برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      52

    • تعداد محتوا

      8,885


  2. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      1,055


  3. Brave_Heart

    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      657


  4. archersarash

    archersarash

    Members


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      282



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 4 مرداد 1400 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing X-37 OTV (Orbital Test Vehicle) فضاپیمای بدون سرنشین مدار پایین (2010) بوئینگ X-37 به عنوان فضاپیمایی چند بار مصرف، طولانی مدت و بدون سرنشین در خدمت نیروی هوایی ایالات متحده و ناسا است که تا امروز چندین پرواز تا مدار LEO و برعکس انجام داده است. این هواپیما در کلاس "وسایل آزمایش مداری" (OTV) دسته بندی می شود. X-37 کوچک‌ترین و سبک‌ترین فضاپیما های مداری است که تا کنون پرواز کرده است (قطعا این فضا پیما از ناوگان شاتل های ناسا کوچک‌تر است). بی شک، تلاش بوئینگ روی گلایدر X-40 بر طراحی X-37 تاثیرگذار بوده است (X-37 مقداری از X-40 بزرگ‌تر است). X-37 از X-37A که طرح اولیه ای توسط ناسا بود، متولد شد. در سال 2004، این پهپاد تحت شرایط طبقه‌بندی شده به دارپا تحویل داده شد، و خود این وسیله آزمایش رویکرد و فرود (ALTV) که از کار های قبلی منشا گرفته بود، برای آزمایش های گلاید پرتابی در 2005 و 2006 مورد استفاده قرار گرفت. X-37B نسخه عملیاتی فعلی این سری است که به مقدار زیادی از X-37A الگو گرفته و تغییراتی برای تناسب با نیاز های رو به افزایش در آن به وجود آمده است. نسخه ای بزرگ‌تر به نام X-37C هم توسط بوئینگ در حال ساخت است که 2 برابر بزرگ‌تر نسخه B است. X-37C همچنین قرار است با پرتابگر توسعه ای (EELV) Atlas V جفت شود. در ظاهر شباهت هایی بین X-37B و شاتل های فضایی قبلی وجود دارد (به جز طرح سیاه و سفید). بخش دماغه صاف است اما برای سفر اتمسفری آیرودینامیک محسوب می شود و (از آنجایی که به عرشه پرواز سرنشین دار نیازی نیست) با پشت آن یکپارچه شده است. بدنه اصلی کناره هایی تقریبا یک تکه، بخش بالایی خمیده و بخش زیرین تقریبا صاف دارد. بال های اصلی (همانند دیگر شاتل های فضایی) در پایین و وسط کناره های بدنه نصب شده اند و جاروبک ها فقط در قسمت لبه های جلویی وجود دارند. هیچ باله دمی افقی در آن استفاده نشده، در عوض بالچه های عمودی رو به بیرون نقش دوگانه ای در هنگام پرواز اتمسفری به عهده خواهند داشت. قسمت زیرین از چرخ های سه‌گانه کاملا جمع شونده با چرخ های دوتایی در دماغه و چرخ های تکی در زیر بال های اصلی تشکیل شده است که برای فرود روی باند از آن ها استفاده می شود. در هردو بخش دماغه و دم رانشگر های با مانور دقیق وجود دارند. سامانه های اویونیک در نزدیکی دماغه قرار دارند. در پشت سامانه های اویونیک، مخزن سوخت JP-8 مبتنی بر نفت سفید قرار گرفته و مخزن هیدروژن پراکسید بعد از آن نصب شده است (نیروی الکتریسیته از طریق سلول های خورشیدی آرسنیدی و باتری های لیتیوم-یونی تامین می شود). در وسط بدنه، محفظه حمل محموله، 2 مخزن را از هم جدا می کند. گاز های موتور اصلی از طریق نازلی در انتهایی ترین قسمت فضاپیما خارج می شوند. Scaled Composites White Knight که از آن برای پرتاب X-37A در آزمایش های گلاید استفاده شد ابعاد X-37 شامل حدود 9 متر طول، 4.5 متر طول بال ها و حدود 3 متر ارتفاع می شود. حداکثر وزن برخاست آن 5000 کیلومتر است. محموله ابعادی 1x2 خواهد داشت. سرعت مداری (LEO) آن به 17400 کیلومتر بر ساعت می رسد. پرتاب X-37 توسط راکت های سری Atlas V 501 (توسط United Launch Alliance) انجام می شود و راکت های مرحله ای Centaur تقویت شده، رانش بیشتری را در طول سفر فراهم می کنند. X-37 در داخل یک حامل محموله قرار می گیرد و وقتی به ارتفاع مورد نظر رسید، از آن خارج می شود. فرود آن خودکار است و در طول آن سرعت X-37 به 25 ماخ می رسد. X-37، بعد از شاتل بوران مربوط به دوران شوروی، تنها فضاپیمایی است که قابلیت فرود خودکار دارد. X-37 قابل استفاده مجدد است. تاکنون 6 ماموریت توسط X-37B انجام شده است (پرواز OTV-1 تا OTV-6). X-37B اول، در ساعت 23:52 بیست و دوم آپریل سال 2010 برای انجام اولین ماموریت خود توسط راکت Atlas V از ایستگاه Cape Canaveral SLC-41 به فضا پرتاب شد. فضاپیما برای انجام آزمایش در مدار LEO قرار گرفت. نیروی هوایی ایالات متحده اطلاعات کمی از این ماموریت منتظر کرده اما شبکه جهانی منجمان آماتور ادعا کرد که این فضاپیما را در مدار شناسایی کرده است. در بیست و دوم می سال 2010 فضاپیما در زاویه 39.99 درجه قرار داشت و هر 90 دقیقه در مدار (401 بر 422 کیلومتری) دور زمین می چرخید. OTV-1 هر 4 روز از بالای مکان تعیین شده روی زمین عبور می کرد و ارتفاع عملیاتی آن به طور معمول در حوزه ماهواره های نظارتی قرار می گرفت.ماهواره های تجاری LEO نیز از این مدار استفاده می کنند و ارتفاع فضاپیما هم سطح ISS و فضاپیما های سرنشین دار بود. نیروی هوایی ایالات متحده در سی ام نوامبر 2010 اعلام کرد که فرود این فضاپیما بین سوم تا ششم دسامبر صورت گرفته است. همان طور که برنامه ریزی شده بود، X-37B از مدار خارج شد، به جو زمین بازگشت و با موفقیت در پایگاه Vandenberg نیروی هوایی فرود آمد. این اولین فرود مداری خودکار ایالات متحده بر روی باند فرود بود. از زمان شاتل بوران شوروی در سال 1988 تا آن زمان چنین فرودی صورت نگرفته بود. OTV-1 224 روز و 9 ساعت را در فضا سپری کرد. در طول OTV-1 یکی از چرخ ها ترکید و آسیب جزئی به بخش زیرین وارد شد. X-37B دوم ماموریت افتتاحیه خود به نام OTV-2/USA-226 را از پایگاه Cape Canaveral SLC-41 در ساعت 22:46 پنجم مارس سال 2011 شروع کرد. این ماموریت طبقه‌بندی شده بود و ارتش ایالات متحده آن را تلاشی برای آزمایش فناوری های فضایی جدید تعریف کرد. در بیست و نهم نوامبر 2011، نیروی هوایی ایالات متحده اعلام کرد که USA-226 را بیش از 270 روز اولیه ادامه خواهد داد.در آپریل سال 2012، ژنرال William L. Shelton از فرماندهی نیروی هوایی ایالات متحده اعلام کرد که این ماموریت موفقیتی چشمگیر بوده است. در سی ام می 2012، اعلام شد که X-37B در ژوئن سال 2012 در پایگاه Vandenberg خواهد نشست. فضاپیما در شانزدهم ژوئن سال 2012 پس از 468 روز و 14 ساعت استقرار در فضا به طور خودکار فرود آمد. چهارمین ماموریت X-37B با کد AFSPC-5 و نام USA-261 به وقوع پیوست. این دومین پرواز X-37B دوم بود. X-37B توسط راکت Atlas V از پایگاه Cape Canaveral SLC-41 در بیستم می سال 2015 به فضا پرتاب شد. هدف ماموریت، آزمایش پیشران اثر هال XR-5A شرکت Aerojet Rocketdyne در حمایت از برنامه ماهواره های ارتباطی با فرکانس های بسیار بالای پیشرفته، و تحقیق ناسا بر روی عملکرد مواد مختلف در فضا برای حداقل 200 روز بود. فضاپیما رکورد 717 روز و 20 ساعت حضور در فضا را ثبت کرد و سپس در ساعت 11:47 هفتم می سال 2017 در تاسیسات فرود شاتل در مرکز فضایی Kennedy بر زمین نشست. پنجمین ماموریت X-37B با نام USA-277 از مجموعه پرتاب 39A مرکز فضایی Kennedy در ساعت 14:00 هفتم سپتامبر سال 2017 درست پیش از فرا رسیدن طوفان Irma آغاز شد. لانچر آن، فالکون 9 بود که تعدادی ماهواره دیگر هم به همراه داشت. فضاپیما به مدار بالاتری نسبت به ماموریت قبل وارد شد. در طول پرواز، فضاپیما با کمک سامانه پیشران، مدار خود را تغییر داد. با اینکه محموله OTV-5 طبقه‌بندی شده بود اما با اعلام نیروی هوایی، یکی از پرواز های آزمایشی، مربوط به "پخش کننده حرارتی با ساختار پیشرفته II (ASETS-II) بود که عملکرد لوله حرارتی نوسانی را اندازه گیری می کرد. این ماموریت با فرود فضاپیما در ساعت 7:51 بیست و هفتم اکتبر سال 2019 در تاسیسات فرود شاتل ها به اتمام رسید. ششمین ماموریت (OTV-6) X-37B با نام نیروی فضایی 7 ایالات متده (به نام سابق AFSPC 7) در ساعت 13:14 هفدهم می 2020 توسط راکت Atlas V 501 از پایگاه Cape Canaveral SLC-41 پرتاب شد. در این ماموریت آزمایش های بیشتری نسبت به ماموریت قبلی انجام شد که شامل 2 آزمایش ناسا بود. یکی صفحه نمونه برای ارزیابی واکنش مواد به شرایط فضا بود. دومین آزمایش اثرات تابش های فضایی بر دانه ها را بررسی می کرد. سومین آزمایش که توسط آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی (NRL) طراحی شده بود، با تبدیل انرژی خورشیدی به انرژی فرکانس های رادیویی ماکرویو به انتقال آن انرژی به زمین می پرداخت. X-37B جزو دارایی های دپارتمان نیروی هوایی است، اما نیروی فضایی تازه تاسیس ایالات متحده مسئول پرتاب، عملیات های مداری و فرود خواهد بود. X-37B ماهواره ای 136 کیلوگرمی به نام FalconSAT-8 (USA-300) را در می سال 2020 به فضا فرستاد. این ماهواره که توسط دانشجویان آکادمی نیروی فضایی ایالات متحده در همکاری با آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی توسعه داده شده است، ماهواره کوچکی است که 6 محموله آزمایش را حمل می کند. فضاپیما از سامانه پیشران الکترومغناطیس، فناوری آنتن سبک و چرخ های واکنشی تجاری برای کنترل وضعیت در مدار استفاده می کرد. به گفته آکادمی نیروی فضایی ایالات متحده، آزمایش های FalconSAT-8 شامل: پیشران القای مقناطیسی الکترواستاتیک (MEP) (سامانه پیشران الکترومغناطیس)، آنتن فرا ماده (MMA) (آنتن کم حجم، سبک و ضعیف با عملکرد مشابه آرایه فازی)، آزمایش نانوتیوب کربنی (CANOE) (کابل های RF با روکش بافته شده از نانولوله های کربنی و آلیاژ های حافظه دار)، کنترل وضعیت و ذخیره انرژی (ACES) (چرخ های واکنشی تجاری تغییر یافته به فلای ویل برای ذخیره و رهاسازی انرژی)، kyPad (دوربین و کارت گرافیک خارجی یکپارچه درون یک بسته کوچک، سبک و کم توان) مشخصات - سال ورود به خدمت: 2010 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: Boeing Defense،Space & Security (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 8.92 متر - طول بال ها: 4.55 متر - ارتفاع: 2.9 متر - حداکثر وزن برخاست: 5000 کیلوگرم – قوای محرکه: 1 موتور اصلی مبتنی بر سوخت هیدروژن پراکسید با مخزن سوخت جت JP-8 مبتنی بر نفت سفید، که با کمک راکت به مدار های پایین می رسد - حداکثر سرعت: 17425 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 2000000 متر - برد: 4200 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. - نسخه ها: X-37 (سری پایه)، X-37A (نسخه اولیه توسعه داده شده توسط ناسا، استفاده شده در آزمایش های گلاید، بعد ها به DARPA تحویل داده شد)، X-37B (تغییر یافته از X-37A برای افزایش حوزه ماموریتی)، X-37C (نسخه ای بزرگ‌تر از X-37B دارای فضا برای 6 نیروی ماموریتی) منبع
  2. 1 پسندیده شده
    Cayman یک خودرو جدید زرهی 4×4 است که توسط "کارخانه تعمیر 140 ام" برای نیروهای مسلح بلاروس ساخته شده است. اولین بار این خودرو زرهی در نمایشگاه MILEX 2017 نمایش داده شد. این وسیله نقلیه می تواند در مأموریت های شناسایی و تخریب، گشت، اسکورت، عملیات صلح، عملیات های پلیس و در ماموریت ها واکنش سریع استفاده کرد. طراحی و ویژگی های طرح Cayman شامل کابین خدمه در بخش جلو، بخش سرنشین ها در وسط و بخش نیروی محرکه در عقب قرار دارد. این خودرو زرهی براساس شاسی خودرو زرهی قدیمی BRDM-2 ساخته و طراحی شده است. ظاهر این خودرو بسیار شبیه خودرو شناسایی Fennek می باشد. طرفیت کلی Cayman 6 نفر است که می تواند از درب جانبی یا دو دریچه سقف بالای سر صندلی های راننده و سرنشین ها وارد یا خارج شوند. یک دریچه سقفی بزرگ نیز در وسط سقف برای استفاده و نصب یک سلاح نیز وجود دارد. سیستم خنک کننده درون خودرو می تواند تا بیشتر از دمای 50 درجه سانتی گراد نیز کار نمایید. همچنین کابین جلویی خدمه به سیستم گرمایشی مجهز است.بخش عقب و جلوی خودرو دارای دوربین است تا یک دید عالی برای خدمه فراهم نمایید. Cayman به سیستم های کنترل داده و سیستم های ناوبری مجهز است. این خودرو به ترتیب6 متر،2/82متر و 2/07متر طول، عرض و ارتفاع دارد.وزن این خودرو 7000 کیلوگرم است. طول یک محور 2400 میلیمتر و فاصله محور عقب و جلو 3،100 میلیمتر می باشد. نمونه اولیه Cayman که از نظر ظاهری تفاوت ها با نمونه تولیدی دارد در حقیقت برای ساخت Cayman از شاسی خودرو زرهی قدیمی BRDM-2 استفاده شده است. بلاروسی ها یک پلتفرم قدیمی را به یک خودرو جدید برای برآورد کردن نیازهای داخلی و صادرات ساخته اند.(سمت راست خودرو زرهیBRDM-2 سمت چپ خودرو زرهی Cayman ) گفته می شودCayman شباهت ظاهری با خودرو شناسایی داردFennek تسلیحات و حفاظت مدل پایه این خودرو دارای یک میله برای نصب سلاح بر روی سقف است. سلاح های همچون مسلسل Kalashnikov PKMB 7/62 میلیمتری، مسلسل سنگین 12/7 میلیمتری NSV و یا نارنجک اندازاتوماتیک30 میلیمتری AGS-17 را می توان برای این خودرو در نظر گرفت. همچنین برای جایگاه سلاح یک حفاظ تعبیه شده است تا فردی که از سلاح استفاده میکند در مقابل سلاح های کالیبر کوچک و ترکش ها محافظت شوند.در هر طرف خودرو 3 نارنجک دودزا درنظر گرفته شده است. بدنه خودرو از جلو استاندارد STANAG 4569 سطح 2 را دارد. بدنه می تواند در برابر سلاح هی تک تیرانداز با کالیبر 7/62میلیمتری مقاومت کند در حالی که در دو طرف بدنه می تواند در برابر سلاح های 7/62 و 5/45 میلیمتری مقاومت کند. در صورت نیاز مشتری می توان زره های افزودنی را برای مقابله تهدیدات بالستیک سفارش دهد.خودرو Cayman می تواند به خاطر بدنه V شکل خود و زره های اضافی تقویت در بخش زرین در برابر مین ها و بمب های کنارجاده ای مقاومت کند. Cayman دارای یک دریچه سقفی برای استفاده سلاح است همچنین یک محاظ برای فردی که از سلاح استفاده میکند در نظر گرفته شده است. کابین خدمه مجهز به شیشه های ضد گلوله است تا در برابر گلوله های کالیبر کوچک خدمه را محاظت نمایید. پیشرانه و تحرک خودرو زرهی Cayman دارای پیشرانه D-245.30E2 ،4 سیلندری باقدرت 170 اسب بخار همراه با یک گیربکس دستی 5 سرعته است. حداکثر گشتاور این پیشرانه 515 نیوتن متر در 1500 دور در دقیقه است. حداکثر سرعت این خودرو 100 کیلومتر بر ساعت، حداکثر سرعت در حالت شناوری 8 کیلومتر بر ساعت و برد 1000 کیلومتر است. این خودرو به طور کامل دوزیست است و مجهز به دو واترجت در هر طرف عقبی شاسی است که اجازه می دهد بدون هیچگونه آمادگی در آب شناور بماند واترجت ها را می توان از داخل کابین خدمه فعال کرد. حداکثر سرعت Cayman 100 کیلومتر بر ساعت و برد آن 1000 کیلومتر است. در بخش عقبی بدنه یک واتر جت در هر طرف نصب شده است و امکان دوزیست بودن را بهCayman میدهد. به طور کامل دوزیست است و حداکثر سرعت آن در حالت شناوری 8 کیلومتر بر ساعت است Cayman پیشرانه Cayman ساخت بلاروس است و حدود170 اسب بخار قدرت دارد. کاربران ساحل عاج، اولین کاربر شناخته شده خارجی خودرو زرهی Cayman است. در طول رژه 58 سالگی استقلال از فرانسه که در 7 اوت سال 2018 برگزار شد، نیروهای نظامی ساحل عاج برای اولین بار از خودروهای زرهی Cayman رونمایی کردند. نیروهای مسلح بلاروس نیز اولین سری خودرو زرهی Cayman را در 15 فوریه سال 2019 تحویل گرفتند . تیپ 103ام نیروهای ویژه بلاروس رسما نخستین سری خودرو زرهی Caymanکه شامل 9 دستگاه می باشد را به خدمت گرفته است. Cayman در رژه نیروهای مسلح ساحل عاج Cayman در اختیار تیپ 103ام نیروهای ویژه بلاروس مشخصات فنی خدمه و سرنشینان: 6نفر وزن : 7000کیلوگرم طول : 6 متر عرض :2/82 متر ارتفاع : 2/07 متر پیشرانه : دیزل D-245.30E2 با 4 سیلندر و قدرت 170 اسب بخار حداکثر سرعت : 100 کیلومتر بر ساعت حداکثر سرعت در حالت شناوری:8 کیلومتر بر ساعت برد : 1000 کیلومتر مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است. منبع: https://www.army-technology.com/projects/cayman-armoured-vehicle/
  3. 1 پسندیده شده
    امشب میخوام سراغ یکی دیگر از جنایت‌های صورت گرفته در طول جنگ جهانی دوم بروم که پست آن حدود ۴ سال قبل در کانال قرار گرفته است و امشب بازنشر میشود. یونیت ۷۳۱ بخش اول به طور قطع جنایتکار ترین کشور در جنگ جهانی دوم ژاپن بود ارتش امپراطوری ژاپن ۱۰ میلیون چینی را در طول جنگ دوم جهانی قتل عام کردن ولی وحشتناک ترین جنایات واحد ۷۳۱ ژاپن بود پزشکان حاضر در این واحد بسیار قسی القلب بودند. واحد ۷۳۱ در شهر هاربین چین که تحت اشغال ارتش ژاپن بود احداث شده بود پیشبینی میشود در بین سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ بین ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ هزار نفر از مردم چین را شامل میشدند افراد تحت آزمایش را به‌گونه‌ای انتخاب می‌کردند که نماینده‌ای از همهٔ طبقات اجتماعی باشند از جمله مجرمان، راهزنان به‌دام افتاده، پارتیزان‌های ضدژاپن، زندانیان سیاسی و مردم عادی که به جرم «فعالیت‌های مشکوک» توسط «کمپئیتای» (پلیس نظامی ژاپن) دستگیر می‌شدند. حتی شیرخواران، افراد مسن و زنان حامله هم در میان این افراد دیده می‌شدند. زندانیان، از جمله یک اسیر جنگی آمریکایی را بدون انجام بیهوشی، زنده‌شکافی می‌کردند. ابتدا آنها را با میکروب‌های گوناگون آلوده می‌کردند و سپس بدن‌شان را می‌شکافتند و اعضاء داخلی بدن را خارج می‌کردند تا اثر بیماری‌ها را بر روی آنها بررسی کنند. این کار را بر روی افراد زنده انجام می‌دادند؛ چراکه تصور می‌شد پس از مرگ، فرایند تجزیه جسد، نتیجه تحقیقات را دگرگون خواهد کرد. این زندانیان شامل مردان، زنان، کودکان، شیرخواران و زنان بارداری می‌شد که توسط جراحان ژاپنی، وادار به حاملگی اجباری شده بودند. دست‌وپای زندانیان را قطع می‌کردند تا اثرات ازدست‌رفتن خون را بررسی کنند. اندام‌های بریده‌شده را گاهی به سمت مخالف بدن، پیوند می‌زدند. اندام برخی زندانیان را منجمدکرده و سپس قطع می‌کردند. گاهی هم، اندام را منجمد کرده و سپس آنرا گرم کرده و یخش را آب می‌کردند تا اثرات قانقاریای (سیاه‌مردگیِ) درمان‌نشده را بررسی کنند. در برخی زندانیان، معده را بریدند و مری را مستقیماً به رودهٔ کوچک وصل کردند. در برخی دیگر، بخش‌هایی از مغز،ریه‌ها، کبد (جگر) و غیره را بریده و جدا کردند. برخی ژاپنی‌ها توجیه می‌کنند که آزمایش‌های آنان که منجر به «کشفِ شیوه‌های درمانی جدیدی در یخ‌زدگی» شد، در اصل توسط تجربیاتِ بدست‌آمده از آزمایش‌های انسانی «واحد ۷۳۱» امکان‌پذیر گردید. در آن دوران، ژاپن خود را برای جنگ قریب‌الوقوع با اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی آماده می‌کرد و «این بدان معنا بود که ارتش ژاپن باید خود را برای وقوع یخ‌زدگی در تعداد بی‌شماری از سربازانش آماده می‌ساخت». فیزیولوژیستِ ژاپنی «یوشیمورا هیساتو»، آزمایش‌های گوناگونی را در این زمینه انجام داد. او اسرا را به محیط سردِ بیرون برده، اعضاء مختلف بدن را درون آب فرو کرده و صبر می‌کرد تا یخ بزنند. وقتی انجماد صورت می‌پذیرفت، و این انجماد - آنگونه که بعدها یک افسر ژاپنی اعتراف کرد، از طریق زدن یک تکه چوب کوچک بر روی عضوِ منجمدشده و شنیدن صدایی شبیه به کوبیدن چوب بر روی یک تخته‌چوب شناسایی و تأئید می‌شد - یخِ روی آن را می‌تراشید و رویش آب می‌ریخت. تأثیر آب ریخته‌شده با حرارت‌های گوناگون را با کتک زدن بیمار با استفاده از چماق بررسی می‌کردند تا ببیند هنوز جایی از بیمار یخ‌زده باقی‌مانده یا خیر. شیوه‌های دهشتناکی از این آزمایش‌های را به طرق مختلف روی اسرا پیاده می‌کردند. در میان تمامیِ بیماری‌های آمیزشی، هیچ‌یک به اندازهٔ سیفلیساهمیت نداشت. پیدا کردن روشی برای درمان و توانبخشی سربازانِ مبتلا که «شیوع سیفلیس در آنان به واسطه تجاوز سیستماتیک به زنان و استفاده گسترده از بردگان جنسی بسیار زیاد بود»، حیاتی و ضروری بود. با این حال، با آنکه سرمِ آلوده‌کننده به بیماری‌هایسل، آبله مرغان و سایر عوامل بیماری‌زای مُسری به‌آسانی تولید می‌شد، سیفلیس را نمی‌توانستند به راحتی و از طریق تزریق ایجاد کنند. از این رو، پزشکان با ترتیب‌دادنِ سکس‌های اجباری، زندانیان مبتلا به سیفلیس را وامی‌داشتند تا به زندانیان غیرمبتلا تجاوز کنند. پس از آنکه قربانیان آلوده می‌شدند، آنها را در مراحل گوناگون عفونت، زنده‌شکافی می‌کردند تا پیشرفت بیماری و اثرات آن را بر احشاء داخلی و اندام بیرونی بدن مشاهده کنند. آنچه بیشتر باعث سردرگمی می‌شود این است که در برخی اعترافاتِ زندان‌بانان، زنان را به روشنی، میزبانِ عفونت میکروبی سیفلیس قلمداد کرده‌اند، حتی با آنکه می‌دانستند، خودِ این زنان، با زور و اجبار مبتلا به سیفلیس شده بودند. نگهبانان زندان، اعضاء تناسلی زنان مبتلا به سیفلیس را «نونِ مربادار» می‌نامیدند. به غیر از اثرات سیفلیس در بالغین، پزشکان واحد ۷۳۱ می‌خواستند بدانند که عوامل بیماری‌زا چه تأثیری بر خردسالان دارند. یک پرسنل «سپاه جوانان» که در واحد ۷۳۱ آموزش می‌دید، به خاطر می‌آورد که یک گروه از افرادی را که قرار بود تحت آزمایش‌های سیفلیسی قرار بگیرند، دیده است. «یک زن چینی با شیرخوارش و یک زن سفیدپوست روسی با یک دخترک چهار یا پنج ساله».این کودکان، به همان روشی که والدین‌شان آزمایش می‌شدند، تحت آزمایش قرار می‌گرفتند، که البته تأکید؛ بیشتر بر آن بود که طولانی‌بودنِ زمان درگیری با عفونت، چه تأثیری بر اثربخشی درمان‌ها دارد. کوتاه آنکه، تعدادی از کودکانی که در درون حصارهای این مرکز نظامی بزرگ شدند، به سیفیلیس مبتلا شدند. زنان زندانی در این مرکز را وادار می‌کردند که برای مقاصد تحقیقاتی باردار شوند. بویژه برایشان مهم بود که احتمالِ انتقال مستقیم از مادر به جنین، در دوران بارداری بررسی شود؛ مخصوصاً دربارهٔ بیماری سیفلیس که تصور می‌شد بر باروری تأثیر داشته باشد. برای محققان واحد ۷۳۱ بسیار جالب بود که بدانند سیفلیس بر اعضای جنسی زنان چه تأثیری دارد و آیا جنین زنده می‌ماند یا خیر. با آنکه تعداد زیادی از نوزادان در اسارت به دنیا آمدند، هیچ مدرکی دالِ بر زنده بیرون‌آمدن زندانیان این مرکز، حتی کودکان، وجود ندارد. گمان می‌رود که زنان و کودکانِ زندانی را کشتند و حاملگی‌ها را [با سقط] پایان دادند. مردان زندانی را بیشتر در آزمایش‌های منفرد بکار می‌برند تا سایر متغیرها، بر روی نتایج آزمایش اثر منفی نگذارد. اما زنانِ زندانی را در آزمایش‌های میکروبی، جسمی و جنسی بکار می‌برند و از آنها بعنوان بردگان جنسی استفاده می‌کردند. از اسرا برای آزمایش انفجار نارنجک در فواصل مختلف آنها استفاده می‌شد. شعله‌افکن‌ها را روی انسان‌های زنده آزمایش می‌کردند. زندانیان را به تیرک‌هایی می‌بستند و از آنها بعنوان اهدافی برای بمب‌های میکروبی، شیمیایی و انفجاری استفاده می‌کردند. برخی زندانیان را از آب و غذا محروم می‌کردند تا ببیند چقدر زنده می‌مانند. برخی دیگر را در اتاقک‌های پُرفشار قرار می‌دادند تا بمیرند و بعد بررسی کنند که ارتباط دما، سوختگی‌ها و زنده‌ماندن انسان چگونه است. اسرا را در داخل دستگاه‌های سانتریفوژ و تا دمِ مرگ می‌چرخاندند. تزریق خون حیوانات به انسان، تشعشع مقادیر مرگبار اشعه ایکس، در معرضِ مواد شیمیایی قراردادن در داخل اتاقک‌های گاز، تزریق آب دریا به افراد (برای آنکه ببیند آب دریا می‌تواند جایگزینی برای سرم نرمال سالین باشد یا خیر)، زنده‌زنده سوزاندن و زنده‌به‌گور کردن، از دیگر آزمایش‌های این واحد پزشکیِ نظامی بود. محققان ژاپنی، آزمایش‌هایی بر روی زندانیان با استفاده ازمیکروب‌های طاعون، وبا، آبله مرغان، بوتولیسم و غیره انجام دادند.این تحقیقات منجر به تولید «بمب‌های برگ‌ریزان باسیلی» و «بمب‌های حاوی کَک» شد که برای گسترش «طاعون خیارکی» در شهرهای چین بکار گرفته شد. در میان اشخاصی که پس از تسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵ میلادی در آن کشور بودند، سرهنگ‌دوم «مورِی سندرز» بود که با ناو آمریکایی «اِستِرجـِس» به آنجا آمده بود و میکروب‌شناسی مشهور و عضو «مرکز تسلیحات میکروبی ارتش آمریکا» بود. مأموریت او، تحقیق دربارهٔ فعالیت‌های تسلیحاتی بیولوژیک ژاپن بود. وقتی او به ژاپن آمد هیچگونه اطلاعی از واحد ۷۳۱ نداشت.سندرز ژاپنی‌ها را تهدید کرد که در صورتِ عدم همکاری و افشایِ اطلاعات مربوط به تسلیحات بیولوژیک‌شان، پای روس‌ها را به ماجرا باز خواهد کرد. ژاپنی‌ها از این موضوع واهمه داشتند و نمی‌خواستند سیستم قضایی روسیه درگیر ماجرا شود. فردای آن روز، سندرز جزوه‌ای را دریافت کرد که در آن به فعالیت‌های بیولوژیک ژاپن اشاره شده بود. سندرز این اطلاعات را نزدِ ارتشبد داگلاس مک‌آرتور برد که فرمانده نیروهای ائتلافی و مسئول بازسازی ژاپن در دوران اشغال آن توسط متفقین بود. او در خفا با جاسوسان ژاپنی بر سر معامله‌ای به توافق رسید: در ازای افشایِ جزئیات تحقیقات و آزمایش‌های انجام شده روی انسان به آمریکا (و نه دیگر نیروهای متفقین)، به فرمانده واحد ۷۳۱ و پزشکان و محققان آن، توسط آمریکا مصونیت قضایی داده می‌شد. مسئولان آمریکایی به دقت فعالیت‌های پرسنل «واحد ۷۳۱» را زیر نظر داشتند و حتی نامه‌های آنان را می‌خوانند و سانسور می‌کردند.آمریکایی‌ها معتقد بودند که این اطلاعات ارزشمند است و بهیچ وجه مایل نبودند به دست سایر کشورها، به‌ویژه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، بیوفتد. بدین ترتیب در «دادگاه جنایات جنگی توکیو»، تنها یک مورد از آزمایش‌های ژاپنی‌ها، آنهم تزریق «سرم سمی» به یک شهروند چینی مطرح شد، که تازه این مورد هم، بنا به تحریک و تلاش‌های «دیوید ساتون»، دستیار دادستان چین انجام پذیرفت. وکلای مدافع ژاپنی‌ها گفتند این ادعا، مبهم و تائیدنشده است و بدین ترتیب به‌دستور رئیس دادگاه نظامی، «ویلیام وِب»، به‌دلیل فقدان مدرک کافی، از دستورِ کارِ دادگاه خارج شد. شایان ذکر است ارتش امپراطوری ژاپن واحد های دیگری همچون واحد ۱۰۰ و واحد ۸۶۰۴ نیز در ضمینه توسعه و تحقیق در خصوص مواد شیمیایی و سمی در اختیار داشته که در فرصت‌های بعدی به آن پرداخته خواهد شد. منبع کانال پارتیزان ===== کپی متن از وبسایتها،و کانال های فارسی زبان در میلیتاری ممنوع است ( مجدد تکرار نشود ) //// MR9
  4. 1 پسندیده شده
    اهداف شوم این شخص در رابطه با توسعه طلبی و ضدیت با ایران مثل روز روشن است ولی ظاهرا هیچ یک از مسئولین در ایران اقدامی نخواهند کرد.......
  5. 1 پسندیده شده
  6. 1 پسندیده شده
    تجمع ارتش تاجیکستان در نوار مرزی با افغانستان
  7. 1 پسندیده شده
    آزمایش دقیق بر روی پلتفرم AMPV پلتفرم خودروی چند منظوره زرهی (AMPV) که به تازگی برای جایگزینی با نفربرهای زرهی M113 ساخته شده است به لیست طولانی از تجهیزات مدرن مجهز است که پیشرفت قابل توجهی در علمکرد نسبت به نمونه قبلی خود دارد. خودروهای زرهی AMPV تقریباً 80درصد حجم داخلی بیشتر از M113 دارند همچنین قدرت ، بقا و تحرک پذیری آنها به میزان قابل توجهی بیشتر است. این خودرو زرهی از همان پیشرانه و سیستم تعلیق خودرو رزمی پیاده نظام برادلی و هویتزر خودکششی M109A7 برخوردار است درنتیجه چالش های تعمیر و نگهداری و تامین تدارکات را برای هر سه خودرو در این زمینه کاهش می دهد. با توجه به آزمایش عملیاتی AMPV که توسط سربازان قرار است سال آینده میلادی آغاز شود، در مرکز Yuma آزمایش کنندگان و پرسنل پشتیبانی در حال برنامه ریزی برای انجام تست های اولیه مختلف بر روی پلتفرم AMPV هستند. تست های همچون تحرک پذیری در مسیرهای جاده ای وخارج جاده ای و شلیک به شکل ثابت و در حال حرکت با مسلسل های 7.62 میلی متر و 12.7 میلی متر انجام شده است. با وجود انجام تست های مختلف قبل از تایید نهایی پروژه AMPV، حتی بعد از سفارش و تایید این خودروهای زرهی توسط ارتش امریکا تست های مختلف قبل از عملیاتی شدن بر روی این خودرو در حال انجام است
  8. 1 پسندیده شده
    به نام خدا برخورد صاعقه به 2 فروند F-35B آسیب زد 2 جنگنده F-35B سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در سفر خود به ژاپن پس از برخورد صاعقه به شدت آسیب دیدند. جت ها متعلق به ایستگاه هوایی سپاه تفنگداران دریایی (MCAS) Iwakuni ژاپن بودند. Marine Corps Times در اینباره گزارش داد: "برخورد صاعقه به اندازه ای به جت ها آسیب زد که هر دو اتفاق در کلاس حادثه سطح A دسته بندی می شوند. هواپیماها توانستند بدون خطر فرود بیایند و هیچ کدام از نیرو ها در این حادثه آسیب ندیدند." حوادث سطح A، حوادثی اند که باعث مرگ، ناتوانی دائمی یا خسارتی بیش از 2.5 میلیون دلار شوند. سروان Marco A. Valenzuela، سخنگوی گروه هوایی 12 تفنگداران دریایی، در ایمیلی به Marine Corps Times گفت: "پس از انجام اقدامات استاندارد گزارش دهی و ارزیابی، به دلیل هزینه های پیش بینی شده ترمیم بیش از 2.5 میلیون دلار، حادثه مربوط به آب و هوا به عنوان حادثه سطح A تعیین شد." F-35B Valenzuela اضافه کرد: "عملیات ایمن هواپیماها و آمادگی اسکادران های ما برای پشتیبانی مداوم از متحدان، شرکا و نیرو های مشترک ما در منطقه ضروری است." در ژوئن سال 2020، لاکهید مارتین پس از مشاهده خرابی در یکی از سامانه ها (سامانه تولید گاز بی اثر (OBIGGS) که برای محافظت از صاعقه استفاده می شود) اعلام کرد که نسخه F-35A نمی تواند در رعد و برق پرواز کند. این سامانه هوای غنی از نیتروژن را به مخزن سوخت پمپ می کند تا آن را بی اثر کند. بدون این سامانه، احتمال دارد جت در اثر برخورد آذرخش منفجر شود. منبع
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... نخستین پرواز بدون سرنشین ایکس-45 سال 2002 https://www.aparat.com/v/OD41C
  10. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing X-45 هوایپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) پیش نمونه (2002) X-45C بوئینگ X-45 به عنوان اثبات گر فناوری، با مشارکت دارپا (آژانس پروژه های تحقیقات پیشرفته دفاعی) توسعه داده شد تا پهپادی رزمی و تمام خودکار برای به خدمت گرفته شدن توسط نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) باشد. این هواپیمای پیشرفته اولین بار در بیست و دوم می سال 2002 پرواز کرد که منجر به ساخت تعدادی هواپیما و استفاده از آن ها در آزمایش های فعال شد. X-45 پس از اتمام فاز آزمایش، موفق به ثبت سفارش از طرف USAF نشد به همین دلیل بوئینگ تلاش کرد تا آن را به نیروی دریایی ایالات متحده (USN) بفروشد. USN طرح نورثروپ گرومن را ترجیح داد. بنابراین، X-45 به پایان رسید و هردو فروند نسخه اولیه X-45A به موزه های آمریکا تحویل داده شد. اکنون این پهپاد ها در موزه ملی هوا و فضا Smithsonian در واشنگتن دی سی و موزه ملی نیروی هوایی ایالات متحده در دیتون اوهایو نگهداری می شوند. بوئینگ "Phantom Ray" شاخه ای از برنامه X-45 است که اولین پروازش را در سال 2011 انجام داد و تا کنون فقط 1 فروند از آن ساخته شده است. بوئینگ Phantom Ray X-45A با خطوط صاف و تیز، بخش پشتی مخلوطی و بال های رو به عقب متمایز است. این هواپیما هیچ بخش دمی (و همچنین بالچه های عمودی دمی) نداشت و موتور توربوفن آن در قسمت فوقانی بدنه قرار گرفته بود تا بخش شکمی صاف باقی بماند. تک موتور آن از طریق یک ورودی هوا در جلو تغذیه می شد و گاز های اضافی از دریچه ای کوچک در پشت خارج می شدند. این سامانه تقریبا تمام طول هواپیما را طی می کرد. بخش زیرین از آرایش چرخ های 3 تایی استفاده می کرد که کاملا جمع شونده بودند. کنترل پرواز تماما خودکار بود اما خلبان روی زمین می توانست در صورت نیاز مداخله لازم را انجام دهد. مهندسان بوئینگ در مکان مشهور "Phantom Works"، دو فروند از پهپاد X-45A را تکمیل کردند که قراربود بیانگر نسخه تمام اندازه آینده باشند. آزمایش های زمینی و پروازی منجر به پرتاب مهمات از هواپیما شد که کارایی آن را ثابت کرد. حتی چند بار 2 فروند X-45 با هم پرواز کردند تا قدرت عملیاتی خودکار و یکپارچه خود را در مقابله با اهداف شبیه سازی شده نشان دهند. آن ها با موفقیت از نرم‌افزار خود برای یافتن بهترین راه، تفسیر سطح تهدید ها و مدیریت منابع استفاده کردند. با اتمام چندین پرواز، 2 هواپیما بازنشسته شدند. برنامه X-45 منجر به ظهور چندین نسخه مختلف شد. X-45A یک اثبات گر فناوری باقی ماند. X-45B نسخه تمام اندازه ای بود که مشخصات فنی بالاتری داشت و به ساخت نسخه تمام شده ی X-45C انجامید. X-45C از موتور توربوفن F404 استفاده می کرد. نسخه ای مخصوص نیروی دریایی از این طرح با نام X-45N به USN پیشنهاد شد اما نوثروپ گرومن X-47 جای آن را گرفت. X-45C X-45N از نظر ابعاد، X-45A حدود 8 متر طول، 10 متر طول بال و 2 متر ارتفاع داشت. وزن خالی آن 3600 کیلوگرم بود. 2 محفظه سلاح داخلی طولانی در بخش شکمی وجود داشتند که قادر به حمل JDAM ها (مهمات حمله مستقیم مشترک) یا بمب های پرتابی هدایت شونده مشابه بودند. X-45A از موتور توربوفن Honeywell F124-GA-100 استفاده می کرد که حداکثر سرعت آن را به 920 کیلومتر بر ساعت (تا 0.75 ماخ) می رساند و بردی حدود 2400 کیلومتر داشت. ارتفاع پروازی عملیاتی آن 13000 متر بود. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2002 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: بوئینگ، دارپا (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: حمله زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 8.1 متر - طول بال ها: 10.3 متر - ارتفاع: 2.14 متر - وزن: 3630 کیلوگرم – قوای محرکه: 1 موتور توربوفن Honeywell F124-GA-10 با رانش نامشخص - حداکثر سرعت: 920 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 13200 متر - برد: 2400 کیلومتر - تسلیحات: بمب های هدایت دقیق داخل 2 محفظه سلاح داخلی - نسخه ها: X-45 (سری پایه)، X-45A (مدل آزمایشی، 2 نسخه از آن ساخته شد)، X-45B (نسخه تمام اندازه X-45A)، X-45C (مجهز به موتور توربوفن F404)، X-45N (نسخه دریایی پیشنهاد شده به نیروی دریایی ایالات متحده)، "Phantom Ray" (نسخه شخصی براساس اطلاعات X-45) منبع
  11. 1 پسندیده شده
    در وصف ماشین روسی از دریچه دید مینی سریال چرنوبیل آن کدوم چیزی هست که به بزرگی خونه است !!!!! هرساعت 20 لیتر می سوزوند ، گاهی دود و صدا می کند تا یک سیب را به 3 تکه تبدیل کند ؟؟؟ بله ، آن چیز ، یک ماشین ساخت شوروی است که برای 4 تکه کردن سیب ساخته شده !!!!
  12. 1 پسندیده شده
    احتمالا به این دلیل ... یحتمل در نمونه پروازی این ترکیب فعلی که بدون پوشش رونمایی شده ، استفاده نمیشود . البته این نظر قطعی نیست و باید منتظر موند و دید
  13. 1 پسندیده شده
    تصویری از نفربر M-60p ساخت یوگوسلاوی ارتش بعث عراق که به غنیمت نیروهای ایرانی در اومده است
  14. 1 پسندیده شده
    سوخت گیری یار به یار بمب افکن های سوخو-24 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
  15. 1 پسندیده شده
    نمایش پروازی سوخو-57 فلون در نمایشگاه دوسالانه ماکس 2021 روسیه https://www.aparat.com/v/AXaRV
  16. 1 پسندیده شده
    از مدیر تا مدیر چطور ارزش های اخلاقی سقوط میکند؟ : واكنش شهيد حبیب الله مهمانچى به رقم فيش حقوقی اش / آذر 1359 فیش حقوقی غلامرضا تاجگردون نماینده ی مجلس سابق و از مدیران دولت روحانی __________________ شهید مهمانچی :« زمانی كه [ دوران تحصیل در آمریكا] بسیار خسته از كار و تحصیل و مشقت‌های آن‌، یك لحظه فرصت پیدا می‌كردم تا در كنار كتابخانه بنشینم ، در این فكر بودم كه هرچه زودتر درسم را تمام كنم و به ایران بازگردم و در حد توان برای مردم و كشور خودم خدمت كنم» نمونه عملکرد آقای تاجگردون: آقای تاجگردون طرح آب‌رسانی امامزاده جعفر را از سال 1392 به پیوست بودجه اضافه می‌کند. این طرح در هیئت دولت مصوب نشده بود و توسط وی به بودجه اضافه شده بود. اعتبارات آن هم با کاهش اعتبارات سه طرح آب‌رسانی دیگر از شهرهای محروم‌تر استان کهکیلویه (تنگ سرخ یاسوج، دهدشت غربی، لیلک بهمئی) که اولویت قانونی داشتند، انجام می‌شد؛ هدف اصلی وی کاملاً شخصی و برای آبرسانی به 400 هکتار زمین‌های کشاورزی خود و خانواده‌اش بود.
  17. 1 پسندیده شده
    ارسال BMP-2M ارتش روسیه به تاجیکستان ژنرال الكساندر لاپین فرمانده ناحیه نظامی مرکزی ارتش روسیه اعلام کرد تا پایان ماه ژوئیه 17 دستگاه خودرو رزمی پیاده نظام BMP-2M در پایگاه نظامی 201 روسیه در تاجیکستان مستقر می کند. ژنرال الكساندر لاپین افزود الحاق خودرو رزمی پیاده نظام بروز رسانی شده به واحدهای پیاده نظام موتوریزه ی پایگاه نظامی 201 روسیه باعث میشود توانایی رزمی انها در هر شرایطی افزایش یابد. دفتر مطبوعاتی منطقه نظامی مرکزی ارتش روسیه اعلام کرد ، خودروهای BMP-2M جایگزین تجهیزات نظامی منسوخ شده در واحدهای پیاده نظام موتوریزه می شوند. BMP-2M نسخه بروز رسانی شده خودرو رزمی پیاده نظام BMP-2 است دارای برجک دو نفره Berezhok که برجک BMP-2 اما با سلاح های و تجهیزات جدید است. BMP-2M دارای سیستم کنترل آتش و سیستم های نطارتی بروز تری است. علاوه بر سلاح های استاندارد BMP-2 یعنی توپ اتوماتیک 30 م.م و مسلسل هم محور 7.62 م.م مجهز به 4 موشک ضد زره هدایت شونده کورنت و نارنجک انداز اتوماتیک 30 میلیمتری AG-30M نیز است. برجک رزمی Berezhok منطقه نظامی مرکزی روسیه شامل ولگا ، اورال، مناطق فدرال یکپارچه سیبری و 29 منطقه دیگر در روسیه می باشد. از نظر ساختاری ، منطقه نظامی مرکزی همچنین شامل برخی از پایگاه های خارج از روسیه مانند : پایگاه نظامی 201 در تاجیکستان، پایگاه نظامی کانت در قرقیزستان و واحدهای مستقر در خاک قزاقستان است. پایگاه نظامی 201 روسیه در تاجیکستان بزرگترین مرکز نظامی روسیه در خارج از مرزهای آن است. این پایگاه نظامی در شهرهای دوشنبه و باختر مستقر است. این پایگاه نظامی متشکل از پیاده نظام موتوریزه، زرهی ، توپخانه و واحدهای شناسایی ، نیروهای پدافند هوایی ، حفاظت ش.م.ر و نیروهای سیگنال است. براساس توافق نامه ای که در اکتبر 2012 امضا شد ، پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان تا سال 2042 باقی خواهد ماند. به نظر میرسد با افزایش فعالیت و قدرت گرفتن نیروهای طالبان در افغانستان نیروهای روسی برای افزایش امادگی رزمی و توانایی مقابله با هر سناریو احتمالی در حال تقویت نیروهای زمینی خود در کشورهای همسایه با افغانستان همانند تاجیکستان هستند منبع
  18. 1 پسندیده شده
    به نام خدا اندونزی 6 فروند دیگر از هواپیمای رزمی-آموزشی T-50i را صنایع هوایی کره سفارش داد هواپیمای آموزشی/حمله سبک KAIT-50 صنایع هوایی کره (KAI) روز سه شنبه اعلام کرد که قرارداد صادرات 6 واحد T-50i، هواپیمای تمرین تاکتیکی مقدماتی، را با وزات دفاع اندونزی (I-MoD) امضا کرده است. T-50i هواپیمای تمرینی است که به درخواست نیروی هوایی اندونزی و برپایه ی T-50 ساخته شده است. این هواپیما می تواند ماموریت های تمرینی و حمله سبک را انجام دهد. ارزش این قرارداد 274.488 میلیارد وون (239 میلیون دلار آمریکا) است. KAI در سال 2011، 16 واحد T-50i را به ارزش 400 میلیون دلار به اندونزی فروخت. با این سفارش خرید جدید، تعداد هواپیما های T-50i در خدمت اندونزی به 22 فروند افزایش می یابد. طبق گزارش منتشر شده از I-MOD در رسانه های محلی: "وزارت دفاع به همکاری خود با KAI برای اضافه کردن 6 فروند هواپیمای جنگنده T-50i ادامه می دهد." I-MoD تاکید کرد که پروسه خرید 6 واحد T-50i مراحل اجرایی و قوانین مربوط به وزارت خانه ها/سازمان های مربوطه را گذرانده است. منبع
  19. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یگان رهائی گروگان تیپ 65 نیروهای ویژه هوا دریا (نوهد) تیپ 65 نوهد(مخفف نیروهای ویژه هوا دریا) معروف به کلاه سبزهای ارتش ایران یکی از 9 یگان تکاور نیروی زمینی ایران و زبده ترین نیروی ویژه ارتش جمهوری اسلامی ایران است. مأموریت اصلی این تیپ جنگ ناهمتراز تعریف شده است. با افزایش گروگان‌گیری‌ها در جهان نیاز به تشکیل تیم رهایی گروگان در نیروهای مسلح احساس شد. در ایران نیز ابتدا این مأموریت به ارتش و تیپ۶۵ نیروی ویژه هوابرد واگذار شد. دوره رهایی گروگان ۱۸ ماه طول می‌کشد. بعد از اتمام تمامی دوره‌ها در تیپ۶۵ ، فرد با آموزش دوره رهایی گروگان ، به عضویت یک واحد از تیم رهایی گروگان درمی آید. تاریخچه در سال 1338 تیپ ویژه هوابرد با شماره ۲۳ به نام «تیپ ۲۳ نیروهای ویژه» در قالب ۵ گردان عملیاتی، یک گردان پشتیبانی، یک دسته مخابرات و گروهان قرارگاه و آموزشگاه جنگ‌های نامنظم تشکیل شد. در سال ۱۳۴۹، به «تیپ ۲۳ نیروهای ویژه هوابرد» تغییر نام یافت و یکسال پس از آن، دو یگان دیگر به نام‌های «رهایی گروگان» و گروهان «عملیات روانی» نیز به ساختار تیپ ۲۳ اضافه شد. در سال ۱۳۷۱ این یگان به تیپ ۶۵ نوهد (نیروهای ویژه هوا دریا) تغییر نام داد. در کانال تلگرامی ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از حملات تروریستی خرداد ماه سال 1396 ( حمله داعش به مجلس ) نوشته شد: «آن کسانی که بی صدا آمدند و همه چیز را امن و امان کردند و رفتند و هیچ جا جلوی دوربین پیدایشان نشد؛ ارتشی هائی بودند از یگان رهایی گروگان تیپ ۶۵ نوهد.» کلیپی کوتاه از عملکرد نیروی ویژه رهائی گروگان تیپ نوهد را با هم مرور می کنیم : پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  20. 1 پسندیده شده
    در جنوب صحرای نقب روستایی وجود دارد با نام العراقیب. مردمان این روستای بیابانی به مانند خیلی اعراب فلسطینی اسرائیل که شرایط زندگی سختی دارند در این بیابان به دنبال زندگی روزمره خود هستند ولی دولت اسرائیل به بهانه اینکه ساخت و ساز این افراد در سرزمین اجدادی آنها غیر قانونی است دست به تخریب خانه هایشان می زند که با چنگ و دندان می سازند. تاسف بار خرابی 188 باره این روستا ( تا زمان مطالعه خبر مرجع وگرنه معلوم نیست این رقم در حال حاضر چقدر است) توسط اسرائیل است. نکته ای که به ذهن بنده رسید تقابل جالب سنت و مدرنیته است : از طرفی فلسطینی ها را می بینیم که بر ارزش و حق اجدادی داشتن سرزمین شان تاکید می کنند. حال ممکن است شیوه زندگی و گذران امور این کشور و مردمانش مدرن و خوب نباشد. از طرفی رژیم اسرائیل سالها است بر تکنولوژی و بالا بودن سطح زندگی خود تاکید دارد و مستقیم و غیر مستقیم از فلسطینیان میخواهد که به عنوان شهروند درجه 2و 3 ( واد جزئیات نمیشم ) به این رژیم ملحق شده تا در مقابل دست کشیدن از حقش نسبت به سرزمین فلسطین ، به فرصت های شغلی و زندگی آسوده تر در جامعه تلفیقی اسرائیل بپردازد. واقعا به زور نمی توان مردمانی را از بافت فرهنگی و تاریخی خود جدا کرده و به آنها وعده زندگی بهتر آنهم بدون کرامت انسانی را داد. 188 بار روستایی بر سر مردمانش خراب می شود تا چه زندگی به آنها پیشکش شود بدون آیین، سیستم حکومت داری و فرهنگ مستقل. اعراب در زمان قبل از صدر اسلام عبارتی را به کار می بردند که ما خود را اسیر بیابان های بی آب و علف کردیم تا تحت سیطه رومیان و ساسانیان نباشیم حال غرب باید بداند که شرایطی که در دول عربی زبان به وجود آورده چیزی نیست که الگویی خوب زندگی برای آیندگان شود. گرفتن فرهنگ و هویت این مردمان از هر سرزمین و حراج منابع غنی آنها و ارائه حداقل تکنولوژی آن هم با هزینه زیاد و نه با انتقال کامل فناوری چیزی نیست که چه در زمان حال خوشایند باشد و چه تامین کننده سعادت آینده باشد. ما در خاورمیانه بسیار مردمان و دولت ها را دیدیم که مغلوب نیروهای مهاجم شدند و حتی فرهنگ و آیین آنها استحاله پیدا کرده و تغییر کرده چون در مقابل فرهنگی پویا و غنی تر قرار گرفته بودد ولی من در غرب و استعمار نوینش بجز گرگ صفتی و دوشیدن ابدی ملل مقابل آنها چیزی ندیدم. این امر چیزی است که دافعه عظیم در مقابل آنها در منطقه ایجاد کرده و همین امر روزی زمینه ساز ریشه کنی آنها از منطقه خاورمیانه خواهد شد. منبع: العراقیب و تخریب 188 باره!
  21. 1 پسندیده شده
    فضاپیمای مداری ایکس-37 با ماموریت تهاجمی هسته ای !! آیا روسها قابلیت دفاع در برابر آن را در اختیار دارند ؟ فضاپیمای مداری بدون سرنشین ایکس-37 نخستین پرواز مداری خود را خارج از جو زمین ، به سال 2010 به انجام رساند ، در حالی که پس از مشاهدات پیشرفتهای اولیه ناسا در این برنامه ، از سال 2004 وزارت دفاع ایالات متحده سرپرستی توسعه آن را برعهده گرفته بود . این فضاپیمای مداری ، یک سرمایه منحصر بفرد برای ارتش ایالات متحده بشمار می آید و درحال حاضر که ششمین پرواز فضایی خود را به ثبت رسانده ، بدلیل طبقه بندی شدن ماهیت ماموریت آن ، تحلیل های بسیاری در این خصوص منتشر شده است . این درحالی بود که انتظار می رفت اتحاد شوروی ، با طراحی و ساخت فضاپیمای بوران که بلحاظ ماموریتهای تعریف شده ، شباهت شخصی با برنامه ایکس-37 ایالات متحده داشت ، پیشگام ماموریتهای خاص نظامی در مدار زمین باشد ، اما بدلیل فشارهای سیاسی ، این برنامه دچار توقف گردید و به تبع آن ، برنامه های فضایی شوروی و سپس روسیه تا مدتها به حالت توقف درآمد که این زمینه ساز برتری آمریکا درنظامی سازی فضا گردید . درواقع امر ، بوران ، نخستین فضاپیمای قابل استفاده مجدد تاریخ بشمار می رفت که می توانست پس از بازگشت از مدار بطور خودکار بر زمین نشیند و از این حیث ، ایکس-37 دومین تلاش در این زمینه بشمار می آید .با این حال ، ایده ای که درآن احتمال کاربرد ایکس-37 و سایر هواگردهای مبتنی بر فناوری های مشابه بتواند در یک جنگ احتمالی آینده به ایالات متحده مزیتی قاطع در اجرای استراتژی ضربه نخست را بدهد ، تا کنون چندین بار مطرح شده است . در این ارتباط ، یان نیکولوف ، مدیر بخش فناورهای دفاعی آلماز-آنتی در 22 ماه مه 2021 در این ارتباط چنین گفته : " داستان رسمی ایالات متحده در خصوص ایکس-37 این است که این سامانه ها برای اهداف علمی و نظارت توسعه پیدا کرده ، اما برآوردهای ما نشان می دهد که سرمایه گذاری بر روی این ظرفیت به احتمال زیاد برای عملیاتی نمودن یک فضاپیمای کوچکتر با قابلیت حمل 3 کلاهک هسته ای و یک فضاپیمای بزرگتر با ظرفیت حمل شش کلاهک است . به گفته وی ، ارتش ایالات متحده قصد دارد تا سال 2025 حداقل هشت فروند از این فضاپیماها با کاربرد نظامی را مستقر نموده و در کنار محول نمودن ماموریتهای تهاجم هسته ای ، بصورت بالقوه از این بستر برای خنثی سازی ماهواره های دشمن استفاده نماید" با این حال ، اتحاد شوروی در گذشته ، برنامه های جاه طلبانه ای را برای مقابله با تهدیدات در ارتفاع بسیار بالا مد نظر داشت که اولین آن ، استفاده از رهگیرهای میگ-25 و جانشین میگ-31 برای شلیک پرتابه های نظامی از ارتفاع 35 کیلومتری بسوی اهداف مد نظر در فضای خارج از جو زمین بشمار می رفت . اما فروپاشی این کشور و بحران اقتصادی برنامه های مشابهی نظیر میگ-31 ام را لغو نمود . اما در حال حاضر ، روسیه بشدت مشغول ارتقاء جتهای رزمی میگ-31 با فناورهای جدید است که بخش عمده آنها از برنامه لغو شده میگ-31 ام الهام گرفته شده ، هر چند قابلیت تهدید محدودی را علیه ایکس-37 ارائه می دهند . در حوزه زمین پایه نیز ، روسها مشغول توسعه سامانه های پدافندی فراصوت اس-500 هستند که میتواند جایگزین ارزان تری برای خنثی سازی تهدید ماهواره ها باشد ، ضمن اینکه شایعات جسته و گریخته ای مبنی بر سرمایه گذاری گسترده نیروی هوایی روسیه بر روی برنامه میگ-41 نیز به گوش می رسد . پی نوشت : 1-بن پایه
  22. 1 پسندیده شده
    اگه بتونید جایی رو ثبت کنید و در کتاب خوان هایی مثل طاقچه ، فیدیبو و ... انتشارش بدهید ، مخاطبان بیشتری به دست میارید . ولی احتمالا به جرم سعی در انتشار مطالب نظامی بازداشت می شوید و بعد به عنوان تشویش در امنیت ملی و نشر اکاذیب هم محاکمه می شود . اینجا ج.ا است .
  23. 1 پسندیده شده
    به بهانه ساقط شدن تورنادوی سعودی ، بررسی مختصر کیت بقاء خدمه هوایی (بی ارتباط با جنگنده تورنادوی اروپایی ولی دارای مشابهت های ساختاری ) صندلی پرتاب شونده GRU-7 A رهگیر تامکت بقای هواگرد های رزمی بطور معمول و غالبا" در مناطقی که با آتش پرحجم پدافند هوایی مواجه می شوند ، مورد چالش قرار می گیرد ، بنابراین از ابتدای ظهور این سخت افزارهای نظامی ، خدمه هوایی برای تضمین حیات پس از اجرای خروج اضطراری از هواگرد خود ، می بایست از تجهیزانت مناسبی بهره گیرند که امروزه چنین تجهیزاتی در قالب بسته بقاء ( Survival Kits) و بصورت ضمیمه شده به صندلی پرتاب شونده ( ejection seat) مورد استفاده گسترده قراردارند . این کیتها در حالت معمول ، عمدتا" شامل سامانه های مخابراتی ، تجهیزات سبک شناوری ( در زمان پرواز روی مناطق آبی ) و ... است که بقای خدمه ، در سخت ترین شرایط اقلیمی بدان وابسته خواهد بود . بااین وصف ، در حال حاضر سه گونه اصلی و چند گونه فرعی از این بسته های بقاء مورد شناسایی قرار گرفته ، اما سه گونه اصلی آن شامل کیتهای بقاء نرم ، کیتهای بقاء سخت و کیتهای بقاء سخت همراه با سامانه اکسیژن مورد استفاده قرار میگیرد. اما نوعی فراگیری از این کیتها با شناسه کیتهای Hit and Run ، وجود دارند که بطور معمول شامل یک جعبه کوچک و سبک بوده و بواسطه یکسری تسمه های ایمنی به صندلی پرتاب شونده خدمه متصل هستند . جعبه کیت بقاء که در این تصویر به نمایش درآمده ، کیت بقاء SKU-2/A است که به صندلی پرتاب شونده مارتین بیکر GRU-7 متصل بوده و عمدتا" روی هواگردهای رزمی نظیر A-6 اینترودر ، نسخه A از صندلی پرتاب شونده GRU-7 بر روی جنگنده اف-14 و در نهایت نسخه EAGRU-7 بر روی هواگرد جنگ الکترونیک EA-6B پراولر نصب شده بود . کیت اخیر (Hit and Run ) به گونه ای طراحی شده که خدمه ، در شرایط خاص جدا شدن از صندلی پرتاب شونده (در ارتفاعات زیاد ) و قطع شدن جریان اکسیژن ، بتوانند بدون خطر پذیری زیاد ، بر روی زمین فرود آیند . این کیت از دو قطعه اصلی فایبر گلاس با اتصالات آلومینیومی ساخته شده و وزن آن به 22 پاوند با کپسولهای اکسیژن می رسد . طراحی مدولار این کیت به گونه ای است که پس از خروج صندلی از هواپیما و جدا سازی خدمه از صندلی ، بواسطه تسمه هایی به بخش میانی کالبد خلبان متصل بوده و به فاصله 20 فوتی از خدمه در هوا معلق شود . علاوه براین ، یک سامانه شناوری نیز به این کیت اضافه میشود که بواسطه کشیدن طناب مخصوص آن ، فعال شده و در صورت فرود روی آب ، قبل از برخورد میبایست بازشود . محتوای کیت بقاء خلبان نیز در فصول مختلف سال و در شرایط آب و هوایی مختلف ، متفاوت است ولی در حالت استاندارد شامل موارد ذیل است : 1- جیره جنگی متناسب با محل ماموریت 2- آب و قرص های تصفیه آب در شرایط اضطراری 3- سلاح سبک برای دفاع از خود ( معمولا" سلاح کمری ) 4- کارد ویژه 5- چراغ قوه ( ویژه ارسال سیگنال مخابراتی ) 6- راهنمای حیات در شرایط سخت 7- پوشش حرارتی (پتو) 8- رادیو مخابراتی کیت فوق الذکر که به شکل مشترک در نیروی دریایی ، نیروی هوایی وسپاه تفنگداران مورد استفاده قرارمی گیرد ، به یک رادیوی استاندارد AN/URT-33 مجهز است که سیگنال درخواست کمک را در فرکانس اضطراری عمومی ( Guard Channel) پخش می کند . این هم جدیدترین عضو بسته بقاء نیروی هوایی ایالات متحده ، یک قبضه کارابین GAU-5/A ( مشتق شده از کارابین ام-4) پی نوشت : این متن ، بطور قطع ناقص هست ، انشا.. عمری باشد ، همین متن مبنای یک مطلب کاملتر خواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  24. 1 پسندیده شده
    یک نمونه جالب توجه از بروزرسانی اف-5 گونه EM از نیروی هوایی برزیل ، با مجهز شدن به مخازن سوخت تطبیقی و موشک دربی یکی از مشکلات خاص اف-5 و نمونه های بومی آن ، استفاده از پیشرانه های پرمصرف هست که بطور طبیعی محدودیتهای مشخص را در حوزه مهمات محمول و برد رزمی فراهم می کند ، اما در کنار تعویض پیشرانه ، ابتکار همزمان اضافه شدن غلاف سوخت گیری ( در اینجا ثابت ) و مخازن سوخت تطبیقی ( CFT) می تواند قابلیتهای این جنگنده سبک را تا حدودی قابل قبول سازد
  25. 1 پسندیده شده
          سروان احمد مرادي در روزهاي خدمت در گردان ٨٢   دلائل فرود سالم هواپیمای ربوده شده، اف-14 بشماره 6075-3 توسط سروان خلبان احمد مرادی طالمی در عراق   سروان خلبان احمد مرادی طالمی یکی از خلبانان هواپیمای اف 14 و جمعی گردان 82 شکاری تاکتیکی پایگاه هشتم شکاری كه همسرش هم از پرسنل همافر فنی نيروی هوائی بود و پس از پیروزی انقلاب از بخش فنی به بخش اداری منتقل گرديده بود، در سال 1364 و در بحبوحه جنگ با درخواست مرخصی خارج از كشور و موافقت مقامات با اين درخواست برای مدت سی روز به اتقاق همسر و فرزندش جهت گذراندن دوران مرخصی به کشور آلمان عزيمت نمود.در طی اين مسافرت نامبرده ضمن تماس با گروهكهای معاند و مخالف حكومت جمهوری اسلامی ايران و بتوسط همين گروهكها به مامورين امنيتی و استخباراتی عراق وصل و پس از انجام يك سری هماهنگيها و يك يا دو روز قبل از پايان دوران مرخصی به تنهائی و بدون همسر و فرزندش به كشور بازگشت و بلافاصله به پایگاه اصلی خود در اصفهان مراجعت و خود را به گردان پروازی معرفی تا در برنامه های پروازی قرار داده شود كه فرمانده وقت گردان82 و افسرعمليات گردان هم بدليل كمبود پرسنل پروازی و فشاری كه در آن برهه بر روی همه پرسنل پروازی بود و همینطورExpire نبودن وی، نامبرده را بلافاصله جهت پروازهای روز بعد در برنامه پروازی در يكی از مناطق گشت هوائی منظور و برابر روش برنامه تنظيمی پس از ارسال لیست پرواز به معاونت عمليات پايگاه و گذراندن يك سری مكاتبات و انجام سير اداری و بررسی سازمانهای مختلف از جمله حفاظت اطلاعات متبوعه، برنامه تنظیم شده بدون هرگونه مشكل یا تغییری جهت اجراء مجددا" به گردان پروازی ابلاغ گرديد. معمولا" جهت انجام هر پرواز اعم از تك فروندی و يا چند فروندی خلبانان و كابين عقب ها قبل از پرواز دربريفينگ قبل از پرواز شركت و موارد مختلف و حالات گوناگون پروازی و اضطراری را توجيه می نمايند و بازديد و چكهای قبل از پرواز هواپيمای اف 14 در حالت معمول حداقل يك ساعت تا يك و نيم ساعت بطول می انجامد ضمن اینکه در حين اين بازديدها ممكن است در هر يك از مراحل مختلف بدليل بروز اشكالات گوناگون فنی، خلبانان مجبور به تعویض هواپيما گردیده كه اصطلاحا" ما خلبانان به این عمل Ground Abort می گوئيم و در صورت آمادگی هواپيمائی ديگری گردان نگهداری هواپيمای بعدی را به خلبان معرفی می نمايد تا از نو كليه چکها و بازدیدها بر روی آن هواپيما انجام گردد و با توجه به زمان حضور خلبان در گردان پروازی و طی مدت بريفينگ و طولانی شدن مدت بازديدهای اوليه هواپيما كه ممكن است پيش بيايد و به لحاظ ايمنی خلبانان، گردان نگهداری مجاز است تنها تا سه بار هواپيمای جايگزين معرفی نمايد و در صورت عدم آمادگی هواپيمای سوم، ماموريت كنسل خواهد شد، و در صورت صلاحديد عمليات به انجام ماموريت، می بایست خلبان ديگری جهت اين ماموريت در نظر گرفته شود، لذا در آنروز بخصوص احمد مرادی پس از انجام كارهای اوليه بريفينگ و گرفتن شماره هواپيما از ديسپچ گردان به همراه كابين عقب خود ستوان حسن نجفی به آشيانه هواپيما مراجعه و در دو نوبت متوالی بدليل اشكالات فنی هواپيماهای ارائه شده از سوی گردان نگهداری را Ground Abort می نمايد و گردان نگهداری هواپيمای سوم را جهت بازديد اوليه شماره داده و معرفی می نماید كه پس از مراجعه به آن ملاحظه ميكند كه هواپيما فاقد موشك فونيكس می باشد و تنها مسلح به موشكهای اسپارو و سايد وايندر مي باشد كه با اين ترتيب هواپيمای سوم را هم بدلائلی غير فنی و غیرواقعی Abort می نمايد و از گردان نگهداری با اصرار شخصی خود درخواست هواپيمای چهارم را می نمايد كه بالاخره گردان نگهداری هواپيمای بعدی را شماره داده و نامبرده پس از انجام امور اوليه در حدود ساعت 14 بعد ازظهر آماده پرواز ميگردد و پس از كسب اجازه از برج مراقبت وارد باند شده و با پرواز به سمت منطقه ماموریت خود را آغاز مینماید. خب، تا اينجای كار مشكلی بروز ننموده و پس از طي مدت زمانی وارد منطقه گشت هوائی خود شده و مشغول پرواز ميگردد كه با گذشت مدت زمان معیین و فرا رسيدن زمان بنزينگيری هوائی با مراجعه به تانكر مخصوص بنزين رسانی باكهای هواپيما را پر نموده و پس از جدا شدن از زير تانكر مجددا" به سمت منطقه پرواز و در همين حين تدریجا" ارتفاع گرفته و در ادامه پرواز كه عموما" ميبايست در محدوده 20000 تا 240000 وارد منطقه گردد، ارتفاع خود را به حدود سی و چند هزار پائی رسانده و بسمت غرب شروع به پرواز مينمايد ضمن اينكه فركانس راديوی کابین جلو مخصوص خلبان را بر روی فركانسی ناشناس تنظيم و شروع به صدا كردن ايستگاهی بنام "محمد" ميكند و خود را "محمد يك" معرفی می کند و اين عمل و مكالمه راديوئی چند بار تكرار می گردد كه پس از چند بار صدا زدن مركز مربوطه، كابين عقب كه مشغول انجام چکهای پروازی مربوط به رادار خود بوده سئوال مي نمايد که اين كد مربوط به كدام يك از ايستگاههای راداری ميباشد كه تو آنرا صدا ميزنی؟ زیرا این نام رمز (کد) در لیست کدهای امروز من وجود ندارد؟ و در همین حين متوجه ميشود كه هواپيما در ارتفاع حدود 400000 پائی قرار دارد و تقريبا" از منطقه پروازی خود خارج و در آن ارتفاع با سمت حدود 270 درجه در فاصله ای كمتر از 20 مايلی با مرز در حال پرواز هستند كه در همين حين و بعد از چند بار صدا زدن مجدد ايستگاه مربوطه در راديو، صدای ايستگاه فوق با نام پروازی "محمد" شنيده ميشود که به "محمد شماره يك" خوش آمد ميگويد. در همين لحظه ايستگاه رادار همدان كه متوجه خارج شدن هواپيمای اف 14 از منطقه پروازی خود و نزديكی بيش از حد آن به مرز بین المللی می گردد و در عين حال مکالمات راديوئی انجام شده را نيز می شنود، بلافاصله از اف 14 ميخواهد كه سمت پروازی خود را تغيير داده و از راست به سمت شمال گردش كند و در همين حين نيز متوجه حضور دو فروند از هواپيماهای پوشش هوائی عراق نيز در آنسوی مرز می گردد كه آنها نيز در حال نزديك شدن به مرزهای کشور و در سمتی حدود 100 درجه در حال پرواز و نزدیک شدن ميباشند، كه مراتب را به اطلاع اف 14 رسانيده و از وی مجددا" ميخواهد كه خود را در موقعيت اعلان شده قبلی قرار دهد كه ابتدا" مرادی با اعلان اينكه دچار مشكل كنترل فرامين هواپيما شده و قادر به كنترول و انجام گردش هواپيما یه سمت چپ و يا راست نيست در پی تلف کردن وقت بوده تا هر چه سريعتر خود را به نقطه مرزی رسانده و از مرز عبور نمايد بدون اينكه رادارها بتوانند هواپيمای اسكرامبلی برای سرنگونی و اعزام نمايند. در همين گير و دار دو فروند هواپيمای عراقی تقريبا" در حالی كه كاملا" به مرز ايران نزديك شده بودند ناگهان شروع به گردش به راست می نمايند که در اين لحظه كنترولر رادار همدان و رادار دزفول که هر دو ایستگاه هم هواپیما اف 14 و هم هواپیماهای عراقی را بر روی اسکوپ خود داشتند، فكر ميكنند با وجود هواپيمای اف 14 و احيانا" انجام قفل راداری بر روی هواپیماهای عراقی، اين دو هواپيما از ورود به مرز ايران منصرف شده و در راه بازگشت ميباشند، ضمن اينكه ملاحظه می نمايند كه دو فروند هواپيمای عراقی به فاصله جانبی حدود 15 مايلی اف 14 قرار دارند و هواپیمای اف 14 نيز کماکان با سمت قبلی به طرف مرز درحركت ميباشد كه درهمين موقع رادار همدان و دزفول هر دو با فشار دادن دکمه زنگ آلرت پایگاههای سوم و چهارم شکاری دستور پرواز هواپيمای آلرت اسكرامبل اف4 و اف 5 را صادر مي نمايند ولی همه متوجه میشوند که تا رسيدن اين هواپيماها به محل مورد نظر حداقل بيش از 8 تا 10 دقيقه زمان نياز دارند كه متاسفانه در اين وضعيت دیگر كاری از دست هواپيماهای اسكرامبل جهت تعقیب نمودن وی و يا مورد اصابت قرار دادنش ساخته نبود!! خوب، همه ما اطلاع داريم كه كليه عمليات هواپيماهای عراقی توسط كنترولر رادار زمين كنترل و اقدام به هرعملی تنها با اجازه كنترولر زمينی قابل انجام می باشد، كه در اين پرواز و تا اينجای کار هيچ اثری ازصدای كنترولرهای زمينی عراقيها بر روی نوارهای ضبط شده در ایستگاههای رادار و شنود دیده و شنیده نمی شود، تنها تماس مضبوط بر روی نوارها تماس ايستگاه "محمد" می باشد که بر روی نوارها ضبط و شنيده میشود، كه هواپيماهای عراقی نزدیک شونده به مرز ایران نيز با همین ايستگاه "محمد" در ارتباط بودند. ايستگاه "محمد" نام كدام ايستگاه زمينی و يا ايستگاه هوائی ميباشد؟ كه هم هواپيمای اف 14 ايرانی ميتواند آنرا بزبان انگيسي صدا زده و تماس حاصل نماید و هم هواپيماهای عراقی با آن بزبان عربی مكالمه نموده اند؟؟ايستگاه "محمد" يك فروند هواپيمای PC-6 پيلاتوس عراقی است كه پيرو هماهنگيهای انجام شده قبلي مقرر بوده در طی آن روز و روز بعد از آن در منطقه مورد توافق به عنوان يك ايستگاه تماس هوائی پرواز نمايد، تا با شنیدن صدای هواپيما ميهمان خارج بتواند با وی تماس بر قرار نماید و او را به سمت فرودگاه مورد نظر جهت فرود هدايت و راهنمائی نمايد. در حين بلند شدن هواپيماهای آماده اسكرامبل از پايگاههای سوم و چهارم شكاری، هواپيمای اف 14 در ارتفاع 40000 پائی مورد توافق قبلی با عراقيها همزمان به نقطه مرزی می رسد و از همان نقطه سریعا" شروع به كم كردن ارتفاع نموده و اين كار در حالی انجام ميگردد كه دو فروند هواپيمای سوخو عراقی كه در نزديكی مرز ايران بودند و در آخرين مرحله در حال دور زدن و باز گشت به سمت كشور خود قرار داشتند بصورتی گردش به راست خود را انجام میدهند که خود را در پشت سر هواپيمای اف 14 قرار داده و در همين لحظه حساس و سرنوشت ساز، ليدر دسته دو فروندی عراقی كه يك سرگرد خلبان عراقی می باشد به هواپيمای شماره دو خود که یک ستوانیکم جوان است اجازه ميدهد كه بعنوان شماره يك يا همان ليدر، پرواز را او ادامه دهد تا كاملا" در پشت سر هواپيمای اف 14 ایرانی قرار بگيرند. در هيچكدام از اين مراحل پرواز این هواپیماها، عليرغم روش معمول در سایر پروازهای هواپيماهای عراقی، هيچگونه تماس راديوئی از سوی كنترولرهای زمينی عراقی با اين دو فروند هواپيما بر قرار نمی گردد و آنان دقيقا" بر مبنای سناريوی از پيش نوشته شده كار خود را انجام ميدهند . پس از قرار گرفتن كامل هواپيماهای عراقی در پشت سر هواپيمای اف 14 و در فاصله ای كمتر از 15 كيلومتری آن، ليدر دسته عراقی به وينگ من خود كه حالا در نقش " لیدر دسته" پرواز ميكند بر روی راديو ميگويد مگر آماده نيستی؟ چرا شلیک نمیکنی ؟!؟ شماره دو پاسخ ميدهد الان خواهم زد و در حدود 5 ثانيه بعد با خوشحالی در راديو فرياد ميزند كه زدم زدم!! و در حالی كه موشك آتال حرارتی خود را شليك نموده به همان صورت قبلی و در پشت سر هواپيمای اف 14 به پرواز ادامه ميدهد و حدود 15 ثانيه بعد و پس از یک سكوت طولانی رادیوئی تازه برای اولین بار صدای كنترولر زمينی رادارهای عراقی در منطقه شنيده ميشود كه از هواپیمای شماره 2 عراقی كه در سمت ليدر موشك را شليك نموده بود سئوال ميكند، موشكی كه شليك نموديد به سمت چه نوع هواپيمائی بود؟ آيا نوع آنرا تشخيص داديد؟ خلبان عراقی پاسخ ميدهد، صبر كنيد تا ببينم به شما بگويم!!!! حدود 17 ثانيه بعد از اين مكالمه هواپيمای شليك كننده موشك (شماره 2) خود را به زير هواپيمائی كه خود بيش از 33 سی و سه ثانيه قبل به سمت آن موشک شليك نموده بود رسانده و پس از رويت آن، اعلان می نمايد كه هواپيمای اف 14 ایرانی است !!!! پس از انجام اين مكالمه راديوئی دوباره کنترولر زمینی ساکت شده و ديگر هيچ پاسخ مثبت و يا منفی از كنترولر زمينی شنيده نمی شود، در اين لحظه سرگرد خلبان لیدر دسته پروازی یا همان ليدراصلی پرواز ناگهان و با دستپاچگی اعلان كمبود بنزين می نمايد!! و ضمن قرار دادن مجدد خود در پست ليدری دسته پروازی جهت انجام بقيه پرواز، با كنترولر زمينی تماس بر قرار نموده و میگوید كه بدليل كمبود بنزين اجازه می خواهد كه هر دو هواپيمای عراقی در باند اضطراری كه در همان نزديكی و در شرق رودخانه قرار داشت عمل نشستن را انجام دهند و بلافاصله و بدون هرگونه معطلی جهت گرفتن موافقت و يا عدم موافقت از كنترولر زمينی، جهت انجام فرود اضطراری، با كم كردن شديد ارتفاع از حدود 24000 پائی و گردش به سمت 140 درجه خود را بصورت Straight in در راستای باندی تقريبا" متروكه قرار ميدهد و هر دو هواپيما در همانجا فرود آمده و عمل نشستن بر روی باند را انجام میدهند. حدود 45 دقيقه پس از نشستن اين دو فروند هواپيما در باند متروكه مورد نظر، و بعد از سكوتی طولانی در منطقه ای كه بگفته خلبان عراقی يك فروند هواپيمای اف 14 ايرانی درآن مورد اصابت قرار گرفته و بنا بر ادعای خودشان طی خروج اضطراری خلبانان این هواپیما در همان منطقه سقوط نموده اند، مكالمات راديوی ايستگاه زمينی رادار تازه با هليكوپترهای نجات آغاز ميگردد، تا آنان را به محل سانحه و بالای سر لاشه هواپيمای ايرانی هدايت نمایند و احيانا" خلبانان آنرا كه با چتر نجات از هواپيما خارج گرديده اند يافته و دستگير نمايند و اين سناريو تا دو سه ساعت بعد از آن و به تناوب تا زمان رويت آتشی مهيب بر روی زمين توسط یکی از هلیکوپترها كه نشانگر محل سقوط و سوختن لاشه هواپيما بوده بر روی رادیوی ايستگاههای راداری عراق شنيده ميشود.!!!!     نتايج بررسی اين صحنه سازی های ناهمگون و اعلان شليك موشك به سمت هواپيمای اف 14 و اصابت موشك خیالی به هواپيمای اف 14 و خروج اضطراری خلبانان و فرود سالم هر دو خلبان سوخو 22 اینترسپتور عراقی در فرودگاه متروکه عراق   1- چطور هواپيماي اف 14 ايراني كه برابر هماهنگي قبلي و بر طبق اسناد مضبوط و مكتوب اسكن هاي راداري، با هواپيماي PC-6 پيلاتوس با نام پروازي "محمد" تماس بر قرار نموده، در نهايت امر مورد اصابت قرار ميگيرد؟؟؟ 2- هواپيماي سوخو عراقي كه موشك حرارتي خود را در فاصله اي كمتر از 12 كيلومتري هواپيماي اف 14 شليك نموده، چگونه مي توانسته با گذشت 32 الي 33 ثانيه پس از شليك خود، با اضافه نمودن سرعت خود را به زير هواپيماي مورد اصابت قرار گرفته برساند و آنجا تشخيص دهد كه هواپيماي مورد اصابت از نوع اف 14 مي باشد؟؟؟ آيا موشك آتال وي با سرعتي كمتر از سرعت خود هواپيماي شليك كننده به سمت اف 14 پرواز مينموده؟؟؟ 3- چطور كنترولر رادار زميني اجازه ميدهد كه دو فروند هواپيماي شكاري كه تنها يكي از آنان با كمبود بنزين روبرو شده ( در اغلب پروازهاي جمع عموما" وينك من بنزين بيشتري مصرف مينمايد نه ليدر دسته) و حداكثر فاصله آنان با پايگاه اصلي خودشان نيز كمتر از 70 كيلومتر مي باشد، در باندي متروكه هر دو با هم عمل نشستن را انجام می دهند، بدون اينكه كنترولر زميني مراتب را به سایر ايستگاهها و يا پايگاه اصلي آنان اطلاع دهد؟؟؟ 4- با توجه به اينكه آخرين محل مورد اصابت قرار گرفتن خيالي هواپيماي اف 14 بر روي اسكوپ رادارها دقيقا" مشخص و مضبوط مي باشد، و خلبانان هم بايد در همان منطقه با اختلاف حداكثر بين يك تا دو كيلومتري از محل سانحه فرود آمده باشند، لذا دليل معطلي و عدم يافتن محل سانحه و خلبانان توسط هليكوپترها با سپري شدن بيش از حدود 2 ساعت كاوش در منطقه چه توجيهي دارد؟؟ 5- برابر آخرين محاسبات و زمانگيريهای انجام شده، پس از مورد اصابت قرار گرفتن اف 14 زمان فرود با چتر خلبانان هواپيما ساعت حدود 0345 الي 0350 دقيقه بعد از ظهر مي باشد، لذا با توجه به اينكه هليكوپترهاي نجات برابر زمانگيريهاي انجام پذيرفته و مكالمات مضبوط از ايستگاهاي رادار منطقه، بيش از دوساعت بعد به محل سانحه و متعاقبا" محل فرود خلبانان دست يافته اند، حال ظاهر شدن خلبان احمد مرادي طالمي با سر و وضعي فوق العاده آراسته و با موهائي شانه زده و لباس و تجهيزات كامل پروازي بر تن بدون كوچكترين خراشي بر چهره از بابت خروج اضطراري از هواپيماي مورد اصابت قرار گرفته در راس ساعت 1600 بعد از ظهر همانروز در تلويزيون سراسري عراق و انجام مصاحبه با مجري برنامه داراي چه توجيه عقلاني می تواند داشته باشد؟؟؟   مسائل و موارد اشاره شده در فوق، تماما" با استناد بر اسناد و مدارک موجود در ایستگاههای راداری و تجزیه و تحلیل دقیق نوارهای مکالمات مضبوط شده که توسط تیم بازرسی که جهت بررسی آخرین وضعیت هواپیمای فوق الذکر بلافاصله تشکیل گردیده بود و در صبح روز بعد و بنا به دستور مقامات عالی کشور رهسپار منطقه گردیده مشخص و در گزارشات ارائه شده ذکر گردیده است. لذا پس از بررسی کامل سوابق امر توسط اعضاء تیم بازرسی و پیاده نمودن تمامی نوارهای مکالمات رادیوئی ضبط شده بین هواپیمای اف 14 و ایستگاههای رادارهای زمینی خودی و هواپیماهای عراقی با ایستگاههای راداری خودشان و تعیین دقیق محل و محدوده پروازی هواپیماهای اف 14،PC 7 و سوخوهای عراقی بر مبنای گراف های موجود دریافتی از ایستگاه های راداری و تطبیق آنان با یکدیگر، و تجزیه و تحلیل دقیق زمانبندی مکالمات فی مابین و تعیین دقیق محل قرار گرفتن هر یک از هواپیماهای مورد نظر در لحظات مختلف این عملیات بخصوص در تماس با ایستگاههای زمینی، متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق اعضاء تیم بازرسی نتیجه نظریاتشان با گفته های عراقی ها و مصاحبه شخص احمد مرادی با تلویزیون عراق، مبنی بر مورد اصابت قرار گرفته شدن هواپیمای اف 14 و اجبار به خروج اضطراری آنان از هواپیما، همگون و هماهنگ بودند. تنها فردی که از اعضاء تیم با قاطعیت تمام کلیه موارد پیش گفته را رد نموده و تمام این صحنه سازیهای رادیوئی و عملکرد کنترولر زمینی عراق را در طول مدت عملیات، تنها اجرای یک سناریوی رادیوئی از پیش تعیین شده فرض می نمود و بر خلاف بقیه اعضاء تیم معتقد بر سالم فرود آمدن هواپیمای اف 14 به همراه دو فروند هواپیمای سوخو عراقی در همان فرودگاه متروکه مورد اشاره بود این بنده حقیر بودم که با طرح سئوالات فوق از کلیه اعضاء تیم بازرسی، هیچ یک نیز توان پاسخگوئی و اثبات مستدلل بر رد آن را نداشته اما کماکان بر مورد هدف قرار گرفتن هواپیمای اف 14 اصرار می ورزیدند.     سناریوی پشت پرده این بازی چه میتوانست باشد   عراقیها پس از کنار آمدن با مرادی خائن بفکر دست زدن به یک قمار بزرگ افتادند و بازی سه جانبه ای را آغاز نمودند، بدین ترتیب که پس از انجام هماهنگیهای لازم با احمد مرادی با هر دو طرف روسی و آمریکائی وارد معامله شده و از روسها در ازاء در اختیار گذاردن اطلاعات ذیقیمت و مهمی در باره هواپیماهای اف 14 ایرانی و موشکهای فونیکس آن درخواست کمک نظامی بیشتری نموده ضمن اینکه فروش جدید ترین جنگنده های مورد نظرشان که همان میگ های 29 بود در اولویت اول قرار داشت که تا آن زمان روسها بدلیل حفظ توازن قوا بین دو کشور از فروش و تحویل آن به عراقیها سر باز زده بودند بانضمام دیگر امتیازاتی که میتوانستند در اجرای این قولشان به روسها از آنان دریافت نمایند. از سوی دیگر با آمریکائیها نیز وارد معامله بزرگی شدند، بدین ترتیب که آمریکائی ها را از احتمال در اختیار قرار گرفتن یک فروند هواپیمای اف 14 ایرانی به همرا موشک فونیکس آن با خبر نموده و با توجه به هماهنگی که از قبل با روسها انجام داده بودند، جهت باج خواهی در عدم انجام این کار، از آمریکائیها درخواستهای متعددی را مطرح نمودند که از جمله تحویل بلاعوض و فوری تعداد 48 فروند هلیکوپتر آمریکائی بل و همچنین تضمین دریافت متناوب عکسها و اطلاعات ماهوارهای از جبهه های نبرد با ایران و یک سری خواسته های دیگر، که آمریکائیها پس از شنیدن این اخبار و اخذ تائیدیه انجام چنین هماهنگیهای با یکی از خلبانان ایرانی در خارج از کشور از سوی سیستمهای اطلاعاتی خود، و باور مسائل مطروحه از سوی مقامات امنیتی عراق، تصمیم به یافتن راه کار مناسبی شده و بلافاصله سیستمهای آنان در کوتاهترین زمان ممکن خود را برای انجام یکی از سری ترین عملیاتجاسوسی و ضد جاسوسی آماده نمود بدین ترتیب که می بایست بدلی از هواپیمای اف 14 را آماده نمایند که در ظاهر امکاناتی همانند امکانات و تجهیزات اف 14 داشته باشد ولی در اصل کارکرد و نحوه عمل آنها با اصل دستگاههای مورد استفاده در اف 14 فرق کند و با اینکار روسها را به اشتباه بیاندازند. این عملیات میبایست در کوتاهترین زمان و تا قبل از بازگشت خلبان مرادی به ایران آماده میشد و کلیه تجهیزات بدون درنگ به محلی در نزدیک ترین نقطه به عراق آماده بهره برداری میگردید. پس از تائید و قبول شرایط عراق از سوی آمریکا، آمریکائیها بقیه سناریو را خود تهیه و به عراق دیکته نمودند و بدین ترتیب دو محل برای فرود هواپیمای اف 14 انتخاب شده بود، اولی در پایگاه حبانیه در نزدیکی بغداد و دیگری در فرودگاهی متروکه در شرق بغداد که نهایتا" پس از بحث و بررسی زیاد محل دومی مورد توافق قرار گرفته و دو روز قبل از موعد مقرر آمریکائیها در کمال اختفاء و در سکوت کامل تجهیزات مورد نظرشان را با کامیونهای شخصی و بصورتی خیلی عادی به انبارهای اطراف این فرودگاه متروکه انتقال و در انتظار ورود هواپیما نشستند، همانگونه که روسها نیز در انتظار ورود این هواپیما بودند اما از محل فرود تعیین شده آن خبر نداشتند.در روز موعود و پس از خاتمه سناریوی پروازی تهیه شده از قبل و اسکورت هواپیمای اف 14 توسط دو فروند هواپیمای عراقی و فرود اعلان فرود اضطراری آنان در فرودگاه متروکه فوق، عملیات سری آمریکائیها آغاز گردید. در هواپیمای اف 14 بغیر از بخشهای مکانیکی هواپیما سایر قسمتها و بالاخص کلیه تجهیزات الکترونیکی هواپیما بصورت جعبه های مختلف در داخل هواپیما جاسازی شده که هر کدام از این جعبه ها نیز در صورت سقوط هواپیما بوسیله سیستمی که در آن تعبیه شده و Self Kill نامیده میشود خود کشی کرده و خود را بطریقی از بین میبرد که هیچ آثاری بجز مقداری خاکستر از خود باقی نمیگذارد و این به لحاظ محرمانه بودن سیستمها است تا در صورت سقوط کسی قادر به دستیابی به اطلاعات درون آنان نداشته باشد. لذا در هنگام تعمیرات معمولا" در زمان خیلی کوتاهی پرسنل فنی می توانند با خارج کردن کلیه این تجهیزات جعبه مانند و یا همان Box ها انان را با جعبه های نو و آکبند تعویض نمایند و این طرحی بود که آمریکائی برای روسها تدارک دیده بودند ضمن اینکه موشک های فونیکس غیر اصلی را هم آماده و مهیا نموده و به همراه داشتند.پس از فرود هواپیما و تحویل آن به پرسنل فنی و امنیتی آمریکائی، آنان برابر برنامه تنظیم شده قبلی در کوتاهترین زمان ممکن کلیه تجهیزات الکترونیکی و محرمانه و موشکهای فونیکس را از روی هواپیمای ایرانی برداشته و لوازم از پیش تهیه شده را جایگزین نمودند بطریقی که قبل از طلوع آفتاب روز بعد کامیونهای حاوی این تجهیزات در حال حرکت بر روی جاده منتهی به پاسگاه صفوان عراق در راه ورود به کویت بود. روز بعد از فرود هواپیمای اف 14 در فرودگاه مورد نظر، در شرایطی کاملا" حفاظتی امنیتی هواپیمای آماده شده بانضمام دو تیر موشک فونیکس و دو تیر موشک سایدوایند نصب شده بر روی تحویل مقامات و نیروهای امنیتی روس گردید. دلائل انجام صحیح این معامله، تحویل بلافاصله 48 فروند هلیکوپترهای آمریکائی به عراق بود که در کمتر از 10 تا 15 روز پس از این واقعه بوقوع پیوست و اخبار آن در رسانه های جمعی نیز اعلان گردید. بعد از تحویل هواپیمای دستکاری شده فوق به روسها و جدا سازی قسمتهای مختلف آن توسط روسها و انتقال آنان به شوروی، جسد باقیمانده هواپیما که دیگر پوسته ای بیش نبود توسط عراقیها منفجر شده و بعد ها قطعات این جسد بینوا در یکی از میادین شهر بعنوان نمادی از قدرت نیروی هوائی عراق به تماشای عموم گذاشته شد. متن دادخواست پرونده یکی از دعاوی دولت آمریکا علیه دولت جمهوری اسلامی ایران در دیوان عالی لاهه، دست یابی یکی از گروهکهای ضد رژیم ایران به یک جلد کتاب NATOPS یا همان Flight Manual هواپیمای اف 14 پس از فرو پاشی رژیم شاهنشاهی در ایران و عملکرد مغایر با متن قرارداد منعقده فی مابین توسط دولت جمهوری اسلامی ایران مطرح گردیده بود، که به همین علت دادگاه لاهه رای به محکومیت ایران صادر و مبلغی معادل 8 میلیون دلار جریمه نقدی برای این سهل انگاری دولت ایران تعیین گردید که مبلغ فوق بدستور دادگاه از سر جمع اموال ایران کسر شد. در صورتی که کتاب مربوطه نیز نهایتا"در اختیار آمریکائیها قرار گرفته بود و بعنوان سند این تخلف ایران، ضمیمه پرونده نموده بودند!!!! حال با توجه به چنین وضعیتی که ما در رابطه با انتقال تنها یک جلد کتاب توسط شخص بی مسئولیت و یا منافق در دادگاه های بین المللی روبرو بودیم، چگونه باید در این مورد به مستنداتی دست پیدا می کردیم و به آن استناد مینمودیم، تا وفق قرارداد فی مابین ما و دولت آمریکا، توسط این دولت مورد مواخذه قرار نگیریم و بدلیل عدول از تعهدات امنیتی خود وفق همین قرار داد مشمول جرائم فوق العاده سنگینی نشویم؟!؟ تنها راه نجات از این دردسر، که خود سنگین تر و بزرگتر از غصه از دست دادن یکفروند هواپیمای اف 14 و دو تیر موشک فونیکس، آنهم در شرایطی که ما خود را همزمان مشغول آماده سازی و اجرای طرح حمله بزرگی مثل گرفتن بندر سوق الجیشی فاو می نمودیم، تجزیه و تحلیل دقیق و بی نقص نحوه فرار این هواپیما و اثبات دروغ بودن سناریو اجراء شده از سوی عراقیها بود و بس، که متاسفانه تیم بررسی به نتیجه عکس آن اعتقاد داشت!؟!؟ خوشبختانه با درایت و دقت بالای مسئولین محترم کشور و اطمینان به کارشناسی دقیق و درک درست از برداشت عملیاتی انجام گرفته شده از این واقعه در اعلان نتیجه قطعی بازرسی فوق در کمال خلوص نیت، و با قبول توان اثبات ادعاها خود با ارائه مستندات دقیق در جهت اثبات جعلیات ساختگی دولت عراق به محضر هر دادگاه و یا محکمه بین المللی در مقابل ادعاهای احتمالی دولت مدعی اصلی وفق قرارداد فی مابین، برابر دستور مراتب عینا" با ذکر مشخصات دقیق و کامل تک، تک سیستمها و دستگاههای منصوب بر روی هواپیمای فوق و تسلیحات مربوط به آن از طریق مبادی دیپلماتیک به کشور آمریکا اعلان گردید و از آن تاریخ تا به امروز علیرغم طرح خیلی از دعاوی جدید علیه دولت ایران در دادگاههای بین المللی یا محلی آمریکا، هیچگاه در مورد از دست دادن این سلاح سری، آمریکا در هیچ دادگاهی طرح دعوی علیه ایران ننموده است، که این خود مبین اثبات نظرات کارشناسی ارائه شده در زمینه نحوه فرار و سرنوشت این هواپیما می باشد.   ================================   منبع