برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 16 مرداد 1400 در همه مناطق
-
4 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نیزه ( Naiza MLRS ) جنگجوی نیزه دار قزاق سیستم توپخانه راکتی نیزه (lance) توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) برای وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد. این سیستم بسیار شبیه راکت انداز LYNX (MRL) صهاینه است. راکت انداز Naiza از غلاف های راکت قابل تعویض استفاده می کند. این آتشبار قادر است راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-60 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 306 میلی متری را شلیک کند. سیستم موشکی پرتاب چندگانه نایزا (نیزه) سیستم موشکی پرتاب چندگانه نایزا (نیزه) در قزاقستان توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) بر اساس قرارداد فی مابین با وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد و در خط تولید قرار گرفته است. گفتنی است که این راکت انداز بسیار شبیه Lynx اسرائیلی است که در سازمان رزم جمهوری آذربایجان استفاده می شود. اولین سیستم های تولیدی در سال 2008 تحویل ارتش قزاقستان داده شد و در حال حاضر این سیستم ، بعنوان ستون فقرات یگان توپخانه راکتی ارتش قزاقستان استفاده می شود. برخی منابع ادعا می کنند که در مجموع 380 قبضه پرتاب کننده متحرک نیزه تاکنون ساخته شده است. همچنین این محصول برای عرضه به مشتریان احتمالی صادراتی پیشنهاد شده ، اما قزاقستان تاکنون هیچ سفارش خریدی دریافت نکرده است. این محصول یک سیستم توپخانه همه کاره است که برای پشتیبانی غیرمستقیم آتش در برابر اهداف رزمی ، فرودگاه ها و مراکز پشتیبانی هوائی ، واحدهای توپخانه دشمن ، سیستم های دفاع هوایی ، مراکز فرماندهی و خطوط تأمین و لجستیک مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین این سلاح با توجه به قابلیت تحرک بالائی که دارد ، در حملات سبک «بزن و در رو» (hit-and-run) می تواند استفاده شود. شایان ذکر است که Naiza MLRS از غلاف های راکتی یک بار مصرف و قابل تعویض استفاده می کند. این راکت انداز قادر به شلیک راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-160 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 200 و 306 میلی متری است. این قابلیت از این جهت مهم است که قزاقستان دارای تعداد زیادی راکت گراد 122 میلی متری و اورگان 220 میلیمتری است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به این کشور به ارث رسیده است. این غلاف های قابل تعویض به یک پرتاب کننده متحرک اجازه می دهد تا بسته به نیاز ماموریت از انواع موشک استفاده کند. نایزا قادر است که از غلاف های پرتاب کننده 122 میلی متری ترکیه ای T-122 Sakarya MLRS نیز استفاده کند. یک «غلاف واحد» شامل 20 موشک است. راکت استاندارد گراد 122 میلی متر ؛ 2.87 متر طول و 66 کیلوگرم وزن دارد. حداکثر برد آن 21 کیلومتر است. علاوه بر آن سیستم موشکی نیزه با موشکهای 122 میلیمتری تازه توسعه یافته نیز سازگار است T-122 Sakarya یک غلاف LAR شامل 13 موشک است. موشک استاندارد LAR-160 ؛ (160 میلی متری) ، 3.3 متر طول و 110 کیلوگرم وزن دارد. حداکثر برد آن تا 45 کیلومتر است. غلاف اورگان شامل 5 موشک است. طول موشک استاندارد 4.8 متر و وزن آن 280 کیلوگرم است. وزن کلاهک آن بسته به نوع آن 90-100 کیلوگرم است. حداکثر برد آتش 34 کیلومتر است. راکت های IMI EXTRA قوی ترین سلاح آتشبارهای نیزه هستند. اینها دارای کلاهک 150 کیلوگرمی و حداکثر برد 150 کیلومتر هستند. این موشک ها می توانند با سیستم هدایت GPS برای حملات دقیق مجهز شوند. یک غلاف واحد شامل 4 موشک است. غلاف های موشک ، بسته بندی شده و مهر و موم شده در کارخانه هستند. این توپخانه راکتی متشکل از دو بخش کانتینر پشتیبان و سامانه پرتاب کننده است. غلاف های موشک IMI پس از پرتاب یکبار مصرف هستند ، در حالی که غلاف های BM-21 Grad را می توان به صورت دستی ، بارها و بارها بارگیری کرد. البته باید توجه داشت که در میان انواع تسلیحات این توپخانه راکتی ، راکت های گراد دارای کمترین توانایی تخریبی هستند و عمدتا برای آموزش استفاده می شوند. این سیستم موشکی توپخانه دارای قابلیت محاسبه و پرتاب بالستیک کاملا خودمختار است. همچنین نایزا می تواند به صورت مستقل عمل کند یا با تشکیلات توپخانه ای بزرگتر ادغام شود. این سیستم MLRS دارای قابلیت زمانی واکنش سریع است و می تواند موشک های خود را در عرض چند دقیقه پس از جابجائی پرتاب کند. نایزا توسط خدمه 3 نفره اداره می شود. یک دور شلیک کامل می تواند مستقیماً از کابین خودرو یا از راه دور صورت بپذیرد. با این حال به نظر می رسد که پرتاب کننده های متحرک نایزا هنگام شلیک به پهلو ، تمایل به واژگونی دارد. این سیستم موشک پرتاب چندگانه بر اساس «شاسی کامیون روسی 8*8 کاماز-6350» (KamAZ-6350) ساخته شده است. خودرو از «موتور دیزل توربوشارژ KamAZ-740.50.360» با قدرت 360 اسب بخار استفاده می کند. پرتاب کننده متحرک و کامیون پایه نایزا ، توسط یک «وسیله نقلیه بارگیری مجدد مجهز به جرثقیل» پشتیبانی می شود که چهار غلاف راکت (دو مجموعه بارگیری مجدد) را حمل می کند. بارگیری معمولاً به دور از موقعیت شلیک ها انجام می شود تا از آتش سوزی مجموعه آتشبار جلوگیری شود. بارگیری کامل غلاف ها کمتر از 10 دقیقه طول می کشد. ماشین بارگیری نیز بر اساس شاسی کامیون های سنگین KamAZ 8x8 ساخته شده است. ... پایان منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ان شاء الله اگر عمری باقی بود دو محصول مشترک دیگر اسرائیل و قزاقستان را هم به زودی خدمت دوستان معرفی خواهیم کرد. .
-
3 پسندیده شدهبنام خداوند بخشنده مهربان با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نیزه ( Naiza MLRS ) جنگجوی نیزه دار قزاق سیستم توپخانه راکتی نیزه (lance) توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) برای وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد. این سیستم بسیار شبیه راکت انداز LYNX (MRL) صهاینه است. راکت انداز Naiza از غلاف های راکت قابل تعویض استفاده می کند. این آتشبار قادر است راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-160 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 306 میلی متری را شلیک کند. آشنائی با کشور قزاقستان «قزاق» تحریف واژه روسی «کازاک Kazak» است که در فرانسه و برخی زبانهای دیگر، کُزاک (Cosaque) تلفظ میشود. قزاقها یا کازاخها، یکی از اقوام ترک تبار ساکن شمال آسیای میانه هستند که به زبان قزاقی صحبت میکنند و بیشتر آنها در جمهوری قزاقستان ساکن هستند. در زبان روسی قزاقها را کازاخ میگویند که از لحاظ ریشه لغوی هیچ ارتباطی به کازاک های اوکراینی (که در زمان قاجار و رضاشاه با عنوان بریگاد قزاق در ایران حضور پررنگی داشتهاند) ندارد. بیشتر قزاقها مسلمان و اهل سنت (حنفی مذهب) هستند. قزاقستان با نام رسمی «جمهوری قزاقستان» کشوری در آسیای میانه است. واژهٔ قزاقستان از دو بخش «قزاق» و پسوند فارسی «ستان» تشکیل شدهاست، که به معنای «سرزمین قزاقها» است. واژه قزاق نیز خود به معنی «کوچنده» و از ریشه ترکی «قَز» است که معنای کوچیدن میدهد و به زندگی کوچنشینی قزاقها اشاره دارد. پس از انقلاب اکتبر و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی ، قزاقستان با عنوان «جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی» به یکی از جمهوری های آن تبدیل شد. با فروپاشی شوروی، قزاقستان به استقلال دست یافت. قزاقستان در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ آخرین جمهوری شوروی بود که اعلام استقلال کرد. جمعیت قزاقستان ۱۸٬800٬۰۰۰ نفر و زبانهای رسمی آن قزاقی و روسی است. قزاقستان بزرگترین کشور محصور در خشکی در دنیا است و تراکم جمعیتی کمی دارد. پایتخت این کشور در سال ۱۹۹۸ از آلماتی در جنوب که بزرگترین شهر کشور است به «نورسلطان» یا «آستانه» در شمال منتقل شد. نورسلطان(آستانه) پایتخت جدید التأسیس قزاقستان نور سلطان ، پایتخت کنونی قزاقستان شهری است بسیار سرد و بادخیز که دمای هوا در زمستان در آن به منفی ۴۰ درجه میرسد. گروههایی از ملیگرایان روس در روسیه و داخل قزاقستان دعوی الحاق مجدد شمال قزاقستان به روسیه را داشتند، و این یکی از انگیزههای رئیسجمهوری قزاقستان برای انتقال پایتخت به شهری در مرکز کشور و نزدیک به روسیه بود و این امر باعث شد که شمار زیادی از قزاقها به این شهر منتقل شوند و این دعوی به خودی خود خاموش شود. قزاقستان از شمال با روسیه، از شرق با چین، در جنوب شرقی باقرقیزستان، در جنوب با ازبکستان و در جنوب غربی با ترکمنستان همسایه است. سواحل شمال شرقی دریای کاسپین در خاک این کشور قرار دارد. وسعت قزاقستان ۲٬۷۲۴٬۹۰۰ کیلومتر مربع (بیش از سه برابر ترکیه یا پاکستان) است و حدود ۲۰٪ آن در سوی کوه های اورال قرار گرفته و به لحاظ جغرافیایی بخشی از آن در اروپا است. البته قزاقستان معمولاً یک کشور آسیائی طبقهبندی میشود. قزاقستان که به بزرگی اروپای غربی است بزرگترین کشور محصور در خشکی (فاقد دسترسی به آب های آزاد) دنیا است. با وجود وسعت زیادی که این کشور را نهمین کشور بزرگ دنیا کرده، بیشتر پهنههایش کویر و استپ است و تراکم جمعیت آن تنها ۶ نفر در هر کیلومترمربع است. قزاقستان صاحب دومین منابع بزرگ در اورانیوم ، کروم، روی و سرب، سومین در منگنز، چهارمین در مس و در مورد زغال سنگ، آهن و طلا نیز در بین ۱۰ کشور اول دنیا قرار میگیرد و همچنین یازدهمین منابع بزرگ هم در نفت و هم در گاز طبیعی را در اختیار دارد. کشف و استخراج نفت در مناطق غربی در کنار دریای مازندران، این کشور را جزو کشورهایی با درصد رشد اقتصادی بالا در میان جمهوریهای اتحاد شوروی سابق قرار دادهاست. قزاقستان به درآمدهای نفتی بسیار وابسته است و سقوط جهانی قیمت نفت در مقطعی وضعیت اقتصادی این کشور را دشوار کرد. پایگاه فضائی بایکورنور در کشور قزاقستان قرار دارد و قدیمیترین پایگاه فضایی جهان است. این پایگاه در دوران شوروی سابق و به خاطر موقعیت جغرافیایی مناسب در جمهوری قزاقستان ساخته شد. پس از فروپاشی شوروی، کشور روسیه این پایگاه را تا سال ۲۰۵۰ از قزاقستان اجاره کردهاست. روابط اسرائیل و قزاقستان روابط دو جانبه میان اسرائیل و قزاقستان تقریبا قدمتی به اندازه استقلال این کشور از شوروی دارد. این دو کشور در ۱۰ آوریل ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک برقرار کردند. سفارت اسرائیل که اکنون در نورسلطان (آستانه سابق) قزاقستان است در اوت ۱۹۹۲ افتتاح شد. اما سفارت قزاقستان در تل آویو اسرائیل، در مه ۱۹۹۶ افتتاح گردید. وزیر امور خارجه قزاقستان در اوت ۲۰۰۴ با موشه کامخی، سفیر اسرائیل در ازبکستان دیدار کرد و در مورد روابط اجتماعی و اقتصادی بین کشورها و انتقال سفارت اسرائیل به آستانه (نور سلطان کنونی) گفتگو کرد. در ژوئن ۲۰۰۹، رئیسجمهور اسرائیل [شیمون پرز] به قزاقستان سفر کرد. نخستوزیر اسرائیل هم [بنیامین نتانیاهو] در دسامبر ۲۰۱۶ در اجلاس تجاری قزاقستان و اسرائیل در آستانه شرکت کرد. سفر نتانیاهو به قزاقستان اولین سفر یک رئیس دولت اسرائیل بود. روابط قزاقستان و اسرائیل برای یک مدت طولانی از توجه ناظران و تحلیلگران خارجی به دور افتاده بود که در نتیجه، شکل گیری ائتلاف بین آستانه و تل آویو تا حدود زیادی عادی و بدون سر و صدا باقی ماند. امروز اسرائیل در میان شرکای تجاری آسیایی قزاقستان در جایگاه پنجم قرار گرفته و حدود ۲۵ درصد از نفت وارداتی تل آویو منشاء قزاقی دارد [البته قزاقستان به دنبال افزایش فروش نفت به اسرائیل است]. آستانه به اسرائیل سوخت، مواد معدنی، روغن، نمک، گوگرد، تجهیزات پروازی، فلزات غیر قیمتی و غلات صادر کرده و در عوض تجهیزات و ماشین آلات برقی، راکتورهای هستهای، دیگهای بخار و دستگاههای مکانیکی، تجهیزات و دستگاههای بصری، مواد مربوط به تبدیل سبزیجات و کود دریافت میکند. همچنین بیش از نود و پنج کشاورز، مدیر و دانشمند قزاقستانی در اسرائیل آموزش دیدهاند و پس از بازگشت به قزاقستان در مصدر امور قرار گرفته اند. همچنین معلوم است که مشارکت استراتژیک میان آستانه و تل آویو فقط محدود به حوزههای اقتصادی و تجاری نخواهد بود. دو کشور در بخش دفاعی و اطلاعاتی ارتباط نزدیک دارند. بازدید نتانیاهو از قزاقستان به معنای شروع یک مرحله جدید برای همکاریهای نظامی- فنی بین دو طرف نیز میباشد. ظاهرا جنجالی که در سال ۲۰۰۴ بر سر خرید (همراه با فساد مالی) سیستمهای توپخانهای تولید اسرائیل راه افتاده و تعدادی از نظامیان بلندپایه قزاقی و تجار اسرائیلی در آن دست داشتند، به طور کامل به باد فراموشی سپرده شده است. امروز قزاقستان از اسرائیل سیستمهای راکت انداز چندگانه LAR-۱۶۰ و موشکهای غیر هدایت شونده EXTRA (با افزایش برد) برای این سیستمها دریافت میکند. بر اساس مجوز تولید صادر شده توسط اسرائیل ، در قزاقستان تولید سیستم خمپاره انداز متحرک ۱۲۰ میلی متری «آیبات»، سامانه دفاع موشکی «نیزه» و هویتزر ۱۲۲ میلی متری «سیمسیر» (Semser) صورت گرفته و آستانه از تل آویو خمپارهها و گلولههای مورد استفاده در توپ ۱۰۶، ۱۲۰، ۱۵۵ و ۱۶۰ میلی متری دریافت میکند. بدون شک در آینده نزدیک در کنار سیستم سپر دفاع موشکی اسرائیل به نام «گنبد آهنین» (Iron Dome) همچنین محصولات شرکتهای مجتمع صنایع نظامی اسرائیل نیز (نظیر Israel Military Industries و Elbit Systems) از جمله سیستمهای پهپاد، اویونیک، رادار، ماهوارههای اکتشافات فضایی، تکنولوژی سیستمهای دفاع ضد هوایی (رافائل) و موشکهای تاکتیکی وارد قزاقستان خواهد شد. هویتزر خودکششی 122 میلی متری سیسمیر ( محصول مشترک اسرائیل و قزاقستان) درخواست نظربایف از نتانیاهو در رابطه با کمک اسرائیل در آموزش نیروهای ویژه قزاقی برای مبارزه با تروریسم نیز غیر منتظره نبود. البته تل آویو از این پیشنهاد کمال استقبال را خواهد داشت چون زمینه برای گسترش همکاریهای بین سرویسهای اطلاعاتی دو طرف (نظیر تبادل اطلاعات، آموزش کادر نهادهای اطلاعاتی قزاق و انجام عملیاتهای مشترک علیه اسلام گرایان) فراهم کرده و فرصتهای جدیدی در اختیار موساد و سایر نهادهای اطلاعاتی اسرائیل قرار خواهد داد. قزاقستان یکی از متحدان مهم و اصلی آمریکا در آسیای مرکزی است. جرج بوش در نامه ای به نورسلطان نظربایف، «قزاقستان را شریک استراتژیک آمریکا در منطقه دانست» که حمایت های قوی و مؤثری را برای ایجاد نظام های دموکراتیک در عراق و افغانستان صورت داده است[ !!! کوری عصاکش کور دگر شود]. آمریکا به عنوان بزرگترین سرمایه گذار خارجی در قزاقستان، رقمی معادل 11 میلیارد دلار، در این کشور سرمایه گذاری کرده است. پیوند میان آمریکا و قزاقستان به نوعی به پیوند میان اسرائیل و قزاقستان نیز تسری یافته است. بائور جان الوبایف، معاون رئیس کمیسیون امنیت ملی قزاقستان، با اشاره به خطر تروریسم که مشترکا روسیه، اسرائیل، آمریکا و قزاقستان را تهدید می کند، خواستار همکاری نیروهای امنیتی قزاقستان با سرویس های ویژه امنیتی کشورهای فوق الذکر شد. وی افزود: ظهور اسلام گرایان افراطی در جنوب قزاقستان و تهدید بنیادگرایی اسلامی، قزاقستان را در معرض حملات تروریستی قرار داده است. برداشت مشترک اسرائیل و قزاقستان از مفهوم «تهدیدات ناشی از تروریسم» منجر به گرایش این دو کشور به یکدیگر شده و همکاری امنیتی دوجانبه میان تل آویو - آلماتی به شکل بارز در قالب ایجاد یک پایگاه جاسوسی اسرائیل در قزاقستان، نمود پیدا کرده است. این پایگاه جاسوسی پیشرفته با همکاری مشترک نیروهای اطلاعاتی - امنیتی قزاق و اسرائیلی در نقطه ای نامعلوم در قزاقستان احداث شده و بنابر خواسته دو طرف، تأسیس آن مخفی ماند. هدف از احداث و راه اندازی پایگاه مزبور کنترل فعالیت سازمانهای اسلامی تازه تأسیس در جمهوریهای آسیای مرکزی، توسط اسرائیل بود. و بالاخره یهودیان ساکن قزاقستان و تمایل برای تشویق آنها به اسکان در اسرائیل و استفاده از فرصتهای موجود در این رابطه، جاذبه دیگری را در توسعه مناسبات دوجانبه «اسرائیل - قزاقستان» ایجاد کرده است. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با عرض پوزش از دوستان ، آنقدر مقدمه طولانی شد که اصل موضوع ( معرفی آتشبار راکتی قزاقستانی ) ماند برای پست بعدی .
-
2 پسندیده شدهپیرمرد بارکش ارتش ایران یکی از کامیون های ارتش شاهنشاهی ایران در زمان پهلوی دوم کامیون های6x6 سری M809 بود که از آمریکا خریداری شده بود. این کامیون های قابلیت حرکتی مناسبی برای عبور در زمین های ناهموار دارند. کامیون های سری M809 می توانند بارهای به وزن 5 تن را در خارج از جاده جا به جا کنند. در حالت حرکت در داخل جاده این کامیون ها می توانند تا وزن 10 تن را نیز جا به جاکنند. کامیون ها M809 توسط شرکت AM General شاخته شده بودند. اولین سری کامیون های M809 در آمریکا سال 1970 تولید شد. این کامیون 6x6 سری M809 در موزه دانشگاه جنگ (عمارت تیمورتاش) قرار دارد مدل این کامیون M813 است. کاربری اصلی کامیون ها M813 جا به جایی سربازان بوده است.
-
2 پسندیده شدهنمایی واضح از آسمانه F-16I از ابتدای ظهور هواگردهای رزمی ، مساله "میدان دید " به اصلی ترین شاخصه در طراحی چنین ماشین هایی تبدیل شد گفته می شود که خدمه جنگنده اف-16 حس می کنند که به جای نشستن در داخل بدنه ، روی جنگنده سوار هستند ( بدلیل قرار گیری مطلوب جایگاه خلبان و میدان دید مطلوب آن )
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبسم رب الشهدا پیشرانه رولزرویس نین هدیه بریتانیا به غرب و شرق (Rolls-Royce Nene) بخش پایانی در حالیکه Nene نیروی رانش نسلهای قبل از خود را دو برابر کرد و با توجه به اینکه نسخه های مختلف به طور کلی، از اکثر جهات مشابه هم بودند و نسخه های اولیه آن حدود 5000 پوند (22.2 کیلو نیوتن) را فراهم می کرد پس باید در طراحی های مختلف به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گرفت ، اما جنگنده Globe meteor با استفاده از Derwents چنان موفقیت آمیز بود که وزارت هوایی وقت بریتانیا احساس کرد دیگر نیازی به بهبود آن نیست. و به جای آن یک سری از طراحی های بسیار تواناتر با استفاده از رولزرویس Avon مورد مطالعه قرار گرفت و Nene به طور کلی کمرنگ شد. نحوه نصب موتور روی هواپیما جنگنده جت Globe Meteor در مجموع بیست و پنج Nene با توافق استافورد کریپس (Stafford Cripps ) به عنوان حسن نیت - با شرط استفاده نکردن برای اهداف نظامی - به اتحاد جماهیر شوروی فروخته شد. به رولزرویس در سپتامبر 1946 مجوز فروش 10 موتور Nene و در مارس 1947 برای فروش 15 موتور دیگر به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی داده شد و قیمت نیز در یک قرارداد تجاری تعیین شد. پس در مجموع 55 موتور جت در سال 1947 به شوروی فروخته شد. شوروی پس از شروع جنگ سرد در سال 1947 از این معامله کنار کشیده و مهندسی معکوس Nene را برای ساخت Klimov RD-45 شروع کرد و در ادامه نسخه بزرگتر شده ای را با نام Klimov VK-1 توسعه داد که به زودی در جنگنده های مختلف شوروی از جمله میگ 15 ظاهر شد. استافورد کریپس وزیر خزانه داری وقت بریتانیا شرکت پرت اند ویتنی مجوز تولید تحت لیسانس Nene را با نام Pratt & Whitney J42 به دست آورده و بر روی جنگنده Grumman F9F Panther نصب کرد که اولین پرواز خود را در سال 1947 انجام داد Pratt & Whitney J42 شرکت پرت اند ویتنی Nene برای اولین بار در هواپیمای جت غیر نظامی با نام The Nene Viking که در واقع یک هواپیمای اصلاح شده Vickers Viking بود مورد استفاده قرار گرفت و تنها نمونه آماده شده برای اولین بار در 6 آوریل 1948 از فرودگاه ویسلی پرواز کرد. ویکرز وایکینگ Nene Viking برای مدت کوتاهی تحت مجوز در استرالیا برای استفاده در جنگنده های نیروی هوایی سلطنتی RAAF de Havilland Vampire ساخته شد. همچنین توسط Orenda در کانادا برای استفاده در هواپیمای Canadair CT-133 Silver Star از سال 1952 ساخته شده است. de Havilland Vampire Canadair CT-133 Silver Star شرکت Hispano-Suiza در فرانسه Nene را تحت لیسانس و با نام Hispano-Suiza Nene تولید کرد و البته با تمرکز شرکت بر روی موتور بزرگتر Rolls-Royce Tay / Hispano-Suiza Verdon ، تولید به تعداد کمی محدود شد. Hispano-Suiza Verdon گونه های مختلف: RN.1 RN.2 RN.6 Nene I Nene Mk.3 این نسخه، با یک موتور استارتر برقی و دو جرقه زن مشعلی ، نیروی مورد نیاز Supermarine Attacker F Mk.1 را تامین میکرد Supermarine Attacker F Mk.1 Nene Mk.10 مشابه MK.102 است اما با چرخ ها و لوازم جانبی بزرگتر برای Lockheed T-33 جت آموزشی Lockheed T-33 101.Nene Mk با یک لوله جت دوتکه برای Hawk Sea Hawk ، با کاهش رانش به 5000 پوند (22.24 کیلو نیوتن) جنگنده جت Hawker Sea Hawk فاقد قابلیت رزم شبانه ( day fighter ) 102.Nene Mk مشابه Mk.3 اما دارای تجهیزات مدرن تر برای نصب روی Supermarine Attacker FB Mk.2 جنگنده جت دریایی Supermarine Attacker FB Mk.2 Nene Mk.103 برای Hawker Sea Hawk FB.5 and FGA.6 تا 5200 پوند (23.13 کیلو نیوتن) ارتقا یافته است و برخی از آنها برای تبدیل هواپیماهای موجود FB.3 و FGA.6 مقاوم سازی شدند. Sea Hawk Sea FGA.6 Sea Hawk Sea FB.5 پرات و ویتنی J42 به صورت تولید تحت لیسانس در ایالات متحده J42-P-4 J42-P-6 J42-P-8 Turbo-Wasp JT-6B Kuznetsov RD45 ( کپی بدون مجوز توسط شوروی سابق ) H.S. Nene102 H.S. Nene104 H.S. Nene 104-BR H.S. Nene 105A H.S. Nene 105-AR موارد استفاده: Nene Armstrong Whitworth AW.52 Avro Ashton Avro Lancastrian (test-bed) Avro Tudor VIII Boulton Paul P.111 Boulton Paul P.120 Canadair CT-133 Silver Star Dassault Ouragan de Havilland Vampire Fiat G.82 FMA IAe 33 Pulqui II Gloster E.1/44 Handley Page HP.88 Hawker P.1052 Hawker P.1081 Hawker Sea Hawk Nord 2200 Rolls-Royce Thrust Measuring Rig SNCAC NC.1071 SNCAC NC 1080 SNCASO SO.4000 SNCASO SO.6000 Triton Sud-Est Grognard Sud-Ouest Bretagne Supermarine Attacker Vickers Type 618 Nene-Viking Pratt & Whitney J42 Grumman F9F Panther Kuznetsov RD-45 Mikoyan-Gurevich MiG-15 پایان منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Nene برخی از تصاویر از منبع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم 3- تشکر ویژه از جناب MR9 جهت معرفی موضوع
-
1 پسندیده شدهقدرت نمایی لینکس راین متال نمایش قدرت و دقت آتش لینکس https://www.aparat.com/v/0Z6JU
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا چین از جدید ترین قطار گلوله ای خود برای انتقال نیروها به تبت استفاده می کند بخش Lhasa-Nyingchi از خط ریلی سیچوآن-تبت PLA از راه آهن تازه افتتاح شده Lhasa-Nyingchi در منطقه خودمختار تبت در جنوب غربی چین برای انتقال نیروها به منطقه استفاده کرد. js7tv.cn، سایت خبری وابسته به PLA در روز چهارشنبه گزارش داد: "سربازان در تیپ تسلیحاتی ترکیبی وابسته به فرماندهی ارتش PLA تبت اخیرا با قطار تندرو Fuxing به یک میدان تمرین در ارتفاع 4500 متری رفتند. این اولین بار است که راه آهن لهاسا-نیینگچی ، بخش مهمی از راه آهن سیچوان-تب ، میزبان ماموریت انتقال نیروها است و گامی دیگر در جهت توسعه سیستماتیک حمل و نقل نظامی چین محسوب می شود." راه آهن 435 کیلومتری به عنوان اولین خط قطار گلوله در تبت در 25 ژوئن افتتاح شد و لهاسا را به شهر نیینگچی متصل می کند. سواری یک طرفه تنها سه ساعت و نیم طول می کشد، تقریبا نصف زمان لازم برای سفر بین دو شهر را از طریق جاده. یک متخصص نظامی چینی به Global Times گفت: قطارها وسیله ای کلیدی برای انتقال پرسنل ، تجهیزات و ملزومات نظامی در مقیاس بزرگ است، همچنین می تواند مکمل حمل و نقل جاده ای باشد، که کندتر است اما می تواند بار بیشتری حمل کند و انتقال هوایی، که سریعتر است اما بار کمتری حمل می کند. این متخصص اضافه کرد: "راهها به سمت تبت و در خود منطقه طولانی اند و در محیط های چالش برانگیز از جمله زمین های پیچیده و ارتفاع زیاد ساخته شده اند، طی کردن چنین مسافتی طولانی می تواند باعث خستگی سربازان شود و هواپیماها گاهی اوقات باعث بیماری ارتفاع در مناطق فلات می شوند و ظرفیت حمل و نقل محدودی دارند." منبع
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 14مرداد 1400 سرنگون شدن یک پهپاد ناشناس توسط ارتش سوریه منابع سوری دو روز پیش از سرنگون شدن یک پهپاد ناشناس در حوالی منطقه عزان در جنوب جلب توسط یگانهای پدافندی ارتش این کشور خبر دادن . با توجه به ابعاد پرنده شکار شده حدس زده میشود از نوع انکا یا بیرقدار ترکیه ایی باشد تا این لحظه هیچ گونه تصویری ویا خبر رسمی از سوی ارتش سوریه منتشر نشده است اما در همان روز ویدئو کوتاهی از آتش گرفتن یک شی ناشناس در آسمان حلب پخش شده بود روز گذشته رسانه های زرد لبنانی مدعی شدن این پهپاد سرنگون شده از نوع ترایتون یا گلوبال هاوک بوده که خود سوریها به صورت غیر رسمی خبر را جعلی دانسته دو روز قبل از سرنگون شدن این پرنده ناشناس یک پهپاد انکا ارتش ترکیه برای چند روز در حال گشت زنی بوده است نکته جالب یکی روز بعد از این حادثه یک پهپاد روسی از نوع فورپست در جنوب حلب هم سقوط کرد البته هیچ خبری یا مدرکی از سرنگون شدن تا این لحظه منتشر نشده است پهپاد روسی سرنگون شده گشت زنی پهپاد آنکا ترک در جنوب حلب دو روز قبل از حادثه
-
1 پسندیده شدهممنون بابت مقاله خوب مهران جان @mehran55 در عملیات آفتاب و حتی در دو عملیات بعدی، یکسان بودن لباس و فارسی حرف زدن منافقین باعث شده بود که مدافعین لشکر 77 انها را دیر شناسایی و تشخیص دهند. چیزی که در عملیات فروغ جاویدان به شدت در خاطرات رزمندگان ایرانی محسوس بود و مدافعان در شلیک اتش دچار تردید می شدند. برای مثال خلبانان کبری همراه با شهید صیاد در ابتدا قصد شلیک نداشتند ولی وقتی اتش و تیراندازی یک جانبه منافقین را دیدند متوجه پشت پرده انها شدند. یا در پاسگاه های مرزی و بچه های سپاه این تردید بود که مهاجم و شلیک کننده چه کسی است و در پیام ها اینگونه اعلام میشد که ما رو می زنند و ما نمی دونیم کی ما رو میزنه تا زمانی که واحدهای اولیه مجاهدین تلفات دادند و ارم ماشین های انها خوانده شد، هویت و مشخصات ریز لباس انها اعلام شد تمایز بین لباس دو نیرو سخت است و وقتی انتظار نداری فارسی حرف بزنند سخت تر وقتی رزمندگان ایرانی فهمیدند که منافقین در لباس ایرانی در حال تهاجم هستند و نفاق افشا شد آن وقت شکست منافقین آغاز شد ارم ماشین های منافقین کمک بزرگی به افشا حقیقت منافقین داشت دقیقا بحث نفاق رو در جنگ به عینه نشون دادن در نفاق تمیز حق و باطل بسیار سخت است
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «انجام عملیات نظامی در جبهه های جنگ بر علیه نظامیان ایران» اختصاص داد. ارتش خصوصی صدام طرح جلد کتاب ارتش خصوصی صدام ؛ نوشته آن سینگلتون چندی پس از انتقال اغلب نیروهای سازمان به عراق و تغییر استراتژی جنگ چریکی به جنگ کلاسیک ، در آخرین سال جنگ 8 ساله ایران و عراق و در شرایطی که توان نظامی ایران در پی چندین سال جنگ فرسایشی و توان اقتصادی و روحی ایرانیان با کاهش بسیار شدید درآمدهای نفتی شدیداً تحلیل رفتهاست، سازمان مجاهدین، رویارویی علنی با نیروهای ایرانی در جبههها را آغاز میکند. [ ویکی پدیا ] با این اقدام سازمان پا در مسیری می گذارد که به اذعان بسیاری از پژوهشگران مستقل غربی ، در اندک زمانی تبدیل به ارتش خصوصی صدام می شوند. بطوریکه در فاصله سال ۱۹۹۱تا سقوط رژيم صدام ، اعتمادی كه ديكتاتور سابق عراق به منافقين داشت، بسیار بيشتر از اعتماد وی به نيروهای عراقی تحت فرمان وی بود. عملیات آفتاب عملیات آفتاب یا عملیات فکه، نام نخستین عملیات از عملیاتهای سهگانه سازمان مجاهدین خلق در جنگ هشت ساله ایران و عراق بود که با پشتیبانی ارتش عراق علیه نیروهای ایرانی صورت پذیرفت. در جریان این عملیات و بر اساس ادعای مجاهدین، تلفات وارده به لشکر ۷۷ خراسان ۳۵۰۰ تن کشته و مجروح و ۵۰۸ تن اسیر، بیان میشود. این عملیات برای اول فروردین سال ۱۳۶۷ در اطراف شوش برنامهریزی شده بود ( منطقه عمومی فکه) ، اما درگیری دو تن از نیروهای شناسایی سازمان و دستگیر شدن آنها توسط نیروهای ایرانی، منجر به تردیدهایی پیرامون لو رفتن احتمالی عملیات و تعویق یکهفتهای آن شد. نهایتاً این عملیات در ۸ فروردین 1367 آغاز شد. در جریان این عملیات به گفتهٔ منابع سازمان مجاهدین خلق، بیش از 500 تن از نیروهای ارتش (لشکر 77 خراسان) و ژاندارمری به اسارت منافقین درآمده و به پشت جبهه منتقل میشوند و همچنین نزدیک به ۳۵۰۰ تن از نیروهای نظامی ایران کشته [شهید] و یا مجروح شدند و مقدار زیادی تجهیزات جنگی نیز به غنیمت آنان درآمد. مجاهدین تعداد تلفات خود را ۱۲۳ نفر گزارش داده و پس از اجرای عملیات منطقه را ترک و به خاک عراق بازگشتند. [برخی از] منابع رسمی در جمهوری اسلامی اما ، این مدعا را رد میکنند و معتقد به عدم موفقیت مجاهدین در این عملیات هستند. پس از انجام این عملیات و حمله نظامی مستقیم مجاهدین به کشور خود برای کمک به صدام و افزایش خشم و نفرت عمومی از مجاهدین، بسیاری از گروههای سیاسی [اپوزیسیون] ، همکاری خود با این سازمان را قطع نمودند. [عملا تمامی گروه های زیر پرچم شورای ملی مقاومت از این مجموعه خارج شدند و فقط مجاهدین در این شورا باقی ماندند] [ ویکی پدیا ] عملیات آفتاب و ضرورت بن بست شکنی انتقال رهبری سازمان مجاهدین خلق از پاریس به عراق که به دلایل متعدد از جمله توافقات محرمانه رجوی و رژیم صدام [که متعاقب ملاقات طارق عزیز با رجوی در سال 1363 صورت گرفت] ، مجاهدین خلق را به لحاظ تاریخی در موقعیت تازه ای قرار داد. شکست فاز جنگ چریکی شهری که به تاثیر از الگوهای مارکسیستی از آغاز سال 60 نتیجه ای جز متلاشی شدن کمی و کیفی هسته های داخلی سازمان به جا نگذاشته بود رجوی را بار دیگر با آزمون تازه ای از تحرکات مسلحانه و تروریستی مواجه کرد. اتخاذ مشی موسوم به منطقه ای [که با اتکاء ائتلاف با حزب دمکرات کردستان اتخاذ شد] مجاهدین را برای پیش بردن این خط تازه به منطقه "آلان" کردستان کشاند. متعاقب این تحولات، ملاقات رجوی با طارق عزیز بحران تازه ای را در شورای ملی مقاومت سبب شد. حاصل آن جدایی حزب دمکرات کردستان و از دست دادن پایگاه های مجاهدین در منطقه کردنشین بود. این مهم و متعاقب آن اخراج رجوی از پاریس ؛ منجر به تعامل و نزدیکی همه جانبه سازمان مجاهدین خلق با عراق گردید. اگر چه این تعاملات در تاریخچه سازمان سبقه طولانی دارد اما به هر حال شرایط حاصله از شکست های سازمان در فاز جنگ چریکی شهری و جدایی حزب دمکرات کردستان از مجاهدین ؛ پوشش و محمل مناسبی بود تا این تعامل با لحاظ کردن فرض «ناگزیری و اجبار» برای اعضای سازمان آسان تر متصور شود. با این حال در ادامه همکاریهای فی مابین مجاهدین و عراق این فرض رنگ باخت و وجه استراتژیک این پیمان هم برای مجاهدین و هم صدام بیشتر نمایان شد. این نزدیکی در نهایت منجر به توجیه شرایط تازه مجاهدین مبنی بر روی آوردن به تاکتیک موسوم به "جنگ نوین" و شبه کلاسیک شد. انتخاب خاک عراق به عنوان نقطه قابل اتکا برای فاز نوین از جهات بسیاری بر اساس ظواهر و تحلیل های سازمان یک توفیق و گام به جلو ارزیابی می شد. به این دلیل که سازمان با تعاملات پنهانی و آشکار نظامی، سیاسی و جاسوسی می توانست بخش قابل ملاحظه ای از نیازهای مقطعی خود را برآورده نموده و از سوی دیگر شرایط جنگ چریکی شهری [که منجر به انسداد سازمان شده بود ] را مجددا فعال کند. با انتخاب خاک عراق و متعاقب آن تاسیس ارتش موسوم به آزادیبخش، سازمان بدون اعلام رسمی در تغییر تاکتیک جنگ چریکی شهری و فقدان شرایط عینی برای جنگ منطقه ای، عملا وارد مرحله تازه ای به نام «جنگ کلاسیک» شد. ارتش آزادیبخش رجوی یا ارتش خصوصی صدام تاسیس ارتش آزادیبخش در سال 1366 با این هدف استراتژیک همراه بود که از این پس مسئله سرنگونی جمهوری اسلامی تنها از طریق یک جنگ نیمه کلاسیک امکان پذیر است. متمرکز کردن نیروهای پراکنده سازمان «از داخل ایران» و «بعضا کشورهای اروپایی» به درون خاک عراق، آموزش [متناسب با شرایط] جدید به این افراد، تهیه ادوات جنگی مورد نیاز، توجیه کل نیروها [ و بعضا حتی اعضای مسئله داری نظیر زرکش و یعقوبی ] در موقعیت تازه، نخستین اقدامات این مرحله بود. ظاهرا گذر از این مرحله و تا آماده سازی آنها تحت یک سیستم نظامی برای تحرکات شبه کلاسیک نیاز به زمان درخوری داشت. از زمان تاسیس ارتش آزادیبخش در خرداد سال 1366 تا عملیات موسوم به آفتاب در 7 فروردین ماه 1367 به نظر می رسد زمان کافی ای برای این پروسه نباشد. اما عملا سازمان پس از گذشت این زمان محدود اقدام به انجام عملیات آفتاب می کند. این عملیات در نوع خود و صرفنظر از دستاوردهای فرضی برای مجاهدین خلق از جهات بسیاری قابل ارزیابی است: 1- عملیات آفتاب پیش از هر چیز ضرورت خود را از احیا روحی و روانی و بازسازی نیروهای منفعل و بعضا مسئله دار سازمان عاریه می گیرد. رهبری مجاهدین در آغاز فاز نظامی در اوایل سال شصت بر سرنگونی جمهوری اسلامی در استراتژی کوتاه مدت تاکید دارد. اما محاسبات رجوی نه تنها در واقعیت بیرونی جواب نمی دهد که بعضا او را با چالشهای جدی از سوی اعضای شورا و مجاهدین روبرو می کند. در واقع خط انتخاب عراق و متعاقب آن انجام عملیاتی از نوع آفتاب پاسخ ناگزیری است از سوی رجوی مبنی بر این که راه حل استراتژیک سرنگونی با تاسیس ارتش آزادیبخش وارد آخرین مراحل خود شده است. رجوی از این طریق با دادن امید دوباره به اعضا تلاش می کند خود را از فشار روانی ناشی از شکست در فاز جنگ چریکی شهری بیرون بیاورد. 2- حمایت نظامی و نفراتی مجاهدین [از سوی عراق] در این مقطع برای برون رفت رجوی از بن بستهای ناگزیر از اهمیت خاصی برخوردار بود. این شرایط به رجوی کمک می کرد تا با اتکا به نیروهای نظامی عراق این توهم را نزد هواداران خود دامن بزند که مسئله سرنگونی [با راه حل تازه] به دلیل حمایت یک نیروی مکانیزه در آینده نزدیک محقق خواهد شد. رژه تیپ زنان در اردوگاه اشرف 3- دستاوردهای این گونه عملیات های موضعی [از جمله آفتاب] در نوار مرزی ایران، امر را بر هواداران رجوی مشتبه نموده بود که می توان با استفاده از شرایط جدید چشم انداز سرنگونی را قطعی دید. لازم به توضیح است مجاهدین طی این عملیات تعدادی از مرزبانان و سربازان جمهوری اسلامی که متعلق به ژاندارمری و ارتش بودند را به عنوان اسیر جنگی به عراق و در اختیار استخبارات این کشور قرار دادند. متعاقبا با تحت فشار گذاشتن، زمینه های جذب تعدادی از آنها را به سازمان فراهم آوردند. به اذعان مجاهدین در این عملیات تعداد 508 سرباز ژاندارمری و ارتش به اسارت مجاهدین در آمدند که تمامی به اردوگاههای عراقی تحویل شدند. در این رابطه به نقل از نشریه مجاهد می خوانیم : مجاهدین در واقع با این شیوه برخورد میزان وابستگی همه جانبه خود را به رژیم صدام نشان می دادند. با لحاظ این توفیقهای نسبی و با این احتساب که قبل از این به هواداران گفته شده بود رهبری مجاهدین قادر است زمان محدودی را [بر اساس توافقات فی مابین صدام و رجوی] در عراق بماند و اگر سازمان طی این مدت قادر به سرنگونی نباشد به اصطلاح رهبری سازمان در این مقطع خواهد سوخت، هواداران و نیروهای سازمان چشم انداز فرضی پیش رو را عینی تر و ملموس تر می دیدند. 4- تشدید شرایط جنگی از سوی دیگر به سازمان این امکان را می داد تا به عنوان یک فاکتور تعیین کننده کماکان بر چشم انداز سرنگونی تاکید مضاعفی داشته باشد. دستاوردهای نصف و نیمه سازمان در عملیات کوچک در نوار مرزی ایران و عراق که عمدتا با حمایت لجستیکی و نفراتی عراق به دست آمده بود دست رهبری را در انجام عملیات مشابه از نوع آفتاب با شعاع عملیاتی وسیع تر باز گذاشته بود. اسرای لشکر 77 خراسان (نیروهای منافقین با پارچه های سفید روی آستین) 5- در واقع این عملیات کوچک، اقدام انتحاری رجوی در عملیات موسوم به فروغ جاویدان را زمینه سازی کرد. مجاهدین بعدها به این زمینه چینی به شکل شفاف تری اشاره کرده و نوشتند: و در این راستا از رژیم صدام ، خواهان سلاحهای مجهزتر و به روزتری بودند. در این رابطه به نقل از نشریه می خوانیم: 6- با این تفاوت که عملیات فروغ جاویدان پس از اجماع بر قطعنامه 598 ، تا حد زیادی سازمان مجاهدین را در موقعیت انسداد قرار داده بود. اما رجوی برای توجیه این عملیات اتکای عمده اش به دستاوردهای عملیاتی شبیه آفتاب بود. پی آمدهای عملیات آفتاب غنیمت های ادعائی مجاهدین از عملیات آفتاب عملیات آفتاب صرفنظر از دستاوردهای تشکیلاتی حاصله برای مجاهدین اما با توجه به شرایط جنگی میان ایران و عراق هزینه های غیر قابل جبرانی برای آنان به همراه داشت. مجاهدین که قبل تر و در جریان تعاملات سیاسی خود با عراق با قهر و به قول خودشان بی مهری شمار زیادی از اعضای شورای ملی مقاومت و جدایی آنها [و از سوی دیگر نیروهای اپوزیسیون و مشخصا تنفر مردم] روبرو شده بودند با انجام عملیات مشترک با نیروهای عراقی به داخل خاک ایران این موقعیت را تشدید کردند. به هر حال انجام عملیاتی از نوع آفتاب و ... از سوی سازمان مجاهدین خلق کماکان به عنوان نقطه چرکین دیگر در تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ثبت شده است. مجاهدین علی رغم تلاشهای مستمر و تبلیغاتی خود برای همسان سازی موقعیت فعلی با نیروهای مقاومت اروپا در طول جنگ جهانی دوم به دلیل ماهیت وابسته خود چه به لحاظ نظامی و تسلیحاتی و چه سیاسی و نقش ستون پنجمی که سازمان در طول سالهای جنگ برای عراق به عهده داشت و همچنین انجام عملیات نظامی به کشوری که در حال دفع تجاوز نیروی بیگانه است، قادر به تبرئه خود نخواهد بود. تانک M-47 غنیمت گرفته شده از لشکر 77 خراسان در عملیات آفتاب مجاهدین در عملیاتی از نوع آفتاب تلاش داشتند بیش از هر چیز توان و قابلیتهای نظامی خود را به رخ بکشند. در این رابطه به نقل از نشریه مجاهد می خوانیم: غافل از اینکه سازماندهی شبه کلاسیک نیروهای سازمان مجاهدین خلق در لوای ارتش آزادیبخش پیش از آنکه محصول توان و قابلیتهای درونی سازمان باشد محصول حمایت همه جانبه رژیم صدام از مجاهدین خلق بود. مجاهدین از زمان ورود خود به عراق و تاسیس ارتش آزادیبخش تا انجام اولین حملات نظامی در نوار مرزی ایران تنها کمتر از 9 ماه زمان صرف کردند. این پروسه کوتاه قبل از اینکه به توانایی های مجاهدین مربوط باشد، به واقع میزان وابستگی تمام عیار مجاهدین خلق به ارتش صدام را نشان می دهد. منبع 1 : کتاب Saddam’s Private Army منبع 2 : ویکی پدیا منبع 3 : کلیه نقل قولها از شماره 434 نشریه مجاهد (ده فروردین 1378) اخذ شده است پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به «دیگر عملیات های نظامی منافقین» در خلال جنگ 8 ساله خواهیم پرداخت. .
-
1 پسندیده شدهبسم رب الشهدا مقدمه رولز-رویس RB-41 Nene ( ننه) یک موتور توربوجت کمپرسوری گریز از مرکز انگلیسی در دهه 1940 است. Nene با هدف طراحی 5000 پوندی ( 22/2 کیلو نیوتن) ، در مقایسه با موتورهای RB-37 Derwent با رانش 3600 پوندی( 16 کیلو نیوتن) در نسخه 8، یک طراحی کاملا جدید به حساب می آید که آن را به قدرتمندترین موتور عصر خود تبدیل کرد. این سومین موتور جت رولزرویس بود که وارد مرحله تولید شد و اولین بار در کمتر از 6 ماه از زمان آغاز طراحی، شروع به کار کرد. با توجه به سنت شرکت در نامگذاری موتورهای جت خود به نام رودخانه ها ، این موتور نیز بر اساس رودخانه ننه ( Nene) نامگذاری شد. RB-41 Nene RB-37 Derwent این طرح در طراحی هواپیماهای بریتانیا استفاده نسبتاً کمی داشت و به نفع موتور جریان خطی Avon که در امتداد این پروژه قرار داشت، کنار گذاشته شد. تنها کاربرد گسترده آن در انگلستان در پرنده های Hawker Sea Hawk و Supermarine Attacker بود. در ایالات متحده تحت لیسانس با نام Pratt & Whitney J42 ساخته شد و در پرنده های Grumman F9F Panther مورد استفاده قرار گرفت. اما گسترده ترین کاربرد آن در قالب Klimov VK-1 بود، یک نسخه مهندسی معکوس ، اصلاح و بزرگ شده، که حدود 6000 پوند رانش تولید می کرد و در جنگنده بسیار موفق Mikoyan-Gurevich MiG-15 به کار رفته و به تولید انبوه رسید. البته نسخه کمی بزرگتر Nene با نام Rolls-Royce Tay نیز تولید شد. میکویان-گورویچ VK-1 پرت اند ویتنی J42 رولز-رویس Avon پرنده Hawker Sea Hawk پرنده Supermarine Attacker پرنده Grumman F9F Panther پرنده معروف Mikoyan-Gurevich MiG-15 طراحی و توسعه موتور Nene در اوایل سال 1944 در نتیجه درخواست وزارت هوایی وقت بریتانیا برای طراحی و ساخت موتوری با قدرت 4200 پوند به وجود آمد و نتیجه موتوری با نام B-40 بود که توسط استنلی هوکر و آدریان لومبارد طراحی شد. در تابستان سال 1944 هوکر طی دیدار خود از ایالات متحده متوجه شد که شرکت جنرال الکتریک قبلاً دارای دو نوع موتور محوری و گریز از مرکز با قدرت رانش 4000 پوندی است پس هنگام بازگشت به انگلستان ، هوکر تصمیم گرفت رانش موتور را به 5000 پوند افزایش دهد و در همکاری با لمبارد ، پیرسون و مورلی ، طراحی مجدد کامل B-40 منجر به B-41 شد که بعدا Nene نامگذاری گردید. موتور با کمپرسور گریز از مرکز موتور با کمپرسور خطی سر استنلی هوکر در موتور Nene قطر کلی موتور 5/49 اینچ است و برای ایجاد جریان هوای 80 پوند بر ثانیه، دارای قطر پروانه دو طرفه 8/28 اینچی است (برای موتور Derwnet نسخه اول 68/20 اینچ است) ، در حالی که یک موتور Derwent برای ایجاد همچین جریان هوایی باید قطر 60 اینچی داشته باشد. پوشش کمپرسور بر اساس پوشش کمپرسورهای Whittle's Type 16 W.2/500 ساخته شده بود که از نظر آیرودینامیکی کارآمدتر از Derwent بود در ضمن مشکل ترک خوردگی را نیز از بین می برد. دیگر پیشرفت های طراحی شامل نه محفظه احتراق با افت فشار کم و راندمان بالا طراحی شده توسط صنایع هوافضا و خودرویی لوکاس ، یک پروانه کوچک برای بلبرینگ عقب و خنک کننده دیسک توربینی بود. اولین احتراق موتور در 27 اکتبر 1944 انجام شد البته وجود تعدادی از مشکلات کار را تا نیمه شب به تأخیر انداخت. علی رغم فعالبت شبانه روزی کارکنان ، تلاش برای روشن کردن موتور بدون پره های ورودی که هنوز نصب نشده بود، با ناامیدی همه ناکام ماند ( به دلیل موقعیت نامناسب قرار دادن دستگاه جرقه زنی که در آن زمان بر اساس آزمون و خطا بود) . در تلاش بعدی ، دنیس درو (Denis Drew )، دستگاه جرقه زنی را باز کرده و و هنگامی که موتور استارتر، سرعت موتور اصلی را بالا می برد آن را با یک مشعل اکسی استیلن روشن کرد.( خلاقیت نیروها در شرایط سخت ) موتور تا رانش 4000 پوند و حتی بیشتر نیز کار کرد که تشویق پرسنل مونتاژ را به همراه داشت . صبح روز بعد با ورود هوکر و اطلاع از نصب و راه اندازی پره های ورودی در طول شب و دیدن سوزن فشار سنج با ثبت عدد 5000 پوند، از عملکرد موتور راضی شده و در نتیجه B-41 قدرتمندترین موتور جت در جهان با وزن حدود 1600 پوند خلق شد. سر فرانک ویتل Nene بر اساس نسخه مستقیم (straight-through ) از طرح اصلی به سبک ویتل ساخته شد ، جریان در موتور مستقیماً از جلو به عقب حرکت می کرد ، بر خلاف نوع جریان معکوس (reverse-flow ) که جهت جریان هوا را از طریق بخش احتراق بر عکس می کند تا مرحله توربین بتواند درون بخش احتراق نصب شود. این مساله اجازه می دهد تا یک موتور جمع و جورتر فراهم شود ، اما افت فشار احتراق را افزایش می دهد که تأثیر نامطلوبی بر عملکرد موتور دارد و رانش کمتری با همان جریان سوخت تولید می شود. موتور طراحی شده توسط ویتل در حین طراحی Nene بود که رولز تصمیم گرفت در نامگذاری موتورهای خود علاوه بر اسم، شماره نیز بگذارد پس Welland و Derwent نام های شرکت اصلی خود ( Rover ) ، B/23 و B/26 را حفظ کردند. بعداً تصمیم بر این شد چون این مدل ها بیش از حد شبیه به نامهای بمب افکن RAF هستند (یعنی 2English Electric Canberra B.Mk که اغلب به صورت اختصاری Canbera b.2 نامیده می شوند ) ، پس R نیز به جلوی آن اضافه شود ، R به معنی رولز و B از طرف شرکت Rover بود که از شهر بارنولدزویک (Barnoldswick) گرفته شده است. این طرح نامگذاری RB با طراحی موتورهای توربوفنی مانند RB.199، RB.203 و RB.211 تا اواخر قرن 20 ادامه یافت. جدیدترین خانواده توربوفن Rolls-Royce (توسعه یافته از RB.211 ) با عنوان ساده Rolls-Royce Trent انجام شده و انواع مختلفی از آنها استفاده از شماره یا سری حروف نامگذاری می شود ( به عنوان مثال Trent 500 ، Trent 900 ، Trent 1000 و Trent XWB ) موتور توربوجت Wellwnd موتور توربوجت Derwent شرکت خودرو سازی Rover بمب افکن English Electric Canberra موتور توربوفن RB.211 آزمایشات اولیه هوایی ننه در هواپیمای Avro Lancastrian انجام شد که توسط رولزرویس با استفاده از فرودگاه هوایی آنها انجام می شد. موتور جت جایگزین دو موتور پیستونی رولزرویس مرلین شد. با این حال اولین پرواز ننه با استفاده از یک جنگنده اصلاح شده Lockheed XP-80 Shooting Star انجام شد. موتور پیستونی Rolls-Royce Merlin رهواپیمای مسافربری کانادایی-انگلیسیAvro691 Lancastrian جنگنده هوانیروز ایالات متحده Lockheed P-80 Shooting Star پس از مشاهده عملکرد Nene ، به هنگام یک دورهمی بعد از کار در هتل Swan & Royal در شهر Clitheroe و شنیدن شکایات مربوط به فقدان هر گونه برنامه رسمی برای موتور ، فردی – که گفته می شود خود ویتل بود - پیشنهاد کرد که Nene برای جاگذاری در جنگنده Meteor کوچک سازی شود. بلافاصله در همانجا J.P. Herriot یا Lombard محاسبات را روی یک دستمال سفره انجام داده ( استقبال از ایده های خوب در هر شرایطی) و نیروی محرکه 3650 پوند را اعلام کرد. در این زمان آنها در تلاش بودند تا قدرت Derwent را از 2200 پوند به 2450 پوند افزایش دهند و این ایده "خیلی خوب برای درست بودن" (too good to be true ) به نظر می رسید. هوکر با شنیدن این حرف سریع محاسبات را انجام داده و اعلام کرد ، "ما یک متئور 600 مایل در ساعت داریم". جنگنده جت متئور، نخستین جنگنده جت بریتانیایی و تنها جنگنده جتی که متفقین در جنگ جهانی دوم با آن عملیات جنگی انجام دادند کوچک سازی نقشه های ننه برای مقیاس 855/0 ، که امروزه به Derwent V معروف است ، در تاریخ 1 ژانویه 1945 شروع شد و در 7 ژوئن موتور یک آزمایش 100 ساعته را با سرعت 2600 پوند آغاز کرد و خیلی زود به 3500 پوند رسید. وزن موتور 1250 پوند بود. در سال 1946 نیروی محرکه با استفاده از پره های توربین از جنس آلیاژ Nimonic 90 به 4200 پوند افزایش یافت. راست : موتور Derwent V توسعه Nene با این نسخه کوچک شده ادامه یافت ، Derwent V هیچ ارتباط مستقیمی با سری قبلی Derwent نداشت. در 7 نوامبر 1945 ، اولین رکورد رسمی سرعت هوایی توسط یک هواپیمای جت توسط Meteor F.3 با سرعت 606 مایل در ساعت (975 کیلومتر در ساعت) با استفاده از Nene کوچک سازی شده ثبت شد. مشخصات مشخصات عمومی: نوع: توربوجت کمپرسور گریز از مرکز طول: 96/8 اینچ (2459 میلی متر ) قطر: 49/5 اینچ (1257 میلی متر ) وزن خشک: 1600 پوند (726 کیلوگرم ) اجزا سازنده: کمپرسور: سانتریفیوژ تک مرحله ای با پروانه دو طرفه احتراق: 9 عدد محفظه احتراق استوانه ای توربین: محوری تک مرحله ای نوع سوخت: نفت سفید سیستم روغن: تغذیه تحت فشار ، مخزن خشک با جاروب ، خنک کننده و فیلتراسیون کارایی: حداکثر رانش: 5000 پوند (22/2 کیلو نیوتن) در 12300 دور در دقیقه در سطح دریا برای پرواز رانش استاتیک نظامی: 5000 پوند (22/2 کیلو نیوتن) در 12300 دور در دقیقه در سطح دریا حداکثر سفر دریایی ، ثابت: 4360 پوند (19/4 کیلو نیوتن) در 12000 دور در دقیقه در سطح دریا سرعت کروز به صورت استاتیک: 3،620 پوند (16/1 کیلو نیوتن) در 11،500 دور در دقیقه در سطح دریا درجا ، ساکن: 120 پوند (0/5 کیلو نیوتن) در 2500 دور در دقیقه در سطح دریا مصرف سوخت ویژه : 30 گرم بر هر کیلو نیوتن ثانیه نسبت رانش به وزن: 3/226 ادامه دارد.... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Nene برخی از تصاویر از منبع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم 3- تشکر ویژه از جناب MR9 جهت معرفی موضوع
-
1 پسندیده شدهنمایش تست شلیک موشک ضد زره اسپایک از روی پیکربندی اشکوش JLT براساس خبرهای منتشره ، همکاری میان دو شرکت رافائل و اشکوش برای آماده سازی خودروهای حامل ( اشکوش JLT) موشک ضد زره اسپایک نلوس (خارج از خط دید) به پایان رسید . این موشک با حداکثر بردی برابر 32 کیلومتر بدلیل استفاده از سامانه ناوبری بسیار دقیق خود قابلیت انهدام طیف وسیعی از اهداف را در اختیار دارد . با این حال تست حامل این موشک به میزبانی نیروی دریایی استونی در جزیره سارما با حضور 14 نماینده از کشورهای عوض ناتو و همچنین اعضای ارشد نیروهای مسلح استونی صورت پذیرفت . این تست آزمایشی ، شامل شلیک دو تیر موشک اسپایک نلوس از روی پرتابگرهای نصب شده بر روی خودروی اشکوش JLT بود که بسمت اهدافی خارج از خط دید دو هدف دریایی متفاوت در اندازه ها و ویژگیهای کاملا جدا روانه گردید و هر دو هدف را نیز با موفقیت منهدم نمود . به اعتقاد ناظران نظامی ، این نمایش ، قابلیتهای منحصر به فرد اسپایک نلوس را برای پاسخ به نیازمندی های چالش برانگیز دفاع از سواحل و انهدام اهداف متحرک مستقر در دریا را ارائه نمود . در واقع ، بر خلاف نسخه های هدایت شونده لیزری ، گونه هدایت اپتیکی موشک نلوس می تواند در محیط هایی با اخلال متراکم جی پی اس عمل نماید . اسپایک نلوس توانایی شناسایی بصری را یک برد قابل توجه علیه اهداف دریایی شامل شناورهای آبخاکی ، کورووت ها ،شناورهای تاکتیکی کوچک به منصه ظهور رسانده ، در حالی که بطور همزمان میتواند عناصر رزمی مهاجم شامل تانک ، خودروهای پیاده نظام ، پستهای فرماندهی خط مقدم را منهدم نماید . این موشک با مجهز شدن به یک پایگاه داده دو طرفه ، قابلیت کنترل خوبی را از زمان خارج شدن از پرتابگر تا انهدام هدف را میسر می سازد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهزنان زرهی در تانکهای سبک تایپ 15 از همان ابتدا تحویل تانکهای تایپ 15 به نیروی زمینی ارتش ازادی بخش خلق چین خصوصا گروه ارتش 75 که زیر نظر فرماندهی جبهه جنوبی قرار دارد بخشی از خدمه این تانکهای سبک را سربازان زن چینی تشکیل می دادند. در نیروی زمینی ارتش چین زنان زیادی به عنوان خدمه تانک ها خدمت میکنند و نسبت به گذشته تعداد آنها افزایش قابل توجه ای پیدا کرده است. استفاده از فناوریهای جدید در تانک های همچون تایپ 15 مانند سیستم فرمان جدید، گریبکس اتوماتیک و بارگذار خودکار باعث شده است تا زنان بیشتری توانایی هدایت تانکها را بر عهده بگیرند.
-
1 پسندیده شده250 میلیون پوند دیگر برای توسعه طرح مفهومی هاوکر تمپست وزارت دفاع بریتانیا پس از مدتها بررسی نزدیک به 250 میلیون پوند ( 348 میلیون دلار) دیگر را برای سریع تر کردن طراحی و توسعه جنگنده هاوکر تمپست که در قالب سیستم هوایی رزمی آینده بریتانیا (FCAS) تعریف نموده بود ، اختصاص داد . به اعتقاد وزیر دفاع بریتانیا ، اختصاص این پول گام بسیار مهمی در حرکت بسوی مرحله بعدی تقویت نیروی هوایی بریتانیاست . به گفته وی ، با تقویت صنعت هوایی ضمن ایجاد هزاران شغل جدید در سراسر انگلستان ، پیشگامی این کشور در قرن جدید برای در دست گرفتن برتری هوایی تضمین خواهد شد . برنامه سیستم رزمی هوایی آینده بریتانیا براساس برنامه ریزی ها قرار است تا سالانه 20000 شغل را در بازه زمانی 2026 تا 2050 ایجاد کند که این مساله رقمی در حدود 25 میلیارد پوند به اقتصاد بریتانیا کمک خواهد کرد . این قرارداد که توسط شرکت BAEسیستمز به امضاء رسیده در حال حاضر مرحله توسعه مفهومی و ارزیابی برنامه را طی می کند. تیم طراحی این هواگرد جدید ترکیبی از مهندسین طراحی BAE سیستمز ، وزارت دفاع ، شرکت لئوناردو و رولزرویس است که برخی شرکای بین الملی را نیز بخود می بیند . این نیم مشغول ارزیابی وضعیت برای تولید یک جنگنده جدید به رهبری بریتانیاست . به گفته ناظران نظامی ، این قرارداد جدید طیف وسیعی از مفاهیم دیجیتالیزه شده رزم هوایی ، ابزارها و روشهای جدید برای طراحی ، ارزیابی و شکل گیری الزامات نهایی جنگنده تمپست را در بر می گیرد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- تجمیع پستهای مرتبط با طرح تمپست ...یازدهم مرداد سال هزار و چهارصد خورشیدی
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «نقش این سازمان در حج خونین سال 1366» اختصاص داد. حج خونین 1366 کشتار حجاج در مکه (بخش پایانی) کشتار حجاج در مکه که در روز ۹ مرداد ۱۳۶۶ روی داد، به کشتار حجاج عمدتاً ایرانی که به شعارهای سیاسی موسوم به «اعلان برائت از مشرکین» در طول مناسک حج واجب پرداختهبودند، اشاره دارد. این رویداد سبب ایجاد تنش در روابط ایران و عربستان سعودی شد. این کشتار در زمان حکومت ملک فهد اتفاق افتاد. در این واقعه ۴۰۵ نفر به تیر مستقیم یا در اثر ازدحام جمعیت کشته (۲۷۵ ایرانی، ۸۵ نیروی پلیس عربستانی و ۴۵ تن از حاجیان دیگر کشورها) و ۶۴۹ نفر زخمی (۳۰۳ ایرانی، ۱۴۵ عربستانی و ۲۰۱ از دیگر ملیت ها) شدند. پس از این واقعه، حکومت عربستان سعودی سفارتخانه خود را در تهران تعطیل و روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد. [ویکی پدیا] پشت پرده حج خونین به روایت استخبارات عراق اظهارات و گواهی های برخی از جدا شدگان سازمان در اروپا مبنی بر اطلاع از نقش سازمان در کشتار حجاج ایرانی در سال 66، در اسفند ماه 73 و بهار 74 بازتاب وسیعی در نشریات فارسی زبان خارجی از کشور یافت و بعد از آن نیز به تناوب در مصاحبه ها و نوشته های آنان به این موضوع اشاره شده است. همچنین سابقه اقدام سازمان برای اعزام مخفیانه افراد به حج با هویت عراقی و تلاش برای نفوذ در کاروان های ایرانی، در نوارهای ویدئویی مذاکرات رابط سازمان و مقامات استخبارات عراق وجود دارد. در بخشی از مذاکرات افشا شده عباس داوری [نماینده سازمان در جلسه با افسران امنیتی عراق] که بعد از سقوط صدام به دست آمده است، به موضوع حضور افراد سازمان در حج اینگونه اشاره می شود : البته جزئیات پیچیده نقش سازمان در زمینه سازی و سوق دادن دولت وقت عربستان به کشتار خونین حجاج ایرانی و حتی مشارکت در عملیات کشتار ، هنوز کاملاً روشن نشده است . اما این واقعیت مسلم است که سازمان با ایفای نقش دوگانه «از یک سو افراد خود را به عنوان عوامل دولت ایران برای انجام اقدامات تخریبی در عربستان به داخل ایرانیان فرستاد» و «از سوی دیگر با ارائه اطلاعات گمراه کننده به مقامات عربستان» آنان را برای اقدام پیشگیرانه و خشونت بار علیه حجاج ایرانی ، فریب داد و تحریک نمود. سفر محرمانه رجوی به عربستان و نقش منافقین در کشتار مکه بعد از موفقیت سازمان در جلب اعتماد حکومت عربستان [به کمک رژیم بعث عراق]، که بعد از انتشار اطلاعیه سازمان در محکومیت فاجعه مکه و انتساب مسئولیت آن به جمهوری اسلامی به بالاترین حد خود رسید [سازمان در این اطلاعیه که در تاریخ 14 آبان 1366 صادر شد ، مسئولیت وقوع کشتار خونین حجاج ایرانی را بر عهده دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام نمود و به تبرئه دولت عربستان پرداخت] ، روابط تشکیلات با عربستان سعودی توسعه یافت. در یک نوار ویدئویی مذاکرات مهدی ابریشمچی با افسران ارشد اطلاعاتی عراق در آبان 1366 چنین آمده است : ابریشمچی در ادامه این جلسه ، پیام رجوی خطاب به رئیس سازمان اطلاعات عراق را قرائت می کند که در بخشی از آن چنین آمده است : هیئت مزبور به عربستان سفر نمود و بعد از مدتی مقدمات سفر محرمانه رجوی به عربستان در پوشش انجام مناسک عمره فراهم شد. [به نظر کارشناسان مسائل سازمان و برخی اعضای سابق ، سفر شخص رجوی به عربستان ، نشانه ای از عمق روابط و همکاری های اطلاعاتی و امنیتی مشترک عراق و عربستان و سازمان در آن مقطع زمانی بوده است و نمی توان آن را صرفاً یک تشکر ساده عربستان به خاطر صدور یک اطلاعیه محسوب نمود. زیرا اگر مسئله فقط دعوت رجوی برای انجام مناسک عمره به میزبانی دولت عربستان می بود، نیازی به اعزام یک هیئت مقدماتی و دخالت سازمان اطلاعات عراق نبود.] در بخش دیگر از مذاکرات ، افسر اطلاعات عراق می گوید : در جلسات دیگر بین رابط سازمان مجاهدین و سازمان اطلاعاتی عراق تأکید می شود که سفر مزبور در جهت جلب حمایت بیشتر عربستان از سازمان برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران بوده است. همان گونه که قبلاً اشاره شد ، سازمان خبر این مسافرت را 13 سال مخفی نگاه داشت و اولین بار در سال 1379 ، ظاهراً به دلیل استفاده تبلیغاتی از چاپ عکس رجوی در لباس احرام حج ، آن را علنی نمود . البته همواره سازمان موضوع نقش خود در کشتار حجاج در سال 1366 را تکذیب نموده و مانند سایر موارد افشا شده از سوی جدا شدگان ، ماجرا را از اساس منکر گردیده است. البته پیش از افشاگریهای اعضای منافقین، اطلاعاتی از نقش گروهک منافقین در کشتار مردم در روز 9 مردادماه به دست مقامات جمهوری اسلامی رسیده بود. بهعنوان مثال حضرت آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران، ضمن سخنرانی خود در مرداد 66 به نقش منافقین در حوادث جمعه خونین مکه اشاره کرده و فرمودند: عزتالله سحابی از مشهورترین چهره های جریان ملی-مذهبی نیز مدتها بعد درمورد شیطنتهای منافقین در حادثه «جمعه خونین» در کتاب خاطرات خود نوشت: ... پایان منبع:کتاب سازمان مجاهدین خلق/پیدایی تا فرجام/جلد سوم پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : پس از پایان بررسی نقش مجاهدین «در حج خونین سال 66» ؛ ان شاء الله در پست بعدی ، به «ماجرای عملیات های نظامی منافقین» در خلال جنگ 8 ساله خواهیم پرداخت. .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمدرسه سواره نظام زرهی ارتش شیلی مدرسه سواره نظام زرهی ارتش شیلی (Cecombac) واحدی است که هدف آن آموزش و تشکیل واحدهای زرهی برای ارتش شیلی میباشد. این مرکز اموزشی در 9 نوامبر 2007 همزمان با تحول بزرگ در نیروی زمینی شیلی یعنی به خدمت گرفته شدن تانکهای Leopard 2A4 و خودروهای رزمی Marder 1A3 ایجاد شد. هدف اصلی تاسیس این مرکز بهبود فرایندهای یادگیری سربازان برای دستیابی به حداکثر قابلیت ها بود. مرکز Cecombac مسئول آموزش و کمک به فرایندهای آموزشی نیروی زمینی ارتش شیلی است. این واحد همچنین وظیفه برگزاری فرایندهای آموزشی مربوط به دوره های تخصصی و دوره های تکمیلی مرتبط با سیستم آموزشی ارتش شیلی را بر عهده دارد. دوره ها تقریباً دو ماه و نیم طول می کشد و در دو مرحله انجام میشوند. حدود 40 ساعت آموزش مجازی و 360 ساعت آموزش حضوری داده می شود جایی که مدرن ترین تجهیزات اموزشی در آمریکای جنوبی قرار دارند. در این مرکز اموزشی ، بیش از 100 پرسنل مسئول برگزاری دوره های مختلف آموزشی ، پشتیبانی از آموزش یا صدور گواهینامه برای فارغالتحصیل را انجام میدهند. مدرسه سواره نظام زرهی ارتش شیلی دارای فناوری پیشرفته ای است که امکان آموزش مدرن را فراهم میکند و مهارتها و تواناییهای پرسنل را بر اساس مشاغل نظامی تخصصی تقویت میکند. این مدرسه زرهی واقع در شهر Iquique دارای شبیه سازهای مختلف برای برجک، رانندگی و شلیک است که توسط شرکت المان KMW ساخته شده است. این شبیه سازها امکان آماده سازی و آموزش تمامی خدمه تانکهای لئوپارد 1 ، لئوپارد 2 و خودروهای رزمی Marder را فراهم میکند. این شبیه سازها موجب کاهش هزینه های اموزش میشوند مثلا صرفه جویی در مصرف مهمات و سوخت، همچنین خطرات احتمالی را به حداقل میرساند که به سربازان اجازه می دهند در شرایط مطلوب اموزش ببینند. این سیستم های آموزشی امکان ایجاد شبیه سازی شکست ها و خرابی های مختلفی را دارند، بدین ترتیب کسب مهارت های لازم با توجه به هر بخش تخصصی را تسهیل می کند. یکی دیگر از فناوری موجود در این مرکز ، سیستم های شبیه سازی تاکتیکی مدرن در سطح تیم رزمی است که می توانند با سیستم شبیه سازی تانک تعامل داشته باشند. تانک های لئوپارد 2A4 نیز می تواند اجرای تمرینات در سطح تیم رزمی را تسهیل کند. فرمانده مرکز Cecombac ، سرهنگ دوم کارلوس کامماس، در آخرین گزارش خود اظهار داشت که ماموریت آنها به عنوان یک مرکز آموزشی، آموزش اعضای ارتش است که خدمه تانک Leopard 2A4 ، خودرو رزمی Marder 1A3 و هویتزر خودکششی M-109 را تشکیل می دهند. "همه سربازانی که با این سخت افزارها کار میکنند باید از مرکز آموزش دیدن کنند. در اینجا ما آنها را آموزش می دهیم و به آنها گواهینامه می دهیم و آنها در موقعیتی هستند که می توانند با تجهیزات نیروی زمینی کار کنند." مرکز Cecombac دوره های مختلفی را سالانه برگزار می کند و در نیمسال اول 2021 آنها بر روی سه دوره تخصصی برای خدمه تانک Leopard تمرکز کرده اند. اولین دوره مربوط به فرماندهی تانک متشکل افسران ارتش شیلی و درجه دارن ارتش برزیل است که در این دوره ها چالش های مختلفی که با آنها باید روبرو شوند، شبیه سازی شده است. دومین دوره رانندگی تانک است که به سربازان آموزش داده می شود که مرحله شبیه سازی را در همین مرکز آموزشی بگذرانند و بعداً مرحله عملی را در تیپ 2 زرهی Hunters درشهر Pozo Almonte ، منطقه Tarapacá آموزش ببینند. سومین دوره مربوط به آشنایی و کار با مهمات است که در آن ستوان ها ، سرهنگ ها و اعضای نیروی زمینی به صورت یکپارچه شرکت می کنند. این برنامه شامل فعالیتهای آموزشی در شبیه سازهای مجازی است که در آنها مهارت های لازم برای کار با مهمات و مرحله عملی شلیک با مهمات زنده را کسب می کنند. همچنین در سال 2021 در مرکز Cecombac پرسنل دوره های فرمانده تانک و توپچی Marder 1A3 و دوره رانندگی M-109 را طراحی کرده اند.
-
1 پسندیده شدهکشتار غیر نظامیان شیعه به دست طالبان: بر خلاف ادعاهای سخنگوهای طالبان به نظر می رسد طالبان تفکرات داعشی دارد. مسلحین طالبان پس از شکست حمله شان به مرکز شهرستان دره صوف بالا، ۴ نفر کارگر که از سادات شیعه نیز بودهاند، را در یک مرغداری در منطقه چهارتوت به شهادت رساندند. شهرستان دره صوف بالا واقع در استان سمنگان، در تاریخ ۲۸ تیر توسط نیروهای بسیج مردمی از طالبان بازپس گرفته شد و مردم این منطقه نقش زیادی در اجبار عوامل طالبان به عقب نشینی داشتند. گفته میشود پس از این اتفاق طالبان مردم دره صوف بالا را به کشتار و قتل عام تهدید کردهاند.
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و پایانی : نتیجه گیری : نیروی هوایی – نیروی زمینی ، ترکیب برنده صحنه رزم آینده نیروی هوایی ، به شکل ذاتی ، یک نیروی مسلط بر صحنه نبرد بشمار می آید و مدافعان کاربرد این نیرو در صحنه رزم براین اعتقاد قرار دارند که بدون وجود نیروی زمینی ، چنین قدرتی می تواند تاثیرات استراتژیک را بر صحنه درگیری از خود برجای گذارد . با این حال ، بخش قابل توجهی از استدلال های موجود ، درصورتی که این قدرت بطور دقیق مورد استفاده قرار گیرد ، صحیح به نظر می رسد .علاوه براین بخش غیر رزمی قدرت هوایی ( شامل پرنده های جمع آوری اطلاعات تصویری ، سیگنالی و ... ) ارزش فوق العاده ای برای همه شاخه های یک ارتش دارند و نقش آنها در شناسایی و کشف گروه های مسلح غیر رسمی ، شورشی یا تروریستی و حتی توانمندی های نظامی کشورهای متخاصم قابل توجه است . اما بررسی های صورت گرفته بر روی روند عملیات نیروی هوایی ائتلاف بر فراز آسمان یوگسلاوی سابق نشان داده که این نیرو با عدم موفقیتهای قابل توجهی نیز برای وادار کردن یک کشور متخاصم که از زیرساختهای اقتصادی و نظامی وسیع بهره می برد ، روبرو شده ، چنانکه میلوسویچ تنها وقتی در معرض اجرای حملات زمینی قرارگرفت ، بدین نتیجه رسید که تلاش وی برای نیل هدف اش با شکست روبرو خواهد شد و این مساله نشان می دهد که نگرانی از ادامه بقاء سیاسی یک دولت را وادار می کند تا مطمئن ترین راه را برای دستیابی به اهداف استراتژیک انتخاب کند . اما افزایش طرفداران تئوری ایجاد " اشتراک" بین شاخه های مختلف ارتش ، بخصوص برای مواجه با شرایط استراتژیک کشوری در مقیاس ایالات متحده که از عدم دست یافتن به پیروزی قطعی در عراق و افغانستان ، هوشیار شده است ، نشان از یک فضیلت ذاتی در یک نیروی مسلح دارد . به نظر میرسد که آنچه پس از پایان جنگ سرد بصورت " عملیات رزمی تک قطبی دقیق " برای ارتش ایالات متحده تعریف گردید ، به تقریب ، پایان یافته و این کشور بصورت احمقانه ای ، با افزایش قدرت نظامی چین و روسیه روبرو شده است . اما جدا ازاین مساله ، یک حقیقت بسیار ساده در پس پرده این تحولات وجود دارد که درآن اثبات گردیده که نیروی هوایی در نهایت برای حفظ شرایط استراتژیک صحنه نبرد ، نیازمند ورود جدی نیروی زمینی است . بدین معنی که فرماندهان نیروی زمینی ، درصورت پذیرفتن سطح خطر و تلفات بیشتر ، می توانند بدون حضور نیروی هوایی وارد صحنه نبرد شوند و بالعکس ، کاربرد نیروی هوایی بدون حضور نیروی زمینی و اجرای تاکتیک " بمباران برای نیل به پیروزی " تنها اجرای یک سلسله عملیاتهای هزینه بر بدون دستیابی به پیروزی قطعی بشمار می رود . دراین میان ، نیروی زمینی ارتش ایالات متحده و متحدانش ، برای چندین دهه ، با این فرض که آسمان صحنه نبرد تحت تسلط نیروی خودی است و تلاش آنها برای حفظ برتری هوایی متمرکز شده است وارد جنگ گردیدند ، اما جنبه پیچیده تر این پیش فرض ، تلاش مشترک این دو برای تبدیل کردن موفقیتهای تاکتیکی بدست آمده در کوتاه مدت برای دستیابی به موفقیتهای طولانی تر در سطح راهبردی است . از این نظر ، اتکاء بیش از حد ارتش ایالات متحه به قدرت هوایی ایجاد شده خود ، حضور گسترده واحدهای رزمی این کشور در اقصی نقاط دنیاست که وجود یک نیروی هوایی قدرتمند را ضرورت می بخشد ( که البته این مساله برای کشورهای کوچکتر با قدرت نظامی محدودتر ، به شکل کاملا متفاوتی قابل تعریف و بررسی است . م ) . همانطور که دکتر جان فارکوار چنین پیشنهاد می کند : " نیروی هوایی می بایست در یک نقشه جامع استراتژی سیاسی مورد استفاده قرارگیرد ، به این معنی که قدرت هوایی به تنهایی ، بخصوص در مورد قدرت هوایی رزمی نمی تواند جایگزین سیاست صحیح گردد " اگر چه ممکن است بحث هایی در خصوص اتکاء به نیروی هوایی برای نیل به اهداف راهبردی نظیر شکست قطعی دشمنان نظیر آنچه که بر علیه داعش مورد استفاده قرار گرفت وجود داشته باشد ،اما این مساله به شکل خاص با مفهوم مرکز ثقل سیاسی ( حکومت) در بخش قابل توجهی از کشورهای توسعه نیافته مرتبط خواهد بود . بدین معنی که از منظر استراتژیک ، یکی از اهداف دولت سازی در کشورهای اشغال شده ای نظیر عراق ، ایالات متحده بیشتر بصورت حداقلی بواسطه حضور مشاوران نظامی ، آتش پشتیبانی هوایی و ... حضور پیدا نمود تا از ارتش عراق حمایت نماید . چنین رویکردی ، سیاستمداران مستقر در بغداد را بالاجبار بسوی اتخاذ استراتژی هایی فراتر از فکر کردن به ادامه بقاء خود روانه نمود و این به شکل خودکار به معنای کاربرد حداکثری قابلیتهای نظامی ارتش عراق بود . این روند ، علیرغم ایجاد یک تهدید بسیار جدی در فاصله 8 مایلی از فرودگاه بغداد از سوی عناصر داعش در اکتبر 2014 ، با اصرار بر ورود یگانهای ارتش عراق حل گردید ( ظاهرا نویسنده این مطلب بخشی از تاریخ مورد نظر را بصورت عمد نادیده گرفته ، در حالی که همگان از نقش ایران در پس زدن عناصر داعش از حومه بغداد اطلاع دارند . م ) بدین ترتیب ، اثبات شد که حتی حضور نیروی هوایی نمی تواند عواملی را که سبب مخدوش شدن ساختار قدرت سیاسی می گردند را برطرف کند ،اما حضور واحدهای رزمی نیروی زمینی بعنوان یک مکانیزم اطمینان بخش ، هنگام از میان رفتن وضعیت عادی ، می تواند مثمر ثمر باشد . چنین روندی ، بطور دقیق تکرار تجربه حضور واحدهای حافظ صلح سازمان ملل به رهبری ناتو در کوزوو از سال 1999 است . این بدان معنی است که استقرار یک نیروی مشابه به رهبری ایالات متحده در عراق ممکن است برای چند دهه به منظور تقویت جناح های سیاسی و جلوگیری از تجزیه عراق ضرورت پیدا کند .در مجموع ، امروز می بایست سئوالات سخت تری در خصوص ماهیت و چگونگی پشتیبانی هوایی از روند عملیات نیروی زمینی در صحنه های نبرد خاورمیانه ، آفریقا ، آسیا مطرح گردد و پاسخ به انها نیز در موفقیت یا عدم موفقیت ایالات متحده در آینده تاثیر گذار خواهد بود . اما صرف نظر از این مساله ، نیروی زمینی همچنان یک جزء اصلی در حوزه کسب موفقیتهای راهبردی برای آمریکا بشمار می رود . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «حذف افراد خود و تسویه حساب های درون تشکیلاتی» اختصاص داد. علی زرکش یزدی فرجام یک بی فرجام (بخش دوم) علی زرکش یزدی (۱۳۲۸/مشهد - ۱۳۶۷ قصر شیرین) از اعضای سازمان مجاهدین خلق [منافقین] بود. وی در زندان شاه به کادر مرکزی سازمان راه یافت. بعد از کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، فرماندهی نظامی سازمان در داخل ایران را عهدهدار شد. در سال ۶۱ به فرانسه رفت و مدتی قائممقام مسعودرجوی و عملا نفر دوم سازمان بود، اما به دلیل مخالفت با انقلاب ایدئولوژیک رجوی، پس از چندی مغضوب گردیده و توسط رجوی به اعدام محکوم گردید. وی و همسرش در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) کشته شدند. [ویکی پدیا] فرجام علی زرکش برخی از جدا شدگان سازمان (که در عمليات فروغ شخصاً شرکت داشته اند) ، درباره نحوه مرگ علی زرکش که به عنوان يک سرباز صفر در عمليات شرکت داده شده بود، معتقدند که وی از پشت سر هدف قرار گرفته و به قتل رسيد. در مورد قاتل او دو قول وجود دارد : روايت اول: روايت دوم: همان گونه که در پست قبل اشاره کردیم ؛ زرکش پيش از مرگ در نامه ای به همسرش مهين رضايی به افشای بعضی مسائل درون گروهی می پردازد و «از له شدن و تصفيه خود» پرده بر می دارد و عمليات فروغ را ناموفق پيش بينی می کند و تحليل رجوی و مرکزيت سازمان را اشتباه دانسته است. متن اين نامه که در جريان عمليات مرصاد (فروغ جاويدان) به دست نيروهای ايران افتاده بود، برای نخستين بار در داخل کشور انتشار يافت . زرکش و همسرش هر دو در عمليات مزبور کشته شدند و وسايل شخصی آن دو نيز پس از شناسايی، مورد بازرسی قرار گرفته بودند که نامه مزبور در بين آنها پيدا شد. وی در نامه خود با اشاره به نادرستی تحليل سازمان در اقدام به پديد آوردن فاجعه هفتم تير، درباره اقدام به عمليات فروغ می نويسد : دیدار رجوی و ملک حسین پادشاه سابق اردن در کاخ پادشاهی اردن در قسمت ديگری از نامه مزبور در مورد ديدگاه رجوی نسبت به مردم چنين آمده است : زرکش در همين نامه علت باقی ماندن خود در تشکيلات را اينگونه توضيح داده بود : شکست فاجعه بار عملیات فروغ جاویدان گروهی از هواداران سازمان در فرانسه که مخالف رجوی بودند، [در تابستان 1377] اطلاعيه ای در مورد مرگ زرکش منتشر کردند. در اين اطلاعيه درباره انتشار نامه مذکور در ايران و واکنش سازمان در قبال آن چنين آمده است : (*) : رجوی در حکم انتصاب زرکش به عنوان قائم مقام خود، در تاريخ 30 فروردين 61 ، وی را از ارزنده ترين رهبران سازمان که مدارج خطير را طی کرده، توصيف کرده است. (نشريه اتحاديه انجمن های .../ش 36/ص1-2) حال سؤال اين است که اگر آنچه در دست نويس جعلی علی زرکش آمده نادرست است ؟ ... تغيير موضع او چه بوده که مسئول ارتش آزاديبخش از ترس پيش دستی دشمن او را محکوم به اعدام و سپس برای مدتی وی را از ديده ها مخفی نگاه می دارند؟ (راستگو/مجاهدين خلق در آئينه تاريخ/ص239-242) محمد حسين سبحانی با بررسی چگونگی خلع رده و محاکمه و سرانجام مرگ زرکش با استناد به اسناد و مدارک منتشره و معتبر، معتقد است : جدای از اين نقل قول مهدی افتخاری که عضو دفتر سياسی وقت سازمان در زمان دستگيری علی زرکش بود، می توان به مضمون نامه های علی زرکش به همسرش مهين رضايی قبل از عمليات به اصطلاح فروغ جاويدان نيز اشاره کرد . البته سازمان مجاهدين مدعی است که اين نامه ها قلابی می باشد و توسط رژيم [نظام] جمهوری اسلامی دست خط علی زرکش جعل شده است که البته می توان حدس زد بر اساس همان استدلالی که علی زرکش زندانی شد (يعنی جلوگيری از سوء استفاده رژيم) اين دروغ (جعل شدن نامه های علی زرکش توسط رژيم) نيز بر اساس همان استدال در سازمان توجيه و امکان طرح پيدا می کند. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص267-271) سبحانی همچنين با ذکر واکنش های همراه با شگفتی اعضای سازمان بعد از اعلام خبر کشته شدن زرکش در عمليات فروغ، روشن نشدن علت اين که وی به عنوان سرباز صفر در آن عمليات سازماندهی شده بود و عبارات سؤال برانگيز در وصيت نامه زرکش که توسط سازمان منتشر شد و حاکی از ديدگاه های مخالف قبلی وی با رهبران سازمان بود، تأکيد می کند که مطلب مندرج در نامه منتشره زرکش به همسرش صحت دارد و قابل انکار نيست. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص273-281) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از سه گانه علی زرکش یعنی «روایت جلسه دادگاه علی زرکش» خواهیم پرداخت. .
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا اندونزی 6 فروند دیگر از هواپیمای رزمی-آموزشی T-50i را صنایع هوایی کره سفارش داد هواپیمای آموزشی/حمله سبک KAIT-50 صنایع هوایی کره (KAI) روز سه شنبه اعلام کرد که قرارداد صادرات 6 واحد T-50i، هواپیمای تمرین تاکتیکی مقدماتی، را با وزات دفاع اندونزی (I-MoD) امضا کرده است. T-50i هواپیمای تمرینی است که به درخواست نیروی هوایی اندونزی و برپایه ی T-50 ساخته شده است. این هواپیما می تواند ماموریت های تمرینی و حمله سبک را انجام دهد. ارزش این قرارداد 274.488 میلیارد وون (239 میلیون دلار آمریکا) است. KAI در سال 2011، 16 واحد T-50i را به ارزش 400 میلیون دلار به اندونزی فروخت. با این سفارش خرید جدید، تعداد هواپیما های T-50i در خدمت اندونزی به 22 فروند افزایش می یابد. طبق گزارش منتشر شده از I-MOD در رسانه های محلی: "وزارت دفاع به همکاری خود با KAI برای اضافه کردن 6 فروند هواپیمای جنگنده T-50i ادامه می دهد." I-MoD تاکید کرد که پروسه خرید 6 واحد T-50i مراحل اجرایی و قوانین مربوط به وزارت خانه ها/سازمان های مربوطه را گذرانده است. منبع
-
1 پسندیده شدهبسم ا... مکانیزم بارگذار خودکار تانک های اصلی میدان نبرد تی-64 ، تی-72 ،تی-80 و تی -90 https://www.aparat.com/v/sGzFq به سفارش جناب @Brave_Heart
-
1 پسندیده شدهبسم الله..... 19 تیر 1400 پاکسازی کامل ناحیه الزهرا استان البیضا از عناصر القاعده توسط انصارالله یمن
-
1 پسندیده شدهدر طول نبرد اول فلوجه که در سال 2004 بین نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان عراقی از جمله تیپ های سعد روی داد. یکی از انواع تسلیحاتی که شبه نظامیان عراقی برای عقب راندن نیروهای آمریکایی از آن استفاده می کردند، راکت های هوا به زمین S-5 بود. عراقی ها برای بهکارگیری این نوع راکت ها بر علیه نیروهای آمریکایی پرتابگر راکتهای S-5 رابه شکل دوش پرتاب می ساختند و به شکل آتش مستقیم برای هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی از آن استفاده می کردند. پرتابگرهای راکت های S-5 عراقی مدل های مختلف داشتند مثل پرتابگرهای راکت های دوتایی، سه تایی و 4 تایی از شبه نظامیان عراقی به دست آمده است. گفته می شود بعد از غارت انبارهای تسلیحات در زمان صدام حسین، راکت های هوا به زمین .نیز به دست شبه نظامیان عراقی رسید S-5 نمونه های پرتابگر تکی راکت های هوا به زمین - S-5 ساختار این راکت ها بسیار ساده و به اندازه یک سلاح هجومی ام-4 بود. برای فعال سازی و شلیک راکت نیز فقط به یک باطری کتابی 9 ولتی نیاز داشت نمونه پرتابگر دوتایی راکت های هوا به زمین S-5 نمونه پرتابگر سه تایی راکت های هوا به زمین S-5 نمونه پرتابگر چهارتایی راکت های هوا به زمین S-5 این مدل پیچیده تر از مدلهای دیگر ساخته شده بود. فردی که این پرتابگر را استفاده می کرد باید آن را بالایی سر خود قرار می داد و شلیک را با کمک دکمه های که روی دستگیره پرتابگر قرار داشت انجام میداد همچنین برای شلیک هر راکت نیز یک دکمه در نظر گرفته شده بود. برای حفاظت از فردی که راکت را شلیک می کرد یک حفاظ فلزی در جلوی صورت شخص نیز قرار داشت =========================================================== نمونه ای از پرتابگر تکی راکت هوا به زمین در جنگ داخلی لیبی S-5 نمونه ترکیبی از راکت انداز 107 میلیمتری و راکت انداز UB-32 در جنگ داخلی لیبی