برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      1,110


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      8,885


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      373



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 8 مرداد 1400 در پست ها

  1. 14 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «حذف افراد خود و تسویه حساب های درون تشکیلاتی» اختصاص داد. علی زرکش یزدی فرجام یک بی فرجام (بخش دوم) علی زرکش یزدی (۱۳۲۸/مشهد - ۱۳۶۷ قصر شیرین) از اعضای سازمان مجاهدین خلق [منافقین] بود. وی در زندان شاه به کادر مرکزی سازمان راه یافت. بعد از کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، فرماندهی نظامی سازمان در داخل ایران را عهده‌دار شد. در سال ۶۱ به فرانسه رفت و مدتی قائم‌مقام مسعودرجوی و عملا نفر دوم سازمان بود، اما به دلیل مخالفت با انقلاب ایدئولوژیک رجوی، پس از چندی مغضوب گردیده و توسط رجوی به اعدام محکوم گردید. وی و همسرش در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) کشته شدند. [ویکی پدیا] فرجام علی زرکش برخی از جدا شدگان سازمان (که در عمليات فروغ شخصاً شرکت داشته اند) ، درباره نحوه مرگ علی زرکش که به عنوان يک سرباز صفر در عمليات شرکت داده شده بود، معتقدند که وی از پشت سر هدف قرار گرفته و به قتل رسيد. در مورد قاتل او دو قول وجود دارد : روايت اول: روايت دوم: همان گونه که در پست قبل اشاره کردیم ؛ زرکش پيش از مرگ در نامه ای به همسرش مهين رضايی به افشای بعضی مسائل درون گروهی می پردازد و «از له شدن و تصفيه خود» پرده بر می دارد و عمليات فروغ را ناموفق پيش بينی می کند و تحليل رجوی و مرکزيت سازمان را اشتباه دانسته است. متن اين نامه که در جريان عمليات مرصاد (فروغ جاويدان) به دست نيروهای ايران افتاده بود، برای نخستين بار در داخل کشور انتشار يافت . زرکش و همسرش هر دو در عمليات مزبور کشته شدند و وسايل شخصی آن دو نيز پس از شناسايی، مورد بازرسی قرار گرفته بودند که نامه مزبور در بين آنها پيدا شد. وی در نامه خود با اشاره به نادرستی تحليل سازمان در اقدام به پديد آوردن فاجعه هفتم تير، درباره اقدام به عمليات فروغ می نويسد : دیدار رجوی و ملک حسین پادشاه سابق اردن در کاخ پادشاهی اردن در قسمت ديگری از نامه مزبور در مورد ديدگاه رجوی نسبت به مردم چنين آمده است : زرکش در همين نامه علت باقی ماندن خود در تشکيلات را اينگونه توضيح داده بود : شکست فاجعه بار عملیات فروغ جاویدان گروهی از هواداران سازمان در فرانسه که مخالف رجوی بودند، [در تابستان 1377] اطلاعيه ای در مورد مرگ زرکش منتشر کردند. در اين اطلاعيه درباره انتشار نامه مذکور در ايران و واکنش سازمان در قبال آن چنين آمده است : (*) : رجوی در حکم انتصاب زرکش به عنوان قائم مقام خود، در تاريخ 30 فروردين 61 ، وی را از ارزنده ترين رهبران سازمان که مدارج خطير را طی کرده، توصيف کرده است. (نشريه اتحاديه انجمن های .../ش 36/ص1-2) حال سؤال اين است که اگر آنچه در دست نويس جعلی علی زرکش آمده نادرست است ؟ ... تغيير موضع او چه بوده که مسئول ارتش آزاديبخش از ترس پيش دستی دشمن او را محکوم به اعدام و سپس برای مدتی وی را از ديده ها مخفی نگاه می دارند؟ (راستگو/مجاهدين خلق در آئينه تاريخ/ص239-242) محمد حسين سبحانی با بررسی چگونگی خلع رده و محاکمه و سرانجام مرگ زرکش با استناد به اسناد و مدارک منتشره و معتبر، معتقد است : جدای از اين نقل قول مهدی افتخاری که عضو دفتر سياسی وقت سازمان در زمان دستگيری علی زرکش بود، می توان به مضمون نامه های علی زرکش به همسرش مهين رضايی قبل از عمليات به اصطلاح فروغ جاويدان نيز اشاره کرد . البته سازمان مجاهدين مدعی است که اين نامه ها قلابی می باشد و توسط رژيم [نظام] جمهوری اسلامی دست خط علی زرکش جعل شده است که البته می توان حدس زد بر اساس همان استدلالی که علی زرکش زندانی شد (يعنی جلوگيری از سوء استفاده رژيم) اين دروغ (جعل شدن نامه های علی زرکش توسط رژيم) نيز بر اساس همان استدال در سازمان توجيه و امکان طرح پيدا می کند. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص267-271) سبحانی همچنين با ذکر واکنش های همراه با شگفتی اعضای سازمان بعد از اعلام خبر کشته شدن زرکش در عمليات فروغ، روشن نشدن علت اين که وی به عنوان سرباز صفر در آن عمليات سازماندهی شده بود و عبارات سؤال برانگيز در وصيت نامه زرکش که توسط سازمان منتشر شد و حاکی از ديدگاه های مخالف قبلی وی با رهبران سازمان بود، تأکيد می کند که مطلب مندرج در نامه منتشره زرکش به همسرش صحت دارد و قابل انکار نيست. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص273-281) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از سه گانه علی زرکش یعنی «روایت جلسه دادگاه علی زرکش» خواهیم پرداخت. .
  2. 13 پسندیده شده
    تحویل رسمی تانک های آبرامز M1A2K به کویت در 19 دسامبر 2017 ، وزارت دفاع ایالات متحده به شکل رسمی اعلام کرد که شرکت جنرال دینامیکس قراردادی به ارزش 24،272،649 دلار با کویت برای توسعه و ساخت یک نسخه مخصوص برای کویت با نام M1A2-K را منعقد کرده است. دراین قرار داد 218 دستگاه تانک ابرامز M1A2 به نسخه M1A2-K ارتقا پیدا میکنند. علاوه بر این کویت تجهیزات جانبی و قطعات یدکی مانند صدها مسلسل ، جایگاه سلاح کنترل از راه دور، سیستم های مخابراتی، عینک دید در شب و... نیز خریداری میکند. با اعزام هیئتی از نیروی زمینی ارتش کویت به نمایندگی از رئیس ستاد کل ارتش به آمریکا، کویت به شکل رسمی تانک های آبرامز M1A2K سفارشی خود رادر تاریخ 29 ژوئیه 2021 (7 مرداد 1400) تحویل گرفت. به گفته مقامات نظامی کویت این نسخه به زودی در ارتش کویت عملیاتی خواهد شد. تانک M1A2-K نسخه ای از M1A2 SEPv2 با تغییرات مخصوص برای کویت ساخته شده است. آبرامز کویتی در حال حاضر پیشرفته ترین نسخه آبرامز در بین کشورهای عربی ( مصر، عراق و عربستان) محسوب می شود به شکل غیر رسمی تحویل سفارش کویت از ماه ها قبل انجام شده بود. از جمله تغییرات ظاهری ایجاد شده در نسخه M1A2K می توان به نصب تیربار بر روی لوله توپ اشاره کرد در نتیجه تعداد مسلسلهای نصب شده بر روی این تانک به 4 عدد میرسد. ( یک مسلسل برای فرمانده تانک، یک تیربار برای لودر، یک تیر بار هم محور و یک مسلسل جدید که روی توپ اضافه شده است) منبع
  3. 8 پسندیده شده
    به نام خدا CASC CH-901 مهمات با مداومت بالا/پهپاد انتحاری (2018) CH-901 راه حلی چند منظوره است. این پهپاد برای انتحاری بودن طراحی شده و سر جنگی بخشی از محموله قابل حمل آن است. گزینه های مهمات با مداومت بالا برای اپراتورهای جهانی امروز با تحولاتی که در ایالات متحده، اسرائیل و چین مشاهده می شود، در حال افزایش است. CH-901 بخشی از لیست طولانی هواپیما های بدون سرنشین CASC است که شامل پهپاد پنهان کار رزمی CH-7، پهپاد بال ثابت CH-92 و میکرو پهپاد CH-802 می شود. CH-901 پهپاد نسبتا کوچکی است که توسط یک پیشرانه با ملخ 2 پره پرواز می کند. هدف اصلی آن خنثی کردن اهداف زمینی است. این پهپاد می تواند در تعداد بالا برای حملات دسته جمعی استفاده شود. همانند دیگر مهمات مداومت بالا، CH-901 از بدنه ای تیوبی و موشک مانند استفاده می کنند. بال های فنری آن پس از پرتاب باز می شوند تا پایداری آن در حین پرواز حفظ شود. کل این مجموعه از یک تیوب ساده پرتاب می شود؛ به همین دلیل بسیار جمع و جور و مناسب عملیات های سطح جوخه است. یک واحد متحرک سنگین با نمایشگر های جمع شونده، کنترل های مورد نیاز و فید ویدئو مستقیم، اطلاعات مورد نیاز برای اجرای موفق حمله را به اپراتور می دهد. CH-901 می تواند توسط اپراتور سطح جوخه به کار گرفته شود یا توسط پهپاد مادر در تعداد زیاد پرتاب شود (در حالت دوم برد عملیاتی آن افزایش می یابد). همچنین آزمایش های این پهپاد توسط چین نشان داده شده که در آن پهپاد های CH-901 از یک لانچر با 48 تیوب از روی یک خودرو (به عنوان ایستگاه زمینی متحرک) پرتاب می شوند و با موفقیت به صورت دسته جمعی به هدف حمله می کنند. به غیر از ارزش هجومی آن، اپتیک های نصب شده روی CH-901 به آن اجازه می دهند تا به عنوان پهپاد جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) عمل کند. توانمندی های آن به اندازه ای است که می توان از آن برای حمله دسته جمعی به اهداف هوایی استفاده کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2018 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 100 - سازنده: شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) (چین) - کشورهای مصرف کننده: چین (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 9 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 9 کیلوگرم (0 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور الکتریکی که یک ملخ 2 پره را در انتهای بدنه می گرداند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 450 متر - برد: 10 کیلومتر - تسلیحات: ترکشی، سر جنگی Shaped-Charge - نسخه ها: CH-901 (سری پایه) منبع
  4. 7 پسندیده شده
    سلام علیکم لطف دارید ، اما در مورد سطوح مورد نظر شما یه مقداری تفاوت دیدگاه پیدا میکنیم . همینطور که دوست عزیزمون هم به اون اشاره داشتن ، این سطوح زیمریت هست ( و میشه گفت که یه جور بتونه بوده ) که توسط آلمانی ها برای فاصله انداختن بین سطوح فولادی تانک و مهمات ضد تانک چسبنده ی مغناطیسی ( دارای آهنربا ) ایجاد شده و کاربرد داشته . استفاده ازش هم تقریبا میشه گفت که مثل بتونه سنگی صافکاری بوده و بعد از اجرا ، روی سطوح محکم میشده و تا مدت نامعلومی روی سطوح حضور داشته . لینک ویکی در مورد زیمریت . https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fen.wikipedia.org%2Fwiki%2FZimmerit&psig=AOvVaw0VKWqDmACE82VdwFaAIMOM&ust=1627682590814000&source=images&cd=vfe&ved=2ahUKEwitnaqmpInyAhVT9IUKHdkhDhQQr4kDegQIARAQ البته به نظرم مطلب و یا تایپک در مورد سطوح زیمریت داریم که بنده نتونستم پیداش کنم . مهمات ضد تانک چسبان آلمانی . ( مهمات خرج گود هست ، آهنرباهای ۳ گانه ی نعلی شکل اون علاوه بر وظیفه ی چسبوندن مهمات ، با ارتفاعی که دارن و فاصله هوایی که ایجاد میکنن ، کمک به شکل گرفتن جت _ نیزه ی مذاب خرج گود برای نفوذ صحیح به هدف میکردن ) نمونه ی ژاپنی . ( مین مغناطیسی چسبان ) پوشش زیمریت ایجاد شده بر سطوح که برای دفع مهمات چسبان مغناطیسی ایجاد و کاربرد داشته . بنده که هرچی دقت کردم به سطوح بدنه و سطوح تقریبا عمودی برجک ، شکل و فرم اجرای زیمریت و علم به بتونه بودن احتمالی اون و ... ، کارایی ایی برای سطوح زیمریت در سطح " سطوح زایونی " پیدا نکردم ، اما حتی اگر سطوح زیمریت هم در زمینه ی چنگ زنی ، کارایی جزیی داشتن ، به نظرم کارایی فرعی و غیر انتخابی براش بوده و نه اینکه مثل سطوح زایونی بابت لیز نخوردن ایجاد شده باشه .
  5. 4 پسندیده شده
    مشخصات موتورهای هوایی طلوع 10 طلوع4 طلوع 14 و موتور توربوجت اوج و موتورهای پیستونی و وانکل ساخت ایران ظاهر موتور طللوع 5؟ منبع
  6. 3 پسندیده شده
    سلام ممنون خیلی عالی بود ولی اینکار از زمان جنگ جهانی در تانکهای ارتش آلمان به نوعی انجام میشد
  7. 2 پسندیده شده
    سلام و وقت بخیر جی اف17 در بلاک 3 هنوز کار داره تا تولید و عملیاتی بشه در صورتی که جی10سی الان چند سالی میشه عملیاتی شده و امتحانش پس داده و نقاط ضعف و قوتش مشخص شده برای سازنده و کاربر در حالی که بلاک3 تاندر مثل هندونه سربستست و هنوز مونده وارد خدمت بشه ...
  8. 1 پسندیده شده
    هدف قرار گرفتن یک کشتی اسرائیلی نزدیک سواحل عُمان با دو کشته رسانه‌های صهیونیستی به نقل از وزارت دفاع انگلیس گزارش دادند که روز گذشته یک کشتی اسرائیلی در نزدیک سواحل عُمان هدف حمله قرار گرفته است که باعث کشته شدن دو تن از خدمه شده است. الجزیره: شبکه 13 تلویزیونی رژیم صهیونیستی رسما ایران را به دست داشتن در حمله به کشتی تجاری صهیونیستی متهم کرد. این شبکه اعلام کرد که این حمله توسط یک پهپاد انتحاری انجام گرفته است
  9. 1 پسندیده شده
    سلام و وقت بخیر البته اگر اشتباه نکنم نمونه هیتلری نوعی خمیر غیر مغناطیسی بود برای جلوگیری از چسبیدن بمبهای مغناطیسی هم بود
  10. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم شیار عادی نه ! عموما شیارهای طولی و عرضی ( و یا ترکیب این دو ) که حاصل براده برداری از سطح هستن ، فاقد سطوح چنگ زننده و خشن مثل سطوح زایونی هستن و نهایتا بتونن یه قسمتی از مایعات و سیالها رو از روی سطح کم کنن ، اما بازهم چیزی که در انتها میمونه و کف پوتین خدمه باید اون رو لمس کنه ، قسمت بیرونی و بدون شیار این سطوح با کستردگی بالا هست که هم میتونه لایه ی غبار روش سوار بشه و هم سیالات چرب روی اون سطوح باقی میمونن ، در مقابل سرما و گل و شل و برف هم کاری ازپیش نمیبره . شیار با ایجاد زواید چند وجهی ساده روی سطوح بله ! اما اگر بتونیم با ماشینکاری مناسب سطوحی رو مثل سطوح زایونی خشن ایجاد کنیم ، امکانش هست . این برجستگی سطوح مورد نظر ما میتونن به شکل اهرام باشن که در قسمت ریشه قطور و مستحکم هستن و در قسمت نوک ، تیز و برنده . نمونه ی دم دستی این این برجستگی رو میتونیم روی فک بعضی از گیره های آهنگری ببینیم . برجستگی های روی سطح مثل مخروط و هرم ، میتونن سطح خشن مناسبی رو برای استفاده ی خدمه در گستره ی 360 درجه ایی ایجاد کنن و کاربرشون نگران جهت حرکت و بالا و پایین رفتن از روی سطوح نباشه . از جذابیت های سطوح زایونی این هست که جدای از زره هست و این امکان رو به کاربر میده که این سطوح رو هر جایی که نیاز داره ایجاد کنه ، برای مثال میشه این سطوح رو روی زره های انفجاری و یا سطوح محدب هم ایجاد کرد . همینطور هزینه ی زیادی متوجه کاربر نیست و نیازی هم به ورق قطور بابت عملیات زمانبر ماشین کاری نداره . ============================================================================ یکی از نکاتی که در مورد تحرک و جسم انسان وجود داره اینه که تمامی وزن ما روی سطح به نسبت کوچکی ( کف پاها ) اعمال میشه و اگر به هر دلیلی کف پاها پایداری خودشون رو از دست بدن ، مشکل عدم تعادل به سرعت خودش رو نشون میده . در زمان تحرک ، دویدن ، جهیدن و ... ، نیروی وارده به سطوح کف پا مشخصا از حالت عادی هم فراتر میره و در مقاطعی این نیرو میتونه 2 الی چند برابر نیرویی باشه که توسط جرم بدنمون به کف پا منتقل میشه ، مشخصه که برای تامین پایداری پا ، پا افزار و پایداری روی سطوح تجهیزات مورد استفاده ، فکر کردن و عمل کردن ، کار پسندیده ایی میتونه باشه . در آخر هم دوباره اون چند نکته ایی که باعث سر خوردن از روی سطوح میشه رو دوره کنیم . این هم تصویر پایانی .
  11. 1 پسندیده شده
    حرکت رو به چالش ها 2 : مثال ها تقابل بین مطالعات بیش از حد و اقدام با کمترین داشته ها را می توان در مثال ها جست و درک کرد. مثال 1: تانک ذوالفقار طرحی مطالعاتی در خصوص کار روی مدل مطالعاتی و عدم تولید صنعتی و تست در میدان عملیاتی، تانک ذوالفقار را می توان مثال زد. تانکی که طرح های اولیه آن در انتهای جنگ ریخته شد و به پایه ثابت رژه های سراسری تبدیل شد و مدل هایی که در نمونه آخر نشان از بهبود شدید سیستم اپتیک و هدف گیری تانک بود ولی اثر پیشرفت آن در تولید و نه در ارتقا زرهی کشور دیده نشد. بسیاری عدم تولید این تانک را توسعه موشکی و عدم اختصاص بودجه می نامند ولی عدم ورود این تانک به عرصه عملیاتی جهت تست میدانی این نظر را رد می کند. تانکی که برای آن هزینه شد ولی کمتر از تجربه آن استفاده شد و به عنوان یک طرح تحقیقاتی در دفاتر طراحی باقی ماند. این در حالی بود که تجربیات این تانک حتی برای ارتقا تانک های قدیمی و زره پوش ها نیز استفاده نشد. >>>>>> تانک ذوالفقار 1 تانک ذوالفقار 3 اگر مدیران از این طرح حمایت بهتری می کردند و 5 تانک آن به عنوان نمونه در واحد های عملیاتی و درگیر استفاده می شد و دانش ساخت و بهره برداری آن را مستند می کردند امروز حرف های بسیاری برای گفتن داشتیم ولی صحبت های در بحث دفاتر طراحی ماند و اثری در میدان عمل دیده نشد. در سوی مقابل مثال 2: اعزام ناوها به دریای سرخ ، اقدام و عمل با کمترین داشته ها نیروی دریایی مثالی از اقدام و حرکت با مبنای مطالعاتی و داشته های کمتر هست که ماموریتی بر اساس خواست و با داشته ها انجام شد. دهه ها پیش که نیروی دریایی ایران در شمال ناو و حرفی برای گفتن داشته باشد، نیروی دریایی روسیه رزمایشی را در دریای کاسپین برگزار می کند و ایران را به این رزمایش دعوت می کند. ایران ناوی را برای این منظور از جنوب و با هدف عبور از ولگا اعزام می کند ولی روس ها اجازه عبور نمی دهند و عملا ایران را تحقیر می کنند. این اقدام زمینه ساز ساخت و ساز ناو در شمال کشور شود با مجموعه های پیکان شد. دقیقه 5 مصاحبه با امیر سیاری با برنامه چهل و هشت (ادامه) لینک بعد از چندین سال پدیده دزدان دریایی در دریای سرخ شکل می گیرد و ایران برای اسکورت کشتی های خود یک ناو گروه اعزام می کند. این اقدام که با مخالفت و تردید های بسیار همراه بود ولی سبب افزایش چشمگیر امنیت کشتی های ایران شد. و راه را برای افزایش ماموریت به حوزه اقیانوس هند و اعزام ناوگروه های بعدی و سفر به جنوب به شرق اسیا هموار کرد. به تدریج با بهبود مناسبات با ونزوئلا، ماموریت اعزام به اقیانوس اطلس طرح شد، هر چند که این ماموریت نیمه تمام ماند ولی تجارب مهمی را به ارمغان آورد. و امروز ساخت ناو بندری مکران و سفر به بندر سنت پترزبورگ رو شاهد هستیم. و حرف هایی که نو هستند. در این مثال نیروی دریایی ایران علیرغم تمام بی پولی ها با طراحی این ماموریت علاوه بر ایجاد امنیت در مسیر تجارت کشور سبب برخورد با دنیای جدید و تفکرهای جدید شد. برخوردی که نگاه فرماندهان و مدیران نیروی دریایی رو از حفظ امنیت سواحل جنوبی به حضور در دریای آزاد و تامین امنیت ناوگان تجاری ایران در اب های دور تغییر داد. از دید برخی کارشناسان این اقدام بدون ارزیابی و تجهیزات مناسب اشتباه و نابود کردن تجهیزات حیاتی کشور هست اما به شخصه این اقدام را شکستن سکون و بی حرکتی تفکر نیروی دریایی و روبرو شدن با واقعیت های جهان و دریا می دونم و اگر تجارب آن مستند و نیازها به تدریج مرتفع بشه، باید اون را بسیار ارزشمند تر از یک کار مطالعاتی صرف و بدون عمل دونست چیزی که در میدان عمل برای ایران آورده تولید می کند. ----------------------------------------------------- بر اساس تجربه می توان گفت که طرحی که بیش از حد در دفاتر فنی و طراحی گیر کند دچار ترس و محافظه کاری شده و از ماموریت اصلی خود باز می ماند. چیزی که بسیار در دفاتر فنی شرکت ها دیده می شود و باعث از دست رفتن زمان طلایی و محافظه کاری طراحان می شود. اینجاست که برقرار تعادل بین فکر و عمل بسیار حیاتی و ضروری است. با تشکر از جناب @Crash دوستان خوبی چون @MR9 , @mehran55
  12. 1 پسندیده شده
    تو این تصویر می شد لباس ها یکدست یا حداقل قرینه باشه
  13. 1 پسندیده شده
    انداختن شیار روی خود ورق نمی تونه جای این شن ها رو بگیره؟
  14. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری سطوح زایونی !!! قریب به اتفاق عموم علاقمندان به تجهیزات نیروی زمینی ، احتمالا سطوح تانک و نفربر های ساخت عزیزان زایون باز ( صهیونیست ها ) رو دیدیم و این سطوح زیبا و چرایی ایجادش احتمالا برامون سوال بوده . این سطوح مدت مدیدی هم حقیر رو هم درگیر کرده بود و تو ذهنم چرخ میزد تا به شکل تجربی و تصادفی به چرایی ایجادش رسیدم . ماسه شسته !؟!؟ تا اونجایی که مشخصه ، این سطوح ، سطوح خود تانک هستن که با استفاده از ماسه ی شسته ی شکسته شکل گرفتن . یعنی اومدن ماسه ی شکسته ی شسته که سطوح تیز و خشنی داره رو سرند کردن و با ابعاد مناسب ( احتمالا 4 الی 6 میلیمتر ) جدا کردن و ( احتمالا با شستشوی مناسب و مورد نیاز ) با یه جور چسب یا رزین مناسب به سطوح مورد نظر چسبوندن . نکته جالب ماجرا اینجاست که که برای قسمت هایی که احتیاج داشتن ابزار بهش دسترسی داشته باشه و یا سطوحی رو که نیاز دیدن ، مثل اهرم بازکردن درب کوچک موتور ، روش تحرک داشته باشه رو بدون سطوح زایونی گذاشتن تا مشکلی برای کاربرش ایجاد نکنن و انصافا چقدر زیبا و تمیز این کار رو انجام دادن . خب این سطوح زیبا به چه کاری میان ؟ علاقمندی حقیر به تجهیزات ، عموما به شکل تجهیزات نوردی خودش رو نشون میده و نکته ی جالبی که تو این چند ساله و در این مورد خودش رو نشون داده ، این بود که در مواقع تجهیزات نوردی و سوار و پیاده شدن از تانک و نفربر و ... مختلف که عموما سطوح شیبداری دارن ، با هر نوع پای پوش ( کفش ، کتونی و ... ) که داشتم به طرز مسخره ایی روی این سطوح لیز میخوردم . هیچکدوم از این پا افزار ها با کفه ی خارجی نرم و یا سخت برتری ایی تو این زمینه به همدیگه نداشتن و باالطبع سر خوردن ها در جریان بود که تجهیزات نوردی رو نیازمند دقت و تجربه در مسیر و نوع سوار و پیاده شدن ( آموزش ) به اونها میکرد ، واگرنه همیشه باید به دنبال دست آویز برای سعود و فرود از تجهیزات باشیم . تا اونجایی که دقت کردم سر خوردنها بابت این موارد و یا ترکیب این موارد شکل میگیره . 1_شیب زیاد سطوح : یعنی با کمتر و یا بیشتر شدن شیب سطوح اجتمال لیز خوردن هم کمتر و یا بیشتر میشه . 2_ سطوح سیقلی : سطوح فلزی و یا رنگ شده ی شیبدار دارای کمترین سطح اسطکاک هستن . ۳_سرما : با سرد تر شدن محیط و بالاخص پاافزار نظامیان که همون پوتین باشه ، کف لاستیکی ( یا لاستیک مصنوعی ) پوتین ها حالت کشسانی و ارتجاعی خودش رو کم کم از دست میده و سفت و سخت میشه و احتمال سر خوردن بیشتر میشه . ۴_گرد و خاک : لایه ی نازکی از خاک و غبار خیلی راحت میتونه حکم لایه ی لغزنده ی بین پوتین و سطوح شیب دار رو بازی کنه . ۵_ باران : خود قطرات باران و یا لایه ی نازکی از آب میتونه سطح اسطکاک بین پوتین و سطوح شیبدار رو کم کنه . ۶_برف : برف سبک و لایه نازک یخ هم میتونه سطح اسطکاک رو بسیار کم کنه . ۷_ چرب شدن : روغنی و یا آغشته شدن به سیالات چرب مورد استفاده در این خودروها مثل روغن و یا گازوییل میتونه سطح تماس رو بسیار لغزنده کنه . ۸_ ترکیب موارد بالا ، مثل گل و شل یا گل و برف ، یا حتی ایستادن خودروهای زرهی در شیب های طولی یا عرضی و ... " تمامی موارد ذکر شده در بالا به راحتی میتونه باعث از دست رفتن تعادل خدمه ی اون تانک ، نفربر و یا خدمه ی بخش تعمیر و نگهداری بشه که در صورت شکل گرفتن حادثه ، بی برو برگرد باعث برخورد فیزیک فرد به سطوح سخت تانک و یا نفربر میشه و حتی امکان پرت شدن بعد از این حادثه ، علاوه بر برخورد ، امکان آسیب دیدگی بیشتر برای فرد مذکور رو در پی خواهد داشت ." خدمه در حال تمیز کردن نمایشی پریسکوپ راننده . تو این زمینه عزیزان زایون باز ! اومدن و این سطوح شیب دار رو که امکان حرکت توسط خدمه و یا خدمه تعمیر و نگهداری روشون میرفته رو به شکل جالبی خشن کردن که تقریبا تمامی احتمالات سر خوردن مذکور در بالا رو حذف کرده ( البته این سطوح در مقابل برف و یخ قطور نمیتونه کاری از پیش ببره ) این سطوح ، از نظر عزیزان دست اندرکار در زمینه ی طراحی وساخت تانک ذوالفقار هم دور نمونده و به نوعی در مورد این تانک هم پیاده اش کردن . اما مشکل قضیه اینجا خودش رو نشون میده که ابعاد ماسه ی مورد استفاده برای ذوالفقار رو بسیار ریز انتخاب کردن ( ماسه بادی هست به نظر ) که فاقد تاثیرگذاری لازمه برای ایجاد سطوح خشن مثل مرکاوا و ... زایون بازها هست و میشه گفت این سطوح رو بابت زیبایی ظاهری ذوالفقار ایجاد کردن . به خاطر رنگ شدن پیاپی برای رژه ها هم این ماسه ها تو رنگ گم و هضم شدن . ( تا اونجایی هم که لمس کردم مثل اینکه از چسبوندن ماسه ها به سطح خبری نبود و بابت اتصال به سطح ، ماسه رو قبل از خشک شدن رنگ و روی رنگ پایانی پاشیده بودن ) میشه گفت در مورد ذوالفقار فارغ از عملکرد و کارایی واقعی این سطوح ، بیشتر به کپی ظاهری این سطوح توجه شده . کارایی سطوح زایونی به چه شکل هست ؟ برای نزدیک شدن ذهنیت ، سنباده های زبری که تا حالا دستتون گرفتید رو به خاطر بیارید . حالا یکمی زبرتر ... یادتون میاد زمانی که انگشت مبارکتون رو روی سطح خشن سنباده میکشیدید ، چطور پوست دست تون گیر میکرد به سطح خشن اون سنباده ؟ سطوح زایونی دقیقا نقش سنباده ی خیلی زبر ( دانه درشت ) رو برای سطوح تانک و نفربر دارن !!! و پوست انگشت مبارکتون هم حکم زیره ی لاستیکی پوتین رو !!! و در قریب به اکثر موارد ، خشونت و زبری این سطوح به حدی هست که هیچکدوم از موارد گفته شده و موجود ( رنگ شدن ، گرد و خاک ، سرما ، لایه آب ، سیالات چرب و ... ) نمیتونن مانع چنگ زدن این سطوح به زیره ی لاستیکی پوتین خدمه ی این تجهیزات بشن ! ( به فلش سمت چپ و پوتین داغون خدمه دقت کنید که چطور با کمک وزن سرباز روی سطوح زایونی چسبیده ) . نکته ی جالب موجود هم اینکه ، عزیزان زایون باز تنها این سطوح رو روی بدنه ایجاد نکردن و جای جالبی مثل زیر درب کوچکتر موتور ( درب سرکشی و سرویس ) هم این سطوح رو ایجاد کردن . میتونید به فلش سمت راست که اشاره به سطوح زایونی زیر درب موتور داره دقت کنید . در این قسمت ، خدمه بابت سرکشی و چک موتور درب کوچیک موتور رو توسط پین و قطعه ی مربوطه ، تو زاویه ی تقریبا 90 درجه مهار کردن و میشه سطوح زایونی زیر درب موتور رو به وضوح دید . لولای درب کوچیک موتور ( در حال گریس کاری ) و قطعه ی سوراخ دار قابل تنظیم ( در زاویه 90 و همینطور قابل آزاد شدن برای خوابوندن درب موتور به سمت جلوی تانک ) که میشه به کمک اون و پین مربوطه درب موتور رو 90 درجه نگه داشت . حالا اینجا و در زمان تعویض و جابه جایی موتور کارایی این سطوح رو ببینید . ( برای تعویض موتور علاوه بر باز کردن قسمت بزرگی از زره اصلی برجک و برداشتن درب بزرگتر روی موتور ، برای دسترسی بیشتر درب کوچیک رو نیاز هست که بخوابونن روی بدنه ) نمونه های مورد استفاده از سطوح زایونی نفربر زرهی چرخ دار ایتان مجهز به سطوح زایونی . نفر بر زرهی شنی دار نمر مجهز به سطوح زایونی . تانک اصلی میدان نبرد مرکاوا 4 مجهز به سطوح زایونی . اینجا هم میشه یک پدر و فرزند رو دید که با دمپایی لا انگشتی !!! تو سیاحت مرکاوایی و بدون نگرانی از سر خوردن بر سطوح زایونی تکیه کردن . آیا سطوح زایونی ابدی محسوب میشه ؟ مشخصا خیر و با توجه به تصاویر موجود ، تحرک خدمه و ... روی این سطوح و کیفیت مواد مصرفی اولیه ( جنس سنگی که ازش ماسه ایجاد شده ، همینطور نوع و کیفیت چسب و یا رزین مورد استفاده ) و کیفیت اجرا ، بعد از مدت نامشخصی ، سطوح زایونی دچار ریزش میشه . البته در زمان اورهال که تجهیزات زرهی خارج از سرویس هستن ، میشه دوباره این سطوح رو با مواد اولیه ی مشخص و مرغوب خودش جایگزین کرد و بعد تجهیزات رو رنگ کرد و تحویل داد . شاید برامون این سوال هم سوال پیش بیاد که آیا سطوح زایونی به کار کشورمون میاد و ایجاد این سطوح بر روی تجهیزات داخلی موجود و یا تولید داخل نیازه ؟ بنده مشخصا نه سواد و نه جایگاهی برای اظهار نظر تو این زمینه دارم ، اما با توجه به چهار فصل بودن کشورمون و اون ۸ دلیل سر خوردن ( سطوح شیب دار ، سرما ، گرد و خاک ، برف ، باران ، سیالات چرب و ... ) و در صورت صلاحدید و اجرای صحیح و با کیفیت میتونه کمکی هر چند کوچیک به خدمه و یا خدمه ی تعمیر و نگهداری تجهیزات زرهی کشورمون باشه . کیفیت ظاهری تجهیزات زرهی نیروی زمینی زایون بازها زیاد هست . ای کاش مسولین عزیز کشورمون که با عزیزان لبنانی ارتباطات حسنه ایی دارن ، یک برنامه ایی ترتیب میدادن که در صورت موجود بودن ، تعداد مناسبی از تانک و نفربر های به غنیمت گرفته شده توسط حزب اا... در نبرد با صهیونیستها رو به کشورمون منتقل کنن ، حتی اگر نمونه های قدیمی تری هستن ، تا مهندسین مرتبط داخلی بتونن این تجهیزات زرهی و نقاط ضعف و قوتش رو برسی کنن ( شاید برای جنگ احتمالی ) تا تجارب بیشتری توسط شون کسب بشه برای ساخت تجهیزات بهتر . مسلما دیدن طرز فکر طراحان مختلف ( حتی دشمن ) از نزدیک و مشخصا از روی لمس! ساخته هاشون و همینطور دقت به استفاده از مواد اولیه مصرفی در نقاط مختلف این تجهیزات و همچنین نوع و کیفیت این مواد مصرفی ، میتونه تو باز شدن فکر و ذهن مهندسین و طراحان داخلی مثمر ثمر باشه . مشخصا دستیابی ، تجزیه و تحلیل سخت افزارهای نظامی کشورهای مختلف راهی هست که قدرت ها و ابرقدرت ها رفتن و میرن . بعد از برسی توسط مجموعه های مربوطه هم یه تعدادی رو به موزه ها اختصاص بدن که دست بچه های میلیتاری هم به ساخته ی زایون بازها برسه... . پایان بخش مطلب هم 2 تا ویدیو ببینیم. https://m.youtube.com/watch?v=t-i79kf-vfc https://m.youtube.com/watch?v=O_HBGbMAL3I https://m.youtube.com/watch?v=t-i79kf-vfc https://m.youtube.com/watch?v=O_HBGbMAL3I نوشته شده توسط مخترع روانی ، برای سایت وزین میلیتاری . پ ن 1_ این مطلب بر اساس علاقمندی شخصی و ... حقیر نوشته شده بنابراین امکان وجود خطا و یا اشتباه در آن وجود خواهد داشت . 2_ این مطلب با صرف زمان ایجاد شده ، در صورت استفاده ، آوردن نام سایت وزین میلیتاری و یا لینک دادن به مرجع در انتهای مطلب باعث خوشهالی است . 3 - مدیران محترم اگر این مطلب مرتبط با قسمت دیگری از سایت هست ، میتونید منتقل بفرمایید .
  15. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «حذف افراد خود و تسویه حساب های درون تشکیلاتی» اختصاص داد. علی زرکش یزدی فرجام یک بی فرجام (بخش اول) علی زرکش یزدی (۱۳۲۸/مشهد - ۱۳۶۷ قصر شیرین) از اعضای سازمان مجاهدین خلق [منافقین] بود. وی دانش آموختهٔ مهندسی عمران دانشگاه تهران بود. وی در زندان شاه به کادر مرکزی سازمان راه یافت. در خرداد ۵۹ با مهین رضائی ، خواهر رضایی‌ها، (احمد رضائی، مهدی رضائی و رضا رضائی) ازدواج کرد. بعد از کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، فرماندهی نظامی سازمان در داخل ایران را عهده‌دار شد. در سال ۶۱ با شدت گرفتن درگیری مجاهدین با نظام، به فرانسه رفت. در آنجا مدتی قائم‌مقام مسعودرجوی و عملا نفر دوم سازمان بود، اما به دلیل مخالفت با انقلاب ایدئولوژیک رجوی، پس از چندی مغضوب گردیده و توسط رجوی به اعدام محکوم گردید. وی و همسرش در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) کشته شدند؛ جمهوری اسلامی و همچنین اعضای قدیمی جدا شده از سازمان، کشتن وی را در آن عملیات به خود نیروهای سازمان مجاهدین خلق نسبت داده‌اند. سعید شاهسوندی عضو سابق کمیته مرکزی سازمان مجاهدین تائید میکند که وی در فرانسه توسط مسعود رجوی در چند نوبت دادگاهی به اعدام محکوم شده‌ بوده و مدتی را هم در پایگاه نظامی مجاهدین در عراق زندانی بوده است. برخی داستان مرگ علی زرکش را به قتل مجید شریف واقفی به دستور تقی شهرام تشبیه کرده‌اند. [ویکی پدیا] نامه علی زرکش به همسرش مهین رضائی (سمتر است) همسر علی زرکش (و خواهر زن موسی خیابانی) پیش از کشته شدن در عملیات مرصاد طبق گفته سپاه پاسداران ، علی زرکش در تیرماه ۶۷ (قبل از عملیات) نامه‌ای به همسرش نوشته که حاکی از اختلافات وی با مسعود رجوی است. مسعود رجوی و سازمانش وجود این نامه را تکذیب کردند، اما جمهوری اسلامی می گوید که این نامه بعد از کشته شدن علی زرکش و همسرش در عملیات مرصاد بین وسایل شخصی آن‌ها، کشف شده است. و در همان سال آنرا منتشر کرد. متن نامه: [ویکی پدیا] اما به راستی علی زرکش که بود؟ علی زرکش يزدی در سال 1328 در شهر مشهد متولد شد. در سال 1348 به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه يافت . وی توسط مهدی افتخاری و محمد مفيدی معرفی و به عضويت سازمان پذيرفته شد . سبحانی اما معتقد است که زرکش توسط کاظم ذوالانوار عضوگيری شد. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص 252) . در بيوگرافی رسمی سازمان پس از انقلاب نيز گفته شده که در زندان ، کاظم ذوالانوار موضع سازمانی زرکش را ارتقا داد. (نشريه مجاهد/ش 147 /ص 4) در سال 1351 به علت فعاليت های دانشجويی و ارتباط با بعضی افراد سازمان بازداشت و به ده سال حبس محکوم گردید. وی در زندان شاه ، عضو کادر مرکزی سازمان و در کنار رجوی و خيابانی نفر سوم سازمان بود. (نشريه مجاهد/ش 147/ص4) به نوشته نشريه مجاهد ، زرکش «پايه گذار و نخستين مسئول و سردبير نشريه مجاهد» ، «مسئول کل انتشارات و تبليغات» ، «مسئول تشکيلات کل سازمان» ، ... و «کادر مرکزی غير علنی» بود که تنها در يک مناظره تلويزيونی با شهيد بهشتی به عنوان عضو سازمان معرفی شد. چهره و قيافه علی زرکش برای بسياری از اعضای سازمان هم ناشناخته بود و تنها افرادی که به ستاد انزلی (ساختان پايگاه اصلی و علنی سازمان در خيابان انزلی منشعب از خيابان طالقانی، پس از انقلاب) در تهران تردد داشتند، چهره وی را از نزديک ديده بودند. ضمن اين که در فاز سياسی (1357 - 1360) و همچنين بعد از شروع يک مناظره تلويزيونی بدون اعلام موقعيت تشکيلاتی اش ، به نمايندگی از سازمان شرکت کرد ، ولی به جز آن تک مورد ، اسم و تصوير او در جايی نيامد . (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص262) در خرداد 59 با مهين رضايی ازدواج کرد. در برپايی شورش مسلحانه 30 خرداد سال 1360 نقش فعالی ايفا نمود. بعد از کشته شدن موسی خيابانی در 19 بهمن 60 ، وی به سمت قائم مقام مسئول اول سازمان و فرمانده سياسی - نظامی آن منصوب شد (نشريه مجاهد/ش 147/ص 21 - 22) و مسئوليت ترورهای سازمان را تا خروج از کشور در سال 64 عهده دار بود . وي در سال 1364 به پاريس احضار و در دادگاه ويژه ای به مدت يک ساعت محاکمه و به اعدام محکوم می گردد و سپس به بغداد انتقال داده می شود و در همانجا زندانی می شود . در مورد محاکمه و عزل علی زرکش ، هادی شمس حائری می نويسد : نکته ای که در اينجا قابل ذکر است اين است که محاکمه و زندانی شدن علی زرکش ابتدا در فرانسه صورت گرفت و او مدتی در محل اقامت رجوی در پاريس زندانی بود و سپس به زندان عراق منتقل شد. زرکش می توانست هنگام انتقال به عراق از دست مأمورين بگريزد و خود را به پليس فرانسه معرفی کند، اما وی با قبول محکوميت خود و آمادگی برای رفتن به عراق مهر تأييدی بر انحرافات سازمان نهاد . زيرا کسی که درون سيستمی پرورش يافته باشد که خود يکی از مهره های سازنده آن است و در تکوين انحرافات سازمان پا به پای رجوی سهيم بوده ، نمی تواند دارای ابتکار و استقلال رأی باشد و خود نيز تبديل به مهره ای بی اراده می گردد. بدين جهت او نتوانست در مقابل اين انحراف بايستد . سعيد شاهسوندی در رابطه با محکوميت زرکش می نويسد : يکي از وابستگان سازمان در اروپا در کتابی که آذر ماه 84 نوشته است و به تحليل انقلاب ايدئولوژيک [از منظر مقبول سازمان] اختصاص دارد، درباره ماجرای زرکش چنين می نويسد : در ادامه متن فوق ، نويسنده حسن مهرابی و محمد حياتی را در کنار جايگاه علی زرکش قرار داده است که خلع رده می شوند. اولی کناره گيری می کند و دومی هنوز در سازمان است. روشن است که بر خلاف نظر نيابتی اهميت زرکش قابل مقايسه با ديگران نبوده و بجز مسعود رجوی از همه کادرهای سازمان بالاتر و مهم تر بوده است علی زرکش که تا مقطع انقلاب ايدئولوژيک مجاهدين و متعاقب آن انحلال دفتر سياسی و کميته مرکزی مجاهدين، جانشين مسئول اول سازمان و فرماندهی [نیروهای] داخل [کشور] مجاهدين را بر عهده داشت، مسئول شکست های استراتژيک گذشته و انتقال نادرست خطوط رهبری به تشکيلات قلمداد شده و خلع رده می شود. بعد هم بدون سر و صدا به قرارگاه بديع زادگان [درون پادگان اشرف] که محل اقامت رهبری سازمان بود منتقل می شود . ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در مجموعه پست های بعدی ، به معرفی بخش های دیگری از زندگی و مرگ علی زرکش خواهیم پرداخت. .
  16. 1 پسندیده شده
    سطح دغدغه‌های دوستان واقعا جالبه. یکی به فکر محل استقرار سوخوهای خیالیه و اون یکی داره دنبال یه مکان خوب برا کارخونه‌ی تولید جنگنده‌های نسل 5 قاطر، عه چیزه ببخشید قاهر می‌گرده. یکی تو فکر اینه که هر فروند کوثر نهایتا با چند تا اف 22 می‌تونه درگیر بشه و اون یکی از موتور توربوفنی حرف می‌زنه که شونصدهزار پوند نیرو تولید می‌کنه. شما رو دعوت می‌کنم به خوندن دغدغه‌های فرمانده‌ی یکی از 10 نیروی هوایی برتر دنیا (: https://www.mehrnews.com/news/5263095/دشمن-برای-گرفتن-حجاب-فرزندان-ایران-برنامه-ریزی-کرده-است
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم از زمان آغاز به کار حزب کمونیست در چین در سال 1949 شوروی سعی کرد حمایت های گسترده تسلیحاتی از این کشور بکند. بخصوص در زمان جنگ کره و با تحویل جنگده های میگ 15 باعث کاهش تاثیر گذاری بمب افکن های استراتژیک آمریکایی در این جنگ شد. چینی ها از فرصتی که روس ها در اختیار اونها گذاشتند سعی کرد بهترین استفاده را بکند و محصولات کپی شده را خود به طور گسترده به فروش برساند. بعد از فروپاشی شوروی در سال 1991 چین به برخی محصولات پیشرفته این کشور مثل سوخو 27 و سوخو 30 که دو موتوره بودند و از قابلیت اطمینان و امکانات پروازی بیشتری بودند علاقمند شد و با نمونه برای از آن ها جنگنده های جی 11 و جی 16 و جی 15 را ساخت. اما مطالعات موسسه رویال یونایتد سرویس نشان می دهد الان دیگه چین برای توسعه صنایع هوایی خود به روسیه نیاز ندارد و از این کشور جلو زده. به گفته تحلیل گران چین از وضعیت وابستگی به محصولات روسی عبور کره و الان توانایی دارد در بسیاری از زمینه های تولید جنگنده و سنسورها از روسیه بهتر عمل کرد. و با توجه به کاهش بودجه نظامی روسیه و ضعف های ساختاری صنعتی بعید هست روسها بتوانند این فاصله را پر کنند. هر چند همچنان چینی ها موتورهای توبوفن را از روسیه وارد می کنند اما سرمایه گذاری کلان آنها در موتورهای WS-10 و WS -15 نشان دهنده تلاش انها برای پیشی گرفت از روسیه در این جهت است. موتور ws10 دلایل پیشرفت چین در زمینه تولید جنگنده در مقایسه با روسیه را می توان به صورت زیر دانست: 1- بودجه نظامی چین که بیش از 2 برابر بودجه روسیه هست. 2- گسترش صنایع الکترونیک غیر نظامی در این کشور که خیلی از تکنولوژی های غربی را توانسته وارد چین بکند. 3- سرمایه گذاری زیاد چینی ها برای جاسوسی صنعتی و مهندسی معکوس 4- تحریم های غرب بر ضد روسیه که اجازه دسترسی روسیه به برخی سنسورها را نمی دهد. البته به این معنا نیست که ارتش چین از برتری کامل در مقابل روسیه برخورد دار هست بلکه روسها با تولید محصولاتی ماننده میگ 31 توپولف 160 و 22و سوخو 25 محصولاتی را تولید کردند که در چین هیچ معادلی ندارد و از طرفی شرکت انها در جنگ روسیه و تقابل با فن آوری های غربی یک تجربه و مزیت غیر قابل انکار برای انها فراهم کرده. این در حالی این که تجربیات ارتش چین در این زمینه صرفا به برگزاری مانور با سایر یگان ارتش خودش محدود می شود. همچنین روسها در زمینه صادرات جنگنده بسیار موفق تر عمل کردند. میگ 31 و توپولوف 160 از شاهکارهای شوروی و جنگ سرد با توجه به فرسوده شدن ادوات نظامی که کشورهای متحد شوروی از این کشور خریداری کردند و به دنبال محصولات غربی هم نیستند به وضوح تمایل انها برای بروز رسانی ادوات خود با تجهیزات چینی به جای روسی قابل مشاهده هست . دلایل برتری جنگنده های چینی 1- استفاده گسترده از مواد کامپوزیت : نسل های جدید جنگده های جی 11/جی 15/جی 16 به طور واضح از مواد کامپوزیت بیشتری نسبت به همتایان روس خود بهره برده اند و این مسئله باعث کاهش وزن و افزایش مانور پذیری انها می شود و از طرفی شرکت شیان چین با کمک چاپگرهای ه بعدی و مواد کامپوزیت توانسه قطعاتی برای هواپیمای Y-20 تولید کند . Y20 هواپیما ترابری چین 2- رادارهای ارایه فازی فعال : توانایی ردیابی دشمن و تحت نظر گرفتن اون یک برتری تعیین کننده برای هر خلبان در جنگهای هوایی هست. برای همین یک رادار با تکنولوژی برتر می تواند مزیت های زیادی فراهم کند رادار IRBIS-E نصب شده روی جنگنده سوخو 35 روسیه یک رادار بسیار پر قدرت هست که گفته شده جنگنده ای مثل اف 16 را می تواند از فاصله بیشتر از 250 کیلومتری شناسایی کند اما استفاده از ابلیت های این رادار سبب می شود که در همان ابتدا حضور آن افشا شود. چون این رادار یک رادار ارایه فازی غیر فعال است . اما رادارهای ارایه فازی فعال می توانند دقت بیشتر و روشهای جستجوی بهتر را برای خلبان فراهم کنند. اما بزرگترین مزیت رادارهای ارایه فازی فعال دشوار بودن تشخیص حضور آنها می باشد. ایالات متحده بیشتر از دو دهه هست که از رادارهای ارایه فازی فعال در ناوگان خود استفاده می کند و این در حالی است که روسیه دو رادار برای پکفا و میگ 35 توسعه داده بررسی رادار جنگنده میگ 35 نشون میده که هنوز از بلوغ کافی برخوردار نیست ( شاید برای همین مصری ها دنبال این هواپیما نرفتن) و برای رادار پکفا هم اطلاعات خاصی تا به حال ارائه نشده و این در حالی است که چینی ها روی جنگنده های های خود به طور گسترده در حالت استفاده از رادارهای ارایه فازی هستند و با توجه به جاسوسی هایی که چین از صنایع غربی کرده احتمالا این رادارها در برخی مشخصات مشابه نمونه های غربی عملکرد خواهند داشت. هر چند چین تا به حال از قابلیت ههای راداری ارایف فاری خود مطالبی منتشر نکرده. جدیدترین رادار ارایه فازی چین به رادارهای پهلو نگر دقت کنید 3- موشک های هوا به هوا : وجود یک موشک با توانایی جنگ BVR به طور واضح قدرت نیروی هوایی را در درگیری با اهداف دور دست افزایش می دهد. چینی ها دو موشک را برای این منظور در دست توسعه دارند اولین موشک PL12 هست که عی شد در اون از موشک AIM120C نمونه برداری بشه این موشک توانایی های بالاتر از موشک R 77 روسیه دارد . و موشک بعدی موشک PL15 هست که در اون سعی شده از موشک AIM120D نمونه برداری شود . همچین این کشور یک موتور دوپالسی برای این موشک طراحی کردند که در نزدیکی هدف هم بتواند سرعت خود را حفظ کند. موشک پی ال 15 موشک pl10 هر چند روسیه موشک های دوربردی مثل R33 و R37 هم در اختیار دارد که در ایالات متحده و چین نمونه های عملیاتی برای اونها وجود ندارد. موشک r33 زمانی روسیه با تولید موشک R73 رهبری دنیا در زمینه موشک های حرارتی کوتاه برد را در اختیار داشت اما الان با توجه به تولید موشک های جدید PL10 و AIM9X در چین و ایالات متحده که مجهز به تکنولوژی تصویر ساز هستند روسیه هیچ معادلی در اختیار ندارد. 4- تولید هواپیماهای رادار گزیر: هرچند خیلی اعتقاد دارند که جنگنده جی 20 چینی توانایی هایی برای رقابت با اف 22 در اختیار ندارد اما واقعیت این هست که جی 20 اولین جنگنده نسل 5 هست که در خارج خاک امریکا توسعه پیدا کرده . جنگنده پکفا با اینکه به نظر می رسد از قابلیت مانور زیادی برخوردار است اما دارای ضعف هایی هم هست. ورودی هوا و سطوح کنترل کننده بزرگ و طراحی محل قرار گیری خلبان و نحوه استقرار موتور و همچین نحوه قرار گرفت IRST همه باعث افزایش سطح مقطع این هواپیما می شود. و این مسئله سطح مقطع ان را بالا از اف 35 و اف 22 کرده . این هواپیما احتمالا از کیفیت ساخت بالایی برخوردار خواهد بود اما سطح مقطع اون از جی 20 هم بیشتر است. عکس های منتشر شده از جی 20 نشان می دهد دولت چین به مراتب تلاش های بیشتری برای بهبود مشخصات این هواپیما انجام داده. هر چند طرح جنگنده جی 31 چینی هم گسترش خوبی داشته و معلوم نیست که عملیاتی میشه یا نه 5- مهمات دقیق: در جنگ های نوین این ایده مطرح شده که مناسب تر است هدف با یک یا دو بمب دقیق مورد اصابت قرار بگیرد تا اینکه با یک بمب بزرگ با قدرت تخریب زیاد به هدف حمله کرد. از طرفی تصاویر منتشر شده از جنگ سوریه نشان می دهد که تسلیحات روسی فاقد دقت زیاد در هدف قرار دادن سوژه ها هستند و این یا به دلیل ضعف سیستم گلوناس هست و یا هم به دلیل اینکه روسیه نتونسته یک غلاف هدفگیری مناسب برای جنگنده های توسعه بدهد. و این باهث شده در برخی موارد خلبان های روسی برای حمله به اهداف مدتی بالای ان پرواز کنند که به خوبی بتوانند هدف را شناسایی کنند و یا از بمب های هدایت تلویزیونی که نیاز به اپراتور هدایت کنند در SU24 و SU34 دارد استفاده کنند. درمقابل گزارش هایی در دسترس هست که نشان می دهد چینی ها به گسترده موفق یه ساخت غلاف های هدف گیری برای جنگنده های خود شده اند و از طرفی مهمات کوچک که دقت زیادی هم دارند را توانسته اند با این غلاف ها هماهنگ کنند. جدیدترین پاد هدفگیری چین 6- توسعه پهبادها: پهبادها ابزار ارزشمندی برای درگیری ها هستند شاید برخی از انها گران باشند اما اکثر انها هزینه عملیاتی پایی دارند و با توجه به استفاده از هوش مصنوعی در این قرن استفاده از انها در جنگ ها بیسار گسترده تر خواهد شد و حتی در برخی ماموریت ها جای هواپیماهای با سرنشین را هم خواهند گرفت. چین در دهه گذشته سرمایه گذاری بسیار زیادی در امر پهبادها کرده و بازار خوبی هم به دست اورده و الان طیف زیادی از انواع پهباد ها را تولید می کند. روسیه هم توانسته پهبادی مثل اوران را تولید کنه مه در سوریه و اکراین عملکرد قابل قبولی داشته و از طرف روی طرف اوختیک هم کار می کند ام به وضوح محصولات این کشور در حال حاضر از محصولات کشورهای مثل ترکیه و چین تنوع کمتری دارد. برخی از پهباد های رزمی چین منبع
  18. 1 پسندیده شده
    اضافه کنم، اگر این قانون تصویب بشه اجبارا میلیتاری هم تعطیل خواهد شد. به این دلیل که سایت برای عضویت مجبور هست اطلاعات کاربری شما رو به ایمیلتون که احتمالا گوگل و یاهو هست بفرسته. کاربر بین المللی احتمالا نتونیم داشته باشیم. نکته دیگه اینکه؛ فعلا هاست در ایران هست و معلوم نیست بعد از تصویب این قانون هزینه های مربوط به هاست های ایرانی چه شکلی بشه. و احتمالا کلیه داده های مربوط به کاربران باید به قوه قضاییه و یا اون سازمان جدید واگذار بشه که در نتیجه به یقین مشارکت در سایت بشدت پایین خواهد آمد و منابع اصلی ما برای تبلیغ نیز بسته میشه، صفحه توئیتر و اینستا رو هم باید حذف کنیم.
  19. 1 پسندیده شده
    پرنده آتشین جایگزین شاهین های لاهور آیا جنگنده های جی-10سی جایگزین جتهای اف-16 اسکادران های نخبه نیروی هوایی پاکستان خواهد شد ؟ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی پاکستان نزدیک به یک دهه است که در قالب برنامه ای مشترک با چین ، بخشی از ناوگان جتهای رزمی خود را با بخدمت گرفتن جتهای JF-17 بروزسانی نموده و این تجدید قوا یا از طریق خرید مستقیم این جنگنده ها از کشور سازنده یا مونتاژ قطعات ارسال شده از شرکت چینی صورت گرفته است . اما تا قبل از ورود JF-17 به سازمان رزمی ارتش پاکستان ، نیروی هوایی این کشور با در اختیار داشتن تعداد قابل توجهی از جتهای سبک نسل سوم نظیر میراژ-3 ، میراژ-5 ، جی-7 و کیو-5 توان هوایی خود را تشکیل داده بود و بعدها با اضافه شدن یک اسکادران از جتهای کمی سنگینتر نسل چهارم F-16A/B تا حدودی ضعف خود را در برابر نیروی هوایی هند جبران نمود . راست ( میراژ - سه و پنج ) چپ :کیو-5 فانتان نیروی هوایی ارتش پاکستان با این حال ورود JF-17 نسل چهارمی به نیروی هوایی ارتش پاکستان اجازه داد تا بتدریج فناوری پیشرفته تری را جایگزین نمونه های متعلق به دهه هشتاد میلادی نماید ، اما اگر چه این نمونه چینی – پاکستانی از بسیاری جهات از جنگنده آمریکایی پیشرفته تر بشمار می آید ، اما بدلیل قابلیتهای رزمی محدودتر نسبت به اف-16 انتظار نمی رود که با ورود تعداد بیشتری از این جنگنده ها ، ناوگان فالکن های پاکستانی از رده عملیاتی کنار گذاشته شوند . تصویر گرافیکی منتسب به پروژه AZM اما آن چه که کاملا واضح به نظر می رسد ، ناوگان اف-16 نیروی هوایی پاکستان بتدریج در حال پیرترشدن است و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از این هواگردها در دهه هشتاد میلادی تحویل شده اند ، فرماندهان این نیرو می بایست از هم اکنون به فکر جایگزینی این نمونه ها باشند . درواقع نسخه های موجود در پاکستان هم اکنون در بسیاری از کشورها بازنشسته شده اند و تنها تایوان و ونوزئلا به دلیل عدم توانایی در جایگزینی به استفاده از آنها ادامه می دهند . جنگنده های اف-16 تحویلی به نیروی هوایی پاکستان ( براساس بلاک تولیدی و سال تحویل ) ارتش پاکستان پس از نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و اسراییل ، سومین کشور کاربر اف-16 در جهان است و با تغییر تهدیدات بالاجبار توانمندی های جدیدی شامل قابلیت حمل و شلیک موشکهای هوابه هوای AIM-120C را بدانها اضافه نمود . اما عوامل متعددی نظیر خستگی شدید سازه که بطور خودکار موجبات افزایش هزینه های عملیاتی را فراهم می آورد باعث شد تا کارشناسان نظامی پاکستانی به این نتیجه رسند که می بایست نمونه جدیدی را جایگزین این جتهای قدیمی نمایند که احتمالا یک جنگنده سبک یا میان وزن خواهد بود که قابلیتهای افزون تری را نسبت به JF-17 خواهد داشت . جدول مقایسه قابلیتهای فامد (BVR) جی-10 و اف-16 اما هنگامی که قرارباشد این تصمیم اجرایی شود ، به احتمال بسیار زیاد ، نمونه انتخابی یک هواگرد غیرآمریکایی خواهد بود چرا که بعید به نظر می رسد که ایالات متحده قصد داشته باشد تا یک هواگرد پیشرفته تر نظیر نسخه های ارتقاء یافته هورنت یا اف-35 را به پاکستان تحویل دهد . در این میان ، گزارشهایی در دست است که نشان می دهد پاکستان مشغول بررسی جنگنده های میگ-35 روسی است ،اما با توجه به روابط دفاعی نزدیک هند و روسیه و همچنین وجود جتهای MIG-29UPG در نیروی هوایی هند که قابلیتهای کمتری نسبت به میگ-35 را داراست بعید خواهد بود که چنین معامله ای به سرانجام برسد . از این رو ، آنچه که محتمل به نظر می رسد ، پاکستان درصدد است تا قبل از به ثمر رسیدن پروژه جنگنده نسل پنجم AZM یک جنگنده جدید که احتمالا جی-10سی خواهد بود را خریداری نماید . پیش ازاین ، چینی ها برای یکسری تستهای میدانی ، جی-10سی را در پاکستان مستقر نموده اند و گزارش هایی در دست است که نشان می دهد ارتش پاکستان تحت تاثیر قابلیتهای این جنگنده قرار گرفته است . جت رزمی جی-10سی که از سال 2018 وادر خدمت نیروی هوایی چین شد ، به مانند اف-16 یک جنگنده تک موتوره سبک وزن بشمار می رود و بدلیل اینکه چند دهه پس از اف-16 معرفی گردید ، به تقریب در اکثر پارامترها نظیر سرعت ، سطح مقطع راداری کو.چکتر و قدرت مانورپذیری بیشتر از طراحی پیشرفته تری برخوردار است و بدلیل اضافه شدن سامانه تغییر بُردار رانش قابلیت اجرای مانورهایی را دارد که غیر از اف-22 جنگنده دیگری در دنیای غرب قادر به انجام آن نیست . مضاف براین ، جی-10سی با مجهز شدن به یک رادار AESA و قابلیت حمل موشکهای جدیدتر PL-10و PL-15 می تواند پتانسیل رزمی بهتری را در اختیار نیروی هوایی پاکستان قرار دهد . علاوه براین ، جی-10سی بدلیل هزینه پرواز پایین تر نسبت به اف-16 های قدیمی ، میتواند نیروی هوایی پاکستان را در خرید تعداد بیشتری از این جنگنده یاری نماید . مقایسه هزینه هر ساعت پرواز اف-16 و جی-10 مضاف براین ، دسترسی نیروی هوایی پاکستان به موشکهای کروز YJ-91 باعث می شود تا درصد توان آفندی این نیرو افزایش پیدا نماید .برخی ناظران نظامی براین باورند که جی-10سی قابلیت مانورپذیری بیشتری را نسبت به جتهای سنگین تر خانواده فلانکر در اختیار دارد و با مجهز شدن نیروی هوایی پاکستان به این جت رزمی ، حریف قدرتمندی در برابر جتهای SU-30MKI نیروی هوایی هندبوجود خواهد آمد. سوخو-30 ام کا آی - نیروی هوایی ارتش هند پی نوشت : 1-بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله............ بواتزن آخرین پیروزی نقشه ایی از حمله سراسری ارتش سرخ در نبرد برلین نیروهای ارتش سرخ بعد از تصرف کامل لهستان به پشت دروازه های برلین رسیده وخود را مهیای پورش نهایی به برلین میکردن سقوط رایش سوم حتمی بود . جناح چپ و خود شهرو حومه آن به جبهه یکم و دوم بلاروس وچناح راست به عهده جبهه دوم اکراین سپرده شد. در محور ارتش بلاروس رودخانه اودر ارتفاعات سیلو و شهر برلین قرار داشته اما کار در محور جبهه اکراین ساده تربود هدف اصلی رسیدن به شهر درسدن بوده. در روز 16 آوریل 1945 حمله سراسری ارتش ارتش سرخ در تمام محورها آغاز شد نیروهای جبهه اکراین شامل ارتش دوم لهستان ارتش 52 شوروی و ارتش 4 گارد شوروی بوده فرماندهی این نیرو را ژنرال ایوان کونف بر عهد داشته هدف اصلی که بر عهده این نیروهای گذاشته بودن شامل عبور از رودخانه نیس قطع کردن ارتباط جناح راست برلین به خود شهر نابودساختن بقایایی نیروهای المانی در منطقه و همچنین رسیدن به شهرهای درسدن وتورگو بوده .در 17 آوریل نیروهای لهستانی که در محور مرکزی جبهه اکراین مستقر شده بودن حملات خود را اغاز کردن ارتش دوم لهستان یک نیروی تقریبا با ملیتی لهستانی بوده که در کنار ارتش اول لهستان و و چند واحد کوچکتر لهستانی وفاداربه شوروی وآرمانهای حزب کمونیست از سال 1943 میلادی برای نبرد با آلمان ها تشکیل شد . با ازاد سازی ورشو وورود به خاک اصلی المان لهستانی ها مشتاق گرفتن انتقام شکست 1939 از آلمان ها بودن به همین خاطر هزاران سرباز و داوطلب لهستانی در قالب نیروهای مستقل در کنار ارتش سرخ میجنگیدن سرباز کشته شده ارتش آلمان در جریان سقوط شهر بوتزن ارتش دوم لهستان استعدادی در حدود 90 هزار سرباز 291 دستگاه تانک ( تانکهای تی 34 و استالین 2) 135 زره کوب ( اس یو 76 . 85. 122 و 152) وصدها قبضه توپ صحرایی وضد زره داشته لشگرهای 10.9.8.7.5 و سپاه 1 زرهی واحدهای ارتش دوم را تشکیل میدادن با شروع حمله نهایی در 16 اوریل بعد از یک گلوله باران بسیار شدید بروی مواضع آلمانی ها ارتش دوم لهستان از رودخانه نیس گذشته و موفق به شکستن خطوط نیروهای المانی در این محور شده با این پیشروی و تصرف پلهای موجود بروی رودخانه نیس در شمال شهر بواتزن نیروهای المانی که در جنگلهای موسکائو در تلاش برای عقب نشیین بودن ارتباط خود را به عقبه از دست دادن و محاصره میشوند در روزهای 18 و 19 آوریل لشگر 8 و سپاه پنجم زرهی از ارتش دوم لهستان به پیشروی خود در جنوب ادامه داده ونیروهای آلمانی را وادار به عقب نشینی میکند . فرماندهی ارتش دوم لهستان تصمیم میگیرد پیش از حمله ارتش شوروی به وسینبرگ و بواتزن و تصرف این مناطق مستقیما به سمت درسدن پیشروی کند . این در حالی بود که وظیفه اصلی این نیروها تامین جناحین ارتش سرخ آمادگی برای مقابله با حملات آلمانی ها و ایفای نقش یک نیروی ذخیره برای انجام ضد حملات احتمالی بود. نقشه سراسری ازمحورهای حملات طرفین در جناح راست برلین همزمان با پیشروی لهستانی ها به سمت درسدن ارتش سرخ هم حملات را برای تصرف بواتزن اغاز کردمدافعین شهر چیزی در حدود 3000 نفر بوده ترکیبی از نیروهای فولگشروم(بسیج آلمان) نیروهای جوانان هیتلری . نیروهای گردان پدافند هوایی /گروهان محکومین بقایای هنگ 244 گرانیدر( مکانیزه) و 200 تن از اعضای لشگر 10 اس اس پانزر در روز 18 اوریل بعد از تصرف روتبرگ وایجاد یک شکاف عمیق در جانح چپ المانی ها شهر وینسبرک در مجاروت بوتزن توسط سپاه 7 گارد ارتش سرخ به اشغال در امد . در مرحله بعد این سپاه حمله مستقیم به شهر بوتزن را اغاز کرد در میانه راه ستونهای زرهی ارتش سرخ توسط بمب افکن های شیرجه رو المانی اشتوکا مجهز به توپهای 37 م م مورد حمله قرار گرفت با وجود وارد شدن ضربات سنگین توسط اشتوکاها به ستونهای زرهی شوروی اما این حملات برای متوقف کردن نیروهای پیشروی کننده ارتش سرخ کافی نبود در ادامه هم تانکهای المانهای دهها تانک شوروی را منهدم کرده اما بازهم کافی نبود . در 18 اوریل تیپ 24 از سپاه گارد موفق به تصرف فرودگاه متروکه ایی در شرق بواتزن شد با فرارسیدن غروب روسها سعی کردن خود شهر بوتزن را تصرف کنند که یک گروهان المانی به مدت 23 ساعت در برابر حملات روسها بشدت مقاومت کرده روز بعد حملات روسها با شدت بیشتر از سر گرفته شد . علاوه بر تیپ 24 که به صورت مستقیم به خود شهر حمله کرده تیپ 26 از جناح چپ و تیپ 57 گارد شوروی از محور شمالی حملات را اغاز کرده بعد از شکافته شدن خطوط المانها در محور شمالی نیروهای شوروی با چرخش به چپ جاده بوتزن به درسدن را قطع کرده در روز 19 اوریل روسها موفق به ورود به شهر شده و درگیریهای خیابانی اغاز شد همزمان یک هنگ لهستانی تنها را ارتباطی باقیمانده شهر در شهرک کودا را قطع کرده و بدین ترتیب شهر بوتزن به صورت شبه کامل محاصره شده در همین روز لشگر 1 هرمان گورینگ المان با سپاه زرهی لهستان در 2 کیلومتری شرق کدرسورف درگیر شده تانکهای لهستانی به ناگاه در کمین تانکهای المانی گرفتار شده برخی از تانکها از فاصله 50 متری مورد هدف قرار گرفتن لهستانی در این درگیری کوتاه ضربات سختی را متحمل شدن در مدت تنها 20 دقیقه 43تانک لهستانی منهدم و 12 تانک دیگر از جمله 4 تانک استالین 2 به غنیمت المانها در امده. مدافعین المانی شهر بواتزن در روز 21 اوریل مجبور شدن تمام خطوط دفاعی خود را به داخل شهر کشانده تانک استالین 2 به غنیمت گرفته شده برخی از مدافعین در یک قلعه سنگی قدیمی در بالای ارتفاعات مشرف بر شهر مستقر شدن اوضاع برای المانی ها بشدت ناامید کننده بودتا این که ضد حمله ورماخت اغاز شد آلمانی ها از چند روز پیش در حال جمع آوری باقیمانده نیروهای خود را در اطراف بواتزن بودن. در روز 21 اوریل بین نیروهایی که به سمت درسدن در حال پیشروی بودن ونیروهای لهستانی - شوروی که در اطراف بواتزن در حال درگیری بودن شکاف عمیقی ایجاد شده بودن که تنها توسط دو لشگر ضعیف پوشش داده میشد ورماخت با پی بردن به این موضوع تصمیم به شروع ضد حمله گرفت این ضد حمله تقریبا با ضد حملات ارتش 12و3 المان برای شکستن محاصره خود شهر برلین همزمان بوده . بین واحدهای لشگر 9و سپاه زرهی لهستان که در حال پیشروی به سمت در سدن بودن و همچنین نیروهای لهستانی که آلمانیها در جنگلهای muskauer محاصره کرده بودن شکافت عمیقی ایجاد شده در حال گسترش بود لشگر 10 و 7 در نزدیکی نایسکی niesky مشغول نبرد بودن واحدهای لشگر 5 و تیپ 16 حد فاصل بین نیروهای آلمانی محاصره شده ونیرهای المانی در جنوب را پر کرده بودن خطوط لهستانی ها تا درسدن بیش از 50 کیلومتر کشیده شده بود و در این فاصله نیروی انچنانی برای دفاع وجود نداشت لهستانی بشدت در تلاش بودن تا افتخار تصرف شهر درسدن را به نام خود کنند اما غافل از آنکه این شکاف 50 کیلومتری از دید نظامیان ورماخت پنهان نمانده بوده و بهترین فرصت را برای شروع اخرین حمله بزرگ خود را بدست اروده بودن طرح کلی ضد حملات آلمان در جریان نبرد برلین طرح کلی بدین صورت بوده شکستن خطوط روسها در جنوب رسیدن به نیروهای محاصره شده ارتش نهم و حرکت به سمت برلین محاصره شده . اما تمام نیرویی که برای این حمله جاه طلبانه در نظر گرفته شده بود 50 هزار سربازان آلمانی 300 تانک زرکوب وتوپ خودکششی بود واحدهای المانی گرد آوری شده شامل بقایایی لشگر 1 چترباز هرمان گورینگ که اکنون به یک لشگر زرهی تبدیل شده بودن لشگر 20 زرهی پانزر لشگرهای موتوری برندنبورگ و هرمان گورینگ 2 لشگرهای 17و 72 هنگ 552 از نیروهای فولگشروم به همراه چند صد سرباز از لشگر 10 زرهی اس اس پانزر آلمانهای در این حمله جمعا 62 دستگاه تانک( که شامل 2 تانک تایگر 1 / 30 دستگاه تانک پانتر / 28 تانک پانزر 4و 2 دستگاه تانک پانزر 3) 293 زرهکوب توپ کششی و خودکششی ( که شامل 123 دستگاه STUG III-IV / هرتز 39دستگاه / 29 نشرن / 20توپ105م م خودکششی STUH 42 / 43 توپ کششی 75 م م و دهها قبضه توپ 88 م م فلک) نیروهای لشگر چتر باز زرهی شده هرمان گورنیگ در حال عزیمت به خطوط نبرد البته مشکل آلمانهای تنها تعداد نفرات وتجهیزات نبود سرنوشت جنگ کاملا مشخص شده بود . خیلی از یگانهای آلمانی از یک سوم تا یک چهارم استعداد واقعی خود را داشته / تجهیزات آنها فرسوده شده بود ومشکل سوخت به بزرگترین دشمن المان ها تبدیل شده یگانهای زرهی ومکانیزه را بشدت با محدودیت چابجایی و تحرک مواجه کرده بود البته ترکیب نیروهای حمله کننده هم جالب بود یا بشدت بی تجربه ویا برعکس بسیار با تجربه وجنگ دیده طرح در نظر گرفته برای حمله هم به هیچ عنوان با واقعیت های میدانی وتوان نیروهای تک ور همخوانی نداشت البته در ان سوی میدان هم نیروهای لهستانی هم مشکلات خود را داشتن اکثر سربازان لهستانی بی تجربه بودن امامشکل آنان تجهیزات و نفرات نبود بلکه کمبود شدید افسران بوده جز به طوری که برای هر 1200 سرباز تنها یک افسر وجود داشت که آن تعداد محدود روسهای لهستانی تبار بودن . با جمع اوری و استقرار نیروهای در محور های مشخص شده راس ساعت 4 صبح حملات آغاز شد محورهای حملات ارتش آلمان برای باز پسگیری شهر بوتزن و شکستن محاصره نیروهای خودی در بوستان های موسکائو نیروهای آلمانی که در محور شمالی یعنی جنگلهای موسکائو muskauerجای که خود در محاصره بودن به فرماندهی ژنرال جورج جائور به سمت فورس لگن و هیدنگر و در جنوب هم لشگر 545 به فر ماندهی فردریش کریشنر به همین دو شهر یورش برده در گام اول المانی هاسعی داشتن محاصره نیروهای خود در جنگلهای موسکائو را بشکند لهستانی ها که انتظار حمله را در این زمان نداشته غافلیگر شده تیپ 16 و لشگر لهستان از دو سمت به صورت ساندویچی تحت فشار قرار گرفتن در غرب ل 20 پانزر حرکت خود را به سمت بوتزن آغاز کرده این درحالی بودکه ل 17 در نیسکی و ویزنبرگ پیشروی کرده لشگرهای 116 و 294 شوری را را در هم کوبیدن آلمانی ها بین ارتش دوم لهستان وارتش 52 شوروی در حدود 40 کیلومتری شمال شرقی بوتزن نیروهای ل 48 تفنگدار شوری را جارو زده وآنها را به سمت SPREMBERG عقب راندن فرمانده ل 254 شوری به شدت زخمی شده در ابتدای حمله فرمانده کل ارتش دوم لهستان با وجود اگاهی از وضعیت جبهه نبرد به تلاش خود برای پیشروی به سمت در سدن ادامه داد این در حالی بود که عقبه این نیروی در حال قطع شدن بود این حرکت به هرج ومرج بین قوای لهستانی دام زد بعضی از یگان ها کاملا ارتباط خود را با عقبه ازدست داده بودن برخی دیگر در حال محاصره شدن بودن و تعدادی دیگر هم در حال پیشروی به سمت درسدن با حمله همزمان واحدهای المانی در جنوب وشمال محاصره جنگل موسکائو شکسته شد گام اول حمله با موفقیت هرچه تمام به پایان رسید نیروهای محاصره شده نجات پیدا کرده چهار لشگر وتیپ لهستانی وشوروی بعد از دریافت ضربات سنگین مجبور به تخلیه شمال غربی بوتزن شدن وشهرک های مثل هیندنبرگ هیسنبرگ و فورسلگن باز پس گرفته شدن همین شکسته شدن خط محاصره نیروهای شوروی لهستانی وجود در ان منطقه را به چهار گروه تقسیم کرده چندین واحد لهستانی محاصره شدن بیشترین خسارتهای را ل 5 و تیپ 16 متحمل شدن مقر ل 5 که تنها توسط یگ گردان اموزشی محافظت میشد مورد حمله قرار گرفت و مجبور به عقب نشینی شدن از 1300 سرباز لهستانی تنها 100 نفر زنده ماندن فرمانده ل 5 هم جز کشته شدن گان بود . سربازان المانی بر بالای پیکر سرباز روس در حومه شهر بقایای توپ تهاجمی su122 ارتش دوم لهستان 200 تا 300 نیروی اسیر فولگشرو آلمانی در یک انبار در اطراف بوتزن نگهداری میشدن که با عقب نشینی لهستانی ها این انبار هم اتش زده شددر 23 اوریل آلمانی ها در یک پیشروی خیره کننده به رودخانه SCHWARZER در شرق و LOHSA و OPPITZ و GROOSDUBRAU در غرب رسیدن بخش عمده ایی از قوای آلمانی در اطراف جنگلهای لوهسا ( LOHAS) مستقر شدن آلمانی ها در ادامه فشار به KONIGSWARTHA را دامه دادن با این پیشرویها در شمال شرقی بوتزن واطراف رودخانه سپری وجنگلهای موسکائو سرانجام فرماندهی سپاه لهستان مجبور به توقف پیشروی به سمت درسدن شده به نیروهای خود دستور داد به عقب برگردن و رخنه های ایجاد شده بین خطوط را پر کنند در22 اوریل همچنین به نیروهای زرهی لهستانی به منظور بازسازی وتجدید قوا به عقب برگردد ل 7 هم فراخوانده شد. تنها ل 9 در اطراف درسدن باقی ماند برای جلوگیری از فروپاشی خطوط نیروهای لهستانی ارتش شوروی 8 لشگر خود را به منطقه ارسال کرد به ل 19 ول 95 پباده از سپاه 4 تانک شوروی دستور داده شد به منظور سد کردن پیشروی المانی ها در اطراف KAMEZZ - KONIGSWARTH دست به حمله بزنند ارتش دوم هوایی هم بعدا به سایر نیروها اضافه شد در همین حال پیشروی آلمانها در به جنوب شرقی بوتزن موفقیت امیز بود ل 294 شوری توسط ل برنبورگ در ویشنبرگ به محاصره در امد در 24 اوریل این لشگر شوروی بشدت اسیب دیده و واحدهای زیادی را از دست داد ل 20 زرهی از سمت جنوب توانست با واحدهای المانی محاصره شده در شهر بوتزن ارتباط برقرار کند بلافاصله ل 20 با هماهنگی واحدهای داخل شهر دست به حمله زده و محاصره شهر به صورت کامل رفع و تقربیا تمام بوتزن بازپس گرفته شد ضد حمله لهستانیها برای عقب راندن ل 20 با شکست مواجه شد برای چند روز درگیری خانه به خانه صورت گرفته در روزهای بعد پیشروی المانی ها در خارج از شهر متوقف شده چونکه دیگر سوختی برای پانزرها باقی نمانده بود نیروهای آلمانی در نزدیکی بوتزن . با وخیم تر شدن اوضاع تنها راه باقیمانده عقب نشینی سراسری برای روسها ولهستانی ها بود به با ابلاغ دستور عقب نشینی سراسری واحدی باقیمانده لهستانی و نیروهای ارتش سرخ مناطق درگیری را ترک و یک خط پدافندی از منطقه LOHSA-KAMENZ - HEIDENGER تشکیل دادن ل 9 لهستان که قبلا در اطراف درسدن مستقر شده بود در 26 اوریل دستور عقب نشین دریافت کرد این واحد لهستانی با تصور اینکه خطوط عقب نشینی امن است حرکت را آغاز کرده آلمانها با آگاهی ازمسیر غقب نشینی ل 9 حملات بر علیه این واحد لهستانی را اغاز کردن هنگ 26 این لشگر نابود شد و 75 درصد پرسنل ان کشته شدن فرمانده این لشگر هم در ادامه حملات کشته شد یک کاروان 300 نفری امدادی لهستانی هم در بین مسیر مورد حمله قرار گرفت وتمام 300 نفر کشته شدن . به علت خسارتهای سنگینی که به این واحد واردشده بود دیگر نمیشد نام لشگر ویا تیپ را بر آن گذاشت و افراد باقیمانده این یگان در لشگر 19 گارد شوروی ادغام شدن . دیگر سوختی ومهمات آنچنانی برای المانی ها باقی نمانده بود . هزاران سرباز کمکی ارتش سرخ هم به منطقه اعزام شده بودن و با تشکیل یک خط پدافندی هر حمله ایی را در هم میکوبیدن قدرت آلمانی ها در همین حد بود هر چند نه فرماندهان های شوری و لهستانی انتظار این حمله به این شکل را نداشتن غرور و سهل انگاری لهستانیها به شدت برایشان گران تمام شد اگر ورماخت نیرو وتجهیزات بیشتر داشتن مطمئنا پیشروی ها ادامه پیدا میکرد. در 26 اوریل نبرد بوتزن به پایان رسید هر چند تا 28 آوریل یشرویها ادامه داشت هیتلر که خود در برلین در محاصره بود واخرین روزهای عمرش را سپری می کرد در پیامی این پیروزی را تبریک گفت . نبرد بوتزن باردیگر نشان داد دست کم گرفتن دشمن میتواند بهای سنگینی داشته باشد موضوعی که ارتش سرخ چند ماه قبل تر در چهل کیلومتری بواتزن یعنی شهر لوبان بخوبی متوجه ان شد المان تا دقایق اخر هم زهر دار است . این نبرد اخرین پیروزی آلمان در جنگ جهانی دوم محسوب میشود . البته بعد این هم در چند عملیات که برای عقب نشینی به سمت نیروهای غربی صورت گرفت المانی ها موفقیت های داشتن اما نمی توان به آنها به چشم یک عملیات تهاجمی نگاه کرد و بیشتر برای فرار کردن از دست ارتش سرخ وپناه بردن به نیروهای غربی بود خطوط درگیری بعد از باز پس گیری چند شهر وشهرک از جمله بوتزن در نبرد بوتزن حد فاصل 21 تا 28 اوریل بین 18 تا 25 هزار سرباز لهستانی کشته زخمی ومفقود شدن المان ها تلفات خود را 1600 نفر اعلام کردن 716 غیر نظامی المانی هم در این درگیریها کشته شدن در مجموع 1000 سرباز المانی کشته شده در طول جنگ در قبرستان این شهر به خاکسپرده شدن بخش زیادی متعلق به بازه زمانی 16 تا 28 اوریل می باشد براساس امار ارتش دوم لهستان 5000 هزار سرباز لهستانی کشته 2800 نفر مفقود و نزدیک به 11 هزار نفر زخمی شده همچنین لهستانی ها امار تلفات آلمان ها را تا 6500 (کشته زخمی ومفقود اسیر) اعلام کردن 200 دستگاه تانک و زرهپوش ارتش دوم لهستان هم در این درگیریم منهدم شدن. از تلفات ارتش سرخ اماری در دسترس نیست. منابع : https://en.topwar.ru/141697-srazhenie-za-bautcen-poslednyaya-pobeda-vermahta.html https://weaponews.com/history/28788-the-battle-of-bautzen-the-last-victory-of-the-wehrmacht.html https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Bautzen_(1945) https://www.berlinexperiences.com/the-battle-of-berlin-1945-a-day-by-day-account/
  21. 1 پسندیده شده
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام سیبرهای ایرانی در پاکستان در اوج روابط ایران و پاکستان ، نیروی هوایی ارتش پاکستان که در جنگ 1965 بخش قابل توجهی از سازمان رزم خود را از دست داده بود ، در قالب اسکادران هفدم ، نمایش هوایی قابل تحسینی را به مناسبت روز نیروی هوایی در برابر دیده گان پهلوی دوم برگزار نمود ( اکتبر 1966 / مهر 1345) نمود . این نمایش نه تنها ، تشکر کوچکی از ایران برای پشتیبانی های پیدا و نهان از این کشور در برابر هند بود ، بلکه بیشتر بدان خاطرصورت گرفت که دست و دلبازی قابل توجه پهلوی به نحوی جبران شود . نیروی هوایی پاکستان بدلیل ضربات قابل توجهی که در برابر هند متحمل شده بود ، برای بازسازی نیروی هوایی خود دست به دامان ایران شد و بدلیل حضور در پیمان سنتو ، از شانس خود بخوبی بهره برداری نمود . در این زمان نیروی هوایی ایران درصدد بود تا تمامی سیبرها و تاندرجتهای خود را بازنشست نموده تا شرایط برای جذب تعداد بیشتری از جتهای جدید F-5A فراهم گردد . به همین بهانه ، ایران به شکل صوری ، به سال 1966 تعداد 90 فروند جت کاناداایر F-86 MK.6 را بواسطه یک شرکت سویسی خریداری نمود و به بهانه کمبود تاسیسات فنی جهت بازبینی و ارتقاء این جتها ، همه آنها را به پاکستان ارسال نمود . با این خرید غیر قابل باور ، نیروی هوایی پاکستان موفق شد در اوج تحریم ها ، سه اسکادران هفدهم ، هیجدهم و نوزدهم خود را بازسازی نماید و این هواپیماها در جنگ بعدی با هند ( 1971) نقش غیر قابل تصوری را ایفا نمودند .
  23. -1 پسندیده شده
    چگونه دولت روحانی باعث ناراحتی چینی ها شد تا ایران را در مقابل تحریم ها کمک نکنند * اخراج چینی‌ها از صنعت نفت ایران به هوای حضور شرکت‌های غربی با روی کار آمدن دولت یازدهم، کشور چین با توجه به تجربه خوب تعامل با ایران در دولت نهم و دهم خواستار حفظ و تقویت این روابط بود که با رفتار قهری و بی‌توجهی دولتمردان وقت مواجه شد. نمونه‌های متعدد این رفتار قهری در حوزه‌های مختلف قابل مشاهده است که برای شروع از حوزه نفت و انرژی آغاز می‌کنیم. در بخش اول گزارش «معمای شرقی» اشاره شد که چینی‌ها در اوج دوره اول تحریم‌ها نه تنها ایران را ترک نکردند بلکه برای توسعه میادین مشترک نفتی ایران در غرب کارون شامل میدان آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران سرمایه‌گذاری کردند. اما در دولت یازدهم رویکرد وزارت نفت در قبال چینی‌ها به طور کلی تغییر کرد به گونه‌ای به امید حضور شرکت‌های غربی، چینی‌ها بدون دلایل موجه از صنعت نفت ایران اخراج شدند. نمونه بارز این موضوع اخراج چینی‌ها از میدان آزادگان جنوبی بود. در این راستا وزارت نفت در یک اقدام قابل تأمل و تنها ۲ سال پس از امضای قرارداد توسعه میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی با شرکت CNPC چین، قرارداد شرکت ملی نفت ایران با بزرگترین شرکت نفت دولت چین را فسخ و این شرکت را از غرب کارون اخراج کرد. در این بین مسئولین وزارت نفت معتقدند که تعلل چینی‌ها در توسعه میدان آزادگان جنوبی دلیل قطع همکاری با آنها بود و حتی آنها به شرکت چینی اخطار داده بودند که در صورت عدم تسریع در روند پروژه برنامه دیگری برای توسعه این میدان در دستور کار قرار می‌گیرد. اما آیا واقعا این امکان وجود نداشت که با مدیریت قوی‌تر و تعامل بیشتر توسعه میدان آزادگان جنوبی نیز همانند آزادگان شمالی توسط شرکت CNPC چین انجام شود؟ بعضی از کارشناسان فعال در صنعت نفت معتقدند شرکت چینی به این دلیل از آزادگان جنوبی کنار گذاشته شد که شرکت انگلیسی- هلندی رویال داچ شل که توسعه همین میدان مشترک در بخش عراقی را بر عهده داشت خواستار مطالعه این میدان در بخش ایرانی شد. مسئولان وزارت نفت نیز هیجان‌زده از احتمال حضور شل در این میدان، هم اطلاعات مخزن در طرف ایرانی را در اختیار شل گذاشتند و هم چینی‌ها را از میدان خارج کردند تا فضا برای این شرکت غربی نه‌چندان خوشنام در ایران باز شود. با این حال در نهایت شل صرفا به گرفتن اطلاعات اکتفا کرد و پیشنهاد مشخصی هم برای توسعه میدان ارائه نداد. *اخراج چینی‌ها از میدان آزادگان جنوبی چه تبعاتی برای کشور به همراه داشت؟ در این بین ناجی سعدونی مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که عهده‌دار توسعه میادین غرب کارون بود توضیح دقیق‌تری از دلیل کنار گذاشتن چینی‌ها از پروژه آزادگان جنوبی ارائه می‌دهد: «چینی‌ها در یادآوران و آزادگان شمالی کار خود را به خوبی انجام دادند ولی وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد، فضا در حوزه نفت و انرژی علیه شرکت‌های چینی شد و آنها از پروژه آزادگان جنوبی اخراج شدند. با این اقدام و عدم اجرای بدیل جایگزین مشخص، حداقل ۲۰ میلیارد دلار ضرر ناشی از عدم النفع به کشور وارد شد که هیچ، بلکه چینی‌ها ادعای هزینه حدود هفتصد میلیون دلاری مطرح کردند که باید شرکت ملی نفت ایران به آن‌ها پرداخت کند». وی افزود: «به نظر من اینکه چینی‌ها کار نمی‌کردند دلیل لغو قرارداد نبود. آنها همزمان در شمال و جنوب میدان آزادگان در کشورمان مشغول فعالیت بودند که کار و تلاش و قراردادهای آنها در آبان ۹۵ کاملاً به ثمر نشست. مشکل این بود که چشم امید به غربی‌ها دوخته شده بود. از طرفی قراردادهای آزادگان شمالی و یادآوران پیشرفت داشتند و وزارت نفت نمی‌توانست آنها را ملغی کنیم، اما آزادگان جنوبی در ابتدای راه بود و متاعی جذاب و بزرگ برای شرکت‌های بزرگ غربی و در نتیجه ملغی شد». البته عدم النفع چند میلیارد دلاری تنها عواقب اخراج شرکت چینی CNPC از ایران نبود بلکه این شرکت به عنوان سهامدار اصلی «بانک کونلون» چین، مانع از همکاری این بانک در دوره دوم تحریم‌ها همانند گذشته شد. درحالیکه در تحریم دوره اول این بانک نقش کلیدی را در انجام تراکنش‌های بانکی ایران بازی کرد. *سریال تکراری وزارت نفت در کنارگذاشتن چینی‌ها این بار در یادآوران با توجه به اینکه در دوره اول تحریم‌ها مهم‌ترین تعاملات ایران با چین در حوزه نفت و انرژی تعریف شده بود، با اتخاذ سیاست غلط در دولت یازدهم، بیشترین تخریب در روابط نیز در این حوزه صورت گرفت. نمونه دیگر این موضوع را می‌توان در فاز دوم توسعه میدان یادآوران جستجو کرد. شرکت سینوپیک چین یکی از بزرگترین شرکت‌های نفتی جهان مسئولیت توسعه فاز اول این میدان را برعهده گرفت و آن را با موفقیت به پایان رساند. با توجه به کارنامه قابل قبول این شرکت در اردیبهشت سال ۹۱ برای توسعه فاز دوم این میدان نیز با طرف چینی توافق حاصل شد. به اعتقاد کارشناسان اولویت برای توسعه فاز ۲ میدان نفتی یادآوران با شرکت توسعه‌دهنده فاز ۱ آن یعنی شرکت سینوپک بود، زیرا این شرکت در فاز ۱ با این میدان نفتی آشنایی کامل پیدا کرده بود. از طرفی خود شرکت سینوپک چین نیز آمادگی لازم برای توسعه فاز ۲ را نیز داشت و برای انجام آن اعلام آمادگی کرد. بعد از توافق برای توسعه فاز ۲ این میدان توسط شرکت سینوپک در دولت دهم، این شرکت برای تدوین برنامه جامع عملیات توسعه اقدام کرد، اما با تغییر دولت شرکت نفت مانع از ادامه همکاری این شرکت شد. در این بین ظاهرا بیژن زنگنه وزیر نفت در اولین جلسه بررسی طرح‌های شرکت مهندسی و توسعه نفت، بدون بررسی طرح شرکت سینوپک برای توسعه فاز ۲ و برخلاف نظر کارشناسان مبنی بر ادامه همکاری با شرکت توسعه‌دهنده فاز ۱، صرفا با امید به حضور شرکت‌های غربی با ادامه فعالیت شرکت چینی علیرغم کارنامه موفق آن در فاز ۱ مخالفت کرد. بد نیست مسئولین وزارت نفت که در توجیه اخراج چینی‌ها از آزادگان جنوبی، کندی پیشرفت پروژه را بهانه می‌کنند در این باره توضیح دهند که چرا علیرغم موفقیت شرکت سینوپک چین در فاز ۱، آنها از فاز ۲ کنار گذاشته شده‌اند؟ آیا آنها هم پیشرفت پروژه‌شان کند بود؟ ادامه دارد منبع فارس