برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 7 شهریور 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم این ایده کشتی های هوایی (بعنوان تانکر سوخت رسان با پایایی رزمی بالا یا حامل رادار) با توجه به وسعت کشور ، ایده ای هست که باید بیشتر روی آن فکر کرد (بلحاظ نقاط قوت و ضعف و کارکرد عملیاتی ) چند سال پیش (2005) هم یک چنین چیزی رصد شد که در نوع خودش جالب بود..
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا با سلام عراق در طی جنگ با ایران (سال های 1980 الی 1988 میلادی) پروژه های تسلیحاتی مختلفی را جهت افزایش توان نظامی خود به اجرا درآورد که البته شماری از آن ها به جهت طولانی شدن روند توسعه و تولید و بروز برخی مشکلات هیچگاه در جنگ با ایران مورد استفاده قرار نگرفتند و بلکه هیچگاه عملیاتی نشدند. یکی از این پروژه ها ، پروژه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته بود که از سال 1987 و در خلال جنگ ایران کلید خورد. مغز متفکر این پروژه کسی نبود جز دکتر جرالد وینسنت بول. جرالد بول کانادایی متخصص سیستم های توپخانه ای و پرتابه های بالستیک بود ، وی را بزرگترین متخصص توپخانه دنیا میدانند که ابداعاتش مسیر تازه ای در زمینه توسعه و ساخت سیستم های توپخانه ای ایجاد کرد.عراق مدت کوتاهی پس از تحمیل جنگ به ایران و در اوایل سال 1981 ، دکتر بول را به منظور مشاوره و همکاری در زمینه توسعه و تقویت قوای توپخانه ای (و بعضا موشکی) به این کشور دعوت کرد. بول که همکاری با عراق را فرصتی جهت پیاده سازی و تحقق بخشی پروژه های توپخانه ای بلند پروازنه خود میدید ، این همکاری را پذیرفت و عازم بغداد شد. در ابتدای کار عراقی ها از مشاوره بول در جهت خرید تجهیزات توپخانه ای بهره جستند که یکی از نتایج آن خرید سیستم توپخانه ای کششی GC-45 بود که توسط صنایع تحقیقات فضایی بول (SRC) در دهه هفتاد میلادی طراحی شده بود. اما آنچه که عراقی ها از بول انتظار داشتند و ایضا حاصلی که بول از همکاری با عراقی ها در نظر داشت ، چیزی به مراتب بیشتر و فراتر بود. عراق در اواسط دهه هشتاد (در خلال جنگ با ایران) سطح همکاری با بول را به میزان قابل توجهی افزایش داده و وی را از جایگاه مشاوره به عنوان سر طراح و مسئول ارشد برخی از مهمترین پروژه های توپخانه ای و موشکی خود ارتقا داد. همکاری بول با عراق در زمینه توپخانه ای به مراتب گسترده تر از پروژه های موشکی بود که بول در آن ها عمدتا به عنوان اصلاح گر طرح وارد میشد. دکتر بول از 1981 تا زمان ترورش در سال 1990 نزدیک به یک دهه با صنایع دفاعی عراق در زمینه توپخانه و بعضا موشکی همکاری داشت که حاصل آن پروژه های بلند پروازانه ای همچون ابر توپ دوربرد بابل بود.علاوه بر این، بول در یک پروژه مهم توپخانه ای عراق نیز نقش کلیدی را ایفا کرد و آن پروژه ی سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق بود که در دو فاز دنبال شد. این پروژه چندین هدف را دنبال میکرد ، هدف اول دستیابی عراق به یک سیستم توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار و با تحرک بالا بود. در دهه هشتاد سیستم های توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار مورد توجه قرار گرفتند و طرح هایی همچون هویتزر G6 از آفریقای جنوبی و DANA از چکسلواکی ارائه شدند. هدف دوم ایجاد زیر ساخت های لازم و فراهم آوردن کانال های ارتباطی مناسب و همکاری با شرکای تکنولوژیکی جهت تولید این سیستم در داخل عراق بود. اما هدف سوم که برخی آن را مهمترین هدف عراق از توسعه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته میدانند ، رقابت و مقابله توپخانه ای با ایران بود. ایران از دوره حکومت شاهنشاهی ، توپ های 203 میلیمتری ام 110 (موسوم به 8 اینچی) را در اختیار داشت ، در کنار آن پس از انقلاب و در خلال جنگ تحمیلی نیز نسبت به خرید هویتزرهای 170 میلیمتری کوکسان از کره شمالی اقدام کرد که دست برتری از جهت توپخانه ای برای ایران فراهم میکردند. برد بلند کوکسان و گلوله های مخرب ام ۱۱۰ ، ضربه نیرومند پنجه توپخانه ایران بر پیکره ارتش متجاوز بحثی بودند که عراقی ها را بر آن داشت تا سیستم های توپخانه ای نوینی برای رقابت و مقابله با آن تدارک ببینند و نقش و جایگاه بالاتری برای توپخانه در نظر بگیرند. دکتر بول کانادایی کسی بود که به منظور پیشبرد این هدف توسط عراقی ها به کار گرفته شد و به عنوان طراح اصلی و مسئول ارشد پروژه سیستم های توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق منصوب گردید. کوکسان در خدمت رزمندگان اسلام این پروژه در دو فاز دنبال شد که حاصل آن دو سیستم توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار با نام الفاو و المجنون بود.جهت ساخت این هویتزرها به پلتفرم چرخ داری با پیکربندی مناسب نیاز بود ، بول پاسخ را در هویتزر G6 آفریقای جنوبی یافت. بول در پروژه طراحی این هویتزر با صنایع Denel آفریقای جنوبی همکاری داشت و طرح آن را جهت الگوبرداری به منظور ساخت هویتزر عراقی مناسب دید.شاسی هویتزر G6 با پیکبرندی 6×6 توسط صنایع Alvis OMC تولید میشد ، طرح مشابهی از این شاسی تهیه و جهت ساخت شاسی برای دو هویتزر عراقی به صنایع اسپانیایی Tribiland ارائه گردید که در نهایت به ساخت یک شاسی پر تحرک با سیستم های به روز همچون سیستم کنترل مرکزی تورم تایر ها منجر شد. هویتزر G6 ساخت لوله توپ ، تثبیت کننده و سیستم کنترل آتش و سلاح نیز به شرکت های فرانسوی واگذار گردید. پیشرانه مورد نیاز جهت شاسی ها نیز با توان 560 اسب بخار از شرکت مرسدس بنز آلمان تامین میشد. در نهایت تمامی قطعات جهت یکپارچه سازی و ساخت نمونه اولیه به اسپانیا منتقل میشدند. برخلاف تصور ، نمونه های اولیه هویتزهای الفاو و المجنون نه در عراق بلکه در یک کشور اروپایی به ساخت رسیدند و جهت رونمایی به عراق منتقل شدند. پس از پایان روند طراحی در سال 1987 ، ساخت پیش نمونه هویتزر المجنون از سال 1988 آغاز و تا سال 1989 پایان یافت و در نمایشگاه تسلیحاتی بغداد در همان سال رونمایی گردید. المجنون به یک قبضه توپ 155 میلیمتری (استاندارد ناتو) مجهز بود. لوله این توپ در حدود 8 متر طول داشت (با تعداد خان 48) و از امکان تغییر زاویه به میزان 72+ درجه در جهت عمودی برخوردار بود (بعلاوه زاویه گردش 40 درجه ای برجک توپ به طرفین).این توپ دو نوع مهمات افزایش برد یافته با نام ERFB و ERFB-BB شلیک میکرد که این مهمات توسط دکتر بول توسعه یافته بودند. مهمات ERFB (مخفف تمام کالیبر افزایش برد یافته یا Extended Range Full Bore) دارای برد 30.2 کیلومتر و مهمات ERFB-BB (مخفف تمام کالیبر افزایش برد یافته - بیس بلید یا Extended Range Full Bore-Base Bleed) دارای برد 38.8 کیلومتر بودند. المجنون وزن پرتابه این مهمات در حدود 43 الی 45 کیلوگرم و سرعت دهانه آن ها (muzzle velocity) به ترتیب 900 و 889 متر بر ثانیه بود. هویتزر المجنون امکان اجرای آتش موقت با نرخ 4 گلوله بر دقیقه یا اجرای آتش ممتد با نرخ ثابت یک گلوله بر دقیقه را داشت. به جهت برخورداری از شاسی چرخ دار با پیکربندی 8×8 ، المجنون از قابلیت های مناسبی در عبور از مناطق ناهموار برخوردار بود ضمن آنکه امکان دستیابی به سرعت بالای 90 کیلومتر بر ساعت در حرکت در جاده و 60 الی 70 کیلومتر بر ساعت در مسیر های خارج از جاده را داشت. در حقیقت یکی از مهمترین ویژگی های این هویتزر تحرک و قابلیت انتقال آن بود. المجنون 12 متر طول ، 3.5 متر عرض ، 3.6 متر ارتفاع و 43 تن وزن داشت. طرح دوم در پروژه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق ، هویتزر الفاو بود که یک سیستم توپخانه ای برد بلند با کالیبر بالا محسوب میشد. طراحی و ساخت الفاو از سال 1988 آغاز و تا سال 1990 پایان یافت. این هویتزر از جهت شاسی مشابه المجنون بود با این تفاوت که از یک قبضه توپ 210 میلیمتری بهره میبرد. این توپ به طول 11 متر (تعداد خان 64) ، از قابلیت حرکت در زوایای عمودی تا 55+ درجه برخوردار بود و مهمات ERFB و ERFB-BBبا پرتابه هایی به وزن 109.4 کیلوگرمی را شلیک میکرد. مهمات مورد استفاده این هویتزر به ترتیب دارای برد 45 الی 57 کیلومتر و سرعت دهانه 997 و 992 متر بر ثانیه بودند. از نظر نرخ اتش ، هویتزر الفاو مشابه هویتزر المجنون و قادر به شلیک موقت با نرخ آتش 4 گلوله در دقیقه و شلیک مداوم با نرخ اتش ثابت یک گلوله در دقیقه بود.هویتزر الفاو در حدود 15 متر طول ، 3.5 متر عرض ، 3.6 متر عرض و 48 تن وزن داشت. لازم به ذکر است که هر دو هویتزر الفاو و المجنون از قابلیت اجرای اتش به صورت مستقیم (Direct Fire) برخوردار بودند و بدین منظور سیستم هدفگیری ویژه ای برای آن ها تعبیه شده بود (در سمت چپ بخش جلویی برجک و دارای یک درب محافظ). یکی از اهداف عراق در ساخت این دو هویتزر همانطور که پیشتر گفته شد رقابت توپخانه ای با توپ های برد بلند و کالیبر بالای ایران بود اما روند زمانبر طراحی و ساخت هویتزرها و ایضا پایان جنگ هشت ساله با ایران در سال 1988 موجب گردید که عراقی ها از نیل به این هدف باز بمانند. الفاو جرالد بول ، سر طراح و مسئول اصلی پروژه هویتزرهای الفاو و المجنون ، پس از تکمیل روند توسعه این توپ ها و ساخت نمونه اولیه ، به دنبال توسعه انواع مهمات نامتعارف شیمیایی و بیولوژیکی و ارائه قابلیت شلیک این مهمات برای آن ها بود و حتی طرح هایی جهت استفاده از مهمات هدایت پذیر (که در آن روزگار طرحی نواورانه بود) را در ذهن داشت که در نهایت با ترور و مرگش در سال 1990 تمامی این طرح ها به فراموشی سپرده شد. عراقی ها برنامه تولید هویتزرهای الفاو و المجنون را در اواسط دهه نود میلادی در نظر داشتند اما جریاناتی مانع از تحقق این برنامه شد. مهمترین آن تهاجم عراق به کویت در سال 1990 و به تبع آن تحریم تسلیحاتی عراق و قطع همکاری طرف های تکنولوژیکی آن بود. هر چند عراقی ها تولید الفاو و المجنون در داخل عراق و از طریق ایجاد زیر ساخت های لازم را در نظر داشتند اما در نهایت شماری از اجزای کلیدی توپ ها از طرف های تکنولوژیکی غربی تامین میشد که همین مسئله به پاشنه آشیل پروژه توپخانه ای عراق تبدیل شد و در نهایت با قطع همکاری طرف های تکنولوژیکی اروپایی ، عراق از ادامه پروژه بازماند. البته بنا بر گفته برخی منابع ، عراقی ها امکان تامین قطعات اصلی یا نمونه مشابه هویتزر المجنون از طریق بازار سیاه را داشتند چرا که این هویتزر از کالیبر و تجهیزات استاندارد برخوردار بود ، با این وجود مدرک یا سندی از تلاش عراق برای تهیه تجهیزات از بازار سیاه و ادامه پروژه المجنون در دست نیست که البته دلیل عدم این کار به احتمال زیاد مشکلات مالی عراق پس از جنگ با ایران و کویت و هزینه بالاتر در تامین قطعات از بازار سیاه بوده است. در نهایت یک الی دو پیش نمونه (عمدتا بر ساخت یک نمونه تاکید است) از هویتزر الفاو و المجنون به تولید رسید که از سرنوشت الفاو خبری در دست نیست. المجنون اخرین بار در جریان تهاجم آمریکا به عراق در یکی از انبارهای ارتش عراق به صورت اوراق دیده شده و یحتمل جهت نگهداری در موزه های نظامی غرب به خارج از عراق منتقل شده است (هر چند تاکنون در موزه نظامی رویت نشده). پروژه الفاو و المجنون را با وجود تمام قابلیت ها میتوان پروژه ای ناکام و بی حاصل دانست چرا که به هیچ یک از اهدافی که از پیش تعیین شده بود دست نیافت و هیچ گاه در قالب عملیاتی در نیامد. سرنوشت المجنون نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
-
1 پسندیده شدهپلنگ غران زره کوب jagdPanther یکی از زره کوبهای موفق ارتش المان نازی در اواخر جنگ جهانی دوم بود که با ترکیب توپ 8/8 سانتی متری Pak 43، شاسی تانک متوسط پنتر و زره جلویی شیبدار تبدیل به قاتل تانک های متفقین در جبهه های غربی و شرقی شده بود. البته زره کوب jagdPanther همانند بیشتر طرح های آلمان نازی در اواخر جنگ جهانی دوم به علت از دست رفتن صنایع نظامی تولید آن با محدودیت روبه رو شد و زره کوبهای تولید شده نیز در جبهه های نبرد با کمبود خدمه و قطعات یدکی مواجه بودند. این تصویر نشان میدهد هر یکی از تانک های متفقین و زره کوب jagdPanther در چه فاصله ای از روبه رو توانایی نفوذ به زره جلویی یکدیگر را داشته اند. از بالا به پایین: تانک سنگین IS-2 در مقابل زره کوب jagdPanther تانک متوسط T-34/85 در مقابل زره کوب jagdPanther تانک متوسط شرمن M4 با توپ 76 میلیمتری در مقابل زره کوب jagdPanther تانک Cromwell در مقابل زره کوب jagdPanther تانک چرچیل در مقابل زره کوب jagdPanther - نکته قابل تامل در مورد تانک چرچیل این است که در هیچ صورتی از روبه رو نمی تواند به زره کوب jagdPanther آسیب وارد کند. منبع: کتاب Jagdpanther نوشته Janusz Ledwoc جهت یادآوردی این پست از جناب MR9 را مرور کنیم:
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ارتش رومانی به عنوان بخشی از برنامه ی تجدید سلاح خود در اواخر دهه 1930 به دنبال دریافت مجوز برای تولید 200 دستگاه تانک پیاده نظام فرانسوی آر-35 به صورت بومی بود. تا اوایل سال 1938، مذاکرات برای ایجاد کارخانه ی تولید آر-35 پیشرفتهایی کرد اما با آغاز مخاصمات هیتلر فرانسه از تصمیم خود بازگشت. با این حال، در آگوست و سپتامبر 1939، فرانسوی ها به عنوان یک اقدام موقت تعداد41 دستگاه آر-35 به ارتش سلطنتی رومانی تحویل دادند. این تانک ها ستون فقرات هنگ دوم زرهی تازه تأسیس را تشکیل دادند. در پایان سپتامبر 1939 و با سقوط ارتش لهستان در جنگ جهانی دوم، تعداد 34 دستگاه جدید آر-35 لهستانی که به رومانی فرارکردند به دست رومانیایی ها رسید. با این وجود استعداد هنگ دوم زرهی به دو گردان تانک افزایش یافت. پس از نبرد استالینگراد ، رومانیایی ها فهمیدند که آر-35 هایشان نیاز به بهسازی دارد. در ابتدا، برجک یک آر-35 را با برجک یک تانک روسی تی-26 غنیمتی عوض کردند. اما در نهایت در ابتدای سال 1943، تصمیم گرفتن تا توپ ضدتانک 45 میلیمتری تی-26 را جایگزین توپ 37 میلی متری آر-35 بکنند. چون این توپ بزرگتر از توپ اصلی آر-35 بودند ناچار شدند تا مسلسل هم محور درون برجک را حذف کنند. تعداد 30 دستگاه از آر-35 ها مشمول این برنامه ی نوسازی شدند و به عنوان شکارچی تانک به خدمت گرفته شدند. این تانکها تا پایان جنگ در خدمت بودند. در در 19 ژوئیه 1944 در مجموع 60 دستگاه تانک آر-35 در ارتش رومانی وجود داشت. ترجمه و تلخیص اختصاصی برای بچه های میلیتاری رضا کیانی موحد
-
1 پسندیده شدهرنگ پوششی جدید ارتش پاکستان ارتش پاکستان یک رنگ پوششی جدید را بر روی تانک اصلی میدان نبرد الخالد تست کرده است. این رنگ پوششی جدید(INTERMAT) مانع بازتاب حرارتی میشوند در نتیجه در مقابل رنگ های پوششی معمول ( CARC- پوشش مقاومت در برابر ماده شیمیایی ) کمتر در دید دوربین های حرارتی دیده میشوند که به اختفای خودروهای نظامی ازجمله تانک ها در میدان نبرد کمک خواهد کرد. این پوشش حرارتی موجب کاهش بازتاب امواج مادون قرمز نزدیک، میانه و دور می شود با کمک پوشش های استتار حرارتی می توان دشمن را فریب داد به این صورت که شکل بازتاب حرارتی در بدنه یک تانک را به شکلی تنظیم می نماییند که ازدید دوربین های حرارتی شی دیگر دیده شود. مثلا از دید دوربین حرارتی تانک به شکل خودرو غیر نظامی دیده می شود. رنگ پوششی ضد حرارتی به شکل الگو استتار دیجیتال بر روی بدنه تانک الخاد تست شد رنگ معمول CARC تانک الخاد با استتار بیابانی در مقابل تانک الخالد با رنگ استتار ضد حرارتی مورد ارزیابی قرار گرفت- نکته قابل توجه این است که برای اختفای بیشتر حرارتی در بخش حرکتی تانک از پوشش استتار حرارتی جداگانه استفاده شده است. بعد از پیشرانه تانک، چرخ ها و زنجیر حرکتی تانک بیشترین بازتاب جرارتی را دارند. نتیجه ارزیابی پوششی ضد حرارتی در مقابل پوشش معمول CARC از دید دوربین حرارتی قابل مشاهده است. پ . ن : یکی از اصلی ترین علوم برای ساخت رنگ های پوششی ضد حرارتی علم نانو فناوری است.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاستتار زمستانی ورماخت یکی از اصول قدیمی میدانهای نبرد ، سعی در پنهان ماندن از میدان دید دشمن به منظور استفاده از اصل غافلگیری بشمارمی آید ، این اصل در فضای نبرد مدرن گرچه توسط واحدهای ارتش بریتانیا در جنگ نخست جهانی به شکل سیستماتیک مورد استفاده قرار گرفت ، اما پیشگام کاربرد حرفه ای این قاعده را میتوان واحدهای زرهی ورماخت دانست . در این ارتباط ، اگر تسلسل تاریخی را مبنای تحلیل قرار دهیم ، زره پوشهای تحویلی به ارتش آلمان ، در ابتدای امر همگی یک پوشش خاکستری استاندارد را برای عملیات رزمی در محیط اروپایی بر تن داشتند ، اما حمله به روسیه شرایط را برای ارتش آلمان بطور کامل تغییر داد ، با توجه به حساسیت فرآیند جنگ متحرک و التفات به این امر که واحدهای تانک ، ستون فقرات اصلی جنگ متحرک ورماخت بحساب می آمدند ، بلافاصله پس از بارش نخستین برف زمستانی ، به همه واحدهای پانزر ارتش دستور داده شده تا بدنه تانکهای عملیاتی را با مخلوطی از آب و گچ ، با الگویی نامنظم ( الگوی لکّه های پراکنده و یا نوارهای غیر مستقیم ) پوشش دهند . تصویر فوق ، یک دستگاه پانتر G در نبرد برسر خط زیگفرید نشان می دهد که با الگوی نوارهای غیر مستقیم پوشانده شده است . پی نوشت : منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک و تاریخچه ( در حال تدوین / منتشر نشده) صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدههاموی های آموزشی ! (قسمت دوم) کمک هالیوود به گارد ملی آمریکا در پست قدیمی در تاپیک گالری رژیم صهیونیستی اشاره شد که این رژیم برای آماده کردن و تمرین نیروهای خود در مقابل دشمن چگونه خودروهای هاموی را شبیه ادوات زرهی دشمن درآورده است. در ایالات متحده آمریکا نیز همان چالش های ونیاز های ارتش رژِیم صهیونیستی برای آموزش نیروهای نظامی وجود دارد. درگذشته نیروهای نظامی ارتش آمریکا برای داشتن ادوات شبیه نیروهای دشمن ادوات زرهی خود را شبیه نیروهای دشمن در می آوردند. به عنوان نمونه تبدیل آبرامز به تی -72، ام109 به توپ پدافند هوایی شیلکاو نفربر ام-113 به خودرو رزمی پیاده نظام بی ام پی - 1 از جمله این موارد است. در جدیدترین ابتکار گارد ملی آمریکا با همکاری شرکت جلوه های ویژه هالیوود Westefx قرار است یک بسته ویژه برای خودروهای هاموی تولید شود تا آنها را به هر نوع مدل تانک و وسایل زرهی تبدیل کند. این بسته شامل یک قاب است که بر روی خودرو هاموی سوار می شود. روی این قاب صفحات قرار می گیرد که می تواند تصاویر هر خودرو زرهی مانند تانک تی- 72 بر وری آن باشد. علاوه بر قاب که شبیه ساز بدنه است درمدل ارائه شده برای تانک تی-72، این مدل به یک برجک نیز مجهز است. برجک توانایی گردش 360 را دارد. همچنین برای شرکت در تمرین ها توپ و مسلسل جعلی آن مجهز به لیزر تمرینی ارتش MILES است. تمامی ادوات شرکت کننده در تمرین های نظامی آمریکا از سربازان تا تانکها مجهز به این سیستم هستند. در نتیجه بدون نیاز به شلیک مهمات می تواند نبرد را با شلیک پرتوهای لیزر بازسازی کنند. خودرو شبیه ساز تانک تی-72 شبیه نمونه اصلی که می تواند با تزریق سوخت به اگزوز دود تولید کند با کمک یک سامانه تولید دود تعبیه شده، می تواند شبیه همان دود استتار را تولید کند. شرکت جلوه های ویژه Westefx تاکنون 12 عدد از این بسته های اموزشی را برای گارد ملی ارتش آمریکا تولید کرده است و قرار است 48 عدد دیگر از آنها را در آینده تولید کند. در مجموع 60 عدد از این بسته ها که شامل شبیه ساز تانک تی-72، نفربرهای زرهی بی تی ار و خودرو شناسایی بی ار دی ام -2 است می تواند یک گردان تاکتیکی ارتش روسیه را بازسازی کند. نمونه گرافیکی از شکل هاموی که شبیه ساز خودرو شناسایی بی ار دی ام -2 است. نمونه گرافیکی از شکل هاموی که شبیه ساز نفربر بی تی ار -90 است. کارکنان شرکت Westefx درحال آماده کردن یک هاموی برای تبدیل شدن به تانک تی-72 تصویر داخل یک هاموی اموزشی تبدیل شده به تانک تی-72 نمونه نهایی هاموی اموزشی تبدیل شده به تانک تی-72- یکی از وِیژگیهای این شبیه سازها مجهز بودن انها به پنل انرژی خورشیدی است که نیاز بسیاری از سیستم های داخلی مانند دوربین ها و سیستم ارتباطی را تامین میکند.
-
1 پسندیده شدهدر این ویدیو، تغییرات نقشه اروپا از آغاز تا انتهای جنگ جهانی دوم نمایش داده شده است. خیلی فوق العاده بود. توصیه می کنم، این ویدیو را حتما تماشا کنید.
-
1 پسندیده شدهبازگشت پیرمردهای فرانسوی خودرو های زرهی فرانسوی AML-60 و AML-90 از جمله خودورهای نظامی قدیمی هستندکه هنوز در ارتش های بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی خدمت می کنند. خودروهای سری AML توسط شرکت فرانسوی Panhard ساخته شده اند. اولین نمونه این خودروهای زرهی در سال 1961 ساخته شد. در دهه 1960 و 1970 فرانسه صد ها دستگاه از این خودروهای زرهی را به کشورهای تحت نفوذ خود در آفریقا فروخت. با این حال با وجود گذشت سال ها از زمان تولید خودروهای زرهی AML در حال حاضر این خودروهای زرهی تاثیر گذاری لازم در میدان نبرد را نخواهند داشت. ارتش الجزایر با درک این موضوع یک بروز رسانی با کاربری جدید برای خودروهای منسوخ AML خود در نظر گرفته است. در بروز رسانی ارتش الجزایز برجک استاندار خودرو AML حذف و به جای ان یک برجک رزمی جدید که دارای 4 موشک ضد زره است نصب شده است. در نتیجه خودروهای AML منسوخ را به خودروهای ضد زره با کاربری مناسب در میدان نبرد تبدیل کرده است. به نظر می رسد این خودرو ضد زره جدید می تواند موشک های ضد زره روسی کنکورس و کورنت را شلیک نمایید. همچنین این برجک یه یک مسلسل نیز برای دفاع از خود مجهز است. یکی دیگر از تغییرات اعمال شده بر روی خودروهای زرهی AML نصب یک محفظه شیشه ای جدید برای راننده است تا راننده دید بهتری از محیط اطراف داشته باشد. خودرو AML_90 نمونه استاندارد (سمت راست) - خودرو َAML ارتش الجزایر در نقش خودرو ضد زره ( سمت چپ) به نظر می رسد بروز رسانی خودروهای AML در ارتش الجزایر به شکل گسترده انجام شده است و بخش قابل توجه ای از این خودروهای قدیمی تبدیل به خودروهای ضد تانک جدید شده اند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدههفتاد و پنجمین سال 1944-2019 عملیات نورماندی یگان های عمل کننده متفقین برای سرپل گیری در ساحل فرانسه ، ششم ژوئن 1944 پی نوشت : برای تصویر با کیفیت تر ، کلیک کنید صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم برگی ناشناخته از دفتر تاریخ مقدمه : با عرض سلام ادب و احترام و تبریک سال نو خدمت دوستان گرامی امروز دوست دارم شما را به یک شخصیت تاریخی ایرانی ارمنی تبار آشنا کنم که کمتر شناخته شده است .... هایک پزشکیان بیوگرافی : هایک پزشکیان متولد تبریز در سال 1887 از پدری ارمنی تبار و مادری ایرانی که هر دو پیشه معلمی داشتند بود هایک پزشکیان در دوران نوجوانی خود به روسیه رفت و در دانشگاه تفلیس مشغول به تحصیل شد و فعالیت های سوسیالیستی خود را شهر تفلیس به عنوان یک روزنامه نگار آغاز کرد و به خاطر فعالیت های سیاسی خود به 5 سال زندان محکوم شد اما با آغاز جنگ جهانی اول در سال 1914 برای خدمت سربازی در ارتش امپراطوری روسیه فراخوانده شد . هایک به خاطر پیشینه سیاسی خود به جبهه روسیه - عثمانی اعزام شد و در آنجا به خاطر نشان دادن شجاعت نشان ستاره فرمانده گردان و نشان سنت جورج و سنت آنا به او اعطا شد . وی از اسارت ترک ها در حالی که به شدت زخمی بود گریخت در زمانی که انقلاب اکتبر در حال وقوع بود . در هنگام جنگ جهانی اول هایک به درجه سروانی رسید او پیش از انقلاب اکتبر روسیه به یک بلشویک تبدیل شده بود و وی به عنوان یک فرمانده نظامی در جریان جنگ داخلی روسیه به مقابله با قزاق های شورشی و لژیون چک ها یا همان چک های سفید پرداخت . در جریان جنگ شوروی لهستان سال 1920 هایک پزشکیان به عنوان فرمانده سپاه سوم سواره نظام در عقب راندن نیروهای لهستانی به ورشو به مارشال توخاچفسکی کمک شایانی کرد اما در جریان ضد حمله نیروهایی لهستانی در اطراف ورشو ارتش چهارم که سپاه سوم هایک جزئی از آن بود محاصره شد . او پس تعدادی ضد خورد سر انجام موفق به شکستن محاصره شد و خود و سپاه سوم خود را به سمت پروس شرقی رهبری کرد و در نهایت در حالی که سپاهیان لهستانی در تعقیب او و سپاهش بودند از مرز لهستان - آلمان رد شد و وارد خاک آلمان شد . دولت آلمان او را در کمپ سایزویدل در نزدیکی برلین بازداشت کرد . او در سال های بعد فرماندهی لشکر چهارم سوار را بر عهده داشت که گئورگی ژوکوف که در آن زمان به عنوان یک سرهنگ و فرمانده یک هنگ سواره نظام را بود در کتاب خاطرات خود با نام مارشال پیروزی از او به خوبی یاد می کند . او در نهایت در سال 1935 از تمام پست های نظامی سیاسی خود اخراج و توسط سازمان امنیت دستگیر و توسط دیوان عالی شوروی به جرم ایجاد کردن یک سازمان فاشیست در ارتش سرخ و تلاش بر کودتا و ترور استالین به مرگ توسط جوخه آتش محکوم شد . پایان پ.ن : 1. امیدوارم که لذت برده باشید مثبت فراموش نشه 2. مطالب بنده از این زمان به بعد هایلایت نخواهد شد به علت اینکه ممکن است با بروزرسانی سایت فرم مطالب از بین برورد . صرفا برای میلیتاری ترجمه : amirhosaingh بن پایه : https://en.wikipedia.org/wiki/Hayk_Bzhishkyan
-
1 پسندیده شدهساختار سربازگیری ارتش هخامنشی و سازمان ظاهری آنها بر اساس اظهارات هرودوت ، بزرگسالان ایرانی (احتمالا از بخش نخبگان جامعه) تا سن ۲۰ سالگی آموزش های نظامی می دیده اند . اما استرابون سن آموزش های نظامی را تا 24 سالگی می داند . استرابون می گوید این امر ممکن است مربوط به هر مرد ایرانی ، صرف نظر از طبقه خاص خود باشد. او همچنین به این نکته اشاره میکند که چگونه هر 50 نفر توسط پسری منتخب از خانواده اشراف انتخاب شده و فرماندهی می شده اند و حتی پس از پایان خدمت به ارتش ملی شاهنشاهی هخامنشی، احتمالا تا سن ۵۰ سالگی آماده اعزام به سربازی بوده اند . امروزه با توجه به اظهارات گزنفون ، از نظر تعداد کل سربازان در ارتش ملی هخامنشی ، رقم تخمینی حدود ۱۲۰۰۰۰ نفر از نفوس ایرانی ، به ما داده می شود . جالب توجه است که در مقایسه با یونانیان قبل از قرن چهارم پیش از میلاد، منابع باستانی اشاره می کنند که چگونه ارتش ایرانیان ، ظاهر یکنواخت خود را از طریق لباس های یکسان که در دوران باستان منحصر به فرد بوده است حفظ می کرده اند. این امر ممکن است نتیجه ماهیت متمرکز سازمان ارتش ایران باشد که مستقیما تحت تاثیر فرماندهان فرزانه و پادشاه قرار می گرفته است(در حالی که افراد در ارتش یونان تمایل داشتند که از عقاید انفرادی خود الهام بگیرند). به گفته گزنفون ، کوروش عادت داشته است که لباسهای خود را به نجبای ایرانی و حتی سربازان رده پایین تر بدهد. به عنوان مثال، بهترین لباس ها به نخبگان داده می شد، در حالی که سایر شنل های دیگر با رنگ هایی از طیف بنفش، قرمز سیر مایل به زرشکی و ارغوانی در میان افسران باقی مانده ارتش توزیع می شده اند (م – شاید یکی از دلایل یکسان شدن طرح لباس های سربازان همین امر بوده که وقتی لباس شاه به فرمانده می رسیده است ، سربازان او هم سعی می کرده اند خود را با او هماهنگ کنند) . همچنین پلوتارک نقل می کند که چگونه پیک های سلطنتی امپراتوری هخامنشیان مجبور بوده اند با توجه با رده خود لباس های مشخصی را بپوشند . صرفاً برای میلیتاری / منبع : Realm Of History
-
1 پسندیده شدهسیر تحول سلاح ها در پیش از میلاد 400000 پیش از میلاد اولین شواهد که در نزدیکی منطقه Schoningen آلمان یافت شده ، نشان می دهد که در آن زمان انسان ها از نیزه استفاده می کرده اند . 40000 تا 25000 سال پیش از میلاد atlatl که گاهی اوقات به کلاشینکوف دوران عصر حجر نامیده می شود یک نیزه انعطاف پذیر پرتاب می کرد که می توانست یک گوزن را در 40 متری بکشد . 23000 سال پیش از میلاد بومرنگ ها به شدت به مردم بومی استرالیا مرتبط هستند اما در واقع به عنوان سلاح شکاری در سراسر اروپا و آفریقا به کار گرفته می شده اند . اغلب بومرنگ ها به هنگام پرتاب باز نمی گشتند . قدیمیترین بومرنگ با ۲۳،۰۰۰ سال قدمت از عاج ماموت ساخته شده و در غاری در لهستان کشف شده است. 20000 سال پیش از میلاد اولین تیر و کمان ها از این زمان مورد استفاده قرار گرفته اند . برخی بر این باورند که این ابزار ها خیلی زودتر اختراع شده اند و به سنگی 60000 ساله اشاره کردند که ممکن است پیکان باشد اما تجزیه و تحلیل دقیق از حفاری های باستان شناسی در سراسر جهان نشان می دهد که سلاح های پرتابه قبل از 50000 سال پیش مورد استفاده گسترده واقع نمی شده اند . 5300 سال پیش از میلاد از این سال ها به بعد در میادین از اسب ها استفاده می شده است . به نظر می رسد که این حیوانات برای اولین بار در استپ های قزاقستان امروزی اهلی شده اند . اسب ها همچون انقلابی در حمل و نقل عمومی و به طور کلی در تاریخ جنگ نقش مهمی دارند. فقط در قرن بیست و یکم، با ظهور سلاح هایی با سرعت آتش بالا مانند اسلحه، ارتش ها از وابستگی به اسب ها دور گشتند . 5000 سال پیش از میلاد عصر برنز، توسعه اولین خنجر فلزی و بعد شمشیر را ممکن ساخت . 500 سال پیش از میلاد به نظر می رسد که منجنیق در چین در این زمان ایجاد شده است. این سلاح با کاربری گروه هایی در حدود دوازده نفر، میتوانست یک توپ را به اندازه ۱۲۵ متر پرتاب کند در همان زمان، یونانیان باستان سلاح محاصره خود را ، یعنی کشکنجیر(ballista) ، که نوعی کمان تفنگی بزرگ بود را گسترش دادند. صرفاً برای میلیتاری / منبع : New Scientist
-
1 پسندیده شده10 اصل جنگی ساسانیان سپاه امپراتوری ساسانی رقیب شکست ناپذیر رم در شرق بود. در اینجا 10 اصل جنگی ساسانیان را به طور خلاصه مرور می کنیم. سواران نیزه دار نخبه ، نخستین گروه مهاجم سپاه ساسانیان بودند . قبل از حمله ابتدایی سواران نیزه دار ، با تیراندازی پر حجم کمانداران ، قسمت پیشین ارتش دشمن زمین گیر میشد . مرکز و جناح راست قشون حاضر در میدان در حمله مشارکت می کردند . جناح چپ قشون کاملا دفاعی باقی میماند و تنها در موارد اضطراری وارد جنگ میشد . فرماندهان بر اساس آرامش و رهبری منطقیشان انتخاب می شدند تا به پیروزی با حداقل تلفات دست یابند . شناسایی ناحیه و حالت و موقعیت آن ، نقاط قوت و ضعف نیروهای دشمن پیش از جنگ و همچنین شناسایی استحکامات دشمن قبل از محاصره امری ضروری در نظر گرفته میشد . تدارکات نظامی و مواد غذایی برای افراد و اسبها در زمان صلح تجهیز و آماده شده و برای کمک به بسیج سریع عملیاتهای تهاجمی یا دفاعی زمانی که جنگ قریبالوقوع است، بارگیری میشدند . سواران در کنار پیاده نظام سنگین در هنگام حمله به استحکامات و شهرهای دشمن شرکت می کردند . تاکتیک ها و جنگ های ساسانیان پیرو یک سری قواعد ثابت ثبت شده در نظام نامه ها انجام می پذیرفت . تنها زمانی که تمام گزینه های دیپلماتیک برای حل و فصل صلح آمیز مسائل با دشمن به بست منتج میشد ، فرمانده ، جنگ را انتخاب می کرد . صرفاً برای میلیتاری / منبع : Military History
-
1 پسندیده شدهنوترون های سریع عبری بدلیل اینکه ارتش های پیمان ورشو در و بویژه اتحاد شوروی آنقدر عظیم بود و شمار یگانهای زرهی اش به مراتب بیشتر از غرب بشمار می رفت ، برنامه ریزان تاکتیکی ناتو هیچ راهی نمی دیدند که نیروهای به مراتب کوچکترشان بتوانند بدون توسل به جنگ افزارهای هسته ای ، حملات ارتش سرخ را به اروپای غربی پاسخ دهند . در حقیقت ، در تمام آینده نگاری های ناتو برای دفاع از آلمان و بویژه شکاف حساس فولدا ( FULDA GAP) ، استفاده از سلاح های هسته ای ( بویژه جنگ افزارهای تاکتیکی به مانند موشکهای سطح به سطح MGM-52 لنس ،مسلح به کلاهکهای نوترونی ) در حد سه تا 10 روز پس از نخستین حمله احتمالی شوروی ، پیش بینی شده بود ، اما اگر از این چنین تسلیحاتی ( جنگ افزارهای هسته ای ) استفاده می شد ، قسمت اعظم آلمان غربی ( در جریان جنگ سرد ) که ناتو ملزم به دفاع از آن بود ، از میان می رفت . سلاح اصلی برای شلیک این جنگ افزار ، سامانه موشکی زمین به زمین تاکتیکی MGM-52 LANCE بشمار می آمد که بر روی شاسی نفربر M-113 مستقر شده بود . ارتش ایالات متحده این سامانه موشکی را در دوران جنگ سرد در راستای دکترین نبرد هوا زمینی و بطور عمده برای مقابله با ستون های زرهی ارتش سرخ طراحی و به کار گرفته بود و حتی بخشی از یگان موشکی مستقر در آلمان غربی که به این موشکها مجهز می بود ،از کلاهک های هسته ای و نوترونی استفاده می نمود . به کارگیری این سامانه توسط ارتش این رژیم نیز درحقیقت پاسخی بود به وجود یگانهای موشکی اعراب که به واحدهای موشکی زمین به زمین SS-1 SCUD مجهز شده بودند . با این وجود هیچ گزارشی مبنی بر استفاده از این موشکها در جریان جنگهای اعراب واسراییل منتشر نشده است . هرچند شایعاتی مبنی بر مسلح شدن این موشکها به کلاهکهای نامتعارف وجود دارد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبارکِش توپخانه بوسینگ KZW 1800 باظهور توپخانه و متعاقب آن توپخانه سنگین در جنگهای مدرن ، یکی از چالش های مصیبت بار ارتشها ، جابجایی قطعات ( در اینجا معادل قبضه ها ) توپخانه بود که این خود ، سرآغاز طراحی و تولید بارکِش ( تراکتور / کِشنده ) سنگین برای جابه جایی سریع یگان های آتشبار سنگین گردید . هاینریش بوسینگ ، به سال 1903 نخستین پایه های شرکت خود را در برانشویک آلمان بنا نهاد و اولین محصول این شرکت ، یک کامیون سنگین به وزن 2تُن بود که از یک پیشرانه بنزینی 2 سیلندری و سامانه انتقال نیروی حلزونی بهره میبرد . طراحی موفق این خودرو باعث شد تا تولید تحت امتیاز آن در اتریش ، مجارستان و بریتانیا نیز دنبال شود . در مجموع تا قبل از آغاز جنگ بزرگ ( 1918-1914) شرکت بوسینگ کامیون های سنگین در کلاس 5 تا 11 تَن را با پیشرانه 6 سیلندر به مشتریان تحویل میداد . با این حال ، کار مطالعاتی بر روی تراکتور (کِشنده ) KZW 1800 از ماه های قبل از شروع جنگ ، در نتیجه یک همکاری مشترک میان این شرکت و ستاد کل ارتش امپراطوری با هدف افزایش سطح تحرک یگانهای توپخانه ارتش قیصر آغاز گردیدکه نتیجه این همکاری بسیار نزدیک، کِشنده KZW 1800 (KZW = Kraftzugwagen ) شد . این طرح به مانند گونه های تولید شده غیر نظامی شرکت بوسینگ ، از یک پیشرانه شش سیلندر بقدرت 90 اسب بخار استفاده می نمود . این محصول که به شکل انبوه در بازه یکساله 1917-1916 تولید شد ، پیکربندی یکپارچه ای را شامل می گردید که خدمه درمیانه آن جای میگرفتند . دربرخی از نمونه های تولیدی نیز بخش انتهایی این خودرو به محفظه حمل مهمات اختصاص پیدا کرده بود . شاید علت اهمیت یافتن چنین تجهیزاتی ، ناشی از تجربیات ارتش آلمان در استفاده موثر از آتش توپخانه و نیازمندی واحدهای نیروی زمینی به خودرویی که بتواند سریعتر از راه آهن و چهارپایان ، توپهای سنگین Mörser کالیبر 210 م.م را در جبهه جابه جا کند ،بود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : این شرکت بعدها با گروه صنعتی معظم MAN ادغام گردید .
-
1 پسندیده شدهپروژه Iceworm در سال 1958، ارتش ایالات متحده یکی از آزمایشهای متهورانه جنگ سرد را راه اندازی کرد. به عنوان بخشی از یک پروژه فوق سری موسوم به "Iceworm"، آنها طرحهایی را برای پنهان کردن صدها موشک بالستیک در زیر یخ های گرینلند بنا نهادند . پس از پنهان و عملیاتی شدن در زیر برف های قطب شمال، این سایت ها برای حملات بالقوه هسته ای به سرزمین اصلی شوروی آماده می شدند . تصویر راه ورودی به کمپ به طول 400 متر برای آزمایش نحوه طراحی ، ارتش اولین کمپ خود را به صورت یک پایگاه یخی اولیه ، تحت پوشش یک مرکز تحقیقاتی علمی ایجاد کرد . این پایگاه دورافتاده با نام Camp Century شامل چندین تونل زیرزمینی که از ورقههای یخی ساخته شده بود و با فولاد و برف تقویت شده بودند. یک دستگاه حفاری حرارتی برای نمونه برداری از هسته های یخ در سال 1964 این اقامتگاه می توانست بیش از 200 نفر را در خود جای دهد و آزمایشگاه ها، بیمارستان ها و تئاتر مخصوص خود را داشت و همه آنها از یک رآکتور هستهای قابلحمل استفاده میکردند. این مرکز می توانست برای قرن بیستم یک اعجاز تکنولوژیکی باشد اما برای مادر طبیعت هیچ حریفی یافت نمی شود . پس از تنها چند سال، تغییر در کلاههای یخی باعث شد تا بسیاری از تونلهای آن تاب دار شده و ساختاری نامطلوب پیدا کنند . با اعتقاد به اینکه گرینلند دیگر جایی برای سلاحهای هستهای نیست ، ارتش با اکراه این پروژه را در سال ۱۹۶۶ کنار گذاشت. ورودی شمال شرق کمپ اندکی پیش از رها کردن آن پس از رها شدن کمپ زیرساختها همراه با زباله هایی که شامل ضایعات رادیو اکتیو و بیولوژیکی بود، بر جای ماندند و در زیر یخ مدفون شدند . در آن زمان محققان فکر میکردند که آنها برای همیشه در زیر یخ ها خواهند ماند. در سال ۲۰۱۶ مطالعهای نشان داد که ورق یخی که اردوگاه را پوشانده است قرار است تا اواخر قرن ذوب شود و زمانی که این اتفاق رخ میدهد هر گونه زبالهای که در زیر یخ مدفون شدهاست میتواند وارد محیط شود. مطالعهای نشان داد که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ یخی که زمین را پوشانده بود دو برابر سریعتر از زمانی که یخ در طول قرن بیستم ذوب شده بود، ذوب می شود. محققان اسناد ارتش آمریکا را مورد مطالعه قرار دادهاند تا دریابند که عمق اردوگاه چقدربوده و میزان زباله انباشته در آن چه مقدار می باشد . آنها به این نتیجه رسیدند که حدود ۲۰۰،۰۰۰ لیتر سوخت های دیزلی و فاضلاب وجود دارد که مقادیرنامعلومی از آن ، همراه با آلاینده های سمی و خنک کننده های رادیواکتیو می باشند . محققان پس شبیهسازی تغییرات آب و هوایی جهانی و منطقهای به این نتیجه رسیدند که با توجه به اندازه شتاب تغییرات آب و هوا، و با معرض خطر قرار گرفتن این مواد ، دیگر قادر به معکوس کردن جریان مخرب نخواهند بود . تصویری از آب شدن یخ ها در ورقه های یخی گرینلند هنگامی که این اتفاق بیافتد ، اکوسیستم هایی که در کنار خطرات جدید ایجاد شده اند را مختل خواهد کرد. در حال حاضر مشخص نیست چه کسی باید مسئولیت این مساله را بر عهده بگیرد و زبالهها را پاک سازی کند. این مواد زائد که مدتها قبل به خاک سپرده شده اند ، میتواند شروعی برای تنشهای سیاسی جدید بین گرینلند و ایالاتمتحده باشد. صرفاً برای میلیتاری / منابع : History - LiveScience - Disclose
-
1 پسندیده شدهزره پوش چرخدار ضد شورش BPDM توسعه دهنده : "NGO "Boom" Tula ایده اولیه طراحی و توسعه این زره پوش چرخدار روسی ، به شکل ویژه برای محافظت از پایگاه های موشکی ثابت و همچنین اسکورت سکوهای متحرک شلیک موشکهای استراتژیک ارتش روسیه فدرال صورت پذیرفت که به شکل طبیعی ، توجه بیش از اندازه روسها در بالابردن ایمنی این سایتها را به نمایش می گذاشت . پیکربندی اصلی این سخت افزار ، از سال 1999 و براساس نفربر چرخدار BTR-80 آغاز گردید . بااین وصف بدلایل نامشخصی ، این برنامه متوقف و توسعه یک گونه پیشرفته تر با شناسه "Typhoon-M" از روی نمونه BTR-82 در یک بازه زمانی 5 ساله ( 2012-2007) در دستور کار قرار گرفت . هر چند بدلیل قابلیتهای فراتر از انتظار ، شرکت غیردولتی "Boom" از ابتدای سال 2011 بطور کامل پروژه را با شناسه BPDM دردست گرفت . در اوت سال 2013 ، وزارت دفاع روسیه به شکل رسمی اعلام نمود که نخستین نمونه عملیاتی از خودروی رزمی BPDM Typhoon-M وارد سازمان رزم لشکر موشکی گارد شده و بتدریج آموزشهای اضافی برای آشنایی پرسنل حفاظتی و همچنین واحدهای ضد خرابکاری ارائه خواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهنخستین آلمانی !!!!!!!!! با پایان جنگ نخست جهانی و براسا س بندهای توافقنامه صلح ورسای ، سازمان رزم ارتش قیصر که اینک به رایشسوهر تغییر نام داده بود ، به 7 لشکر سبک کاهش پیدا نموده و به شکل سخت گیرانه ای ، از تولید و نگهداری خودروهای زرهی منع گردید . با این حال ، این پیمان ، به مانند تمام قراردادهای یکطرفه ، نقاط ضعف مشهودی را بخود می دید و در این مورد ، هر کدام از هفت لشکر فوق الذکر ، اجازه استفاده از نفربرهای زرهی را با هدف حمل پرسنل نظامی را پیدا کرده بودند . این خودروها که در آلمان با شناسه Mannschafttransportwagen و یا به شکل خلاصه MTW مورد شناسایی قرار می گرفتند ، فاقد هر گونه جنگ افزار بوده و نمی بایست در عملیات نظامی یا رزمایش های ارتش استفاده می شدند . تیربار MG 08 این خودروی زرهی (MTW) در سال 1919 توسط شرکت DMG برای استفاده در یگان های سبک پلیس طراحی شده بود و پس از تستهای اولیه وارد خدمت عملیاتی گردید . با این وصف ، براساس اطلاعات موجود ، خودروی زرهی مذکور ، کارایی چندانی نداشت و با وزنی برابر 10.6 تن ، می توانست 9 خدمه را در یک برد 350 کیلومتری و با سرعت 45 کیلومتر درساعت جابه جا کند . ضخامت زره مورد استفاده در این سخت افزار نیز به 10 م.م می رسید ، هر چند ، بدلیل وزن زیاد و پیشرانه نسبتا" ضعیف ( پیشرانه 4 سیلندری دایملر M1574 ) ، کارایی ضعیفی در مسیرهای جاده ای داشت . بعدها و با توجه به اوضاع داخلی آلمان و افزایش تحرکات احزاب فاشیستی و کمونیستی در جمهوری وایمار ، این اجازه به رایشسوهر داده شد که این خودروها را به سامانه های مخابراتی و به شکل محدود به تیربار MG 08 مجهز نماید .مجموعا" ، اطلاعات چندانی در خصوص بیلان رزمی این خودروی زرهی وجود ندارد ، اما گفته میشود که تا سال 1936 در خدمت نیروی زمینی آلمان قرار داشت و تعدادی از آنها در جریان نبرد برلین ( 1945) از میان رفت . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبا سلام در حدود 12 یا 14 سال پیش ، یکفروند پرنده ترابری AN-124 در طول چند پرواز ، یک سامانه کامل s-300 را به ایالات متحده انتقال داد ( از بلاروس یا اوکراین ) ، در نتیجه فروش این سامانه به مصر یا یونان یا هرکشور دیگری ، زیاد مهم نخواهد بود. هرچند این خبر زیاد بازتاب رسانه ای نداشت ، اما ظاهرا" مجلات تخصصی نظامی غربی ، روی این مساله خیلی مانور دادند . آمریکایی ها هم سالهاست دارند روی نقاط قوت ضعف این سیستم کار می کنند . اصولا" پس از جنگ سرد ، دسترسی ایالات متحده به سخت افزارها روسی ، راحت تر صورت می گیرد . حالا با واسطه یا بی واسطه . در مورد خرید سلاح ( ظاهرا" تنها گزینه پیش روی ما برای خرید سلاح روسیه خواهد بود ) ، بدقولی و .... ، فقط 50 درصد ماجراست . 50 درصد دیگر ، عزیزانی هستند که برای تصمیم گیری در مورد خرید سلاح کار کارشناسی می کنند و علاوه برآن ، کسانی هم هستند که برای خرید سلاح تشریف می برند برای روسیه . بعنوان مثال ، نشود آن شکلی دوستان بروند به روسیه برای خرید سلاح ، اطلاعاتشان از ماهیت و کیفیت سلاح ها به شکلی باشد که طرف مقابل در مورد میزان اطلاعات خریدار از سلاح های روسی ، دچار تردید شود .( ماجرای دیدار هیئت ایرانی با گورباچف بعد از جنگ )
-
1 پسندیده شدهما سفارت انگلستان رو اشغال کردیم که قسمتی از خاکش هست ! نیروی های انگلیسی رو باز داشت کردیم ، هواپیمای امریکایی رو نشوندیم و پهپادهاشون رو زدیم ، حالا نمیگم که حزب الله عراق چه بلایی سر آمریکا آورد توی عراق و چه عملیاتهایی انجام داد ، ناتو کجا بود ؟! که حالا بخواد بواسطه رد و بدل شدن آتش به کمک ترکیه بیاد !