برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      48

    • تعداد محتوا

      8,885


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      5,139


  3. iron_man63

    iron_man63

    Members


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      709


  4. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      1,110



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 6 آبان 1400 در همه مناطق

  1. 17 پسندیده شده
    بلیت دوطرفه شاهین های عبری به تهران رونمایی نیروی هوایی اسراییل از مخازن سوخت بزرگتر برای ناوگان فالکن های عملیاتی با آغاز رزمایش پرچم آبی 2021 نیروی هوایی عبری به شکل غیر رسمی از مخازن سوخت بزرگتری نسبت به مخازن استاندارد جنگنده های اف-16 ، رونمایی نمود که با شناسه (PTB) شناخته می شود . جنگنده های مجهز به این مخازن ، در رزمایش بین المللی پرچم آبی 2021 که در صحرای نقب با مشارکت کشورهای عضو ناتو ( ایالات متحده ، آلمان ، فرانسه ، بریتانیا ) در حال برگزاری است ، به نمایش گذاشته شد که بلافاصله بازتاب قابل توجهی را در رسانه های اجتماعی از خود برجای گذاشت . با این حال بخش قابل توجهی از تحلیلگران نظامی براین اعتقادند که نیروی هوایی عبری در گذشته از این قابلیت برای اعزام جتهای اف-16 به عمق خاک سوریه برای اجرای حملات دقیق هوایی بر علیه مواضع استقرار واحدهای ایرانی و شبه نظامیان طرفدار آن در استان حلب استفاده نموده و این نمایش علنی ، به نوعی تایید این گونه حملات به نظر می رسد . علیرغم اینکه استفاده از این مخازن سوخت بسیار بزرگ ، می تواند تاثیر منفی قابل توجهی بر قدرت ، سرعت و مانور پذیری جنگنده های مذکور از خود بر جای گذارد ، اما قابلیت حمل سوخت در مقیاس بیشتر میتواند به افزایش برد 3 برابری این جنگنده ها منجر شود . در واقع ، جتهای حامل این مخازن با وضوح بیشتری بر روی اسکوپ رادارهای دفاع هوایی قابل مشاهده هستند و این بطور مستقیم به معنای آسیب پذیری بیشتر برای صورتبندی های تهاجمی خواهد بود ، ضمن اینکه توان حمل سلاح کمتری نیز در اختیار هواگرد قرار خواهد داد . این مساله در کنار لفاظی های تل آویو مبنی بر شروع آمادگی برای حمله به ایران و بویژه تاسیسات هسته ای این کشور می تواند به یک تهدید جدی تبدیل گردد ، چرا که حمله به اهداف درون خاک سوریه ، لبنان و نوار غزه نیازی به حمل چنین مخازنی ندارد ،اما برای طی مسیر به سمت تهران و برگشت به پایگاه های مبداء وجود این مخازن ضروری خواهد بود . با توجه به جنگ روانی تل آویو در زمینه وجود آمادگی برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران از سوی منابع اطلاعاتی اسراییل ، برخی براین گمانه هستند که نیروی هوایی عبری یکسری آمادگی های اولیه را برای اجرای حمله به مواضع ایران در سوریه ، لبنان کسب نموده ، هر چند با توجه به پنهانکاری شدید در این کسب آمادگی ، کسب اطلاعات درباره آن تا حدودی بسیار بعید به نظر می رسد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- یک یاد آوری تاریخی بصورت هشدار : نیروی هوایی عراق با تبدیل کردن جتهای رزمی میراژ اف-یک به مینی سوخت رسان قابلیت حمله به عمق بیشتر از 900 کیلومتری ایران ( حد فاصل نزدیکترین پایگاه نیروی هوایی این کشور به مرزهای ایران تا محل استقرار نیروگاه نکاء ) را بدست آورد بدون هیچ تجربه قبلی ، در حالی که نیروی هوایی اسراییل سابقه اجرای حمله به تاسیسات نظامی در حد فاصل بین جنوب سرزمین های اشغالی تا حومه بغداد را در کارنامه خودش دارد ) 3--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  2. 6 پسندیده شده
    مشکل ایران اینه ه به جای ملی گرایی از ریسمان پوسیده کشورهای اسلامی آویزون شده نتیجش رو هم الان داریم میبینیم اون از عربهای مسلمان و رابطشون با اسرائیل ( هانگونه که قبلن پیش بینی شده بود ) و تا شیعیان عراق زیر پرچم مقتدی صدر و هنوز هم از رو نمیریم . نمیدونم کی میخوایم بفهمیم کشورهی مسلمان یک سری گدای بادی به هر جهتن و هرجا با بیاد اونوری میرن
  3. 5 پسندیده شده
    مقدمه - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. در آغاز جنگ بزرگ، دولت ایران توسط سفارتخانه‌های خود در کشورهای خارجی، بیطرفی خود را اعلام کرد و از دولتهایی که در خاک ایران نیرو/پادگان داشتند تقاضا کرد، با احترام گذاشتن به بیطرفی ایران، قسمتهای اشغالی خاک ایران را نیز را تخلیه نمایند. لیکن دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. حتی در مقاطعی ، روس های تزاری به سر کردگی ژنرال باراتف تا اصفهان تاختند، عثمانی‌ها از مغرب تا همدان پیش تاختند و انگلیسی‌ها از جنوب ومشرق تا قاینات شتافتند. ایران هم میدان نبرد شده بود. در این نبرد روس و انگلیس دریک طرف و دولت عثمانی ، به یاری آلمان و اتریش ، در طرف دیگر بود. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. آلمان از نظر ایرانیان [حداقل در رابطه با ایران] به روش استعمارگرانه نپرداخته بود. ایرانیان از اینکه می‌دیدند آلمان با روس و انگلیس، وارد جنگ شده، شادمان بودند و پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود می‌دانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد می‌شد. سیاستمداران آلمانی نیز از این مسئله استفاده کردند و فعالیتهای خود را در ایران گسترش دادند. به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. «ویلهلم لیتن» یکی از کارگزاران سیاسی آلمان که در اثنای جنگ جهانی اول در ایران فعالیت داشت می‏گوید: همانطور که در کشورهای بیطرف معمول است وظیفه ما عبارت بود از: فعالیت در جهت جلوگیری از سمت و سو گیری موفق کشور میزبان به سود دشمن و حد ‏الامکان کشاندن آن کشور به اردوی متحدین خود. اما در ایران داشتن چنین عقیده‌‏ای خطا و اشتباهی آشکار بود؛ چه ملت ایران به قدری از روسیه و بریتانیا سابقه تلخ داشتند که ایرانیان، بدون هیچ تبلیغی، از بدو امر طرفدار آلمان محسوب می‏شدند. (خاطرات لیتن سرکنسول آلمان در تبریز در اثنای جنگ جهانی اول/ایرانشهر/1368/ص260) کارگزاران اقتصادی-سیاسی و همچنین عمال نظامی آلمان در سراسر کشور ایران مشغول فعالیت بودند. این تلاشها در سالهای نزدیک به جنگ جهانی اول، شروع و طی سالهای جنگ به طرز فزاینده ای رو به گسترش نهاد. مأموران آلمانی با تدبیرها و شیوه‌های خاصی جامعه ایران را بر ضد اتباع و منافع روسیه و بریتانیا به شورش واداشتند. یکی از این دیپلماتهای آلمانی که طی جنگ جهانی اول ، منشأ یک رشته تحرکات و اقدامات ضدانگلیسی در جنوب ایران بود؛ «واسموس» نام داشت. ارتباط بسیار نزدیک «رییسان تنگستانی» و «واسموس آلمانی» ، برخی تاریخ‌ پژوهان را بر آن داشت که منشأ اصلی قیام جنوب را واسموس آلمانی بپندارند. (به‌ویژه نویسندگان غربی و به‌طور خاص انگلیسی‌ها) اما حقیقت این است نماینده‌ای که «عمل» او همراه با «علم کافی و دقیق» از وضعیت منطقه بوده، بی‌گمان حضورش نیز اثراتی بر مردم و دگرگونی‌های جنوب داشته است. اما به راستی واسموس که بود ؟ هِر «واسموس» که بود؟ «ویلهلم واسموس» (Wilhelm wassmuss) در سال 1880 م، در ایالت هانوفر به دنیا آمد. زادگاه او شهر «اوه لندورف» (Ohlendorf) می‌باشد. زبانها و کشورهای خارجی برای او جذابیت خاصی داشتند. وی در دوران مدرسه لاتین ، یونانی ، عبری و ایتالیایی را آموخت. او همچنین قادر به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی و فرانسه بود. وی پس از تحصیل در رشته های حقوق و شرق شناسی ، در اکتبر 1904 او خدمت داوطلبانه یک ساله خود را در بخش توپخانه بعنوان ملوان در لیه (آلمان) آغاز کرد. این نیرو عمدتا برای استفاده در خارج از کشور ایجاد شد. در سال 1906م، در حالی که او هنوز در خدمت سربازی بود ، به وزارت امور خارجه فدرال رفت و پرسید که آیا می توان در زمینه خدمات سفیری کار کرد و چه پیش نیازهایی برای آن وجود دارد؟ در طی مصاحبه شخصی ، به ویلهلم واسموس پیشنهاد شد که در کنسولگری در زنگبار موقعیتی را دریافت کند که وی آن را پذیرفت. در وزارت خارجه آلمان مشغول کار شد و بعد از مدتی به ماداگاسکار رفت. اولین ایستگاه خارجی او ماداگاسکار بود. البته دوران مأموریت وی در آنجا مدت زیادی به طول نیانجامید و پس از مدتی به برلین احضار و سپس در سال 1909 م، با عنوان کنسول عازم بوشهر گردید. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/وحید/1348/ص 18) باید این نکته را یادآوری کنیم که دولت آلمان در سال 1897م، یک نایب کنسولگری در بوشهر ایجاد کرده بود که خیلی زود به کنسولگری تبدیل شد و نفوذ خود را در بنادر خلیج فارس توسعه داد. واسموس، پس از یکسال از بوشهر به برلن مراجعت نمود و مجدداً راهی ماداگاسکار شد و سه سال متوالی بدون اینکه با اروپائیان رفت و آمد کند یا اوقات خود را در باشگاه ها بگذراند به مطالعه فرهنگ‌های ناشناخته آفریقا و صحرا و مردمی که در آن زندگی می‌کردند و به موازارت آن به تحصیل زبان فارسی پرداخت. در سال 1913 م، با بروز نشانه‌هایی از وقوع یک جنگ پُر دامنه باعث گردید تا مقامات آلمانی باعجله او را به بوشهر اعزام نمایند. مأموریت واسموس شروع به زمینه‌سازی برای ایجاد یک شورش در ایران بود؛ زیرا در صورت وقوع جنگ با انگلستان، شورش در ایران می‌توانست منافع انگلیس را با مخاطره روبرو نماید. واسموس می بایست باز به بوشهر عزیمت کند. اما این بار مستقیماً به محل مأموریت نرفت. او در شهر استانبول دستور یافت که یک جنگ نامنظم بر ضد انگلستان را سازمان‌دهی کند. بر اساس این نقشه، وزارت خارجه آلمان با گذاشتن طلا در اختیار وی، او را پشتیبانی می‌کرد. این نقشه با نظر شخص قیصر ویلهلم دوم اجرا می‌شد و او به این نقشه بسیار علاقه‌مند بود. اگر‌چه واسموس آموزش‌های جاسوسی لازم را ندیده بود؛ اما تبدیل به یکی از مؤثرترین جاسوسان جنگ جهانی اول شد. واسموس در فوریه ۱۹۱۵ به ‌اتفاق چند نفر همراه در نقطه‌ای واقع در نزدیکی کوت‌العماره سوار بر کشتی بخار پایونیر در رودخانه دجله شدند. کشتی بخار SS Pioneer (1905) واسموس و همراهانش سپس وارد خاک ایران شدند و شروع به فعالیت‌های تحریک‌آمیز برعلیه منافع انگلیسی‌ها کردند. وی ابتدا عازم تهران شد تا با وزیر مختار آلمان ملاقات و از او کسب دستور کند. واسموس، در زمان توقف در تهران متوجه شد که مردم نواحی شمالی ایران با ایلات و عشایر جنوب تفاوت فراوانی دارند، زیرا مردم نقاطی که کمتر تحت نفوذ استعماری بریتانیا قرار گرفته آن اندازه از آن دولت متنفر نیستند و حتی برخی اوقات قهرمانان انگلیسی را که با حیله و تدبیر، کشور بزرگی چون هندوستان را به تصرف درآورده بودند به دیده تحسین می‌نگرند. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/ وحید/ 1348/ ص 19) [عجب ... انگلیسی ملعون چه نوشابه ای برای خودشون باز می کنه !!! - مهران55] انگلیسی‌ها در ایران و کویت دارای پایگاه‌هایی برای محافظت از هندوستان بودند و نفت آبادان و پالایشگاه مستقر در آن تأمین‌کننده عمده سوخت انگلستان در جنگ با آلمان بود. پس از تائید مأموریت و انجام هماهنگی های لازم با وزیر مختار ، او ابتدا وارد دزفول و سپس شوشتر شد پلیس محلی که از فعالیت‌های او مطلع شده بود، تصمیم به دستگیری وی گرفت؛ اما واسموس از این قضیه مطلع شد و گریخت. واسموس در جریان فعالیت‌های ضدانگلیسی خود با همراهی افراد ایل قشقایی و نیز مردم بوشهر، تنگستان و دشتستان موفق به وارد آوردن ضرباتی به نیروهای انگلستان شد و پیروزی‌هایی نیز به دست آورد. از اینرو، افراد تنگستان فارس را برای اجرای مقاصد خود بیشتر مناسب دید. واسموس، از چهره های مشهور آلمانی بود که بر ضد متفقین تبلیغات می‌کرد. کسی که به قیاس لورنس عربستان (که مأمور انگلیسی بود)، وی را «لورنس ایران» خوانده‌اند. وی در دوران جنگ جهانی اول سعی در تحریک و دامن زدن به مبارزات و خیزش های مردمی و ایلاتی در جنوب ایران علیه سیاست بریتانیا داشت و در تحولات جنوب نقش برجسته‌ای ایفا نمود. واسموس در میان خوانین دشتستان - نفر سوم نشسته از راست هم ‌زمان با جنگ‌ جهانی اول، گرایش‌های ضدانگلیسی سران محلی جنوب ایران، یا به‌طور دقیق‌تر خان‌های نواحی جنوبی آن منطقه، یعنی تنگستان و دشتی و دشتستان و سواحل جنوبی دشتی و دشتستان تشدید شده بود. گویی واسموس باتوجه‌ به همین اوضاع بود که مرکز تنگستان، یعنی ده «اهرم» را مرکز فعالیت‌های خود قرار می‌دهد و چه‌بسا، روزنامه «ندای‌حق» را نیز به همین دلیل در برازجان، یعنی بخشی دیگر از آن دیار چاپ می‌کند. واسموس ندای‌حق را به‌منظور تحول فکری و تقویت عواطف وطن‌پرستی مردم آن حدود نشر می‌داد. به این نکته باید توجه داشت که جاسوسان اعزامی آلمان، قبلاً طی سفرهای متعدد خود به مناطق مختلف ایران، ضمن آشنایی با اوضاع جغرافیایی از فرهنگ، اعتقادات، باورهای قومی و مذهبی شناخت کامل حاصل کرده بودند. به همین دلیل بود که آنها به آسانی توانستند خود را به هیئت مسلمانی و لباس ایرانی درآورند. «نیدرمایر» ( oskar von niedermayer ) یکی از شاخص ترین چهره های جاسوسی آلمان در ایران در این رابطه می‌نویسد: «با طرز تغذیه و نحوه زندگی ایرانیها از دیرباز آشنا بودم. هنگامی که زیر نظر کسی بودم درست مانند اهالی بومی وضو می گرفتم و نماز می خواندم...». (اسکارفن نیدرمایر/زیر آفتاب سوزان ایران/نشر تاریخ ایران/1363/ص 260) اسکار فون نیدرمایر ، جاسوس نام آشنای آلمانی در ایران «داگوبرت فن میکوش» در این باره می‌نویسد: «واسموس اغلب روزها در سفر به سر می برد، با این خان و آن خان ملاقات می کرد و گاه تا دل کوهها پیش می رفت. در یک اتاق لخت یا در یک چادر شبانی در جمع رؤسا و ریش سفیدان چمباتمه می‌نشست و به مذاکراتی که ساعتها به طول می‌انجامید تن می‌داد. با آنها غذا می‌خورد و شب را همان طور که رسم بود روی سکوئی کاهگلی که اغلب چندان تمیز هم نبود، زیر لحافی می‌خوابید. از ناراحتیهایی که این طرز زندگی به همراه داشت ابرو در هم نمی‌کشید». (داگوبرت فن میکوش/واسموس/بوشهر/1377/ص 19) و در ادامه می‌نویسد: «هم به زبان فارسی و هم به لهجه ساحلی [تنگستانی] به راحتی صحبت می کرد. از این هنر نیز بهره ور بود که ضمن صحبت، برای تأثیر گذاردن در مخاطب، نقل قولی مناسب از یک کتاب ذکر کند. اما همدلی و محبتی که در مخاطبهای خود ایجاد می‌کرد، سخت فراتر از قرب و منزلتی بود که یک نفر اروپایی می توانست با سخن گفتن به زبان محلی یا دادن چند عدد قرص یا مُسهل و برطرف کننده ناراحتیها و تسکین آلام به دست آورد». (داگوبرت فن میکوش/واسموس/بوشهر/1377/ص20) حافظه و حضور ذهن واسموس همه را به حیرت انداخته بود. او از هر مقوله سخن می گفت و به مناسبت بیتی از سعدی یا حافظ نقل می‌کرد. برای تهییج تفنگچیان به نبرد نیز از اوراد دینی و اذکار مذهبی گرفته تا اشعار حماسی فردوسی طوسی را از حفظ می خواند. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/وحید/1348/صص 88-91) واسموس، دارای دفتر یادداشت روزانه بود و هر آنچه که می‌دید یا می‌شنید یادداشت می‌نمود. وی طی سالهای مأموریت سیاسی خویش در جنوب ایران یا در ایام اقامت در تنگستان و اَهرَم، مرتباً اخبار وضعیت سیاسی، تحولات اجتماعی، پراکندگی قدرت، مخالفت خوانین با یکدیگر، نفوذ انگلیسیها در میان خوانین یا هر موضوع جالبی راجع به تنگستان را به صورت نامه، تلگراف، رمز، پیام یا گزارش به آلمان ارسال می کرد. مجموع آن اسناد سیاسی، سیمای سیاسی-اجتماعی و مبارزاتی مردم و خوانین تنگستان از سالهای قبل از جنگ جهانی اول تا روزهای پایانی آن را به خوبی روشن می سازد. اسنادی که البته پس از سقوط آلمان در سال 1945م/1336ق، توسط متفقین به غارت رفت و هر بخش از آن نصیب کشوری شد. بر اساس همین اسناد و گزارشها و یادداشتها بود که داگوبرت فن میکوش، تاریخ مبارزات و تحولات سیاسی تنگستان را در سالهای جنگ جهانی اول تدوین و منتشر کرد. (مطالعاتی در باب تنگستان/مجموعه مقالات/گلگشت/1387/ص76) واسموس، اولین آلمانی و حتی فراتر از آن اولین اروپایی بود که کوشید فرهنگ واژگان بومی و گویش و لهجه محلی تنگستان را تهیه و تنظیم کند. او خود قادر به تکلم به گویش تنگستانی و ساحلی بود و در سالهای جنگ و حتی در اوقات فراغت، واژگان بومی موجود در گویش تنگستانی و آوانویسی و معادل آلمانی آن را می نوشت و گردآوری می‌کرد. زمانی که در پایان جنگ جهانی اول، واسموس از تنگستان و جنوب ایران رفت، آن یادداشتها را همراه خود داشت، ولی هنگام ورود به تهران به چنگ مأموران انگلیسی افتاد و دیگر از سرنوشت آنها خبری نیست. کریستوفر سایکس به این یادداشت ها و تصرفشان توسط انگلیسیها اشاره کرده است. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/وحید/1348) ادامه دارد ... منبع اصلی : https://en.wikipedia.org/wiki/Wilhelm_Wassmuss سایر منابع فارسی درون متن و داخل پرانتز اشاره شده اند سایر منابع انگلیسی هم بصورت هایپر لینک داخل متن قرار گرفته اند پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در 2 پست بعدی ، به زندگی و اقدامات ویلهلم واسموس و نقش او در شکست آلمان در جنگ جهانی اول خواهیم پرداخت.این دو بخش با عناوین «لورنس تنگستان» و «واسموس پرشیا» منتشر خواهند شد. .
  4. 4 پسندیده شده
    آب که سر بالا بره قورباغه ابو عطا میخونه تو شهر خلوت قورباغه هفت تیر کش میشه ما ضعیف عمل کردیم در اقتصاد وفساد در مسائل اقتصادی کشور بیداد میکنه ارتباط حکومت با مردم ضعیف شده خصوصا بعد حوادث آبان 98 اینا باعث شده علی اف و اردوغان فکر کنن شهر خلوت شده و حالا هوس هفت تیر کشی به سرشون زده البته اینا بیشتر رجز خونی دوتا پهلوان سرمست از پیروزی در نبرد دوم قره باغ هستش واگرنه خودشونم میدونن بسیاری از شهدا و فرماندهان دفاع مقدس از اقوام ترک و آذری بودند و اگه الانم پاش بیوفته ممکنه به ناگهان سیل رود ارس(آراز)هر دو دیکتاتور رو باخودش ببره حالا بماندکه دست ایرانم نمک نداره همین اردوغان اگه ایران در کودتاپشتش در نمی اومد الان داشتن سر قبرش براش آهنگ بلالوم میخوندن نهایتش یا در جنگ ارتساخ با کمی کمک به ارمنستان شاید الان نتیجه جنگ این نبود متاسفانه اردوغان و علیف الان عقیده دارند ایران شیر زخمی که رو زمین افتاده پس هر از گاهی میان یه لگد میزنن ببینن هنوز جون داره یا نه به امید روزی که ققنوس اریایی بازهم از زیر خاکستر بلند بشه
  5. 2 پسندیده شده
    بمباران شاتل قسمت اول بمباران شاتل تاکتیکی است که در آن بمب افکن ها از پایگاه خود پرواز می کنند تا هدف اول را بمباران کنند به فرودگاه خود برنشگسته بلکه به سمت فرودگاهی دیگری دیگری پرواز میکنند . در انجا بهد از سوخت گیری و مسلح سازی مجدد به پراوز أرامده و ممکن است اهداف دیگری را در مسیر بازگشت به پایگاه اصلی خود بمباران کند. با پاکسازی شمال آفریقا از نیروهای المانی ایتالیایی و از بین رفتن تهدید هواگردهای این نیروها در منطقه نیروهای متفقین اقدام به احداث وباسازی فرودگاههایی جهت انجام ماموریتهای برای بمب افکن های دوربرد خود در شمال آفریقا و بخصوص الجزایر کردن. حالا دست متفقین برای حملات هوایی بر ضد قوای المانی و در سرتاسر اروپا و همچنین حملات به خاک ایتالیا باز تر بود . متفقین قصد داشتن با شدت بخشیدن به بمبارانهای سنگین هوایی المانها را تضعیف و ایتالیایی ضعیف را وادار به تسلیم کنند . برای این کار نیروهای هوایی انگلیس RAF طرحی را برای انجام این گونه بمباران ها ارائه داد. در این طرح هواگردهای بعد از بلند شدن ازپایگاههای اصلی خود و بمباران هدف دیگر به ان پایگاه مراجعت نمیکردن بلکه به مسیر خود ادامه دادن و به هدف شماره 2 حمله ویا در فرودگاههای دیگری برای انجام تعمیرات وسوخت گیری ویا مسلح سازی مجدد فرود امده و بعد دوباره به اهداف دیگری دست به حمله می زنند و یا از مسیرهای امن تری به پایگاه اصلی خود مراجعت میکردن . این طرح مزایایی داشت که مهم ترین آن دسترسی راحتر به عمق مناطق اشغال شده بود همچنین در صورت اجرای درست میتوانست آلمانها را غافلگیر کرده ودیگر بمب افکن ها لازم نبود همان مسیری را که برای رسیدن به هدف طی کرده اند برگردن اینگونه حداقل با برخی از واحدهای لوفت واف درگیری نمیشدن و توپهای ضد هوایی کمترهواگردهای متفقین را اذیت میکرد همچنین در هر پرواز بیشتر از یک هدف میتوانست مورد حمله قرار میگرفت . لوفت وافه هم برای مقابله با این گونه حملات مجبور میشد بخشی از توان خود را به سمت ایتالیا راونه کند . البته نکته اساسی توان لوفت وافه بود این نیرو همچنان در 1943 در زمان آغاز این تاکتیک قدرتمند بود اولین استفاده از این تاکتیک تحت رمز عملیات ستیزه جو در خرداد 1943 برای حمله به تاسیسات ساخت رادار شرکت زیپلین در منطقه فریدرشسهافن مورد استفاده قرار گرفت 60 بمب افکن لانکستر RAF نیروهای هوایی سلطنتی در تاریکی شب با پرواز از انگلستان هدف را با موفقیت مورد حمله قرار گرفت اما موفقیت بزرگتری نیز نصیب انگلستان شد آلمانها تاسیسات ساخت موشک های سری V را هم در کارخانجات زیپلین احداث کرده بود بمب افکن لانکستر متفقین از وجود این تاسیسات در این منطقه اگاه نبوده با این حمله و آسیب به تاسیسات موشک V2به طور اتفاقی موفقیت بزرگی نصیب نیروی هوایی سلطنتی شده بود در این حمله هیچ کدام از بمب افکن ها سرنگون نشده بودن تنها به 8 بمب افکن آسیب های وارد شد البته چند ورز بعد از حمله متفقین با پروازهای شناسایی بر فراز فریدریشسهافن به ارزیابی خسارات پرداختن و مشخص شد سوراخ های درسقف کارخانه رادار ایجاد شده است البته به دو کارخانه دیگر ساخت گیر بکس و موتورهای تانک اسیبهای بیشتری وارد شده در مجموع تنها 9 درصد بمب های به هدف اصابت کرده کل تلفات المانها 44 کشته بود هواگردها به جای برگشت به انگلستان به مسیر خود ادامه داده و در قاره آفریقا و در فرودگاهای در الجزایر فرود آمده سه روز بعد 52 لانکستر سالم با بارگذاری مجدد سوخت و مهمات آماده عزیمت به پایگاهای مادر خود در انگلستان بودن اما در مسیر رفت هم یه پایگاه متعلق به نیروی دریایی ایتالیا در لا اسپیزا را مورد حمله قرار دادن در این حمله چند انبار سوخت منهدم شد هواگردهای با پراوز در ارتفاع پایین با عبور از روی فرانسه بدون تلفات خود را به پایگاه های مادردر انگلستان رساندن بندر لااسپیزا دومین عملیات مهم که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت به حمله رگنسبورگ- شواینفورت شهرت پیدا کرد . متفقین برای اماده سازی جهت پیاده کردن نیرو در اورپایی غربی بمباران های خود را بروی مناطق اشغالی وخاک اصلی آلمان شدت بخشیدن یکی از اهداف مهم این حملات مراکز ساخت هواگردها وقطعات آنها بود . متفقین طی یک برنامه بلند مدت حملات به کارخانجات ساخت هواگرد های فوکه-وولف ۱۹۰ را شروع کرده و حالا نوبت صنایع ساخت جنگنده های مسر اشمبت بی اف109 ( پرتیراز ترین هواگرد آلمانی) بود طرح حمله به طور کلی بدین صورت بود دو گروه پروازی از انگلستان به سمت اهداف روانه شده گروه پروازی اول صنایع ساخت مسراشمیت در رگنسبورگ را بمباران و سپس به سمت سه فرودگاه در الجزیر پرواز کرده گروه پروازی دوم انداکی تغییر مسیر داده و مهم ترین صنایع ساخت یاتاقان آلمان را هدف قرار میداد به سمت بلژیک جایی که جنگنده های اسکورت متفقین به دلیل محدودیت برد وسوخت در انجا منتظرشان بودن پراوز و از انجا در انگلستان فرود می امدن برای منحرف کردن و تقسیم کردن توان تمرکز لوفت وافه وتوپهای ضد هوایی دشمن یه یک هدف در مرکز آلمان وهدف فرعی در حومه شهر رگنسبورگ و سه پایکاه هوایی و سه پادگان آلمانی در محدوده ساحل فرانسه ودانمارک حمله میشد برای این حملات بزرگ بیش از 380 بمب افکن بی 17 - 270 جنگنده پی 47 و 190 جنگنده اسپیت فایردر نظر گرفته شد بی 17 اسپیت فایر پی 47 فوکه ولف109 مسراشمیت109 147 بمب افکن B17 ب در 7 د سته پراوزی و هر دسته متکشل از 21 بمب افکن وبا چند آریش رزمی متفاوت راهی صنایع ساخت مسر اشمیت شدن به طوری که طول این گروه پروازی 18 کیلومتر بود . 15 دقیقه بعد از عبور از ساحل فرانسه دسته های پروازی با اولین رهگیرهای المانی روبرو شدن از دو گروه جنگنده های اسکورت بمب افکنها یعنی 87 هواپیمای پی47 تنها یک گروه به موقع خود را به محل ملاقات رسانده و تنها توانست بخشی از بمب افکنهای را اسکورت کند گروه دوم اسکورت هم 15 دقیقه دیرتر به موقعیت رسید هر چند هر دو گروه هم بعد از 15 دقیقه بدون درگیری با رهگیرهای آلمانی مجبور به مراجعت به پایگاه خود شدن . بی 17 ها به مدت 90 دقیقه زیر حملات رهگیرهای آلمانی قرار گرفتن این هواگردهای آلمانی هم به دلیل روبه اتمام بودن سوخت و مهمات مجبور به مراجعت به پایگاههای خود شدن در این 90 دقیقه 15 بمب افکن بی 17 یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن که 13 فروند آن مربوط به اخرین دسته پراوازی بوده در طول مسیر هم این گرووهای پرواز به طور دائم زیر آتش توپهای ضد هوایی بوده از 131 بمب افکن باقی مانده 126 فروند موفق شدن 300 تن بمب را راس ساعت تقریبا 12 به وقت آلمان بروی صنایع مسیر اشمیت رها کنند این گروه پروازی بر خلاف انتظار المان ها به سمت چپ یعنی کوههای الپ تغییر مسیر داده و از آنجا از روی مدیترانه عبور کرده خود و در پایگاههای خود در شمال آفریقا فرود آمدن در طول مسیر دو بمب افکن آسیب دیده در سوئیس ویکی در ایتالیا فرود اضطراری داشته 5 بمب افکن هم به دلیل صدمات زیاد و اتمام سوخت در دریایی مدیترانه سقوط کردن . در مجموع 24 بمب افکن بی 17 سرنگون شده و از 60 فروند دیگر هم بشدت آسیب دیدن به طوری که بعد از فرود دیگر قابل تعمیر نبوده ویا تعمیر آنها به صرفه نبود اما گروه پروازی دوم با 230 بمب افکن در 12 دسته پروازی با چند فرمیشن مختلف به سمت صنایع یاتافان سازی راهی شدن طول این گروه پروازی تقریبا 23 کیلومتر بود به دلیل تاخیر در انجام پرواز این گروه 96 جنگنده اسپیت فایر به عنوان اسکورت موفق شدن خود را در انتروپ بلژیک به این بمب افکن ها اضافه کنند با عبور از ساحل هلند حملات رهگیرهای المانی شروع شد هرچند هواگردهای اسکورت موفق شدن 8 هواپیمایی آلمانی را سرنگون کنند اما بدلیل اتمام سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن گروه دوم جنگنده های اسکورت شامل 88 هواپیمایی P47 باز هم دیر به بمب افکن ها رسیده وسریعا هم بعد از چند درگیری هوایی مختصر به دلیل کمبود سوخت مجبور به مراجعت به پایگاهای خود شدن با ورود به خاک اصلی آلمان 300 جنگنده المانی به شدت به این گروه پروازی حمله کرده به طوری که 57 بمب افکن تنها از دسته های پروازی جلو یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن به طوری که فرماندهی نیروی هوایی انگلیس احتمال داد این دسته ها قبل از رسیدن به هدف به طور 100 درصد نابود خواهند شد اما از آنطرف هم در 15 کیلومتری هدف رهگیرهای آلمانی به دلیل مشکل سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن در 7 کیلومتری هدف توپ های ضد هوایی شروع به شلیک کرده به دلیل حملات رهگیر های آلمانی بین دسته های پروازی بی نظمی ایجاد شده به طوری که تنها 40 بمب افکن دقیقا روی هدف قرار داشتن ما بقی بمب افکنها هم به دلیل دود ایجاد شده ناشی از حملات دسته های پروازی جلویی هدف را گم کرده . در مجموع 183 بمب افکن 423 تن از جمله 160 تن بمب اتش زا را در ساعت 15 روی صنایع یاتاقان سازی آلمان در شواینفورت رها کردن سه بمب افکن بر اثر اتش توپهای ضد هوایی بر فراز شواینفورت سرنگون شدن گروه پروازی به سمت بلژیک تغییر مسیر داده نیم ساعت بعد رهگیرهای آلمانی دوباره حملات خود را شروع کردن آما این بار جنگنهده ای اسکورت متفقین حضور داشته و مانع از حملات زهر دار لوفت وافه شدن به طور کلی 36 بمب افکن در این حمله سرنگون شد همچنین نزدیک 40 بمب افکن هم بشدت آسیب دیدن بطوری که یا قابل تعمیر نبود ویا بازسازی آنها صرفه اقتصادی نداشت حملات متفقین آسیب های گسترده ایی را به صنایع ساخت مسر اشمیت وارد کرد هر چند آسیب ها به صنایع بلرینگ سازی به مراتب کمتر بودآلبرت اشپر وزیر تسلیحات رایش سوم گزارش داد نزدیک 30 درصد توان تولید جنگنده های مسر اشمیت و یاتاقان سازی را آلمان از دست داده است هرچند به سرعت این کمبود با مازاد تولید در ماههای قبل رفع و بازسازی صنایع آغاز شد در مجموع متفقین 60 بمب افکن را در صحنه نبرد از دست داده نزدیک 100 بمب افکن ها غیر قابل تعمیر شدن 5 هواگرد اسکورت هم توسط رهگیرهای المانی سرنگون شدن 7 کشته 21 زخمی و 557 مفقود هم در روز حمله تلفات خدمه پروازی بود نصف این تعداد به اسارت آلمانها در امدندر بعد هوایی هم از 400 هواگرد آلمانی که وظیفه رهگیری را بر عهده داشتن 25 فروند سرنگون شده 230 غیر نظامی هم بر اثر حملات هوایی کشته شدن با وجود شکست حمله به اشیانه عقابها (صنایع ساخت مسراشمیت) این حجم سنگین از حملات هوایی در یک روز فرماندهی لوفت وافه در شوک فرو برد چون در درشب همین روز هم نیروهایی هوایی انگلستان در یک عملیات کاملا مجزا به نزدیکی سواحل پروس شرقی در دریای بالتیک و مراکز ساخت وتحقیقات موشکهای المانی حمله و خسارتهای به این مرکز وارد کرد لوفت واف اصلا انتظار این حجم از حملات را در یک روز نداشت . دشمن بشدت قدرتمند شده است و روزهای سیاه نزدیک است . این شوک به حدی بود که رئیس ستاد لوفت وافه در روز بعد خودکشی کرد ارتشبد هانس یشونک رئیس ستاد فرماندهی لوفت وافه چهارشنبه سیاه ( در این حمله از تاکتیک شاتل استفاده نشد) دو ماه بعد متفقین با با 350 بمب افکن بی 17 و بی 24 دوباره حملاتی بر علیه صنایع بلبرینگسازی شوایفورت ترتیب دادن در این حمله شکست سخت تری را متفقین متحمل شدن بطوری که در ازای از کار انداختن فعالیت بخشی از این صنایع آنهم تنها برای 6 هفته 77 بمب افکن خود را در آسمان ا از دست دادن 121 بمب افکن دیگر هم بشدت آسیب دیدن که برخی ا ز آنها قابل تعمیر نبودن 4 جنگنده اسکورت را هم از دست دادن تلفات لوفت وافه 35 رهگیر گزارش شد شدت خسارتهای وارد شده به آمریکایی ها به قدری زیاد بود که این روز را چهارشنبه سیاه نامگذاری کردن این دو حمله باعث شد آلمانها صنایع حیاتی بلبرینگ سازی را مانند دیگر صنایع خود را متفرق و بخش دیگری از آن را به زیر زمین منتقل کنند شدت خسارت بر متفقین در حملات به حدی بود که کلیه عملیات ها روزانه در عمق خاک المان که بدون حضور هواگردهای اسکورت انجام میشد به مدت چند ماه متوقف شد پایان قسمت اول
  6. 2 پسندیده شده
    نمایشگاه مجازی نیروی هوایی ایران https://www.aparat.com/v/DYU9F
  7. 2 پسندیده شده
    ما هم باید در پایگاه شیراز چنین شلترهایی برای ناوگان سوخو24 بسازیم با توجه به ابعاد برای سایر هواگردها هم قابل استفاده خواهد بود
  8. 1 پسندیده شده
    سوخو-24 ام نیروی هوایی سوریه
  9. 1 پسندیده شده
  10. 1 پسندیده شده
    علی‌اف و اردوغان ادعاها درباره «کریدور زنگه‌زور» را تکرار کردند رجب طیب اردوغان در جریان سفر روز سه شنبه (دیروز) به جمهوری آذربایجان و بازدید از منطقه قره‌باغ کوهستانی ادعا کرد که روز فراخواهد رسید که سفر از «کریدور زنگه‌زور» به استانبول انجام شود. الهام علی‌اف در سخنان خود ادعاهای قبلی خود درباره کریدور موسوم به «کریدور زنگه‌زور» را تکرار کرد. الهام علی اف روز سه شنبه (دیروز) در نشست مشترک با رجب طیب اردوغان گفت: «امروز و وقتی که ما در زنگیلان هستیم، طبیعتا اشتباه خواهد بود که از کریدور زنگه‌زور اشاره نکنیم. زنگیلان در شرق منطقه زنگه‌زور واقع است و کریدور زنگه‌زور از اینجا کل جهان تُرک‌(کشورهای ترک‌زبان) را به هم متصل خواهد کرد. هم (جمهوری) آذربایجان و هم ترکیه در حال انجام اقدامات ملموس برای اجرای کریدور زنگه‌زور هستند. من اطمینان دارم که این اقدامات در آینده نزدیک نتیجه خواهد داد». https://www.farsnews.ir/news/14000805000453/علی‌اف-و-اردوغان-ادعاها-درباره-کریدور-زنگه‌زور-را-تکرار-کردند اردوغان ایران را به رفتار منطقی با باکو فراخواند! براساس گزارش خبرگزاری آناتولی، اردوغان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که پرسیده بود «ایران اخیرا با مطرح کردن این مساله که «اسرائیل را وارد منطقه کرده‌اید» باکو را تهدید کرده است و از سوی دیگر با بررسی زمینه‌های همکاری جدید با ارمنستان برای توقف اقدامات آنکارا و و باکو تلاش می‌کند، گفت: با آقای علی‌اف درباره این موضوع رایزنی کردیم. آقای علی اف رئیس جمهور جمهوری آذربایجان به رویکرد قاطعانه خود ادامه می‌دهد.» رئیس جمهور ترکیه که در نشست خبری با علی اف نیز اظهاراتی علیه مناطق ارضی نزدیک به مرز ایران مطرح کرده بود مدعی شد: «ما هیچ امتیازی به اسرائیل نداده‌ایم. ما می‌توانیم وارد مسیر تبادل هرگونه کالا با اسرائیل شویم. همانگونه که با کشورهای دیگر می‌کنیم، با اسرائیل نیز در این راستا روابط داریم. در این زمینه هیچ کشوری نباید به سازوکار‌های تصمیم‌گیری کشورهای دیگر تاثیری بگذارد و نمی‌تواند هم بگذارد». وی در نهایت اظهار داشت، «امیدواریم ایران با عقل سلیم در این باره رفتار کرده و مشکلی بین ایران و آذربایجان ایجاد نشود». https://www.farsnews.ir/news/14000805000633/اردوغان-ایران-را-به-رفتار-منطقی-با-باکو-فراخواند
  11. 1 پسندیده شده
    شبکه فاکس خبری فاکس‌نیوز روز سه‌شنبه در گزارشی به نقل از مقامات آمریکایی مدعی شد که حدود 200 نظامی آمریکایی مستقر در پایگاه التنف که مهم‌ترین محل استقرار نظامیان آمریکایی در سوریه به شمار می‌رود، هفته گذشته پیش از حمله پهپادی به این پایگاه نظامی آنجا را ترک کرده بودند. این مقامات آمریکایی که فاکس نیوز نامشان را فاش نکرده، مدعی شده‌اند که حدود 200 نفر از نظامیان مستقر در پایگاه التنف به کمک هواپیماهای ترابری c-130 این پایگاه را ترک کرده و در هنگام حمله پهپادی به پایگاه التنف تنها حدود 25 نفر در آنجا حضور داشته‌اند. بر اساس گزارش فاکس نیوز، مقامات مذکور اشاره‌ای به اینکه چه نوع اطلاعاتی باعث شده که نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه التنف از حمله احتمالی آگاه شوند، نکرده‌اند. آنها مدعی شده‌اند که هیچ‌یک از نظامیان آمریکایی در حمله پهپادی به پایگاه التنف زخمی یا کشته نشده‌اند. در حال حاضر حدود 900 نظامی آمریکایی به بهانه مبارزه با تروریسم در سوریه حضور دارند.
  12. 1 پسندیده شده
    سیستم راکت انداز BM-11 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصویر بالا متعلق به سیستم راکت انداز BM-11 ساخت کره شمالی است که در خدمت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این سیستم های راکت انداز در زمان جنگ ایران عراق به تعداد نامشخص از کره شمالی خریداری شد. این راکت انداز 122 میلیمتری دارای دو لانچر 15 تیوپی ( در مجموع لانچر 30 تیوپ دارد) است. این سیستم راکت اندازه کره شمالی میتواند راکت های 122 میلیمتری مانند نسخه های چینی و روسی را نیز شلیک کند. نسخه تحویل داده شده به ایران بر روی نسخه کپی شده کشنده ایسوزو ژاپن مدل HTS12G سوار شده است. بعدها ایران با الگو برداری از سیستم راکت انداز BM-11 کره شمالی سیستم راکت انداز HM-20 (122م.م) را معرفی کرد. البته نسخه ایرانی در مجموع 40 تیوپی است. سیستم راکت انداز BM-11 سپاه در زمان جنگ ایران و عراق سیستم راکت انداز BM-11 سپاه در طول رژه سالهای گذشته سیستم راکت انداز HM-20 که بر روی کشنده المانی MAN FX2000سوار است
  13. 1 پسندیده شده
    بمب هسته ای با استاندارد دوگانه !!! تاریخچه پشتیبانی ایالات متحده از برنامه تسلیحات کشتار جمعی پهلوی از میانه دهه هشتاد میلادی تا کنون ، یکی از نگرانی ها غرب ، وجود امکان دستیابی ایران به تسلیحات اتمی بوده که این روند بلافاصله پس از پایان جنگ با عراق و بازگشت تهران به روند بازسازی اقتصادی و متعاقب آن ، توسعه توانمندی های نظامی بصورت بالقوه در حال افزایش است . این مساله در کنار سرمایه گذاری بخش دفاعی این کشور بر روی طرح های موشکی برگرفته از نمونه های کره شمالی و همچنین بروزرسانی گونه های بومی موجبات پدید آمدن رفتاری خصمانه علیه تهران از جمله تهدید به جنگ ، اعلام مکرر اجرای حملات پیشگیرانه علیه تاسیسات هسته ای ، تحریم اقتصادی و اعمال فشار با ابزار سازمان ملل متحد شده است تا به گونه ای ، منافع غرب در حساس ترین نقطه خاورمیانه تامین گردد . در همین راستا ، با توجه به اینکه پاکستان و کره شمالی به تقریب بصورت همزمان در ددهه نود میلادی در برابر فشارهای غرب به منظور توقف تولید مهمات هسته ای مقاومت کرده و کره شمالی علیرغم شدید ترین تحریم های اقتصادی ( البته با کمک های سخاوتمندانه چین . م ) برنامه هسته ای نظامی خود را ادامه میدهد ، برخی از تحلیلگران معتقدند که بتدریج می بایست ایران را بعنوان دهمین قدرت هسته ای ، به رسمیت شناخت ، در حالی که مقامات تهران ، همچنان به استراتژی انکار خود در این زمینه ادامه می دهند . با این وصف ، علیرغم اینکه در جریان تدوین پیش نویس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام ) در سال 2015 ، تحریم های سازمان ملل علیه ایران می بایست حذف می شد ،اما تحریم های یکجانبه غرب به اعتقاد بخش قابل توجهی از تحلیلگران مسائل راهبردی ، بیشتربه منظور اعمال محدودیتهای بیشتر علیه برنامه هسته ای ، و متوقف نمودن روند ظهور ایران بعنوان یک کشور مسلح به تسلیحات هسته ای ادامه پیدا نمود . با این حال ، پس از اعلام استراتژی چرخش به شرق توسط دولت اوباما و تمرکز بر روی محور اقیانوسیه – شرق آسیا ، برخی براین اعتقادند که ارتش آمریکا با بطور محسوسی از وارد شدن به یک درگیری طولانی با ایران اجتناب ورزید که این نیز به نظر برخی دیگر از ناظران نظامی ، بسیار نامطلوب بود . اما خروج دولت ترامپ از برجام و تمرکز مجدد بر خاورمیانه و تقویت راهبرد کلان حفظ امنیت اسراییل ( که پیشتر با حضور ایران در مرزهای همجوار آن بشدت دچار مخاطره شده بود ) باعث گردید تا پتانسیل درگیری بر سر برنامه هسته ای ایران ، بار دیگر سیر صعودی بخود بگیرد . در این زمینه ، تحلیلگران غربی ، رویای تولید سلاح هسته ای در تهران ، از ابتدای پدید آمدن تا امروز ، براین اندیشه استوار است که این سلاح ها می تواند جایگاه ایران را بعنوان یک قدرت نظامی در خاورمیانه تثبیت نماید و متقابلاً راهبرد بازدارندگی هسته ای اسراییل را تا حد بسیار زیادی تضعیف نماید . علیرغم این مساله ، منشآء وآغاز برنامه هسته ای ایران ، کمتر مورد توجه قرار گرفته است . تا قبل از انقلاب 1979 ، ساختار سیاسی حاکم بر ایران ، بعنوان یک همپیمان ثروتمند غرب محسوب می شد و با وجود آگاهی از احتمال حرکت ایران بسمت ساخت سلاح هسته ای ، به شکل سیستماتیک ، تجهیزات و مواد مورد نیاز را برای این کشور تامین می نمود . این کمک ها گرچه در دهه شصت میلادی محدود می بود ، اما به ناگاه در سال 1974 سریع تر گردید تا جایی که ارزیابی های طبقه بندی شده سی آی ای در همان سالها نشان می داد که روند توسعه برنامه هسته ای ایران نهایتا تا میانه دهه هشتاد میلادی به تولید بمب هسته ای ختم می گردید . مضاف براین ، پهلوی دوم به مناسبتهای مختلف اعلام می نمود که ایران بدون شک زودتر از آنچه جهانیان تصور می کنند ، به یک قدرت هسته ای تبدیل خواهد شد . با توجه به این مساله ، در کنار تاکید بر این نکته که ایران در آن زمان همسایه جنوبی اتحاد شوروی سابق محسوب می شد ، بصورت آگاهانه ای از گسترش تسلیحات اتمی در ایران حمایت می نمود ،اما از آنجا که این روند ، منجر به تقویت موضع بلوک غرب می شد ، به نوعی سرمایه گذاری امنیتی غیر مستقیمی بشمار می رفت و متعاقب آن تهدیدی نیز بشمار نمی آمد . بدین سان ، ضمن آگاهی از این مساله که اسراییل درآن زمان ، به چنین جنگ افزارهایی مسلح می بود ، بلوک غرب در خاورمیانه ، 2 کشور مسلح به تسلیحات هسته ای را بعنوان متحد خود در اختیار داشت ( قبل از دست یابی پاکستان . م ) که این امر منجر به تضعیف شدید کشورهای همپیمان بلوک شرق ( کشورهای عربی ) می گردید ، در حالی بطور همزمان ، مرزهای جنوبی اتحاد شوروی نیز بلحاظ امنیتی دچار مشکل میشد . مجموعه کمکهای فنی غرب به ایران که در قالب برنامه " اتم برای صلح" صورت می پذیرفت ، آمریکا را موظف مینمود تا تجهیزات راهبردی حساسی را برای تولید انرژی هسته ای به شرکای خود ارائه کند تا این کشورها در پرتو این قابلیت ، امکان رویارویی با اتحاد شوروی سابق را تا حد امکان بدست آورند . در این زمینه ، مسلح شدن ایران به سلاح های هسته ای ، در حالی که مشتری اصلی تسلیحات پیشرفته غربی نیز می بود ، بتدریج به یک نگرانی امنیتی عمده برای اتحاد شوروی در مرزهای جنوبی اش تبدیل می شد تا جایی که برخی این نگرانی را با وضعیت کره شمالی برای ایالات متحده مقایسه می کنند ! این بدان معنا بود که ایران با استفاده از فناوری پیشرفته غربی ، برای تولید مقادیر انبوه از پلوتونیم قابل استفاده در سلاح های هسته ای آمادگی پیدا می کرد و متقابلاً با کمک های غیر مستقیم غرب ( به معنای ورود اسراییل به برنامه هسته ای ایران در زمان شاه . م ) قابلیت تبدیل این مواد به مهمات قابل پرتاب از هواپیما نیز ایجاد می گردید. اما در نهایت ، با وقوع انقلاب در ایران و قطع کمک های خارجی ، ایران پس از پایان جنگ با عراق ، به منظور توسعه قابلیتهای هسته ای خود بسوی روسیه حرکت نمود . پی نوشت : 1- بن پایه 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  14. 1 پسندیده شده
    محمود اسکندری-1 محمود اسکندری -2 پی نوشت : تجمیع پستهای مرتبط با سرهنگ خلبان محمود اسکندری. سوم آبان سال 1400 خورشیدی
  15. 1 پسندیده شده
    پی نوشت : بازیابی ، اصلاح و چیدمان تصاویر ، دوم آبان سال 1400 خورشیدی
  16. 1 پسندیده شده
    فوکر اف-27 شرکت نفت که در سالهای جنگ ، پس از ربایش به عراق برده شد تصویر در سال 2007 و در فرودگاه بین المللی بصره گرفته شده است پی نوشت : بازیابی ، اصلاح و چیدمان تصاویر ، دوم آبان سال 1400 خورشیدی
  17. 1 پسندیده شده
    سلام، زوایای دیگری را هم باید برای بررسی سامانه دزفول به نمایش درآمده در نظر گرفت که نتیجه گیری نهایی را پیچیده تر می کند: - اگر قرار بود برای برخی کاربردهای سامانه تور، شاسی چرخدار بر شاسی شنی دار برتری داشته باشد خوب برای سپاه راحت تر و کم هزینه تر بکارگیری همان شاسی چرخداری بود که پیشتر برای سامانه های طبس، ۳ خرداد، و ۹ دی استفاده کرده بود! جالب اینکه نسخه چرخدار تور ام ۲ هم از شاسی استفاده می کند که هوافضا از آن پیشتر در سه سامانه پدافندی یادشده الگوبرداری کرده است!!! - سامانه به نمایش درآمده فاقد زیرسامانه هایی است که مدلهای تحویلی تور به کشور داشتند. برای نمونه، سامانه به نمایش درآمده حداقل فاقد زیرسامانه شناسایی دوست از دشمن است. - سامانه به نمایش درآمده کپی دقیقی از نمونه تحویلی از روسیه است و این در حالی است که در سامانه های طبس و سوم خرداد از نمونه های سامانه بوک الگو برداری شده و نه کپی سازی دقیق. - سامانه تور (دزفول) با ساختار به نمایش درآمده فاقد توانایی شلیک در حال حرکت است و این یک ضعف مهم در برابر نمونه های تور ام ۲ است. - سامانه تور چه مزیتی بر سامانه های ۹ دی، حرز ۹، مجید، زوبین، …دارد که سپاه را بر مجبور به کپی سازی آن کرده است؟ اینهمه سامانه کوتاه برد در حال خدمت یا در دست ساخت وجود دارد. مزیت پنهان سامانه تور بر آنها چیست؟ - آیا ارتباطی میان سرنگونی بوئینگ اوکراینی توسط سامانه تور سپاه و سامانه دزفول وجود دارد؟ به بیان دیگر آیا برای جلوگیری از تکرار چنین اشتباهی در عملکرد سامانه تور، نیاز به افزودن زیرسامانه هایی به ساختار اولیه این سامانه وجود دارد که در شاسی زرهی و چرخدار متعارف جا نمی شوند و‌ از این رو‌ کارشناسان و مهندسان سپاه مجبور شده اند خودروی حامل بزرگ‌تری را برای اصلاح عملکرد این سامانه بکار گیرند؟ در پایان یادآوری می شود که نیروهای نظامی ارمنستان نیز از سامانه های تور ام ۲ کا ام سوار بر کامیون کاماز چهار محور (دزفول کامیون ۳ محور) استفاده می کنند. در حالی که بنا بر یک ویدئوی به نمایش درآمده از سوی وزارت دفاع آذربایجان حداقل یکی از این سامانه ها در نبرد سال گذشته شکار پهپادهای انتحاری ساخت عزرائیل شد، چندین ویدئو هم از شکار یا شلیک به پهپادهای آذربایجان توسط سامانه های تور ام ۲ کا ام در فضای رسانه ای در دسترس است. همچنین بازاریابی سامانه تور ام ۲ بر روی شاسی چرخدار ۴ محوره تاتا نیز از سوی روسیه انجام شده است.
  18. 1 پسندیده شده
    عملیات ساده و طنز شما فقط در قامت سرویس اطلاعاتی اسراییل است نه ایران .امثال روح‌الله زم متفاوت هست با رییس یک دولت
  19. 1 پسندیده شده
    اولین رادار ارایه فازی جهان رادار FuMG 41/42 Mammut یک رادار ارایه فازی و هشدار اولیه بود که در اواخر جنگ چهانی دوم توسط المان نازی ساخته شد. این رادار میتونه در یک قوس 100 درجه امواج را به صورت الکترونیکی هدایت کنه . این رادار میتونست اهداف را در ارتفاع 8000 متری و در برد 300 کیلومتری شناسایی کنه . در 20آوریل 1945 نمونه اولیه این رادار برای تست تولید شد اما هیچگاه عملیاتی نشد. منیع
  20. 1 پسندیده شده
    از باب نام گذاری این تصویرسازی خالی از لطف نیست زوبین ایرانی در مقابل فلاخن رژیم حرامی صهیونیستی
  21. 1 پسندیده شده
    بسم ا... سرلشکر باقری: قراردادهای خرید تسلیحاتی در سفر به روسیه را پیگیری خواهیم کرد 1- در مقطع فعلی سفر اینجانب به دعوت وزیر دفاع روسیه صورت می گیرد که علاوه بر مسائل دوجانبه نظامی که داریم و باید پیگیری شود. 2-رئیس ستادکل نیروهای مسلح درباره همکاری‌های دفاعی دو کشور پس از لغو تحریم‌های تسلیحاتی، گفت: ما در همکاری‌های نظامی دوجانبه در حوزه‌های آموزش، مسابقات نظامی، تبادل تجربیات و همچنین ادامه همکاری‌ها در مسیر امنیت کامل کشور سوریه و همچنین در صنایع دفاعی با یکدیگر همکاری‌هایی داشته و داریم. لینک پی نوشت : برنامه ریزی سفر بعد از برگزاری رزمایش ....
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    رپتورهای عبری درخواست تحویل جنگنده های اف-22 به نیروی هوایی اسراییل !!! آیا این رویا پردازی به حقیقت می پیوندد ؟؟ تل آویو : یکی از خبرنگاران هاآرتص به نقل از مقامات وزارت دفاع ، گزارش داده است که دولت عبری صدور مجوز برای خرید جتهای نسل پنجم اف-22 رپتور را از ایالات متحده درخواست نموده است . به ادعای این خبرنگار ، مقامات امنیتی و کارشناسان این رژیم مدعی اند در صورتی که ایالات متحده جتهای رزمی اف-35 را به کشورهای عربی خاورمیانه تحویل دهد ، رپتور تنها جنگنده غربی است که میتواند برتری هوایی اسراییل را در این حوزه جغرافیایی حفظ نماید. این درخواست ، به دلایلی غیر معمول ترین نیازی است که ارتش عبری از دهه 40 میلادی تا کنون با ان مواجه شده است ، چرا که دولت اوباما در سال 2009 تولید این جنگنده ها را متوقف نمود و درصورتی که درخواست اسراییل ، جدی باشد ، می بایست جتهای دست دوم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده را دریافت نماید که چیزی در حدود 10 سال تولید شده اند . دومین دلیلی که ممکن است در تحویل این سخت افزار مشکل ایجاد کند ، قانون مصوب کنگره امریکاست که به شکل خاص ، صادرات اف-22 را ممنوع و این قانون مانع از ثبت سفارش این جنگنده توسط ژاپن و اسراییل بعنوان دو نیروی علاقه مند به این جنگنده شد . از سویی دیگر ، توانمندی مالی ارتش اسراییل در خرید جنگنده اف-22 بدلیل هزینه های غیر متعارف و بالای آن که موجبات سرخوردگی مشتریان احتمالی و خاتمه زودهنگام خط تولید آن شد ، با تردید های جدی مواجه گردیده است . رپتور و لایتینیگ تنها جتهای رزمی نسل پنجم بشمار می آیند که تاکنون بصورت کامل در حالت علمیاتی قرار دارند در حالی که اف-35 بر خلاف همتای خود ، همچنان تولید شده و برحسب ظاهر قرار است تا به مشتریان خود در سراسر جهان تحویل گردد . اما رپتور ، بعنوان یک جنگنده دو موتوره و گران تر از اف-35 با دراختیار داشتن سرعت بالاتر ، توانایی حمل تسلیحات بیشتر و پیشرفته تر و درنهایت رادار پیچیده تر و مانور پذیری افزون تر ، در کنار سطح مقطع راداری پایین که کشف ان را در بردهای طولانی با مشکل روبرو می کند ، در کلاس متفاوتی قابل طبقه بندی است . در مقابل ، اف-35 با توجه به قیمت ارزانتر نسبت به اف-22 و قابلیت حمل مهمات به اندازه نیمی از رپتور ، گرچه بصورت تخصصی برای رزم هوایی طراحی نشده ، اما با حمل طیف متنوعی از تسلیحات هوا به زمین بخصوص مهمات کم قطر هسته ای بعنوان جانشین جتهای قدیمی تر اف-16 و اف-15 حضور درمیدان های نبرد آینده را هدفگذاری نموده است . راست : مدل مقیاس 1:48 جنگنده اف-22 با پترن استتار IAF چپ : طرح 5 نمای پترن استتار احتمالی رپتورهای عبری اما سیاست صدور سلاح ایالات متحده در ممنوع کردن صادرات اف-22 و فروش محدود جتهای اف-15 به مشتریان خاصی نظیر ژاپن ، اسراییل ، سعودی و درنهایت قطر ، موجبات بروز یک شکاف در قابلیتهای رزم هوایی این کشورها گردید ( البته با توجه به بروزرسانی های مستمر ایگل ها بخصوص در نمونه های QA ، این تحلیل چندان با واقعیت منطبق نیست . م ) .تصمیم دولت فعلی ایالات متحده ( ترامپ .م ) برای فروش احتمالی اف-22 به اسراییل ، می تواند به عوامل مختلفی ، از جمله مشارکت دفاعی و فروش سامانه های تسلیحاتی حساس توسط چین و روسیه به خاورمیانه بستگی داشته باشد . بلحاظ تاریخی ، با پایان یافتن جنگ سرد و قطع همکاری نزدیک میان سوریه و اتحاد شوروی ، تهدید برای حضور جنگنده های روسی با قابلیتی فراتر از جتهای اف-15 موجود نیروی هوایی اسراییل از میان رفت و به همین دلیل نیاز فوری به اف-22 دیگر مصداق پیدا نمی نمود . اما از سویی دیگر ، دو چالش بسیار قدرتمندتر ، یعنی نیروی هوایی ایران و مصر که بتدریج به جتهای پیشرفته تر روسی ( بخصوص احتمال حضور سوخو-35 .م ) مسلح میشوند موجب گردید تا از میانه 2020 نوع نگاه ها به صحنه عملیات رزمی تغییر کند . برخی تحلیلگران براین باورند که عملیاتی شدن احتمالی جتهای سوخو-35 برتری هوایی دو دهه ای اسراییل را با یک چالش بسیار جدی مواجه خواهد کرد و این مساله با انتشار شایعاتی مبنی بر علاقه مندی ایران به جتهای پیشرفته تر سوخو-57 که مزیت کاملی را نسبت به ایگلهای موجود و حتی اف-35 خواهد داشت می تواند پس از دهه هفتاد میلادی ، اخبار ناگواری برای استراتژیستهای نظامی اسراییل باشد . علاه براین ، تسلیح این کشورها به اف-35 از یک نظر می تواند فشار نظامی حال حاضر را از دوش ارتش ایالات متحده در برابر کشورهای نظیر ایران برداشته و به همین ترتیب ، تمرکز بیشتری را در حوزه شرق آسیا برای واشنگتن فراهم آورد . مضاف براین ، امروز ، فناوری های موجود در اف-22 نسبت به 15 سال گذشته از حساسیت کمتر برخوردار بوده و با توجه به توسعه فناوری نظامی برای جتهای نسل ششم که احتمالا از 2030 جایگزین رپتور خواهد شد ، انگیزه بیشتری برای فروش اف-22 به اسراییل فراهم می نماید، بخصوص اینکه بخش قابل توجهی از رپتورهای نیروی هوایی ایالات متحده برای اهداف آموزشی استفاده می شوند و سامانه های بسیار حساس برای زمان جنگ را در اختیار ندارند . در نهایت ، گرچه درخواست اسراییل برای خرید رپتور در زمان حاضر کمی جاه طلبانه به نظر می رسد ، اما افق کسب یک سود هنگفت برای طرفین ، میتواند بسیاری از قوانین دست و پا گیر صدور سلاح فعلی را از میان بردارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- -استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند مترجم : MR9
  24. 1 پسندیده شده
    با این جمله نمیشه به دلیل چنین خریدی پی برد... اما با این جمله ممکنه بشه: هشت فروند برای حکومتی جاه طلب و آینده نگر با سیاستی بر پایه ابهام!
  25. 1 پسندیده شده
    هشت فروند؟؟؟ برای کشوری جعلی با این مساحت اندک !