برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      39

    • تعداد محتوا

      8,886


  2. arminheidari

    • امتیاز

      38

    • تعداد محتوا

      7,127


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      2,884


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      3,056



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 19 تیر 1400 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    سعی کردم برداشت نکنم و کلی بگم عدم ورود مستقیم، کار صحیحی هست ولی این باعث انفعال نمیشه ما در سوریه ورود مستقیم نداشتیم ولی منفعل هم نبودیم کاری که در سوریه کردیم، یک الگو هست که باید روی مردم کار کرد در مورد افغانستان ، سپاه قدس خیلی روی مقامات کار کرده و آرایش اونها رو پیاده کرده الان باید این نیروها رو به یک سطح تعاملی رسوند اولی اینکه همدیگر رو نکشید دومی ایجاد تجارت مواد غذایی سوم ازاد کردن آب و احیای هامون چهارم جلوگیری از غارت منابع افغانستان پنجم ایجاد امنیت در مرزها ششم امکان تبادلات مرزی با محلی ها و ...
  2. 3 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از هزاران صفحه بسیار سیاه و تاریک کارنامه منافقین را باید به «پرونده جاسوسی برای شوروی و ماجرای محمدرضا سعادتی» اختصاص داد. مجاهدِ جاسوس (بخش سوم و پایانی) سعادتی در زندان همچنان رابطه خود را با سازمان حفظ کرد و پس از اعلام جنگ مسلحانه منافقین در سال 60 و انفجار دفتر حزب جمهوری در هفتم تیر ماه، فضای زندان‌ را به آشوب و التهاب کشاند. تا اینکه با فرماندهی او در زندان، ترور شهید کچویی در 8 تیر 1360 توسط کاظم افجه‌ای رقم خورد. بعد از این اتفاق پرونده سعادتی دوباره به جریان افتاد و با محرز شدن نقش او در این ترور، حکم اعدام او صادر شد. هرچند سعادتی به اتهام شرکت در طراحی ترور شهید کچویی در زندان اوین مجدداً مورد محاکمه قرار گرفت و محکوم به اعدام شد، اما ماجرای دستگیری او و هیاهویی که پس از آن شکل گرفت، می‌توانست با آن شدتی که مجاهدین تبلیغ می‌کردند، بر موضع‌گیری‌های بعدی سازمان و تشدید درگیری‌های مسلحانه و ترورها تأثیرگذار باشد؛ چرا که مسئله‌ اعدام سعادتی پس از اعلام جنگ مسلحانه از سوی سازمان به وقوع پیوست. به هر حال این رویدادها بهانه‌های مناسبی برای رهبران سازمان فراهم نمود تا ضمن متشنج نمودن فضای سیاسی جامعه و مظلوم‌نمایی و ارائه‌ی وجهه‌ی ضدآمریکایی، نیروهای خود را در جهت وصول به اهداف محوری خود که کسب قدرت مطلقه‌ سیاسی بود، بسیج کنند. آشوب طلبی سازمان سلول سعادتی در اوین ( علاوه بر نشریات روز و کتب های دلخواه وی حتی آرم سازمان را هم بالای سر خود زده بود) سازمان به رغم تمام تلاش‌های قانونی برای خلع سلاح اعضایش به این امر تن نداد و در ادامه درگیری ها بعد از دستگیری سعادتی و اختلافات بعدی همچون درگیری های ناشی از حمایت از بنی صدر با مردم، در 30 خردادماه 60 اعلام جنگ مسلحانه نمود و گمان می کرد که با استقبال عمومی روبرو خواهد گردید. رفتار نابخردانه آنها در نمازجمعه آن هفته تهران توسط حضرت آیت الله خامنه ای موشکافی شد و ایشان در 6 تیر مورد سوء قصد قرار گرفت. یک روز متفاوت در اوین کاظم افجه هزاری مشهوربه کاظم افجه ای ( فرد دارای عینک) برنامه‌ریزی سازمان با انفجار 7 تیر تکمیل شد که در آن، آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران نظام و انقلاب به خاک و خون کشیده شدند. همزمان با این اقدام که توسط رابطین سازمان پیشتر به اطلاع اعضای زندانی آن رسیده بود، برنامه ریزی شورش در داخل زندان توسط سعادتی صورت گرفت و پس از اعلام خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی، تعدادی از هواداران و اعضاء مجاهدین در زندان با شنیدن این خبر شروع به خواندن سرود و پایکوبی کردند و جو زندان را ملتهب کرده و به هم ریختند. آیت الله گیلانی و شهید لاجوردی آنها را به محوطه زندان اوین آوردند و به صحبت و نصیحت آنها پرداختند که در این مرحله افجه ای طبق برنامه ریزی قبلی و با هدایت سعادتی از موقعیت خود در میان نگهبانان زندان سوء استفاده کرده و اسلحه ای را از نگهبانی گرفته و به سوی محوطه خیز بر می دارد تا آقایان گیلانی و لاجوردی را ترور کند. شهید محمد کچوئی کاظم افجه ای به دلیل فعالیت در سازمان مجاهدین خلق و ضدیت با جمهوری اسلامی دستگیر و در زندان به سر می برد که شهید کچویی با او به بحث نشسته بود و او نیز وانمود می کرد که معقول شده است و توانسته بود تا حدی اعتماد مسئولین و نگهبانان زندان را جلب نماید. به دنبال خیز افجه ای برای ترور، شهید کچویی متوجه رفتار وی می گردد و به سوی او می رود که با شلیک افجه ای به شهادت می رسد و او فرار کرده و از آنجا که به ورودی ها و خروجی های زندان آشنا بوده است، خود را به پشت بام ساختمان اداره زندان ها (دادستانی) رسانده و از آنجا خودش را پرتاب می کند که در اثر سقوط کشته می شود. همزمان با ترور شهید کچویی در هشتم تیرماه، بر خلاف تحلیل سازمان که گمان می کردند با انفجار حزب جمهوری اسلامی، نیروهای حزب اللهی مرعوب می شوند و عناصر آنها فرصت کودتا می یابند و عناصرزندانی نیز با این شورش آزاد می گردند ، [شبیه به همین تحلیل رو در فروغ جاودان هم داشتند که باز هم اشتباه از آب درآمد. ] فضا علیه منافقین تشدید شد و مردم در خیابانها به راهپیمایی و عزاداری پرداختند. در همین روز بود که همزمان با شورش سعادتی از داخل زندان چندین ماشین اسلحه غیر مجاز که توسط اعضای سازمان در خیابانهای تهران تردد می نمودند، شناسایی شد. با شکست این طرح و کشته شدن کاظم افجه ای، مهدی آسمان تاب به برنامه ریزی قبلی برای ترور مسئولین دادستانی و طرح آشوب در زندان اقرار می کند و با توجه به اقاریر سعادتی و دیگر اسناد بدست آمده، نقش سعادتی در این ترور از سوی دادگاه قطعیت می یابد و در مردادماه 60 به اعدام محکوم می شود. سرانجام پرونده مرموز محمدرضا سعادتی جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که دستگیری محمدرضا سعادتی، عضو مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به جرم جاسوسی برای شوروی در دوره مسئولیت او اتفاق افتاد. سوال> زمانی که سعادتی دستگیر شد، شما فرمانده سپاه پاسداران بودید. نحوه ورود سپاه به این پرونده چگونه بود؟ جواب > سپاه در اردیبهشت‌ماه سال ۵۸ تأسیس شد البته در ۳-۲ ماه بعد از انقلاب تشکیلات مختلفی وجود داشت که مستقل عمل می‌کردند همانند گروه نزدیک به شهید محمد منتظری و یا گروه نزدیک به نهضت آزادی و آیت‌الله لاهوتی که تهران را عملاً لبنانیزه کرده بودند و هر یک ساز خود را می‌زدند. بالاخره همه این گروه‌ها تجمیع شدند و سپاه پاسداران شکل گرفت. من همان ایام در سپاه مشغول بودم که یک روز خبر رسید یکی از اعضای ارشد سازمان منافقین به نام سعادتی به جرم جاسوسی دستگیر شده است. به دلیل اینکه سپاه مسئول صیانت از انقلاب بود و این موضوع هم بر می‌گشت به اصل انقلاب، سپاه در پرونده سعادتی وارد شد. از همان روز اول جار و جنجالی به راه افتاد. همسر سعادتی به نام جلال‌زاده هر روز می‌آمد در دفتر من در سپاه و داد و بیداد می‌کرد که باید سعادتی آزاد شود و او بی‌گناه دستگیر شده است! سوال> سعادتی را سپاه دستگیر کرد؟ جواب > سعادتی ظاهراً قبل از انقلاب هم با شوروی و سفارت آن‌ در تهران ارتباط داشت. انقلاب که پیروز شد، این‌ها خیال کرده بودند همه سیستم‌های امنیتی از بین رفته و هر کاری بکنند هیچ‌ کس متوجه نمی‌شود و می‌توانند راحت برنامه‌هایشان را پیش ببرند. اما نمی‌دانستند بقایای ساواک هنوز فعال هستند و با دولت موقت همکاری می‌کنند و سپاه هم در جریان بود. رابط شوروی زمانی که قرار بود پرونده مهم امنیتی و جاسوسی قبل از انقلاب را از سعادتی تحویل بگیرد سر قرار غافلگیر می‌شود و چون مصونیت دیپلماتیک داشت، دستگیر نمی‌شود اما سعادتی دستگیر می‌شود. در واقع آن بخش از ساواک سابق سعادتی را دستگیر کرد که در زمان شاه مسئول ضد جاسوسی بود. این‌ها واقعاً افراد خبره و توانمندی هم بودند. مثلاً به خاطر دارم که به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط بودند. از فاصله دور می‌توانستند لب‌خوانی کنند و یا آموزش‌های شنود و ضد شنود دیده بودند و انواع و اقسام کارهای جاسوسی و ضد جاسوسی به این‌ها آموزش داده شده بود. به هر حال این بخش از باقی‌مانده‌های ساواک به خوبی توانست در مورد پرونده سعادتی عمل کند. این که تا سال‌ها بعد از انقلاب از نیروهای باقی‌مانده ساواک استفاده شد طبیعی بود چون کشور نیاز ضروری به تامین امنیت و کسب اطلاعات دارد و رکن رکین هر کشوری نیروهای اطلاعاتی و امنیتی آن هستند تا بتوانند آن کشور را از انواع تهدیدها حفظ کنند، به علاوه اینکه باید از تجربه آن‌ها استفاده می‌شد که شد و بعدها در وزارت اطلاعات از دانش آن افراد بهره‌برداری کردند. روایت رکن دو ارتش از ماجرای سعادتی سرهنگ مهدی کتیبه، نماینده ستاد مشترک ارتش در جلسات شورای امنیت ملی بود و در مقطعی نیز ریاست اداره دوم ارتش را در روزهای بعد از انقلاب اسلامی بر عهده داشته است. کتیبه به دلیل مسئولیتی که در آن روزها داشت با بسیاری از پرونده‌های ابتدای انقلاب اسلامی آشنا بوده و اطلاعات خوب و بکری در این زمینه دارد: سوال> آقای کتیبه با بازداشت محمدرضا سعادتی از اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق در ابتدای انقلاب بحث را آغاز کنیم. پرونده سعادتی چه بود و چرا جنجالی شد؟ جواب > من آنچه به خاطر دارم این است که فردی به نام تیمسار مقربی به دلیل جاسوسی برای شوروی در رژیم قبل بازداشت و خیلی سریع اعدام شد. بعد از انقلاب که ساواک منحل شد و همه چیز به دلیل شرایط آن روز‌ها به هم ریخته بود، عده‌ای از گروه‌ها از جمله سازمان مجاهدین علاقمند بودند که به سازمان‌های اطلاعاتی نفوذ کرده و پرونده‌هایی را از آنجا خارج کنند. از جمله ‌آن‌ها پرونده تیمسار مقربی معدوم بود که توسط سعادتی به رابط سفارت شوروی داده شده بود و سر قرار دستگیر می‌شود. دستگیری این فرد هم توسط سپاه پاسداران بوده که تازه در آن زمان چند هفته‌ای بود تاسیس شده بود. سوال> به نظر شما چرا سازمان مجاهدین خلق درصدد انتقال این اطلاعات برآمد؟ جواب > مجاهدین خلق گرایش‌های چپ‌گرایانه داشتند. علاوه بر آن تشکیلات مفصلی داشتند و یک تشکیلات منسجم می‌تواند نفوذ کند و الا افراد عادی و نابلد که توانایی نفوذ و خارج کردن پرونده‌های امنیتی را ندارند. من البته فکر می‌کنم این‌ها می‌خواستند امکانات و پول و تجهیزات هم از شوروی بگیرند و ماجرا خیلی هم ساده نبوده است. سوال> چرا پرونده جاسوسی مقربی برای مجاهدین خلق و شوروی انقدر مهم و ارزشمند بوده است؟ جواب > بالاخره شوروی یک جاسوس مهم و رده بالای خودش را از دست داده بود و تلاش می‌کرد بداند چگونه یک جاسوس آن‌ها در ایران لو رفته است. از طرف دیگر مجاهدین هم می‌خواستند خودی نشان دهند و در اوایل انقلاب هم در سیستم نفوذ کنند و امکاناتی هم از شوروی بگیرند. سوال> این بحث نفوذ در ابتدای انقلاب بحث جالبی است. ما شاهد آن هستیم که بعد از دو سه سال از ابتدای انقلاب که اختلافات بروز می‌یابد و منافقین وارد فاز مسلحانه می‌شوند، این نفوذی‌ها یکی یکی خودشان را نشان می‌دهند همانند کلاهی در حزب جمهوری اسلامی، مسعود کشمیری در نخست‌وزیری، عباس زریباف در سپاه، کریمی در دادستانی و...، خود شما هم که به نوعی قربانی و جانباز واقعه انفجار دفتر نخست‌وزیری هستید. به نظر شما این نفوذ‌ها چرا انقدر گسترده بود و ما اینطور از نفوذ‌ها از طرف سازمان ضربه خوردیم؟ جواب > ما در ابتدای انقلاب خیلی تلاش کردیم سازماندهی خوبی انجام دهیم و جلوی خرابکاری‌ها را بگیریم و در برخی از موارد توانستیم و در برخی دیگر خیر. مواردی که شما اشاره کردید بعضی از آن‌ها را من می‌دانم و در جریان بودم مثل‌‌ همان واقعه انفجار دفتر نخست‌وزیری. واقعیت این است که این کار هم به نوعی هنر است و برخی از این افراد به خوبی توانسته بودند آموزش ببینند و در دستگاه‌ها هم نفوذ کنند و در موقع لزوم برای آن‌ها نقش ایفا کنند و خط خود را پیش ببرند. من کاری که کشمیری در نخست‌وزیری انجام داد را واقعا کار حرفه‌ای می‌دانم. بالاخره این هم هنری است! فرد بتواند در سیستمی نفوذ کند و خود را تا عالی‌ترین مقام بالا ببرد و نقشه‌ای را اجرا کند و بعد هم از کشور فرار بکند، این چیز کمی نیست. ... پایان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  3. 3 پسندیده شده
    امریکا با همه داشته هاش در عراق و افغانستان موند و گیر کرد پس فکر نکنیم با روش اونها میشه دستاوردی داشت اتفاقا طرز فکر شهید سلیمانی مبنی بر تقویت و خودکفا کردن مردم منطقه کم هزینه ترین و اینده دار ترین راهکار برای اقدام در منطقه هست در سوریه این روش با کمترین هزینه جواب داد ترکیه هم با کمی تغییر همین روش رو اونجا شروع به کار گرفت ( به اضافه تغییر فرهنگ مردم اون منطقه) در مورد افغانستان ، یک مورد ایران قصد داشت وارد خاک افغانستان بشه که رهبری جلوش رو گرفتند و اینده نشون داد کار ایشون درست بوده است خب راهکار درست تو این شرایط ارتباط با طالبان و مردم منطقه حائل مرز ایران است که علاوه بر ایجاد امنیت در مناطق مرزی ، بتونیم فرایند و تفکر خودمون رو اونجا مستقر کنیم کمک های غذایی، کتب درسی ، محصولات مصرفی و .... بهترین ابزارهای ورود به افغانستان است از اون طرف حتی میشه اب سد رو تخلیه کرد و فشار خشکی رو از هامون کم کرد
  4. 3 پسندیده شده
    با سلام البته حرف در مورد عملیات نصر زیاد هست و بعضی تحلیل ها بطور قطع این سوء تفاهم را بوجود خواهد آورد نویسنده قصد دارد فرماندهی و نحوه کنترل عملیاتی ارتش را زیر سئوال ببرد . با این حال سطور ذیل ( بطور خلاصه ) تحلیل یک افسر ارشد زرهی ارتش ایالات متحده از ناکامی ارتش ایران در این عملیات و از دست دادن استخوان بندی زرهی خود است : چیفتن های ایرانی و احتمالاً کویتی در پایگاه التاجی عراق 1- عدم برآورد درست اطلاعاتی از توان رزم ارتش عراق 2- ایجاد یک تله (دام) سه طرفه توسط ارتش عراق 3- عجله در طراحی عملیات و عدم توجه به زمین عملیات 4- ضعف تانکهای چیفتن در حرکت در مناطق باتلاقی 5- ایراد اساسی پیشرانه ساخت لیلاند تانک چیفتن 6- عدم وجود تعمیر و نگهداری تانکهای چیفتن ، ام-47 ، ام-48 و ام-60 وچند مساله دیگر که فعلاً صلاح نیست بیان شود ادعای ارتش عراق ، در به غنیمت گرفتن یا انهدام 214 دستگاه تانک و اینکه ارتش ایران در همان زمان فقط انهدام و به غنیمت در آمدن 88 دستگاه تانک را پذیرفت . با این حال ، ارتش عراق در یک اقدام تبلیغاتی ، چیزی در حدود 100 دستگاه تانک و نفربر ارتش ایران را در یک نمایشگاه عمومی در معرض دید قرار داد و با اعزام خبرنگاران به منطقه نبرد ، در حدود 40 دستگاه تانک و نفربری که هنوز در گل و لای منطقه گیر کرده بودند را به آنها نشان داد . پی نوشت : 1- دفاع مقدس ، حقیقتاً نکات مبهم بسیار زیادی دارد که جای بررسی و بحث بیشتری را می طلبد . 2- سطور فوق ، بخشی از مجموعه بررسی کاربرد واحدهای زرهی در جنگ ایران و عراق از نگاه کارشناسان نظامی خارجی است که در حال تدوین است . 3- به اعتقاد بنده ، شاید یکی از دلایل عدم توجه به ارتقاء وضعیت زرهی ارتش ، وجود همین تجربه تلخ هست . هرچند در صورت وجود چنین دیدگاهی ، باید آن را تصحیح کرد . 4- این را هم بعنوان تعدیل کننده جنبه ناراحت کننده این پست مطالعه کنید : تانک چیفتن در میان خدمه نیروی زمینی ایران به " سماور" مشهور بود یا هست ، چرا که در دمای بالای دشت خوزستان ، پیشرانه این تانک زود جوش آورده و مانع از حرکت تانک می شد ( دقیقاً براساس همان گزارش مشهوری که از لشکر 92 زرهی اهواز به ستاد ارتش در قبل از انقلاب ارسال شد که موتور این تانک قابلیت سازگاری با محیط خوزستان را ندارد ) البته به گفته یکی از دوستان ، بعدها برای رفع این مشکل " ترموستات " جدیدی خریداری و نصب گردید که تا حدودی مشکل رفع گردید .
  5. 2 پسندیده شده
    گمرک مرزی ابونصر فراهی هم ساعتی پیش به کنترل طالبان درآمد. ایران و افغانستان دارای ۳ گمرک مرزی هستند که هم اکنون ۲ گمرک مرزی در کنترل طالبان است. گمرک مرزی اسلام قلعه چندی قبل و گمرک مرزی ابونصر فراهی هم ساعتی پیش به کنترل طالبان درآمد.
  6. 2 پسندیده شده
  7. 2 پسندیده شده
    بسم ا... الزامات برتری هوایی در قرن بیست و یکم پی نوشت : برای تصویر بزرگتر روی عکس کلیک کنید...
  8. 2 پسندیده شده
    یک فیلم بود از تصرف گمرک اسلام قلعه توسط طالبان که نشون میداد بعد از عقب نشینی سربازان و کارمندان افغان به سمت ایران و پناه اوردن به مرزبانی ایران مردم هرات ریختن تو گمرک و البته از نیروهای طالبان به گرمی و با الله اکبر استقبال میکنن در یک فیلم دیگه عده ای از جمعیت. یاد برخی افراد سرشناس افتادم که این روزها علی رغم تقبیح هر روزه جنگ و سرزنش ایران به خاطر ورود به جنگ ها(ی البته اجباری و تحمیلی)، مدام سرزنش میکنند که ایران نره با طالبان بجنگه خودشون اسلحه برمیدارن میرن میجنگن! برخی از مردم هرات و تجمعات و ناسزاهای مدامشون و البته با تحریک رسانه هاشون را جلوی کنسولگری هرات از یاد نبردیم (طبیعتا منظور من فقط بخش کوچک و عمدتا تحریک شده هست) ول خب میبینیم که نمیجنگن در اکثر مناطق با طالبان و بعضا اینطور استقبال هم میکنند (جالبه بعضا هم در عراق و هم افغانستان کسر کوچکی از شیعیان برخی مناطق کاسه داغتر از اش حتی بقیه اقوام ضد ایران هستند که البته دلایل روشنی داره از رقابتها و کینه توزیها تا سرمایه گذاری دشمن اتفاقا در بخشی که مشترکات دارند با ایران (تاجیکستان و اشتراکات زبانی یک مورد دیگر با نفوذ ترکیه و عربستان) باز یاد جنگ قره باغ میفتم، کاری به عملکرد خودمون و ضعفهامون ندارم و عقب موندمون از ترکیه در به دست گرفتن تحولات ولی وقتی مردم ارمنستان هیچ تمایلی نداشتند اکثریت و حتی وسط معرکه برای پاشینیان هورا میشکیدند در مقابل معترضان و دور دوم هم تازه به همون پاشینیان مسبب اوضاع رای دادند با اکثریت بالا چطور میشه از اونها توقع داشت که لااقل از مرزهای خودشون دفاع کنند و ارتباطشون با کشورهای دیگه به عنوان جلودار. پ ن: توجه دارید یکی از اهداف جانبی آمریکا چه در عراق و چه افغانستان به عنوان دو مقصداصلی صادرات در اوج تحریمها و مفر فرار از تحریم چی میتونه باشه؟ عملا حتی طالبان بگه که حسن نیت داره با این اوضاع افغانستان صادرات ایران به افغانستان مختل میشه چون دولت و راه و پل و تجارت وجود نداره. از اونور در عراق هم برنامه های متعددی اجرا میشه از ناامن سازی تا فشار به دولت عراق که در هر برهه به یک بهانه مرزها را میبنده و رو میاره به سمت واردات بیشتر از ترکیه.
  9. 2 پسندیده شده
    سقوط گذرگاه مرزی اسلام قلعه به دست طالبان گذرگاه اسلام قلعه در مرز استان هرات افغانستان با ایران به دست طالبان تصرف شد. تمام سربازان به سمت مرز ایران پناه برده اند‌.
  10. 2 پسندیده شده
    بسم ا.... مرکاوا مارک-4 Walk Around بخش یکم پی نوشت : ادامه دارد ......... برای مشاهده تصاویر در ابعاد واقعی ، روی آنها کلیک کنید
  11. 1 پسندیده شده
    عقیده بنده هم همینه که نباید ورود مستقیم کرد. ما یکسری متحد در شمال افغانستان داریم که میشه از اونها حمایت کرد و حتی فامطیون رو به اونها اضافه و از تجربیاتشون در پیشگیری از فرو غلطیدن افغانستان در آغوش بنیادگرایی بهره برد. در کنارش با تعامل با طالبان از انزوا و ایجاد داعش دومی ای پیشگیری کرد هرچند طالبان فعالیت مشکوکی داره ، زمانی میگه که به دنبال فعالیت های پیشین نیست و به تازگی از ایجاد امارت اسلامی و اونهم نه در سراسر افغانستان میگه. این موارد با هم هماهنگ نیست و فعلا معلوم نیست روند سیاست در افغانستان به کدامین سو میره.
  12. 1 پسندیده شده
    امیر خواجه‌فرد: ما باید همیشه واقعیت‌ها را به مردم بگوییم. برخی اوقات احساس می‌کنم که مسئول یک پروژه فراموش می‌کند یک حقیقت را درباره یک محصول بگوید و یا این حقیقت از قلم می‌افتد و در نتیجه یک برداشت غلط ایجاد می‌شود. من در دوران مسئولیت خود با جزئیات هواپیمای قاهر آشنا شدم و پیش از آن در حد یک خبر این کار بزرگ را پیگیری می‌کردم. این یک پروژه بزرگ است، علت آن هم این است که تعدادی از جوانان متخصص ما که سابقه کار طراحی هواپیما داشتند تصمیم گرفتند تا یک هواپیما را از صفر تا صد با رویکرد نسل‌های نوین هواپیما در جهان طراحی کنند. اما در هیچ کشوری حتی کشور‌های پیشرو همه محصولات به خط تولید نمی‌رسند و ما باید همان روز اول این موضوع را تبیین می‌کردیم که در حال توسعه فناوری هستیم. این کار در بسیاری از کشور‌ها رخ می‌دهد، شما می‌توانید انواع نمونه‌های اولیه جنگنده‌ها را در دنیا مشاهده کنید. به طور مثال من در یکی از مطالعات خود یکی از کشور‌های پیشرو در جهان مشاهده کردم که در طول 40 سال، 540 نمونه اولیه ساخته شده بود که 50 یا 60 فروند از آن‌ها به خط تولید رسیده است. حتی برای یک ماموریت 4 شرکت نمونه اولیه ساخته بودند که بعد از آزمایش یک نمونه از آن‌ها انتخاب شد. به پروژه جنگنده قاهر ورود کردیم و این جنگنده حرف‌های خوبی در حوزه فناوری برای ارائه دارد. برخی از قسمت‌های آن طراحی و فناوری خوبی دارد و برخی دیگر از قسمت‌های آن منطبق با نیاز مشتری نبوده است. طبیعی است که اکنون برخی از قسمت‌های آن منطبق با نیاز مشتری نباشد، ولی ما در سازمان صنایع هوایی یک مدت زمان برای آن پیش بینی کرده ایم و فعالیت‌های مربوط به آن در حال پیگیری است. در این مدت زمان قرار است تا آزمایش‌هایی انجام شود و قابلیت‌های این هواپیما را به نیروی کاربر معرفی کنیم. البته ممکن است که یک نیروی کاربر آن را بپسندد و تولید کنیم. در غیر این صورت ما از دانش فنی کسب شده از این محصول توسعه فن آوری در سایر پروژه‌های خودمان استفاده می‌کنیم. این متن از خبرگزاری تسنیم هستش . گویا قرار هم نبوده از اول تولید بشه . رونماییش مربوط به اواخر دوره آقای احمدی نژاده و صرفا بهره برداری سیاسی ازش شده. دوره های بعدی هم همون برخورد و (سو)استفاده رو از این پروژه کردن . تامام .
  13. 1 پسندیده شده
    دوستان در اینجا اذربایجان را با افغانستان مقایسه می کنند که این اشتباه است موضوع اذربایجان و افغانستان فرق داره اذربایجان کوچک است در حد یک استان کوچک ایران ولی افغانستان بزرگ است بافت جمعیتی افغانستان رنگارنگ است ولی اذربایجان اکثر مردمش اذری هستن البته فکر کنم روسیه هم چراغ سبز نشان داده بود در اذربایجان کلا 4 دهات ازاد شد ولی افغانستان فرق داره چین و پاکستان و ایران و روسیه و امریکا بازی گرای ان هستند افغانستان لقمه بزرگی است همه نمی توانند انرا قورت بدن نمونه ان شوروی و امریکا
  14. 1 پسندیده شده
    اینکه ایران در حال بررسی خرید j10 است که تقریبا قطعی است. گزارش های متعددی در این رابطه و تست j10 توسط خلبانان ما وجود دارد اینکه چه ربطی به قاهر دارد رو من متوجه نشدم؟؟ یعنی اینکه این دو را شما چطور به هم ربط دادید در بهترین حالت میتوان این ایده را مطرح کرد که تیمی که قاهر رو طراحی کردند و ظاهرا به سرانجام نرسوندن به هر حال طی 12-13 سال کار بر روی قاهر به تجربیاتی رسیده اند و اگر زمانی بحث انتقال تکنولوژی و یا پروژه مشترکی با چین باشد بسیار بهتر از یک تیم صفر کیلومتر هستند و میتوان انها را به این پروژه گماشت تا طی یک پروژه با یک تیم خارجی متوجه اشتباهات خود بشوند ولی خود قاهر به j10 ربطی ندارد
  15. 1 پسندیده شده
    این گفتار لرد وریس رو مد نظر داشته باشیم که: طوفانها میان و میرن، امواج سر هم می کوبن، ماهی بزرگ، ماهی کوچکتر را میخوره، و من همچنان پارو میزنم. باید درنگ کرد و گذاشت ماجرا به طریق مشخصی برسه و اونوقت موضع و واکنشمون رو تنظیم کنیم. هر اشتباهی میتونه مارو به چاهی عظیم فرو ببره:
  16. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Bayraktar TB2 هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) ارتفاع متوسط و پایداری بالا (MALE) (2015) با اعلام عملیاتی شدن Bayraktar TB2 توسط مقامات، ترکیه به ششمین کشور سازنده پهپاد های رزمی تبدیل شد و به ایالات متحده، چین، پاکستان، اسرائیل و ایران پیوست. این پلتفرم ها برتری قابل توجه ای نسبت به هواپیما های بدون سرنشین (UAV) دارند که می توان از آن ها به قابلیت جستجو و نابودی عناصر زمینی با حملات دقیق بدون در معرض خطر قرار دادن خلبان یا هواپیما های گران‌قیمت اشاره کرد. TB2 که براساس نسخه اولیه پهپاد تاکتیکی بایراکتار (2009) ساخته شده، در سال 2014 معرفی شد. TB2 پهپادی شناسایی رزمی است که در مواجه با نیرو های PKK (حزب کارگر پاکستان) عملکرد موفقی داشت. اولین حمله آن در هشتم سپتامبر 2016 انجام شد و از آن به بعد ادامه داشته است. TB2 در باکو ترکیه سال ها دنبال به دست آوردن پهپاد رزمی خارجی از ایالات متحده و کشور های دیگر بود، اما موفق نشد. به همین دلیل به صنایع داخلی روی آورد تا برای مشکلات داخلی راه حل های داخلی ارائه کنند که منجر به ظهور چندین محصول قابل توجه شامل TAI Anka و TB2 شد. TB2 در سال 2015 توانایی حمل سلاح به دست‌ آورد. آزمایش های مربوط در سال 2015 انجام شدند و در سال 2016 به طور رسمی معرفی شد. با توجه به اینکه تمام کار های ساخت آن در داخل انجام می شد (!!)، ترکیه قوانین تسلیحاتی سختگیرانه مربوط به خرید های خارجی را دور زد. نسخه نهایی TB2، بال های اصلی صافی دارد که در میانه و عقب بدنه ای با دماغه ای صاف نصب شده اند. موتور در پشت بدنه درون یک محفظه قرار گرفته. هوای مورد نیاز توسط شکاف هایی روی سطح محفظه تامین می شود. این موتور ملخی 2 پره را در آرایش pusher می گرداند. طراحی دم با میله های دوقلو به نصب آسان موتور و ملخ کمک می کند. میله ها باریک هستند و از بخش انتهایی ریشه بال ها منشا می گیرند و در انتها به بال های دمی رو به بالای متصل به هم می رسند که عملا به عنوان صفحات افقی عمل می کنند. چرخ ها ثابت هستند و برجستگی اپتیک در خط شکمی بدنه دیده می شود. با این همه، TB2 از طراحی های اثبات شده استفاده می کند که بیشتر به عنوان سامانه بی سرنشین ارتفاع متوسط و مداومت بالا (MALE) طبقه‌بندی می شود. اپراتور پهپاد را از طریق ایستگاه های کنترل زمینی هدایت می کند، اگرچه که یک سری از توانایی های خودکار در آن وجود دارد. این پهپاد دو جفت نقطه سخت (دو عدد زیر هر بال) دارد که به آن اجازه حمل انواع متنوعی از مهمات شامل موشک های هدایت پذیر ضد تانک و بمب های هدایت لیزری را می دهد. همه این ها به توانایی حمله دقیق که ارتش های امروزی به دنبال آن هستند، افزوده می شود. جدا از توانایی تعیین و حمله به هدف های زمینی، از TB2 برای نشانه گذاری لیزری برای بالگرد های هجومی ارتش ترکیه، مثل HueyCobra های آمریکایی، استفاده می شود. در فوریه سال 2021 اعلام شد که مدل جدیدی از پهپاد برای استقرار در اولین کشتی هجومی آبی خاکی ترکیه، TCG Anadolu، توسعه یافته است. این پهپاد نسخه دریایی TB2 است که به موتور های بومی ساخت TEI مجهز شده است. طبق برنامه ریزی اولیه، این کشتی قرار بود به جنگنده های F-35B مجهز شود، اما حذف ترکیه از برنامه این هواپیما باعث شد که با اعمال تغییراتی، کشتی قادر به حمل پهپاد ها شود. بین 30 تا 50 پهپاد TB3 با بال های جمع شونده قادر خواهند بود تا روی عرشه Anadolu نشست و برخاست انجام دهند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: بیش از 100 - سازنده: Kale، Baykar Makina (ترکیه) - کشورهای مصرف کننده: آذربایجان، لیبی، لهستان، قطر، ترکیه، اکراین - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 6.5 متر - طول بال ها: 12 متر - ارتفاع: 5 متر - وزن: 420 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 650 کیلوگرم (150 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 1 موتور درون‌سوز با پاشش سوخت 100 اسب بخاری - حداکثر سرعت: 220 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 8200 متر - برد: 150 کیلومتر - تسلیحات: موشک دوربرد ضد تانک L-UMTAS، مهمات لیزری با هدایت ماهواره ای MAM، موشک 70 میلی متری Cirit، راکت های هدایت لیزری BOZOK، مهمات 81 میلی متری هوا به سطح TOGAN، مهمات ماژولار KUZGUN - نسخه ها: TB2 (سری پایه) منبع
  17. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از هزاران صفحه بسیار سیاه و تاریک کارنامه منافقین را باید به «پرونده جاسوسی برای شوروی و ماجرای محمدرضا سعادتی» اختصاص داد. مجاهدِ جاسوس (بخش دوم) سعادتی، شهید لاجوردی و سایر افراد دادسرای انقلاب اسلامی تهران ( همکاران دیروز در پرونده جاسوسی رو در روی هم قرار گرفتند) در 6 اردیبهشت 1358 درست روزی که مسعود رجوی، سرکرده سازمان مجاهدین خلق همراه با تعدادی از اعضای این سازمان برای ملاقات با امام خمینی(ره) به قم رفته بودند، محمدرضا سعادتی از اعضای ارشد و نفر دوم سازمان به اتهام جاسوسی برای کا.گ.ب (سرویس اطلاعاتی شوروی) در تهران دستگیر شد. نیروهای امنیتی سعادتی را در جریان ملاقات با ولادیمیر فیسنکو که افسر شاخه اطلاعات سیاسی در سفارت شوروی بود دستگیر کردند. موضوع این دیدار انتقال پرونده سرلشگر مقربی بود. نحوه لو رفتن مقربی و اینکه چه اطلاعاتی را در اختیار ضدجاسوسی ساواک قرار داده، برای کا‌.گ‌.ب سؤال برانگیز بود و اهمیت این مأموریت را دوچندان می‌کرد. گزارش دستگیری سعادتی ماشاءالله قصاب (مسئول کمیته سفارت آمریکا) و سولیوان سفیر آمریکا در تهران قسمت هایی از گزارش چگونگی دستگیری و بازپرسی انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب، به شرح ذیل است: ضمن مراقبت از اتومبیل سیاسی شوروی٬ در مورخه 1358/2/5 مشاهده گردید که یک نفر مرد روسی از اتومبیل پیاده [شد] و در خیابان دیبا منشعب از خیابان روزولت، وارد شرکت نولکو [که یک مؤسسه صنعتی است] گردید. در بررسی بعدی مشخص شد که مرد روسـی بـه نـام ولادیمیرفیسنکو ، دبیر اول سفارت شوروی می باشد و مردتماس گیرنده ؛ یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق است… چون معلوم بود که رهبر مجاهدین در ساعت 17/00 مورخه 1358/2/6 و یا 1358/2/7 (در قـرار ملاقات یدکی) با افسر اطلاعاتی شوروی (جهت مبادله اسناد و مدارک) ملاقات می نماید، لذا بررسی های لازم به عمل آمد و طی طرحی، مأمورین سپاه پاسداران انقلاب هدایت شدند که 5 دقیقه قبل از شروع ملاقات، مأمورین به شرکت وارد [شوند] و مرد تماس گیرنده و مدارک را ضبط نمایند… پس ازدستگیری مرد تماس گیرنده، فیسنکو جهت ورود به شرکت نولکو مراجعه نمود ولی توسط مأمورین به او تکلیف شد که از شرکت خارج شود و فیسنکو، بعد ازخروج از شرکت، سوار اتومبیلی، که توسط سه نفر مأمور شوروی هدایت می شد، گردید و منطقه را ترک نمود. در بازرسی بدنی از مردتماس گیرنده، مشخص شد که مسلح به اسلحه کمری می باشد و نیز در جستجوی مقدماتی از وسایل شرکت، یادداشتی که حاکی از همکاری ایـن شـخص بـا سرویس اطلاعات شوروی است، به دست آمد... در گزارش‌های منتشره از بازجویی ها آمده است که : وی ضمن اعتراف به همکاری با سازمان جاسوسی شوروی در ایران و تحویل اسناد محرمانه، به اخـذ وسـایل و امکـانات فـنی٬ آموزشی و الکترونیک و عملیاتی ازسازمان جاسوسی شوروی اذعان نموده بود. او در آخرین ملاقات نیز فهرستی از مایحتاج سازمان را تهیه نموده بود که در زمان دستگیری به دست ماموران افتاد. نکته جالب در بازجویی های او این است که در عین اعترافات این چنینی، بدیهیات را منکر می شده است؛ به عنوان نمونه وی در جلسه اول از بازجویی ها در 6 اردیبهشت 1358 ادعا نمود سران سازمان را نمی شناخته و گفت: دبیر شوروی می گفت به افرادی به نام رجوی و خیابانی سلام برسان. این در حالیست که او در زندان حامل پیام رجوی بوده است و حتی اگر می توانست عضویت خود در کادر مرکزی سازمان را انکار نماید، انکار آشنایی با رجوی در حالیکه بسیاری از مبارزین که در دادستانی حضور داشتند، آن دو را با هم دیده بودند، امری است که نشان از عدم وجود هرگونه شکنجه و یا اعمال فشاری در بازجویی ها (که از سوی او و اعضای سازمانش ادعا می شد)، دارد. به عبارت دیگر وقتی سعادتی خود را در برابر اسنادی غیر قابل انکار می بیند، ناگزیر لب به اعتراف می گشاید. محمد رضا سعادتی٬ در اقاریر خود به طرح مسائلی همچون مسئله کردستان، حزب توده، موقعیت چریک های فدایی خلق، افسران اطلاعاتی سیا، اسناد و مدارک طبقه بندی شده سازمان منحله امنیت، امام خمینی؛ وضع و موقعیت ایشان در ایران، درملاقات های خود با فیسنکو، اشاره کرد. وی همچنین به سرقت نزدیک به 50 صفحه مهم از پرونده مقربی از اسناد دادستانی و تحویل آن به شوروی اقرار نمود. در پی «کشانده شدن این پرونده از ابعاد حقوقی به رسانه ای» توسط سازمان مجاهدین انقلاب که کلید کشمکشهای بعدی را زد، انتقادهای فراروانی به این سازمان وارد شد. مجاهدین انقلاب اسلامی در کنفرانسی مطبوعاتی در 1358/4/11 در پاسخ به دلایل این امر، علم مردم را پشتوانه ای برای رسیدگی عادلانه در برابر فشارهای حامیان سعادتی عنوان کرد. واکنش‌ها به دستگیری محمدرضا سعادتی در دادگاه ( این دادگاه پخش تلویزیونی می شد) بازداشت سعادتی ابتدا با سکوت توام با رایزنی‌های پشت‌پرده از سوی مجاهدین خلق و در راس آن‌ها مسعود رجوی مواجه شد. در ادامه، با ناکام ماندنِ تلاش‌ها برای آزادسازی سعادتی، سازمان به فاصله یک ماه از این واقعه به اعتراض به آنچه پرونده‌سازی علیه سعادتی می‌نامید، پرداخت. با افشای دستگیری سعادتی توسط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و به نتیجه نرسیدن لابی های محرمانه، سازمان مجاهدین خلق از 25 خرداد 58 تا 9 تیرماه آن سال بیش از 7 اطلاعیه در حمایت از وی صادر نمود که به توجیه عمل او در برقراری ارتباط با شوروی و ادعای شکنجه وی می پرداخت. در اطلاعیه های سازمان، آن بخش از بازجویی های سعادتی که وی در همان روز اول گفته بود این عمل وی عملی سازمانی بوده است تایید شده بود. واقعیت این بود که اتهام سعادتی کاملا مشخص بود: او متهم بود که با استفاده از موقعیتش‌ [دسترسی به پرونده‌های متهمین رژیم شاه و افراد ساواک] بخشی از پرونده‌ سرلشکر مقربی را در اختیار روس‌ها قرار داده است. البته سعادتی با پذیرش این اتهام، آن را در چارچوب مبادله‌ی اطلاعات با سازمان جاسوسی شوروی می‌دانست. واکنش سازمان مجاهدین خلق در قبال کشف جاسوسیِ سعادتی این بود که در ابتدا عنوان کرد: سعادتی جاسوسی نکرده بلکه مبادله‌ی اطلاعاتی انجام داده است. سازمان اعتقاد داشت این اقدام نه تنها به زیان کشور نیست بلکه به نفع دولت نیز تمام خواهد شد. آنها برای اثبات ادعای خود، در طول جریان محاکمه‌ سعادتی، به نامه‌هایی اشاره کردند که در اختیار حاج سیداحمد خمینی و بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت قرار داده بودند تا اطلاعات مربوط به برخی تهدیدات احتمالی از جانب آمریکا را که از طریق همین تبادل اطلاعات با شوروی به دست آمده بودند، گوشزد کنند. همچنین سازمان مؤکداً اصرار داشت که اقدام سعادتی نه تنها جاسوسی نبوده، بلکه انجام وظیفه‌ای در مقابل حکم سازمانی‌اش [در دادستانی انقلاب تهران] محسوب می‌شد و او به وظیفه‌ی خویش عمل کرده است. اما تحلیل دادگاه انقلاب و دستگاه‌های امنیتی نظام جمهوری اسلامی بر این بود که تبادل اطلاعات امنیتی کشور، به صورت مخفیانه و بدون اطلاع و مجوز از سوی مسئولان مربوطه بوده که عنوانی جز «جاسوسی» بدان اطلاق نمی‌شود. (با تأکید بر این مسئله که صفحات اصلی پرونده‌ی مقربی در اختیار روس‌ها قرار گرفته بود، بدون آنکه دستگاه امنیتی کشور به نسخه‌ای از آن دسترسی داشته باشند). [در واقع سعادتی اصل پرونده را به روس ها داده بود و نه کپی آن را] در این قضیه تلاش‌های سازمان مجاهدین خلق که به انحای مختلف از سعادتی دفاع کرده و اتهام او را مردود می‌دانست به نتیجه نرسید، اما به تخفیف مجازات او به 15 سال زندان منتهی شد. سازمان از ماجرای سعادتی استفاده‌ی تبلیغاتی فراوانی برد. مجاهدین در مقابل دستگیری سعادتی، فرضیه‌ای را طرح کردند که در ادامه‌ همان موضع‌گیری در مقابل راست مرتجع و اتکای آن به نیروهای امپریالیستی بود. پیش‌فرض آنها این بود که نیروهای مرتجع (نامی که سازمان منافقین به نیروهای خط امام اطلاق می‌نمود) بدون اتکا به قوای امپریالیستی نمی‌توانند کشور را اداره کنند. با طرح مسئله‌ سعادتی و اینکه جاسوسی او علیه منافع آمریکا بوده، این فرصت فراهم شد تا آنها بر فرضیه‌ خود صحه بگذارند و به دنبال ارائه‌ مدارک برای اثبات آن باشند؛ بنابراین در بیانیه‌هایی که در مورد دستگیری سعادتی صادر کردند این‌طور تعبیر نمودند که چون فعالیت سعادتی بر خلاف منافع آمریکا و سیا بود، و بالطبع برای گروه‌های وابسته به آنها نیز خطر جدی محسوب می‌شده، همین به هم پیوستگی منافع باعث واکنش شدید در مقابل سعادتی و عمل سازمانی او شده است؛ با این تعبیر آنها سعی در اثبات ارتباط میان آمریکایی‌ها و نیروهای انقلاب داشتند. این در حالی‌ است که نیروهای مذهبی بر این باور بودند که سازمان قصد جلب نیروهای چپ و شوروی را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران داشته است. با تمام این تفاسیر، حکمی که برای سعادتی صادر شد، از درجه‌ی تخفیف بالایی برخوردار بود؛ طوری که برای خود مجاهدین صدور حکم اعدام از قریب‌ترین احتمالات بود و انتظار چنین برخوردی را نداشتند. یکی از نکات عجیب در این پرونده آن است که سعادتی به رغم آنکه به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود و طبیعتاً نباید از امکان تبادل اطلاعات با بیرون برخوردار می بود، به راحتی با خارج از زندان در ارتباط بود و به عنوان نمونه می توان به نامه وی در پی درگیری سازمان با مردم در 16 آذرماه 58 اشاره کرد که در شماره 16 نشریه مجاهد به چاپ رسید و در آن، مخالفان سازمان را «چماقدار» توصیف نمود. او همچنین در همین دوره با همسر خویش که از اعضای اصلی منافقین بود نیز ملاقات داشته است. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  18. 1 پسندیده شده
    با هدایت و دستور اربابهای غربی و اسرائیلی عمل میکنه و در راستای منافع دراز مدت آنها ولی در ذهن خودش توهم پان تورک و ایجاد یک امپراطوری بزرگ داره
  19. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم J-35 وارد میشود حرکت به سمت یک نیروی دریایی قدرتمند نیروی دریایی چین گام دیگری را برای از بین بردن آخرین مزیت نیروی دریایی ایالات متحده در قالب جنگنده جدید و پنهانکار شناخته شده به نام J-35 برداشته است.آنچه که توجه سیاست گذاران دفاعی ایالات متحده را جلب کرده ، ظاهر شدن J-35 در کنار ناو هواپیما بر در حال ساخت در ووهان، استان Hubei است که تحقیقات هوادریا در انجا صورت میگیرد. این عکس آخرین تصاویر گرفته شده از Wuhan توسط علاقه مندان به جنگنده چینی است که به صورت ناشناس در وب سایت های مختلف چین ارسال شده است. چندین بار این عکس ها حذف می شوند، زیرا آنها نقض دستورالعمل های امنیتی پکن و دستورالعمل های امنیتی فراگیر پکن را تشکیل می دهند. با این حال ، تبدیل جنگنده های مدرنی مانند FC-31 به جنگند ای با قابلیت ناونشینی کار دشواری است. معمولاً ممکن است شامل تغییر در خصوصیات آیرودینامیکی شود ، همچنین نیاز به بهینه سازی زاویه حمله برای برخاستن و فرود آمدن روی عرشه خواهد بود . در ادامه نه تنها سیستم کنترل پرواز نیاز به بازنگری دارد ، بلکه به دلیل فشار وارده در حالت برخاستن و نشستن بر روی ناو هواپیمابر ، برای تقویت بدنه ، حتی ممکن است نیاز به تغییر ساختار باشد.اگرچه به طور رسمی تأیید نشده است ، اما گفته می شود که جنگنده جدید ممکن است با موتور توربوفن WS-19 جایگزین شود. حداکثر وزن برخاست حدود 30 تن است ، یعنی تقریباً مشابه F-18Super Hornetنیروی دریایی ایالات متحده.علاوه بر این ، تقریباً قطعی است که برای ناو هواپیمابر 003 منجنیق الکترومغناطیسی سفارشی ساخته خواهد شد. بر اساس یک بیانیه منتشر شده توسط شرکت Shenyang در دسامبر 2019، این شرکت شروع به توسعه یک نوع جدید از جت جنگنده به طور مشترک با شرکت فن آوری AVIC کرده است. این گزارش قدیمی در مورد ویژگی های جنگنده جدید توضیح نداده است. شرکت Shenyang توسعه دهنده جنگنده J-15، نخستین جنگنده ناو نشین چین بوده بنابر این گفته شده است که اقدام به اصلاح عمیق FC-31 برای تبدیل شدن آن به یک جنگنده ناو نشین کرده است. مقامات چینی سابقا اعلام کرده بودند که ناو ها هواپیما بر آینده خود مجهز به یک نسخه دریایی از جنگنده J-20 خواهند کرد. با این حال، چندین کارشناس صنعت هواپیمایی چینی در این بیانیه تردید کردند در طول ماه ها ی اخیر، چند رخداد این سوء ظن ها را تقویت کرده است افسر اطلاعاتی بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده، کاپیتان جیمز فانل می گوید: ظهور J-35 نه تنها یک گام مهم در صنعت هوادریای چین به منظور ایجاد یک نیروی دریایی مدرن است ، بلکه یک جهش نسلی فراتر از جنگنده ناو نشین قبلی خود یعنی J-15 می باشد.J-15 یک توسعه بومی چینی نبود، بلکه یک نسخه مهندسی معکوس از جنگنده ناونشینSukhoi Su-33 روسیه بود. به عنوان یک طراحی دهه 80 میلادی تقریبا به طور کامل از آلیاژهای فلزی معمولی ساخته شده بود ، J-15 همچنین از سنگین ترین جنگنده های ناونشین جهان است. (عامل وزن یکی از دلایلی بود که روس ها در سال 2015، طراحی SU-33 خود را منسوخ کردند.)در مقابل J-35 با وزن 22000 پوند ، سبک تر است و میتواند تسلیحات خود در جایگاه های درونی خود جهت حفظ پنهانکاری حمل کند.در این بین کارشناسان نظامی آمریکایی اعتقاد دارند این جهش بزرگ در کنار تجربه کوتاه چین در هوادریا میتواند یک چالش بزرگ فنی و عملیاتی برای نیروی دریایی چین باشد. https://breakingdefense.com/2021/07/chinas-j-35-carrier-fighter-appears-step-to-most-powerful-navy https://www.meta-defense.fr/en/2020/09/11/the-hypothesis-of-a-Chinese-naval-fighter-j-35-derived-from-the-fc-31-is-clarified// https://www.globalsecurity.org/military/world/china/j-35.htm https://www.chinatimes.com/cn/realtimenews/20210609001291-260417?chdtv https://twitter.com/RupprechtDeino/status/1402134635665137666
  20. 1 پسندیده شده
    رونمایی سپاه پاسداران از نسخه زمین‌پایه موشک الماس
  21. 1 پسندیده شده
  22. 1 پسندیده شده
    بسم ا.... مرکز اطلاعات فنی نیروی هوایی پس از آغاز جنگ در حوزه اقیانوس آرام ، یکی از مهمترین ماموریتهای ارتش های درگیر ، بویژه ایالات متحده ، بررسی توانایی ها و فناوری نظامی ارتش های طرف مقابل بشمار می رفت .در همین راستا ، آمریکایی ها در ساختار تشکیلاتی هر یک از چهارنیروی خود ، یعنی ، نیروی زمینی ، هوایی ، دریایی و سپاه تفنگداران ، واحدی را تحت عنوان " مرکز اطلاعات فنی" ایجاد نمودند که یک شاخه آن در نیروی هوایی این ارتش بوجود آمد . این شاخه ، تحت عنوان " مرکز اطلاعات فنی نیروی هوایی " ماموریت پیدا نمود تا آخرین فناوریهای موجود در نیروی هوایی سلطنتی ژاپن را جمع آوری و بررسی نموده و راه کارهای مقابله با آن را بیابد . این مرکز در یکی از مهمترین ماموریتهای خود ، با جمع آوری پرنده های ساقط شده یا به غنیمت در آمده ژاپنی ( در اینجا جنگنده میتسوبیشی ، زیرو ) ، آنها را مورد آنالیز قرار می داد و نتایج حاصله را به فرماندهی نیرو ، گزارش می نمود . به تبع ارتش ایالات متحده ، چنین واحدهایی در نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و استرالیا نیز پدید آمد . در سوم ژوئن سال 1942 ، پس از حملات ژاپنی ها به پرل هاربر ، ستوان سوم تایادوشی کودا ، بعلت صدمات بیش از حد وارد آمده به پرنده و آسیب های ناشی از برخورد ترکش های توپخانه ضد هوایی ، مجبور به فرود در یک جزیره نزدیک به پرل هاربر گردید و و در همان جا کشته شد . این پرنده ، یعنی جنگنده میتسوبیشی ، زیرو مارک 21 ، توسط تیم های شناسایی نیروی دریایی کشف و پس از تعمیرات اولیه ، برای بررسی به مرکز اطلاعات فنی نیروی هوایی ارجاع داده شد .
  23. 1 پسندیده شده
    بابت این کار خیلی از تیم های خودشون رو لو دادند البته براشون ارزش داشت بویژه که موسی خیابانی رهبری ترور در ایران را در دست داشت و بعد از مدت کوتاهی افرادی چون کلاهی و مسعود کشمیری رو سوزاندند که این نگرانی رو ایجاد کرد که چرا باید برای یک چنین ضربه ای ، این سطح نفوذ را افشا کنند مگر نفوذی دیگری دارند؟؟؟ از سرنوشت این هواپیما خبری شد؟ حدسم اینه که برگشت ولی مطمئن نیستم -------------------------- البته باید گفت که بنی صدر بعد از تصمیم رجوی برای همکاری با عراق از این سازمان جدا شد و ننگ این میزان خیانت به کشور را نپذیرفت و همکاری با ارتش متجاوز صدام که تا چند ماه قبل روبرویش بود را نپذیرفت و شاید سر همین حرکتش بعضی او را جاه طلب و دیوانه می دانستند تا خائن لینک 1 مقاله شرق لینک 2 اپارات
  24. 1 پسندیده شده
    تانک های عبری جان سخت تر می شوند تصاویر جدید تانک های مرکاوا ارتش رژیم صهیونیستی نشان میدهد این تانک های مدرن یک بروز رسانی جدید به خود دیده اند. تانک های مرکاوا مارک 4 به سیستم تهدید یاب اپتیک ELO-5220 مجهز شده اند. این سیستم های اپتیک میتواند تهدیدات مختلف از جمله راکت های ضد تانک، موشک های هدایت شونده، خمپاره و... را شناسایی کنند . این سیستم بلافاصله بعد از شناسایی با طبقه بندی تهدید آنها را شناسایی میکند و جهت و ارتفاع تهدید را گزارش دهد. نکته قابل توجه این سیستم قابلیت شناسایی تهدیدات تقلبی از تهدیدات و پرتابه های جنگی است. این سیستم تهدید یاب اپتیک بر روی رادار سامانه دفاع فعال تروفی نصب شده است که نشان میدهد با این سامانه دفاع فعال جهت مقابله با تهدیدات ضد زره هماهنگ شده است. به نظر میرسد سیستم تهدید یاب اپتیک ELO-5220 تانک های مرکاوا 4 تنها بروز رسانی سری جدید تانک های مرکاوا نباشد و سیستم های مدیریت میدان نبرد جدیدتری نیز به این تانک اضافه شده است. سیستم تهدید یاب اپتیک ELO-5220 نصب شده در بخش بالایی رادار سامانه تروفی نکته جالب توجه این است که حتی بعد از تجربه شکست سال 2006 در مقابل حزب الله لبنان خصوصا در بخش نیروی زمینی نه تنها خودروهای زرهی از جمله تانک ها حذف نشده اند بلکه شاهد بروز رسانی ها جدید تر و ساخت نمونه های جدیدتر ( مانند پلتفرم های زرهی نامر در نقش خودرو رزمی پیاده نظام و ایتان) در این حوزه برای مقابله با حزب الله لبنان و گروه های فلسطینی هستیم. ================================================================================================================ نکته جالب در مورد تانک های مرکاوا مارک4 مجهز بودن انها به زره های SLERA است.( بر روی زره های تانک به زبان عبری منفجرشونده نوشته شده است) زره های SLERA نوعی از زره های واکنشی هستند به نوعی به این زره ها، زره های نیمه واکنشی نیز گفته میشود که برخلاف زره های واکنشی انفجاری ERA میزان مواد انفجاری کمتری در داخل خود دارند. در مقایسه با زره هایERA ، زره های SLERA مقاومت و دام بیشتری در مقابل پرتابه های ضد زره دارند و انفجار مواد منجر شده این زره ها بسیار کنترل شده تر هست. عموما زره های SLERA با وجود داشتن مواد منفجره در رده زره های غیر فعال نیز تقسیم بندی میشوند.
  25. 1 پسندیده شده