برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 29 مرداد 1400 در پست ها
-
3 پسندیده شدهنارنجک دستی در دفاع مقدس تصویر بالا مربوط به تقسیم کردن نارنجک دستی بین رزمندگان در طول جنگ با عراق است. در این تصویر می توان دو نوع نارجک دستی را مشاهده کرد که در اختیار رزمندگان قرار دارد. نوع اول نارنجک دستی ساخت ایالات متحده امریکا با نام MK-2 است. نوع بعدی نارنجک دستی F1 ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. تصویر نزدیک تر از دو مدل نارنجک تصویر راست نارنجک دستی F1 با وزن 600 گرم _ نیروهای ارتش بعث عراق نیز از این مدل نارنجک استفاده میکردند. تصویر سمت چپ نارنجک دستی MK-2 با وزن 595 گرم
-
2 پسندیده شدهپیام اشرف غنی در فیس بوک : بسم الله الرحمن الرحیم هموطنان عزیز! امروز به یک انتخاب سخت برخوردم باید در مقابل طالبان مسلح که میخواستند داخل قصر شوند و یا کشور عزیز را ترک کنند که بیست سال گذشته عمرم را وقف حفظ و مراقبت نمودم. اگر هنوز هم تعداد بی شماری از هموطنان شهید می شدند و با ویرانی و ویرانی شهر کابل روبرو می شدند، نتیجه اش فاجعه بزرگ انسانی در این شهر شش میلیونی بود. طالبان برای حذف من ساخته اند، آمده اند تا بالای کابل و مردم کابل حمله کنند. برای جلوگیری از سیلاب خون ریزی فکر کردم بهتر است بیرون بیایم. طالبان در قضاوت شمشیر و تفنگ پیروز شده اند و حالا مسئولیت حفظ شرف، ثروت و عزت نفس هموطنان را بر عهده دارند. مگر اینها مشروعیت دلها را بدست نیاوردند. هیچ وقت در طول تاریخ قدرت خشک به کسی مشروعیت نداده و نخواهد داد. اکنون با یک آزمون جدید تاریخی روبرو هستند یا نام و افتخار افغانستان را حفظ خواهند کرد یا مکان ها و شبکه های دیگر را در اولویت قرار خواهند داد. بسیاری از مردم و بسیاری از اقشارها در وحشت هستند و در آینده غیرقابل اعتماد هستند. لازم است که طالبان به تمام مردم، اقوام، اقشار مختلف خواهران و زنان افغانستان اطمینان دهند که مشروعیت و قلب مردم را بدست آورند. پلان واضح برای انجام و شریک ساختن آن با عموم مردم داشته باشید. من همیشه با یک لحظه فکری و برنامه ای برای توسعه خدمت به ملتم ادامه خواهم داد. یک عالمه حرف بیشتر برای آینده زنده باد افغانستان. اشرف غنی در ویدیو ارسالی خود در فیس بوک از گفتگو با نیروهای سیاسی (عبدالله و کرزای) جهت بازگشت به افغانستان صحبت کرده.به نظر میرسه که حالشم خوب نیست گفتن بستری شده. وندی شرمن معاون وزیر خارجه امریکا : اشرف غنی دیگر در افغانستان سمتی ندارد. و خبر جالب دیگر فرمانده سنتکام در فرودگاه کابل هست ، جهت بازدید میدانی .... در اخر شما رو به دیدن سخنرانی 16 سال پیش اشرف غنی دعوت میکنم.
-
2 پسندیده شدهمخزن های خارجی تانک های تی-72 سپاه تانک های تی-72 سپاه نوع متفاوتی از مخزن های خارجی را دارند. این مخزنهای با نمونه مخزنهای سوخت استاندارد تی-72 متفاوت است. به نظر میرسد این مخزن های بومی و ساخت خود سپاه باشد. این نوع مخزن ها ارتفاعی کمتر از نمونه استاندارد دارند اما طول آنها بیشتر است. برای پر کردن این مخزن های از سوخت یک درب در بخش بالای قرار دارد. همچنین یک شیر در بخش کناری برای خالی کردن مخزن تعبیه شده است. البته این امکان نیز وجود دارد این مخزنها برای ذخیره سازی آب ( با توجه به اینکه هیچ گونه اتصالی بین مخزنها و موتور تاکنون دیده نشده است و تعبیه شیر تخلیه برای مخزن ) و استفاده خدمه هم کاربرد داشته باشد تانک های تی-72 سپاه مجهز به مخزن خارجی بومی تانک های تی-72 ام بروز رسانی سپاه که به حشد نحویل داده شد نیز دارای همین نوع مخزن هستند. مخزن خارجی استاندارد تانک های تی-72
-
2 پسندیده شدهارتش ونزوئلا و ادعای کشف رپتور ارتش ونزوئلا اخیرا خبر کشف یک فروند جنگنده رادارگریز اف-22 ارتش امریکا که در تلاش برای نفوذ به اسمان این کشور بود را منتشر کرده است منبع خبر Avia Pro افزوده است این کشور پس از کشف این جنگنده یک پیام اخطار نیز برای ان فرستاده است. این جنگنده به نظر با استفاده از رادار چینی JY-27 شناسایی شده است. نسخه جدید این این رادار تمام حالت جامد VHF محصولی از شرکت فناروی الکترنیک چین CETC میباشد ودر سال 2018 با ادعای کشف پرنده های رادارگریز رونمایی شده بود.چیدمان و طراحی این نسخه بسیار شبیه به رادار روسی 1L119 Nebo SVU میباشد و احتمالا در طراحی ان از این رادار روسی الهام گرفته شده است.در سالهای اخیر خبر نابودی یک رادار از این خانواده در نزدیک فرودگاه دمشق در حمله جنگنده اف-35 اسرائیل و همچنین اخیرا خبر فروش ان به پاکستان به شدت مورد توجه قرار گرفته بود. نسخه اولیه رادار با چیدمان 4x8 وبرد 280 کیلومتر نسخه مدرن تر این رادار با چیدمان 6x16 وبرد 390 کیلومتری احتمالا نسخه مورد استفاده ارتش سوریه اخرین نسخه این رادار با برد 500 کیلومتری و صادر شده به پاکستان
-
1 پسندیده شده"سریع ترین شبح قرن بیستم" بخش نخست برنامه مشترک نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی با هدف ارتقاء پرنده های جنگنده – بمب افکن F-4 و افزایش سرعت پیمایشی آن به 3.2 ماخ برای اجرای ماموریت های شناسایی در ارتفاع بالا و سرعت فراصوت فاکس بت وارد می شود : در ششم نوامبر 1971 ، پرنده های شناسایی بلندپرواز MIG-25 R نیروی هوایی ارتش اتحاد شوروی ، جمعی یگان مستقل شناسایی شصت و پنجم ، به درخواست رییس جمهور وقت جمهوری عربی مصر و با هدف اجرای ماموریتهای شناسایی بر فراز سرزمین های اشغالی ، آشیانه های مستحکم خود در قلمرو اتحاد شوروی را ترک و پس از چند ساعت پرواز ، وارد یک پایگاه ناشناس نیروی هوایی ارتش مصر در نزدیکی قاهره شدند و بلافاصله به آشیانه های سخت سازی شده ای که ویژه این پرنده های محرمانه ساخته شده بود ، انتقال یافتند . خفاش مکار روسی نسخه RB در یکی از پایگاه های هوایی نیروی هوایی مصر در نزدیکی قاهره (1973) بدلیل حساسیت شرایط برای ارتش مصر ، روسها بهترین خلبانان شناسایی موجود در نیروی هوایی ارتش سرخ را به همراه فرمانده پرتجربه این یگان ، یعنی سرهنگ الکساندر وژنوتز ( دارنده مدال قهرمانی ارتش سرخ ) به مصر اعزام نموده بودند . فاکس بتهای شناسایی روسی که سریعترین پرنده شناسایی موجود در سازمان رزم ارتشهای بلوک شرق بشمار می آمدند ، بلافاصله و بسرعت ، پس از فرود و با هدف جلوگیری از افشاء هویت واقعی ، به علائم استاندارد نیروی هوایی عربی مصر در آمده و خدمه پروازی نیز با ایجاد یک حصار امنیتی ، بشدت تحت حفاظت قرار گرفتند . فاکس بت به رجیستر RED 41 اما ورود این پرنده های سریع السیر از چشم کارشناسان اطلاعاتی نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی دور نماند ، چرا که با وجود فوق محرمانه بودن حضور این هواپیماها ، به محض آنکه نخستین پرواز شناسایی با سرعت بالا و درارتفاع 75000 فوتی بر فراز صحرای سینا و بخصوص ،گذرگاه استراتژیک " میتلا" انجام گرفت ، کارشناسان نظامی IAF با توجه به متغییرهای پروازی ، نسبت به حضور این پرنده ها ، آگاهی یافتند .با توجه به حساسیت این مساله برای IAF و همچنین اطلاع خلبانان روس از ناتوانی رهگیرهای مستقر در سرزمین های اشغالی و همچنین پدافند هوایی این رژیم که موجب بی پروایی آنان در زمان اجرای ماموریتهای شناسایی می گردید ، مقابله با این تهدید جدید ، در دستور کار قرار گرفت . اما پس از چند مرحله رهگیری ناموفق که موجب ناامیدی فرماندهان وقت IAF را فراهم آورد ، این بار ، نیروی هوایی رژیم صهیونیستی عزم خود را جزم نمود تا حساب خود را با فاکس بتهای روسی تصفیه کند . بدین منظور ، نیروی هوایی با هدف مقابله با این تهدید ، یک جفت جنگنده مک دانل داگلاس F-4E موجود در سازمان رزم خود را که توسط صنایع هوا- فضای این رژیم ، بصورت ویژه ای ارتقاء یافته و به موشکهای AIM-7E مسلح گردیده بود را برای اجرای عملیات رهگیری ، همواره در شرایط آلرت نگهداری می نمود . خفاش های مکار روسی در نهایت پنهانکاری وارد مصر شدند ، اما شبکه ضد اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی با استفاده از عوامل خود و ثبت اطلاعات پروازی پرنده هایی که برفراز صحرای سینا به پرواز در می آمدند ، بلافاصله از حضور این جنگنده ها آگاه شدند . با چنین آماده سازی هایی ، در جریان یکی از ماموریتهای شناسایی فاکس بتها بر فراز صحرای سینا ، به محض اطلاع از ورود پرنده های مهاجم به فضای هوایی سرزمین های اشغالی ، دو فروند فانتوم فوق الذکر ، بلافاصله از پایگاه مبداء برخاسته و بسرعت خود را به ارتفاع مناسب جهت اجرای عملیات رهگیری ( 44000 فوتی ) رسانده و بدون تعلل ، مهمات هدایت شونده خود را بسوی اهداف مورد نظر شلیک نمودند .اسپاروهای شلیک شده ، مراحل شلیک را پشت سرگذاشته و سرجنگی موشک نیز در برد موثر خود ، بخوبی عمل نمود . اما میگ های شناسایی روسی که قبلاً از ورود فانتوم ها ، آگاه شده بودند ، با استفاده از دو ویژگی خود ، یعنی سرعت و ارتفاع پروازی بالا ، شتاب گرفته و از منطقه خطر دور شدند ، هرچند اگر اسپاروها به میگ ها هم می رسیدند ، با توجه به ارتفاع پرواز فاکس بتها ، احتمالاً ماسوره مجاورتی آنها بخوبی عمل نمی نمود . علیرغم اینکه فانتوم های موجود در سازمان رزم IAF ، تقریباً لبه فناوری موجود در آن زمان بودند ، اما در مقابل خفاش های شناسایی روسی ، شانس چندانی ( به جهت اجرای موفق عملیات رهگیری ) نداشتند . ناتوانی فانتومهای رهگیر در کنار عدم برد کافی سامانه های پدافندی هاوک ، بدان معنی بود که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، هیچ برگ برنده و چاره ای در مقابل میگ های بلندپرواز روسی در اختیار ندارد ، بنابراین ، وجود چنین تهدیدی ، آنان را مجبور نمود تا به دفاتر طراحی متوسل شوند . اهمیت این تهدید جدید ، آنچنان بود که "کنست" ( مجلس قانونگذاری رژیم صهیونیستی ) در ماه مارس 1971 ، برای بحث و چاره جویی و چگونگی پاسخ به پروازهای شناسایی نیروی هوایی مصر ، حداقل دوبار جلسه اضطراری برگزار نمود و علاوه برآن ،یک یگان عملیات ویژه ، برای بررسی دقیق تر پایگاه محل استقرار این پرنده های شناسایی ، به عمق خاک مصر اعزام شدند . علاوه برآن ، عناصر وابسته به اطلاعات نظامی ارتش این رژیم موفق شدند تا با ایجاد یک خط ارتباطی میان خود و خدمه پرواز فاکس بتها ، رشوه یک میلیون دلاری و خرید یک ویلا در ساحل مدیترانه رابه خلبانان روسی پیشنهاد دهند که همه این تلاش ها به شکست انجامید . ادامه دارد ....................
-
1 پسندیده شدهسلام این نشون میده دولتی که داره تشکیل میشه ، اونقدر عاقل هست که بدنه و تجهیزات ارتشی رو که آمریکاییها ایجاد کرده اند ، را باسیستم جدید به کار بگیرد .
-
1 پسندیده شدهتصویر متعلق به شبیه ساز هست پی نوشت : اصلاح تاپیک گالری شکاری - رهگیر اف-14 تامکت - 27 مرداد 1400 خورشیدی
-
1 پسندیده شدههمه اش بازی بود!! آمریکا برای افغانستان از مدتها برنامهریزی داشت که پله پله عملی کرده و میکند: از زمانی که حکومت استاد ربانی را تنها گذاشت تا طالبان با حمایت مستقیم عربستان، امارات و پاکستان و حمایت غیر مستقیم خودش بر کشور حاکم شوند! از زمانی که قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر ماموران سی آی ای در افغانستان شروع به جمعآوری راکتهای استینگر کردند تا زمانی هواپيماهای خودشان بتواند بر فراز کشور جولان دهد. از زمانی که تنها مانع پیادهسازی برنامههای خود در افغانستان (احمدشاه مسعود بزرگ) را در دسیسهای با همکاری ستون پنجم (فهیم، عبدالله، سیاف، قانونی، امرالله و دیگران) درست دو روز پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر ترور کردند و راهشان به افغانستان باز شد! از زمانی که خودشان حمله به برجهای تجارت جهانی را راه انداختند و دستپروره خودشان (اسامهبنلادن) مسئولیتش را به عهده گرفت تا اربابان آمریکاییاش بهانه حمله به افغانستان را پیدا کنند. از زمانی که در جلسه بن، نماینده آمریکا (زلمی خلیلزاد) مامور مخفی آمریکا (کرزی) را به مردم تحمیل کرد تا برنامهها همچنان ادامه یابد! از زمانی که کرزی و خلیلزاد در قانون اساسی جدید تقلب کردند و ساختار سیاسی کشور را بینهایت متمرکز ساختند و تمام قدرت مالی و سیاسی و تصمیمگیری را به حاکم ارگ کابل دادند و عملا دست همه مردم را از سرنوشتشان کوتاه کردند و آمریکاسکوت کرد! از زمانی که کرزی و برادرانش زیر بینی شروع به چور و چپاول کمکهای جهانی به مردم افغانستان و کشت و ترافیک مواد مخدر کردند و آمریکا سکوت کرد! از زمانی که کرزی دوباره طالبان را با ششصد میلیون دالر گمکهای جامعه جهانی برای مردم افغانستان احیا کرد و آمریکا سکوت کرد! از زمانی که کرزی فرماندهان ضد تروریستان طالبان را که همه از شاگردان و رهروان احمدشاه مسعود بزرگ بودند، ترور کرد و آمریکا سکوت کرد! از زمانی که کرزی و دولتش میلیاردها دالر کمک جامعه جهانی را زیر ریش آمریکا دزدی کردند و فساد اداری و مالی را در کشور نهادینه گردند و آمریکا سکوت کرد. از زمانی که در تمام انتخاباتهای افغانستان تقلب شد و ماموران مخفی آمریکا به قدرت رسیدند! از زمانی که آمریکاییها با تروریستان طالبان پیمان صلح و دوستی بستند! از زمانی که به خواست آمریکا زندانیان طالبان را از گوانتانامو، بگرام و پلچرخی آزاد شدند. از زمانی که شهرها و ولایات یکی پی دیگری به طالبان تحویل داده شدند و مبارزان علیه تروریزم طالبانی توسط اجیران آمریکایی به طالبان تحویل داده شدند! در تمام این مدت یک طرف این بازی کثیف آمریکاییها بودند. گاهی آشکارا و گاهی پنهان! آمریکا نه تنها دشمن مردم ما است بلکه دشمن تمام بشریت است! از کشوری که با دو بمب اتمی دو شهر جاپان را در دو روز به تلی از خاک تبدیل کرد و دهها هزار تن را کشت، انتظار بشر دوستی، حماقت و خریت محض است! کشوری که به بهانه دموکراسی میلیونها تن را در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، مصر، تونس و... کشت، چه مینامید؟
-
1 پسندیده شدهاین مطلب دقیقا در استاتوس با دوستان بحث شد. موتور های هوایی ساخته شده در ایران و البته در دست ساخت این زمینه را دارند که به موتور های توربینی تبدیل بشن. جهت یاداوری مجدد که موتور های هوایی اکثرا بر گرفته از موتور های توربوجت هستند. در واقع موتور های توربوفن و تربوشفت و توربوپراپ و توربین گازی همه انشعاباتی از موتور توربوجت هستند. پس مسیری نا ممکن نیست. مراحل مختلفی وجود داره جهت این ارتقا ها و رسیدن به این منظور. موتور های توربینی بسیار بهینه هستند. شاید دو پیشران توربینی شده جی ۷۹ حتی بتونند تا تناژ بیشتری از کلاس موج رو حمل کنند. امیدوارم کلاس شهید سلیمانی و ابومهدی از پیشران توربینی بهره ببرند.
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده و مهربان در دهه هفتاد میلادی دنیا شاهد تغییراتی عمده در تاکتیک ها و ابزارهای جنگ دریایی بود. بخش مهمی از این تغییر نتیجه عملکرد موفق اسرائیل در نبرد دریایی لاذقیه است که کارزاری برای اثبات قایق های موشک انداز گردید. کشورهای مختلف با این ایده رو به رو شده بودن که ترکیب سرعت زیاد می تواند عاملی مهم در فرار از برد موشک های کم سرعت آن روزگار باشد و همینطور افزایش برد موشک ها می تواند یک چالش جدی در برابر قایق هایی با سرعت کم مرسوم ایجاد کند. قایق های موشک انداز بخشی جدایی ناپذیر از جنگ ها آتی شده بودند. در ایتالیا این تفکر با قوتی زیاد درحال گسترش بود که در نهایت به طراحی شناورهای موشک انداز کلاس Sparviero انجامید. این کلاس قایق های موشک انداز کوچکی هستند که با ایده فناوری هیدروفویل(آب سُر) ساخته شده اند و این ایده به آنها این توانایی را داده است که در آن زمان براحتی به سرعت 46 گره برسند. همینطور باید گفت که قایق موشک انداز 1-go class ژاپنی یک نسخه برگرفته از این شناور است که در گذشته توسط نیروی دریایی ژاپن به کار گرفته می شد. جهت بزرگ نمایی بر روی تصاویر کلیک نمایید یا در موبایل آنرا در صفحه ای جدید باز نمایید آنچه که همه می دانیم این است که سرعت یک شناور بسیار کند تر از سرعت اتوموبیل ها و هواپیماهاست. دلیل این موضوع در ویژگی ها آب نهفته که هزار برابر چگال تر از هواست. در شناور های هیدروفیل سعی بر این است تا نیروی پسا به حداقل ممکن برسد که در نتیجه آن اتلاف نیروی پیشران کمتر می شود. بدین سان می توان گفت که هدف از ساخت شناورهای آب سُر رسیدن به یک حد وسط بین هواپیما و شناور است. هیدروفیل همچون بالک هایی در زیر شناور ها نصب هستند و باعث فاصله گرفتن بدنه اصلی شناور از آب می شوند و بدین طریق با نیروی پسا مقابله می کنند. شناورهای هیدروفیل پر قدرت معمولا دارای سه موتور متفاوت هستند که دو موتور دیزلی برای حرکت در آب با سرعت های متوسط و پایین و یک موتور پر قدرت توربین گازی برای بلند کردن شناور بر روی هیدروفیل های آن در سرعت های بالا مورد استفاده قرار میگیرند. توربین گازی این امکان را ایجاد می کنند که شناور از روی سطح آب بلند شده و به سرعت های بسیار زیاد حتی تا 100 کیلومتر در ساعت و یا بیشتر نیز برسد. کلاس اسپارویرو در ایتالیا توسط گروه Alinavi و همینطور گروهی از طراحان شرکت بوئینگ آمریکا و شاخه تحقیقات نیروی دریایی ایتالیا و برخی شرکت های ایتالیایی دیگر که سازنده هیدروفیل های تجاری هستند با الگوگیری از شناور آمریکایی Tucumcari (PGH-2) ساخته شد. شناور آمریکایی در واقع یک پیش نمونه، جهت تحقیق در زمینه شناورهای واترجت و توربینی بود. اسپارویرو در 1970 توسط نیروی دریایی ایتالیا سفارش داده شد و سرانجام در 15 ژوئیه 1974 به نیروی دریایی ایتالیا راه یافت. هفت شناور در طی سال های بعد از این کلاس وارد خدمت نیروی دریایی ایتالیا شد. Tucumcari (PGH-2) در این طرح قرار بر این شد که از پیشران توربین گازی ساخت بوئینگ استفاده شود. قایق با سرعت زیاد توربین گازی رولزرویس پروتئوس حرکت می کرد ، در حالی که موتور دیزلی با حرکت ملخ جمع شونده قایق را در سرعت های پایین حرکت می داد. بدنه و روبنا کاملاً از آلومینیوم ساخته شده بود. از آنجا که طراحی برای عملیات کوتاه برد و با سرعت بالاست کارکنان آسایشگاه و فضای راحتی در اختیار نداشتند. تسلیحات این شناور شامل دو موشک ضد کشتی Otomat در عقب و یک توپ خودکار سرشناس Oto Melara 76 در جلو بود که در نوع خود توانایی آتش بالقوه ای را به اسپارویرو می داد و از این شناور کوچک یک ابزار مهلک نظامی می ساخت که توانایی رو در رویی موثر در برابر ناو های بسیار بزرگتر و پرهزینه تر از خود را داشت. موشک کروز ضد کشتی اوتومات که در این شناور استفاده شده است، نسخه های گوناگونی دارد ولی بطور ایده ال می تواند یک کلاهک 210 کیلوگرمی را تا برد 180 کیلومتری برساند. قبل انفجار کلاهک این موشک می توانست 90 میلیمتر در زره ناو ها نفوذ کند. این موشک بطور معمول در ارتفاع 200 متری از سطح آب پرواز می کند و در کیلومتر های آخر ارتفاع را تا دو متر کاهش می دهد تا کشف آن سخت شود. رادار این موشک هم بدین شکل تا دقایق اخر قبل برخورد غیر فعال است و در کیلومتر های اخر روشن شده و به سوی هدف حرکت می کند که این امتیاز باعث می شود که ناو مقابل هشداری دریافت نکند. توپ اتوملارا بکار گرفته شده در این شناور یک توپ خودکار با کالیبر76 میلیمتری ساخت ایتالیا است که به اندازه کافی جمع و جور است و بر روی شناور های کوچک می تواند نصب شود. سرعت بالای شلیک آن و در دسترس بودن مهمات گوناگون باعث می شود تا بتواند در کوتاه برد علیه اهداف هوایی و سطحی و همینطور زمینی اقدام کند. مهمات این توپ شامل گلوله های ضد زره ، انفجاری ، مهمات فیوز مجاورتی ترکش زا و ... است که می تواند موشک های ضد کشتی را نیز هدف قرار دهد و یک دفاع ضد هوایی نسبی برای این شناور ایجاد کند. وجود قدرت آتش موثر و همینطور سرعت بالا در این شناور این امکان را ایجاد می کرد که در یک برد مناسب بسوی شناور متخاصم شلیک کرده و با سرعت تمام از برد موشک دشمن فرار کند و در صورت حمله بسویش با توپ اتوملارا از خود دفاع کند. چیزی که در آن روز ها به آن احساس جدی میشد. در نیروی دریایی ژاپن نسخه اصلاح شده کلاس اسپارویرو را به عنوان جایگزین قایق های اژدرفکن PT 11 انتخاب شد. قرار برا این بود که 11 شناور در ژاپن وارد خدمت شود اما نهایت سه شناور از این کلاس در ژاپن وارد خدمت شد که درسلاح تفاوت هایی با نسخه ایتالیایی داشتند، به طوری که چهار موشک تایپ90 جایگزین موشک های اتومات شدند و یک توپ گاتلینگ 20 میلیمتری M61 Vulcan جایگزین توپ اتوملارا شد. پیشران اصلی نسخه ژاپنی یک موتور توربین گازی جنرال الکتریک LM500 بود که 3900 کیلووات قدرت داشت. نسخه ژاپنی عملا از نسخه ی ایتالیایی نیز دارای قدرت آتش و دفاع بهتری بود. هم اکنون این شناور ها در ایتالیا و ژاپن از خدمت خارج شده اند. نسخه ژاپنی ( 1-go class ) نتیجه: این شناور ها یک ایده جذاب برای نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و حتی در حاشیه دریای مکران و ... است که می تواند بطور جدی مورد بحث قرار گیرد. با توجه به ساخت احتمالی نسخه های توربین گازی از پیشران های موجود در ایران و ساخت موتور واترجت اعلام شده این امکان از همیشه برای ایران فراهم تر است. نویسنده: Navard ذکر نام انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است. منبع: https://forum.warthunder.com/index.php?/topic/432503-sparviero-class-patrol-boat/ https://en.m.wikipedia.org/wiki/Otomat https://en.m.wikipedia.org/wiki/Sparviero-class_patrol_boat https://en.m.wikipedia.org/wiki/Hydrofoil https://www.mehrnews.com/news/4552025/ساخت-موتورهای-پیشران-واتر-جت-باقدرت-۳۵۰۰-اسب-بخار-را-آغاز-می-کنیم
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing X-48 پهپاد بال بدنه ترکیبی (BWB) آزمایشی (2007) مفهوم بال بدنه ترکیبی (BWB) در هواپیما ها فقط شامل اتصال محکم عناصر بال به بدنه می شود که نوعی بال پرنده است، هیچ مرز مشخصی بین بدنه و بال های اصلی وجود ندارد و هواپیما فاقد واحد دم است. این مفهوم، بسیاری از مزایای بال پرنده را با فضای داخلی بزرگتر (یعنی ذخیره سوخت بیشتر و سطوح بیشتر برای کمک به ایجاد نیروی بالابرنده) ترکیب کرده است. در مجموع، این ویژگی ها برد عملیاتی و بهره وری سوخت را نسبت به ترکیب های سنتی بالا می برد. با این حال، همانند دیگر طراحی های نوین، هواپیما های BWB نیز چالش های تکنولوژیک خود را دارند که پیمانکاران برجسته دفاعی را به سمت دنبال کردن محاسن چنین هواپیما هایی سوق می دهد. بوئینگ X-48 یکی از این پلتفرم هاست. هواپیما های BWB از اوایل دهه 1920 و پس از بازیابی از جنگ جهانی اول (جنگی که در آن هواپیما ها با شکل تک بال، بال بزرگ و بال سهگانه به جزئی جدایی ناپذیر از ارتش ها تبدیل شدند) در ذهن مهندسان هوانوردی شکل گرفتند. از آن زمان، این مفهوم توسط طراحان بزرگ این حوزه تکامل یافت و تا جایی که فناوری اجازه می داد بال های مستقیم به بال های خمیده تبدیل و پوسته های تراز تمام فلزی تبدیل به یک اصل شدند. در قرن جدید، بخش "Phantom Works" بوئینگ، شاخه پروژه های مخصوص این شرکت، جستجو برای پیشبرد چیز هایی که از BWB ها شناخته شده بود را آغاز کرد که منجر به ساخت X-48 شد. کار های اولیه توسط مک دانل داگلاس انجام شد که پس از ادغام این شرکت در سال 1997، داده ها به شرکت بوئینگ منتقل شد. پس از آن، بوئینگ با مهندسان مرکز تحقیقات Langley ناسا همکاری کرد تا X-48 را توسعه دهد. مدلی کوچک مقیاس از یک هواپیمای BWB رادیو کنترل با موتور ملخی در سال 1997 پرواز کرد تا این طرح مفهومی را ثابت کند. با این حال X-48A با 10.6 متر طول بال پیش از انجام هر کار فیزیکی، لغو شد. پس از آن X-48B با 6.2 متر طول بال ساخته شد. مدل B که از لحاظ ابعادی کوچکتر از مدل A بود، دارای بال هایی با مساحت بیشتر و لبه های جلویی زاویه دار بود. سطح بدنه آن به صورتی بود که نیازی به واحد دم نداشت. و در عوض، بال های عمودی در انتهای بال های اصلی قرار گرفته بودند. تصویری از کابین خلبان روی بخش دماغه بدنه کشیده شده بود و 3 محفظه موتور به انتهایی ترین بخش پشتی بدنه چسبیده بودند. موتور های آن از نوع توربوجت JetCat P200 بود که 5.8 نیوتن متر رانش تولید می کرد. آرایش چرخ های آن از نوع 3 گانه بود و وزن ناخالص آن به 225 کیلوگرم می رسید. در هرجایی که ممکن بود از کامپوزیت استفاده شد. Cranfield Aerospace انگلیس مسئول ساخت این پهپاد بود. X-48B فاز آزمایشی خود را در سال 2007 آغاز کرد و اولین پرواز آن در بیستم جولای به ثبت رسید. ساخت 2 نمونه اثبات گر به Cranfield Aerospace سفارش داده شد که با نام های "Ship 1" و "Ship 2" تحویل داده شدند. X-48B قادر بود تا به حداکثر سرعت 220 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند، پنجره ماموریتی آن 40 دقیقه بود و ارتفاع پروازی آن به 3000 متر می رسید. X-48B از زمان شروع پرواز به عنصر مهم Phantom Works در زمینه تحقیقات درباره ی BWB ها تبدیل شد. چشم انداز های آینده ی X-48B بسیار جالب است. این پهپاد نسخه مقیاس کوچکی از هواپیمای تمام اندازه ایست که قرار است ساخته شود. اگر یکسری جنبه های فنی حل شوند، BWB ها می توانند در بازار های نظامی و تجاری حاضر شوند. توانایی آن ها فریبنده به نظر می رسد اما قانع کردن نهاد هایی مانند نیروی هوایی ایالات متحده شرکت های حمل نقل بزرگ سخت است. این هواپیما ها در آینده خواهند توانست نقش ترابری سنگین وزن در خدمات ارتش و هواپیما های مسافربری برد بلند را ایفا کنند. وقتی X-48B وارد فاز آزمایشی شد، نسخه X-48C معرفی شد. این نسخه ابتدا مدلی تغییر یافته از X-48B با 2 موتور بود که برای آزمایش توانایی تولید نویز کم (ویژگی خوبی برای هواپیما های مسافربری) ساخته شد. اولین پرواز X-48C در آگوست سال 2012 صورت گرفت و در آپریل همان سال فاز آزمایشی را به پایان رساند. برنامه هایی برای ساخت هواپیما های بزرگتر در این سری وجود دارد و بوئینگ تحقیقات خود درباره ی طراحی های BWB را ادامه می دهد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: بوئینگ (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.6 متر - طول بال ها: 6.22 متر - ارتفاع: 0.9 متر - وزن: 195 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 225 کیلوگرم (30 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 3 موتور توربوجت JetCat P200 با رانش 5.87 نیوتن متر - حداکثر سرعت: 220 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 3050 متر - برد: 145 کیلومتر - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: X-48 (سری پایه)، X-48A (نسخه برنامه ریزی شده برای اثبات پرواز، ساخته نشد)، X-48B (نسخه 3 موتوره، 2 فروند از آن با نام های Ship1 و Ship2 ساخته شد)، X-48C (X-48B تغییر یافته، نسخه 2 موتوره، اولین بار در آگوست 2012 پرواز کرد) منبع
-
1 پسندیده شدهحضور شیعیان در کشورهای جنوبی خلیج فارس: دیگر نکته ای که برای خیلی از ایرانیان مشخص نیست تعداد زیاد شیعیان در سواحل خلیج فارس است. این نکته ای هست که رسانه ها به درستی به اون نپرداختند و از دیگر حوزه های تاثیر ایران بر این کشورها می تواند باشد. (نکته ی مهم تاثیر زیاد حکومت ایرانی و شیعه ی آل بویه بر شیعه شدن این مناطق هست) در عراق: ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق شیعه هستند. بصره در جنوب عراق یکی از مراکز مهم شیعیان است. در کویت: حدود ۳۵% مردم کویت شیعه هستند و پس از جنگ عراق با کویت و حمایت های شیعیان از حکومت کویت وضعیت خوبی در این کشور دارند. در عربستان: عمده شیعیان عربستان در مناطق ساحلی خلیج فارس زندگی میکنند که سرشار از منابع نفتی است. تمام تأسیسات استخراج، پالایش و پایانههای صادراتی نفت و همچنین بسیاری از تأسیسات پتروشیمی و صنایع وابسته به آن در استان الشرقیه قرار دارند. با این حال از سوی دولت مرکزی مناطق شیعهنشین و به ویژه شهرهای احساء، قطیف و دمام در فقر و عقب ماندگی اقتصادی عمدی قرار گرفتهاند. در بحرین: در بحرین حدود ۷۰ درصد جمعیت شیعه هست ولی خانواده سلطنتی و سنی وهابی، آل خلیفه، کشور را اداره میکند. در قطر: حدود 20 درصد جمعیت قطر شیعه هستند. شیعیان کشور قطر عمدتا بحارنه هستند که اغلب از کشور بحرین و منطقه احساء عربستان سعودی وارد قطر شدهاند. سایر شیعیان این کشور ایرانی هستند. در امارات: اطلاعات چندانی در خصوص شیعیان امارات متحده، در اختیار نیست. آمار ارائه شده در مورد جمعیت شیعیان این کشور نیز متفاوت است. به گفته اطلس جهانی، حدود ۱۶ درصد از کل جمعیت این کشور شیعه هستند؛ در حالی که در برخی منابع، جمعیت آنان بین ۶ تا ۲۰ درصد تخمین زده شده است. در برخی مقالات، مطرح شده که بیش از ۲۳ درصد جمعیت دبی را شیعیان تشکیل میدهند. در عمان: اکثر مردم عمان از فرقه ی اباضیه هستند که رابطه ی خوبی با شیعیان دارند. شیعیان به عنوان سومین گروه مذهبی عمان، به شمار میآیند که بیشتر در امتداد سواحل منطقه باطنه و استان مسقط زندگی میكنند. جمعیت شیعیان۱۲۵ تا ۲۵۰ هزارنفر تخمین زده میشه و از جایگاه خوبی نزد دولت و مردم برخوردارند.
-
1 پسندیده شدهنمونه جدید توپ ۱۰۵ ام ام ساخته شده بر اساس توپ m101 این نمونه جدید که برای اولین بار در نمتیشگاه دستاوردهای دفاعی وزارت دفاع مورخ خرداد ۱۴۰۰ رویت گردیده به نسبت توپ m101 اولیه دارای لوله با طول بیشتر، شعله پوش و بدون تغییر در لوله دافعه می باشد توپ ۱۰۵ م م در کنار توپ اورلیکن محمول توپ ۱۰۵ م م جدید در حین بازدید امیر سعدی
-
1 پسندیده شدهنیروگاه هسته ای براکه امارات متحده عربی تصویر ماهواره خلیفه ست امارات از نیروگاه هسته ای براکه منابع: نیروگاه هستهای براکه , KhalifaSat , Mohammed Bin Rashid Space Centre , Emirates Nuclear Energy Corporation (ENEC)
-
1 پسندیده شدهتوپ متحرک پشتیبانی پیاده نظام یکی از مشکلات لاینحل ارتشها در جنگ دوم جهانی ، برخورداری از آتش توپخانه بصورت مستمر بشمار می رفت . با توجه به اینکه گسترش واحدهای تانک و پیاده- مکانیزه در این جنگ در مقایسه با نبردهای پیش از این ، یک جهش غیر قابل مقایسه را بخود میدید و توجه به اینکه توپخانه کلاسیک ، علیرغم تغییر ماهیت به واحدهای آتشباری نیمه متحرک ، قابلیت پیشروی پا به پای عناصر متحرک نظیر یگان های تانک را نداشت ، ورماخت بعنوان پیشگام و مبدع رزم مانوری ، کاربرد توپخانه متحرک را در دستور کار خود قرار داد . بر همین اساس ، صنعت نظامی آلمان با بررسی شاسی های زرهی موجود برای تبدیل به عنصر آتشباری متحرک ، از پیکربندی پانزر-4 ، در حالی که یک قبضه توپ 150 م.م StuH 43 L/12 روی آن نصب شده بود ، استفاده می نمود . تصویر فوق ، نخستین 5 دستگاه از 40 دستگاه سفارش داده شده به شرکت وینا آرسنال ، ( 12 ماه مه 1943 ) را به نمایش گذاشته است . توپ با بدنه تیره تر ، به رنگ زمینه اصلی ( پرایمر ) ملبس ، در حالی که خودروی نزدیک به دوربین ، به صفحات زرهی جانبی با ضخامت 50م.م مجهز شده و در حال تبدیل شدن به نمونه استاندارد تحویلی است . صرفاً برای میلیتاری /مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهناکام !!!!!!!!! "به مناسبت هفتم آذر ، روز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خصوص شناورهای رزمی کلاس اسپرانس ( کلاس کید / کوروش ) صحبتهای ضد و نقیض فراوانی منتشر شده ، با این حال ، جالب هست که ماجرای خرید این شناورهای بسیار پیشرفته ( در زمان خود ) را از زبان فرمانده وقت نیروی دریایی ( دریابان کمال حبیب اللهی ) هم رصد کنیم : "در مورد خرید اسلحه ، متاسفانه مواقعی پیش می آمد که کشتی یا بالگردی خریداری میشد و بعد مجبور بودیم برای این تجهیزات ، استراتژی درست کنیم . یعنی درست قضیه معکوس بود . نمونه اش شاید خرید کشتی های کلاس اسپرانس بود . این کشتی های 500 میلیون دلاری ، شاید یکی دوتا برای کنترل اقیانوس هند کافی بود ولی نه 8 فروند ، روی همین اصل مجبوریم شدم ، دوتایش را کم کنم و قیمت هر کدام را که پانصد میلیون دلار بود را با ناتو صحبت کردم ، با آلمانی ها و هلندی ها که ناوشکن های ناتو را تولید می کردند که در کلاس پایین تری از اسپرانس قرار داشتند ولی با همان سیستم ها و سلاح ها و قدرت آتش ، چیزی در حدود 55 میلیون دلار برای نیروی دریایی هزینه داشت .................... " منبع : تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد ، مصاحبه با دریابان حبیب اللهی
-
1 پسندیده شدهعملیات 9 فوریه 1945 در این تاریخ یک فروند زیردریایی انگلیسی به نام HMS Venture در حوالی جزیره ی Fedje متعلق به نروژ در دریای شمال یک زیر دریایی کلاس IX U-boat با سریال U-864 را غرق کرد . زیردریایی آلمانی در حال انتقال اطلاعات سری فنی و قطعات پیشرفته نظامی مانند برخی قطعات موتورهای جت به ژاپن بود . نکته ی این عملیات اما آن است که عملیات فوق تنها مورد ثبت شده در طول تاریخ است که دو زیر دریایی در عمق پریسکوپ با یکدیگر در گیر شده اند .در شرح عملیات آمده است که افسر شنود ابتدا صدای مشکوکی را در هیدروفون شنیده و سپس هنگام نگاه کردن با پریسکوپ ، پریسکوپ دیگری را در نزدیکی در سطح آب میبینند . البته ظاهرا شیء دیده شده اسنورکل یوبوت بوده ولی انگلیسی ها با این تکنولوژی هنوز آشنا نبوده اند .پس از یقین در مورد زیردریایی متخاصم اقدام به رهگیری میکنند و پس از چند ساعت تعقیب بالاخره هر چهار اژدر خودرا به سمت آن شلیک میکند که منجر به سوراخ شدن محفظه ی فشار و سپس تکه تکه شدن آن میگردد .
-
1 پسندیده شدهبا سلام "قدرت دریایی یا قدرت هوایی" مساله این است !!!!!! با ورود هواپیما به سازمان رزم ارتشها در اواخر جنگ نخست جهانی و بخصوص ارتش ایالات متحده ، همواره یک جنگ قدرت پنهان و در عین حال بسیار پر شدت ، میان نیروی زمینی ( بعنوان نخستین سازمان مسلح بکار گیرنده هواپیما در قالب سپاه هوایی نیروی زمینی ) و نیروی دریایی ، بعنوان یک نیروی مسلح قدیمی و در عین حال پر نفوذ در سلسله مراتب فرماندهی ، وجود داشت و هریک می کوشیدند تا با راندن حریف به گوشه رینگ مبارزه ، بیشتین بودجه و توجهات را بخود جلب کنند . در این میان ، سرهنگ ویلیام میچل ، بعنوان یکی از پرشورترین هواداران قدرت هوایی ، برای اثبات تاثیر گذاری این نیروی جدید ( نیروی هوایی ) نسبت به نیروی دریایی ، علیرغم مخالفت شدید فرماندهان پرنفوذ نیروی دریایی ، آزمایشی را به سال 1921 ترتیب داد که موجب وحشت و نگرانی عمیق سلسله مراتب نظامی در نیروی دریایی شد . در ژوییه 1921 ، شناور رزمی "اس .ام. اس اوستفریزلند " ( Helgoland class )که از نبرد ژوتلند (1916) جان سالم به دربرده و پس از شکست آلمان تسلیم نیروی دریایی آمریکا شده بود ، توسط ویلیام میچل ، بعنوان یک هدف برای پرنده های رزمی سپاه هوایی ، انتخاب شد . بمب افکن ها مامور شدند تا حداقل در دو "راید " به این شناور ( که در آن زمان در دهانه ویرجینیا شناور بود ) حمله کرده و آن را با استفاده از 2000 پاوند مهمات غرق کنند . این ماموریت طبق برنامه ریزی های قبلی ، انجام شد و می توان گفت که این رویداد آغازی بر افول نسبی نفود نیروی دریایی در تصمیم گیری های راهبردی دولت ها مستقر در واشنگتن گردید.
-
1 پسندیده شدهبا سلام شاهین های آتلانتیک شمالی سروان ( سرگرد بعدی ) ، هرمن فیشر ، فرماندهی وقت اسکادران شناسایی Fernaufklärungsgruppe 5 ، تابستان سال 1943تا پایان جنگ وی یکی از باتجربه ترین و کار آزموده ترین فرماندهان اسکادران شناسایی لوفت وافه که در آن زمان به پرنده های دورپرواز یونکرس JU-290 A.3 مجهز می بود ، بشمار می آمد ، چنانکه سرفرماندهی OKW به پاس خدمات ارزشمند وی در شناسایی کاروان های تجاری متفقین در آتلانتیک شمالی و نقش راهبردی این یگان در ایراد خسارتهای جبران ناپذیر به ناوگان سطحی بریتانیا ، در یکسال موفق شد تا دو نشان Ehrenpokal و Deutsche Kreuz را کسب نماید . به اعتقاد برخی مورخین نظامی ، نقش این اسکادران ها ، هنوز بطور کامل برای عموم تشریح نشده است .
-
1 پسندیده شدهبا سلام آماده سازی برای عملیات آخوندک از ده ماه قبل از اجرای عملیات آخوندک ، که به منظور اسکورت گزوه رزمی " فاکس تروت" ، برنامه ریزی شده بود ، آماده سازی های مقدماتی برای این عملیات در جنوب کالیفرنیا آغاز گردید . برای فرماندهی این گروه رزمی ، آدمیرال " گای زلر" ( فرماندهی وقت گروه رزمی ناوشکن های نیروی دریایی ) به شکل جالب توجهی بر اجرای تمرینات دقیق به منظور آماده شدن یگانها برای اجرای عملیات در شمال دریای عرب ( در نزدیکی سواحل پاکستان و ایران ) اصرار می ورزید . CGN-35 در ابتدای امر ، مهارت ناوگروه رزمی در تفسیر مقررات درگیری (ROE) برای مقابله با شناورهای سطحی کوچک و بسیار مانورپذیر ( به مانند شناورهای بوگهامر) و پرنده های رزمی با قابلیت پرواز در نزدیکی سطح زمین که هردو جزء نخستین تهدیدها در خلیج پارس بشمار می آمدند مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از آن تمرینات ویژه ای برای مقابله با موشکهای ضد شناور کرم ابریشم ( که جزء زرادخانه نیروهای مسلح ایران در آنزمان بود ) صورت پذیرفت. علاوه براین ، تاکتیکهای بکاو وبکش در تمام اوقات شبانه روز که در آنزمان اصطلاحاً " پُتک " نامیده می شد ( یکسری تاکتیکهای ویژه برای مقابله با اهداف پرنده سریع در سطح آب) ، شیوه های متنوع برای اسکورت کاروانها ، پشتیبانی آتش از یگانهای دریایی همراه و همچنین شناسایی و تخریب میدانهای مین دریایی نیز در دستور کار قرار گرفت . DD-975 و DDG-16 این ناوگروه ، در طول نوامبر 1987 ، تمرینات خود را در دریای "برینگ" دنبال می نمود و بلافاصله پس از اتمام آموزش ، از مسر غرب اقیانوس آرام و سپس اقیانوس هند به پایگاه نیروی دریایی در شمال دریای عرب اعزام شد . در جریان تمرینات این ناوگروه در ژانوبه 1988 در هاوایی ، خدمه سناریوهای مختلفی را در جریان یک رزمایش 96 ساعته برای مقابله با تهدیدات زیر سطحی احتمالی نیز به انجام رساند که دراین رزمایش ، نیروی دریایی از مهمات واقعی نظیر موشکهای هارپون ، مهمات هدایت شونده لیزری و مهمات هوا به سطح " راک آی " نیز استفاده نمود . FFG-58 و FFG-56 اما پس از ورود ناوهواپیمابر فورستال (CV-59) به منطقه و برخورد شناور رزمی ساموئل . بی . رابرتز (FFG-58) به یک مین در 14 آوریل 1988 ،ناگهان دستور اعزام به منطقه نبرد صادر شد . FFG-24 و FFG-51 با صدور دستور نظامی ، دو شناور رزمی در این گروه در مسیر بندر مومباسا ناگهان تغییر مسیر داده و دو شناور یو اس اس جوزف استرائوس (DDG-16) و یو اس اس بگلی (FF-I069) با درپیش گرفتن سمت شمال ، پس از سوخت گیری از شناور پشتیبانی یو اس اس واباش (AOR-5) با افزایش سرعت به 25 نات دریایی بسوی تنگه هرمز شتافتند تا به دو شناور همگروه خود ، یعنی یو اس اس مریل (DD-976) و یو اس اس مک کورمیک (DDG-8) پیوسته و آماده ورود به خلیج فارس شوند . AOR-5 و LPD-14 این چهار شناور رزمی در مسیر پیشروی خود ، به سازمان رزمی یگان حاضر در خاورمیانه (MEF) شامل یو اس اس سیمپسون (FFG-56) ، یو اس اس او برایان (DD-975) ، یو اس اس ج ویلیامز (FFG-24) ، یو اس اس وین رایت (CG-28) ، یو اس اس گری (FFG-5 I) و درنهایت ، یو اس اس ترنتون (LPD-14) ملحق شدند . در شمال دریای عرب نیز ، ناوهواپیمابر اینترپرایز (CVN-65) به همراه شناورهای اسکورت ویژه خود ، یو اس اس ریسونر (FF-1063) و یو اس اس ترکستون (CGN-35) به منظور مقابله با تهدید شناورهای رزمی و همچنین حملات احتمالی هوایی در نزدیکی چابهار استقرار یافتند . پی نوشت : سئوال اینجاست با توجه به این تجربه ، سناریوی آینده نیروی دریایی ایالات متحده در یک درگیری احتمالی چیست ؟؟؟؟ کاپیتان جی. بی . پرکینز نیروی دریایی ایالات متحده مجله نیروی دریایی - ماه مه 1989 مترجم : MR9/ صرفاً برای میلیتاری
-
1 پسندیده شدهموشک استاندارد ، استانداردی برای تمام اعصار به منظور آشنایی هر چه بیشتر عزیزان علاقه مند به موشک های دفاع هوایی و به ویژه انواعی که در طول سالیان دراز در داخل کشور موجود بوده ، به کار گرفته شده و زمینه ساز توسعه و ظهور سامانه های بومی شده ، فیلمی مستند درباره 60 سال تاریخ موشک پدافندی استاندارد رو تقدیم حضورتون میکنم . این فیلم مستند کوتاه ، در سال 2013 و توسط کمپانی ریتئون ( توسعه دهنده این سامانه ) تهیه و منتشر شد . در این فیلم که به این سامانه تسلیحاتی بسیار مهم ، موفق و تاثیر گذار در قرن بیستم میپردازه ، از خاستگاه های خانواده موشک های استاندارد صحبت به میان میاد و سِیر تکامل و پیشرفت آن تا زمان حاضر بررسی میشه . مدت زمان فیلم کمتر از 22 دقیقه و حجم آن 127 مگابایت است و به تمامی دوستداران توصیه میشه که فیلم رو مشاهده بفرمایند .
-
1 پسندیده شدهبا سلام در این پست قصد دارم فیلم های مربوط به رزمایش های دریایی دهه 1370 خورشیدی ( مثل پیروزی 8 ، وحدت 77 و .... ) قرار بدهم . مهمترین نکته ای که با دیدن فیلم های مذکور پیش می آید ، مقایسه وضعیت آن دوران با زمان حال و میزان پیشرفت کمی و کیفی نداجا و نداسا می باشد ( البته ضعف ها و کمبودهایی مثل پدافند هوایی همچنان به قوت خویش باقی است ) به ویژه وضعیت نیروی دریایی ارتش که مدیریت خوب دریادار سیاری و یارانش در جهت بازسازی توان نداجا ( علارغم مشکلاتی مثل کمبود بودجه ) را به خوبی نشان می دهد ! پیروزی 8 icon_arrowd دانلود وحدت 77 icon_arrowd دانلود طریق القدس icon_arrowd دانلود متاسفانه متوجه نام و زمان رزمایش پائین نشدم ! icon_arrowd دانلود
-
1 پسندیده شدهدیدن تصاویر و فیلم های قدیمی حال و هوای خاص خود را دارد ! به غیر از حس نوستالژی و زنده شدن خاطرات گذشته ، شاهد افراد و اشیائی هم هستیم که حالا دیگر وجود ندارند ! این موضوع در رابطه با تصاویر و فیلم های نظامی و مربوط به نیروهای مسلح هم صدق می کند ، به علاوه که می تواند برای افردای که شاهد آن زمان نبودن ، شرایط را تا حدودی توصیف کند ! 2 فیلم زیر ، گزارش آسوشیتد پرس از نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد که در آذر 1358 و با نقش اولی احمد مدنی گرفته شده است ! فیلم اول مربوط به 25 آذر 58 و مکان آن پایگاه دریایی بندرعباس ( تاسیسات بندری باهنر کنونی ) هست که در آن شاهد بازدید مدنی از ناو البرز که در آن زمان هنوز زال نام داشته هستیم ! از نکات مهم فیلم می توانم سه مورد زیر اشاره کنم : 1- نشان ناو روی دودکش و واژه ناوشکن ملی زال 2- لانچر موشک پدافند هوایی سی کت که پیشنهاد می کنم این تاپیک را مطالعه نمایید ! 3 - تصویری از ناو آرتمیز ( دماوند 1 ) که من تصویر مربوطه را در تاپیک مربوط به این ناو قرار داده ام ! دانلود اما فیلم دوم در روز بعد ( 26 آذر 1358 ) گرفته شده است که ناوها در حال عبور در اروند رود هستند که در آخر باز احمد مدنی سر می رسد! این تصویر هم 3 نکته دارد که عرض می کنم : 1- دیدن تاسیسات بندری و گمرکی آبادان و خرمشهر قبل از ویرانی و حجم کشتی ها پهلو گرفته شده و جنب و جوش داخل محوطه آن همراه با نمایی از پالایشگاه آبادان که در آن زمان بزرگترین پالایشگاه جهان بود ! 2 - ناوگروه های مستقر در پایگاه دریایی خرمشهر 3- که مهمترین نکته در این 2 فیلم هست از نظر من ، حضور ناوچه جاوید پیکان 1 می باشد ! دانلود
-
1 پسندیده شدهبا سلام بخش سوم و پایانی با توجه به موفقیت آمیز بودن این پروژه ، جنرال داینامیکز ساخت نسخه جدیدی از جنگنده افسانه ای F-4 را با شناسه F-4X در دستور کار خود قرار داد . این پرنده جدید ، به یک مخزن آب به ظرفیت 300 گالن که در بخش فوقانی سازه هوایی قرار می گرفت و بدنه آن توانایی مقاومت دربرابر حرارت ناشی پیشرانه ها را داشت ، مجهز شده بود .مایع ترکیبی فوق الذکر ، که برای خنک نمودن هوای بخش ماقبل کمپرسور (PCC) پیشرانه جنرال الکتریک J-79 مورد نیاز بود ، سه هدف عمده را در نظر داشت : 1-خنک نمودن هوای ورودی به کمپرسور . 2- افزایش جرم هوای ورودی به پیشرانه ها که بطور طبیعی موجب افزایش رانش می گردید . 3- اضافه نمودن یک اکسید کننده به پس سوزها . پس از اجرای ارتقاء فوق الذکر واطمینان یافتن از صحت عملکرد آن توسط شرکت جنرال الکتریک ، ادامه کار برای مهندسان پروژه F-4X نسبتاً آسان گردید.در جریان آزمایشات صورت گرفته و با خنک سازی هوای ورودی به کمپرسورها (PCC) ، رانش پیشرانه های دوقلوی J-79 به بیش از 50 درصد افزایش یافت که رضایت بخش بحساب می آمد . این افزایش 50 درصدی ، موجب افزایش چشمگیری در سرعت پیمایشی پرنده فوق می شد ،هر چند برای این کار ، اندازه و شکل ورودی های هوا در بخش جلویی بدنه هواپیما دچار تغییرات بزرگی گردید و علاوه برآن ، برای هدایت هوای ورودی به پیشرانه ها نیز ، یک سیستم پیچیده شامل یکسری صفحات داخلی در تونل منتهی به پیشرانه ها در نظر گرفته شد . یکی از مهمترین مشخصات فانتوم جدید ، تغییر ورودی های هوای پیشرانه J-79 بشمار می رفت . آسمانه پرنده جدید با مواد ویژه ای ( پلی کربنات ) تقویت گردید تا حرارت ناشی از اصطکاک در سرعتهای بالا ، مساله ساز نگردد . در نهایت برای انجام یک پرواز ایمن ، سیستم کنترل پرواز ارتقاء و مساحت سکان عمودی افزایش یافت . فتوفانتوم IAF به رجیستر 7576-69 در همین بازه زمانی ، شرکت تولید کننده دوربین HIAC-1 موفق شد تا یک نسخه کوچکتر و سبک تر از دوربین فوق را تولید کند ، به شکلی که بتوان آن را در دماغه جنگنده اف-4 نصب نمود . با این نوآوری ، دیگری نیازی به نصب غلاف سنگین G-139 ، نبود ، در نتیجه با کاهش سطوح "پسا" ، عملکردهای پروازی پرنده شناسایی جدید ، مجدداً افزایش یافت و سرعت پیمایشی آن از 4/2 ماخ به 2/3 ماخ رسید . A= طراحی دوباره بخش دماغه فانتوم برایث دوربین جدید HIAC-1 B= تقویت آسمانه با مواد پلی کربنات برای مقاومت در برابر اصطکاک بوجود آمده در سرعتهای بالا C = اضافه نمودن دو مخزن حاوی مایع خنک کننده D= اصلاح و تقویت کنترلهای پروازی E= بهبود ساختار شبکه ای طولی بدنه F= افزایش مساحت سکان عمودی G= دریچه های دسترسی دوربین H= مکانیزم کنترل هوای ورودی به پیشرانه I= تغییر ورودی هوای پیشرانه J= اضافه شدن مکانیزم تزریق آب به پیشرانه با هدف خنک سازی اما ظاهراً با نزدیک شدن به مراحل پایانی پروژه و روشن شدن عملکرد فوق العاده آن ، تردیدهای بسیار جّدی در مجموعه وزارت دفاع ایالات متحده ، جهت تصمیم گیری برای صادرات نسخه جدید بوجود آمد ، چرا که هیچ کشوری به جز ایالات متحده و اتحاد شوروی نیازی به یک پرنده شناسایی با سرعت 3 ماخ در خود احساس نمی نمود . مسکوت ماندن پروژه برای متحد نزدیک : اما چرا فروش این پرنده به جدی ترین مشتری آن ، یعنی IAF ، مسکوت ماند وادامه نیافت !! نورمن پولمار ، در کتاب خود با عنوان" تاریخچه غیر محرمانه U-2" بخوبی ، نگرانی های ایالات متحده برای فروش این پرنده های سریع السیر به رژیم صهیونیستی را تشریح می کند . وی در این باره می نویسد : " با آغاز ماه اوت 1970 ، دو فروند پرنده شناسایی یو-2 جمعی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، درجریان بحران سوئز ، و باهدف اجرای ماموریت شناسایی ، از پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در قبرس ( پایگاه آکروتیری AKROTIRI) به پرواز در آمده و با عبور از حریم هوایی سرزمین های اشغالی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما پس از نخستین پرواز یو-2 ها ، موشه دایان ( وزیر وقت دفاع رژیم صهیونیستی ) با احضار سفیر وقت ایالات متحده در تل آویو ، از اینکه پرنده های شناسایی ارتش ایالات متحده ، درحدود 5 کیلومتر از دالان مشخص شده بر فراز سرزمین های اشغالی ، منحرف شده است ، بشدت به وی اعتراض نمود و تهدید کرد که در صورت تکرار ، به رهگیرهای اف-4 نیروی هوایی ، دستورشلیک به پرنده خاطی را خواهد داد" اتخاذ چنین عکس العملی برای کارشناسان وزارت امور خارجه ایالات متحده ، آن هم از سوی یک کشور دوست و متحّد ، که تهدید به سرنگون نمودن پرنده شناسایی آمریکایی می نمود ، قابل درک نبود . اما علیرغم این تردیدها ، بدلیل اینکه پروژه F-4X فاقد رادار مناسب برای موشکهای هدایت راداری بود ، اجازه ادامه پروژه داده شد . تغییرات صورت گرفته در نسخه RF-4X بنابراین ، با فرارسیدن نوامبر 1974 ، یکفروند جنگنده/ بمب افکن F-4E نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به فورت ورث و تاسیسات جنرال داینامیکز پرواز نمود تا بعنوان بستر آزمایش ، مورد استفاده قرار گیرد . این پروژه باورود جت اسراییلی آغاز شد و مهندسان جنرال داینامیکز براساس برنامه از پیش تعیین شده ، تا سال 1975 ، یعنی زمانی که این پروژه با مشکلات جدّی مواجه گردید ، مشغول کار بر روی آن بودند . اما دراین سال ، کارشناسان جنرال داینامیکز به این نتیجه رسیدند که تزریق ترکیب آب/ متانول به هوای ورودی کمپرسور (PCC) ، می تواند موجب انبساط شدید تیغه های توربین پیشرانه ها و بروز فاجعه در سرعتهای بالا گردد . بطور همزمان ، مک دانل داگلاس ، پروژه طراحی و ساخت نمونه آزمایشی جنگنده F-15 EAGLE را به پایان رسانده بود و پس از موافقت کنگره و تصویب بودجه مورد نیاز ، درخط تولید قرار گرفت . بنابراین ، از آنجا که ممکن بود F-4 X ، با هزینه کمتر ، عملکرد بهتری از خود نشان دهد ، مقامات ارشد نیروی هوایی ایالات متحده ، بشدت نگران تصمیم کنگره در کاهش بودجه لازم برای تولید موردنیاز ایگل برای این نیرو شدند . علاوه برآن ، کارشناسان وزارت امور خارجه ایالات متحده ، هنوز نگران دستیابی IAF به این پرنده و استفاده از آن بعنوان یک رهگیر و ایجاد مزاحمت برای هواپیماهای شناسایی آمریکایی و حتی هدف قرار دادن پرنده های شناسایی روسی بود که این ، خود یک جرقّه برای ایجاد یک دردسر بین المللی می گردید. این دو عامل در کنار مشکلات فنّی ، نهایتاً ناقوس مرگ پروژه F-4 X را بصدا در آورد .بدین ترتیب ، برنامه F-4 X بصورت نیمه کاره ، رها گردید . فتوفانتوم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در تاسیسات جنرال داینامیکز اما نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، همچنان بدنبال نصب دوربین های سری HIAC-1 ، بر روی فانتوم های خود بود ، در نتیجه ، دو فروند دیگر از اف-4 های این نیرو ، برای ادامه پروژه نصب دوربین ها ، به فانتوم نخست ، اضافه شدند و با پایان یافتن مراحل نصب این دوربین ها بر روی فانتوم های فوق الذکر ، هرسه به نسخه جدیدی از RF-4E ارتقاء یافتند . در این میان ، یک نکته قابل ذکر خواهد بود که بعلت آنچه که کمبود بودجه نام گرفت ، شرکت جنرال داینامیکز هرگز نتوانست پیشرانه های ارتقاء یافته J-79 را دریافت نماید . سه فروند فانتوم شناسایی نیز پس از تکمیل در یک بازه دوساله ( 77-1976) ، به IAF تحویل و به اسکادرانهای های مربوطه ارجاع داده شدند . با ورود این پرنده های شناسایی جدید به سازمان رزم IAF ، خدمه پروازی ، این پرنده ها را به طنز ، لقب حلزون عکاس (Tsalam Shablul) نامیدند ، چرا که علاوه بر کاهش توان پیشرانه ها بعلت سنگینی دوربین ها ، از آنجا که این حلزون های عکاس ، می بایست ، ماموریتهای خود را در ارتفاع نزدیک به 70000 پا اجرا می نمودند ، خلبان و افسر سیستم ها ، به صورت اجباری ، لباس پرواز در ارتفاعات بالا را که در آنزمان توسط شرکت کلارک و با شناسه A/P 22 S-6 ، برای خدمه پرنده های شناسایی ایالات متحده تولید شده بود، بر تن می نمودند . فتوفانتوم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در تاسیسات جنرال داینامیکز حلزون های عکاس IAF ، پس از طی دوران خدمت پر فراز و نشیب خود ، سرانجام در ماه مه 2004 ، بازنشسته شدند . از 3 فروند تحویلی ، دو فروند در انبارهای پایگاه هوایی "اودا" بعنوان ذخیره ، انبار شده و فروند سوم نیز در موزه IAF و در پایگاه هوایی هاتزاریم ، در معرض دید عموم قرار گرفت .
-
1 پسندیده شدهبخش دوم شروع برنامه : دوربین های قدرتمند فاکس بتهای روسی ، وجب به وجب صحرای سینا را برای ارتش مصر مورد شناسایی قرار دادند تا اطلاعات کاملی از آرایش رزمی IDF برای ژنرال سعدالدین شاذلی فراهم آید روسها که عدم توانایی IAF را برای رهگیری خفاش های بلندپرواز خود ، تجربه نمودند ، در ماموریتهای بعدی ، با آسودگی و دقت بیشتری ، ماموریتهای حساس خود را انجام می دادند . براساس اطلاعات منتشر شده ، علیرغم اجرای ماموریتهای متعدد شناسایی ، IAF صرفاً در 3 مورد موفق شد پرنده های روسی را کشف و به سختی آنها را مورد رهگیری قرار دهد . نخستین مورد که شرح آن در بخش نخست تشریح شد ، در 6 نوامبر 1971 بوقوع پیوست . دومین ماموریت کشف شده توسط IAF ، در 10 مارس 1972 انجام شد که در جریان آن یک فورمیشن دو فروندی فاکس بت با سرعت 2.5 ماخ و در ارتفاع 75000 فوتی وارد فضای هوایی صحرای سینا شد که به شکل مشخص با هدف جمع آوری اطلاعات و عکس برداری از پایگاه های هوایی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی صورت گرفت . سومین ماموریت که در 16 ماه مه 1972 صورت گرفت ، فاکس بتهای روسی با قرار گرفتن در امتداد ساحل پورت سعید ، بسمت شرم الشیخ ، بطور کامل مواضع دفاعی IDF را مورد شناسایی قرار دادند.بدین ترتیب ، علیرغم آنکه پروازهای شناسایی روسها ، با پایان یافتن جنگ 1973 متوقف شد ، اما پروازهای شناسایی در ارتفاع و سرعت بالا ، چنان بر فرماندهان IAF تاثیرگذار بود که موجب گردید تا آنها بدنبال ایجاد چنین قابلیتهایی در نیروی خود باشند .بنابراین ، وقوع چنین حادثه ای باعث شد تا IAF ، برنامه خود برای ساخت یا خرید یک پلت فرم موثر شناسایی ( که از مدتها قبل آغاز شده بود ) را با سرعت بیشتری پیگیری نماید . برای نیل به چنین هدفی ، درابتدا ، پیشنهاد خرید یک دستگاه دوربین HIAC-1 که در آنزمان بعنوان یک غلاف شناسایی ارتفاع بالا طبقه بندی می گردید ، به شرکت سازنده ، یعنی جنرال داینامیکز ، ارائه شد . اما حجم و اندازه این دوربین ، به اندازه ای بزرگ بود که صرفاًتوسط پرنده های بزرگی نظیر RB-57F که نسخه شناسایی بمب افکن بریتانیایی کانبرا ، بشمار می رفت و در آن زمان تحت امتیاز ، از سوی دو شرکت " مارتین"و " جنرال داینامیکز" تولید می شدند ، قابل حمل بود و علاوه برآن ، صدور چنین تجهیزات حساسی ، به مجوزهای سخت گیرانه کنگره نیاز داشت . بمب افکن کانبرا RB-57F اما با تغییر سیاستهای صدور سلاح توسط ایالات متحده به سال 1971، صدور مجوز خرید برای کشورهای خاصی ، بلااشکال تشخیص داده شد . برهمین اساس ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، بنا بردرخواست IAF ، توسعه یک غلاف شناسایی جدید که با شناسه G-139 ، شناخته می شد را در دستور کار خود قرار داد . ویژگی های این غلاف جدید در دو پارامتر اندازه و وزن ، به گونه ای بود که جنگنده استاندارد آن روزهای نیروی هوایی ، یعنی جنگنده/بمب افکن F-4 قادر بود تا آن را در جایگاه مرکزی بدنه نصب و بکار گیرد، اما علیرغم کوشش های بعمل آمده ، مقیاس غلاف فوق ( 22 فوت درازا و 4000 پاوند وزن ) ، موجب کاهش کارایی پرنده بکارگیرنده آن می گردید . با این حال ، این غلاف به همراه پرنده های شناسایی RF-4C ، نخستین ماموریت خود را در شرایط واقعی ،بر فراز مرزمشترک میان کره شمالی و جنوبی به انجام رساند . پرنده شناسایی RF-4C مسلح به غلاف شناسایی HIAC از سویی دیگر ، به محض اطلاع فرماندهان IAF از توسعه این غلاف شناسایی ، که به شکل خاص توسط فانتوم ها قابل حمل بود ، موجب شد تا مقامات نیروی هوایی این رژیم ، بدان علاقه مند شده و همین توجه خاص ، تولد پروژه ای تحت عنوان PEACE JACK را به منظور صادرات این مجموعه شناسایی پیشرفته به سرزمین های اشغالی رقم زد . اما خوشحالی های نخستین ، بتدریج جای خود را به نگرانی ناشی از تاثیر سوء بکارگیری این غلاف شناسایی بر روی عملکرد پروازی فانتوم های IAF داد . در نتیجه ، مجدداً شرکت جنرال داینامیکز برای رفع این نگرانی انتخاب گردید ومهندسان این شرکت ، پس از بررسی های اولیه به این نتیجه رسیدند که بهترین روش حل مشکل ، به جای تلاش بیشتر در سبک تر نمودن غلاف G-139 ، افزایش کارایی عملکردهای پروازی فانتوم های بکارگیرنده آن ، بشمار می آید ، بنابراین ، شرکت فوق الذکر ، با الهام از یک ایده نسبتاً قدیمی ، یعنی استفاده از سیستم تزریق ترکیب متانول/ آب ،به ورودی هوای موتور با هدف افزایش تراست پیشرانه های دوقلوی اف-4 ، پروژه جدیدی را آغاز نمود . یک ایده قدیمی برای یک پرنده جدید : در 9 دسامبر 1959 ، پروژه ای موسوم به SKY BURNER ، با هدف افزایش توانایی های جنگنده های اف-4 جهت برای ثبت رکوردهای پروازی در ارتفاع وسرعت بالا ، کلید خورد و همه تلاش شرکت مک دانل داگلاس برای رسیدن به این هدف ، بر روی یک شیوه ، یعنی تزریق ترکیب آب/ متانول به ورودی هوای پیشرانه های یکفروند F-4 H.1 متمرکز گردید به همین منظور ، یک مخزن بزرگ در بخش انتهایی نزدیک به کابین عقب این پرنده که بطور معمول محل استقرار افسر تسلیحات (WSO) بود ، در نظر گرفته شد . علاوه برآن ، طلق بخش جلویی آسمانه که ممکن بود در سرعتهای بالا و بدلیل اصطکاک بیش از حد ، در خطر خرد شدن قرار بگیرد ، تقویت گردید. سرهنگ دوم سپاه تفنگداران ایالات متحده ، باب رابینسون در کنار جنگنده F-4H.1 خود ( پروژه SKY BURNER) با این تفاسیر ، پس از دوسال ، یعنی در 22 نوامبر1961 ، سرهنگ دوم ، باب رابینسون ، جمعی سپاه تفنگداران ارتش ایالات متحده ، فانتوم اصلاح شده را در جریان یک پرواز آزمایشی ، به سرعت "1606.340 "مایل در ساعت رساند که بعنوان یک رکورد جدید ، به ثبت رسید . ادامه دارد ..............................