برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 10 آبان 1400 در پست ها
-
11 پسندیده شدهبزرگترین یورش روم به ایران زمین https://uupload.ir/view/sassanidempire_14000810_142042389_65uv.mp4/ . . رومیان به قصد نابودی کامل ایران به سرزمین ما می تازند . . پس از بازپسگیری شهر آمیدا(دیاربکر) و نصیبین و ... یک ژنرال جنگ بلد رومی بنام ژولیان امپراتور میشود و تصمیم میگیرد با لژیونر قدرتمند و پر تعداد به ایرانزمین بتازد ﯾﻮﺍﻧﺲ ﻟﻮﺭﻧﺘﯿﻮﺱ ﻟﯿﺪﻭﺱ ، ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﮕﺎﺭ ﺑﯿﺰﺍﻧﺴﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﺎﻡ ماهها De Mensibus ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺯﺭﯾﻦ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻥ را ثبت نمود ﻭﻟﯽ ﺷﻮﺭﺑﺨﺘﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﻣﻬﻢ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺁﮔﺎﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. لیدوس ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺰﺩﻡ ﺍﺳﻔﻨﺪﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ۱۰۹۱ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ۵ ﻣﺎﺭﺱ ۳۶۳ ﻣﯿﻼﺩﯼ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ ﺟﻮﻟﯿﺎﻥ (ژوﻟﯿﺎﻧﻮﺱ ﻣﺮﺗﺪ ) ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻫﯽ ﻣﺠﻬﺰ ۱۷۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮﯼ ﺑﺴﻮﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺳﭙﺎﻩ ﻭ ﺳﭙﺮ ﻣﺮﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﺭﻭﺩ ﺩﺟﻠﻪ ﮔﺬﺭ ﻭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯾﻬﺎﯼ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺟﻮﻟﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺭوﻡ ﺑﺪﯾﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ تسلیم نمیشود ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ، ﺑﻪ ﺟﻮﻟﯿﺎﻥ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﮔﺮﯾﻮﺑﺎﻧﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ یا ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻧﻈﺎﻡ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﭘﻮﺵ ﺍﯾﺮﺍﻥ یا به قول مورخان ﮐﺎﺗﺎﻓﺮﺍﮐﺖ ﻫﺎ به فرﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺩﻭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺴﻮﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻥ ﺭﻭﻣﯽ ﺷﺪ از طرفی شاپور دوم به همراه اسپهبد مِرِنا و برادر شاپور یعنی اردشیر نیز نگران این لژیونر عظیم بودند که شهر به شهر ایران را فتح و به زنان ایرانی تجاوز کرده و به اسیری می بردند رومیان همچون اقوام بدوی شروع به کشتار و خونبازی می نمودند و به سمت پایتخت در حال حرکت بودند . . . . خیانت دو ایرانی و داستان غمگین و غرورانگیز نقش خیانت و ملی گرایی در شکست یا پیروزی کشور در حالی که ژولیان و لژیونر نیرومندش شهر به شهر را ویران می نمودند دو تن ﺍﺯ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ که قبلا ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺸﻢ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻩ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺩﻭﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . . این دو خیانتکار ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﮔﻮﺵ ﻭ ﺑﯿﻨﯽ ﺁﻧﺎﻥ، ﻣﺎﻝ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﺎﻥ ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ و ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﺎﯾﻠﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺍﺯ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ سریعتر ﺑﺮ ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ را به ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ. ژوﻟﯿﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﻭ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﯿﺴﺖ، ﺳﻮﮔﻨﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻭ ﻣﻘﺎﻣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ آنان ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ به ﯾﺎﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺧﺎﺋﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ، ژوﻟﯿﺎﻥ ﻭ ﺳﭙﺎﻩ ۱۷۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯﺍﯼ ﺭﻭﺩ ﻓﺮﺍﺕ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺷﻤﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﺗﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﺮ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ برتری ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺸﺪﺳﺘﯽ ﻭ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﮑﺎﻥ ﭘﯿﺶ اﺯ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﯼ ﻫﺎﯼ ﮐﻤﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﺳﺒﮑﺘﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﻭ ﺁﺏ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ . _اﮐﺜﺮﯾﺖ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﮕﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﭘﺎﻧﺰﺩﻫﻢ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ (۵ ﮊﻭﺋﻦ ۳۶۳ ﻣﯿﻼﺩﯼ، ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺗﯿﺮﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ۲۵ ﮊﻭﺋﻦ ) ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﺷﺘﯽ ﭘﻨﻬﺎﻭﺭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﺑﯽ ﺁﺏ ﻭ ﻋﻠﻒ ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎﺯ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺩﻓﺎﻋﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ (ﺷﻬﺮ ﺳﺎﻣﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ۱۲۵ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﯼ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ )، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺐ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺁﻥ ﺩﻭ میهن پرﺳﺖ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﮐﺸﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻓﺎﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﯿﻨﯽ ﻭ ﮔﻮﺷﺸﺎﻥ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍﺳﺘﯿﻦ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﺸﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺮﻧﮓ ﺭﺍ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﻨﺪ. . . به دﺳﺘﻮﺭ ژولیان ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﯿﺪﺭﻧﮓ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺪﺍ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪ. . . دﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﻣﻮﺭﺩ ﯾﻮﺭﺵ ﺳﺨﺖ ﺷﻬﺒﺎﻧﻮ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﻮﺭﺩ ﯾﻮﺭﺵ ﺳﭙﺎﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻔﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻩ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ، ﮐﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ این دو ﻣﻨﮕﻨﻪ ﻭ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ. . . . . ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻟﯿﺪﻭﺱ ۱۵۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﻭﻣﯽ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮﺩ ژوﻟﯿﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺯﺧﻤﯽ ﻣﻬﻠﮏ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎﺭﯼ، ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﮕﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﻣﯽ ﯾﮑﺰﺑﺎﻥ ﻭ ﯾﮏ ﺳُﺨﻦ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯﯼ ﻭ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺁﻧﺪﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ، ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺭﻭﯾﯽ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺭﻭﯾﺎﺭﻭﯾﯽ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﮕﻤﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ﺗﺤﺖ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ شاپور به محض پیدا کردن جنازه بر دار کشیده این دو ایرانی وطن پرست سخت گریست چون این دو برای نجات ایران حاضر شدند گوش و بینی آنها بریده شود تا دشمن حرف آنان را باور کند غیر و ناسیونالیست ملی این دو نفر لژیونر شکست ناپذیر روم را در دامی که ایرانیان از قبل پهن کرده بودند کشاند . . . . . . . ناسیونالیسم ملی به همراه درایت شاپور و البته از جان گذشتگی مردم و ارتشیان باعث نجات کشور شد و اگر چنین نبود ایران به فتح کامل روم در میامد. .
-
11 پسندیده شدهیک راه حل ارزان برای بروز رسانی خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-1 تعویض برجک رزمی این خودرو زرهی برای اثر بخشی بیشتر آن در میدان نبرد در نقش یک خودرو رزمی پیاده نظام(IFV) است. در حقیقت برجک رزمی قدیمی این IFV که مجهز به توپ 73 م.م، مسلسل هم محور 7.62 م.م و موشک ضد زره مالیوتکا است، در میدان نبرد امروزی نمی تواند در حمایت از واحدهای پیاده نظام و یا زرهی کاربرد لازم را داشته باشد. در همین رابطه شرکتهای دفاعی و ارتشهای مختلف در دنیا از این نوع بروز رسانی کم هزینه BMP-1 استفاده میکند. نمونه های شاخصی که تولید انبوه و عملیاتی هستند در ادامه به شکل خلاصه معرفی میشوند. BMP-1AM این نسخه بروز رسانی روسی در سال 2018 معرفی شد. در حقیقت این نسخه از برجک رزمی مشابه با نفربرهای رزمی BTR-82A استفاده میکند. این برجک رزمی بدون سرنشین به توپ اتوماتیک 30 میلی متری 2A72 و مسلسل هم محور 7.62 میلی متری مجهز است. سیستم کنترل آتش در کنار تثبت کننده ی توپ موجب افزایش دقت آتش توپ 30 م.م خواهد شد. قابلیت اضافه شدن پرتابگر موشک های ضد زره Metis ، تقویت پیشرانه و سیستم تعلیق در صورت نیاز مشتری نیز در این بسته ارتقا تعبیه شده است. این نسخه برای بروز رسانی های حجم انبوه BMP-1 که از زمان شوروی به ارتش روسیه رسیده است در نظر گرفته شده است اما به عنوان یک بسته صادراتی نیز عرضه می شود که البته تاکنون مشتری خارجی نداشته است. برجک رزمی BMP-1AM جابه جای تعداد قابل توجه ای از خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-1AM در روسیه BMP-1M این نسخه بروز رسانی BMP-1 ساخت اوکراین که مجهز به یک برجک رزمی بدون سرنشین جدید به نام Shkval -A است. این برجک زرمی مسلح به توپ اتوماتیک 30 م.م ، مسلسل هم محور 7.62 م.م ، نارنجک انداز اتوماتیک 81 م.م و لانچر دوتایی موشک ضد زره Barrier است. از دیگر اجزای این نسخه بروز رسانی میتوان به دید نظارتی حرارتی با پنل کاربری دوتایی جداگانه ( فرمانده و توپچی) و مجهز به فاصله یاب لیزری یکپارچه و تثبت کننده ی توپ اشاره کرد. این نسخه به کشورهای چاد و ترکمنستان صادر شده است. نمای نزدیک از برجک رزمی Shkval -A BMP-1M ارتش چاد ( سمت راست) BMP-1M ارتش ترکمنستان (سمت چپ) MLI-84M1 این نسخه نمونه ارتقا یافته سری MLI-84 ( نسخه BMP-1 که توسط رومانی تولید میشود) رومانی است که مجهز به برجک رزمی بدون سرنشین OWS-25R ساخت صنایع اسرائیلی رافائل است. این برجک رزمی مجهز به توپ 25 م.م ، مسلسل هم محور 7.62 م.م و لانچر دوتایی موشک ضد زره است. سیستم نظارتی توپچی مجهز به دید روز/شب است. نسخه های اولیه این خودرو رزمی توانایی شلیک موشکهای ضد زره سری مالیوتکا را داشته اند در جدیدترین نسخه این IFV قابلیت شلیک موشک های اسپایک اضافه شده است. برجک رزمی بدون سرنشین OWS-25R
-
10 پسندیده شدهزیر سطحی های سامورایی زیردریایی TYPE C3 دفاتر طراحی زیرسطحی های ارتش ژاپن ، برای رفع نیازمندی نیروی دریایی سلطنتی این کشور به یک شناور زیر سطحی با کارایی بالا ، دست به طراحی مجدد زیردریایی های کلاس C1 و C2 زدند که نمونه جدید ، با مجهز شدن به پیشرانه های قوی تر ، و با کاهش تعداد لوله های شلیک اژدر و مسلح شدن به یک توپ با کالیبر بزرگتر ، قادر بود تا به بردهای بیشتری برای اجرای ماموریتهای دوربرد دریایی در اقیانوس آرام دست یابد . با این حال ، بدلیل دشواری تولید پیشرانه های دیزلی پرتوان در زمان جنگ ، فقط سه نمونه از این زیر سطحی به نیروی دریایی ژاپن تحویل شد . زیردریایی I-52 این سه فروند نیز بتدریج و بدلیل نیاز شدید نیروی دریایی ، به اسنورکل های ویژه ای مجهز شدند و حتی زیردریایی از همین کلاس با شناسه I-53 ، برای حمل شش اژدر " کایتن " ارتقاء یافت . علیرغم ویژگی های منحصر بفرد این زیر سطحی ، بدلیل کمبود مواد خام مورد نیاز ، قرارداد ساخت 17 فروند زیردریایی کلاس C3 و 25 فروند زیردریایی کلاس C4 ، از سوی ارتش این کشور لغو گردید . اما سه زیردریایی تولید شده ، در بازه زمانی خدمت خود ، موفق شدند تا 16 کشتی تجاری و شناور لجستیکی نیروی دریایی ارتش آمریکا را به ظرفیت 80660 تن ، به قعر آبهای اقیانوس آرام روانه کنند . راست : زیردریایی I-53 چپ : اژدرهای تایپ کایتن با این وصف ، سرنوشت این سه زیردریایی ، بسیار جالب بشمار می رفت . زیرسطحی I-52 ، دربیست و چهارم ژوئن 1944 و در 800 مایلی جنوب غربی جزایر آزروس ، در حالی که محموله ای ارزشمند ، شامل لاستیک ، طلا ، گنه گنه و تعدادی از مهندسان ژاپنی (که در فرانسه اشغالی ، دوره های مربوط به پرنده های جت را دیده بودند ) ، را حمل می نمود ، توسط جنگنده های ناوهواپیمابر USS BOGUE منهدم شد . زیردریایی I-53 ، از جنگ ، جان سالم به در برد و در سال 1946 ، به جزیره GOTO ، عقب نشینی نمود . زیرسطحی I-55 نیز تنها 3 ماه قبل از پایان جنگ ، یعنی در 14 ژوئیه 1944 ، در حوالی جزیره سایپان ، توسط دو ناوشکن اسکورت نیروی دریایی ایالات متحده ، یو اس اس گیلمر و یو اس اس ویلیام .سی. میلر ، کشف و منهدم گردید . مشخصات : تعداد واحدهای ساخته شده : 3 فروند شناسه واحدهای ساخته شده : I-52/I-53/I-55 بازه زمانی تکمیل شناورها : 1944-1943 ظرفیت جابه جایی : 2564 تا 3644 تن پیشرانه : دو دستگاه پیشرانه دیزل ، هریک بقدرت 4700 اسب بخار سرعت : 17 نات برد : 2100 ناتیکال مایل تسلیحات : 6 قبضه اژدر 533 م.م 2 قبضه توپ کالیبر 50 م.م 19 اژدر ذخیره حداکثر غوطه وری : 100 متر خدمه : 94 نفر شامل افسران و درجه داران پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
8 پسندیده شدهنبرد آمیدا.... پویانمایی بسیار زیبا از باز پسگیری شهر آمیدا توسط شاپور دوم https://www.aparat.com/v/joQHR/پویانمایی_بسیار_زیبا_از_باز_پسگیری_شهر_آمیدا_توسط_ارتش توصیفات آمیانوس مارسلینوس مورخ رومی که خود در دفاع از شهر آمیدا حضور داشت و شجاعت شاپور دوم را به تحریر در آورده غرورانگیز است او چنین نوشته است: تا چشم کار میکند ارتش ایران دیده میشود و درخشش زره ایرانیان(کاتافراکت ها) وحشت آفرین است شاه ایران با لباس سفید و تاجی دو شاخ به شکل قوچ دیده میشود و از بقیه بلند تر است او همراه همراهان بی باکانه به دروازه شهر نزدیک شد تا محافظان را بدون خونریزی مجاب به تسلیم شهر نماید اما با باران تیر رومیان مواجه شد و برگشت شاه ایران همانند یک سرباز ساده جلوتر از بقیه ایرانیان شمشیر میزند و به رومیان هجوم می آورد و مدام سربازان را تشویق میکند شهر سقوط میکند و ایرانیان بدون توجه به بازار و زنان و کودکان وارد شهر میشوند. بی اعتنایی سواران ایرانی به غارت شهر و تجاوز به نوامیس شهر که رسم رومیان بود سبب شگفتی این مورخ میشود.رفتار جوانمردانه شاپور و ایرانیان زمانی به اوج میرسد که همسر گروگاسیوس فرمانده رومی به دست ایرانیان می افتد و شاپور با احترام او را نزد شوهرش میفرستد.
-
7 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد میشد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش پایانی : فرجام یک جاسوس متأسفانه عکس بخاطر شرایط بد نگهداری از کیفیت مناسبی برخوردار نیست. (واسموس نفر سوم ایستاده از چپ) 20 نوامبر 1918م، زمانی که واسموس در قریه طلحه اقامت داشت، قاصدی از طرف فرمانده انگلیسی بوشهر به آنجا آمد و نامه فرمانده را به او داد. در ضمن نامه، خبر متارکه جنگ به اطلاع او رسید و پیشنهاد شده بود که هرگاه مایل است به وطن خود بازگردد ظرف هشت روز خود را به نزدیکترین پست نظامی معرفی نماید و در صورت عدم قبول با او به عنوان اسیر جنگی رفتار میشود. واسموس، برای جواب مهلت خواست. سرانجام پاسخ او به فرمانده نظامی بوشهر رسید مبنی بر اینکه انگلیسیها حق اخراج او را از ایران ندارند و او جز از اوامر دولت متبوعه خویش ، از دیگران اطاعت نخواهد کرد. این پاسخ بر طبع فاتحین انگلیسی گران آمد. واسموس و همراه وی اشپیلر به منظور احتراز از اینکه به میزبانان ایرانی آنها آسیبی وارد نشود، تصمیم به ترک ایران از طریق ترکیه گرفتند. شب قبل از حرکت، میرزاعلی کازرونی و سلطانعلی و شخصی به نام علیخان و زائر خضرخان و شیخ حسین در طلحه برای تودیع دور واسموس جمع شدند. واسموس از آنها عذرخواهی کرد که قادر نبوده وسایل موفقیت آنها را فراهم آورد. همگی مویه کنان روی واسموس را بوسیده و راهی شدند. واسموس قدری که از شیراز دور شد لباس ایرانی را از تن خارج کرد و لباس اروپایی خود را پوشید و گفت: (میرزا ابوالقاسم خان کحالزاده/دیدهها و شنیدهها/البرز/1370/ص365-366) طپانچه ماوزر Mauser C96 واسموس، به موطن اصلی خود [هانوفر] بازگشت و در آنجا ازدواج نمود و سپس به برلین رفت و گزارش مفصلی تقدیم داشت که در آرشیو وزارت امور خارجه است. در ازای خدماتش به او یک دیپلم اعطا شد و او را به ریاست اداره امور شرقی منصوب کردند. دوستان ایرانی واسموس در نامه ای تقاضای انجام مواعید و پرداخت چندین هزار لیره پاداش زحمات و مشقّات خویش را کردند. اما وزارت خارجه یک دولت شکست خورده و تنگدست قادر به پرداخت هیچگونه پرداختی نبود. واسموس مدعی بود که شرافت آلمان در گرو قولی است که به خوانین ایرانی داده است. واسموس، مقام کنسولگری آلمان در بوشهر را تقاضا کرد که بدون موافقت انگلیسیها غیرممکن بود. در نهایت در مقابل تهدید به استعفا و نیز اعمال نفوذ دوستانش، دولت آلمان معادل پنج هزار لیره به او پرداخت کرد. در دسامبر 1924م، به همراه همسرش و دو آلمانی دیگر وارد بوشهر شد. به این نیت آمد تا با وسایل موتوری، زراعت تنگستان را توسعه دهد و از عایدات سالانه، پاداش کافی به خوانین بدهد، اما این کار سرانجامی برای او نداشت. (میرزا ابوالقاسم خان کحالزاده/دیدهها و شنیدهها/البرز/1370/ص370) او قصد داشت تا با سرمایهگذاری در امور کشاورزی موجب توسعه جامعه عشایری و روستایی ایران شود. اما در چغادک، طلبکاران واسموس و همسرش را احاطه کردند. شیخ ناصر علناً علیه او تحریک و تهدید به تقدیم عرض حال به عدلیه بوشهر مینمود. توسل واسموس به موافقت نامه ی خوانین نیز بیهوده بود. خلاصه واسموس را ورشکست کردند. تمام اثاث البیت حتی پیانوی بزرگ همسرش را به حراج گذاشتند. واسموس مجبور به ترک چغادک شد و در بوشهر در یکی از اتاقهای محل سابق زمان کنسولگری خویش اقامت گزید و شکایت نزد محکمه برد. خوانین نیز جز زائرخضرخان علیه او تظلم کردند و ادعای جعل و تزویر در سند موافقت نامه نمودند و قاضی محکمه را با اشاره و کنایه مورد تهدید قرار دادند. محکمه پس از سه روز مطالعه جعل و تزویر سند را تأیید و دِین واسموس را نسبت به تنگستانیها تصدیق کرد. واسموس، به محکمه شیراز استیناف داد. در آنجا هم حکم علیه او صادر شد. تنگستانیها به حال او ترحم کردند و دوباره صحبت از آشتی و صفا به میان آمد. ولی واسموس پیشنهاد آنها را رد کرد و به دیوان تمیز تهران عرض حال تقدیم داشت؛ زیرا تصور می کرد رأی دیوان تمیز به نفع او صادر شد. در آوریل 1931 میلادی ، با اندوه عازم برلین شد و در آنجا سخت بیمار شد. در این تصویر طپانچه ماوزر C-96 بر روی کمر واسموس کاملا مشخص است خبر رأی مساعد دیوان عالی وقتی به او رسید شادی کرد که حداقل در مقابل خدمات و زحمات، شرافتش لکه دار نشده. واسموس در سال ۱۹۳۱م، فقیرتر از گذشته به آلمان بازگشت و پس از شش ماه درگذشت. برخلاف رفتار ناهنجار برخی از خوانین، اما عموم افراد قبایل جنوب یک نوع محبت آمیخته به احترام نسبت به واسموس داشتند. واسموس ، نماینده سیاسی آلمان، از بحثانگیزترین همراهان قیام جنوب است. همچون بسیاری دیگر از شخصیتهای تاریخی جهان، در آثار مورخان و سایر پژوهشگران، درباره عملکرد او داوریهای مختلفی میتوان یافت. در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که آنچه طی جنگ جهانی اول در نواحی سواحل شمالی خلیج فارس روی داد، نمونه بارزی از مداخلات ناروا و نامشروع مقامات انگلیسی و اجرای مقاصد استعماری آن دولت به منظور تضعیف ایران بود. اشغال بوشهر از سوی دولت انگلیس به استقلال ایران لطمه بزرگی وارد ساخت و زیان های جبران ناپذیری را بر مردم مناطق دشتی، دشتستان و تنگستان در پی داشت. البته نباید خیانت عناصر خیانتکار داخلی را نیز فراموش کرد که در نهان و آشکار با مقامات انگلیسی برای تسلط بر انقلابیون همداستان می شدند و فعالیتها و تلاشهای آنها را عقیم می گذاشتند. ... پایان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
6 پسندیده شدهحملات بی امان فانتومهای افسانهای ایرانزمین علیه عقبهی دشمن بعثی و قطع خطوط و شریانهای لجستیک ....... https://uupload.ir/view/nabard.dar.aseman_14000320_094357765_a294.mp4/
-
5 پسندیده شدهدقیقا منظور علاوی از شرق چیه؟ و آذربایجان؟ جالبه جایی که میخواد در مورد ایران حرف بزنه مدام از مداخله در کشورها و جنگ و شرایط دشوار و تهدید و ویرانی قریب الوقوع میگه و نوبت به ترکیه که میرسه میگه بله ترکیه هم در عراق و سوریه حضور داره و با یونان وقبرس هم مشکل داره ولی شاید اینها برای دفاع از خودش هست! این طیف عمدتا سنی عراقی وابسته به ترکیه را باید جدی گرفت. سرسپردگی کاملی دارند و ترجیحشون به جای سعودی برای کسب قدرت و جایگاه اردوغان هست. طوری شده که - با نمایشهای هر روز الهام با تسلیحات اسراییلی و همچنین گعده های رجزخوانیش با اردوغان ضد ایران - حتی امثال علاوی هم همنوا با این دو شروع رکدند ایران را با اذربایجان تلویحا تهدید کردن!
-
2 پسندیده شدهبه نظر بیشتر بلوف و ترساندن ایرانه تا احتمالا از بعضی از مواضعش تو عراق و سوریه کوتاه بیاد
-
2 پسندیده شدهافتخار ما ایرانی ها اینه که همواره در طول تاریخ یکتا پرست بودیم. و هرگز برده داری نکردیم.
-
1 پسندیده شدهبمباران شاتل قسمت اول بمباران شاتل تاکتیکی است که در آن بمب افکن ها از پایگاه خود پرواز می کنند تا هدف اول را بمباران کنند به فرودگاه خود برنشگسته بلکه به سمت فرودگاهی دیگری دیگری پرواز میکنند . در انجا بهد از سوخت گیری و مسلح سازی مجدد به پراوز أرامده و ممکن است اهداف دیگری را در مسیر بازگشت به پایگاه اصلی خود بمباران کند. با پاکسازی شمال آفریقا از نیروهای المانی ایتالیایی و از بین رفتن تهدید هواگردهای این نیروها در منطقه نیروهای متفقین اقدام به احداث وباسازی فرودگاههایی جهت انجام ماموریتهای برای بمب افکن های دوربرد خود در شمال آفریقا و بخصوص الجزایر کردن. حالا دست متفقین برای حملات هوایی بر ضد قوای المانی و در سرتاسر اروپا و همچنین حملات به خاک ایتالیا باز تر بود . متفقین قصد داشتن با شدت بخشیدن به بمبارانهای سنگین هوایی المانها را تضعیف و ایتالیایی ضعیف را وادار به تسلیم کنند . برای این کار نیروهای هوایی انگلیس RAF طرحی را برای انجام این گونه بمباران ها ارائه داد. در این طرح هواگردهای بعد از بلند شدن ازپایگاههای اصلی خود و بمباران هدف دیگر به ان پایگاه مراجعت نمیکردن بلکه به مسیر خود ادامه دادن و به هدف شماره 2 حمله ویا در فرودگاههای دیگری برای انجام تعمیرات وسوخت گیری ویا مسلح سازی مجدد فرود امده و بعد دوباره به اهداف دیگری دست به حمله می زنند و یا از مسیرهای امن تری به پایگاه اصلی خود مراجعت میکردن . این طرح مزایایی داشت که مهم ترین آن دسترسی راحتر به عمق مناطق اشغال شده بود همچنین در صورت اجرای درست میتوانست آلمانها را غافلگیر کرده ودیگر بمب افکن ها لازم نبود همان مسیری را که برای رسیدن به هدف طی کرده اند برگردن اینگونه حداقل با برخی از واحدهای لوفت واف درگیری نمیشدن و توپهای ضد هوایی کمترهواگردهای متفقین را اذیت میکرد همچنین در هر پرواز بیشتر از یک هدف میتوانست مورد حمله قرار میگرفت . لوفت وافه هم برای مقابله با این گونه حملات مجبور میشد بخشی از توان خود را به سمت ایتالیا راونه کند . البته نکته اساسی توان لوفت وافه بود این نیرو همچنان در 1943 در زمان آغاز این تاکتیک قدرتمند بود اولین استفاده از این تاکتیک تحت رمز عملیات ستیزه جو در خرداد 1943 برای حمله به تاسیسات ساخت رادار شرکت زیپلین در منطقه فریدرشسهافن مورد استفاده قرار گرفت 60 بمب افکن لانکستر RAF نیروهای هوایی سلطنتی در تاریکی شب با پرواز از انگلستان هدف را با موفقیت مورد حمله قرار گرفت اما موفقیت بزرگتری نیز نصیب انگلستان شد آلمانها تاسیسات ساخت موشک های سری V را هم در کارخانجات زیپلین احداث کرده بود بمب افکن لانکستر متفقین از وجود این تاسیسات در این منطقه اگاه نبوده با این حمله و آسیب به تاسیسات موشک V2به طور اتفاقی موفقیت بزرگی نصیب نیروی هوایی سلطنتی شده بود در این حمله هیچ کدام از بمب افکن ها سرنگون نشده بودن تنها به 8 بمب افکن آسیب های وارد شد البته چند ورز بعد از حمله متفقین با پروازهای شناسایی بر فراز فریدریشسهافن به ارزیابی خسارات پرداختن و مشخص شد سوراخ های درسقف کارخانه رادار ایجاد شده است البته به دو کارخانه دیگر ساخت گیر بکس و موتورهای تانک اسیبهای بیشتری وارد شده در مجموع تنها 9 درصد بمب های به هدف اصابت کرده کل تلفات المانها 44 کشته بود هواگردها به جای برگشت به انگلستان به مسیر خود ادامه داده و در قاره آفریقا و در فرودگاهای در الجزایر فرود آمده سه روز بعد 52 لانکستر سالم با بارگذاری مجدد سوخت و مهمات آماده عزیمت به پایگاهای مادر خود در انگلستان بودن اما در مسیر رفت هم یه پایگاه متعلق به نیروی دریایی ایتالیا در لا اسپیزا را مورد حمله قرار دادن در این حمله چند انبار سوخت منهدم شد هواگردهای با پراوز در ارتفاع پایین با عبور از روی فرانسه بدون تلفات خود را به پایگاه های مادردر انگلستان رساندن بندر لااسپیزا دومین عملیات مهم که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت به حمله رگنسبورگ- شواینفورت شهرت پیدا کرد . متفقین برای اماده سازی جهت پیاده کردن نیرو در اورپایی غربی بمباران های خود را بروی مناطق اشغالی وخاک اصلی آلمان شدت بخشیدن یکی از اهداف مهم این حملات مراکز ساخت هواگردها وقطعات آنها بود . متفقین طی یک برنامه بلند مدت حملات به کارخانجات ساخت هواگرد های فوکه-وولف ۱۹۰ را شروع کرده و حالا نوبت صنایع ساخت جنگنده های مسر اشمبت بی اف109 ( پرتیراز ترین هواگرد آلمانی) بود طرح حمله به طور کلی بدین صورت بود دو گروه پروازی از انگلستان به سمت اهداف روانه شده گروه پروازی اول صنایع ساخت مسراشمیت در رگنسبورگ را بمباران و سپس به سمت سه فرودگاه در الجزیر پرواز کرده گروه پروازی دوم انداکی تغییر مسیر داده و مهم ترین صنایع ساخت یاتاقان آلمان را هدف قرار میداد به سمت بلژیک جایی که جنگنده های اسکورت متفقین به دلیل محدودیت برد وسوخت در انجا منتظرشان بودن پراوز و از انجا در انگلستان فرود می امدن برای منحرف کردن و تقسیم کردن توان تمرکز لوفت وافه وتوپهای ضد هوایی دشمن یه یک هدف در مرکز آلمان وهدف فرعی در حومه شهر رگنسبورگ و سه پایکاه هوایی و سه پادگان آلمانی در محدوده ساحل فرانسه ودانمارک حمله میشد برای این حملات بزرگ بیش از 380 بمب افکن بی 17 - 270 جنگنده پی 47 و 190 جنگنده اسپیت فایردر نظر گرفته شد بی 17 اسپیت فایر پی 47 فوکه ولف109 مسراشمیت109 147 بمب افکن B17 ب در 7 د سته پراوزی و هر دسته متکشل از 21 بمب افکن وبا چند آریش رزمی متفاوت راهی صنایع ساخت مسر اشمیت شدن به طوری که طول این گروه پروازی 18 کیلومتر بود . 15 دقیقه بعد از عبور از ساحل فرانسه دسته های پروازی با اولین رهگیرهای المانی روبرو شدن از دو گروه جنگنده های اسکورت بمب افکنها یعنی 87 هواپیمای پی47 تنها یک گروه به موقع خود را به محل ملاقات رسانده و تنها توانست بخشی از بمب افکنهای را اسکورت کند گروه دوم اسکورت هم 15 دقیقه دیرتر به موقعیت رسید هر چند هر دو گروه هم بعد از 15 دقیقه بدون درگیری با رهگیرهای آلمانی مجبور به مراجعت به پایگاه خود شدن . بی 17 ها به مدت 90 دقیقه زیر حملات رهگیرهای آلمانی قرار گرفتن این هواگردهای آلمانی هم به دلیل روبه اتمام بودن سوخت و مهمات مجبور به مراجعت به پایگاههای خود شدن در این 90 دقیقه 15 بمب افکن بی 17 یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن که 13 فروند آن مربوط به اخرین دسته پراوازی بوده در طول مسیر هم این گرووهای پرواز به طور دائم زیر آتش توپهای ضد هوایی بوده از 131 بمب افکن باقی مانده 126 فروند موفق شدن 300 تن بمب را راس ساعت تقریبا 12 به وقت آلمان بروی صنایع مسیر اشمیت رها کنند این گروه پروازی بر خلاف انتظار المان ها به سمت چپ یعنی کوههای الپ تغییر مسیر داده و از آنجا از روی مدیترانه عبور کرده خود و در پایگاههای خود در شمال آفریقا فرود آمدن در طول مسیر دو بمب افکن آسیب دیده در سوئیس ویکی در ایتالیا فرود اضطراری داشته 5 بمب افکن هم به دلیل صدمات زیاد و اتمام سوخت در دریایی مدیترانه سقوط کردن . در مجموع 24 بمب افکن بی 17 سرنگون شده و از 60 فروند دیگر هم بشدت آسیب دیدن به طوری که بعد از فرود دیگر قابل تعمیر نبوده ویا تعمیر آنها به صرفه نبود اما گروه پروازی دوم با 230 بمب افکن در 12 دسته پروازی با چند فرمیشن مختلف به سمت صنایع یاتافان سازی راهی شدن طول این گروه پروازی تقریبا 23 کیلومتر بود به دلیل تاخیر در انجام پرواز این گروه 96 جنگنده اسپیت فایر به عنوان اسکورت موفق شدن خود را در انتروپ بلژیک به این بمب افکن ها اضافه کنند با عبور از ساحل هلند حملات رهگیرهای المانی شروع شد هرچند هواگردهای اسکورت موفق شدن 8 هواپیمایی آلمانی را سرنگون کنند اما بدلیل اتمام سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن گروه دوم جنگنده های اسکورت شامل 88 هواپیمایی P47 باز هم دیر به بمب افکن ها رسیده وسریعا هم بعد از چند درگیری هوایی مختصر به دلیل کمبود سوخت مجبور به مراجعت به پایگاهای خود شدن با ورود به خاک اصلی آلمان 300 جنگنده المانی به شدت به این گروه پروازی حمله کرده به طوری که 57 بمب افکن تنها از دسته های پروازی جلو یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن به طوری که فرماندهی نیروی هوایی انگلیس احتمال داد این دسته ها قبل از رسیدن به هدف به طور 100 درصد نابود خواهند شد اما از آنطرف هم در 15 کیلومتری هدف رهگیرهای آلمانی به دلیل مشکل سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن در 7 کیلومتری هدف توپ های ضد هوایی شروع به شلیک کرده به دلیل حملات رهگیر های آلمانی بین دسته های پروازی بی نظمی ایجاد شده به طوری که تنها 40 بمب افکن دقیقا روی هدف قرار داشتن ما بقی بمب افکنها هم به دلیل دود ایجاد شده ناشی از حملات دسته های پروازی جلویی هدف را گم کرده . در مجموع 183 بمب افکن 423 تن از جمله 160 تن بمب اتش زا را در ساعت 15 روی صنایع یاتاقان سازی آلمان در شواینفورت رها کردن سه بمب افکن بر اثر اتش توپهای ضد هوایی بر فراز شواینفورت سرنگون شدن گروه پروازی به سمت بلژیک تغییر مسیر داده نیم ساعت بعد رهگیرهای آلمانی دوباره حملات خود را شروع کردن آما این بار جنگنهده ای اسکورت متفقین حضور داشته و مانع از حملات زهر دار لوفت وافه شدن به طور کلی 36 بمب افکن در این حمله سرنگون شد همچنین نزدیک 40 بمب افکن هم بشدت آسیب دیدن بطوری که یا قابل تعمیر نبود ویا بازسازی آنها صرفه اقتصادی نداشت حملات متفقین آسیب های گسترده ایی را به صنایع ساخت مسر اشمیت وارد کرد هر چند آسیب ها به صنایع بلرینگ سازی به مراتب کمتر بودآلبرت اشپر وزیر تسلیحات رایش سوم گزارش داد نزدیک 30 درصد توان تولید جنگنده های مسر اشمیت و یاتاقان سازی را آلمان از دست داده است هرچند به سرعت این کمبود با مازاد تولید در ماههای قبل رفع و بازسازی صنایع آغاز شد در مجموع متفقین 60 بمب افکن را در صحنه نبرد از دست داده نزدیک 100 بمب افکن ها غیر قابل تعمیر شدن 5 هواگرد اسکورت هم توسط رهگیرهای المانی سرنگون شدن 7 کشته 21 زخمی و 557 مفقود هم در روز حمله تلفات خدمه پروازی بود نصف این تعداد به اسارت آلمانها در امدندر بعد هوایی هم از 400 هواگرد آلمانی که وظیفه رهگیری را بر عهده داشتن 25 فروند سرنگون شده 230 غیر نظامی هم بر اثر حملات هوایی کشته شدن با وجود شکست حمله به اشیانه عقابها (صنایع ساخت مسراشمیت) این حجم سنگین از حملات هوایی در یک روز فرماندهی لوفت وافه در شوک فرو برد چون در درشب همین روز هم نیروهایی هوایی انگلستان در یک عملیات کاملا مجزا به نزدیکی سواحل پروس شرقی در دریای بالتیک و مراکز ساخت وتحقیقات موشکهای المانی حمله و خسارتهای به این مرکز وارد کرد لوفت واف اصلا انتظار این حجم از حملات را در یک روز نداشت . دشمن بشدت قدرتمند شده است و روزهای سیاه نزدیک است . این شوک به حدی بود که رئیس ستاد لوفت وافه در روز بعد خودکشی کرد ارتشبد هانس یشونک رئیس ستاد فرماندهی لوفت وافه چهارشنبه سیاه ( در این حمله از تاکتیک شاتل استفاده نشد) دو ماه بعد متفقین با با 350 بمب افکن بی 17 و بی 24 دوباره حملاتی بر علیه صنایع بلبرینگسازی شوایفورت ترتیب دادن در این حمله شکست سخت تری را متفقین متحمل شدن بطوری که در ازای از کار انداختن فعالیت بخشی از این صنایع آنهم تنها برای 6 هفته 77 بمب افکن خود را در آسمان ا از دست دادن 121 بمب افکن دیگر هم بشدت آسیب دیدن که برخی ا ز آنها قابل تعمیر نبودن 4 جنگنده اسکورت را هم از دست دادن تلفات لوفت وافه 35 رهگیر گزارش شد شدت خسارتهای وارد شده به آمریکایی ها به قدری زیاد بود که این روز را چهارشنبه سیاه نامگذاری کردن این دو حمله باعث شد آلمانها صنایع حیاتی بلبرینگ سازی را مانند دیگر صنایع خود را متفرق و بخش دیگری از آن را به زیر زمین منتقل کنند شدت خسارت بر متفقین در حملات به حدی بود که کلیه عملیات ها روزانه در عمق خاک المان که بدون حضور هواگردهای اسکورت انجام میشد به مدت چند ماه متوقف شد پایان قسمت اول
-
1 پسندیده شدهالبته اگر روسیه بخواهد واقعا یک معامله تجاری تسلیحاتی انجام دهد و نه اینکه از این مسئله به عنوان یک کارت برای گرفتن امتیاز در مذاکره با ایران و غرب استفاده کند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبا سلام ، از نظر منطقی این صحبت شما درسته ، اما رژیم اسرائیل در طول تاریخ خودش نشون داده که براحتی میتونه ازین کارهای بعید انجام بده ، بهمین خاطر اتفاقا باید بیشتر مراقب و برای هر سناریویی آماده بود .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد میشد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش سوم : واسموس پرشیا او مردی شجاع با قامتی کوتاه و پیشانی پهن و چشمان آبی بود. واسموس از آن دسته از اروپاییهایی بود که علاقه زیادی به صحرا و فرهنگ و زبان مردمی داشت که در آن زندگی میکردند. او لباس محلی مردم ایران را میپوشید و با لقب «واسموس پرشیا» شناخته میشد. وی با موفقیت توانست یک شورش برعلیه انگلیسیها که سواحل جنوبی ایران را اشغال کرده بودند راه بیندازد. او پس از حضور در بوشهر اقدام به سازماندهی مردم تنگسیر و ایل قشقایی بر ضد نیروهای اشغالگر انگلیسی در جنوب ایران نمود؛ اما در همان سال اول ورودش به ایران کتابچه حاوی کدهای رمز دیپلماتیک وزارت خارجه آلمان را که با خود داشت، از دست داد و این کتابچه به دست انگلیسیها افتاد. داستان از این قرار بود که واسموس در شهرهای شوشتر و دزفول به فعالیت بر ضدانگلیسیها پرداخت و تلاش نمود تا با تحریک عشایر و رؤسای جنگسالار آن حدود بر ضدانگلستان شورش عمومی راه بیندازد. در این زمان وی مطلع شد که پلیس محلی شوشتر تصمیم به بازداشت وی گرفته است. اما واسموس توانست بگریزد. رؤسای قبایل محلی بهبهان ابتدا او را برای صرف شام دعوت کردند و سپس او را دستگیر نمودند. آنان با اعزام یک پیک به نزد انگلیسیها خواستار تسلیم واسموس در برابر پرداخت پول شدند. پیک اعزامی پس از ملاقات یک افسر انگلیسی به همراه وی جهت تحویل واسموس به بهبهان حرکت نمودند. پس از ملاقات [سران عشایر بهبهان] با افسر انگلیسی آنان به بحث درباره مبلغ درخواستی با افسر انگلیسی مشغول شدند و زمانی که پس از اتمام بحث برای تحویل زندانی به محل بازداشت واسموس رفتند، او فرار کرده بود!!! واسموس در خاطرات خود چگونگی فرارش را اینگونه شرح میدهد که او به نگهبانان خود گفته بود که اسبش بیمار است و وی میبایست هر ساعت به او سر بزند. او به همراه محافظانش هر یک ساعت به اسب خود سر میزد و این امر آنقدر تکرار شد تا هنگامیکه محافظانش خوابآلود شدند و واسموس به آنان که گفت که باید به اسبش سر بزند. آنان به او اجازه دادند تا برود بدون آنکه وی را همراهی کنند. وی نیز سوار بر اسبش شد و فرار کرد. واسموس فرار کرده بود. اما چمدان وسایل خود را [که توسط زندانبانان توقیف شده بود]، جاگذاشته بود و در میان این وسایل دفترچه رمز دیپلماتیک آلمان نیز قرار داشت. به موجب روایتی از مورخ و روزنامه نگار نامدار امریکابی باربارا تاکمن : به این ترتیب انگلیس به سیستم کُدگزاری آلمان دست یافت و قادر شد با اطلاع از ماهیت سیستم، تغییرات زمان بندی شده رمزها را هم بدون دشواری زیاد کشف کند. به روایت تاکمن : فاش شدن این موضوع رئیس جمهور امریکا وودرو ویلسن را به ورود به جنگ در کنار محور انگلیس فرانسه و روسیه متقاعد کرد و سرنوشت جنگ جهانی را تغییر داد. تلگرام رمز زیمرمان به برنستروف با استفاده از دفترچه رمز واسموس ، رمز گشائی شد از سوی دیگر ، انگلیسیها متوجه شدند که متوقف نمودن اقدامات واسموس بسیار سخت است؛ سماجت وی تا به حدی بود که پس از مسافرت به شهر شیراز به دیدار حاکم شیراز رفت و خواستار پس گرفتن چمدان وسائل [منجمله دفترچه رمز] خود از انگلیسیها شد؛ اما به او اطلاع دادند بخش اداره هندوستان پس از یافتن این دفترچه آن را به لندن فرستاده است. در اواخر جنگ جهانی اول و زمانی که شکست آلمان امری واضح به شمار میرفت رؤسای قبایل محلی نیز در همراهی واسموس دچار تردید شدند. انگلیسی ها برای دستگیری واسموس ۵۰۰ هزار پوند جایزه تعین کرده بودند؛ اما واسموس به رؤسای قبایل محلی قول داد تا پس از پایان جنگ با دریافت مبلغی از دولت آلمان به آنان در زمینه اقتصادی کمک کند. با پایان جنگ واسموس که تصمیم گرفته بود شخصاً به آلمان بازگردد، راه سفر بهسوی ترکیه را در پیش گرفت اما در کاشان توسط رؤسای محلی دستگیر شد و در اختیار انگلیسیها قرار داده شد. وی یک بار دیگر در شهر قزوین موفق به فرار از چنگ انگلیسیها شد و تصمیم گرفت تا با عبور از گذرگاههای کوهستانی البرز بجای استفاده از جاده به تهران برود. وی با مشقت بسیار موفق شد خود را به تهران برساند اما درشکهچی ناآگاه جای اینکه او را به سفارت آلمان ببرد به سفارت انگلیس برد؛ از آنجایی که جنگ به اتمام رسیده بود مقامات انگلیسی او را آزاد کردند و واسموس به ترکیه رفت و از آنجا سوار بر کشتی شد و به مصر رسید اما مقامات انگلیسی که مصر را در اشغال خود داشتند او را یک بار دیگر دستگیر نمودند و پس از مکاتبه با مقامات انگلیسی در ایران وی را آزاد کردند. واسموس سوار بر کشتی عازم فرانسه شد و در بندر مارسی پس از پیاده شدن از کشتی این بار توسط سازمان ضدجاسوسی فرانسه دستگیر شد و فقط پس از مکاتباتی که بین مقامات انگلیسی و فرانسوی صورت گرفت، آزاد گردید. وی سپس از راه زمینی به آلمان بازگشت. ادامه دارد ... منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : تصمیم داشتم که تاپیک رو در اینجا به پایان ببرم. اما حیفم آمد که بخش پایانی زندگی عجیب و غریب واسموس را هم با یکدیگر مرور نکنیم و تاپیک را از این نظر ناقص رها کنیم. به همین دلیل ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از زندگی ویلهلم واسموس با عنوان «فرجام عجیب یک جاسوس» خواهیم پرداخت.
-
1 پسندیده شدهبله چهار کانال سفیر روسیه در عراق: ایران متحد استراتژیک ما نیست، البته در سوریه و در مقابله با تروریسم، متحد به شمار می آید. خبرنگار المانیتور: سفیر روسیه در عراق می گوید ایران متحد استراتژیک ما نیست... / ما به ایران به عنوان کشوری که گفتگو در مورد مسائل منطقه بدون آن، بی ثمر است، نگاه می.کنیم. واکنش کنایه آمیز نماینده روسیه به اظهارات امروز امیرعبداللهیان: کسی می داند "به زودی" یعنی چه؟! نماینده روسیه در مذاکرات وین به اظهارات امروز امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران واکنش نشان داد اینم اینجا گذاشتم که دوستان بدونند سیاست بین الملل از اساس شطرنجه و هر کس با مهره های در اختیار بازی میکنی گاهی قرار دادهای نظامی ماهم مهره های شطرنج کشور های قدرتمند هستیم خودمن از اساس بابرجام موافق نبودم و نیستم چون قدرت ابتدا از داخل شروع میشه نه از بیرون اما باعنایت به فساد ورانت اقتصادی حضور مدیران فاقد صلاحیت و فرزندان ایشان و خرج بالای اونها چون هر کسی حوصله درگیری با اون ها رو نداره نهایت مجبوریم برای اینکه تو کاخاشون تو امریکا و ... خوش بگذره بریم به خارج تکیه کنیم درواقع حوصله یا توان حل مشکل از داخل رو نداریم میگیم نفت که داریم بی خیال اینو میفروشیم میدیم بچه هامون از سفره انقلاب سهمشونو بردارن حال کنن حالا وضع کشورم یه خورده بهتر میکنیم ولی چون پول کم میاد شغلم ایجاد نمیکنیم چون هزینه بر داره تو مصاحبه هم میگیم دولت وظیفه اشتغال نداره نهایت توریست بیاد داخل کشور حالا شما حساب کنید این همه دزدی ها که تا حالا شنیدین یک دهمش خرج نیرو هوایی میشد البته بدون فساد مطمئنا وضع این نبود حالا هم بنظرم خرید از روسیه تا اتمام این مذاکرات اجرایی نشه و یا حتی به عنوان پوئن برای برگشت به برجام و ....در نهایت استفاده بشه
-
1 پسندیده شدهزیاد فیلم هالیوودی نگاه نکن برادر !!!!اونوقت این ادم تبدیل میشه به یک قهرمان و ما هم تبدیل به ضد قهرمان ماجرا خواهیم شد !!!!چنین حاکمان فاسدی باید در نتیجه رفتار خودشان و توسط مردم کشور خودشان برکنار و طرد شوند ما نباید اعتبار و آبروی کشورمان را به خطر اندازیم و او را تبدیل به یک بت کنیم
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام به نظرم فلانکر sm2 برای نیرو کفایت می کند اما سوپرفلانکر برای نیرو هزینه دارد چندی قبل در زمان سفر امیر خواجه فرد به روسیه شایعاتی درباره فول بک نیز مطرح شد (به ویژه بعد از گزارش خبری در کنار این پرنده) سوپرفلانکر + فول بک می تواند مطرح باشد اما همچنان تاکید دارم فلانکرsm2 با الگوی خریدی مثل هند (امتیاز ساخت و..) واقعا عالی میشه در کنار خریدها از میگ هم غافل نباشیم اکثر پرنده های شرقی بر اساس میگ هست مثل جی31 چین و تندر پاکستان جای موتور RD93MA واقعا در سازمان دفاعی ما خالی است و می تواند باعث جهش تولیدات خودمان هم باشد
-
1 پسندیده شدهسراب رقابت نافرجام سنگین وزن ها !!!!! تلاش نافرجام داسوآوییشن برای رقابت با جتهای اف-15 ایگل آمریکایی ! با ظهور جتهای رزمی نسل چهارم ، این مساله برای کشورهای پیشگام در توسعه فناوری این هواگردها پدید آمد که بدلیل افزایش هزینه های طراحی و عملیاتی نمودن این نسل ، می بایست به منظور بهینه ساختن قابلیتهای نظامی در حوزه هوایی ، جنگنده هایی در محدوده وزنی متفاوت را طراحی و در اختیار گرفت . با توجه به این مساله ، در حالی که نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده به ترتیب با در اختیار گرفتن جنگنده های اف-14 و اف-15 به برتری هوایی ایجاد شده بر فراز میدان نبرد اطمینان داشتند ، اما پیچیدگی بیش از حد و قیمتهای نجومی که خطرپذیری کاهش توان رزمی ، وقتی که پدافند حریف موفق میشد این برتری را تا حدودی کم رنگ کند ، باعث گردید تا تعداد تولید شده از این هواگردها در محدوده مشخصی باقی بماند و متقابلاً اکثریت قریب به اتفاق مشتریان نیز از خرید چنین سخت افزارهای نسبت به تهیه آنها ابراز تردید نمایند . در نتیجه ، شرکتهای هواپیماسازی نظامی در غرب برای جبران خلاء ایجاد شده ، رو به طراحی و تولید انبوه جنگنده های سبک وزن و ارزان تر و بطور طبیعی کم توان تری نظیر اف-18 و اف-16 (به ترتیب برای نیروی دریایی و هوایی ) آورده و بطور طبیعی همتایانشان در شرق نیز برای متوازن کردن توان رزمی ، جنگنده های سری سوخو-27 را برای مقابله با ناوگان ایگل ها و جتهای سبکتر میگ-29 را برای رویارویی با ناوگان هورنتها و فالکن های غربی توسعه دادند . درواقع بخش قابل توجهی از تولید کنندگان هواپیما در دو سوی جنگ جبهه جنگ سرد ، محصولات خود را به یک نوع از جتهای رزمی سبک محدود نمودند ، به این دلیل که حرکت بسوی طراحی های سنگین تر به تنهایی برای آنها صرفه اقتصادی پیدا نمی نمود . در این حوزه کشورهایی نظیر تایوان ، هند ، سوئد و محصولات اروپایی نمونه های برجسته ای بشمار می آیند . با شروع قرن جدید نیز ارتش چین از ماه های ابتدای سال 2000 میلادی تلاش نمود تا حداقل دو جنگنده مکمل هم با مقیاسهای وزنی متفاوتی را وارد میدان نبرد کند ،اما این امر تا مدرنیزه نمودن بخش صنعت هوایی و گسترش توانمندهای اقتصادی به طول انجامید . راست : میراژ-2000 چپ : نمونه اولیه میراژ 4000 با این وجود ، فرانسه ، علیرغم اندازه کوچک بخش صنعت هوانوردی و همچنین حجم کوچک اقتصادی خود ، در طول جنگ سرد ، براین تلاش متمرکز بود تا در کنار دو ابرقدرت موجود ، بتواند نمونه های مختلفی از جتهای رزمی را طراحی و بصورت عملیاتی ، بخدمت گیرد .اما بر خلاف روند حرکتی ایالت متحده ، که در ابتدا یکسری نمونه از جتهای رزمی بسیار پیشرفته را تولید نمود و سپس بسمت طراحی نسخه های سبکتر رفت ، فرانسوی ها ابتدا بر روی تولید یک جنگنده سبک تک پیشرانه سرمایه گذاری کرده و پس از آن تصیم گرفتند تا بسمت تولید یک جنگنده سنگین بروند . بدین ترتیب ، نیروی هوایی ارتش فرانسه پس از مدتها کش و قوس ، جنگنده چند ماموریته برتری هوایی میراژ 2000 را بعنوان روگرفتی اروپایی از جنکنده اف-16 طراحی و بخدمت گرفت که در حوزه قابلیتهای رزمی ، کمی از نسخه آمریکایی پایین تر بود . ضمن اینکه نیاز به تعمیر و نگهداری بیشتری داشت ، در حالی که در حوزه توانمندی های رزم هوا به هوا به هیچ عنوان با اف-16 قابل مقایسه نبود و تنها پس از تطبیق موشکهای هوا به هوای جدید توانست تا حدودی با نسخه آمریکایی خودش قیاس شود . در حوزه پیشرانش نیز صنعت هوانوردی فرانسه هرگز موفق نشد تا موتوری شبیه به پیشرانه اف-110 آمریکایی تولید کند ، در نتیجه موتور ام-53 میراژ-2000 چیزی در حدود 28 درصد نیروی کمتری تولید می نمود که این مساله نقطه ضعف قابل توجهی بشمار می رفت . علاوه براین ، عدم توانایی فرانسه در تولید انبوه این جنگنده به همراه افزایش هزینه های مستمر خط تولید بدام معنا بود که میراژ 2000 با وجود توانمندی های کمتر از اف-16 ، بلحاظ قیمت گران تر از نسخه آمریکایی خواهد شد. با این وجود ، میراژ2000 در زمان خود یکی از جتهای توانایی ناتو بشمار می آمد و با توجه به سال ورود بخدمت اش ( 1984) در میان جنگنده های عملیاتی که همگی از نسل دوم جتهای رزمی بودند ، یک سرو گردن بالاتر قرار داشت . در آن زمان و پس از ورود بخدمت میراژ 2000 و بررسی نقاط قوت و ضعف آن در برابر همتایان آمریکایی و روسی ، بخصوص اف-15 و سوخو-27 ، شرکت هواپیماسازی داسو تصمیم گرفت ، همان کاری که شرکت لاکهید با اف-16 انجام داد ، یعنی ترکیب همان فناوری توسعه داده شده در یک هواگرد جدید سنگین و با کارایی بالاتر دو موتوره ، را این بار در اروپا تکرار کند . در نتیجه جنگنده چند ماموریسته میراژ 4000 بعنوان یک نسخه دو موتوره و سنگین تر از میراژ 2000 متولد شد که از همان پیشرانه های ام-53 ولی با ترکیب دو تایی استفاده می نمود ، با این تفاوت که سریع تر از میراژ 2000 بود ، ارتفاع پروازی بالاتری داشت ، برد رزمی افزون تری را به نمایش می گذاشت و در نهایت از حسگرهای پیشرفته تری بهره می برد . با توجه به اینکه تصور میشد این جنگنده می تواند بازار خوبی را در اختیار بگیرد ، شرکت داسو به تنهایی تمامی هزینه های لازم را متقبل شد و امیدوار بود که حداقل در خاورمیانه فروش خوبی را برای این شرکت به ارمغان آورد . این انتظار برای فروش خوب نزد مدیران داسو از آنجایی نشات می گرفت که ایالات متحده محدودیتهای صادراتی قابل توجهی را برای فروش جتهای اف-14 و اف-15 بویژه به مقصد کشورهای عربی اعمال می نمود ( بدلیل نفوذ لابی های اسراییل ) و این بدان معنا بود که مشتریان محصولات غربی در منطقه براحتی برای خرید بسمت فرانسه متمایل می شدند ، حتی اگر با نمونه های آمریکایی قابل رقابت نباشد . محصول جدید شرک داسو برای غلبه بر محدویتهای وزنی بصورت گسترده ای از مواد مرکب استفاده می نمود که ضمن کاهش وزن ، استحکام سازه را تا حد زیادی افزایش می داد که این در مورد ، مشکل جنگنده های میراژ که به گفته برخی کاربرانش ، پس از چند سال ترک های خطرناکی بر روی سازه ایجاد می گردید تا جایی موجبات زمین گیر شده هواپیما را فراهم می ساخت ، تا حدودی حل شده بود . پیشرانه اسنکما ام-53 پی-2 استفاده از پیشرانه هایی ام-53 در کنار کاهش وزن هواپیما ، باعث شد تا پیکربندی جدید فرانسوی به شکل قابل ملاحضه ای از قابلیت مانور بیشتری برخوردار گردد و نسبت رانش به وزن آن در مقایسه با میراژ2000 بیشتر شود . بدین ترتیب ، نخستین نمونه میراژ 4000 در 9 مارس 1979 به پرواز در آمد و در تستهای صورت گرفت ، به سرعت 2 ماخ نیز دست یافت هر چند این عدد هنوز از سوخو-27 و اف-15 کمتر بود . ولی براساس یکسری عوامل این جنگنده هرگز خط تولید انبوه را تجربه ننمود . در این مورد تحلیل های بسیاری وجود دارد ، اما به نظر می رسد نیروی هوایی فرانسه بدلیل هزینه های بالای عملیاتی تعداد محدودی را قرار بود سفارش دهد و این بدان معنا بود که ادامه تولید این جنگنده کاملا به سفارش خارجی اتکاء داشت . از یکسو ایران و عربستان سعودی از مشتریان بالقوه این جنگنده بشمارمی آمدند ( دقت کنید در دهه هفتاد میلادی .م ) ولی به محض اینکه یک نمونه با قابلیتهای بالاتر از سوی ایالات متحده پیشنهاد شد ، احتمال امضاء این معامله بسرعت از میان رفت . بدین ترتیب ، ایران برای خرید جنگنده های اف-14 اقدام نمود که بدلیل اینکه برد موشکهای فرانسوی هنوز به برد مهمات اصلی این جنگنده نرسیده اند و علاوه براین قابلیت حسگرهای نصب شده بر روی اف-14 فراتر از میراژ4000 بود ، جنگنده آمریکایی را به انتخابی معقول تبدیل مینمود . از سویی دیگر ، پس از تقاضای عربستان برای خرید جنگنده ، نسخه ای از اف-15 به این کشور پیشنهاد گردید که بتواند خلاء ناشی از خروج بریتانیا از منطقه و افزایش تهدیدهای منطقه ای را جبران نماید . علاوه براین ، ارتش سعودی سابقه قابل توجهی درخرید تسلیحات فرانسوی نداشت که به این دلایل و مزیتهای قابل توجه اف-15 ، آن را به گزینه مناسبتری نسبت به میراژ 4000 تبدیل می نمود . اما واقعیت میدانی آن بود که اف-15 مدتها پیش از میراژ4000 عملیاتی شده بود و فناوری های مورد استفاده در آن ، به تقریب تستهای رزمی را با موفقیت طی نموده بود در نتیجه پس از ناکامی میراژ4000 ، این برنامه بسرعت متوقف گردید و بعدها ناوگان میراژ 2000 نیروی هوایی فرانسه با یک جنگنده جدیدتر میان وزن که با جتهای F-18C و میگ-29 ام قابل مقایسه می بود جایگزین گردید . اما خبرها حاکی از آن است که کشورهای اروپایی برای بخدمت گرفتن یک جنگنده سنگین نسل ششم تلاش هایی را در دستور کارقرار داده اند که در این میان ، همکاری مشترک آلمان و فرانسه ، محتمل تر از سایر برنامه ها به نظر می رسد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهتونل های حماس در سرزمین های اشغالی: فرمانده سرایا القدس در تونلهای مقاومت: ما نقشههای دشمن در هدف گرفتن رزمندگانمان در این تونلها را ناکام گذاشتیم و به دشمن میگوییم که آماده آمدن به میدان هستیم. ما در اینجا احساس میکنیم خیلی به قدس نزدیکیم و مطابق با مسئولیت خود از ملت فلسطین در برابر رژیم اشغالگر حفاظت میکنیم.
-
1 پسندیده شدهماموریت جدید برای شکار ای وکس تجهیز جتهای F-15EX نیروی هوایی ارتش ایالات متحده به موشکهای دوربرد هوا به هوا براساس گزارش های جدید منتشر شده ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده درصدد است تا کلاس جدیدی از موشکهای دوربرد را برای جتهای رزمی سنگین F-15EX بعنوان یک جنگنده نسل چهارم که نخستین پرواز خود را در فوریه 2021 انجام داد ، تولید کند . پیش بینی های فعلی نشان می دهد که این موشک احتمالا بلحاظ ابعاد ، بزرگتر از موشکهای AIM-120 که هم اکنون جتهای خط مقدم این نیرو را مسلح نموده ، باشد . تحلیلگران نظامی ، این سلاح جدید را با عبارت " یک موشک هوابه هوای بزرگ " توصیف می کنند و جنگنده ایگل نیز بدلیل قابلیت حمل وشلیک آن ، "کامیون حامل سلاح " نامیده شده است . راست : طرح AIM-260 چپ : طرح PL-XX درواقع ، جنگنده – بمب افکن اف-15 در حال حاضر ، سنگین ترین جنگنده جت غربی است که برای ایجاد برتری هوایی ساخته شده است ( به استثنای جنگنده- رهگیر اف-14 تامکت که هم اکنون بازنشسته شده و همچنین جتهای پنهانکار اف-22 که خط تولید آن بسته شده ) . بنابراین ، ایگل مناسبترین پیکربندی برای این سلاح بزرگ تشخیص داده میشود . مزیت عمده توسعه چنین سلاحی ، ضمن قابلیت شلیک از فواصل دور، وجود امکان حمل کلاهک و رادار بزرگترو قدرتمند تر است . فینیکس ... افسانه ای که در سالهای پس از بازنشستگی ، قابلیتهای آن همچنان رُخ می نمایاند در گذشته های نه چندان دور ، موشکهای بزرگ هوابه هوایی نظیر آر-33 ، آر-40 و آر-37 روسی و سپس افسانه شکار دوربرد AIM-54 فینیکس (آمریکایی ) ، فکور-90 ( ایران ) و طرح PL-XX چینی طراحی و بصورت عملیاتی بکار گرفته شدند یا در مرحله طراحی قرار دارند . موشک فینیکس در اوایل دهه هفتاد میلادی وارد خدمت شد و در جریان جنگ ایران و عراق توسط جنگنده های اف-14 نیروی هوایی ایران مورد استفاده قرارگرفت و نشان داد ، درصورتی که درست بکار گرفته شود ، یک جنگ افزار مرگبار بر علیه جتهای رزمی دشمن است . راست : گرچه ترکیب آرایش شش تیر فینیکس ، تامکت را برای حضور در صحنه رزم هوایی سنگین می نمود ، اما قابلیتهای غیر قابل کتمانش ، آن را تبدیل به خاطره ای خوش در تاریخ هوانوردی نمود چپ : تامکتهای نیروی هوایی ایران (IIAF و سپس IRIAF) گرچه بلحاظ پشتیبانی در مضیقه بودند ، اما بیلان عمل آنها در تاریخ رزم هوایی تبدیل به الگویی از برتری فناورانه شد با این حال ، ابر رهگیر اف-14 در مقایسه با جنگنده اف-15 به سطح تعمیر و نگهداری بالاتری نیاز داشت و بلحاظ لجستیکی ، برای کاربرانش مشکل ساز تر بود ، اما رادار قدرتمند و اندازه پیکربندی هواگرد ، آن را برای حمل شش تیر موشک فینیکس مناسب ساخته بود . در این میان ، گرچه یکسری برنامه ها برای یکپارچه سازی فینیکس با جنگنده اف-15 انجام شد ، اما ایگل بدلیل ابعاد کوچکتر ، قابلیت حمل تعداد قابل توجهی از این موشکها را نداشت ، ضمن اینکه حتی درصورت ایجاد چنین قابلیتی ، احتمالا عملکرد پروازی آن را دچار مخاطره می نمود . علاوه براین ، رادار نصب شده بر روی ایگل ، در بازه زمانی فوق الذکر ، باعث شده بود تا خلبان نتواند از حداکثر برد فینیکس کمال استفاده را ببرد . خانواده موشکهای برد بلند عملیاتی . از راست به چپ ، خلاف عقربه های ساعت آر-33 ، آر-37 ، آر-40 و فکور-90 بدین ترتیب ، پس از بازنشستگی فینیکس ها از نیروی دریایی ایالات متحده ، این نیرو بر خلاف نیروی هوایی روسیه ، قزاقستان ، الجزایر و عراق ( قبل از سقوط صدام ) که موشک برد بلند آر-40 را در سازمان خود بصورت عملیاتی در اختیار داشتند ، اکنون فاقد یک موشک برد بلند سنگین است . این مساله ، بخصوص هنگامی که ایگلهای آمریکایی در جنگ خلیج فارس ، مجبورشدند با فاکس بتهای عراقی ، روبرو شوند ، به شکل فاجعه باری خودش را عیان نمود و این به معنای آسب پذیری نیروی هوایی در برابر حریفان خود است . مرکز تحقیقات پرواز درایدن (ناسا) تست موشک فینیکس برای جمع آوری داده برای سازه های هایپرسونیک اما معرفی F-15EX که بر خلاف اسلافش ، بدلیل اینکه بر روی کاغذ ، قابلیت استقرار موشکهای هوابه هوای بزرگتر را در اختیار دارد ، می تواند به گزینه ای جذاب برای حمل چنین سلاحی تبدیل گردد ، بخصوص اینکه حریفانش ، روز به روز در حال گسترش ناوگان هواگردهای ای وکس ، بمب افکن ها و تانکرهای سوخت رسان بوده و معمولا در خارج از برد موشکهای AIM-120 عمل می نمایند . مضاف براین ، عملیاتی شدن موشک جدید ، موجبات کاهش فاصله با رهگیرهای میگ-31 روسی و هچنین تعداد فزاینده جتهای پنهانکارتری نظیر سوخو-57 و سوخو-30 اس ام مسلح به موشکهای آر-37 را فراهم می نماید . رویارویی ناوگان ایگل های نیروی هوایی مسلح به اسپارو با فاکسبتهای مسلح به آر-40 در جنگ سال 1991 نشان داد که نیروی هوایی در چنین رزم گاه هایی قطعاً با مشکل روبرو خواهد شد با توجه به تمامی موارد فوق الذکر ، انتظار می رود که موشک جدید طراحی شده ، بزرگتر از آر-37 و چیزی نزدیک به طرح PL-XX باشد که هم اکنون برای جتهای جی-16 در دست طراحی است که بلحاظ وزن ، در محدوده اف-15 قرار دارد . اگر اطلاعات مربوط به این موشک چینی مبناء تحلیل قرار بگیرد ، هر جی-16 تنها می تواند یک تیر از نمونه PL-XX را برای حمله به اهدافی در یک برد 500 تا 600 کیلومتر با استفاده از حسگرهای دوگانه راداری و مادون قرمز مورد استفاده قرار دهد . در مقایسه ، هم اکنون موشکهای AIM-120C آمریکایی بعنوان موشک خط مقدم جتهای نیروی هوایی ، بردی برابر 100 کیلومتر را به نمایش می گذارد ، در حالی که فینیکس ها ، حدوداً 200 کیلومتر برد را در اختیار خدمه اف-14 قرار می دادند . اگر موشک جدید آمریکایی ، عملکردی مشابه با PL-XX را داشته باشد ، پس از مدتها ، یک سلاح مهیب را برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده فراهم خواهد ساخت و متعاقباً خاطره موشکهای فینیکس را زنده می نماید . پی نوشت : 1-بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز نبرد انوشیروان با نادر (USS Chandler DDG-996) در سال 1974 شاه پیشین ایران برای تقویت نیروی دریائی خود ، سفارش ساخت یک مجموعه 4 فروندی ناوشکن موشک انداز را به آمریکا داد که در ایران به "کوروش کلاس" و در آمریکا "Kidd-class" نامیده شدند. ناوشکن های کلاس کوروش برای انجام مأموریت های جنگ ضد دفاع هوائی ، ضدسطحی ، ضد زیر سطحی و پشتیبانی از عملیات های آبی خاکی بسیار مناسب بودند. داستان ما به سرگذشت عجیب و حیرت آور یکی از این ناوها می پردازد که قرار بود با نام "انوشیروان" در جبهه ایران و خدمت نیروی دریائی ایران باشد. اما در جبهه مقابل ایرانیان جنگید. ناوشکن موشک انداز کلاس کوروش با وقوع انقلاب ایران در سال 1979 و لغو سفارش خرید توسط مقامات ایرانی در زمستان سال 1357 ، ناوشکن انوشیروان هم مانند سه برادر دیگر خود هرگز تحویل ایران نگردید. متعاقب این امر ، با توجه به اینکه این ناو دارای سیستم تهویه مطبوع قدرتمند و متناسب با آب و هوای خلیج فارس بود ، نیروی دریائی ایالات متحده این کشتی را انتخاب کرد تا برای خدمت در خلیج فارس و دریای مدیترانه به خدمت بگیرد. از این روز نام این کشتی از انوشیروان به احترام آدمیرال تئودور چندلر که در حمله کامیکازه های ژاپنی کشته شده بود به یو اس اس چندلر (USS Chandler) تغییر نام یافت و بالاخره در سال 1982 به محلی که از ابتدای هم برای خدمت در آنجا ساخته شده بود ، اعزام گردید. خلیج تا ابد فارس ناوشکن USS Chandler در نیروی دریائی آمریکا در مهر ماه سال 1987 این ناو و هلی کوپترهای همراهش ، اقدام به درگیری با چند قایق تندرو نظامی سپاه پاسداران ایران نمودند که در این درگیری سردار نادر مهدوی فرمانده ناوگروه دریائی ذوالفقار به شهادت رسید. پوستر یادواره سردار شهید نادر مهدوی چندلر عاقبت در سال 1999 پس از طی بیست سال خدمت از رده خدمتی نیروی دریائی آمریکا خارج شد. در سال 2004 تصمیم گرفته شد که با فروش این ناو و تغییر نام به (DDG-1805) Wu Teh به خدمت نیروی دریائی جمهوری چین ( تایوان) درآید . سرانجام در سال 2006 میلادی این ناو ، آخرین تغییر نام خود را انجام داد و از آن روز تا همین اکنون با نام (DDG-1805) ROCS Ma Kong در نیروی دریائی تایوان خدمت می کند. تصویر ناوشکن 7200 تنی Ma kong در سال 2017 در یکی از بنادر کشور تایوان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شدهبا سلام این تصویر را چند وقت پیش در صفحه توئیتر ..... پیدا کردم انصافاً چرا باید در پایگاه پشتیبانی هوانیروز و در کنار بالگردهای افسانه ای این نیرو ( آخرین بالگرد از سمت راست ) ، نقش و نگار یکفروند گربه وجود داشته باشد که طبیعتاً یک جمله آشنا به ذهن متبادر می شود هرجا سخن از اعتماد است ..... نام گربه افسانه ای گرومن می درخشد پی نوشت : فقط به چهره این موجود دقت کنید که چه با وقار به لنز دوربین عکاس خیره شده
-
-1 پسندیده شده[quote name='majid363' timestamp='1405835637' post='394590'] معلوم نیست چرا یک همچین سپاهی با این تجربه از اعراب شکست خوردن !! [/quote] خدا رو شکر که شکست خوردن و الا ما الان مسلمون نبودیم.
-
-1 پسندیده شدهکشور ایران تا حد زیادی از نظر تکنولوژیک به بمب اتم نزدیک شده. عملا هیچ حمله ای نمی تونه جلوی رسیدن ایران رو به بمب هسته ای بگیره چون ما متکی به تاسیسات خاصی نیستیم متکی به دانشی هستیم که بومی شده است. عاملی که جلوی ما رو میتونه بگیره ترس از تحریم های بین المللی حتی از سوی روسیه و چین است. اگر ما بمب هسته ای بسازیم حتی نزدیک ترین متحدین ما از ما رو بر میگردونن و دچار مشکلات عدیده ای میشیم. ولی اگر اسراییل به ما حمله اتمی بکنه حتی حمله ای بسیار کوچک عملا و قطعا ما به سمت بمب اتمی خواهیم رفت و از نظر بین الملی هم شاید این کار ما پذیرش جهانی رو داشته باشد. بنابراین اسراییل حتی در حد کوچک و کنترل شده هم به ما حمله اتمی نخواهد کرد چون علاوه بر دادن مجوز ساخت بمب به ما دچار حملات و واکنش جهانی می شود و از موقعیت فعلی که خود را مظلوم و تحت خطر نشان داده کاملا خارج می شود بنابراین به نظر من قطعا این کار را نمی کند.