برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 25 مرداد 1400 در پست ها
-
16 پسندیده شدهکمک های نظامی جدید ترکیه به سومالی در ادامه کمکهای نظامی ترکیه به ارتش سومالی به تازگی محموله نظامی شامل امرپ های Kirpi-1 و کامیون های نظامی به سومالی تحویل داده شد. ترکیه در نظر دارد در کنار استقرار نیروهای خود در سومالی نیروهای نظامی ارتش سومالی رانیز تجهیز کند که شامل اموزشهای نظامی و اهدا تجهیزات نظامی به انهاست.
-
16 پسندیده شدهبسمه تعالی نکاتی مورد جنگ در افغانستان و جنگیدن با طالبان. روش جنگ با طالبان»: ایران قرار است از دو محور جنوب و شرق با تک سنگین زمینی و پشتیبانی هوایی و موشکی به مواضع و استحکامات طالبان در نواحی غرب افغانستان یورش برده، و ابتدا غرب سپس شرق افغانستان را آزاد کند، در این عملیات ابتدا نیروی هوایی با استفاده از 150 فروند جنگنده به مدت 1 هفته بمباران را آغاز خواهند کرد و سپس نیروی زمینی سپاه و ارتش به استعداد 10 گردان و 400 تانک وارد مرزها خواهند تا استقرار توپخانه و سرپل های لازم تامین و تکمیل گردد، پیشروی با استفاده از تجهیزات ماهواره های و پهپاد به دقت مدیریت خواهد شد. بشین بینیم بابا.... این روش احمق هاست. آمریکا سالی 20 میلیارد دلار هزینه کولر گازی در چادرهای جنگ تو عراق و افغانستان میکرد، در حالی که نیروهای ایرانی مهمان مضیف های عراقی بودند. طالب ها، بخشی از مردم افغانستانند که: - مشخص نیستند از این مردم کدام طالب هستند و کدام نه و کدام یک طالب بالقوه هستند یا طالب بد و خوب! - در زمان جنگیدن مشخص نیست کی اسلحه بدست میبرند، بعد از حمله اسلحه را کجا میاندازند و به کدام سو خواهند گریخت، در حالی که هنوز نفهمیده ایم از کدام سو آمده اند. - نیروی نظامی در چنین جنگی یک هدف متحرک است، از مردم جدا شده و در مکان هایی مشخص با لباس ها و تجهیزاتی کاملا قابل شناسایی یک هدف معین است. - او برای حفظ امنیت مردم باید به وسط مردم برای کشتن یک نیروی شبه نظامی آتش بگشاید و با آنها مانند یک غریبه و بیگانه رابطه برقرار نماید و ... از این قصه هایی که همه میدونید. - در جنگی که یک مبنای آن قبیله ای یا قومی باشد یا حتی مذهبی باشد، مهم نیست که حتما در برابر کشته شدن یک چریک همرزم یک نظامی دشمن کشته شود! یک آمریکایی(بطور کل نیروی خارجی) یا یک نفر از قوم درگیر یا یک شیعه بجای یک سنی، و یا یک هزاره در برابر یک پشتون و بالعکس در هر جایی کشته شود، انتقام گرفته خواهد شد! چنین جنگی پایانی ندارد. اما با این نیرو چگونه باید جنگید؛ - نخست اینکه این نبرد رو باید در زمره جنگ های انقلابی، شورش ها و یا در یک فرم دخالت چند ملیتی، به نوعی جنگ ترکیبی دانست. خاصیت نبرد های فوق: - زمین، شهرها و مناطق راهبردی، اهمیت ندارند در برابر مردم اهمیت دارند، جنگ برای طرفداری است. پیروز این جنگ کسی است که امنیت را تضمین نماید. - افزوده شدن بر دایره امنیت در گستره جغرافیای انسانی، از طریق توافق(بوسیله پول و نیات قومی یا شخصی) و یا سرکوب محقق میشود. نیروی سرکوب کننده باید قادر باشد دست کم طرفداری بخش اعظمی از جامعه هدف را بدست آورد. - نابودی چریک ها، شورشی ها و نیروهای شبه نظامی یا تروریست، فقط از طریق:> شناسایی، جدا کردن از جمعیت، به حاشیه راندن، و تامین امنیت جمعیتی که در کنترل نیروی نظامی هستند، محقق میشود. بنابراین، به روش غربی! در برابر شورش های کمونیستی»: - در ابتدا باید عرصه را به نیروهای شورشی داد و پس از بلوغ شورش، به دنبال یک منطقه خاکستری بود. - آنها (شورشی ها) از طریق تلاش برای تسلط با خصم یا توافق نمایان میشوند و بر جوامعی مسلط میشوند. - سپس میتوان یک یک آنها را شناسایی، و دلایل شورش یا طرفداری از ایده شورش را شناسایی کرد. - پس مدتی مخالفان واقعی شورش نیز شناسایی میشوند. بر روی آنها سرمایه گذاری و آموزش صورت خواهد گرفت. تا این تفکیک بدقت انجام نشود، هر گونه سرمایه گذاری برای اقدام یا نفوذ شکست خواهد خورد. - مبارزه در جغرافیای انسانی تحت شورش، بصورت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و رسانه ای آغاز میشود. - نیروی های سیاسی کشورهای خارج از جمعیت درگیر در شورش به حمایت معنوی و تقویت فکری از نیروهای مخالف شورش وارد میشوند. - عرصه بر موفقیت شورشی ها تنگ میشود(تحریم، درگیری داخلی، ایجاد تعارض و ...) - سختی بیشتر و خصم گرفتن بیشتر شورشی ها برای نگهداشتن مردم با استفاده از عنصر وحشت، باعث رانده شدن بیشتر مردم از ایده های اصلی شورش خواهد شد. - پس از شکل گیری هسته اولیه و قدرتمند از نیروهای ضد انقلاب(شورش) نیروی نظامی خارجی برای حمایت عملی وارد درگیری خواهند شد. - منطقه به منطقه، رهبران شورشی های سابقه دار که شناسایی شده اند، با فعالیت اطلاعاتی ترور میشوند، سپس فعالیت های تبلیغی برای جلب طرفداری بیشتر مردم در خلا قدرت شورشی ها آغاز میشود. - در مناطق تحت کنترل نیروی های ضد شورش، سرمایه گذاری انسانی وسیع باید صورت پذیرد. - منطقه خاکستری به عمق منطقه قرمز گسترده تر شده و منطقه سبز(یا آبی) نیز به مدد این فعالیت ها افزایش میابد. - پایان جنگ ضد شورش زمانی است که کمترین مناطق قرمز و خاکستری وجود داشته باشد، و بیشتر مناطق سبز برقرار گردد تا آنجا که شورشی ها به کمترین منابع اجتماعی و سرزمینی دسترسی داشته باشند(به حاشیه رانده شوند) - سپس عملیات از حالت ضد شورش به عملیات پلیسی و ضد تروریسم تغییر فرم خواهد داد. و ...اما! : هنگامی چند نیروی خارجی موثر به دنبال نیروهای نیابتی ضد شورش باشند، جنگ از حالت معمولی یک نبرد ضد شورش و پایدار ساز به جنگ ترکیبی منجر خواهد شد. شاید یکی از بهترین کارها! تثبیت شورشی ها باشد. البته طالبان از داعش درس گرفته، در تسخیر فعلی افغانستان، شاهد سربریدن ها، کشتارهای وسیع و دست جمعی بیشمار، انتقام گیری های وحشتناک قومی به هفتاد روش سامورایی و ... نیستیم! همه از گشوده شدن یک جبهه ترکیبی دیگر مانند عراق و سوریه هراس شدید دارند.
-
15 پسندیده شدهبه نام خدا EADS Harfang هواپیمای بدون سرنشین (UAV) ارتفاع متوسط مداومت بالا (MALE) (2008) فرانسه، همانند دیگر قدرت های اروپایی، ناوگان محدودی از پهپاد ها را در اختیار دارد و تعداد بسیار محدود تری از آن ها در حال توسعه به صورت بومی هستند. در سال 1995، نیروی هوایی فرانسه به پهپاد ملخی جمعآوری داده RQ-5 هانتر IAI (صنایع هوافضای اسرائیل) که ارتش آمریکا هم از آن استفاده می کند، متکی بود. با آشکار شدن خدمات ارزنده این پهپاد و رونمایی پهپاد محبوب "هرون" توسط IAI در 1999، علاقه نیروی هوایی فرانسه برانگیخته شد. کشور های مختلفی از جمله اسرائیل، هند، آلمان، برزیل و ترکیه پهپاد هرون را خریداری کردند. فرانسه، هرون را به عنوان پهپاد بعدی خود در نظر گرفت و با کمک IAI، نسخه ای تغییر یافته برپایه هرون را با پشتیبانی دفاع هوایی و فضایی اروپا به نام پهپاد "Harfang" را معرفی کرد. اولین پرواز آن در نهم سپتامبر سال 2006 صورت گرفت و در ژوئن 2008 رونمایی شد. در کل 4 فروند از آن ساخته شد. هارفنگ در کلاس پهپاد های ارتفاع متوسط پایداری بالا رده بندی می شود بنابراین ارتفاع و برد مورد نیاز عملیات های نیروی هوایی فرانسه را برآورده می کند. همانند دیگر پهپاد های این کلاس، Harfang با کنترل از راه دور و توسط یک اپراتور در ایستگاه کنترل زمینی هدایت می شود. بدنه مرکزی Harfang، سامانه های اویونیک، محموله ماموریتی، موتور و سوخت را در خود جای می دهد.چرخ های آن، عملیات های هارفنگ را به سطوح آماده شده مثل باند فرود محدود می کند. Harfang برخلاف پهپاد پریدیتور آمریکایی (و موارد مشابه)، مسلح نیست و با تجهیزات اختصاصی نصب شده در قسمت چانه/شکم، نقش شناسایی/جمعآوری داده را ایفا می کند. سپس این اطلاعات در زمین توسط فرماندهان تفسیر می شود. Harfang با میله های دوتایی و بال های مستقیم، شکل و کارایی مشابه هرون دارد. توان آن از طریق یک موتور توربوشارژ Rotax 914 F تامین می شود که یک ملخ 2 پره را با آرایش pusher در انتهای بدنه می چرخاند. Harfang توسط Malat اسرائیل ساخته شده و توسط EADS در فرانسه مدیریت می شود. اولین سرویس قابل توجه Harfang در سال 2007 بود. در آن زمان، این پهپاد تامین امنیت پاپ در جریان سفر به فرانسه را به عهده داشت. پس از آن برای حمایت از فرانسه به افغانستان منتقل شد. هارفنگ در جنگ داخلی لیبی در سال 2011 هم حضور داشت. سپس توسط ارتش فرانسه علیه تندرویان اسلامی در مالی استفاده شد. در ژانویه سال 2014، نیروی هوایی مراکش 3 فروند پهپاد Harfang را از فرانسه خریداری کرد. تا سال 2016 از این پهپاد برای ماموریت های تامین امنیت در فرانسه استفاده می شد. در اوایل سال 2018، نیروی هوایی فرانسه با خرید 12 فروند پهپاد آمریکایی "MQ-9 "Reaper شرکت جنرال اتمیکس، تمام پهپاد های Harfang خود را بازنشسته کرد مشخصات - سال ورود به خدمت: 2008 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 4 - سازنده: EADS، صنایع هوافضای هلند/اسرائیل (اسرائیل) - کشورهای مصرف کننده: فرانسه، مراکش - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 9.3 متر - طول بال ها: 16.6 متر - وزن: 660 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1250 کیلوگرم (590 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوشارژ Rotax 914F با قدرت 115 اسب بخار - حداکثر سرعت: 207 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 7600 متر - برد: 1000 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله شامل حسگر ها، اپیتک ها و تجهیزات ارتباطی - نسخه ها: Eagle 0 (سری پایه)، Eagle 1 (مدل تولیدی اولیه)، Eagle MPR (نسخه نیروی دریایی Eagle 1)، Eagle 2 (نسخه بزرگ شده ی Eagle 1 با موتور توربوپراپ Pratt & Whitney PT6 آمریکایی)، Harfang (نام دیگر) منبع
-
13 پسندیده شدهنیروی هوایی آلمان با اعزام یکفروندهواپیمای ترابری A-400M تمامی 30 نفر از عناصر چترباز خود را از افغانستان خارج نمود مجموعه ای از تصاویر مرتبط با تسلیحات به غنیمت گرفته شده توسط طالب ها !! راست : انبوه سلاح های انفرادی به غنیمت گرفته شده چپ : همچنان ترکیب ZPU-1 و تویوتا ، ستاره اصلی نبرد در افغانستان هست این تصویر هم ربطی به موضوع نداشت ولی جالب بود .. از روی عکس ظاهرا ژ-3 بهینه سازی شده ارتش پاکستان باید باشد !!! ؟؟؟؟
-
11 پسندیده شدهبسم ا... همه چیز از این روزها شروع شد فرودگاه مزارشریف ، ظاهرا حدود 30 فروند بالگرد میل- 17 ، بلک هاوک و ام. دی -530 اف و هواگردهای بال ثابت سسنا 208 و ای-29 سوپرتوکانو در این پایگاه موجود هستند سوخو-17 نیروی هوایی افغانستان ( وضعیت ظاهری خوبی دارد ولی اینکه عملیاتی هست یا نه ، مشخص نشده ) سئوال اینجاست ، چه بر سرناوگان هرکولسهای نیروی هوایی افغانستان ( 4 فروند سری اچ ) می آید ؟ پی نوشت : حجم سلاح و مهمات بدست آمده بسیار زیاد هست ..........
-
9 پسندیده شدهمحمد اسماعیل خان والی سابق هرات و از مجاهدان افغانستانی که در بازداشت خانگی طالبان بود با درخواست ایران ساعتی پیش وارد مشهد شد.
-
7 پسندیده شدهسلام علیکم - فقط ناتو نیست ، در بیست سال اخیر ، روسها ، هندی ها ، پاکستان ، به فرموده شما ، ناتو و .... کمکهای فراوانی را ارائه کردند برای تقویت ارتش افغانستان بعنوان نمونه ، روسها از سال 2001 به این طرف کمکهای ذیل را به ارتش افغانستان کردند 1- آنتونوف-12 یک فروند 2- میل-24 پنج فروند 3- میل-8 هشتاد و یک فروند ( از 2004 تا 2014 که بخشی از انها بعنوان منبع قطعات یدکی ، موتور و .. بود )
-
6 پسندیده شدهسوپر توکانو و طالبها فرودگاه مزار شریف قبل از سقوط تصاویری از هواگردهای جدید در اختیار طالبان
-
5 پسندیده شدهسلام و ادای احترام در خصوص تجهیزات پیچیده هوایی و زمینی طالبان کار زیادی از پیش نخواهند برد و به زودی با عدم پشتیبانی و تامین قطعات ( بر فرض همکاری نیروهای تعلیم دیده ارتش ظفرمند ! افغانستان ) زمینگیر خواهند شد ولی تجهیزات انفرادی و نیمه سنگین سالها در غارها و مخفیگاههای مخوف کوهستانهای افغانستان انباشته و در جنگهای پایان ناپذیر داخلی و چریکی کاربرد خواهند داشت عرض بنده این بود که ناتو عمدا و با نقشه و نیت پلید قبلی طالبان را برای سالهای آتی شارژ کرده است تا هروقت افغانی ها به خودشان آمدند !!!!!!!و طالبان را از تخت قدرت به زیر کشیدند و به کوهستان و غارها فرستادند باز هم بتوانند مقاومت کنند
-
5 پسندیده شدهبه لطف برادران ناتو برای سی سال جنگ داخلی تسلیحات و مهمات دارن !
-
5 پسندیده شده
-
5 پسندیده شدهتصاویر تعدادی از نیروهای نظامی افغانستان که به ایران پناهنده شدند
-
4 پسندیده شدهجنگ بود یا یک نمایشنامه خنده دار؟ توافق سه جانبه اشرف غنی، آمریکا و طالبان برای واگذاری قدرت خبرنگار الجزیره که سران و افراد مسلح طالبان را در کاخ ریاست جمهوری در کابل همراهی میکرد، اعلام کرد: بر اساس آنچه که یک مقام دولتی در افغانستان و منابعی در طالبان گفتهاند، تصرف استانها به دست طالبان، تصرف ارگ ریاست جمهوری، استیلاء بر تجهیزات نظامی و... همه و همه بر اساس توافقی بود که از شش ماه پیش میان دولت آمریکا، دولت افغانستان و طالبان انجام شده است. رئیس جمهور افغانستان هم بر تمامی اتفاقات در استانها اشراف داشت و از آنها آگاه بود طالبان: جنگ تمام شد/ خواستار روابط بینالمللی هستیم سخنگوی دفتر سیاسی طالبان: جنگ در کشور به پایان رسیده است، نوع و شکل دولت جدید در افغانستان به زودی مشخص میشود. طالبان نمیخواهد در انزوا زندگی کند و خواستار روابط بینالمللی است. میخواهیم نظام اسلامی مستقل در کشور برقرار شود.
-
4 پسندیده شدهسلام و وقت بخیر دو هواپیمای در بالای تصویر تورنادو هستند؟ و در پایین سی27؟ سوخو17 یا 20 یا22 افغانستان شاید بیش از بیست سال است از رده خدمتی کنار رفته اند البته تصویر بیشتر شبیه سوخو20 یا سوخو7 هست
-
4 پسندیده شدهاولین پیام اشرف غنی پس از فرار از افغانستان: بسم الله الرحمن الرحیم هموطنان عزیز! امروز با انتخاب سختی روبرو شدم. من باید با طالبان مسلح روبرو میشدم که میخواهند وارد ارگ شوند یا از کشوری خارج شوم که در ۲۰ سال گذشته زندگی خود را وقف حفاظت و پرورش آن کرده ام. در صورت عدم کنترل، تعداد بیشماری از میهن پرستان به شهادت میرسند و شهر کابل ویران میشود و در نتیجه آن یک فاجعه بزرگ انسانی در این شهر شش میلیون نفری رخ میدهد. طالبان به صراحت اعلام کرده بودند که برای برکناری من آمده و آمادهی حمله خونین به تمام کابل و مردم شریف کابل هستند. به منظور جلوگیری از سیل خونریزی، تصمیم گرفتم آنجا را ترک کنم. طالبان حکم شمشیر و تفنگ را به دست آوردهاند و اکنون مسئول حفاظت از ناموس، اموال و هموطنان خود هستند. اما مشروعیت قلبها آنها را جلب نکرد. هرگز در تاریخ قدرت تنها به هیچکس مشروعیت نداده و نخواهد داد. آنها اکنون با یک آزمایش تاریخی جدید روبرو هستند. یا نام و ناموس افغانستان را حفظ میکنند یا اولویت را به مکان و شبکههای دیگر میدهند. بسیاری از مردم و بسیاری از اقشار در ترس هستند و به آینده اعتماد ندارند. لازم است طالبان به همه مردم، ملتها، بخشهای مختلف، خواهران و زنان افغانستان اطمینان دهند که مشروعیت و قلب مردم را به دست آورند. یک برنامه مشخص برای انجام آن تهیه کنید و آن را با عموم به اشتراک بگذارید. من لحظه به لحظه به فکر برنامهی توسعه ملت خودم خواهم بود. در آینده بیشتر صحبت خواهم کرد. زنده باد افغانستان اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین کشور منبع: https://iswnews.com
-
4 پسندیده شدهبرنامه ۴ ساله وزیر پیشنهادی دفاع دولت سیزدهم اعلام شد برنامه های چهار ساله امیر محمد رضا آشتیانی وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جهت ارائه به مجلس شورای اسلامی اعلام شد. ارائه محصولات مورد نیاز برای مقابله با تهدیدات جدید، افزایش سهم فروش محصولات جدید در کل فروش نظامی، تشخیص صحیح نیاز نیروهای مسلح، کاهش زمان ایده تا محصول پروژههای سطح یک، تحویل به موقع تجهیزات مورد نیاز نیروهای مسلح و ... از جمله برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دولت سیزدهم است. دانلود خلاصه این برنامه به شرح زیر است:
-
4 پسندیده شدهتصاویر فرار تعدادی از مترجمان و همکاران افغانستانی ارتش آمریکا و نزدیکان سفارتهای خارجی از کابل دیشب: تصویر ماندگار خروج اعضای سفارت آمریکا: تصاویر قصر ژنرال دوستم(به ازبکستان فرارکرد) که به دست طالب ها افتاده:
-
4 پسندیده شدهماشاا.... هاموی ها بیشتر !!!! و تصویر تکخال امروز امرپ مکس پرو در اختیار ارتش !!!! طالب ها !!!!!
-
4 پسندیده شدهمهاجر 6 در اتیوپی: وقوع ناگهانی جنگ داخلی در منطقه تیگریای اتیوپی ، کشور. اتیوپی را به آشوب کشانده است. پس از سالها صلح ناخوشایند با همسایه شمالی ، اتیوپی ناگهان با یک دشمن غیرمنتظره مجهز به همان تسلیحاتی که برای آماده سازی برای یک جنگ معمولی با اریتره ذخیره کرده بود ، در حال جنگ است. با توجه به اینکه جبهه آزادیبخش مردم Tigray (TPLF) به پیشرفت های مداوم دست یافته است و نیروهای دولتی ظاهراً نمی توانند جلوی موج را بگیرند ، این کشور اکنون با دیوانگی به دنبال هر چیزی برای تغییر وضعیت خود است. اخیراً به نظر می رسد اتیوپی موفق شده است قراردادی شتابزده با ایران برای تحویل تعدادی از هواپیماهای بدون سرنشین مهاجر -6 (UCAV) منعقد کند. تحویل ظاهری پهپاد های ایرانی به اتیوپی بسیار قابل توجه است ، زیرا این کشور همچنین روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و واردکننده مکرر تسلیحات اسرائیلی و سایر خدمات نظامی مانند آموزش است. در حقیقت ، موجودی هواپیماهای بدون سرنشین اتیوپی قبلاً تقریباً به طور کامل شامل سیستم های اسرائیلی مانند Aerostar UAS و WanderB mini-UAS بود. وضعیت فعلی خدمات این پهپادها نامشخص است ، اما این واقعیت که هیچ کدام از آنها نمی توانند مسلح شوند ، باعث شد که اتیوپی به دنبال منابع دیگری برای دستیابی به پهپاد ها باشد. برخلاف تصور عموم ، به نظر می رسد این منبع بیشتر ایران بوده است نه ترکیه یا چین. پس از آنکه ماهجر 6 در 1 آگوست وارد فرودگاه سمارا در اتیوپی در شمال شرقی اتیوپی شده بود ، ایستگاه کنترل زمینی هواپیماهای بدون سرنشین (GCS) دیده شد سپس نخست وزیر ابی احمد دو روز بعد از پایگاه بازدید کرد. تصاویر ماهواره ای نشان داد که حداقل دو پهپاد و GCS مربوطه تحویل داده شده است که به طور بالقوه برای ارزیابی قبل از خرید بزرگتر تحویل داده شده است. تعداد کمی که تا کنون مشاهده شده است می تواند به این دلیل باشد که تعداد کمی از آن تحویل گرفته شده است و یا تعداد کمی از پهپادهای مهاجر -6 آماده ی عملیات است. البته این احتمال وجود دارد که پهپادهای بیشتری قبلاً تحویل شده باشند ، اما به سادگی در چندین پایگاه هوایی توزیع شده اند. تصاویر ماهواره ای کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که کشور اتیوپی صاحب تعدادی پهپاد ایرانی مهاجر-6 شده است. مهاجر -6 خود جدیدترین طرح از سری پهپادهای مهاجر است. مهاجر -6 که برای اولین بار در سال 2017 رونمایی شد ، یک سال بعد وارد تولید انبوه شد و در همین حال با سه شاخه سپاه پاسداران ایران وارد خدمت شد ، حتی تعدادی از آنها به نیروهای بسیج مردمی عراق (حشد شعبی) اعطا شد. سازنده سیستم ادعا می کند که محدوده عملیاتی 200 کیلومتر و قابلیت حمل بار تا 40 کیلوگرم مهمات است که شامل دو تا چهار قائم -1 ، 5 یا 9 می شود. مهاجر 6 دارای دوام پروازی 12 ساعت و حداکثر ارتفاع پرواز در حدود 5.500 متر است. مهاجر -6 برای دستیابی به اهداف و قابلیت های شناسایی ، از برجک EOAS-I-18A FLIR استفاده می کند.
-
3 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهفرار اشرف غنی و حمله به کابل: گفته می شود که اشرف غنی و ژنرال های پرمدعا به سادگی هرچه تمام تر گریختند.اابته وزارت دفاع افغانستان از توطئه ی پنهانی اشرف غنی و طالبان خبر می دهد: چند طالب پشت میز ریاست جمهوری اشرف غنی: پایان خنده دار آمریکا در افغانستان آمریکا در سال ۲۰۰۱ به بهانه مبارزه با تروریسم وارد افغانستان شد ، حکومت طالبان را سرنگون کرد و قرار بود در افغانستان حکومتی بسازد که یک الگوی مناسب از دموکراسی آمریکایی در منطقه باشد. قانون اساسی جدید نوشته شد ، دولت و مجلس جدید روی کار آمد ، ارتش ۳۰۰ هزارنفری آموزش دیده توسط آمریکایی ها با میلیاردها دلار هزینه ایجاد شد ، دانشگاه آمریکایی کابل جهت تربیت آمریکایی نسل جوان تاسیس گردید و در میان بسیاری از مسئولین افغان ، مسابقه نوکری آمریکا به راه افتاد و روسای جمهور یکی آمریکایی تر از دیگری وارد ارگ(کاخ ریاست جمهوری افغانستان) شدند. این روسای جمهور از دشمنی آشکار با ایران و شیعیان و فارسی زبانان هم هراسی نداشتند نمونه دشمنیشان با ایران همین چند ماه پیش در مورد رود هیرمند و سیستان: پایان کمدی ماجرا: و الان ارتش خنده دار افغانستان به سرعت هر چه تمام تر فرار کرده و تسلیم شده و حتی بعضی از مردم افغانستان در نقاط مختلف از طالبان استقبال هم کردند. این هم شد پایان کار آمریکا و حکومت آمریکایی در افغانستان و افغانستان دوباره به امارت اسلامی افغانستان برگشت.
-
3 پسندیده شدهپی نوشت : اصلاح تاپیک گالری هواپیماهای توکانوی نیروی هوا- فضای سپاه - 24 مرداد 1400 خورشیدی
-
3 پسندیده شده"به نام خداوند بخشنده مهربان" روزنه ای بسوی آینده هوانوردی از پنجره شرکت بل کمپانی Bell Textron سه طرح مفهومی هواگردهای نظامی جدید را به نمایش گذاشت که از فناوری نشست و برخواست عمودی سریع( (HSVTOL) بهره می برد. این سه طرح از یک مفهوم پیشرانه استفاده می کنند که در آن از روتورهای بال برای بلند کردن عمودی استفاده می شود، سپس موتورهای توربوفن نیروی محرکه ای را برای پرواز سریع و رو به جلو فراهم می کنند. از جزئیات بیشتر این طرح اطلاع چندانی در دست نیست. ایده های ترکیب بالگرد و هواپیما هرگز فراموش نشده و به مرور به بلوغ رسیده اند. این مطلب بسیار قدیمی است و به طرح دوفوکس 1909 سوئیس باز می گردد، اما 98 سال بعد این مفهوم با V-22 Osprey به واقعیت تبدیل می شود. بوضوح برخی از ایده ها برای خروج از مرحله آزمایشی و ورود به خدمت زمان طولانی را طی می کنند اما آیا این مطلب در مورد طرح بل هم می تواند صادق باشد؟ مزایای ترکیب ملخ های بزرگ تا شونده در کنار استفاده از پیشران جت مشخص است، با این کار سطح مقطع یک بالگرد به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و می توان به سرعت 540 مایل بر ساعت( 869 کیلومتر بر ساعت) پرواز کند. طرح اولیه این پیش نمونه به سال 1967 و با مدل Bell-627 بازمی گردد. در آن سال نیروی هوایی ایالات متحده نیازمندی خود برای یک هواگرد عمود پرواز با قابلیت پرواز سریع منتشر کرد. طرح بل هواگردی با ملخ تاشو بود که عملکرد پروازی مشابه V-22 داشت با این تفاوت که پس از برخواست ملخ ها کُند شده و نهایت متوقف می شدند و پس از توقف ملخ ها در یک پایلون جمع می شدند و نهایتا موتور جت هواگرد ادامه کار را برعهده می گرفت. Bell-627 فناوری HSVTOL قابلیت پرواز یک هلیکوپتر با سرعت، برد و قابلیت بقای یک هواپیمای جنگنده را ترکیب می کند. اهداف طراحی HSVTOL بل شامل ویژگی های زیر است: - قابلیت پرواز در ارتفاع پایین - سرعت کروز بیش از 400 کیلومتر - استقلال کامل نسبت به باندهای پرواز - مداومت پروازی بالا - ایجاد یک پلتفرم در ماموریت های گوناگون از نسخه بی سرنشین و تهاجمی سرنشین دار تا نسخه ترابری سنگین - طراحی بر پایه وزن 1814 کیلوگرم برای نمونه بی سرنشین تا 45 تُن برای بزرگترین نمونه نسخه بی سرنشین با احتمال تهاجمی بودن نسخه متوسط و احتمالا با توانایی های مشابه یک جنگنده پشتیبانی نزدیک و حتی جنگنده های چند منظوره با بهبود طرح نسخه ترابری سنگین تا تناژ 45 تن! بنظر می رسد در این طرح در سرعت های پایین (فرم بالگردی) سرعت پرواز بالاتری نسبت به یک هلیکوپتر تک ملخ در وزن مشابه بدست آید. در پرواز با سرعت بالا نیروی درگ در ارتباط با مجموعه پایلون ها بوجود می آید اما سرعت تا 400 کیلومتر کاملا منطقی به نظر می رسد و هیچ دلیل هم وجود ندارد که چرا این مفهوم در طیف وسیعی از نقش ها و وزن ها نتواند ساخته و استفاده باشد. به توجه به این طرح گرافیکی میتوان متوجه شد که برای کاهش اثر راداری تلاش شده است اما با این وجود مجموعه تاشدن ملخ ها می تواند بر روی سطح مقطع اثری منفی داشته باشد. در تصویر سه ترتیب مختلف ورودی هوا را دیده می شود و قطعا تاثیر هر کدام در سطح مقطع باید جداگانه بررسی شود. مشخص نیست که آیا از یک پیشران کاملاً جدا علاوه بر پیشران اصلی برای تأمین قدرت ملخ ها استفاده می شود یا اینکه یک موتور با چرخه متغیر که می تواند نیروی رانش را به شفت ها انتقال دهد استفاده خواهد شد. اما بنظر می رسد در این پیکربندی جدید استفاده از انتقال قدرت چرخه متغییر تا این لحظه کمی پر ریسک و دشوار است. در آزمایش های طرح Bell-627 اطلاعات ارزشمندی در این زمینه بدست آمد. خطرات اعلام شده در گزارش بل در سال 1972: • عدم پایداری تکیه گاه ملخ ها (کمی قبل از رسیدن به سرعت بالا و تغییر نحوه پروازی). • مقدار زیاد لرزش تیغه در بازه زمانی تا شدن تیغه ، که نیاز به مهار لرزش و بارهای دینامیکی مرتبط دارد. • آشفتگی دینامیکی ساختار بال و پایلون دربازه تا شدن تیغه. در طی آزمایش تونل باد مشخص شد که این مسئله با تداخل آیرودینامیکی تیغه و بال ارتباط دارد. • این گزارش همچنین اظهار می کند که مکانیسم های تاشو یک چالش مهم طراحی از نظر دستیابی به پرواز و نشست برخواست قابل اعتماد با وزن مناسب است. روی هم رفته ، به نظر می رسد این طرح Bell برای پیگیری توسعه مناسب هستند ولی مسیر طولانی را برای توسعه در پیش دارند. چالش اصلی این است که یک منبع مالی پایدار در این مدت طولانی از آن پشتیبانی کند. ارتش آمریکا علاقه ویژه ای به طرح های این چنینی دارد. همینطور علاقه زیادی به پیدا کردن جایگزینی مناسب برای V-22 Osprey دیده می شود.این طرح می تواند یک نقطه شروع برای آینده بخش بزرگی از هواگرد های آمریکا و دنیا باشد. نمایش پیش نمونه ها در وزن های پایین تر می تواند همه چیز را مشخص کند. نگاشته شده توسط Navard هرگونه برداشت از این مطلب با ذکر نام military.ir الزامی است. بن مایه
-
3 پسندیده شدهداسو میراژ-3 وی/ بالزاک تلاش نیروی هوایی ارتش فرانسه برای بخدمت گیری هواگردهای رزمی عمود پرواز در دهه پنجاه میلادی ، نیروی هوایی و صنعت هوانوردی نظامی فرانسه بدنبال مسیرهای جدید به منظور بهبود قابلیتهای رزمی و بقاء اسکادران های تاکتیکی خود در یک جنگ احتمالی با ارتش سرخ شوروی بود که در میان تمامی ایده های مطرح شده ، توسعه فناوری نشست و برخاست کوتاه / عمودی ، از همه جذاب تر بشمار می آمد که گونه میراژ-5 بالزاک ، اولین نمونه ای محسوب میشود که در این کشور به مرحله آزمایشهای پروازی نیز رسید . مشکل اول ، چالشهای مربوط به بقاءپذیری رزمی : براساس پیش فرضهای جنگ سرد بطور عام و قواعد تجربه شده رزم هوایی ، درصورت بروز یک درگیری مسلحانه در مقیاس گسترده ، پایگاه های هوایی ، نخستین هدف برای حملات سنگین دشمن خواهند بود و درصورت از کار افتادن چنین مراکزی ، ارتشها بسرعت شکست را می بایست پذیرا شده ، چرا که عملا فضای هوایی خودی در اختیار مهاجم قرار خواهد گرفت . بر همین اساس ، لازم بود که اصل پراکندگی برای یگانهای ترابری و رزمی تاکتیکی اعمال گردد و از صحت عملکرد آنها ، حتی پس از حملات غافلگیرانه اطمینان حاصل آید . به همین دلیل از اواخر دهه 50 میلادی ، ایده توسعه فناوری جتهای رزمی عمود پرواز ناگهان جذابیت پیدا نمود و توسط ارتشها حمایت شد . درواقع ، تولید چنین هواگردهایی ، در عین ایفای نقش جتهای با قابلیت متعارف ، مزیت عدم نیاز به مسیرهای طولانی نشست و برخاست را ارائه می داد ، به همین جهت ، مفهوم جنگنده های نشست و برخاست عمودی (VTOL) توسط داسو و چند شرکت دیگر مورد پیگیری قرار گرفت . اما شرکت داسو ، بعنوان قطب صنعت هوانوردی نظامی فرانسه ، دوطرح اصلی با امیدواری بسیار زیاد را برای تولید انبوه پیگیری می نمود . اولین نمونه ، طرحی بود براساس ایده شرکتهای انگلیسی که درآن از یک پیشرانه توربوجت برای تامین نیروی بالابرنده با خروجی های پیشبرنده عمودی و افقی استفاده می شد . دومین طرح نیز بصورت استفاده از یک پیشرانه توربوجت برای پرواز افقی و نصب یکسری پیشرانه های کوچکتر برای نشست و برخاست عمودی ارائه گردید . براساس تستهای صورت گرفته توسط شرکت داسو ، درهر دوطرح ، پیشرانه های مورد استفاده ، نیروی پیش برنده مشابهی را تولید می کنند . کابین هدایت بالزاک اما در طرح تک موتوره ، 30درصد صرفه جویی بیشتر در مصرف سوخت پدید می آمد . علاوه براین ، در همان زمان ، فناوری به گونه ای پیشرفت نموده بود که پیشرانه های توربوجت نیازی به خروجی های پیچیده و غیر قابل اعتماد نداشتند و همین امر ، از پیچیدگی غیر ضروری جنگنده می کاست و نقص فنی در هرکدام از پیشرانه های بالابرنده ، منجر به سانحه نمی شد . با این وصف ، برای افزایش ضریب ایمنی هواگرد ، طرح جدیدی با پیشرانه های بالابرنده و جلوبرنده جداگانه تهیه شد که برای صرفه جویی در هزینه ها بر روی یکفروند جنگنده میراژ-3 نصب گردید ، در حالی که به منظور تسهیل شناسایی از سایر گونه های میراژ ، شناسه MIRAGE-3 V بدان تعلق گرفت و کل برنامه از 1960 کلید خورد . آغاز برنامه آزمایشی طبق برنامه ریزی صورت گرفته ، داسو در نسخه میراژ-3 وی پیشنهاد نمود تا برای تامین نیروی پیش برنده از یک دستگاه پیشرانه اسنکما با رانش 9000 کیلوگرم و هشت دستگاه پیشرانه رولزوریس با نیروی بالابرنده 2500 کیلوگرم استفاده شود ،اما بدلیل طولانی شدن تستهای اولیه ، این پیشرانه ها تنها در سال 1964 قابل تحویل می بود و داسو مجبور شد تا در زمان بندی اولیه خود تجدید نظر بعمل آورد . اما این شرکت با هدف عدم اتلاف زمان ارزشمند ، تصمیم گرفت تا با استفاده از پیشرانه های موجود یک هواگرد آزمایشی بسازد ،اما پیشرانه در دسترس ، رانشی بیشتر از 1000 کیلوگرم تولید نمی نمود ، در نتیجه ابعاد و وزن هواگرد می بایست محدود می شد ، به همین دلیل هواگرد عمودپرواز جدید ، روی پیکربندی اولیه MIRAGE-3 001 اجرا گردید که بعدها این پروزه ، شناسه میراژ بالزاک- وی را بخود گرفت . حرف V از پروژه اصلی به امانت گرفته شد و نام بالزاک ( کمیاب ) نیز بدلیل بدیع بوده این برنامه بدان منسوب شد ( این برداشت مترجم از روند نامگذاری است ) ،در حالی که اتصال اعداد 001 از روی شماره تلفن یک شرکت تبلیغاتی معروف در پاریس گرفته شد تا بیشتر به یاد مقامات و پرسنل بیاید (BALZAC 001) هماهنگی میان بخش هایی مختلفی که در برنامه بالزاک- وی مشارکت داشتند ، توسط داسو صورت می گرفت ، در حالی که بخشهای بال و بدنه توسط همین شرکت تامین شد . هر چند گفته میشود که بدنه میراژ توسط شرکت "سودآویاسیون" و سامانه کنترل پیشرانه نیز توسط اسنکما طراحی گردید و دو رولزرویس و بریستول-سایدلی نیز تامین کننده کننده پیشرانه های بالابر محسوب می شدند . با توجه به این مساله ، از همان ابتدای کار ، تستهای اولیه و روند طراحی در یک موقعیت انجام می شد تا قابلیت برطرف نمودن سریع مشکلات فراهم آید ، ضمن اینکه تجربیات بدست آمده از این روند قرار بود تا در خط تولید این جنگنده استفاده گردد. تست زیرسامانه های بالزاک ویژگی های فنی براساس تعاریف از برنامه فوق الذکر ، میراژ بالزاک- وی یک جنگنده بال پایین بشمارمی آمد که درظاهر امر هیچ تفاوتی با جتهای میراژ-3 نداشت ، اما برای نصب پیشرانه های بالابرنده ، آرایش داخلی بدنه می بایست دچار تغییر میشد و سطح مقطع بخش مرکزی آن افزایش می یافت ، در حالی که بال مثلثی همچنان بطور ثابت استفاده می شد و آویزگاه های حمل سلاح نیز بدون تغییر در جای خود قرار می گرفتند . در بخش انتهایی بدنه ، یک دستگاه پیشرانه توربوجت بریستول- سایدلی B.OR03 اورفیوس با نیروی پیشرانش 2200 کیلوگرم نصب میشد ،درحالی که 8 دستگاه پیشرانه رولزرویس RB-108-1A با نیروی رانش 1000 کیلوگرم در دوطرف ورودی های هوا و پیشرانه اصلی قرارمی گرفتند . ورودی های هوای پیشرانه های بالابرنده در قسمت فوقانی بدنه جانمایی و با یکسری زبانه های ویژه پوشانده می شند . این پیشرانه بصورت مایل بسمت بیرون و عقب قرار میگرفتند تا در زمان پرواز بخوبی عمل نمایند . سامانه کنترل هواپیما نیز ، همان سیستم کابلی میراژ3 بود و درزمانی که هواپیما بصورت عمودی از روی زمین برمی خاست ، خلبان با دسته گازیکه در سه حالت قابل تنظیم بود ، با استفاده از هوای فشرده ، نازلهای روی بال و بدنه را کنترل می نمود . ارابه های فرود نیز مانند جنگنده میراژ-3 بود ولی بدلیل اینکه نشست وبرخاست بصورت عمودی صورت گرفت ، ساختار آنها کاملا تقویت گردید . درازای بالزاک- وی به 13.1 متر ، دهانه بال 7.3 متر و ارتفاع از سطح زمین 4.6 متر می رسید . وزن ناخالص این نمونه جدید چیزی در حدود 6.1 تن و حداکثروزن برخاست آن 7 تن بود و میتوانست به حداکثر سرعتی در حدود 2 ماخ برسد . در حالی که ظرفیت حمل سوخت مخازن داخلی این جنگنده حدود 1500 لیتر برآورد میشد که پس از نشست وبرخاست عمودی ، فقط برای 15 دقیقه پرواز کافی بود . برای شروع فرآیند برخاست عمودی ، خلبان مجبور بود تا ابتدا پیشرانه اصلی را روشن کرده و پس ازآن ، پیشرانه های بالابر با هوای فشرده ، شروع به کار نموده و پس از افزایش نیروی رانش موتورهای بالابرنده ، هواپیما به ارتفاع 30 متر رسیده و سپس شرایط برای حرکت افقی فراهم می شود ، خلبان نیز پس از رسیدن سرعت هواپیما به 300 کیلومتر درساعت ، مجاز به خاموش کردن پیشرانه های بالابرنده می شد . فرآیند فرود عمودی نیز بطور دقیق معکوس وضعیت فوق الذکر می بود ، بدین معنی که با کاهش سرعت هواپیما به 320-300 کیلومتر درساعت ، درپوش موتورهای بالابر ، باز میشد که این کار ، موجبات خودچرخان شدن موتورهای بالابر شده و بتدریج با کاهش سرعت افقی و انتقال نیرو به موتورهای بالابرنده ، عمل فرود انجام می گردید . آزمایشات پروازی پس از اتمام تستهای زمینی ، پروژه بالزاک- وی در پایان سال 1961 آماده شد و در ژانویه 1962 ، مونتاز قطعات این هواپیما آغاز گردید . پس از چندماه ، در مه 1962 ، کار مونتاژ نیز به اتمام رسید تا این نمونه برای آزمایشات زمینی آماده گردد ، هر چند بدلیل تجربیات بدست آمده در مراحل قبلی ، آزمایشهای برنامه ریزی شده ، زودتر به اتمام رسید تا مرحله بعدی شروع گردد . خلبان آزمایشی ، رنه بیگند سرانجام در12 اکتبر 1962 ، نخستین پرواز این هواپیما در پایگاه هوایی میلان-ویلاروس صورت پذیرفت . خلبان آزمایشی ، رنه بیگند ، هواپیما را چند متر از روی زمین بلند کرد تا عملکرد سامانه های مختلف را بررسی کند و سپس فرود آمد . شش روز بعد در 18 اکتبر ، دومین تست صورت گرفت که اینبار ، بدون توقف هواپیما در آسمان بحالت شناور درآمد که این روند برای روزهای متوالی و به منظور نمایش برای مطبوعات صورت پذیرفت تا نوامبر همان سال که قرار شد تا یک پیکربندی استاندارد مجهز به چتر ترمز و سایر سیستم های جدید تولید شود . پس از این رویدادها ، پروازهای آزمایشی این نمونه تا مارس 1963 ادامه پیدا کرد تا اینکه در 18 مارس این سال ، برای اولین بار ، بالزاک- وی برخاست عمودی موفقیت آمیزی را با ورود به پرواز افقی به نمایش گذاشت تا با موفقیت تمام در نمایشگاه هوایی لوبورژه سال 1963 در معرض دید همه قرار گیرد . اما در 10 ژانویه 1964 ، زمانی که خلبان آزمایشگر ، ژاک پینه ، یک پرواز آزمایشی برای تست عملکرد سامانه کنترل جت انجام داد که هنگام پرواز در ارتفاع 100 متری ، هواپیما ثبات خود را از دست داد و بسرعت شروع به کاهش ارتفاع نمود و درنهایت پس از نزدیک شدن به زمین واژگون شد و سرنگون گردید . بدلیل هزینه های سنگین ، داسو تصمیم گرفت تا هواپیمای آسیب دیده را بازسازی کند که این کار حدود 1 سال بطول انجامید . پس از بازسازی کامل ، پروازهای آزمایشی از 2 فوریه 1965 مجددا آغاز شد و در طول یکماه ، نزدیک به 65 سورتی تست پروازی انجام شد تا امکان بررسی فنی طرح فراهم گردد . اما در 8 اکتبر 1965 ، حادثه مجددی اتفاق افتاد ، خلبان آزمایشگر نیروی هوایی آمریکا ، فیلیپ نیل به منظور تست ویژگی های این پرنده با این محصول فرانسوی پروازی آزمایشی را صورت داد ، ولی هواپیما در ارتفاع 50 متری ، ناگهان از کنترل خارج شد و بسوی زمین سقوط نمود ، در این میان ، خلبان هواپیما گرچه از سامانه صندلی پران خود استفاده کرد ، اما بدلیل ارتفاع کم ، با شدت به زمین برخورد نمود و جان خود را از دست داد و داسو نیز تصمیم گرفت تا مجددا این نمونه را بازسازی نکند . نتیجه : علیرغم دو سانحه جدی منجر به مرگ و همچنین از دست رفتن نمونه اولیه هواپیما ، پروژه بالزاک-وی یک برنامه موفق شناخته میشود . شرکت داسو با استفاده از بسترهای فراهم شده در این برنامه ، امکان برنامه ریزی برای تستهای بیشتر را برای طرح های پیشنهادی جدید ، بدست آورد . علاوه براین ، فناوریهای توسعه داده شده برای بالزاک- وی ، موجبات ساخت اولین نسخه جدید از این هواگرد در اوایل سال 1965 را فرهم آورده و اولین پرواز آن در 12 فوریه همین سال انجام شد . با این وصف ، گرچه میراژ عمود پرواز فرانسوی هرگز وارد خدمت نشد ، اما تجربیات بدست آمده از آن ، اثر قابل توجهی بر روی صنعت هوانوردی فرانسه از خودبرجای نهاد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
3 پسندیده شدهبه نام خدا DRDO Rustom (Warrior) هواپیمای بدون سرنشین (UAV) (2019) Rustom-II مجموعه صنعتی نظامی هند با اینکه یکی از بزرگترین خریدار نظامی جهان است، برای توسعه راه حل های بومی و ایجاد مجموعه نظامی خوداتکا تلاش های زیادی کرده است. DRDO (سازمان تحقیق و توسعه دفاعی) در حال کار بر روی پهپاد خلبان خودکار Rustom در رده پهپاد های ارتفاع متوسط مداومت بالا است و نسخه مسلح آن نیز درنظر گرفته شده است. منشا این برنامه به فعالیت های صورت گرفته در دهه 1980 و 1990 بر می گردد. نمونه اولیه آن در یازدهم نوامبر سال 2009 پرواز کرد. قرار است پهپاد Rustom در 3 نسخه Rustom-I، Rustom-H با ارتفاع بالا و نسخه رزمی Rustom-II ساخته شود. Rustom-I مداومت پروازی 12 دارد، Rustom-H مداومت 24 ساعته دارد و در ارتفاع بالاتری پرواز می کند. Rustom-II با امکانات کامل، توانایی حضور در نبرد را دارد و مشابه پهپاد پریدیتور آمریکایی است. Rustom-I ظاهری شبیه هواپیما های سبک Burt Rutan دارد. چرخ های ثابت سه تایی، بال های نصب شده در عقب و بال های کانارد در جلو از ویژگی های این نسخه است. بالچه های عمودی در نوک بال های اصلی قرار دارند. موتور در قسمت انتهایی بدنه نصب شده و یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند. سامانه های اویونیک و تجهیزات ماموریتی در بخش جلویی بدنه جای دارند. حداکثر وزن محموله این پهپاد 75 کیلوگرم و وزن سازه هوایی 707 کیلوگرم است. نیروی Rustom-I از طریق یک موتور آمریکایی 4 سیلندر سری Lycoming O-320 با قدرت 150 اسب بخار تامین می شود. Rustom-I Rustom-H با بال های اصلی مستقیم در میانه بدنه، بخش دماغه برجسته (مشابه گلوبال هاوک نورثروپ گرومن)، چرخ های سهگانه جمع شونده و قسمت عقب مخروطی، ترکیب کاملا متفاوتی نسبت به Rustom-I دارد. واحد دم به شکل مرسوم T است که یک باله افقی روی آن قرار دارد. وزن محموله نسخه H 350 کیلوگرم و وزن سازه 1800 کیلوگرم است. نیروی Rustom-H از طریق 2 موتور توربوپراپ NPO-Saturn 36MT روسی که در محفظه زیر بال ها قرار دارند، تامین می شود. هرکدام از این موتور ها که 100 اسب بخار قدرت تولید می کنند، یک ملخ 3 پره را می چرخانند. Rustom-H Rustom-II (TAPAS-BH-201) پهپاد ارتفاع متوسط مداومت بالایی است که برای ایفای نقش نظارت و شناسایی در نیروی های نظامی هند طراحی شده است. Rustom-II توانایی حمل ترکیبی از محموله های مختلف مانند رادار روزنه مصنوعی، سامانه های جاسوسی الکترونیکی و سامانه های اگاهی محیطی را دارد. مداومت پروازی 24 ساعته دارد و تا ارتفاع 23000 متری پرواز می کند. در نوامبر سال 2020 پرواز برخاست خودکار آن بومی انجام شد. Rustom-II در هفتم نوامبر سال 2020 تا برد 250 کیلومتر پرواز کرد. پیش بینی می شود فرود خودکار آن هم به زودی به اتمام برسد. Rustom-II مشخصات - سال ورود به خدمت: 2019 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 3 - سازنده: سازمان تحقیق و توسعه دفاعی، شرکن صنایع هوایی هندوستان (هند) - کشورهای مصرف کننده: هند (برنامه ریزی شده) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 5.12 متر (Rustom-I)، 9.5 متر (Rustom-H) - طول بال ها: 7.9 متر (Rustom-I)، 20.6 متر (Rustom-H) - ارتفاع: 2.4 متر (Rustom-I) - وزن: 720 کیلوگرم (Rustom-I)، 1800 کیلوگرم (Rustom-H) – قوای محرکه: 1 موتور Lycoming O-320 100 اسب بخاری که یک ملخ 2 پره را می چرخاند (Rustom-I)، 2 موتور توربوپراپ NPO-Saturn 36MT با قدرت 100 اسب بخار (Rustom-H) - حداکثر سرعت: 150 کیلومتر بر ساعت (Rustom-I)، 225 کیلومتر بر ساعت (Rustom-H) - ارتفاع پروازی: 7900 متر (Rustom-I)، 10668 متر (Rustom-H) - برد: 250 کیلومتر (Rustom-I)، 350 کیلومتر (Rustom-H) - تسلیحات: Rustom-I و Rustom-H تسلیحاتی ندارند. - نسخه ها: Rustom-I (نسخه اولیه، مدل ارتفاع متوسط با مداومت 12 ساعت)، Rustom-H (نسخه ارتفاع بالا با مداومت 24 ساعته،)، Rustom-II (نسخه رزمی برپایه مدل Rustom-H) منبع