برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 5 بهمن 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شده«به نام خدا» ZBD-08 خودروی رزمی پیاده نظام جدید ارتش چین است که با نام WZ502G نیز شناخته می شود. ZBD-08 نمونه بهبود یافته خودروی رزمی پیاده نظام ZBD -04 می باشد. از سال 2007 ارتش چین تصمیم گرفت ZBD-08 را به جای خودروی رزمی پیاده نظام Type 86 )Type 86 کپی BMP- 1 است) وارد یگان های خود کند. جنس زره ZBD-08 از فولاد جوش داده شده است که نسبت به مدل قدیمی تر خود ZBD -04 از زره قوی تر و ضخیم تری بهره می گیرد البته این زره باعث شده که وزن خودروی رزمیZBD-08 نیز افزایش قابل ملاحضه ای پیدا کند. افزون بر زره ای که به طور معمول بر روی ZBD-08 نصب شده است می توان از زره های مدولار نیز استفاده کرد که باعث افزایش سطح حفاظت خودروی رزمی می شود. ارتش چین ادعا می کند زره جلویی این خودروی رزمی پیاده نظام توانایی مقاومت در برابر گلوله های ضد زره 30 میلیمتری در فاصله 1000 متر ی را دارد. در طرفین نیز می تواند در برابر گلوله های ضد زره 14.5 ملیمتری و در سقف و برجک در برابر گلوله های ضد زره 7.62 ملیمتری مقاومت از خود نشان دهد. همچنین تجهیز ZBD-08 به یک سیستم لیزری حفاظت فعال که توسط خود چینی ها ساخته شده است، امکان پذیر است. برجک ZBD-08 ، مشابه برجک ZBD -04 است. هردو از روی برجک BMP-3 روسی تولید می شوند و تحت لیسانس در چین ساخته می شوند. کارایی و کیفیت برجک ها چیزی از نمونه روسی کم ندارد. لوله توپ برجک ZBD-08توانایی حرکت از - 5 تا +60 درجه در حالت عمودی را دارد. این برجک با یک توپ 100میلیمتری با برد موثر 4 کیلومتر به همراه یک توپ 30 ملیمتری با برد موثر2 کیلومتر مسلح شده است. توپ 100میلمیتری دارای یک سیستم بارگذار خودکار با نرخ آتش 10 گلوله در دقیقه است و می تواند 30 گلوله شامل 22 گلوله های شدیدالانفجار ترکش شونده (HE-FRAG)و 8 موشک هدایت شونده ضد تانک را در خود جای دهد. توپ 30 ملیمتری از یک سیستم بارگذار خودکار با نواخت آتش 355 گلوله بر دقیقه استفاده می کند که توانایی حمل 500 گلوله را دارد. برای موشک های هدایت شونده ضد تانک ارتش چین از خانواده موشک های روسی AT-10 Stabber که در خود چین مونتاژ می شوند استفاده می کند. این موشک های ضد تانک توانایی نفوذ در زره های به ضخامت 600 میلیمتر را در فاصله 2 کیلومتری دارند و توانایی آسیب رساندن به بلوک های ERA را نیز دارد. در حقیقت ZBD-08 با تسلیحاتی که به همراه دارد می تواند خطری جدی برای تانک های اصلی میدان نبرد باشد. همچنین برای ZBD -04 یک مسلسل هم راستا با کالیبر 7.62 ملیمتری در نظر گرفته شده است. به غیر از این تسلیحات دریچه های شلیک نیز برای خدمه در نظر گرفته شده است. ZBD-08 در حال تست موشک های ضد تانک به علت وزن نسبتا زیاد ZBD-08 که حدود25 تن است به احتمال قوی برای نیروی محرکه ازهمان موتور ZBD -04 که یک موتور دیزل مدل BF8M1015CP با قدرت 590 اسب بخار استفاده می شود. اما شایعه شده است که موتور ZBD-08 یک کپی از موتور BMP-3 باشد که قدرتی معادل 500 اسب بخار دارد. محل قرارگیری موتور در جلوی خودروی رزمی پیاده نظام است و خروج خدمه از قسمت عقب صورت می گیرد. گیربکس این خودروی رزمی پیاده نظام شامل یک جعبه دنده دستی، با 4 دنده برای جلو و دو دنده برای عقب می باشد. سیستم تعلیق نیز به طور کامل نمونه کپی شده از خودروی رزمی پیاده نظام BMP-3 است. ZBD-08 دارای سه خدمه است (توپچی- راننده- فرمانده) و می تواند 7 نفر دیگر را با خود حمل کند. برای خروج خدمه یک درعقب و بک دریچه در روی سقف تعبییه شده است. ZBD-08 مجهز به دو دوربین حرارتی است یکی در اختیار فرمانده و دیگری در اختیار توپچی. از دیگر امکانت کنترل آتش ZBD-08 می توان به سيستم استابلايزر و هدایت موشک های ضد تانک با پرتو لیزر اشاره کرد. همچنین فرمانده امکان نشان گیری و اجرای آتش به طور مستقل را هم دارد . ZBD-08 مجهز به 3 نارنجک انداز دودزا در هر طرف برجک است. ZBD-08 همانند ZBD -04 یک خودروی رزمی پیاده نظام دوزیست است اما ZBD -04 مجهز به جت آبی بود که این خودروی رزمی پیاده نظام را قادر می ساخت در دریا با سرعت 20 کیلومنربر ساعت به راحتی حرکت کنند اما ارتش چین در مورد ZBD-08 تصیمیم دیگری اتخاذ کرد و از قرار دادن جت آبی در آن منصرف شد. با این حال ZBD-08 می تواند بدون آماده سازی قبلی دررودخانه ها و دریاچه ها با سرعت 8 کیلومتر بر ساعت حرکت کند اما به علت حذف جتهای آبی توانایی حرکت در دریا را ندارد. ارتش چین در صدد آن است که از روی پلتفرم ZBD-08 مدل های مختلف با کاربرد های مختلف را وارد ارتش خود کند: 1-نفربر زرهی : دراین مدل برجک حذف شده است و به جای آن یک مسلسل12.7 میلیمتر قرار داده شده است. 2-سیستم خمپاره انداز خودکششی: در این مدل ZBD-08 به یک خمپاره انداز 120 ملیمتری مجهز است و مشابه خمپاره انداز روسی S31 Vena2ساخته شده است. در 2S3 Vena روسی همانند ZBD-08 از شاسی و موتور BMP-3 استفاده شده است. برد آتش این خمپاره انداز با گلوله ای معمولی حدود 9.5 کیلومتر است اما با کمک هدایت لیزری برد موثر را می توان تا 12.8 کیلومتر نیز افزایش داد. همچنین در این مدل از یک سیستم بارگذار خودکار با قابیلت نرخ آتش 8 گلوله بر دقیقه استفاده شده است. خمپاره انداز روسی S31 Vena2 3-خودرو فرماندهی: با یک مسلسل12.7 میلیمتر مسلح شده است. 4- حمل کننده موشک های هدایت شونده ضد تانک: در این مدل احتمالا از موشکی مشابه SPIKE –ER اسرائیلی استفاده می شود. وزن این موشک ها 34 کیلوگرم و برد آنها حدود 8 کیلومتر گزارش داده شده است. 5-سیستم پدافند موشکی کوتاه برد 6-خودرو شناسایی: این مدل از یک رادار AESA استفاده شده است که به احتمال قوی کپی نمونه آلمانی است. نمونه رادار آلمانی که بر روی خودرو Ding 2 نصب شده است 7-حامل رادار توپخانه 8-خودرو حمل مهمات برای نیروهای زرهی: مجهز به یک چرثقیل برای انتقال مهمات است. مشخصات کلی خودروی رزمی پیاده نظام ZBD-08 طول: 7.2 متر عرض: 3.2 متر ارتفاع: 2.5 متر وزن: 25 تن تعداد خدمه: 3 نفر(توپچی- راننده- فرمانده) تعداد سرنشینان:7 نفر تسلیحات: توپ 100 میلیمتری- توپ 30میلیمتری- مسلسل 7.62 میلیمتری- موشک های ضدتانک موتور: دیزل با قدرت 590 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده:65 کیلومتر بر ساعت سرعت در آب: 8 کیلومتر بر ساعت محدود حرکت:500 کیلومتر عبور از شیب:60 درجه عبور از شیب جانبی:40 درجه گام عمودی:0.7 متری عبور ازگودال: 1.8 متری جا داره تا یک تشکر ویژه هم از جناب Goebbels به خاطر کمک و راهنمای هاشون بکنم مترجم و گردآورنده: Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و گردآورنده بلامانع است منابع: http://topwar.ru/129...oty-wz502g.html http://htka.hu/2012/...arcjarmucsalad/ http://www.military-.../apc/zbd_08.htm
-
1 پسندیده شدهاینفوگرافیک: خسارات هواگردهای ائتلاف سعودی و آمریکا در جنگ یمن
-
1 پسندیده شدهبا سلام و با اجازه از جناب @MR9 آولین تفاوت اون استفاده از مواد graphene-titanium (گرافن تیتانیوم) در بدنه هست که هم سبک هست و هم اجازه پرواز با سرعت هایی در حد 2 ماخ را میده مورد بعدی استفاده از یک رادار ارایه فازی فعال KLJ7 استفاده از موتورهای جدید چینی و روسی همچنین پاکستانی ها موتور rd93ma با عمر حدود 2000 ساعت و دوره تعمیر 800 ساعت برای تاندرهای خودشون سفارش دادن به جای موتورهای چینی RD-93MA Engine, to Power Pakistan JF-17 Block III Jets, Enters Thermal Chamber Tests مجهز بودن به سیستم ردیاب و جستجوی مادون قرمز IRST هملت خلبان مجهز به سیسم نشانه روی و هدف گیری هست هلمت این هواپیما شباهت به هلمت شرکت دنل افریقای جنوبی داره این جنگنده 11 محل برای نصب تجهیزات داره -------------------------------------------------------- خود پاکستانی های البته غلاف هدفگیری و جنگ الکترونیکی ساخت ترکیه را به جای تجهیزات چینی می خوان استفاده کنند کلا بجز بدنه و رادار که چینی هست بقیه این هواپیما یا از روسیه هست یا از ترکیه و افریقای جنوبی خود پاکستانی ها دنبال تجهیزات چینی برای این هواپیما زیاد نرفتن مگر جاهایی که گزینه ای جز محصوات چینی در دسترس نبوده مثلا موشک pl15 با تشکر از دوست گرامی جناب @Overdose بابت راهنماییشون i
-
1 پسندیده شدهیه بحث هم هست ، عربستانی ها روی زمین نیروی فداکاری ندارن و تمام تلاششون پیروزی از راه هواست هوا هم به لطف موشک های غیبی حوثی ها ناامن شده اسرائیل کمک میکنه و بازی برد برد براش هست هم اینکه توان حوثی ها رو کم میکنه و هم اینکه سعودی ها رو لاغر تر میکنه درسته که ابتدای جنگ عربستان به منبع بی پایان سلاح وصل بود ولی این منبع بی پایان داره ته میکشه چه مهمات و چه پول سفارش های جدید نشون میده هرچی میگذره این باتلاق عربستانی ها رو بیشتر تو خودش میکشه
-
1 پسندیده شدهاردوغان با سرسختی خودش همچنان بسیار فعال و بدون توجه به انتقادات داخلی و خارجی پافشاریش روی صنعت دفاعی را داره پیش میبره و روزی نیست یک محصول یا یک تاسیسات عظیم دفاعی در ترکیه افتتاح نشه. جدیدا هم تاسیسات بزرگی و یک مجتمع متمرکز برای ساخت جنگنده های سبک و در اینده سنگین ترکیه مورد بهره برداری قرار گرفت که تمام امکانات مورد نیاز مهندسان ترک درش تعبیه شده به این منظور. در مورد صادرات هم پهپاد بیرقدار به لطف جنگهای خاصی که خود اردوغان شخصا به نوعی کلید زد و بازاریابی خوبی که انجام شد براشون عملا، سال پیش سال پرباری داشتند و اگر اشتباه نکنم چیزی در حدود 23 میلیارد دلار (اصلاح: رقم کمی بیش از 3 میلیارد دلار صحیح هست) فقط حجم صادرات محصولات نظامیشون بود. البته باید توجه داشت بخشیش از اونجا که ترکیه تا حالا دسترسی راحتی به بازار جهانی داشته و صنعت مونتاژ صرف واردات شده ولی با تلاش برای بومی سازی قطعات بیشتر و تنوع محصولات داخلی و البته زمزمه های تحریم قطعا سعی میکنه داخلی سازی محصولاتش را افزایش بده.
-
1 پسندیده شدهبسم الله..... حمله نیروهای ائتلاف به ستان شبوه یمن از دو هفته پیش قوای ائتلاف با مشارکت نیروهای مقاومت وطنی حمله بزرگی را به مناطق غربی استان شبوه که دو ماه پیش توسط انصارا.. پاکسازی شده بود آغار کردن . انصار اا. در همان ساعت اولیه ورود این نیروها به استان شبوه با چند حمله موشکی و پهپادی 150 تن از این نیروها را کشته و زخمی کرده . اما قوای مقاومت وطنی با پشتیبانی پهپاد ها و جنگنده های اماراتی وعربستانی وبرتری تجهیزات ونفرات موفق شدن نزدیک به 750 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی شبوه از جمله حومه عسیلان شهرکهای عین و بیحان و چندین ارتفاع را باز پسگرفته . نیروهای انصارالله بیشتر با موافقت قبایل محلی و با کمترین درگیری وارد این مناطق شده بودن .در زمان حملات ائتلاف هم با توجه به اخبار وشواهد یگان های مقاومت بیشتر با حملات راکتی وپهپادی وبا استفاده از تله های انفجاری وهمچنین انجام عملیات های کمین سعی در کند کردن پیشروی و گرفتن تلفات از نیروهای ائتلاف را داشته اند به طوری که تا کنون نزدیک به 800 تن از این نیروهای کشته وزخمی شده اند انصارالله با دادن کمترین تلفات ممکن و از دست دادن چند خودرو از این مناطق عقب نشینی کرده است البته قوای ائتلاف همچنان با شدت در حال اجرای حملات خود بوده . مقاومت وطنی در واقع یگانی است به فرماندهی طارق صالح برادرزاده عبدالله صالح رئیس جمهور معدوم یمن هستن که آبان ماه کل ساحل الحدیده را برای کمک به جبهه مارب تخلیه کردن. این نیروهای شامل یگان های گارد وفادار به طارق نیروها العمالقه که زیر نظر امارات هستن و تعدادی از قبایل طرفدار صالح وعربستان دوربین حرارتی به غنیمت گرفته شده از انصارالله در نبردهای شبوه انصارالله در طول ده روز گذشته از سرنگون کردن 2 پهپاد وینگ لونگ اماراتی خبر داده است
-
1 پسندیده شدهانتخاب سخت !! تاد یا اس-400 ، کدام یک برای ارتش هند مناسب تر است ؟!!! در سالهای اخیر ، ایالات متحده ،به شکل عام تلاش های برنامه ریزی شده ای را برای هدف قراردادن و محدود نمودن صادرات نظامی روسیه در دستور کار خودقرار داده و به بصورت خاص نیز ، چند سالی است که در تلاش است تا هند را وادار به کاهش سطح روابط نظامی خود با روسیه نماید و این مساله در چند ماه اخیر با انتشار اطلاعات تحویل سامانه دفاع هوایی اس-400 به هند ،شدت بیشتر بخود گرفته است . درواقع ، ایالات متحده ، با استفاده از قانون مقابله با دشمنان آمریکا (CAATSA) به دولت هند هشدار داده که درصورت خرید اس-400 ، فروش بدون سرنشین های پریدیتور را به این کشور متوقف خواهد کرد ، در حالی که اگر قرارداد اس-400 لغو گردد ، فروش سامانه تاد به هند را با سهولت بیشتری انجام خواهد داد . با این حال ، گرچه قیمت سامانه آمریکایی بسیار بالاتر از محصول روسی است ولی برخی ناظران معتقدند که مقایسه این دو سیستم ، می بایست براساس راهبرد نظامی ارتش هند صورت پذیرد در همین ارتباط ، بر خلاف اس-400 ، سامانه تاد نه تنها قابلیت کشف هواگردهای پنهانکار را ندارد ، بلکه بطور کلی فاقد توان ضد هواپیمای کامل است و تمرکز طراحی آن بر روی رهگیری موشکهای بالستیک گذارده شده است که این مساله ، کاربرد آن را برای ارتش هند بسیار محدود می کند . این درحالی است که اس-400 قابلیت کاربرد چند موشک را دراختیار دارد که از موشک ضد هواگردهای پنهانکار9M96E با برد 40 کیلومتر تا موشک مافوق صوت با برد 400 کیلومتری 40N6 را شامل می گردد ، در حالی که تاد تا حال حاضر تنها قابلیت شلیک یک نمونه را در اختیار دارد که این توانمندی بدان معناست که شبکه دفاع هوایی هند بصورت چند لایه نمیتواند اهداف را رهگیری و منهدم نماید . مضاف براین ، درصورت خرید اس-400 ، پتانسیل شبکه سازی این سیستم با جتهای سوخو-30 ام کا آی و سامانه های اس-125 ارتش هند نیز بوجود خواهد آمد . در حالی که با خرید تاد ، این مزیت وجود نخواهد داشت و در کنار آن برد 200 کیلومتری تاد نیز محدودیتهایی را برای هندی ها ایجاد خواهد نمود . در یک مقایسه ساده ، سامانه تاد ، تنها توانایی پوشش یک چهارم مساحتی که اس-400 مجهز به موشکهای 40N6 می تواند آن را نظارت کند ، داشته و نه تنها گران تراست ، بلکه هند برای پوشش خطوط مرزی خود می بایست تعداد بیشتری از آنها را خریداری نماید . راست : 40N6 چپ : 9M96E از سویی دیگر ، سامانه تاد ، بعنوان یک سیستم دفاع ضد موشکی ، بیشتر برای دفاع از سرزمین اصلی آمریکا در مقابل موشکهای بالستیک برد بلند طراحی شده ، در حالی که ممکن است در برابر موشکهای با برد کوتاه تر چین و پاکستان چندان کارایی نداشته باشد. علاوه براین ، ارتفاع درگیری تاد محدود به عدد40 تا 160 کیلومتر است در حالی که موشکهای بالستیک پاکستانی نظیر "غوری " یا دی اف-21 چینی ، که برد کوتاه تری دارند ، سیستم تاد عملا از دور خارج خواهد شد . تئودور پوستول ، مشاور سابق علمی دپارتمان عملیات نیروی دریایی آمریکا این مساله در گذشته توسط کارشناسان نظامی ایالات متحده ( تئودور پوستول ، مشاور سابق علمی دپارتمان عملیات نیروی دریایی آمریکا ) تایید شده و وی در این زمینه براین نکته تاکید دارد که میتوان انتظار داشت که تاد در برابر موشکهای بالستیک کوتاه برد نتواند از تمام مزیتهای خود استفاده کند . در مقابل ، اس-400 هر چند در یک جنگ جدی هنوز محک نخورده ، اما آزمایشها نشان داده که می تواند موشکهای مافوق صوت با سرعت بیشتر از 8 ماخ را رهگیری کند . راست : دی اف-21 چپ : هاتف-5 (غوری) با توجه به این موارد ، سامانه تاد گرچه در برابر موشکهای بالستیک برد بلند ، قابلیتهای قابل توجهی دارد ، اما توانایی ضعیف آن در کشف و درگیری با هواگردهای پنهانکار و موشکهای بالستیک کوتاه برد باعث می شود تا ارتش هند درصورت خرید آن ، چندان توان دفاع از حریم هوایی خود را نداشته باشد . در همین ارتباط ، پیشرفت سریع چین در تولید جتهای نسل 5 و روند کُندتر شرکتهای غربی در تولید سامانه های دفاع هوایی برای مقابله با این تهدید ، باعث شده تا انتخاب اس-400 توسط هند بر روی کاغذ ، به صرفه تر نمود پیدا نماید . پی نوشت : 1- بن پایه 2- تجمیع تمامی پستها ، اخبار و تحلیل ها از ارتش هند ، بیست و دوم دی ماه سال یکهزارو چهارصد خورشیدی 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهلوله توپ این هویتزر از نوع monoblock و با کولاس screw می باشد که در مدل پایه با طول کالیبر 23 ساخته شده وبا نام m126 معرفی شد https://www.researchgate.net/publication/318366545/figure/fig2/AS:515319200313344@1499873079160/Screw-type-breech-mechanism.png https://www.inetres.com/gp/military/cv/arty/M109/M109A2345_cannon.gif در مدل m109a1 که ظاهرا در اختیار ایران هست توپ m126 با توپ کالیبر 39 با کد m185 جایگزین شد که برد گلوله را از 14 به 18 کیلومتر رساند در نسخه m109a5مجددا لوله توپ این هویتزر با لوله m284 با کالیبر 39 جایگزین شد که برد پرتابه را از 18 به 22 کیلومتر رساند این توپ از ابتدا برای استفاده از پیشرانه کیسه ای طراحی شده بود که میانه دهه 90 میلادی نوع پیشرانه از کیسه ای به سیستم ماژولار تغییر کرد https://explosia.cz/app/uploads/2016/03/modular-charges.jpg
-
1 پسندیده شدهسلام این کلیپ را به مهم بودن اثر بخشی پهپادهای ما نسبت به سایر پهپادهای اتیوپیایی ها و کار رسانه ای هوشمندانه تیگرای ها، تعبیر نکنید . بیشتر به نظر می رسد قسمتی از خدمات بی شائبه آلبانی نشین های عزیز نسبت به کشور مادری شون باشه !
-
1 پسندیده شدهجذب نیروی انسانی 1: گزینش اشتباه یکی از گذرگاه های جذب نیرو در هر سازمانی، واحد گزینش و جذب نیرو هست متاسفانه بعد از انقلاب، واحد های گزینش معیارهایی را مبنا گذاشتند که اتوبان بازی بود برای عبور منافقان و دروغ گویان و حتی بچه های انقلابی را هم مجبور می کرد در بعضی سوالات تقیه پیشه کنند شاید بهترین طنز در خصوص تفکر اشتباه در گزینش در فیلم اخراجی های 1 نشان داده شد لینک که سوال های بی ربط که با امور عادی مردم و تخصص مورد نیاز در ارتباط نیست مطرح میشد برای مثال با پای چپ وارد شدن به دستشویی یا کفن میت چند تکه هست در حالی که سوالات ربطی به هدف اصلی کار نداشت شاید این مثال جالب باشد که تراز جمهوری اسلامی در این روزگار شهید سلیمانی هست ولی ایشان بدلیل سخت گیری بی مورد در گزینش رد شد لینک اما داستان دوم که بیشتر روندهای گزینش های ما رو به چالش میکشه جالب هست به نقل از اقای قرائتی، اگر پیامبر هم تو جامعه ما بیاد تو گزینش رد میشه لینک چرا؟ چون عموش معاند بوده ( ابوجهل) نیم از طایفه اش هم علیه اسلام بوده و کامل تر این داستان لینک مثال نقض برای نشان دادن سوراخ و گاف های سیستم است ولی به سادگی این دو موضوع ضعف های اساسی را در سیستم گزینش ما نشان می دهد علت اصلی این ضعف در تلاش برای ارزیابی یک فرد تنها در یک جلسه یا تنها از روی ظاهر هست در حالی که سیستم های نوین بر مبنای ارزیابی مداوم فرد کار می کنند و این ارزیابی نه از روی گفته های او و دیگران که از روی عملکرد و کارنامه اوست همین نکته معیار طراحی یک ارزیابی و گزینش پویا و بدور از سلیقه گرایی هست که سازمان های موفق در پی ان هستند
-
1 پسندیده شدهحرف نابجا اسباب سواستفاده نامردان سخن دان پرورده پیر کهن بیندیشد، آن گه بگوید سخن مزن بی تأمل به گفتار دم نکوگوی، اگر دیرگویی چه غم در اواخر سال 97 ، محسن رضایی توییتی زد با این متن جمله ای که خیلی زود نقل محافل شد و گفته شد هزاران جوان تنها برای فریب عراق به قتلگاه فرستاده شدند اگرچه که اقا محسن ، جمله خود را اصلاح کرد و افرادی مثل سردار سلیمانی در برنامه حالا خورشید و سردار غلامپور در این مورد شفاف سازی کردند ولی نامردمان از این جمله حداکثر سواستفاده را کردند و تا امروز به شخصه مدام باید در مورد تغییر مانور در کربلای 4 و جلوگیری از تلفات بالا و جسارات در حمله کربلای 5 را توضیح دهم اگرچه که همه دوست دارند انچه میخواهند را باور کنند. صحبت های سردار سلیمانی در برنامه حالا خورشید لینک صحبت های سردار غلامپور در مورد تصمیم گیری مابین عملیات کربلای 4 و 5 لینک 1 لینک 2 لینک 3 واقعا چرا چنین جمله های تولید و اینگونه گسترده می شود؟ کلید اول این است که فرد نسبت به برداشت احتمالی از جمله خود فکر نکرده است کلید دوم فرد جایگاه خود و حساسیت و ارزش حرفی که از نوشتار اون بیرون می اید توجه نکرده است. کلید سوم بددلان منتظر چنین جملاتی هستند که با هوچی گری و ایجاد حرف احساسی، فضای غبار الودی ایجاد کنند تا خود از ان برداشت کنند متاسفانه هنوز که هنوز از این موضوع مدام ضربه می خوریم و دشمن در بعد رسانه بدون هیچ مانعی می تازد نحوه صحبت ها در حادثه هواپیمای اکراینی که بصورت در گوشی گفته شده اکنون دوباره اسباب سواستفاده دشمن شده است و انچه خود را می خواهد رویش گذاشته و شروع با الوده کردن فضا می کند خبری به نقل از بی بی سی و روزنامه شرق: متن صحبت ها لینک خود مصاحبه لینک یا به نقل از یکی از دوستان همه این موارد کنار هم ابزاری برای پرونده سازی و عمدی نشان دادن حادثه پرواز اوکراینی خواهد بود انهم برای کشوری مثل کانادا که سردمدار حمله و اسیب به ایران شده است این در حالی است که پروژه لاکربی سازی علیه ایران به شدت توسط کانادا و اکراین در حال پیگیری هست تنها برای یک مشت دلار ------------------------------------------- موضوعات مشابه دیگر --------------------------------- در نهایت به قول دوست خوبمان @mehran55 اشکال ما این هست که کلام پیشوایان خودمون رو نصب العین قرار نمی دهیم
-
1 پسندیده شدهسلام با توجه به این تصویر آشکار میشود که تشخیص مشاورین روسی (=KGB) سران وقت قزاقستان در انتخاب محل پایتخت جدید با وجود دشواری های جغرافیایی کاملا صحیح بوده است در واقع چنین روزهایی پیش بینی شده بود!
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهالان باید نخست وزیر و برخی فرماندهان نظامی عراق را که خیلی باا عتماد به نفس و وقاحت سعی میکنند دروغ بگند با زل زدن در چشم مردم عراق گفت بیایید ببینیم دقیقا نقش این ریوت جوینت چطور اموزشی است در عراق؟ نکنه نیروهای مسلح عراق ریوت جوینت! خریدند که در حال اموزشش هستند؟! جالبه فرمانده پدافند عراق هم گفته بود دیگه حتی یک پرنده در اسمان عراق وجود نخواهد داشت که تحت کنترل پدافند عراق نباشه! لابد این چند روز اتوبان اسمان عراق و پرواز بعضا ده ها پرنده نظامی امریکایی ( به علاوه جنگنده ها و پهپادهایی که پنهان هستند از دید رادار عمومی) هم روی ایالت اریزوناست نه عراق؟! مشافا که پرواز پرنده شناسایی و اواکس در این فاصله از مرزهای ما دیگه ربطی به عراق فقط نداره بلکه تهدید مستقیم ایران و کشورهای همسایه عراق است ازا ونجا که امریکا دشمن متخاصم ایران هست با سابقه ترور و حمله مستقیم به منافع ایران. بعد ادعای دخالت ایران در عراق را میکنند ملی گراها گویا از عراق هر چیز به ایران رسیده و میرسه خیر بوده! عرضه استقلال و بر عهده گرفتن تمامیت ارضی و هوایی! کشورتون را ندارید حق ندارید هم مانع مقاومت و نیروهای حشد و استقلال طلب عراقی بشید و هم به ایران مدام طعنه و کنایه بزنید مبتنی بر حضور. بماند که نجابت ایران کجا و وقاحت شما کجا که دم از ملی گرایی و استقلال و عزت عراق میزنید در حالیکه به قول فرمانده حشد امروز رفتار امریکا با عراق شبیه رفتارش با یکی از روستاهاش هست و ترکیه و بقیه هم حاضر. بعد جالبه رگ گردن ملی گراییشون فقط وقتی در مورد ایران حرف میزنند میزنه بیرون.
-
1 پسندیده شدهشاید با توجه به افزایش قابلیت های اطلاعاتی و شناسایی کار سخت تر هست از زمان جنگ سرد. یعنی بحث شناسایی مکان های مورد استفاده با توجه به افزایش شمار ماهواره های نظارتی دقیق و متمرکز و همچنین هوش مصنوعی (پردازش تصویر، یادگیری ماشینی و ...) که تغییرات را به جزیی ترین شکل ممکنش ثبت و تحلیل میکنه دشمن بسیار جلو هست. اینن کار را نسبت به زمان جنگ سرد بسیار بسیار سخت تر میکنه با توجه به اینکه شیوه های اختفا چندان تغییری نکردند. یعنی هم در بحث سنسورها و سخت افزار و هم نرم افزار کار شناسایی بسیار سریع تر و راحت تر شده در حالیکه در بخش اختفا خب تغییرات چندان تفاوتی نکرده. برای همین باید به دنبال شیوه های نوین و خلاقانه تری بود در کنار تقویت و تنوع سلاح ها و تاکتیک ها. الان پهپادها و ریزپرنده ها میتونند یک همراه جانبی مناسب باشند، استفاده از ماشین الات قویتر ( که با پیشرفتها در دسترس تر هست) برای گسترش شهرهای زیرزمینی با تونل های طولانی تر و ورودی و خروجی های متعدد ( سخت تر کردن هزینه برخورد حتی در صورت شناسایی) و استفاده از روش های خلاقانه دیگه از جمله پوشش غیرنظامی و کانتینری و فریب و .... همه میتونند در کنار هم کمک کنند تا توان دشمن در بحث مورد اشاره به چالش کشیده بشه. دفاع هوایی و تقویت پداند در هر چهار! سطح هم که جای خود داره.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... هشدار: تمامی متن این مقاله ( بخش های قبلی و بخش هایی که درآینده ارائه می شود ) تنها ترجمه تحلیل های موجود در فضای وب بوده و هیچ گونه اطلاعات طبقه بندی شده در آن وجود ندارد و هیچ داده ای بدان اضافه نشده و تنها ، متن در مواردی که نیاز به اصلاح داشته ، مورد بازنویسی قرار گرفته است بخش سوم : پایگاه های موشکی فوق حفاظت شده در اوت سال 2020 ، صنعت دفاعی ایران از یک شیوه بهینه شده حفاظت نرم برای موقعیت استقرار موشکهای بالستیک سوخت جامد خود رونمایی نمود که به "مزارع موشکی" مشهور شد. این روش بلحاظ منطق مورد استفاده به سالهای جنگ سرد و تلاش دو ابرقدرت هسته ای برای افزایش هزینه های دشمن در شناسایی و هدف قرار دادن موقعیت استقرار موشکهای بالستیک طرف مقابل باز می گردد که بر دو مفهوم ابهام آفرینی و عملیات فریب استوار می گشت . منطق نظامی که این روش را پشتیبانی می نمود ، براین فرض قرار داشت که برای اجرای حملات هسته ای و حتی غیر هسته ای به تمامی موقعیتهای استقرار این سلاح ها ، می بایست یک محدود بسیار گسترده جغرافیایی را ابتدا معین نمود و سپس با اجرای عملیات شناسایی مستمر ، همه نقاط را مشخص و سپس با حجم قابل توجهی از سلاح های آتشین ، آن را مورد هدف قرار داد که این به شکل خودکار ، به معنای افزایش هزینه ها برای مهاجم خواهد بود . علاوه براین روش ، ایران در سالهای گذشته ،روشهای متنوعی را برای افزایش تحرک بخشی به سامانه های بالستیک سوخت جامد خود توسعه داده بود که شامل حامل های مستقل متحرک جاده ای که بلافاصله پس از دریافت موشک ( بطور مثال سجیل ) قابلیت پرتاب را بدست می آورند و همچنین پرتابگرهای خارج جاده ای با قابلیت استتار روی زمین که با مسلح شدن به موشکهای کلاس دزفول می توانند ، مبادرت به شلیک موشک ورزند . درواقع امر ، توپوگرافی کوهستانی ایران ، بخصوص برای روش دوم بسیار مناسب به نظر می رسد ، چرا که وجود دره های عمیق ، خط دید مناسب را که برای هدف قراردادن آنها مورد نیاز است را بر هم زده و همچنین می تواند میزان مرگ آوری ( صدمات ) ناشی از انفجار تسلیحات هسته ای و متعارف را به شکل نسبی کاهش دهد . علاوه براین ، بخش دفاعی ایران به منظور افزایش بقاء پرتابگرهای خود ، بتدریج با کاهش ابعاد موشکهای تولید شده ، در عین حفظ مقادیر حیاتی نظیر برد و سر جنگی ، قابلیت نصب و شلیک از روی حامل های غیرنظامی که پوشش پلاستیکی کشیده شده بر روی آن ، به تقریب تفاوتی را با همتایان غیر نظامی به نمایش نمی گذارد ، توانسته تا حدودی از چنین مزیتی استفاده نماید . اما برای موشکهای بالستیک سوخت مایع ،وضعیت به مراتب پیچیده تر خواهد بود ، با این حال ، استراتژیستهای نظامی ایران ، ترجیح داده اند که باوجود گسترده بودن دسترسی به موشکهای سوخت جامد ، همچنان سازمان رزمی بالستیکهای سوخت مایع خود را حفظ کرده و حتی آن را گسترش دهند . این مساله شاید به سه دلیل اصلی در حال انجام باشد 1- عملکرد بهتر موشکهای سوخت مایع موجب شده تا سرجنگی سنگین تر و بردهای بیشتر به دارایی های موشکی ایران اضافه گردد 2- موشکهای سوخت مایع را می توان بدون خطرپذیری زیاد ( خطر انفجار سوخت ) در تعداد زیاد ، ذخیره نمود که این مساله ، ذخیره سازی آنها را در تونل های عمیق زیرزمینی بشدت جذاب می کند . در واقع ، جدا بودن فیزیکی محل نگهداری مخازن حاوی اکسید کننده ها ، کلاهکهای جنگی و سوخت امنیت بیشتری را برای واحدهای کاربر فراهم می کند . 3- در صورتی که موشکهای سوخت مایع ، در شرایط خشک (بدون سوخت ) ذخیره شوند ، عمر انبارداری آنها بدون نیاز به بازسازی های دوره ای ، در مقیاس قابل توجهی ، بسیار زیاد بوده که این امر ، سرمایه گذاری بر روی این موشکها را بصورت چند نسلی خواهد نمود که این نیز به نوبه خود ، هزینه های مربوط به چرخه عمر را کاهش خواهد داد که جذابیت آن برای کشورهایی که بودجه محدودی را به بخش دفاعی اختصاص می دهند ، بسیار زیاد می کند . با این حال ، مشکلات تعمیر و نگهداری موشکهای بالستیک سوخت مایع نیز در جای خود می بایست مورد توجه قرار گیرد : 1- این نوع موشکها ، در زمان جابه جایی ، سوخت رسانی و مونتاژ کلاهک ، به خدمه بسیار مجربی که می بایست بطور مستمر در حال آموزش باشند ، نیاز دارد 2- موشکهای بالستیک سوخت مایع جدید ایران ، از ترکیب سوخت/اکسیدکننده ای استفاده می کنند که دردماهای بالا قابل استفاده نیستند ، به شکلی که واحدهای کاربر موشکی ایران که به پرتابگرهای سجیل-2 سوخت جامد مسلح می شوند ، قابلیت دور شدن از پایگاه مادر را در فواصل بسیار طولانی دارند و میتوانند از هر پوششی استفاده کرده ( بطور مثال تبدیل به کامیون های غیرنظامی ) و در هرجایی مستقر و استتار شوند ، در حالی که پرتابگرهای مسلح به موشکهای سوخت مایع ، عملا قابلیت دور شدن از پایگاه مادر را در فواصل مشخص ، ندارند . قاعده نخست : اختراع ، زائیده احتیاج است !!! تولد شهرهای موشکی مفهوم ذخیره سازی زرادخانه موشکی بالستیک در مجتمع های عمیق در زیر زمین ، تاکتیک جدیدی نیست و از زمان تولد موشکهای بالستیک در آلمان نازی ( موشکهای وی -2 ) تا دوره جنگ سرد و سپس در دوران پساجنگ سرد ، توسط کشورهایی نظیر ایالات متحده ، اتحاد شوروی سابق ، چین ،کره شمالی و در حال حاضر ایران مورد استفاده قرار گرفته است ، هر چند اگر مقیاس ایجاد چنین مجتمع هایی که بیشتر ناشی از ضعف در حفظ آسمان منطقه نبرد است ، در نظر گرفته شود ، کشورهایی نظیر چین ، کره شمالی و ایران ( به ترتیب براساس توان و قدرت هوایی ) را می توان پیشرو کاربرد این تاسیسات بشمار آورد . این پایگاه ها ، آنچنان در عمق زمین قرار گرفته اند که بطور نسبی در برابر حملات هسته ای مقاوم بوده ولی به مانند همه تاکتیکهای نظامی ، نقاط ضعفی نیز دارند ، بدین معنی که اگر مبادی ورودی و خروجی یا تهویه هوای آنها کشف و مورد اصابت قرارگیرد ، مهاجم خواهد توانست با اتخاذ سلاح و شیوه مناسب حمله ، این پایگاه ها را از کار انداخته یا از ارزش نظامی آنها بکاهد ، چرا که این مجتمع ها تا پس از مرمت صدمات ناشی از حمله ،قابلیت ورود مجدد به صحنه نبرد را نخواهند داشت . زمانی که دشمن با مهمات متعارف به مجتمع های موشکی زیرزمینی حمله می کند ، نیروی مدافع بلافاصله پس از تخمین و ارزیابی صدمات وارده ، می تواند با استفاده از ماشین آلات خاک برداری ،ورودی تونل ها را بازکرده ویا حتی درصورت لزوم ، خروجی های اضطراری را برای دسترسی به داخل ایجاد نماید . در حالی که میتوان با هزینه های بیشتر ، بخش ورودی تونل ها را با پوشش بتونی با عیار بالا یا ترکیب بتون- کامپوزیت سازه بندی نمود تا صدمات ناشی از اجرای حملات مستقیم ، به حداقل ممکن ، کاهش یابد . این مساله بخصوص برای مقابله با صدمات ناشی از کاربرد مهمات هدایت دقیق و سنگین در کلاس GBU-57 می تواند صادق باشد . به عبارت دقیق تر ، در حالی که این جنگ افزارها میتوانند ده ها متر به درون سطوحی از جنس سنگ یا پوشش هایی از بتن متعارف نفوذ کنند ، به احتمال بسیار زیاد ، این مقدار نفوذ در برابر سازندهایی با ماهیت سنگ گرانیت سخت یا بتون های ترکیبی با کارایی بالا به چند متر یا کمتر کاهش خواهد یافت . در این زمینه ، اثرات انفجار این نوع تسلیحات بر روی سامانه های حیاتی مستقر در این تونل ها ، به تقریب کمتر خواهد بود ، چرا که براساس اطلاعات مندرج در منابع غربی ، بخش اصلی این تونل ها بطور معمول در عمق 50 تا 100 متری زیرزمین مستقر شده و این مساله ، تا حدودی ایمنی مشخصی را برای آنهافراهم می کند . بدین ترتیب ، امکان فراهم آوردن یک توانمندی نسبی برای اجرای عملیات تعمیرو بازگرداندن این مجتمع ها به وضعیت رزمی در برابر کاربرد مهمات سنگرشکن متعارف وجود دارد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- تمامی منابع مورد استفاده در پایان متن ارائه خواهد شد 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهدر مورد شهید مصطفی محمدمیرزایی این نکته را اضافه کنم این شهید بزرگوار در حرم مطهر شاه عبدالعظیم حسنی (ع) دارای قبر هستند ولی اینکه آیا تاکنون پیکر مطهر این شهید از کشور یمن به داخل ایران منتقل شده است بی اطلاع هستم. زیرا در یکی از سایتها نیز خبری درج شده است که قبر ایشان همان روزهای شهادت حاج قاسم در حرم شاه عبدالعظیم آماده شده است یعنی قبر آماده سازی شده است ولی پیکری در آن قبر مدفون نیست زیرا جنازه مطهر ایشان هنوز در کشور یمن است. تصاویری از آماده سازی قبر منسوب شهید محمدمیرزایی تصاویری از برگزاری جشن تولد شهید محمدمیرزایی بر سر قبر ایشان در حرم شاه عبدالعظیم حسنی (ع)
-
1 پسندیده شدهطبیعی است. از قبل اعلام کرده بودند. این هم شیوه بزدلانه آمریکا و رفقای عراقیش برای تلافی. کشتن زنان و کودکان به شکل هدفمند چه در ترور ها باشه چه جنایات کور گویا روش مورد علاقشون هست. این نهایت جربزه جریان ضد حشد عراق و رفقای امریکایی و عراقیش هست. کشتن بچه ها در خواب و در رختخواب با گلوله مستقیم. امثال برخی سیاستمداران به اصطلاح سابقا جهادی کلاهشون را بالاتر بزران که نفاقشون از اونجا مشخص هست که اگر چنین چیزی برای انگشت پای یکی از به اصطلاح جوکرهای عراقی افتاده بود تا حالا به اسم معترض! و معترضین مقدس(!) علاوه بر اتهام زنی های پی در پیشون ضد کشورهای همسایه! عراق و بیانیه پراکنی و توییت زنی مدام، زمین و زمان را بهم دوخته بودند که با نیش و کنایه به حشد عقده هاشون را خالی کنند و بلافاصله انگشت اتهام را به سمتشون بلند کنند. قبلا بارها دیدیدم این موضوع را که نخست وزیر فعلی و رفقاش چطور برای کشته شدن مشکوک یک فعال سیاسی و یا یک قتل که مشکوک بوده بلافصله گروه تحقیق تشکیل دادند و همون اول هم ریاکارانه در قالب کلمات اذهان را منحرف کردند.
-
1 پسندیده شدهروش کار زره واکنشی به این صورت است هنگامی که یک خرج گود به سطح زره واکنشی برخورد می کند زره واکنشی که از یک لایه مواد شدید الانفجار ساخته شده است آغازش شده و با انفجار خود ترکیب موج شوک خرج گود (جهت تشکیل جت مذاب فلزی برای ورود به لایه های زره با استفاده از پدیده هیدرو دینامیک)را تغییر می دهد و این تغییر مانع ایجات جت مذاب شده و در نتیجه نفوذ اتفاق نمی افتد. برای فعال شدن زره واکنشی نیاز به موج شوک می باشد زیرا در ساختار آن از مواد منفجره غیر حساس ثانویه استفاده می شود که این مواد معمولا باید با موج شوک آغازش شوند و با نتخاب مواد منفجره مناسب می توان از آغازش این سامانه توسط عوامل دیگر نظیر حرارت و ضربه و ... جلوگیری کرد https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/da/Image_Explosive_Reactive_Armor.png
-
1 پسندیده شدهکره شمالی اولین تست موشکی سال 2022 در 6 ژانویه انجام داد موشک هایپرسونیک به هدفی در 700 کیلومتری برخورد نمود مانورکلاهک وسیستم سوخت ampulized تست شد بیانیه کره شمالی
-
1 پسندیده شدهبسم ا... مقایسه یاسین با جتهای آموزشی مشابه به ترتیب از بالا به پایین ، ای تی-3 (تایوان ) ، میگ - ای تی (روسیه ) ، یاک-130 (روسیه ) و آلینا- آیروماچی ام-346 (ایتالیا ) این مقایسه تنها براساس شباهت های احتمالی ظاهری صورت گرفته و به هیچ عنوان بحث مقایسه فنی در میان نیست برای تصویر بزرگتر ، روی عکس کلیک کنید
-
1 پسندیده شدهبا سلام باز آماد اساسی فالکروم های ایرانی براساس اطلاعات منتشر شده ، با پایان یافتن فوریه 2016 میلادی ، مرکز تعمیرات اساسی میگ-29 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مستقر در پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز ( TFB.2) موفق شد تا طی یک برنامه سه ساله ، اورهال جنگنده آموزشی دو سرنشینه MIG-29UB را به اتمام برساند .کار بر روی این پرنده رزمی ، ( جنگنده میگ-29 یو.بی ، به رجیستر 6303-3 )جمعی اسکادران دوم تاکتیکی با اجرای 17000 نفر-ساعت کار در دستور کار قرار داده شد و با موفقیت به پایان رسید . میگ مزبور تا سال 2007 ، جمعی اسکادران یازدهم مستقر در پایگاه یکم شکاری (تهران) بشمار می رفت که در این سال به پایگاه دوم شکاری منتقل و پس از دو سال پرواز عملیاتی ، در سال 2009 زمینگیر و در نوبت تعمیرات اساسی قرار گرفت . در گذشته (اوایل سال 2000 میلادی ) ، تعمیرات نیمه عمر این پرنده ، توسط متخصصین فنی مرکز اورهال مهرآباد به انجام رسید . با این حال نیروی هوایی قادر نبود قطعات یدکی مورد نیاز برای پیشرانه های پرمصرف و مستهلک شده RD-33 را از سال 2013، با واسطه منابع خارجی تامین نماید ، در نتیجه ، متخصصین فنی پایگاه دوم شکاری ، به این نتیجه رسیدند که می بایست با اتکاء به منابع داخلی این مهم را به انجام رسانند که این ماموریت در بازه زمانی 2012 تا 2016 اجرا گردید . پیش از شروع این برنامه ، مابین سالهای 2008 تا 2012 ، بدلیل وجود قطعات یدکی ، هرساله یک فروند از میگهای روسی اورهال و تحویل نیروی هوایی می گردید . از زمان سقوط اتحاد شوروی ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مشکلات قابل توجه و عدیده ای را برای دریافت پشتیبانی فنی و قطعات یدکی از روسیه ، تجربه نموده است . این مساله ، استمرار آمادگی رزمی ناوگان جنگنده های روسی موجود درسازمان رزم نیرو ( MIG-29 و SU-24) رابشدت دچار مخاطره نموده و علیرغم اینکه این جنگنده ها در دهه 90میلادی بطور مستقیم از روسیه خریداری شدند ، اما بلحاظ آمادگی رزمی ، همواره در یک سطح پایین تر نسبت به پرنده های غربی موجود در ناوگان رزمی نیروی هوایی ( F-4 و F-5) قرار دارند . با این وجود ، تنها یکبار ، درسال 2007 ، روسها در جریان یک معامله 150 میلیون دلاری ، 50 دستگاه پیشرانه RD-33 را به ایران انتقال دادند . به اعتقاد نویسنده خبر ، مقامات ارشد ضد اطلاعاتی ایران براین عقیده اند که کرملین ، مخفیانه با سران تل آویو برای کاهش توان رزمی نیروی هوایی ارتش ، هماهنگی های لازم را بعمل آورده اند ، چرا که به شکل غیر منتظره ای ، مابین سالهای 1998 تا 2008 ، سطح پشتیبانی فنی از جنگنده های میگ -29 فالکروم و بمب افکن های سوخو-24 فنسر ، بسرعت کاهش یافت و به پایین ترین سطح ممکن رسید . اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در حال حاضر مسئولیت دفاع هوایی از شمال غرب ایران را بر عهده دارد ، چرا که تهدید جنگنده های اف-16 ترک در این منطقه بسیار جدی و قابل توجه است . سازمان رزم این اسکادران ، از چهار فروند MIG-29UB ، بعلاوه یکفروند MIG-29A بهره می برد و بجز یکی از فالکروم های دو سرنشینه ، بقیه کاملاً عملیاتی بوده و پرنده چهارم ( رجیستر 6302-3) قرار است برای تعمیرات اساسی به پایگاه یکم شکاری تهران ، تحویل داده شود طبق اخبار منتشر شده ، جنگنده فالکروم (رجیستر 6301-3) از یکم ژانویه 2016 ، تحت تعمیرات اساسی مشابهی در تبریز قرار دارد . پی نوشت : 1- مطالب فوق الذکر ، نظر نویسنده مطلب است و تایید و ردّ نمی گردد . 2- منبع : با کمی ویرایش Air Forces Monthly - April 2016 ، صفحه 24 صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهیک بخش کمتر شناخته شده از اولین بارقه های تکنولوژی استیلث در المان توسعه یافت . شاید اولین هواپیمایی در جهان , که دست کم تلاش هایی برای به حداقل رساندن بازتاب راداری در ان صورت گرفته بود , هواپیمای Horten / Gotha Go-229 بود . اگر چه در نتیجه ی تحولات پس از جنگ کار در این حیطه برای چند دهه متوقف شد . تلاشها به منظور حرکتی جدید در این زمینه برای کاهش احتمال شناسایی شدن توسط هواپیماهای دشمن تا نیمه ی اول دهه ی 70 به طول انجامید , زمانی که همکاری چند کمپانی و کمپانی VFW Sportave-Putzer شکل گرفت , پروژه ی هواپیمای تجربی سبک Leiseflieger , که از بهینه سازی هواپیمای Fournier RF-fifth پدید امده بود . این انتخاب تصادفی نبود چرا که type RF-5 با توجه به طراحی و پروسه ی ساختش دارای حداقل قسمت هایی بود که به خوبی می توانست امواج رادار را بازتاب دهد . ایده ی اولیه ساخت پرنده ای بود که بتواند به قدر کفایت در ارتفاع بلند پرواز کند , یا بجای ان در شب پرواز کند تا از دید بصری پنهان بماند و به قدر کافی اهسته پرواز کند تا توسط رادار های معمول قابل کشف نباشد . در عین حال هواپیما می بایست انتشار فروسرخ بسیار کمی میداشت تا توسط موشک های حرارت یاب مانند SA-7 قابل هدف گیری نباشد و نیز در نظر بود تا قیمتی کمتر از موشک های ضد هوایی داشته باشد تا به دلایل اقتصادی دشمن رغبتی برای سرنگونی ان با موشک های گران قیمتش نداشته باشد . اولین پرواز ان در 1975 انجام شد . در طی پرواز ها Leiseflieger صدایی کمتر 50 دسیبل تولید می کرد و همچنین انتشار فرو سرخ ان به حداقل ممکن کاهش یافته بود , اما نتوانست اهداف پروژه را در کاهش بازتاب راداری تامین کند به رغم اینکه مقداری از مواد جاذب امواج رادار که هنوز در مرحله ی ازمایشی و تجربی قرار داشتند نیز در ساخت ان بکار رفته بود . horten ho 229 Leiseflieger MBB Lampyridae در طی جنگ سرد المان با خطر نابودی کامل توسط حمله ی شوروی مواجه بود . در نیمه ی اول دهه ی 80 قرار دادی از سوی لوفتوافه (نیروی هوایی المان) به جهت ساخت یک نمونه ی ازمایشی جنگنده ی استیلث برای مجموعه ی Messerschmitt-Bolkow-Blohm صادر شد . پروژه در ابتدا Radarsichtbarkeit out Kampfflugzeugen "هواپیمای جنگی خارج از دید رادار" نام گرفت , اما مدت کوتاهی بعد لقب Lampyridae بر ان نهاده شد . در زبان اینگلیسی اغلب با نام firefly یا MRMF " هواپیمای موشکی برد متوسط " معرفی می شد . در تصمیم گیری در این مورد که چنین هواپیمایی با قابلیت استیلث واقعا چه شمایلی خواهد داشت , مهندسین المانی نیز تصمیم گرفتند تا از معادلات ماکسول برای بازتاب های الکترومغناطیس در لبه های پیکره ی هواپیما استفاده کنند . انها توانستند از برنامه های کامپیوتری نسبات ساده برای انحراف بازتاب راداری استفاده کنند , که حتی رایانه های ان موقع هم قادر به انجام چنین محاسباتی بودند . علاوه بر این بر اساس اطلاعات پروژه ی Leiseflieger و تست های اولیه ی مواد جاذب امواج رادار , به وضوح روشن بود که سطوح بدنه ی هواپیما برای عمر خدمتی پیشبینی شده ی ان که دست کم 20 تا 30 سال بود در برابر ساییدگی و پارگی به شدت حساس خواهند بود و هزینه های تعمییر و نگه داری ان از بودجه ی معقول پیشبینی شده فراتر خواهد رفت . بنابر این کاهش بازتاب راداری اساسا به سطوح صاف هواپیما سپرده شد , که بر خلاف رویکردی بود که در ساخت SR-71 Blackbird بکار گرفته شده بود که بیشتر بر بکار گیری مواد جاذب امواج رادار تکیه داشت . هدف اصلی کاهش بازتاب راداری در باند ایکس به میزان حداقل 20 تا 30 دسیبل بود . دکتر Gerhard Lober بزرگترین سهم را در پدید اوردن شکل نهایی هواپیما داشت . از نظر ساختاری یک هواپیمای تک موتوره ی فراصوت بود که بدنه ی ان را سطوحی تخت تشکلی داده بود . به این معنی که از مجموعه ای از صفحات صاف ساخته شده بود تا بازتاب رادار را از منبع انتشار اولیه ی ان دور کند و مانع دریاف بازتاب توسط رادار و رهگیری شدن هواپیما توسط سیستم دفاع هوایی دشمن شود . طراحی بال موسوم به Diamond "الماس" رادای لبه هایی با زاویه ی عقب رفته و aileron های (سطوح متحرک بال) بزرگ بود . برای مانور دهی از سطوح متحرک تک سکان عمودی اش استفاده می کرد . ورودی هوای موتور ان در ابتدای قسمت مثلثی شکل میانه ی بدنه قرار داشت . سپس مسیر ورودی هوا در مسیری مستقیم به مجرایی با مقطع بیضی منتهی می شد تا فضایی در زیر ان برای مخزن داخلی مهمات ایجاد شود که در ان 2 موشک هوا به هوای برد متوسط می توانست جا بگیرد . تاکتیک رزم در هنگام استفاده از این هواپیما در عملیات در حقیقت بر این ایده استوار بود که هواپیماهای اینده می توانند سبک تر , کوچک تر و ارزان تر باشند و نبرد های هوایی بین جنگنده ها در برد متوسط رخ خواهد داد و از ان داگ فایت ها و درگیری ها در فاصله ی نزدیک و مانور های سنگین رزمی خبری نخواهد بود . اگر چه ذکر این نکته لازم است که قرار داد Lampyridae خواستار یک هواپیمای رزمی عملیاتی نشده بود , بلکه خواهان اثبات گری ادراکی بود که در ان استفاده ی تمام تکنیک ها و فناوری های لازم بررسی شود . چنین هواپیمایی با این ویژگی ها باعث می شد که شما ان را با Have Blue یا فرزند خلف اش اف-117 نایت هاوک مقایسه کنید (البته در نایت هاوک هم زمان از هر 2 ترکیب صفحات شکسته ی تراز شده و مواد جاذب رادر هم زمان استفاده شده بود - مترجم) . از دیدگاه کلی طراحی تفاوت های کلیدی را در 2 قسمت می توان مشاهده کرد , بال ها و تعداد موتور . اگر چه هر دو هواپیما از یک فرم الماسی تغییر شکل یافته پدید امده بودند . امریکایی ها تصمیم گرفته بودند خط یکنواختی را در امتداد لبه ی حمله حفظ کنند و بال های با زاویه ی عقب رفتگی را در پشت ان گسترش دهند . در تضاد با ان , المانی ها بال هایی را ساختند که فرم لوزی شکل اولیه را حفظ می کرد و ان را از جلو تا عقب بدنه ی هواپیما گسترش دادند . Have Blue از پیکره بندی بال پایین استفاده می کرد که ضمن اینکه باعث ایجاد فضای کافی برای مخزن داخلی بمب نیز می شد به تلاش برای کاهش نا همترازی ها در قسمت مخزن مهمات که در زیر بدنه قرار می گرفت مربوط می شد . انتخاب پیکره بندی 2 موتوره از ان جهت که انها خواستار بمب افکنی ضربتی بودند رویکردی معقول بود . المان ها به دنبال ساخت جنگنده ای سبک وزن بودند , که در نتیجه ی ان تک موتوره بودن را برگزیدند , که در وسط هواپیما جانمایی شد . برای تامین هوای مورد نیاز موتور انها تصمیم گرفتند وردی هوا را در پایین هواپیما و زیر کاکپیت قرار دهند . اگر انها مایل می بودند سطح زیرین هواپیما را هم تراز طراحی کنند مجبور می شدند ورودی هوا را در بالا و پشت کاکپیت قرار دهند که قابلیت پرواز در زوایای حمله ی زیاد را به شدت تحت تاثیر قرار می داد و راه حل چندان مناسبی نبود . همچنین در شکل نهایی Lampyridae در مقایسه با Have Blue تنها به اندازه ی نصف ان سطح منظری داشت , طراحی ایرونیمامیکی کارامد در کنار ابعاد عمومی و کلی سطوحی که اموارج رادار را بازتاب میدادند (فارق از جهت انتشار) باعث شده بود که مدل های ساخته شده از Lampyridae بازتاب راداری کمتری را داشته باشد . لازم به ذکر است که علاوه بر تقارن سمت راست و چپ هواپیما تمامی زوایای لبه ها و صفحات قسمت های مختلف کاملا منحصر به فرد بود و در جاهای دیگر تکرار نشده بود . در طی سال 1985 تست های تونل باد ساب سونیک به وسیله ی مدل 1:35 و پس از ان با مدل با ابعاد 1:20 به انجام رسید . تست ها قابلیت معقول مانور پذیری و ویژگی های پیشبینی شده ی ایرودینامیکی را تایید کردند . کار با ساخت مدلی در ابعاد بزرگتر ادامه یافت . مدل اولیه ی مذکور هم اکنون در موزه ای در مونیخ نگه داری میشود . برای اولین بار از ساختمان کارخانه در Ottobrunn از نزدیک محافظت می شد , Bavaria مدلی با ابعاد 75% ابعاد نهایی را ساخت که تقریبا پرواز پذیر بود و دارای کاکپیتی بیضی شکل بود . این مدل دارای 12 متر طول و 6 متر وینگ اسپن "فاصله ی بال تا بال" بود . این مدل تحت برنامه ی Emmeloord 15 سال 1987 را در تونل باد German-Dutch ( المان و هلند ) سپری کرد . این برنامه شامل شبیه سازی برخاست و فرود با سرعت 220 کیلومتر بر ساعت و انجام مانور هایی تا زاویه ی حمله ی 27 درجه بود . قبل از انجام ازمون استکاک خلبانان با استفاده از شبیه ساز هواپیما را مانور دادند . کاهش ابعاد مدل به 3 چهارم مقدار واقعی امری بود که از سوی ابعاد داخلی تونل دیکته شده بود که دارای قطری 9.5 متری بود . مدل بعدی این بار با ابعاد کامل به طول 16 و وینگ اسپن 8 متر ساخته شد تا میزان بازتاب راداری اندازه گیری شود و میزان براورد شده توسط برنامه های کامپیوتری تایید شود . کمپانی که توسعه و ساخت پروتوتایپ فول سکیل جنگنده ی MBB Lampyridae به ان سپرده شده بود عملکرد قوی از خود نشان داد , Lampyridae می بایست می توانست بر هواپیما های جنگی شوروی و پدافندی که به شکل متراکم در امتدادمرز المان قرار داشتند برتری یابد . در 1987 یک گروه از دانشمندان امریکایی برای مشورت دعوت شدند . تمامی انها از دیدن چیزی که مقابل دیدگانشان قرار داشت شوکه شده بودند , و حتی بیشتر از انهاد دست اندرکاران Lampyridae شوکه شدند هنگامی که با دستوری فاقد توضیحات کافی از سوی دولت المان غربی مواجه شدند که حکم به خاتمه ی بی درنگ تمامی امور مرتبط با برنامه ی Lampyridae داده بود . فشار های غیر رسمی سیاسی از سوی ایالات متحده ظاهرا به همان دلایلی که پس از مدت ها مانع از ارائه ی تمام نتایج برنامه ی Have Blue شده , کار خودش را کرد . کار متوقف شده بود اما به میزان قابل توجهی هزینه های پیشبینی نشده در کنار بهبود اوضاع سیاسی که حاصل فروپاشی شوروی و اتحاد 2 المان شرقی و غربی بود , کمک زیادی کرد تا برنامه ادامه پیدا نکند . در مجموع 8.993 میلیون مارک المان غربی در برنامه ی Lampyridae سرمایه گذاری شده بود . مرکز تست های پایه ی RaSigma وظیفه ی اندازه گیری بازتاب راداری و پرداختن به مباحث کاهش کشف راداری ادوات متحرک را بر عهده داشت . به عنوان زاده ی مرکز توسعه ی MBB " Messerschmitt-Bölkow-Blohm " که درگیر برنامه ی Lampyridae بود , EADS هم اکنون مجموعه ی فناوری محوریست که دفتری از ان در شهر Bremen واقع در شمال غربی المان واقع است , که تقریبا تمامی سوالات پیرامون فناوری استیلث در جنگ افزار های نظامی کنسرسیوم EADS به ان ارجاع می شود . در 1995 برنامه ی Lampyridae از طبقه بندی خارج شد . Lampyridae اولین جنگنده ی استیلثی بود که در دنیا طراحی شده بود . مدل 75% این هواپیما هم اکنون در موزه ی Gerhard Neumann نگه داری می شود . DASA FTT / FTTU / TDEFS به رغم کنسل شدن پروژه ی Lampyridae پاره ای از موارد مرتبط با فناوری استیلث در المان ادامه پیدا کرد . DASA به عنوان وارث کمپانی MBB دو برنامه ی مطالعاتی در مورد جنگنده ها را با تمرکز جهانی بیشتر پی برد که به طور خاص برای شرایط اروپا بهینه شده بود . چندین مدل از کانسپت های اولیه در تونل های باد سرعت بالا تست شدند . این برنامه FTTU " Fliegender Technology - Trager Unbemannet " نام گرفت . قدم بعدی می بایست ساخت اثبات گر سرنشین دار می بود , که باید تعداد زیادی از تکنولوژی های پیشرفته که برای برنامه توسعه یافته بود در ان بررسی میشد . با استناد به گفته های رئیس بخش هواپیماهای نظامی DASA , FTT برپایه ی تکنولوژی هایی که در برنامه ی Lampyridae توسعه یافته بود می بایست ساخته می شد , اما پیشرفته تر بر اساس اخرین دستاورد ها . همچنین در نظر بود طراحی شامل سیستم پرواز با سیم و نیز سامانه ی تغییر بردار رانش که در هواپیمای تحقیاتی Rockwell X-31 تست شده بود , باشد . سطوح بدنه میبایست با رنگ های ویژه ای که به تازگی توسعه یافته بود پوشیده می شد که مدتی بعد در پروتوتایپ Eurofighter Typhoon DA5 نیز بکار رفت و تست شد . مساله ی مهم دیگر طراحی اویونیک ماجولار بود . ارزوی مهم DASA انتقال پروژه از حرکتی ملی به برنامه ای بین المللی بود . بدین منظور با مجموعه های خارجی مختلفی برای همکاری و مشارکت قرار داد بسته شد . در نتیجه ی ان به پروژه نام جدید و بین المللی تر TDEFS " Technology Demonstrator for Enhancement and Future Systems " داده شد و ساخت نسخه های سرنشین دار و بدون سرنشین از ان در نظر گرفته شد . این هواپیما به دلیل بد اقبالی و متقارن شدن با دوره ی کاهش هزینه های دفاعی راهی به اسمان نیافت , در ان زمان اولویت اصلی در اروپا به تولید انبوه رساندن 3 گانه ی Eurofighter / Rafale / Gripen بود و پس از کاملا عملیاتی شدن و به تولید انبوه رسیدن این هواپیماها بود که توسعه ی جانشینانشیان در دستور کار قرار می گرفت . فاکتور مهم دیگر این حقیقت بود که گر چه این اثباتگر می بایست با اخرین تکنولوژی ها مورد بررسی قرار می گرفت , طراحی پایه ی کانسپت هنوز برپایه ی پروژه ی Lampyridae بود , که در ان زمان کاملا منسوخ بود , و نیز برنامه ها کامپیوتری معاصر می توانستند بازتاب های راداری را به صورت یکپارچه محاسبه کنند حتی در اشکال دارای منحنی . اگر چه این پروژه ای بسیرا جذاب بود ولی تصمیم برای عدم توسعه ی بیشتر ان درست به نظر می رسد . EADS (DASA) AT-2000 MAKO اگر چه با خاتمه ی برنامه ی TDEFS داستان طراحی هواپیمای استیلث نیز در المان به انتها رسید ولی بسیاری از فناوری هایی که اختصاصا برای برنامه های FTT و TDEFS توسعه یافته بودند , توانستند راهشان را به پروژه ی هواپیمای اموزشی / رزمی سبک پیشرفته , EADS MAKO , باز کنند . با وجود اینکه ریشه های این برنامه به 1989 باز می گشت , هنگامی که همکاری مشترک کمپانی های Aermacchi و DASA برای مطالعات پیرامون هواپیمای اموزشی پیشرفته ی اینده پی گیری می شد و AT-2000 نام گرفته بود . پس از ان کمپانی Aermacchi توسعه ی بیشتر این طرح را ادامه نداد و با کمپانی Yakovlev برای ساخت محصول بعدی اش Yak-130 وارد همکاری شد اما دی ان ای برجای مانده از DASA در کل پروژه باقی ماند . برای اولین بار پروژه در اکتبر 1996 اعلام عمومی شد و زمان ساخت پروتوتایپ تا سال پس از ان و اولین پرواز حوالی سال 2000 پیش بینی و اعلام شد . برای شروع توسعه ی پروژه تامین مطمئن و قابل اتکای بودجه برای پروژه بسیار ضروری بود . در اوایل 1998 , پروژه ی AT-2000 با تغییرات زیادی رو به رو شد , به لطف تست های بسیار گران قیمت در تونل باد مهندسین توانستند کانسپت را نهایی کنند و تست های سنجش میزان بازتاب راداری نتایج بسیار امیدوار کننده ای ره به نمایش گذاشتند , 1 متر مربع در فاصله ی 45 کیلومتری . هواپیما در حقیقت بر اساس تکنولوژی هایی برای کم پیدایی راداری ساخته شد , که ریشه در پروژه های Lampyridae , FTT و TDEFS داشت . در اکتبر DASA با همراهی کمپانی کره ی جنوبی Hyundai هواپیمای AT-2000 را به مناقصه ی کره ی جنوبی برای هواپیمای اموزشی مافوق صوت و جنگنده ی سبک جدید پیشنهاد داد . اما مشکل اینجا بود که سامسونگ و همکار امریکایی اش لاکهید مارتین با KTX-2 ( گلدن ایگل) ترجیح داده شدند . شانس دیگر در افریقای جنوبی با نیازمندی های بسیار مشابه نهفته بود . در ابتدای 1998 , AT-2000 توسط دنل در ابعاد واقعی ساخته شد , و در اولین نمایشگاه هوایی افریقا به نمایش درامد . در نوامبر گزارش شد که هواپیمای JAS-39 Gripen برگزیده شده است , که شانس خریداری شدن AT-2000 در بازار جهانی را به حداقل رساند . علاوه بر این , پروژه ی برنامه ریزی شده ی پیچیده تری (که بعدا کسنل شد) ادغام DASA و BAe بود . BAe مطلقا برای ایده ی توسعه ی هواپیمایی که بتواند با Hawk و گریپین رقابت کند مشتاق نبود . در اواسط 1998 هواپیما به MAKO تغییر نام داد . از نظر ساختاری هواپیمایی تک یا 2 سرنشینه با طول میانگین 13.75 متر , و ارتفاع 4.5 متر و فاصله ی بال تا بال 8.25 متر بود . مساحت بال دقیقا معادل نصف این میزان در یوروفایتر تایفون و برابر 25 متر مربع بود . در نسخه ی رزمی حد اکثر وزن برخاست به 13 تن افزایش یافته بود که شامل 6200 کیلوگرم وزن خالص هواپیما , 3300 کیلوگرم سوخت و 4500 کیلوگرم تسلیحات بود . نوع اموزشی دارای حداکثر وزن برخاست 8300 کیلوگرم بود . سلاح ثابت زمانی یک قبضه توپ 27 میلیمتری و دارای 7 اویزگاه مهمات شامل 2 تا در نوک بال ها 4 تا در زیر بال ها و یکی در وسط بدنه بود که به ان اجازه ی حمل طیف وسیعی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح را میداد . در طراحی هواپیما استفاده از مقادیر زیادی مواد مرکب دیده شده بود . در اواخر 1999 , خریداران جدی جدیدی برای این هواپیما پیدا شدند و عربستان سعودی که تجربه های قبلی گسترده ای در همکاری با اروپایی ها داشت , نه فقط در مورد هواپیمای پاوانیا تورنادو , برای توسعه ی ان کمک مالی پرداخت کرد . کار توسعه با سرعت کمی ادامه پیدا کرد , عمدتا از منابع داخلی DASA و EADS . مجموعه ای از تست های گسترده تر ایرودینامیکی تونل باد دست یابی به کارایی برنامه ریزی شده را تایید کرد . در جوئن 2001 , در نمایشگاه پاریس ماک اپی از MAKO با کاکپیت نواوردانه ی تمام عملیاتی نمایش داده شد . کابین عقب موقتا با برنامه های واقعیت مجازی تجهیز شده بود تا قابلیت های مختلف تجهیزات و ابزارالات دقیق کابین راحت تر تست شود . ارائه ی هواپیما با نمایش اجزای مدرن اویونیک روی سایت هلمت غنای بیشتری یافت . در ان زمان به نظر رسید که تصمیماتی گرفته شده تا ساخت پروتوتایپ تا نمایشگاه هوایی دبی در نوامبر 2001 به انجام برسد و پرواز پیشنمونه در انتهای 2005 واقع شود و تا انتهای اولین دهه از قرن 21 محصول وارد فاز تولید انبوه شود . که این امر اتفاق نیفتاد . هیچ کدام از طرفین آلمانی ها یا سعودی ها قادر به تضمین پرداخت هزینه ی 2 میلیارد یورویی برای برای تکمیل موفقیت امیز فاز توسعه نبودند . در ان زمان دست مهندسین از موتورهای واجد شرایطی همچون M88-3 و EJ200 کوتاه مانده بود و تنها جایگزین باقی مانده موتور F414M محصول جنرال الکتریک بود تا 90 کیول نیوتن تراست را در رگ های نسخه ی رزمی MAKO بدمند . تراست برای نسخه ی اموزشی به 75 کیلونیوتن محدود می شد . با این موتور هواپیما سقف سرعتی بین 1.3 تا 1.5 ماخ را در ازتفاع 15250 متری و برد پروازی 3700 کیومتر را کسب می کرد داشتن 1 متر مربع بازتاب راداری از جهت مقابل و زاویه صفر در 45 کیلومتری می توانست مزیت هایی را در میدان کارزار برای این پرنده به همراه داشته باشد (در برابر هواپیماهای نسل 3 و 4 - مترجم) . در 2003 این هواپیما به MAKO HEAT تغییر نام داد . HEAT که سرواژه ی عبارت High Energy Advanced Trainer بود بر کارایی بسیار بالای ان در سرعت سوپر سونیک تاکید داشت . اصلی ترین فرصت برای فروش نسخه ی اموزشی کاملا بحث برانگیز است و برنامه ی Eurotrainer سرنوشت مبهمی در انتظار دارد , در صورتی که بخت با این پرنده یار باشد MAKO تبدیل به پیشرفته ترین هواپیمای اموزشی برای 12 کشور عضو ناتو میتواند باشد . این رقابتی بین MAKO و Aermacchi M-346 از ایتالیا , هواپیمای اموزشی سوئدی فرانسوی ساب سونیک محصول Saab و Dassault و نیز پروژه ی ATX از EADS CASA خواهد بود . همچنین پرنده ی کره ای KAI T-50 Golden Eagle نیز با نیازمندی های این برنامه مطابقت دارد اما شانس ان در یک مناقصه ی اروپایی عملا صفر است . متاسفانه پراکنده شدن کشورهای شرکت کننده باعث شد که حدودا پس از یک دهه برنامه ی ابتکاری Eurotrainer برای رسیدن به هرگونه نتیجه یا خرید حتی 1 فروند از 150 هواپیمای مورد نظر برنامه با شکست مواجه شود . MAKO برای مدت طولانی در پیدا کردن مشتری ناکام ماند و دیتاشیت های رسمی وبسایت EADS Cassidian از وجودش پاک شده است . و شانسش برای صعود به قلب اسمان در حال حاضر بسیار ناچیز است . در حال حاضر عربستان صعودی نیز هواپیمای M-346 را برگزیده است , البته بدون حکم رسمی . کمپانی DASA و جانشینش , EADS حدود 80 میلیون یورو را برای فاز توسعه ی MAKO سرمایه گذاری کرده بودند . Dornier LA2000 در اواسط دهه ی 80 توسط تیم مطالعاتی Dornier برای جنگنده ای تهاجمی با قابلیت کم پیدایی روی ان کار شد . دارای پیکره ی دلتا شکل و با قسمت برجسته ای در میانه ی بدنه بود که LA-2000 system نام گرفته بود . دارای اسمانه ای حبابی و یک تکه و لبه ی فراری تشکیل شده از یک جفت aileron بزرگ بود . در زیر هواپیما بخشی قرار داشت که یک جفت موتور توربوفن بدون پس سوز با تراست 25 کیلونیوتن برای هر کدام در ان قرار می گرفت که گازهای خروجی از موتور به یک نازل مسطح ساده ختم می شد . بخشی از فضای داخلی به مخزن مهمات اختصاص داشت . اطلاعات ساده ی ابتدایی در مورد این پروژه اولین بار در 1986 منتشر شد . ///////////////////////////////////////////////// شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات منبع کلیه ی حقوق برای نویسنده و سایت میلیتاری محفوظ است Military.ir
-
1 پسندیده شدهپرواز فالکروم مسلح بر فراز ورزشگاه ؛ دیدار تیم های فوتبال نیروی زمینی تهران و شموشک مازندران پ. ن :اومده اون بالا اگر شموشک به نیرو زمینی گل زد چهارتا موشک بفرسته واسه نیمکت ذخیره های شموشک
-
1 پسندیده شدهوالا بر خلاف نظر شما که محترم است ، و براساس تجارب نیروی هوایی ترکیه ، یونان ، رژیم صهیونیستی ، اگر یک ارتقاء درست و هدفدار روی فانتوم ها صورت بگیرد ، به نظر بنده هنوز می تونند خدمت کنند . البته شاید برای درگیری های داگفایت مناسب نباشند ولی برای اجرای حملات فامد هوا به زمین مناسب خواهند بود . از یاد نبریم ، زمانی که دو آلمان متحد شدند ، بخشی از میگ های -29 آلمان شرقی به لوفت وافه منتقل شد و این نیرو با اجرای آزمایشاتی به این نتیجه رسید که فانتوم ها در یک درگیری نزدیک هیچ شانسی نخواهند داشت ولی لوفت وافه با وارد کردن میگ ها در اسکادران های اف-4 ، آنها را بصورت ترکیبی مورد استفاده قرار می داد ، یعنی فانتوم با استفاده از رادار قدرتمند و موشکهای آمرام و میگ -29 هم بعنوان یک جنگنده ایده آل برای رزم نزدیک ، فانتوم ها وظیفه کشف مهاجمان را در فواصل دور برعهده داشته و میگ ها هم ماموریت نابودی آنها را در صورت نزدیک شدن بیش از حد مهاجم به فرمیشن ترکیبی فوق . البته اشکال عمده ای که وجود داشت ، یکی مداومت پروازی کم فالکروم ها و ایجاد توانایی در آنها برای لینک شدن با تجهیزات فانتوم ها بود . در ضمن ، درحدود 8 یا 10 سال قبل ، مقاله ای مطالعه می کردم در مورد ارتقاء تامکت های نیروی هوایی که در آن نویسنده مدعی شده بود که متخصصین در صدد هستند یا می توانند عمر سازه این پرنده ها را تقریبا" 0 ( صفر) کنند ، موتورهای آن را ارتقاء داده یا تعویض کنند و ..... ، خوب وقتی روی پرنده پیچیده ای مثل اف-14 این کار امکان پذیر هست ، بطور مسلم ، چنین برنامه هایی ( درصورت واقعیت داشتن ) روی ایرگاردها ، فانتوم ها ، میگ ها هم به شکل منطقی می بایست انجام گرفته باشد یا بگیرد .