برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 18 آبان 1400 در پست ها
-
3 پسندیده شدهنمونه ای از تحریف واقیعات و حقیقت و جهت دهی محتوا و دروغ پردازی ذیل مقالات غیرمرتبط و جا انداختن روایت دلخواه را میشه در این مقاله نیوزویک (بعد اینها شدند بت ازادی و بیان حقیقت و بدون تحریف برای برخی در داخل) که به ظاهر داره پیشنهاد غیر تنش زایی میده را مشاهده میکنیم (رسانه های ما هم بدون هیچ توضیحی عینا به خیال اینکه موضع ایران را تقویت میکنه ترجمه میکنند و کم کم با تکرار برخی عبارات ذیل روایات، روایت دلخواه جا میفته و برای همین میبینیم مثلا یک استاد سیاسی داخلی هم جای جانی و قربانی را عوض میکنه (اگر تعمدا ندونیم) ) توجه کنید به پاراگراف بالا، اول گزاره رویکرد ایران تهاجمی شد را مطرح میکنه و برای مصداق هاش هم مواردی را ذکر میکنه. نکته جالبی که وجود داره و همه ما شاید بدونیم (چون به وقتش تحلیل شده) اینه که مصداق ها همه با حذف علت بیان شدند گویا به خودی خود و در قدم اول رخ دادند در حالیکه با اطلاعاتی که ما داریم و حتی خودشون هم به شکل جزیره ای بهش پرداختند میدونیم تقریبا تمام مصداق های نام برده شده واکنشی بودند نه تهاجمی. یعنی طرف مقابل یک اقدام تهاجمی علیه ایران انجام داده و ایران مجبور به پاسخ شده. 1.حملات ضد کشتی های ایران: حملات متقابل در خلیج فارس 2.حملات به نفت کشهای ایران برای فلج کردن جریان صادرات نفت توسط ر.صهیونیستی: حملات متقابل ایران در دریا 3.توقیف نفت کش ایرانی توسط انگلیس: توقیف نفت کش انگلیسی توسط ایران 4.حملات ضد تاسیسات عربستان: اولا به اعتراف خودشون از مبدا یمن احتمالا و ثانیا در پاسخ به تهاجم غیرانسانی سعودی به یمن و شاید در پاسخ به شیطنت عربستان در دریای سرخ و ادعای بن سلمان برای جنگ را به داخل ایران کشاندن و چند حمله تروریستی در ایران و ... 5. حمله ضد کشتی غیرنظامی(!) صهیونیستها (واژه پردازی را ببینیم، در مورد ایران کشتیها کشتیهای قاچاقچی هستند (در حالیکه تجاری و در حال اقدام بازرگانی هستند) ولی در مورد رژیم صهیونیستی حتی واژه تجاری را استفاده نمی کنند چون بار همدلی واژه غیرنظامی بیشتر هست و مخاطب از کشتی کروز و مسافری گرفته تا ده ها کشتی دیگه به ذهنش متبادر میشه)) : در حالیکه به گفته معاون اول قبل از اون که باز یک اقدام تدافعی و پاسخ حداقلی ما بوده 200 حمله به کشتی های ایران انجام شده توسط این رژیم و ما مجبور به پاسخ بودیم.* جالبه رسانه های به اصطلاح آزادشون هم گویا در یک مقام استعماری و استکباری اصولا حتی حق دفاع را هم قائل نیستند (نویسنده یعنی واقعا انقدر پرته از ماجراها؟!) و حرکت دفاعی یک کشور را ضد کشورهای همسو تهاجم فرض میکنند بای دیفالت! یعنی اصلا چه معنی داره کشوری که تحت تجاوز/حمله/تحریم قرار گرفت برای ازادی/دفاع/یا دور زدن تحریم تلاش کنه. که تلاشش برای ازادی از اشغالگری؛ تروریسم، برای دفاع در برابر حملات؛ تنش زایی و تهاجم و برای دور زدن تحریم؛ قاچاق و قانون شکنی(!) تعبییر و تفسیر میشه. * با توجه به رخدادهایی که بعدا فاش شد دلایلش در موضوعات اخیر، کم کم به این نتیجه میرسیم شاید که تمام اقدامات ایران که تهاجمی جلوه داده شده در سال های اخیر در واقع پاسخ به یک اقدام خصمانه بودند که در رسانه ها هرگز فاش نشده و بهش پرداخته نشده (با رویکرد غلط پنهان سازی خود ما و البته با جریان قدرتمند رسانه ای غرب که وقتی فاش هم میشه اینطور همه چیز را در روز روشن و با وقاحتت تحریف میکنه با حذف بخشی از ماجرا)
-
3 پسندیده شدهبسم ا... ما هم اینجا هستیم که این بحث ها در چهارچوبی که مشخص شده ، انجام بشود ، علت تفاوت بین میلیتاری و رسانه های دیگر بطور دقیق همین هست . ما نه ساختارشکن هستیم و نه متملق .. میلیتاری روند را دارد بررسی می کند ، بدون اینکه به کسی یا جایگاهی توهین بشود . جا انداختن این روند ، مشکل بود ولی انجام شد ... حالا انهایی که منتقد واقعی هستند ، می تونند از این فرصت استفاده کنند .
-
2 پسندیده شدهاگر ستاری، یا احمد کاظمی یا طهرانی مقدم موفق شدن به خاطر این نبود که سیستم اون ها رو قبول داشت یا نه به خاطر این بود که مدیر میدانی بودن، یعنی به جای نشستن پشت میز و دستور کتبی دادن، میرفتن و واقعیت میدان رو لمس می کردن و با توجه به واقعیت رفتار می کردن برای مثال مدیرکارخانه تا کنار کارگرها نره نمیفهمه شرایط کاریشون چجوری هست و نظراتش رو مبتنی بر واقعیت میکنه و اگر ادم درستی باشه سعی میکنه شرایط کاری شون رو بهتر کنه سواره چه داند از پیاده شهید کاظمی از نگاه شهید طهرانی مقدم مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم لینک شهید سلیمانی نمونه یک مدیر میدانی : نیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت 5 مدیر باشعور لینک ---------------------------- البته اینها که گفتم فقط بخش انسانی مدیریت هست در بخش اجرا، مستند سازی، استانداردسازی ها، و ثبت و مدون کردن اطلاعات و تجربیات بخش های دیگری هستند که به شدت در صنایع نفت و گاز این رویه سازی ها رو می بینیم
-
2 پسندیده شدهبالاتر عرض شد و وقتی شما مثل بنزین یا بورس ، این حوزه را هم مطالبه می کردید به شکل درست آن ، آن وقت از اساس ، مسیر تغییر می کرد .
-
2 پسندیده شدهجالبه امریکا با تمام تکذیبها و عادی جلوه دادن ماجرا (تامین خوراک شبکه های فارسی زبان و البته برخی سیاسیون داخلی برای معمولی جلوه دادن اتفاق و کاستن از بار روانیش برای سیاست های ضد افکار عمومی ایران) درست چند روز بعد از توقیف این نفت کش (3 آبان که هنوز افکار عمومی هیچ کدام از طرفین اطلاع نداره و در موقعیتی نادر خودش امریکا و رسانه هاش هم بر خلاف همیشه چیزی درز ندادند حتی در حد یک اشاره) چندین بار بدون مقدمه برخی مسئولانش از ازادی کشتیرانی در خلیج فارس و تنگه هرمز میگند و تاکید میکنند همچنان بر این عملیات و ائتلاف و هدف استوار هستند و البته مانور بمب افکن بی-1 را برفراز دریای عمان و خلیج فارس و منطقه به نمایش میگذارن. شاید اگر سپاه ماجرا را فاش نمیکرد ترجیح میدادند این واقعه هیچ وقت برملا نشه در موقیعت فعلی چون همانطور که گفته شد تمام اثراتش را هم کنار بزاریم تاثیر منفی روی کشورها و نفت کش هایی میداشت که با امریکا قرار بود در اینده باز با تطمیع و تهدید همکاری کنند در تحریم نفتی و دزدی نفت ایران. حالا باز اصرار دارند ما فقط تماشا میکردیم و اصلا اتفاقی نیفتاده و رسانه های فارسی زبان و همین سیاسیون داخلی کارشناس نظامی! شده هم که نشانه روی کلت یک پاسدار از صد کیلومتری به ناو امریکایی را در بوق و کرنا تنش زایی معرفی میکردند و صدها بار از زوایای مختلف تحلیل و تفسیرش میکردند حالا چسبیدن ناوهای امریکایی به چند سانتی متری قایق های سپاه را اتفاقی معمولی و در راستای تماشا و گردش و بزرگنمایی سپاه! تحلیل میکنند. جالبه حتی گویا ویتنام هم بهش دستوراتی داده شده بود که بهتره ماجرا را فاش نکنی و سر و صدا نکنی بر خلاف همیشه و تحریک کشورها برای سرو صدا که کشتیمون را ایران دزدید و کشتی رانی را به خطر انداخت و .... (مقام پنتاگون جالب بود میگفت کشور مالک نفت کش را خوب میشناسیم )
-
2 پسندیده شدهیادمون نمیره در رزمایش چند سال قبل در همین منطقه میراژ ها از روی مثلا یک هدف رد میشدن و زیرشون بر روی زمین ، با تروکاژ سینمایی بشکه های فوگاز و بنزین منفجر میکردن که یعنی بمب باران کرد و رفت ...............! یعنی حتی نتونستن یه لانچر یا پایلون ساده بمب سقوط ازاد روی این هواپیماها نصب و عملیاتی کنن که دست به این آبروریزی ها میزنن .
-
2 پسندیده شدهبا سلام یه نکته بسیار جالب در این ماجرا ، نحوه تطمیع خدمه نفتکش توسط آمریکایی هاست . گویا در ماجرای اولین ارسال محموله های نفتی ایران به ونزوئلا ، آمریکایی ها از طریق ایمیل به خدمه ی هر چهار کشتی پیشنهاد رشوه به میزان 5 میلیون دلار برای هر نفر و اعطای شهروندی آمریکا برای خود و خانواده شان میدهند ، از چهار فروند کشتی اعزامی ، خدمه و کاپیتان دو کشتی کاملا ایرانی بوده و خدمه و کاپیتان دو کشتی خارجی بودند . کاپیتان و خدمه کشتی توقیف شده در عملیات اخیر ، تطمیع شده و با قبول رشوه محموله را دربست در خاک آمریکا به آمریکا تحویل میدهند یعنی اصلا توقیفی درکار نبوده ! بلکه خدمه این کشتی با خیانت محموله را تسلیم آمریکایی ها کردند ! کشتی دیگر خارجی فقط به لو دادن مسیر اکتفا میکند و خدمه دو کشتی ایرانی با پایداری از دادن اطلاعات و محموله به آمریکایی ها امتناع میکنند . این وطن پرستی خدمه ایرانی برای آمریکایی ها گرون تموم میشه و اسامی خدمه هر دو کشتی ایرانی بعنوان نفرات تحریم شده به کشورهای هم پیمان آمریکا و اروپایی فرستاده میشه تا از ورود آتی اونها به این کشورها جلوگیری بشه . متاسفانه خانواده کاپیتان یکی از کشتی های ایرانی هم در نروژ ساکن بودند و خود کاپیتان هم ساکن آنجا بوده که به دلیل این تحریم مسخره ، از اون موقع تا کنون نتونسته به دیدار خانواده ش در نروژ بره ! جا داره از تمامی خدمه هر دو کشتی ایرانی که با وطن پرستی و رشادت در این ماجرا آینده بین المللی شغلی خودشون رو بخطر انداختند ، بعنوان قهرمان تقدیر بشه .
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمقدمه : به اعتقاد ستاره رزم زرهی ، ژنرال هاینز گودریان ، " رسیدن به جبهه ، نیمی از پیروزی است " و حقیقتاً این جمله در سراسر نبردهای دوران معاصر ، از نبرد وردن در نخستین جنگ جهانی تا کورسک در جبهه شرقی ، نرماندی در شمال غربی اروپا ، نبرد کورال سی ، عملیات سقوط ( طرح تهاجم به سرزمین اصلی ژاپن در جنگ دوم که هرگز اجرا نشد ) ، عملیات پیاده شدن در اینچون ( جنگ کره ) ، جنگ 1991 خلیج پارس ، مصداق پیدا کرده و بدون شک در آینده نیز اثبات خواهد شد . این مقدمه بسیار کوتاه و شاید با ارتباط اندک به متن اصلی ، یک مساله را به فرماندهان محترم نیروی های مسلح ( ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) که مخاطب اصلی این سطور هستند ، به شکل جدی یاد آوری می کند که " قدرت هوایی " جزء جدایی ناپذیر صحنه عملیات رزمی در قرن بیست و یکم بوده و خواهد بود . طبیعتاً همه این عزیزان ، نقش بی بدیل ناوگان ترابری تاکتیکی C-130 نیروی هوایی را در سالهای دفاع مقدس در پشتیبانی از جبهه های حق علیه باطل به یاد دارند . در نتیجه ، از فرماندهان محترم انتظار بسیار جدی وجود دارد که با اتکاء به این تجربیات ارزشمند که حاصل 2920 روز عملیات رزمی و خون 300000 شهید است ، مسئولیت خود را در بروز نگاه داشتن این دارایی های ارزشمند با جدیت بیشتری ایفا نمایند . انشاا.... اسب بارکش نیروی هوایی : به شکل مشخصی ، ناوگان هرکولس های نیروی هوایی ارتش ج.ا.ایران ، یک امتیاز مثبت برای واحدهای نیروی زمینی ، بویژه یگانهای هوابرد محسوب می گردد .براساس اطلاعات موجود ، هرکولس های پایگاه هوایی شیراز عمدتاً برای رفع نیازمندی های دو گردان هوابرد سیصد و یکم و سیصد و دوم نیروی زمینی که بعدها در هم ادغام شده و در سال 1976 با عنوان جدید تیپ 55 نیروهای ویژه تجدید سازمان یافتند ، به این پایگاه اختصاص پیدا کردند ، در حالی که تیپ 23 نیروهای ویژه ، کار خود را از ابتدا با این پرنده ها و از مبداء پایگاه تهران ، آغاز نمود . کاپیتان جواد حسینی ، 1962 ، ورود نخستین C-130B به ناوگان نیروی هوایی در این زمان ، پس از آنکه سردار محمد داوودخان ، نخست وزیر اسبق افغانستان ، پسرعموی خود ، محمد ظاهر شاه را دریک کودتای بدون خونریزی به سال 1973 سرنگون نمود ، خود را رییس جمهور افغانستان اعلام کرد ، پهلوی دوم در مورد وقوع این کودتاها در کشورهایی نظیر عربستان و کویت ، بشدت دچار نگرانی شد ، بنابراین ، نیروی زمینی ارتش بسرعت دست به تشکیل واحدهای ویژه هوابرد به منظور استقرار در پایتخت زد تا در صورت کودتا در این دوکشور ، این واحدها بسرعت به منطقه اعزام گردند . به این ترتیب ، این واحدها تشکیل و مسلح شدند . با آغاز دهه 70 میلادی ، واحدهای هوابرد ارتش ایران ، در یک اقدام غیرقابل پیش بینی ، وارد عملیات ضد شورش در ظفار عمان ، مابین سالهای 1972 تا1978 گردید و تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 ، برای اجرای عملیات رزمی در آسیا ، خاورمیانه و شمال آفریقا ، همواره در حال آماده باش رزمی قرار داشت . فرودگاه مونیخ ، 1354 شمسی فلسفه تشکیل این واحد نظامی و نگاه داشتن آن در حالت آماده باش دائمی ، با کودتای 1977 پاکستان که در جریان آن ، رییس جمهور وقت این کشور ( ذوالفقار علی بوتو) توسط رییس ستاد ارتش پاکستان ( ژنرال ضیاء الحق) از کار برکنار گردید ، به اثبات رسید . در جریان این کودتا ، بوتو بازداشت شد ، اما سرویس اطلاعاتی وقت ایران به پهلوی دوم هشدار داد که برنامه اعدام بوتو ، در دستور کار قرار دارد ، در نتیجه ، وی به واحدهای ویژه تیپ 23 هوابرد فرمان داد تا مقدمات نجات بوتو را فراهم آورند . با این دستور ، واحدهای هوابرد ویژه ارتش ایران ، با استفاده از یک فرودگاه دورافتاده در نزدیکی دریاچه نمک ( فرودگاه کوشک نصرت ) برنامه نجات بوتو را تمرین نموده تا فرمان اجرای عملیات صادر گردد . اما وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 1357 ، موجب توقف تمام برنامه ریزی ها شد و بوتو نیز در سال 1979 اعدام گردید . پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 ، دو یگان نخبه نیروی زمینی ( تیپ های 55 و 23 هوابرد ) بدلیل شرکت معدود عناصر خائن در کودتای ژوئیه 1980 " کودتای نقاب" دستخوش تغییرات وسیعی شد که موجبات تضعیف آن را فراهم نمود . اما با شروع جنگ تحمیلی و حمله ناجوانمردانه ارتش بعث عراق ، پرسنل متعهد ، حرفه ای و وطن دوست این دو یگان نخبه ، با استفاده از حمّیت دینی و ملی ، دست به بازسازی سازمان رزم این یگانها زده تا از تجربه آنها در جنگ با متجاوزان بعثی استفاده گردد ، تاجایی که بخشی از سازمان رزم تیپ 55 هوابرد ، برای مبارزه با اشغالگران قدس ، به سوریه و لبنان اعزام شدند ، اما پس از مدت کوتاهی به این واحد دستور بازگشت داده شد تا روی جنگ با عراق متمرکز شوند . پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، لشکر 23 هوابرد ( قبلاً تیپ 23 هوابرد ) در قالب تیپ 65 هوا-دریا (نوهد ) مجدداً سازماندهی شد و بسرعت برعلیه عناصر تروریستی مستقر در غرب کشور ( پژاک ) ، طالبان ( درشرق) و تجزیه طلبان جنوب شرق وارد عمل گردید که در این میان پشتیبانی همه جانبه اسکادران های ترابری تاکتیکی یازدهم ، دوازدهم و هفتاد و دوم ، را در پشت خود حس می نمود . هرکولس های نیروی هوایی ارتش ، ستون فقرات پشتیبانی رزمی در دفاع مقدس بشمار می آمدند این دو یگان نخبه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( تیپ 23 و 55 هوابرد ) سالانه تمرینات متعددی را برای حفظ آمادگی خود بویژه برای مقابله با حوادث تروریستی نظیر گروگانگیری ، اجرا می نمایند . براساس روند آموزشی ، پرسنل نظامی ، با هرکولس های ترابری از مبداء تهران ،به منطقه آموزشی منتقل می شوند ، در حالی که عناصر دشمن فرضی با استفاده از بالگردهای ترابری ، به محل درگیری منتقل و به انتظار آنها می نشینند . بعنوان مثال ، در یک تمرین نظامی ، در حالی که یکفروند C-130H ( رجیستر 4893-5) جمعی اسکادران 12 ترابری تاکتیکی ، پرسنل تیپ 65 نوهد را به یک جاده کویری دورافتاده ، منتقل می نماید ، بالگردهای هوانیروز نیروی زمینی ( دوفروند بالگرد بل 214 به رجیستر 4898-6 و 4898-6 ) قبل از آن ، با انتقال یکسری خودرو و مسدود کردن جاده ، نقش واحدهای دشمن را بر عهده گرفته بودند . پس از پایان تمرین نیز ، همه واحدها به پایگاه هوایی " جاسک" منتقل شدند . هرکول های پشتیبانی پارسی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، یکی از بزرگترین کاربران پرنده های ترابری تاکتیکی سی-130 هرکولس در جنوب غربی قاره پهناور آسیا بشمار می رود و به همین سبب ، همواره نیمی از ناوگان 35 فروندی موجود این نیرو که در سه اسکادران حمل و نقل تاکتیکی ( TTS) و دو پایگاه اصلی و مستقل توزیع شده است ، در حال آماده باش کامل برای اجرای ماموریتهای محوله است . ماموریت این پرنده های ترابری ، عمدتاً شامل حمل و نقل تاکتیکی برای واحدهای مختلف نیروهای مسلح ، انتقال پرسنل و تجهیزات نظامی ، بارریزی هوایی ، اجرای ماموریتهای امداد هوایی ، تخلیه پزشکی ، پشتیبانی از ماموریتهای حوادث غیر مترقبه است . علاوه براین وظایف متعارف ، ناوگان هرکولسهای نیروی هوایی ، اجرای ماموریتهای کمتر شناخته شده اطلاعات سیگنالی بر فراز ایران ، عراق و سوریه بر علیه تروریسم را بر عهده دارد . با توجه به ماموریتهای سنگین محوله به این ناوگان که در طول جنگ ایران و عراق ، دچار فرسایش بسیاری شد ، در فوریه 2008 ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ارتش ، قراردادی را با شرکت صنایع هوایی ایران (IACI) برای بروزرسانی و ارتقاء هرکولس های موجود در سازمان رزم نیرو را تحت عنوان پروژه ستاری ، منعقد نمود . اگر چه اطلاعات کمی در این زمینه منتشر شده ، با این حال شواهد و قرائن نشان می دهد که این پروژه شامل نصب و راه اندازی رادیوهای HF و U/VHF که تحت امتیاز صنایع الکترونیک ایران تولید می شد ، بعلاوه یک نمایشگر چند کاره (MFD) با قابلیت استفاده از نقشه های متحرک و همچنین یک رادار ارتفاع سنج با منشاء روسی ، می گردید . با گذشت دو سال از شروع پروژه ، یعنی در 26 سپتامبر 2010 ،نخستین فروند از پرنده ارتقاء یافته ، ( یکفروند C-130E به رجیستر 8514-5) جمعی اسکادران 11 ترابری تاکتیکی ، در مراسمی با حضور فرمانده وقت نیروی هوایی و وزیر دفاع به پرواز در آمد . بنابر اعتقاد برخی منابع ، رادیوی جدید ، عمدتاً بعنوان تجهیزات اضافی و درپی درخواست خلبانان نصب شد ، در حالی که نمایشگرهای چندکاره (MFD) عمدتاً برای نمایش داده های پیشرانه و به شکل موقت در بخش بالایی پنل اصلی قرار گرفت . بطور مشخص ، بدلیل تنگناهای موجود ، صنایع هوایی ایران ، برای حل یکسری گلوگاه های حساس ، قرار دادی را بایک شرکت اندونزیایی منعقد نمود تا مشکلات اتصال و ارتباط میان نمایشگرهای چند کاره را با پیشرانه برطرف نماید . دومین MFD نیز که برای تسهیل وظایف ناوبر این پرنده نصب گردید ، قابلیتهای جدیدی از جمله یک نقشه متحرک با توانایی استفاده از GPS را برروی یک صفحه نمایشگر رنگی که همزمان توانایی نمایش داده های رادار دیجیتال هواشناسی را داشت ، برای خدمه فراهم می آورد . در ادامه برنامه ، دومین پرنده ( یکفروند C-130E به رجیستر 8544-5) جمعی اسکادران 11 تاکتیکی ، در 13 سپتامبر 2008 وارد مجموعه IACI گردید و بعنوان دومین هواپیما برای اجرای ارتقاءهای پیش گفته در قالب پروزه ستاری انتخاب گردید و با انجام مراحل پیش گفته شده ، نخستین پرواز موفقیت آمیز آن در 13 سپتامبر 2011 توسط خلبانان آزمایشگر ، صورت گرفت . با روندی که بیان شد ، شرکت صنایع هوایی ایران ، در یک قالب منظم ، هر دوسال ، حداقل یکفروند از هرکولس های نیروی هوایی را بروز رسانی و در اختیار کاربرانش قرار می دهد . علاوه برآن ، مراکز تعمیر و نگهداری صحرایی ناوگان C-130 E نیروی هوایی که در دو پایگاه یکم و هفتم تاکتیکی این نیرو مستقر هستند ، هر سال ، حداقل دو هواپیما را اورهال نموده و چک لیستهای را براساس سختگیرانه ترین استانداردها اجرا می نمایند . نمای کابین هرکولس به رجیستر 8517-5 این جریان با پایان یافتن ارتقاء سومین هرکولس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( یکفروند C-130E به رجیستر 8517-5) جمعی اسکادران ترابری تاکتیکی یازدهم ، در سپتامبر 2012 ادامه پیدا نمود و چهارمین فروند ( یکفروند C-130E به رجیستر 8541-5) جمعی اسکادران دوازدهم تاکتیکی ، نیز در دسامبر 2013 به شرکت طرف قرار داد تحویل گردید . علاوه برآن با آغاز نوامبر 2014 ، ارتقاء یکفروند دیگر از این پرنده های کهنسال ، ( C-130E به رجیستر 8552-5) پایان یافت و به اسکادران دوازدهم تحویل شد و سرانجام ، 8 سال پس از آغاز این بروزرسانی ها ، در مارس 2015 ، یکفروند C-130E به رجیستر 8513-5 جمعی اسکادران هفتادو دوم ترابری تاکتیکی به شرکت صنایع هوایی ایران تحویل شد تا براساس قرار دادهای امضاء شده ، کار ارتقاء صورت گیرد . با شدت یافتن آتش جنگ در سوریه و بروز نشانه های جدید از حضور نامحسوس و غیررسمی عناصری از واحدهای مسلح ایرانی برای مقابله با تروریسم افراطی در این کشور جنگ زده ، صنایع هوایی ایران ، کار بروزرسانی و ارتقاء هرکولس های نیروی هوایی را با توجه به نقش راهبردی آنها در این نبرد ، شتاب بیشتری داد ، بطوریکه ، به شکل همزمان ، دوفروند هرکولس ( یکفروند C-130E به رجیستر 8507-5 جمعی اسکادران یازدهم و یکفروند C-130H به رجیستر 8538-5 جمعی اسکادران 12 ترابری تاکتیکی) بسرعت در اکتبر 2015 و آوریل 2016 ارتقاء و تحویل داده شد . یکی از خلبانان هرکولس مستقر در پایگاه یکم در خصوص چگونگی پرواز هرکولس ارتقاء یافته ( 8514-5) چنین توضیح می دهد : " شتاب هواپیما ، تا حد زیادی ، به لطف پیشرانه های جدید ، بهبود پیدا کرده ، این مساله بویژه در سرعتهای پایین و در زمان تقرب نهایی برای اجرای نشست و برخاست های تاکتیکی و سریع در باندهای کوتاه ، خودش را نشان می دهد . با این حال ما نمی توانیم به اطلاعات نمایش داده شده در نمایشگرهای دیجیتال اعتماد کنیم و به نشانگرهای آنالوگ قدیمی ، اطمینان بیشتری وجود دارد . چنانکه از دو نمایشگر نصب شده ، یکی همواره از سرویس خارج هست و دیگری نیز اطلاعات نادرستی را ارائه می کند ، من نمی دانم که چرا نیروی هوایی بیشتر از دو میلیون دلار برای نصب این نمایشگر ها هزینه نموده است !!!!! علاوه برآن ، هرکولس تست شده ( رجیستر 8514-5) در طول پرواز با مشکلات فنی متعددی مواجه شده و این مساله موجب نگرانی است . بعنوان مثال از این هواپیما در یک پرواز طولانی از تهران تا جزیره خارک در خلیج پارس مورد استفاده قرار گرفت . هنگامی که خدمه برای بازگشت به تهران آماده می شدند ، پیشرانه شماره 4 در زمان راه اندازی دچار نقص فنی شد . در گذشته این مساله براحتی قابل رفع بود ولی در این مورد ، بیشتر از 15 ساعت به انتظار قطعه یدکی بودیم تا پرواز با ایمنی انجام گردد . شخصاً هیچ مشکلی با رادیوهای جدید ندارم ولی برخی از خدمه هنوز به این تجهیزات جدید اعتماد ندارند و هنوز از تجهیزات قدیمی استفاده می کنند" ادامه دارد .............................. منبع : AirForces.Monthly..July.2016 ، صفحات 40-36 پی نوشت : متاسفانه نویسنده این مطلب ، در یکی از بخشهای این مقاله و بر خلاف روح حاکم بر یک بررسی علمی / تاریخی ، مطالبی را بیان نموده که مغایر با قوانین بشمار می رود . این نکته به این دلیل بیان شد که خواننده پس از مراجعه به متن اصلی ، دچار شبهه نگردد . این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . :rose: مترجم( با اندکی تلخیص) : MR9 :rose:
-
1 پسندیده شدهدوست عزیز مدیریت یک علمه در کشور های پیشرفته مثلا ژاپن اگر یک پروژه با استفاده از هزینه عمومی نتیجه نده مدیر عذر خواهی میکنه استفا میده سرافکنده میشه در کشور های جهان سوم اگر مدیر رو با سیم بکسل از میزش جدا کنید جدا نمیشه بنظرتون علت چیه؟ شاید گفتن این مطلب اینجا درست نباشه اما یک مثاله برای دونستن وضعیت کل کشور در مدیریت چهل مدل واکسن رو نمایی شد هر کدوم میلیون ها میلیارد ها و .... بودجه دریافت کرد و در نهایت واکسن برکت که قول 50میلیون دوز واکسن تابرج 5الی 6الی 7(بنابر روایت های مختلف)را داده بود شد یک پروژه شکست خورده اگر این اتفاق در چین و ژاپن اتفاق افتاده بود کل مدریت بهداشت زیر رو میشد اما در کشور ما حتی کسی از طرف باز خواست نکرد که این همه بودجه کجا رفت صرف چی شد بنظرم ایران خودرو ایسم و نحوه مدریت اون در تمام ارکان کشور وجود داره و علت اونم یک چیزه در کشور ما با توجه به نوع نگاه مدیریت قبل از علم باید به سیستم وفادار باشه اما چون این وفاداری دارای ترازو نیست هر کسی دیگری رو خائن نشون داده و راه رو برای مدریت خودش باز میکنه اگر امثال ستاری در مدیریت موفق شدن بخاطر این بود که سیستم باور داشت این شخص وفاداره و هرداروی تلخی رو از دست این مدیر میگرفت اما الان شما مطمئن باشید مدیر دانا با کوچکترین انتقاد حذف میشه و مدیران نالایق به راحتی با تملق و چاپلوسی بالا میان و با رسیدن به میز مدیریت با استفاده از چسب ..... و تنها نتیجه این مدیران چند شو تبلیغاتی و تمام .راهکار: 1-شفافیت در همه عرصه ها نیاز به شفافیت داریم از ارای مجلس تا پروژه های مختلف نظامی و.... 2-نرم افزار محور شدن در تمامی مراحل
-
1 پسندیده شدهبنده هم دقیق همین را عرض می کنم .. فقط تنها تفاوتی که می شود بیان کرد در این هست ، بر خلاف دوستان مسئول ، ما اینها جملات را جدی گرفتیم و می گیریم
-
1 پسندیده شدهخبرگزاری تسنیم و انتشار تصویر صفحه نمایشگر که بیانگر استفاده ارتش از محصولات شرکت چینی dahuasecurity می باشد متاسفانه بازوهای رسانه سپاه بارها وبارها از این کار ها کردند بدون توبیخ دارند ادامه می دهند https://www.aparat.com/v/fyDMt/شلیک_موشک_کروز_ضد_کشتی_قدیر نمایندگی منطقه ای خاورمیانه این شرکت در امارات قرار دارد و ظاهرا به ایران هم خدمات نمی دهد https://www.dahuasecurity.com/ برای رزمایش پدافند هوایی ارتش سال 98 خبرگزاری فارس وابسته سپاه لپ تاپ تایوانی برند getac ایما مدیا هم چه در پرتاب ماهواره بر قاصد و یا رزمایش سال 97 در لو دادن زیر سیستم تایوانی شاهد 129 همچنان بدون توبیخ به کارشان ادامه می دهند
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خوب ، عجالتا منظور ما بی عملی نبود ، بطور طبیعی این از دایره بحث خارج میشود ، بحث در مذمت کارهای جزیره ای بود در یک نیرویی که بالذات نیرویی هست گران قیمت و با فناوری پیچیده نکته مهمی که باید گفته بشود این هست که مدعی نبوده و نیستیم که مدیران فعلی دلسوز نیستند ، برعکس ، مدیریتی که موفق شده تا اینجا با مشکلات موجود نیرو را در حداقل شرایط سرپا نگه دارد ، شایسته تقدیر هست ولی این با توجه به واقعیات کافی نیست . مدیران دلسوزی که بیشتر از 4 دهه موفق نشدند با پیشرفت فناوری نظامی در حوزه هوایی برخورد داشته باشند ، هر قدر هم که دلسوز باشند ، باز هم کاری از پیش نمی برند و شاید در زمان جنگ با توجه به زیرساختهایی که از قبل فراهم شده بود ، هر چند بصورت نیمه کاره ، موفق شدند شرایط را به اصطلاح تثبیت کنند ولی این کار بعد از اتمام جنگ ، به هیچ عنوانی و با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست . مصداق آن هم ، تعریف پروژه ها و برنامه هایی بود که تا امروز ( آبان 1400 ) هیچ نشانه ای از حداقل پیش رفت را بخودشون ندیدند ، بلکه علیرغم همه تبلیغات ، به ناچار برای خرید ( همان استدلالی که سالهاست دارد بیان میشود ) رفتند سراغ کشورهای دارنده این فناوری .. حالا سئوال این هست . با توجه به محدودیت بودجه دفاعی ایران ،این عزیزان دلسوز ، چه پاسخی در قبال خرج این مبالغ به نسبت هنگفت برای برنامه هایی که بعد از 18-17 سال ثمری را از خودشون نشون ندادند ، دارند ؟؟ یا اصولا کسی پاسخگو هست برای برنامه های تعطیل شده که تنها اثر آنها ، چند رپرتاژ -آگهی و عکس و ویدئو هست که در فضای وب از آنها به یادگار مانده ؟ بدون تعارف عرض کنم ، فاصله میان تئوری مدیریت بخش نظامی در ایران تا عمل به اندازه کهکشان راه شیری هست .... در دهه هشتاد شمسی ، ارگان صنعت هوایی وزارت دفاع ، بارها در مثبت بودن روند متمرکز کردن تلاش ها در بخش هوانوردی نظامی ایران سخن گفته ولی این صحبتها نه تنها عینیت پیدا نکرده ، بلکه وضعیت فاجعه بار موازی کاری همچنان در حال بلعیدن بودجه نحیف دفاعی ایران هست و هیچ کسی از ریاست محترم ستاد کل نیروهای مسلح تا وزرای دفاع و ..... به این سئوال پاسخ ندادند و نمی دهند این چه برنامه ریزی دلسوزانه ای هست که سپاه برای خودش ، ارتش برای خودش ، در نیروهای سه گانه برنامه های موازی تعریف می کنند و پولی که باید متمرکز برای تولید مهمات ، بالگرد ، توپ ، اورهال زرهی ، هواپیما و ... هزینه بشود ، می رود در بخش های مختلف و به هیچ عنوان هم پاسخی برای این هزینه کرد ( نه بصورت ارائه اسناد محرمانه ) بلکه بصورت سخت افزار قابل مشاهده و عملیاتی ( و نه تک نمونه های تولید شده ) وجود ندارد ؟؟ متاسفانه باید گفت این شیوه مدیریت غیرمتمرکز که ناشی از حوادث سالهای دفاع مقدس هست ( که میشود بصورت مصداقی در مورد آن صحبت کرد و قطعا خوشایند هم نخواهد بود ) نه تنها آینده مطلوبی ندارد ، بلکه تضیف کننده توان نظامی ما در یک درگیری در مقیاس گسترده هست . نمونه آن را هم می شود در رزمایش ارتش در جریان بحران قره باغ بخوبی مشاهده کرد ، جایی که نیروی زمینی بعنوان استخوان بندی سازمان رزمی ارتش ، همچنان در دهه 50 خورشیدی به سر می برد و نیروی هوایی به عنوان رکن پشتیبان آن ، بسیار پیرتر از سالهای دهه شصت و هفتاد شمسی ، ادامه مسیر میدهد .. به نظرم این روند ، نه مدیریت متعهدانه ، نه مدیریت دلسوزانه و نه مدیریت علمی و نه مدیریت براساس شرع و عقل هست .. متاسفانه یکی از مهمترین عوامل ادامه این روند ، مطالبه گر نبودن جامعه نسبت به این روند موازی کاری خانه خراب کُن هست که مدیران سطوح میانی و ارشد نیروهای مسلح را نسبت به وضعیت موجود غیر حساس کرده . این مساله نه تنها در خصوص ارتش ، بلکه در مورد سپاه هم مصداق دارد . تنها توسعه بخش موشکی سپاه هست که تا حدودی روند انتقاد به این دوستان را کمتر می کند ، در حالی مدیران این نیرو موظف هستند که پاسخ بدند ، چرا با وجود برنامه های اعلامی در حوزه هایی مثل هوانیروز و پهپادی برنامه های موازی را تعریف و بودجه محدود دفاعی را صرف آن می کنند . حتی اگر این این سرمایه گذاری از بودجه دفاعی هم نباشد ، باز هم این روند ، مسیر درستی نیست ، در حالی که اطلاع داریم ، در همه جای دنیا ، مفاهیمی مثل هم افزایی ، ایجاد فرماندهی مشترک ، عملیات مشترک و .... جزء مفاهیم مسلم و متعارف هر سازمان مسلح هست و ما هم در این حوزه ، استثناء نبوده و نیستیم ... پی نوشت : یک مقدار دیگر ادامه می دادم ، حساب ما با کرام الکاتبین بود !
-
1 پسندیده شدهسلام و وقت بخیر جسارتا خدمت دوستان عزیز و فرزانه متذکر بشوم که نصب یک سلاح با توانایی حمل و شلیک و استفاده از ان فرق دارد در مورد عکسهایی که در سطح نت دیده میشود زیاد جدی نگیرید هر مدل لانچری یا پایلون و یا بمبرکی را میشود به صورت نمایشی بر روی زمین نصب کرد البته با کمی حوصله و سلیقه ....اما بین نصب با لود تفاوت زیادی هست در نصب فقط روی حامل میبندیم اما در لودینگ اول حامل باید باسلاح چه از نظر سخت افزاری و چه نرم افزاری هماهنگ شوند و بعد از چندین نوبت تست نصب و چکهای متوالی برقی و مکانیکی بر روی زمین تازه اجازه تست پروازی داده میشود و خود انهم فرایند وقتگیر و طولانی هست تا بخواهد نظر عملیات ...بازرسی... کیو سی ...فرماندهی ... و از همه مهمتر گردان جنگافزار را تامین کند و بعد از تایید پروژه و تامین بودجه کلی بر روی سایر پرنده ها اعمال گردد این شو اف های تبلیغاتی را جدی نگیرید تا زمانی که ان پرنده با سلاح مربوطه پرواز رزمی انجام ندهد و فیلمش را ندیدید بیخیال این مسایل باشید در زمینه میراژها هم حرف زیادی نمیماند قبلا دوستان همینجا خیلی شفاف این مساله رو توضیح دادن به امید نیروی هوایی در شان این کشور
-
1 پسندیده شدهدلیل آن مشخص هست ، چون نه پول دارند و نه اعتقادی . اگر تصور میشود که مثلا نیروی هوایی آمریکا ، چیزی شبیه به جهاد خودکفایی ما ندارد ، یک اشتباه محض هست تا اینجا دوستان ما نشون دادند که هیچ اعتقادی به قدرت هوایی ندارند ( امروز 17 ابان 1400 و قبل از تحویل سوخو-30 های احتمالی ) و وقتی اعتقاد نداشته باشند ، پولی هم قرار نیست خرج بشود ! بدبینانه ترین و در عین حال منطقی ترین توجیه این هست ، جذب حداقل بودجه برای اینکه مدعی باشند ایران هنوز نیروی هوایی دارد ، در حالی که حتی خواجه حافظ شیرازی هم می دوند که این نیرو ، قابلیت دفع تهدید مرگباری که مرتب دارد وحشتناکتر میشود را ندارد ... هیچ تعارفی هم برای بیان این موضوع نداریم .
-
1 پسندیده شدهبمباران شاتل قسمت دوم عملیات Frantic یکی دیگر از عملیات های مهمی که با استفاده از تاکیتیک شاتل صورت گرفت مجموع حملات تحت نام عملیات Frantic بود این حملات برخلاف حملاتی قبلی اهداف کلان بلند مدت واستراتژیکی را دنبال میکرد وقرار بود تاسیسات مهم و حتی قوای ورماخت فرودگاههای لوفت وافه را در جبهه شرقی هدف قرار بدهد و به عنوان پل هوایی برای رساندن تدراکات به گروههای پارتیزانی که برای علیه المان در پشت خطوط فعالیت میکردن مورد استفاده قرار بگیرد .لازمه این کار موافقت شوروی بود در ابتدا استالین موافق این کار نبود اما توافقهای که در اجلاس 1943 تهران سران متفقین با هم امضا کرده بودن و حجم کمک های آمریکایی ها به روسها استالین را مجبور به رضایت کرد ابتدا قرار بود سه پایگاه دائمی در خاک شوروی در اختیار امریکایی ها قرار بگیرد اما روسها اصلا به این حد حضور راضی نبودن وبلکه مجبور شدن و و در نهایت به در اختیار قرار دادن سه پایگاه به صورت موقت آنهم زیر نظر روسها تن دادن در مجموع 1300 تن از پرسنل امریکایی در این پایگاهها مستقر بودن سه پایگاه هوایی در خاک اکراین که یک سال پیش از المانها بازپس گرفته شد در اختیار نیروهای هوایی آمریکا قرار داده شد طرح بدین صورت بود هواگردهای آمریکایی با انجام عملیات بروی اروپای غربی در ایتالیا فرود امده در آنجا دوباره سوخت و مهمات لازم را بارگزاری کرده و بعدممکن بود به اهدافی در مجارستان و رومانی حمله کرده و در شوروی فرود امده درادامه در انجا استراحت و سوخت ومهمات لازم را حمل کرد حالا یا دوباره به سمت ایتالیا پراوز کرده و یا به اهدافی در جبهه شرقی و لهستان حمله کرده و در نهایت درصورت لزوم به سمت پایگاههای مادر خود در انگلستان راهی بشوند ویا در فرودگاههای ایتالیا مستقر میشدن در مجموع 7 سری حمله تحت این عملیات صورت گرفت که اکثرا بروی رومانی ومجارستان متمرکز بود و تنها یک حمله به لهستان صورت گرفت حملات موفقیت امیز بودن و درصورت گسترش طرح ضربات سنگینی به المان وارد میشد نیروی هوایی المان با مطلع شدن از طرح متفقین با یک حمله اساسی یک ضربه خورد کننده به متفقین وارد کرد ضربه ایی که باعث فروپاشی تدریجی این عملیات شاتل شد. حملات به رومانی و لهستان روسها به عنوان یک ابر قدرت اصلا از این دست حملات راضی نبودن با اینکه میتوانست کمک شایانی به پیشرویهای ارتش سرخ کند چون خود را پیروز جنگ میدانستن و آمریکا را هم دشمن آینده خود میدانست والمانهای را از خاک خود تقریبا بیرون رانده بودن امریکایی ها خواستار کمک رسانی به نیروهایی پارتیزانی به خصوص لهستانی از طریق هوا بودن اما روسها هر بار به بهانه ایی در این کار خلل ایجاد میکردن چون اکثر لهستانی ها دلخوشی از شوروی و کمونیست ها نداشتن از طرفی امریکایی ها خواستار حفاظت فرودگاه ها با استفاده از رادار و توپهای اتوماتیک بودن روسها هم در این کار کوتاهی میکردن اختلافات پنهان بعد از حمله لوفت وافه به یکی از فرودگاه که یک حمله فاجعه امیز برای متفقین بود علنی شد ودر جریان قیام ورشو که شوروی مانع از کمک رسانی گسترده هوایی به نیروهای لهستانی شدبه اوج خود رسید این عملیات از خرداد 1944 تا شهریور همان سال یعنی 4 ماه ادامه داشت در ابتدا خیلی موفقیت آمیز بودن و چندین چاه نفت وفرودگاه در رومانی و مجارستان با کمترین خسارت مورد حمله قرار گرفت اما با کارشکنی شوروی وحمله المانها به یک عملیات شکست آمیز تبدیل شد حملات آمریکایی ها به ایستگاهای راه آهن رومانی عملیات اژدر ( Paravane ) اخرین حمله مهمی که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت حمله به نبرد ناو تیرپیتز بود این نبرد ناو بعد ازنبرد ناو بیسمارک بزرگ ترین کشتی جنگی المان بود وبا 8 توپ380 م م 12 توپ 150 م م و 16 توپ 105 م م به همراه دهها توپ 37 و 20 م م یک دژ متحرک بود وظیفه این نبرد ناو محافظت از بندرگاه های نروژ و حمله به کشتی های تدارکاتی دشمن بود متفقین برای در امان ماندن کشتی های تدارکاتی از حملات این غول زرهی و همچنین اماده کردن شرایط برای حمله به سواحل و بندرگاههای نروژ از 1940 تا 1944 نزدیک به 18حمله هوایی ودریایی بروی این ناو ترتیب داده که همگی با شکست روبرو شد یا موفقیت لازم را نداشت برای مثال در اردیبهشت 1944 120 بمب افکن و هوایپما به ای نبرد ناو حمله کرده که موفقیت آمیز نبود در تیر ماه 1944 88 بمب افکن و جنگنده انگلیسی به این نبرد ناو حمله کرد که بعد از سرنگون شدن 3 هوایپما و اسیب دیدن تعدادی دیگر RAF مجبور به توقف حملات شد در مرداد 1944 نبرد ناو تیرپیتز که مورد حمایت لوفت وافه بود مورد حمله چندین ناو و دهها بمب افکن انگلیسی که بوسیله یک ناو هواپیما بر پشتیبانی مییشدن قرار گرفت در این نبرد 17 بمب افکن سرنگون یک ناو انگلیسی غرق شد همچنین ناو هواپیما بر اچ ام اس نابوب مورد اصابت یک اژدر آلمانی قرار گرفته و آسیبهای زیادی به نابوب وارد شد هر چند این حمله منجر به غرق شدن آن نشد نبرد ناو تیرپیتز افسران نیرویی دریایی سلطنتی علت اصلی ناموفق بودن حملات را به خصوص در سال 1944 استفاده عدم استفاده از اصل غافلگیری و همچنین نوع پرنده مورد استفاده شده میدانستن در این حملات از هواپیما اژدر افکن Barracuda استفاده میشد این هواپیما گرچه به اژدر مجهز بود که در صورت اصابت به هر کشتی می توانستن خسارتهای سنگینی ایجاد کند اما سرعت کمی داشت واز اصل غافگیری نمی توانست بخوبی استفاده کند وسریع ناو تیرپیتز با استفاده از پرده دود خود را پوشش میداد و در ضمن این نبرد ناو آنقدر به تسلیحات ضد هوایی مجهز بود که اجازه نزدیک شدن این نوع هواگردها را به خود نمی داد نبرد ناو معمولا در نزدیکی بنادر در حال گشتی زنی بوده و آتش پشتیبانی ساحل و نیروی هوایی المان برخوردار بود همچنین سایر هواگردهای مثل موسکیتو هم مجهز به بمبهای متوسط بودن که حتی در صورت اصابت نمی توانست خسارتهای سنگینی به ناو وارد کند این نبرد ناو در ضخیم ترین بخش خود 350 م م زره مقاومت داشت هواپیما Barracuda هواپیما موسکیتو برای رفع این مشکلات قرار شد از بمب افکن های لانکستر و بمبهای سنگین وزن 1 و 2 تنی موسوم به تال بوی و مین های جهنده استفاده شود طرح کلی بدین صورت بود36 بمب افکن لانکستر که26 فروند از انها مجهز به بمبهای سنگین وزن و و ده فروند دیگر مجهز به مینها جهنده با عبور از شمال نروژو سوئد و فنلاند در فرودگاهی در خاک شوروی فرود امده از چند هفته قبل هماهنگی های لازم با شوروی شروع شده بود قبل از پرواز این بمب افکنها هواپیماهای شناسایی به شمال نروژ فرستاده شدن تا ایستگاههای راداری المان ونقاط کور راداری را شناسایی کنند همچنین برای اطمینان از محل لنگرگاه نبرد ناو علاو بر پروازهای شناسایی دو تیم شناسایی با کمک نیروهای مقاومت محلی به نزدیکی بندرکفجورد نروژ فرستاده شد تا علاوه بر تایید حضور نبرد ناو بندر را شناسایی کند همچنین یک روز قبل از حمله یک هواپیما موسکیتو به عملیات شناسایی بروی این بندر اقدام کرد .به همراه این لانکسترها یک بمب افکن دیگر مجهز به سه دوربین فیلم برداری فرستاده شد تا تصاویر حملات را ضبط کند بمب افکن ها از خاک بریتانیا پراوز کرده با عبور از شمال نروژ وسوئد به اسمان فنلاند رسیدن اما دلیل وجود توده ابرها متراکم در آسمان فنلاند از 36 بمب افکن تنها 24 بمب افکن توانستن فرودگاه مرزی یاکودنیک شوروی را پیدا و فرود امنی را داشته باشند لانکسترهای اعزامی 7 هواپیما به سختی دریاکودنیک فرود امده که عملا نابود شدن و5 فروند دیگر مجبور شدن در فرودگاهای دیگر به زمین بنشینند 11 خدمه پروازی در این حادثه ها کشته شدن هر چند میتوانست اوضاع بسیار بدتر باشد و همه گروه پروازی از دست برود . با فرود هواگردها پرسنل نیرویی هوایی شوروی سریعا مشغول به تعمییرات لازم و سوخت یری هواگردها شدن اما بدلیل نبود تجهیزات لازم عملیات سوخت گیری چند روز طول کشید !!!! نکته جالب رسیدگی شوروی به خدمه پرواز بود افسران در یک کشتی در ساحل سکان داده شدن و سایر خدمه هم پناگاههای زیر زمینی اما بدلیل نبود بهداشت محیطی مناسب تمام خدمه پروازی مورد گزش ساس قرار گرفتن تیرپیتز در بندر کفجورد با تمام این شرایط 26 بمب افکن لانکستر و یک لانکستر مجهز به تجهیزات فیلمبرداری در 14 سپتامبر 1944 به سمت موقعیت نبرد ناو تیرپیتز در بندر کفجورد از فرودگاه یاکودینگ شوروی به پرواز درامده در نزدیکی مرز شوروی و فنلاند برای در امان ماندن از دید رادارهای المانی ارتفاع خود را کم کرده در بین مسیر شش بمب افکن دیگر به دلایل مختلف مجبور به مراجعت به پایگاه یاکودینگ شدن و بعد از عبور از مرز ارتفاع خود را افزایش داده و در100 کیلومتری هدف زمانی که مطمئن بودن رادارهای المانی انها را شناسایی کرده است آریش حمله به خود گرفته جالب انکه چون المانها اصلا انتظار حمله از این سمت را نداشتن تنها زمانی که ده دقیقه با بندر فاصله داشتن مورد شناسایی قرار گرفتن نبرد ناو تیرپیتز همچنین مدافعین بندر کفجورد سریع شروع با ابجاد پرده دود کردن تنها یکی از بمب افکن ها موفق شد دقیقا قبل از ایجاد پرده دود بروی ناو قرار بگیرد و بمب دو تنی خود را رها کرد و همین بمب تنها اصابت به نبرد ناورا داشت سایر بمب افکنها مجهز به بمبهای سنگین وزن هم با وجود ایجاد پرده دود بمبهای خود را رها کرده اما هیچکدام به هدف اصابت نکرده دسته دوم پروازی مجهز به مین های جهنده بودن هم اقدام به رها سازی کردن که هیچ موفقیتی را کسب نکردن برخی از بمب ها ومین های جهنده در یک مایلی نبرد ناو بسطح آب برخورد میکردن پرده دود ایجاد شده کار شناسایی موقعیت دقیق تیرپیتز را سخت کرده بود با اتمام حمله لانکسترها شروع به مراجعت به پایگاه خود در شوروی کردن. نزدیک 100 توپ ضد هوایی از نبرد ناو و مدافعین بندر به سمت این بمب افکنها شروع به شلیک کردن که اسیبهای نسبتا شدیدی به چهار بمب افکن وارد شد. بمبهای تال بوی tall boy در بین مسیر مراجعت هم نیروهای هوایی المان موفق به عکس العمل مناسب نشد تمام بمب افکنها سالم فرود آمدن هرچند هواپیما تصویر برداری از بندر کفجورد مستقیما به سمت انگلستان پرواز کرد چند ساعت بعد یک هواپیما موسکیتو شناسانی انگلستان برای ارزیایی خسارت به سمت بندر کفجورد روانه شد و نتوانست مورد هدف قرار گفتن کشتی رامورد تایید قرار دهند چند پرواز دیگر هم صورت گرفت اما هیچ گونه خسارنی مشهود نبود . انگلستان ارزیابی خسارت را برعهده جاسوسان نروژی و نیروهای مقاومت محلی محول کرد. سرانجام واحد اطلاعت نروژ مورد هدف قرار گرفت تیرپیتز را تایید کرد یک بمب سمت راست سینه کشتی را سوراخ و از انجا کف کشتی را هم شکافته و بعد از ورود به آب منفجر شده بود انفجار چند بمب تال بوی (بمبهای سنگین وزن) در نزدیکی نبرد ناو هم باعث ایجاد خسارتی به بدنه کشتی شده بود . حملات به تیرپیتز میزان خسارت اندک بود5 خدمه کشته و 11 تن دیگر زخمی شدن اما همین خسارت اندک باعث ورود 2000 تن آب به کشتی شده و المان برای تعمیر این نبرد ناو با توجه به نداشتن تجهیزات لازم دربندرمجبور بودن این نبرد ناو را به مکان دیگری منتقل کند که در این صورت بسیار اسیب پذیر میشد و با توجه به احتمال حمله شوروی به نروژ سرفرماندهی نیروی دریایی آلمان تصمیم گرفت آن را به بندر ترمسه و در یک منطقه بسیار کم عمق به عنوان توپخانه ساحلی مستقر کند تا حتی در صورت آسیب بیشتر هم غرق نشود بعد از انتقال نبرد ناو به بندر ترمسه دو بار دیگر نیروی هوایی انگلستان به تیر پیتیز حمله کرد که سرانجام در نوامبر 1944 در حمله 30 بمب افکن لانگستر این غول دریایی آلمان درآبهای کم عمق ترمسه بعد از اصابت چند بمب واژگون و غرق شد در این حمله نزدیک به 1000 تن از خدمه تیرپیتز کشته شدن دو ماه بعد حمله نهایی بمب افکنهای انگلیسی به تیرپیتز تاکتیک شاتل با استفاده از اصل غافلگیری میتوانست ضربات سنگینی را به آلمانها وارد کند اما انتخاب هدف های سخت و همچنان عدم همراهی شوروی و همچنان هوشیاری المانها بعضا این تاکتیک را یا ناکام گذاشت و یا خسارتهای سنگینی به مهاجمین وارد کرد پایان منبع MILITARY.IR شاتل بمبینگ یه قسمت دیگه هم داره درباره حمله آلمانها به آمریکا یی ها در شوروی و ناکام گذاشتن عملیات Frantic که احتملا در تاپیک جداگانه ارسال بشه https://warfarehistorynetwork.com https://www.airforcemag.com/article/0311poltava/ https://en.wikipedia.org/wiki/Shuttle_bombing https://www.rbth.com و.................
-
1 پسندیده شدهمن در ساعات اخیر اخبار را پیگیری نکردم ولی آقای حقیقت پور عضو سابق کمیسیون امنیت ملی در پاسخ به تخطئه و تمسخر نیروهای نظامی ایران و طرفداری تلویحی برخی اصلاح طلبان از آمریکا و موضع آمریکا در ماجرای اخیر روایتی داشتند که مطابق با روایت جناب مرندی است و به نظر آقای کوشکی هم همین روایت را میخواست با جزییات داشته باشه که دقیق مطرح نکردند. آقای حقیقت پور هم اشاره داشتند گویا این همون نفت کشی است که در سری پیش با خیانت نفت ایران را در اختیار آمریکا گذاشت و این بار در حالیکه در بندر فجیره امارات نفت بارگیری کرده بوده و عازم مقصد بود در رصد نیروهای ایران بوده و در موقعیت مناسب توقیفش کردند و کشور و مالکیتش هم چندان مهم نیست چون اصولا در عملیات های دریایی و جا به جایی های اینچنینی فعالیت داره که اونبار به ایران خیانت کرد. (البته نهایتا به نظرم نفت کش ازاد میشه خصوصا به خاطر ارتباط نه چندان بد ما با ویتنام ولی نفتش توقیف میشه بابت اون نفت دزدی که دیگه مشکل مالک نفت کش و کاپیتان دزد و مالک نفت هست) باقی جزییات نا همخوان هم در حقیقا جزییاتی است که برخی اضافه کم کردند گویا به اصل ماجرا و البته بیانیه سپاه که چون ماجرای اول مربوط به ماه ها پیش بوده با حذف زمان بین دو ماجرا در حقیقت جنگ روانی طرف مقابل را خنثی کرده چون ماجرایی که خیلیها به یاد ندارند و یا ازش مطلع نشده بودند را چسبونده (با حذف زمان بین دو اتفاق) به تلافی دوم. کشتی اول را دزدیدند، نفت را در کشتی دوم پس گرفتیم. حالا اینکه کی بوده و صبر کردیم و منتظر موندیم و ... همه حذف شده برای اینکه روایت را مطابق میلشون در قدم اول با فریب مخاطبان (فراموشی و عدم اطلاع از دزدی دریایی اول) اقدام غیرقانونی ایران جا نزنند. حالا این هم تحلیل هست ولی به نظرم این روایت چون جناب مرندی هم اول بار دلیلی نداشت بدون قرینه چنین روایتی را مطرح کنه حالا با تایید حقیقت پور و جمیع ماجرا به حقیقت نزدیک تر هست.
-
1 پسندیده شدهزیر سطحی های سامورایی زیردریایی TYPE C3 دفاتر طراحی زیرسطحی های ارتش ژاپن ، برای رفع نیازمندی نیروی دریایی سلطنتی این کشور به یک شناور زیر سطحی با کارایی بالا ، دست به طراحی مجدد زیردریایی های کلاس C1 و C2 زدند که نمونه جدید ، با مجهز شدن به پیشرانه های قوی تر ، و با کاهش تعداد لوله های شلیک اژدر و مسلح شدن به یک توپ با کالیبر بزرگتر ، قادر بود تا به بردهای بیشتری برای اجرای ماموریتهای دوربرد دریایی در اقیانوس آرام دست یابد . با این حال ، بدلیل دشواری تولید پیشرانه های دیزلی پرتوان در زمان جنگ ، فقط سه نمونه از این زیر سطحی به نیروی دریایی ژاپن تحویل شد . زیردریایی I-52 این سه فروند نیز بتدریج و بدلیل نیاز شدید نیروی دریایی ، به اسنورکل های ویژه ای مجهز شدند و حتی زیردریایی از همین کلاس با شناسه I-53 ، برای حمل شش اژدر " کایتن " ارتقاء یافت . علیرغم ویژگی های منحصر بفرد این زیر سطحی ، بدلیل کمبود مواد خام مورد نیاز ، قرارداد ساخت 17 فروند زیردریایی کلاس C3 و 25 فروند زیردریایی کلاس C4 ، از سوی ارتش این کشور لغو گردید . اما سه زیردریایی تولید شده ، در بازه زمانی خدمت خود ، موفق شدند تا 16 کشتی تجاری و شناور لجستیکی نیروی دریایی ارتش آمریکا را به ظرفیت 80660 تن ، به قعر آبهای اقیانوس آرام روانه کنند . راست : زیردریایی I-53 چپ : اژدرهای تایپ کایتن با این وصف ، سرنوشت این سه زیردریایی ، بسیار جالب بشمار می رفت . زیرسطحی I-52 ، دربیست و چهارم ژوئن 1944 و در 800 مایلی جنوب غربی جزایر آزروس ، در حالی که محموله ای ارزشمند ، شامل لاستیک ، طلا ، گنه گنه و تعدادی از مهندسان ژاپنی (که در فرانسه اشغالی ، دوره های مربوط به پرنده های جت را دیده بودند ) ، را حمل می نمود ، توسط جنگنده های ناوهواپیمابر USS BOGUE منهدم شد . زیردریایی I-53 ، از جنگ ، جان سالم به در برد و در سال 1946 ، به جزیره GOTO ، عقب نشینی نمود . زیرسطحی I-55 نیز تنها 3 ماه قبل از پایان جنگ ، یعنی در 14 ژوئیه 1944 ، در حوالی جزیره سایپان ، توسط دو ناوشکن اسکورت نیروی دریایی ایالات متحده ، یو اس اس گیلمر و یو اس اس ویلیام .سی. میلر ، کشف و منهدم گردید . مشخصات : تعداد واحدهای ساخته شده : 3 فروند شناسه واحدهای ساخته شده : I-52/I-53/I-55 بازه زمانی تکمیل شناورها : 1944-1943 ظرفیت جابه جایی : 2564 تا 3644 تن پیشرانه : دو دستگاه پیشرانه دیزل ، هریک بقدرت 4700 اسب بخار سرعت : 17 نات برد : 2100 ناتیکال مایل تسلیحات : 6 قبضه اژدر 533 م.م 2 قبضه توپ کالیبر 50 م.م 19 اژدر ذخیره حداکثر غوطه وری : 100 متر خدمه : 94 نفر شامل افسران و درجه داران پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبا سلام ، لطفا این واتر مارک های روی عکسهارو کوچکتر کنید ، هیچ چی از خود عکسها مشخص نیست !
-
1 پسندیده شدهمنتخب دهمین رزمایش اقتدار هوایی فداییان حریم ولایت نهاجا ۱۴۰۰
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهعقاب در برابر اسکندر آمادگی برنامه موشکی PrSM ایالات متحده برای مقابله با تهدیدات سامانه های موشکی بالستیک اسکندر روسی واشنگتن : ارتش ایالات متحده با هدف افزایش قدرت آتش خود جهت مقابله با تهاجم احتمالی روسیه به اروپا ،بخصوص پس از استقرار مجدد و افزایش تحرکات سامانه های موشکی بالستیکی اسکندر در کالینینگراد ، درصدد برآمده تا پتانسیل های رزمی خود را تقویت نماید . در این زمینه ، مقامات ارشد روسی به مناسبتهای مختلف ضمن به نمایش گذاشتن قابلیتهای نظامی خود ، تهدید می کنند که مسکو بدون درنگ برای دفاع از منافع خود ، کمّیت موشکهای بالستیک زمین به زمین اسکندر و سیستمهای دفاع هوایی پیشرفته اس-400 خود را در منطقه کالینینگراد ( منطقه ای محصور شده میان لهستان و لیتوانی ) را افزایش خواهند داد . بلحاظ پتانسیل نظامی ، موشک اسکندر با برد نزدیک به 440 مایل ، محدوده ای نسبتا گسترده را میتواند زیر آتش خود داشته باشد که شامل برلین و نزدیک به 80 درصد خاک لهستان و سوئد را شامل می گردد . برای مقابله با این تهدید ، که وضعیت امنیتی اروپای شرقی را به مخاطره می افکند ، ارتش ایالات متحده توسعه سامانه موشکی دقیق (PrSM) را در دستور کار خود قرار داد . این برنامه بطور کلی ، یک سامانه موشکی زمین به زمین هدایت شونده با توانایی شلیک در تمام شرایط آب و هوایی از روی پرتابگرهای M270A1 و همچنین سیستم تسلیحاتی هیمارس (HIMARS) بشمار می رود . مهمات مورد استفاده از این سیستم ، که برای انهدام طیف متنوعی از اهداف قابل استفاده است، بردی برابر 310 مایل را به ثبت رسانده و به گفته تحلیلگران نظامی ، تاکید اولیه برای توسعه این سیستم ، افزایش برد ، مرگ آوری و ایجاد قابلیت درگیری با اهداف بخوبی محافظت شده و متحرک گذاشته شده است . در مجموع ، با ورود به خدمت این موشک جدید ، بتدریج تمامی سامانه های بالستیک زمین به زمین فعلی ارتش (ATACMS) از رده خارج خواهد شد . به گفته مقامات ارشد ارتش ، هدف از توسعه این سخت افزار ، نابودی اهداف ، خنثی سازی تهدیدات و سرکوب قابلیت آتش دشمن دریک محدوده ای فراتر از 250 مایل با موشکهای هدایت دقیق است . این سیستم می بایست در زمان لازم از صورتبندی های رزمی ارتش ( تیپ ، لشکر ، گروه ارتشها ، سپاه و واحدهای مشترک ، گروه های رزمی هوا-دریا سپاه تفنگداران) بصورت محدود یا کامل پشتیبانی نماید . براساس اطلاعات منتشر شده ، دو پیمانکار اصلی ، شامل ریتئون و لاکهید- مارتین توسعه این موشک هدایت شونده با دقت بالا را بر عهده خواهند داشت و درصورت عدم تاخیر ، در نیمه نخست سال 2023 قابلیت عملیاتی اولیه برای سامانه تسلیحاتی فوق ایجاد خواهد شد . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9 پی نوشت : 1- این سامانه تسلیحاتی قطع به یقین فقط برای روسها نیست ، با توجه به تبلیغات ما در خصوص خانواده فاتح 110 ، این سیستم یا بصورت فروش خارجی به کشورهای عرب حاشیه جنوب خلیج فارس یا بصورت حضور مستقیم در این منطقه از سوی ارتش آمریکا، یک تهدید جدید علیه جمهوری اسلامی خواهد بود
-
1 پسندیده شدهموفقیت موشک اسپایک در انهدام پهپاد در تازه ترین آزمایش نیروی دریایی آمریکا در جریان آزمایشات پروازی که در ماه دسامبر سال گذشته در منطقه آزمایشات نظامی چاینا لِیک ایالت کالیفرنیا برگزار شد ، موفق شد تا با استفاده از موشک کوچک جثه اسپایک ، 2 فروند پرنده بی سرنشین را هدف قرار داده و نابود کند . این برنامه توسط " مرکز رزم هوایی نیروی دریایی " پایه گذاری شده و با بودجه داخلی و توانایی های بومی این نیرو دنبال میشود . هدف از این برنامه ، توسعه جنگ افزاریست که برای دفاع در برابر تهدیدات در حال رشد آینده نظیر وسایل پرنده بی سرنشین و همچنین حملات پر شمار شناورهای کوچک و تندروی دریایی موثر واقع شود . این سلاح نهایتاً در اختیار نیروی دریایی و سپاه تفنگداران دریایی قرار خواهد گرفت . برنامه اسپایک با آغاز همکاری نزدیک " مرکز مهندسی ، توسعه و پژوهش تسلیحات نیروی زمینی " در سال 2013 پیگیری شد . موشک اسپایک بر روی پرتابگر قابل تنظیم نصب شده و با رادار هدایت میشود . نیروی زمینی در همان سال 2013 به منظور محافظت از کاروان های در حال گذر از مناطق نا امن ، استفاده از بستر پرتاب قابل تنظیم را پیشنهاد داد . و در همان زمان یک فیوز انفجاری مجاورتی را برای به کار گیری در این موشک ارائه کرد . این فیوز میتواند هم به صورت تماسی و هم مجاورتی با هدف عمل نماید همان گونه در آزمایش اخیر ، یکی از پهپادها را با روش برخورد مستقیم و دیگری را با انفجار در نزدیکی آن نابود کرد . مهندسان برنامه اهدافی را پیگیری میکنند از قبیل بهینه سازی مجموعه کنترل آتش ، به روز رسانی الگوریتم ها به منظور درگیری نهایی بهتر و فرایندهای یکپارچه سازی ایمن تر. لازم به ذکر است که نخستین پرتاب هدایت شده موشک اسپایک در حدود یک دهه قبل به انجام رسیده و در سال 2015 نیز توانایی بالک های جمع شونده توسط این موشک به نمایش درآمد . ویدیوی آزمایش سال 2015 : [aparat]YXyb0[/aparat] http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:YBb3s6QUR1sJ:www.navair.navy.mil/index.cfm%3Ffuseaction%3Dhome.NAVAIRNewsStory%26id%3D6476+&cd=1&hl=en&ct=clnk&gl=ir http://defense-update.com/20170202_spike-cuav.html تاپیک موشک اسپایک در انجمن میلیتاری : http://www.military.ir/forums/topic/28062-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%BE%D8%AA%DB%8C%DA%A9/