برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 24 تیر 1400 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهمتفاوت فکر کن سلاح ها ابزار نبرد برای هر فرمانده محسوب می شوند ولی وقتی سلاحی به یک عادت تبدیل شود، تکنولوژی زدگی رخ خواهد داد و تمامی طرح ها فدای ابزار می شود گویی تمام راه ها از ان سلاح می گذرد و بس در اینجاست که یا خود باید از آن سلاح دل بکنیم یا جبر روزگار غافلگیرانه آن سلاح را بی اثر می کند عادت را کنار بگذار و راه سخت را در پیش بگیر در شطرنج برای فرار از وابستگی به مهره ای خاص، تمرینی تعریف می شود مهره اصلی فرد از او سلب شده و از او خواسته می شود بدون ان مهره بازی کند معمولا این مهره، مهره های قدر بازی هستند همچون وزیر یا قلعه و جنگیدن در این شرایط جدا سخت و طاقت فرسا هست چرا تبحر استفاده از دیگر مهره ها را می طلبد و فرد باید طرح های پویا تری را ابداع کند تا در این شرایط توان نبرد داشته باشد. این روش اشک تازه اموزها را در می آورد اما چندی بعد قدرت استفاده از مهره هایی همچون سرباز ، فیل و اسب را پیدا می کنند و این تازه آغاز درک بر صحنه شطرنج خواهد بود در این شرایط وقتی مهره های اصلی به او پس داده می شود اکنون او می تواند قدر و ارزش واقعی آنها را بداند و در کنار دیگر مهره ها بصورت تیمی بازی کند. بازی شطرنج بدون وزیر و قلعه این تفکر در نیروهای نظامی نیز معنا و مفهوم دارد دهه ها پیش در اوج جنگ سرد، سلاح اتمی و بمباران اتمی اولین و تنها سلاح نبرد محسوب می شد ولی بعد از جنگ ویتنام، ژنرالی در ارتش آمریکا به نام استاری تصمیم به بازنگری به این شیوه گرفت و سوالی مطرح کرد که تا ان زمان بی سابقه بود. اگر مجبور شویم بدون بمب اتم با شوروی بجنگیم، چگونه خواهیم جنگید؟ این سوال که در ان زمان خنده دار می آمد، مقدمه تحولی بزرگی شد که آمریکا میوه اش را در جنگ خلیج فارس چید در حقیقت این ایده سبب شد که امریکا سلاح اتمی را از عنوان تنها سلاح تعیین کننده در راهبرد خارج کند و نگرشی متفاوت به دیگر سلاح ها و ابزارها ایجاد کند کار در ابتدا سخت بود ولی به تدریج ایده ها بروز کرد و در پی ایده سخت افزارها توسعه یافت سخت افزار با تمرین بهینه شده و طرح ها پخته تر و حرفه ای تر شدند اینگونه سلاح هسته دیگر سلاح مهمی در نیروهای امریکا نبود و امریکا می توانست به راحتی بدون بمب اتم از پس شوروی برآید چرا که قدرت نیروی هوایی به چنان پختگی رسیده بود که بسیار کم هزینه تر و موثرتر از بمب اتم می توانست دشمن را در هرجایی نابود و منکوب نماید دیگر قدرت های زمینی و تکاوری نیز توسعه یافتند و در جنگ خلیج فارس ابداعاتی را به نمایش گذاشتند که هیچ کسی انتظار ان را نداشت در حقیقت جنگ خلیج فارس نمایش میوه متفاوت فکر کردن بود، و در آن امریکا تسلط خود به مهره های فیل، اسب، سرباز و قلعه را به خوبی نشان داد این در حالی بود که در طرف مقابل ، فرماندهان عراقی به مدت 8 سال در نبردی نابرابر با تکیه بر سلاح شیمیایی ، همه گونه ضعفی را پوشش دادند و هر کجا که ساختار و طرح دفاعی آنها توسط ایرانی ها شکسته می شد با استفاده شدید از این سلاح مخوف، نفس حملات ایرانی ها را می گرفتند ولی به یک باره در شروع جنگ خلیج فارس به انها گفته شد در این نبرد حق استفاده از سلاح شیمیایی را نخواهید داشت و بدون ان باید نبرد کنید فرماندهانی که به این سلاح عادت کرده بودند و همچون اعتیاد از ان بهره می بردند، از خود می پرسیدند مگر می شود بدون سلاح شیمیایی هم جنگید و این شوک را با عبور از بزرگراه مرگ به خاطر سپردند اين جا مفهوم توليد كارت بازي مطرح ميشه و ايجاد دستاوردها و راه هاي مستقل که از هر کدام بتوان دشمن را شکست داد. به قول فيلم اخرين شناسايى "تا اگر يكي از معبر ها قتلگاه شد از اون يكي معبر جلو بكشيم" گردش روزگار چرخید و شیطان صفتی به نام ترامپ، شهید سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کرد در پاسخ به آن حمله ایران دچار شوکی شد، عجیب دشمن همه جانبه حساب های خود را کرده بود و ایران غافلگیر شده بود اینجا بود که عنصر وابستگی به یک سلاح دامن ایران را گرفت هرچند ان وقایع گذشت ولی این سوال به جد مطرح شد، آیا تمام هنر بازی شطرنج ما بر یک مهره بسته شده است ؟؟ و اگر حریف آن مهره را از مدار خارج کند چه کار می توانیم بکنیم؟؟ * عده ای می گفتند اگر بمب اتم داشتیم، آمریکا جرئت تهدید پیدا نمی کرد؟ ولی بمب اتم برای آنها تنها یک دوپینگ بود در مقابل ضعف هایشان ، همچون سلاح شیمیایی برای فرماندهان عراقی * عده ای همه چیزشان را روی موشک ها گذاشته بودند و زدن اسرائیل ولی انها هم تک کارت بازی می کردند و راحت در چنگ ضربات موج دوم آمریکایی بودند اینجا این سوال مطرح شد، همان سوالات استاری آیا می توانید بدون توان موشکی با آمریکا بجنگید و شکستش دهید؟؟ آیا بدون موشک می توانی اسرائیل را شکست دهی؟؟ آیا تنها با قدرت پهپادی می توانید با امریکا بجنگید؟؟؟ بدون نیروی هوایی همتراز، چگونه می توانید نیروی هوایی آمریکا را عقب برانید؟؟؟ آیا توان تحمل جنگ الکترونیک و ماهواره های امریکایی را دارید؟؟ آیا امنیت مراکز انرژی، آب را می توانید تامین کنید؟؟ و مانع نابودی زیرساخت های خود شوید؟؟ آیا امکان بردن جنگ به خاک امریکا را دارید؟؟؟ و می توانید آمریکا را در خانه شکست دهید؟؟؟ سوالاتی که برای خیلی ها سنگین بود و توهین تلقی میشد ولی بجا بودند و لازمه برای رسیدن به سطحی که در ان اینگونه غرور ملی مان را ترور نکنند --------------------------------------- اتفاقاتی که رخ داد را باید به عنوان یک زنگ خطر و هشدار به خاطر بسپاریم و مانع تکرار چنین شرایطی شویم حادثه هواپیمای اکراینی و جنگ فشار اقتصادی همه و همه کافی هست تا متوجه شویم باید متفاوت فکر کرد این روش نبرد دیگر پاسخگو شرایط نبوده و باید استفاده از دیگر مهره های شطرنج را تمرین کنیم و دشمن را در جایی که انتظار ندارد غافلگیر کنیم بماند که جنگ اقتصادی و رسانه ای هم دو جبهه ای هست که درش درگیریم و سریعا باید در اونجا ها قوی بشیم تقدیم به دوست و برادر عزیز @MR9 که همیشه مشوق متفاوت فکر کردن هست
-
2 پسندیده شدهنسل جدید ترمیناتور روسی وارد خدمت شد وزرات دفاع روسیه گزارش داد که سربازان حاضر در حوزه نظامی مرکزی روسیه با نسل جدید خودرو پشتیانی تانک ترمیبناتور و تانک های اصلی میدان نبرد تمرین نظامی انجام داده اند. این خودروهای زرهی به تازگی به ارتش روسیه تحویل داده شده است. خودروهای ترمیناتور در سال 2009 برای اولین بار معرفی و در سال 2013 نسل دوم این خودرو رونمایی شد. در سال 2017 روسها نسل جدیدتری از خودرو پشتیانی تانک ترمیبناتور را در کشور سوریه به نمایش گذاشتند. اکنون در سال 2020 روسها اولین سری از نسل جدید خودرو زرهی را در اختیار دارند. ترمیبناتور نقش پشییانی آتش از تانک های اصلی میدان نبرد را بر عهده خواهد داشت ترمیناتور میتواند اهداف با درجه حفاظت کمتری مانند سربازان پیاده نظام و خودروهای زرهی سبک را از میان بردار تا تانک ها بتوانند بر روی اهداف با حفاظت بیشتر مانند تانک های اصلی میدان نبرد یا ساختمانهای مستحکم متمرکز شوندو خودروهای ترمیناتور میتواند با هواگردهای که در ارتفاع پایین پرواز میکنند نیز درگیر شود. تسلحیات ترمیناتور روسی موجب میشود قابلیتهای تهاجمی واحدهای زرهی افزایش پیدا کند.
-
2 پسندیده شدهفالانکس از نظر استحکام در موج اول حمله بد نبود ولی قدرت انتقال پایینی داشت و این پیروزی های برگرفته از فالانکس چند دلیلی داشت: ساده بودن شکل نبرد و تکیه بر تاکتیک های ساده این ساده بودن نبرد که گاهی در حد نبرد تن به تن کاهش می یافت، زمانی باعث نمود عملکرد فالانکس می شد که رقیب ارتشی در هم و مغشوش داشت پارسیان در سه نبرد گرانیکوس، ایسوس و گوگمل بیشتر به نبود فرماندهی قدرتمند و شجاع، عنصر شانس در نبرد گرانیکوس و وجود مقادیر بالایی از شجاعت در اسکندر مقدونی که پهلو به حماقت میزد و همچنین ماهر نبودن پیاده نظام که غالبا مزدور بود در نبرد های تن به تن باختند در توجیه عدم ریسک فرماندهی چون هخامنشیان شاه بزرگ و بی نظیری مانند کوروش را بنا بر قول مشهور در میدان نبرد از دست داده بودند شاید این واقعه ناگوار زمینه ساز نوعی محافظه کاری در راس فرماندهی هخامنشیان شد. ضعف پیاده نظام در نبرد تن به تن با تکیه بیش از حد به سواره نظام همراه شد و همین امر شکست پارسیان را تکمیل کرد. جدای از این فالانکس در مقابل لشکر های سوارنظام سنگین اسلحه و چابک مستاصل بود و به خصوص از کناره بسیار آسیب پذیر و ظهور ابر قدرتی به نام روم به سرعت نسخه فالانکس را پیچید و از این روش در شکل بنیادین خود بجز چند ماجرای سراپا افسانه و یک ایده برای ساخت مقادیر بی شماری فیلم تاریخی چیزی باقی نماند.
-
1 پسندیده شدهبررسی سامانه ی دفاع هوایی مصباح 1 در جنگ، یکی از اهداف نابودی توان اقتصادی، صنعتی و نظامی دشمن است و این کار معمولا با حملات هوایی و موشکی انجام می پذیرد. ایران تا سال 89 برای مقابله با این تهدیدات به ویژه تهدید موشک های کروز و هوا به زمین، توان مناسبی نداشت. تنها سامانه ی روسی تور ام-1 آن هم به تعداد محدود وظیفه ی دفاع از سایت های اتمی و مراکز حساس نظامی را بر عهده داشتند. در سال 89 سامانه ای به نام مصباح 1 برای مقابله با تهدید موشک ها رونمایی شد که بحث های زیادی را بر انگیخت. در این جا پیرامون کارآمد بودن آن صحبت می کنیم. مصباح 1، یک توپ ضد هوایی کششی است که به وسیله ی یک سیستم هدایت، هدف را شناسایی، رهگیری و منهدم می کند. اجزای این سامانه به شرح است: 1:شاسی و پایه ها شاسی این سامانه مشابه سامانه ی سماوات (اورلیکن) است که قادر به چرخش 360 درجه در اطراف و چرخش بین زوایای منفی 5 درجه تا 92 درجه به سمت بالا و پایین است. پس از جمع شدن می توان آن را توسط کامیون روی 4 چرخ کشید. 2:توپ ها و خشاب های آنها مصباح-1 از 4 توپ دو تایی Zu-23-2 استفاده می کند. هر کدام از توپ ها توانایی شلیک 1000 گلوله در دقیقه را دارند و با اندکی محاسبه عدد 8000 گلوله در دقیقه برای تمام سامانه محاسبه می شود. اما نرخ آتش مصباح 1 نصف این عدد یعنی 4000 گلوله در دقیقه اعلام شده است که می تواند صرفا برای ذخیره ی مهمات باشد. جمعا 8 خشاب در وسط و کناره ها قرار می گیرند. ظرفیت هر خشاب 200 گلوله است. این یعنی گلوله ها ظرف 24 ثانیه شلیک مداوم به اتمام خواهند رسید. برد و ارتفاع توپ ها به ترتیب 2.5 و 2 کیلومتر است. سرعت دهانه ی گلوله ها 970-980 متر بر ثانیه است. 3:سیستم کنترل آتش یکی از نکات مصباح 1 که اطلاعات کمی در مورد آن داریم سیستم کنترل آتش آن است. این سیستم از یک رادار و یک سامانه ی الکترواپتیکی و حرارتی تشکیل شده است که هر یک روی یک کانتینر نصب شده اند. مرکز کنترل و هدایت درون خود کانتینرهاست. مشخصات سیستم الکترواپتیکی ساخت صاایران، که بعضی منابع از آن به عنوان صافات نام برده اند، در دسترس نیست. اما با توجه به سامانه های مشابه ایرانی می توان بردی بین 15 تا 25 کیلومتر برای آن در نظر گرفت. رادار سامانه ی مصباح از نوع آرایه ی صفحه ای است و به احتمال زیاد تنها وظیفه ی جست و جو و کمک در هدف گیری را بر عهده دارد. تقریبا هیچ اطلاعاتی در مورد این رادار در دسترس نیست. تنها راداری که به آن شباهت دارد رادار ارتفاع پست سامانه ی HQ-9 چینی است که البته بسیار بزرگتر از رادار مصباح است. در هر حال به علت شباهت ساختاری دو رادار بعید نیست که ایران برای ساخت آن از چینی ها کمک گرفته باشد. احتمالا هدفگیری اصلی بر عهده ی سیستم الکترواپتیکی است و رادار تنها نقش جست و جو و تا حدی کمک در هدف گیری را بر عهده دارد. مطمئنا سیستم کنترل آتش توانایی هدایت چندین توپ را به طور همزمان دارد. جوانب مثبت ارزان قیمت بودن: توپ ها و شاسی از قبل در ایران تولید می شدند و قیمت چندانی ندارند بنابراین میتوانند به تعداد زیاد استفاده شوند. نرخ آتش بالا: 4000 گلوله در دقیقه نرخ آتش کمی محسوب نمی شود. این مقدار برابر سیستم فالانکس آمریکایی است. اتوماتیک بودن: این ویژگی نیاز به اپراتور برای هدفگیری را برطرف می کند و تنها یک نفر می تواند دستور شلیک را صادر کند. استفاده از چندین سیستم برای کشف و رهگیری هدف: در این صورت بقاپذیری سامانه به شدت افزایش می یابد. نیمه متحرک بودن: می شود به راحتی با کامیون قسمت های مختلف مصباح را به نقاط دیگر منتقل کرد که این یک قابلیت بسیار ارزشمند محسوب می شود. جوانب منفی برد و ارتفاع کم توپ: برد 2.5 کیلومتر و ارتفاع 2 کیلومتر برای مقابله با همه ی تهدیدات کافی نیست و زمان واکنش را نیز کم میکند پراکندگی گلوله ها: توپ ها با فاصله از هم قرار گرفته اند بنابراین نابودی اهداف کوچک سخت تر می شود. این اهداف کوچک شامل موشک های کروز نیز می شود. سخت بودن تعویض خشاب ها: تعویض 8 خشاب که بعضی ها در نقاط با دسترسی کم قرار دارند کار آسانی نیست. هر شاسی پس از اتمام خشاب ها تا چند دقیقه غیر قابل استفاده می شود. سرعت دهانه ی کم گلوله ها: 970 متر بر ثانیه سرعت زیادی نیست و میتواند باعث کم شدن دقت نیز بشود. راهکارهایی برای ارتقای این سیستم همه ی تجهیزات نظامی قابلیت ارتقا دارند و مصباح 1 هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید دلیل این که نام آن مصباح "1" است نیز همین باشد. توپ های این سامانه یکی از نقاط ضعف آن محسوب می شوند. برد آنها بسیار کم است. عمده ترین دلیل آن نیز کم بودن طول لوله نسبت به قطر آن است. همچنین سیستم تغذیه ی آنها از نوع خشابی است که تعویض آن بسیار وقت گیر می باشد. می توان با ساخت یک توپ جدید که سیستم تغذیه اش نواری و طول لوله اش بیشتر است این مشکلات را تا حدی برطرف کرد. همچنین می توان از شعله پوش های مدرن تر نیز در آن استفاده کرد. در بهترین حالت کالیبر توپ ها نیز افزایش می یابد که قدرت تخریب، برد و سرعت گلوله ها را زیاد می کند. محل قرارگیری توپ ها مشکل پراکندگی گلوله ها را به وجود آورده. عمده ترین دلیل آن نیز ایجاد فضا برای خشاب ها است. در صورتی که روش تغذیه نیز عوض شود می توان توپ ها را به هم نزدیک تر کرد تا این مشکل نیز برطرف شود. شاسی و پایه ی این توپ در حال حاضر بزرگ و جاگیر است. در صورت تعویض توپ بهتر است این قسمت نیز تغییر کند. اگر به جای توپ، از یک گاتلینگ استفاده شود می توان از این سامانه در ناوها نیز استفاده کرد. یکی از مشکلات ناو های ایرانی نبود سیستم های دفاع نزدیک است که با ساخت چنین سامانه ای توان آنها به شدت افزایش می یابد. در صورتی که این سامانه به همراه موشک های زمین به هوای میثاق یا شهاب ثاقب بر روی یک خودروی زرهی شنی دار نصب شود می توان از آن برای پشتیبانی نزدیک نیروهای زرهی و پیاده استفاده کرد که توان قابل ملاحظه ای به نیروی زمینی خواهد داد. به هر حال مصباح 1 در شکل کنونی هم می تواند برای دفاع از مراکز مهم نظامی و هسته ای استفاده شود و به همین شکل فعلی نیز توان دفاعی ایران را افزایش خواهد داد نویسنده: امید.د (اسپهبد) استفاده تنها در صورت درج نام نویسنده و میلیتاری مجاز است.
-
1 پسندیده شدهمقدمه : در میانه سال 1394 خورشیدی ، بحثی در استاتوس سابق با محوریت کار بر روی ارتشهای باستان و تاکتیکهای مورداستفاده آنها در انجمن میلیتاری میان دوستان انجام شد که در این میان ، قول ایجاد یک تاپیک ویژه برای صورتبندی ( فرمیشن/ سازند ) فالانکس / فالانژ به برادر فاضل و دانشمند ، @mostafa_by و دوست گرامی @Arash داده شد .متاسفانه بدلایلی ، این امر تا امروز صورت نپذیرفت ، ولی علی الحساب ، پس از پیدا شدن یک DVD قدیمی از فایل های بک آپ گرفته شده ، فایل متن برگردان شده ، پیدا شد که بصورت کاملا" اتفاقی ، با 5600 پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی مصادف گردید . با تمام این موارد ، این تاپیک ، نخستین کار در حوزه تاکتیکهای رزمی ارتش های باستان توسط بنده بشمار میرود و بدون هیچ شکی ، نواقص و اشکالات زیادی را بلحاظ فنی خواهد داشت ولی امیدوارم که با مشارکت دوستان ، این مشکلات تصحیح گردد . با این مقدمه کوتاه ، و نقل قولی از پلوتارک ( میانه های سال 100 میلادی ) به سراغ اصل مطلب خواهیم رفت ... به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد فالانکس یک صورت بندی (فرمیشن/ سازند ) رزمی مسطتیل شکل بشمار می آمد که به شکل متعارف از پیاده نظام سنگین اسلحه مسلح به نیزه ، شمشیر های دسته چوبی ، نیزه بلند و یا جنگ افزارهای شبیه به آن ، سازماندهی شده بود . این اصطلاح بویژه ( و در اصل ) برای توصیف این صورتبندی رزمی در نبردهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، با این وصف ، نویسندگان این عصر ، این واژه را برای تشریح صورتبندی رزمی هر یگان پیاده نظام ، صرف نظر از ماهیت تجهیزات و تسلیحاتی که در اختیار آنها بود ، بکار می بردند . بعنوان مثال ، آریان (لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون ، فیلسوف و مورخ یونانی ) این اصطلاح را برای تشریح نظم موجود در ارتش ایران مورد استفاده قرار می داد . در متون یونانی ، اصطلاح فالانکس ممکن بود برای گسترش رزمی یک ارتش در میدان نبرد ، برای توصیف شکل راهپیمایی یا رژه یک یگان نظامی پیاده یا سوار ، برای توصیف شکل استقرار یک واحد نظامی در زمان استقرار دریک موقعیت نظامی و یا تشریح تاکتیکهای واحدهای پیاده نظام/ سواره نظام در جریان یک نبرد ، نیز مورد استفاده قرار بگیرد ، چرا که این واحدها به طور معمول ، به صورت یک واحد نخبه به میدان نبرد اعزام می شدند . پیشینه اصطلاح فالانکس را میتوان از واژه یونانی فالانگوس به معنای " انگشت" مورد بررسی قرار داد . اگر چه این اصطلاح یک واژه نظامی بسیار قدیمی بشمار می آید ، اما کاربرد خود را تا به امروز همچنان حفظ نموده است . امروزه ، کلید واژه فالانکس ، اگر چه بعنوان یک تقسیم بندی (مقیاس )نظامی مدرن ، بشمار نمی آید ( بعنوان مثال ، لژیون های رُمی یا معادل معاصرآن در سیستم نظامی غربی "گردان") اما ، اغلب بعنوان یک صورتبندی کُلی برای شناسایی ماهیت دستجات یگان های ارتشها ، در متون تخصصی ، کاربردهایی برای آن مورد تصور خواهد بود . بنابراین ، یک یگان (واحد) فالانکس ، فاقد توان رزمی / ترکیب استاندارد خواهد بود ، اما می تواند بعنوان یک واحد مشخص که تعداد مشخصی از عناصر پیاده نظام که یک " تک صورتبندی فالانکس" را بوجود می آورند ، بشمار آیند . علاوه براین ، در طول تاریخ نظامی مدّون ، بسیاری از ارتشها ، واحدهای پیاده نظام مسلح به تجهیزاتی نظیر " نیزه بلند" را بعنوان یک یگان نظامی به مانند فالانکس در نظر گرفته و در سازمان رزم خود ، از آن بهره می بردند . در ادبیات انگلیسی ، این اصطلاح ، بعنوان " گروهی که به شکل ایستاده و نزدیک به هم ، به جلو حرکت می کنند " توصیف شده است . با این وصف ، این سطور ، بیشتر بر روی شکل گیری صورتبندی رزمی فالانکس در یونان باستان ، دنیای هلنیک و سایر واحدهای سیاسی باستانی که تحت تاثیر تمدن های یونان باستان ، قرار داشتند ، متمرکز خواهد بود . نخستین تصویری که شباهت زیادی به صورتبندی فالانکس داشت ، در یک ستون سنگی متعلق به سومری ها در قرن 25 قبل از میلاد ، شناخته شده است . در این تصویر ، سربازان به نیزه ، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد ، مسلح شده بودند . علاوه بر آن ، واحدهای پیاده نظام مصر باستان نیز در صورتبندی های مشابهی ، سازماندهی و بکارگیری می شدند . از سویی دیگر ، اصطلاح فالانکس را می توان در یادداشتهای هومر ، که نبرد های هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز به کلاهخودهای فلزی ارتشهای یونان باستان و واحدهای سیاسی مدیترانه شرقی ) را مورد بررسی قرار داده و تشریح نموده ، می توان یافت . به این ترتیب ، هومر ، در اشعارش ، از این اصطلاح برای وجه تمایز قرار دادن میان تاکتیک های مرسوم مبتنی بر صورتبندی های رزمی جمعی از نبردهای انفرادی ، بهره گرفت . مورخان تاریخ نظامی ، تاکنون ، دریک اجماع جالب توجه ، ارتباط میان شکل گیری میان این صورتبندی رزمی یونان با آنچه که هوپلیتها ، آن را بکار می بردند ، وارد نشده اند ، چرا که اصل و پایه این صورتبندی رزمی ، " ایجاد یک دیواره انسانی با استفاده از سپر و نیزه " تقریباً در همه ارتش های آن زمان ، شناخته شده بود و به همین دلیل ، امکان همگرا بودن تکامل این صورتبندی رزمی در میان تمدن های آن روز جهان ، بسیار بیشتر مورد توجه به نظر می رسد . به شکل سنتی و پذیرفته شده ، مورخین ، تاریخ و منشاء اصلی صورتبندی فالانکس هوپلیتها را از یونان باستان ، بخصوص ، در سده هشتم قبل از میلاد بررسی می نمودند . اما این نظریه در دست تجدید نظر است ، چرا که این احتمال که ریشه اصلی این صورتبندی در قرن هفتم و پس از معرفی aspis ( سپرچوبی بسیار سنگین که در دوره های مختلف توسط ارتشهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت) توسط دولت شهر آرگوس می دانند . بنابراین ، این احتمال این فرضیه که صورتبندی فالانکس توسط این دولت / شهر پدید آمده باشد ، بسیار زیاد بود . علاوه براین ، مدارک و شهود بیشتری از جمله نقاشی مشهور Chigi vase به تاریخ سال 650 قبل از میلاد وجود دارد که هوپلیتها را مسلح به سپرهای چوبی سنگین فوق الذکر ، نیزه و پیکربندی زرهی کامل ، به تصویر کشیده است . یکی دیگر از نظریات که ممکن است ، تاریخ دقیق ظهور صورتبندی رزمی فالانکس را تئوریزه کند ، در این ایده خلاصه شده است که برخی از ویژگی های اساسی صورتبندی فالانکس ، از زمان های قدیم تر ، وجود داشته ولی بدلیل عدم وجود فناوری لازم ، مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، دو راهبرد اصلی که در ارتش های نخستین همواره رعایت می گردید ، اصل " انسجام" و استفاده از سربازان در دستجات بزرگ ، بود. این مساله اثبات می کند که فالانکس یونانی ، ، صرفاً نقطه اوج و تکامل یک ایده جذاب و موثر نظامی بشمار می رفت که به آرامی ، از سالها قبل ، در حال توسعه بود و براثر گسترش فناوری نظامی ، ازجمله ، جنگ افزارها و زره در دولت/ شهرهای مختلف ، فالانکس ، روند تکامل خود را پیمود تا اینکه در نهایت به شکل اصلی و موثر خود ، تبدیل گردید . بررسی اجمالی : صورتبندی فالانکس هوپلیتها ، در دوره کلاسیک یونان باستان ( سال 750 تا 350 قبل از میلاد ) به شکل صفوف به هم فشرده ای از سربازان مسلح از ابتدای سازند تا انتهای آن ، مورد استفاده قرار می گرفت . سربازان در این صورتبندی ، سپرهای خود را به هم قفل کرده و نخستین صف از پیاده نظام سنگین اسلحه ، نیزه های خود را درست در جلوی خود و بسمت دشمن ، می گرفتند . در نتیجه ، صورتبندی فالانکس ، یک دیواره مستحکم متشکل از یک توده ترسناک از نیزه های به هم فشرده را پدید می آورد و شکستن این صفوف به هم فشرده ، در زمان اجرای عملیات آفندی ، به سختی امکان داشت . علاوه بر آن ، استفاده از این صورتبندی ، به فرماندهان این اجازه را می داد که از همه سربازان به شکل فعال ، منسجم (نه فقط سربازان مستقر در خطوط تماس با دشمن ) و در یک زمان مشخص در نبرد ، استفاده نمایند . درگیری میان دو یگان با صورتبندی فالانکس ، عمدتاً در زمینهای مسطح (دشت ) صورت می گرفت، چرا که تجمیع عناصر پیاده نظام و سازماندهی آن ، بسیار آسانتر بشمار می آمد . طبیعتاً توپوگرافی ناهموار و متراکم ، استفاده از این صورتبندی را بسار مشکل می نمود ، چراکه حفظ شکل بندی سربازان به صورت یک خط ثابت و شکستن خط دفاعی حریف با استفاده از فالانکس ، یک عملیات نظامی دشوار محسوب می گردید . در نتیجه ، جنگ میان دولت/ شهرهای یونان باستان ، در هر موقعیتی ، امکان پذیر نبود و درگیری ها ، عمدتاً به نقاط استراتژیک زمین عملیات ، محدود می گردید . در عوض ، برای مرتبه های متعدد ، دو طرف درگیر ، نقاط مناسب برای مانور فالانکس را شناسایی نموده تا درگیری در آن راحتر ، صورت پذیرد و در اغلب موارد ، نبرد میان دو طرف ، با عقب نشینی ایمن (عقب روی در اصلاح نظامی مدرن ) ، پایان می پذیرفت . صورتبندی رزمی فالانکس ، عمدتاً همگام با سایر یگانهای پیاده نظام ، پیشروی می نمود ، ( اگرچه احتمالاً وبا توجه به زره و تجهیزات سنگین ، تفاوت سرعت چندانی وجود نمی داشت ) هر چند این امکان نیز وجود داشت که چند متر آخر برای رسیدن به برد جنگ افزارهای محمول با سرعت بیشتری طی گردد . شاید یکی از دلایل اصلی این رویکرد واحدهای فوق را بتوان در تاکید فرماندهان میدانی در حفظ صورتبندی دقیق رزمی با هدف بیشترین بهره وری از این یگان ها دانست . در صورتیکه واحد فالانکس ، شکل خودش را در جریان نبرد ویا قبل از آن ، از دست می داد ، در زمان رسیدن به صفوف مقدم دشمن ، کمترین تاثیر را بر روند میدان نبرد ، برجای می گذاشت .با این وجود ، در صورتی که فالانکس مورد استفاده هوپلیتها ، از سرعت بیشتری برای اجرای پیشروی در میدان رزم استفاده می کردند ، دلیل آن را می بایست در شتاب آنها برای زودتر رخ دادن درگیری جستجو نمود . هرودوت (مورخ) می گوید :" ارتش یونان در نبرد ماراتن ، درست در زمانی که برای اولین بار به دشمن خود یورش بردند ، از صورتبندی فالانکس استفاده نمودند " با این وصف ، بسیاری از مورخان براین باور هستند که این نوآوری (ایجاد صورتبندی های فالانکس ) در ارتش ایران باستان و با هدف به حداقل رساندن تلفات ناشی از واحدهای کماندار ارتش امپراتوری پارس ، بوجود آمد . در آن سوی جبهه ، واحدهای دشمن پس از برخورد با این صورتبندی ، بسیاری از پیاده نظام خود را بعلت مواجهه با نیزه های بلند این واحدها ازدست می دادند ، که این خود موجب درهم شکستن استخوان بندی دشمن می گردید .در مقابل ، شجاعت صفوف اولیه واحدهای فالانکس ، نقطه اتکاء این یگان ها بشمار می آمد ، در حالی که سایر سربازان مستقر در فرمیشن ، براین سعی بودند که با استفاده از سپرهای سنگین خود ، سربازان مستقر در ردیفهای مقدم را به جلو برانند .در زمان نبرد ، کل یگان فالانکس ، به شکل مداوم رو به جلو رانده می شد تا سرانجام سازمان رزم واحد مقابل درهم شکسته شود ، بنابراین ، زمانی که دو صورتبندی با یکدیگر ، وارد جنگ می شوند ، تلاش دو طرف بیشتر برای هُل دادن هم صرف می شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهپروژه های مولد 3 مولد های تولیدی دیگری نظیر نیروگاه ها، پتروپالایشگاه ها، صنایع آب شیرین کن و ... وجود دارد که هرکدام پر از فرصت درآمدی و اشتغال زایی بالایی هستند. هرکدام از این پروژه ها منبع اولیه بالایی برای راه اندازی می خواهد و تامین چنین منبعی از طرف بخش خصوصی غیر ممکن است چیکار می توان کرد؟ اینگونه پروژه ها با کمک وام خارجی انجام می شوند یا برای کشوری مثل ایران با کمک تهاتر نفت یا مقابل با خام فروشی می تواند صورت بگیرد یعنی به جای ورود بی مهابای پول نفت، به جای نفت تکنولوژی وارد کشور می شود با کمک قرار داد 25 ساله با چین به راحتی می توان صنعت بزرگی را وارد کشور نموده و توسعه داد مهمترین موضوعات در این صنایع عبارت است از : - خطوط ریلی سریع - نیروگاه های خورشیدی پراکنده - نیروگاه های اتمی - تجهیزات آب شیرین کن - تاسیسات پتروپالایشگاهی توسعه خطوط ریلی سریع السیر بویژه در اقتصاد جای بحث ندارد در حال حاضر خطوط ریلی در چین به عنوان رگ های گردش خون این کشور عمل کرده و در ترکیب با خطوط جاده ای سبب ارتباط قوی صنایع این کشور شده اند در المان نیز خطوط ریلی یکی از قدرت های این کشور از زمان جنگ جهانی اول تا کنون بوده است و همیشه چابکی المان را تضمین کرده است. نیروگاه های خورشیدی ، علیرغم هزینه استهلاک و منبع بی پایان خورشید ، ضعف عمده ای به نام تاریکی شب دارند و در پایان روز توان خود را از دست می دهند از این رو نوسان زیادی در تامین برق ایجاد می کنند. با این وجود این نیروگاه های می توانند با کمک مزیت خود بخشی از مشکل تامین انرژی را رفع کنند یکی از مشکلات برق در کشور بحث اتلاف برق در انتقال است با وجود نیروگاه های خورشیدی 500 کیلوواتی پراکنده در سطح کشور بویژه در روستاها و یا در ساختمان ها اداری می توان ضرب پیک مصرف انرژی را گرفت و با کوتاه کردن مسیر مولد تا مصرف کننده، به شدت از اتلاف برق در خطوط کاسته و صرفه جویی بزرگی را ایجاد کرد با کمک مولدهای پراکنده و زیاد تامین برق پایدار شده و نوسانات و قطعی کمتری شاهد خواهیم بود. علاوه بر این چون بیشترین مصرف برق خنک کننده ها و واحدهای اداری در روز صورت می گیرد، بخشی زیادی از مصرف روزانه را می توان از پنل ها خورشیدی تامین کرد. در مجموع نیروگاه های خورشیدی به عنوان یک مکمل نیروگاه های گازی (سیکل ترکیبی) و اتمی بسیار کاربردی و موثر هستند در سوی دیگر نیروگاه های خورشیدی در تطابق با بخش های کشاورزی و دامداری اثر بخشی بسیار بالایی داشته و می توانند با در طول روز انرژی مازاد خود را صرف شیرین سازی آب و ارتقا توان کشاورزی و محیط زیست نمایند. چنین علمکردی در مدت 5 سال باعث بازگشت سرمایه قابل توجه بابت این تکنولوژی می شود. پنل خورشیدی روی ساختمان های مسکونی و اداری پنل خورشیدی در مزارع باید توجه کرد که نیروگاه های سیکل ترکیبی به عنوان نیروگاه هایی چابک در عرصه صنایع مطرح شده و با توسعه صنایع می بایست توسعه پیدا کنند بطور کلی با ساخت هر شرکت فولاد و یا هر صنعتی، نیاز به نیروگاهی گازی در کنار ان لازم و اجباری است که بار و برق ان واحد را تامین نماید. و در صورت داشتن برق مازاد برای فروش و کمک وارد خطوط برق سراسری کند علاوه بر این نیروگاه های قدیمی می بایست به عنوان تامین امنیت انرژی حفظ و مدرن سازی شوند تا ساختار اصلی تامین برق در کشور دچار اسیب نشود. نیروگاه های اتمی نیز مابین نیروگاه های گازی و خورشیدی قرار گرفته و با تامین برق سراسری ، امنیت انرژی را تامین می کنند و با کمک حرارت مازاد خود اقدام به شیرین سازی آب دریای و توسعه کشاورزی می نمایند. صنایع پتروپالایشی هم از صنایع پر ارزش افزوده محسوب شده که می توانند درآمد زایی زیادی علاوه بر اشتغال زایی کنند شاید جالب باشد که بدانید مشخصات هر نفت ، مانند شناسنامه به آن می چسبد و ردیابی نفت را بسیار سریع می کند یعنی با نمونه گیری از نفت می توان مبدا و مخزن استخراجی نفت دقیق را ردیابی کرد و این نکته در تحریم ایران بسیار موثر بود محصولات این صنایع بدلیل رسیدن به انتهای زنجیره تولید، امکان مانور فروش بالایی برخورد دار بوده و در مقابل تحریم ها مقاومت بالایی دارند. مسلما فروش محصولات نهایی مثل سوخت بنزین، گازوئیل و یا مواد شوینده و مصرفی بسیار ساده تر هست و با وجود قاچاقچیان هیچ تحریمی جلو دار نخواهد بود مسلما در این شرایط قیمت ها اجازه سود صد در صدی را نخواهد داد ولی یک فروش روان و بی دغدغه به راحتی میسر خواهد شد. پروژه های شیرین سازی آب و گلخانه های صنعتی ترکیب شیرین سازی آب با فناوری گلخانه ای روشی هست که به سرعت توسط کشورهایی چون اسپانیا و رژیم اشغالگر قدس مورد استفاده قرار گرفته و با کمک آن در مناطق گرم و خشک اقدام به تولید محصولات کشاورزی اقتصادی نموده اند. گلخانه های صنعتی اسپانیا شیرین سازی آب نیز دیگر تکنولوژی پیچیده ای نبوده و با کمک روش ترکیبی اسموز معکوس و تبخیر اب دریا ، آب را بصورت صنعتی شیرین سازی کرده و صرف امور آشامیدنی و کشاورزی می کنند. شیرین سازی آب در وهله اول هزینه بر محسوب می شود ولی بیشتر هزینه آن مربوط به هزینه اولیه و تاسیسات می شود و در صورت استفاده از انرژی خورشیدی به شدت می تواند استراتژیک و آینده دار باشد. شیرین سازی آب زمانی معنی اصلی خود را پیدا می کند که به گلخانه های صنعتی متصل شده و نیاز این واحد های کشاورزی را برطرف کند. نکته دیگری که در مورد محصولات کشاورزی می توان گفت تفکیک این محصولات به دو دسته استراتژیک و غیر استراتژیک است برای مثال محصولاتی مثل گندم، حبوبات، جو، شکر، برنج، دانه های روغنی و خوراک دام و ... جز محصولات استراتژیک و امنیت غذایی محسوب می شوند و باید در اولویت تولید در داخل کشور قرار بگیرند ولی محصولاتی مثل هندوانه و خربزه را با مصرف آب زیاد جز محصولات غیر استراتژیک هستند از این نظر با یک برنامه ریزی درست می توان محصولات آب بر را از کشورهایی چون هند ویا چین وارد کرد و بصورت غیر مستقیم منابع آبی کشور را تقویت کرد این اتفاق تنها با خرید مناسب محصولات استراتژیک و شناسنامه دار کردن زمین ها ممکن است و دادن یارانه و مشوق به وارد کننده های محصولات آبی ممکن است. در مجموع می توان گفت که بحران های خودشان راهنما هستند بحران آب و برق و محیط زیست بزرگترین راهنمای ما هستند که چگونه خود را اصلاح و توسعه دهیم اما اگر معیارهای اشتباه بگذاریم، به ناگاه خود را مسیر غلط خواهیم یافت اما همیشه راهکار های ساده با اثر گذاری بالا پیدا می شود. مدیران کشور از دو دیدگاه مسائل را نقد می کنند، صرف مسائل قدرت صرف مسائل مالی این دو نگاه مطلق عملا شرایطی را ایجاد می کند که پروژه ها ارزش پیگیری و شکوفایی پیدا نکنند برای مثال در نگاه صرف قدرت ، اثرات و طبعات کار دیده نمی شود و صرف اجرای کار شرط است و در نگاه صرف مالی بازگشت سریع مالی مبنا خواهد بود و باتوجه به درامد مفت نفت هیچ پروژه ای حتی پاپ پول هم توان تامین نظر مدیران را نخواهد داشت. و اینگونه می شنویم که نیروگاه سازی یا پتروشیمی سازی و .... در کشور توجیه ندارد بصورت خلاصه درد مملکت ما خام فروشی و پول مفت نفت است که باعث شده است که تولید در نگاه بعضی بی ارزش شود سیکل معیوبی و سیاست شترمرغی به نام معیار اقتصادی در کشور ایجاد شده است و باید شکسته شود از طرفی حامل های انرژی رو طوری مطرح می کنند که قیمت انرژی در کشور مجانی شود و از طرف دیگر می خواهند ایده ها با این قیمت رقابت کنند مشخص است که با قیمت انرژی فعلی روش های تولید و ارتقایی که در دنیا زیر یک ماه بازگشت سرمایه دارد در ایران به 5 سال زمان می برد و توجیه پذیر نمی گردد. عملا این معیار تنها برای خام فروشی توجیه پذیر است و هر تولید و صنعتی را بی ارزش جلو می دهد. -------------------------------------------------------------- باید توجه کرد که زمان بزرگترین داشته ماست زمان را از دست بدهیم ضرر می کنیم مسلما در این شرایط ، حین اجرای پروژه های مولد، تلفات و باج های زیادی خواهیم داد ولی سریع عملکردن در اینده باعث فرار از بحرانی بزرگ خواهد شد
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهجنگ قره باغ بخش دوم طبق برخی گزارشها تیمهای عملیات ویژه آذربایجانی چند روز قبل از شروع درگیری با نفوذ به ارمنستان در بعضی از خانههای خالی مستقر شده بودند. ساکنین ارمنی این مناطق، رفت و آمد افرادی با چهرههای مشکوک را گزارش کردهاند. حملات ابتدایی پهپادهای آذری توانست مواضع دفاعی ارمنستان را از بین ببرد و شکافی را در خطوط دفاعی نیروهای ارمنی ایجاد کند و تیمهای کوچک آذری قادر شدند کنترل مناطق کلیدی را با حداقل مقاومت از طرف نیروهای ارمنی به دست گیرند. همچنین تیمهای عملیات ویژه توانستند با استفاده از پهپادها اجرای آتش کنند و موشکهای دقیق، توپخانه و موشکهای هوا به زمین را به سمت اهداف از پیش تعیین شده هدایت کنند. البته مشخص نیست که آیا این نیروها از هر نوع پلتفرم بدون سرنشین یا سرنشیندار برای دریافت تصاویر زنده، شناسایی اهداف یا ارزیابی خسارات جنگی استفاده کردهاند یا خیر؟ این تاکتیکها شباهت زیادی به عملیات ناتو در افغانستان دارد که در آن نیرویهای عملیات ویژه ایالات متحده پرندههای بدون سرنشین و تجهیزات مسافت یاب لیزری و هدفگذار لیزری را برای هدایت مهمات هدایت لیزری دقیق یا کمک به هدایت مهمات غیرهدایت شونده به سمت اهداف به کار میگرفتند. تجمع نیروهای ارمنستانی در فضای باز و بدون رعایت پدافند غیر عامل حرکت نیروی پیاده نظام در کوههای متراکم قره باغ به کندی صورت میگیرد، همچنین محدودیتهای زیادی برای فعالیت تانکها وجود دارد. در چنین شرایطی پهپادها ضعف قدرت را جبران می کنند و مزیتهایی را که توسط زمینهای مرتفع، پوشش گیاهی و اختفا برای دشمن ایجاد شده است از بین میبرند. پایگاهها و مواضع جنگی در مناطق کوهستانی توسط پهپادهای مجهز به حسگرها و تسلیحات مدرن قابل شناسایی و تخریب است. استفاده از پهپادها به ویژه بر علیه مواضع جنگی که پدافند غیرعامل نامناسبی دارد قابل اجراست. چنانچه پهپاد، حامل تسلیحات نباشد یا پهپادی دیگر توانایی پشتیبانی از راه دور برای درگیری نداشته باشد، پهپاد شناسایی میتواند مختصات دقیق هدف را به توپخانه یا سامانههای راکتی هدایت شوندهای که قابلیت اجرای آتش فوری را دارند، ارسال کند تا آتش موثری را با دقت کمتر از 10 متر بر ضد هدف شناسایی شده تدارک ببینند. تصاویر ویدئویی نشان میدهد نیروهای طرفین فاقد آموزش و مهارت لازم در استفاده از تکنیکهای پدافند غیرعامل هستند. مشاهده میشود نیروها به طور پیوسته در فضای باز فعالیت میکنند، توقف میکنند یا به آرامی حرکت میکنند. این نیروها از استتار کمی برخوردار هستند و به صورت گروهی تجمع میکنند. حرکت ستونهای زرهی ارمنستان بدون پوشش پدافندی یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار در تلفات بالای ارمنیها بود رابرت بیتمن نویسنده Foreign Policy میگوید: گرچه پهپادها ابزاری در جهت افزایش قدرت هستند اما بسیاری از شکستهایی که در طول جنگ مشاهده شده است میتواند نشانی از آموزش ضعیف باشد. هیچ یک از طرفین به این درک نرسیده است که اگر شما یک نیروی جنگی آموزش دیده و بانظم در داخل این تجهیزات نداشته باشید حتی پیشرفته ترین تانکها و سایر خوردوهای زرهی بی فایده هستند. عدم آموزش نیروهای ارمنی و یا نبود نظم تاکتیکی و شکیبایی لازم نیروها، هزینه زیادی را برای ارمنستان به بار آورد. همچنین ویدئوهای منتشر شده از جنگ نشان میدهد پهپادهای آذری ابتدا چندین هدف با ارزش بالا را رصد میکنند و بلافاصله پس از نابودی این اهدافِ با اولویت بالا، اهداف با اولویت کمتر مانند نیروهای حاضر در فضای باز و داخل خوردوهای غیرزرهی را مورد حمله قرار میدهند. در فضایی که کمبود مهمات وجود دارد تجهیزات هوایی مشغول حمله به گروههای کوچک یا تجهیزات با اولویت پایین هستند که نشان میدهد نیروهای آذری زرادخانه بزرگی از موشکهای هوا به زمین ترکی و پهپادهای انتحاری اسرائیلی را در اختیار دارند. حمله پهپادها به نیروهای پیاده نظام نشان دهنده حجم زیاد تسلیحات هواپرتاب زرادخانه آذربایجان است نقش ترکیه تمام نشانهها حاکی از آن است که آذربایجان بخش عمدهای از پهپادهای بیرقدار خود را درست قبل از جنگ خریداری کرده است. بنابر گزارشها فقط در ابتدای سال 2020 ترکیه بیش از 120 میلیون دلار تجهیزات نظامی به آذربایجان فروخته است. با توجه به جمع آوری سریع تجهیزات، متخصصان موضوع، ابراز تردید کرده اند که نیروهای آذری بتوانند سطح مناسبی از آموزش به موقع و مهارت کافی در رابطه با تجهیزات جدید برای انجام چنین حملات مهلکی دیده باشند. یک نتیجه گیری منطقی این است که ترکیه احتمالاً نقش گسترده تری در حملات به نیروها و تجهیزات ارمنستان داشته است. مارک اپیسکوپوس ، گزارشگر National Interest ، نقش بالقوه ترکیه در جنگ را قابل توجه میداند: مجموعهای از شواهد نشان میدهد برنامه ریزی و هماهنگی اقدامات نظامی آذربایجان توسط ترکیه صورت گرفته و تا حد زیادی اجرای آن نیز بر عهده ترکیه بوده است. کمک های نظامی آنکارا شامل هواپیماهای بدون سرنشین بیرقدار، تکاوران نیروهای ویژه و مزدوران سوری وابسته به ترکیه بود. کنترل ترکیه بر نیروهای مسلح آذربایجان چنان عمیق است که طبق گزارش ها، تعدای از افسران آذربایجانی که از انتقاد به میزان درگیری ترکیه در نبرد قره باغ انتقاد کرده بودند، به دستور آنکارا از ارتش آذربایجان اخراج شدهاند. شرکت رجب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در رژه پیروزی در باکو، صحنهای قابل توجه را پدید آورد: دو رهبر در کنار هم ایستادهاند و پشت سر آنها به صورت مساوی یکی در میان پرچم ترکیه و آذربایجان قرار داشت. در واقع پرچم ترکیه به همان اندازه که در خیابانهای باکو دیده میشود در سایر مناطق آذربایجان هم حضور دارد. مفاهیم منطقهای درگیری ترکیه در قفقاز جنوبی بسیار فراتر از حمایت آشکار آن از حاکمیت آذربایجان است برخی اعتقاد دارند کنترل حاکمیت آذربایجان در دست ترکیه است. با تلاشهای مسالمتآمیز روسیه، حداقل تا پنج سال آینده مشخص نیست واقعا چه کسی قره باغ را کنترل خواهد کرد و نفوذ کدام کشور بر منطقهی بزرگتر قفقاز جنوبی مسلط خواهد شد. ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاشاره صریح و خیلی قاطع رهبری در مورد برد موشک ها جالب بود. که گفتند آقایان پیش من اومدند برای افزایش برد موشک ها به 4 یا 5 هزارا کیلومتر و من نزاشتم بنا به دلایلی. مهمان گویا ازشون سوال کرد چرا نزاشتید و پاسخ دادند بنا به دلیلی و آقایون هم از من گله مندند حتی. البته جریان نشست برای سال 97 هست گویا و خب بعد از 97 ما کلی اتفاق اساسی داشتیم. خروج آمریکا از برجام تا حوادث مهمی که دشمن درشون دخیل بود تا ترور سردار سلیمانی به دست ایالات متحده. نکتش اینجاست رهبری خیلی قاطع و صریح میگن بنا به دلیلی من نزاشتم. ابهامات برطرف بشه شاید بشه بیشتر کاوید مسئله را. چه کسانی مراجعه کردند (در وهله اول به نظر میرسه فرماندهان نظامی بودند تا مسئولان سیاسی)، اشاره رهبری مربوط به چه سالی است؟ مثلا زمان شهید طهرانی مقدم یا اخیرا؟ (سال 97) یا اینکه دلیل آیا همون بحث حساسیت اروپا است؟ در این مقطع (برجسته شدن موضوع تهدید موشکی ایران در حالیکه ما در این برد (اروپا) نیاز به هزینه بالایی داریم تا مثلا به یک توان بالقوه برای تهدید اروپا برسیم و پروپاگندای ماجرا توسط غرب میتونه اصل موضوع موشکی را در همین حد فعلی هم تحت فشار بزاره. (که میبینیم هست همین حالا هم و ناتو امروز هم بیانیه ضدش صادر کرد که مخالف قطعنامه است) هرچند مشخصا چراغ خاموش ما در این مسیر هستیم ولی تفاوت میکنه یک موشک تخصصی در این برد تست و معرفی بشه که تا حالا به طور اختصاصی نشده. پ ن: البته مستند را دقیق تر نگاه کردم: بحث پیشرفت و توان دانشمندان موشکی است که رهبری میگن اونها حتی برای بردهای 4 هزرا و 5 هزار کیلومتر هم آماده بودند که من نزاشتم و گفتم فعلا همین قدر بس هست.
-
1 پسندیده شدهمثالی از تولید ماژولار هنر استفاده از داشته ها و توسعه نقاط بحرانی رو قبلا در صنایع اسرائیل به خوبی دیده بودیم اینبار در طراحی ترکیه مشاهده می شود توپ اورلکین 35 میلی متری معرف حضور همه هست ترکیه با محصول korkut مثالی دیگر در این زمینه تولید سیستم ماژولار ارائه داده است که قابل توجه هست. ترکیه دو اصل تحرک و رادار و کنتر ل آتش رو اضافه کردند و در کنار یه بازاریابی خوب از هیچ پروژه موفق در آوردن ترک ها باتوجه به توپ اورکین و پلت فرم زرهی که داشت اقدام به طراحی این سامانه نمودند، تکرار کارهای دیگران بود ولی با رعایت اصول طراحی چابک اید جالب باشد که بدانیم آلمان ها پیش از این دست به این کار زده بودند ولی اقدام مجدد ترکیه با عنصری به نام بازاریابی و طراحی ماژولار همراه بود که عامل موفقیت آن شد و اینک خبر فروش تعدادی از این دستگاه ها به اوکراین ( یکی از فروشندگان این تجهیزات ) نمود فروش یخچال به اسکیموها است. اورکین های متحرک ساخت المان نکته خاص در این طراحی ماژولار، چند بعدی بودن طراحی مشهود است: - استفاده از داشته ها موجود - توسعه دانش و فناوری برتر - بازاریابی و تبلیغات درست (توجیه اقتصادی) - توسعه دیگر فناوری های جانبی این پلت فرم از سه بخش تشکیل میشه - برجک ( شامل 2 بخش رادار و توپ ) - شاسی در ابتدا سیستم رادار و کنترل آتش برمبنای سامانه قبلی و باترکیب سیستم اپتیک بازطراحی و توسعه داده شد. سپس با تطبیق رادار جدید و توپ های اورلکین برجکی ماژولار طراحی و ساخته شد. در خصوص شاسی، متناسب با نیاز مصرف کننده انتخاب های زیادی بود طراحان شرکت ابتدا به سراغ شاسی شنی دار با قابلیت حرکت روی آب و شاسی ناو رفتند. ولی باتوجه به تجربیات شرکت های اروپایی، به احتمال زیاد شاسی های چرخ دار را در گوشه کار خود دیده اند. و در نهایت فروش چرخی که دیگران طراحی کرده اند. نکته ای که در این طراحی خیلی خوب نمود دارد - دقت بر بازاریابی - استفاده از تجربه و فناوری دیگران - استفاده از فن ماژولار اگر همین بحث برجک را فقط لحاظ کنیم، بسیاری از زره پوش های قدیمی با تعویض برجک قابلیت هجومی خوب پیدا خواهند کرد یا در بحث شاسی، استفاده از شاسی های مشابه به شدت هزینه طراحی، تولید و نگهداری را پایین می آورد این اتفاق اگر با تجاری سازی موتور و فروش غیرنظامی همراه شود سود خالص خواهد بود چیزی که شرکت های ترکیه ای به شدت مدنظر قرار داده اند. پیشتر در این مورد در مقاله فروش تجاری با دانش نظامی بحث شده بود لینک در کشور خودمان در ایران اولین تلاش در زمان شهید ستاری با الحاق موشک های شرقی کوتاه برد به این سامانه صورت گرفت لینک مقاله خوب از جناب @mehran55 بعد ها ایران اقدام به این کار بر روی شاسی 6*6 کرد که با 4 جک تثبیت میشد اقداماتی هم روی ترکیب رادار و اپتیک صورت داد و علیرغم هزینه و حتی رسیدن به کیفیت های خوب در زمانی بسیار پیشتر از ترکیه، آن خروجی مطلوب دیده نشده است و این هنر نهایی کردن یک پروژه است که از حلقه های مفقوده در کشور ما محسوب می شود. الحاق موشک به رادار اورلکین اورلکین روی شاسی چرخدار سامانه اپتیک با رادار البته در مورد سامانه سوم خرداد ، اقداماتی شد که نشان از رشد تفکر تولید می داد ولی هنوز این تفکر در کشور ما نیاز به توسعه دارد طرحی که با سامانه رعد و طائر شروع شد و با تست بر روی دریا و تست موشک کوتاه برد روی پلت فرم سوم خرداد اولین نشانه ها از تفکر ماژولار همراه با نگاه به تبلیغات را محقق کرد. تست دریاپایه نمونه فتوشاپی از سامانه در دریا نصب موشک کوتاه تر روی بستر سوم خرداد با تشکر از @Crash برای معرفی این محصول
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. خودرو شمس-14 ؛ تولد یک رویای ناکام به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری ، ضرورت خودکفائی و توانمندی در تولید ساخت داخل ، همواره یکی از دغدغه های سرلشکر شهید منصور ستاری بود. بر همین اساس ایشان ساخت خودرو را یکی از زمینه های بروز این توانمندی می دانستند. سرهنگ نصرت الله پناهی از همرزمان شهید ستاری درباره ساخت خودرو «شمس 14» خاطرات جالب توجهی دارد : « تیمسار ستاری پیشتر از قرارداد با کره ای ها برای تولید - مونتاژ پراید ؛ در اندیشه ساخت یک خودرو سواری در نیروی هوایی بودند. به نظر می رسید ایشان می خواستند با این عمل به کارخانجات خودروسازی کشور که حدود سی سال است خودرو مونتاژ می کنند ، ثابت کنند که در این کشور می شود خودرو تولید کرد و هر سال هم مدل آن را عوض کرد. تا از این طریق کشور را از وابستگی به خودروسازهای خارجی بی نیاز کرد. تیمسار با این اهداف ، فرمانده آمادگاه تعمیر و نگهداری خودرو در نیروی هوایی را ملزم به طراحی و ساخت اتومبیل کردند. پس از چندی به ایشان اطلاع داده شد که به علت نبود امکانات لازم ، ساخت خودرو امکان پذیر نیست. به تازگی سربازی به آمادگاه نوسازی فرماندهی لجستیک آمده بود به نام «رضا میکائیلی». او در طرح های صنعتی دارای ابتکاراتی بود و چندین طرح برای ساخت خودرو تهیه کرده بود. من که از علاقه تیمسار به ساخت خودرو اطلاع داشتم ، طرح های میکائیلی را به دفتر ایشان بردم. تیمسار پس از دیدن آنها بسیار خرسند شدند و بلافاصله برای دیدن آن سرباز به کارگاه آمدند. تیمسار ، مقداری با میکائیلی صحبت کردند و همان جا با گچ روی زمین طرحی را کشیدند و نظرات خود را درباره ساخت خودرو به او اطلاع دادند. همان روز پروفیل لازم خریداری شد و کار ساخت شاسی آغاز گردید. فردا صبح که تیمسار به کارگاه آمدند ، شاسی آماده شده بود. بسیار خوشحال شدند و به یک قسمت آن اشاره کردند و گفتند : این مقدار ، زیادی است. باید اصلاح شود. با راهنمائی تیمسار ، تغییرات انجام گرفت و چند روز بعد ، موتوری که برای شاسی در نظر گرفته شده بود ، روی آن نصب و به تدریج اکسل های جلو و عقب ، و چرخ ها آماده شد. صندلی هم به آن افزوده شد. در این زمان که مصادف با برگزاری نمایشگاه دست آوردهای نیروی هوائی در دانشگاه هوائی بود ، تیمسار دستور دادند ؛ خودرو با همان وضعیت در نمایشگاه شرکت داده شود. هنگامی که رهبر معظم انقلاب ، حضرت آیت الله خامنه ای از نمایشگاه بازدید می کردند ، تیمسار ماشین را به ایشان نشان دادند و قول دادند که سال آینده این ماشین به بهره برداری برسد. در مراحل ساخت ، مدیرعامل پارس خودرو به دعوت تیمسار به کارگاه آمده و از پروژه بازدید کرد. ایشان گفت : موتور ماشین ضعیف است و چند روز بعد یک موتور «رنو-5» به ما هدیه کرد. برمبنای موتور جدید، مقداری تغییرات بر روی شاسی و اتاق خودرو انجام گرفت. تیمسار هر روز به ما سر می زدند و اصرار داشتند ، ماشین تا 19 بهمن مصادف با روز نیروی هوائی آماده شود. روز چهارشنبه 14 دی ماه 1373 به کارگاه آمدند و از ساعت 5 عصر تا 11 شب پیش ما ماندند. فردا از کیش زنگ زدند و گفتند: بگوئید همه بچه ها بمانند، من می آیم. ما همگی تا ساعت یازده شب منتظر آمدن تیمسار ماندیم و چون خبری نشد ، به منزل رفتیم. صبح جمعه خبرناگوار شهادت تیمسار ستاری از رادیو پخش شد. شنیدن این جمله برای من بسیار سخت و کشنده بود. بی اختیار در فراق ایشان اشک ریختم و از خدا خواستم بتوانم به آرزویشان جامه عمل بپوشانم. پس از شهادت شان ؛ کار را با توجه به علاقه و دلبستگی که بچه ها به تیمسار داشتند ، ادامه دادیم. اگر چه بی حضور ایشان ، کار بسیار سخت بود. ولی طبق قولی که داده بودیم با الهام از روح بزرگ آن شهید، ماشین را برای 19 بهمن 1373 آماده کردیم و به نام خودرو «شمس-14» نامگذاری کردیم. شمس 14 مخفف شهید منصور ستاری ( "ش" شهید ، "م" منصور و "س" ستاری) و عدد 14 ، هم آخرین روزی است که تیمسار از خودرو بازدید کردند». منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری پس از شهادت ایشان این «پروژه کاملا تکمیل شده» به سمت تولید انبوه نرفت و بجای آن ، قرار داد مونتاژ انبوه خودرو پراید با کره جنوبی منعقد شد!! و بعد از گذشت نزدیک به سه دهه ؛ ما همچنان مونتاژ کننده خودرو پراید هستیم. تقدیم به برادر عزیزم @arminheidari که مجدانه و مردانه پیگیر تئوریزه کردن مباحث مرتبط با تولید و استقلال صنعتی و اقتصادی کشور هستند. ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شده5 ماهواره در صف پرتاب سازمان فضایی ایران اعلام کرد طراحی چهار ماهواره و آمادهسازی پنج ماهواره برای قراردادن در فضا از برنامههای صنعت فضایی ایران است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، بر اساس گزارش سازمان فضایی، ماهوارههای مخابراتی "ناهید یک و دو"، "ذوالجناح"، "سیمرغ"، و ماهوارههای سنجش از دور "طلوع"، " پارس۱"، " ظفر۲ " برای تثبیت در مدار LEO در دست طراحی و تولید هستند. برای دستیابی به مدار خورشید آهنگ (SSO) نمونه دوم ماهواره پارس، ماهواره ذوالجناح و پایگاه پرتاب چابهار در دست طراحی و اجرا هستند. دستیابی به مدار ۳۶ هزار کیلومتری از برنامههای بعدی سازمان فضایی کشور است. برای دستیابی به این هدف، پرتاب زیرمداری کپسول زیستی و بلوک انتقالمداری سامان ۱، توسعه زیرساختهای فضا، توسعه توان طراحی و ساخت ماهوارههای سنجشی و مخابراتی در دستور کار قرار گرفته است. ماهوارههای"پارس ۱ "؛ " ظفر ۲ "؛ "طلوع" با قابلیت تصویربرداری چند طیفی از جمله ماهوارههای سنجش از دوری است که در صف پرتاب هستند. https://www.irinn.ir/fa/news/817733/۵-ماهواره-در-صف-پرتاب
-
1 پسندیده شدهبا بررسی ویکی فارسی و انگلیسی : اون رهبری که جزو وظایف مدیر هست درواقع ترم Commanding هست و نه Leadership . هنری فایول، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام میدهند: برنامهریزی سازماندهی رهبری هماهنگی کنترل According to Fayol, management operates through five basic functions: planning, organizing, coordinating, commanding, and controlling. Planning: Deciding what needs to happen in the future and generating plans for action (deciding in advance). Organizing (or staffing): Making sure the human and nonhuman resources are put into place.[33] Commanding (or leading): Determining what must be done in a situation and getting people to do it. Coordinating: Creating a structure through which an organization's goals can be accomplished. Controlling: Checking progress against plans Management, Leadership and Command مدیریت ، رهبری و فرماندهی فرماندهی چیزی است که توسط شخص خارجی به شخصی اعطا می شود. طرف خارجی از اختیارات برخوردار است و همراه آنها مسئولیتها و وظایفی را نیز عهده دار است. مسئولیتها ممکن است تفویض شوند یا به اشتراک گذاشته شوند ، اما فرمانده همچنان مسئول نتایج است.سازمان در مالکیت فرمانده نیست. مدتی به فرمانده سپرده می شود و در این مدت وی سرپرست آن است. این به معنای فروتنی خاص و وظیفه مراقبت است.فرماندهی در دنیای تجارت اجتناب ناپذیر است. از آنجا که این یک نیاز واقعی است ، همه مجبور به انجام آن هستند و به دلیل اهمیت اصلی آن در تجارت ، ما باید در مورد آن صحبت کنیم. ما آن را تحت 'رهبری' قرار می دهیم. در نتیجه سردرگم می شویم. تفکر تجاری با مخالفت با مدیریت و رهبری رنج می برد. ادبیات رهبری به دلیل عدم تشخیص رهبری از فرماندهی ، حاوی بحث های بیهوده ای است. یک تثلیث وجود دارد و افسران و مدیران باید هر سه را تمرین کنند ، زیرا یک سازمان به هر سه مورد نیاز دارد: هر سه با هم همپوشانی دارند ، به همین دلیل است که دچار اشتباه می شویم . در واقع ، یک فرد ممکن است هر سه را به سرعت پشت سر هم انجام دهد. گزارش از ماهیت خاص آنها و رابطه آنها متفاوت است ، اما من پیشنهاد می کنم که می توان آنها را به شرح زیر درک کرد: منبع : https://www.onethirdmore.co.uk/articles/the-leader-as-hero-an-alternative-the-executives-trinity/
-
1 پسندیده شدهبررسی وضعیت امنیت شرق کشور از نگاه یک مدیر بومی حسنعلی نوری فرماندار سابق زاهدان مدت سخنرانی 1 ساعت و 50 دقیقه http://kolbehkeramat.org/video/nq/213.mp4 این سخنرانی پر از نکات مغفول مانده از شرق کشور است که به شخصه خیلی از این موارد رو آگاهی نداشتم بحث پیشرفت در چابهار، خط راه آهن شرق و توسعه دانشگاه ها در سیستان و بلوچستان از جمله نقاط جالب این ویدیو است امیدوارم اگر عمری بود نکات درون این ویدیو رو به متن پیاده و خلاصه کنم تقدیم به جناب @MR9 مسیر تغییر سخت و پر از سنگلاخ است و سال ها طول میکشد که درختی به ثمر بنشیند
-
1 پسندیده شدهبخش دوم ..... تاکتیک فشار بر دشمن : تئوری " ایراد فشار فیزیکی " به صورت گسترده ای از دوران باستان مورد استفاده قرار می گرفت و این مساله توسط مورخان مورد پذیرش قرار گرفته است . علیرغم این مساله ، مورخانی نظیر دیویس هانسون به این مساله اشاره می کند که پذیرفتن اجرای تاکتیک ایراد فشار فیزیکی به دشمن توسط واحدهای فالانکس مقداری مشکل خواهد بود ، مگر اینکه این واحدها ، شراط لازم را برای اجرای آن در این تئوری داشته باشند ، چنانکه پیاده نظام مستقر در دو ردیف نخست ، در چنین شرایطی ، قادر به پرتاب نیزه های خو د ، نخواهند بود . با این حال ، باید به این نکته توجه داشت که هنر یونانی در آن زمان ، نمی توانست این تاکتیک را در شکل واقعی خودش ، به تصویر کشیده و این فرضیه ،بیشتر محصول حدس و گمان مورخین است تا فراهم کردن یک تئوری درست با استفاده از منابع آن دوره تاریخی . اصطلاح یونانی ایراد فشار فیزیکی به شیوه ای استعاری ، مترادف واژه " PUSH" ، مورد استفاده قرار گرفته است ( بعنوان مثال ، برای تشریح استدلالی بودن و بلاغت واژه ) ، در نتیجه نمی توان نتیجه گرفت که این واژه یونانی ، به شکل تحت اللفظی ، به معنای فشار فیزیکی / فشار فیزیکی به دشمن ، خواهد بود ، اگر چه امکان دارد در معنای اصلی خودش هم بکار گرفته شده باشد . علیرغم این پیچیدگی معنایی ، فرضیه ایراد فشار فیزیکی ، ظاهراً به دور از روشهای آکادمیک ، حل شده است . بعنوان مثال ، اگر اصطلاح Othismos ، با دقت بسیار بالا ، مفهوم فشار فیزیکی را توصیف کند ، این مساله منطقی خواهد بود که واحد استفاده کننده از صورتبندی فالانکس ، در صورت بروز درگیری ، همیشه پیروز میدان خواهد بود ، با توجه به این نکته که اضافه شدن حتی یک ردیف به این صورتبندی ، در کنار قدرت فیزیکی انفرادی پیاده نظام حاضر در این واحدها ، که مشخصاً ، قابل مقایسه با قدرت فیزیکی دشمن نمی بود ، کمیت عددی احتمالی را جبران می نمود . نبرد موسوم به Delium ، ( سال 424 قبل از میلاد ) علیرغم این مساله ، نمونه هایی از صورتبندی فالانکس با کمیت عددی پایین نیز وجود دارد که از این تاکتیک ( فشار فیزیکی ) استفاده کافی نموده است . بعنوان مثال ، در نبرد موسوم به Delium ، ( سال 424 قبل از میلاد ) ، جناح چپ ارتش آتن ، با استفاده از یک صورتبندی 8 نفری فالانکس ، بر یک صورتبندی 25 نفری از ارتش دولت / شهر Thebans ، بدون آنکه موجب از میان رفتن فوری سازمان رزم دشمن گردد ، غلبه نمود . با این وصف تصور ایراد فشار فیزیکی از سوی یک صورتبندی 8 نفری فالانکس بر یک واحد 25 نفری ، حتی برای چند ثانیه ، بسیار مشکل خواهد بود ، چه برسید به اینکه نیمی از نبرد ، بدین صورت روی داده باشد . این قبیل استدلال ها به ایجاد یک موج ضد انتقاد در خصوص تئوری " ایراد فشار فیزیکی " منجر شده است . آدریان گلدزورتی ، در مقاله خود ، با عنوان " Othismos ، افسانه ها و بدعت ها " ، چنین می گوید : """در خصوص ماهیت نبرد به سبک هوپلیتها ، چنین استدلال می شود که مدل ایراد فشار فیزیکی ، نه با شکل نبرد هوپلیتها و نه با واقعیتهای عملی در اجرای این تاکتیک در استفاده از صورتبندی های بزرگ پیاده نظام در میدان نبرد ، تناسبی ندارد . این بحث می بایست میان موخین و محققان مورد بحث و بررسی قرار گیرد .مشکلات عملی این فرضیه ، شامل این واقعیت می شود که در زمان اجرای تاکتیک ادعایی با یک نیزه 8 فوتی ، عملاً توانایی رزم موثر و یا حتی دفع حملات ، بسیار سخت و مشکل است . اصولاً فلسفه استفاده از نیزه در این صوتبندی ها ، حفظ فاصله منطقی پیاده نظام مستقردر صورتبندیاز دشمن ، دفع حملات آنها و ایجاد فضای لازم برای مانور های تهاجمی است . در حالی که اگر تاکتیک " ایراد فشار فیزیکی " در نظر گفته شود ، دو طرف و بویژه پیاده نظام مستقر در ردیف نخست صورتبندی فالانکس ، می بایست با جنگ افزارهای کوتاه تر (بعنوان مثال شمشیر ) بلافاصله و بدون درنگ ، بادشمن درگیر شوند .این وضعیت ، آمار تلفات فرمیشن فالانکس را در زمان عقب روی یا عقب نشینی ، بسیار افزایش خواهد داد . هر چند ، سرعت درگیری و بالتبع ، سرعت جنگ بسیار بیشتر خواهد بود ( به جای جنگ های چند ساعته و چند روزه ) که این مساله ، خود جای تعمق بیشتری را می طلبد .""" سپر محافظتی : در ارتش هوپلیتها ، هر عنصر پیاده نظام سنگین اسلحه ، یک سپر را روی بازوی چپ خود حمل می نمود که این سپر علاوه بر ماموریت محافظت از کالبد سرباز ، نقش نظم دهنده صورتبندی را بر عهده داشت . البته این وضعیت ، بدان معنا بود که پیاده نظام مستقر در صورتبندی ، در سمت راست ، دچار یک پاشنه آشیل گردد ، نتیجتاً در جریان یک نبرد سنگین ، صورتبندی های فالانکس براین سعی بودند تا برای پوشش دادن این ضعف، علاوه بر اجرای پیشروی هماهنگ ، بیشتر از جناح راست واحدهای دشمن برای ضربه زدن استفاده کنند . این مساله بدان معنا بود که دریک جنگ ، یک یگان فالانکس ، بدون اراده و برحسب اجبار ، به جناح راست دشمن متمایل می شد ( بدلیل اینکه به غیر از واحد فالانکس پیشرو ، بقیه در پوشش محافظتی سپرهای واحدهای کناری قرار گیرند ) علاوه براین ، فرماندهان ارشد میدان ، به منظور جلوگیری از بروز مشکلات و حوادث ناخواسته ، اغلب پرتجربه ترین یگان های هوپلیت را در جناح راست واحدهای فالانکس مستقر می کردند . با این وصف، برخی ارتشهای آن زمان ، به مانند اسپارتانهای Nemea ، در جریان درگیری ، بیشتر براین سعی بودند که از این نقطه ضعف ، بیشترین بهره برداری را نمایند . در این زمینه ، برای موفقیت واحدهای فالانکس در میدان رزم ، اغلب واحدهای متعارف مستقر در جناح چپ ، عمدتاً قربانی تاکتیک های موجود می شدند تا یگان های فالانکس بتوانند از سمت مخالف ، به دشمن یورش برند . البته براساس تجربه ، اجرای این استراتژی در بیشتر موارد ، بسیار بعید بشمار می رفت ، به همین دلیل در مقیاس پرشمار ، در ادبیات یونان باستان ، از آن یاد نشده است . در زمان ورود واحدهای فالانکس به صحنه رزم ، عمدتاً یک فرمانده در هر ردیف مستقر می شد ( درجه دار معادل سرجوخه) و در انتهای یگان نیز یک افسر فرمانده با درجه ouragos ( در معنای مصطلح " رهبر دُم"یا افسر عقبدار ) که ماموریت ایجاد نظم تاکتیکی را بر عهده داشت ، مستقر می گردید . در چنین وضعیتی ، صورتبندی فالانکس ، مثال بسیار خوبی از یک فرمیشن نظامی که در آن مجموعه ای از عناصر پیاده نظام شکل یافته ، ماموریت درهم شکستن سازمان رزم دشمن را بر عهده دارند ، خواهد بود . در مجموع و بنابر آنچه که از آن زمان برجای مانده ، در ارتش هوپلیتها ، بعلت وجود اعتماد بسیار در میان تک تک یگان های آن ، تمایل جدی برای حفاظت متقابل از یکدیگر داشته بنابراین ، نگاه فرمانده میدان به یک واحد فالانکس ،بصورت قوی ترین واحد رزمی ، در مقایسه با سایر واحدهای رزمی با درجه کیفی پایین تر ، بود . در این وضعیت ، تاثیر فرمیشن فالانکس بسته به این بود که هوپلیتها ، بتوانند در صحنه عملیات رزمی ، شکل بندی خود را بطور کامل حفظ نمایند ، زمین عملیات را در اختیار بگیرند ، بویژه در زمانی که با صورتبندی فالانکس دشمن ، روبرو می شوند . به همین دلیل ، این سازند رزمی عمدتاً از گروه دوستان ، خانواده های یک فامیل، تشکیل می گردید که این شرایط ، علاوه بر ایجاد یک انگیزه روانی برای محافظت و دست یابی به پیروزی و ثبت افتخار خانوادگی ، بعنوان یک عامل بازدارنده ناشی از شرم ( بدلیل فرار از صحنه رزمی ) نیز عمل می نمود . هراندازه ، ارتشی که از تعداد بیشتری فالانکس تشکیل می شد ، منظم تر و شجاع تر می بود ، احتمال دستیابی به پیروزی در جنگ ( که اغلب ، میان دولت/ شهرهای یونان رخ می داد ) بدون خونریزی و با فرار و عقب نشینی یک طرف ماجرا ، بیشتر می گردید. از یک جهت ، ماهیت سازند فالانکس به صورتی که تشریح شد ، مبّین عبارت " اراده برای جنگ" بشمار می رفت که هوپلیتها ، در حفظ آن بسیار روشمند عمل می نمودند . در حال حاضر ، داشتن شهامت ، مطیع بودن در عین حضور در کنار هم ، برای پیشروی در یک نبرد تن به تن ، اولویت به قهرمانی ، جان مردم پشت سر واحدهای فالانکس را نجات خواهد داد ،اما اگردر این مردان ترس راه یابد ، همه چیز ،از جمله برتری تاکتیکی خود را دست خواهند داد . تاکنون ، هیچ کسی با کلمات نتوانسته مصائبی را که ممکن است برای یک عنصر ترسو و بزدل در واحدهای فالانکس رخ داده ، تشریح کند . برای یک عنصر پیاده فالانکس ،در یک جنگ خصمانه ، داشتن یک زخم در پشت سر در اثر اصابت نیزه دشمن ، شرم آور تر از جسد وی در میان انبوهی از گرد و غبار جنگ بشمار می رفت. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 4- دقت در این عبارت بلحاظ تاریخی از جذابیت زیادی برخوردار هست ، تاثیر فرمیشن فالانکس بسته به این بود که هوپلیتها ، بتوانند در صحنه عملیات رزمی ، شکل بندی خود را بطور کامل حفظ نمایند ، زمین عملیات را در اختیار بگیرند ، بویژه در زمانی که با صورتبندی فالانکس دشمن ، روبرو می شوند ، بدین معنی که از اکتبر 1917 واحدهای زرهی با فلسفه مشابهی ، عرصه نبرد دنیای مدرن را بخودشون اختصاص دادند. برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبیان شما جذابه و کم کم داریم از بحث خارج میشیم در مورد ممنون و زمانی که شما فرمایش کردید حقیقتا اون زمان طرح استراتژی ممنون رو یادم نمیاد و باید دوباره سری به کتب مرجع بزنم در مورد هراکلیوس اتفاقا این ایده خوب بود بین المقدس سقوط کرده بود قسطنطنیه در محاصره بود این هنر هراکلیوس بود که از طولانی شدن جنگ و فرسوده شدن نیروهای ساسانی بهره جست با دشمن اروپایی مصالحه ( یا پیروزی یادم نیست] کرد جنگ رو به آسیا کشاند و از طریق شمال غرب در امپراطوری ساسانی پیشروی کرد و حتی دستگرد که پایتخت جدید به جای تیسفون بود رو تصرف کرد هنر خسرو پرویز رو باید بهش حماقت گفت چون با خیره سری اش اولا جنگ رو خیلی طولانی کرد، دوما رفتارش به خصوص با شاهین خوب نبود ، چیزی که قبلا نمونه اش رو با بهرام چوبینه دیده بودیم. زمان سنجی خسرو پرویز افتضاح بود و معمولی ریسکی ترین تصمیمات رو در بدترین موقع می گرفت
-
1 پسندیده شدهاز اشتباهات داریوش سوم هخامنشی این بود که در نبرد آخر تمامی نیروهای خودش رو وارد جنگ نکرد و به جای اینکه در پشت صفوف خودش بایسته در ابتدای صفوف خودش بود . به نظر بنده با توجه به جریان نبرد ، دلیل اینکه اسکندر مستقیم به قلب سپاه داریوش حمله کرد ، علاوه بر تهور و شجاعت ذاتی که داشت این بود که می ترسید اگه داریوش تمام نیروهاش رو وارد نبرد کنه ، جناحینشاز هم می پاشه و قتل عام می شه پس ریسک کرد و با حمله به قلب سپاه و خود داریوش با خودش گفت یا می برم یا با افتخار می میرم . این وضعیت نهایی حدس زده شده از آرایش دو ارتش در فاز نهایی نبرد هست https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e9/Battle_gaugamela_decisive.png همونطور که می بینید عملا یکپارچگی سپاه مقدونی از هم پاشیده شد و اگه داریوش به موقع میانه ی سپاهش رو وارد نبرد می کرد ، احتمالا نتیجه جور دیگه رقم می خورد . در احوالات این جنگ گفته اند به محض اینکه داریوش از ارابه افتاد اکثریت سپاه مرکزی و واحد های ارتش هخامنشی که حتی وارد نبرد نشده بودند ، هزیمت کردند .
-
1 پسندیده شدهسلام برادر.... من جدا شرمنده هستم می خواستم بنویسم رکاب ولی نمی دونم چرا نوشتم لگام.... همانطور که شما به خوبی اشاره کردید رکاب رو تا اواسط و اواخر دوران ساسانی اختراع نکرده بودند.... شما به خوبی روشن کردید که اقوام ایرانی از همون اولش به سوارکاری معروف بودند ... سواری بدون رکاب غیرممکن نیست اگر فیلمهای سرخپوستی را هم دیده باشید اونها هم سوارکاران ماهری بودند که از رکاب استفاده نمی کردند. ولی توجه کنید که بدون رکاب سواره نظام زرهپوش ساختن خیلی خیلی سخت است... چون اینها مثل شوالیه های زرهپوش قرون وسطی با نیزه های بلند به صف دشمن می زدند و برای دمپ کردن ضربه ی حاضر حتما باید پای سوارکار در رکاب قرار داشته باشد یا اینکه پایش به جایی گیرباشد..... بازهم تشکر از ارسال خوب شما و عرض معذرت از همه ی خوانندگان این مطلب
-
1 پسندیده شدهابتکار اصلی فیلپ استفاده از ترکیبی از واحدهای مختلف بود. بر خلاف باورهای عموم ، چیزی که معمولا موجب پیروزی اسکندر مقدونی می شد ، سواره نظام سنگین اسکندر بود و البته مقداری هم دیوانه بودن خودش و مهمتر از اون ، ضعف فرمانده ی طرف مقابل . در نبرد اربیل ، اگه سواره نظام سغدی بعد از دور زدن جناح چپ اسکندر به سمت اردوگاهشون نمی رفت ( برای آزاد سازی مادر و همسر دارایوش سوم ) از پشت به مرکز نیروهای مقدونی حمله می کرد ، احتمالا اسکندر هم می شد یکی از هزاران فرماندهی که برای کشور گشایی به فلات ایران حمله کردن و شکست خوردن .
-
1 پسندیده شدهفالانکس آسیب پذیری زیادی از کنار داشت، ابتکار اصلی اسکندر ( و در حقیقت پدر او فیلیپ) ایجاد واحدی اختصاصی برای پوشش کناره های فالانکس بود. این واحدها که Hypaspist نامیده می شدند ( و البته از قبل هم وجود داشتند اما این مأموریت را نداشتند) کناره های فالانکس را پوشش می دادند و سربازانی نخبه محسوب می شدند. اینگونه ضعف بزرگ فالانکس برطرف می شد. کناره های این واحدها هم توسط سواره نظام یا پیاده نظام سبک پوشش داده می شد. این استراتژی که در اصل متعلق به پدر اسکندر بود اما فرصت نیافت جهان گشایی خود را بدین روش زیاد ادامه دهد. ( فیلیپ توانست یونان را تسخیر و کل آن را یکپارچه کند) در این استراتژی سواره نظام مانند چکش دشمن را به سوی فالانکس ها می راند که مانند سندان عمل میکرد و دشمن بین چکش و سندان کوبیده و نابود می شد.
-
1 پسندیده شدهمثل اینکه من منظورم رو به درستی نرسوندم بزارید بحث باز کنم بخش اول : باید به این مورد توجه کنیم ارتش در این چند سال توجه بسیاری به ارتقا تانک های ازرده خارج خود داشته است. نمونه های بروز رسانی سبلان و تیام نشان میدهد ارتش خواهان این است که تانک های از رده خارج خود را همچنان در میدان نبرد نگهدارد. همچنین افراد رده بالا در ارتش نیز به این موضوع اشاره کرده اند که ادوات زرهی در ارتش بازنشسته نخواهند شد بلکه با بروز رسانی وبهینه سازی همچنان در خدمت بمانند. پس صحبت در مورد هزینه نگهداری در این مورد کاملا بی معنی است چون ارتش نشان داده است همچنان خواهان نگهداری تانک های قدیمی خود است. تیام و سبلان نشان میدهد ارتش در بحث نگهداری تانک های از رده خارج خود مشکلی ندارد. بلکه مشکل اصلی ارتقا درست انها است. که به نظر میرسد ارتفا های این چنینی با وجود حجم تهدیدات مشکلی از ارتش حل نخواهد کرد. بخش دوم: این نوع ازخودروهای زرهی پدافندی قرار نیست وظیفه حفاظت و پشتییانی از اسمان کشور را بر عهده داشته باشند. وظیفه حراست از آسمان کشور بر عهده سامانه های برد کوتاه دیگری همچون سامانه های تور، سپر و عقاب گذاشته خواهد شد. سامانه های عقاب و سپر در صورت حمله گسترده کروز به کشور با حضور در رینگ پدافندی کشور بر علیه تهدیدات به مبازره میپبردازند. وظیفه سامانه های پدافندی که از شاسی تانک ها درست می شوند حمایت از نیروهای زرهی است. در صورت استفاده از نیروهای زرهی در عملیات های افندی و پدافندی بر روی زمین خودروهای زرهی پدافندی هوایی در کنار دیگر خودروهای زرهی همچون تانک ها و نفربرها در این عملیات های شرکت خواهند داشت. به عنوان مثال تهدیدات هوایی خصوصا ریز پهپاد ها در حال گسترش است حتی گروهای تروریستی همچون داعش توانایی بهکارگیری این نوع تهدیدات را دارند که میتواند خودروهای زرهی را در معرض خطر قرار دهد. علاوه بر اینکه این خودروها نقش پدافند هوایی برای یگانه های زرهی بازی میکنند اگر به یک توپ با کالیبر مناسب مجهز شوند می توانند به راحتی در نقش پشیبانی آتش بر علیه اهداف زمینی فعال شوند. خصوصا اینکه ما در بخش خودروهای پشتیبانی اتش با مشکل اساسی مواجه هستم وجود این خودروهای میتواند کمک کند باشد. استفاده از پهپادهای دست ساز توسط ترویست ها و یا گروهای چریکی که در چند سال اخیر در خاورمیانه باب شده است یکی از چند نوع تهدیدات هوایی است که زنگ خطر را برای یگان های زرهی به صدا در آورده است. دراینده نزدیک با قدرتمند شدن تسلیحات این پهپاده و یا در دسترس بودن پهپاد های انتحاری ، ادوات زرهی به مشکل جدی برخواهند خورد که لزوم بهکارگیر یک سامانه پدافندهوایی در کنار یگان زرهی راگوش زد میکند. رزمایش اقتدار 97 ارتش و حضور توپ پدافندی شلیکا در کنار دیگر ادوات زرهی ارتش برای حمایت و ایجاد چتر پدافندی نشان میدهد ارتش به این نوع سامانه های پدافندی نیاز دارد - توپهای پدافندی شلیکا به دلایل زیادی مثل سلاح و تجهیزات شناسایی نامناسب در حال حاظر اثر بخشی خاصی ندارند. یکی از گزینه های ارتش برای داشتن خودرو زرهی پدافندی مناسب بروز رسانی سنگین توپهای پدافندی شلیکا است.
-
1 پسندیده شدهیکی از گزینه ها که میتوینم در بخش سامانه های پدافندی به سمتش حرکت کنیم استفاده ار تانک های از رده خارج و قدیمی ارتش و تبدیل کردن آنها به خودروهای پدافندی خودکششی است. میتوان یک برجک با کالیبرهای مناسب به همراه سامانه های کنترل آتش ، رادار و سیستم های الکترواپتیک طراحی و بر روی شاسی تانک های ام-47، ام-48 وحتی تانکهای ام-60 نصب کرد. حتی میتوان این برجک ها را موشک های چند منظور ضد هوایی/ضد زره مجهز کرد. این نوع از خودروهای پدافندی علاوه بر اینکه قدرت درگیری با تهدیدات هوایی در ارتفاع پست را خواهند داشت می توانند در کنار دیگر خودروهای رزمی ارتش مانند تانک های اصلی میدان نبرد با ایجاد حجم اتش بالا به خاطر دارا بودن نرخ بالایی آتش در توپ های پدافندی به مقابله با اهداف زمینی نیز بپردازند و در نقش یک خودرو پشتیبانی اتش ظاهر شوند. در نتیجه این نوع از خودروهای پدافندی در تیپ های زرهی خدمت خواهند کرد تا همیشه نیروهای زرهی یک چتر پدافند هوایی حداقلی داشته باشند. نکته جالب توجه این است که در طول 8سال جنگ تحمیلی نیز تجربه نصب سامانه پدافندی بر روی شاسی تانک وجود داشته است. نصب تیربار سنگین 14.5 میلیمتری 4- ZPU برروی شاسی تانک ام- 47 ام در طول دفاع مقدس سامانه پدافند هوایی Marksman سوار بر شاسی تانک ام-48 نمونه خودرو پدافند هوایی خودکششی ام-247 امریکا مجهز به دو توپ ضد هوایی 40 میلیمتری بوفورس سوار بر شاسی تانک ام-48
-
1 پسندیده شدهقسمت دوم معرفی ساختمان و سیستم های جنگنده F-4E جنگنده F-4E یه جنگنده چند منظوره مافوق صوت با قابلیت انجام عملیات بر ضد اهداف زمینی دریایی وهوایی در تمام شرایط آب و هوایی است. خدمه به صورت پشت سر هم و در کابین هایی جداگانه قرار گرفته اند. کاناپی از جنس طلق ضخیم وشفاف است که به صورت پنوماتیک تا زاویه 53 درجه باز می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/221512927642465202135B15D.jpg][/url] (نمایی از چینش کابین F-4E نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) در سمت چپ کابین و بیرون از ان نردبان جمع شونده و محل قرار گیری پای خلبان برای ورود و خروج به کابین وکلید کنترل خارجی کاناپی قرار دارد. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/392191791524961733015B15D.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/581791783701316551845B15D.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/839404037297680452455B15D.jpg][/url] (تصاویری از نردبان جمع شونده و محل قرار گیری پا برای ورود به کابین) کابین خلبان به صورت تحت فشارو دارای سیستم تهویه هوای ترکیبی با قابلیت کنترل است. خلبان و افسر کنترل سلاح (کمک خلبان wso ) هر کدام بر روی یک صندلی خروج اضطراری martin baker MK.H7 قرار گرفته اند. این صندلی پرتاب قابلیت استفاده در سرعت صفر تا 500 نات رادر ارتفاع صفر دارا می باشد(zero-zero ejection seat ) . ارتفاع صندلی تا 2 اینچ زیر نقطه مرجع و تا 4 اینچ بالاتر نقطه مرجع قبل تنظیم است. کیت بقا به همراه اکسیژن اضطراری و قابق نجات در هر صندلی قرار داده شده است. چتر نجات در هر صندلی در یک پوسته سخت و در پشت سر خلبان قرار گرفته و دارای عرض چتر ( قطر تاج چتر) 8.4 متر می باشد که به طور خودکار بعد از خروج اضطراری در ارتفاعی بین پایی یا 11500 و یا در صورت خروج در ارتفاعی پایین تر با تاخیری در حدود 2.25 ثانیه فعال می گردد. همه مدل های F-4E از سال 1967 شروع به دریافت نمونه بهبود یافته صندلی MK.H7 کردند. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/523943192468245373455B15D.gif][/url] (نمایی از صندلی martin baker MK.H7) علاوه براین تغییر دیگری نیز بر روی پانل داخل کابین صورت گرفت که شامل تغییراتی در موقعیت کنترل کننده های سلاح و انتقال انها به نقاطی که در دید خلبان باشند و یا خلبان دسترسی بهتری به آنها داشته باشد. با انجام این کار خلبان در درگیری های هوایی می توانست در تمام مدت بدون اینکه دست خود را از دسته کنترل موتور throttle)) یا دسته کنترل فرامین هواپیما (control stick) جدا کند با اهداف هوایی درگیر شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/706181991659385809115B15D.jpg][/url] (نمایی از کابین جلوی جنگنده F-4E نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) بدنه هواپیما بصورت تمام فلزی است و ساختار آن شامل سه قسمت پیش ساخته است. مواد بکار رفته در ان در درجه اول آلومینیوم (67%) , استیل و آلیاژ های شامل نیکل 20 % تیتانیوم 8% و مواد دیگر بکار رفته حدود 5% است. بدنه جلویی هواپیما به نحوی ساخته شده است که نصب سیم کشی های برق هواپیما قبل از مونتاژ امکان پذیر باشد. بخش مرکزی بدنه در درجه اول از آلومینیوم و محل قرار گیری موتور از تیتانیوم ساخته شده است. بدنه انتهایی به صورت چند قسمتی ساخته شده است که با پیچ به بدنه مرکزی متصل می شود. قسمت انتهایی بدنه نیز غالبا از آلومینیوم ساخته شده به استثنای خروجی موتور ها که از فولاد ضد زنگ ، تیتانیوم و آلیاژی مخصوص که ترکیبی از نیکل و کروم (HASTELLOY X) است ساخته شده. بال ها از پانل های ماشین کاری شده ی جدا ناپذیر آلومینیوم با ضخامت 2 تا ½ اینچ ساخته شده اند. فلپ ها و بالک های متحرک روی بال (aileron) همه با فلز آلومینیوم لانه زنبوری ساخته شده اند . بالک های متحرک روی بال تنها به سمت پایین حرکت میکنند . کاهنده سرعت در هوا با نیروی هیدرولیک عمل میکند و در قسمت زیرین هر بال وداخل پانل هر بال قرار گرفته است و با باز شدن بصورت لولایی از زیر به سمت جلو باعث کاهش سرعت هواپیما در هوا میشود. در آغاز سال 1972 تمامF-4E ها در لبه ی جلویی بال خود مجهز به بالک های دو وضعیتی شدند که این تغییر مهمترین اصلاح آیرودینامیکی انجام شده بر روی فانتوم از زمان ورود به خدمت است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/712500607212679838925B15D.jpg][/url] (نمایی از بال چپ F-4E) [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/108905039854418959625B15D.jpg][/url] (تصویری از کاهنده سرعت در هوای F-4E که در زیر هر بال نصب شده است) باله عمودی و سکان متحرک آن از آلومینیوم معمولی و استیل ساخته شده اند و سکان متحرک دم هواپیما با نیروی هیدرولیکی عمل میکند. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/901050447238845732515B15D.jpg][/url] (تصویر باله عمودی و سکان متحرک آن) منبع اصلی تامین برق جنگنده F-4E شامل دو ژنراتور 400 هرتز، سه فاز با ولتاژ 115/200 است. ژنراتورها با سرعت ثابت 8000 دور در دقیقه می چرخند. دو مبدل 100 آمپری برق تولید شده را از 115/200 ولت (AC) به 25 ولت (DC) تبدبل میکند. نیروی هیدرولیک جنگنده توسط سه واحد تولید نیروی هیدرولیک تامین میشود. این سیستم ها زمانی که موتور ها فعال هستند فشاری معادل 3000 psi تولید میکنند. همچنین یک سیستم پنوماتیک هوای پر فشار برای تامین نیاز کابین ، چرخ ها، بالک های متحرک بال (aileron) را تامین میکند. F-4Eها به سیستم چتر و قلاب نگهدارنده مجهز هستند. چتر نگهدارنده در انتهای دم هواپیما و در قسمتی مخروطی شکل قرار دارد و دستگیره رها سازی آن در سمت چپ صندلی خلبان قرار دارد. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/163566819846723564025B15D.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/884136456163376445665B15D.jpg][/url] (نمایی از محل قرار گیری و چتر نگهدارنده) ارابه فرود با نیروی هیدرولیک عمل میکند و به صورت الکترونیکی کنترل می شود. هر کدام از چرخ ها دارای ترمز هیدرولیکی با کنترل الکتریکی که مجهز به سیستم ضد لغزش است هستند.برای جلوگیری از جمع شدنی اتفاقی چرخ ها بر روی زمین یک سوییج ایمنی و پین نگهدارنده بر روی آنها قرار گرفته است. ارابه فرود دماغه به چرخ ها دو قلو14 لایه با ابعاد 18*5.5 و ارابه های فرود زیر هربال دارای یک عدد چرخ 24 لایه با ابعاد 30*11.50-14.5 اینچ هستند. محدوده چرخش چرخ جلو 70 درجه به سمت چپ یا راست است. با این وجود باقطع سیستم هدایت ، چرخ جلو توانایی گردش آزادانه 360 درجه توسط پرسنل زمینی را دارد. چراغ های بیروی هواپیما شامل موارد زیر می باشد : Position light در انتهای بال ها و روی دم – join up light در انتهای بال – fuselage light در زیر و بالای بدنه اصلی – anti collision light به رنگ قرمز – landing and taxi laght بر روی ارابه فرود دماغه هواپیما – inflight refueling system light در پشت کابین عقب – flood lights در دم هواپیما – electro luminescent formation light در سه قسمت بدنه و انتهای هر بال به رنگ زرد پانل کنترل چراغ های بیرونی در کنسول سمت راست کابین جلو قرار دارد. روشنایی داخلی هر کابین توسط خلبان آن کابین به طور مستقل کنترل می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/041104364851036797435B15D.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/585505912538841529125B15D.jpg][/url] (تصاویری از چراغ های بیرونی F-4E نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پرواز های شبانه ) رادار محمول هوایی an/apq-120 ساخته شده توسط westinghouse به عنوان یه رادار کنترل اتش به طور خاص برای جنگنده F-4E طراحی شده و دارای قابلیت جستجو و در گیری با اهداف سطحی و هوایی است. از جمله قابلیت های این رادار امکان جستجو و تعیین مسیر اهداف هوایی برای ارائه به موشک ها و توپ 20 میلی متری دماغه و نقشه برداری زمینی و تعیین فاصله اهداف برای ارائه به مهمات هوا به سطح است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/622504233194945604825B15D.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/805925727903423510685B15D.jpg][/url] (تصاویری از رادار APQ-120 جنگنده F-4E نبروی هوایی ارتش جمهوری اسلام ایران) با ارائه سیستم دیجیتال چند بخشی an/arn-101 بهبود قابل توجهی در توانایی ناوبری و حمل و پرتاب مهمات در F-4E حاصل شد. سیستم an/arn-101 یک یکپارچه کننده سیستم های ناوبری و انتقال اطلاعات به مهمات و سیستم های شناسایی است. این سیستم امکان انجام سریعتر تنظیمات سیستم الکترونیک پروازی (اویونیک) و ناوبری را در F-4E فراهم میکند. این سیستم امکان ناوبری تاکتیکی و برد بلند رابا سه سیستم مختصاتی فراهم میکند: 1-عرض و طول جغرافیایی 2- سامانه مختصات جهانی مدکاتور معکوس (utm) 3- سیستم ناوبری رادیویی و اختلاف زمانی LORAN سیستم an/arn-101 با استفاده از پایگاه داده خود موقعیت هواپیما را بوسیله سنسور های اندازه گیری سمت ، زاویه دماغه ، ارتفاع پروازی و دیگر سینسورها محاسبه کرده و هواپیما را به سمت اهدافی که قبلا در حافظه اش ذخیره شده راهنمایی می کند. سلاحی که از همه نظر توانایی های F-4E را بهبود بخشید توپ 20 میلی متری شش لول چرخان General Electric m-61A1 بود. این توپ 20 میلی متری شش لول چرخان با نیروی هیدرولیکی و الکتریکی عمل می کند. شش لول چرخان بودن این توپ با افزایش اتلاف حرارت و کاهش فرسایش لوله ها سبب افزایش طول عمر عملیاتی آن می شود. این توپ نصب شده در زیر دماغه F-4E دارای دو نرخ آتش 4000 و 6000 گلوله در هر دقیقه و حداکثر ظرفیت مخزن 639 گلوله است که غالبا با 630 گلوله تغذیه می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/179248887163167168125B15D.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10300/555629887727372276495B15D.jpg][/url] (تصاویری از توپ 20 میلی متری نصب شده در زیر دماغه و لحظه شلیک آن) جنگنده F-4E به عنوان یک جنگنده چند منظوره توانایی استفاده از پاد های اخلال گر الکترونیک خارجی مختلفی را دارد که شامل پادهای زیر میشود : AN/ALQ-71, AN/ALQ-72 , AN/ALQ-87 , AN/ALQ-101, AN/ALQ-119, AN/ALQ-131
-
1 پسندیده شدهمقایسه ی M1A2 TUSK با BMPT- Terminator M1A2 TUSK Vs BMPT- Terminator فارسی سازی: Siavash75 منبع