برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      44

    • تعداد محتوا

      1,110


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      8,885


  3. arminheidari

    • امتیاز

      35

    • تعداد محتوا

      7,127


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      373



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 31 تیر 1400 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    بحثی استاتوسی در خصوص ضعف مدیریت بحث اینگونه اغاز شد که چرا ایده های چابک و خلاقانه در کشور ما استفاده نمی شود ؟ و چرا نیاز نیروها بسیار دیر و شاید بعد از مرگ سهراب پاسخ داده می شود ؟ * دقیقا هر سه شاسی در کشور موجوده کار زیاد میشه کرد مهم نبود چیز دیگه ای هست...... * اگه تو قره باغ و یا افغانستان مجبور به دخالت بشن متوجه میشن با بشقاب و فرش نمیشه جنگید انوقت حسش میاد * در مجموع ، اگر به گیر دادن باشد ، خودمون در اولویت هستیم نه دیگران * توی سوریه و عراق مجبور به دخالت شدن اما تغییرات بسیار کند یا نمایشی هست خصوصا در نبروی زمینی * اونجا از تاکتیک گوشت دم توپ استفاده شده ولی ظاهرا دوره این تاکتیکها هم به سر اومده * همین روسها چقدر از نبرد در سوریه درس گرفتن تجهیزات زرهیشو رو تست کردن و نسخه های جدید رو ساختن و الان به خدمت گرفتن بازگشت ترمیناتور لینک نسل جدید ترمیناتور روسی وارد خدمت شد لینک * تانک تی72 بی 3 رو به شکل محدود بردن سوریه است و اصلاح کردن * کلا تعاریف جدیدی ارائه کردیم به عنوان بنیان گذار سازمان های یاد نگیرنده * منصف باشیم تو محصولاتی که توسط جهاد خود کفایی یا تحقیقاتی ارائه میشه کاملا تهدیدات درک و راهکار براشون پیدا میشه ولی در سطحوح خیلی بالا خبری نیست بدنه از نظر فکری وضع بهتری داره * مهمتر از ترمیناتور تفکر پشت ترمیناتور هست " مدیریت بازسازی و تعمیر " لینک همین تفکر رو ترک ها استفاده کردن و تونستن یخچال به اسکیموها بفروشن "مثالی از تولید ماژولار" لینک * بعد نسخه بروز رسانی شده رو با توجه به تجربیات رزمیش در سوریه و اوکراین معرفی کردن * فقط بحث مدیریت نگهداری نیست اولین قدم بحث نیاز رزمی هست حالااینکه این تیاز ررمی چطوری به شکل ارزان تر تامین بشه میشه بحث ماژولار بودن * فقط نیاز رزمی وجود نداشته باشه تعریف ماژولار بودن اصلا بی معنیه * ته این حرف می رسیم چگونه و چطور مدیران بالا دستی از کف میدان با خبر میشن / سیستم اعلام نیاز که کاملا معیوب هست / سیستم خودکفایی بود که متاسفانه به جای تکمیل و بهبود رها شده / ولی مهمترین راهکار رو شاید در دفاتر طراحی باید جستجو کرد، دفاتری که طراح های اونها نه در دفتر که در کف میدان و نیروها میچرخن و نیازهای نیروها رو لمس و پاسخ میدن / طرح های مفهومی رو به دفاتر میبرن و در دفاتر به بلوغ می رسانند در نهایت این دفاتر طرح ها را اول به نیروی کف معرفی کرده و پس از گرفتن باز خورد، به فرماندهی اعلام و ارائه می کنند و مجوز ساخت چند نمونه عملیاتی را می گیرند و نمونه ها همراه با طراح میدانی به نیرو سپرده می شود / بازخورد و عملکرد دستگاه به دفاتر برگشته و نسخه اولیه اماده و ارائه می شود نکته دفاتر طراحی این است که چند بخش دارند، بخش طراحان میدانی و مفهومی که ترکیب پژوهش های کلی و تجربی هستن / طراحان فنی که وظیفه استاندارد سازی و نقشه و آماده سازی برای تولید را انجام می دهند و نهایی کردن طرح های مفهومی هست ( اینجا مشکل زیاد رخ میده چرا که طراح پشت میز نشین باید هم نیاز رو از طراح مفهومی درست بگیره و هم طراحیش استاندارد باشه ) / در نهایت تیم ساخت که بتونه نمونه اولیه و اصلاحات و در نهایت اماده سازی برای تولید صنعتی را نهایی و اماده کنه * معمولا در دوران رکود اقتصادی مسکن محرک اقتصاده در ایران تجهیز نیروهای سه گانه با منابع ریالی براحتی میتونه محرک اقتصادی باشه و بنیان گذار دفاتر طراحی و شرکتهایی مثل جنرال داینامیک (خیلی رویا پردازی بود)یا آسلسان بشه * ما فرماندهی مثل احمد کاظمی داشتیم که از کف نیرو خبر داشت / مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم لینک * بنظرم اگه کل مسئولیت به یک‌ارگان سپرده بشه برای برنامع ریزی و استاندارد سازی و توسعه دستش خیلی باز تره تا این وضعیت اگه یک نیروی زمینی داشته باشیم برنامه ها جامع تر میشع و مسئولیت پذیری و توجه خیلی بیشتر میشه الان یجور مسئولیت گریزی هست * این نظر بیشتر پاک کردن صورت مساله هست / مشکل عدم طراحی و عدم ارتباط با کف میدان مشکل سپاه، ارتش و همه صنایع ما هست / پس باید مشکل رو ریشه ای درک و حل کرد * سامانه رحمت .... ماجرای کشف رمز سامانه های راکال نیروی زمینی ارتش بعث عراق ، به روایت مرحوم زارعی لینک * طرح های که برای نیروی زمینی داده میشه حداقل باید دهههای قبل پیگیری میشد ... * این هم یکی دیگه از مشکلات هست / تئوری کردن راهکار ها بیشتر کتابی و غیر کاربردی هست و این ناشی از این مطلب هست که ادم های باهوش و چابک رو در مسیر رشد قرار نمی دیدیم و اصلا چابک بودن رو میکشیم * من الان شرکت های زیادی رو میشناسم که دفاتر طراحیشون همین شرایط که برای ارتش و سپاه میگی رو دارن / مهندسیشون هم کاملا محافظه کار و دفتر نشین شده است / علت هم مشخص هست نه از اون ها خواسته میشه و نه اونها دید و بازخوردی از میدان کار دارند / اکثرا هم به دلیل روحیه ترس و عدم جسارت حاضر نیستن تو میدان پا بذارن / چرا که پا به میدان گذاشتن سرشار از چالش و شکست هست و دردهای زیادی داره ولی با حل هر مشکل و ارائه هر راهکار ادم جسورتر میشه * "تئوری کردن راهکار ها بیشتر کتابی و غیر کاربردی هست "این کاری که ما میکنیم بایگانیه تئوریزه کردن نیست * یه اشکالی که تو قضاوت صنایع دفاعی ما دیده میشه، فکر میکنیم که فقط اونها هستن که کارایی پایینی دارند در حالی این اشکالات در تمام صنایع چه دولتی و خصوصی وجود دارد و یک درد ملی هست / بیشتر شرکت های ما از بحث مهندسی درست می نالن و تلاش ها هم بدلیل عدم ارتباط بین دو کف و دفتر مهندسی اکثرا ناقص هست * این اشکال رو بصورت واضح تر در ارتباط صنایع و دانشگاه ها می توان دید / تازه وضعیت صنایع دفاعی بسیار بهتر از وضع شرکت های دولتی هست / شرکت های خصوصی جدیدا با بحث دانش بنیان متحول شدن ولی هنوز مونده تا یک تفکر عمومی حاکم بشه * من مشکل رو بالاتر میبینم ما هیچ استراتژی درست و درمونی نداریم که توش این تاکتیکها دیده بشه معلوم نیست ما قراره خودرو ساز بشیم یا مونتاژ کار می خوایم قدرت منطقه ایی بشیم یا صرفا یه لولو خور خوره و... * همون بحث کپی کاری هم چابکی میخواد / چه عیبی داره چرخی که طراحی شده رو دوباره طراحی نکنیم و فقط روی گلوگاه های تولیدش کار کنیم / ولی مشکل اینه که مطالعات مقدماتی بسیار ضعیف انجام میشه و یه دفعه میریم رو مطالعات تفصیلی بدون افق دید و همین باعث میشه مهندسی ناکارامد بشه * این نقص در صنعت دفاعی ما بیشتر نمود دارد ، چون مستقیم مربوط هست به بحث امنیت . بطور خودکار هم با دیگران مقایسه میشود چون قبل از اقتصاد و فرهنگ و ... این امنیت هست که در هر سیستم سیاسی اولویت پیدا می کند باید قبول کنیم ساختار ما مشکل دارد ، تا زمانی که این را نپذیریم ، همین روند ادامه دارد * اینجوری مثال میزنم/ یک توپ دوتا دوربین داره دوربین کلی نگر و دوربین جزئی نگر و دقیق / این ها تکمیل هم هستن حالا مهندسی ما یا اصلا از دوربین استفاده نمیکنه و یا فقط از دوربین جزئی نگر استفاده میکنه * مشکل اینجاست اقایون فک میکنم با چیفتن و تی72 و ژ3 و کلاش و توپخانه قدیمی میشه نیروی زمینی ساخت هر موقع گفتن در این بهش ضعف داریم اون موقعه قدم اول رو برداشتن * ساختار درست ارائه کردیم که انتظار داشته باشیم ساختار تغییر بکنه / همین الان از خیلی مدیران شرکت ها و دفاتر مهندسی در مورد بازخورد از کف و برطرف کردن نیاز میدان عملیاتی نظر خواهی کن / اکثرا نمیتونن همراه با نیروی کف باشن * کشور در سطح کلان دچار روزمرگی شده و برنامه بلند مدت نداره علاف هست نمیدونم چرا؟ منتظر چی هستند؟ * سعی نکردیم از تجربه دیگران استفاده کنیم ، میلیاردها صفحه از تجربه دیگران هست ، کسی سعی کرده این تجربه ها را در کشور مستند کند؟؟!! می ترسیم از اینکه این تجربه ها را بررسی کنیم ، چون عملکرد خودمون در سالهای گذشته زیر سئوال می رود * به معنای واقعی یک کشور عقب نگه داشته شده ایم امیورام برای آزاد سازی فنر پیشرفت کشور که خیلی وقته فشرده شده دیر نشه و بجای اینکه این فنر پیشرفت جهش کنه تو خودش خرد بشه * همین الان هر کدوم از ما ها رو بذارن مدیر کلان، به نظرتون ایا بهتر از این اقایون عمل می کنیم؟ خیر / چرا؟؟ / چون هر مدیر کلان علاوه بر داشتن حداقل های درک باید مشاور درست داشته باشه که این مشاور درست از دل اندیشکده ها و دفاتر طراحی بیرون میاد و این یک ضعف برای ما هست / خب حالا چرا این اندیشکده ها بوجود نمیاد ، چون میگن پول نداریم صرفه ندارد ، حق هم دارند سیستم هایی که قبلا ایجاد کردن خیلی جامد و کند بودن / در حالی که اندیشکده مثل درخت هست باید درست بار بیاد و رشد کنه ، به قول معروف از کف بازار رشدش بدیم * پس تغییر در سطح بالا نیاز داره یه چیزی تو مایه های انقلاب صنعتی ولی جناب mr9نظرشون اینه که این احساس نیاز باید از پایین به بالا منتقل بشه * همین اصلاح ارشیو میلیتاری نتیجه بررسی حداقل 4-5 انجمن غیر فارسی هست و از تجربیات انها استفاده شده .. این یعنی احساس نیاز اول ایجاد شده ، بعد تجربه دیگران بررسی شد و درنهایت در دست اجراست * هنوز احساس نیاز در بدنه نیروهای مسلح به ایجاد تغییر دیده نشده ... چون دیده نشده ، نتیجه می گیریم که دوستان معتقدند مسیرشون درست هست .. که بخشی از این مسیر طبق چیزی که داریم می بینیم ، به شکل جدی اشتباه هست * متاسفانه تو ایران خیلی از کارها تا اجبار نباشه انجام نمیشه شما ببینید اگر کرونا نمیبود عمرا آموزش پرورش حاظر میشد که شاد راه بیافته و کلاس مجازی برقرار بخشه موضوعی که سالها تو کشورهای دیگه بوده الان سالهاست که همه اهمیت بهینه سازی مصرف آب یا انرزی را میدانند جز گران کردن کاری شده ؟؟ * حالا سئوال این هست .. چرا علیرغم این موارد ، باز هم همه چیز در تئوری متوقف شده و بصورت عملی کسی کاری نمی کند ؟ چون وقتی وارد عمل بشید ، باید از خودتون هزینه بدید بلحاظ معنوی ، معبر را باز کنید تا مسیر عبور دیگران تسهیل بشود ، آدم این کار انگشت شمار هست * فاصله کف میدان تا مدیریت برعکس کشورهای دیگه نجومیه * این جمله اخر شما تمام سد فکری در مهندسان ما هست / دنبال یک دفتر قشنگ می گردن در حالی که کار بیرون هست وسط خاک و بلا * همین میلیتاری را رصد کنید ... چند نفر وسط میدان هستند ؟؟؟ * برای یک کار خاص چندین اداره. مدیر کل. مدیر کل استان. انواع معاونهتا تا وزرات خانه و ....کلا بحث چابکی و تغییر و انگیزه از کف میدان تا راس مرکز تصمیم سازی و تصمیم گیری از بین میره با تشکر از دوستان از بحث @Crash @arjmandi @MR9 @Overdose
  2. 2 پسندیده شده
    ماکت یاسین احتمالا نمونه ارسال شده به نمایشگاه ماکس 2021 پی نوشت : عجالتا کیفیت خیلی خوبی دارد این ماکت ، بخصوص جزییات پنل آلات پروازی خدمه
  3. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «انقلاب دوم ایدئولوژیک منافقین موسوم به انقلاب مریم» اختصاص داد. انقلاب ایدئولوژیک مسعود و مریم آغاز یک پایان (بخش اول) روز 19 اسفند 1363 خبر ازدواج غيرمترقبه نفر اول سازمان مجاهدین خلق (رجوى) با همسر فرد دوم سازمان (ابريشمچى) اعلام شد و توجه بسيارى را به اين حادثه معطوف ساخت. در پى «استقرار تشكيلات در فرانسه» ، «شكست‌هاى مستمر استراتژى‏‌هاى رهبرى سازمان» و «تناقض بين تفكرات و عملكرد انحرافى و غلط مركزيت [چه ايدئولوژيك و چه تشكيلات سياسى - استراتژيك] با اصول و ضوابط و معيارهاى سازمان» ، كه در «شكست‌‏ها و بن ‏بست‌‏ها» ، «عدم كارآيى لازم سيستم تشكيلاتى» ، «رشد انتقادات و اعتراضات و كناره‌‏گيرى سطوح مختلف سازمانى» عينيّت مى‌‏يافت، انشعاب و فروپاشى تشكيلاتى را در آينده ‏اى نه چندان دور، در چشم‏ انداز قرار داده بود. مریم قجر عضدانلو [مشهور به مریم رجوی] ؛ در کانون این تحول سازمان مجاهدین قرار دارد که سرمنشاء تمامی مشکلات و انحرافات اخلاقی بعدی نیز از این سرچشمه می گیرد. در تاریخ 19 اسفند 1363 اعلان ازدواج غیر مترقبه و حیرت انگیز «نفر اول سازمان» مسعود رجوی با «همسر فرد دوم سازمان» مهدی ابریشمچی ؛ توجه بسیاری را به این حادثه غیر اجتماعی و غیر عرفی معطوف ساخت! برای درک بهتر این جنایت تاریخی، باید ابتدا به شخصیت و بیوگرافی مردی پرداخت که زنی را مجبور کرد از همسر خود [علیرغم داشتن یک دختر کوچک 3 ساله] طلاق گرفته و بدون رعایت مسائل شرعی به عقد مرد دیگری (خودش) در آید!! مسعود رجوی در یک نگاه مسعود رجوی (زاده ۱۳۲۷ در طبس)، از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق در دهه آخر حکومت پهلوی و رهبر سازمان و مسئول شورای ملی مقاومت ایران است. وی فارغ‌التحصیل حقوق سیاسی از دانشگاه تهران است. در سال ۱۳۴۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد و در شهریور ۱۳۵۰ توسط ساواک در تهران دستگیر شد و به دلایل مشکوکی [همکاری با ساواک] از اعدام جَست و همزمان با اوجگیری انقلاب ضد نظام سلطنتی در سی‌ام دی‌ماه ۱۳۵۷ به همراه آخرین گروه از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد. مسعود رجوی از اعدام جان بدر برد درحالی که مدارک گسترده و وسیعی در اینترنت از خیانت های وی در حق دوستانش و همکاری گسترده با ساواک موجود است. مسعود رجوی زندان را با خیانت سپری کرد و پس از آزادی با اشرف ربیعی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج هم یک پسر به نام محمد رجوی یا همان مصطفی رجوی شد! شرایط که سخت شد و رویاروئی ها با قدرت حاکم آغاز شد، مسعود رجوی در یک فرصت طلبی دیگر با بنی صدر رئیس جمهور وقت ، از کشور فرارکرد! بعدها اشرف ربیعی به همراه موسی خیابانی و چندین نفر دیگر در یک خانه تیمی محاصره و کشته شدند. از آن خانه یک کودک زنده ماند و او کسی نبود جز مصطفی رجوی که بعدها به خارج رفته و پس از بزرگ شدن ، در نوجوانی به پادگان اشرف برده شد و مجاهد خلق شد ، اما دیری نپائید که او هم فرقه را ترک کرده و به یکی از منتقدان پدرش تبدیل شد! مسعود رجوی بعد از مرگ اشرف در پاریس بلافاصله با فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر ازدواج کرد! طولی نکشید که بنی صدر و دخترش به ماهیت پلید و فرصت طلبانه مسعود رجوی پی بردند و فیروزه از مسعود رجوی طلاق گرفت و «پدر و دختر» از مسعود اعلام برائت کردند. قبل از جدائی فیروزه و مسعود رجوی ، سایه یک زن بر زندگی مسعود سایه انداخته بود! مریم قجر عضدانلو، زنی بود که پس از خروج از کشور از مسیر ترکیه ؛ به رئیس دفتری مسعود رجوی انتخاب شده بود. فیروزه قبل از طلاق به روابط پنهانی مریم و مسعود و روابط نامشروع آن دو پی برده بود و یکی از علل طلاق فیروزه ، این روابط پنهانی شوهرش با یک زن متاهل بود! همسران رجوی اشرف ربیعی (1360 – 1330) : متولد تهران و همسر اکبر نبوی نوری بود [که در سال 1355 در درگیری با ساواک کشته شده بود]. اشرف ربیعی در تیرماه 1358 به عقد مسعود رجوی درآمد و مصطفی ثمره ی این ازدواج بود. فیروزه ی بنی صدر( 1344 ) : دختر 17 ساله بنی صدر بود که پس از مرگ اشرف ربیعی همسر اول مسعود ، در سال 1361 با مسعود رجوی ازدواج کرد. مریم قجر عضدانلو(1332) : در سن 30 سالگی ، در حالیکه همسر مهدی ابریشمچی از اعضای ارشد سازمان بود و حاصل ازدواج آنان دختری به نام اشرف بود، از مهدی طلاق و به عقد مسعود رجوی درآمد! مریم قجر عضدانلو ، تنها چند روز بعد از طلاق خودش از ابریشمچی و طلاق فیروزه از رجوی ؛ به عقد مسعود رجوی درآمد! طرح انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی که در واقع بنیان «کیش شخصیت مسعود رجوی» می باشد، از همین زمان و در پاریس پی ریزی شد. مهمترین رکن این انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک به همسری گرفتن زن مهدی ابریشمچی یعنی مریم قجر عضدانلو، بود؛ پیش از این که مدت زمان شرعی طلاق او از همسر سابقش سپری شود. سابقه رسمی ماجرا مسعود رجوى در تاريخ 1363/11/7 طى اطلاعيه ‏اى مريم قجر عضدانلو [همسر مهدى ابريشمچى] را به عنوان همرديف مسئول اول سازمان معرفى نمود. وى در اين اطلاعيه تلويحاً تغييرات تشكيلاتى آينده را متذكر شد: در تاريخ 1363/12/19 از سوى دفتر سياسى و كميته مركزى سازمان اطلاعيه ‏اى مبنى بر اعلام تصميم «ازدواج فرخنده توحيدى و انقلابى مسعود و مريم» صادر گرديد. در بخشى از اين اطلاعيه درباره همسر جديد رهبرى سازمان آمده است: شوراى مركزى سازمان نيز در بيانيه مفصلى تأكيد كرد كه مصطفی ، پسر اشرف ربیعی ؛ خیلی زود از منافقین جدا شد و به منتقد جدی رجوی بدل گشت در توجيه اين ماجرا همچنين اعلام شد كه پس از اعلام همرديفى مريم قجر عضدانلو با مسئول اول سازمان، على زركش و محمود عطايى، از كادرهاى شماره 2 و 3 نظامى سازمان طى دو نامه بر ضرورت وحدت فيزيكى (جسمانى) رهبرى نوين تأكيد كرده بودند. در اين نامه‏ ها اين‏طور استدلال شده بود: در تاريخ 27 اسفند 63 توسط راديوى سازمان، خبر ازدواج مسعود رجوى با مريم قجر همراه با تعريف و توصيف‏هاى بسيار و با تعابيرى چون «دستاورد عظيم شگرف ايدئولوژيكى و ايثار و از خودگذشتگى» پخش گرديد. اين در حالى بود كه اين راديو، طى اطلاعيه ‏اى تاريخ طلاق مريم قجر عضدانلو از همسرش مهدى ابريشمچى را 25 اسفند 63 اعلام نمود. در قسمت ديگرى از اطلاعيه شوراى مركزى سازمان چنين آمده بود: درباره مهدى ابريشمچى راست : ابریشمچی و مینا خیابانی / چپ : مهدی ابریشمچی ، مریم قجر ، مینا خیابانی و اشرف دختر ابریشمچی و مریم قجر سبحانى از جداشدگان سازمان درباره مهدى ابريشمچى چنين نوشته است: « ....مهدى ابريشمچى با نام‏هاى تشكيلاتى اسد و شريف از اعضاى قديمى و اوليه سازمان مجاهدين خلق مى ‏باشد كه در زمان شاه مدتى را در زندان‏هاى مشهد و اوين تهران در حبس بوده است. بعد از 22 بهمن 1357 مهدى ابريشمچى يكى از چند مسئول اصلى و ارشد سازمان مجاهدين خلق محسوب مى‏ شد كه در مصاحبه‏ هاى مطبوعاتى و سخنرانى ‏ها و ميتينگ‏ هاى عمومى سازمان شركت مى‏ كرد. پدر مهدى ابريشمچى از كارخانه ‏داران تهران بود و به لحاظ اقتصادى وضعيت بسيار خوبى داشتند. وى بعد از انقلاب با مريم عضدانلو ازدواج كرد و داراى دخترى به نام اشرف مى ‏باشند. هنگامى كه اشرف 6 الى 7 ساله بود، من در ستاد روابط خارجى سازمان در عراق وى را از نزديك مى‏ ديدم، وى جمعه ‏ها به محل كار پدرش مى ‏آمد. واقعا تناقض و درد و رنج طلاق و جدايى پدر و مادرش از يكديگر را به راحتى مى ‏توانستى در چهره اين دختر مثل صدها دختر و پسر كوچك اعضا و مسئولين سازمان ببينى.... از نكات جالب و تاريخى سازمان مجاهدين كه بايد به طور جداگانه بر روى آن بحث كرد، اطلاعيه سياسى و نظامى سازمان در 28 خرداد 1360 مى ‏باشد كه سازمان دليل شروع «مبارزه مسلحانه» را «حمله چماقداران به خانه پدرى برادر مجاهد مهدى ابريشمچى» اعلام مى‏ كند و تصريح مى ‏كند كه از اين پس از اعضاى خود مسلحانه دفاع خواهد كرد كه نشان دهنده يك طرح از پيش برنامه‏ ريزى شده براى 30 خرداد 1360 بوده است. [البته در شرايط كنونى سازمان به هيچ عنوان نمى‏ خواهد اطلاعيه 28 خرداد 1360 كه به شروع عمليات مسلحانه اشاره مى‏ كند، در دسترس اعضا و هواداران سازمان قرار بگيرد] . طارق عزیز - صدام حسین - رجوی - ابریشمچی در یک قاب ابريشمچى و همسرش مريم عضدانلو بعد از 30 خرداد 1360 به پاريس رفتند و بعد از مطرح شدن «انقلاب ايدئولوژيك» در سال 1364، وى و مريم عضدانلو به دستور سازمان و مسعود رجوى از يكديگر طلاق گرفتند. مريم به عقد مسعود رجوى درآمد و مهدى ابريشمچى نيز با مينا خيابانى [خواهر كوچكتر موسى خيابانى] ازدواج كرد [در تاريخ 1364/1/15]. مينا خيابانى 17 سال از مهدى ابريشمچى كوچكتر بود و ازدواج اول مينا خيابانى نيز محسوب مى ‏شد. مهدى ابريشمچى هنگام رفتن رجوى به عراق، همراه وى بود و در تمامى ملاقات‏هاى صدام حسين ديكتاتور سرنگون شده عراق با مسعود رجوى، حضور و مشاركت فعال داشته است. وى در بغداد مسئول روابط سازمان با عراق شد و كليه حمايت‏هاى مالى و تداركاتى و تسليحاتى صدام حسين به سازمان از طريق وى صورت مى‏ گرفت. ضمنا وى رييس كميسيون صلح!! شوراى ملى مقاومت نيز بود كه به اصطلاح قرار بود بين صدام حسين و ايران صلح برقرار كند. جالب اين است كه هنوز اين كميسيون صلح!! بعد از سرنگونى صدام حسين در شوراى ملى مقاومت وجود دارد و رياست آن كماكان با مهدى ابريشمچى است. مشخص نيست مسعود رجوى بعد از صدام حسين با چه كسى مى ‏خواهد تئورى مضحك «صلح، طناب‏ دار رژيم» [نظام] را دنبال كند؟ ابريشمچى قبل از سرنگونى رژيم صدام حسين به همراه 250 الى 300 تن از مسئولين مورد اعتماد رجوى به پاريس آمد. وى در 17 ژوئن 2003 توسط پليس فرانسه به همراه مريم رجوی و 160 تن ديگر از اعضا و مسئولين سازمان دستگير و سپس با قيد ضمانت تا تشكيل دادگاه از زندان آزاد شد....» ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به ادامه انقلاب دوم ایدئولوژیک سازمان منافقین (موسوم به انقلاب مریم) خواهیم پرداخت. .
  4. 2 پسندیده شده
    به نام خدا ایالات متحده از برنامه استخراج عناصر کمیاب از منابع داخلی برای پایان دادن وابستگی به چین رونمایی کرد DARPA از برنامه خود برای استخراج عناصر کمیاب زمینی (RRE) از منابع داخلی با استفاده از میکروب ها در پروسه ای به نام "استخراج زیستی" رونمایی کرد. موفقیت این برنامه وابستگی ایالات متحده به چین را که بزرگترین تامین کننده RRE های این کشور است از بین می برد. هدف برنامه دارپا با نام "میکروب های محیطی به عنوان یک منبع مهندسی زیستی" (EMBER)، پیشرفت در حوزه مهندسی میکروبی و بیومولکولی است تا استراتژی جدا و خالص سازی REE ها با استفاده از منابع داخلی در حال توسعه است. REE ها گروهی از 17 فلز مشابه است که ماده حیاتی برای بسیاری از سامانه های دفاعی مانند لیزر ها، سلاح های هدایت دقیق، آهنربا برای موتور ها و بسیاری از دستگاه های دیگر محسوب می شوند. با اینکه ایالات متحده به اندازه کافی منابع داخلی REE را دراختیار دارد اما زنجیره تامین آن به دلیل وابستگی به نهاد های خارجی برای جدا و خالص سازی این عناصر، آسیب پذیر است. چین که بزرگترین تامین کننده RRE های ایالات متحده است، بارها در پاسخ به تحریم های آمریکا علیه شرکت های چینی، تهدید به قطع عرضه خود به شرکت های دفاعی ایالات متحده کرده است. لیندا کریسی، مدیر برنامه EMBER در اینباره گفت: "هدف برنامه EMBER، پر کردن شکاف حیاتی موجود در زنجیره تامین وزارت دفاع است. این برنامه از روش های مهندسی زیستی ارگانیزم ها/بیومولکول ها برای خالص سازی REE استفاده می کند، سپس آن ها را به ماژول های استخراج زیستی (جاذب زیستی، فیلتراسیون زیستی و ...) تبدیل می کند که می توانند با عناصر REE داخلی یکپارچه شوند." این برنامه 4 ساله، 2 حوزه حیاتی (TA) را پوشش می دهد و به 3 فاز تقسیم می شود. هدف TA1 "مهندسی زیستی برای استفاده از REE ها" ساخت پلتفرمی برای مهندسی ارگانیزم ها یا بیومولکول ها برای فعال سازی پیوند های REE ها در شرایط سخت است. TA2 "استخراج زیستی REE" روی توسعه و آزمایش روند استخراج زیستی برای خالص سازی REE های خاص از منابع واقعی است. در طول فاز 1، تلاش ها روی توسعه میکروارگانیزم ها و بیومولکول ها مورد نیاز برای استفاده در جداسازی REE ها متمرکز می شود. کاری چالش برانگیز به دلیل شباهت شیمیایی REE ها. در فاز 2، کار بر روی ارتقا بازده و مقیاس جداسازی REE از منابع انجام می شود. فاز 3، مربوط به تکمیل مقیاس پایلوت طرح استخراج زیستی REE است. کریسی اضافه کرد: "هدف EMBER ایجاد چندیدن توانایی، مانند جداکردن عناصر از ترکیب REE ها، تبدیل اکسید/نمک REE برای تسهیل ساخت فرم های آماده تولید، سنجش های جدید برای تجزیه و تحلیل توان بالای سلول های حاوی REE و مولکول های زیستی است." منبع
  5. 1 پسندیده شده
    با توجه به تحولات اخیر عراق و پیشروی های اخیر داعش در نبود تحرک نیروی هوائی عراق ، در تاپیک های مختلفی در خصوص نیروی هوائی عراق بطور پراکنده صحبت شده است. با توجه به جذابیت بحث برای دوستان تصمیم گرفتم تا در این تاپیک در خصوص نیروی هوائی عراق از گذشته تا بحال مطالبی رو قرار بدم. امیدوارم که مورد استقبال دوستان قرار بگیره مقدمه - نیروی هوائی عراق (به عربی: القوه الجویه العراقیه) یکی از سه بخش محوری ارتش عراق می باشد که زیر نظر ستاد کل ارتش عراق فعالیت میکند و طبق اساسنامه تأسیس آن مسئولیت حفاظت از مرزهای عراق و نیز نظارت و مراقبت بر دارائی های ملی و بین المللی کشور عراق را بر عهده دارد. تاریخچه: سابقه تشکیل این نیرو توسط ارتش بریتانیا به سال 1927 بر میگردد. در واقع بریتانیا پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی از متفقین ، این نیروی هوائی (و کلا ارتش رزمی عراق) را به عنوان بخشی از نیروهای تحت امر و قیمومیت نیروی هوائی سلطنتی بریتانیا (رویال ایر فورس) ؛ با هدف ایجاد اهرم کنترل در مقابل نیروی هوائی امپراطوری عثمانی تشکیل داده بود و اولین خلبانان این نیرو را نیز خلبانان سابق ارتش عثمانی تشکیل میدادند که توسط ارتش بریتانیا اجیر شده بودند. البته بتدریج این خلبانان با خلبانان بومی عراقی جایگزین شدند. در واقع اولین روز نیروی هوائی عراق را میتوان روز 22 آوریل 1931 نامید که برای اولین بار 5 خلبان نیروی هوائی عراق از کالج هوانوردی سلطنتی بریتانیا فارغ التحصیل شدند و با هواپیماهای Breda (ساخت انگلیس) و کمی بعدتر با هواپیماهای بمب افکن SM-79 ایتالیائی از پایگاه هوائی بغداد به پرواز در آمدند. در سالهای پس از استقلال عراق، نیروی هوائی این کشور همچنان وابسته به نیروی هوائی سلطنتی بریتانیا بود تا اینکه به تدریج سال 1937 با رسیدن تعداد خلبانان این نیرو به 127 نفر اولین گام مهم در توسعه و تثبیت این نیرو برداشته شد. واما نیروی هوائی امروز عراق: بعد از سقوط صدام و اشغال عراق توسط آمریکا (و هم پیمانان اش در غرب) ، تمامی نیروهای نظامی این کشور (از جمله نیروی هوائی ارتش عراق) منحل شدند. بعد از روی کار آمدن دولت جدید این کشور، اراده ای برای تشکیل مجدد این نیرو شکل گرفت و دولت عراق شروع به سفارش خرید تعداد زیادی از انواع مختلف هواگردها (هواپیما، هلیکوپتر و پهپاد) نمود که در ادامه به این خریدها بصورت فهرست وار می پردازم: جنگنده/ بمب افکن F-16 فالکون: ارتش عراق در اولین خرید جت های جنگنده خود ؛ خرید 30 فروند جنگنده F-16 (C Block 52) و 6 فروند هواپیمای دوسرنشینه آموزشی F-16 (D Block 52) را بر اساس "قرارداد امنیتی بغداد- واشنگتن" به کشور آمریکا سفارش داده است که تاکنون فقط یک فروند هواپیمای آموزشی تحویل کشور عراق شده است. * * * جنگنده پشتیبانی نزدیک SU-25 فراگ فوت: بعد از تصرف مناطق بسیاری از کشور عراق و با توجه به عدم تحویل فالکون ها به ارتش عراق ، نوری المالکی نخست وزیر اقدام به سفارش برای خرید 12 فروند هواپیمای سوخو 25 از کشور روسیه نمود که این هواپیماها به تدریج (ولی بسیار سریع) در حال تحویل به ارتش عراق میباشند. منابع غیر رسمی ایرانی ، عراقی و مخالفین از حضور هواپیماهای سوخو 25 ایرانی در عراق هم سخن گفته اند. ارتش عراق و سپاه پاسداران در خصوص این موضوع سکوت کرده اند. * * * جنگنده بمب افکن SU-20 و SU-22 فیتر: ویکیپدیا و همچنین منابع نزدیک به سعودی ها از تحویل 88 فروند جنگنده بمب افکن های سوخو 20/22 به ارتش عراق (توسط ایران و روسیه) هم خبر داده که هنوز توسط هیچ منبع رسمی تائید نشده و هنوز هیچ تصویر عملیاتی هم از این جنگنده ها در عراق دیده نشده است. * * * هواپیمای آموزشی Cessna 208 کاراوان: ارتش عراق دارای 5 فروند هواپیما آموزشی سسنا 208 هست که سه فروند اونها با تغییر کاربری مجهز به موشک های هلفایر شدند و تا قبل از ورود سوخو 25 ها به کشور عراق عملا همین سه فروند بار تمامی حملات هوائی به داعش رو به دوش میکشیدند. * * * هواپیمای آموزشی Cessna 172 اسکای هاوک: ارتش عراق در حال حاضر دارای 18 فروند از این هواپیماهاست * * * هواپیمای آموزشی/ تهاجم سبک Beechcraft T-6 تکسان II : ارتش عراق این هواپیما رو در دو مدل سفارش داده است. مدل T-6A (آموزشی) که از 20 فروند سفارش شده تاکنون 15 فروند رو تحویل گرفتند مدل AT-6C (تهاجم سبک) که از این مدل 24 فروند سفارش داده اند ولی هنوز هیچکدام را تحویل نگرفته اند. * * * هواپیمای آموزشی / تهاجم سبک Super Mushshak سوپر موشک : ارتش عراق از این هواپیمای پاکستانی 20 فروند سفارش داده که هنوز هیچی تحویل نگرفته است. * * * هواپیمای آموزشی / تهاجمی Lasta 95 : ارتش عراق تمامی 20 فروند سفارش داده از این هواپیما رو از صربستان تحویل گرفتند. * * * جت آموزشی/ پشتیبانی سبک L-159 آلکا : ارتش عراق این جت آموزشی رو که نمونه پیشرفته و به روز شده L-39 آلباتروس هست ، به تعداد 12 فروند به جمهوری چک سفارش داده. ولی هنوز هواپیمائی تحویل نگرفته است. * * * جت آموزشی/ تهاجمی KIA T-50 گلدن ایگل: نیروی هوائی عر اق 24 فروند از این جت های فوق مدرن رو به کشور کره جنوبی سفارش داده که هنوز توی صف ساخت هستن و چیزی تحویل عراق نشده. * * * =========================================== انشاءالله سعی میکنم که در پستهای بعدی در خصوص مابقی هواگردهای ارتش عراق (سایر هواپیماها ، پهپادها و هلیکوپترها) هم اطلاعاتی بگذارم. اگر دوستان موافق بودند به مابقی تاریخچه نیروی هوائی عراق (حد فاصل گذشته های دور تا الان) هم در پست های بعدی همین تاپیک می پردازم. لطفا عکسهای این تاپیک توسط دوستان مدیر، به گالری منتقل شوند /// عکسها منتقل شدند cheka
  6. 1 پسندیده شده
    در خاطرات آزادگان سرفراز آمده است که بعد از پذیرش قطعنامه و شروع به تبادل اسرا یک روز ابریشمچی به اردوگاه اسرای ایرانی آمد و از آنها دعوت کرد به منافقین بپیوندند و در عراق بمانند ناگهان از صف اسرا دو نفر جدا شدند و به طرف ابریشمچی حرکت کردند همهمه در اردوگاه شروع شد و همه نگران شدند از آن طرف منافقین خوشحال از جذب اسرا بودند تا این دو نفر به ابریشمچی رسیدند و او را زیر مشت و لگد گرفتند تا منافقین و عراقی ها به خودشان آمدند و مانع شدند ابریشمچی کتک مفصلی خورد
  7. 1 پسندیده شده
    روسیه اسم این جنگنده را Checkmate اعلام کرد و امریکا بر اساس سیستم کدگذاری خود به این جنگنده لقب Screamer داده است
  8. 1 پسندیده شده
    نقشه اینتر اکتیو سایت فضایی شاهرود سپاه البته تصویر قدیمی تر نه اثار تست اسفند 99 در محل تست استند ها مشخصه نه چندتا ساختمان جدید اضافه شده https://maphub.net/Cengiz/shahroud-missile-test-site تصویر ماهواره ای 2 روز قبل سایت شاهرود از سنتینل هاب 15 جولای 2021 کلیک کنید منبع هشدار: همواره از اوسینت تاسیسات حیاتی کشور خود بپرهیزید.
  9. 1 پسندیده شده
    تحلیل های رسانه های افغانستان از وضع پیچیده موجود : آینده تیره و تار و سوریه ای شدن کشور از اوضاع چنین بر می آید که ارگ نشینان(دولتی ها) به آسانی رها کردنی نیستند. حال اگر کار به فروپاشی و نابودی کشور هم بکشد، برای شان مهم نیست. امریکایی ها هم حضور شان را به شکل اطلاعاتی در کابل و برخی جاهای دیگر ادامه خواهند داد‌. یعنی بحران سیاسی، بحران مشروعیت نظام و بحران بی اعتمادی ملی ، بحران ساختار نظام، بحران قانون اساسی، بحران مدیریت و بسا بحران های ديگر به شدت ادامه خواهد یافت. از سوی دیگر پروژه جغرافیای جنگ به شمال با سرمایه گذاری هنگفت عربستان و قطر با پیمانکاری پاکستان و ترکیه و با کارگردانی امریکا، انگلیس و اسراییل و با هماهنگی محافل و حلقات شناخته شده ارگ نشین با سرعت در حال پیاده شدن است. از سویی طالب با پول عربستان در حال استقرار در زون شمال شرق و جنوب غرب است. جنگ با هزاره ها در سراسر مرز میان گستره هزارستان و گستره پشتون نشین که زیر کنترل طالبان است، ادامه خواهد یالت. یکی از نقشه های زون های افغانستان از سوی دیگر قرار است ترکیه هزاران جنگجوی داعش را وارد زون شمال شرق و همین گونه شمال غرب بسازد‌. افتادن کنترل فرودگاه کابل به دست ترکیه هم روند انتقال داعش را آسانتر می سازد. چنین پنداشته می شود که چند هزار چچنی، اویغوری، تاجیکستانی و ازبیکستانی و عرب به شمال آورده شوند تا در آینده به تاجیکستان و ازبیکستان و قزاقستان گسیل گردند. یعنی دو پروژه همزمان از سوی دو کشور متخاصم عرب تمویل و از سوی دو کشور پیمانکار منطقه پیاده خواهد شد. از همین اکنون تاجیکستان برای رویارویی با این تهدید، بیست هزار نیروهای ذخیره خود را احضار کرده و روسیه نیروهای خود را برای مصاف دادن با نیروهای داعش و طالب در تاجیکستان تقویت کرده و رزمایش هایی به راه انداخته است. در قزاقستان هم تاب و تاب به چشم می خورد. بی چون و چرا احزاب بنیادگرای دیگری چون شبکه حقانی، حزب اسلامی، اتحاد اسلامی و.... همه با دریافت کمک های مالی پویاتر از همیشه خواهند شد. بیگمان، ایران بیکار ننشسته فاطمیون را برای مقابله با داعش و طالبان وابسته به عربستان وارد میدان خواهد ساخت. شاید هم پهبادهایی را در دسترس برخی از گروه ها بگذارد. نیروهای زرهی و ویژه ارتش ایران از همین اکنون در امتداد مرزها با افغانستان جابجا شده اند. ازبیکستان هم جنبش را تجهیز خواهد کرد. روسیه و تاجیکستان هم از بخش هایی از جمعیت حمایت خواهند کرد‌. ترکمنستان هم برای پاسبانی از مرزهایش به روسیه رو آورده است. به گمان غالب، تا دو ماه دیگر فاز جنگی کمرنگ تر خواهد شد و زمینه برای دیپلماسی و گفتگوهای صلح فراهم خواهد شد. اما هنوز کشور از رسیدن به صلح بسیار دور است. مواضع ارگ، طالب و اپوزیسیون درون دولتی بسیار از هم دور است. نبرد اطلاعاتی بسیار پیچیده و چند لایه یی با اشتراک نیروهای بیرونی و درونی در راه است. در این حال نیروهای شمال در پراکندگی، بی برنامگی بسر می برند و سرگرم رقابت های درونی خود اند. تنها راه برونرفت از بحران هم شتافتن به سوی اداره موقت و انتقالی است. اما ارگ میلی به این کار ندارد. در بعد خارجی هم توافق قدرت های بزرگ و منطقه ای و بیطرف ساختن کشور تنها پیش شرط استقرار صلح است. اما تا کنون نشانه هایی از چنبن توافقی به چشم نمی خورد. در یک سخن، شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا داند حال ما سبکبار ان ساحل ها. عزیز آریانفر نظرات کاربران : بعد با اين شرايط افغانستان مردم افغانستان انتظار داردند ايران دست روي دست بگزارد و مرزهاي كشورش را ناامن كند نخير افغانهاي عزيز ما مثل شما ....نيستيم حتما با طالبان و حكومت افغانستان براي امنيت مرزها مزاكره ميكنيم و هركدام بتواند امنيت برقراركند حمايت مبكنيم . ایران تمایلی به دخالت در افغانستان ندارد ، ایران گرایش به کشورهای عربی دارد ، اگر ارتش ایران مستقر شده در مرزها بخاطر ورود ترکیه عضو ناتو به افغانستان است ، ترکیه گرایش به دخالت در همه جا از سوریه تا افغانستان و حتی مصر و لیبی در شمال آفریقا دارد پاکستان هم قدرت اول در افغانستان است که امروز متحد ترکیه است قطر هم متحد دیگر ترکیه است.فاطمیون چند هزار نفر بیشتر نیستند و برخلاف تصور شما قدرت چندانی ندارند. آقای عزیز آریانفر از شما بعید است.ایران هیچوقت فاطمیون رو وارد افغانستان نمیکنه.وارد کردن فاطمیون یعنی جنگ مذهبی شیعه و سنی.اون وقت بقیه اقوام اهل سنت هم پشت طالبان یا خودشون نیرو تشکیل داده برای جنگ با فاطمیون و شیعیان.یعنی بر هم خوردن اتحاد ایران با تاجیکها و در کل مجاهدین سابق از عطا نور تا ژنرال دوستم.وقتی دولت افغانستان برای گرفتن علیپور هزاره شیعه مذهب لشگرکشی میکنه اونوقت ایران برای چی فاطمیون رو وارد افغانستان کنه؟.وارد کردن فاطمیون یعنی برانکیختن احساسات مذهبی دیگران و کشتار بی وقفه شیعیان در افغانستان. تو رو خدا تحلیل این آقا را ببینید.ایران اگر می خواست فاطمیون را به افغانستان اعزام کند که این همه سال می کرد.اگر فاطمیون به افغانستان بیاید تقریبا بیش از نصف طالبان جدا شده و به داعش می پیوندند.ملا منان نیازی به هلاکت رسید ولی پسرش و ملامنان نیازی های زیادی در افغانستان وجود دارند که منتظر فرصت و بهانه هستند شیعیان هزاره را قتل عام کنند و متاسفانه فقط می خواهد به شعله ورتر شدن جنگ و آشوب کمک بکند.خواهشا انقدر راجب آمدن فاطمیون به افغانستان نکنید تا افراطی ها را تحریک کنید . ایران در سوریه و عراق به درخواست دولت و ملت آنها وارد حمایت های سیاسی ،لوجستیکی ،نظامی و ...شده ،اما در افغانستان هیچ یک از آنها نمی خواهند ایران کمک کند ،وضعیت اقتصادی ایران هم چنین اجازه ای نمی‌دهد. در دوران جهاد نیز ایران تمام گروپ های هشتگانه هزاره ها را مسلح کرده بود و ولایات هرات و فراه و نیمروز ث غور و بامیان و دیگر ولایات را توسط هزاره ها تسخیر کرده بود و امریکا و پاکستان و کشور های عربی گفتند که حاجت جهاد از پاکستان نیست و گروپ های هفتگانه هیچ شرور نیست،هزاره ها خودشان روس ها را از افغانستان بیرون میکنند.حالا حاجت اقوام دیگر نیست.هزاره ها طالبان را به کمک ایران از افغانستان بیرون میکنند و دوباره به پاکستان میغرستند. ایرانیان عزیز چه اصراری دارید در همه سایت های افغانستان بدون اینکه اصلا بفهمید جنگ افغانستان برای چیست نظر بدهید یک بار برای همیشه میگم ما کشور ۳۰میلیونی تا نهایت ۴۰میلیونی هستیم بیشتر از ۴۰سال است در کشور ما جنگ است نه به خاطر قومیت و مذهب که البته این ها را هم ترزیق کردند بلکه تجاوز نزدیک به صد کشور اول شوروی وابر قدرت جهان و بعد امریکا و همه متحدانش و در تمام این ۴۰سال پاکستان. بی شرف افغانستان ایران نیست که یکی از ثروتمند ترین کشورهای دنیا باشد یک کشوریست که هنوز راه درامد مستقلی ندارد تا بتواند دولتش سرپای خود بایستد وهمیشه وابسته است انهم به دلیل اول جغرافیای خشن است و دوم جنگ بی وقفه جنگ قومیت و مذهب را پاکستان با همه توان تبلیغاتی اش در حال به جریان انداختن است لطفا لطفا لطفا بروید تاریخ افغانستان را بخوانید بعدش ما خوش حال میشویم با شما هم کلام بشیم مثل دوتا ادم متمدن با هم گپ بزنیم در غیر این صورت اصلا نیازی نیست هیچ ادمی همه جا دهانش را باز کند و هرچه مغز خالی اش تراوش میکند بنویسد در مورد ایران هم دولتش هیچ دل خوشی از سلفی جماعت ندارد ولی ایران یک کشور شیعه است با دشمنانی قسم خورده وهابی که کم هم نیستند و پاکستان بی شرف که گروه های تروریستی مرزی ایران را تقویت میکند چاره ای ندارد جز سازش با طالبان که غلط هم نیست ماهم بودیم همین کار را میکردیم هرکس مسول ملت خودش است وحفظ تشیع فعلا مهم ترین ارمان همه شیعیان است
  10. 1 پسندیده شده
    به نام خدا نیرو هایی از کشور ثالث بانی انفجار اتوبوس در پاکستان اتوبوس پاکستانی حامل کارشناسان چینی که پس از انفجار به دره سقوط کرد گلوبال تایمز به نقل از کارشناسان دفاعی چین گزارش داد، انفجار اتوبوس در استان Khyber Pakhtunkhwa پاکستان در روز چهارشنبه که منجر به کشته شدن 9 کارشناس فنی چینی و چهار پاکستانی شد، ممکن است کار "یک کشور ثالث" باشد، زیرا هیچ گروه شبه نظامی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است. به گفته Qian Feng، مدیر بخش تحقیقات در انستیتوی استراتژی ملی دانشگاه Tsinghua: "از آنجایی که هیچ گروه تروریستی مسئولیت این حادثه را به عهده نگرفته است، احتمالا حمله توسط یک نیروی سوم، آژانس اطلاعاتی از یک کشور سوم، انجام شده است." وی بدون توضیح بیشتر گفت: "شواهد مربوط به کشور ثالثی که قصد دارد کریدور اقتصادی چین و پاکستان را مختل کند جمع‌آوری شده است." Qian، طالبان پاکستان را متهم کرد و اظهار داشت که اگرچه مشخص نیست که این طالبان پاکستان بوده اند که این حمله را انجام داده اند یا نه، اما این حوادث متناسب با شیوه کار آنهاست. در سال های اخیر این گروه تروریستی پروژه های چینی را در این کشور هدف قرار داده و حملاتی را به گردشگران و همچنین کسبه چینی انجام داده است. کارشناس دیگر، Wang Shida، معاون موسسه تحقیقات آسیای جنوبی، جنوب شرقی آسیا و اقیانوسیه آکادمی تحقیقات روابط بین‌الملل معاصر چین، اشاره کرد که در حالی که تعداد حملات خشونت آمیز در پاکستان در حال کاهش است، اما در دو سال گذشته تعداد این حوادث که مربوط به چین بودند افزایش یافته است. Wang توضیح داد که این موضوع بیشتر به دلیل پیشرفت خوب کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) است. Wang گفت: "برخی از افراد ،در داخل و خارج پاکستان، تحمل این وضع را ندارند و همیشه سعی می کنند با ایجاد حوادث شرورانه پیشرفت آن را کند کنند." منبع
  11. 1 پسندیده شده
    سوخو-57 تک موتوره آیا جدیدترین جنگنده روسی با یکی از قدرتمندترین پیشرانه های جت دنیا ، به پرواز در خواهد آمد ؟ در سیزدهم ژوئیه 2021 شرکت یونایتد ارکرافت کورپوریشن تیزر تبلیغاتی یک جنگنده پنهانکار تک موتوره آینده خود را به نمایش گذاشت که گفته شده در 20 ژوئیه در سالن افتتاحیه نمایشگاه ماکس 2021 رونمایی خواهد شد . این هواگرد جدید ، نخستین جنگنده تک موتوره تولیدی روسها پس از سقوط اتحاد شوروی بشمار می رود که احتمالا از فناوری مشابهی با سوخو-57 در یک پیکربندی سبکتر و ارزان تر که هزینه های تعمیرو نگهداری اش کمتر خواهد بود استفاده می کند . این واقعیت که بخش قابل توجهی از فناوری هایی که برای نسل آتی جنگنده ها طراحی شده را میتوان در در پیکربندی های فعلی استفاده نمود ، موجب شده تا هزینه تحقیق و توسعه تا حد زیادی کاهش پیدا کند . برهمین اساس ، گزارشهای مربوط به عملکرد جنگنده تک موتوره جدید نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد ، نسخه ای برگرفته از هوش مصنوعی مورد استفاده در میگ-35 و همچنین فناوری خروجی بُردار رانش جدید روسی را استفاده می کند . رسانه های روسی در این زمینه گزارش داده اند که توانمندی های این جنگنده جدید ، به شکل قابل توجهی از تمامی جتهای نسل چهارم موجود فراتر بوده و می تواند با موفقیت با جنگنده اف-35 ارتش ایالات متحده در میدان جنگ و بازارهای صادراتی ، رقابت کند . اما بر خلاف اف-35 ، جت جدید روسها از قابلیت ارزشمند ابرمانورپذیری بهره می گیرد که در این حوزه ، تنها جنگنده جی-10سی چینی می تواند رقیبی برای آن باشد . علاوه براین ، جنگنده جدید روسی توانایی قابل ملاحضه ای در حوزه پرواز فراصوت بدون پس سوز را ارائه می دهد که اگر درست باشد ، قابل تامل خواهد بود . تیزر معرفی چکمیت https://www.aparat.com/v/o1NXu بر همین اساس ، انتظار می رود که شرکت روسی در این جنگنده تک موتوره از پیشرانه ساترن 30 که قرار است از سال 2022 نسخه های جدید سوخو-57 بدان مجهز شوند و طبق ادعای رسانه های روسی ، قدرتمندترین موتور جنگنده در جهان است ، استفاده شود . در این خصوص ، می توان گفت که روسها ،سابقه ای بسیار طولانی در ثبت رکوردهای جهانی قدرت موتور دارند که در این خصوص نمونه های برجسته ای نظیر پیشرانه آر-35 ( برای جنگنده میگ-23 ) و دی-30اف-6 ( برای جنگنده میگ-31 ) را می توان نام برد که برای 25سال ، رکوردهای قابل توجهی را هنوز در اختیار دارند . علاوه براین ، بمب افکن های توپولف-160ام نیروی هوایی روسیه نیز از پیشرانه های NK-32M استفاده می کنند . به ترتیب از راست : ان.کا-32 ام / دی30 اف-6 / آر-35 با این وصف ، جنگنده تک موتوره آینده درصورت مجهز شدن به پیشرانه ساترن-30 اگر چه برای بازار صادراتی طراحی شده ، اما نیروی هوایی روسیه نیز می تواند از این نمونه برای جایگزینی نسخه های قدیمی میگ-29 و شاید نمونه های اولیه سوخو-30 استفاده نماید . درصورتی که مولفه تعمیر و نگهداری ارزان و ساده را برای این نمونه جدید ، واقعی فرض کنیم ، این هواپیما نسبت به سوخو-30 و سوخو-57 بهره وری بیشتر رزمی را خواهد داشت . اما برخی نیز معتقدند که این نمونه به یک پیشرانه مشتق شده از ساترن 30 مجهز میشود که الزاما ارزان و ساده بودن تعمیر و نگهداری را با شبهاتی روبرو می نماید ، هر چند احتمالا همچنان بطور قابل ملاحضه ای قدرتمند تراز موتورهای هر جنگنده نسل چهارم دیگری است . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  12. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. درس های فراموش نشدنی آمریکا از جنگ افغانستان در حالی که نظامیان ایالات متحده بعد از بیست سال افغانستان را ترک می‌کنند، یک سیاستمدار ارشد آمریکایی با برشمردن دستاوردهای حضور آمریکا در آن کشور و تاثیر درازمدت و غیرقابل بازگشتی که جنگ افغانستان بر سیاست و فرهنگ و اجتماع آمریکا بر جای گذاشته، به درس‌هایی پرداخته است که نمی‌توان فراموش کرد. لئون پانته‌تا، که چهار سال در مقام رئیس سازمان «سیا» و وزیر دفاع آمریکا بر جزئيات عملیات آمریکا در افغانستان نظارت داشت، با انتشار مقاله ای در پایگاه اینترنتی شبکه سی.ان.ان. می‌نویسد:‌ «آمریکا در افغانستان موفقیت‌هایی داشت، از جمله «تاسیس دولت دموکراتیک» ، «گسترش حقوق زنان» ، «به‌سازی آموزش» ، و «عملیات موفقیت‌آمیزی که به از میان برداشتن هسته‌ رهبری القاعده» و «اجرای عدالت در حق اسامه بن لادن» انجامید. و آمریکا خسارات زیادی را تحمل کرد، تلفات ۲ هزار و ۲۰۰ رزمنده آمریکایی در عملیات جنگی و کشته شدن هفت افسر سازمان سیا بر اثر حمله انتحاری در سال ۲۰۱۰ و مرگ تعداد بیشماری غیرنظامی در این جنگ طولانی و مایوس‌کننده.» لئون پانه‌‌تا که اندیشکده ای (*) برای تحقیق درباره سیاستگذاری دولت در واشنگتن تاسیس کرده است، بعد از اشاره به پیشروی‌های طالبان در افغانستان، این گروه را در امور مربوط به تروریسم غیرقابل اعتماد می‌داند و می‌نویسد رئیس جمهوری آمریکا می‌تواند از توانایی‌های قابل‌ملاحظه‌ نظامی، دیپلماتیک، و اطلاعاتی که در اختیار دارد، برای کمک به افغانستان در این مقطع خطرناک، استفاده کند. آقای پانه‌‌تا هشدار می‌دهد که در غیاب آمریکا، ارتش افغانستان ممکن است در مقابله با نیروهای با انگیزه طالبان، به زحمت بیافتد و به همین جهت، او کمک نظامی «معنی‌دار» به نیروهای امنیتی افغانستان را ضروری می‌بیند، و از سوی دیگر، به آمریکا توصیه می‌کند که عملیات ضدتروریستی را متوقف نکند، شبکه‌های اطلاعاتی را حفظ کند، حضور دیپلماتیک نیرومندی در این کشور داشته باشد، و سرانجام از افغان‌هایی که همراه نیروهای آمریکا جنگیدند حراست کند. پانه‌‌تا می‌نویسد: «ما به بازماندگان قربانیان حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و تمام کسانی که در جنگ‌های بعد از آن جان باختند، وامدار هستیم که نگذاریم حادثه‌ مشابهی تکرار شود.» منبع برای مطالعه بیشتر (*) : https://www.panettainstitute.org/
  13. 1 پسندیده شده
    مقدمه : در زمستان سال 1394 ، بحثی در خصوص نبردهای زرهی جنوب آسیا ( هند و پاکستان ) میان کاربران بوجود آمد که بلحاظ بررسی تاریخی ، هیچ تاپیک خاصی در مورد آن وجود نداشت ، به همین دلیل تصمیم گرفته شد که 4 جنگی که درآن واحدهای زرهی دو کشور هند و پاکستان درآن حضور موثری را به نمایش گذاشتند ، مورد بررسی قرار گیرد ، به همین دلیل در دی ماه سال 1394 و سپس یکسال بعد ، یعنی در شهریور 1395 دو تاپیک مستقل در خصوص نبردهای زرهی "آسال اوتار " و " فیلورا" ایجاد شد که مورد استقبال کاربران قرار گرفت . با توجه به این امر ، درآستانه شش هزار و ششصدمین پست ارسال شده در انجمن میلیتاری ، راند سوم از نبرد های زرهی میان این دو کشور مورد بررسی قرار می گیرد . نبرد باسانتار نبرد باسانتار یا نبرد باراپیند (14 تا 16دسامبر 1971) یکی از مهمترین و درعین حال شدیدترین درگیری ها میان یگانهای زرهی هند و پاکستان بشمار می رود که در جنوب آسیا روی داده است .در جریان این زد و خوردها ، واحدهای ارتش هند موفق شدند تا بطور کامل منطقه جامو و کشمیر را تحت کنترل گرفته و علی الخصوص امنیت را در منطقه جامو/ پنجاب تامین نمایند . در حقیقت ، نبرد باسانتار شامل تمام درگیری ها می شد که در ناحیه "شاکارگاره " بوقوع پیوسته بود. موقعیت درگیری در برآمدگی ( تو رفتگی ) خاک پاکستان در هند – موقعیت شاکارگاره موقعیت نبرد : رودخانه باسانتار ، شاخه ای از رودخانه "راوی " در ایالت پنجاب و هیماچالاپرادش بشمار می رود . با این وصف ،موقعیت "شاکارگاه" یا "شاکارگاره " که نبرد فوق در آن رخ داد ، براساس مرزهای بین المللی ، بصورت یک "تو رفتگی " یا " برآمدگی " خاک پاکستان به درون مرزهای هند ، در آمده بود وعلاوه بر آن ، یک منطقه استراتژیک برای دو طرف بشمار می رفت ، این مساله بویژه برای هند اهمیت بیشتری داشت ، چرا که جاده های ارتباطی و مواصلاتی میان ایالت جامو بسمت پنجاب ، درست از کنار آن عبور می نمود و در صورتی که ارتفاعات و مناطق سرکوب منطقه ، به تصرف پاکستان در می آمد ، نخست این جاده ها زیر دید و تیر واحدهای توپخانه ارتش پاکستان قرار می گرفت و عملا" برای هندی ها غیر قابل استفاده شده و علاوه براین ، در صورت قطع این جاده ها ، ارتباط زمینی میان واحدهای ارتش هند در منطقه فوق بطور کامل قطع شده و مسیر برای پیشروی واحدهای پاکستانی برای تصرف جامو ، تسهیل می گردید . در کنار اهمیت راهبردی این منطقه ، شاکارگاره بلحاظ ژئواکونومیکی نیز برای دوطرف ، اما این بار برای پاکستانی اهمیت داشت ، چرا که این ناحیه در حقیقت کمربند حاصلخیز رود سند محسوب می گردید . علل آغاز مخاصمات : همزمان با آغاز درگیریها میان واحدهای ارتش پاکستان ، مستقر در پاکستان شرقی ( بنگلادش ) و ارتش هند، فرماندهان ارشد پاکستانی تصمیم گرفتند تا از یکسو با هدف تقسیم توان رزمی و ازسویی دیگر ، به منظور فریب فرماندهان ارتش هند و همچنین دور نمودن اذهان کارشناسان اطلاعاتی دشمن از تمرکز بر روی منطقه اصلی درگیری ، جبهه جدیدی را در غرب هند ( نواحی مرزی با پاکستان غربی ) گشوده و جنگ را به یک نبرد فرسایشی تبدیل نمایند . جنگ در دوجبهه یکی از مهمترین کابوسهای فرماندهان هر سازمان مسلح ، درگیر شدن همزمان در دو جبهه بشمار می آید ، اما بر خلاف انتظارها ، ارتش هند به پشتوانه نیروی انسانی عظیم خود ، از این مهم ، برآمد . بنابراین ، همانطور که در سطور بالا تشریح شد ، موقعیت شاکارگاره یک منطقه استراتژیک برای هندی ها محسوب می گردید و خطوط مواصلاتی ارتش هند نیز از نزدیکی آن عبور می نمود ، در نتیجه امنیت آن برای هند بسیار پراهمیت می نمود . علاوه بر این ، مجاورت این موقعیت با یکی از مهمترین پادگان های نظامی ارتش پاکستان که در " سیالکوت" وجود داشت ، بر حساسیتهای آن می افزود ، چرا که به دودلیل ، نخست ، میزان استعداد رزمی واحدهای پاکستانی مستقر در سیالکوت و دوم ، فاصله اندک آن با مرزهای بین المللی ، باعث می شد تا فرماندهان ارتش پاکستان ، به محض صدور فرمان ، قادر باشند تا بسرعت هندی ها را غافلگیر نموده و با اجرای یک تک زرهی و تحمل کمترین تلفات ، جامو و کشمیر را به راحتی از از بقیه خاک هند ، جدا نمایند . در نتیجه ، بدلایل فوق ، ستاد ارتش هند با ایجاد یک پادگان بزرگ در چند مایلی مرزهای بین المللی ( موقعیت پاسانکوت ) ، امنیت این ناحیه را تامین می نمود تا درصورت تهاجم غافلگیرانه پاکستان ، بسرعت واکنش نشان داده و تمامیت ارضی هند را حفظ نمایند . با این وصف و بنابر دلایل فوق ، ستاد ارتش هند ، علیرغم وجود درگیری شدید در پاکستان شرقی و در کنار آن ، عدم وجود یگانهای نظامی جهت یک تک گسترده ، تصمیم گرفت تا با استفاده از اصل غافلگیری ، دست به اجرای یک تک نیمه گسترده در منطقه "جارپال" زده ، که همین امر موجب عکس العمل سریع ارتش پاکستان و در نتیجه ، شروع درگیری در نواحی مرزی گردید . یگان های رزمی مورداستفاده طرفین درگیر در جریان نبرد باسانتار سازمان رزم ارتشهای درگیر : هر دوسوی مخاصمه ، با واحدهای موجود ، جمعی سپاه یکم خود وارد نبرد شدند . سپاه یکم ارتش پاکستان از 3 لشکر پیاده ، یک لشکر زرهی ، بعلاوه یک تیپ زرهی مستقل که توسط تعداد نامعلومی آتشبارهای توپخانه پشتیبانی می شدند ، وارد نبرد گردید . ستاد ارتش پاکستان ، علاوه بر واحدهای درگیر در خطوط تماس ، یک نیروی احتیاط ( ذخیره )شامل پنج لشکر ، به فرماندهی سپهبد ارشاد حسن خان ، که تا پیش از این ، مدتی بعنوان مدیر سرویس اطلاعات نظامی (DMI) خدمت می نمود را برای مواقع اضطراری ، در نظر گرفته بود . در آنسوی جبهه ، سازمان رزم سپاه یکم ارتش هند از 3 لشکر پیاده ، 2 گردان تانک ، دو تیپ مستقل توپخانه و یک تیپ مهندسی – رزمی تشکیل می گردید . براساس طرح ریزی های انجام شده ، فرماندهای هندی قصد داشتند تا با ایجاد یک یا چند پل رزمی بر روی رودخانه باسانتار ، با رعایت اصل غافلگیری ، پس از پاکسازی مناطق مین گذاری شده مرزی ، وارد تورفتگی شاکارگاره شده و کنترل کامل آن را بدست آورند . استدلال فرماندهان هندی بر این منطق استوار بود که اجرای موفقیت آمیز این تک غافلگیرانه و تامین منطقه فوق ، می تواند ، پادگان اصلی ارتش هند در موقعیت پاسانکوت را در مقابل تک تهاجمی غافلگیرانه ارتش پاکستان ، مصون نگاه دارد . موقعیت وقوع نبرد : شابازپور ، برآمدگی شاکارگاره https://www.aparat.com/v/9An3E آغاز نبرد : چند روز پس از آغاز مخاصمات میان در طرف در پاکستان شرقی ، ارتش هند دست به یک تک نیمه گسترده غافلگیرانه در این منطقه زد ، که در جریان آن ، سپاه یکم ارتش هند برای تصرف و تامین اهداف پیش گفته ، خطوط دفاعی ارتش پاکستان را شکافته و پیشروی خود را برای تصرف و تامین منطقه آغاز نمود . فرماندهی واحدهای تک ور برای نیل به اهداف خود ، با بکارگیری دو یگان از سپاه یکم ، شامل لشکر پنجاه و چهارم پیاده نظام و تیپ 16 زرهی ، دست به پیشروی زده ، اما بر خلاف پیش بینی ها ، با مقاومت شدید واحدهای مدافع پاکستانی روبرو شدند . اما واحدهای هندی به دلیل استفاده صحیح از اصل غافلگیری و درنتیجه عدم آمادگی کامل مدافعان پاکستانی ، بتدریج راه خود را بسوی رودخانه باز نمودند ، اما دو عامل بسیار مهم ، موجب گردید تا طرح ریزی ستاد ارتش هند ، مطابق با برنامه ریزی های انجام شده ، اجرا نگردد . نخستین عامل بازدارنده ، گستردگی و پراکندگی بیش از حد میادین مین ایجاد شده توسط ارتش پاکستان بود که موجب کند شدن پیشروی هندی ها گردید و دومین عامل ، عقب بودن واحدهای مهندسی – رزمی از برنامه زمانبندی شده جهت ایجاد پل های رزمی بر روی رودخانه ، دست به دست هم دادند تا واحدهای ارتش هند نتوانند سرپل مورد نظر را در زمان مقرر در آنسوی رودخانه تصرف نموده ، گسترش دهند و در نهایت تثبیت نمایند . سربازان ارتش هند، پس از انهدام یکدستگاه تانک پاتون ارتش پاکستان با این وجود ، وضعیت فوق پایدار نماند ، چرا که جوخه هفدهم سوار زرهی به فرماندهی ستوان " آرون ختارپال " با استفاده از 3 دستگاه تانک و بدون اطلاع قبلی ، به یک موضع دفاعی ارتش پاکستان که در مسیر پیشروی ارتش هند بسوی رودخانه قرار داشت ، حمله برده و در جریان یک نبرد کوتاه ، با انهدام یکدستگاه تانک پاکستانی ، ساختار دفاعی واحد مدافع را از هم گسیخت و مسیر پیشروی را باز نمود . در این شرایط و بدلیل عدم وجود یکپارچگی در خطوط مقدم ، از یکطرف ، بدستور فرمانده قرارگاه تاکتیکی منطقه ، ، یگانهای پاکستانی دست به یک عقب نشینی تاکتیکی زده تا یکپارچگی واحدها حفظ شود و از سویی دیگر تیپ هشتم زرهی برای سد نمودن پیشروی واحدهای ارتش هند ، به این منطقه فراخوانده شد . اما علیرغم این تغییرات ، پیشروی ارتش هند ، صرفا" ، کمی کند شد . جوخه هفدهم ستوان ختارپال هم نیز پیش از آنکه تعداد تانکهای عملیاتی اش به 2 دستگاه کاهش یابد ، موفق شد تا بیش از 10 دستگاه تانک پاکستانی را منهدم نماید ، اما در جریان این درگیری ها ، وی بر اثر اصابت یک گلوله مستقیم تانک کشته شد . در آنسوی جبهه ، یگانهای مدافع پاکستانی که بشدت غافلگیر شده بودند ، بتدریج خود را بازیافته و برای متوقف نمودن و سپس وادار کردن آنها به عقب نشینی ، قصد داشتند تا براساس یک طرح از پیش تعیین شده ، ضد حمله ای را علیه واحدهای در حال پیشروی هندی اجرا نمایند . بنابراین ، طبق اسناد منتشر شده ، این ضد حمله می بایست در 4 مرحله صورت گیرد که این 4 مرحله عبارت بود از : 1- اجرای یک پاتک محلی و تصرف بخش شمالی نواحی جنگلی لالیال (15 دسامبر 1971) 2- تصرف جارپال و لوهال (16 دسامبر 1971) 3- تصرف و تامین بخش شرقی رودخانه باسانتار شامل نواحی جنگلی لالیال ، جارپال و لوهال (15 و 16 دسامبر 1971) 4- وادار نمودن یگانهای هندی برای عقب نشینی از مناطق متصرفه اما بر خلاف تصورات فرماندهان پاکستانی ، ضد حمله فوق الذکر ، بسرعت تبدیل به یک جنگ فرسایشی میان دوطرف گردید ، به گونه ای که مناطق نامبرده ، بطور مرتب دست به دست می شد و این حملات و ضدحملات متقابل تاجایی ادامه یافت که در نهایت منطقه درگیری قفل و نبرد دچار یک بن بست راهبردی گردید . با این وصف ، علیرغم اینکه ارتش هند بلحاظ کمی و کیفی ، به مراتب از واحدهای پاکستانی ضعیف تر می نمود ، اما برخلاف پیش بینی ها ، جنگ را با موفقیتهای بیشتری ، به پایان برد ، چرا که علیرغم غافلگیری نسبت به این پاتک ، بخوبی حملات پی درپی پاکستانی ها دفع شده بود . ستوان " آرون ختارپال " این مساله ، سرخوردگی شدیدی میان فرماندهان مستقر در خطوط تماس با ارتش هند پدید آورد ، بطوریکه در روزهای منتهی به پایان جنگ ، سرهنگ دوم " اکرم رجاء" در پی انجام یک عمل غیر عاقلانه ، دست به یک تک غافلگیرانه ، علیه خطوط بخوبی محافظت شده ارتش هند در نزدیکی شاکارگاره زد . وی با استفاده از تانکهای موجود در واحد سواره نظام تحت فرماندهی خود ، در روز روشن و بدون هیچ آتش پشتیبانی ، پیشروی خود را بسمت خطوط ارتش هند آغاز نمود ، اما به دلایل مختلف ، منجر به یک فاجعه نظامی گردید ، چرا که ارتش هند در کنار سرکوب این تهاجم با استفاده از آتش شدید توپخانه ، با بهره بردن از خلا" وجود یک نیروی دفاعی منسجم در خط دفاعی ارتش پاکستان ، عمق دفاعی این ارتش را هدف قرار داده و تا نزدیکی قرارگاه ارتش پاکستان در سیالکوت ، پیشروی نمود . از آنجایی که اینک ، واحدهای مدافع پاکستانی دچار کمبود نیرو برای سد کردن مسیر پیشروی هندی ها شده بودند ، بنا به درخواست فرمانده قرارگاه تاکتیکی منطقه ، نیروی هوایی پاکستان وارد عمل گردید تا با زیر آتش قرار دادن ستون زرهی ارتش هند ، آنها راوادار به توقف نماید . اما توان و انگیزه هندی ها به اندازه ای بود که شاید در آنزمان ، پاکستانی ها قادر نبودند تا ستون فوق را وادر به توقف نمایند ، چنانکه در صورت ادامه جنگ ، ارتش هند وارد عمق خاک پاکستان شده و وضعیت بشدت بحرانی می گردید ، در نتیجه ، آتش بس اعلام شده ، بدون قید و شرط از سوی ارتش پاکستان پذیرفته شد . در جریان این درگیری ها ، واحدهای هندی موفق شدند تا بیش از 100 مایل مربع از خاک پاکستان ( شامل 500 روستا) را تحت کنترل خود در آورند و به متصرفات قبلی خود اضافه کنند ، این در حالی بود که قبل از آغاز مخاصمات ، مناطق تحت تصرف ارتش هند ، در حدود 350 مایل مربع (910 کیلومتر مربع ) وسعت داشت . کارت پستال ارتش هند به مناسبت یادبود نبرد باسانتار پی آمد : حمله به برآمدگی شاکارگاره ، یکی از مهمترین اجزای استراتژی تهاجمی پاکستان در غرب هند بشمار می رفت . فرماندهان ارتش پاکستان بر این باور بودند که با تصرف و تامین این بر آمدگی قادر خواهند بود تا خطوط مواصلاتی ، ارتباطی و لجستیکی ارتش هند در کشیمر و پاسانکوت را قطع نموده و با خاطری آسوده ، جامو و کشمیر را به تصرف در آورند . از سویی دیگر ، سرفرماندهی ارتش پاکستان بر این اعتقاد بود که با استقرار واحدهای پاکستانی در این منطقه ، می توانند دهانه پاسانکوت را در اختیار گرفته و هرگونه تهاجم احتمالی ارتش هند را که با هدف تصرف شاکارگاره صورت می گرفت ، سرکوب نمایند . اما علیرغم این محاسبات ، بدلیل پیش دستی ارتش هند و اجرای یک تک غافلگیرانه علیه خطوط دفاعی مدافعین ، نه تنها موجب غافلگیری شد ، بلکه شکسته شدن خط دفاعی موجب نفوذ مهاجمان هندی به داخل حوزه دفاعی ارتش پاکستان و بر هم خوردن آرایش تهاجمی پاکستانی ها شده و براساس پیش بینی ها ، اگر عملیات واحدهای هندی ، ادامه می یافت ، امکان تصرف سیالکوت نیز وجود داشت . در یک برآورد کلی ، ارتش پاکستان بدلیل عدم وجود توازن قوا با یگان های ارتش هند ( این ارتش فقط در جریان نبرد لانگ والا ، بلحاظ کمی و کیفی ، برتری محسوسی بر ارتش هند داشت ) ، شکست سختی را پذیرا شد . بنابراین ، به غیر از نبرد چاویندا ، که واحدهای ارتش پاکستان ، علیرغم کمبود نیرو ، بخوبی در برابر هندی ها مقاومت نمودند ، سیر عملیات نظامی و بیلان نبرد ، به سود پاکستان نبود . سرتیپ دوم هانوت سینگ ، فرماندهی وقت یکی از یگان های زرهی نیروی زمینی ارتش هند در جریان این سلسله از نبردها ، ارتش هند موفق شد تا بیش از 70 دستگاه تانک ارتش پاکستان را در برابر انهدام چند دستگاه تانک خودی ، منهدم نموده و یا به غنیمت درآورد . پس از پایان جنگ ، ، کمسیون تحقیق مجلس پاکستان تحت عنوان " کمیسیون حامودور رحمان " به سرفرماندهی ارتش پاکستان توصیه نمود تا فرمانده سپاه یکم را بدلیل تسلیم شدن بدون جنگ و بی توجهی عمدی در انجام وظیفه که به شکل فاجعه باری ، عملیات تهاجمی ارتش را در جنوب به خطر انداخت ، محاکمه و بر کنار نماید . در آنسوی ماجرا نیز ، فرماندهان ارتش هند بدلیل عدم ادامه تهاجم برای تصرف سیالکوت " ترسو " خطاب شده و بشدت مورد انتقاد قرار گرفتند . سیل این انتقادات به اندازه ای بود که ستاد ارتش طی یک بیانیه رسمی ، اعلام نمود که طرح تهاجمی مفصلی برای تصرف سیالکوت طراحی و آماده اجرا بود ، اما اجرای آن صرفا" بدلیل اعلام آتش بس ، مسکوت ماند . بیلان این شکست برای پاکستان بسیار گران تمام شد ، چرا که دیگر دولت پاکستان ، برگ برنده ای برای چانه زنی در خصوص قلمرو اش در پاکستان شرقی در اختیار نداشت ، چرا که با اشغال بخشی از قلمرو پاکستان غربی ، این کشور بخش قابل توجهی از خاکش را در هر دو سمت از دست داد . در حال حاضر ، دو دستگاه تانک ام-60 پاتون ارتش پاکستان بعنوان جاذبه گردشگری در نزدیکی شهر حیدر آباد قرار دارد که یکی از این دو ، توسط لشکر 54 پیاده و دومی نیز در جریان نبرد باسانتار (15 تا 17 دسامبر 1971) توسط یک یگان ناشناس هندی به غنیمت گرفته شده بود . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه نبرد غولها و نیمچه غولها ، راند نخست " آسال اوتار" نبرد غولها و نیمچه غولها " راند دوم ، فیلورا " 3-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  14. 1 پسندیده شده
    پیشران غزه پهپاد غزه با 21 متر فاصله سر دو بال، سقف پروازی 35000 پا و وزن برخاست 3100 کیلوگرم سنگین ترین پهپاد ساخت ایران هست. سپاه پاسدارن سالها کاربر هواپیمای توربوپراپ توکانو هست. و با موتور توبوپراپ این هواپیما آشنایی کامل دارد. توکانوهای سپاه از موتور پی تی6 استفاده میکنند تا قدرت لازم برای به پرواز درآوردن توکانوی تمام مسلح به وزن بش از 3160 کیلوگرم را فراهم کنند. بیشتر وزن برخواست توکانو تقریبا برابر با وزن برخواست غزه هست از این رو به نظر می رسد غزه از همان موتور پی تی 6 به کار رفته در توکانو استفاده میکند. موتور به کار رفته در توکانو پیشران PT6-A25C با قدرت 750 اسب بخار است که در نتیجه پیشران توربوپراپ غزه هم 750 اسب بخار قدرت دارد. میزان بار قابل حمل در مورد میزان بار قابل حمل غزه دو گفته توسط سپاه پاسدارن بیان شد: غزه در ماموریت های شناسایی/اطلاعاتی 500 کیلوگرم تجهیزات حمل میکند و در ماموریت های رزمی 13 بمب. پهپادهای ساخت هوافضای سپاه فقط بمبهای 35 کیلویی سدید را حمل میکنند. بر اساس شواهد غزه هم همین بمب ها را استفاده خواهد کرد یعنی 445 کیلوگرم تسلیحات. در این صورت در مور میزان بار قابل حمل توسط پهپاد غزه 2 احتمال مطرح است: 1- میزان بار قابل حمل غزه 500 کیلوگرم است که در ماموریت های شناسایی/اطلاعاتی صرف حمل تجهیزات الکترونیک می شود و در ماموریت های رزمی جهت حمل بمبهای سدید استفاده می شود. و به دلیل کمبود جایگاه های تعبیه شده‌ی حمل سلاح بر روی پهپاد، غزه به جای 15 بمب تنها 13 بمب حمل می کند. 2- غزه می‌تواند همزمان 500 کیلوگرم تجهیزات الکترونیک به همراه 13 بمب را حمل کند در این صورت میزان بار قابل حمل توسط غزه به 945 کیلوگرم خواهد رسید که عددی قابل قبول است. توکانو نیز توان حمل 1 تن سلاح را داراست پس عدد 945 کیلوگرم غیر واقعی و دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. مداومت پروازی دو عدد برای مدوامت پروازی غزه بیان شده است. عدد 35 ساعت و 20 ساعت. احتمالا این دو عدد اینگونه قابل تفسیر هستند که پهپاد غزه در ماموریتهای گشتی توانایی 35 ساعت پرواز را دارد و در ماموریت های رزمی و در حالت حمل کامل سلاح این میزان کاهش پیدا کرده و به 20 ساعت می‌رسد. پهپاد غزه از لحاظ ابعاد هم اندازه پهپاد ام کیو9 ریپر است بنابراین باید وزن مشابه ریپر داشته باشد که در صورت استفاده غزه از پیشران 750 پوندی چرا سپاه با وجود وزن تقریبا برابر اما از موتور ضعیفتری استفاده کرده است؟ با وجود در دسترس بودن انواع پیشرانه های توربوپراپ شرکت پرات اند ویتنی، سپاه موتورهای حداقل 900 اسب بخاری این شرکت را استفاده کند تا میزان حمل بار به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند. گرچه ممکن است وزن برخاست 3100 کیلوگرمی غزه مربوط به حالت لود کامل نباشد بلکه تنها وزن همراه با سوخت باشد که در این صورت ممکن است از پیشرانه های 900-950 اسب بخاری پی تی 6 استفاده شده باشد. با وجود گذشت سالها از به خدمت درآمدن شاهد129 تا کنون این پهپاد با بمبهای سدید مشاهده شده و هیچ گونه موشکی در حالت پروازی همراه این پهپاد نبوده است که برزگترین ضعف شاهد129 است. برای پهپاد غزه هم فقط از حمل بمب گفته شد و به نظر می رسد سپاه برنامه ای برای استفاده از موشک های هوا به زمین ضد زره مانند الماس یا قائم 114 و یا موشکهای بینا نداشته باشد. در صورتی که غزه یک تن بار را بتواند حمل کند به گزینه ای بسیار مناسب جهت گشت دریایی و مکمل شناسایی پدافند تبدیل می شود. می توان غزه را به تجهیزات کشف زیردریایی و تانکرهای سوخت خارجی مجهز کرد تا در اقیانوس هند به شناسایی زیردریایی های دشمن بپردازد. استفاده از تانکرهای سوخت خارجی مداومت غزه را تا بیش از 40 ساعت افزایش خواهد داد. همچنین در نقش پدافند نیز می توان آن را به رادارهای هوابرد قابل حمل توسط پهپاد مجهز کرد و به عنوان ابزار کشف هوابرد در ارتفاع بالا به کشف اهداف متخاصم مبادرت کند.
  15. 1 پسندیده شده
    هلمت های نظامی دَن دِیر (Dan Dare) هلمت های نظامی دَن دِیر نوعی هلمت برای خدمه خودروهای زرهی ارتش انگلیس است. با خرید تجهیزات زرهی از انگلیس مانند خودروی رزمی شناسایی اسکورپین و تانک چیفتن توسط ایران در زمان پهلوی دوم، خدمه ایرانی این خودروهای زرهی نیز از این نوع هلمت استفاده میکردند. این هلمت ها در داخل خود مجهز به هدست بودند. این هدست ها قابلیت اتصال به رادیو و سیستم مخابراطی خارجی تانک را نیز داشته اند. حفاظت بالستیک این هلمت در برابر گلوله های 6 میلیمتری با سرعت 130 متر بر ثانیه بود. از دیگر ویژگی های این هلمت میتواند به هماهنگی این هلمت با ماسک های گاز استاندار ارتش انگلیس اشاره کرد. به طوری که خدمه می توانستند درحین داشتن هلمت از ماسک گاز بدون مشکل استفاده کنند. هلمت های دَن دِیر در سال 1973 در انگلیس طراحی و ساخته شدند. هلمت های نظامی دَن دِیر مجهز به هدست هلمت نظامی دَن دِیر برای خدمه ایرانی تانک های چیفتن (تصویر سمت راست راننده تانک چیفتن علاوه بر هلمت مجهز به عینک محافظ است تا چشمان راننده را در برابر گردوخاک، گل ولایی وپرتاب سنگ ریزه های احتمالی حفاظت نمایید.) خدمه خودروی رزمی شناسایی اسکورپین دارای هلمت دَن دِیر دَن دِیر در حقیقت نام یک قهرمان کمیک بوکی انگلیسی است که دارای یک هلمت مخصوص بود. نام هلمت نظامی دَن دِیر از این کاراکتر تخیلی گرفته شده است
  16. 1 پسندیده شده
    با سلام و احترام به دوستان میلیتاریست، پس از وقفه ای که پبش اومد ، مجددا بررسی ناوگان نیروی دریائی پاکستان رو ادامه میدیم:   هواپیمائی نیروی دریائی پاکستان (بخش اول)     هواپیمای P3-C Orion : هواپیمای ضد زیردریائی اوریون ، اولین هواپیمای یگان "هوا-دریا" نیروی دریائی پاکستان می باشد که در این تاپیک به معرفی آن می پردازیم. نیروی دریائی پاکستان ، در واقع 7 فروند از این هواپیماهای ضد زیردریائی و گشت و مراقبت دریائی ساخت کشور آمریکا را در اختیار دارد.     هواپیمای Breguet Atlantic : هواپیمای گشت دریائی آتلانتیک ، دومین  هواپیمای یگان "هوا-دریا" نیروی دریائی پاکستان می باشد که در این تاپیک به معرفی آن می پردازیم. نیروی دریائی پاکستان ، 2 فروند از این هواپیماهای ضد زیردریائی و گشت و مراقبت دریائی ساخت فرانسه را نیز در اختیار دارد.     هواپیمای Fokker F27 : هواپیمای ترابری سبک فوکر اف-27 ، یکی دیگر از هواپیمای یگان "هوا-دریا" نیروی دریائی پاکستان می باشد که به آن می پردازیم. نیروی دریائی پاکستان ، 5 فروند از این هواپیما را در دو مدل ضد زیردریائی و ترابری را به خدمت گرفته است.     هواپیمای Hawker 800 : هواپیمای جنگ الکترونیک هاوکر 800 ، آخرین هواپیمای یگان "هوا-دریا" نیروی دریائی پاکستان می باشد که در این پست به معرفی آن می پردازیم. نیروی دریائی پاکستان ، جمعا 4 فروند از این هواپیماهای تخصصی ویژه جنگ الکترونیک (جنگال) را سفارش داده است.         ادامه دارد ... ----------- پ.ن : 1 : انشاءالله در پست های بعدی به سایر ناوگان هوائی نیروی دریائی پاکستان خواهیم پرداخت. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : بی صبرانه منتظر نقد و بررسی ناوگان پاکستان ( و مقایسه آن با کلاس های مشابه در نداجا ) توسط دوستان و صاحب نظران هستم.
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام و احترام به دوستان میلیتاریست، به اتفاق شما عزیزان، بررسی ناوهای نیروی دریائی پاکستان رو ادامه میدیم:   ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان (بخش پنجم : سایر ناوگان)     ناو PNS Rah Naward : کشتی آموزشی و بادبانی رهنورد، یکی دیگر از احزای ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان می باشد که در این تاپیک به معرفی آن می پردازیم. راه نورد در واقع در سال 2001 با نام پرنس ویلیام در انگلستان ساخته شد و در سال 2010 به نیروی دریائی پاکستان فروخته و به نام رهنورد تغییر نام یافت.     قایق Gulf Craft : قایق های گشت زنی گلف کرافت ساخت امارات متحده می باشند. این قایق در دو کلاس نظامی و غیر نظامی ساخته شده است که به ظاهر شباهتهای ظاهری بسیار کمی با هم دارند اما از نظر فنی (نیرومحرکه و ...) تقریبا یکسان می باشند نیروی دریائی پاکستان تعداد 17 فروند از این قایق های گشت ساحلی را در سال 2010 به امارات متحده عربی سفارش داده است.     هاورکرافت Griffon 2000TD : هاورکرافت های گریفون کلاس ، بخش دیگری از زنجیره شناورهای نیروی دریائی پاکستان را تشکیل میدهند. نیروی دریائی پاکستان 16 فروند از این هاورکرافت ها را به کمپانی انگلیسی گریفن ، سفارش داده که در حد فاصل سالهای 2006 الی 2013 این هواناوهای 6.8 تنی را تحویل گرفته است.         ادامه دارد ... ----------- پ.ن : 1 : بررسی ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان خاتمه یافت. انشاءالله در پست های بعدی به بخش هوادریای نیروی دریائی پاکستان خواهیم پرداخت. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : همچنان بی صبرانه منتظر نقد و بررسی ناوگان پاکستان ( و مقایسه آن با کلاس های مشابه در نداجا ) توسط دوستان و صاحب نظران هستم.
  18. 1 پسندیده شده
    با سلام و احترام به دوستان میلیتاریست، بررسی ناوگان نیروی دریائی پاکستان رو ادامه میدیم:   ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان (بخش دوم : ناوچه های سبک - 1) قایق های موشک انداز جلالت و لارکانا (هر دو ساخت پاکستان)   ناوچه Munsif class : ناوچه های مین شکار 500 تنی کلاس مُنصِف ، محصول کشور فرانسه می باشند. (بازسازی شده توسط پاکستان) نیروی دریائی پاکستان تعداد 3 فروند از این ناوچه ها را با نام های منصف ، محافظ و مجاهد در اختیار دارد.           ناوچه Jalalat II class : ناوچه های موشک انداز کلاس جلالت ، محصول کشور پاکستان می باشند. نیروی دریائی پاکستان تعداد 2 فروند از این ناوچه ها را در اختیار دارد.         ناوچه Jurrat class : ناوچه های موشک انداز کلاس جرأت ، محصول کشور پاکستان می باشند. نیروی دریائی پاکستان تعداد 2 فروند از این ناوچه ها را در اختیار دارد.           ناوچه Larkana class : ناوچه های تهاجم سریع کلاس لارکانا ، محصول کشور پاکستان می باشند. نیروی دریائی پاکستان تعداد 2 فروند از این ناوچه ها را در اختیار دارد.       ----------- پ.ن : 1 : انشاءالله در پست های بعدی به سایر ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان خواهیم پرداخت. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : بی صبرانه منتظر نقد و بررسی ناوگان ناوچه های سبک پاکستان، ( و مقایسه آن با کلاس های مشابه در نداجا ) توسط دوستان و صاحب نظرات هستم.
  19. 1 پسندیده شده
    ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان (بخش اول فریگیت ها)   ناوچه F-260 PNS Alamgir : ناوچه 4100 تنی کلاس عالمگیر ، محصول کشور آمریکا می باشد. این ناوچه از 15 دسامبر 1979 تا 31 آگوست 2010 (31 سال) در خدمت نیروی دریائی آمریکا بود و پس از این تاریخ (بعد از اورهال اساسی) تحویل نیروی دریائی پاکستان گردید. نیروی دریائی پاکستان تعداد 4 فروند از این ناوچه ها را درخواست داده که تاکنون فقط 1 فروند آن تحویل این نیرو شده است.              ناوچه Tariq class : ناوچه های 3700 تنی کلاس طارق ، محصول کشور انگلستان می باشد. این ناوچه ها در حد فاصل سالهای 1974 الی 1977 وارد خدمت نیروی دریائی انگلیس شدند و در سالهای 1993 و 1994 تحویل نیروی دریائی پاکستان گردید. (پس از اورهال اساسی) نیروی دریائی پاکستان تعداد 5 فروند از این ناوچه ها را در اختیار دارد.          ناوچه F-22P Zulfiqar calss : ناوچه های پیشرفته (بقول پاکستانی ها: ناوشکن  :chicken: ) و 2500 تنی کلاس ذوالفقار ، بنا به سفارش پاکستان به صنایع کشتی سازی چین ساخته شدند. نیروی دریائی پاکستان تعداد 4 فروند از این ناوچه ها را سفارش داده که 3 فروند آن در چین و چهارمین فروند در بندر کراچی پاکستان ساخته می شود.           ----------- پ.ن : 1 : انشاءالله در پست های بعدی به سایر ناوگان سطحی نیروی دریائی پاکستان خواهیم پرداخت. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : بی صبرانه منتظر نقد و بررسی ناوگان فریگیت های پاکستان (به قول خودشان ناوشکن hee_hee  hee_hee )، توسط دوستان و صاحب نظرات هستم.
  20. 1 پسندیده شده
    داداش گلم شاید این برداشت شما هست باز منتظر میمانیم تا ببینیم چه پست خفنی ارسال میکنی یه عکس میزارم از عظمت جگوار دوست داریم بچه محل البته گفتن این نکته ضروری هست که بنده سازنده یا سهامدار جگوار نیستم که بخوام براش یقه پاره کنم خلاصه حرف من این بود که حماقت عراقی ها (و شاید هم خوش شانسی ما) باعث شد تا عراقی ها بجای خرید این هواپیما ، برن تو کار خرید انواع دیگر میگ. در جواب این جمله شما (باز منتظر میمانیم تا ببینیم چه پست خفنی ارسال میکنی) باید عرض کنم که :باشه منم زیاد منتظرتون نمیگذارم این هم چند عکس خاص و متفاوت از جگوار: جگوار پرنده ای برای تمام فصول: قابلیت نشستن در باندهای کوتاه و غیر اختصاصی جگوار در موزه هنرهای مدرن و در انتها هم برای اینکه این بحث ادامه پیدا نکنه و اصطلاحا آف تاپیک نشه : پایان جگوار ------ بنده هم ارادت دارم بچه محل این نوع بحث ها بقول علماء بحث های طلبگی هست. بیشتر از هر چیز باعث افزایش سطح علمی دو طرف بحث و سایرین میشه و نه ایجاد دلخوری و ناراحتی ==== پ.ن : انشاءالله در پست بعدی به نیروی هوائی عراق در زمان جنگ ایران و عراق خواهیم پرداخت.
  21. 1 پسندیده شده
      تعصب؟ حرف من اینه که هم انگلیس و هم فرانسه خودشون سازنده هواپیما هستند و مثل برخی کشورها (از جمله ما) نیستند که ناچار به استفاده از هواپیماهای قدیمی باشند. وقتی که این کشورها ، هواپیمائی رو که ساخت سال 1973 هست رو تا سال 2005 و 2007 استفاده میکنند، یقینا باید اون هواپیما چیز بدرد بخوری بوده باشه که فقط اومدن یوروفایتر و تایفون میتونه بازنشسته اش بکنه  :winking:  :winking:
  22. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره خدمت دوستان عزیزتر از جان. هواپیماهای نیروی هوائی عراق (در زمان جنگ های اعراب با اسرائیل): نیروی هوائی عراق در دوران جنگ های شش روزه و یوم کیپور علاوه بر هواپیماهای انگلیسی و روسی که در پست های قبلی اشاره شد، به هواپیماهای زیر نیز مجهز گردید. SU-7 s : سوخو 7 بعنوان جت جنگنده ای مافوق صوت برای پشتیبانی نزدیک زمینی ساخته شد و در واقع قرار بود که نسخه شرقی F-86 Sabre Hlvd;hmd fhan. TU-22 : توپولوف 22 بعنوان یک بمب افکن استراتژیک مافوق صوت بعدها بعنوان ستون فقرات اسکادرانهای بمب افکن نیروی هوائی تعیین گردید و پس از جنگ های اعراب و اسرائیل ، در جنگ ایران و عراق نیز چند پرواز موفق و ده ها عملیات ناموفق را در کارنامه خود ثبت نموده است. بیش از 20 سال روابط دوستانه با اتحاد جماهیر شوروی و دستیابی به آلبوم رنگارنگی از پرنده های ساخته این کشور ، هرگز عطش دولت بعث را برای تجهیز نیروی هوائی عراق به جنگنده های گوناگون سیراب نمیکرد. درست در همین دوران است (پس از جنگ یوم کیپور) که مذاکرات دلالان سلاح عراقی با فرانسوی ها آغاز میشود. مذاکراتی برای خرید میراژ اف - 1 (که بعدها منجر به عقد قراردادی در این زمینه میگردد) و خرید جت فرانسوی جاگوار (که این قراداد هرگز منعقد نگردید.) Mirage F-1 : مذاکرات برای خرید میراژهای اف - 1 پس از جنگ یوم کیپور آغاز گردید. (هر چند تحویل این هواپیماهای ارزشمند و کارآمد به زمان جنگ ایران و عراق موکول گردید. SEPECAT Jaguar : شاید بتوان یکی از بزرگترین اشتباهات نیروی هوائی عراق را عدم خرید این هواپیما دانست. پس از پایان جنگ یوم کیپور ، دلالان عراقی مذاکرات فشرده ای را با فرانسوی ها برای خرید این جنگنده پشتیبانی نیروی زمینی برگزار کردند و علی رغم توافقات اولیه ، از خرید این هواپیما صرف نظر نموده و برای خرید میگ 23 !!!!! اظهار تمایل نمودند. در خصوص شایستگی های این هواپیما همین بس که این هواپیما پس از گذشت بیش از 30 سال خدمت، در سالهای 2005 و 2007 از نیروهای هوائی فرانسه و انگلستان بازنشسته شد. پ.ن : انشاءالله در پست بعدی به معرفی هواپیماهای نیروی هوائی عراق در زمان جنگ ایران و عراق خواهیم پرداخت.
  23. 1 پسندیده شده
      والا اون چیزی که به یقین میشه در موردش صحبت کرد، این هست اطلاعات من در خصوص نیروی هوائی عراق به هیچ وجه قابل مقایسه با بزرگوارانی مثل حضرتعالی نیست.   فقط در خصوص H-6 های عراقی ، ویکیپدیا مدعی هست که اون ها در سال 1988  تحویل عراق شدند (به تعداد 4 فروند) و با توجه به خاتمه جنگ در سال 1988 (1367) احتمال حضور اونها در جنگ تحمیلی یه خورده کم میشه.   http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7_%DA%86%DB%8C%D9%86_%D9%88_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82_%D8%AF%D8%B1_%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%88_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82   در خصوص حملات دریائی (خصوصا حمله مشهور به خارک در زمان جنگ نفت کش ها) هم تا اونجائی که اطلاعات بنده یاری میکنه و تحقیقات بنده مشخص کرده، مهاجمین نه از نوع توپولوف 16 (یا نسخه چینی اون اچ -6) که بیشتر توپولوف 22 و گاها هم میراژ اف - 1 بوده اند. (و قبل از اونها هم عموما سوپراتانداردها) شاید هم به عنوان شاهدی بر تائید این مدعا، سرنگونی 2 فروند توپولوف 22 در "دومین حمله بزرگ عراقی ها به جزیره خارک" رو بشه مثال زد.
  24. 1 پسندیده شده
      ممنون از توضیح تکمیل کننده شما  :rose:   ----- یک سوال از دوستان اهل فن : آیا در مورد تاریخچه نیروی هوائی کشور عزیزمون هم تاپیکی توی انجمن موجود هست؟
  25. 1 پسندیده شده
    [quote name='javad48' timestamp='1404587103' post='390659'] یه رافائلی ،گریپن ـی ،f15 ، سوخوی ،میراژ ، این همه جنگنده لوکس توی دنیاست آموزشی ها خوبه ولی از هرجایی رسیده یه تعداد خریده [/quote] حق با شماست البته فکر نکنم که ارتش انگلیس و فرانسه و... هم این تعداد آموزشی داشته باشن که عراق خریده این همه تنوع محصول و کشور بعدها 100% وقعا توی بحث پشتیبانی و ... عراق رو اذیت خواهد کرد. تنها چاره اینه که بمحض گرفتن هواپیماهای جدید، این هواپیماهای متنوع رو به کشور ثالث واگذار کنه [quote name='blender' timestamp='1404587963' post='390660'] عزیزم ، فکر نمی کنی یک 30 سالی رو کلا از قلم انداختی !؟ [/quote] توی انتهای تاپیک عرض کرده بودم که برای این حدفاصل زمانی هم اگه دوستان علاقمند باشن، فکری کردم و توی همین تاپیک پست های مربوط به دوران حسن البکر و صدام حسین (دوران حزب بعث) رو قرار خواهم داد. البته مهیا این همه عکس و مطلب دیشب دیگه حسابی خسته ام کرده بود و ترجیح دادم که باقی مطلب رو توی خستگی انجام ندم تا کیفیت کار پائین نیاد ولی در کل به روی چشم حتما باقی مطالب رو هم در اسراع وقت قرار میدم که کامل بشه