برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 17 دی 1400 در پست ها
-
24 پسندیده شدهبسم ا... هشدار: تمامی متن این مقاله ( بخش های قبلی و بخش هایی که درآینده ارائه می شود ) تنها ترجمه تحلیل های موجود در فضای وب بوده و هیچ گونه اطلاعات طبقه بندی شده در آن وجود ندارد و هیچ داده ای بدان اضافه نشده و تنها ، متن در مواردی که نیاز به اصلاح داشته ، مورد بازنویسی قرار گرفته است بخش سوم : پایگاه های موشکی فوق حفاظت شده در اوت سال 2020 ، صنعت دفاعی ایران از یک شیوه بهینه شده حفاظت نرم برای موقعیت استقرار موشکهای بالستیک سوخت جامد خود رونمایی نمود که به "مزارع موشکی" مشهور شد. این روش بلحاظ منطق مورد استفاده به سالهای جنگ سرد و تلاش دو ابرقدرت هسته ای برای افزایش هزینه های دشمن در شناسایی و هدف قرار دادن موقعیت استقرار موشکهای بالستیک طرف مقابل باز می گردد که بر دو مفهوم ابهام آفرینی و عملیات فریب استوار می گشت . منطق نظامی که این روش را پشتیبانی می نمود ، براین فرض قرار داشت که برای اجرای حملات هسته ای و حتی غیر هسته ای به تمامی موقعیتهای استقرار این سلاح ها ، می بایست یک محدود بسیار گسترده جغرافیایی را ابتدا معین نمود و سپس با اجرای عملیات شناسایی مستمر ، همه نقاط را مشخص و سپس با حجم قابل توجهی از سلاح های آتشین ، آن را مورد هدف قرار داد که این به شکل خودکار ، به معنای افزایش هزینه ها برای مهاجم خواهد بود . علاوه براین روش ، ایران در سالهای گذشته ،روشهای متنوعی را برای افزایش تحرک بخشی به سامانه های بالستیک سوخت جامد خود توسعه داده بود که شامل حامل های مستقل متحرک جاده ای که بلافاصله پس از دریافت موشک ( بطور مثال سجیل ) قابلیت پرتاب را بدست می آورند و همچنین پرتابگرهای خارج جاده ای با قابلیت استتار روی زمین که با مسلح شدن به موشکهای کلاس دزفول می توانند ، مبادرت به شلیک موشک ورزند . درواقع امر ، توپوگرافی کوهستانی ایران ، بخصوص برای روش دوم بسیار مناسب به نظر می رسد ، چرا که وجود دره های عمیق ، خط دید مناسب را که برای هدف قراردادن آنها مورد نیاز است را بر هم زده و همچنین می تواند میزان مرگ آوری ( صدمات ) ناشی از انفجار تسلیحات هسته ای و متعارف را به شکل نسبی کاهش دهد . علاوه براین ، بخش دفاعی ایران به منظور افزایش بقاء پرتابگرهای خود ، بتدریج با کاهش ابعاد موشکهای تولید شده ، در عین حفظ مقادیر حیاتی نظیر برد و سر جنگی ، قابلیت نصب و شلیک از روی حامل های غیرنظامی که پوشش پلاستیکی کشیده شده بر روی آن ، به تقریب تفاوتی را با همتایان غیر نظامی به نمایش نمی گذارد ، توانسته تا حدودی از چنین مزیتی استفاده نماید . اما برای موشکهای بالستیک سوخت مایع ،وضعیت به مراتب پیچیده تر خواهد بود ، با این حال ، استراتژیستهای نظامی ایران ، ترجیح داده اند که باوجود گسترده بودن دسترسی به موشکهای سوخت جامد ، همچنان سازمان رزمی بالستیکهای سوخت مایع خود را حفظ کرده و حتی آن را گسترش دهند . این مساله شاید به سه دلیل اصلی در حال انجام باشد 1- عملکرد بهتر موشکهای سوخت مایع موجب شده تا سرجنگی سنگین تر و بردهای بیشتر به دارایی های موشکی ایران اضافه گردد 2- موشکهای سوخت مایع را می توان بدون خطرپذیری زیاد ( خطر انفجار سوخت ) در تعداد زیاد ، ذخیره نمود که این مساله ، ذخیره سازی آنها را در تونل های عمیق زیرزمینی بشدت جذاب می کند . در واقع ، جدا بودن فیزیکی محل نگهداری مخازن حاوی اکسید کننده ها ، کلاهکهای جنگی و سوخت امنیت بیشتری را برای واحدهای کاربر فراهم می کند . 3- در صورتی که موشکهای سوخت مایع ، در شرایط خشک (بدون سوخت ) ذخیره شوند ، عمر انبارداری آنها بدون نیاز به بازسازی های دوره ای ، در مقیاس قابل توجهی ، بسیار زیاد بوده که این امر ، سرمایه گذاری بر روی این موشکها را بصورت چند نسلی خواهد نمود که این نیز به نوبه خود ، هزینه های مربوط به چرخه عمر را کاهش خواهد داد که جذابیت آن برای کشورهایی که بودجه محدودی را به بخش دفاعی اختصاص می دهند ، بسیار زیاد می کند . با این حال ، مشکلات تعمیر و نگهداری موشکهای بالستیک سوخت مایع نیز در جای خود می بایست مورد توجه قرار گیرد : 1- این نوع موشکها ، در زمان جابه جایی ، سوخت رسانی و مونتاژ کلاهک ، به خدمه بسیار مجربی که می بایست بطور مستمر در حال آموزش باشند ، نیاز دارد 2- موشکهای بالستیک سوخت مایع جدید ایران ، از ترکیب سوخت/اکسیدکننده ای استفاده می کنند که دردماهای بالا قابل استفاده نیستند ، به شکلی که واحدهای کاربر موشکی ایران که به پرتابگرهای سجیل-2 سوخت جامد مسلح می شوند ، قابلیت دور شدن از پایگاه مادر را در فواصل بسیار طولانی دارند و میتوانند از هر پوششی استفاده کرده ( بطور مثال تبدیل به کامیون های غیرنظامی ) و در هرجایی مستقر و استتار شوند ، در حالی که پرتابگرهای مسلح به موشکهای سوخت مایع ، عملا قابلیت دور شدن از پایگاه مادر را در فواصل مشخص ، ندارند . قاعده نخست : اختراع ، زائیده احتیاج است !!! تولد شهرهای موشکی مفهوم ذخیره سازی زرادخانه موشکی بالستیک در مجتمع های عمیق در زیر زمین ، تاکتیک جدیدی نیست و از زمان تولد موشکهای بالستیک در آلمان نازی ( موشکهای وی -2 ) تا دوره جنگ سرد و سپس در دوران پساجنگ سرد ، توسط کشورهایی نظیر ایالات متحده ، اتحاد شوروی سابق ، چین ،کره شمالی و در حال حاضر ایران مورد استفاده قرار گرفته است ، هر چند اگر مقیاس ایجاد چنین مجتمع هایی که بیشتر ناشی از ضعف در حفظ آسمان منطقه نبرد است ، در نظر گرفته شود ، کشورهایی نظیر چین ، کره شمالی و ایران ( به ترتیب براساس توان و قدرت هوایی ) را می توان پیشرو کاربرد این تاسیسات بشمار آورد . این پایگاه ها ، آنچنان در عمق زمین قرار گرفته اند که بطور نسبی در برابر حملات هسته ای مقاوم بوده ولی به مانند همه تاکتیکهای نظامی ، نقاط ضعفی نیز دارند ، بدین معنی که اگر مبادی ورودی و خروجی یا تهویه هوای آنها کشف و مورد اصابت قرارگیرد ، مهاجم خواهد توانست با اتخاذ سلاح و شیوه مناسب حمله ، این پایگاه ها را از کار انداخته یا از ارزش نظامی آنها بکاهد ، چرا که این مجتمع ها تا پس از مرمت صدمات ناشی از حمله ،قابلیت ورود مجدد به صحنه نبرد را نخواهند داشت . زمانی که دشمن با مهمات متعارف به مجتمع های موشکی زیرزمینی حمله می کند ، نیروی مدافع بلافاصله پس از تخمین و ارزیابی صدمات وارده ، می تواند با استفاده از ماشین آلات خاک برداری ،ورودی تونل ها را بازکرده ویا حتی درصورت لزوم ، خروجی های اضطراری را برای دسترسی به داخل ایجاد نماید . در حالی که میتوان با هزینه های بیشتر ، بخش ورودی تونل ها را با پوشش بتونی با عیار بالا یا ترکیب بتون- کامپوزیت سازه بندی نمود تا صدمات ناشی از اجرای حملات مستقیم ، به حداقل ممکن ، کاهش یابد . این مساله بخصوص برای مقابله با صدمات ناشی از کاربرد مهمات هدایت دقیق و سنگین در کلاس GBU-57 می تواند صادق باشد . به عبارت دقیق تر ، در حالی که این جنگ افزارها میتوانند ده ها متر به درون سطوحی از جنس سنگ یا پوشش هایی از بتن متعارف نفوذ کنند ، به احتمال بسیار زیاد ، این مقدار نفوذ در برابر سازندهایی با ماهیت سنگ گرانیت سخت یا بتون های ترکیبی با کارایی بالا به چند متر یا کمتر کاهش خواهد یافت . در این زمینه ، اثرات انفجار این نوع تسلیحات بر روی سامانه های حیاتی مستقر در این تونل ها ، به تقریب کمتر خواهد بود ، چرا که براساس اطلاعات مندرج در منابع غربی ، بخش اصلی این تونل ها بطور معمول در عمق 50 تا 100 متری زیرزمین مستقر شده و این مساله ، تا حدودی ایمنی مشخصی را برای آنهافراهم می کند . بدین ترتیب ، امکان فراهم آوردن یک توانمندی نسبی برای اجرای عملیات تعمیرو بازگرداندن این مجتمع ها به وضعیت رزمی در برابر کاربرد مهمات سنگرشکن متعارف وجود دارد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- تمامی منابع مورد استفاده در پایان متن ارائه خواهد شد 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
7 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهالان باید نخست وزیر و برخی فرماندهان نظامی عراق را که خیلی باا عتماد به نفس و وقاحت سعی میکنند دروغ بگند با زل زدن در چشم مردم عراق گفت بیایید ببینیم دقیقا نقش این ریوت جوینت چطور اموزشی است در عراق؟ نکنه نیروهای مسلح عراق ریوت جوینت! خریدند که در حال اموزشش هستند؟! جالبه فرمانده پدافند عراق هم گفته بود دیگه حتی یک پرنده در اسمان عراق وجود نخواهد داشت که تحت کنترل پدافند عراق نباشه! لابد این چند روز اتوبان اسمان عراق و پرواز بعضا ده ها پرنده نظامی امریکایی ( به علاوه جنگنده ها و پهپادهایی که پنهان هستند از دید رادار عمومی) هم روی ایالت اریزوناست نه عراق؟! مشافا که پرواز پرنده شناسایی و اواکس در این فاصله از مرزهای ما دیگه ربطی به عراق فقط نداره بلکه تهدید مستقیم ایران و کشورهای همسایه عراق است ازا ونجا که امریکا دشمن متخاصم ایران هست با سابقه ترور و حمله مستقیم به منافع ایران. بعد ادعای دخالت ایران در عراق را میکنند ملی گراها گویا از عراق هر چیز به ایران رسیده و میرسه خیر بوده! عرضه استقلال و بر عهده گرفتن تمامیت ارضی و هوایی! کشورتون را ندارید حق ندارید هم مانع مقاومت و نیروهای حشد و استقلال طلب عراقی بشید و هم به ایران مدام طعنه و کنایه بزنید مبتنی بر حضور. بماند که نجابت ایران کجا و وقاحت شما کجا که دم از ملی گرایی و استقلال و عزت عراق میزنید در حالیکه به قول فرمانده حشد امروز رفتار امریکا با عراق شبیه رفتارش با یکی از روستاهاش هست و ترکیه و بقیه هم حاضر. بعد جالبه رگ گردن ملی گراییشون فقط وقتی در مورد ایران حرف میزنند میزنه بیرون.
-
3 پسندیده شدهشاید با توجه به افزایش قابلیت های اطلاعاتی و شناسایی کار سخت تر هست از زمان جنگ سرد. یعنی بحث شناسایی مکان های مورد استفاده با توجه به افزایش شمار ماهواره های نظارتی دقیق و متمرکز و همچنین هوش مصنوعی (پردازش تصویر، یادگیری ماشینی و ...) که تغییرات را به جزیی ترین شکل ممکنش ثبت و تحلیل میکنه دشمن بسیار جلو هست. اینن کار را نسبت به زمان جنگ سرد بسیار بسیار سخت تر میکنه با توجه به اینکه شیوه های اختفا چندان تغییری نکردند. یعنی هم در بحث سنسورها و سخت افزار و هم نرم افزار کار شناسایی بسیار سریع تر و راحت تر شده در حالیکه در بخش اختفا خب تغییرات چندان تفاوتی نکرده. برای همین باید به دنبال شیوه های نوین و خلاقانه تری بود در کنار تقویت و تنوع سلاح ها و تاکتیک ها. الان پهپادها و ریزپرنده ها میتونند یک همراه جانبی مناسب باشند، استفاده از ماشین الات قویتر ( که با پیشرفتها در دسترس تر هست) برای گسترش شهرهای زیرزمینی با تونل های طولانی تر و ورودی و خروجی های متعدد ( سخت تر کردن هزینه برخورد حتی در صورت شناسایی) و استفاده از روش های خلاقانه دیگه از جمله پوشش غیرنظامی و کانتینری و فریب و .... همه میتونند در کنار هم کمک کنند تا توان دشمن در بحث مورد اشاره به چالش کشیده بشه. دفاع هوایی و تقویت پداند در هر چهار! سطح هم که جای خود داره.
-
3 پسندیده شدهبخش دوم : برخورد نزدیک از نوع سوم .... پیشینه انتقال سامانه های بالستیک به عمق زمین – مطالعه موردی ،جنگ دوم جهانی استراتژی نظامی در یک تقسیم بندی بسیار پیچیده ، زیرمجموعه و شاخه ای از نظریه های اجتماعی است که به کاربرد زور برای دستیابی به اهداف یک جامعه در تقابل و نزاع با دیگری می پردازد . درواقع امر استراتژی نظامی براین روند استوار است که چگونه باید نیروهای نظامی را در جهت کسب اهداف نظامی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ایدئولوژیک بکار بست . گفتگو در مورد فلسفه و ماهیت استراتژی نظامی ، بسیار طولانی است و اگر چه بیان مراحل تاریخی آن بسیار جذاب به نظر می رسد ،اما از حوصله این نوشتار خارج است ،اما در راستای موضوع مورد بحث ، یکی از جالب ترین مواردی که درتاریخ توسعه استراتژی های نظامی ، با آن روبرو می شویم ، کاربرد قوانین حرکت و قواعد هندسه در امور نظامی بشمار می رود که برای اولین بار توسط افسر ارتش فرانسه به نام سباستین لی پرستره دی وبان استفاده شد . سباستین لی پرستره دی وبان وی که در ارتش لوئی چهاردهم خدمت می کرد ، مسئولیت احداث استحکامات نظامی فرانسه در مرز با دوک نشین های آلمانی بود که بنیان این استحکامات باعث حفظ مرزهای شرقی این کشور از تهاجم آلمان در سال 1914 شد . ساختار دژهای طراحی شده توسط وبان نه تنها از اصل ضخیم بودن برای مقابله با آثار انفجار استفاده می نمود ، بلکه بدلیل استفاده گسترده از زوایای پیچیده ، مانع از تاثیر اتش توپخانه دشمن می گردید . در حقیقت کاربرد محاسبات ریاضی در این سلسله استحکامات باعث می شد تا مشکلات تاکتیکی ارتش فرانسه تا حدود بسیار زیادی کاهش یابد .تاثیر فلسفه وبان در طراحی استحکامات نظامی تا بدانجاست که حتی امروز ، اصول ابداعی وی بصورت یک دیسیپلین رسمی ، در سازمان های نظامی مدرن مورد استفاده قرار می گیرد . راست : محدوده در نظر گرفته شده توسط وبان ( خطوط قرمز ) چپ : خطوط دفاعی خندقی موازی برای دفاع از استحکامات نظامی با این حال فاصله میان عصر وبان تا دوران معاصر بسیار طولانی است ، اما نیاز به طراحی استحکامات در برابر آتش دشمن ، همان اصول مطرح شده توسط این افسرفرانسوی است که برای نمونه ، یک مورد جذاب در جنگ دوم جهانی مورد بررسی قرار می گیرد . پروژه ساختمانی شماره 21 در میانه های سال 1943 ، زمانی که سازمان رزمی واحدهای ارتش آلمان در جبهه شرقی یکی پس از دیگری دچار فروپاشی می شدند ، سرفرماندهی OKW بتدریج مجبور گردید تا برنامه توسعه سلاح های انتقامی شماره یک و دو را در اولویت برنامه ریزی های خود قرار دهد . برهمین اساس ، با توجه به وجود برتری هوایی متفقین در آسمان اروپا که با روندی آهسته اما مستمر ، خود را به نیروی هوایی آلمان ، تحمیل می نمود ، کارشناسان نظامی آلمانی طرح های جدیدی را برای ساخت سایتهای شلیک سخت سازی شده برای موشکهای وی-2 در حال تولید انبوه را در امتداد سواحل فرانسه ، در دستور کار خود قرار دادند . بر همین اساس ، در اکتبر 1943 ، سازمان تاد ، ساخت یکی از باشکوه ترین پناهگاه های مربوط به پروژه وی-2 را با طراحی گنبدی شکل در نزدیکی سنت اومر (Saint-Omer) کلید زد . طراحی اولیه برای استقرار سکوهای ثابت شلیک وی-2 مستقر در واتن براساس طرح اولیه ، این پناهگاه بزرگ می بایست با مشارکت شرکتهای آلمانی ساخت می شد ، به همین سبب ابزارآلات ساختمانی نظیر تجهیزات حفاری ، میکسرهای بتون در کمیتی بسیار قابل توجه به این برنامه منتقل گردید . با توجه به حجم بسیار غول آسای این پروژه و اولویت شماره یک دفاعی ، چیزی در حدود 1300 کارگر به این محل اعزام شده و مجبور بودند تا بصورت شبانه روزی کار را جلو ببرند ، بطوریکه ملیتهای مختلفی از شوروی و فرانسه در میان آنها دیده می شد . اما پس از کشف محل ساخت این پناهگاه توسط متفقین واقع در سایت اصلی آن در واتن ، به تاریخ 27 اوت 1943 ، ارتش آلمان به موقعیت دیگری که یک معدن شن متروکه در ویزرنس چشم دوخت که بعنوان یک چشم انداز بلندپروازنه و البته آینده نگرانه برای توسعه برنامه وی-2 می شد بر روی آن حساب کرد . در این میان ، یک مهندس ارشد پروژه به نام خاویر دورش از سازمان تاد ، این مکان را به سرفرماندهی OKW و آلبرت اشپیر پیشنهاد نمود با این تبصره که برای کل مجموعه یک گنبد بتونی به وزن یک میلیون تن در دامنه مشرف به این تپه ساخته شود و مجموعه ای از تونل های دسترسی ( حدود 7 کیلومتر تونل ) در زیر گنبد و دامنه تپه حفاری گردد. این گنبد عظیم به قطر 71 متر و ضخامت 5 متر و وزنی در حدود 55000 تن بود که پس از تصویب "پروژه ساختمانی شماره 21 " نام گرفت . نمای مجموعه ویزرنس براساس داده های موجود ، نقشه های ساختمانی این گنبد مفاهیم بسیار پیشرفته ای را بخود می دید که در بخش زیرین آن ، مجموعه ای گسترده و بسیار بزرگ از انبارهای ذخیره موشک ، مخازن ذخیره سوخت ، تاسیسات تولید اکسیژن مایع ، یک پادگان مسلح برای حفاظت و در نهایت ژنراتورهای برق بزرگ قرار داشت . این بخش با یکسری تونل های فرعی به بخش مونتاژ موشک متصل می شد که قادر بود با حداکثر ایمنی ، موشک های وی-2 را سرویس دهی ، مونتاژ نمود ، در حالی که بدلیل انجام محاسبات لازم در برابر هر نوع بمباران هوایی می توانست مقاومت کند . وضعیت حاضر ورودی ها و بخش هدایت آتش مجموعه ویزرنش علاوه براین ، یک تونل کوچک با مجهز شدن به ریل راه آهن ، تمامی مسیرهای موجود را به یک بخش هشت ضلعی شکل ، درست 100 فوت ، در بخش زیرین گنبد هدایت مینمود که با قطری در حدود 41 متر و ارتفاع 24 متر تا زیر گنبد اصلی ، به مانند یک ساختمان 7 طبقه زیرزمینی سامانه های سوخت رسانی ، و آماده سازی راکت را در برابر هرگونه حمله ایمن می کرد . درست در بخش مجاور آن نیز ، دالان بزرگی برای آماده سازی موشکها ایجاد می شد که پس از اتمام مراحل مونتاژ نهایی به این قسمت منتقل و پس از بررسی نهایی بسمت فضای بیرونی برای شلیک منتقل می گردید . حد فاصل این بخش و فضای شلیک ، یک درب بیرونی این پناهگاه به ضخامت 5 فوت و ارتفاع 55 فوت قرار داشت که در زمان شلیک باز شده ، موشکها به بیرون منتقل و سپس بسرعت بسته میشدند . برای تامین امنیت فیزیکی این پناهگاه ، یک گردان از یگان های ویژه اس اس بدان مامور گردید ، در حالی که درست در فاصله هشت کیلومتری از این مرکز ، یک مجموعه زیرزمینی دیگر برای انجام برنامه ریزی های مربوط به شلیک وی-2 می بایست ساخته می شد .مضاف بر تمامی ویژگی های فوق الذکر ، ارتش آلمان با پیش بینی بمباران این مرکز و بسته شدن احتمالی مسیرهای دسترسی ، در نزدیکی این مجموعه تونل ها ، مرکزی را با اسم رمز " پادگان کرم خاکی " پیش بینی نمودند که درآن لانچرهای ثابت و متحرکی پیش بینی شده بود تا در صورت وقوع رخدادهای غیرمترقبه ،امکان اجرای شلیکهای ادامه دار ، وجود داشته باشد . راست : سرلشکر دکتر والتر دورنبرگر چپ : راکت وی -2 این طرح پس از پیشنهاد به سرفرماندهی OKW بشدت از سوی سرتیپ دکتر والتر دورنبرگر ( مغز متفکر برنامه های موشکی در ارتش آلمان ) مورد حمایت قرار گرفت . بدین ترتیب از نوامبر 1943 کار ساخت و سازاین مجموعه آغاز شد که نخستین گام آن ، حفاری تونل اصلی در پایه معدن بود .نخستین اطلاعات مربوط به ساخت و ساز های غیر عادی در نزدیکی سنت اومر ، همزمان با شروع عملیات آلمان ها ، در اختیار متفقین قرارگرفت ، اما بدلایل مختلف ، بمباران این مرکز ، در اولویت قرار نداشت ، ولی سرانجام نخستین حملات به سایت اصلی در مارس 1944 زمانی آغاز شد که کار ساخت گنبد اصلی مدتها قبل به اتمام رسیده بود . با این حال ، در مرحله نخست ، بیشتر از 3000 تن بمب روی این سایت ریخته شد که به روستاهای نزدیک این مرکز ، آسیب فراوانی وارد کرد ،اما بخش گنبد ، همچنان سالم در جای خود قرار داشت و علیرغم اجرای نزدیک به 300 حمله ، تا انتهای جنگ ، کار بر روی این برنامه ادامه داشت . مجموعه ویزرنس در مراحل آماده سازی ازراست : محل استقرار مراکز تولید نیرو (ژنراتورها ) و تونل های دسترسی و ذخیره موشک درصورتی که سلسله حملات اصلی به این مجموعه ، مورد بررسی قرار گیرد ، میتوان به حمله 27 آوریل 1944 اشاره نمود که درآن ، 16 فروند بمب افکن نیروی هوایی آمریکا چیزی در حدود 128 عدد بمب هزارپاوندی را بر روی هدف مشخص شده فروریختند ، در حالی که فقط یک هواپیما از دست رفت . پس از آن ، در 22 ژوئن 1944 ، بمب افکن های اسکادران 303 نیروی هوایی آمریکا ، با استفاده از 14 فروند بمب افکن بی-17 حمله گسترده دیگری را انجام دادند که بدلیل پوشش ابر سنگین ، ناکام ماند . در مجموع بیشتر از 16 حمله توسط نیروی هوایی متفقین علیه این تاسیسات اجرا گردید که بدلیل استقرار آتشبارهای ضدهوایی سنگین ، حملات به بخش اصلی چندان موفقیت آمیز صورت نمی گرفت ، اما تاسیسات فرعی نظیر ریل های راه آهن ، شبکه ارتباطی جاده ای بطور گسترده تخریب و بلااستفاده می گردید . نمای بازسازی شده مجموعه سایت موشکی ویزرنس . به شکل طراحی از بخش گنبد تا ورودی ها / خروجی ها و همچنین شیوه ذخیره موشک ها دقت کنید اما سرانجام روز موعود فرا رسید . در 17 ژوئیه سال 1944 ، بمب افکن های لانکستر نیروی هوایی سلطنتی مسلح به بمب های 6000 کیلوگرمی جدید به این تاسیسات حمله کردند که در نتیجه آن ، گرچه گنبد اصلی همچنان دست نخورده باقی ماند ، اما سه تیر بمب 6 تنی درست در زیر گنبد و دهانه تونل ها منفجر شد که باعث گردید تا کل دامنه تپه شنی دچار فروریزی شده و دو مسیر اصلی ورود و خروج موشکها را سد کند . راست : محل استقرار بخش های مختلف تونل های زیرزمینی مجموعه سایت پرتاب ویزرنس چپ : مسیر 2 تونل انتقال موشکهای وی-2 به سکوی شلیک در فضای باز سایت موشکی در همان زمان ، ژنرال دورنبرگر طی گزارشی به سرفرماندهی ارتش ، اعلام نمود که بخش اصلی تاسیسات هنوز دست نخورده باقی مانده ، اما زمین اطراف این مرکز چنان جابه جا و درهم کوفته شده که باید این محل را بطور کامل تخلیه نمود ، چرا که بزودی گنبد اصلی نیز ریزش خواهد کرد . اگر چه دورنبرگر مبالغه بسیار زیادی در این گزارش داشت ، اما با توجه به سابقه وی در مخالفت با سایتهای پرتاب ثابت برای موشکها ، می توان نظرات او را تا حدودی نادیده گرفت . راست : جدول حملات هوایی متفقین به سایت موشکی ویزرنس به تفکیک تعداد سورتی های پرواز ، نوع هواپیمای مورد استفاده ، تعداد و نوع بمب های رها شده چپ : عکس هوایی از مجموعه سایت پرتاب مجموعه ویزرنس . بر اساس گزارشهای ثبت شده ، شدت بمباران به اندازه ای بود که خاک زمین اطراف سایت ، پخته شده بود !!! و برای مدتها ،امکان استفاده از آن وجود نداشت ! در این میان ،گزارش متقابل مهندسان سازمان تاد باعث شد تا با دورنبرگر مخالف شود ، ولی در نهایت با حمله متفقین به نرماندی و کاهش منابع لازم برای ساخت و ساز تاسیسات ، در پایان ژوئیه سال 1944 سرفرماندهی OKW دستور داد تا همه تاسیسات کاملاً تخلیه شود و تمامی موشکهای وی-2 موجود برای شلیک از روی لانچرهای متحرک که می بایست در هلند ، بلژیک و آلمان استقرار می یافت ، به محل های از پیش تعیین شده منتقل گردد . با توجه به این مساله ، هیچ موشکی از تاسیسات فوق الذکر شلیک نگردید و پس از پایان جنگ و تصرف این تاسیسات توسط تیم های اطلاعاتی متفقین و بررسی آن ، بسرعت بدست فراموشی سپرده شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .................... 2- تمامی منابع مورد استفاده ( اینترنتی ، چاپی و... در انتهای متن آورده خواهد شد ) 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهطبیعی است. از قبل اعلام کرده بودند. این هم شیوه بزدلانه آمریکا و رفقای عراقیش برای تلافی. کشتن زنان و کودکان به شکل هدفمند چه در ترور ها باشه چه جنایات کور گویا روش مورد علاقشون هست. این نهایت جربزه جریان ضد حشد عراق و رفقای امریکایی و عراقیش هست. کشتن بچه ها در خواب و در رختخواب با گلوله مستقیم. امثال برخی سیاستمداران به اصطلاح سابقا جهادی کلاهشون را بالاتر بزران که نفاقشون از اونجا مشخص هست که اگر چنین چیزی برای انگشت پای یکی از به اصطلاح جوکرهای عراقی افتاده بود تا حالا به اسم معترض! و معترضین مقدس(!) علاوه بر اتهام زنی های پی در پیشون ضد کشورهای همسایه! عراق و بیانیه پراکنی و توییت زنی مدام، زمین و زمان را بهم دوخته بودند که با نیش و کنایه به حشد عقده هاشون را خالی کنند و بلافاصله انگشت اتهام را به سمتشون بلند کنند. قبلا بارها دیدیدم این موضوع را که نخست وزیر فعلی و رفقاش چطور برای کشته شدن مشکوک یک فعال سیاسی و یا یک قتل که مشکوک بوده بلافصله گروه تحقیق تشکیل دادند و همون اول هم ریاکارانه در قالب کلمات اذهان را منحرف کردند.
-
1 پسندیده شدهبه تقریب ، بیش از یک دهه از شهادت سرلشکر پاسدار ، حاج حسن تهرانی مقدم ، ( آبان 1390- آبان 1400 ) بعنوان بنیان گذار قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران می گذرد و گرچه هنوز ابهامات بسیاری در خصوص اتفاقی که در پادگان سپاه در بیدگنه رخ داد ، وجود دارد ،اما روندی که توسط ایشان پایه گذاری شد ، اکنون به درختی تناور تبدیل شده که بخشی از پتانسیل بازدارندگی دفاعی جمهوری اسلامی را بر دوش خود حمل می کند . با توجه به این مساله و به مناسبت هفت هزارمین پست در انجمن میلیتاری ، بررسی و تجزیه و تحلیل جدیدترین عامل بازدانده در حوزه توان بالستیکی جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار گرفت که ادای دینی باشد به زحمات این پاسدار ایران و انقلاب اسلامی و یاد آوری باشد به مجموعه ما علاقه مندان به حوزه بررسی های نظامی که این قدرت ، به سادگی ، بدست نیامده و همواره می بایست در رشد و توسعه آن دقت نظر لازم صورت گیرد که این هدف ، تنها در سایه نقد درست ،قابل تحقق خواهد بود . با این وصف ، ذکر این نکته واجب است که در متن حاضر که در چند بخش و به شکل مفصل خدمت مخاطبان محترم ارائه میشود ، بدلیل ماهیت طبقه بندی شده اطلاعات مربوط به این شهرها ، هیچ گونه تفسیری ، جدای از متن های مورد استفاده ، در آن نیامده ، و متن اصلی ، تنها با یکسری ویرایش ها و اضافات مربوط به حوزه تاریخ نظامی خدمت عزیزان تقدیم می گردد . باشد که روح ما ، همواره با یاد حاج حسن تهرانی مقدم ، شاد باشد . مقدمه بازدارندگی یکی از مفاهیم بنیادین و استراتژیک در سیاست بین الملل و بطور خاص در حوزه نظامی- امنیتی است و کشورها باتوجه به فوریت تهدیدات به ایجاد بازدارندگی در راستای حفظ امنیت و بقاء وجودی خود اقدام می کنند. در حوزه ژئوپلیتیکی آسیای جنوب غربی تهدیدات زیادی به لحاظ ذهنی و عینی علیه ایران فعال هستند. در همین راستا، تعیین الزام استاندارد برای دکترین امنیتی جمهوری اسلامی ایران می بایست براساس وجود تهدیدات و شیوه مقابله موثر با این تهدیدات طراحی و اجرا می شود. با توجه به این مساله ، بطور فزاینده واضح است که نگاه غالب در میان تئوریسین های امنیتی – دفاعی ایرانی ، رویکرد امنیت محور بوده ، بر این اساس، دکترین امنیتی ایران به گونه ای طرح ریزی شده است که نسبت به نحوه مقابله با تهدیدات و معضلات امنیتی منفعل نباشد و با نگاه به آینده و براساس اولویت بندی نسبت به تهدید ، اقدام به اتخاذ تصمیم و سپس اجرای آن بپردازد. در همین راستا ، دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران ( دریابان علی شمخانی ) در یکی از کنفرانس های امنیتی برگزار شده در تهران ، براین اعتقاد قرار داشت که هیچ کدام از همسایگان ایران در غرب آسیا ، به استثنای رژیم عبری در حوزه تهدید برای جمهوری اسلامی ایران طبقه بندی نمی شوند و ایران در تلاش است تا با ارتقاء همبستگی های متقابل سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی مسیر جدیدی را برای تقرب به موقعیتهای کم تنش بازکند ، ضمن آنکه در بخش دفاعی ، با تمرکز بر استراتژی ضربه دوم ، تقویت بازدارندگی متعارف را با ماهیت غیر متقارن در دستور کار خود قرار داده است . در واقع ، ماهیت رفتار ایران ، منوط به رفتار طرف مقابل خواهد بود . با توجه به مفاهیم ذکر شده ، درطول سه دهه پس از پایان جنگ ایران و عراق ، راهبرد بازدارندگی ایران بر مبنای توسعه توان موشکی شکل گرفت و نقش تعیین کننده ای برای این سلاح در تامین امنیت ایران گذاشته شد . اما با توجه به برتری هوایی عناصر بالقوه مهاجم ، مستقر در محیط اطراف جمهوری اسلامی ایران و ضعف شدید در حفظ آسمان در برابر تهدیدات فوق الذکر ، بنابراین براساس منطق نظامی و به منظور جلوگیری از نابودی این عنصر بازدارندگی در اثر ضربه اول دشمن ، انتقال همه سامانه ها و زیرساختهای موشکی به عمق زمین در دستور کار قرار گرفت که این امر به تولد شهرهای موشکی در ایران منجر شد . داستان ما در مطلب پیش رو ، تحلیلی است براین قابلیت ایران .... 1-مفهوم اولیه یکی از معمول ترین استدلال ها در انتقال عناصر مرتبط به بازدارندگی در دوره جنگ سرد به اعماق زمین ، این بود که کشورهای غیر هسته ای و حتی مسلح به تسلیحات کشتار جمعی ، می توانند بالاترین قابلیتهای رزمی متعارف را در اختیار داشته باشند ، اما وقتی بحث به مرحله کاربرد تسلیحات غیرمتعارف وارد می شود ، این قابلیت ها معمولا ارزش خود را از دست داده و یا اینکه در ارزیابی ها ، از اهمیت چنین توانمندی هایی بشدت کاسته میشود . این استدلال عمدتاً بر دو ایده اصلی قرار می گیرد الف- در حال حاضر ، هیچ دفاع کاربردی در برابر استفاده حریف از سلاح های هسته ای وجود ندارد ب – تسلیحات متعارف در ایجاد یک بازدارندگی کامل نظامی ناتوان به نظر می آیند . در این میان ، گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون ( آبان 1400 ) هنوز به طور رسمی در شمار کشورهای دارنده تسلیحات هسته ای قرار نگرفته است ، اما دکترین نظامی این کشور در قرن بیست و یکم بر سه قابلیت اصلی پایه گذاری شده است : 1- طراحی و تولید موشک های بالستیک با هدف اجرای حملات دقیق ( با خطای دایره ای با دقت 50 متر ) به زیرساخت های کلیدی حریف نظیر نیروگاه های تولید انرژی الکتریکی و سایر زیرساختهای حیاتی و همچنین اهداف نظامی با اهمیت راهبردی نظیر سیلوهای پرتاب موشک یا رادارهای هشدار اولیه دفاع هوایی . 2- طراح و ساخت پناهگاه های فوق امن پرتاب موشکهای بالستیک بطوریکه امکان درامان ماندن از ضربه اول متعارف و حتی نامتعارف بوجود آمده و متقابلا زیرساختها برای ایجاد امکان وارد کردن ضربه دوم فراهم شود . 3-ایجاد پتانسیل بالفعل با ماهیت خسارت حداکثری به دشمن در سریع ترین زمان ممکن تا ضمن جلوگیری از ادامه حملات عناصر متخاصم ، در محاسبات حریف برای ادامه درگیری اختلال ایجاد گردد . بنابراین ، اگر این قابلیت بر اثر حمله دشمن ، غیر فعال گردد ، زرادخانه موشکهای بالستیک ایران به تقریب هیچ کارکرد موثر دیگری در یک درگیری احتمالی نخواهد داشت . درصورتی که واقعیات فوق الذکر مبنایی برای تحلیل در نظر گرفته شود ، ایجاد و توسعه مستمر این قابلیت می تواند به 2 دلیل ، گزینه کاربرد حملات غیر متعارف حریف را خنثی نماید: 1- اجرای حملات هسته ای ، قابلیتهای بالفعل ایران را برای اجرای حملات متقابل آسیب زا ، از کار نخواهد انداخت و آنچه که از حمله هسته ای نخست باقی می ماند ، برای وارد کردن آسیب متقابل به گونه ای که برای حریف قابل تحمل نباشد ، کافی خواهد بود . 2- مقیاس خسارت های وارده به حریف بلحاظ هدف قرار دادن اهداف مهم و با ارزش در سطحی خواهد بود که می توان آن را با وضعیت احتمالی کاربرد سلاح های هسته ای یا حملات هوایی ایران مقایسه نمود . بنیان استراتژی نظامی ایران : وارد کردن ضربه دوم در دکترین جنگ هسته ای، "وجود قابلیت ضربه دوم " را می توان به توانایی یک کشور در پاسخ به یک حمله هسته ای، با اجرای یک حمله تلافی جویانه هسته ای متقابل ، مورد تعریف قرار داد . ایجاد چنین قابلیتی ، ضمن متقاعد کردن دشمن به وجود این قابلیت در دکترین بازدارندگی هسته ای لازم و ضروری است و از ان جا که ممکن است طرف مقابل تلاش کند تا در یک جنگ هسته ای با یک "حمله بزرگ اولیه" (first strike) بر ضد رقیب ، جنگ را به نفع خود تمام کند، توسعه این توانمندی "عدم استفاده اولیه از تسلیحات هسته ای "را تضمین خواهد کرد. گر چه ممکن است یکی از طرفین قدرت پاسخ بازدارندگی کمتری داشته باشد، اما معمولا قابلیت های حمله دوم متقابل و دوجانبه باعث شکل گیری روند " تخریب متقابل" (mutual assured destruction) می شود. از سوئی دیگر ، قابلیت های حمله دوم را می توان با تحقق بخشیدن به فرایند های fail-deadly تقویت کرد. این فرایند ها خط قرمزی را تعیین می کند و درصورتی که از این خطوط قرمز عبور شود ، عواقب آن برای مهاجم ، چندان خوشایند نخواهد و شیوه های از پیش تعیین شده ای برای پاسخ بدانها وجود خواهد داشت. این عواقب از پیش تعیین شده، همچون یک حمله دوم هسته ای تلافی جویانه، می تواند طیف گسترده ای از پاسخ ها را در بر گیرد. اما براساس آنچه که استراتژیست های ایرانی بطور مداوم برآن اصرار می ورزند ، پاسخ متقابل ایران ، دردناک و کُشنده بوده که تا کنون ، گرچه ماهیت هسته ای ندارد ( که امکان پدید آمدن آن همچنان هست ) ولی می تواند برگزینه های متعارف ولی غیرقابل پیش بینی ( چه در حوزه حجم پاسخ و چه روشهای گوناگون طراحی شده ) استوار باشد . در واقع ، به احتمال بسیار زیاد ، ایران با علم بر محدودیتهای مشخص موجود در ظرفیت نظامی کلاسیک خود ، به جای تمرکز تمام قابلیتهای رزمی موجود غیر موشکی بر علیه مهاجم احتمالی ، مجموعه ای از اهداف مشخص را انتخاب نموده که پس از ارزیابی های مستمر و به روزرسانی اطلاعات در مورد آنها ، درصورت وقوع هر گونه عملیات نظامی که بطور مستقیم خاکش را هدف قرار بدهد ، این نقاط از پیش تعیین شده را با حجم قابل توجهی از موشک های خود مورد اصابت قرار دهد و قبل از آنکه جنگ به مرحله گسترده تری وارد شود ، به مهاجم تفهیم نماید که هزینه ادامه عملیات نظامی بر علیه ایران ، فراتر از پیش بینی های اولیه اوست .با این وصف ، نظرات مختلفی در خصوص ماهیت و کارایی اتخاذ استراتژی ضربه دوم وجود دارد که بدلیل طولانی بودن و خارج شدن از موضوع اصلی ، بحث در خصوص آن به زمانی دیگر موکول می شود . پی نوشت : 1- ادامه دارد .................... 2- تمامی منابع مورد استفاده ( اینترنتی ، چاپی و... در انتهای متن آورده خواهد شد ) 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهتوسعه پایگاه هوایی موفق السلطی در اردن توسط امریکا با شدت و حدت در حقیقت به این منظور هست و یکی از بزرگترین تهدیدات برای ما در صورت حمله احتمالی. از برد موشک های کوتاه برد ما خارج شده و همزمان هم به صورت پدافند در برابر اسراییل وظیفه مراقبت بر عهدش هست و هم گسترش نیروها و هم دسترسی به مقاومت در چهار جبهه سوریه و عراق و ایران و لبنان به صورت فوری. در حقیقت یک پایگاه وی آی پی برای حفاظت از صهیونیستهاست و حفظ تهدید بالای سر لبنان و سوریه. از اونجاییکه دولت و کشور اردن هم بی صاحب هست تقریبا و کاملا در اختیار کشور عمل کننده و هیچ چیز هم برای از دست دادن نداره (زیرساخت خاصی یا حتی صنعت و تاسیسات ویژه ای) بنابراین بهترین انتخاب هست و نگرانی کشورهای عربی خلیج فارس را هم نداره در پاسخ به مبداش. برای همین هست به صورت تضمینی بدون هیچ نگرانی ای از عواقبش حاضر هست به نیروهای امریکایی در هر سطحی هر خدماتی که لازم هست ارائه بده. همین هم خطرناک میکنه این پایگاه را. اینکه اردن هیچ چیز برای از دست دادن نداره. هرچند اجازه هم ازش لازم نیست برای قدرتها چون اصلا توان مخالفتی نداره ولی خب حالا به نظر همکاری هم میکنه تازه.
-
1 پسندیده شدهبه اعداد کمی دقت کنید. اون هم برای کشوری که نه تنها تحت شدیدترین تحریمهای شاید تاریخ جهان هست. بلکه علاوه بر تحریم ها؛ روزانه با ده ها اقدام مکمل! و خرابکاری و بحران های دشمن ساخته از حملات سایبری و خرابکارانه به زیرساختهاش گرفته تا اقدامات امنیتی پنهان و آشکار و ترور هم روبرو است. بعد مقایسه کنید که اروپایی ها حتی با یک پناهجو چه برخوردی میکنند و گویا ورود یک پناهجو هم فقط کل دودمانشون را به باد خواهد داد. و باز فراموش نکنید ما حتی یک کشور معمولی هم نیستیم اگر هیچ تحریم و فشار و مشکل اقتصادی هم نداشتیم.ما اقتصادمون هیچ چیزش شبیه کشوری اروپایی نیست. بلکه کشور ما دااره روزانه صدها میلیارد تومان یارانه میده که طبیعتا هر مهاجری سهم رایگان و اسانی از این یارانه (تقصیر مهاجر نیست طبیعتا) میبره. حالا شما شرایط تحریم و سختی را هم تصور کنید. شرایط بیکاری و اسکان و به هر حال مشکلات از بهداشتی گرفته تا امنیتی و اموزشی و ... هم به کنار. بعد عده ای از دسته نوعدالت خواهان! با کلیدواژه و برچسب "تطهیر طالبان" طوری پیکان حملات را به سمت ایران گرفتند و حتی یک کلمه از مسببین اصلی این آوارگی مردم افغان نمیگن که هر کس ببینه تراوشاتشون را و ندونه تاریخ را فکر میکنه ایران قصاب! عامل همه جنگها و بدبختیها و اوارگی ها و مرگها و ویرانی های افغانستان بوده از یک قرن پیش تا حالا، نه اتفاقا بیشترین هزینه کننده برای اوارگان افغان در جهان بدون حتی یک ذره قدرشناسی داخلی و خارجی و حتی افغانی و جهانی. یک ترکیه را حساب کنید یا یونان را که چطور برای مهاجرینی که اتفاقا خود ترکیه مسبب اوارگی و ویرانی کشورشون بوده جهان را تیغ میزنند و همیشه طلبکارن و تازه عمده مهارجان را از کمپهای گروهی لب مرز اجازه تردد نمیدند به دو قدم اونورتر! اگر مشکلی با چیز دیگه ای دارید چرا تاریخ را طوری تحریف میکنید که حتی امر بر خود افغانها هم مشتبه میشه مقصر وضعیت فعلیشون نه شوروی و امریکا که ایران هست؟ (یک فقره در فرودگاه یک انتحاری حمله کرد به سربازان امریکایی ها و سربازان جانی امریکایی از ترس کل جمعیت زن و بچه را به گلوله رگبار بستند و اگر انتحاری ده کشته داشت صد کشته را رقم زدند انگار طرف فوتبال بازی کرده. نه از اینها صدایی بلند شد نه از خود افغانها و بعد اینجا قاچاق و غیرقانونی و در همدستی با گروه های تبهکار وارد ایران شدند و ماشینشون تصادف میکرد و عده ای کشته میشدند فریادها از همه طرف ضد ایران بلند میشد که مهاجرین در ایران کشته شدند.الان مسبب همه اینها امریکای 20 سال افغانستان اشغال کرده و کشتار کرده و مادر بمبها ریخته و بعد هم دو دستی حکومت را با سلام و صلوات تحویل طالبان داده است یا ایران؟ انتظار دارند ایران چرا بالافاصله وارد جنگ نشده با کشور همسایش! انگار نه انگار خود احمد شاه مسعود گفته بود در واکنش به کشته شدن ایرانیها به دست مسلحین که اگر ایران حمله کنه حالا به افغانستان من سلاح میگیریم بر ضد مهاجم به کشورم به نقلی) ایران چه باید میکرده که نکرده تا حالا تا اونجاییکه از دستش برمیاد؟ جالبه به اذعان خودشون در قلب تهران هر روز دارند خانواده های افغانی را میبینند که اخیرا از دست طالبان به قول خودشون ا فرار کردند. یعنی حتی مهاجرین جدید هم تا قلب ایران و پایتخت به راحتی میان عده ایشون. اگر قرار هست از هر بهانه ای (چه اوارگان افغانی باشه چه فلان مسئله و چه بهمان مسئله) ابزاری بسازید برای زدن چیز دیگری بهتره مرد باشید و حرفتون را بدون لکنت بزنید نه پشت سر این و اون و بدبختی مردم و مهاجر پنهان شدن. پ ن: طبیعتا مهاجرین عزیز افغان گناهی ندارند. این دست افراد با ادعای دلسوزی برای افغان ها و ابزار قرار دادن مهاجرین یا هر موضوع دیگه ای برای نیل به خواسته های خودآگاه یا ناخودآگااهشون! فقط و فقط ظلم بیشتری میکنند به این عزیزان با تحریف حقیقت. پس فردا با طلبکار کردن عده ای ظلم مضاعف بر ایران و ایرانی ها هم. همین حالا به کمک ساده لوحی/حماقت/جهل/تعصب/کینه ورزی یا هر چیز دیگه این دوستان در تقویت رسانه های فارسی زبان مقصر تمام بدبختیهای فعلی افغان ها ایران معرفی شده(!) نخواستیم کسی از کمکها بگه بلکه لااقل اون کودک افغان آواره را ذهنش را طوری برای ارضای هوسهاتون و خواسته هاتون طوری شستشو ندید بزرگ شد کشوری که مثل مادر (ولو با سختی و زبری و امکانات کم و ناملایمتی های ناشی از اون) اون را در آغوش گرفته را هیولا گمان کنه و مسببین اصلی ویرانی صد ساله کشورش را فرشتگان نجات. به اندازه کافی رسانه و مکتوبات و پدیا و مرجع دارند تاریخسازی میکنند و تحریف واقعیت، شما لطفا با ادعای بزرگ عدالت، عدالت کشی نکنید.
-
1 پسندیده شدهالان مدتی است عربستان حالت هجومی به خودش گرفته. دیگه از صلح حرفی نمیزنه. کلا نحوه عملیات های هواییش تغییر کرده و محل هایی را اعلام میکنه به عنوان مبدا تهدید داخل شهرها و بمباران میکنه بلافاصله (آشنا نیست؟ حملات پیش دستانه) حملاتش به شهرها و غیرنظامیان افزایش داده و فشار به مردم عادی را با کشتار غیرنظامیان کلید زده (باز هم آشنا نیست؟) طوریکه مراکز جمعیتی را هدف قرار میده به شکل پرحجم و بعدش هم اعلام میکنه مراکز نظامی و مخازن سلاح و موشک بودند (آَنا نیست باز هم؟) از حیث اطلاعاتی قبل از اغاز عملیاتها از انجام اونها آگاه میشه ( به نظر اطلاعات نظامی و حتی ماهواره ای به خصوص و ویژه ای در اختیارش قرار میگرند در پایش مناطق تحت کنترل انصارالله به شکلی کاملا متفاوت از قبل) اینها را بزارید کنار برخی ارتباطات خاص، دستگیریها در عربستان به بهانه انتقاد از عادی سازی؛ زمزمه هایی از همکاری در حمله به ایران با در اختیار قرار دادن مسیر و البته خبرهای مربوط به ملاقات های پنهان و آشکار با صهیونیستها. انصارالله تا حالا چندین موج هجوم جهانی و فشارهای عظیم را خنثی کرده. انشاءالله در این مورد هم که صهیونیستها شخصا وارد شدند (با اینکه طبیعتا از لحاظ نظامی کارشون بسیار بسیار سخت تر هم میشه) میتونه از پسش بربیاد. خصوصا که ورود صهیونیستها یعنی در دریای سرخ و اقیانوس هند هم وارد خواهند شد و مانع شدیدتر در راه کمک های محدود ایران به یمن. حتی ترور احتمالی سفیر ایران در یمن هم به نظرم یکی از این گامهای همکاری جدید بود. براشون دعا کنید...
-
1 پسندیده شدهچین شاید محافظه کاری شدید داشته باشه برای همکاری نظامی با ما خصوصا در زمینه موشکی (تحریمهای قطعنامه ای هم حالا برای دو سال وجود داره هنوز) ولی کره شمالی میتونه یک میانبر و البته پنهانبر! حسابی برای ما باشه اگر بتونیم چراغ سبز از چین دریافت کنیم و جسارت همکاری علنی با کره شمالی را هم داشته باشیم. روابط با کره جنوبی هم واقعا بعد از تمام ضرباتی که به ما زده و انتخاب هاش که کرده اهمیتی ندارند اگر قبلا هم وجود داشته. میمونه محاصره کره شمالی و عدم دسترسی ما برای مراودات جدی. ازا ونجاییکه چین دسترسی راحتی داره ولی ما با انبوهی از متحدان امریکا در مسیر دریایی مواجهیم و خود امریکا و در مسیر هوایی هم مشکلات بیشتر. تبادل کارشناسها ولی میتونه انجام بشه لااقل به عنوان اولین و حداقلی ترین قدم ها.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... مقایسه یاسین با جتهای آموزشی مشابه به ترتیب از بالا به پایین ، ای تی-3 (تایوان ) ، میگ - ای تی (روسیه ) ، یاک-130 (روسیه ) و آلینا- آیروماچی ام-346 (ایتالیا ) این مقایسه تنها براساس شباهت های احتمالی ظاهری صورت گرفته و به هیچ عنوان بحث مقایسه فنی در میان نیست برای تصویر بزرگتر ، روی عکس کلیک کنید
-
1 پسندیده شدهسر جنگی جدید موشک قدر دارای قابلیت مانور طراحی این سرجنگی گام بسیار مهم بهسمت افزایش جهشی تأثیرگذاری توان موشکی کشور در معادلات نظامی است. سرجنگیهای بالستیک با قابلیت مانور در فاز نهایی سبب میشود با خارج شدن سر جنگی از مسیر مدار بالستیک مرسوم و حرکت روی مسیرهایی که دارای نظم مشخصی نیست سامانه دشمن دچار مشکل در پیشبینی مسیر و در نتیجه قفل روی سر جنگی شود، بدین ترتیب امکان مقابله سپر دفاع موشکی دشمن تا نزدیک به صفر کاهش مییابد مانورهای گمراه کننده ی موشک یارس سر جنگی جدید بهگونهای طراحی شده است که با موشکهای موجود قابل تطبیق باشد، در نتیجه همه موشکهای قدر، سجیل و قیام قابلیت استفاده مؤثر علیه اهدافی را که تحت حفاظت سامانههای دفاع موشکی مانند پاتریوت، ارو، تاد و ایجیس هستند بهکمک سر جنگی جدید خواهند داشت. کلاهکهای بالستیک مانورکننده تنها یک گام مانده به سرجنگیها یا کلاهکهای هایپرسونیک گلایدکننده (HGV: Hypersonic Gliding Vehicle) هستند که هماکنون لبه فناوری موشکی در بخش سرجنگیها محسوب میشوند.
-
1 پسندیده شدهو در لفافه ادامه دادند البته همون که گفتیم: "بین کشورهای اتمی" جنگ نباید اتفاق بیفتد والا که اگر اراده کنیم و منافعمون ایجاد کنه کشورهایی که نگذاشتیم به بمب اتم برسند اصل خوراک اتمی خوردن هستند. باور ندارید؟ تهدیدات مستقیم خودمون و صهیونیستها ضد ایران مبنی بر حمله اتمی جلوی راکتور اتمیمون اگر قانعتون نکرد حتما به دکتر مراجعه کنید!
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهقایق ها تنها بخشی از راهبرد نظامی ما را تشکیل می دهند . در مواردی که برخوردهای محدودی با آمریکایی ها در خلیج فارس داشتیم ،هم زمان با قایق ها تسلیحات دیگری هم حضور داشته اند که در قاب دوربین ها به نمایش در نیامدند . هر چند ما اصرار داریم قایق ها را نشان دهیم . ما زیر سطحی های فراوانی تولید کرده ایم که در جای خود وارد عمل خواهند شد . ما در جریان دفاع مقدس یک بار این تقابل را تجربه کردیم و که با از دست رفتن سه قایق ما و یک بالگرد آمریکایی ها به پایان رسید و شهدایی نظیر شهید نادر مهدوی و شهید بیژن گرد در این اجرا به شهادت رسیدند . همچنین تقابل بین ناوهای سهند و جوشن و سبلان با نیروهای آمریکایی را داشتیم که به غرق سهند و جوشن و صدمات شدید سبلان و حتی غرق و بازیابی آن منجر شد. شرایط انتهای جنگ و کمبودها و محدودیت های آن زمان با شرایط فعلی متفاوت است . حتی یمنی ها نیز با وجود کمبودها محاصره باز همیگان های دریایی فعال داشته و کم و بیش عملیاتهایی هم دارند. حتی حماس هم یگان دریایی مخصوص خود را دارد . . به هر حال حتی محیط دریا با شرایطی که فرمودید محیط مناسبی برای انجام عملیات نا متقارن است و با انتخاب راهبرد صحیح می توان به موفقیت رسید .
-
1 پسندیده شدهبه نظرم اگر بخواهیم بازدارندگی و قابلیت رزم سنگین با موشک انجام بدهیم تا جنگی نشود و درصورت یک جنگ گسترده توان دفاع خوبی داشته باشیم باید همه ی موارد زیر را داشته باشیم: باید ایران ابتدا از قبل نقاط حساس در همه ی کشورهای همسایه تا شعاع چند هزار کیلومتری از مرز های ایران را که متخاصم هستند یا میزبان متخاصم هستند و در دسترس هست را زیر هدف گرفته باشد. این نقاط می توانند، بنادر، فرودگاه ها، پالایشگاه ها،نیروگاه ها، پادگان های نظامی و مناطق نظامی، آب شیرین کن ها، سد ها، مناطق سیاسی مهم(کاخ پادشاهی یا ریاست جمهوری، پارلمان مقر وزارت دفاع و... ) و...باشد. برای ضربه زدن به این نقاط نیاز به موشک دقیق هست که خوشبختانه داریم و دارا بودن تعداد زیاد از این موشک ها که به نظر میرسه تلاش های خوبی در این زمینه انجام شده بعد باید این موشک ها تحرک و انبار داری خوبی دارا باشند که در صورتی که آسمان امن نیست بتوانند عملیات انجام بدهند. به این منظور باید پایگاه های زیر زمینی به تعداد زیاد ساخته بشود و موشک های پدافند هوایی هم این پایگاه ها به تعداد لازم داشته باشند که این پایگاه ها در زمان حمله ی هوایی توان دفاع از خود را هم داشته باشند. نکته ی مهم بعدی داشتن تعداد زیاد از این پایگاه ها و پراکندگی این پایگاه ها در سراسر ایران هست که با توجه به کوهستانی بودن ایران قابلیت دوام پذیری بسیار زیادی را خواهند داشت. سیلو های پرتاب موشکی برای ضربه ی سریع باید همیشه آماده باشند که کشور دچار غافلگیری نشود ولی اکثر موشک ها باید به صورت متحرک باشند و از ورودی های زیاد یک شهر موشکی بتوانند خارج بشوند و عملیات انجام بدهند و برگردند. تلاش برای ساخت موشک های دارای کلاهک سنگین تر و خوشه ای حتما باید به شدت دنبال بشود و در صورت امکان کلاهک شیمیایی و هسته ای و... هم باید در انبار باشد که در صورت استفاده ی حریف از این سلاح توان مقابله وجود داشته باشد. ساخت موشک های کروز و بالستیک متنوع باید در دستور کار باشد و موشک های هایپرسونیک و ضد ماهواره حتما باید ساخته بشود. در صورت امکان کارخانه های ساخت موشک هم به زیر زمین انتقال بیابد. زیردریایی با توان شلیک موشک کروز و بالستیک هم باید ساخته شود. اگر موارد بالا به طور کامل انجام بشود به نظر بازدارندگی خوبی خواهیم داشت و در صورت جنگ متجاوز را پشیمان خواهیم کرد خیلی از موارد بالا انجام شده یا تلاش های خوبی در آن زمینه انجام شده و زمینه هایی که به نتیجه نرسیده باید اولویت کشور باشد.
-
1 پسندیده شدهو اما داخل تانك... صندلي و تجهيزات راننده كه متاسفانه بسيار كهنه و كثيف بود(با توجه به اينكه شاسي متعلق به M-60 هاي قبل از انقلاب است). http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%286%29.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%287%29.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2824%29.JPG تجهيزات هدايت و هدفگيري نصب شده در برجك http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2817%29.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2816%29.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2815%29.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2814%29.JPG در تصوير بالا ميتوان نشان كارخانه ي ZRAK كرواسي را روي هدفگير تانك مشاهده كرد. تصويري از ديد توپچي كه متاسفانه خوب از كار درنيامد http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2823%29.JPG محل ذخيره ي مهمات در برجك http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2820%29.JPG http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2819%29.JPG بي سيم داخل برجك http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2818%29.JPG توپ 125 م.م روسي (مشابه T-72) بدون مهماتگذار خودكار http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2822%29.JPG بر روي توپ نوشته شده:1д4526 http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%2821%29.JPG هرچي سعي كردم از داخل اين پريسكوپ بيرون رو ببينم نشد! http://gallery.military.ir/albums/userpics/Zulfiqar1_%288%29.JPG