برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 8 مهر 1400 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهالبته قیمت هر پل گذار صراط رو سال 88 سه میلیارد تومان اعلام کردن http://www.mehrnews.com/news/955601/تانک-پل-ساز-صراط-در-نیشابور-رونمایی-شد اما نکته جالب ظاهرا این مرکز مهندسی پشتیبانی جهاد سازندگی در اذربایجان شرقی که از سال 1391 زیر مجموعه پژوهشکده رانشگر های فضاییه وزارت ارتباطات است http://www.mehrnews.com/news/955601/تانک-پل-ساز-صراط-در-نیشابور-رونمایی-شد در اینجا ضمن اشاره به ساخت پل گذار های 20و24 متری.... یک طرح از پل گذار 32 متری موجوده شاسی تانک t-69 چینی برای پل 20 متری در نظر گرفته شده http://isrc.ac.ir/پژوهشکده-ها/پزوهشکده-پنجم
-
1 پسندیده شدهموقعیت قرارگاه مرکزی منافقین : در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود. پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین شد و آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند. در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود . مرصاد ، کمینگاه منافقین ببرها وارد می شوند : اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، بسیج و..) در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد . به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد . بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3) یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر خالص قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید . با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3 در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود . در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله را می توان بدین دلیل تشریح نمود که تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید . اعزام فالکروم های تهرانی ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند . با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی زدند . سپهبد شهید صیاد شیرازی د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد . این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده متحدین شامل جنگنده – بمب افکن های F-16 و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . پی نوشت : 1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 2- در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید . منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR BY BABAK TAGHVAEE این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبسم ا... الزامات برتری هوایی در قرن بیست و یکم پی نوشت : برای تصویر بزرگتر روی عکس کلیک کنید...
-
1 پسندیده شدهبسم ا... داده نمای بدون سرنشین رزمی تارانیس پی نوشت : برای مشاهده در ابعاد واقعی ، روی عکس کلیک کنید ....
-
1 پسندیده شدهاین به احتمال زیاد دیکوی شبیه ساز رادار برای منحرف کردن موشک های ضد رادار به سمت خودش هست:
-
1 پسندیده شدهتحلیلی بر فرعیات رزمایش تهاجمی موشکی و پهپادی پیامبراعظم-۱۵ نیروی هوافضا سپاه خب رزمایش برگزار شد و مثل همیشه واکنش های مختلفی در پی داشت. این تحلیل یک تحلیل بر مبنای فرضیات و برخی حدسیات هست برای یک دید گسترده تر. هرچند ممکنه در استاتوس بحث شده باشه موارد که خب من اطلاعی ندارم ازشون. اگر نکته تکمیلی یا اصلاحی وجود داشت دوستان میتونند اضافه کنند و البته حب و بغضهای برخی افراد به اصطلاح کارشناس اونور آبی هم واقعا نوبر هست در برخورد با کشوری که با دستان خالی و تقریبا هیچ داره از صفر همه چیز را پیش میبره. خب در رزمایش پیامبر اعظم-15 و مرحله اولش ما شاهد تصاویری از 8 موشک بودیم به همراه لانچر. به نظر با توجه به تفاوت لانچرها 4 موشک دزفول و 4 موشک ذوالفقار. (اینطور در نظر میگیریم) ولی در ادامه تصاویر میبینیم که شلیک ها 13 موشک بود. که با کمی دقت متوجه میشیم احتمالا لانچرها و محل شلیک زلزالها نمایش داده نشد در حالیکه در همون نزدیکی و پشت یک تپه تقریبا همزمان با شلیک موشکهای هشت گانه با کلاهک جداشونده اونها هم شلیک میشند. پایین سمت چپ مشخص هست محل شلیکها، هر چند تصویر دیگه ای هم هست که واضح نشون میده از یک زاویه دیگه ولی خب به نظرم مشخص هست این موضوع و نیاز به جستجوی بیشتر نیست. خب اثر شلیک 13 موشک را هم ببینیم: ولی نکته مهم مقصد این موشکها هست. به نظرم واضح هست که یک مقصد برای زلزالها بود. ولی این حدس من هست که برای 4 موشک دزفول و 4 موشک ذوالفقار دو مقصد را شاهد بودیم. خط سیر موشکها را ببینیم. دو مقصد که واضح هست. سمت راست زلزالها ولی سمت چپ دو مقصد برای دو برد 1000 و 700 کم خانواده فاتح با کلاهک جداشونده به نظر میشه در نظر گرفت. حالا اهمیتش کجاست؟ ما تصاویر برخورد دو مقصد را شاهد بودیم. یک مقصد مثل یک مبدا که نمایش داده نشد (یعنی مبدا شلیک زلزالها) در تصاویر تلویزیونی نبود. میتونه دلایل مختلفی داشته باشه. از عشقشون کشیدن! تا نرسیدن تصاویر به تدوین یا همانطور که بارها گفته شده که بخشی از رزمایشها (پول مفت نداریم که رزمایشهامون فقط برای نمایش باشند) هیچوقت برای عموم نمایش داده نمیشند چون محل تمرین تاکتیکها یا ابزارهای خاصی هستند، به همین سبب مبدا زلزالها و مقصد احتمالا ذوالفقارها (چرا دزفول نه؟ چون مقصد دزفول با خطای بیشتری همراه بود که برای برد بیشتر قابل قبولتر هست) نمایش داده نشد تعمدا. نگاهی به مقصد زلزالها که اصابت دقیقی داشت و البته مشخص بود موشکها کامل بودند و نه سر جدا شونده بندازیم حالا مقصد احتمالا دزفولها که چهار برخورد داشتیم و البته شده بود محل تئوریهای امثال اون کارشناسان بیبیسی و بزم و شادیشون که چرا سانتی مترها را رعایت نکردند (اگر پس فردا سانتی متر رعایت بشه به نانومتر میرسند و نهایتا میگن چرا موشک قبل از رسیدن به محل اصابت هدف را نابود نکرد!!! ) که کنار مقصد پهپادهای انتحاری بود. و این تصویر مایه خوشحالی کارشناسان به اصطلاح نظامی ملکه! پیر. با این که اهداف فقط چند متر در چند متر بودند اون دو موشک برای هدف که اتفاقا بغل هم فرود اومدند فقط شاید خطایی بیش از ده متر داشتند ولی به هر حال درون مقصد فرود اومدند منتها نه دقیقا روی سیبل که اون هم در یک رزمایش تمرینی وقتی تصاویر با این کیفیت منتشر میشه حتما هدفی مهمتر از سیبل زنی مدنظر بوده از اونجا که اهداف هم نه مثل اهداف پهپادها از شکل سخت که از شکل نرم انتخاب شده بودند شاید برای بررسی ده ها فاکتور دیگه. در مورد مرحله دوم و وجود چند فروند موشک اماده شلیک از جمله سجیلها که شلیکهاشون را ندیدیم و نمایش داده نشد برای عموم و تاکید بر "تمرین" هم مشخصا روالی طی شده که جزء قسمت های مکتوم رزمایش باقی خواهد موند تا به وقتش. در نهایت حتما که یک دست مریزاد به متخصصان دست تنهای مظلوم ولی پرتلاش و جسور صنعت دفاعی ایران وجود داره که از همون ابتدا زیر تمسخر و توهین و تحقیر قدم به قدم پیش میرند. زیر ترور و بدون پول و امکانات و با خرابکاریهای صنعتی و قطعه ای و محروم از تجربه جهانی و حتی مغزهای پرورش یافته در این سرزمین و حتی هجمه های داخلیون متوهم از "موشک اخه!" که هر طور که میتونند تو کارشون میزارند و دریغ از اینکه حتی یک روایت رسانه ای در معرفیشون وجود داشته باشه و درا وج گمنامی تازه درشت گویی های این اقایون سیاسی و رسانه هاشون را هم باید تحمل کنند. و اینکه فراموشت نمی کنیم سردار - نه خودت را و نه قاتلت را ... برای شادی روح همه شهدای این مسیر الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
-
1 پسندیده شدهپچ پهپاد برای خلبان نیرو هوایی البته دستمون ghiam اشاره کردن به افتتاح دانشکده پهپادی نیروی هوایی در کوشک نصرت قم البته اینجا لباسها فرق دارند https://www.irna.ir/news/83369984/دانشکده-پهپاد-نیروی-هوایی-ارتش-افتتاح-شد
-
1 پسندیده شدهفردیدریش فون برنهاردی ژنرال ارتش پروس و جمهوری وایمار (1930-1849) "چهره جنگها همواره در حال تغییر است ، ولی قوانین آن هرگز تغییر نمی کنند "
-
1 پسندیده شدهبا سلام سرنوشت دو هرکولس مورد استفاده در عملیات " ماه کارولینا" علی الظاهر هرکولس ساقط شده سرگرد رمر ، رجیستر 511-64 بوده و بنا بر اطلاعات رسمی منتشر شده ، در حالی که 5000 پاوند مواد انفجاری را با خودش حمل می کرد ساقط شد و هر هشت خدمه هم کشته شدند . تا امروز هم از چگونگی این حادثه ، اطلاعاتی بدست نیامده است . دومین هرکولس به رجیستر 513-64 نیز به آمارک منتقل و سپس درسال 1995 اوراق گردید .
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و پایانی : پایگاه هوایی دانانگ ، ویتنام جنوبی یکی از مهمترین مراکز استقرار نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در ویتنام اجرای حمله : در نیمه شب 29 ماه مه 1966 ، گروه نخست به فرماندهی سرگرد رمر ، با استفاده از یکفروند C-130E از مبداء پایگاه هوایی دانانگ در سکوت رادیویی کامل ، به هوا برخاستند . این گروه 8 نفری ، با پرواز در ارتفاع 100 فوتی بر فراز دریای چین جنوبی ، بسمت منطقه هدف حرکت نمودند . روی نقشه سرگرد رمر ، دو نقطه نشانی برای رها سازی محموله انفجاری بسوی پل تان هوا وجود داشت . نخستین نقطه ، 2 مایلی بخش بالایی رودخانه بود و در صورت عدم موفقیت در رها سازی ، این محموله می بایست در یک مایلی هدف رها می شد . پس از رسیدن به موقعیت نخست و عدم روبرو شدن به مقاومت پدافند هوایی ، وی فرمان رها کردن محموله را صادر نمود . علیرغم همه تلاش ها برای اجرای عملیات به شکل غافلگیرانه ، پدافند هوایی ویتنام شمالی بسرعت هوشیار گردید و بخش بزرگی از منطقه بدلیل اجرای آتش روشن شد ، با این حال ، 5 محموله عملیات ماه کارولینا -1 با موفقیت بر روی رودخانه پرتاب گردید و هرکولس حامل نیز بسرعت دور زده و در ارتفاع 100 فوتی به پایگاه مبداء بازگشت . مسیر حرکت تقریبی اولین حمله به تان هوا توسط هرکولس های نیروی هوایی اگر چه پدافند ویتنام شمالی آتش پرحجمی را در این عملیات اجرا نمود اما بدلیل تاکتیک ویژه نیروی هوایی برای انحراف توجه خدمه آتشبارهای ضد هوایی ( اعزام 4 فروند جنگنده/ بمب افکن F-4C برای اجرای یک حمله ایذایی به یک هدف فرعی در فاصله 15 مایلی از پل ) توجه کمتری به هرکولس سرگرد رمر شد و در نتیجه وی بسلامت از منطقه خارج گردید . با همه این تمهیدات ، خدمه هرکولسها و فانتوم ها ، بشدت از آتش سنگین و متراکم پدافند هوایی ویتنام شمالی شگفت زده شده و آن را مرتب به مرکز کنترل خود گوشزد می نمودند . نمای شماتیک از صورتبندی یک حمله هوایی در ویتنام ( در اینجا تان هوا ) از یک لحاظ ، نمونه کلاسیک قدرت هوایی در شرق آسیا عدم موفقیت حمله نخست ، اجرای دومین تهاجم : در این شرایط ، نگرانی برنامه ریزان نیروی هوایی در خصوص جریان رودخانه که ممکن بود موفقیت کل عملیات را دچار خطر جدی نماید ، تایید گردید و بر خلاف امیدهای فراوان به موفقیت این طرح ، تصاویر گرفته شده توسط پرنده های شناسایی نشان می داد که پل هنوز سالم است و به فعالیت خود ادامه می دهد . در نتیجه به فاصله 24 ساعت ، ماموریت دوم در 30ماه مه 1966 برای انهدام پل برنامه ریزی گردید، با این تفاوت که در حمله دوم ، مسیر ورودی به پل تغییر نمود ،اما مرحله نهایی حمله به پل که موجب بروز فاجعه گردید ، همچنان به مانند تهاجم نخست ، بدون تغییر باقی ماند . مسیر حرکت تقریبی دومین حمله به تان هوا توسط هرکولس های نیروی هوایی طبق روال ، سرگرد رمر برای دومین بار محموله انفجاری ویژه را تحویل گرفت و درساعت یک بعد از نیمه شب ، از پایگاه هوایی دانانگ به هوابرخاست . برنامه ریزان نیروی هوایی ، برای انحراف پدافند هوایی ویتنام شمالی ،مجدداً یک حمله هوایی ایذایی را توسط جنگنده/ بمب افکن های اف-4 در همان منطقه ترتیب دادند تا از تمرکز عناصر پدافندی دشمن ، بر ماموریت اصلی جلوگیری بعمل آورند ، اما یکی از خلبانان فانتوم نیروی هوایی در حین اجرای ماموریت بمباران ،گزارش داد که دو دقیقه قبل از رسیدن هرکولس به منطقه پرتاب محموله ، در کنار آتش شدید پدافند هوایی ، انفجار بزرگی را روی زمین و در نزدیکی پل مشاهده نموده است . جنگنده / بمب افکن های F-4C نیروی هوایی ، تقریباً پای ثابت بخش بزرگی از حملات به تان هوا بشمار می آمدند . طبق اسناد ارتش ، در ساعت 8:50 دقیقه سی ام ماه مه 1966 و براساس گزارش ستاد نیروی هوایی هفتم ، یکفروند جنگنده F-4C در جنوب پل تان هوا ساقط شد که مسلماً یکی از پرنده های درگیر در عملیات ایذایی " ماه کارولینا" بشمار می رفت . سه ساعت بعد ، این خبر در ستاد نیروی هوایی پیچید که یکی از هرکولسهای این عملیات ، به شکل ناگهانی از صفحه رادار محو شده است . صورتجلسات موجود نشان می دهد که یکی از پرنده های اف-4 سی نیروی هوایی که ماموریت اجرای حمله ایذایی را بر عهده داشتند ، ( فانتوم با کد شناسایی رادیویی "نئون") ابتدا آتش پدافند هوایی سنگین ویتنام شمالی را در حوالی پل و بلافاصله ، یک انفجار زمینی بسیار بزرگ در همان حوالی را گزارش نمود ، شدت این انفجار به اندازه ای بود که تقریباً همه توجهات را بخود جلب نمود. پس از این گزارش ، هیچ علائمی از هرکولس اعزامی دریافت نگردید و براساس گزارش غیر رسمی نیروی هوایی ، هرکولس بدشانس در منطقه هدف ، مورد اصابت آتش پدافند قرار گرفته و ساقط شده بود . به شکل رسمی ، زمان گم شدن هرکولس ، نیمه شب 30 مه 1966 ثبت گردید و نیروی هوایی هفتم ، با این سقوط ، بدین نتیجه رسید که هزینه از دست دادن خدمه هرکولس به مراتب سنگین تر از انهدام پل با این تاکتیک خواهد بود ، بنابراین ، در یکم ژوئن 1966 ، پرونده عملیات " ماه کارولینا" بسته شد . با این وجود ، درجریان بازجویی از خدمه یک اژدرافکن ویتنام شمالی که در آن زمان ، در این موقعیت خدمت می نمود ، نشان می داد که ویتنامی ها ، درجریان ماموریت نخست ، بطور کامل جریان پرتاب محموله های حجیمی را از هرکولس نیروی هوایی مشاهده نموده و 4 عدد از 5 مین پرتاب شده را شناسایی و منهدم نموده اند . سرگرد کیس ، فرمانده خدمه گروه دوم ، هرگز دستوری برای اجرای ماموریت دریافت ننمود . سرنوشت هرکولس سرگرد رمر نیز پس از پایان جنگ و تا حال حاضر ، علیرغم جستجوهای وسیع در منطقه سقوط هرگز مشخص نگردید . بعدها و پس از آزمایشات فراوان مشخص شد که مهمات ویژه مورد استفاده در این عملیات ، فاقد توان کافی برای فروریختن دهانه پل تان هوا است . با این وجود ، درجریان عملیات لاین بیکر-2 ، جنگنده / بمب افکن های اف-4 با استفاده از مهمات جدید هدایت لیزری (LGB) سرانجام آرواره های اژدها را درسال 1972 از کار انداختند. ( حمله به تان هوا ) منابع : 1- http://www.globalsecurity.org/military/ops/carolina-moon.htm 2- http://www.avgeekery.com/2015113operation-carolina-moon-bridge-busting-with-the-c-130-hercules/ پی نوشت : نقشه های ارائه شده در وب وجود ندارد و براساس مطالعه منابع مختلف ، به تصویر کشیده شده است .
-
1 پسندیده شدهبخش دوم : ماموریت بارریزی در ارتفاع کم ، مهمترین ویژگی هرکولسها بعنوان یک پرنده ترابری تاکتیکی است با فرارسیدن نوامبر 1965 ، نخستین نمونه های این جنگ افزار جدید ، برای تست اولیه به پایگاه هوایی اگلین ارسال شد . براساس اسناد منتشر شده ، آزمونهای نیروی هوایی روی این سلاح جدید ، 4 هدف عمده را تحت پوشش قرار می داد : 1- چگونگی پرتاب محموله و مسیر بالستیکی خروج مین از پرنده های سی -123 یا سی-130 ، 2- ارزیابی عملکرد فیوزهای دوگانه نصب شده ، 3- تعیین قابلیت اطمینان هر کدام از زیرسیستم های موجود 4- ارزیابی عملکرد سیستم های امنیتی و مسلح سازی و بدست آوردن اطلاعات لازم در خصوص عملکرد محموله در مرحله نهایی پرتاب . در حقیقت آزمایشات صورت گرفته بر روی این مین جدید ، یک تلاش مشترک میان مرکز توسعه تسلیحات (DAD) ، مرکز رزم هوایی تاکتیکی (TAWC) ، مرکز رزم هوایی ویژه ( SAWC) و فرماندهی مهمات هوا به زمین نیروی هوایی (APGC) بشمار می آمد و در نهایت ، جزییات تکنیکی مربوط به رها سازی محموله با چتر نجات ، توسط فرماندهی تاکتیکی نیروی هوایی (TAC) فراهم گشت . در جریان 75 پرتاب شبیه سازی شده به داخل آب در پایگاه هوایی اگلین ، یک روش بسیار جدید برای رها سازی این محموله به داخل یک رودخانه با شدت جریان آب بالا ، توسعه پیدا نمود ، بدین گونه که حسگرهای موجود بر روی مین با شناسایی مانع در رسیدن امواج نوری ، فعال شده و عمل مسلح سازی را بسرعت انجام می دادند. علاوه برآن ، حسگرهای این مین جدید به شکل جداگانه روی مین های غیر واقعی (مشقی ) بر روی یک پل واقعی و یک جرثقیل شناور به مورد آزمایش گذاشته شد ، با این وصف ، بدلیل عدم وجود امکانات و شرایط لازم ، هیچ تستی با مهمات واقعی در اگلین صورت نپذیرفت ولی براساس داده های بدست آمده ، این مین به شکل تئوری ، با ایجاد یک انفجار یک کیلوتنی می توانست یک سازه مسلح را در یک فاصله 20 تا 30 فوتی بالاتر از خود ، بطور کامل منهدم نماید . پس از اتمام آزمایشات مربوط به سلاح ، طرح اولیه عملیات تهاجمی به پل در 28 فوریه 1966 ریخته شد . مرکز رزم هوایی تاکتیکی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده براساس داده های بدست آمده نتیجه گرفت که شانس موفقیت این طرح بسیار اندک خواهد بود ، چرا که پرنده ترابری برای دورماندن از برد موثر آتش جنگ افزارهای پدافند هوایی ویتنام شمالی ، می بایست در فاصله دورتری از هدف ، محموله خود را به دورن رودخانه پرتاب نماید . البته پیشنهادهای جایگزینی هم ارائه داده شد ولی براساس اطلاعات منتشر شده ، شانس آنها کمتر از طرح اولیه برآورد گردید . علیرغم تمام تردیدهای بوجود آمده ، در چهارم آوریل 1966 ، طرح مرکز رزم هوایی تاکتیکی نیروی هوایی با شناسه پروژه 1959 " ماه کارولینا" ، تصویب و براساس آن ، دوسری خدمه به همراه دو فروند پرنده ترابری تاکتیکی C-130E از فرماندهی ترابری تاکتیکی نیروی هوایی برای اجرای عملیات برگزیده شدند . نشان اسکادران شصت و یکم ترابری این واحد از 1942 تا کنون ، ماموریتهای مهمی را به انجام رسانده است . گروه نخست توسط سرگرد ریچارد رمرز و گروه دوم توسط سرگرد توماس کیس ، که هردو جمعی اسکادران شصت و یکم ترابری بودند ، رهبری می گردید . به منظور اجرای دقیق این عملیات محرمانه ، هر دو هرکولس به رادار AN/APN-161 ( بعنوان یک رادار مجهز به نقشه با رزولوشن بالا که به شکل ویژه برای هرکولس تولید شده بود ) مجهز شدند . این پرنده ها به کد سکان عمودی (513-64 و 511-64) از طریق سلسله مراتب فرماندهی گروه نهم نیروی هوایی ، لشکر 839 هوایی مستقر در پاسیفیک ( وینگ 314 جمعی پایگاه ترابری تنسی ) به این عملیات اختصاص یافتند و تجهیزات لازم از جمله سخت افزار ناوبری شبانه و پرواز در شب بدانها افزوده شد . آموزش : میان 11 تا 12 آوریل سال 1966 ، دو سری خدمه منتخب ، در پایگاه هوایی اگلین ، آموزشهای ویژه ای را برای تخلیه محموله ویژه خود در ارتفاع پست پشت سر گذاشتند . این آموزشها ، شامل 3 ساعت جهت یابی شبانه ، 40 ساعت آموزشهای فشرده آشنایی با سلاح جدید ، 20ساعت مطالعه هدف ، 20 ساعت مرور برنامه ریزی برای حمله ، 25 ساعت پرواز روزانه ، و در نهایت 50ساعت پرواز شبانه می گردید و پس از اتمام این آموزشها ، دو سری خدمه که کاملاً آماده شده بودند ، در مجموع 14 بار عملیات پرتاب محموله در شرایط واقعی را در شب تمرین نمودند . پس از اتمام آموزشها ، خدمه به همراه دو فروند هرکولس مجهز شده ، در 19 ماه مه 1966 ، تحت شدیدترین شرایط امنیتی وارد پایگاه هوایی دانانگ شده و پس از ورود ، اطلاعات تکمیلی از هدف ، در اختیار آنان قرار گرفت . با آماده سازی های نهایی ، سرانجام در 20 ماه مه 1966 ، فرماندهی کل نیروهای ارتش ایالات متحده در اقیانوس آرام ، دستور اجرای عملیات " ماه کارولینا" را صادر نمود . بر اساس این دستور ، فرماندهی ستاد نیروی هوایی هفتم مستقر در اقیانوس آرام ، 26 تا 28 ماه مه 1966 را برای انجام عملیات انتخاب نمود .با این وصف ، علیرغم وجود شرایط مطلوب، اولین ماموریت نخست در 29 ماه برنامه ریزی گردید و هر دو پرنده بطور کامل برای اجرای تهاجم آماده شدند ، با این تبصره که هواپیمای دوم بعنوان ذخیره پرنده نخست ، در نظر گرفته شد تا درصورت هرگونه پیش آمد ناگهانی، توقفی در حمله صورت نگیرد . براساس طرح پرواز ی ، به محض اینکه پرنده نخست به دهانه رودخانه سونگ مای می رسید ، پرنده دوم فراخوانده می شد تا ضریب موفقیت به شکل چشمگیری افزایش یابد. هرکولس شماره یک ، پس از تیک آف ، در ارتفاع 100 فوتی بسمت هدف حرکت می نمود تا به فاصله 12000 فوتی دهانه پل تان هوا برسد و بسرعت محموله مورد نظر را تخلیه نماید . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، در صورتی که عکس العمل خدمه پدافند هوایی ویتنام شمالی ، مطلوب ارزیابی می شد ، خلبان اجازه داشت تا 5000 فوت دیگر به هدف نزدیک شود و حداکثر در فاصله 7000 فوتی هدف ، محموله را تخلیه کند . با رسیدن به فاصله ایمن ، خلبان 400 پا ارتفاع می گرفت و سی ثانیه فرصت پیدا می کرد تا 5 عدد مین را تخلیه کرده و با گرفتن ارتفاع ، منطقه را بسرعت ترک نماید . ادامه دارد ...............
-
1 پسندیده شدهپایگاه دریایی بندر عباس ستاد فرماندهی و خانه یگان هوا -دریای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رزمایش اصلی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درسال 2016 میلادی و با اعلام قبلی ، با عنوان " ولایت-94" مابین 27 تا 31 ژانویه 2016 برگزار گردید . این رزمایش در محدوده استحفاظی نیروی دریایی ارتش در دریای عمان ، شرق تنگه هرمز و عمدتاً در آبهای بین المللی اقیانوس هند اجرا شد و بار دیگر توجه واحدهای رزمی ایالات متحده ، مستقر در منطقه را بخود جلب نمود . قبل از آغاز این رزمایش ، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( IRIN) طی اطلاعیه ای به تمامی شناورهای تجاری ونظامی که در حال عبوراز منطقه بودند هشدار داد که این رزمایش با استفاده از مهمات واقعی در آبهای بین المللی اجرا خواهد شد تا حادثه پیش بینی نشده ای رخ ندهد . بر طبق روال معمول ، ارتش ایالات متحده با استفاده از پرنده های شناسایی و شناورهای موجود در منطقه خلیج پارس ، برآنچه که در حال وقوع بود ، بویژه شلیک موشکهای کروز سطح به سطح که بعنوان جدی ترین تهدید علیه شناورهای نیروی دریایی این کشور محسوب می شود ، نظارت داشت . در نتیجه ، تجهیزات حاضر در منطقه رزمایش ، به رهبری ناوشکن موشک انداز کلاس تیکوندروگا با شناسه یو اس اس مونتری (CG-61) در کنار پرنده های شناسایی P-3C با حرکت از مبداء بحرین ، فقط چند مایل دورتر از محدوده مشخص شده رزمایش استقرار یافتند تا ماموریت نظارتی خود را آغاز نمایند . ناوشکن موشک انداز کلاس تیکوندروگا با شناسه یو اس اس مونتری (CG-61) با این وجود ، یکفروند پرنده شناسایی فوکر F-27 نیروی دریایی ارتش ( رجیستر 2602-5) با پرواز برروی منطقه رزمایش ، به شناورهای حاضر در منطقه ، هشدارهای لازم را در خصوص رعایت موارد امنیتی ارسال می نمود . نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران و بویژه نیروی دریایی ، برای اطمینان یافتن از تاثیر قابلیتهای جدید اضافه شده و همچنین تمرین تاکتیکهای رزمی ، هرساله رزمایشی را با عنوان " ولایت" برگزار می کند که در جریان این تمرینات ، نیروی هوا- دریای ارتش (Islamic Republic of Iran Navy Aviation- IRINA) با استفاده از حداکثر توان رزمی موجود ( شامل 18 فروند بالگرد عملیاتی و 3فروند پرنده بال ثابت ) در این تمرینات حضور گسترده ای را به ثبت رساند . امیر دریادار ، حبیب ا... سیاری ، این رزمایش سالیانه را که از 27 ژانویه 2016 آغاز شده بود با استقرار بر روی فریگیت کلاس " موج " که در دریای عمان حضور داشت نظارت می نمود . در روز نخست رزمایش ، نیروی هوا-دریای ارتش به سرعت در منطقه عملیاتی گسترش یافت و برای دسترسی بیشتر به عمق اقیانوس هند ، بخشی از ناوگان حاضر به رزم ، به منطقه سوم دریایی ( چابهار) انتقال یافتند . در جریان این بخش از رزمایش ، دو فروند پرنده گشت دریایی فوکراف-27 جمعی اسکادران پانزدهم ، به همراه یک فروند بالگرد از پایگاه یکم نیروی دریایی ، به پرواز درآمده و به پایگاه دهم تاکتیکی نیروی هوایی که کمتر از 4 مایل (6 کیلومتر) در شمال منطقه سوم نیروی دریایی قرار داشت ، پرواز نمودند . علاوه براین ، شش فروند بالگرد این نیرو جمعی اسکادران دوازدهم ، (شامل 5 فروند بالگرد ASH-3D و یکفروند AS-61A.4 ) برای تکمیل نمودن سازمان رزم یگانهای حاضر در منطقه ، وارد این پایگاه شدند . با آغاز رسمی رزمایش ، چهار فروند بالگرد ضد زیردریایی AB-212 جمعی اسکادران یازدهم به همراه دو فروند بالگرد سنگین RH-53D جمعی اسکادران سیزدهم هوا-دریا، با انتقال 70 تفنگدار دریایی ، این نیروها را از مبداء پایگاه دوم دریایی به کُنارک منتقل نمودند تا شرایط برای انجام مراحل بعدی رزمایش مهیا گردد . با آغاز دومین روز از رزمایش ولایت 94 ، دو فروند بالگرد RH-53D هوادریا (به رجیستر 2701-9 و 2702-9) ، جمعاً 50 تفنگدار نیروی دریایی را برای شبیه سازی یک ضد حمله ، در حالی که یکفروند بالگرد ASH-3D مجهز به رادار جستجوگر LN-66 ، آن را اسکورت می نمود ، به نزدیکی هدف منتقل نمودند که براساس برنامه ریزی انجام شده ، 12 تفنگدار دریایی برروی ناو پشتیبانی تُنب ( شناور لجستیکی کلاس " هنگام" ) پیاده شدند . این شبیه سازی در زمانی صورت گرفت که بطور همزمان ، یکفروند بالگرد ASH-3D ( رجیستر 2313-8) مجهز به رادار هواشناسی AN/APN-195 ، مشغول اجرای ماموریت جستجو و نجات رزمی در همان حوالی بود. در روز سوم رزمایش ، بالگرد سنگین RH-53D (رجیستر 2708-9) با استفاده از یک مین روب آکوستیک MK-104 و یک مین روب مغناطیسی MK-105 ، عملیات شبیه سازی مین روبی از سواحل و معابر وصولی را اجرا نمود و علاوه برآن ، 3 فروند پهپاد ابابیل-3 نیز با هدف اجرای ماموریت نظارت دریایی روزانه ، بر فراز منطقه رزمایش به پرواز در آمدند . روز چهارم رزمایش ،درحالی آغاز شد که دو فروند بالگرد ASH-3D ، با شلیک اژدرهای ضدزیردریایی علیه اهداف دریایی ، توان ضد شناور خود را به نمایش گذاشتند و به موازات این عملیات ، تنها بالگرد AB-212 مسلح هوا-دریا ، ( رجیستر 2410-6) با استفاده از غلافهای LAU-68 که در سمت راست بالگرد نصب می شد ( در سمت چپ ، عمدتاً یک قبضه تیربار بعنوان متوازن کننده قرار می گیرد ) راکتهای غیرهدایت شونده "هیدرا" ، را بسمت اهداف مورد نظر شلیک نمود . روز پایانی رزمایش ، تمامی شناورهای و پرنده های حاضر در رزمایش ، از مقابل شناور سرفرماندهی ( فریگیت موشک انداز جماران/ IRIN-76 ) مستقر در دریای عمان ، رژه رفتند . این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . :rose: مترجم : MR9 :rose: ادامه دارد ................. منبع : با اندکی تلخیص و ویرایش ،Air Forces Monthly - April 2016
-
1 پسندیده شدهبا سلام طبق اطلاعات موجود ، این هواپیما با رجیستر EP-HIM و خدمه تی دبلیو ای وارد ایران گردید, در پی تحولات سیاسی قرارداد در سال 1949 لغو شد, این هواپیما نهایتا در سال 1952 به سازمان نقشه برداری فرانسه منتقل شد. تاریخچه این پرنده تاریخی : سریال ساخت : 44-85728 شناسه اصلی شرکت بویینگ : B-17G-105-VE شناسه ثبت غیر نظامی : Model 299AB این پرنده تاریخی در 14 مه 1945 به سپاه هوایی نیروی زمینی ارتش ایالات متحده تحویل و سرانجام در دهه 70 میلادی در فرانسه اوراق شد .
-
1 پسندیده شدهبا سلام بخش دوم : زمانی که پایگاه سوم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در کُنارک تکمیل گردد ، یکی از بزرگترین زیرساختهای نیروی های مسلح ایران در سواحل خلیج پارس و آسیای جنوب غربی بشمار خواهد آمد . باز گشت از ابدیت : تا اواخر سال 2015 ، سازمان رزم هوا- دریای نیروی دریایی ارتش ، در شرایط خوبی قرار نداشت . اما با مهیا شدن شرایط ، یکفروند بالگرد ضد زیردریایی AB-212 و دو فروند بالگرد سی کینگ SH-3D و سوپراستالیون RH-53D توسط شرکت نوسازی و پشتیبانی هلیکوپتری ایران (IHSRC) به وضعیت عملیاتی بازگردانده شد . این درحالی بود که به شکل همزمان ، یکفروند پرنده گشت دریایی فوکر F-27.400M ، پس از گذراندن دوره تعمیرات اساسی توسط صنایع "یاشی" (IACI) به هوا-دریا تحویل داده شد . خدمه نجات در درون بالگرد ASH-3D پس از بازگشت از ماموریت محوله در جریان رزمایش ولایت -94 همین پرنده ، پس از طی آزمایشات پروازی ، همراه با 13 فروند بالگرد دیگر ، شامل یکفروند بالگرد ضد زیردریایی AB-212 ، بالگرد سی کینگ ASH-3D و حداقل 3 فروند اف-27 دیگر ، در این رزمایش شرکت نمود که خبر خوبی برای این نیرو محسوب می شد . این پرنده ها ، پس از بازسازی ، دهها سورتی گشت دریایی ، ماموریتهای ضد زیردریایی و حمل و نقل هوایی پرسنل رزمی را میان پایگاه های نیروی دریایی تا محل اصلی رزمایش در کُنارک با موفقیت کامل به انجام رساندند . بالگردهای نوسازی شده نیز پس از برگزاری مراسم خاصی که با حضور فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران و واحد مهندسی نیروی دریایی ارتش در پایگاه دوم نیروی دریایی صورت گرفت ، به اسکادران های محل ماموریت خود ( اسکادرانهای یازدهم و سیزدهم ) تحویل داده شد . اما وضعیت بالگردهای سنگین سوپراستالیون کمی متفاوت بود ، چرا که نخستین بالگرد RH-53D ( رجیستر 2701-9) برای آخرین بار در سال 2005 ، تحت تعمیرات اساسی قرارگرفته بود و پس از 4 سال اجرای ماموریتهای محوله ، به منظور چک مجدد ، در فوریه 2010 به تاسیسات شرکت نوسازی و پشتیبانی هلیکوپتری ایران ارسال گردید تا اورهال گردد . هاور کرافت ولینگتون BH-7 یکی از دارایی های ارزشمند نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی بشمار می رود که درسالهای اخیر به موشکهای کروز C-802 مسلح شده است قبل از هرگونه اجرای تعمیرات اساسی بالگرد 2701-9 ، بخشی از قطعات آن به بالگرد 2702-9 که در جریان یک ماموریت در جزیره کیش به سال 2006 ، دچار سانحه شده بود ، منتقل گردید . با این وصف ، بالگرد 2702-9 ، با استفاده از قطعات یدکی تهیه شده از بازار سیاه در سال ژانویه 2015 اورهال و پس از 9 ماه آزمایشات پروازی ،به خط پرواز بازگشت . در یکم دسامبر 2015 با توجه به پایان یافتن چرخه عملیاتی ، بالگردهای سی کینگ ( رجیستر 2302-8) و ( رجیستر 2303-8)، فوکر اف-27 ( رجیستر 2602-5) به همراه دوفروند هاورکرافت BH-7 و SRN-6 ، برای گذراندن تعمیرات اساسی ، به شرکتهای مربوطه (شرکت نوسازی و پشتیبانی هلیکوپتری ایران ، صنایع یاشی ، صنایع هوایی ایران ) تحویل داده شدند . این درحالی بود که پس از اتمام تعمیرات اساسی ، بالگرد ضد زیردریایی سی کینگ به پایگاه یکم دریایی (اسکادران دوازدهم ) تحویل داده شود و پرنده گشت دریایی فوکر نیز در اختیار اسکادران 15 قرار گرفت . درجریان رزمایش ولایت-94 ، بالگردهای ASH-3D این نیرو طبق برنامه ریزی های قبلی ، 12 تفنگدار نیروی دریایی را بر روی شناور پشتیبانی کلاس هنگام پیاده نمودند . در تصویر ، بالگرد ضد زیردریایی AB-212 ( رجیستر 2416-6) درحال اجرای ماموریت گشت زنی خود است . اطلاعات موجود نشان می دهد که فوکر اف-27 (رجیستر 2602-5) در سال1997 (در مهرآباد ) بعلت اتمام مجوز پروازی ، زمینگیر گردیدو پس از تدوین برنامه ریزی برای تعمیر و نگهداری – PDM، کار تعمیر اساسی آن از فوریه 2012 آغاز شد . با فراهم آمدن بودجه لازم ، صنایع "یاشی" ، کار تعمیرات سنگین را از ژوییه 2012 آغاز نمود و پس از طی تست پروازی 2 ماهه ، این پرنده در فرودگاه بین المللی مهرآباد ، (سپتامبر 2015) به نمایندگان هوا-دریای نیروی دریای ارتش تحویل گردید . سازمان رزم : بر اساس اطلاعات منتشر شده ، ستاد مشترک ارتش ،با دریافت یک برنامه 10 ساله ، ماموریت یافت تا با یک تغییر اساسی ، یگان های هوا-دریای نیروی دریایی (شامل اسکادران یازدهم و سیزدهم ) را در قالب پایگاه سوم هوا-دریا (کُنارک ) سازماندهی نماید ، چرا که براساس برنامه ریزی ها ، یگان بالگردی پایگاه دوم دریایی می بایست در سال 2020 منحل و همه دارایی های بالگردی و همچنین پرنده های بال ثابت نیرو ، در پایگاه سوم ، متمرکز شود . به اعتقاد نویسنده مقاله ، این پایگاه به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل داده خواهد شد و بطور مشخص ، پس از آن ، ناوگان بالگردهای MIL-171 نیروی دریایی سپاه ، از مبداء این پایگاه عمل خواهند نمود . بالگردهای میل-171 نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این مساله نشان می دهد که نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، مسئولیت تامین امنیت خلیج پارس را بر عهده خواهد گرفت ، در حالی نیروی دریایی ارتش ، وظیفه کنترل عملیاتی در تنگه هرمز ، دریای عمان و اقیانوس هند را خواهد داشت . در نتیجه ، با تغییر مسئولیتها ، بتدریج ، شرایط برای بازگرداندن دو فروند AS-61 A.4 ، هفت فروند ASH-3D ، یکفروند RH-53D و یکفروند فوکر اف-27 ، فراهم می شود .بین سالهای 2009 تا 2015 ، یکفروند AS-61 ، شش فروند ASH-3D ، پس از تعمیرات اساسی ، به اسکادران دوازدهم هوا-دریا تحویل شدند . بررسی مختصرتوان رزمی قدرت هوایی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران : در فوریه 1979 میلادی ، زمانی که رژیم پهلوی سرنگون شد ، بازوی هوایی نیروی دریایی ارتش ، 12 فروند پرنده بال ثابت عملیاتی و 39 فروند بالگرد ، در اختیار داشت . علاوه براین تعداد ، 5 فروند بالگرد ASH-3D سفارش داده شده بود و یک برنامه بلند مدت برای بخدمت گرفتن 12 فروند CH-53E تا پایان سال 1981 ، در دست اقدام قرار داشت . اگر چه ، شاخه هوایی نیروی دریایی ، خدمات ارزنده ای در طول دفاع مقدس ارائه نمود ، با این وصف ، سازمان رزم آن برای مقابله با تهدیدات جدید ، کافی به نظر نمی رسید . اما با شروع سال 2009 ، فرآیند بازسازی این نیرو دردستور کار قرار گرفت ، که در نتیجه آن ، هوا- دریا ، بسرعت به بالاترین سطح آمادگی خود از سال 1989 میلادی ( پایان جنگ ) رسید . با شروع ماه مه 2013 ، اسکادران سیزدهم هوا- دریا ، مجدداً توانایی خود را در استفاده از تجهیزات مین روبی بدست آورد . همچنین از ژوئیه 2014 ، اسکادران یازدهم ، تنها بالگرد مسلح خود (AB-212) را در اختیار گرفت و از فوریه 2015 ، اسکادران دوازدهم ، همزمان قادر بود تا از 4 فروند بالگرد ASH-3 خود استفاده نماید . علیرغم این دستاوردهای ارزشمند ، سرفرماندهی نیروی دریایی بشدت در حال تهیه مقدمات و برنامه ریزی های لازم برای خرید 12فروند بالگرد چینی Z-9 ، پس از پایان تحریم تسلیحاتی درسال 2021 ، است . بالگرد SA-365 و نسخه چینی آن Z-9 ، گزینه احتمالی نیروی دریایی برای جایگزینی بالگردهای ضد زیردریایی هوا- دریا این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . :rose: مترجم : MR9 :rose: پایان
-
1 پسندیده شدهبا سلام پرنده های شناسایی علاوه بر رصد الکترونیک و جمع آوری اطلاعات حاصله از امواج ، پرسنل متخصصی را برای شناسایی چشمی به کار می گیرند . این کار نه تنها در نیروی دریایی ایران ، بلکه در همه جای دنیا مرسوم هست . پرنده شناسایی فوکر که جای خودش را دارد ، روسها با بمب افکن های دورپرواز توپولف-95 ، آمریکایی ها در سالهای نخست دهه 50 با بمب افکن های بی-25 و بی -29 ، این ماموریتها را برفراز آبهای بین المللی برای شناسایی ناوگان دشمن در آبهای آزاد یا تعقیب زیردریایی های حریف اجرا می کردند . خرس روسی بر فراز یو اس اس کیتی هاک ، در حالی که توسط یکفروند فانتوم جمعی اسکادران VF-1 اسکورت می شود 29 اکتبر 1975 و برای اینکه پست غنی تر شود ، دو سکانس فیلم مشهور "K-19" از شناسایی بصری توسط نیروی دریایی ایالات متحده
-
1 پسندیده شدهبا سلام دوست عزیز انصافاً درک نمی کنم که دلیل شما برای ارسال اسپم در تاپیکهای مختلف چیست ؟؟ پاسخ شما دراین پست داده شده http://www.military.ir/forums/topic/29733-حمله-به-قرارگاه-شیطان/?p=486415 یک مقدار دقت بفرمایید و پستها را با صرف زمان مطالعه کنید ، به نظرم نیازی به تذکرات متعدد نخواهد بود .
-
1 پسندیده شدهبا سلام والا بنده هم عرض کردم . "البته این مساله در خصوص تایگر بیشتر مصداق خواهد داشت " این قضیه احتمالاً در خصوص گروهکهای ضد انقلاب مستقر در منطقه کردستان عراق بود . سردار شهید حاج احمد کاظمی ، با یک ستون موتوری ، به شکل غافلگیرانه وارد خاک عراق می شوند ، قرارگاه اصلی این حضرات را محاصره می کنند و باقی ماجرا .... در ارتباط با شلیک موشک به قرارگاه منافقین یکی دو مورد حادثه ناخوشایند (بدون تلفات انسانی ) هم رخ داده که خوب ، تا الان صحت و سقم آن مشخص نشده است . پی نوشت : در خصوص شلیکهای سال 1380 به این قرارگاه ، سردار سید رحیم صفوی ( فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) تعداد موشکهای شلیک شده را 1000 فروند اعلام کردند که احتمالاً طیف متنوعی از راکتهای توپخانه ای را هم شامل می شد
-
1 پسندیده شدهبا سلام به نکته جالبی اشاره کردید . دو احتمال وجود دارد 1- همانطور که نویسنده در متن اشاره کرده " اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده هایF-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت " 2- یا اینکه وضعیت ما آنقدر در حوزه توان هوایی نامناسب بوده که عملاً تجاوزات مکرر فانتوم های ترک ، بی پاسخ می ماندند . (آماری هست که در پایان جنگ ، بین 20 تا 30فروند جنگنده عملیاتی در نیروی هوایی موجود بود )
-
1 پسندیده شدهصرفا" برای اینکه دوستان ، یک ذهنیت را در ارتباط با مشکل بسیار مهم دفاع هوایی برای ارتش اتحاد شوروی داشته باشند ، موقعیت پایگاه های هوایی بخش غربی شوروی سابق ، ارائه می گردد . تعدّد بیش از اندازه پایگاه های هوایی ( و نه مراکز جمعیتی ، اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و .... ) موجب ایجاد مشکلات بسیاری برای ساختار دفاع هوایی ارتش اتحاد شوروی سابق شده بود . به نقل از مجلات نظامی ارتش شوروی سابق -1976 :winking:
-
1 پسندیده شدهبا سلام البته در این زمینه اطلاعات محدودی وجود دارد ، ولی تا انجایی که اطلاع دارم ، تهدید عمده در سالهای نخست جنگ سرد ، بمب افکن های دوربرد مسلح به سلاح های هسته ای تاکتیکی بود که توسط دو طرف مورد استفاده قرار می گرفت . بنابراین ، در این مورد ، روسها برای دفاع از مراکز عمده جمعیتی ، سیاسی و اقتصادی ، ساختار پدافند هوایی مورد نیاز را با حداقل تحرک و جابه جایی ( به مانند سام-یک ) طراحی و استفاده می کردند . البته به مانند هر سیستم تسلیحاتی دیگر، سامانه سام- یک از نقاط ضعف و قوتی برخوردار بود که شاید بدلیل عدم صادرات گسترده آن ( تاجایی که اطلاع دارم تعدادی به کره شمالی صادر شد ) و ابتدایی بودن فناوری مورد استفاده در آن ، زیاد در خدمت رزمی نماند و بیشتر برای تست مورد استفاده قرار گرفت . علاوه بر آن ، روسها ، بسرعت با برطرف کردن نقاط ضعف این سامانه ، سامانه سام-2 را وارد صحنه کردند که بطور نسبی از تحرک بیشتری برخوردار بود و عملکرد موثرتری داشت و بیلان آن در جنگهای متعدد ، قابل مطالعه است . بنابراین ، شاید بدلیل عدم ورود به صحنه رزم جدّی ، از کارنامه چندان هیجان انگیزی برخوردار نیست . نمای شماتیک سایت سامانه سام -یک محدوده پوشش سامانه های توپخانه ای ، سام-3 و سام- 2 برای دفاع هوایی از شهر هوشی مین و بندر هایفونگ در جریان جنگ ویتنام نمای شماتیک از سایت سامانه سام-2 گایدلاین
-
1 پسندیده شدهبا سلام البته دوستان عزیزی به مانند جناب الکترو و سایر اعضاء انجمن به مراتب بهتر و کاملتر از بنده در حوزه فنی ماجرا می توانند این مساله را تشریح کنند ، با این حال بطور خلاصه عرض کنم که تا انجایی که اطلاع دارم ، جنگ الکترونیک و جنگ ضد ضد الکترونیک بلحاظ تاریخی از پیدایش و ظهور رادیو در ارتشها ، ( براساس مطالعات بنده ، از جنگ روسیه/ ژاپن در سال 1905) پا به عرصه ظهور نهاد . بنده به صورت تیتر وار خدمت شما عرض می کنم : 1- سال 1905 ، نبرد تسوشیما ، ناخدای رزمناو اورال برای اخلال در روند گزارشهای ناوگان ژاپن ، با اجازه سرفرماندهی نیروی دریایی روسیه تزاری 2- سال 1914 ، تلاش رزمناو بریتانیایی گلاستر برای ردیابی ناوگان آلمان بویژه رزمناو گوبن ، در دریای مدیترانه و واکنش به موقع نیروی دریایی امپراطوری آلمان 3- سال 1916 ، نبرد ژوتلند ( جوتلند ) ، دریافت مخابرات ناوگان آلمان توسط بریتانیا 4- سال 1939 ، اجرای ماموریتهای جنگ الکترونیک توسط کشتی هوایی گراف زپلین برای کشف موقعیت ایستگاه های رادار بریتانیا 5- سال 1940 ، اجرای تاکتیکهای ضد عمل الکترونیک با شناسه " بروماید" توسط بریتانیا برای اخلال در سیستم هدایت رادیویی بمب افکن های آلمانی 6- سال 1943 ، اجرای پروژه محرمانه " پنجره" توسط بریتانیا و استفاده از " پوشال" برای ایجاد اخلال در رادارهای آلمانی " فریا" و " ورزبورگ" 7- جنگ کره و ویتنام ، در موارد متعدد 8- جنگ 1973 ، موارد متعدد توسط idf 9- جنگ ایران و عراق ( هرچند تاکنون محرمانه باقی مانده ، اما دو سال پیش مصاحبه ای با یکی از دست اندرکاران این شکل عملیات ها صورت گرفت که حاوی نکات جالبی بود . و..................
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم یکی از مهمترین ماموریتهای نیروی هوایی از آغاز پیدایش تا کنون ، اجرای عملیات شناسایی بر فراز آسمان منطقه نبرد است که به گواه تاریخ نظامی مدرن ، تاثیر خود را در افزایش آگاهی فرماندهان از فضای نبرد ، بارها و بارها ، به اثبات رسانده است . اما ظاهرا" اجرای ماموریتهای شناسایی تاکتیکی ، فقط یکی از ماموریتهای نیروی هوایی بشمار می آید ، چرا که در کنار این ماموریتها ، نیروی هوایی وظیفه دارد تا در زمان صلح و هم درزمان جنگ ، ماموریتهای شناسایی استراتژیک را نیز بدون اغماضی به اجرا در آورد . نمونه اینگونه ماموریتها را می توان به کرَات در جریان جنگ سرد مورد مطالعه قرار داد ، چرا که مکررا" توسط طرفهای درگیر مورد استفاده قرار گرفت که مشهورترین این ماموریتها ، پروازهای شناسایی پرنده های U-2 برفراز اتحاد شوروی و ماموریتهای فاکس بت بر فراز سرزمین های اشغالی است . با این حال ، اجرای پروازهای شناسایی راهبردی ، بدلیل ماهیت جنجال برانگیز آن ، همواره در انحصار چند کشور خاص بوده که همین مساله ، اهمیت آن را به اثبات می رساند . در این میان ، پرنده مشهور میگ -25 که با شناسه فاکس بت ( خفاش مکار) نیز شناخته می شود ، بعنوان یکی از مهمترین محصولات صنعت هوایی اتحاد شوروی سابق ، بلحاظ برخورداری از ویژگیهای بی نظیری ،در حوزه سقف و برد پروازی ، همواره بعنوان یکی از گزینه های اجرای ماموریتهای شناسایی راهبردی در جریان جنگ سرد ، مطرح بوده است . در چنین شرایطی ، ارتش هند ، بلحاظ شرایط خاص جغرافیایی و حضور دو دشمن قدرتمند در مرزهایش ( جمهوری خلق چین و پاکستان ) ونیاز شدید به یک پرنده شناسایی استراتژیک ، بعنوان یکی از قدیمی ترین مشتریان جنگ افزاری های روسی ، با این کشور وارد مذاکره شد و موفق گردید تا در اواخر دهه 70 میلادی ، قرار داد خرید آن را با اتحاد شوروی ، منعقد نماید . مارشال هوایی MSD Wollen ، سرهنگ نیروی هوایی اتحاد شوروی ( ناشناس ) ، سروان نیروی هوایی هند P M Ramachandran ، پس از پرواز آزمایشی ، در کنار یکفروند MIG-25 UB ، پایگاه هوایی کراسنودار ، اتحاد شوروی ، آوریل 1979 مارشال هوایی ، P .M .Ramachandran پس از انعقاد قرار داد فروش ، نخستین فاکس بت در 17 اوت 1981 به نیروی هوایی هند تحویل داده شد و بتدریج با تحویل 5 فروند نمونه MIG-25 R و دوفروند MIG-25 PU ، اسکادران دوازدهم به فرماندهی آپارام جیت سینگ ، متولد گردید . 8 روز پس از ورود این پرنده به هند ، یعنی در 25 اوت 1981 ، نخستین پرواز خفاش مکار روسی ( نمونه دو سرنشینه ) به هدایت " جی. سینگ " ( در مقام رییس ستاد نیروی هوایی ) و مارشال هوایی ادریس لطیف (بعنوان کمک خلبان ) انجام شد . با این وجود ، تا مدتها پس از آن ، فاکس بتهای هندی توسط خلبانان روسی به پرواز در می آمدند که تا سال 1985 ، حداقل دو فروند از این پرنده ها بدلایل فنی ساقط شده و خلبانان آن نیز ، جان خود را از دست دادند . در چارت سازمانی نیروی هوایی هند ، اسکادران دوازدهم شناسایی ، بطور مستقیم زیر نظر فرماندهی نیروی هوایی قرار داشت ، اما پس از تغییرات ساختاری ، کنترل آن به فرماندهی ناحیه مرکزی نیروی هوایی واگذار گردید . خانه اصلی اسکادارن دوازدهم ،پایگاه هوایی " باکشی. کا. تالاب" در لاک نو ، ایالت اوتارپرداش بود ، اما بدلایلی نامعلوم ، بخش اعظمی از ماموریتهای فاکس بتهای هندی از پایگاه هوایی تریشول ، صورت می گرفت . سرانجام پس از دوسال پروازهای محرمانه ، نخستین پرواز رسمی میگ-25 با پرچم هند دراکتبر 1987 صورت پذیرفت و در جریان نمایشگاه هوایی هند در سال 1989 ، به جهانیان معرفی گردید . فاکس بتهای هندی ، علاوه بر اجرای ماموریتهای تجسسی وشناسایی ، وظایف خاص تری را نیز برعهده داشتند ، چرا که با بازنشسته شدن پرنده های جاسوسی الکترونیک " کانبرا " از نیروی هوایی این کشور در سال 2003 ، این ماموریتها نیز به خفاش های هندی واگذار گردید و به همین دلیل ، نام اسکادران ،به اسکادران سی و پنجم ، تغییر یافت . این پرنده های ارزشمند در جنگ " کارگیل " ، ماموریتهای حساسی را به اجرا گذاشتند ، با این حال ، تا زمان بازنشستگی در سال 2006 ، حداقل 3 فروند از آنها بدلایل ناشناخته ساقط شدند . نشان اسکادران 35 نیروی هوایی هند نکته جالب در ارتباط با دوره کاری فاکس بت در نیروی هوایی هند ، این بودکه فقط 42 خلبان ، برای هدایت این خفاش مکار واجد شرایط تشخیص داده شده بودند . پی نوشت : ببر مهاراجه ، نژاد خاصی از ببرهای شبه قاره هندبه رنگ سفید است که بلحاظ زیبایی شناختی،یکی از زیباترین گربه سانان بشمار می آید . منابع : 1- ویکی 2-http://www.aame.in/2012/01/first-indian-fly-mig-25-fighter.html 3-http://www.bharat-rakshak.com/IAF/History/1990s/Rajkumar.html نویسنده ، مترجم و گرد آورنده : MR9 Military.ir Copyright :rose: :rose: تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است. :rose: :rose:
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از دوست گرامی بابت این مطلب بسیار زیبا می خواستم بپرسم اگر تهدیدی مثل رهگیرهای دشمن تارانیس رو کشف کردند بازهم با برنامه ریزی داخلی به مقابله با تهدید می پردازد یا دوباره کنترلر زمینی کنترل تارانیس را بر عهده خواهد گرفت؟ البته فکر کنم قابلیت برنامه ریزی بودن برای اون تقریبا نوعی خلبان خودکار با محدودیت است تا هوش مصنوعی
-
1 پسندیده شده[center][color=#ff0000][size=5]بسم الله الرحمن الرحیم [/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-new-america-foundaion-nsa-surveillance.jpg[/img][/center] کارشناسان آمریکایی در گزارشی جدید عنوان کردند که «آژانس امنیت ملی آمریکا» مستقیما موجب کاهش اعتماد کلی نسبت به شبکه اینترنت شده و به آزادی اینترنت و امنیت سایبری نیز خسارتهای جدی وارد کرده است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف گزارش راهبردی جدید منتشرشده از سوی اندیشکده «بنیاد آمریکای نوین» تحت عنوان [b][url="http://www.eshraf.ir/wp-content/uploads/www.eshraf.ir-Surveilance_Costs.pdf"]«هزینههای نظارت و تجسس: تأثیر آژانس امنیت ملی آمریکا بر اقتصاد، آزادی اینترنت و امنیت سایبری»[/url][/b]میپردازد. در این گزارش آمده است از زمانی که[b] «[/b]ادوارد اسنودن[b]»[/b] پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۱۳ میلادی اسناد و اطلاعات محرمانه این سازمان را افشا کرد، بحثهای فراوانی در خصوص برنامهها و اقدامات جاسوسی این آژانس در طی یک سال اخیر مطرح شده است. با این حال تمامی این مباحث حول محور موضوعاتی همچون حریم خصوصی افراد و آزادیهای مدنی قرار گرفته است و چندان به موضوعاتی نظیر تأثیرات منفی این برنامهها بر اقتصاد و تجارت این کشور، سیاستخارجی و همچنین امنیت شبکه اینترنت پرداخته نشده است. نویسندگان این گزارش عنوان میکنند دولت آمریکا تاکنون گامهای محدود و مختصری را در جهت کاهش این آسیبها برداشته است و برای حل این موضوع نیز راهکارهایی را به دولت آمریکا ارائه دادهاند. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/nsa_header_contentfullwidth.jpg[/img][/center] [color=#ff6600][b]■[/b][b] بررسی پیامدهای منفی و ابعاد گوناگون برنامههای نظارتی آژانس امنیت ملی [/b][b]■[/b][/color] گزارش جدیدی که از سوی «مؤسسه اوپن تکنولوژی» در «بنیاد آمریکای نوین» منتشر شد، به بررسی دقیق تأثیر فعالیتهای نظارتی و جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکابر اقتصاد، سیاستخارجی و همچنین امنیت شبکه اینترنت در آمریکا پرداخته است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] برنامهها و اقدامات آژانس امنیت ملی اساس امنیت شبکه و اینترنت را مورد تهدیدات جدی قرار دادهاند [/b][b]■[/b][/color] این گزارش ۶۴ صفحهای بیشتر بر هزینهها و خسارات سنگین حاصل از برنامههای جاسوسی و نظارتی این آژانس تمرکز کرده است و به بررسی موضوعاتی نظیر آسیبهای وارده به امنیت سایبری، هزینههایی مستقیم وارده به اقتصاد و تجارت آمریکا، هزینههای اقتصادی و تکنولوژیکی بومیسازی اطلاعات و طرحهای حفاظت از دادهها و همچنین هزینههای سیاسی وارد آمده به سیاست خارجی آمریکا پرداخته است. فعالیتها و اقدامات جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکاتأثیرات منفی بسیاری بر امنیت اینترنت داشته است چرا که این آژانس علاوه بر نظارت دقیق بر ارتباطات آنلاین کاربران، در فعالیتهای متعدد دیگری نیز دست داشته است که به اعتقاد نویسندگان این گزارش، “این برنامهها و اقدامات اساس امنیت شبکه و اینترنت را مورد تهدیدات جدی قرار دادهاند.” [color=#ff6600][b]■[/b][b] اقدامات و برنامههای جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا در حوزه فناوریهای سایبری [/b][b]■[/b][/color] به عنوان مثال، در این گزارش به تلاشهای آگاهانه آژانس امنیت ملی آمریکا به منظور تضعیف استانداردهای رمزنگاری بسیار مهم و حساس اشاره شده است. یکی از این الگوریتمها اخیراً در کتابخانههای رمزنگاری گنجانده شده بود که به طور پیشفرض توسط RSA و سایر شرکتها استفاده میشد. همچنین گفته میشود این آژانس صدها میلیون دلار را صرف الزام شرکتها برای ایجاد دربهای مخفی (Backdoor) در محصولاتی نظیر دستگاههای ارتباطی، سیستمهای رمزگذاری تجاری و شبکهها و سیستمهای IT کرده است. این آژانس علاوه بر وادارکردن شرکتهای آمریکایی به منظور ایجاد حفرههای امنیتی در محصولات خود، اطلاعات مربوط به آسیبپذیریهای روز صفر (zero-day vulnerabilities) (در واقع این نوع آسیبپذیری، روشی برای نفوذ از طریق یکی از حفرههای موجود در نرمافزارها یا برنامههای کاربردی است که از دید طراحان و توسعهدهندگان آن مخفی مانده است) را برای خود حفظ کرده و از آگاه ساختن شرکتهای تولیدکننده در مورد چنین نقایص و حفرههایی اجتناب کرده است. این گزارش در ادامه عنوان میکند این امر موجب میشود سازمانها و کاربران عادی در معرض حملات آژانس امنیت ملی آمریکا و همچنین اشخاص دیگری که ممکن است از وجود چنین ایرادات و نقایصی آگاهی داشته باشند، قرار میدهد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/NSA-Android-1.jpg[/img][/center] [color=#ff6600][b]■[/b][b] فعالیتهای جاسوسی واحد عملیات دسترسی این آژانس [/b][b]موسوم به [/b][b]TAO[/b][b]■[/b][/color] [b]«[/b]مؤسسه تکنولوژی باز[b]» [/b]معتقد است هزینههای سنگین و خسارات وارده به امنیت سایبری به واسطه فعالیتهای واحد عملیات دسترسی این آژانس(Tailored Access Operations) موسوم به TAOاست. اعضا و کارکنان این واحد با تکیهبر ابزارهای جاسوسی هزاران کامپیوتر، تلفن، روتر و حتی سیستمهای اسکادا (SCADA) را هک میکنند. یکی از تاکتیکهای استفادهشده توسط این واحد ویژه هدفقرار دادن شبکههای اینترنتی، ارائهدهندگان این شبکهها و همچنین کابلهای زیردریایی است که وظیفه انتقال ترافیک اینترنت بین قارهها را بر عهده دارند. همچنین گفته میشود این واحد ویژه در آژانس امنیت ملی آمریکا هویت بسیاری از شرکتهای بزرگ آمریکایی نظیر فیسبوک و لینکداین را با هدف اجرای نرمافزارهای مخرب و همچنین سرقت اطلاعات حساس و بسیار مهم جعل کرده است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] تأثیرات و پیامدهای منفی این اقدامات بر اقتصاد آمریکا [/b][b]■[/b][/color] در مورد تأثیرات و پیامدهای منفی این امر بر اقتصاد آمریکا نیز میتوان گفت برنامههای نظارتی و جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا موجب کاهش میزان فروش در خارج از کشور و همچنین از دسترفتن فرصتهای تجاری و اقتصادی شرکتهای آمریکایی شده است. بر طبق این گزارش، یکی از بخشهای که به شدت تحت تأثیر این اقدامات قرار گرفته است سیستم Cloud Computing(رایانش و یا محاسبات ابری) است که در ۳ تا ۵ سال آینده میلیاردها دلار خسارات و ضرر به آن وارد خواهد شد. علاوه بر هزینههای مستقیم چنین اقداماتی، به واسطه پیشنهادهای جدید دولتهای خارجی برای دسترسی به قوانین بومیسازی اطلاعات و حفاظت از دادهها هزینههای بالقوهای نیز به حوزههایی نظیر تجارت و آزادی فضای وب اعمال شده است. به عنوان مثال، در این گزارش به کشورهایی نظیر برزیل، آلمان و هند اشاره شده است. در این کشورها قوانین بومیسازی اطلاعات به منظور جلوگیری و یا ایجاد محدودیت در جریان اطلاعات و با هدف محافظت از این اطلاعات در برابر اقدامات جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا درنظرگرفته شده است. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/nsa-payed-internet-companies_si.jpg[/img][/center] [color=#ff6600][b]■[/b][b] اقدامات نظارتی این آژانس عملکرد اینترنت را تحت تأثیر قرار داده و تهدیدی برای آن محسوب میشود[/b][b]■[/b][/color] نویسندگان این گزارش در ادامه عنوان میکنند: [b]«[/b]شبکه اینترنت بر مبنای پروتکلهایی ایجاد شده که قادرند اطلاعات را در سریعترین زمان ممکن، از طریق مناسبترین و کارآمدترین مسیرها و بدون در نظر گرفتن محل فیزیکی و جغرافیایی آنها ارسال کند. اما طرحهای بومیسازی اطلاعات عملکرد اینترنت را نیز تحت تأثیر قرار داده و تهدیدی برای آن محسوب میشوند. در نهایت، بومیسازی ترافیک اینترنت تأثیرات جانبی قابلتوجهی بر حریمخصوصی کاربران و حقوقبشر خواهد داشت و باعث میشود کشورها به راحتی به اقداماتی نظیر نظارتهای ملی، سانسور و آزار و اذیت کاربران مخالف دست بزنند. در حوزه سیاست خارجی نیز باید گفت، روابط آمریکا با سایر کشورها به واسطه افشاگریهای اخیر به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و این امر تأثیرات منفی بر روی روابط این کشور با سایر کشورها داشته است. بر اساس این گزارش در حال حاضر منافع آمریکا به واسطه آسیبهای واردشده به روابط دوجانبه یا چندجانبه این کشور با سایر کشورها و همچنین از دست رفتن اعتبار آمریکا در موضوع آزادی اینترنت، در معرض خطر است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] مقامات اطلاعاتی آمریکا از برنامههای آژانس امنیت ملی شدیداً دفاع میکنند [/b][b]■[/b][/color] بیش از یک سال از زمانی میگذرد که گاردین برای اولین بار از اقدامات و برنامههای نظارتی و جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا آن هم به واسطه افشاگریهای [b]«[/b]ادوارد اسنودن[b]»[/b] پیمانکار سابق این آژانس گزارشی را منتشر کرد. اما تاکنون تمامی بحثهای ملی تنها به موضوعات سادهانگارانهای چون ارجحیت امنیت ملی و یا حریم خصوصی افراد محدود شده است. اما اکنون زمان آن فرا رسیده است که هزینههای چنین اقداماتی و همچنین منافع آن در سطح گستردهتری مورد بررسی قرار گیرند. درحالیکه مقامات اطلاعاتی از برنامههای آژانس امنیت ملی آمریکا شدیداً دفاع میکنند، هنوز نتوانستهاند شواهد و مستنداتی برای اثبات ارزش چنین برنامههایی ارائه دهند. این در حالی است که برخی از تجزیهوتحلیلهای مقدماتی مزایای چنین برنامهای را مبهم و نامعلوم عنوان کردهاند. در هر سه مطالعه صورت گرفته در [b]«[/b]گروه بازنگری ریاستجمهوری در حوزه اطلاعات و فناوریهای ارتباطاتی[b]»[/b]، [b]«[/b]هیئت نظارت بر حفظ حریم خصوصی و آزادیهای مدنی[b]»[/b] و همچنین [b]«[/b]بنیاد آمریکای نوین[b]»[/b]، ارزش و منافع چنین برنامههایی و نقش آنها در توقف برنامههای تروریستی و ارتقاء امنیت ملی کشور مورد زیر سؤال رفته است. در همین حال مباحث موجود تنها به موضوعاتی نظیر تأثیر برنامههای آژانس امنیت ملی آمریکا بر حریمخصوصی و آزادیهای مدنی محدود بوده است و موضوعاتی چون هزینههای چنین برنامههایی و بهویژه تأثیرات مخرب آنها بر اقتصاد آمریکا، سیاست خارجه آمریکا و امنیت کلی اینترنت مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/2014-08-06_09-27-56_q.jpg[/img][/center] [color=#ff6600][b]■[/b][b] اقدامات آژانس امنیت ملی آمریکا منافع این کشور و همچنین جامعه جهانی اینترنت را تهدید میکند [/b][b]■[/b][/color] این مقاله بر آن است تا هزینههای برنامههای نظارتی و جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا را از زمان اولین افشاگریهای اسناد محرمانه این آژانس در ژوئن سال ۲۰۱۳ میلادی بررسی و طبقهبندی کند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد اقدامات و برنامههای نظارتی آژانس امنیت ملی که در حال حاضر اجرا میشوند و در آینده نیز ادامه خواهند داشت، صدمات قابلتوجهی را به منافع آمریکا و جامعه جهانی اینترنت وارد میآورد. همچنین این پژوهش هزینهها و خسارات برنامههای نظارتی این آژانس را در چهار حوزه به طور خاص بررسی کرده است که در ادامه به آنها اشاره میشود. [color=#ff6600][b]■[/b][b] هزینهها و خسارات مستقیم این اقدامات بر تجارت و اقتصاد آمریکا[/b][b]■[/b][/color] [b]- هزینهها و خسارات مستقیم بر تجارت و اقتصاد آمریکا:[/b] بر طبق گزارشهای شرکتهای آمریکایی برنامههای نظارتی و جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا موجب کاهش میزان فروش در خارج از کشور و همچنین از دسترفتن فرصتهای تجاری و اقتصادی این شرکتها شده است. به ویژه آنکه در حال حاضر شرکتهای خارجی به دنبال محصولاتی هستند که بتوانند کاربران خود را از اقدامات جاسوسی آژانس امنیت ملی مصون نگاه دارند. بر طبق این گزارش، یکی از بخشهایی که به واسطه این امر در معرض خطر قرار گرفته و بشدت آسیبپذیر است سیستم Cloud Computing (رایانش ابری) است که در ۳ تا ۵ سال آینده به واسطه برنامههای نظارتی و جاسوسی آژانس میلیاردها دلار خسارات و ضرر به آن وارد خواهد شد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/8e879a5670ffa7bde0da0f6a4e451fd7.jpg[/img][/center] [color=#ff6600][b]■[/b][b] هزینههای بالقوه وارده به حوزههای تجارت و آزادی فضای وب به واسطه افزایش طرحهای بومیسازی اطلاعات و حفاظت از دادهها [/b][b]■[/b][/color] [b]- هزینههای بالقوه وارده به حوزههای تجارت و آزادی فضای وب به واسطه افزایش طرحهای بومیسازی اطلاعات و حفاظت از دادهها:[/b] پیشنهادهای و درخواستهای جدید برخی دولتهای خارجی برای دسترسی به پیشنیازهای بومیسازی اطلاعات و همچنین قوانین سفتو سختتر در زمینه حفاظت از دادهها و اطلاعات میتواند موجب تشدید ضرر و زیانهای اقتصادی کشور آمریکا در طولانیمدت شود. چنین طرحهایی میتوانند موجب تغییراتی در ساختار کلی شبکه اینترنت جهانی شود و در صورت اجرا نیز تهدیدی جدی برای آزادی بیان و حریم خصوصی افراد قلمداد میشود. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/image4.jpg[/img][/center] [color=#ff6600][b]■[/b][b] هزینههای وارده بر سیاست خارجی آمریکا [/b][b]■[/b][/color] [b]- هزینههای وارده بر سیاست خارجی آمریکا:[/b] از دست رفتن اعتبار آمریکا در موضوع آزادی اینترنت و همچنین آسیبهای وارده به روابط دوجانبه و چندجانبه آمریکا با سایر کشورها، منافع سیاست خارجه این کشور را مورد تهدید قرار داده است. افشاگریهای سال گذشته در مورد اقدامات و برنامههای نظارتی آژانس امنیت ملی آمریکا، موجب بروز عکسالعملهای تند و انتقادات شدیدی از سوی برخی کشورها مانند آلمان و برزیل شده است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] آسیبهای وارده به امنیت سایبری و اینترنت [/b][b]■[/b][/color] [b]- آسیبهای وارده به امنیت سایبری:[/b] «آژانس امنیت ملی آمریکا» به واسطه طرحها و برنامههای نظارتی و جاسوسی خود آسیبهایی جدی را به امنیت اینترنت وارد آورده است. برخی از این اقدامات عبارتاند از: تضعیف استانداردهای رمزنگاری، ایجاد دربهای مخفی در محصولات سختافزاری و نرمافزاری به منظور نظارتهای مخفیانه، جمعآوری اطلاعات درباره نقاط ضعف و آسیبپذیریهای امنیتی برخی از نرمافزارها به جای اطلاعرسانی مسئولانه درباره این نقایص و همچنین انواع مختلفی از عملیات جاسوسی این آژانس در راستای هک کردن سیستمها، که همگی این اقدامات موجب تضعیف امنیت کلی اینترنت شدهاند. [color=#ff6600][b]■[/b][b] دولت آمریکا تاکنون گامهای محدودی را در جهت کاهش این آسیبها برداشته است [/b][b]■[/b][/color] دولت آمریکا تاکنون گامهای محدود و مختصری را در جهت کاهش این آسیبها برداشته است و به تازگی روند بسیار کند و دشوار اعتمادسازی در این کشور را آغاز کرده است. اما به نظر میرسد اقدامات دولت آمریکا در این زمینه بسیار محدود بوده است و تمرکز آن صرفاً بر روی مسائلی نظیر تأثیر این برنامهها و اقدامات بر حقوق شهروندان آمریکا قرار گرفته است و به سایر مسائل دیگر چندان پرداخته نشده است. ما نیز بر اساس یافتههای این پژوهش راهکارهایی را در جهت کاهش آسیبهای برنامههای آژانس امنیت ملی به دولت آمریکا ارائه دادهایم: [color=#ff6600][b]■[/b][b] راهکارهای پیشنهادی به منظور کاهش آسیبهای ناشی از برنامههای آژانس امنیت ملی [/b][b]■[/b][/color] ۱- تقویت و افزایش حمایتها از حریم خصوصی شهروندان آمریکایی و یا غیرآمریکایی، چه در داخل آمریکا و چه در خارج از مرزهای این کشور. ۲- شفافسازی بیشتر در مورد برنامههای نظارتی دولت آمریکا هم از سوی دولت و هم شرکتهای آمریکایی. ۳- اجرا سازی مجدد برنامه آزادی اینترنت به شیوهای که مسائل ایجاد شده توسط برنامههای نظارتی آژانس امنیت ملی را به طور مستقیم مورد توجه قرار دهد و همچنین حرکت بهسوی برنامههای نظارتی مبتنی بر استانداردهای بینالمللی در موضوع حقوق بشر. ۴- آغاز روند اعتمادسازی دوباره در موضوعاتی نظیر استانداردهای رمزنگاری از طریق مؤسسه ملی استاندارد و فنآوری. ۵- حصول اطمینان از این امر که دولت آمریکا از طریق شیوههایی مانند قراردادن دربهای مخفی نظارتی در محصولات نرمافزاری و سختافزاری، به امنیت سایبری آسیب نمیرساند. ۶- کمک برای از میان برداشتن نقاطضعف و نقایص نرمافزارها به جای مخفینگاه داشتن و عدم اطلاعرسانی در مورد این نقایص. ۷- مشخص کردن خطمشیهای مشخص درباره اینکه دولت آمریکا چه زمانی و تحت چه استانداردهای قانونی اجازه دارد به صورت مخفیانه بدافزارهایی را بر روی کامپیوترها و یا شبکه اینترنت نصب و راهاندازی کند. ۸- تفکیک عملکردها و اقدامات تهاجمی و تدافعی آژانس امنیت ملی آمریکا از یکدیگر به منظور به حداقل رساندن مغایرتهای منافع دولت آمریکا. بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/"]http://www.eshraf.ir[/url]
-
1 پسندیده شدهتمامی کشورهایی که در این گزارش درباره آنها بحث میشود، دارای موشکهای بالستیک کوتاه برد هستند. ایران و کره شمالی همچنین دارای موشکهای بالستیک میان برد هستند. کره شمالی موشکهای بالستیک برد متوسط نیز هست؛ کره شمالی در سه مقطع زمانی تسلیحات اتمی خود را آزمایش کرده است؛ برنامههای هستهای ایران و سوریه گمانها را درباره پیگیری تسلیحات اتمی از سوی این کشورها افزایش داده است. معالوصف ایران بر اساس نظر جامعه اطلاعاتی آمریکا برنامه تسلیحات اتمی خود را متوقف کرده است و به نظر نمیرسد سوریه برنامه فعالی در زمینه تسلیحات هستهای داشته باشد. گزارشهای زیادی درباره برنامههای هستهای و موشکهای بالستیک این کشورها به کنگره ارائه شده است. کنگره همچنین قوانینی در جهت اعمال تحریمهایی علیه کشورهایی که به ایران، کره شمالی و سوریه در جهت دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی و سیستمهای پرتاب موشک بالستیک کمک کنند، تصویب کردهاند. برای مثال قانون منع دستیابی ایران، کره شمالی و سوریه به تسلیحات کشتار جمعی، مجازاتهایی علیه کشورهایی که شرکتهای آنها به ایران، کره شمالی و سوریه در جهت دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی و سیستمهای پرتاب موشک بالستیک کمک کنند، در نظر گرفته است. کنگره همچنین الزامات گزارشی مربوط به برنامههای هستهای و موشکی این سه کشور را وضع کرده است. کنگره ممکن است بخواهد گزارشهای اضافی مورد نیاز را از قوه مجریه معاهده منع تکثیر تسلیحات کشتار جمعی را بررسی کند، چرا که تعداد گزارشهای طبقهبندی نشده به کنگره درباره مسائل مرتبط با تکثیر تسلیحات کشتار جمعی در سالهای اخیر کاهش یافته است.این گزارشها عناصری کلیدی از برنامه تسلیحات اتمی را تشریح میکند؛ اطلاعات در دسترس پیرامون همکاری میان ایران، کره شمالی و سوریه در باره موشکهای بالستیک و فناوری هستهای را تفسیر میکند، و برخی مسائل خاص را برای کنگره توضیح میدهد. مدرکی دال بر همکاری یا معامله هستهای میان ایران و کره شمالی وجود ندارد مقدمه کنگره بارها نگرانی خود درباره موشکهای بالستیک و برنامههای هستهای ایران، کره شمالی و سوریه اعلام کرده است. برای چندین دهه، بسیاری از نمایندگان کنگره، این کشورها را به دلیل این برنامههایشان، در کنار مواضع قوی ضد آمریکایی دولتها و خصومت نسبت به دوستان و شرکای منطقهای آمریکا، آنچه به نحوی گسترده تهدید علیه منافع امنیت ملی آمریکا در نظر گرفته میشد، با بدبینی نگریستهاند. کنگره گزارشهای زیادی دراینباره را شنیده است و قوانینی برای کند کردن یا بازداشتن برنامه موشکهای بالستیک و تسلیحات اتمی ایران، کره شمالی و سوریه وضع کرده است. کنگره همچنین الزامات گزارشی درباره برنامههای هستهای و موشکی این سه کشور وضع کرده است. این گزارش بیش از هر چیز بر ارزیابیهای جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) در طی دو دهه گذشته تمرکز میکند.[۱] این ارزیابیها نشان میدهد که مدرکی دال بر همکاری یا معامله هستهای میان ایران و کره شمالی وجود ندارد، درحالیکه همکاری در زمینه فناوری موشکهای بالستیک میان این دو کشور مهم و معنادار بوده است.سوریه از ایران و کره شمالی موشکهای بالستیک و فناوری مرتبط با آن را دریافت کرده است و همینطور با کره شمالی همکاری هستهای مشترک داشته است. توضیحاتی درباره منابع مقاله حاضر شایان ذکر است که ارزیابیهای غیررسمی مثل مقالات نشریهها، گزارشهای رسانهای آمریکایی یا خارجی و مباحث اینترنتی، اغلب با ارزیابیهای رسمی که در این گزارش به صورت خلاصه بیان میشود، همسو نیستند. بااینحال این منابع مدعی سطحی از همکاری مداوم و مهم میان این سه کشور در برنامه هستهای و موشکهای بالستیک هستند؛ این گزارشها فاقد اعتبار ارزیابیهای رسمیاند، چرا که اغلب فاقد منبع هستند و یا به مقام دولتی ناشناسی نسبت داده میشوند، در اغلب اوقات با یکدیگر ناسازگاری دارند و قابل راستی آزمایی نیز نیستند. این گزارش با توصیفی از عناصر کلیدی برنامه تسلیحات اتمی شروع میشود. پس از آن این گزارش اطلاعات مربوط به همکاری میان ایران، کره شمالی و سوریه درباره موشکهای بالستیک و فناوری هستهای را توضیح میدهد. سرانجام این گزارش مباحثی خاص برای کنگره را به بحث میگذارد. پلوتونیوم و اورانیوم فوقالعاده غنیشده موادی که در تسلیحات اتمی بهکار میروند عناصر برنامه هستهای تسلیحاتی یک برنامه هستهای تسلیحاتی دارای سه عنصر عمده است، که هر یک از آنها چالشهای خاص خود را در بردارند. همه این سه عنصر باید برای ایجاد سیستمی عملیاتی و قوی در کنار هم کار کنند. [*]این برنامه باید مواد شکافتی کافی، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی، برای ابزاری هستهای را تولید کند. پلوتونیوم و اورانیوم فوقالعاده غنیشده HEU دو نوع مواد شکافتی هستند که در تسلیحات اتمی بهکار گرفته میشوند. پلوتونیوم با جدا کردن از سوخت مصرفی در رآکتور هستهای به دست میآید- فرآیندی که باز فرآوری نامیده میشود. اورانیوم فوقالعاده غنیشده HEU از اورانیوم غنیشده به دست میآید – فرآیندی که غلظت اورانیوم ۲۳۵ (ایزوتوپ شکافتی مرتبط) را افزایش میدهد. هم ایران و هم کره شمالی در مراحلی متفاوت به دنبال تولید مواد مختلف هستهای هستند. به نظر نمیرسد که سوریه در حال تولید مواد شکافتی باشد. ایران و کره شمالی توانایی پرتاب فضایی را دارند ۲٫ این برنامه باید ابزاری قوی و قابلاتکا برای پرتاب سلاح اتمی، همچون موشک بالستیک تولید کند. هم ایران و هم کره شمالی دارای موشکهای بالستیک میان بردی هستند که قادرند یک کلاهک اتمی را با خود حمل کنند، کلاهکی که قدرت آن باید توسعه یابد و بهکار گرفته شود. علاوه بر این هردوی این کشورها ثابت کردهاند که توانایی پرتاب چیزهایی به فضا را دارند، اما هیچکدام از این دو کشور در حال حاضر دارای موشکهای بالستیک قارهپیما نیست. سوریه نیز تنها موشکهای بالستیک کوتاه برد در اختیار دارد.[۲] ۳٫ این برنامه باید کلاهکی هستهای تولید کند بتواند به هدف، به خصوص در فاصله دور، اصابت کند. [۳] ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) حکایت از آن ندارد که هیچکدام از این سه کشور چنین کلاهکی را تولید کرده باشند، هرچند کره شمالی چند آزمایش هستهای انجام داده است. قابلیتهای هستهای ایران و گزارشهای جامعه اطلاعاتی آمریکا ایران، کره شمالی و سوریه: برنامههای عمده هستهای و موشکی ایران هستهای: ایران دارای برنامه غنیسازی اورانیوم با سانتریفیوژ گازی است و در حال اورانیوم غنیشده با خلوص پایین است. تهران همچنین در حال ساخت یک رآکتور هستهای متوسط آب سنگین است ولی این رآکتور فاقد تجهیزات باز فرآوری است؛ تجهیزاتی که برای جدا کردن پلوتونیوم از سوخت مصرفی رآکتور ضروری است. ایران برخی جنبههای این برنامه را متوقف کرده و یا به عقب باز گردانیده است، فرایندی که از نوامبر ۲۰۱۳، زمانی که دولت اجرای توافق چندجانبه ای که برای کاهش نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران صورت پذیرفت را آغاز کرد. ایران بر اساس گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) برنامه تسلیحات اتمی خود را متوقف کرده است. ایران بیشترین تعداد موشکهای بالستیک در خاورمیانه را داراست موشکهای بالستیک: جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) تخمین میزند که ایران بیشترین تعداد موشکهای بالستیک در خاورمیانه را داراست. این گزارش همچنین حاکی ست موشکهای بالستیک ایرانی به طور بالقوه قادرند که تسلیحات کشتار جمعی را حمل کنند و پیشرفت ایران در تجهیزات پرتاب فضایی، قدرت این کشور را برای موشکهای دوربردتر شامل موشکهای قارهپیما افزایش داده است. [۵] ایران کمتر از ۱۰۰ لانچر موشک کوتاه برد دارد که قادر به مسلح شدن مجدد هستند و کمتر از ۵۰ سیلو و لانچر موشکهای بالستیک میان برد دارد که میتوانند به هر هدفی در خاورمیانه و بخش جنوبی ناتو اصابت کنند. کره شمالی ابزارهای انفجاری را سه بار آزمایش کرده است کره شمالی - هستهای: کره شمالی پلوتونیوم را در رآکتوری هستهای و تجهیزات باز فرآوری در یانگ بیون تولید کرده است، جایی که این کشور همچنین در حال ساخت تجهیزات سانتریفیوژ گازی غنیسازی اورانیوم است. کره شمالی ابزارهای انفجاری را در اکتبر ۲۰۰۶، می ۲۰۰۹ و فوریه ۲۰۱۳ آزمایش کرده است. ابزار نخست حاوی پلوتونیوم بود اما اینکه ابزارهای دیگر شامل پلوتونیوم یا اورانیوم غنیشده به میزان زیاد بودند، روشن نیست. موشکهای بالستیک: کره شمالی کمتر از ۱۰۰ لانچر جادهای موشکهای بالستیک کوتاه برد دارد که قابلیت پرتاب مجدد را دارند، کمتر از ۵۰ لانچر متحرک «نودونگ» موشکهای بالستیک میان برد دارد، و کمتر از ۵۰ لانچر پرتاب موشکهای بالستیک بلند برد دارد که میتواند به اهدافی پیرامون منطقه آسیا اقیانوس آرام اصابت کنند. جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) معتقد است که کره شمالی موشکهای بالستیک کوتاه برد جادهای را به نمایش عمومی گذاشته است که تاکنون آزمایش نشده است و بهکار گرفته نشده است و برنامه پرتاب فضایی این کشور میتواند به توسعه برنامه موشکهای بالستیک کوتاه برد آن بینجامد. در سال ۲۰۰۷ اسرائیل رآکتور اتمی در حال ساخت سوریه را ویران کرد سوریه هستهای در سال ۲۰۰۷ اسرائیل رآکتور اتمی در حال ساخت سوریه را ویران کرد. به نظر نمیرسد سوریه برنامه تسلیحات اتمی فعالی داشته باشد. موشکهای بالستیک: سوریه دارای چیزی کمتر از ۱۰۰ لانچر جادهای موشکهای بالستیک کوتاه برد (اغلب کهنهتر از موشکهای اسکاد) است که میتواند به دوستان و هم پیمانان آمریکا در خاورمیانه و جنوب ناتو آسیب برساند. تاریخچه تعامل موشکی و هستهای ایران و کره شمالی همکاری در زمینه موشکهای بالستیک ایران و کره شمالی ایران ارتباط کاری نزدیکی با کره شمالی پیرامون برنامههای زیادی در زمینه موشکهای بالستیک ایجاد کرده است، جریانی که با واردکردن موشکهای اسکاد از کره شمالی در دهه ۱۹۸۰ آغاز شد. در اواسط دهه ۱۹۸۰، کره شمالی موشکهای بالستیک اسکاد B با برد ۳۰۰ کیلومتری، «از روی نمونههای مصری»، را تولید کرد، و پس از آن شروع به صادر کردن آنها نمود.[۸] پیونگیانگ موشکهای اسکاد C با برد ۵۰۰ کیلومتری را در سال ۱۹۹۱ تولید کرد. [۹]کره شمالی هردوی این موشکها و همچنین فناوری ساخت آنها را به برخی کشورهای خاورمیانه از جمله ایران و سوریه فروخت.[۱۰] در سال ۱۹۹۲ مدیر اطلاعات مرکزی «روبرت گیتس» ایران و سوریه را به عنوان دریافتکنندگان موشکهای اسکاد کره شمالی معرفی کرد ستفاده ایران از کره شمالی برای رسیدن به خودکفایی در تولید موشکهای بالستیک میان برد[ در ۱۹۹۳ مدیر اطلاعات مرکزی «جیمز والسی»[۱۲] جزییات بیشتری ارائه کرد، که حکایت از آن داشت که کره شمالی به سوریه و ایران موشکهای بلندبردتر اسکاد C را فروخته است و ظاهراً با این کشور بر سر فروش اشکالی از فناوری موشکی توافق کرده است. یک گزارش اطلاعاتی روسی که جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) آن را معتبر دانست،[۱۳] حکایت از آن داشت که توان موشکی ایران در طی این دوره به موشکهای بالستیک کوتاه برد اسکاد B که از کره شمالی و سوریه دریافت کرده بود، محدود بود. در طول دهه ۱۹۹۰، ارزیابیهای سالانه تهدیدها از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC)، از چند دادوستد میان ایران و کره شمالی خبر داد. نخست صادرات مداوم موشکهای بالستیک کره شمالی شاهد ارتقاء کیفی قابلیتها در مقصدی همچون ایران بود. دوم اینکه ایران از کالاها و خدمات موشکی کره شمالی برای رسیدن به هدفش در خودکفایی در تولید موشکهای بالستیک میان برد استفاده کرد. سوم اینکه دستیابی ایران به سیستمهای موشکی یا تجهیزات کلیدی مرتبط با موشک مثل دستیابی به عناصر مهم فناوری پرتاب فضایی توانست قدرت ایران را برای تولید یک موشک قارهپیما افزایش دهد. همکاری کره شمالی با ایران، ادامه دار و مبهم در پایان دهه ۲۰۰۰، ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) همچنان خبر از این میداد که همکاری کره شمالی با ایران در برنامه موشکهای بالستیک ادامهدار و مهم بوده است. اخیراً در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ گزارشهای وزارت دفاع به کنگره درباره قابلیتهای نظامی کره شمالی و فعالیت خلع سلاح اتمی، ایران را به عنوان خریدار پیشین موشکهای بالستیک کره شمالی و فناوری وابسته به آن معرفی کرد.[۱۴]در سال ۲۰۰۶ ایران به نحو عمومی اذعان کرد که دوران جنگ با عراق در دهه ۱۹۸۰ نخستین باری بود که ایران از موشکهای کره شمالی خریداری کرد، اما این را افزود که دیگر نیازی به پیونگیانگ ندارد. فرمانده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی گفت «ما اینها{اسکادها} را از کشورهای خارجی مثل کره شمالی دریافت کرد، اما ۱۷ سال پس از جنگ ما قادر هستیم تمام قطعات و حتی سوخت آنها را طراحی کنیم.»[۱۵] ایران در حال حاضر کمکی برای برنامه موشکهای قارهپیمای خود دریافت نمیکند ایران احتمالاً از توانایی کره شمالی در تولید، تست و توسعه موشکهای بالستیک فراتر رفته است. اما، علیرغم ادعاهای ایران، تهران ممکن است تا حدودی همچنان برای موادی خاص در تولید موشکهای بالستیک خود به پیونگیانگ وابسته باشد. برای مثال برخی ناظران معتقدند ایران بدون حمایت خارجی در برخی مواد و اجزاء کلیدی حتی نمیتواند معادلهای موشکهای اسکاد B و C(به ترتیب شهاب-۱ و شهاب -۲) را بسازد. [۱۶]معهذا مدیر اطلاعات ملی آمریکا، «جیمز کلاپر» در ۱۱ فوریه ۲۰۱۴ خطاب به کمیته خدمات نظامی کنگره گفت، ایران در حال حاضر کمکی برای برنامه موشکهای قارهپیمای خود دریافت نمیکند.[۱۷] سوریه با همکاری کره شمالی پیشرفتهایی در تولید بومی گونههایی از موشک اسکاد داشته است سوریه: همکاری با ایران و کره شمالی بر اساس ارزیابی سال ۱۹۹۵ سازمان سیا، سوریه هم اسکاد B و هم اسکاد C را از کره شمالی تهیه کرده است.[۱۸] بر اساس اظهارنظرهای مقامات آمریکایی، دمشق موشکهایی با تجهیزاتی به دست آمده از کره شمالی ساخته است؛ یک سند دولتی در ۱۹۹۷ حکایت از آن دارد که سوریه فناوری تولید موشک را از کره شمالی دریافت کرده است و «اسکادهایی با کمک کره شمالی» تولید کرده است.[۱۹] علاوه بر این یک گزارش دولتی به کنگره مربوط به سال ۲۰۰۸ توضیح میدهد که: در طی دهه گذشته سوریه بر ارتقاء تواناییهای این نیروی موشکهای کوتاه برد خود تمرکز کرده درحالیکه به خودکفایی در تولید موشک بومی دست یافته است. سوریه با همکاری کره شمالی پیشرفتهایی در تولید بومی گونههایی از موشک اسکاد داشته است.[۲۰] سوریه همچنان متکی به کمک ایران در برنامههای موشکی بر اساس برآوردهای رسمی سوریه همچنان متکی به کمک ایران در برنامههای موشکی خود است. رئیس آژانس اطلاعاتی وزارت دفاع «میشل فلین» در ۱۸ آوریل ۲۰۱۳ تصریح کرد «برنامه موشکی سوخت مایع سوریه» – ظاهراً ارجاع دارد به موشکهای اسکاد B،C و D- «متکی بر تجهیزات اساسی خارجی به خصوص از شرکتهای کره شمالی است». [۲۱]«فلین» همچنین گفت «دمشق متکی بر کمک خارجی به خصوص ایران برای پیش برد توسعه و تولید راکتها و موشکهای سوخت جامد خود است».[۲۲] همکاری در فناوری هستهای بر اساس منابع رسمی، ایران، کره شمالی و سوریه مشغول به اشکال مختلفی از همکاری مخفی هستهای هستند که احتمالاً مربوط به تسلیحات هستهای است. کره شمالی و ایران به طرحها و مواد مرتبط با غنیسازی اورانیوم از طریق شبکهای مخفی که توسط مقام هستهای پیشین پاکستان «عبدالقادر خان» اداره میشد، دست یافتند.[۲۳] شبکه خان و برنامه هستهای ایران، کره شمالی و سوریه سازمان سیا در سال ۲۰۱۴ از اینکه این شبکه توانسته باشد «دانش و فناوری» هستهای را به سوریه نیز منتقل کرده باشد، ابراز نگرانی کرد؛[۲۴] اما مدرک عمومی رسمی مبنی بر انتقال بالقوهای چنین دانش و فناوری ای همچنان محل بحث است.[۲۵]رئیسجمهور سوریه «بشار اسد» در مصاحبهای روزنامهای در سال ۲۰۰۷ گفت شبکه خان با این کشور تماس برقرار کرد ولی معاملهای صورت نگرفت.[۲۶] کره شمالی و سوریه بر اساس اظهارنظرهای مقامات آمریکایی کره شمالی سوریه را در ساخت رآکتوری هستهای که احتمالاً بخشی از برنامه تسلیحات اتمی سوری بوده است، یاری کرده است. [۲۸] هم آمریکا و هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی معتقد بودند که دمشق در حال ساخت رآکتوری هستهای بود؛ اسرائیل این تجهیزات را در حملهای هوایی در سال ۲۰۰۷ نابود کرد. [۲۹] رآکتور سوریه و کمکهای کره شمالی در ساخت آن بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آژانس حدس میزد که این تجهیزات ویرانشده سوری «به احتمال قوی یک رآکتور هستهای بوده است»، ادعایی که سوریها آن را رد کردند.[۳۰] یک مقام اطلاعاتی ارشد در آوریل ۲۰۰۸ گفت جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) معتقد بود که هدف رآکتور تولید پلوتونیوم برای سلاحهای اتمی بود، اما او همچنین افزود که مدرک کمی دراینباره دارد.[۳۱] بر اساس یک گزارش دولتی در سال ۲۰۱۳، آمریکا معتقد بود که «هدف اولیه رآکتور» تولید پلوتونیوم و نه انجام تحقیقات یا تولید برق بود، «چرا که این رآکتور برای تولید برق طراحی نشده بود، از هر جمعیت شهری به دور بود و برای تحقیقات نیز نامناسب بود.»[۳۲]همین گزارش در سال ۲۰۱۳ گفت «سوریه در حال ساخت رآکتوری با حمایت کره شمالی بود»[۳۳]. یک مقام ارشد اطلاعاتی آمریکایی در سال ۲۰۰۸ با بیان مشابهتهایی میان رآکتور سوری و رآکتور کره شمالی، که پلوتونیوم برای برنامه تسلیحاتی هستهای این کشور تولید کرده است، گفت «کره شمالی در این رآکتور به سوریه کمک کرده است». [۳۴] کره شمالی سوریه را با فناوری رآکتور هستهای مجهز کرده است این مقام دولتی همچنین به «دخالت کارشناسان هستهای کره شمالی در پروژهای در جایی در منطقه» و همچنین «مدرکی از محمولهای که از کره شمالی در حال حمل بود، و به احتمال زیاد مربوط به سایت رآکتور در سال ۲۰۰۶ بود» اشاره کرد. اخیراً، گزارش فوریه ۲۰۱۴ وزارت دفاع حکایت از آن داشت که کره شمالی «سوریه را با فناوری رآکتور هستهای تا سال ۲۰۰۷ تجهیز کرده است.»[۳۵]شایان ذکر است که بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فعالیتهایی در زمینه تبدیل اورانیوم را کشف کرد که دولت به آژانس گزارش نکرده بود. تبدیل اورانیوم فرایندی است که با آن هگزا فلوراید اورانیوم (ماده خام سانتریفیوژها) تولید میشود. معالوصف آژانس بینالمللی انرژی اتمی ظاهراً نگرانیهای خود درباره این فعالیتها را حل کرده است.[۳۶] برنامه تسلیحاتی اتمی کره شمالی مبتنی بر پلوتونیوم تولیدی رآکتور هستهای یونگ بیون ایران و کره شمالی مقامات اطلاعاتی آمریکایی درباره اینکه کره شمالی ممکن است فناوری هستهای یا مواد شکافتی خود را صادر کرد باشد ابراز نگرانی کردهاند. بنا به شهادت مدیر جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) «کلاپر» در برابر کنگره در فوریه ۲۰۱۲، کره شمالی موشکهای بالستیک و مواد همراه با آن را صادر کرده است، «همچنین کمک این کشور به رآکتور هستهای سوریه «برد فعالیتهای گسترش تسلیحات کره شمالی» را اثبات میکند. او افزود جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC)«همچنان نسبت به امکان صادرات فناوری هستهای توسط کره شمالی هشدار میدهد.» [۳۷]برنامه تسلیحاتی اتمی کره شمالی مبتنی بر پلوتونیومی است که در رآکتور هستهای یونگ بیون تولید میشود. کره شمالی همینطور دارای برنامه غنیسازی اورانیوم سانتریفیوژ گازی است. برنامه رآکتور آب سنگین ایران فاقد جهتگیری تسلیحاتی است کره شمالی ابزارهای انفجاری هستهای در اکتبر ۲۰۰۶ و می ۲۰۰۹ و فوریه ۲۰۱۳ را آزمایش کرده است. ابزار اولی حاوی پلوتونیوم بود؛ اما اینکه دو ابزار دیگر حاوی پلوتونیم یا اورانیوم فوقالعاده غنیشده بودند، مشخص نیست.[۳۸] گزارش وزارت دفاع در سال ۲۰۱۴ حاکی از آن است که کره شمالی میتواند آزمایشات دیگری در هر زمانی انجام دهد.[۳۹] ایران دارای برنامه غنیسازی اورانیوم از طریق سانتریفیوژ گازی است، و در حال ساخت رآکتور آب سنگین متوسطی است. بااینحال این برنامه رآکتوری فاقد جهتگیری تسلیحاتی است چرا که ایران دارای تجهیزات باز فرآوری تجهیزاتی که چنانکه بیان شد برای تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای سلاح لازم است، نیست. این برآورد حاکی از این بود که ایران در سال ۲۰۰۳ «برنامه تسلیحات اتمی خود را متوقف کرده است».[۴۰] کره شمالی و فروش فناوری هستهای این ارزیابی همچنین تصریح کرد که تهران «همچنان امکان دستیابی به سلاح هستهای را برای خود حفظ کرده است». جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) این ارزیابی را به کرات تصدیق کرده است.[۴۱]«دنیس بلیر» مدیر جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) در سال ۲۰۰۹ درباره شرایطی که کره شمالی تسلیحات اتمی یا مواد شکافتی را میفروخت، بحث کرده است:[۴۲]احتمال اینکه پیونگیانگ ریسک فروش تسلیحات اتمی یا مقادیر مورد نیاز اورانیوم برای سلاحی هستهای را به جان خریده باشد بسیار کمتر از فروش فناوری هستهای یا تجهیزات کمتر حساس به دیگر کشورها یا فعالان است، به خصوص به این دلیل که این کشور مواد شکافتی خود را برای بازدارندگیاش لازم دارد. پیونگیانگ احتمالاً دریافته است که اگر مواد هستهای توسط کشوری یا گروهی دیگر در حملهای هستهای یا حملهای تروریستی بهکار گرفته شود، و آمریکا کره شمالی را منشأ اولیه آن بیابد، ریسک پایان رژیم در مواجههای با آمریکا محتمل خواهد بود. منفعت دو طرفه تبادل هستهای-موشکی تهران معالوصف ممکن است که کره شمالی فروش سلاحهای هستهای یا مواد شکافتی را جذاب تر بیابد، درصورتیکه زرادخانهاش بزرگتر شود و /یا با بحران اقتصادی عمیقی مواجه شود که درآمد سرشار از اینچنین فروشی بتواند به بقای کشور کمک کند. همکاری هستهای همچنین میتواند شامل به اشتراکگذاری فناوری مرتبط با تسلیحات هستهای، تولید مواد و یا دادههایی از آزمایش هستهای یا انفجاری باشد. برخی تحلیل گران بحث کردهاند که هم پیونگیانگ و هم تهران میتوانند درصورتیکه اولی دادههای آزمایش هستهای را در ازای اطلاعات ایرانیها درباره غنیسازی، موشک و یا سایر مسائل مرتبط با برنامه هستهای به دومی بدهد، هر دو طرف منتفع خواهند شد.[۴۳]ایران همچنین میتواند هزینه کمک پیونگیانگ را نقداً یا با نفت پرداخت کند.[۴۴] همکاری هستهای میان ایران و کره شمالی وجود ندارد برخی گزارشهای خبری به برخی نمونههای منتسب به همکاری هستهای، همچون امکان اینکه مقامات ایرانی شاهد آزمایشهای هستهای کره شمالی بوده باشند، اشاره میکنند.[۴۵] بااینحال این اطلاعات مبتنی بر حدس و گمان است و از سوی منابع رسمی تأیید نشده است. علاوه بر این در ارزیابیهای اطلاعاتی ایران ذکری از همکاری هستهای میان این دو کشور وجود ندارند؛ هرچند این ارزیابیها همکاری در زمینه موشکهای بالستیک را ذکر کردهاند. برای مثال هرچند گزارشهای سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ وزارت دفاع، چنانکه ذکر شد، کمک هستهای کره شمالی را به لیبی تأیید کرد، این گزارشها نشانی از کمک دهی یا کمک گیری کره شمالی به / از ایران ندارند.[۴۶] علاوه بر این مقامات آمریکایی تصریح کردهاند که همکاری هستهای میان ایران و کره شمالی وجود ندارد. معاون وزیر امور خارجه آمریکا در ژوئن ۲۰۱۳: کره شمالی و ایران همکاری هستهای ندارند در جلسه ۲۷ فوریه ۲۰۰۷ کمیته نظامی سنا، مقامات آمریکایی گفتند که گواهی بر اینکه ایران و کره شمالی در حال همکاری برای توسعه قابلیتهای هستهای هستند، وجود ندارد. علاوه بر این مقامات ارشد اطلاعاتی آمریکا در ۲۴ آوریل ۲۰۰۸ تصریح کرد که دو کشور بر سر برنامه هستهای باهم همکاری ندارند. «توماس کانتری من» معاون وزیر امور خارجه آمریکا در ژوئن ۲۰۱۳ تصریح کرد که کره شمالی و ایران در حال همکاری هستهای نیستند، اما افزود دلیل موجهی برای نگرانی وجود دارد و ما هیچگاه از آن چشم برنمیداریم. [۴۷]علاوه بر این وقتی از یک مقام ارشد در گزارشی پیرامون همکاری هستهای ایران و کره شمالی در ۲۰ فوریه ۲۰۱۴ پرسیده شد، او تنها به ذکر این بسنده کرد که «آمریکا همواره نسبت به گزارشات پیرامون فناوری مشترک و تکثیر فناوری تسلیحاتی و فناوری هستهای تسلیحاتی حساس است»[۴۸]. میزانی که کره شمالی و ایران از همکاری هستهای سود میبرند نامشخص است سرانجام شایان ذکر است که مقامات فعلی و پیشین آمریکایی مرتبط با مرکز تحقیقات کنگره گفتند که آنها از مدرکی رسمی طبقهبندی نشده درباره همکاری هستهای میان ایران و کره شمالی خبری ندارند. هر دو کشور ممکن است فعلاً در حال همکاری هستهای نباشند، چرا که بر اساس گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) ایران ظاهراً برنامه هستهای تسلیحاتی خود را متوقف کرده است. علاوه بر این میزانی که کره شمالی و ایران از همکاری هستهای سود میبرند نامشخص است. بااینحال برخی تحلیل گران بحث کردهاند که پیونگیانگ میتواند دادههای آزمایشی خود را به تهران بدهد، دادههایی که میزان استفاده تهران از آنها نامشخص است. برنامه تسلیحات اتمی کره شمالی تا کنون مبتنی بر پلوتونیوم بوده است؛ [۴۹]ایران احتمالاً باید از اورانیوم فوقالعاده غنیشده به جای پلوتونیوم، به عنوان مواد شکافتی در تسلیحات هستهای، حداقل در کوتاهمدت، استفاده کند. ایران و کره شمالی دارای زنجیرههای محکم آمادی در چین هستند علاوه بر این تهران میتواند فناوری غنیسازی خود را به پیونگیانگ ارائه دهد، این دسترسی برای کره شمالی سود کمی در برخواهد داشت چرا که سانتریفیوژهای کره شمالی از دو نوع سانتریفیوژ ایرانی متفاوت هستند.[۵۱][۵۲]این نیز ممکن است که این دو کشور ممکن است به جای همکاری، به رقابت با یکدیگر در تلاش برای دور زدن تحریمهای بینالمللی با دستیابی به فناوریهایی با مصارف دوگانه از یک منبع تغذیه، به خصوص از طریق شرکتهای تجاری چین، اقدام کنند. هم تهران و هم پیونگیانگ برای برنامه هستهای خود همچنان محتاج خارج خواهند ماند و برخی تجهیزات ممکن است مورد نیاز هر دو کشور باشد. موسسه علم و امنیت بینالمللی از بررسی دادههای به دست آمده نتیجه گرفت که هر دو کشور دارای زنجیرههای محکم آمادی در چین هستند، اما کره شمالی قادر است انتقال را آسان تر از ایران انجام دهد. ابعاد و زوایای قانون منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی ایران، کره شمالی و سوریه هر دو کشور نسبت به دادن تجهیزاتی که خود با مشقت به دست آوردهاند به دیگری بیمیل هستند. علاوه بر این شرکتهای تجاری چینی دارای منافعی مالی در تجارت با ایران و کره شمالی هستند. قانون منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی ایران، کره شمالی و سوریه کنگره قوانینی برای تحریم کشورهایی که شرکتهای آنها به ایران، کره شمالی و سوریه برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی و سیستمهای موشکی کمک میکنند، وضع کرده است.[۵۴] مثلاً، قانون منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی ایران، کره شمالی و سوریه مجازاتهایی برای کشورهایی که شرکتهای آنها به ایران، کره شمالی و سوریه برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی و سیستمهای موشکی کمک میکنند قائل شده است. کنگره ابتدائاً تنها ایران را هدف قرار داده بود ولی در سال ۲۰۰۵ قانون را اصلاح کرد تا سوریه را نیز شامل شود. در سال ۲۰۰۶ کنگره کره شمالی را به این لیست افزود. تحریمهای هستهای و موشکی ایران، کره شمالی و سوریه قانون منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی ایران، کره شمالی و سوریه مستلزم گزارشی شش ماهه از رئیسجمهور به کنگره درباره جابجایی آیتمهای مد نظر از خارج به ایران، کره شمالی و سوریه است. قانون منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی ایران، کره شمالی و سوریه و دیگر قوانین تحریمی برای نهی کردن اشخاص خارجی از کمک به گسترش تسلیحات کشتار جمعی و برنامههای موشکی به این سه کشور است. کنگره همچنین برنامه منع گسترش آمریکا که به معنای پشتیبانی از توان دیگر کشورها برای پی جویی و ممانعت از اینگونه جابجاییها است را تأیید کرد.[۵۵]علاوه بر این تحریمهای سازمان ملل علیه ایران و کره شمالی ارسال فناوری هستهای و موشکهای بالستیک به آنها را غدقن کرده است. کنگره و برنامه هستهای و موشکی ایران، کره شمالی و سوریه شایان ذکر است که رژیمهای کنترل صادراتی بینالمللی مثل گروه تأمین کننده هستهای، و رژیم کنترل فناوری هستهای انتقال فناوریهای هستهای و موشکی را محدود میکند. مسائل مربوط به کنگره کنگره باید به دنبال گزارشهای بیشتر از قوه مجریه درباره معاهده منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی باشد. تعداد گزارشهای غیرطبقهبندیشده به کنگره درباره مسائل مرتبط با منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی در سالهای اخیر کاهش چشمگیری داشته است. اخیراً بخش ۳۱۰ قانون اجازه اطلاعاتی برای سال ۲۰۱۳، ضرورت ارائه گزارش سالانه طبقهبندی نشده از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا (IC) به کنگره را پیرامون «دستیابی به فناوری مرتبط با تسلیحات کشتار جمعی و مهمات پیشرفته متعارف» را لغو کرده است. کنگره همچنین ممکن است خواهان ملاحظه اطلاعات درخواستی از قوه مجریه، از طریق گزارش یا نشست حضوری، با توجه به میزانی که اشخاص در کشورهایی غیر از ایران، کره شمالی و سوریه به برنامههای تسلیحات غیرمتعارف این کشورها کمک میکنند، باشد. منبع :http://www.eshraf.ir/1482 ای وای بر من استاد! عکس را نذارید؛ مگر در گالری یا به صورت لینک. ای وای بر من. قانون سایته وگرنه ما که قصد آزار نداریم که حتما دلیلی دارد آنتی وار