برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 8 بهمن 1400 در پست ها
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم چین انواع مختلفی از بمب های هدایت شونده کوچک با دقت بالا را از سال 2012 در نمایشگاه های مختلف نشانداده است عمده استفاده این تسلیحات برای نصب و استفاده بر روی پهبادها است مانند بمب کوچک FT-9 و یا بمب های کوچک FT-10 ، بمب های هدایت لیزری YZ-200 بمب های هدایت شونده لیزری50 کیلوگرمی GB50 و بمب های هدایت شونده لیزری 100 کلوگرمی GB100 این بمب ها را می توان به کلاهک های نافذ جهت حمله دقیق به اهدافت حفاظت شده در پناهگاه ها هم مجهز کزد. سری بمب های FT و سری بمب های هدایت شونده دقیق LeiShi-6(LS-6) توسط مرکز توسعه فن آوری Luoyang توسعه پیدا کردند. این سری از بمب ها برای رقابت با سری بمب های JDAMTJDMA-ER و SDB ایالات متحده توسعه پیدا کردند. در این مورد از بمب ها با بالهای تاشو و یا بمب ها با قطر کم غربی نمونه برداری شده همچنین پروتکل های ارتباطی این بمب ها سازگار با استاندارهای غرب هستند و می توانند بر روی انواع جنگنده های غربی نصب شوند. این مسئله باعث شده که شرکت Aerospace Long March تنها شرکتی در خارج از ایالات متحده باشد که توانسته طیف متنوعی از انواع بمب های هدایت شونده را تولید کند و وارد بازارهای جهانی بکند. در سال 2012 شرکت هوافضای Changzheng چین سری محصولات Feiteng از جمله FT-3A،FT-6A و FT-7A را به بازار ارائه کرد. این شرکت یکی از شرکتهای تابعه گروه علم و فن آوری هوافضا چین است. استفاده از سامانه Beidou مبنای هدایت دقیق بمب های سری Feiteng است براساس گزارشهای موجود سری بمب های Feiteng چین از رابطهای الکترونیکی مشابه با استاندارهای غربی استفاده می کند و می واند روی هر جنگنده غربی نصب شود. آکادمی وسایل نقلیه پرتابی چین اعلام کرده که بمب های سری FT(Feiteng) مجهز به سیستم ناوبری جهانی GNSS هستند و انها دیگر به سیستم هدایت GPS ایلات متحده نه نیاز دازند و نه اطمینانی به آن دارند. هر چند گفته شده در صورت نیاز می توان گیرنده های GPS را هم روی انها علاوه بر گیرنده های گلوناس روسیه و یا بایدو چینی نصب کرد. وزن سری بمب های Feiteng از 25 کیلوگرم تا 700 کیلوگرم متغییر است و برد آنها از 20 تا 150 کیلوگرم است انها را از پهبادها و بمب افکن ها می توان استفاده کرد موثرترین و قدرتمندترین بمب این خانواده FT12 است بمب TL-2 اولین بمب هدایت شونده انبوه چینی هست کیت هدایت برای بمب با وزن 500 کیلوگرم طراحی شده . مشابه بمب های سری Paveway1/2 آمریکا است این بمب به طور گسترده در نیروی هوایی چین استفاده میشود. خطا در حدود 5 متر هواپیمای Q-5M با مخازن سوخت و دو بمب هدایت لیزری و نشانه گذاری لیزری دردماغه بمب هدایت لیزری GB1 که از بمب TL-2نمونه برداردی شده تفاوت آن در دماغه هست که در دماغه از سیکر های لیزری روسی نمونه برداری شده این بمب 38/0 متر قطر و 68/0 متر طول دارد و وزن آن 563 کیلوگرم است برد آن در حدود 24 کیلومتر است و می تواند تا یک و نیم متر بتن مسلح نفوذ کند. این بمب الگو برداری شه از بمب GBu55 هست که تصویر اونو روی بال اف 16 می بینید سیکر بمب TL3 Tl2 در کنار TL3 v بمبهای ft-1/FT-2 با هدایت ترکیبی ماهواره و اینرسی با وزن 500 کیلوگرم که مشابه GBU-32 هستند داریره خطای این بمب در حدود 30 متر است . در بمب FT-2 با اصلاحات انجام گرفته با اضافه کردن بال برد به 60 تا 90 کیلومتر رسیده در حالی که در FT-1 برد در حدود 18 کیلومتر بود. بمب های سری Ft-3 /FT-4 با وزن 250 کیلوگرم با هدایت ماهواره ای بمب FT-5 که شبیه FT-1 است اما وزن آن کمتر و در حدو 100 کیلوگرم است اما قابلیت نفود در پناهگاه را ندارد بمب FT-6 با وزن 250 کیلوگرم که بدنه کشیده تری دارد و سیستم هدایت ان مشابه FT-2 است بمب های خانواده Luoyang/CASC LS-6 هدایت ماهواره ای وزن 500 کیلوگرم بردحداکثر 60 کیلومتر در طرح DAMASK/HART نیروی دریایی ایالات متحده بمب یک تصویر از محیط اطراف میگیرد و با تصویری که از قبل در حافظه خود دارد مقایسه می کند سپس موقعیت بمب بررسی می شود بعد از یافتن خطا بمب به سمت هدف می رود در این برنامه از تکنیک های تصویر برداری امواج میلی متری و تصویر برداری حرارتی استفاده میشود هر دو روش های قابلیت حمله به اهداف متحرک را به بمب می دهد بمب های سری LS-6 یک سلاح کم هزینه و بسیار موثر هوا به سطح برای حمله به اهداف زمینی هستند که برای افزایش دقت از سیستم اهواره ای هم استفاده می کنند. قابلیت ها: قابلیت پرتاب از خارج برد سیستم های دفاع هوایی کوتاه برد قابلیت استفاده در تمامی شرایط آب و هوا و روز و شب هزینه کم و تاثیر بالا قابلیت شلیک کن فراموش کن مقاومت در برابر جمینگ و تداخل واحد هدایت و کنترل مدولار قابلیت حمله به چند هدف بمب های سری LS-6 قابلیت پرتاب از ارتفاع بالا و سر خوردن به مدت زمان زیاد را دارندو قیل از پرتاب سیسان INS بمب با هواپیما هماهنگ می شود و برنامه ماموریت در سیستم هدایت بمب دانلود می شود. بعد از جدا شدن بمب از هواپیما در ابتدا سیستم تثبت کننده بمب چک می کند که ایا بمب به درستی از هواپیما جدا شده یا نه و بعد بالها کنترل کننده باز می شوند و بمب را در مسیر خود قرار می دهند یک ناوبری ترکیبی INS/GPS مسیر بمب تا هدف را بررسی می کند و دستورات را به خلبان خودکار می دهد در نقطه ازپیش تعیین شده بمب وارد فاز نهایی هدایت خود می شود در این مرحله بمب به صورت عمودی در می اید و با تصویر برداری به سمت هدف می رود. ارتفاع پرتاب بین 4000 تا 11000 متر سرعت پرتاب بین 600 تا 1000 کیلومتر بر ساعت بیشترین برد در ارتفاع 11000 متری و سرعت 900 کیلومتری 60 کیلومتر است دایره خطا کمتر از 15 متر منطقه کشتار در فضای باز بین 5000 تا 10000 متر مربع برای اهداف زرهی و حفاظت شده 100 تا 500 متر مربع بمب های سری YL چین در نمایشگاه ژوهای 2016 آخرین و پیشرفته ترین مهمات هدایت شوند با دقت بالای ارتش چین به نام Yunlei YL (ابر تندر) توجهات زیادی را به خود جلب کرد. این سلاح های هدایت شونده که سبک تر و کوچکتر از بمب های هدایت شونده سنتی هستند برای انواع جنگنده، بالگرد، بمب افکن و پهبادها طراحی شده اند. به عنوان مثال جنگنده جی 20 زمانی که 12 بمب با قطر کم را در محفظه های داخلی خود حمل کند می تواند 12 هدف متحرک و یا ثابت را مورد اصابت قرار بدهد. بمب هایی که به نمایش گذاشته شده اند همه زیر مجموعه یک خانواده از بمب sdb چینی هستند که می توانند با اهداف مختلف درگیر شوند و قابل مقایسه با بمب های SDB2 ایالات متحده هستند. از نظر تاریخی تسلیحات هدایت شونده اولیه دارای معایبی از جمله دقت کم عملیاتی در شب و هواهای نامناسب، دشواری در حمله هم زمان به چند هدف و فقدان عملکرد هدایت مستقل بودند. ظهور نسل اول بمب های هدایت شونده ماهواره ای JDAM در ایالات متحده این معضل را تا حدودی رفع کرد. این دستگاه های از سیستم ماهواره ای جی پی اس برای اصلاح مسیر سیستم ناوبری اینرسی خود استفاده میکردند و این اطمینان را به اپراتور می دانند که در هر شرایط آب و هوایی قادرند به هدف ضربه بزندد. از طرف دیگر JDAM به صورت کیت به بمب های معمولی اضافه میشد و از این نظر هزینه کمی داشت. چین قبلا بمب های سری Feiteng FT را که مشابه بمب های JDAM هستند را در اختیار داشت اگر بمب FT-1 در ارتفاع 5000-12000 متری و با سرعتی بین 6/0 تا 9/0 ماخ پرتاب شود می تواند به اهدافی در فاصله 20 کیلومتری با دقتی بین 10-30 متر برسد. JDAM چندین مشکل داشت 1- هنوز حجم و وزن زیادی داشت 2- دقت ان کم تر از اونی بود که حجم و وزن مواد منفجره را کم کرد 3 – توانایی حمله به اهداف متحرک را نداشت 4- عملکرد این بمب ها به گونه ای بودکه نمیشد برای حمله به اهداف زاویه حمله را تعیین کرد. از طرفی در درگیری های امروزی گاها باید خسارات جانبی را کاهش داد و این مسئله نیازمند افزایش دقت و کاهش وزن مواد منفجره بمب است. مهندسان نظامی چینی سیستم هدایت ماهواره ای را با سیستم هدایت فوتوالکترونیکی ترکیب کردند به طوری که SDB های چینی یک سیستم هدایت ترکیبی را در اختیار دارند. این بمب های قادرند در فاصله بسیار کم هدف ( 1متری) منفجر بشوند برای همین به مواد منفجره زیادی نیاز ندارند. وزن این تسلیحات 50،100،250 و 500 کیلوگرم است. به دلیل استفاده از روشهای هدایت با دقت بالا مانند تلویزیونی ، تصویر برداری حرارتی و لیزری نیمه فعال نوع جدید بمب ها قادر هستند درهر نوع شرایط آب و هوایی و کامل مستقل اهداف متحرک ماننده تانک ها و یا حتی قایق های تندرو را شناسایی و منهدم کنند. آخرین بروز رسانی که توسط مهندسان چینی بر روی این تجهیزات انجام گرفته نصب ابزار هدایت موج میلی متری برای این نوع از بمب ها است. تا اطمینان از عملکرددقیق این سلاح در محیطهای مختلف اقزایش پیدا کند. در برخی از بمب ها سیستم هدایت ترکیبی دوحالته تصویربرداری حرارتی و موج میلی متری وجوددارد که از مزایای هر دو روش را همزمان استفاده می کند. از نظر آیرودینامیکی مهندسان چینی بدون در نظر گرفتن شکل بمب های سنتی ، اشکال آیردینامیکی جدید با کارایی بالا و روش های کنترلی مناسب برای هدایت این نوع از بمب ها طراحی کردند. به عنوان مثال در آخرین مدل این بمب ها پشت بمب ها به صورت الماس شکل و با بال های تاشو طراحی شده که این امکان به سلاح را می دهد تا هم قدرت تخریب بیشتری داشته باشد و هم به برد 90 کیلومتر دسترسی داشته باشد. مهمتر ازآن ، اشکال جدید ایرودینامیکی این امکان را می دهد که مسیر بمب به گونه ای اصلاح شود که از انرژی جنبشی بمب بتوان بیشترین استفاده را برای نقود در اهداف را کرد. بمب های جدید چینی می توانند حتی با توجه به نوع هدف زاویه برخورد را هم تعیین کنند به عنوان مثل در ضربه زدن به یک هدف در صورت لزوم با زاویه ای کامل عمودی به سقف هدف برخورد کنند تا توانایی نفوذ بمب را حداکثر برسانند. این قابلیت این مزیت را قراهم می کند به بمب های با وزن های کمی حتی 100 و یا 50 کیلوگرم بتوانند به اهداف حفاظت شده با یک متر بتن نفوذ کنند و بعد از نفوذ مواد منفجره در داخل پناهگاه منخجر شود و اثر تخریبی آن به حداکثر برسد. اگرچه بمب های هدایت شونده با قطر کوچک ، گران تر از بمب های هدایت شونده معمولی که داری کیت هدایت هستند، میباشند، اما اثربخشی جنگی و مقدار بمب های حمل شده در یک زمان بسیار بیشتر از بمب های هدایت شونده است، و این مزیت را خواهند داشت که به تعداد زیاد قابل حمل هستند همانطور که دقت سیستم موقعیت یابی ماهواره ای Beidou همچنان در حال بهبود است، کاربران سلاح های نظامی و تجاری خارجی چین قادر خواهند بود به طور کامل از انحصار سیستم GPS ایالات متحده خلاص شوند و یک روش هدایت دقیق کاملاً مستقل به دست آورند. آشنایی با خانواده بمب های YL 1- YL-7 بمب خوشه ای کوچک با وزن 50 کیلوگرم 2- YL-8 بمب هودایت لیزری مشابه بمب آمریکایی GBU-12 Paveway II هدایت لیزری LGB با وزن 200 کیلوگرم 3-YL-10 بمب هدایت شونده کوچک با وزن 50 کیلوگرم 4- YL-12 بمب با هدایت لیزری و ماهواره ای با وزن 500 کیلوگرم 5- YL-13 بمب هدایت لیزری با وزن 100 کیلوگرم 6- YL-14 بمب با قطر کم SDB با وزن 100 کیلوگرم 7- YL-15 بمب هدایت شونده کوچک که عمدتا توسط هواگردهای بدون سرنشین حمل می شود که شباهت های زیادی از نظر ظاهری با اسپایک NLOSاسراییل دارد با وزن 25 کیلوگرم منبع منبع 2 منبع3 laser-guided bomb = LGB Small Diameter Bomb =SDB بمب های YL-8 به نام CS/BBD3 و YL-13 به نام CS/BBD1 و YL-14 به نام CS/BBD2 هم نامگذاری شده اند. چینی ها ادعا گردند تنها کشوریه هستند که بمب sdb با برد زیاد و وزن کمتر از 100 کیلوگرم ساخته اند.البته gbu39 آمریکایی هم وزنی در حدود 110 کیلوگرم دارد خیلی از روش هایی که ذکر شده برای هدایت تسلیحات چینی تست هایی داشته انداما هنوز عملیاتی نشدند تنوع بمب های هدایت شونده چینی بیشتر از مطالب ذکر شده که ان شالله اگر فرصت شد ذکر خواهند شد. هر چند سعی کردم مطالب را بررسی کنم اما در نهایت با توجه به طولانی شدن مطلب حتما اشتباههای وجود خواهد داشت از همه دوستان عذر خواهی می کنم
-
1 پسندیده شدهتصویری که نشون میده چرا نمیشه تو سوخو 57 پره ها را مخفی کرد هر چند گفته شد روسها تلاش زیادی برای رفع این عیب انجام دادن ورودی هوای اف 23 که در رقابت با اف 22 شکست خورد
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام هشدار جامعه اطلاعاتی آمریکا: روسیه در حال برنامه ریزی برای یک حمله گسترده نظامی بر علیه اوکراین با حضور 175,000 سرباز است. 4 دسامبر 2021 با تشدید تنش ها بین مسکو و واشنگتن بر سر حمله احتمالی روسیه به اوکراین، با توجه به گفته مقامات آمریکایی و یک سند اطلاعاتی که واشنگتن پست به دست آورده سازمان های اطلاعاتی آمریکا دریافته اند که کرملین در حال برنامه ریزی یک حمله چند جبهه ای در اوایل سال آینده با حضور 175,000 سرباز است. کرملین که اخیرا دست به انتقال گسترده نیروی های نظامی خود به سمت مرز با اوکراین زده، از واشنگتن خواستار تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو و خودداری این ائتلاف {ناتو} از انجام برخی از فعالیت های نظامی در داخل و اطراف خاک اوکراین بوده است، این پیش از نشست مجازی برنامه ریزی شده هفته آینده بین روسای جمهور دو کشور ترس از یک جنگ مجدد در خاک اروپا را برانگیخته است. به گفته یک مقام دولتی که خواست نامش فاش نشود «برنامه های روسیه شامل حمله نظامی به اوکراین در اوایل سال 2022 با مقیاس دو برابر آنچه در بهار گذشته در تمرینات روسیه در نزدیکی مرزهای اوکراین دیدیم است.» به گفته این مقام دولتی این طرح ها شامل حرکت گسترده 100 گروه گردان تاکتیکی با حدود 175,000 پرسنل به همراه زره، توپخانه و تجهیزات است. طبق یک سند از طبقه بندی خارج شده اطلاعاتی ایالات متحده که توسط این نشریه به دست آمده است و شامل عکس های ماهواره ای است، نیروهای روسی را در چهار مکان عمده تجمع نیرو نشان می دهد. بر اساس این سند، در حال حاضر 50 گروه گردان تاکتیکی به همراه نیروی های زرهی و توپخانه در نزدیکی مرزهای اوکراین مستقر هستند. در حالی که طبق ارزیابیهای سازمان های اطلاعاتی اوکراین روسیه تقریباً 94,000 سرباز در نزدیکی مرز دارد، برآورد اطلاعاتی آمریکا تعداد سرباز های روسی در نزدیکی مرزهای اوکراین را حدودا 70,000 نفر نشان میدهد - اما پیشبینی میکند که این تعداد تا 175,000 نفر افزایش یابد و حرکت گسترده گردان های تاکتیکی (BTGs) به سمت مرز را برای «مبهم کردن اهداف، نیات ها و ایجاد عدم اطمینان توصیف می کند.» به گفته این مقام اطلاعاتی «تحلیل ایالات متحده از طرح های روسیه تا حدی بر اساس تصاویر ماهواره ای است که یگان های تازه وارد را در مکان های مختلف در امتداد مرز اوکراین در ماه گذشته نشان می دهد.» جزئیات و برآورد های اطلاعاتی ایالات متحده تصویری را ارائه می دهد که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه این هفته در سفر خود به اروپا شروع به تشریح آن کرد، جایی که او با بیان و توصیف «شواهدی مبنی بر اینکه روسیه برای اقدامات تهاجمی قابل توجهی علیه اوکراین برنامه ریزی کرده است» هشدار داد که {یک چنین اقداماتی} عواقب شدیدی را در پی خواهد داشت، از جمله تحریم های شدید اقتصادی مخرب بر علیه اقتصاد روسیه در صورت حمله این کشور. به گفته ریاست جمهوری آمریکا وی در حال آماده سازی اقداماتی برای افزایش هزینه هرگونه تهاجم جدید برای روسیه است، ولادیمیر پوتین نیز هشدارهای آمریکا را {به عنوان} شایعه رد کرده و گفته است «روسیه کسی را تهدید نمی کند و قصد حمله به کسی را ندارد.» بایدن در روز جمعه گفت «کاری که من انجام میدهم این است که در حال جمع آوری آنچه را که فکر میکنم، جامعترین و معنیدارترین مجموعه ابتکاراتی است که ادامه دادن و انجام کاری که مردم نگران هستند آقای پوتین قصد انجام آن را داشته باشد {حمله نظامی به اوکراین} را بسیار، بسیار دشوار کند.» تحرکات نظامی روسیه در حالی صورت میگیرد که مسکو با بسیج ناگهانی نیروهای ذخیره در سال جاری و تشدید چشمگیر لفاظیهای خود بر علیه اوکراین، تعجب واشنگتن را برانگیخته است. مقامات روسیه از بسیج نیروهای ذخیره به عنوان اقدامی ضروری برای مدرن سازی نیروهای مسلح روسیه دفاع کرده اند، اما این مقام اطلاعاتی {آمریکا} نگرانیهای خود را در مورد «برنامه سریع و ناگهانی روسیه برای ایجاد یک ذخیره آماده از نیروهای ذخیره قراردادی» مطرح کرد، به گفته این مقام، انتظار میرود 100,000 نیروی اضافی به حدود 70,000 نیروی روسیه که اکنون در امتداد مرز اوکراین مستقر شدهاند اضافه شوند. اطلاعات مربوط به افزایش احتمالی نیروهای روسیه هشدار اوایل این هفته بلینکن «که پوتین می تواند به سرعت دستور حمله به اوکراین را بدهد» تقویت می کند همچنین به توضیح اینکه چرا مقامات دولت بایدن برای هفته ها زنگ خطر حمله قریب الوقوع {روسیه} را به صدا در آورده اند، کمک می کند. وزیر امور خارجه آمریکا یک روز قبل از دیدار با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به خبرنگاران در اروپا گفت: «ما نمی دانیم که آیا پوتین تصمیم به حمله گرفته است یا خیر» «ما میدانیم که او در یک مدت زمان کوتاه ظرفیت انجام این کار را در اختیار خواهد داشت و باید برای همه موارد احتمالی آماده شویم.» لاوروف در اظهارات علنی این هفته هشدارهای پوتین درباره تجهیزات نظامی و فعالیت آمریکا در مرزهای روسیه را تکرار کرد و گفت: «سناریوی کابوس رویارویی نظامی در حال بازگشت است.» این سند اطلاعاتی همچنین نشان میدهد که نیروهای روسی ممکن است جهت تسریع حمله به اوکراین تجهیزاتی را در مراکز آموزشی باقی گذاشته باشند. به طور جداگانه، یک مقام دولتی اوکراین گفت که تمرینات نظامی روسیه که در اوایل سال جاری در نزدیکی مرزهای اوکراین انجام شد به نیروهای روسی کمک کرد تا اساساً یک تهاجم احتمالی به اوکراین را تمرین کنند، «نیروهای روسی مسائل مربوط به ایجاد گروههای ضربتی در نزدیکی مرزهای کشورمان، اقدامات بسیج، پشتیبانی و لجستیکی و انتقال نیروهای نظامی قابل توجه از جمله از طریق راه هوایی از روسیه به مرز اوکراین را بررسی و تمرین کردند.» این مقام دولت ایالات متحده گفت که دولت روسیه در حالی که زمینه را برای تهاجم فراهم می کند، دست به یک کارزار تبلیغاتی گسترده زده، «علاوه بر این، در ماه گذشته، اطلاعات ما نشان میدهد که نفوذی های روسیه و رسانههای {این کشور} شروع به افزایش محتوای ضد اوکراین و ناتو کردهاند برای اینکه اوکراین را برای تشدید تنش نظامی با روسیه مقصر جلوه بدهند.» این درحالی است که پوتین از ایالات متحده و متحدانش خواسته که تضمین های امضا شده ای جهت عدم هرگونه گسترش ناتو و شامل اوکراین و گرجستان در این پیمان نظامی و محدود کردن فعالیت های نظامی در نزدیکی مرزهای روسیه، به ویژه در داخل و اطراف اوکراین ارائه دهند، پوتین برای ماه ها به غرب هشدار داده بود که هرگونه فعالیت نظامی ایالات متحده و متحدانش در اوکراین و نزدیک مرزهای روسیه خطوط قرمز کرملین را زیر پا خواهد گذاشت. ریاست جمهوری روسیه در سخنرانی هفته جاری خود در کرملین گفت: «روسیه به ضمانت های حقوقی و قضایی دقیق نیاز دارد زیرا همکاران غربی ما به تعهدات شفاهی خود عمل نکرده اند.» پوتین مدتهاست که از گسترش ناتو به کشورهای سابق پیمان ورشو انتقاد کرده و آن را تجاوز و بیاحترامی به مسکو میداند. او گفت که «یک توافق باید هر گونه گسترش بیشتر ناتو به سمت شرق و استقرار سامانههای تسلیحاتی را که تهدیدی برای ما در نزدیکی قلمرو روسیه است، منتفی کند». جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید با رد این ایده را که واشنگتن تضمینی برای عدم ورود اوکراین به ناتو ارائه میکند گفت «کشورهای عضو ناتو تصمیم میگیرند که چه کسی عضو ناتو باشد، نه روسیه». «این روند همیشه همینطور کار کرده و به همین صورت پیش خواهد رفت، من فکر می کنم مهم است که به یاد داشته باشیم که این اقدام تحریک آمیز از کجا می آید، این ایالات متحده نیست. اوکراین نیست {روسیه است}» پوتین در اظهارات این هفته خود مانور بمب افکنهای استراتژیک هستهای آمریکا که بر فراز دریای سیاه پرواز، همراه با سامانههای دفاع موشکی آمریکا در لهستان و رومانی، را تهدیدی برای مسکو خواست، او همچنین درباره استقرار موشکهای ناتو در خاک اوکراین که میتوانند زمان پروازی بین 7 تا 10 دقیقه تا مسکو داشته باشند ابراز نگرانی کرد. مقامات آمریکایی، اوکراینی و تحلیلگران نظامی بر این باورند که روسیه قصد تهاجم بسیار گسترده تری نسبت به سال 2014 -زمانی که کریمه را ضمیمه کرد و به شورش جدایی طلبان در شرق اوکراین دامن زد- دارد، مقامات و تحلیلگران معتقدند این طرح بیشتر در راستای وادار کردن نیروهای اوکراینی به جنگ در چندین جبهه است تا تصرف قلمرو تا با تسلیم کردن کییف و حامیان غربی آن منجر به تضمین های امنیتی مورد نظر پوتین شود،تحلیلگران نظامی این استراتژی را با حمله مسکو به گرجستان در سال 2008 مقایسه کرده اند. صرفا برای میلیتاری استفاده با ذکر مترجم AM4 بلامانع است
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم 1/3 مقدمه: به گفته رئیس سازمان اطلاعات ارتش اوکراین، ژنرال کایرلو بودانوف روسیه بیش از یکصد هزار نیروی نظامی خود را در نزدیکی مرزهای اوکراین مستقر کرده و در حال آماده شدن برای یک حمله همه جانبه به این کشور تا پایان ژانویه یا اوایل فوریه است {بهمن ماه}. ژنرال کایرلو بودانوف، رئیس سازمان اطلاعات دفاعی اوکراین این را به هیچ وجه نمیتوان تلاشی از جانب کییف برای جلب توجه بینالمللی به سوی خود قلمداد کرد زیرا روسای سازمان های اطلاعاتی ناتو و ایالات متحده مواضع مشابهی را اتخاذ و هشدار از یک حمله احتمالی از جانب روسیه داده اند، حلمه ای که با توجه به تحرکات ارتش روسیه در مقیاسی بسیار گسترده تر از تهاجمی که تقریباً هشت سال پیش برای تصرف شبه جزیره کریمه صورت گرفت خواهد بود، اما چرا؟ تلاش خواهم کرد منطق مسکو برای یک حمله احتمالی و شرایط حال حاضر اوکراین را تشریح کنم. نقشه تمرکز نیروهای روسیه، ارائه شده توسط اطلاعات ارتش اوکراین این یک آزمایش نیست! به گفته بودانوف «تهاجم روسیه احتمالاً شامل حملات هوایی، توپخانه و زرهی و به دنبال آن حملات هوایی در شرق، حملات آبی خاکی در «اودسا» و «ماریوپول» و حملاتی محدود تر از خاک بلاروس خواهد بود; حملهای که روسیه برای آن تدارک میبیند، بسیار ویرانگرتر از هر چیزی است که قبلا دیده شده در جنگی که در 2014 آغاز شد و تا به حال جان ۱۴,۰۰۰ اوکراینی را گرفته.» از نظر مایکل کافمن از دفتر مطالعات روسيه «بسیج کنونی، تجمع و گسیل مشابه نیروهای نظامی با آوریل سال گذشته را نباید به صورت اقدامات جداگانه تلقی کرد، بلکه بخشی از مجموعه رویدادهایی که در بهار آغاز شد، واقعیت این است که از بهار ۲۰۲۱ اکثر نیروهای روسیه در موقعیت خود باقی مانده اند و هرگز منطقه نزدیک مرز با اوکراین را ترک نکرده اند و اکنون روسیه در حال جابجایی مجدد نیروهای خود در امتداد مرز اوکراین است و بسیاری از یگان های عملیاتی خود را از مناطق نظامی شرق {1} و مرکزی {2} در کنار سایر مناطق بازگردانده است. گسیل و تجمع گسترده نیروی های نظامی روسیه در امتداد مرز این کشور با اوکراین مسئله ای به واقع سبب نگرانی خیلی از تحلیلگران شده این است که در بهار هنگام گسیل نیروهای نظامی روسیه در سطحی مشابه رسانهها پر از فیلم هایی از تحرکات و گسیل گسترده نیروهای روسی به مرز اوکراین شد در حالی که اخیرا این تحرکات تا حد زیادی به صورت پنهانی و در شب انجام شده و فیلمهای بسیار کمی درباره تحرکات نظامی روسیه منتشر شده، به گفته برخی از تحلیلگران این گسیل گسترده نیرو تحت حفاظت عملیات-اطلاعات (OPSEC) صورت می پذیرد تا از شناسایی جلوگیری آنها و نواختن زنگ خطر در پایتخت های ناتو جلوگیری شود، این موضوع نگران کننده است زیرا سوالاتی را در مورد نیات روسیه ایجاد می کند. آنچه مشخص است این است که گسیل گسترده نیرو های نظامی روسیه و برگزاری مانور های نظامی در بهار تنها یک حرکت از جانب کرملین صرفا برای تحمیل برخی امتیازات سیاسی به کییف نبوده بلکه، به احتمال زیاد روسیه خود را برای تهاجم احتمالی به اوکراین آماده می کند، این بار حمله ای نه در دونباس بلکه حمله ای بسیار گسترده تر، ما نمیدانیم چه تصمیم سیاسی ای توسط رهبران روسیه گرفته شده، اما همه نشانهها حاکی از آن است که حداقل از یک سال قبل به نیروی های مسلح روسیه دستور داده شده که آماده حمله به اوکراین باشند در هر لحظه ای که یک چنین دستوری از طرف کرملین صادر شود، از این لحاظ تحركات نظامی روسیه در نزديكي مرزهای اوكراين که موجب نگرانی مقامات امريكايی و اروپايی شده است نه تنها غيرمعمول بلکه نشان از قرارگیری نیروهای مسلح روسیه جهت حمله به اوکراین و حفظ این گزینه بر روی میز رهبران کرملین است. شاید در روزهای آینده این تصمیم {جهت حمله} گرفته نشود، ما نمی دانیم که ماه های سرد آینده چه چیزی را به همراه خواهند داشت، چیزی که میدانیم این است که تحرکات فزاینده ارتش روسیه در نزدیکی مرز های اوکراین نشانه ای آینده ای مبهم و بس خطرناک برای آینده پیش رو است. پی نوشت: 1. ادامه دارد ...................، بخش اول از مقاله ترجمه شده خدمت شما عزیزان ارائه شد، در کل مقاله به سه بخش تقسیم شده و در روزهای آتی ارسال خواهد شد سپس به برسی OSINT خواهیم پرداخت. 2. تمامی منابع مورد استفاده ( اینترنتی و... در انتهای مقاله آورده خواهد شد) 3. به دلیل عدم دسترسی به اکانت گالری متاسفانه امکان انتقال تصاویر وجود نداشت صرفا برای میلیتاری استفاده با ذکر مترجم AM4 بلامانع است
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه بسیار مهم - فعلا به بخش مربوط به مرگ رجوی با این برچسب ها نگاه کنید تا بعد که قضیه روشن تر بشه: بدون منبع ، غیرقابل اثبات و فعلا در حد شایعه زندگی و مرگ کفتار مسعود رجوی در سال 1327 در یکی از روستاهای حومه طبس به دنیا آمد. نامبرده در نوجوانی از فعالان انجمن حجتیه بود. مسعود رجوی تحصیلات ابتدائی را در دبستان فارابی طبس به پایان رساند و از دبیرستان شاهرضا مشهد دیپلم ریاضی گرفت. وی در سال 1345 در رشته حقوق سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و در خرداد 1350 موفق یه اخذ لیسانس گردید. رجوی در 17 سالگب به گروه موسوم به «سازمان آزادی بخش ایران» پیوست که گروهی کوچک از جوانان دارای سمپاتی فکری به «نهضت آزادی ایران» محسوب می گردیدند. این گروه بعدها به «سازمان مجاهدین» تغییر نام داد. رجوی از اوایل سال 1346 و در سن 19 سالگی به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد. رجوی در این گروه در بخش ایدئولوژیک فعالبت می کرد. وی در مرداد 1349 به همراه چند تن از دیگر اعضای مجاهدین برای مذاکره با سازمان فتح رهسپار اردن شد. وی پس از بازگشت از اردن در سال 1349 به کادر مرکزی سازمان راه یافت. این گروهک در سال 1350 زیر ضربه شدید نیروهای امنیتی ( نظیر ساواک و ...) قرار گرفت و 95 درصد اعضای مهم آن دستگیر شدند و سازمان تقریبا در بیرون زندان نابود شد. رجوی هم در شهریور 1350 توسط ساواک دستگیر شد. حاصل کار 6 ساله این گروه تعدادی ترور آمریکائی ها ( 4 نفر) ، بمب گذاری در شرکت های آمریکائی و سفارت اردن !! و بمب گذاری در دفتر چند نشریه بود. رجوی و تعدادی دیگر از اعضای کادر مرکزی گروهشان در سال 1350 دستگیر می گردند و همگی در دادگاه های عادی و تجدیدنظر نظامی که حکومت شاه در بهمن 1350 برپا کرده بود ، محاکمه و به اعدام محکوم شدند. بجز رجوی ( !!! ) تقریبا تمامی اعضای شورای مرکزی تا سال 1351 اعدام گردیدند. اما رجوی از همان ابتدا طیق گزارش های ساواک با این سازمان همکاری کامل کرده و در این راه تا لو دادن و حتی کشیدن کروکی منزل سایر سرکردگان مجاهدین پیش می رود. رجوی در دادگاه از شاهنشاه تقاضای عفو ملوکانه می نماید و به همین دلیل در سال 1351 به تحمل ده سال زندان محکوم می گردد. برادر مسعود رجوی (کاظم رجوی) نیز پس از دستگیری مسعود ، همکار ساواک و منبع خبری این سازمان در بین کنفدراسیون دانشجویان خارج کشور می گردد. کاظم رجوی بعد از انقلاب اولین سفیر ایران در مقر «سازمان ملل» در ژنو بود و پس از فرار رجوی به خارج از کشور از سمت خود برکنار شد ؛ در اردیبهشت 1369 ( آوریل 1990) در نزدیکی خانه اش در کوپه در نزدیکی ژنو هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. کاظم رجوی و اتومبیل او پس از هدف گلوله قرار گرفتن با باز شدن درب زندان ها در روزهای انقلاب مسعود رجوی هم از زندان بیرون آمد. رجوی پس از انقلاب 1357 ( دقیقا در تیرماه 1358) با اشرف ربیعی ازدواج کرد. اشرف ربیعی از زندانیان سیاسی زمان شاه و همسر یکی دیگر از اعضای سازمان به نام علی اکبر نبوی نوری بود که در درگیری های سال 1355 کشته شده بود. اشرف ربیعی در جریان حمله نیروهای کمیته و سپاه به خانه تیمی زعفرانیه تهران در 19 بهمن 1360 به همراه موسی خیابانی و تعدادی دیگر از کادرهای مهم مجاهدین (منافقین) کشته شد. این روز در ادبیات رسمی منافقین بعدها «عاشورای مجاهدین» نامگذاری شد. دقایق پایانی فیلم «ماجرای نیمروز » ماجرای حمله نیروهای امنیتی به محل اختفای موسی خیابانی در زعفرانیه و کشته شدن او و اشرف ربیعی را به تصویر کشیده است. رجوی در مهر سال 1361 با فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور فراری ایران ازدواج کرد. این ازدواج اقدامی در جهت ایجاد روابط سیاسی میان این دو شخصیت ضد نظام جمهوری اسلامی بود. در بهمن 1363 به دلیل خروج بنی صدر از تشکیلاتی که «شورای ملی مقاومت ایران» نامیده می شد ، این ازدواج هم به طلاق انجامید. در سال 1364 مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ( مشهور به مریم ابریشمچی) ازداوج کرد. مریم قجر عضدانلو پیش از این ازدواج همسر مهدی ابریشمچی از کادرهای مرکزی مجاهدین (به تعبیری پس از مرگ موسی خیابانی نفر دوم سازمان) بود. در اسفند سال 1363 مسعود رجوی او را بعنوان همردیف مسئول اول انتخاب نمود. به دنبال اعلام «انقلاب ایدئولوژیک» در سازمان مجاهدین در سال 1364 ، از آنجائی که رده اول زنان در سازمان نمی توانست همسر رده دوم مردان باشد ، مهدی ابریشم چی همسرش مریم قجر عضدانلو را طلاق داد و همسر سابقش به ازدواج مسعود رجوی (رده اول سازمان) درآمد. مسیر فرار و سرانجام مسعود رجوی (سالهای 1360 تا 1394) محمد محمدی ری شهری ( وزیر وقت اطلاعات ایران) درباره مهاجرت مسعود رجوی به عراق در خاطرات خود می گوید که : با روی کار آمدن دولت گِلیست ها در فرانسه ، میل دولت آن کشور به بهبود روابط با ایران افزایش یافته و هیئت هائی از طرفین از دو کشور دیدار کردند. شرط دولت ایران برای بهبود روابط با فرانسه ، اخراج مجاهدین بوده است. دولت فرانسه نهایتا ضرب العجلی برای خروج رجوی تعیین می کند. هم زمان دولت ایران در تلاش بود با استفاده از پلیس بین الملل (اینترپُل) وی را بازداشت و به ایران منتقل کند. وی می نویسد که: مجاهدین ابتدا قصد مهاجرت به سوئیس و استفاده از بی طرفی و وجود کانتون های مختلف در آن کشور را داشته اند ؛ اما پس از آنکه «از طریق تخلیه تلفنی سفارت ایران» از قصد دولت ایران برای همکاری با اینترپل مطلع شدند ، راه عراق را در پیش گرفتند. رجوی پیش از این با نماینده دولت عراق در پاریس بیانیه صلح امضاء کرده بود. به گفته ری شهری ؛ مجاهدین در سالهای دهه 60 اطلاعات با ارزشی از طریق تخلیه تلفنی اماکن سیاسی و نظامی ایران به دست می آوردند. بنا به ادعای ری شهری ؛ مجاهدین موفق به جذب (فریب) 2500 نفر از اسرای ایرانی در اردوگاه های عراق شده و همچنین طی عملیات های آفتاب و چلچراغ به ترتیب 216 و 1500 نفر از سربازان ایرانی را اسیر کردند. سرنوشت رجوی پس از خروج از ایران بصورت تیتر وار ( این اطلاعات فعلا فاقد منبع می باشد. ) 1- مرداد 1360 فرار از ایران با پدر زن آینده خود ( بنی صدر) 2- سال 1365 اخراج از کشور فرانسه و ورود به عراق برای مزدوری صدام 3- سال 1382 تحویل اسلحه های اهدائی صدام ( اسلحه های مزدوری) به نیروهای آمریکائی و انتقال به پایگاه گریزلی 4- سال 2008 انتقال به کشور اردن توسط نیروهای آمریکائی و اسکان در خانه رغد صدام حسین 5- سال 2010 مشخص شدن ابتلا به چند بیماری ( هپاتیت - سرطان سیستم گواررشی و ... ) و انتقال مخفیانه جهت معالجه به کشور ایسلند 6- سال 2012 انتقال مجدد به کشور اردن 7- سال 2013 انتقال به کمپ نیروی دریائی آمریکا در خلیج گینه به نام APO 8- سال 2014 انتقال از پایگاه آپو به جمهوری ایرلند برای مداوا و معالجه مجدد ( شهر Cork ) 9- مرگ در ایرلند در سه ماهه نخست سال 2015 ( احتمالا ژانویه) 10- انتقال جسد به عربستان و تدفین ( سال 2015) 11- سال 2017 : اعلام مرگ مسعود رجوی توسط ترکی فیصل 12- اعلام نیمه رسمی خبر مرگ عصاره کثافت و رذالت با انتشار تصویر بیبلورد در کمپ اشرف-3 در آلبانی توسط مریم رجوی پس از مرگ رجوی در سال 2015 مریم قجر و دیگر تروریست های این فرقه درمانده و سرگردان شده بودند که چه کنند؟ از طرفی این فرقه سرکرده خود را از دست داده بودند و گوسفندان کلونی شده ، بی چوپان شده بودند ( دیالوگ فیلم مغزهای کوچک زنگ زده ) و در صورت شنیدن چنین خبری ممکن بود که سر به شورش و یاغیگری بردارند و از طرفی بز راهنمای گله (مریم رجوی) هم نمی دانست که بدون چوپان چه باید بکند. رجوی خائن وصیت کرده بود که جنازه اش در کشور عربستان دفن شود و لذا گفتگوی مریم قجر و شیخ جاسوس ( شیخ ترکی فیصل) ، چند بار در فرانسه برگزار شد و به همین دلیل جنازه مسعود به آن کشور منتقل و چال گردید. ( واقعا حیفم اومد که از لفظ محترمانه دفن استفاده کنم). به همین دلیل هم اعلام خبر مرگ مسعود به عهده ترکی فیصل گذاشته شد و نامبرده در سال 2017 در «نمایش فرقه رجوی» در پاریس ؛ با دوبار تکرار کردن کلمه «مرحوم» مرگ وی را اعلام کرد. مراسم 5 روزه مریم قجر در آلبانی برای رونمائی مرگ رجوی از ابتدای سال 2019 نقشه رونمائی و تائید مرگ مسعود رجوی بعد از گذشت بیش از 4 سال* ( 2015 تا نیمه 2019 ) در دستور کار مریم قجر قرار گرفت. و چنین شد که در خلال آن 5 روز با دعوت از مزدوران و سخنرانان خارجی از تابلوی عکس رجوی در کنار اشرف ربیعی و موسی خیابانی پرده برداری شد !! * : اگر چه سابقه شدت گرفتن بیماری رجوی به سال 2010 باز می گشت ولی پس از درمان در کشور ایسلند ، این بیماری در سال 2014 مجددا شدت گرفته بود و وی پس از حدود 6 ماه دست و پنجه کردن با مرگ ( نیمه دوم سال 2014 تا ژانویه 2015 در خانه ای محافظت شده در شهر Cork ایرلند به درک واصل شد. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مزدوران بی وطن نگاهی به فعالیت اطلاعاتی منافقین (در خدمت سرویس های اطلاعاتی صدام) مقدمه - کتاب «خداوند اشرف از ظهور تا سقوط» به قلم «سیدحجت سیداسماعیلی» (عضو پیشین شورای مرکزی و ستاد اطلاعاتی مجاهدین) ، در سال ۱۳۹۳ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ۱۵۰۰ نسخه چاپ و در همان سال انتشار یافت. این کتاب به دلیل استقبال مخاطبان در پائیز سال ۱۳۹۶ در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و با ویرایش جدید توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی مجددا به چاپ رسید. کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط در ۵ بخش ، ۱۶ فصل و در ۹۴۰ صفحه به رشته تحریر درآمده و نگاهی مستند و تاریخی به روند فرقه گرایی در سازمان مجاهدین خلق است که در ردیف فرقه های سیاسی – مذهبی دسته بندی گردیده است. به اتفاق به فصل شانزدهم این کتاب نگاهی گذرا می اندازیم : بخش پنجم – فصل شانزدهم فعالیت اطلاعاتی «مجاهدین» در خدمت سیستم اطلاعاتی عراق آنچه که رابطه بین مجاهدین و دولت عراق را مستحکم میکرد و حضور مجاهدین در خاک عراق را تداوم می بخشید تنها حول دو محور اطلاعات و عملیات بود. ستاد روابط و اطلاعات سازمان ارتباط فعالی با افسران اطلاعاتی – امنیتی (مخابرات عراق) و همچنین استخبارات ارتش عراق داشت. بنابراین تغذیه اطلاعاتی سیستم های فوق الذکر و پاسخ گویی به انبوه سوالات اطلاعاتی آنها در مورد وضعیت نظامی ، سیاسی و اقتصادی ایران همیشه در دستور کار ستاد اطلاعات و روابط سازمان قرار داشته و در اولویت کاری بود. به عبارتی جمع آوری اطلاعات و تحویل آنها به ارگانهای اطلاعاتی و نظامی عراق از وظایف مبرم سازمان محسوب می شد. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها در چندین رده انجام می گرفت. بخشی از این اطلاعات که معمولا اطلاعات استراتژیک نیز گفته می شد، خاص ملاقات های شخص رجوی بود. این ملاقات ها می توانست با صدام حسین، و یا مسئولین سیاسی و نظامی عراق مثل عزت ابراهیم (معاون اول صدام) ، مسئول مخابرات، فرمانده استخبارات (اطلاعات ارتش) و یا فرمانده ستاد ارتش عراق و سایر مسئولین در چنین سطحی باشد. همیشه چند روزی قبل از ملاقات های مسعود یک تراکم کاری در ستاد اطلاعات وجود داشت. در ستاد اطلاعات برای ملاقات های مسعود آلبوم های کاری و باصطلاح ملاقاتی خاصی تهیه می شد. در این آلبوم ها نقشه های نظامی مخصوص از مناطق مرزی و عمق وجود داشت و برای هر جبهه عملیاتی یک نقشه رنگی در نظر گرفته می شد و تمامی اطلاعات گسترش یگانهای ارتش و سپاه تا سطح تیپ و تا عمق مراکز لشکرها روی آن با علائم استاندارد نظامی نشان داده می شد. این نقشه ها با آخرین اطلاعاتی نظامی موجود در ستاد اطلاعات به روز می شد. علاوه بر این جدولی از گسترش لشگرها و تیپ های مستقل مستقر در مناطق مرزی تهیه می شد که در این جدول نام لشکر – رسته – محدوده پدافندی – محل استقرار و گسترش تیپ های آن و نام فرمانده لشگر و در کادر اطلاعات کلی و کلیدی آورده می شد و حتی بعضا و بسته به موضوعیت آن آخرین اخبار دریافتی در مورد جدیدترین خریدهای تسلیحاتی و هوایی ایران نیز همراه این مجموعه بود. بنابراین ستاد اطلاعات اخبار جدید و در واقع آخرین اطلاعات موجود خود را تا لحظه ملاقات آماده می کرد. ستاد اطلاعات از محتوای ملاقات رجوی و اینکه طرف ملاقات کیست اطلاع نداشت . فقط می دانست که ملاقات است و بایستی آلبوم های اطلاعاتی را آماده کرد. این معنی همان استقلال ایدئولوژیک – تشیکلاتی و سیاسی و نظامی سازمان بود که همیشه رجوی در نشست های عمومی با اعضاء سازمان از آن دم میزد ولی خیلی از مسئولین و ما در دلمان به رجوی می خندیدیم و تنها تناقضی بود که جرات بیان آنرا نداشتیم. آلبوم ها پس از تهیه شدن ، توسط مترجم به عربی ترجمه می شد و روی نقشه ها نیز اطلاعات گسترش یگانها به عربی نوشته میشد مسئولیت تهیه تمامی بریف های نظامی – اطلاعاتی به عهده ستاد اطلاعات بود. ستاد اطلاعات وظیفه داشت اطلاعات تمامی ملاقاتها را که نیاز به تبادل اطلاعات نظامی داشت را تامین کند. علاوه بر اخبار نظامی، اخبار سیاسی نیز که معمولا مسئول تهیه آن ستاد سیاسی بود، بخشی از آلبوم ملاقات مسعود را تشکیل میداد. ملاقات با عزت ابراهیم الدوری برای ارائه اطلاعات تهیه شده از ایران رجوی همیشه در ملاقاتهای اطلاعاتی که مسئولیت آنرا شخصا به عهده داشت درخواست هایی را نیز از طرف مقابل می کرد. البته رجوی در برخی از نشست های عمومی و برای روحیه دادن به اعضای سازمان تنها از امکاناتی که از عراق گرفته بود را برای آنها تعریف می کرد. و اینکه در مقابل گرفتن این امکانات سازمان چه چیزی به عراق داده است، بحثی نمی شد. معمولا درخواست هایی که رجوی از طرف مقابل داشت موضوعات مختلفی را شامل می شد. بخشی از آنها امکاناتی و بخشی دیگر عملیاتی و یا شناسایی و یا اجازه نفوذ تیم های سازان برای عملیات در داخل کشور بود. که البته عمده منافع آن نیز به جیب عراق می رفت. ذیلا برخی از این درخواست ها آورده میشود : ۱ – افزایش بودجه ای که برای سازمان تعلق میگرفت. دولت عراق ماهانه بودجه ای را برای حل و فصل مسائل مالی سازمان اختصاص میداد، هرچند کسی به درستی ازمبلغ واقعی آن اطلاع نداشت. این علاوه بر جیره غذایی ثابتی مثل قند و شکر، سیگار، آرد و روغن و به عبارتی اقلام ضروری بود که بطور ماهانه به سازمان تعلق می گرفت. در همین رابطه شایان یادآوری است ؛ رجوی در جلسات خصوصی و در اوایل سالهایی که تازه به عراق آمده بود می گفت ما اجازه ندادیم و نخواهیم داد که گروههای سلطنت طلب و یا سایر گروهها چیزی را که حق ماست از عراق بدست آورند. پر واضح است که منظور رجوی پولی بود که در همان سالهای ۱۳۶۲ و 1363 به بعد عراق به گروههای سلطنت طلب و بقیه گروههای که در عراق مستقر بودند می داد. بنابراین سازمان با ورود کامل تشکیلات مجاهدین به عراق از سال ۱۳۶۴ به بعد نان آنها را آجر کرد و تقریبا همه این گروهها از عراق خارج شدند. و یا برخی هایشان زیر چتر مجاهدین قرار گرفتند. ورود رجوی به خاک عراق با استقبال رسمی طارق عزیز 2- گرفتن تسلیحات زرهی بیشتر بویژه تانک. لازم به توضیح است که سازمان خیلی تلاش کرد تا بتواند صدام را متقاعد کند که تعدادی تانک تی ۷۲ برای ارتش بگیرد ولی موفق نشد و تنها در حد یک الی ۲ فروند [؟! دستگاه] آنهم صرفا جهت آموزش در اختیار سازمان گذاشته شد. سازمان با تمامی خدمتی که به صدام کرد و حتی او را از سرنگونی حتمی در جریان حمله صدام به کویت نجات داد ولی در مقابل همه این خوش خدمتی ها، هزینه ای که برای رجوی در نظر گرفته شده بود نیز حدی داشت. صدام به خوبی می دانست که سرنگونی جمهوری اسلامی لقمه ای نیست که در دهان رجوی بگنجد و او با اشراف کامل به این موضوع رجوی را در خدمت داشت و به اندازه ای برای او خرج می کرد که مصرف داشته باشد. هرچند رجوی در خیانت و مزدوری گوی سبقت را از همه رقبایش ربوده بود. 3- گرفتن قرارگاه های جدید. سازمان همیشه در تلاش برای بدست آوردن قرارگاههای جدید برای گسترش فعالیتهای ارتش خودش بود. بنابراین یا تلاش می کرد قرارگاه های موجود مثل اشرف را گسترش دهد و یا قرارگاههای جدیدی را در استانهای مرزی بگیرد. 4- پشتیبانی لجستیکی- تعمیراتی به ویژه در رده های بالاتر تعمیرات زرهی یکی از معضلات رجوی بود چرا که کار رده ۳ و ۴ زرهی نیاز به هماهنگی هایی در سطح بالای سازمان و ارتش عراق داشت و باید از بالا و در سطح وزیرو یا فرماندهی نظامی بالاتر دستور داده می شد تا تانکهای خراب سازمان به قسمت تعمیرات ارتش عراق فرستاده شده و تعمیر شوند که در اغلب این موارد رجوی شخصا وارد می شد. 5- جلب موافقت اطلاعات و مسئولین عراقی برای انجام فعالیت های عملیاتی و یا شناسائی و یا اعزام تیم به داخل کشور. بدست آوردن این موافقت گدایی همیشگی رجوی بود. او در قبال دادن انبوهی اطلاعات و خوش خدمتی به صدام از طرف حساب های خود می خواست تا در کار روحیه دادن به نیروهای سازمان با فعالیت های محدود عملیاتی و یا شناسایی و یا اعزام تیم به داخل ایران موافقت کنند. سوالات عارفی سطح بعدی، تغذیه اطلاعاتی سیستم های اطلاعاتی و امنیتی عراق توسط ستاد روابط انجام می گرفت. که اصطلاحا به آن «پاسخ به سوالات عارفی» گفته می شد. سوالات مسئولین عراقی در مورد جمهوری اسلامی تقریبا در تمامی زمینه ها وجود داشت. که ستاد های اطلاعات و سیاسی مسئول تهیه پاسخ این سوالات و دادن آنها به ستاد روابط بودند. ستاد سیاسی بخش عمده این جواب ها را از طریق سیستم اخباری (تخلیه تلفنی) که در کشور آلمان مستقر بود تهیه می کرد. سیستم اخباری مسئولیت تهیه پاسخ بخشی از سوالات را اعم از نظامی و یا سیاسی که جواب آنها را ستاد های مربوطه نداشتند به عهده داشت. سیستم اخباری موظف به پاسخگویی آنها بود. کلیه پاسخ های تهیه شده توسط ستاد اطلاعات و ستاد سیاسی نهایتا برای تبادل به ستاد روابط داده می شد. که معمولا در ملاقات های مسئولین این ستاد یعنی عباس داوری (رحمان) و مهدی ابریشمچی (شریف) و مهدی برائی (احمد واقف) به طرف حسابهای عراقی شان داده می شد. سطح بعدی تبادل اطلاعات با فرماندهان فیالق (سپاه های هفت گانه عراق در استانهای مختلف) بود. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها که معمولا جبهه فرماندهی ارتش ها را در بر می گرفت شامل اطلاعات تیپ به پائین بود که توسط افسران عملیات (ارشد ترین مسئول باصطلاح برادر در هر ارتش) انجام می گرفت. این ملاقات ها می توانست هم توسط ستاد اطلاعات بطور جداگانه و هم بصورت مشترک و یا توسط هر ارتش جداگانه انجام گیرد. عناصر کلیدی در حوزه اطلاعات و امنیت در سازمان عبارت بودند از حسن نظام الملکی و مسعود خدابنده با نام مستعار رسول بود. این افراد معمولا طرف حساب افسران اطلاعاتی عراق در ملاقاتهای این ستاد محسوب می شدند. (ملاحظه- حسن نظام الملکی از مسئولینی بود که در بخش های ستاد امنیت و ستاد اطلاعات سازمان کار می کرد. وی علاوه بر این در زندانی و شکنجه کردن اعضای سازمان در پروژه دستگیریهای سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ نقش عمده ای را به عهده داشت.) این سطح از تبادل اطلاعات بیشتر حضوری بود و دروه ای انجام می گرفت و هر ارتشی در سازمان موظف بود فرماندهی سپاه عراقی که در حوزه استحفاظی و جغرافیانی آن مستقر بود و قرارگاه داشت را تغذیه کند. مثل قرارگاه حبیب در بصره و یا قرارگاه حنیف که بعدا اسم آن به فائزه تغییر یافت در کوت و یا قرارگاه همایون در العماره و ... در این گونه ملاقاتها هر ارتش و یا ستاد اطلاعات مترجم عرب زبان خودش را داشت که در ملاقات ها شرکت کرده و وظیفه ترجمه صحبت های دو طرف را به عهده داشت. معمولا قبل از هر ملاقاتی بریف تبادل اطلاعات چه برای ملاقات های خود ستاد اطلاعات و یا اطلاعات و عملیات ارتش ها تهیه شده و کسانی که می خواستند ملاقات کنند نسبت به آن توجیه میشدند. معمولا تغذیه اطلاعاتی فیالق عراق با هدف گرفتن برخی امکانات استقراری و یا عملیاتی از قبیل تسهیل تردد به مناطق مرزی جهت انجام ماموریت های شناسایی و یا دیدبانی و حتی عملیات که از قبل هماهنگ شده بود انجام میگرفت. نتیجه اینکه در چنین ملاقات هایی هر ارتش به میزانی در گرفتن امکانات بیشتر از سپاههای عراق موفق بود که بیشترین رابطه را با فرماندهان آنها داشته و بیشترین خدمات اطلاعاتی را برای آنها انجام داده باشد. هر چند که چنین ملاقات هایی از بالا و توسط افسران اطلاعات عراق هماهنگ می شد ولی معمولا در سازمان رسم براین بود که در چنین ملاقاتهایی برخی هدایا نیز به فرماندهان فیالق داده میشد تا آنها تسهیلات بیشتری را برای مجاهدین در حوزه استحفاظی شان در نظر بگیرند. بیلبورد نصب شده در کمپ آلبانی که هلاکت مسعود رجوی را تائید ضمنی می کند سطح بعدی، انجام ملاقات های اطلاعاتی در کادر استخبارات گردان و گروهانهای مرزی عراق، ملاقات با استخبارات تیپ و یا فیالق با ستاد اطلاعات بود. البته این نافی این نبود که افسران اطلاعات در ترکیب های مشخصی با استخبارات تیپ ملاقات نداشته باشند. همیشه در چنین ملاقاتهایی سناریو افسران اطلاعات جبهه ها توسط ستاد اطلاعات چک می شد و آنها نمی توانستند خارج از کادری که برایشان مشخص شده چیزی در ملاقات بگویند. البته نیازمندیهای اطلاعاتی فرمانده تیپ و استخبارات که در ملاقات مطرح میشد توسط افسر اطلاعاتی ثبت و به ستاد اطلاعات گزارش می شد. دراین گزارش متن سوالات و اطلاعات خواسته شده آنها آورده می شد. در مراحل بعدی کار ، این ستاد اطلاعات بود که تصمیم می گرفت پاسخ این سوالات به چه شکل داده شود ؛ در ملاقاتهای بعدی و یا از طریق ستاد روابط و . . . منبع : خداوند اشرف از ظهور تا سقوط (ص 736 الی 741) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبزرگترین زنگ خطر برای ایران و لزوم بازنگری در سیاست های نیروی هوایی سیاست هوایی شامل پشتیبانی هوایی ، آماده سازی جنگنده های سوخو 22 سپاه، پهپادها و تقویت اف 4 و اف 5 ها نشون داد تکنولوژی این کار رو آماده کردیم ولی از حیث کمیت ضعف داریم درگیری هوایی و شکار: در این بخش بیشترین بار روی اف 14 ها هست و به تازگی پهپادهای شکاری اضافه شده است اما این به هیچ عنوان کافی نیست ، بویژه که ما باید خط تدارکاتی هوایی آمریکا رو در دوردست قطع کنیم، یعنی شکار آواکس و پهن پیکرهای ترابری و سوخت رسان به طور واضح باید جنگنده برتری هوایی مثل سوخو 35 یا جی 15 باید اضافه بشه تا بتونیم از برتری آسمان رو در عمق حفظ کنیم همچنین پهپادهایی با هوش مصنوعی و قابلیت داگفایت باید توسعه پیدا کنه
-
1 پسندیده شدهاحتمالش کم هست ولی از لحاظ سیاسی و تبلیغاتی چون برد زیادی خواهد داشت بعید نیست رخ بده: حضور آشکار ناوگان نیروی دریایی صهیونیستها در امارات و بحرین در قالب ائتلاف و همراهی ناوگان آمریکا به بهانه رزمایش/بازدید آموزشی و ... و یا حضور مخفیانه و هماهنگ شده زیردریایی های کلاس دلفین در بنادر این دو کشور. حالا برای ناوگان دریاییشون که ریسک هست و همانطور که حضور ما در سوریه را به بهانه حضور خالی هدف حملات آشکار و پنهان قرار میدند خب در خلیج فارس هم ممکن هست مین های سرگردان وجود داشته باشه و این به ما و اونها برمیگرده که اگر میخوان بیان! ولی در مورد زیردریایی ها هرچند باز ریسک بالایی داره ولی ممکن هست برای یک استفاده تبلیغاتی قصد امدن و رفتن پنهانی کنند و بعدها با انتشار خبرش بهره برداری روانی و رسانه ای و سیاسی و حتی نظامی کنند. حالا غرض از این همه مقدمه چی بود؟ امکانات کشف زیردریایی ما خصوصا در تنگه هرمز چقدر هست؟ در مورد گشتهای هوایی و محدودیت زیردریایی ها و ناوگان کشتیهامون میدونیم و اطلاع داریم، حالا با این وجود آیا امکان نصب سامانه های ثابت زیرآبی خصوصا در تنگه هرمز (با توجه به عرض کم و دسترسی مناسب ما ) که با فیبر نوری به ساحل مرتبط باشه برای انتقال اطلاعات هست؟ یک سونار زیر آبی که 24 ساعته پایش کنه گلوگاه ورود به خلیج فارس را؟
-
1 پسندیده شدهبا سلام و احترام به دوستان عزیز میلیتاریست پیش از این و در قالب این پست به بخش اول سناریو پیشنهادی خودم در خصوص تقابل احتمالی عربستان و ایران اشاره کردم. الان با اجازه دوستان بخش دوم این سناریو رو دوستان میکنم. ممنون از لطف و محبتی که به من داری عرفان جان :rose: :rose: :rose: ، و اما بعد :winking: اصولا بقول علماء ، فرض محال ؛ محال نیست. و هیچکس نمیتونه که با قاطعیت 100% بگه که هرگز چنین ائتلافی شکل نخواهد گرفت. در واقع یک سناریو میتونه خیلی بدبینانه باشه یا خیلی خوش بینانه و یا میانگین و نسبتا واقع بینانه سناریو من یک مقدار تلخ هست و بدبینانه. اگر ما بتونیم برای بدترین شرایط مفروض خودمون رو آماده نگه داریم (سناریو پیشنهادی بنده) ؛ قطعا در شرایط بهتر ، واکنش های خیلی بهتری می تونیم داشته باشیم. به قول اون مثل معروف : چون که صد آمد ، نود هم پیش ماست. در واقع بهتر هست که اول تمامی اجزای سناریو خودم رو تشریح کنم و بعد از اون به ابهامات دوستان پاسخ بدم ، شاید در خلال توضیح سناریو مفروض من ، بخشی از این ابهامات بطور اتوماتیک برطرف بشن. بخش دوم : آغاز تهاجم مقدمه - بر خلاف سناریوهای بسیاری از دوستان ، من تهاجم نظامی رو فاز یک این عملیات نمیدونم. یعنی به اعتقاد من ، پیش از برخواستن هواپیماهای این ائتلاف از فرودگاه هاشون ، چند اتفاق پیش نیاز این حمله به وقوع خواهد پیوست. 1. جنگ رسانه ای : برای پیشگیری از شوک ناگهانی حاصل از جنگ مابین بزرگترین تولید کننده گان نفت و گاز و جهش ناگهانی و سرسام آور قیمت نفت ، می بایست که ایران با موضوعی بجز جنگ ، به صدر اخبار جهان منتقل بشه. این یعنی مردم از طریق رسانه های مختلف در سراسر جهان ، بارها و بارها می بایست که اسم ایران و اوضاع بحرانی مرتبط با اون رو بشنوند ، تا روزی که خبر آغاز تهاجم به ایران منتشر میشه ، واکنش های مردم خیلی شدید و غیر منتظره نباشه. (تئوری قورباغه و ظرف آب جوش ). در واقع با این اتفاق ، پس از حمله به ایران ؛ قیمت نفت بالا خواهد رفت ، اما نه به نسبتی که تمامی اقتصاد جهان رو به ورشکستگی بکشونه و فقط یک بحران و شوک اقتصادی قابل عبور رو به اقتصاد جهان میده. برای به صدر اخبار رسیدن هم سناریو های گوناگونی رو میشه متصور بود. من بدون اینکه قصد هیچ شبیه سازی و یا پیش بینی در این بخش رو داشته باشم ، به چندتا از اتفاقاتی ناگهان که در این سالهای گذشته ، ایران رو به صدر اخبار جهان برد بصورت فهرست وار اشاره میکنم : * پیروزی انقلاب * حمله به سفارت آمریکا * آغاز جنگ ایران و عراق * عزل بنی صدر * ارتحال حضرت امام * زلزله بم * انفجار تروریستی در حرم امام رضا * وقایع سال 88 * آتش زدن سفارت عربستان و... همومنطور که می بینید اتفاقاتی که شاید هیچ شباهتی با هم ندارند ، هر یک توانسته اند که ایران رو به صدر اخبار جهان منتقل بکنند. 2. کمپین های مجازی : امروز شبکه های متنوع اجتماعی با توان تأثیرگذاری بالائی که دارند ، یکی از برگ های بزرگ در اختیار قدرت های مختلف نظامی هستند که بعنوان یک کارت موثر میتونند از اونها استفاده کنند. دومین مرحله ای که بنده برای این تهاجم متصور هستم ، شکل گیری کمپین های مختلف در فضای مجازی بر علیه ایران هست که باز هم با هدف آماده سازی ذهنی و روانی شهروندان کشورهای مختلف ( از جمله شهروندان کشورهای عضو ائتلاف مهاجم به ایران) برای صحیح قلمداد کردن نبرد با ایران هست. برای این مرحله هم سناریوهای مختلفی رو میشه متصور بود. مثلا تاکید بر مباحث حقوق بشری و یا حمایت از یک قومیت نژادی و یا ... این مرحله فقط با نیت همراه سازی افکار عمومی با تهاجم انجام میشه و بیشتر نقش پشتیبانی روانی از عملیات رو به عهده میگیره. (ماجرای یافتن ویروس سیاه زخم در بغداد زمان صدام یا استفاده از سلاح شیمیائی توسط ارتش اسد در غوطه و یا کمپین های دفاع از کوبانی در برابر داعش در شبکه های اجتماعی ؛ رو میتون بعنوان نمونه های قابل بررسی در این پروژه مورد مطالعه قرار داد.) 3. تهاجم سایبری : قطعا یکی از مهمترین وجوه جنگ ها در هزاره جدید ، بُعد سایبری نبرد هست. کشور ما در همین چند وقت اخیر ، پیش از این چندین مدل حمله سایبری مختلف رو تجربه کرده که مشهورترین اونها استاکس نت و انفجارات اخیر مراکز نفتی و پتروشیمی هست (احتمال اینکه در اثر حمله سایبری ، این آتش سوزی ها اتفاق افتاده باشند بسیار بسیار محتمل می باشد) تهاجم گسترده سایبری که با هدف اختلال فراگیر در کشور صورت می پذیره ، بطور قطع و یقین یکی از مهمترین ارکان و پیش نیازهای آغاز تهاجم علیه ایران می باشد. تلاش های متنوعی که اخیرا در فضای مجازی در حال شکل گیری بر علیه ما هست در همین راستا قابل تفسیر هست. اقداماتی مانند هک شدن های جدیدی که اخیرا توسط کاربران سعودی و ... بر علیه نهادهای متفاوت ایران صورت می پذیره ، شاید یکی از این دو هدف را دنبال کنه : یک پیدا کردن نقاط ضعف و آسیب پذیر و دوم محاسبه سرعت بازسازی و ضریب مقاومت سایبری ایران در برابر این حمله ها 4. آشوب داخلی همزمان با حمله گسترده سایبری و اختلالات حاصل از اون ، جریانات اجیر شده و یا فرصت طلب داخلی هم ؛ فاز اقدامات تخریبی خودشون رو آغاز خواهند کرد. برای این مرحله هم اصولا سه دسته نیرو رو باید در محاسبات لحاظ کرد : الف : گروه های تروریستی و برانداز ضد نظام ؛ نظیر مجاهدین و ... ( حضور شاهزاده سعودی در نشست مجاهدین در پاریس بدون مفهوم نیست) ب : گروه های تجزیه طلب قومی : نظیر پژاک ، جیش العدل و ... پ : گروه های فرق گرایای مذهبی : نظیر هسته های داعش و ... 5. آغاز تهاجم هوائی خود فاز تهاجم هوائی در بخش های مختلفی قابل تصور هست که بخاطر جلوگیری از اطاله کلام و طولانی شدن پست ، ان شاءالله در پست بعدی مفصلا به اون خواهم پرداخت. فقط برای شروع بحث توجه شما رو به چند پرنده ای که در تهاجم این ائتلاف می توانند حضور داشته باشند ؛ جلب می کنم : آواکس E-3 سعودی آواکس Boeing 737 ترکیه آواکس E-2 مصر گلف استریم G550 Command and Control aircraft ترکیه تورنادوهای سرکوب پدافندی عربستان CASA CN-235 EW ترکیه اف - 16 های بروز رسانی شده امارات برای پروازهای دوربرد و ... ان شاء الله در پست بعدی ، فاز تهاجم نظامی این سناریو رو بطور مبسوط تری خدمت دوستان تشریح میکنم.
-
1 پسندیده شدهاستراتژیهای برنده این مطلب رو جایی دیدم.بی ربط به بحثی که شد نبود.طولانی ولی خواندنش مفید.مخصوصا اینکه برای طراحی سناریو به این اصول باید توجه کنیم.بر اساس همین اصول ما بخشی از این توصیه های جنگی را به بهترین نحو انجام دادیم!!! این توصیه ها منشا از چین باستان دارند... استراتژی1: آسمان را دربرابر دریا فریب ده. در تاریکی و سایه حرکت کن، سرزمینهای جدا افتاده را اشغال کن، پنهان شدن پشت پرده، فقط بدگمانی ها را زیادمی کند. برای پایین آوردن گارد دشمن، باید قصد واقعی خود را زیر نقاب فعّالیتهای روزانه پنهان کنی. استراتژی 2: جابلقا را محاصره کن تا جابلسا را نجات دهی. هنگامی که دشمن بسیار قوی است و مستقیم حمله می کند، به جایی که برایش مهم است حمله ببر. بدان که وی نمی تواند در همه چیز برتر باشد. در جایی، شکافی در زره وجود دارد، در عوض می توان به یک نقطه ضعف حمله کرد. به عبارتی دیگر، ممکن است که سعی کنی به خویشاوندان حمله کنی تا روحیه وی را تضعیف کنی. استراتژی3: با چاقوی قرضی بکش. با استفاده از قدرت دیگران حمله کن تا قدرت تو تحلیل نرود و از نیروی خود استفاده نکنی. هر متّحدی را فریب ده تا به دشمنت حمله برد، به یک صاحب منصب رشوه بده تا خائن شود یا از قدرت حریف در برابر خودش استفاده کن. استراتژی4: درحالیکه انرژی خود را ذخیره می کنی، دشمن را مجبور کن تا خودش را خسته کند. انتخاب زمان و مکان نبرد، یک برتری است. اینگونه تو می دانی که کجا و کی نبرد آغاز می شود، درحالیکه دشمنت نمی داند. دشمن را تشویق کن تا انرژی خود را صرف درخواستهای بیهوده کند، درحالیکه تو داری انرژی خود را ذخیره می کنی. وقتی که خسته و گیج شد با انرژِی و عزم حمله کن. استراتژی 5: از فرصت آتش سوزی برای دستبرد زدن به دیگران استفاده کن.(خانه در حال سوختن را غارت کن.) هنگامی که کشوری را درگیرهای داخلی عاجز کرده اند، مرض و قحطی مردمش را مستأصل کرده اند، فساد و جنایت حکمفرما شده اند، آنگاه نمی تواند در برابر تهدیدات خارجی مقابله کند. این زمان، زمان حمله است. استراتژی6: وانمود کن که به شرق حمله می کنی و سپس به غرب حمله کن. استراتژی های رودررویی با دشمن استراتژی 7: از هیچ چیز، همه چیز بساز. از یک فریب دوباره استفاده کن. به اوّلی واکنش نشان داده می شود و اغلب نتیجه دوّمی بهتراست، اما دشمن در برابر سوّمی دودل خواهد شد. بنابر این، فریب سوّمی حمله واقعی است که دشمن را با گارد پایین غافلگیر می کند. استراتژی 8: شاهراه را بازسازی کن تا راه خراب را بگیری. با دو نیروی همگرا به دشمن حمله کن. اوّلی حمله ای مستقیم، آشکار و برای اینکه دشمن دفاعش را آماده کند. دوّمی غیرمستقیم، گمراه کننده، دشمن انتظار آن را ندارد و باعث می شود که در آخرین لحظه نیرویش را تقسیم کند. این امر، آنها را در گیجی و بدبختی رها می کند. استراتژی9: نظاره کن که آتش در میان خانه شعله می کشد. ورود به صحنه نبرد را به تاخیر بینداز تا دیگر بازیگران از نبرد در برابر هم خسته شوند. آنگاه باتمام قدرت وارد شو و ابتکار را در دست گیر. استراتژی10: چاقو با یک لبخند غلاف می شود. دشمن را با مورد لطف قرار دادن طلسم کن. هنگامی که از اعتمادش بهره بردی، پنهانی برعلیه او حرکت کن. استراتژی11: درخت آلو، قربانی درخت هلو می شود. (برای نگه داشتن طلا، نقره را بده.) برای رسیدن به اهداف بلندمدّت شرایطی پیش می آید که باید موضاعات کوتاه مدّت را رها کنی. این استراتژی قربانی کردن است که به موجب آن شخصی دیگر به پیامدهایی تن می دهد که دیگران نمی دهند. استراتژی12: بزغاله را در طول راه بدزد.(فرصت دله دزدی را از دست نده.) درحالیکه نقشه هایت را انجام می دهی به قدری انعطاف پذیر باش تا از هر فرصتی که ظاهر می شود بتوانی بهره بری، هر چند که کوچک باشد. برای خود، با هر دستبردی سودمند باش، هر چند که بی اهمیّت باشد. حملات استراتژیک استراتژی 13: با سنگ زدن به علفهای اطراف مار، او را از جا بپران.وقتی که نمی توانی نقشه های حریف را کشف کنی، حمله ای کوتاه کن و واکنش دشمن را ملاحظه کن. رفتار او، استراتژی او را فاش خواهد کرد. استراتژی14: جسدی دیگر قرض کن تا قلب را زنده کنی. مؤسّسه، تکنولوژی یا روشی را که فراموش شده یا لورفته بکارگیر و آن را برای مقاصد خود اختصاص بده. بعضی چیزها از گذشته را به وسیلۀ دادن مقصدی جدید یا تفسیری مجدد زنده کن و افکار قدیمی، آداب و رسوم و سنتها را به زندگی بیاور. استراتژی15: ببر را فریب ده تا کنامش را ترک کند. هرگز به دشمنی که به خاطر موقعیّتش برتری دارد، مستقیم حمله نکن. در عوض، او را تطمیع کن تا محلش را ترک کند. بدین ترتیب او را از منبع قدرتش جداکن. استراتژی16: به منظور گرفتن همه، باید به یکی اجازه داد فرارکند. حیوانی که در گوشه گیرافتاده است، اغلب؛ آخرین حمله ناامیدانه اش را انجام می دهد. برای جلوگیری از این امر، به دشمن اجازه بده تا باور کند که هنوز راهی برای رهایی دارد. توسط آرزوی فرار، حمله اش تعدیل می شود. هنگامی که در پایان آزادی، ثابت شد که امکان فرار فریب بوده است، روحیه اش نابود می شود و بدون جنگ تسلیم خواهد شد. استراتژی17: برای گرفتن یابو خسته یک آجر بیانداز. یک تله آماده کن. سپس با استفاده از طعمه دشمن را به سمت تله ات جلب کن. در جنگ، طعمه فرصتی برای سودبردن است. در زندگی، طعمه فرصتی است برای رسیدن به توانگری، قدرت یا ... استراتژی18: با اسیر کردن رؤسا، دشمن را شکست بده. اگر ارتش دشمن قوی است امّا فقط توسط پول یا تهدید به گرد فرمانده خود جمع شده اند، فرمانده آنان را هدف گیر. اگر فرمانده را بزنی، بقیه ارتش یا ناپدید می شوند یا به سمت تو می آیند. به هرحال، اگر آنها به خاطر وفا داری گرد او آمده اند مراقب باش! زیرا ارتش او می تواند برای انتقام خون او به جنگ ادامه دهد. استراتژی های هرج ومرج وقتی با دشمنی قوی مواجه می شوی، باید ابتدا او را با تحلیل بردن زیرساختها و حمله به منابعش تضعیف کنی. استراتژی20: ماهی گرفتن از آب گل آلود. قبل از درگیری با نیروهای دشمنت، برای تضعیف آگاهی و قوه تصمیم گیری او، آشفته اش ساز. اعمال غیرمعمول، عجیب و غیر مترقّبه انجام بده تا بدگمانی اش را برانگیخته کنی و فکرش را مغشوش کنی. دشمن مختل شده همچنین آسیب پذیر است. استراتژی21: نمودهای اشتباه دشمن را گمراه می کند. هنگامی که در خطرشکست هستی و تنها بخت تو، فرار و دوباره نیرو جمع کردن است، باید نیرنگ بزنی. درحالیکه تمرکز دشمن بر آن نیرنگ است، به صورت نهان، نیروهایت را فقط با ترک خطوط پشت خط مقدمت خارج کن. استراتژی22: برای گرفتن دزد در را ببند. اگر شانس این را داری که تمام دشمن را اسیر کنی، پس باید که آن را به وسیله به پایان بردن سریع جنگ به انجام رسانی. به دشمنت اجازه بده تا گیاهان و غلات را برای نبردهای آینده نجات دهد. اما اگر موفق به فرار شدند، در تعاقبشان هشیار باش. استراتژی23: درحالیکه به همسایه ات حمله می بری با کشورهای دوردست، دوستانه رفتار کن. این مسئله واضح است که ملتهای همجوار دشمن هم اند در حالیکه ملتهای دور از هم، بهترین متّحدین را می سازند. هنگامی که در یک زمینه قوی ترین هستی، بزرگترین تهدید از ناحیه دوّمین قدرت در همان زمینه است نه قوی ترین در دیگرزمینه ها. استراتژی24: برای فتح سرعندیب گذرگاهی امن به دست آورید. برای حمله به یک دشمن مشترک از متّحدینت منابعشان را قرض کن. هنگامی که دشمن شکست خورد، آن منابع را بر علیه متّحدی که برای اوّلین بار تو را در مضیقه قرار داد، بکاربر. استراتژیهای پیوسته استراتژی25: دکلها را با چوبهای فاسد عوض کن. آرایش نظامی دشمن را به هم بزن، در روشهای عملیّات آنها دخالت کن، قواعدی که آنها دنبال می کنند عوض کن، مخالف استانداردهای آموزشی آنها رفتار کن. بدین وسیله، ستونهای تکیه گاه آنها برداشته می شوند، حلقه های اتّصالی که گروهی از مردان را تبدیل به گروهی جنگجو می کنند. استراتژی26: به توت اشاره کن و اقاقیا را نفرین کن. انضباط داشته باش ، هدایت کن، به دیگران هشدار ده، از مقایسه و تشریح استفاده کن. بدون نام گذاری مستقیم نامها، آن اتهامات، بدون آشکار کردن همدستی در جرایم نمی توانند تلافی شوند. استراتژی27: وانمود کن یک خوکی تا ببر را بخوری. پشت نقاب یک احمق، یک مست، یا دیوانه پنهان شو تا در مورد منظور و انگیزه خود دشمن را آشفته کنی. دشمنت را در مورد توانایی هایت تا هنگامی که اطمینان یابد فریب بده، آنگاه گاردش را پایین می آورد. سپس می توانی حمله کنی. استراتژی28: هنگامی که دشمن بالای بام رفت نردبان را از زیر پایش بکش. با طعمه دادن و نیرنگ دشمن را به زمنیهای سخت بکشانید. سپس خطوط ارتباطی و راه فرارش را قطع کنید. برای فرار باید در دو جبهه بجنگد، نیروهای تو و نیروهای طبیعت. استراتژی29: با شکوفه های عوضی، درخت را بپوشانید. اتصال شکوفه های گل ابریشم به یک درخت خشک شده، بیننده را به این اشتباه می اندازد که درخت هنوز سالم است. درمیان این تزویر و تغییرقیافه دادن، چیزهای کم تعداد را پرتعداد نشان ده، چیزهای بی خطر را خطرناک و بی مصرفها را قابل استفاده. استراتژی30: جای میزبان و مهمان را عوض کن. بوسیله نفوذ به اردوگاه دشمن زیر نقاب همکاری، تسلیم شدن یا صلح دشمن را ازدرون شکست بده. این راهی است که می توانی ضعفهای او را کشف کنی و آنگاه، هنگامی که آسوده است، مستقیم به منبع قدرتش ضربت بزنی. استراتژیهای شکست استراتژی31: تلۀ زیبا.(تلۀ ظریف، از یک زن برای به دام انداختن یک مرد استفاده کن.) زنان زیبا را به سمت دشمن بفرست تا موجب نزاع در اردوگاه او شود. این استراتژی می تواند در 3 سطح انجام شود. اول، فرمانروا شیفته زیبارویی می شود که موجب اهمال او در وظایفش می گردد و هوشیاری او را کاهش می دهد. دوم، مردان بارگاه شروع می کنند به نشان دادن رفتار خشن که اختلاف های کوچک بازمانده از عملیات و روحیه جنگی را برانگیخته می کند. سوم، دیگر زنان بارگاه بوسیله حسادت و غبطه خوردن برانگیخته می شوند و شروع میکنند به کشیدن نقشه توطئه که وضعیّت را بدتر می کند. استراتژی32: دژ خالی.(تلۀ فکری، دژی را خالی کن تا دشمن فکر کند که در آن پر از تله است.) وقتی که دشمن در تعداد دست بالا را دارد و وضعیّت تو بگونه ای است که انتظار داری هر لحظه مورد حمله قرار بگیری، تمام بهانه های آمادگی رزمی کنار بگذار و اتّفاقی عمل کن. مگر اینکه دشمن توصیف دقیقی از وضعیّت این رفتار غیرمعمول تو داشته باشد که بدگمانی اش را بیدار کند. اگر شانس بیاوری، ممکن است که از حمله منصرف شود. استراتژی33: اجازه بده تا جاسوس بی دقّت دشمن در اردوگاه او اختلاف اندازد.(از جاسوس دشمن استفاده کن تا اطّلاعات دروغین را پراکنده کند.) توانایی جنگیدن دشمن را توسط اختلافات پنهانی بین او و دوستان، متّحدین، مشاوران، خانواده، فرماندهان، سربازان و مردمش کاهش بده. درحالیکه او گرفتار رفع کردن ستیزه های داخلی است توانایی او در حمله یا دفاع کاهش می یابد. استراتژی34: به خود ضربه ای بزن تا اطمینان دشمن را جلب کنی.(خود را طعمه قرار ده.) وانمود کردن آسیب دیدگی دو کاربرد احتمالی دارد. اوّل، دشمن آرام می شود تا گاردش را پایین بیاورد و بیشتر از این به تو به چشم تهدید نگاه نکند. دوّم، راهی است که توسط وانمود کردن آسیب دیدگی از یک دشمن مشترک، مورد توجه دشمن قرار بگیری. استراتژی35: هرگز بر یک استراتژی تکیه نکن. باید در مسائل مهم باید از چند استراتژی همزمان استفاده کرد. چند طرح عملیّاتی را بر روی یک برنامه کلّی قرار بده، در این صورت اگر یکی از آنها خراب شد می توانی هنوز چند برنامه دیگر داشته باشی. استراتژی36: اگر همه اینها کارگر نبود عقب نشینی کن. خارج از تمام اینها، این معروفترین ضرب المثل 36 استراتژی است. این اصل در زبان چینی جاودان شده است که:" در 36 استراتژی، فرارکردن از همه بهتر است." اگر آشکار شد که مسیر جریان عملیات به شکست منتهی می شود، عقب نشینی کن و نیرویت را بازسازی کن. هنگامی که باخته ای تنها سه انتخاب داری: محاصره، مصالحه و فرار. محاصره شکست نهایی است، مصالحه نیمه شکست ولی فرار، شکست نیست. وقتی که شکست نخورده ای، هنوز بختی داری.
-
1 پسندیده شدهبا سلام و احترام به دوستان عزیز میلیتاریست حالا که خیلی از دوستان سناریو های خودشون رو ارائه دادند ، اجازه بدید که من هم یک طرح سناریو ارائه کنم. پیش از هر چیز بگم که حوزه مطالعاتی من توی این چند وقته بیشتر متمرکز بر روی توان تسلیحاتی کشورهای همسایه بوده ( که بخشی از اون در قالب نیروهای دریائی پاکستان و آذربایجان ، نیروهای هوائی اسرائیل و عراق ، نیروی زمینی عربستان و ... منتشر شده و مابقی اونها هنوز فرصت انتشار در انجمن رو پیدا نکرده) و در خصوص توان نظامی کشورمون اطلاعات دقیقی ندارم ( هر چند اینجا و در فضای مجازی هم اصولا جای گفتن اطلاعات دقیق نظامی کشور خودمون نیست) :winking: پس من فقط نیمی از سناریو که شامل بر تهاجم به کشورمون هست رو بیان میکنم و اقدامات تدافعی احتمالی کشورمون رو خیلی شرح نمیدم. قطعا دوستان هم میتونند با توجه به شناختی که از توان دفاعی کشور دارند ، اقدامات متقابل ایران رو پیش خودشون تشریح کنند. بخش اول : دشمن و یا دشمنان احتمالی که به ایران حمله میکنند. 1. مطمئنا معجون غرور کاذب ، بی تجربگی و باد افتادن به دماغ جوانان تازه به قدرت رسیده در عربستان ( که محمد بن سلمان و عادل الجبیر ، تنها نمونه های رسانه ای شده این جریان هستند ) ، باعث میشه که عربستان رو به عنوان یکی از ستون های محوری تهاجم نظامی احتمالی به ایران مفروض و ثابت در نظر بگیریم. 2. با ورود عربستان ، شیخک های حوزه خلیج فارس هم که در قالب طرح " سپر جزیره " با عربستان متحد شدند رو باید در این نبرد احتمالی وارد شده بدونیم. البته احتمال بی طرف موندن عمان در این درگیری زیاد هست ( حداقل در شروع حمله که هنوز توان پاسخگوئی ایران محک جدی نخورده) پس تا اینجای کار کشورهای متخاصم میشن عربستان ، قطر ، امارات ، بحرین و کویت 3. طبیعتا با توجه به تاثیر گذاری بسیار بسیار بالای مقامات سیاسی - مذهبی - نظامی عربستان بر دولت و ملت پاکستان ( خصوصا نیروهای مسلح پاکستان) ، احتمال افزوده شدن پاکستان به این ائتلاف هم کم نیست. ( فقط به عنوان یک فلاش بک ، به اظهارات اون مقام ارشد نظامی پاکستان که همین چند وقت پیش گفته بود که اگر ایران به حرمین شریفین تعرضی بکنه ، پاکستان ، ایران رو از نقشه جغرافیا حذف میکنه حتی در صورت نیاز با استفاده از قدرت هسته ای ). عنصر بعدی که این منازعه رو برای پاکستان جذاب میکنه ، احتمال تصاحب کردن بخش های جنوب شرقی و حتی جنوبی ایران به خاک خودش هست. بهرحال پاکستان بعنوان یک حوزه جغرافیائی در برابر دشمن سنتی خودش از نداشتن عمق استراتژیک شدیدا رنج میبره و اضافه شدن مناطقی مثل سیستان و بلوچستان و حتی هرمزگان و کرمان برای پاکستان میتونه یک موهبت الهی باشه. 4. ورود پاکستان ، با توجه به نفوذ بسیار بالای پاکستان ( خصوصا سیستم اطلاعات نظامی این کشور ) در قبایل پشتون افغانستان و اکثریت داشتن این طوایف در هرم جمعیتی افغانستان ، میتونه حداقل آرامش ذهنی ما در مرزهای شرقی خدشه دار کنه و حداقل شرایطی رو فراهم کنه همیشه یک چشم مون به این مرزها باقی بمونه. پس با این تفاسیر درحالت بدبینانه دولت افغانستان و پایگاه های نظامی اون و در حالت خوشبینانه جنگ سالاران پشتون ، فرقه گرایان وهابی و بخش های دیگری از جامعه افغانستان میتونند به این ائتلاف بپیوندند. 5. ترکیه هم عنصری نیست که بشه ازش غفلت کرد. اگر جاه طلبی های نئو عثمانی هایی مثل اردوغان رو در کنار روابط نزدیک اخوانی های ترکیه با اخوانی های حوزه خلیج فارس جمع ببندیم و چشم خودمون رو هم به شواهدی هم مثل استقرار برخی از هواپیماهای عربستانی و قطری و ... در پایگاه های هوائی و برخی فرودگاه های نظامی این کشور (که نشون از تمایل بالای نزدیک شدن روز افزون نظامیان ترک به نظامیان سپر جزیزه هست )نبندیم ؛ حداقل بر روی کاغذ ، احتمال اضافه شدن ترکیه به چنین ائتلافی وجود داره. نکته دیگه اینکه همین الان هم مابین ایران و ترکیه ، حداقل در دو حوزه جغرافیائی جنوب ترکیه ( عراق و سوریه ) و شمال ایران ( آسیای میانه و قفقاز) جنگ سرد شدیدی برای اربابی و آقائی این مناطق در جریان هست. اینها بعلاوه ارتباطات فراوان و گسترده نظامیان ( خصوصا ژنراالها و فرماندهان ارتش ترکیه) با رژیم صهیونیستی ؛ کفه ترازو رو به نفع مشارکت ترکیه در این ائتلاف نظامی میتونه افزایش بده. 6. حضور ترکیه در این ائتلاف مثل پاکستان میتونه حداقل بر یکی دو مرز دیگه ما هم تأثیر بگذاره. یکی از اونها ، مناطق ترک نشین در شمال ایران هست ( شاید ترکمنستان و خصوصا جمهوری آذربایجان) و دیگری دولت شبه خودمختار کردستان عراق که همین الان هم تقابل با دشمن های مشترکی نظیر پ.ک.ک و دولت شیعی عراق و مناسبات اقتصادی بسیار بالای بین دو دولت ، اونها رو بسیار به هم نزدیک کرده. شاید این دو منطقه توان نظامی زیادی برای مقابله با ایران نداشته باشند اما از حیث در اختیار قرار دادن پایگاه های هوائی میتونند که برای این ائتلاف بسیار ارزشمند باشند. 7. برخی دیگر از کشورهای عربی غیر همسایه با ایران هم میتونند در این ائتلاف حضور داشته باشند که بعنوان مثال میشه به مصر ، سودان ، اردن و ... اشاره داشت. این مشارکت میتونه در سه سطح صورت بگیره ، حضور توان هوائی این کشورها در تهاجم هوائی به ایران ، ارسال نیروهای زمینی به مناطق درگیری زمینی ( این کشورها بر خلاف عربستان و متحدینش در سپر جزیزه ، به هیچ وجه از کمبود نیروی انسانی رنج نمیبرند) و یا حمله به متحدین منطقه ای ایران ( دولت اسد ، حزب الله ، حوثی ها و ... ) برای ممانعت از کمک رسانی اونها به ایران در این درگیری احتمالی 8.در صورت پاسخ ایران و حمله به خاک عربستان ؛ به بهانه حمله به حرمین شریفین احتمالا شاهد حضور گله وار مسلمانان تندرو ، وهابی ها و سلفی های آفریقا و آسیای شرقی و قفقاز به این منطقه خواهیم بود. این انتقال هم از دو مسیر میتونه صورت بگیره : اول از طریق ترکیه ( که این مسیر در خلال جنگ سوریه امتحان خودش رو به خوبی پس داد برای اونها ) ، دوم از طریق دریای سرخ توسط ناوگانهای هوائی و دریائی مصر و سودان ( که این مسیر هم در جنگ یمن درحال تجربه شدن هست). پس بر خلاف نظر دوستان من اصلا معتقد به درگیری صرف مون در مرزهای جنوبی کشورمون نیستم و فکر میکنم که قدرت پول سعودی ، روحانیت وهابی و جاه طلبی های سیاسی جغرافیائی ، سیاسی و اقتصادی همسایگان مون ، میتونه بطور همزمان ، ما رو در همه مرزهامون درگیر کنه. 9. در چنین شرایطی حتی نیاز به مشارکت مستقیم نظامی آمریکا ، اسرائیل و ناتو هم نخواهد بود و علی الظاهر صرفا یک جنگ مذهبی مابین کشورهای اسلامی شکل میگیره و عدم ورود آمریکا و ناتو به این جنگ ، بهانه حضور و مشارکت روسیه و چین رو هم از اونها میگیره. هر چند سطح و عمق مناسبات نظامی و سیاسی چین و پاکستان ، از روابط صرفا اقتصادی ایران - چین بسیار ریشه دار تر هست و توی چنین جنگی ، خیلی نباید بر روی کمک و حمایت چین حساب باز کنیم. میخواستم به بخش دوم سناریو خودم که عملیات نظامی هست هم در همین پست بپردازم که ظاهرا حجم مطالب "بخش آرایش سیاسی نیروهای متخاصم" خیلی زیاد شد و احتمالا از حوصله دوستان خارج میشه. پس در پست بعدی فاز نظامی این سناریو تخیلی خودم رو توضیح میدم. یک پیشنهاد : اگر دوستان مدیر و سایر کاربران عزیز صلاح میدونند ، یک تاپیک مجزا با عنوان " سناریوهای نبرد نهائی " ایجاد کنم و در اونجا این سناریوهای احتمالی و راه های پیشگیری و یا مقابله با اونها رو در اونجا به اتفاق بررسی کنیم ، تا این تاپیک هم بیشتر از این از مسیر خودش منحرف نشه. :winking:
-
1 پسندیده شدهاز نظر مساحتی حرف شما درست هست اما باید این رو هم در نظر گرفت که مرکز هر دوی این استان ها (شهرهای دونتسک و لوگانسک) تحت کنترل استقلال طلبان شرق اوکراین هست ، بنظر نمیاد هدف جدایی طلبان و روسیه (حداقل در این مرحله) کشور گشایی و افزایش مساحت سرزمینشون باشه وگرنه در اون اوضاع بحرانی اوکراین ، حتی تصرف کیف هم توسط نیروهای استقلال طلب با پشتیبانی روسیه کار چندان سختی نبود ، این نیروها هیچ زمانی برای تثبیت مواضع و سپس سازماندهی ، تجهیز و آموزش نداشتند و تقریبا همزمان با اعلام حرکت ، توسط ارتش اوکراین سرکوب شدند. فراموش نکنید روند استقلال کامل اوستیای جنوبی و آبخازیا هم از 1991 تا 2008 طول کشید که این یعنی 27 سال !
-
1 پسندیده شدهدر باره اوکراین یه چیزی میگم که شاید هیچکس در سایت موافق نباشه و بهم منفی بده ولی به نظرم عملکرد اوکراین بر خلاف اونچیزی که گفته میشه بد نبوده . روس ها از جدایی طلب ها حمایت کردن و حتی خودشون هم نیرو و تجهیزات فرستادن داخل اوکراین و با مستقر کردن سامانه های پدافندی نیروی هوایی اوکراین رو زمین گیر کردن (فقط یه لحظه تصور کنید حملات هوایی در سوریه متوقف بشه ) و با توپخانه قوی خودشون مواضع ارتش اوکراین رو هدف قرار دادن ولی با همه این حرف ها حتی اون دو استانی که بیشترین درگیری ها توش جریان داشت هم کامل به دستشون نیافتاد و فکر میکنم بیش از نصف دو استان دونتسک و لوهانسک در دست ارتش اوکراین باقی موند . این درحالی هست که روس ها سالها بر اوکراین و ارتش این کشور نفوذ داشتن و یکی از دوستان در صفحات ابتدایی این تاپیک میگفت فرماندهان ارشد ارتش اوکراین به روسیه وفادار هستن . درسته اگه روسیه میخواست و نیروی بیشتری وارد میکرد میتونست بخش های بیشتری از اوکراین رو جدا کنه ولی من دارم در باره عملکرد جدایی طلب ها صحبت میکنم که به تنهایی قادر نبودن جلو ارتش اوکراین مقاومت کنن و داشتن عقب میرفتن که روسها مستقیم دخالت کردن و هم نیرو فرستادن و هم تجهیزات زیاد و هم ایجاد پرواز ممنوع و شخم زدن با توپخانه .
-
1 پسندیده شدهتجهیزاتشون مناسب هست اما یک مقایسه با رژه النصره در ادلب و جیش الاسلام در غوطه نشون میده واقعا به نظر عددی حساب نمیشن برای یک ارتش منسجم. در یکی از مصاحبه های ارتش اوکراین میخوندم نقطه قوت مخالفین توپخانه بسیار قدرتمندی هست که ازشون حمایت میکنه. هممون میدونیم شوروی و بعدا روسیه به توپخانه شان معروف بودند و هستند. :winking:
-
1 پسندیده شدهرزمایش بزرگ(ترین) جدایی طلبان روسگرای اکراینی در منطقه دنباس؛ کیفیت اجرا، امکانات و تجهیزات به کارگرفته شده نشان از حمایت گسترده یکی از قدرت های بزرگ نظامی وحضور پر رنگ آن در پشت صحنه این جنگ دارد. خدا رو شکر دیگه مرز مشترک با این کشور نداریم [aparat]G10P3[/aparat] http://www.aparat.com/v/G10P3
-
1 پسندیده شدهبیشتر تضعیف کشور هست و تبدیل حکومت به چیزی شبیه قاجار ، حالا اسمش هر چه می خواهد باشد
-
1 پسندیده شدهچند تا تاپیک با موضوعی ماننده این پاپیک هست http://www.military.ir/forums/topic/633-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AD/ http://www.military.ir/forums/topic/3043-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%9F/ http://www.military.ir/forums/topic/22553-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DB%8C/
-
1 پسندیده شدهاولین گام که قبل از حمله صورت گرفته بود عقب نشینی نیروهای غربی و جابجایی آنها برای فرار از تلافی ایران است شکست پدافند هوایی حمله به مراکز اصلی و موشکی با موشک بمباران ساحل بندرعباس و گشت مداوم جهت مقابله با موشک های دریایی ایجاد یک کریدور هوایی با سوخت رسان ها و انتقال پایگاه های هوایی در فواصل دور حمله اسرائیل به لبنان و کوبیدن حزب الله بعد از این دیگر حلقه واردن است http://infographics.ir/uploads/posts/2012-05/1336328340_5ring-of-warden-infographic_l.jpg قطع ارتباطات در ایران و هدف قرار دادن مراکز فرماندهی و ارتباطی و وزارتخانه ها زدن پالایشگاه ها نیروگاه ها انبارها و خطوط انتقال گاز و نفت زدن زیرساخت های جاده ها فرودگاه ها حملات تبلیغاتی و ریختن بروشو و احتمال زیاد حمله به جزایر ایران و اشغال آنها بمباران های روزانه مراکز نظامی
-
1 پسندیده شدهبله استاد. تنوع مهمات در سامانه اسمرچ بسیار بیشتره و مهمتر از اون اینه که سامانه تورنادو هم از تمام اون مهمات استفاده خواهد کرد. برد 90 کیلومتر رو هم بنده عرض کردم در تاپیک و حتی در برخی منابع، برد 9M528 تا 100 ک م هم عنوان شده که بنده سند معتبری در این زمینه ندیدم. اما درمورد دقت، اگه اجازه بدین باهاتون مخالفت کنم. چرا که برای مثال در همین سامانه های روسی، سامانه تورنادو به علت بهره گیری از کامپیوتر کنترل آتش و تصحیح سمت و برد، دقت نشانه روی رو بسیار افزایش داده. هرچند عدم دقت خود راکت همونطور که فرمودین ارتباطی با راکت انداز نداره. _____ ویرایش __________ جناب گوبلز بزرگوار، بنده الان متوجه پست جنابعالی شدم. بنده جمله قبلی خودم رو باید اینطور اصلاح کنم: و همچنین لازم به توضیحه که این ایرادات در سامانه تورنادو رفع شده و به همین علت عرض کردم مقایسه اسمرچ قدیمی با lynx جوان مقایسه خیلی درستی نیست. یا حق
-
1 پسندیده شده[quote]اون موارد هم هیچکدوم ابتکار نبودن چون مسبوق به سابقه بودن.فراموش نکنیم که اعراب جنگجویانی قوی کار کشته بودن.[/quote] تا جایی که من می دانم اگر اشتباه نکنم اعراب دارای سیستم مدیریتی جنگی نبودند و برای اولین بار در شبه جزیره بود که واحد های کمان دار و نیزه دار محض توسط پیامبر تشکیل شد خود اعراب بدون نظم حمله می کردند یعنی رو هوا بدون استراتژی و تعیین ارزش برای نیرو در صورتی در جنگ بدر حمله قوای پیشتاز اعراب با تیرباران نیروی های کمان دار مسلمان روبرو شدند و تلفات زیادی دادند تا بعد به نیروی نیزه دار و شمیشیر دار مسلمانان رسیدند در آن دوران تنها ایران و روم دارای این استراتژِی بودند و در جنگ موته برای اولین بار سپاه اسلام روبروی سپاهی با آرایش و منظم و با یگان و دسته معلوم روبرو شد اعراب هر چقدر هم در جنگیدن مهارت داشتند باز همچون گروهی پراکنده می جنگیدند که این باعث شکستشان توسط ایران و روم می شد اما استراتژِی و نظم هایی که پیامبر بوجود آورد اگر چه در دنیا تازگی نداشت اما در شبه جزیره اولین بود که باعث تمرکز سپاه و نیرو ها می شد فکر نکنم منبعی پیدا کنید که حاکی از نظم کلاسیک اعراب یا پیروزی در زمان قبل از پیامبر باشد. [quote]در مورد بدر اصل بحث من این بود که جنگ به دلیل دستور پیامبر برای مصادره اموال بود نه اینکه چه اتفاقی برای کاروان افتاد. اون موارد هم هیچکدوم ابتکار نبودن چون مسبوق به سابقه بودن.فراموش نکنیم که اعراب جنگجویانی قوی کار کشته بودن. ابتکار یعنی کاری که سلمان در جنگ احزاب کرد که در تاریخ عرب سابقه نداشت. در خیبر هم همینطور بود و تمام جنگ بر اساس استراتژیهای همون دوران بود.[/quote] در مجموع فکر کنم بحث روی برداشت ما از حرف رهبر کمی بی فایده باشد چرا که ما برداشتی کرده ایم که به راحتی دست از آن ور نمی داریم من هم نظرم را گفتم حال شاید درست و شاید نادرست
-
1 پسندیده شده[quote]منظور من کسانی هست که وقتی قراره شمشیر دست بگیرن و بجنگن یادشون می افته تحلیل کنن[/quote] این جمله شما خلاف برداشت من از متن قبل شما بود و من این جمله شما را کامل قبول دارم اگر تصمیمی گرفته شد باید انجام دهیم چرا که تغییر تصمیم در وسط کار هزینه بالایی دارد. این حرف شما پیروی از فکر و منطق است که من هم قبول دارم [quote]تعریف شما به کل مشکل داره چراکه ایمان مرحله ای در انسان هست که با رشد عقلانیت به اون میرسه و کسی که ایمان داشته باشه عملا عقلانیتی کامل هم داره و داشتن عقل تنها به ایمان منتهی نمی شه و داشتن ایمان بر عکس یعنی داشتن عقل کامل . [/quote] این فکر کنم تفاوت حرف ما بیشتر در تعریف کلمه باشد تا در اصل مفهوم، چون می بینم دارید حرف خودم را با کلمات دیگر می گید [quote] [quote]مثال امروزی می زنم وقتی شما برای مثال می خواهید خرید بروید یا مسافرت کنید اول فکر می کنید و راه ها و توشه خود را مشخص می کنید یا درجا و بدون فکر و توشه حرکت می کنید اما هرکس در جایگاه خودش در یک سیستم جنگی با توجه به آموزش و مهارتش و وظیفه اش عمل می کند و فرمانده در وسعت بالا فکر می کند و سرباز در سطح دید میدان روبرویش فکر می کند تا دشمن عقب رانده شود [/quote] این پاراگراف شما در فهوا فقط یک معنا داره و اون اینکه رهبری این نظام و نیروی مسلح و فرماندهان اون الان بدون هیچ عقلانیتی و آمادگی لازم همینطوری و روی هوا استراتژی عوض کردن به تهدید در برابر تهدید و دستور مقابله به مثل می دن و نفهمیدن و طرح نریختن و توان خودی و دشمن رو محاسبه نکردن و همینطوری رهبر یه مملکت داره حرف از بدر و خیبر می زنه. یک خورده قبل از گفتن چیزی توجه کن برادر من از شما انتظار نداشتم گفته ها و بلغور جات برخی روشنفکرنماها رو تکرار کنی این حرفها درسته پوسته راسیونالیستی داره ولی در واقع فقط توهین به رهبری و نیرو های مسلح هست. وقتی امام خامنه ای اومده وسط میدان و تهدید در برابر تهدید رو مطرح می کنه و وقتی حرف از بدر و خیبر می زنه جا داره ما هم پشت سر ایشون باشیم البته این منافی عقلانیت و طرحریزی نیست و ملازمه هم هستن. [/quote] حرف من دقیقا حرف شما در ابتدای متن خودتان بود که اول فکر می شود و بعد تصمیم گرفته می شود ولی در انتها باید با فکر عمل کرد اما قرار نیست یک سرباز در وسعت یک فرمان فکر کند دقیقا حرف شما را می گم "منظور من کسانی هست که وقتی قراره شمشیر دست بگیرن و بجنگن یادشون می افته تحلیل کنن " [quote]ین بخش رو هم به طور کل اشتباه گفتین.در بدر پیامبر پس از اطلاع از حرکت کاروان دشمن دستور توقیف اموال در ازای اموال مهاجرین در مکه رو داد و به شکلی آغاز گر پیامبر بودن اما نه به معنای جنگ طلبی بلکه به معنای ستادن حق از دست رفته مسلمانان. در خیبر هم پیامبر دفاع پیش دستانه رو در پیش گرفتن و به طرف خیبر حرکت کردن و باز میشه گفت آغاز گر پیامبر بود امام به دلیل پیمان شکنی ها و توطئه های فراوان یهودیان. در مورد اقتدار هم در سایه توکل و ایمان بود وگرنه در تمام جنگ های پیامبر برتری نفرات و تجهیزات با دشمن بود . [/quote] در بدر وقتی کاروان مکه به سلامت عبور کرد جنگ تمام شده بود چرا که سپاه مکه به حمایت از کاروان آمده بود اما فرماندهان سپاه مکه گفتند ما که تا اینجا آمده ایم و تعدادمان بیشتر است پس برویم کار مسلمانان را تمام کنیم اما کارهای ابتکاری و تاکتیک : استفاده از جاسوس در کاروان ها و سپاه دشمن استفاده از ستون منظم و دسته ها و استفاده متمرکز از کمان دار ها و نیزه داران و شمشیر داران ( این قسمت در فیلم محمد رسول الله (ص) خوب نشان داده شده است) کشیدن دشمن به زمین بدر و بستن چاه های بدر و به نوعی دشمن را نقطه ضعف قرار دادن در مورد خیبر باید کمی بیشتر مطالعه کنم که بتونم جواب بدهم اما خیبر دقیقا حالت کویت در زمان جنگ را داشت
-
1 پسندیده شدهوقتی یکی از دوستان درباره وابستگی این ناو به سیستم های الکترونیکی حرف زد یاد یک مستند از تلویزیون در باره مانور یک ناو افتادم که در حین مانور به صورت اتفاقی برق ناو از کار افتاد و افسران به صورت از پیش تعیین شده کامپیوتر را رها کرده و به سراغ روش های سنتی رفتند یعنی یک افسر دیدبان در بال راست یکی در چپ و ... و سیستم های توپ پدافندی به حالت دستی و حتی موشک ها دستی شدند دقیقا مثل ناوهای جنگ جهانی دوم عمل کردند جالب بود و نشان داد که اگر سیستم برق یک ناو از کاربیفتد واقعا فلج می شود و بجز توپ های دستی و موشک های دوش پرتاب چیزی برای دفاع ندارد بعلاوه اژدر و موشک های حرارتی خود فعال حل اگر زیردریایی های ما یا موشک های ما بتوانند با موشک الکترومغناطیسی حمله را آغاز کنند دشمن از نظر دید کور می شود و کار برای نیروی دریایی ما راحت تر بویژه که وابستگی ما به سیستم ها الکترونیکی در حد دشمن نیست همین موشک نور یا قادر را هم رادار رصد می کند و نه دیدبان بصری که سرعت دیدن و اعلام دیدبان بصری چیزی حداکثر در حد 20 ثانیه برای دفاع ایجاد می کند
-
1 پسندیده شده[quote][quote]دوستان ایران آیا موشک یا بمب های EPM یا همان الکترومغناطیس دارد یا خیر؟ آیا این ناو در برابر این موشک ها مقاوم است ؟ اگر هست چقدر؟ اگر ایران دارای این سیستم باشد یک موشک شلیک می کند سپس موشک های اصلی در پی اش می آیند راستی ممکن است آنها خود این موشک را به سمت ما شلیک کنند، پس ما توان مقابله داریم یا خیر؟ یا موشک هایمان روی سکو هایشان قفل می شوند یا منفجر چون موشک های ما در برابر امواجی چون موبایل حساس اند و منفجر می شوند[/quote] توي سايت تاپيك هاي خوبي در اين زمينه وجود داره ، شما رو به مطالعشون دعوت میکنم ! [/quote] ممنون، کاش آدرس تاپیک هم می زدید اما اصل جواب سوال من یعنی استراتژی استفاده از این سلاح برای این ناو یا شبیه این ناو را نفرمودید آیا استفاده از این روش با توجه به تکیه بر سیستم های کامپیوتری و دیجیتالی آیا بهتر نیست؟ و امنیت موشک های شلیک شده و دقت و امکان برخورد را بالا نمی برد؟
-
1 پسندیده شده[quote]اگر بتونیم سامانه الکترونیکشو از کار بیندازیم تبدیل میشه به هدف ثابت[/quote] دوستان ایران آیا موشک یا بمب های EPM یا همان الکترومغناطیس دارد یا خیر؟ آیا این ناو در برابر این موشک ها مقاوم است ؟ اگر هست چقدر؟ اگر ایران دارای این سیستم باشد یک موشک شلیک می کند سپس موشک های اصلی در پی اش می آیند راستی ممکن است آنها خود این موشک را به سمت ما شلیک کنند، پس ما توان مقابله داریم یا خیر؟ یا موشک هایمان روی سکو هایشان قفل می شوند یا منفجر چون موشک های ما در برابر امواجی چون موبایل حساس اند و منفجر می شوند
-
1 پسندیده شدهشرکت مستقیم رژیم صهیونیستی در رزمایشی در داخل خلیج فارس کمی زیادی تحریک امیز هست، نمی دونم به چه کیفیتی خواهد بود، از راه دور یا نزدیک ولی به هر حال تجمیع فشارها و حالا هم تجمیع تهدیدات، خب شرایط سختی است ولی به هر حال اجتناب ناپذیر، به هر حال راهی که ایران انتخاب کرده تا نقطه ای از مسیر مورد تحمل قدرت هاست ..