برترین های انجمن

  1. majid363

    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      944


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,885


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      2,400



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 14 آبان 1400 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    بخش دوم و پایانی محدودیتها ، بلای جان 2اس15 براساس برنامه های اولیه ، آزمایشهای اولیه دولتی این سلاح خودکششی قرار بود از اوایل سال 1979 آغاز شود ،اما بدلیل مشکلات تولید این آزمایشها ، دو سال به تعویق افتاد و پس از بروز مشکلات جدیدتر ، به سال 1983 روند آهسته تری به خود گرفت و در حالی که نتایج آزمایشها ، مبهم بود ، نمونه های تولیدی به دپوهای ارتش منتقل گردید . در واقع ، شاسی این توپ به دلیل سابقه عملیاتی بودن ، چندان مشکلی نداشت و سلاح اصلی نیز بدلیل اینکه نمونه های کششی آن ، به قدر کافی تست شده بودند ، نمی بایست مشکلی در جریان آزمایش ها بوجود می آوردند . با این حال می توان چنین تحلیل نمود که علیرغم تولید 3 دستگاه اولیه تا سال 1985 و نبود هیچگونه توصیه برای پذیرش سریع و راه اندازی خط تولید ، ظهور سخت افزارهای زرهی جدید که به زره های ترکیبی در بخش پیشانی مجهز بودند ، باعث گردید تا ارتش شوروی به این نتیجه برسد که توپهای با کالیبر 100م.م قابلیت درگیری موثر با این اهداف را نداشتند و همین امر باعث تعطیلی خط تولید این نمونه گردید . با اعلام تطیلی پروژه ، سامانه های جدید بطور کامل از روی شاسی های تولید شده برچیده شد و همه نمونه ها به مرکز ذخیره سازی ارتش ارسال گردید ، هر چند یک نمونه از این خودرو در سال 2020 بازسازی و در نمایشگاه دائمی "پیروزی " در نیژنی نووگراد به نمایش گذاشته شد ،اما مهمترین جزء این خودرو ، یعنی رادار کنترل آتش از روی آن حذف گردید . مکان یاب توپخانه اگرچه خودروی ضد تانک خودکششی 2اس15 هرگز وارد خط تولید نشد ، اما این مساله مانع از ارزیابی سامانه ها و ایده های جدید مطرح شده برای آن نگردید ، چنانکه ارتش شوروی تصمیم گرفت تا از سامانه 1A32 برای بهینه نمود عملکرد واحدهای توپخانه خودکششی خود استفاده نمود . بدین ترتیب ، در حالی که سامانه های اپتیکی در شرایط اقلیمی خاص نظیر تاریکی ، بارندگی ف گردو غبار و دود دچار محدودیت عملکرد می شوند و این بطور خودکار بر دقت آتش تاثیر منفی برجای می گذارد ، کاربرد فاصله یابهای لیزری اولویت پیدا می کند ، اما سامانه 1A32 ضمن قرارنگرفتن تحت تاثیر شرایط بد اقلیمی ، قابلیت تعیین جهت و فاصله تا هدف را با دقت بالایی به خدمه میدهد که انتقال این داده ها به یک رایانه بالستیک میتواند دقت سلاح را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد . حتی استفاده ترکیبی از سامانه های اپتیکی و 1A32 پتاسیل دقت آتش را به شکل شگرفی بالا خواهد برد . با تمامی مزیتهای نامبرده ، این سامانه چندان بی عیب نیز نیست . آنتن این سیستم درست در بخش جلوی برجک قرار می گرفت و بدلیل عدم وجود هرگونه پوشش محافظتی ،در برابر اصابت گلوله و ترکش بسیار آسیب پذیر بود ، ضمن اینکه تهدید بسیار خطرناکتر ، یعنی جنگ الکترونیک دشمن نیز باعث میشود تا ریسک اتلاف مهمات نیز پدید آید . توپ 2A29R Ruta از نمای پشت . به سامانه 1A31 در سمت چپ این توپ دقت کنید ! پتانسیل تحقق نیافته به لطف کاربرد سامانه هدایت آتش راداری ، قرار بود تا توپ ضد زره خودکششی 2اس15 کیفیت رزمی قابل ملاحضه ای را به نمایش گذارد ،اما بدلیل تاخیرهای پی درپی ، پس از شروع آزمایشها ، این سیستم دیگر الزامات صحنه نبرد را برآورده نمی ساخت و این چشم انداز برنامه را تیره و تار ساخت .،اما توسعه سامانه کنترل آتش راداری این برنامه ، برای استفاده در سیستم های جنگ افزاری جدید ، روندی امیدوار کننده بود . در واقع درست بلافاصله پس از توقف این پروژه ، ایده نصب مکان یاب توپخانه بر روی توپهای سنگین خودکششی نیز به محاق رفت ،اما با آغاز برنامه ساخت توپ Coalition-SV این ایده دوباره مورد توجه قرار گرفت با این تفاوت که از این رادار برای اندازه گیری سرعت پرتابه ها و نه جستجوی اهداف ، استفاده شود . شاید در آینده ، سامانه های جستجوی کامل تری براساس مفهوم ترکیبی اپتیک – رادار پدید آید ، اما تا کنون ، تنها سامانه ضد زره خودکششی 2اس15 بدان مجهز شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه 3--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  2. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود می‌دانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد می‌شد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش سوم : واسموس پرشیا او مردی شجاع با قامتی کوتاه و پیشانی پهن و چشمان آبی بود. واسموس از آن دسته از اروپایی‌هایی بود که علاقه زیادی به صحرا و فرهنگ و زبان مردمی داشت که در آن زندگی می‌کردند. او لباس محلی مردم ایران را می‌پوشید و با لقب «واسموس پرشیا» شناخته می‌شد. وی با موفقیت توانست یک شورش برعلیه انگلیسیها که سواحل جنوبی ایران را اشغال کرده بودند راه بیندازد. او پس از حضور در بوشهر اقدام به سازمان‌دهی مردم تنگسیر و ایل قشقایی بر ضد نیروهای اشغالگر انگلیسی در جنوب ایران نمود؛ اما در همان‌ سال اول ورودش به ایران کتابچه حاوی کدهای رمز دیپلماتیک وزارت خارجه آلمان را که با خود داشت، از دست داد و این کتابچه به دست انگلیسی‌ها افتاد. داستان از این ‌قرار بود که واسموس در شهرهای شوشتر و دزفول به فعالیت بر ضدانگلیسی‌ها پرداخت و تلاش نمود تا با تحریک عشایر و رؤسای جنگ‌سالار آن حدود بر ضدانگلستان شورش عمومی راه بیندازد. در این زمان وی مطلع شد که پلیس محلی شوشتر تصمیم به بازداشت وی گرفته است. اما واسموس توانست بگریزد. رؤسای قبایل محلی بهبهان ابتدا او را برای صرف شام دعوت کردند و سپس او را دستگیر نمودند. آنان با اعزام یک پیک به نزد انگلیسی‌ها خواستار تسلیم واسموس در برابر پرداخت پول شدند. پیک اعزامی پس از ملاقات یک افسر انگلیسی به همراه وی جهت تحویل واسموس به بهبهان حرکت نمودند. پس از ملاقات [سران عشایر بهبهان] با افسر انگلیسی آنان به بحث در‌باره مبلغ درخواستی با افسر انگلیسی مشغول شدند و زمانی که پس از اتمام بحث برای تحویل زندانی به محل بازداشت واسموس رفتند، او فرار کرده بود!!! واسموس در خاطرات خود چگونگی فرارش را این‌گونه شرح می‌دهد که او به نگهبانان خود گفته بود که اسبش بیمار است و وی می‌بایست هر ساعت به او سر بزند. او به همراه محافظانش هر یک ساعت به اسب خود سر می‌زد و این امر آنقدر تکرار شد تا هنگامیکه محافظانش خواب‌آلود شدند و واسموس به آنان که گفت که باید به اسبش سر بزند. آنان به او اجازه دادند تا برود بدون آنکه وی را همراهی کنند. وی نیز سوار بر اسبش شد و فرار کرد. واسموس فرار کرده بود. اما چمدان وسایل خود را [که توسط زندانبانان توقیف شده بود]، جاگذاشته بود و در میان این وسایل دفترچه رمز دیپلماتیک آلمان نیز قرار داشت. به موجب روایتی از مورخ و روزنامه نگار نامدار امریکابی باربارا تاکمن : به این ترتیب انگلیس به سیستم کُدگزاری آلمان دست یافت و قادر شد با اطلاع از ماهیت سیستم، تغییرات زمان بندی شده رمزها را هم بدون دشواری زیاد کشف کند. به روایت تاکمن : فاش شدن این موضوع رئیس جمهور امریکا وودرو ویلسن را به ورود به جنگ در کنار محور انگلیس فرانسه و روسیه متقاعد کرد و سرنوشت جنگ جهانی‌ را تغییر داد. تلگرام رمز زیمرمان به برنستروف با استفاده از دفترچه رمز واسموس ، رمز گشائی شد از سوی دیگر ، انگلیسی‌ها متوجه شدند که متوقف نمودن اقدامات واسموس بسیار سخت است؛ سماجت وی تا به حدی بود که پس از مسافرت به شهر شیراز به دیدار حاکم شیراز رفت و خواستار پس گرفتن چمدان وسائل [منجمله دفترچه رمز] خود از انگلیسی‌ها شد؛ اما به او اطلاع دادند بخش اداره هندوستان پس از یافتن این دفترچه آن را به لندن فرستاده است. در اواخر جنگ جهانی اول و زمانی که شکست آلمان امری واضح به شمار می‌رفت رؤسای قبایل محلی نیز در همراهی واسموس دچار تردید شدند. انگلیسی ها برای دستگیری واسموس ۵۰۰ هزار پوند جایزه تعین کرده بودند؛ اما واسموس به رؤسای قبایل محلی قول داد تا پس از پایان جنگ با دریافت مبلغی از دولت آلمان به آنان در زمینه اقتصادی کمک کند. با پایان جنگ واسموس که تصمیم گرفته بود شخصاً به آلمان بازگردد، راه سفر به‌سوی ترکیه را در پیش گرفت اما در کاشان توسط رؤسای محلی دستگیر شد و در اختیار انگلیسی‌ها قرار داده شد. وی یک ‌بار دیگر در شهر قزوین موفق به فرار از چنگ انگلیسیها شد و تصمیم گرفت تا با عبور از گذرگاه‌های کوهستانی البرز بجای استفاده از جاده به تهران برود. وی با مشقت بسیار موفق شد خود را به تهران برساند اما درشکه‌چی ناآگاه جای اینکه او را به سفارت آلمان ببرد به سفارت انگلیس برد؛ از آنجایی که جنگ به اتمام رسیده بود مقامات انگلیسی او را آزاد کردند و واسموس به ترکیه رفت و از آنجا سوار بر کشتی شد و به مصر رسید اما مقامات انگلیسی که مصر را در اشغال خود داشتند او را یک‌ بار دیگر دستگیر نمودند و پس از مکاتبه با مقامات انگلیسی در ایران وی را آزاد کردند. واسموس سوار بر کشتی عازم فرانسه شد و در بندر مارسی پس از پیاده شدن از کشتی این بار توسط سازمان ضدجاسوسی فرانسه دستگیر شد و فقط پس از مکاتباتی که بین مقامات انگلیسی و فرانسوی صورت گرفت، آزاد گردید. وی سپس از راه زمینی به آلمان بازگشت. ادامه دارد ... منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : تصمیم داشتم که تاپیک رو در اینجا به پایان ببرم. اما حیفم آمد که بخش پایانی زندگی عجیب و غریب واسموس را هم با یکدیگر مرور نکنیم و تاپیک را از این نظر ناقص رها کنیم. به همین دلیل ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از زندگی ویلهلم واسموس با عنوان «فرجام عجیب یک جاسوس» خواهیم پرداخت.
  3. 1 پسندیده شده
    ابعاد جددیدی از عملیات سپاه در دریای عمان؛ خائنان نیز بازداشت شدند سید محمد مرندی،تحلیلگر ایرانی: چندی پیش آمریکا یک نفتکش ایرانی را در مسیر ونزوئلا با سوخت ایران دزدید. کاپیتان/خدمه نفتکش به ایران خیانت کرد و به آمریکا کمک کرد. رژیم آمریکا سوخت ایران را دزدید و فروخت. اکنون همان نفتکش با همان کاپیتان و خدمه و تحت حفاظت ارتش آمریکا، توسط نیروی دریایی سپاه توقیف شده است.
  4. 1 پسندیده شده
    بسم ا... به نظرم بحث خیلی گسترده تر از یک ربایش ساده است ... اگر مبنای ما وقوع حادثه در دریای عمان باشد ( اگر چه تا الان از تناژ کشتی و مقصد و مبداء و حجم محموله و.... ) خبری نداریم ، ولی این را در نظر بگیرید که شاید بحث تست محاصره دریایی ما باشد . بنده معمولا بدترین سناریو را در نظر می گیرم با توجه به اینکه بحث فروش نفت به چین جدی تر از گذشته هست ، آمریکایی ها احساس می کنند ایران با فروش نفت می تواند بیشتر در برابر تحریم ها بایستد ، در نتیجه در مذاکرات سرسختی بیشتری از خودش نشان خواهد داد . این حرکت ها که به نوعی تست هست که اگر جواب بگیرند ، آن وقت کار سخت تر میشود برای ما پی نوشت : اینها همه فرضیه هست و باید بیشتر بررسی بشود
  5. 1 پسندیده شده
    مقدمه در طول دهه هفتاد میلادی با تغییر صحنه رزم زمینی و افزایش تهدیدات هوایی علیه واحدهای زرهی ،ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق ، بتدریج الزامات جدیدی را برای طراحی و تولید تسلیحات ضد تانک تعریف نمود که این روند به ایجاد فلسفه جدید بکارگیری توپهای ضد تانک خودکششی منجر گردید که نیازهای مهمی نظیر تحرک ، قدرت آتش و دقت را برطرف می نمود و به یگانهای ضد زره نیروی زمینی اجازه میداد تا با ترکیب این ویژگی ها ، اهداف مهاجم را در بردهای قابل توجه مورد اصابت قرار دهند . بنابراین ، با درنظرگرفتن موارد فوق ، طی دستورالعملی به مجتمع های صنعتی – نظامی اتحاد شوروی سابق ، این نیازها اعلام گردید که درنهایت در 17 ماه مه 1976 وظیفه طراحی یک توپ ضد تانک خودکششی سبک وزن با کالیبر 100 م.م به شرکتهای مربوطه واگذار گردید که با الزام وجود سامانه کنترل آتش راداری خودکار ، نام رمز "Norov" بدان اطلاق شد . این توپ ضدزره خودکششی که برپایه پیکربندی هویتزرخودکششی 2اس1 طراحی شده بود ، توسط کارخانه یورگا در دست طراحی قرار گرفت ، در حالی که قرار شد تا سامانه هدایت آتش خودکار راداری آن توسط دفتر طراحی استرلا ( مستقر در تولا) ساخته شود . نمونه اولیه 2اس15 پس از اتمام مراحل طراحی توسط شرکت KB آرسنال می بایست مونتاژ می شد ،اما روند پیچیده تولید این نمونه باعث گردید تا معرفی آن تا سال 1981 به تعویق بیافتد . پس از معرفی نمونه اولیه ، آزمایشات استاندارد ارتش از سال 1983 کلید خورد تا مشکلات و نواقص موجود درآن بررسی و برای تکمیل به شرکت سازنده اعلام گردد که این روند نیز تا سال 1985 بطول انجامید . اما معرفی گونه های جدیدی از سخت افزارهای زرهی تا میانه دهه هشتاد میلادی ، باعث گردید تا دیگر مهمات استاندارد این توپ در برابر پوشش های حفاظتی پیشرفته کارایی خود را از دست بدهد که بدین ترتیب ، خط تولید آن در دسامبر 1985 بطور کامل تعطیل گردید . هویتزرخودکششی 2اس1 یک مفهوم جدید در دنیای تسلیحات ضد زره قابلیت ها و ویژگی های رزمی هر سامانه توپخانه ای ، بواسطه بررسی عوامل مختلفی قابل تحلیل است که دراین میان ، تجزیه و تحلیل سامانه های بصری آن از اولویت بالایی برخوردار می باشد . بطور سنتی ، هدفگیری از ابتدای ظهور سیستم های توپخانه مدرن با سامانه های اپتیکی انجام می پذیرفته بود ،اما گزینه های با مزیتهای بهتر نیز قابل بررسی است که در میان گونه های معرفی شده تاکنون ، محصول روسی 2 اس 15 که در دهه هفتاد میلادی در رده توپخانه ضد زره خودکششی ( self-propelled anti-tank gun /SPTP) قرار می گرفت و به سامانه های کنترل آتش راداری مسلح می شد ، بلحاظ فلسفه اولیه طراحی جالب توجه بشمار می رفت . اصول جدید رزمی برای صحنه نبرد تازه در اواسط دهه هفتاد میلادی ، ارتش شوروی سابق بتدریج احساس مینمود که نیازمند یک سامانه جنگ افزاری سبک خودکششی است که بتواند سد دفاعی محکمی در برابر ستون های تانک دشمن ایجاد کند ، در نتیجه برای پاسخ به این نیاز ، دپارتمان موشکها و توپخانه ارتش ، تعریف مفاهیم و الزامات تاکتیکی و فنی مورد نیاز را برای تولید چنین سیستمی را در دستور کار خود قرار داد که منجر به تولد چند ایده جالب شد . در میان انبوه ایده های ارائه شده ، پیشنهاد طراحی یک توپ خودکششی ضد تانک بر روی یک پیکربندی امتحان پس داده با حداقل زمان مورد نیاز برای تولید از همه جالب تر به نظر آمد ، چراکه باعث میشد تا در عین اطمینان پذیری بالا ، ساده بودن بکارگیری و تعمیر و نگهداری را در خطوط مقدم فراهم می نمود . این خودروی رزمی جدید با مسلح شدن به یک قبضه توپ با کالیبر 100 م.م برای اجرای آتش دقیق به یک سامانه کنترل آتش دوگانه اپتیکی و راداری نیز مجهز می گردید . در واقع امر ، یکی از دلایل نصب سامانه راداری ، کشف خودروی های زرهی مهاجم از فاصله 3 کیلومتری ، ردیابی آن در فاصله 2 کیلومتری و در نهایت اجرای آتش در محدوده برد سلاح بود . با توجه به روند فوق الذکر ، کمیسیون نظامی – صنعتی شورای وزیران اتحاد شوروی ،در ماه مه 1976 این الزامات را تایید و پروژه جدید با دریافت شناسه Norov شروع شد . با توجه به حساسیت برنامه ، کارخانه ماشین سازی یورگینسکی بعنوان پیمانکار اصلی پروژه درنظر گرفته شد و تجهیزات راداری کنترل آتش نیز از کارخانه استرالا در تولا سفارش داده شد و درنهایت مرکز تحقیقاتی بیوروستینک روند کامل برنامه را تحت نظارت خود گرفت . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، آزمایشهای دولتی می بایست از سال 1979 آغاز میشد ، در نتیجه اتمام برنامه طراحی و تولید نمونه های اولیه می بایست تا سال 1977 به اتمام می رسید ،اما در این مرحله بود که مشکلات آغاز شد . درو اقع با تصمیم وزارت صنعت ، نمونه های اولیه قرار بود در کارخانه آرسنال در لنینگراد ساخته شود ،اما بدلایلی این مجموعه از عهده تولید برنیامد که این نیز به نوبه خود باعث شد تا آغاز آزمایشهای دولتی به سال 1981 موکول شود ، با این حال ، گرفتاری به همین نقطه ختم نشد و شرکتهای همکار برنامه با مشکلات مربوط به نقل و انتقال اجزاء این پروژه مواجه شدند. توپ 2A29R Ruta یکپارچه سازی و نوآوری ها براساس الزاماتی که از رده های بالا ابلاغ شد بود ، خودروی رزمی جدید می بایست بر روی پیکربندی هویتزر خودکششی 2اس1 ساخته می شد . اگر نمونه پایه هویتزر فوق مورد استفاده قرار می گرفت ، تغییر قابل توجهی در شاسی و اجزاء داخلی بوجود نمی آمد ولی برجک بطور کامل مورد بازنگری قرار گرفت تا قابلیت دریافت سلاح و سامانه های جدید را بدست آورد .بدین ترتیب ، توپ ضد زره خودکششی جدید ، بدنه هویتزر 2اس1 را به همان صورت اولیه ( زره فولادی نورد شده ) که خدمه را در برابر مهمات و ترکشهای سبک محافظت می نمود ، به ارث برد در حالی که پیشرانه دیزل YAMAZ-238N به قدرت 300 اسب بخار در میانه بدنه قرار می گرفت و گیربکس مکانیکی با دیفرانسیل جلو در کنار بدنه اصلی بدون تغییر باقی می ماند در حالی سامانه تعلیق میله- پیچشی با هفت چرخ جاده ای نیز حفظ شد . پیشرانه دیزل YAMAZ-238B سلاح اصلی این خودروی رزمی، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر 100 م.م بود که براساس توپ MT-12یا 2A29 تولید شده بود در حالی که تفاوت آن را می شد در سامانه خروج پوکه دید ، ولی مابقی اجزاء نظیر فشارشکن دهانه لوله بحالت اولیه باقی ماند . اما به مانند نوع کششی ، قابلیت شلیک خودکار نداشت و اگرچه برد رسمی آن هرگز اعلام نشد ولی گفته شده که میتوان آن را با مشخصات نمونه کششی مقایسه نمود . با این وصف ، نوآوری اصلی این پروژه مجموعه سامانه کنترل آتش رادار خودکار (ARPKUO) با شناسه 1A32 بود که برگرفته از سامانه 1A31 توپ کششی 2A29 بشمارمی رفت و بدلیل آماده بودن اجزاء اصلی ، تنها در عرض چندماه ، خط تولید آن آماده گردید.سیستم راداری کنترل آتش ARPKUO شامل یک آنتن در بخش جلویی برجک و سمت راست توپ اصلی می بود که وظیفه دریافت ، پردازش و ارائه خروجی داده ها را برعهده داشت که می بایست اهداف را در بردهای استاندارد کشف و ردیابی نموده و داده های حاصله ازآن را با بالاترین دقت ممکن در اختیار خدمه قرار دهد .بدین ترتیب ، ابعاد و وزن 2اس-15 در سطح نمونه پایه 2اس1 باقی ماند که این بدان معنا بود که 2اس15 قابلیت حرکت در سطوح ناهموار و شلیک با حداکثر دقت را بدست می آورد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  6. 1 پسندیده شده
    «کبیر واثق» سخنگوی نیروهای پنجشیر و معاون والی سابق پنجشیر اعلام کرد که «احمد مسعود» فرمانده این جبهه در تاجیکستان است، https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/08/11/2600343/حضور-احمد-مسعود-در-تاجیکستان-تأیید-شد
  7. 1 پسندیده شده
    سلام و وقت بخیر چقدر قشنگه لحظه باز شدن ریتارد بمبای اسنک ای ....اما چقدرم این ریتاردها برای خدمه خطرناکه
  8. 1 پسندیده شده
    روسیه، سوریه و گسترش نفوذ (2) روسیه در حال انتقال جنگنده به شمال شرق سوریه تصاویر نشان دهنده این است که حداقل یک فروند جنگنده روسی Su-35S Flanker در فرودگاه قامشلی در شمال شرقی سوریه مستقر شده است. این فرودگاه یک مکان استراتژیک مهم در نزدیکی نیرویهای آمریکایی و همجوار مرز ترکیه قرار دارد. گزارش های تائید نشده ای حاکی از آن است که چهار فروند از این جنگنده ها در پایگاه حاضر شده اند، که ممکن است منعکس کننده جاه طلبی مسکو برای تقویت هرچه بیشتر حضور نظامی در سوریه باشد. این فرودگاه با توجه به باند طولانی که دارد (3615 متر در مقایسه با باند فعلی فرودگاه حمیمیم به طول 3100 متر قبل از بازسازی و 3400 متر پس از بازسازی) میتواند پایگاه مناسبی برای هواگرد های نظامی سنگین باشد. همانطور که مشخص است این فرودگاه دارای یک باند شمال شرقی - جنوب غربی و یک پارکینگ به مساحت تقریبی 70000 متر مربع و یک پارکینگ کوچک 10000 مترمربعی ، بدون اشیانه و یک پایانه مسافربری است. در طی سال های اخیر بر خلاف پایگاه حمیمیم تغییرات بسیار کمی در این فرودگاه رخ داده است. هرچند ممکن است روسیه در طی سال های پیش رو دست به بازسازی و تغییرات وسیعی بزند. در طی سال های گذشته این فرودگاه خانه تعدادی جنگنده میگ 21 و بالگرد های میل 17 بود که بر علیه مخالفین دست به عملیات میزدند و همچنین شاهد پرواز های متعدد هواپیمای IL-76 به منظور تدارکات رسانی به این فرودگاه بودیم. تاکنون جنگنده های روسی در شمال شرق این کشور حضور نداشه اند، بلکه در سواحل غربی سوریه متمرکز شده بودند. در عین حال، اخیرا گزارش هایی منتشر شده که افزایش فعالیت نیروس هوایی روسیه علیه گروه های ضد اسد واقع در شمال ادلب را نشان میدهد. از اکتبر سال 2019 که نیروی زمینی روسیه گشت های خود را اغاز کرد، کم و بیش با نیروهای امریکایی حاضر در منطقه سایش هایی داشته است. امریکا به نوبه خود با شبکه از پایگاه ها و ائتلاف و همکاری با گروه های محلی در منطقه حضور دارد. در اوایل سال جاری میلادی، پنتاگون تائید کرد تقریبا 900 سرباز امریکایی در سوریه حضور دارند. چندی پیش هم تعدادی سامانه پدافندی کوتاه برد Avenger در مرز عراق و سوریه دیده شد که احتمالا به منظور مقابله با تهدیدات روبه رشد پهپادی در سوریه است. در فوریه سال گذشته هم فیلم کوتاهی از درگیری تنش امیز میان نیروهای روسی و امریکایی رخ داد که امرپ امریکایی مانع حرکت نیروهای روسی میشود. علاوه بر پیامد های احتمالی استقرار جنگنده های روسی در نزدیکی نیروهای امریکایی، این واقعیت نیز وجود دارد که قامشلی در مرز ترکیه قرار دارد. در هفته های اخیر هم هواگرد های روسی به طور فزاینده ای علیه گروه تحریر الشام دست به عملیات میزنند که خطر واکنش ترکیه را نیز به همراه دارد. روابط میان مسکو و آنکارا در رابطه با سوریه به طور کلی پیچیده بوده و در پی سرنگونی یک فروند بمب افکن روسی Su-24 Fencer تنش ها به اوج خود رسید. اهداف متفاوت مسکو و آنکارا به معنی است که این وضعیت پرفشار در شمال سوریه همچنان ادامه خواهد یافت. البته هنوز زود است بخواهیم با استقرار یک یا چند جنگنده روسی نتیجه گیری کنیم که روسیه دقیقا چه برنامه ای دارد، اما به شکل واضحی مسکو به دنبال افزایش دسترسی خود به وسیله تاسیسات استراتژیک دریایی و پایگاه های هوایی در امتداد مدیترانه و خاورمیانه است. صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام مترجم و http://www.military.ir/ مجاز است لینک قسمت قبلی منبع اصلی ویکی
  9. 1 پسندیده شده
    بزرگترین انتقادها از ارتش ایالات متحده تو خود ایالات متحده هست حتی فرماندهان ارتش خیلی از تسلیحات را ..... یا اشغال می خونن همین انتقادها باعث میشه بهبود کیفیت انجام بشه . رقابت شدیدی که برای فروش تسلیحات به ارتش امریکا بین شرکتها با ملیت های مختلف هست باعث شده فقط شرکتهایی با بالاترین سطح کیفیت وتکنولوژی بتونن دوام بیارن درباره استراتژی های نظامی یا دفاعی و .... هم همین صورت هست . در کلام مولا علی (علیه السلام ) آمده :هر کس عیب تو را برای تو آشکار کند دوستدار توست و آنکه عیب تو را از تو بپوشاند دشمن توست.
  10. 1 پسندیده شده
    حملات بی امان فانتوم‌های افسانه‌ای ایرانزمین علیه عقبه‌ی دشمن بعثی و قطع خطوط و شریانهای لجستیک ....... https://uupload.ir/view/nabard.dar.aseman_14000320_094357765_a294.mp4/
  11. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود می‌دانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد می‌شد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش پایانی : فرجام یک جاسوس متأسفانه عکس بخاطر شرایط بد نگهداری از کیفیت مناسبی برخوردار نیست. (واسموس نفر سوم ایستاده از چپ) 20 نوامبر 1918م، زمانی که واسموس در قریه طلحه اقامت داشت، قاصدی از طرف فرمانده انگلیسی بوشهر به آنجا آمد و نامه فرمانده را به او داد. در ضمن نامه، خبر متارکه جنگ به اطلاع او رسید و پیشنهاد شده بود که هرگاه مایل است به وطن خود بازگردد ظرف هشت روز خود را به نزدیکترین پست نظامی معرفی نماید و در صورت عدم قبول با او به عنوان اسیر جنگی رفتار می‌شود. واسموس، برای جواب مهلت خواست. سرانجام پاسخ او به فرمانده نظامی بوشهر رسید مبنی بر اینکه انگلیسیها حق اخراج او را از ایران ندارند و او جز از اوامر دولت متبوعه خویش ، از دیگران اطاعت نخواهد کرد. این پاسخ بر طبع فاتحین انگلیسی گران آمد. واسموس و همراه وی اشپیلر به منظور احتراز از اینکه به میزبانان ایرانی آنها آسیبی وارد نشود، تصمیم به ترک ایران از طریق ترکیه گرفتند. شب قبل از حرکت، میرزاعلی کازرونی و سلطانعلی و شخصی به نام علیخان و زائر خضرخان و شیخ حسین در طلحه برای تودیع دور واسموس جمع شدند. واسموس از آنها عذرخواهی کرد که قادر نبوده وسایل موفقیت آنها را فراهم آورد. همگی مویه کنان روی واسموس را بوسیده و راهی شدند. واسموس قدری که از شیراز دور شد لباس ایرانی را از تن خارج کرد و لباس اروپایی خود را پوشید و گفت: (میرزا ابوالقاسم خان کحال‌زاده/دیده‌ها و شنیده‌ها/البرز/1370/ص365-366) طپانچه ماوزر Mauser C96 واسموس، به موطن اصلی خود [هانوفر] بازگشت و در آنجا ازدواج نمود و سپس به برلین رفت و گزارش مفصلی تقدیم داشت که در آرشیو وزارت امور خارجه است. در ازای خدماتش به او یک دیپلم اعطا شد و او را به ریاست اداره امور شرقی منصوب کردند. دوستان ایرانی واسموس در نامه ای تقاضای انجام مواعید و پرداخت چندین هزار لیره پاداش زحمات و مشقّات خویش را کردند. اما وزارت خارجه یک دولت شکست خورده و تنگدست قادر به پرداخت هیچگونه پرداختی نبود. واسموس مدعی بود که شرافت آلمان در گرو قولی است که به خوانین ایرانی داده است. واسموس، مقام کنسولگری آلمان در بوشهر را تقاضا کرد که بدون موافقت انگلیسیها غیرممکن بود. در نهایت در مقابل تهدید به استعفا و نیز اعمال نفوذ دوستانش، دولت آلمان معادل پنج هزار لیره به او پرداخت کرد. در دسامبر 1924م، به همراه همسرش و دو آلمانی دیگر وارد بوشهر شد. به این نیت آمد تا با وسایل موتوری، زراعت تنگستان را توسعه دهد و از عایدات سالانه، پاداش کافی به خوانین بدهد، اما این کار سرانجامی برای او نداشت. (میرزا ابوالقاسم خان کحال‌زاده/دیده‌ها و شنیده‌ها/البرز/1370/ص370) او قصد داشت تا با سرمایه‌گذاری در امور کشاورزی موجب توسعه جامعه عشایری و روستایی ایران شود. اما در چغادک، طلبکاران واسموس و همسرش را احاطه کردند. شیخ ناصر علناً علیه او تحریک و تهدید به تقدیم عرض حال به عدلیه بوشهر می‌نمود. توسل واسموس به موافقت نامه ی خوانین نیز بیهوده بود. خلاصه واسموس را ورشکست کردند. تمام اثاث البیت حتی پیانوی بزرگ همسرش را به حراج گذاشتند. واسموس مجبور به ترک چغادک شد و در بوشهر در یکی از اتاقهای محل سابق زمان کنسولگری خویش اقامت گزید و شکایت نزد محکمه برد. خوانین نیز جز زائرخضرخان علیه او تظلم کردند و ادعای جعل و تزویر در سند موافقت نامه نمودند و قاضی محکمه را با اشاره و کنایه مورد تهدید قرار دادند. محکمه پس از سه روز مطالعه جعل و تزویر سند را تأیید و دِین واسموس را نسبت به تنگستانیها تصدیق کرد. واسموس، به محکمه شیراز استیناف داد. در آنجا هم حکم علیه او صادر شد. تنگستانیها به حال او ترحم کردند و دوباره صحبت از آشتی و صفا به میان آمد. ولی واسموس پیشنهاد آنها را رد کرد و به دیوان تمیز تهران عرض حال تقدیم داشت؛ زیرا تصور می کرد رأی دیوان تمیز به نفع او صادر شد. در آوریل 1931 میلادی ، با اندوه عازم برلین شد و در آنجا سخت بیمار شد. در این تصویر طپانچه ماوزر C-96 بر روی کمر واسموس کاملا مشخص است خبر رأی مساعد دیوان عالی وقتی به او رسید شادی کرد که حداقل در مقابل خدمات و زحمات، شرافتش لکه دار نشده. واسموس در سال ۱۹۳۱م، فقیرتر از گذشته به آلمان بازگشت و پس از شش ماه درگذشت. برخلاف رفتار ناهنجار برخی از خوانین، اما عموم افراد قبایل جنوب یک نوع محبت آمیخته به احترام نسبت به واسموس داشتند. واسموس ، نماینده سیاسی آلمان، از بحث‌انگیزترین همراهان قیام جنوب است. همچون بسیاری دیگر از شخصیت‌های تاریخی جهان، در آثار مورخان و سایر پژوهشگران، درباره عملکرد او داوری‌های مختلفی می‌توان یافت. در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که آنچه طی جنگ جهانی اول در نواحی سواحل شمالی خلیج فارس روی داد، نمونه بارزی از مداخلات ناروا و نامشروع مقامات انگلیسی و اجرای مقاصد استعماری آن دولت به منظور تضعیف ایران بود. اشغال بوشهر از سوی دولت انگلیس به استقلال ایران لطمه بزرگی وارد ساخت و زیان های جبران ناپذیری را بر مردم مناطق دشتی، دشتستان و تنگستان در پی داشت. البته نباید خیانت عناصر خیانتکار داخلی را نیز فراموش کرد که در نهان و آشکار با مقامات انگلیسی برای تسلط بر انقلابیون همداستان می شدند و فعالیتها و تلاشهای آنها را عقیم می گذاشتند. ... پایان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  12. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود می‌دانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد می‌شد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش دوم : لورنس تنگستان مهم ترین فرآیند تاریخ استعماری ایران از قرن 20م، آغاز گردید. قرنی که شیشه عمر انگلیسیها (یعنی نفت) در دست ایران بود. خلیج فارس و جنوب ایران برای استفاده از ذخیره های سرشار نفت، برای انگلیس امری حیاتی به شمار می‌رفت. (اهمیت بین‌المللی خلیج فارس در سده‌های 19 و 20 م/پژوهشنامه خلیج فارس/خانه کتاب/1390/صص 285- 289) نیروی دریائی انگلیس، به نفت ایران که امتیاز آن را طبق «قرارداد دارسی» به دست آورده بودند، نیاز مبرم داشت. از اینرو، دولت بریتانیا را بر آن داشت تا در بوشهر نیرو پیاده و جنوب ایران را اشغال نظامی کند. انگلیسیها عده زیادی نظامی هندی و انگلیسی در بوشهر پیاده و بی درنگ، دارالحکومه، گمرک خانه و سایر ادارات را تصرف کردند و بیرق انگلیس را بر فراز دارالحکومه برافراشتند. «رئیس علی دلواری» ، «شیخ حسین چاه کوتاهی» و «زائر خضرخان اهرمی» (سه نفر از خوانین دلیر تنگستان) از این وقایع آگاهی یافته و بر آن شدند که علیه دشمن قیام کنند. تنگستان را می توان «دژ مبارزه با استعمار» به شمار آورد. (علیمراد فراشبندی/جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری/شرکت سهامی انتشار/1365/ص143) انگلیسیها، چند روز بعد از ورود به بوشهر، نسبت به رئیس علی دلواری به عنوان ارتباط با آلمانها سوءظن پیدا کرده، برای دستگیری او دلوار را که بندر کوچکی از تنگستان و در شش فرسخی بوشهر بود، اول با کشتی جنگی گلوله باران کردند و بعد هم قوایی نظامی پیاده و به دلوار حمله کردند. (علیمراد فراشبندی/گوشه ای از تاریخ انقلاب مسلحانه ی مردم مبارز تنگستان، دشتی و دشتستان علیه استعمار/شرکت سهامی انتشار/1362/صص 50-70) مقارن همین جریانات، واسموس که ماجراجوئی شجاع و دلیر بود و فارسی را شمرده صحبت می کرد و عشایر جنوب ایران را به خوبی می شناخت و در اوایل جنگ جهانی اول از تهران به شیراز آمده بود؛ چون خبر قیام دلیران تنگستانی را شنید، به سوی بوشهر حرکت کرد. تلاشهای واسموس برای جلب محافل متنفذ شیراز و فارس و تهییج ایشان تنها برای این نبود که محافل دولتی را وادار کنند خواسته‌های وی را برآورده سازند، بلکه همزمان با آن، هدف کلی از آن کوششها، واداشتن ایران به شرکت در جنگ بود. حمله انگلیسیها به واسموس شور و هیجان بسیاری در مردم برانگیخت و او که در مدت کنسولی خود در بوشهر، اوضاع آن منطقه را خوب می‌شناخت، از هیجان عموم مردم به سود خود استفاده کرد. او تمام سعی‌اش را کرد که با همان حربه انگلیسیها به مقابله آنها بشتابد. به عبارت دیگر، می خواست به تسلط انگلیسیها در شیراز پایان دهد یا آنکه خود به بوشهر هجوم ببرد. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص 210) واسموس، که به سبب فعالیتهای گذشته خود در جنوب ایران با اوضاع آن منطقه آشنایی داشت، معتقد بود می‌تواند به اهداف بزرگی در آن منطقه دست یابد. از اینرو در ژانویه 1915م/ ربیع الأول 1333ق، با گروه اندکی راهی جنوب ایران شد. او می خواست جاده شیراز ـ بوشهر را بگیرد، علیه انگلیسیها در خلیج فارس دست به اقداماتی بزند و سایر گروههای عملیاتی آلمان را با فرستادن آذوقه پشتیبانی کند و به این ترتیب او نیز برنامه‌های ویژه‌ای درباره هند در سر داشت. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص132) کلاهخود ویلهلم واسموس در موزه Braunschweigisches Landesmuseum بخشی از مأموریت واسموس، متوجه ایجاد اختلال در بوشهر به عنوان مرکز اصلی سلطه بریتانیا در خلیج فارس و نیز بستن جاده مهم و استراتژیک خلیج فارس به شیراز بود. وی برای تحقق این امر با توجه به ناسازگاری عشایر منطقه (ایلات دشتی، دشتستان و تنگستان) و تضاد آنها با انگلیسیها ؛ با آنها روابط دوستانه برقرار نمود. از یکسو، تلاش دولت مرکزی برای احیای تمرکز سیاسی جهت سلطه بر سواحل خلیج فارس، و از سوی دیگر اقدامات بریتانیا در اِعمال محدودیتها و امر و نهی به مردم این خطه جهت ایمن نگه داشتن منافع خود، موضوعی بود که روحیه دلاوری، بیگانه ستیزی و غیرت ایلاتی عشایر در جنوب آن را بر نمی تافت. (علیرضا ملائی/جنگ جهانی اول؛ آلمانها و رخنه در ساختار اجتماعی، سیاسی ایران/فصلنامه تاریخ معاصر ایران/1376/ص44) از آغاز حضور بریتانیا، شورش و قیام دلیرانه مردم این سرزمین، همواره مانع اساسی در راه اهداف امپریالیسم در این نواحی بود و تا این مقطع زمانی میان آنها منازعات فراوانی روی داده بود. واسموس با آگاهی از این جریانات، همراه با اعلامیه های ضدانگلیسی و نیز وسایل ارتباطی نظیر بی سیم به این منطقه گام نهاد. استفاده از احساسات مذهبی و ملّی، اغوا و فریبکاری و وعده های کلان هم رواج داشت. در مقابل، انگلیسیها هم تحرکات منطقه را با دقت نظر خاصی رصد می کردند و از اینرو هر روز یک کشتی جدید مقابل بوشهر لنگر می‌انداخت و اعلانهایی از سوی کنسولگری و اتباع انگلیسی به در و دیوار شهر زده می‌شد. (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص47) واسموس همکاری خود را با عشایر منطقه به ویژه با رئیس علی دلواری، شیخ حسین چاه کوتاهی و زائر خضرخان اهرمی شروع کرد. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377) محبوبیت واسموس چنان بالا گرفته بود که گاهی به علت نرسیدن تدارکات آلمانها جهت پیشبرد اهداف و نقشه هایش دچار تنگدستی می‌شد، اما از سوی سران ایلات به او کمکهای مالی می رسید. یا زمانی که در اوج فعالیتها و اقداماتش، انگلیسیها برای دستگیری او طی انتشار اعلامیه‌های گوناگون، جایزه های کلان معین کردند، هیچ کس حاضر نشد واسموس را به مقامات انگلیسی تحویل دهد و پنجاه هزار لیره جایزه بگیرد. (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص53) اما مردم اعلامیه‌های انگلیسی را پاره کردند. حتی واسموس، یک برگ از اعلان را به نزد «زائرخضرخان» برد اما وی خشمناک اعلان را پاره کرد و دور انداخت و گفت: «ما بیشرف نیستیم که مهمان خود را به دست دشمن دهیم، شما دشمنِ دشمن ما هستید لذا دوست ما شمرده می‌شوید». (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص67) به این ترتیب، دلیران تنگستانی که با عشق به دفاع از وطن، با تعصب ملی و دینی با انگلیسیها وارد جنگ شدند به پولی که برای تسلیم واسموس در نظر گرفته شده بود، نیازی نداشتند؛ زیرا خودِ خوانین، متمول بودند. به ویژه زائرخضرخان که با پول خود تجارت می کرد، تا جایی که انگلیسیها دویست صندوق چای او را در گمرک بوشهر ضبط کرده بودند. (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص67) اندک اندک ایل مقتدر قشقائی و نیز برخی از سران بختیاری که به طور سنتی از طرفداران بریتانیا محسوب می‌شدند به آلمان تمایل یافتند. با همکاری و کمک همین نیروها بود که انگلیسیها از بوشهر بیرون رانده شدند و شیراز و مناطق مجاور فارس به تصرف قوای ملّی درآمد و منافع و اتباع انگلیسی در خطر انهدام قرار گرفتند. (دنیس رایت/نقش انگلیس در ایران/فرخی/1361/ص270) بسته بودن راه بوشهر-شیراز از تلاشهای واسموس بود که پیامدهای ناگواری نیز برای انگلیسیها به همراه آورد. اگرچه کالاهای بازرگانی انگلیسی از آن راه می‌گذشت، اما از حمل و نقل تجهیزات نظامی «پلیس جنوب» (S.P.R - South Persian Rifles) که «سرپرسی سایکس» آن را تشکیل داده بود و برای انگلیسیها اهمیت فوق‌العاده ای داشت، جلوگیری شد. (محمدقلی مجد/انگلیس و اشغال ایران در جنگ جهانی اول/مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی/1390/ص245- 246) تصویری از فرمانده و تفنگداران پلیس جنوب (S.P.R) - 1917 میلادی واسموس یک تنه در سراسر فارس می‌گشت و ملاقات های سرّی با شخصیتهای صاحب نفوذ و نیز برخی سران پلیس جنوب ترتیب می داد. او گذشته از والی فارس، به سران عشایر، ژاندارمری و محافل بانفوذ شیراز مانند روحانیون و بازرگانان و دموکراتها هم امید داشت. فارس، از ولایاتی بود که دولت مرکزی در آنجا نفوذ زیادی نداشت، زیرا گذشته از ناتوانی دولت، دو ایل مهم قشقایی و خمسه قدرتهای اصلی آن ولایت بودند و بر راههای بازرگانی و ارتباطی نظارت می‌کردند و گمرکات را در دست داشتند، به ویژه اینکه بازرگانی انگلیسیها از راه بوشهر-شیراز بود و از مناطق قشقاییها می‌گذشت. کاروانهای انگلیسی بارها مورد چپاول قشقاییها قرار گرفته بودند و انگلیسیها رابطه خوبی با این ایل نداشتند و به عکس با بختیاریها که رقیب قشقاییها بودند، مناسباتشان دوستانه بود. میان صولت‌الدوله رئیس ایل قشقایی و قوام الملک سرکرده ایل خمسه دشمنی دیرینه ای وجود داشت. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص 210) اقدامات او چنان هیجانی در میان سواران قشقائی برپا کرد که صولت‌الدوله رئیس ایل نیز به تبعیت از افکار عمومی تصمیم به جنگ آشکار با انگلیسیها گرفت. (احمدعلی سپهر مورخ‌الدوله/ایران در جنگ بزرگ 1918-1914م/بانک ملّی ایران/1336/ص82) بخشی دیگر از فعالیتهای واسموس، اخلال در صادرات نفت و متوجه ساختن بریتانیا به محور جنوب و در نتیجه تضعیف جبهه انگلیسی در بین النهرین بود که با موفقیت به اجرا درآمد. از نتایج این عملیات، سقوط کوت‌العماره و شکست خفت بار انگلیس و بر جای نهادن دست کم دوازده هزار اسیر جنگی بود. (علیرضا ملائی/جنگ جهانی اول؛ آلمانها و رخنه در ساختار اجتماعی، سیاسی ایران/فصلنامه تاریخ معاصر ایران/1376/ص46) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از زندگی و اقدامات ویلهلم واسموس و نقش او در شکست آلمان در جنگ جهانی اول خواهیم پرداخت.این بخش با عنوان «واسموس پرشیا» منتشر خواهند شد.
  13. 1 پسندیده شده
    شبکه فاکس خبری فاکس‌نیوز روز سه‌شنبه در گزارشی به نقل از مقامات آمریکایی مدعی شد که حدود 200 نظامی آمریکایی مستقر در پایگاه التنف که مهم‌ترین محل استقرار نظامیان آمریکایی در سوریه به شمار می‌رود، هفته گذشته پیش از حمله پهپادی به این پایگاه نظامی آنجا را ترک کرده بودند. این مقامات آمریکایی که فاکس نیوز نامشان را فاش نکرده، مدعی شده‌اند که حدود 200 نفر از نظامیان مستقر در پایگاه التنف به کمک هواپیماهای ترابری c-130 این پایگاه را ترک کرده و در هنگام حمله پهپادی به پایگاه التنف تنها حدود 25 نفر در آنجا حضور داشته‌اند. بر اساس گزارش فاکس نیوز، مقامات مذکور اشاره‌ای به اینکه چه نوع اطلاعاتی باعث شده که نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه التنف از حمله احتمالی آگاه شوند، نکرده‌اند. آنها مدعی شده‌اند که هیچ‌یک از نظامیان آمریکایی در حمله پهپادی به پایگاه التنف زخمی یا کشته نشده‌اند. در حال حاضر حدود 900 نظامی آمریکایی به بهانه مبارزه با تروریسم در سوریه حضور دارند.
  14. 1 پسندیده شده
    مرز اردن نقطه ضعف رژیم صهیونیستی یاداوری این نکته ضروری است که نقطه شکست اسراییل ، تسلیح کرانه باختری است عقبه این منطقه مرز اردن هست از این بابت اسرائیل برای اتحاد با اردن و کنترل انجا سنگ تمام گذاشته است لازم به ذکر است که بیش از نیمی از جمعیت اردن فلسطینی هستند پس تسلیح کرانه باختری امری شدنی است و بزرگترین مشکل حکومت خودگردان فلسطین هست که مانع از شکل گیری حرکات مسلحانه در کرانه می شود ------------- تکمیل اسرائیل به شدت روی تسلیحات خود می نازد ولی این تسلیحات در دفاع نزدیک انچنان کارایی نداشته و مجبور هستند در میدان زمین روبرو شوند
  15. 1 پسندیده شده
    با سلام برادر گرامی اصلا به ادعای توان تولید داخلی خوشبین نباشید ، تمامی ادعاهای گذشته در موردتوان تولید هواپیمای جنگنده و ریز سیستمهای ان در ایران ، پوچ و بی اساس از اب در اومدن ، تولید یک هواپیمای بومی در وهله ی نخست یک پشتوانه اقتصادی قوی میخواد که ما به هیچ عنوان نداریمش ، بهمین خاطر کشورهای کمی هستند که میتوانند جنگنده بسازند !
  16. 1 پسندیده شده
    اولین تصاویر از پایگاه‌ ارتش تروریست آمریکایی در سوریه که توسط جبهه مقاومت مورد اصابت قرار گرفته است
  17. 1 پسندیده شده
    اگه نقاطی که با خطوط قرمز مشخص شده مورد هدف قرار گرفته یه جور حمله هشدار دهنده به نظر می رسه مشخصا این نقاط که در انتها و یا خارج پایگاه هستند به نظر کم اهمیت تر هستند و احتمالا پرسنل دائمی نداره و یا با حداقل نیرو اداره میشه
  18. 1 پسندیده شده
    روز گذشته کاروانی از خودرو ها که گفته شده متعلق به سرکرده تحریر الشام یعنی محمد الجولانی در نوار مرزی ادلب با ترکیه مشاهده شد .با تایید خبر پهپادهای سوری وروسی در منطقه مشغول به پرواز شده وتوپخانه ارتش سوریه لحظاتی بعد مرکز پلیس شهرک 15000 نفری سرمدا را با گلوله های لیزری توپخانه ایی مورد حمله قرار داد در این حمله 4 نفر از جمله فرمانده پلیس سرمدا کشته و15 تن دیگر زخمی شدن تحرکات ارتش سوریه به سمت شمال غرب سوریه فرودگاه کویرس که به عنوان یک فرودگاه اموزشی مورد استفاده قرار میگرفت بعد از باز سازی اموزش خلبانان سوری را از سر گرفت و همچنان به یکی از پایگاههای محل حضور روسها تبدیل شده است کاروان مزدوران ترکیه در شهر مرزی اعزاز در نزدیکی تل رفعت به نظر میرسد ترکیه با همراهی مزدوران سوری خود قصد دارد حملات برای تصرف شهرک تل رفعت که هم اکنون در اختیار نیروهای کرد است را اغاز کند هواگردهای روسی روز گذشته در این مناطق برگه های را به این مضمون فرو ریختن که هر حمله ایی را پاسخ خواهیم داد ارتش سوریه هم در این مناطق دست به تحرکاتی زده است. البته ممکن است این تحرکات برای ترساندن اکراد از انجام حملات بیشتر و تقسیم کردن قوای سوری باشد کشته شدن دو سرباز ارتش ترکیه در انفجار بمب کنار جاده ایی استان ادلب
  19. 1 پسندیده شده
    یکی از ویژگی مثبت تانک های غربی همچون لئوپارد و ابرامز در مقابل نمونه های شرقی مثل سری تی-72 قابلیت بروز رسانی با کمترین تغییرات در سیستم های داخلی هست. در حقیقت طراحان غربی قابلیت بروز رسانی در آینده را برای این تانک ها در نظر گرفته اند. تانک های غربی پیشرانه های به مراتب قوی تر دارند در نتیجه بدون مشکل در کاهش تحرک پذیری می توان افزایش وزن را در در این تانک ها اعمال کرد. به نوعی نسخه لئوپارد 2A5 و نسخه 2pl هر دو از نسخه از سری 2A4 مشتق شده اند و هر سه سری تانک از یک نوع پیشرانه بهره میبرند. با وجود اضافه شدن زره های ماژولار جدید وزن تانک 2pl (وزنی در حدود 60 تن) به مراتب سبک تر از لئوپارد 2A5 (وزنی در حدود62 تن) است. پس مشکلی از نظر تحرک پذیری در نسخه 2pl وجود ندارد چون این سری حتی سبک تر از نسخه های مدرن تر لئوپارد هست. البته حتی تانک های پیشرفته تر سری لئوپارد یعنی 2A7 با وزن 67.5 تن به مدد پیشرانه دیزیل قدرتمند MTU MB-837 Ka501 مشکلی در تحرک پذیری ندارد. پلنگ های لهستانی از راست به چپ تانک لئوپارد 2pl ، لئوپارد 2A5 و 2A4 سمت راست لئوپارد 2pl و سمت چپ 2A4 در این تصویر میتوان زره های ماژولار که به برجک اضافه شده است را مشاهده کرد لئوپارد 2A5 هم نسخه پیشرفته تر لئوپارد 2A4 مسحوب میشود. در این تصویر میتوان زره های ماژولار جدید نصب شده بر روی برجک نسخه لئوپارد 2A5 و نسخه های بالاتر را مشاهده کرد
  20. 1 پسندیده شده
    در جنوب صحرای نقب روستایی وجود دارد با نام العراقیب. مردمان این روستای بیابانی به مانند خیلی اعراب فلسطینی اسرائیل که شرایط زندگی سختی دارند در این بیابان به دنبال زندگی روزمره خود هستند ولی دولت اسرائیل به بهانه اینکه ساخت و ساز این افراد در سرزمین اجدادی آنها غیر قانونی است دست به تخریب خانه هایشان می زند که با چنگ و دندان می سازند. تاسف بار خرابی 188 باره این روستا ( تا زمان مطالعه خبر مرجع وگرنه معلوم نیست این رقم در حال حاضر چقدر است) توسط اسرائیل است. نکته ای که به ذهن بنده رسید تقابل جالب سنت و مدرنیته است : از طرفی فلسطینی ها را می بینیم که بر ارزش و حق اجدادی داشتن سرزمین شان تاکید می کنند. حال ممکن است شیوه زندگی و گذران امور این کشور و مردمانش مدرن و خوب نباشد. از طرفی رژیم اسرائیل سالها است بر تکنولوژی و بالا بودن سطح زندگی خود تاکید دارد و مستقیم و غیر مستقیم از فلسطینیان میخواهد که به عنوان شهروند درجه 2و 3 ( واد جزئیات نمیشم ) به این رژیم ملحق شده تا در مقابل دست کشیدن از حقش نسبت به سرزمین فلسطین ، به فرصت های شغلی و زندگی آسوده تر در جامعه تلفیقی اسرائیل بپردازد. واقعا به زور نمی توان مردمانی را از بافت فرهنگی و تاریخی خود جدا کرده و به آنها وعده زندگی بهتر آنهم بدون کرامت انسانی را داد. 188 بار روستایی بر سر مردمانش خراب می شود تا چه زندگی به آنها پیشکش شود بدون آیین، سیستم حکومت داری و فرهنگ مستقل. اعراب در زمان قبل از صدر اسلام عبارتی را به کار می بردند که ما خود را اسیر بیابان های بی آب و علف کردیم تا تحت سیطه رومیان و ساسانیان نباشیم حال غرب باید بداند که شرایطی که در دول عربی زبان به وجود آورده چیزی نیست که الگویی خوب زندگی برای آیندگان شود. گرفتن فرهنگ و هویت این مردمان از هر سرزمین و حراج منابع غنی آنها و ارائه حداقل تکنولوژی آن هم با هزینه زیاد و نه با انتقال کامل فناوری چیزی نیست که چه در زمان حال خوشایند باشد و چه تامین کننده سعادت آینده باشد. ما در خاورمیانه بسیار مردمان و دولت ها را دیدیم که مغلوب نیروهای مهاجم شدند و حتی فرهنگ و آیین آنها استحاله پیدا کرده و تغییر کرده چون در مقابل فرهنگی پویا و غنی تر قرار گرفته بودد ولی من در غرب و استعمار نوینش بجز گرگ صفتی و دوشیدن ابدی ملل مقابل آنها چیزی ندیدم. این امر چیزی است که دافعه عظیم در مقابل آنها در منطقه ایجاد کرده و همین امر روزی زمینه ساز ریشه کنی آنها از منطقه خاورمیانه خواهد شد. منبع: العراقیب و تخریب 188 باره!
  21. 1 پسندیده شده
    بُرشی از روند توسعه سازمان رزم واحدهای تفنگدار دریایی ناخدا هوشنگ صمدی در کتاب خاطرات خود بنام "تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر می نویسد: سال 1357 باید آمادگی پیدا می کردیم که به عنوان تک یگان سازمانی در ارتش پرچم مخصوص داشته باشیم. پرچم را باید از دست شاه می گرفتیم. بنابر این برای مراسم دریافت پرچم از هر لحاظ باید آمادگی پیدا می کردیم. پرسنل باید به لحاظ آموزش های نظامی، عملیات نمایشی، وضع ظاهری و آراستگی و هماهنگی های لازم برای رژه در مقابل پهلوی دوم آماده می شدند. پرچم تکاوران را ناخدا فیوزی از دست وی دریافت کرد. او پس از دیدن سان به اتاق توجیه (بریفینگ) آمد. دریاسالار حبیب اللهی فرمانده نیروی دریایی و معاونین نیرو هم همراه وی بودند.ما در دفتر فرماندهی گردان تکاوران یک برد بزرگ داشتیم که روی آن نقشه ده سال آینده خودمان را ترسیم کرده بودیم. بر اساس آن نقشه قرار بود تا سال 1366 و ظرف ده سال، تکاوران را از یک گردان به سه لشگر افزایش بدهیم. در این مدت باید در همه پایگاه های نیروی دریایی در بوشهر، خرمشهر، چاه بهار، بندرعباس و حتی عسلویه و جزایر ایران در خلیج فارس تکاور مستقر می کردیم. مسئول تشریح برنامه ده ساله به پهلوی دوم هم من بودم. من به عنوان فرمانده گردان تکاوران دریایی، شروع کردم به گزارش دادن و تشریح برنامه ده ساله خودمان. حدود دو ساعت حرف زدم و درباره برنامه های روزانه، کوتاه مدت و بلندمدت گردان تکاوران برای او و همراهانش صحبت کردم و گزارش دادم. در این مدت پهلوی دوم ایستاده بود و به دقت به گزارش های من گوش می داد. صحبت هایم که تمام شد، وی گفت: "آقای ناخدا چرا ده سال؟ برای بعد از مرگ من می خواهید؟". دستپاچه شدم. گفتم: "خدا نکند قربان!!!!! شاه گفت: "بکنیدش پنج سال. پنج سال دیگر به همان جا برسیم". - اطاعت می کنم قربان! فرمانده نیروی دریایی هم احترام نظامی به جا آورد و گفت: "اطاعت می شود قربان" شاه بازدیدی کرد و سوار هلی کوپتر شد و رفت. تا شاه رفت، تیمسار حبیب اللهی همراه معاونانش آمدند به دفتر من و گفت: "این برد را می کنید پنج سال". جانشین نیرو که جزء همراهان بود گفت: "تیمسار کار مشکلی نیست. می خواهیم سالی هزار نفر بگیریم، از این به بعد دو هزار نفر می گیریم. در سال می خواهیم دویست تن تجهیزات بگیریم، چهارصد تن می گیریم. می شود پنج سال". تیمسار حبیب اللهی گفت: "هر کاری می خواهید بکنید. همین جا می مانید، کارها را می کنید و تحویل ناخدا می دهید و بعد برمی گردید تهران". در کمتر از 48 ساعت بُرد ده ساله را به پنج ساله تبدیل کردند. بر اساس برنامه ریزی جدید قرار شد تا سال 1362 ایران سه لشگر تکاور داشته باشد. البته کمی بعد و با شروع انقلاب اسلامی در ایران، همه برنامه ها متوقف شد و آن طرح رویایی ناتمام ماند ....
  22. 1 پسندیده شده
    سی ساله اینو ساختن هنوز یک غلاف هدفگیری براش نتونستن بسازن همونطور که اکثر دوستان می دونن خیلی از صنایع مهم و حیاتی روسیه بخصوص در زمینه الکترونیک در اکراین هست در لینک زیر سخنان یکی از متخصصان جنگ الکترونیک اکراینی که با سیستم های جنگ الکترونیک روسیه کار کرده آمده https://www.ainonline.com/aviation-news/defense/2019-06-16/russian-ew-weaknesses-endure-while-other-nations-innovate سه نکته تا اونها که سواد ترجمه من اجازه داد درباره ضعف سیستم روسی نوشته بود 1- سیستم های جنگ الکترونیک روسیه روی رادارهایی که قابلیت تغییر فرکانس دارند کارایی ندارد چون در سیستم های روسی یک سری الگوهای خاص تعریف شده که فقز بر اون اساس ایجاد جنگ الکترونیک می کنند One is the continued Russian reliance on Digital Radio Frequency Memory (DRFM) as the basis for the signals generated by these jamming pods. This is a system by which the threat library of an EW system recognizes the radar signal that it is receiving and parrots back the signal so that the radar system appears to have contacted nothing. This method depends on the pulses from adversaries to be on a constant frequency and at a standard, regular interval. 2- توان بالای خروجی سیستم های جنگ الکترونیک روسی به نحوی که همین انتشار توان بالا باعث شناسایی هواپیما میشده A second issue is the power levels of Russian jamming systems. The strength of Russian EW signals is at times overpowering, Ukrainian EW specialists tell AIN, but that signal is also so strong that it is also like a beacon. For any enemy’s anti-radiation weapon that has a “home on jam” mode, it literally makes the Russian aircraft a target 3- انحصاری بودن صنایع پیشرفته در چند کشور و ضعف روسیه در این مینه (( برداشت من از دو سه پراگراف آخر))
  23. 1 پسندیده شده
    اردک جهنمی روسی بلوغ جنگنده ضربتی سوخو-34 درآستانه سی امین سالگرد ورود به خدمت عملیاتی سیزدهم آوریل 2020، درست سی امین سالگرد نخستین پرواز جنگنده ضربتی سوخو-34 است که درواقع ، گونه ای برگرفته از جنگنده برتری هوایی سوخو-27 فلانکر طراحی شده در دوران اتحاد جماهیر شوروی که به شکل تخصصی ، اجرای حملات هوا به زمین و ضد سطحی را در نیروی هوایی روسیه بر عهده دارد ، است . این هواگرد رزمی از میانه دهه 80 میلادی ، در دفتر طراحی سوخو بعنوان جانشین بلافصل هواگرد بال متغییر سوخو-24 ام و گونه ای جاه طلبانه وبرگرفته از نسخه اولیه فلانکر بشمار میرفت که همزمان با توسعه گونه سوخو-30 ،اما با ترکیب بندی دو خدمه کنار هم ( دو قلو ) مد نظر نیروی هوایی روسیه قرار گرفت ودر مقایسه با نسخه های قبلی ، پایداری پروازی بیشتری را در اختیار کاربرش قرار می داد . در واقع ، فول بک ، ترکیبی از توانایی های پروازی و رزمی نمونه SU-27K و SU-27UBK برای اجرای عملیات بر فراز دریا و همچنین پتانسیل رزم هوایی سوخو-30 و سوخو-35 را در یک پیکربندی واحد به نمایش می گذاشت . بااین وصف ، طرح سوخو-34 ،یکی از دهها پروژه ای بود که با فروپاشی اتحاد شوروی به تاخیرافتاد یا لغو شد و این مساله با توجه به اتفاقات سالهای بعد ، موجب گردید تا این پیکربندی ، تنها در سال 2014 و در همان سالی که سوخو-35 نیز به دنیای هواگردهای رزمی معرفی شد ، به صحنه عملیاتی وارد گردد . با تمامی این اوصاف ، سوخو-34 یکی از اولین هواگردهایی بود که به صحنه عملیات در سوریه اعزام شد و بر خلاف سلف خود ( سوخو-24) ، قابلیت حمل موشکهای دوربرد هوابه هوا نظیر آر-27 یا آر-77 نیز در اختیار داشت . این جنگنده ها بسرعت به یک سوژه خبری در سوریه تبدیل شدند ، چرا که تمرکز اصلی حملات فول بک علیه تروریستهای القاعده در شمال غربی سوریه و بخصوص ادلب قرار داشت . اهمیت حضور این جنگنده ها ، تا جایی بود که نیروی هوایی روسیه ، به گزارش رسانه های عبری ، حداقل برای یکبار ، از این جنگنده برای رهگیری یک فروند جت F-16 I که برای اجرای حملات هوا به زمین وارد فضای هوایی سوریه شده بود ، استفاده کرده اند . درواقع ، سوخو-34 با توجه به مسلح شدن به طیف گسترده ای از تسلیحات هوابه زمین ، ضد تشعشع و موشکهای ضد سطحی ، پتانسیل قابل توجهی در حمل غلافهای اخلالگر و حسگرهای قدرتمند دارد و این مساله ، هواگرد روسی را به یک سلاح کارا تبدیل نموده است .از جمله مهمترین تسلیحات قابل حمل ، مجموعه موشکهای KH-65 وKH-SD است که توانایی انهدام اهداف مشخص در یکبرد 600 کیلومتری را بدان می دهد ، ضمن اینکه فول بک با مسلح شدن به مهمات KH-38 که بسته به هدف می تواند کلاهکهای متنوعی از جمله خوشه ای ، ترکشی و ضد زره را با خود حمل نماید ،به یک خطر عمده برای اهداف زمینی تبدیل می گردد . مضاف براین ، موشکهای KH-41 باس رعت سه ماخ و مهمات ضد کشتی KH-31 ترکیب مرگباری را برای حمله به اهداف سطحی فراهم نموده است . نیروی هوایی روسیه ، در حال حاضر ، بیشتر از 120 فروند جنگنده ضربتی سوخو-34 را در سازمان رزم خود بخدمت گرفته است که طبق گزارشها ، با هزینه کمتری نسبت به سوخو-35 تولید شده و پیش بینی میشود در تعداد بیشتری خریداری گردد . با این حال ، گرچه فولبک هنوز بعنوان محصول صادراتی روسیه ، در سبد فروش نظامی این کشور قرار ندارد ، اما پیشرانه AL-31FM2 این جنگنده به چین فروخته شده تا در جنگنده نسل پنجم J-20 چینی مورد استفاده قرار گیرد . با توجه به این مساله ، شاید سوخو-34 در حال حاضر ، توانمندترین جت ضربتی دنیای هوانوردی نظامی لقب داشته باشد ، جایی که رقبای سرسختی نظیر اف-16 و F-15E از سالها قبل جای خود را محکم نموده ودر نبردهای متعددی شرکت داشته اند . نیروی هوایی روسیه نیز به تقریب در 5 سال اخیر ، بارها این جنگنده را در عملیات رزمی واقعی در سوریه ، مورد استفاده قرارداده و به احتمال بسیار زیاد ، خط تولید فولبک ، مدتها پس از خاتمه تولید سوخو-35 و سوخو-30 ،ادامه خواهد یافت . پی نوشت : بن پایه صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  24. 1 پسندیده شده
    یه خاطره جالب و غم انگیز از هواپیمای اف7 براتونن تعریف کنم. یکی از خلبانای پایگاه امیدیه که بچه ی دهدشت از توابع استان کهگیلویه و بویر احمد بود تازه دوره آموزشی رو سپری کرده بود. با نامزد و خانوادش قرار میزاره که با هواپیما بیاد دهدشت و براشون حرکات آکروباتیک انجام بده. این خلبان بعداز پرواز بدون هماهنگی و بی اجازه مسیر هواپیما رو به سمت دهدشت منحرف می کنه و بدون توجه به اخطارهای سایت رادار پایگاه پدافند هوایی بهبهان به سرعت به منطقه رو ترک می کنه اما متعصفانه هواپیما به کوه های منطقه برخورد می کنه و قبل از اینکه خلبان بتونه کاری انجام بده کشته می شه. روحش شاد...
  25. 1 پسندیده شده
    کاش همین به قول شما ناکارآمد رو هم می توستیم بسازیم با تمام اجزا و احشاش!