برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 30 آبان 1400 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. رمزگشائی از سانحه سقوط هرکولس فرماندهان (بخش دوم) فرندلی فایر ؟؟؟ علت سقوط هواپیما در ابتدا حمله هوایی عراق عنوان شد، اما صحت این روایت بعدها زیر سوال رفت و از احتمال خرابکاری توسط منافقین (مجاهدین خلق) سخن به میان آمد. در مورد سوابق سیاسی و روانی خدمه پروازی و پرسنل مستقر در فرودگاه اهواز تحقیقات به عمل آمد و سندی دال بر همکاری آنها با سازمان مجاهدین خلق به دست نیامد. (هیچ یک از خدمه هواپیما پس از سانحه مورد پیگرد قانونی قرار نگرفتند). حتی احتمال آتش خودی هم مطرح شد. علت سقوط هواپیمای سی۱۳۰ حامل فرماندهان ارشد نظامی ممکن است شلیک پدافند خودی باشد یا نباشد اما سقوط هواپیماها و هلیکوپترهای خودی توسط پدافند هوایی ایران بارها در ۴۰ سال اخیر رخ داده و در خاطرات مقامهای رسمی، از جمله «مرحوم هاشمی رفسنجانی» به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در فرماندهی جنگ ایران و عراق آمده است. سروان «محمد مصطفویفر» از پرسنل پیشین پدافند نیروی هوایی ارتش ایران در کتاب خود به نام «شلیک به آسمان» توضیح داده است که چهگونه پدافند به اشتباه هواپیماهای خودی را هدف میگرفته است و اشاره نموده که حتی یک بار با مسوولیت شخصی پس از شلیک به یک هواپیمای سی۱۳۰، موشک پدافندی را پیش از اصابت منفجر کرده بود. خاطره او مربوط به ماههای ابتدای جنگ است که هواپیماهای عراقی خود را به آسمان حوالی تهران رسانده و توانسته بودند از دست رادار بگریزند و در مسیری که پشت کوه قرار داشت، فرار کنند. تنها یک هواپیما به سمت ورامین رفته بود: اپراتور وقت پدافند هوایی ارتش میگوید صدای موتور هواپیما، صدای جت نبود و سرعت آن ۴۵۰ کیلومتر در ساعت بود. در حالی که هواپیماهای جنگی عراق نزدیک به هزار کیلومتر سرعت داشتند. درشتی آن هواپیما در صفحه رادار زیادتر از جت جنگنده بود و سمت ورامین میرفت در حالی که جتهای جنگنده عراقی برای فرار باید به سمت عراق حرکت میکردند. در حالی که موشک پدافند به سمت هواپیما در حرکت بود و اپراتور پدافند درباره درست بودن هدف شک کرده بود، ناگهان یک نظامی وارد اتاق عملیات میشود و میگوید: این اپراتور پدافند هوایی میگوید دستش روی دکمه خودکشی موشک پدافند بوده است و در این لحظه آن را فشار میدهد. با منفجر شدن موشک در آسمان، به هواپیما برخورد نمیکند. ساعت هشت شب مشخص شده بود که آن هواپیما که از موشک پدافند هوایی نجات پیدا کرده بود، در فرودگاه اصفهان به زمین نشسته است: و اما در مورد این سانحه به خصوص : و اما ... شرح سانحه هواپیمای یاد شده در ساعت ۱۲:۳۰ از مهرآباد پرواز و پس از سه ساعت و سی دقیقه و پرواز در مسیر تهران-بوشهر-اهواز در فرودگاه اهواز فرود آمدند. پس از حدود یک ساعت و ۱۵ دقیقه توقف در اهواز، حامل پیکر ۳۲ شهید، ۲۷ مجروح جنگی، ۴۰ سرنشین و ۹ خدمه پروازی (مجموع ۱۰۸ نفر مشتمل بر شهداء درون تابوت ها) اهواز را به مقصد تهران ترک کرد. خلبان هواپیما سروان علی صولتی، کمک خلبان ستوان یکم محمود خرم دل، خلبان ناظر ستوان یکم مصطفی ایزدی فرد، ناوبر ستوان دوم ابراهیم احمدی آلهاشم، سر مکانیک پرواز ستوانیار دوم احمد حسینی، مکانیک پرواز استوار مجید موحدی، مکانیک پرواز تحت آموزش گروهبان دوم امیر تهرانی و لودمستر استوار دوم جمشید کوزهگری خدمه هواپیما بودند. پس از حدود یک ساعت پرواز، ضمن تماس با تقرب مهرآباد در فاصله ۳۰ مایلی تهران، اجازه نزول به ۸۵۰۰ پایی به خلبان داده شد. خلبان عبور از ارتفاع ۱۱ هزار پایی را گزارش کرد و پس از تغییر فرکانس به منظور تماس با عملیات پایگاه یکم ترابری اعلام کرد که برق هواپیما قطع و کلیه موتورها خاموش شده است. عین مکالمات به شرح زیر است: پس از مدتی چون تلاش تقرب مهرآباد برای تماس با هواپیمای مزبور به جایی نمیرسد، از دو فروند هواپیمای جنگنده اف-۴ که در منطقه در حال پرواز بودند، درخواست تجسس میشود که در ساعت ۱۹:۴۷ خلبان یکی از آنها اطلاع میدهد که در رادیان ۱۵۰ درجه ۱۷ مایلی آتشسوزی دنبالهداری مشاهده میشود. بلافاصله اقدامات نجات آغاز و از آتشنشانی پالایشگاه تهران و شهرری و گروه ضربت قصر فیروزه کمک خواسته میشود و دو فروند هلیکوپتر بل ۲۱۴ و یک فروند سی اِچ-۴۷ شینوک از گردان جستوجو و نجات، به محل اعزام و در ساعت ۲۰:۳۰ در منطقه فرود میآیند. جمعاً ۲۷ سرنشین با کمک اهالی و خلبانان از هواپیما خارج شده که در مسیر انتقال به بیمارستان هفت نفر فوت میشوند. یکی دیگر از مجروحان نیز چند روز بعد در بیمارستان فوت میکند(شهید محمد جهان آرا). [علت اینکه در گزارشات روزهای اول نامی از شهید جهان آرا در بین شهدای حادثه برده نمی شود همین است] با توجه به نشستن فرماندهان و مقامات نظامی و دفاعی چون فلاحی، فکوری و کلاهدوز در سمت چپ کابین هواپیما، پس از فرود اضطراری و فرو رفتن چرخ سمت چپ در یک چاله قنات و برخورد بال هواپیما به زمین، تابوت های شهداء درون هواپیما به این سمت بدنه برخورد و منجر به کشته شدن اکثر آنها در دم میشود. بسیاری دیگر نیز در میان لاشه هواپیما در این سمت بدنه گرفتار شده و دچار سوختگی میشوند و جانشان را از دست میدهند. پس از توقف هواپیما، خلبان و کمکخلبان با باز کردن پنجرههای مقابل خود ، از هواپیما خارج شده و به کمک تعدادی از بازماندگان که در حال خروج از شکافهای پشت کابین و زیر بال راست بودهاند، میشتابند و کلیه کسانی که به دلیل جراحات و صدمات وارده بر اثر ضربات ناشی از برخورد به زمین و ریختن بارها و تابوتها، قادر به حرکت نبودند، در شعلههای آتش که سریعاً تمام بال چپ و بدنه و دم را در برگرفته بود، سوخته و کشته شدند. گزارش های هیئت بررسی سانحه سرانجام می رسیم به گزارشات هیئت های کارشناسی بررسی سانحه : یک هیئت از نیروی هوایی ارتش این سانحه را بررسی کردند. مسئولیت بررسی این سانحه به عهده سرهنگ بهمن فرقانی، خلبان هواپیمای جنگنده بمبافکن فانتوم و رئیس بازرسی و ایمنی نیروی هوایی ارتش گذاشته شد. نتیجه بررسی این سانحه موردپسند برخی افراد و چهره های سیاسی واقع نشد زیرا آنها به خرابکاری سازمان منافقین در هواپیما معتقد بودند. فرقانی هم به جانبداری از این سازمان متهم شد. جهت بررسی سانحه، هیئتی بیطرف نیز از نیروی هوایی پاکستان دعوت شد، و در نهایت نتیجه تحقیقات آنها نیز دلایل مشابه را به عنوان عوامل سقوط نشان داد. پس از انتشار نتیجه بررسی این سانحه در هیئت بیطرف نیروی هوایی پاکستان (که با نتایج تحقیقات هیئت به سرپرستی فرقانی مطابقت داشت)، وی از اتهام جانبداری از سازمان منافقین تبرئه شد. بهمن فرقانی در سالهای پیش از انقلاب وظیفه بررسی مهمترین سوانح نیروی هوایی را بر عهده داشت. سوانحی شامل سانحه کایت ارتشبد محمد خاتمی، فرمانده اسبق نیروی هوایی ، در سد دز را که به فوت او منجر شد، همچنین سانحه جمبوجت ایران در اسپانیا و ... فرقانی در سال ۱۳۵۸ هم مسئول بررسی سانحه هواپیماها و هلیکوپترهای آمریکایی در طبس شد. اگرچه فرضیههای برخورد موشک پدافندی خودی به هواپیما و خرابکاری به عنوان عوامل قطع برق ژنراتورهای هواپیما توسط تیمهای بررسی سانحه ایرانی و پاکستانی رد شدند، اما دلیل قطع برق هواپیما که در جهان منحصر به فرد است، هرگز مشخص نشد. در گزارش نهایی ارائه شده از سوی نیروی هوایی ارتش به دادستان انقلاب اسلامی ، به نقل از هیئت بررسی سانحه پاکستانی ذکر شده که محاسبه آثار برخورد ملخهای شماره ۱ و ۳ و ۴ (ملخ شماره ۲ به زمین برخورد نکرده بود) نشان داد که دور موتور حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد بوده و موتورها در حالت خلاص یا Idle قرار داشتهاند. پس از برخورد هواپیما با زمین خدمه سریعاً تلاش کردهاند تا شیرهای سوخت موتورها را با زدن دکمههای اضطراری قطع کنند، زیرا این شیرها در حالت بسته در محل سانحه کشف شدند. خلبانان و سایر خدمه پرواز که در کابین بودند، اظهار داشتند که به هنگام نزول در ارتفاع ۱۱ هزار پایی صدای انفجار در قسمت راست کابین خلبان و محل فیوزهای DC ESSENTIAL BUS شنیدند و متعاقباً برق هواپیما رفته و موتورها خاموش شدهاند. به علت نبودن برق AC استارت مجدد نیز امکانپذیر نبوده و خلبان و کمکخلبان تمام تلاش خود را با هدف کنترل هواپیما تا لحظه برخورد به زمین کردند. در نهایت دو هیئت بررسی سانحه یکی از نیروی هوایی ایران و دیگری از پاکستان علت سقوط را نقص فنی به دلیل نامشخص در سانحه برق هواپیما و اشتباه خدمه در تشخیص مشکل در سامانه برق هواپیما و تصمیم به فرود اضطراری اعلام نمودند. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهدوک های آهنین در نجف در 22 آوریل 2004، گردان دوم نیروهای ویژه از هنگ 37 ام زرهی ، تیپ یکم ، از لشکریکم زرهی ملقب به دوک های آهنین برای انجام ماموریت وارد شهر مقدس نجف شدند. عناصر متخاصم رودروی نیروهای آمریکایی در این شهر، شبه نظامیان مقتدی صدر بشمار می آمدند که شهرهای نجف و کوفه در کنترل آنها قرار گرفته بود. ماموریت این گردان به نظر ساده می رسید که شامل نابودی شبه نظامیان و برقراری نظم در نجف و کوفه ، انتقال قدرت به دولت قانونی عراق و انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای امنیتی عراق بود. هنگامی که جنگ در 4 ژوئن 2004 متوقف شد. گردان دوک های آهنین به مدت 5 هفته بدون توقف در شرایط رزمی قرار داشت و اراده دشمن را برای جنگ شکسته بودند. بیش از 600 شبه نظامی کشته شدند و تعداد بیشماری دیگر از آنها زخمی شدند، انواع سلاح های نیروهای شبه نظامی توقیف و یا نابود شد، انبار مهمات شبه نظامیان در قبرستان مقدس و مسجد سهله کشف و توقیف شد. دو دستیار برتر مقتدی صدر نیز در شهر نجف بازداشت شدند. برای دوکهای اهنین حرکت به سمت نجف از از 28 مه 2003 آغاز شد. دوکهای آهنین به هنگ دوم سواره نظام زرهی ملقب به " اژدهایان " متصل شده بودند. دوکها در این پیوست یک گروه سواره نظام سبک و یک گروهان تانک جداگانه را نیز پذیرفتند. در 10 ماه آینده ، دوكها مأموریتهای رزمی و مأموریتهای صلح را انجام می دادند همچنین آنها 500 نفر را برای پلیس عراق و یك گردان را برای واحد دفاع غیر نظامی در جنوب بغداد استخدام و آموزش می دادند. بین 4 آوریل و 10 آوریل 2004 ، دوک ها در شهرک صدر بغداد ، تحت کنترل تاکتیکی تیپ یکم تیم رزمی، لشکر یکم سواره نظام جنگیدند و به دنبال آن در شهرهای کوت در 10 آوریل و شهر دیوانیه در 17 آوریل به مبارزه پرداختند. این اقدامات به طور کامل دوک های اهنین را برای یکی از شدیدترین نبردهای شهری که از زمان تهاجم زمینی به عراق در سال 2003 بی سابقه بود آماده کرد. نبردها در نجف در 28 آوریل 2004 آغاز شد. پتانسیل رزمی نیروهای ویژه دوک های آهنین در این جنگ شامل: دو گروهان تانک AIM M1A1 با نام های Aggressor و Crusader، دو دسته پیاده نظام سواره سبک با نام های APACHE و IRON، یک آتشبار هویتزرهای پالادین به نام Assassin با رادار مکان یاب محل آتش، یک گروهان پلیس نظامی با نام های Warbear، یک دسته پلیس نظامی با نام های Renegade، یک گروهان مهندسی سبک، یک تیم عملیات روانی، دو تیم امور عمرانی، دو دسته جنگ الکترونیکی و مرکز فرماندهی بود. گروه ویژه نیروهای خود را به چهار تیم مانور سازماندهی کرده اند. نیروها در فضای جنگ در سه پایگاه عملیات خط مقدم (FOB) قرار داشتند و تقریباً 40 کیلومتر از هم فاصله داشتند. پایگاه عملیات خط مقدم ستاد مرکز فرماندی دوکها در خارج شهر و یک منطقه بیابانی قرار داشت. پایگاه عملیات خط مقدم یک تیم تانک و آتشبار پالادین در یک هتل در حومه شمالی نجف قرار داشتند. پایگاه عملیات خط مقدم بقیه واحدها در قلب نجف مستقر شده بود. همچنین گروه ویژه نیز با تیم های تسلیحاتی عملیات دیده بانی هوایی متشکل از : گان شیپ AC-130، جنگنده F-16 وهواپیماهای بدون سرنشین ادغام شدند دشمن از شبه نظامیان آموزش دیده و آموزش ندیده تشکیل شده بود. اعضای شبه نظامی آموزش دیده در چهار گروهان سازمان یافته قرار داشتند . دو گروهان به عنوان گروهان های دفاعی و کنترل زمین های اصلی اطراف حرم امام علی (ع) و مسجد کوفه مستقر شدند. در حالی که دو گروهان به عنوان گروهان های حمله در سراسر کوفه و نجف مستقر شدند. شبه نظامیان آموزش ندیده در خیابان ها پرسه می زنند و "حملات فرصت طلبانه" را بر ضد گشت های ائتلاف انجام میدادند. علاوه بر این در سراسر شهر ستوانهای نظامی صدر در گروههای امنیتی شخصی حضور داشتند و تقریباً از هر مسجد و مدرسه به عنوان ابنار مهمات یا محل شلیک خمپاره استفاده می شد. باز هم، شرح ماموریت ساده به نظر می رسد. اما، گروه ویژه روزانه به چالش کشیده می شد و باید آنها بین اعمال نیرو و پیچیدگی های میدان نبرد شهری توازن برقرار می کردند. اولین و مهمترین چالش برای نیروهای امریکایی وارد نکردن خسارات به اماکن متبرکه و مهم در نجف بود. از جمله حرم امام علی (ع) که نمادی مهم برای تمام شیعیان در سراسر جهان بود و مسجد کوفه که از نظر مذهبی بعد از حرم امام علی (ع) در جایگاه بعدی قرار داشت. همچین محل محل اقامت آیت الله سیستانی یکی از تأثیرگذارترین و با نفوذترین افراد در عراق در نجف قرار داشت. در شمال حرم امام علی (ع)، بزرگترین محل دفن شیعیان در جهان قرار دارد. این منطقه مملو از شبه نظامیان بود و به عنوان انبار مخفی مهمات مورد استفاده قرار می گرفت. بعداً گروه ویژه یاد گرفت ، یک مکان حساس نیاز به آتش دقیق داشت. در ادامه این مقاله به اشتراک آموزه ها و روش های به دست آمده در طول جنگ در نجف / کوفه اشاره خواهد شد. همچنین این مقاله شدت، سرعت و محدودیت ها برای به کارگیری نیروهای زرهی در زمین های شهری را نشان میدهد. شبه نظامیان مقتدی صدر در شهر نجف سرعت و تهاجم پیچیدگی های میدان جنگ را درک کنید در مورد نجف و کوفه ، در نظر گرفتن واکنش های سیاسی ناشی از آسیب رساندن به اماکن متبرکه و ایجاد خسارت غیر ضروری در کل برنامه ریزی ها و اجرای آتش در نظر گرفته شد. سربازان به خوبی از تأثیرات ناگهانی صدمه زدن به گنبد طلایی حرم ها و مسجدها یا یک بلوک شهری آگاه بودند. در اصل این حوادث میتوانست، هدف عملیات را به شکست به کشاند. از ابتدا، این محدودیت ها به یک چالش برای فرماندهی تبدیل شدند. از همین رو سربازان براي از بين بردن تهدیدات، سيستم هاي تسليحاتي مناسبي را با اثرات آسیب کم یا بدون هیچ آسیبی به اماکن مقدس و اطراف آن انتخاب كردند. سربازان ونیروهای شرکت کننده در عملیات، اماکن مقدس را در طی فرایند تصمیم گیری نظامی شناسایی کرده و شناختند. آنها با استفاده از حملات دقیق، حملات کشنده یا دور زدن اماکن مقدس عملیات را پیش می بردند. نیروهای آمریکایی در نزدیکی حرم امام علی (ع) برنامه داشته باشید در این میدان نبرد پیچیده ، سرعت ممکن است مهمترین عاملی باشد که فرماندهان وسربازان هنگام تدوین برنامه عملیاتی در نظر می گیرند. اما نباید در این مورد زیاده روی کرد. با پیشرفت عملیات و فشار به نیروها، تجهیزات از دست میروند، سربازان زخمی شده در عملیات از دست خواهند رفت و انرژی نیروها روز به روز در جنگ تحلیل خواهد رفت. حالت نهایی را باید در نظر گرفته شود و برنامه ای متناسب آن شکل بگیرد. در نجف نیروهای ویژه در 3 مورد تمرکز کرده و حملات مداوم را در این موارد ادامه دادند. اولین قدم تمرکز بر شبه نظامیان بود دراین بخش فشارها را باید حفظ کرد، انعطاف پذیر بود و غیرقابل پیش بینی باقی ماند. قدم دوم تمرکز بر روی رهبران است. آنها باید هدف قرار داده شوند یعنی کشته یا دستگیر شوند. برای این کار باید زمان مناسب برای حمله را انتخاب شود. مثلا زمانی که دشمن به رهبران خود به شکل عمومی نیاز دارد. گروه ویژه در روزهای جمعه و زمان نماز جمعه حملات خرابکاری انجام میداد تا حرکت نیروی های صدر بین نجف و کوفه را مختل کند. در دو مورد ، صدر مجبور شد دومین مسئول خود را برای سخنرانی در نماز جمعه به کوفه بفرستد و در یک مورد، گروه ویژه دستیار شخصی مقتدی صدر را دستگیر کرد. واقعیت این بود که گروه ویژه حرکت دشمن را مختل میکرد. به عنوان مثال حدود دو هفته از آغاز درگیری ها، گروه ویژه شروع به هدف قرار دادن فرماندهان برتر شبه نظامیان کرد. وضعیت نهایی نیروهای امریکایی تسخیر شهر بود، اما در طی این روند، متوجه شدند که مستقیماً بر توانایی دشمن برای تحریک، برقراری ارتباط و حفظ ابتکار عمل تأثیر گذاشته می شود، این امر به نیروهای عملیاتی امکان مانور در سراسر منطقه فعالیت را می دهد. در قدم سوم تمرکز بر روی انبارهای تسلیحاتی شبه نظامیان گذاشته شد. نیروهای ویژه به طور مشخص خطوط تأمین و انبار مهمات دشمن را هدف قرار می دادند. در واقع ، این سه مرحله باعث ایجاد درگیری ها در جهات چندگانه شد و شبه نظامیان را مجبور به انتخاب اولویت ها کرد. با مجبور کردن دشمن به انتخاب، ابتکار عمل به دست نیروهای آمریکایی افتاد و دشمن مجبور شد تا برای محافظت از اهداف با ارزش نیروهای خود را تلفیق کند. همین حرکت دشمن باعث شد گروه ویژه برای از بین بردن شبه نظامیان متمرکز شوند. توجه به سربازان و تجهیزات برای سنجش میزان کارآیی سربازان میتوان به فرماندهان دسته و گروهبانان دسته تکیه کرد. در طول نبردهای طولانی شهری توجه به جزئیات میدان نبرد نباید از دست برود. نیروهای نظامی آمریکایی در نجف یک دوره 12 ساعته برای استراحت و بازسازی در اختیار داشتند. یک جدول زمان بندی به دسته ها/نیروها اجازه داد تا عملیات تهاجمی در سطح دسته و همچنین عملیات گروه ویژه را اجرا کنند. کشیش ها و جوخه پزشکی واحدهای نیروهای ویژه، منابع عالی برای تأثیر بر روی عملیات مستمر بر سربازان هستند. دفتر تعمیر و نگهداری و همچنین تکنسین تعمیر و نگهداری گردان در برطرف کردن نیازهای قطعات یدکی ، کیت های مورد نیاز و چرخه تعمیرات مهم هستند. در طول نبرد نجف واحدهای تانکها و دارایی های گروه ویژه، پشتیانی فنی فوق العاده ای دریافت میکردند. درگیری دقیق، آتش کشنده و شکل دادن به میدان نبرد تانک اصلی میدان نبرد M1A1، دقیق ترین سیستم تسلیحاتی نیروی ویژه مسلسل M240 که به شکل هم محور بر روی تانک های ابرامز نصب شده است بسیار دقیق است. تانک ها با مسلسل هم محور میتوانند با ارپی جی زن های دشمن درگیر شوند و با دقت بالا و تخریب پایین در زمین های شهری با اهداف دشمن درگیر شوند. همچنین این تانک مجهز به دقیق ترین و کشنده ترین سلاح یعنی توپ اصلی 120 میلیمتری است. فرماندهان تانک در همان اوایل فهمیدند که شلیک یک گلوله ضد تانک چند منظوره (MPAT) ، یک گلوله ضد تانک شدید النفجار (HEAT) یا یک گلوله ضد موانع (OR) ، بلافاصله آتش دشمن در موانع دفاعی متراکم را به دلیل تأثیرات روانی فوق العاده خاموش میکنند. یک تانک می تواند مهمات خود را به سمت پنجره ها شلیک کنند. در این حالت فقط به یک اتاق آسیب می رساند اما میتواند دشمنان را از بین برده و آسیب جانبی را به حداقل برساند. مهمات توپ اصلی تانک ها میتواند با تجریب دیوار مسیرهای حرکتی جدید برای ورود نیروهای پیاده نظام پیشرو ایجاد کند. مهمات MPAT بر ضد نیروهای پیاده نظام دشمن که در خیابان ها قرار دارند بسیار موثر است. همچنین این نوع مهمات در کنار مهمات OR برای از بین بردن سریع موانع در محیط های شهری بسیار اثر گذار هستند. تیم عملیاتی پس از تجربه اثرات گلوله های کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره (API) در زمین های نزدیک شهری، بر سلاح اصلی تانک ( توپ 120م.م) تکیه کردند. گلوله های کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره (API)ویرانگر و دقیق هستند اما باعث ایجاد قابل توجهی خسارت جانبی میشوند. به عنوان نمونه در یک رویداد ارپی جی زن نیروهای شبه نظامی در پشت یک مانع آلاسکا مخفی شده بود. موانع الاسکا سازه های بتونی با میلگرد تقویت شده و 12 فوت ارتفاع هستند. خدمه تانک به جای استفاده از توپ اصلی از مهمات کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره را به سمت مانع الاسکا شلیک کردند که منجر به کشته شدن ارپی جی زن شد. اما مهمات 0.50 سوراخ کننده زره اثرات جانبی مخربی بر جای می گذارند به عنوان مثال این گلوله ها بدون کاهش سرعت از دیوار چهار تا پنج ساختمان عبور می کنند و اثار تخریبی بر روی سازه های بتونی خواهند داشت. این نوع گلوله ها همچنین مواد قابل اشتعال مانند درختان خرما را شعله ور می کند. علاوه بر مسلسل های نصب شده بر روی برجک تانک، لودر و فرمانده تانک میتوانند با اسلحه های تهاجمی M4 خود از بالای برجک به اهدافی که به تانک نزدیک میشوند تیراندازی کنند. خدمه تانک های آمریکایی چندین بار توانستند با اسلحه های تهاجمی M4 خود شبه نظامیان که از کوچه های مجاور به تانک نزدیک می شدند را سرکوب کنند. تانک ابرامز نیروهای آمریکایی در خیابان های شهر نجف استفاده خدمه تانک های از اسلحه تهاجمی M4 برای درگیری های نزدیک نقش حیاتی تک تیراندازها در جنگ های شهری گردان های تانک فاقد تک تیرانداز هستند. بنابراین در طی نیرد در نجف تک تیراندازهای دوربرد و یا تک تیراندازهای آموزش دیده را از یک گروه سواره نظام سبک ملحق شدند. در شهرهای نجف و کوفه نیروهای امریکایی نمی تواستند به شکل مستقل تک تیراندازها را مستقر کنند. برای استقرار انها ابتدا منطقه وساختمان محل استقرار تک تیراندازها باید پاکسازی شود. همچنین نیروهای پشتیبانی برای خروج تیم تک تیراندازها در دسترس باشد. مدت حضور در محل استقرار و اهداف مشخص برای هر تیم تک تیر انداز به شکل جداگانه و اختصاصی به آنها گفته شود. تک تیراندازها در از بین بردن آرپی جی زن های که در امتداد دیوارهای مسجد یا مناره ها مستقر بودند بسیار موثر بود. تک تیرانداز نیروهای امریکایی در شهر نجف استفاده از هر سیستم رزمی در دسترس در طول جنگ پنج هفته ای دوک ها در شهر نجف و کوفه، گروه های ویژه از گان شیپ AC-130 ، بالگردهای Kiowa Warriors OH-58D مسلح به موشک های هدایت شونده Hellfire و مهمات توپخانه ای 155 میلیمتری و 120 میلیمتری با فیوز های مجاورتی و تاخیری نیز استفاده کردند. هر یک از این تسلیحات هدف خاصی را در برنامه داشتند. نقش AC-130 ها برای سنگرها، ار پی جی زنها در نخلستان ها و فعالیت های مهندسی دشمن بسیار کشنده بود. بعد از چند بار استفاده از AC-130 ، دشمن تصمیم گرفت که تازمانی که این صدای گان شیپ در بالاسرشان در حال گشت زنی شنیده میشود از مخفی گاه های خود بیرون نیایند. در نتیجه نیروهای امریکایی از این مزیت استفاده کردند تا دشمن را به داخل مخفی گاه های خود برگردانند تا نیروهای زمینی اجازه مانور نزدیک بیشتری داشته باشند. در روش دیگر استفاده از AC-130 ، نیروهای آمریکایی آن را دور از نقطه درگیری آماده نگه میداشتند. در حالی که یک پهپاد در حال رصد موقعیت بود بعد از شناسایی دشمن توسط پهپاد، AC-130 به محل فراخوانده می شد تا دشمن را سرکوب کند. بالگردهای Kiowa Warrior یک سکوی تسلیحاتی خارق العاده است. هنگام مسلح شدن به موشک های هدایت شونده Hellfire به فرماندهان اجازه میدهد تا با اهداف سخت درگیر شوند. علاوه بر این، پهپاد های مسلح هنگامی که دشمن در اطراف مناطق شهری در حال جا به جایی می باشد گزینه مناسبی است. در طی یکی از آخرین نبردهای گروه ویژه، یک وانت مجهز به خمپاره انداز 82 میلی متر در حال اجرای اتش به سمت نیروهای آمریکایی توسط پهپاد شناسایی شد. پهپاد هدف را تعقیب کرد و در شرایط مناسب خمپاره انداز و وانت را در یک فرصت مناسب، بدون هیچ خسارت جانبی نابود کرد. بالگرد Kiowa در عراق آتش هویتزرهای خودکششی پالادین M109A6 برای نیروهای امریکایی حیاتی بود. نیروهای امریکایی انواع مهمات را بر علیه شبه نظامیان استفاده کردند. با ادامه روند درگیری ها دشمن روشهای خاص خود را برای درامان ماندن در برابر گلوله های شدید النفجار سنتی پیدا کرد. دشمن در داخل ساختمان ها یا در امتداد سقف اهداف حساس و متبرکه باقی می ماندند. دشمنان در پشت بام ساختمان ها و موقعیت خمپاره اندازهای دشمن در نزدیکی ساختمان های با مهمات توپخانه ای مجهز به فیوز مجاورتی ازبین میرفت. در یک مورد شبه نظامیان مسلح در طبقه دوم یک ساختمان در یک طرف رودخانه مانع پیشروی نیروهای امریکایی می شدند. شش گلوله توپخانه ای مجهز به فیوز تاخیری به موضع دشمن شلیک شد که باعث نابودی آنها و ادامه پیشروی نیروهای آمریکایی را به دنبال داشت. در ابتدا درگیریها نیروهای امریکایی از ترکیب بالگردهای Kiowa OH-58D مجهز به نشانه گذاری لیزری به همراه مهمات توپخانه ای M712 Copperhead هدایت لیزری برای تخریب سنگرهای در خیابان های باریک و نخلستان ها استفاده کردند. در این روش با تمرین بیشتر نیروها، به فرماندهان اجازه می دهد تا ازادی حرکت بیشتری خصوصا در محورهای جانبی داشته باشند. گروه ویژه همچنین فرصتی برای استخدام یک نیروی ضد تروریستی عراقی پیدا کرد که عملکرد آنها بسیار چشمگیر بود. فعالیت های اطلاعاتی دشمن انها را متقاعد کرده که نیروهای ائتلاف وارد مساجد نخواهد شد. نیروهای ائتلاف هم وارد مسجد نشدند بلکه نیروهای ضد تروریسم عراقی وارد عملیات پاکسازی مساجد شدند. در یکی از عملیات ها در مساجد 5 سرباز تنگفدار دشمن کشته و تسلیحاتی مانند AK47 ، ارپی جی و خمپاره نداز کشف و ضبط شد. تأثیر آتش غیر کشنده برای هرگونه نبرد جدایی ناپذیر است. گروه ویژه در نجف و کوفه به خوبی برای این امر مجهز شده بود. یک تیم روانشناختی تاکتیکی (TPT) ، دو تیم امور مدنی (CA) ، دو تیم سگ های مهاجم/ بمب یاب ، مهندسان و چندین منبع رسانه ای مجهز شده بود. تیم های TPT و CA قبل از وقوع فجایع در مرحله عملیات به نام "فاز کاهشی" به محل های شهری برای ارزیابی احساسات عمومی و جمع آوری اطلاعات در مورد آسیب های جانبی ارسال می شدند. تیم سگ های مهاجم/ بمب یاب در هر عملیاتی مانند شناسایی انبارهای تسلیحاتی مخفی، شناسایی موقعیت های شلیک خمپاره انداز، مورد استفاده قرار گرفتند. مهندسین نیز در زمینه حفاظت از پایگاه های عملیات خط مقدم، ایستگاه های پلیس عراق و دیگر اهداف بسیار حساس وارد عمل میشدند. نیروهای ویژه همچنین از مهندسین برای بازیابی موانع جرسی استفاده شده توسط دشمن در کنار خندق ها استفاده می کردند همجنین انها خندق های کنده شده توسط دشمن و خطوط درگیری را پر می کردند. از آنجا که رسانه ها جامعه بین المللی را هدف قرار می دهند و رده های بالاتر از فرماندهی را خوشحال نگه میدارند باید با آنها هممانند عضوی از یک خانواده رفتار شود. اطلاعات ارائه شده قبل و بلافاصله پس از عملیات توسط رسانه ها تعیین می کرد که داستان یک عملیات چقدر موفقیت آمیز بوده است. به طور معمول ، فرمانده نیروی وِیژه به طور خلاصه عملیات، تصویر کلی عملیات و اهداف پیش رو را برای رسانه ها ، شرح میدهد. خبرنگارن سوار بر یک خودرو نظامی (M1114 یا M113) توسط یک گروهان همراهی میشود. پس از پایان یافتن درگیری، مصاحبه ای برای توضیحات بیشتر مانند خلاصه ای از اتفاقات رخ داده و شرح ماجرا انجام میشود. در برخی موارد فرماندهان در طول درگیریها باید در میدان نبرد حضور یابد برای اطمینان از اینکه مطبوعات پیش فرض های خودشان را منتقل نکنند. در همه موارد، برخورد با احترام بامطبوعات باید با عزت و احترام باشد. فرماندهی جنگ عنصر فرماندهی وارد میدان می شود! در مناطق شهری ، فرماندهان دریافتند که برای تجسم میادین نبرد شهری ، باید کاملاً در وسط درگیریها باشند. فرمانده می تواند با قرار گرفتن در مرکز تصمیم گیری، شدت و سرعت پیشروی ها را بسنجند. این امر پیامدهایی دارد و فرماندهان برای آشنایی با این روش به مدتی زمان نیاز دارند. در نجف این روش با موفقیت به کار گرفته شد. بدون ارتباطات هرگز! تمام فرماندهان باید در مناطق شهری حضور داشته باشند –حتی فرماندهان گردانهای زرهی- در حالی که روی زمین قرار دارید بدون داشتن ارتباطات گرفتار می شوید و فوراً درک موقعیتی و اطلاعات ارسال شده در شبکه فرماندهی و فرماندهان دسته را از دست می دهید . قانون اول) شبکه فرماندهی، شبکه فرماندهی است! وظیفه اصلی شبکه فرماندهی تسهیل گفتگوی بین فرماندهان است. مرکز عملیات تاکتیکی (TOC) بهروزرسانیهای اطلاعاتی لازم را رصد میکند و موارد لازم را ارسال میکند یا ورود عوامل ضرب کننده رزمی (combat multipliers) را اعلام میکند. افسر اجرایی گردان، افسر آموزش گردان و فرمانده گردان برای ادامه گفتگو در مورد جنگ نیاید از شبکه فرماندهی استفاده کنند. قانون دوم) در طول درگیری ها، مشاهده و حضور فیزیکی فرمانده در میدان نبرد به پایداری نیروها کمک می کند. این مورد به اندازه ای که ممکن است تصور شود واضح نیست - بر اساس تجربه کسب شده در نبردهای نجف، این یک مهارت است که باید تجربه شود. نقش یک فرمانده که در طول مبارزات حضور و فرماندهی را انجام میدهد بسیار سخت تر آن چیزی است که در طول اجرای شبیه سازی یا آموزش در مراکز آموزشی رزمی نشان داده میشود. فرماندهان باید از نظر ذهنی قبل از مبارزه آماده باشند تجسم کنند که کجا میخواهند بر روی میدان نبرد تأثیر بگذارند، سپس در صورت تغییر آتش دشمن، آتش خودی را تنظیم کنند. اعتماد به نفس و رفتار هرگز به فرماندهان یا سربازان خود شک نکنید. به تجهیزات و توانایی کل تیم رزمی برای حفظ سیستم های رزمی در جنگ اطمینان داشته باشید. با هدف تمرین کنید و با پایبندی به آنچه کار می کند موفق شوید. قرمانده ای که در میدان نبرد مدیریت خرد (Micromanagement) می کند باعث ایجاد نتایج فاجعه باری خواهد شد. به فرماندهان زیردست اجازه دهید نقشه خود را در ارتباط با فکر فرماندهان بالاتر توسعه و اجرا کنند. توانایی های زیردستان خود را بشناسید این چیزی است که با گذشت زمان توسعه می یابد. فرماندهان در حال حاضر یک راه حل 80 درصدی در مورد چگونگی واکنش فرماندهان زیردستان در شرایط استرس زا دارند. میدان نبرد نشان می دهد که آنها چگونه به موفقیت یا از دست دادن یک سرباز واکنش نشان می دهند. این دانش را یاد بگیرید و در مبارزات به کار ببرید. یک فرمانده تهاجمی ممکن است زمانی که موفقیت در بخش او به سرعت به دست میآید بیش از حد جلو بزند و کل میدان نبرد را نمیبیند. یک فرمانده حتی ممکن است در صورت از دست دادن یک سرباز یا وسیله نقلیه مردد شود واز پیش روی دست بکشد، بدون اینکه تاثیر این تاخیر بر واحدهای مجاور را درک کند. بیشتر این مسائل باید در تمرینات و رزمایش ها تسلیحات ترکیبی گروه ویزه بررسی شود. اما فرمانده گروه ویژه در نهایت تصمیمات خود را بر اساس درک نزدیک از توانایی ها و محدودیت های زیردستان خود اتخاذ خواهد کرد. سه درس مهم از جنگ نجف که در نبردهای آینده قابل اجرا خواهد بود. فرماندهان و افسران ابتدا باید با در نظر گرفتن یک جدول زمانی واقع بینانه برای دستیابی به وضعیت نهایی، یک برنامه مبارزاتی تهیه کنند، سپس سرعت یا پیشروی مورد نیاز برای حفظ نبرد را تجسم کنند. باید به پتانسیل رزمی توجه شود، که به شکلی عمدی به کار گرفته شود. سیستم های رزمی ارتش ایالات متحده بی همتا هستند. هر سیستم دقت را اعمال می کند و زمانی که به درستی با کمی ابتکار به کار گرفته شود، مرگبار می شود. در نهایت، فرماندهان جنگی همه چیز را با هم ترکیب می کنند. از نظر فنی و تاکتیکی فرماندهان و سربازان ماهر و متخصص برنده روز هستند، اما آنها خستگی ناپذیر نیستند و اشتباه خواهند کرد. یک فرمانده باید دائماً کارآمدی سربازان و فرماندهان خود را بسنجد، دانشی که از طریق تجربه و اعتماد به دست میآید. جنگ در نجف یک ماجرای شدید و خونین بود. نبرد پنج هفته ای دوباره تأیید کرد که سربازان و فرماندهان آمریکایی بهترین ها در جهان هستند، با بهترین تجهیزات و دکترین دقیقاً همین است، دکترین! مهمتر از همه، جنگ نجف ثابت کرد که تجهیزات زرهی همچنان ماندگار است و یک نیروی کشنده در زمین شهری است. منبع: مجله Armor - شماره March- April 2006 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
-
1 پسندیده شدهسیاست ایران همیشه تقویت و خودکفایی مدافعان بوده و نیروهای ارمنی خودشان باید از خاکشان دفاع کنند مهمترین کار ایران ورود و تکمیل بزرگراه در ارمنستان هست که باعث میشه زمان به نفع ما و به ضرر متوهمین باکو می شود از سمت دیگر تقویت بحث جنگ الکترونیک و پهپادی و ضدپهپادی می تواند قدرت اذری ها رو مهار کنه یه زمانی در هر درگیری یک الی دو ارمنی کشته و 20 اذر کشته میشد الان برعکس شده است پس زیاد نباید احساساتی شد
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - پس از پایان موفقیتآمیز عملیات ثامن الائمه، در مورخه هفتم مهر سال ۱۳۶۰ پنج تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه، جهت تقدیم گزارش این عملیات به محضر امام خمینی (ره) عازم تهران میشوند. به این منظور، یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ با چهل نفر سرنشین و ۲۷ مجروح و ۳۲ تن از شهدای عملیات ثامن الائمه از فرودگاه اهواز به مقصد تهران به پرواز در آمد. اما این هواپیما که گفته شد برای ارائه گزارش جنگ به مرکز، از اهواز رهسپار تهران بود، در ۳۰ کیلومتری فرودگاه مهرآباد در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه شد و سقوط کرد و آتش گرفت. از میان ۶۷ سرنشین و ۹ نفر خدمه پروازی آن، تنها ۱۹ نفر جان سالم به در بردند. [ویکی پدیا انگلیسی آمار تلفات این سانحه را 80 نفر اعلام نموده که احتمالا شهداء حمل شده در این هواپیما را نیز جزء قربانیان این سانحه محسوب کرده است که مسلما این آمار غلط است] پنج تن از فرماندهان ارشد ایرانی ؛ سرلشکر «ولیالله فلاحی» جانشین (کفیل) رییس ستاد مشترک ارتش، «یوسف کلاهدوز» قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرهنگ « سید موسی نامجو» وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرهنگ «جواد فکوری» فرمانده نیروی هوایی و وزیر سابق دفاع و مشاور در ستاد مشترک ارتش و «محمد جهانآرا» فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر ، از سرشناس ترین شهدا و جان باختگان این سانحه و این پرواز بودند. کشته شدن این تعداد از فرماندهان عالیرتبه ایران چنان پرهزینه بود که گفته شد ستاد فرماندهی جنگ را مدتی دچار خلاء فرمانده و تغییر معادلات جنگ کرد. از جمله گفته شد که به دلیل این ضایعه، عملیات آزاد سازی خرمشهر برای ماهها به تاخیر افتاد. رمزگشائی از سانحه سقوط هرکولس فرماندهان (بخش اول) عکس تزئینی است و ارتباطی با این سانحه ندارد پیام امام خمینی (ره) امام خمینی (ره) به مناسبت وقوع سانحه هوایی و به شهادت رسیدن جمعی از فرماندهان ارتش در پیامی چنین فرمودند: گزارش روزنامه های اطلاعات و جمهوری اسلامی روزنامه اطلاعات روز هشتم مهر ۱۳۶۰ در خبری نوشت: روزنامه جمهوری اسلامی دو روز بعد از حادثه اسامی ۴۱ تن از افرادی که در این حادثه شهید یا مجروح شده بودند را به چاپ رساند. این روزنامه نوشت: شهید محمد جهان آرا ؟؟؟ روزنامه اطلاعات دو روز بعد فهرستی از شهدای احتمالی حادثه سقوط سی- ۱۳۰ منتشر کرد که تعداد زیادی از اسامی آن با فهرست روزنامه جمهوری اسلامی مشترک بود اما نکته قابل توجه در هر دوی این فهرستها این بود که نامی از شهید محمد جهانآرا در میان نبود. رادیو و تلویزیون نیز همچون مطبوعات که آن زمان بیشتر اخبارشان متأثر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، اشارهای به نام فرمانده شهید سپاه خرمشهر نکرد. این سکوت خبری ادامه داشت تا حوالی چهلم شهدای سقوط که سپاه پاسداران در بیانیه دعوت به مراسم چهلمین روز شهادت سرنشینان سی ۱۳۰ در مدرسه فیضیه قم در کنار نام ۴ فرمانده شهید ارتش و سپاه به نام شهید محمد جهانآرا نیز اشاره کرد. در بیانیه سپاه پاسداران که در روز ۱۸ آبان ماه منتشر شد، آمده بود: صد در صد مشکوک !!! ناخدا «هوشنگ صمدی»، فرمانده تکاوران دریایی مدافع خرمشهر که گفته می شود «قرار بود با این هواپیما به تهران برود» ، علت سقوط آن را «شلیک پدافند خودی» توصیف کرده است: «محمدعلی شریفالنسب»، از فرماندهان ارتش در دوران جنگ این واقعه را «صد درصد مشکوک» عنوان کرده و گفته بود : نورالدین کیانوری دربارهٔ علل مرگ سرلشکر فکوری، اتفاقی بودن سانحه هوایی را صراحتاً زیر سؤال برد و دست «عوامل دشمن» را در کار دید. ابوالحسن بنی صدر نیز در مصاحبههای مختلف سقوط این هواپیما را کار خود حکومت میداند و معتقد است هواپیما بیدلیل در آسمان منفجر نشدهاست. بابک تقوائی «اشیاء نورانی [بشقاب پرنده] ناشناس» را عامل سانحه هرکولس فرماندهان می داند : ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با سقوط هواپیمای حامل فرماندهان ارشد، در همان روز اعلام حادثه، یعنی ۳۹ سال پیش در بیانیهای اعلام کرد: ولی با وجود گذشت نزدیک به چهار دهه از سقوط هواپیمای سی۱۳۰ ارتش، ابهامات و دلیل واقعی سقوط این هواپیما همچنان نامعلوم است. علت سقوط هواپیمای سران نظامی ایران هرچند درباره دلایل سقوط هواپیمای سی -۱۳۰ ارتش در هفتم مهر ۱۳۶۰ همچنان ابهام وجود دارد و روایتهای گوناگونی از واقعه بیان شده است اما روایت کمک خلبان این پرواز از دیگر احتمالات بیشتر مورد توجه واقع شده است. محمود خرمدل که از حادثه جان سالم به در برده است، چند سال قبل دراینباره به ماهنامه صنایع هوایی گفت: فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغ قوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخها رفت. چنین احساس میشد که فکوری فهمیدهاست مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و بهطور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد. کمک خلبان با باز کردن پنجره از هواپیما خارج شد و لحظاتی بعد هواپیما با ۸۰۰۰ پوند سوخت منفجر گردید. ۴۵ دقیقه بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل آمد. سرهنگ صولتی سر خلبان پرواز نیز میگوید «علی صولتی» ، خلبان هواپیمای سی۱۳۰ که از سانحه سقوط جان سالم به در برده بود، همچنین گفته است: سرهنگ علی صولتی ،خلبان این پرواز در گفتگو با یکی از خبرگزاری ها روایت خود از این سانحه را بیان کرد خلبان سی۱۳۰ ارتش به نقل از یک سرگرد خلبان شکاری که در زمان حادثه در منطقه «مهرآباد» تهران در ماموریت بوده است، میگوید: در گزارش بررسی سانحه هواپیمای سی-۱۳۰ عیناً آمده است که آنچنان که از سخنان خرمدل و گزارش ماهنامه صنایع هوایی برمیآید کادر پرواز در زمان سقوط «میدانستهاند» [؟؟؟] که موتورها را از دست دادهاند با این حال توانستهاند هواپیما را بر زمین بنشانند. این در حالی است که این فرود، دهها کشته برجای گذاشته است که درباره آمار بالای آن دلیل دیگری مطرح است. به گفته برخی مسئولان اینکه تابوتهای حامل شهداء عملیات ثامنالائمه که در انتهای هواپیما قرار داشت با سرعت بسیار بالا به سمت جلو پرتاب شده بود آمار شهدای این پرواز را بالا برده بود. این روایت بعدها منجر به این شد که حمل تابوت به این شکل در هواپیماهای ترابری ممنوع شود. ادامه دارد ... توضیح ضروری : در این مطلب سعی کرده ایم که در ابتدا تمامی مطالب و احتمالات مرتبط با سانحه سقوط هواپیمای حامل فرماندهان را بررسی کنم و سپس با رجوع به گزارش تیمهای بررسی سانحه ایرانی و پاکستانی با بیان علت اصلی این سقوط ، به حرف و حدیث های مطرح شده در این باره [حداقل در میلیتاری] خاتمه دهیم. شایان ذکر است که در این بررسی و گردآوری ها ، «برخی از مطالب عنوان شده در این 3 پست» از منابعی مورد استناد قرار گرفته اند که بخاطر مواضع غیرقابل دفاع این منابع امکان ارائه لینک صفحات وجود ندارد و گذاشتن لینک صفحات این منابع برخلاف مصلحت و صلاح میلیتاری می باشد. (در واقع درست است که مطالب بکار گرفته شده در این تاپیک ، مورد حاشیه سازی ندارند؛ اما چون سایر مطالب این صفحات مورد قبول بنده و عموم کاربران و مدیران میلیتاری نیست، به مصلحت ندانستم که به عنوان منبع، لینک ارجاع به صفحات این منابع را در میلیتاری ثبت کنیم) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهدر پس زمینه محل استقرار این گربه ، یکی از قربانیانش در جنگ ایران و عراق (سوپراتاندارد ) در حال اجرای عملیات فرود هست
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... یکی از جذاب ترین و در عین حال مشکل ترین مانورهایی هوایی پرواز در حال معکوس بشمار می رود که اجرای ان دقت قابل توجهی را می طلبد اسکادران VF-1 سال 1987 جایگاه فرمانده هواپیما و افسر تسلیحات F-14A
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتولدت مبارک !!!!!!!!!!! امروز بیست و یکم دسامبر 2018 ، چهل و هشتمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی اف-14
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه ترتیب از بالا به پایین E-2C هاوک اف-14 تامکت F-5E تایگر A-4 اسکای هاوک این تصویر دراوایل دهه 1980 برفراز آسمان کالیفرنیا به ثبت رسیده و جتهای مذکور جمعی مدرسه تاپ گان نیروی دریایی ارتش ایالات متحده محسوب میشوند به پوشش استتار تایگر دقت کنید!!!!!
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان کلازه ویتس بر این اعتقاد بود که یکی از طرفین درگیر در یک جنگ ، زمانی می تواند از تاثیرات قدرت آتش حاصل از اجرای یک نبرد مانوری بهره لازم را فراگیرد که توان دشمن بعلت سردرگمی روانی نیروهای رزمی اش ، تضعیف شده باشد . اختلال روانی حاصل به تمامی یگانهای شکست خورده سرایت کرده و درنهایت موجب فلج شدن دشمن خواهد شد . وی که "شکست نظامی دهشت بار" را تجربه نموده بود در این مورد می گوید : "هنگامی که کسی شکست می خورد ، نخستین چیزی که ذهن او را تحت فشار قرار می دهد ، از دست رفتن نیروها و پس از آن واگذاری زمین به دشمن خواهد بود . بنابراین ، همان احساس شکستی که پیش از آن فقط افسران ارشد دچار آن می شدند ، اینک ، به درجه داران و سربازان نیز سرایت می کند . "
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان "تاریخ ، گواهی است بر عدم کارایی ائتلاف ها ، در پیشبرد جریان جنگ " شکست های متحدین ، آنچنان زیاد و اشتباهات غیر قابل بخشش آنها چنان رایج بوده است که سربازان کهنه کار ، تا مدت ها امکان اجرای عملیات موثر توسط هر ائتلافی را رد می نمودند ، مگر زمانی که پیروزی بعلت وفور منابع موجود امری بدیهی بود . حتی شهرت ناپلئون بعنوان یک رهبر نظامی برجسته زمانی که پژوهشگران دریافتند که او همیشه علیه ائتلاف ها جنگیده است ، خدشه دار شد ، بدین معنی که وی همواره ، منابع ارزشمند خود را علیه تدابیر مجزا و علائق گوناگون سیاسی ، اقتصادی و نظامی به کار می برد . ژنرال دوایت . دی . آیزنهاور جنگهای صلیبی در اروپا
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز امام صادق (ع): " هر گاه مومنی از جهان درگذرد و تنها یک برگ کاغذ از خود میراث بگذارد که بر آن دانشی نوشته باشد ،همان یک برگ ، پرده ای میان او و آتش دوزخ خواهد بود " حضرت آیت ا... خامنه ای ، فرماندهی معظم کل قوا : " ..... چیزی که که امروز به عنوان دانش نظامی در دنیا وجود دارد ، متعلق به یک ملت خاص ، دولت خاص و یک جناح خاص نیست ، این ذخیره تمدن و فرهنگ طولانی بشری است "
-
1 پسندیده شدهبا سلام - نمی دونم چرا چنین تاپیکهایی وجود دارد ولی کسی به آنها توجه نمی کند . بنابراین برای ادامه این تاپیک جالب ناپلئون بناپارت ، امپراطور فرانسه " مادر بادستی گهواره و با دستی دیگر ، عالم را تکان می دهد "