برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 9 مهر 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شدهبسم ا... تیزر رزمایش فاتحان خیبر ارتش جمهوری اسلامی ایران - مهر 1400 https://www.aparat.com/v/ruIcU
-
2 پسندیده شدهباسلام و احترام بله حرف شما کاملا صحیح هستش ، این تحرکات بیشتر برای تفهیم اراده کشور و حاکمیت بر سر منافع ملی هست وگرنه این حجم از آتش برای کشوری چون آذربایجان خیلی بیشتر از استعدادشونه و زیاد هست. هیچوقت نباید طرف مقابل رو دست کم گرفت امابا 15 سیستم گراد ، 10 کبرا ، 5 الی 10 سورتی فنسر و فانتوم ، 20 سورتی پهباد ، 40-50 تانک و نفربر ، راکت انداز فلق و فجر 5 یک تیپ نیروی زبده تکاور و شکارچی زرهی همین ها واسه فرستادن این الی اف به زباله دان تاریخ کافی هست.
-
2 پسندیده شدهاحتمالا واکنش ارتش عزیز در پاسخ به شیطنت های آذربایجان و رزمایش این کشور در دریای خزر هست. مضاف بر اینکه تقریبا همزمان در باکو با نیورهای پرتعداد ترکیه داره یک رزمایش نظامی دیگه هم برگزار میکنه. با ترکمنستان هم قرارداد بهره برداری از یک منبع گازی/نفتی را جدیدا هماهنگ کرده و اصولا بعد از جنگ قره باغ و البته افزایش قیمت نفت و به قول یکی از نشریات غربی تصمیم گیری اردوغان برای ارتش آذربایجان حتی در حد اینکه کدام ژنرال ها باید اخراج بشند و کدام ها بمانند نیاز داره که زیادی از مرحله پرت نشه در نقش پهلوان پنبه الهام جان.
-
2 پسندیده شدهاهمیت تسلیحات ترکیبی در عملیات شهری شکست و موفقیت یک گروهان پیاده نظام جهان به طور فزاینده ای به سمت شهرنشینی گرایش دارد. در آمریکای شمالی ، آمریکای جنوبی و اروپا ، بین 75-82 درصد از جمعیت در مناطق شهری زندگی می کنند. سازمان ملل متحد پیش بینی کرده است که 68 درصد از کل جمعیت جهان تا سال 2050 در محیط های شهری زندگی می کنند. تقریباً هر درگیری عمده در 80 سال گذشته اهمیت استراتژیک پایدار مناطق شهری را ثابت می کند، از نبردهایی مانند آخن و استالینگراد در جنگ جهانی دوم گرفته تا نبردها بر سر رقه و موصل در سال های اخیر اتفاق افتاده است. گروه جنگ نامتقارن ارتش ایالات متحده در گزارش خود در مورد جنگ شهری ، تاکتیک شماره یک خود را که کمتر آموخته است ، بیان می کند: استفاده از تسلیحات ترکیبی در عملیات شهری ضروری است، خودرو های زرهی از پیاده نظام پشتیبانی می کند و پیاده نظام از خودروهای زرهی پشتیبانی می کند." ضروری است که گروهانهای پیاده نظام مزایای تسلیحات ترکیبی واقعی را درک کنند و برای دستیابی به هماهنگی تسلیحات ترکیبی در نبردهای شهری تلاش کنند. در این مقاله بخشی از اقدامات و نتایج عملکرد یک گروهان تفنگ دار در مرکز آموزش ملی (NTC)، فورت اروین، کالیفرنیا ارائه شده است. پیچیدگی نبردهای شهری کاملاً مستند است. زمین های شهری به طور طبیعی برای مدافعین سودمند است . از طرفی نیروهای ارتش ایالات متحده آمریکا معمولاً خود را به عنوان مهاجم در جریان عملیات شهری در نظر میگیرند. نرخ بالای تلفات نظامی و نیاز به محافظت به طور مداوم از هر ساختمانی که از نیروهای دشمن گرفته شده است باعث می شود درگیری در شهرها بر واحدهای نظامی فشار زیادی وارد نماید. واحدها نظامی باید با چالش ارتباطات، آسیب پذیری ادوات زرهی در برابر سلاح های ضد زره انفرادی و عدم تحرک تاکتیکی معمول پیاده نظام کنار بیایند. گروهان پیاده نظام سواره دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که آنها را قادر می سازد در مقایسه با گروهان های پیاده نظام در مناطق شهری به طور موثرتری مبارزه کنند. در حقیقت واحدهای زرهی و مکانیزه از توانایی یگان های پیاده نظام برای فعالیت در مناطق با محدودیت شدید مانند مناطق شهری، جنگلها و مناطق کوهستانی، همراه با تحرک و قدرت آتش ذاتی واحدهای زرهی بهره می برند. به عنوان نمونه وظایف گروه های رزمی استرایکر در گروهان های پیاده نظام تفنگدار درعملیات شهری شامل جابه جایی جوخه های پیاده نظام در یک منطقه شهری، استفاده از تسلیحات کنترل از راه دور مسلح به مسلسلهای 12/7 میلیمتری، نارنجک اندازهای اتوماتیک MK-19 و یا توپ 105 میلیمتری ( در نسخه MGS استرایکر) با ایمنی ودقت بالا برای نابودی مکانهای نیروهای متخاصم که به شدت تقویت شده است. همچنین این خودروهای رزمی با کمک زره از خود و سربازان پیاده نظام محافظت میکنند. گروه های رزمی زرهی و گروهان های پیاده نظام اغلب در تلاشند تا به طور کاملا مستقل از توانایی عناصر پیاده و موتوری خود استفاده کنند و بنابراین در مبارزه موثر با استفاده از بازوهای ترکیبی شکست می خورند. گروهان پیاده نظام سواره دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که آنها را قادر می سازد در مقایسه با گروهان های پیاده نظام در مناطق شهری به طور موثرتری مبارزه کنند. در مرکز آموزش ملی (NTC) ، گروهان های پیاده نظام به دو سمت کامل مختلف گرایش پیدا می کنند: یا به ندرت از عناصر پیاده استفاده می کنند و بر روی مبارزات با خودروهای نظامی تمرکز می کنند یا به طور کامل بر روی مبارزه با عناصر پیاده و محروم از خودروهای نظامی متمرکز می شوند. به طور خاص، گروهان های پیاده نظامی که در NTC با ادغام سیستم رزمی خود در نبردهای شهری مبارزه می کنند نیز غالبا فقط از نیروهای پیاده پشتیبانی نشده برای پاکسازی اهداف پیچیده شهری استفاده می کنند و یا برنامه ریزی کافی برای ادغام موثر خودروهای رزمی برخودار نیستند. طی یک چرخش اخیر در NTC، یک گروهان پیاده نظام سواره موفقیت های مختلفی را در عملیات شهری کسب کرد. قدرت رزمی این گروهان شامل 13 خودرو رزمی، چهار چوخه تفنگدار ، سه چوخه تیربارچی/ضد زره بود. استراتژی آموزشی این گروهان به شدت بر روی عملیات پیاده نظام سواره متمرکز شده بود. فرماندهان گروهان در بخش آموزش موتوری غفلت کرده اند و بیشتر خودروهای رزمی را در تمرینات نظامی در سطح جوخه ودسته درگیر حمل و نقل و پشتیبانی آتش محدود کرده بودند. برنامه های تاکتیکی اولیه در این گروهان شامل راهپیمایی طولانی مدت پیاده نظام تحت پوشش تاریکی هوا بود. خودروهای رزمی این گروهان نیز فقط وظیفه انتقال پیاده نظام به محل پیاده شدن نیروها را بر عهده داشتند و تا پایان زمان انجام ماموریت در همان نقطه باقی می مانند. وقتی نیروها به اولین هدف شهری خود نزدیک می شدند، برنامه ریزی کرده بودند که به شکل مخفیانه موانع اطراف شهر از قبیل سیم های خاردار را از میان بردارند و به دنبال آن واحدهای پیاده به پاکسازی هدف بپردازند. هیچ برنامه عمدی برای شرکت خودروهای رزمی در عملیات وجود نداشت و گروهان از خودروها در محل پیاده شدن پیاده نظام که تا هدف 4 کیلومتر فاصله داشت جدا شد. در طی عملیات پاکسازی ، این گروهان پس از استقرار و محکم کردن موقعیت خود متحمل تلفات سنگینی شد و ادامه تلفات گروهان هنگامی بود که با نقطه قوت دشمن که نمی توانستند به طور مثر آنها را سرکوب یا نابود کنند بروز کرد. این گروهان بعد از یک مکث تاکتیکی و سازماندهی مجدد نیروها، خودروهای رزمی خود را برای تکمیل مأموریت به جلو آورد. در پایان عملیات از 39 نفر زخمی در حین عملیات 37 نفر آنها بر اثر جراحات کشته شدند در مقابل نیروهای مدافع فقط 15 نفر کشته دادند. جدول مقایسه میزان تلفات و جراحت نیروهای خودی و دشمن چالش های این گروهان در اولین هدف شهری خود به دلیل مهارت آن در اجرای رزمایش در سطح جوخه نبود. جوخه ها و دسته ها از بهترین نیروهای آموزش دیده ها در عملیات های پیاده نظام سواره بودند. عمده ی ناتوانی این سازمان دراین مبارزات مربوط به ناتوانی در شکست موقعیت های نیرومند مدافعین و انجام انتقال موثر مجروحین محل حادثه بود. با داشتن برنامه ای آگاهانه برای ادغام خودروهای نظامی در گروهان، می توان هر دو این کاستی ها را برطرف کرد. فرماندهان گروهان با درک این موضوع ،برنامه ریزی گسترده تری را انجام دادند که خودروها آنها را برای هدف بعدی شهری در نظر گرفته شد همراهی کنند. در مرحله بعدی بعد از اینکه واحدهای پیاده نظام در شهر مستقر شدند هر گونه سلاح ضد تانک را از منطقه اولیه از بین بردند. خودروهای رزمی به سمت بالا حرکت می کنند و از یک تا دو بلوک پشتی جوخه های پیاده نظام را پشتیبانی میکنند. سپس جوخه های پیاده نظام جلو می روند و تهدیدهای ضد تانک بعدی را از بین می برند و خودروهای رزمی برای پشتیبانی از پیاده نظام پیشرو با قدرت آتش در دسترس خواهند بود. این گروهان در اجرای عملیات برای دستیابی به هدف دوم شهری بسیار موفق تر بود. این گروهان چندین بار خودروهای رزمی خود را به جلو فراخوانده تا دشمنی که سربازان نمی توانند به طور موثر با تسلیحات سبک خود آنها را نابود کنند، درگیر شوند. 32 نفر از سربازن این گروهان در هدف دوم شهری زخمی شدند در حالی 25 نفر از مدافعین در شهر را کشتند. سلاح های سنگین سوار بر خودروهای رزمی 13 نفر از مدافعین در شهر را کشته بودند. با کمک پیاده نظام که وظیفه مقابله با تیم های ضد زره مدافعین را داشتند هیچ خودرو رزمی منهدم نشد. بخش عمده برنامه ادغام خودروهای رزمی و پیاده نظام این گروهان را قادر ساخت تا نقاط قوت دشمن را از بین ببرد و به سرعت زخمی ها را به پشت خطوط درگیری و بخش های درمانی و مراقبتی با سطح بالاتر منتقل کند. بخش عمده برنامه ادغام خودروهای رزمی و پیاده نظام این گروهان را قادر ساخت تا به سرعت زخمی ها را به پشت خطوط درگیری و بخش های درمانی و مراقبتی با سطح بالاتر منتقل کند. فرماندهان عموما به علت خطر از دست دادن خودروهای رزمی ، آنها را وارد مناطق شهری نمی کنند. اما خطر افزایش تلفات جوخه های پیاده نظام سواره كه بدون خودروهای زرمی خود فعالیت می كنند به ندرت در نظر گرفته می شود. همانطور که مشاهده می شود، احتمال عدم موفقیت در گروه های پیاده نظام، چه در هنگام درگیری اولیه و چه از نظر بقا پس از مجروح شدن در صورت عدم پشتیبانی خودروهای رزمی بسیار بیشتر است. عناصر پیاده نظام سواره و خودروهای رزمی یک گروهان باید در تمام مراحل عملیات در محدوده و فاصله پشتیبانی از هم باقی بمانند، در نتیجه مزایای عملکرد هر یک را به حداکثر میرسانند و خطرات مربوط به هر عنصر را به طور جداگانه کاهش می دهند. احتمال عدم موفقیت در گروه های پیاده نظام، چه در هنگام درگیری اولیه و چه از نظر بقا پس از مجروح شدن در صورت عدم پشتیبانی خودروهای رزمی بسیار بیشتر است. البته باید بیاد داشت برنامه های تاکتیکی که برای یک نبرد شهری که در بالا شرح داده شد لزوماً پاسخ صحیح یا نادرست برای هر سناریوی مشخص نیست. در عوض، این تمرین نشان میدهد هم افزایی دو عنصر با هم خطرات مرتبط با عدم انجام عملیات تسلیحاتی ترکیبی در سطح گروهان را کاهش می دهد. همچنین این تمرین نشان میدهد چگونه یک گروهان پس از درس گرفتن از اشتباهات خود توانسته است به موفقیت برسد. مهم است که به یاد داشته باشیم هنگام انجام عملیات شهری، هر دو عنصر یک گروهان پیاده نظام سوار شده را در برنامه تاکتیکی ادغام کنید. سربازان پیاده نظام می توانند سلاح های ضد تانک را از بین ببرند ، از کمین در نزدیکی واحدهای نظامی جلوگیری کنند و ساختمان ها و بلوک های شهر را به طور موثر پاک سازی کنند. این وظایف زمین میدان نبرد را ایمن می کند ، امنیت خودروها را تأمین می کند و به حفظ حرکت واحدها کمک خواهد کرد . خودروهای رزمی میتواند با سیستم های نظارتی و سلاح های برد بلند خود مراقبت و پشتیبانی فوق العاده ای را فراهم کنند. همچنین میتوانند مجروحین و کشته ها را از محل درگیری خارج نمایند. این وظایف پیاده نظام را قادر می سازد تا به پیشروی خود ادامه دهد در حالی که اطمینان حاصل می کند هنگام برخورد با نقاط قوت دشمن توانایی حرکت از دست نخواهد رفت. این ضروری است که فرماندهان از توانایی های کامل ارائه شده توسط هر یک از عناصر تیم تسلیحاتی ترکیبی آگاه باشند و از مزایای کامل هر دو برای شکستن و نابودی دشمن استفاده می کنند.
-
1 پسندیده شدهمقدمه : هویتزر ام-1299 با کالیبر 155 م.م جدیدترین نمونه از خانواده جنگ افزارهای توپخانه ای خودکششی برپایه شاسی نمونه موفق ام-109 آ.7 است که درسال 2019 تحت پوشش برنامه توپخانه برد بلند ( ERCA) توسط BAE سیستمز توسعه پیدا نموده است . براساس داده های موجود و منتشر شده ، ایده اصلی این سامانه جدید با هدف بهبود برد موثر سیستم توپخانه ای خودکشش ام-109 قرار داشته و ادامه پیدا کرده است . به اعتقاد ناظران نظامی ، برنامه توپخانه برد بلند نیروی زمینی ارتش ایالات متحده ، که در دو حوزه برد وسرعت آتش بهبود یافته ، پایه گذاری شده ، پاسخی به پیشرفتهای صورت گرفته در برنامه های جاری ارتشهای روسیه و چین در حوزه توپخانه خودکششی است که پس از رونمایی و تحویل انبوه ، موجبات پدید آمدن یک شکاف اساسی را فراهم نموده اند .درجریان آزمایشهای صورت گرفته به سال 2018 ، هویتزر ام-777 با اصلاحات صورت گرفته بر روی آن موفق شده تا با استفاده از مهمات مجهز به خرج موشکی ، برد موثر خود را تا 2 برابر افزایش دهد . این مساله باعث شد تا یکسال بعد ، یعنی درسال 2019 یک قرارداد 45 میلیون دلاری با BAE سیستمز منعقد شود تا توپ توسعه یافته در برنامه ERCA را با شاسی ام-109 منطبق نماید که این برنامه ،در همانسال در انجمن سالیانه نیروی زمینی ارتش آمریکا رونمایی گردید.اگرچه تا کنون اطلاعات با جزییات دقیق در خصوص این برنامه منتشر نشده ، اما افزایش برد و لوله جدید با درازای بیشتر و استفاده از مهمات با خرج موشکی XM1113 تایید شده است . درسال 2020 آزمایشات صورت گرفته روی این مهمات با هویتزر ام-777 ،بردی برابر 43 مایل ( 69 کیلومتر ) را به نمایش گذاشت که رقم بدست آمده ، بیشتر از دوبرابر برد مهمات استاندارد این هویتزر است . براساس داده های منتشر شده از سوی ارتش آمریکا ، طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، برنامه فوق در سال 2021 تکمیل و پس از اتمام ارزیابی های اولیه آن تا سال 2023 ، انتظار می رود که درسال 2025 به بارگذار خودکار مجهز شود که قابلیت شلیک 10 تیر در دقیقه ( به جای 3 تیر در دقیقه فعلی ) را بدان خواهد داد . ام-109. آ-7 شکاف در بخدمت گیری سامانه های توپخانه ای برد بلند نزدیک به بیست سال اجرای عملیات نظامی علیه عناصر شورشی در جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا توسط ایالات متحده و متحدان نزدیکش ، که به تقریب دو دهه نخست قرن بیست و یکم را در بر گرفته ، موجبات پدید آمدن خلاءهای قابل تاملی در سازمان رزم ارتش کشورهای فوق الذکر شده است . در واقع ، برنامه ریزی برای مقابله با تهدیدات نامنظم و ترکیبی ، برای یک نسل کامل ، ارتش را درگیر خود نموده و این مساله باعث شده تا دکترین رزمی تدوین شده ، برای مقابله با این حوزه متمرکز گردد ، به همین سبب ، ارتش برای دو دهه کامل ، بلحاظ بکارگیری سیستم های جدید جنگ افزاری دچار سکون شده ، در حالی که سایر ارتش ها ، تغییرات قابل توجهی را در زمینه های مختلف ، بخود دیده اند . بدین ترتیب ، پدید آمدن مفهوم تهدیدات همتا در بازه زمانی آینده نزدیک ، هنگامی که ارتش ها تمرکز خود را مجدداً بسوی جنگ های کلاسیک معطوف می کنند ، اینک اهمیت بسیاری زیادی یافته است ، چنانکه با تقویت اقتصاد و فناوری های جدید در کشورهایی نظیر روسیه ، چین و کره شمالی ، شکافی قابل توجه در قابلیت های رزمی ارتش ایالات متحده بوجود آمده که می بایست مورد توجه قرار گیرد . راست : ام-142 چپ : ام-270 بدین سان ، اگر وضعیت فعلی ارائه شده در سطور بالا را ، بعنوان مبنای اولیه برای بحث در نظر بگیریم ، امروز یکی از شکافهای مهم در ارتش ایالات متحده ،پدید آمدن فاصله قابل توجه در حوزه توپخانه صحرایی با رقباست ، جایی که وجود سامانه های تسلیحاتی قدیمی و مهمات آسیب پذیر موجب شده تا نقصان شدیدی در شکل دهی فرآیند پشتیبانی از عناصرمانوری پدید آید . به همین سبب ، برنامه ریزی بسیاری دقیقی برای مدرنیزاسیون سامانه های توپخانه صحرایی نیروی زمینی مورد نیاز خواهد بود که تنها بر قابلیت های مرگ آوری ارتش تاثیر گذار باشد ، بلکه در هنگام روبرو شدن با با تهدیدهای احتمالی همتراز ، بستری از روش های نوآورانه در حوزه تفکر رزمی و کاربرد سیستم های جدید را در اختیار کاربران قرار دهد . اتامز امروز ارتش ایالات متحده به منظور ورود مجدد به میدان رقابت با قدرتهای در حال ظهور نظامی که بصورت قریب الوقوعی تبدیل به تهدید های همتراز شده اند یا خواهند شد ، می بایست در یک دهه آینده ، سرمایه گذاری گسترده ای را برای ارتقاء کمی و کیفی توپخانه صحرایی خود انجام دهد . در حالی که نیروی هوایی و نیروی دریایی این کشور با یک فاصله مشخص ، مزیتهای قابل توجهی را نسبت به رقبا در اختیار دارند ، سامانه های تسلیحاتی توپخانه صحرایی بدلیل تاخیرهای غیرقابل توجیه ، موجبات پدید آمدن یک شکاف بزرگ برای پشتیبانی از نیروهای مانوری و همچنین اجرای ماموریتهای ضد آتش را بخود می بیند . https://www.aparat.com/v/ReaXN به همین ترتیب ، تقریباً تمامی سامانه های تسلیحاتی توپخانه صحرایی ارتش بین دهه 60 تا 2000 میلادی توسعه پیدا نموده و برای جبران فاصله ایجاد شده با سایر ارتشها در کوتاه مدت ، تنهابه ارتقاء این سیستم های قدیمی مبادرت شده است . درواقع ، براساس داده های موجود ، هم اکنون سامانه اصلی توپخانه دوربرد ارتش در زرادخانه نیروی زمینی ، سیستم های ام-142 هیمارس (M-142 HIMARS) و همچنین راکت انداز چندگانه ام-270 آ-1 ( M-270A.1) است که سامانه راکت انداز چندگانه هدایت دقیق ام-31 آ-1 ( M31A.1) در پشتیبانی نزدیک این دو قرار می گیرد که با توجه به برد 84 کیلومتری و استفاده از سامانه هدایت ماهواره ای جی پی اس ، استخوان بندی سیستم های راکتی نیروی زمینی بشمار می رود . علاوه براین ، سامانه های قدیمی تر اتامز ( ATACMS) نیز با برد نزدیک به 300 کیلومتری می تواند بعنوان یک پشتیبان راکتی دوربرد عمل نماید . اما به غیر از سیستم های راکت انداز چند گانه ، سامانه های توپخانه برد برد بلند نیروی زمینی بدلایل مختلف حضور کم رنگ تری را در سازمان رزم ارتش دارند . امروز نیروی زمینی ارتش ایالات متحده از هویتزرهای ام-777 آ-2 و ام-109آ-7 با کالیبر 155 م.م استفاده می کند که به ترتیب 24 و 21 کیلومتر برد دارند که قابلیت شلیک مهمات متعارف شدید الانفجار (HE) را در برد 30 کیلومتری و مهمات توپخانه ای با خرج راکتی (Rocket-assisted projectile) را دریک برد 40 کیلومتری به ارتش می دهند . با این حال ، اگر قضاوتی عادلانه صورت پذیرد ، سامانه های نامبرده با توجه به قابلیتهای تعریف شده برای آنها در سالهای گذشته ، ارزشمندی خود را برای شکل دادن به تلاش نیروهای مانوری در میدان نبرد و همچنین نبردهایی با ماهیت ضد شورش به اثبات رسانده اند ،اما حضور این سیستم ها در یک صحنه رزمی کلاسیک با مقیاس گسترده در برابر تهدیدهای همتراز ، به تقریب از قابلیتهای رزمی نیروی زمینی خواهد کاست . بی ام -21 شکاف در وجود قابلیت های برد آتش از یک نظر توجه به روند سریع نوآوری ها در فناوری طراحی قطعات توپخانه (یکی از واحدهای شمارش در سامانه های توپخانه ای "قطعه " است که در کنار واژه هایی مثل عراده و قبضه مورد استفاده قرار می گیرد .م ) ، انتظار این خواهد بود که قابلیت ها و دقت سامانه های توپخانه ای که به یگان های رزمی نیروی زمینی در سراسر جهان تحویل می شود ، همواره براساس آخرین پیشرفتهای صورت گرفته باشد . این مساله تا بدانجایی اهمیت پیدا نموده که هم اکنون ارتشهای روسیه و چین ، به سیستم های توپخانه ای پیشرفته ای مسلح شده اند که در مقایسه با نمونه های آمریکایی ، از ویژگی های بهتری بهره می برند . بعنوان مثال ، ارتش روسیه هم اکنون سامانه 9A52-2 اسمرش را بخدمت گرفته که با کالیبر 300 م.م در حالی که به کلاهک شدید الانفجار ترکش زا مسلح میشود ، 90 کیلومتر برد و با مسلح شدن به کلاهک های دیگر ، بردی برابر 70 کیلومتر را به نمایش می گذارد . راست : 2آ-52-2 چپ : 2آ-52-4 این سیستم که در دوران اتحاد شوروی سابق طراحی شده ، در سالهای اخیر به گونه 9A52-4 تورنادو ارتقاء یافته که در مقایسه با نسخه های قبلی سبکتر بوده و در واقع می توان گفت که به نوعی شباهت بسیاری به برنامه تبدیل ام-270 به ام-142 هیمارس دارد . علاوه براین ، راکتهای اسمرش ارتقاء یافته ، قابلیت هدایت ماهواره ای را در اختیار دارند ( گلوناس . م ) که این مساله ، به شکل قابل توجهی ، قدرت آتش یگان های توپخانه ای ارتش روسیه را اضافه نموده است . 9p140 دراین خصوص ، روسیه مدعی است که موشکهای مورد استفاده در این سیستم ، می تواند به بردی برابر 75 مایل ( 120 کیلومتر ) نیز دست پیدا کنند که این ادعا با توجه به سابقه قابل توجه این کشور در توسعه فناوری راکتهای توپخانه ای ، می بایست مورد توجه قرار گیرد . با این حال ، برخی تحلیل گران معتقدند که سیستم 9A52-4 حدودا یک برتری 40 کیلومتری در برد ، را نسبت به سیستم های ام-142/ام-270 دارد که این مساله شکاف گسترده ای را در حوزه پوشش آتش پشتیبانی میان نیروی زمینی آمریکا و روسیه بوجود آورده است . ازسویی دیگر ، سامانه های راکت انداز چندگانه برد متوسط روسی نظیر 9p140 و همچنین سامانه های قدیمی تری نظیر BM-21 نیز در یک رویارویی احتمالی مستقیم با ارتش امریکا ، مزیت های تاکتیکی بسیاری در حوزه شیلک های آزاد در برد های بلند را به ارتش روسیه خواهد داد ، که این امر بدان معناست که در درگیری احتمالی فوق الذکر ،ارتش ایالات متحده در موقعیت خطرناکی قرار خواهد گرفت . راست : 2 اس-35 چپ : 2اس19 علاوه برسامانه های راکتی ، سیستم های توپخانه ای روسی برتری قابل ملاحضه ای را در حوزه برد موثر ، بر سیستم های آمریکایی نظیر ام-777 آ-2 و ام-109 آ-7 به نمایش گذاشته اند . در این مورد ، سامانه توپخانه ای 2s19 با کالیبر 152 م.م و برد 29 کیلومتری ، از میانه دهه هشتاد میلادی به هویتزر خودکششی اصلی نیروی زمینی روسیه تبدیل شده است ،در حالی که جایگزین آن ، یعنی سامانه 2s35 با حداکثر برد 40 کیلومتری ( مهمات متعارف ) و حداکثر 70 کیلومتری با مهمات مجهز به خرج راکتی ، تهدید جدیدی پدید آورده است . مضاف براین ، سامانه 2A65 با کالیبر 152 م.م هویتزر استاندارد کششی نیروی زمینی روسیه است که با در اختیار داشتن بردی مشابه نسخه های خودکششی 2S19 به تقریب قابلیتهای سیستم های آمریکایی را پشت سر گذاشته و همچنان نیز در حال بهینه سازی است . 2آ65 بدین ترتیب ، نواقص سیستم های آمریکایی ام-777 آ-2 و ام-109 آ-7 در برابر همتایان روسی ، آسیب پذیری آنها را بویژه درزمان اجرای عملیات ضدآتش دو چندان نموده ، چرا که توپهای نامبرده ، گرچه عمدتاً و در درجه نخست برای پشتیبانی از عناصر مانوری در میدان نبرد بکار گرفته می شوند ، اما مشارکت انها در عملیات ضد آتش بر علیه سیستم های توپخانه ای دشمن اجتناب ناپذیر بوده و برتری روسیه در حوزه برد موثر ، دارایی های توپخانه ای آمریکایی را وادار می کند تا ضمن پذیرش خطرات تاکتیکی نزدیک شده به خطوط اصلی درگیری ، خود را در معرض آتش زمینی و هوایی دشمن قرار دهند . با توجه به این مساله و خطر روبه گسترش از دست دادن توان آتش توپخانه در یک جنگ احتمالی و به تبع آن تحت فشار قرارگرفتن واحدهای مانوری ارتش که ماموریت درگیری مستقیم با واحدهای دشمن را بر عهده دارند ، بهینه سازی سیستم های توپخانه در سریعترین زمان ممکن ، تبدیل به امری ضروری شده است . راست : پی اچ ال-16 چپ : پی زد ال-05 در شرق آسیا ، ناهمترازی ایجاد شده در حوزه توپخانه صحرائی دوربرد نیروی زمینی میان ارتش ایالات متحده ونیروی زمینی ارتش چین در گستره بیشتری قابل بررسی است . در این خصوص ، نیروی زمینی ارتش آزادیبخش چین هم اکنون به طیف متنوعی از سامانه های راکتی دوربرد که برخی از روسیه خریداری شده اند ، مجهز شده است . ارتش این کشور ، در چند دهه گذشته ، همزمان با رشد اقتصادی ، فناوری های جدیدی را در اختیار گرفته که این امر موجبات یک انقلاب در بخش توپخانه ای این ارتش را فراهم آورده . دراین خصوص ، گفته میشود که راکت انداز چندگانه PHL-16 با قابلیت حمل هشت راکت کالیبر 370 م.م در یک برد 220 کیلومتری و راکت های کوچکتری در بردهای بین 70 تا 130 کیلومتر ، استخوان بندی نیروی توپخانه راکتی رسته زمینی این کشور را تشکیل میدهد . بدین ترتیب ، با بخدمت گیری گسترده این سامانه ها، برتری مشخصی نسبت به ام-142/ام-270 در یک درگیری مستقیم ، ایجاد میشود ، در حالی که سامانه خودکششی PLZ-05 را میتوان نسخه ای پیشرفته تر از ام-777 آ-7 و ام-109 آ-7 دانست . برخی تحلیلگران نظامی معتقدند که دست باز چینی ها در استفاده از فناوری پیشرفته باعث شده تا بر خلاف سیستم های روسی ، نیروی زمینی این کشور بتواند با توان بیشتری از واحدهای مانوری خود پشتیبانی بعمل آورد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهکم دردسر ترین کار برای ایران ورود به خاک ارمنستان و احداث پایگاه با هماهنگی مقامات ارمنستانه اینطوری هم به طرف مقابل قدرت نماییمون رو نشون میدیم هم از اشغال احتمالی جنوب ارمنستان جلوگیری می کنیم هم اینکه نیازی به حمله و جنگ تمام عیار نیست
-
1 پسندیده شدهبسیاری از شدت برخورد ایران با قضیه تعجب کردند. واقعیت این است که تحولات شمال ارس بسیار جدی است و می تواند تاثیرات منفی وحشتناکی بر امنیت و اقتصاد کشور ما بگذار 1- اگر جمهوری باکو به نخجوان وصل شود کار ایران در قفقاز تمام شده تلقی می گردد. یک مسیر ترانزیت جنوب به شمال که از چابهار شروع می شود از قفقاز می گذرد که کاملا در تسلط باکو و ترکیه قرار می گیرد. و کشور ما مجبور به باج دادن به این کشورها می گردد. 2- ترکیه اقدام به احداث راه اهن به دریای خزر می کند. این مسئله باعث نفوذ بیشتر ترکیه در خزر و نظامی شدن بیشتر این دریا می شود. 3- ترکیه سعی می کند یک مسیر ترانریت تا خزر و از راه دریایی به ترکمنستان ایجاد کند. و ایران را در مسیرهای شرق به غرب دور بزند. طبیعتا در مرحله بعد با سرمایه گذاری در ترکمنستان و گسترش افکار پان ترکیستی در ترکمستان نیز که از نظر زبانی ترک ولی از نظر تاریخی و فرهنگی ایرانی هستند، بر شرق دریای خزر نیز مسلط می شود. و بر مسیر دوم ترانزیت جنوب به شمال نیز که از ترکمنستان می گذرد، مسلط می شود. 4- بیشتر ترک زبانان جهان در شرق دریای خزر زندگی می کنند. ترکیه آرزو دارد با اتصال ترکیه به شرق دریای خزر به آرزوی توران بزرگ برسد. این مسئله به مفهوم تحریک افکار پان ترکیستی در ایران و حضور این کشورها در غرب و شمال ایران و حتی نفوذ این جریان به افغانستان است. ترکیه نشان داده به دنبال گسترش نفوذ خود در افغانستان نیز هست. این مسائل تهدید امنیتی بالایی برای کشور ما است. 5-ترکیه اخیرا نقشه ای چاپ کرد که در آن کشورهایی را که در اینده ترکیه به عنوان اهداف گسترش نفوذ خود می داند، اورده بود. ایران جزو انها نبود. بارها از زبان مقامات و یا روزنامه های ترکیه این حرف با ایما و اشاره شنیده شده که به ایران کاری نداریم؟؟؟!!!! اگر در گسترش نفوذ ما در سوریه و عراق و جاهای دیگر دخالت نکند. قطعا ترکیه زمانیکه گسترش بیشتری پیدا کرد سراغ ما هم خواهد امد. باید یکبار و برای همیشه به ترکیه نشان داد که اندازه قد و قواره و دهنش برای خود ارزو و رویا پردازی کند. کشور ایران نشان داده که پتانسیل رهبری خاورمیانه را دارد و این ترکیه است که باید از ما حساب ببرد. 6- این قدرت نمایی ایران در قفقاز باعث افزایش غرور ملی می گردد. و به جریان پان ترکیست داخلی می فهماند که به جای بالا رفتن.... از ترکیه به کشور تاریخی و باستانی ایران افتخار کنند و از رویایی امپراطوی ترک بیرون بیاید. این گروه در این توهم به سر می برند که ترکیه الان قدرت بزرگی در جهان است. این جریان باعث شکستن غرور کاذب پان ترکیست می شود. 7- این داستان باعث می شود باکو بفهمد اندازه دهنش صحبت کند وگرنه با بخورد جدی ایران مواجه میشود. 8 این داستان باعث میشود ایران که یک حریف شکست خورده و حذف شده در قفقاز بود به صورت فعال به این منطقه وارد شده و به عنوان یک وزنه بار دیگر در تحولات منطقه وارد شود. 9- اگر شایعه ورود نظامی ایران به ارمنستان درست باشد ایران پس از 200 سال به صورت نظامی وارد قفقاز شده است. این مسئله جای تبریک و خوشخالی دارد.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خوب ظاهرا عطف به ماسبق شده و مثل خانواده مهمات آهنی سقوط آزاد مارک 82/84 ، مهمات استاندارد روسی هم در داخل تولید میشود !!!
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... 6مهر 1400 حمله هوایی روسیه به مقر نیروهای ویژه فرقه (لشگر )حمزه درحومه شهر عفرین و نزدیکی شهرکهای نبل الزهرا جنگندهای روسی مجهز به بمب های سنگر شکن مقر نیروهای ویژه یگان حمزه در مدرسه روستای براد در حومه عفرین را مورد هدف قرار داده که نزدیک 20 تن از اعضای این گروه کشته شدن شدن بهانه این حمله واکشن به شلیک موشک تاو به سمت نیروهای سوری از این روستای بوده است اما در واقع یگان حمزه در بین گروه های سوری شناخته شده وقدیمی تقریبا بیشترین رابطه را با ارتش وسازمان اطلاعات ترکیه دارد و نوعی بازوی نیابتی ترکیه محسوب میشود وسابقه حضور در درگیری لیبی وقره باغ را نیز دارد ودهها تن از اعضایی این گروه در این دو کشور به هلاکت رسیده اند . سابقه لشگر حمزه به سال 2013 بر میگرد از سال 2013 تا 2016 تحت نام تیپ خودخوانده حمزه مشغول به نبرد شد ودر 2016 در شمال حلب با پشتیبانی مستقیم آمریکا وترکیه جهت مبارزه با داعش تجهیز وبه کار گرفته شد در این سال با بهم پیوستن چند گروه لشگر خود خوانده حمزه را تشکیل داده که نزدیک به 2000 عضو دارد تقریبا یک ماه پیش این یگان به همراه گروههای دیگر تحت حمایت ترکیه تحت نام جیش وطنی سوری و فرماندهی واحد با هم متحده شدن روسها با توجه به نزدیک شدن گروههای تروریستی تندرو به خطوط تماس حتی در عفرین وشمال رقه و همچنین علاقه به مشخص شدن وضعیت ادلب نزدیک سه هفته است که حملات هوایی خود را بروی مناطق تحت کنترل مسلحین تشدید کرده است برخی از این مناطق برای اولین از سال 2020 مورد هدف قرار گرفته و این نشان از تلاش روسها برای تغییر شرایط دارد همچنین برخی از واحدهای ارتش در حال استقرار در مناطق نزدیک به ادلب هستن چند ساعت قبل از این حمله هم چهار فرد مسلح در لاذقیه در حمله هوایی روسها کشته شدن حمله روسها به وسیله پهپادهای انتحاری خود به یک خودرو درحومه ادلب روسها تا کنون از دو نوع پهپاد انتحاری ساخت صنایع کلاشنیکوف در سوریه استفاده کرده اند همچنین روسها اخیرآ تصاویری از بکار گیری سری جدید پهپادی zala مجهز به دوربین با کیفیت بالا را در سوریه منتشر کردن نکته جالب این پهپادها با وجود ابعاد کم اما تا ارتفاع 5 هزار متر ی صعود کنند روسها با توجه به ضعیف خود در بخش پهپادی بشدت در تلاش هستن این عقب ماندگی را جبران کنند پهپادهای اورلان در حال حاضر ستون فقرات پهپادی روسیه را تشکیل میدهند با وجود برد و مداومت پرواز مناسب این پهپاد اما در سوریه نزدیک به 23 فروند از این پهپادها از دست رفته که عموما شامل نقص فنی بوده همچنین کیفیت تصاویر ارسالی این پهپاد افتضاح است دو پهپاد اورلان سقوط کرده در سوریه و همچنین تلاش ناکام مسلحین برای سرنگون کردن یک اورلان به وسیله دوش پرتاب روسها در بخش انتحاری و پهپادهای کوچک در حال تجهیز به پهپادهای ساخت کلاشنیکوف بوده همچنین پهپاد روسی اسرائیلی فورپست خود را به دو بمب هدایت شونده کاب20 مجهز کرده اند پهپاد اوریون 1 هم که به تازگی در سوریه مستقر شده توانایی حمل طیف گسترده ایی از بمبها و موشکهای را دارد پهپادها هجومی شناسایی سنگین وزن اوریون 2 - کورم- آلتیوس و اوختنیک هم در نوبت ساخت و تحویل دهی هستند
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی جمهوری اسلامی و شرکت های امنیتی خصوصی چکیده: با استفاده از ظرفیت و تجارب به دست آمده از به کارگیری گروه های مقاومت محلی و نیز به منظور رفع مشکلات این رویکرد و همچنین تعمیم گسترده تر قابلیت های آنان به سایر قابلیت های عملیاتی نیروهای مسلح، این خلاصه سیاستی تاسیس و بکارگیری شرکت های امنیتی خصوصی را که هیچ وابستگی سازمانی رسمی به قوای مسلح ندارند را پیشنهاد می دهد. *** تجربه راه اندازی، مدیریت و بکارگیری گروه های مقاومت محلی در سطح منطقه در سال های اخیر که حوزه عملیاتی آنان شامل عراق، سوریه و یمن می باشد به خوبی کارآمدی این نیروها را در برابر تروریسم و نیز قوای اشغالگر خارجی ثابت کرده است. به خصوص در مناطقی که در زمان بحران دولت های محلی بسیار تضعیف شده و یا در آستانه سقوط قرارداشتند، تشکیل و بکارگیری این نیروها در خارج از ساختارهای سازمانی و بروکراتیک محلی که کارایی خود را از دست داده بودند توانست تغییرات مهمی را در صحنه نبرد ایجاد کند و یا حتی در مواردی به کلی ورق را برگرداند. در شرایطی که طوفان تروریسم تکفیری در حال در نوردیدن منطقه بود و شهرهای کشورهای منطقه یکی پس از دیگری به دست گروه های تروریستی سقوط می کرد، چنانچه بجای شکل دهی و استفاده از گروه های مقاومت محلی جمهوری اسلامی سعی می کرد با گسیل داشتن قوای مسلح داخلی به مناطق مختلف مانع از رسیدن سیل تروریسم به مرزهای خود شود با محدودیت ها و مشکلات عدیده ای رو به رو می شد و چه بسا در اجرای این ماموریت شکست می خورد. استفاده از گروه های مقاومت محلی منجر به کاهش فشار به منابع انسانی داخلی، کاهش نیاز به لجستیک، به خصوص در مناطق دوردست، کاهش هزینه های عملیاتی، در اختیار داشتن نیروهای آشنا به بافت جغرافیایی و دموگرافیک مناطق مختلف، کاهش مناقشات مربوط به مسائل سیاسی بین المللی و نیز دوری جستن از درگیری شدن در بروکراسی و دیوان سالاری از کار افتاده و رو به زوال دولت های محلی در دوره بحران شد. اما این تجربه موفق از یک سو نشان داده که دارای برخی ضعف ها نیز می باشد و از سوی دیگر نقاط قوتی داشته که می توان در الگوهای دیگری نیز از آن بهره جست. مهمترین موارد یکی آنکه به رغم کاهش وابستگی به بروکراسی های منطقه ای دولت های محلی کماکان وابستگی مستقیم و آفیشیال به نیروهای مسلح داخلی و به خصوص نیروی قدس سپاه وجود دارد که این مساله با توجه به محدودیت ها و حوزه های گسترده درگیری این نیرو، از لبنان و غزه گرفته یا یمن، برخی محدودیت ها و سو مدیریت ها را به همراه داشته، از جمله آنکه در برخی موارد از ظرفیت نیروهای فاطمیون و زینبیون به خوبی بهره گرفته نشده و علاوه بر این خدمات و پشتیبانی لازم نیز به این عزیزان ارائه نشده است که مهترین موارد اعطای تابعیت و نیز حمایت از خانواده معظم شهدای گران قدر این نیرو ها ست. در بحث آموزش و تجهیز این نیروها نیز ضعف های عمده ای وجود دارد که البته این ضعف ها به صورت اپیدمیک در تمامی ساختارهای قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران عیان است. همچنین به لحاظ وابستگی به ساختارهای رسمی حاکمیتی هرگونه عملیات و عملکرد این نیروها بازخورد سیاسی خود را در سطح بین المللی متوجه حاکمیت داخلی می سازد. در سطح دنیا به خصوص در طی دو دهه اخیر شاهد بکارگیری و توسعه شرکت های امنیتی خصوصی بوده ایم. عمده ترین کشورهای بکارگیرنده این شرکت ها آمریکا و روسیه هستند. عمده ترین واقعه تاریخی که کاتالیزور رشد و توسعه این شرکت ها بوده را می توان حوادث پس از 11 سپتامبر – که بر موارد دیگری نیز چون شرکت های اسلحه سازی خصوصی و نیز میزان مسلح شدن غیر نظامیان نیز تاثیر بی نظیری گذاشت – و خصوصا جنگ دوم خلیج فارس و اشغال عراق در سال 2003 دانست. درعین حال بزرگ ترین حوزه عمل و محرک به کار گیری این شرکت ها را می توان نیاز هرچه بیشتر این دو کشور به مداخله های نظامی فرامرزی و فرامنطقه ای در منازعاتی دانست که مایل هستند هزینه های رسمی حضور خود را به خصوص از جهت مقررات و عرف بین المللی کاهش دهند. این موضوع به رغم این مساله است که این دو کشور بزرگترین و مجهز ترین ارتش های جهان را در اختیار دارند و در زمره کشورهای ابرقدرت و دارای حق وتو در شورای امنیت هستند، با این وجود به جهت مواردی که پیشتر و در قسمت های قبلی یادداشت ذکر شد، به کارگیری این شرکت ها برای این دو کشور کارکرد عمده ای داشته است. در عین حال با توجه به قابلیت ها و نیازهای متفاوت و البته دکترین های نسبتا دارای تفاوت هر یک از این دو کشور، در مدل های شرکت های خصوصی که در مهمترین موارد بلک واتر (آکادمی) در آمریکا و گروه واگنر در روسیه است، شاهد تفاوت هایی هستیم که در ادامه بررسی می شود و در نهایت با توجه به نیازها و مختصات بومی ایران، مدل بومی پیشنهادی بررسی می گردد. آکادمی[1] (بلکواتر) بر اساس اطلاعات دانشنامه ویکی آکادمی یک کمپانی آمریکایی خصوصی ست که توسط اریک پرینس که افسر سابق نیوی سیل[2] است در سال 1997 با نام اولیه بلکواتر[3] تاسیس شد. این کمپانی در سال 2009 از بلکواتر به Xe Services تغییر نام داد و مجددا در سال 2011 با تغییر نام دیگری "آکادمی" نام گرفت و از آن زمان تا کنون با این نام شناخته می شود. اگرچه تاسیس این کمپانی به سال 1997 برمی گردد اما عمده ترین دوره فعالیت های آن به پس از شروع جنگ دوم خلیج فارس باز می گردد و عمده شهرت، و رسوایی های خود را در آن دوره به دست آورد. در سال 2007 یک رسوایی بزرگ برای این کمپانی رقم خورد، زمانی که در طی یک عملیات در میدان نیسور بغداد عوامل بلکواتر 17 غیر نظامی را به قتل رسانده و 20 دیگر را زخمی کردند. در طی دادگاهی چهار نفر از نیروهای این کمپانی به دلیل ارتکاب این جنایت محکوم شدند اما نهایتا در 22 دسامبر 2020 به دستور رئیس جمهور وقت دونالد ترامپ، مورد عفو قرار گرفتند. آکادمی به صورت قراردادی خدمات امنیتی را به دولت فدرال آمریکا ارائه می دهد. از سال 2003 این کمپانی با دریافت قراردادهایی ارائه خدمات و همکاری خود را با CIA[4] آغاز کرد. در سال 2013 یکی از بخش های زیر مجموعه آکادمی توانست یک قرارداد 92 میلیون دلاری برای ارائه خدمات حفاظتی به وزارت خارجه دریافت کند. مرکز آموزشی ایالات متحده USTC[5] ( مرکز آموزشی سابق بلک واتر) تاکتیک ها و آموزش کار با سلاح را به ارتش ، دولت و سازمان های اجرای قانون ارائه می دهد. USTC همچنین چندین دوره ثبت نام آزاد را به صورت دوره ای در طول سال ارائه می دهد، از مبارزه تن به تن تا تیراندازی دقیق با تفنگ. آنها همچنین دوره های رانندگی تاکتیکال و خارج از جاده[6] را ارائه می دهند. در سال 2011 ، پنتاگون با USTC قراردادی را به امضا رساند تا این مجموعه در حوزه "پشتیبانی از تحلیلگران اطلاعاتی و تهیه مواد" برای ناتو در جریان جنگ مواد مخدر در افغانستان خدماتی را ارائه دهد. بخش مشاوره امنیتی بلک واتر در دسامبر 2001 با نام Delaware LLC شروع به کار کرد. شکل گیری این واحد حاصل ایده جیمی اسمیت، افسر سابق CIA و همچنین از مدیران موسس بلکواتر بود. این شرکت مستقر در مویوک ، کارولینای شمالی ، یکی از شرکت های امنیتی خصوصی است که در طول جنگ عراق برای محافظت از مقامات و تاسیسات ، آموزش ارتش و پلیس جدید عراق و دیگر پشتیبانی ها از نیروهای ائتلاف به کار گرفته شد. گروه واگنر گروه واگنر یک سازمان شبه نظامی روسی است که بعضا به عنوان یک شرکت نظامی خصوصی نیز معرفی شده است. این گروه به صورت پیمانکاری در بسیاری از منازعات حضور پیدا کرده است که از جمله آنها می توان به حضور در جنگ داخلی سوریه در حمایت از دولت سوریه، جنگ در منطقه دونباس در اوکراین در طی سال های 2014 و 2015 در حمایت از نیروهای جدایی طلب، و نیز حضور در جنگ داخلی لیبی بین نیروهای خلیفه حفتر و دولت وفاق در حمایت از نیروهای خلیفه حفتر. این گروه در برخی مناقشات پراکنده دیگر نیز در آفریقا، ونزوئلا و بلاروس حضور داشته است. نیویورک تایمز در مقاله ای گروه واگنر را به عنوان یکی از بازوهای وزارت دفاع و اداره اصلی اطلاعات (GRU) روسیه در لباس مبدل معرفی کرده است. در این مقاله آمده است که روسیه از این گروه در درگیری هایی که می خواهد حضور دولتی و رسمی خود را در آنها انکار کند استفاده می کند، چرا که این نیروها در تاسیسات وزارت دفاع آموزش می بینند. گفته می شود که گروه واگنر متعلق به یوگنی پریگوژین[7]، تاجری است که ارتباط نزدیکی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دارد. این مجموعه دارای سازمان گسترده ای است به طوری که گفته می شود در اوایل سال 2016 ، واگنر دارای 1000 کارمند بود که بعداً تا آگوست 2017 به 5000 نفر و تا دسامبر 2017 به 6000 نفر رسید. گفته می شود که این سازمان در آرژانتین ثبت شده است و همچنین دفاتری در سن پترزبورگ و هنگ کنگ دارد. این شرکت پرسنل خود را در تاسیسات وزارت دفاع روسیه در مولکینو در نزدیکی روستای مولکین آموزش می دهد. این پادگان در اسناد ارائه شده به دادگاه به وزارت دفاع روسیه مرتبط نیست، بلکه به عنوان اردوی تعطیلات کودکان توصیف شده است. بر اساس گزارشی که ماهنامه روسی Sovershenno Sekretno منتشر کرد ، سازمانی که برای واگنر پرسنل استخدام می کرد ، نام دائمی نداشت و در نزدیکی شهرک نظامی پاوشینو در کراسنوگورسک ، نزدیک مسکو ، یک آدرس قانونی داشت. دستمزد پیمانکاران نظامی خصوصی واگنر ، که معمولاً سربازان بازنشسته روسی بین 35 تا 55 سال سن هستند، بین 80 تا 250 هزار روبل روسیه در ماه تخمین زده می شود. یک منبع اعلام کرده که دستمزد ها تا 300000 روبل نیز در مواردی پرداخت می شود. این شرکت تنها در صورتی پذیرش افراد جدید را می پذیرد که یک قرارداد محرمانگی 10 ساله ایجاد شود و در صورت نقض محرمانگی ، شرکت حق فسخ قرارداد کارمند را بدون پرداخت هزینه ای برای خود محفوظ می دارد. به گفته سرویس امنیتی اوکراین ، افسران نظامی روسیه نقش مربیان نظامی را برای افراد تازه کار ایفا می کنند. PMC ها در طول آموزش خود ماهیانه 1100 دلار دریافت می کنند. پس از دخالت این گروه در لیبی کهبر سر زبان ها افتاد اخیرا این گروه در موزامبیک نیز عملیات هیبریدی وسیعی انجام داده و گفته میشود که نیوسی با کمک واگنر توانست با وجود حملات اسلام گرایان در قدرت بماند. جمع بندی در مورد آمریکا باید گفت که مساله اعمال قدرت و یا ابهام در عملیات ها نمی تواند مورد نظر این کشور از تاسیس چنین نیرویی باشد زیرا اعمال قدرت آمریکا یکی از بزرگترین پروژه های تاریخ بشریت است که همواره با سرو صدایی به مراتب بیشتر از عملیات اصلی به انجام می رسد. ابهام در انتساب عملیات نیز به دلیل گستردگی زیاد سازمان های جاسوسی به خصوص سیا در جهان و امکان عملیات های سیاه تامین شده است. مهمترین عوامل در تاسیس این نیرو را می توان برخی مشکلات قانونی در داخل سازمان نیروهای مسلح دانست که با وجود پیمانکاران از موانع قانونی کاسته می شود. همچنین مساله کهنه سربازان و نیاز به استفاده از تجربیات ایشان و به کارگیری دوباره آنها همواره مد نظر بوده است. ولی در مورد روسیه سه عامل ایجاد شکاف در اتحاد کشورهای غربی عضو ناتو، بازسازی ارتباطات بین المللی با کشورهای متحد و شریک سابق اتحاد جماهیر شوروی مانند موزامبیک، سوریه، لیبی و سودان و در آخر" تجارت اعمال قدرت " در خارج از روسیه دلایل اصلی رفتن به سمت این مدل از پیمانکاران نظامی است. واگنر گروپ در واقع نیروهای پیشرو روسیه ی پوتین برای اجرای این استراتژیها هستند.در نهایت با توجه به موارد ذکر شده ارزیابی این یادداشت دال بر این است که با توجه به شرایط و نیازهای خاص نظام جمهوری اسلامی یک نسخه بومی شده از الگوی گروه واگنر بیشتر می تواند پاسخ گوی نیازهای امنیتی ایران باشد که البته از برخی تجارب سودمند دیگر سازمان های خصوصی نظامی، حتی آکادمی، می توان بهره برد. چنین سازمانی می تواند به دور از محدودیت های سیاسی منطقه ای و مقررات بین المللی و بدون درگیر کردن دولت ها و نهاد های حاکمیتی و رسمی، چه در داخل کشور و چه در کشور مقصد، با حداکثر سرعت و انعطاف پذیری به تامین امنیت و حفاظت از منافع حیاتی نظام جمهوری اسلامی، و حتی حفاظت از اقلیت های شیعه ساکن دیگر کشورهای منطقه بپردازد. و در عین حال در در بخش سخت افزاری و اطلاعاتی از کلیه ظرفیت ها و پشتیبانی های بخش های رسمی تر قوای مسلح جمهوری اسلامی اعم از سپاه و ارتش و وزارت دفاع و حتی وزارت اطلاعات بهره ببرد. این پشتیبانی حتی می تواند در مواردی شامل به روز ترین تجهیزات و سنگین ترین تسلیحات باشد، آنچنان که در مورد گروه واگنر شاهد بودیم در درگیری های لیبی سامانه های پدافندی پنتسیر و حتی جنگنده های میگ-29 فالکروم نیز در اختیار جنگجویان گروه واگنر قرار گرفته بود. [1] Academi [2] Navy SEAL [3] Blackwater [4] Central Intelligence Agency [5] United States Training Center [6] off-road [7] Yevgeny Prigozhin
-
1 پسندیده شدهسلام، فکر کنم سوء تفاهم شد. من نگفتم در شهرهای دیگر تعمیر شوند یا به انبار قطعه تبدیل شوند یا اوراق شوند. عرض کردم اگر قرار بود برای همیشه زمینگیر شوند، حداقل می شد پرواز آخرشان را به مهرآباد انجام ندهند و بصورت کامل در شهرهای دیگر زمینگیر شوند. بیشتر این هواپیماها اکنون دیگر از رده خارج هستند و پرواز نخواهند کرد. زیرا اصولا” از همان زمان احمدی نژاد که توسط ایرلاینهای داخلی خریداری می شدند عمر بسیاربالایی داشته و سیکل های پروازی باقیمانده بسیار کمی داشتند. به همین دلیل به راحتی و با قیمت مناسب به ایران منتقل می شدند و تحریم ها شامل آنها نمی شد. به بیان دیگر اصلا” قرار نبود برای چند دهه در خدمت باشند ولی اتفاقا” در همان دوران کوتاه خدمتی خیلی هم به صنعت هوایی کمک کردند. برخی از هواپیماهای زمینگیر هم مانند ۷۲۷/۷۳۷/۷۴۷ های هما یا ۷۲۷ های آسمان که با برنامه ریزی قبلی بازنشست شدند و دقیقا” می دانستند در چه روز و تاریخی آخرین پروازشان را انجام خواهند داد. از سوی دیگر متأسفانه بعضی از هواپیماهای زمینگیر اصولا” با بی دقتی یا خیانت خریداری می شدند و پس از زمان کوتاهی به دلیل نبود پیشرانه جایگزین یا قطعات یدکی پیشرانه شان مجبور به بازنشستگی زودهنگام می شدند (هواپیماهای ترکیش به عنوان مثال). الان تو همین تصویر پست پیشین بنده، از هر تایپ هواپیما چندین و چند فروند می بینیم (فوکر ۱۰۰؛ خانواده ایرباس ۳۲۰؛ ام دی؛…) خوب می شد به راحتی چندین نمایشگاه (موزه) از این هواپیماهای زمینگیر شده در شهرهای دیگر ایجاد کرد و از هر تایپ یک نمونه در هر نمایشگاه داشت. می شد برخی از آنها را به رستوران هوایی تبدیل کرد، … جاذبه بسیار خوبی برای گردشگری می شد. https://ibb.co/kqKsPKf ====== تصاویر در گالری آپلود شود ......
-
1 پسندیده شدهبا سلام آخه اینهایی در که در این تصویر هوایی هستند اکثرا قرار نیست بازنشسته بشن و هنوز امید دارند با وارد کردن قطعات دوباره عملیاتیشون کنن ، اونهایی که انبار قطعه هستند در رمپ جنوب غربی مهراباد پارک هستند . از طرفی بجز فرودگاه مشهد و شیراز که بعنوان هاب منظقه ای هستند و تاسیسات خوبی دارند ، بقیه فرودگاه های ما نه رمپ مناسبی برای اینکار دارند و نه شرکتهای هوایی دیگر در اون پایگاه و تاسیسات مناسبی برای اوراق کردن و استفاده ازین هواپیماها بعنوان بانک قطعات یدکی دارند !
-
1 پسندیده شدهسلام، روی هم رفته به نظر می رسد کل بخش هوایی کشور (نظامی و غیر نظامی) در وضعیت نامساعد قرار دارد و فقط نیروی هوایی ارتش نیست که دچار ضعف مدیریتی و بی برنامه گی است. نگاهی به این تصاویر بیاندازیم. آخر این چه وضعی است؟ روزمرگی و مدیریت باری به هرجهت هم حدی دارد! یعنی واقعا” در میان اینهمه حقوق بگیر بخشهای هوایی و ایرلاینها یک نفر هم پیدا نمی شود که بگوید حالا که فلان هواپیما به هر دلیل به پایان عمر سرویس دهی خود رسیده است، پرواز آخرش را به فرودگاهی به جز فرودگاه مهرآباد انجام دهد تا اگر قرار است زمینگیر شود لااقل در شهرها و شهرستانهای دیگر زمینگیر شود تا بتوان از آن به عنوان نمایشگاه هوایی، رستوران، …. استفاده کرد؟ خدا وکیلی چقدر جذابیت درست می کند برای شهرهای دیگر به ویژه مناطق محروم کشور. https://ibb.co/rtwN2nK
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهالبته به این نوع استفاده بسیج عمومی گفته میشوند و با مزدور یا افراد شرکت خصوصی نظامی تفاوت دارد. محور در این نوع پول نیست و حتی عقیده نیست.بلکه امنیت نفس و امنیت ملی قوم هم مذهب هست. و در نوع مزدور شرکتهای خصوصی پول هست. در واقع عدم توانایی در ایجاد امنیت باعث پرداخت پول در قبال گرفتن سرویس های امنیتی نظامی میشود. اما ج.ا.ا و نیروی قدس به خوبی این توانایی ایجاد بسیج عمومی را دارد.
-
1 پسندیده شدهسلام مطلب جالبی بود ولی یک موضوعی در این بین وجود دارد . به کار گیری یک نیرو به شکلی که توسط نیروی قدس در عراق و سوریه انجام شد ، کمی از نظر ماهیتی با نیرویی که صرفا بر اساس دستمزد ، مزدوری می کند ، متفاوت خواهد بود . این که یک نفر بر اساس عقیده اش بکشد و یا فقط به خاطر پولی که میگیرد بکشد ، تفاوت ماهیتی دارد . در واقع اولی دارد یک کار ارزشمند انجام می دهد و دومی یک مزدور صرف است .
-
1 پسندیده شدهسلام امیدوارم اگر قرار باشه بودجه ای برای نیروی هوایی اختصاص داده بشه صرف تجهیزات و آموزش فنی بشه نه صرف آموزش فرهنگی و حفظ قرآن پرسنل.معیار رشد و ارتقا و کمال در نیروی دریایی چی بود؟ ببخشید از بس که به نیروی هوایی جفا شده از کوره در رفتم
-
1 پسندیده شدهدارای گیربکس 20 دنده ! فقط 4 تا دنده عقب داره ! به خاطر تعداد زیاد دنده ها دو تا دسته دنده داره ! از این کشنده به دلیل گیربکس خاصی که داره میشه برای کشیدن بوژی استفاده کرد
-
1 پسندیده شدهگشت های امنیتی/شناسایی در محیط های شهری در طول نبرد شهری نیاز است تا واحدهای شناسایی برای انجام ماموریت های شناسایی و گشت های زنی امنیتی وارد محیط شهری شوند. در این نوع گشت های به طور معمول بازرسی خانه به خانه انجام نمیشود. نکته مهم برای شروع گشت زنی ها در محیط شهری داشتن برنامه ریزی دقیق قبل از اجرای گشت است. فرمانده دسته با استفاده از نقشه ها، عکسبرداری هوایی و هرگونه اطلاعات شناخته شده باید موارد زیر را در برنامه ریزی خود در نظر بگیرد: 1- شناسایی مقدماتی مسیر 2-استخراج و درج مسیرها 3- مشخص کردن مسیر های مسدود شده 4- مشخص کردن مکان های احتمالی بمب ها وتله های انفجاری ، کمین و محل تک تیراندازها 5- تعیین مسیر های فرار 6- توانایی دفع جمعیت غیر نظامی 7-بهره مندی از رهبران یا افراد تأثیرگذار و کلیدی در منطقه 8- صحبت کردن و دریافت اطلاعات 9- ملاحظات تدارکاتی ( جابه جای مصدومین و بازداشت شدگان ، بازیابی خودروهای نظامی، تامین مجدد تدارکات و...) 10- داشتن ارتباطات در هنگام شناسایی چند بعدی ، نیروهای برای جمع اوری اطلاعات از اطلاعات انسانی (HUMINT) استفاده میکنند. اطلاعات انسانی به اطلاعاتی گفته میشود که با استفاده از تماس بین فردی جمع می شود. یک جمع کننده اطلاعات انسانی از فرماندهان میادین جنگ پشتیبانی می کند و مسئول عملیات جمع آوری اطلاعات از افراد بومی در منطقه است. حداقل، گشت ها در سطح جوخه (سه سرباز) سازماندهی می شوند. گشت های که به اندازه رسد (شش سرباز) سازماندهی میشوند ترجیحا برای اهداف امنیتی استفاده میشوند. یک گشت در اندازه رسد دارای تیم جمع آوری اطلاعات و هم یک تیم امنیتی است. فرماندهان گشت های پیاده باید ارتباطات خود را با خودروهای نظامی و مقر ها در کل مأموریت حفظ کنند. در دسته های شناسایی ، خودروهای نظامی باید آماده باشند تا در برابر هر موقعیتی که عنصر پیاده نظام با آن برخورد می کند ، واکنش نشان دهند. این گشت ها باید مناطقی با انبوه غیرنظامی که می توانند به سرعت علیه حضور سربازان خارجی به مخالفت بپردازند، عبور نکنند.. تیم های یک گشت باید امادگی لازم برای هماهنگی با سایر گشت ها و یا عناصر پشتیبانی در شرایط نامساعد یا خطرناک را داشته باشند. سربازان آمریکایی در حال جمع آوری اطلاعات انسانی (HUMINT) و ارتباط گیری با بومیان و افراد شاخص منطقه، در سوریه برای انجام عملیات شناسایی نمونه ای از ارایش گشت های امنیتی /شناسایی در سطح رسد با کمک خودروهای نظامی جهت پشتیبانی در این ارایش جهت جمع آوری اطلاعات انسانی یک سرباز زبان شناس نیز وجود دارد
-
1 پسندیده شدهرادار نجم-٨٠۴ در رزمایش "سپر آسمان ١۴٠٠" @iranian_defensive_power رادار حافظ و سامانه پدافند هوایی مرصاد-١۶ @iranian_defensive_power پهپاد صادق در رزمایش سپر آسمان-١۴٠٠ در قسمت زیر دماغه پهپاد سیستم ناشناس الکترونیکی نصب شدهاست. @iranian_defensive_power رادار کاوش در رزمایش سپر آسمان ١۴٠٠ @iranian_defensive_power
-
1 پسندیده شدهتحلیلی بر فرعیات رزمایش تهاجمی موشکی و پهپادی پیامبراعظم-۱۵ نیروی هوافضا سپاه خب رزمایش برگزار شد و مثل همیشه واکنش های مختلفی در پی داشت. این تحلیل یک تحلیل بر مبنای فرضیات و برخی حدسیات هست برای یک دید گسترده تر. هرچند ممکنه در استاتوس بحث شده باشه موارد که خب من اطلاعی ندارم ازشون. اگر نکته تکمیلی یا اصلاحی وجود داشت دوستان میتونند اضافه کنند و البته حب و بغضهای برخی افراد به اصطلاح کارشناس اونور آبی هم واقعا نوبر هست در برخورد با کشوری که با دستان خالی و تقریبا هیچ داره از صفر همه چیز را پیش میبره. خب در رزمایش پیامبر اعظم-15 و مرحله اولش ما شاهد تصاویری از 8 موشک بودیم به همراه لانچر. به نظر با توجه به تفاوت لانچرها 4 موشک دزفول و 4 موشک ذوالفقار. (اینطور در نظر میگیریم) ولی در ادامه تصاویر میبینیم که شلیک ها 13 موشک بود. که با کمی دقت متوجه میشیم احتمالا لانچرها و محل شلیک زلزالها نمایش داده نشد در حالیکه در همون نزدیکی و پشت یک تپه تقریبا همزمان با شلیک موشکهای هشت گانه با کلاهک جداشونده اونها هم شلیک میشند. پایین سمت چپ مشخص هست محل شلیکها، هر چند تصویر دیگه ای هم هست که واضح نشون میده از یک زاویه دیگه ولی خب به نظرم مشخص هست این موضوع و نیاز به جستجوی بیشتر نیست. خب اثر شلیک 13 موشک را هم ببینیم: ولی نکته مهم مقصد این موشکها هست. به نظرم واضح هست که یک مقصد برای زلزالها بود. ولی این حدس من هست که برای 4 موشک دزفول و 4 موشک ذوالفقار دو مقصد را شاهد بودیم. خط سیر موشکها را ببینیم. دو مقصد که واضح هست. سمت راست زلزالها ولی سمت چپ دو مقصد برای دو برد 1000 و 700 کم خانواده فاتح با کلاهک جداشونده به نظر میشه در نظر گرفت. حالا اهمیتش کجاست؟ ما تصاویر برخورد دو مقصد را شاهد بودیم. یک مقصد مثل یک مبدا که نمایش داده نشد (یعنی مبدا شلیک زلزالها) در تصاویر تلویزیونی نبود. میتونه دلایل مختلفی داشته باشه. از عشقشون کشیدن! تا نرسیدن تصاویر به تدوین یا همانطور که بارها گفته شده که بخشی از رزمایشها (پول مفت نداریم که رزمایشهامون فقط برای نمایش باشند) هیچوقت برای عموم نمایش داده نمیشند چون محل تمرین تاکتیکها یا ابزارهای خاصی هستند، به همین سبب مبدا زلزالها و مقصد احتمالا ذوالفقارها (چرا دزفول نه؟ چون مقصد دزفول با خطای بیشتری همراه بود که برای برد بیشتر قابل قبولتر هست) نمایش داده نشد تعمدا. نگاهی به مقصد زلزالها که اصابت دقیقی داشت و البته مشخص بود موشکها کامل بودند و نه سر جدا شونده بندازیم حالا مقصد احتمالا دزفولها که چهار برخورد داشتیم و البته شده بود محل تئوریهای امثال اون کارشناسان بیبیسی و بزم و شادیشون که چرا سانتی مترها را رعایت نکردند (اگر پس فردا سانتی متر رعایت بشه به نانومتر میرسند و نهایتا میگن چرا موشک قبل از رسیدن به محل اصابت هدف را نابود نکرد!!! ) که کنار مقصد پهپادهای انتحاری بود. و این تصویر مایه خوشحالی کارشناسان به اصطلاح نظامی ملکه! پیر. با این که اهداف فقط چند متر در چند متر بودند اون دو موشک برای هدف که اتفاقا بغل هم فرود اومدند فقط شاید خطایی بیش از ده متر داشتند ولی به هر حال درون مقصد فرود اومدند منتها نه دقیقا روی سیبل که اون هم در یک رزمایش تمرینی وقتی تصاویر با این کیفیت منتشر میشه حتما هدفی مهمتر از سیبل زنی مدنظر بوده از اونجا که اهداف هم نه مثل اهداف پهپادها از شکل سخت که از شکل نرم انتخاب شده بودند شاید برای بررسی ده ها فاکتور دیگه. در مورد مرحله دوم و وجود چند فروند موشک اماده شلیک از جمله سجیلها که شلیکهاشون را ندیدیم و نمایش داده نشد برای عموم و تاکید بر "تمرین" هم مشخصا روالی طی شده که جزء قسمت های مکتوم رزمایش باقی خواهد موند تا به وقتش. در نهایت حتما که یک دست مریزاد به متخصصان دست تنهای مظلوم ولی پرتلاش و جسور صنعت دفاعی ایران وجود داره که از همون ابتدا زیر تمسخر و توهین و تحقیر قدم به قدم پیش میرند. زیر ترور و بدون پول و امکانات و با خرابکاریهای صنعتی و قطعه ای و محروم از تجربه جهانی و حتی مغزهای پرورش یافته در این سرزمین و حتی هجمه های داخلیون متوهم از "موشک اخه!" که هر طور که میتونند تو کارشون میزارند و دریغ از اینکه حتی یک روایت رسانه ای در معرفیشون وجود داشته باشه و درا وج گمنامی تازه درشت گویی های این اقایون سیاسی و رسانه هاشون را هم باید تحمل کنند. و اینکه فراموشت نمی کنیم سردار - نه خودت را و نه قاتلت را ... برای شادی روح همه شهدای این مسیر الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
-
1 پسندیده شدهتمرین جدید ارتش چین با محوریت جنگ شهری ایا زنگ خطر برای تایوان به صدا درامده است؟ واحدهای پیاده نظام ارتش ازادی بخش خلق چین با همراهی واحدهای زرهی به تازگی در یک تمرین نظامی جنگ شهری شرکت کردند. هفته گذشته تلویزیون دولتی تصاویر نادری از ارتش چین در جریان یک تمرین نظامی در هانگژو ، مرکز استان ژجیانگ در شرق چین نمایش دادند. رسانه های دولتی چین گزارش دادند ارتش گروه 72 ام ارتش چین در این تمرین نظامی با شبیه سازی شرایط جنگ شهری شرکت کردند. نیروهای چینی در این زرمایش در نقش نیروهای مهاجم جهت آزاد سازی مناطق شهری شرکت کرده اند. در این تمرین نیروهای "قرمز" در نقش مهاجم با استعداد 230 سرباز و 30 خودرو زرهی وظیفه تصرف یک منطقه شهری را داشتند. نیروهای "آبی" نیز در نقش مدافع با استعداد 70 سرباز و 6 تانک وظیفه دفاع از شهر را داشتند. با وجود تعداد بیشتر نیروهای مهاجم اما نیروهای مدافع مزایایی قابل توجه ای داشتند. به عنوان مثال انها میتواند در ساختمانهای مستحکم حمله نیروهای مهاجم را دفع نمایند. نیروهای ارتش چین در این تمرین نظامی جنگ شهری از تانک های اصلی میدان نبرد Type 96A و خودروهای رزمی پیاده نظام ZBD-04 استفاده کردند. در این تمرین نیروهای تیم قرمز توانستند با کمک واحدهای زرهی در کمتر از سه ساعت از موانع دفاعی تیم آبی همچون میدان های مین و موانع مهندسی ضد تانک عبور کرده وشهر را تصور کنند. تلویزیون دولتی چین گزارش داد این تمرین با پیروزی قاطع نیروهای قرمز به پایان رسید. پس از برگزاری این رزمایش بسیاری از رسانه ها و تحلیل گران غربی تمرین نظامی جدید ارتش چین را افزایش امادگی چین برای حمله و تصرف تایوان تفسیر کردند. هکتور کانگ ، تحلیلگر نظامی تایوانی گفت که در این تمرین نیروهای آبی نشانگر نیروهای تایوانی است. ارتش گروه 72 ام که دراین تمرین شرکت کرده بود در کنار ارتش گروه 73 ام ارتش چین، به عنوان نیروهای اصلی حمله احتمالی چین به تایوان شناخته میشوند. هر دو گروه ارتش زیر فرمانده جبهه شرقی چین هستند. این تمرین چالش برانگیز چین مقامات تایوانی را مجبور کرد که نسبت به آن واکنشی نشان دهند. ژنرال آلن شی ، سخنگوی وزارت دفاع تایوان در این باره گفت : " اطلاعات نظامی تایوان از همه اعزام ها و بسیج نیروهای چین آگاه است." وی افزود: "حزب کمونیست چین هرگز تهدیدهای لفظی و نظامی خود را کاهش نداده است. ارتش تایوان به پیشرفت توانایی های دفاعی خود ادامه می دهد." دولت تایوان تأکید کرده است که مصمم است از خود دفاع کند رئیس جمهور تسای اینگ ون به بی بی سی گفت که حمله به تایوان برای چین "بسیار پرهزینه" است. تانک های اصلی میدان نبرد Type 96A و خودروهای رزمی پیاده نظام ZBD-04 تیم مهاجم نیروی قرمز در حال نزدیک شدن به مناطق شهری استفاده تیم مهاجم از شعله افکن برای در هم کوبیندن مواضع نیروهای مدافع در ساختمانها- برخی تحلیلگران غربی این رزمایش را فاقد ارزش عملیاتی می دادند و آن را فقط یک عملیات روانی بر علیه تایوان توصیف میکنند تانک Type 96A شرکت کننده در این زرمایش جنگ شهری به عنوان نیروهای تیم ابی و مدافع
-
1 پسندیده شدهکمک ارتش به مناطق گرفتار در برف کامیون 6x6 کراز6322 ارتش آماده جهت کمک رسانی با بارش برف در مناطق شمالی و شمال غربی در کشور نیروهای نظامی و انتظامی از جمله نیروی زمینی ارتش برای کمک به مردم گرفتار وارد میدان شدند. در این بین کامیون های اوکراینی کراز مدل های 6322 و 5233 ارتش نقش پر رنگی را در کمک رسانی به مردم بازی کردند. با وقوع بلایی طبیعی در کشور مانند آتش سوزی، سیل، زلزله، برف و کوران شاهد بودیم نیروهای نظامی در کنار دیگر ارگان ها به حمایت از مردم می پردازند. سرمایه گذاری بر روی تجهیزات مناسب و بروز مانند وسایل نقلیه زمینی ( کشنده، خودرو های دوزیست، خودروهای مهندسی و ..) و هواگرد ( بالگرد، هواپیماهای ترابری، پهپادها و ...) نه تنها به این نیروها در زمان جنگ کمک می کند بلکه میتواند دست نیروی های نظامی حتی در زمان صلح برای کمک رسانی به مردم را باز بزارد. کامیون های کراز ارتش در پخش مواد ضروری و جابه جایی خودرو های گرفتار در برف نقش بسیزای داشتند
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده[color=#0000ff]دوستان عزیز ، همانطور که خدمتتون عرض کرده بودم ، به تازگی کتابی روتحت عنوان وقتی که پلنگ خواب است مطالعه کردم که خاطرات سرهنگ خلبان حسین وکیلی از استاد خلبانان کبری هست ، به دوستان قول داده بودم که بخش هایی که از این کتاب رو که برام جالبه توی انجمن قرار دهم تا دوستان استفاده کنند ، البته پیشنهاد می کنم که دوستان کتاب رو خریداری و مطالعه کنند ، حالا برای آن دسته از دوستانی که فرصت کافی جهت مطالعه کل کتاب ندارند ، و به منظور نشر مساظل جنگ بخش هایی از اون رو اینجا می آورم ، لطفا کسانی که این مطالب رو کپی می کنند و در انجمن های دیگر قرار می دهند ،[/color] [color=#ff0000]منبع اصلی رو که کتاب وقتی پلنگ خواب است نوشته حجت شاه محمدی و منتشر شده توسط انتشارات سوره مهر ذکر فرمایند . [/color] [b]بخش اول : تیمسار سرلشگر منوچهر خسروداد [/b] در مجموعه هوانیروز ، آمریکایی ها از خسروداد به شدت می ترسیدند ، همین که خبر آمدن او به یکی از پادگان ها با مراکز آموزش هوانیروز می رسید به قول معروف همه ماست ها را کیسه می کردند . یک روز طی یکی از بازدید ها ، در حضور تمام دانشجویان خلبانی ، هنرجویان فنی ، اساتید ایرانی و نیروهای کادر ، در مراسم صبح گاه مطالبی را عنوان کرد که با توجه به زشتی کلمات ، همه آنها را نمی توانم بازگو کنم . اما در بحث خودکفایی و عدم وابستگی ، در مقابل چند آمریکایی حاضر در مراسم جملاتی را اظهار کرد که هنوز هم باورم نمی شود از زبان او جاری شده است . مسلما تمام کسانی که آن روز در مراسم صبح گاه حضور داشتند این اظهارات او را هنوز به یاد می آوردند ، او گفت : [color=#008000]( این پدر سوخته ها می گویند ، خلبان های ایرانی یک مشت چوپان هستند که از دهات آمدند . راست می گویند ، اما چشمشان کور است که ببینند همین چوپان ها دارند اساتید آمریکایی را آموزش می دهند . من به شما حقوق خوب می دهم تا خوب بخورید ، خوب بخوابید و خوب درس بخوانید و خوب یاد بگیرید ، خوب بپوشید و خانواده شما در رفاه کامل باشند برای این که تلاش کنید تا از اینها کار را یاد بگیرید ، تا این بی پدر و مادرهای مادر ق ......ه را که پول و نفت این مملکت را به یغما می برند بیرون کنیم . اینها مفت اینجا نیامده اند . من همین قدر که بدانم شما کار را یاد گرفته اید ، با لگد این مفت خورهای بی پدر و مادر را از مملکت بیرون می ریزم )[/color] حرفهایش را صادقانه می زد در آن زمان نیاز نبود برای ما جانماز آب بکشد ، از قدرت خوبی برخوردار بود و رو در روی آمریکایی ها حتی روسای شرکت بل و ژنرال های آمریکایی می ایستاد و حرفش را میزد . شاید همین حضور و قدرت او بود که موجب احترام ما می شد . اما این ما بودیم که با رعایت نکردن اصول اساسی فرهنگ و مذهبمان ، نخواستیم و نتوانستیم شایسته عمل کنیم. چهار سال پیاپی از نزدیک با کسانی کار کردم که مسلمان نبودند اما تعهد داشتند . عوامل شرکت بل واقعا در اجرای کار متعهد و با وجدان بودند و چماق بالای سر نیاز نداشتند ، در روزهایی که خودشان آموزش می دادند و خودشان امتحان می گرفتند ، آیا نمی توانستند در کارشان تقلب کنند و نیروی ضعیف تحویل ارتش بدهند ؟ به راحتی این کار برایشان امکان پذیر بود اما تعهدشان مانع از این کار می شد . خسرو داد در روش فرماندهی ، مدیر خوبی بود و از یگان و نیروهایش خوب دفاع می کرد و در عوض ، توقع داشت که ما هم مثل نیروهای آمریکایی خواسته هایش را برآورده کنیم . حسن ستاری یکی از خلبان های هوانیروز بود که قبل از انقلاب برخوردی با یکی از امرای ارتش داشت که شرح آن را زبان خوش می گویم : ( به من ابلاغ کردند که با یک فروند 206 یکی از امرای ارتش را به جایی برسانم ، وقتی او را دیدم ، پرسیدم مقصدش کجاست ؟ ، متاسفانه با تکبر خاصی گفت بعدا می گویم ، داخل هلی کوپتر که نشستم ، سوالم را دوباره پرسیدم ، این بار با چوب تعلیمی توی سرم زد و همان جواب را داد . موتور را که روشن کردم ، دوباره پرسیدم و او دوباره با تعلیمی اش توی سرم زد و همان جواب را داد . از زمین که بلند شدم باز سوالم را پرسیدم ، متاسفانه ذوق پرواز و مقام آنچنان ایشان را در خود گرفته بود که فکر می کرد تاکسی سوار است ، نه حرمت قایل می شد و نه به قوانین پرواز احترام می ذاشت . برای اینکه او را به نوعی سرزنش کرده باشم ، با چند بار جابجایی سریغ فرامین موجب شدم که هلی کوپتر تکان های شدیدی بخورد . این مسله که اتفاق افتاد ، ترسید و پرسید : جناب سروان اتفاقی افتاده؟ جواب دادم : بله متاسفانه هلی کوپتر دچار اشکال شده و باید برگردیم . ایشان که نمی خواست موقعیت دلپذیرش را از دست بدهد ، پرسید : آیا کاری از دستم بر می آید که انجام بدهم ؟ من هم یکی از سوییچ های بالای سرم را نشان دادم و گفتم اگر می خواهید به پرواز ادامه بدهیم باید تا مقصد این انگشتش را روی آن سوییچ نگه دارد. هم موقع رفتن و هم موقع بر گشت مجبوش کردم که این کار را بکند. موقع پیاده شدن رو کرد و گفت : به تیمسار می گویم که با چه هلی کوپتر خرابی مرا به پرواز برده ای تا شما و مسولان را تنبیه کند . چند روز بعد آجودان خسروداد مرا احضار کرد. حقیقتا ترسیده بودم و بر روی ادامه خدمتم خط قرمز کشیده بودم . وقتی به دفتر فرماندهی رفتم ، خسرو داد گفت : یکی از امرای ارتش را با هلی کوپتری به پرواز برده ای که اشکال داشته است . ایشان به من گفته اند این وسایلی که خریده ام به درد نمی خورد و باید آنها را پس بدهم . بعد از من توضیح خواستند و من هم تمام اتفاق را آنطور که بود برای ایشان تعریف کردم و آماده بودم تا دستور شدیدترین تنبیه را بدهد . بر عکس آنچه که فکر می کردم ، وقتی حرفم تمام شد ، خندید و گفت : حقش بوده ، برو سر کارت و نگران نباش کسی که برای خلبان من احترام قایل نمی شود و فرماندهی او را در پرواز به زیر سوال می برد و جواب سوالش را نمی دهد ، نباید از این بهتر باهاش برخورد کرد . قبل از پیروز انقلاب ، جضور و قدرت خسرو داد باعث شکوفایی هوانیروز شده بود و این در حالی بود که نیروی زمینی هیچ گاه نگاه مثبت و سازنده ای به هوانیروز نداشت . شاید اگر توسعه هوانیروز با انقلاب هم زمان نمی شد ، امروز این یگان می توانست خدمات بهتری به انقلاب و جنگ و کشور بکند . خاطره ای که خودم از برخورد با خسرو داد دارم این است که در زمانی که تازه پروازهای عملیاتی ام را هلی کوپتر 205 شروع کرده بودم ، مانوری در منطقه دارنگون شیراز برگزار شد ، صبح روز شروع عملیات ابلاغ کردند که با ستوان خسرو صالحی که خلبان یکم 205 بود به دارنگون بروم . بعد هم اطلاع دادند که تیمسار خسرو داد با هواپیما به فرودگاه شیراز خواهند آمد و باید از آنجا ایشان را به منطقه مانور ببریم. صالحی از خلبانان قدیمی هوانیروز بود و چندین بار اینگونه ماموریت ها را انجام داده بود پس تمام حواسم را جمع کردم و گوش به حرف های او سپردم : ( قبل ار فرود هواپیما ، ما باید موتور هلی کوپتر را روشن کنیم . هواپیما که وارد پارکینگ شد و موتورش را خاموش کرد ، ما باید پرواز کنیم و هلی کوپتر را نزدیک هواپیما ببریم . وقتی تیمسار خواستند سوار هلی کوپتر شوند ، من پیاده می شوم شما کنترل ها را در اختیار می گیرید تا تیمسار روی صندلی خلبان یکم بنشینند. با تعجب پرسیدم : مپر خودشان پرواز می کنند؟ صالحی بعد از اینکه به سوالم جواب مثبت داد ، توضیحاتش را این گونه دنبال کرد : تیمسار به عنوان فرمانده هوانیروز با تمام وسایل پرنده هوانیروز می تواند پرواز کند . برابر قوانین استاندارد پرواز ، باید با استاد خلبان یا خلبان یکم با تجربه پروازشان انجام شود تا اگر خدای نکرده هلی کوپتر دچار مشکل شد ، سالم روی زمین بنشینند. وقتی تیمسار روی صندلی نشست من در هلی کوپتر را می بندم و به طرف شما می آیم . شما هم وقتی تیمسار کلاه پروازشان را روی سرشان گذاشتند ، کنترل ها را در اختیارشان قرار داده و پیاده می شوید تا من جای شما بنشینم ، خودت هم می روی کابین عقب و قسمت پشت سوار می شوی . از زمان شروع پرواز تا برگشت حق صحبت با کسی را نداری و اگر همراهان تیمسار سوالی داشتند ، می گویی از من بپرسند. توضیحات صالحی کامل بود و سعی کردم به گونه ای رفتار کنم تا مورد ایراد قرار نگیرم. هواپیما که داخل پارکینگ شد ، هلی کوپتر را نزدیکش بردیم و طبق برنامه صالحی پیاده شد تا تیمسار را به سمت هلی کوپتر هدایت کند . من هم با دلهره فرامین را در اختیار گرفتم تا وقتی خسروداد کلاه پروازش را گذاشت ، آنها را تحویل او بدهم . وقتی رو صندلی نشست ، تعدادی از فرماندهان ارشد و معاونتهای هوانیروز در کابین عقب نشستند . ستوان صالحی بعد از اینکه مطمین شد که تیمسار کمربندش را بسته و کلاه پرواز را به سر گذاشته ، در را بست و به سمت من آمد . من هم منتظر بودم تا خسروداد فرامین را به دست گیرد تا طبق قرار جایم را به صالحی بدهم. زمانی که تیمسار کلاهش را گذاشت، به او سلام کردم و خواستم فرامین را در دست بگیرد ، جواب سلامم را داد اما فرامین را در دست نگرفت ، وقتی دیدم صالحی منتظر است تا من پیاده شوم ، با صدای بلند گفتم : ببخشید قربان ! کنترل ها با شما ، من خلبان دوم هستم . باید پیاده شوم تا خلبان یکم بنشیند . خونسرد جواب داد : نمی خواهد پیاده شوی ، خودت بنشین . صالحی هم هر چند لحظه یکبار با دست به پهلویم می کوبید تا پیاده شوم . به او اشارهکردم و گفتم : تیمسار می گویند ، پیاده نشو ، خودت بنشین . باورش نمی شد ، بازهم فشار آورد تا به خسرو داد بگویم و پیاده شوم ، اما دیگر جرات نداشتم که حرفم را تکرار کنم. صالحی که این طور دید ، به کابین عقب رفت و موضوع را با معاون خسرو داد در میان گذاشت ، او هم به اتفاق بقیه سرش را از بین دو صندلی جلو آورد و با صدای بلند گفت : قربان ایشان تازه خلبان شده . تجربه پرواز را ندارد ، طبق مقررات شما باید با یک نفر که ساعت پرواز بالا دارد پرواز کنید . خسرو داد با چشمانی خشم آلود نگاهش کرد و مشغول بازدید سوییچ ها شد ، معاونش برای بار دوم حرفش را تکرار کرد و جوابی نگرفت . دفعه بعد یکی دیگر از همراهانش موضوع را مطرح کرد ، خسروداد ، دستش را زیر گلوی او گذاشت و وی را به عقب هل داد و با عصبانیت فریاد کشید : سر جاتون بنشینید ، مگه خلبان نیست ؟ ! خودش باید پرواز کنه . من می خواهم همین تازه خلبان شده ها پرواز کنند . می خوام ببینم چقدر یاد گرفته ، عرضه داره فرمانده هوانیروز رو پرواز ببره یا پولای این مملکت رو به باد دادیم؟ چه موقع اینها باید تجربه پیدا کنند ؟ تمام کارها رو خودتون قبضه کردید و نمی ذارید جوونا خودشون رو نشون بدن . مانور مال ایناست و باید از حالا یاد بگیرن. خسرو داد هنگام بلند شدن از زمین ، چند بار تلاش کرد با برج مراقبت شیراز ارتباط برقرار کند و اجازه پرواز را بگیرد ، اما جوابی نگرفت ، دست آخر هم بدون اینکه موفق به کسب اجازه شود ، با چند ناسزای زشت ، از روی باند بلند شد ، حین برخاست زیر چشمی نگاهی به رادیو انداختم ، فرکانس ها درست بودند . آرام دست بردم و صدای آن را زیاد کردم . هم زمان صدای برج به گوشمان رسید که عاجزانه عذر خواهی می کرد و طلب بخشایش داشت ، خسرو داد هم هرچه بر زبانش آمد نثار روح اموات آن بیچاره کرد. [url="http://rahrovan-artesh.ir/topic/353-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%BE%D9%84%D9%86%DA%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%88%DA%A9%DB%8C/"]منبع[/url] لطفا با این[url="http://www.military.ir/forums/topic/26563-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF/"] تایپیک [/url]ادغام نشود ادامه دارد ...