برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 26 دی 1400 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم سردار نجف عزیز روشن کردید میلیتاری را حاج آقا ... حضور شما همیشه حس خوبی را منتقل می کند مهمات قابل حمل توسط جی اف-17 در مورد فرموده جنابعالی تا جایی که اطلاع دارم کل روند توسعه تاندر چینی- پاکستانی از سال 2003 شروع شد ، تولیدش از سال 2006 کلید زده شده (در چین ) و از سال 2007 در پاکستان ، بلاک 1 بعنوان یک هواگرد رزمی تک سرنشینه ، اولین پروازهای خودش را به سال 2018 شروع کرد . آن چیزی که تا الان اطلاع داریم ، بلاک1 تاندر ، به شکل خاص قابلیت حمل موشکهای اس دی -10 ، پی ال-5 مارک-2 و موشکهای ضد کشتی سی-802 ای را دارد که با قیمت هر فروند 18 میلیون دلار عرضه شده . راست : پی ال-12 / اس دی-10 چپ : ضد کشتی سی -802 ای راست : آرایش تسلیحاتی هوابه هوا چپ : آرایش تسلیحاتی هوابه زمین تاندر بلاک-2 در مقایسه با بلاک1 اویونیک پیشرفته تر ، قابلیت سوخت گیری هوایی ، افزایش توانمندی های جنگ الکترونیک را دارد ، تولیدش از سال 2012 شروع شد . قیمتش اش حدود 20تا 25 میلیون دلار هست ( گفته شده با قیمت یک فروند اف-16 می شود 3 فروند تاندر بلاک-2 خرید ) . یکسری منابع معتقدند که در نمونه بلاک-2 از مواد مرکب ( کامپوزیت ) بیشتری در ساخت بدته استفاده شده ، برای همین سبکتر هست ، پیشرانه و استفاده از مواد مرکب در سازه جی اف-17 بلاک2 و بلاک-3 برای عمیات در محیط رزمی شبکه محور ، دیتالینک را به این جنگنده اضافه کردند . رئیس وقت مجتمع هواپیماسازی پاکستان ( مارشال جواد احمد ) و الان مارشال سید نعمان علی /// چند سال پیش مدعی بود که این مجموعه قابلیت تحویل سالانه 16 فروند تاندربلاک-2 را به نیروی هوایی پاکستان دارد . این نسخه بلاک 2 توی نیروی هوایی پاکستان ظاهرا نقش های متعددی را قرار هست بازی کند ، بعنوان جت آموزشی برای خلبان های اف-16 و در آینده جی-10سی نیروی هوایی پاکستان ، جنگنده آموزشی پیشرفته ، هواگرد ضربتی هوابه زمین ، با مسلح شدن به غلاف های شناسایی بعنوان یک هواگرد شناسایی سرنشین دار ( برخلاف نظر دوستانی که معتقدند عمر هواپیماهای سرنشین دار شناسایی تمام شده !!! ) ، ایرفریم اصلی جی اف-17 وجود تثبیت کننده های عمودی در مخازن سوخت ، استفاده از مخازن سوخت یکپارچه در هواگرد نظیر جنگنده اف-16 (با ظرفیت 4910 پاوند سوخت داخلی ) که به همراه سه مخزن سوخت خارجی مجموعا 10000 پاوند سوخت را می تواند با خودش حمل کند ، بلاک-2 تاندر رادار NRIET/CETC KLJ-7A را هم بخودش می بیند که تحت مجوز چین در تاسیسات کمرا دارد تولید میشود تاندر بلاک3 بر خلاف نمونه های قبلی به یک رادار آرایه فازی چینی مسلح شده ، دیتالینک مورد استفاده در این نسخه قابلیت به اشتراک گذاری داده های بیشتری را دارد و پاکستانی ها معتقدند که این نمونه با نسخه های اف-16 موجود در نیروی هوایی این کشور برابری می کند . براساس اطلاعاتی که تا الان منتشر شده ، سیستم پرواز با سیم (FBW) سه محوره ، نصب سیستم جستجوگر مادون قرمز (IRST) ، سامانه نمایشگر و دید روی کلاه پروازی خلبان (HMD/S) ، سامانه هشدار شلیک موشک (MAWS) ، نمایشگر سربالا (HUD) هولوگرافیک ، نسخه به روز شده ای از سیستم مدیریت جنگ الکترونیک ، یک هارد پوینت ویژه زیر بخش دماغه و احتمالا پیشرانه روسی آردی-93 ام آ دارد . ضمن اینکه در سازه و بدنه بلاک-3 به مقدار بیشتری از مواد مرکب استفاده شده تا ضمن کاهش وزن اصلی هواپیما ، عملکرد پروازی بهتری را به نمایش بگذارد کلاه پروازی تی کا-14 که گفته شده برای نیروی هوایی پاکستان یک نسخه متفاوتی طراحی شده چند فقره قابلیت دیگری هم هست ، از جمله اینکه این جنگنده قرار بود که کنترل هوتاس مجهز بشود ، سامانه کنترل فشار هوای کابین ، سامانه جدید خنک سازی کابین ، سامانه جدید تامین اکسیژن ، براساس اطلاعاتی که سال 2010 منتشر شد ، مخزن سوخت مرکزی این جنگنده گنجایش 800 لیتر سوخت را دارد ( در نسخه بلاک یک ) . عمر نسخه بلاک1 آن حدود 4000 ساعت پرواز یا حدود 25 سال هست . اولین اورهال سنگین _ چک رده دی _ آن هم بعد از اتمام 1200 ساعت پرواز تعیین شده . سامانه های فرود کور (ILS) ، تکن ، رادیوهای مخابراتی وی اچ اف و یو اچ اف و نظایر این پی نوشت : البته بحث در این مورد یک مقداری پیچیده تر هست ولی عجالتا این موارد محضر عزیز شما تقدیم شد رونمایی و تحویل انبوه جی اف-17 تاندر بلاک-3 به نیروی هوایی ارتش پاکستان
-
2 پسندیده شدهان شالله که خرید صورت بگیره اما به نظر من سوخو 30 های به روز رسانی شده با رادار سوخو 35 بهتر از سوخو 35 هست سوخو 30 تو بازار جهانی فروش زیادی داشته کشوری هایی مثل هند یا چین قطعاتی از این هواپیما را تولید می کنند اگر روسها بخوان قطعه ندن اختمال اینکه بتونیم قطعات سوخو 30 را بتونیم گیر بیاریم بیشتر از سوخو قطعات سوخو 35 هست حداقل 250 فروند بالگردهایی مثل میل 17 و 20 فروند میل 26 بعلاوه 60 فروند میل 28 و همین تعداد میل 35 برای مرزبانی مورد نیاز هست
-
2 پسندیده شدهمسئله ای که ممکنه ذهن مسئولان رو به خودش تا حدودی مشغول کنه مسئله چگونگی رسانه ای کردن اینچنین خرید های نظامیست اون هم از بُعد شرایط پرداخت بهای این قرار داد به عموم مردم. برای فعالان میلیتاری این خرید ها به یک آرزو و رویایی شیرین و دور و دراز تبدیل شده بود و به اینها هم راضی نیستیم؛ اما در مورد رسانه ای شدن آن در بین عموم مردم که متاسفانه آنقدر در فشار و تنگنای اقتصادی هستند که به لزوم هزینه های نظامی برای امنیت کشور تقریباً فکر نمیکنند ممکن است باعث بروز جبهه گیری هایی باشد خصوصاً زمانی که هیاهوهای رسانه های معاند هم پشت قضیه بیوفته که دولت ایران چرا در این شرایط سخت اقتصادی مردم، اینچنین خرید های سنگینی! باید انجام دهد و احتمالاً رشد قیمت دلار و تورم ناشی از آن رو هم به همین مسائل هزینه های نظامی و بی توجهی دولت جدید به معیشت مردم گره بزنند و از آن استفاده های رسانه ای و یا در جهت ناراضی کردن مردم از شرایط بکنند کما اینکه در حد همین پخش شدن شایعه خرید احتمالی در فضای مجازی کم و بیش این مسئله را دیده ایم. ممکن است که دولت و مسئولان مرتبط با امر جهت اجتناب از این مواردی که عرض کردم راهکار هایی رو پیش رو بگیرند: ۱- مفاد قرار داد از لحاظ تعداد یا مبلغ را تا حدودی مخفی کنند و یا کم کم دست به ورود یا به نمایش گذاشتن جنگنده های خریداری شده بزنند تا این وجه مسئله را کنترل کنند. ۲- با اغناء افکار عمومی در مورد شرایط پرداخت مثلاً نفتی که بدلیل تحریم های غرب مشتری ندارد و روی دستمان مانده آن را پرداخت میکنیم که تاثیری در اقتصاد و رشد ارز نخواهد داشت. در هر صورت به نظرم باید از این جهت هم به مسئله نگاه کرد که شاید دلیل تعداد کم جنگنده های اعلام شده هم در این مسائل نهفته باشد. شاید. البته لازم است که نیاز به بروزرسانی نیرویهای نظامی و بخصوص نیروی هوایی با توجه به شرایط منطقه برای عموم مردم تشریح شود اما متاسفانه همیشه اکثریت جامعه به این موارد به دید هزینه های مازاد و بی دلیل و تحمیلی بر کشور می نگرند. خبر هایی بود که مدتیست جهت آموزش جنگنده های جدید، نیرو به روسیه اعزام شده که امیدوارم درست باشه.
-
2 پسندیده شدهامیدوارم خرید برای ارتقا سازمان رزم نهاجا محدود به این ۲۴ فروند نشه واقعا نیروی هوایی چند دهه بشدت مورد غفلت قرار گرفته! خرید ۲۴فروند(۲اسکادران) و خرید چند اسکادران دیگه در حد پتانسیل تامکت های افسانهای برای سالهای پیش رو الزامیه.... البته پدافند هم در هسته خودش نیاز حداقلی ۲تا۳ آتشبار اس۴۰۰ با موشک40n6بابرد۴۰۰کیلومتری داره!! بخصوص که اس۳۰۰های ما با اس۴۰۰ به راحتی هماهنگ و یکپارچه میشه!! اس۳۵۰ هم گونهای موشک حرارتی تصویر ساز داره که برای بخش دریایی نمونه دریایی اون مثل ردوت میتونه روی ناوهای پروژه لقمان بشدت عالی باشه برای ایجاد چتر و پوشش پدافندی در دریا! سامانه اونیکس و موشک های یاخونت هم مفید هست بخصوص که ما ascm فراصوت نداریم! والبته بخش ترابری هوایی که بشدت تحلیل رفته هم باید دنبال تقویت فوری اون باشیم بخصوص که دنبال اثر گذاری و تاثیر سریع توی تحولات منطقه و حوادث داخلی هستیم.....
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاینفوگرافیک: خسارات هواگردهای ائتلاف سعودی و آمریکا در جنگ یمن
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم چین انواع مختلفی از بمب های هدایت شونده کوچک با دقت بالا را از سال 2012 در نمایشگاه های مختلف نشانداده است عمده استفاده این تسلیحات برای نصب و استفاده بر روی پهبادها است مانند بمب کوچک FT-9 و یا بمب های کوچک FT-10 ، بمب های هدایت لیزری YZ-200 بمب های هدایت شونده لیزری50 کیلوگرمی GB50 و بمب های هدایت شونده لیزری 100 کلوگرمی GB100 این بمب ها را می توان به کلاهک های نافذ جهت حمله دقیق به اهدافت حفاظت شده در پناهگاه ها هم مجهز کزد. سری بمب های FT و سری بمب های هدایت شونده دقیق LeiShi-6(LS-6) توسط مرکز توسعه فن آوری Luoyang توسعه پیدا کردند. این سری از بمب ها برای رقابت با سری بمب های JDAMTJDMA-ER و SDB ایالات متحده توسعه پیدا کردند. در این مورد از بمب ها با بالهای تاشو و یا بمب ها با قطر کم غربی نمونه برداری شده همچنین پروتکل های ارتباطی این بمب ها سازگار با استاندارهای غرب هستند و می توانند بر روی انواع جنگنده های غربی نصب شوند. این مسئله باعث شده که شرکت Aerospace Long March تنها شرکتی در خارج از ایالات متحده باشد که توانسته طیف متنوعی از انواع بمب های هدایت شونده را تولید کند و وارد بازارهای جهانی بکند. در سال 2012 شرکت هوافضای Changzheng چین سری محصولات Feiteng از جمله FT-3A،FT-6A و FT-7A را به بازار ارائه کرد. این شرکت یکی از شرکتهای تابعه گروه علم و فن آوری هوافضا چین است. استفاده از سامانه Beidou مبنای هدایت دقیق بمب های سری Feiteng است براساس گزارشهای موجود سری بمب های Feiteng چین از رابطهای الکترونیکی مشابه با استاندارهای غربی استفاده می کند و می واند روی هر جنگنده غربی نصب شود. آکادمی وسایل نقلیه پرتابی چین اعلام کرده که بمب های سری FT(Feiteng) مجهز به سیستم ناوبری جهانی GNSS هستند و انها دیگر به سیستم هدایت GPS ایلات متحده نه نیاز دازند و نه اطمینانی به آن دارند. هر چند گفته شده در صورت نیاز می توان گیرنده های GPS را هم روی انها علاوه بر گیرنده های گلوناس روسیه و یا بایدو چینی نصب کرد. وزن سری بمب های Feiteng از 25 کیلوگرم تا 700 کیلوگرم متغییر است و برد آنها از 20 تا 150 کیلوگرم است انها را از پهبادها و بمب افکن ها می توان استفاده کرد موثرترین و قدرتمندترین بمب این خانواده FT12 است بمب TL-2 اولین بمب هدایت شونده انبوه چینی هست کیت هدایت برای بمب با وزن 500 کیلوگرم طراحی شده . مشابه بمب های سری Paveway1/2 آمریکا است این بمب به طور گسترده در نیروی هوایی چین استفاده میشود. خطا در حدود 5 متر هواپیمای Q-5M با مخازن سوخت و دو بمب هدایت لیزری و نشانه گذاری لیزری دردماغه بمب هدایت لیزری GB1 که از بمب TL-2نمونه برداردی شده تفاوت آن در دماغه هست که در دماغه از سیکر های لیزری روسی نمونه برداری شده این بمب 38/0 متر قطر و 68/0 متر طول دارد و وزن آن 563 کیلوگرم است برد آن در حدود 24 کیلومتر است و می تواند تا یک و نیم متر بتن مسلح نفوذ کند. این بمب الگو برداری شه از بمب GBu55 هست که تصویر اونو روی بال اف 16 می بینید سیکر بمب TL3 Tl2 در کنار TL3 v بمبهای ft-1/FT-2 با هدایت ترکیبی ماهواره و اینرسی با وزن 500 کیلوگرم که مشابه GBU-32 هستند داریره خطای این بمب در حدود 30 متر است . در بمب FT-2 با اصلاحات انجام گرفته با اضافه کردن بال برد به 60 تا 90 کیلومتر رسیده در حالی که در FT-1 برد در حدود 18 کیلومتر بود. بمب های سری Ft-3 /FT-4 با وزن 250 کیلوگرم با هدایت ماهواره ای بمب FT-5 که شبیه FT-1 است اما وزن آن کمتر و در حدو 100 کیلوگرم است اما قابلیت نفود در پناهگاه را ندارد بمب FT-6 با وزن 250 کیلوگرم که بدنه کشیده تری دارد و سیستم هدایت ان مشابه FT-2 است بمب های خانواده Luoyang/CASC LS-6 هدایت ماهواره ای وزن 500 کیلوگرم بردحداکثر 60 کیلومتر در طرح DAMASK/HART نیروی دریایی ایالات متحده بمب یک تصویر از محیط اطراف میگیرد و با تصویری که از قبل در حافظه خود دارد مقایسه می کند سپس موقعیت بمب بررسی می شود بعد از یافتن خطا بمب به سمت هدف می رود در این برنامه از تکنیک های تصویر برداری امواج میلی متری و تصویر برداری حرارتی استفاده میشود هر دو روش های قابلیت حمله به اهداف متحرک را به بمب می دهد بمب های سری LS-6 یک سلاح کم هزینه و بسیار موثر هوا به سطح برای حمله به اهداف زمینی هستند که برای افزایش دقت از سیستم اهواره ای هم استفاده می کنند. قابلیت ها: قابلیت پرتاب از خارج برد سیستم های دفاع هوایی کوتاه برد قابلیت استفاده در تمامی شرایط آب و هوا و روز و شب هزینه کم و تاثیر بالا قابلیت شلیک کن فراموش کن مقاومت در برابر جمینگ و تداخل واحد هدایت و کنترل مدولار قابلیت حمله به چند هدف بمب های سری LS-6 قابلیت پرتاب از ارتفاع بالا و سر خوردن به مدت زمان زیاد را دارندو قیل از پرتاب سیسان INS بمب با هواپیما هماهنگ می شود و برنامه ماموریت در سیستم هدایت بمب دانلود می شود. بعد از جدا شدن بمب از هواپیما در ابتدا سیستم تثبت کننده بمب چک می کند که ایا بمب به درستی از هواپیما جدا شده یا نه و بعد بالها کنترل کننده باز می شوند و بمب را در مسیر خود قرار می دهند یک ناوبری ترکیبی INS/GPS مسیر بمب تا هدف را بررسی می کند و دستورات را به خلبان خودکار می دهد در نقطه ازپیش تعیین شده بمب وارد فاز نهایی هدایت خود می شود در این مرحله بمب به صورت عمودی در می اید و با تصویر برداری به سمت هدف می رود. ارتفاع پرتاب بین 4000 تا 11000 متر سرعت پرتاب بین 600 تا 1000 کیلومتر بر ساعت بیشترین برد در ارتفاع 11000 متری و سرعت 900 کیلومتری 60 کیلومتر است دایره خطا کمتر از 15 متر منطقه کشتار در فضای باز بین 5000 تا 10000 متر مربع برای اهداف زرهی و حفاظت شده 100 تا 500 متر مربع بمب های سری YL چین در نمایشگاه ژوهای 2016 آخرین و پیشرفته ترین مهمات هدایت شوند با دقت بالای ارتش چین به نام Yunlei YL (ابر تندر) توجهات زیادی را به خود جلب کرد. این سلاح های هدایت شونده که سبک تر و کوچکتر از بمب های هدایت شونده سنتی هستند برای انواع جنگنده، بالگرد، بمب افکن و پهبادها طراحی شده اند. به عنوان مثال جنگنده جی 20 زمانی که 12 بمب با قطر کم را در محفظه های داخلی خود حمل کند می تواند 12 هدف متحرک و یا ثابت را مورد اصابت قرار بدهد. بمب هایی که به نمایش گذاشته شده اند همه زیر مجموعه یک خانواده از بمب sdb چینی هستند که می توانند با اهداف مختلف درگیر شوند و قابل مقایسه با بمب های SDB2 ایالات متحده هستند. از نظر تاریخی تسلیحات هدایت شونده اولیه دارای معایبی از جمله دقت کم عملیاتی در شب و هواهای نامناسب، دشواری در حمله هم زمان به چند هدف و فقدان عملکرد هدایت مستقل بودند. ظهور نسل اول بمب های هدایت شونده ماهواره ای JDAM در ایالات متحده این معضل را تا حدودی رفع کرد. این دستگاه های از سیستم ماهواره ای جی پی اس برای اصلاح مسیر سیستم ناوبری اینرسی خود استفاده میکردند و این اطمینان را به اپراتور می دانند که در هر شرایط آب و هوایی قادرند به هدف ضربه بزندد. از طرف دیگر JDAM به صورت کیت به بمب های معمولی اضافه میشد و از این نظر هزینه کمی داشت. چین قبلا بمب های سری Feiteng FT را که مشابه بمب های JDAM هستند را در اختیار داشت اگر بمب FT-1 در ارتفاع 5000-12000 متری و با سرعتی بین 6/0 تا 9/0 ماخ پرتاب شود می تواند به اهدافی در فاصله 20 کیلومتری با دقتی بین 10-30 متر برسد. JDAM چندین مشکل داشت 1- هنوز حجم و وزن زیادی داشت 2- دقت ان کم تر از اونی بود که حجم و وزن مواد منفجره را کم کرد 3 – توانایی حمله به اهداف متحرک را نداشت 4- عملکرد این بمب ها به گونه ای بودکه نمیشد برای حمله به اهداف زاویه حمله را تعیین کرد. از طرفی در درگیری های امروزی گاها باید خسارات جانبی را کاهش داد و این مسئله نیازمند افزایش دقت و کاهش وزن مواد منفجره بمب است. مهندسان نظامی چینی سیستم هدایت ماهواره ای را با سیستم هدایت فوتوالکترونیکی ترکیب کردند به طوری که SDB های چینی یک سیستم هدایت ترکیبی را در اختیار دارند. این بمب های قادرند در فاصله بسیار کم هدف ( 1متری) منفجر بشوند برای همین به مواد منفجره زیادی نیاز ندارند. وزن این تسلیحات 50،100،250 و 500 کیلوگرم است. به دلیل استفاده از روشهای هدایت با دقت بالا مانند تلویزیونی ، تصویر برداری حرارتی و لیزری نیمه فعال نوع جدید بمب ها قادر هستند درهر نوع شرایط آب و هوایی و کامل مستقل اهداف متحرک ماننده تانک ها و یا حتی قایق های تندرو را شناسایی و منهدم کنند. آخرین بروز رسانی که توسط مهندسان چینی بر روی این تجهیزات انجام گرفته نصب ابزار هدایت موج میلی متری برای این نوع از بمب ها است. تا اطمینان از عملکرددقیق این سلاح در محیطهای مختلف اقزایش پیدا کند. در برخی از بمب ها سیستم هدایت ترکیبی دوحالته تصویربرداری حرارتی و موج میلی متری وجوددارد که از مزایای هر دو روش را همزمان استفاده می کند. از نظر آیرودینامیکی مهندسان چینی بدون در نظر گرفتن شکل بمب های سنتی ، اشکال آیردینامیکی جدید با کارایی بالا و روش های کنترلی مناسب برای هدایت این نوع از بمب ها طراحی کردند. به عنوان مثال در آخرین مدل این بمب ها پشت بمب ها به صورت الماس شکل و با بال های تاشو طراحی شده که این امکان به سلاح را می دهد تا هم قدرت تخریب بیشتری داشته باشد و هم به برد 90 کیلومتر دسترسی داشته باشد. مهمتر ازآن ، اشکال جدید ایرودینامیکی این امکان را می دهد که مسیر بمب به گونه ای اصلاح شود که از انرژی جنبشی بمب بتوان بیشترین استفاده را برای نقود در اهداف را کرد. بمب های جدید چینی می توانند حتی با توجه به نوع هدف زاویه برخورد را هم تعیین کنند به عنوان مثل در ضربه زدن به یک هدف در صورت لزوم با زاویه ای کامل عمودی به سقف هدف برخورد کنند تا توانایی نفوذ بمب را حداکثر برسانند. این قابلیت این مزیت را قراهم می کند به بمب های با وزن های کمی حتی 100 و یا 50 کیلوگرم بتوانند به اهداف حفاظت شده با یک متر بتن نفوذ کنند و بعد از نفوذ مواد منفجره در داخل پناهگاه منخجر شود و اثر تخریبی آن به حداکثر برسد. اگرچه بمب های هدایت شونده با قطر کوچک ، گران تر از بمب های هدایت شونده معمولی که داری کیت هدایت هستند، میباشند، اما اثربخشی جنگی و مقدار بمب های حمل شده در یک زمان بسیار بیشتر از بمب های هدایت شونده است، و این مزیت را خواهند داشت که به تعداد زیاد قابل حمل هستند همانطور که دقت سیستم موقعیت یابی ماهواره ای Beidou همچنان در حال بهبود است، کاربران سلاح های نظامی و تجاری خارجی چین قادر خواهند بود به طور کامل از انحصار سیستم GPS ایالات متحده خلاص شوند و یک روش هدایت دقیق کاملاً مستقل به دست آورند. آشنایی با خانواده بمب های YL 1- YL-7 بمب خوشه ای کوچک با وزن 50 کیلوگرم 2- YL-8 بمب هودایت لیزری مشابه بمب آمریکایی GBU-12 Paveway II هدایت لیزری LGB با وزن 200 کیلوگرم 3-YL-10 بمب هدایت شونده کوچک با وزن 50 کیلوگرم 4- YL-12 بمب با هدایت لیزری و ماهواره ای با وزن 500 کیلوگرم 5- YL-13 بمب هدایت لیزری با وزن 100 کیلوگرم 6- YL-14 بمب با قطر کم SDB با وزن 100 کیلوگرم 7- YL-15 بمب هدایت شونده کوچک که عمدتا توسط هواگردهای بدون سرنشین حمل می شود که شباهت های زیادی از نظر ظاهری با اسپایک NLOSاسراییل دارد با وزن 25 کیلوگرم منبع منبع 2 منبع3 laser-guided bomb = LGB Small Diameter Bomb =SDB بمب های YL-8 به نام CS/BBD3 و YL-13 به نام CS/BBD1 و YL-14 به نام CS/BBD2 هم نامگذاری شده اند. چینی ها ادعا گردند تنها کشوریه هستند که بمب sdb با برد زیاد و وزن کمتر از 100 کیلوگرم ساخته اند.البته gbu39 آمریکایی هم وزنی در حدود 110 کیلوگرم دارد خیلی از روش هایی که ذکر شده برای هدایت تسلیحات چینی تست هایی داشته انداما هنوز عملیاتی نشدند تنوع بمب های هدایت شونده چینی بیشتر از مطالب ذکر شده که ان شالله اگر فرصت شد ذکر خواهند شد. هر چند سعی کردم مطالب را بررسی کنم اما در نهایت با توجه به طولانی شدن مطلب حتما اشتباههای وجود خواهد داشت از همه دوستان عذر خواهی می کنم
-
1 پسندیده شدهو در لفافه ادامه دادند البته همون که گفتیم: "بین کشورهای اتمی" جنگ نباید اتفاق بیفتد والا که اگر اراده کنیم و منافعمون ایجاد کنه کشورهایی که نگذاشتیم به بمب اتم برسند اصل خوراک اتمی خوردن هستند. باور ندارید؟ تهدیدات مستقیم خودمون و صهیونیستها ضد ایران مبنی بر حمله اتمی جلوی راکتور اتمیمون اگر قانعتون نکرد حتما به دکتر مراجعه کنید!
-
1 پسندیده شدهفکر نکنم حتی روسیه یا چین جنگنده هایی در اختیار داشته باشند که بتونن برتری هوایی را از ناتو بگیرن اما در زمینه تهاجی حق باشماست اگر موشک های کروز یا sdb بشه تولید کرد که از سوخو شلیک بشه همچینین غلاف های هدفگیری مناسب یا حتی غلاف های شناسایی خیلی بدرد ما می خورن بالگرد جایگاه خودش را خواهد داشت روسیه امده روی کاماف 52 رادار ارایه فازی نصب کرده اینجوری کاماف از فاصله بسیار دور میتونه وظایف گوناگونی را انجام بده اا میل 35 یک مزیتی که داره هم سلاح داره و هم میتونه چند نیروی ویژه را با خودش حمل کنه می تونه پشت خطوط دشمن نیرو پیاده کنه از اونها پشتیبانی بکنه
-
1 پسندیده شدهخبری بود گویا ایران قرار هست پول 24 فروند سوخو ( تقریبا 2 مد د ) را با تهاتر نفت تصفیه کنه و احتمالا در سفر آتی رییس جمهور به روسیه و دیدار با پوتین هم رسمی بشه. (مشخصا بحث مالی عامل مهمی است در خریدهای ما که دستمون را بسته حسابی) حالا چندان موثق نیست ولی حساب کنید رییسی سفر بعدی بره روسیه با خودش سوخو بیاره! خبر خوبی خواهد بود هرچند به نظرم زمانبندی طوری هست که همون در موعد مشخص شدن وضعیت برجام خواهد بود و تا قبل از اون اتفاقی نمیفته. حالا البته 24 فروند که خیلی کمه و بحث اموزش ها و تجهیزات و ... هم هست که اگر استارت نخورده باشه راه درازی در پیش هست.
-
1 پسندیده شدهشبیه سازی آتشبار موشکی دوربرد یگان های موشکی سپاه علیه راکتور هسته ای اسراییل https://www.aparat.com/v/rg8NQ پی نوشت : این مساله را همین جا به صراحت عرض کنم ، این شلیک ها ، در زمان صلح و در شرایطی که آسمان ایران فاقد حضور تهدید علیه سامانه های موشکی ( چه لانچرهای متحرک و چه موشکهای دپو شده در شهرهای موشکی و سامانه های شلیک از زیرزمین ) ، صورت گرفته . وضعیت در زمان جنگ بطور کامل با این صحنه ها متفاوت هست . برای شلیک امن ، نیاز هست تا آسمان خودی در زمان عملیات رزمی ، از وجود هرگونه تهدید هوایی ( سرنشین دار و بدون سرنشین ) خالی باشد . این را در تحلیل های خودمون همیشه به یاد داشته باشیم .
-
1 پسندیده شدهکیفیت کار و رنگ نشدگی قوطی هایی که برای لانچ پهپاد استفاده شده نشون میده فقط همین یک کانتیر برای رزمایش آماده شده و تولید انبوه و کارخانه ایی نیست احتمالا نمونه تیوپ دارش مثل انواع خارجیش برای خود ما تولید بشه این به نظر میرسه در اختیار گروههای تحت حمایت ما قرار بگیره مثلا جهاد اسلامی یا حزب الله و کار رو برای اسراییل سخت میکنه
-
1 پسندیده شدهجمعبندی نکات مرحله آخر رزمایش با بررسی تصاویر با کیفیت از مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم-١٧ که توسط "ایما مدیا" منتشر شده نکات جالب توجهی بدست میآید. همانطور که قبلا گفته شد، با توجه به توضیحات سردار حاجیزاده این ١۶ موشک پرتاب شده به سمت یک هدف نبوده است بلکه ١٢ موشک کوتاهبرد و میانبرد (از خانواده فاتح) در عملیات ترکیبی با پهپاد به سمت هدف شبیهسازی شده از نیروگاه اتمی دیمونا و ۴ موشک دوربرد از کلاس قدر و عماد و سجیل به سمت هدف یا اهداف متفاوتی پرتاب شدهاند که احتمالا بخاطر مسائل حفاظتی علیالخصوص بدلیل استفاده از سرجنگی جدید مانورپذیر، تصویری از اصابت این موشکها منتشر نشده است. در تصاویر پایین ١٢ اصابت موشکی صورت گرفته به هدف شبیهسازی شده نیروگاه هستهای دیمونا را مشاهده میکنید. نکته جالب توجه اینکه جهت اصابت ٨ موشک اول متفاوت از جهت اصابت ۴ موشک آخر هست. با دقت در تصاویر منتشر شده، مشاهده میشود که ٨ موشک از کلاس ذوالفقار و دزفول در یکی از محلهای پرتاب موشک حاضر بودهاند. نکته جالب توجه اینکه طی گزارش منتشر شده سپاهنیوز از رزمایش علاوه بر موشکهای دزفول و ذوالفقار به موشک زلزال نیز اشاره شده است در نتیجه میتوان گفت علاوه بر ٨ موشک ذوالفقار و دزفول که تصاویر پرتاب آنها منتشر شده ۴ موشک دیگر (احتمالاً از خانواده زلزال) از جای دیگری شلیک شدهاند که تصویر پرتاب آنها منتشر نشده و این ۴ موشک همانهایی هستند که با زاویه متفاوت به هدف شبیهسازی شده نیروگاه هستهای دیمونا برخورد کردهاند. با انتشار تصاویر اولیه از مرحله آخر رزمایش توسط صداوسیما، صحبتهایی مبنی شکست پرتاب یک موشک سجیل مطرح شده است و اینطور بیان شده که با توجه به نام رزمایش یعنی پیامبر اعظم-١٧ تعداد ١٧ موشک در نظر گرفته شده بود که یکی از موشکها عمل نکرده است ولی طی بررسی تصاویر باکیفیت منتشر شده توسط "ایما مدیا" مشاهده میشود که این فرضیه غلط هست. همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید حداقل ٧ موشک از کلاس قدر و عماد و سجیل در یکی از محلهای پرتاب مهیا بودهاند پس تعداد موشکهای حاضر در رزمایش ١٧ عدد نبوده است. با توجه به اینکه سناریو و هدف در نظر گرفته شده برای موشکهای کلاس قدر و عماد و سجیل رسانهای نشده است پس نمیتوان در این باره نظر قطعی داشت مثلاً یک فرضیه قوی که میتوان مطرح کرد این است که سناریوی در نظر گرفته شده برای موشکهای کلاس قدر و عماد و سجیل بصورت پرتاب ۴ موشک و همراهی تعدادی موشک ذخیره برای این پرتابها بوده است و موشکی که عدم شلیک آن در تصاویر اولیه رسانهای شده بود دلیلی مبنی بر نقص فنی آن نیست بلکه این موشک به همراه مواردی که در تصاویر بالا مشاهده میشود بصورت رزرو برای ۴ پرتاب اصلی در محل رزمایش در نظر گرفته شدهاند بودند. @iranian_defensive_power
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. سلام - احتمالا بد ترجمه شده یا مسئول ادیت جملات در این وزارتخانه به شکلی جمله را درآورده که معنی دوگانه بدهد ، یعنی 1- پرتاب آزمایشی ( که به معنای این هست که ایرانی ها هنوز در مرحله آزمایش هستند و این حرفهایی که مبنی بر تولید انبوه هست ، هیچ ارزشی ندارد ، به زعم آنها ) 2- ترجمه عبارت ballistic missiles in a test launch را می شود بصورت "شلیک موشکهای بالستیک در آزمایش ( معادل رزمایش ) هم حساب کرد ولی می تونستند از واژه military exercise هم استفاده کنند 3- عبارت " ballistic missiles designed to be capable of delivering nuclear weapons " هم جالب هست . یعنی مخاطب انگلیسی زبان در تمام کشورها بدون داشتن هیچ پیش زمینه ای نسبت به ایران و برنامه هسته ای ، با مطالعه این بیانیه ، یک پیش زمینه منفی به قابلیتهای دفاعی ما پیدا می کند ولی در مجموع خباثت اینها ، حتی در ادبیاتی که استفاده می کنند هم ظهور و بروز دارد .... اگر قرار باشد این خباثت را بخودشون برگردونیم ، خیلی هوشمندانه تر باید عمل کرد در حوزه های مختلف ما استفاده ایران از موشکهای بالستیک را در آزمایشی که امروز انجام شده است محکوم میکنیم. این پرتاب نقض آشکار قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است که ایران را ملزم می کند هیچ گونه فعالیتی در رابطه با موشک های بالستیک طراحی شده برای حمل سلاح هسته ای - از جمله پرتاب هایی با استفاده از فناوری موشک های بالستیک - انجام ندهد. پی نوشت : این رویداد را باید در تاپیک تبلیغات به عنوان یک نمونه بررسی کرد ... پدیده ای که وزارت امور خارجه ، ستاد کل نیروهای مسلح ، آقایان و حضرات سخنگویان دولت ، وزارت دفاع ، وزارت اطلاعات ، سخنگویان سپاه و ارتش باید آن را مورد توجه قرار بدند . بعبارت بهتر ، اگر قرار هست به دشمن ، فحش هم بدهیم ، آنقدر باید دیپلماتیک و هوشمندانه باشد که تا مغز استخوان اشون بسوزد ... 2- لینک بیانه امور خارجه انگلیس
-
1 پسندیده شدهسلام تسنیم گفته تانکهای کرار که در حقیقت تانکهای تی72اس ارتقایافته هستند به نیروی زمینی ارتش تحویل شدهاند.(تانکهای کرار تحویلشده به نیروی زمینی سپاه، در حقیقت نمونه ارتقایافته تانکهای تی72ام این نیرو هستند)
-
1 پسندیده شدهبا سلام ، لطفا این واتر مارک های روی عکسهارو کوچکتر کنید ، هیچ چی از خود عکسها مشخص نیست !
-
1 پسندیده شدهبایرکتار و مهاجر 6 همرده هستند (مشخصات بایرکتار کمی بهتره). غزه هم چیزی بین MQ1 و MQ9 هست.
-
1 پسندیده شدهشاید یکی از مهمترین موانع چنین قراردادی بحث تحریم تسلیحاتی ایران و فشارهای مستقیم آمریکا باشه. به هر حال شرکتهای تسلیحاتی بزرگ چینی هنوز به شکل مستقیم تحت تحریم قرار نگرفتند و حتی اگر وضعیت فعلی را در نظر بگیریم (که آمریکا ادعاش مبنی بر قطعنامه 2231 را پس گرفته) ولی دستور اجرایی تحریمهایی که یکجانبه ترامپ در اواخر دورش امضا کرد علیه معاملات تسلیحاتی ایران مانع بزرگی است کاملا. ولی از طرفی شاهد هستیم آمریکا شروع کرده شرکتهای چینی را به مرور تحریم کردن. حتی شرکتهای فناور چینی در بحث تراشه و تکنولوژی های پیشرفته به بهانه ارتباط با ارتش چین یکی یکی در حال تحریم هستند (که قطعا چین حتی حاضر هست امتیازاتی بده تا این اتفاق نیفته از اونجا که یک صنعت در مسیر پیشرفت هست برای چین و هنوز به تکنولوژی های آمریکایی نیاز داره در این عرصه در لایه دوم) این هم وجه مثبت داره و هم منفی. شرکتهای چینی را بسیار محافظه کار کرده تا اقدامی نکنند که بهانه به دست آمریکا بده برای تحریم گسترده و وجه مثبتش هم اینکه اگر این روند ادامه پیدا کنه و تحریمها کامل بشند شاید معامله با ایران دیگه از مرز ریسک رد بشه. اصولا وضعیت جدید: تمرکز غر ب روی چین، قدرت گرفتن متحدان کلیدی آمریکا مثل کره جنوبی در همسایگی چین، ادعاهای ارضی ژاپن و احیای سریع ارتش ژاپن و حتی مناقشاتی که چین با همسایگانش از جمله فیلیپین و مالزی و حتی اندونزی داره و دورتر بحث هند و وابستگی کاملش به آمریکا در امور سیاسی و ... همه دورنمای همکاری ایران با چین را بسیار ضروری و موجه جلوه میده (کاملا در راستای منافع دو طرف. یعنی هم با شرایط جدید چین بهتر از ایران برای وضعیت فعلی و تعادل بخشی و ایجاد برگه های مقاومت در برابر این نفوذ و ضربات خزنده پیدا نمیکنه و هم ایران با توجه به اقتصاد بزرگ چین و قدرت نوظهورش و نیازش به انرژی بهتر از چین ) از اینرو افزایش زمینه های همکاری اگر دو طرف جدی باشند و البته فرصتها از دست نره و سوء مدیریتی وجود نداشته باشه میتونه نقطه عطفی باشه برای ایران به خصوص.
-
1 پسندیده شدهبه نظر من j10c کاملا می تواند نیازهای ما رو پوشش دهد. ترکیه بدنه اصلی نیروی هوایی اش بر مبنای اف 16 است. j10 چیزی کاملا در کلاس اف 16 است. در این مقاله گفته شده محدودیت این جنگنده برد کم آن است. حملات در فواصل دور حتی اگر ما مجهز به سوخو 30 شویم بعید است بتوان انجام داد. به علت مجهز بودن رقبا به هواپیما و پدافندهای غربی. این گونه حملات به علت ریسک بالا با کمک موشک های بالستیک و کروز و پهباد قابل انجام است. چین از روسیه ثروتمند تر است. از روسیه دانش میخرد از امریکا می دزدد و خودش هم هزینه تحقیقات میکند بنابرین هر چند سال ارتقاهایی بر جنگنده های خود اعمال میکند که میتوان انها را از چین دریافت کرد. قیمت ان و هزینه عملیاتی ان هم پایین است. کلا گزینه مناسبی است. با خرید 150 فرورند j10c که پول ان با نفت پرداخت شود و شاید بتوان تحت لیسانس در ایران تولید کرد نهاجا کاملا احیا میشود. میتوان بعدا تعدادی نسل 5 هم به صورت تکمیلی از چین یا روسیه خرید
-
1 پسندیده شدهمعامله سرخ آیا قرارداد 400 میلیارد دلاری ایران و چین می تواند زمینه ساز فروش جتهای جی-10سی شود ؟!!! سوم آوریل 2021 به تقریب ، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، یک نقطه عطف قابل تامل بشمار می رود ، چرا که با قطع تمامی ارتباطات با غرب ، وقوع جنگ باعراق و پس از آن ایجاد شبکه ای درهم تنیده از تحریم های هوشمند بخصوص در حوزه تسلیحاتی و ایجاد ارتباطات نیم بند با اتحاد شوروی و سپس روسیه فدرال ، جمهوری اسلامی اینک در آستانه یک چرخش سیاسی در تاریخ خود قرار دارد ، چرا که در این تاریخ ، قراردادی به ارزش 400 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری گسترده چینی ها در ایران در ازای فروش سوخت های فسیلی میان طرفین به امضاء رسید . در واقع ، این روند از چند ماه پیش یعنی در ژوئیه 2020 با امضاء پیش نویس قرارداد اقتصادی / نظامی میان دو کشور همزمان با تحریم های گسترده ایالات متحده علیه منافع تجاری تهران آغاز گردید ، در حالی که براساس توافق موسوم به "برجام" تحریم های تسلیحاتی علیه این کشور در اکتبر 2020 منقضی شد و انتظارمی رفت که خریدهای نظامی ایران 4 دهه پس از سقوط رژیم گذشته ، صورت تازه ای به خود بگیرد . مقایسه ابعاد جی-10 با جتهای هم رده به ترتیب از راست : گریپن (سوئد ) ، یوروفایتر ، رافال ( فرانسه ) ، جی-10 (چین ) و برنامه لغو شده لاوی ( اسراییل ) اگر چه در طول این 4 دهه ، صنعت دفاعی ایران به نسبت از یک خوداتکایی قابل ملاحضه برخوردار شده ، اما ضعف شدید در حوزه پشتیبانی از ناوگان نیروی هوایی و کاهش کمّی سازمان رزم شاخه هوایی بدلیل جنگ با عراق و افزایش سوانح هوایی در سالهای پس از آن باعث شد تا پاشنه آشیل این کشور به مرور به یک شکاف بزرگ در مقایسه به تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل گردد . درواقع نیروی هوایی ایران ، یقیناً متکی به جتهای منسوخ نسل سوم آمریکایی است که در دهه هفتاد میلادی از همپیمان غربی اش خریداری شده بود ، در حالی که تنها پس از اتمام جنگ با عراق ، تعداد محدودی از هواگردهای رزمی سوخو-24 و میگ-29 در کنار برنامه ریزی برای نوسازی جنگنده هایی نظیر اف-14 و اف-4 بصورت عملیاتی در اختیار دارد . بطور طبیعی با توجه به گستره تهدید ، در کوتاه مدت نیروی هوایی ارتش این کشور نیازمند یک جنگنده سبک نسل ++4 در کلاس جی-10سی است که می تواند بعنوان یک کاندیدی بالقوه برای نوسازی نیروی هوایی ایران تا رسیدن به یک وضعیت باثبات در نظر گرفته شود . در این میان ، گرچه تهران در یک مقطع نظامی ارتباطات نظامی به نسبت گسترده ای را با روسیه برای نوسازی سازمان مسلح خود برقرار نمود ، اما برخی ناظران معتقدند که علیرغم پیشینه نامطلوب روابط نظامی میان ایران و چین در حوزه سخت افزاری ، تهران در درازمدت برای خرید نظامی متوجه چین شود . دراین زمینه کارشناسان نظامی براین اعتقاد قرار دارند که این امر تا حدودی دلایل سیاسی را در بطن خودمی پرورد ، چرا که روسها براساس زمینه تاریخی ، بطور معمول در ازای عدم فروش سلاح یا ایجاد تاخیر در آن از غرب و اسراییل درخواست امتیاز می نمود . بدین ترتیب ، لغو فروش بیشتری از جنگنده های میگ-29 و احتمالا میگ-31 در اوایل دهه نود میلادی تحت فشار غرب و همچنین ایجاد تاخیر در تحویل سامانه های اس-300 را می توان در این زمینه مورد بررسی قرار داد . علاوه براین ، در بازه زمانی پس از تحویل سامانه های اس-300 در داخل ایران شایعات گسترده ای در خصوص انتقال اطلاعات این سامانه به اسراییل برای سرکوب ان ، رواج پیدا کرد که هرگز تایید نشد ، بااین حال ، در صورتی که این ادعاها صحت داشته باشد ، جذابیت دسترسی به تسلیحات روسی تا حدودی کاهش پیدا می کند . اما جدای از ملاحضات سیاسی برخی معتقدند که جی-10سی می تواند گزینه جذاب تری نسبت به سخت افزارهای روسی باشد . این جنگنده تک موتوره ، هزینه عملیاتی کمتری را در مقایسه با جتهای سنگین تری نظیر سوخو-35 یا سوخو-34 به نمایش می گذارد ، ضمن اینکه گفته میشود از موشکهای هوابه هوا و الکترونیک پیشرفته ای نیز بهره می برد . علاوه براین ، تعداد تولید شده جی-10 سی ( تا 200 فروند ) در مقایسه با 12 فروند عملیاتی میگ-35 نیز عامل موثری نیز بشمارمی رود . به همین دلیل کارشناسان معتقدند که جی-10سی گزینه توانمند تری بدلیل برخورداری از رادار AESA و زیرسیستم های جنگ شبکه محور ، موشک های پی ال-15 ( که در مقایسه با AIM-120 و R-77 برد بلندی را در اختیار کاربر قرار میدهد ) خواهد بود . در کنار این فاکتورها ، جی-10 سی علیرغم تک موتوره بودن ، ارتفاع عملیاتی ، پایایی و سرعت قابل توجهی را در عین ارزان بود در اختیار دارد که می تواند جایگزین جنگنده های قدیمی تر اف-4 نیروی هوایی ایران و به تبع آن ، کاهش هزینه های عملیاتی نیروی هوایی گردد ، ضمن اینکه گسترش روابط اقتصادی میان ایران و چین ، تامین مالی این پروژه را تسهیل خواهد نمود . این روند ، نه تنها جای پای صنعت هوایی چین را در خاورمیانه محکم تر خواهد کرد ، بلکه فرصتی را فراهم می کند تا داده های ارزشمندی از رقابت رزمی محصولات چینی در برابر جتهای غربی بدست آید . از سویی دیگر ، ناظران نظامی براین باورند که خرید جی-10 سی می تواند دستیابی ایران به جتهای سبک تر جی اف-17 بلاک3 را سریع تر نماید ، اما مهم ترین عیب جی-10 سی ، برد رزمی کم آن است که این مساله خرید نسخه های جی-16 یا سوخو34/35/30 را برای ایران مطلوب تر می کند ، هر چند جهت گیری صنعت دفاعی ایران و سرمایه گذاری بر روی بدون سرنشین های تهاجمی برد بلند ، این نقص را تا حدودی ناموجه می سازد . پی نوشت : 1-بن پایه 2- یکی از نواقص مهم چنین تحلیل هایی ، پیش بینی نسخه یک جنگنده رزمی، صرفاً براساس هزینه های عملیاتی است ، در حالی که استاندارد موجود برای انتخاب یک هواگرد رزمی ، علاوه بر هزینه های عملیاتی ، می بایست براساس ماهیت و گستره تهدید ، وجود زیرساختهای فنی برای تعمیر و نگهداری و عملیاتی نگاه داشتن این هواگردها ، مبحث بسیار پراهمیت آموزش ، سازه های نگهداری ( فرودگاه های نظامی ) و ده ها عامل دیگر ( که از حوصله این نوشتار خارج است ) می بایست صورت گیرد . 3- تحلیل موجود در متن بطور کامل قابل تایید نیست و صرفاً برای آگاهی مخاطب برگردان شده ... 4- صرفاً برای میلیتاری MR9
-
1 پسندیده شدهعدم استفاده از فرصت تهدیدی بزرگتر از دشمن خارجی حقیقتا باید از مدیریت قراردادها توسط مسئولان ما باید ترسید واقعیتی که با بی پولی بر ملا شد در سال 92 تا 94 با این ایده که اگر فشار خارجی برداشته شود، به سمت برجام حرکت کردیم به امید آنکه بتوانیم اصلاحات اقتصادی رو انجام بدهیم و سروسامانی به اقتصاد کشور بدهیم برجام رخ داد ولی اقتصاد بیشتر از انکه فکر می کردیم ضربه خورد همه تقصیر ها به گردن ترامپ افتاد ولی هیچ کس نپرسید علت و ریشه در کجا بود؟؟؟؟؟ اکنون مثالی دیگر از زبان علاءالدين بروجردي سفير اسبق ايران در چين که چگونه امکان توسعه راه آهن سریع السیر در ایران در ازای پول نفت نادیده گرفته و رها شد. فکر کنم باز باید تاکید کرد که قراردادی همچون قرارداد 25 ساله با چین خطرناک نیست، بلکه بی مدیریتی و بی مسئولیتی یک مدیر برای یک فاجعه کافی هست. و متاسفانه مدیر بی مسئولیت کم در این دیار کم نیست. و بترسید از گل به خودی های این مسئولان خود بزرگ بین که در هر جناحی یافت می شوند
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی عین الاسد، پایگاهی که باید انهدام کامل را تجربه میکرد. مقدمه آنچه پیوسته در اخبار و تحلیل های غربی پیرامون ایران میخوانیم، بدون غلو کردن، این است که ایران در منطقه پروکسی هایی دارد که از دید آنها هم تروریست و آدم کش هایی خون آشامند، که به صغیر و کبیر، نظامی و غیر نظامی رحم نمیکنند، گویی که این تروریست ها مدتی در فضا زندگی میکرده اند و ایران این بیگانگان فضایی را برای مقابله با ایالات متحده که در همسایگی خودش قرار دارد به کره زمین آورده و حق حاکمیت این کشور در همسایگی خویش در ایالت های عراق و افغانستان و ولات عربی خلیج فارس را نقض نموده است. بنابراین لازم است تا با اقدامات بی ثبات کننده رژیمی که خود نیز بر ایالت ایران به غضب و با خشونت و تروریسم حاکم شده و البته با همین پروکسی های تروریست اش بشدت مقابله نمود، آنهم با هر ابزاری، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... گذشته از این دلایل بسیار محکم برای مقابله با ایران و شیعیان!، آمریکا دلایل اقتصادی محکمتری برای حفاظت از ایالت عراق دارد و آنهم نفت است که به حساب بنده با صادرات حدودا سالانه 80 میلیارد دلار نفت توسط عراق، این کشور اگر تمام فروش نفت خود را به ایالات متحده واگذار کند، میتواند هزینه 7 هزار میلیارد دلاری که آمریکا برای حفظ امنیت مردمش در عراق کرده جبران کند، البته پس از 90 سال. با این کمدی سیاه در مقدمه، سری به واقعیت های نظامی روی زمین بزنیم، موقعیت جئو استراتژیک عین الاسد. پایگاهی در مرکز عراق، 160 کیلومتری غرب بغداد در استان الانبار و در فاصله 300 کیلومتری از مرز ایران، با عنوان اصلی عربی القاعده الجوی القادسیه. یکی از 5 ابر پایگاه هوایی عراق در زمان صدام که در سال 1975 و با درس گرفتن از نبردهای اسراییل و اعراب بدست پیمانکاران یوگوسلاویایی با هزینه 280 میلیون دلار آمریکا ساخته شد. از خصوصیات این پایگاه مجهز بودن آن به شلتر های نگهدارنده هواپیما در برابر بمباران هوایی و پیشرفته ترین هواپیمای وقت یعنی میگ های 25 ساخت شوروی بود. در جنگ 2003 آمریکا بر علیه عراق، این پایگاه توسط نیروهای استرالیایی ائتلاف اشغال شد، و تا 2011 تبدیل به بزرگترین پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف آمریکایی در غرب بغداد گشت. علت این امر نزدیکی به بغداد، قرارگیری در پشت رودخانه فرات، نزدیکی به مرز سوریه و همچنین وجود امکانات فراوان رفاهی در آن یاد شده است، در کنار نظامیان آمریکایی این پایگاه محلی برای نشست و برخاست ایرفورس وان، یا همان هواپیمایی اختصاصی دولت فدرال آمریکا که برای جابجایی ریاست جمهوری استفاده میشود بوده است. این پایگاه پذیرای روئسای جمهور و وزرای آمریکایی، جرج بوش، اوباما، ترامپ، جان بولتون، رابرت گیتس، کاندولیزا رایس، پیتر پیس، و از همه اینها مهمتر چاک نوریس وملانیا ترامپ بجای فرودگاه بین المللی بغداد بوده است. ترامپ در پرواز مخفیانه خود به این فرودگاه از ناراحتی رفیق قلدرش بولتون بخاطر خاموش کردن همه چراغ هوای هواپیما و بستن همه پنجره ها شکوه نموده. در زمان جنگ عراق این پایگاه محل استقرار نیروی اعزامی تکاوران دریایی دوم آمریکا به همراه چند اسکادران هوایی بود و تا سال سپتامبر 2011 که آخرین نیروهای بجا مانده از آن تخلیه شدند، عملا در آن سال بسته شد. تا اینکه مجدد در سال 2014 و شکل گیری ائتلاف آمریکایی مقابله با داعش، فعالیت این پایگاه با استقرار تکاوران دریایی آمریکا به همراه جنگنده های اف 18 مجددا آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. چرایی اهمیت این پایگاه از نظر نظامی اهمیت اصلی این پایگاه که از لحاظ جئو استراتژی نظامی کمتر به آن پرداخته شده است، قرار گیری آن در مرکز یک حمله احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی به سمت ایران است، آنقدر نزدیک به مرکز که اگر خطی راستی از تهران تا تلاویو بکشیم از روی این پایگاه عبور خواهد کرد: در همه نقشه ها و تحلیل های مختلفی در سراسر نت از تحلیل گران و اندیشکده مختلف مطالعات نظامی و راهبردی بدست آوردم، همین خط که کوتاه ترین مسیر ممکن است به عنوان کریدور اصلی پرواز جنگنده های صهیونیستی به سمت ایران و بالعکس مسیر پاسخ احتمالی از سوی ایران بدان اشاره شده است. حمله ای که در بسیاری از سناریوها موفقیت آمیز بودن آن به حضور تعداد وسیعی از هواگردهای رادار گریز، بمب افکن های بزرگ همراه با بمب های سنگرشکن و یا حملات با استفاده از موشک های بالستیک با سرهای جنگی هسته ای کم توان براورد شده است. ایالات متحده خود نیز در تهمید برای حمله احتمالی به تاسیسات هسته ایران، اشکال مختلفی از تسلیحات سنگر شکن مانند بمب 2.5تنی GBU-28 و بمب سنگین 13 تنی MOAB برای نفوذ به عمق 40 متری و بونکر های زیر زمینی طراحی کرده است، رها سازی چنین بمب های بسیار سنگینی مستلزم حضور بمب افکن در نزدیکی اهداف زمینی بصورت پنهانکار یا در نهایت اسکورت و پشتیبانی هوایی با تعداد بسیاری از جنگنده های مختلف به منظور ایجاد امنیت هوایی برای مهاجمین و انهدام همزمان شبکه های پدافندی ایران است. این حمله با این وسعت برای سرزمین های اشغالی که در فاصله 1300 کیلومتری در خط مستقیم از مرزهای ایران قراردارند (دست کم نزدیک به 3 تا 5 هزار کیلومتر عملیات پروازی یک هواگرد) حجم عظیمی از عملیات هوایی، شناسایی، سوخترسانی، پشتیبانی و همچنین امداد و نجات خلبانان در دوردست احتیاج دارد و بدین منظور زیرساخت های بسیاری در اطراف ایران برای پوشش چنین حمله ای نیاز است تا در صورت بروز نقص فنی، اقدام تقابلی پدافند و نیروی هوایی ایران در تعقیب و ضربه متقابل، تمهیدات لازم را پیش بینی کرده باشد. در یک اقدام هوایی برای طرح ریزی عملیات، مسافت نخستین فاکتوری است که به آن توجه میشود، مسافت و مسیر پرواز تعیین کننده میزان و چگونگی مدیریت مصرف سوخت و سوخترسانی، مقدار مهمات قابل حمل و میزان سنگینی وزن جت ها، پیچیدگی عملیات جمینگ و طرح و نقشه های مختلف برای مسیرهای هوایی ست. بدیهی است که یک حمله موفق بهتر است با کمترین میزان سوخت برای هر هواپیما و حجم مهمات زیاد، با تعداد کمتری از هواپیما تعداد کمتری از پرواز و مسیری کوتاه تر انجام شود. پرواز دسته های بزرگ، امکان غافلگیری را از بین میبرد، احتمال موفقیت پدافند حریف و تلفات هواگرد های مهاجم را بیشتر میکند، از طرفی مسافت های طولانی به مقدار سوخت بسیار بیشتری نیامندند که سبب میشود تا چند مرحله سوختگیری هوایی و در هر مرحله افزایش ریسک اتفاق افتد. مسیر طولانی و سوخت زیاد باعث قابلیت کمتری در حجم و تعداد بمب ها نسبت به هر جنگنده و یا بمب افکن می شود و احتمال موفقیت حمله را کمتر کرده و تعداد پروازهای لازم را بیشتر میکند. اگر به تجربه های نیروی هوایی بنگریم، نزدیک ترین تجربه در دسترس عملیات غرور آفرین حمله به اچ 3 توسط نیروی هوایی ایران در یک پرواز 3500 کیلومتری ست. گفتنی ست رادارهای پدافند عراق به مدت 67 دقیقه جنگنده های ایران را در کنسول های خود مشاهده کرده اند، اگر عراقی ها و ترکها جنگنده های ایران را بجای یکدیگر اشتباه نگرفته بودند، هر لحظه نیروی هوایی عراق یا ترکیه میتوانست جلوی ادامه حمله و یا بازگشت جنگنده ها به مبدا خود را بگیرد و تلفات سنگینی به نیروی هوایی کشورمان نیز وارد کند. فرماندهان وقت نیروی هوایی ایران بدلیل طولانی بودن مسیر پرواز، پایگاه هوایی پالمیرا در سوریه را به عنوان موقعیت اضطراری برای فرار جنگنده ها در صورت وقوع اقدام متقابل عراق در بستن مسیر بازگشت و یا بروز نقص فنی تدارک دیده بودند. سوخترسان های ایرانی از فرودگاه دمشق برخاستند تا در ارتفاع 100 متری از سطح زمین که مشابه ارتفاع پروازی یک موشک کروز است دوبار در رفت و برگشت در فاصله مرزهای هوایی عراق و سوریه به فانتوم های ایرانی سوخترسانی کنند، چنین عملیات پیچیده و بی نظیری که در دنیا تکرار نشده است، با استفاده از 4 مرتبه سوخترسانی، 2 مرتبه در دور دست و خاک دشمن، دو مرتبه در آسمان ایران (ارومیه) به همراه عملیات الکترونیک و فریب هوایی وسیع برای گول زدن پدافند و نیروی هوایی عراق و ترکیه انجام شد. نقشه عملیات هوایی H3 مشابه همین تمهیدات نیز برای هر حمله هوایی، نیاز است، گرچه جنگنده های امروزی نسبت به دهه 60 از بهره وری و قابلیت حمل سوخت بسیار بهتری بهره مند هستند، منجمله جنگنده های رژیم صهیونیستی، افزون بر آن امکانات پنهانکاری و تقابل الکترونیک پیشرفته تری را در اختیار دارند، و چنین مزایایی باعث میشود تا بتوانند از مسیر های کوتاه تر و مستقیم تر طرح عملیات را پیاده سازی کنند. اما همچنان تمهیدات برون مرزی نظیر پایگاه های هوایی و موقعیت های سوختگیری هوایی و شناسایی هوابرد در نزدیکی مرزهای ایران برای صهیونیست ها در صورت طراحی یک حمله به تاسیسات هسته ای ایران الزامی است و هیچ عملیاتی بدون پیش بینی چنین امکاناتی اجرایی نخواهد بود. اما چرا از دید من عین الاسد، در چنین حمله ای نقش بسیار وسیعی میتواند داشته باشد، موارد بسیاری را میتوان برشمرد، نخست، پشتیبانی هوایی، نظیر همان نقشی که پایگاه هوایی پالمیرا و فرودگاه دمشق در فراهم آوردن امکان نشست و برخاست اضطراری برای ایران در حمله به اچ3 فراهم آورد، دوم بستن دست ایران در تعقیب جنگنده های صهیونیست در آسمان عراق، سوم مشارکت مستقیم در حمله به تاسیسات هسته ای ایران بدلیل نزدیکی بسیار به مرزهای ایران در صورتی که آمریکا بخواهد خودش اقدام کند، چهارم ایجاد امکان رهگیری موشک های بالستیک شلیک شده از سوی ایران و فراهم ساختن هشدار زودهنگام برای اسراییل و یا حتی اقدام پدافندی علیه موشک های بالستیک و کروز ایران، فراهم آوردن عملیات فریب همانند همان اقدامی که ایران در فریب پدافند ونیروی هوایی عراق با استفاده از جنگنده های اف 14 در مشغول کردن فرودگاه بغداد و حمله با استفاده از اف5 ها برای زدن تاسیسات نفت کرکوک صورت داد، تا تصمیم گیران ارتش عراق نسبت به نوع تهاجم ایران به خطا بیفتند و اسکادران های بمب افکن اف 4 ایرانی بتوانند خود را به دوردست ترین پایگاه هوایی در مرز با اردن برسانند. و اما بیاییم و به تصاویر و نقشه های تحلیل گران غربی در مورد امکان پذیری حمله اسراییل از خاک سرزمین های اشغالی به ایران و کریدورهای پروازی بنگریم، کوتاه ترین و یا مسیر اصلی از عین الاسد میگذرد: در تصویر فوق CENTRAL ROUTE به دقت از بالای عین الاسد عبور میکند چرا آمریکا نباید در عین الاسد باقی بماند سوای جنبه های نظامی که ناامنی فراوانی برای کشورمان ایجاد کرده است، باقی ماندن آمریکا در عین الاسد به منظور مقابله با داعش البته دروغی بیش نیست، ایالات متحده یک پایگاه پهپادی عظیم در عین الاسد برای کشتار بی حساب مردم خاورمیانه و تامین امنیت اسراییل، ایجاد کرده اند. آنها از این پایگاه ها اقدام سیاسی خود در منطقه به ابزارهای نظامی تضمین میکنند، این پایگاه ها را باید ابزارهای لازم در جهت تشکیل طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه عراق و ایران بدانیم. هم اکنون به اذعان بسیاری از اندیشمندان، منجمله تحلیل گران برخی اندیشکده های آمریکایی، آنها لازم میدانند تا بلوک سنی-کردی و تجزیه عراق را صرفا به بهانه واهی مقابله با ایران شکل دهند، اما این آشکار است که آنها به دنبال قتل عام مردم منطقه، بخصوص مسلمانان خاورمیانه بدست یکدیگر و توسعه بیشتر اختلافات قومی و مذهبی صرفا برای امنیت اسراییل و وابستگان سیاسی خود در حکومت های غیر مردمی بخصوص پادشاهی های عربی هستند. سیاست مدیریت اختلافات برای حفظ جایگاه خود بعنوان پلیس باغ وحشی که حق اصلی استفاده از هرگونه قوه قهریه را برای خود تصور میکند. با استفاده از پکیج های نظامی-اقتصادی در اقساط نفتی بلند مدت. با ادعای تامین صلح، از بمباران هوایی و سازمان های امنیتی نظامی یا همان PMCs های خود برای تعمیق خشونت و تروریسم بهره گیری می کنند، این روشن است که کشتن مردم هیچ گاه راه حلی برای تروریسم نبوده و به توسعه و ترویج خوی انتقام دامن خواهد زد، بدیهی ست این انتقام و تروریسمی که بی دلیل توسط آمریکا شعله ور شده است، متوجه سیاستمداران وابسته و نظامیان آمریکایی خواهد بود همانهایی که در قوانینشان بدون محاکمه مردم را کشته و اقدام متقابل مردم مظلوم خاورمیانه در برابر خود را تروریسم قلمداد میکنند. در همان ابتدای شروع جنگ جنوب افغانستان پس از حملات یازده سپتامبر، عملیاتی در آسمان پاکستان توسط پهپادهایی که از عربستان! برخاسته بودند انجام شد، آنزمان برای من قابل پیش بینی بود که آمریکا القاعده را در سراسر خاورمیانه، از افغانستان تا یمن و عراق و سوریه و ... هر جا که بتواند برچسب تروریسم بزند تسری داده و خودش با پهپاد آن را دنبال خواهد کرد، در فاصله سالهای 2004 تا 2013 آمریکا با وجود اعتراض های بسیاری از مردم افغانستان و پاکستان، بیش از 375 حمله پهپادی انجام داده که به کشته شدن 2561 نفر مطابق با آمارهای اعلام شده رسمی منتهی شده، از سال 2002 تا 2013 نیز مشابه همین حملات پهپادی 99 مورد در یمن نیز صورت گرفته که به کشته شدن 552 نفر انجامیده، در سومالی، سوریه، عراق، و ... نیز چنین حملاتی انجام شده است، در تمامی این ترورهای هوایی غیر نظامیان بسیاری نیز کشته شده اند، مطابق با برخی آمارهای رسمی، در بیش از 6700 حمله پهپادی آمریکا در خاورمیانه رقمی بالغ بر 12هزار نفر ترور شده اند که دست کم 1200 نفر آنها غیر نظامی و از این میان نزدیک به 400 نفر کودک بوده اند. مبرهن است که هیچ یک از این ترورهای هوایی یا حکم مرگ های آمریکایی با استفاده از محکومیت قضایی متهمان صورت نگرفته است. تا کنون فقط در دو دولت اوباما و ترامپ 900 حمله پهپادی منجر به ترور انجام شده است، آنهم بر سر مردمی که حتی برای دفاع از خود شاید قادر به خواندن و نوشتن شکواییه نباشند چه رسد به پیگیری در سازمانهای بین المللی و کنوانسیون های حقوق بشر. از همه موارد فوق که بگذریم، ترور یک شخصیت رسمی نظامی، و نفر دوم جمهوری اسلامی ایران، از نظر محبوبیت در میان مردم، در کشوری ثالث و در زمان صلح با زیرپا گذاشتن تمام قواعد و رسوم بین المللی در حقوق دیپلماتیک، بیانگر آن است که این هیولای ترور هوایی دیگر حد و مرزی برای خود نمیشناسد. اگر امروز به فکر مقابله همه جانبه با فناوری تروریسم بی حد و حصر آمریکا در خاورمیانه نباشیم، باید منتظر روزگاری بمانیم که تمامی نخبگان، دانشمندان و حتی مردم عادی کشور ما ایران نیز منتظر بمبی باشند که پهپادهای آمریکایی از آسمان بر سرشان بی اندازد و در عوض بگوید آخ اشتباه شد، یا اینکه مشکوک بودیم!. و برای آنهایی که باور ندارند حملات پهپادی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه ربطی به ایران ندارد: نویسنده WORIOR اقتباس یا درج مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس سایت مجاز است. تقدیم به ارواح پاک شهدای مقاومت.
-
0 پسندیده شدهچگونه دولت روحانی باعث ناراحتی چینی ها شد تا ایران را در مقابل تحریم ها کمک نکنند * اخراج چینیها از صنعت نفت ایران به هوای حضور شرکتهای غربی با روی کار آمدن دولت یازدهم، کشور چین با توجه به تجربه خوب تعامل با ایران در دولت نهم و دهم خواستار حفظ و تقویت این روابط بود که با رفتار قهری و بیتوجهی دولتمردان وقت مواجه شد. نمونههای متعدد این رفتار قهری در حوزههای مختلف قابل مشاهده است که برای شروع از حوزه نفت و انرژی آغاز میکنیم. در بخش اول گزارش «معمای شرقی» اشاره شد که چینیها در اوج دوره اول تحریمها نه تنها ایران را ترک نکردند بلکه برای توسعه میادین مشترک نفتی ایران در غرب کارون شامل میدان آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران سرمایهگذاری کردند. اما در دولت یازدهم رویکرد وزارت نفت در قبال چینیها به طور کلی تغییر کرد به گونهای به امید حضور شرکتهای غربی، چینیها بدون دلایل موجه از صنعت نفت ایران اخراج شدند. نمونه بارز این موضوع اخراج چینیها از میدان آزادگان جنوبی بود. در این راستا وزارت نفت در یک اقدام قابل تأمل و تنها ۲ سال پس از امضای قرارداد توسعه میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی با شرکت CNPC چین، قرارداد شرکت ملی نفت ایران با بزرگترین شرکت نفت دولت چین را فسخ و این شرکت را از غرب کارون اخراج کرد. در این بین مسئولین وزارت نفت معتقدند که تعلل چینیها در توسعه میدان آزادگان جنوبی دلیل قطع همکاری با آنها بود و حتی آنها به شرکت چینی اخطار داده بودند که در صورت عدم تسریع در روند پروژه برنامه دیگری برای توسعه این میدان در دستور کار قرار میگیرد. اما آیا واقعا این امکان وجود نداشت که با مدیریت قویتر و تعامل بیشتر توسعه میدان آزادگان جنوبی نیز همانند آزادگان شمالی توسط شرکت CNPC چین انجام شود؟ بعضی از کارشناسان فعال در صنعت نفت معتقدند شرکت چینی به این دلیل از آزادگان جنوبی کنار گذاشته شد که شرکت انگلیسی- هلندی رویال داچ شل که توسعه همین میدان مشترک در بخش عراقی را بر عهده داشت خواستار مطالعه این میدان در بخش ایرانی شد. مسئولان وزارت نفت نیز هیجانزده از احتمال حضور شل در این میدان، هم اطلاعات مخزن در طرف ایرانی را در اختیار شل گذاشتند و هم چینیها را از میدان خارج کردند تا فضا برای این شرکت غربی نهچندان خوشنام در ایران باز شود. با این حال در نهایت شل صرفا به گرفتن اطلاعات اکتفا کرد و پیشنهاد مشخصی هم برای توسعه میدان ارائه نداد. *اخراج چینیها از میدان آزادگان جنوبی چه تبعاتی برای کشور به همراه داشت؟ در این بین ناجی سعدونی مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که عهدهدار توسعه میادین غرب کارون بود توضیح دقیقتری از دلیل کنار گذاشتن چینیها از پروژه آزادگان جنوبی ارائه میدهد: «چینیها در یادآوران و آزادگان شمالی کار خود را به خوبی انجام دادند ولی وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد، فضا در حوزه نفت و انرژی علیه شرکتهای چینی شد و آنها از پروژه آزادگان جنوبی اخراج شدند. با این اقدام و عدم اجرای بدیل جایگزین مشخص، حداقل ۲۰ میلیارد دلار ضرر ناشی از عدم النفع به کشور وارد شد که هیچ، بلکه چینیها ادعای هزینه حدود هفتصد میلیون دلاری مطرح کردند که باید شرکت ملی نفت ایران به آنها پرداخت کند». وی افزود: «به نظر من اینکه چینیها کار نمیکردند دلیل لغو قرارداد نبود. آنها همزمان در شمال و جنوب میدان آزادگان در کشورمان مشغول فعالیت بودند که کار و تلاش و قراردادهای آنها در آبان ۹۵ کاملاً به ثمر نشست. مشکل این بود که چشم امید به غربیها دوخته شده بود. از طرفی قراردادهای آزادگان شمالی و یادآوران پیشرفت داشتند و وزارت نفت نمیتوانست آنها را ملغی کنیم، اما آزادگان جنوبی در ابتدای راه بود و متاعی جذاب و بزرگ برای شرکتهای بزرگ غربی و در نتیجه ملغی شد». البته عدم النفع چند میلیارد دلاری تنها عواقب اخراج شرکت چینی CNPC از ایران نبود بلکه این شرکت به عنوان سهامدار اصلی «بانک کونلون» چین، مانع از همکاری این بانک در دوره دوم تحریمها همانند گذشته شد. درحالیکه در تحریم دوره اول این بانک نقش کلیدی را در انجام تراکنشهای بانکی ایران بازی کرد. *سریال تکراری وزارت نفت در کنارگذاشتن چینیها این بار در یادآوران با توجه به اینکه در دوره اول تحریمها مهمترین تعاملات ایران با چین در حوزه نفت و انرژی تعریف شده بود، با اتخاذ سیاست غلط در دولت یازدهم، بیشترین تخریب در روابط نیز در این حوزه صورت گرفت. نمونه دیگر این موضوع را میتوان در فاز دوم توسعه میدان یادآوران جستجو کرد. شرکت سینوپیک چین یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان مسئولیت توسعه فاز اول این میدان را برعهده گرفت و آن را با موفقیت به پایان رساند. با توجه به کارنامه قابل قبول این شرکت در اردیبهشت سال ۹۱ برای توسعه فاز دوم این میدان نیز با طرف چینی توافق حاصل شد. به اعتقاد کارشناسان اولویت برای توسعه فاز ۲ میدان نفتی یادآوران با شرکت توسعهدهنده فاز ۱ آن یعنی شرکت سینوپک بود، زیرا این شرکت در فاز ۱ با این میدان نفتی آشنایی کامل پیدا کرده بود. از طرفی خود شرکت سینوپک چین نیز آمادگی لازم برای توسعه فاز ۲ را نیز داشت و برای انجام آن اعلام آمادگی کرد. بعد از توافق برای توسعه فاز ۲ این میدان توسط شرکت سینوپک در دولت دهم، این شرکت برای تدوین برنامه جامع عملیات توسعه اقدام کرد، اما با تغییر دولت شرکت نفت مانع از ادامه همکاری این شرکت شد. در این بین ظاهرا بیژن زنگنه وزیر نفت در اولین جلسه بررسی طرحهای شرکت مهندسی و توسعه نفت، بدون بررسی طرح شرکت سینوپک برای توسعه فاز ۲ و برخلاف نظر کارشناسان مبنی بر ادامه همکاری با شرکت توسعهدهنده فاز ۱، صرفا با امید به حضور شرکتهای غربی با ادامه فعالیت شرکت چینی علیرغم کارنامه موفق آن در فاز ۱ مخالفت کرد. بد نیست مسئولین وزارت نفت که در توجیه اخراج چینیها از آزادگان جنوبی، کندی پیشرفت پروژه را بهانه میکنند در این باره توضیح دهند که چرا علیرغم موفقیت شرکت سینوپک چین در فاز ۱، آنها از فاز ۲ کنار گذاشته شدهاند؟ آیا آنها هم پیشرفت پروژهشان کند بود؟ ادامه دارد منبع فارس
-
-1 پسندیده شدهخبر هایی بود که روسها با فروش سوخو ۳۰ به ایران مخالفند چون سوخو ۳۰ قابلیت های تهاجمی بالایی نسبت به سوخو ۳۵ دارد. نظر ایران سوخو ۳۰ sm2 بوده ولی روسها سوخو ۳۵ را قبول کردند. احتمالاً هم بدلیل فشار کشورهای مثل اسرائیل و شاید اعراب