برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 22 خرداد 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا AAI MQ-19 Aerosonde هواپیمای بدون سرنشین (UAV) چندکاربره (2001) AAI Aerosonde به عنوان یک سامانه هوایی بی سرنشین (UAS) ماژولار و با پایداری بالا تعریف می شود که نقش های اصلی آن شناسایی غیر مسلح، جمعآوری اطلاعات و نظارت است. این UAS مخصوص خریدارانی با بودجه محدود است که به دنبال توانایی های یک UAV واقعی بدون خرید های گزاف و هزینه های نگهداری هستند که هم سطح سامانه های کاملی مثلی سری معروف Predator باشد. Aerosonde توسط Insitu of Washington (بخشی از سامانه های دفاعی بوئینگ) توسعه داده شد و در سال 2006 توسط شرکت استرالیایی Aerosonde ساخته شد، پس از آن Aerosonde توسط شرکت AAI خریداری شد و نام آن به AAI Aerosonde تغییر یافت. از دید خارج، Aerosonde پیکربندی مشترکی با بسیاری از پهپاد های مدرن دارد. تمامی اجزای داخلی اصلی (محموله، سوخت، موتور، سنسور ها و اویونیک) در موتورخانه مرکزی قرار گرفته اند. بر روی آن مجموعه ای از بال های مستقیم نصب شده که از بالای قسمت عقب بدنه عبور می کند. از لبه عقبی هر بال، پایه نازکی شکل می گیرد که به دم عقب (پایدار ساز) متصل می شود. موتور به بخش انتهایی موتورخانه بدنه به حالت pusher متصل است و نیروی یک پروانه 2 پره ساده را تامین می کند. مدل پایه Aerosonde توسط یک موتور تایپ J چهار زمانه بنزینی با سیستم پاشش سوخت نیرودهی می شود که سرعت 111 کیلومتر بر ساعت (حداکثر سرعت 148 کیلومتر بر ساعت) و ارتفاع پرواز 4572 متر را ارائه می دهد. یک بروزرسانی اختیاری به موتور K-Twin دو سیلندر چهار زمانه با پاشش سوخت الکترونیکی هم وجود دارد. هر 2 موتور از بنزین هواپیما یا اکتان 93 استفاده می کنند. Aerosonde با محموله نظارتی استاندارد، مداومت پروازی 10 ساعته دارد. این پهپاد به گونه ای طراحی شده تا به وسیله ریل منجنیق مانند، پرتاب و توسط ساختار توری 2 قسمتی بازیابی می شود. به همین دلیل در طراحی Aerosonde هیچ بخش زیرین ثابت یا متحرکی وجود ندارد. مانند اکثر پهپاد ها، Aerosonde به همراه یک کیت کامل شامل 3 پهپاد Aerosonde (با محموله های نظارتی برای هر فروند)، سامانه یدک کش پرتاب/بازیابی و ایستگاه کنترل زمینی ارائه می شود. طراحی، توسعه و آزمون های Aerosonde در اواخر دهه 1990 انجام شد. این هواپیما اولین پهپادی بود که در سال 1998 از روی اقیانوس اطلس عبور کرد و فاصله بین Newfoundland کانادا تا اسکاتلند را، در حالی که در وضعیت کنترل تمام خودکار بود، در کمتر از 27 ساعت پیمود. Aerosonde حضور فعالی در کشور های مختلف دارد. ارتش ایالات متحده پس از ارزیابی Aerosonde نسخه 4.4، آن را با نام MQ-19 به خدمت خود درآورد. آخرین مدل Aerosonde، نسخه 4.7 با پرتاب و بازیابی خودکار، لینک داده یکپارچه و مطابق با چیدمان یک سامانه ایستگاه کنترل زمینی و یک سامانه ترمینال ویدئویی از راه دور ناتو 4586 است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2001 - تعداد فروند ساخته شده: 500 - کشورهای مصرف کننده: استرالیا، ایالات متحده - نقش: نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 1.7 متر - طول بالها: 2.9 متر - ارتفاع: 60 سانتیمتر - وزن: 25 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 25 کیلوگرم (0 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: یک موتور K-twin (Enya R120)، ترکیب pusher (قرارگیری موتور در بخش عقب) - حداکثر سرعت: 140 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4500 متر - برد: 3000 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. دارای تجهیزات جمعآوری داده - نسخه ها: Aerosonde (سری پایه)، Aerosonde نسخه 4.4 (2013؛ مطابق با استاندارد ناتو)، Aerosonde نسخه 4.7، XMQ-19A (نسخه تحت ارزیابی ارتش ایالات متحده، نسخه 4.4)، MQ-19A (نسخه نظامی رسمی ساخته شده توسط ارتش ایالات متحده)
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا AAI (Textron) RQ-7 Shadow هواپیمای بدون سرنشین (UAV) چندکاربره (2002) RQ-7 Shadow شرکت IAA یک هواپیمای بدون سرنشین شناسایی تاکتیکی غیر مسلح است که در حال حاضر در ارتش و سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در حال خدمت است. این سامانه به عنوان پلتفرمی شبانهروزی، برای دستیابی به هدف، نظارت و ارزیابی میدان نبرد توسط فرماندهان زمینی استفاده می شود. از آنجایی که این پهپاد شباهت زیادی به پهپاد قبلی IAA یعنی RQ-2 Pioneer دارد، از خدمات گسترده RQ-7 Shadow در آسمان های عراق و افغانستان استفاده شده است. از نظر طراحی این پهپاد دارای یک بال مستقیم یک تکه در بالا است که به پشت بدنه اصلی محکم شده است. خود بدنه صاف و دارای قسمت های مستقیم است و بخش تحتانی ثابت آن از 2 چرخ اصلی و یک چرخ در دماغه تشکیل شده است. میله های گرد بخش دم از لبه پشتی هر بال ادامه می یابند و در طرفین موتور پروانه ای عقب سوار قرار می گیرند. قسمت دم با شکل منحصر به فرد زاویه رو به بالا به پایان می رسد. بخش اصلی سامانه، دوربین الکترواپتیکی/مادون قرمز با تصاویر لحظه ای آن است که در زیر بدنه قرار دارد. دوربین برروی گیمبال نصب شده و به صورت دیجیتالی تثبیت می شود. پهپاد های Shadow قابلیت عملکرد خودکار ندارند، به همین دلیل با تجهیزات کاملی به میدان می روند که یک سامانه Shadow را می سازند. سامانه Shadow از 4 پهپاد Shadow، تریلی پرتاب ریلی، خودروهای پرسنل و 2 ایستگاه زمینی تشکیل شده است. Shadow از ریل پرتاب و توسط یک قلاب در پشت آن، روی باند جمعآوری می شود. آمادهسازی پهپاد Shadow برای پرواز کمتر از یک ساعت طول می کشد. RQ-7A حدود 3.4 متر طول و 1 متر عرض دارد و فاصله بین نوک بال های آن حدود 4 متر است. کل سامانه حدود 75 کیلوگرم وزن دارد و حداکثر وزن آن با محموله به حدود 149 کیلوگرم می رسد. قوای محرکه این پهپاد توسط یک موتور پیستونی دوار 38 اسب بخاری UEL AR-741 با حجم 208 سی سی تامین می شود. نحوه جایگزینی موتور به صورت ملخ در عقب است که در انتهای محفظه موتور بدنه قرار دارد. طبق گزارش ها حداکثر ارتفاع پروازی آن 4267 متر و مداومت پروازی آن 5 ساعت است. نسخه RQ-7B تقریبا در تمام حوزه ها نسبت مدل A بهبود یافت. بالها با سطحی بزرگتر، سطوح کنترلی جدید و بخش دم جدید بازطراحی شدند. ظرفیت سوخت افزایش یافت که مداومت پروازی Shadow را به 7 ساعت رساند (نسبت به 5 ساعت مدل اولیه). گزینه های محموله افزایش یافته و سامانه لینک داده به لینک داده مشترک تاکتیکی (TCDL) ارتقا پیدا کرد. تولید پهپاد RQ-7B در تابستان 2004 شروع شد. به جز ارائه "دید از چشم پرنده" به صورت لحظه ای نسبت به میدان نبرد برای فرماندهان، Shadow قادر به حمل و پرتاب محموله های پزشکی توسط Quick-MEDS (سامانه تحویل فوری پزشکی) برای نیروهای روی زمین است. 2 عدد از این کنیستر های 9 کیلوگرمی می توانند در زیر بالها حمل شوند. مجموعه رهگیری سیگنال نیز برای این پهپاد در حال توسعه است. بیش از 550 پهپاد Shadow ساخته شده و در اختیار ایالات متحده (ارتش، نیروی دریایی، تفنگداران دریایی)، استرالیا، ایتالیا، پاکستان، رومانی و سوئد قرار دارد. ارتش ایالات متحده به تنهایی 450 فروند از این پهپاد را در اختیار دارد. نام RQ-7 از سامانه تعیین وزارت دفاع برای پهپاد ها مشتق شده است. حرف R مربوط شناسایی (Reconnaissance)، و حرف Q نشان دهنده بدون سرنشین بودن آن است. عدد 7 اشاره به هفتمین پهپاد توسعه یافته در خدمت ارتش ایالات متحده دارد. در فوریه 2019 ارتش ایالات متحده شروع به پیدا کردن جایگزینی برای پهپاد Textron Shadow کرد. در مارچ 2019، ارتش ایالات متحده، پهپاد مارتین و سامانه های Textron را جایگزین پهپاد های قدیمی RQ-7B Shadow کرد. برنامه سامانه هواپیمای بدون سرنشین تاکتیکی آینده، برای پوشش این پروژه تنظیم شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2002 - تعداد فروند ساخته شده: 600 - کشورهای مصرف کننده: استرالیا، ایتالیا، پاکستان، رومانی، سوئد، ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی، دیده بانی (شناسایی اهداف زمینی/منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهتیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 3.4 متر - طول بالها: 3.9 متر - ارتفاع: 1 متر - وزن: 75 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 150 کیلوگرم (75 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: یک موتور پیستونی دوار 38 اسب بخاری UEL AR-741 با حجم 208 سی سی، ملخ 2 پره، ترکیب pusher (قرارگیری موتور در بخش عقب) - حداکثر سرعت: 207 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4570 متر - برد: 735 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. توانایی حمل 27 کیلوگرم تجهیزات شناسایی و نظارت - نسخه ها: RQ-7A (از 2002 تا 2003؛ مدل اولیه)، RQ-7B (سال 2004؛ بال های بزرگتر، سطوح کنترلی بازطراحی شده و کارآمدتر، افزایش ظرفیت سوخت و مداومت پروازی (7 ساعت)، بخش انتهایی بازطراحی شده و بزرگتر، مجموعه اویونیک ارتقا یافته، ارتقای محفظه ی محموله، لینک داده مشترک تاکتیکی)، Shadow M2 (نسخه آزمایشی سال 2011؛ بال ها و بدنه خمیده، افزایش ابعاد و ظرفیت حمل بار)، Shadow 600 (موتور با تزریق سوخت، بال های پیچ خورده، موتور 52 اسب بخاری UAV EL 801 بزرگتر برای افزایش کارایی، نسخه بزرگتر سری RQ-7)، SR/C Shadow (محصول مشترک Textron و Bell شامل 2 نسخه پهپاد Shadow تغییر یافته با قابلیت برخاست و فرود عمودی) منبع
-
2 پسندیده شدهنمونه ای ازگلوله توپ 800 میلیمتری که قرار بود توسط این توپ غول پیکر استفاده شود : مدلی از Schwerer Gustav در موزه راه آهن شهر اوترخت، هلند
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهواشنگتن پست امروز خبری را کار کرده که به نظر قبل از دیدار بایدن و پوتین یک درز اطلاعاتی هدفمند احتمالا توسط موساد باشه برای تحت تاثیر قرار دادن و تهدید و فشار بر یک قرار داد احتمالی. اینطور که به نظر میرسه ( و باید امیدوار باشیم البته) ایران در پکیج خریدهاش، خرید یک ماهواره تجاری ( تصویربرداری) را هم در نظر گرفته و طبق خبر ماهواره کانوپوس - وی (احتمالا از همین خانواده) قرار هست برای ایران توسط روسها به فضا پرتاب بشه. ماهواره ای با دقت تصویربرداری 1.2 متر. شاید ماجرای حمله موشکی به عین الاسد (در کنار تجربه سوریه) لزوم داشتن یک ماهواره تصویربرداری را برای طراحی موفق و دقیق تر حمله و همچنین برای تحلیل بعد حمله را نمایان تر کرده. باید امیدوار بود چنین خریدی انجام بشه حتما و فشارهای اسراییلی/آمریکایی موثر واقع نشه. از طرفی باید امیدوار بود روس ها بازی درنیارن و خریدها را حواله به انعقاد برجام نکنند و البته منابع مالی هم وجود داشته باشه که خود این موضوع تا رفع تحریمها و فروش نفت بعید هست امکانش فراهم بشه برای یک خرید کلان و جدی در همه ابعاد خصوصا هوایی. پ ن: ایران اگر صاحب یک ماهواره گرانقیمت بشه که دوربینش روی صهیونیستها زوم کنه حتما باید انتظار خرابکاری و حمله بهش را هم توسط رژیم صهیونیستی داشته باشه چون این رژیم در رابطه با به قول خودشون برتری نظامی و اطلاعاتیش شوخی نداره و در مورد ماهواره ها هم حتی حمله سخت بهشون را نمیشه به همین راحتی منتسب کرد چه برسه این رژیم که رسما ترور غیرنظامیان را در مرکز ایران بر عهده میگیره تلویحا. از این جهت به منظور بازدارندگی در این حوزه لااقل وجود سلاح ضد ماهواره (زدی - بخور!) از ضروریات هست. (بعد نرمش شاید فعلا برای ما قابل دسترسی نباشه)
-
1 پسندیده شدهپمپئو در مصاحبه با یک روزنامه صهیونیستی عنوان کرده ترور سردار بخشی از پیش نیازهای (شرط ها) انجام توافق های عادی سازی خصوصا با امارات بوده. همون موقع بحثش شد قطعا یکی از دلایل ترور سردار همین برداشته شدن مانع برای آشکارسازی این توافقات بود و میشه اینطور حدس زد که یکی از شروط خصوصا امارات و بحرین این بوده که سردار نباشه چون شاید گمان میکردند سردار به عنوان حامی اصلی و واقعی مقاومت فلسطین در منطقه خطری براشون محسوب میشه در صورت اعلام توافق عادی سازی.
-
1 پسندیده شدهبعد از حوادث تروریستی مختلف با یک روش مشخص (خرابکاری در قطعاتی که از بازار سیاه به خاطر تحریمها تهیه میشند چه در بحث تعمییرات و چه قطعات نو و دست دوم) نگرانی باید ابعاد گسترده تری به خودش بگیره. بواسطه سال ها تحریم و البته سرمایه گذاری شدید خصوصا صهیونیستها در تعامل با سازمان های اطلاعاتی قدرتمند جهان (آمریکا، اروپا و خصوصا با عادی سازی روابط خاصه امارات به عنوان یکی از بازارهای اصلی تامین این قطعات ) برای شناسایی خط و ربط کانال های تامین قطعات تحریمی و شناسایی این کانالها و احتمالا تاسیس شرکت های صوری در ظاهر فروشنده قطعات ولی در باطن وابسته به سرویس اطلاعاتی دشمن؛ به نظر میرسه ما شاهد این هستیم این رژیم کانالهای تهیه قطعات را کاملا آلوده کرده و این یعنی احتمال وجود قطعات آلوده در طیف گسترده ای از صنعت نظامی و هسته ای و اقتصادی ایران که سر بزنگاه ها و در صورت نیاز با تکمیل روند توسط عوامل مزدور و نفوذی یا تکنولوژی فعال و آسیب رسان خواهند شد. از این رو هرچند کار سختی است کشف این شبکه و البته خرابکاری های احتمالی پنهان در حال حاضر در صنعت ولی مهم اینه حتما براش چاره اندیشی بشه. پ ن: اشاره در این تاپیک به خاطر پست بالا است که مربوط به یکی از صنایع مهم کشور هست که بواسطه محدود بودن کانالهای تامین قطعاتش قطعا دشمن روش دست گذاشته و خرابکاریهاش میتونه فراتر از یک جنگنده و چند خلبان باشه فقط و ممکن هست یک زیرساخت را به نابودی بکشونه در این حوزه حداقلی ما.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهHughes-McDonnell Douglas MD - 500 TOW Defender Cutaway
-
1 پسندیده شدهعملیات 9 فوریه 1945 در این تاریخ یک فروند زیردریایی انگلیسی به نام HMS Venture در حوالی جزیره ی Fedje متعلق به نروژ در دریای شمال یک زیر دریایی کلاس IX U-boat با سریال U-864 را غرق کرد . زیردریایی آلمانی در حال انتقال اطلاعات سری فنی و قطعات پیشرفته نظامی مانند برخی قطعات موتورهای جت به ژاپن بود . نکته ی این عملیات اما آن است که عملیات فوق تنها مورد ثبت شده در طول تاریخ است که دو زیر دریایی در عمق پریسکوپ با یکدیگر در گیر شده اند .در شرح عملیات آمده است که افسر شنود ابتدا صدای مشکوکی را در هیدروفون شنیده و سپس هنگام نگاه کردن با پریسکوپ ، پریسکوپ دیگری را در نزدیکی در سطح آب میبینند . البته ظاهرا شیء دیده شده اسنورکل یوبوت بوده ولی انگلیسی ها با این تکنولوژی هنوز آشنا نبوده اند .پس از یقین در مورد زیردریایی متخاصم اقدام به رهگیری میکنند و پس از چند ساعت تعقیب بالاخره هر چهار اژدر خودرا به سمت آن شلیک میکند که منجر به سوراخ شدن محفظه ی فشار و سپس تکه تکه شدن آن میگردد .
-
1 پسندیده شده182 1. قلعه جای بزرگیه و اشراف اطلاعاتی قوی وجود داشته برای زدن محل جلسه . آمار تلفات هم نشون میده که محل جلسه درست هدف گرفته شده . 2. دوباره شاهد بودیم که موشک با فاصله ی بسیار کم از تارگت برخورد میکنه . حتی احتمال میدم اپراتور برای فیلم برداری بهتر تارگت رو کنار میاره و موشک نقطه زنی کرده . نتیجه آنکه واقعا معقول نیست یه موشک با این دقت برخورد کنه و یه موشک دیگه فیل بشه .ممکنه برخی بگن اینجا ایرانه و همه چی ممکنه ولی ساخت موشک های ما بالاخص سری فاتح روند صنعتی داره و استانداردهای یکسانی رو پاس میکنه ... فلذا داستان فیل دادن از بیخ به نظرم بعیده .... 3. اراده ی سیاسی برای زدن این موشک ها هم از ارزش اطلاعاتیش و هم از ارزش فنی ش بیشتره . .......... 4. برای بار هزارم داستان نیروی هوایی و موشکی و ... برادر ! "وقتی ننه نیست با آش زن بابا باید ساخت " . ما کماکان پایه ایم . زندگی و جوونی ما حروم شد و رفت و. بمب لا مصب رو که نساختید ، لااقل بزنید درگیری شه یه چارتا چک بخوریم و بمیریم .... اینجوری مفت بر شدن خیلی ضایعه .
-
1 پسندیده شدهداداچ منظور در موقعیت جنگی بود ... گفتم اگه کشوری ده تا بمب اتمی بزنه به کشور دیگه . اصن ده تا چیه بگو یه دونه ! همه در میارن میذارن روی میز . کل کره ی خاک شلوارش ملوَث میشه جوری که با آب هفتاد و دو دریا پاک نمیشه ....
-
1 پسندیده شدهبرای نظامی که از " اگر دشمن فشار بیاورد حادثه ی کربلا تکرار میشود نه صلح امام حسن (ع) رسید به. "نرمش قهرمانانه مثل صلح امام حسن (ع) ." نظامی که اراده ی سیاسی برای پاسخ در وقت مقتضی و در زمان مقتضی رو نداره سلاح اتمی هیچ فایده ای نخواهد داشت . کولاپس تقدیر محتوم چنین نظامی است . و گریزی ازآن نیست . در برجام زانو زدیم و خوردیم . بعد ازین یاد میگیریم که قورت هم بدهیم و تشکر کنیم ... والله القاضی و الیه المشتکی
-
1 پسندیده شدهاصل داستان برای حدود هفت سال پیش هست . اگر درست یادم باشه دارپا طرحی داشت که یک شناور مولتی هال شبیه تری ماران طراحی بشه البته دو بدنه ی کناری در واقع دو سونار برد بلند عظیم اکتیو/پسیو بودند . پس از شناسایی اولیه با سونار دقیق تر دیگه ای به همراه یک مغناطیس سنج که به طور ویژه برای گرادیومتری حساس به بدنه ی زیردریایی های شرقی توسعه داده شده ، وارد میشه و در فاز آخر هم یک سونار فرکانس بالا برای تشخیص نهایی استفاده میشه . درکل تکنولوژی جدیدی به جز بی سرنشینی و هوش مصنوعی وارد کار نشده . فی الواقع ترکیب تکنولوژی های سابق و توسعه ی اونها هست .نکته ی داستان اینه که به دلیل پیشرفت فن اوری هوش مصنوعی میشه تعداد زیادی ازین وسیله رو با قابلیت میزان دریانوردی نامحدود وبدون ترس از جان افراد در صورت اقدامات متقابل ناوگان زیر سطحی دشمن به کار گرفت . زیر دریایی های روسی بالاخص همین کلاس کیلوها عملیات چند مرحله ای بسیار پیچیده ای رو جهت مغناطیس کاهی ، مرتبا انجام میدن ولی گفته میشه که این سیستم در مقابل هرگونه مغناطیس کاهی مقاوم هست . نقطه ی ضعفش هم کماکان زیردریایی های تیتانیومی هست که به دلیل اوضاع خراب اقتصادی دشمنان ایالات متحده دیگه امکان ساختشون نیست .
-
1 پسندیده شدهداداچ ازون ور زده بیرون . دیگه بیشتر ازین چی میخواد بشه ؟ بازم به غیرت سوریه ! ما همونطور که در قضیه ی هسته ای اش نخورده و دهن سوخته شدیم و تاکنون هم درمورد دشمنی با اسرائیل همین طور بوده روا نیست بیش از این ادامه بدیم . زندگی و جوانی ما و هم نسلان ما برای سلاح اتمی به فنا رفت و آخرم نساختند حضرات . نه فقط این ، بلکه اون یه ذره بازدارندگی که بر اثر ابهام هسته ای بود هم با فتوای هسته ای حضرت آقا و دستمال کشی این دولت برای آمریکا کلا بی اثر شد . تاوان دشمنی با اسرائیل رو هم به اندازه ی هفت نسل آینده مون تا به حال دادیم ما ولی دریغ از یه حرکت اساسی . دریغ از یه ذره عمل : نمایشگاه های نمایشی ، سردارای نمایشی ، تجهیزات نمایشی ، هارت و پورت های نمایشی ...کلا تو نمایشیم !!!
-
1 پسندیده شدهموشک کروزی شلیک نشد . سر جنگی متعلق به یک برکان بود . تصویر شلیک هم متعلق به یکی از تست های ایران بود که قبلا رسانه ای نشده بود .
-
1 پسندیده شدهنورانی ؟؟؟؟؟ تصویر ترماله و کل بدنه به خاطر سرعت بالا به اندازه ی خروجی داغه . پادها پس از خارج شدن از ایرودینامیک کل بدنه در زاویه ی نامناسب با هوا شروع به سقوط میکنن که موجب داغتر شدنشون میشه و درخشانتر دیده میشن . اگر فلیر بود در چنین موقعیتی لا اقل یک چهارم مخزنش رو شلیک میکرد خلبان و بلافاصله هم اقدام به مانور و چرخش میکرد . روشن کردن پس سوز و افزایش سرعت در مسیر سابق فقط با همون سناریویی که عرض شد میخونه . موشک هم قطعا برخورد نمیکنه . اگر برخورد میکرد قطعات بزرگتری از هواپیما )در اولین وهله الات متحرک مثل بالچه ها و باله ها و پادها و یا حتی سلاح های اویز ) جدا میشد. اون قطعات ریز قطعات خود مو شکه . بنابراین موشک فیوز مجاورتی داره . اگر از سایت زمینی شلیک شده بود به دلایل متعدد خلبان اینطور غافلگیر نمیشد . به نظر میرسه منپدیه که از ارتفاعات و با پوشش سنگین عوارض طبیعی شلیک میشه و به سرعت به محدوده ی خطر میرسه . سرعت بسیار بالای پرتابه که ظاهرا بیش از 2.5 ماک هست هم اینو تایید میکنه . با توجه به جمیع مطالب به نظر میرسه میثاق 3 یا سوپر ایگلا باشه . البته انتظار میره طرف غربی به دلیل ضایع بودن منپد وجود سایت زمینی رو تقویت کنه ولی چیزی که دیده میشه همینه . البته برای بار هزارم اینا همش تحلیله و ممکنه تصاویری منتشر بشه که کلا داستان فرق کنه .... ، نقل است که راهزنی در بیابان زن و شوهری را دید . اموال آنان را ربود و چون خواست زن را غصب کند روی خاک دایره ای دور شوهر کشید و گفت تا من زن را برگردانم حق نداری پایت را ازین دایره بیرون بگذاری .چون بالاخره ایشان را رها کرد زن با شوهر پرخاش کرد و بی غیرتی و بی حمیتی اورا نکوهش کرد لکن مرد با خوشحالی گفت : ناراحت نباش که من با او سخت تلافی کردم و هنگامی که وی تورا باخود برده بود من از غیبت وی استفاده بردم و بارها پایم را از دایره بیرون بردم .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدوباره عرض می کنم . انکار نکردیم . تمسخر هم نکردیم . انچه کردیم عمل به فرمایش جد بزرگوارم بود که فرمود :إذا رأیتم أهل الریب و البدع من بعدی فأظهروا البرائة منهم و أکثروا من سبهم و القول فیهم و الوقیعة و باهتوهم کیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام و یحذرهم الناس و لایتعلموا من بدعهم یکتب الله لکم بذلک الحسنات و یرفع لکم به الدرجات فی الآخرة. و از برکت جدم بعدها هم قبول نخواهیم کرد . روندش همیشه همین طور بوده .
-
1 پسندیده شدهTrofim Lysenko: تروفیم لیسنکو (1976-1898)، زیستشناس اوکرایتیتبار اتحاد شوروی بود. او در ابتدا تحقیقات موثری در کشاورزی انجام داد و شهرتی به هم زد. سپس با سر و صدای بسیار به تخطئهی ژنتیک مندلی پرداخت و آن را دانش بورژوازی خواند. به همین دلیل مورد توجه استالین قرار گرفت و به سمت رئیس انستیتوی کشاورزی آکادمی علوم شوروی منسوب شد. لیسنکو اظهار میداشت که خواص اکتسابی گیاهان به صورت موروثی منتقل میشود و میتوان با کار بر روی چند نسل از غلات، ره صد ساله را یک شبه طی کرد و مشکل کمبود غلهی اتحاد شوروی را در کوتاه مدت حل کرد. اما در عمل نه تنها کاری از پیش نبرد، بلکه باعث انحراف تحقیقات زیستشناختی از مسیر درست و عقبماندگی این دانش در شوروی شد. ماجرای لیسنکو، نماد بیحاصلی «علمِ فرمایشی » است https://fa.m.wikipedia.org/wiki/تروفیم_لیسنکو .............. مثالی نزدیک تر ازین به ذهن ناقصم نرسید . هرچند بازهم لیسنکو دانشمندی بود که در زمینه ی دانش خودش کار میکرد و این یکی حسابداری است که سخنرانی های مذهبی با تم توهم توطئه می کند و حالا وارد سلاح سازی شده .
-
1 پسندیده شدهمقایسه استاد ر. پ . با جناب مالک که بسیاری از علماو مراجع شیعه نسبت به او احساس خاکساری می کردن دیگه اخرت استاد پرستی بود ...
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی 182 از بحث چرت و هزارباره ی نا م گذاری که بگذریم .... درمورد سیستم مسلح سازی : کلیت طرحها در جهان داره میره به سمت پیستون کورس کوتاه ) ایران هم ازین قاعده مستثنی نیست . اگر چیزی بخواد جانشین ژ 3 باشه باید به همین سمت بره . این از سیستم تسلیح . جانگل استایل دیفالت رو اولین بار به نظرم در جی 36 اجرا کردند که طرح بدی نبود . البته لازمه اگر جانگل استایل به صورت دیفالت میخواد استفاده بشه به دلیل افزایش وزن ، برای جلوگیری از بهم خوردن مرکز ثقل سلاح و راستای دقیق لگد و فشار وارده به قطعات و از همه مهم تر دقت تیراندازی ؛ محاسباتی انجام بشه که بعید میدونم در این سلاح شده باشه . صرفا دوستان دیدن که دو تا زائده درمیارن روی خشاب و تمام ! نکته ی دوم در مورد جانگل استایل دیفالت یا آپشنال اینه که برخی کاربران ترجیح میدن خشاب ها رو به صورت برعکس جانگل کنند که لازمه در طراحی اینهم دیده بشه . نکته ی سوم اینه که دلیل اینکه دیفالت جانگل استایل زیاد مورد استقبال نشد گیر کردن پین ها به جیب جلیقه و یا جیب حمایل هست . لازمه اینهم مورد توجه قرار بگیره . نکته ی چهارم این که خشاب پنجره دار یا به اصطلاح windowed معمولا خشاب های پلیمری و کمتر فلزی هستند که قسمتی از خشاب با پلاستیک شفاف پنجره میشه تا تعداد گلوله های باقی مونده مشخص بشه . البته نوعی خشاب هم به نام خشاب شفاف transparent یا خشاب شیشه ای هست که کلا از پلیمر شفاف ساخته شده . این که شما یه تیکه از خشاب فلزی رو ببرید به این حساب که خشاب پنجره دار درست کنید یه کار غیر اصولیه که باعث نفوذ عوامل محیطی به داخل خشاب و احتمال پوسیدگی یا خراب شدن سیستم خوراک دهی بالاخص فنر میشه . همچنین درصورت آلوده شدن فشنگ ها در حین حرکت در گل و لای و ... آلودگی به داخل سلاح انتقال پیدا میکنه و سلاح رو از کار میندازه . نصب سایت مایل هم کار خوبی هست . فی الواقع بهترین نکته ی این سلاح به نظرم همینه . اینکه بالاخره یه نفر شعورش به این داستان رسید . البته معمولا در اسنایپر ها ، به دلیل عدم کارایی اسکوپ های زوم بالا ، یه رد دات برای درگیری ها ی نزدیکتر به صورت مایل نصب میشه . منتها شکاف درجه ی مایل اصولا برای درگیری های cqb هست که با کالیبر 7.62 * 51 خیلی نمیخونه .همچنین بهترین حالت آیرون سایت مایل اینه که جمع شونده foldable باشه تا در حالت عدم لزوم روی بدنه بخوابه و دست گیر نباشه . (در سلاح ساخت ودجا همین طور بود ) گریپ عمودی جلویی قبلا هم در محصولات وزارت دفاع و غیره استفاده شده بود و البته برای نمایش ایرادی نداره ولی دوپایه معمولا برای شارپ شوتینگ استفاده میشه که اونهم با طول لوله ی سلاح نمی خونه . آخرت امبی دکستروس بودن در میان سلاح های هجومی ، برتا ای آر ایکس بود که هم دکمه تنظیم نواخت و هم گلنگدن از دو طرف قابل دسترسی بود . البته در اون سلاح با فشار دادن دستگیره ی گلنگدن به طرف مقابل ، ناخن فشنگ کش و ایجکتور هم درسمت مقابل بولت فعال میشد ( چون بولت دوتا ناخن فشنگ کش داره ) و جهت پرتاب پوکه هم عوض میشه . عوض شدن جهت پرتاب نکته ی مهمیه و دوستان سازنده باید به این نکته هم توجه کنند ، چون استاد گرانمایه درا ین مورد چیزی نفرمودند ! دستگیره ی مایل جلویی هم طرحش ظاهرا ابتکاری هست و ترکیبی از دو نوع دستگیره ی موجود هست . اگر عمری بود تصاویر اون ها رو قرار میدیم . وجود پیکاتین در جلوی این دسته ، کار خوبیه و به نظر میرسه برای جبران کمبود پیکاتین روکش لوله به دلیل فری فلوت بودن انجام شده . درمورد فری فلوتینگ هم لازم به ذکره که در برخی سلاح ها بالاخص اسنایپر ها لوله تنها از انتها به خزانه وصل هست و به قبضه و بدنه هیچ اتصالی نداره . حتی در برخی مدل های ar 15 که فری فلوت هست پوشش لوله هم به بدنه وصل میشه و به لوله وصل نیست . وصل نبودن لوله به بدنه و قبضه ،درسته که برای اسنایپر ها و شارپ شوتر ها یه مزیت به حساب میاد به دلیل فنی ای که الان حس توضیحشو ندارم ولی در مورد یه sbr ( این سلاح با توجه به کالیبرش یه sbr به حساب میاد چون که در اصل battle rifle هست )که ظاهرا برای مقاصد cqb جنگ شهری بهینه شده ، به دلیل احتمال برخوردبا موانع و از بین رفتن تنظیم و تدقیق لوله توصیه نمیشه . (بگذریم که در سلاحی که کورس کوتاه هست فری فلوت به دلیل اتصال به سیستم مسلح سازی چندان معنا نداره ) طرح قنداق متعلق به acr و scar هست که پیش ازین هم در سلاح سپاه دیده بودیم . انواع قنداق های جمع شونده و یا تلسکوپیک ( که بیشتر در ar15 نصب میشه ) بسیار زیاده لکن تفاوت اصلیشون اینه که قنداق های جمع شونده در هنگام جمع شدن طول کلی سلاح رو کمتر میکنن نسبت به قنداق تلسکوپیک ، ولی در هنگام جمع شدن دست گیر هست . با توجه به اون بحث ساب سونیک حضرت استاد معلوم میشه که بلاک خارجی قابلیت تنظیم نداره هنوز . سلاح سپاه و ودجا هر دو به نظر میرسید که رگولاتور گاز داشتند . با تنظیم فشار گاز و افزایش فشار در صورت لزوم میشه گلوله های ساب سونیک رو که شارژ کمتری دارن شلیک کرد . این قابلیت خیلی مهمه چون به سلاح قابلیت اختفای کامل رو در صورت استفاده همزمان مهمات ساب سونیک و صدا خفه کن میده . همچنین میشه با استفاده ازین قابلیت ، گلوله های با گرین بالاتر رو که شارژ کمتری دارند شلیک کرد و به مزایای استفاده از انرژی جنبشی بیشتر در گلوله رسید . (کلید واژه scar gas regulator رو ببینید . ) مهم ترین مزیت این ویژگی اینه که میشه هنگام تست گرم توسط سرداران اسلام فشار گاز رو کم کرد تا حضرتشان بر اثر فشار ناشی از لگد سلاح ناچار به باد گلوی جوجه و دوغ ناهار دچار نشوند . اون ساخت لوله با استفاده از اکستروژن هم عجیب بود .معلوم نیست منظور دقیق حضرت استاد چیه ؟ آیا برای ساخت شمش لوله از اکستروژن استفاده میشه و بعد ماشین کاری میشه یا اینکه کلا لوله روبه صورت circular section میخوان اکسترود کنن ؟ بعد رایفلینگش رو میخوان چه کنن ؟ اونم با اکستروژن درمیارن ؟ بنده زیاد به خودم فشار نیاوردم که منظور استاد رو درک کنم چون بعید میدونم حضرتشان فرق اکستروژن رو با گوشت کوبیده بدونن . ظاهرا چیزی به نام شعله پوش هم هنوز طراحی نشده . امیدواریم در مورد اون تحقیقاتشون بیشتر باشه ... در این کالیبر بیشتر از مازل بریکر نیاز به کامپونستر هست . البته با توجه به کیفیت باروت های تولید داخل فلش هایدر هم مناسبه که طراحی بشه .... داستان پیچ و آلن و این چیزها هم هیچکدوم در پروتوتایپ مهم نیست . تا تولید صنعتی نشه در مورد کیفیت ساخت هم نمیشه نظری داد . فعلا فقط مورد طراحی میشه حرف زد . ................................. جمع بندی : جناب آرنولد درمورد اینکه یه تانک شخصی داره برای خودش و این تانک هم تانک زمان خدمتش به عنوان یه افسر تانک در جوانی و در ارتش اتریش بوده خاطره ی جالبی داشت . نکته ی مهم خاطره این بود که حضرتش به دلیل ارتباطات با وزیر دفاع وقت آمریکا به راحتی مجوز داشتن تانک شخصی رو در حیاط منزلش دریافت کرد . حالا حضرات اساتید و کسینجرهای جهان اسلام به دلیل داشتن ارتباطات سلاح هم بسازن چیز عجیبی نیست . فردا اگر دیدید اندیشکده ! یقین !!! موشک هوا کرد تعجب نکنید ! تا بوده جهان به کام پر رو ها و هرزه درآیان و بی هنرها چرخیده .... این نیز بگذرد !!
-
1 پسندیده شدهبه گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق ، تقریبا اکثر مردم جهان با شنیدن عبارت "پرتاب ماهواره" به یاد یک موشک عمدتا بزرگ می افتند که شلیک شده و از جو زمین خارج می شود. این تعریف و نحوه استاندارد پرتاب ماهواره در جهان به شمار می آید. اما اگر بشود به شکل دیگری ، مثلا با استفاده از یک توپ یک ماهواره را به فضا پرتاب کرد چه ؟ مسلما اولین چیزی که به ذهن بسیاری از افراد می رسد این است که این روش تا حد زیادی از هزینه ها خواهد کاست. اما آیا اینچنین پروژه وجود داشته است یا خیر؟ پاسخ این سوال مثبت است اما برای رسیدن به پاسخ آن باید ابتدا کمی در تاریخ به عقب برویم. جنگ جهانی اول: نبرد توپ های بزرگ بدون هیچ شک و شبه ای باید از جنگ اول جهانی به عنوان "جنگ توپخانه ها" یاد کرد. در طول این جنگ تمامی طرفهای درگیر انواع و اقسام توپهای گوناگون در کالیبرهای مختلف برای پشتیبانی از نیروهای خودی و حمله به مواضع دشمن استفاده می شد. با معرفی کشتی های پرنده از طرف آلمان و شروع بمباران شهرهای متفقین شکل جدیدی از جنگ به جهان معرفی شد و حالا دیگر شهرهای بزرگ که از جبهه های جنگ دور بودند نیز دچار خسارت شدند. با ادامه جنگ نیروهای متفقین جنگنده های خود را وارد کارزار کرده و تا حد زیادی جلوی حملات هوایی آلمان را گرفتند.آلمانی ها تصمیم گرفتند که با کمک توپخانه خود این بار شهر پاریس را هدف قرار بدهند. توپهای معمول آن زمان به هیچ وجه قادر به این عمل نبودند و اینجا بود که به نوعی اولین ابر توپ در دنیای مدرن ساخته شد. توپ پاریس "توپ پاریس" با کالیبر 240 میلی متر توسط صنایع "کروپ" آلمان ساخته شد. طول لوله این توپ 34 متر بود و گلوله 106 کیلویی را تا فاصله 130 کیلومتری و ارتفاع 42 کیلومتری از سطح زمین می رساند و سپس با سرعتی در حدود 1640 متر بر ثانیه به هدف می رسد. این توپ در سال 1918 میلادی بر علیه پاریس به کار گرفته شد و موجب مرگ 250 نفر و مجروح شدن 620 تن از اهالی پاریس شد. قدرت تخریب گلوله های این توپ کم بود و بیشتر به عنوان یک سلاح روانی و عامل ایجاد ترس استفاده شد. جنگ دوم جهانی: کارل گوستاو هیولای 800 میلی متری هیتلر این آدولف هیتلر و آلمان نازی بودند که در جنگ دوم جهانی همچنان به استفاده از توپهای عظیم خصوصا از نوع سوار بر روی کشنده ریلی روی آوردند. اما هیتلر به عنوان شخصی که همیشه جنگ افزارهای بزرگ تر را بهتر می دانست دستور ساخت بزرگترین توپ عملیاتی جهان تا به امروز را داد. گوستاو و دورا دو توپ 800 میلی متری ساخت صنایع کروپ بودند که با وزنی در حدود 1350 تن و طول 47 متر در حکم هیولاهای سنگین وزن را داشتند. برای حرکت دادن هر کدام از این توپ ها به چهار مسیر خط آهن نیاز بود که هر جفت از آنها در زیر یک طرف از این توپ قرار می گرفت. توپ گوستاو در جریان محاصره شهر بندری سواستاپول در شوروی سابق به سال 1942 تنها مکانی بود که این توپ شلیک کرد و البته اثرات بسیاری مخربی بر روی شهر داشته و نهایتا موجب سقوط این بندر شد. کارل گوستاو 800 میلی متری اما یک پروژه ناتمام آلمانی نیز در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد. پروژه V-3 آلمان طرحی بود که بر اساس یک لوله توپ بسیار طولانی بر روی یک سطح شیب دار قرار گرفته و در کناره لوله اصلی چندین محفظه نصب شده بود و وقتی که گلوله شلیک شده از انتهای لوله از کنار هر کدام از این بخش ها می گذشت با انجام یک انفجار کنترل شده در این بخش ها انرژی و شتاب بیشتری به گلوله وارد می شد و در نهایت یک گلوله 150 میلی متری با سرعت 1500 متر بر ثانیه لوله توپ را ترک کرده و تا فاصله 165 کیلومتری را طی کند. مدل آزمایشی سامانه V-3 هدف از ساخت این سلاح، بمباران لندن از شمال فرانسه بود که البته در سال 1944 با کشف مکان ساخت این توپ بمب افکن های انگلیسی آن را نابود کردند. البته یک توپ از این نمونه در سال 1945 آماده شده و چند شلیک به سمت لوکزامبورگ انجام داده و باعث ایجاد خسارات کمی شد. جنگ سرد: از توپخانه اتمی تا شلیک ماهواره به فضا شروع جنگ سرد در حقیقت آغاز یک مسابقه همجانبه تسلیحاتی بین دو ابرقدرت شرق و غرب بود که در آن هیچ طرحی رد نمی شد، شرکت ها و طراحان مختلف هر طرحی مربوط به طراحی و ساخت سلاح را ارائه داده و دو دولت نیز تقریبا برای سرمایه گذاری در این موارد حد و مرزی قائل نبودند. آمریکا که به عنوان مدافع کشورهای اروپای غربی می دید ناگهان با سیل بی پایان تانک ها و زرهپوش های شوروی سابق رو به رو شد که به هیچ عنوان با روشهای متعارف امکان متوقف کردن آن وجود نداشت. در نتیجه آمریکایی ها استفاده از سلاح های اتمی تاکتیکی را در دستور کار قرار دادند. بخشی از این استراتژی استفاده از توپ کششی مدل M65 با کالیبر 280 میلی متر با قابلیت پرتاب گلوله اتمی تا مسافت 32 کیلومتر بود. این توپ به آلمان منتقل شد اما به دلیل اندازه و وزن بالا هیچ گاه به عنوان یک سلاح موثر به حساب نمی آمد. توپ M65 اما بعد از این مقدمه تقریبا طولانی به مردی از اهالی کشور کانادا می رسیم که یکی از عجیب ترین طرح ها در زمینه استفاده از توپخانه را مطرح کرده است.جرالد بول، طراح و دانشمند اهل کشور کانادا یکی از پیشگامان عرصه طراحی و ساخت سامانه های توپخانه ای بود. با آغاز مسابقه فضایی بین آمریکا و شوروی سابق مشخص بود که کشور کانادا نه توان علمی و نه توان مالی ورود به مسابقه فضایی را ندارد. اما بول راه حلی عجیب ارائه داد.وی اینگونه پیشنهاد خود را مطرح کرد که ماهواره ای کوچک برای استفاده در مدارهای پایینی سطح زمین توسط یک قبضه توپ بسیار بزرگ به سمت جو زمین شلیک شود. جرالد بول در نهایت با مشارکت دو دولت کانادا و آمریکا "پروژه تحقیقات ارتفاع بالا" آغاز شد. برای این طرح از یک قبضه توپ 410 میلی متری استفاده می شد و چندین شلیک آزمایشی برای این منظور انجام شد. در یکی از شلیک ها در سال 1966 در آریزونای آمریکا یک پرتابه 180 کیلوگرمی با سرعت 3600 متر بر ثانیه به ارتفاع 180 کیلومتری و به درون فضای بیرون جو پرتاب شد. اما این پروژه با شدت گرفتن جنگ ویتنام و سردی روابط دو همسایه راه به جایی نبرد و متوقف شد. شلیک آزمایشی در جریان تحقیقات پروژه ارتفاع بالا اما جرالد بول شخصی نبود که این طرح را فراموش کند و این قصد وی در نهایت او را با یکی از خطرناک ترین دیکتاتورهای جهان یعنی "صدام حسین" پیوند داد. ریچارد بول بعد از شکست طرح مشترک بین آمریکا و کانادا، کار بروی توپ های 155 میلی متری را آغاز کرده و توپهای سری GHN-45 را طراحی کرد.ین توپ بسیار مورد علاقه عراقی ها قرار گرفت و در سالهای جنگ با ایران چیزی نزدیک به 300 قبضه از این توپها را خریداری کرده و وارد جنگ ضد کشورمان کرد. توپ GHN-45 این خرید نظامی باعث افزایش روابط بین بول و عراقی ها شد و به نظر این دانشمند کانادایی، صدام حسین شخصی بود که می توانست اعتبار مالی لازم برای پروژه فضایی او را تامین کند.البته دیکتاتور عراقی به همین سادگی ها رضایت نداد و در مقابل پشتیبانی مالی دو خواسته از وی داشت. یکی کمک به افزایش برد موشک های اسکاد عراق و یکی هم ساخت یک ابر توپ برای ارتش عراق که پروژه "بابل" نام گرفت.در ابتدا بول کار بر روی پروژه کوچک تری با عنوان "بابل کوچک" را برای عراقی ها آغاز کرد. این توپ دارای لوله ای به قطر 350 میلی متر و طول 46 متر بود و قرار بود به بردی در حدود 750 کیلومتر دست پیدا کند. این توپ با زاویه 45 درجه بر روی یک تپه قرار گرفته و شلیک می کرد. این توپ در منطقه ای در شمال بغداد نصب شده و چند شلیک آزمایشی نیز با آن صورت گرفت. بابل کوچک نصب شده در عراق بخش بعدی پروژه نیز با نام "بابل بزرگ" با کالیبر 1000 میلی متر و طول لوله 156 متر، قرار بود که یک توپ مخصوص فرستادن محموله های کوچک به مدار زمین باشد. هر چه که بود پروژه بابل با ترور جرارد بول به تاریخ 20 مارس 1990 در مقابل درب آپارتمانش در بروکسل بلژیک توسط عوامل ناشناس به پایان رسید.بخش هایی از لوله این توپ بزرگ نیز که در آن زمان به شرکتهای انگلیسی سفارش داده شده بود توسط گمرک و پلیس انگلستان کشف و ضبط شدند. پس از پایان جنگ خلیج فارس نیز "بابل کوچک" از میان رفت. دو تکه از لوله مربوط به پروژه "بابل بزرگ" در موزه ای در انگلستان هر چند این پروژه هیچ گاه به سرانجام نرسید ولی آزمایشات انجام شده در این خصوص عملی بودن آن را نشان داد و می توان این گونه نتیجه گرفت که استفاده از توپ های کالیبر بزرگ می تواند یک راه حل ارزان قیمت برای فرستادن محمول های مورد نیاز و یا ماهواره های کوچک به مدارهای پایینی کره زمین باشد. در مورد منبع تو اول گزارش اومده به نقل از مشرق ولی من خودم مشرق رو زیرورو کردم گزارش رو پیدا نکردم به همین خاطر منبع زیر رو قرار دادم. از مدیر محترم این بخش درخواست میکنم که اگه این کار مغایر با قانونه تاپیک حذف بشه. منبع : http://iranwararmy.mihanblog.com/post/2135