برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 25 بهمن 1400 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهسلام علیکم . متاسفانه این خاطرات جنگ و بمباران گریبانگیر همه ی هم نسلان ماست و هرگز هم فراموشمون نمیشه ! بشخصه قدیمی ترین خاطره کودکیم که یادم مونده خاطره یه بمباران وحشتناک اوایل جنگ در سنندجه که همون خاطره در 18 ماهگیم باعث شده تمام وقایع بعد از اون در زندگیم ، از اون سن تا حالا با جزئیات در ذهنم باقی بمونه ! اما جالبتر و تاسف بر انگیز تر از همه ، یکیش در موشکبارانهای تهرانه که به دلیل تخلیه برخی از شهرهای مرزی ، من و مادرم مجبور شدیم به تهران بیایم . قرار بود به منزل یکی از اقوام در خیابان پیروزی بریم ، از فرودگاه با تاکسی عازم اونجا بودیم که رادیو آژیر قرمز زد و آشفتگی و هرج و مرج خیابونها رو در بر گرفت و هر کسی یه سمتی دنبال یه پناهگاه بود ، راننده تاکسی نامرد یهو ترمز کرد و به بهانه رفتن به پناهگاه من و مادرم رو به زور از تاکسی پیاده کرد و با ماشینش فرار کرد . من و مادرم هاج و واج کنار خیابون مونده بودیم و هیچ کی هم به ما توجه نمیکرد ، بعد از فرار مردم خیابون که خلوت شد ، یه بنز شهربانی داشت وارد یه خیابون فرعی میشد که مارو دید ، برگشت و کنارمون وایساد و پلیس محترم پرسید ، چرا اینجایید ، مادرم ماجرا رو تعریف کرد . اون پلیس محترم که ایشالا هرجا هست سالم و سلامت باشه ، من و مادرم رو سوار بنز پلیس کرد و با کلی گشتن و پرس و جو آدرس رو پیدا کرد و مارو به منزل اقوام رسوند . هرج و مرج و ترس ناشی از جنگ شهرها ، نامردی اون راننده تاکسی ، بی توجهی مردم به همدیگه و مردانگی اون پلیس محترم رو هرگز از یاد نمیبرم . ایشالا هرگز جنگ گریبان این مملکت رو نگیره .
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهیک مساله دیگر هم که شاید مهم باشه اینه که در متن ذکر شده که قابلیت مانور در فاز شیرجه ولی سامانه های تاد ، ارو و پیکان در فاز میانی با موشک درگیر میشوند در حالتی که موشک در آسیب پذیر ترین حالت است و به دلیل خلا نسبی بالک های هم برای مانور کاربردی ندارند. فکر میکنم این مساله هم باید مورد توجه قرار بگیره
-
1 پسندیده شدهبا سلام طبق معمول ، تاپیک مستقلی برای بالگردهای 214 هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت ، در نتیجه و با توجه بحضور یکفروند بالگرد کبرا در تصویر ، این عکس در این تاپیک ارسال شد در بازه زمانی 1975 تا 1976 ، چیزی در حدود 235 فروند بالگرد 214 به ارتش ایران تحویل داده شد که این بالگرد سخت کوش تبدیل به اسب کاری هوانیروز گردید . نقش بی بدیل این بالگرد در پشتیبانی از واحدهای عمل کننده ارتش و سپاه ، غیر قابل انکار بشمار می رود .
-
1 پسندیده شدهبرای روشن شدن ماجرا، بهتر است چند نمونه از برجک های رزمی ifv های مطرح روسی را از نظر ارایش تسلیحاتی و ظرفیت حمل مهمات باهم مقایسه کنیم ( بدون در نظر گرفتن موشک های ضد زره) برجک رزمی BMP-2 توپ 30 م.م با ظرفیت 500 گلوله و مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 2000 گلوله برجک رزمی Berezhok (وزن رزمی 2.8 الی 33 تن) توپ 30 م.م با ظرفیت 500 گلوله، مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 2000 گلوله و نارنجک اندار اتوماتیک 30 میلیمتری با 300 گلوله برجک رزمی بی ام پی 3 توپ 100 م.م با ظرفیت 40 گلوله، توپ 30 م.م با 500 گلوله و مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 6000 گلوله برجک رزمی Bakhcha-U (وزن رزمی حدود 35 تن) توپ 100 م.م با ظرفیت 38 گلوله، توپ 30 م.م با 500 گلوله و مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 6000 گلوله برجک رزمی Bereg (وزن رزمی در حدود 1.8 تن) توپ 30 م.م با ظرفیت 300 گلوله و مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 2000 گلوله برجک رزمی BPPU توپ 30 م.م با ظرفیت 300 گلوله و مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 2000 گلوله برجک رزمی بدون سرنشین Epoch توپ 30 م.م با ظرفیت 500 گلوله و مسلسل هم محور 7.62 با ظرفیت 2000 گلوله همان طور که مشاهده می کنید ظرفیت حمل مهمات توپ اتوماتیک 30 م.م. در برجک های روسی 500 یا 300 گلوله است. احتمالا در برجک جدید ساخت سپاه نیز ظرفیت حمل مهمات توپ 30 م.م در حدود 300 گلوله باشد. در عوض اضافه شدن یک مسلسل 12.7 م.م و نارنجک انداز 30 م.م به برجک تا حدی در درگیری فواصل نزدیک با تهدیدات سبک میتواند به جای توپ 30 استفاده شود. برای طراحی یک برجک رزمی سنگین تر با توانایی حمل مهمات بیشتر و یا حتی افزایش کالیبر در کنار افزایش حفاظت بدنه باید به فکر تهیه یک پلتفرم زرهی شنی دار جدید بود که بتوان یک برجک سنگین تر را بر روی آن نصب کرد.
-
1 پسندیده شدهدر شرایط رزمی به علت زمان بر و پیچیده بودن فراینده بارگزاری مجدد مهمات این فرایند در خطوط مقدم درگیری انجام نمیشود. خودروهای رزمی برای تامین مجدد لجستیک( سوخت و مهمات) از خطوط درگیری فاصله میگیرند و بعد از دریافت مجدد لجستیک به خطوط درگیری باز میگردند. از طرف دیگر خودرو های رزمی همچون ifv ها مهمات توپ اتوماتیک اضافه نیز با خود حمل نمیکنند درنتیجه حتما برای تامین مهمات مجدد باید به عقب باز گردند. بارگذاری مهمات در برادلی لود دستی مهمات توپ ۳۰ م.م در بی ام پی_۳ لود مکانیکی مهمات توپ ۳۰ م.م در بی ام پی_۲
-
1 پسندیده شدهبررسی اثرات حمله اتمی به فردو یک سوال از دوستان بزرگوار چرا جهت الودگی به سمت شمال هست چطور از رشته کوه البرز رد میشن؟ چقدر دنیای نامردی هست محققان ایران را شهید میکنند بعد خودشون دنبال استفاده از تسلیحات اتمی هستند
-
1 پسندیده شدهویژگی های برجک جدید: برای این برجک سامانه کنترل آتش جدید طراحیشده که امکان قفل روی هدف و تیراندازی شبانه و حرارتی را نیز به کاربر خود میدهد و علاوه بر این به استابلایزر( لرزشگیر) نیز مجهز شده است تا در زمان حرکت نفربر در زمینهای ذوعارضه کمترین میزان خطا در شلیک صورت گیرد. این برجک علاوه بر اینکه به یک توپ 30میلیمتری 2A42 مجهز است به یک قبضه تیربار PKT هممحور با توپ اصلی، یک قبضه تیربار 12.7 NSVT و یک نارنجکانداز 30میلیمتری نیز مجهز است. در برجک جدید بهجای آنکه مهمات داخل نفربر قرار گیرد، در محفظه بالایی و پشتی برجک قرار میگیرد تا ضمن آسانتر شدن فرآیند بارگذاری مهمات، خطرات ناشی از انفجار در مهمات آسیبی به خدمه داخل نفربر نرساند. فاز بعدی ارتقای این برجک، نصب موشکهای ضدزره هدایتشونده و همچنین نصب این برجک روی نفربرهای سری بیتیآر است.همچنین قرار است در جریان ارتقای نفربرهای BMP-1 به نفربرهای BMP-2 نیز از این برجک جدید استفاده شود. پ. ن: بی سلیقگی کردند و از نفربر تر و تمیز استفاده نکردند.
-
1 پسندیده شدهاقا این فرمایش شما منو برد به یه خاطره از زمان کودکی و زمان جنگ و بمباران های تهران حدودا 3 سالم بود رفته بودیم منزل یکی از همکاران پدرم شهر ری نزدیک غروب تابستون بود و ما با بچه های دوست بابام تو کوچه بازی میکردیم یهو آژیر خطر صداش رفت بال و بمباران هوایی شروع شد از خونه کمی دوربودیم و دست مادران نگرانمون بهمون نمیرسید که ببرنمون خونه به آسمون نگاه کردم به وضوح در تاریک روشن هوا یه هواپیما که تو آسمون در ارتفاع کم در حال پرواز بود دیده میشد گلوله های ضد هوایی سرخ رنگ اول با شدت و پر قدرت به سمت هواپیما میرفتن ولی در نزدیکی اون کوچیک و خاموش بی رمق میشد و به هواپیما نمیرسیدن یهو یه چیزی مثل شمع در نزدیکی هواپیما روشن شد اول واقعا اندازه نور یه شمع بود ولی نور هی بزرگ و بزرگتر میشد انگار به سمت من میامد (در اون لحظات فکر میکردم صدام فقط به قصد کشتن من جنگنده فرستاده تهران!) لابلای جمعیت شروع کردیم به دویدن ولی بعد چند ثانیه که البته برای من یه قرن طول کشید صدای انفجار از فاصله ای خیلی دورتر بلند شد و دیگه هواپیما هم تو آسمون نبود
-
1 پسندیده شدهمستند سلاح کامل The Perfect Weapon |محصول :HBO |سال تولید|۲۰۲۰| (تاریخچه مصور جنگ سایبری در دهه اخیر) این مستند روایت میکند که چگونه آمریکا با طراحی و اجرای استاکس نت جعبهی پاندورای سایبری را گشود، و مفهاهیم امنیت، نبرد و تهاجم را دستخوش تغیر کرد، و با چکاندن ماشه اسلحه سایبری؛ جنگ افزاری جدید، کم هزینه؛ که قابلیت استفاده و رقابت عادلانه را داراست به دیگر کشورها و رقیبان خود معرفی کرد، سلاحی که اگر به موقع و صحیح به کار گرفته شود؛ میتواند ضربهای مهلک و اساسی به بدنه نظامی، سیاسی و اجتماعی دشمن وارد کند، مستند روایتی از تاریخچه جنگ سرد سایبری در جهان را روایت میکند و مخاطب را با پرداختن به پیچیدگیهای تکنیکی و علمی جهان سایبری گمراه و خسته نکرده و به زبانی ساده وقایعی مانند : حمله تلافی جویانه ی ایران در قبال استاکس نت، تا کمپینها و دخالتهای روسیه در انتخابات آمریکا، و حملات و نفوذ هدفمند گروههای چینی را به تصویر میکشد. زیرنویس فارسی را از تنظیمات آپارات فعال کنید https://www.aparat.com/v/vAOGf مستند سلاح کامل
-
1 پسندیده شدهیکی از ضروریات برای ما. یک مورد بحث محافظت از ستون های رزمی در برابر ریزپرنده هاست که همین وانتهای تاکتیکال اگر موثر باشه سلاحشون گزینه خوبی است. یک مورد نقاط بسیار حساس و تاسیسات نظامی و خاص هست که اصلا نمیشه متکی بر سلاح بود و باید به زیرزمین و استحکامات خاص منتقل بشند. یک مورد هم بخش های نظامی معمول و صنایع هستند که باید با شیوه های نرم و سکوهای نظامی سبک مثل همین ها چه به شکل ثابت و متحرک مورد حفاظت قرار بگیرند. ما الان در کانون چنین حملاتی هستیم اون هم توسط مزدوران و خائنین و تروریستهای داخلی به شکل محلی.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... برجک بدون سرنشین برای نفربرهای نیروی زمینی سپاه
-
1 پسندیده شدهدر طرح نورثروپ گرومن یک یا دو سکو متحرک در نقش رزمی مجهز به جایگاه سلاح کنترل از راه دور (مجهز به اپتیک) با توپ M320LF قراردارند یک سکو متحرک مجهز به سامانه های راداری و اپتیک سوار بر روی دکل تلسکوپی در نقش شناسایی قرار دارند. طرح M-ACE برای مقابله با ریز پهپاد ها که متشکل از سکو رزمی و شناسایی است سکو متحرک جهت شناسایی تهدیدات البته بر روی سکوهای متحرک رزمی علاوه بر اپتیک احتمالا بشود با کمک رادارهای سبکتر سوار بر دکل تلسکوپی بخش شناسایی را انجام داد. در این تصویر جایگاه سلاح کنترل از راه دور به جمر مجهز شده است.
-
1 پسندیده شدهسلام ، دوست گرامی این تفاوت به دلیل زاویه عکسبرداری دوربین و تعدد دوربین ها ست نه تعدد موشک . در رابطه با همین موضوع در زمان جنگ ویتنام برای اینکه به کشاورزان ویتنامی یاد بدن چه زمانی یابد با دیدن هواپیماهی آمریکایی و در زمان بمباران پناه بگیرن ، بهشون آموزش میدادن که اگر دیدن یه بمب و یا راکت پرتاب شده از یک هواپیما بصورت یه نقطه بزرگ شونده بهشون نزدیک میشه حتما باید پناه بگیرن چون اون بمب یا موشک دقیقا داره به سمتشون میاد ! اما اگه بمب یا موشک رو بصورت یک خط در آسمون دیدن , عین خیالشون نباشه ، چون به سمتشون نمیاد و داره ازشون رد میشه ! همین موضوع باعث تعجب خبرنگارها و سربازای آمریکایی شده بود و فکر میکردن که این مردم عادی خیلی شجاعن که از بمباران نمیترسن در این مورد هم زاویه عکسبرداری دوربینها در اطراف محل برخورد ، دلیل این تفاوت هاست .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... ویدئویی از مکانیزم عملکرد توپ ضد هوایی 40 م.م بوفورز https://www.aparat.com/v/9i3lW/توپ_ضد_هوایی_40_م.م_بوفورز
-
1 پسندیده شدهوقوع چندین انفجار در ابوظبی: رسانه های اماراتی گفتند که انفجار کپسوال گاز بوده!
-
1 پسندیده شدهشبیه سازی آتشبار موشکی دوربرد یگان های موشکی سپاه علیه راکتور هسته ای اسراییل https://www.aparat.com/v/rg8NQ پی نوشت : این مساله را همین جا به صراحت عرض کنم ، این شلیک ها ، در زمان صلح و در شرایطی که آسمان ایران فاقد حضور تهدید علیه سامانه های موشکی ( چه لانچرهای متحرک و چه موشکهای دپو شده در شهرهای موشکی و سامانه های شلیک از زیرزمین ) ، صورت گرفته . وضعیت در زمان جنگ بطور کامل با این صحنه ها متفاوت هست . برای شلیک امن ، نیاز هست تا آسمان خودی در زمان عملیات رزمی ، از وجود هرگونه تهدید هوایی ( سرنشین دار و بدون سرنشین ) خالی باشد . این را در تحلیل های خودمون همیشه به یاد داشته باشیم .
-
1 پسندیده شدهبمباران شاتل قسمت اول بمباران شاتل تاکتیکی است که در آن بمب افکن ها از پایگاه خود پرواز می کنند تا هدف اول را بمباران کنند به فرودگاه خود برنشگسته بلکه به سمت فرودگاهی دیگری دیگری پرواز میکنند . در انجا بهد از سوخت گیری و مسلح سازی مجدد به پراوز أرامده و ممکن است اهداف دیگری را در مسیر بازگشت به پایگاه اصلی خود بمباران کند. با پاکسازی شمال آفریقا از نیروهای المانی ایتالیایی و از بین رفتن تهدید هواگردهای این نیروها در منطقه نیروهای متفقین اقدام به احداث وباسازی فرودگاههایی جهت انجام ماموریتهای برای بمب افکن های دوربرد خود در شمال آفریقا و بخصوص الجزایر کردن. حالا دست متفقین برای حملات هوایی بر ضد قوای المانی و در سرتاسر اروپا و همچنین حملات به خاک ایتالیا باز تر بود . متفقین قصد داشتن با شدت بخشیدن به بمبارانهای سنگین هوایی المانها را تضعیف و ایتالیایی ضعیف را وادار به تسلیم کنند . برای این کار نیروهای هوایی انگلیس RAF طرحی را برای انجام این گونه بمباران ها ارائه داد. در این طرح هواگردهای بعد از بلند شدن ازپایگاههای اصلی خود و بمباران هدف دیگر به ان پایگاه مراجعت نمیکردن بلکه به مسیر خود ادامه دادن و به هدف شماره 2 حمله ویا در فرودگاههای دیگری برای انجام تعمیرات وسوخت گیری ویا مسلح سازی مجدد فرود امده و بعد دوباره به اهداف دیگری دست به حمله می زنند و یا از مسیرهای امن تری به پایگاه اصلی خود مراجعت میکردن . این طرح مزایایی داشت که مهم ترین آن دسترسی راحتر به عمق مناطق اشغال شده بود همچنین در صورت اجرای درست میتوانست آلمانها را غافلگیر کرده ودیگر بمب افکن ها لازم نبود همان مسیری را که برای رسیدن به هدف طی کرده اند برگردن اینگونه حداقل با برخی از واحدهای لوفت واف درگیری نمیشدن و توپهای ضد هوایی کمترهواگردهای متفقین را اذیت میکرد همچنین در هر پرواز بیشتر از یک هدف میتوانست مورد حمله قرار میگرفت . لوفت وافه هم برای مقابله با این گونه حملات مجبور میشد بخشی از توان خود را به سمت ایتالیا راونه کند . البته نکته اساسی توان لوفت وافه بود این نیرو همچنان در 1943 در زمان آغاز این تاکتیک قدرتمند بود اولین استفاده از این تاکتیک تحت رمز عملیات ستیزه جو در خرداد 1943 برای حمله به تاسیسات ساخت رادار شرکت زیپلین در منطقه فریدرشسهافن مورد استفاده قرار گرفت 60 بمب افکن لانکستر RAF نیروهای هوایی سلطنتی در تاریکی شب با پرواز از انگلستان هدف را با موفقیت مورد حمله قرار گرفت اما موفقیت بزرگتری نیز نصیب انگلستان شد آلمانها تاسیسات ساخت موشک های سری V را هم در کارخانجات زیپلین احداث کرده بود بمب افکن لانکستر متفقین از وجود این تاسیسات در این منطقه اگاه نبوده با این حمله و آسیب به تاسیسات موشک V2به طور اتفاقی موفقیت بزرگی نصیب نیروی هوایی سلطنتی شده بود در این حمله هیچ کدام از بمب افکن ها سرنگون نشده بودن تنها به 8 بمب افکن آسیب های وارد شد البته چند ورز بعد از حمله متفقین با پروازهای شناسایی بر فراز فریدریشسهافن به ارزیابی خسارات پرداختن و مشخص شد سوراخ های درسقف کارخانه رادار ایجاد شده است البته به دو کارخانه دیگر ساخت گیر بکس و موتورهای تانک اسیبهای بیشتری وارد شده در مجموع تنها 9 درصد بمب های به هدف اصابت کرده کل تلفات المانها 44 کشته بود هواگردها به جای برگشت به انگلستان به مسیر خود ادامه داده و در قاره آفریقا و در فرودگاهای در الجزایر فرود آمده سه روز بعد 52 لانکستر سالم با بارگذاری مجدد سوخت و مهمات آماده عزیمت به پایگاهای مادر خود در انگلستان بودن اما در مسیر رفت هم یه پایگاه متعلق به نیروی دریایی ایتالیا در لا اسپیزا را مورد حمله قرار دادن در این حمله چند انبار سوخت منهدم شد هواگردهای با پراوز در ارتفاع پایین با عبور از روی فرانسه بدون تلفات خود را به پایگاه های مادردر انگلستان رساندن بندر لااسپیزا دومین عملیات مهم که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت به حمله رگنسبورگ- شواینفورت شهرت پیدا کرد . متفقین برای اماده سازی جهت پیاده کردن نیرو در اورپایی غربی بمباران های خود را بروی مناطق اشغالی وخاک اصلی آلمان شدت بخشیدن یکی از اهداف مهم این حملات مراکز ساخت هواگردها وقطعات آنها بود . متفقین طی یک برنامه بلند مدت حملات به کارخانجات ساخت هواگرد های فوکه-وولف ۱۹۰ را شروع کرده و حالا نوبت صنایع ساخت جنگنده های مسر اشمبت بی اف109 ( پرتیراز ترین هواگرد آلمانی) بود طرح حمله به طور کلی بدین صورت بود دو گروه پروازی از انگلستان به سمت اهداف روانه شده گروه پروازی اول صنایع ساخت مسراشمیت در رگنسبورگ را بمباران و سپس به سمت سه فرودگاه در الجزیر پرواز کرده گروه پروازی دوم انداکی تغییر مسیر داده و مهم ترین صنایع ساخت یاتاقان آلمان را هدف قرار میداد به سمت بلژیک جایی که جنگنده های اسکورت متفقین به دلیل محدودیت برد وسوخت در انجا منتظرشان بودن پراوز و از انجا در انگلستان فرود می امدن برای منحرف کردن و تقسیم کردن توان تمرکز لوفت وافه وتوپهای ضد هوایی دشمن یه یک هدف در مرکز آلمان وهدف فرعی در حومه شهر رگنسبورگ و سه پایکاه هوایی و سه پادگان آلمانی در محدوده ساحل فرانسه ودانمارک حمله میشد برای این حملات بزرگ بیش از 380 بمب افکن بی 17 - 270 جنگنده پی 47 و 190 جنگنده اسپیت فایردر نظر گرفته شد بی 17 اسپیت فایر پی 47 فوکه ولف109 مسراشمیت109 147 بمب افکن B17 ب در 7 د سته پراوزی و هر دسته متکشل از 21 بمب افکن وبا چند آریش رزمی متفاوت راهی صنایع ساخت مسر اشمیت شدن به طوری که طول این گروه پروازی 18 کیلومتر بود . 15 دقیقه بعد از عبور از ساحل فرانسه دسته های پروازی با اولین رهگیرهای المانی روبرو شدن از دو گروه جنگنده های اسکورت بمب افکنها یعنی 87 هواپیمای پی47 تنها یک گروه به موقع خود را به محل ملاقات رسانده و تنها توانست بخشی از بمب افکنهای را اسکورت کند گروه دوم اسکورت هم 15 دقیقه دیرتر به موقعیت رسید هر چند هر دو گروه هم بعد از 15 دقیقه بدون درگیری با رهگیرهای آلمانی مجبور به مراجعت به پایگاه خود شدن . بی 17 ها به مدت 90 دقیقه زیر حملات رهگیرهای آلمانی قرار گرفتن این هواگردهای آلمانی هم به دلیل روبه اتمام بودن سوخت و مهمات مجبور به مراجعت به پایگاههای خود شدن در این 90 دقیقه 15 بمب افکن بی 17 یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن که 13 فروند آن مربوط به اخرین دسته پراوازی بوده در طول مسیر هم این گرووهای پرواز به طور دائم زیر آتش توپهای ضد هوایی بوده از 131 بمب افکن باقی مانده 126 فروند موفق شدن 300 تن بمب را راس ساعت تقریبا 12 به وقت آلمان بروی صنایع مسیر اشمیت رها کنند این گروه پروازی بر خلاف انتظار المان ها به سمت چپ یعنی کوههای الپ تغییر مسیر داده و از آنجا از روی مدیترانه عبور کرده خود و در پایگاههای خود در شمال آفریقا فرود آمدن در طول مسیر دو بمب افکن آسیب دیده در سوئیس ویکی در ایتالیا فرود اضطراری داشته 5 بمب افکن هم به دلیل صدمات زیاد و اتمام سوخت در دریایی مدیترانه سقوط کردن . در مجموع 24 بمب افکن بی 17 سرنگون شده و از 60 فروند دیگر هم بشدت آسیب دیدن به طوری که بعد از فرود دیگر قابل تعمیر نبوده ویا تعمیر آنها به صرفه نبود اما گروه پروازی دوم با 230 بمب افکن در 12 دسته پروازی با چند فرمیشن مختلف به سمت صنایع یاتافان سازی راهی شدن طول این گروه پروازی تقریبا 23 کیلومتر بود به دلیل تاخیر در انجام پرواز این گروه 96 جنگنده اسپیت فایر به عنوان اسکورت موفق شدن خود را در انتروپ بلژیک به این بمب افکن ها اضافه کنند با عبور از ساحل هلند حملات رهگیرهای المانی شروع شد هرچند هواگردهای اسکورت موفق شدن 8 هواپیمایی آلمانی را سرنگون کنند اما بدلیل اتمام سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن گروه دوم جنگنده های اسکورت شامل 88 هواپیمایی P47 باز هم دیر به بمب افکن ها رسیده وسریعا هم بعد از چند درگیری هوایی مختصر به دلیل کمبود سوخت مجبور به مراجعت به پایگاهای خود شدن با ورود به خاک اصلی آلمان 300 جنگنده المانی به شدت به این گروه پروازی حمله کرده به طوری که 57 بمب افکن تنها از دسته های پروازی جلو یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن به طوری که فرماندهی نیروی هوایی انگلیس احتمال داد این دسته ها قبل از رسیدن به هدف به طور 100 درصد نابود خواهند شد اما از آنطرف هم در 15 کیلومتری هدف رهگیرهای آلمانی به دلیل مشکل سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن در 7 کیلومتری هدف توپ های ضد هوایی شروع به شلیک کرده به دلیل حملات رهگیر های آلمانی بین دسته های پروازی بی نظمی ایجاد شده به طوری که تنها 40 بمب افکن دقیقا روی هدف قرار داشتن ما بقی بمب افکنها هم به دلیل دود ایجاد شده ناشی از حملات دسته های پروازی جلویی هدف را گم کرده . در مجموع 183 بمب افکن 423 تن از جمله 160 تن بمب اتش زا را در ساعت 15 روی صنایع یاتاقان سازی آلمان در شواینفورت رها کردن سه بمب افکن بر اثر اتش توپهای ضد هوایی بر فراز شواینفورت سرنگون شدن گروه پروازی به سمت بلژیک تغییر مسیر داده نیم ساعت بعد رهگیرهای آلمانی دوباره حملات خود را شروع کردن آما این بار جنگنهده ای اسکورت متفقین حضور داشته و مانع از حملات زهر دار لوفت وافه شدن به طور کلی 36 بمب افکن در این حمله سرنگون شد همچنین نزدیک 40 بمب افکن هم بشدت آسیب دیدن بطوری که یا قابل تعمیر نبود ویا بازسازی آنها صرفه اقتصادی نداشت حملات متفقین آسیب های گسترده ایی را به صنایع ساخت مسر اشمیت وارد کرد هر چند آسیب ها به صنایع بلرینگ سازی به مراتب کمتر بودآلبرت اشپر وزیر تسلیحات رایش سوم گزارش داد نزدیک 30 درصد توان تولید جنگنده های مسر اشمیت و یاتاقان سازی را آلمان از دست داده است هرچند به سرعت این کمبود با مازاد تولید در ماههای قبل رفع و بازسازی صنایع آغاز شد در مجموع متفقین 60 بمب افکن را در صحنه نبرد از دست داده نزدیک 100 بمب افکن ها غیر قابل تعمیر شدن 5 هواگرد اسکورت هم توسط رهگیرهای المانی سرنگون شدن 7 کشته 21 زخمی و 557 مفقود هم در روز حمله تلفات خدمه پروازی بود نصف این تعداد به اسارت آلمانها در امدندر بعد هوایی هم از 400 هواگرد آلمانی که وظیفه رهگیری را بر عهده داشتن 25 فروند سرنگون شده 230 غیر نظامی هم بر اثر حملات هوایی کشته شدن با وجود شکست حمله به اشیانه عقابها (صنایع ساخت مسراشمیت) این حجم سنگین از حملات هوایی در یک روز فرماندهی لوفت وافه در شوک فرو برد چون در درشب همین روز هم نیروهایی هوایی انگلستان در یک عملیات کاملا مجزا به نزدیکی سواحل پروس شرقی در دریای بالتیک و مراکز ساخت وتحقیقات موشکهای المانی حمله و خسارتهای به این مرکز وارد کرد لوفت واف اصلا انتظار این حجم از حملات را در یک روز نداشت . دشمن بشدت قدرتمند شده است و روزهای سیاه نزدیک است . این شوک به حدی بود که رئیس ستاد لوفت وافه در روز بعد خودکشی کرد ارتشبد هانس یشونک رئیس ستاد فرماندهی لوفت وافه چهارشنبه سیاه ( در این حمله از تاکتیک شاتل استفاده نشد) دو ماه بعد متفقین با با 350 بمب افکن بی 17 و بی 24 دوباره حملاتی بر علیه صنایع بلبرینگسازی شوایفورت ترتیب دادن در این حمله شکست سخت تری را متفقین متحمل شدن بطوری که در ازای از کار انداختن فعالیت بخشی از این صنایع آنهم تنها برای 6 هفته 77 بمب افکن خود را در آسمان ا از دست دادن 121 بمب افکن دیگر هم بشدت آسیب دیدن که برخی ا ز آنها قابل تعمیر نبودن 4 جنگنده اسکورت را هم از دست دادن تلفات لوفت وافه 35 رهگیر گزارش شد شدت خسارتهای وارد شده به آمریکایی ها به قدری زیاد بود که این روز را چهارشنبه سیاه نامگذاری کردن این دو حمله باعث شد آلمانها صنایع حیاتی بلبرینگ سازی را مانند دیگر صنایع خود را متفرق و بخش دیگری از آن را به زیر زمین منتقل کنند شدت خسارت بر متفقین در حملات به حدی بود که کلیه عملیات ها روزانه در عمق خاک المان که بدون حضور هواگردهای اسکورت انجام میشد به مدت چند ماه متوقف شد پایان قسمت اول
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تفکیک تاپیک گالری بالگردهای ترابری هوانیروز ( 20 تیر سال 1400 خورشیدی )
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهشلیک یاب "بومرنگ" Boomerang gunfire locator "برای چه ساخته شد؟" درسال 2003، بعد از اتمام مرحله ی اول جنگ عراق، نیرو های آمریکایی به طور فزاینده ای در حال مواجهه با حملات معارضان (القاعده و جیش المهدی) بودند و مشخص بود که این حملات روز به روز بیشتر خواهند شد. اکثر این حملات به این شیوه بودند که در راه خودرو های گشتی آمریکایی، کمین زده می شد و یا از خفا به سوی پست های ثابت (مانند ایست و بازرسی) تیر اندازی می شد. تشخیص محل استقرار تیرانداز در چنین شرایطی و بخصوص از درون خودرو، تا زمانی که کسی مورد اصابت قرار نگرفته، بسیار سخت بود. ارتش ایالات متحده ابتداعاً تعداد محدودی سامانه ضد تک تیرانداز "PILAR" فرانسوی را به کار گرفت اما قیمت بالای این سامانه (65 هزار دلار به ازای هر واحد) امکان خرید تعداد زیاد برای همه ی نیرو ها را فراهم نمی کرد. لذا وزارت دفاع آمریکا از موسسه "های تک" DARPA تقاضای راه حلی فوری برای این مسئله کرد. دپارتمان دفاع با توجه به فوریت مسئله، دنبال سامانه ی بی نقصی نبود اما مشخصات زیر را برای سامانه درخواستی، ضروری می دانست: 1-تعیین جهت منبع شلیک با دقت 15 درجه و در فاصله ی یک ثانیه ای از شلیک. 2-قابلیت رد یابی شلیک های خطا که به فاصله ی 1 تا 30 متری از سامانه عبور می کنند (یا به جسمی اصابت می کنند). 3-قابلیت شناسایی و تعیین موقعیت شلیک از سلاح کلاشنیکف در فواصل 50 تا 150 متری از سامانه. 4-عملکرد مطمئن در فضای شهری با ساختمان های کوتاه. 5-قابل استفاده بر روی خودروی در حال حرکت با سرعت حد اکثری 100 کیلومتر بر ساعت بر روی جاده آسفالته یا خاکی. 6-توانایی مقاومت در برابر شن وماسه، سنگریزه، باران و ضربه و فشار شاخ و برگ درختان. 7-قابلیت اعلام اخطار صوتی و تصویری به واسطه نمایشگر LED. 8-قابلیت تعویض قطعات آسیب پذیر، در صحنه نبرد. "دارپا" با توجه به تجربه شرکت BNN (زیر مجموعه ای از ریتیون) در توسعه سامانه ی ضد تک تیرانداز موسوم به "Bullet Ears"در دهه 90، پروژه را با مشارکت این شرکت آغاز کرد. چالش اصلی در هوشمند سازی سامانه بود، به گونه ای که فقط اصوات شلیک های دشمن مورد رهگیری قرار بگیرند. این دو کمپانی در عرض 65 روز، اولین پیش نمونه ی "بومرنگ" را تولید کردند. "چگونه کار میکند؟" بومرنگ از سه بخش اصلی تشکیل شده است: 1-حسگر 2-پردازشگر 3-رابط کاربری حسگر این سامانه در واقع متشکل از 7 میکروفون حساس است که در جهات مختلف و بر روی یک پایه که بر روی زمین یا خودرو قابل نصب است، قرار دارند. این میکروفون ها صدا های محیط را دریافت می کنند و به پردازشگر می دهند. پردازشگر اصوات را تحلیل می کند و کلیه صدا های متفرقه اعم از صدای خودرو، انفجارات متفرقه مانند آتش بازی، صدای کمانه ی تیر و صدای شلیک های خودی را نادیده می گیرد و فقط دو نوع صدا را بررسی می کند: 1-صدای اصلی شلیک که از خود اسلحه دشمن ساطع می شود. 2-موجی که گلوله در هوا ایجاد می کند(با ایجاد اختلال جوی در اثر حرکت با سرعت فراصوتی). سپس پردازشگر با استفاده از الگوریتم پیچیده ای، جهت، فاصله و اتفاع محل استقرار تیرانداز دشمن را محاسبه می کند و داده ها به رابط کاربری ارسال می شود (کل پردازش در کسری از ثانیه صورت می گیرد.). رابط کاربری دارای دو شیوه ی اعلام خطر است: 1-به واسطه ی صوت. مثلاً بعد از شلیک با استفاده از میکروفونی که در داخل خودرو قرار دارد، اعلام میکند "شلیک، ساعت 6، 400 متر"؛ یعنی از فاصله 400 متری در پشت سر خودرو، به سمت ما شلیک شده. 2-جهت، فاصله و ارتفاع شلیک کننده بر روی نمایشگری، نشان داده می شود که اگر خودرو تغییر جهت دهد، مکان جدید منبع شلیک مجدداً نشان داده می شود. می توان سامانه بومرنگ را با استفاده از یک شبکه ارتباطی به مرکز فرماندهی وصل کرد (جهت آگاه شدن مرکز از مورد حمله قرار گرفتن نیرو ها) یا حتی به یک دوربین مدار بسته برای فیلمبرداری از منبع شلیک و یا یک سلاح هوشمند برای حمله متقابل به منبع شلیک متصل کرد. حسگر ها (ميکروفون) و پردازشگر سامانه بر روي امرپ مورد استفاده بريتانيا در افغانستان "تا بحال چه کرده؟" نسخه اول بومرنگ در تعداد محدودی در عراق به کار گرفته شد اما نسخه های بعدی یعنی Boomerang I و Boomerang II که قابلیت بالاتری دارند، در افغانستان و مناطق دیگر توسط نیرو های ائتلاف آمریکایی به کار گرفته شده اند. بعد از حادثه بمب گذاری در ماراتون بوستون، این سامانه در مسابقات ورزشی مهم در آمریکا هم به کار گرفته شده. در سال 2008، ارتش آمریکا مبلغ 73.8 میلیون دلار را در ازای 8131 سامانه بومرنگ و قطعات یدکی و آموزش های مربوط به آن، به کمپانی BNN Technologies پرداخت کرد. کمپانی BNN دو نمونه ی دیگر از سامانه های "شلیک یاب" را توسعه داده که یکی مخصوص بالگرد ها و دیگری مخصوص نفرات پیاده است. از نسخه ی بالگردی (Boomerang Air) اطلاعات چندانی در دست نیست اما کلیت آن مشابه همین سامانه بومرنگ است و از چند میکروفون جا سازی شده در بخش های مختلف بالگرد استفاده می کند. اما نسخه ی انفرادی یا اصطلاحاً "پوشیدنی" که Boomerang Warrior-X نام دارد، از عملکرد مشابه بومرنگ زمین پایه استفاده می کند. این نمونه از یک بخش حسگر تشکیل شده که بر روی شانه ی سرباز قرار می گیرد و همچنین یک هندزفری بعنوان رابط کاربری صوتی جهت اعلام اخطار به سرباز و یک نمایشگر کوچک جهت نمایش اطلاعات به صورت بصری. وزن این سامانه حدود 350-400 گرم اعلام شده. ساخت چنین سامانه ای در ایران چندان دشوار نیست اما با توجه به راهبرد جنگی دشمنان ما (ائتلاف غربی) و راهبرد دفاعی ایران، چنین ابزار هایی کارایی چندانی برای ما ندارند. نسخه واريور ايکس؛ حسگر بر روي شانه از طريق يک کابل به نمايشگر کوچک متصل ميشود. طريقه کار بومرنگ واريور ايکس نمايشگر بومرنگ واريور ايکس Copyright reserved to Military.ir and Sayyed Amir Hossein Vaezi استفاده از مطلب فقط با ذکر نام ميليتاري و نام نويسنده: سيد امير حسين واعظي منابع: وبسايت ريتون و دانشنامه آزاد
-
1 پسندیده شدهسلام ضمن تشکراز پاسخ شما پیشنهاد می کنم تجربیاتی که از دوران آموزش در ایالات متحده دارید را در قالب تاپیکهای دانشنامه در اختیار همه قرار دهید ( البته اگر صلاح می دانید )
-
1 پسندیده شدهبا سلام: من خودم تا سال 58 در کشور آمریکا تحصیل می کردم و پس از اتمام تحصیل و دریافت گواهی نامه از سوی نیروی هوایی آمریکا به کشورم بازگشتم . نفراتی که در تخصص آواکس بودند همه را می شناختم, اما متاسفانه دولت آمریکا قبل از اتمام دوره آنها را به ایران برگرداند.بله درست است دقیقا آن 4 فروندی که قرار بود به ایران بدهند و کارشناسان ما که ماه ها کلاس درس را گذرانده بودند بدون اتمام دوره به ایران بازگردانده شده بودند و آن 4 فروند را به عربستان سعودی دادند.
-
1 پسندیده شده