برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 26 آذر 1400 در پست ها
-
5 پسندیده شده
-
5 پسندیده شدهبا سلام و درود خدمت شما برادر ارجمند @951 و سپاس از پست های خوبتون مخصوصا" در تاپیک برش نقشه ها برادر @archersarash اشاره به سیستم کنترل تمام هیدرولیک آن دارند . که ظاهرا" همین سیستم هیدرولیک در مواجهه با درگ اختلالاتی بروز می داده و در قسمت های از آن افت فشار صورت می پذیرفته است که در نهایت باعث نقص در هدایت صحیح و حادثه می شده است . این نقص ها و سقوط ها آن قدر زیاد می شوند که پرسنل پرواز با مزاح به آن ارابه بیوه ساز می گفتند . 78 حادثه منجر به سقوط را در مدت نه چندان طولانی ثبت می نماید که باعث مرگ 25 خلبان زبده می شود که هرکدام برای این چنین پروازهای آزمایشی مهارتهای لازم را داشته اند ولی شکل آیرودینامیکی بدون دم این جنگنده باعث می شده که در برابر از کار افتادن ابزار های کنترلش بسیار حساس باشد . جالب این است که ظاهرا" طراحی مکانیسم های اولیه آن جزو طرح های نیمه تمام آلمانی بوده که صنایع هوایی ایالات متحده به آن ها در 1946 دست می یابد و تلاش در توسعه و ایده گرفتن از آنها را داشته است . شاید برای این جنگنده بشود عنوان کرد که در بسیاری جهات فراتر از زمان طراحی و ساخت خودش بود و هنوز در آن زمان سیستم های کارآمدی که بتوانند این طرح خلاقانه را تکمیل نمایند در دسترس سازندگانش نبوده است .
-
4 پسندیده شده
-
4 پسندیده شده
-
4 پسندیده شدهسلام و وقت بخیر جسارتا در تکمیل صحبت برادر گرامی جناب mr9 ذکر این نکته هم جالبه که ریلز یا فایر تسلیحات در هواگردها معمولا در سه حالت انجام میشه و در بعضی توسط خلبان انتخاب میشه و دربعضی توسط پرسنل زمینی (شعبه اسلحه هواپیما) در غربی سه حالت سینگل ...ریپیل و سالوو هست و در روسی ترینینگ هالف کامپلیت و کامپلیت که در هر تعریف تعداد رها شده فرق دارد از تکی گرفته تا همه با هم اما همانطور که دوست عزیزمون گفتن در تسلیحات سنگین به علت بر هم نخوردن تعادل در نتیجه تغییر شدید در لحظه ریلز مهمات در ویت اند بالانس استاندارد یا با هم و یا با فواصل کوتاه (البته بستگی به نوع سلاح هم دارد ) انجام میشود البته نوع هواگرد هم بی تاثیر نیست مثلا در تامکت به راحتی فینیکس و یا سجیل را تکی ریلیز میکند یک صحبتی هم که در کانالی امروز دیدم اشاره ان دوست دانشمندمان بود به امکان شلیک این کروز بزرگ در ارتفاع خیلی پایین که متاسفانه اندکی با واقعیت فاصله دارد از انجایی که موشکهای بزرگ دارای موتور قدرتمندی هم هستند در صورت روشن شدن موتور اگر هنوز به بدنه متصل باشند امکان سانحه و فاجعه وجود دارد چرا که نیروی تراست بالای تولیدی در این موشکها میتواند به سازه اسیب جدی بزند برای همین این موشکها اصطلاحا اجکشن تایپ هستند یعنی اول مانند بمب پرتاب میشوند و وقتی به فاصله ایمن از هواگرد رسیدند موتورشان روشن و به سمت هدف میروند مانند فونیکس ...سجیل...اگزوست ...هارپون...و....
-
3 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهبسم ا... خوب ، این عکس ظاهرا مسلح شدن سوخو -24 ام کا ، فنسر دی های نهاجا را به یک موشک کروز شبیه سومار ( kh-55) دارد نشون می دهد با توجه به محل قرار گیری موشک ، احتمالا هارد پوینت زیر ریشه بال (بخش ثابت بال ) که باید مخازن سوخت در آن نصب بشود ، برای قرارگیری این موشک در نظر گرفته شده این روسهای سرخوش را که می بینید ، روی یک نمونه مخزن سوخت 3000 لیتری ( 792 گالن آمریکایی ) پی تی بی-3000 (PTB-3000) سوخو -24 نشستند که درست در همون هاردپوینتی نصب میشود که در عکس ، موشکهای کروز نصب شده اند . این تصویر هم آرایش تسلیحاتی سوخو-24 در نقش تهاجمی /ضد رادار / سوخترسان به نمایش گذاشته اگر فرض شود این موشک ، از خانواده سومار/ هویزه هواپرتاب یا حتی موشک کروز ابومهدی باشد نقش های فوق الذکر را میشود برای آن محتمل دانست . البته در حالت عادی ، لیست مهمات هدایت شونده فنسر شاملKh-58E-01 /Kh-25ML /Kh-25MR (Kh-23M)/Kh-29L/Kh-29T/Kh-58E/Kh-31P )/Kh-31A/Kh-59/Kh-59ME هست و تا الان دیده نشده که فنسر برای حمل موشکی در این ابعاد ( وزن حدود 1650 کیلوگرم ، درازای حدود 6 متر و قطر حدود 50 سانتی متر ) بهینه سازی شده باشد ، در چنین صورتی ، هارد پوینت مذکور باید یکسری تغییرات برای حمل موشک به خود ببیند هاردپوینت ریشه (بخش ثابت ) بال فنسر و مهمات سنگین قابل نصب روی آن مخازن سوخت 3000 لیتری سوخو-24 نصب شده زیر هاردپوینت بخش ثابت بال . حالا اگر 3000 لیتر بنزین و وزن خود مخزن را مجموعاً 2500 کیلوگرم حساب کنیم ( فرض ) و وزن احتمالی سومار/ هویزه / ابومهدی را هم ، همون 1650 کیلوگرم ، یحتمل با این عکس ، شمشیرباز ایرانی می توند در هر سورتی ( پرانه ) دو تیر موشک را با خودش حمل کند که در این حالت ، برد هواپیما حدود 560 کیلومتر هست . پی نوشت : این مطالب ، یک دفعه به ذهن رسید ، اگر اشتباهی درآن هست ، دوستان بفرمایند تا اصلاح بشود.
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبعد از نبرد های سنگین در شرق و غرب اروپا آلمان نازی با مشکل کمبود نیروی کار آزموده رو به رو شد. در اینجا نازی ها دست به ساخت دو نیروی رزمی جدید زدن. نیروی اول به Volksgrenadier مشهور شد. و نیروی دوم Volkssturm نام گرفت که نیروهای شبه نظامی و بقولی بسیج مردمی را شامل میشد که چندان ساز برگ نظامی مناسبی نداشته و آموزش خاصی ندیده بودند. اما نیروی اول نام برده شده کاملا متفاوت بودند. این نیرو که از پاییز ۱۹۴۴ بهره گرفته شد؛ نبرد سرنوشت ساز آردن نقطه عطف این نیرو بود. این نیرو متشکل از کهنه سربازانی بود که با نیروهای وظیفه کم تجربه تقویت میشدند و تجربه و کمیت در کنار هم ضعف ها را پوشش می دادند. آلمان ها برای جبران خلا پرسنل کادر و افسر در این نیرو از افسران نیروی هوایی (لوفت وافه) و نیروی دریایی(Kriegsmarine)بهره بردند که با توجه به زمین گیری نسبی آلمان ها در آسمان و دریا منطقی بنظر می رسید.
-
2 پسندیده شدهابردرنای خاکستری بر فراز حامل های هواپیمابر جدیدترین نگاه به جنگنده J-15B براساس آخرین اخبار موجود ، نیروی دریایی ارتش چین ، جدیدترین و در عین حال نخستین جنگنده ویژه برای حامل های هواپیمابر خود را که پیش از این رونمایی شده بود را به نمایش گذاشته است . این جنگنده پیشرفته "پیش نسل پنجم" که باشناسه جی-15 بی کوسه پرنده شناخته میشود ، طبق ادعای طرف چینی ، پیشرفته ترین فناوری های موجود معرفی شده برای جتهای نسل آینده ارتش چین را در خود می بیندو بر همین اساس در کلاس جتهای نسل ++4 طبقه بندی شده است . این در حالی است که جت جی-15 از سال 2012 در خدمت نیروی دریایی ارتش چین بوده و برای تجهیز این نیرو ، از روی گونه زمین پایه جی-11بی توسعه یافته است ، هر چند برخی منابع گفته اند که قابلیتهای این نمونه معرفی شده جدید از نسخه جی-11دی به مراتب بیشتر خواهد بود . جنگنده جی-11دی براساس توافقات میان روسیه و چین ، براساس بدنه جنگنده سوخو-27 روسی ساخته شده بود و می بایست همان نقش محوله به جتهای سوخو-35 نیروی هوایی روسیه را برای نیروی هوایی ارتش چین بازی کند ، اما چینی ها به این روند قانع نشده و مزیتهای قابل توجهی را که منعکس کننده نقاط قوت فناوری بومی این کشور را در حوزه های مختلفی نظیر کاربرد مواد مرکب ( کامپوزیت ها ) و حسگرهای الکترونیک ، به بدنه سوخو-27 روسی اضافه نموده اند . با این وصف ، برنامه جی-11دی گرچه در مراحل اولیه پروژه ، پیشرفتهای زیادی را بخود دید ، اما بدلیل تمرکز نیروی هوایی چین بر روی برنامه های جی-20 ، جی-16 و در نهایت ارتقاء کامل ناوگان جی-11بی موجود ، به تعویق افتاده و تولید انبوه آن لغو گردید . با توجه به این مساله ، انتظار می رفت که یک گونه مشتق شده از این جنگنده ، بعنوان یک هواگرد رزمی دریاپایه ، وارد خدمت نیروی دریایی چین شود که به تازگی توسعه قدرت دریایی خود را در دستور کار قرار داده است . بدین ترتیب ، بر خلاف نمونه های اولیه جی-15 که برای برخواست از روی عرشه ناوهواپیمابر ، امکان استفاده از منجنیق های ویژه را نداشته و از روی سکوی اسکی مانند ناو به پرواز در می آمدند ، گونه جی-15بی به شکل ویژه برای پرواز از روی عرشه ، بواسطه کاربرد منجنیق های پیشرفته الکترومغناطیسی که قرار است روی جدیدترین شناورهای نیروی دریایی چین نصب گردد ، تطبیق یافته است . این قابلیت به سوپرفلانکرهای نیروی دریایی چین اجازه می دهد تا با محموله سوخت و مهمات بیشتری بر روی حامل های هواپیمابر مستقر شود که این روند ، درست مشابه استراتژی نیروی دریایی ایالات متحده برای حامل های هواپیمابر کلاس جرالد فورد است . در حوزه قابلیتهای رزمی ، جی-15 بی به احتمال بسیار زیاد ، بدنه ای با سطح مقطع پائین تر ( طراحی سازه ای ) ، کاربرد مواد جذاب امواج رادار ، اویونیک نسل پنجم و طیف بسیار جدیدی از مهمات بومی این کشور شامل موشکهای پی ال-15 و پی ال -10 را به نمایش خواهد گذاشت . با توجه به این مساله ، انتظار می رود که جی-15بی پایایی پروازی بهتر ، سرعت افزون تر ، شتاب بیشتر و سقف پروازی بالاتری را داشته باشد ، در حالی که گمانه زنی هایی مبنی بر استفاده از فناوری خروجی های بُردار رانش شبیه به جی-11 دی نیز درآن وجود دارد . استفاده از این فناوری ، مانورپذیری بیشتری را به این جنگنده در برد های کوتاه خواهد داد . جی-15دی با توجه به موارد بیان شده ، تحلیلگران نظامی معتقدند که این جنگنده جدید در مقایسه با نمونه پایه آن ، به تعداد بیشتری تولید شود ، چرا که ارتش چین ، برنامه بلندمدتی را برای گسترش سازمان رزمی نیروی دریایی خود طراحی نموده و به ازای تولید هر ناو هواپیمابر ، نیروی دریایی نیازمند جنگنده های بیشتر خواهد شد . در مجموع ، هراندازه دریافت سفارش برای جتهای جی-15بی در حاشیه امنیت بیشتری قرار گرفته ، (به همراه گونه جنگ الکترونیک جی-15دی ) آینده گونه زمین پایه آن ( جی-11دی ) در پرده ای از ابهام قرار دارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- با توجه به داده های موجود در خصوص جی-11دی ، بهتر نیست برای ایجاد زیرساخت واقعی تولید جنگنده در ایران ، رفت سراغ نمونه جی-11دی ؟!!!!
-
2 پسندیده شدهبسم ا... تا جایی که اطلاع دارم ، زمانی که قرار هست یک هواگردی طراحی بشود ، یکی از فاکتورهای مهم در آن ، تعیین مرکز ثقل یا CG آن هست که هر سازنده ای به منظور ایجاد تعادل هواگرد روی زمین یا در حال پرواز ، آن را باید به دقت تعیین کند . بسته به این که لود موشک روی هواپیما بصورت تکی یا دوتایی باشد ، وضعیت متفاوت میشود ،. در آرایش تکی ، روی هاردپوینت متناظر ، معمولا باید یک مخزن سوخت نصب کنند که یحتمل بعد از شلیک موشک ، رها میشود تا تعادل هواگرد حفظ شود ، اگر لود ، دو تایی صورت بگیرد ، معمولا فاصله زمانی شلیک آنقدر کم هست که بعید به نظر می رسد که برای هواپیما مشکلی ایجاد بشود یک نمونه ساده ، رها شدن مهمات مارک 82 یا 84 در فواصل زمانی بسیار کوتاه صورت می گیرد که مشکلی در تعادل هواگرد در زمان حرکت بسمت هدف ( برای مهمات غیر هدایت شونده ) ایجاد نشود پی نوشت : البته شرح این مساله بصورت تخصصی از توان بنده خارج هست و باید منابع تخصصی در این زمینه را بررسی کرد
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... البته این تحلیل یک ایراد بزرگ دارد و آن قابلیتهای شناسایی و هشدار سریع طرف مقابل هست ... ماهواره های نظامی با قابلیت تصویربرداری مادون قرمز و نظارت بر میدان رزم هوایی معمولا در تحلیل یک قابلیت یا توانمندی باید هر دوطرف را بررسی کرد تا یک برآورد جامع از آن واقعه یا رویداد بدست آورد ، که خوب در وب فارسی عمدتاً دیده نمی شود
-
1 پسندیده شدهیک نکته ی خیلی مهم هم این هست که اگر موشک کروز ضد کشتی ابومهدی روی سوخو نصب بشود توانایی درگیری با کشتی های دشمن در عمق اقیانوس هند را هم خواهیم داشت. البته بحث هدف گیری این کشتی ها هم هست که میشود از پهپاد شناسایی استفاده کرد.(حرف از وجود پهپاد با برد بلند در ایران چند وقت پیش زده میشد) حتی با انجام تغییرات در موشک و افزایش برد فکر کنم به دیگو گارسیا در حدود 4000 کیلومتری ایران را هم میتوانیم برسیم
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبخش دوم : برخورد نزدیک از نوع سوم .... پیشینه انتقال سامانه های بالستیک به عمق زمین – مطالعه موردی ،جنگ دوم جهانی استراتژی نظامی در یک تقسیم بندی بسیار پیچیده ، زیرمجموعه و شاخه ای از نظریه های اجتماعی است که به کاربرد زور برای دستیابی به اهداف یک جامعه در تقابل و نزاع با دیگری می پردازد . درواقع امر استراتژی نظامی براین روند استوار است که چگونه باید نیروهای نظامی را در جهت کسب اهداف نظامی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ایدئولوژیک بکار بست . گفتگو در مورد فلسفه و ماهیت استراتژی نظامی ، بسیار طولانی است و اگر چه بیان مراحل تاریخی آن بسیار جذاب به نظر می رسد ،اما از حوصله این نوشتار خارج است ،اما در راستای موضوع مورد بحث ، یکی از جالب ترین مواردی که درتاریخ توسعه استراتژی های نظامی ، با آن روبرو می شویم ، کاربرد قوانین حرکت و قواعد هندسه در امور نظامی بشمار می رود که برای اولین بار توسط افسر ارتش فرانسه به نام سباستین لی پرستره دی وبان استفاده شد . سباستین لی پرستره دی وبان وی که در ارتش لوئی چهاردهم خدمت می کرد ، مسئولیت احداث استحکامات نظامی فرانسه در مرز با دوک نشین های آلمانی بود که بنیان این استحکامات باعث حفظ مرزهای شرقی این کشور از تهاجم آلمان در سال 1914 شد . ساختار دژهای طراحی شده توسط وبان نه تنها از اصل ضخیم بودن برای مقابله با آثار انفجار استفاده می نمود ، بلکه بدلیل استفاده گسترده از زوایای پیچیده ، مانع از تاثیر اتش توپخانه دشمن می گردید . در حقیقت کاربرد محاسبات ریاضی در این سلسله استحکامات باعث می شد تا مشکلات تاکتیکی ارتش فرانسه تا حدود بسیار زیادی کاهش یابد .تاثیر فلسفه وبان در طراحی استحکامات نظامی تا بدانجاست که حتی امروز ، اصول ابداعی وی بصورت یک دیسیپلین رسمی ، در سازمان های نظامی مدرن مورد استفاده قرار می گیرد . راست : محدوده در نظر گرفته شده توسط وبان ( خطوط قرمز ) چپ : خطوط دفاعی خندقی موازی برای دفاع از استحکامات نظامی با این حال فاصله میان عصر وبان تا دوران معاصر بسیار طولانی است ، اما نیاز به طراحی استحکامات در برابر آتش دشمن ، همان اصول مطرح شده توسط این افسرفرانسوی است که برای نمونه ، یک مورد جذاب در جنگ دوم جهانی مورد بررسی قرار می گیرد . پروژه ساختمانی شماره 21 در میانه های سال 1943 ، زمانی که سازمان رزمی واحدهای ارتش آلمان در جبهه شرقی یکی پس از دیگری دچار فروپاشی می شدند ، سرفرماندهی OKW بتدریج مجبور گردید تا برنامه توسعه سلاح های انتقامی شماره یک و دو را در اولویت برنامه ریزی های خود قرار دهد . برهمین اساس ، با توجه به وجود برتری هوایی متفقین در آسمان اروپا که با روندی آهسته اما مستمر ، خود را به نیروی هوایی آلمان ، تحمیل می نمود ، کارشناسان نظامی آلمانی طرح های جدیدی را برای ساخت سایتهای شلیک سخت سازی شده برای موشکهای وی-2 در حال تولید انبوه را در امتداد سواحل فرانسه ، در دستور کار خود قرار دادند . بر همین اساس ، در اکتبر 1943 ، سازمان تاد ، ساخت یکی از باشکوه ترین پناهگاه های مربوط به پروژه وی-2 را با طراحی گنبدی شکل در نزدیکی سنت اومر (Saint-Omer) کلید زد . طراحی اولیه برای استقرار سکوهای ثابت شلیک وی-2 مستقر در واتن براساس طرح اولیه ، این پناهگاه بزرگ می بایست با مشارکت شرکتهای آلمانی ساخت می شد ، به همین سبب ابزارآلات ساختمانی نظیر تجهیزات حفاری ، میکسرهای بتون در کمیتی بسیار قابل توجه به این برنامه منتقل گردید . با توجه به حجم بسیار غول آسای این پروژه و اولویت شماره یک دفاعی ، چیزی در حدود 1300 کارگر به این محل اعزام شده و مجبور بودند تا بصورت شبانه روزی کار را جلو ببرند ، بطوریکه ملیتهای مختلفی از شوروی و فرانسه در میان آنها دیده می شد . اما پس از کشف محل ساخت این پناهگاه توسط متفقین واقع در سایت اصلی آن در واتن ، به تاریخ 27 اوت 1943 ، ارتش آلمان به موقعیت دیگری که یک معدن شن متروکه در ویزرنس چشم دوخت که بعنوان یک چشم انداز بلندپروازنه و البته آینده نگرانه برای توسعه برنامه وی-2 می شد بر روی آن حساب کرد . در این میان ، یک مهندس ارشد پروژه به نام خاویر دورش از سازمان تاد ، این مکان را به سرفرماندهی OKW و آلبرت اشپیر پیشنهاد نمود با این تبصره که برای کل مجموعه یک گنبد بتونی به وزن یک میلیون تن در دامنه مشرف به این تپه ساخته شود و مجموعه ای از تونل های دسترسی ( حدود 7 کیلومتر تونل ) در زیر گنبد و دامنه تپه حفاری گردد. این گنبد عظیم به قطر 71 متر و ضخامت 5 متر و وزنی در حدود 55000 تن بود که پس از تصویب "پروژه ساختمانی شماره 21 " نام گرفت . نمای مجموعه ویزرنس براساس داده های موجود ، نقشه های ساختمانی این گنبد مفاهیم بسیار پیشرفته ای را بخود می دید که در بخش زیرین آن ، مجموعه ای گسترده و بسیار بزرگ از انبارهای ذخیره موشک ، مخازن ذخیره سوخت ، تاسیسات تولید اکسیژن مایع ، یک پادگان مسلح برای حفاظت و در نهایت ژنراتورهای برق بزرگ قرار داشت . این بخش با یکسری تونل های فرعی به بخش مونتاژ موشک متصل می شد که قادر بود با حداکثر ایمنی ، موشک های وی-2 را سرویس دهی ، مونتاژ نمود ، در حالی که بدلیل انجام محاسبات لازم در برابر هر نوع بمباران هوایی می توانست مقاومت کند . وضعیت حاضر ورودی ها و بخش هدایت آتش مجموعه ویزرنش علاوه براین ، یک تونل کوچک با مجهز شدن به ریل راه آهن ، تمامی مسیرهای موجود را به یک بخش هشت ضلعی شکل ، درست 100 فوت ، در بخش زیرین گنبد هدایت مینمود که با قطری در حدود 41 متر و ارتفاع 24 متر تا زیر گنبد اصلی ، به مانند یک ساختمان 7 طبقه زیرزمینی سامانه های سوخت رسانی ، و آماده سازی راکت را در برابر هرگونه حمله ایمن می کرد . درست در بخش مجاور آن نیز ، دالان بزرگی برای آماده سازی موشکها ایجاد می شد که پس از اتمام مراحل مونتاژ نهایی به این قسمت منتقل و پس از بررسی نهایی بسمت فضای بیرونی برای شلیک منتقل می گردید . حد فاصل این بخش و فضای شلیک ، یک درب بیرونی این پناهگاه به ضخامت 5 فوت و ارتفاع 55 فوت قرار داشت که در زمان شلیک باز شده ، موشکها به بیرون منتقل و سپس بسرعت بسته میشدند . برای تامین امنیت فیزیکی این پناهگاه ، یک گردان از یگان های ویژه اس اس بدان مامور گردید ، در حالی که درست در فاصله هشت کیلومتری از این مرکز ، یک مجموعه زیرزمینی دیگر برای انجام برنامه ریزی های مربوط به شلیک وی-2 می بایست ساخته می شد .مضاف بر تمامی ویژگی های فوق الذکر ، ارتش آلمان با پیش بینی بمباران این مرکز و بسته شدن احتمالی مسیرهای دسترسی ، در نزدیکی این مجموعه تونل ها ، مرکزی را با اسم رمز " پادگان کرم خاکی " پیش بینی نمودند که درآن لانچرهای ثابت و متحرکی پیش بینی شده بود تا در صورت وقوع رخدادهای غیرمترقبه ،امکان اجرای شلیکهای ادامه دار ، وجود داشته باشد . راست : سرلشکر دکتر والتر دورنبرگر چپ : راکت وی -2 این طرح پس از پیشنهاد به سرفرماندهی OKW بشدت از سوی سرتیپ دکتر والتر دورنبرگر ( مغز متفکر برنامه های موشکی در ارتش آلمان ) مورد حمایت قرار گرفت . بدین ترتیب از نوامبر 1943 کار ساخت و سازاین مجموعه آغاز شد که نخستین گام آن ، حفاری تونل اصلی در پایه معدن بود .نخستین اطلاعات مربوط به ساخت و ساز های غیر عادی در نزدیکی سنت اومر ، همزمان با شروع عملیات آلمان ها ، در اختیار متفقین قرارگرفت ، اما بدلایل مختلف ، بمباران این مرکز ، در اولویت قرار نداشت ، ولی سرانجام نخستین حملات به سایت اصلی در مارس 1944 زمانی آغاز شد که کار ساخت گنبد اصلی مدتها قبل به اتمام رسیده بود . با این حال ، در مرحله نخست ، بیشتر از 3000 تن بمب روی این سایت ریخته شد که به روستاهای نزدیک این مرکز ، آسیب فراوانی وارد کرد ،اما بخش گنبد ، همچنان سالم در جای خود قرار داشت و علیرغم اجرای نزدیک به 300 حمله ، تا انتهای جنگ ، کار بر روی این برنامه ادامه داشت . مجموعه ویزرنس در مراحل آماده سازی ازراست : محل استقرار مراکز تولید نیرو (ژنراتورها ) و تونل های دسترسی و ذخیره موشک درصورتی که سلسله حملات اصلی به این مجموعه ، مورد بررسی قرار گیرد ، میتوان به حمله 27 آوریل 1944 اشاره نمود که درآن ، 16 فروند بمب افکن نیروی هوایی آمریکا چیزی در حدود 128 عدد بمب هزارپاوندی را بر روی هدف مشخص شده فروریختند ، در حالی که فقط یک هواپیما از دست رفت . پس از آن ، در 22 ژوئن 1944 ، بمب افکن های اسکادران 303 نیروی هوایی آمریکا ، با استفاده از 14 فروند بمب افکن بی-17 حمله گسترده دیگری را انجام دادند که بدلیل پوشش ابر سنگین ، ناکام ماند . در مجموع بیشتر از 16 حمله توسط نیروی هوایی متفقین علیه این تاسیسات اجرا گردید که بدلیل استقرار آتشبارهای ضدهوایی سنگین ، حملات به بخش اصلی چندان موفقیت آمیز صورت نمی گرفت ، اما تاسیسات فرعی نظیر ریل های راه آهن ، شبکه ارتباطی جاده ای بطور گسترده تخریب و بلااستفاده می گردید . نمای بازسازی شده مجموعه سایت موشکی ویزرنس . به شکل طراحی از بخش گنبد تا ورودی ها / خروجی ها و همچنین شیوه ذخیره موشک ها دقت کنید اما سرانجام روز موعود فرا رسید . در 17 ژوئیه سال 1944 ، بمب افکن های لانکستر نیروی هوایی سلطنتی مسلح به بمب های 6000 کیلوگرمی جدید به این تاسیسات حمله کردند که در نتیجه آن ، گرچه گنبد اصلی همچنان دست نخورده باقی ماند ، اما سه تیر بمب 6 تنی درست در زیر گنبد و دهانه تونل ها منفجر شد که باعث گردید تا کل دامنه تپه شنی دچار فروریزی شده و دو مسیر اصلی ورود و خروج موشکها را سد کند . راست : محل استقرار بخش های مختلف تونل های زیرزمینی مجموعه سایت پرتاب ویزرنس چپ : مسیر 2 تونل انتقال موشکهای وی-2 به سکوی شلیک در فضای باز سایت موشکی در همان زمان ، ژنرال دورنبرگر طی گزارشی به سرفرماندهی ارتش ، اعلام نمود که بخش اصلی تاسیسات هنوز دست نخورده باقی مانده ، اما زمین اطراف این مرکز چنان جابه جا و درهم کوفته شده که باید این محل را بطور کامل تخلیه نمود ، چرا که بزودی گنبد اصلی نیز ریزش خواهد کرد . اگر چه دورنبرگر مبالغه بسیار زیادی در این گزارش داشت ، اما با توجه به سابقه وی در مخالفت با سایتهای پرتاب ثابت برای موشکها ، می توان نظرات او را تا حدودی نادیده گرفت . راست : جدول حملات هوایی متفقین به سایت موشکی ویزرنس به تفکیک تعداد سورتی های پرواز ، نوع هواپیمای مورد استفاده ، تعداد و نوع بمب های رها شده چپ : عکس هوایی از مجموعه سایت پرتاب مجموعه ویزرنس . بر اساس گزارشهای ثبت شده ، شدت بمباران به اندازه ای بود که خاک زمین اطراف سایت ، پخته شده بود !!! و برای مدتها ،امکان استفاده از آن وجود نداشت ! در این میان ،گزارش متقابل مهندسان سازمان تاد باعث شد تا با دورنبرگر مخالف شود ، ولی در نهایت با حمله متفقین به نرماندی و کاهش منابع لازم برای ساخت و ساز تاسیسات ، در پایان ژوئیه سال 1944 سرفرماندهی OKW دستور داد تا همه تاسیسات کاملاً تخلیه شود و تمامی موشکهای وی-2 موجود برای شلیک از روی لانچرهای متحرک که می بایست در هلند ، بلژیک و آلمان استقرار می یافت ، به محل های از پیش تعیین شده منتقل گردد . با توجه به این مساله ، هیچ موشکی از تاسیسات فوق الذکر شلیک نگردید و پس از پایان جنگ و تصرف این تاسیسات توسط تیم های اطلاعاتی متفقین و بررسی آن ، بسرعت بدست فراموشی سپرده شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .................... 2- تمامی منابع مورد استفاده ( اینترنتی ، چاپی و... در انتهای متن آورده خواهد شد ) 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبده تا یک ماه شارژ میکنه آدم رو با صحبتها و رونماییهاش. ایشون تو این وضعیت داغون روحی روانی مملکت خیلی کمکه.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده10 تا 20 سال دیگه دندون رو جیگر بذاری متوجه میشی داستانش چیه.
-
1 پسندیده شدهامیر خواجهفرد: ما باید همیشه واقعیتها را به مردم بگوییم. برخی اوقات احساس میکنم که مسئول یک پروژه فراموش میکند یک حقیقت را درباره یک محصول بگوید و یا این حقیقت از قلم میافتد و در نتیجه یک برداشت غلط ایجاد میشود. من در دوران مسئولیت خود با جزئیات هواپیمای قاهر آشنا شدم و پیش از آن در حد یک خبر این کار بزرگ را پیگیری میکردم. این یک پروژه بزرگ است، علت آن هم این است که تعدادی از جوانان متخصص ما که سابقه کار طراحی هواپیما داشتند تصمیم گرفتند تا یک هواپیما را از صفر تا صد با رویکرد نسلهای نوین هواپیما در جهان طراحی کنند. اما در هیچ کشوری حتی کشورهای پیشرو همه محصولات به خط تولید نمیرسند و ما باید همان روز اول این موضوع را تبیین میکردیم که در حال توسعه فناوری هستیم. این کار در بسیاری از کشورها رخ میدهد، شما میتوانید انواع نمونههای اولیه جنگندهها را در دنیا مشاهده کنید. به طور مثال من در یکی از مطالعات خود یکی از کشورهای پیشرو در جهان مشاهده کردم که در طول 40 سال، 540 نمونه اولیه ساخته شده بود که 50 یا 60 فروند از آنها به خط تولید رسیده است. حتی برای یک ماموریت 4 شرکت نمونه اولیه ساخته بودند که بعد از آزمایش یک نمونه از آنها انتخاب شد. به پروژه جنگنده قاهر ورود کردیم و این جنگنده حرفهای خوبی در حوزه فناوری برای ارائه دارد. برخی از قسمتهای آن طراحی و فناوری خوبی دارد و برخی دیگر از قسمتهای آن منطبق با نیاز مشتری نبوده است. طبیعی است که اکنون برخی از قسمتهای آن منطبق با نیاز مشتری نباشد، ولی ما در سازمان صنایع هوایی یک مدت زمان برای آن پیش بینی کرده ایم و فعالیتهای مربوط به آن در حال پیگیری است. در این مدت زمان قرار است تا آزمایشهایی انجام شود و قابلیتهای این هواپیما را به نیروی کاربر معرفی کنیم. البته ممکن است که یک نیروی کاربر آن را بپسندد و تولید کنیم. در غیر این صورت ما از دانش فنی کسب شده از این محصول توسعه فن آوری در سایر پروژههای خودمان استفاده میکنیم. این متن از خبرگزاری تسنیم هستش . گویا قرار هم نبوده از اول تولید بشه . رونماییش مربوط به اواخر دوره آقای احمدی نژاده و صرفا بهره برداری سیاسی ازش شده. دوره های بعدی هم همون برخورد و (سو)استفاده رو از این پروژه کردن . تامام .
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم اگر پروژه قاهر قصد ادامه داشته باشد(با اصلاح پلاتفورم)، نظر به تصاویری که عزیزان در صفحه قبل منتشر کردند و همینطور تعامل و سفرهای فرماندهان سابق نهاجا به چین می شود انتظار داشت قاهر نسخه ایرانیزه جنگنده جی10 باشد تقریبا شبیه پروژه jf20 پاکستان که بخشی از طرح عظم این کشور برای رسیدن به پرنده های مدرن تر هستش هرچند در نهاجا پروژه های بهتری مشغول کار هست اما قاهر در صورت ساخت می تواند در سازمان های رزمی مثل نیروی دریایی ارتش به ویژه پایگاه پسابندر (در صورت ارتقاء پایگاه) مفید باشد، سپاه هم که گفته شده بود مشتری این پرنده بوده! . . طرح ارسالی دوستان و جی 10 . . سفر شاه صفی فرمانده سابق نهاجا به چین (اصرار چین برای درج تصویر جی10 جای تامل دارد) . . پروژه jf20 که فکر می کنم پیشران al31 یا نسخه چینیش برای این پرنده تعریف شد . . . پروژه های طرح عظم پاکستان . شنیده شده مشتریان قاهر خواهان یک پیشران قوی برای این پرنده بودند ایزن اخباری نیز درباره ساخت پیشران های جدید وجود دارد . . به نظرم باید منتظر پیشران های جدیدتر بود و بعد درباره سرنوشت قاهر قضاوت کرد مثلا اگر نسخه نیمه سنگین پیشران جهش ساخته بشود قطعا قاهر دو موتوره یکی از مشتریانش خواهد بود یا پیشران های نیمه سنگین و سنگین دیگر که با تغییر پلاتفورم پرنده بشود استفاده کرد شاید (شاید) پلاتفورم قاهر با برخی اصلاحات بتواند در آینده نزدیک یک پرنده مناسب برای ما باشد
-
1 پسندیده شدهمطمئنا بودجه تاثیر زیادی بر روی روند کند برنامه هاشون داره ولی متاسفانه میزان زیادی از همین کند پیش رفتن برمیگرده به تفکرات اشتباه همون فرماندهان. اما چطوری؟ چیزی که ما تو این چند سال دیدیم این بوده که همواره نیروی دریایی در یک زمان حداقل روی 3 الی 4 پروژه مشغول بوده و این پروژه ها نهایتا سالی 10-20 درصد پیشرفت داشتن!!! چرا تمرکزشونو هرسال روی یک پروژه نمیذارن که هر یک یا دوسال یه ناو/زیردریایی یا هرچیز دیگه رو تکمیل کنن و برن سراغ بعدی؟ قطع به یقین با تجمیع تمرکز روی تعداد محدودتر پروژه ها شاهد افزایش حداقل دو برابری سرعت پیشرفت خواهیم بود (نمونهش همین پاکستان بغل دستیمون که چند سال عمدهی تمرکزشو میذاره روی نیروی هوایی و چند سال بعدش رو دریا و به همین منوال...) والا تا حالا من ندیدیم فرد یا گروهی، یکی از فرماندهان رو مجبور کرده باشه که یا باید مصاحبه کنی و بگی فلان ناو رو امسال تحویل میدیم و یا چنین میکنیم و چنان!!! خود فرماندهان هرچند وقت یه بار هوس میکنن که اسمشون در صدر خبرها باشه و رگباری مصاحبه میکنن که اقا تا فلان تاریخ کلی از دستاوردامونو رونمایی میکنیم و قس علی هذا. خصوصا در مورد نیروی دریایی ارتش که یک از ده مورد حرفشون راست هست و بقیه رو هم ما و هم خودشون میدونن که دارن "دروغ" میگن (در مورد نیروی زمینی ارتش هم میتونم حداقل ده تا مصاحبه از فرماندهانش بیارم که در زمانهای مختلف خبر از بکارگیری تانک کرار دادن و بقیهشو خودتون بهتر میدونید) ولی همیشه اصرار دارن این روش رو ادامه بدن و خودشون رو بیاعتبارتر و ما رو هم سرخوردهتر...
-
1 پسندیده شدهبا توجه به ارزیابی های تهدیدات فعلی مانند آنچه در سال 2014 در اوکراین رخ داد و وضعیت استراتژیک در حال توسعه در اروپا توانایی های مهم تانک اصلی میدان نبرد توانسته اند اهمیت خود را دوباره به دست آورند. در حالی که برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مورد تانک های خود وضعیت مبهم و نامشخصی دارند برخی دیگر ظرفیت های پر هزینه و بزرگی را برای تانک های خود در نظر گرفته اند. در حقیقت 17نوع ارتش در اتحادیه اروپا وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ، فن آوری، تعداد خدمه و آموزش های عملیاتی مانع عملیات گسترده ی مشترک خواهد شد. ابتکار عمل" اداره دفاع اروپا (EDA)" برای بهینه سازی قابلیت های موجود تانک های اصلی میدان نبرد، جمع آوری و به اشتراک گذاری دارایی های موجود برای همه اعضا هست. تعداد تانک های اصلی میدان نبرد در کشورهای عضو اتحادیه اروپا به طور مرتب کاهش یافته است یعنی از 15.000 دستگاه در سال 2000 به 5.000 دستگاه تا به امروز رسیده است . به طور سنتی، اکثر کشورهای اتحادیه اروپا از تجهیزات میراث اروپا یا شوروی استفاده می کنند. از آنجایی که وابستگی به تکنولوژی میراث شوروی نگرانی های زیادی را به وجود می آورد خصوصا در کشورهای اروپای شرقی. می توان پیش بینی کرد که نسل بعدی تانک های اصلی میدان نبرد باید از منابع تامین شوند که بتوانند امنیت عرضه را در بلندمدت تضمین کنند. در این زمینه اداره دفاع اروپا در بهار سال 2017 "بهینه سازی ظرفیت تانک نبرد اصلی در اروپا با تمرکز اولیه بر روی لئوپارد 2 (OMBT-Leo2)" را راه اندازی کرد. این ابتکار یک آزمایش مهم برای تست مفهوم جمع آوری و به اشتراک گذاری است که به طور بالقوه برای مناطق دیگر قابل اجرا است. این سیستم به شرح زیر عمل می کند: پلتفرم های مازاد تانک های لئوپارد موجود در برخی از کشورهای عضو( "ارائه دهندگان" ) به یک یا چند کشور عضو علاقه مند برای یک دوره مشخص( "گیرنده ها") اجاره داده می شوند. در پایان دوره انتقال، تانک های اصلی میدان نبرد می توانند به ارائه دهندگان (برای استفاده بیشتر یا فروش بعدی به اشخاص ثالث) بازگردانده شوند یا به گیرنده ها فروخته شوند. جمع آوری و به اشتراک گذاری آموزش، تمرین و نگهداری بین ارائه دهندگان و گیرندگان، با استفاده از امکانات موجود این مفهوم را کامل می کند. این رویکرد نیاز به شرکای صنعتی اروپایی در حمایت در اجرای آن خواهد داشت . به زبان ساده تر کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید نسخه های قدیمی تانک های لئوپارد 2 را که اغلب نمونه پر تیراژی در اورپا هست را به جدیدترین استاندارد A7 ارتقا دهند. این شامل کشورهای مانند آلمان، فنلاند، یونان، ایتالیا، اتریش، لهستان، سوئد و اسپانیا می شود. پس از کمیل مدرنیزاسیون این کشورها باید تانک های اضافه ی خود را به در اختیار کشور های دیگر اتحادیه اروپا که فاقد تانک اصلی میدان نبرد هست را به شکل فروش یا اجاره قرار دهند . ارتقاء فنی به عنوان اولین قدم، ارتقاء تمام تانک های لئوپارد2A4 به آخرین سری لئوپارد2A7 به عنوان بخشی از بسته جامع شامل آموزش و پشتیبانی پیش بینی شده است .کشورهای گیرنده برخی از انعطاف پذیری را حفظ خواهند كرد: ارتقا لئوپارد 2A7 یک پیکربندی فنی توسعه یافته است که توسط تولید کننده دارای تجهیزات اصلی خواهد بود اما به طور خودکار به تمام ویژگی های موجود مجهز نیست. کشورهای گیرنده با انتخاب تجهیزات تانکی که خود نیاز دارند بروز رسانی را انجام می دهند مانند افزودن خنک کننده، واحد های قدرت کمکی، تجهیزات ماموریت خاص، حفاظت اضافی و ... . پروژه EDA نه تنها شامل جمع آوری و به اشتراک گذاشتن تانک ها و همچنین خدمات مربوط به آن است بلکه قابلیت کامل یعنی آموزش و تدارکات پشتیبانی از جمله وسایل نقلیه خاص پلتفرم لئوپارد مانند خودرو های بازیابی زرهی ، مهندسی رزمی و پلگذار را در دستور کار دارد. ایده پشت این ارتقاء هماهنگی یک نوع پلت فرم برایر تمام کشورهای عضو شرکت کننده است و بر پیچیدگی ناشی از تعداد زیادی از انواع مختلف وسایل نقلیه جنگی در حال موجود، غلبه کنند. موقعیت برد – برد منافع برای همه طرفین درگیر در این پروژه واضح است . برای ارائه دهندگان، اجاره یا فروش تانک های مزاد نه تنها درآمد را تولید می کند، بلکه همچنین به کاهش قابل ملاحظه هزینه های نگهداری برای دارایی ها و تجهیزات اضافی کمک می کند به عنوان مثال کشوری مانند آلمان که کمتر از نیمی از 244 دستگاه تانک اصلی میدان نبرد خود را فعال نگه داشته است. از سوی دیگر، کشورهای گیرنده ها دسترسی آسان و سریع به قابلیت های تانک اضافی و مدرن، از جمله پشتیبانی و تخصص (تعمیر و نگهداری، آموزش، ارتباطات صنعتی، و غیره) را دریافت می کنند. در نهایت، شرکت های ارتقاء دهنده در مقایس مقادیر قابل توجهی سود در یافت می کنند که در مقایسه با هزینه های برنامه های ارتقاء فردی و ملی سودمند تر است. علاوه بر این، توانایی تانک های اصلی میدان نبرد از طریق این طرح سریع تر از فرآیندهای طبیعی کسب می شوند همچنین استفاده مشترک از یک مدل تانک باعث ایجاد یک دکترین متحد در ارتش های اروپایی می شود که چگونه از تانک ها در عملیات استفاده می کند. این باعث می شود واحدهای زرهی یک ملت را می توان به آسانی جایگزین دیگر کشور کرد. مشکلات با وجود مزایای قابل توجه OMBT-Leo2 این طرح دارای مشکلاتی نیز هست از جمله اینکه صنایع که قرار است بروز رسانی تانک های قدیمی لئوپارد 2A4 را انجام دهند توانایی ارتقا در زمان کوتاه راندارند به عنوان مثال برای بروز رسانی 104 دستگاه تانک لئوپارد به 7 سال زمان نیاز است. همچنین برخی کشورهاهمانند فنلاند ( فلاند دارای 100 دستگاه لئوپارد 2A4 است) و اتریش( اتریش دارای 40 دستگاه لئوپارد 2A4 است) اعلام کرده اند علاقه ای به شرکت در این پروژه ندارند. اسپانیا، یکی از بزرگترین دارندگان لئوپارد 2A4 (108 دستگاه) میگوید این کشور اولیت های دفاعی دیگر دارند مانند سرمایه گذاری بر بخش بالگردها وناوگان دریایی جدید دارد. همچنین کشورهای گیرنده که عموما کشورهای کوچکی هستند نیروهای مسلح کوچک و ارزان را به نیروهای مسلح گران ترجیح می دهند. کشورهای همانند لیتوانی و استونی اعلام کرده اند حاضر نیستند در این پروژه شرکت کنند. مترجم و گردآورنده : Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است. https://www.eda.europa.eu/webzine/issue14/in-the-field/optimizing-europe-s-main-battle-tank-capabilities