برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 1 تیر 1400 در پست ها
-
5 پسندیده شدهبه آب اندازی ناو مین شکار شاهین امیر دریادار رستگاری مدیر عامل سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع در آیین الحاق ناو مین شکار شاهین گفت: عملیات اجرای پروژه طراحی و ساخت اولین ناو مین شکار جمهوری اسلامی ایران شاهیــن با مأموریت کشف، شناسایی و انهدام انواع مین های دریایی کف خواب، مغروق و شناور با استفاده از فناوری کامپوزیت و همچنین اثر سطح به صورت دو بدنه (کاتاماران) از سال 1392آغاز و با انجام بیش از 4000 فعالیت اجرایی و نصب و راهاندازی بیش از 60 سامانه مکانیکی، تأسیساتی، تحرک و رانش، برق و الکترونیک، ناوبـری، به مرحله بهره برداری رسیده است. وی استفاده از فناوری کامپوزیتی به روش ساندویچ پانل در طراحی و ساخت بدنه شناور با هدف کاهش وزن و ایجاد استحکام بالا ، استفاده از فناوری شناورهای اثرسطح با ایجاد بالشتکهای هوایی در سینه و پاشنه ناو به منظور کاهش سطح آبخور و در نتیجه کاهش چشمگیر فشار بدنه بر روی آب وحساسههای مینهای دریایی،استفاده از اولین سامانه بومی تثبیت موقعیت شناور در دریا DP1 ،سامانه سونارهای مین یاب با دقت بالا ،طراحی و ساخت اولین سامانه رباتیک کنترل از راه دور زیرآبی مین شکار ROV برد بلند و طراحی و ساخت اولین سامانه بالابری بومی شناور (هاورینگ) را از مهمترین فناورهای نوین و بومی ناو مین شکار شاهین عنوان کرد. مهمترین قابلیت های ناو مین شکار شاهین مقاومت سازه در برابر شوکهای حاصل از انفجارات زیرآبی ، اثرات مغناطیسی، آکوستیکی و فشاری بسیار پایین در مقابل حساسه های انواع مین های دریایی،قابلیت مانور پذیری، ماندگاری و تعادل مناسب در دریا با توجه به نوع طراحی بدنه شناور و مقاوم در برابر پدیده خوردگی در دریا باتوجه به فناوری کامپوزیتی شناور است.
-
4 پسندیده شدهدر حقیقت انفجار دوم نطنز در عین پیچیده بودن و موفقیت آمیز بودن ولی به نظر یک امکان "روز مبادا" یی بود که شاید موساد سال ها روش کار کرده بود ( از شناسایی و انتقال تجهیزات و مواد منفجره تا عضوگیری از داخل سایت نطنز و آماده سازی های متعدد پیرامونش و از همه مهمتر اصل غافلگیری ) و در تئوری اگر نطنز روزی به ظرفیت صنعتی خودش میرسید و سانتریفیوژهای مثلا چند ده هزاری یا سانتریفیوژهای بسیار گران قیمت تر و پیچیده تر نسل های بالاتر و در نتیجه سوی بالاتری میداشت و این خرابکاری صورت میگرفت طبیعتا ممکن بود حتی ابعاد حادثه فراتز از بحث مادی و سرعت غنی سازی بره و کلا این مجموعه را از حیث انتفاع ساقط کنه. چیزی که به نظر میرسه در اون برهه و بحث مذاکرات ایران در وین و البته نیاز نتانیاهو به یک تکانه برای ابراز وجود در برابر بایدن (چه در بحث هشدار به آمریکا برای موضع سرسختش، چه ایران برای ترک مذاکرات وین، چه خودشیرینی برای آمریکا به منظور خرید وقت اضافه و برداشتن فشار زمانی از روی مذاکره کنندگان آمریکایی و در نتیجه باج خواهی بیشتر (یعنی هم در مقام علاقه مند به نتیجه رسیدن مذاکرات وین ولی با حداکثر دستاورد برای اسراییل* و چه در مخالفت باهاش) یا عجله در به ثمر رساندن موفقیت به نام خود یا نمایش تبلیغاتی نتانیاهو باعث شد زودتر از موعدی که میتونست رخ بده. از این منظر در این برهه که برجام و تبعیت ادامه دار ما ازش باعث شده بود در نطنز عمدتا کمتر از نیمی از سانتریفیوژهای نسل اول نصب باشند ( و ما نه تنها اون چند ده هزار ماشینی که امکانش برای نصب وجود داره نصب نکرده باشیم بلکه از 11 هزار قبل برجام هم بیشتر از نیمیش را برچیده و در انبار نگه داری کنیم) این انفجار قطعا آسیب کمتری وارد میکرد تا در موقع فول ظرفیت بودن نطنز. در گزارش اخیر آژانس هم اشاره کردم یکی از حساسیت ها و اعتراضات آژانس این بود (به خاطر این انفجار) ایران طبیعتا طبق برجام (که گفته شده بود در صورت از کار افتادن سانتریفیوژها فقط میتونه از انبار قطعه استفاده کنه یا جدیدیش را بسازه) در حال جایگزینی سانتریفیوژهای آسیب دیده هست ولی ما به خاطر قانون مصوب مجلس و توقف پروتکل الحاقی توسط ایران و کدهای اجرایی به انبار سانتریفیوژها دسترسی نداریم که بدونیم ایران چطور داره سانتریفیوژهاش را جایگزین میکنه. البته این به این معنا نیست که این آسیب را جدی نگیریم. قطعا یک شکست اطلاعاتی بزرگ برای ما بود و یک موفقیت بزرگ برای دشمن ولی شاید جمیع شرایط باعث شد چیزی که میتونست فاجعه ای به مراتب بزرگ تر بشه در حدود یک فاجعه کوچک تر باقی بمونه. و البته انفجار اول و دوم نطنز نشون داد که هیچ بعید نیست با تمام این قضایا ما شاهد خرابکاری های بعدی نباشیم و اصلا به این معنا نیست که دشمن اصل غافلگیریش ار از دست داده. ممکنه از جایی بخوریم که دوباره فکرش را نمیکنیم به یک شیوه جدید. پ ن1: نمیدونم این فرد دخیل در انفجار دوم از کارکنان خود نطنز آیا در انفجار اول هم نقشی داشت (در حد فعال کردن و مونتاژ قطعات از داخل نطنز) یا نه؟ عقلانیش این بود که موساد هسته های عملیاتیش جدا از هم باشند ولی اگر مرتبط بوده اینکه شناسایی نشده بین انفجار اول و دوم را اول باید حراست سازمان و بعد نهادهای اطلاعاتی یک بازبینی اساسی بکنند در کارشون. بماند که نفس عملیات هایی که ما اطلاع داریم ازش از شروع عملیاتهای ترور دانشمندان و خصوصا ترور سردار طهرانی مقدم و مجموعشون و ... خودش آسیب شناسی را باید از مدتها پیش کلید میزد. ** یکی از مقامات سابق موساد عنوان کرده بود در یک مصاحبه جدیدا که به ثمر رسیدن برجام در مذاکرات وین فعلی برای ما بهترین چیز هست چون میتونیم اونوقت تمرکزمون را از روی برنامه هسته ای ایران (منظورش احتمالا همین منابع و تمرکزی است که برای خرابکاری و ترور و ... در حد کلان تخصیص دادند) بر روی مسائل مهم تر منطقه ای (احتمالا منظور حضور ایران در منطقه و گروه های مقاومت هست و مسائل دیگر هست) بزاریم. در حقیقت به این معنا که وجود بازرسی های شدید آژانس کمی از بار ماموریت های شناسایی و اطلاعاتی موساد نسبت به مسئله هسته ای ایران را کاهش میده ( نگرانی ها تا حد زیادی کاسته میشه ودر نتیجه زمان کمتری مورد نیاز هست به منظور دغدغه اتمی ایران) و میتونند روی برگه های مورد نیاز روز مبادا کار کنند و البته بحث حضور نظامی ایران. ( یعنی به این معنا که احتمالا بستر انفجارهای اول و دوم نطنز اتفاقا در همون موقع اجرای برجام ریخته شده چون شرایط بازرسی ها و دسترسی های اژآنس و غفلت ایران از این جهت که حالا جامعه جهانی برنامه اتمی ما را با برجام پذیرفته شرایط ایده آلی را فراهم کرده بوده تا با فراغ بال برای روز مبادا اهرم ایجاد کنند که باز هم این کار را خواهند کرد همانطور که عقیده دارم در صنعت نظامی و اقتصادی ما هم در این سالها چنین اهرم هایی را ایجاد کردند که شاید در موقع خاص و ویژه ای فعالش کنند مثلا در زمان یک جنگ محدود یا نامحدود ما شاهد خرابکاری های گسترده در صنعت نظامی و اقتصادیمون باشیم که در سال های صلح پی ریزی شده باشند)
-
3 پسندیده شدهمزار شریف در آستانه سقوط مَزار شَریف مرکز ولایت بلخ در شمال افغانستان و چهارمین شهر بزرگ افغانستان (پس از شهرهای کابل، هرات و قندهار)می باشد که تروریست های طالبان هم اکنون به دروازه های شهر رسیده اند و گروه های مردمی در حال آماده سازی برای دفاع از شهر هستند. طی روزهای اخیر ، طالبان چندین ولسوالی را در سه ولایت شمالی کندز ، بغلان و بلخ به دست گرفته اند. شاهدان گفتند که منطقه دوشی در استان بغلان در دست طالبان است ، که در صورت صحت این امر ، راهی را که پنج ولایت شمالی به کابل متصل می کند ، به دست طالبان افتاده است.
-
3 پسندیده شدهبه نام خدا سرنگونی پهپاد ها توسط لیزر هوایی در آزمایش اسرائیل سازمان تحقیقات وزارت دفاع اسرائیل، Mafat، Elbit Systems و نیروی هوایی مجموعه ای از آزمایشها را به اتمام رساندند که در طی آن، پهپاد هایی در برد و ارتفاع های مختلف توسط یک سامانه لیزری نصب شده روی هواپیما مورد هدف قرار گرفتند. وزارت دفاع اسرائیل اعلام کرد: "توانایی نابودی اهداف هوایی از آسمان، قابلیتی خلاقانه است که پتانسیل ایجاد تغییری استراتژیک در دفاع هوایی اسرائیل را دارد." وزارت دفاع اسرائیل در اکانت توئیتر خود این موضوع را اعلام کرد و تصاویری را از یک هواپیمای حامل ماژول لیزری منتشر کرد. در یکی از عکس ها، لیزر بدنه یک پهپاد را سوراخ کرده و منجر به سقوط آن شده است. تاکنون راه حل های ضد پهپاد بر نابودی آن ها از زمین توسط موشک، اسلحه و سلاح های هجومی الکترونیکی متمرکز بوده اند. این آزمایش احتمالا اولین مورد استفاده از لیزر در آسمان برای سرنگونی پهپاد باشد. منبع
-
3 پسندیده شدهبسم ا... فلسفه آموزه نبرد هوا- زمینی چرا نیروی هوایی برای تاثیر گذاری بر صحنه نبرد ، به نیروی زمینی نیاز دارد ؟ بخش اول براساس تئوری ژنرال استاری ، اصل اساسی در اجرای راهبرد دفاع متحرک ، " نبودن در همه جا و در عین حال بودن در همه نقاط درگیری است " ، بدین معنی که هر ارتشی برای دست یابی به موفقیت می بایست علاوه بر درگیر کردن واحدهای دشمن در طول جبهه نبرد ، "ذهن فرماندهان دشمن " را نیز نسبت به جهت و هدف اصلی تهاجم گمراه نماید . دن. ای . استاری در طول سالهای خدمت خود در ترادوک ، منشاء تحولی در ابعاد گسترده را فراهم آورد که یکی از آنها ، ایجاد روند خود-کاوی در سازمان رزم محافظه کار ارتش بود . به شکل خاص گرچه این تئوری براساس الزامات صحنه نبرد در قرن بیستم بنا نهاده شد ، اما همچنان در قرن جدید با یکسری تغییرات ،آن را معتبردانست . درواقع امر ، قانون اساسی نبرد در قرن بیست و یکم از 3بند اصلی تشکیل شده است : 1- نسبتهای آغازین " نتیجه نهایی نبرد" را تعیین نمی کند . 2- مهم نیست که چه کسی ، تعداد بیشتری در اختیار دارد یا خیر - بدین معنی که با وجود اینکه سوری ها (جنگ 1973) ، ستون پشت ستون واحدهای مکانیزه در اختیار داشتند ( به مانند عراق در جنگ 8 ساله ) این مساله هیچ کمکی به آنها نکرد. 3- هرکس ابتکار عمل را از طرف مقابل بگیرد ( خواه در حال حمله باشد یا دفاع ، یا اینکه کمیت نیروهایش زیاد باشد یا کم ) به هرحال پیروز خواهد شد . بدین معنی که حتی یک ارتش کوچک که بلحاظ راهبردی در وضعیت تهاجمی قرار دارد می تواند ابتکار عمل را از دست حریف خارج سازد. نبرد ارتفاعات جولان در سال 1973 نشان داد که نسبتهای آغازین ، نتیجه نهایی نبرد را تعیین نخواهد کرد این مقدمه کوتاه در واقع آغازی است بر بررسی ایده قدیمی همکاری متقابل نیروی هوایی و نیروی زمینی که با ظهور قدرت هوایی در جنگ نخست جهانی ( 1918- 1914) بوجود آمد ، در جنگ جهانی دوم با نتایج خیره کننده تاکتیکهای بلیتزگریک خود را اثبات نمود و درسالهای پس از آن ( کره ، ویتنام ، اعراب و اسراییل ، ایران و عراق ، جنگ دوم و سوم خلیج فارس ، افغانستان ، گرجستان ، اوکراین و ... ) نیز بطور مستمر گسترش یافت . در سال 2014 میلادی ، یکی از مجلات نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، مقاله ای را منتشر نمود که درآن نویسنده بر این اعتقاد قرار داشت که نیروی هوایی از یک نظر ، واحدهای نیروی زمینی را بعنوان نوک پیکان تخریب سازمان رزم دشمن محسوب می کند . پس از انتشار این مقاله ، یکی از ژنرال های بازنشسته نیروی هوایی متقابلاً به این نکته اذعان نمود که یگان های نیروی هوایی در صورتی که به درستی بکار گرفته می شدند ، می توانستند تنها در یک بازه زمانی 120 روزه توان نظامی داعش را در عراق و سوریه از میان بردارد . با این حال ، استدلال های متمرکز بر کاربرد صِرف قدرت هوایی ، با آنچه که در سطور ذیل خواهد آمد ، دست به گریبان خواهد بود . ژنرال دیوید پترائوس یکی از نحله های فکری بسیار قدرتمند در تئوری های نظامی که طرفداران بسیاری در محافل نیروی هوایی نیز دارد ، استفاده صِرف از قدرت هوایی برای نابودی توان رزمی دشمن است . میزان قدرت نفود این ایده تا بدانجاست که حتی ژنرالهای نیروی زمینی را تحت تاثیر خود قرار داده بطوریکه دیوید پترائوس در سال 2016 مقاله با عنوان " وقت آن رسیده که دستان نیروی هوایی در افغانستان را باز کنید " و چند ماه بعد مقاله دیگری با عنوان " دستکشهای نیروی هوایی را در برابر طالبان از دست بیرون آورید! " را در حمایت از تقویت بیشتر نیروی هوایی به رشته تحریر درآورد . این استدلال بر یک پیش فرض که در آن سازمان رزم دشمن شامل یگان های پیاده ، خودروها و زیرساختهای نظامی می بایست از طریق بمباران های هوایی نابود شده یا به اندازه ای تضعیف شوند که قدرت مقابله به مثل از آنها ستانده شود ، قرار دارد. با این حال ، بر خلاف تصورات موجود ، واقعیت آن است که نیروی رزمی دشمن در شکلهای مختلف خود ، صرفاً با استفاده گسترده از قدرت هوایی و کمیت محدودی از نیروی زمینی ، از میان نخواهد رفت . این بدان معناست که در جنگ های کم شدت ، واحدهای رزمی ضد شورش در صورتی که قصد داشته باشند از مرعوب شدن مردم غیر نظامی از سوی عناصر مسلح جلوگیری بعمل آورند ، می بایست تعداد بیشتری از عناصر زمینی خود رابصورت شبانه روزی ، وارد صحنه نبرد کنند . درواقع ، تجربه واحدهای رزمی ارتش ایالات متحده در افغانستان نشان می داد که عناصر مسلح طالبان ، بیشتر ترجیح میدادند تا در روزهایی با پوشش ابر یا آب و هوای نامناسب ، مبادرت به اجرای حملات خود نمایند ،چرا که بخوبی مطلع بودند که میتوانند بدون نگرانی از حضور جتهای پشتیبانی نزدیک ای-10 ، هواگردهای بدون سرنشین یا بالگردهای رزمی که بطور معمول برای تامین پوشش هوایی در منطقه نبرد حاضر می شدند ، ضربات موثری را وارد کنند . طوفان صحرا ( 1991 ) یکی از موفق ترین عملیاتهای نظامی استوار بر قدرت هوایی بشمار می رود در یک نمای گسترده تر و بر خلاف استدلالهای مبتنی بر تجارب بدست آمده از تاثیر نیروی هوایی در جنگ دوم جهانی ، حوزه استراتژی مبتنی بر تخریب انبوه ، معمولا نتایج مورد انتظار را به نمایش نمی گذارد . در این حالت ، نیروی مدافع ، حالتهای متفاوتی را برای ادامه بقاء در محیط رزمی جستجو کرده و بکار می گیرند که این امر بطور مشخص در جریان جنگ ویتنام از سوی ارتش ویتنام شمالی به فرماندهی هوشی مین ، صورت پذیرفت ، جایی که مدافعان همچنان قادر بودند تا از تصرف قلمرو خود توسط مهاجمان جلوگیری بعمل آورده و کنترل خود را بر جمعیت غیرنظامی ، حفظ کنند . قوام این استدلال بلافاصله پس از پایان جنگ دوم جهانی و در جریان عملیات نظامی در کره ، توسط شخصی به نام آر.آر .فهرنباخ به سال 1963 مورد بررسی قرار گرفت : بالگرد تهاجمی AH-64 (راست ) و جنگنده پشتیبانی نزدیک A-10 (چپ ) عناصر بنیادین عملیات هوایی در افغانستان اما با توجه به استراتژی ارتش ایالات متحده در استفاده حداکثری از قدرت هوایی بر فراز منطقه نبرد ، شیوه رزم واحدهای رزمی این ارتش افغانستان نیز بشدت تحت تاثیر فرماندهان نیروی هوایی قرار گرفت . بعنوان مثال ، در اکتبر 2017 ، ژنرال جمیز ماتیس ، وزیر وقت دفاع ، ضمن بازنگری قوانین درگیری در افغانستان ، تمامی محدودیتهایی که باعث می شد تا ارتش نتواند بطور کامل از نیروی هوایی استفاده کند را حذف نمود ، هرچند این مساله در نهایت به بهبود وضع امنیتی در افغانستان منجر نشد و برعکس از سپتامبر 2016 طالبان موفق شده بود تا حوزه کنترل خود را بر 60 درصد خاک افغانستان توسعه دهد که این میزان در مقایسه با وضعیت این گروه شبه نظامی در سال 2001 به تقریب یک پیشرفت قابل توجه به نظر می رسد . عبدالرزاق ، فرمانده وقت پلیس قندهار این مساله با ترور عبدالرزاق ، فرمانده پلیس قندهار که مسئولیت تامین امنیت این استان را بر عهده داشت ، کنترل طالبان به احتمال بسیار زیاد ، بیشتر خواهد شد . بنابراین ، چنین روندی ، می بایست شاخکهای اطلاعاتی ارتش ایالات متحده را حساس کند که آینده قدرت نظامی آمریکا و کارایی آن در برخورد با حوزه های امنیتی شکننده ای نظیر افغانستان و همچنین تهدیدهای متعارف قدرتهای در حال ظهور چگونه خواهد شد ؟!! حوزه جغرافیایی جنوب اروپا (بالکان ) بلحاظ توپوگرافی ، منطقه ای کوهستانی بشمار می رود که کاربرد توان هوایی در آن با محدودیتهایی روبروست پاسخ به این چالش بسیار بزرگ در این نکته نهفته است که نیروی هوایی نوشدارویی است که می بایست در زمان و مکان مناسب مورد استفاده قرار گیرد و نیروی زمینی ( با یک سازمان رزمی بسیار گسترده ) همراه با یک استراتژی مناسب ، تنها راه قابل قبول برای محقق نمودن اهداف موجود در سند امنیت ملی ایالات متحده خواهد بود . ماهیت عملیات نیروهای ائتلاف در جنگ دوم خلیج فارس و اثرات بجامانده از آن : شیوه برنامه ریزی عملیات نیروهای ائتلاف در جنگ دوم خلیج فارس که بطور سنتی ، از سوی طرفداران قدرت هوایی بعنوان نمونه ای بارز در کاربرد نیروی هوایی بطور مستقل مورد استفاده قرار می گیرد ، بدلیل متمرکز شدن بر روی انهدام مراکز ثقل ارتش عراق ، بتدریج تبدیل به الگویی شد که برنامه ریزان عملیات نظامی از آن برای درهم کوبیدن توان نظامی حریف در صربستان استفاده نمودند . اما برخی از صاحبنظران حوزه رزم زمینی براین اعتقادند که چنین استدلالی ، بسیار شتابزده بوده و ابهامات بسیاری بر تاثیر گذاری آن وارد است و در اغلب موارد ، ژنرال های ارشد نیروی هوایی ندرتاً پاسخی برای چنین ابهاماتی داده اند . کریدورهای هوایی ویژه حمله به صربستان این ناظران نظامی معتقدند که : 1- نخست اینکه اگر نیروی هوایی به تنهایی موجبات پیروزی نیروهای ائتلاف را در صربستان فراهم آورد ، چرا روند دستیابی به آن ، طولانی شد ؟ پاسخی که در حالت متعارف می توان به این پرسش داد این است که محدودیتهای اعمال شده توسط ناتو در اعمال قدرت هوایی در مقایسه با نیروی هوایی ائتلاف در طوفان صحرا که با آزادی عمل بیشتری وارد عمل شده بودند ، موجبات طولان شده عملیات در بالکان گردید . اما استدلال منطقی تر آن است که گفته شود روند دستیابی به پیروزی در جنگ بواسطه کاربرد صِرف نیروی هوایی در بالکان ، نه بدلیل محدودیتهای اعمال شده توسط ناتو ، بلکه بدلیل ساختار پیچیده تر نظامی ارتش صربستان درکنار ناهموار بودن توپوگرافی منطقه نبرد باعث گردید تا درهم شکست زیرساختهای ارتش صرب زمان زیادتری را طلب کند ،... 2- نکته بعدی که دراین زمینه قابل توجه است را می توان بدین صورت تبین نمود که اگر پیامدهای روانی کاربرد قدرت هوایی می تواند موجبات تسلیم حریف را فراهم کند ، چرا روند کشتار آلبانیایی تبارها به مدت 78 روز پس از حملات اولیه ، همچنان ادامه پیدا نمود ؟ چنانکه می توان استدلال نمود که بمباران های نیروی هوایی ایالات متحده و ناتو ، تنها عزم میلوسویچ و ارتش صربستان را در کشتار غیرنظامیان را تقویت نمود . اسلوبودان میلوسویچ در مجموع ، تفسیرهای موجود از عملیات ائتلاف در صربستان و نتایج نهایی این جنگ ، دوگانگی جذابی را به نمایش می گذارد که تا حد زیادی می توان دیدگاه های مرتبط با کاربرد قدرت هوایی را مورد بررسی قرار داد . از یک نظر ، تحلیلگران کلاسیک نظامی معتقدند که حملات مستمر هوایی به زیرساختهای صربستان ، میلوسویچ را وادار نمود تا کشتار را متوقف کند ، اما سایرین براین اعتقاد قراردارند که تهدید صربستان به اجرای حملات زمینی مشترک از سوی ناتو و ایالات متحده ، ارتش صربستان را وادار به عقب نشینی نمود . بدین ترتیب ، درگیری های کوزوو ، منطق مورد نیاز تحلیلگران کلاسیک نظامی را در خصوص کاربرد نیروی هوایی بعنوان استخوان بندی صِرف عملیات تهاجمی فراهم آورد تا جایی که در نهایت براین اعتقاد قرار گرفتند که جنگ آینده را می توان بدون اشغال زمینی هم در مدار پیروزی قرار داد. با این حال ، روند درگیری به گونه ای پیش رفت که خلاف آن ظاهرا به اثبات رسید . بدین معنی که تاثیرات کاربرد نیروی هوایی آنچنان موفق و حداقل خطر برای مهاجمان جلو رفت که بتدریج تئوری عدم نیاز به نیروی زمینی ، در ارتش پدید آمد ولی این استدلال ، قابلیت درک ماهیت پویای عملیات نظامی و پتانسیل مدافعان برای گریز از ضربات هوایی را نداشت . در مقابل ، از آنجایی که کاربرد نیروی زمینی نیازمند یکسری اصول و قواعد تجربه شده است ، درصورتی که استراتژی درست برای آن طراحی گردد ، می تواند بخوبی اهداف معین را محقق سازد . این اهداف نیز می تواند از یک نبرد فرسایشی تا اعمال کنترل بر روی منطقه نبرد تعریف گردد ، در حالی که تمامی احتمالات موجود در دو سر این بازه ، میتواند از اهداف تعیین شده در سطح استراتژیک ، حمایت نماید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده :
-
3 پسندیده شدهآنها تصورات غلطی را در مورد عملکرد موساد در ایران به خورد ما دادند «اسرائیل دیفنس» در گزارشی آورده است: گزارش اخیر آژانس هیچ جای شک و تردیدی در رابطه با توانمندیهای قابل توجه ایران در زمینه رسیدن به توانمندی هستهای باقی نمیگذارد درحالیکه اسرائیل و تراوشات منسوب به موساد ادعا دارند که اقداماتی را علیه برنامه هستهای ایران محقق و به انجام رساندهاند! حال ما این جهش بزرگ هستهای ایران را باور کنیم یا آن دروغ هایی که به خورد جامعه اسرائیل داده شد؟ بر اساس این گزارش، آنها میگویند در عملیات انجام گرفته در ایران ما اقدامات پیچیده تری نسبت به هدف قرار دادن راکتور هستهای عراق که در اوایل دهه هشتاد به وقوع پیوست، انجام دادهاند. اما باید در اینجا اعتراف کرد شرایط فعلی ایران هرگز شبیه به شرایط مراکز هستهای عراقی یا سوریه نیست. پروژه هستهای ایران (به شکل هوشمندانه ای) از تمرکز زدایی دوری کرده است ما فقط در مورد دو مرکز غنی سازی اورانیوم آنها اطلاع داریم اما اطلاعات چندانی در مورد سایر موارد وجود ندارد. در بخش دیگری از این یادداشت آمده است : در شرایطی که ما سرگرم فروش ادعاهای غیر قابل باور خود در مورد اقدامات موفقیت آمیز در ایران بودیم، ایرانیها در حال توسعه برنامه هستهای خود بودند. این پایگاه عبری زبان سپس با تکرار ادعاهای واهی در رابطه با اهداف برنامههای هستهای ایران به انفجار اخیر در نطنز هم اشاره کرده و می نویسد: به روایت اسرائیل که منسوب به نهاد اطلاعاتی ما (موساد) است نیمی از آبشارهای موجود در سایت نطنز از بین رفتهاند ، خوب این اقدامی شگفت آور محسوب میشود ، شاید شما هم در این رابطه با ما هم نظر باشید. این به آن معنی است که سانتریفیوژهای آی آر 1 های قدیمی را ما برایشان از بین بردهایم ، اما نصف دیگر آنها همچنان مشغول فعالیت هستند و موفق شدند از این طریق جهشی در غنی سازی از 20 درصد به 60 درصد داشته باشند. علاوه بر آن ما این زمینه را هم برای ایران فراهم کردیم تا به جای سانتریفیوژهای قدیمی و کم سرعت آی آر 1 قدیمی نسخههای جدید و بسیار سریع تر آی ار 4 و آی آر 6 را جایگزین کنند تا وقت آنها برای غنی سازی کمتر تلف شود. "عامی روهکس" نویسنده این یادداشت در نتیجه گیری خود می نویسد: گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی هستهای ما را به یک نتیجه گیری سوق میدهد ، نتیجه گیری که به شدت مورد توجه جامعه اسرائیل هم قرار گرفته است. در حالی که در اسرائیل بوی (متعفن) ادعاهای موفقیت موساد را در جشنوارههای تبلیغاتی و رسانهای استشمام میکنند، در ایران به شکل پیوسته در حال پیشبرد برنامه هستهای خود هستند. درست است که برخی از موفقیتهای تاکتیکی هم به اسرائیل نسبت داده میشود اما ظاهرا همین موفقیتهای (ظاهری) در فرایند کلی به نفع برنامه هستهای ایران تمام شده است. این نویسنده در پایان هم آورده است : از دادههای موجود میتوان به این نتیجه رسید که حتی ترور محسن فخری زاده پدر برنامه هستهای ایران هم که به اسرائیل نسبت داده میشود نه تنها نتیجهای برای اسرائیل در پی نداشته بلکه ایران را پویاتر از قبل هم کرده است و به جای آن که گامهایش را کُند کرده و از سرعتش بکاهد به برنامه هایش شتاب بیشتری بخشیده است.
-
2 پسندیده شدهاین استند مربوط هست به خودرو suv بایک موتور و مدل +BJ40 که بنا بر کاتالوگ های منتشر شده آن در سال 1399 قرارداد مونتاژ آن توسط دیار خودرو با شرکت گروه خودرو سازی پکن بسته شده و احتمال دارد برای نیمه دوم سال 1400 به بازار ایران روانه گردد . اما چرایی نمایش آن توسط وزارت دفاع بر می گردد به مشارکت و سرمایه گذاری های وزارت دفاع توسط موسسه مالی اعتباری کوثر با این خودرو سازی . و همانطور مسئولین متعددی که در طول سال گذشته و امسال اعلام کردند این وزارت دو هدف عمده در رابطه با ورود به این صنعت را دنبال می کند . یکی تقاضا و درخواست این صنعت برای تامین برخی قطعات خاص که بعد تحریم ها خود ایشان مشکلات زیادی در تامین آنها داشتند و دیگری اینکه بخش زیادی از خودروهای نهاد های نظامی ما دچار فرسودگی شده و احساس کمبود وافری در این بخش حس می گردد ( البته که نسبت تعدادی خودروهای ترابری به زرهی این نهادها چندین برابر است و قطعاً در بخش فرماندهی و ترابری به دستگاه های بسیار بیشتری نیاز مند هستند و باتوجه به دوام و طول عمر کمتر این نوع خودرو ها نسبت به ادوات زرهی احساس نیاز و کمبود شدیدتری برای جایگزینی این نوع خودرو احساس می شود . بهر روی این نوع نگرش ( تجاری سازی و تولید صنعتی در کنار رفع نیاز های تخصصی ) همیشه توسط دوستان میلیتاری عنوان گردیده است و چه بسا تنها راه این حوزه شمرده شود در اینکه بتوان خطوط تولیدی ایشان ( وزارت دفاع ) را پویا نموده و وابستگی خود را به بودجه های دولتی کمتر نمایند . گروه خودرو سازی پکن یک مجموعه دولتی در چین است که توانسته پاسخ مثبتی به تقاضاهای رو به گسترش ارتش چین بدهد و بر اساس همان اصل ( تجاری سازی در کنار تولید محصولات تخصصی ) بخشی از بازار تجاری و عمومی را نیز از آن خود نماید . این گروه همکاری های گسترده ای در ضمینه مونتاژ خودروهای آفرود و غیره با شرکت های هیوندای و بنز دارد و تقریباً بعد از 2010 نیز دست به الگو برداری ( کپی قابل رقابت با اصل ... البته با لحاظ تبصره های چینی ) از محصولات سایر شرکت ها نموده است . یکی از این محصولات الگو برداری از محصولات JEEP است ( که در این مورد خاص BJ40 شباهت های فراوانی با پدر ناتنی خود Wrangler دارد ) دیار خودرو اعلام نموده که در پایان سال 1400 مونتاژ این خودرو را در گلپایگان بر روی خط تولید خواهد برد . ( لازم به ذکر است هنوز قیمتی برای آن درج نشده ولی با توجه به قیمت 20 الی 28 هزار دلاری آن در چین احتمال دارد که به قیمتی در حدود 1 میلیارد تومان در ایران برسد ! ) این مشارکت برای وزارت دفاع می تواند یک انتخاب هوشمندانه برای ورود به بازار خودرو سازی کشور باشد . این وزارت هم اکنون نیز با راه اندازی کارخانه های متعددی در کشور مقدار مشخصی از قطعات خودرو را به سفارش خودروسازی های کشور ساخته و تحویل ایشان می دهد . ولی بازار اس یو وی ها در ایران بازاری مستعد توسعه است و قطعاً همراه با سودآوری کافی خواهد بود و هم اینکه می تواند با این سرمایه گذاری به تقاضای نهاد های نظامی کشور در بخش خودروهای سبک پاسخی مناسب دهد . مطابق اعلام این شرکت : در حال حاضر این شاسی بلند آفرودی با دو پیشرانه بنزینی دو لیتری توربو شارژر و ۲٫۳ لیتری توربو شارژر ساخته می شود که به ترتیب ۲۰۴ و ۲۵۰ اسب بخار را با گشتاور ۳۱۵ تا ۳۵۰ نیوتن متر تولید می کنند. دیار خودرو می خواهد تا BJ40 پلاس کمپانی بایک را جعبه دنده ۶ سرعته اتوماتیک به بازار عرضه کند که این سیستم انتقال قدرت، توان پیشرانه را به چرخ های جلو و عقب این خودروی مونتاژی می رساند. البته هنوز به صورت قطعی نمی توان گفت که دیار خودرو کدام پیشرانه را بر روی BJ40 های تولیدی خود نصب می کند. اما شاهد هستیم که کمپانی بایک در بازار کشورهای عربی، BJ40 پلاس را با پیشرانه ۲٫۳ لیتری توربو شارژر عرضه کرده و می توان حدس زد که این شاسی بلند دو تُنی، با پیشرانه ۲۵۰ اسب بخار و ۳۵۰ نیوتن متر به بازار بیاید . یکی از ویژگی های جذاب BJ40 که از روی الگوی آمریکایی خود کپی برداری شده است، قابلیت باز کردن قسمت های مختلف سقف آن و تبدیل این شاسی بلند چینی به یک خودروی آفرودی بدون سقف است. نمونه فول آپشن بایک BJ40 پلاس می تواند تا حدی لوکس ظاهر شود و با توجه به شرایط بازار ایران، سطح امکانات قابل قبولی را در اختیار مشتریان خود قرار دهد. کامل ترین نمونه این شاسی بلند چینی می تواند با امکاناتی نظیر جلو آمپر دیجیتال، نمایشگر لمسی، دوربین دنده عقب، استارت دکمه ای، سنسور نور و باران، تهویه اتوماتیک دوگانه، ترمز پارک برقی، اتوهلد، سامانه کنترل حرکت در سراشیبی، تنظیم حالت رانندگی، سامانه مدیریت تعادل، سامانه کنترل پایداری الکتریکی، کروز کنترل، قفل دیفرانسیل اتوماتیک محور عقب، تنظیم وضعیت و ضریب انتقال قدرت به چرخ های جلو و عقب ( تک دیفرانسیل عقب، دو دیفرانسیل سبک، دو دیفرانسیل سنگین ) ، فناوری LED چراغ ها، کیسه هوای سرنشینان جلو، تریم داخلی چرم، دوربین ثبت وقایع، صندلی های جلوی برقی با گرمکن، نور پردازی کابین، شخصی سازی گرافیک جلو آمپر و… در هر صورت از نظر ما میلیتاریست ها : چرا که نه !؟ هر چه از دوست رسد نیکوست ( البته مراد از دوست عزیزان تایید کننده سفارش خرید هستند ) انصافاً در بخش خودرو های سبک ، ترابری ، فرماندهی وضع ما از زرهی مان هم بدتر هست و شایسته هست که با سرمایه گذاری مناسب به این کاستی ها رسیدگی گردد . در پایان قطعاً مراتب قدردانی و تشکر خود را از تمامی عزیزانی که در تولید خودروهای ارس و کویران در عین کمبود ها فداکارانه در حال تلاش و تولید هستند را اعلام می کنم ولی باید پذیرفت که کمیت و تنوع تقاضای کشورمان در حال حاضر بسیار زیاد است و بیشتر از ظرفیت خط تولید این عزیزان است و انشالله با همکاری ایشان بتوانند خطوط تولید و یا حداقل مونتاژ و مشارکت در تولید جدیدی در کشور راه اندازی نمایند . و من الله التوفیق
-
2 پسندیده شدهتصاویر گرافیکی جدید از بمب افکن پنهانکار H-20 مجله Modern Weaponry که توسط شرکت چینی NORINCO منتشر میشود در شماره ماه ژوئن سال 2021 خود تصاویر گرافیکی از بمب افکن پنهانکار H-20 را منتشر کرده است. در این مجله هیچ جزئیاتی با ماهیت فنی ، مانند ترکیب تجهیزات روی هواپیما ، مشخصات پرواز و ... ارائه نشده است. علاوه بر این به زمان توسعه و تولید، برنامه های تولید و زمان ورود به خدمت و ... نیز اشاره نشده بود. ممکن است زمان نمایش نمونه اولیه بمب افکن H-20 نزدیک یاشد و این می تواند به مطالب اخیر و تصاویر گرافیکی که اخیرا و به شکل رسمی منتشر می شوند مرتبط باشد. انتشار تصاویر H-20 در فیلم تبلیغاتی نیروی هوایی ارتش آزادیبخش چین (5 ژانویه 2021) و مجله دفاعی Modern Weaponryشاید به رونمایی از نمونه اولیه بمب افکن H-20 در یکی از رویدادهای آینده دفاعی چینی مربوط باشد.
-
2 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. او 14 جنگ را از چشمی دوربینش دیده است ! تنها 6 خبرنگار در دنیا هستند که ملا محمد عمر ، رهبر طالبان را از نزدیک دیده اند ؛ ولی شاید فقط یک خبرنگار در دنیا وجود داشته باشد که سه هفته با «اسامه بن لادن» ، رهبر گروه القاعده زندگی کرده باشد و او کسی نیست غیر از رضا برجی. او مردی است که صدای شاتر دوربین اش در میان صدای توپ و تفنگ 14 جنگ بین المللی دهه های 60 و 70 و 80 قطع نشد. هنرمند عکاسی که از جنس عافیت طلبی های سانتی مانتال هنرمندان این زمانه نیست. هنرش همراه با خبرنگاری ، او را در بین «خبرنگاران بحران» رکورد دار حضور در جنگ کرده است. جنگ های ایران و عراق ، افغانستان، تاجیکستان، کشمیر هند و پاکستان، قره باغ، چچن ، بوسنی، کوزه وو، لبنان، سومالی، سودان، غزه و جنگ های اول و دوم خلیج فارس ؛ از جنگ هائی هستند که برجی در آنها حضور داشته است. مردی که همراه شهید آوینی به جبهه بوسنی و هرزگویین رفت و اقدام به ثبت روایت تصویری این جنگ و نسل کشی مسلمانان پرداخت. او در درباره جنگ بوسنی این چنین روایت می کند که : "سلاح من در زمان جنگ بوسنی دوربینم بود که بتوانم سندهایی از فجایع را برای تاریخ ارائه نمایم." رضا برجی؛ عکاس، فیلمبردار و مستندساز خبری؛ درباره سفر خود به افغانستان (در زمان جنگ در این کشور) و ماجرای حضور روس ها و شلیک هواپیما به یک روستا در افغانستان خاطره ای دارد. این روایت را به اتفاق ببینبم : ====================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
2 پسندیده شدهیکی دیگر از مشکلات اختصاص بودجه هست برای مسائل غیرمهم بودجه خرج می شود ولی برای جزئیات خیر برای مثال در سریال شهید بابایی (شوق پرواز) به دلیل هزینه بالای بحث سوختگیری هوایی و هزینه ساعت پرواز، بسیاری از بخش های فیلم برداری با کمک کارکنان نیروی هوایی و در حین ماموریت اصلی صورت گرفت. همین قضیه یعنی از دست رفتن کلی سکانس و جبران با حاشیه های دیگر روی زمین در حالی که فیلم حمله به اچ 3، دایره سرخ و سریال سیمرغ نشان داد که یک حمایت خوب و همکاری مناسب از طریق خود نیروی نظامی و تخصیص بودجه، تاثیر بسیار بالایی روی فیلم خواهد داشت. و جا دارد یادی کنیم از شهید بزرگوار ستاری که در فیلم حمله به اچ 3 پیگیری فراوانی نمود. از این رو حمایت و همکاری با نهاد نظامی بویژه بازنشستگان این نهاد و ارائه دوره ها اموزشی کوتاه مدت تبلیغاتی رسانه ای در سطوح مختلف عمومی و تخصصی می تواند تاثیر بسیار بالایی در بهبود کیفیت چنین فیلم هایی نماید.
-
2 پسندیده شدهجزئیات در فیلم های نظامی یکی از نکاتی که در فیلم های سینمایی آمریکا بویژه در جنگ جهانی پر رنگ هست، دقت به جزئیات است جزئیاتی که کارشناسان در این زمینه را نیز به تعجب وا می دارد، چه رسد به مردمی که از جزئیات نظامی اطلاعی ندارند. این اتفاق بر آمده از یک تیم مشاور نظامی در بخش های مختلف فیلم است که جزئیات را در آماده سازی صحنه لحاظ می کنند. این اتفاق را در فیلم هایی چون "نجات سربازان رایان" ، "دشمن پشت دروازه ها" و "خشم " به خوبی می توان مشاهده کرد حتی در فیلم " کاپیتان فلیپس" تکنیک های دریایی چه از سوی ناخدا و چه کشتی های امریکایی به قدری خوب نشان داده شد که مثال آموزشی برای نظامیان دریایی شده است. این میزان از جزئیات نشان دهنده یک مطالعه، مشاوره و برنامه ریزی مناسب هست که احتمالا به عنوان یک جزوه راهنما بین متخصصین این فن تهیه و تبادل می شود. چیزی که دیروز بحثی در استاتوس بود چرا در فیلم های ما اینقدر به جزئیات بی توجهی می شود؟؟ اشتباه در جزئیات در بعضی مسائل بسیار پرتکرار و در بعضی مسائل پراکنده رخ می دهد. دو مثال تانک های عراقی بدون تیربار و نمایش جایگاه آن به عنوان تیربار تانک های بروزشده نسل جدید در 40 سال پیش فیلم دوئل و جنگنده میگ 29 ( در آغاز جنگ عراق میگ 29 نداشت، علاوه بر این میگ بدون هر گونه سلاحی در حال پرواز است) البته در خصوص تیربار فیلم های قبلی که چک شد نشان می داد این اشتباه کم تکرار شده و در باقی فیلم ها جزئیات لحاظ شده است. فیلم دوئل فیلم سجاده آتش فیلم روز سوم ولی در خصوص تانک های بروز شده، فیلم های جدید متاسفانه این اتفاق در موردشان شروع و در حال تکرار است حال چگونه می شود این جزئیات را در فیلم های نظامی خودمان وارد کنیم؟؟؟ موارد به صورت کلی: استفاده از مشاور نظامی عدم خساست در جزئیات مطالبه جزئیات از طرف کارشناسان همکاری و مشارکت نیرو های مسلح تکنیک های فیلمبرداری و شبیه سازی استفاده و خواست از بازیگر حرفه ای (نمونه تام کروز) بازیگر حرفه ای و علاقه مند در کنار یک تیم حرفه ای از مشاوران تولید بزرگترین تبلیغ برای نیروی هوایی در سطح دنیا تقدیم به برادر ارجمند @MR9
-
2 پسندیده شدهیاداشت های اسدالله اعلم وزیر درباری آریا مهر جلد ششم بلافاصله قراردادهیرمند و کارسیستان را عرض کردم، فرمودند: آخر اگر ما به افغانها سخت گیری بکنیم در دامن روسها می افتند! عرض کردم این یک مسئله جداگانه است واینها به هرحال در دامن روسها افتاده اند زیرا عمرِ داوود، آفتاب لب بام است. پس چرا ما سند را مبادله کنیم و یک سند محکمی به دست کمونیست بعدی افغان بدهیم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود. فرمودند: به هرحال ما باید از همین آبی که داریم استفاده خوب بکنیم!!! عرض کردم: خشکی دریاچه هامون یک بدبختی بزرگ منطقه است، زیرا گاودارای سیستان از بین می رود. معلوم می شود استدلالات غلط دولت را قبول فرموده اند من هم دیگر اصرار نکردم . ۱۷ خرداد ۱۳۵۶ چند دقیقه ای شرفیاب بودم و مرخص شدم دماغ کار هم نداشتم دیشب تا صبح بیدار بودم چون وقت خواب چشمم به خبر مبادله اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد آن چنان نارحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چند ساعته بر چشمم نیامد به محض آن که اندکی به هوش می آمدم این کابوس مرا در خود فرو می برد مدتی راه رفتم مدتی فکر کردم چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم باز پاره کردم فکر می کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی کند جز آن که باری بر دوش شاهنشاه عزیز بیفزایم و ناراحتش کنم نتیجه دیگری به دست نمی آمد. تیر از شصت گذشته است دیگر . هزاربار به نعیم خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مردی که مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر میخواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم. ولی این بدبختها آن قدر از چپ گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بلاخره دیشب ضربه آخر را زدند کسی چه میداند شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت به کشور را داشتند. به هر حال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبران پذیر نیست. به حدی بد حال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم یکسر به سراغ یار و شراب شتافتم مدتی شراب خوردم و گریه کردم و او ندانست چرا فقط چون مرا منقلب یافته بود او هم بالطبع گریه می کرد البته آثار این خیانت ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می شود که من مرده ام ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا پیش چشمم بریده اند ۱۲ مرداد: به اروپا آمدم و مشغول پرسه زدن شدم حال مزاجی کمی بهبود یافت ولی روحاً کسل و ناراحت و نگران بودم کسالت از جهت کار سیستان و نگرانی از جهت کار عمومی کشور. باید بگویم که هر وقت در آب مدیترانه غوطه می زنم به یاد روزهایی می افتم که فرماندار کل سیستان و بلوچستان بودم در روزهای گرم اردیبهشت و خرداد سیستان در ابی که هزاران متر مکعب جاری بود شنا میکردم افسوس و صد افسوس که پس از ۱۵ سال دیگر شاهد آن نخواهیم بود و من انشالله مرده ام و این منظره خشک و جمعیتی که بالغ بر۳۰۰هزار نفر میشوند و اواره خواهند شد را نخواهم دید با هرکسی که در سیستم بود صحبت میکردم این سرزمین را به پول و درآمد ان میسنجید و میگفتن کل عایدی آن به ۴۰هزارتومان نمیرسد که در آمد ۱ساعت فروش نفت است! و این چنین بی توجه!! تفو بر تو ای چرخ گردون تفو که کشور در دست چنین عناصر پلیدی است بگذرم و دیگر بازگو نکنم که دیگر فایده بر آن مترتب نیست. مطالب فوق صرفا دست نوشته شخص اسدالله اعلم است .... والبته اتفاقی که امروز تاثیر آن و زیان و خسران آن را در حال لمس هستیم. والبته استانی که روزگاران قدیم به انبار غله ایران معروف بود و در بسیاری از خشک سالی ها این کشور را از آثار زیانبار آن رهانید به وضعیت فعلی خود رسید!!
-
2 پسندیده شدهکشتار شیعیان، سوگواری برای «ملانیازی» و متهمی به نام اداره امنیت ملی کابل «محمد حسین جعفریان» کارشناس مسائل افغانستان با نگاهی به رخدادهای اخیر افغانستان به ویژه کشتار شیعیان و رابطه سرکرده انشعابی طالبان با امنیت ملی این کشور نوشت: یک «ما هزارهها را پنجاهپنجاه و صدتاصدتا میکشیم و چنان مرموز هم میکشیم که اینها نمیدانند از کجا زده شدند.» اینها را عبدالمنان نیازی گفته است، پس از آنکه مذهب هزارهها، یعنی تشیع را «دروغین» خواند. او یک رهبر انشعابی از طالبان است؛ یک قصاب بالفطره و قاتل هزاران بیگناه. همان(به تعبیر طالبان) «عضو خودسر»ی که دستور حمله به سفارت ایران در مزارشریف را داد. افراد او سالهاست در غرب افغانستان سرگرم کشتار مردم بویژه شیعیانند. اما تا امروز حتی یکبار نیروهای دولتی با آنها درگیرنشدهاند. نیازی سال گذشته در مصاحبه با روزنامه صبح کابل دشمنان خود را ایران، پاکستان و روسیه خوانده بود و گفته بود با آمریکا و دولت افغانستان مشکلی ندارد! چندروز پیش او در یک درگیری زخمی شد. ابتدا دربهترین بیمارستان هرات بستری و سپس برای ادامه درمان، باهواپیمای اختصاصی به کابل منتقل شد. اما مرد. تشییع جنازه مفصل او در هرات باحضور هواداران مسلحش برگزار و در گازرگاه (مدفن خواجه عبدالله انصاری) دفن و همانجا پسرش بعنوان جانشینش معرفی شد. وقتی خبرنگاران متحیر از استاندار هرات پرسیدند چطور دولت اجازه چنین کاری را داده است گفت: ما پشت سر مرده گپ نمیزنیم. دو اگر هنوز متوجه نیستید در افغانستان طی سالهای اخیر چه اتفاقی درحال وقوع بوده است، بخشهایی از نامه ای طولانی را برایتان نقل قول میکنم. نامه توسط یک کارمند ارشد و نادم امنیت ملی افغانستان نوشته و در سایت «نن تکی آسیا» بزبان پشتو منتشر شده است: «اینجانب «عیدگل وردک» ساکن ناحیه دره اونخی و...معاون عملیاتی ریاست عمومی «اجمل عابدی» در جلسات سری و کوچک به ما وظیفه میداد روی طرح و برنامههایی تمرکز کنیم که پیامدآنها بدنامی هرچه بیشتر طالبان و جلب حمایت مردم از حکومت باشد...استفاده از نام گروه داعش موثرترین حربهای بود که در اختیار امنیت ملی قرار گرفت...در رویداد خونین کشتار خبرنگاران تلویزیون طلوع و دیگر رسانههای مخالف دولت، امنیت ملی عملیات را با نام داعش انجام داد. [موفقیت این عملیات] اجمل عابدی و ریاست امنیت ملی را بسیار راضی و خوشحال کرد...دلیل دیگر استفاده از نام گروه داعش این بود که انجام عملیاتهای بیشتر برضد شیعهها و هزارهها را ممکن میساخت....جنگجویان جوان در زندانهای اداره امنیت به مهاجمان انتحاری مبدل میشوند...به آنها تلقین میشود مراکز آموزشی هزارهها در واقع مراکز ترویج مسیحیت هستندو شما با عملیات انتحاری علیه آنها ثواب بزرگی کرده و به بهشت میروید...انفجار «دشت برچی» با هدف مقابله بیشتر هزارهها با طالبان و جذب بیشتر جوانان هزاره با استفاده از فضای ایجاد شده به ارتش بود...» قصد ندارم تمام این نامه تکان دهنده را نقل کنم. اما حالا تا حدی قابل درک است چرا انتحاریها حتی به کودکان و زایشگاه غرب کابل هم رحم نکردند. در ادامه این توبه نامه میفهمید برای حذف دیگر مخالفان سرشناس نظیر مولوی ایاز نیازی، مولوی مفلح و...نیز از همین فرمول استفاده شده است. اخیرا و کمی پس از بشهادت رساندن قریب یکصد کودک در غرب کابل نیز، مفتی نعمانی در عیدفطر و در منطقه شکردره کابل بر اثر حملهای مشابه بشهادت رسید، بهمراه 12 تن از نمازگزاران. دست برقضا او هم یک روحانی ضد وهابیت، سعودیها و البته دولت بود. شهادت او برای دشمنانش یک تیر با دونشان بود. هم میتوانست حمله به کودکان شیعه را بالانس کند و هم طالبان را متهم به شکستن تعهد آتش بس عید فطر نماید. نیروهای دلسوز، متعهد و وطنپرست بسیاری در بدنه و راس دولت، امنیت و ارتش افغانستان هستند. آیا آنها از این امور آگاهند؟ سه «اگر جنگی وجود داشته باشد، من فرمانده کل قوا هستم. مردم خود را رها نخواهم کرد. نیروهایم را رها نخواهم کرد. من مایل هستم برای کشورم جانم را بدهم. من علاقه ای به قدرت ندارم. من به اصول پایبند هستم.» بخشی از سخنان دکتر غنی در گفتگو با خبرنگار «خبرگزاری پی بی اس». چهار «مارشال دوستم» لوی درستیز [رئیس ستاد مشترک ارتش] و سالها معاون اول رئیس جمهور افغانستان (دکتر اشرف غنی) بوده است. او فعلا بالاترین رتبه نظامی را در افغانستان دارد. این رتبه هم با امضای رییسجمهور رسمیت یافت و به دوستم داده شد. با این همه او چند روز پیشتر در جمع هوادارانش علیه شخص آقای غنی و از سر نفرت، شعار بیسابقهای داد. حضار نیز همراهش علیه رییسجمهور و دولت شعارهایی غیرقابل درج سردادند! آیا مارشال در مصاحبه دکتر غنی معنای جمله «من مردم خود را رها نخواهم کرد» را درک کرده است؟ آیا آسمان ابری کابل صاف خواهد شد؟
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهقطعاً برای سنجش آمادگی های طرف مقابل و احیاناً تشخیص نوع سامانه ها و قابلیت هاشون حملات ایضائی مدام صورت می گیرد . ولی اینکه انتظار داشت که با این سطح از حملات سامانه ها کاملاً مختل یا منهدم بشوند غیر ضروری است . باید اطلاعات بیشتری کسب شود که چه قسمت های از مجموعه سامانه پاتریوت را انتخاب کردن برای اصابت . بعضی مواقع که این حملات ایضائی برای تست هست ( حالا تست تاکتیک جدید باشه یا تست یک سیستم جدید ) برای اینکه قدرت نفوذ و موفقیت اون آزمایش بشه و به وقتش در روز مبادا کمک کنه که موثر ترین شیوه بکار گرفته بشه . لذا چنانچه مقصود تست باشه گرفتن تلفات انسانی و یا تجهیزاتی اهمیتی نداره و صرف موفقیت در نفوذ ممکنه بالنفسه دستیابی به اهداف عملیات شمرده بشود .
-
1 پسندیده شدهمثال نکته ، دانش فنی برگ برنده پیشتر مقاله ای در خصوص ارزش دانش فنی و اهمیت آن در مذاکره و معاملات صحبت شد. اکنون خبری داریم که تایید کننده و پیرو این مبحث است. کوتاه، مختصر و بیان کننده اهمیت داشتن تکنولوژی: 24خرداد واکسن برکت مجوز اضطراری گرفت سه روز بعد آمریکا تحریم های کرونایی ایران رو لغو کرد! لینک خبر (بی بی س ی) روحانی، رییس جمهور در جلسه امروز ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: خیلی خوشحال شدم که مقام امریکایی رسما اعلام کرد از امروز ما تحریم ماسک و واکسن را بر میداریم. لینک خبر ( خبرگزاری مهر) باتشکر از دوست عزیز @GHIAM
-
1 پسندیده شدهنقشهی میدانی افغانستان ️سیاه مناطق تحت کنترل طالبان سفید مناطق تحت کنترل دولت قرمز مناطق درگیری طالبان در حال بلعیدن افغانستان است روزانه چند شهر به دست طالبان سقوط می کند. @wars_news
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهطراحی پرتابه های باله دار در این قسمت از داستان یک نمونه EFP توسط دوستان چینی بررسی شده که ارائه خواهد شد. مشخصات نمونه در این نمونه از ماده منفجره JH-2 به عنوان شارژ اصلی استفاده می شود. چگالی ، طول و قطر خرج به ترتیب 7/1 گرم در سانتی متر مکعب ، 32/5 میلی متر و 65 میلی متر است. آستر از مس ساخته شده است و پیکربندی آستر با ضخامت دیواره متغیر نیم کره است. انحنای سطح بیرونی و داخلی آستر به ترتیب 70 میلی متر و 78 میلی متر است. ضخامت آستر در راس 2.8 میلی متر است. شبیه سازی عددی نشان می دهد که آستر نیم کره با ضخامت دیواره متغیر سبب تشکیل EFP با پیکربندی مناسب تر می شود. در این قسمت هدف طراحی EFP با شکل پرتابه باله دار است که برای رسیدن به این هدف باید شکل خاصی از زنجیره آتش طراحی شود. برای اینکه سه باله در انتهای پرتابه داشته باشیم باید آغازش از سه نقطه انجام شده تا موج شوک پدید آمده شکل دلخواه ما را تولید کند که البته موضوع بسیار پیچیده ای هست. زنجیره آتش مدار منفجره سه نقطه ای همزمان مدار انفجاری همزمان سه نقطه ای پیکربندی موج انفجار خرج گود را کنترل می کند. در این تست یک مدار انفجاری "یک در سه " طراحی شده است . این مجموعه شامل سیم انفجار ، تخته آغازش ، تقویت کننده (بوستر) A ، B و C است. ظرفیت شروع و همگام سازی مدار انفجاری سه نقطه ای برای کنترل موج شوک بسیار مهم است. این طراحی در تلاش برای بهبود ظرفیت آغاز و همگام سازی آغازش طراحی بهینه سازی شد. پارامترهای توالی شروع در جدول ذکر شده است. سپس ظرفیت هماهنگی و شروع مدار انفجاری اندازه گیری شد .همگام سازی خروجی موج انفجار سه نقطه ای توسط حسگرها اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که خروجی های موج شوک نقاط آغازش قابل اعتماد هستند ، و طراحی مدار انفجاری منطقی است. در این قسمت تست مربوط به زنجیره آتش طراحی شده، انجام شده است که تصاویر مربوط به آن در ادامه آمده است. آماده سازی نمونه آزمایش برای اندازه گیری ویژگی های بالستیکی EFP طراحی شد. سه کلاهک EFP شلیک شد. همانطور که EFP ها پس از تشکیل حرکت می کردند ، داده هایی که شکل خارجی ، سرعت و عملکرد پرواز آنها را نشان می دهد جمع آوری شدند. افت سرعت با استفاده از هشت صفحه کاغذ قرار داده شده در طول فاصله مسیر پرواز 5 متر به 5 متر تا 40 متر بدست آمد. پس از برخورد پرتابه با هر صفحه ، شکل پرتابه بر روی صفحه نقش می بندد و به این ترتیب مسیر پرواز EFP را می توان با کم شدن ارتفاع پرواز مشخص کرد. زمان دقیق سوراخ شدن صفحه با EFP در هر برخورد ثبت می شود تا سرعت EFP در ایستگاه های مختلف با زمان سپری شده محاسبه شود. در شکل زیر شبیه سازی عددی انجام شده را مشاهده می کنید. سرعت و شکل EFP داده های آزمون نشان می دهد که سرعت EFP های باله دار در شلیکهای متفاوت مشابه است. جدول زیر نتایج آزمایش سرعت EFP ها را در دامنه های مختلف نشان می دهد. تحقیقات تجربی در منابع علمی نشان می دهد که کاهش سرعت در هر متر برای EFP های معمولی دارای دم مخروطی حدود 27.3 متر بر ثانیه است. بنابراین ، باله ها می توانند پسآ پرواز EFP را به میزان قابل توجهی کاهش دهندو سبب افزایش سرعت در پرتابه شوند. در ادامه شکل دقیق EFP با باله، به دست آمده از طریق شبیه سازی عددی نشان داده شده است. با بررسی صفحه های کاغذی قرار داده شده در مسیر حرکت پرتابه می توان اطلاعات زیادی را بدست آورد. طول EFP اندازه گیری شده توسط صفحه با زاویه حمله تعیین می شود ، که به طور معمول کوچکتر از طول واقعی EFP است. اطلاعات مربوط به اشکال باله ها را می توان با زاویه حمله کم روی صفحه تصویر کرد و اطلاعات مربوط به کل شکل بدنه EFP را می توان با زاویه بزرگ حمله روی صفحه تصویر کرد. جدول زیر شبیه سازی عددی و نتایج آزمون شکل EFP و سرعت اولیه را نشان می دهد. نتیجه گیری شبیه سازی های رایانه ای و نتایج آزمایش نشان داد که یک EFP با باله می تواند توسط زنجیره آتش مدار منفجره سه نقطه ای طراحی شده تشکیل شود. باله ها به طور قابل توجهی پسآ پرواز EFP را نسبت به EFP های معمولی دارای دم مخروطی کاهش می دهند و پایداری آیرودینامیکی EFP را بهبود می بخشند تا توانایی نابودی هدف را افزایش دهند. انتظار می رود EFP های طراحی و ساخته شده در ایران به عنوان قطب این تجهیز به همین شکل طراحی شوند که احتمالا با توجه به تصاویر این موضوع در طراحی های ایرانی مشاهده نمی شود. منابع : https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S2214914714000348 ایرادات متن رو اعلام کنید تا مصلاح شوند انشاالله اداهمه خواهد داشت. متاسفانه به دلیل منتقل نکردن تصاویر قبلی توسط مدیران مقداری از محتوا از دست رفته است سالها قبل مطلبی رو در باره ایمنی مواد منفجره ارسال کردم که متاسفانه مدیران به دلیل غیر علمی بودن یا نا مرتبط بودن بدون اطلاع من حذف کردند. امیدوارم این مطالب حذف نشوند.
-
1 پسندیده شدهگوشه ای از توان زرهی حشد الشعبی در تمرینات قبل از رژه در این کلیپ کوتاه میتوان تانک های تی-72 ام بروز رسانی شده، تی-72 اس و تی-55 که توسط سپاه پاسداران در اختیار حشد الشعبی عراق قرار گرفته است را مشاهده کرد.
-
1 پسندیده شدههدف قرار گرفتن نفربر سعودی در یمن
-
1 پسندیده شدهخروج ۵۰ درصد از نظامیان آمریکا از افغانستان وزارت دفاع آمریکا؛ خروج نظامی آمریکا از افغانستان بیش از ۵۰ درصد انجام شده و انتظار میرود تا ۱۱ سپتامبر به طور کامل انجام شود. آمریکا معادل ۵۰۰ هواپیمای باری از نوع سی-۱۷ مملو از تجهیزات از افغانستان خارج کرده است. منبع :فارس
-
1 پسندیده شدهاول باید دید در این حادثه آسیب دیدگی سازه اصلی و بدنه در چه حدی هست. آیا سازه ناو سالم است و ارزش هزینه بسیار بالای نجات و بازسازی را دارد یا خیر؟ غرق شدن ناو خارک در اثر انفجار و آتش سوزی شدید در دیگهای بخار و مخازن سوخت بوده که باعث ورود کنترل نشده آب به داخل کمپارتمان ها و مخازن گشته. یک کشتی نظامی در اندازه و کلاس خارک شامل کمپارتمان های قابل ایزوله سازی و مجزایی هستند که در صورت بروز حادثه یا برخورد موشک ، اژدر یا تصادف با بستن دریچه های مرتبط از ورود آب به دیگر بخش ها جلوگیری شده و حتی با نفوذ آب به تعداد زیادی از بخش ها، ناو شناور میماند. ( برای مثال ناو سبلان با آسیب جدی و ورود آب به بخش های زیادی از ناو با بستن دریچه های ارتباطی شناور ماند و نجات پیدا کرد) در رابطه با این حادثه و عامل غرق شدن ناو دو فرضیه وجود دارد: ۱- بر اثر شدت انفجار تعداد زیادی از کمپارتمان های نزدیک به پاشنه و مرکز ناو در همان لحظه انفجار دچار تخریب و آبگرفتگی شده و باعث غرق شدن ناو گشته. ۲- بر اثر آتش سوزی شدید و مدت زمان بالای آتش سوزی به مرور بخش های جداساز این کمپارتمان ها ذوب شده و بوجود آمدن اعوجاج در بدنه و درب های ایزوله سازی، آب به بخش های دیگر نفوذ کرده و باعث غرق شدن خارک شده. در هر دو صورت به نظر میرسد که آسیب جدی و جبران ناپذیری به سازه اصلی و بدنه خارک وارد آمده از طرفی با انفجار و آتش سوزی گسترده و طولانی، دیگ های بخار و توربین ها گیربکس ها و ژنراتورها به کلی نابود شدند و احتمالاً امکان بازیابی آنها وجود نخواهد داشت. هزینه های سیستم های کنترل، سیم کشی ها، رادارها، تسلیحات و بخش های دیگر هم اضافه بر آن متاسفانه به نظر میرسه که بازیابی و بازسازی ناو خارک نه از لحاظ عملیاتی امکان پذیر است و نه از نظر اقتصادی به صرفه. شاید باید منتظر ناو جایگزین خارک باشیم.
-
1 پسندیده شدهفقط هلاک اون قسمتیشم که میگه بعد ترور فخری زاده خیلی از عملیات های تروریستی موساد و کشف و خنثی کردن ..باز پیروزی های خیالی شونو بیان نمودن کدوم تروریست کدوم عملیات ؟
-
1 پسندیده شدهخط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1942 سال 1942 برای ارتش سرخ ، سالی به غایت متفاوت بود . روسها که تا این زمان ضربات به نسبت خرد کننده ای را از ورماخت دریافت کرده بودند ، به این باور رسیدند که برای شکست ماشین جنگی آلمان نیازمند کار ، تلاش و برنامه ریزی بیشتری هستند . به همین دلیل ، تلاش خود را بر تولید سلاح و مهمات و بسیج انسانی خود متمرکز نمودند . در این خصوص ، تا یکم ماه مه 1942 ، ارتش سرخ نزدیک به 5500000 سرباز / درجه دار و افسر ، 43640 قبضه توپ و خمپاره انداز ، 1220 قبضه موشک انداز ، 4065 دستگاه تانک و 3160 فروند هواپیما را به میدانهای نبرد گسیل داشته و برای اولین بار ، اسکادرانهای بمب افکن های دور پرواز نیروی هوایی تشکیل شدند. در شش ماه نخست سال 1942 ، تولید مسلسلهای سنگین و توپهای ضدزره در مقایسه با شش ماه آخر سال 1941 ، نزدیک به 6 برابر شده بود و این رقم برای توپخانه ، به چیزی در حدود 80 درصد و برای تانک ، 130 درصد می رسید . به همین دلیل استاوکا ( ستاد ارتش شوروی ) تصمیم گرفت تا در چندین محور ، شامل لنینگراد ، دمیانسک ، اسمولنسک ، لگوف-کورسک ، خارکف و کریمه دست به حمله متقابل زند . اما اشتباه روسها در این بود که عملیات طراحی شده آنها نیازمند همکاری متفقین غربی بواسطه بازکردن یک جبهه جدید در غرب اروپا به منظور تقسیم توان ورماخت بود ، در حالی که حداقل تا این زمان ( 1942) نه ایالات متحده و نه بریتانیا ، توان و اراده لازم برای نیل به این هدف را نداشتند . از سوی دیگر ، ورماخت نیز با جمع آوری تمام توان خود ، یک تهاجم سرتاسری را در دستور کار خود قرار داد تا جنگ را در انتهای سال 1942 به پایان برساند . نقطه تمرکز OKW در روسیه ، جبهه جنوبی روسیه و تسلط بر قفقاز و مناطق بخش فوقانی ولگا بود که در عین فلج کردن صنایع نظامی اتحاد شوروی ، جریان سوخت به ارتش مکانیزه آلمان را تضمین نماید و در عین حال ، ترکها را تشویق به ورود به جنگ به نفع آلمان نماید . برای نیل به این منظور ، سازمان رزم ورماخت در جبهه شرقی به 6200000 هزارسرباز ، 43000 قبضه توپ ، 3230 دستگاه تانک و 3400 فروند هواپیما ارتقاء پیدا نمود . به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات // خط زمانی جنگ در جبهه شرق ، 1942 برای بحث در این خصوص نبرد آلمان-شوروی در جنگ جهانی دوم پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR