برترین های انجمن

  1. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      2,400


  2. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      1,055


  3. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      8,885


  4. majid363

    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      944



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 26 بهمن 1400 در همه مناطق

  1. 9 پسندیده شده
    بخش سوم سرتیپ مایکل هرزوگ ،نویسنده مقاله اسراییل – ایالات متحده ، اقدام مشترک برای اعمال فشار منطقه ای و داخلی بر ایران : از یک نظر ، شروع بحران در سوریه ، موجب گردید تا اسراییل بعنوان بخشی از یک تلاش گسترده بین المللی و منطقه ای ، اقدامات هماهنگ تری را به منظور مقاومت در برابر گسترش حوزه نفوذ ایران و همچنین محدود سازی استقرار نظامیان ایرانی در سوریه به اجرا بگذارد . در این میان ، پیشگامی ایالات متحده در ترک توافق هسته ای در ماه مه 2018 و همچنین اعمال تحریم های شدید تر اقتصادی علیه تهران ، موجبات فشار بیشتر بر ایران را فراهم آورده است . علاوه براین ، کشورهای حوزه خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی که همزمان در حال جنگ با شبه نظامیان حوثی در یمن هستند ، موفقیت چندانی را در عقب راندن تهران از مواضع فعلی خود بدست نیاورده اند . در این میان ، تنها مراکش به شکل خاص ، روابط دیپلماتیک خود را در سال 2018 با این ادعا که ایران در حوادث صحرای غربی دخیل است قطع نمود . اگر چه این تحرکات تاثیر چندانی بر ادامه مسیر توسط تهران نداشت ( عبارت از مترجم ) ، اما برای اسراییل و بازیگران سنی عرب منطقه ، نگرانی های مشترک در خصوص طرح های آتی تهران موجب شد تا بستر لازم بصورت فزاینده ای برای گفتگو و همکاری متقابل فراهم گردد. در مجموع ، بخش عمده ای از کشورهای اهل سنت ( نکته جالب تاکید بیشتر نویسنده متن روی تفاوت مذهبی و کمتر توجه به تفاوت نژادی است . م ) از اقدامات تهران در نگرانی بسر می برند و از اقدامات اسراییل قدردانی می نمایند . اما در این میان آنچه که قطع به یقین ناچیز به نظر نمی رسد ، نآرامی های داخلی ایران در حوزه مسائل اقتصادی است که بنا برخی تحلیل ها از سرمایه گذاری سنگین در لبنان ، سوریه ، غزه و یمن حاصل آمده است . با این وصف ، اگر چه این ناآرامی ها ، جسته و گریخته مستمر تحلیل میشود ، اما حتی با قبول این نکته که فشار ایالات متحده ، عامل اصلی در وقوع آن است ، با این حال ، پیش بینی تغییر ساختار حاکمیتی بسیار مشکل بوده و در برخی موارد اطمینانی در این خصوص که این روند می تواند زلزله ای سخت را در آینده ایجاد کند ، بدست نمی دهد . علاوه براین ، محدود شدن دسترسی ایران به منابع سرمایه ای باعث خواهد شد تا پول مورد نیاز برای هزینه در سوریه ، حزب ا... و گروه های فلسطینی ، بشدت کاهش یابد . در این میان ، پرونده حزب ا... قابل توجه تر به نظرمی رسد ، بخش اطلاعات خارجی سرویس امنیتی اسراییل براین باوراست که بودجه ایران برای این گروه در سال 2019 چیزی در حدود 40 درصد کاهش یافته و با کمکهای سالانه نزدیک به یک میلیارد دلار می رسد . تحلیلگران معتقدند که مجموعه تحریم های ایالات متحده علیه شرکتها ، افراد و بانکهایی که مشکوک به ایجاد ارتباط با حزب ا.. هستند ، موجب شده تا فشار مالی براین گروه افزایش یافته و این نیز بطور مستقیم بر مشکلات این گروه برای تامین نیازمندی های عناصر درگیر در سوریه (شامل کمک های یارانه ای به خانواده های مجروحین و شهداء / توضیح مترجم ) نیز بیافزاید . کارشناسان امنیتی تل آویو معتقدند که نتیجه این بحران مالی ، احتمالا حزب ا.. را مجبور خواهد کرد تا ضمن عقب کشاندن نیروهای خود از سوریه ، حقوق و دستمزدها را کاهش داده و هزینه های مرتبط با برنامه های اجتماعی و رسانه ای خود را به حداقل رسانده و از سوی دیگر ، تمرکز خود را برای جمع اوری کمک های مالی قرار دهد . علیرغم این مساله و با توجه به گستردگی حوزه عملیاتی حزب ا... در سوریه ، این گروه هنوز مانعی برای ادامه فعالیت ، پیش روی خود نمی بیند و با توجه به وجود منابع درآمدی مستقل ، گزینه توسعه فعالیتهای اطلاعاتی- نظامی همچنان برای آنها برقراراست . بااین وصف ، براساس اطلاعات موجود ، منطقی است که فرض شود ، بحران اقتصادی حزب ا... ، علیرغم اینکه بطور کامل تحت الشعاع بحران اقتصادی لبنان قرار گرفته ، می تواند برنامه ریزی های رهبری این گروه را به منظور اجرای نقشه رویارویی بزرگ با اسراییل ، دچار اختلال کند . گستره نفوذ سیاستهای حزب ا... در لبنان را میتوان به استفاده از اهرم های خود برای جلوگیری از میانجگیری بین المللی برای ورود به مساله مورد اختلاف میان لبنان و اسراییل برسر عملیات اکتشاف و بهره برداری از میادین گازی شناسایی شده در مدیترانه که احتمالا در آینده یکی از منابع درآمدی این گروه ( و شاید هم ایجاد یک جای پا برای شرکتهای ایرانی در مدیترانه . م ) خواهد بود ، میتوان نام برد . با توجه به این پس زمینه تشریح شده ، تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه برای اسراییل یک خبر ناامید کننده بشمارمی رفت ، چرا که بخش عمده ای از صاحب نظران مسائل منطقه ای ، این تصمیم را حرکتی در مسیر اشتباه که می تواند فضا را بطور کامل برای ایران و روسیه باز کند ، تحلیل نمودند . در هرصورت ،به نظر می رسد که مقامات تل آویو ،تقسیم کار موجود برای مهار نفوذ ایران در منطقه را به شکل کلی پذیرفته اند ، بدین معنی که به شکل همگام با فشار اقتصادی ایالات متحده که شامل حوزه هسته ای نیز میشود وعمدتا" با کاربرد ابزارهای اقتصادی و سیاسی است ، بازیگران منطقه ای به همراه اسراییل ، بصورت انحصاری با متوسل شدن به ابزارهای نظامی که با پشتوانه ایالات متحده نیز همراه است ، تلاش خواهند کرد تا ایران را هرچه بیشتر به عقب برانند . علاوه براین ، مدیریت حوادث در سوریه به گونه ای است که نشان می دهد ، تصمیم ایالات متحده برای اجرایی نمودن عقب نشینی از سوریه همگام با اجرای برنامه های تدوین شده ای برای ایجاد اختلال در نقشه ایران برای ایجاد کریدور تهران- مدیترانه بواسطه به رسمیت شناختن حاکمیت اسراییل بر جولان وهمچنین بستر سازی تدریجی راهبرد ایران ستیزی / ایران هراسی در افکارعمومی جهان عرب است . استحکام بالقوه : برخی از تحلیلگران منطقه ای ، در ارزیابی آنچه که فرآیند " نبردی میان جنگها " ( campaign between the wars) اسراییل در سوریه نامیده می شود ، براین اعتقاد قرار دارند که وضعیت فعلی احتمال رسیدن به نقطه عطفی منفی ( معکوس ) که درآن روند حوادث از حوزه موفقیت به سمت خطر پذیری را بیش از پیش به نمایش گذاشته است . در واقع ، این افزایش خطرپذیری عملکرد اسراییل در سوریه ، به معنای پذیرش این نکته است که ایران به احتمال بسیار زیاد ، واکنش قوی تری را بصورت مشترک با سوریه نسبت به حملات اسراییل صورت دهد و این مستقیم به معنای تشدید خطر برای ارتش اسراییل ( بخصوص نیروی هوایی ) و در نهایت تشدید تنش میان تل آویو و مسکو گردد. این نگرانی فزاینده ، بحثهای گسترده ای را در این زمینه که "پروژه دقیق" ایران در منطقه ، به اندازه کافی بازدارندگی لازم را فراهم خواهد کرد تا توجیه کننده گسترش حملات اسراییل ، حتی با پذیرفتن خطر وقوع یک درگیری تمام عیار متعارف ، فراتر از قابلیتهای هسته ای اسراییل ، باشد ؟؟ در حال حاضر ، بخش عمده ای از صاحبنظران حوزه امنیتی در تل آویو اعتقادی به این که روند حوادث به نقطه ای نزدیک می شود که ایجاب کند ، اسراییل نیازمند تغییر روش در سوریه است ، ندارند ، ضمن اینکه رصد دقیق وقایع نشان میدهد که احتمالا ارزیابی آنها درست باشد ، بدین معنی که هنوز احتمال نزدیک شدن درگیری های پراکنده و غیر مستقیم فعلی به یک جنگ تمام عیار میان اسراییل ، ایران و متحدانش در سوریه ( و حتی منطقه . م ) بسیار زیاد بوده ، اما پیش بینی زمان و چگونگی آن بسیار دشوار به نظر می رسد . انچه که تحلیل های فعلی نشان می دهد ، دوطرف هنوز اشتیاق زیادی برای تشدید درگیری به دلایل پراهمیتی نظیر ادامه درگیری در سوریه ، افزایش تنش میان ایران و ایالات متحده ، خروج آمریکا از توافق هسته ای و در نهایت افزایش فشار ناشی از اعمال تحریم های افزون تر ، وجود ندارد . از سویی دیگر ، اقدامات تنبیهی ایالات متحده ، موجبات واکنش غیر قابل پیش بینی ایران در سال 2019 که منتهی به ساقط شدن یک پهپاد امریکایی در ژوئن این سال شد ، علاقه طرفین به باز کردن یک جبهه درگیری جدید را به حداقل ممکن کاهش داد . اما برخی نیز براین اعتقاد قرار دارند که احتمال از کنترل خارج شدن چرخه ضربه متقابل نظامی ایران در پاسخ به حملات مستمر و به نسبت پرتلفات اسراییل ،وجود دارد . به عنوان مثال ، در ژانویه 2019 این تصور همواره وجود داشت که ایران در پاسخ به حملات هوایی اسراییل ، تمامی نقاط مسکونی موجود در جولان شمالی را زیر اتش موشکهای خود بگیرد و این با توجه به تراکم حضور غیر نظامیان ، میتوانست فاجعه ای برای اسراییل محسوب گردد . علاوه براین ، هر لحظه می بایست این احتمال را در نظر گرفت که ایران به شکل غافلگیرانه ای ، بخشی از توان پدافندی خود را به سوریه منتقل و حملات هوایی اسراییل را با خطر جدی مواجه کرده و متقابلا" اسراییل نیز بسمت از میان بردن این قابلیتها حرکت نماید . با وجود این ، یک سناریوی محتمل دیگر نیز قابل بررسی است که درآن ، ایران یکسری حملات ایذایی نظامی را در امتداد مرز میان اسراییل و سوریه به منظور القاء وجود بازدارندگی و همچنین افزایش تنش میان اسراییل و روسیه و فشار به ایالات متحده در منطقه ، طراحی و اجرا کند . بطور طبیعی ، این روند محتمل می تواند توانایی اسراییل و روسیه را در مهار ایران و متحدانش بشدت تضعیف نماید . در واقع ، تحلیلگران براین عقیده اند که عواقب ناخواسته تشدید درگیری ها در صحنه رزمی سوریه ، می تواند به شکل سهوی ، بحران دیگری را با روسیه ایجاد کند واسراییل می بایست از ورود به این ماجرا بشدت خودداری نماید . گانتز (شخص میانه تصویر ) در میان جامعه افسران ارتش عبری یکی از هشداردهندگان مستمر در خصوص افزایش توان ضربتی ایران و حزب ا... بر علیه منافع اسراییل است از سویی دیگر ، لبنان ، عرصه دیگری در ماجرای میان اسراییل وایران محسوب می شود . در واقع شرایط خاص این کشور موجب شده تا مهمترین مولفه های توسعه " پروژه دقیق" ایران ، با کمترین دغدغه ، در انجا پیگیری گردد . بدین معنی که ایران بعنوان بخشی از برنامه گسترده خود برای ایجاد یک جبهه نیرومند در برابر اسراییل ، براین قصد است که سازمان رزم حزب ا.. لبنان را به تسلیحات راهبردی نظیر زرادخانه ای عظیم از موشکهای زمین به زمین برای پوشش کل مناطق اسراییلی نشین ، موشکهای پیشرفته ضد هوایی و ضد کشتی ، هواگردهای بون سرنشین و درنهایت کمک برای توسعه شبکه بزرگی از تونل برای اجرای عملیاتهای تهاجمی د درون خاک اسراییل ( سرزمین های اشغالی . م ) و همچنین سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساختهای پشتیبانی در جنوب سوریه مجهز نماید . بنابراین ، از دریچه نگاه تل آویو ، حزب ا.. بتدریج به یک ارتش کلاسیک تبدیل میشود که علیرغم تحمل تلفات قابل توجه در سوریه ، تجربیات رزمی ارزشمندی را بخصوص در حوزه جنگ شهری ، شامل سازماندهی صورتبندی های نظامی در مقیاس گردان ، کاربرد صحیح اطلاعات در میدان نبرد ، استفاده از هواگردهای بدون سرنشین و اجرای عملیات هماهنگ با سایر عناصر درگیر ( سوریه ، ایران ، روسیه و حتی ارتش لبنان ) کسب نموده است . شواهد موجود نشان می دهد که تا کنون ، اسراییل موفق شده تا تلاش های حزب ا.. را در جنوب سوریه تا حدودی خنثی نموده تا جایی که در دسامبر 2018 ، ترکیبی از عملیات اطلاعاتی و میدانی موجب گردید تا حداقل شش تونل مرزی کشف و ویران شود . در این میان برخی ناظران براین باورند که این عملیات ضربه قابل توجهی به نزدیک به 15 سال تلاش این گروه برای نفوذ به داخل اسراییل و یک غافلگیری به تمام عیار روانی محسوب میشد ، چرا که دراین بازه زمانی ، گروهای عملیات ویژه حزب ا... ( یگان رضوان ) مستمرا به داخل اسراییل نفوذ و مبادرت به اجرای عملیات ایذایی می نمودند . اما آنچه که امروز برای اسراییل یک چالش عمده محسوب میشود ، نه عملیاتهای ایذایی ، بلکه مواجهه با سیل عظیم موشکها و احتمالا هواگردهای بدون سرنشین حزب ا... است که بدون شک از سوی ایران پشتیبانی لجستیک می گردد. بااین حال ، در خصوص تاثیر مولفه لبنان در روند توسعه "پروژه دقیق" ایران ، برخی تحلیلگران معتقدند که دو شریک اصلی برنامه ( حزب ا.. و ایران ) تا قبل از رسیدن به نقطه مطلوب ، راه زیادی را می بایست طی کنند . بعنوان مثال ، اطلاعات نشان می دهد که هنوز خطوط تولید در مقیاس صنعتی هنوز راه اندازی نشده ، بنابراین هنوز ذخیره قابل توجهی از موشکهای دقیق پدید نیامده است و بطور طبیعی ، حزب ا.. دسترسی سیستماتیک ( بر خلاف تبلیغات رسانه ای این گروه ) کافی به این موشکها ندارد . با این وجود ، پروژه همچنان روند رو به جلویی را طی می کند و احتمالا در آینده نه چندان دور به بلوغ کامل خواهد رسید . بطور قطع ، اتمام این برنامه ، یک معضل جدی امنیتی برای اسراییل فراهم خواهد نمود ( البته اگر تا به حال نکرده باشد . م ) ، بدین معنی که اگر اسراییل اجازه دهد تا این برنامه براساس برنامه ریز های از پیش طراحی شده ، ادامه یابد ، همانطور که قبلا گفته شد ، دراینده با یک زرادخانه عظیم موشکی مواجه خواهد شد که کنترل آن ، هزینه های جانبی بسیاری را در بر خواهد داشت. از سویی دیگر ، حمله به تاسیسات شناسایی شده در خاک لبنان ، موجبات تشدید خطر جنگ را افزون تر از حملات به خاک سوریه ، ایجاد می نماید که این نیز ، خود بدلیل ماهیت ویژه صحنه رزمی در لبنان ، جایی که حزب ا... مستقیما با پشتیبانی ایران ، در برابر اسراییل ، صف آرایی نموده و دوطرف براین تلاش هستند تا از فرسایش توان بازدارندگی خود ، جلوگیری نمایند ، خواهد بود . بدین ترتیب ، تا زمانی که حزب ا... ، ورود به یک جنگ همه جانبه با اسرییل را در اولویت خود قرار نگذاشته باشد ، براین سعی خواهد بود که از آستانه مشخصی عبور ننماید ، چرا که خارج شدن محاسبات نظامی از کنترل ، منجر به یک درگیری جدید ، فراتر از آن چیزی که در تابستان 2006 ، رخ داد ، می گردد و این وضعیت در میان تحلیلگران دو طرف ، یک احتمال قابل توجه است . در حالی که سمت مقابل ( اسراییل ) نیز براین نکته واقف خواهد بود که درصورت تصمیم به جنگ ، می بایست واکنش خشونت آمیز متقابل حزب ا... را به منظور ایجاد بازدارندگی متقابل در نظر گیرد و این همان عاملی است که تصمیم گیرندگان مستقر در تل آویو را کمتر متمایل به واکنش دربرابر برنامه رو به گسترش مشترک موشکی خواهد نمود . به منظور مقابله با این تهدید ، اسراییل از چند سال قبل ، یک جنگ اطلاعاتی همه جانبه را در منطقه به راه انداخته و این بطور دقیق ، همان استراتژی " نبردی میان جنگها " است که پیش از این مورد بررسی قرار گرفت . درواقع امر ، اطلاعات حاصله از این نبرد اطلاعاتی ، یک پرتو نور را بصورت متمرکز بر روی فعالیتهای ایران و حزب ا.. بر علیه اسراییل قرار داده که می تواند بصورت یک زنگ هشدار با هدف ایجاد فشار سیاسی داخلی و خارجی بر روی این گروه و پشتیبان لجستیکی اش ، عمل کند . نمود این نبرد را می توان در سپتامبر 2018 ، زمانی که نتانیاهو از فرصت بدست امده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای افشاء تاسیسات موشکی حزب ا.. در بیروت استفاده کرد ، مشاهده نمود . در حالی که پس از این سخنرانی ، بلافصله هر سه زیرساخت فوق الذکر بسرعت برچیده شد ، ولی این خبر ، ماهیت و شکل فعالیتهای بخش مهندسی سپاه را نیز هدف قرار می داد . علاوه براین ، در بهار 2019 ، تل آویو هشداری را با واسطه واشنگتن به بیروت ارسال نمود که واکنش متقابل سید حسن نصرا... در روز قدس همین سال ( آخرین جمعه ماه رمضان / 31 ماه مه 2019 ) را در پی داشت . وی در این سخنرانی اظهار داشت که حزب ا.. فاقد تاسیسات تولید موشک های دقیق است ، اما از ذخیره قابل توجهی برای تغییر معادله نبرد برخوردار بوده و هر گونه حمله اسراییل ، با پاسخ سریع ، مستقیم و قدرتمند این گروه مواجه خواهد شد . هر چند اسراییل نیز به نوبه خود ، پتانسیل اقدامات متقابل ، فراتر از قلمرو اش ، شامل سامانه های دفاعی لیزری ( که همچنان در حال توسعه بوده ولی بازه زمانی مشخصی تا استقرار کامل و عملیاتی برای ان پیش بینی می شود ) ، بکارگیری سامانه های اخلالگر GPS ( با فرض اینکه این سیستمها ، اثری بر روی سامانه های مشابه اسراییلی یا روسی نداشته باشد ) خواهد بود . اما در صورتی که روند شرایط به گونه ای جلو برود که ایران و حزب ا.. ، با توسعه قابلیتهای رزمی خود ، دست بالاتری را در اختیار گیرند ، در آن زمان ، کاربرد گزینه نظامی ، چندان دور نخواهد بود . مضاف بر سوریه و لبنان ، استقرار موشکهای ایرانی در عراق نیز چالشی دیگر برای اسراییل به نظر می رسد ، هر چند کمیت اسقراری انها احتمالا کمتر از دو کشور فوق الذکر باید باشد ، هر چند ضربه به برنامه موشکی ایران در عراق ، بهترین انتخاب اسراییل نخواهد بود ، چرا که از یک سو ، ایالت متحده هنوز در این کشور حضور نظامی دارد که میتواند فشار سیاسی را بر دولت این کشور افزون تر نماید و از سویی دیگر اجرای احتمال ضربه به اهداف آمریکایی را بیشتر خواهد نمود که این نیز به نوبه خود ، تمامی خطرات را متوجه اسراییل خواهد نمود ، در نتیجه ، استدلالی وجود دارد که دران هرگونه وارد نمودن ضربه مستقیم به ایران و یا نیروهای نیابتی آن در عراق ، تنها پس از شلیک موشک از داخل خاک عراق ( درصورت درگیری مستقیم ایران – ایالات متحده یا ایران- اسراییل ) می بایست صورت پذیرد . در حقیقت ، می توان چنین تحلیل نمود که هرگونه افزایش تنش میان ایران و ایالات متحده ، تحت شرایط خاصی می تواند بطور مستقیم ، احتمال برخورد مستقیم میان ایران و اسراییل را افزون تر نماید . رهبر حزب ا.. لبنان ، به شکل صریح در سخنرانی روز قدس 2019 بیان نمود که آغاز هرگونه جنگ علیه ایران توسط ایالات متحده ، آتش آن را فراتر از مرزهای ایران در خاورمیانه گسترده خواهد نمود و نیروها و منافع ایالات متحده بلافاصله هدف قرار خواهد گرفت . وی به اسراییل نیز هشدار داد که تمام منطقه در شعله های اتش خواهد سوخت و عربستان نخستین کشوریاست که بهای ان را می پردازد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  2. 7 پسندیده شده
  3. 6 پسندیده شده
    Airbus - KC- 30 A Voyager Airbus A330 Multi Role Tanker Transport (MRTT)
  4. 6 پسندیده شده
    اف 16 یونان مجهز به agm154 غرب با رافال و اف 35 و تجهیزات جدید یونان را تقویت میکنه
  5. 5 پسندیده شده
  6. 3 پسندیده شده
    سلام ، کمونیست دیگه کجا بود داداش ؟! 30 ساله که دیگه وجود نداره ! ( بقول معروف ته دیگشم خوردن تموم شد ) اینهایی که الان هم بعد از سی سال متهم به کمونیست بودن هستن ، خیلی لیبرال تر از کشورهای غربی هم شدن ، یکم ازین نگاه گذشته گرا بیایم بیرون لطفا . من مدافع این شرق گراهای افراطی نیستم اما با اسم گذاری روی این جریانها فقط باعث خلط مبحث میشیم .
  7. 3 پسندیده شده
    بنظر این اظهارت سیدمحمودرضا سجادی بوده در برنامه جهان آرا شبکه افق! البته ایشون در سال های 87 الی 92 سفیر بودند.. فیلم مصاحبه هم ببنید داستان FATF و بازدید از غرفه های دیگر مربوط به سال های 88-91 هست... این هم بخشی دیگر از صحبت ها: به رئیس دفتر پوتین گفتم چرا قطعنامه‌های ضد ایرانی را وتو نمی‌کنید؟ گفت مسلح شدن هسته‌ای شما به ضرر ما و مورد اعتراض مردم روسیه است! احساس می‌کنم گروهی از ایران، این پالس را به آنها داده بودند. در پروژه نیروگاه بوشهر، ما به تعهداتمان در قبال روسیه عمل نکردیم! گاهی حتی با هماهنگی، کاری می‌کردند بانک مرکزی پول روس‌ها را ندهد، انگار مسئله حیثیتی بود که نباید پول آنها را به موقع بدهیم. تهران هیچوقت به تعهدات خود در قبال مسکو عمل نکرده است. بانک مرکزی ایران دیدگاهی جهان سومی به روسیه دارد. برای بانک مرکزی ایران، حیثیتی هست که نباید پول روس ها رو به موقع پرداخت کنه! داستان وتو نشدن قطعنامه ۱۹۲۹ - خرداد 1389 و رای مثبت روس ها -- گفتگو با رئیس دفتر سابق پوتین شما کشوری مسلمان هستید در جنوب ما، همسایه مسلمان ها و کشوری ایدئولوژیک مسلح شدن شما به سلاح هسته ای امنیت ما رو به خطر میندازه! شما الان دولت انقلابی هستید (این گفتگو زمان دولت احمدی نژاد بوده) ما از کجا میدونیم چندسال دیگه دولت غربگرا بیادو ... طرف روس همان ایام گفته هر کشوری سمت انرژی هسته ای رفته نیت این دارد که به سلاح هسته ای دست پیدا کند! این خبر هم بهتره برای سفیر اسبق بازخوانی کنن که چه شد در وبلاگ گلایه کردند؟! جالبه همان نگاه جهان سومی که به روس ها نسبت دادن در سال 90، الان به بانک مرکزی کشور خودمان نسبت میدهد!!! بانک «وی تی بی 24»، دومین بانک بزرگ روسیه، حساب‌های سفیر و کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو را مسدود کرده است. اسفند ماه 1390 محمودرضا سجادی، سفیر جمهوری اسلامی در مسکو گفته که این بانک با اخطاری کوتاه مدت به آنها، حساب ها و کارت های اعتباریشان را بسته است. او اقدام این بانک را تسلیم شدن به خواست آمریکا و اتحادیه اروپا توصیف کرده است. الکساندر لوکاشِویچ، سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز به خبرگزاری ها گفته است که این اقدام احتمالا به دلیل تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران است. = به گزارش گروه اقتصاد بین الملل فارس به نقل از داو جونز، یک بانک دولتی روس حساب های متعلق به سفارتخانه ایران را مسدود کرده است. اقدامی که به گفته سید محمود رضا سجادی، سفیر ایران در مسکو، نشانه تسلیم شدن این بانک در مقابل تحریم های آمریکا علیه تهران بوده است. سجادی روز جمعه نسبت به اقدام شعبه شماره 24 بانک دولتی وی تی بی روسیه مبنی بر درخواست از این سفارتخانه برای خالی کردن تمام حسابهای خود و یا پذیرش ریسک ضبط تمام وجوه موجود در این حسابها، اعتراض کرد. سفیر ایران در روسیه طی یادداشتی نوشت: «شعبه مذکور اعلام کرده که این اقدام دستوری بوده که از سوی مدیریت ارشد این بانک صادر شده و آنها نمی توانند در مورد آن کاری انجام بدهند.» سجادی اضافه کرد که حتی کارت اعتباری شخصی وی نیز مسدود شده است. وی افزود: «این رفتار از سوی بانک مذکور رفتاری ناپسند، غیر حرفه ای و از نوع اقدامات کشورهای جهان سومی به شمار می رود. حتی بانک های انگلیسی و فرانسوی نیز چنین آزادی هایی را از کارمندان سفارتخانه های ما سلب نکرده اند.» یک سخنگوی شعبه 24 بانک وی تی بی این اقدام را یک اقدام کاملا اقتصادی خواند و گفت، اعطای خدمات به این سفارتخانه به این دلیل متوقف شده که ارائه خدمات به سفارت ایران برای بانک اقتصادی و سود آور نبوده است. وی اضافه کرد که از یک هفته پیش در مورد بسته شدن حسابهای سفارتخانه به مقامات ایرانی اطلاع داده شده بود. اما در همین حال، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که این اقدام احتمالا ناشی از تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بوده است. آلکساندر لوکاشنویچ، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اظهار داشت: «این تردید وجود دارد که این اقدام در راستای اقدامات فرا سرزمینی صورت گرفته از سوی سازمان جهانی انتقالات بین بانکی بوده باشد.» بر اساس قانون جدیدی که در ماه دسامبر به امضای رئیس جمهور آمریکا رسید، موسسات مالی طرف معامله با بانک مرکزی ایران مورد تحریم و مجازات دولت آمریکا قرار می گیرند. https://www.farsnews.ir/news/13901212001549/بانک-روسی-حساب-های-سفارت-ایران-در-مسکو-را-مسدود-کرد https://www.youtube.com/watch?v=SelshQu8VPc دولت قبلی و شخص ایشون در افراط و تفریط گوی سبقت از یکدیگر ربودند. سال 2007 قرارداد اس-300 امضا شد (قبل از آغاز دوره محمودرضا سجادی) دقیقا اگر بخواهیم یک نگاه اجمالی بندازیم، بنظر نوع اقدامات سفیر در ضعف مطلق بوده. بعد قطعنامه 1929 ، مدودف دبه کرد. حکم ممنوعیت صادرات تسلیحات نظامی به ایران امضا کرد. سال 94 حکم ممنوعیت توسط پوتین لغو شد.
  8. 2 پسندیده شده
    هم جاهایی خوندم هم میشه حدس زد که اگر به تعداد سوخو 35 بخرن اف 14 بازنشسته میشه. خیلی مشکل با سرپا نگهداشتن این هواپیما بخصوص موتور آن دارند. این اف 4 ها بخوان داگ فایت کنند که دیگه مثل قصه و افسانه میمونه. ایشالله این موشک ها را شاید بتونن با سوخو تطبیق بدند.
  9. 2 پسندیده شده
    سلام تعریف و مصادیق کمونیست با این مواردی که شما فرمودید متفاوته .
  10. 2 پسندیده شده
  11. 2 پسندیده شده
    حضور تعداد اندکی جنگنده رپتور ( که اصولا تعداد بسیار کمی هم تولید شده ) چه اثری بر جنگ علیه یمنی ها می گذارد؟ برتری رپتور بر سایر هواگردها تنها در حوزه هوا به هوا است. مسئله ای که در مورد یمن مطرح نیست. چرا که یمنی ها اصولا نیروی هوایی ندارند. یک احتمال ضعیف می تواند استفاده از رادار و اپتیک رپتور برای کشف موشکهای شلیک شده در هوا می باشد. این امکان در مورد موشکهای بالستیک بعید است چرا که در ارتفاعی بیش از آنچه رادار جنگنده ها برای آن طراحی شده است پرواز می کند و جز در ثانیه های اندک صعود و فرود موشک بالستیک، اصولا در محدود دید رادار رپتور قرار نمی گیرند. در مورد موشکهای کروز اما این امکان وجود دارد. اما برای چنین مأموریتی، تعداد بسیار زیادی هواگرد نیاز است که بتوانند پوشش 24 ساعته ایجاد کنند که اصولا رپتور با هزینه ساعت پروازی بالا و تعداد اندک برای این کار مناسب نیست. ثانیا با وجود آواکس ها دادن چنین مأموریتی به رپتور بعید است. گزینه مورد بررسی دیگر مصونیت رپتور از پدافند هوایی زمین پایه است که این هم گزینه بعیدی است چرا که اولا یمنی ها پدافندی قوی ندارند و ثانیا برای مأموریتهای هوا به زمین اف 35 گزینه مناسبتری است و تقریبا همان سطح مصونیت از پدافند زمینی را دارد. پس می رسیم به همان فرمایش MR9 عزیز که در حوزه جنگ هیبرید قرار می گیرد:
  12. 2 پسندیده شده
    بسم ا... یک جمله ای را همیشه در میلیتاری عرض کردم ، قبل از اینکه گلوله نخست در جنگ شلیک بشود ، صحنه نبرد در قلب و ذهن طرفین درگیری شکل می گیرد ، اتفاق می افتد و نتیجه نهایی آن هم در همین موقعیت رقم می خورد ، بعد از این مرحله هست که گلوله ها شلیک میشود انتقال اف-22 به امارات ، مثل انتقال بمب افکن های بی-52 نیروی هوایی به قطر هست ، این انتقال هم نه پیامی برای حوثی های یمن که اصولا فاقد قدرت هوایی هستند ، بلکه برای حامیان حوثی ها هست . اما نکته اینجاست که میزان تاثیر چنین حرکاتی را آمریکایی ها چه شکلی اندازه می گیرند که اقدام به چنین حرکاتی می کنند . آیا فقط یک حرکت تاکتیکی هست که اعلام کنند ، ما ( امریکایی ها ) در زمان خودش ، با استفاده همه توان موجود وارد عمل خواهیم شد یا نه ، بیشتر برای دلگرم کردن امارات هست که از اقدام مستقیم حوثی ها علیه خودش ، در چنین ابعادی ، غافلگیر شده و قصد کاهش تبعات امنیتی چنین اقداماتی از سوی حوثی های یمن را دارد که این امر حتی با وجود فالکن های بلاک 60 ( دیزرت فالکن ) محقق نمی شود و نیروی قدرتمند تری برای جلب توجه افکار عمومی نیاز دارد . اینها جنبه هایی از این اقدام هستند که باید بررسی بشود
  13. 2 پسندیده شده
    خودروهای رزمی پیاده نظام چینی در گابن در رژه روز استقلال جمهوری گابن ( گاین کشوری آفریقایی است که در غرب آفریقای مرکزی واقع شده است.) نیروهای نخبه گارد جمهوری گابن برای اولین بار با خودروهای رزمی پیاده نظام 8x8 VN1 ساخت چین رژه رفتند. به نظر می رسد چین برای فروش محصولات نظامی خود در آفریقا برنامه بلند مدتی دارد. چین قصد دارد حضور پرنگ تر وموثر تری در بحث فروش محصولات نظامی خود به کشورهای آفریقایی داشته باشد. در حقیقت چین قصد دارد در کنار فعالیت اقتصادی در آفریقا، نقش دفاعی و امنیتی بیشتری در این قاره ایفا کند.
  14. 2 پسندیده شده
    بروز رسانی خودروی زرهی بومرنگ   با انتشار تصاویر جدید از خودروهای زرهی چرخدار بومرنگ و با توجه به تغییرات ظاهری آنها; مشاده می شود ارتش روسیه بروزرسانی های را برای این خودروی زرهی در دومدل K-17 ( خودروی رزمی پیاده نظام) و K-16 ( نفربر زرهی ) اعمال کرده است. از جمله تغییرات محسوس برای ارتقا حفاظت در هر دو مدل این خودرو، نصب صفحات زرهی در بخش جلویی بدنه است. هدف از نصب این صفحات زرهی حفاظت هر چه بیشتر بخش شاسی و سیستم تعلیق خودرو در مقابل تهدیدات است. در نسخه بومرنگ K-16 نیز در پشت برجک دو شئ نامشخص دیده میشود که به طور دقیق نمی توان در مورد آن سخن گفت .   بومرنگ بروزرسانی شده مدل K-17 بومرنگ بروزرسانی شده مدل K-16   در مدل اولیه خودروی زرهی بومرنگ سیستم تعلیق خصوصا از رو به رو بسیار آسیب پذیر بود   نصب صفحات زرهی در بخش جلویی بدنه برای حفاظت هر چه بیشتر شاسی و سیبستم تعلیق   دو شئ ناشناس در پشت برجک بومرنگ K-16 (تصویر سمت راست ) که در نسخه ابتدای وجود نداشته است(تصویر سمت چپ)
  15. 1 پسندیده شده
    با شما در مورد وجود کمونیست در عصر حاضر در کشور های مورد نظرمون اتفاق نظر ندارم .
  16. 1 پسندیده شده
    این موشک پدافندی آذرخش که چند روز پیش رونمایی شد و از روی سایدوایندر ساختن ، هدایتش با تصویرساز حرارتی بود. بردشم 10 کیلومتر. همینو نمیشه روی تامکت و فانتوم استفاده کنن بجای aim-9j های قدیمی ؟؟
  17. 1 پسندیده شده
  18. 1 پسندیده شده
    انچه من در یکی دو جای نیمه موثق در مورد خرید سوخو 35 دیدم این بود که توافق خرید 2 اسکادران سوخوی 35 قابل افزاریش تا 4 اسکادران اضافه بوده است. یعنی در صورت تامین بودجه و درخواست ما این 24 فروند تا 72 فروند قابل افزایش هستند. امیدواریم که خبر درست باشه. چون 24 فروند سوخو نسبت به تهدیدات اطراف ما واقعا چیزی نیست. طبق گزارش بابک تقوایی این 24 فروند طی نیمه اول سال 2022 تحویل میگردد https://www.aerotime.aero/29867-iran-could-pick-up-egypts-rejected-su-35s
  19. 1 پسندیده شده
  20. 1 پسندیده شده
    همکاری دفاعی رو به جلو ترکیه و اوکراین تست ماژول رزمی ساخت ترکیه بر روی نفربرهای اوکراینی شرکت دفاعی Aselsan ترکیه و شرکت های دفاعیPraktika اوکراین در زمینه نصب سیستم های تسلیحاتی برای خودروهای زرهی با یکدیگر همکاری میکنند. در این بخش شرکت دفاعی Aselsan پیشنهاد استفاده از ماژول های رزمی بدون سرنشین سبک بر روی خودروهای زرهی جدید اوکراین را داده است. از جمله این پیشنهاد ها نصب ماژول رزمی SARP KPVT بر روی نسخه بروز رسانی شده نفربر زرهی BTR-60 که با نام های Khorunzhiy ویا HORUNGY شناخته میشود. این ماژول رزمی میتواند به طیف گسترده ای از تسلیحات سبک و متوسط مانند مسلسل 14.5 م.م مجهز شود. اوکراین در بحث تولیدات نظامی با فناوری جدید مشکل جدی دارد. به طوری صنایع دفاعی این کشور تا کنون یک ماژول رزمی سبک پیشرفته تولید نکرده اند. در حقیقت یک ماژول رزمی سبک که بیش از 500 کیلوگرم وزن ندارد در حین حال آتش دقیق خواهد داشت. در نتیجه شرکت دفاعی Aselsan ترکیه با ماژول های سبک خود با قابلیت های مدرن مانند شلیک دقیق در حال حرکت، قفل بر روی هدف، ردیابی خودکار اهداف، تصویرسازی حرارتی، فاصله یاب لیزری و کامیپوتر بالستیک میتوان توانایی های ویژه ای به محصولات زرهی اوکراینی می ببخشند. در جریان تست ماژول های رزمی ترکیه بر روی نفربرهای اوکراینی سفیر ترکیه در اوکراین، رئیس هیئت مدیره شرکت اوکراینی Praktika و رئیس و مدیر عامل شرکت دفاعی Aselsan ترکیه حضور داشتند. در این تست مسئولین شرکت Praktika اوکراین و شرکت Aselsan ترکیه به خبرنگاران گفتند که در زمینه تولید مشترک ماژولار رزمی با یکدیگر همکاری خواهند داشت. همکاری این دو شرکت اوکراینی و ترک فرصت های شغلی جدیدی را برای هر دو طرف ایجاد میکند و میتواند بازارهای فروش بیشتری را برای هر دو شرکت ایجاد کند. استفاده از فناوریهای مدرن در محصولات زرهی اوکراین و ارتقا سطح فنی آنها میتواند علاوه بر بحث افزایش توان رزمی نیروهای ارتش اوکراین در بحث بازار فروش این محصولات تاثیر مثبتی بگذارد. استفاده از تجهیزات مدرن مانند ماژول رزمی پیشرفته بر روی محصولات زرهی اوکراین میتواند در بحث بازار فروش این محصولات تاثیر مثبتی بگذارد. خط تولید ماژل های رزمی Aselsan ترکیه در جریان تست ماژول رزمی SARP KPVT بر روی نفربر بروز رسانی شده BTR-60 سفیر ترکیه در اوکراین، رئیس هیئت مدیره شرکت اوکراینی Praktika و رئیس و مدیر عامل شرکت دفاعی Aselsan ترکیه حضور داشتند. منبع
  21. 1 پسندیده شده
    بخش دوم ..... برخورد مستقیم نظامی ایران و اسراییل : بطور همزمان ، در حالی که در بازه زمانی 2018-2017 حملات اسراییل به اهداف کاملا مشخص ایرانی در خاک سوریه ، به شکل واضح و با شدت زیاد در جریان بود ، واحدهای سپاه قدس ایران نیز در حال آماده سازی های اولیه برای واکنش نظامی به منظور ایجاد بازدارندگی متقابل و همچنین افزایش هزینه حملات مهاجمان ، بود و براساس اطلاعات موجود ، چندین بار مستقیما" اهداف اسراییلی را مورد حمله قرارداد . این مساله بدان معنا بود که برای نخستین بار و پس از چندین دهه خصومت غیر مستقیم میان اسراییل و ایران ، ضربه های رد و بدل شده ، صورت مستقیم بخود گرفته بود . روزمه مایکل هرزوگ ، نویسنده مقاله با شروع فوریه 2018 ، نخستین برخورد مستقیم در سوریه ، زمانی که ایران رعین ناباوری همگان موفق شده یکفروند هواپیمای بدون سرنشین مسلح را از مبداء پایگاه هوایی تی-4 در مرکز سوریه به درون خاک اسراییل نفوذ داده و در آنجا هدف آتش متقابل واحدهای پدافند قرار گرفته و ساقط گردید ، رقم خورد . درپاسخ ، نیروی هوایی اسراییل نیز موقعیت استقرار خودروی کنترل و فرماندهی پهپاد فوق را در پایگاه هوایی سوریه کشف و علاوه بر منهدم کردن آن ، به ده ها هدف سپاه قدس در سوریه حمله نمود ، هر چند در جریان این حملات ، حداقل یک فروند جنگنده اف-16 هدف آتش شبکه دفاع هوایی سوریه قرار گرفت و ساقط گردید . چهارماه بعد ، در مه 2018 ، احتمالا در پاسخ به حملات تلافی جویانه اسراییل ، عناصر مسلح ناشناس ، حداقل 32 فروند راکت گراد را داخل خاک سوریه به سمت اهدافی در بلندی های جولان تحت کنترل اسراییل شلیک نمود که چهار فروند از این موشکها پس از عبور از مرز رهگیری شده و منهدم شدند . متقابلا" نیروی هوایی اسراییل با طراحی عملیاتی موسوم به "خانه پوشالی" ( House of Cards) ، صدها هدف دیگر ،از جمله زیرساختهای ایجاد شده توسط ایرانی ها را در سوریه مورد حمله قرارداد . در بیست و یکم ژانویه 2019 ، واحدهای موشکی منتسب به سپاه پاسداران ، یکفروند موشک دقیق میانبرد را در روشنایی روز و از مبداء پایگاه نظامی ارتش سوریه در جنوب دمشق بسمت ارتفاعات هرمون واقع در بلندیهای جولان ، شلیک کردند ، در حالی که موشک فوق ،توسط آتشبارهای پدافند هوایی گنبد آهنین رهگیری ومنهدم شد . درواقع ، روند شلیکهای موشکی ایران ، پاسخی بود به حملات مستمر نیروی هوایی اسراییل از دسامبر 2018 تا ژانویه 2019 به زیرساختهای نظامی ارتش سوریه که اینک تا حدودی در اختیار ایرانی ها گذاشته شده بود . بااین وصف ، پاسخ اسراییل به این سری حملات ... در تمامی موارد ذکر شده ، انچه که در وهله نخست به نظر میرسد ، این است که اسراییل اطلاعات مشخصی از روند برنامه های توسعه نظامی ایران در سوریه در اختیار داشته که این مساله بدان معناست که حملات اسراییل ، تمامی بسترهای آماده شده برای ایران به منظور مشروعیت دادن به اقدامات دفاعی و آفندی را هدف قرار داده است و این به شکل خاص ، زیرساختهای نظامی در حال آماده شدن ایران را مد نظر قرار میداد . در حالی که نیروی هوای اسراییل ، به شکل همزمان ، در تلاش بود تا بتدریج شبکه لایه لایه دفاع هوایی سوریه را بازکرده و سرفرصت ، تک تک عناصرآن را از میان برده و یا تضعیف نماید . گادی ایزنگوت در اواخر ژوئن 2019 نیز دوتیر راکت از سوریه بسوی ارتفاعات هرمون شلیک شد که موشک نخست در خاک سوریه سقوط نمود و دومی بدون ایجات خسارت در سرزمین های اشغالی فرود آمد . اگر این حمله به ایران منتسب نشد ، اما اجرای آن به گروه های تخت الحمایه ایران نسبت داده شد ،در حالی که همزمان با این رویدادها ، تنشها میان ایران و ایالات متحده نیز به اوج خود رسیده بود و گفته میشود که حتی برنامه ای برای حمله به اهداف ایرانی – سوری نیز در دست بررسی قرار داشت . با این حال ، یکی از مهمترین حملات مهم اسراییل علیه مجموعه های منتسب به ایران و حزب ا... در اول ژوئیه 2019 به ثبت رسید . اثر گذاری حملات اسراییل بر روند منازعه : در واقع ، مقامات امنیتی اسراییل براین باورند که عملیات نظامی مستمر اسراییل ، نقش اصلی را در خنثی نمودن برنامه های بلند مدت ایران به منظور تبدیل سوریه به یک جبهه نظامی قدرتنمند ضد اسراییلی بر عهده دارد . علاوه براین ، برخی از ناظران صحنه عملیات در سوریه معتقدند که این حملات میتواند در طولانی مدت ، روند جریان را به شکل موثر بر ضد ایران برگردانده و از تشدید احتمال درگیری مستقیم جلوگیری نماید . در نهایت ، ایرانی تا حال حاضر از انتقال و استقرار جتهای رزمی خود در خاک سوریه خودداری نموده اند و از سویی دیگر ، هنوز کنترل سامانه های روسی متعلقبه ارتش سوریه نیز در اختیار آنان قرار نگرفته است ، به همین دلیل اشراف اطلاعاتی در بخش جنوبی سوریه ، برای عناصر اطلاعاتی ایرانی در ضعیف ترین حالت ممکن قرار گرفته ، جایی که برای ایجاد بسترهای کسب اطلاعات به شکل موثر هنوز راه زیادی می بایست پیموده شود . بر همین اساس ، ایران مستمرا" در حال برنامه ریزی برای اعزام نیرو ، تعیین ماموریتها براساس مدل عملیاتی تعریف شده در سوریه است ، این الگو بیشتر بر نیازمندهای خاص ، شامل : 1-ایجاد بستر لازم در طول زمان برای طراحی واکنش متقابل در برابر حملات اسراییل ( با توجه به توسعه عملیاتی رزمی ایران در سوریه و نیازمندی به سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ) 2-کاهش فاصله با قابلیتهای رزمی ارتش اسراییل ( در شمال وشرق سوریه ) 3- انتقال زیرساختهای استراتژیک منتقل شده به سوریه به مناطقی با درجه اهمیت کمتر نظامی ، غیر متمرکز کردن پتانسیل های نظامی 4-انتقال همه سامانه های رزمی و دپوهای تسلیحاتی به زیرساختهای ایجاد شده زیرزمینی و پنهان نمودن این زیرساختها تحت پوشش ارتش رسمی سوریه و صنایع دفاعی این کشور . در واقع ، بخش عمده ای از تحلیلگران امنیتی اسراییل براین باورند که جنبه اصلی برنامه ایران در سوریه ، تلاش برای انتقال عناصر اصلی "پروژه دقیق" این کشور در سازه های زیرزمینی یا استتار شده در لبنان ، تمرکز منابع برای ارتقاء این برنامه از یک پروژه محدوده به یک خط تولید کامل صنعتی ،افزایش پروازهای تجاری و همچنین فعال شدن خطوط دریایی ایران به لبنان و همچنین ایجاد یک ساختار نظامی کامل در عراق ، شامل تسلیح و آموزش شبه نظامیان شیعه بشمارمی آید . این مساله ، تا بدانجا برای مقامات ارشد اسراییلی ، پراهمیت بشمار می رود که در دسامبر 2018 ، مدیر اطلاعات ارتش اسراییل اظهار داشت که " عراق بشدت زیر کنترل سپاه قدس ایران قرار گرفته " و این کشور اکنون براحتی میتواند ، برنامه های بلند مدت خود را به مانند آنچه که در سوریه انجام شده ، در عراق نیز پیاده کند که بطور مستقیم ، امنیت اسراییل را نشانه گرفته است . به اعتقاد این مقام امنیتی ، استقرار ذخیره قابل توجهی از این موشکها در عراق ، نه تنها اسراییل ، بلکه یگانهای رزمی ارتش ایالات متحده ، عربستان سعودی و تحت شرایط خاصی ، اردن را نیز تهدید می کند . از آنجایی که ارتش سوریه کنترل بخشی از ارتفاعات جولان را در تابستان 2018 به لطف کمکهای بیدریغ ایران و ورود عناصر رزمی وابسته به آن از شورشیان مسلح ، مجددا" بازپس گرفت ، بلافاصله ، حزب ا... لبنان بدلیل تجربه افزون تر در خصوص گسترش توان رزم بواسطه استفاده از نیروهای محلی، مامور شد تا نیروی انسانی مورد نیاز را از مردم محلی ، بخصوص روستاهایی نظیر الخدر ( al-Khadr) در شمال جولان به منظور زمینه سازی برای حرکتهای آینده ، استقرار سامانه های تسلیحاتی و تهیه برنامه های عملیاتی فراهم نماید . اما از اکتبر 2017 ،هر دوبازوی عملیاتی حزب ا.. در جنوب سوریه ، توسط مدیریت اطلاعاتی فرماندهی جنوبی ارتش اسراییل مورد رصد قرار گرفت و درنهایت در مارس 2019 در یک کنفرانس مطبوعاتی ، در اختیار رسانه ها قرار گرفت . در کنار جنبه های نظامی ، تهران بر این باور است که میتواند بواسطه طرح ریزی یک نقشه دقیق واستفاده از ظرفیتهای فعلی سوریه ، بخش عمده ای از مشکلات ناشی از تحریم های ایالات متحده را دور زده و ازاین طریق ، بتواند با دستی گشاده تر ، برنامه های خود را سوریه پیش برد . در این میان ، گرچه مهمترین عامل مهار ایران در سوریه را می توان در اعمال فشار نظامی دانست ، اما الزاما" جلوگیری از به ثمر رسیدن طراحی تهران را نمی توان در حوزه بکارگیری سخت افزار نظامی جستجو نمود . بدین معنی که چالش میان ایران و اسراییل را نمی توان بدون در نظر گرفتن نقش مرکزی روسیه در سوریه و همچنین فشار اقتصادی ایالات متحده بر ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . به اعتقاد برخی ناظران سیاسی ، حضور روسیه ، ایران و اسراییل را مجبور ساخته تا حرکات خود را با دقت افزون تری مورد محاسبه قرار دهند ، ضمن اینکه نقش ایالات متحده نیز باعث شده تا ایران در اجرای نقشه جامع خود ، با جسارت بیشتری نسبت به گذشته ، عمل نماید . زاخاریا باومل نظامی صهیونیست که در جریان درگیری های نبرد 1982 جسدش در خاک سوریه باقی ماند رقص با خرس روسی : براساس آنچه سیر تحولات در سوریه نشان میدهد ، مجموعه تحلیلگران اسراییلی از ابتدای بحران و پس ازحضور نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه ،با رصد محیطی مملوء از بازیگران متفاوت بین المللی ، منطقه ای و محلی که گاها" منافع متضادی را دنبال می نمودند ، براین اعتقا د قرار داشتند که اولویت نخست سیاست خارجی می بایست ، گفتگو در بالاترین سطح با مهمترین بازیگرخارجی این صحنه ، یعنی روسیه صورت گیرد . در واقع امر ، اسراییل و روسیه ، مواضع متفاوتی رادر خصوص ایران و سوریه و همچنین سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران داشتند که بطور مشخص ، حول محورهای ذیل قابل تبیین می بود : 1-روسیه ، ایران و سایر گروه های مسلح حاضر در سوریه ، در کنار هم برای ابقای ساختار حکومتی اسد وارد جنگ شدند و در این میان ، ایران ، نقش محوری را برای پیشبرد این هدف بازی می کند ، وظیفه ای که بنا برخی تحلیل ها ، روندی ارزشمند برای روسیه بشمار می آید . 2- هر دوکشور ( ایران و روسیه ) هدفی مشترک را دنبال می کنند وآن خروج کامل ایالات متحده از سوریه و کاهش نفوذ این کشور در منطقه است . 3- روسیه از ابتدای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای و اعمال استراتژی فشار حداکثری بر ایران همواره به این روند معترض بود . 4- روسیه ، تامین کننده اصلی تسلیحات برای ایران است و دو کشور خارج از مساله سوریه ، منافع همپوشان دیگری ، نظیر تلاش برای محدود کردن نفوذ سیاسی ایالات متحده در اسیای میانه و همچنین همکاری در چهارچوب های اقتصادی اوراسیا را دنبال می کنند . در عین حال ، اسراییل با موشکافی قابل توجهی ، منافع متضاد و واگرای موجود میان ایران و روسیه را در حوزه سوریه مورد شناسایی قرار داد و بصورت ماهرانه ای مانور خود را برای افزایش شکاف در این مورد برنامه ریزی نمود . حقیقت امر آن است که در گفتگوهای دوجانبه میان اسراییل و روسیه که از اواخر 2015 آغاز شده ، چند هسته اصلی برای نیل به یک درک مشترک برای ادامه مسیر ، بوجود آمده است . در ابتدای امر ، روسیه برای طرف مقابل تصریح نمود که بدلیل عدم وجود اراده یا توانایی سیاسی و یا هردو ، اقدامی برای قطع دسترسی حضور نظامی ایران در سوریه نخواهد کرد و این حضور را بعنوان یک چالش بلندمدت برای خود که به معنای پذیرش نقش ایران و ایجاد یک ارتباط پایدار سیاسی بشمار می آید ، مورد پذیرش قرار داده است . بدین معنی که روسیه آمادگی کامل خود را برای اعمال نفوذ به منظور جلوگیری از گسترس نفوذ طرف ایرانی ، به نمایش گذاشت . بعنوان مثال ، روسها بخوبی از نفوذ خود برای عدم ایجاد دسترسی به ایران برای کنترل یک اسکله واقع در بندر طرطوس، درست در مجاورت پایگاه دریایی ارتش این کشور ، استفاده نمود . فراتر از این مساله ، به شکل کاملا غیر محسوس ، ارتش اسراییل ، بر مبنای همین گفتگوها ، آزادی عمل کاملی برای هدف قرار دادن موقعیتهای نظامی ایران در خاک سوریه را تا زمانی که نیروهای مسلح و ثبات حکومت سوریه را دچار خطر نکند ، بدست آورد . درواقع ، روسها با متعهد شدن به این توافق نانوشته ، موجب شدند تا ایران مجبور شود تا حضور نظامی خود را در نزدیکی مرز به حداقل برساند و تنها پس از فروکش نمودن جنگ ، این ارتش رسمی سوریه باشد که اجازه استقرار درآن را بدست آورد . متقابلا" برای تضمین این تعهد ، ارتش روسیه ، بخش عمده ای از پلیس نظامی خود را به این منطقه حائل اعزام نمود ، هر چند در بسیاری از موارد ، ارتش روسیه ، مانع از حضور عناصر نظامی ایرانی که با یونیفرم ارتش سوریه در این مناطق ، بخصوص جنوب سوریه تردد دارند ، نشده است . اما با افزایش حالت مخاصمه میان ایران و اسراییل در بازه زمانی 18-2017 ، توافق نانوشته میان اسراییل و روسیه به شکل غیر قابل باوری تحت فشار قرار گرفت و شکافها میان دو طرف ، افزایش پیدا نمود . از یک سو ، ستاد ارتش روسیه ، افزایش رصد خطر برای نیروهای اعزامی خود به سوریه را غیر قابل قبول میدانست . این واقعیت که نیروهای ایرانی ، براساس محاسبات خود ، بخش عمده ای از دارایی های نظامی خود را در مجاورت موقعیت استقرار واحدهای روسی مستقر نموده بودند تا در برابر حملات هوایی ارتش اسراییل ، مصونیت بیشتری را در اختیار داشته باشند ، موجب شد تا در سپتامبر 2018 ، یک بحران شدید میان روسها و ارتش اسراییل پدید آمده و همین امر باعث شد تا جلسات از پیش برنامه ریزی شده میان این دو ، برای چندماه به تعویق بیافتد . این بحران را میتوان مملوء از تناقضاتی دانست که در محیط امنیتی خاورمیانه ، سالهاست که وجود دارد . از یک سو، اسراییل به شکل مستمر ، توانایی ها نظامی حزب ا.. را که در ارتباط مستقیم با "پروژه دقیق" بود ، هدف قرار میداد که درست زیر بینی روسها در شمال غربی سوریه قرار داشت ، از سویی دیگر ، شبکه پدافند ارتش سوریه ، یک فروند پرنده شناسایی IL-20 روسی را به زعم مهاجم بودن ساقط نمود و نزدیک به 15 پرسنل روسی در این میان کشته شدند و روسها نیز مقصر اصلی ماجرا را نیروی هوایی اسراییل دانست که با پوشش قرار دادن پرنده روسی ، مبادرت به اجرای عملیات تهاجمی می نمودند .( در واقع به اعتقاد نویسنده متن ، ادعای روسها ، دروغ بوده . م ) . از طرفی دیگر ، روسها با تحویل سامانه اس-300 به ارتش سوریه ، که پیش ازاین با فشار ایالات متحده و اسراییل ، صدور آن متوقف شده بود ، اسد را موردتشویق قراردادند. بااین حال ، دلایل مختلفی ممکن است بر این نوع نگر روسها ، موثر واقع شود . نخست اینکه در حوزه ساختار دفاعی ارتش روسیه ، هنوز نگرش نامطلوبی در خصوص اسراییل وجود دارد که احتمالا تمایل نخواهند داشت مسئولیت کامل ساقط شدن هواگرد روسی را توسط سامانه های دفاع هوایی محصول این کشور توسط متحدشان را قبول کنند . علاوه براین ، روسها به شکل روزافزون ، نسبت به دامنه ، ماهیت و استمرار حملات هوایی ارتش اسراییل به خاک سوریه واکنش عصبی نشان میدادند و به شکل کاملا هوشمندانه ای ، از این رویداد ( سقوط ایلوشین روسی ) استفاده کردند تا ضمن محدود کردن آزادی عمل توافق شده با اسراییل ، مکانیزم جدیدی را برای ادامه آنچه که "اقدامات تامینی / ایمنی " نامیده میشد ، طراحی نمایند . دراین زمینه ، مقامات ارشد دفاعی اسراییل براین باورند که جهت گیری متفاوت روسیه نسبت به گذشته در خصوص مقصر جلوه دادن اسراییل را می توان در قالب تاکتیک جدید روسها برای پیشبرد روند تفاهم احتمالی با ایالات متحده در زمینه خروج احتمالی از سوریه و سایر مسائل بین المللی دانست . در همان زمان رسانه های عبری گزارش داده بودند که مسکو قبل از ساقط شدن هواگرد شناسایی خود برفراز مدیترانه ، تماسهای نزدیکی را با اسراییل به منظور گفتگو با ایالات متحده برقرار کرده بود . به اعتقاد کارشناسان امنیتی عبری ، روسها براین تمایل قرارداشتند که در ازای ایجاد فشار برایران به منظور کاهش فعالیتهای خود و گروه های نزدیک به ان در سوریه و همچنین خارج کردن بخش قابل ملاحضه ای نیروهای خود ، روند اجرای تحریم های اقتصادی از سوی ایالات متحده منجمد گردد . با این وصف ، تل آویو بدلیل عدم تمایل در خصوص محدود کردن تحریم های اقتصادی بر علیه تهران ، این پیشنهاد را نپذیرفت ، اما مقامات تل آویو معتقدند که دولت ترامپ ، به احتمال بسیار زیاد ، قبل از خروج کامل نیروهای آمریکایی از سوریه (دسامبر 2018) بتدریج علاقه خود را به معامله با روسها ، اعلام کند . اما پی آمد حادثه ایلوشین روسی را می توان در اضافه شدن برخی الزامات و مکانیزم های جدید به "اقدامات تامینی " توافق شده میان اسراییل و روسیه جستجو نمود . این موارد شامل اطلاع رسانی ارتش اسراییل قبل از اجرای هر گونه حمله هوایی ( چند دقیقه قبل از اجرای بمباران ) ، تعریف واضح از مناطق هدف توسط نیروی هوایی اسراییل و مشخص شدن نقاط و موقعیتهایی بود که هر گونه حمله به ان به مثابه نقض توافق منتهی شده ، کانالهای ارتباطی میان دو ارتش و... می گردید . تمامی این موارد در چهارچوب یک یادداشت رسمی تفاهم شده میان طرفین و در امتداد تفاهم امضاء شده میان روسیه با ایالات متحده و ترکیه در خصوص ترکیه به امضاء طرفین رسید . این تفاهم نامه ، یک جنبه بسیار مهم را بخود می دید و آن عدم توقف کامل حملات اسراییل به خاک سوریه بود و برآیند کلی آن ، تحت فشار قراردادن بیشتر ایران برای کاهش فعالیتهای نظامی ، خودداری از استقرار موقعیتهای استقراری خود در نزدیکی پایگاه های روسی و به طور کلی محدود سازی فعالیتهای نظامی این کشور در سوریه بشمار می رفت . نتیجه کلی و برآیند روند فوق الذکر نشان می داد که اززمان ساقط شدن هواگرد روسی ، اسراییل موفقیتهای قابل ملاحضه ای را برای احیاء زمینه های مشترک کاری خود با روسیه در حوزه مسائل سوریه از جمله بهبود سازو کار هماهنگی های نظامی بدست آورده است ، چنانکه در اخرین دیدار نتانیاهو در مسکو( 4 آوریل 2019 ) ، وی با یک استقبال غیر معمولی ، شامل اجرای مراسم کامل نظامی ، تحویل باقی مانده جسد سرباز ( زاخاریا باومل / Zechariah Baumel) که در جنگ 1982 کشته شده و محل دفن آن توسط واحدهای روسی کشف شد ، روبرو گردید . ضمن اینکه در مذاکرات مستقیم میان دو طرف ، موافقت کلی درخصوص خروج نیروهای خارجی از سوریه صورت گرفت ولی نتیجه نهایی آن هرگر افشاء نشد. این درحالی است که به رسمیت شناخته شدن حاکمیت اسراییل بر ارتفاعات جولان از سوی ترامپ که بسرعت توسط روسیه رد شد ، به احتمال زیاد در فرایند فوق الذکر مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. بدیهی است از زمان آغاز بحران در سپتامبر 2018 میان این دو بازیگر صحنه بین المللی ، اسراییل ، به شکل محسوسی اقدامات نظامی خود در سوریه را کاهش داده بود که این امر را بطور مستقیم می توان به محدود شدن تحرکات ایران در سوریه تحت فشار مشترک روسیه و اسراییل مرتبط دانست ، اما مقامات تل آویو همچنان مشتاق است که ضمن کاهش تنشها با روسیه ، میزان دقت در اجرای عملیات خود در داخل خاک سوریه را به حداکثر میزان خود برساند . در این میان ، بشار اسد بعنوان محور حرکتی بازیگران حاضر در سوریه ، بصورت توامان نگاه ویژه ای به ایران و روسیه دارد و در این مدت ، براین تلاش بوده تا با اجرای مانورهای ماهرانه میان این دو بازیگر ، فضای حرکتی خاصی را برای خود پدید آورد که این روند ، در رقابت آرام همراه با تنشهای مقطعی میان ایران و روسیه برای دسترسی به منظور استفاده از بنادر سوریه ، منابع طبیعی و دستیابی به پروژه های زیربنایی سوریه کاملا قابل مشاهده است که در برخی مواقع ، اصطکاکهای میان عناصر تحت کنترل ایران و بخش هایی از ارتش سوریه تحت حمایت روسیه به خشونت نیز منتهی میشود . با این وصف ، در حالی که اسد هنوز به حمایتهای نظامی و اقتصادی ایران بسیار وابسته است ، احتمالا" از نفوذ رو به گسترش ایران ، رضایت نداشته و به براساس تحلیل های موجود از منابع اطلاعاتی اسراییلی و غربی ، حملات مستمر اسراییل را بعنوان ابزاری برای رد درخواستهای ایران مورد استفاده قرار میدهد . با این وجود ، این ابهام هموراه پیش روی تحلیلگران امنیتی اسراییل وجود دارد که روسیه تا چه اندازه می تواند این انتظارات را تحقق بخشد ؟ در این خصوص ، برخی معتقدند که روسیه در جریان جلسات 3 جانبه ، بارها اعلام نموده که پتانسیل کافی برای ایجاد یک اهرم فشار موثر بدون کاهش قابل توجه تحریم های ایالات متحده برای وادار کردن ایران به خروج از سوریه را در اختیار ندارد . علاوه براین ، روسها انتظار دارند که در قبال اعمال فشار برایران ، اسد بعنوان تنها دولت رسمی در سوریه مورد پذیرش قرار گرفته و همه نیروهای خارجی در یک بازه زمانی از این کشور خارج شده و درنهایت تحریم های ایالات متحده علیه این کشور ( روسیه ) لغو گردد تا شرکتهای روسی توانایی شرکت در فرآیند بازسازی سوریه را داشته باشند . بطور طبیعی چنین انتظارانی موجب شده تا امکان تحقق آن از سوی اسراییل و ایالات متحده بعید به نظر برسد . نتیجه این مذاکرات ، هر چه باشد ، اسراییل قصد متوقف نمودن آنچه که مربوط به تامین منافع حیاتی امنیت ملی خود است را ندارد ، در عین اینکه ، تحلیل غالبی وجود دارد که تامین این منافع در همکاری مشترک با روسها نهفته است و این بستر را بوجود می آورد تا همچنان حملات مستمر بر علیه اهداف ایرانی در سوریه ادامه پیدا کند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  22. 0 پسندیده شده
    کمونیست تموم شده؟! جالبه آقای پوتین با اصرار فراوان و بارز دنبال احیای امپراطوری شورویه. کدوم لیبرالیسم؟! ایشون با سرکوب تمام مخالفین حکومت تک حزبی و سرکوبگر خودش رو به صورت مادامالعمر( مانند استالین) ایجاد کرده. تمام قدرت اقتصادی روسیه بین نزدیکان پوتین و هم حزبی هاش تقسیم شده. ظاهر امر اقتصاد خصوصیه اما باطنن جمهوری اسلامی طور اقتصاد مملکت رو دستش گرفته. چین هم که هنوز کمونیستیه. اگه امروز چین اقتصادش رو به سمت سرمایه داری سوق داده نه برای اینکه لیبرالیسم رو قبول کرده بلکه برای استفاده از موقعیت برای پیشرفت هست والا خر همون خر و پالون همون پالونه.الیگاریشی و تمامیت خواهی حکومتهای شرقگرا تمامی نداره برادر! از اسم گذاری روی جریانها هم که ما بیش از همه ناراحتیم. تا میگیم اینجا مشکل هست میگن میگن شما غربگراها جاسوس غرب هستین!!!! چیزی که عوض داره گله نداره!! این مسئولین کنونی هم دیگه باید چیکار میکردن که نکردن تا به پیراهن تیم ملی روسیه برسن؟!
  23. -1 پسندیده شده
    خیر تمامی این موارد سخنان سفیر ایران در زمان دولت خیانتکار روحانی بوده. این تازه یک چشمه از خیانت هایشان برای اثرگذاری بیشتر تحریم ها بر ایران بوده. باید در مورد روابط بین الملل هم توضیحی به دوستان بدهم تا متوجه بشوند چه اتفاقی افتاده: روسیه و چین همین الان هم موافق اتمی شدن ایران یا هیچ کشور دیگه ای نیستند دوست دارند سلاح اتمی انحصار همین کشور ها باقی بماند. سال 90 هم آمریکا با استفاده از همین مورد و تندروی های احمدی نژاد توانست چین و روسیه را علیه ایران قرار بدهد. داستان این نظری که نوشتم مال دوران روحانی و تحریم های زمان ترامپ هست که با اینکه ایران با توافق راه های رسیدن به سلاح هسته ای را بسته بود باز امریکایی ها و اروپایی ها زیاده تر می خواستند. این زنگ خطر را در روسیه و چین به صدا در آورد و کاملا مطمئن شدند این داستان هسته ای فقط یک بهانه برای غربی هاست و تمام تلاششان را می خواستند بکنند که علیه غربی ها موضع بگیرند. اابته دولت خیانتکار روحانی طبق دستوراتی که بهش رسیده بود تمام تلاشش را کرد تا چین و روسیه با ایران دشمن بشوند و در نتیجه تحریم ها بیشترین تاثیر گذاری را داشته باشه. این تازه یک قسمت کوچک از طومار 8 سال خیانت دولت روحانی بوده
  24. -4 پسندیده شده
    افشای خیانت‌های دولت غرب‌گرای روحانی به ملت ایران در موضوع تداوم تحریم‌ها سفیر اسبق ایران در مسکو: در موضوع FATF: معاون بانک مرکزی روسیه در ملاقاتی با من پیشنهاد داد که یک هیئت از بانک مرکزی به مسکو سفر کرده و با وی دیدار کنند تا وی راه‌های عبور از تحریم‌ها را برای آن‌ها نشان دهد. اما دولت ایران تمایلی برای این کار نشان نمی‌داد. پس از ۶ ماه پیگیری مستمر، سرانجام هیئتی به مسکو اعزام شد. معاون بانک مرکزی روسیه بعد از بازگشت آن‌ها به ایران به من گفت که مگر با ما شوخی دارید؟ گفتم چی شد؟ گفت من کاملا متخصص امور FATF هستم به تیم ایرانی گفتم چطور این تحریم‌های بانکی را دور بزنید اما آن‌ها برای من کلاس می‌گذاشتند که FATF چیست؟ من هم گفتم بروید دنبال کارتان. در مسکو به دنبال آمریکا بودند: در جریان برگزاری نمایشگاه نفت و پتروشیمی در مسکو، یک هیئتی از ایران برای بازدید از این نمایشگاه به مسکو آمد اما فقط از غرفه آمریکا، فرانسه و انگلیس بازدید کرد و در پاسخ به سوال من که پرسیدم غرفه‌های روسیه و کشورهای دیگر را نمی‌بینید؟ گفتند که این‌ها مهم نیستند! موافق لغو تحریم تسلیحاتی نبودند: لاوروف وزیر خارجه دولت روسیه در سال ۹۴ به من گفت که چین و روسیه مایل به لغو تحریم‌های تسلیحاتی بودند، اما ایران موافق لغو این تحریم‌ها نبود. در همین حال فدریکا موگرینی نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی چندی پیش اذعان کرده که ایرانی‌ها از ما درخواست کردند که ایران را در مرز تحریم‌ها بگذاریم. ایرانی‌ها برخلاف روس‌ها به ما گفتند که تحریم‌های تسلیحاتی را باقی بگذارید. نفت به روسیه نمی‌فروشیم: یکی از مسئولان دولت روحانی گفته که در حالی که زمینه فروش نفت ایران محدود شده و بخش قابل توجهی از نفت روی ناوگان کشتی یا در انبارهای متراکم قرار گرفته بود، روس‌ها برای خرید نفت ایران ابراز تمایل کردند اما بیژن نامدار زنگنه وزیر وقت نفت گفت که ایران امسال نفتی نمی‌فروشد!
  25. -6 پسندیده شده
    متاسفانه فعلا قدرت دست اقلیت شرقگرایی هست که حاضرن حتی ملت ایران رو تخطئه کنن ولی چهره اربابان کمونیستشون رو سفید کنن