتش این کشور ، استفاده نمود . فراتر از این مساله ، به شکل کاملا غیر محسوس ، ارتش اسراییل ، بر مبنای همین گفتگوها ، آزادی عمل کاملی برای هدف قرار دادن موقعیتهای نظامی ایران در خاک سوریه را تا زمانی که نیروهای مسلح و ثبات حکومت سوریه را دچار خطر نکند ، بدست آورد . درواقع ، روسها با متعهد شدن به این توافق نانوشته ، موجب شدند تا ایران مجبور شود تا حضور نظامی خود را در نزدیکی مرز به حداقل برساند و تنها پس از فروکش نمودن جنگ ، این ارتش رسمی سوریه باشد که اجازه استقرار درآن را بدست آورد . متقابلا" برای تضمین این تعهد ، ارتش روسیه ، بخش عمده ای از پلیس نظامی خود را به این منطقه حائل اعزام نمود ، هر چند در بسیاری از موارد ، ارتش روسیه ، مانع از حضور عناصر نظامی ایرانی که با یونیفرم ارتش سوریه در این مناطق ، بخصوص جنوب سوریه تردد دارند ، نشده است . اما با افزایش حالت مخاصمه میان ایران و اسراییل در بازه زمانی 18-2017 ، توافق نانوشته میان اسراییل و روسیه به شکل غیر قابل باوری تحت فشار قرار گرفت و شکافها میان دو طرف ، افزایش پیدا نمود . از یک سو ، ستاد ارتش روسیه ، افزایش رصد خطر برای نیروهای اعزامی خود به سوریه را غیر قابل قبول میدانست . این واقعیت که نیروهای ایرانی ، براساس محاسبات خود ، بخش عمده ای از دارایی های نظامی خود را در مجاورت موقعیت استقرار واحدهای روسی مستقر نموده بودند تا در برابر حملات هوایی ارتش اسراییل ، مصونیت بیشتری را در اختیار داشته باشند ، موجب شد تا در سپتامبر 2018 ، یک بحران شدید میان روسها و ارتش اسراییل پدید آمده و همین امر باعث شد تا جلسات از پیش برنامه ریزی شده میان این دو ، برای چندماه به تعویق بیافتد . این بحران را میتوان مملوء از تناقضاتی دانست که در محیط امنیتی خاورمیانه ، سالهاست که وجود دارد . از یک سو، اسراییل به شکل مستمر ، توانایی ها نظامی حزب ا.. را که در ارتباط مستقیم با "پروژه دقیق" بود ، هدف قرار میداد که درست زیر بینی روسها در شمال غربی سوریه قرار داشت ، از سویی دیگر ، شبکه پدافند ارتش سوریه ، یک فروند پرنده شناسایی IL-20 روسی را به زعم مهاجم بودن ساقط نمود و نزدیک به 15 پرسنل روسی در این میان کشته شدند و روسها نیز مقصر اصلی ماجرا را نیروی هوایی اسراییل دانست که با پوشش قرار دادن پرنده روسی ، مبادرت به اجرای عملیات تهاجمی می نمودند .( در واقع به اعتقاد نویسنده متن ، ادعای روسها ، دروغ بوده . م ) . از طرفی دیگر ، روسها با تحویل سامانه اس-300 به ارتش سوریه ، که پیش ازاین با فشار ایالات متحده و اسراییل ، صدور آن متوقف شده بود ، اسد را موردتشویق قراردادند. بااین حال ، دلایل مختلفی ممکن است بر این نوع نگر روسها ، موثر واقع شود . نخست اینکه در حوزه ساختار دفاعی ارتش روسیه ، هنوز نگرش نامطلوبی در خصوص اسراییل وجود دارد که احتمالا تمایل نخواهند داشت مسئولیت کامل ساقط شدن هواگرد روسی را توسط سامانه های دفاع هوایی محصول این کشور توسط متحدشان را قبول کنند . علاوه براین ، روسها به شکل روزافزون ، نسبت به دامنه ، ماهیت و استمرار حملات هوایی ارتش اسراییل به خاک سوریه واکنش عصبی نشان میدادند و به شکل کاملا هوشمندانه ای ، از این رویداد ( سقوط ایلوشین روسی ) استفاده کردند تا ضمن محدود کردن آزادی عمل توافق شده با اسراییل ، مکانیزم جدیدی را برای ادامه آنچه که "اقدامات تامینی / ایمنی " نامیده میشد ، طراحی نمایند . دراین زمینه ، مقامات ارشد دفاعی اسراییل براین باورند که جهت گیری متفاوت روسیه نسبت به گذشته در خصوص مقصر جلوه دادن اسراییل را می توان در قالب تاکتیک جدید روسها برای پیشبرد روند تفاهم احتمالی با ایالات متحده در زمینه خروج احتمالی از سوریه و سایر مسائل بین المللی دانست . در همان زمان رسانه های عبری گزارش داده بودند که مسکو قبل از ساقط شدن هواگرد شناسایی خود برفراز مدیترانه ، تماسهای نزدیکی را با اسراییل به منظور گفتگو با ایالات متحده برقرار کرده بود . به اعتقاد کارشناسان امنیتی عبری ، روسها براین تمایل قرارداشتند که در ازای ایجاد فشار برایران به منظور کاهش فعالیتهای خود و گروه های نزدیک به ان در سوریه و همچنین خارج کردن بخش قابل ملاحضه ای نیروهای خود ، روند اجرای تحریم های اقتصادی از سوی ایالات متحده منجمد گردد . با این وصف ، تل آویو بدلیل عدم تمایل در خصوص محدود کردن تحریم های اقتصادی بر علیه تهران ، این پیشنهاد را نپذیرفت ، اما مقامات تل آویو معتقدند که دولت ترامپ ، به احتمال بسیار زیاد ، قبل از خروج کامل نیروهای آمریکایی از سوریه (دسامبر 2018) بتدریج علاقه خود را به معامله با روسها ، اعلام کند . اما پی آمد حادثه ایلوشین روسی را می توان در اضافه شدن برخی الزامات و مکانیزم های جدید به "اقدامات تامینی " توافق شده میان اسراییل و روسیه جستجو نمود . این موارد شامل اطلاع رسانی ارتش اسراییل قبل از اجرای هر گونه حمله هوایی ( چند دقیقه قبل از اجرای بمباران ) ، تعریف واضح از مناطق هدف توسط نیروی هوایی اسراییل و مشخص شدن نقاط و موقعیتهایی بود که هر گونه حمله به ان به مثابه نقض توافق منتهی شده ، کانالهای ارتباطی میان دو ارتش و... می گردید . تمامی این موارد در چهارچوب یک یادداشت رسمی تفاهم شده میان طرفین و در امتداد تفاهم امضاء شده میان روسیه با ایالات متحده و ترکیه در خصوص ترکیه به امضاء طرفین رسید . این تفاهم نامه ، یک جنبه بسیار مهم را بخود می دید و آن عدم توقف کامل حملات اسراییل به خاک سوریه بود و برآیند کلی آن ، تحت فشار قراردادن بیشتر ایران برای کاهش فعالیتهای نظامی ، خودداری از استقرار موقعیتهای استقراری خود در نزدیکی پایگاه های روسی و به طور کلی محدود سازی فعالیتهای نظامی این کشور در سوریه بشمار می رفت . نتیجه کلی و برآیند روند فوق الذکر نشان می داد که اززمان ساقط شدن هواگرد روسی ، اسراییل موفقیتهای قابل ملاحضه ای را برای احیاء زمینه های مشترک کاری خود با روسیه در حوزه مسائل سوریه از جمله بهبود سازو کار هماهنگی های نظامی بدست آورده است ، چنانکه در اخرین دیدار نتانیاهو در مسکو( 4 آوریل 2019 ) ، وی با یک استقبال غیر معمولی ، شامل اجرای مراسم کامل نظامی ، تحویل باقی مانده جسد سرباز ( زاخاریا باومل / Zechariah Baumel) که در جنگ 1982 کشته شده و محل دفن آن توسط واحدهای روسی کشف شد ، روبرو گردید . ضمن اینکه در مذاکرات مستقیم میان دو طرف ، موافقت کلی درخصوص خروج نیروهای خارجی از سوریه صورت گرفت ولی نتیجه نهایی آن هرگر افشاء نشد. این درحالی است که به رسمیت شناخته شدن حاکمیت اسراییل بر ارتفاعات جولان از سوی ترامپ که بسرعت توسط روسیه رد شد ، به احتمال زیاد در فرایند فوق الذکر مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. بدیهی است از زمان آغاز بحران در سپتامبر 2018 میان این دو بازیگر صحنه بین المللی ، اسراییل ، به شکل محسوسی اقدامات نظامی خود در سوریه را کاهش داده بود که این امر را بطور مستقیم می توان به محدود شدن تحرکات ایران در سوریه تحت فشار مشترک روسیه و اسراییل مرتبط دانست ، اما مقامات تل آویو همچنان مشتاق است که ضمن کاهش تنشها با روسیه ، میزان دقت در اجرای عملیات خود در داخل خاک سوریه را به حداکثر میزان خود برساند . در این میان ، بشار اسد بعنوان محور حرکتی بازیگران حاضر در سوریه ، بصورت توامان نگاه ویژه ای به ایران و روسیه دارد و در این مدت ، براین تلاش بوده تا با اجرای مانورهای ماهرانه میان این دو بازیگر ، فضای حرکتی خاصی را برای خود پدید آورد که این روند ، در رقابت آرام همراه با تنشهای مقطعی میان ایران و روسیه برای دسترسی به منظور استفاده از بنادر سوریه ، منابع طبیعی و دستیابی به پروژه های زیربنایی سوریه کاملا قابل مشاهده است که در برخی مواقع ، اصطکاکهای میان عناصر تحت کنترل ایران و بخش هایی از ارتش سوریه تحت حمایت روسیه به خشونت نیز منتهی میشود . با این وصف ، در حالی که اسد هنوز به حمایتهای نظامی و اقتصادی ایران بسیار وابسته است ، احتمالا" از نفوذ رو به گسترش ایران ، رضایت نداشته و به براساس تحلیل های موجود از منابع اطلاعاتی اسراییلی و غربی ، حملات مستمر اسراییل را بعنوان ابزاری برای رد درخواستهای ایران مورد استفاده قرار میدهد . با این وجود ، این ابهام هموراه پیش روی تحلیلگران امنیتی اسراییل وجود دارد که روسیه تا چه اندازه می تواند این انتظارات را تحقق بخشد ؟ در این خصوص ، برخی معتقدند که روسیه در جریان جلسات 3 جانبه ، بارها اعلام نموده که پتانسیل کافی برای ایجاد یک اهرم فشار موثر بدون کاهش قابل توجه تحریم های ایالات متحده برای وادار کردن ایران به خروج از سوریه را در اختیار ندارد . علاوه براین ، روسها انتظار دارند که در قبال اعمال فشار برایران ، اسد بعنوان تنها دولت رسمی در سوریه مورد پذیرش قرار گرفته و همه نیروهای خارجی در یک بازه زمانی از این کشور خارج شده و درنهایت تحریم های ایالات متحده علیه این کشور ( روسیه ) لغو گردد تا شرکتهای روسی توانایی شرکت در فرآیند بازسازی سوریه را داشته باشند . بطور طبیعی چنین انتظارانی موجب شده تا امکان تحقق آن از سوی اسراییل و ایالات متحده بعید به نظر برسد . نتیجه این مذاکرات ، هر چه باشد ، اسراییل قصد متوقف نمودن آنچه که مربوط به تامین منافع حیاتی امنیت ملی خود است را ندارد ، در عین اینکه ، تحلیل غالبی وجود دارد که تامین این منافع در همکاری مشترک با روسها نهفته است و این بستر را بوجود می آورد تا همچنان حملات مستمر بر علیه اهداف ایرانی در سوریه ادامه پیدا کند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  15. 1 پسندیده شده
    سلام برهمگی تاریخچه مختصر ناوگروه آبخاکی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، شامل ناوهای هنگام (511)، لارک (512)، تنب (513) و لاوان (514)، با وزن تقریبی 2540 تن (درحالت بارگیری کامل)، جهت مقاصد عملیات آبخاکی و تسخیر سواحل دشمن، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به شرکت کشتی سازی انگلیسی Yarrow Shipbuilding Co. سفارش داده شد. ناوهای هنگام و لارک در سال 1353 شمسی (1974م) تحویل ایران شدند که در جنگ ظفار شرکت نمودند. اما ناوهای تنب و لاوان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1364 شمسی (1985م)، با تلاش بسیار و پیگیریهای مجدانه نیروی دریایی ارتش و سرانجام تحت عنوان «بیمارستان دریایی» (Hospital Ship) بدون هیچگونه تسلیحات و سامانه های مربوطه، اما با سامانه رانشی قدرتمندتر، تحویل گردیدند. اسکله کشتی سازی Yarrow تسلیحات در بدو ورود ناوهای هنگام و لارک، سلاح این یگانها تنها 4 قبضه توپ 40م.م ضدهوایی بوفورس (دو قبضه در سینه و دو قبضه در پاشنه) بود. اما بعدها و در زمان جنگ تحمیلی، یک راکت انداز 30تایی با کالیبر 122م.م، در جلوی سینه هر چهار ناو نصب شد و بعدها توپهای 40 م.م با توپ 23م.م معروف روسی جایگزین شدند. همچنین امروزه، دوش پرتابهای ضدهوایی نیز در این ناوها موجود است. قابلیت های آبخاکی این ناوها با حداکثر سرعت 14.5 نات و برد 4000 مایل دریایی (با سرعت 12 نات)، میتوانند محموله های گوناگونی جهت تاختهای آبخاکی و تسخیر ساحل دشمن حمل و ادوات یا نفرات را در ساحل پیاده کنند. محموله ها شامل: ** 5 تا 9 خودروی زرهی (بسته به سایز خودرو) ** 600 تن محموله خشک در انبارهای داخلی ** 227 نفر تفنگدار با تجهیزات کامل ** حداکثر 10 تن بار در سینه ناو (جابجایی توسط جرثقیل سینه) بعنوان مثال: قایقهای هجومی تکاوران، قایقهای حمل تفنگداران، زیردریایی مرطوب السابحات، اژدر زیردریایی های کلاس طارق و... همچنین در پاشنه این ناوها، پد بالگرد وجود دارد که توانایی پذیرش بالگردهایی نظیر سی کینگ را داراست. منبع: http://www.harpoonda...a/Entry741.aspx نویسنده: حبیب (IRINavy) هرگونه استفاده از مطالب و عکسها، تنها با ذکر آدرس سایت Military.ir بعنوان منبع مجاز است. انشاءالله، در ادامه با تصاویر ناوها، ادامه خواهد داشت . . .
  16. 1 پسندیده شده
    صندلی پرتاب خلبان ( قسمت آخر، شرکت شرکت مارتین بیکر طراح) شرکت آثار هواپیمایی مارتین توسط جیمز مارتین در سال 1934 به عنوان طراح هواپیما شروع به کار کرد. اما در یکی از آزمایش های پروازی خلبان تست دچار سانحه و کشته شد این اتفاق باعث شد جیمز تمرکز خود را بر نجات جان خلبان متمرکز کند. پس از مطالعات و تحقیقات خروج اجباری خلبان همراه با صندلی بهترین و جذاب ترین راه برای خروج از هواپیما هست و این آغاز تولد صندلی پرتاب خلبان بود. در حال حاضر 10 درصد سهم بازار صندلی های نجات متعلق به این شرکت هست. تاریخچه شرکت مارتین بیکر و ادغام با سافران https://www.safran-martin-baker.com/smbf_web/UK/history.awp سایت معرفی صندلی های مشترک شرکت سافران و مارتین بیکر https://www.safran-martin-baker.com/smbf_web/UK/ejection-seat-MK10.awp بروشور تبلیغاتی در مورد تولیدات شرکت مارتین بیکر طراح و سازنده صندلی پرتاب خلبان https://www.tara-aerospace.com/pdf/Aircraft_Products_Martin_Baker.pdf توضیحات در مورد شرکت مارتین بیکر طراح و سازنده صندلی پرتاب خلبان https://www.faaaa.asn.au/wp-content/uploads/2016/09/MartinBakerDevelopment.pdf کتابچه فنی صندلی پرتاب خلبان مدل FM-55-43 طراحی شرکت مارتین بیکر https://www.bits.de/NRANEU/others/amd-us-archive/FM55-43%2882%29.pdf کتابچه فنی صندلی پرتاب خلبان مدل TM-55-1680-308-24 طراحی شرکت مارتین بیکر https://www.liberatedmanuals.com/TM-55-1680-308-24.pdf
  17. 1 پسندیده شده
    صندلی پرتاب خلبان ( قسمت دوم، بررسی رقیب) همیشه حوادث سخت بد نیست و ممکن است سبب یادگیری از دشمن شود که یکی از نکات شرکت های موفق بوده است. بعد از حادثه برای میگ 29 در نمایشگاه هوایی پاریس در سال 1989 و پرش تاثیرگذار خلبان در ارتفاع پایین، مطالعه روی این صندلی پرتاب جنگنده روسی انجام شد. آزمایشگاه آرمسترانگ روی صندلی پرتاب k36D ساخت شوروی ( صندلی پرتاب میگ 29) مطالعاتش را شروع کرد و نتایج را در گزارشی ارائه نمود که در ارتقا صندلی های نجات خلبان غربی بسیار موثر بود. مطالعه آزمایشگاه آرمسترانگ روی صندلی پرتاب k36D ساخت شوروی ( صندلی پرتاب میگ 29) https://pdfs.semanticscholar.org/22f7/7e5b42ca1fb811c9074bfdb8c82b4f1d8805.pdf گزارش بازرسی دپارتمان دفاعی آمریکا در مورد ارتقا صندلی های ایجکت خلبان https://media.defense.gov/2015/Mar/09/2001713475/-1/-1/1/DODIG-2015-090.pdf اینفوگرافی در مورد چتر نجات کا 36 دی
  18. 1 پسندیده شده
    صندلی پرتاب خلبان ( قسمت اول، معرفی فرآیند خروج) با ورود هواپیما به نبرد در جنگ جهانی، تلفات آگاهانه پرنده ها بسیار زیاد شد و نجات جان خلبان ها به یک هدف مهم تبدیل شد فرآیند نجات خلبان از جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ جهانی دوم بصورت دستی بوده و خلبان با خروج از کابین اقدام به پرش و باز کردن چتر نجات می نمود ولی با ورود به عصر جت دیگر این روش ممکن نبود و فرآیند نجات خلبانان بصورت خودکار انجام شد سرفصل های آموزشی دوره صندلی پرتاب (جهت استاد) https://www.raeng.org.uk/RAE/media/Publications/Curriculum%20resources/RAF100/4-Ejection-Seat-Teacher.pdf دوره تجهیزات ایمنی خلبان (شامل صندلی پرتاب) http://navybmr.com/study%20material/14218A.pdf معرفی تجهیزات و الگوی مونتاژ صندلی پرتاب خلبان http://www.gbairspares.co.uk/reference/2ca.pdf دوره آموزشی تجهیزات مکانیکی پرواز (شامل صندلی پرتاب) https://www.militarynewbie.com/wp-content/uploads/2013/11/US-Navy-course-Aviation-Structural-Mechanic-E-NAVEDTRA-14327.pdf صندلی نجات اف 18 دی : مدل Mk14 Ejection Seat - Martin-Baker http://martin-baker.com/products/mk14-ejection-seat/ مراحل پرتاب خلبان در ارتفاع پایین :
  19. 1 پسندیده شده
    بخش كنترل : ( قسمت اول )    ايستگاه پايش زميني كه از سال 1984 تا 2007 استفاده مي شد ، اكنون در موزه موشكي و فضايي نيروي دريايي به نمايش گذاشته شده است.   بخش كنترل از قسمتهاي زير تشكيل شده است :    يك واحد كنترل اصلي ( Master Control Station )  يك واحد كنترل اصلي جايگزين. چهار آنتن اختصاصي زميني  شش ايستگاه اختصاصي پايش  ​ واحد كنترل اصلي همچنين مي تواند براي دستيابي به توانايي هاي بيشتر فرماندهي و كنترل از آنتنهاي زميني شبكه كنترل ماهواره اي نيروي هوايي ( Air Force Satellite Control Network ) استفاده كند. همچنين ايستگاههاي پايش آژانس اطلاعات جغرافياي فضايي ( National Geospatial- Intelligence Agency ) نيز در دسترس اين مركز قرار دارد.   مسيرهاي حركتي ماهواره ها توسط ايستگاههاي اختصاصي پايش نيروي هوايي ايالات متحده در هاوايي ، جزيره كواجالين ، جزيره آسانسيون ، ديگو گارسيا ، كلرادو اسپرينگز ، کلرادو و کیپ کاناورال پایش می شوند ؛ همچنین این کار در ایستگاههای مشترک NGA که در انگلستان ، آرژانتین ، اکوادور ، بحرین ، استرالیا و واشنگتن دی سی فعال هستند ، نیز صورت می گیرد.   اطلاعات پایشی به مرکز MCS فرماندهی فضایی نیروی هوایی در پایگاه هوایی اسکریور ( Schriever ) در 25 کیلومتری جنوب به جنوب شرقی کلرادو اسپرینگز ارسال می گردد. این اطلاعات توسط اسکادران دوم عملیات فضایی ایالات متحده ( 2SOPS ) تحلیل می گردد. سپس 2SOPS  توسط آنتنهای زمینی اختصاصی یا مشترک ، برای به روز آوری موقعیت یابی ، به طور منظم با همه ماهواره های GPS ارتباط برقرار می کند ( آنتنهای اختصاصی برای این کار در کواجالین ، جزیره اسانسیون ، دیگو گارسیا و کیپ کاناورال قرار دارند .) . این به روز کردنها ساعتهای اتمی نصب شده در روی ماهواره ها را در نهایت اختلاف چند نانو ثانیه نسبت به هم ، هماهنگ می کند و جدول نجومی داخلی برای مدار هر ماهواره را هم تنظیم می کند .   به روز آوری ها توسط یک فیلتر کالمن انجام می شود که اطلاعات دریافتی از ایستگاههای پایش زمینی ، اطلاعات آب و هوایی فضایی و اطلاعات متعدد دیگر را هم به همین منظور دریافت می کند.   مانورهای مداری ماهواره ها توسط استانداردهای GPS قابل قبول نیست ، بنابراین برای تغییر در مدار یک ماهواره ، آن ماهواره ابتدا مارک ناسالم می خورد . این مارک باعث می شود تا گیرنده ها از آن استفاده نکنند . بعد از جابجایی ماهواره ، مهندسین از روی زمین مدار جدید را بررسی می کنند ، جدول نجومی جدید ان را آپلود می کنند و بعد دوباره مارک صحیح بر آن می زنند تا دوباره توسط گیرنده ها قابل استفاده باشد.
  20. 1 پسندیده شده
    چرا ماهواره ها را در مدارشان ثابت قرار ندادن؟ بخاطر استفاده از نور خورشید هست یا علت های دیگه ای؟! سلام با توجه به این که تقریبا همه ماهواره های موقعیت یابی در این مدار قرار گرفته اند ، دو تا از دلیلهای آن می تواند همین موارد ذکر شده در پست قبل باشد . دوباره این قسمت را اینجا نقل می کنم . احتمالا یک دلیل اصلی قسمت قرمز است ولی قسمت آبی هم می تواند دلیل خوبی در هنگام راه اندازی و ارتقا ایجاد کند . ارتفاع مداری حداکثر حدود 20200 کیلومتر است ، یعنی شعاع مداری حداکثر 26600 کیلومتر است. هر ماشین فضایی ، در هر روز نجومی دوبار و همان مسیر قبلی را نسبت به زمین می پیماید. این مساله مخصوصا هنگام ارتقا و تکمیل سیستم خیلی کمک کننده بود چرا که حتی فقط با 4 ماهواره و جاگیری صحیح ، هر چهار ماهواره در طی چند ساعت ، از یک نقطه خاص قابل رویت بودند. برای عملیاتهای نظامی ، تکرار گذرهای زمینی از یک منطقه می تواند منجر به اطمینان از پوشش خوب منطقه نبرد باشد. همچنین همانطوری که در ادامه خواهیم آورد ، خرابی یا جابجایی یا جایگزینی و یا افزایش تعداد ماهواره ها در مدار زمین آهنگ ، که یک آرایش ثابت نسبت به گیرنده خواهد داشت ، مشکلات متعددی می تواند به وجود بیاورد ولی در این مدار به علت این که مکان ماهواره ها به شکل مشخص همواره در حال تغییر است ، می توان همه این مسائل را پوشش داد و طبعا وقفه یا اشکالی هم در سیستم کلی بروز نخواهد کرد.
  21. 1 پسندیده شده
      Schützenpanzer Lang HS.30 مقدمه در اوایل دهه 1950 در پاسخ به نیازهای آلمان غربی HS.30 ساخته شد. آلمان در این مقطع زمانی به یک خودروی زرهی نیاز داشت که نه تنها  توانایی حمل نیروها را داشته باشد، بلکه قابلیت رزمی بالا برای پوشش دادن نیروهای پیاده نظام و همراهی نیروهای زرهی و همچنین توانایی دفاع از خود را نیز داشته باشد. این محصول، نتیجه تجربه ورماخت در جنگ جهانی دوم با نام تکنیک پیاده نظام-زره پوش( Panzergrenadiere) بود که توسط وزارت دفاع فدرال آلمان دوباره تعریف شد. در سال 1957 شرکت سویسی Hispano-Suiza پیشنهاد تولید این خودرو را با پیشرانه ساخت شرکت رولز رویس به آلمان غربی داد. بدون ساخته شدن هیچ نمونه‌ی اولیه‌ای یا انجام تستی، طرح تولید انبوه پذیرفته شد. قرار بود 10000 دستگاه از این خودرو ساخته شود ولی به دلیل مشکلات فنی فقط 2000 دستگاه از آن ساخته شد. به دنبال این قضایا رسوایی بزرگ سیاسی در آلمان غربی دهه 1960 ایجاد شد. با این وجود  با توجه به استانداردهای نوین کنونی در ارتش های دنیا این خودروی جدید زرهی، اولین خودروی رزمی پیاده نظام در جهان بوده است و آلمان ها کلاس جدیدی از خودروهای زرهی را تعریف کرده اند. اسم خودرو Schützenpanzer Lang HS.30 گذاشته شد. Schützenpanzer به معنی خودرو رزمی پیاده نظام و HS.30 مخفف اسم کارخانه سازنده می باشد. لغت Lang به معنی طویل است که برای تمیزدادن این خودرو زرهی از خانواده خودروهای زرهی Kurz به اسم این خودرو اضافه شده است. نام دیگر این خودروی رزمی پیاده نظام Schützenpanzer 12-3 یا به اختصار SPZ 12-3 بوده است.  در سال 1971 خودروی رزمی پیاده نظام مارد (Marde ) جایگزینی برای SPZ 12-3 شد و اولین خودرو پیاده نظام دنیا از خدمت بازنشسته شد.   اجرای تکنیک پیاده نظام-زره پوش در جنگ جهانی دوم با استفاده از خودرو های زرهی Sd.Kfz. 251 و Sd.Kfz. 250 صورت میگرفت   خانواده خودروهای زرهی  Kurz خودرو های شناسایی سبک ، که به توپ 20 میلیمتری مجهز بودند.     توسعه ارتش ایالات متحده اعتقاد داشت نفربر های زرهی باید به عنوان یک تاکسی رزمی فقط برای جا به جایی پیاده نظام در خدمت ارتش باشند و نباید به سمت یک وسیله نقلیه با قابلت های رزمی توسعه پیدا کنند اما آلمانی ها تفکر دیگری داشتند تجربیات آنها در جنگ جهانی دوم و استفاده از تکنیک پیاده نظام-زره پوش باعث شد تا تفکر تاکسی رزمی را به چالش بکشند. آلمان هاSPZ 12-3  را به عنوان یک خودروی زرهی جنگی برای مبارزه در کنار تانک های اصلی میدان نبرد طراحی کردند و از طرف دیگر برای پوشش دادن و جا به جای نیروهای پیاده نظام آن را در نظر داشتند. بر خلاف نفربر زرهی ام 113 ارتش ایالات متحده، SPZ 12-3 آلمانی توانایی شناوری نداشت با این وجود در دکترین نظامی آلمان نداشتن این قابلیت در همراهی تانک های اصلی میدان نبرد به عنوان یک ضعف بزرگ دیده نمی شد. در عوض آلمان ها این خودرو زرهی را به یک توپ 20 میلیمتری اتوماتیک ساخت شرکت Hispano-Suiza به نام HS.820 مسلح کرده بوند که یک سلاح غیر منتظره ی قدرتمند برای خودروهای زرهی سبک در آن زمان محسوب می شد. این توپ روی یک برجک کوچک با دید پریسکوپی15x15  نصب شده بود. در دکترین آلمان غربی این توپ 20 میلیمتری برای مقابله با بالگردها، سلاح های ضد تانک و  خودروهای زرهی سبک در نظر گرفته شده بود تا تمرکز تانک های خودی بر نابودی تانک های دشمن معطوف شود. سرعت دهانه در توپ HS.820  1100 متر برثانیه است و نرخ آتش 1000 گلوله بر دقیقه است.         این توپ دارای گلوله های شدید الفجار، ضد زره و رسام بوده است. میزان مهمات ذخیره شده توپ 20 میلیمتری در SPZ 12-3، 2000 گلوله می باشد. همچنین به عنوان سلاح ثانویه یک مسلسل 7.62 میلیمتری مدل MG 3 به شکل هم محور روی برجک نصب شده است. ضخامت زره این خودروی زرهی 30 میلیمتر بوده و دارای شیب 45 درجه می باشد. زره جلویی بدنه توانایی مقاومت در برابر پرتابه های 20 میلیمتری را دارد، که در مقایسه خودروهای زرهی دیگر کشورها،  بیشترین سطح حفاظت را داراست. به علت قرار گیری موتور در بخش عقب بدنه و برای ورود و خروج سریع سرنشینان و امکان استفاده از سلاح های انفرادی، دو دریچه سقفی با توانایی باز شدن تعبیه شد. البته آلمان ها متوجه این ضعف بودند که در صورت حمله احتمالی ش.م.ر پیمان ورشو باز بودن سقف بسیار خطرناک است. SPZ 12-3 دارای 3 خدمه شامل فرمانده، توپچی و راننده بوده است، همچنین توانایی انتقال 5 سرباز با تجهیزات کامل را داشته است. محل قرارگیری راننده در سمت چپ بدنه بوده که مجهز به یک دریچه و سه پریسکوپ است. به علاوه برجک نیز در سمت راست بدنه نصب می شد. پیشرانه یک موتور 8 سیلندر رولز رویس مدل B81 Mk 80F بوده و از جمله مشخصات این پیشرانه قدرت220  اسب بخار، نسبت قدرت به وزن 15.3 اسب‌ بخار بر کیلوگرم و حداکثر سرعت 58 کیلومتر بر ساعت بوده است. با این حال محدوده عملیاتی این خودرو زرهی تنها 270 کیلومتر بوده است. سیستم تعلیق از نوع میله ای-پیچشی مجهز به ضربه گیر اضافه در بخش جلو می باشد. تعداد چرخ ها 10 عدد از نوع دوتایی  به همراه 6 غلطک بازگرداننده و دو عدد چرخ خورشیدی در جلوی شاسی بوده است. با وجود تاکید ارتش آلمان به استفاده از خودرو رزمی پیاده نظام به علت وجود نقص های فنی و هزینه های زیاد در گردان های پیاده نظام نفربر های ام 113 و کامیون های نظامی نقش پر رنگ تری نسبت به SPZ 12-3 داشتند.   ورود و خروج سریع سرنشینان به مدد دریچه ی سقفی در این خودرو زرهی     با وجود SPZ 12-3 ، نفربر های ام113 تا مدتها در ارتش آلمان غربی حضور پرنگی داشته اند.   طرح آلمان ها برای افزایش قابلیت رزمی نفربر ام113 به نام ام 113 جی با کمک شرکت BYE SYSTEMS   مشکلات و حاشیه ها با توجه به تصویب سریع ساخت HS.30، طرح بسیار خام و ناپخته بود. در اواسط دهه 1960  سیستم تهویه هوا، سیستم خنک کننده، سیستم تعلیق، ترمز ها و زنجیر های چرخ به دلیل مشکلات فنی برداشته شدند و با هزینه های بالایی جایگزین شدند. با این وجود از نظر افسران آلمانی HS.30 به عنوان ستون فقرات واحدهای پیاده نظام زره پوش هنوز غیر قابل اعتماد بود. با ادامه فعالیت این خودروی پیاده نظام مشخص شد پیشرانه رولز رویس برای خودرو زرهی با وزن14.6  تن بیش از اندازه کوچک است و در زمین های ناهموار و خارج از جاده سرعتش به شدت کاهش می یابد و مصرف سوخت ان به شدت افزایش می باید که باعث کاهش برد عملیاتی آن می شود. SPH.30 به عنوان بدترین رسوایی ارتش آلمان در اواسط دهه 1960 نامیده شد. در سال 1967 روزنامه آلمانی Frankfurter Rundschau موضوع رشوه ی 2.3 میلیون مارکی به پرسنل کلیدی برای پذیرفته شدن این پروژه را افشا کرد همچنین بعضی منابع ادعا کردند که کمپین انتخاباتی حزب سیاسی اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان مبلغی حدود 50 میلیون مارک برای حمایت خود از SPZ 12-3 دریافت کردند که تمامی این ماجراها باعث رسوایی بزرگ سیاسی در آن زمان شد.   دررفتن زنجیر HS.30 ، یک ضد تانک KnJgPz-90 در حال بکسل کردن آن         تولیدات شرکت سوئیسی Hispano-Suiza برای دسته اول از تولید این خودرو زرهی با شرکت بریتیش لیلاند برای تولید 2822 دستگاه قرار داد همکاری بست. همچنین شرکت های هانوماگ در هانوفر و هنشل در کاسل 825 دستگاه SPZ 12-3 را تولید می کردند.  شرکت راین متال توپ 20 میلیمتری را تحت لیسانس در داخل خاک آلمان تولید می کرد و رولز رویس نیز سیستم تعلیق و پیشرانه را برای این پروژه می ساخت. قرار بود 1000 دستگاه از این خودرو ساخته شودکه با بروز مشکلات و نقص ها با تولید  2176 دستگاه تولید آن متوقف شد. در اخر بعضی از این خودروهای زرهی به میدان های تیر به عنوان هدف های تمرینی منتقل شدند.   ماکت SPZ 12-3 در شرکت Hispano-Suiza   نسخه ها مدل استاندارد: یک خودرو رزمی پیاده نظام بود.     در بعضی از نسخه های استاندارد یک مسلسل MG3 اضافه در پشت دریچه راننده نصب میشد.     مدل FüFu : یک خودرو زرهی فرماندهی نسخه کنترل میدان نبرد.   مدل LGS M40A1 : این مدل به یک توپ بدون لگد M40A1 106 میلیمتری برای نابودی اهداف زرهی مجهز بوده است.       مدل Panzermörser : یک خمپاره انداز خودکششی مسلح به خمپاره انداز 120 یا 81 میلیمتری  به همراه یک مسلسل 7.62میلیمتری  MG3.     نسخه Feuerleitpanzer :  با حذف برجک این مدل به یک خودروی شناسایی توپچانه تبدیل شد که برای پشیبانی از واحدهای توپخانه ای کاربرد داشته است.     نسخه Raketenjagdpanzer 1 : اولین خودرو زرهی آلمانی مجهز به موشک های هدایت شونده. این خودرو ضد زره به موشک های SS.11 مجهز بودند. (تایپک مربوط به 1 RakJPz )       مشخصات کلی مبدا  : آلمان غربی سال تولید 1958 تعداد دستگاه تولیدی : 2176 دستگاه وزن : 14.6 تن طول :   5.56 متر عرض : 2.54 متر ارتفاع : 1.85 متر خدمه : 3 نفر( فرمانده، توپچی ، راننده) + 5 سرنشین حداکثر ضخامت زره : 30 میلیمتر با زاویه 45 درجه تسلیحات توپ 20 میلیمتری اتوماتیک  HS 820+ مسلسل 7.62 میلیمتری  MG3 پیشرانه :  موتور 8 سیلندر رولز رویس مدل  B81 Mk 80Fبا قدرت 220 اسب بخار برد : 270 کیلومتر حداکثر سرعت : 58 کیلومتر بر ساعت   منابع :   http://www.tanks-encyclopedia.com/coldwar/West_Germany/Schutzenpanzer_Lang_HS-30   https://en.wikipedia.org/wiki/Sch%C3%BCtzenpanzer_Lang_HS.30   http://www.panzerbaer.de/types/bw_spz_lg_hs30-a.htm     مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    چه جالب! البته ابداعاتی داشتند که برای اون زمان با امکانات اون موقع قابل توجه بود. یکی از ابداعاتی که من یادم می آید این بود که سامانه دود زا را که در مانورها استفاده می شد یک درجه داری با هزینه 7 دلار پیاده کرده بود که مورد تایید کارخانه سازنده هم قرار گرفته بود و مهمترین ابداعی که من دیدم در این ماه نامه ها مربوط به تصحیح سیستم ارابه فرود F-5 (چرخ جلو زیر دماغه) بود که اینطور که یادم می آید وابسطه به یک قطعه ظریف بود و این قطعه هم مرتب حین فرود می شکست و باعث سوانح متعدد در گوشه کنار دنیا شده بود که این را هم یک درجه داری تغییر داده بود و بعد از اینکه مستشاران آمریکایی حاضر در ایران تایید کرده بودند خود کارخانه سازنده هم تایید کرده بود و طی یک دستورالعمل برای همه خریداران F-5 در سرتاسر دنیا فرستاده بود تا از این به بعد ارابه فرود F-5 ها را به این نحوه تصحیح بکنند تا دیگر این چرخ حین فرود نتواند سانحه بدهد. چنین اقداماتی فکر نمی کنم در دیگر کشورهای تحت نفوذ آمریکا سابقه داشته باشد
  24. 1 پسندیده شده
    این سخنان که فرمانده نیروی هوایی حتما باید خلبان باشد از روی ساده لوحی و اشتباه است. فرمانده نیازی به سابقه عملی در تمام زمینه ها ندارد و نیروی هوایی هم فقط از هواپیما و خلبان تشکیل نشده و خیلی بخشهای گسترده دیگری دارد که متاسفانه اکثرا اسمی از آنها برده نمیشود. یک فرمانده اول از همه باید مدیر و مدبر باشد. شهید احمد کاظمی هم خلبان نبود و در ظاهر ربطی به نیروی هوایی نداشت اما مدیریت صحیح وی در زمان فرماندهی نیروی هوایی سپاه باعث تحولات در این نیرو شد. شهید ستاری هم بله خلبان نبود اما مدیر بود و قدرت ابتکار و درک و تحلیل مسائل را داشت. همین عوامل باعث سرپا ماندن نیروی هوایی در سختترین سالهای جنگ شد و مشاهده کردیم که تا پایان جنگ حتی با افزایش قدرت هوایی عراق و برتری ده به یک آن در مقابل ایران همچنان کنترل و امنیت آسمان ایران در دست خلبانان ایرانی بود و تا پایان جنگ عراقیها یک روز راحت از نیروی هوایی ما ندیدند حتی آن زمان که چند فروند جنگنده در هر پایگاه عملیاتی بود باز هم ابتکار عمل و برتری متعلق به فرزندان این مرز و بوم بود.
  25. 1 پسندیده شده
    به نام یکتا پروردگار عالمیان شهید امير سرلشکر منصور ستاری [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/msgh3_20061029_1989890710.jpg[/img] اكنون شرحی اجمالی از زندگی حرفه‌ای يكي دیگر از امیران سرفراز ارتش اسلام خواهیم داشت که به مدد نبوغ نظامی منشأ خدمات بسیاری در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است. بدون شک ادعای نبوغ نظامی در مورد این شهید بزرگوار سخنی مبالغه آمیز نیست و هر آنکس که بازندگی حرفه ای این امیر دلاور ارتش اسلام آشنایی داشته باشد، پذیرش این موضوع برایش سهل و آسان خواهد بود. در اردیبهشت ماه 1361، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران یک آتشبار کامل موشک هاک را در 23 کیلومتری آبادان، بین جاده ماهشهر – آبادان مستقر کرده بود. با آغاز عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، این سایت مورد بهره برداری قرار گرفت و نیروها و رزمندگان مستقر در آنجا را زیر پوشش دفاعی خود قرار داد. بعد از گذشت چند ساعت درحالی که عملیات به اوج خود رسید، ناگهان سیستم خنک کننده اتاق کنترل موشک از کار افتاد و با اینکه متخصصان حاضر در آنجا تلاش زیادی را برای راه اندازی آن انجام دادند، ولی موفق نشدند و در آن شرایط سخت، سایت غیرقابل استفاده گردید. شهید ستاری که به عنوان فرمانده در بخشی دیگر حضور داشت، وقتی از این موضوع مطلع شد خود را به آنجا رسانیده و طرحی ابتکاری ارائه داد و مشکل را برطرف كرد. سرهنگ نعمت الله شعتی کریمی در خاطراتش طرح شهید ستاری را چنین بیان می کند: «شهید ستاری از ما سؤال کردند، حداکثر چه مدت می توانید اتاق کنترل موشک را به صورت فعال نگه دارید؟ با توجه به حرارت زیادی که دستگاهها تولید می کردند گفتیم: حداکثر 5 تا 6 دقیقه، بیش از این ممکن است دستگاهها بسوزند. شهید ستاری مقداری فکر کردند و سپس به طرف آنتن رادار رفتند، روی این دستگاه، اسکوپ (صفحه نشان دهنده رادار) که متخصص تعمیر دستگاه فقط برای تنظیم آنتن رادار از آن استفاده می کند قرار دارد. سپس شهید ستاری در پشت اسکوپ قرار گرفتند که فاصله شان تا اتاق کنترل موشک حدود 80 تا 90 متر بود. ایشان در آنجا به محض دیدن هواپیما در اسکوپ رادار به شخصی که در کنارشان بود اطلاع می دادند، آن شخص نیز به ما علامت می داد و ما بلافاصله سیستم اتاق کنترل را برای چند دقیقه روشن می کردیم و هواپیما را در کنترل گرفته و مورد اصابت موشک قرار می دادیم. با خلاقیت و ابتکاری که شهید ستاری از خود نشان دادند توانستیم به همین طریق در ظرف یکی دو ساعت، سه فروند از هواپیماهای دشمن را که قصد حمله به لشکرهای منطقه راداشتند منهدم سازیم. تعدادی از رزمندگان که از موضوع اطلاع داشتند با دیدن سرنگون شدن هواپیماهای دشمن، تکبیرگویان به داخل سایت آمدند و در حالی که از خوشحالی اشک شوق می‌ریختند، بچه‌های سایت را در آغوش کشیدند و به آنها تبریک گفتند.1 در اینجا شهید ستاری دو خصیصه مهم نبوغ نظامی را که فقط در افراد با نبوغ نظامی بالا یافت می شود از خود به نمایش می گذارد. 1 – ذکاوت و هوشیاری: هرچه توانایی ذهنی و قدرت فکری، هوشیاری و آمادگی ذهنی فرد بالاتر باشد، در اتخاذ تصمیم و ارائه خلاقیت کاربردی و ابتکار عملی موفق تر خواهد بود. فرماندهی که ذکاوت و هوش بالایی نسبت به دیگران دارد، مسلماً خیلی مؤثرتر از دیگر یکان ها عمل می کند و روش های بهتر و دقیق تری به کار می گیرد. اتکینسون می گوید، هوش هر فرد باید از حد متعارفی فراتر باشد تا آثار خلاقیت در او آشکار شود و به عنوان فردی خلاق دست به ابتکار و خلاقیت بزند.2 2 – سرعت عمل و عکس العمل در اجرای ابتکارات: انجام واکنش سریع و اتخاذ تدابیر لازم در كمترين زمان ممكن در ابتکار عمل، بسیار اهمیت دارد. تصمیماتی موجب خلاقیت می شوند که با حداکثر سرعت و کمترین مقدار اتلاف زمان همراه باشند، زیرا خلاقیت در بستر زمان محقق می شود. در میدان نبرد و مبارزه که هر آن دشمن منتظر غفلت و اشتباه ماست، اگر درنگ کرده و تعلل نماییم و در هدف و عمل خود سستی نشان دهیم، دشمن از فرصت استفاده کرده و ما را تهدید می کند، اما اگر فرمانده با تصمیمات مبتکرانه سریع و ضرب الاجل خویش ابتکار عمل را از دشمن بگیرد، می تواند با موفقیت جنگ را هدایت کند. همچنین در طول جنگ تحمیلی، هواپیماهای ترابری (سی – 130) به علت تحریم اقتصادی از سوی کشور آمریکا با کمبود قطعه مواجه شده بودند. از جمله این قطعه ها، شاسی چرخ جلو این هواپیما بود که برای تعمیر و بازسازی به کشورهای آلمان و انگلستان فرستاده می شد و این کار هزینه هنگفتی را به نیروی هوایی تحمیل می کرد. زمانی که شهید ستاری به فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌شوند، دستور می‌دهند که کارکنان متخصص فرماندهی لجستیکی نیروی هوایی باید خودشان این شاسی ها را بسازند. ایشان برای اینکه این باور را در متخصصان نیرو به وجود آورند، یک روز همه را جمع می کنند و طی سخنانی می گویند: اولین هدف من، خودکفایی نیروست و این مهم به دست توانای شما متخصصان امکان پذیر است. باید با توکل به خدا، دست به دست هم بدهیم و کار را شروع کنیم. کارکنان متخصص وقتی از حمایت های همه جانبه فرمانده نیرو مطمئن می شوند، بازسازی را شروع می کنند و پس از مدتی می توانند اولین شاسی را ساخته و روی هواپیما سوار کنند. علی رغم آزمایش های متعددی که روی این شاسی انجام می شود، در آخرین آزمایش که هواپیما با سرعت زیاد روی باند حرکت می‌کند، شاسی تاب نیاورده و می شکند. دماغه هواپیما به زمین اصابت کرده و مقداری خسارت می بیند. کارکنان که حاصل تلاش چند ماهه خود را بی ثمر می‌بینند، افسرده و ناراحت می شوند. امیر علی غلامی در خاطراتش می گوید: (وقتی شهید ستاری از ماجرا مطلع شد، دستور داد همه کارکنان را جمع کردند و با رویی گشاده، پس از احوالپرسی به شوخی گفت: برای من تعریف کنید که چگونه توانستید آهن به این کلفتی را به صورت گرد ببرید. فکر نمی کنم کسی این هنر شمار ا داشته باشد! کارکنان که انتظار چنین برخوردی را از فرمانده خود نداشتند خندیدند، چرا که شاسی کاملا به صورت گرد شکسته بود، اما کسی به آن توجه نکرده بود. شهید ستاری پس از این شوخی اضافه کردند: ناموفق بودن کار در مرحله اول نباید شما را مأیوس کند. کار را دنبال کنید و بگردید ببینید مشکلتان چه بوده! شهید ستاری در موقع رفتن ضمن قدردانی، به کارکنان پاداش دادند و آنها با این حرکت فرمانده جان تازه ای گرفتند و با شور و شوق بیشتری کار را ادامه دادند. شاسی جدیدی ساخته و روی هواپیما نصب شد و این بار هواپیما کاملا موفق پرواز کرده و به زمین نشست. 3 نوع و شکل را بطه ای که فرمانده با افراد تحت امر خود برقرار می کند، در حرف شنوی، اطاعت و جان نثاری آنان در مواقع اضطراری مؤثر است و فرمانده می تواند حتی در شرایط سخت و کمبود توان و تجهیزات به هرگونه ابتکار و خلاقیتی دست بزند، حتی اگر ضریب خطرپذیری آن بسیار بالا باشد. در این قضیه، شهید ستاری با رعایت همین نکته مدیریتی، کارکنان را به سمت امیدوار شدن و پشتکار هرچه بیشتر ترغیب کرد و بدین ترتیب کاری که در بادی امر نشدنی به نظر می رسید، عملی شد. با شروع جنگ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از لحاظ تعمیر و ساخت قطعات هواپیما – به دلیل تحریم اقتصادی و نظامی – دچار مشکل می شود، به طوری که به مرور زمان هواپیماهای جنگی کشورمان به دلیل نبود قطعات یدکی زمینگیر می گردند. با انتصاب شهید ستاری به فرماندهی نیروی هوایی، ایشان به فکر می‌افتد که هر طور شده این قطعات در داخل کشور ساخته شود. شهید ستاری عده‌ای از متخصصان و مهندسان نیروی هوایی را دعوت کرده و به آنها می گوید: ما به اندازه کافی، متخصص و مهندس داریم و فقط باید همت کنیم و تولید قطعات را شروع کنیم. با این سخنان، کار ساخت و تعمیر قطعات شروع می شود، ولی در ادامه کار، متخصصان و مهندسان مشکلی دیگری را برای شهید ستاری مطرح می کنند و آن، این بوده که اگر اعلام کنیم قطعات در داخل کشور ساخته شده اند، کارکنان متخصص تعمیر هواپیما و خلبانان با اعتماد به نفس کمتری ماموریت‌های محوله خود را انجام می‌دهند (چون هنوز به متخصصان داخلی اعتماد نداشته اند.) در مقابل این مشکل، سرهنگ حمیدرضا اردستانی می گوید، شهيد ستاري پس از كمي تفكر گفت: «مشکل خیلی راحت حل مي‌شود. شما قطعات را با برچسب خارجی بسته بندی کنید. این کار را کردیم و قطعات را با هماهنگی هایی که انجام دادیم، برچسب خارجی زده و به انبار می فرستادیم. سپس دوباره خودمان تحویل می گرفتیم و روی هواپیماها نصب می کردیم. بدین ترتیب خلبانان بدون اینکه از قضیه مطلع شوند پرواز می کردند و هیچ مشکلی در پروازهایشان به وجود نمی‌آمد.»4 در اینجا نیز شهید ستاری با سنجیدن اوضاع کشور و جنگ و عدم امکان تهیه تجهیزات و قطعات هواپیما از کشورهای سازنده هواپیما، یکی دیگر از خصیصه‌های فرماندهان دارای نبوغ نظامی را از خود نشان می دهد و آن تکیه بر پروردگار و اعتماد به اراده و توان نیروهای خودی است. یعنی در اینجا اعتقادات و ارزش های دینی مورد توجه فرمانده، در عمل به کمک او می‌آید، همان ارزش هایی که به او جرأت می دهد تا جان پاک خویش را در راهشان فدا نموده و دین و کشور خود را حفظ کند. آنجا که نمی توان برآوردی از آینده و آن سوی تصمیم ها به دست آورد و موفقیت و یا شکست یکان را در عملیات پیش بینی کرد، تنها عامل مشوق فرمانده و نیروها، اتکاء به پروردگار و اعتماد به نیروهای خودی است. پی نوشت ها: 1 – پاکباز عرصه عشق (مروری بر زندگی شهید سرلشكر ستاری)، انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، 1380، ص 58 و 59. 2 – روانشناسی هلیگارد، انکینسون، انتشارات رشد، ج اول، ص 55. 3 – پاکباز عرصه عشق، همان، صص 136 و 137. 4 – همان، صص 111 و 112. http://aja.ir/main.asp?status=articles&id=13