برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 22 آذر 1400 در همه مناطق
-
3 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهعجالتا ، شیوه رزم در خلیج فارس بعنوان یک دریای بسته که شناورهای بزرگ درآن شبیه یک سیبل متحرک هستند ، چاره اش همین هست ، ولی مشکل در نبود پوشش هوایی مناسب هست که کاربرد این شناورها را در صورتی که دشمن به شکل گسترده وارد عمل بشود ، را دچار گرفتاری می کند ، حتی اگر فرض کنیم ، استقرار شبکه دفاع هوایی ما در طول سواحل ، بتوند یک مقداری از این مشکل را حل کند روشهای آمریکا برای مقابله با تاکتیک سوارم ایران در خلیج فارس اخوی ، از ارسال پستهای دو کلمه ای در تاپیکها پرهیز کنید ، این سئوالات جایش در بروزرسانی هست ، اگر کسی اطلاع داشت، جواب می دهد .. در تاپیکهای مختلف این کار شما انجام شده ، تذکری هست که تکرار نکنید
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است . دو خلاصه ی سیاستی زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها بر مبنای لزوم توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. *** سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند. در علوم مدیریتی گفته میشود که سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند. گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاهمدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد. اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد. در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است: توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]، ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی، تحقق شعار ما می توانیم، ارزش تبلیغات و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد. ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است. توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود. · عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس. · عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان. · برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران، با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است. ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی: آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود. حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد. اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است. ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود. در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند: نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. [1] Open innovation [2] VBM [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی خلاصه سیاستی نیروهای مسلح و مساله نخبگان 2 نوشته ابراهیم واریور بحث های نظری زیادی در مطالعات توسعه در مورد نحوه ی توسعه در جریان است. یکی از مهمترین مفاهیم در امر توسعه نظامی همچون دیگر مباحث مربوط به توسعه ، توازن در توسعه است. این امر به دلیل رابطه توانمندی نظامی با مساله ی امنیت ملی بیشتراز توسعه ی متوازن در امور اقتصادی و اجتماعی رخ می نماید، ارکان توسعه ی متوازن نظامی به عنوان بخشی از توسعه ی متوازن آن است که نخست توسعه نیروهای مسلح مانعی در برابر توسعه سایر بخشها نباشد، و سپس خود نیروهای مسلح نیز به نحوی توسعه نیابند که شمای یک سازمان با کارکردها و کارامدی های نامتوازن را به نمایش بگذارند، مانند داشتن نیروی زمینی بسیار قدرتمند در کنار نیروی هوایی بسیار ضعیف، ویا داشتن تجهیزات روزآمد در برابر ضعف در حقوق و دستمزد و رسیدگی به پایوران . توازن در توسعه ی نظامی نیازمند پایش دقیق و مستمر سازمان از درون ( سازمان خود کاونده ) و از بیرون توسط سازمان های ناظر، مجموعه های اندیشه ورز و یا ناظران مستقل است . به جهت گریز از بحث های نظری مفصل در مورد مفهوم توازن در توسعه ی نظامی ، باید به کارکرد سازمان نیروهای مسلح نظر کرد. کارکرد اصلی نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی پاسخ به نیاز های امنیتی-نظامی موجود کشور و آینده جامعه در چهارچوب فرامین فرماندهی کل قواست. افزایش و کاهش تهدیدات و یا شکل گیری تعاریف جدید برای نیروهای مسلح، به شکل نیازها و نحوه برآورد آنها نیز در عمل تغییر خواهند داد.بنابراین نیروهای مسلح مطابق با وظایف دایمی و یا مقطعی خود نیازهای ثابت و متغیری در بخش دفاعی، در بخش منابع انسانی و در بخش تحقیق و توسعه خواهند داشت. این نیروها به عنوان مالکان و مصرف کنندگان بخش قابل توجهی از دارایی های ثابت و سرمایه های در گردش کشور دارای نیازهایی با خواستگاه های متفاوت هستند: 1- نیازهای با منشاء پیشین: o نیازهای پدید آمده بر اثرنواقص، ضعف ها و کمبودهای گذشته ناشی از سوء مدیریت o نیازهای پدید آمده بر اثر استفاده از تجهیزات و یا از دست دادن نیروهای انسانی (جنگ) 2- نیاز های با منشاء روزمره: o نیاز های پدید آمده بر اثر توزیع بودجه ( تعمیر و نگهداری تجهیزات و هزینه های مستمر نیروی انسانی شامل حقوق ، خدمات و آموزش) o نیازهای پدید آمده بر اثر لزوم کارنامه محاسباتی پیوسته در برابر افکار عمومی، سازمان های ناظر و نخبگان نظامی کشور 3- نیاز های با منشاء آینده: o نیازهای پدید آمده از تهدیدات قطعی آینده شامل تحقیق و توسعه، بهینه سازی و تولید مفاهیم و ادبیات نظامی o نیاز های ناشی از تغییر مبهم تهدیدات و رشد و توسعه علوم و فناوریهای نظامی نتیجه آنکه همواره به دلیل لزوم داشتن یک سنجه اساسی، در سازمان های نظامی سه جنبش در پاسخ به این نیازها بوجود می اید : - در صورتی که نیازهای نخست در سازمان غلبه کنند ( به دلیل وقوع جنگ و یا سوء مدیریت ) سازمان را از توجه به تهدیدات پیش رو باز خواهند داشت . پاسخ به نواقص گذشته جنبش هایی چون نهضت قطعه سازی ( احیاو تعمیر تجهیزات قدیمی) در بعد تجهیزات و یا نهضت خاطره گویی و راهیان نور برای حفظ ارزش ها و تجربیات آن دوره در بعد نیروی انسانی را به دنبال خواهد داشت، اما این نهضت ها پاسخگوی کامل، هدایت شده و دقیقی برای دستیابی به توسعه متوازن نظامی مطابق با نیازهای امروزو آینده نیروهای مسلح نبوده و نیستند. - در صورتی که نیازهای شماره 2 در سازمان غلبه کنند جنبش هایی چون جهاد خودکفایی در بعد تجهیزات و یا حمایت از نخبگان و طرح ها و ایده ها در بعد نیروی انسانی به عنوان پاسخ مطرح میشوند . به دلیل ماهیت مدیریت دولتی و نحوه مصرف بودجه در بعد تجهیزات پیوسته در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم که تجهیزات غیر کاربردی متعددی ساخته شده است. همچنین ابزارهای جنگی ناکارآمد و از رده خارج بسیاری تولید شده اند که برخی حتی در زمان تولید نیز کاربردی نبوده اند و هزینه های بسیاری از نظر زمانی و انرژی به کشور تحمیل کرده اند. همه ی این طرح ها در ذهن نخبگان و مجریان در زمان خود قطعا دارای تعاریف عملیاتی و یا علمی خاصی در ابتدای کار بوده اند که بواسطه طولانی شدن پروژه و یا درست و جامع نبودن پاسخگویی ایده نسبت به نیاز ها، در روز دستیابی به آن دانش یا تجهیزات، همگی یا منسوخ شده بودند یا راهکارهای بسیار کارآمد تر دیگری در برابر خود یافته اند. نمونه های بسیار معروف شامل تلاش 23 ساله کشور برای تولید یک جنگنده بومیست که این جنگنده با وجود اسامی فراوان و رونمایی های مکرر بر اساس یک طرح از رده خارج دهه 60 غربی صرفا در چند نمونه ساخته شده است. در حالی که بسیاری از کشورها جنگنده مذکور را با وجود بروزرسانی های فراوان کنار گذاشته اند و حتی با بهترین کیفیت لازم تولید کردن این جنگنده، نمیتوان هیچ کاربرد عملیاتی در رزم امروز و آینده برای آن یافت. مورد دیگر تلاش 27 ساله کشور برای تولید تانک ایرانی است که با سر هم بندی شاسی روسی و برجک تقلید شده از تانک آمریکایی به هیچ نقطه تولیدی مشخصی نرسیده و نه تنها به هیچ نیازی در نیروهای مسلح پاسخ نداده که در صورت وقوع یک درگیری احتمالی هیچ زیرساخت فنی و عملیاتی برای تولید و بهره برداری از آن دیده نشده است. دو مثال فوق حتی در صورت تامین بودجه فراوان و یک اقدام جامع ملی، فاقد ارزش رزمی و عملیاتی برای جنگ و حتی پاسخگویی به تهدیدات گذشته هستند چه رسد به رفع نیازهای آینده. این مهم، لزوم بازنگری در شیوه های حل مسئله، تعریف نیاز و طرح ها و ایده ها در نیروهای مسلح را گوشزد میکند. - در صورتی که توجه به نیازهای مبتنی بر تهدیدات پیش رو در سازمان مورد توجه قرار بگیرند. نهضت هایی چون تحقیق وتوسعه در بعد نیروی تجهیزات و برون سپاری نخبگانی در بعد نیروی انسانی به عنوان پاسخ مطرح خواهند شد. مثالهای موفق این رویکرد تولید موشک های میانبرد پس از جنگ تحمیلی است. گرچه بسیاری از آن موشک ها بخصوص رده های سوخت مایع در دورانی که به تولید انبوه رسیدند، دردرگیری های نظامی پس از دفاع مقدس، فاقد ارزش عملیاتی و همزمان فاقد صرفه لازم اقتصادی بوده اند، اما با کسب تکنولوژی، با عزم علمی و عملی بالا، بسرعت بروزرسانی هایی به خود دیدند که به تسلیحات کارآمد آینده بدل شدند، و امروز وزنه ای راهبردی برای کشور در معادلات جهانی محسوب میشود. هم اکنون نیز ممکن است ایده های فراوانی برای پاسخ به این نیازها وجود داشته باشد، ولیکن این ایده ها باید در ظرف زمانی، شامل زمان دستیابی به مقدار مورد نیاز و زمان احتمالی استفاده از محصول نهایی مورد توجه قرار گیرند. جنبش پاسخ جامع : به عنوان یک پاسخ جامع و جهت پرهیز از غلبه ی یک دسته از نیازها در نیروهای مسلح جنبش " بازنگری پیوسته نیاز سنجی" به عنوان یک پاسخ جامع مطرح میگردد . اصول این پاسخ جامع به شرح زیر است: - بازنگری مستمر در شیوه پرداختن به مسئله ایده، طرح و ابتکار: در دوره های مشخص و در یک فرآیند سازمانیافته و نظاممند، بایستی اقدام به مشخص کردن نیازها ، شناسایی شکاف ها میان پاسخ های موجود و نیازها ، و سرانجام تعیین اولویتها برای عمل و پیادهسازی راهحل ها گردد. دراین راه بر گردآوری و واکاوی اطلاعاتی که به شناسایی نیازهای افراد و گروههای عملیاتی منتج میشود تاکید می گردد . دستیابی به توان بالا در رفع نیاز ، یعنی داشتن زیرساخت صنعتی-نظامی پویا، که در هر لحظه بتواند به هر نیازی واکنش نشان داده و آنرا برطرف کند. لازمه چنین پویایی، به توانایی در اداره و مدیریت سه قشر از نخبگان اشاره دارد که : 1- صنایع دفاعی کشور را مدیریت میکنند(عمدتا فرماندهان نظامی)، 2- افرادی که صنایع مذکور را به حوزه های تولیدی و دانشی پیوند میدهند(واسطه های پژوهشی-سفارشی) که این افراد شاید صاحب هیچ اختراع ثبت شده و یا اسم و رسم خاصی نباشند اما دارای توانایی بالایی در روابط انسانی و ایجاد درک مشترک میان دانشگاه و صنایع دفاعی هستند، 3- نخبگانی که در بدنه اجرایی و مقننه کشور هستند و میبایست درک صحیحی از نیاز های موجود در نیروهای مسلح از نظر تامین بودجه و ایجاد آزادی عمل داشته باشند. توضیح مورد آخر آنکه بودجه یک میلیارد دلاری وزارت دفاع نمیتواند جوابگوی تولید تسلیحات لازم برای تامین امنیت کشور در بازه ده ساله را داشته باشد، این بودجه اجحاف بزرگی در حق آینده امنیت کشور است و نمیتواند به تولید ملزومات اولیه گسترش ناوگان و تجهیزات متقارن نیروهای مسلح چون کشتی، تانک، جنگنده و نفربر به مقدار لازم در یک بازه میان مدت بیانجامد. عدم داشتن بودجه کافی و یا بزرگ به نوعی نقص محسوب میشود، نه به این مفهوم که وزارت دفاع در تولید انبوه تسلیحات پیچیده ضروری در بازه زمانی لازم ناتوان است، بلکه وزارت دفاع، ارتش و سپاه و سایر صنایع وابسته نیازمند نخبگان و ایده هایی در جریان تولید هستند که در امر تامین بودجه و بهینه سازی زیرساخت های خود یاری رسان باشند. هم اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا، طرح های بزرگ ملی تولیدی دفاعی، برنامه و بودجه های تعریف شده عملیاتی ده ساله وجود دارد، دربرخی کشورها(آمریکا) بودجه تولید جنگنده تا سال 2044 هزینه شده و شرکت های خصوصی وابسته بخوبی دولت ها و بانک ها را برای سرمایه گذاری در این پروژه ها مجاب کرده اند. این سرمایه گذاران با اطمینان ازین که یک بازار دایمی دارند، با بودجه های مشخص و از پیش تامین شده یک بازار بین المللی تامین سرمایه نیز برای رفع چالش های احتمالی پیش روی طرح های تولیدی ایجاد کرده و در این راه از نخبگان غیر نظامی بسیار زیادی نیز ازین تامین مالی بهره جسته اند، این نخبگان هم در طراحی و هم در برنامه ریزی و تولید و هم در کسب بودجه و بازاریابی بین المللی درگیر بوده اند. این ابتکار از سوی خود تصمیم گیران دولتی بوده است که یک پروژه بزرگ مانند جنگنده را بصورت مشترک برای همه سازوکارها و سازمان های تولیدی زیردست خود تعریف کند و آنرا به یک شرکت یا یک مجموعه یا حتی یک وزارتخانه به تنهایی وانگذارد تا با داعیه منابع محدود و عدم همکاری سازمانی و نهادی، برای همیشه زخمی و زمینگیر بماند. نهایتا بایستی توجه داشت که بسیاری از مردم دست کم در یک بعد صاحب طرح، ایده و یا ابتکار عمل هستند و از آن مهمتر اینکه کشور ایران استعداد های ملی و مردمی بی پایانی دارد و توجه به نخبگان نبایستی مانع استفاده ازین ذخایر بزرگ مردمی و ملی گردد. - تعریف صحیح نیاز های روز با توجه به ماهیت متغیر تهدیدات : تعریف صحیح نیاز روز نیازمند دید کلی و سامانه ای به مجموعه نیروهای مسلح به عنوان عامل مواجهه با تهدیدات است . در این قسمت تلاش می گردد با دید تحلیل سازمانی ، نیازهایی که پیوسته در حال بسیج منابع و نیروها به سمت خود است شناسایی و برطرف گردد. اما نه به صورت پراکنده با ایده های فراوان، غیر هم ربط و غیر هم پوشان، با نخبگانی که هرکدام خواستار سرانجامی برای طرح، جایگاه و یا موفقیت خود باشند. بنابراین سازمان های مسئول مثلا در بعد تجهیزات وزارت دفاع لازم است برای تعریف یک هدف میان مدت مانند تولید یک جنگنده ملی حقیقی برای بکارگیری همه زیرساخت های موجود در کشور اقدام نماید و با تعریف بودجه مشخص از سوی حاکمیت برای طرح های اساسی مشابه، انجام آنها را بر اساس مکانیزم تقسیم کار صحیح به نخبگانی که بتوانند؛ منابع مالی، دانشی و نیروی انسانی و یا زیرساختی آن را تهیه کنند و به مشارکت عمیق سه قشر مذکور به سرانجام رسانند، بسپارد. هم اکنون که به این باور رسیده ایم که" ما میتوانیم " ، به نظر میرسد وقت آن است که از جنبش " ما چه نیاز داریم" سخن بگوییم. هنگامی که وزارت دفاع به پروژه هایی مانند تولید ماسک یا کارت ملی و یا کامپیوتر خودرو مشغول میشود، هم از هدف و ماموریت اصلی خود دور میماند و هم این پروژه های فرعی سودآوری لازم از جنبه های مختلف مانند ایجاد سرمایه دانشی و یا مالی ندارند. جنبش ما چه نیاز داریم بایستی به دنبال رفع مهم ترین گلوگاه های دفاعی آینده کشور باشد و بجای تولید و درآمدزایی بخشی و موردی بتواند، امور خود را ملی کرده و نهایتا چرخ های اقتصاد ملی را به جریان درآورد. در این راه بایستی به تفکیک نیازها از خواسته ها، علایق و دلبستگی ها توجه نموده و با رویکرد واقع گرایانه به نیاز های امنیتی توجه نمود. نیازها اموری بنیادی هستند که برآورده شدن آنها ضامن بقای سازمان، و در مرحله ی بعد ضامن اصلی دستیابی به خواسته ها و علایق هستند. همچنین بایستی به بی پایان بودن نیازها و خواسته ها و لزوم اولویت بندی در دستیابی بر اساس راهبرد های اصولی ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب بالاخص در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توجه شود. این اولویت بندی نه تنها بر اساس یک راهبرد دفاعی-صنعتی، بلکه بر اساس نیازهای گذشته، حال و آینده کل کشور باید تنظیم گردد.
-
1 پسندیده شدهچکیده بحثتون به اینجا میرسیم که کل ناوگان دریایی ما یک ناوگان تعریف شده درسیستم دفاع ساحلی هست! وتحت پوشش و بازدارندگی ساحل فعالیت میکند...... البته به قول دوستمون و با توجه به قدرت گرفتن کشورهای همجوار بخصوص در بخش تهدیدات هوایی باید در اولویتهامون بکارگیری ناوهای محافظ با قدرت پدافندی لازم وپر تعداد و البته ارتقا توان هوایی در دستور کار فوری باشن. در بحث توسعه توان دریایی بجز بکارگیری ناوهای محافظ باید سمت زیر سطحی ها بریم که بتونیم این برتری هوایی رقبا را مقداری کم رنگ کنیم البته قطعا اونها هم سمت تجهیزات لازم برای تقابل با برنامه ما حرکت میکنن کهعادیه و این تغییر تاکتیک ها دائما باید بروز بشن و همشه دست بالاتر را حفظ کرد....
-
1 پسندیده شدهنباید هر چی که گیر میارنو همش براش پد بالگرد بزارن لاقل یکی که بالگرد بره فروند دومش بدون پد باشه فقط مخصوص عملیات پدافندی باشه پر از سیلو موشکی باشه تا بتونه دفاع موشکی رو به عهده بگیره هر کدوم باید مخصوص یه رده باشن یکی پدافند قوی یکی نقش ضد کشتی یکی پشتیبانی
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده(Joint Terminal Attack Controller (JTAC کنترل کننده مشترک نهایی حمله رابط های هوایی یا کنترل کننده مشترک نهایی حمله (JTAC) وظیفه در خواست حمله به مواضع را بر عهده دارند. به این افراد تاکتیک ها و مقدورات پروازی تمام هواپیماهایی که مسئولیت عملیات پشتیبانی هوایی نزدیک (CAS) را برعهده دارند، آموزش داده می شود. تا در انواع شرایط آب و هوایی و جغرافیایی بتوانند به درستی از تسلیحات استفاده کنند. به محض رسیدن واحد هوایی به محدوده نبرد، حضور خود را به اطلاع رابط هوایی (همان JTAC ) میرسانند، سپس رابط هوایی هدف، تاثیر مورد نظر، نوع سلاح و قدرت مورد نیاز را انتخاب می کند. و خلبان را برای انجام ماموریت راهنمایی می کند. امروزه با وجود پیشرفت چشم گیر حسگر ها و غلاف های هدف گیری، معمولا رابط هوایی باید تا اخرین لحظه خلبان را به صورت کلامی تا بالای هدف هدایت کند. بخصوص در شرایط کمین یا جنگ شهری که احتمال اسیب دیدن نیروهای خودی بالا است. منبع
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و پایانی : نکته جالبی که می بایست در جریان این قضیه مورد توجه قرار گیرد ، این است که تصمیم ناتو برای استفاده از دارایی های غیر نظامی ( تجاری ) مستقر در فضا برای افشای دخالت روسیه در اوکراین ، چندان برای شرکت DigitalGlobe بدون هزینه نبود ، چنانکه پس از انتشار این تصاویر ، شرکت فوق کاهش ارتباط تجاری با روسیه به میزان 14.5 میلیون دلار ( در مقایسه با دوره زمانی قبل از آن که ارزش دلاری 23 میلیون دلار را نشان می داد ) را تجربه کرد که شامل تحریم فروش تصاویر به مشتریان غیر دولتی روسی نیز می شد ، هر چند این مساله در نهایت تاثیری بر ادامه روند ارائه خدمات به روسها نداشت . در این زمینه ، شاید مهمترین استناد مطرح شده از سوی مدیر اجرایی DigitalGlobe برای استفاده از تصاویر تهیه شده توسط این شرکت توسط ناتو و ایالات متحده ، استقرار آتشبارهای راکت انداز در خاک روسیه برای انهدام اهداف نظامی در خاک اوکراین بود ،اما این ادعای مطرح شده ، قابل اثبات نبود ولی به شکل ناخوشایندی موجبات از میان رفتن منابع درآمدی شرکت در روسیه در پی انتشار این تصاویر توسط ناتو بود . این واقعه نشان داد که منافع تجاری شرکتهای غیر دولتی ارائه کننده خدمات ماهواره ای به محض قرار گرفتن در یک موقعیت بحرانی منحصر بفرد سیاسی ، سریعا" به خطر خواهد افتاد . در این میان ، روسیه تنها متضرر استفاده از داده های ماهواره ای غیر نظامی محسوب نمی شود ، چنانکه تصاویر تولید شده توسط شرکت DigitalGlobe این امکان را برای دستگاه رسانه ای غرب فراهم آورد تا به شکل منظم ، روند توسعه نظامی ارتش چین را زیر نظر بگیرند . اندیشکده ها و مخازن فکر امنیتی مستقر در اروپا و ایالات متحده ، بدقت و با وسواس بسیار زیاد ، جزییات ساخت آخرین جنگنده های چینی را برحسب تعداد و نوع تا ایجاد ایستگاه های جدید رادار را براساس اطلاعات استخراج شده از این تصویر به شکل مستمر دنبال می کنند . در نتیجه ، این اعتقاد که روند توسعه نظامی ارتشها در دنیای امروز ، بطور کامل در معرض دید عموم مردم قرار دارد ، بتدریج به یک باور رایج در آمده و این نیز به نوبه خود معضل تضاد تکثیر تولید کنندگان تصاویر ماهواره ای با وضوح بالا با منافع ایالات متحده را پدید آورده است. سناریوهای محتمل : با پیش فرض قراردادن تجارب و داده های پیشین ، تاثیر وجود حسگرهای فضاپایه بر عملیات صورتبندی های زرهی ارتش ایالات متحده را می توان در دو حوزه جغرافیایی کره شمالی و خطوط تماس در شرق اروپا ( بالتیک / لهستان ) جستجو نمود . این دو سناریو ، واحدهای رزمی متخاصم را با قابلیتهای متنوعی از حضور سامانه های تصویربرداری فضاپایه روبرو می نماید . در جبهه شرق اروپا ، روسیه با داشتن پتانسیل های مشخص ، سومین کشور دارای ماهواره های فعال در مدار ، پس از ایالات متحده و چین می باشد ، ضمن اینکه توانایی پرتاب های فضایی این کشور نیز می بایست بطور کامل مورد توجه قرار گیرد . در مقابل ، کره شمالی تا حال حاضر ، فاقد قدرت طراحی ، تولید و پرتاب ماهواره به شکل بومی می باشد . با این وصف ، در میان سناریوهای طراحی شده برای این دو جبهه ، عوامل مختلفی بر ماهیت عملیات در فضا و تاثیر آن بر روند عملیات زمینی ، قابل بررسی است . از طرفی ، ارتش روسیه ، با دراختیارداشتن قابلیت های شناسایی و نظارت بومی ، موقیعتی را فراهم آورده که بدان اجازه می دهد تا به شکل دائم ، موقعیتهای استقرار و تحرکات واحدهای نظامی ارتش ایالات متحده را رصد کرده و دنبال نماید . از آنجایی که دولت فعلی ایالات متحده ، "فضا" را یک منطقه جنگی به مانند هوا ، زمین و دریا در نظر گرفته ، می توان چنین پیش بینی نمود که این احتمال وجود دارد که اقداماتی بلحاظ ماهیتی "فعال" برای ازمیان بردن یا خنثی نمودن پتانسیل سنجش از دور فضا پایه رخ دهد . بنابراین ، با فرض اینکه ارتش ایالات متحده در زمان بحران ، از توانایی لازم برای محروم کردن روسها از قابلیت رصد واحدهای ارتش این کشور بواسطه ماهواره های شناسایی برخوردار بوده و این مساله ممکن است به نخستین جنگ با پیامدهای فوق العاده ویرانگر برای هر دو طرف تبدیل گردد ، می توان چنین نتیجه گرفت که حتی با اجرای این چنین اقداماتی ، باز هم ارتش روسیه ، پتانسیل رصد خود را حفظ خواهد نمود ، چرا که با حمله ناتو به ماهواره های روسی ، حمله به دارایی های فضایی کشور ثالثی نظیر چین ، صورت نخواهد گرفت و بطور طبیعی ، شرکتهای چینی بسرعت قابلیتهای فضایی خود ، در حوزه هایی نظیر فروش عکس ، پهنای باند ارتباطی و سایر قابلیتهای در دسترس فعلی و آینده را در اختیار روسها خواهند گذاشت . خبر ناگوار برای ایالات متحده در چنین شرایطی این است که به شکل متقابل دارایی های فضایی ایالات متحده و ناتو در فضا بسرعت تهدید شده و در صورت ازکار افتادن آنها ، احتمالا" پشتیبانی موثری برای جایگزینی وجود نخواهد داشت . با این حال ، کره شمالی ، نمونه متفاوتی در مقایسه با روسیه بشمار می آید . از آنجایی که این کشور هیچ دارایی مستقر در مدار بعنوان هدفی مشخص برای مهاجم احتمالی یا قابلیت آفندی شناخته شده ای برای حمله به ماهواره های نظامی آمریکایی در اختیار ندارد ، به تقریب میتوان گفت که در صورت بروز بحران ، احتمالا درگیری نظامی در فضا رخ نخواهد داد . در سناریوی طراحی شده فعلی ، کره شمالی با اجرای یک عملیات غافلگیرکننده ، به کره جنوبی حمله می کند ، چین مستقیم وارد نشده و قطعنامه سازمان ملل نیز با محکوم کردن کره شمالی ، فروش هرگونه داده های ماهواره ای را به مانند عراق سال 1991 ممنوع خواهد نمود . اما پیش بینی ها نشان میدهد که بسیار بعید خواهد بود که چین یا روسیه به پشتیبانی از کره شمالی ادامه نداده و همکاری خود را با این کشور بطور کامل قطع نمایند . علاوه براین ، بر خلاف صحنه نبرد در اروپای شرقی ، که ناتو احتمالا بخش عمده ای از توان داده ماهواره ای تجاری ایالات متحده را نیز در اختیار خواهد داشت ، ماهیت عملیات نظامی در شبه جزیره کره به صورتی است که این توان احتمالا وارد عمل نخواهد شد ، هر چند عدم ورود مستقیم کشورهای ثالث به درگیری ، به انها اجازه می دهد تا روند فروش اطلاعات در قالب تصاویر ماهواره ای را به کشورهای درگیر ادامه داده و بصورت منبع باز ارزشمندی از اطلاعات دقیق تبدیل شوند . هر چند ، چنین پشتیبانی اطلاعاتی ارزشمندی می تواند اجرای یک عملیات آبخاکی بزرگ نظیر اینچون ( 1950) را به امری غیر ممکن تبدیل سازد ، چرا که وجود اطلاعات برخط ( ON-LINE) سطح غافلگیری ارتش مدافع را به کمترین حد ممکن کاهش خواهد داد . اما در این میان ، یک عامل در هر دو سناریوی مطرح شده میتواند تمام پیش بینی ها و احتمالات را به روندی متفاوت تبدیل کند . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، هر دو سناریوی مطرح شده در نقاطی از جهان مورد بررسی قرار گرفته اند که بلحاظ آب و هوایی متغییر بوده و این احتمال وجود دارد که در زمان درگیری نظامی ، فرصت استفاده ازحسگرهای فضاپایه ، هرگز ایجاد نشود . بنابراین ، تنها بخشی از آینده نگری فوق الذکر ممکن است درست پیش بینی شده باشد . حتی با وقوع چنین شرایطی ، در حالی که تصاویر مبتنی بر حسگرهای الکترو -اپتیکال ممکن است بدلیل شرایط آب و هوایی نامناسب نتوانند عملکرد مناسبی را به نمایش گذارند ، اما حسگرهای فضایی که به رادار جستجوی روزنه ساختگی ( SAR) مجهزهستند ، ممکن است شرایط بازی را بطور کامل دگرگون نمایند . این مساله ، یعنی ایجاد پتانسیل تصویر برداری در همه گونه شرایط آب و هوایی تا همین اواخر ، یکی از چالش های فنی بود که حتی عملکرد ماهواره های تجاری را تحت تاثیر خود قرار میداد . اما این وضعیت بسرعت تغییر نمود و شرکتهای غیر دولتی مستقر در ایتالیا ، فنلاند ، کانادا در آستانه خرید و اعزام ماهواره های مجهز به SAR به مدار زمین قرار دارند . استقرار چنین ماهواره هایی در مدارزمین رصد زمین را تنها به 12 ساعت در روز محدوده نمی نمود و طبیعتا" این فرآیند هم ، نیازبه قراردادن سخت افزارهای فوق در مدارهایی که مسیر حرکت آن بسمت یک هدف مشخص می بایست به گونه ای تعیین می گردید که در نزدیکی نیمه روز (ظهر ) به فراز آن رسیده تا سایه عوارض روی زمین به حداقل ممکن کاهش پیدا کند، را ازمیان می برد . غافلگیری ممکن نیست !! مجموع شواهد فوق الذکر ، ناظران نظامی را به این نتیجه رهنمون می سازد که گسترش سامانه های فضاپایه نظارتی یک تاثیر بسیار مهم بر روند طراحی عملیاتی را برجای گذاشته و آن امکان ناپذیر نمودن کاربرد اصل غافلگیری در رزم است ، اگر چه چنین استنتاجی ، بدون نقص نیز نیست . بدین معنی که برخی کارشناسان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که گسترش سامانه های نظارتی فضا پایه ، گرچه امکان مشاهده تحرکات نظامی را در زمان واقعی فراهم می کند ، اما اینکه موجبات بی فایده شدن پنهانکاری و فریب در عملیات نظامی را پدید می آورد ، بدون شک یک تحلیل اغراق آمیز خواهد بود . به اعتقاد اینان ، اگر چه آرایش صورتبندی های بزرگ زرهی را دیگر نمی توان از چشمان کنجکاو مستقر در فضا پنهان نمود ( همانطور که درعراق سال 1991 و 2003 انجام شد ) و اینکه رشد سریع فناوری به جایی رسیده که قابلیت تصویر بردار با وضوح بسیار بالا امکان پذیر شده است ، اما با وجود صدها ماهواره در مدار زمین ، بازهم مــــحدودیتهایی در زمان هربار گذر از فراز صحنه عملیات رزمی برای این سیستم ها وجود دارد . علاوه براین ، سامانه های زمین پایه در خصوص دریافت و پردازش این داده ها برای کاربرد موثر درمیدان نبرد ، با محدودیتهای قابل توجهی روبرو هستند ، بدین معنی که همیشه میان عکس برداری ، انتقال داده ها ، دریافت و تجزیه و تحلیل تصاویر تاخیری بوجود می آید که این نیز به نوبه خود بر تصمیم گیری میدانی تاثیر خواهد گذاشت ، هر چند پیش بینی هایی وجود دارد که این پنجره زمانی از 24 ساعت فعلی میان برداشت عکس و استفاده از اطلاعات آن به کمتر از 8 ساعت در طول دهه آینده کاهش می یابد . """" در نتیجه ، حتی اگر استفاده از اصل غافلگیری در سطح عملیات امکان پذیر نباشد ، هنوز کاربرد موثر این اصل در سطح تاکتیکی یک واقعیت انکار ناپذیر است """"""""" گذشته از تاثیر رصد فضایی بر کاربرد اصل غافلگیری در حوزه عملیاتی ، این مساله پیامدهای مختلفی برای واحدهای زرهی نیز در بر، دارد . پیامد نخست ، همانطور که در سطور پیشین مورد بحث قرار گرفت ، وجود یک پنجره اطلاعاتی کوچک برای کاربرد اصل غافلگیری در سطح تاکتیکی است . در نتیجه این امر ، واحدهای شناسایی – رزمی با دراختیار داشتن سازمان رزم مناسب ، می توانند با تشخیص نقاط ضعف و قوت خطوط دفاعی حریف ، بخصوص مواردی که دشمن بدلیل عدم در اختیار داشتن چنین قابلیتی ، ازآنها مطلع نیست ، از آنها برای تضمین موفقیت خود استفاده نمایند . با این وصف ، این وضعیت ، نیازمند سازماندهی صورتبندی رزمی جدید و متناسب با صحنه نبرد ، اما در امتداد سازمان رزم قدیمی است تا در این قالب ، توان رزم به شکل معقولی افزایش پیدا کند . پیامد دومی که براین مساله قابل پیش بینی است ، کوتاه شدن زمان برای تمرکز واحدهای زرهی برای استفاده موثر از اصل غافلگیری خواهد بود و با توجه به این امر که عناصر مدافع ، در نبردهای آینده مسلح به تسلیحات کشتار جمعی خواهند بود ، فرماندهان واحدهای آفند کننده می بایست برای چنین صحنه هایی ، از پیش برنامه ریزی کرده و علاوه برآن ، به دستاوردهای محدود ، اما تضمین شده ، قانع شوند . در این ارتباط می توان چنین تحلیل نمود که ارتشها به جای اجرای یک عملیات بزرگ برای ازمیان بردن سازمان رزم عناصر مدافع ، احتمالا برحسب نیاز صحنه نبرد ، برنامه ریزی کاملی برای طراحی عملیات رزمی در مقیاس کوچک ولی مستمر خواهند داشت تا با اجرای ضربات متعدد ، حریف را از حالت تعادل خارج سازند . این طراحی رزمی خاص برای صحنه نبرد متعارف میتواند یک امتیاز مثبت برای ارتش مهاجم باشد ، چرا که نخست اهداف نظامی محدود در طرح آفند تعریف شده و دوم اینکه این اهداف محدود بلحاظ اهمیت راهبردی که خواهند داشت ، می توانند بدون تشدید درگیری نظامی و گسترده شدن جنگ ، اهداف سیاسی مورد نظر را تحقق بخشند . نتیجه گیری : فرضیه اصلی بحث ، بر این مساله پایه گذاری شده که کارشناسان رزم زرهی و فرماندهان یگانهای تانک می بایست آگاهی و احاطه کاملی بر تاثیر عملیاتی نظارت سامانه های شناسایی داشته و برای جذب این تاثیرات از آمادگی کامل داشته باشند . تئوری فوق براین اعتقاد است که در صحنه عملیات رزمی فعلی ، یک پنجره زمانی بسیار کوچک وجود دارد که درآن واحدهای زرهی می توانند بدون نگرانی از شناسایی شدن توسط دشمن ، حتی با وجود برتری هوایی ، متمرکز شده و دست به عملیات تهاجمی زنند . از سویی دیگر ، فرماندهان نیز می بایست محدودیتهای فعلی را پذیرفته و آمادگی خود برای طراحی عملیات با سازمان و توان رزم فعلی و متعاقبا" دستیابی به موفقیتهای محدود را به شکل دائم حفظ نمایند . به همین سبب پیش بینی می شود که اجرای مانور برای واحدهای نظامی در مقیاس "سپاه " و "لشکر" به مانند آنچه که در سال 1991 و 2003 با رعایت کامل اصل غافلگیری صورت گرفت ، مجددا" قابل تکرار نباشد ، اما این بدان معنا نیست که طراحی مانور دیگر اهمیت چندانی در جنگ ندارد ، بلکه ماهیت جنگ در آینده ، درست برعکس این تصور است . واحدهای نظامی در صحنه نبرد درآینده ، تحت تسلط کامل مفهوم " اطلاعات" می بایست در عین افزایش توان رزمی ، از سرعت کافی برای تمرکز این توان و اعمال آن برای شکست حریف استفاده نموده ، دستاوردهای بدست آمده را بسرعت تثبیت کنند و این بطور دقیق ، کاری است که واحدهای زرهی به شکل منحصر بفردی قادر به انجام آن هستند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- نویسنده : سرهنگ دوم ، براد تاونزند 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهتا قبل از این حادثه که ما با جنگال تجهیزاتشونو مختل کرده بودیم و پهپاداشونو سند زده بودیم به نام خودمون، اما دقیقا بعد از سرنگونی هواپیما با سرنشینان نگون بختش یهو آمریکا کل سیستم راداری پدافندی مارو گول زد! زیبا نیست؟ حوادث اخیر از زمان زدن اون پیمانکار لعنتی آمریکایی (اصلا چه سودی داره زدن این مزدور ها وقتی به جاش تعداد زیادی قربانی میشن؟!) سراسر به ضرر ما بوده از ضرر اطلاعاتی امنیتی تا اقتصادی و روانی و نظامی و از همه مهم تر حیثیتی...
-
1 پسندیده شدهمن فاز اینایی که پست های بقیه رو دیس لایک میکنن رو نمیدونم چیه ولی هر چی هست دعا میکنم به راه راست هدایت بشن و اما بعد !!! تکه های این پازل رو که کنار هم میذاریم یه سناریوی ترسناک ازش در میاد که احتمالا اساتید میدونن ولی من برا کسایی که مثل خودم زندگیشون رو پای یادگیری مسائل مختلف نظامی نذاشتن میگم که یه کم آروم بشن و سئوال های مختلف ذهنشون رو اذیت نکنه ! سردار به هر دلیل ترور می شود ! به دلیل تبلیغات گسترده ای که از قبل روی شخصیت ایشون شده است ( که صدالبته به دلیل نوع کار ایشان نباید این تبلیغات صورت میگرفت چون سپاه قدس باید همه کارهایش سرّی باشد ) ، ایران در غم ایشان به هم میریزد ! اکثریت متفق القول می شوند که باید انتقام بگیریم ! برای حفظ آبرو و همچنین عدم شروع یک جنگ گسترده ، سیگنال هایی به دشمن ارسال می شود و نوع و محل حمله با واسطه به ایشان اطلاع داده می شود تا آنها تلفات ندهند . ( چون در صورت بروز تلفات ، پاسخ دشمن قطعی خواهد بود ) حمله حدود یک ساعت و نیم بعد از نیمه شب اتفاق می افتد . دشمن که قرار نیست به همین سادگی از غرور خود چشم پوشی کند ، از اشتباهات ایران نهایت استفاده را میکند . اشتباه ایران آن بود که برای عادی نشان دادن اوضاع و نشان دادن اقتدار و توانایی در کنترل اوضاع حتی در شرایط بحرانی و همچنین شاید برای ایجاد یک سپر دفاعی غیر نظامی در برابر حملات دشمن ، آسمان کشور را پرواز ممنوع اعلام نمی کند از اطراف ایران به وسیله ابزارهای جنگ الکترونیک ، شلیک موشک های کروز شبیه سازی می شود ، ولی شاید نه برای شناسایی محل پدآفند ها ، بلکه برای درگیر کردن سیستم بی تجربه پدآفندی ایران با هواپیماهای خودی . کروز مجازی شلیک شده با زمان بندی مناسب ، در مسیر و زمان پروازهای هواپیماهای مسافربری بین المللی قرار می گیرند. پدآفند بی تجربه ، بعد از اطمینان از حضور موشک کروز 2 تیر موشک پدآفندی به سوی آن شلیک میکند و به این صورت در تله دشمن گرفتار می شود . ایران می ماند و پاسخگویی به جامعه جهانی و مجبور می شود فرمانده پدآفند کشور را قربانی کند و این حقیقت را پنهان کند که یک جنگ شروع نشده را باخته است . نتیجه جوگیر شدن و ایجاد هیجان زیاد و مطالبه گری در جامعه حال آنکه ایران میتوانست با لغو تمامی محدودیت های هسته ای و بازنگری در خصوص عملیات های برون مرزی سپاه قدس برای جلوگیری از ترور های مجدد و همچنین ارسال تجهیزات مدرن تر به متحدان خود در منطقه برای درگیر شدن نیابتی با دشمن ، این تهدید را به فرصت تبدیل کند . تاریخ نشان داده که ((خدا با ماست اگر درست تدبیر کنیم)) . کاری که معمولا بنا نداریم بکنیم . تا وقتی (( چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم )) نصب العین ما باشد ، بیشتر کشته می شویم تا بکشیم .
-
1 پسندیده شدهموضوعی رو که شاید همگی فراموش کردیم اینه که هواپیمای اوکراینی سومین شکار خودی سامانه تور سپاه هست، در سال ۹۰ هم یک فانتوم و یک تامکت شکار این سامانه شده بودن ولی ظاهرا اقدامی برای جلوگیری از تکرار این اشتباه نشد و خوب چون سوانح قبلی نظامی بودن حساسیت زیادی در جامعه بر نیانگیخت و البته علت حادثه هم رسما اعلام نشد. به نظرتون ضرورت نداره نیروی پدافند در یک نیرو تجمیع بشه؟ هر چند فرماندهی واحد قرارگاه خاتم الانبیا ایجاد شده ولی به نظر میاد ، در عمل باگ های مهمی در این سیستم و فرماندهی وجود داره.
-
1 پسندیده شدهیه سئوال ! کل دنیا میدونستن ما قراره بزنیم . الان clear نکردن فضای هوایی کشور ، قرار بوده کدام عملیات فریب رو بر ضد دشمن پیاده کنه ؟ تو به اونا گفتی میخوام عین الاسد رو بزنم . یارو رفته اونجا رو خالی کرده . بعد واسه زدن یه هدف خالی ، خودت 180 تا کشته دادی ؟
-
1 پسندیده شدهپیامدهای پذیرش دیرهنگام شلیک به هواپیما مسافربری https://www.tabnak.ir/fa/news/950811/پیامدهای-پذیرش-دیرهنگام-شلیک-به-هواپیما-مسافربری
-
1 پسندیده شدهنخستین واکنش فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران به سقوط هواپیمای مسافربری: کاش میمردم و شاهد چنین حادثه ای نبودم. چرا اعلام نکردن زودتر چون گویا همون ساعت های اول ایشون میدونستن ؟؟؟
-
1 پسندیده شدهعزیز الان که خودشون هر چند کاملا دیرهنگام و بنظر تحت اجبار اعلام کردن باز شما دنبال توطئه هستی ؟؟؟ ذهن ما ایرانی ها پر از تئوری توطئه هست در هر زمینه ای شاید لازم باشه مدیران عزیز یک تاپیک با عنوان روشهای پروپاگاندا هم ایجاد کنند
-
1 پسندیده شدهجالبه برخی دوستان اول به عناوین مختلف و با ارجاع به مقامات داخلی و البته اضافه کردن تحلیل خودشان هر حادثه ای را در راستای نظر مسئولین توجیه می کنند و مخالفین را باعنوانین مختلف می نوازند بعد که اصل مطلب روشن شد باز راهکارهایی در حمایت از همان دروغ اولیه اما اینبار با زبان دیگر می گویند بنظر من الان هر کسی مطلبی در راستای حمایت از دروغ مسئولین در این مورد بگه به خون همون شهیدی که ایران را داغدار کرد خیانت کرده با دروغ مسئله ای حل نمیشه اگر راستی و درستی تو کار مسئولین نباشه اعتماد را در ایران و خارج از ایران از دست میدهند اونوقت نیروهای نیابتی دیگه کاری نمیتونن بکنن من ب شخصه مطمئنم اگر پرواز داخلی بود و اگر اتباع کانادا و اوکراین نبودن خبر دروغ اولیه هنوز اصل خبر بود
-
1 پسندیده شدهچرا غیر محتمل ؟؟؟ امیدوارم همانطور که نباید اسیر جوسازی غربی ها بشیم اسیر جوسازی داخلی هم نشیم اینکه فکر کنیم چون مسئولین ما انکار کردن کافیه ( با وجود شواهد زیاد ) و این را هجمه غرب علیه خودمون بدونیم اشتباه هست عزیزان متاسفانه از لحظات اولیه حتما خبر دار بودن و انکار کردن تا شاید بتونن لاپوشانی کنن شوخی نیست جان بیش از 170 انسان که اکثرا ایرانی و نخبه بودن
-
1 پسندیده شدهسلام هواپیما 6و12 دقیقه پرواز و 6و18 دقیقه سقوط کرده . این لینک تصویری هست که نیویورک تایمز منتشر کرده از محل قرار گیری فیلمبردار و مورد اصابت قرار گرفتن هواپیما https://static01.nyt.com/newsgraphics/2020/01/08/ukraine-flight-crash-tehran/d14eab3b9365453ebf09f186fc1d4a3f034b1344/hp-promo-embed-Artboard_1.jpg خب ، مکان و زمان را داریم ، اگر یک نفر فردا صبح بره اونجا و به سمت شرق و شمال شرقی فیلم بگیره و روشنی هوا در اون ساعت مشخص بشه ، جعلی بودن ویدئو اصابت مشخص خواهد شد .
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از مهران عزیز بابت پست های ارزشمندشون در این تایپیک و پست بالایی میخواستم اینجا از مسئولین نظامی یک انتقادی بکنم زمانی که ما موشک با دقتی مثل رعد 307 رو داریم که این موشک همون راکت زلزال 3 هست چرا راکت های نازعات 6 و 10 و زلزال 1 و 2 رو به موشک با دقتی مثل رعد 307 تبدیل نمیکنند در حالی که به راحتی این کار انجام پذیر هستش دیگه جنگ سوریه اهمیت دقت در موشک ها رو ثابت کرده http://www.aparat.com/v/IaUkG/%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9_%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9_%D8%B2%D9%84%D8%B2%D8%A7%D9%84_-_%D8%B1%D8%B9%D8%AF_307 شلیک موشک رعد 307 ما حتی امکان این رو داریم که راکت های فجر 3 رو هدایت پذیر کنیم در حالی که با موشک های فجر 5 خودمون این کار رو انجام دادیم اما متاسفانه این کار انجام نشده
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛ به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم. موشک های بالستیک برد کوتاه Short-range ballistic missile (قسمت هشتم) B-611 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه بی - 611 ساخت جمهوری خلق چین است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 150 کیلومتر می باشد. ( بی - 611 ام به حداکثر برد 400 کیلومتر هم رسیده است) این موشک در سال 2004 میلادی ساخته شده است و یکی از اولین موشک های سوخت جامد چین می باشد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/B-611 BP-12 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه بی پی - 12 ساخت چین کمونیست است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 300 کیلومتر می باشد. این موشک در سال 2010 میلادی با تغییر سیستم هدایت B-611 ( از هدایت اینرسائی به هدایت بوسیله GPS تجاری) ساخته شده است . در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/B-611#BP-12 Type 621 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه تایپ - 621 هم ساخت کشور چین است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 300 کیلومتر می باشد. این موشک یکی از اولین نمونه های تغییر یافته B-611 است که به سیستم هدایت گلوناس مجهز شده است. تنها تفاوت ظاهری این دو موشک در این است که این نسخه برخلاف نسخه اولیه ، درون لانچر پرتاب قرار دارد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/B-611#Type_621 Type 631 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه تایپ - 631 یکی دیگر از بالستیک های کوتاه برد ساخت چین است که در این تاپیک به بررسی آن می پردازیم. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 400 کیلومتر است. این موشک که نوعی بروز رسانی تایپ 621 محسوب می شود ، از موشک های B-611M بهره می گیرد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/B-611#Type_631 M-20 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه ام - 20 یا دانگ فنگ - 12 (DF-12) ساخت جمهوری خلق چین است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 300 کیلومتر می باشد. این موشک در سال 2011 میلادی ساخته شده است. به اذعان کارشناسان نظامی ، این موشک که یکی دیگر از اعضای خانواده B-611 چین می باشد ؛ نسخه چینی موشک SS-26 ( اسکندر ) می باشد. موشک روسی اسکندر ؛ پدر موشک ام - 20 چینی در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://www.globalsecurity.org/wmd/world/china/df-12.htm ادامه دارد ... ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و با پوزش بخاطر وقفه ای که در انتشار این تاپیک پیش آمد به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم. موشک های بالستیک برد کوتاه Short-range ballistic missile (قسمت هفتم) OTR-23 Oka : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه اوکا ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 500 کیلومتر بوده و دارای کالیبر 890 میلی متری می باشد. این موشک در سال 1979 میلادی ساخته شده است و با نیت تولید یک جایگزین مطمئن برای موشک های از رده خارج شده اسکاد-بی ( Scud-B ) به خدمت فراخوانده شد. http://www.military.ir/forums/topic/6652-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-otr-23-oka/ T-300 Kasirga : موشک ( در واقع راکت ) زمین به زمین بالستیک برد کوتاه تی - 300 کاسیرگا ساخت کشور ترکیه است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 120 کیلومتر بوده و دارای کالیبر 302 میلی متری می باشد. این موشک در سال 1997 میلادی ساخته شده است و از دانش فنی مورد استفاده در راکت دوربرد Weishi-1 چین بهره گرفته است. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://defence.pk/threads/roketsan-t-300-kasirga-hurricane.21034/ DF-11 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه دانگ فنگ - 11 ساخت چین کمونیست است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 350 کیلومتر ( نسخه DF-11A به برد 825 کیلومتر هم رسیده است) بوده و دارای کالیبر 860 میلی متری می باشد. این موشک در اواخر دهه 1970 میلادی ساخته شده است. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/DF-11 DF-15 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه دانگ فنگ - 15 هم ساخت کشور چین است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 600 کیلومتر ( نسخه DF-15A تا برد 900 کیلومتر هم اعلام شده است) بوده و دارای کالیبر 1000 میلی متری می باشد. این موشک در سال 1990 میلادی ساخته شده است. http://www.military.ir/forums/topic/1395-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9-m-9-%DB%8C%D8%A7-df-15css-6-%DA%86%DB%8C%D9%86/ ادامه دارد ... ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهدر فروم میلیتاری کپی پیست از سایر منابع فارسی نداریم . لطفا دقت کنید تکرار نشه ...منبع متن بالا را ذکر کنید ذیل پست
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم. موشک های بالستیک تاکتیکال برد کوتاه Tactical ballistic missile (قسمت ششم) Sky Spear یا Tien Chi : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه تیان چی ساخت کشور تایوان است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 120 کیلومتر بوده (برخی گزارشات از برد تا 300 کسلومتری این موشک هم خبر داده اند) و دارای کالیبر 410 میلی متری می باشد. این موشک در اوایل دهه 1980 میلادی و با ایجاد تغییراتی در موشک ضد هوائی Tien Kung-1 تایوان ساخته شده است و با توجه به ابعاد و سایر مشخصات فنی ، شباهت های فراوانی با موشک آمریکائی MGM-52 Lance دارد. ظاهرا در اواخر دهه 1990 میلادی ، این موشک به سیستم هدایت GPS هم مجهز شده است. برد موشک های بالستیک تایوان Tien Kung-1 موشک ضد هوائی که پدر موشک بالستیک تایوان محسوب می شود MGM-52 Lance در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Sky_Spear PGM-11 Redstone : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه رِد استون (سنگ قرمز) ساخت کشور آمریکا است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 323 کیلومتر بوده و دارای قطری برابر 1800 میلی متری می باشد. این موشک که جزء اولین تجربه های آمریکا در ساخت موشک های بالستیک است ، در سال 1958 ساخته شده است. شایان ذکر است که دانش فنی آلمانهای نازی در موشک V-2 یقینا نقش مهمی در ساخت این موشک داشت. http://www.military.ir/forums/topic/5487-%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83-%D8%B3%D9%86%DA%AF-%D9%82%D8%B1%D9%85%D8%B2/ Hyunmoo-1 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه هیون مو - 1 ساخت کشور کره جنوبی است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 180 کیلومتر بوده و دارای قطر بدنه 800 میلی متری می باشد. این موشک در دهه 1980 میلادی و با تبدیل موشک زمین به هوا "نایک هرکولس" ، به یک موشک زمین به زمین تولید شد. موشک پدافندی Nike Hercules آمریکا ؛ الگوی اولیه ساخت موشک بالستیک کره جنوبی http://www.military.ir/forums/topic/29345-hyunmoo%D8%8C-%D9%81%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D9%87/ Prithvi-1 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه پریتوی - 1 ساخت کشور هندوستان است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم 150 کیلومتر بوده و دارای کالیبر 1100 میلی متری می باشد. این موشک در اواخر دهه 1980 میلادی ساخته شده است و با دارا بودن کلاهک 1 تنی قادر به هدف قرار دادن اکثر شهرهای مهم پاکستان می باشد. تاپیک مجزایی برای این موشک وجود ندارد ، اما در این تاپیک Babak96 عزیز به این موشک پرداخته شده است : http://www.military.ir/forums/topic/29655-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%AF/ Prithvi-2 : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه پریتوی - 2 هم ساخت کشور هندوستان است. این موشک تاکتیکال که از توسعه (بیشتر بهینه سازی ) پریتوی-1 بدست آمده است ، دارای برد 250 الی 350 کیلومتر بوده و همچون سلف خود دارای قطر 1100 میلی متری می باشد. این موشک ساخته سال 1996 میلادی می باشد. تاپیک مجزایی برای این موشک وجود ندارد ، اما در این تاپیک Babak96 عزیز به این موشک پرداخته شده است : http://www.military.ir/forums/topic/29655-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%AF/ ادامه دارد .... ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.