برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      54

    • تعداد محتوا

      8,885


  2. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      1,055


  3. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      2,400


  4. seyedmohammad

    seyedmohammad

    Scientific Pal


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      1,290



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 20 آذر 1400 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    حالا اگر دروغ ها و کتمان ها را نادیده بگیریم در چند وقت اخیر چندین مقام امریکایی به صراحت اذعان کردند علاوه بر تامین سلاح های عربستان به طور مستقیم در جنگ یمن مشارکت دارند و تقریبا دارند اون را هدایت میکنند. حساب کنید یمنی ها نه تنها با بخشی از یمنی های مزدور و یمنی های استخدام شده و نیروهای چندین کشور در حال جنگ هستند بلکه مستقیما دارند با نیروهای امریکایی هم(فقط نیروی امریکایی رزمی به شکل زمینی حضور نداره و در بخش عملیاتی و جاسوسی و اطلاعاتی و پهپادی و دریایی و پدافندی حتی احتمالا هوایی ) میجنگند. شاید اگر توان رسانه ای ما الان جا به جا بود با غرب بیشتر میشد این حماسه را ترسیم کرد و واقعیت های شگفت انگیزش را بیرون کشید از بین فضای جنگ رسانه ای و بایکوت طرف مقابل. نیروهایی که در محاصره 360 درجه و اقتصاد تقریبا هیچ و دستان خالی دارند اینچنین مقابله میکنند با یک جهان و در راسش به اصطلاح ابرقدرت این جهان. پ ن: و فراموش نکنیم با تمام سختی ها و مشکلات و کاستی ها و خون دلی ها ( از روند طبیعی ذات آدم ها که بعد از مدتی عده ای تنها به دنبال سهم از سفره ها هستند در میان اونهایی که همچنان بر مدار آدمیت میچرخند) این ایران بوده که در کوهی از فشارها و دشمنی ها و خیانت ها داره به وظیفش عمل میکنه حداقلی (و سهیم هست ولو به اندازه ذره ای در معجزه برادران یمنی در میان طوفانی از انتقادها و تهمتها و ناسزاها و تحقیرهای دوست و دشمن) در قبال یمنی ها هم به عنوان انسان های مظلوم مورد ستم و تعدی و هم به عنوان برادران دینی. هرچند این وظیفه را کاش میشد و توان داشتیم بهتر و بیشتر انجام بدیم ولی حتما روزی فاش خواهد شد که چه انسان های مومنی از جنس حاج قاسم ها در جبهه مقاومت ایران و لبنان و عراق و افغانستان و ... سعی کردند در حد توان از مظلومیت یمنی ها بکاهند.
  2. 3 پسندیده شده
    به نظر فعلا چون از لحاظ کمیت دچار محدودیت هستیم و از طرفی از لحاظ نیاز عملیاتی شاید بیشترین نیاز وجود داره به شناورهای مستقل چاره ای نیست. الان وضعیت تهاجم نرم و سخت دشمن (شامل چندین ائتلاف و کشور چه پنهان و سری و چه آشکار و خرابکارانه) در اوج خودش هست و بحث تجاوز به شناورهای ما چنان شدت گرفته که چاره ای نبوده جز رفع نیاز حداقلی با سریع ترین راه حل ممکن و در دست. پ ن: بنابراین چون شناورها هر کدام مجبور هستند یک نیاز عملیاتی را برطرف کنند باید استقلال داشته باشند و بتونند نیازهای حداقلی خودشون را رفع کنند. از جمله ارسال و پذیرفتن سریع نیروها از طریق بالگرد در عملیاتهای نزدیک ابهای سرزمینی.
  3. 2 پسندیده شده
    بخش دوم و پایانی جدیدترین گونه از بالگرد میل-28 به شناسه MN ، با توجه به توانایی پرواز در شرایط همه گونه آب و هوا ، در کنار مسلح شدن به جنگ افزارهای برد بلند و سامانه های به روز ، قدرت تخریب به مراتب افزون تری را نسبت به نمونه های پیشین در اختیار دارد به اعتقاد تحلیلگران و ناظران صنعت دفاعی روسیه ، یکی از مهمترین نتایج برنامه های جاری دفاتر طراحی این کشور ، در حوزه بروزرسانی بالگردهای تهاجمی عملیاتی ، ترکیب سلاح های جدید با سخت افزارهای به نسبت قدیمی و متعاقب آن افزایش توانمندیهای آفندی سازمان نظامی آن خواهد بود . در واقع با توجه به پتانسیل رزمی میل-28 ام ان و تطبیق آن با موشکهای ضد زره 9K123M ، توان ضربتی هوانیروز ارتش روسیه باردیگر به جلو حرکت نموده و تیزتر شده است . در کنار مسلح سازی این بالگرد ، روند بروزرسانی سامانه های بصری و ناوبری محصول میل نیز در جای خود جالب توجه به نظر می رسد . چنانکه با نصب رادار جدید N025 که گفته شده با روندی منظم در حال نصب بر روی بالگردهای عملیاتی ارتش روسیه است ، بروزرسانی سیستم های کنترل آتش و نیز زیربخش هایی که قابلیت هدایت بدون سرنشین ها را دارد ، از جمله ایده هایی است که می تواند صحنه نبرد آینده را دستخوش تغیییر نماید . موشکهای ضد زره 9ام123 ام با شناسه Khrizantema-VM در قالب تیوب های 4 تایی نصب شده بر روی پرتابگر APU-Kh-V زیر بالچه میل-28 ان ئی کلاهک قدرتمند در کنار هدایت دوگانه ، قابلیت درگیری در شرایط همه گونه آب و هوایی را به این بالگرد داده است در حوزه توان حمل سلاح ، بالگرد میل-28ام ان ، بعنوان جدیدترین عضو این خانواده ، میتواند تا 16 تیر موشک ضد زره را در گونه های متفاوت حمل و شلیک نماید که درابتدای امر ، توان حمل موشکهای ضد زره خانواده Shturmو Attack !!!! بود که می توانست در یک برد 6 کیلومتری به اهداف زرهی حمله کند ، ولی علیرغم برد به نسبت مطلوب ، در حال حاضرشرکت KBM برنامه ای برای اصلاح و افزایش برد این موشک ندارد ، به جای سرمایه گذاری بر روی این دو پیکربندی ، تصمیم گرفته شد که نسخه MN بالگرد میل ، قابلیت حمل و شلیک موشک ضد زره Chrysanthemum-VM را بدست آورد که پتانسیل حمل یک کلاهک جنگی با قابلیت نفوذ به درون یک زره به ضخامت 1100 م.م در پشت یک مجموعه حفاظتی ERA را با بردی در حدود 10 کیلومتر را به این بالگرد می دهد که به نسبت در تمامی حوزه ها برتری قابل ملاحضه ای نسبت به موشکهای قبلی نشان می دهد . مضاف بر این ، در آینده قراراست تا تسلیحات هدایت شونده Hermes-A با برد نزدیک به 20 کیلومتر برای گونه هواپایه آن ، به این بالگرد اضافه شود که مهمترین مزیت موجود درآن ، امکان شلیک در همه گونه آب و هوا ( روز و شب ) است . موشک ضد زره هرمس - آ ، برنامه آینده میل برای مسلح سازی بالگردهای سری میل-28 سفارشهای دریافتی براساس داده های موجود ، گونه NM از میل-28 در حال حاضر ، خط تولید فعالی داشته و ارتش روسیه نیز بصورت محدود آن را عملیاتی نموده ، چنانکه اولین قرارداد برای خرید این بالگرد به تعداد 98 فروند در ژوئن2019 میان طرفین به امضاء رسید . براساس مفاد این قرارداد ، شرکت سازنده چند فروند برای تکمیل آزمایشها در شرایط رزمی به ارتش این کشور تحویل داده و قرار بود تا از میانه 2020 تحویل این بالگردها سرعت بیشتری بخود بگیرد . با توجه به اهمیتی که این بالگرد برای ارتش روسیه دارد ، به موازات تولید بالگرد فوق ، توسعه و بهینه سازی موشک ضد زره Chrysanthemum-VM نیز در دستور کارقرار گرفت تا بلافاصله پس از عملیاتی شدن کامل بالگرد ، موشکها نیز به سازمان بکار گیرنده ، تحویل شوند ولی تاریخ مشخصی برای تسلیح میل-28 به این مهمات ضد زره هنوز معین نشده است . شیوه مسلح سازی کلاسیک روسی ! قابلیت حمل بمب های آهنی سقوط آزاد 100 تا 500 کیلوگرمی برای بالگرد میل-28 ان ئی در کنار تحویل این بالگرد به ارتش روسیه ، بازار یابی میل-28 در کشورهایی که بطور سنتی ، مشتری تسلیحات روسی هستند نیز در حال پیگیری است . بازاریابهای نظامی روسی مدعی اند که این سخت افزار پتانسیل صادراتی بسیار بالایی دارد و قطعا مشتریان خود را پیدا خواهد نمود که از آفریقا ، آسیا و خاورمیانه انتظار می رود که این محصول را خریداری نمایند . بالگرد تهاجمی میل -28 ان ئی با مجهز شدن به اویونیک یکپارچه BREO-28N ، سامانه الکترواپتیکال OPS-28N (دماغه بالگرد ) ،دوربین تلویزیونی و مسافت یاب لیزری به گفته این بازاریابها ، نسخه صادراتی میل-28 ام ان بدلیل استفاده از فناوری های جدید ، توان آفندی ارتشهای کاربر را بشدت ولی با هزینه به نسبت کمتر ، افزایش می دهد که در این میان ، افزایش مرگ آوری این بالگرد بواسطه نصب موشکهای 9ام123ام که برد آن افزایش پیدا نموده ، توجهات بیشتری را بخود جلب نموده است که یک مزیت رقابتی در مقایسه با رقبا محسوب می گردد . به ادعای شرکت سازنده ، بر خلاف بالگردهای میل-24 و میل-28 ان ئی ، مجهز شدن پیشرانه های گونه NM به محافظ ورودی موتور ( با شناسهPZU ) به هیچ عنوان از قدرت پیشرانه نخواهد کاست آیا گونه میل-28 ام ان ، موفقیت را در کارنامه خود خواهد دید ؟ صنعت دفاعی روسیه ، تمرکز ویژه ای بر روی توسعه فناوری موشکهای ضد زره و همچنین بروزرسانی حامل های آنها دارد . این امر بخصوص در حوزه پیکربندی های هوایی بیشتر قابل مشاهده بوده که بطور طبیعی ، افزون کننده منافع ارتش و بخش دفاعی این کشور است . پرتابگر موشکهای هوابه هوای استرلا- وی ام مجهز به موشکهای 9M336 Verba باسرجستجوگر بهبود یافته به همراه پخش کننده چف ( نوک بالچه ) UV-26 بدیهی است که روند عملیاتی شدن این گونه جدید ابتدا در ارتش روسیه و سپس با ارائه در نمایشگاه های دفاعی ، در سایر ارتشها اتفاق خواهد افتاد که این روند ، ماهیت توسعه و آزمایش نمونه های جدیدتر را سریعتر خواهد نمود . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  4. 2 پسندیده شده
    زره جوجه تیغی تهدیدات نوین ضد زره همیشه برای واحدهای زرهی مرگبار بوده اند. به عنوان نمونه گسترش سلاح های خوشه ای برای نابود کردن واحدهای زرهی و مکانیزه کاربردی هستند. در این بین مهمات متعارف بهبود یافته دو منظوره یا DPICM دارای ریز مهمات با خرج گود برای نابود کردن واحدهای زرهی توسعه یافته اند. این نوع مهمات عموما توسط واحدهای توپخانه ای و راکتی مورد استفاده می گیرد. به طوری که این مهمات را می توان با راکت اندازهای 122 میلیمتری گراد بر علیه واحدهای زرهی مورد استفاده قرار داد. در این بین آلمان ها برای دفع و بی اثر کردن این نوع مهمات خرج گود یک راه حل کاربردی بهکار گرفته اند و آن را بر روی برخی از تجهیزات زرهی ومکانیزه خود پیاده سازی کرده اند. آلمانی ها از زره ای به نام "Igel panzerung" (به فارسی زره جوجه تیغی ) استفاده میکند. این نوع زره، صفحات ماژولاری است که بر روی آن زائده های سوزنی مانند لاستیکی قرار دارد. در حقیقت همین زائد ها باعث می شوند میزان نفوذ پذیری خرج گود ریز مهمات توپخانه ای به شکل قابل توجه ای کاهش پیدا کنند. طوری که در تست های انجام شده این زائده ها موجب شدن یک پرتابه خرج گود 40 میلیمتری با زاویه مخروط 60 درجه در یک زره همگن نورد شده با ضخامت 200 میلیمتر فقط 3-25 میلیمتر نفوذ داشته باشد. در حالت نبود زائده ها استوانه همان خرج گود در زره همگن نورد شده با ضخامت 200 میلیمتر به شکل کامل نفوذ میکند . زره جوجه تیغی امروزه بر روی خودرو رزمی پیاده نظام پوما و هویتزر خودکششی PzH 2000 ارتش المان نصب می شود تا حفاظت آنها را در برابر تهدیدات DPICM با ریز مهمات خرج گود افزایش یابد. نمونه ای از عملکرد زائده های استوانه ای در برابر پرتابه های خرج گود (این تست برای شوروی است) صفحات زره جوجه تیغی نصب شده بر روی خودرو زرهی پوما و هویتزر خودکششی PzH 2000 نمای از ریز مهمات DPICM آمریکایی با خرج گود نمای از ریز مهمات DPICM احتمالا با منشا روسی در لیبی - مشابه این نوع مهمات در سوریه نیز یافت شد که از راکت های 122 میلیمتری گراد شلیک می شده است.
  5. 1 پسندیده شده
    نباید هر چی که گیر میارنو همش براش پد بالگرد بزارن لاقل یکی که بالگرد بره فروند دومش بدون پد باشه فقط مخصوص عملیات پدافندی باشه پر از سیلو موشکی باشه تا بتونه دفاع موشکی رو به عهده بگیره هر کدوم باید مخصوص یه رده باشن یکی پدافند قوی یکی نقش ضد کشتی یکی پشتیبانی
  6. 1 پسندیده شده
  7. 1 پسندیده شده
  8. 1 پسندیده شده
    بسم ا... تخلیه سوخت بمب افکن های سوخو-24 های نیروی هوایی ارتش فرآیند فوئل دامپینگ (fuel dumping) بمب افکن های سوخو-24 فنسر نیروی هوایی به منظور کاهش وزن هواگرد و رسیدن به حداقل وزن مجاز برای فرود ایمن
  9. 1 پسندیده شده
    زمانی که تیمسار ستاری فرمانده نیروی هوایی بودند از همین دولت ها و رهبری کنونی، هم توانستند بودجه بگیرند و هم توانستند نیروی زیر مجموعه خود رو به نحوی مدیریت کنند که یک دستاورد کوچکش شد آذرخش! آذرخشی که با توجه به زمان خود چندین برابر صاعقه و کوثر الان ارزش علمی برای ما داشت! اگر تیمسار ستاری میماند به رغم همه اون نبود بودجه ها و تبعیض هایی که همه میگویند بین ارتش و سپاه هست ما الان دستاورد های بسیار بیشتری داشتیم. قضیه قضیه مدیریت است که متاسفانه در رده یک ارتش میبینیم بیشتر به تبیین شرایط و احکام دینی و فرهنگی مشغول شده تا وظایف تخصصی خود! نمیدونم چه دستی یا چه برنامه ای دربین است که نمیگذار افرادی چون ستاری که کم در ارتش نداریم دوباره مدیریت نیرو ها رو به عهده بگیرند اما هر چه و هر که هست تا وضع این است احتمالاً آش همین آشه و کاسه همین کاسه.
  10. 1 پسندیده شده
    در جریان مصاحبه با فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش در یکی از خبرگزاریهای چهارگانه خبرنگار بخش دفاع و امنیت !!!!!!! از ایشان پرسیدند چند جنگنده در نیروی هوایی وجود دارد ؟ امیر هم با خنده جواب داد نشمردم یادم باشه ایندفعه برم بشمرم ببینم چندتا داریم !!!!!!
  11. 1 پسندیده شده
    تصویر ماهواره ای جدید از شناور کاتاماران کلاس شهید سلیمانی البته معلوم نیست مربوط به کدوم فروند هست. و این هم تصویر منتسب به ناو شهید سلیمانی. به نظر که تصویر واقعی و مربوط به همین ناو هست و روی بدنه حتی نشان و آرم نیروی دریایی سپاه هم نصب شده با توجه به تصویر بالا و نصب بودن آنتن ها و رادارها و دیگر جزئیات، به نظر میرسه که انشالله یکی از ناوهای در دست ساخت در مراحل نهایی و شاید حتی تحویل باشه. ساخت چنین ناوی با این ابعاد و سبک جدید و البته در مدت نه چندان زیاد برای مایی که برای تحویل و بروز رسانی موج کلاس ها پیر شدیم بسیار جای خوشحالی داره. با این وجود نباید الحاقش زیاد دور باشه، شاید برای سالگرد شهادت شهید سلیمانی. انشالله
  12. 1 پسندیده شده
    اگرچه زخمی شدن و مرگ انسان ها خبر خوبی نیست بویژه سربازانی که حکم پیاده نظام و گوشت دم توپ دارند ولی این اتفاق یک مثالی هست از نبرد رسانه ای که طرف مقابل چگونه امارش را مخفی کرد و حاضر به ارائه اطلاعات نشد روزی که ترامپ با فرماندهان نظامی اش پشت تریبون رفت و گفت ما تلفات ندادیم و ... باید آنقدر باهوش می بودیم که بفهمیم در حال مشاهده یک نمایش رسانه ای هستیم در سمت دیگر اکنون می شود فهمید که صحبت های سردار حاجی زاده مبنی بر پرواز چند هواپیما و تخلیه مجروحین بی راه و اشتباه نبوده ولی چرا صحبت های ایشون اثر و عمق لازم رو پیدا نکرد و حتی به خالی بندی و ... تعبیر شد ؟؟ این ها همه نشانه های واضحی از ضعف رسانه ای ماست لازم به ذکر است که مجروحین نظامی بدلیل اثرات اجتماعی و هزینه های جانبیشون، خسارتش از کشته نظامی بیشتر هست
  13. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ژنرال های پیر فرانسوی شارل دوگل : این ژنرال های پیر ، انگار چهارده سالشونه. همیشه حالت دفاعی می گیرن و آخرش هم تسلیم میشن. عمراً دفاع نمی کنند. فیلم سینمائی دوگل - محصول 2020 (De Gaulle 2020) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  14. 1 پسندیده شده
    خبر رسمی است !!!!!! سوخت رسان های KC-46 و اف-35 های بیشتر برای نیروی هوایی عبری از ایگل های بهینه سازی خبری نخواهد بود !!!!! بخش دوم و پایانی ژنرال ژاکلین ون اُوِست ، ریاست وقت فرماندهی ترابری ارتش با توجه به مواردی که بیان شد ، هنوز اطلاعات دقیقی از زمان تحویل نخستین دو فروند از مجموعه سفارش داده شده KC-46A به نیروی هوایی عبری وجود ندارد ،اما برخی ناظران براین باورند که سوخترسان های جدید ، سالها تا رسیدن به قابلیتهای تعریف شده خود فاصله دارند ، به شکلی که در اوایل تابستان 2021 ، ژنرال ژاکلین ون اُوِست ، ریاست وقت فرماندهی ترابری ارتش ، برنامه پگاسوس را شبیه به "لیمویی " دانست که بطور مداوم در مشکلات روزافزونی که کیفیت ماموریتهای آن را با خدشه روبرو می سازد ، در حال غوطه ور شدن است ، به همین دلیل ، این پروژه تا عملیاتی شدن بطور کامل را راه طولانی را در پیش دارد که تا انتهای سال 2023 یا 2024 اتفاق نخواهد افتاد ! بوئینگ کی سی-707 سری 300 به رجیستر بدنه 140 بدین ترتیب ، انتخاب سوخترسان جدید برای IAF همچنان در پرده ای از ابهام قرار می گیرد و بطور طبیعی ، اتکاء نیروی هوایی عبری به ناوگان 707 موجود بیشتر خواهد شد . در همین راستا ، هواگردهای ترابری / سوخت رسان بوئینگ 707 سری 300 که در سازمان رزمی نیرو “Re’em” نامیده می شود و از سال 1978 مشغول فعالیت است ، همچنان به خدمت ادامه خواهد داد. این هواپیماها و سامانه های فرماندهی – کنترل نصب شده بر روی آن ، نقش بسیار مهمی در ماموریت های محوله به IAF ، خارج از مرزهای فلسطین اشغالی بر عهده دارد تا جایی که قدیمی ترین 707 عملیاتی ، با کد رجیستری 140 ، استخوان بندی حمله نیروی هوایی عبری در حمله به مقر سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) را در تونس به سال 1985 بر عهده داشت ، به تازگی در سال 2019 بازنشسته شد ، در حالی که همچنان 9 نمونه فعال در سازمان رزم IAF مشغول خدمت هستند . ناوگان 707 های نیروی هوایی عبری همچنان در خدمت عملیاتی اما علیرغم تمامی این بدبینی ها ، این احتمال وجود خواهد داشت که اسراییل یک نسخه سفارشی از KC-46 را ، همانطور که در گذشته با خرید F-35I و سایر نمونه ها عمل نمود ، دریافت نماید که با نسخه های مورد نظر نیروی هوایی آمریکا متفاوت باشد ، با این تبصره که هم اکنون تانکرهای KC-767 مجهز به سامانه سوخت رسانی بوم ، سالهاست در نیروی هوایی ژاپن و ایتالیا در خدمت قرار دارند .از سویی دیگر ، تصمیم برای خرید سومین اسکادران اف-35 چندان غافلگیرکننده نبود ، چرا که بطور همزمان ، بررسی های اولیه برای خرید نسخه ای بسیار پیشرفته از جتهای ایگل بصورت ترکیبی با اف-35 ها روی میز IAF قرار دارد . ولی براساس خبرهای موجود ، ستاد نیروی هوایی عبری بر این عقیده است که به جای بروزرسانی ناوگان اف-15 های موجود ، روی تکمیل اسکادران های اف-35 متمرکز شود . بدین سان ، تا به امروز ، نیروی هوایی عبری قراردادهای جامعی را برای خرید حداقل 50 فروند اف-35 با شرکت سازنده به امضاء رسانده که برای تکمیل دو اسکادران کافی است که براساس خبرها ، دومین اسکادران در اوت سال 2020 اعلام آمادگی برای ورود به عملیات نظامی نمود ، بر همین اساس ، خرید بعدی حداقل 25 فروند جت دیگر خواهد بود تا امکات تشکیل سومین اسکادران را فراهم کند . گونه F-35I به تقریب بلحاظ مقدورات فنی شباهت زیادی به نسخه A دارد ،اما در مقایسه ، طیف متنوعی از تسلیحات بومی رژیم عبری را می تواند استفاده کند ، در حالی که تغییرات لازم برای حمل تسلیحا بومی ، در خاک سرزمین های اشغالی و درصنایع هوا-فضای عبری صورت می گیرد . پرات کومار ، جانشین مدیرعامل و مدیر برنامه اف-15 اگر این تحلیل صحت داشته باشد ، در حال حاضر امیدهای بوئینگ برای فروش تعداد بیشتری اف-15 به اسراییل بر باد رفته ، چنانکه پرات کومار ، جانشین مدیرعامل و مدیر برنامه اف-15 این شرکت ، تابستان سال 2020 در گفتگویی مدعی شده بود که بوئینگ برای خرید 25 فروند گونه پیشرفته و ارتقاء 25 فروند از ناوگان موجود ایگل های عبری اعلام آمادگی نموده است . اما با توجه به قابلیتهای رزمی اعجاب برانگیز ایگل ، این احتمال وجود خواهد داشت که نیروی هوایی عبری دوباره به برنامه ایگل علاقه مند شود . در واقع ، ناوگان اف-35 های عبری با توجه به قابلیتهای پنهانکاری که صرفا برای ماموریتهای نفوذ به درون شبکه های دفاع هوایی متراکم کاربرد داشته و همچنین برخوداری از پتانسیل به اشتراک گذاری داده های رزمی ، نیازمند یک جنگنده مکلمل با قابلیت حمل افزون تر سلاح دارد که بتواند در فواصل دور بصورت یک " کامیون حمل موشک " ( missile truck) عمل نماید که تنها گزینه موجود ، جنگنده – بمب افکن چندماموریته اف-15 خواهد بود . تصمیم بعدی مهمی که IAF بدنبال تحقق آن است ، خرید بالگردهای سنگین بشمار می رود که می بایست ناوگان بیست فروندی سی اچ-53 های موجود را تقویت کند . پیکربندی انتخابی می بایست توانمندهایی مشخصی نظیر اجرای ماموریتهای ویژه دوربرد ، جستجو و نجات رزمی (CSAR) و .. را داشته باشد . بر همین اساس ، انتخاب طبیعی موجود ، بین بالگردهای اچ-47 و سی اچ -53 کا می باشد . در گذشته ، نیروی هوایی عبری به تیلت روتورهای وی-22 علاقه مند شده بود ، که بدلایل مالی این طرح کنار گذشته شد ، اما احتمال بازگشت آن نیز وجود دارد ، اما خبرهای موجود حاکی از انتخاب یکی از دو طرح اچ-47 یا سی اچ -53 کا است که قابلیتهای متفاوت و ارزشمندی را در اختیار دارند . بالگردهای فوق سنگین CH-53K و پیشرانه های تی-408 جی ئی -400 برای مثال بالگردهای فوق سنگین CH-53K توانایی حمل 36000 پاوند بار را در مقایسه با 21000 پاوند بالگردهای CH-47F در اختیار دارد . در این خصوص ، دسترسی بهتر IAF به پیشرانه های تی-408 بالگردهای CH-53K می تواند به خانواده شینوک کمک کند تاشکاف موجود را به نحوی پر نمایند ، چرا که خرید شینوک صرفه جوی قابل توجهی را در هزینه ها ممکن می سازد ، چنانکه ارتش آمریکا در سالهای اخیر نمونه های F از شینوک را با قیمتی در حدود 30تا 40 میلیون دلار خریداری نموده در حالی که قیمت هر فروند CH-53K چیزی در حدود 120 میلیون دلار است . در حوزه تسلیحات ناشناسی که IAF درصدد خرید آن است ، براساس داده های منتشر شده از سوی رسانه های عبری ، شامل نزدیک به 4000 تیر مهمات برای نیروی هوایی خواهد بود که این رقم را می بایست در کنار سامانه های گنبدآهنین و سامانه ارو قرار داد .در مجموع ، آخرین قراردادهای امضاء شده برای تدارک نظامی ارتش عبری ، به تل آویو کمک می کند تا کیفیت لبه رزمی(QME)خود در خاورمیانه همچنان حفظ کند . درواقع ، بعنوان یک الزام قانونی ، QME تنها بدنبال آن است که IDF در مقایسه با کشورهای متخاصم در خاورمیانه ، همیشه برتری نظامی را در اختیار داشته باشد ، ضمن اینکه شرکتهای آمریکایی در این زمینه کامل از سود مالی بهره ببرند . اما در خصوص تانکرهای کی سی-46 واضح است که تا سال 2024 این سوخترسان های 707 هستند که باید بار طرح های نظامی IAF را بر دوش خود حمل کنند . با توجه به مسائل مطرح شده ، ماهیت طرح تامین مالی نظامی خارجی ایالات متحده به اسراییل ، به شکل خاص ، برمدرن سازی قدرت هوایی اسراییل و قابلیتهای اساسی آن تمرکز دارد و هر سامانه ای به این نیرو تحویل شود ، در واقع امر ، استخوان بندی نیرو را برای 20 تا 30 سال آینده تشکیل خواهد داد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- چند نکته هست که باید مورد توجه قرار بگیرد : الف - دشمن اصلی ما در منطقه بسرعت دارد قابلیتهای تهاجمی خودش را تقویت می کند و با علم به این نکته که خرید اف-35 توسط امارات ، به شکل غیر مستقیم به معنای افزایش تعداد لایتینیگ های نیروی هوایی اسراییل هست ، روند لاکپشتی ستاد کل نیروهای مسلح برای عملی شدن توافقات با روسها ، قابل تامل و عجیب هست ب - شیوه خرید درست برای ایجاد یک قدرت هوایی واقعی را میشود در برنامه iaf بخوبی مشاهده کرد ... ورود تدریجی اف-35 ها ( در خریدهای 25 فروندی برای تشکیل هر اسکادران ) به معنای آمادگی زیرساختهای و پرسنل فنی برای جذب فناوری جدید محسوب می شود که این مساله را در خصوص ورود احتمالی فلانکرها باید مورد توجه قرار داد . ج- ناوگان بالگردی نیروی هوایی ، زمینی و دریایی و در کنار آن سپاه ، دارد بسرعت قدیمی میشود ، بخصوص این مساله برای سنگین وزن های نیروی دریایی ( سی استالیون ها ) مصداق دارد که اگر بحث ورود شناورهای مکران 2 و3 مطرح باشد ، تامین بالگردهای مورد نیاز برای آنها بشدت احساس میشود .
  15. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جزئیات تغییر ساختار نیروی انتظامی به فرماندهی کل قرار است نیروی انتظامی جمهوری اسلامی همچون سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی به ساختار فرماندهی کل تبدیل شود که در این خبر جزئیات این تغییر را مرور میشود .یک‌سال است که طرح فرماندهی کل شدن نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران از سوی ستاد کل نیروهای مسلح پیگیری می‌شود؛ اخبار حاکی از آن است که حدود سه هفته پیش فرمانده کل قوا با کلیات این طرح موافقت فرموده‌اند. لینک برای مطالعه ادامه متن پی نوشت : 1- تجمیع پستها ، تاپیکها ، اخبار ، تحلیل ها از مهر 1386 ،شانزدهم آذر سال یکهزار و چهارصد خورشیدی 2- تمام کاربران محترم انجمن میلیتاری ، با رعایت قوانین موضوعه انجمن ، از این پس تمامی اخبار ، تحلیل ها و ... مرتبط با نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران را در این تاپیک ارسال خواهند نمود . با سپاس / MR9
  16. 1 پسندیده شده
  17. 1 پسندیده شده
    سی -130 اچ ، اسب بارکش نیروی هوایی به رجیستر بدنه 550 سیزدهمین محموله کمک های بشردوستانه جمهوری اسلامی ایران افغانستان - ولایت ننگرهار- فرودگاه شهر جلال آباد آبان سال 1400
  18. 1 پسندیده شده
    تاثیر کاهش ارزش لیره ترکیه بر اقتصاد شمال سوریه به گزارش پایگاه تحلیلی خبری تحولات جهان اسلام؛ کاهش ارزش لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا باعث شده است تا زندگی مردم شمال سوریه با بحران مواجه شود و هزینه‌ی مواد غذایی، پزشکی، سوخت و دیگر لوازم ضروری به شدت افزایش یابد. اکثر خانواده ها در مناطق شمالی سوریه و مخصوصا افراد آواره در کمپ‌ها قادر به تامین مایحتاج اولیه به ویژه مواد غذایی و وسایل گرمایشی نیستند. قیمت مواد غذایی در شمال سوریه ۴۰۰ درصد، قیمت نان ۳۰۰ درصد افزایش و قیمت سوخت ۳۵۰ درصد افزایش یافته و نرخ فقر به بیش از ۹۰ درصد رسیده است. لینک خبر از سایت تحولات جهان اسلام
  19. 1 پسندیده شده
    نیروی انسانی با شعور و عملگرا 4: کار مناسب همیشه انسان در پی خوشبختی و بهترین ها است. اما خواسته بیشتر از انکه هدف باشد یک مسیر است با منزل های متعدد مسیری که معیارهای آن کم بیش فراموش می شود و حس غریزی و یا تقلید انسان را هدایت می کند در مورد کار مناسب همین نگاه وجود دارد، کار مناسب که برای انسان مفید باشد چیست؟ برای تشخیص چه معیارهایی وجود دارد؟؟؟؟ به تحقیق شاید بتوان گفت که برای ارزش گذاری کار مناسب می توان چهار معیار را معرفی کرد. چهار معیاری که به مثال 4 چرخ خودرو می مانند و درصورت تحقق تضمین پایداری کار یا فعالیت می باشند. این چهار چرخ عبارتند از: 1- درآمد 2- شخصیت اجتماعی 3- یادگیری و رشد 4- شوق و علاقه فرد * درآمد شاید مهمترین معیار در بین مردم تلقی شود بویژه در شرایط سخت اقتصادی درآمد بیش از هرچیزی به عنوان تامین کننده امنیت مالی تلقی شده و خوراک، پوشاک و مسکن را تحت تاثیر قرار می دهد. در مرحله دوم نیز به عنوان امنیت فردا فرد معرفی می گردد. ولی همه ما به خوبی میدانیم که هیچ خودرویی با یک چرخ حرکت نمیکند. و بسیاری از افراد با داشتن حقوق های بسیار خوب دست به اقداماتی می زنند که عجیب است اما اگر چرخ های دیگر را بررسی کنیم کمتر متعجب می شویم. * شخصیت اجتماعی کار علاوه بر بحث درآمد زایی باعث ایجاد شخصیت و اعتبار اجتماعی برای فرد می شود. و فرد در معرفی خود از کار و حرفه خود سخن می گوید و بر حرفه ای آبرو دار تاکید می کند. هیچ گاه دیده نمی شود که کسی بر بی عاری تبلیغ کند یا هیچ گاه دیده نمی شود دزد یا رباخواری خود را با محل درآمدش معرفی کند بلکه خود را منتسب به کارهای با شان اجتماعی خوب می کنند * یادگیری و رشد همیشه میشنویم که می گویند اینجا جای رشد نداره، یا نمیذارن آدم پیشرفت کنه این یکی از نشانه های یادگیری و رشد است، چیزی که پویایی انسان را تضمین می کند اینکه هر روز یک چیز جدید آدم یاد بگیرد و بتواند حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد یک قوت قلب برای ادامه کار است معیاری چنان قوی که گاها معیار درآمد را زمین می زند و خود در مدتی نه چندان زیاد عامل افزایش درامد می شود. چیزی که سبب تعریف شاگردی و پیش بزرگان کار کردن را تعریف می کند. * شوق و علاقه فرد دوست داشتن کار را با معیارهای پول و منزلت اجتماعی تعریف می کنند که اشتباه است اشتباهی خطرناک، چرا که انسان به خود می آید و خود را در زندانی که خود ساخته می یابد. زندانی با میله های نامرئی شوق به کار یعنی صبح به شوق و ذوق از رختخواب بلند شوی و به سمت کار بروی علاقه به کار یعنی گذر زمان در کار را نفهمی شوق به کار یعنی همیشه به درون خود اجازه اظهار وجود و خلاقیت دهی علاقه به کار یعنی کار را همچون تفریح ببینی و ... ------------------------------------------ برخلاف احساس، منطق می گوید: اگر یکی از 4 چرخ مشکل داشته باشد، حرکت ممکن نخواهد بود و زندگی های تک بعدی منجر به توقف یا چپ شدگی می شوند چراکه کمتر ماشینی می تواند همچون ماشین زانتیا با 3 چرخ ادامه مسیر دهد و آنها تنها مانع از چپ شدن است تا حفظ سرعت و ادامه مسیر، راندنی که زیاد پایدار و ادامه دار نخواهد بود هرم مازلو آبراهام مزلو تئورسین روانشناسی نظریه را مبنی بر هرم مازلو معرفی کرده است که دیدگاه چهار چرخ معیار را بصورت عمومی در زندگی افراد پوشش می دهد. این نظریه بر این اساس است که با شروع زندگی نیازهای حیاتی انسان نیز مطرح می شود ولی با رفع هر نیاز، نیازی دیگر برای انسان دغدغه خواهد شد. دغدغه ای که که رفع هر سطح نیاز پخته تر و متعالی تر می شود. در حقیقت آخرین سطح از نیاز انسان که خودشکوفایی است و در واقع هدف و غایت زندگی ما خودشکوفایی است و ما باید تلاش کنیم که هر چه سریع‌تر به این مرحله برسیم. مازلو نیازهای انسان را به پنج طبقه زیر تقسیم می‌کند. 1- نیازهای اولیه یا فیزیولوژیکی 2- نیاز به امنیت 3- نیاز به عشق، محبت و تعلق خاطر 4- نیاز به رضایت درونی 5- نیاز به خودشکوفایی تنها مشکلی که این نظریه را تحت تاثیر قرار می دهد، حرص و طمع است که چاه تاریک و بی پایان نابودی هر انسان است طمع که به قول سعدی شیرین سخن: گفت چشم تنگ دنیادوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور بله صحبت شما درست و بیان کننده نظریه مازلو است و در تکمیل آن می توان گفت بسیاری از ما، ترجیح می دهیم سر در برف کرده و با نقاب زندگی کنیم و با انکار حقیقت خودمون گذران روز کنیم گذران روزی که بیشتر به خودمان و دیگران آسیب می زند و از لحظات خوب زندگی محروم ماندن است. این صحبت را در بیان اطرافیانمان بسیار می شنویم وقتی از کار خود ایراد می گیرند و ناله و آهشان همه را کر می کند کسانی که به دنبال شغل دیگری هستند و کار برایشان عذابی عظیم است کسانی که در آرزوی کار دیگران اند ولی حاضر به تغییر نیستند کشانی که نمی دانند از زندگی خود چه می خواهند و به دنبال رویایی موهوم هستند که در آن عملی نیست وقتی انسان با حقیقت خودش مواجه می شود، درد زیادی را تحمل خواهد کرد. ولی این درد مقدمه آرامش هست، چون رنج جای خود را به سختی داده و هر روز اتفاقی واقعی رقم می خورد. اتفاقی که زیرهمه فشارها سبب آزادی روان فرد شده و لبخندی از صمیم قلب را منتهی می شود. و اگر خوب دقت کنیم می بینیم که یک بچه کوچک که صادقانه به دنبال رویاهای خود تلاش و جنب و جوش دارد. در آخر شب خوابی پر از آرامش دارد و گویی او صاحب دنیاست. در این چند مقاله نیروی انسانی، سعی شد تا کمی به این سوال پاسخ داده شود. البته بصورت عکس تقدیم به دوست خوب و استاد ارجمند جناب @worior
  20. 1 پسندیده شده
    نیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت 3 مثال های تکمیلی مثال هایی دیگر در خصوص شعور و عملگرایی یک بازرس با شعور: در جایی مشغول کار بودیم، واحد بالا سری جهت بازرسی آمد و لیستی از مشکلات و نقص ها نوشت و طلبکارانه رفت چندین بار بعد امد و رفت، غر هم زد ولی تغییری حاصل نشد توبیخ هم خوردیم و هیچ گذشت تا آن فرد جابجا شد و فردی دیگر آمد او هم برای بازرسی آمد و با بررسی وضعیت لیست بلندتر نوشت و رفت فردا آن روز آمد و دید هیچ تغییر ایجاد نشده است علت را پرسید و جواب گفتیم موارد قابل انجام نیست به لیست نگاهی کرد و گفت چرا میشه کتش رو درآورد و آستین بالا زد و کمکمون کرد تا یکی از آیتم ها که چینش مدارک بود رو درست کنیم یه مقدار که کار جلو رفت گفت خب دیگه فهمیدین چی شده، پس فردا میام اتمامش رو تایید کنم و آمد و ان مشکل را جز رفع نواقص ثبت کرد با همان روش آموزش دهنده حدود 50 درصد موارد حل شد و مابقی که تجهیزات محور بود رو به سیستم بالا دست گزارش داد و درخواست بودجه کرد -------------------------------------------------------- عملگرا: مدیری میشناختم که کار را فقط در چهارچوب تایم اداری نمی دید و شرایط کار را برای فردا پیش بینی میکرد برای مثال در آخر تایم کارهای یدی که به فکر نیاز نداشت را میچید و نیروهایش را به آن مشغول می کرد یا در آخر تایم مقدمات کار برای فردا را مهیا میکرد که اول صبح نیروها مختصا روی کار فکر و تمرکز کنن و در پی تهیه مقدمات نباشند بارها مشاهده کردم که عصر بعد از تایم اداری در بازار دنبال وسایل و مواد مورد نیاز بود و گاها برای عقب نیفتادن کار از جیب پول می گذاشت تا بعدا شرکت به او پول دهد در ظاهر او اشتباه می کرد و بیش از حقوقش زحمت میکشید ولی در عمل اقدامات او سبب شده بود که کارایی نیروهایش به شدت بالا رفته و گاها تا 2 ال 3 برابر افزایش پیدا کند و این نتیجه تنها به علت استفاده از زمان های مرده و محافظت از زمان های طلایی بود او دیگر کارمند نبود بلکه رئیسی بود که پله های نامرئی پیشرفت را برای خود می چید و کارنامه اش را با اقداماتی چشمگیر و قابل تکیه پر می کرد و راه پیشرفت را چه برای خود و چه برای شرکت میساخت ---------------------------------------------------------- جسارت پذیرش مسئولیت: کارشناس اجرایی میشناختم که مسئول انجام پروژه ای بود در حین کار، یکی از پیمانکارها خلاف توافق ادعایی کرد و کار را قفل کرد شبانه به محل رفت و بعد از اینکه دید طمع بر فرد غلبه کرده است، و هر لحظه پروژه از زمان بندی خارج می شود، سریعا توافقی هر چند کرد که طی چند روز آینده بخش نیمه تمام بتن ریزی را تمام کند در ظاهر پروژه ضرر کرده بود ولی دو هفته بعد به دلیل مشکلات کشور و تحریم ها قیمت فولاد و مصالح بالا رفته بود و چون با اتمام فاز اول کار باقی مصالح و وفولاد تهیه شده بود پروژه به افزایش بزرگ نخورد اگرچه بقیه پروژه های مجاور همه درگیر چنین مساله ای و بعضا متوقف شدند در انتهای کار پروژه وی تنها با 10 درصد بیش از برآورد به انتها رسید و از یک ضرر بسیار بزرگ جست آن کارشناس تشویق نشد و تنبیه هم شد ولی پروژه تولیدی به ثمر نشست اکنون که از کنار آن پروژه می گذریم نه اسمی هست و نه رسمی ولی آن تاسیسات در حال کار و خدمت رسانی است ------------------------------------------------------------ بازگشت تصمیمات: مدیری بود که همیشه میگفت نباید اجازه داد کارمندان از عملکرد و تصمیمات خود بی بهره بمونن، چه در سود و چه در ضرر نکته جالب پیگیری او در مورد بازرس های کنترل کیفی بود همیشه عرف بود که بخش بازرسی مستقل از همه باشد تا تصمیمات و نظراتش بدون نفعی اعلام شود ولی این مدیر میگفت که اتفاقا بازرس باید درگیر باشد، چه اگر کالای خراب بیرون برود و چه اگر تولید متوقف شود ایده اش این بود که اگر بازرس بی تاثیر از کار باشد، خود را محدوده ایمن قرار داده و روی همه کارها برچسب مشکل میزند و عملا خط می خوابد و اگر مستقیم از کارخانه متاثر باشد ، تصمیماتش تماما مصلحت اندیشی شده و کیفیت کارخانه از دست می رود و راهکارش مابین این دو سو بود که بازرس کنترل کیفی باید در سود و ضرر کارخانه سهم ببرد و از سمت دیگر در بازرس در کنار مدیر کارخانه در هرگونه تقصیر خرابی سهیم باشد تا تلاش برای تضمین و حفظ کیفیت در مبدا تولید کالا تحقق پیدا کند و بازرس دچار بی تفاوتی نشود. و کار او جواب داد و در جلسات تولید هیچ وقت بازرسی نمیگفت به من ربطی ندارد بلکه خود را در کار شریک می دانست و دنبال راه کارهایی موثر، ارزان و کاربردی بود که هم تولید حفظ شود و هم کیفیت در اصل بازرس مجبور شده بود که مطالعه کند و با ارائه راهکار و دستورالعمل های ساده مانع ایجاد خرابی در هر قسمت از کار شود و عملا بازرسی در انتهای کار تنها یک اطمینان نهایی از کار بود تا مچ گیری حرفش درست بود، هیچ مسئولی نتیجه اقداماتش را در زندگی خود نمی بیند مدیری که نفت در رودخانه می ریزد، خانواده اش در تهران یا خارج هست و هرگز نابودی منابع طبیعی و امراض آلاینده را لمس نمی کنند مدیری که با بی توجهی توسعه آموزش و بهداشت را عقب می زند خانواده اش از مراکز عالی مرکز استانی بهره می برند و هرگز شهرستان محروم استفاده نمی کنند که نبود امکانات را لمس کنند مدیری که حقوق صد میلیونی دارد هرگز تورم را لمس نمی کند و هرگز درد کارگر را نمی فهمد مدیری که با خط ویژه به سرکار می رود چه می داند از شلوغی مترو و ترافیک *** تمام این مثال ها، مثال هایی عینی هستند که چگونه یک فرد با شعور و با مسئولیت میتونه سبب تغییر و اصلاح و پیشبرد سیستم بشه یادمان نرود قانون برای حفظ حداقل ها است نه حفظ حداکثرها از این بابت است که اخلاق را نمی توان قانون کرد چون فرای قانون است روایتی از یک دوست: خاطرم می آید وقتی اولین بار وارد کارهای اداری شدم و پشت میزی را تجربه کردم رئیسم گفت، اینجا که نشستی میتونه تو رو ببره به بهشت و یا ببره به جهنم بستگی داره چطور کار مردم رو انجام میدی مردمی که به اینجا میرسن، خسته و کلافه هستن اگه کارشون رو راه بندازی از ته دل دعای خیرت می کنن و اگه کارشون رو نگه داری و اذیت کنی از ته دل نفرینت می کنن
  21. 1 پسندیده شده
    نیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت دوم داستان دو شهر همیشه در بحث های مقایسه ای، دلایلی برای رد مقایسه مطرح می شود، بهانه هایی که بیشتر ناشی از سیاست زدگی است ولی مقایسه دو شهر نزدیک به هم شاید بسیاری از بهانه ها را از بین برده و توجه بر مشکلات مدیریت خرد را بالا ببرد مشکلی که بیشتر در مدیریت جزء و کارشناسان خرد ریشه دارد و نه در مدیریت کلان این مقاله تنها بهانه ای است برای تامل کردن و کمتر بهانه آوردن مقایسه را با دو شهری شروع می کنم که : - فاصله هر دو کمتر از 100 کیلومتر است - در زمان جنگ هر دو بصورت گسترده تخریب شدند - از نظر حکومت مرکزی هر دو شهر در یک جغرافیای فرهنگی دسته بندی می شود - تلاش برای آبادانی هر دو شهر از سال 67 و با پایان جنگ شروع شد. اما یکی بسیار پیشرفت کرده است و یکی با داشتن منابع بیشتر پسرفت کرده است. مقایسه دو شهر دزفول و سوسنگرد مقایسه منابع منابع آبی: سوسنگرد از آب کرخه و سد کرخه بهره مند است و نسبت به دیگر شهرها از آب بیشتری بهره مند است دزفول از روخانه و سد دز استفاده می کند که در نهایت منتج به کارون می شود و نسبت به کرخه از آب کمتری بهره مند است منابع کشاورزی: زمین های سوسنگرد حاصلخیز و دشت است که کشاورزی صنعتی را در آن تسهیل می کند، بویژه کشت های وسیع سالیانه گندم و برنج در زمستان های پرآب زمین های دزفول بیشتر درختکاری و کشت صیفی جات را پوشش می دهد و محدودیت زمین و سختی کار در آن بیشتر است برداشت گندم در سوسنگرد برداشت خرما در سوسنگرد مرز و گمرک: سوسنگرد به دلیل داشتن پایانه مرزی چزابه، درآمد ناشی از گمرک و ارتباط به کشور عراق را دارد که دزفول از این امر بی بهره است. پایانه مرزی چزابه میادین نفت و گاز: سوسنگرد میزبان میادین آزادگان شمالی، میادین هور الهویزه و مجاورت با شرکت نفت اروندان است و تردد شرکت های نفتی و اکتشافی در آن محسوس است. دزفول فاقد منابع نفت و گاز است. یادمان های دفاع مقدس: مناطق چزابه تا هورالعظیم مناطق بسیار مهم در تاریخ دفاع مقدس هست که در محدوده شهر سوسنگرد قرار می گیرد. دزفول شامل پایگاه های دوکوهه بوده و از نظر موقعیت های نبرد بیشتر عقبه محسوب می شود و در جایگاه پایین تری قرار دارد. تفریحی و سیاحتی: هورالعظیم یکی از موقعیت های بکر در گردشگری طبیعی محسوب شده و امکان درآمد زایی بسیار بالایی را دارد. دزفول فاقد موقعیت موقعیت های خاص سیاحتی است. بودجه: گفته می شود تخصیص بودجه و امکانات دولتی سوسنگرد بهدلیل امنیت مرز از رقم بیشتری بوده و تخصیص به ان با سهولت بیشتری صورت می گیرد. ولی دزفول ارزش افزوده بسیار بیشتری در کشاورزی و میوه جات بدست می آورد دزفول مکان های راهیان نور بسیار منظم تر و مخاطب پسندتری ساخته است لینک دزفول از لحاظ توسعه شهری، به عنوان شهر اول استان خوزستان خود را مطرح کرده است. دزفول از لحاظ توسعه پزشکی و بهداشتی از مرکز استان، با فاصله پیش است. و ... کشت صیفی جات در دزفول باغ موزه دفاع مقدس دزفول بهانه مطلقا ممنوع !!!!! قبل از گفتن چرا باید بگیم که این مثال که در سایر استان های کشور مشابه دارد، دهان بهانه جویان را می بندد بهانه جویانی که عقب افتادگی مناطق کشور را به گردن تبعیض فرهنگی، قومی، سیاسی و ... می اندازند در حالی که چنین مثالی خط بطلان بر این بهانه ها کشیده و مشخصا مدیریت شهری و رفتار مدیریت جزء و کارشناسان جزء را پررنگ می کند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ علت هایی ساده و بر اساس مشاهدات عینی می گویم : تفاوت رفتار کارشناسان شهر محروم در مقیاس با شهر موفق - مهاجرت ساکنین تحصیل کرده و مرفه از شهر و عدم رجوع و سرمایه گذاری در زادگاه خود - مزاحمت و فراری دادن متخصصان بومی و غیر بومی، خالی کردن شهر از ایده و تخصص - کار شکنی مدیران و کارشناسان جزء در سرمایه گذاری خصوصی - بی توجهی به مشکلات تولید کنندگان و مولدین شهرستان - عدم پیگیری مشکلات تا رسیدن به شرایط بحران - عدم استفاده کارشناسان از خدمات شهر خود - انتظار از مرکز و دیگران برای آبادانی شهر - اتلاف منابع دولتی با بی توجهی - عدم پیگیری متخلفین - عدم مطالبه گری - و ... تامل کنید تمامی این موارد ناشی از موارد زیر است: بروکراسی اشتباه ناآگاهی بی تفاوتی بی شعوری تنگ نظری فساد یه گام فراتر بیاییم و در سطح کلان کشور نگاه کنیم و همین مشکلات را می بینیم: مسئولان و متخصصانی که از ایران به کانادا یا غرب می روند یا فراری داده می شوند کارشکنی کارشناسانی که باعث ناامیدی متخصصان می شود مشکلات بروکراسی و مانع زایی بر سر تولیدی ها انتظار از غرب و دیگر افراد برای آبادی کشور اتلاف منابع دولتی مثال ویژه فوتبال عدم پیگیری متخلفان دولتی عدم مطالبه گری و ..... بله، گویی داستان دو شهر داستان کشور ماست و بهانه ها هم بهانه های مسئولین ما فرهنگ کارشناسان جزء یک شهر موفق باعث شلیک پیشرفت و جذب سرمایه گذار خصوصی بویژه خود مردم آن شهر شده است پس مسیر و تفکر کارشناسان جزء این چنین درست است و باید پی آن را بگیریم تقدیم به دوست خوبمان @Overdose
  22. 1 پسندیده شده
    نیروی انسانی با شعور و عملگرا یکی از شاخصه های مدیریت موفق، زیرمجموعه با شعور و عملگرا است در حقیقت یک مدیر خود به تنهایی یک نفر بیشتر نیست و اصل اجرا بدست نیروهای زیرمجموعه وی انجام می گیرد. حال هرچقدر این نیروها توانمند و همراستا با مدیر باشند، مدیر برای اجرای اهدافش قوی تر است. نیروی انسانی همان روح سیستم است که به ماشین و تجهیزات جان می دهد و باعث چرخش و سودآوری انها می گردد. وقتی به نیروی انسانی و مدیریت می پردازیم، همیشه بالاترین سطوح را مبنا و پر اهمیت می دانیم در حالی که مدیریت به سه بخش قابل تقسیم است. مدیریت کلان ( استراتژیک و ساختارها) مدیریت میانی ( تاکتیکی و نهادها) مدیریت جزء (تکنیکی و رفتارها) همیشه و در همه حال بحث ها برروی مدیریت کلان هست و تعیین استراتژی گویی با اعمال یک دستور همه آماده اجرای استراتژی می شوند ولی استراتژی در نهایت توسط مدیریت جز و کارشناسان جزء باید اجرا شود و نحوه اجرا توسط کارشناس در نهایت تعیین کننده موفقیت یا شکست کار خواهد بود. اینجاست که تضمین موفقیت هر طرح منوط به مدیران جزء و اجرایی می شود. مدیران و کارشناسان جزء که نقطه تماس دستورات و بخشنامه ها به افراد اجرایی یا ارباب رجوع هستند که حواس و چشم و گوش مدیران میانی و بالایی هستند که ناظر بر اجرای قانون و معیار ضوابط هستند که تعیین کننده زمان طلایی کار هستند که زبان و ظاهر سازمان هستند و ... * مدیران جزء ویا کارشناسان جز را باید با درکشان از مفهوم قوانین ارزیابی کرد - عده ای مجری بی قید و شرط قانون هستند و قوانین را چنان سخت می گیرند که امور قفل و ابتر می شود ( نابود کننده سیستم) - عده قانون را بصورت نصف و نیمه و باب میل اجرا می کنند و امور کند پیش می رود کمی با اعصاب خردی یا خنده ( بی تفاوت، کارمند صفت، تنبل، رشوه بگیر و ...) - عده ای قانون را درک می کنند و پیگیر اجرای هدف قانون هستند و سختگیری و اسان گیری را متناسب با حساسیت و شرایط تنظیم می کنند بدترین و معضل ترین مدیران جزء شامل دسته اول هستند بیشترین مدیران اجرایی ما در دسته دوم قرار میگیرند بهترین و گشایش ترین مدیران دسته سوم هستند وقتی در مورد اصلاح سازمان صحبت می شود اصلاح از بالا و از کف مطرح می شود که منظور : اصلاح از بالا شامل اصلاح سیاست گذاری و مدیران کلان شده و اصلاح از پایین شامل تفکر مدیران جزء است. و اصلاح از پایین به مراتب از اصلاح بالا سخت تر است، چون به دلیل تعدد افراد، یک تفکر روبرویمان قرار میگیرد، تفکری برهم ولی اگر بخش پایین اصلاح شود، سیستم به شدت پویا و صعودی خواهد شد. چرا که جذب ایده های نو، سرمایه های نو ، تقویت و تداوم اقدامات و .... همه از این سطح عبور می کند. برای درک بهتر، در اینجا از مثال های عینی بهتر هستند. تعامل با شرایط ارباب رجوع ویا زیردست طبق قانون باید وظیفه ای را انجام دهد که برایش هزینه زا یا زمان گیر هست مدیر علیرغم امکان چشم پوشی می تواند روی آن کار اصرار بکند و فرد هم به اجبار انجام دهد و یا اینکه فکر کند و ارزش کار را بفهمد و به دنبال یک تعامل بگردد برای مثال در سیستم نقص یا فرصتی وجود دارد که آن فرد امکان انجام آن را دارد در یک تعامل درست، فرد به جای آن کار اجباری ، یک کار اختیار با هزینه و زمان کمتر را انجام می دهد که اثر بخشی بسیار بیشتری برای سیستم دارد مثال عینی : تعامل ارباب رجوع باید تا موعد مشخصی حق شروع کار ندارد مدیر پیشنهاد می دهد در صورت ارائه خدمات ویژه ای که منطقه از آن محروم است مثل جاده یا بازسازی مدرسه، زودتر از موعد شروع به کار کند این کار برای ارباب رجوع یعنی خرید زمان و سود ، و ارائه خدمات در یک منطقه محروم یعنی برد برای ساکنین منطقه محروم مثال عینی: کمک انجام یک پروژه مستلزم کارهای اداری و مجوزهای بسیاری هست سرمایه گذاری به منطقه یا اداره رجوع کرده و درصدد انجام پروژه ای سود آور است مدیر جزء می تواند با پیش کشیدن قوانین و مقررات اداری بویژه تبصره ها پروژه را قفل و سرمایه گذار را فراری دهد یا آنکه شرایط پروژه را جویا شده و در پی رفع موانع اداری دست و پاگیر باشد تا پروژه زودتر از موعد به ثمر نشسته و به دلیل یک تجربه خوب امکان اجرای پروژه های بعدی و یا سرمایه گذارهای بعدی فراهم شود. با این اقدام علاوه بر برد سرمایه گذار منطقه با پروژه های بعدی و استفاده از زمان طلایی برد می کند. مثال عینی: نحوه ارائه در آموزش نیروها اصلی وجود دارد به نام ایجاد فشار و سختی جهت افزایش تحمل نیروها در بسیاری از پادگان ها و یا مراکز اموزشی با فراموش شدن مبانی آموزش، ایجاد سختی به عنوان یک رسم و عادت مطرح شده و بشکل مردم آزاری و توهین رخ نمایی می کنند و تنها تصور عقده گشایی را در میان نیروهای اموزشی ایجاد می کند ، چیزی که بسیاری از ما به عینه دیده ایم (به یاد فرماندهی که خوب برای ما توضیح و آموزش داد و خدا خیرش بدهد) در حالی که فرمانده ما در ابتدا دوره اموزشی گفت، اینجا شما باید آب دیده شوید برای شرایط غیر قابل پیشبینی و مهمتر از آموزش مهارت های نظامی و دفاعی، آمادگی ذهن شما است که فردا روز سبب نجات شما می شود در اینجا در کنار آموزش، مدام شوک هایی ایجاد می کنیم که تمرکز شما را بهم زده و دچار استیصال شوید و به تدریج ذهن شما قوی شده و در برابر حوادث و اتفاقات تمرکز خود را حفظ کرده و باعث تصمیم درست می شود از این بابت اگر حرکتی از ما سر زد که توهین آمیز بود ببخشید ولی بدانید هدف تنها تقویت اعصاب و تمرکز شما است نه آزار ویا عقده گشایی و شما خواهید دید که همین مساله در زندگی شما را نجات خواهد داد خطر: متاسفانه در کشور ما مدیران جز کم و بیش به دلیل طمع زیرمیزی یا تنگ نظری ویا بی شعوری سبب ایجاد مانع بی خود و سنگ اندازی شده و سرمایه گذاران یا متخصصین را فراری می دهند و یا در برخی موارد در قبال سود شخصی از اشتباهات حیاتی پروژه ها چشم پوشی می کنند برای مثال ریختن فاضلاب صنعتی در رودخانه یک تخلف غیر قابل تعامل است که چشم پوشی می شود ولی نداشتن علائم استاندارد مدیریت به عنوان تخلفی مهم سبب قفل کار می شود به قول ضرب المثل معروفی : از سوراخِ سوزن رد می‌شود، از درِ دروازه رد نمی‌شود اگر دقت کنید تمامی همه این مثال ها و بحث ها از یک منظر عبور می کند : شعور و درک مدیر جزء از قوانین، نیاز مجموعه و داشته ها و افزایش شعور و درک تنها با آموزش، شایسته سالاری و بررسی مداوم گره و فرصت های کف مجموعه حاصل می شود. تقدیم به دوست خوبمان @Overdose که علاقه مند چنین مباحث مدیریتی و سازمانی است
  23. 1 پسندیده شده
    تکنولوژی زدگی با توسعه یک سیستم یا سازمان، نگاه مدیران ناخواسته سیستم محور یا تجهیز محور می شود و ارزش نیروی انسانی کمتر دیده می شود. همانند انسانی در اجزای بدن خود غرق می شود و اهمیت روح و روان را فراموش می کند در حالی که انسان تجهیز را جان می دهد. بحث تکنولوژی زدگی، درد اصلی بسیاری از سیستم ها است. تکنولوژی زدگی باعث می شود که تجهیز جای انسان را بگیرد بی آنکه کار و اثر اصلی انسان پوشش داده شود. و انسان به جای مدیریت ماشین، توسط ماشین مدیریت شود. مثال زیبایی که دکتر شریعتی در کتاب انسان بی خود بیان می کند انسان کشاورز روزانه 8 ساعت روی زمین کار می کرد و انچنان وقتی برای زندگی نداشت. با آمدن ماشین، فشار بر روی انسان برداشته شد ولی اینبار انسان به جای 8 ساعت 12 ساعت مشغول کار شد و زمان برای زندگی کردن باز کمتر شد. ماشینی که آمد برای کمک به انسان باعث شد مردم بیشتر از زندگی کردن دور شوند. و این آغاز ماشین زدگی است که هدف و مقصود اصلی بوسیله تجهیز منحرف و فراموش شود و انسان اختیار خود را به ماشین واگذار می کند. این مساله زمانی واضح تر می شود که انسان برای کاهش فشار روی پرسنل به سوی تهیه تجهیز و ماشین می رود و هزینه و وقت زیادی روی انتخاب و خرید آن می گذارد ولی حاضر نیست هزینه ای به مراتب کمتر را برای انتخاب و آموزش پرسنل خوب بگذارد. درک این موضوع سبب می شود که پیگیر چرایی آن شویم؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در حقیقت معیارهایی چون درآمد، توهم تجهیزات باعث توهم مدیر و فراموشی قدرت انسانی می شود. و با توسعه کار، ظرفیت فکر یک مدیر پاسخگو همه مسائل و مشکلات نبوده و به دنبال ایجاد روند های تکراری است. و چه کسی می تواند یک کار پر تکرار را خوب انجام می دهد؟؟؟ مسلما ماشین و یا انسان ماشینی شده چرا که ماشین ابزاری بسیار خوب برای جستجو و حفظ کردن اطلاعات زیاد و حل معادلات پرتکرار ساده است اگرچه در تعیین معیار انتخاب همیشه محتاج انسان است. مثال دستگاه پرینتر و نقاش بهترین وجه تمایز بین ماشین و انسان است. این روند اگرچه در تعداد و ظرفیت بالا به خوبی جواب می داد ولی در کوچکترین چالش هایی، دچار بحران میشد. چرا که ماشین قدرت تصمیم گیری به موقع و انعطاف درست نسبت به موضوعات را نداشت و اپراتور آن نیز به توانایی تصمیم گیری و حل مشکل مجهز نشده بود. این پدیده در جنگ های جهانی سبب مرگ هزاران سربازی شد که با یک تصمیم به موقع می توانستند از تهدید فرصتی عالی بسازند. در نتیجه موضوعی به نام مدیریت صحنه نبرد مطرح شد که پیشتر در مورد آن بحث گردید. مدیریت صحنه نبرد لینک این ایده مبتنی بر دو اصل بود 1- حذف اطلاعات تکراری و بدیهی و سپردن آن به ماشین 2- ارتقا نیروهای جز به مدیرانی تصمیم گیرنده و اجرایی بصورت توامان اینگونه ماشین به ابزاری کاربردی در دست انسان قرار گرفته و تنها مدیریت مسائل روتین و تکرار پذیر به ماشین سپرده میشد و انسان آموزش دیده، هدف گذاری و هدایت می کرد. روزی که ابزار جای هدف را گرفت، تکنولوژی زدگی رخ می دهد.
  24. 1 پسندیده شده
      امیدوار کننده است . بعد از 500 شلیک سایت همچنان دقیق بود و خشاب لق نمیزد ؟
  25. 1 پسندیده شده
    http://freeebayimagehost.com/images/1qs2g7kzjklgu34qwwp8.jpg SS-N-16-Stallionموشك SS-N-16 ، موشكي است برد كوتاه ، غير راهبردي ، ضد كشتي ، قابل پرتاب توسط كشتي يا زيردريائي ، سوخت جامد و تك كلاهك ، با كاليبر 650 ميليمتر ساخته شوروي سابق كه در سالهاي 1979 تا 1981 استقرار يافت و قادر بود تا به يك كلاهك هسته اي 10 الي 20 كيلوتني يا يك اژدر Type 40 مجهز شود. آمريكا كد SS-N-16 و پيمان ناتو Stallion را براي اين موشك برگزيدند. اين موشك ، در دو گونه منحصربفرد موجود است : 1- RPK-6 Vodopad يا RU-100 Vodopad كه نمونه كشتي پرتاب موشك است و اژدر Type-40 با كد فني 83R و يا خرج عمقي هسته اي 86R را براي حمله به زيردريائي ها حمل مي كند. 2- RPK-7 Veter يا RU-100 Veter كه نمونه زيردريائي پرتاب آن است كه قابليت حمل كلاهك هسته اي براي حمله به كشتي ها را دارد. همانند موشك AGM-84 هارپون ، اين موشك توسط كشتي يا زيردريائي قابل حمل است هرچند ميان اين دو نوع موشك تفاوت هاي بسياري وجود دارد. SS-N-16-Stallion برد 120 كيلومتري اين موشك سبب برتري چشمگير آن بر نمونه قبلي خود يعني SS-N-15 Starfish گرديده كه قادر بود فقط نيمي از اين مسافت را پوشش دهد . ( هر چند در مورد برد اين موشك پيش بيني هاي مختلفي از 50 كيلومتر تا 100 الي 120 كيلومتر وجود دارد ) . قطر اين موشك زياد و بالغ بر 650 ميليمتر است ، به همين دليل مي بايست اكثر لوله هاي پرتاب اژدر قديمي استاندارد 533 ميليمتري زيردريائي هاي شوروي براي پرتاب اين اژدر جديد 650 ميليمتري بازسازي شوند. SS-N-16-Stallion گونه 533 ميليمتري اين موشك ، يك اژدر 82R يا خرج انفجار عمقي هسته اي 90R و گونه 650 ميليمتري ، اژدر 83R يا خرج انفجار عمقي هسته اي 86R را با خود حمل مي كند. اين گمان وجود دارد كه هر زيردريائي به طور ميانگين 4 فروند موشك ضد زيردريائي را با خود حمل مي كند : موشك هاي (RPK-2 (SS-N-15 يا (RPK-6/-7 (SS-N-16 . SS-N-16-Stallion مشخصات فني : نام روسي موشك : RU-100/RPK-7 VETER با قابليت حمل اژدر Type 40 RU-100/RPK-6 VODOPAD با قابليت حمل خرج انفجار عمقي 20 كيلوتني ( 200 كيلوتن برخي منابع ) كد آمريكائي اژدر : SS-N-16A براي RPK-7 با قابليت حمل اژدر SS-N-16B براي RPK-6 با قابليت حمل خرج عمقي كد پيمان ناتو : Stallion دفتر طراحي : Novator طول : 6.5 متر قطر : 650 ميليمتر وزن : 2150 كيلوگرم برد : 100 كيلومتر ( برخي منابع 50 الي 120 كيلومتر) پيشرانه : راكت سوخت جامد سرعت :1.5 ماخ ( برخي منابع نامعلوم) وضعيت عملياتي : در حال خدمت منبع: [url=http://rezajon4631.blogfa.com/post-138.aspx]صنایع هوایی و تکنولوژی[/url]