برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 20 آبان 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شدهاستتار چند منظوره برای PT-91M مالزی به تازگی اخباری مبنی بر تکمیل شدن ساخت و توسعه یک استتار جدید برای تانک های مالزیایی به گوش میرسد. مالزیایی ها بروی تانک PT-91M خود یک استتار چند منظوره نصب کرده اند. از جمله قابلیت های این نوع استتار مخفی کردن همزمان تانک در مقابل روش های تشخیص مانند بصری، حرارتی، راداری و تصویربرداری راداری با امواج میلیمتری است. همچنین این نوع استتار در میزان تحرک تانک هیچ گونه تاثیری ندارد به نوعی این مدل استتار به سیستم های استتار متحرک معروف می باشند. عملکرد استتار چند منظوره از نگاه دوربین حرارتی - تانک شماره 1 دارای استتار چند منظوره و تانک 2 فاقد این استتار است
-
1 پسندیده شدهجالبه امریکا با تمام تکذیبها و عادی جلوه دادن ماجرا (تامین خوراک شبکه های فارسی زبان و البته برخی سیاسیون داخلی برای معمولی جلوه دادن اتفاق و کاستن از بار روانیش برای سیاست های ضد افکار عمومی ایران) درست چند روز بعد از توقیف این نفت کش (3 آبان که هنوز افکار عمومی هیچ کدام از طرفین اطلاع نداره و در موقعیتی نادر خودش امریکا و رسانه هاش هم بر خلاف همیشه چیزی درز ندادند حتی در حد یک اشاره) چندین بار بدون مقدمه برخی مسئولانش از ازادی کشتیرانی در خلیج فارس و تنگه هرمز میگند و تاکید میکنند همچنان بر این عملیات و ائتلاف و هدف استوار هستند و البته مانور بمب افکن بی-1 را برفراز دریای عمان و خلیج فارس و منطقه به نمایش میگذارن. شاید اگر سپاه ماجرا را فاش نمیکرد ترجیح میدادند این واقعه هیچ وقت برملا نشه در موقیعت فعلی چون همانطور که گفته شد تمام اثراتش را هم کنار بزاریم تاثیر منفی روی کشورها و نفت کش هایی میداشت که با امریکا قرار بود در اینده باز با تطمیع و تهدید همکاری کنند در تحریم نفتی و دزدی نفت ایران. حالا باز اصرار دارند ما فقط تماشا میکردیم و اصلا اتفاقی نیفتاده و رسانه های فارسی زبان و همین سیاسیون داخلی کارشناس نظامی! شده هم که نشانه روی کلت یک پاسدار از صد کیلومتری به ناو امریکایی را در بوق و کرنا تنش زایی معرفی میکردند و صدها بار از زوایای مختلف تحلیل و تفسیرش میکردند حالا چسبیدن ناوهای امریکایی به چند سانتی متری قایق های سپاه را اتفاقی معمولی و در راستای تماشا و گردش و بزرگنمایی سپاه! تحلیل میکنند. جالبه حتی گویا ویتنام هم بهش دستوراتی داده شده بود که بهتره ماجرا را فاش نکنی و سر و صدا نکنی بر خلاف همیشه و تحریک کشورها برای سرو صدا که کشتیمون را ایران دزدید و کشتی رانی را به خطر انداخت و .... (مقام پنتاگون جالب بود میگفت کشور مالک نفت کش را خوب میشناسیم )
-
1 پسندیده شدهحالا شاید اتهامات سنگین حزب الله عراق و نیروهای مقاومت در انتساب کاظمی به مهره ای بدنام و حتی دخیل در ترور سردار سلیمانی روشن تر شده. سناریوی پیچیده و بازی های قدم به قدم کاظمی نشون میده نه تنها این مهره اطلاعاتی یک مهره سرمایه گذاری شده بوده ( در مقبال جریان شیعی متمایل به ایران که در سالهای منتهی به روی کار اومدن کاظمی و بلافاصله بعد ترور سردار ) بلکه از همون زمانی که بدون تجربه اطلاعاتی وارد سازمان اطلاعات عراق کردنش براش برنامه هایی داشتند. حالا دخالتش در ترور سردار زمانیکه در راس سازمان اطلاعات عراق بود و یک بدنه از نیورهای اطلاعاتی حول خودش ایجاد کرده بود که در تمام مراحل کمکش میکنند به کنار. کاظمی به خوبی نقش الترناتیو و قهرمان مدنظر غرب و امریکا را در پازل بحبوحه اعتراضات عراق بر عهده گرفت، نقش ضد حشدیش که با سناریوهای مختلف سعی در بدنام کردن حشد داشت و همچنین اتهام زنی بهش با شل کن و سفت کن و دستگیریهایی که نهایتا منجر به ازادی نیروهای حشد میشد و برای عموم طوری جلوه میداد که فشار ایران باعث شده مجرمان(!) حشد را ازاد کنه و همچنین نزدیکی به مقتدی صدر به طور غیرمستقیم و تقویت مواضع اون به عنوان اختلاف افکنی در جریان شیعی که نشان از هوشمندی طراحان داشت چون در جامعه سیاست زده عراقی به عنوان مهره ای به کار گرفته شده بود که طمع قدرت نداشته ولی در حقیقت وظیفش به قدتر رساندن طرفی بوده که در ظاهر نباید به نظر برسه سودای قدرت داره. حالا در جریان اخیر برنامه ای که اجرا شد باز نشان از یک برنامه ریزی طولانی مدت داشت. با روی کار اومدن کاظمی در میان مدت تا تونست جامعه عراقی را علیه حشد بدبین کرد (به عنوان کسی که در راس قوای نظامی و اداره کشور هست و موقت هم هست و از همه ماجراها اطلاع داره) و همزمان با لحنش و اطلاع از نیاز ایران در زمان تحریم به عراق، ایران را هم در بازی نگه داشت. همچنان قدرتها ازش به شدت حمایت کردند و اون هم ضرباتی به حشد زد. حملات ضد امریکایی ها را به شدت محکوم کرد و بلافاصله سران حشد را بازداشت میکرد ولی در برابر حملات مشکوک در عراق ضد نیروهای نظامی و حشد کاملا سکوت میکرد به نوعی گویا تاییدش میکنه. چهره ای به شدت فیس بوکی بود که با جوکرهای عراقی اشتراکات جالبی داشت در این مورد و البته حتی با وخیم تر شدن وضعیت اقتصادی عراق هم (پاندمی کرونا و افت قیمت نفت و قطعی های برق و ...) البته ما شاهد حضور دوباره جوکرها در خیابان ها هیچوقت تقریبا نبودیم.(البته بی ارتباط بر کاهش فشارهای امریکا هم نبود چون دولت کاظمی سر کار بود) حالا در سناریوی اخیر یک بار مطلب را مرور کنیم: با تمام جریان سازی رسانه ای نفرت و بدبینی عمیقی نسبت به حشد در میان عراقی ها ایجاد میکنه با رفتار و اقداماتش (دستگیریها، اتهامات و سپس ازادی افراد در موقعیتی که خودش را مظلوم و تحت فشار کشور خارجی معرفی میکنه به افکار عمومی) ارتباط سفت و سخت با کشورهای عربی و البته ترکیه (جالبه وزیر امور خارجه ترکیه جز اولین کشورهایی است که بعد نمایش ترور با کاظمی تماس مستقیم میگیره و علنا عقده هاش را از مقاومت مشخصا خالی میکنه) تغییر قوانین انتخابات و تخلفات و تقلب های انتخاباتی متعاقب اون که کاملا به نفع یک جریان باشه و عدم توجه به دخالت کشورهای عربی و روندهای مشکوک. انتخاب روشی هوچی گرایانه در برابر اعتراضات. جلو انداختن صدر با شناختی که از شخصیتش داره که البته از قبل تر برنامه ریزی شده با پیروز اعلام کردن مطلق صدر که میدونه به عنوان سپری جلوی همه اعتراضات جریان شیعی می ایسته. بعد از مقاومت معترضان و اصرارشون به بازشماری ارا اول درگیری با معترضان و شلیک به سمت اونها بدون هیچ مقدمه ای، انتظاربرای واکنش احساساتی جریان های مقاومت (مثل سخنان خزعلی و حزب الله عراق در انتقام گیری) و سپس نقشه نهایی و نمایش ترور و مظلوم نمایی حالا فاز نهایی که این نمایش اخیر برای اون تدارک دیده شده بود چی بود؟ بله! همزمان با اوج محکومیتها و ملتهب کردن جامعه اعلام کمیساریای انتخابات که بازشماری کردیم و هیچ اختلافی هم نبود و همه چیز تمام شد! یعنی دقیقا زمانی که اعتراضات به نتایج و درخواست بازشماری را کاملا به حاشیه برد و از مقام متهم به جایگاه مدعی منتقل کرد خودش را با سر و صدا و اتش بازی و مظلوم نمایی مطلق. و تمام اینها از یک کاظمی تنها برنمیاد. کاظمی مهره ای است که اگر باهوش باشند در این مرحله دوباره میفرستنش به همون بدنه سازمان های اطلاعاتی و نظامی تا روزی که دوباره ازش استفاده کنند یا اگر نگران باشند که این سناریو روزی فاش بشه شاید حتی حذفش کنند از سیاست عراق. حالا یا با یک نمایش دیگه که ابدیش کنند به عنوان نمادی در عراق (در مقابل سردار و مهندس) و چهره ای و پلاکاردی بدند به دست جوکرهای عراقی و یا با مهاجرت به یک کشور خارجی. کاظمی برنامه های تعیین شده را به خوبی اجرا کرد. حالا بازی برای ما سخت هست تا ورق را دوباره برگردونیم در ادامه کار و البته نشان داد که یک جریان پیر سیاست! و فتنه چطور با جریان های جوان و نوظهور عمدتا احساسات محور میتونه برگهای برندش را رو کنه. مقاومت در عراق باید پخته تر بشه و راهکار سیاست ورزی و سیاسیت! را بیاموزه تا در تله ای افرادی چون کاظمی به عنوان مهره ای از مزدوران بزرگ ترهای پشت پرده نیفته. کاظمی قدم به قدم گروه های مقاومت را بازی میداد (به هر حال جریان های مختلفی بودند که از ترور سردارانشون برخی هاشون عصبانی بودند و احساساتی حسابی) و برنامه های پشت پرده را پیش میبرد. پ ن: کاظمی مشخصا با این بازی نهایی قدرت خودش را نشون داد در جریان سازی و سناریو نویسی (در حقیقت اجرای سناریوهای نوشته شده) بر خلاف سایر مهره های آمریکا که نهایتا میسوختند حالا کاظمی به شدت مقتدی صدر را هم به خودش مدیون کرده و میبینیم مقتدا صدر بر خلاف تمام نخست وزیران قبلی چطور بنده نوازی میکنه از کاظمی. تلفیق مهره کاظمی به عنوان مامور اجرای اوامر پشت پرده و صدر ابزار مهمی در برابر گروه های متحد شیعی است که میتونه قدم به قدم برنامه های ضد حشد را در وهله اول اجرا کنند*(به هر نیتی، صحبتش بود که حتی مقدمات مهاجرتش به یک کشور غربی هم فراهم هست اگر تصمیم بگیرند خارجش کنند پس از پایان موفقیت امیز ماموریتش و اینکه در خطر انتقام نیروهای مقاومت هم هست به خاطر تمام جنایت ها و خباثتهاش(اگر از همین فضای موجود در ترور نمایشیش این بار واقعا استفاده نکنند همانطور که گفته شد هم برای حذفش وهم نمادسازی برای جوکرهای عراقی که فعلا بی نماد و رهبر هستند و هم دفن کردن حقیقت خصوصا در مورد ترور سردار) ) *جالبه در سناریوی ترور روز قبلش مقتدی صدر هم تلویحا حشد را متهم کرده بود و در پیش بینی دقیقی! عنوان کرده بود حشد همون حشد جهاد بمونه (و وارد تروریسم و حملات نظامی غیر از داعش نشه) و این را برای حشد هم بهتر دونسته بود. عباراتی که در پازل فضاسازی قبل از ماجرای نمایشی ترور افکار عمومی را در رابطه با اقدام قریب الوقوع حشد اماده میکرد. حالا تیم کاظمی و سر و صدای عربها و غربی ها و ترکیه و داخلی های دنبالشون در قدم اول اعتراضات به انتخابات را کاملا به حاشیه برد و تازه مدعی هم شد و در مرحله دوم فشار را بر روی حشد بیشتر کرد و صدر را هم در مرکز حملات به حشد قرار خواهد داد حالا که پیش بینیش را هم عملی کردند به زعم خودشون. حالا صدر ابزار و بهانه زدن حشد را غیرمستقیم و مستقیم داره. پ ن: نخست وزیر بسیار محبوب و سوگولی شورای امنیت/غرب/اروپا/عربستان و امارات/ترکیه و البته آمریکا جنابنخست وزیر شیعی! کاظمی همینطوری بدون دلیل! تا به حال دیده بودیم شورای امنیت در مورد حمله به تظاهرات مردمی و کشتار و سرکوب اعتراضات موضع گیری میکرد اینبار اصل موضوع را رها کرده و از نخست وزیر متهم به سرکوب دفاع میکنه باز هم بدون دلیل لابد! اصلا هم معلوم نیست اشاره و فضاسازی شون به کجا ختم میشه. به نظرم ما و قماومت بعد از ترور سردار به اندازه کافی با عراق و دوستان کاظمی مدارا کردیم به تویجه ارامش و کمک و بزرگتری. کاظمی گستاخی نهایی خودش را مدام با سناریوهایی نشون میداد ولی گستاخی و این نمایش مضحک و خطناک اخیرش درخور پاسخ هست. هرچند حالا جوکرها و طیف حامیان جوان مخالف خوان عراقی که قبل تر هم دیده شده بودند با این سناریوها با درک و شناخت درست تر ازش هرچه بیشتر حامیش شدند چون دقیقا همون نخست وزیر سفارتی غرب دوستی هست که میخواستن.
-
1 پسندیده شدهدلیل آن مشخص هست ، چون نه پول دارند و نه اعتقادی . اگر تصور میشود که مثلا نیروی هوایی آمریکا ، چیزی شبیه به جهاد خودکفایی ما ندارد ، یک اشتباه محض هست تا اینجا دوستان ما نشون دادند که هیچ اعتقادی به قدرت هوایی ندارند ( امروز 17 ابان 1400 و قبل از تحویل سوخو-30 های احتمالی ) و وقتی اعتقاد نداشته باشند ، پولی هم قرار نیست خرج بشود ! بدبینانه ترین و در عین حال منطقی ترین توجیه این هست ، جذب حداقل بودجه برای اینکه مدعی باشند ایران هنوز نیروی هوایی دارد ، در حالی که حتی خواجه حافظ شیرازی هم می دوند که این نیرو ، قابلیت دفع تهدید مرگباری که مرتب دارد وحشتناکتر میشود را ندارد ... هیچ تعارفی هم برای بیان این موضوع نداریم .
-
1 پسندیده شدهانجام شده، اگزوسه و ماژیک رو گرفتیم ولی باجلو رفتن نمونه های بومی جایگزین شد موشک های اگزوسه که الان به جاش موشک های ضد کشتی خودمون رو داریم و به جای ماژیک از پی ال 7 استفاده کردیم که بعدا بهینه شد و الان تولید داخل بهترش رو داریم (انبارهای موشک های پی ال 7 پر هستن و نیروی هوایی اونها را بهینه کرد) (این موشک ها همراه اف 7 ها اومدن و رضایت خلبانان رو جلب نکردن) تو بحث موشک و سلاح تکنولوژی و کیفیت سلاح های امریکایی ما رو بالاتر از تکنولوژی فرانسه رسوند و برای همین چه از نظر کیفی و چه مالی نگاه به سمت تولیدات داخل هست مقطعی به شدت روی این جنگنده ها کار شد چه بحث رادارش که مهندسی معکوس شد و چه بحث سیستم اتش که با موشک های خودمون تطابقش دادیم قبلا خبری بود مبنی بر جایگزینی رادارهای فانتوم با رادار ایرانی که بر اساس و همتراز رادار میراژ بود اخبارش اون زمان که اذرخش و صاعقه معرفی شدن بلد شد جمع بندی بخوام بکنم ایران روی رادار هواپایه کارهای زیادی کرده است ولی بیشتر جزیره ای بوده و انسجامی که منجر به یک روند پایدار رو شکل بده دیده نمیشه
-
1 پسندیده شدهدرسته تصاویری از نصب موشک و تجهیزات روشون دیده شده مهمترین سلاحی که روی این جنگنده نصب شده است ، ماوریک و کروز است برای همین گفته شده بیشتر در نقش پشتیبانی وارد می شود بویژه در شرق کشور ولی طرح هایی برای تطابق موشک های پی ال چینی نشون میده نگاه به نبرد هوایی هم داشتن بویژه که روی رادارش خیلی کار شد اما چرا عکس های بدون سلاح ازش بیرون میاد مشخص نیست؟ بعید می دونم بحث حفاظت اطلاعاتی باشد که دروازه اش باز است
-
1 پسندیده شدهمیراژ های نیروی هوایی با استتار جدید و باز هم بدون سلاح
-
1 پسندیده شدهبمباران شاتل قسمت اول بمباران شاتل تاکتیکی است که در آن بمب افکن ها از پایگاه خود پرواز می کنند تا هدف اول را بمباران کنند به فرودگاه خود برنشگسته بلکه به سمت فرودگاهی دیگری دیگری پرواز میکنند . در انجا بهد از سوخت گیری و مسلح سازی مجدد به پراوز أرامده و ممکن است اهداف دیگری را در مسیر بازگشت به پایگاه اصلی خود بمباران کند. با پاکسازی شمال آفریقا از نیروهای المانی ایتالیایی و از بین رفتن تهدید هواگردهای این نیروها در منطقه نیروهای متفقین اقدام به احداث وباسازی فرودگاههایی جهت انجام ماموریتهای برای بمب افکن های دوربرد خود در شمال آفریقا و بخصوص الجزایر کردن. حالا دست متفقین برای حملات هوایی بر ضد قوای المانی و در سرتاسر اروپا و همچنین حملات به خاک ایتالیا باز تر بود . متفقین قصد داشتن با شدت بخشیدن به بمبارانهای سنگین هوایی المانها را تضعیف و ایتالیایی ضعیف را وادار به تسلیم کنند . برای این کار نیروهای هوایی انگلیس RAF طرحی را برای انجام این گونه بمباران ها ارائه داد. در این طرح هواگردهای بعد از بلند شدن ازپایگاههای اصلی خود و بمباران هدف دیگر به ان پایگاه مراجعت نمیکردن بلکه به مسیر خود ادامه دادن و به هدف شماره 2 حمله ویا در فرودگاههای دیگری برای انجام تعمیرات وسوخت گیری ویا مسلح سازی مجدد فرود امده و بعد دوباره به اهداف دیگری دست به حمله می زنند و یا از مسیرهای امن تری به پایگاه اصلی خود مراجعت میکردن . این طرح مزایایی داشت که مهم ترین آن دسترسی راحتر به عمق مناطق اشغال شده بود همچنین در صورت اجرای درست میتوانست آلمانها را غافلگیر کرده ودیگر بمب افکن ها لازم نبود همان مسیری را که برای رسیدن به هدف طی کرده اند برگردن اینگونه حداقل با برخی از واحدهای لوفت واف درگیری نمیشدن و توپهای ضد هوایی کمترهواگردهای متفقین را اذیت میکرد همچنین در هر پرواز بیشتر از یک هدف میتوانست مورد حمله قرار میگرفت . لوفت وافه هم برای مقابله با این گونه حملات مجبور میشد بخشی از توان خود را به سمت ایتالیا راونه کند . البته نکته اساسی توان لوفت وافه بود این نیرو همچنان در 1943 در زمان آغاز این تاکتیک قدرتمند بود اولین استفاده از این تاکتیک تحت رمز عملیات ستیزه جو در خرداد 1943 برای حمله به تاسیسات ساخت رادار شرکت زیپلین در منطقه فریدرشسهافن مورد استفاده قرار گرفت 60 بمب افکن لانکستر RAF نیروهای هوایی سلطنتی در تاریکی شب با پرواز از انگلستان هدف را با موفقیت مورد حمله قرار گرفت اما موفقیت بزرگتری نیز نصیب انگلستان شد آلمانها تاسیسات ساخت موشک های سری V را هم در کارخانجات زیپلین احداث کرده بود بمب افکن لانکستر متفقین از وجود این تاسیسات در این منطقه اگاه نبوده با این حمله و آسیب به تاسیسات موشک V2به طور اتفاقی موفقیت بزرگی نصیب نیروی هوایی سلطنتی شده بود در این حمله هیچ کدام از بمب افکن ها سرنگون نشده بودن تنها به 8 بمب افکن آسیب های وارد شد البته چند ورز بعد از حمله متفقین با پروازهای شناسایی بر فراز فریدریشسهافن به ارزیابی خسارات پرداختن و مشخص شد سوراخ های درسقف کارخانه رادار ایجاد شده است البته به دو کارخانه دیگر ساخت گیر بکس و موتورهای تانک اسیبهای بیشتری وارد شده در مجموع تنها 9 درصد بمب های به هدف اصابت کرده کل تلفات المانها 44 کشته بود هواگردها به جای برگشت به انگلستان به مسیر خود ادامه داده و در قاره آفریقا و در فرودگاهای در الجزایر فرود آمده سه روز بعد 52 لانکستر سالم با بارگذاری مجدد سوخت و مهمات آماده عزیمت به پایگاهای مادر خود در انگلستان بودن اما در مسیر رفت هم یه پایگاه متعلق به نیروی دریایی ایتالیا در لا اسپیزا را مورد حمله قرار دادن در این حمله چند انبار سوخت منهدم شد هواگردهای با پراوز در ارتفاع پایین با عبور از روی فرانسه بدون تلفات خود را به پایگاه های مادردر انگلستان رساندن بندر لااسپیزا دومین عملیات مهم که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت به حمله رگنسبورگ- شواینفورت شهرت پیدا کرد . متفقین برای اماده سازی جهت پیاده کردن نیرو در اورپایی غربی بمباران های خود را بروی مناطق اشغالی وخاک اصلی آلمان شدت بخشیدن یکی از اهداف مهم این حملات مراکز ساخت هواگردها وقطعات آنها بود . متفقین طی یک برنامه بلند مدت حملات به کارخانجات ساخت هواگرد های فوکه-وولف ۱۹۰ را شروع کرده و حالا نوبت صنایع ساخت جنگنده های مسر اشمبت بی اف109 ( پرتیراز ترین هواگرد آلمانی) بود طرح حمله به طور کلی بدین صورت بود دو گروه پروازی از انگلستان به سمت اهداف روانه شده گروه پروازی اول صنایع ساخت مسراشمیت در رگنسبورگ را بمباران و سپس به سمت سه فرودگاه در الجزیر پرواز کرده گروه پروازی دوم انداکی تغییر مسیر داده و مهم ترین صنایع ساخت یاتاقان آلمان را هدف قرار میداد به سمت بلژیک جایی که جنگنده های اسکورت متفقین به دلیل محدودیت برد وسوخت در انجا منتظرشان بودن پراوز و از انجا در انگلستان فرود می امدن برای منحرف کردن و تقسیم کردن توان تمرکز لوفت وافه وتوپهای ضد هوایی دشمن یه یک هدف در مرکز آلمان وهدف فرعی در حومه شهر رگنسبورگ و سه پایکاه هوایی و سه پادگان آلمانی در محدوده ساحل فرانسه ودانمارک حمله میشد برای این حملات بزرگ بیش از 380 بمب افکن بی 17 - 270 جنگنده پی 47 و 190 جنگنده اسپیت فایردر نظر گرفته شد بی 17 اسپیت فایر پی 47 فوکه ولف109 مسراشمیت109 147 بمب افکن B17 ب در 7 د سته پراوزی و هر دسته متکشل از 21 بمب افکن وبا چند آریش رزمی متفاوت راهی صنایع ساخت مسر اشمیت شدن به طوری که طول این گروه پروازی 18 کیلومتر بود . 15 دقیقه بعد از عبور از ساحل فرانسه دسته های پروازی با اولین رهگیرهای المانی روبرو شدن از دو گروه جنگنده های اسکورت بمب افکنها یعنی 87 هواپیمای پی47 تنها یک گروه به موقع خود را به محل ملاقات رسانده و تنها توانست بخشی از بمب افکنهای را اسکورت کند گروه دوم اسکورت هم 15 دقیقه دیرتر به موقعیت رسید هر چند هر دو گروه هم بعد از 15 دقیقه بدون درگیری با رهگیرهای آلمانی مجبور به مراجعت به پایگاه خود شدن . بی 17 ها به مدت 90 دقیقه زیر حملات رهگیرهای آلمانی قرار گرفتن این هواگردهای آلمانی هم به دلیل روبه اتمام بودن سوخت و مهمات مجبور به مراجعت به پایگاههای خود شدن در این 90 دقیقه 15 بمب افکن بی 17 یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن که 13 فروند آن مربوط به اخرین دسته پراوازی بوده در طول مسیر هم این گرووهای پرواز به طور دائم زیر آتش توپهای ضد هوایی بوده از 131 بمب افکن باقی مانده 126 فروند موفق شدن 300 تن بمب را راس ساعت تقریبا 12 به وقت آلمان بروی صنایع مسیر اشمیت رها کنند این گروه پروازی بر خلاف انتظار المان ها به سمت چپ یعنی کوههای الپ تغییر مسیر داده و از آنجا از روی مدیترانه عبور کرده خود و در پایگاههای خود در شمال آفریقا فرود آمدن در طول مسیر دو بمب افکن آسیب دیده در سوئیس ویکی در ایتالیا فرود اضطراری داشته 5 بمب افکن هم به دلیل صدمات زیاد و اتمام سوخت در دریایی مدیترانه سقوط کردن . در مجموع 24 بمب افکن بی 17 سرنگون شده و از 60 فروند دیگر هم بشدت آسیب دیدن به طوری که بعد از فرود دیگر قابل تعمیر نبوده ویا تعمیر آنها به صرفه نبود اما گروه پروازی دوم با 230 بمب افکن در 12 دسته پروازی با چند فرمیشن مختلف به سمت صنایع یاتافان سازی راهی شدن طول این گروه پروازی تقریبا 23 کیلومتر بود به دلیل تاخیر در انجام پرواز این گروه 96 جنگنده اسپیت فایر به عنوان اسکورت موفق شدن خود را در انتروپ بلژیک به این بمب افکن ها اضافه کنند با عبور از ساحل هلند حملات رهگیرهای المانی شروع شد هرچند هواگردهای اسکورت موفق شدن 8 هواپیمایی آلمانی را سرنگون کنند اما بدلیل اتمام سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن گروه دوم جنگنده های اسکورت شامل 88 هواپیمایی P47 باز هم دیر به بمب افکن ها رسیده وسریعا هم بعد از چند درگیری هوایی مختصر به دلیل کمبود سوخت مجبور به مراجعت به پایگاهای خود شدن با ورود به خاک اصلی آلمان 300 جنگنده المانی به شدت به این گروه پروازی حمله کرده به طوری که 57 بمب افکن تنها از دسته های پروازی جلو یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن به طوری که فرماندهی نیروی هوایی انگلیس احتمال داد این دسته ها قبل از رسیدن به هدف به طور 100 درصد نابود خواهند شد اما از آنطرف هم در 15 کیلومتری هدف رهگیرهای آلمانی به دلیل مشکل سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن در 7 کیلومتری هدف توپ های ضد هوایی شروع به شلیک کرده به دلیل حملات رهگیر های آلمانی بین دسته های پروازی بی نظمی ایجاد شده به طوری که تنها 40 بمب افکن دقیقا روی هدف قرار داشتن ما بقی بمب افکنها هم به دلیل دود ایجاد شده ناشی از حملات دسته های پروازی جلویی هدف را گم کرده . در مجموع 183 بمب افکن 423 تن از جمله 160 تن بمب اتش زا را در ساعت 15 روی صنایع یاتاقان سازی آلمان در شواینفورت رها کردن سه بمب افکن بر اثر اتش توپهای ضد هوایی بر فراز شواینفورت سرنگون شدن گروه پروازی به سمت بلژیک تغییر مسیر داده نیم ساعت بعد رهگیرهای آلمانی دوباره حملات خود را شروع کردن آما این بار جنگنهده ای اسکورت متفقین حضور داشته و مانع از حملات زهر دار لوفت وافه شدن به طور کلی 36 بمب افکن در این حمله سرنگون شد همچنین نزدیک 40 بمب افکن هم بشدت آسیب دیدن بطوری که یا قابل تعمیر نبود ویا بازسازی آنها صرفه اقتصادی نداشت حملات متفقین آسیب های گسترده ایی را به صنایع ساخت مسر اشمیت وارد کرد هر چند آسیب ها به صنایع بلرینگ سازی به مراتب کمتر بودآلبرت اشپر وزیر تسلیحات رایش سوم گزارش داد نزدیک 30 درصد توان تولید جنگنده های مسر اشمیت و یاتاقان سازی را آلمان از دست داده است هرچند به سرعت این کمبود با مازاد تولید در ماههای قبل رفع و بازسازی صنایع آغاز شد در مجموع متفقین 60 بمب افکن را در صحنه نبرد از دست داده نزدیک 100 بمب افکن ها غیر قابل تعمیر شدن 5 هواگرد اسکورت هم توسط رهگیرهای المانی سرنگون شدن 7 کشته 21 زخمی و 557 مفقود هم در روز حمله تلفات خدمه پروازی بود نصف این تعداد به اسارت آلمانها در امدندر بعد هوایی هم از 400 هواگرد آلمانی که وظیفه رهگیری را بر عهده داشتن 25 فروند سرنگون شده 230 غیر نظامی هم بر اثر حملات هوایی کشته شدن با وجود شکست حمله به اشیانه عقابها (صنایع ساخت مسراشمیت) این حجم سنگین از حملات هوایی در یک روز فرماندهی لوفت وافه در شوک فرو برد چون در درشب همین روز هم نیروهایی هوایی انگلستان در یک عملیات کاملا مجزا به نزدیکی سواحل پروس شرقی در دریای بالتیک و مراکز ساخت وتحقیقات موشکهای المانی حمله و خسارتهای به این مرکز وارد کرد لوفت واف اصلا انتظار این حجم از حملات را در یک روز نداشت . دشمن بشدت قدرتمند شده است و روزهای سیاه نزدیک است . این شوک به حدی بود که رئیس ستاد لوفت وافه در روز بعد خودکشی کرد ارتشبد هانس یشونک رئیس ستاد فرماندهی لوفت وافه چهارشنبه سیاه ( در این حمله از تاکتیک شاتل استفاده نشد) دو ماه بعد متفقین با با 350 بمب افکن بی 17 و بی 24 دوباره حملاتی بر علیه صنایع بلبرینگسازی شوایفورت ترتیب دادن در این حمله شکست سخت تری را متفقین متحمل شدن بطوری که در ازای از کار انداختن فعالیت بخشی از این صنایع آنهم تنها برای 6 هفته 77 بمب افکن خود را در آسمان ا از دست دادن 121 بمب افکن دیگر هم بشدت آسیب دیدن که برخی ا ز آنها قابل تعمیر نبودن 4 جنگنده اسکورت را هم از دست دادن تلفات لوفت وافه 35 رهگیر گزارش شد شدت خسارتهای وارد شده به آمریکایی ها به قدری زیاد بود که این روز را چهارشنبه سیاه نامگذاری کردن این دو حمله باعث شد آلمانها صنایع حیاتی بلبرینگ سازی را مانند دیگر صنایع خود را متفرق و بخش دیگری از آن را به زیر زمین منتقل کنند شدت خسارت بر متفقین در حملات به حدی بود که کلیه عملیات ها روزانه در عمق خاک المان که بدون حضور هواگردهای اسکورت انجام میشد به مدت چند ماه متوقف شد پایان قسمت اول
-
1 پسندیده شدهبمباران شاتل قسمت دوم عملیات Frantic یکی دیگر از عملیات های مهمی که با استفاده از تاکیتیک شاتل صورت گرفت مجموع حملات تحت نام عملیات Frantic بود این حملات برخلاف حملاتی قبلی اهداف کلان بلند مدت واستراتژیکی را دنبال میکرد وقرار بود تاسیسات مهم و حتی قوای ورماخت فرودگاههای لوفت وافه را در جبهه شرقی هدف قرار بدهد و به عنوان پل هوایی برای رساندن تدراکات به گروههای پارتیزانی که برای علیه المان در پشت خطوط فعالیت میکردن مورد استفاده قرار بگیرد .لازمه این کار موافقت شوروی بود در ابتدا استالین موافق این کار نبود اما توافقهای که در اجلاس 1943 تهران سران متفقین با هم امضا کرده بودن و حجم کمک های آمریکایی ها به روسها استالین را مجبور به رضایت کرد ابتدا قرار بود سه پایگاه دائمی در خاک شوروی در اختیار امریکایی ها قرار بگیرد اما روسها اصلا به این حد حضور راضی نبودن وبلکه مجبور شدن و و در نهایت به در اختیار قرار دادن سه پایگاه به صورت موقت آنهم زیر نظر روسها تن دادن در مجموع 1300 تن از پرسنل امریکایی در این پایگاهها مستقر بودن سه پایگاه هوایی در خاک اکراین که یک سال پیش از المانها بازپس گرفته شد در اختیار نیروهای هوایی آمریکا قرار داده شد طرح بدین صورت بود هواگردهای آمریکایی با انجام عملیات بروی اروپای غربی در ایتالیا فرود امده در آنجا دوباره سوخت و مهمات لازم را بارگزاری کرده و بعدممکن بود به اهدافی در مجارستان و رومانی حمله کرده و در شوروی فرود امده درادامه در انجا استراحت و سوخت ومهمات لازم را حمل کرد حالا یا دوباره به سمت ایتالیا پراوز کرده و یا به اهدافی در جبهه شرقی و لهستان حمله کرده و در نهایت درصورت لزوم به سمت پایگاههای مادر خود در انگلستان راهی بشوند ویا در فرودگاههای ایتالیا مستقر میشدن در مجموع 7 سری حمله تحت این عملیات صورت گرفت که اکثرا بروی رومانی ومجارستان متمرکز بود و تنها یک حمله به لهستان صورت گرفت حملات موفقیت امیز بودن و درصورت گسترش طرح ضربات سنگینی به المان وارد میشد نیروی هوایی المان با مطلع شدن از طرح متفقین با یک حمله اساسی یک ضربه خورد کننده به متفقین وارد کرد ضربه ایی که باعث فروپاشی تدریجی این عملیات شاتل شد. حملات به رومانی و لهستان روسها به عنوان یک ابر قدرت اصلا از این دست حملات راضی نبودن با اینکه میتوانست کمک شایانی به پیشرویهای ارتش سرخ کند چون خود را پیروز جنگ میدانستن و آمریکا را هم دشمن آینده خود میدانست والمانهای را از خاک خود تقریبا بیرون رانده بودن امریکایی ها خواستار کمک رسانی به نیروهایی پارتیزانی به خصوص لهستانی از طریق هوا بودن اما روسها هر بار به بهانه ایی در این کار خلل ایجاد میکردن چون اکثر لهستانی ها دلخوشی از شوروی و کمونیست ها نداشتن از طرفی امریکایی ها خواستار حفاظت فرودگاه ها با استفاده از رادار و توپهای اتوماتیک بودن روسها هم در این کار کوتاهی میکردن اختلافات پنهان بعد از حمله لوفت وافه به یکی از فرودگاه که یک حمله فاجعه امیز برای متفقین بود علنی شد ودر جریان قیام ورشو که شوروی مانع از کمک رسانی گسترده هوایی به نیروهای لهستانی شدبه اوج خود رسید این عملیات از خرداد 1944 تا شهریور همان سال یعنی 4 ماه ادامه داشت در ابتدا خیلی موفقیت آمیز بودن و چندین چاه نفت وفرودگاه در رومانی و مجارستان با کمترین خسارت مورد حمله قرار گرفت اما با کارشکنی شوروی وحمله المانها به یک عملیات شکست آمیز تبدیل شد حملات آمریکایی ها به ایستگاهای راه آهن رومانی عملیات اژدر ( Paravane ) اخرین حمله مهمی که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت حمله به نبرد ناو تیرپیتز بود این نبرد ناو بعد ازنبرد ناو بیسمارک بزرگ ترین کشتی جنگی المان بود وبا 8 توپ380 م م 12 توپ 150 م م و 16 توپ 105 م م به همراه دهها توپ 37 و 20 م م یک دژ متحرک بود وظیفه این نبرد ناو محافظت از بندرگاه های نروژ و حمله به کشتی های تدارکاتی دشمن بود متفقین برای در امان ماندن کشتی های تدارکاتی از حملات این غول زرهی و همچنین اماده کردن شرایط برای حمله به سواحل و بندرگاههای نروژ از 1940 تا 1944 نزدیک به 18حمله هوایی ودریایی بروی این ناو ترتیب داده که همگی با شکست روبرو شد یا موفقیت لازم را نداشت برای مثال در اردیبهشت 1944 120 بمب افکن و هوایپما به ای نبرد ناو حمله کرده که موفقیت آمیز نبود در تیر ماه 1944 88 بمب افکن و جنگنده انگلیسی به این نبرد ناو حمله کرد که بعد از سرنگون شدن 3 هوایپما و اسیب دیدن تعدادی دیگر RAF مجبور به توقف حملات شد در مرداد 1944 نبرد ناو تیرپیتز که مورد حمایت لوفت وافه بود مورد حمله چندین ناو و دهها بمب افکن انگلیسی که بوسیله یک ناو هواپیما بر پشتیبانی مییشدن قرار گرفت در این نبرد 17 بمب افکن سرنگون یک ناو انگلیسی غرق شد همچنین ناو هواپیما بر اچ ام اس نابوب مورد اصابت یک اژدر آلمانی قرار گرفته و آسیبهای زیادی به نابوب وارد شد هر چند این حمله منجر به غرق شدن آن نشد نبرد ناو تیرپیتز افسران نیرویی دریایی سلطنتی علت اصلی ناموفق بودن حملات را به خصوص در سال 1944 استفاده عدم استفاده از اصل غافلگیری و همچنین نوع پرنده مورد استفاده شده میدانستن در این حملات از هواپیما اژدر افکن Barracuda استفاده میشد این هواپیما گرچه به اژدر مجهز بود که در صورت اصابت به هر کشتی می توانستن خسارتهای سنگینی ایجاد کند اما سرعت کمی داشت واز اصل غافگیری نمی توانست بخوبی استفاده کند وسریع ناو تیرپیتز با استفاده از پرده دود خود را پوشش میداد و در ضمن این نبرد ناو آنقدر به تسلیحات ضد هوایی مجهز بود که اجازه نزدیک شدن این نوع هواگردها را به خود نمی داد نبرد ناو معمولا در نزدیکی بنادر در حال گشتی زنی بوده و آتش پشتیبانی ساحل و نیروی هوایی المان برخوردار بود همچنین سایر هواگردهای مثل موسکیتو هم مجهز به بمبهای متوسط بودن که حتی در صورت اصابت نمی توانست خسارتهای سنگینی به ناو وارد کند این نبرد ناو در ضخیم ترین بخش خود 350 م م زره مقاومت داشت هواپیما Barracuda هواپیما موسکیتو برای رفع این مشکلات قرار شد از بمب افکن های لانکستر و بمبهای سنگین وزن 1 و 2 تنی موسوم به تال بوی و مین های جهنده استفاده شود طرح کلی بدین صورت بود36 بمب افکن لانکستر که26 فروند از انها مجهز به بمبهای سنگین وزن و و ده فروند دیگر مجهز به مینها جهنده با عبور از شمال نروژو سوئد و فنلاند در فرودگاهی در خاک شوروی فرود امده از چند هفته قبل هماهنگی های لازم با شوروی شروع شده بود قبل از پرواز این بمب افکنها هواپیماهای شناسایی به شمال نروژ فرستاده شدن تا ایستگاههای راداری المان ونقاط کور راداری را شناسایی کنند همچنین برای اطمینان از محل لنگرگاه نبرد ناو علاو بر پروازهای شناسایی دو تیم شناسایی با کمک نیروهای مقاومت محلی به نزدیکی بندرکفجورد نروژ فرستاده شد تا علاوه بر تایید حضور نبرد ناو بندر را شناسایی کند همچنین یک روز قبل از حمله یک هواپیما موسکیتو به عملیات شناسایی بروی این بندر اقدام کرد .به همراه این لانکسترها یک بمب افکن دیگر مجهز به سه دوربین فیلم برداری فرستاده شد تا تصاویر حملات را ضبط کند بمب افکن ها از خاک بریتانیا پراوز کرده با عبور از شمال نروژ وسوئد به اسمان فنلاند رسیدن اما دلیل وجود توده ابرها متراکم در آسمان فنلاند از 36 بمب افکن تنها 24 بمب افکن توانستن فرودگاه مرزی یاکودنیک شوروی را پیدا و فرود امنی را داشته باشند لانکسترهای اعزامی 7 هواپیما به سختی دریاکودنیک فرود امده که عملا نابود شدن و5 فروند دیگر مجبور شدن در فرودگاهای دیگر به زمین بنشینند 11 خدمه پروازی در این حادثه ها کشته شدن هر چند میتوانست اوضاع بسیار بدتر باشد و همه گروه پروازی از دست برود . با فرود هواگردها پرسنل نیرویی هوایی شوروی سریعا مشغول به تعمییرات لازم و سوخت یری هواگردها شدن اما بدلیل نبود تجهیزات لازم عملیات سوخت گیری چند روز طول کشید !!!! نکته جالب رسیدگی شوروی به خدمه پرواز بود افسران در یک کشتی در ساحل سکان داده شدن و سایر خدمه هم پناگاههای زیر زمینی اما بدلیل نبود بهداشت محیطی مناسب تمام خدمه پروازی مورد گزش ساس قرار گرفتن تیرپیتز در بندر کفجورد با تمام این شرایط 26 بمب افکن لانکستر و یک لانکستر مجهز به تجهیزات فیلمبرداری در 14 سپتامبر 1944 به سمت موقعیت نبرد ناو تیرپیتز در بندر کفجورد از فرودگاه یاکودینگ شوروی به پرواز درامده در نزدیکی مرز شوروی و فنلاند برای در امان ماندن از دید رادارهای المانی ارتفاع خود را کم کرده در بین مسیر شش بمب افکن دیگر به دلایل مختلف مجبور به مراجعت به پایگاه یاکودینگ شدن و بعد از عبور از مرز ارتفاع خود را افزایش داده و در100 کیلومتری هدف زمانی که مطمئن بودن رادارهای المانی انها را شناسایی کرده است آریش حمله به خود گرفته جالب انکه چون المانها اصلا انتظار حمله از این سمت را نداشتن تنها زمانی که ده دقیقه با بندر فاصله داشتن مورد شناسایی قرار گرفتن نبرد ناو تیرپیتز همچنین مدافعین بندر کفجورد سریع شروع با ابجاد پرده دود کردن تنها یکی از بمب افکن ها موفق شد دقیقا قبل از ایجاد پرده دود بروی ناو قرار بگیرد و بمب دو تنی خود را رها کرد و همین بمب تنها اصابت به نبرد ناورا داشت سایر بمب افکنها مجهز به بمبهای سنگین وزن هم با وجود ایجاد پرده دود بمبهای خود را رها کرده اما هیچکدام به هدف اصابت نکرده دسته دوم پروازی مجهز به مین های جهنده بودن هم اقدام به رها سازی کردن که هیچ موفقیتی را کسب نکردن برخی از بمب ها ومین های جهنده در یک مایلی نبرد ناو بسطح آب برخورد میکردن پرده دود ایجاد شده کار شناسایی موقعیت دقیق تیرپیتز را سخت کرده بود با اتمام حمله لانکسترها شروع به مراجعت به پایگاه خود در شوروی کردن. نزدیک 100 توپ ضد هوایی از نبرد ناو و مدافعین بندر به سمت این بمب افکنها شروع به شلیک کردن که اسیبهای نسبتا شدیدی به چهار بمب افکن وارد شد. بمبهای تال بوی tall boy در بین مسیر مراجعت هم نیروهای هوایی المان موفق به عکس العمل مناسب نشد تمام بمب افکنها سالم فرود آمدن هرچند هواپیما تصویر برداری از بندر کفجورد مستقیما به سمت انگلستان پرواز کرد چند ساعت بعد یک هواپیما موسکیتو شناسانی انگلستان برای ارزیایی خسارت به سمت بندر کفجورد روانه شد و نتوانست مورد هدف قرار گفتن کشتی رامورد تایید قرار دهند چند پرواز دیگر هم صورت گرفت اما هیچ گونه خسارنی مشهود نبود . انگلستان ارزیابی خسارت را برعهده جاسوسان نروژی و نیروهای مقاومت محلی محول کرد. سرانجام واحد اطلاعت نروژ مورد هدف قرار گرفت تیرپیتز را تایید کرد یک بمب سمت راست سینه کشتی را سوراخ و از انجا کف کشتی را هم شکافته و بعد از ورود به آب منفجر شده بود انفجار چند بمب تال بوی (بمبهای سنگین وزن) در نزدیکی نبرد ناو هم باعث ایجاد خسارتی به بدنه کشتی شده بود . حملات به تیرپیتز میزان خسارت اندک بود5 خدمه کشته و 11 تن دیگر زخمی شدن اما همین خسارت اندک باعث ورود 2000 تن آب به کشتی شده و المان برای تعمیر این نبرد ناو با توجه به نداشتن تجهیزات لازم دربندرمجبور بودن این نبرد ناو را به مکان دیگری منتقل کند که در این صورت بسیار اسیب پذیر میشد و با توجه به احتمال حمله شوروی به نروژ سرفرماندهی نیروی دریایی آلمان تصمیم گرفت آن را به بندر ترمسه و در یک منطقه بسیار کم عمق به عنوان توپخانه ساحلی مستقر کند تا حتی در صورت آسیب بیشتر هم غرق نشود بعد از انتقال نبرد ناو به بندر ترمسه دو بار دیگر نیروی هوایی انگلستان به تیر پیتیز حمله کرد که سرانجام در نوامبر 1944 در حمله 30 بمب افکن لانگستر این غول دریایی آلمان درآبهای کم عمق ترمسه بعد از اصابت چند بمب واژگون و غرق شد در این حمله نزدیک به 1000 تن از خدمه تیرپیتز کشته شدن دو ماه بعد حمله نهایی بمب افکنهای انگلیسی به تیرپیتز تاکتیک شاتل با استفاده از اصل غافلگیری میتوانست ضربات سنگینی را به آلمانها وارد کند اما انتخاب هدف های سخت و همچنان عدم همراهی شوروی و همچنان هوشیاری المانها بعضا این تاکتیک را یا ناکام گذاشت و یا خسارتهای سنگینی به مهاجمین وارد کرد پایان منبع MILITARY.IR شاتل بمبینگ یه قسمت دیگه هم داره درباره حمله آلمانها به آمریکا یی ها در شوروی و ناکام گذاشتن عملیات Frantic که احتملا در تاپیک جداگانه ارسال بشه https://warfarehistorynetwork.com https://www.airforcemag.com/article/0311poltava/ https://en.wikipedia.org/wiki/Shuttle_bombing https://www.rbth.com و.................
-
1 پسندیده شدهبا سلام یه نکته بسیار جالب در این ماجرا ، نحوه تطمیع خدمه نفتکش توسط آمریکایی هاست . گویا در ماجرای اولین ارسال محموله های نفتی ایران به ونزوئلا ، آمریکایی ها از طریق ایمیل به خدمه ی هر چهار کشتی پیشنهاد رشوه به میزان 5 میلیون دلار برای هر نفر و اعطای شهروندی آمریکا برای خود و خانواده شان میدهند ، از چهار فروند کشتی اعزامی ، خدمه و کاپیتان دو کشتی کاملا ایرانی بوده و خدمه و کاپیتان دو کشتی خارجی بودند . کاپیتان و خدمه کشتی توقیف شده در عملیات اخیر ، تطمیع شده و با قبول رشوه محموله را دربست در خاک آمریکا به آمریکا تحویل میدهند یعنی اصلا توقیفی درکار نبوده ! بلکه خدمه این کشتی با خیانت محموله را تسلیم آمریکایی ها کردند ! کشتی دیگر خارجی فقط به لو دادن مسیر اکتفا میکند و خدمه دو کشتی ایرانی با پایداری از دادن اطلاعات و محموله به آمریکایی ها امتناع میکنند . این وطن پرستی خدمه ایرانی برای آمریکایی ها گرون تموم میشه و اسامی خدمه هر دو کشتی ایرانی بعنوان نفرات تحریم شده به کشورهای هم پیمان آمریکا و اروپایی فرستاده میشه تا از ورود آتی اونها به این کشورها جلوگیری بشه . متاسفانه خانواده کاپیتان یکی از کشتی های ایرانی هم در نروژ ساکن بودند و خود کاپیتان هم ساکن آنجا بوده که به دلیل این تحریم مسخره ، از اون موقع تا کنون نتونسته به دیدار خانواده ش در نروژ بره ! جا داره از تمامی خدمه هر دو کشتی ایرانی که با وطن پرستی و رشادت در این ماجرا آینده بین المللی شغلی خودشون رو بخطر انداختند ، بعنوان قهرمان تقدیر بشه .
-
1 پسندیده شدهبهتر شدن اوپتیک و مهمتر ازون اجازه پخش تصاویر با کیفیت برای خنثی کردن شبهه اندازی های بعدی آمریکایی ها
-
1 پسندیده شدهبسم ا... سلاح انتقامی شماره-یک https://www.aparat.com/v/NfQ7s پی نوشت : ویدئو از تابناک ...
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهیک بنده خدایی در توییتر در واکنش به عکس زیر:
-
1 پسندیده شدهیه عملیات موفق توی جنوب شرقی ما که میتونه امنیت مرزهای ما در شمال غربی رو تقویت کنه. دلم میخواد الان تصویر الهام الیوف با پهپاد اسرائیلیش رو ببینم!
-
1 پسندیده شدهفیلم عملیات منتشر شده در خبرگزاری فارس https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Video/1400/08/12/14000812000868.mp4
-
1 پسندیده شدهبسم ا... فعلا خبر این هست https://www.mehrnews.com/news/5342914/برخورد-قاطع-سپاه-با-ناو-جنگی-آمریکا-در-آب-های-جنوبی-ایران اخیرا در پی رفتار غیر حرفهای ناو جنگی آمریکا در آبهای جنوبی کشور، قایقهای تندروی سپاه پاسداران واکنشی قاطع نشان داده که پس از این ماجرا ناو آمریکایی صحنه را ترک میکند. ================= به گزارش همشهریآنلاین به نقل از فارس، با اقدام به موقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند. آمریکا در این اقدام یک 1- نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آب های دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد. همزمان دلاورمردان 2- نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را به سوی آب های سرزمینی ایران هدایت کردند. 3- در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند 4- اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند. 5- نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند. این نفتکش هم اکنون در آب های سرزمینی کشور عزیزمان است. https://www.hamshahrionline.ir/news/635739/جزئیات-برخورد-نیروی-دریایی-سپاه-با-ناوهای-آمریکایی-شکست-دزدی
-
1 پسندیده شدهنبرد آمیدا.... پویانمایی بسیار زیبا از باز پسگیری شهر آمیدا توسط شاپور دوم https://www.aparat.com/v/joQHR/پویانمایی_بسیار_زیبا_از_باز_پسگیری_شهر_آمیدا_توسط_ارتش توصیفات آمیانوس مارسلینوس مورخ رومی که خود در دفاع از شهر آمیدا حضور داشت و شجاعت شاپور دوم را به تحریر در آورده غرورانگیز است او چنین نوشته است: تا چشم کار میکند ارتش ایران دیده میشود و درخشش زره ایرانیان(کاتافراکت ها) وحشت آفرین است شاه ایران با لباس سفید و تاجی دو شاخ به شکل قوچ دیده میشود و از بقیه بلند تر است او همراه همراهان بی باکانه به دروازه شهر نزدیک شد تا محافظان را بدون خونریزی مجاب به تسلیم شهر نماید اما با باران تیر رومیان مواجه شد و برگشت شاه ایران همانند یک سرباز ساده جلوتر از بقیه ایرانیان شمشیر میزند و به رومیان هجوم می آورد و مدام سربازان را تشویق میکند شهر سقوط میکند و ایرانیان بدون توجه به بازار و زنان و کودکان وارد شهر میشوند. بی اعتنایی سواران ایرانی به غارت شهر و تجاوز به نوامیس شهر که رسم رومیان بود سبب شگفتی این مورخ میشود.رفتار جوانمردانه شاپور و ایرانیان زمانی به اوج میرسد که همسر گروگاسیوس فرمانده رومی به دست ایرانیان می افتد و شاپور با احترام او را نزد شوهرش میفرستد.
-
1 پسندیده شدهزیر سطحی های سامورایی زیردریایی TYPE C3 دفاتر طراحی زیرسطحی های ارتش ژاپن ، برای رفع نیازمندی نیروی دریایی سلطنتی این کشور به یک شناور زیر سطحی با کارایی بالا ، دست به طراحی مجدد زیردریایی های کلاس C1 و C2 زدند که نمونه جدید ، با مجهز شدن به پیشرانه های قوی تر ، و با کاهش تعداد لوله های شلیک اژدر و مسلح شدن به یک توپ با کالیبر بزرگتر ، قادر بود تا به بردهای بیشتری برای اجرای ماموریتهای دوربرد دریایی در اقیانوس آرام دست یابد . با این حال ، بدلیل دشواری تولید پیشرانه های دیزلی پرتوان در زمان جنگ ، فقط سه نمونه از این زیر سطحی به نیروی دریایی ژاپن تحویل شد . زیردریایی I-52 این سه فروند نیز بتدریج و بدلیل نیاز شدید نیروی دریایی ، به اسنورکل های ویژه ای مجهز شدند و حتی زیردریایی از همین کلاس با شناسه I-53 ، برای حمل شش اژدر " کایتن " ارتقاء یافت . علیرغم ویژگی های منحصر بفرد این زیر سطحی ، بدلیل کمبود مواد خام مورد نیاز ، قرارداد ساخت 17 فروند زیردریایی کلاس C3 و 25 فروند زیردریایی کلاس C4 ، از سوی ارتش این کشور لغو گردید . اما سه زیردریایی تولید شده ، در بازه زمانی خدمت خود ، موفق شدند تا 16 کشتی تجاری و شناور لجستیکی نیروی دریایی ارتش آمریکا را به ظرفیت 80660 تن ، به قعر آبهای اقیانوس آرام روانه کنند . راست : زیردریایی I-53 چپ : اژدرهای تایپ کایتن با این وصف ، سرنوشت این سه زیردریایی ، بسیار جالب بشمار می رفت . زیرسطحی I-52 ، دربیست و چهارم ژوئن 1944 و در 800 مایلی جنوب غربی جزایر آزروس ، در حالی که محموله ای ارزشمند ، شامل لاستیک ، طلا ، گنه گنه و تعدادی از مهندسان ژاپنی (که در فرانسه اشغالی ، دوره های مربوط به پرنده های جت را دیده بودند ) ، را حمل می نمود ، توسط جنگنده های ناوهواپیمابر USS BOGUE منهدم شد . زیردریایی I-53 ، از جنگ ، جان سالم به در برد و در سال 1946 ، به جزیره GOTO ، عقب نشینی نمود . زیرسطحی I-55 نیز تنها 3 ماه قبل از پایان جنگ ، یعنی در 14 ژوئیه 1944 ، در حوالی جزیره سایپان ، توسط دو ناوشکن اسکورت نیروی دریایی ایالات متحده ، یو اس اس گیلمر و یو اس اس ویلیام .سی. میلر ، کشف و منهدم گردید . مشخصات : تعداد واحدهای ساخته شده : 3 فروند شناسه واحدهای ساخته شده : I-52/I-53/I-55 بازه زمانی تکمیل شناورها : 1944-1943 ظرفیت جابه جایی : 2564 تا 3644 تن پیشرانه : دو دستگاه پیشرانه دیزل ، هریک بقدرت 4700 اسب بخار سرعت : 17 نات برد : 2100 ناتیکال مایل تسلیحات : 6 قبضه اژدر 533 م.م 2 قبضه توپ کالیبر 50 م.م 19 اژدر ذخیره حداکثر غوطه وری : 100 متر خدمه : 94 نفر شامل افسران و درجه داران پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد میشد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش سوم : واسموس پرشیا او مردی شجاع با قامتی کوتاه و پیشانی پهن و چشمان آبی بود. واسموس از آن دسته از اروپاییهایی بود که علاقه زیادی به صحرا و فرهنگ و زبان مردمی داشت که در آن زندگی میکردند. او لباس محلی مردم ایران را میپوشید و با لقب «واسموس پرشیا» شناخته میشد. وی با موفقیت توانست یک شورش برعلیه انگلیسیها که سواحل جنوبی ایران را اشغال کرده بودند راه بیندازد. او پس از حضور در بوشهر اقدام به سازماندهی مردم تنگسیر و ایل قشقایی بر ضد نیروهای اشغالگر انگلیسی در جنوب ایران نمود؛ اما در همان سال اول ورودش به ایران کتابچه حاوی کدهای رمز دیپلماتیک وزارت خارجه آلمان را که با خود داشت، از دست داد و این کتابچه به دست انگلیسیها افتاد. داستان از این قرار بود که واسموس در شهرهای شوشتر و دزفول به فعالیت بر ضدانگلیسیها پرداخت و تلاش نمود تا با تحریک عشایر و رؤسای جنگسالار آن حدود بر ضدانگلستان شورش عمومی راه بیندازد. در این زمان وی مطلع شد که پلیس محلی شوشتر تصمیم به بازداشت وی گرفته است. اما واسموس توانست بگریزد. رؤسای قبایل محلی بهبهان ابتدا او را برای صرف شام دعوت کردند و سپس او را دستگیر نمودند. آنان با اعزام یک پیک به نزد انگلیسیها خواستار تسلیم واسموس در برابر پرداخت پول شدند. پیک اعزامی پس از ملاقات یک افسر انگلیسی به همراه وی جهت تحویل واسموس به بهبهان حرکت نمودند. پس از ملاقات [سران عشایر بهبهان] با افسر انگلیسی آنان به بحث درباره مبلغ درخواستی با افسر انگلیسی مشغول شدند و زمانی که پس از اتمام بحث برای تحویل زندانی به محل بازداشت واسموس رفتند، او فرار کرده بود!!! واسموس در خاطرات خود چگونگی فرارش را اینگونه شرح میدهد که او به نگهبانان خود گفته بود که اسبش بیمار است و وی میبایست هر ساعت به او سر بزند. او به همراه محافظانش هر یک ساعت به اسب خود سر میزد و این امر آنقدر تکرار شد تا هنگامیکه محافظانش خوابآلود شدند و واسموس به آنان که گفت که باید به اسبش سر بزند. آنان به او اجازه دادند تا برود بدون آنکه وی را همراهی کنند. وی نیز سوار بر اسبش شد و فرار کرد. واسموس فرار کرده بود. اما چمدان وسایل خود را [که توسط زندانبانان توقیف شده بود]، جاگذاشته بود و در میان این وسایل دفترچه رمز دیپلماتیک آلمان نیز قرار داشت. به موجب روایتی از مورخ و روزنامه نگار نامدار امریکابی باربارا تاکمن : به این ترتیب انگلیس به سیستم کُدگزاری آلمان دست یافت و قادر شد با اطلاع از ماهیت سیستم، تغییرات زمان بندی شده رمزها را هم بدون دشواری زیاد کشف کند. به روایت تاکمن : فاش شدن این موضوع رئیس جمهور امریکا وودرو ویلسن را به ورود به جنگ در کنار محور انگلیس فرانسه و روسیه متقاعد کرد و سرنوشت جنگ جهانی را تغییر داد. تلگرام رمز زیمرمان به برنستروف با استفاده از دفترچه رمز واسموس ، رمز گشائی شد از سوی دیگر ، انگلیسیها متوجه شدند که متوقف نمودن اقدامات واسموس بسیار سخت است؛ سماجت وی تا به حدی بود که پس از مسافرت به شهر شیراز به دیدار حاکم شیراز رفت و خواستار پس گرفتن چمدان وسائل [منجمله دفترچه رمز] خود از انگلیسیها شد؛ اما به او اطلاع دادند بخش اداره هندوستان پس از یافتن این دفترچه آن را به لندن فرستاده است. در اواخر جنگ جهانی اول و زمانی که شکست آلمان امری واضح به شمار میرفت رؤسای قبایل محلی نیز در همراهی واسموس دچار تردید شدند. انگلیسی ها برای دستگیری واسموس ۵۰۰ هزار پوند جایزه تعین کرده بودند؛ اما واسموس به رؤسای قبایل محلی قول داد تا پس از پایان جنگ با دریافت مبلغی از دولت آلمان به آنان در زمینه اقتصادی کمک کند. با پایان جنگ واسموس که تصمیم گرفته بود شخصاً به آلمان بازگردد، راه سفر بهسوی ترکیه را در پیش گرفت اما در کاشان توسط رؤسای محلی دستگیر شد و در اختیار انگلیسیها قرار داده شد. وی یک بار دیگر در شهر قزوین موفق به فرار از چنگ انگلیسیها شد و تصمیم گرفت تا با عبور از گذرگاههای کوهستانی البرز بجای استفاده از جاده به تهران برود. وی با مشقت بسیار موفق شد خود را به تهران برساند اما درشکهچی ناآگاه جای اینکه او را به سفارت آلمان ببرد به سفارت انگلیس برد؛ از آنجایی که جنگ به اتمام رسیده بود مقامات انگلیسی او را آزاد کردند و واسموس به ترکیه رفت و از آنجا سوار بر کشتی شد و به مصر رسید اما مقامات انگلیسی که مصر را در اشغال خود داشتند او را یک بار دیگر دستگیر نمودند و پس از مکاتبه با مقامات انگلیسی در ایران وی را آزاد کردند. واسموس سوار بر کشتی عازم فرانسه شد و در بندر مارسی پس از پیاده شدن از کشتی این بار توسط سازمان ضدجاسوسی فرانسه دستگیر شد و فقط پس از مکاتباتی که بین مقامات انگلیسی و فرانسوی صورت گرفت، آزاد گردید. وی سپس از راه زمینی به آلمان بازگشت. ادامه دارد ... منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : تصمیم داشتم که تاپیک رو در اینجا به پایان ببرم. اما حیفم آمد که بخش پایانی زندگی عجیب و غریب واسموس را هم با یکدیگر مرور نکنیم و تاپیک را از این نظر ناقص رها کنیم. به همین دلیل ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از زندگی ویلهلم واسموس با عنوان «فرجام عجیب یک جاسوس» خواهیم پرداخت.
-
1 پسندیده شدهSu24فنسر بروز رسانی شده سوری..... تصاویری از بمبافکن «سو-۲۴ام۲» سوریهای به شمار ریجستر ۳۵۱۹ منتشر شده . همانطور که از تصاویر داخل کاکپیت خلبانان مشخص است،۲۴ su سوری در جریان بروزرسانی به سطح ام۲، به سامانه هدفگیری-ناوبری بروز و دقیق «اسوپ-۲۴» مجهز شده است. سامانه هدفگیری-ناوبری «اس و پ-۲۴» ساخته و پرداخته شرکت «گِفِست وَ ت» است. سامانه مذکور دقت بالای اصابت اهداف زمینی را با بمبهای معمولی (و البته ارزانتر از بمبهای هدایت شونده) میسر میسازد. (نمایشگرها و صفحه کلید سامانه «اسوپ-۲۴» در سمت راست صفحه آلات دقیق خلبانان و پیشروی افسر اسلحه در دو تصویر اول مشهود است). پیشتر نیز سو-۲۴های الجزایری به سطح ام-۲ ارتقا یافته بود آن طور که منبع منتشرکننده آن خبر ادعا کرده بود، بررسی تجربه عملیات سو-۲۴ های روسی مجهز به سامانه گفست در درگیریهای سوریه، الجزایر را به ارتقای سو-۲۴ های خود و تجهیز آنها به سامانه جدید ترغیب کرده است.
-
1 پسندیده شدهپومای دیجیتالی برنامه ارتقا واحدهای پیاده نظام مکانیزه بوندسوهر بوندسوهر به عنوان یکی از اعضا مهم گروه ویژه مشترک ناتو موسوم به VJTF قرار است در سال 2023 رهبری این نیروها را برعهده بگیرد. بوندسوهر برای رهبری نیروهای پیشگام ناتو در حال تجهیز و آماده سازی نیروهای خود است تا در صورت وقوع بحران سربازان آلمانی به سرعت و با قدرت در خط مقدم ظاهر شوند. در خلال اجلاس سران ناتو در ولز در سال 2014، رهبران ناتو با ایجاد یک گروه ویژه موافقت کردند. در حقیقت نیروهای VJTF نیروهای پیشگام ناتو با آمادگی بالا خواهد بود که می تواند در ظرف 48 تا 72 ساعت عملیاتی شوند و در برابر تهدیدات علیه حاکمیت ناتو مستقر شود. این نیروها متشکل از یک تیپ زمینی و با استعداد حدود 5000 نیرو خواهد بود که توسط هوا و دریا پشتیابنی می شود. این نیروهای وِیژه توسط دو تیپ زمینی دیگر به عنوان "قابلیت تقویت سریع" در صورت بروز یک بحران بزرگ پشتیبانی می شود. در مجموع، نیروی ویژه ناتو به حدود 30000 سرباز می رسد. الحاق کریمه به روسیه موجب شد تا ناتو سرمایه گذاری ویژه بر روی نیروهای ویژه خود بکند تا زمان واکنش به تهدیدات به حداقل ممکن کاهش پیدا کند. زمان پاسخگویی VJTF دارای 3 مرحله است : مرحله Stand-up: چهل و پنج روز زمان تا آمادگی عملیاتی مرحله Stand-by : دو تا هفت روز تا آمادگی عملیاتی مرحله Stand-down : سی روز تا آمادگی عملیاتی نیروهای حاضر در VJTF هر سه سال به شکل چرخشی در یکی از سه حالت فوق با زمانهای متفاوت پاسخ می دهی قرار می گیرند. به عنوان مثال در سال 2020، نیروهای لهستانی به مرحله Stand-by و آلمانی به مرحله Stand-down تغییر حالت دادند. در مواقع اضطراری، ناتو سه تیپ چند ملیتی را در اختیار دارد که ظرف دو تا 45 روز اماده هستند به تهدیدات پاسخ دهند. هر سال، کشورهای ناتو رهبری نیروی واکنش فوق سریع را تغییر می دهند. در سال 2023 آلمان رهبری این نیروهای ویژه را دراختیار خواهد گرفت. در نتیجه بوندسوهر تمایل دارد ظرفیت نیروهای خود در VJTF را تقویت کند. بوندسوهر با مشکلات مختلفی از نظر کمبود تجهیزات و از نظر کمبود پرسنل دست و پنجه نرم میکرد. در نتیجه بوندسوهر با شناسایی نقاوت ضعف خود با کمک شرکت های دفاعی آلمانی برای مرحله Stand-by و رهبری نیروهای VJTF آماده می شود. در همین راستا در بخش خودروهای زرهی شرکت دفاعی آلمانی از جمله راین متال و KMW در زمینه ارتقا و بروز رسانی تانکهای اصلی میدان نبرد لئوپارد، خودروهای رزمی پیاده نظام ماردر و نفربرهای زرهی فوکس با بوندسوهر همکاری خواهد کرد. یکی از برنامه های ویژه بوندسوهر و راین متال در زمینه ارتقا نیروهای VJTF بانام سیستم پیاده نظام مکانیزه ( System Panzergrenadier) شناخته میشود. این برنامه در اصل دارای دو بخش است که شامل ارتقا خودروهای رزمی پیاده نظام پوما و ارتقا تجهیزات نیروهای پیاده نظام (از جمله سیستم های ارتباطی دیجیتال، پوشاک، تجهیزات حفاظتی و کوله ، سیستم های اپتیک، سلاح ها و تجهیزات هدف گیری) می باشد. پس از توسعه و اصلاح گسترده سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال، در فوریه 2021 این تجهیزات در منطقه آموزشی برگن در شمال آلمان به مدت 3 هفته تحت ارزیابی تاکتیکی قرار داشتند. نتایج اولیه برای بوندسوهر راضی کننده بود. در 18 مارس 2021، ژنرال آلفونس مایس، فرمانده نیروی زمینی ارتش آلمان ، این سیستم را برای نبرد مناسب اعلام کرد. او همچنین توصیه کرد که نیروهای پیشگام ناتو، نیروهای ویژه VJTF آلمان که بوندسوهر آن را تجهیز خواهد کرد، به این سیستم جدید مجهز شوند. سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال دو مزیت کلیدی ارائه می دهد: 1) همه سربازان چه آنهایی که در داخل خودروهای زرهی هستند و چه آنهایی که از خودروهای زرهی پیاده شده اند می توانند به اطلاعات یکسان دسترسی داشته باشند. 2) آنها می توانند این اطلاعات را با دقت بیشتر، سریع تر و قوی تر به اشتراک بگذارند. از طرف دیگر سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال می تواند یک بستر و تجربه عالی برای بوندسوهر باشد تا در آینده سیستمهای یکپارچه بزرگتر از این نمونه را به کار بگیرد. تجربه اندوزی و شناخت قابلیت های در زمینه یکپارچه سازی سیستم های فناوری اطلاعات و نسل جدید سیستم های مدیرت میدان نبرد یک مشوق قوی برای پروژه های آینده در بوندسوهر خواهد بود. شبکه ای گسترده از حسگرها و افکتورهای متعلق به سربازان و خودروهای رزمی پیاده نظام ، زمان بین تشخیص هدف تا درگیری با هدف را به حداقل می رساند. این ترکیب قابلیتها در یک سیستم گسترده یکپارچه ، تعامل تاکتیکی مؤثری را بین سربازان و خودروهای رزمی پیاده نظام را ایجاد میکند و به نوبه خود اثربخشی کلی رزمی واحدهای پیاده مکانیزه را افزایش میدهد. در مرحله اول 40 خودروی رزمی پیاده نظام پوما ارتقا ( به نام سطح ارتقا S1 ویا VJTF 2023شناخته می شود) پیدا کرده اند که پیشرفته ترین نسخه پوما تا به امروز است. در ادامه بوندسوهر قرار داد ارتفا 154 دستگاه پومای دیگر را با شرکت های دفاعی آلمانی بسته است. همچنین خدمات لجستیکی مانند ابزارهای ویژه، قطعات یدکی و همچنین طراحی قابلیت های اضافی در آینده را پوشش می دهد. ارزش این قرارداد بیش از یک میلیارد یورو است. علاوه بر این، قرار داد دیگری به ارزش 820 میلیون یورو برای ارتقاء 143 خودروی رزمی پیاده نظام پوما دیگر تا سال 2029 مورد توافق قرار گرفته است. بخشی از قابلیت های پوما نسخه S1 در بخش سیستم های ارتباطی و سیستم های نظارتی نسخه ارتقا یافته پوما قابلیت شلیک موشک هدایت شونده MELLS( در حقیقت همان موشک های هدایت شونده Spike-LR) با حداکثر برد 4 کیلومتر برای انهدام خودروهای زرهی متوسط و سنگین اشاره کرده. سنسورهای اضافی مانند سیستم نظارتی جدید برای راننده و بهبود سیستم های C4I از دیگر قابلیت های پوما ارتقا یافته است. سیستم دید پانوراما فرمانده و دید نظارتی جدید راننده ، پایان دوران پریسکوپ را نشان میدهد. برای اولین بارکل خدمه قادر خواهند بود از سیستم های نظارتی پیشرفته الکترواپتیک رنگی با قابلیت دید در روز/ شب استفاده کنند. سیستم های نظارتی با زوم 20 برابری شناسایی را برای خدمه تسهیل می کند. همچنین خدمه تصاویر را بر روی صفحه نمایش TFT با وضوح بالا مشاهده میکنند. پوما مجهز به لانچر دوتایی موشک MELLS یا همان Spike-LR مهمترین بخش ارتقا خودروی رزمی پیاده نظام پوما در این برنامه بهینه سازی و ایجاد یک پلفترم زرهی تمام دیجیتالی و شبکه محور است که میتواند با سیستم ارتباطی جدید نیروهای پیاده نظام هماهنگ باشد. سیستم ارتباطات جدید دیجیتالی که نه تنها صدا، بلکه تمام اطلاعات ضروری دیگر را مخابره میکند. این اطلاعات از طریق ماهواره منتقل می شود. در سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال، پوما و سربازان با یکدیگر شبکه شده اند. ارتقا تثبت کننده توپ و حلقه برجک موجب شده است خدمه بتواند با توپ 30 م.م حتی در حین حرکت با اهدافی در 3000 متری نیز درگیر بشوند و انها را با دقت بالا از بین ببرند. خودرو رزمی پیاده نظام پوما ارتقا یافته در سمت راست و عقب مجهز به سیستم سلاح ثانویه مستقل از برجک ( TSWA) خواهد بود. این سیستم به خدمه اجازه میدهد که حتی وقتی برجک رو به جلو است د ربخش عقب خودرو دید خوبی داشته باشند و در صورت شناسایی یک تهدید با نارنجک های 40 م.م کشنده و یا غیرشکنده (دودزا ، کورکننده ، اشک اور) با آن مقابله کنند. در نتیجه علاوه بر بقا خدمه و خودرو ، خروج سرنشینان از خودرو رزمی پوما با اطمینان بیشتر همراه خواهد بود. در بخش حفاظتی نیز از زره های واکنشی ماژلار بر روی شاسی استفاده شده است. از جمله مزیت های زره های ماژولار میتوان به این نکته اشاره کرد که علاوه بر قابلیت تعویض زره های اسیب دیده در طول جنگ ، در هنگام حمل و نقل های هوایی برای راحتی جابه جایی، کاهش مشکلات لجستیکی و افزایش سرعت جابه جایی میتوان زره های ماژولار نصب شده بر روی پوما را باز و در مقصد آنها را دوباره نصب کرد. یوما با پیشرانه 1088 اسب بخار قدرت مشکلی از نظر تحرک پذیری در میدان نبرد نخواهد داشت و میتواند بسیار تحرک پذیر باشد سیستم سلاح ثانویه مستقل از برجک (TSWA) نیمه دایره خاکستری محدوده آتش سامانه TSWA را نشان میدهد منبع 1 منبع 2 منبع 3 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
-
1 پسندیده شدهMirage F1BQ نیروی هوایی عراق مابین سالهای 1980 تا 1989 تعداد 18 فروند از نمونه دوکابینه میراژ اف- یک را به فرانسه سفارش داد که از این تعداد ، 15 فروند تحویل گردید . تعدادی از نمونه های تحویلی به عراق در اثنای جنگ خلیج فارس ( 1990 ) به ایران پناهنده شده و هم اکنون در خدمت نیروی هوایی ایران قرار دارد .
-
1 پسندیده شدهپهپادهای جدید تحویلی به نزسا معراج1 با جرم برخاست 33 کیلوگرم قابلیت رسیدن به مداومت پروازی ده و نیم ساعت را داشته و میتواند تا 5 کیلوگرم محموله را حمل کند. این پهپاد به سرعت 140 کیلومتر بر ساعت و سقف پرواز 3650 متر (حدود 12000 پا) معراج113 دارای 3 ساعت مداومت پروازی بوده و میتواند تا ارتفاع حدود 5400 متر (18000 پا) پرواز کرده و با جرم برخاست 50 کیلوگرمی، تا 30 کیلوگرم محموله و سوخت حمل نماید و بخشهایی از بدنه به صورت ماژولار طراحی شده است. پهپاد بدون نام دست پرتاب مجهز به سکوی شناسایی الکترواپتیکی و با قابلیت حمل و نقل ساده و سریع که با توجه به امکان حمل شدن در یک محفظه صندوقی کم حجم، امکان مونتاژ سریع در محیط عملیاتی و برد و مداومت پروازی مناسب برای شناساییهای سریع مناسب هستند. یک نمونه عمودپرواز از این پهپاد هم در این مراسم وجود داشت. چند نوع پهپاد مولتی روتور بدون نام نیز در مراسم تحویل دستاوردها به نزسا قابل مشاهده بودند که نمونه تهاجمی دارای محفظه پرتاب نارنجک یا پرتابه حاوی خرج گود (سرجنگی نفوذگر در زره) از جمله آنها بود.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم حضور حضرت امام خامنه ای بر سر مزار حاج حسن... (برای کیفیت بهتر روی آن کلیک کنید)