برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 15 مرداد 1400 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهبه نام خدا روسیه تا سال 2024 موشک های قاره پیمای Topol را بازنشسته و آنها را به لانچر ماهواره تبدیل می کند موشک بالستیک Topol نیروی موشکی استراتژیک روسیه تصمیم گرفته است که موشک های بالستیک قاره پیمای توپول را در سال 2024 از خدمت نظامی خارج کرده و از آنها در برنامه های غیرنظامی استفاده کند. یک منبع در بخش دفاعی TASS در روز پنجشنبه گفت: "برنامه ریزی شده است که جدیدترین موشک بالستیک قاره پیمای Topol در سال 2024 از خدمت در نیروهای موشکی استراتژیک خارج شوند. موشک های توپول خارج از خدمت با موشک بالستیک قاره پیمای Yars با سرجنگی MIRVed (چند کلاهک با قابلیت هدف گرفتن مستقل) جایگزین می شوند." در نوامبر سال گذشته، یوری سولومونوف، طراح ارشد موسسه فناوری حرارتی مسکو، گفت که برخی از ICBM های توپول که از کار افتاده اند، به عنوان موشک های حامل Start-1 مجددا مورد استفاده قرار خواهند گرفت. وی گفت: "تصمیم گیری در مورد این موضوع در سال 2020/2021 تصمیم گیری می شود." سولومونف افزود: "همه چیز به دو برنامه برای ایجاد دو گروه از ماهواره های کوچک بستگی دارد، که راکت های Start-1 برای آنها وسایل پرتاب مناسبی اند." تعداد 360 سامانه توپول در ده لشکر نیرو های موشکی استراتژیک روسیه در سال 1999 وجود دارد. تست موشک بالستیک قاره پیمای RS-24 Yars با قابلیت هسته ای توسط روسیه Start-1 یک موشک حامل سوخت جامد کلاس سبک است که بر اساس ICBM توپول ساخته شده. این موشک با حداکثر وزن برخاست 47 تن، می تواند محموله ای بیش از 500 کیلوگرم را به مدار LEO برساند. از سال 1993 تا 2006، روسیه هفت پرتاب موشک Start را از ایستگاه های فضایی Plesetsk و Svobodny (Vostochny فعلی) انجام داد. گزارش شده است که RS-24 Yars شبیه به موشک قاره پیمای SS-27 (Topol M) روسیه و موشک بالستیک زیردریایی پرتاب Bulava (SS-NX-32) طراحی شده است. طول این موشک 22.5 متر و قطر آن 2 متر برآورد شده است. اعتقاد بر این است که این موشک مجهز به یک حامل ورود مجدد (RV) جدید است که به RV اجازه می دهد در فضا و هنگام ورود مجدد مانور دهد. وزن کل پرتاب RS-24 حدود 49000 کیلوگرم برآورد شده و انتظار می رود حداقل برد آن 2000 کیلومتر و حداکثر 10500 کیلومتر باشد. منبع
-
3 پسندیده شدهبسم رب الهشدا نیروی دفاعی استرالیا ( ADF ) بخش دوم دوره دفاع از استرالیا تا دهه 1970 ، استراتژی نظامی استرالیا بر مفهوم دفاع مستقیم ( forward defence ) متمرکز بود ، که در آن نقش ارتش استرالیا همکاری با نیروهای متحد برای مقابله با تهدیدات در منطقه استرالیا بود. در سال 1969 ، هنگامی که ایالات متحده دکترین گوام ( Guam doctrine ) را آغاز کرد و انگلیسی ها از شرق سوئز عقب نشینی کردند ، استرالیا یک سیاست دفاعی جدید ایجاد کرد که بر خوداتکایی و دفاع از قاره استرالیا تأکید داشت. که به عنوان سیاست دفاع از استرالیا ( Defence of Australia Policy ) شناخته می شود. بر اساس این سیاست ، تمرکز برنامه ریزی دفاعی استرالیا حفاظت از رویکردهای دریایی شمال استرالیا ( تحت عنوان شکاف هوا و دریا) در برابر حمله دشمن بود. در راستای این هدف ، ADF تجدید ساختار یافت تا توانایی خود را در حمله به نیروهای دشمن از پایگاه های استرالیا و مقابله با حملات به قاره استرالیا افزایش دهد. ADF با افزایش قابلیت های RAN و RAAF و انتقال واحدهای منظم ارتش به شمال استرالیا به این مهم دست یافت. دکترین نیکسون که به نام دکترین گوام شناخته می شود عقب نشینی بریتانیا از شرق سوئز که به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر در نظر گرفته می شود سیاست دفاع از استرالیا تا این زمان ، ADF هیچ واحد نظامی برای استقرار عملیاتی در خارج از استرالیا نداشت. در سال 1987 ، ADF اولین استقرار عملیاتی خود را به عنوان بخشی از عملیات رقص موریس ( Operation Morris Dance ) انجام داد ، که در آن چندین کشتی جنگی و یک گروههان تفنگدار در پاسخ به کودتاهای فیجی در 1987 در آبهای فیجی مستقر شدند. این استقرار در حالی که به طور گسترده ای موفقیت آمیز بود ، ضرورت ADF را برای بهبود توانایی خود در واکنش سریع به رویدادهای پیش بینی نشده نشان می داد. شناور آدلاید در عملیات رقص موریس از اواخر دهه 1980 ، دولت به طور فزاینده ای از ADF تقاضا کرده تا نیروهای خود را در ماموریت های حفظ صلح در سراسر جهان مشارکت دهد. در حالی که اکثر این استقرارها تنها شامل تعداد کمی از متخصصان بود ، چندین مورد نیز به استقرار صدها نفر از پرسنل منجر شده است. ماموریت صلحبانی بزرگ در نامیبیا در اوایل 1989 ، کامبوج بین 1992 تا 1993 ، سومالی در 1993 ، رواندا بین 1994 و 1995 و بوگنویل در 1994 و از 1997 به بعد انجام شد. عملیات صلحبانی استرالیا در کشورهای مختلف مشارکت استرالیا در جنگ خلیج سال 1991 اولین باری بود که پرسنل استرالیایی از زمان تأسیس ADF به یک منطقه جنگی فعال اعزام شدند. اگرچه کشتی های جنگی و تیم غواصی که در خلیج فارس مستقر شده اند شاهد نبرد نبوده اند ، اما این نیروها قابلیت ها و ساختار فرماندهی ADF را مورد آزمایش قرار داده است. پس از جنگ ، نیروی دریایی ناوگان خود را به طور منظم در خلیج فارس یا دریای سرخ مستقر کرد تا تحریم های تجاری علیه عراق را اعمال کند. مشارکت کنندگان در جنگ های خلیج فارس اعزام به تیمور شرقی و قرن 21 در سال 1996 ، جان هوارد کمپین انتخاباتی حزب لیبرال را رهبری کرده و نخست وزیر شد. پس از آن ، اصلاحات قابل توجهی در ساختار نیرو و نقش ADF صورت گرفت. استراتژی دفاعی دولت جدید تأکید کمتری بر دفاع از استرالیا در برابر حمله مستقیم و تأکید بیشتر بر همکاری در ائتلاف با کشورهای منطقه و متحدان استرالیا برای مدیریت تهدیدات احتمالی امنیتی داشت. از سال 1997 ، دولت همچنین مجموعه ای از تغییرات را در ساختار نیروهای ADF به منظور افزایش نسبت یگان های رزمی به واحدهای پشتیبانی و افزایش کارآیی رزمی ADF اعمال کرد. جان هوارد نخست وزیر وقت استرالیا حزب لیبرال استرالیا تجربیات ADF در هنگام استقرار در تیمور شرقی در سال 1999 منجر به تغییرات قابل توجهی در سیاست های دفاعی استرالیا و افزایش توانایی ADF برای انجام عملیات در خارج از استرالیا شد. این استقرار موفق اولین باری بود که یک نیروی بزرگ ADF در خارج از استرالیا از زمان جنگ ویتنام فعالیت می کرد و کاستی هایی را در توانایی آن برای استقرار و حفظ چنین عملیات نشان داد اعضای استرالیایی نیروهای بین المللی در تیمور شرقی در سال 2000 ، دولت گزارش جامع دفاعی جدیدی با عنوان دفاع 2000 - نیروی دفاعی آینده ما ( Defence 2000 – Our Future Defence Force )، منتشر کرد که تأکید بیشتری بر آماده سازی ADF برای استقرار در خارج از کشور داشت. دولت متعهد شد که با افزایش آمادگی و تجهیزات واحدهای ADF ، گسترش ADF و افزایش واقعی بودجه دفاعی تا 3٪ در سال ، قابلیت های ADF را بهبود بخشد ؛ در عمل ، هزینه ها به طور واقعی در دوره 2012-13 سالانه به 2.3٪ افزایش یافت. در سال 2003 و 2005 ، تمرکز بر به روزرسانی های دفاعی،بر عملیات اعزامی تأکید داشت که منجر به توسعه و نوسازی ADF شد. از سال 2000 ، ساختار نیرو و قابلیت استقرار ADF در موارد متعددی مورد آزمایش قرار گرفته است. پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به ایالات متحده ، استرالیا یک گروه نیروهای ویژه و یک هواپیمای سوخت رسان را برای عملیات در افغانستان و کشتی های جنگی را به عنوان عملیات اسلیپر به خلیج فارس اعزام کرد. در سال 2003 ، تقریباً 2000 پرسنل ADF ، شامل یک گروه وظیفه نیروهای ویژه ، سه کشتی جنگی و 14 هواپیمای F/A-18 Hornet ، در حمله به عراق شرکت کردند. عملیات یازده سپتامبر سربازان نیروی های ویژه استرالیایی نیروهای استرالیایی در عملیات اسلیپر در افغانستان جنگنده F18/A استرالیا از اسکادران 75 در جنگ 2003 عراق ADF متعاقباً در بازسازی عراق نیز مشارکت داشت. از سال 2003 تا 2005 این امر عمدتا محدود به یک گروه امنیتی بود که از سفارت استرالیا محافظت می کرد ( Security Detachment Iraq (SECDET Iraq) ) ، به همراه افسرانی در مقرهای چند ملیتی ، تعداد کمی هواپیماهای گشت و حمل و نقل دریایی ، و تیم های کنترل کننده ترافیک هوایی و پرسنل پزشکی. از سال 2005 تا 2008 یک گروه رزمی ارتش استرالیا به اندازه یک گردان (که در ابتدا گروه وظیفه Al Muthanna انتخاب شد ، و بعداً گروه رزمی Overwatch (غرب) جای آنها را گرفت) در جنوب عراق مستقر شد. علاوه بر این ، تیم هایی از پرسنل ADF برای آموزش واحدهای نظامی عراق مستقر شدند. در راستای تعهد انتخابات 2007 ، دولت رود ( Rudd ) نیروهای میدانی خود را از عراق در اواسط سال 2008 خارج کرد و اکثر واحدهای باقی مانده استرالیا نیز سال آینده این کشور را ترک کردند. Security Detachment Iraq (SECDET Iraq) Al Muthanna Task Group Overwatch Battle Group (West) کوین رود نخست وزیر وقت استرالیا ADF همچنین چندین عملیات را در مناطق نزدیک استرالیا در طول دهه 2000 انجام داد. در سال 2003 ، نیروهایی از هر سه یگان به عنوان بخشی از مأموریت کمک منطقه ای به جزایر سلیمان،( Regional Assistance Mission to Solomon Islands (RAMSI) ) به جزایر سلیمان اعزام شدند. اعزام منظم نیروهای استرالیا به جزایر تا سال 2017 ادامه داشت. بین دسامبر 2004 تا مارس ، 1400 پرسنل ADF در اندونزی به عنوان بخشی از عملیات کمک سوماترا ، که بخشی از واکنش استرالیا به زلزله ویرانگر اقیانوس هند در سال 2004 بود ، خدمت کردند. در ماه می 2006 ، تقریبا 2،000 پرسنل ADF در عملیات Astute به دنبال ناآرامی بین عناصر نیروی دفاعی تیمور شرقی، در تیمور شرقی مستقر شدند. این استقرار در مارس 2013 به پایان رسید سربازان نیروی زمینی در جزایر سلیمان عملیات کمک به سوماترا ( Operation Sumatra Assist ) زلزله و سونامی 2004 هند سربازان به هنگام گشت زنی در عملیات Astute در تیمور شرقی از سال 2006 تا 2013 یک گروه ویژه ارتش استرالیا به اندازه یک گردان در استان ارزگان ، افغانستان فعالیت می کرد. این واحد در درجه اول وظیفه ارائه کمک برای بازسازی و آموزش نیروهای افغان را بر عهده داشت ، اما اغلب در جنگ نیز شرکت می کرد. علاوه بر این ، گروه هایی از نیروهای ویژه از سال 2005 تا 2006 و 2007 تا 2013 نیز مستقر شدند. سایر تجهیزات مخصوص ADF ، از جمله دسته بالگردهای CH-47 Chinook و واحدهای راداری و کنترل ترافیک هوایی RAAF ، نیز به صورت دوره ای در کشور مستقر می شوند. در مجموع 40 پرسنل ADF در افغانستان بین سالهای 2002 تا 2013 کشته و 262 نفر زخمی شدند. پس از عقب نشینی نیروهای رزمی در سال 2013 ، تیم های آموزشی ADF برای آموزش نیروهای افغان در کشور مستقر هستند. استان ارزگان افغانستان بالگرد شنوک استرالیایی دولت های حزب کارگر استرالیا (ALP) به رهبری نخست وزیران راد و جولیا گیلارد بین 2007 تا 2013 دو گزارش جامع دفاعی را سفارش دادند که در سال 2009 و 2013 منتشر شد. سند 2009 ، دفاع از استرالیا در قرن آسیا و اقیانوسیه: نیروی 2030 ، دارای تمرکز بر پاسخ به نفوذ سریع رو به رشد چین بود که شامل تعهداتی برای گسترش RAN ، از جمله خرید دوازده زیردریایی و افزایش هزینه های دفاعی تا 3 درصد در سال به صورت واقعی بود. با این حال ، این افزایش هزینه ها رخ نداد. گزارش جامع دفاع 2013 موضوعات استراتژیک مشابهی داشت ، اما برنامه معتدل تری برای هزینه های دفاعی ارائه می داد که نشان دهنده محدودیت های مالی دولت بود. به عنوان بخشی از تعهد انتخاباتی ، دولت ائتلاف لیبرال -ملی ائتلاف گزارش جامع دیگری را در سال 2016 سفارش داد. این سند همچنین شامل تعهد برای توسعه اندازه و قابلیت های ADF می باشد. جولیا گیلارد نخست وزیر وقت استرالیا گزارش جامع دفاعی سال 2013 تونی ابوت نخست وزیر ائتلاف لیبرال-ملی گرای استرالیا از اواسط دهه 1970 عموماً توافقنامه ای دو جانبه بین ALP و ائتلاف ملی لیبرال-ملی در مورد نقش ADF وجود دارد. هر دو گروه سیاسی در حال حاضر از تمرکز ADF بر عملیاتهای اعزامی و توسعه هدفمند بودجه تعیین شده در گزارش جامع دفاع 2016 حمایت می کنند. ساختار گسترده نیروی ADF نیز تغییرات کمی را از دهه 1980 تجربه کرده است. به عنوان مثال ، در طول این دوره ، اصلی ترین تشکیلات رزمی ارتش سه تیپ بوده و RAAF به حدود 100 هواپیمای رزمی مجهز شده است. با این حال ، اکثر تجهیزات مورد استفاده یگان ها تعویض یا ارتقا یافته اند گزارش جامع دفاعی 2016 استرالیا پایان بخش دوم ادامه دارد .... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Australian_Defence_Force پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم
-
3 پسندیده شدهمومیایی مصری حلوان-300 نخستین جت جنگنده مصری دوگونه رهگیر و ویژه حملات زمینی جنگنده حلوان -300 در شبیه ساز DCS در دهه شصت میلادی ، جمال عبدالناصر که پس از یک کودتای نظامی برسرکار آمد ، با توجه به پیشینه جنگ 1956 و کاربرد نیروی هوایی بعنوان یک عامل برتر در درگیریهای گذشته ، سرمایه گذاری بر روی تولید یک جنگنده تک پیشرانه مافوق صوت بومی را برای توسعه نیروی هوایی ارتش مصر در دستور کار خود قرار داد . درآن زمان ، نیروی هوایی مصر بشدت متکی بر جنگنده های جت نسل دوم روسی نظیر میگ-21 و میگ-19 بود که بخش عمده ای از ناوگان نیروی هوایی این کشور را تشکیل می داد تا یک وزنه برابر را در برابر جنگنده های فرانسوی میراژ-3 نیروی هوایی عبری ایجاد کند . جنگنده های میراژ-3 نیروی هوایی عبری ، به عاملی محرک برای توسعه پیکربندی بومی حلوان-300 تبدیل شده بود . با این حال ، گرچه جتهای روسی ، امتیازهای برتر قابل توجهی را در برابر جت فرانسوی در اختیار داشت ، اما مصر درصدد بود تا با توسعه یک پلتفرم بومی که می بایست در کنار ناوگان میگ های ساخت شوروی بصورت مکمل مورد استفاده قرار گیرد ، درصد وابستگی خود را به سخت افزار خارجی بتدریج کمتر کند . علاوه براین ، سرمایه گذاری بر روی این برنامه ، بصورت قابل توجهی پایگاه فناورانه بومی را در حوزه قدرت هوایی افزایش می داد که میتوانست به نوبه خود ، پیشرفتهای آینده را تضمین نماید . سرطراح و مهندس ، ویلی مسراشمیت در کنار مشهورترین طراحی اش جنگنده مسراشیمت - 109 اما در دهه شصت میلادی ، بدلیل فقر قابل توجه در حوزه فناوری نظامی بومی ، تدریجا توجه خود را به استخدام متخصصان خارجی معطوف نمود و پس از جستجوهای فراوان ، سرطراح سابق شرکت آلمانی BFW ، مهندس ویلی مسراشمیت که پیش از این مسئولیت طاحی جنگنده های مشهوری نظیر مسراشمیت410 ، مسراشمیت 262 ، مسراشمیت210 و درنهایتا مسراشیمت بی اف-109 را بر عهده داشت ، دعوت به همکاری شد . طرح های وی به اندازه ای برای شرکت فوق اعتبار به همراه آورد که پس از مدتی اسم شرکت و سپس پیشوند تمامی جنگنده های طراحی شده توسط وی ، برای ادای احترام ، به نام او تغییر داده شد . اما پس از شکست آلمان در جنگ دوم جهانی به سال 1945 ، ویلی مسراشمیت به جرم همکاری با رژیم نازی مدت کوتاهی زندانی شد و پس از دو سال نیز ، از هرگونه ثبت شرکت یا همکاری با سایر مجموعه های صنعتی به منظور تولید سلاح یا هواپیمای جنگی برای آلمان برای او ممنوع گردید . با این حال ، ویلی مسراشمیت ناامید نشد و برای ادامه طراحی جنگنده به خارج از آلمان مهاجرت نمود که همین امر باعث شد تا به سمت برنامه تولید جنگنده جت نیروی هوایی مصر سوق داده شود . نخستین نمونه تولیدی حلوان -300 بدین ترتیب ، پس از مدتها کش و قوس جنگنده حلوان-300 متولد شد که از یک دستگاه پیشرانه قدرتمند ئی-300 استفاده می نمود که می توانست این هواگرد رزمی را تا سرعت بیشینه 2 ماخ ( 2000 کیلومتر بر ساعت ) در یک برد 1400 کیلومتری و در ارتفاع 18 کیلومتری با قابلیت حمل دو قبضه توپ و چهار موشک هوابه هوا به پرواز درآورد . با توجه به ویژگی ها ، حلوان-300 یک جنگنده – رهگیر مناسب برای ایفای نقش مکمل جتهای روسی ، بخصوص میگ-21 و ایجاد یک زیرساخت برای توسعه ناوگان بومی بشمارمی آمد . در این میان برخی ناظران ، براین اعتقادند که جنگنده مصری ، با سرعتی برابر ، برد بیشتر و تسلیحات سنگین تر می توانست از نسخه روسی پیشی گیرد و قرار بود به یکی از اولین جتهای نسل سوم در کنار فانتوم های آمریکایی و میگ های 23 روسی تبدیل گردد . میگ-21 نه تنها در نبردهای هوایی شرق آسیا ( ویتنام ) بلکه در نبردهای خاورمیانه هم تجربیات ارزشمندی را در برابر فانتوم های آمریکایی از خود برجای گذاشت این جنگنده ، گرچه برای نیروی هوایی مصر قدری گران قیمت بشمار می رفت ، اما بطور دقیق همان انتظاراتی که نیروی هوایی مصر برای ایجاد برابری با فانتوم های عبری که کمی بعد در جنگ شش روزه موفقیتهای چشمگیری را بدلیل داشتن قابلیتهایی فراتر از میگ-21 و میراژ-3 بدست آورند ، را برآورده می نمود .اما برنامه حلوان-300 با وجود آغاز بسیار امیدوارکننده در سال 1969 ، پس از دو سال متوقف گردید . به اعتقاد مورخین تاریخ هوانوردی ، علت اصلی این امر ، هزینه های قابل توجه آن بود که درآن زمان تا 135 میلیون پوندمصری ( 16 میلیارد دلار سال 2019 ) نیز می رسید . سه نمای حلوان- 300 چنانکه مصر پس از جنگ شش روزه در تنگنای مالی بسیار نامطلوبی گرفتار آمده بود و اتحاد جماهیر شوروی نیز جنگنده های میگ-21 خود را با 50 درصد تخفیف و وام های طولانی مدت ، واگذار می نمود . در نتیجه ، مصر بدلیل دریافت تعداد زیادی گونه های پیشرفته تر میگ-21و اعتماد بدان ها برای رویارویی با فانتوم های عبری برای ورود به جنگ آینده ( 1973 ) برنامه فوق را بسرعت متوقف نمود . جنگنده میگ-21 نیروی هوایی ارتش مصر به اعتقاد مورخین نظامی ، اگر برنامه حلوان-300 با موفقیت ادامه پیدا می کرد ، تبدیل به تنها جنگنده برجسته بومی خاورمیانه و شمال آفریقا می گردید و به مصر ، بعنوان یکی از چند کشور برجسته جهان عرب ، اعتبار بسیار زیادی می داد و این جنبه پان عربیسم را در مجموعه این کشورها تقویت می نمود . اما از این جنگنده تنها 7 نمونه اولیه ساخته شد و هرگز به تولید انبوه نرسید . با توجه به اینکه خط تولید جنگنده میگ-21 تا سال 2013 همچنان باز می بود و امروز نیز صدهافروند از این هواگرد در خدمت رزمی نیروی هوایی مصر قرار دارند ، درصورت بروزسانی سامانه های جنگ الکترونیک ، سلاح و رادار ، همچنان قابلیت ادامه خدمت در قرن 21 را خواهد داشت . راست ، فالکن و چپ فانتوم نیروی هوایی ارتش مصر با این حال ، امروز خاورمیانه گرچه همچنان بیشترین سهم هزینه کرد تولید ناخالص داخلی را برای حوزه دفاعی ، در اختیار دارد ، اما به غیر از دو برنامه بسیار مبهم صاعقه و کوثر ، تنها منطقه ای در جهان است که برنامه ای برای تولید جنگنده بومی ندارد . کشورهای عربی و اسراییل ، به تقریب وابستگی کامل را به ایالات متحده و اروپای غربی دارند . اگر حلوان -300 وارد تولید انبوه می شد ، شاید کشورهایی نظیر لیبی و سوریه می توانستند از آن برای درگیری با حریف خود ( خلیج سیدرا و جنگ لبنان ) به جای جنگنده های روسی میگ-21 و 23 استفاه کنند . مصر نیز می توانست با ذخیره چند صد میلیارد دلاری حاصل از عدم خرید جتهای اف-16 و فانتوم های دست دوم ، امروز احتمالا قابلیت تولید مشترک جتهای رزمی نسل چهارم را در اختیار داشته باشد . در نتیجه پیامدهای خروج مصر از برنامه حلوان -300 به مثابه فرآیند موسوم به " اثر پروانه ای " مسیر تاریخ را در خاورمیانه و شمال آفریقا تغییر داد. پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهقدرت نمایی لینکس راین متال نمایش قدرت و دقت آتش لینکس https://www.aparat.com/v/0Z6JU
-
2 پسندیده شدهبسم الله........ 14مرداد 1400 سرنگون شدن یک پهپاد ناشناس توسط ارتش سوریه منابع سوری دو روز پیش از سرنگون شدن یک پهپاد ناشناس در حوالی منطقه عزان در جنوب جلب توسط یگانهای پدافندی ارتش این کشور خبر دادن . با توجه به ابعاد پرنده شکار شده حدس زده میشود از نوع انکا یا بیرقدار ترکیه ایی باشد تا این لحظه هیچ گونه تصویری ویا خبر رسمی از سوی ارتش سوریه منتشر نشده است اما در همان روز ویدئو کوتاهی از آتش گرفتن یک شی ناشناس در آسمان حلب پخش شده بود روز گذشته رسانه های زرد لبنانی مدعی شدن این پهپاد سرنگون شده از نوع ترایتون یا گلوبال هاوک بوده که خود سوریها به صورت غیر رسمی خبر را جعلی دانسته دو روز قبل از سرنگون شدن این پرنده ناشناس یک پهپاد انکا ارتش ترکیه برای چند روز در حال گشت زنی بوده است نکته جالب یکی روز بعد از این حادثه یک پهپاد روسی از نوع فورپست در جنوب حلب هم سقوط کرد البته هیچ خبری یا مدرکی از سرنگون شدن تا این لحظه منتشر نشده است پهپاد روسی سرنگون شده گشت زنی پهپاد آنکا ترک در جنوب حلب دو روز قبل از حادثه
-
2 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نیزه ( Naiza MLRS ) جنگجوی نیزه دار قزاق سیستم توپخانه راکتی نیزه (lance) توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) برای وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد. این سیستم بسیار شبیه راکت انداز LYNX (MRL) صهاینه است. راکت انداز Naiza از غلاف های راکت قابل تعویض استفاده می کند. این آتشبار قادر است راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-60 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 306 میلی متری را شلیک کند. سیستم موشکی پرتاب چندگانه نایزا (نیزه) سیستم موشکی پرتاب چندگانه نایزا (نیزه) در قزاقستان توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) بر اساس قرارداد فی مابین با وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد و در خط تولید قرار گرفته است. گفتنی است که این راکت انداز بسیار شبیه Lynx اسرائیلی است که در سازمان رزم جمهوری آذربایجان استفاده می شود. اولین سیستم های تولیدی در سال 2008 تحویل ارتش قزاقستان داده شد و در حال حاضر این سیستم ، بعنوان ستون فقرات یگان توپخانه راکتی ارتش قزاقستان استفاده می شود. برخی منابع ادعا می کنند که در مجموع 380 قبضه پرتاب کننده متحرک نیزه تاکنون ساخته شده است. همچنین این محصول برای عرضه به مشتریان احتمالی صادراتی پیشنهاد شده ، اما قزاقستان تاکنون هیچ سفارش خریدی دریافت نکرده است. این محصول یک سیستم توپخانه همه کاره است که برای پشتیبانی غیرمستقیم آتش در برابر اهداف رزمی ، فرودگاه ها و مراکز پشتیبانی هوائی ، واحدهای توپخانه دشمن ، سیستم های دفاع هوایی ، مراکز فرماندهی و خطوط تأمین و لجستیک مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین این سلاح با توجه به قابلیت تحرک بالائی که دارد ، در حملات سبک «بزن و در رو» (hit-and-run) می تواند استفاده شود. شایان ذکر است که Naiza MLRS از غلاف های راکتی یک بار مصرف و قابل تعویض استفاده می کند. این راکت انداز قادر به شلیک راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-160 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 200 و 306 میلی متری است. این قابلیت از این جهت مهم است که قزاقستان دارای تعداد زیادی راکت گراد 122 میلی متری و اورگان 220 میلیمتری است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به این کشور به ارث رسیده است. این غلاف های قابل تعویض به یک پرتاب کننده متحرک اجازه می دهد تا بسته به نیاز ماموریت از انواع موشک استفاده کند. نایزا قادر است که از غلاف های پرتاب کننده 122 میلی متری ترکیه ای T-122 Sakarya MLRS نیز استفاده کند. یک «غلاف واحد» شامل 20 موشک است. راکت استاندارد گراد 122 میلی متر ؛ 2.87 متر طول و 66 کیلوگرم وزن دارد. حداکثر برد آن 21 کیلومتر است. علاوه بر آن سیستم موشکی نیزه با موشکهای 122 میلیمتری تازه توسعه یافته نیز سازگار است T-122 Sakarya یک غلاف LAR شامل 13 موشک است. موشک استاندارد LAR-160 ؛ (160 میلی متری) ، 3.3 متر طول و 110 کیلوگرم وزن دارد. حداکثر برد آن تا 45 کیلومتر است. غلاف اورگان شامل 5 موشک است. طول موشک استاندارد 4.8 متر و وزن آن 280 کیلوگرم است. وزن کلاهک آن بسته به نوع آن 90-100 کیلوگرم است. حداکثر برد آتش 34 کیلومتر است. راکت های IMI EXTRA قوی ترین سلاح آتشبارهای نیزه هستند. اینها دارای کلاهک 150 کیلوگرمی و حداکثر برد 150 کیلومتر هستند. این موشک ها می توانند با سیستم هدایت GPS برای حملات دقیق مجهز شوند. یک غلاف واحد شامل 4 موشک است. غلاف های موشک ، بسته بندی شده و مهر و موم شده در کارخانه هستند. این توپخانه راکتی متشکل از دو بخش کانتینر پشتیبان و سامانه پرتاب کننده است. غلاف های موشک IMI پس از پرتاب یکبار مصرف هستند ، در حالی که غلاف های BM-21 Grad را می توان به صورت دستی ، بارها و بارها بارگیری کرد. البته باید توجه داشت که در میان انواع تسلیحات این توپخانه راکتی ، راکت های گراد دارای کمترین توانایی تخریبی هستند و عمدتا برای آموزش استفاده می شوند. این سیستم موشکی توپخانه دارای قابلیت محاسبه و پرتاب بالستیک کاملا خودمختار است. همچنین نایزا می تواند به صورت مستقل عمل کند یا با تشکیلات توپخانه ای بزرگتر ادغام شود. این سیستم MLRS دارای قابلیت زمانی واکنش سریع است و می تواند موشک های خود را در عرض چند دقیقه پس از جابجائی پرتاب کند. نایزا توسط خدمه 3 نفره اداره می شود. یک دور شلیک کامل می تواند مستقیماً از کابین خودرو یا از راه دور صورت بپذیرد. با این حال به نظر می رسد که پرتاب کننده های متحرک نایزا هنگام شلیک به پهلو ، تمایل به واژگونی دارد. این سیستم موشک پرتاب چندگانه بر اساس «شاسی کامیون روسی 8*8 کاماز-6350» (KamAZ-6350) ساخته شده است. خودرو از «موتور دیزل توربوشارژ KamAZ-740.50.360» با قدرت 360 اسب بخار استفاده می کند. پرتاب کننده متحرک و کامیون پایه نایزا ، توسط یک «وسیله نقلیه بارگیری مجدد مجهز به جرثقیل» پشتیبانی می شود که چهار غلاف راکت (دو مجموعه بارگیری مجدد) را حمل می کند. بارگیری معمولاً به دور از موقعیت شلیک ها انجام می شود تا از آتش سوزی مجموعه آتشبار جلوگیری شود. بارگیری کامل غلاف ها کمتر از 10 دقیقه طول می کشد. ماشین بارگیری نیز بر اساس شاسی کامیون های سنگین KamAZ 8x8 ساخته شده است. ... پایان منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ان شاء الله اگر عمری باقی بود دو محصول مشترک دیگر اسرائیل و قزاقستان را هم به زودی خدمت دوستان معرفی خواهیم کرد. .
-
2 پسندیده شدهسلام Admiral Cain : A philosopher once said "When faced with untenable alternatives you should consider your imperative." Look around you. Our imperative is right here, in our bulkheads, in our planes, in our guns and in ourselves. آدمیرال کین : یک فیلسوف گفته است : "وقتی با گزینه های غیر ممکن روبرو می شوید باید الزاماتتان را هم به حساب بیاورید . " به اطرافتان نگاه کنید ، الزامات ما درست اینجاست ، در کشتیهایمان ، در هواپیماهایمان ، در سلاحهایمان و در خودمان .
-
2 پسندیده شدهبسم ا... مرز ایران و افغانستان - در حدود 921 کیلومتر ( 572 مایل ) با شکل توپوگرافیک پیچیده و ارتفاع مشخص شده روی نقشه مرز ترکیه و سوریه - در حدود 909 کیلومتر ( 565 مایل ) با شکل توپوگرافیک مشخص شده در روی نقشه حالا دیوار کشی ( که اصولا امری هست مذموم و به شیوه قرون وسطی ) در کدام شکل توپوگرافیک مورد نظر با هزینه کمتری صورت می گیرد ؟؟؟؟!!!
-
1 پسندیده شدهبنام خداوند بخشنده مهربان با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نیزه ( Naiza MLRS ) جنگجوی نیزه دار قزاق سیستم توپخانه راکتی نیزه (lance) توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) برای وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد. این سیستم بسیار شبیه راکت انداز LYNX (MRL) صهاینه است. راکت انداز Naiza از غلاف های راکت قابل تعویض استفاده می کند. این آتشبار قادر است راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-160 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 306 میلی متری را شلیک کند. آشنائی با کشور قزاقستان «قزاق» تحریف واژه روسی «کازاک Kazak» است که در فرانسه و برخی زبانهای دیگر، کُزاک (Cosaque) تلفظ میشود. قزاقها یا کازاخها، یکی از اقوام ترک تبار ساکن شمال آسیای میانه هستند که به زبان قزاقی صحبت میکنند و بیشتر آنها در جمهوری قزاقستان ساکن هستند. در زبان روسی قزاقها را کازاخ میگویند که از لحاظ ریشه لغوی هیچ ارتباطی به کازاک های اوکراینی (که در زمان قاجار و رضاشاه با عنوان بریگاد قزاق در ایران حضور پررنگی داشتهاند) ندارد. بیشتر قزاقها مسلمان و اهل سنت (حنفی مذهب) هستند. قزاقستان با نام رسمی «جمهوری قزاقستان» کشوری در آسیای میانه است. واژهٔ قزاقستان از دو بخش «قزاق» و پسوند فارسی «ستان» تشکیل شدهاست، که به معنای «سرزمین قزاقها» است. واژه قزاق نیز خود به معنی «کوچنده» و از ریشه ترکی «قَز» است که معنای کوچیدن میدهد و به زندگی کوچنشینی قزاقها اشاره دارد. پس از انقلاب اکتبر و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی ، قزاقستان با عنوان «جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی» به یکی از جمهوری های آن تبدیل شد. با فروپاشی شوروی، قزاقستان به استقلال دست یافت. قزاقستان در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ آخرین جمهوری شوروی بود که اعلام استقلال کرد. جمعیت قزاقستان ۱۸٬800٬۰۰۰ نفر و زبانهای رسمی آن قزاقی و روسی است. قزاقستان بزرگترین کشور محصور در خشکی در دنیا است و تراکم جمعیتی کمی دارد. پایتخت این کشور در سال ۱۹۹۸ از آلماتی در جنوب که بزرگترین شهر کشور است به «نورسلطان» یا «آستانه» در شمال منتقل شد. نورسلطان(آستانه) پایتخت جدید التأسیس قزاقستان نور سلطان ، پایتخت کنونی قزاقستان شهری است بسیار سرد و بادخیز که دمای هوا در زمستان در آن به منفی ۴۰ درجه میرسد. گروههایی از ملیگرایان روس در روسیه و داخل قزاقستان دعوی الحاق مجدد شمال قزاقستان به روسیه را داشتند، و این یکی از انگیزههای رئیسجمهوری قزاقستان برای انتقال پایتخت به شهری در مرکز کشور و نزدیک به روسیه بود و این امر باعث شد که شمار زیادی از قزاقها به این شهر منتقل شوند و این دعوی به خودی خود خاموش شود. قزاقستان از شمال با روسیه، از شرق با چین، در جنوب شرقی باقرقیزستان، در جنوب با ازبکستان و در جنوب غربی با ترکمنستان همسایه است. سواحل شمال شرقی دریای کاسپین در خاک این کشور قرار دارد. وسعت قزاقستان ۲٬۷۲۴٬۹۰۰ کیلومتر مربع (بیش از سه برابر ترکیه یا پاکستان) است و حدود ۲۰٪ آن در سوی کوه های اورال قرار گرفته و به لحاظ جغرافیایی بخشی از آن در اروپا است. البته قزاقستان معمولاً یک کشور آسیائی طبقهبندی میشود. قزاقستان که به بزرگی اروپای غربی است بزرگترین کشور محصور در خشکی (فاقد دسترسی به آب های آزاد) دنیا است. با وجود وسعت زیادی که این کشور را نهمین کشور بزرگ دنیا کرده، بیشتر پهنههایش کویر و استپ است و تراکم جمعیت آن تنها ۶ نفر در هر کیلومترمربع است. قزاقستان صاحب دومین منابع بزرگ در اورانیوم ، کروم، روی و سرب، سومین در منگنز، چهارمین در مس و در مورد زغال سنگ، آهن و طلا نیز در بین ۱۰ کشور اول دنیا قرار میگیرد و همچنین یازدهمین منابع بزرگ هم در نفت و هم در گاز طبیعی را در اختیار دارد. کشف و استخراج نفت در مناطق غربی در کنار دریای مازندران، این کشور را جزو کشورهایی با درصد رشد اقتصادی بالا در میان جمهوریهای اتحاد شوروی سابق قرار دادهاست. قزاقستان به درآمدهای نفتی بسیار وابسته است و سقوط جهانی قیمت نفت در مقطعی وضعیت اقتصادی این کشور را دشوار کرد. پایگاه فضائی بایکورنور در کشور قزاقستان قرار دارد و قدیمیترین پایگاه فضایی جهان است. این پایگاه در دوران شوروی سابق و به خاطر موقعیت جغرافیایی مناسب در جمهوری قزاقستان ساخته شد. پس از فروپاشی شوروی، کشور روسیه این پایگاه را تا سال ۲۰۵۰ از قزاقستان اجاره کردهاست. روابط اسرائیل و قزاقستان روابط دو جانبه میان اسرائیل و قزاقستان تقریبا قدمتی به اندازه استقلال این کشور از شوروی دارد. این دو کشور در ۱۰ آوریل ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک برقرار کردند. سفارت اسرائیل که اکنون در نورسلطان (آستانه سابق) قزاقستان است در اوت ۱۹۹۲ افتتاح شد. اما سفارت قزاقستان در تل آویو اسرائیل، در مه ۱۹۹۶ افتتاح گردید. وزیر امور خارجه قزاقستان در اوت ۲۰۰۴ با موشه کامخی، سفیر اسرائیل در ازبکستان دیدار کرد و در مورد روابط اجتماعی و اقتصادی بین کشورها و انتقال سفارت اسرائیل به آستانه (نور سلطان کنونی) گفتگو کرد. در ژوئن ۲۰۰۹، رئیسجمهور اسرائیل [شیمون پرز] به قزاقستان سفر کرد. نخستوزیر اسرائیل هم [بنیامین نتانیاهو] در دسامبر ۲۰۱۶ در اجلاس تجاری قزاقستان و اسرائیل در آستانه شرکت کرد. سفر نتانیاهو به قزاقستان اولین سفر یک رئیس دولت اسرائیل بود. روابط قزاقستان و اسرائیل برای یک مدت طولانی از توجه ناظران و تحلیلگران خارجی به دور افتاده بود که در نتیجه، شکل گیری ائتلاف بین آستانه و تل آویو تا حدود زیادی عادی و بدون سر و صدا باقی ماند. امروز اسرائیل در میان شرکای تجاری آسیایی قزاقستان در جایگاه پنجم قرار گرفته و حدود ۲۵ درصد از نفت وارداتی تل آویو منشاء قزاقی دارد [البته قزاقستان به دنبال افزایش فروش نفت به اسرائیل است]. آستانه به اسرائیل سوخت، مواد معدنی، روغن، نمک، گوگرد، تجهیزات پروازی، فلزات غیر قیمتی و غلات صادر کرده و در عوض تجهیزات و ماشین آلات برقی، راکتورهای هستهای، دیگهای بخار و دستگاههای مکانیکی، تجهیزات و دستگاههای بصری، مواد مربوط به تبدیل سبزیجات و کود دریافت میکند. همچنین بیش از نود و پنج کشاورز، مدیر و دانشمند قزاقستانی در اسرائیل آموزش دیدهاند و پس از بازگشت به قزاقستان در مصدر امور قرار گرفته اند. همچنین معلوم است که مشارکت استراتژیک میان آستانه و تل آویو فقط محدود به حوزههای اقتصادی و تجاری نخواهد بود. دو کشور در بخش دفاعی و اطلاعاتی ارتباط نزدیک دارند. بازدید نتانیاهو از قزاقستان به معنای شروع یک مرحله جدید برای همکاریهای نظامی- فنی بین دو طرف نیز میباشد. ظاهرا جنجالی که در سال ۲۰۰۴ بر سر خرید (همراه با فساد مالی) سیستمهای توپخانهای تولید اسرائیل راه افتاده و تعدادی از نظامیان بلندپایه قزاقی و تجار اسرائیلی در آن دست داشتند، به طور کامل به باد فراموشی سپرده شده است. امروز قزاقستان از اسرائیل سیستمهای راکت انداز چندگانه LAR-۱۶۰ و موشکهای غیر هدایت شونده EXTRA (با افزایش برد) برای این سیستمها دریافت میکند. بر اساس مجوز تولید صادر شده توسط اسرائیل ، در قزاقستان تولید سیستم خمپاره انداز متحرک ۱۲۰ میلی متری «آیبات»، سامانه دفاع موشکی «نیزه» و هویتزر ۱۲۲ میلی متری «سیمسیر» (Semser) صورت گرفته و آستانه از تل آویو خمپارهها و گلولههای مورد استفاده در توپ ۱۰۶، ۱۲۰، ۱۵۵ و ۱۶۰ میلی متری دریافت میکند. بدون شک در آینده نزدیک در کنار سیستم سپر دفاع موشکی اسرائیل به نام «گنبد آهنین» (Iron Dome) همچنین محصولات شرکتهای مجتمع صنایع نظامی اسرائیل نیز (نظیر Israel Military Industries و Elbit Systems) از جمله سیستمهای پهپاد، اویونیک، رادار، ماهوارههای اکتشافات فضایی، تکنولوژی سیستمهای دفاع ضد هوایی (رافائل) و موشکهای تاکتیکی وارد قزاقستان خواهد شد. هویتزر خودکششی 122 میلی متری سیسمیر ( محصول مشترک اسرائیل و قزاقستان) درخواست نظربایف از نتانیاهو در رابطه با کمک اسرائیل در آموزش نیروهای ویژه قزاقی برای مبارزه با تروریسم نیز غیر منتظره نبود. البته تل آویو از این پیشنهاد کمال استقبال را خواهد داشت چون زمینه برای گسترش همکاریهای بین سرویسهای اطلاعاتی دو طرف (نظیر تبادل اطلاعات، آموزش کادر نهادهای اطلاعاتی قزاق و انجام عملیاتهای مشترک علیه اسلام گرایان) فراهم کرده و فرصتهای جدیدی در اختیار موساد و سایر نهادهای اطلاعاتی اسرائیل قرار خواهد داد. قزاقستان یکی از متحدان مهم و اصلی آمریکا در آسیای مرکزی است. جرج بوش در نامه ای به نورسلطان نظربایف، «قزاقستان را شریک استراتژیک آمریکا در منطقه دانست» که حمایت های قوی و مؤثری را برای ایجاد نظام های دموکراتیک در عراق و افغانستان صورت داده است[ !!! کوری عصاکش کور دگر شود]. آمریکا به عنوان بزرگترین سرمایه گذار خارجی در قزاقستان، رقمی معادل 11 میلیارد دلار، در این کشور سرمایه گذاری کرده است. پیوند میان آمریکا و قزاقستان به نوعی به پیوند میان اسرائیل و قزاقستان نیز تسری یافته است. بائور جان الوبایف، معاون رئیس کمیسیون امنیت ملی قزاقستان، با اشاره به خطر تروریسم که مشترکا روسیه، اسرائیل، آمریکا و قزاقستان را تهدید می کند، خواستار همکاری نیروهای امنیتی قزاقستان با سرویس های ویژه امنیتی کشورهای فوق الذکر شد. وی افزود: ظهور اسلام گرایان افراطی در جنوب قزاقستان و تهدید بنیادگرایی اسلامی، قزاقستان را در معرض حملات تروریستی قرار داده است. برداشت مشترک اسرائیل و قزاقستان از مفهوم «تهدیدات ناشی از تروریسم» منجر به گرایش این دو کشور به یکدیگر شده و همکاری امنیتی دوجانبه میان تل آویو - آلماتی به شکل بارز در قالب ایجاد یک پایگاه جاسوسی اسرائیل در قزاقستان، نمود پیدا کرده است. این پایگاه جاسوسی پیشرفته با همکاری مشترک نیروهای اطلاعاتی - امنیتی قزاق و اسرائیلی در نقطه ای نامعلوم در قزاقستان احداث شده و بنابر خواسته دو طرف، تأسیس آن مخفی ماند. هدف از احداث و راه اندازی پایگاه مزبور کنترل فعالیت سازمانهای اسلامی تازه تأسیس در جمهوریهای آسیای مرکزی، توسط اسرائیل بود. و بالاخره یهودیان ساکن قزاقستان و تمایل برای تشویق آنها به اسکان در اسرائیل و استفاده از فرصتهای موجود در این رابطه، جاذبه دیگری را در توسعه مناسبات دوجانبه «اسرائیل - قزاقستان» ایجاد کرده است. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با عرض پوزش از دوستان ، آنقدر مقدمه طولانی شد که اصل موضوع ( معرفی آتشبار راکتی قزاقستانی ) ماند برای پست بعدی .
-
1 پسندیده شدهنمایی واضح از آسمانه F-16I از ابتدای ظهور هواگردهای رزمی ، مساله "میدان دید " به اصلی ترین شاخصه در طراحی چنین ماشین هایی تبدیل شد گفته می شود که خدمه جنگنده اف-16 حس می کنند که به جای نشستن در داخل بدنه ، روی جنگنده سوار هستند ( بدلیل قرار گیری مطلوب جایگاه خلبان و میدان دید مطلوب آن )
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا چین از جدید ترین قطار گلوله ای خود برای انتقال نیروها به تبت استفاده می کند بخش Lhasa-Nyingchi از خط ریلی سیچوآن-تبت PLA از راه آهن تازه افتتاح شده Lhasa-Nyingchi در منطقه خودمختار تبت در جنوب غربی چین برای انتقال نیروها به منطقه استفاده کرد. js7tv.cn، سایت خبری وابسته به PLA در روز چهارشنبه گزارش داد: "سربازان در تیپ تسلیحاتی ترکیبی وابسته به فرماندهی ارتش PLA تبت اخیرا با قطار تندرو Fuxing به یک میدان تمرین در ارتفاع 4500 متری رفتند. این اولین بار است که راه آهن لهاسا-نیینگچی ، بخش مهمی از راه آهن سیچوان-تب ، میزبان ماموریت انتقال نیروها است و گامی دیگر در جهت توسعه سیستماتیک حمل و نقل نظامی چین محسوب می شود." راه آهن 435 کیلومتری به عنوان اولین خط قطار گلوله در تبت در 25 ژوئن افتتاح شد و لهاسا را به شهر نیینگچی متصل می کند. سواری یک طرفه تنها سه ساعت و نیم طول می کشد، تقریبا نصف زمان لازم برای سفر بین دو شهر را از طریق جاده. یک متخصص نظامی چینی به Global Times گفت: قطارها وسیله ای کلیدی برای انتقال پرسنل ، تجهیزات و ملزومات نظامی در مقیاس بزرگ است، همچنین می تواند مکمل حمل و نقل جاده ای باشد، که کندتر است اما می تواند بار بیشتری حمل کند و انتقال هوایی، که سریعتر است اما بار کمتری حمل می کند. این متخصص اضافه کرد: "راهها به سمت تبت و در خود منطقه طولانی اند و در محیط های چالش برانگیز از جمله زمین های پیچیده و ارتفاع زیاد ساخته شده اند، طی کردن چنین مسافتی طولانی می تواند باعث خستگی سربازان شود و هواپیماها گاهی اوقات باعث بیماری ارتفاع در مناطق فلات می شوند و ظرفیت حمل و نقل محدودی دارند." منبع
-
1 پسندیده شدهخدا قوت عرض میکنم خدمت پرسنل محترم پروازی و فنی -- به قول دوستان فعال در نمایشگاه اتومبیل رخ خوبی داره
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Convair F2Y Sea Dart: جنگنده ای با اسکی های آبی Convair F2Y Sea Dart هواپیمای جنگنده دریایی آمریکایی بود که هنگام برخاست و فرود از اسکی های آبی استفاده می کرد. این جنگنده فقط به عنوان نمونه اولیه پرواز کرد و هیچ وقت به تولید انبوه نرسید. F2Y تنها هواپیمای دریایی است که از سرعت صوت فراتر رفته است. این هواپیما در دهه 1950 ساخته شد تا مشکلات فرود و برخاست هواپیما ها بر روی ناو های هواپیما بر را برطرف کند. این برنامه پس از نتایج نامطلوب و حادثه دلخراش سال 1954 متوقف شد. در چهارم نوامبر سال 1954 Sea Dart در آسمان متلاشی شد و خلبان آن، Charles E. Richbourg، کشته شد. 4 فروند هواپیمای باقی مانده در سال 1957 بازنشسته شدند اما تعدادی تا 1962 آماده به خدمت باقی ماندند. شروع Sea Dart با ورود Convair به رقابت نیروی دریایی ایالات متحده برای ساخت یک هواپیمای رهگیر مافوق صوت بود. در آن زمان، تردید های زیادی برای عملیاتی کردن جنگنده های مافوق صوت از عرشه هواپیمابر ها وجود داشت. برای حل این مشکل، نیروی دریایی ایالات متحده جنگنده های زیرصوت زیادی خریداری کرد. البته این نگرانی ها دلایلی هم داشت. بسیاری از طرح های مافوق صوت در آن زمان نیاز به باند برخاستی طولانی بودند، سرعت نزدیک شدن بالایی داشتند و پایداری یا کنترل زیادی نداشتند. تمام این عوامل برای هواپیمابر ها مشکل ساز بودند. تیم Ernest Stout در آزمایشگاه تحقیقات هیدرودینامیک Convair پیشنهاد داد تا رویF-102 Delta Dagger اسکی آبی نصب کنند. پیشنهاد Convair منجر به سفارش 2 نمونه اولیه در اواخر سال 1951 شد. پیش پرواز نمونه های اولیه، 12 فروند از آن سفارش داده شد. هیچ تسلیحاتی در Sea Dart نصب نشد اما هدف برنامه، مسلح کردن نسخه تولیدی به 4 توپ 20 میلی متری Colt Mk12 و باتری راکت های غیر هدایتی با باله های جمع شونده بود. 4 فروند از هواپیما های سفارش داده شده برای ایفای نقش وسیله آزمایشی بازطراحی شدند. پس از مدتی 8 فروند دیگر هم سفارش داده شد. این هواپیما قرار بود بال دلتا و ضد آب باشد و برخاست و فرود آن توسط اسکی های آبی دوگانه جکع شونده انجام می شد. Sea Dart در حالت سکون یا حرکت با سرعت پایین در آب تا لبه عقبی بال هایش در آب فرو می رفت.اسکی ها در هنگام برخاست تا موقعی که هواپیما به سرعت 16 کیلومتر بر ساعت نرسیده بود، باز نمی شدند. توان Sea Dart توسط 2 موتور توربوجت Westinghouse XJ46-WE-02 با قابلیت پس سوز تامین می شد که هوای مورد نیاز خود را از ورودی هایی در بالای بال ها (برای عدم ورود اسپری آب) دریافت می کردند. در زمانی که این موتور ها اماده نبودند، 2 موتور Westinghouse J34-WE-32 با قدرت کمی بیش از نصف موتور های قبلی روی آن نصب شدند. نمونه اولیه از نسخه ازمایشی با یک اسکی استفاده می کرد که موفقیت آن از نسخه ی دارای 2 اسکی بیشتر بود. تا سال 1957، آزمایش هایی روی انواع آرایش های مختلف اسکی ها صورت گرفت و پس از آن به انبار منتقل شد. ایالات متحده تنها کشوری نبود که به دنبال اسکی های آبی باشد. شرکت Saunders-Roe از انگلستان نسخه ای آزمایشی از جت جنگنده قایق پرنده به نام SR.A/1 را ساخته بود که اولین بار در سال 1947 به پرواز در آمد. این طراحی در واقع یک جنگنده مجهز به اسکی بود اما نتایج خوبی نداشت. در دهه 1950، نیروی دریایی ایالات متحده آرایش داخلی یک زیردریایی هواپیمابر را مطرح کرد که می تواند 3 فروند از این هواپیما ها را حمل کند. هواپیما ها در محفظه های فشار نگه داری می شدند که از بدنه بیرون نزده بود. هواپیما ها توسط یک بالابر در سمت چپ به بالا می آمدند. در آب های آرام هواپیما خودش برخاست را انجام می داد اما در آب های متلاطم این کار توسط منجنیق صورت می گرفت. این برنامه به دلیل 2 مشکل عمده روی کاغذ باقی ماند: سوراخ مورد نیاز برای بالابر بدنه را ضعیف می کرد و انتقال بالابر بارگیری شده به ساختار بدنه دشوار بود. Sea Dart در تاسیسات Convair در سن دیگو در فرودگاه Lindbergh ساخته شد و برای آزمایش، در دسامبر سال 1952 به بندر سن دیگومنتقل شد. هواپیما با خلبانی E. D. "Sam" Shannon به طور ناخواسته اولین پرواز کوتاه خود را در حالی که قرار بود فقط آزمایش تاکسی سریع داشته باشد، در چهاردهم ژانویه سال 1953 انجام داد. اولین پرواز رسمی آن در نهم آپریل بود. موتور های کم توان باعث شدند تا جنگنده کند شود و اسکی های آبی به اندازه مورد انتظار موفق نباشند. اسکی ها با وجود بازوی لرزش گیر oleo در هنگام برخاست و فرود تکانه های شدیدی ایجاد کردند. کار برروی اسکی و بازو ها شرایط را تا حدودی بهبود بخشید اما آن ها قادر به رفع مشکل عملکرد ضعیف نبودند. Sea Dart با موتور های J34 قادر به رسیدن به سرعت مافوق صوت نبود. طراحی آن نیز مربوط دوره پیش از قانون سطح Whitcomb بود و ضریب پسای فراصوت زیادی داشت. دومین نسخه اولیه لغو شد، بنابراین اولین هواپیمای آزمایشی ساخته شد و پرواز کرد. این هواپیما به موتور های J46 مجهز بود که کارایی کمتری داشت. با این حال، با شیرجه ای کم عمق به سرعتی کمی بیش از 1 ماخ دست پیدا کرد تا به تنها هواپیمای دریایی مافوق صوت تا به امروز تبدیل شود. در چهارم نوامبر سال 1954، Sea Dart BuNo 135762 در نمایشی برای مقامات نیروی دریایی و خبرنگاران بالای بندر سن دیگو در آسمان متلاشی و خلبان آزمایشی Convair، Charles E. Richbourg، پس از عبور ناخواسته از محدودیت های سازه هوایی کشته شد. ریچبورگ 31 ساله، کهنه سرباز نیروی دریایی از جنگ جهانی دوم بود. بدون او به سرعت از آب خارج شد اما او از شکستگی سازه هوایی نجات نیافت. پیکر وی در آرامستان ملی سنت آگوستین در فلوریدا به خاک سپرده شد. حتی پیش از این اتفاق هم نیروی دریایی نسبت به این برنامه بی علاقه شده بود (مشکلات جنگنده های مافوق صوت بر روی عرشه حامل در حال برطرف شدن بودند) و سقوط آن باعث شد تا برنامه Sea Dart به حالت آزمایشی درآید. تمام هواپیما های تولیدی لغو شدند، اما 3 نمونه آزمایشی تکمیل شدند. 2 پیش نمونه نهایی هیچ وقت پرواز نکردند. علی رغم اینکه Sea Dart به طور رسمی بازنشسته شد و از سال 1957 دیگر پرواز نکرد، حداقل یک نسخه از F2Y تا سال 1962 در انبار باقی ماند. در نتیجه، نام آن تحت "سامانه سه خدمته تعیین هواپیمای ایالات متحده در سال 1962" به YF-7A تغییر کرد. هر 4 فروند Sea Dart باقی مانده تا امروز نجات پیدا کرده اند. XF2Y-1 Sea Dart، با شماره 137634، به دلیل اشتباه جرثقیل در وضعیت بدی است و منتظر ترمیم برای موسسه Smithsonian در واشنگتن است. YF2Y-1 Sea Dart، با شماره 135763، در موزه هوایی و فضایی سن دیگو در پارک بالبوآ نمایش داده می شود. این هواپیما از موزه ملی هوانوردی دریایی در پایگاه Pensacola نیروی دریایی قرض گرفته شده است. YF2Y-1 Sea Dart، با شماره 135764، در موزه هوانوردی بال های آزادی در پایگاه Willow Grove نیروی دریایی در پنسیلوانیا نمایش داده می شود. این هواپیما از موزه ملی هوانوردی دریایی در پایگاه Pensacola نیروی دریایی قرض گرفته شده است. YF2Y-1 Sea Dart، با شماره 135765، در موزه هوایی فلوریدا که بخشی از مجموعه Sun 'n Fun در فرودگاه بین المللی Lakeland Linder است، نمایش داده می شود. مشخصات - خدمه: 1 - طول: 15.583 متر - طول بال ها: 10.77 متر - عرض: 1.65 متر - آبنشین (عمق مورد نیاز عدم برخورد به کف دریا): 1000 میلیمتر در صورت جمع شدن اسکی ها، 2450 میلیمتر در صورت باز بودن اسکی ها - ارتفاع: 4.9 متر با لوازم 3 نقطه ای ساحلی، 2.26 متر در حالت افقی - مساحت بال ها: 52.8 متر مربع - وزن: 7586 کیلوگرم - وزن ناخالص: 11055 کیلوگرم - حجم سوخت: 3800 لیتر سوخت قابل مصرف + 25 لیتر سوخت غیر قابل مصرف - قوای محرکه: 2 موتور توربوجت Westinghouse J46-WE-12B با پس سوز که هرکدام 20 کیلونیوتن رانش خشک و 27 کیلونیوتن رانش با پس سوز تولید می کنند. در نسخه 137634 از 2 موتور Westinghouse J34-WE-32 با 15 کیلونیوتن تراست (فقط خشک) استفاده می شد - حداکثر سرعت: 1118 کیلومتر بر ساعت (در ارتفاع 2400 متری)، 1328 کیلومتر بر ساعت (در ارتفاع 11000 متری) - حداکثر سرعت: 1.25 ماخ - برد: 826 کیلومتر - زمان ارتفاع گیری: 11000 متر در 1 دقیقه و 42 ثانیه - بارگیری بال ها: 140 کیلوگرم بر متر مربع - نسبت رانش به وزن: 0.56 (در حالت بارگیری کامل)، 0.96 (در هنگام خالی بودن) - طول باند مورد نیاز برای بلند شدن: 1700 متر - طول باند مورد نیاز برای فرود: 460 متر - زمان برخاست در هوای آرام: 35 ثانیه - سرعت فرود در 20 درجه آلفا: 209 کیلومتر بر ساعت در پیکربندی فرود با 10 درصد سوخت تسلیحات: توپ ها (4 توپ 20 میلیمتریColt Mk 12 ثابت شده به سمت جلو)، راکت ها (راکت های هوایی با بالچه های جمع شونده)، موشک ها (2 موشک هوا به هوا) منبع
-
1 پسندیده شدهبزرگترین اتش سوزی تاریخ ترکیه بروز آتشسوزیهای گسترده در ۲۱ استان ترکیه از جمله آنتالیا، آدانا، عثمانیه، مانیسا، مرسین و چندین استان دیگر، علاوه بر مقامات ترکیه و فعالان حوزههای توریسم، فعالان بخش کشاورزی و محیط زیست را نیز نگران کرده است. آیا آتشسوزی، تعمدی و تروریستی است؟ برخی از رسانههای نزدیک به حزب حاکم ترکیه، آتشسوزی گسترده اراضی و جنگلها را تعمدی میدانند و دستور مستقیم فرمانده شاخه نظامی پ.ک.ک. را علت اصلی و مسئول این آتشسوزیها قلمداد میکنند. دریاسالار جهاد یایجی فرمانده اسبق نیروی دریایی ترکیه نیز در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ان.تی.وی اعلام کرد: «هیچکدام از این آتشسوزیها از سر اهمال و اتفاق نیست. متأسفانه ما شاهد ائتلاف و همکاری دقیق گروه تروریستی پ.ک.ک. و دولت یونان هستیم. یونانیها شناخت دقیقی از استانهای ثروتمند ما دارند و از مزدوران خود در پ.ک.ک. خواستهاند این استانها را به آتش بکشند».
-
1 پسندیده شدهسلام و وقتتان بخیر دوست گرامی البته در زمان فرماندهی و حیات شهید بزرگوار ستاری پروژه هایی برای تطبیق تسلیحات جدید مانند ار۶۰ و پی ال ۷ در زمینه هوا به هوا و در زمینه هوابه زمین هم بعضی تسلیحات جدید و کاربردیتر و یا در زمینه دفاع از خود مانند همان rwrو چف و فلایر در حال انجام بود که وقتی در کنار توان سوختگیری هوایی قرار میگرفت مطمعنا اف۵ تبدیل به گزینه جذابی میشد انهم در دهه نود میلادی والبته همه اینها هم قابل دسترس بود و حتی پروژه اذرخش که در زمان این شهید عزیز شروع شده بود هم برنامه ای برای تولید همین جنگنده بود اما دید نیروی نظامی ما به اف۵ همان دید نیروی هوایی شاهنشاهی بود یعنی یک جنگنده موقت تا زمان ورود به خدمت اف۱۶ و شاید اف۱۸ ال و دلیل تجهیزات ناقصتر نمونه ایرانی نصبت به نمونه سعودی هم همین بود و برای همین دید که به بعد از انقلاب هم منتقل شده بود چندان روی ان حساب نشد و نیروی هوایی همیشه منتظر یک جنگنده شش دانگ برای جایگزینی این جنگنده موقت بود اما تحریمهای خارجی و داخلی در کنار هم باعث شده نیروی هوایی به مرور راضی به خدمت گیری و تولید همین طرح برای جایگزینی ناوگان بسیار فرسوده خود شود هر چند اکراه موجود به خاطر پیش زمینه های فکری در نیرو در کنار نبود اعتبار و ارزش از طرف دستگاههای بالادستی و همچنین نبود تکنولوژی در کشور و نبود زیر ساخت و از همه مهمتر مافیای صنعت هوانوردی ایران باعث کش امدن داستان تولید و به خدمت گیری ان شده است اما در بحث ارزش پرواز تانکر برای ان .... جسارتا اگر ماموریتی برایش تعریف شود که اللزام به سوختگیری هوایی باشد مطمعنا اخرین چیزی که توجه میشود هزینه ان است چرا که دوست من تولید امنیت هزینه بر است و هر چه برای امنیت خرج کنیم کم است بر عکس دیگاه اکثر دولتمردان و مسولین و مردم ما و حتی خود شما (چون این کلامتون نشانگر نوع نگرشتان است)..نیروهای نظامی مصرف کننده نیستند بلکه تولید کننده لازمه شکوفایی اقتصادی و تجارت یعنی امنیت هستند
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر وصف ماشین روسی از دریچه دید مینی سریال چرنوبیل آن کدوم چیزی هست که به بزرگی خونه است !!!!! هرساعت 20 لیتر می سوزوند ، گاهی دود و صدا می کند تا یک سیب را به 3 تکه تبدیل کند ؟؟؟ بله ، آن چیز ، یک ماشین ساخت شوروی است که برای 4 تکه کردن سیب ساخته شده !!!!
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Zala Aero نمونه ی پهپاد هیبریدی با مداومت 12 ساعته را در ماکس 2021 رونمایی می کند Zala Aero، زیرمجموعه گروه Kalashnikov، پهپاد هیبریدی ZALA 421-16E5G را برای اولین بار در نمایشگاه بین المللی هوایی MAKS-2021 به نمایش می گذارد. Kalashnikov اخیرا در بیانیه ای گفت: "اولین نمونه های این پهپاد در حال حاضر در تاسیسات مجتمع سوخت و انرژی مورد استفاده قرار می گیرند." این پهپاد می تواند بیش از 12 ساعت در هوا بماند، مسافتی بیش از 1200 کیلومتر را طی کند و نظارت هوایی را در فاصله بیش از 100 کیلومتری انجام دهد. اثر صوتی کم ZALA 421-16E5G به دلیل توانایی آن در کار در حالت بی صدا روی باتری بافری است. این حالت می تواند تا 1 ساعت دوام داشته باشد و مدت زمان شارژ مجدد باتری در هوا تنها 2 ساعت است. ZALA 421-16E5G برای کار در سکوت کامل رادیویی در مناطقی با وضعیت رادیویی دشوار در فاصله تا 500 کیلومتری از نقطه پرتاب سازگار شده است. عملکرد "ناوبری ویدئویی" امکان از دست نرفتن دید حتی در نبود سیگنال سامانه های ناوبری ماهواره ای را فراهم می کند. این پهپاد به محموله هدف ترکیبی با 2 دوربین حرارتی و یک دوربین فیلمبرداری با بزرگنمایی 60 برابری مجهز است. ویدئو ها با فرمت HD (1280*720) پخش می شود، به همین دلیل اپراتور در ایستگاه زمینی می تواند تصاویر مخابره شده را با جزئیات ببیند.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing Phantom Eye هواپیمای بدون سرنشین (UAV) ارتفاع بالا با مداومت طولانی (HALE) (2012) بوئینگ Phantom Eye پهپادی نسل جدید است و مهم ترین ویژگی آن سامانه پیشرانه هیدروژن مایع آن است که بهره وری و برد زیادی دارد. این پیشرانه ها هیچ گاز خروجی یا اتلاف سوخت ندارند و آب تنها خروجی آنهاست که Phantom Eye را حامی محیط زیست می کند (اگرچه این فناوری در زمان رونمایی Phantom Eye گرانقیمت بود). دیگر پهپاد های هم رده اکثرا از موتور های بنزینی (پریدیتور، ریپر) یا موتور های توربوفن (گلوبال هاک) برای افزایش برد و توانایی های ماموریتی استفاده می کنند. پهپاد Phantom Eye محصول شاخه سری "Phantom Works" بوئینگ است که حوزه کاری آن مشابه تاسیسات سری "Skunk Works" لاکهید مارتین، سازنده جنگنده پنهانکار F-117 Nighthawk در دهه 1980 می باشد. بوئینگ بازار های مختلفی (تجاری و نظامی) را برای Phantom Eye تدارک دیده و این پهپاد می تواند برای نظارت بر شرایط متغیر زمینی در مدت طولانی مورد استفاده قرار گیرد. تجربه رزمی آمریکا در افغانستان و عراق باعث شد تا الزامات جدیدی برای تمام شاخه های نظامی اضافه شود؛ این محصول مفید جنگ های پویای طولانی مدت است. پهپاد ها از شروع سال 2001 و حملات سال 2003 نقش پر رنگ تری در عملیات های ارتش ایالات متحده داشته اند و راه های جدید تر و بهتری برای انواع نقش های در میدان نبرد ارائه کرده اند، به خصوص جمعآوری داده که ماهواره ها در مواقعی می توانند توانایی محدودی ارائه کنند و هواپیما های شناسایی سرنشین دار معمولا جایگزین مناسبی نیستند. پهپاد ها ساکتتر هستند، مداومت بیشتری دارند، از کیلومتر ها دورتر به جاسوسی از دشمن می پردازند و اطلاعات به روز را به زمین مخابره می کنند. بوئینگ پیشتر پهپاد Condor را طراحی کرده بود. این پلتفرم که پهپاد تحقیقاتی با ارزشی بود، اولین پرواز خود را در سال 1988 انجام داد. این پهپاد بعد از حدود 300 ساعت جمعآوری داده، بازنشسته و به موزه هوایی سن متیو کالیفرنیا منتقل شد. Phantom Eye برگرفته از Condor است. در این برنامه Aurora Flight Sciences، Ball Aerospace، Ford و MAHLE Powertrain هم همکاری می کنند. هرکدام از این شرکت ها تخصص خود را در طراحی مفهومی Phantom Eye به کار گرفته اند. این پهپاد همانند طراحی های انقلابی پیش از خود، حداقل تا امروز، نه مسلح است و نه برای نقش نظارتی/شناسایی برای جاسوسی از اهداف در مدت طولانی طراحی شده است. اگر برنامه Phantom Eye موفق شود، این پهپاد قادر خواهد بود تا برای روز ها در یک مکان معیین باقی بماند. یا ممکن است به برنامه دیگری تبدیل شود و راه را برای پهپاد هایی با مداومت چند هفته ای یا حتی چند ماهه باز کند. طراحی خارجی Phantom Eye با هیچ معیاری طراحی بدیعی ندارد، بدنه اصلی برآمده، بال های 45 متری و میله دمی نازک از مشخصه های آن است. این پهپاد ویژگی های پنهانکاری را فدای برد و ارتفاع بالا کرده و طراحی آن هم محصول این تفکر است. بدنه شبیه توپ راگبی است و بال های بزرگی در بالای آن نصب شده اند تا بیشترین نیروی بالا کشنده را تولید کنند. در هنگام سکون، بال ها به طرزی قابل توجه به پایین خم می شوند اما هنگام پرواز، رو به بالا قرار می گیرند، به همین دلیل پایه های نازکی در طرفین بدنه آن را حمایت می کنند. بدنه با ظرافت به سمت عقب باریک می شود و در انتها تک باله عمودی دمی و یک جفت بال افقی رو به پایین را نگه می دارد. شکل کلی قسمت دم به حالت Y برعکس است. نیروی Phantom Eye توسط 2 موتور در داخل محفظه های ساده تامین می شود که هرکدام یک ملخ 4 پره را می چرخانند. 2 موتور تعبیه شده در این هواپیما در خودروی تجاری فورد فیوژن هم یافت می شود. برخلاف نسخه های احتراقی، این مدل از موتور های فورد به مقدار زیادی تغییر داده شده اند تا از مزایای پیشرانه های هیدروژن مایع بهره ببرند. به همین دلیل این سامانه بسیار مقرون به صرفه تر است. این پیشرانه ها از نوع موتور های 4 سیلندر 2 لیتری فورد هستند که هرکدام 150 اسب بخار قدرت تولید می کنند و هواپیما را به سرعت هایی بیشتر از 273 کیلومتر در ساعت (هم سطح بالگرد های مدرن) می رسانند. در مارچ سال 2010 موتور ها در محیط کنترل شده، آزمایش شدند. Phantom Eye حدود 4 روز مداومت پروازی دارد و می تواند به ارتفاع 20000 متری برسد، قلمرو جوی که پیشتر فقط در اختیار هواپیما های جت سرنشین دارد بود. توانایی حمل 200 تا 227 کیلوگرم تجهیزات ماموریتی را دارد. Phantom Eye اولین بار در دوازدهم جولای سال 2010 در نمایشگاه بوئینگ در تاسیسات سنت لوئیس میسوری به صورت عمومی رونمایی شد. آزمایش های زمینی آن در پایان سال 2010 در مرکز تحقیقات پرواز Dryden ناسا در پایگاه نیروی هوایی Edwards کالیفرنیا آغاز گردید. از آن جا اولین پرواز خود را در اول ژوئن سال 2012 (به تاخیر افتاده از سال 2011) انجام داد. بوئینگ به دنبال دیگر پروژه های مشابه و نسخه های بزرگ تری از Phantom Eye رفت تا مداومت پروازی را بیش از پیش افزایش دهد، به گفته منابع تا بیش از 10 روز، به همراه محموله داخلی شامل تجهیزات تخصصی. در فوریه سال 2014، نیروی هوایی ایالات متحده وضعیت Phantom Eye را به خدمت آزمایشی در گروه عملیاتی چهارصد و دوازدهم تغییر داد. در آگوست سال 2016، پهپاد از خدمت/آزمایش فعال خارج شد. قطعات Phantom Eye برای نمایش در موزه آزمایش پرواز نیروی هوایی، از هم جدا شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: شرکتBoeing (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (بازنشسته) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 45.7 متر - وزن: 6400 کیلوگرم – قوای محرکه: 2 موتور فورد 4 سیلندر لیتری با سوخت هیدروژن مایع که هرکدام 150 اسب بخار قدرت تولید می کنند حداکثر سرعت: 150 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 19812 متر - تسلیحات: ندارد. 200 کیلوگرم محموله شامل تجهیزات نظارتی - نسخه ها: Phantom Eye (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing MQ-25 Stingray هواپیمای تانکر بدون سرنشین مبتنی بر حامل (2025) "MQ-25 "Stingray یکی از برنامه های جاری نیروی دریایی ایالات متحده برای ساخت هواپیما های بدون سرنشین تانکر سوخترسان برای خدمت در ناوگان بزرگ کشتی های هواپیمابر خود است. الزامات این برنامه شامل حداقل حجم سوخت 6350 کیلوگرم و برد پروازی 804 کیلومتر از کشتی میزبان می باشد. بوئینگ، نورثروپ گرومن، جنرال اتمیکس و لاکهید مارتین در برنامه Stingray رقابت کردند. نورثروپ گرومن در سال 2017 از رقابت کنار کشید. گرومن با پهپاد X-47B نسخه ناو هواپیمابر نشین شرکت کرده بود. نیروی دریایی امیدوار است Stingray تا میانه های این دهه (حدود سال 2025) به سطح عملیاتی برسد. در آگوست سال 2018، نیروی دریایی ایالات متحده، بوئینگ را به عنوان برنده این رقابت اعلام کرد و قراردادی 805 میلیون دلاری برای توسعه 4 هواپیمای MQ-25 تا آگوست 2024 با این شرکت بست. در دوم آپریل سال 2020، 3 فروند MQ-25 آزمایشی دیگر سفارش داده شد تا مجموع سفارش ها به 7 فروند برسد. این برنامه ممکن است تا 13 میلیارد دلار و 72 فروند پهپاد افزایش یابد. سال های 2000 شاهد انفجاری در سامانه های بدون سرنشین هوایی در حوزه نظامی بود و تعجبی ندارد که نیروی دریایی ایالات متحده از آن زمان به دنبال تانکر های هوایی بدون سرنشین برای پرواز از عرشه ناو های هواپیمابر خود باشد. پروژه ای که در ابتدا قرار بود برنامه "پهپاد نظارت و حمله هوایی برخاست از هواپیمابر" (UCLAS) باشد به "سامانه سوخت رسانی هوایی مبتنی بر ناو هواپیمابر" (CBARS) تبدیل شد. در سال 2016 برای این محصول نام "MQ-25 "Stingray انتخاب شد. طرح بوئینگ، از شاخه سری "Phantomworks" بود که تحت تاثیر کار های قبلی بوئینگ برای برنامه پهپاد رزمی UCLASS قرار گرفته است. این پهپاد جدید اولین بار در نوزدهم دسامبر سال 2017 در مراسمی با حضور خبرنگاران رونمایی شد. طراحی این پهپاد بال پرنده خمیده با لا های رو به عقب است. بال های دمی از 2 جفت سطح رو به بیرون تشکیل می شود. بخش زیرین بدنه از چرخ های سهگانه برای حرکت روی زمین استفاده می کند، هر بال اصلی یک چرخ تکی را حمل می کند اما بازوی دماغه با چرخ های دوتایی تقویت شده است. بدنه کاملا صاف است و برای حمل سامانه های اویونیک، موتور (ها) و ذخیره سوخت طراحی شده است. بال های جمع شونده در طراحی آن در نظر گرفته شده است زیرا کشتی ها فضای محدودی دارند.. برای عملیات های روی حامل MQ-25 نیاز است تا از میان عرشه شلوغ هواپیمابر حرکت کند، و از بالابر تا منجنیق برای پرتاب و از عرشه تا بالابر پس از بازگشت را طی کند. این کار نیاز به برنامه نویسی پیشرفته ای دارد. همچنین، برای خدمت در نیروی دریایی، این پهپاد بیشتر عمر خدماتی خود را در حال ماموریت روی آب خواهد بود که چالشی برای مهندسان است. فراتر از آن، کیفیت بخش هوایی نیروی دریایی، به پهپاد سازه و زیرسازه ای تقویت شده برای تحمل فشار ها، پوشش های ویژه برای مقابله با محیط های شور دریایی، توانایی عملیات در شب و روز و قلابی نگه دارند برای فرود روی عرشه ناو داده است. به تمام این ویژگی ها توانایی عملیات خودکار و انتقال سوخت هنگام کار کنار هواپیما های سرنشین را هم باید اضافه کرد. Stingray قادر به سوخت رسانی به تمام انواع هواپیما های نیروی دریایی ایالات متحده. توانایی سوخت گیری سریع و بهینه هواپیما ها توسط پهپاد های خودکار، گام مهمی برای هوانوردی نیروی دریایی است. این پهپاد ها به هواپیما هایی مثل F/A-18 مدل E و F اجازه می دهد تا برگرداندن تغییرات ذخیره سوخت خود، به فرم رزمی سابق برگردند. MQ-25 علاوه بر توانایی سوخت رسانی، نقش ISR (جاسوسی-نظارت-شناسایی) هم دارد و می تواند با حمل رادار به ناوگان اصلی کمک کند. با روی کار آمدن Stingray، برنامه نیروی دریایی برای حفظ F/A-18 و F-35 در نقش هجومی دیگر نیازی به تانکر های سرنشین دار که بر روی چاچوب هواپیما های رزمی فعلی ساخته شده، ندارد. در سال 2017 بوئینگ اعلام کرد MQ-25 در فاز های نهایی آزمایش موتور است. زمان پایان شرکت در برنامه تا روز سوم ژامویه سال 2018 بود. بوئینگ در نظر دارد تا حدود 72 فروند پهپاد MQ-2 را تا آن زمان تولید کند. نمونه اولیه شرکت بوئینگ در دسامبر سال 2017 رونمایی شد. اگرچه که این طرح از سال 2011 روی کاغد آمده و از نوامبر سال 2014 وجود داشته است.تصاویر منتشر شده در ژانویه 2018 و تصاویر رسمی در مارچ سال 2018 منتشر شدند. نمونه اولیه بوئینگ MQ-25 (به نام T1) تا سال 2018 در حال انجام آزمایش های سازگاری با ناو هواپیمابر بود. در آپریل سال 2018، اعلام شد که بوئینگ، موتور توربوفن AE3007 رولزرویس را برای نمونه اولیه پهپاد سوخترسان MQ-25 انتخاب کرده است. در فوریه سال 2019، نیروی دریایی ایالات متحده قراردادی 41.8 میلیون دلاری را برای ساخت آشیانه MQ-25 Stingray در Patuxent River (مریلند) با B.L. Halbert International منعقد کرد. در می سال 2019، اعلام شد که اولین دور پرواز های آزمایشی MQ-25 T-1 در ماه ژوئن یا جولای سال همین سال آغاز خواهد شد. در ماه ژوئن اولین پرواز آن برای میانه های سال برنامه ریزی شد. در سپتامبر سال 2019، نیروی دریایی ایالات متحده کار برروی یک نمونه توسعه ای MQ-25A را اغاز کرد. اولین پرواز آن در نوزدهم همان ماه انجام شد که 2 ساعت به طول انجامید. ورود به خدمت آن برای سال 2022 سا 2023 برنامه ریزی شد. در ماه اکتبر، آزانس اطلاعات ملی فضایی، بوئینگ را مسئول تحقیق درباره ی احتمال یکپارچه سازی پاد های چند کاربره (MMP) بوئینگ با سازه فعلی پهپاد MQ-25 کرد تا در نقش گشت دریایی در کنار هواپیمای گشتی بوئینگ P-8A پوسایدن خدمت کند. در مارس سال 2020، بررسی طراحی سامانه (SDR) پهپاد MQ-25 به پایان رسید. در ماه آپریل، سفارش خرید 3 فروند MQ-25 اضافه تر را به ارزش 84.7 میلیون دلار به بوئینگ ارائه کرد. در ماه می، بوئینگ ساخت 4 فروند از MQ-25 را برای آزمایش مهندسی شروع کرد. در ماه نوامبر، نیروی دریایی ایالات متحده، تمرینات پروازی مجازی برای پهپاد MQ-25A را آغاز کرد. در ژوئن سال 2021، یک فروند نسخه اولیه پهپاد MQ-25 با موفقیت عملیات سوخترسانی هوا به هوا را با یک هواپیما ی بوئینگ F/A-18F سوپر هورنت پشت سر گذاشت. این عملیات در چهارم ژوئن در ارتفاع 3 کیلومتری در پایگاه هوافضای میسوری انجام شد و اولین در نوع خودش بود. انتظار می رود تا سال 2025، این پهاپد عملیاتی شود. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2025 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: Boeing Phantomworks (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (برنامه ریزی شده) - نقش: نیروی دریایی (توانایی برخاست از زمین و ناو برای انجام عملیات های روی دریا در انواع نقش های دریایی هنگام پشتیبانی شدن توسط عناصر سطحی هم پیمانان)، سوخت گیری هوایی (تانکر، پلتفرم اختصاصی یا تغییر یافته برای انتقال سوخت به هواپیما های هم پیمان)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 16 متر - طول بال ها: 23 متردر حالت بال باز، 9.5 متر در حالت بال تا شده - ارتفاع: 3.4 متر در حالت بال باز، 4.8 متر در حالت بال تا شده - وزن: 6400 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 20000 کیلوگرم (13800 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوفن AE 3007N رولزرویس با 44 نیوتن رانش حداکثر سرعت: 620 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 12000 متر - برد: 930 کیلومتر هنگام حمل 6803 کیلوگرم سوخت - تسلیحات: ندارد. ماموریت آن فقط محدود به حمل سوخت است - نسخه ها: MQ-25 "Stringray" (سری پایه)، MQ-25A (مدل تولیدی پیشنهادی)، T1 (نمونه اولیه شرکت بوئینگ)، MQ-25 MPA (مدل پیشنهادی برای هواپیمای گشت دریایی، شامل پاد چند کاربره (MMP) شرکت بوئینگ) منبع
-
1 پسندیده شدهبه هیچ وجه جنبه تبلغاتی نداره... این یک تمرین برای افزایش امادگی جسمی و ذهنی فرد لودر هست. همچنین نشان میدهد در حالت استاندار لود دستی سرعت بیشتری از لود خودکار دارد. نکته اول در عمل لازم نیست در یک بازه زمانی کوتاه همه گلوله های تانک را در در داخل توپ قرار دهید. در یک نبرد واقعی نرخ آتش یک تانک به نرخ اتش4 یا 8 گلوله در دقیقه نمیرسد. قطعا در یک نبرد با شرایط واقعی نرخ اتش یک تانک هیچگاه به حد استاندار خود نمیرسد. علل مختلفی باعث افزایش زمان نرخ آتش در تانک ها میشود مانند زمان بر بودن زمان شناسایی اهداف تا شلیک ، تقسیم بندی اهداف بین واحدهای زرهی حاضر در منطقه و... . نکته دوم شاید به نظر برسد تانک های با اتولودر نرخ آتش بالاتری دارن اما در یک شرایط واقعی تانک های با بارگذار دستی میتواند به هم اندازه نرخ اتش داشته باشند (با احتساب زمان شناسایی هدف تا اجرای اتش) . مزیت اصلی بارگذار خودکار در تانک های امروزی کاهش تعداد خدمه است. به همین علت است که برخی کشورها هنوز بارگذار دستی را انتخاب میکنند. در اینده در صورتی افزایش کالیبر توپ ها قطعا نیروی انسانی توانایی بارگذاری مهمات کالیبر بالاتر از 120 میلیمتری به شکل دستی را نخواهد داشت در ان زمان قطعا بارگذار خودکار یک انتخاب نیست بلکه ویژگی هست که باید استفاده بشود. لود دستی در حال حرکت و زمین ناهموار هم به مدد سیستم های تعلیق به اسانی ممکن است اگرچه میتواند اثر منفی بر سرعت زمان بارگذاری هم بگذارد
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست "حفاظت گفتار(*)" حضرت علی (ع): «نشانه انسان عاقل اين است كه هر چه را می داند نگويد.» --------------------------------------------------------------------------------------------------------------- حفاظت گفتار (*) : عبارت است از رعایت اصول حفاظتی در بیان مطالب و خودداری از ذکر اسرار و اطلاعات و هرگونه اتفاقات مهم (خوب یا بد) و تفاسیر مربوط به آنها در محاوره ها ، محافل و مجامع گوناگون. حفاظت از گفتار هم یکی از مهمترین بخش های پدافند غیرعامل است که مانع کسب اطلاعات توسط عناصر غیردوست از توانمندی ها و نقاط ضعف هر سیستم نظامی و غیرنظامی (حتی تجاری) می گردد. رعایت اصل حفاظت گفتار (در هر مورد) نشان دهنده دارا بودن اخلاق حرفه ای توسط گوینده است. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهاولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما - قسمت دوم توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی توسعه با کمترین منابع ولی با بیشترین بهره وری و اثرگذاری کاری سخت ولی حیاتی و لذت بخش است. رسیدن به این هدف جز با نگرشی بدون عینک، تفکری باز و عملی راسخ محقق نمی شود. در توسعه یک توانمندی و کارت برنده لازم است چند آیتم مدنظر باشد: 1- شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن 2- شناخت نقاط قوت و ضعف خود 3- ارتباط بین نقاط قوت خود و نقاط ضعف دشمن 4- ایجاد خلل در ارتباط نقاط ضعف خود در مقابل نقاط قوت دشمن 5- اولویت بندی روش ها و کارت ها 6- تولید کارت موثر بسیار جالب است که شروع روند از شناخت دشمن آغاز می شود نه خود ما علت این امر ایجاد معیار برای قضاوت در خصوص توانمندی ها بصورت بهینه است. در آخرین گام تولید کارت موثر می باشد که برخلاف انتظار خیلی افراد است علت ساده است اول باید خوب دید و بعد فکر کرد و در انتها دست به عمل زد (تبصره: هرگز نباید در هیچ کدام از این مراحل دچار وسواس بشیم) خوب دیدن ------->>>> ( مراحل 1 و 2 شامل شناخت نقاط) خوب فکر کردن --->>>> ( مراحل 3 و 4 و 5 ایجاد ارتباط بین نقاط و اولویت بندی) خوب عمل کردن -->>>> ( مرحله 6 تولید کارت موثر ) ولی برای تولید کارت خوب باید نیازهای خودمان را بدانیم اولین گام: درک نیازهای ما با شناخت روی دشمن شروع می شود ---------------------------------------------- برگی به نام نیروی هوایی در اینجا مشخصا روی بزرگترین برگ برنده دشمن در یک نبرد مختصر یا تمام عیار دست می گذاریم نیروی هوایی دشمن به دو دسته نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی کشورهای منطقه تقسیم می شود. نیروی هوایی کشورهای همسایه موارد مشابه آمریکا را دارد ولی با کمیت و کیفیت به مراتب پایین تر، از این رو باید این نقاط در دل نقاط قوت نیروی هوایی آمریکا قابل جمع شدن دانست. نقاط قوت نیروی هوایی آمریکا: - تعداد بالا - کیفیت بالا - مهارت خلبانان - لجستیک قوی - اطلاعات و شناسایی خوب - ارتباطات و مدیریت خوب صحنه نبرد تفکر مقابله - کمیت و کیفیت بالای جنگنده ؟؟؟؟ برای کاهش تعداد جنگنده زدن اهداف از مبدا باید صورت بگیرد یعنی شکار در خود پایگاه های نظامی و یا ناوهای هواپیمابر ایجاد اختلال در مسیر لجستیک جنگنده ها شامل سوخت، مهمات و سرویس تعمیراتی ایجاد بعد مسافت برای جنگنده و ایجاد محدودیت زمان عملیات برای خلبان ( شبیه مشکل بعد مسافت برای خلبانان آلمانی در بمباران بریتانیا) ایجاد اخلال های جنگ الکترونیک برای از کار انداختن کیفیت سلاح ها بصورت پسیو تقویت جنگنده های برتری هوایی برای مقابله مستقیم با مهاجمین پدافند غیر عامل - مهارت خلبانان ایجاد شرایط غیر معمول که خلبانان دشمن به آن عادت ندارند برای مثال عدم امکان ارتباط گیری یا موقعیت یابی ترور و شکار خلبانان دشمن ( روش مورد علاقه اسرائیل) ایجاد ترافیک پروازی و افزایش خستگی پرواز - لجستیک قوی انهدام منابع و انبارهای ذخیره شامل مهمات، سوخت، قطعات تعمیراتی قطع خطوط مواصلاتی هوایی و زمینی و دریایی - اطلاعات قوی و شناسایی خوب کور کردن یا انهدام ماهواره ها انهدام رادارهای زمینی و پیش اخطار انهدام یا دور کردن جنگنده و پهن پیکرهای پیش اخطار و شناسایی جمینگ و کور کردن جنگنده ها وارد کردن اطلاعات اشتباه و یا افزایش اهداف کاذب ایجاد عمومی سازی بسیاری از خدمات پایگاه ها که باعث ازدیاد اهداف و سخت شدن نقشه برداری های دشمن (در لیبی اروپا و آمریکا تمام زیرساخت های غیرنظامی را زدند، در حالی که کاربرد دوگانه نداشتند پس اینکه یک محل غیرنظامی یا غیر قابل استفاده برای کار نظامی هست دلیل برای نزدن نیست) - ارتباطات و مدیریت خوب صحنه نبرد ایجاد اخلال در ارتباطات بین نیروها انهدام پایگاه ها یا پهن پیکرهای مدیریت نبرد انهدام گره ها و نقاط ارتباطی اتاق های مدیریت نبرد در ان سوی کره زمین ایجاد هجمه اطلاعاتی با حملات پراکنده و ناشناس شناسایی رفتار دشمن و پیش بینی و اقدام علیه طرح های عملیاتی جمینگ و کور کردن جنگنده ها ------------------------------------------------------------ دومین گام: اولویت بندی نیازها اولویت بندی اهداف موارد بحث شده تعداد بالایی را تشکیل داده و زمان و اعتبار مالی بالایی را برای انجام می طلبد که برای کشورهای ثروت مند هم سخت می باشد. راهکار اولویت بندی اهداف و انتخاب ارزانترین و کاراترین هدف است. برای یک انتخاب خوب باید داشته ها و توانمندی های خود را بشناسیم. معمولا ایده اصلی در اولویت بندی حلقه های واردن است و بعد منابع و توانمندی های موجود در صورت تحقق این اهداف توان دشمن بصورت تصاعدی افول کرده و زمینگیر می شود. موارد مهم و کلیدی: در خصوص جنگنده ها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی و زدن پایگاه ها و جنگنده ها روی زمین با قدرت موشکی لجستیک انبارها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی انهدام رادارهای زمینی >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی ضد رادار انهدام یا کور کردن ماهواره ها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> جمینگ یا اخلال گر ماهواره ای / موشک ضد ماهواره انهدام خطوط مواصلاتی زمینی یا دریایی >>>>>>>>>>>>>> پهپادها / موشک خلیج فارس لجستیک هوایی شامل ترابری .و سوخت رسان >>>>>>>>> جنگنده هایی همچون اف 14 با موشک های دوربرد و هایپرسونیک / استفاده از پهپادها برای شکارهای فرای افق دید راداری پرنده های شناسایی و پیش اخطار پهن پیکر >>>>>>>>>>> جنگنده هایی همچون اف 14 با موشک های دوربرد و هایپرسونیک / استفاده از پهپادها برای شکارهای فرای افق دید راداری شکار پرنده تخصصی جنگ الکترونیک یا سوخت رسان >>>> توسعه و تقویت زیرساخت های جمینگ و ضد جمینگ / ساخت یا تهیه جنگنده برتری هوایی جنگ الکترونیک و جمینگ >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> توسعه و تقویت زیرساخت های جمینگ و ضد جمینگ به هم زدن برنامه دشمن و خلبانانش >>>>>>>>>>>>>>>> استفاده از هوش مصنوعی برای پهپادها و موشک ها ایجاد برتری هوایی >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> ساخت یا تهیه جنگنده برتری هوایی / پهپادهای شکارچی با هوش مصنوعی اگر دقت کرده باشید با کمک یک نیاز سنجی و اولویت بندی در مقابل بخش قابل توجهی از توان دشمن با داشته های فعلی توازن ایجاد می شود و با این امکان علاوه بر طرح ریزی یک استراتژی و راهبرد درست در اختصاص منابع برای کسب بهینه ترین جواب می توان اقدام کرد سومین گام: عمل کردن با یک جمع بندی ابتدایی می توان دریافت که اگر سه آیتم زیر بر طرف شد، نیروی عظیم هوایی آمریکا به سرعت از هم فرو خواهد پاشید. مواردی که باید توسعه داده شود: موشک های دوربرد و هایپرسونیک برای شکار پهن پیکرها در فواصل بسیار دور پهپادهایی با هوش مصنوعی و قابلیت داگ فایت توسعه جمینگ یا اخلال گر ماهواره ای موشک ضد ماهواره جنگنده برتری هوایی ( با قابلیت تبدیل به آواکس هوایی یا جمینگ ) ایجاد، پیگیری و حفظ این تفکر ماموریتی غیر ممکن است که جوانان این مرز بوم ان را بارها محقق کرده اند. ---------------------------------------------------------------------------------------- در قسمت قبل سعی شد به نحوه مدیریت تولید کارت موثر (جنگنده هوایی) گریزی زده شود و برای این منظور به دو سوال زیر پاسخ داده شود و روش ایران در مورد ساخت جنگنده درک شود. * اولین سوال کدام جنگنده برای ساخت بهینه تر بود؟ بویژه با نمونه هایی که داشتیم * دومین سوال کدام بخش های جنگنده به ترتیب باید کار می شد؟ و یک نگاه به مسیر رسیدن به خودکفایی و تولید انداخته شد --------------------------------------------------------------------------------------- در مورد مشخصات یک جنگنده خوب هم نکاتی گفته شد. تقدیم به برادر عزیر @MR9 این نوشته عمدا در تاپیک مدیرت منابع لحاظ شد تا نگاه یک مدیریت منابع به درد و نیاز بزرگ در ساختار نظامی ما بیان گردد.
-
1 پسندیده شدهحتی نظامی گری هم حلال مشکلات نیست. تروریست ها، شبه نظامیان و گروه های جدایی طلب و قوم گرا برای ضربه زدن به امنیت مناطق مرزی و امنیت مردم، نه خیلی نیاز به تجهیزات و امکانات خاصی دارند و نه حتی اطلاعات وسیع و منابع مالی. فقط به مقداری جای پا بین مردم احتیاج دارند و بس. که هر چقدر گل این نا امنی بیشتر باشد این جای پا عمیق تر و مستحکم تر خواهد بود. اما بر خلاف این گروه ها، ارتش ها و دولت برای جلوگیری از ناامنی بشدت محتاج هزینه کردن، محتاج اطلاعات و مردمی هستند که این اطلاعات رو بهشون بدن، امکانات بسیار پیچیده ای میخوان که از نظام اداری گرفته تا سیستم های نظارتی، دیوار کشی و حتی همین خودروهای زرهی و امرپ و تانک و هلیکوپتر جزیی از این امکانات هست که در چشم میاد. بخصوص اینکه اگر به زیرساخت نگهداری این امکانات نگاه کنید اوضاع پیچیده تر خواهد شد. هر چقدر بیشتر از این تجهیزات اعمال قانون و خشونت استفاده کنیم مقدار مصرفشون افزایش پیدا میکنه، جای پای معاندین محکم تر میشه و روش های تروریستی هم پیچیده تر میشن. اصل مشکل ناامنی هم پا برجا میماند. بهتره ما در آنسوی مرزهامون فعالانه مشارکت سیاسی و اقتصادی کنیم، مرزها رو امن کنیم و تبدیل کنیم به بازارهای تجاری با همسایه ها، کاهش فقر برابر هست با بالارفتن امنیت. اینکه مردمی پولی در بساط داشته باشند و زندگی ای که حاضر به از دست دادنش بسادگی نباشند خودش مانع بزرگی برای ناامنی هست.گرچه ناامنی مرز افغانستان و عراق محصول بیش از 4 دهه جنگ مداوم هست و به این سادگی ها حل شدنی نیست. ای کاش برای استانهای مرزی افغانستان و ایران برنامه توسعه پایدار بلند مدت میریختیم. سرمایه گذاری در مرزها و حتی آنسوی مرزها برابر با سرمایه گذاری در خود ایران و در تهران،...