برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      47

    • تعداد محتوا

      8,886


  2. powerman1

    powerman1

    Members


    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      62


  3. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      1,110


  4. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      2,168



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 13 خرداد 1400 در همه مناطق

  1. 7 پسندیده شده
    اخبار غیر رسمی در مورد علت انفجار ، عدم رعایت دقیق دستورالعمل های ایمنی در کنترل فشار دیگ بخار بوده که باعث افزایش بیش از ظرفیت فشار دیگ بخار شده و انفجار دیگ باعث انفجار ثانوی مخزن سوخت و در نهایت رقم زدن این فاجعه شده و گفته میشه که خلبانان هوا دریا با بخطر انداختن جون خودشون توانستند تنها بالگرد 212 موجود در آشیانه ناو را از ناو در حال سوختن ، به سلامت خارج کنند .
  2. 6 پسندیده شده
    بیایید واقع بین باشیم ریشه تمام مشکلات کشور تو همین جمله خلاصه میشه :حجت‌الاسلام و المسلمین بهزاد جهانیان مسئول روابط عمومی منطقه یکم نداجا در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم در بندرعباس اظهار داشت . چرا یک اخوند باید بشه سخنگوی ارتش؟ این بابا چی بارشه؟ چرا سر تا پای مملکت رو این افراد بی ربط گرفتند شماها تو کار اصلیتون هم زاییدیت چیزی که مردم چشم دیدنش رو ندارن دین این ادم های نا مربوط (نه فقط طلبه ها و اخوندها) عین سر طان بدخیم بند بند کشور رو گرفتن
  3. 3 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مزدوران بی وطن نگاهی به فعالیت اطلاعاتی منافقین (در خدمت سرویس های اطلاعاتی صدام) مقدمه - کتاب «خداوند اشرف از ظهور تا سقوط» به قلم «سیدحجت سیداسماعیلی» (عضو پیشین شورای مرکزی و ستاد اطلاعاتی مجاهدین) ، در سال ۱۳۹۳ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ۱۵۰۰ نسخه چاپ و در همان سال انتشار یافت. این کتاب به دلیل استقبال مخاطبان در پائیز سال ۱۳۹۶ در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و با ویرایش جدید توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی مجددا به چاپ رسید. کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط در ۵ بخش ، ۱۶ فصل و در ۹۴۰ صفحه به رشته تحریر درآمده و نگاهی مستند و تاریخی به روند فرقه گرایی در سازمان مجاهدین خلق است که در ردیف فرقه های سیاسی – مذهبی دسته بندی گردیده است. به اتفاق به فصل شانزدهم این کتاب نگاهی گذرا می اندازیم : بخش پنجم – فصل شانزدهم فعالیت اطلاعاتی «مجاهدین» در خدمت سیستم اطلاعاتی عراق آنچه که رابطه بین مجاهدین و دولت عراق را مستحکم میکرد و حضور مجاهدین در خاک عراق را تداوم می بخشید تنها حول دو محور اطلاعات و عملیات بود. ستاد روابط و اطلاعات سازمان ارتباط فعالی با افسران اطلاعاتی – امنیتی (مخابرات عراق) و همچنین استخبارات ارتش عراق داشت. بنابراین تغذیه اطلاعاتی سیستم های فوق الذکر و پاسخ گویی به انبوه سوالات اطلاعاتی آنها در مورد وضعیت نظامی ، سیاسی و اقتصادی ایران همیشه در دستور کار ستاد اطلاعات و روابط سازمان قرار داشته و در اولویت کاری بود. به عبارتی جمع آوری اطلاعات و تحویل آنها به ارگانهای اطلاعاتی و نظامی عراق از وظایف مبرم سازمان محسوب می شد. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها در چندین رده انجام می گرفت. بخشی از این اطلاعات که معمولا اطلاعات استراتژیک نیز گفته می شد، خاص ملاقات های شخص رجوی بود. این ملاقات ها می توانست با صدام حسین، و یا مسئولین سیاسی و نظامی عراق مثل عزت ابراهیم (معاون اول صدام) ، مسئول مخابرات، فرمانده استخبارات (اطلاعات ارتش) و یا فرمانده ستاد ارتش عراق و سایر مسئولین در چنین سطحی باشد. همیشه چند روزی قبل از ملاقات های مسعود یک تراکم کاری در ستاد اطلاعات وجود داشت. در ستاد اطلاعات برای ملاقات های مسعود آلبوم های کاری و باصطلاح ملاقاتی خاصی تهیه می شد. در این آلبوم ها نقشه های نظامی مخصوص از مناطق مرزی و عمق وجود داشت و برای هر جبهه عملیاتی یک نقشه رنگی در نظر گرفته می شد و تمامی اطلاعات گسترش یگانهای ارتش و سپاه تا سطح تیپ و تا عمق مراکز لشکرها روی آن با علائم استاندارد نظامی نشان داده می شد. این نقشه ها با آخرین اطلاعاتی نظامی موجود در ستاد اطلاعات به روز می شد. علاوه بر این جدولی از گسترش لشگرها و تیپ های مستقل مستقر در مناطق مرزی تهیه می شد که در این جدول نام لشکر – رسته – محدوده پدافندی – محل استقرار و گسترش تیپ های آن و نام فرمانده لشگر و در کادر اطلاعات کلی و کلیدی آورده می شد و حتی بعضا و بسته به موضوعیت آن آخرین اخبار دریافتی در مورد جدیدترین خریدهای تسلیحاتی و هوایی ایران نیز همراه این مجموعه بود. بنابراین ستاد اطلاعات اخبار جدید و در واقع آخرین اطلاعات موجود خود را تا لحظه ملاقات آماده می کرد. ستاد اطلاعات از محتوای ملاقات رجوی و اینکه طرف ملاقات کیست اطلاع نداشت . فقط می دانست که ملاقات است و بایستی آلبوم های اطلاعاتی را آماده کرد. این معنی همان استقلال ایدئولوژیک – تشیکلاتی و سیاسی و نظامی سازمان بود که همیشه رجوی در نشست های عمومی با اعضاء سازمان از آن دم میزد ولی خیلی از مسئولین و ما در دلمان به رجوی می خندیدیم و تنها تناقضی بود که جرات بیان آنرا نداشتیم. آلبوم ها پس از تهیه شدن ، توسط مترجم به عربی ترجمه می شد و روی نقشه ها نیز اطلاعات گسترش یگانها به عربی نوشته میشد مسئولیت تهیه تمامی بریف های نظامی – اطلاعاتی به عهده ستاد اطلاعات بود. ستاد اطلاعات وظیفه داشت اطلاعات تمامی ملاقاتها را که نیاز به تبادل اطلاعات نظامی داشت را تامین کند. علاوه بر اخبار نظامی، اخبار سیاسی نیز که معمولا مسئول تهیه آن ستاد سیاسی بود، بخشی از آلبوم ملاقات مسعود را تشکیل میداد. ملاقات با عزت ابراهیم الدوری برای ارائه اطلاعات تهیه شده از ایران رجوی همیشه در ملاقاتهای اطلاعاتی که مسئولیت آنرا شخصا به عهده داشت درخواست هایی را نیز از طرف مقابل می کرد. البته رجوی در برخی از نشست های عمومی و برای روحیه دادن به اعضای سازمان تنها از امکاناتی که از عراق گرفته بود را برای آنها تعریف می کرد. و اینکه در مقابل گرفتن این امکانات سازمان چه چیزی به عراق داده است، بحثی نمی شد. معمولا درخواست هایی که رجوی از طرف مقابل داشت موضوعات مختلفی را شامل می شد. بخشی از آنها امکاناتی و بخشی دیگر عملیاتی و یا شناسایی و یا اجازه نفوذ تیم های سازان برای عملیات در داخل کشور بود. که البته عمده منافع آن نیز به جیب عراق می رفت. ذیلا برخی از این درخواست ها آورده میشود : ۱ – افزایش بودجه ای که برای سازمان تعلق میگرفت. دولت عراق ماهانه بودجه ای را برای حل و فصل مسائل مالی سازمان اختصاص میداد، هرچند کسی به درستی ازمبلغ واقعی آن اطلاع نداشت. این علاوه بر جیره غذایی ثابتی مثل قند و شکر، سیگار، آرد و روغن و به عبارتی اقلام ضروری بود که بطور ماهانه به سازمان تعلق می گرفت. در همین رابطه شایان یادآوری است ؛ رجوی در جلسات خصوصی و در اوایل سالهایی که تازه به عراق آمده بود می گفت ما اجازه ندادیم و نخواهیم داد که گروههای سلطنت طلب و یا سایر گروهها چیزی را که حق ماست از عراق بدست آورند. پر واضح است که منظور رجوی پولی بود که در همان سالهای ۱۳۶۲ و 1363 به بعد عراق به گروههای سلطنت طلب و بقیه گروههای که در عراق مستقر بودند می داد. بنابراین سازمان با ورود کامل تشکیلات مجاهدین به عراق از سال ۱۳۶۴ به بعد نان آنها را آجر کرد و تقریبا همه این گروهها از عراق خارج شدند. و یا برخی هایشان زیر چتر مجاهدین قرار گرفتند. ورود رجوی به خاک عراق با استقبال رسمی طارق عزیز 2- گرفتن تسلیحات زرهی بیشتر بویژه تانک. لازم به توضیح است که سازمان خیلی تلاش کرد تا بتواند صدام را متقاعد کند که تعدادی تانک تی ۷۲ برای ارتش بگیرد ولی موفق نشد و تنها در حد یک الی ۲ فروند [؟! دستگاه] آنهم صرفا جهت آموزش در اختیار سازمان گذاشته شد. سازمان با تمامی خدمتی که به صدام کرد و حتی او را از سرنگونی حتمی در جریان حمله صدام به کویت نجات داد ولی در مقابل همه این خوش خدمتی ها، هزینه ای که برای رجوی در نظر گرفته شده بود نیز حدی داشت. صدام به خوبی می دانست که سرنگونی جمهوری اسلامی لقمه ای نیست که در دهان رجوی بگنجد و او با اشراف کامل به این موضوع رجوی را در خدمت داشت و به اندازه ای برای او خرج می کرد که مصرف داشته باشد. هرچند رجوی در خیانت و مزدوری گوی سبقت را از همه رقبایش ربوده بود. 3- گرفتن قرارگاه های جدید. سازمان همیشه در تلاش برای بدست آوردن قرارگاههای جدید برای گسترش فعالیتهای ارتش خودش بود. بنابراین یا تلاش می کرد قرارگاه های موجود مثل اشرف را گسترش دهد و یا قرارگاههای جدیدی را در استانهای مرزی بگیرد. 4- پشتیبانی لجستیکی- تعمیراتی به ویژه در رده های بالاتر تعمیرات زرهی یکی از معضلات رجوی بود چرا که کار رده ۳ و ۴ زرهی نیاز به هماهنگی هایی در سطح بالای سازمان و ارتش عراق داشت و باید از بالا و در سطح وزیرو یا فرماندهی نظامی بالاتر دستور داده می شد تا تانکهای خراب سازمان به قسمت تعمیرات ارتش عراق فرستاده شده و تعمیر شوند که در اغلب این موارد رجوی شخصا وارد می شد. 5- جلب موافقت اطلاعات و مسئولین عراقی برای انجام فعالیت های عملیاتی و یا شناسائی و یا اعزام تیم به داخل کشور. بدست آوردن این موافقت گدایی همیشگی رجوی بود. او در قبال دادن انبوهی اطلاعات و خوش خدمتی به صدام از طرف حساب های خود می خواست تا در کار روحیه دادن به نیروهای سازمان با فعالیت های محدود عملیاتی و یا شناسایی و یا اعزام تیم به داخل ایران موافقت کنند. سوالات عارفی سطح بعدی، تغذیه اطلاعاتی سیستم های اطلاعاتی و امنیتی عراق توسط ستاد روابط انجام می گرفت. که اصطلاحا به آن «پاسخ به سوالات عارفی» گفته می شد. سوالات مسئولین عراقی در مورد جمهوری اسلامی تقریبا در تمامی زمینه ها وجود داشت. که ستاد های اطلاعات و سیاسی مسئول تهیه پاسخ این سوالات و دادن آنها به ستاد روابط بودند. ستاد سیاسی بخش عمده این جواب ها را از طریق سیستم اخباری (تخلیه تلفنی) که در کشور آلمان مستقر بود تهیه می کرد. سیستم اخباری مسئولیت تهیه پاسخ بخشی از سوالات را اعم از نظامی و یا سیاسی که جواب آنها را ستاد های مربوطه نداشتند به عهده داشت. سیستم اخباری موظف به پاسخگویی آنها بود. کلیه پاسخ های تهیه شده توسط ستاد اطلاعات و ستاد سیاسی نهایتا برای تبادل به ستاد روابط داده می شد. که معمولا در ملاقات های مسئولین این ستاد یعنی عباس داوری (رحمان) و مهدی ابریشمچی (شریف) و مهدی برائی (احمد واقف) به طرف حسابهای عراقی شان داده می شد. سطح بعدی تبادل اطلاعات با فرماندهان فیالق (سپاه های هفت گانه عراق در استانهای مختلف) بود. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها که معمولا جبهه فرماندهی ارتش ها را در بر می گرفت شامل اطلاعات تیپ به پائین بود که توسط افسران عملیات (ارشد ترین مسئول باصطلاح برادر در هر ارتش) انجام می گرفت. این ملاقات ها می توانست هم توسط ستاد اطلاعات بطور جداگانه و هم بصورت مشترک و یا توسط هر ارتش جداگانه انجام گیرد. عناصر کلیدی در حوزه اطلاعات و امنیت در سازمان عبارت بودند از حسن نظام الملکی و مسعود خدابنده با نام مستعار رسول بود. این افراد معمولا طرف حساب افسران اطلاعاتی عراق در ملاقاتهای این ستاد محسوب می شدند. (ملاحظه- حسن نظام الملکی از مسئولینی بود که در بخش های ستاد امنیت و ستاد اطلاعات سازمان کار می کرد. وی علاوه بر این در زندانی و شکنجه کردن اعضای سازمان در پروژه دستگیریهای سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ نقش عمده ای را به عهده داشت.) این سطح از تبادل اطلاعات بیشتر حضوری بود و دروه ای انجام می گرفت و هر ارتشی در سازمان موظف بود فرماندهی سپاه عراقی که در حوزه استحفاظی و جغرافیانی آن مستقر بود و قرارگاه داشت را تغذیه کند. مثل قرارگاه حبیب در بصره و یا قرارگاه حنیف که بعدا اسم آن به فائزه تغییر یافت در کوت و یا قرارگاه همایون در العماره و ... در این گونه ملاقاتها هر ارتش و یا ستاد اطلاعات مترجم عرب زبان خودش را داشت که در ملاقات ها شرکت کرده و وظیفه ترجمه صحبت های دو طرف را به عهده داشت. معمولا قبل از هر ملاقاتی بریف تبادل اطلاعات چه برای ملاقات های خود ستاد اطلاعات و یا اطلاعات و عملیات ارتش ها تهیه شده و کسانی که می خواستند ملاقات کنند نسبت به آن توجیه میشدند. معمولا تغذیه اطلاعاتی فیالق عراق با هدف گرفتن برخی امکانات استقراری و یا عملیاتی از قبیل تسهیل تردد به مناطق مرزی جهت انجام ماموریت های شناسایی و یا دیدبانی و حتی عملیات که از قبل هماهنگ شده بود انجام میگرفت. نتیجه اینکه در چنین ملاقات هایی هر ارتش به میزانی در گرفتن امکانات بیشتر از سپاههای عراق موفق بود که بیشترین رابطه را با فرماندهان آنها داشته و بیشترین خدمات اطلاعاتی را برای آنها انجام داده باشد. هر چند که چنین ملاقات هایی از بالا و توسط افسران اطلاعات عراق هماهنگ می شد ولی معمولا در سازمان رسم براین بود که در چنین ملاقاتهایی برخی هدایا نیز به فرماندهان فیالق داده میشد تا آنها تسهیلات بیشتری را برای مجاهدین در حوزه استحفاظی شان در نظر بگیرند. بیلبورد نصب شده در کمپ آلبانی که هلاکت مسعود رجوی را تائید ضمنی می کند سطح بعدی، انجام ملاقات های اطلاعاتی در کادر استخبارات گردان و گروهانهای مرزی عراق، ملاقات با استخبارات تیپ و یا فیالق با ستاد اطلاعات بود. البته این نافی این نبود که افسران اطلاعات در ترکیب های مشخصی با استخبارات تیپ ملاقات نداشته باشند. همیشه در چنین ملاقاتهایی سناریو افسران اطلاعات جبهه ها توسط ستاد اطلاعات چک می شد و آنها نمی توانستند خارج از کادری که برایشان مشخص شده چیزی در ملاقات بگویند. البته نیازمندیهای اطلاعاتی فرمانده تیپ و استخبارات که در ملاقات مطرح میشد توسط افسر اطلاعاتی ثبت و به ستاد اطلاعات گزارش می شد. دراین گزارش متن سوالات و اطلاعات خواسته شده آنها آورده می شد. در مراحل بعدی کار ، این ستاد اطلاعات بود که تصمیم می گرفت پاسخ این سوالات به چه شکل داده شود ؛ در ملاقاتهای بعدی و یا از طریق ستاد روابط و . . . منبع : خداوند اشرف از ظهور تا سقوط (ص 736 الی 741) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  4. 3 پسندیده شده
    در واقع بحران ناکارآمدی کشور را فرا گرفته ، یکی از دلایلش هم همین افراد بی ربط هستند که شما فرمودید ، کاشکی همه ی این افراد بی ربط فقط از همین مثالی که شما فرمودید بودند ، چون اینطوری میشد با حذف این افراد از این مناصب ، مشکل را حل کرد ،اما در واقع اینطور نیست و این افراد بی ربط بسیار گسترده تر از این قشر هستند . استخدام های بدون ضابطه ، ارتقا های شغلی منوط به تاییدات بخش عقیدتی و سیاسی و احیانا امنیتی و بدتر ازون فامیلی حتی در سطح فرماندهی نیروهای مسلح ! بحران بی انگیزگی به دلایلی حقوق غیر متناسب و ورود به حرفه نظامی بخاطر پیدا نکردن شغل مناسب در جاهای دیگر و خیلی موارد دیگر ..... باعث و بانی این بحران ناکارآمدی هستند که بدینگونه در این حوادث بروز میکنند ! حتی اگر این حادثه را خرابکاری نیز فرض کنیم ، باز با گونه ای دیگر از بحران ناکارآمدی در بخش امنیتی و حفاظتی روبه رو هستیم !
  5. 2 پسندیده شده
    والا چند وقت پیش که ناو امریکایی دچار حریق شد برادر ها تو توییتر به صورت خود جوش قضیه رو گردن گرفتن همونطور که قبلش اتش گرفتن جنگل های کالیفرنیا رو گردن گرفته بودن به نظرم باید از اون ها بپرسیم
  6. 1 پسندیده شده
    مورد داشتیم که سرباز نیرو باعث عمل کردن صندلی پران شده و به هواپیما آسیب زده که احتمالا بدلیل کنجکاوی بی مورد بوده حتی در نمایشگاه هوایی چند سال پیش همین دزفول بازدید کننده غیر نظامی صندلی پران تی ۳۳ را فعال کرده پس امکان پذیر هست
  7. 1 پسندیده شده
    همه اینها ممکن هست علت این حادثه باشد ... ولی در پست مربوط به صندلی پران سریر ، به این علت از عبارت " متهم ردیف اول " استفاده شد ، چون گزاره اول به ما می گوید ، ناوگان تایگرهای نیروی هوایی نزدیک به 50 سال هست که دارند پروازمی کنند ، یک جنگ فرسایشی را با بیشترین تلفات پشت سر گذاشتند ، به همین علت ، به احتمال زیاد ، مشکل نقص سامانه صندلی پرتاب بوده حالا اگر اشتباه خدمه پروازی بوده ، اشتباه خدمه زمینی بوده ( معمولا صندلی های پرتاب ، یکسری پین های ایمنی دارند که قبل از پرواز باید از روی صندلی ، موشکها ، مهمات ، و... برداشته شود ) و یا حتی از زیرسامانه های خود هواپیما در مجموع ، این موارد ، ناقض صحبت اولیه بنده در خصوص اینکه روند فعلی عدم توجه به نیروی هوایی که منجر به این حوادث میشود ، نخواهد بود نوار قرمز رنگ با حروف سفید remove befor flight
  8. 1 پسندیده شده
    پس در واقع هیچ امکانی مثل خرابی صندلی یا شروع اتفاقی پروسه پرتاب و حتی اشتباه انسانی یکی از خلبانها هم نمی تواند هر دو خلبان را بدون خواست آنها اجکت کند . کم کم دارم به نتیجه میرسم حادثه به شکلی که تعریف شده است امکانپذیر نیست . یک جمله ای بود که می گفتند ، اگر غیر ممکن ها را کنار بگذارید ، علت مشخص می شود . پی نوشت : نمیدونم چرا این روزها اینهمه اشکالات املایی داره تو تایپ پیش میاد برام
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... شما انتظار دارید که تمامی پرسنل یک سازمان مسلح ، همه یکدست باشند بلحاظ روحیه ، رفتار ، طرز برخورد و .... ؟؟ در دانشگاه ، مدرسه، مسجد محل و .. مگر این شکلی هست ؟؟ در ارتش ایالات متحده ، در ویتنام ، کسانی بودند که مرتب در خطوط مقدم درگیری حضور داشتند ( مثل سناتور مک کین / جدا از توهماتش درباره ایران ) ، پرسنلی هم بودند که مرتب از انجام وظیفه ، فراری بودند و کار خودشون را درست انجام نمیدادند ... مک کین - 1965 ( از راست ) حالا اگر الان از سازمان نظامی مشابه ، نمونه و مثال بیاریم که مثلا دانشجوهای فلان دانشکده ، زمان رفتن به مرخصی ، مساله درست کردند ، بعد به تقریب همه دانشجوهای آن دوره را کامل اخراج ، بعد عکس العمل شما چی هست ؟؟ لطفاً اگر قصد بیان تجربه خودتون را دارید ، یک مقداری منصفانه باشد که مخاطب بتواند شرایط شما را در آن زمان درک کند ...
  10. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم همه به تقریب در اینکه خدمه از کابین خارج شدند ، اشتراک نظر دارند تا اینجا ( بحث انفجار در کابین حداقل تا اطلاعات بیشتر منتفی هست ) چیزی از اجکت همزمان تا اینجا شنیده نشده ، با توجه به اینکه در زمان پرتاب ، سیستم به شکلی طراحی شده که صندلی ها با چند ثانیه یا صدم ثانیه نسبت به هم به بیرون پرتاب میشوند ( برای جلوگیری از برخورد صندلی ها عقب و جلو به هم ) عجالتا میشود گفت همزمان نبوده اصولا در صنعت هوانوردی بروز پدیده یا مشکل فنی عمدتاً عجیب نیست و به تقریب همه حوادث یک علتی را پشت سر خودشون می بینند ( قضیه سکان هدایت داگلاس دی سی-3 بارها در بروزرسانی تعریف شده بعنوان یک نمونه ) اجازه بدید یک مقداری صریح تر باشیم ، در گذشته بدلیل محدود بود وسایل ارتباط جمعی ، اصولا چنین رویدادهایی هرگز از درب جبهه پایگاه های هوایی به بیرون درز پیدا نمی کرد ( جدا از بحث حفاظت اطلاعات ) ولی الان درست یا غلط ، اطلاعات منتشر میشود و جایی برای پنهان کاری باقی نمی ماند .. این مساله در خصوص بحثهای مربوط به رونمایی ها مصداق پیدا می کند که ما نتیجه رونمایی های 10 سال گذشته را که اغلب بدون حساب و کتاب بوده را داریم مشاهده می کنیم .. ضمن اینکه شاید کیفیت پایین تولید مهمات در زمان جنگ را بشود تا حدودی توجیه کرد ولی این مساله درزمان ما به هیچ عنوانی قابل توجیه نیست یک مثال می زنم برای روشن شدن موضوع ، نیروی هوایی ایالات متحده برای تست یک موشک هوا به هوای مشهور ، بیشتر از 500 شلیک انجام داد ، نهایتا هم موشک را انتخاب نکرد ، به نظر شما ، نیروی هوایی ایران ، اگر بازه زمانی مورد نظر را از تعداد شلیک کم کنیم و آن را به 150 شلیک ، کاهش بدیم ، در حال حاضر چنین توانایی را دارد ؟؟ صحبت بنده همین هست .. حتی بومی سازی هم برای خودش یک روند منطقی باید داشته باشد و بر مبنای چیزی در نیروی هوایی ( رسته هایی دیگر را کاری ندارم ) داریم می بینیم ، واقعیت با ادعاها همخوانی ندارد بطور خاص بحث ما اینجا نیروی هوایی هست و شاهد ما ، عملکرد نیرو ، تعداد حوادث ، تعداد خدمه از دست رفته ، تعداد هواگردهای از دست رفته و مفاهیمی نظیر این هست . صحت مدیریت را به این دلیل که از درون سیستم خبری نداریم ، به نظرم از روی بیلان ظاهری باید سنجید ( چون چاره دیگری وجود ندارد ) به این دلیل که ما اطلاعات کاملی از درون نیرو نداریم ، بحث مچ گیری به هیچ عنوانی مد نظر نیست ، آن چیزی که در افق دید یک ناظر وجود دارد ، مبنای قضاوت هست
  11. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم و رحمت ا... اجازه بدید در این مورد اول با جنابعالی مخالفت داشته باشم .. یکی از مشکلات ما این هست که اصرار داریم همه چیز را بومی کنیم ، حتی به قیمت جان افراد ... متاسفانه این روش جواب نمی دهد ،به این علت که در حالت متعارف ، تست صندلی پران ها توسط خدمه آزمایشگر به منظور صحت اطمینان از عملکرد آن صورت می گیرد و نیازمند صدها تست در شرایط مختلف هست .. یک بررسی مختصر نشان میدهد که شرکت مارتین بیکر ، بعنوان یکی از مشهورترین شرکتهای سازنده این نوع تجهیزات ، به چه صورتی عمل می کند بطور مشخص همین طور هست ... ولی قطعا اطلاع دارید که کیفیت و کمیت بازرسی ها بطور مستقیم به کیفیت آموزشها و مهمتر از همه ، نیروی انسانی با انگیزه نیاز دارد . با توجه به قدیمی بودن و فرسودگی بیش از حد ، شرایط عمومی نیرو و ... متاسفانه چنین چیزی ارزیابی نمیشود ( حداقل از ظاهر امر ) تمامی این تجارب را قبول دارم ولی دقت بفرمایید که نیروی هوایی ایران ، درست 42 سال هست که به فناوری روز دنیا دسترسی ندارد ، ناوگان آن به مرور بر اثر حوادث ، دارد کاهش پیدا می کند ، به همین ترتیب ، بحث آموزش خدمه هوایی و زمینی هم مصداق پیدا می کند و از همه مهمتر ، عدم توجه به حوزه بودجه مورد نیاز برای تغییر در روند موجود باعث شده تا چنین حوادثی رخ بدهد . بطور قطع این حادثه ، بخشی اش مربوط به تجهیزات هست ، بخشی به روند بازرسی های فنی و بخشی هم کیفیت کار پرسنل زمینی که این مورد اخیر هم به موارد دیگری مرتبط میشود خوشبختانه فرمودید و بی نیاز شدم از تکرار این موضوع .. علت همین موارد را در سطرهای فوق الذکر باید جستجو نمود
  12. 1 پسندیده شده
    کاش چیز بیشتری در اینباره میدانستیم که حداقل با گفتگو کمی آرام تر شویم .......... . اگر فرض خرابکاری را فعلا مردود بدانیم و تمامی حوادث اخیر در نیروهای مسلح را به عمر دهی انتحاری این تجهیزات نسبت دهیم ، باز هم نمیشود از این بحران ناکارآمدی در بدنه اصلی نیروهای مسلح را که دلایل واضحی نیز دارد ، براحتی گذشت . امروز وقتی در یک جلسه کاری ، در هنگام حرافی رئیس جلسه ، فرصتی دست داد تا با نگاهی به اخبار در گوشی موبایل ، از آن فضا دور شوم ، مشاهده خبر فاجعه غرق شدن این دارایی استراتژیک ارتش ایران ، اشک را به چشمانم آورد و جلسه را ترک کردم . . سه حادثه بزرگ برای سه شناور نیروی دریایی در سالهای گذشته و در هنگام تمرین نظامی اتفاق افتاده است . وقتی نیروی نظامی ما در یک تمرین کنترل شده ، اینچنین خسارت و تلفات میدهد ، در زمان یک بحران و یا جنگ واقعی چه عملکردی خواهد داشت ؟! . متاسفانه باز هم اطلاعات دقیقی نداریم که بخواهیم این ماجرا را موشکافی کنیم ، با این اوضاع بازهم باید منتظر وقوع همچنین حوادثی و نگران جان جوانانی باشیم که در این حوادث ، فدای بی تدبیری و تصمیمات غلط سیاست گذاران و فرماندهان میشوند .
  13. 1 پسندیده شده
    از ساعت 13 تلویزیون رو روشن کردم و خبر نیمروزی شبکه ی خبر رو دیدم. در کمال ناباوری چیزی در مورد ناو خارک گفته نشد تا زمانی که بخش اخبار کوتاه (خبرهای کم‌اهمیت درجه‌ی چندم) پخش شد و صرفا به گفتن این دوجمله خلاصه شد: «آتش‌سوزی در یکی از ناوهای پشتیبانی و آموزشی نیروی دریایی ارتش. با وجود تلاش‌ها ناو غرق شد. خوشبختانه کسی آسیب ندید»!!! طوری خبرش پخش شد که گویی یه قایق چندصد دلاری(!!!) از بین رفته در حالی که همین پارسال یه گزارش حداقل 10 دقیقه‌ای از این ناو پخش کردن و کلی با عظمت این ناو فخر فروختن که بزرگترین ناو خاورمیانه‌ست و فقط ما همچین ناوی داریم. وقتی همچین فجایعی رخ میده و اخبارش این‌گونه منتشر میشه نبایدم انتظار تغییر و اصلاح ساختارها رو داشت.
  14. 1 پسندیده شده
    با تاسف بسیار بزرگترین دارایی نیروی دریایی به راحتی از دست رفت و هیچ جایگزینی هم برای آن وجود ندارد حتی مکران در صورت تکمیل قابلیت انجام ماموریت های اختصاصی خارک رو ندارد. با وضع پیش آمده بعد از انجام ماموریت در حال انجام ناوگروه اعزامی به ونزوئلا باید ماموریت های نمایشی ناوگروه ها به آبهای دوردست و قاره آمریکا لغو بشوند چون با این تجهیزات و استعداد موجود هیچ توجیهی برای اینچنین ماموریت هایی وجود ندارد بهتر است هزینه این سفر های نمایشی صرف نوسازی و بروزرسانی واقعی و آموزش شود تا کمتر شاهد اینچنین حوادث غم انگیزی باشیم
  15. 1 پسندیده شده
  16. 1 پسندیده شده
    با سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. خودرو شمس-14 ؛ تولد یک رویای ناکام  به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری ، ضرورت خودکفائی و توانمندی در تولید ساخت داخل ، همواره یکی از دغدغه های سرلشکر شهید منصور ستاری بود. بر همین اساس ایشان ساخت خودرو را یکی از زمینه های بروز این توانمندی می دانستند. سرهنگ نصرت الله پناهی از همرزمان شهید ستاری درباره ساخت خودرو «شمس 14» خاطرات جالب توجهی دارد : « تیمسار ستاری پیشتر از قرارداد با کره ای ها برای تولید - مونتاژ پراید ؛ در اندیشه ساخت یک خودرو سواری در نیروی هوایی بودند. به نظر می رسید ایشان می خواستند با این عمل به کارخانجات خودروسازی کشور که حدود سی سال است خودرو مونتاژ می کنند ، ثابت کنند که در این کشور می شود خودرو تولید کرد و هر سال هم مدل آن را عوض کرد. تا از این طریق کشور را از وابستگی به خودروسازهای خارجی بی نیاز کرد. تیمسار با این اهداف ، فرمانده آمادگاه تعمیر و نگهداری خودرو در نیروی هوایی را ملزم به طراحی و ساخت اتومبیل کردند. پس از چندی به ایشان اطلاع داده شد که به علت نبود امکانات لازم ، ساخت خودرو امکان پذیر نیست. به تازگی سربازی به آمادگاه نوسازی فرماندهی لجستیک آمده بود به نام «رضا میکائیلی». او در طرح های صنعتی دارای ابتکاراتی بود و چندین طرح برای ساخت خودرو تهیه کرده بود. من که از علاقه تیمسار به ساخت خودرو اطلاع داشتم ، طرح های میکائیلی را به دفتر ایشان بردم. تیمسار پس از دیدن آنها بسیار خرسند شدند و بلافاصله برای دیدن آن سرباز به کارگاه آمدند. تیمسار ، مقداری با میکائیلی صحبت کردند و همان جا با گچ روی زمین طرحی را کشیدند و نظرات خود را درباره ساخت خودرو به او اطلاع دادند. همان روز پروفیل لازم خریداری شد و کار ساخت شاسی آغاز گردید. فردا صبح که تیمسار به کارگاه آمدند ، شاسی آماده شده بود. بسیار خوشحال شدند و به یک قسمت آن اشاره کردند و گفتند : این مقدار ، زیادی است. باید اصلاح شود. با راهنمائی تیمسار ، تغییرات انجام گرفت و چند روز بعد ، موتوری که برای شاسی در نظر گرفته شده بود ، روی آن نصب و به تدریج اکسل های جلو و عقب ، و چرخ ها آماده شد. صندلی هم به آن افزوده شد. در این زمان که مصادف با برگزاری نمایشگاه دست آوردهای نیروی هوائی در دانشگاه هوائی بود ، تیمسار دستور دادند ؛ خودرو با همان وضعیت در نمایشگاه شرکت داده شود. هنگامی که رهبر معظم انقلاب ، حضرت آیت الله خامنه ای از نمایشگاه بازدید می کردند ، تیمسار ماشین را به ایشان نشان دادند و قول دادند که سال آینده این ماشین به بهره برداری برسد. در مراحل ساخت ، مدیرعامل پارس خودرو به دعوت تیمسار به کارگاه آمده و از پروژه بازدید کرد. ایشان گفت : موتور ماشین ضعیف است و چند روز بعد یک موتور «رنو-5» به ما هدیه کرد. برمبنای موتور جدید، مقداری تغییرات بر روی شاسی و اتاق خودرو انجام گرفت. تیمسار هر روز به ما سر می زدند و اصرار داشتند ، ماشین تا 19 بهمن مصادف با روز نیروی هوائی آماده شود. روز چهارشنبه 14 دی ماه 1373 به کارگاه آمدند و از ساعت 5 عصر تا 11 شب پیش ما ماندند. فردا از کیش زنگ زدند و گفتند: بگوئید همه بچه ها بمانند، من می آیم. ما همگی تا ساعت یازده شب منتظر آمدن تیمسار ماندیم و چون خبری نشد ، به منزل رفتیم. صبح جمعه خبرناگوار شهادت تیمسار ستاری از رادیو پخش شد. شنیدن این جمله برای من بسیار سخت و کشنده بود. بی اختیار در فراق ایشان اشک ریختم و از خدا خواستم بتوانم به آرزویشان جامه عمل بپوشانم. پس از شهادت شان ؛ کار را با توجه به علاقه و دلبستگی که بچه ها به تیمسار داشتند ، ادامه دادیم. اگر چه بی حضور ایشان ، کار بسیار سخت بود. ولی طبق قولی که داده بودیم با الهام از روح بزرگ آن شهید، ماشین را برای 19 بهمن 1373 آماده کردیم و به نام خودرو «شمس-14» نامگذاری کردیم. شمس 14 مخفف شهید منصور ستاری ( "ش" شهید ، "م" منصور و "س" ستاری) و عدد 14 ، هم آخرین روزی است که تیمسار از خودرو بازدید کردند». منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری پس از شهادت ایشان این «پروژه کاملا تکمیل شده» به سمت تولید انبوه نرفت و بجای آن ، قرار داد مونتاژ انبوه خودرو پراید با کره جنوبی منعقد شد!! و بعد از گذشت نزدیک به سه دهه ؛ ما همچنان مونتاژ کننده خودرو پراید هستیم. تقدیم به برادر عزیزم @arminheidari که مجدانه و مردانه پیگیر تئوریزه کردن مباحث مرتبط با تولید و استقلال صنعتی و اقتصادی کشور هستند. ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
  17. 1 پسندیده شده
    یه برادر کرمانی ما داریم خیلی هم رک حرف می زنه همینطور یقه تو می گیره تکون میده حرف می زنه اومد جلوی جمع یقه منو گرفت گفت فلانی ! همه رو فرستادی خودت موندی من خیلی آتیش گرفتم گفتم چیکار کنم؟ حیفه حقیقتا بمونیم . حیفه! (شهید سپهبد قاسم سلیمانی)
  18. 1 پسندیده شده
    جغرافیای خشونت نبردی مردانه میانه میدانم آرزوست 18 اردیبهشت 1400 انفجار تروریستی مقابل مدرسه دخترانه «سیدالشهدا(ع)» واقع در منطقه شیعه‌نشین شهر کابل پایتخت افغانستان بیش از 60 شهید و 150 تن مجروح پ . ن - خیلی سخته که بروی یک پارچه را کنار بزنی تا ببینی عزیزت آنجا برای همیشه خفته است یا نه ! مخصوصا برای یک پدر .
  19. 1 پسندیده شده
    برای احیای اراضی سیستان به آب شیرین کنها نمیشه دلبست چون اصلا به صرفه نیست. مگر برای کشتهای گلخانه ای بسیار محدود برخی اقلام وارداتی گرانقیمت. (عمده کشاورزی هم که فعلا سنتی است) ولی بحث آبخیزداری و کنترل سیلابهای داخلی و فصلی و از همه مهمتر ابهای عمیق برای کشاورزی در وهله اول گلخانه ای و بعد هم سیستمی میتونه بسیار راهگشا باشه. آبشیرین کنها هم برای استفاده شهری و روستایی اب شرب و نهایتا صنایع درامدزا مثل فلزی میتونه به کار گرفته بشه ( در مورد همین کرمان هم بخشیش را صنایع خودشون تامین کردند و البته صندوق توسعه ملی ) در مورد رودخانه منتهی به چاه نیمه ها و نهایتا هامون هم باید توجه داشت نه تنها سد کجکی و حالا کمال خان را زدند بلکه در مسیر بسیار طولانی رودخانه هیرمند (یک مسیر طولانی و پیچ در پیچ بعد سد کجکی که حالا با سد کمال خان چیزی از رودخانه باقی نمیزاره) تقریبا تمام بستر رودخانه زیر کشت کشاورزهای افغان هست و یک قطره اب را هم غنیمت میدونند و با پمپ و ... میکشند و در مسیر هم کلی کانال فرعی اب رودخانه را بعد سدها میبره به اراضی کشاورزی از طریق پمپاژ. هر چند سال یکبار مثل سال 98 یک سیل و پرابی شاید رخ بده تا باعث بشه چاه نیمه ها لااقل پر بشند تا حدی. حالا ما دیگه اصلا نگرانی در مورد هامون و کشاورزی را باید کنار بزاریم، با این وضع چاه نیمه ها که اب شرب حتی زاهدان را هم تامین میکنند مثل چندان سال پیش (حالا با خطر بیشتر ) در استانه خشک شدن قرار میگیرند و باید فکری در ابتدا برای اب شرب زابل و زاهدان کرد حتی. دوستان هم اشاره کردند، این سد کمال خان برای بیست سی سال پیش بود یا بیشتر حتی. حالا هم که انگلستان و آمریکا خوب میدونند چطور بذر اختلافات را بکارند و مطمئن باشید هر چه در توان دارند برای کمک به افغانستان در چنین موضوعاتی به کار میبندند. رسانه های افغان را هم دیدید که در هرات و کابل چطور کامل ضد ایران آرایش جنگی! دارند. پس انتظار حتی بدتر از این را در رابطه با منافع ایران در مرزهاش باید داشت. تنها راه فعلا همین پیش بینی های داخلی است ( در کنار تلاش برای احقاق حقوق خارجی) تا لااقل از موضع ضعف و فشار و ... نباشه احقاق حقوق خارجی و با دست پر باشه. توسعه بندر چابهار، وابسته کردن افغانستان به این بندر برای تجارت، قطع لوله های خانه برانداز سوخت یارانه ای به سمت همسایگان که یکبار در شمال غرب ترکها و رانندگان ترک را ارباب کرد و یکبار همسایگان جنوبی و شرقی را و فروش سوخت به شکل درستش و ایجاد برگه های درست چانه زنی تنها راه هست. واقعا زمان قطعنامه و توافقنامه و مودت و کاغذها برای کشورهای خصوصا خارج از اتحادیه ها گذشت. خود کشورها هم بخوان پایبند باشن کشورهای دارای منافع متضاد مجبور میکنند تا راهی را برند که منافع اونها چه سیاسی و امنیتی و چه ژئوپلوتیکی و اقتصادی اقتضا میکنه.
  20. 1 پسندیده شده
    سلام برهمگی تاریخچه مختصر ناوگروه آبخاکی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، شامل ناوهای هنگام (511)، لارک (512)، تنب (513) و لاوان (514)، با وزن تقریبی 2540 تن (درحالت بارگیری کامل)، جهت مقاصد عملیات آبخاکی و تسخیر سواحل دشمن، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به شرکت کشتی سازی انگلیسی Yarrow Shipbuilding Co. سفارش داده شد. ناوهای هنگام و لارک در سال 1353 شمسی (1974م) تحویل ایران شدند که در جنگ ظفار شرکت نمودند. اما ناوهای تنب و لاوان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1364 شمسی (1985م)، با تلاش بسیار و پیگیریهای مجدانه نیروی دریایی ارتش و سرانجام تحت عنوان «بیمارستان دریایی» (Hospital Ship) بدون هیچگونه تسلیحات و سامانه های مربوطه، اما با سامانه رانشی قدرتمندتر، تحویل گردیدند. اسکله کشتی سازی Yarrow تسلیحات در بدو ورود ناوهای هنگام و لارک، سلاح این یگانها تنها 4 قبضه توپ 40م.م ضدهوایی بوفورس (دو قبضه در سینه و دو قبضه در پاشنه) بود. اما بعدها و در زمان جنگ تحمیلی، یک راکت انداز 30تایی با کالیبر 122م.م، در جلوی سینه هر چهار ناو نصب شد و بعدها توپهای 40 م.م با توپ 23م.م معروف روسی جایگزین شدند. همچنین امروزه، دوش پرتابهای ضدهوایی نیز در این ناوها موجود است. قابلیت های آبخاکی این ناوها با حداکثر سرعت 14.5 نات و برد 4000 مایل دریایی (با سرعت 12 نات)، میتوانند محموله های گوناگونی جهت تاختهای آبخاکی و تسخیر ساحل دشمن حمل و ادوات یا نفرات را در ساحل پیاده کنند. محموله ها شامل: ** 5 تا 9 خودروی زرهی (بسته به سایز خودرو) ** 600 تن محموله خشک در انبارهای داخلی ** 227 نفر تفنگدار با تجهیزات کامل ** حداکثر 10 تن بار در سینه ناو (جابجایی توسط جرثقیل سینه) بعنوان مثال: قایقهای هجومی تکاوران، قایقهای حمل تفنگداران، زیردریایی مرطوب السابحات، اژدر زیردریایی های کلاس طارق و... همچنین در پاشنه این ناوها، پد بالگرد وجود دارد که توانایی پذیرش بالگردهایی نظیر سی کینگ را داراست. منبع: http://www.harpoonda...a/Entry741.aspx نویسنده: حبیب (IRINavy) هرگونه استفاده از مطالب و عکسها، تنها با ذکر آدرس سایت Military.ir بعنوان منبع مجاز است. انشاءالله، در ادامه با تصاویر ناوها، ادامه خواهد داشت . . .
  21. 1 پسندیده شده
    انقلاب در طراحی حامل های رزمی خطر پذیری نیروی دریایی روسیه در پذیرش طرح یک حامل کاتاماران هواپیمابر براساس اطلاعات منتشرشده از سوی وزارت دفاع روسیه ، در حالی که نیروی دریایی این کشور همچنان مشغول بررسی تولید دو حامل هواپیمابر سبک در کلاس وزنی 22000 تن است که برنامه ساخت آن می بایست از سال 2020 آغاز شود ، در نظر دارد تا یک بر نامه جاه طلبانه در کلاس وزنی 100000 تن را نیز همزمان دنبال نماید که می بایست بخشی از نیازهای نیروی دریایی این کشور را در حوزه ابرحامل های هواپیمابر تامین نماید . سخنگوی مرکز تحقیقاتی کریلف که نقش بسیار مهمی در توسعه ایده اولیه این طرح بر عهده دارد معتقد است که این پروژه که طراحی کاملا" متمایزی با شناورهای رزمی پیش از خود دارد ، یک نیمه کاتاماران بشمار می رود که بخشی از بدنه آن در زمان حرکت ، زیرآب قرار گرفته و برای گسترش قابلیتهای رزمی در نظر گرفته شده برای آن ، از دو عرشه پروازی جدا که توسط پیکربندی خاص به یکدیگر متصل میشوند ، تشکیل شده است . این طراحی، از پتانسیل بسیار گسترده ای برای حمل تعداد بیشتری هواگرد رزمی برخوردار بوده و به نیروی دریایی اجازه می دهد تا با سرمایه گذاری روی یک حامل در کلاس وزنی متوسط ، قدرت هوایی بیشتر را در دریا بخدمت گیردبه اعتقاد ناظران نظامی ، حامل جدید روسی با تناژجابه جایی بین 40000 تا 45000 تن می تواند 60 روز مستمر در دریا به عملیات رزمی مبادرت ورزند ، در حالی همزمان گونه متفاوتی از این شناور در کلاس وزنی 80000 تن نیز برای اجرای عملیات فراقاره ای نیز به نیروی دریایی روسیه پیشنهاد شده است . با توجه به این مساله و جذابیت پنهان گسترش توان دریایی ، احتمالا" روسیه قصد دارد تا به موازات برنامه کاتامارن فوق ، برنامه تولید حامل های میان وزن هواپیمابر و بالگردبر را نیز دنبال نماید . با این حال ، درصورت به سرانجام رسیدن این طراحی ، احتمالا" بیش از 30 فروند هواگرد رزمی شامل هواگردهای پیش اخطار ، جتهای جنگنده بر روی آن مستقر خواهند شد ، هر چند نوع این جنگنده ها هنوز مشخص نشده است . . در حال حاضر ، ارتش روسیه گونه ناونشین جتهای سنگین سوخو-27 و میگ-29 و همچنین جتهای میان وزن SU-33 و MIG-29K را در اختیار دارد ، با این وصف ، پیشنهاداتی مبنی بر توسعه هواگردهای پیشرفته تری نظیر SU-57 ، MIG-35 و حتی پروژه عمود پرواز ناکام YAK-141 نیز برای مسلح سازی این حامل شناور وجود دارد . به ترتیب از راست : میگ-29 کا ، یاک-141 و سوخو-33 در حوزه قابلیتهای دفاع از خود نیز ، این کاتاماران هواپیمابر می تواند به سامانه های دفاع هوایی Pantsir-ME ، حسگرهای پیشرفته ، سامانه های جنگ الکترونیک مدرن و تسلیحات ضد زیردریایی نوین مجهز گردد . با این حال ، هنوز مشخص نیست که آیا این حامل جدید از سکوی پرش کلاسیک روسی استفاده می کند یا اینکه منجنیق الکترومغناطیسی که جدیدا" توسط این کشور در دست توسعه قرار گرفته ، به این طرح افزوده خواهد شد . سامانه های دفاع هوایی Pantsir-ME با این وصف ، طراحی این حامل بصورت کاتاماران ، خطرات قابل ملاحضه ای را نیز بدنبال خواهد داشت ، بدین معنی که پایداری کمتری در آبهای مواج داشته و این عملیات رزمی در همه گونه شرایط آب و هوایی را محدود خواهد نمود ، بااین وصف ، طرح فوق برای خنثی سازی تهدیدات در نزدیکی سواحل روسیه ، مطلوب ارزیابی شده است ، ضمن اینکه مزیتهایی نظیر کاهش هزینه ها و همچنین دستیابی به سرعت بیشتر را ارائه میدهد که این مساله بدان معنا خواهد بود ک طرح جدید روسها ، بدون نیاز به پیشرانه های قوی تر می توانند ، همپای حامل های متعارف که بزرگتر و پر هزینه تر هستند ، عمل نماید . پی نوشت : 1- بن پایه 2- تجمیع پستهای مرتبط بانیروی دریایی روسیه ، بیست و هشتم بهمن سال یکهزار وسیصد و نود و هشت خورشیدی 2- طراحی سخت افزارهای نظامی ، بخصوص در حوزه دریایی ، بیشتر به ایده پردازی ها در انیمه ها و فیلم ها دارد نزدیک میشود صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  22. 1 پسندیده شده
    سلام بر همگی چند وقتی بود که قصد داشتم درباره ناوگان غیررزمی نیرودریایی ارتش اطلاعات و تصاویری خدمت دوستان تقدیم کنم. این ناوگان خیلی گمنامه و نسبت به ناوگان رزمیمون، اطلاعات و تصاویر زیادی از اونها در دسترس نیست و انشاءالله قصدم اینه که به مرور معرفیشون کنم. اولین ناوگروه این ناوگان، ناوگروه آبخاکی بود که در اینجا معرفی شد. در این تاپیک هم ناوهای لجستیکی رو خدمتتون معرفی خواهم کرد. ناوگروه لجستیکی کلاس بندرعباس شناورهای این ناوگروه به نامهای بندرعباس (421) و بوشهر (422)؛ در سال 1973 (1351) به کشور آلمان و کمپانی کشتی سازی C. Luhring, Brake Yard، سفارش و در سال 1974 (1353) تحویل داده شدند. این شناورها در اصطلاح بین المللی Small Replenishment Ship و دارای تناژ جابجایی 3786 تن در حالت استاندارد و 4673 تن در حالت بارگیری کامل هستند. ناو بندرعباس سوخترسان و ناو بوشهر آبرسان می باشد. اما هردوی این ناوها در سالهای دفاع مقدس به عنوان شناور گشتی هم استفاده شده اند. همچنین این شناورها که از معدود ناوهای اقیانوس پیمای نیرودریایی می باشند؛ در سالهای اخیر بعنوان ناو پشتیبانی رزمی، به همراه ناوشکنهای سبک (فریگیت) به ماموریت گشت خلیج عدن و شمال اقیانوس هند فرستاده شده اند. وضعیت بد اقیانوس!! تفاوت این دو ناو تنها در جرثقیل سینه (Derrick) آنهاست. در پنجم دی ماه 1377 و در جریان رزمایش؛ وقوع انفجاری در ناو بندرعباس، سبب شد جرثقیل آن آسیب ببیند و درنتیجه از روی ناو باز شد و هم اکنون بندرعباس بدون جرثقیل خود عملیاتی است. در جریان آن حادثه، 6 نفر از پرسنل ناو بندرعباس شهید و 10 نفر مجروح شدند. جرثقیل از روی سینه ناو باز شده است!! این دو ناو علاوه بر مخازن بزرگ سوخت و آب و انبارهایی جهت حمل کالا، مهمات، آذوقه و قطعات یدکی، دارای پد و آشیانه بالگرد نیز هستند که برای سفرهای اقیانوسی بسیار حائز اهمیت است و میتوانند بالگردهایی تا رده AB212 رو با خود حمل کنند. پد و آشیانه بالگرد سلاح این ناوها، تنها دو قبضه توپ 20mm اورلیکن در سینه، یک قبضه توپ ضدهوایی ZU-23، تعدادی دوشپرتابهای ضدهوایی و چند قبضه تیربار است که برای ماموریت های رزمی ناکافی بنظر میرسد اما از پس قایقهای دزدان دریایی برمیآید!! پیشرانه این ناوها از دو موتور دیزلی MAN R6V 52/56، تشکیل شده که جمعا توان 12000 اسب بخار دارند. بیشینه سرعت آنها 20 گره دریایی (37 کیلومتربرساعت) و شعاع عملیاتیشان 3500 مایل (حدود 6480 کیلومتر) با سرعت 16 گره ( 30 کیلومتربرساعت) است. اطلاعات بیشتر: http://www.worldwars...ss/bandar-abbas کتاب Iran Military Capability 2011 - Naval Forces کتاب The Naval Institute Guide to Combat Fleets of the World هرگونه استفاده از مطالب و تصاویر، تنها با ذکر آدرس سایت Military.ir بعنوان منبع مجاز است. انشاءالله ادامه خواهد داشت . . .
  23. 1 پسندیده شده
      احتمالا ولی برای مقاصد انساندوستانه و رونق کشاورزی در کشور دوست و برادر سوریه و زمین هایی که از عرق جبین النصره و رفقا انتظار بذرپاشی این زحمت کشان را می کشند، صادرات! و ترانزیت این محصول در اولویت خواهد بود تا خدای نکرده نفربرهای خلصه و قراضی و خان طومان بدون تقویت نمونند بتونند با آفات(!) مبارزه کنند این دوستان. این گشاده دستی سلطان که حتی کود را از ملت خودش دریغ میکنه! به کشور همسایه سخاوتمندانه سرازیر اشک در چشمان آدمی را حلقه حلقه! میکنه.
  24. 1 پسندیده شده
    تصاویر ناو تنب پل فرماندهی ناو تنب انشاءالله ادامه خواهد داشت . . .
  25. 1 پسندیده شده
    تصاویر ناوهای هنگام و لارک انشاءالله ادامه خواهد داشت . . .