برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 11 شهریور 1400 در پست ها
-
3 پسندیده شدهموقعیت ضعیف ایران در قفقاز جنوبی خلاصه تحلیل _ ۱۳۹۹/۰۹/۲۷ روند تضعیف ایران : ایران زمانی قدرت غالب در قفقاز جنوبی بود، اما در سال 1828 سلسله قاجار پس از سالها جنگ با روسیه ، اکثر قلمرو را به روسیه تقدیم کرد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 ، دو دولت تازه استقلال یافته وارد جنگ شدند. نیروهای ارمنی در سال 1994 کنترل کامل قره باغ را به دست گرفتند. به گفته مقامات ، فرماندهان و جانبازان ایرانی ، حمایت نظامی پنهان تهران از آذربایجان مدت ها پس از جنگ در اوایل دهه 1990 ادامه داشت. آنها این اطلاعات را در پاسخ به اتهامات خروج ایران از آذربایجان در آن درگیری فاش کرده اند. ایران تجهیزات و مشاوران و فرماندهان نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برای تجهیز ، آموزش و مشاوره نیروهای آذربایجانی اعزام کرد. آنها غالباً مستقیماً می جنگیدند. در سال 1993 ، اکبر هاشمی رفسنجانی ، رئیس جمهور وقت ، قراردادی به ارزش 30 میلیون دلار با آذربایجان امضا کرد و اجازه ورود جنگجویان افغان به قفقاز را صادر کرد. گروه مینسک ، روند صلح بین المللی در سال 1992 را اغاز کرد و آمریکا و فرانسه و روسیه برای حل اختلافات قره باغ کوهستانی، حاضر به دادن صندلی به ایران نبود. از دهه 1990، ایران تلاش کرده است تا برخی از اقدامات تاریخی خود را در غلبه بر و یا حداقل شکل دهی، ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی داشته باشد، اما خود را در حاشیه یافت. به طور کلی بیشتر با احتیاط عمل کرده است، زیرا بی ثباتی در این منطقه می تواند ایران را بی ثبات کند، اما ایران در طول این راه، اشتباهی کرده است. به عنوان مثال، تهران پس از سال 1993 پس از حمایت نظامی مخفی خود، شکست خورد، زیرا اسلامگرائی را در اردوگاه های آموزشی آموزش میداد. از زمان پایان جنگ اول قره باغچه، روابط بین ایران و آذربایجان خوب بود. روابط اقتصادی و انرژی همچنان ادامه دارد، ایران تنها تامین کننده گاز طبیعی آذربایجان بود، اما روابط سیاسی همچنان سرد باقی ماند. باکو در مورد استفاده از ایدئولوژی سیاسی و مذهبی و فرقه ای تهران علیه آنها نگرانی داشت . در سال 1999، باکو ، ایران را به جاسوسی برای ارمنستان متهم کرد و ادعا کرد تهران اسلامگرایان را مجبور به تضعیف دولت میکند . ایران حمایت گسترده ای از اسلامگرایان اذربایجان به عمل می اورد له طوری که خروج هزاران نفر برای دریافت تحصیلات اسلامی در ایران تخمین زده شده است. آذربایجان به اسرائیل نزدیکتر میشود ، از جمله امضای قرارداد اسلحه 1.6 میلیارد دلاری در سال 2012، ایران آذربایجان را متهم کرده است مه به اسرائیل در ترور دانشمند ایرانی در سال 2012 کمک کرده است و اجازه می دهد اسرائیل از قلمرو او علیه تهران اقدام کند. این اظهارات بی اعتمادی متقابل را افزایش داد. باکو همچنین به حمایت از تصمیم بحث برانگیز خود برای حرکت سفارت ایالات متحده از تل آویو به اورشلیم در سال 2017 و کاهش تجارت نفت و گاز خود با ایران برای رعایت تحریم های ایالات متحده دفاع کرد. در همین حال، ایران تبلیغات اسلامی شیعه در آذربایجان پخش کرده است و از اسلامگرایان آذربایجانی حمایت کرده است که با مقامات مخالفت کرده اند. سپاه آذربایجانی ها را برای مبارزه در سوریه تحت نیرویی با عنوان حسینیون به خدمت گرفت .طبق یک ویدیو تبلیغاتی که در سال گذشته منتشر شد پنج عضو حسینیون دستگیر و محکوم به احکام طولانی 12 تا 14 سال توسط آذربایجان شده اند. " رسانه های ایران و مقامات عملا در مورد وجود حسینیون سکوت کرده اند. جنگ 2020 ، ایران آچمز میشود دست ضعیف تهران در جنگ قره باغ کوهستانی،او را در وضعیت بغرنجی قرار داد. از یک طرف، همبستگی با ارمنستان، جامعه آذری داخلی و خارجی را خشمگین میکرد و آنها را به طرف ترکیه سوق میداد ؛ از سوی دیگر، کمک به آذربایجان و به راه انداختن جنگ مذهبی روسیه را خشمگین میکرد، کشوری که از ایران در قضیه هسته ای و محدودیت های اعمالی توسط امریکا حمایت می کند. در اوایل درگیری 2020، موضع رسمی ایران، حمایت از آتش بس بین آذربایجان و ارمنستان بود، با رئیس جمهور حسن روحانی هشدار داد که جنگ می تواند کل منطقه را بی ثبات کند. بعدها، مقامات ایرانی، از جمله اعضای آذری پارلمان و روحانیون منصوب شده توسط خامنه ای، به حمایت از آذربایجان اقدام کردند، بعد ها سخنگوی دولت روحانی به صراحت از ایروان خواستند تا قره باغ را به باکو تحویل دهد.آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم، حمایت خود را از آذربایجان اعلام کرد، هرچند تقریبا بعد از یک ماه سکوت، زمانی که حرکت به وضوح به سود آذربایجان بود، این اعلامیه را اعلام کرد. اعلامیه خامنه ای قدردانی آذربایجان را به دست آورد. در توافقنامه آتش بس، روسیه ایران را از مناقشه خارج کرد و با ترکیه نشست . روسیه ایران را تحقیر کرد و گفت پیشنهاد آتش بس ایران را در نظر می گیرد ولی به جای آن با ترکیه ، که در آن در سوریه و لیبی رقابت می کند و نیز در مناطق خاصی همکاری می کند اعتبار بخشید. کرملین می داند که ایران نمی تواند هیچ برنامه ای را در قره باغ اجرا کند و ایران به روسیه نیاز دارد. خطر تجزیه ، از دست دادن موقعیت ژئوپولیتیک و ایجاد جبهه جدید علیه ایران در دو دهه گذشته، افزایش تقاضا برای استقلال بیشتر برای مناطق قومی آذربایجان ایران و نمایش احساسات پان-ترکی افزایش یافته است. ایران امروز به مراتب نگران احساسات پان ترکی است .گزارش های کمک ایران جهت ارسال سخت افزار نظامی و کامیون های نظامی روسیه به ارمنستان در رسانه های اجتماعی ایران بازتاب خیلی زیادی در مناطق اذری داشت. تهران همچنان در مورد حمایت ترکیه و آذربایجان از جدایی طلبی آذری ها نگران خواهد شد، اما از این تهدیدات استفاده می کند تا یکپارچگی ارضی ایران را نشان دهد، همانطور که در هفته گذشته وزارت امور خارجه به سخنان اردوغان، هشدار داد که "ایران" اجازه نمی دهد که کسی در یکپارچگی ارضی اش دخالت کند. تهران امیدوار است به دنبال گسترش همکاری های اقتصادی با آذربایجان باشد وبه آن در بازسازی کمک کند. ایران نگران اقدامات ترکیه در تأمین منابع گاز طبیعی و همچنین کاهش حمل و نقل از طریق ایران است. منافع ایران در منطقه تحت فشار ترکیه قرار گرفته است، آنکارا یک کریدور را مورد مذاکره قرار داده است که به طور مستقیم آن را به آذربایجان پیوند می دهد. این مسیر به ترکیه فرصت های بیشتری برای دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی می دهد.ترکیه همچنین اعلام کرده است که راه آهن سراسری این کریدور را خواهد ساخت . روابط اسرائیل با آذربایجان ثابت خواهد کرد که منبع اصلی نگرانی خواهد بود. ایران ممکن است امیدوار باشد که روسیه را متقاعد کند که پروژه های انرژی ترکیه در قفقاز جنوبی تهدیدی برای منافع انرژی روسیه است. ولی این اقدام موانع قابل توجه ای دارد ، زیرا روسیه و ترکیه در منطقه با هم همکاری می کنند. قفقاز جنوبی به عنوان یک نگرانی عمده امنیت ملی برای دولت بعدی جمهوری اسلامی آماده شده است. موقعیت ضعیف ایران در مرز شمال غربی قدرت چانه زنی را تضعیف خواهد کرد. صرفنظر از این، قفقاز جنوبی احتمالا ثابت خواهد شد که نقطه عطفی در رقابت های ایران و ترکیه باشد. در آینده نزدیک، ایران احتمالا با نفوذ ژئوپلیتیک و تجاری ترکیه در قفقاز جنوبی مواجه خواهد شد. منبع
-
2 پسندیده شدهراه حل روسیه برای افزایش حفاظت تانک ها در برابر موشک های تاپ اتک و تهدیدات پهپادها تصاویر جدید از واحدهای زرهی ارتش روسیه نشان میدهد تانک های تی72 ارتش این کشور مجهز به ساختاری فلزی بر روی برجک هستند. این ساختار فلزی که شییه زره های قفسی است به شکل نسبتا فراگیر بر روی تانکهای روسی نصب شده است. تحلیل گران نظامی اعتقاد دارند این ساختار فلزی یک حفاظت جدید برای تانک های روسی در برابر تهدیدات پهپاد ها و موشک های تاپ اتک مانند جاولین و اسپایک خواهد بود. به نظر میرسد راه حل روسها یک روش فوری ، ارزان و ساده برای دفع تهدیدات نوین است پیشرفت فناوری باعث شده است استفاد از تسلحیات هدایت شونده به شکل روز افزونی در دسترس باشند. استفاده تروریستها در سوریه و عراق از کوادکوپتر ها مسلح، استفاده ترکیه از پهپادهای مسلح در نبردهای سوریه و لیبی، استفاده آذربایجان از پهپاد های انتحاری و موشک های اسپایک درسهای برای روسها بود تا به فکر افزایش حفاظت تانک های خود باشند. از طرف دیگر امریکا به عنوان یک همپیان برای متوقف کردن قدرت نیروی زمینی روسیه موشک های هدایت شونده جاولین را به کشورهای اوکراین و گرجستان تحویل داده است. کشورهای اروپایی شرقی و مرکزی نیز در حال استفاده گسترده از موشک های اسپایک و نمونهای موشک های تاپ اتک اروپایی هستند که زنگ خطر را برای بقا واحدهای زرهی روسی به صدا در اورده است. به نظر میرسد راه حل فوری روسها برای افزایش حفاظت تانکهای خود بسیار ساده و ارزان باشد. حال باید دید در صورت یک نبرد واقعی راه حل روسها چقدر مفید واقع خواهد شد. باید منتطر ماند و دید راه حل روسها در یک نبرد واقعی با توجه به زاویه شیرجه زدن موشک و احتمال حمله از هر طرفی خصوصا از عقب و کنار چقدر موثر خواهد بود البته نوع خاصی از ساختارهای حفاطتی که ارتفاع کمتری دارند ورود و خروج خدمه را با مشکل مواجه خواهد کرد همچنین حذف تیربار دهلیز فرمانده از روی برجک به خاطر وجود این زره قفسی قدرت اتش تانک ها را با چالش همراه میکند. نوع دیگر این زره های قفسی برجک ارتفاع مناسبی دارند که باعث ورود و خروج اسان خدمه میشود و هم میتوان از تیربار دهلیز فرمانده استفاده کرد علاوه بر تانک های تی72 این زره قفسی بر روی دیگر تانک های روسی مانند تی90 آ نیز نصب شده است
-
2 پسندیده شدهعصری جدید برای پانسیرهای روسی بررسی قابلیتهای گونه پانسیر اس ام / اس1ام در سال 2020 ، صنعت دفاعی روسیه ، برای نخستین بار از سامانه دفاع هوایی متحرک پانسیر اس ام رونمایی نمود که این نمایش موجبات امیدواری جدید برای توسعه فناوری این حوزه را پدید آورد ،در حالی که با اعلام طراحی نسخه صادراتی اس1ام ، که در آینده ای نزدیک صورت می گیرد ، موجبات عقد قراردادهای سودآوری برای تامین نیازمندهای ارتش روسیه و مشتریان قدیمی و جدید را فراهم خواهد آورد . گونه ای برای ارائه به ارتش و سپس بازار صادراتی در واقع امر ، تلاش روسها برای بهبود قابلیتهای رزمی سامانه دفاع هوایی پانسیر اس-1 با هدف بازیابی و تقویت فلسفه طراحی این سیستم در ده سال گذشته صورت می گیرد ، به همین دلیل صنعت دفاعی روسیه پس از تجربیات لیبی و سوریه ، بسرعت دست به بهسازی سامانه های الکترونیک و موشکهای مورد استفاده در این سیستم زد تا با افزایش برد موشک و همچنین شناسایی و کشف اهداف پرنده ، بقاء آن در محیط های رزمی جدید بیشتر گردد . بدین ترتیب ، گونه ارتقاء یافته پانسیر ، برای اولین بار در نمایشگاه ارتش (2019) به نمایش درآمد ، و متعاقب آن ، گونه عملیاتی آن نیز در رژه روز پیروزی سال 2020 با پیکربندی تغییر یافته در معرض دید عموم قرارگرفت . براساس گزارشهای در دسترس ، شرکت توسعه دهنده ، تمامی نیازهای ارتش روسیه را دریافت نموده و در همان چهارچوب ، ارتقاء های مورد نظر صورت گرفته است . در این میان ، علاوه بر پاسخ به نیازهای ارتش روسیه ، اخباری مبنی بر فروش قریب الوقوع این سیستم جدید به کشورهای متقاضی نیز به گوش می رسد . در این زمینه ، دفتر همکارهای فنی و نظامی فدرال روسه اعلام نموده که در سال 2019 چند کشور خارجی با بررسی گونه اس1 ام این سامانه ، به خرید آن علاقه نشان داده اند . با انتشار این خبر ، بلافاصله ، اخباری مبنی بر ثبت سفارش نسخه اس 1ام از سوی حداقل 10 کشور منتشر شد که از خاورمیانه ، آسیا و اقیانوسیه هستند . زمینه های ارتقاء پانسیر از یک نظر ، پانسیر اس-1 ، بعنوان یک سامانه دفاع هوایی کوتاه برد متحرک شناخته میشود که قابلیت درگیری با اهداف هوایی در بردی برابر 20 کیلومتر و ارتفاع 15 کیلومتری را دارد ، بنابراین ، هدف از برنامه ریزی صورت گرفته برای ارتقاء این سیستم ، بهبود ویژگی های اصلی تاکتیکی و فنی بخصوص مرگ آوری آن بود . بدین ترتیب ، با تکمیل فرآیند ارتقاء ، نسخه جدید پانسیر قابلیت درگیر شدن با اهداف متنوع تری را بدست خواهد آورد که از جمله آن ، افزایش برد درگیری برای کشف و شناسایی اهداف پروازی با سطح مقطع راداری بسیار پایین است . بااین حال ، معماری اصلی این سامانه همچنان ثابت باقی مانده ، چنانکه در نمونه های جدید از شاسی یا کشنده چهار محوره که تمامی اجزاء اصلی بر روی آن قرار می گیرد ، استفاده میشود . اما تجهیزات تفاوت قابل ملاحضه ای در حوزه تجهیزات الکترونیکی استاندارد نسخه اس ام و اس1 ام (صادراتی ) وجود دارد . درواقع ، نسخه استاندارد تحویلی به ارتش روسیه ، قابلیت استفاده از موشک 57E6E را در اختیار دارد که به کمک فرمان رادیویی می تواند اهداف مشخص شده را در برد 20 کیلومتر و ارتفاع 15 کیلومتر مورد هدف قرار دهد ،در حالی که گزینه انتخابی یک موشک جدید با برد 40 کیلومتر و ارتفاع 18 کیلومتر نیز برای آن در دسترس قرار دارد . پرتابگرهای نسخه جدید هنوز توانایی حمل 12 تیر موشک را دارند ، در حالی که تیربار مورد استفاده در این سامانه ، همان تیربار 2A38M با ظرفیت خشاب 1400 گلوله است . درسال گذشته میلادی ، نمایش های گونه اس ام ، کمتر با ترکیب موشکهای جدید صورت گرفت ، در حالی که ترکیب جدیدی شامل پرتابگرهایی که موشکهای کوچکتری را حمل می کردند قرار است مورد استفاده قرار گیرد ، در حالی که همان برد کشف و درگیری را به نمایش می گذارد . در حوزه شناسایی و کشف ، سیستم جدید هنوز رادار 1PC1-1E را با خود حمل می کند که اگر محصول صادراتی نیز به همین روش مجهز گردد ، احتمالا بلحاظ ارتقاء برد کشف بهبود یافته و رقم 75-70 کیلومتر را نشان میدهد که این به معنای تضعیف قابلیتهای درگیرشدن با اهداف هوایی در بردهای نزدیکتر است . با این وجود ، پانسیر اس1 ام ، می تواند در یک برد 40 کیلومتری علیه دشمن وارد عمل گردد . مسیر سخت برای بازاریابی براساس آخرین گزارش های موجود ، پانسیر اس ام هنوز در مراحل آزمایش قرار دارد و ارتش پس از این آزمایشها ،قرار است در مورد آن تصمیم گیری کند . برطبق داده ها موجود ، اصلاح این سامانه دفاع هوایی پس از بروزرسانی سامانه های مشابه صورت خواهد گرفت تا دفاع موثرتری از تاسیسات حساس بوجود آید . در حوزه صادرات ، خبرها چندان جالب به نظر نمی رسند ، ولی شایعاتی وجود دارد که روسها بصورت انتخابی ، حق سفارش سامانه های تازه ساخته شده و ارتقاء سیستم های قدیمی تر را به مشتری ها احتمالی خواهند داد . با تمامی این موارد ، نسخه پانسیر اس-1 ئی تا کنون به هشت کشور خارجی تحویل شده و خطوط تولید روسها نیز درگیر پاسخگویی به این سفارش ها هستند که این امر احتمالا ناشی از علاقه خریداران به بهبود سامانه های موجود به جای خرید سخت افزار جدید است . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مقایسه ای بین جنگنده سوخو27 و jas39c در سال 2015 یک مانور نظامی بین نیروی هوایی چین و نیروی هوایی تایلند انجام شد در این مانور نیروی هوایی چین جنگنده سوخو 27 (جی 11) و تایلند هم با جنگنده jas 39 شرکت کردند. 4 سال بعد در سال 2019 خلبان آزمایشی ژوهانگ لی در دانشگاه پلی تکنییک شمالی گزارشی از این مانور منتشر کرد. این گزارش نتایج نسبتا دقیقی از وضعیت جنگنده جی 11 یا سوخو 27 در مقابل ساب 39 را برای خوانندگان ارائه می دهد. قضاوت درباره توانایی های واقعی این دو جنگنده بدون در نظر گرفتن سطح آموزش خلبان ها و یا امکاناتی که ممکن است روی آنها فعال و یا غیرفعال شده باشد وهمچنین کیفیت این قطعات غیر ممکن است اما ژوهانگ لی اعلام کرده این گزارش تا حدود زیادی می تواند به واقعیت نزدیک باشد. (رنگ قرمز ساب 39 رنگ سز سوخو 27 (جی11)) 1- درگیری در محدوده فراتر از دید بصری BVR 1-1 موشک aim 120 برد 80 کیلومتر در مقابل موشک r77 برد 50 کیلومتر( برد هردوی این موشک ها بیشتر از این مقدار هست شاید برد مفید منظورشون هست یا شاید برد با توجه به سطح مقطع) 1-2 رادار: 160 کیلومتر در مقابل 110 کیلومتر هر دو توانایی شناسایی همزمان 10 هدف را دارند( رادار خود سوخو 27 نمیتونه همزمان ده هدف را شناسایی کنه احتمالا جنگنده شرکت کننده تو مانور یا جی 11 بوده یا رادار چینی روش نصب کردند) 1-3سطح مقطع راداری : 2یک و نیم متر مربع تا 2 متر مربع در مقابل 10 تا 12 متر مربع ( احتمالا برد رادارها که در بالا اشاره شده باتوجه به سطح مقطع بود) 1-4در گیری همزمان: 4 هدف در برابر 1 هدف 1-5قابلیت جنگ الکترونیک : ساب هم سیستم جنگ الکترونیک داخلی داشته و هم قابلیت نصب غلاف های جنگ الکترونیک در مقایسه جی 11 فقط می توانسته غلاف های جنگ الکترونیک خارجی استفاده کنه 1-6حمل دکوی: هیچ کدام نداشتند 1-7هر دو جنگنده قابلیت استفاده از شراره و فلر را داشتند 1-8سیستم هشدار دهنده: هشدار رادار، هشدار شلیک موشک و هشدار مسیر موشک در مقابل هشدار رادار و هشدار مسیر موشک 1-9دیتا لینک : قابلیت 2 دیتا لینک در برابر یک دیتا لینک 1-10دید در شد: برای هیچکدام موجود نبود. 2- درگیری در محدوده نزدیک ( بصری)( درجه بندی متوسط / مناسب/ قوی) 2-1-قدرت تحمل جی : 9+/2- در مقابل 8+/2- 2-2-رانش موتور: مناسب در مقابل قوی 2-3-سیستم های ایونیک : قوی در مقابل متوسط 2-4- عملکرد پایداری: مناسب در مقابل قوی 2-5- عملکرد لحظه ای ( احتمالا شتاب گیری منظورش بوده) : قوی در مقابل متوسط 2-6- موشک: aim9l مناسب در مقابل r73 قوی 2-7- کلاه ایمنی سیستم بینایی و صفحه نمایش: قوی در مقابل مناسب( سوخو در زمینه هملت خلبان برتری دارد) هملت ساب 39 در مقابل هملت سوخو 27 و تصویری که خلبان برای شلیک موشک ار 73 میبیند 3-عوامل ساختاری: 3-1-شعاع رزمی: ۹۰۰ کیلومتر در مقابل ۱۵۰۰ کیلومتر 3-2-سوخت گیری هوا به هوا: حال هیچکدام توانایی نداشتند. 3-3- محموله: 6 تن در مقابل 4 تن( فکر کنم اشتباه تو مقاله بود وگرنه قابلیت حمل سلاح تو سوخو بیشتر از ساب هست) 3-4-نقش هواپیما: هوا به هوا و هوا به سطح و در مقابل هوا به هوا تنها در موارد زیر می توان مزایا و معایب هر جنگنده را به صورت زیر تصور کرد از موارد بالا می توان مزایا و معایب نسبی هر هواپیمای مربوطه را شروع به نقشه برداری کرد. 1-از نظر قابلیت جنگ فرا تر از میدان دید گریپن سی داشتن سیستم های راداری پیشرفته تر که امکان درگیری شدن همزمان با اهداف بیشتر را می دهد و سطح مقطع کمتر و همچنین قابلیت دیتا لینک و جنگ الکترونیکی ( داخلی) هست و همچین داشتن ایونیک پیشرفته تر و شتاب بیشتر از سوخو 27 توانمندتر هست. 2- اما در درگیری های نزدیک سوخو 27 با توجه به سیستم هدف گیری و موشک r73 و داشتن Shchel-3UM همچنین با در نظر گرفتن عملکرد پایدار خود در مانورهای سنگین میتواند موثر تر عمل کند. سلاح ها و مسائل اویونیک قبل از نتیجه گیرهیهای نهایی باید به برخی نکات در مورده جنگنده جی 11 یا سوخو 27 توجه ککرد. سوخو 27 اولین جنگنده نسل 4 چینی هست که در سال 1990 به صورت کیت از روسیه خریداری شدهو در چین مونتاژ شد. با این ها برخی تغییرات در طول مدتها در اون داده شده که از جمبه قابلیت شلیک موشک ار 77 که نمونه اصلی فاقد ان بود و یا هدشدار دهند برخورد موشک و برخی تغییرات در کابین هواپیما اما در خیلی از موارد از جمله رادار سیستم های جنگ الکترونیکی و قابلیت لینک ، ایونیک متاسفانه به روز رسانی به نحو زیادی از بقیه جنگنده های نسل 4 عقبتر هست. "نسل چهارم" هواپیماهای جنگنده را می توان به زیر نسل های مختلف طبقه بندی کرد که تفاوت های ذکر شده در توانایی های فوق در زمینه هواپیما ، سلاح ها ، سنسورها را منعکس می کند. در در زیر طبقه بندی جنگنده های نسل 4 را می توان به صورت زیر دید "نسل چهارم اولیه" می تواند شامل F-14A ، F-15A ، Su-27SK/J-11A باشد "نسل چهارم معاصر" می تواند شامل F-15C ، J-11B ، J-10A و Gripen-C باشد "نسل 4+/4.5" می تواند شامل F-15EX ، F-16V ، J-16 ، J-10C و Gripen E. باشد. بنابراین J-11A/Su-27SK به دلیل عدم ارتقاء ، یک جنگنده "نسل چهارم اولیه" است و قدیمی ترین جنگنده نسل 4 هست برای تاکید بر اهمیت رادار و سنسورها باید گفت جنگنده جی 8 باکه یک جنگنده نسل هست با توجه به بروزرسانی های و ستسورهای نصب شده روی آن قادر است نسل اول جی 11 را در جنگ )bvrفراتر از میدان دید) شکست دهد. نتایح این مانور تایید قوی هست که هواپیمایی با در اختیار داشت سنسورها ، پیوند داده جنگ الکترونیک برتر که اگاهی های بیشتر از محیط اطراف در اختیار خلبان قرار میدهد قادر هست در جنگ فراتر از میدان دید پیروز شود. این نتایج به ایم معنی نیست که خانواده سوخو 27 جنگنده های ناتوانی هستند مدل های مختلفی از این جنگنده در روسیه و چین تولید شدند که در زمینه رادار، سنسورها ،سیستم های جنگ الکترونیک و سلاح بهبودهای گسترده ای پیدا کردند. ماننده جنگنده جی 16 که توانایی حمل موشک های پی ال 15 را دارد یا جنگنده سوخو 30 و جنگنده جی 11بی. همچنین این رزمایش توانسته اطلاعات مفیدی در باره موشک امرام و ضعف های نیروی هوایی چین در زمینه سنسورها و ایونیک برای خلبان های چینی فراهم کنه با توجه به اینکه نیروی هوایی چین نمی توانددر رزمایش های بین المللی شرکت کند این مانور توانست مسیر اصلاحی باشد برای توسعه فن اوری هایی نظامی که در چین از سال 2010 آغاز شده بود. مهمات برای بحث در مورد برنامه های آموزشی و شبیه سازی حتی بیشتر در آن زمان. تمرینات خارج از کشور PLAAF قبل از سال 2010 نیروی هوایی چین به ندرت توانسته بود با کشورهای خارجی خارجی رزمایش انجام دهد. اما چین در این سال با کشورهای پاکستان روسیه تایلند و ترکیه مانورهای مشترک انجام داد. هرچند نتایج رسمی مانور مشترک چین و ترکیه منتشر نشد اما شایعات نشان میدهد که جی 11 ( سوخو27) های چینی عملکرد ضعیفی در مقابل اف 4 های به روز شده ترکیه نشان دادند. همچنین از سال 2010 تا الان (2019) هیچین رزمایش مشترکی بین چین و ترکیه انجام نشد. هر چند هم احتمالا اینکه چینی ها همواره با سوخو 27 ( جی 11) در مانورها شرکت می کنند احتمالا به دلیل تلاش اونها برای لو نرفتن امکانات تسلیحات جدید اونها هست. هر چند چین با پاکستان و روسیه با جنگنده های جدید و اواکس به طور مدام رزمایش برگزار می کند. از طرفی در زمایش های بعدی که چین و تایلند انجام دادند سعی شده که چین ها جنگنده های جدید جی 10و جی 10 سی را راسال کردند نشاندهنده بهبود عملکرد ارتش چین بوده اما بعید این به این زودی ها نتایج این مانورها منتشر بشه. ( دو نکته به نظر من فراموش شده اولش این هست که سوخو یک سیستم irst داره که تو این مقایسه نیامده دوم این هست که جی 11 چینی ها از دارهای ارتقا یافته استفاده می کنند و گرنه رادار سوخو 27 نمونه های اولیش نمیتونه 10 تا هدف شناسایی کنه و چینی این را ننوشتن و مشکلات راداری جی 11 را به خاطر رادار قدیمی آون اعلام کردند) فکر کنم در برخی موارد اشتباهی به جای جی 11 جی 10 نوشتم هم چند سعی کردم اصلاح کنم اما اگر خطایی بود و یا هر خطای تایپی و ترجمه ای دیگه بود از دوستان عذر خواهی می کنم نکته دیگه این هست که جنگنده ها یک مود تو رادارهاشون برای مانورها دارند معلوم نست که اون چیزی که تو این رزمایش چین و تایلند انجام داده باشند قابلیت های واقعی تجهیزاتشون را نشون بده هر چند مطلبی تو اینترنت بود که ساب ان جی در مقابل نسل های قدیمی تر اف 16 بلاک 52 موفقت 15 به 1 بدست آورده منبع
-
2 پسندیده شدهناو بندر مکران ، آغاز جاه طلبی دریایی ایران " قسمت دوم " آیا شاهد تغییر در اولویت ها هستیم ؟ سپاه پاسداران_ IRGC_ یک سازمان نظامی نخبه است که به عنوان نگهبان انقلاب اسلامی در برابر تهدیدات خارجی و داخلی، "نقشی بی نظیر" در سیاست خارجی و اقتصاد ایران بدست آورده است. IRGC از ارتباط مستقیم با رهبر عالی و حمایت بسیاری از مقامات ارشد دولتی که زمانی خود نیز افسر IRGC بودند بهره می برد. در مقابل، ارتش جمهوری اسلامی یک نیروی نظامی متعارف نسبتا ضعیفی است که توسط تندرو های محافظه کار حاکم به عنوان یک عارضه از عصر شاه دیده می شود. روی زمین، سپاه پاسداران در کنار گروه های نیابتی خود در خارج از کشور فعالیت می کند تا یک هلال شیعی را در سراسر شامات ایجاد کند، بدین صورت ارتش را صرفا بعنوان یک گارد ملی تعریف میکند. با این حال، این وظایف در دریا معکوس می شود، جایی که IRGCN بواسطه شناور های تندرو حفاظت از نواحی ساحلی ایران را به عهده گرفته است و IRIN اهداف فراساحلی را در خلیج عمان و فراتر از آن دنبال می کند. با وجود کم هزینه تر بودن ماموریت حراست از سواحل ایران، IRGCN به طور سنتی دارای نیروی انسانی و بودجه بیشتری نسبت به IRIN است. تقسیم منابع بین IRGCN و IRIN اغلب به عنوان شاخصی از اولویت های امنیتی ملی تهران ذکر شده است. هرچند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به واسطه استقبال از اقدامات خارجی اش ، منابع خود را تامین میکند , اما مقامات ارشد (IRIN) در ملا عام برای ایجاد توازن در اولویتهای خود مبارزه میکنند.ناوبندر مکران ممکن است شاخص اولیه تلاش برای ایجاد تعادل قدرت باشد، درواقع جهت تقویت تهران حفظ رقابت بین سپاه پاسداران و ارتش یک ضرورت است. بودجه تفکیکی نیروهای مسلح پرسنل نظامی نیروهای مسلح ایران تحلیلگران اغلب IRGC را به عنوان شاه نشان (Kingmaker ) ایران در خانه و خارج از کشور توصیف می کنند.گسترش شبکه های نیابتی خارجی، و ارتباط مستقیم با رهبر عالی ، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجازه میدهد تا تصویر عمومی خود را تقویت کرده و سهم خود از هزینههای دفاعی را برداشت کند. با این حال، به گواه تاریخ ، هیچ چیز اعتبار و نفوذ را مانند یک نیروی دریایی در سطح جهانی و "نشان دادن پرچم" در تمرینات چند ملیتی و ارتباط های خارجی نشان نمی دهد . با شهادت اخیر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، ارتش احتمالا از علاقه مجدد تهران به توسعه نیروی دریایی به منظور سرمایه گذاری در انتخابات آینده و همچنین رفع تحریم از جانب دولت بایدن بواسطه بازگشت به توافق هسته ای 2015، ماموریت خود را در پشتیبانی از استراتژی هلال شیعی ایران تعریف میکند. پایگاه های صنعتی در حال رشد ایران سرمایه گذاری IRIN در مکران به طور قابل توجهی فعالیت کشتی سازی غیر معمول را تحریک کرد. از سال 2017، کشتی سازی های ایرانی، تولید و نگهداری شناور های سطحی (Surface combatant) و زیردریایی ها را اولویت بندی کرده اند، یعنی جماران، شناور های موشکی و زیردریایی های ساحلی کلاس فاتح . با این حال، تصاویر ماهواره ای منتشر شده نشان می دهد که بسیاری از این سیستم ها در انتظار تعمیر و نگهداری هستن در حالی که کار بر روی ناوبندر مکران انجام میگیرد. این اولویت بندی به دو دلیل مهم است : IRIN به طور معمول یک چرخه نگهداری دقیق را دنبال می کند که تنها یک سوم از سکو ها را برای تعمیر و دو سوم باقی مانده برای آموزش و استقرار در نظر میگیرد. تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که ایران در طول کار بر روی مکران، به مراتب بیش از یک سوم سکوها را استفاده کرده که نشان دهنده سطح اهمیت اختصاص یافته به این پروژه است. ایران دردوره ای پروژه مکران را شروع کرد ، که با تنش های شدید امریکا .، اسرائیل و عربستان سعودی روبه رو بود. ایران تنها ملت خلیج فارس است که نیروی زیردریایی دارد. این واقعیت که بواسطه تنش های منطقه ای پلتفروم های تهاجمی خود را تقویت کرده است ، بموقع اجرا شدن پروژه پشتیبانی ناوبندر مکران اهمیت می یابد. کشتی های دریایی بزرگ نیاز به زیرساخت های بزرگ دارند. تحلیلگران اشاره می کنند که مکران "برای بسیاری از پایگاه های دریایی ایران خیلی بزرگ است"، به این معنی که IRIN احتمالا نیاز به گسترش حداقل یکی از پایگاه های موجود خود را برای استقرار و پشتیبانی از آن دارد. بندرعباس به احتمال زیاد مد نظر باشد. ایران در گسترش امکانات موجود برای تطابق با مکران، فرصتی برای ساخت کشتی های سطحی ظرفیت بالا در آینده را دارد. همانطور که خانزدی در مصاحبه در مورد مکران در تاریخ 27 نوامبر 2020 گفت: من باید اشاره کنم که ما همیشه برنامه ای از رهبری داشتیم تا به ظرفیت ها و امکانات اطرافمان توجه کنیم. این امکانات در داخل کشور است و نیازی به نگاه کردن به خارج از کشور وجود ندارد. برای اینکه نیازی به دیگران برای انجام ماموریت هایمان در دریا نداشته باشیم ما نیاز به شناورهای بزرگ (پشتیبانی و تهاجمی )برای استقرار در دریا جهت پشتیبانی و حمایت از هم و همچنین بنادری جهت استقرار آنها داریم. جمهوری خلق چین، در حالی که اغلب با استفاده از "دیپلماسی تله بدهی"، دارای تجربه منطقه ای استثنایی در ساخت یندرهای بزرگ است با طرح 400 میلیارد دلاری، 25 ساله سرمایه گذاری اخیرا بین چین و ایران می تواند درب ساخت و ساز و یا گسترش صنایع دستی و بنادر ایران را باز کند.صرف نظر از اینکه ایران چگونه این کار را می کند، ظرفیتی که IRIN برای حمایت از مکران ایجاد میکند ممکن است برنامه های زیربنایی آینده خود را نشان دهد.اگر چه مکران تعهد مداوم ایران را به توسعه صنعت کشتی سازی داخلی خود نشان می دهد، نباید به عنوان نمونه ای از شایستگی ایران مورد توجه قرار گیرد. به گفته نیروی دریایی آمریکا ، ناوبندرهای از طرح های تجاری استفاده می کند تا از "ثبات و هزینه های پایین تر توسعه" آن اطمینان حاصل شود، به این معنی که سطح پایین تری از نظر فنی برای ساخت ناوبندرها در مقایسه با سایر کشتی های دریایی بزرگ نیاز است. علاوه بر این, تحلیلگران اطلاعاتی منبع باز به این نکته اشاره میکنند که مکران بسیاری از ویژگیهای یک تانکر نفت را که سپاه پاسداران در اوائل سال ۲۰۲۰ توقیف کردهاست را دارا میباشد و بدین معنی است که ایران حتی تانکر اصلی را که به مکران تبدیل شدهاست, نساخته است.علاوه بر این, بسیاری از امکانات بازطراحی شده در مکران بسیار بدساخت به نظر میرسند، یک تحلیلگر از hangers که تازه نصب شدهاند را به عنوان " انبارها " توصیف میکند که ظاهر عجیبش در تصاویر ماهوارهای ظاهر میشود. شناور پشتیبانی رزمی شهید رودکی نیروی دریایی سپاه موارد کلیدی مکران ممکن است نشان دهنده تمایل تهران برای ایجاد روابط امنیتی قوی تر در شرق باشد، در حالی که مولفه های راهبردی دریایی هلال شیعی خود را درغرب تقویت می کند. هنگامی که مکران آزمایش های دریایی را تمام کند، ایران را قادر می سازد کشتی های بیشتری را دور از ساحل به مدت زمان طولانی تر اعزام کند. طرح توسعه پنج ساله ایران، در سال جاری، ممکن است یک بینش مهم در جهت یک راهبرد جدید ارائه دهد. ساخت یک نیروی دریایی در سطح جهانی، نیاز دارد تا ایران زیرساخت استفاده دوگانه از بنادر موجود خود را بهبود بخشد که پیامدهای اقتصادی و نظامی قابلتوجهی خواهد داشت . ساخت مکران و همچنین اظهارات اخیر فرمانده نیروی دریایی , نشان میدهد که ایران به دنبال بهرهبرداری از انقضای تحریم تسلیحاتی و توسعه قابلیت و ظرفیت تولید داخلی خود است . به نظر می رسد جامعه اطلاعاتی نتوانسته است علاقه ناگهانی تهران به ناوبندر ها را پیش بینی کند. در حالی که اندازه مکران قابل توجه است، IRIN و IRGCN اخیرا چندین کشتی در کلاس ناوبندر ساخته اند، به رغم ارزیابی های متعدد که "هیچ نشانه ای از سرمایه گذاری در این خصوص را نشان نمی دهد. تحلیلگران باید نشانه های بیشتری را دنبال کنند تا بفهمند ایران قصد دارد در ماه های آینده به ظرفیت خود اضافه کند یا خیر. از آنجایی که IRIN گسترش منطقه ای خود را در سال 2009 آغاز کرد، همچنان به گسترش آن و بهبود قابلیت همکاری با روسیه و چین ادامه داده است وبا آنها "توافقنامه های نظامی" دارد. مکران توانایی های تجدید تدارکات (replenishment capabilities) ایران را بهبود می بخشد، که توانایی IRIN را در کنار روسیه و چین افزایش می دهد. در زمان انتشار این مطلب ، ناوبندر 100،000 تنی مکران، به همراه اسکورت IRIN، در حال ورود به اقیانوس اطلس است. تحلیلگران اطلاعاتی منبع باز اعتقاد دارند که این تانکر سابق با موشک. قایق های تندرو، بر خلاف تحریم های بین المللی به احتمال زیاد عازم ونزوئلا یا کوبا است. برخلاف کشتیهای بازرگانی , کشتیهای جنگی با مصونیت در دریا کار میکنند , به این معنی که آنها تابع بازرسی و مصادره نیروی دریایی ایالاتمتحده و گارد ساحلی نیستند که به طور منظم در نیمکره غربی و خلیجفارس انجام میشوند .به همین منظور مکران می تواند IRIN را قادر سازد تا در محدوده بی سابقه ای خارج از خلیج فارس عمل کند، از طریق آن می تواند تحریم ها را از بین ببرد و بعنوان یک پایگاه دریایی سیار از عملیات های ویژه در "جنگ سایه" علیه اسراییل پشتیبانی کند . در حالی که توانایی ها و ظرفیت های تحلیلگران اطلاعاتی منبع باز به سرعت در حال افزایش است، مبارزه با تهدیدات ایران در برابر منافع امریکا نیاز به پیش بینی جامعه اطلاعاتی از توانایی IRIN و قصد آن در بکارگیری سیستم های تسلیحاتی دارد. منبع
-
2 پسندیده شدهناو بندر مکران ، آغاز جاه طلبی دریایی ایران شناور جدید مکران نشان دهنده تغییر در اولویت های دریایی این کشور است و می تواند بر تعادل قدرت بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش کلاسیک ایران تأثیر بگذارد.در اوایل سال جاری، نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران (IRIN) جدیدترین و بزرگترین کشتی جنگی خود را در طی یک رزمایش موشکی در خلیج عمان معرفی کرد.با توجه به اظهارات دریاسالار حسین خانزادی، مکران یک کشتی در کلاس ناوبندر ( Expeditionary Mobile Base _ESB) با تناژ بیش از 100،000 تن است که قادر به حمل و پشتیبانی نیروهای دریایی دور از آب های ایران است. از زمان جنگ ایران و عراق، نیروی دریایی ایالات متحده، حضور قابل توجه خود را در خلیج فارس حفظ کرده است. تهران برای جلوگیری از درگیری با یک ناوگان متعارف برتر، یک نیروی دریایی نامتقارن محلی را برای مبارزه با ناوگان بزرگ ایالات متحده ایجاد کرد. با این حال، تبدیل یک نفتکش به ناوبندر مکران و راه اندازی آن نشان می دهد که ایران به دنبال گسترش حضور دریایی خود در خارج از آب های سرزمینی خود برای محافظت از خطوط دریایی و ارتباطات و پیگیری دیپلماسی دریایی چند ملیتی است. در واقع در قرن گذشته اثرات ترکیبی تحریم های بین المللی و حضور مداوم آمریکا در خلیج فارس توانایی ایران برای توسعه یک نیروی دریایی در سطح جهانی را محدود کرد.در نتیجه، تهران اولویت بندی بودجه را برای یک نیروی دریایی محلی و کم فناوریبه نام نیروی دریایی سپاه پاسداران (IRGCN) اختصاص داد .اما با انقضای تحریم های تسلیحات بین المللی اخیر و همچنین حس ایران از بی علاقه گی امریکا نسبت به خاورمیانه اضافه نمودن ناوبندر مکران را میتوان نشان از آغاز یک فشار جدید برای مدرن سازی ناوگان پیر IRIN و یک گام ضروری برای تحقق بخشیدن به هلال شیعی که محاصره کننده رقبای منطقه ای ایران است در نظر گرفت . این تلاش برای نوسازی به سه دلیل قابل توجه است : ارتقا نیروی دریایی ارتش به یک نیروی دریایی در سطح جهانی ، نیاز به اقدام تهران برای برهم زدن تعادل ظریف قدرت بین سپاه پاسداران و نیروهای مسلح منظم ایران که به نام ارتش شناخته می شود دارد. گزارش های متعدد از جامعه اطلاعاتی آمریکا در دهه گذشته ادعا میکرد که ایران قصد ندارد از کشتی های پشتیبانی برای اعزام و استقرار طولانی مدت در دریا استفاده کند. کشتیهای بزرگ به زیرساخت حمایتی عظیمی نیاز دارند , به میدان آمدن مکران برای IRIN به معنی شکل گیری بینشی است که میبایست آن را در برنامه هفتم توسعه تهران که سال اینده منتشر خواهد شد جستجو کرد. اهمیت ناو بندر ها _ (Expeditionary Mobile Base_ESB یا Afloat Forward Staging Base _AFS یا Mobile Sea Bases ) تصاویر ماهواره ای از مکران در سال 2020 در نزدیکی بندر شهید درویشی بندرعباس نشان می دهد که در حال حاضر یکی از بزرگترین شناورهای نظامی در کلاس خود است و میتوان آن را با ناوبندر 100،000 تنی نیروی دریایی ایالات متحده مقایسه کرد . توانایی نظامی امریکا برای کار به عنوان یک نیروی جهانی بستگی به ظرفیت پشتیبانی دریایی آن دارد، که آن را قادر به حمایت از تمام شاخه های نظامی در سراسر اقیانوس ها می کند.در طول جنگ نفتکش ها در دهه 1980، نیروی دریایی ایالات متحده از ناو بندر حامل هلیکوپتر ها، قایق های کوچک و نیروهای ویژه ، برای تهاجم به کشتی های ایران در خلیج فارس استفاده کرد.درواقع ناوبندرها این قابلیت را برای امریکا فراهم کردند که بواسطه انتقال و نگهداری از نیروهایش ، توانایی فعالیت ایران را در در حیات خلوت خودش محدود نماید. : مزیت ناوبندر ها چیزی بیش از اسکورت های سنتی، مانند Corvettes ها است . ایران با استفاده از مکران میتواند برای گشت زنی و پشتیبانی نیروهای واکنش سریع، فرصتی برای تغییر تعادل قدرت در "جنگ سایه" با اسراییل که هم اکنون در دریا جریان دارد بدست اورد.تحلیلگران ادعا می کنند که موفقیت حملات هوایی اسرائیل علیه نیروهای حمایت شده ایرانی در سوریه، ایران را مجبور به بررسی کریدور های دریایی از جمله کریدور خلیج عدن به دریای مدیترانه به عنوان یک جایگزین امن تر برای تامین نیروی های نیابتی کرده است.با این حال، همان طور که ایرانی ها آموختن کشتی ها رو مخفی کنند ،اسراییلی ها نیز اجازه یافتن عملیات چریکی علیه این کشتی ها را اغاز نمایند. ماه گذشته، اسرائیل با موفقیت این تاکتیک ها را علیه اهداف نظامی ایران از جمله کشتی ساویز Saviz ، که یک کشتی مخفی سپاه پاسداران در دریای سرخ است نشان داد. از لحاظ تاریخی، حملات علیه کشتی ها به طور گسترده از طریق استقرار اسکورت ها خنثی می شود. با این حال، در سال 2020، اسرائیل توانایی تهاجمی خود را در برابر ناوگان سنگین و به شدت مسلح روسیه و سپاه پاسداران نشان داد، زمانی که یک یک شناور ایرانی به نام شهر کورد در نزدیکی سوریه مور حمله قرار گرفت . این حملات نشان می دهد که ایران و متحدانش در حال حاضر قادر به محافظت از کشتی های ایرانی فراتر از خلیج عمان نیستند. یک نفتکش ایرانی که گفته شده بر اثر انفجار در دریای سرخ در سال 2019 آسیب دیده است. به گفته آژانس اطلاعاتی دفاعی، مکران احتمالا محصول درس های ایران از جنگ نفتکش ها و حملات اخیر اسرائیل است: کنترل دریا نیاز به نیروهای واکنش سریع دارد. با توانایی حمل تا پنج هلیکوپتر و طیف وسیعی از شناور های تهاجمی تندرو ، مکران می تواند نقش کلیدی در حفظ دسترسی ایران به دریای مدیترانه ای در مقابل تهدید های متعارف و مخفی ایفا کند. این یک گام مهم در جهت حفظ راه ارتباطی بین هلال شیعی در مقابله با ترکیه و محاصره(زمینی) رقبای منطقه ای است. مکران توانایی لجستیکی فراتر از خلیج فارس را برای مدت زمان بیشتری به ارمغان خواهد آورد. واقعیت های ژئوپلیتیک و هزینه های مادی ، فعالیت های فرامنطقه ای نیروی دریایی ارتش را به "مثلث طلایی" محدود کرده است.یک منطقه شامل تنگه هرمز، مالاکا و باب المندب است. با این حال، از سال 2009، نیروی دریایی طیف وسیعی از ماموریت های خود با آفریقای جنوبی و چین از طریق استقرار "گروه های صلح و دوستی" و شرکت در تمرینات چند ملیتی، گسترش داده است است. ناوبندر ها ، پشتیبانی لجستیکی لازم کار در فرا ساحل را برای نیروی دریایی فراهم می کنند. بدون این کشتی ها، حوزه نفوذ نیروی دریایی در دریا محدود می شود . بر اساس گزارش 2017 دفتر اطلاعاتی دریایی، فقدان کشتی های پشتیبانی ، مهار کننده اصلی هدف IRIN برای تبدیل شدن به یک نیروی دریایی راهبردی در سطح جهان است. دز سال 2019، آژانس اطلاعاتی دفاعی، ارزیابی کرد که هیچ نشانه ای از ایران جهت برنامه ریزی برای به دست آوردن کشتی های پشتیبانی مشاهده نکرده است. در سال 2019، تورج حسنیمقدم معاون فرمانده نیروی دریایی ارتش وعده داد که در پاسخ به حضور مداوم نیروی دریایی ایالات متحده در خلیج فارس، یک فلوتیلا (ناو گروه) ایرانی به خلیج مکزیک اعزام خواهد شد. در حالی که مکران به طور انحصاری نیروی دریایی ارتش را قادر نخواهد کرد تا به سواحل آمریکا اعزام شود، ولی به ایران اجازه خواهد داد تا حضور خود را در جایی که قبلا فعالیت میکرده تقویت کند و دسترسی را خود کمی گسترش دهد . مکران با توانایی افزایش حضور ایران در کشورهای دوردست و مانورهای چند ملیتی , احتمال درگیری در شرق مدیترانه و هند شرقی را کمتر خواهد کرد . ادامه دارد.........
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا General Atomics MQ-1C Gray Eagle (Sky Warrior) هواپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) (2009) پهپاد کنترل از راه دور MQ-1C "Sky Warrior" / "Gray Eagle" جنرال اتمیکس بخشی از نسل رو به افزایش سامانه های پهپادی مسلح است که توسط ارتش ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرند. فعالیت های صورت گرفته در عراق و افغانستان نیاز، و متعاقب آن، فناوری مورد نیاز برای این سامانه ها را ایجاد کرد و ارتش ایالات متحده به صورت فعال بر روی آماده سازی پلتفرم های پهپادی برای نبرد های فعلی و آینده کار می کند. MQ-1C از سری افسانه ای پریدیتور توسعه یافته است. Gray Eagle مدلی بزرگ تر و مسلح از نسخه قبلی با مشخصات فنی بهتر، مانند موتور سوخت جت دیزلی جدید است. به همین دلیل MQ-1C در رده پهپاد های هیبریدی قرار می گیرد. این پهپاد تا امروز بیش از 6000 ساعت پروازی و از بین بردن حدود 3000 شورشی در عراق را به ثبت رسانده است. سری اولیه پهپاد پریدیتور از سال 1995 در سرویس است و عمدتا به عنوان پلتفرمی برای جمع آوری اطلاعات وشناسایی غیر مسلح توسعه داده شده بود. با تبدیل حمله افغانستان و عراق به جنگ تمام عیار، نیاز به پهپاد های مسلح برای گشت زدن در آسمان ها را افزایش یافت. آزمایش های پریدیتور مسلح در اوایل سال 2001 و با موفقیت کامل انجام شد. پس از آن جنرال اتمیکس MQ-9 ریپر ("Predator B") قدرتمند تر را به عنوان یک برنامه خصوصی معرفی کرد که به طور رسمی در سال 2007 به خزانه ارتش آمریکا اضافه شد. MQ-9 نخستین پهپاد در سرویس با قابلیت شکارچی-کشنده بود. نسل جدید از موتور پرقدرت تر، ابعاد سازه برزگ تر و قابلیت حمل مهمات بهره می برد که حوزه ماموریتی آن را افزایش می داد. این سامانه ها با استفاده از تاسیسات کنترل زمینی Predator A خرید مقرون به صرفه ای محسوب می شدند. پس از آن جنرال اتمیکس سری پریدیتور را با MQ-1C واریور که در پاسخ به رقابت پهپاد های ERMP (برد بلند چند منظوره) ارتش ایالات متحده ساخته شد، ادامه داد. هدف این برنامه جایگزینی سری پهپاد های IAI RQ-5 Hunter بود. اولین پرواز Warrior در اکتبر سال 2004 به ثبت رسید و پرواز های آزمایشی در بهار سال 2008 شروع شد. اولین پرتاب موشک در بیست و سوم فوریه سال 2009 صورت گرفت. MQ-1C پس از الحاق رسمی به ارتش ایالات متحده در سال 2009 تا ژانویه سال 2010 به صورت فعال در خدمت این نیرو در عراق و سپس افغانستان بود. پس از آن Warrior، که با نام Sky Warrior هم شناخته می شد، در سال 2010 توسط وزارت دفاع به Gray Eagle تغییر نام پیدا کرد. پهپاد Hunter MQ-1C از برنامه پهپادی ERMP ارتش ایالات متحده در سال 2002 که به دنبال پلتفرمی با مداومت پروازی بیشتر برای جایگزینی سری پهپاد های IAI RQ-5 Hunter متولد شد. جنرال اتمیکس که با پهپاد پریدیتور تجربه کافی را کسب کرده بود، نسخه بازطراحی شده Sky Warrior را برای این برنامه ارسال کرد. همچنین نسخه ای بازطراحی شده از IAI RQ-5 هانتر هم در نظر گرفته شد. محصول جنرال اتمیکس به عنوان برنده انتخاب و نام MQ-1C برای آن تعیین شد. قراردادی 214 میلیون دلاری برای توسعه بیشتر با جنرال اتکیس بسته شد و انتظار می رفت هزینه کل پروژه به 1 میلیارد دلار برسد. MQ-1C گری ایگل، Predator C خانواده پریدیتور نیست. پریدیتور C در واقع پهپاد Avenger جنرال اتمیکس با موتور توربوفن و سازی هوایی پنهانکار است. Avenger از MQ-9 ریپر توسعه داده شده در حال که می توان GrayEagle را نسخه ارتقا یافته Predator A محسوب کرد. پهپاد Avenger بین سال های 009 تا 2010، آزمایش های بسیاری درباره ی GrayEagle و موشک هلفایر انجام داد. در آزمایشی در سال 2009، 10 موشک به اهداف مختلف شلیک شد و موفقیت 90 درصدی حاصل شد. تنها شلیک ناموفق مربوط به یک هدف متحرک در زیر یک هواپیما بود. در آزمایش سال 2010، GrayEagle هست موشک شلیک کرد که همه آن ها مستقیما به هدف اصابت کردند. 6 عدد از موشک ها توسط خود GrayEagle هدفگذاری شد اما 2 عدد باقی مانده توسط بالگرد هجومی AH-64 آپاچی همراه آن هدف گذاری لیزری شد. GrayEagle در فرم اولیه مسلح در عراق (ژوئن 2010) و افغانستان (اواخر 2010) حضور داشت. GrayEagle در مقایسه با پریدیتور، از موتور قوی تری بهره می برد که عملکرد فنی و عملیات طولانی مدت بهتری دارد. این پهپاد به یک موتور سری Thielert Centurion 1.7 با قدرت 165 اسب بخار مجهز است و می تواند ارتفاع عملیاتی و مداومت بیشتری داشته باشد. موتور به یک ملخ 3 پره در انتهای بدنه با آرایش pusher متصل است. GrayEagle توانایی رسیدن به حداکثر سرعت 273 کیلومتر بر ساعت و مداومت پروازی بیش از 24 ساعت را دارد. این پهپاد تا ارتفاع 7300 متری پرواز می کند و می تواند توانایی شناسایی، رهگیری و مداخله به لحظه را به فرماندهان بدهد. Sky Warrior شباهت بسیاری در عناصر طراحی خارجی با سری خانواده پریدیتور دارد. از نکات قابل توجه در این بازطراحی، بخش دماغه بزرگ آن محتوی رادار روزنه مصنوعی/ نشانگر هدف زمینی متحرک (SAR-GMTI) است. Sky Warrior نسبت به پریدیتور های قبل از آن طول بال بزرگ تری دارد. مدل های قبلی از موتور احتراقی و چیدمان پروانه استفاده می کرد اما Sky Warrior به یک موتور پیستونی خاص مجهز است که سوخت آن ترکیبی از سوخت رده جت است. این موتور علاوه بر توانایی های بیشتر، عملکرد و ارتفا بالاتری که ارتش ایالات متحده در برنامه ERMP به دنبال آن بود را نیز تامین می کند. مجموعه اویونیک از سامانه رادار AZ/ZPY-1 STARLite تشکیل شده است. در خارج Sky Warrior طراحی مشابه ای با پریدیتور دارد. بخش دماغه برجسته در ابتدای بدنه یک مجموعه رادار (رادار روزنه مصنوعی Lynx II) و رهگیری (نشانگر هدف زمینی متحرک) را در خود جای می دهد. سامانه هدف گیری (AN/AAS-52 چند طیفی) در برآمدگی زیر دماغه قرار گرفته است. بال های اصلی مستقیم اند و در میانه بدنه نصب شده اند. شاخصه بدنه باریک و بلند آن، محفظه جلویی و باله های دمی عمودی Y برعکس است که توسط یک باله عمودی مستقیم از هم جدا می شوند. موتور در انتهایی ترین قسمت بدنه نصب شده و هوای مورد نیاز آن توسط یک ورودی هوای کوچک در بالا تامین می شود. موتور، یک ملخ 3 پره را در آرایش pusher می گرداند. چرخ ها کاملا جمع شونده اند. از 4 نقطه سخت برای مهمات مختلف و تجهیزات خاص استفاده می شود. قدرت Sky Warrior توسط یک موتور Thielert Centurion 1.7 سوخت سنگین تامین می شود. از توانایی های عملکردی آن می توان به برد عملیاتی 370 کیلومتر، ارتفاع پروازی بین 7620 تا 8830 متر، مداومت 36 ساعته و حداکثر سرعت 250 کیلومتر بر ساعت اشاره کرد. طول بال های آن 17 متر، طول کلی آن 8.5 متر و ارتفاع آن 2 متر است. حداکثر وزن برخاست Sky Warrior به 1451 کیلوگرم می رسد. MQ-1C عضو جدیدی از خانواده پهپاد های مسلح ارتش ایالات متحده است. MQ-1C در جست و جوی اهداف و کمک به نیرو های زمینی در مقابله با دشمن توانایی های فوق العاده ای دارد. این پهپاد از 4 موشک ضد تانک هوا به سطح Hughes AGM-114 هلفایر P+ برای مقابله با خودرو های دشمن (یا دشمن داخل سازه) یا تا 8 موشک برد کوتاه هوا به هوای AIM-92 استینگر برای مبارزه با هواپیما های ارتفاع پایین دشمن مثل بالگرد های پشتیبانی هوایی نزدیک استفاده می کند. Gray Eagle همجنین می تواند از بمب های هدایت پذیر GBU-44/B Viper Strike برای حملات دقیق بهره ببرد. توانایی حمل مهمات به 362 کیلوگرم محدود می شود. هدف گیری با کمک سامانه هدف گیری چند طیفی AN/AAS-52 متصل به پایه استوانه ای چرخان در زیر قاب دماغه انجام می شود. همانند بیشتر UAV ها، MQ-1C در پرواز های شناسایی تخصص دارد و چشمی در آسمان است که دشمن فاقد آن است. MQ-1C علاوه بر تعیین و حمله خودکار، در ماموریت خسته کننده اهداف برای هواپیما های دیگر هم آزمایش شده که می توانند با همکاری هم یک تیم شکارچی-قاتل را تشکیل دهند. این پهپاد می تواند برای موشک های بالگرد ضد تانک آپاچی، مهمات پرتابی هدایت دقیق برای F-16، F/A-18 هورنت و یا حتی F-22 نسل پنج هدف گذاری کند.بالگرد آپاچی بلوک 3 تاسیسات یکپارچه ای دارد که به خلبان AH-64 اجازه می دهد تا با مهمات Gray Eagle تعامل داشته باشد. Gray Eagle همانند پهپاد های نسل جدید، در ماموریت های خود کاملا مستقل است، با برنامه خود به طور خودکار برخاست و فرود انجام می دهد و با GPS به مسیر های از پیش تعیین شده می رسد. همچنین با همکاری بالگرد های هجومی همراه می تواند مهمات خود را پرتاب کند. چندین پهپاد Gray Eagle می توانند به یک ایستگاه کنترل زمینی (حتی ایستگاه های سری پریدیتور) متصل شوند. خلبان Gray Eagle از یک دسته و صفحه کلید برای کنترل آن استفاده می کند. تا سال 2012، ارتش ایالات متحده 12 پهپاد Sky Warrior را با واحد های کنترل زمینی خریداری کرد. عملیات ها توسط Task Force ODIN (مشاهده، تشخیص، شناسایی و خنثی سازی) در Fort Hood تگزاس مدیریت می شود. عملکرد گروه ویژه ODIN با کار در کنار لشکر 25 پیاده ارتش ارتش ایالات متحده ، عنوان ستایش شایسته واحد ارتش را برای آن ها به ارمغان آورده است. MQ-1C توسط اپراتور های آموزش دیده از ارتش ایالات متحده کنترل می شود. برخلاف نیروی هوایی ایالات متحده که کنترل پهپاد هایش را فقط به افسران می دهد، ارتش ایالات متحده اجازه کنترل پهپاد را به افسر ها، استوار یکم ها و پرسنل استخدامی می دهد. اپراتور های Sky Warrior در خاک مستقر اند، برخلاف پهپاد های دیگر که از داخل ایالات متحده مدیریت می شوند. اولین لشکر پیاده در ژوئن سال 2010 پهپاد های Gray Eagle خود را تحویل گرفت. تا امروز ایالات متحده بیش از 1 میلیارد ساعت از پهپاد ها استفاده کرده که بیانگر تغییر روش جنگ آمریکاست. این پهپاد ابتدا قرار بود توسط ارتش ایالت متحده نام MQ-12 را به خود بگیرد، اما وزارت دفاع نام آن را MQ-1C گذاشت. در ناگذاری های ارتش ایالات متحده، حرف M نشان دهنده مسلح بودن پهپاد است و حرف Q برای سامانه هواپیمای بدون سرنشین استفاده می شود. در مارس سال 2011 کیفیت پایین در تمام زیر سامانه های اصلی آشکار شد. در همان ماه یک پهپاد Gray Eagle به دلیل یک چیپ معیوب و قطع رسیدن دستور ها به بخشی از سطوح کنترلی آن در کالیفرنیا سقوط کرد. آزمایش های پروازی تا تعویض چیپ به تعویق افتاد اما ساعت پروازی آن کمتر شد. زمان بین خرابی هواپیما یا اجزا آن به 25 ساعت رسید درحالی که حداقل زمان 100 ساعت بود. زمان بین خرابی ایستگاه کنترل زمینی 27 ساعت بود اما حداقل زمان 150 ساعت بود. حسگر ها در مقایسه با الزام 250 ساعتی، در 134 ساعت خراب می شدند. در اکتبر سال 2011 یک گزارش نتیجه گیری کرد که Gray Eagle فقط 4 مورد از 7 پارامتر فنی مهم را پوشش می دهد. 11 بازنگری نرم افزازی خارج از برنامه تا حدی اطمینان پذیری آن را افزایش داد. مشکلات اطمینان پذیری اکثرا به دلیل حسگر های تازه نصب شده بودند. در سال 2013 اعلام شد که General Atomics با موفقیت آزمایش های نسخه ارتقا یافته Gray Eagle (IGE) را پشت سر گذاشته است. افزایش مداومت و افزایش 100 درصدی محموله از تغییرات این نسخه بود. این مدل تغییر یافته، یک طرحی خصوصی بود که با بدنه ای عمیق تر، محفظه ذخیره داخلی بزرگتری برای تجهیزات و سوخت داشت. یک تانکر سوخت انتخابی (226 کیلوگرمی) در زیر شکم نصب می شود تا برد عملیاتی آن بیشتر شود. IGE از یک موتور دیزلی ycoming DEL-120 استفاده می کند. در سال 2015 از قرارداد 47.7 میلیون دلاری بین جنرال اتمیکس و ارتش ایالات متحده برای تولید انبوه تجهیزات زمینی Gray Eagle رونمایی شد. در مارس سال 2017، ارتش ایالات متحده گری ایگل را به کره جنوبی فرستاد که باعث عصبانیت چین شد. در سال 2018، برنامه ای برای مدرن سازی ناوگان Gray Eagle ارتش ایالات متحده تهیه شد که با تغییر تقریبا تمام قسمت های طراحی آن به دنبال آماده کردن این پلتفرم برای آینده نزدیک بود. یکی از بخش های مهم ارتقا، موتور این پهپاد بود که در طول عمر عملیاتی آن اشکالاتی داشت. در اکتبر سال 2019، قرار شد MQ-1C Gray Eagle مدل ER (افزایش برد) توسط جنرال اتمیکس تغییر یابد تا مهمات هدایت پذیر کوچک Dynetics GBU-69/B و نسل جدید "Air-Launched Effects" (پهپاد های کوچک هواپرتاب) را حمل کند. در ژانویه سال 2020، MQ-1C توسط جنرال اتمیکس برای نقش "ALE Mothership" انتخاب شد. در فوریه سال 2020، جنرال اتمیکس با موفقیت یک MQ-1C افزایش برد را با حسگر های پیشرفته برای ارئه داده های هدف زمینی آزمایش کرد. در ژوئن سال 2020، یک پهپاد Gray Eagle، پهپاد سری Altius-600 را پرتاب کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2009 - وضعیت: در حال خدمت محدود - تعداد فروند ساخته شده: 100 - سازنده: General Atomics Aeronautical Systems (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: حمله زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 8 متر - طول بال ها: 17 متر - ارتفاع: 2.1 متر - وزن: 1450 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1635 کیلوگرم (185 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور "Thielert "Centurion (مرسدس بنز) 1.7 سوخت سنگین (دیزل) با قدرت 135 اسب بخار که یک ملح چند پره را در انتهای بدنه با آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 250 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 8840 متر - برد: 2000 کیلومتر - تسلیحات: تا 362 کیلوگرم در 4 نقطه سخت. 4 موشک ضد تانک Hughes AGM-114 هلفایر، 8 موشک برد کوتاه ضد هواپیمای AIM-92 استینگر، 4 بمب هدایت پذیر GBU-44/B ""Viper Strike، 4 مهمات کوچک هدایت پذیر GBU-69/B - نسخه ها: "MQ-1C "Gray Eagle (سری پایه)، "MQ-1C "Sky Warrior (نسخه جایگزین)، MQ-1C "Gray Eagle" ER (نسخه افزایش برد)، MQ-12 (نام انتخاب شده توسط ارتش ایالات متحده) منبع
-
2 پسندیده شدهنسخه جدید تانک T-90M در نمایشگاه Army-2021 روسیه، نسخه جدیدی از تانک تی90 ام به نمایش گذاشت شده. این نسخه جدید داری یک سامانه نظارتی/شناسایی است که بروی یک پایه تلسکوپی سوار است. چنین قابلیتی خصوصا برای تانک های نسخه فرمانده ای باعث میشود تسلط و آگاهی فرماندهان میدانی برای هدایت گروه های رزمی در میدان نبرد افزایش یابد. ============================================ از جمله ویژگی ها نمایش داده شده از تانک تی90 ام در نمایشگاه میتوان به نصب مخزنهای سوخت خارجی بدون نیاز به باز کردن زره های قفسی پشت بدنه اشاره کرد. زره های قفسی پشت بدنه که برای محافظت از پیشرانه تانک کاربرد دارند و دارای لولا هستند . درصورت نیاز رو به پایین باز میشوند و فضای مورد نیاز برای نصب مخرنهای سوخت خارجی فراهم میشود. مشخصات فنی تانک تی90 ام به شکل رسمی با توجه به این پوستر وزن تانک تی90 ام 52 تن است !! یعنی اضافه شدن زره های واکنشی جدید رلیکت به برجک و بدنه موجب شده است تا با نسخه A با زره واکنشی کنتاکت 5 در حدود 6تن تفاوت وزن داشته باشد. نسخهM مجهز به پیشرانه V-92S2F با قدرت 1130 اسب بخار قدرت است
-
2 پسندیده شدهHORUNGY برنامه مدرن سازی نفربر زرهی BTR-60 مقدمه چندین هزار نفربر زرهی BTR-60 ساخت شوروی در سراسر جهان وجود دارند که از سالیان گذشته باقی مانده اند. بسیاری از این نفربرها هنوز در حال خدمت هستند، اما قدیمی بودن ویژگیهای فنی و سطح پایین حفاظت بالستیک اجازه استفاده از آنها در عملیات رزمی مدرن را نمی دهد. بنابراین BTR-60 برای کاربران فعلی خود غیر کاربردی محسوب می شود. به همین منظور برخی از کابران این نفربر زرهی در نظر دارند تا نفربرهای BTR-60 را بروز رسانی کنند. تعویض ساده موتور و تعمیر سیستم تعلیق برای بروز رسانی این نفربرها کافی نیست. برای استفاده از آنها به عنوان خودرو رزمی تمام عیار، نیاز است تا این نفربرها به شکل کامل باز طراحی اساسی شوند. در همین راستا شرکت خصوصی Practika اوکراین یک برنامه بروز رسانی و مدرن سازی نفربرهای BTR-60 را با نام HORUNGY معرفی کرده است. در برنامه مدرن سازی فقط قسمت پایین بدنه باقی می ماند و همه بخش های دیگر ، از جمله قسمت بالای بدنه ، با اجزای جدید و مدرن جایگزین می شود. شرکت Practika اوکراین ادعا میکند چنین تغییری در ساختار نفربر BTR-60 باعث میشود این خودرو دارای ویژگی های رزمی باشد که بسیار بیشتر از ویژگی های اصلی BTR-60 است و می تواند این خودرو جدید را با خودروهای رزمی زرهی مدرن مقایسه کرد . شرکت Practika قادر است چنین ارتقای را برای خودروهای رزمی زرهی شوروی BTR-70 و BTR-80 نیز انجام دهد. برنامه مدرن سازی بی تی ار -60 شرکت خصوصی Practika اوکراین بدنه زرهی جدید بدنه زرهی نفربر ارتقا یافته از فولاد زرهی مدرن ساخته شده که توسط شرکت معروف فنلاندی "Miilux Oy" تولید میشود. طراحی و شکل جدید این بدنه جدید فضای داخلی بسیار مناسب تری را نسبت به نفربر BTR-60 فراهم کرده است. فولاد بدنه جدید دارای ضخامت مشابه ضخامت زره نسخه قبل است (برای جلوگیری از بارگذاری بیش از حد سیستم تعلیق) ، اما سطح حفاظتی آن به مراتب بهتر است. بدنه زرهی جدید از کنار سطح حفاظتی B6 کامل (برابر با سطح 1 استاندارد STANAG 4569) را ارائه می دهد ، در حالی که بدنه اصلی BTR-60 فقط سطح حفاظتی B4 را دارد. از روبه رو بدنه زرهی جدید سطح حفاظتی سطح 4 استاندارد STANAG 4569 را رائه می دهد، در حالی که بدنه اصلی BTR-60 فقط سطح 1 استاندارد STANAG 4569 را دارد. ساختار حفاظتی چند لایه کف نسخه جدید به همراه صندلی های ضد شوک، از سطح حفاظت در برابر انفجار استاندار STANAG 2a/2b را فراهم می کند. چیدمان مدرن برخلاف نسخه بی تی ار -60 نسخه HORUNGY دارای یک چیدمان مدرن مانند دیگر پلتفرم های چرخدار مدرن کنونی است. در چیدمان جدید محفظه موتور از عقب خودرو به قسمت جلویی سمت راست بدنه ( محل قرار گیری فرمانده در بی تی ار-60) منتقل شده است. قسمت راننده در قسمت چپ جلو و قسمت سرنشینان در عقب قرار دارد. جایگاه فرمانده که در نفربر بی تی ار-60 در بخش جلو سمت راست و در کنار راننده قرار داشت در چیدمان جدید در پشت سر راننده قرار دارد. برای خروج سرنشینان از نفربر یک رمپ در بخش عقبی تعبیه شده است این رمپ باعث میشود که سربازان در هنگام خروج از خودرو در میدان نبرد تحت پوشش بدنه خودرو قرار می گیرند در حالی که در BTR-60 اصلی آنها مجبور می شوند بدون هیچ محافظی از کنار نفربر فرود بیایند. اندازه مناسب و عرض وسیع رمپ عقبی نسخه بروز شده بی تی ار-60 نیز در مقایسه با رمپ های کوچک کناری نفربرهای سری بی تی ار-70 و بی تی ار-80 باعث شده میشود سربازان با هر نوع تجهیزاتی و یا هر وزن و ابعادی از داخل نفربر به راحتی خارج شوند. چیدمان نفربر HORUNGY (سمت راست) در مقابل نفربر بی تی ار (سمت چپ) تقویت پیشرانه در نفربر جدید HORUNGY به جای دو موتور بنزینی با گیربکس دستی که BTR-60 اصلی به آن مجهز است، موتور دیزل مدرن Deutz و گیربکس اتوماتیک آلیسون جایگزین شده است. موتور جدید 210 اسب بخار قدرت و حداکثر 810 نیوتن متر گشتاور دارد که حتی نمی توان آن را با 2 موتور 90 اسب بخار و با گشتاور 441 نیوتون متر اصلی مقایسه کرد. موتور جدید نسبتاً کم مصرف (با در نظر گرفتن توان موتور) است. گیربکس اتوماتیک این خودرو این امکان را به راننده می دهد که در صورت مجروح شدن حتی تا با یک دست خودرو را حرکت بدهد. سطح بالای ارگونومی در خودرو رزمی HORUNGY توجه زیادی به مسائل ارگونومی شده است ، زیرا در عملیات رزمی مدرن نیروهای باید مدت زیادی را در داخل خودروهای رزمی بگذرانند و ارگونومی این تجهیزات به طور مستقیم بر سطح توانایی رزمی آن تأثیر می گذارد. این خودرو مجهز به صندلی های جداگانه با شکل آنترومتریک (مناسب برای افراد با ابعاد و وزن های متفاوت) که برای نشستن طولانی مدت راحت خواهد بود همچنین در صورت انفجار مین از سرنشینان محافظت می کند. به لطف شکل و افزایش ارتفاع بدنه، سربازان فضای راحتی برای نشستن دارند. همچنین این فضا داخلی بزرگ امکان جا به جای تجهیزات را در داخل خودرو نیز میدهد. برای اسایش و امنیت خدمه و سرنشینان این خودرو رزمی جدید به بخاری ، تهویه مطبوع و دستگاه شناسایی و محافظتی ش.م.ر مجهز است. افزایش قدرت آتش این خودرو رزمی جدید را میتوان به طیف گسترده ای از تسلیحات مانند مسلسل سنگین12.7 میلی متری یا مسلسل سنگین 14.5 میلی متر KPVT یا توپ اتوماتیک 30 میلیمتری مجهز کرد. شرکت Practika در نظر دارد تا از جایگاه سلاح کنترل از راه دور برای این خودرو رزمی استفاده کند. در نتیجه فضای داخلی کمتری برای بخش سلاح اشغال میشود همچنین به علت قرار گرفتن توپچی در داخل بدنه نه برجک با حفاظت پایین ، بقاپذیری توپچی در میدان نبرد افزایش پیدا میکند. از طرف دیگر دقت اتش و افزایش دید توپچی نیز با نصب نمونه های مدرن نیز بهبود پیدا خواهد کرد. خودرو زرهی HORUNGY با جایگاه سلاح کنترل از راه مسلح به توپ 30 میلیمتری کاربری های مختلف طراحی قدیمی بی تی ار-60 موجب می شود تا ساخت نمونه های مختلف با کاربری های مورد نیاز با چالش های فنی فراوان همراه باشد. به مدد طراحی بدنه جدید در HORUNGY ، این خودرو زرهی به عنوان یک پلتفرم طراحی شده است که بر اساس آن می توان یک خانواده کامل از خودروهای زرهی چرخدار را ایجاد کرد. بنابراین با کمک HORUNGY ، مشتریان می تواند با هزینه نسبتاً کمی به تعداد زیادی خودروهای زرهی تخصصی که وظایف خاصی را انجام می دهند در اختیار داشته باشد. پلتفرم HORUNGY را میتوان در نقش های مختلف مثل نفربر زرهی ، خودرو رزمی پیاده نظام ، خودرو بازیاب زرهی، آمبولانس زرهی، فرماندهی و کنترل ، خمپاره انداز خودکششی و... تولید کرد. مقایسه خودرو رزمی HORUNGY با نسخه استاندارد بی تی ار -60 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منبع پ.ن: برای اشنایی با استاندار حفاظتی STANAG 4569 بر روی لینک زیر کلیک کنید: https://en.wikipedia.org/wiki/STANAG_4569
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا تحویل ششمین جنگنده f-16 ارتقا یافته به ارتش ترکیه f-16 ارتقا یافته ارتش این کشور ششمین جت F-16 ارتقا یافته توسط صنایع هوافضای ترکیه (TAI) را دریافت کرد. رئیس صنایع دفاعی ترکیه (SSB) در توئیتی اعلام کرد "بهینهسازی ساختار هواپیمای F-16 بلوک 30 در حال پیگیری است. در چارچوب این پروژه ششمین هواپیمای F-16 بلوک 30 که ارتقای ساختاری آن پایان یافته، به فرماندهی نیروی هوایی تحویل داده شد." هدف این پروژه مدرن سازی 35 فروند جنگنده F-16 بلوک 30 است که TAI در حال کار بر روی 25 فروند از آن هاست.جنگنده های باقی مانده توسط مرکز اول فرماندهی نگهداری و تامین هوایی مدرنیزه خواهند شد. TAI اولین جت ارتقا یافته را در ماه جولای سال 2020 به نیروی هوایی تحویل داد. اسماعیل دمیر، رئیس SSB ، در پستی توئیتری در فوریه 2021 گفته بود که ارتقای ساختاری F-16 های بلوک 30 ادامه خواهد داشت. در این پروژه 1200 تا 1500 قطعه از بخش های ساختاری هر هواپیما در حال بازسازی است. کار های تعمیر، تعویض و تقویت بدنه در صورت نیاز انجام خواهند شد." دمیر اضافه کرد هدف این پروژه، افزایش عمر عملیاتی F-16 ها از 8000 به 12000 ساعت است. پس از ممانعت ایالات متحده از فروش جت های F-35 به ترکیه، به دلیل خرید S-400 توسط این کشور، بروزرسانی F-16 باعث می شود ترکیه مقداری زمان برای توسعه جت TF-X بومی خود که تحت برنامه هواپیمایی رزمی بومی (MMU) در دست پیگری است، ذخیره کند. انتظار می رود جنگنده TF-X اولین پرواز با موتور بومی خود را در سال 2029 انجام دهد. جنگنده TF-X ترکیه منبع
-
2 پسندیده شدهسلام یک نگاهی به همون کنیستری که یک تکه اش در همین عکسی که گذاشته اید و دیده می شود ، بیندازید ، تفاوتی را که منظورم بود مشاهده می فرمایید .
-
2 پسندیده شدهسلام کنیسترهای موشک به نظر میرسد که نسبت به تولیدات قبلی خیلی زمخت درست شده اند . فکر میکنم احتمالا ( علتش را نمی دانم ) به خاطر فشاری که برای رو نمایی بوده است همه چیز عجله ای آماده شده است . اون از داستان حامل که کنیستر ها مستقیم روی ریلهای موشک اصلی گذاشته شده اند و ظاهرا فقط به صورت موقت تثبیت شده اند و این هم از شکل کنیستر ها و این که کمی هم به نظر میرسد نسبت به طول موشک بلند تر از معمول هستند .
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا پهپاد سایز میکرو شرکت Aselsan به مرحله پرواز آزمایشی رسید پهپاد ساکا شرکت Aselsan به گفته شرکت سازنده، Aselsan، پهپاد سایز میکرو Saka پرواز آزمایشی خود را با موفقیت پشت سر گذاشته است. یوسف ضیا کوتیل، یکی از مدیران پروژه در غول دفاعی ترکیه، به خبرگزاری آنادولو گفت که این شرکت در حال کار بر روی سیستم های بدون سرنشین هوایی، زمینی و دریایی است. پهپاد ساکا حدود 600 گرم (21 اونس) وزن دارد و از نگهدارنده 3 محوره استفاده می کند. هدف اصلی توسعه این پهپاد استفاده در حوزه های اکتشاف و نظارت است. ساکا نسبت به پهپاد های فعلی برتری هایی دارد از جمله: اندازه بسیار کوچک، حمل و نقل آسان با استتار، توانایی فعالیت در فضا های بسته (غار ها یا محیط های مشابه)، برطرف کردن نیاز به برد کوتاه تر انتقال تصویر . این پهپاد می تواند بدون نیاز به مداخله دستی، به طور خودکار از زمین برخیزد. یوسف ضیا کوتیل گفت: برنامه ما این است که با کنترل گر پرواز قابل تنطیم، زیرساخت نرم افزاری ایستگاه کنترل زمینی، سیستم لینک داده مقاوم در برابر تهدیدات جنگ الکترونیک و زیرساخت پهپاد های گروهی بتوانیم عملکرد بهتری نسبت به محصولات خارجی داشته باشیم. وی ادامه داد: تا پایان امسال برای اولین بار در ترکیه، نسخه ای از ساکا با وزن کمتر از 500 گرم را رونمایی خواهیم کرد که امکانات متفاوتی شامل نرمافزار و سختافزار کنترل کننده پرواز و واحد پردازشگر تصویر بومی سیستم لینک داده دارد. منبع
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا ترکیه خودروی زرهی یکپارچه شده با سیستم پرتاب راکت چند تایی را تست می کند امرپ Vuran یکپارچه شده با سیستم پرتاب راکت چند تایی خودوری تاکتیکی زرهی چرخدار Vuran ترکیه مجهز به یک سیستم راکتی چندتایی جدید (MLRS) در پرتاب آزمایشی اهداف خود را مورد اصابت قرار داد. اسماعیل دمیر، رئیس صنایع دفاعی ترکیه، پنجشنبه در پستی توئیتری گفت که راکت ها توسط MLRS های 107 میلی متری ساخت Roketsan با همکاری شرکت صنایع مکانیکی و شیمیایی (MKEK)، شلیک شدند. این MLRS قادر به شلیک 12 راکت به صورت همزمان است. (لینک دانلود ویدئو) خودروی ضد مین و کمین BMC Vuran از نقاط حساس حفاظت می کند، می تواند برای گشت زنی بین پاسگاه های پلیس استفاده شود و امنیت مرز ها را تامین کند. این خودرو نمونه کوچکتر BMC Kirpi است. Kirpi می تواند 12 نفر را حمل کند در حالی که Vuran نه نفر را در خود جای می دهد. این خودرو به حداکثر سرعت 110 کیلومتر در ساعت می رسد و می تواند در آب هایی تا ارتفاع 80 سانتیمتر حرکت کند. Vuran به کمک کابین و پنجره های مجهز به مونوکوک، صندلی های جاذب شوک و بخش پایینی و اسلحه با ساختار V شکل، در برابر مین و پرتابه های بالستیک مقاوم است. از نقاط برجسته این خودرو می توان به دوربین های جلویی و پشتی، سیستم خودکار اطفاء حریق، تایر های پنجر رو، سیستم مرکزی تنظیم فشار باد تایر، تسلیحات خودکار کنترل از راه دور و سیستم تهویه مطبوع A/C اشاره کرد. چندین زیر سیستم دیگر نیز با این خودرو هماهنگ شده اند که شامل ایستگاه سلاح کنترل از راه دور ASELSAN Sarp ، سیستم دفاع شیمیایی- بیولوژیک- رادیولوژیک و هسته ای (CBRN) ، میکسر، پرتابگر نارنجک دودزا، سیستم اطفاء حریق برای بخش سرنشینان - بخش موتور - خودرو و تایر ها، قاب شیشه ها، بازو های بریدن کابل و وینچ هیدرولیک می شود منبع
-
2 پسندیده شدهHAVA SOJ کلید سلطه بر امواج HAVA SOJ پروژه ای مشترک میان TAI و ASELSAN برای توسعه هواپیمای ویژه جنگ الکترونیک و پشتیبانی الکترونیک از راه دور مورد نیاز ترکیه است. این اقدامی بزرگ برای به حداقل رساندن وابستگی خارجی در تامین نیاز های دفاعی است. همچنین علاوه بر توسعه هواگرد قرار است، مراکز برنامه ریزی و آموزش، تجهیزات پشتیبانی زمینی و خدمات پشتیبانی یکپارچه را نیز شامل می شود. SOJ سیستم یکپارچه است که اجازه میدهد بدون ورود به مرز های دشمن انواع سیستم های ارتباطی و رادار ها کشف کنیم و بر عملکرد آن ها اخلال ایجاد کنیم. این پروژه از دو بخش کلی تشکیل شده است: هواگرد SOJ مرکز برنامه ریزی و آموزش (عناصر پشتیبانی فنی مأموریت) هواپیمای تجاری Bombardier Global 6000 پلتفرم انتخابی برای این پروژه است. این هواپیما می تواند تا 12 ساعت به پرواز ادامه بدهد و مضاف بر موتور ها به یک ژنراتور مجهز هست که می تواند انرژی کافی را برای سیستم ها الکترونیکی فراهم کند. (م:شرکت ساب هم براساس همین هواپیمای اواکس Erieye را توسعه داده) اما تغییراتی در سیستم توزیع نیروی برق، خنک کننده ها و بخش های از بدنه خارجی اعمال میشود. و پس از اتمام این تغییرات TAI گواهینامه پروازی را پس از انجام تست های گوناگون مجدد صادر خواهد کرد. ویژگی ها: سیستم های شنود در باند فرکانسی وسیع سیستم های جنگ الکترونیک با توان خروجی بالا رادار ارایه فازی فعال سیستم پیوند داده DSSS و مقاوم در برابر اختلال مداومت پروازی بسیار بالا سیستم های تشخیص تهدید و مقابله با تهدیدات موشکی زیر سیستم ها: زیر سیستم حمله الکترونیکی / پشتیبانی الکترونیک زیر سیستم رادار آرایه فازی فعال زیر سیستم ارتباطی و خط داده تاکتیکی زیر سیستم مدیریت میدان نبرد زیر سیستم های دفاعی منبع (Stand-Off-Jammer) SOJ م« چیزی معلوم است گام بلند ترکیه برای تقویت هرچه بیشتر قدرت هوایی با اتکا به توان داخلی خود است. اما این هواگرد، هواگردی در کلاس شاویت و گلوبال آی (البته بدون در نظر گرفتن بحث اواکس بودن گلوبال آی) است. ترکیبی از قابلیت های الینت و جنگ الکترونیک، و به همراه یک رادار برای شناسایی و ردیابی دقیق اهداف زمینی. حال باید منتظر ماند و دید که چه زمانی این پروژه به سرانجام میرسد و اطلاعات دقیق تری ارائه میشود. به شکل محسوسی نبود چنین پرنده ای در کنار اواکس در نیروی هوایی خودمان احساس میشود.»
-
1 پسندیده شدهایده استفاده از خودروهای بدون سرنشین با وزن بالا یکی از برنامه هایی است که صنایع نظامی مختلف به دنبال به کارگیری آن هستند. خودروهای بدون سرنشین سنگین وزن می توانند تسلیحات سنگین تری را با خود حمل کنند همچنین دست طراحان برای افزودن زیر سیستم های مختلف مانند حسگرهای مختلف به خاطر ابعاد بزرگ بازتر خواهد بود. در همین زمینه انتشار خبری از بخش دفاعی روسیه نشان داد، روسها برای خودروهای سنگین بدون سرنشین برنامه جدیدی در دست بررسی دارند که این خبر با حاشیه نیز همراه بوده است. در 8 اوت سال 2018 گزارشی به همراه تصویر در گروه رسانه ای RBK منتشرشد که نشان میداد بخش دفاعی روسیه برنامه جدیدی را برای تانک رباتیک، تحت عنوان پروژه طوفان (Штурм) کلید زده است. در گزارش RBK به نقل از منبعی ناشناس در وزارت دفاع روسیه مطرح شد که شرکت ماشین سازی UralVagonZavod در حال کار بر روی یک پروژه خودروهای رزمی رباتیک سنگین وزن به نام پروژه طوفان است. هدف اصلی این پروژه کاهش تلفات نیروی انسانی خصوصا در نیروهای شهری عنوان شد. خودروهای رزمی رباتیک می توانند به سرعت اهداف و تهدیدات را در داخل مناطق شهری متراکم شناسایی وطبقه بندی کنند. در این حالت اهداف در محیط های شهری با شناسایی و شلیک دقیق ازبین خواهند رفت در نتیجه دیگر خبری از شلیک های کور به سمت ساختمان های شهری نخواهد بود. این خصوصیت موجب میشود خسارات وارده به بافت شهری مانند ساختمان های مسکونی کاهش باید و پاکسازی مناطق شهری با کمترین خسارت انجام شود. خبرگزاری RBK در گزارش اولیه خود شرح داد پروژه طوفان شامل 4 کلاس مختلف است. کلاس اول دارای وزن 50 تن و مجهز به توپ 125 میلیمتری و مسلسل هم محور 7.62 میلیتری است کلاس دوم مجهز راکت انداز RPO-2 با راکت های ترموباریک ویک مسلسل 7.62 میلیمتری است. کلاس سوم یک خودروی رزمی مجهز به دو توپ 30 میلیمتری و مسلسل هم محور 7.62 میلیتری به همراه موشک های هدایت شونده ضد زره است. کلاس چهارم و اخرین کلاس طوفان یک راکت انداز مانند سامانه راکت انداز TOS-1 است. این منبع ادعا کرده است یک نمونه اولیه از این خودروی رزمی با تجهیزات نظامی برای ازمایش ساخته شده است. بعد از انتشار خبر پروزه طوفان کارشناس نظامی معروف روسیه ویکتور موراخوفسکی طی مقاله ای توضیح داد که اخبار پیرامون پروزه طوفان یک تفسیر غلط خبرگزاری RBK است و از همه خبرنگاران خواست خبرسازی در پیرامون پروژه طوفان را متوقف کنند و از شایع پراکنی در خصوص این طرح خودداری کنند. ویکتور موراخوفسکی گفت که گزارش RBK از پروژه طوفان در واقع تفسير اشتباه و معرفی مجدد يك پروژه قدیمی است که پیش از این اعلام شده بود. در حقیقت پروژه طوفان یکی از پروژه های قدیمی ارتش روسیه است و با وجود اینکه که در نمایشگاه های فناوری دفاعی روسیه نیز معرفی شده بود ازنظر خبرنگاران دور مانده بوده است. ویکتور موراخوفسکی شرح داد رسانه های داخلی قصد داشتند با بزرگنمایی پروژه قدیمی طوفان پیامی جالب و امیدوارکننده در مورد پیشرفت در صنعت داخلی را نشر دهند. بر طبق گزارش موراخوفسکی پروژه طوفان سالهاست متوقف شده است و بیشتر از طرحی بر روی کاغذ نیست و هیچ نمونه اولیه ای از پروژه طوفان ساخته نشده است. براساس گزارش موراخوفسکی هدف توسعه پروژه طوفان توسعه شبکه ای از سیستم های رزمی روباتیک خودکار بود. قرار بود فعالیت های مشترک و هماهنگ بین سیستم های رزمی، حل مسئله در مأموریت های رزمی را تضمین کند. دراصل پروژه طوفان شامل 5 نوع خودرو رزمی با تسلیحات و وظایف گوناگون بود که می بایست در انجام ماموریت ها یکدیگر را پشیبانی کنند. ویکتور موراخوفسکی کارشناس مشهور روسی پوستری پروژه طوفان که 5 نوع خودرو رزمی را نشان میدهد نوع اول این خودروهای رزمی مجهز به سلاح های سنگین است. سه نوع آرایش تسلیحاتی برای خودروهای سنگین پیشنهاد شده است.1- یک توپ 152 میلیمتری با بارگذار خودکار به همراه مسلسل هم محور7.62 میلیمتری 2-یک توپ 125 میلیمتری با بارگذار خودکار به همراه مسلسل هم محور7.62 میلیمتری3- دو توپ 30 میلیمتری مدل 2А42 به همراه مسلسل هم محور7.62 میلیمتری و 4 موشک هدایت شونده ضد زره طرح های گرافیکی اولیه خودروهای کلاس سنگین نشان میدهد خودروهای رزمی در این پروژه از یک شاسی یکسان و مجهز به شش چرخ (همانند شاسی تانک تی-72) بهره میگیرند. شاسی این خودروهای رزمی به طور قابل توجه ای با صفحات زره واکنشی پوشانده شده است. همچنین شاسی ها مجهز به تیغه بولدوزر هستند. نمونه کلاس سنگین پروژه طوفان مجهز به توپ با 125 میلیمتری نمونه کلاس سنگین پروژه طوفان مجهز به دو توپ 30 میلیمتری نوع دوم این خودروهای رزمی آرایش تسلیحاتی متوسطی دارند که 3 مدل پیشنهاد شده است. 1- توپ57 میلیمتری به همراه مسلسل هم محور7.62 میلیمتری و 4 موشک هدایت شونده ضد زره 2- یک توپ30 میلیمتری به همراه مسلسل هم محور7.62 میلیمتری و 4 موشک هدایت شونده ضد زره 3- راکت انداز RPO-2 با راکت های ترموباریک به همراه همراه مسلسل 7.62 میلیمتری نوع سوم این خودروهای رزمی دارای سلاح های سبک هستند. دو نوع آرایش تسلیحاتی برای خودروهای کلاس سبک پیشنهاد شده است که شامل 1- مسلسل 12.7 میلیمری 2- مسلسل 12.7 میلیمتری به همراه 4 موشک هدایت شونده ضد زره می باشد. نوع چهارم به نام خودرو رزمی ویژه نامگذاری شده است اما وظیفه ای برای آن اعلام نشده است. نوع پنجم این خودروها در حقیقت یک خودرو شناسایی است که وظیه آن هدایت و پشتیبانی از خودروهای زمینی و هوایی بدون سرنشین کوچک دیگر است. ویژگی جالب توجه ای که برای این خودرو در نظر گرفته شده بود هوشمندی و خودمختاری است. تمامی 5 نوع خودروی نظامی توضیح آن داد شد بوسیله یک خودرو سرنشین دار دیگر کنترل خواهند شد که به عنوان مرکز فرماندهی و کنترل و مدیریت شبکه بین خودروهای رزمی رباتیک فعالیت میکند. و تمامی دستورهای لازم از این طریق به خودرهای رزمی داده میشود. این خودروی فرماندهی میتواند از فاصله 3 کیلومتری دستورهای لازم را به خودروهای رزمی بدهد. خودروی فرماندهی میتواند هشت سرنشین را در خود جای دهد. خودرو فرماندهی و مدیریت شبکه بین خودروهای رزمی با تمام اینها موراخوفسکی توضیح داد که پروژه طوفان متوقف شده است ولی در پایان پروژه طوفان متخصصین دست اندرکار در این پروژه پیشنهاد کردند تا خودروهای رزمی رباتیک در کنار خودروهای رزمی و به عنوان خودروهای پشیبانی آتش استفاده شوند. کار مستقل این مجموعه در موقعیت های خاص می تواند منجر به اختلال در عملکرد یک مأموریت رزمی شود. همچنین توصیه شد استفاده از ربات ها در میدان رزم کوتاه مدت و سریع باشد. نقاط نگهداری و پشیبانی از ربات ها باید تا حد امكان نزديك به مواضع شليك قرار گيرند. این کار باعث تسریع در نگهداری وسایل نقلیه و بارگیری مهمات قبل از ورود به موقعیت جدید می شود. درکل تحقیقات پیرامون این خودروهای رزمی رباتیک در روسیه نتایج خوشایندی در پی نداشته است. ظاهرا این روبات های رزمی تأثیر قابل توجهی در قابلیت های تیپ پیاده نظام/مکانیزه نخواهند داشت. در نتیجه در پروژه طوفان توصیه شده است تا توسعه خودروهای رباتیک همچنان تا 10-15 سال آینده مورد بررسی قرار گیرد تا کیفیت رزمی آنها بهبود یابد. ارتفا و توسعه امکانات ارتباطی و کنترل، تجهیزات نظارتی و غیره منجر به افزایش قابل توجهی در خصوصیات تاکتیکی ، فنی و عملیاتی خودروها رزمی رباتیک خواهد شد. گرچه پروژه طوفان متوقف شده است اما نشان میدهد دانشمندان و طراحان روسی پروژه های تحقیقاتی زیادی را برای بررسی گزینه های مختلف به کارگیری سیستم های یکپارچه ربانیک انجام داده یا انجام می دهند. پروژه طوفان نشان می دهد سیستم های روباتیک با فناوری موجود محدودیت زیادی دارند در نتیجه آزمایش، تحقیق و مطالعه بیشتری را طلب می کنند. البته باید به این نکته توجه داشت ایده های جدید و نو همیشه در علم و صنعت دفاعی به طور گسترده ای ظهور پیدا می کنند.این ایده ها سرنوشت های متفاوتی خواهند داشت برخی از ایده ها تبدیل به یک محصول شده و وارد خدمت می شوند، برخی دیگر به دلایل گوناگون مثل هزینه بر بودن، نیاز به فناوریهای جدید، برآورده نکردن نیاز و یا ایجاد مشکلات جدید در حد یک تئوری یا نمونه اولیه باقی می مانند. چنین طرحها و یا پروژه هایب شاید در زمانه خود بی فایده به نظر برسند ولی میتوانند راهگشای مسیری نوین در صنعت و علم به حساب آیند. پروژه طوفان نیز شاید در حال حاظر برای ارتش روسیه بی فایده به نظر برسد اما ایده های این پروژه به راحتی می توانند به گسترش سلاح های رباتیک به ارتش روسیه در اینده کمک کننده باشد. نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است منبع: https://topwar.ru/145420-proekt-shturm-gromkaya-sensaciya-ili-chistaya-teoriya.html
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا General Atomics MQ-9 Reaper ("Predator B") هوای بدون سرنشین رزمی (UCAV) مناسب برای تمام شرایط آب و هوایی (2007) MQ-9 ریپر (M= چند منظوره، Q= هواپیمای بدون سرنشین، 9= اسم این سری) پلتفرمی سطح بالا و کنترل از راه دور برای نیروی هوایی ایالات متحده است که توانایی اقدام فوری و درگیری دقیق را دارد. ظاهر آن مشابه سری پهپاد های Predator است و در واقع مشتقی بزرگتر از نظر ابعاد با قدرت بیشتر و توانایی حمل مهمات گستردهتر محسوب می شود. MQ-1 پریدیتور (Predator A) نسل اول پهپاد های پریدیتور بود که با نام RQ-1 و به عنوان پلتفرم شناسایی بی سرنشین ساخته شد و بعدا مسلح شد (با نام MQ-1). MQ-9 "Reaper" ("Predator B") تحول بعدی این سری بود که از ابتدا به عنوان یک پلتفرم شناسایی مسلح با ویژگی های فنی بهتر و سازه هوایی بزرگتر تلقی می شد. MQ-9 ریپر در سال 2007 معرفی شد و نقش مهمی در "جنگ علیه تروریسم" ایالات متحده در افغانستان و عراق داشت. یکی ویژگی های شاخص MQ-9 نسبت به MQ-1، باله های دمی چرخیده به بالا و رو به بیرون آن است که در MQ-1 رو به پایین اند. سامانه MQ-9 کاملا قابل حمل است و برای حمل هوایی می توان آن قطعات آن را از هم جدا و توسط هواپیمای ترابری لاکهید C-130 یا هواپیما های مشابه حمل کرد. طراحی پایه بدون خلبان این پهپاد امکان برخاست و فرود روی تقریبا هر باندی را می دهد. Reaper توانایی حمل و پرتاب مهماتی مانند موشک ضد تانک هلفایر و بمب های هدایت دقیق JDAM سری GBU-12 / GBU-38 توسط 2 نقطه سخت خارجی خود را دارد. از آنجایی MQ-9 در رده "شکارچی/قاتل" گروه بندی می شود، می تواند به عنوان یک پهپاد شناسایی بی وقفه در استراتوسفر فعالیت کند و در صورت نیاز با اهداف درگیر شود. تصویربرداری توسط یک تلویزیون محافظت شده، یک تلویزیون روز و دوربین های مادون قرمز به همراه یک فاصله سنج لیزری انجام می شود که نقش هدف گذاری لیزری را هم برای مهمات هدایت مستقیم JDAM دارد. عملکرد MQ-9 از طریق چندین خودروی پشتیبانی زمینی و ایستگاه های تجهیزاتی (ایستگاه های کنترل زمینی) صورت می گیرد. خلبانان آموزش دیده Reaper را با یک دسته کنترل به پرواز در می آورند و توسط یک دوربین رنگی نصب شده در دماغه و سایر سامانه های گزارش پرواز، فعالیت هواپیما را بررسی می کنند. قرار است MQ-9 جای خود را به مدل Avenger (پریدیتور C) که بزرگتر، پنهان کار و با موتور جت است، بدهد. در سال 2015، 104 نسخه آزمایشی MQ-9 Reaper در اختیار نیروی هوایی ایالات متحده قرار داشت. در فوریه سال 2011، وزارت دفاع ایالات متحده اعلام کرد که قراردادی برای خرید 24 سامانه MQ-9 Reaper اضافه تر به ارزش 148 میلیون دلار را با با شرکت General Atomics Aeronautical Systems منعقد کرده است. در اکتبر سال 2011، وزارت دفاع اعلام کرد که یک قرارداد برای ارائه 2 سامانه MQ-9 Reaper، 3 رادار LYNX بلوک 30 و یک موتور اضافی به نیروی هوایی ایتالیا به ارزش 15 میلیون دلار را با جنرال اتمیکس بسته است. در نوامبر سال 2013، هلند از برنامه خود برای عملیاتی کردن ریپر ها تا سال 2017 خبر داد. 4 فروند از آن ها در این نیرو حضور خواهند داشت. نیرو های هلند، فرانسه، ایتالیا، انگلستان، ایالات متحده و چند کشور دیگر از اپراتور های این پهپاد اند. در سال 2014، تعداد کل ریپر های تولیدی به عدد 163 رسید. در فوریه سال 2015، اعلام شد که قراردادی 279 میلیون دلاری برای کار بر روی 24 فروند MQ-9 ریپر بلوک 5، قطعات یدکی و تجهیزات پشتیبانی به جنرال اتمیکس اعطا شده است. کار ها در Poway کالیفرنیا و تا سی ام سپتامبر 2017 انجام می شوند. در دسامبر سال 2015، انگلیس برنامه ای برای خرید 20 فروند پهپاد MQ-9 ریپر جدید تحت برنامه "محافظ" داشت. این پهپاد ها به 10 فروند MQ-9 موجود اضافه خواهند شد. در فوریه سال 2016، یک پهپاد ریپر در فرودگاه قندهار افغانستان سقوط کرد. در جولای سال 2016، یک پهپاد ریپر متعلق به تعهد ایالات متحده به جنگ داخلی سوریه در حین ماموریت در سوریه ناپدید شد. در سپتامبر سال 2017، فرانسه اعلام کرد که ناوگان پهپاد های ریپر خود را که تا آن زمان فقط در نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) بودند، مسلح خواهد کرد. این موضوع فرانسه را به سومین دارنده هواپیما های ریپر مسلح (پس از ایالات متحده و انگلیس) تبدیل می کند. در فوریه سال 2018، نسخه MQ-9B در حال ادامه فاز آزمایش خود بود. در ژوئن سال 2018، اعلام شد که طبق برنامه قرار است پهپاد MQ-9B Sky guardian در نمایشگاه Royal International Air Tatoo انگلیس حضور یابد. این هواپیما از Grand Forks داکوتای شمالی تا RAF Fairford پرواز می کند و در طول این پرواز از اقیانوس آتلانتیک رد می شود. نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا قرارداد خرید این محصول را امضا کرد و اولین نمونه خود را در سال 2023 دریافت می کند. در نوامبر سال 2018، نیروی هوایی ایالات متحده قراردادی 263 میلیون دلاری به جنرال اتمیکس اعطا کرد تا سری جدید پهپاد های MQ-9 ریپر خود را به تولید انبوه برساند. در همین ماه، استرالیا MQ-9 ریپر را برای طرح ارتفاع متوسط مداومت بالا (MALE) خود انتخاب کرد. در سپتامبر سال 2019، جنرال اتمیکس از سامانه کنترل چند ماموریتی جدید خود رونمایی کرد که زمان تمرین خدمه را به نصف کاهش می داد. در ژوئن سال 2020، نیروی هوایی ایالات متحده به دنبال ناوگان قدیمی پهپاد های MQ-9 خود از طریق برنامه "MQ-X" (که یک بار لغو شده بود و دوباره بازطراحی شد) بود. USAF هدف خود را سال 2030 تعیین کرد و به دنبال یک پهپاد ارتفاع متوسط با قابلیت های هجومی است. در همین ماه، جنرال اتمیکس حضور خود در برنامه "MQ-X" یا "MQ-NEXT" نیروی هوایی ایالات متحده را اعلام کرد. در سپتامبر سال 2020، جنرال اتمیکس با موفقیت یک پهپاد MQ-9 ریپر را با سامانه هوش مصنوعی (Agile Condor از طریق پاد های ماموریتی یکپارچه) برای فعالیت جستجو و رهگیری (که اهداف بالقوه را به اپراتور زمینی نشان می داد) به پرواز در آورد. جنرال اتمیکس کار بر روی پاد های ماموریتی ISR/EW هوا پرتاب و قابل بازیابی از هوا Sparrowhawk را ادامه می داد. USAF امکان استفاده MQ-9A از موشک های هدایت پذیر ضد تانک هلفایر را آزمایش کرد که به پهپاد اجازه می داد بدون کم شدن توانایی های میدان نبرد، بهره وری تسلیحات خود را 2 برابر کند. در اکتبر سال 2020، گزارش ها نشان دادند که ایالات متحده قصد دارد پهپاد MQ-9 را به تایوان بفروشد. در ژانویه سال 2021، نیروی هوایی ایالات متحده 90 نفر از پرسنل و پهپاد های MQ-9 مرتبط را در راستای حمایت از عملیات های ناتو به رومانی (بیشتر در حوزه بالکان و دریای سیاه) فرستاد. جنرال اتمیکس امکان هدف گیری زیرسطحی را به نمایش گذاشت تا توانایی های جنگ ضد زیردریایی این پهپاد در نقش دریایی را افزایش دهد. در این آزمایش 10 sonobuoy پرتاب شد که هدف را به مدت 3 ساعت تعقیب کردند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 200 - سازنده: General Atomics Aeronautical Systems - ایالات متحده - کشورهای مصرف کننده: استرالیا، جمهوری دومنیکن، فرانسه، ایتالیا، هلند، اسپانیا، انگلیس، ایالات متحده - نقش: حمله زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جنگ ضد زیردریایی (مجهز برای جستجو، رهگیری و درگیر شدن با عناصر زیرسطحی دشمن تسلیحات مخصوص)، نیروی دریایی (توانایی برخاست از زمین و ناو برای انجام عملیات های روی دریا در انواع نقش های دریایی هنگام پشتیبانی شدن توسط عناصر سطحی هم پیمانان)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 11 متر - طول بال ها: 20.1 متر - ارتفاع: 3.81 متر - وزن: 1680 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 4760 کیلوگرم (3080 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوفن Honeywell TPE331-10GD با قدرت 900 اسب بخار که یک ملخ 3 پره را در آرایش pusher می گرداند - حداکثر سرعت: 370 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 15240 متر - برد: 3022 کیلومتر - تسلیحات: مهمات مختص ماموریت می تواند شامل هر ترکیبی از این سلاح ها در در 4 نقطه سخت 2 تایی (در مجموع 6) باشد: موشک ضد تانک AGM-114 هلفایر، مهمات حمله مستقیم مشترک GBU-12 و GBU-38 - نسخه ها: "RQ-1 "Predator (پهپاد بدون سرنشین شناسایی که MQ-1 برپایه آن ساخته شد)، "MQ-1 "Predator (پهپاد شناسایی مسلح از مدل RQ-1)، "MQ-9 "Reaper (سری پایه، برگرفته از RQ-1، بزرگ تر، عملکرد فنی بهتر، قابلیت حمل محموله بیشتر)، "MQ-9 "Guardian (نسخه گشت دریایی که توسط آزانس گمرک و مرزبانی ایالات متحده استفاده می شد، حداقل 2 نسخه استفاده می شود، مجهز به رادار جستجوی دریایی مخصوص و تجهیزات الکترواپتیکی)،MQ-9B "SkyGuardian" (دارای مجوز مقررات پرواز هوافضایی اروپا (NATO STANAG 4671)، دارای توانایی حس و دوری کردن (از سایر هواپیما ها)، محافظت در برابر اصابت صاعقه، مداومت 40 ساعته، بال های 24 متری با بالچه های انتهایی)، "SeaGuardian" (نسخه گشت دریایی ارائه شده توسط GA-ASI ) منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا General Atomics MQ-25 Stingray طرح پیشنهادی هوای بدون سرنشین تانکر هوایی (2017) 3 بازیگر اصلی در برنامه تانکر های هوایی بدون سرنشین نیروی دریایی ایالات متحده (USN) حضور داشتند: بوئینگ، لاکهید مارتین و جنرال اتمیکس (با پشتیبانی بوئینگ). وقتی نیروی دریایی جهت برنامه را از حمله و پشتیبانی هوایی پرتاب شده از ناو هواپیمابر بدون سرنشین (UCLASS) به طراحی پهپاد تانکر و شناسایی MQ-25 استینگری تغییر داد، نورثروپ گرومن کنار کشید. شرکت General Atomics Aeronautical Systems، بازیگر اثبات شده در بازار پهپاد ها و سازنده سری معروف پریدیتور، همانند بوئینگ و لاکهید مارتین به جایزه این برنامه چشم داشت، جایزه ای که در حوزه تدارکات احتمالا میلیارد ها دلار می ارزید و تعهد پشتیبانی سالانه. USN بزرگترین نیروی جنگنده دریایی و بیشترین تعداد ناوهای هواپیمابر را در اختیار دارد. پهپاد رزمی Avenger شرکت جنرال اتمیکس پایه طرح پیشنهادی Stingray بود. به همین دلیل طراحی آن ها شباهت های خارجی زیادی دارد، مثل ورودی هوای نصب شده در بالای بدنه که تک موتور آن را تغذیه می کند، آرایش باله های دمی V شکل رو به بیرون و بخش زیرین با چرخ های سه تایی جمع شونده. بدنه کاملا صاف است و تجهیزات پشتیبانی مرتبط مانند اویونیک و سوخت را در خود جای می دهد. موتور همانند سایر پهپاد های نظامی سایز متوسط تا بزرگ در عقب نصب شده است. در طرح پیشنهادی Stingray برخلاف طراحی شبه بال-بدنه ترکیبی Avenger، بال های اصلی در بالای 2 طرف بدنه قرار دارند و انتهای هر بال به یک بالچه ختم می شود تا پایداری و بهره وری سوخت افزایش یابد. در بخش چانه بدنه یک برجستگی مربوط به حسگر ها دیده می شود که به پهپاد اجازه می دهد تا نقش جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) پایه (بخشی از الزامات USN) را ایفا کند. برای رعایت بخش الزام حمل سوخت USN، در زیر هر بال یک مخزن سوخت قرار دارد. این هواپیما ویژگی های پنهان کار دارد، یک قلاب گیرنده برای فرود روی ناو هواپیمابر روی آن تعبیه شده و بال های جمع شونده به آن اجازه حمل روی ناو هواپیمابر را می دهد. این ویژگی ها جدا از الزامات معمول هواپیما های نیروی دریایی مثل محافظت در برابر اسپری نمک خورنده و بخش زیرین تقویت شده عملیات های سنگین روی ناو هستند. MQ-25A کاملا خودکار است و سامانه آن فعالانه دستورها و مسیرها را از مدیر پرواز روی عرشه دریافت می کند. جنرال اتمیکس در حال آزمایش موتور توربوفن Pratt & Whitney Canada PW815 برای Stingray است که حدود 71 کیلونیوتن رانش تولید می کند. شرکت انتظار دارد تمام الزامات فنی نیروی دریایی مثل برد عملیاتی را پاس کند که هواپیما را ملزم می کند تا در فاصله نسبتا دور از کشتی حامل خود و در اقیانوس نا آرام عملیات کند. موتور PW815 تائیدیه نظامی ندارد که ممکن است خلاف طرح پیشنهادی GA-ASI باشد. انتظار می رود Stingray به طور معمول از سوپر حامل های Nimitz و کلاس Ford ناوگان نیروی دریایی عملیات کند. هر طرح باید حدود 6300 کیلوگرم سوخت را با پاد های سوخت گیری لنگری استاندارد به هواپیما های رزمی سرنشین دار تحویل دهد که اپراتور زمینی نیر بخشی از عملیات سوختگیری خواهد بود (با استفاده از لینک های ویدئویی و ارتباطی بی وقفه). نیروی دریایی امید دارد که ناوگان F/A-18 سوپر هورنت خود را که برای حمل سوخت تغییر یافته اند آزاد کند تا این پلتفرم ها بتوانند به فرم رزمی سابق خود برگردند. MQ-25 سوخت رسان اصلی به لاکهید F-35 لایتنینگ 2 خواهد بود. در آگوست سال 2018، MQ-25 Stingray بوئینگ به عنوان برنده پروژه پهپاد سوخترسان نیروی دریایی ایالات متحده معرفی شد. فرداد اولیه به ارزش 805 میلیون دلار برای 4 پهپاد آزمایشی تا آگوست سال 2024 است. USN انتظار دارد که اولین نسخه قابل پرواز در سال 2020 آماده شود. با اضافه شدن سفارش 3 فروند آزمایشی دیگر در سال 2020، تعداد کل سفارش ها به 7 فروند رسید. احتمال دارد این برنامه از 13 میلیون دلار فراتر رود و از 72 فروند هواپیما تشکیل شود. در سال 2019، اولین نسخه آزمایشی MQ-25 به فرودگاه MidAmerica St. Louis که نزدیگ پایگاه Scott نیروی هوایی قرار دارد، منتقل شد. با ادامه یافتن آزمایش های تاکسی، اداره فدرال هوانوردی به این هواپیما تائیدیه داد و مجوز آزمایش های پروازی آن را صادر کرد. MQ-25 اولین پرواز خود را در نوزدهم سپتامبر سال 2019 انجام داد. در دسامبر سال 2020، شرکت بوئینگ ویدئویی از اولین پرواز MQ-25 با مخزن های سوختگیری خارجی Cobham را منتشر کرد. در ژوئن سال 2021، اولین آزمایش سوختگیری انجام شد که در آن MQ-25 به یک F/A-18 سوپر هورنت سوخترسانی کرد. این ماموریت حدود 4.5 ساعت به طول انجامید که در آن 2 هواپیما چندین بار اتصال خشک و تر را به مدت بیش از 10 دقیقه انجام دادند و در مجموع 147 کیلوگرم سوخت منتقل شد. نیروی دریایی ایالات متحده برنامه دارد تا اسکادران بدون سرنشین ناو پرتاب چند منظوره 10 (VUQ-10) را تا اکتبر سال 2021 با 4 نمونه مهندسی و ساخت MQ-25A تشکیل دهد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2017 - وضعیت: در حال توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: General Atomics Aeronautical Systems (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده، کانادا (سفارش داده شده)، هند (سفارش داده شده) - نقش: نیروی دریایی (توانایی برخاست از زمین و ناو برای انجام عملیات های روی دریا در انواع نقش های دریایی هنگام پشتیبانی شدن توسط عناصر سطحی هم پیمانان)، سوخت گیری هوایی (تانکر، پلتفرم اختصاصی یا تغییر یافته برای انتقال سوخت به هواپیما های هم پیمان)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 16 متر - طول بال ها: 23 متر - ارتفاع: 1.8 متر – قوای محرکه: 1 موتور توربوفن Rolls-Royce AE 3007N با رانش بیش از 44 کیلونیوتن - برد: 930 کیلومتر با حمل 6800 کیلوگرم سوخت - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی سامل 2 مخزن سوخت لنگری زیر بال ها و سامانه های ISR پایه - نسخه ها: "MQ-25 "Stingray (سری پایه)، MQ-25A (مدل تولیدی) منبع
-
1 پسندیده شدهمیلیتار-ُوشنبلات (میلیتار- ووخن بلات ) ارزش مطبوعات نظامی در روند بهینه سازی سازمان نیروهای مسلح این مجله در سال 1816 توسط سرهنگ رول فون لیلینسترن ( 1847-1780) ، ریاست وقت بخش تاریخ جنگ و همچنین ژنرال کارل فون دکر ( 1844-1784) رییس وقت بخش توپوگرافی ستاد کل ارتش پروس تاسیس شد . در ابتدا ، مجوز انتشار این مجله از سوی وزارت جنگ پروس برای خبر رسانی در خصوص احکام ، دستورات و گزارش های مربوط به نیروی انسانی ارتش صادر گردید و به همین سبب ، از همان ابتدا ، خوانندگان بسیاری را بخود جذب نمود ، چرا که ضمن اطلاع رسانی به پرسنل ارتش ، آنها را تشویق به مطالعه تاریخ نظامی می نمود . راست : ژنرال کارل فون دکر چپ : سرهنگ رول فون لیلینسترن درسال 1824 ستاد کل ارتش ، مدیریت مجله را بر عهده گرفت و بدین ترتیب ، میلیتار-وشنبلات ، بصورت ارگان رسمی ارتش پروس درآمد که این مساله ، پس از بروز یکسری بحث و جدل ها در این هفته نامه نظامی رخ داد . با این وصف ، ستاد کل ارتش این مجله را فرصتی دید که تاثیرات لازم بر روی روحیه رزمی افسران و بالتبع کل ارتش گذاشته شود و پس از این رخداد ، علاوه براخبار رسمی ، نویسندگان مجله بر روی ماهیت توسعه ارتش در دوران جدید متمرکز شدند که بدین ترتیب ، وظیفه رسمی این مجله ، مشارکت در آموزش افسران جوان تر بواسطه انتخاب مقالات مناسب بود . با این حال ، از سال 1843 و پس از کاهش مقررات مربوط به سانسور نظامی ، مقالات علمی مرتبط که به نوعی مکمل مندرجات روزنامه هفتگی ارتش می بود ، در آن به چاپ می رسید ، در حالی که وقتی از سال 1848 سانسور نظامی بطور کامل متوقف شد ، وزارت جنگ هنوز نگران درز اطلاعات محرمانه از این طریق بود ، در نتیجه برای انتشار مقالات ، مقرراتی وضع شد تا این مشکل نیز برطرف گردد . تا آن زمان ، ارتش یک روزنامه رسمی نیز داشت که از دوبخش رسمی ( اخبار ارتش ) و بخش غیر رسمی ( بررسی ها و مقالات ) تشکیل و منتشر می گردید ،اما این روند از سال 1861 و پس از بقدرت رسیدن ویلهلم اول تغییر کرد . وی آرزو داشت تا این مجله ، هویت نظامی کاملی بخود بگیرد ،بنابراین ،از یکم آوریل 1867 تمامی اعلامیه های رسمی ارتش در روزنامه ای تحت عنوان "برگه دستورات ارتش " چاپ می گردید ، در حالی که هفته نامه ارتش به مجله تبدیل و مدیریت آن به یک افسر ذخیره داده شد که از سوی وزارت جنگ و ستاد کل مورد پشتیبانی قرار می گرفت و مقالات ارسالی به آن پس از بررسی کامل برای استفاده عموم انتشار می یافت . در جریان جنگ فرانسه و پروس ( 1871- 1870) این مجله ، یک شماره روزانه با محتوای گزارشهای روزانه جنگ را منتشر مینمود ، در حالی که یک مطبوعه دیگر ، با عنوان "روزنامه ادبیات نظامی " وظیفه بررسی ، حاشیه نویسی و مطالب ادبی مربوط به جنگ را بر عهده داشت . در طول جنگ اول جهانی ، این مجله سه بار در هفته با اخبار مربوط به روند جنگ و تغییرات نیروی انسانی ارتش در اختیار مخاطبان قرار می گرفت . پس از پایان جنگ ، این مجله از سال 1919 تحت عنوان " مجله مستقل ارتش آلمان " مجدد منتشر گردید و سعی نمود تا تجربیات جنگ جهانی را بلحاظ محتوایی مکتوب و بررسی نماید . اما از دهه سی میلادی و بخصوص پس از تشکیل ورماخت ، این مجله بعنوان ارگان رسمی فرماندهی ارتش آلمان تا سال 1942 ، وظیفه انتشار اخبار جنگ و نشر مقالا علمی و تبلیغاتی را بر عهده گرفت . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 2- به بخش های رنگی شده دقت فرمایید .
-
1 پسندیده شدهروزنامه جروزالیم پست : ارتش آمریکا اعلام کرده است تمایلی به خرید سامانه پدافند هوایی گنبد آهنین ندارد. ارتش آمریکا به جای استفاده از گنبد آهنین ترجیح میدهد تا از سامانه (Dynetics Enduring Shield) استفاده کند. این تصمیم بعد از انجام آزمایشهای مربوطه و سنجش میزان کارآمدی دو سامانه در کنار یکدیگر گرفته شده است. سامانه رقیب قابلیت رصد 360 درجهای داشته، سیستم راه اندازی آن آسان تر بوده و قابلیت بهتری برای هم پوشانی و همسازگاری با سیستمهای فرماندهی جنگهای متکامل را داردکه گنبد آهنین از این فاکتورها بی بهره بوده یا بهره کمتری دارد. منبع: https://www.google.com/amp/s/m.jpost.com/international/us-army-decides-against-israels-iron-dome-to-counter-aerial-threats-677667/amp
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام، وقت به خیر. بابت رونمایی خوب و با کیفیت تشکر میکنم از همه دست اندرکاران. البته هنوز اصحاب رسانه ضعف دارند در انجام وظایف چون ابتدا که رونمایی شده بود می گفتند در ماموریت های شناسایی توان حمل ۵۰۰ کیلوگرم محموله را دارد که معلوم شد شعاع پایش ۵۰۰ کیلومتری است. و اما خود پهپاد، که از نظر اندازه در حدود mq-9 آمریکایی است. با مقایسه موارد اعلام شده و استنباط از تصاویر ابعادی برابر یا نزدیک دارند. برای مثال فاصله دو سر بال برای غزه ۲۱ متر و برای mq-9 میزان ۲۰ متر است. ابعاد افراد هم در کنار پهپاد گویای نزدیکی اندازه به پهپاد آمریکایی است، اما رقم بیشینه وزن برخواست اعلامی (اگر صحیح باشد) حدود ۳۴ درصد کمتر از نمونه آمریکایی است. ظاهر پهپاد به نسبت برادر خود شاهد ۱۲۹ آیرودینامیک تر و با رعایت اصول پنهانکاری بیشتر است، برای مثال سطح مقطع بدنه دیگر استوانه ای نیست و در زیر پهپاد حالتی صاف دارد. برامدگی محل نگهداری آنتن ارتباط ماهواره ای آیرودینامیک تر شده است. ارابه های فرود اصلی بزرگتر و قوی تر شده و حالا دارای مکانیزم جذب ضربه فرود توسط سیستم تعلیق هستند و ارابه فرود جلویی مکانیزم جذب ضربه پیشرفته تر و قوی تری دارد. بال های اصلی از بخش بالایی در شاهد ۱۲۹ به سمت میانه ی بدنه در غزه حرکت کرده. یک بالچه تثبیت کننده در زیر بخش موتور پهپاد برای پایداری بیشتر تعبیه شده. با توجه به عکس موجود از چمروش، به دو علت قطعاً موتور غزه متفاوت از چمروش است. ابتدا اینکه توان چمروش در اندازه ای نیست که بخواهد غزه را به پرواز در آورد و دوم اگر به تصاویری که در آن تکنسین ها مشغول اسمبل کردن بال ها بوده و همزمان تکنسین هایی در حال کار بر روی آنتن شاهد ۱۲۹ پشتی هستند روکش موتور باز است و کاملاً ظاهر موتور از چمروش متفاوت است. در بخش اپتیک، مورد رونمایی شده بسیار پیشرفته تر از موارد پیشین بوده و دارای ۳ نوع تصویر برداری است که حدس بنده بر این است سه نوع شامل تصویربرداری مرئی، LWIR و SWIR هستند که البته این بخش قطعی نیست و نظر شخصی است. مهمترین قسمت یعنی توان حمل غزه که اعلام شده است توانایی حمل و پرتاب ۱۳ بمب را دارد. فارغ از ابعاد و وزن بمب ها چینش های مختلفی برای این پهپاد امکان دارد که در دو دسته جای می گیرند: اول دو پایلون حمل زیر هر بال و یکی در زیر بدنه در مجموع ۵ پایلون. برای مثال در این حالت موارد زیر متصور است. ۳-۳-۱-۳-۳ ۲-۲-۵-۲-۲ که بسیار بعید است. دوم سه پایلون زیر هر بال و یکی زیر بدنه، در مجموع ۷ پایلون. برای مثال در این حالت موارد زیر متصور است. ۲-۲-۲-۱-۲-۲-۲ ۱-۲-۲-۳-۲-۲-۱ ۱-۱-۳-۳-۳-۱-۱ و غیره در هر حال ترکیب یک پرنده بدون سرنشین با مداومت پروازی بالا و ۱۳ بمب در کنار سرعت پرواز مناسب ترکیبی مهلک برای ستون های زرهی، بخش های پدافندی و سایر بخش های یک نیروی نظامی کلاسیک یا تروریست های منطقه خصوصاً تروریست های تحت پوشش ترکیه در سوریه است. در یک نبرد کلاسیک می توان با یک فروند غزه مسلح به بمب های بالدار کوچک و یک فروند شاهد ۱۸۱/۱۹۱ میتوان کابوسی برای پدافند هوایی کشور های منطقه ایجاد کرد، کابوسی که خواب را برای سال ها از چشمانشان می رباید. البته که با وجود این تنوع پهپادی در کشور دست طراحان عملیات ها و نیروهای نظامی برای عملیات های سرکوب پدافند فقط با اتکاء به توان پهپادی بسیار باز است. امیدواریم با دیدن این پهپاد در آسمان سوریه ما دو چندان شاد شده و خواب بر تروریست ها حرام گردد. در انتها این پهپاد کار برزرگی است اما کارهای نکرده بسیاری نیز وجود دارد. امید است روزی برسد که ایران عزیز در اندازه ابر قدرت های جهانی توان آفندی، پدافندی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. خداقوت به تمامی زحمتکشان واقعی در این مرز و بوم. شرمنده که به علت عدم دسترسی به کامپیوتر مجبور شدم بدون عکس مطلب را ارسال کنم. اگر عزیزان مدیر وقت و حوصله داشتند به پست تصاویری اضافه کنند. سپاس.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا موتور تانک بومی 1500 اسب بخاری ترکیه برای اولین بار روشن شد موتور 1500 اسب بخاری BATU از شرکت BMC Power رئیس صنایع دفاعی ترکیه، اسماعیل دمیر (Ismail Demir) روز چهارشنبه اعلام کرد: موتور بومی 1500 اسب بخاری BATU ، روشن شد. این موتور بر روی انواع خودرو های زره ای و تانک ها قابل نصب است. دمیر این موضوع را به همراه ویدئو روشن شدن این موتور که ساخت شرکت BMC Power است در صفحه توئیتر خود به اشتراک گذاشت. (لینک یوتیوب) وی افزود: صنعت دفاعی ما در حال برداشتن قدم های محکم به سمت هدف های خود در تکنولوژی موتور است. این موتور ساخت داخل همچنین قرار است نیروی تانک اصلی میدان نبرد (MBT) بومی ترکیه ، آلتای (Altay) را تامین کند. BATU موتوری 12 سیلندر V شکل آب-خنک توربودیزل است که توانایی تولید 1500 اسب بخار و 4600 نیوتون متر گشتاور را دارد. گزارش های خبری گذشته حاکی از این بودند که آنکارا برای تامین موتور این تانک، تصمیم به خرید از شرکتی در کره جنوبی گرفته است. گزارش های اوایل ماه مارس بیان کردند که BMC ، شرکت ترکیه ای که پروژه آلتای را به عهده گرفته است، با 2 شرکت از کره جنوبی، Infracore Co. و S&S Dynamics Co. ، برای تامین موتور و محور انتقال قدرت به توافق رسیده است. اطلاعاتی از اینکه این موتور کی به تولید انبوه خواهد رسید در دسترس نیست. تانک اصلی میدان نبرد آلتای تصاویری از تست موتور BATU منبع 1 منبع 2 منبع 3