برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 16 خرداد 1400 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز شکارچی تانک و شکارچی میگ سرهنگ خلبان جانباز ، اسماعیل صحتی ، شکارچی تانک جبهه های جنوب و شکارچی میگ عراقی (20 بهمن 1364)
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا چگونه پهپاد بیرقدار ترکیه تبدیل به موفقیتی جهانی شد؟ پهپاد Bayraktar TB2 پهپاد Bayraktar TB2 ترکیه در طول سال های گذشته تبدیل به موفقیتی جهانی شد و فروش بالایی به لهستان، اکراین، قطر، آذربایجان و مراکش داشت. لهستان بعد از اعلام قرارداد خرید 24 فروند پهپاد بیرقدار مجهز به موشک های ضد تانک در 25 ماه می توسط ماریوس بلاشاک، وزیر دفاع، که گفته بود این پهپاد قابلیت خود را در جنگ نشان داده، تبدیل به جدیدترین مشتری این پهپاد شد. بعد از اعلام قرارداد لهستان، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، به خبرنگاران گفت:" ترکیه برای اولین بار در تاریخ پهپاد هایش را به کشوری عضو ناتو و اتحادیه اروپا صادر خواهد کرد. در حال حاضر 180 پهپاد رزمی Bayraktar TB2 در 4 کشور در حال خدمت هستند." داستان های پیروزی در جنگ ها پهپاد های بیقدار TB2 توسط ارتش ترکیه برای هدف قراردادن مواضع ارتش سوریه در طول عملیات سپر بهار (کارزاری علیه نیروهای رژیم سوریه)، در طرف دولت وفاق ملی (GNA) مورد تائید سازمان ملل برای نابودی نیروهای جنگ سالار شورشی خلیفه هفتر و توسط نیرو های آذری علیه ارمنستان در جنگ قره باغ به کار گرفته شدند. امارات متحده عربی در سال گذشته پهپاد های چینی Wing Loong را برای حمایت از ارتش ملی لیبی به رهبری هفتر (LNA) در لیبی به کار برد که به خاطر حملات کشنده به وسیله موشک های هدایت لیزری Blue Arrow مشهور شد. در همین حال ترکیه در طرف مقابل، ناوگانی از TB2 ها استفاده کرد که در نهایت باعث سرکوب و نابودی بیشتر سامانه های دفاع هوایی روسی خلیفه هفتر شد و ارتش او را وادار به پایان دادن محاصره طرابلس و عقب نشینی از یکی از پایگاه های هوایی کلیدی در می سال 2020 کرد. در 5 سال گذشته، آنکارا هواپیماهای بدون سرنشین خود را در چندین عملیات نظامی فرامرزی در سوریه شامل سپر فرات، شاخه زیتون و سپر بهار مستقر کرد. پهپاد های ترکیه همچنین به نیرو های بشار اسد در استاد ادلب سوریه حمله و طبق گزارش ها حدود 100 خودروی زرهی را نابود کردند که باعث توقف حملات ابتداعی موفق اسد بر مواضع نیرو های شورشی شد. استفاده نیروهای آذربایجان از پهپاد ها برای نابودی خودرو های نظامی ارمنستان رقابت در بازار پهپاد ها کشور های ایالات متحده، اسرائیل و چین توانستند با موفقیت از بازار پهپاد ها استفاده کنند. ترکیه در گذشته برای مقابله با نیرو های مسلح کرد در سوریه، به پهپاد های اسرائیلی متکی بود. بعد از ممانعت ایالات متحده از فروش پهپاد های تهاجمی به ترکیه در سال های 2010 و 2012 ، این کشور در اواسط سال 2010 شروع به توسعه نمونه بومی خود کرد. چین: چین رقیب اصلی ترکیه است. تحلیلگر نظامی، آردا مولوتوغلو، در گفتگو با Nikkei Asia بیان کرد:" از آنجایی که اسرائیل و کشور های غربی، شرایط سختی برای فروش پهپاد های خود دارند، بسیاری از کشور های خاورمیانه و شمال آفریقا به چین روی آورده اند. رقیب اصلی ترکیه، چین است." قبل از قرارداد ترکیه با لهستان، در جولای سال 2020 چین 6 فروند پهپاد تهاجمی شناسایی CH-92A را به صربستان تحویل داد؛ قراردادی که به عنوان ورود چین به بازار اروپا شناخته می شود. اما برخلاف انتظارات این قرارداد منجر به فروش بیشتر پهپاد های چینی به اروپا نشد. اسرائیل: صنعت پهپادی اسرائیل برحسب تجارب نظامی خود، پهپاد هایش را به فروش می رساند. نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) به طور معمول از پهپاد ها در داخل و اطراف مرز هایش برای ریختن قوطی های گاز اشک آور روی تظاهرکنندگان فلسطینی، نظارت بر مواضع حزب الله در لبنان و حمله به پایگاه های حماس در غزه استفاده می کند. این تجربه برای تنظیم دقیق پهپاد ها به کار گرفته شده است. توسعه پهپاد انتحاری که در منطقه مشخصی پرواز می کند و سپس با شیرجه کنار هدف خود را منفجر می کند، به نیاز برای شناسایی اهداف حماس در خطوط شلوغ غزه مربوط می شود. پهپاد های اسرائیل در طول سال ها، گرانتر و پیچیدهتر شدند و سطح بالاتری از صلاحیت فنی برای به کار گیری و نگهداری از آن ها لازم است. در سال 2020، وزارت دفاع ملی یونان، در قراردادی که جایگزینی برای خرید های گرانقیمت ارائه می کرد، پهپاد با استقامت بالای هرون را به کار برد. پهپاد های هرون، که توسط IAI ساخته شده، برای دفاع از مرز ها تحت مدل لیزینگ استفاده می شود که در آن کارشناسان IAI مراقبت های لازم را ادامه خواهند داد. تسلیحات Bayraktar TB2 پهپاد های ترک: ارزان و عالی؟ پهپاد های ترک نسبت به نمونه های چینی و اسرائیلی قیمت متوسطی دارند. کن کاساپوغلو، مدیر برنامه های امنیتی و دفاعی در مرکز مطالعات اقتصادی و سیاست خارجی ترکیه، گفت:" پهپاد های ساخت ترکیه گرانتر از پهپاد های چینی تلقی می شوند اما از نمونه های اسرائیلی و آمریکایی ارازن ترند. با این حال، خدمات پس از فروش شرکت های چینی به اندازه شرکت های ترک نیست، به همین دلیل آن ها بازخورد مشتری برای بهبود محصولات شان را از دست می دهند." طبق گزارش ها، قرارداد با لهستان شامل 4 دسته پهپاد (24 فروند پهپاد به همراه تسلیحات موشک های هدایت لیزری MAM-L و MAM-C)، ایستگاه های کنترل متحرک، رادار های SAR، شبیهساز ها، قطعات یدکی، آموزش و پشتیبانی لجستیکی به ارزش 270 میلیون دلار می شود. هر دسته شامل 6 پهپاد به ارزش 67 میلیون دلار است، یعنی هر فروند بایراکتار TB2 کاملا مسلح قیمتی حدود 10 میلیون دلار خواهد داشت که بسیار مقرون به صرفه است. نیروهای مسلح سلطنتی مراکش (Far-Maroc) در 18 آپریل 2021 اعلام کرد که قصد خرید 13 فروند Bayraktar به ارزش 70 میلیون دلار را دارد. از این رو، قیمت هر فروند بیرقدار غیر مسلح حدود 5 میلیون دلار خواهد بود. چین، پهپاد Wing Loong را به چندین کشور در آفریقا و خاورمیانه از جمله نیجریه، مصر و امارات متحده عربی صادر کرده که قیمت هر واحد حدود 1 میلیون دلار تخمین زده می شود. از سوی دیگر، هند در فوریه 2021، چهار فروند از کشند ترین پهپاد های اسرائیلی، یعنی هرون، را به قیمت 200 میلیون دلار به صورت لیزینگی خریداری کرد. هر فروند پهپاد MQ-9 Reaper ایالات متحده قیمتی حدود 100 میلیون دلار دارد! با توجه به برتری هایش در حوزه های قیمت، مرگ باری و ارائه خدمات پس از فروش، ترکیه انتظار دارد در آینده قرارداد های بیشتری را ببندد. مروی سران، تحلیلگر دفاعی ساکن آنکارا، در مصاحبه با TRT World گفت:" هنگامی که پهپاد های ایالات متحده جسارت خود را در یمن و افغانستان نشان داده اند، چین و اسرائیل هنوز موفق به راضی کردن کشور ها درباره کارایی تکنولوژی پهپادی شان در جبهه های سخت نبرد نشده اند. با اینکه پهپاد های آمریکایی مرگبار هستند اما قیمت بسیار بالایی دارند. پهپاد رزمی چینی Wing Loong 10 فروش های احتمالی آینده اکراین بیش از 12 فروند پهپاد بایراکتار را خریداری و قرارداد ساخت مشترک 48 فروند را نیز با ترکیه امضا کرده است. مصطفی وارانک، وزیر صنعت و دفاع ترکیه، در گردهمایی صنعت دفاعی، که توسط اتاق صنعت استانبول و شاخه دفاع و هوافضا SAHA استانبول برگزار شد، گفت:" به زودی شاهد این خواهد بود که پهپاد های Bayraktar و Anka از ترکیه به سمت آسمان اروپا پرواز کنند." کشور های اروپایی آلبانی، بلاروس، انگلیس، بلغارستان،جمهوری چک و مجارستان از کشور هایی هستند که گفته می شود ممکن است این پهپاد تهاجمی را خریداری کنند. در ژانویه 2021، نشریه ترک Haber 7 گزارش داد که بلغانستان علاقه مند به خرید حداقل 6 فروند از این پهپاد است. قزاقستان هم به دنبال خرید 30 تا 40 فروند بایراکتار TB2 است. الكساندر ووچیچ، رئیس جمهور صربستان، در تعریف از پهپاد های تهاجمی بیان کرد که صربستان بسیار به سامانه های پهپادی علاقه مند است و قطعا در آینده تعداد بیشتری از آن را خریداری خواهد کرد. وی هم چنین گفت:" باید دید که آیا با طرف ترک به توافق خواهیم رسید یا خیر. در هر صورت، این پهپاد ها بسیار خوب هستند." منبع
-
1 پسندیده شدهتحویل تانک سبک تایپ-15 به نیروی دریایی ارتش آزادی بخش خلق چین جدیدترین گزارش ها نشان می دهد که پیشرفته ترین تانک سبک چینها یعنی تایپ-15 ، به طور مستقل در نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق (PLA) به خدمت گرفته شده است. این تانک سبک، که قبلاً فقط در خدمت نیروی زمینی چین بوده است و برای انجام مأموریت ها در فلات ها مستقر مورد استفاده قرار می گرفته است. فرماندهی نظامی تبت و سین کیانگ که از مرزهای غربی چین محافظت می کنند از تانک سبک تایپ 15 استفاده می کنند. اما سپاه تفنگداران نیروی دریایی چین نیز این تانک سبک را برای تاخت آبی-خاکی و عملیات های واکنش سریع مناسب دیده است. به لطف وزن سبک و موتور قدرتمند ، تایپ 15 می تواند برخلاف تانک های اصلی میدان نبرد تحت شرایط محیطی چالش برانگیزی نیز کار کند. به گفته کارشناسان نظامی چینی این تانکها نه تنها میتواند در مناطق کوهستانی بلکه در مناطق ساحلی، جنگل ها، مناطقی با ابهای خروشان و در جنگ های شهری مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به این مزایا، تایپ 15 برای سپاه تفنگداران نیز گزینه مناسبی است، زیرا می تواند از این نوع تانک بسیار متحرک در عملیات های تاخت ابی-خاکی و مأموریت های واکنش سریع استفاده کند. در عملیات های تاخت آبی-خاکی، تانک سبک تایپ 15 می تواند از طریق ناوچه های آبی-خاکی و هواناوها به منطقه ساحلی منتقل شود. تانک های تایپ 15 می تواند با اتش مستقیم توپ 105 م.م خود پوشش اتش قوی برای پیاده نظام ایجاد کنند. وی دونگکسو، کارشناس نظامی مستقر در پکن در این باره می گوید: پس از دستیابی به زمین های ساحلی، تانکی مانند تایپ 15 هنگام تهاجم در مناطق عمیق تر، می تواند بهتر از یک تانک دوزیست عمل کند. تلویزیون مرکزی چین (CCTV) روز چهارشنبه گزارش داد یک تیپ وابسته به سپاه تفنگداران نیروی دریایی PLA تانک سبک تایپ 15 را دریافت کرده است. در این گزارش گفته شده است نیروی دریایی چین با استفاده از آزمایش های میدانی، مطالعه کتابچه های راهنما و مشورت با سازنده تانک، روش عملیاتی اساسی این تانک سبگ را ظرف مدت یک ماه درک کرده است. تحویل تانک های سبک تایپ 15 به تیپ های تفنگداران نیروی دریای میتواند نشان دهنده این موضوع باشد که نقش این نیرو ها از تمرکز کامل بر عملیات های آبی-خاکی به عملیات های همه جانبه در حال تغییر است. تلویزیون مرکزی چین اطلاعات بیشتری در مورد تعداد تانک های تاپ 15 تحویلی و زمان تحویل انها به نیروی دریایی چین نداده است. گزارش تلویزیون مرکزی چین از تحویل تانهای سبک تایپ 15 به سپاه تفنگداران نیروی دریایی چین منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا مهمات جدید برای محافظت در برابر تسلیحات هدایت دقیق گروه تولیدی Rostec مهمات جدیدی توسعه داده تا از خودور های زرهی در برابر تسلیحات هدایت دقیق محافظت کند. این پرتابه پرده ای دوقطبی-آیروسل در میدان نبرد ایجاد می کند که سیستم هدایت دشمن را کور می کند. Rostec این محصول را به طور رسمی در نمایشگاه Army-2021 معرفی خواهد کرد.طبق برنامه ریزی ها، ازمایشات تا آخر امسال پایان خواهند یافت. به گفته متخصصان، این پرده می تواند بقا پذیری تجهیزات در میدان نبرد تا حد زیادی بهبود ببخشد. وقتی تهدید به وجود می آید، مهمات حفاظتی به سمت خطر پرتاب می شوند و با ایجاد لایه ای دوقطبی و آیروسلی سیستم هدایت تسلیحات دشمن را کور می کنند. این فناوری ایمنی خودرو های زرهی را در میدان نبرد افزایش می دهد. مهمات حفاظتی جدید کالیبری 76 میلی متری و وزنی حدود 2.8 کیلوگرم دارند طبق نظر توسعه دهندگان، در مقایسه با تجهیزات آنالوگ، پرده های ترکیبی این مهمات 1.5 برابر چگال تر هستند و در برابر موشک های با هدایت اپتیکی، گرمایی، راداری و لیزری محافظت خوبی ایجاد می کنند. نماینده Rostec در گروه تسلیحات در این باره کفت: "این مهمات می توانند به عنوان بخشی از تسلیحات دفاعی خودروهای زرهی فعلی آینده، در هر آب و هوایی به کار گرفته شوند. این محصول برای اولین بار در نمایشگاه Army-2021 برای ارتش به نمایش گذاشته خواهد شد و آزمایش ها آخر امسال به پایان خواهد رسید. به کار گیری مهمات جدید با سلاح های رادیوالکترونیک مدرن امنیت خودروهای زرهی را در میدان نبرد افزایش خواهد داد. ما اطمینان داریم که این محصول بازار صاردراتی خوبی خواهد داشت." موسسه مرکزی علمی و تحقیقاتی مهندسی دقیق روستک (TsNIITochMash) به طور مستقیم در طراحی این محصول نقش داشته است. این شرکت راه های حفاظت از خودروی شناسایی توپخانه ای PRG-4A Argus ، سیستم پرتاب موشک چندگانه Uragan-1M و سایر وسایل نقلیه نظامی را توسعه داده است. نصب سیستم بر روی T-90S TSNIITOCHMASH یک دفتر طراحی صنعتی روس و یکی از بزرگترین طراحان و تولیدکنندگان سلاح برای ارتش روسیه و نیروهای وزارت امور داخلی (MVD) است. TSNIITOCHMASH بر روی ساخت و توسعه سلاح های کوچک و شبیهساز آنها ، تجهیزات میدانی تکی ، تحقیق و توسعه بر روی سیستم های کنترل مهمات هدایت دقیق (و همچنین محافظت در برابر آنها) ، سیستم های توپخانه میدانی و مواد جدید کار می کند. این شرکت همچنین بیشتر کارتریج ها، سلاح های کوچک تا 14.5x114 میلی متری را برای ارتش روسیه تولید می کند سیر تکامل حفاظت از تانک ها توسعه حفاظت فعال برای خودروهای خودورهای زرهی به دهه 1950 در شوروی باز می گردد. در دهه 1980 سیستم های دفاعی Drozd ساخته شدند. این سیستم ها شلیک راکت دشمن را رهگیری و دنبال می کردند و سپس در زمان مناسب با شلیک بار محافظتی، به صورت تکه به هدف اصابت می کرد. پس از آن نسخه ای تغییر داده شده از Drozd-2 ساخته شد که در آن تعداد پرتابگر ها افزایش یافته بودند و از خودروهای زرهی در تمام جهات محافظت می کردند. بعد ها در شوروی و فدراسیون روسیه سیستم های مشابهی توسعه داده شدند. برای نمونه، Shtora-1 که با ایجاد پرده ای آیروسلی با موشک ها مقابله و پردازش هدایت آنها را مختل می کرد. سلاح های سبک و قابل حمل: چرا سیستم های راکتی کالیبر پایین چندتایی توسط روسیه ساخته می شوند؟ طبق گزارش ها، روسیه در چند سال آینده تولید انبوه سیستم راکت انداز چندگانه 80 میلی متری خود را آغاز خواهد کرد. تا اکنون، توسعه سیستم Afghanit در روسیه در حال انجام است. اطلاعات کمی از این محصول وجود دارد. طبق گزارشات، در بعضی موقعیت ها Afghanit می تواند مهمات را از فاصله چند کیلومتری رهگیری کند و با استفاده از روش های مختلف آن ها را کور یا منهدم کند. Afghanit به خصوص برای نصب بر روی تانک T-14 آرماتا توسعه یافته است. در 2019، TsNIITOCHMASH خبر از کار بر روی ساخت مجموعه ای از حفاظت ها در برابر تسلیحات هدایت دقیق مدرن داد که بر پایه سرکوب اپتوالکترونیکی سیستم های هدایتی ساخته شده است. این مجموعه شامل تجهیزاتی برای اصلاح شلیک، و سیستم جمینگ اپتیکی-الکترونیکی است که با کمک مهمات آیروسلی، کنترل موشک شلیک شده را مختل می کند. هنگامی که حمله شناسایی می شود، مجموعه با در نظر گرفتن باد، مهمات آیروسل را به سمت مورد نیاز شلیک می کند. سپس از درون خود مهمات، بلوک های کاست محتوی ایجاد کننده آیروسل خارج می شود. این مجموعه قرار است به توپ های خوکششی 120 میلی متری 2S42 لوتوس مجهز شود. متخصصات اعتقاد دارند این مهمات جدید می توانند به طرز قابل توجه ای بقاپذیری خودروهای زرهی داخلی در میدان نبرد را بهبود بخشد. طبق نظر متخصص حوزه نظامی، Alexei Leonkov ، مهم ترین مزیت این پرتابه ها، محتویات توسعه داده شده برای آنهاست. وی همچنین اشاره کرد که اسپری کننده آیروسل، که مانع از عملکرد تسلیحات هدایت دقیق می شود، مدت زیادی است که در خودروهای زرهی روسیه استفاده می شوند، بنابراین این امکان وجود دارد که مهمات جدید با سیستم های دفاع فعال Shtora-1 و Arena یکپارچه عمل کنند. تانک T-90 مهمات جدید علاوه بر حفظ تک تک تانک ها، به طور کلی می توانند جلوی حملات دقیق دشمن را در یک مجموعه از عملیات ها بگیرند. سرهنگ بازنشسته Viktor Litovkin ، درباره این موضوع گفت: "این پرتابه می تواند به طور یکپارچه با سیستم های دفاعی پیچیده مثل Arena و Shtora فعالیت کند. و با کمک محتوای آیروسل-دو قطبی خود می توانند از خودروهای زرهی ما در برابر تسلیحات هدایت دقیق محافظت کنند و راه های مشاهده و هدایت دشمن را ببندند." "این مهمات ابتدا باید توسط ارتش آزمایش شوند. باید در تمام شرایط آب و هوایی و دمایی آزمایش شوند. و تنها پس از آن می توانند به عنوان یک استاندارد در زرادخانه های نظامی مورد استفاده قرار بگیرند" فیلمی از کارکرد این سیستم: https://rostec.ru/upload/video/Аоб.mp4 منبع
-
1 پسندیده شدهاول باید دید در این حادثه آسیب دیدگی سازه اصلی و بدنه در چه حدی هست. آیا سازه ناو سالم است و ارزش هزینه بسیار بالای نجات و بازسازی را دارد یا خیر؟ غرق شدن ناو خارک در اثر انفجار و آتش سوزی شدید در دیگهای بخار و مخازن سوخت بوده که باعث ورود کنترل نشده آب به داخل کمپارتمان ها و مخازن گشته. یک کشتی نظامی در اندازه و کلاس خارک شامل کمپارتمان های قابل ایزوله سازی و مجزایی هستند که در صورت بروز حادثه یا برخورد موشک ، اژدر یا تصادف با بستن دریچه های مرتبط از ورود آب به دیگر بخش ها جلوگیری شده و حتی با نفوذ آب به تعداد زیادی از بخش ها، ناو شناور میماند. ( برای مثال ناو سبلان با آسیب جدی و ورود آب به بخش های زیادی از ناو با بستن دریچه های ارتباطی شناور ماند و نجات پیدا کرد) در رابطه با این حادثه و عامل غرق شدن ناو دو فرضیه وجود دارد: ۱- بر اثر شدت انفجار تعداد زیادی از کمپارتمان های نزدیک به پاشنه و مرکز ناو در همان لحظه انفجار دچار تخریب و آبگرفتگی شده و باعث غرق شدن ناو گشته. ۲- بر اثر آتش سوزی شدید و مدت زمان بالای آتش سوزی به مرور بخش های جداساز این کمپارتمان ها ذوب شده و بوجود آمدن اعوجاج در بدنه و درب های ایزوله سازی، آب به بخش های دیگر نفوذ کرده و باعث غرق شدن خارک شده. در هر دو صورت به نظر میرسد که آسیب جدی و جبران ناپذیری به سازه اصلی و بدنه خارک وارد آمده از طرفی با انفجار و آتش سوزی گسترده و طولانی، دیگ های بخار و توربین ها گیربکس ها و ژنراتورها به کلی نابود شدند و احتمالاً امکان بازیابی آنها وجود نخواهد داشت. هزینه های سیستم های کنترل، سیم کشی ها، رادارها، تسلیحات و بخش های دیگر هم اضافه بر آن متاسفانه به نظر میرسه که بازیابی و بازسازی ناو خارک نه از لحاظ عملیاتی امکان پذیر است و نه از نظر اقتصادی به صرفه. شاید باید منتظر ناو جایگزین خارک باشیم.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. پرواز بر فراز ناو آمریکائی سرتیپ خلبان عبدالحمید نجفی، از پیشکسوتان تیزپرواز نیروی هوائی ارتش است. او روزهای پر فراز و نشیب دفاع مقدس و همراهی با شهید منصور ستاری را در کتابی به رشته تحریر درآورده است که بخشی از این خاطرات را با هم مرور می کنیم : «صبح روز جمعه ، بیست و یکم دی ماه 1369 ، در گردان پروازی امیدیه بودیم که یک مأموریت مهم شناسائی به من ابلاغ شد. هدف شناسائی ناو آمریکائی بود و به دلیل مسائل امنیتی ؛ فقط من ، شهید اردستانی و شهید ستاری فرمانده نیروی هوائی از این مأموریت خبر داشتیم. حدود ساعت ده صبح با دو فروند RF-5 روی باند پایگاه پنجم شکاری امیدیه قرار گرفتیم. لیدر دسته من بودم و شماره دو جواد معصومی بود. با رساندن قدرت موتور به صد در صد ، به پرواز در آمدیم. روی رادیو به بندر ماهشهر گفتم : «برای پرواز آموزشی دو فروند به بندر دیلم می رویم. از آنجا به برازجان می رویم و بعد به بهبهان و در نهایت در امیدیه فرود می آئیم.» با توجه به اینکه آمریکائی ها ما را استراق سمع می کردند می خواستم آنها بدانند که هدف از پرواز ما چیست. قرار بود در طول پرواز هم سکوت مطلق رادیوئی را حفظ کنیم. دو فروند در کنار هم پرواز می کردیم و به محض رسیدن روی آب ، به خاطر گمراه کردن ناو آمریکائی ، طبق برنامه طرح ریزی شده ، از هم جدا شدیم و شروع به صحبت کردن روی رادیو کردیم تا استراق سمع آنها را مشغول کنیم. معصومی مرتب می گفت : «من شما را ندارم. کجا هستی؟» و به همین ترتیب به ناو نزدیک شدیم. آنها اخطار می کردند : هواپیمائی که در حال نزدیک شدن هستی ، به شما اخطار می کنیم. روی رادیو گفتم : «ما همدیگر را گم کرده ایم! شما به جای کمک به ما اخطار هم می دهی ؟ نزدیک است سانحه بدهیم». ولی متصدی رادار آمریکائی مرتب می گفت : «به سمت شمال گردش کنید. این یک دستور نظامی است». توجهی نکردیم. به ناو خیلی نزدیک شده بودیم که من گفتم : «شماره دو شما را می بینم. سریع در بال من قرار بگیر!» نزدیک ناو شدیم و شماره دو سریع به من نزدیک شد. در حداقل ارتفاع قرار داشتیم و با سرعت حدود ششصد نات از روی ناو عبور کردیم و عکس گرفتم. بعد از رد شدن از روی ناو سریع گردش کردیم و به سمت خاک خودمان ادامه مسیر دادیم. به محض اینکه وارد ایران شدیم ، شهید ستاری طبق هماهنگی قبلی روی رادیو گفت : «یک سال درجه هر دو نفرتان را می گیرم تا دفعه بعد به دستور عمل کنید». چند دقیقه بعد هر دو فروند در امیدیه به سلامت به زمین نشستیم. اما یک ساعت بعد جناب ستاری به امیدیه آمد و خیلی از ما تشکر کرد. ما هم گزارش پرواز و عکس و فیلم گرفته شده را تقدیمش کردیم. منبع : کتاب غرش رعد ================================== سرتیپ خلبان نجفی از جملۀ خلبانانی است که از رهگیریِ هواپیمایِ حامل امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ تمرد کرد. بعدها در دوران دفاع مقدس در قامت خلبانِ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به پاسداری از آسمان میهن پرداخت. کتاب «غرش رعد» زندگینامۀ تیمسار خلبان نجفی است. از زمانی که در کودکی و پشت نیمکت، حروف الفبای فارسی را مرور میکرد تا زمانی که هواپیمای مجروح و خستۀ خود را بدون چرخ در یک زمین کشاورزی فرود آورد. ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شدهالحق و الانصاف ، ژ-3 سالهاست در ایران دارد استفاده میشود ، چرا چنین طرحی فراگیر نشد ؟!!
-
1 پسندیده شدهبسم ا... درباب نگاه سازمان های نظامی به نقد عملکرد ژنرال بورولار : سرهنگ دکس ، ما تصور می کنیم که جنگ را خوب اداره می کنیم !!! ولی همیشه تحت فشار ناعادلانه !!!! روزنامه ها و سیاستمدارها قرار داریم !!!! چرا ما باید بخاطر شکستهای خودمون ، پاسخگوی این همه انتقاد باشیم !!!!!! راه های افتخار ... 1957
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهیه نکته جالب ارم نیروی هوایی سپاه چنین چیزی قبلا دیده بودید؟ -------------------------- یه نکته که گفتنش مهمه جنگ غزه و عملکرد سامانه گنبد آهنین نشان داد که همیشه تهاجم بر دفاع توانمند تر هست درست است که گنبد آهنین به نسبت خوب عملکرد ولی باز موشک های پر تعداد حماس بر اون غلبه کرد و وقتی مقایسه می کنیم تکنولوژی و هزینه گنبد آهنین و موشک های حماس را بهتر متوجه می شویم که اهمیت تهاجم چقدر بیشتر از دفاع است و سامانه هایی دفاعی چون 9 دی یا گنبد اهنین هدفشان دفاع و خرید فرصت برای نیروهای تهاجمی است و در اول و آخر این نیروی تهاجمی ، چه موشکی، چه پهپادی و چه هوایی هست که باید کمر دشمن را بشکند و راه را برای نیروی زمینی باز کند
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهآزمایش شلیک موشک هدایت شونده MMP از روی خودرو زرهی جگوار ارتش فرانسه به عنوان بخشی از آزمایش های قبل از ورود به خدمت خودرو زرهی جدید جگوار ، شلیک موشک میان برد MMP از روی این خودرو را مورد تست قرار داد. شرکت ها MBDA و به عنوان توسعه دهنده اصلی موشک MMP شلیک این موشک از روی پرتابگر دوتایی خودرو جگوار را موفقیت آمیز عنوان کردند. موشک شلیک شده با دقت بالا به اهداف از پیش تعیین شده بر خورد کردند. این موشک هدایت شونده ضد زره توانایی تخریب اهداف زمینی با حفاظت بالا از جمله آخرین نسل تانک های اصلی میدان نبرد را خواهد داشت. موشکهای MMP قابلیت هدایت مستقیم یا فراتر از دید (BLOS) را دارا هستند. در خودرو زرهی جگوار خدمه میتواند سیستم نظارت و هدفگیری PASEO را با سیستم هدایت موشکMMP هماهنگ کنند. در نتیجه خدمه به شکل مستقل قابلیت مشاهده، شناسایی و انهدام اهداف از راه دور را کسب میکنند. مجهز شدن خودرو شناسایی رزمی جگوار به موشک های MMP موجب می شود این خودرو در میدان نبرد بسیار کشنده باشد. مرحله اول شلیک موفقیت آمیز موشک MMP از خودرو شناسایی رزمی جگوار پرتابگر دوتایی موشک هدایت شونده MMP با قابلت جمع شدن در داخل برجک رزمی خودرو جگوار سیستم نظارت و هدفگیری PASEO
-
1 پسندیده شدهچین هسته ماژول ایستگاه فضایی Tianhe را به مدار پرتاب کرد بلند شدن راکت لانگ مارچ 5B حامل هسته ماژول ایستگاه فضایی چین منبع: CCTV/framegrab HELSINKI – چین چهارشنبه یک ماژول 22 تنی را با موفقیت پرتاب کرد تا یک دوره سخت از ماموریت ها برای ساخت ایستگاه فضایی خود را آغاز کند. راکت سنگین لانگ مارچ 5B ساعت 11:23 بعد از ظهر (شرقی) از ایستگاه ساحلی Wenchang بلند شد. هسته ماژول ایستگاه فضایی Tianhe یعد از 490 ثانیه پرواز از مرحله اول جدا شد آرایه های خورشیدی پس از یک ساعت از پرتاب مستقر شدند. Li Shangfu ، فرمانده ارشد برنامه فضایی سرنشین دار چین ، اندکی بعد، از موفقیت آمیز بودن پرتاب خبر داد. انتظار می رود Tianhe ، یا هماهنگی آسمان ها ، مدار خود را به حدود 370 کیلومتری بالای زمین ارتقا دهد. انتظار می رود فضاپیمای باری بدون سرنشین Tianzhou-2 اواسط ماه می ، قبل از بازدید 3 فضانورد از Shenzhou-12 در ماه جون ، با Tianhe ملاقات کرده و به آن متصل شود این ماموریت ها اولین سه پرتاپ از 11 پرتاپ در طول سال های 2021 و 2022 خواهند بود تا ایستگاه مداری 3 ماژولی 66 تنی را بسازند. یک مقام ارشد فضایی در ماه مارس اظهار داشت یک راکت لانگ مارچ 2F و فضاپیمای Shenzhou در تمام این مدت در Jiuquan به حالت آماده باش خواهند بود تا ماموریت های نجات اضطراری به پایگاه فضایی را به عهده بگیرند. Tianhe ، ارتقای بسیار بزرگتر از بستر آزمایشی Tiangong هشت تنی چینی ، به مرکز چند اتصالی مجهز شده تا ساخت ایستگاه فضایی را آسان تر کند و به خدمه اجازه انجام فعالیت های خارجی را بدهد. Tianhe 16.6 متری به قطر 4.2 متر پشتیبانی از زندگی، محل اقامت فضانوردان و نیروی محرکه لازم برای حفظ ارتفاع مداری را فراهم می کند. فاز ساخت ایستگاه فضایی چین تقریبا 30 سال پس از اولین تایید در سال 1992 شروع شد. چین در طول این دوره برای پیشرفت پروژه، توسعه و تست فضاپیمای Shenzhou و لانگ مارچ 2F برای سفرهای فضایی سرنشین دار، رله ماهواره ای Tianlian ، فناوری های ملاقات و اتصال، سوختگیری در جاذبه کم، پرتابگر های جدید و مرکز ساحلی پرتاب ماهواره Wenchang را انجام داد. انتظار می رود CSS حداقل برای 10 سال در مدار فعالیت کند. قرار است ماژول های آزمایشی Wentian و Mengtian در سال 2022 پرتاب شوند تا میزبان آزمایش هایی در حوزه های نجوم، پزشکی فضایی، علوم حیات فضایی، بیوتکنولوژی، فیزیک سیالات ریز جاذبه، احتراق ریزجاذبه و تکنولوژی های فضایی باشند. محموله ها و آزمایش های علمی بین المللی از طریق همکاری بین دفتر امور فضایی سازمان ملل (UNOOSA) و آژانس فضایی سرنشین دار چین (CMSA) برای سفر به CSS انتخاب شده اند. چین تمایل خود را برای پیوستن به پروژه ایستگاه فضایی بین المللی ابراز کرده بود اما این عضویت به خاطر سیاست های ایالات متحده نسبت به برنامه فضایی چین رد شد. پرتاب هسته ماژول Tianhe به خاطر شکست پرتاب دومین لانگ مارچ 5 در سال 2017 به تعویق افتاده بود. مشکلات تعویق پرتاب آزمایشی نوع لانگ مارچ 5B برای پرتاب های مدار های پایین و موتورهیدروژن مایع-اکسیژن مایع YF-77 برای مرحله اصلی برطرف شدند. CSS در مدار به ماژول اپتیکال Xuntian ، تلسکوپ مدار مشترک در کلاس تلسکوپ هابل، متصل خواهد شد. دیافراگم 2 متری این تلسکوپ فضایی قابل مقایسه با هابل است اما میدان دید آن 300 برابر بیشتر است که باعث می شود در طول یک دهه بتواند 40 درصد آسمان را رصد کند Xuntian قابلیت اتصال به CSS برای نگهداری و تعمیر آن را دارد. خود ایستگاه فضایی هم قابلیت افزایش از 3 به 6 ماژول را دارد که ماژول های توسعه یافته به عنوان پشتیبان استفاده خواهند شد. با تشکر از جناب @bds110 برای گردآوری مطالب و عکس ها منابع: spacenews.com توئیتر
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا انتقال انرژی خورشید از فضا به زمین نیروی هوایی ایالات متحده قصد دارد تا در سال 2024 آزمایش های انتقال انرژی خورشیدی را آغاز کند آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی (AFRL) در حال توسعه پروژه ای به نام SSPIDR (Space Solar Power Incremental Demonstrations and Research، تحقیق و اثبات پیشرفت انرژی خورشیدی فضایی) است. هدف این پروژه به بلوغ رساندن فناوری مورد نیاز برای دریافت انرژی خورشید در فضا و تاباندن آن به زمین است. مقامات نیروی هوایی می گویند این توانایی، برتری قابل توجهی در میدان رزم خواهد بود. اطمینان از اینکه پایگاه های عملیاتی رو به جلو انرژی مورد نیاز خود را حفظ کنند یکی از خطرناکترین بخش های عملیات های نظامی زمینی است. کاروان ها و خطوط تامین، اهداف اصلی دشمنان هستند. با اینکه نیروگاه های خورشیدی زمینی راه حل جذابی به نظر می رسند ولی سطح، اندازه صفحات جمعکننده و آب و هوا عملکرد آنها را محدود می کند. اما اگر پنل ها در فضا باشند می توانند با دسترسی بی حد و حصر به پرتو های خورشید، انرژی مورد نیاز را بدون وقفه تامین کنند. رویای AFRL، ماهواره های جمعآوری نور خورشید مجهز به کاشی های ساندویچی است که انرژی خورشیدی را به انرژی فرکانس رادیویی (RF) تبدیل کنند و آن را به سمت زمین بتابانند. سپس در زمین، آنتن های گیرنده این انرژی RF را به انرژی قابل استفاده تبدیل کنند. SSPIDR مجموعه ای از آزمایش های زمینی و هوایی است که به بلوغ تکنولوژی مورد نیاز برای این کار کمک می کند. برای مثال یکی از آزمایش های SSPIDR به نام Arachne قرار است تبدیل انرژی و تاباندن آن در فضا توسط یک کاشی ساندویچی ساخته شده توسط شریک پروژه، Northrop Grumman را تست کند. Arachne قرار است در سال 2024 به مدار زمین ارسال شود. همچنین، SSPIDR شامل آزمایش های SPINDLE و SPIRRAL است که به ترتیب استقرار مداری یک نمونه کوچک مقیاس از ماهواره تاباننده انرژی را تثبیت و روش های نگهداری دمای ماهواره در محدوده قابل کنترل را تست خواهند کرد. طبق برنامه ریزی ها، SPINDLE قرار است در سال 2023 از تاسیسات پرواز آزمایشی ایستگاه فضایی بین المللی Alpha Space ، که برای استقرار در خارج از ایستگاه فضایی بین المللی طراحی شده است، پرتاب شود. هم اکنون نیز تعدادی از تحقیقات انرژی خورشیدی فضایی بالای سر ما در حال پرواز هستند. آزمایش پرواز ماژول آنتن فرکانس رادیویی فوتوولتائیک (Photovoltaic Radio-frequency Antenna Module Flight Experiment) یا PRAM-FX در ماه می سال 2020 از هواپیمای فضایی رباتیک X-37B نیروی فضایی ایالات متحده به فضا پرتاب شد. PRAM-FX انرژی را به زمین نمی تاباند اما به محققان کمک می کند تا میزان کارایی تبدیل نور خورشید به RF توسط کاشی های ساندویچی را بسنجند. مطالعه اخیر نشان داد که بازده اولیه امیدوار کننده است. ترجمه از نوشته Mike Wall در سایت space.com
-
1 پسندیده شده《بسمالله الرحمن الرحیم》 امنیت غذایی و ایجاد اشتغال هایی با ارزش افزوده بالای ملی علاوه بر جلوگیری از بیکاری و مهاجرت جمعیت به شهر و گسترش و رشد جامعه شهری مصرف گرا و وابسته باعث خودکفایی کشور خواهد بود که به فرصت ها و تهدید های آن گریزی زدیم کشور ما از کشاورزی سنتی ولی گستردهای بهره میبرد ولی در سالهای ۱۳۴۰ اصلاحاتی در این نظام تاریخی ایجاد که تاثیرات منفی زیادی بر امر خودکفایی داشت که بسیاری بر این عقیده اند که اینبرنامه تحمیلی از سوی نظام های سرمایه داری و سلطه جهان بر شاه مخلوع دیکته شده بود. تأثیرات برنامهٔ اصلاحات ارضی گرچه به شکلی اساساً محدود، تأیید مالکیت زمین برای زمینداران غیرکشاورز، امکان مالک شدن زارعان سهمبر و تثبیت موقعیت اجتماعی کارگران کشاورز یا بذرکاران به مثابهٔ کشاورزان فاقد زمین بود. اما اصلاحات ارضی خصلت اصلی نظام کشاورزی قبلی، یعنی نظامی را که در آن اقلیت مالک با استثمار اکثریت روستانشین از کار کشاورزی سود میبرد، تغییر نداد. البته ترکیب گروه دوم همچون پیامد مستقیم سیاستهای تقسیم اراضی حکومت، تغییر یافت. بهطور مشخص، تعدادی از اربابان سابق از این نظام بهطور کلی حذف شدند و جای آنان را اقلیتی از کشاورزانی که ۱۰ هکتار زمین با بیش از آن دریافت کرده بودند و نیز بورژوازی دهقانی (تجار خوشنشین) گرفتند. این هر دو گروه را باید بخشی از نخبگان جامعهٔ روستایی دانست که از ایجاد روابط استثماری با اکثریت روستانشینان، شامل زارعان معیشتی و کارگران کشاورز فاقد زمین، سود میبردند. در طول حکومت محمدرضا شاه سیاست آن نبود که تغییری ریشهای در روابط سنتی روستایی پدید آید؛ بنابراین نیابد هم حیرت کرد که چرا اصلاحات ارضی به چنین نتیجهای دست نیافت. با این همه، هر برنامهٔ تقسیم زمینی به ناچار تصوری را از تغییری نسبتاً بنیادین در ذهن میآفریند. احتمالاً یکی از اهداف این برنامه، ارائهٔ چنین تصویری بود، اگر چه در واقع امکان هیچ تغییر جدیای فراهم نشد. کشاورزان به این تصویر واکنش مثبت نشان دادند و در آغاز امیدوار بودند که اصلاحات ارضی وضعشان را بهبود بخشد. اما، برای اکثر آنان فقر بیپایان همراه با عدم امنیت اقتصادی، سرنوشتی تغییرناپذیر بود. کشاورزان که پس از چندی از توهم به درآمدند، به برنامهٔ اصلاحات ارضای به تلخی مینگریستند. آنها به حکومت مظنون بودند و نسبت به گروه کوچک مالکان غیابی و دهقانان صاحب زمینی که از اصلاحات سود برده بودند کینه میورزیدند. البته خیلی از مالکان برای جلوگیری از دست رفتن زمینهایشان آنها را به کمک روحانیون وقف عام ویا خاص نمودند که هنوز هم خیلی از روستاییان با سازمان اوقافدچار مشکل میباشند. شاه تصور میکرد با واگذاری زمین به دهقانان از حمایت عمومی برخوردار خواهد شد. اما بدون توجه به کار پایهای برای تربیت و آموزش دهقانان برای اداره زمینهایشان یا مراکز تعاونی که بتوانند از آن اعتبار بگیرند یا ماشینآلات قرض کنند وضع آنها از گذشته هم بدتر میشد؛ و بدین ترتیب ایران که همیشه از نظر کشاورزی خودکفا بود بهطور فزایندهای شروع به وارد کردن مقادیر زیادی مواد غذایی از خارج کرد. که عملا یکی از بزرگترین تولید کنندگان ان زمان محصولات کشاورزی را به یکی از وارد کنندگان بزرگ تبدیل کرد این طرح باعث بالانس صادرات و واردات ما با دنیا غرب شد که تاثیرات مثبت در تجارت این کشورها و تاثیرات مخربی برای ایران بجای گذاشت زمین داران خرد مالکیت که صرفه لازم جهت توسعه و بکارگیری ادوات و روشهای مدرن را نداشتن را رها کردن املاک به شهرها مهاجرت کردن و باعث گسترش هرچه بیشتر حاشیه نشینی و فقر و شغل های کاذب بدون ارزش افزوده برای کشور شدند که اثرات انکاملا مشهود و موید بوده است! سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی حدود ۸/ ۸ درصد از ارزش افزوده کل فعالیتهای اقتصادی بوده و با جذب ۲۳درصد از جمعیت شاغل، جایگاه مهمی را در اقتصاد ایران به خود اختصاص داده است . هرچند تنوع اقلیمی بهدلیل گستردگیخاکایران در طول و عرض جغرافیایی، امکان تولید محصولات متنوعی در بخش کشاورزی را مهیا ساخته است، ولی در مجموع میزان اراضی قابل کشت و قابل بهرهبرداری برای کشاورزی بسیار پایین بوده و سهمی حدود ۱۲ تا ۱۵درصد از کل مساحت ایران را به خود اختصاص داده است که این مقدار اندک نیز با تغییر کاربری و گسترش شهر و صنعت به حریم آن در حال زوال و فنا شدن اندک اندک است. در واقع با وجود تنوع اقلیمی بالا، بخشکشاورزی ایران از کمبود دوشاخص کلیدی آب وزمین حاصلخیز نیز رنج میبرد که ریشه این کمبودها هم بهطبیعت و هم نحوه مدیریت استفاده از منابع مذکور مربوط میشود. از مهمترین نشانههای سوءمدیریت استفاده از منابع در بخش کشاورزی میتوان به استفاده از روشهای سنتی و فناوریهای قدیمی، بیتوجهی به الگوی کشت مناسب با توجه به وضعیت منابع آبی در منطقه، ضعف در زیرساختهای نگهداری و حملونقل، نامتوازن بودن و عدم هماهنگی سیاستها با شرایط تولید و امکانات توزیع شده در طول زنجیره، عدم توجه به پایدار کردن شرایط بازارمحصولات کشاورزی در سطح داخلی و بینالمللی اشاره کرد که مهمترین پیامد این چالشها را میتوان در پایین بودن بهرهوری عوامل تولید که میانگین تولید سطح کشور فاصله بعضا چند برابری با رکورد های داخلی دارند که نشان از ضعف شدید در امر بهره بری ایست، بالا بودن میزان ضایعات در مراحل مختلف تولید تا مصرف و در نتیجه هدررفت منابع محدود مشاهده کرد. پیامدهای مذکور خود موانع بزرگ در دستیابی به رشد و رونق تولید تلقی شده و امکان دستیابی به اهداف رفاهی و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی نظیر اشتغال، میزانمهاجرت به شهرها ورشد ارزش افزوده را با چالشهای عمیق همراه میسازد. بر این اساس بدیهی است تلاش برای رفع چالشهای موجود در بخش کشاورزیایراننیازمند داشتن نگاهی سیستمی و جامع به ماهیت فعالیتها و نیازمندیهای این بخش بوده تا بتوان از این طریق راهکارهای موثری را برای رونق تولید در بخش مذکور ارائه کرد. بهنظر میرسد به منظور گام گذاشتن در مسیر رشد بخش کشاورزی، شناخت وضعیت و ماهیت چالشهای گریبانگیر بخش مذکور با رویکرد شناسایی ریشهها و انتخاب سیاست و برنامه مناسب برای رفع آنها ضرورتی انکارناپذیر باشد. موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در گزارشی راهکارهایی برای بهبود بهرهوری عوامل تولید در بخش کشاورزی ارائه کرده است. هرچند کشاورزی نقش کلیدی برای امنیت غذایی و توسعه اقتصادی برعهده دارد، اما بیشتر جمعیتجهان در مناطق روستایی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به بخش کشاورزی برای تامین معیشت وابستهاند. درک این موضوع که رونق و توسعه بخش کشاورزی یک حرکت چندبعدی بوده که خود باعث ارتقای وضعیت بخشهای دیگر اقتصاد از جملهصنعت و خدمات و حتی پدافند غیر عامل در چالش های جهانی نیز میشود، زمینهساز تفکر و برنامهریزی سیستمی برای رفع چالشهای این بخش و راهبردهایی برای بهبود وضعیت آن خواهد بود. از سوی دیگر، درک این واقعیت که بخش کشاورزی زمانی میتواند در مسیر رونق تولید قرار گیرد و خود منشأ رشد یا نیروی محرکه بخشهای دیگراقتصاد باشد که اولا زنجیره ارزش محصولات خود را تا حد بالایی تکمیل کند و در عین حال همگام با توسعه و رشد بخش کشاورزی، دیگر بخشهای موردنیاز این بخش نظیر زیرساختهای حملونقل، ذخیرهسازی، بازاررسانی و توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی رشد یابد، نقش مهمی در تدوین و انتخاب ابزارهای رشد این بخش را به همراه خواهد داشت. در حقیقت آنچه درخصوص توسعه و رونق بخش کشاورزی مهم است، تنها موضوع سنتی بودن یا مدرن شدن این بخش نیست، بلکه همگرا و همگام شدن رشد بخش کشاورزی با رشد دیگر بخشهای اقتصادی نیز از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. تامین نهادههای با کیفیت و بومی در قالب افزایش ضریب مکانیزاسیون یا استفاده از تکنولوژیهای مناسب برای تولید بذر یا نهادههای شیمیایی با کمترین آثار منفی زیستمحیطی یا انسانی، توسعه و رشد صنایع ذخیرهسازی، حملونقل و توزیع در عین حال که میتوانند بر رشد بخش کشاورزی موثر باشند، خود برای پایداری تولید، نیازمند رشد قابلقبول در بخش کشاورزی است. در واقع یکی از مهمترین و به صرفهترین راههای رونق تولید، بهبود بهرهوری عوامل تولید است. از اینرو، هر عاملی که بتواند بهرهوری عوامل تولید را افزایش دهد، قادر خواهد بود بر رونق تولید نیز تاثیر مثبتی داشته باشد. در دنیای مدرن امروزی در نظر گرفتن بهبود بهرهوری و ارتقای کمی و کیفی تولید از سوی دولتمردان و برنامهریزان یک انتخاب نیست، بلکه بهدلیل محدودیت منابع، رشد جمعیت و شدترقابت در بازار یک ضرورت غیرقابل انکار است. بررسیها نشان میدهد کهرشداقتصادی در کشورهای درحال توسعه، اساسا وابستگی شدیدی به بهرهوری و نرخ رشد آن دارد. از اینرو، هر عاملی که بتواند باعث بهرهوری عوامل کلیدی تولید شود، بهطور یقین بر رشد و رونق اقتصادی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در همین راستا مهمترین راهکارهایی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر ارتقای بهرهوری عوامل تولید در بخش کشاورزی موثر باشد، به شرح زیر است: ۱- تلاش در جهت تمییز و تشخیص علت و معلولها در بخش کشاورزی که این امر خود دردرمان موثر بسیار ضروری و مفید است. ۲- موضوع بهینه سازی شرایط آبرسانی که بخش عمدهای از هدررفت آب را شامل میشود؛ بهطور جدی در دستور کار متولیان امر قرار گیرد. در این راستا نوسازی و بهسازی لولههای آبرسانی و استفاده از تجهیزاتی که بتواند موارد نشتی آب را در لحظه نشان دهد یکی از این راهکارها تلقی میشود. ۳- با توجه به اهمیت و نقش کلیدی خاک در پایداری تولید کشور، توصیه میشود موضوع عوامل موثر بر فرسایش خاک و برنامههای کنترل خاک بیشتر از گذشته و به صورت دائمی در برنامههای مربوط به رونق تولید قرار گیرد. استفاده از روشهای کنترل فرسایش خاک نظیر کنترل پوشش گیاهی در مراتع و آبراههها، استفاده از بقایای گیاهی و مالچ پاشی، تناوب گیاهی،کاهش عملیات های ماشیی بر روی عرصه با بهره گیری از فناوری های نوین، ایجدبندها، شیبشکنها، تراسبندی، بادشکنها، کشت روی خطوط کنتوری و کشت نواری با توجه به اقلیم و پتانسیلهای موجود در منطقه میتواند راهکار مفیدی در این راستا باشد. ۴- توصیه به استفاده از شیوههای نوین آبیاری با توجه به محدودیتهای فنی، همچنین نیاز به متمرکز بودن الگوی کشت و یکپارچگی اراضی در مسیر اجرایی شدن قرار گیرد. بارانی ،آبیاری عمقی قطرهای برای باغات میوه بخصوص برا کشور ما ما اب و هوایی خشک و تقریبا گرمسیر که باعث کاهش تبخیر و رسیدنمستقیم آب مرود نیاز به گیاه میشودکه بعضا تا ۷۰ درصد باعث کاهش مصرف اب و افزایش راندمان میشود. و تغییر در محصولات واجد شرایط از کشت مستقیم بذر به کشت نشا که باعث کاهش چنددوره آبیاری و کاهش مصرف بذر ؛کود و سموم دفع علفهای هرر خواهد شد که امروزه در کلیه کشورهای توسعه یافته ولو پر آب در حال استفاده میباشد که نیازمند توجه و سرمایه گذاری دو چندان میباشد ۵- توصیه به الگوی کشت مشخص و با برنامه ریزی از سازمانهای و نهاد های مربوطه با بهبود شبکههای آبیاری، بهبود وضعیت مکانیزاسیون و ارتقای ژنوتیپ و فنوتیپ بذور همراه شود. ۶- توصیه به استفاده از الگوی کشت پیشنهادی با تضمین ایجاد بازار و به تبع تبیین درامدو سود انتظاری برای کشاورزان همراه شود. ۷- استفاده از ظرفیت بازار بورس محصولات کشاورزی برای کاهش مسیر بازاررسانی و شفافسازی و ثبات قیمتها. ۸- با توجه به پراکندگی مناطق تولید، همچنین متفاوت بودن فصل برداشت محصولات، توصیه میشود بهجای اتکای به صنایع تبدیلی ساکن و ایستا از تکنولوژیهایی که امکان استفاده از صنایع تبدیلی را به صورت سیار فراهم آورد، استفاده شود. ۹- با توجه به اینکه ۹۳ درصد از تولید بخش کشاورزی در زمینهای کمتر از ۱۰ هکتار صورت میگیرد. از اینرو بهنظر میرسد ضریب نفوذ فناوری در چنین شرایطی بهجز مواردی از قبیل اصلاح بذر یا شیوههای آبیاری به سختی صورت پذیرد، از این رو اقدامات فرهنگی یا اعطای امتیازات و تسهیلات برای تجمیع و انجام فعالیتهای گروهی ضروری به نظر میرسد. ملاحظات مربوط به قانون تقسیم ارث به عنوان یکی از موانع تجمیع اراضی نیازمند اقدامات فرهنگی وسیع و عمیق است که باید بهطور خاص مورد توجه قرار گیرد. ۱۰- کاهش ضایعات محصولات کشاورزی نیازمند اصلاح ساختار تولید این محصولات از باغ و مزرعه تا انبار و سپس حملونقل و بازاررسانی و در نهایت مصرفکننده خواهد بود. بالا بردن دانش فنی تولیدکنندگان، انبارداران، مسوولان میادین میوهوترهبار، خرده فروشیها و در نهایت مصرفکنندگان گامی موثر در این راستا است. تلاش برای کنترل ضایعات از طریق مراقبتهای مرحله داشت محصولات و ملاحظات پس از برداشت از قبیل سیستمهای بستهبندی جدید، انبارداری صحیح (شامل کلیه عملیات طی انبارداری) و بالاخره حملونقل صحیح از مهمترین راهکارهای موجود هستند که تا حد قابلتوجهی میزان این ضایعات را به حداقل میرسانند. ۱۱-استفاده از برنامههای آگاهسازی و آموزش تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای کنترل و کاهش ضایعات محصولات غذایی و کشاورزی. ۱۲-اقدامات لازم برای بهبود فرآیند توسعه روستایی با رویکرد بهبود بهرهوری نیروی کار و جلوگیری از مهاجرت کشاورزان. در این راستا اقداماتی نظیر توسعه گردشگری روستایی و ایجاد زیرساختهای مناسب و تقویت جاذبههای روستایی میتواند انگیزه ماندگاری در روستا و استفاده از ظرفیتهای کشاورزی را رشد دهد و زمینه بهبود بهرهوری سایر نهادهها را نیز فراهم آورد. ۱۳_گسترش کشت های گلخانه ای و انتقال کشت بسیاری از محصولات اللخصوص کشت صیفی جات به گلخانه که علاوه بر ضریب اطمینان تامین پایسته در طول سال و کاهش مصرف اب باعث افزایش راندمان و کیفیت محصول برای بازار یابی صادراتی خواهد شد!! گسترش کشاورزی مزایای بسیار پر شماری دارد که انشالله به آن خواهیم پرداخت که اهم ان بحث تامین امنیت غذایی که مساوی با امنیت کلی کشور و تضمین رشد و توسعه کشور ، سود اوری کلان و رها شدن از اقتصاد بیمار و تک محصولی که به طور متناوب مورد تحریم غرب قرار میگیرد و نقطه اشیل و ضعف ما در مقابل حریف تبدیل شده است میشود خود کفایی و صنعتی شدن نیاز به تغییر نگاه سرمایه گذاری کلان و تصمیمات بسیار بزرگ در این راستا دارد که حتی می تواند موجبات کسب در آمدو تامین بودجه برای دولت ها در صورت پیشتازی و گسترش صادرات و صنعتی شدن آن را فراهم کند. پایان ومنالله توفیق
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و پایانی : نکته جالبی که می بایست در جریان این قضیه مورد توجه قرار گیرد ، این است که تصمیم ناتو برای استفاده از دارایی های غیر نظامی ( تجاری ) مستقر در فضا برای افشای دخالت روسیه در اوکراین ، چندان برای شرکت DigitalGlobe بدون هزینه نبود ، چنانکه پس از انتشار این تصاویر ، شرکت فوق کاهش ارتباط تجاری با روسیه به میزان 14.5 میلیون دلار ( در مقایسه با دوره زمانی قبل از آن که ارزش دلاری 23 میلیون دلار را نشان می داد ) را تجربه کرد که شامل تحریم فروش تصاویر به مشتریان غیر دولتی روسی نیز می شد ، هر چند این مساله در نهایت تاثیری بر ادامه روند ارائه خدمات به روسها نداشت . در این زمینه ، شاید مهمترین استناد مطرح شده از سوی مدیر اجرایی DigitalGlobe برای استفاده از تصاویر تهیه شده توسط این شرکت توسط ناتو و ایالات متحده ، استقرار آتشبارهای راکت انداز در خاک روسیه برای انهدام اهداف نظامی در خاک اوکراین بود ،اما این ادعای مطرح شده ، قابل اثبات نبود ولی به شکل ناخوشایندی موجبات از میان رفتن منابع درآمدی شرکت در روسیه در پی انتشار این تصاویر توسط ناتو بود . این واقعه نشان داد که منافع تجاری شرکتهای غیر دولتی ارائه کننده خدمات ماهواره ای به محض قرار گرفتن در یک موقعیت بحرانی منحصر بفرد سیاسی ، سریعا" به خطر خواهد افتاد . در این میان ، روسیه تنها متضرر استفاده از داده های ماهواره ای غیر نظامی محسوب نمی شود ، چنانکه تصاویر تولید شده توسط شرکت DigitalGlobe این امکان را برای دستگاه رسانه ای غرب فراهم آورد تا به شکل منظم ، روند توسعه نظامی ارتش چین را زیر نظر بگیرند . اندیشکده ها و مخازن فکر امنیتی مستقر در اروپا و ایالات متحده ، بدقت و با وسواس بسیار زیاد ، جزییات ساخت آخرین جنگنده های چینی را برحسب تعداد و نوع تا ایجاد ایستگاه های جدید رادار را براساس اطلاعات استخراج شده از این تصویر به شکل مستمر دنبال می کنند . در نتیجه ، این اعتقاد که روند توسعه نظامی ارتشها در دنیای امروز ، بطور کامل در معرض دید عموم مردم قرار دارد ، بتدریج به یک باور رایج در آمده و این نیز به نوبه خود معضل تضاد تکثیر تولید کنندگان تصاویر ماهواره ای با وضوح بالا با منافع ایالات متحده را پدید آورده است. سناریوهای محتمل : با پیش فرض قراردادن تجارب و داده های پیشین ، تاثیر وجود حسگرهای فضاپایه بر عملیات صورتبندی های زرهی ارتش ایالات متحده را می توان در دو حوزه جغرافیایی کره شمالی و خطوط تماس در شرق اروپا ( بالتیک / لهستان ) جستجو نمود . این دو سناریو ، واحدهای رزمی متخاصم را با قابلیتهای متنوعی از حضور سامانه های تصویربرداری فضاپایه روبرو می نماید . در جبهه شرق اروپا ، روسیه با داشتن پتانسیل های مشخص ، سومین کشور دارای ماهواره های فعال در مدار ، پس از ایالات متحده و چین می باشد ، ضمن اینکه توانایی پرتاب های فضایی این کشور نیز می بایست بطور کامل مورد توجه قرار گیرد . در مقابل ، کره شمالی تا حال حاضر ، فاقد قدرت طراحی ، تولید و پرتاب ماهواره به شکل بومی می باشد . با این وصف ، در میان سناریوهای طراحی شده برای این دو جبهه ، عوامل مختلفی بر ماهیت عملیات در فضا و تاثیر آن بر روند عملیات زمینی ، قابل بررسی است . از طرفی ، ارتش روسیه ، با دراختیارداشتن قابلیت های شناسایی و نظارت بومی ، موقیعتی را فراهم آورده که بدان اجازه می دهد تا به شکل دائم ، موقعیتهای استقرار و تحرکات واحدهای نظامی ارتش ایالات متحده را رصد کرده و دنبال نماید . از آنجایی که دولت فعلی ایالات متحده ، "فضا" را یک منطقه جنگی به مانند هوا ، زمین و دریا در نظر گرفته ، می توان چنین پیش بینی نمود که این احتمال وجود دارد که اقداماتی بلحاظ ماهیتی "فعال" برای ازمیان بردن یا خنثی نمودن پتانسیل سنجش از دور فضا پایه رخ دهد . بنابراین ، با فرض اینکه ارتش ایالات متحده در زمان بحران ، از توانایی لازم برای محروم کردن روسها از قابلیت رصد واحدهای ارتش این کشور بواسطه ماهواره های شناسایی برخوردار بوده و این مساله ممکن است به نخستین جنگ با پیامدهای فوق العاده ویرانگر برای هر دو طرف تبدیل گردد ، می توان چنین نتیجه گرفت که حتی با اجرای این چنین اقداماتی ، باز هم ارتش روسیه ، پتانسیل رصد خود را حفظ خواهد نمود ، چرا که با حمله ناتو به ماهواره های روسی ، حمله به دارایی های فضایی کشور ثالثی نظیر چین ، صورت نخواهد گرفت و بطور طبیعی ، شرکتهای چینی بسرعت قابلیتهای فضایی خود ، در حوزه هایی نظیر فروش عکس ، پهنای باند ارتباطی و سایر قابلیتهای در دسترس فعلی و آینده را در اختیار روسها خواهند گذاشت . خبر ناگوار برای ایالات متحده در چنین شرایطی این است که به شکل متقابل دارایی های فضایی ایالات متحده و ناتو در فضا بسرعت تهدید شده و در صورت ازکار افتادن آنها ، احتمالا" پشتیبانی موثری برای جایگزینی وجود نخواهد داشت . با این حال ، کره شمالی ، نمونه متفاوتی در مقایسه با روسیه بشمار می آید . از آنجایی که این کشور هیچ دارایی مستقر در مدار بعنوان هدفی مشخص برای مهاجم احتمالی یا قابلیت آفندی شناخته شده ای برای حمله به ماهواره های نظامی آمریکایی در اختیار ندارد ، به تقریب میتوان گفت که در صورت بروز بحران ، احتمالا درگیری نظامی در فضا رخ نخواهد داد . در سناریوی طراحی شده فعلی ، کره شمالی با اجرای یک عملیات غافلگیرکننده ، به کره جنوبی حمله می کند ، چین مستقیم وارد نشده و قطعنامه سازمان ملل نیز با محکوم کردن کره شمالی ، فروش هرگونه داده های ماهواره ای را به مانند عراق سال 1991 ممنوع خواهد نمود . اما پیش بینی ها نشان میدهد که بسیار بعید خواهد بود که چین یا روسیه به پشتیبانی از کره شمالی ادامه نداده و همکاری خود را با این کشور بطور کامل قطع نمایند . علاوه براین ، بر خلاف صحنه نبرد در اروپای شرقی ، که ناتو احتمالا بخش عمده ای از توان داده ماهواره ای تجاری ایالات متحده را نیز در اختیار خواهد داشت ، ماهیت عملیات نظامی در شبه جزیره کره به صورتی است که این توان احتمالا وارد عمل نخواهد شد ، هر چند عدم ورود مستقیم کشورهای ثالث به درگیری ، به انها اجازه می دهد تا روند فروش اطلاعات در قالب تصاویر ماهواره ای را به کشورهای درگیر ادامه داده و بصورت منبع باز ارزشمندی از اطلاعات دقیق تبدیل شوند . هر چند ، چنین پشتیبانی اطلاعاتی ارزشمندی می تواند اجرای یک عملیات آبخاکی بزرگ نظیر اینچون ( 1950) را به امری غیر ممکن تبدیل سازد ، چرا که وجود اطلاعات برخط ( ON-LINE) سطح غافلگیری ارتش مدافع را به کمترین حد ممکن کاهش خواهد داد . اما در این میان ، یک عامل در هر دو سناریوی مطرح شده میتواند تمام پیش بینی ها و احتمالات را به روندی متفاوت تبدیل کند . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، هر دو سناریوی مطرح شده در نقاطی از جهان مورد بررسی قرار گرفته اند که بلحاظ آب و هوایی متغییر بوده و این احتمال وجود دارد که در زمان درگیری نظامی ، فرصت استفاده ازحسگرهای فضاپایه ، هرگز ایجاد نشود . بنابراین ، تنها بخشی از آینده نگری فوق الذکر ممکن است درست پیش بینی شده باشد . حتی با وقوع چنین شرایطی ، در حالی که تصاویر مبتنی بر حسگرهای الکترو -اپتیکال ممکن است بدلیل شرایط آب و هوایی نامناسب نتوانند عملکرد مناسبی را به نمایش گذارند ، اما حسگرهای فضایی که به رادار جستجوی روزنه ساختگی ( SAR) مجهزهستند ، ممکن است شرایط بازی را بطور کامل دگرگون نمایند . این مساله ، یعنی ایجاد پتانسیل تصویر برداری در همه گونه شرایط آب و هوایی تا همین اواخر ، یکی از چالش های فنی بود که حتی عملکرد ماهواره های تجاری را تحت تاثیر خود قرار میداد . اما این وضعیت بسرعت تغییر نمود و شرکتهای غیر دولتی مستقر در ایتالیا ، فنلاند ، کانادا در آستانه خرید و اعزام ماهواره های مجهز به SAR به مدار زمین قرار دارند . استقرار چنین ماهواره هایی در مدارزمین رصد زمین را تنها به 12 ساعت در روز محدوده نمی نمود و طبیعتا" این فرآیند هم ، نیازبه قراردادن سخت افزارهای فوق در مدارهایی که مسیر حرکت آن بسمت یک هدف مشخص می بایست به گونه ای تعیین می گردید که در نزدیکی نیمه روز (ظهر ) به فراز آن رسیده تا سایه عوارض روی زمین به حداقل ممکن کاهش پیدا کند، را ازمیان می برد . غافلگیری ممکن نیست !! مجموع شواهد فوق الذکر ، ناظران نظامی را به این نتیجه رهنمون می سازد که گسترش سامانه های فضاپایه نظارتی یک تاثیر بسیار مهم بر روند طراحی عملیاتی را برجای گذاشته و آن امکان ناپذیر نمودن کاربرد اصل غافلگیری در رزم است ، اگر چه چنین استنتاجی ، بدون نقص نیز نیست . بدین معنی که برخی کارشناسان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که گسترش سامانه های نظارتی فضا پایه ، گرچه امکان مشاهده تحرکات نظامی را در زمان واقعی فراهم می کند ، اما اینکه موجبات بی فایده شدن پنهانکاری و فریب در عملیات نظامی را پدید می آورد ، بدون شک یک تحلیل اغراق آمیز خواهد بود . به اعتقاد اینان ، اگر چه آرایش صورتبندی های بزرگ زرهی را دیگر نمی توان از چشمان کنجکاو مستقر در فضا پنهان نمود ( همانطور که درعراق سال 1991 و 2003 انجام شد ) و اینکه رشد سریع فناوری به جایی رسیده که قابلیت تصویر بردار با وضوح بسیار بالا امکان پذیر شده است ، اما با وجود صدها ماهواره در مدار زمین ، بازهم مــــحدودیتهایی در زمان هربار گذر از فراز صحنه عملیات رزمی برای این سیستم ها وجود دارد . علاوه براین ، سامانه های زمین پایه در خصوص دریافت و پردازش این داده ها برای کاربرد موثر درمیدان نبرد ، با محدودیتهای قابل توجهی روبرو هستند ، بدین معنی که همیشه میان عکس برداری ، انتقال داده ها ، دریافت و تجزیه و تحلیل تصاویر تاخیری بوجود می آید که این نیز به نوبه خود بر تصمیم گیری میدانی تاثیر خواهد گذاشت ، هر چند پیش بینی هایی وجود دارد که این پنجره زمانی از 24 ساعت فعلی میان برداشت عکس و استفاده از اطلاعات آن به کمتر از 8 ساعت در طول دهه آینده کاهش می یابد . """" در نتیجه ، حتی اگر استفاده از اصل غافلگیری در سطح عملیات امکان پذیر نباشد ، هنوز کاربرد موثر این اصل در سطح تاکتیکی یک واقعیت انکار ناپذیر است """"""""" گذشته از تاثیر رصد فضایی بر کاربرد اصل غافلگیری در حوزه عملیاتی ، این مساله پیامدهای مختلفی برای واحدهای زرهی نیز در بر، دارد . پیامد نخست ، همانطور که در سطور پیشین مورد بحث قرار گرفت ، وجود یک پنجره اطلاعاتی کوچک برای کاربرد اصل غافلگیری در سطح تاکتیکی است . در نتیجه این امر ، واحدهای شناسایی – رزمی با دراختیار داشتن سازمان رزم مناسب ، می توانند با تشخیص نقاط ضعف و قوت خطوط دفاعی حریف ، بخصوص مواردی که دشمن بدلیل عدم در اختیار داشتن چنین قابلیتی ، ازآنها مطلع نیست ، از آنها برای تضمین موفقیت خود استفاده نمایند . با این وصف ، این وضعیت ، نیازمند سازماندهی صورتبندی رزمی جدید و متناسب با صحنه نبرد ، اما در امتداد سازمان رزم قدیمی است تا در این قالب ، توان رزم به شکل معقولی افزایش پیدا کند . پیامد دومی که براین مساله قابل پیش بینی است ، کوتاه شدن زمان برای تمرکز واحدهای زرهی برای استفاده موثر از اصل غافلگیری خواهد بود و با توجه به این امر که عناصر مدافع ، در نبردهای آینده مسلح به تسلیحات کشتار جمعی خواهند بود ، فرماندهان واحدهای آفند کننده می بایست برای چنین صحنه هایی ، از پیش برنامه ریزی کرده و علاوه برآن ، به دستاوردهای محدود ، اما تضمین شده ، قانع شوند . در این ارتباط می توان چنین تحلیل نمود که ارتشها به جای اجرای یک عملیات بزرگ برای ازمیان بردن سازمان رزم عناصر مدافع ، احتمالا برحسب نیاز صحنه نبرد ، برنامه ریزی کاملی برای طراحی عملیات رزمی در مقیاس کوچک ولی مستمر خواهند داشت تا با اجرای ضربات متعدد ، حریف را از حالت تعادل خارج سازند . این طراحی رزمی خاص برای صحنه نبرد متعارف میتواند یک امتیاز مثبت برای ارتش مهاجم باشد ، چرا که نخست اهداف نظامی محدود در طرح آفند تعریف شده و دوم اینکه این اهداف محدود بلحاظ اهمیت راهبردی که خواهند داشت ، می توانند بدون تشدید درگیری نظامی و گسترده شدن جنگ ، اهداف سیاسی مورد نظر را تحقق بخشند . نتیجه گیری : فرضیه اصلی بحث ، بر این مساله پایه گذاری شده که کارشناسان رزم زرهی و فرماندهان یگانهای تانک می بایست آگاهی و احاطه کاملی بر تاثیر عملیاتی نظارت سامانه های شناسایی داشته و برای جذب این تاثیرات از آمادگی کامل داشته باشند . تئوری فوق براین اعتقاد است که در صحنه عملیات رزمی فعلی ، یک پنجره زمانی بسیار کوچک وجود دارد که درآن واحدهای زرهی می توانند بدون نگرانی از شناسایی شدن توسط دشمن ، حتی با وجود برتری هوایی ، متمرکز شده و دست به عملیات تهاجمی زنند . از سویی دیگر ، فرماندهان نیز می بایست محدودیتهای فعلی را پذیرفته و آمادگی خود برای طراحی عملیات با سازمان و توان رزم فعلی و متعاقبا" دستیابی به موفقیتهای محدود را به شکل دائم حفظ نمایند . به همین سبب پیش بینی می شود که اجرای مانور برای واحدهای نظامی در مقیاس "سپاه " و "لشکر" به مانند آنچه که در سال 1991 و 2003 با رعایت کامل اصل غافلگیری صورت گرفت ، مجددا" قابل تکرار نباشد ، اما این بدان معنا نیست که طراحی مانور دیگر اهمیت چندانی در جنگ ندارد ، بلکه ماهیت جنگ در آینده ، درست برعکس این تصور است . واحدهای نظامی در صحنه نبرد درآینده ، تحت تسلط کامل مفهوم " اطلاعات" می بایست در عین افزایش توان رزمی ، از سرعت کافی برای تمرکز این توان و اعمال آن برای شکست حریف استفاده نموده ، دستاوردهای بدست آمده را بسرعت تثبیت کنند و این بطور دقیق ، کاری است که واحدهای زرهی به شکل منحصر بفردی قادر به انجام آن هستند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- نویسنده : سرهنگ دوم ، براد تاونزند 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبخش دوم ... محدودیتها : یکی از نکات منفی استقرار ماهواره های تصویر برداری در مدار با ارتفاع پایین ، این است که تصاویر برداشته شده ، به منطقه مشخصی از منطقه یا فضای نبرد محدود شده و این در سطح تاکتیکی ، تجزیه و تحلیل را برای کاربران این تصاویر ، بسیار مشکل خواهد کرد ، بدین معنی که این ماهواره های تصویر برداری در زمان عبور از فراز منطقه نبرد ، الزاما" قادر نیستند تا از همه رویدادها و وقایع روی داده شده ،تصویر برداری کند . دوربین های مورد استفاده در این سخت افزارهای فضا پایه ، بدلایل فنی ، بخصوص در حوزه کیفیت تفکیک پذیری ، مسیر پروازی و زمان عبور ، از محدودیتهای فراوانی برخوردار هستند . بعنوان مثال ، پهنای نوار تصویر برداری یکی از پیشرفته ترین ماهواره های تصویر برداری تجاری که امروز در مدار مشغول فعالیت است ،(World View-3) تنها 13.1 کیلومتر با وضوح فوق العاده 0.31 متر است که بسیار مطلوب تر از تصاویر گوگل ارث ، نیازهای کاربران را برآورده می کند . محدودیت در پهنای نوار عریض تر برای یک ماهواره تصویر برداری نظامی ، به تقریب یک مفهوم " خاص" محسوب میشود ، ( ماهواره های مستقر در مدار GEO بلحاظ حجم ، اندازه بزرگتر و پیچیده تر عمدتا" برای ماموریتهای مهمتری نظیر هشدار موشکی یا ماموریتهای محرمانه تری برای جامعه اطلاعاتی کشور کاربر مورد استفاده قرار می گیرند ) ، چرا که این ماهواره ها ، می توانند تنها یک نوار به عرض 13.1 کیلومتر در در یک بازه زمانی 24 ساعت ، انتخاب کرده و مورد شناسایی قرار دهند ، یا اینکه یک منظر از پیش تعیین شده را بصورت جارویی ، و البته با کیفیت پایین تر ، اسکن و تصویر برداری نمایند . پس از آن ، ماهواره مورد نظر می بایست از فراز یک ایستگاه زمینی عبور کند ، تا تصاویر جمع آوری شده آن ، دریافت و سپس پردازش و تجزیه و تحلیل گردد . سرعت این فرآیند نیز بسته به فوریت کاری که این تصویر برداری برای آن انجام میشود ، متفاوت خواهد بود ، اما حداقل 24 ساعت طول می کشد تا تحلیلگران بتوانند نتایج مفیدی را از تصاویر مورد نظر ، بدست آورند . این محدودیت ها ، از نظر تاریخی ، مانع از تاثیر گذاری تصاویر ماهواره ای در تصمیمات تاکتیکی میدان نبرد شده و نقش آنها را به تصمیمات استراتژیک ، محدود می نماید . دوره گذار به صنعت نظامی در فضا : علیرغم محدودیتهای پیش گفته در خصوص استفاده از ماهواره های تصویر برداری در سطح تاکتیکی ، فناوری به گونه اعجاب آور ، نکات منفی در این خصوص را بسرعت از میان برمی دارد و این مساله در درجه نخست ، با کاهش چشمگیر هزینه ها برای دسترسی به مدار لئو و افزایش چشمگیر ماهواره های کوچک و ارزان که نتیجه مستقیم پیشرفت فناوری در این زمینه است ، ارتباط دارد . درواقع ، صنعت فضایی در حال عبور از یک مارپیچ هزینه های سربار مثبت به مارپیچی با هزینه های پایین است . در این ارتباط و براساس الگوی نخست ، هزینه های بالای پرتاب ها ، موجب میشد تا کاربران بسمت ماهواره های سنگین و پیچیده و با کیفیت بالا کشش داشته باشند که این مساله به نوبه خود ، انگیزه کشورهای دارنده فناوری پرتاب را برای توسعه اقدامات و بسترها ، به منظور کاهش خطر پذیری ، افزون می نمود . اما این فاکتورها ، در حال حاضر ، روندی معکوس بخود گرفته و بسرعت به یک مارپیچ با هزینه های سربار کمتر تبدیل می گردد . با توجه به این روند ، پرتابهای ارزان تر ، بخوبی می تواند توجیه کننده طراحی و تولید ماهواره های ارزان تر و کم هزینه تر باشد که بطور طبیعی ، میتوان آنها را در تعداد بیشتری بخدمت گرفت و در مدارهای پایین مستقر نمود که بدلیل افزایش پسار ( DRAG) طول عمر آنها بشدت کاهش یافته و در عین حال ، در مقایسه با پیکربندی های متعارف تصویر برداری که هم اکنون در خدمت بوده و استقرار در چنین مداری ، قابلیتهای آنها در برداشت تصاویر با کیفیت را محدود می کند ، عملکرد بهتری را به منصه ظهور می رسانند . در این زمینه ، یکی از مجموعه های پیشگام در تغییر پارادایمیک فوق الذکر ، شرکت Planet Labs است که در حال حاضر با در اختیار داشتن صدها ماهواره کوچک ، قابلیت تصویر برداری سطح زمین با وضوح کافی را در 24 ساعت داشته و از این نظر ، یک پتانسسیل قابل توجه را در سطح عملیات و تاکیتک ، به نمایش می گذارد . در واقع ، گسترش ماهواره های شناسایی کوچک و سکوهای پرتابی که قابلیت ارسال آنها به مدار را داشته باشد ، به کشورهای کوچکتر ، اجازه می دهد تا حضور خود را در فضا وسعت بخشند ، تا جایی که حتی قدرتهای درجه دومی نظیر نیجریه نظیر در حال حاضر ، ماهواره های فعالی برای کاربردهای مختلف ، در اختیار دارند . با توجه به مواردی که مورد تبیین قرار گرفت ، شاید یکی از کم اهمیت ترین پیامدهای توسعه این قابلیت در عملیات نظامی ، تاثیر آن بر حوزه " طرح ریزی / برنامه ریزی نظامی " است ، چرا که به مانند عملیات طوفان صحرا ، آماده سازی های اولیه برای آماده سازی صحنه نبرد را نمیتوان به سادگی از چشمان تیزبین مستقر در فضا پنهان نگاه داشت . گرچه در حال حاضر پایش فضای هوایی صحنه عملیات تا حدودی برای نیروی مهاجم ، آسان به نظر می رسد ، اما کنترل ماهواره های کوچک و یا حتی نمونه های تجاری که قدرت تفکیک پذیری تصاویر آنها در برخی موارد از نمونه های نظامی نیز بیشتر است و 24 ساعته در حال پایش سطح زمین هستند ، به تقریب دشوار خواهد بود . اینک هر گونه برنامه ریزی و آماده سازی هر عملیات نظامی مهم ، به احتمال بسیار زیاد چشمان ناظر مستقر در فضا را بخود جلب می کند و در کنار آن ، سهولت انتقال اطلاعات در عصر کنونی موجب شده تا حتی کشورهای فاقد چنین قابلیتهایی ، بسرعت با استفاده از منابع اطلاعاتی باز ، هوشیار شده و دست به اقدامات متقابل زنند . با این وصف ، روشهای متقابلی برای ایجاد محدودیت در دسترسی حریف به تصاویر ماهواره ای تجاری ( غیر نظامی ) نیز وجود دارد ، چنانکه در خلال جنگ خلیج فارس ( 1991 ) ، سازمان ملل بسرعت تحریم سخت گیرانه ای را برای فروش تصاویر تجاری به عراق وضع نمود ، هر چند این شیوه نیزدر وضعیت منحصر بفردی رخ داد و بعید است که مجددا بتوان آن را برای کشور دیگری اعمال نمود . بعنوان مثال در دهه نود میلادی ، چین هنوز قابلیت های تصویربرداری ماهواره ای اختصاصی برای خود در اختیار نداشت و اتحاد جماهیر شوروی نیز بشدت درگیر اصلاحات داخلی و مذاکرات فشرده با ناتو و ایالات متحده در خصوص سرنوشت اروپای شرقی بود . علاوه براین ، تنها یک ارائه کننده تصاویر ماهواره ای غیر تجاری خارج ازایالات متحده ( ماهواره اسپات متعلق به فرانسه ( Satellite Pour l’Observation de la Terre – literally spot -) فعالیت داشت که میتوانست تصاویری با وضوح و تفکیک پذیری 10 متر تولید کند . ده سال بعد ( 2001 ) وضعیت دسترسی به تصاویر ماهواره ای تجاری به تقریب ، دچار تغییر شگرفی نشد . با این حال ، تغییرات درراه بود ، چرا که در اکتبر 2001 ، نخستین ارائه کننده تصاویر ماهواره ای تجاری در خاک ایالات متحده ، (Earth watch) اولین ماهواره خود را با شناسه Quick Bird 2 به فضا اعزام کرد . این ماهواره ، قابلیت تولید تصاویر با قدرت تفکیک 1 متر را به کاربر ارائه می نمود که درآن زمان برای شرکتهای غیردولتی که دسترسی محدودی به تصاویر ماهواره های نظامی داشتند ، یک موهبت بشمارمی آمد . اما براساس توافقنامه امضاء شده بین شرکت صاحب امتیاز و دولت ایالات متحده ، سازمان ذیربط دولتی حق استفاده از آنچه که “shutter control” نامیده میشد را در اختیار داشت و برهمین اساس از فروش تصاویر این شرکت که از افغانستان تهیه شده بود ، جلوگیری بعمل آورد . در عوض ، وزارت دفاع به جای اینکه با عدم صدور مجوز برای فروش این تصاویر ، به اعتبار بین المللی شرکت فوق آسیب بزند ، تصمیم گرفت تا براساس یک حق انحصاری ، تمامی تصاویر تولید شده را خریداری نماید . با این وصف ، گرچه تهیه و خرید این تصاویر ، به یک قرارداد گران قیمت تبدیل شد ، اما بخوبی مانع شد تا رسانه های جمعی با پرداخت پول ، تصاویر با وضوح بالا را خریداری و از این طریق واحدهای طالبان را به شکل تصادفی ، از جزییات حساس اجرای مانورهای نظامی خود در افغانستان ، آگاه نمایند . اما همه تلاش ها ، حتی با تشدید قوانین مشابه “shutter control” برروی طیف وسیعی از ارائه دهندگان تصاویر ماهواره ای در ایالات متحده و یا حتی افزایش کاربرد تاکتیک خرید ، برای جلوگیری از روند روبه گسترش کاربرد این تصاویر ، تقریبا به روندی بی نتیجه تبدیل شد . به اعتقاد تحلیلگران این حوزه ، گرچه برقراری قوانین سخت گیرانه برای ارائه دهندگان این خدمات مسقر در آمریکا از انتشار مواردحساس تا حدودی موفق بوده اما این مسیر برای ارائه کنندگان چنین قابلیتهایی در سایر کشورها ، بخصوص آن دسته کشورهایی که علنی یا غیر علنی ، با سیاستهای ایالات متحده مخالفند ، صادق نخواهد بود . این دسته از کشورها که به تدریج وارد یک رقابت شدید ژئو استراتژیکی با ایالات متحده میشوند ، نسبت به دهه گذشته ، توانایی های افزون تری برای اعزام سامانه های تصویربرداری به مدار در اختیار داشته و همین امر موجب میشود تا توانایی بالقوه و بالفعل زیادی برای ردیابی تحرکات نظامی ایالات متحده در اختیار آنها قرار گیرد . بدین ترتیب و بدون هیچ شکی ، انتشار تصاویر موقعیتهای استقرار نظامی ایالات متحده تحت پوشش قانون آزادی اطلاعات ، می تواند به یک مسیر عادی برای شناسایی شکل و ماهیت تحرکات این ارتش گردد . طبیعی است که حتی اگر رسانه های داخلی این کشور ، تا حد امکان از خریداری و تجزیه و تحلیل چنین تصاویری خودداری کنند ، این مساله مانع ازاین نخواهد شد که تصاویر با کیفیت بالا ، در اختیار حریف قرار نگرفته و کارشناسان اطلاعاتی و مفسران عکس قادر نباشند تا نیت و اهداف ارتش ایالات متحده را ردیابی و پیش بینی نمایند . علاوه براین ، گسترش این قابلیت ، اجرای عملیات فریب نظامی را بیش از پیش دشوار می کند ، همانطور که این امر توسط واحدهای ارتش روسیه در اوکراین ، آن را به عینه ، به نمایش گذاشتند . در این زمینه ، یعنی دشواری اجرای فریب نظامی با گسترش تصاویر ماهواره ای نظامی با وضوح بالا در جریان عملیات نظامی روسیه در اوکراین بخوبی بعنوان یک نمونه از صحنه نبرد درآینده می بایست مورد توجه قرار گیرد . در جریان این درگیری ها ، و در ابتدای امر ، براساس انچه که تحلیگران نظامی بدان باور داشتند ، بعید به نظر می آمد که واحدهای منظم ارتش روسیه در شرق اوکراین حضور فیزیکی داشته باشند و دولت روسیه نیز تصاویرو گزارشهای منتشر شده از منطقه درگیری را جعلی و فاقد اعتبار می دانست ، اما انتشار تصاویر طبقه بندی شده ماهواره ای از منابع غیر دولتی ، بدون هیچ شکی ، دخالت ارتش روسیه در این درگیری ها را به اثبات نموده و این حساسیت ناشی از کاربرد منابع اطلاعاتی دولتی را به حداقل ممکن می رساند . در این زمینه ،ناتو به منظور اثبات حضور ارتش روسیه در منطقه درگیری شرق اوکراین ، باقدام به انتشار تصاویر ماخذ شده از شرکت غیر دولتی DigitalGlobe مستقر در آمریکا نمود . این تصاویر ، کاروان های بزرگ نظامی روسی را در حال حرکت در خاک اوکراین بخوبی به نمایش می گذاشت و این فریب کاری دولت روسیه را بخوبی عیان نمود. پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
-1 پسندیده شدههیچ کدوم از همسایه های ما به تنهایی خطری نداره چون نقاط ضعفشون از قدرتشون دربرابر ما زیاده ولی وقتی با هم باشن خطر بزرگی می شن. اگر نیروی شورای خلیج فارس تشکیل بشه وضع ما بحرانی تر می شه و برامون بیشتر شاخ و شونه می کشن و قسمتها و امتیازه بیشتری از کشورمون درخواست می کنند
-
-1 پسندیده شدهفکر کنم نیرو دریایی می خواد تو اقیانوس هند خودشو تقویت کنه و از اینا در صورت جنگ احتمالی برای عملیات در خارج از ایران استفاده کنه و گرنه این زیردریایی ها بدرد خلیج فارس نمی خوره یه سوال داشتم: زیر دریایی اتمی بدون موشک هسته ای از نظر نظامی و اقتصادی بدرد می خوره؟ چون فقط تا اونجایی که می دونم زیردریایی اتمی رو با موشک هسته ای استفاده میکنن نه با اژدرهای معمولی
-
-1 پسندیده شدهاگه تعداد عملیاتی هر تایپ را بررسی کنید که البته جز اطلاعات طبقه بندی ولی احتمال زیاد چیزی بین ۳۰درصد تا ۵۰ درصد داراییه کلی ارتش از اون پرنده هست متوجه میشید که خرید عملیاتی کردن ۲۳ فروند تعداد خوبیه! شما خرید های اخیر دنیارا بررسی کن تعداد ها خیلی پایینه !! البته اصلا این پرنده قابلیت تامیننیازهایمارا نداره ولی از نظر برد عملیاتی و لودینگ از کل ناوگان ما بجز فنسر برتری داره!! از نظر ایونیک هم قدرت شلیک موشک هدایت نیمه فعال داره و شاهین پرنده مانور پذیر و عالی هست و عملا بجز تامکت در بحث ایونیک از کل دارایی ما برتره!! کشوری با استاندارد های امریکایی براش نگهداری همین تعداد مشابه میراژ اف۱نسل۳فرانسوی توجیه پذیره !! ولی نگهداری یک نسل ۴ امریکایی که حداقل چندین همسایش کاربرش هستند غیر ممکنه؟ این پرنده مدت زیادی از کشور مبدا پشتیبانی نشده و ونزوئلا مشکلات امنیتی حادی نداشته و احتمالا بیشتر عمر خودش را گراند بوده و شرایط خوبی دارن در صورت سرویس و اورهال ! والبته از امتیازات مثل قدرت خرید ما و تبادل با دیگر محصولات نظامی ما وارزان بودنش نباید گذشت!! البته اضافه کنم اینخرید اصلیترین نیاز ما در بخش هوایی که نیاز به یک رهگیر۶دانگ هست را تامین نمیکنه ولی کیفیت ناوگان ما را بهبود میده و دست مارا خیلی بازتر میکنه!!