برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 12 مرداد 1400 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهفرود شینوک هوانیروز بر روی آب پ . ن : فکر می کنم که اینجا دریاچه پشت سد زاینده رود باشه ، این مورد رو با توجه به دارو درخت و ویلاهای عکس شماره 1 که من رو یاد منطقه تفریحی چادگان ( که چسبیده به دریاچه هست ) می اندازه می گم .
-
2 پسندیده شدهتایگرهای جوان ایرانی جنگنده - بمب افکن سبک اف-5 اف نیروی هوایی ایران با سریال ساخت ۰۶۸۴-۷۵ پایگاه هوایی McClellan قبل از بارگیری درون هواپیمای C-5 Galaxy و ارسال به ایران به سال ۱۹۷۶
-
1 پسندیده شدهبدون شرح ......... پ . ن : اگر قرار به توضیح باشه فکر کنم (( شینوک در طبیعت ! )) مناسب باشه ! =================== تصویر به گالری منتقل شد. Salem
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با توجه به اهمیت روز افزون جنگ افزارهای بدون سرنشین در میدان رزم ، در این تاپیک قصد داریم به بررسی هواپیماهای بدون سرنشین کشور چین و همچنین دکترین حاکم بر آنها بپردازیم.پست اول به عنوان پیش درآمد تاپیک ، ترجمه خبر مربوط به نمایشگاه هوایی چین ( Zhuhai Airshow ) در سال 2018 هست ، که به گفته صاحب نظران درآن ارتش آزادی بخش خلق چین برتری خود را در امر طراحی و تکنولوژی به رخ رقبای خود کشید .در این نمایشگاه چینی ها علاوه بر اعلام دستیابی به رادار کوانتومی وآکروجت جنگنده نسل پنجم و چهارم ارتقا یافته خود در امر هواپیماهای بدون سرنشین بسیار قوی ظاهر شدند. سبقت چینی WJ-700 شرکت China Aerospace Science & Industry (CASIC) در نمایشگاه بین المللی Airshow China 2018 چین یک هواپیمای بدون سرنشین جدید با نام WJ-700 معرفی کرد. این هواپیماهای بدون سرنشین برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی در زمین و دریا طراحی شده است. WJ-700 دارای 20 ساعت مداومت پروازی و بیشینه وزن برخاست(MTOW) تا 3500 کیلوگرم و4 جایگاه حمل مهمات می باشد. بر خلاف دیگر هواپیماهای بدون سرنشین از کلاس MALE (ارتفاع متوسط ، برد بلند _ medium altitude/ long endurance) که به مهمات نسبتا سبک مسلح هستند، این هواپیماهای بدون سرنشین قادر به حمل مهمات استاندارد هوا به سطح مانند موشک های ضد رادار CM-102، موشک های ضد کشتی C-701 و C-705KD تجهیزات هشدار زودهنگام و جنگ الکترونیک است. هواپیمای بدون سرنشین WJ-700 در کنار موشک های ضد رادار CM-102 Rainbow CH-7 هواپیمای بدون سرنشین تهاجمی (UCAV) به نمایش درآمده دیگر ، Rainbow CH-7 است که بسیار به طرح های آمریکایی مانند X-47 و X-45 شبیه است. با وجود اندازه بزرگ آن و عرض بال 22 متری و طول 10 متر و بیشینه وزن برخاست 13 تن، CH-7 با استفاده از سطوح منحنی شکل و به کارگیری مواد جاذب راداری یک پنهانکار محسوب می شود. CH-7 برای عملیات در سرعت پایین و ارتفاع بالا طراحی شده است و دارای حداکثر سرعت 0.75 ماخ ارتفاع پروازی 30،000 تا 43،000 فوت است. با توجه به ماموریت ، سرعت کروز آن کمتر از 0.5-0.6 ماخ است و موتور توربوفن آن از نوع ناشناخته ای است. Rainbow CH-7 دارای 2 جایگاه داخلی مهمات می باشد که این خاصیت در امر پنهانکاری حائز اهمیت است. CH-7 مانند دیگر اعضای خانواده Rainbow اجرای عملیات را کاملا خودکار انجام می دهد و کنترل ماموریت توسط ایستگاه زمینی فراهم می شود. پنهانکار بودن آن را قادر می سازد اجرای عملیات را در فضای هوایی تحت کنترل دشمن حفظ کند. CH-7 می تواند با ماموریت های شناسایی به عمق نفوذ کند و رادار ها ،کشتی ها، سایت های موشکی ، مراکز فرماندهی و دیگر مراکز کلیدی را مورد حمله قرار دهد. پهپاد CH-7 نیروی دریایی چینی به شدت به هواپیمای بدون سرنشین برای ناوگان ناو هواپیمابر جدید خود علاقه مند است. چین در حال حاضر دارای یک هواپیما بر عملیاتی ، یکی تحت آزمایشات دریایی ، و سومی در حال ساخت است. پهپاد ها در هواپیمابرها، محدوده نظارتی و تهاجمی را در سطح ناوگان افزایش داده و توانایی آن را برای حفظ نظارت مداوم و انجام ماموریت های شناسایی و تهاجمی بدون نیاز به سوخت گیری هوایی بهبود می دهد.چینی ها از چنین هواپیماهای بدون سرنشین به طور مستقل یا در هماهنگی با هواپیماهای جنگی نسل چهارم استفاده می کنند. CH-7 کنونی با بال های ثابت برای اجرای عملیات از یک باند طراحی شده است، اما توسعه دهندگان در حال حاضر برای استفاده از آنها در ناو هواپیمابر ، بالهای تاشو (folding wings) را پیگیری می کنند. HK-5000G هواپیماهای بدون سرنشین دیگر HK-5000G است طراحی شده با بالهای تاشو توسط شرکت Aeromarine Intelligent Equipment ، که یک شرکت تابعه از شرکت کشتی سازی چین هست.این پهپاد با بیشینه وزن برخاست 5 تن و مداومت پروازی 12 ساعته ، قابلیت برخاست به صورت پرتاب ریلی (catapult) و همچنین برخاست از باند را دارد . HK-5000G مجهز به سنسور EO/IR هست و توانایی حمل 2 محموله در زیر بال را دارد و برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی از ناوهای هواپیمابر استفاده خواهد شد. پهپاد HK-5000G JY-300 هواپیماهای بدون سرنشین بعدی ، JY-300 یا Tian Shao نام دارد ، یک پهپاد نظارتی و هشدار زودهنگام هوابرد (AEW&S) است که مجهز به یک رادار آرایه فازی جدید به عنوان اثباتگر تکنولوژی ، ساخته شرکت CETC است. از مشخصات عملکردی هواپیمای بدون سرنشین JY-300 میتوان به مداومت پروازی 15 ساعته و سرعت کروز 200 کیلومتر در ساعت، ارتفاع پروازی 25،000 فوت و بیشینه وزن برخاست 1300 کیلوگرم ،قادر به حمل محموله به وزن 400 کیلوگرم اشاره کرد. JY-300 با چندین رادار آرایه فازی فعال AESA ، در دو طرف بدنه و لبه های جلویی بالها ( leading edges ) پیکربندی شده است. پهپاد JY-300 Rainbow CH-10 یک طرح دریایی دیگر نیز برای خانواده Rainbow در نظر گرفته شده است. CH-10 هواپیمای بدون سرنشین عمود پرواز (VTOL) با قابلیت تیلت روتور (Tiltrotor) با کاربری رزمی و غیر رزمی . پهپاد CH-10 FL-71 پلت فرم FL-71 یک هواپیمای بدون سرنشین با سرعت بالا ، برای بیشینه وزن برخاست 3 تن ، ارتفاع پروازی 50،000 فوت ، حداکثر سرعت 2،200 km/h (1.8 ماخ) و پرواز کروز 850 km/h (0.71 ماخ) در 30،000 فوت طراحی شده است. . این پارامترهای عملکردی FL-71 را قادر میسازد در ماموریتی که حدود یک ساعت طول می کشد محموله ای 100 کیلوگرمی را تا مسافت 800کیلومتر حمل کند ، یک پلتفرم ایده آل برای یک ماموریت کوتاه و سریع. پهپاد FL-71 FL-2 اما FL-2 نام یکی دیگر از هواپیماهای بدون سرنشین رونمایی شده است که برای حمل محموله های سنگین در سرعت بالا طراحی شده است. پهپاد FL-2 با بیشنه وزن برخاست 22 تن می تواند با سرعت 900 km/h (0.73 ماخ) مسافتی در حدود 7300 کیلومتر را به طور مستقل (autonomously) پرواز کند. پهپاد FL-2 TW-765 , TW-356 هواپیمای بدون سرنشین بعدی از شرکت Tengden یک پهپاد دوموتوره با نام TW-356 ، طراحی شده برای حمل محموله های فوق سنگین است. TW-356 با قابلیت 4 جایگاه حمل محموله ، برای بارریزی و بکارگیری غلاف سنجش از دور و یا جنگ الکترونیک بسیار موثر است. این شرکت همچنین یک نوع هواپیمای بدون سرنشین بزرگتر دیگر با نام TW-765 را برای عملیات در ارتفاع بسیار بالا طراحی کرده است.TW-765 قادر به حمل 22 تن بار تامسافت 7500 کیلومتر است. پهپاد TW-356 پهپاد TW-765 XY-280 درمورد پهپاد XY-280 ادعا می شود برای انجام مانور تا 6g طراحی شده است و تا حدودی شبیه سازی شده از روی جنگنده های F-22 / F-35 است. این پهپاد به نحوی برنامه ریزی شده است تا پروازی کاملا مستقل (fully autonomous) انجام دهد و مانورپذیری و ویژگی های پروازی هواپیماهای دشمن را تقلید کند. این پهپاد این ظرفیت را داراست که در مانور ها ، آموزشهای واقع بینانه برای نیروی دریایی و واحدهای موشکی دفاع هوایی ارائه دهد . برای حفظ ویژگی های پنهانکاری (سطح مقطع راداری m2 0.05 - 0.1 )،پلتفرم XY-280 دارای دو جایگاه داخلی حمل مهمات است که انجام حملات تهاجمی ضربتی را برای آن میسر میکند . نحوه ی برخاست XY-20 با استفاده از بوستر صورت میذیرد و موتور توربوجت آن تا سرعت 860 (0.72 ماخ) است. دارای طول 4.33 متر ، عرض بال 6 و بیشینه وزن برخاست 650 کیلوگرم است .همچنین قادر است تا 150 کیلوگرم محموله شامل انواع سنسورها و تسلیحات را برای ماموریت هایی تا 2 ساعت حمل کند. XY-280 برای تحمل حداکثر 25 سورتی پرواز طراحی شده است. پهپاد XY-280 در پست های بعدی اطلاعات جامع تر در مورد خانواده های این پهپاد ها ارائه میشود . صرفا برای میلیتاری / بن پایه
-
1 پسندیده شدهروسها با برخی ایده های ساده تونستن صرفه جویی قابل توجهی در زمینه موشک های هوا به هوا بکنند طرحی مثل موشک ار27 کاملا ماژولار ساخته شده اگر به هر دلیلی نتونستن موشک جدیدی طراحی کنن به راحتی با اصلاح هر قسمت میتونن یک بروز رسانی روی این موشک داشته باشند سیکر غیر فعال موشک ار 27 سیکر فعال موشک ق77 و سیکر فعال موشک ار 27
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا CASC CH-901 مهمات با مداومت بالا/پهپاد انتحاری (2018) CH-901 راه حلی چند منظوره است. این پهپاد برای انتحاری بودن طراحی شده و سر جنگی بخشی از محموله قابل حمل آن است. گزینه های مهمات با مداومت بالا برای اپراتورهای جهانی امروز با تحولاتی که در ایالات متحده، اسرائیل و چین مشاهده می شود، در حال افزایش است. CH-901 بخشی از لیست طولانی هواپیما های بدون سرنشین CASC است که شامل پهپاد پنهان کار رزمی CH-7، پهپاد بال ثابت CH-92 و میکرو پهپاد CH-802 می شود. CH-901 پهپاد نسبتا کوچکی است که توسط یک پیشرانه با ملخ 2 پره پرواز می کند. هدف اصلی آن خنثی کردن اهداف زمینی است. این پهپاد می تواند در تعداد بالا برای حملات دسته جمعی استفاده شود. همانند دیگر مهمات مداومت بالا، CH-901 از بدنه ای تیوبی و موشک مانند استفاده می کنند. بال های فنری آن پس از پرتاب باز می شوند تا پایداری آن در حین پرواز حفظ شود. کل این مجموعه از یک تیوب ساده پرتاب می شود؛ به همین دلیل بسیار جمع و جور و مناسب عملیات های سطح جوخه است. یک واحد متحرک سنگین با نمایشگر های جمع شونده، کنترل های مورد نیاز و فید ویدئو مستقیم، اطلاعات مورد نیاز برای اجرای موفق حمله را به اپراتور می دهد. CH-901 می تواند توسط اپراتور سطح جوخه به کار گرفته شود یا توسط پهپاد مادر در تعداد زیاد پرتاب شود (در حالت دوم برد عملیاتی آن افزایش می یابد). همچنین آزمایش های این پهپاد توسط چین نشان داده شده که در آن پهپاد های CH-901 از یک لانچر با 48 تیوب از روی یک خودرو (به عنوان ایستگاه زمینی متحرک) پرتاب می شوند و با موفقیت به صورت دسته جمعی به هدف حمله می کنند. به غیر از ارزش هجومی آن، اپتیک های نصب شده روی CH-901 به آن اجازه می دهند تا به عنوان پهپاد جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) عمل کند. توانمندی های آن به اندازه ای است که می توان از آن برای حمله دسته جمعی به اهداف هوایی استفاده کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2018 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 100 - سازنده: شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) (چین) - کشورهای مصرف کننده: چین (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 9 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 9 کیلوگرم (0 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور الکتریکی که یک ملخ 2 پره را در انتهای بدنه می گرداند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 450 متر - برد: 10 کیلومتر - تسلیحات: ترکشی، سر جنگی Shaped-Charge - نسخه ها: CH-901 (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم لطف دارید ، اما در مورد سطوح مورد نظر شما یه مقداری تفاوت دیدگاه پیدا میکنیم . همینطور که دوست عزیزمون هم به اون اشاره داشتن ، این سطوح زیمریت هست ( و میشه گفت که یه جور بتونه بوده ) که توسط آلمانی ها برای فاصله انداختن بین سطوح فولادی تانک و مهمات ضد تانک چسبنده ی مغناطیسی ( دارای آهنربا ) ایجاد شده و کاربرد داشته . استفاده ازش هم تقریبا میشه گفت که مثل بتونه سنگی صافکاری بوده و بعد از اجرا ، روی سطوح محکم میشده و تا مدت نامعلومی روی سطوح حضور داشته . لینک ویکی در مورد زیمریت . https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fen.wikipedia.org%2Fwiki%2FZimmerit&psig=AOvVaw0VKWqDmACE82VdwFaAIMOM&ust=1627682590814000&source=images&cd=vfe&ved=2ahUKEwitnaqmpInyAhVT9IUKHdkhDhQQr4kDegQIARAQ البته به نظرم مطلب و یا تایپک در مورد سطوح زیمریت داریم که بنده نتونستم پیداش کنم . مهمات ضد تانک چسبان آلمانی . ( مهمات خرج گود هست ، آهنرباهای ۳ گانه ی نعلی شکل اون علاوه بر وظیفه ی چسبوندن مهمات ، با ارتفاعی که دارن و فاصله هوایی که ایجاد میکنن ، کمک به شکل گرفتن جت _ نیزه ی مذاب خرج گود برای نفوذ صحیح به هدف میکردن ) نمونه ی ژاپنی . ( مین مغناطیسی چسبان ) پوشش زیمریت ایجاد شده بر سطوح که برای دفع مهمات چسبان مغناطیسی ایجاد و کاربرد داشته . بنده که هرچی دقت کردم به سطوح بدنه و سطوح تقریبا عمودی برجک ، شکل و فرم اجرای زیمریت و علم به بتونه بودن احتمالی اون و ... ، کارایی ایی برای سطوح زیمریت در سطح " سطوح زایونی " پیدا نکردم ، اما حتی اگر سطوح زیمریت هم در زمینه ی چنگ زنی ، کارایی جزیی داشتن ، به نظرم کارایی فرعی و غیر انتخابی براش بوده و نه اینکه مثل سطوح زایونی بابت لیز نخوردن ایجاد شده باشه .
-
1 پسندیده شدهسلام ممنون خیلی عالی بود ولی اینکار از زمان جنگ جهانی در تانکهای ارتش آلمان به نوعی انجام میشد
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم شیار عادی نه ! عموما شیارهای طولی و عرضی ( و یا ترکیب این دو ) که حاصل براده برداری از سطح هستن ، فاقد سطوح چنگ زننده و خشن مثل سطوح زایونی هستن و نهایتا بتونن یه قسمتی از مایعات و سیالها رو از روی سطح کم کنن ، اما بازهم چیزی که در انتها میمونه و کف پوتین خدمه باید اون رو لمس کنه ، قسمت بیرونی و بدون شیار این سطوح با کستردگی بالا هست که هم میتونه لایه ی غبار روش سوار بشه و هم سیالات چرب روی اون سطوح باقی میمونن ، در مقابل سرما و گل و شل و برف هم کاری ازپیش نمیبره . شیار با ایجاد زواید چند وجهی ساده روی سطوح بله ! اما اگر بتونیم با ماشینکاری مناسب سطوحی رو مثل سطوح زایونی خشن ایجاد کنیم ، امکانش هست . این برجستگی سطوح مورد نظر ما میتونن به شکل اهرام باشن که در قسمت ریشه قطور و مستحکم هستن و در قسمت نوک ، تیز و برنده . نمونه ی دم دستی این این برجستگی رو میتونیم روی فک بعضی از گیره های آهنگری ببینیم . برجستگی های روی سطح مثل مخروط و هرم ، میتونن سطح خشن مناسبی رو برای استفاده ی خدمه در گستره ی 360 درجه ایی ایجاد کنن و کاربرشون نگران جهت حرکت و بالا و پایین رفتن از روی سطوح نباشه . از جذابیت های سطوح زایونی این هست که جدای از زره هست و این امکان رو به کاربر میده که این سطوح رو هر جایی که نیاز داره ایجاد کنه ، برای مثال میشه این سطوح رو روی زره های انفجاری و یا سطوح محدب هم ایجاد کرد . همینطور هزینه ی زیادی متوجه کاربر نیست و نیازی هم به ورق قطور بابت عملیات زمانبر ماشین کاری نداره . ============================================================================ یکی از نکاتی که در مورد تحرک و جسم انسان وجود داره اینه که تمامی وزن ما روی سطح به نسبت کوچکی ( کف پاها ) اعمال میشه و اگر به هر دلیلی کف پاها پایداری خودشون رو از دست بدن ، مشکل عدم تعادل به سرعت خودش رو نشون میده . در زمان تحرک ، دویدن ، جهیدن و ... ، نیروی وارده به سطوح کف پا مشخصا از حالت عادی هم فراتر میره و در مقاطعی این نیرو میتونه 2 الی چند برابر نیرویی باشه که توسط جرم بدنمون به کف پا منتقل میشه ، مشخصه که برای تامین پایداری پا ، پا افزار و پایداری روی سطوح تجهیزات مورد استفاده ، فکر کردن و عمل کردن ، کار پسندیده ایی میتونه باشه . در آخر هم دوباره اون چند نکته ایی که باعث سر خوردن از روی سطوح میشه رو دوره کنیم . این هم تصویر پایانی .
-
1 پسندیده شدهحرکت رو به چالش ها 2 : مثال ها تقابل بین مطالعات بیش از حد و اقدام با کمترین داشته ها را می توان در مثال ها جست و درک کرد. مثال 1: تانک ذوالفقار طرحی مطالعاتی در خصوص کار روی مدل مطالعاتی و عدم تولید صنعتی و تست در میدان عملیاتی، تانک ذوالفقار را می توان مثال زد. تانکی که طرح های اولیه آن در انتهای جنگ ریخته شد و به پایه ثابت رژه های سراسری تبدیل شد و مدل هایی که در نمونه آخر نشان از بهبود شدید سیستم اپتیک و هدف گیری تانک بود ولی اثر پیشرفت آن در تولید و نه در ارتقا زرهی کشور دیده نشد. بسیاری عدم تولید این تانک را توسعه موشکی و عدم اختصاص بودجه می نامند ولی عدم ورود این تانک به عرصه عملیاتی جهت تست میدانی این نظر را رد می کند. تانکی که برای آن هزینه شد ولی کمتر از تجربه آن استفاده شد و به عنوان یک طرح تحقیقاتی در دفاتر طراحی باقی ماند. این در حالی بود که تجربیات این تانک حتی برای ارتقا تانک های قدیمی و زره پوش ها نیز استفاده نشد. >>>>>> تانک ذوالفقار 1 تانک ذوالفقار 3 اگر مدیران از این طرح حمایت بهتری می کردند و 5 تانک آن به عنوان نمونه در واحد های عملیاتی و درگیر استفاده می شد و دانش ساخت و بهره برداری آن را مستند می کردند امروز حرف های بسیاری برای گفتن داشتیم ولی صحبت های در بحث دفاتر طراحی ماند و اثری در میدان عمل دیده نشد. در سوی مقابل مثال 2: اعزام ناوها به دریای سرخ ، اقدام و عمل با کمترین داشته ها نیروی دریایی مثالی از اقدام و حرکت با مبنای مطالعاتی و داشته های کمتر هست که ماموریتی بر اساس خواست و با داشته ها انجام شد. دهه ها پیش که نیروی دریایی ایران در شمال ناو و حرفی برای گفتن داشته باشد، نیروی دریایی روسیه رزمایشی را در دریای کاسپین برگزار می کند و ایران را به این رزمایش دعوت می کند. ایران ناوی را برای این منظور از جنوب و با هدف عبور از ولگا اعزام می کند ولی روس ها اجازه عبور نمی دهند و عملا ایران را تحقیر می کنند. این اقدام زمینه ساز ساخت و ساز ناو در شمال کشور شود با مجموعه های پیکان شد. دقیقه 5 مصاحبه با امیر سیاری با برنامه چهل و هشت (ادامه) لینک بعد از چندین سال پدیده دزدان دریایی در دریای سرخ شکل می گیرد و ایران برای اسکورت کشتی های خود یک ناو گروه اعزام می کند. این اقدام که با مخالفت و تردید های بسیار همراه بود ولی سبب افزایش چشمگیر امنیت کشتی های ایران شد. و راه را برای افزایش ماموریت به حوزه اقیانوس هند و اعزام ناوگروه های بعدی و سفر به جنوب به شرق اسیا هموار کرد. به تدریج با بهبود مناسبات با ونزوئلا، ماموریت اعزام به اقیانوس اطلس طرح شد، هر چند که این ماموریت نیمه تمام ماند ولی تجارب مهمی را به ارمغان آورد. و امروز ساخت ناو بندری مکران و سفر به بندر سنت پترزبورگ رو شاهد هستیم. و حرف هایی که نو هستند. در این مثال نیروی دریایی ایران علیرغم تمام بی پولی ها با طراحی این ماموریت علاوه بر ایجاد امنیت در مسیر تجارت کشور سبب برخورد با دنیای جدید و تفکرهای جدید شد. برخوردی که نگاه فرماندهان و مدیران نیروی دریایی رو از حفظ امنیت سواحل جنوبی به حضور در دریای آزاد و تامین امنیت ناوگان تجاری ایران در اب های دور تغییر داد. از دید برخی کارشناسان این اقدام بدون ارزیابی و تجهیزات مناسب اشتباه و نابود کردن تجهیزات حیاتی کشور هست اما به شخصه این اقدام را شکستن سکون و بی حرکتی تفکر نیروی دریایی و روبرو شدن با واقعیت های جهان و دریا می دونم و اگر تجارب آن مستند و نیازها به تدریج مرتفع بشه، باید اون را بسیار ارزشمند تر از یک کار مطالعاتی صرف و بدون عمل دونست چیزی که در میدان عمل برای ایران آورده تولید می کند. ----------------------------------------------------- بر اساس تجربه می توان گفت که طرحی که بیش از حد در دفاتر فنی و طراحی گیر کند دچار ترس و محافظه کاری شده و از ماموریت اصلی خود باز می ماند. چیزی که بسیار در دفاتر فنی شرکت ها دیده می شود و باعث از دست رفتن زمان طلایی و محافظه کاری طراحان می شود. اینجاست که برقرار تعادل بین فکر و عمل بسیار حیاتی و ضروری است. با تشکر از جناب @Crash دوستان خوبی چون @MR9 , @mehran55
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری سطوح زایونی !!! قریب به اتفاق عموم علاقمندان به تجهیزات نیروی زمینی ، احتمالا سطوح تانک و نفربر های ساخت عزیزان زایون باز ( صهیونیست ها ) رو دیدیم و این سطوح زیبا و چرایی ایجادش احتمالا برامون سوال بوده . این سطوح مدت مدیدی هم حقیر رو هم درگیر کرده بود و تو ذهنم چرخ میزد تا به شکل تجربی و تصادفی به چرایی ایجادش رسیدم . ماسه شسته !؟!؟ تا اونجایی که مشخصه ، این سطوح ، سطوح خود تانک هستن که با استفاده از ماسه ی شسته ی شکسته شکل گرفتن . یعنی اومدن ماسه ی شکسته ی شسته که سطوح تیز و خشنی داره رو سرند کردن و با ابعاد مناسب ( احتمالا 4 الی 6 میلیمتر ) جدا کردن و ( احتمالا با شستشوی مناسب و مورد نیاز ) با یه جور چسب یا رزین مناسب به سطوح مورد نظر چسبوندن . نکته جالب ماجرا اینجاست که که برای قسمت هایی که احتیاج داشتن ابزار بهش دسترسی داشته باشه و یا سطوحی رو که نیاز دیدن ، مثل اهرم بازکردن درب کوچک موتور ، روش تحرک داشته باشه رو بدون سطوح زایونی گذاشتن تا مشکلی برای کاربرش ایجاد نکنن و انصافا چقدر زیبا و تمیز این کار رو انجام دادن . خب این سطوح زیبا به چه کاری میان ؟ علاقمندی حقیر به تجهیزات ، عموما به شکل تجهیزات نوردی خودش رو نشون میده و نکته ی جالبی که تو این چند ساله و در این مورد خودش رو نشون داده ، این بود که در مواقع تجهیزات نوردی و سوار و پیاده شدن از تانک و نفربر و ... مختلف که عموما سطوح شیبداری دارن ، با هر نوع پای پوش ( کفش ، کتونی و ... ) که داشتم به طرز مسخره ایی روی این سطوح لیز میخوردم . هیچکدوم از این پا افزار ها با کفه ی خارجی نرم و یا سخت برتری ایی تو این زمینه به همدیگه نداشتن و باالطبع سر خوردن ها در جریان بود که تجهیزات نوردی رو نیازمند دقت و تجربه در مسیر و نوع سوار و پیاده شدن ( آموزش ) به اونها میکرد ، واگرنه همیشه باید به دنبال دست آویز برای سعود و فرود از تجهیزات باشیم . تا اونجایی که دقت کردم سر خوردنها بابت این موارد و یا ترکیب این موارد شکل میگیره . 1_شیب زیاد سطوح : یعنی با کمتر و یا بیشتر شدن شیب سطوح اجتمال لیز خوردن هم کمتر و یا بیشتر میشه . 2_ سطوح سیقلی : سطوح فلزی و یا رنگ شده ی شیبدار دارای کمترین سطح اسطکاک هستن . ۳_سرما : با سرد تر شدن محیط و بالاخص پاافزار نظامیان که همون پوتین باشه ، کف لاستیکی ( یا لاستیک مصنوعی ) پوتین ها حالت کشسانی و ارتجاعی خودش رو کم کم از دست میده و سفت و سخت میشه و احتمال سر خوردن بیشتر میشه . ۴_گرد و خاک : لایه ی نازکی از خاک و غبار خیلی راحت میتونه حکم لایه ی لغزنده ی بین پوتین و سطوح شیب دار رو بازی کنه . ۵_ باران : خود قطرات باران و یا لایه ی نازکی از آب میتونه سطح اسطکاک بین پوتین و سطوح شیبدار رو کم کنه . ۶_برف : برف سبک و لایه نازک یخ هم میتونه سطح اسطکاک رو بسیار کم کنه . ۷_ چرب شدن : روغنی و یا آغشته شدن به سیالات چرب مورد استفاده در این خودروها مثل روغن و یا گازوییل میتونه سطح تماس رو بسیار لغزنده کنه . ۸_ ترکیب موارد بالا ، مثل گل و شل یا گل و برف ، یا حتی ایستادن خودروهای زرهی در شیب های طولی یا عرضی و ... " تمامی موارد ذکر شده در بالا به راحتی میتونه باعث از دست رفتن تعادل خدمه ی اون تانک ، نفربر و یا خدمه ی بخش تعمیر و نگهداری بشه که در صورت شکل گرفتن حادثه ، بی برو برگرد باعث برخورد فیزیک فرد به سطوح سخت تانک و یا نفربر میشه و حتی امکان پرت شدن بعد از این حادثه ، علاوه بر برخورد ، امکان آسیب دیدگی بیشتر برای فرد مذکور رو در پی خواهد داشت ." خدمه در حال تمیز کردن نمایشی پریسکوپ راننده . تو این زمینه عزیزان زایون باز ! اومدن و این سطوح شیب دار رو که امکان حرکت توسط خدمه و یا خدمه تعمیر و نگهداری روشون میرفته رو به شکل جالبی خشن کردن که تقریبا تمامی احتمالات سر خوردن مذکور در بالا رو حذف کرده ( البته این سطوح در مقابل برف و یخ قطور نمیتونه کاری از پیش ببره ) این سطوح ، از نظر عزیزان دست اندرکار در زمینه ی طراحی وساخت تانک ذوالفقار هم دور نمونده و به نوعی در مورد این تانک هم پیاده اش کردن . اما مشکل قضیه اینجا خودش رو نشون میده که ابعاد ماسه ی مورد استفاده برای ذوالفقار رو بسیار ریز انتخاب کردن ( ماسه بادی هست به نظر ) که فاقد تاثیرگذاری لازمه برای ایجاد سطوح خشن مثل مرکاوا و ... زایون بازها هست و میشه گفت این سطوح رو بابت زیبایی ظاهری ذوالفقار ایجاد کردن . به خاطر رنگ شدن پیاپی برای رژه ها هم این ماسه ها تو رنگ گم و هضم شدن . ( تا اونجایی هم که لمس کردم مثل اینکه از چسبوندن ماسه ها به سطح خبری نبود و بابت اتصال به سطح ، ماسه رو قبل از خشک شدن رنگ و روی رنگ پایانی پاشیده بودن ) میشه گفت در مورد ذوالفقار فارغ از عملکرد و کارایی واقعی این سطوح ، بیشتر به کپی ظاهری این سطوح توجه شده . کارایی سطوح زایونی به چه شکل هست ؟ برای نزدیک شدن ذهنیت ، سنباده های زبری که تا حالا دستتون گرفتید رو به خاطر بیارید . حالا یکمی زبرتر ... یادتون میاد زمانی که انگشت مبارکتون رو روی سطح خشن سنباده میکشیدید ، چطور پوست دست تون گیر میکرد به سطح خشن اون سنباده ؟ سطوح زایونی دقیقا نقش سنباده ی خیلی زبر ( دانه درشت ) رو برای سطوح تانک و نفربر دارن !!! و پوست انگشت مبارکتون هم حکم زیره ی لاستیکی پوتین رو !!! و در قریب به اکثر موارد ، خشونت و زبری این سطوح به حدی هست که هیچکدوم از موارد گفته شده و موجود ( رنگ شدن ، گرد و خاک ، سرما ، لایه آب ، سیالات چرب و ... ) نمیتونن مانع چنگ زدن این سطوح به زیره ی لاستیکی پوتین خدمه ی این تجهیزات بشن ! ( به فلش سمت چپ و پوتین داغون خدمه دقت کنید که چطور با کمک وزن سرباز روی سطوح زایونی چسبیده ) . نکته ی جالب موجود هم اینکه ، عزیزان زایون باز تنها این سطوح رو روی بدنه ایجاد نکردن و جای جالبی مثل زیر درب کوچکتر موتور ( درب سرکشی و سرویس ) هم این سطوح رو ایجاد کردن . میتونید به فلش سمت راست که اشاره به سطوح زایونی زیر درب موتور داره دقت کنید . در این قسمت ، خدمه بابت سرکشی و چک موتور درب کوچیک موتور رو توسط پین و قطعه ی مربوطه ، تو زاویه ی تقریبا 90 درجه مهار کردن و میشه سطوح زایونی زیر درب موتور رو به وضوح دید . لولای درب کوچیک موتور ( در حال گریس کاری ) و قطعه ی سوراخ دار قابل تنظیم ( در زاویه 90 و همینطور قابل آزاد شدن برای خوابوندن درب موتور به سمت جلوی تانک ) که میشه به کمک اون و پین مربوطه درب موتور رو 90 درجه نگه داشت . حالا اینجا و در زمان تعویض و جابه جایی موتور کارایی این سطوح رو ببینید . ( برای تعویض موتور علاوه بر باز کردن قسمت بزرگی از زره اصلی برجک و برداشتن درب بزرگتر روی موتور ، برای دسترسی بیشتر درب کوچیک رو نیاز هست که بخوابونن روی بدنه ) نمونه های مورد استفاده از سطوح زایونی نفربر زرهی چرخ دار ایتان مجهز به سطوح زایونی . نفر بر زرهی شنی دار نمر مجهز به سطوح زایونی . تانک اصلی میدان نبرد مرکاوا 4 مجهز به سطوح زایونی . اینجا هم میشه یک پدر و فرزند رو دید که با دمپایی لا انگشتی !!! تو سیاحت مرکاوایی و بدون نگرانی از سر خوردن بر سطوح زایونی تکیه کردن . آیا سطوح زایونی ابدی محسوب میشه ؟ مشخصا خیر و با توجه به تصاویر موجود ، تحرک خدمه و ... روی این سطوح و کیفیت مواد مصرفی اولیه ( جنس سنگی که ازش ماسه ایجاد شده ، همینطور نوع و کیفیت چسب و یا رزین مورد استفاده ) و کیفیت اجرا ، بعد از مدت نامشخصی ، سطوح زایونی دچار ریزش میشه . البته در زمان اورهال که تجهیزات زرهی خارج از سرویس هستن ، میشه دوباره این سطوح رو با مواد اولیه ی مشخص و مرغوب خودش جایگزین کرد و بعد تجهیزات رو رنگ کرد و تحویل داد . شاید برامون این سوال هم سوال پیش بیاد که آیا سطوح زایونی به کار کشورمون میاد و ایجاد این سطوح بر روی تجهیزات داخلی موجود و یا تولید داخل نیازه ؟ بنده مشخصا نه سواد و نه جایگاهی برای اظهار نظر تو این زمینه دارم ، اما با توجه به چهار فصل بودن کشورمون و اون ۸ دلیل سر خوردن ( سطوح شیب دار ، سرما ، گرد و خاک ، برف ، باران ، سیالات چرب و ... ) و در صورت صلاحدید و اجرای صحیح و با کیفیت میتونه کمکی هر چند کوچیک به خدمه و یا خدمه ی تعمیر و نگهداری تجهیزات زرهی کشورمون باشه . کیفیت ظاهری تجهیزات زرهی نیروی زمینی زایون بازها زیاد هست . ای کاش مسولین عزیز کشورمون که با عزیزان لبنانی ارتباطات حسنه ایی دارن ، یک برنامه ایی ترتیب میدادن که در صورت موجود بودن ، تعداد مناسبی از تانک و نفربر های به غنیمت گرفته شده توسط حزب اا... در نبرد با صهیونیستها رو به کشورمون منتقل کنن ، حتی اگر نمونه های قدیمی تری هستن ، تا مهندسین مرتبط داخلی بتونن این تجهیزات زرهی و نقاط ضعف و قوتش رو برسی کنن ( شاید برای جنگ احتمالی ) تا تجارب بیشتری توسط شون کسب بشه برای ساخت تجهیزات بهتر . مسلما دیدن طرز فکر طراحان مختلف ( حتی دشمن ) از نزدیک و مشخصا از روی لمس! ساخته هاشون و همینطور دقت به استفاده از مواد اولیه مصرفی در نقاط مختلف این تجهیزات و همچنین نوع و کیفیت این مواد مصرفی ، میتونه تو باز شدن فکر و ذهن مهندسین و طراحان داخلی مثمر ثمر باشه . مشخصا دستیابی ، تجزیه و تحلیل سخت افزارهای نظامی کشورهای مختلف راهی هست که قدرت ها و ابرقدرت ها رفتن و میرن . بعد از برسی توسط مجموعه های مربوطه هم یه تعدادی رو به موزه ها اختصاص بدن که دست بچه های میلیتاری هم به ساخته ی زایون بازها برسه... . پایان بخش مطلب هم 2 تا ویدیو ببینیم. https://m.youtube.com/watch?v=t-i79kf-vfc https://m.youtube.com/watch?v=O_HBGbMAL3I https://m.youtube.com/watch?v=t-i79kf-vfc https://m.youtube.com/watch?v=O_HBGbMAL3I نوشته شده توسط مخترع روانی ، برای سایت وزین میلیتاری . پ ن 1_ این مطلب بر اساس علاقمندی شخصی و ... حقیر نوشته شده بنابراین امکان وجود خطا و یا اشتباه در آن وجود خواهد داشت . 2_ این مطلب با صرف زمان ایجاد شده ، در صورت استفاده ، آوردن نام سایت وزین میلیتاری و یا لینک دادن به مرجع در انتهای مطلب باعث خوشهالی است . 3 - مدیران محترم اگر این مطلب مرتبط با قسمت دیگری از سایت هست ، میتونید منتقل بفرمایید .
-
1 پسندیده شدهمرکاوا مارک-4 Walk Around بخش پنجم و پایانی پی نوشت : پایان برای مشاهده تصاویر در ابعاد واقعی ، روی آنها کلیک کنید ...
-
1 پسندیده شدهبازگشت تزار دریایی آیا یاک-141 (یاک-41) به خط پرواز نیروی دریایی روسیه باز خواهد گشت ؟ با ظهور و عملیاتی شدن هواگردهای بال ثابت عمودپرواز در سازمان رزمی کشورهای عضو بلوک غرب ، دفتر طراحی یاکوولف اتحاد شوروی به منظور تجهز شناورهای سبک هواپیمابر کلاس کیف (Kiev Class) خود ، جنگنده ضربتی عمودپرواز (VTOL) یاک-38 فورجر را طراحی و به نیروی دریایی این کشور تحویل داد . این جنگنده از سال 1976 وارد خدمت شد و تا سال 1991 که 4 فروند شناور کلاس کیف که بدلیل محدودیتهای مالی از خدمت عملیاتی ارتش این کشور خارج شدند ، به پروازهای رزمی خود ادامه داد . فورجر بعنوان تنها پرنده دریاپایه فراصوت نیروی دریایی شوروی ، قادر بود تا با سرعت نزدیک به 1 ماخ و در ارتفاع 11هزار متری مبادرت به عملیات نماید ، هر چند بدلیل برخورداری از تنها 4 جایگاه حمل سلاح ، قابلیت حمل بمب ، موشک و راکت محدودی را دارا بود ، با این حال تجربه طراحی فورجر برای دفتر طراحی یاک فرصتی بی نظیری را فراهم آورد تا بتواند با استفاده از نقاط قوت و ضعف برآمده از این برنامه ، هواگرد جدیدی را به ارتش شوروی تحویل دهد . در نتیجه این روند ، نیروی دریایی روسیه انتظار داشت تا پیکربندی جدید این شرکت در عین داشتن توانمندی مهم نشست و برخاست عمودی ، پتانسیل رزمی مشابهی با جنگنده های خط مقدم نیروی هوایی روسیه ( شامل میگ-29 و سوخو-27 ) را ارائه نماید که بر همین اساس ، شرکت حتی قبل از تحویل اولین نمونه یاک-38 به نیروی دریایی ، کار بر روی طرح جدید را آغاز نمود . بدین ترتیب ، هواگرد جدید این شرکت که با شناسه یاک-141 یا یاک-41 نیز شناخته می شد ،نخستین پرواز خود را 11 سال بعد به سال 1987 به ثبت رساند . این جنگنده جدید ، به شکل قابل توجهی ، در مقایسه با یاک-38 ، سریعتر ، مانورپذیر تر ، برد زیاد تر ، ارتفاع پروازی بالاتر و درنهایت مسلح تر بود و براساس تعارف صورت گرفته در طراحی مفهومی اولیه آن ، می توانست پیشرفته ترین موشکهای هوابه هواو ضدکشتی روسی را که بطور همزمان توسط جتهای اولیه نسل چهارم روسی حمل می شد را مورد استفاده قراردهد . در واقع امر ، برنامه یاک-141 با تلاشهای گسترده ارتش شوروی برای گسترده نمودن توان دریایی خود من جمله طراحی و آغاز به ساخت ابرحامل های کلاس اولیانوفسک که در آن زمان با شناورهای هواپیمابر کلاس نیمیتز مقایسه میشد ، همزمان گردید . به همین دلیل دفتر طراحی یاک ، 10 مهندس ارشد خود را به این پروژه اختصاص داد تا بیشتر از 50 طرح پیشنهادی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند . بدین ترتیب ، پس از طی چند ماه پس از انتخاب طراح نهایی ، این جنگنده دریایی جدید در سپتامبر 1991 ، درست چند ماه قبل از فروپاشی اتحاد شوروی نخستین فرود عمودی خود را برروی شناور رزمی آدمیرال گورشکف ثبت نمود . با این حال ، بدلیل از میان رفتن اتحاد شوروی و متعاقب آن ، فروپاشی اقتصادی پیش آمده برای این کشور که از سال 1992 تا 1997 بطول انجامید ، شرکت یاک نیز بودجه موردنیاز برای ادامه برنامه را از دست داد ،در حالی که حداقل 4 نمونه اولیه در مراحل مختلف مونتاژ قرار داشتند . با توجه به این وضعیت ، از سال 1991 تا کنون این برنامه به حال خود رها شد و اگر چه شرکت لاکهید مارتین برای مدت کوتاهی با شرکت یاک همکاری نمود و گفته میشود که فناوریهای بسیار مهمی در خصوص شیوه های برخاست کوتاه و نشست عمودی (STOVL) میان این دو مبادله شد تا جت رزمی اف-35 بی مراحل توسعه خود را زودتر از زمان ممکن به اتمام رساند ، اما چشم انداز بسیار مبهمی در خصوص ادامه برنامه شرکت یاک وجود دارد . علیرغم این مساله ، تحولات قابل توجهی که در اقتصاد روسیه و سپس در ارتش این کشور رخ داده ، موجب گردیده که این احتمال ، یعنی احیای برنامه یاک-141 قوت بگیرد . درواقع ، روند بهبود وضعیت اقتصادی روسیه که از سال 2000 آغاز گردید ، موجب شد تا این کشور برنامه مدرنیزاسیون ارتش خود را با شتاب بیشتری پیگیری نماید . به همین دلیل ، تعدادی از برنامه های نیمه کاره دوران شوروی ، تکمیل شده تا جایی که رییس وقت ستاد کل ارتش روسیه ( ژنرال نیکولای ماکاروف ) بر بخدمت گیری حامل های هواپیمابر سبک را برای نیروی دریایی از انتهای دهه نخست قرن جدید تاکید مینمود ، به همین دلیل یک برنامه مشترک نظامی با فرانسه به منظور خرید 4 فروند شناور رزمی منعقد شد که نهایتا درسال 2014 ملغی گردید . اما این مساله مانع از برنامه ریزی بومی برای روسها نگردید و نیروی دریایی این کشور بلافاصله طرح جدیدی را ارائه داد که کار ساخت نخستین حامل سبک هواپیمابر برای روسیه از سال 2020 آغاز گردید و گفته میشود که تناژ گونه های سنگین آن تا 40000 تن نیز خواهد رسید .بدین سان ، با احیای برنامه حامل های سبک هواپیمابر روسی ، نیروی دریایی روسیه برای اولین بار پس از سقوط اتحاد شوروی به جنگنده های عمود پرواز جدید نیازمند خواهد شد . با توجه به اینکه نیروی دریایی ایالات متحده ، ژاپن و ایتالیا پس از دریافت نسخه های صادراتی اف-35 ،آنها را بر روی شناورهای رزمی خود ( ایزومو کلاس برای ژاپن ، واسپ و آمریکا کلاس برای ایالات متحده و درنهایت گاریبالدی کلاس برای نیروی دریایی ایتالیا ) عملیاتی خواهند نمود ، روسیه نیز می بایست بدین کار مبادرت ورزد . در چنین شرایطی ، با توجه به اینکه برنامه یاک-141 قبل از توقف، در مرحله پرواز نمونه اولیه قرار داشت ، هزینه های تحقیق و توسعه برای بروزسانی آن بشدت کاهش پیدا خواهد کرد و مضاف براین ، یاک-141 برای کشورهایی نظیر چین ، تایلند و کره جنوبی بدلیل در اختیار داشتن حامل های سبک ، می توانند به مشتری بالقوه این جنگنده تبدیل شوند . در این مورد ، نیروی دریایی چین با عملیاتی کردن شناور آبخاکی تایپ075 خود که تناژی در حدود 40000 تن را داراست و میتواند چیزی در حدود 30 فروند هواپیما را با خود حمل کند ، شروع مجدد برنامه یاک – 141 باعث خواهد شد تا پکن به مشتری اصلی این هواگرد تبدیل گردد که این امر آغاز برنامه یاک-141 را مقرون به صرفه تر خواهد کرد . مهمات هوابه هوای دوربرد R-77 بدین سان ، این جنگنده ها پس از خروج از خط تولید ، به مهمترین هواگرد ضربتی نیروی دریایی ارتش روسیه تبدیل خواهد شد که پس از مسلح شدن ، خواهد توانست در یک برد قابل توجه با اهداف متخاصم درگیر شود . در این میان ، محصول جدید شرکت یاک ، احتمالا به موشکهای دوربرد R-77 مسلح خواهد شد که بابردی نزدیک به 193 کیلومتر ، به خطرناکترین سلاح هوابه هوای مستقر در دریا برای روسها تبدیل خواهد شد . در حوزه تسلیحات ضدکشتی ، نیروی دریایی روسیه احتمالا برای مسلح نمودن این جنگنده عمودپرواز از مهمات پیشرفته خود نظیر KH-41با برد 300 کیلومتر و سرعت 3 ماخ و همچنین KH-35U و P-800 استفاده خواهد کرد که میتواند حامل های هواپیمابر سبک را به یک تهدید نامتقارن مرگبار ، حتی با یک گروه کوچک از جتهای یاک-141 تبدیل نماید . بدین ترتیب ، تجهیز این جنگنده با رادارهای پیشرفته آرایه فازی نظیر آنچه که در میگ-35 یا سوخو-57 به کاربرده شد ، می تواند قابلیتهای این جنگنده را نسبت به گذشته ، به مراتب افزایش دهد .بنابراین ، پتانسیل بالای صادراتی برای یاک-141 و نیازمندی ارتش روسیه برای تجهیز حامل های در دست ساخت خود ، باعث شده تا نگاه ها مجددا به این برنامه معطوف گردد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing X-48 پهپاد بال بدنه ترکیبی (BWB) آزمایشی (2007) مفهوم بال بدنه ترکیبی (BWB) در هواپیما ها فقط شامل اتصال محکم عناصر بال به بدنه می شود که نوعی بال پرنده است، هیچ مرز مشخصی بین بدنه و بال های اصلی وجود ندارد و هواپیما فاقد واحد دم است. این مفهوم، بسیاری از مزایای بال پرنده را با فضای داخلی بزرگتر (یعنی ذخیره سوخت بیشتر و سطوح بیشتر برای کمک به ایجاد نیروی بالابرنده) ترکیب کرده است. در مجموع، این ویژگی ها برد عملیاتی و بهره وری سوخت را نسبت به ترکیب های سنتی بالا می برد. با این حال، همانند دیگر طراحی های نوین، هواپیما های BWB نیز چالش های تکنولوژیک خود را دارند که پیمانکاران برجسته دفاعی را به سمت دنبال کردن محاسن چنین هواپیما هایی سوق می دهد. بوئینگ X-48 یکی از این پلتفرم هاست. هواپیما های BWB از اوایل دهه 1920 و پس از بازیابی از جنگ جهانی اول (جنگی که در آن هواپیما ها با شکل تک بال، بال بزرگ و بال سهگانه به جزئی جدایی ناپذیر از ارتش ها تبدیل شدند) در ذهن مهندسان هوانوردی شکل گرفتند. از آن زمان، این مفهوم توسط طراحان بزرگ این حوزه تکامل یافت و تا جایی که فناوری اجازه می داد بال های مستقیم به بال های خمیده تبدیل و پوسته های تراز تمام فلزی تبدیل به یک اصل شدند. در قرن جدید، بخش "Phantom Works" بوئینگ، شاخه پروژه های مخصوص این شرکت، جستجو برای پیشبرد چیز هایی که از BWB ها شناخته شده بود را آغاز کرد که منجر به ساخت X-48 شد. کار های اولیه توسط مک دانل داگلاس انجام شد که پس از ادغام این شرکت در سال 1997، داده ها به شرکت بوئینگ منتقل شد. پس از آن، بوئینگ با مهندسان مرکز تحقیقات Langley ناسا همکاری کرد تا X-48 را توسعه دهد. مدلی کوچک مقیاس از یک هواپیمای BWB رادیو کنترل با موتور ملخی در سال 1997 پرواز کرد تا این طرح مفهومی را ثابت کند. با این حال X-48A با 10.6 متر طول بال پیش از انجام هر کار فیزیکی، لغو شد. پس از آن X-48B با 6.2 متر طول بال ساخته شد. مدل B که از لحاظ ابعادی کوچکتر از مدل A بود، دارای بال هایی با مساحت بیشتر و لبه های جلویی زاویه دار بود. سطح بدنه آن به صورتی بود که نیازی به واحد دم نداشت. و در عوض، بال های عمودی در انتهای بال های اصلی قرار گرفته بودند. تصویری از کابین خلبان روی بخش دماغه بدنه کشیده شده بود و 3 محفظه موتور به انتهایی ترین بخش پشتی بدنه چسبیده بودند. موتور های آن از نوع توربوجت JetCat P200 بود که 5.8 نیوتن متر رانش تولید می کرد. آرایش چرخ های آن از نوع 3 گانه بود و وزن ناخالص آن به 225 کیلوگرم می رسید. در هرجایی که ممکن بود از کامپوزیت استفاده شد. Cranfield Aerospace انگلیس مسئول ساخت این پهپاد بود. X-48B فاز آزمایشی خود را در سال 2007 آغاز کرد و اولین پرواز آن در بیستم جولای به ثبت رسید. ساخت 2 نمونه اثبات گر به Cranfield Aerospace سفارش داده شد که با نام های "Ship 1" و "Ship 2" تحویل داده شدند. X-48B قادر بود تا به حداکثر سرعت 220 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند، پنجره ماموریتی آن 40 دقیقه بود و ارتفاع پروازی آن به 3000 متر می رسید. X-48B از زمان شروع پرواز به عنصر مهم Phantom Works در زمینه تحقیقات درباره ی BWB ها تبدیل شد. چشم انداز های آینده ی X-48B بسیار جالب است. این پهپاد نسخه مقیاس کوچکی از هواپیمای تمام اندازه ایست که قرار است ساخته شود. اگر یکسری جنبه های فنی حل شوند، BWB ها می توانند در بازار های نظامی و تجاری حاضر شوند. توانایی آن ها فریبنده به نظر می رسد اما قانع کردن نهاد هایی مانند نیروی هوایی ایالات متحده شرکت های حمل نقل بزرگ سخت است. این هواپیما ها در آینده خواهند توانست نقش ترابری سنگین وزن در خدمات ارتش و هواپیما های مسافربری برد بلند را ایفا کنند. وقتی X-48B وارد فاز آزمایشی شد، نسخه X-48C معرفی شد. این نسخه ابتدا مدلی تغییر یافته از X-48B با 2 موتور بود که برای آزمایش توانایی تولید نویز کم (ویژگی خوبی برای هواپیما های مسافربری) ساخته شد. اولین پرواز X-48C در آگوست سال 2012 صورت گرفت و در آپریل همان سال فاز آزمایشی را به پایان رساند. برنامه هایی برای ساخت هواپیما های بزرگتر در این سری وجود دارد و بوئینگ تحقیقات خود درباره ی طراحی های BWB را ادامه می دهد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: بوئینگ (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.6 متر - طول بال ها: 6.22 متر - ارتفاع: 0.9 متر - وزن: 195 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 225 کیلوگرم (30 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 3 موتور توربوجت JetCat P200 با رانش 5.87 نیوتن متر - حداکثر سرعت: 220 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 3050 متر - برد: 145 کیلومتر - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: X-48 (سری پایه)، X-48A (نسخه برنامه ریزی شده برای اثبات پرواز، ساخته نشد)، X-48B (نسخه 3 موتوره، 2 فروند از آن با نام های Ship1 و Ship2 ساخته شد)، X-48C (X-48B تغییر یافته، نسخه 2 موتوره، اولین بار در آگوست 2012 پرواز کرد) منبع
-
1 پسندیده شدهامشب میخوام سراغ یکی دیگر از جنایتهای صورت گرفته در طول جنگ جهانی دوم بروم که پست آن حدود ۴ سال قبل در کانال قرار گرفته است و امشب بازنشر میشود. یونیت ۷۳۱ بخش اول به طور قطع جنایتکار ترین کشور در جنگ جهانی دوم ژاپن بود ارتش امپراطوری ژاپن ۱۰ میلیون چینی را در طول جنگ دوم جهانی قتل عام کردن ولی وحشتناک ترین جنایات واحد ۷۳۱ ژاپن بود پزشکان حاضر در این واحد بسیار قسی القلب بودند. واحد ۷۳۱ در شهر هاربین چین که تحت اشغال ارتش ژاپن بود احداث شده بود پیشبینی میشود در بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ بین ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ هزار نفر از مردم چین را شامل میشدند افراد تحت آزمایش را بهگونهای انتخاب میکردند که نمایندهای از همهٔ طبقات اجتماعی باشند از جمله مجرمان، راهزنان بهدام افتاده، پارتیزانهای ضدژاپن، زندانیان سیاسی و مردم عادی که به جرم «فعالیتهای مشکوک» توسط «کمپئیتای» (پلیس نظامی ژاپن) دستگیر میشدند. حتی شیرخواران، افراد مسن و زنان حامله هم در میان این افراد دیده میشدند. زندانیان، از جمله یک اسیر جنگی آمریکایی را بدون انجام بیهوشی، زندهشکافی میکردند. ابتدا آنها را با میکروبهای گوناگون آلوده میکردند و سپس بدنشان را میشکافتند و اعضاء داخلی بدن را خارج میکردند تا اثر بیماریها را بر روی آنها بررسی کنند. این کار را بر روی افراد زنده انجام میدادند؛ چراکه تصور میشد پس از مرگ، فرایند تجزیه جسد، نتیجه تحقیقات را دگرگون خواهد کرد. این زندانیان شامل مردان، زنان، کودکان، شیرخواران و زنان بارداری میشد که توسط جراحان ژاپنی، وادار به حاملگی اجباری شده بودند. دستوپای زندانیان را قطع میکردند تا اثرات ازدسترفتن خون را بررسی کنند. اندامهای بریدهشده را گاهی به سمت مخالف بدن، پیوند میزدند. اندام برخی زندانیان را منجمدکرده و سپس قطع میکردند. گاهی هم، اندام را منجمد کرده و سپس آنرا گرم کرده و یخش را آب میکردند تا اثرات قانقاریای (سیاهمردگیِ) درماننشده را بررسی کنند. در برخی زندانیان، معده را بریدند و مری را مستقیماً به رودهٔ کوچک وصل کردند. در برخی دیگر، بخشهایی از مغز،ریهها، کبد (جگر) و غیره را بریده و جدا کردند. برخی ژاپنیها توجیه میکنند که آزمایشهای آنان که منجر به «کشفِ شیوههای درمانی جدیدی در یخزدگی» شد، در اصل توسط تجربیاتِ بدستآمده از آزمایشهای انسانی «واحد ۷۳۱» امکانپذیر گردید. در آن دوران، ژاپن خود را برای جنگ قریبالوقوع با اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی آماده میکرد و «این بدان معنا بود که ارتش ژاپن باید خود را برای وقوع یخزدگی در تعداد بیشماری از سربازانش آماده میساخت». فیزیولوژیستِ ژاپنی «یوشیمورا هیساتو»، آزمایشهای گوناگونی را در این زمینه انجام داد. او اسرا را به محیط سردِ بیرون برده، اعضاء مختلف بدن را درون آب فرو کرده و صبر میکرد تا یخ بزنند. وقتی انجماد صورت میپذیرفت، و این انجماد - آنگونه که بعدها یک افسر ژاپنی اعتراف کرد، از طریق زدن یک تکه چوب کوچک بر روی عضوِ منجمدشده و شنیدن صدایی شبیه به کوبیدن چوب بر روی یک تختهچوب شناسایی و تأئید میشد - یخِ روی آن را میتراشید و رویش آب میریخت. تأثیر آب ریختهشده با حرارتهای گوناگون را با کتک زدن بیمار با استفاده از چماق بررسی میکردند تا ببیند هنوز جایی از بیمار یخزده باقیمانده یا خیر. شیوههای دهشتناکی از این آزمایشهای را به طرق مختلف روی اسرا پیاده میکردند. در میان تمامیِ بیماریهای آمیزشی، هیچیک به اندازهٔ سیفلیساهمیت نداشت. پیدا کردن روشی برای درمان و توانبخشی سربازانِ مبتلا که «شیوع سیفلیس در آنان به واسطه تجاوز سیستماتیک به زنان و استفاده گسترده از بردگان جنسی بسیار زیاد بود»، حیاتی و ضروری بود. با این حال، با آنکه سرمِ آلودهکننده به بیماریهایسل، آبله مرغان و سایر عوامل بیماریزای مُسری بهآسانی تولید میشد، سیفلیس را نمیتوانستند به راحتی و از طریق تزریق ایجاد کنند. از این رو، پزشکان با ترتیبدادنِ سکسهای اجباری، زندانیان مبتلا به سیفلیس را وامیداشتند تا به زندانیان غیرمبتلا تجاوز کنند. پس از آنکه قربانیان آلوده میشدند، آنها را در مراحل گوناگون عفونت، زندهشکافی میکردند تا پیشرفت بیماری و اثرات آن را بر احشاء داخلی و اندام بیرونی بدن مشاهده کنند. آنچه بیشتر باعث سردرگمی میشود این است که در برخی اعترافاتِ زندانبانان، زنان را به روشنی، میزبانِ عفونت میکروبی سیفلیس قلمداد کردهاند، حتی با آنکه میدانستند، خودِ این زنان، با زور و اجبار مبتلا به سیفلیس شده بودند. نگهبانان زندان، اعضاء تناسلی زنان مبتلا به سیفلیس را «نونِ مربادار» مینامیدند. به غیر از اثرات سیفلیس در بالغین، پزشکان واحد ۷۳۱ میخواستند بدانند که عوامل بیماریزا چه تأثیری بر خردسالان دارند. یک پرسنل «سپاه جوانان» که در واحد ۷۳۱ آموزش میدید، به خاطر میآورد که یک گروه از افرادی را که قرار بود تحت آزمایشهای سیفلیسی قرار بگیرند، دیده است. «یک زن چینی با شیرخوارش و یک زن سفیدپوست روسی با یک دخترک چهار یا پنج ساله».این کودکان، به همان روشی که والدینشان آزمایش میشدند، تحت آزمایش قرار میگرفتند، که البته تأکید؛ بیشتر بر آن بود که طولانیبودنِ زمان درگیری با عفونت، چه تأثیری بر اثربخشی درمانها دارد. کوتاه آنکه، تعدادی از کودکانی که در درون حصارهای این مرکز نظامی بزرگ شدند، به سیفیلیس مبتلا شدند. زنان زندانی در این مرکز را وادار میکردند که برای مقاصد تحقیقاتی باردار شوند. بویژه برایشان مهم بود که احتمالِ انتقال مستقیم از مادر به جنین، در دوران بارداری بررسی شود؛ مخصوصاً دربارهٔ بیماری سیفلیس که تصور میشد بر باروری تأثیر داشته باشد. برای محققان واحد ۷۳۱ بسیار جالب بود که بدانند سیفلیس بر اعضای جنسی زنان چه تأثیری دارد و آیا جنین زنده میماند یا خیر. با آنکه تعداد زیادی از نوزادان در اسارت به دنیا آمدند، هیچ مدرکی دالِ بر زنده بیرونآمدن زندانیان این مرکز، حتی کودکان، وجود ندارد. گمان میرود که زنان و کودکانِ زندانی را کشتند و حاملگیها را [با سقط] پایان دادند. مردان زندانی را بیشتر در آزمایشهای منفرد بکار میبرند تا سایر متغیرها، بر روی نتایج آزمایش اثر منفی نگذارد. اما زنانِ زندانی را در آزمایشهای میکروبی، جسمی و جنسی بکار میبرند و از آنها بعنوان بردگان جنسی استفاده میکردند. از اسرا برای آزمایش انفجار نارنجک در فواصل مختلف آنها استفاده میشد. شعلهافکنها را روی انسانهای زنده آزمایش میکردند. زندانیان را به تیرکهایی میبستند و از آنها بعنوان اهدافی برای بمبهای میکروبی، شیمیایی و انفجاری استفاده میکردند. برخی زندانیان را از آب و غذا محروم میکردند تا ببیند چقدر زنده میمانند. برخی دیگر را در اتاقکهای پُرفشار قرار میدادند تا بمیرند و بعد بررسی کنند که ارتباط دما، سوختگیها و زندهماندن انسان چگونه است. اسرا را در داخل دستگاههای سانتریفوژ و تا دمِ مرگ میچرخاندند. تزریق خون حیوانات به انسان، تشعشع مقادیر مرگبار اشعه ایکس، در معرضِ مواد شیمیایی قراردادن در داخل اتاقکهای گاز، تزریق آب دریا به افراد (برای آنکه ببیند آب دریا میتواند جایگزینی برای سرم نرمال سالین باشد یا خیر)، زندهزنده سوزاندن و زندهبهگور کردن، از دیگر آزمایشهای این واحد پزشکیِ نظامی بود. محققان ژاپنی، آزمایشهایی بر روی زندانیان با استفاده ازمیکروبهای طاعون، وبا، آبله مرغان، بوتولیسم و غیره انجام دادند.این تحقیقات منجر به تولید «بمبهای برگریزان باسیلی» و «بمبهای حاوی کَک» شد که برای گسترش «طاعون خیارکی» در شهرهای چین بکار گرفته شد. در میان اشخاصی که پس از تسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵ میلادی در آن کشور بودند، سرهنگدوم «مورِی سندرز» بود که با ناو آمریکایی «اِستِرجـِس» به آنجا آمده بود و میکروبشناسی مشهور و عضو «مرکز تسلیحات میکروبی ارتش آمریکا» بود. مأموریت او، تحقیق دربارهٔ فعالیتهای تسلیحاتی بیولوژیک ژاپن بود. وقتی او به ژاپن آمد هیچگونه اطلاعی از واحد ۷۳۱ نداشت.سندرز ژاپنیها را تهدید کرد که در صورتِ عدم همکاری و افشایِ اطلاعات مربوط به تسلیحات بیولوژیکشان، پای روسها را به ماجرا باز خواهد کرد. ژاپنیها از این موضوع واهمه داشتند و نمیخواستند سیستم قضایی روسیه درگیر ماجرا شود. فردای آن روز، سندرز جزوهای را دریافت کرد که در آن به فعالیتهای بیولوژیک ژاپن اشاره شده بود. سندرز این اطلاعات را نزدِ ارتشبد داگلاس مکآرتور برد که فرمانده نیروهای ائتلافی و مسئول بازسازی ژاپن در دوران اشغال آن توسط متفقین بود. او در خفا با جاسوسان ژاپنی بر سر معاملهای به توافق رسید: در ازای افشایِ جزئیات تحقیقات و آزمایشهای انجام شده روی انسان به آمریکا (و نه دیگر نیروهای متفقین)، به فرمانده واحد ۷۳۱ و پزشکان و محققان آن، توسط آمریکا مصونیت قضایی داده میشد. مسئولان آمریکایی به دقت فعالیتهای پرسنل «واحد ۷۳۱» را زیر نظر داشتند و حتی نامههای آنان را میخوانند و سانسور میکردند.آمریکاییها معتقد بودند که این اطلاعات ارزشمند است و بهیچ وجه مایل نبودند به دست سایر کشورها، بهویژه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، بیوفتد. بدین ترتیب در «دادگاه جنایات جنگی توکیو»، تنها یک مورد از آزمایشهای ژاپنیها، آنهم تزریق «سرم سمی» به یک شهروند چینی مطرح شد، که تازه این مورد هم، بنا به تحریک و تلاشهای «دیوید ساتون»، دستیار دادستان چین انجام پذیرفت. وکلای مدافع ژاپنیها گفتند این ادعا، مبهم و تائیدنشده است و بدین ترتیب بهدستور رئیس دادگاه نظامی، «ویلیام وِب»، بهدلیل فقدان مدرک کافی، از دستورِ کارِ دادگاه خارج شد. شایان ذکر است ارتش امپراطوری ژاپن واحد های دیگری همچون واحد ۱۰۰ و واحد ۸۶۰۴ نیز در ضمینه توسعه و تحقیق در خصوص مواد شیمیایی و سمی در اختیار داشته که در فرصتهای بعدی به آن پرداخته خواهد شد. منبع کانال پارتیزان ===== کپی متن از وبسایتها،و کانال های فارسی زبان در میلیتاری ممنوع است ( مجدد تکرار نشود ) //// MR9
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتصویر به نسبت کمیاب از جنگنده های اف-5 نیروی هوایی سالهای نخستین جنگ (1363) این عکس مربوط به فیلم به یاد ماندنی "عقابها" اثر مرحوم ساموئل خاچیکیان براساس داستان واقعی جناب شریفی راد است .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم جهت ثبت در تاریخ پابرهنگان عالم که برای خدا جهاد کردند منبع
-
1 پسندیده شدهQuote تاریخچه از اوسینت و ما جرای فتنه 88 https://www.bellingc...e-intelligence/ نرم افزار ویزدوم شرکت لاکهید مارتین http://www.aparat.com/v/1gXZO اینم از ویدئو مرکز دکترین اموزش و فرماندهی امریکا داعش و میدان گزی ترکیه http://www.aparat.com/v/qor5F مقاله اشاره شده در ویدئو بالا از فضای وبلاگ های فارسی https://cyber.harvar...s_Online_Public یک نمونه از بخش هسته ای درمورد ایران هم اشاره میشه http://www.nti.org/a...etective-story/ هرچی از ضعف در osint در این مملکت بگیم کم گفتیم بی شمار اطلاعات توسط متخصصین شون کسب میکنن از خبرها گزارشات عمومی تصویر فیلم پخش توسط دولت یا مردم در اینترنت و.. البته ما هواره رژیم اشغالگر قدس دقت خوبی دارن تقریبا هر 2و3 سال یک ماهواره پرتاب میکنن گوشه چشمی به محصولات شرکت التا سیستمز رژیم صهیونیستی ما هواره تکسار تصویر برداری راداری http://www.aparat.com/v/Nfau4 چند محصول برای جمع اوری اطلاعات ELTA-ELI-7077 شنود شبکه مخابراتی http://www.aparat.com/v/9UzGv پاد رادار روزنه مصنوعی برای تصویر برداری راداری http://www.aparat.com/v/9tgZI ELTA-ELI-3001 - AISIS - Airborne Integrated SIGINT System http://www.aparat.com/v/WBXdM هواپیما گشت دریایی http://www.aparat.com/v/hsmZJ البته این هواپیمای اواکس یا هشدار پیش هنگام موقع حضور روس ها در لاذقیه مدام مشغول گشت زنی در دریای مدیترانه ومرز های سوریه بودن برای جمع اوری اطلاعات خبرش موجوده G550 ELTA-ELW-2085-2090 - Airborne Early Warning http://www.aparat.com/v/VCdvo وخیلی از سیستم های اطلاعاتی دیگه در نهایت اطاعاتشون چیزی شبیه به این سامانه میرسه ELTA-ELS-8994 RT - RICent -- Real Time Image Intelligence Center http://www.aparat.com/v/BFvYR نمونه تصویر ماهوره اروس بی رژیم صهیونیستی از پایگاه فضایی امام خمینی در کویر سمنان برای سال 2014 نمونه از تصویربرداری راداری از فرودگاه بندر عباس و یک سوله حتی با واسطه پوشش سقف سوله محل تجهیزات داخل سوله معلومه ( ایرباس ) در ضمن 5 سال نسبت زیاده برای تشخیص نوع رفتار ما احتملا اقایون یک سری فریب اطلاعاتی اجرا کرده باشن حداقل من یکی باور نمیکنم تمام حملات اسراییل موفق بوده اول اخر جنگ به کسب اطلاعات درسته که تصیمات لازم گرفته باشه
-
1 پسندیده شدهبا سلام: تصویر یک فروند F5E از نوع رادار دار نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به دوستاران میلیتاری تقدیم می گردد.
-
1 پسندیده شده