برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      55

    • تعداد محتوا

      8,885


  2. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      373


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. archersarash

    archersarash

    Members


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      282



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 29 تیر 1400 در همه مناطق

  1. 9 پسندیده شده
    به نام خدا Zala Aero نمونه ی پهپاد هیبریدی با مداومت 12 ساعته را در ماکس 2021 رونمایی می کند Zala Aero، زیرمجموعه گروه Kalashnikov، پهپاد هیبریدی ZALA 421-16E5G را برای اولین بار در نمایشگاه بین المللی هوایی MAKS-2021 به نمایش می گذارد. Kalashnikov اخیرا در بیانیه ای گفت: "اولین نمونه های این پهپاد در حال حاضر در تاسیسات مجتمع سوخت و انرژی مورد استفاده قرار می گیرند." این پهپاد می تواند بیش از 12 ساعت در هوا بماند، مسافتی بیش از 1200 کیلومتر را طی کند و نظارت هوایی را در فاصله بیش از 100 کیلومتری انجام دهد. اثر صوتی کم ZALA 421-16E5G به دلیل توانایی آن در کار در حالت بی صدا روی باتری بافری است. این حالت می تواند تا 1 ساعت دوام داشته باشد و مدت زمان شارژ مجدد باتری در هوا تنها 2 ساعت است. ZALA 421-16E5G برای کار در سکوت کامل رادیویی در مناطقی با وضعیت رادیویی دشوار در فاصله تا 500 کیلومتری از نقطه پرتاب سازگار شده است. عملکرد "ناوبری ویدئویی" امکان از دست نرفتن دید حتی در نبود سیگنال سامانه های ناوبری ماهواره ای را فراهم می کند. این پهپاد به محموله هدف ترکیبی با 2 دوربین حرارتی و یک دوربین فیلمبرداری با بزرگنمایی 60 برابری مجهز است. ویدئو ها با فرمت HD (1280*720) پخش می شود، به همین دلیل اپراتور در ایستگاه زمینی می تواند تصاویر مخابره شده را با جزئیات ببیند.
  2. 7 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing Phantom Eye هواپیمای بدون سرنشین (UAV) ارتفاع بالا با مداومت طولانی (HALE) (2012) بوئینگ Phantom Eye پهپادی نسل جدید است و مهم ترین ویژگی آن سامانه پیشرانه هیدروژن مایع آن است که بهره وری و برد زیادی دارد. این پیشرانه ها هیچ گاز خروجی یا اتلاف سوخت ندارند و آب تنها خروجی آنهاست که Phantom Eye را حامی محیط زیست می کند (اگرچه این فناوری در زمان رونمایی Phantom Eye گران‌قیمت بود). دیگر پهپاد های هم رده اکثرا از موتور های بنزینی (پریدیتور، ریپر) یا موتور های توربوفن (گلوبال هاک) برای افزایش برد و توانایی های ماموریتی استفاده می کنند. پهپاد Phantom Eye محصول شاخه سری "Phantom Works" بوئینگ است که حوزه کاری آن مشابه تاسیسات سری "Skunk Works" لاکهید مارتین، سازنده جنگنده پنهانکار F-117 Nighthawk در دهه 1980 می باشد. بوئینگ بازار های مختلفی (تجاری و نظامی) را برای Phantom Eye تدارک دیده و این پهپاد می تواند برای نظارت بر شرایط متغیر زمینی در مدت طولانی مورد استفاده قرار گیرد. تجربه رزمی آمریکا در افغانستان و عراق باعث شد تا الزامات جدیدی برای تمام شاخه های نظامی اضافه شود؛ این محصول مفید جنگ های پویای طولانی مدت است. پهپاد ها از شروع سال 2001 و حملات سال 2003 نقش پر رنگ تری در عملیات های ارتش ایالات متحده داشته اند و راه های جدید تر و بهتری برای انواع نقش های در میدان نبرد ارائه کرده اند، به خصوص جمع‌آوری داده که ماهواره ها در مواقعی می توانند توانایی محدودی ارائه کنند و هواپیما های شناسایی سرنشین دار معمولا جایگزین مناسبی نیستند. پهپاد ها ساکت‌تر هستند، مداومت بیشتری دارند، از کیلومتر ها دورتر به جاسوسی از دشمن می پردازند و اطلاعات به روز را به زمین مخابره می کنند. بوئینگ پیشتر پهپاد Condor را طراحی کرده بود. این پلتفرم که پهپاد تحقیقاتی با ارزشی بود، اولین پرواز خود را در سال 1988 انجام داد. این پهپاد بعد از حدود 300 ساعت جمع‌آوری داده، بازنشسته و به موزه هوایی سن متیو کالیفرنیا منتقل شد. Phantom Eye برگرفته از Condor است. در این برنامه Aurora Flight Sciences، Ball Aerospace، Ford و MAHLE Powertrain هم همکاری می کنند. هرکدام از این شرکت ها تخصص خود را در طراحی مفهومی Phantom Eye به کار گرفته اند. این پهپاد همانند طراحی های انقلابی پیش از خود، حداقل تا امروز، نه مسلح است و نه برای نقش نظارتی/شناسایی برای جاسوسی از اهداف در مدت طولانی طراحی شده است. اگر برنامه Phantom Eye موفق شود، این پهپاد قادر خواهد بود تا برای روز ها در یک مکان معیین باقی بماند. یا ممکن است به برنامه دیگری تبدیل شود و راه را برای پهپاد هایی با مداومت چند هفته ای یا حتی چند ماهه باز کند. طراحی خارجی Phantom Eye با هیچ معیاری طراحی بدیعی ندارد، بدنه اصلی برآمده، بال های 45 متری و میله دمی نازک از مشخصه های آن است. این پهپاد ویژگی های پنهانکاری را فدای برد و ارتفاع بالا کرده و طراحی آن هم محصول این تفکر است. بدنه شبیه توپ راگبی است و بال های بزرگی در بالای آن نصب شده اند تا بیشترین نیروی بالا کشنده را تولید کنند. در هنگام سکون، بال ها به طرزی قابل توجه به پایین خم می شوند اما هنگام پرواز، رو به بالا قرار می گیرند، به همین دلیل پایه های نازکی در طرفین بدنه آن را حمایت می کنند. بدنه با ظرافت به سمت عقب باریک می شود و در انتها تک باله عمودی دمی و یک جفت بال افقی رو به پایین را نگه می دارد. شکل کلی قسمت دم به حالت Y برعکس است. نیروی Phantom Eye توسط 2 موتور در داخل محفظه های ساده تامین می شود که هرکدام یک ملخ 4 پره را می چرخانند. 2 موتور تعبیه شده در این هواپیما در خودروی تجاری فورد فیوژن هم یافت می شود. برخلاف نسخه های احتراقی، این مدل از موتور های فورد به مقدار زیادی تغییر داده شده اند تا از مزایای پیشرانه های هیدروژن مایع بهره ببرند. به همین دلیل این سامانه بسیار مقرون به صرفه تر است. این پیشرانه ها از نوع موتور های 4 سیلندر 2 لیتری فورد هستند که هرکدام 150 اسب بخار قدرت تولید می کنند و هواپیما را به سرعت هایی بیشتر از 273 کیلومتر در ساعت (هم سطح بالگرد های مدرن) می رسانند. در مارچ سال 2010 موتور ها در محیط کنترل شده، آزمایش شدند. Phantom Eye حدود 4 روز مداومت پروازی دارد و می تواند به ارتفاع 20000 متری برسد، قلمرو جوی که پیشتر فقط در اختیار هواپیما های جت سرنشین دارد بود. توانایی حمل 200 تا 227 کیلوگرم تجهیزات ماموریتی را دارد. Phantom Eye اولین بار در دوازدهم جولای سال 2010 در نمایشگاه بوئینگ در تاسیسات سنت لوئیس میسوری به صورت عمومی رونمایی شد. آزمایش های زمینی آن در پایان سال 2010 در مرکز تحقیقات پرواز Dryden ناسا در پایگاه نیروی هوایی Edwards کالیفرنیا آغاز گردید. از آن جا اولین پرواز خود را در اول ژوئن سال 2012 (به تاخیر افتاده از سال 2011) انجام داد. بوئینگ به دنبال دیگر پروژه های مشابه و نسخه های بزرگ تری از Phantom Eye رفت تا مداومت پروازی را بیش از پیش افزایش دهد، به گفته منابع تا بیش از 10 روز، به همراه محموله داخلی شامل تجهیزات تخصصی. در فوریه سال 2014، نیروی هوایی ایالات متحده وضعیت Phantom Eye را به خدمت آزمایشی در گروه عملیاتی چهارصد و دوازدهم تغییر داد. در آگوست سال 2016، پهپاد از خدمت/آزمایش فعال خارج شد. قطعات Phantom Eye برای نمایش در موزه آزمایش پرواز نیروی هوایی، از هم جدا شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: شرکتBoeing (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (بازنشسته) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 45.7 متر - وزن: 6400 کیلوگرم – قوای محرکه: 2 موتور فورد 4 سیلندر لیتری با سوخت هیدروژن مایع که هرکدام 150 اسب بخار قدرت تولید می کنند حداکثر سرعت: 150 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 19812 متر - تسلیحات: ندارد. 200 کیلوگرم محموله شامل تجهیزات نظارتی - نسخه ها: Phantom Eye (سری پایه) منبع
  3. 5 پسندیده شده
    بحث اصلی این هست چرا باید فکر کنیم نمونه هایی که صادر میشه ضعیف تر هست از نمونه هایی که برای خود ارتش روسیه تولید میشه ؟ تو جنگ ها ضعف روسیه تو بحث ساخت جنگنده باعث شده آسمان از دست متحدین روسیه خارج بشه وقتی اسمان را از دست بدن دیگه اهمیت کیفیت سایر تسلیحات کم میشه . لیست 100 شرکت برتر نظامی جهان نکته جالبه اینه شرکت اماراتی 24 شرکت بزرگ دنیا هست همانطور که میبینید شرکت های روسی فقط دو تا توشون هستند اونها هم با کاهش شدید فروش مواجه هستند شرکت های چنی ها بالا هستند اون هم به به خاطر فروش شون هست به خاطر این هست که فعلا چین سرمایه گذاری زیادی برای توسعه ارتشش کرده به نظر من روسیه و چین با عدم فروش سلاح به ایران دارن اشتباه می کنند مگر چقدر ارتش این دو کشور سلاح می خواد چند مدت دیگه که فرضا امریکا اجازه صادارت اف 35 را بده قطر عربستان کویت عمان بحرین و.... دنبال این هواپیما خواهند بود و دوباره میلیاردها دلار درآمد اما کشورهای غربی به نوعی با همکاری هایی که با هم دارند و متحدانی که دارند یک بازار بسیار گسترده تسلیحاتی دارند شرکتی مثل الماز انتی بیشتر از 30 درصد درامدش کم شده ضعف سیستم های پدافندی روسیه در لیبی و سوریه و ارمنستان شاید اصلی ترین دلیل کاهش فروش این شرکت بوده مقایسه روسیه و چین در تکولوژِی نظامی
  4. 3 پسندیده شده
    اچ.کیو.16 پیشگام در حوزه سامانه های دفاع هوایی میانبرد از ابتدای دهه نود میلادی و پس از شکست کامل شبکه دفاع هوایی ارتش بعث عراق در برابر حملات هوایی نیروهای ائتلاف ، ارتش آزادیبخش چین سرمایه گذاری گسترده ای را با اولویت بالا برای توسعه شبکه دفاع هوایی خود صورت داده بود . درواقع امر ، نقاط ضعف ارتش عراق برای ایجاد یک سد دفاعی قابل اطمینان در برابر قدرت هوایی کشورهای غربی باعث شد تا در طراحی این استراتژی ، ارتش چین نه تنها بدنبال خرید و طراحی بومی جتهای جنگنده جدید برای ایفای نقش برتری هوایی و بدنبال آن ، اجرای حملات زمینی رفت و تنها چند ماه پس از شکست عراق ، قرارداد خرید جتهای سوخو-27 و بدنبال آن سامانه های اس-300 پی ام یو را منعقد نمود . تا این زمان ، چینی ها قابلیت پدافند زمین و هوا پایه بسیار ضعیفی را به نمایش گذاشته بودند ، چرا که ناوگان جنگنده های نیروی هوایی این کشور نه تنها بدلیل اتکاء به فناوری دهه 50 روسی منسوخ شده بود ، بلکه سیستم های دفاع هوایی آن نیز به طور قطع ، در برابر یک عملیات کاملا هماهنگ شده سرکوب دفاع هوایی از سوی یک مهاجم احتمالی ، آسیب پذیر می نمود . بدین ترتیب ، چین با فرصت بدست آمده از فروپاشی اتحاد شوروی ، موفق شد تا پس از خرید سیستم های اس-300 پی .ام.یو-2 و اس-400 ، بستر لازم را برای توسعه سامانه دفاع هوایی بومی برد بلند خود که هم اکنون HQ-9 نامیده میشود ، فراهم آورد تا آمادگی لازم را برای ورود به صحنه عملیات رزمی در قرن 21 را بدست آورد . اما در حالی که تمرکز چینی ها بر روی نوسازی شبکه دفاع هوایی برد بلند قرار داشت ، به شکل هم زمان ، نیازمندی ساختار دفاع هوایی این کشور برای پر نمودن خلاء موجود در حوزه سامانه های دفاع هوایی کوتاه و میان برد نیز مورد توجه قرار گرفت که در میان سیستم های معرفی شده ، سامانه دفاع هوایی HQ-16 جایگاه خاصی را در اختیار دارد . این سامانه دفاع هوایی میان برد بومی ، در سال 2011 وارد خدمت ارتش چین گردید و در حالی که طیف قابل توجهی از تحلیلگران غربی براین اعتقاد قرار داشتند که این سامانه ، گونه ای مشتق شده از سیستم روسی بوک.ام-2 بشمار می رود ، اما تفاوتهای چشمگیری میان این دوطرح قابل مشاهده است ، در واقع ، تمایل افراطی ناظران غربی در مشابه سازی هر سامانه جدید تسلیحاتی با واژه هایی نظیر " سرقت " یا "روگرفت" موجب شده تا از ارزش تحلیلی این منابع تا حدودی کاسته شود . در این میان ، گرچه هر دو سیستم چینی و روسی برای پوشش دفاع هوایی در برد متوسط کاربرد دارند ، اما از نظر قابلیتهای ارائه شده و فیزیک ظاهری تفاوتهایی میان آنها دیده می شود . بدین ترتیب ، سامانه چینی ، تنها سامانه پدافند زمین پایه میانبرد بشمار می رود که از سلولهای پرتاب عمودی بهره می برد ، در حالی سیستم روسی فاقد این ویژگی بوده و مزیت آن برای چینی ها بدین قرار است که می توان آن را در میان پوشش متراکم گیاهی ( جنگل ) و یا حتی بافت پیچیده شهری مستقر و مبادرت به اجرای آتش کرد . علاوه براین ، این سلولهای پرتاب عمودی به کاربر اجازه میدهد تا به هرهدفی در یک قوس 360 درجه شلیک شده و در نهایت ، از ورود به فرآیندهای دست و پاگیر قرار دادن مستقیم پرتابگر بسمت هدفهای هوایی خودداری گردد . از سویی دیگر ، سیستم چینی به خدمه خود اجازه میدهد تا در برابر طیف متنوعی از اهداف شامل جتهای رزمی سرنشین دار ، پهپادها ، موشکهای کروز و موشکهای بالستیک برد کوتاه و میانبرد در ارتفاعات بالاتر وارد عمل گردد . همچنین بر خلاف بوک .ام-2 ، سامانه چینی از یک کامیون 6×6 با تحرک بالا به جای شاسی شنی دار استفاده می کند که موجبات سهولت تعمیر و نگهداری و عملکرد به نسبت بهتر در سطوح جاده ای را فراهم می نماید ، اما در سطوح خارج جاده ای ، این مساله با مشکل صورت می پذیرد . ارتش چین نیز پس از تولید این سامانه ، از آنها برای محافظت از تاسیسات کلیدی نظامی و دارایی های صنعتی در سرزمین اصلی چین و همچنین در مجاورت با مرز پاکستان استفاده می کند .صنایع دفاعی چین ، تا حال حاضر ، 4 گونه از این سیستم دفاع هوایی را برای اهداف گوناگون معرفی نموده است . گونه نخست ، HQ-16A بوده که نسخه پایه واصلی محسوب میشود . دومین گونه ، با شناسه HHQ-16 شناخته میشود که بطور خاص برای شناورهای نیروی دریایی ارتش چین توسعه پیدا کرده و اولین نمونه آن بر روی شناورهای تایپ054 نصب و تحویل نیروی دریایی کشورهای پاکستان و تایلند شده است . نسخه HQ-16B با برد بهینه شده 70 کیلومتری ( در مقایسه با برد 40 کیلومتری نسخه پایه ) شناخته می شود و برای دفاع از تاسیسات حیاتی ارتش چین ، حسگرهای قدرتمندتر و سیستم های جنگ الکترونیک پیشرفته تری را بخود می بیند . سومین گونه ای که هم اکنون در مراحل نخست توسعه خود قرار دارد ، گونه HQ-16C است که انتظار می رود تا قبل از 2023 وارد خدمت رزمی گردد . براساس داده ای منتشر شده از سوی منابع چینی ، همه این سامانه ها ، می توانند به یکدیگر متصل شده و حتی با سامانه های دفاع هوایی دیگر ارتش چین نظیر HQ-9B نیز سازگاری حاصل نمایند . درواقع ، اچ.کیو-16 در مقایسه با گونه HQ-9B از تحرک بالاتر و سرعت استفاده بیشتری برخوردار هستند که عامل بسیار مهمی در بقاء آنها در صحنه رزم بشمارمی آید . هر واحد HQ-16 از دو رادار استفاده می کند که یکی رادار آرایه فازی غیرفعال باند L با برد 85 کیلومتر و دیگری رادار آرایه فازی غیر فعال سه بُعدی باند S با برد 140 کیلومتر است . این رادارها در مجموع می توانند حداکثر 144 هدف را شناسایی و همزمان 48 هدف را ردگیری نمایند . بدین ترتیب ، هر واحد از این سامانه ، از 4 پرتابگر با شش سلول ، یک واحد فرماندهی و یک ژنراتور در کنار رادارها تشکیل شده است . به اعتقاد بخش قابل توجهی از ناظران نظامی ، HQ-16 یک مکمل قدرتمند برای سامانه های روسی دوربرد نظیر اس-400 و اچ.کیو-9 بی بشمارمی آید و این میزان کشف ، ردگیری و انهدام جتهای سرنشین دار و موشکهای مهاجم را تا حدود زیادی افزایش می دهد . در حقیقت ، قرارگرفتن دو رادار باند L و رادار باند S به این سیستم موشکی امکان میدهد تا اهداف پنهانکاری نظیر موشکهای کروز را در بردهای بلند ، کشف و منهدم نماید . براساس اطلاعات موجود ، ارتش پاکستان در حال حاضر ، تنها کاربر خارجی گونه زمین پایه HQ-16 بشمار می رود ، هر چند کشورهای جنوب آسیا تا حاضر برای شبکه دفاع هوایی خود از سیستم های برد کوتاه و میانبرد استفاده کرده اند . در این میان ، به استثنای دو سیستم بوک.ام-3 و اس-350 روسی ، که در تعداد بسیار محدود تولید شده ، اچ.کیو-16 چینی یک نمونه جالب ولی ساده ، تا زمان معرفی نسخه C آن ، در حوزه سامانه های برد متوسط بشمار می رود . اما یکی از رقبای بسیار نزدیک این سامانه چینی ، سیستم دفاع هوایی K-SAM کره جنوبی است که از فناوری مشابه اس-350 استفاده می کند و بطور مشترک با روسیه طراحی و تولید شده است ، هر چند نسبت به اس-350 قابلیتهای آن محدودتر قابل ارزیابی است . در این میان ، علت فروش بیشتر سامانه های سری بوک را در بازارهای تسلیحاتی ، میتوان بدلیل محبوییت نسبی سامانه اس-300 دانست که خریدار را مجبور می کند تا برای تکمیل شبکه دفاع هوایی خود ، در کنار اس-300 ، از سامانه بوک نیز استفاده کند . اما چین مشتری های احتمالی خود را در کشورهایی نظیر ایران و تایلند نیز جستجو می نماید که انتظار می رود در 5 سال آینده ، به مشتری اصلی سخت افزارهای چینی تبدیل شوند ، در حالی که کشورهایی نظیر کامبوج ، صربستان ، میانمار و اتیوپی نیز درصدد هستند تا چنین سیستم هایی را بخدمت گیرند . علاوه براین ، گزارش هایی در دست است که نشان میدهد سودان از سال 2018 در حال مذاکره برای این سیستم بوده تا جایگزین سامانه های دفاع هوایی سام-2 روسی شود ،اما کودتای سال 2019 به این چشم انداز تا حدودی خاتمه داد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- تفکیک تاپیک سامانه HQ-16 از تاپیک نمایشگاه های تسلیحاتی خارجی ، بیست و هشتم تیر ماه سال 1400 خورشیدی 3-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  5. 2 پسندیده شده
    در سال 2017 شیخ میثم الزیدی سرپرست گردان العباس(ع) از زیر شاخه های نیروهای حشد الشعبی اعلام کرد در حال کار بر روی ساخت یک تانک جدید است و نمونه اولیه ان در سال 2018 ساخته خواهد شد. نمونه اولیه این تانک ذر 12ژوئن سال2019 با همراهی بخشی از مسئولان عراقی و مقامات حشدالشعبی رونمایی شد. تانک مذکور الکفیل -1 نامگذاری شده بود. با توجه به بحث های حاشیه ای مربوط به ساخت یک تانک توسط گروهای شیعی در عراق شیخ میثم الزیدی عنوان کرده بود این برنامه با هماهنگی فرمانده رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و زیر نظر وزارت دفاع انجام شده و نمونه نهایی به وزارت دفاع تحویل داده میشود. رونمایی از تانک الکفیل-1 تانک الکفیل-1 براساس تانک تی-55/54 ساخت شوروی و یا تانک های منشا گرفته از آن مانند تایپ-69 چینی ساخته شده است. این طرح برای علیماتی کردن و عمر دهی تانک های از دره خارج برنامه ریزی شده است تا انها دوباره به میدان نبرد بازگردند. نیروهای حشدالشعبی با کمک تجربیاتی که از جنگ با تروریستهای داعش وبررسی تانک مدرن ابرامز کسب کرده اندM1A1 توانسته اند این تانک را بسازند. در عراق گورستان های بزرگ اداوت زرهی به خاطر چندین جنگ ایجاد شده است. در نتیجه نیروهای حشدالشعبی در نظر داشتن با استفاده از قطعات سالم خودروهای زرهی از رده خارج و ابتکار خود یک تانک بسازند. در حقیقت برنامه تانک الکفیل-1 برنامه ای برای استفاده از ظرفیت تانکهای از رده خارج است که در گورستانهای زرهی این کشور بلااستفاده افتاده اند. نیروهای حشد الشعبی در طول نبرد با داعش از چنین ظرفیتی برای تقویت قدرت رزمی خود استفاده کرده بودند به عنوان مثال انها چند دستگاه تانک چیفیتن ،تی-72 و تی-55 را با کمک قطعات سالم بازیابی کردند. گردان العباس (ع) اطلاعات فنی زیادی از تانک جدید خود منتشر نکرده اند در نتیجه متن پیشروی با بررسی منایع مختلف، تصاویر گرفته شده از تانک الکفیل تنظیم شده است. بخش اول تغییرات که در تانک الکفیل-1 بسیار به چشم می اید تغییر در ساختار برجک تانک است. تصاویر تانک الکفیل-1 نشان میدهد فرم و اندازه برجک بسیار متفاوت از برجک تانک تی-55/54 است در نتیجه برای این تانک یک برجک جدید ساخته و طراحی شده است. احتمالا الگو ساختاری برجک جدید از روی برجک تانک اسرائیلی مرکاوا مارک 1 الگو برداری شده است. طراحان الکفیل با الگو برداری از تانک های مدرن جهانی همانند تانک های ابرامز عراقی در بخش پشت برجک یک مخزن ذخیره امن مهمات تعبیه کرده اند تا در صورت حمله به تانک، مهمات در یک بخش امن قرار داشته باشند درنتجه شانس زنده مانی خدمه در میدان نبرد افزایش یابد. وزن، سرعت گردش و میزان حفاظت این برجک جدید مشخص نیست. گفته می شود این برجک به شکل کاملا برقی ساخته شده است. نمونه گرافیکی تانک الکفیل-1 فرم برجک در تانک الکفیل در مقایسه با تانک تی-55/54 بسیار متفاوت است دریچه های که در بخش عقبی برجک تانک الکفیل-1 که محل قرارگیری امن مهمات است شکل بدنه تانک نیز در مقایسه با تانک تی-55/54 با تغییراتی همراه است.علت تغییرات در بدنه ، افزایش حفاظت تانک به شکل سرتاسری است در تمامی بخش های بدنه از صفخات زره های جدید استفاده شده است. بخش های سیستم تعلیق و تحرک تانک الکفیل-1 همان اجزای تانک تی-55/54 می باشد. علاوه بر افزودن صفحات زره های غیر واکنشی به بدنه و برجک ، در بخش کناره بدنه و برجک به نظر میرسد بلوک های شبیه زره های واکنشی نصب شده است. با توجه به شکل طراحی برجک برای حفاظت از حلقه برجک در بخش عقبی برجک از زره های گوی و زنجیر استفاده شده است. طراحان تانک الکفیل به درستی متوجه اهمیت حفاظت از حلقه برجک تانک شده اند اما فراموش کرده اند حلقه برجک در بخش کناری وبخش جلویی تانک به شدت در معرض خطر قرار دارد. صفحات زره این تانک به شکل جوشکاری کارگاهی به یکدگیر متصل شده اند در نتیحه درمیزان مقاومت مناسب آن می توان تردید داشت. بلوکهای شبیه بلوک های زره های واکنشی در بخش کناری بدنه و برجک نصب شده است زره واکنشی کناره شاسی بر روی یک صفحه قرار دارند. این صحفات کناره شاسی مجهز به لولا هست تا در صورت نیاز به بررسی شاسی و اجزای حرکتی این صفحات رو به بالا باز شوند. در بخش جلوی بدنه یک پله برای سوار شدن راحتر خدمه تعبیه شده است حفاظت بخش پشتی برجک با زره های گوی و زنجیر با تغییر برجک، سیستم های نظارتی استاندار تانک تی-54/55 نیز حذف شده است. سایت نطارتی جدید توپچی در بخش جلویی برجک در بالایی لوله توپ تانک قرار دارد. این سیستم نظارتی در یک محفظه زرهی نصب شده است تا از ترکش ها و سلاح های باکالیبر پایین در امان باشد. البته این سیستم نظارتی یک سیستم الکتروالپتیک نامتعارف برای خودروهای رزمی است. برخی منابع این سیستم الکترواپتیک تجاری را ساخت شرکت فلر آمریکا با برد 14 کیلومتر می دانند. در زیر این سیستم نظارتی نیز یک سامانه دیگر قرار دارد این بخش احتمالا یک مسافت‌یاب لیزری تجاری ساخت فلر است. فرمانده تانک فاقد یک دید مستقل و برای بررسی محیط وشناسایی اهداف است. فرمانده تانک باید از سایت نطارتی جایگاه سلاح کنترل از راه دور استفاده کند. تانک الکفیل-1 دارای یک جایگاه سلاح کنترل از راه دور مسلح به مسلسل12/7 میلیمتری ام-2 کالیبر-50 است. این جایگاه سلاح کنترل از راه دور دارای یک سایت نطارتی است که احتمالا فرمانده تانک با کمک آن به بررسی محیط میپرازد. این احتمال وجود دارد که فرمانده علاوه بر استفاده از سایت نظارتی سلاح کنترل از راه دور بتواند از دید نظارتی توپچی تیز برای بررسی اهداف استفاده کند.برای حفاطت هرچه بیشتر از سلاح کنترل از راه دور در اطراف آن صفحات زره ای ضخیم نصب شده است تا در برابر حملات دشمن آسیب نبیند. نکته منفی تانک الکفیل-1 نبود پریسکوپ و یا سیستم های نظارتی غیرالکتریکی برای توپچی و فرمانده تانک است(الیته بر روی دهلیز فرمانده می تواند یک پریسکوپ ساده را دید اما ان هم دید 360 ندارد و دید بسیار محدودی دارد) در صورت بروز مشکلات برقی و یا فنی دیده خدمه به راحتی کور می شود پس لازم است خدمه به سیستم های نظارتی غیرالکتریکی ثانویه مجهز شوند. سیستم نطارتی توپچی و بخش مسافت یاب لیزری که در بالای توپ نصب شده است- در این تصویر مخشص است که حفاظ سیستم نطارتی توپچی بسیار ضعیف است. جایگاه سلاح کنترل از راه دور راننده تانک علاوه بر دید الکترواپتیک که در بخش جلویی سینه تانک قرار دارد به پریسکوپ جهت هدایت تانک نیز مجهز است. سیستم الکترواپتیک راننده تانک به ان اجازه می دهد در شب و روز و تمامی شرایط محیطی وظیفه هدایت تانک را برعهده داشته باشد. علاوه بر سیستم نظارتی راننده که در جلوی تانک قرار دارد 3 دوربین دیگر در بخش های کناری و عقبی تانک نصب شده است. این دوربین ها به خدمه اجازه میدهد یک دید 360 درجه از محیط اطراف تانک داشته باشند و در محیط های شهری که خدمه دید محدود دارند این دید 360 انها را جهت هدایت بهتر تانک یاری میکند. خصوصا در هنگامی که پیاده نظام در پشت سر تانک در حال حرکت هست چنین دیدی به خدمه اجازه میدهد در هنگام حرکت رو به عفب به نیروهای خودی اسیب نزنند. برای بخش روشنایی تانک مجهز به لامپ های ال ای دی در جلو تانک است. در بخش سینه تانک دو دریچه ی مثلثی شکل قرار دارد که مشخص نیست برای چه منظور در ان قسمت نصب شده است. تعداد خدمه تانک همانند نمونه تانک های تی-55/54 همان 4 نفر (راننده، توپچی، فرماننده و لودر) است. بخش جلویی تانک - بر روی سینه تانک می تواند بخش الکترواپتیک راننده را مشاهده کرد سلاح اصلی تانک الکیفل-1 همان توپ 100 میلیمتری استاندارد تانک های تی-55/54 مدل D-10T است. این مدل توپ در میدان نبرد کنونی برای مقابله با تانک های اصلی میدان نبرد بسیار ضعیف است اما برای مقابله با تروریست ها و یا جهت اجرای اتش پشتیبانی می تواند مناسب باشد. به غیر از جایگاه سلاح کنترل از راه دور، در بخش دهلیز توپچی نیز محل نصب مسلسل وجود دارد که می توان مسلسل های سنگین 12/7 میلیمتری را بر روی ان نصب کرد. برخی منایع ادعا می کنند این تانک مجهز به مسلسل هم محور 7/62 میلیمتری نیز هست ( البته در تصاویری مشخص نیست). با توجه به سیستم های نظارتی تجاری که برای این تانک انتخاب شده است و وجود نداشتن هیچ گونه سنسوری خارجی به احتمال زیاد این تانک فاقد یک سیستم کنترل اتش و کامپیوتر بالستیک باشد پس احتمال میزان دقت شلیک ها در این تانک تفاوتی با نمونه استاندارد تی-54/55 نداشته باشد. البته منایع نزدیک به گردان العباس(ع) ادعا دارند این تانک مجهز به سیستم کنتزل اتش پیشرفته است و دقت شلیک های ان نیز بهبود یافته است. در بخش عقبی برجک می توان یک انتن مخابراتی را مشاهده کرده که نشان دهنده میدهد این تانک به یک سیستم مخابراتی جدید مجهز شده است. تانک الکفیل-1 مجهز به 6 نارنجک انداز دودزا است که در هر طرف برجک 3 نارنجک انداز قرار دارد. . نیروهای گردان العباس(ع) ادعا می کنند برای تانک الکفیل-1 از یک پیشرانه جدید دیزلی 12 سیلندری با قدرت 580 اسب بخار استفاده کرده اند. اما در حقیقیت این پیشرانه جدید نیست پیشرانه های 580 اسب بخار متعلق به تانک های تایپ 69 هستند. تنها نکته که در بخش پیشرانه تغییر کرده است مربوط به بخش اگزوز است.. برخلاف اگزوز تانک تی-55/54 و تایپ 69 که در بخش کناری بدنه سمت چپ قرار دارد سیستم اگزوز الکفیل-1 به بخش عقبی بدنه منتقل شده است. بخش کناری تانک که می توان دروبین کناری ان را مشاهده کرد نمای عقبی تانک الکفیل-1- در این تصویر می توان سیستم اگزوز (گوشه سمت چپ) و دوربین عقب نگر تانک را مشاهده کرد در این تصویر مشخص است که صفحات زره های دور تا دور پیشرانه گرفته اند کارگاهی کوچکی که در آن تانک الکفیل-1 ساخته شده است در کل تانک الکفیل-1 را شاید اولین گام نیروهای عراقی بعد از صدام حسین برای داشتن تجهیزات بومی دانست. با توجه به مجهول بودن بسیاری از بخش ها مثل مقدار مقاومت زره های بدنه وبرجک، سیستم کنترل اتش، شکل و چیدمان تجهیزات داخلی تانک و ... نمی تواند گفت این تانک تا چه اندازه مناسب نبرد های کنونی است. برخی اخبار در عراق می گوید وزارت دفاع طرح الکفیل-1 را نپذیرفته است. می توان مناسب نبودن و ضعیف بودن طرح را از جمله دلایل رد شدن الکفیل-1 به شمار آورد زیرا این طرح در یک کارگاه کوچک و با تجهیزات ساده ساخته شده است در نتیجه احتمال ضعیف بودن طرح به علت دردسترس نبودن تجهیزات مناسب بسیار بالاست. با توجه به اینکه ارتش عراق در برنامه ریزیهای خود درحال نوسازی بخش زرهی با خرید تانک تی-90 اس و خودرو رزمی بی ام پی -3 روسی است هزینه کردن برای تانک های نظیر الکفیل-1 شاید مقرون به صرفه نباشد و اولیت های بخش دفاعی عراق به سمت خرید و نوسازی تجهیزات متمرکز شده باشد. در کل به نظر می رسد به خاطر تفاوت در برنامه ریزی ها بخش دفاعی و فضای خاص سیاسی در عراق طراح های این چنینی که خارج از وزارت دفاع در جریان است به نتیجه ای نرسد. اگر مسئولان لشکری و کشوری عراقی راه حلی برای این موارد در نظر نگیرند نه تنها به مشکل رونمایی های نمایشی دچار می شوند بلکه طرح های موازی در این کشور اغاز می شود . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  6. 2 پسندیده شده
    آماده سازی غرفه ایران در نمایشگاه ماکس 2021 https://www.aparat.com/v/WBKwU پی نوشت : عجالتا خبری از نمونه پروازی یاسین نیست تا ببینیم بعد از آغاز چه اتفاقی می افتد
  7. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «انقلاب دوم ایدئولوژیک منافقین موسوم به انقلاب مریم» اختصاص داد. انقلاب ایدئولوژیک مسعود و مریم آغاز یک پایان (بخش اول) روز 19 اسفند 1363 خبر ازدواج غيرمترقبه نفر اول سازمان مجاهدین خلق (رجوى) با همسر فرد دوم سازمان (ابريشمچى) اعلام شد و توجه بسيارى را به اين حادثه معطوف ساخت. در پى «استقرار تشكيلات در فرانسه» ، «شكست‌هاى مستمر استراتژى‏‌هاى رهبرى سازمان» و «تناقض بين تفكرات و عملكرد انحرافى و غلط مركزيت [چه ايدئولوژيك و چه تشكيلات سياسى - استراتژيك] با اصول و ضوابط و معيارهاى سازمان» ، كه در «شكست‌‏ها و بن ‏بست‌‏ها» ، «عدم كارآيى لازم سيستم تشكيلاتى» ، «رشد انتقادات و اعتراضات و كناره‌‏گيرى سطوح مختلف سازمانى» عينيّت مى‌‏يافت، انشعاب و فروپاشى تشكيلاتى را در آينده ‏اى نه چندان دور، در چشم‏ انداز قرار داده بود. مریم قجر عضدانلو [مشهور به مریم رجوی] ؛ در کانون این تحول سازمان مجاهدین قرار دارد که سرمنشاء تمامی مشکلات و انحرافات اخلاقی بعدی نیز از این سرچشمه می گیرد. در تاریخ 19 اسفند 1363 اعلان ازدواج غیر مترقبه و حیرت انگیز «نفر اول سازمان» مسعود رجوی با «همسر فرد دوم سازمان» مهدی ابریشمچی ؛ توجه بسیاری را به این حادثه غیر اجتماعی و غیر عرفی معطوف ساخت! برای درک بهتر این جنایت تاریخی، باید ابتدا به شخصیت و بیوگرافی مردی پرداخت که زنی را مجبور کرد از همسر خود [علیرغم داشتن یک دختر کوچک 3 ساله] طلاق گرفته و بدون رعایت مسائل شرعی به عقد مرد دیگری (خودش) در آید!! مسعود رجوی در یک نگاه مسعود رجوی (زاده ۱۳۲۷ در طبس)، از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق در دهه آخر حکومت پهلوی و رهبر سازمان و مسئول شورای ملی مقاومت ایران است. وی فارغ‌التحصیل حقوق سیاسی از دانشگاه تهران است. در سال ۱۳۴۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد و در شهریور ۱۳۵۰ توسط ساواک در تهران دستگیر شد و به دلایل مشکوکی [همکاری با ساواک] از اعدام جَست و همزمان با اوجگیری انقلاب ضد نظام سلطنتی در سی‌ام دی‌ماه ۱۳۵۷ به همراه آخرین گروه از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد. مسعود رجوی از اعدام جان بدر برد درحالی که مدارک گسترده و وسیعی در اینترنت از خیانت های وی در حق دوستانش و همکاری گسترده با ساواک موجود است. مسعود رجوی زندان را با خیانت سپری کرد و پس از آزادی با اشرف ربیعی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج هم یک پسر به نام محمد رجوی یا همان مصطفی رجوی شد! شرایط که سخت شد و رویاروئی ها با قدرت حاکم آغاز شد، مسعود رجوی در یک فرصت طلبی دیگر با بنی صدر رئیس جمهور وقت ، از کشور فرارکرد! بعدها اشرف ربیعی به همراه موسی خیابانی و چندین نفر دیگر در یک خانه تیمی محاصره و کشته شدند. از آن خانه یک کودک زنده ماند و او کسی نبود جز مصطفی رجوی که بعدها به خارج رفته و پس از بزرگ شدن ، در نوجوانی به پادگان اشرف برده شد و مجاهد خلق شد ، اما دیری نپائید که او هم فرقه را ترک کرده و به یکی از منتقدان پدرش تبدیل شد! مسعود رجوی بعد از مرگ اشرف در پاریس بلافاصله با فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر ازدواج کرد! طولی نکشید که بنی صدر و دخترش به ماهیت پلید و فرصت طلبانه مسعود رجوی پی بردند و فیروزه از مسعود رجوی طلاق گرفت و «پدر و دختر» از مسعود اعلام برائت کردند. قبل از جدائی فیروزه و مسعود رجوی ، سایه یک زن بر زندگی مسعود سایه انداخته بود! مریم قجر عضدانلو، زنی بود که پس از خروج از کشور از مسیر ترکیه ؛ به رئیس دفتری مسعود رجوی انتخاب شده بود. فیروزه قبل از طلاق به روابط پنهانی مریم و مسعود و روابط نامشروع آن دو پی برده بود و یکی از علل طلاق فیروزه ، این روابط پنهانی شوهرش با یک زن متاهل بود! همسران رجوی اشرف ربیعی (1360 – 1330) : متولد تهران و همسر اکبر نبوی نوری بود [که در سال 1355 در درگیری با ساواک کشته شده بود]. اشرف ربیعی در تیرماه 1358 به عقد مسعود رجوی درآمد و مصطفی ثمره ی این ازدواج بود. فیروزه ی بنی صدر( 1344 ) : دختر 17 ساله بنی صدر بود که پس از مرگ اشرف ربیعی همسر اول مسعود ، در سال 1361 با مسعود رجوی ازدواج کرد. مریم قجر عضدانلو(1332) : در سن 30 سالگی ، در حالیکه همسر مهدی ابریشمچی از اعضای ارشد سازمان بود و حاصل ازدواج آنان دختری به نام اشرف بود، از مهدی طلاق و به عقد مسعود رجوی درآمد! مریم قجر عضدانلو ، تنها چند روز بعد از طلاق خودش از ابریشمچی و طلاق فیروزه از رجوی ؛ به عقد مسعود رجوی درآمد! طرح انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی که در واقع بنیان «کیش شخصیت مسعود رجوی» می باشد، از همین زمان و در پاریس پی ریزی شد. مهمترین رکن این انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک به همسری گرفتن زن مهدی ابریشمچی یعنی مریم قجر عضدانلو، بود؛ پیش از این که مدت زمان شرعی طلاق او از همسر سابقش سپری شود. سابقه رسمی ماجرا مسعود رجوى در تاريخ 1363/11/7 طى اطلاعيه ‏اى مريم قجر عضدانلو [همسر مهدى ابريشمچى] را به عنوان همرديف مسئول اول سازمان معرفى نمود. وى در اين اطلاعيه تلويحاً تغييرات تشكيلاتى آينده را متذكر شد: در تاريخ 1363/12/19 از سوى دفتر سياسى و كميته مركزى سازمان اطلاعيه ‏اى مبنى بر اعلام تصميم «ازدواج فرخنده توحيدى و انقلابى مسعود و مريم» صادر گرديد. در بخشى از اين اطلاعيه درباره همسر جديد رهبرى سازمان آمده است: شوراى مركزى سازمان نيز در بيانيه مفصلى تأكيد كرد كه مصطفی ، پسر اشرف ربیعی ؛ خیلی زود از منافقین جدا شد و به منتقد جدی رجوی بدل گشت در توجيه اين ماجرا همچنين اعلام شد كه پس از اعلام همرديفى مريم قجر عضدانلو با مسئول اول سازمان، على زركش و محمود عطايى، از كادرهاى شماره 2 و 3 نظامى سازمان طى دو نامه بر ضرورت وحدت فيزيكى (جسمانى) رهبرى نوين تأكيد كرده بودند. در اين نامه‏ ها اين‏طور استدلال شده بود: در تاريخ 27 اسفند 63 توسط راديوى سازمان، خبر ازدواج مسعود رجوى با مريم قجر همراه با تعريف و توصيف‏هاى بسيار و با تعابيرى چون «دستاورد عظيم شگرف ايدئولوژيكى و ايثار و از خودگذشتگى» پخش گرديد. اين در حالى بود كه اين راديو، طى اطلاعيه ‏اى تاريخ طلاق مريم قجر عضدانلو از همسرش مهدى ابريشمچى را 25 اسفند 63 اعلام نمود. در قسمت ديگرى از اطلاعيه شوراى مركزى سازمان چنين آمده بود: درباره مهدى ابريشمچى راست : ابریشمچی و مینا خیابانی / چپ : مهدی ابریشمچی ، مریم قجر ، مینا خیابانی و اشرف دختر ابریشمچی و مریم قجر سبحانى از جداشدگان سازمان درباره مهدى ابريشمچى چنين نوشته است: « ....مهدى ابريشمچى با نام‏هاى تشكيلاتى اسد و شريف از اعضاى قديمى و اوليه سازمان مجاهدين خلق مى ‏باشد كه در زمان شاه مدتى را در زندان‏هاى مشهد و اوين تهران در حبس بوده است. بعد از 22 بهمن 1357 مهدى ابريشمچى يكى از چند مسئول اصلى و ارشد سازمان مجاهدين خلق محسوب مى‏ شد كه در مصاحبه‏ هاى مطبوعاتى و سخنرانى ‏ها و ميتينگ‏ هاى عمومى سازمان شركت مى‏ كرد. پدر مهدى ابريشمچى از كارخانه ‏داران تهران بود و به لحاظ اقتصادى وضعيت بسيار خوبى داشتند. وى بعد از انقلاب با مريم عضدانلو ازدواج كرد و داراى دخترى به نام اشرف مى ‏باشند. هنگامى كه اشرف 6 الى 7 ساله بود، من در ستاد روابط خارجى سازمان در عراق وى را از نزديك مى‏ ديدم، وى جمعه ‏ها به محل كار پدرش مى ‏آمد. واقعا تناقض و درد و رنج طلاق و جدايى پدر و مادرش از يكديگر را به راحتى مى ‏توانستى در چهره اين دختر مثل صدها دختر و پسر كوچك اعضا و مسئولين سازمان ببينى.... از نكات جالب و تاريخى سازمان مجاهدين كه بايد به طور جداگانه بر روى آن بحث كرد، اطلاعيه سياسى و نظامى سازمان در 28 خرداد 1360 مى ‏باشد كه سازمان دليل شروع «مبارزه مسلحانه» را «حمله چماقداران به خانه پدرى برادر مجاهد مهدى ابريشمچى» اعلام مى‏ كند و تصريح مى ‏كند كه از اين پس از اعضاى خود مسلحانه دفاع خواهد كرد كه نشان دهنده يك طرح از پيش برنامه‏ ريزى شده براى 30 خرداد 1360 بوده است. [البته در شرايط كنونى سازمان به هيچ عنوان نمى‏ خواهد اطلاعيه 28 خرداد 1360 كه به شروع عمليات مسلحانه اشاره مى‏ كند، در دسترس اعضا و هواداران سازمان قرار بگيرد] . طارق عزیز - صدام حسین - رجوی - ابریشمچی در یک قاب ابريشمچى و همسرش مريم عضدانلو بعد از 30 خرداد 1360 به پاريس رفتند و بعد از مطرح شدن «انقلاب ايدئولوژيك» در سال 1364، وى و مريم عضدانلو به دستور سازمان و مسعود رجوى از يكديگر طلاق گرفتند. مريم به عقد مسعود رجوى درآمد و مهدى ابريشمچى نيز با مينا خيابانى [خواهر كوچكتر موسى خيابانى] ازدواج كرد [در تاريخ 1364/1/15]. مينا خيابانى 17 سال از مهدى ابريشمچى كوچكتر بود و ازدواج اول مينا خيابانى نيز محسوب مى ‏شد. مهدى ابريشمچى هنگام رفتن رجوى به عراق، همراه وى بود و در تمامى ملاقات‏هاى صدام حسين ديكتاتور سرنگون شده عراق با مسعود رجوى، حضور و مشاركت فعال داشته است. وى در بغداد مسئول روابط سازمان با عراق شد و كليه حمايت‏هاى مالى و تداركاتى و تسليحاتى صدام حسين به سازمان از طريق وى صورت مى‏ گرفت. ضمنا وى رييس كميسيون صلح!! شوراى ملى مقاومت نيز بود كه به اصطلاح قرار بود بين صدام حسين و ايران صلح برقرار كند. جالب اين است كه هنوز اين كميسيون صلح!! بعد از سرنگونى صدام حسين در شوراى ملى مقاومت وجود دارد و رياست آن كماكان با مهدى ابريشمچى است. مشخص نيست مسعود رجوى بعد از صدام حسين با چه كسى مى ‏خواهد تئورى مضحك «صلح، طناب‏ دار رژيم» [نظام] را دنبال كند؟ ابريشمچى قبل از سرنگونى رژيم صدام حسين به همراه 250 الى 300 تن از مسئولين مورد اعتماد رجوى به پاريس آمد. وى در 17 ژوئن 2003 توسط پليس فرانسه به همراه مريم رجوی و 160 تن ديگر از اعضا و مسئولين سازمان دستگير و سپس با قيد ضمانت تا تشكيل دادگاه از زندان آزاد شد....» ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به ادامه انقلاب دوم ایدئولوژیک سازمان منافقین (موسوم به انقلاب مریم) خواهیم پرداخت. .
  8. 2 پسندیده شده
    بسم ا... در ارتباط با شناسه معرفی یا به اصطلاح code name یا reporting name ، نخست اینکه سیستم نام گذاری در ایالات متحده که بطور طبیعی اروپا هم از آن تبعیت می کند ، یک فرآیند وقت گیر و بشدت مبتنی بر کاغذبازی های اداری هست و معمولا حساسیت های زیادی برای انتخاب آن وجود دارد . بعنوان مثال برای انتخاب یک لقب برای بمب افکن بی-1 ، واژه های بسیاری پیشنهاد شد از اکسکالیبور تا بونز ( استخوان ) ولی در نهایت امروز از لقب لنسر (نیزه انداز ) برای آن استفاده می کنند .شرح این قضیه مفصل هست با این حال انتخاب این لقب برای هواگرد رزمی جدید روسی را میشود از 4 جهت بررسی کرد . 1- لقب چک میت یا کیش و مات را عجالتا میشود با واژه ترمیناتور ( پایان دهنده ) معادل قرار داد که البته این واژه را سیستم نامگذاری آمریکایی برای جنگنده ناکام سوخو-37 انتخاب کرده بود . 2- در دوران جنگ سرد ، کد گذاری ناتو برای جتهای روسی معمولا با توجه به نقش آنها صورت می گرفت ، بطور مثال برای جنگنده ها از حرف F ( مثل فلاگون ، فاکس بت ، فاکس هاوند ، فرسکو و ... ) استفاده می شد و برای بمب افکن ها از حرف B ( مثل بیگل ، بیسون ، بک فایر ، بلایندر و .... ) 3- اما لقب Screamer در نوع خودش جالب هست ... در سیستم کد گذاری غربی ، بطور معمول از حرف S برای نامگذاری هواگردهای ضربتی (Strike fighter ) استفاده می کنندکه معمولا یک هواگرد چند ماموریته هست (در برخی مواقع هم بصورت تخصصی آن را attack aircraft هم می نامند ) . با توجه به این مساله ، انتخاب لقب Screamer شاید نشان دهنده ماموریت اصلی این هواگرد یعنی تهاجم زمینی آن باشد ، ضمن اینکه قابلیت رزم هوابه هوا هم خواهد داشت . 4- اما انتخاب Screamer را اگر بصورت "جیغو" یا "جیغ زن" حساب کنیم ، یک شیطنت رسانه ای از سمت غربی هاست با این استدلال که هواگرد جدید روسها را بیشتر یک خودنمایی و پروپاگاندا که فقط با تبلیغات رسانه ای معادل اف-35 گرفته شده حساب کردند . درو اقع انتخاب این لقب ، یک نوع تحقیر طرف مقابل (روسها ) هست که هواگرد جدید ، به اصطلاح "عددی " نیست ..
  9. 2 پسندیده شده
    به نام خدا آیا غرب باید از سامانه پدافند هوایی S-500 بترسد؟ سامانه موشکی S-400 از آنجایی که سامانه دفاع هوایی (ADS) S-400 ترس زیادی در غرب ایجاد نکرد، روسیه به دنبال ساخت ADS قوی تر یعنی S-500 رفت که روس ها ادعا می کنند می تواند هواپیما های نسل 5، ماهواره های مدار پایین (LEO) و سلاح های هایپرسونیک را هدف قرار دهد. روسیه در حال آماده‌سازی کامل پدافند هوایی و موشکی خود در حالت اماده باش جنگی است. ارتش این کشور در همین سال اولین نسخه S-500 با نام Prometheus را تحویل خواهد گرفت. فرمانده نیرو های پدافند موشکی هوافضای روسیه، سرلشکر سرگئی باباکوف، در گفتگو با روزنامه Krasnaya Zvezda، تحت مالکیت وزارت دفاع، گفت که تمام آزمایش های این سامانه به اتمام رسیده است. خدای آتش Prometheus در اساطیر یونان، خدای آتش و یک حقه باز عالی است. به گفته روسیه، خدای آتش می تواند موشک های بالستیک قاره پیما، موشک های کروز هایپرسونیک با انرژی جنبشی بسیار زیاد، هواپیما ها شامل جت و پهپاد های پنهانکار و ماهواره های در مدار نزدیک زمین (LEO) را نابود کند. با توجه به گزارش Pravda، S-500 از تمام رقبای مشابه اش در جهان برتر است و اولین مورد در کلاس جدید سلاح های دفاع فضایی محسوب می شود. پاول سوزینوف، مهندس ارشد Almaz-Antey در میانه های سال 2020 به رسانه های روسیه گفت: " S-500 ضربه ای به اعتبار آمریکاست. سامانه ما سلاح های آفندی آمریکا را خنثی می کند و از تمام سامانه های ضد هوایی و ضد موشکی قلو شده آمریکایی برتر است." توانایی نابود کردن موشک های هایپرسونیک و ماهواره های مدار نزدیک زمین انتظار می رود برد S-500 به 600 کیلومتر برسد، بیشتر برد 200 کیلومتری S-400. این سامانه با رهگیر هایی که در ارتفاع بالاتر از 185 کیلومتری کار می کنند، توانایی نابودی اهداف مافوق صوت و بالستیک را دارد. گفته شده در آزمایش های قبلی، S-500 هدف خود را در فاصله 480 کیلومتری مورد اصابت قرار داد که بیشترین برد اصابت در بین ADS هاست. طبق گزارش ها زمان واکنش آن حدود 3 تا 4 ثانیه است، یعنی کمتر از نصف زمان 9 تا 10 ثانیه ای S-400. برداشتی تصویری از آلودگی مدار LEO سامانه جدید می تواند به طور هم‌زمان به شناسایی و درگیری با 10 هدف بالستیک هایپرسونیک با سرعت 5 تا 7 کیلومتر بر ثانیه بپردازد. همچنین می تواند موشک های کروز و اهداف هوایی دیگر با سرعتی بیشتر از 5 ماخ و نیز هوایپما را نابود کند. ارتفاع هدف برای درگیری می تواند تا 180 تا 200 کیلومتر برسد. اجزاء S-500 S-500 از یک پست فرماندهی رزمی یا یک سامانه کنترل خودکار (avtomatizirovannoy sistemy upravleniya—ASU)، یک مجموعه راداری، شامل یک رادار آشکارساز چند منظوره و تا 12 پرتابگر موشک ضد هواپیمای نصب شده بر روی یک شاسی ساخت روسیه یا بلاروس تشکیل می شود. واحد لانچر موشک: S-500 از یک لانچر 77P6 ترابری بالابرنده خودکشی (TEL) که براساس شاسی کامیون BAZ-69096 با ترکیب 10x10 ساخته شده تشکیل می شود. BAZ-6909 می تواند با حداکثر سرعت 70 کیلومتر بر ساعت حرکت کند حداکثر برد آن 500 کیلومتر است. طبق طراحی های منتشر شده روی سالنامه Almaz-Antey 2015، سامانه S-500 به 2 تیوب پرتاب موشک / کانتینر حمل و نقل که در انتهای شاسی کامیون قرار دارد مجهز است. در حالت شلیک، 2 جک هیدرولیک در هر طرف پایین آورده می شوند و کانتینر موشک ها به صورت عمودی در سمت عقب قرار می گیرد. تحرک: تمام اجزای باتری S-500 توسط کامیون تقویت شده BZKT BAZ-6909 حمل می شود. این سری از خودرو ها دارای نسخه های 6x6، 8x8، 10x10 بسیار متحرک سنگین، محرک های اصلی، تراکتور توپخانه و توانایی حمل محموله ای با وزن 13 تا 21 تن است. موشک های 9M96E and 9M96E2 سامانه پدافندی S-400 خودروی فرماندهی و کنترل: انتظار می رود S-500 از رادار دستیابی و مدیریت نبرد 91N6A(M)، رادار دستیابی 96L6-TsP بازطراحی شده، رادار جدید 76T6 درگیری چندکاربره و رادار 77T6 ضد موشک بالستیک استفاده می کند. رادار 96L6-TsP از سری 96L6-که در رادار باتری دستیابی S-400 مورد استفاده قرار گرفت مشتق شده است. مدیریت نبرد و دستیابی به مدیریت نبرد هوافضا توسط رادار مدیریت نبرد و دستیابی 91N6A(M) پرنده بزرگ انجام می شود. این رادار مدل ارتقا یافته ای از سری 64N6E است که معمولا برای پشتیبانی از باتری های S-300 و S-400 استفاده می شد. 2 پست فرماندهی باتری وجود دارد، 55K6MA که به طور واضح برگرفته از باتری 55K6E پست فرماندهی سامانه S-400 است، و 85Zh6-2 که احتمالا به پست فرماندهی برای باتری های اضافه تر اشاره دارد. موشک ها: موشک اصلی S-500 طبق گزارش ها موشک 9.1 متری 2 مرحله ای سوخت جامد 40N6M است که به سرعت 9 ماخ می رسد، سر جنگی ترکش شونده دارد، برد آن حدود 500 کیلومتر است و 95 درصد دقت دارد. Prometheus برای مداخله موشک های بالستیک و ماهواره ها، از 2 نوع موشک جدید استفاده می کند: 77N6-N و 77N6-N1 که اولین موشک های بالستیک روسی با سر جنگی inert اند. این موشک ها که با نام موشک های کشنده انرژی جنبشی شناخته می شوند، سر های جنگی اتمی را فقط با نیروی ضربه نابود می کند (با برخورد به اهداف با سرعت 7 کیلومتر بر ثانیه). موشک ها در ارتفاع حدود 200 کیلومتری به موشک های بالستیک حمله می کنند که ذرات باقی مانده را به حداقل می رساند. آزمایشی که در آن S-500 هدف مورد نظر را در فاصله 480 کیلومتری مورد اصابت قرار داد از یکی از موشک های برد بلند NPO Novator 9M82MD مربوط به سامانه S-300 یا 40N6 استفاده می کرد. رادار S-500 می تواند با چند رادار زمین پایه و ماهواره های هشدار زودهنگام شبکه شود روسیه ادعا می کند S-500 می تواند موشک های کروز هایپرسونیک مثل سلاح هایپرسونیک هواپایه واکنش سریع AGM-183 که توسط لاکهید مارتین ساخته می شود را سرنگون کند. F-22 رپتور و F-35 لایتنینگ II طبق گزارش ها Prometheus می تواند به درگیری با هواپیما های پنهان کار مثل F-22 رپتور، جنگنده F-35 حمله مشترک یا هر پلتفرم با سطح مقطع کم بپردازد. روس ها ادعا می کنند که این سامانه می تواند در فراتر از افق درگیر شود و می تواند به یک شبکه پدافند هوایی (شامل ماهواره ها) متصل شود. شبکه تلویزیونی Zvezda بیان کرد: " S-500 اطلاعات ماهواره های هشدار زودهنگام و رادار های فرا افق مثل Voronezh درباره ی حمله موشکی احتمالی را تجزیه و تحلیل می کند، اهداف را انتخاب می کند، بر طبق اهمیت شان اهداف اشتباه را در فاصله بسیار دور حذف می کند و در نهایت هدف تعیین شده را به سامانه های مختلف می فرستد." به گزارش National Interest در سال 2019 با شبکه شدن با چند رادار پر سرعت و موج بلند مثل RLS Voronezh-DM و 1L119 Nebo SVU، امکان ایجاد مسیر کیفیت سلاح برای هواپیمایی مثل F-22 یا F-35 فراهم می شود. ادغام حسگر ها توانایی های بیشتری از مجموع هر کدام از آن ها برای ارتش ها به ارمغان آورده است. S-500 چگونه با جمر های نسل جدید نیروی دریایی ایالات متحده رو به رو می شود؟ در اویل جولای سال 2021، نیروی دریایی ایالات متحده قراردادی 172 میلیون دلاری به Raytheon اهدا کرد تا ساخت محدود نسل جدید جمر های باند میانه (NGJ-MB) را برای نصب بر روی هواپیمای جنگ الکترونیک F/A-18G شروع کند. این جمر های جدید برای انجام حملات الکترونیک در مقابل پدافند هوایی و سامانه های ارتباطی ساخته می شوند. جمر های نسل جدید از آرایه اسکن الکترونیکی فعال استفاده می کند که امکان ارسال سریع تر و دقیق تر موج های رادیویی را دارد. به گفته آنابل فلورس، نائب رئیس سامانه های جنگ الکترونیکی Raytheon: "با قدرت این وسیله و توانایی جمینگ هم‌زمان چندین رادار، NGJ-MB به طور اساسی نحوه حملات الکترونیکی هوایی توسط نیروی دریایی ارتش را تغییر خواهد داد." جالب خواهد بود که ببینیم S-500 چگونه مقابل NGJ-MB ظاهر خواهد شد. آیا هواپیمای جنگ الکترونیک جدید آمریکا قادر به کور کردن رادار های آن خواهد بود یا S-500 برگ برنده ای در آستین های خود پنهان کرده که ما هنوز نمی دانیم؟ منبع
  10. 1 پسندیده شده
    ویدئو کلیپ معرفی و تست تاکسی جت آموزشی - رزمی کوثر 88 نمایش داده شده در نمایشگاه ماکس 2017 دانلود منبع : کانال ارتشبان
  11. 1 پسندیده شده
    صرفا مربوط به این جنگنده نیست، روسیه بیشتر بازارهای صادراتی سلاح خود رو از دست داده. اگر کشوری از روسیه سلاح بخره ممکنه دچار تحریم امریکا بشه. این سیاست امریکا است که با این روش صنایع نظامی روسیه رو تضعیف کنه. چون درامد و تولید یک صنعت بیاد پایین ان صنعت از بین میره. میگ که کلا در کما است. بعضی از صنایع نظامی روسیه هم دارن تبدیل به غیر نظامی میشن. البته به نظر من خود روسیه هم خیلی مقصر است. روسیه به ایران میگ 29 داد ولی حاضر نمیشد خدمات و پشتیبانی کافی رو بده. سر اس 300 ما رو بازی داد. به عراق سلاح فروخت ولی در جنگ با امریکا ان سلاح ها خوب کار نکردن بعدا گفته شد که انها نمونه های بسیار دان گرید شده سلاح های روسی بودند. همین میگ 29 ساخت روسیه تاکنون به بسیاری از کشورها فروخته شده ولی تا کنون پیروزی هوایی کاملا تایید شده نداشته. گفته میشه نمونه های صادراتی خیلی ضعیف تر از اصلی بوده اند. همین مسئله روی اینکه کسی میگ 35 نخریده خیلی تاثیر داشته.روس ها فکر میکنن زرنگی میکنند ولی متوجه نیستن که این کارها و رندی گری ها بر روی مشتری های سلاح در دنیا تاثیر میذاره. روسیه واقعا در قد و قواره یک ابر قدرت نیست. همین اخیرا پشت ارمنستان رو به دلایلی جلوی اذربایجان خالی کرد. نوعی زرنگی و تلافی با ارمنستان ولی نتیجه این شد که نفوذ ترکیه در قفقاز و زیر گوش روسیه زیاد بشه.در سوریه به ما هم زیاد نارو زده. این کارها و شارلاتان بازی ها در بلند مدت به ضرر روسیه تمام شده و خواهد شد. در فروش سلاح فروشنده باید اعتماد مشتری ها را داشته باشد. در روابط بین الملل کشورها باید تا حد ممکن حامی متحدین خود باشند. خود ما چقدر برای متحد خود سوریه هزینه کردیم. کشور عمان سر کمک 45 سال پیش ما هنوز با ما روابط خوب دارد این مسائل در جهان مهم هستند
  12. 1 پسندیده شده
    بنظرم در آیندهیک‌گزینه خوبه برای تبدیل به جنگنده ناو نشین چون پکفا را نمیتونن روی ناو ببرن هم پر هزینه است و هم بزرگ وباتعمیرات نگهداری پیچیده والبته نیاز دارن یه نسل پنج با پیچدگی و هزینه کمتر روی ناوهاشون داشته باشن قطعا با تغییر در سطح بالها و تقویت ارابه های فرود و بدنه یه ناونشین سبک خوب ازکار در میاد! امارات که قبلا هم سابقه سرمایه گذاری توی طرح های روسی را داشته نمونش باستیون والبته در ارتقا اف۱۶ شرکتهای اماراتی فرصت های سرمایه گذاری پر سود را رها نمیکنن!! ولی هند واقعا عجیبه که چرا ازش نام برده شده چون در طرح پکفا هم گویا مشارکت داشت و نتیجه لازم را نگرفت!
  13. 1 پسندیده شده
    در خاطرات آزادگان سرفراز آمده است که بعد از پذیرش قطعنامه و شروع به تبادل اسرا یک روز ابریشمچی به اردوگاه اسرای ایرانی آمد و از آنها دعوت کرد به منافقین بپیوندند و در عراق بمانند ناگهان از صف اسرا دو نفر جدا شدند و به طرف ابریشمچی حرکت کردند همهمه در اردوگاه شروع شد و همه نگران شدند از آن طرف منافقین خوشحال از جذب اسرا بودند تا این دو نفر به ابریشمچی رسیدند و او را زیر مشت و لگد گرفتند تا منافقین و عراقی ها به خودشان آمدند و مانع شدند ابریشمچی کتک مفصلی خورد
  14. 1 پسندیده شده
    امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهداء ، کمتر از خود شهادت نیست. با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. استاد خلبان ایرانی؛ توسط منافقین خفه شد! امیر سرتیپ خلبان شهید محمد علی فرزین یکی از خلبانان شهید نیروی هوایی ارتش است که اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۸ در روستای شیرگاه از توابع قائمشهر در استان مازندران چشم به جهان گشود. محمدعلی ۱۵ ساله بود که به تنهایی به تهران آمد و تا مقطع دیپلم را در دبیرستان اسد آبادی واقع در میدان رشیدیه گذراند. او پس از اینکه دیپلم گرفت به علت علاقه خود به خلبانی در سال ۱۳۴۸ وارد نیروی هوایی شد و به استخدام این نیرو درآمد. دوره‌های مقدماتی خلبانی و زبان انگلیسی را در تهران سپری کرد و برای طی دوره‌های تکمیلی و تخصصی جنگنده اف ۵ به آمریکا اعزام شد. از آمریکا که بازگشت با درجه ستوان دومی به پایگاه ششم شکاری بوشهر اعزام شد و در آن جا خدمت خود را آغاز کرد. به علت مهارت و استعدادهای بالا در سال ۱۳۵۵ برای طی دوره معلم خلبانی دوباره به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران وظیفه آموزش خلبانان جوان را برعهده گرفت. جنگ تحمیلی که علیه کشورمان آغاز شد به پایگاه چهارم شکاری وحدتی دزفول آمد و در آن جا با اجرای ماموریت‌های مختلف ، خدمت خود را ادامه داد. مهارت وی به گونه ای بود که هرگاه توسط دشمن مورد اصابت قرار می‌گرفت، نجات پیدا می‌کرد و دوباره با سلامتی به پرواز باز می‌گشت. سومین روز از مهرماه سال ۵۹ بود که در هنگام پرواز در نزدیکی دهلران مورد اصابت دشمن قرار گرفت و با موفقیت از جنگنده خود اجکت (خروج اضطراری) کرد و به طرز معجزه آسایی در زمین فرود آمد. او که به سختی مجروح شده بود برای طی دوره پزشکی به بیمارستان اعزام شده و پس از طی دوره نقاهت دوباره به گردان پروازی خود باز می‌گردد. پس از آن نیز پروازهای موفق خود را علیه ارتش بعثی انجام می‌دهد و دشمن بعثی را در رسیدن به اهداف خود ناکام می‌گذارد. صبح چهارم آبان ماه ۵۹ بود که شهید محمدعلی فرزین با یک فروند جنگنده اف ۵ جهت بمباران نیروهای دشمن در حوالی اهواز به پرواز در می‌آید. پس از بمباران موفق اهداف موردنظر توسط شهید فرزین به ناگهان پدافند دشمن جنگنده وی را از ناحیه چرخ عقب، خروجی موتور و چتر دم مورد هدف قرار می‌دهد و جنگنده او به سرعت آتش می‌گیرد. او که چاره‌ای جز اجکت (خروج اضطراری) نداشت این کار را انجام می‌دهد و از جنگنده خود خارج می‌شود و در فاصله چند متری از نقطه سقوط هواپیمای خود فرود می‌آید. او آسیب شدیدی دیده بود و زخم‌های بسیاری هم بر بدنش داشت و در حال خونریزی شدید بود. از طرفی پای او آسیب دیده بود و او لنگان لنگان راه افتاد تا از چنگ دشمن بعثی رهایی پیداکند. اما به ناگهان حضور یک ایرانی توجهش را به خود جلب می‌کند که او را به چادر خود برای استراحت و مداوا دعوت می‌کند. آن‌ها با یکدیگر به چادر آن شخص رفته و شهید فرزین مشغول استراحت می‌شود غافل از اینکه این فرد ایرانی از نیروهای منافقین است و در غالب ستون پنجم دشمن فعالیت می‌کند. این منافق بی رحم و سنگدل در حالیکه شهید فرزین در حال استراحت بود به سراغ او رفته و با بند چتر نجاتش او را خفه می‌کند و او را در تاریخ ۴ آبان ماه سال ۵۹ به شهادت می‌رساند. این منافق بی رحم و سنگ دل پس از اینکه شهید فرزین را به شهادت رساند تفنگ و سایر وسایل با ارزش او را برداشته و پیکر مطهرش را در بیابان رها می‌کند. این شخص یک ماه پس از این ماجرا توسط نیروهای اطلاعاتی ایران دستگیر می‌شود و اسلحه کمری شهید فرزین که در اختیارش بود به دست آن‌ها توقیف می‌شود. با کسب اطلاعات درباره آن اسلحه مشخص می‌شود که شماره سریال آن سلاح با اسلحه شهید فرزین هم خوانی دارد و اینجاست که او به عمل ننگین خود اعتراف می‌کند و سرانجام با حکم قاضی در محل تولد شهید فرزین اعدام می‌شود. ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله و اگر عمری باقی بود ، در پست های بعدی، سایر شهدای کمتر شناخته شده دفاع مقدس کشورمان را خدمت دوستان عزیز معرفی خواهم نمود.
  15. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «ارائه لیست های جعلی در مورد اعدام های دهه 60» اختصاص داد. درباره اعدام های سال 1367 ، مسعود رجوی ؛ در آغاز مدعی شد که تعداد آن ، 6400 نفر است. اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12 هزار نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضاس شازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده اند. رجوی تلاش می کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان ، امروز می توان ادعا نمود که بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند. تا زمان عملیات فروغ جاودان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری های مسلحانه کشته می شدند را لیست می کرد و از آن بهره تبلیغاتی می نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسامی را که بعدا به لیست اضافه می شد ، «بهره بانک خون» می نامید. بعد از عملیات فروغ جاویدان ، سازمان پی برد که ایجاد لیست های ساختگی ، بازدهی بالائی (به ویژه در مجامع بین المللی) برای مجاهدین دارد ؛ از این رو ، از آن زمان ، این روند تشدید شد تا جائی که «کشته سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. مسعود خدابنده ؛ عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق و عضو شورای ملی مقاومت، مسئول مستقیم تیم حفاظت استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی و فرمانده ارتش آزادیبخش که در سال 1375 از سازمان جدا شد، طی یادداشت اختصاصی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، به بررسی پروژه کشته‌سازی منافقین در دهه 60 می‌پردازد. خدابنده شواهدی ارائه می‌دهد که با استناد به آن می‌توان پی برد مرکزیت سازمان برای نیل به اهداف خود اعضاء را به کام مرگ می‌فرستاد. این عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق توضیح می‌دهد چگونه مسعود رجوی لیست جعلی از اعدامی‌های سال 1367 درست کرد و آن لیست را به مجامع بین‌المللی می‌فرستاد تا با استفاده از آن لیست، علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند. مشروح یادداشت اختصاصی مسعود خدابنده را در ادامه می‌خوانید: بازی دجال با آمار و ارقام کشته ها !!! (پیدا و پنهان لیست های جعلی اعدام های دهه 60) درباره اعدام‌های سال 1367، مسعود رجوی در آغاز مدعی شد که تعداد آن، 6400 نفر است اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12000 نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضای سازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند. او حتی در این راستا کتابی هم منتشر کرد تا عدد 30 هزار نفر اعدامی را ثبت کند. رجوی تلاش می‌کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. از این رو لیست ارسالی به سازمان ملل همراه با انبوهی از اسامی تنظیم شد و گروهی نیز به عنوان شهود ادعا کردند که آن لیست صحت دارد. اما چندی بعد، تعدادی از افراد که بعدها از سازمان جدا شدند شهادت دادند که حرف‌هایشان در مورد اعدام‌ها دروغ بوده است. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان امروز می‌توان ادعا کرد بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند؛ برخی از اسامی کسانی بودند که در سال‌های قبل بخاطر جرم‌هایی مانند قتل و یا قاچاق مواد مخدر اعدام شده بودند و هیچ ارتباطی با سازمان نداشتند؛ تعدادی نیز در این لیست بودند که گواهی فوت آنها نشان می‌داد بر اثر تصادف مرده‌اند و تعدادی نیز در درگیری‌های مسلحانه سازمان کشته شده بودند. حتی سازمان تعداد بالایی از کشته‌شدگانِ عملیات موسوم به فروغ جاویدان (مرصاد) را هم به این لیست اضافه کرد. این لیست‌سازی اولا: بخاطر پشتیبانی سازمان‌های اطلاعاتی ضد ایران از مجاهدین خلق (مشخصا سازمان سیا که رابط آن زمانش سیدمحمد سیدالمحدثین بود) موفق بود. سندسازی‌ها، شهادت‌های دروغین و ارقام و اعداد با روش‌های اطلاعات شویی در نشریات به اصطلاح معتبر و مراکزی که تحت تاثیر بودند (مثلا کتابخانه کنگره امریکا که این روزها دیگر هر چیزی را تحت نام سند منتشر می‌کند و استقلالی برایش باقی نمانده) توانست به این شکل مورد استفاده دوائر ضد ایرانی قرار گیرد و ثانیا: نه اولین مورد کشته‌سازی بود و نه آخرین آن. به خاطر دارم اولین نمونه کشته‌سازی در همان سال نخستی بود که مجاهدین به عراق رفته بودند؛ حسن جزایری از دوستان آن زمان و محصل در لندن بود که بیماری قلبی داشت. وی برای تعلیمات به همراه عده‌ای به عراق اعزام شد (سازمان این افراد را تحت عنوان عضو به عراق می‌برد و سپس شروع به لیست‌سازی می‌کرد چون به ازای تعداد اعضا از صدام سرانه می‌گرفت) و چندی بعد در زمین مانور «کفری» بخاطر آفتاب زدگی و اهمال در رسیدگی و تشدید بیماری قلبی فوت کرد. (بعد از اینکه جزایری در آن گرما غش کرد، او را در خودرو رهایش کردند و بعد از مانور متوجه شدند که مرده است) جالب است که همسرش لیلا جزایری (نام اصلی‌اش اعظم ملاحسنی کهنه است که بخاطر خلاف‌های متعدد مالی مجبور شد نامش را عوض کند) و پسرش (محمد حنیف جزایری) از آن زمان تابه حال در نشریات و مقالات مدعی شده‌اند که حسن در ایران اعدام شده است. از این قبیل موارد بسیار زیاد است. مثلا تا زمان عملیات فروغ جاویدان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری‌های مسلحانه کشته می‌شدند را لیست می‌کرد و از آن بهره‌برداری تبلیغاتی می‌نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسمی را که بعدا به لیست اضافه می‌شد «بهره بانک خون» می‌نامید. لیلا جزایری (با نام قبلی اعظم فراهانی ملاحسنی کُهنه) نام خود را به این دلیل تغییر داده که تحت پیگرد پلیس انگلیس بخاطر فروش غیر قانونی یک خانه اجاره ای در انگلستان است بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان پی برد که ایجاد لیست‌های ساختگی، بازدهی بالایی (به ویژه در مجامع بین‌المللی) برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد و این کار سیستماتیک ادامه پیدا کرد تا جایی که «کشته‌سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. یادم هست در سال 1994 م، زمانی که مریم رجوی را بعد از اعلام ریاست جمهوری وی در عراق به پاریس آوردیم (من مسئول انتقال و حفاظت بودم) و هدف هم شروع کار سیاسی و بازکردن جای پا برای مسعود رجوی بود، وی نتوانست کاری کند و فرانسه در سال 1997 او را مجددا به عراق فرستاد. بعد از این ماجرا، مسعود برای جبران این شکست، بلافاصله تیم‌های عملیاتی را به ایران اعزام کرد. اما از آنجا که ایران «در بالاترین سطوح» به اطلاعات دسترسی داشت، تیم‌ها تک تک به محض ورود دستگیر می‌شدند. مسعود رجوی خوب می‌دانست که تیم‌های عملیاتی به محض ورود به ایران لو می‌روند ولی باز تعداد بیشتری از افراد را اعزام می‌کرد. واقعیت آن است که او هدفش ترور نبود بلکه هدف کشته‌سازی بود. او می‌خواست این افراد به محض ورود به ایران دستگیر و اعدام شوند. مشخصا یادم هست بابک امین آنقدر در تهران [!!!] خمپاره زده بود که دیگر به لحاظ جسمی توان نداشت ولی باز او را بیرون نمی‌کشیدند و اصرار می‌کردند این عمل را ادامه دهد. سازمان از اعضاء می‌خواست‌ هرچه بیشتر آدم بکشند و بعد نارنجک بیندازند و سپس سیانور بخورند تا خودشان هم کشته شوند. آرش صامتی‌پور یکی از این افراد بود که با وجود کشیدن نارنجک و خوردن سیانور بخاطر کمک نیروهای امنیتی جان سالم به در برد و البته یک دستش قطع شد. اهداف ترورها اصلا مهم نبود، بلکه سر و صدا مهم بود. بزرگترین ضربه‌ای که رجوی آن زمان خورد، قطع اعدام‌ها بود. یعنی نیروهای امنیتی ایران و قوه قضائیه هم متوجه شدند که این افراد برای کشتن به ایران نمی‌آیند بلکه برای کشته شدن اعزام می‌شوند. سازمان منافقین همین استراتژی را در عراق بعد از صدام هم پیاده کرد. به هنگام تحویل کمپ اشرف، سازمان به عراق اعلام کرد که یک سوم شمالی را تحویل می‌دهد ولی از طرف دیگر اعضاء را بسیج کرد تا در مقابل نیروهای عراقی بایستند. به آنها گفته بودند عراقی‌ها آمده‌اند تا شما را دستگیر کرده و به ایران تحویل بدهند. حتی گفته بودند اتوبوس‌های ایران منتظرند تا شما را به اوین منتقل کنند تا به محض رسیدن به ایران اعدام شوید. از این رو ابعاد درگیری اعضای سازمان با نیروهای عراق بیشتر شد و به تبع، این درگیری کشته‌هایی هم داشت؛ کشته‌هایی که سازمان از آنها علیه دولت عراق استفاده کرد و به عنوان برگ برنده در مجامع بین‌المللی علیه عراق به کار برد. از سوی دیگر در داخل هم با «شهید» نامیدن آن کشته‌شدگان، الباقی اعضاء را شستشوی مغزی دادند و با احساساتشان بازی کردند. باید گفت بعد از سقوط صدام با توجه به از کار افتادگی فیزیکی نیروهای سازمانی، ترورها غالبا توسط نیروهای مزدور غیر وابسته به سازمان مجاهدین انجام گرفته و می‌گیرد ولی تبلیغات آن هنوز به عهده سازمان است. یک تقسیم کاری ابلاغ شده که ترورها و عملیات ایذایی توسط مامورین تعلیم دیده در کشورهای همسایه انجام می‌شود ولی غلوها و تبلیغات رسانه‌ای، کلیک‌ها و باز نشرها در شبکه‌های اجتماعی و تولید فیلم‌ها و عکس‌های تقلبی به عهده شبکه سازمان مجاهدین و رابط های عربستان سعودی است. رد این جریان و کارکرد این «ارکستر ترور و کشته سازی و تبلیغ» را که نتیجه آن در جریان عملیات فروغ جاویدان و اعدام‌های دهه شصت مشاهده شد، امروز هم می‌شود به وضوح در مطبوعات غربی، خروجی‌های شبکه‌ها و سایت‌های فارسی زبان و ایضا شبکه‌های اجتماعی ملاحظه کرد. و طبق معمول مصرف کننده نهایی مقامات کشورهای متخاصم هستند که این اطلاعات دست‌ساز و تولیدی را در مجامع بین‌المللی علیه عالی‌ترین منافع ملت ایران خرج می‌کنند. در پایان اضافه می‌کنم اگر شخصا کارم مشاوره به سازمان سیا بود حتما اصرار می‌کردم که این نوع جعل و بزرگنمایی و دروغ سازی بخصوص با پشتوانه نیرویی تروریستی و آبروباخته مثل مجاهدین خلق اگر چه ممکن است در کوتاه مدت به سناریوی ضد ایرانی کمک کند ولی در نهایت به ضرر همان نیروهای ضد ایرانی خواهد بود. مسعود خدابنده پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  16. 1 پسندیده شده
    پاکستان چه مسئولین درستکاری داره !
  17. 1 پسندیده شده
    در بخش قبلی مقاله ، تاریخچه مسلسل های دستی موجود در سازمان رزمی نیروهای مسلح ایران که از سال 1941 تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی وارد خدمت عملیاتی گردید ، معرفی شد . اما دست قدرتمند تاریخ در سال 1979 ( 1357 خورشیدی ) بر گُرده دودمان پهلوی نهاد و این نظام سیاسی توسط انقلابیون ایرانی سرنگون شد و بطور طبیعی بخش قابل توجهی از سلاح های سبک خریداری شده توسط پهلوی اول و دوم به خدمت ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین واحدهای مسلح تازه تشکیل شده در روزهای پس از انقلاب اسلامی ( کمیته های انقلاب و سپس سپاه پاسداران ) درآمد . با این حال ، براساس شواهد تاریخی ، چندین نمونه خرید خارجی در دهه هشتاد میلادی از منابع ناشناخته صورت گرفت که عمدتا برای واحدهای تازه تاسیس کمیته و سپاه پاسداران بود . از جمله این واحدها ، یگان موسوم به انصار المهدی که وظیفه حفاظت از جان شخصیتهای کلیدی و همچنین یگان موسوم به "صابرین " بشمار می آمد . بابک خان زنجانی ( مولتی میلیارد زندانی ) که اصولا مشخص نیست با چه مجوزی با سلاح برتا ام-12 سرو کار دارد !!!! برتا ام-12 مجهز به صداخفه کن (سمت راست تصویر ) ، ضبط شده از اشرار توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برتا ام-12 : یکی از نخستین مسلسل های دستی که پس از انقلاب اسلامی وارد سازمان رزم نیروهای مسلح ایران در اواخر دهه هفتاد و سپس دهه هشتاد میلادی شد ، برتا ام-12 با کالیبر 9×19 م.م بود . براساس شواهد در دسترس ، تعداد محدودی از این سلاح از منابع ناشناخته ای خریداری و به ایران ارسال شد و طبق تصاویر موجود ، تا سال 2010 نیز در خدمت قرار داشت . اما این احتمال وجود دارد که امروز ام-12 دیگر در خدمت عملیاتی قرار نداشته باشد . گفته شده این سلاح عمدتا توسط واحدهای انصارالمهدی برای حفاظت از شخصیتهای مهم و همچنین عناصر حفاظت سپاه پاسداران استفاده می شد. زد-84 : مسلسل دستی دیگری که در اواخر دهه هشتاد میلادی بطور مستقیم از اسپانیا تهیه شد ، مسلسل مشهور استار زد-84 با کالیبر 9×19 بود که نیروی دریایی سپاه برای تسلیح واحدهای عملیات ویژه زیرسطحی ( غواص ) از آن بهره می برد . اگر در ابتدا انتظار نمی رفت که این سلاح چندان مورد استقبال قرار بگیرد ، اما ظاهرا از عملکرد این سلاح چنان رضایت حاصل آمده بود که گفته میشود بدون اخذ مجوزهای لازم نیز درایران تولید شد . واحد مردان قورباغه ای نیروی دریایی سپاه مسلح به زد-84 نسخه ای که نیروی دریایی سپاه از آن استفاده می کند ، گونه کوتاه (نسخه موسوم به Corto) است که طول لوله آن به 215 م.م. می رسد و مشابه سلاح انفرادی CETME L rifle است . زد-84 آخرین بار در رزمایش پیامبر اعظم (ص) در سازمان رزم واحدهای دریایی سپاه دیده شد و این اعتقاد وجود دارد که هنوز در خدمت است . به ترتیب از راست : شهربانی جمهوری اسلامی ایران ، کمیته انقلاب اسلامی و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران که تا قبل از سال 1370 ، مسئولیت حفظ امنیت داخلی را بر عهده داشتند تندر ( ام پی-5 ایرانی ) : در اوایل دهه نود میلادی ( 1991 ) بخش انتظامی نیروهای مسلح ایران ( شامل شهربانی ، ژاندارمری و کمیته های انقلاب اسلامی ) به طیف متنوعی از مسلسل های دستی مسلح شده بودند که از نمونه های عبری (یوزی ) ، ایتالیا ( برتا ام -12 ) و برخی نمونه هایی ام.پی-5 آ.3 استفاده می کردند . با این وصف ، پس از ادغام این نیروها و خرید سلاح های کمری جدید نظیر زیگ زائر پی-226 ، این نیروی تازه تشکیل داده شده ، مسلسل دستی ام.پی-5 آ.3 را بعنوان سلاح ثانویه خود انتخاب نمود و یوزی نیز بتدریج به دپوهای تسلیحاتی برای مواقع ضروری انتقال داده شد و تمامی مسلسل های برتا ام-12 نیز به سپاه منتقل گردید . با توجه به گسترش یکباره سازمان رزمی نیروی انتظامی ، پلیس ایران نیاز بیشتری به دریافت ام.پی-5 پیدا نمود ، در نتیجه ، سازمان صنایع دفاع ( DIO) در اواخر دهه نود میلادی ، یک خط تولید جدید برای تحویل تعداد بیشتری از نمونه روگرفت ( کپی ) مسلسل ام.پی-5 آ.3 راه اندازی و آن را تندر ( TONDAR) نام نهاد . . مسلسل دستی MP-5A3 ( بالا ) و تندر (پایین ) تندرسبک ( راست ) و نسخه بومی ام. پی-5 در دست واحدهای ویژه نیروی انتظامی ( چپ ) براساس مندرجات متن ، بدلیل کیفیت پایین ساخت نمونه های بومی ام. پی-5 ، واحدهای نظامی ایران ، مجدداً با بازسازی مسلسل های سبک یوزی ، آنها را بخدمت گرفتند . ام.پی-5 در دستان واحدهای کمیته انقلاب اسلامی ( راست ) و کلاه سبزهای ارتش ( چپ ) نسخه ایرانی بلحاظ بصری از نمونه های ساخت آلمان بدلیل تفاوت در رنگ بخش محافظ پایینی لوله سلاح (قهوه ای – زیتونی ) که مشابه ژ-3 ، قابل شناسایی است ، در حالی که حالتهای ماشه آن بصورت S.E.F و در برخی از نمونه های تولیدی بصورت 0.1.20 نشانه گذاری شده است . علاوه بر نسخه MP-5A.3 استاندارد توسط صنایع دفاعی ایران ، نسخه MP-5K نیز تحت شناسه تندر سبک یا TK-9 نیز تولید گردید . مضاف براین دو نمونه ، صنعت جنگ افزارسازی ایران نمونه ای را با قنداق پلاستیکی ثابت مشابه گونه MP-5A2 نیز معرفی نموده که هم اکنون در ارتش ، سپاه و پلیس در خدمت قرار دارد ولی گفته میشود بدلیل کیفیت پایین تولید ،؛ اغلب آنها در انبارها نگهداری می شوند تا جایی که برخی از یگان های سپاه مجددا مسلسل یوزی را در همان نقش بخدمت گرفته اند . به تقریب ، 10سال پس از شروع تولید این مسلسل در ایران ، با آغاز سال 2000 و نزدیک شدن روابط ایران و سودان ، این کشور یک کارخانه تولید سلاح را در این کشور راه اندازی نمود که در کنار طیف متنوعی از سامانه های تسلیحاتی ، نسخه ای از تندر تحت عنوان "Tihraga " در این کشور تولید شد که بخدمت واحدهای مسلح سودانی نیز درآمد . علاوه بر این ، تحلیل تصاویر منتشرشده نشان میدهد که گروه های مسلح در سراسر خاورمیانه ، نسخه های از مسلسل تندر را بخدمت گرفته اند . روگرفت بدون نام از مسلسل دستی کا-7 : در سال 2020 ، نیروهای مسلح ایران در جریان یک نمایشگاه نظامی دولتی ، سلاح جدیدی را به نمایش گذاشت که براساس شواهد ، براساس پیکربندی K-7 محصول کره جنوبی بنا نهاده شده بود . اگر چه هنوز نام این سلاح جدید مشخص نشده ، اما خبرگزاری های کره جنوبی مدعی شدند که نمونه به نمایش درآمده توسط ایران ، نسخه ای از سلاح کا-7 با کالیبر 9×19 م.م محصول این کشور است . این نمونه مجددا در سالگرد پیروزی نظامی ایران علیه عراق ( فتح خرمشهر در سال 1361 ) نیز به نمایش درآمد . با این حال ، هنوز مشخص نیست که این مسلسل دستی بصورت انبوه تولید گردیده یا خیر یا فقط یک نمونه نمایشی بشمار می رود و اگر بصورت انبوه خریداری شده ، چگونه این معامله تحت شرایط تحریم تسلیحاتی صورت پذیرفته است ؟!!! مضاف براین ، یک گونه کامل از این مسلسل دستی در همین نمایشگاه ، معرفی شد که تا تاریخ انتشار این مقاله ، هنوز اطلاعات بیشتری از آن درز نکرده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  18. 1 پسندیده شده
    اگر j10C خریداری بشه چند علت اصلی داره 1- اولین دلیل و شاید مهمترین دلیل ارزان بودن ان است. فکر میکنم هر فروند حدود 35 ملیون دلار است که جنگنده ارزانی محسوب میشه 2- دلیل دوم این است که شاید نیاز کمی به یک جنگنده دوربرد باشد. احتمالا برای حملات دوربرد بیشتر بر روی موشک های بالستیک حساب میشود. هدف بیشتر برای حفظ امنیت هوایی کشور با کمک این جنگنده و موشک دوربرد ان در کنار شبکه پدافند هوایی است و دوم عملیات های پشتیبانی از نیروی خود در کنار پهبادها. 3- اعتماد بیشتر به چین نسبت به روسیه با سوابق درخشان قبلی!!!!! عدم تحویل اس 300 و عدم پشتیبانی مناسب از جنگنده های فروخته شده 4- روند رو به جلو و شتابان صنعت هوایی چین که دارد به تدریج از روسیه جلو میزند و در اینده میتوان ارتقا های بهتری از چین دریافت کرد 5- بر خلاف مقاله من فکر میکنم مشکلی از لحاض پرداخت پول به چین نیست. چین مشتری نفت ایران است و در مقابل میتوان به چین نفت داد. همین الان هم پول مقادیری از نفت های فروخته شده به چین در بانک های چین گیر کرده و راحت میتواند صرف خرید از چین شود. البته در نهاجا تا حدی که من اطلاع دارم نسبت به تکنولوژی چین بدبینی زیادی وجود دارد ولی طبیعتا اگر قرار بر خرید باشد خلبانانی برای بررسی این هواپیما به چین اعزام شده یا میشوند و خرید در صورتی انجام میشود که این هواپیما تایید شود و طبیعتا بدبینی رفع شود. علت اینکه تاکنون خرید صورت نگرفته شاید دلایل سیاسی مثل مشکلات ایران و عربستان و وساطت چین و مذاکرات احیای برجام و خود داری از ایجاد حساسیت بوده است. این هواپیما ارزان است و بتدریج میتوان تعداد زیادی از ان خرید. ورژنی از اف 16 است. خود ترکیه کل نیروی هوایی اش که بسیاری انرا بسیار قدرتمند میدانند بر مبنای 220 فروند اف 16 بنا شده است که تکنولوژی ان از j10c حداقل یک نسل پایین تر است. اگر در کنار این جنگنده یک جنگنده بزرگ مثل سوخو 30 یا j16 خریداری شود بسیار بهتر است ولی همین جنگنده هم اگر تعداد به تدریج به بالای 100 یا بیشتر برسد تمام مشکل نهاجا را حل میکند.
  19. 1 پسندیده شده
    بسم ا... داده نمای قابلیتهای تانک اصلی میدان نبرد ام-60 آ.3 نیروی زمینی ارتش ترکیه پی نوشت : برای بزرگنمایی ، روی عکس کلیک کنید ..
  20. 1 پسندیده شده
    با سلام وقت تمام دوستان بخیر باور کنید حتی دیگه حسش هم نمونده برا تسلیت ...... اونم به خاطر حوادث و مصیبتهایی که به راحتی قابل پیشگیریه .. چه خارک.. چه دزفول... چه ...... اما بعد ... جسارتا هواپیمای حادثه دزفول نوع بی یا سیمرغه و نه نمونه رزمی اف در مورد اجکت توی دو کابینها روال بر پریدن کابین عقب و سپس کابین جلو هست در پرواز به علت حفظ حداکثری ثبات پرنده برای اجکت اما در مورد حادثه دزفول تا زمانی که تیم سانحه خود سازمان گزارش نکرده نمیشه اظهار نظر کرد و بعد یه توصیه به اون دوستانی که تو هر حادثه ای به صورت مجازی دادگاه صحرایی تشکیل میدن و همه پرسنل ارتشو اعدام میکنن شبیه امثال جناب غرضی در گذشته های دور ..... عزیز دل برادر این کف دست ارتش مویی دیدید بکنید.....همینکه در این وانفسا تحریم و بی تدبیری و نامهربانی و غرضورزی و ..... همین اندک تجهیزات بازمانده از زمان حکومت خاین و منحط پهلوی حفظ شده البته تا حدودی.. انهم بدون بودجه بدون قطعه و بدون خیلی چیزها که اگر حتی یک موردش برای شما عزیز دل کم باشد قهر کرده و پشت به دشمن رو به کشور جبهه میگیرید ..اما همین پرسنل از نظر شما خایین بی مقدار کرخت بی سواد و هزار چیز دیگر که در این چهل سال به اندازه لحظه لحظه زندگیتان شنیده ایم اونقدر شرف و غیرت دارن که با تمام کمبودها که مقدارشون وصف ناشدنیه و تمام توهینها و تخریبها و حمله ها و .... باز پای سوگند سربازیشون برای دفاع از این خاک و ملت بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و رنگ و زبان و قومیت ایستادن.... این سانحه ها اتفاق نیفته عجیبه اونهم با توجه به اتمام عمر انقلابی و اغاز عمر انتهاری تجهیزات
  21. 1 پسندیده شده
    به نام خدا تحویل ششمین جنگنده f-16 ارتقا یافته به ارتش ترکیه f-16 ارتقا یافته ارتش این کشور ششمین جت F-16 ارتقا یافته توسط صنایع هوافضای ترکیه (TAI) را دریافت کرد. رئیس صنایع دفاعی ترکیه (SSB) در توئیتی اعلام کرد "بهینه‌سازی ساختار هواپیمای F-16 بلوک 30 در حال پیگیری است. در چارچوب این پروژه ششمین هواپیمای F-16 بلوک 30 که ارتقای ساختاری آن پایان یافته، به فرماندهی نیروی هوایی تحویل داده شد." هدف این پروژه مدرن سازی 35 فروند جنگنده F-16 بلوک 30 است که TAI در حال کار بر روی 25 فروند از آن هاست.جنگنده های باقی مانده توسط مرکز اول فرماندهی نگهداری و تامین هوایی مدرنیزه خواهند شد. TAI اولین جت ارتقا یافته را در ماه جولای سال 2020 به نیروی هوایی تحویل داد. اسماعیل دمیر، رئیس SSB ، در پستی توئیتری در فوریه 2021 گفته بود که ارتقای ساختاری F-16 های بلوک 30 ادامه خواهد داشت. در این پروژه 1200 تا 1500 قطعه از بخش های ساختاری هر هواپیما در حال بازسازی است. کار های تعمیر، تعویض و تقویت بدنه در صورت نیاز انجام خواهند شد." دمیر اضافه کرد هدف این پروژه، افزایش عمر عملیاتی F-16 ها از 8000 به 12000 ساعت است. پس از ممانعت ایالات متحده از فروش جت های F-35 به ترکیه، به دلیل خرید S-400 توسط این کشور، بروزرسانی F-16 باعث می شود ترکیه مقداری زمان برای توسعه جت TF-X بومی خود که تحت برنامه هواپیمایی رزمی بومی (MMU) در دست پیگری است، ذخیره کند. انتظار می رود جنگنده TF-X اولین پرواز با موتور بومی خود را در سال 2029 انجام دهد. جنگنده TF-X ترکیه منبع
  22. 1 پسندیده شده
    به نام خدا پهپاد سایز میکرو شرکت Aselsan به مرحله پرواز آزمایشی رسید پهپاد ساکا شرکت Aselsan به گفته شرکت سازنده، Aselsan، پهپاد سایز میکرو Saka پرواز آزمایشی خود را با موفقیت پشت سر گذاشته است. یوسف ضیا کوتیل، یکی از مدیران پروژه در غول دفاعی ترکیه، به خبرگزاری آنادولو گفت که این شرکت در حال کار بر روی سیستم های بدون سرنشین هوایی، زمینی و دریایی است. پهپاد ساکا حدود 600 گرم (21 اونس) وزن دارد و از نگهدارنده 3 محوره استفاده می کند. هدف اصلی توسعه این پهپاد استفاده در حوزه های اکتشاف و نظارت است. ساکا نسبت به پهپاد های فعلی برتری هایی دارد از جمله: اندازه بسیار کوچک، حمل و نقل آسان با استتار، توانایی فعالیت در فضا های بسته (غار ها یا محیط های مشابه)، برطرف کردن نیاز به برد کوتاه تر انتقال تصویر . این پهپاد می تواند بدون نیاز به مداخله دستی، به طور خودکار از زمین برخیزد. یوسف ضیا کوتیل گفت: برنامه ما این است که با کنترل گر پرواز قابل تنطیم، زیرساخت نرم افزاری ایستگاه کنترل زمینی، سیستم لینک داده مقاوم در برابر تهدیدات جنگ الکترونیک و زیرساخت پهپاد های گروهی بتوانیم عملکرد بهتری نسبت به محصولات خارجی داشته باشیم. وی ادامه داد: تا پایان امسال برای اولین بار در ترکیه، نسخه ای از ساکا با وزن کمتر از 500 گرم را رونمایی خواهیم کرد که امکانات متفاوتی شامل نرم‌افزار و سخت‌افزار کنترل کننده پرواز و واحد پردازشگر تصویر بومی سیستم لینک داده دارد. منبع
  23. 1 پسندیده شده
    شاهین جوان کره ای KF-21 نگاه جاه طلبانه برنامه مشترک کره جنوبی- اندونزی به بازار صادرات جتهای رزمی صنعت هوا- فضای کره جنوبی (KAI) بدنبال دستیابی به موفقیتی در خور پس از کسب سفارش خرید برای جنگنده سبک نسل چهارم F/A-50 خود ، توسعه یک هواگرد رزمی نسل پنجم را تحت عنوان KF-X و اکنون KF-21 در دستور کار خود قرار داد و در حالی که تنها دو کشور ایالات متحده و چین تولید و عملیاتی نمودن چنین جنگنده هایی را به ثبت رسانده اند ، می توان از این اقدام ، بعنوان یک تصمیم بسیار قابل تامل نام برد . در واقع ، این برنامه ، 4 سال قبل از عملیاتی شدن نخستین جنگنده نسل پنجم دنیای هوانوردی نظامی (اف-22) کلید خورد و برای کاهش هزینه های توسعه ، صنعت هوانوردی نظامی کره جنوبی تصمیم گرفت تا با یک شریک دوم ( اندونزی ) این طرح را جامه عمل بپوشاند . برهمین اساس ، شرکتهای کره ای با در اختیار گرفتن 80 درصد سهام بعنوان طرف اصلی و مجموعه شرکتهای هوا-فضایی اندونزی بعنوان سهامدار کوچکتر ، 20درصد از هزینه های توسعه این برنامه را متقبل شدند . براساس فلسفه طراحی اولیه ، KF-21 بصورت یک جت تک سرنشینه مجهز به دو پیشرانه که می بایست از قابلیتهای پنهانکاری مشخصی بهره برده و هزینه های تعمیر و نگهداری پایینی را طلب کند ، تعریف گردید . این مساله بخصوص برای مجموعه شرکتهای دست اندرکار که براین قصد بودند تا بخشی از بازار صادراتی جنوب شرقی آسیا را در رقابت با محصولات غربی و چینی ، ( به نوعی همان استراتژی طراحی و تولید F/A-50) بدست آورند ، بسیار پراهمیت بشمارمی رفت . ازسویی دیگر ، نیروی هوایی کره جنوبی ، یکی از فعالترین نیروها در این حوزه جغرافیایی بشمار می رود و فرآیند سریع پیر شدن ناوگان رزمی این نیرو ، بستر لازم برای فروش چند صد فروند از نمونه های جدید KF-21 را فراهم مینمود که این مساله با توجه به قابلیتهای این هواگرد جدید و مقرون به صرفه بودن خرید و عملیاتی نمودن آن برای ارتش کره جنوبی ، باعث شد تا این برنامه بدون برخورد با مانعی جدی آغاز شده و ادامه پیدا کند . درواقع ، نیروی هوایی کره جنوبی قصد دارد تا با بازنشسته نمودن تمامی جنگنده های نسل سوم خود ( اف-4 و اف-5) که نمونه دوم، هم اکنون 175 فروند در خدمت می باشد ، این هواگرد بومی را جایگزین آنها نماید. بدین ترتیب ارتش کره جنوبی قصد دارد تا با بازنشسته نمودن هواگردهای رزمی موجود در سازمان رزم 10 اسکادران خود ( شامل 235 فروند جنگنده رزمی ) فضای لازم برای سفارش تعداد مشخصی از این جنگنده جدید را فراهم آورده ، در حالی که همزمان می بایست گوشه چشمی به محصولات چینی (جی-20) و غربی ( اف-35 ) نیز برای رقابت در بازارصادرات داشته باشد . با این وصف ، هزینه های عملیاتی بالاتر KF-21 در مقیاسه با اف-5 احتمالا بدین معنی است که یا تعداد کمتری تحویل خواهد شد و یا اینکه با کنار رفتن تدریجی تایگرها ، اسکادران نیز بلحاظ سازمان رزم کوچکتر خواهد شد . اگر چه خارج نمودن جتهای اف-15 از سازمان رزم نیروی هوایی کره جنوبی بسیار بعید به نظر می رسد ، اما ناوگان اف-16 های این نیرو ، کاندید خروج از حالت عملیاتی هستند . علاوه بر مساله جایگزینی جتهای اف-5 ، کره جنوبی با معرفی KF-21 این امکان را فراهم می آورد تا بخش قابل توجهی از ناوگان جنگنده های نسل چهارم خود ( F-16 و F-15K) را نیز در طول سالهای آینده جایگزین نماید . نیروی هوایی کره جنوبی نخستین جنگنده های اف-16 خود را در دهه هشتاد میلادی دریافت نمود و در حال حاضر 163 فروند از این جنگنده ها را در کنار 60 فروند هواگرد پیشرفته تر F-15K بکار می گیرد . با این حال ، ایگل های کره ای ، بعنوان یک جنگنده سنگین بدلیل قابلیتهای ضربتی هوابه زمین و همچنین توانمندیهای قابل توجه در نبردهای هوایی یکی از پتانسیل های اصلی ارتش این کشور بحساب می آید و از این نظر ، نه اف-35 و نه KF-21 توانایی رقابت با آن را نخواهد داشت در حالی که اف-16 بعنوان یک جنگنده سبکتر و ارزان تر از ایگل ، بدلیل ظهور هواگردهای پیشرفته تر ، بزودی در ردیف جنگنده های منسوخ قرار می گیرد و این فرصتی برای رقیبان تازه نفس نظیر KF-21 است . در این میان ، گرچه بروزرسانی ها و ارتقاء های میان دوره ای می تواند بصورت بالقوه عمر عملیاتی این جنگنده ها را افزایش دهد ، اما به احتمال بسیار زیاد ، کره جنوبی بدنبال بازنشستگی بخش بزرگی از ناوگان فالکون های خود است که برای جایگزینی آن ، محصول بومی کره ای نخستین گزینه بشمار می رود. به همین دلیل ، در مقایسه هزینه های عملیاتی KF-21 و اف-16 ، کفه محصول کره ای سنگین به نظر می رسد و این یک فرصت برای نیروی هوایی کره جنوبی است تا ضمن کاهش هزینه های عملیاتی ، توانمندهای رزمی جدیدی را بخود اضافه کند . اما یکی از نیّات اصلی کره جنوبی برای سرمایه گذاری مشترک در این برنامه ، هدف گذاری برای صدور این جنگنده به کشورهای جنوب شرقی آسیا است . کشورهایی نظیر تایلند ، فیلیپین ، اندونزی و احتمالا عراق ، می توانند به مشتریان اصلی این جنگنده تبدیل شوند چرا که همه این کشورها عمدتا کاربر هواگردهای اف-16 و اف-50 که KF-21 برای جایگزینی ان طراحی شده ، بحساب می آیند . بدین ترتیب ، با وجود قابلیتهای پنهانکاری کمتر محصول کره ای در مقایسه با اف-35 ، مزیتهای مشخص دیگری نظیر پایین بودن هزینه های عملیاتی ، سریعتر بودن و توانمندی در حمل تسلیحات پیشرفته می تواند زیرساخت مطلوب تری برای کشورهایی که توانایی خرید اف-35 را ندارند ، فراهم نماید . https://www.aparat.com/v/VdmlN از مهمترین پتانسیل های این جنگنده ، توانمندی آن در حمل نمونه بومی موشک کروز تائوروس و مهمات هوابه هوای میتئور است که در خصوص مهمات نوع نخست ، جتهای اف-15 نیروی هوایی این کشور ، آن را حمل می نمایند . در حالی که گفته میشود پس از تکمیل موشک هوابه هوای دوربرد AIM-260 قابلیت رزم هوا به هوای KF-21 نسبت به امروز ، بالاتر خواهد رفت .به اعتقاد کارشناسان نظامی ، کیفیت محصولات نظامی کره جنوبی در سالهای اخیر با معرفی توپهای خودکششی K-9 ، تانک اصلی میدان نبرد K-2 تا محصولات هوایی نظیر F/A-50 به سطح قابل توجهی رسیده که آنها را قابل رقابت با محصولات رقیب شرقی و غربی نموده و به احتمال بسیار زیاد ، KF-21 در آینده به موفق ترین پروژه جنگنده نسل پنجم خارج از ایالات متحده و چین تبدیل خواهد شد .بدین معنی که، روند آهسته تولید جتهای سوخو-57 روسی ، اتکاء بیش از حد برنامه جاه طلبانه برنامه TF-X ترکیه به فناوری های وارداتی ، برنامه مشترک AZM چین و پاکستان که احتمالا ًبیشتر متکی به فناورهای بومی پاکستانی باشد ، باعث شده تا پروژه KF-21 پیشگام تولید جتهای نسل پنجم خارج از کشورهای پیشرو ( چین و ایالات متحده ) بحساب آید . پی نوشت : 1- بن پایه 2- صرفاً برای میلیتاری / MR9 3- به هدف گذاری شرکت های کره جنوبی در سهیم کردن اندونزی ( هر قدر کوچک ) برای ایجاد زمینه در جهت فروش ( ایجاد بازار صادراتی ) به کشورهایی که کاربر محصولات امریکایی هستند دقت کنید . درواقع ، مشارکت و همکاری دفاعی میان کشورها برای کاهش هزینه های طراحی ، توسعه و تولید هواگردهای نظامی ، در قرن 21 به یک اصل برای کشورهایی خارج از حوزه توان صنعتی همه جانبه ( نظر چین و ایالات متحده ) تبدیل شده است . 4- با توجه به این که عراق احتمالا یکی از کاندیدهای خرید KF-21 خواهد بود ، می بایست از همین الان نسبت به این تهدید حساسیت نشان داد .
  24. 1 پسندیده شده
    عتبه ی حضرت عباس علیه السلام با دیگر عتبات فرق هایی داره . از جمله اینکه تنها عتبه ای هست که کار اقتصادی میکنه . اسپانسر این داستان هم همونا بوده ان .
  25. -1 پسندیده شده
    اقتصاد روسیه توان به کارگیری انبوه این موشک ها که هر کدومش احتمالا تکنولوژی و قیمتی معادل یک ماهواره بر رو دارند ، رو نداره . آمریکا با زیرکی هر چه تمام تر در حال « گران » کردن جنگ هاست و اینجوری به جزء چین عملا خیلی از کشورها توان مالی مقابله باهاش رو ندارند حتی اگه تکنولوژی رو داشته باشند .