برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 24 خرداد 1400 در همه مناطق
-
3 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهما بدنه اولین دماوند را ۴ ساله ساختیم اما الان بدنه دماوند جدید که مشغول تجهیزش هستند حدود ۱۲ ماه زمان برد که این نشان از مهارت و سرعت کاری است که پیدا کردیم . امروز یک ناوشکن مثل دماوند را یک ساله می سازیم و یک ساله هم تجهیز می کنیم . البته اعتبار اگر نباشد به مشکل می خوریم. این که هیوندای کره جنوبی به سرعت کار می کند به خاطر تزریق به موقع اعتبار هست. در فروش تسلیحاتی نمی توان خیلی باز صحبت کرد و اسم مشتریان خود را بگوییم اما همین را بگویم که ما هم قادریم سلاح های متعارف بخریم و بفروشیم، ما بیشتر نگران شرکای خود هستیم و می ترسیم آسیب ببینند چون تحریم های یک جانبه آمریکا باقی مانده است . هم اینک مذاکرات مکرری با کشورهای متقاضی داریم. امیدواریم ناوشکن دماوند را در سال ۱۴۰۰تحویل نیروی دریایی دهیم. برای این ناوشکن سامانه های زیادی پیش بینی شده که همه به روز هستند و شامل آخرین دستاوردهای ما می شود. از فیبر نوری برای سیستم دیتا استفاده می کنیم. موشک های عمود پرتاب را در دستور کار داریم و نمونه زمین پایه آن را که باور ۳۷۳ باشد با تغییراتی در این ناوشکن نصب خواهیم کرد. این سامانه در حال تست است و نه تنها دماوند که همه ناوشکن ها را مجهز به موشک های عمودپرتاب خواهیم کرد. دفاع نقطه ای کمند نیز به ترتیب روی ناوشکن ها نصب می شود .ناوشکن دنا در مراحل بعدی کمند را خواهد داشت اما روی دماوند حتما نصب می شود . الان تعدادی که تولید شده روی شناورهای عملیاتی نداجا نصب شده اند . ابعاد ناوشکن دنا ۹۴متر در ۱۱متر و ارتفاع ۲۰متر است. این ناوشکن در حوزه سطح ، زیر سطح و هوا هم قابلیت آفند دارد و هم پدافند . دارای دو تیپ موشک سطح به سطح برد بلند هم خانواده نور و قدیر و قادر است . موشک سطح به هوای برد متوسط رعد را دارد که چندین برابر سرعت صوت به سمت هدف می رود. رادار آرایه فازی و سیستم هدایت آتش بسیار جدیدی را روی این شناور نصب کردیم که برای اولین بار روی این ناوشکن نصب می شود. سوناری که دنا می گیرد جزو اولین دستاوردهای صنایع الکترونیک ماست . سیستم کنترل مانیتورینگی که روی این شناور به کار گرفته می شود برای اولین بار روی یک شناور مورد استفاده قرار خواهد گرفت. باند پرواز ما بزرگ تر از گذشته شده و بالگرد سنگین SH هم می تواند روی آن بنشیند. توپ ۷۶ میلی متری فجر ۲۷ را دارد و جنس ورق کاسه و بدنه دنا از فولاد دریایی ساخت کارخانجات داخلی است. در بندرعباس الان از کلاس موج بدنه ناوشکن جدید را که موج چهار و «تفتان» نام دارد ساخته ایم و به محض الحاق دنا روی آن کار می کنیم . در شمال نیروی دریایی متقاضی ناوشکن جدید است ، در حال مذاکره هستیم و قطعا فروند دوم را باید در دریای خزر بسازیم چون رفتار دریای خزر، رفتار اقیانوسی بوده و نیاز به حداقل یک شناور سنگین دیگر داریم. تصاویر ناو دماوند
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا تبدیل هواپیماهای سوخت رسان به تانکر های داده توسط نورثروپ گرومن نورثروپ گرومن در حال کار بر روی پروژه ای است تا هواپیماهای سوخت رسان بتوانند قابلیت جمعآوری و انتقال داده بر روی لینک داده های پر ظرفیت و با استفاده از پردازنده های پر سرعت، و اشتراک اطلاعات تاکتیکی با رزمندگان را بدست بیاورند. پروژه تانکر های داده بخشی از ابتکار وزارت دفاع ایالات متحده برای اتصال و ادغام تیرانداز ها، سنسور ها و پلتفرم ها در تمام حوزه ها و شاخه های نظامی برای افزایش سرعت اشتراک گذاری اطلاعات و تصمیم گیری است که با نام کنترل و فرماندهی مشترک تمام حوزه ها (JADC2) هم شناخته می شود. سیستم های gateway نورثروپ گرومن سابقه ای طولانی در کمک به پیوند دادن شاخه های مختلف نظامی به وسیله پلتفرم های هواپایه و تانکر ها دارند. در بین چندین برنامه وزارت دفاع، سیستم gateway گرومن توانایی ارائه "وای فای (Wi-Fi) در آسمان" را برای ماموریت هایی که بر قابلیت پیشرفته ارتباط و ترجمه داده تکیه دارند را دارد. gateway این شرکت همچنین از موقعیت خوبی برای دسترسی به لایه های اطلاعاتی در محیط های JADC2 برخوردار است. برای مثال، KC-135 که یکی از پلتفرم های تانکر فعلی وزارت دفاع است، برای ارائه لینک داده پیشرفته، باز و امن به رزمندگان، سیستم های gateway فعلی نورثروپ گرومن را حمل می کنند که در غیر این صورت نمی توانستند به ارتباطات و ماموریت های ترجمه در بین شاخه های مختلف نظامی دسترسی داشته باشند. اوایل امسال، فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی (NORAD) تمرینی در قطب شمال انجام داد که در آن از سیستم gateway نورثروپ گرومن در هردو هواپیمای KC-135 و KC-46 استفاده شد. این برنامه سیستمی ارتباطی ارائه می دهد که برای افزایش برد رزمندگان برای ارتباط هایی مثل سیستم توزیع اطلاعات چندمنظوره، لینک های داده ی آگاهی محیطی و دیگر ارتباطات فرای دید طراحی شده است. این سامانه یک تصویر آگاهی محیطی یکپارچه از موقعیت تجهیزات خودی و خطرهای دشمن ایجاد می کند. این تمرین موفق، قابلیت نورثروپ گرومن در ادغام آسان سیستم gateway و ارائه قابلیت لینک داده پیشرفته برای حمایت از چندین پلتفرم تانکر وزارت دفاع را نشان داد. KC-135 KC-46 گرومن در حال توسعه سیستم های gateway با قبلیت استفاده سریع، مقرون به صرفه، کم حجم، سبک و کم مصرف است که برای ارتباطات و ترجمه بین دامنه ای بین چندین شبکه صدا و داده در خط دید و ورای آن (قبلیت های نسل5 و 6) طراحی شده است. این سیستم دارای سطوح امنیتی چندلایه و قابلیت های پیشرفته مثل پردازش ابری، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی، لینک داده نسل جدید و استفاده از نرمافزار و سنسور های غیر تخصصی است. یکی از سیستم های gateway پیشرفته نورثروپ گرومن که برای حمایت از تانکر های داده مناسب است، بیتنش لازم برای درک سلامت شبکه را ارئه می دهد و در محیط های مورد مناقشه و غیر آن به طور خودکار تغییر شکل و درمان خود را انجام می دهد. ویژگی پردازش امن، یکی از قابلیت های کلیدی این سیستم است. پردازش امن در حال حاضر، اطلاعات سنسور ها از چندین پلتفرم توسط یک کاربر محروم (مکان با اتصال کم) به پردازنده فرستاده می شود که می تواند هزاران کیلومتر دورتر باشد. تاخیر زمانی و مخاطرات امنیتی از معایب این سیستم هاست. تانکر داده می تواند آسیب پذیری و تاخیر ها را کاهش دهد، چون پردازش امن داده را مستقیما در سطح تاکتیکی انجام می دهد، سرعت تصمیم گیری را افزایش می دهد و محدودیت پهنای باند که رزمندگان فعلی تجربه می کنند را کاهش می دهد. راه حل نورثروپ گرومن شامل بقای سایبری می شود که در کد های لینک داده، نرمافزار و سختافزار آن گنجانده شده و برای ایمن نگه داشتن سیستم از حملات طراحی شده است. همچنین، گرومن با شرکت های پیشتاز عرصه پردازش پیشرفته همکاری می کند تا در آینده تانکر های داده و سیستم gateway بیشتری تولید کند و ایده JADC2 را در تمام حوزه ها فعال کند. شبکه سازی پیشرفته و امن، امکان گردش سریع تر و منعطف تر اطلاعات بین تانکر های داده و سایر پلتفرم های رزمی را فراهم می کند. این گردش، داده درست را در زمان مناسب به فرد مناسب می رساند و تطابق بیش از حد اطلاعات و برتری در تصمیم گیری را ارئه می دهد. تانکر های داده بخشی مهم از تسلط بر تصمیم گیری و تطابق اطلاعات خواهد بود.با برتری ثابت شده نورثروپ گرومن در شبکه های پیشرفته، سیستم های gateway باز و مبتنی بر هوش مصنوعی، به همراه قابلیت های پردازش امن نشان دهنده این است که گرومن برای حمایت از وزارت دفاع آماده است تا پلتفرم ها را برای جنگ های آینده یکپارچه کند. منبع
-
2 پسندیده شدهبا سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. «اوج» پرواز پرنده های بومی تیمسار سرتیپ دوم حیدر صفری از پیشکسوتان نیروی هوایی و یاران شهید منصور ستاری، خاطرهای دارد از شکلگیری هواپیماهای «درنا» «تندر» و «تذرو» که در ادامه میآید: «در "اوج"، انواع کارها را از جمله بازسازی، نگهداری و تولید هواپیماها و قطعه برای سایر هواپیماهای نیروی هوایی، اعم از شرقی و غربی را به صورت روزمره دنبال میکردیم. حجم کار گسترده و قطعات فراوانی در سیکل کار مطرح بود. گاهی خود من از روند ساخت قطعات عقب میافتادم ولی شهید ستاری با عشق و علاقه به این کارها رسیدگی میکرد. دو جوان که ادعا میکردند هواپیماساز هستند، به ایران آمده بودند و با این ادعا حتی با مقامات وزارت دفاع و سپاه نیز صحبت کرده بودند. به هر حال اینها از طریقی شاید از آیتالله هاشمی رفسنجانی وقت ملاقات میگیرند و خدمت ایشان میرسند و خود را هواپیماساز معرفی می کنند. آنها مدعی میشوند که میخواهیم برای ایران هواپیما بسازیم اما از سوی وزارت دفاع و سپاه حمایتی نشده و در ایران نمیشود هواپیما ساخت. این دو با زرنگی خاصی گفتند آمدهایم خداحافظی کنیم. آقای رفسنجانی که از کار نیروی هوایی و پروژه اوج در ساخت هواپیما اطلاع داشت، بلافاصله ایشان را برای دیدار با شهید ستاری معرفی میکند. شهید ستاری با بررسی طرح آنان گفت این طرح به درد ما نمیخورد، ولی ما به هواپیمای آموزشی نیاز داریم و میتوانیم در آن راستا حرکت کنیم. شهید ستاری از آنها حرکت در این راستا را میخواهند و به تیمسار غلامی، که فرمانده لجستیکی وقت نیرو بود، مرتبط میکنند. اگرچه شهید ستاری به خوبی میدانست که این طرح در لجستیکی قابل اجرا نیست، اما میخواست به کسانی که فکر میکنند ایران نمیتواند هواپیماساز شود ثابت کند ایران توانایی حرکت در این مسیر را دارد و از کسانیکه در این راه قدم بردارند، حمایت میشود. امیر غلامی از من پرسید که فکر میکنی اینها بتوانند هواپیما بسازند. من به عرضشان رساندم هواپیماسازی نیازمند شرایط و امکانات خاصی است. گفتم شما نگران نباشید که میتوانند یا نه، مهم این است که نیروی هوایی میخواهد از مواد کامپوزیت هواپیما بسازد. این شرکت بیش از اینکه بهدنبال کار هواپیماسازی باشد بیشتر دنبال لابیگری بود، دوست داشت با نمایندگان مجلس و مقامات خودش را مطرح کند و امتیاز بگیرد. این افراد کار را هم خیلی پیچیده جلوه داده بودند و تهیه مواد کامپوزیت را به دست خود گرفته بودند. در حالی که پس از لغو قرارداد متوجه شدیم اینگونه نیست و این مواد را خیلی راحت میتوان خریداری کرد. جت آموزشی درنا در هر صورت، در این پروژه که بهترین متخصصان و مهندسان به کار گرفته شده بودند، بدنه کامپوزیتی هواپیما بیرون آمد. این کار را با دورنمای رسیدن یک هواپیمای جت آموزشی آغاز کردیم. این هواپیما نیز اسکلت کوچک جت آموزشی بود و از موتور توربین گازی فرانسه با 800 پوند تراست که تراست خیلی کمی بود بهره میبرد. شهید ستاری آخرین بار به من گفت که اینها با ما نیستند و خودت به فکر ساخت این هواپیما باش و کامپوزیت شاپ را توسعه بده. ما کامپوزیت شاپ را در پروژه اوج داشتیم. زیرا در بخشی از هواپیمای آذرخش و صاعقه و دیگر هواپیماها مواد کامپوزیتی استفاده میشد. گفتم شما نگران نباشید هر موقعی خواستید خودمان ادامه میدهیم. فرمانده نیروی هوایی به شهادت رسید و از میان ما رفت، اما این افراد در ادامه کارهایی کردند که قابل تحمل نبود. بنابراین، وقتی قراردادشان منقضی شد، تمدید نکردم. اما این افراد به قدری نفوذ یافته و رابطه بر قرار کرده بودند که از بخشهای مختلف به من توصیه و تأکید شد که این قرارداد را تمدید کنم. من معتقد بودم اگر این افراد نباشند، خودمان کار را سریعتر انجام میدهیم. در نهایت رئیس اداره سماجا که جانشین دریادار محمدی بود به اوج آمد و اصرار کرد که حتما قرارداد اینها را تمدید کنید. بنده گفتم نه به خاطر اینکه اینها هواپیما سازند، صرفا به خاطر احترام به شما و اداره هشتم، این قرارداد را یکسال تمدید میکنم. ولی بعد از این یک سال دیگر امکان ندارد که تمدید کنم و همین کار را هم انجام دادم. اصلا مطئما نیستم. اما فکر کنم جت آموزشی تندر باشه شهید ستاری از این کار که توسط نیروی هوایی در حال به ثمر رسیدن بود ولی آن را به نام شرکت خودشان جا می انداختند و از ظرفیت نیروی هوایی برای تبلیغ شرکت خودشان بهره برداری میکردند، ناراحت بود. شهید ستاری پیش از شهادتشان از من خواست تا برای نمونه های بعدی، نامی درخور این هواپیما انتخاب کنم. من این موضوع را با مدرسه آموزش خلبان ها مطرح کردم و نامهای متعددی مثل قرقی، تیهو، طاووس، باز، عقاب، پیشنهاد شد اما هیچ کدام به دلم ننشست. با توجه به اعتقادی که به لسان الغیب داشتم با خودم گفتم اگر اسم پرنده ای در کتاب حضرت حافظ باشد زیباست. با تفأل زدن به دیوان حافظ، عبارت «تذرو» در مصرع «تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم » به چشمم خورد. شوکه شدم. بسیار زیبا از آب درآمد و وقتی شاهدش را نیز آوردم باز هم به همین تذرو برخوردم. به تیمسار مرحوم حبیب صادق پور مسئول وقت پروژه گفتم از حالا به بعد صحبت از هواپیمای درنا نیست و نام هواپیما تذرو میشود. اما مرحوم صادق پور قبل از من، نام دومین نمونه از این هواپیماها را تندر گذاشته بود و به احترام ایشان، نام هواپیمای نمونه دوم، تندر شد. بنابراین هواپیمای اول به نام درنا، دومین نمونه هواپیما تندر و سومین هواپیما تذرو نام گرفت. روزی که بدنه هواپیمای درنا توسط آن تیم ساخته شد و روی استند قرار گرفته بود، من و شهید ستاری کنار آشیانه ایستاده بودیم. شهید ستاری به من گفت این هواپیما شکل پنگوئن است. من پیشنهاد دادم که دستی به سر و روی این هواپیما بکشیم و ایشان هم که هنرمند بود پذیرفت. چسب و رزین و مواد کامپوزیت را از آنان خواستیم و شکل دادن هواپیما را شروع کردیم. از جلوی کابین تا زیر چرخ جلو را فرم دادیم و جانمایی حالت دقیق کابین، صورت گرفت.» جت آموزشی تذرو منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
2 پسندیده شدهنکات برجسته مدیریت شهید منصور ستاری با تشکر از دوست ارجمند @mehran55 بابت نقل خاطرات مدیریتی شهید بزرگوار منصور ستاری که یک الگوی واقعی برای امروز ما محسوب می شود. ارائه مباحث بصورت کاربردی زمانی ارزش پیدا می کند که در اقدام و عمل دیده شود و رفتار و تفکر این شهدا پر از این مثال ها و الگو ها است که جوابی محکم بر مدیرانی است که امروز به جای تلاش، بهانه های بسیار دارند ------------------------------------------ * استفاده از پتانسبل و نیازها برای بروز توانمندی * تنها با عمل و شکستن سدهای فکری میشود تغییر ایجاد کرد نه با شعار مهم نیست که چه کاره هستید، اینکه بی تفاوت نباشید و به دنبال تغییر تلاش کنیم، تاثیرگذار خواهید شد * شکار استعداد، ارزش گذاری برای پرسنل و نیروی انسانی راز موفقیت مدیر موفق است. باید گفت که پیدا کردن استعداد یک حرف است و حمایت و پشت او را گرم کردن یک داستان دیگر * پیگیری و سرزدن به کار، چیزی که از فرق های مدیر موفق است، مشکل اصلی مدیران ما، پشت میز دستور دادن است، و حاضر به حضور در میدان عمل نیستند. چنین مواردی در کار زیاد رخ می دهد و یک مدیر با پذیرش مسئولیت می تواند تیم را از میانه این بحران به سلامت عبور دهد یکی از جنبه های حمایت از نیرو هم همین نوع حمایت است. این یک مفهوم بزرگ در مدیریت است. که سکون بدتر از شکست تلاش است. * استفاده از دیدگاه دیگر کارشناسان حتی مدیران خودرو که حاضر به طراحی و تولید خودرو نبودند و وی میخواست به انها اثبات کند. * لازم نیست همه چیز رو خودمون بسازیم، اولین اقدام مونتاژ است و به تدریج توسعه و داخلی سازی متناسب با بازار، زمان، تکنولوژی و بودجه درد اصلی کشور ما که ادامه کار سریع توسط افراد بعدی رها میشود چیزی که در مورد شهید کاظمی، تهرانی مقدم هم دیدیم و مدیریت و پیشرفت کشور عملا به دوش افرادی هست که از جان، ارامش و زندگی خود می گذارند برای تولید و پیشبرد امور و بقیه خود را به بی تفاوتی می زنند و نتیجه آن در کشور پیشرفت های جزیره ای است که به هم وصل نمی شوند.
-
2 پسندیده شدهبا سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. ترفندی که موثر افتاد ! تجهیزات و سامانه های آزمایش موتورهای هواپیما ، یکی از نیازهای حیاتی برای به پرواز درآوردن جنگنده ها بود و در دسترس نبودن بسیاری از این تجهیزات کار را مشکل می نمود. اما ترفند هوشمندانه ای که شهید ستاری به خرج داد ؛ راه را برای عبور از این سد فنی هموار نمود. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری، تیمسار علی غلامی از پیشکسوتان نیروی هوایی ارتش و همسنگر شهید منصور ستاری، خاطرهای بیان میکند که خواندنی است: «اواخر جنگ تحمیلی، سیستم آزمایشی موتورهای جت، در یکی از پایگاهها توسط هواپیماهای دشمن، بمباران شد و به کلی منهدم گردید. متخصصین نیروی هوایی مجبور شدند موتور هواپیما را در محوطه باز آزمایش کنند؛ اما این کار سر و صدای زیادی را به وجود میآورد و باعث آزار و رنجش ساکنان خانههای سازمانی میشد . روزی، تیمسار، پرسنل شعبه موتور جت را جمع کردند و گفتند: تعدادی از قطعات سیستم آزمایش موتور در انبارهای نیرو موجود است، باید همت کنید تا بتوانیم دوباره این سیستم را احیا کنیم. با توجه به اینکه دستگاهها و قطعات، هیچ گونه کتاب و نقشهای نداشتند و نمونه آن هم در نیرو وجود نداشت، پرسنل شعبه موتور، خود را قادر به انجام آن نمیدانستند و بیم آن داشتند که دستگاهها را خراب کنند . تیمسار، که با مخالفت متخصصین رو به رو شدند، دستور دادند تمام قطعات سیستم آزمایش موتور را از انبار آوردند و در جلو ساختمان شعبه موتور کنار هم چیدند. همه منتظر بودیم تا ببینیم تیمسار از این کارشان چه منظوری دارند. پس از آنکه همه قطعات چیده شد، تیمسار دستور دادند، بولدوزری را بیاورند و از روی قطعات بگذرانند تا همه آنها خرد شوند. پرسنل متخصص، وقتی این صحنه را دیدند و دریافتند که دستور تیمسار جدی است، گفتند: قربان حیف است این همه ثروت را از بین ببرید! تیمسار گفتند: وقتی شماها این قدر همت ندارید که حداقل سعی خودتان را بکنید من برای چی این قطعات را انبار کنم. انبارداری این قطعات کلی برای من خرج و دردسر دارد. متخصصین که وضعیت را چنین دیدند، گفتند: اگر ما نتوانستیم و قطعات از بین رفت، تکلیف ما چیست؟ تیمسار پاسخ دادند: این قطعات اگر همین طور هم در انبار بمانند، به مرور زمان فرسوده شده و از بین خواهند رفت. پس چه بهتر که شما این کار را بکنید، تا حداقل چیزی هم یاد گرفته باشید . با ترفندی که تیمسار به خرج دادند، پرسنل متخصص دست به کار شدند و بحمدالله توانستند در زمان حیات ایشان، سیستم آزمایش موتور انواع هواپیماها را نصب و راه اندازی کنند». منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا احتمال توافق ترکیه و ایالات متحده بر سر مسئله S-400 سامانه دفاع هوایی S-400 هنگام شلیک اولیین موشک در ترکیه نشانه ها پیش از ملاقات اردوغان و بایدن در 14 ام ماه جون، حاکی از توافق بر سامانه S-400 است؛ سامانه دفاع موشکی که باعث اعمال تحریم واشنگتن بر آنکارا شد. وندی شرمن، معاون وزارت خارجه ایالات متحده، جمعه هفته گذشته در گفتگو با CNN Turk گفت:"ما راه حل های جایگزین را به ترکیه پیشنهاد دادیم، آنها به خوبی میدانند که برای خارج شدن از تحریم ها چه کاری باید انجام دهند." شرمن در طول مصاحبه هنگام بازدید از آنکارا با لحنی صلح جویانه گفت:" امیدوارم راهی برای پیشرفت پیدا کنیم." این دیپلمات اشاره ای به اقدامات تحریمی بیشتر علیه ترکیه نکرد؛ آنکارا حتی پس از کنار گذاشته شدن از برنامه F-35 و تحریم ها علیه مقامات ارشد ریاست صنایع دفاعی (مخفف ترکی - SSB) نیز اقداماتش را متوقف نکرده است. به گزارش بلومبرگ، چند روز بعد، آنکارا با به خانه فرستادن متخصصان روسی که برای اموزش سربازان ترک برای استفاده از سامانه موشکی ضد هوایی S-400 آمده بودند، تلاش کرد تا سیگنالی به جوزف بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، بفرستد. مقامات ترکیه پیشتر اعلام کرده بودند که به عنوان راهی برای خروج از بنبست، فقط در مواقع اضطرار ملی، سامانه S-400 را فعال خواهند کرد.به گفته واشنگتن، این سامانه روس در حالت عادی خاموش خواهند ماند تا خطری F-35 های ایالات متحده را تهدید نکند. نشانه واضحی از نرم شدن مواضع دولت بایدن در مورد ترکیه پس از صدور مجوز صادرات برای فروش موتورهای مورد استفاده برای بالگردهای ATAK ترکیه که به فیلیپین صادر می شوند، پدیدار شد. این مجوز در دوران ترامپ به متوقف شده بود. نمایش و بازگشت F-35 های ترکیه در بعد سیاسی، ترکیه نشستی با افغانستان و پاکستان صورت داده تا درباره سناریو های ممکن، پس از خروج ایالات متحده از افغانستان گفتگو کنند. طبق گزارش ها، پیشنهاد ترکیه به دستور واشنگتن انجام شد. اینکه واشنگتن، به جای پاکستان و یا متحدانش در خلیج فارس، ترکیه را برای رسیدن به اهداف خود انتخاب کرده، خود بیانگر نشانه ای است. احتمال دارد، ترکیه به دلیل ساخت حدود 900 قطعه از بدنه F-35 بتواند سامانه S-400 خود را نگه دارد. الن لرد (Ellen Lord)، معاون وزیر اکتساب و پایداری وزارت دفاع آمریکا در بیانیه ای در یکم اکتبر سال 2020 در کمیته فرعی خدمات مسلح سنا در مورد آمادگی و پشتیبانی مدیریت گفت:" ایالات متحده به خرید این قطعات از ترکیه تا سال 2022 ادامه خواهد داد." او ادامه داد:" قطع کامل همکاری حدود 1 میلیارد دلار هزینه جایگزینی خواهد داشت که پروسه ساخت هواپیما را کند خواهد کرد. بناببراین ما درباره برخی قطعات تصمیم گرفتیم که برای دلار مالیات دهندگان و آمادگی رزمندگان، بهتر است قرارداد ها در ترکیه انجام شوند تا مسئولیت هزینه های سنگین فسخ بر گردن ما نباشد. بنابراین تعدادی از قطعات تا سال 2022 در ترکیه ساخته خواهند شد. از آن به بعد، پنتاگون جزئیات دیگری درباره اینکه چه مقدار از قطعات تولیدی F-35 به خارج از ترکیه منتقل شده، به چه شرکت هایی منتقل شده و چه تعداد باقی مانده منتشر نکرده است. حتی هنگامی که پنتاگون با امضای قراردادی با اعضای باقی مانده تولیدکنندگان F-35 به طور رسمی ترکیه را از برنامه این هواپیما خارج کرد، حرفی درباره انتقال قطعاتی که در ترکیه ساخته می شوند، زده نشد. در 4 ماهه اول سال 2021، صادرات دفاعی ترکیه به ایالات متحده شامل 40 درصد از کل 950 میلیون دلار صادرات تجهیزات دفاعی این کشور می شود. ساخت بخش هایی از بدنه F-35 می تواند بیشترین صادرات ترکیه به ایالات متحده باشد. در ماه جون سال 2018، مدیر اجرایی وقت برنامه F-35، معاون مت وینتر، گفته بود:" واقعیت این است که ترکیه 844 قطعه برای ما تولید می کنند. این قطعات باکیفیت و مقرون به صرفه هستند و به موقع تحویل داده می شوند. تاسیسات صنعتی ترکیه برای تولید F-35 یکی از بهترین شرکای ما هستند، و کارشان را به بهترین نحو انجام می دهند." از سال 2020، برنامه F-35 ، سفارش حدود 150 هواپیمای جدید را ثبت کرده است. پیدا کردن تولید کننده جدید برای افزایش ظرفیت تولید به این سطح، هزینه های مالی سنگینی را به این برنامه اضافه خواهد کرد. منبع
-
2 پسندیده شدهبا سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. خودرو شمس-14 ؛ تولد یک رویای ناکام به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری ، ضرورت خودکفائی و توانمندی در تولید ساخت داخل ، همواره یکی از دغدغه های سرلشکر شهید منصور ستاری بود. بر همین اساس ایشان ساخت خودرو را یکی از زمینه های بروز این توانمندی می دانستند. سرهنگ نصرت الله پناهی از همرزمان شهید ستاری درباره ساخت خودرو «شمس 14» خاطرات جالب توجهی دارد : « تیمسار ستاری پیشتر از قرارداد با کره ای ها برای تولید - مونتاژ پراید ؛ در اندیشه ساخت یک خودرو سواری در نیروی هوایی بودند. به نظر می رسید ایشان می خواستند با این عمل به کارخانجات خودروسازی کشور که حدود سی سال است خودرو مونتاژ می کنند ، ثابت کنند که در این کشور می شود خودرو تولید کرد و هر سال هم مدل آن را عوض کرد. تا از این طریق کشور را از وابستگی به خودروسازهای خارجی بی نیاز کرد. تیمسار با این اهداف ، فرمانده آمادگاه تعمیر و نگهداری خودرو در نیروی هوایی را ملزم به طراحی و ساخت اتومبیل کردند. پس از چندی به ایشان اطلاع داده شد که به علت نبود امکانات لازم ، ساخت خودرو امکان پذیر نیست. به تازگی سربازی به آمادگاه نوسازی فرماندهی لجستیک آمده بود به نام «رضا میکائیلی». او در طرح های صنعتی دارای ابتکاراتی بود و چندین طرح برای ساخت خودرو تهیه کرده بود. من که از علاقه تیمسار به ساخت خودرو اطلاع داشتم ، طرح های میکائیلی را به دفتر ایشان بردم. تیمسار پس از دیدن آنها بسیار خرسند شدند و بلافاصله برای دیدن آن سرباز به کارگاه آمدند. تیمسار ، مقداری با میکائیلی صحبت کردند و همان جا با گچ روی زمین طرحی را کشیدند و نظرات خود را درباره ساخت خودرو به او اطلاع دادند. همان روز پروفیل لازم خریداری شد و کار ساخت شاسی آغاز گردید. فردا صبح که تیمسار به کارگاه آمدند ، شاسی آماده شده بود. بسیار خوشحال شدند و به یک قسمت آن اشاره کردند و گفتند : این مقدار ، زیادی است. باید اصلاح شود. با راهنمائی تیمسار ، تغییرات انجام گرفت و چند روز بعد ، موتوری که برای شاسی در نظر گرفته شده بود ، روی آن نصب و به تدریج اکسل های جلو و عقب ، و چرخ ها آماده شد. صندلی هم به آن افزوده شد. در این زمان که مصادف با برگزاری نمایشگاه دست آوردهای نیروی هوائی در دانشگاه هوائی بود ، تیمسار دستور دادند ؛ خودرو با همان وضعیت در نمایشگاه شرکت داده شود. هنگامی که رهبر معظم انقلاب ، حضرت آیت الله خامنه ای از نمایشگاه بازدید می کردند ، تیمسار ماشین را به ایشان نشان دادند و قول دادند که سال آینده این ماشین به بهره برداری برسد. در مراحل ساخت ، مدیرعامل پارس خودرو به دعوت تیمسار به کارگاه آمده و از پروژه بازدید کرد. ایشان گفت : موتور ماشین ضعیف است و چند روز بعد یک موتور «رنو-5» به ما هدیه کرد. برمبنای موتور جدید، مقداری تغییرات بر روی شاسی و اتاق خودرو انجام گرفت. تیمسار هر روز به ما سر می زدند و اصرار داشتند ، ماشین تا 19 بهمن مصادف با روز نیروی هوائی آماده شود. روز چهارشنبه 14 دی ماه 1373 به کارگاه آمدند و از ساعت 5 عصر تا 11 شب پیش ما ماندند. فردا از کیش زنگ زدند و گفتند: بگوئید همه بچه ها بمانند، من می آیم. ما همگی تا ساعت یازده شب منتظر آمدن تیمسار ماندیم و چون خبری نشد ، به منزل رفتیم. صبح جمعه خبرناگوار شهادت تیمسار ستاری از رادیو پخش شد. شنیدن این جمله برای من بسیار سخت و کشنده بود. بی اختیار در فراق ایشان اشک ریختم و از خدا خواستم بتوانم به آرزویشان جامه عمل بپوشانم. پس از شهادت شان ؛ کار را با توجه به علاقه و دلبستگی که بچه ها به تیمسار داشتند ، ادامه دادیم. اگر چه بی حضور ایشان ، کار بسیار سخت بود. ولی طبق قولی که داده بودیم با الهام از روح بزرگ آن شهید، ماشین را برای 19 بهمن 1373 آماده کردیم و به نام خودرو «شمس-14» نامگذاری کردیم. شمس 14 مخفف شهید منصور ستاری ( "ش" شهید ، "م" منصور و "س" ستاری) و عدد 14 ، هم آخرین روزی است که تیمسار از خودرو بازدید کردند». منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری پس از شهادت ایشان این «پروژه کاملا تکمیل شده» به سمت تولید انبوه نرفت و بجای آن ، قرار داد مونتاژ انبوه خودرو پراید با کره جنوبی منعقد شد!! و بعد از گذشت نزدیک به سه دهه ؛ ما همچنان مونتاژ کننده خودرو پراید هستیم. تقدیم به برادر عزیزم @arminheidari که مجدانه و مردانه پیگیر تئوریزه کردن مباحث مرتبط با تولید و استقلال صنعتی و اقتصادی کشور هستند. ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
2 پسندیده شدهنیروی انسانی با شعور و عملگرا 4: کار مناسب همیشه انسان در پی خوشبختی و بهترین ها است. اما خواسته بیشتر از انکه هدف باشد یک مسیر است با منزل های متعدد مسیری که معیارهای آن کم بیش فراموش می شود و حس غریزی و یا تقلید انسان را هدایت می کند در مورد کار مناسب همین نگاه وجود دارد، کار مناسب که برای انسان مفید باشد چیست؟ برای تشخیص چه معیارهایی وجود دارد؟؟؟؟ به تحقیق شاید بتوان گفت که برای ارزش گذاری کار مناسب می توان چهار معیار را معرفی کرد. چهار معیاری که به مثال 4 چرخ خودرو می مانند و درصورت تحقق تضمین پایداری کار یا فعالیت می باشند. این چهار چرخ عبارتند از: 1- درآمد 2- شخصیت اجتماعی 3- یادگیری و رشد 4- شوق و علاقه فرد * درآمد شاید مهمترین معیار در بین مردم تلقی شود بویژه در شرایط سخت اقتصادی درآمد بیش از هرچیزی به عنوان تامین کننده امنیت مالی تلقی شده و خوراک، پوشاک و مسکن را تحت تاثیر قرار می دهد. در مرحله دوم نیز به عنوان امنیت فردا فرد معرفی می گردد. ولی همه ما به خوبی میدانیم که هیچ خودرویی با یک چرخ حرکت نمیکند. و بسیاری از افراد با داشتن حقوق های بسیار خوب دست به اقداماتی می زنند که عجیب است اما اگر چرخ های دیگر را بررسی کنیم کمتر متعجب می شویم. * شخصیت اجتماعی کار علاوه بر بحث درآمد زایی باعث ایجاد شخصیت و اعتبار اجتماعی برای فرد می شود. و فرد در معرفی خود از کار و حرفه خود سخن می گوید و بر حرفه ای آبرو دار تاکید می کند. هیچ گاه دیده نمی شود که کسی بر بی عاری تبلیغ کند یا هیچ گاه دیده نمی شود دزد یا رباخواری خود را با محل درآمدش معرفی کند بلکه خود را منتسب به کارهای با شان اجتماعی خوب می کنند * یادگیری و رشد همیشه میشنویم که می گویند اینجا جای رشد نداره، یا نمیذارن آدم پیشرفت کنه این یکی از نشانه های یادگیری و رشد است، چیزی که پویایی انسان را تضمین می کند اینکه هر روز یک چیز جدید آدم یاد بگیرد و بتواند حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد یک قوت قلب برای ادامه کار است معیاری چنان قوی که گاها معیار درآمد را زمین می زند و خود در مدتی نه چندان زیاد عامل افزایش درامد می شود. چیزی که سبب تعریف شاگردی و پیش بزرگان کار کردن را تعریف می کند. * شوق و علاقه فرد دوست داشتن کار را با معیارهای پول و منزلت اجتماعی تعریف می کنند که اشتباه است اشتباهی خطرناک، چرا که انسان به خود می آید و خود را در زندانی که خود ساخته می یابد. زندانی با میله های نامرئی شوق به کار یعنی صبح به شوق و ذوق از رختخواب بلند شوی و به سمت کار بروی علاقه به کار یعنی گذر زمان در کار را نفهمی شوق به کار یعنی همیشه به درون خود اجازه اظهار وجود و خلاقیت دهی علاقه به کار یعنی کار را همچون تفریح ببینی و ... ------------------------------------------ برخلاف احساس، منطق می گوید: اگر یکی از 4 چرخ مشکل داشته باشد، حرکت ممکن نخواهد بود و زندگی های تک بعدی منجر به توقف یا چپ شدگی می شوند چراکه کمتر ماشینی می تواند همچون ماشین زانتیا با 3 چرخ ادامه مسیر دهد و آنها تنها مانع از چپ شدن است تا حفظ سرعت و ادامه مسیر، راندنی که زیاد پایدار و ادامه دار نخواهد بود هرم مازلو آبراهام مزلو تئورسین روانشناسی نظریه را مبنی بر هرم مازلو معرفی کرده است که دیدگاه چهار چرخ معیار را بصورت عمومی در زندگی افراد پوشش می دهد. این نظریه بر این اساس است که با شروع زندگی نیازهای حیاتی انسان نیز مطرح می شود ولی با رفع هر نیاز، نیازی دیگر برای انسان دغدغه خواهد شد. دغدغه ای که که رفع هر سطح نیاز پخته تر و متعالی تر می شود. در حقیقت آخرین سطح از نیاز انسان که خودشکوفایی است و در واقع هدف و غایت زندگی ما خودشکوفایی است و ما باید تلاش کنیم که هر چه سریعتر به این مرحله برسیم. مازلو نیازهای انسان را به پنج طبقه زیر تقسیم میکند. 1- نیازهای اولیه یا فیزیولوژیکی 2- نیاز به امنیت 3- نیاز به عشق، محبت و تعلق خاطر 4- نیاز به رضایت درونی 5- نیاز به خودشکوفایی تنها مشکلی که این نظریه را تحت تاثیر قرار می دهد، حرص و طمع است که چاه تاریک و بی پایان نابودی هر انسان است طمع که به قول سعدی شیرین سخن: گفت چشم تنگ دنیادوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور بله صحبت شما درست و بیان کننده نظریه مازلو است و در تکمیل آن می توان گفت بسیاری از ما، ترجیح می دهیم سر در برف کرده و با نقاب زندگی کنیم و با انکار حقیقت خودمون گذران روز کنیم گذران روزی که بیشتر به خودمان و دیگران آسیب می زند و از لحظات خوب زندگی محروم ماندن است. این صحبت را در بیان اطرافیانمان بسیار می شنویم وقتی از کار خود ایراد می گیرند و ناله و آهشان همه را کر می کند کسانی که به دنبال شغل دیگری هستند و کار برایشان عذابی عظیم است کسانی که در آرزوی کار دیگران اند ولی حاضر به تغییر نیستند کشانی که نمی دانند از زندگی خود چه می خواهند و به دنبال رویایی موهوم هستند که در آن عملی نیست وقتی انسان با حقیقت خودش مواجه می شود، درد زیادی را تحمل خواهد کرد. ولی این درد مقدمه آرامش هست، چون رنج جای خود را به سختی داده و هر روز اتفاقی واقعی رقم می خورد. اتفاقی که زیرهمه فشارها سبب آزادی روان فرد شده و لبخندی از صمیم قلب را منتهی می شود. و اگر خوب دقت کنیم می بینیم که یک بچه کوچک که صادقانه به دنبال رویاهای خود تلاش و جنب و جوش دارد. در آخر شب خوابی پر از آرامش دارد و گویی او صاحب دنیاست. در این چند مقاله نیروی انسانی، سعی شد تا کمی به این سوال پاسخ داده شود. البته بصورت عکس تقدیم به دوست خوب و استاد ارجمند جناب @worior
-
2 پسندیده شدهنیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت 3 مثال های تکمیلی مثال هایی دیگر در خصوص شعور و عملگرایی یک بازرس با شعور: در جایی مشغول کار بودیم، واحد بالا سری جهت بازرسی آمد و لیستی از مشکلات و نقص ها نوشت و طلبکارانه رفت چندین بار بعد امد و رفت، غر هم زد ولی تغییری حاصل نشد توبیخ هم خوردیم و هیچ گذشت تا آن فرد جابجا شد و فردی دیگر آمد او هم برای بازرسی آمد و با بررسی وضعیت لیست بلندتر نوشت و رفت فردا آن روز آمد و دید هیچ تغییر ایجاد نشده است علت را پرسید و جواب گفتیم موارد قابل انجام نیست به لیست نگاهی کرد و گفت چرا میشه کتش رو درآورد و آستین بالا زد و کمکمون کرد تا یکی از آیتم ها که چینش مدارک بود رو درست کنیم یه مقدار که کار جلو رفت گفت خب دیگه فهمیدین چی شده، پس فردا میام اتمامش رو تایید کنم و آمد و ان مشکل را جز رفع نواقص ثبت کرد با همان روش آموزش دهنده حدود 50 درصد موارد حل شد و مابقی که تجهیزات محور بود رو به سیستم بالا دست گزارش داد و درخواست بودجه کرد -------------------------------------------------------- عملگرا: مدیری میشناختم که کار را فقط در چهارچوب تایم اداری نمی دید و شرایط کار را برای فردا پیش بینی میکرد برای مثال در آخر تایم کارهای یدی که به فکر نیاز نداشت را میچید و نیروهایش را به آن مشغول می کرد یا در آخر تایم مقدمات کار برای فردا را مهیا میکرد که اول صبح نیروها مختصا روی کار فکر و تمرکز کنن و در پی تهیه مقدمات نباشند بارها مشاهده کردم که عصر بعد از تایم اداری در بازار دنبال وسایل و مواد مورد نیاز بود و گاها برای عقب نیفتادن کار از جیب پول می گذاشت تا بعدا شرکت به او پول دهد در ظاهر او اشتباه می کرد و بیش از حقوقش زحمت میکشید ولی در عمل اقدامات او سبب شده بود که کارایی نیروهایش به شدت بالا رفته و گاها تا 2 ال 3 برابر افزایش پیدا کند و این نتیجه تنها به علت استفاده از زمان های مرده و محافظت از زمان های طلایی بود او دیگر کارمند نبود بلکه رئیسی بود که پله های نامرئی پیشرفت را برای خود می چید و کارنامه اش را با اقداماتی چشمگیر و قابل تکیه پر می کرد و راه پیشرفت را چه برای خود و چه برای شرکت میساخت ---------------------------------------------------------- جسارت پذیرش مسئولیت: کارشناس اجرایی میشناختم که مسئول انجام پروژه ای بود در حین کار، یکی از پیمانکارها خلاف توافق ادعایی کرد و کار را قفل کرد شبانه به محل رفت و بعد از اینکه دید طمع بر فرد غلبه کرده است، و هر لحظه پروژه از زمان بندی خارج می شود، سریعا توافقی هر چند کرد که طی چند روز آینده بخش نیمه تمام بتن ریزی را تمام کند در ظاهر پروژه ضرر کرده بود ولی دو هفته بعد به دلیل مشکلات کشور و تحریم ها قیمت فولاد و مصالح بالا رفته بود و چون با اتمام فاز اول کار باقی مصالح و وفولاد تهیه شده بود پروژه به افزایش بزرگ نخورد اگرچه بقیه پروژه های مجاور همه درگیر چنین مساله ای و بعضا متوقف شدند در انتهای کار پروژه وی تنها با 10 درصد بیش از برآورد به انتها رسید و از یک ضرر بسیار بزرگ جست آن کارشناس تشویق نشد و تنبیه هم شد ولی پروژه تولیدی به ثمر نشست اکنون که از کنار آن پروژه می گذریم نه اسمی هست و نه رسمی ولی آن تاسیسات در حال کار و خدمت رسانی است ------------------------------------------------------------ بازگشت تصمیمات: مدیری بود که همیشه میگفت نباید اجازه داد کارمندان از عملکرد و تصمیمات خود بی بهره بمونن، چه در سود و چه در ضرر نکته جالب پیگیری او در مورد بازرس های کنترل کیفی بود همیشه عرف بود که بخش بازرسی مستقل از همه باشد تا تصمیمات و نظراتش بدون نفعی اعلام شود ولی این مدیر میگفت که اتفاقا بازرس باید درگیر باشد، چه اگر کالای خراب بیرون برود و چه اگر تولید متوقف شود ایده اش این بود که اگر بازرس بی تاثیر از کار باشد، خود را محدوده ایمن قرار داده و روی همه کارها برچسب مشکل میزند و عملا خط می خوابد و اگر مستقیم از کارخانه متاثر باشد ، تصمیماتش تماما مصلحت اندیشی شده و کیفیت کارخانه از دست می رود و راهکارش مابین این دو سو بود که بازرس کنترل کیفی باید در سود و ضرر کارخانه سهم ببرد و از سمت دیگر در بازرس در کنار مدیر کارخانه در هرگونه تقصیر خرابی سهیم باشد تا تلاش برای تضمین و حفظ کیفیت در مبدا تولید کالا تحقق پیدا کند و بازرس دچار بی تفاوتی نشود. و کار او جواب داد و در جلسات تولید هیچ وقت بازرسی نمیگفت به من ربطی ندارد بلکه خود را در کار شریک می دانست و دنبال راه کارهایی موثر، ارزان و کاربردی بود که هم تولید حفظ شود و هم کیفیت در اصل بازرس مجبور شده بود که مطالعه کند و با ارائه راهکار و دستورالعمل های ساده مانع ایجاد خرابی در هر قسمت از کار شود و عملا بازرسی در انتهای کار تنها یک اطمینان نهایی از کار بود تا مچ گیری حرفش درست بود، هیچ مسئولی نتیجه اقداماتش را در زندگی خود نمی بیند مدیری که نفت در رودخانه می ریزد، خانواده اش در تهران یا خارج هست و هرگز نابودی منابع طبیعی و امراض آلاینده را لمس نمی کنند مدیری که با بی توجهی توسعه آموزش و بهداشت را عقب می زند خانواده اش از مراکز عالی مرکز استانی بهره می برند و هرگز شهرستان محروم استفاده نمی کنند که نبود امکانات را لمس کنند مدیری که حقوق صد میلیونی دارد هرگز تورم را لمس نمی کند و هرگز درد کارگر را نمی فهمد مدیری که با خط ویژه به سرکار می رود چه می داند از شلوغی مترو و ترافیک *** تمام این مثال ها، مثال هایی عینی هستند که چگونه یک فرد با شعور و با مسئولیت میتونه سبب تغییر و اصلاح و پیشبرد سیستم بشه یادمان نرود قانون برای حفظ حداقل ها است نه حفظ حداکثرها از این بابت است که اخلاق را نمی توان قانون کرد چون فرای قانون است روایتی از یک دوست: خاطرم می آید وقتی اولین بار وارد کارهای اداری شدم و پشت میزی را تجربه کردم رئیسم گفت، اینجا که نشستی میتونه تو رو ببره به بهشت و یا ببره به جهنم بستگی داره چطور کار مردم رو انجام میدی مردمی که به اینجا میرسن، خسته و کلافه هستن اگه کارشون رو راه بندازی از ته دل دعای خیرت می کنن و اگه کارشون رو نگه داری و اذیت کنی از ته دل نفرینت می کنن
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. بعنوان اولین و مهمترین نکته عرض کنم که بنده اصولا نه می دانم که آیا در شاهین شهر کارخانه پهپاد سازی وجود دارد یا خیر و نه اصولا اگر هم خبری در این زمینه داشته باشم (که واقعا خبری ندارم) مطابق بدیهی ترین «اصول حفاظت گفتار شهروندی» مجاز به بیان آن هستم . این موضوع را از آن جهت عرض می کنم که شائبه سوگیری و جهت گیری در خصوص رد یا تائید این خبر شاهین شهر ندارم. بحث من بیشتر حول محور نبرد رسانه ای هست که در این چند سال با بکارگیری تیم های غیر حرفه ای ، بی سواد و نا وارد ، بیش از آنکه از حریف گل بخوریم ، شاهد به ثمر نشستن گل به خودی های متعددی از طرف خودی ها بوده ایم. گل به خودی هائی که بیش از هر چیز اعتماد عمومی شهروندان خودمان را هدف قرار داده و باعث شده که در مواجه با اخباری مشابه ، شهروندان اصل را بر صحت خبر با منبع خارجی بگذارند تا صحت خبر با منبع داخلی. به اصطلاح رایج خودمان به پای خود شلیک کرده ایم ! مطالعه موردی تورقوزآباد «تهران، تورقوزآباد، کوچه ماهر، انبار اتمی مخفی ایران»؛ این آدرسی بود که روز پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی سالانه خود در مجمع عمومی سازمان ملل داد و از یوکیا آمانو- مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی- خواست تا پیش از آنکه ایرانیها این انبار هستهای را پاکسازی کنند، به آنجا برود و بازدید کند! ایران یک انبار سرّی اتمی در منطقه تورقوزآباد تهران دارد که تاکنون فاش نشده است و من اکنون آن را برملا میکنم؛ امروز من برای نخستین بار این مسأله را افشا میکنم که ایران تأسیسات سرّی دیگری در تهران دارد؛ یک انبار سرّی هستهای برای انبار کردن حجم وسیعی از تجهیزات و مواد از برنامه مخفی اتمی ایران؛ این محل در یک قالیشویی ساده است؛ مانند محلی در شورآباد در نزدیکی پایتخت که اسناد اتمی ایران در آن پنهان شده بود! (مجمع عمومی سازمان ملل - 5 مهرماه 1397) 6 مهر 1397 : عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه و دیپلمات ارشد مذاکره کننده کشور ، در خصوص ادعای نتانیاهو ، با رد کردن اینکه اصلا جائی به نام تورقوزآباد وجود داشته باشد، گفت: «این دفعه دیگه نتانیاهو را به تورقوزآباد ارجاع دادهاند، حدس میزنم یه عدهای او را سرکار گذاشته اند.» https://www.aparat.com/v/pJx9P/واکنش_ظریف_و_عراقچی_به_ادعای_نتانیاهو_درباره_تورقوزآباد! اسرائیل و مقامات این کشور مجددا بر سایت هسته ای بودن تورقوزآباد تاکید کردند. در گام بعدی و با انتشار عکس های تابلو روستای تورقوزآباد و اثبات اینکه چنین جائی وجود دارد ، این بار خبرنگاران صدا و سیما دوربین به دست گرفتند و به محل رفتند و گزارش تهیه کردند که اینجا یک قالیشوئی ساده است و نه سایت اتمی https://www.aparat.com/v/8671O/قالیشویی_آب_سنگین_تورقوزآباد_شعبه_دیگری_ندارد! آژانس اما خواستار بازدید از محل شدکه با مخالفت شدید ایران همراه بود. https://www.mehrnews.com/news/4871806/بازی-خطرناک-آژانس-با-ایران-چرایی-مخالفت-تهران-با-بازرسی-تکمیلی ایران سرانجام با بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از آنچه که کارخانه قالیشوئی تورقوزآباد بود موافقت نمود. https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/51255/آژانس-تورقوزآباد-رسید.html کشف اثرات اورانیوم در تورقوزآباد « درحالی که نزدیک به یک سال از ادعای بنیامین نتانیاهو درباره یک «انبار اتمی مخفی» در تورقوزآباد میگذرد، رویترز در گزارشی به نقل از دو دیپلمات نزدیک به آژانس انرژی اتمی، اعلام کرد که در نمونهگیریهای این نهاد ردی از اورانیوم پیدا شده که تهران تا کنون درباره آن توضیح نداده است آژانس بین المللی انرژی اتمی در حال بررسی منشا این ذرات است و از ایران خواسته تا درباره این آثار توضیح دهد. اما به گفته دیپلماتهایی که با رویترز گفتوگو کردهاند تهران توضیحی نداده است » https://www.eghtesadonline.com/بخش-جهان-29/379483-کشف-اثرات-اورانیوم-در-تورقوزآباد و این داستان تورقوزآباد همچنان ادامه دارد... =========================================== با این بازی رسانه ای غیر حرفه ای ، ما توانستیم که صحت و درستی اخبار دشمن را در نزد مردم خود بی اعتبار کنیم ؟ یا صحت و اعتبار کلام خود را در نزد مردم بی اعتبار کنیم؟ شاید به همین دلیل است که امروز هم وقتی دشمن ادعائی میکند ، بجای نشستن پوزخند تمسخرآمیز بر چهره مردم ما ، آثار نگرانی بر چهره شان هویدا می شود. واقعیت این است که ما ، نه نبرد اطلاعاتی و امنیتی و ... بلکه نبرد رسانه ای را باخته ایم!! ============================================ پ.ن 1 : واقعا من نمی دونم که چرا عده ای در داخل کشور برای خودشون این رسالت تاریخی رو قائل هستند که به هر خبری که منتشر می شود در اسرع وقت و در کوتاه ترین زمان پاسخ بدهند. گاهی سکوت به موقع بهترین راه جلب اعتماد عمومی است. پ.ن 2 : کلی خبر ، فیلم و منبع دیگر از رسانه های خارجی در مورد تورقوزآباد موجود بود ، اما من تعمدا سعی کردم که تمام استنادات رو بر منابع داخلی قرار بدهم تا شائبه مغرض بودن این رسانه ها و دروغ پراکنی اونها پیش نیاد. پ.ن 3 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شدهالحق و الانصاف ، ژ-3 سالهاست در ایران دارد استفاده میشود ، چرا چنین طرحی فراگیر نشد ؟!!
-
1 پسندیده شدهشمار کشورهایی که فناوری پیشرفته طراحی، ساخت و راهبری ناوهای هواپیمابر (Aircraft carrier) را در اختیار دارند، از ۲۰ کشور تجاوز نمی کند. در بین کشورهایی که این غول های دریایی را در چند دهه اخیر طراحی و تولید کرده اند، فرانسه، چین، ایالات متحده و روسیه، بیش از سایرین پیشتاز بوده و توانسته اند تا کلاس های متنوعی از این سازه های دریایی غول پیکر را روانه آبهای آزاد کنند. تصویر جنگنده su33 قبل از پرواز از عرشه ناو آدمیرال کوزنتسوف روسیه در سواحل روسیه در دریای مدیترانه تصویری از جنگنده su33 در زمان فرود بر عرشه ناو هواپیمابر کوزنتسف روسیه
-
1 پسندیده شدهسلام اینکه بخواهیم صندلی پران داخلی را مقصر اول بدونیم اشتباه هست به هرحال تو این تحریم ها اقدام به ساخت و بومی کردن صندلی پران اقدامی لازم و ضروری بود به هرحال یک گام مهم در بازسازی نیروی هوایی و حفظ خلبانان آن باتوجه به تست های انجام شده بر روی صندلی سریر، که خیلی جالب هم بود مثل پرتاب روی زمین پرتاب در آسمان از روی پرنده آزمایشی و ... به نظرم بهتره مقصر رو در بازرسی ها و الزامات بازرسی جستجو کرد که چه آیتمی پیشبینی یا دیده نشده که منجر به این اتفاق تلخ شده است با در نظرگرفتن تجربه 60 ساله ایران در استفاده از صندلی های پرتابی ، و بیش از 40 سال کار در تحریم و حفظ صندلی ها، به جای مقصر یابی در تولید داخلی، مشکل را باید در الزامات و چک لیست ها جست. از این رو مشکل : - عدم رعایت چک لیست ماهیانه و سالیانه - عدم تطابق الزامات با تجارب داخلی و دستورالعمل های خارجی باید جست ----------------------- این دانشنامه اینجا به درد میخوره اطلاعات در مورد صندلی پرتاب خلبان شرکت شرکت مارتین بیکر لینک
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مزدوران بی وطن نگاهی به فعالیت اطلاعاتی منافقین (در خدمت سرویس های اطلاعاتی صدام) مقدمه - کتاب «خداوند اشرف از ظهور تا سقوط» به قلم «سیدحجت سیداسماعیلی» (عضو پیشین شورای مرکزی و ستاد اطلاعاتی مجاهدین) ، در سال ۱۳۹۳ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ۱۵۰۰ نسخه چاپ و در همان سال انتشار یافت. این کتاب به دلیل استقبال مخاطبان در پائیز سال ۱۳۹۶ در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و با ویرایش جدید توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی مجددا به چاپ رسید. کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط در ۵ بخش ، ۱۶ فصل و در ۹۴۰ صفحه به رشته تحریر درآمده و نگاهی مستند و تاریخی به روند فرقه گرایی در سازمان مجاهدین خلق است که در ردیف فرقه های سیاسی – مذهبی دسته بندی گردیده است. به اتفاق به فصل شانزدهم این کتاب نگاهی گذرا می اندازیم : بخش پنجم – فصل شانزدهم فعالیت اطلاعاتی «مجاهدین» در خدمت سیستم اطلاعاتی عراق آنچه که رابطه بین مجاهدین و دولت عراق را مستحکم میکرد و حضور مجاهدین در خاک عراق را تداوم می بخشید تنها حول دو محور اطلاعات و عملیات بود. ستاد روابط و اطلاعات سازمان ارتباط فعالی با افسران اطلاعاتی – امنیتی (مخابرات عراق) و همچنین استخبارات ارتش عراق داشت. بنابراین تغذیه اطلاعاتی سیستم های فوق الذکر و پاسخ گویی به انبوه سوالات اطلاعاتی آنها در مورد وضعیت نظامی ، سیاسی و اقتصادی ایران همیشه در دستور کار ستاد اطلاعات و روابط سازمان قرار داشته و در اولویت کاری بود. به عبارتی جمع آوری اطلاعات و تحویل آنها به ارگانهای اطلاعاتی و نظامی عراق از وظایف مبرم سازمان محسوب می شد. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها در چندین رده انجام می گرفت. بخشی از این اطلاعات که معمولا اطلاعات استراتژیک نیز گفته می شد، خاص ملاقات های شخص رجوی بود. این ملاقات ها می توانست با صدام حسین، و یا مسئولین سیاسی و نظامی عراق مثل عزت ابراهیم (معاون اول صدام) ، مسئول مخابرات، فرمانده استخبارات (اطلاعات ارتش) و یا فرمانده ستاد ارتش عراق و سایر مسئولین در چنین سطحی باشد. همیشه چند روزی قبل از ملاقات های مسعود یک تراکم کاری در ستاد اطلاعات وجود داشت. در ستاد اطلاعات برای ملاقات های مسعود آلبوم های کاری و باصطلاح ملاقاتی خاصی تهیه می شد. در این آلبوم ها نقشه های نظامی مخصوص از مناطق مرزی و عمق وجود داشت و برای هر جبهه عملیاتی یک نقشه رنگی در نظر گرفته می شد و تمامی اطلاعات گسترش یگانهای ارتش و سپاه تا سطح تیپ و تا عمق مراکز لشکرها روی آن با علائم استاندارد نظامی نشان داده می شد. این نقشه ها با آخرین اطلاعاتی نظامی موجود در ستاد اطلاعات به روز می شد. علاوه بر این جدولی از گسترش لشگرها و تیپ های مستقل مستقر در مناطق مرزی تهیه می شد که در این جدول نام لشکر – رسته – محدوده پدافندی – محل استقرار و گسترش تیپ های آن و نام فرمانده لشگر و در کادر اطلاعات کلی و کلیدی آورده می شد و حتی بعضا و بسته به موضوعیت آن آخرین اخبار دریافتی در مورد جدیدترین خریدهای تسلیحاتی و هوایی ایران نیز همراه این مجموعه بود. بنابراین ستاد اطلاعات اخبار جدید و در واقع آخرین اطلاعات موجود خود را تا لحظه ملاقات آماده می کرد. ستاد اطلاعات از محتوای ملاقات رجوی و اینکه طرف ملاقات کیست اطلاع نداشت . فقط می دانست که ملاقات است و بایستی آلبوم های اطلاعاتی را آماده کرد. این معنی همان استقلال ایدئولوژیک – تشیکلاتی و سیاسی و نظامی سازمان بود که همیشه رجوی در نشست های عمومی با اعضاء سازمان از آن دم میزد ولی خیلی از مسئولین و ما در دلمان به رجوی می خندیدیم و تنها تناقضی بود که جرات بیان آنرا نداشتیم. آلبوم ها پس از تهیه شدن ، توسط مترجم به عربی ترجمه می شد و روی نقشه ها نیز اطلاعات گسترش یگانها به عربی نوشته میشد مسئولیت تهیه تمامی بریف های نظامی – اطلاعاتی به عهده ستاد اطلاعات بود. ستاد اطلاعات وظیفه داشت اطلاعات تمامی ملاقاتها را که نیاز به تبادل اطلاعات نظامی داشت را تامین کند. علاوه بر اخبار نظامی، اخبار سیاسی نیز که معمولا مسئول تهیه آن ستاد سیاسی بود، بخشی از آلبوم ملاقات مسعود را تشکیل میداد. ملاقات با عزت ابراهیم الدوری برای ارائه اطلاعات تهیه شده از ایران رجوی همیشه در ملاقاتهای اطلاعاتی که مسئولیت آنرا شخصا به عهده داشت درخواست هایی را نیز از طرف مقابل می کرد. البته رجوی در برخی از نشست های عمومی و برای روحیه دادن به اعضای سازمان تنها از امکاناتی که از عراق گرفته بود را برای آنها تعریف می کرد. و اینکه در مقابل گرفتن این امکانات سازمان چه چیزی به عراق داده است، بحثی نمی شد. معمولا درخواست هایی که رجوی از طرف مقابل داشت موضوعات مختلفی را شامل می شد. بخشی از آنها امکاناتی و بخشی دیگر عملیاتی و یا شناسایی و یا اجازه نفوذ تیم های سازان برای عملیات در داخل کشور بود. که البته عمده منافع آن نیز به جیب عراق می رفت. ذیلا برخی از این درخواست ها آورده میشود : ۱ – افزایش بودجه ای که برای سازمان تعلق میگرفت. دولت عراق ماهانه بودجه ای را برای حل و فصل مسائل مالی سازمان اختصاص میداد، هرچند کسی به درستی ازمبلغ واقعی آن اطلاع نداشت. این علاوه بر جیره غذایی ثابتی مثل قند و شکر، سیگار، آرد و روغن و به عبارتی اقلام ضروری بود که بطور ماهانه به سازمان تعلق می گرفت. در همین رابطه شایان یادآوری است ؛ رجوی در جلسات خصوصی و در اوایل سالهایی که تازه به عراق آمده بود می گفت ما اجازه ندادیم و نخواهیم داد که گروههای سلطنت طلب و یا سایر گروهها چیزی را که حق ماست از عراق بدست آورند. پر واضح است که منظور رجوی پولی بود که در همان سالهای ۱۳۶۲ و 1363 به بعد عراق به گروههای سلطنت طلب و بقیه گروههای که در عراق مستقر بودند می داد. بنابراین سازمان با ورود کامل تشکیلات مجاهدین به عراق از سال ۱۳۶۴ به بعد نان آنها را آجر کرد و تقریبا همه این گروهها از عراق خارج شدند. و یا برخی هایشان زیر چتر مجاهدین قرار گرفتند. ورود رجوی به خاک عراق با استقبال رسمی طارق عزیز 2- گرفتن تسلیحات زرهی بیشتر بویژه تانک. لازم به توضیح است که سازمان خیلی تلاش کرد تا بتواند صدام را متقاعد کند که تعدادی تانک تی ۷۲ برای ارتش بگیرد ولی موفق نشد و تنها در حد یک الی ۲ فروند [؟! دستگاه] آنهم صرفا جهت آموزش در اختیار سازمان گذاشته شد. سازمان با تمامی خدمتی که به صدام کرد و حتی او را از سرنگونی حتمی در جریان حمله صدام به کویت نجات داد ولی در مقابل همه این خوش خدمتی ها، هزینه ای که برای رجوی در نظر گرفته شده بود نیز حدی داشت. صدام به خوبی می دانست که سرنگونی جمهوری اسلامی لقمه ای نیست که در دهان رجوی بگنجد و او با اشراف کامل به این موضوع رجوی را در خدمت داشت و به اندازه ای برای او خرج می کرد که مصرف داشته باشد. هرچند رجوی در خیانت و مزدوری گوی سبقت را از همه رقبایش ربوده بود. 3- گرفتن قرارگاه های جدید. سازمان همیشه در تلاش برای بدست آوردن قرارگاههای جدید برای گسترش فعالیتهای ارتش خودش بود. بنابراین یا تلاش می کرد قرارگاه های موجود مثل اشرف را گسترش دهد و یا قرارگاههای جدیدی را در استانهای مرزی بگیرد. 4- پشتیبانی لجستیکی- تعمیراتی به ویژه در رده های بالاتر تعمیرات زرهی یکی از معضلات رجوی بود چرا که کار رده ۳ و ۴ زرهی نیاز به هماهنگی هایی در سطح بالای سازمان و ارتش عراق داشت و باید از بالا و در سطح وزیرو یا فرماندهی نظامی بالاتر دستور داده می شد تا تانکهای خراب سازمان به قسمت تعمیرات ارتش عراق فرستاده شده و تعمیر شوند که در اغلب این موارد رجوی شخصا وارد می شد. 5- جلب موافقت اطلاعات و مسئولین عراقی برای انجام فعالیت های عملیاتی و یا شناسائی و یا اعزام تیم به داخل کشور. بدست آوردن این موافقت گدایی همیشگی رجوی بود. او در قبال دادن انبوهی اطلاعات و خوش خدمتی به صدام از طرف حساب های خود می خواست تا در کار روحیه دادن به نیروهای سازمان با فعالیت های محدود عملیاتی و یا شناسایی و یا اعزام تیم به داخل ایران موافقت کنند. سوالات عارفی سطح بعدی، تغذیه اطلاعاتی سیستم های اطلاعاتی و امنیتی عراق توسط ستاد روابط انجام می گرفت. که اصطلاحا به آن «پاسخ به سوالات عارفی» گفته می شد. سوالات مسئولین عراقی در مورد جمهوری اسلامی تقریبا در تمامی زمینه ها وجود داشت. که ستاد های اطلاعات و سیاسی مسئول تهیه پاسخ این سوالات و دادن آنها به ستاد روابط بودند. ستاد سیاسی بخش عمده این جواب ها را از طریق سیستم اخباری (تخلیه تلفنی) که در کشور آلمان مستقر بود تهیه می کرد. سیستم اخباری مسئولیت تهیه پاسخ بخشی از سوالات را اعم از نظامی و یا سیاسی که جواب آنها را ستاد های مربوطه نداشتند به عهده داشت. سیستم اخباری موظف به پاسخگویی آنها بود. کلیه پاسخ های تهیه شده توسط ستاد اطلاعات و ستاد سیاسی نهایتا برای تبادل به ستاد روابط داده می شد. که معمولا در ملاقات های مسئولین این ستاد یعنی عباس داوری (رحمان) و مهدی ابریشمچی (شریف) و مهدی برائی (احمد واقف) به طرف حسابهای عراقی شان داده می شد. سطح بعدی تبادل اطلاعات با فرماندهان فیالق (سپاه های هفت گانه عراق در استانهای مختلف) بود. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها که معمولا جبهه فرماندهی ارتش ها را در بر می گرفت شامل اطلاعات تیپ به پائین بود که توسط افسران عملیات (ارشد ترین مسئول باصطلاح برادر در هر ارتش) انجام می گرفت. این ملاقات ها می توانست هم توسط ستاد اطلاعات بطور جداگانه و هم بصورت مشترک و یا توسط هر ارتش جداگانه انجام گیرد. عناصر کلیدی در حوزه اطلاعات و امنیت در سازمان عبارت بودند از حسن نظام الملکی و مسعود خدابنده با نام مستعار رسول بود. این افراد معمولا طرف حساب افسران اطلاعاتی عراق در ملاقاتهای این ستاد محسوب می شدند. (ملاحظه- حسن نظام الملکی از مسئولینی بود که در بخش های ستاد امنیت و ستاد اطلاعات سازمان کار می کرد. وی علاوه بر این در زندانی و شکنجه کردن اعضای سازمان در پروژه دستگیریهای سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ نقش عمده ای را به عهده داشت.) این سطح از تبادل اطلاعات بیشتر حضوری بود و دروه ای انجام می گرفت و هر ارتشی در سازمان موظف بود فرماندهی سپاه عراقی که در حوزه استحفاظی و جغرافیانی آن مستقر بود و قرارگاه داشت را تغذیه کند. مثل قرارگاه حبیب در بصره و یا قرارگاه حنیف که بعدا اسم آن به فائزه تغییر یافت در کوت و یا قرارگاه همایون در العماره و ... در این گونه ملاقاتها هر ارتش و یا ستاد اطلاعات مترجم عرب زبان خودش را داشت که در ملاقات ها شرکت کرده و وظیفه ترجمه صحبت های دو طرف را به عهده داشت. معمولا قبل از هر ملاقاتی بریف تبادل اطلاعات چه برای ملاقات های خود ستاد اطلاعات و یا اطلاعات و عملیات ارتش ها تهیه شده و کسانی که می خواستند ملاقات کنند نسبت به آن توجیه میشدند. معمولا تغذیه اطلاعاتی فیالق عراق با هدف گرفتن برخی امکانات استقراری و یا عملیاتی از قبیل تسهیل تردد به مناطق مرزی جهت انجام ماموریت های شناسایی و یا دیدبانی و حتی عملیات که از قبل هماهنگ شده بود انجام میگرفت. نتیجه اینکه در چنین ملاقات هایی هر ارتش به میزانی در گرفتن امکانات بیشتر از سپاههای عراق موفق بود که بیشترین رابطه را با فرماندهان آنها داشته و بیشترین خدمات اطلاعاتی را برای آنها انجام داده باشد. هر چند که چنین ملاقات هایی از بالا و توسط افسران اطلاعات عراق هماهنگ می شد ولی معمولا در سازمان رسم براین بود که در چنین ملاقاتهایی برخی هدایا نیز به فرماندهان فیالق داده میشد تا آنها تسهیلات بیشتری را برای مجاهدین در حوزه استحفاظی شان در نظر بگیرند. بیلبورد نصب شده در کمپ آلبانی که هلاکت مسعود رجوی را تائید ضمنی می کند سطح بعدی، انجام ملاقات های اطلاعاتی در کادر استخبارات گردان و گروهانهای مرزی عراق، ملاقات با استخبارات تیپ و یا فیالق با ستاد اطلاعات بود. البته این نافی این نبود که افسران اطلاعات در ترکیب های مشخصی با استخبارات تیپ ملاقات نداشته باشند. همیشه در چنین ملاقاتهایی سناریو افسران اطلاعات جبهه ها توسط ستاد اطلاعات چک می شد و آنها نمی توانستند خارج از کادری که برایشان مشخص شده چیزی در ملاقات بگویند. البته نیازمندیهای اطلاعاتی فرمانده تیپ و استخبارات که در ملاقات مطرح میشد توسط افسر اطلاعاتی ثبت و به ستاد اطلاعات گزارش می شد. دراین گزارش متن سوالات و اطلاعات خواسته شده آنها آورده می شد. در مراحل بعدی کار ، این ستاد اطلاعات بود که تصمیم می گرفت پاسخ این سوالات به چه شکل داده شود ؛ در ملاقاتهای بعدی و یا از طریق ستاد روابط و . . . منبع : خداوند اشرف از ظهور تا سقوط (ص 736 الی 741) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. متن منتسب به تیمسار مازندرانی در خصوص حادثه پایگاه دزفول با درود و سپاس از ابراز لطف و همدردی دوستان عزیز. متاسفانه با هدف خودکفایی، اخیراً صندلی ایجکشن تعدادی از هواپیماهای اف ۵ را بقول خودشان بومی سازی کردند بنام «سریر» و آنگونه که اطلاع پیدا کردم مدتی است این صندلی ها را بر روی هواپیماهای اف ۵ نوع آ و بی و هواپیماهای صاعقه و کوثر نصب کرده اند که امروز پس از مراجعه خلبانان به شیلتر (آشیانه) محل پارک هواپیماها و بلافاصله پس از روشن کردن موتورها هر دو صندلی هواپیمای دو کابینه اف ۵ اف در داخل شیلتر بصورت اتوماتیک ایجکت شده و متاسفانه هر دو خلبان با صندلی به سقف شیلتر برخورد و در دم به شهادت میرسند. لازم به ذکر است که برخلاف هواپیماهای اف ۴ و اف۱۴ در هواپیماهای اف ۵ مدل بی و اف هیچگونه ایجکشن سلکتور کاماندی در کابین وجود ندارد و هر دو صندلی دارای دو سیستم مجزا و بطور کل اختصاصی و غیر مرتبط به یکدیگر میباشند، لذا بنظر بنده تیم بررسی این سانحه اسف بار باید با دقت بسیار کلیه اشخاصی که در تمامی مراحل ساخت این صندلی از طراحی، ساخت، نصب، تست ها و آزمایشات و در نهایت آمرین بهره برداری از این نوع صندلی ها را با دقت و وسواس زیاد مورد بازجویی و پرسش قرار داده تا دقیقاً اشکال کار با دقت صددرصد مشخص گردد ضمن اینکه تا پایان بررسی های تیم بررسی سانحه، پرواز کلیه هواپیماهایی که هم اکنون دارای این نوع صندلی میباشند قطع و هواپیماها گراند گردند ضمن اینکه عمده نیروهای هوایی دنیا در حال استفاده از انواع صندلیه های پران ساخت کارخانجات مارتین بیکر انگلیس میباشد و باید دقیقاً بررسی گردد که پیشنهاد دهنده ساخت این صندلی (شترگاو پلنگ) که معجونی از صندلیهای قدیمی آمریکایی، روسی و قطعاتی از مارتین بیکر میباشد چه فرد، سازمان و یا شرکتی بوده که توانسته چنین خسارت بزرگی به نیروی هوایی وارد نماید ضمن اینکه با وجود عدم هرگونه ارتباطی بین صندلی کابین جلو و عقب در این هواپیما، مسئله خرابکاری احتمالی را نیز میبایست مد نظر قرار داد.
-
1 پسندیده شدهانالله وانااليه راجعون در پی سانحه یک فروند اف پنج تایگر پایگاه وحدتی دزفول هردو خلبان به شهادت رسیدند. متاسفانه یک فروند جنگنده F-5 Tiger پایگاه چهارم شکاری وحدتی دزفول دچار سانحه شد ، خبر تلخ تر این است که هر دو خلبان این پرنده به شهادت رسیدند. ستوانیکم خلبان شهید حسین نامنی به عنوان خلبان کابین جلو و سرهنگ خلبان شهید کیانوش بساطی به عنوان کابین عقب.پرنده برای یک پرواز آموزشی آماده میشده که در آشیانه هر دو صندلی به یکباره ایجکت شدند و هر دو خلبان را به شدت به سقف شیلتر زدند .. روحشان شاد و بلند آسمان جایگاهشان باد پی نوشت : این تاپیک هم تبدیل شده به اعلام حوادث و شهادت پرسنل نیروی هوایی ارتش ، به جای اینکه قابلیتهای این نیرو ، برنامه های توسعه رزمی ، عملیات های روزانه و .. آن مورد بحث قرار بگیرد .. این سهل انگاری ها و بی توجهی ها که تبدیل به روندی معمول شده ، توان نیروی هوایی را از ریشه دارد خشک می کند .
-
1 پسندیده شدهمقدمه : در مهر سال 1399 ، مقاله ای به قلم مایکل هرزوگ در انجمن میلیتاری به فارسی برگردان شد که در آن از قول گادی آیزنکوت ، استراتژی رسمی اسراییل برای مقابله با ایران را مورد بررسی مختصر قرار داده بود ، ( اگر چه این مقاله هنوز به اتمام نرسیده و همچنان ادامه دارد ) اما مراکز بررسی راهبردی ایالات متحده ، اکنون مشغول بررسی کارآمدی این استراتژی به منظور الگوبرداری جهت بهینه نمودن اقدامات خود علیه ایران هستند ، این متن که در دو بخش ارائه می گردد ، اشاره ای تحلیلی در خصوص استراتژی CBW است . کارزاری میان یک جنگ همه جانبه !! آیا ایالات متحده درسهای لازم را فرا گرفته ؟!!!! برای ارتش عبری ، سال 2015 ، نقطه عطفی جدید بشمارمی آمد ، چرا که در اوت همین سال ، IDF نخستین بار استراتژی رسمی خود را در یک سند رسمی منتشر نمود . در مقدمه این سند ، نویسنده براین نکته تاکید مینمود که ارتش اسراییل هم اکنون در وضعیت موسوم به "کارزاری میان یک جنگ همه جانبه " (CBW یا معادل عبری آن MABAM) قرار گرفته و به اعتقاد یکی از تحلیلگران این سند ، هدف از طراحی و اجرای آن ، حفظ مستمرو متوازن روندهای منطقه ای به نفع اسراییل است . در این سند ، استراتژی CBW ، شامل مجموعه ای از اقدامات پیشگیرانه ، بخصوص عملیات مخفی برای تضعیف منظم قابلیتهای رو به گسترش دشمنان و جلوگیری از دستیابی آنان به قابلیتهای پیشرفته با هدف به تاخیر انداختن یک جنگ همه جانبه ، تقویت قدرت بازدارندگی و شرایط مطلوب برای ارتش اسراییل در صورت وقوع یک جنگ گسترده است . با این حال ، عملیات اخیر ارتش عبری علیه حماس در نواز غزه را نمی توان در این قالب قرار داد ، چرا که اقدام نظامی بطور مستقیم (با هدف خنثی کردن تلاش های گسترده حماس برای ذخیره راکتهای هدایت دقیق و همچنین ضربه به زیرساختهای نظامی نظیر شبکه تونل ها و سایتهای شلیک راکت ) منجر به ثبت تلفات مرگبار برای ارتش اسراییل گردید . با این وصف ، همانطور که برخی ناظران نظامی معتقدند ، CBW نه یک مفهوم جدید بشمار می آید و نه ادامه استراتژی امنیت ملی اسراییل که چندین سال است دنبال می شود . اما آنچه که سند سال 2015 را نسبت به روند قبلی متمایز می سازد ، مرتبط نمودن تحولات و اقدامات غیرمرتبط تکامل یافته بود که پیش ازاین بصورت منفصل اجرایی می شد ( اصل تجمیع اقدامات بهینه شده برای وصول به نتیجه مطلوب ). در نسخه به روز شده این استراتژی ( آوریل 2018 ) ارتش عبری ، استراتژی CBW را یک نبرد همه جانبه سیاسی ، رسانه ای و حقوقی تعریف نموده که یکی از مصداق های آن ، ایجاد روندی دیپلماتیک حساب شده با روسیه برای جلوگیری از گسترش توسعه نظامی دشمنان در خاک سوریه ،شناسایی و آشکارسازی علنی پایگاه های هسته ای محرمانه ایران و حمایت از تحریم های بین المللی علیه دشمنان بشمار می رفت . علاوه براین ،CBW یک صحنه رزمی چندبُعدی ، بین نهادی ( نظامی و اطلاعاتی ) تعریف گردید که ابزارهای تهاجمی و تدافعی برای نیل به هدف در آن کاربرد پیدا می نمود . به اعتقاد برخی تحلیلگران ، استراتژی CBW تا کنون موفقیتهای قابل ملاحضه ای را بدست آورده که ایجاد تاخیر در برنامه هسته ای ایران تا جلوگیری از تبدیل شدن سوریه به یک سکوی پرش برای عملیات نظامی – اطلاعاتی بر علیه اسراییل و جلوگیری از دستیابی حزب ا.. و حماس به راکتهای دقیق ( البته بر مبنای مدعای نویسنده . م ) از آن جمله است . اما موفقیت آمیز بودن این استراتژی ، بدان معنا نیست که ایالات متحده نیز می بایست از الگوی CBW اسرائیل برای تدوین راهبرد جدید خود در قبال ایران استفاده نماید . در عوض ، تجارب بدست آمده از پیاده سازی استراتژی CBW می بایست مورد مطالعه قرار گرفته و با توجه به تفاوتهای واضح میان اسراییل و ایالات متحده در حوزه موقعیت ژئواستراتژیک در صفحه شطرنج جهانی ، برحسب نیاز استفاده گردد . داده نما و تصویری مرتبط با شناور Klos-C مبنای استراتژی CBW در اسراییل : ماهیت استراتژی CBW برای ارتش اسراییل از آغاز با ابهامات زیادی در رسانه ها همراه شد ، بدین معنی که هرزمان این استراتژی در صدر اخبار قرار گرفت ، کارشناسان از آن با عبارت مفهومی "جنگ سایه ها " که به رهبری اسراییل علیه "محور مقاومت" به رهبری ایران نام می بردند . با این حال ، تا حال حاضر ( ژوئن 2021 ) هدف از طراحی CBW ، نفوذ به درون شبکه ایجاد شده توسط ایران یا نیروهای نیابتی آن در عراق ، سوریه و لبنان که بصورت متصل به هم طراحی شده اند ، بوده است . درصورتی که این هدف مبنای تحلیل قرار گیرد ، گزارشات منتشر شده از سال 2013 نشان می دهد که اسراییل صدها حمله هوایی علیه کاروان های تسلیحاتی ایران بویژه محموله های حاوی موشکهای هدایت دقیق ، انبارهای ذخیره سازی سلاح و مراکز اطلاعاتی حزب ا.. و سپاه پاسداران را طراحی و اجرا نموده که بطور خاص ، یک مورد تاثیر گذارآن را می توان در ژوئیه 2019 و حملات مستمر هواگردهای بدون سرنشین و سرنشین دار علیه اهدافی در عراق ، نیروهای شبه نظامی در سوریه و زیرساختهای تولید موشک در لبنان نام برد . تصاویر مربوط به ربودن شناور Francop در حوزه دریایی ، استراتژی CBW در شکلهای ویژه خود مورد استفاده قرار گرفت ، چنانکه می توان نخستین عملیات از این دسته را در ژانویه سال 2009 علیه شناور Monchegorsk ( مورد حمله قرار گرفتن از سوی تاسک فورس 151 نیروی دریایی ایالات متحده در حوالی قبرس ) ، شناور Hansa India در اکتبر ( توسط نیروی دریایی عبری ) و شناور Francop ( متوقف شده توسط نیروی دریایی عبری در 160 کیلومتری سواحل سرزمین های اشغالی ) دانست . پنج سال بعد ، در مارس 2014 ، واحدهای عملیات ویژه ارتش اسراییل با حمله به شناور Klos-C مدعای کشف موشکهای دوربرد به مقصد نور غزه را مطرح نمودند . از سال 2019 نیز گفته شده یگانهای عملیات ویژه نیروی دریایی ارتش عبری ، دست کم به 12 شناور ایرانی به مقصد سوریه حمله بردند که اغلب آنها حامل نفت ایران به منظور دور زدن تحریم ایالات متحده بود . این روند ازسال 2019 به طور مرتب افزایش پیدا نمود تا جایی که اخباری مبنی بر حمله به شناورهای ایرانی "شهر کرد" در مدیترانه و شناور "ساویز" در دریای سرخ نیز رسانه ای گردید . اما استراتژی CBW الزاماً به حملات هوایی و دریایی علیه ایران در منطقه ، محدود نشد . ساختار اطلاعاتی اسراییل ، حملات نظام مندی را در داخل خاک ایران و اغلب بر علیه اهداف هسته ای و ترور متخصصین اتمی ایران ترتیب داده که آخرین آن ، ترور فخری زاده ( شهید . م ) بعنوان موتور محرک برنامه هسته ای ایران بود . درواقع ، بیشتر این حملات به آژانس اطلاعات غیر نظامی اسراییل ( موساد) نسبت داده میشود که با استراتژی 2015 ارتش اسراییل مبنی بر همکاری متقابل میان دستگاه های نظامی و غیر نظامی است منطبق به نظر می رسد . علاوه براین ، احتمال دارد که یکسری عملیاتهای محرمانه نیز رخ داده باشد که هنوز توسط دستگاه های اطلاعاتی ایران شناسایی نشده که این امر بخصوص برای آسیب رساندن به قابلیتهای غنی سازی ایران صورت گرفته است . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./
-
1 پسندیده شدهفکرمیکنم حدود ۸۰درصد ابگرم منازل ترکیه از انرژی خورشیدی و آبگرمکنهای خورشیدی تامین میشه! استاندارد خانه سازی و سیو انرژی اونها هم خیلی بالاتر و بهتر از ماست. متن زیر مقایسه مصرف سوخت ما در بخش حمل و نقل با ترکیه هست که واقعا ارقام خیره کنندهای داره! (بر اساس گزارشهای رسمی و معتبر وزارت انرژی و منابع طبیعی ترکیه (ETKB) در این کشور٬ روزانه 47 میلیون لیتر گازوئیل و 8.9 میلیون لیتر بنزین مصرف میشود که میتوان این عدد را گرد کرده و رقم 9 میلیون لیتر را در نظر گرفت. این در حالی است که در کشور ما٬ بر اساس گزارش رسمی شرکت ملی پخش فرآورده نفتی ایران٬ روزانه٬ بسته به موسم بین 87 تا 116 میلیون لیتر٬ بنزین مصرف میشود و اگرچه میتوان رقم میانگین یکصد میلیون لیتر را برای آن در نظر گرفت، اما اغلب کارشناسان و پایگاههای خبری اینترنتی مرتبط با انرژی و سوخت٬ با رقم 90 میلیون لیتر در روز موافق هستند که خود همین رقم نیز رقم بسیار بالایی است و کمی بیش از 10 برابر مصرف ترکیهایها است. در شرایط فعلی هر شهروند ایرانی بهطور متوسط 10 برابر یک شهروند ترکیهای بنزین مصرف میکند و ادامه این روند هزینههای سنگینی بر دست کشور میگذارد.) به نقل از تسنیم مقایسه فوق در حالی که ترکیه یک کشور جزء ۲۰ اقتصاد برتر جهان هست خب اینبخش واقعا مشکل داریم از فرهنگ سازی، حمل نقل عمومی ناکار آمد تا بروکراسی مشاغل که باعث گیجی و دورزدن های زیاد میشه و مثلا سوپر مارکت هایی که مجتمع نیستن ویا سیستم بانکی و اداری و ماشینهای پر مصرف و البته سیستم حاکم ما که عمده مشکل را قیمت پایین میدونه ودرکی نداره و فقط دنبال برخورد منفعت طلبانه و چکشی هست مثل گرانی! و ایجاد تورم که عملا باز همچی بالانس میشهو برمیگردیم سر جای اول!
-
1 پسندیده شدهبسم ا... ویدئویی از مراحل اورهال زیرسطحی های طارق کلاس ( کیلو ) https://www.aparat.com/v/Swq6N
-
1 پسندیده شدهسلام آنقدر تفاوت ها بزرگ است که شباهت هایی که اصلا هم وجود ندارند به چشم نمی آید . شاید تنها شباهتش حضور کثیف بریتانیا باشد. مساله فلسطین سیاسی نیست . آن چیزی که این مساله را ایجاد کرده اشغالگری ، نژادپرستی و خوی ددمنشانه یک طرف است. به نظرم مطلب عملا در راستای اهداف اسرائیل و برای کم کردن بار روانی وقایع اخیر در این منطقه نگاشته شده است. ...
-
1 پسندیده شدهدر نگاه کلی صحبت شما درست است سعی کردم نگاه شخصی نباشه و موارد رو بصورت ساختاری بگم هدف اصلی هم اول تامل و بعد کنار گذاشتن بهانه ها هست ولی انتخاب این دو شهر با مشخصات یکسان و حاضر در یک اقلیم نکات ساده ولی مهمی رو نشون میده که توجه به همین نکات خیلی راهگشا هست و این دو شهر تقریبا شامل شرایط یکسان میشن و تو بحث با خیلی از دوستان تونسته بهانه ها رو خط بزنه حالا اگر این علل که به عینه دیدم رو بررسی کنیم نتایج در بسیاری از مناطق محروم مشابه در میاد و در سطح کلان هم تکرار میشه برای مثال عدم استفاده مدیران و کارشناسان از خدمات شهرستانشون مشابه داستان مدیران پروازی است که در سطح کلان منجر به مدیران ارشدی میشه که فرزندانشان در خارج و آمریکا است و شعار مرگ بر آمریکا میدن و از دلشون خاوری و کانادا بیرون میزنه
-
1 پسندیده شدهنیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت دوم داستان دو شهر همیشه در بحث های مقایسه ای، دلایلی برای رد مقایسه مطرح می شود، بهانه هایی که بیشتر ناشی از سیاست زدگی است ولی مقایسه دو شهر نزدیک به هم شاید بسیاری از بهانه ها را از بین برده و توجه بر مشکلات مدیریت خرد را بالا ببرد مشکلی که بیشتر در مدیریت جزء و کارشناسان خرد ریشه دارد و نه در مدیریت کلان این مقاله تنها بهانه ای است برای تامل کردن و کمتر بهانه آوردن مقایسه را با دو شهری شروع می کنم که : - فاصله هر دو کمتر از 100 کیلومتر است - در زمان جنگ هر دو بصورت گسترده تخریب شدند - از نظر حکومت مرکزی هر دو شهر در یک جغرافیای فرهنگی دسته بندی می شود - تلاش برای آبادانی هر دو شهر از سال 67 و با پایان جنگ شروع شد. اما یکی بسیار پیشرفت کرده است و یکی با داشتن منابع بیشتر پسرفت کرده است. مقایسه دو شهر دزفول و سوسنگرد مقایسه منابع منابع آبی: سوسنگرد از آب کرخه و سد کرخه بهره مند است و نسبت به دیگر شهرها از آب بیشتری بهره مند است دزفول از روخانه و سد دز استفاده می کند که در نهایت منتج به کارون می شود و نسبت به کرخه از آب کمتری بهره مند است منابع کشاورزی: زمین های سوسنگرد حاصلخیز و دشت است که کشاورزی صنعتی را در آن تسهیل می کند، بویژه کشت های وسیع سالیانه گندم و برنج در زمستان های پرآب زمین های دزفول بیشتر درختکاری و کشت صیفی جات را پوشش می دهد و محدودیت زمین و سختی کار در آن بیشتر است برداشت گندم در سوسنگرد برداشت خرما در سوسنگرد مرز و گمرک: سوسنگرد به دلیل داشتن پایانه مرزی چزابه، درآمد ناشی از گمرک و ارتباط به کشور عراق را دارد که دزفول از این امر بی بهره است. پایانه مرزی چزابه میادین نفت و گاز: سوسنگرد میزبان میادین آزادگان شمالی، میادین هور الهویزه و مجاورت با شرکت نفت اروندان است و تردد شرکت های نفتی و اکتشافی در آن محسوس است. دزفول فاقد منابع نفت و گاز است. یادمان های دفاع مقدس: مناطق چزابه تا هورالعظیم مناطق بسیار مهم در تاریخ دفاع مقدس هست که در محدوده شهر سوسنگرد قرار می گیرد. دزفول شامل پایگاه های دوکوهه بوده و از نظر موقعیت های نبرد بیشتر عقبه محسوب می شود و در جایگاه پایین تری قرار دارد. تفریحی و سیاحتی: هورالعظیم یکی از موقعیت های بکر در گردشگری طبیعی محسوب شده و امکان درآمد زایی بسیار بالایی را دارد. دزفول فاقد موقعیت موقعیت های خاص سیاحتی است. بودجه: گفته می شود تخصیص بودجه و امکانات دولتی سوسنگرد بهدلیل امنیت مرز از رقم بیشتری بوده و تخصیص به ان با سهولت بیشتری صورت می گیرد. ولی دزفول ارزش افزوده بسیار بیشتری در کشاورزی و میوه جات بدست می آورد دزفول مکان های راهیان نور بسیار منظم تر و مخاطب پسندتری ساخته است لینک دزفول از لحاظ توسعه شهری، به عنوان شهر اول استان خوزستان خود را مطرح کرده است. دزفول از لحاظ توسعه پزشکی و بهداشتی از مرکز استان، با فاصله پیش است. و ... کشت صیفی جات در دزفول باغ موزه دفاع مقدس دزفول بهانه مطلقا ممنوع !!!!! قبل از گفتن چرا باید بگیم که این مثال که در سایر استان های کشور مشابه دارد، دهان بهانه جویان را می بندد بهانه جویانی که عقب افتادگی مناطق کشور را به گردن تبعیض فرهنگی، قومی، سیاسی و ... می اندازند در حالی که چنین مثالی خط بطلان بر این بهانه ها کشیده و مشخصا مدیریت شهری و رفتار مدیریت جزء و کارشناسان جزء را پررنگ می کند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ علت هایی ساده و بر اساس مشاهدات عینی می گویم : تفاوت رفتار کارشناسان شهر محروم در مقیاس با شهر موفق - مهاجرت ساکنین تحصیل کرده و مرفه از شهر و عدم رجوع و سرمایه گذاری در زادگاه خود - مزاحمت و فراری دادن متخصصان بومی و غیر بومی، خالی کردن شهر از ایده و تخصص - کار شکنی مدیران و کارشناسان جزء در سرمایه گذاری خصوصی - بی توجهی به مشکلات تولید کنندگان و مولدین شهرستان - عدم پیگیری مشکلات تا رسیدن به شرایط بحران - عدم استفاده کارشناسان از خدمات شهر خود - انتظار از مرکز و دیگران برای آبادانی شهر - اتلاف منابع دولتی با بی توجهی - عدم پیگیری متخلفین - عدم مطالبه گری - و ... تامل کنید تمامی این موارد ناشی از موارد زیر است: بروکراسی اشتباه ناآگاهی بی تفاوتی بی شعوری تنگ نظری فساد یه گام فراتر بیاییم و در سطح کلان کشور نگاه کنیم و همین مشکلات را می بینیم: مسئولان و متخصصانی که از ایران به کانادا یا غرب می روند یا فراری داده می شوند کارشکنی کارشناسانی که باعث ناامیدی متخصصان می شود مشکلات بروکراسی و مانع زایی بر سر تولیدی ها انتظار از غرب و دیگر افراد برای آبادی کشور اتلاف منابع دولتی مثال ویژه فوتبال عدم پیگیری متخلفان دولتی عدم مطالبه گری و ..... بله، گویی داستان دو شهر داستان کشور ماست و بهانه ها هم بهانه های مسئولین ما فرهنگ کارشناسان جزء یک شهر موفق باعث شلیک پیشرفت و جذب سرمایه گذار خصوصی بویژه خود مردم آن شهر شده است پس مسیر و تفکر کارشناسان جزء این چنین درست است و باید پی آن را بگیریم تقدیم به دوست خوبمان @Overdose