برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 30 بهمن 1400 در همه مناطق
-
4 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهحمله هوایی به پولتاوا به روسی و انگلیسی : برای هیتلر در پاییز 1943، آلمانی ها برای کم کردن خسارات ناش از حملات هوایی متفقین بسیاری از کارخانجات خود را به اعماق زمین ویاخارج از برد مناسب برای بمب افکن های متفقین که از انگلستان پرواز می کردند، به سمت لهستان ویا شرق المان منتقل کردندژنرال هنری آرنولد، فرمانده نیروی هوایی ارتش آمریکاپیشنهاد کرد که با استفاده از تاکتیک شاتل بمب افکنهای آمریکایی در خاک شوروی مستقر شده وحملات خود را برعلیه تاسسیسات ویگانهای آلمانی در شرق متمرکز کنند پیش از این با پاکسازی شمال آفریقا نیروی هوایی انگلستان با خلق تاکتیک شاتل با کمک آمریکایی ها حملات خود را به عمق خاک آلمان گسترش داده بودن با تصرف بخش های از ایتالیا وهمچنین عقب نشینی ارتش المان از خاک اکراین آمریکایی ها پشنهاد خود را مبنی بر احداث و یا در اختیار گرفتن چند فرودگاه برای گسترش دامنه حملات هوایی به شرق به شوروی دادن آمریکایی ها این کار را یک اقدام پر سود برای خود وشوروی میدانستن با تضعیف تدریجی المان ارتش سرخ راحت تر میتوانست دست به پیشروی بزند بمب افکن بی 17 جنگنده موستانگ بی 17 موسم به دژپرنده یکی از کارآمد ترین بمب افکن های جنگ جهانی دوم که البته بخشی از آن به لطف تولید انبوه آن بود. این بمب افکن می توانست تا ارتفاع 10 هزار متری صعود کند برد رزمی 3300 کیلومتری وبرد نهایی 6000 کیلومتری توان حمل حداکثر 7 تن مهمات را داشت البته برای رسیدن به حداکثر برد رزمی باید 2.5 بمب حمل میکرد سرعت نهایی 460 کیلومتر و سرعت متوسط300 کیلومتر در ساعت داشت . از یک میلیون نیم تن بمبی که آمریکایی ها بر سر آلمانها در جنگ فروریختن 650 هزار تن آن توسط بی 17 ها صورت گرفت .جالب انکه المانها در طول جنگ بین 40 تا 50 بی 17 غنیمتی رابه کار گرفتن ژنرال هنری آرنولد اگر B-17 ها می توانستند در پایگاه هایی در قلمرو شوروی فرود بیایند به جای سفر طولانی مدت به انگلستان یا ایتالیا، می توانستند به اهداف دور تری حمله کنند ، مأموریتهای بیشتری را انجام دهند و به اهدافی که دسترسی به آنها سختتر است حمله وبعد به فرودگاههای مادر مراجعت کنند . آرنولد امیدوار بود که بمباران شاتل از مبدا شوروی باعث پراکندگی جنگندههای آلمانی شود، تهدید این جنگنده ها در اروپای غربی را کاهش دهد و واحدهای لوفتوافه را قبل از تهاجم قریبالوقوع از نرماندی دور کند. در اکتبر سال 1943، آرنولد موافقت رئیس ستاد مشترک را برای پیگیری این ایده به دست آورد. انگلیسی ها موافقت کردند که همکاری کنند، اما از شرکت در آن خودداری کردند، زیرا آن را چیزی بیش تراز هدر دادن وقت ومنابع نمیدانستن سفیر آمریکا در شوروی و همچنین وابسته نظامی آمریکا مذاکرات با مقامات مسکو را آغار کردن اما این کار بسیار دشواری بود استالین ذاتا مشکوک وبدگمان بود و در اینده امریکا را دشمن اصلی خود میدید سفیر آمریکا قبل از اغاز مذاکره به مقامات کشورش اعلام کرد "ما باید بدانیم که حضور نیروهای مسلح خارجی تحت فرماندهی آنها در داخل کشور روسیه هرگز در تاریخ این کشور مجاز نبوده است. و موانع زیادی برای این کار وجود دارد.» بمباران اهداف نظامی وصنعتی المان توسط آمریکا موضوع فرعی بود که در این پشنهاد دنبال میشد . اهداف اصلی بیشتر جنبه سیاسی داشت روزولت رئیس جمهور امریکا مشتاقانه میخواست با اتحاد جماهیر شوروی رابطه همکاری برقرار کند. در تابستان 1943 استالین متفقین را متهم کرد که نقش اصلی خود را در جنگ ایفا نکرده در ایجاد جبهه دوم در فرانسه ناکام مانده اند . جالب انکه در تاریخچه رسمی نیروی هوایی آمریکا درباره تاکتیک شاتل و عملیات فرانتیک امده است که انگیزه اصلی نیروی هوایی برای همکاری روسها اینست که به شوروی و استالین نشان بدهیم که آمریکایی ها چقدر مشتاق هستند که به هر روش ممکن با دشمن آلمانی بجنگند ژنرال هنری آرنولد امیداور بود که عملیات فرانتیک اولین گام در جهت استفاده از پایگاههای شوروی در مناطق دیگر بخصوص در سیبری باشد که بمب افکنهای |آمریکایی بتوانند از انجا به اهدافی در ژاپن حمله کنند .شوروی نیروی هوایی عظیمی داشت که از ارتش سرخ پشتیبانی میکرد اما در بمباران های هوایی استراتژیک و بکارگیری بمب افکن های سنگین دوربرد سرمایه گذاری اندکی کرده بود اگر ماموریت موفقیت امیز میشد ممکن بود به تغییر نگاه شوروی به بمب افکن ها کمک کند و بخشی از حملات هوایی به اهداف مهم المان بر عهده شوروی گذاشته شود آمریکایی ها از طریق قانون وام یا اجاره تجهیزات و مایحتاج بسیار زیادی را برای شوروی در طول جنگ ارسال کرد اما در معامله با شوروی معمولا قراردادها یک طرفه بود آمریکایی ها به هرچه شوروی بر روی ان پافشاری میکرد تسلیم میشدن روزولت از اقدامات دو مرحله ایی نسبت به شوروی حمایت می کرد و معتقد بود دوره انتقالی پس از جنگ برای ایجاد اعتماد میان برندگان جنگ جهانی بسیار مهم است با افزایش این اعتماد در اینده تضادها و رقابتها برای انجان اقدامات یک جانبه وبعضا خودخواهانه توسط فاتحان جنگ به حداقل خواهد رسید ((((قانون وام و اجاره قانونی بود که طبق آن دولت ایالات متحده میتوانست به دولتهایی که با آلمان و متحدان او در حال جنگ هستند، محصولات تولید شده جنگی را به عنوان وام در عوض پول نقد بپردازد یا آنکه آن وسایل را به آنها اجاره دهد))))) فرودگاه های محل استقرار آمریکایی ها و طرح کلی شوروی به آمریکایی ها اجازه استفاده از سه فرودگاه در اوکراین را داد. نزدیکترین آنها به جبهه نبرد، پیریاتین، در حدود 100 مایلی شرق کیف بود. میرگورود 50 مایل فراتر از آن بود و 50 مایل هم بیشتر تا پولتاوا فاصله داشت. پیریاتین که غربی ترین پایگاه بود، محل استقرار جنگنده های آمریکایی شد که بردی به اندازه بمب افکن ها نداشتند. پولتاوا پایگاه اصلی B-17 و همچنین مقر مشترک فرماندهی شوروی و آمریکا در طول عملیات بود. بمب افکن ها از پایگاه میرگورود نیز استفاده کردند. باند های صفحه ایی در طول جنگ دوم سپهبد کارل اسپاتز، فرمانده نیروی هوایی استراتژیک ایالات متحده در اروپا، مسئول عملیات بود. هواپیماهای و خدمه هوایی به طور چرخشی از ارتش هشتم هوایی در بریتانیا و ارتش پانزدهم در ایتالیا انتخاب میشدن فرماندهی شرقی USSTAF (آمریکا-شوروی) در پولتاوا ایجاد شد. روس ها به فرماندهی شرق اجازه نمی دهند بیش از 1200 پرسنل دائمی داشته باشد. کار زیادی برای انجام وجود داشت. آلمانی ها زمانی که سپتامبر 1943عقب نشینی کردند، پایگاه ها را ویران کرده بودند. تمام امکانات لازم از جمله آشیانه ها و برج های مراقبت باید ساخته می شد. بیشتر پرسنل دائمی و همه خدمه پروازی در چادرها اسکان داده می شدند. و باندهای فرودگاه پالتاوا در پولتاوا دو باند یکی به طول هزار ودیگری به طول 600 متر وجود داشت . این در حالی بود که بمب افکنی مثل بی 17 به باندی به طول 1700 متر نیاز داشت زمانی زیادی برای ساخت باند با سطح سفت مثل اسفلت وجود نداشت آمریکایی برای این کار از پلانکهای فولادی ( صفحات فلزی سوراخ شده ) استفاده کردن تنها شوروی نیروی کار که آن هم بیشتر زنان بود در اختیار آمریکایی ها قرار دا. حضور زنان به عناون گارگر باعث تعجب آمریکایی شده بود (البته این حضور زنان احتمالا بخشیش برای جاسوسی جنسی و قرار دادن طعمه برای جذب آمریکایی ها بوده است بخشی از اونهم به خاطر کمبود نیروی کارمذکر بوده ) نظامیان و کارگران زن روسی همه چیز، از جمله بنزین با اکتان بالا، وسایل نقلیه، اکثر اذوغه و 12393 تن تختههای فولادی سوراخدار، باید از طریق هوا از طریق تهران یا با کشتی به بندر مورمانسک و از آنجا به جنوب از طریق راهآهن حمل میشد. شوروی گوشت و سبزیجات تازه را تامین می کرد. اما مهم ترین نکته که بعد ها ثابت شد چقدر حیاتی ایست روسها اجازه دفاع از فرودگاه را به هواگردهای موستناگ امریکایی ندادن و در عوض جنگده های یاک9 و توپهای ضد هوایی شوروی مسئولیت دفاع از فرودگاه را بر عهده داشتن تاسیسات بنا شده در فرودگاه های سه گانه اکراین بخصوص پالتاوا در شش ماهه ای که برای سازماندهی و شروع عملیات Frantic طول کشید، چیزهای زیادی تغییر کرده بود. ارتش سرخ سریعتر از آنچه انتظار می رفت پیشروی کرد و تا ژوئن اوکراین را باز پسگرفته و آلمانی ها را به لهستان و رومانی عقب راند این امر پایگاه های شاتل را از خطوط نبرد دورتر کرد و ارزش عملیاتی آنها را کاهش داد. روسها که نسبت به قبل از پیروزی مطمئنتر بودند، کمتر تمایل داشتند که نیروهای خارجی در قلمرو خود مستقر کنند، بهویژه در اوکراین از نظر سیاسی بیثبات بود بعد از اتمام مراحل هماهنگی و آماده سازی نوبت به شروع حملات هوایی شد ابتدا قرار بود از ارتش هشتم هوایی که در بریتانیا مستقر بود استفاده شود اما چون زمان اغاز حمله به سواحل فرانسه نزدیک بود و حضور این یگان در فرانسه ضروری بود اولین ماموریت به ارتش 15 هوایی در ایتالیا سپرده شد در ابتدا قرار شد به صنایع هوایی که آلمان ها در لتونی ولهستان برپا کردند حمله شود این تاسیسات به طور طبیعی از دسترس بمب افکنهای متفقین خارج بود اما به دلیل عدم شناسایی مناسب اهداف توسط روسها حمله به ایستگاه های رآه اهن مجارستان جایگزین شد اجرای اولین ماموریت به ژنرال ایکر فرمانده واحدهای هوایی مدیترانه سپرده شد نام رمز عملیات Frantic Joe فرانتیک جو انتخاب شد و خود ژنرال ایکر شخصا در این حمله به عنوان کمک خلبان حضور داشت اهداف مشخص شده در مجارستان کم اهمیت بود و همانقدر که به روسیه نزدیک بودن به ایتالیا هم نزدیک بودن در 12 خرداد 1323 مصادف با 2 زوئن 1944 130 بمب افکن بی 17 و 69 هواگرد اسکورت پی 51 موستانگ از ایتالیا پراوز و ایستگاهای راهن مجارستان را بمباران وبعد از 7 ساعت پراوز در فرودگاه های پولتاوا و میرگرود و پیریاتین فرود آمدن نزدیک 20 خبرنگار غربی و ورسی وظیفه پوشش خبری این ماموریت را بر عهد گرفتن این گروه پروازی 4 روز بعد فرودگاهی در نرماندی را بمباران کردن و در 11 ژوئن در راه برگشت به ایتالیا دوباره به یک فرودگاه آلمان ها در رومانی حمله کرده امریکایی بشدت از شروع حملات از سمت روسیه خوشحال بودن هرچند اهداف مورد حمله قرار گفته ارزش خاصی نداشت وخسارتهای چندانی به بار نیاورد اما در صورت ادامه حملات میتوانست بشدت المانها را در جبهه شرقی تحت فشار قرار بدهد به طوری که یکی از جانشنین نیروی هوایی آمریکا در منطقه مدیترانه بعد از پایان اولین حمله با رمز فرانتیک جو عنوان کرد (( این ماموریت اهمیت فوری و بلندمدت بسیار زیادی داشت.سومین جبهه هوایی را برای بمباران استراتژیک صنایع جنگی آلمان باز شده است در آینده این چشمگیرترین تلاش آمریکا برای ایجاد یک رابطه کامل و توام با اعتماد کامل با روسیه است)) اما این خوشحالی دوامی نداشت پایان قسمت اول MILITARY.IR مستند ارتش آمریکا(زمان ساخت احتمالا جنگ جهانی دوم) دررابطه با عملیات فرانتیک جو https://www.aparat.com/v/iq6bp تاکتیک بمباران شاتل http://www.military.ir/forums/topic/30699-تاکتیک-بمباران-شاتل/?tab=comments#comment-545839
-
2 پسندیده شدهاثرات مهمات ارپی جی بر روی نفربر زرهی BTR-60 از چپ به راست: راکت ارپی چی با کلاهک HEAT (شدیدالانفجار ضد زره) راکت ارپی چی با کلاهک ترموباریک راکت RShG -( احتمالا با کلاهک ترموباریک)
-
1 پسندیده شدهسلام رافال در زمینه رانش به وزن بعد از اف 15 در رده دوم جنگنده ها قرار داره و میزان محموله قابل حمل رزمیش ، نسبت به وزن و جثه جنگنده ، فوق العاده ست ! اصلا در این زمینه ها با جی 10 قابل مقایسه نیست .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهیکی بحث موتور هست موتور های چینی در حد موتور اسنکما نیستند بعد بعدی سیستم Thales Spectra است این سیستم می تونه هر موج راداری که شناسایی میکنه اختلالی برای اون ایجاد کنه تو شبیه سازی که مصری ها انجام داده با این اینکه برد رادار سوخو 35 بیشتره اما راقال به کمک Thales Spectra تونسته برتری در برابر اون بدست بیازه رادار بارس که تو سوخو 30 دی ها هست تکنولوژی مال چند دهه قبل هست هندی ها اعلام کردند تونسته جی 20 را شناسایی کنه هم چند چینی ها هم اعلام کردند که جی 20 ها مجهز به لنز لونبرگ بودند
-
1 پسندیده شدهگزینه های تزار روسی در حوزه طراحی استراتژیک ، حاکمان فعلی کرملین گزینه های قابل توجهی را در اختیار دارند که تعدادی از آنها از بقیه پر خطرتر به نظر می رسد !! در چند ماه گذشته ، بسیج انبوه یگان های ارتش روسیه که اوکراین را از 3 محور محاصره کرده اند موجبات به صدرآمدن تنش میان دو کشور ( و یا در واقع امر تنش میان روسیه و ناتو. م ) شده است . در این میان ، بخش قابل ملاحضه ای از کارشناسان بر این اعتقادند که از مقاصد روسیه اطلاع کافی دارند و می دانند که درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد ،اما گستردگی منازعه و تنش میان دو طرف به اندازه ای است که رسیدن به اصل و هسته اصلی درگیری تنها از عهده تعداد کمی از تحلیلگران این حوزه برمی آید . درواقع امر ، تنها یک نفر در تمام گستره این تنش اطلاع دارد که واقعا در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و بر همین اساس ، چندان در افکار عمومی محبوب نبوده ، ولی حتی این احتمال وجود دارد که شخص ولادیمیر پوتین هم از تاثیر گذاری بر روندی که آغاز شده ، ناتوان باشد . تحلیل پیش رو ، 24 ساعت قبل از اعلام روسیه مبنی بر عقب نشینی از مرزهای مشترک با اوکراین به رشته تحریر درآمده ، بنابراین ، فرض براین است که بحران همچنان ادامه دارد و بر همین اساس قطعات مختلف آنالیز این متن چیده شده است . شواهد موجود در حال حاضر (15 فوریه 2022) نشان می دهد که روسیه از آمادگی کامل برای حمله به خاک اوکراین برخوردار بوده و این حمله یحتمل در مقیاسی بزرگ انجام خواهد شد . درواقع بیشتر از 50 درصد گردان های نیروی زمینی ارتش فدرال در مرزهای اوکراین مستقرند ، در حالی که بسیاری از آنها از هزاران مایل دورتر به این منطقه اعزام شده اند تا در عملیات احتمالی مشارکت داشته باشند . نیروی هوایی و دریایی نیز به مثابه مهره های شطرنج درموقعیتهای خود مستقر شده و شیوه حرکت به مثابه یک لوکوموتیو بخار است که به ایستگاه پایانی خود نزدیک می شود .اما ما هنوز اطلاع نداریم که این قطار در آخرین لحظات از مسیرخود منحرف خواهد شد یا خیر ... در حالی که به نظر می رسد عملیات نظامی ارتش روسیه محتمل باشد ،اما این گزینه نیز قابل بررسی است که در آخرین لحظات ، تحرکات ارتش روسیه دچار ایستایی شده ، تا حداکثر ارعاب مورد نیاز بدست آمده و سپس دستور عقب نشینی به انها داده شود . اگراین گزینه محتمل باشد ، وی می تواند به یگان های رزمی ناتو در اروپا شرقی هشدار دهد که " به شما گفته بودم که ناتو ، دسته گرگ هایی در مرزهای ما هستند !! " و همزمان ادعا کند که بصورت یکجانبه ، صلح را انتخاب کرده است . در حالی می تواند مدعی باشد که نگرانی های روسیه در خصوص اوکراین ، اکنون شنیده شده و میتواند موضوعی برای دیپلماسی باشد . در واقع ، این روند به نوعی اعلام یک پیروزی ، بزرگتر از آنچه که در غرب ممکن است تصور شد ، با ماهیت "مصرف داخلی " برای وی محسوب گردد . در این مورد ، درست به مانند خروج واحدهای روسی از مرزهای اوکراین در تمرینات نظامی سال 2021 ، اقدام ارتش روسیه در زمینه عقب نشینی از موقعیت حمله ، چندان عجیب نخواهد بود . هر چند سامانه های رزمی و زیرساختهای بیشتری نسبت به گذشته در منطقه باقی خواهد ماند تا این نمایش ، سال آینده نیز مجدداً تکرار شود . در این میان ، تنهاچیزی که برای کرملین ارزشمند خواهد بود ، تجربه بدست آمده توسط ارتش است تا در سالهای آینده با قدرت بیشتری صورت گیرد . با توجه به این مساله ، اگر این تنش بدون درگیری به پایان برسد ، نتایج بدست آمده برای آن برای روسیه در زمینه های اقتصادی ، در مقایسه با میزان ارعاب ایجاد شده ، چندان هم سطح نخواهد بود ، بعبارت بهتر ، خطرکردن برای ارعاب با چنین روشی ، چیزی معادل هزینه های یک جنگ واقعی برای روسها خواهد بود ، برای همین برخی معتقدند که خطر جنگ طولانی مدت در اوکراین و هزینه های اشغال سرزمینی گزینه مناسبی برای کرملین نخواهد بود .از سویی دیگر ، اگر جنگ قریب الوقوع باشد و نیت روسیه برای دست زدن به عملیات رزمی ، نامشخص ، شکل این جنگ واقعا به چه صورت است ؟ پاسخ درست به این سئوال در حال حاضر ، تنها در اختیار چند نفر بوده ، چرا که گزینه های متعددی را میتوان برای آن متصور بود . موقعیت جغرافیایی دونباس روسها برای مدتهای طولانی است که ازشمال و جنوب و بخصوص از محور شرقی با واحدهای نیابتی خود به اوکراین حمله می کنند ولی میزان قابل توجهی از یگان های نظامی روس در جنوب بلاروس زیر عنوان بسیار رسمی "رزمایش نظامی " خود را در آستانه اشغال سریع کیف قرارداده اند ، چرا که فاصله میان محل رزمایش تا مرز بین المللی با اوکراین ، تنها 55 مایل است و در همین فاصله اندک ، نزدیک به 10000 نیروی روسی حضور دارند که آمادگی رزمی قابل توجهی را به نمایش گذاشته اند . این مساله ، اوکراین را نه تنها از محورشرقی ، بلکه از شمال نیزآسیب پذیر نموده است .اما در اختیار داشتن قدرت نظامی و استفاده از آن ، دو مساله بسیار متفاوت و جدا از هم بشمار می رود . در حال حاضر ( 17 فوریه 2022) این امر که پوتین می تواند با تمرکز نیروهای خود ، یک عملیات رزمی در مقیاس گسترده را در محور شرق دونباس که هم اکنون مناقشه اصلی در آن در جریان است ، اجرا کند . در واقع ، اوکراین پیش از این ، سلطه واحدهای نیابتی روسی را در این منطقه به ناچار پذیرفته ولی اگر این گزینه محقق شود ، یک هدف محدود و بدون خطر پذیری آنچنانی برای روسها بشمار می رود . یکفروند کوروت روس در حال شلیک موشک کروز تهاجم زمینی کالیبر اما مهم تراز این ، حضور تعداد زیادی از واحدهای ارتش منظم روسیه در این منطقه ، به روسها اجازه می دهد تا برای مدتهای طولانی ، جای پای مناسبی را برای خود در اوکراین بدست آورند تا برای حملات آینده ، از آن استفاده شود . علاوه براین ، حضور یگانهای روسی ، حاکمیت ملی اوکراین را بر خاک خود به چالش می کشد که این امر به معنای یک بازی طولانی برای طرفین دعواست .از سوی دیگر ، دست زدن به یک عملیات رزمی تمام عیار با هدف اشغال تمام سرزمین اوکراین در شرق رودخانه دنیپر ، یک امر بسیار متفاوت خواهد بود . در حالی که ارتش روسیه ، میراث دار ارتش شوروی سابق با قدرت آتش محدودتر است ، اما همچنان یک چکش بسیار سنگین بشمار می آید ، چنانکه تعداد قطعات توپخانه ارسالی به منطقه درگیری ، به گفته کارشناسان ، توان آتشباری ترسناکی را بوجودآورده و این در کنار حضور 130 هزار سرباز حتی با کیفیت و تجهیزات محدود ، چیزی نیست که بتوان از آن بسادگی عبور نمود . در این زمینه باید توجه داشت که روسها در دو دهه اخیر برنامه هدفمندی را برای مدرن سازی ارتش خود اجرا نموده اند و برخی از این قابلیتها در نوع خود قابل توجه خواهند بود . بعبارت بهتر ، اگر قرار باشد این حمله اجرا شود ، از دید روسها ، این یک نمایش جدی مرگبار برای به رُخ کشیدن توان رزمی و مضاف براین ، تبلیغ غیر مستقیم برای محصولات نظامی به منظور افزایش صادرات است . در حقیقت ، حمله تمام عیار به اوکراین ، نسخه روسی استراتژی " شوک و ترس " خواهد بود که این یک هدف ثانویه فراتراز تصرف سرزمینی در اوکراین است . پی نوشت : 1- ادامه دارد ..... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهتمرین نیروهای ویژه سپاه در مناطق برفی: در این تمرین، علاوه بر نیروهای صابرین، نیروهایی از تیپ ویژه میرزا کوچک خان و امام حسن مجتبی(ع) نیز حضور داشتند.
-
1 پسندیده شدهسلام و احترام - مقایسه رافال و جی10 صحیح نیست از نظر قابلیتهای رزمی و فنی رافال از هرنظر بر جی 10 برتری دارد و خرید جی 10 خلا نیروی هوایی پاکستان در برابر هند را برطرف نمیکند البته پاکستانیها بهتر از هرکسی این مطلب را میدانند منتهی بخت بلند و اقبال روشن پاکستانیها در کیفیت افتضاح سطح آموزش و نگهداری نیروی هوایی ارتش ظفرمند هند است
-
1 پسندیده شدهبرفراز رود سِند نخستین فروند از جنگنده های جی-10سی برای نیروی هوایی پاکستان پس از سالها گمانه زنی و شایعات مستمر در فضای مجازی ، اولین جنگنده های جی-10 ساخت چین ، برای تحویل به نیروی هوایی پاکستان در حال آماده سازی است .این جنگنده تک موتوره میان وزن ، به نوعی یک انقلاب فناورانه دراین نیرو بشمار می رود و مهمتر از آن ، موجبات تعمیق بیشتر روابط نظامی چین وپاکستان را فراهم خواهد نمود و برای صنعت هوانوردی چین نیز یک نقطه عطف مهم نیز بشمار خواهد رفت ، چرا که این قرارداد ، نخستین فروش صادراتی جی-10 را به ثبت رسانده است .تصاویر غیر رسمی منتشر شده ، حداقل یک فروند جی-10را با علائم رسمی نیروی هوایی پاکستان نشان می دهد که دریک پایگاه هوایی نامشخص در چین گرفته شده که گمان می رود باند اختصاصی شرکت چنگدو در استان سیچوان باشد . تصاویر بیشتر نیز یک جنگنده با استتار متعارف را بر روی زمین در کنار تاسیسات فنی پایگاه نشان میدهد که احتمالا می بایست همان هواپیمای تحت آزمایش باشد . با این حال ، نماهای نزدیک رجیسترهای 102-22 و 106-22 را به نمایش گذاشته است که با احتمال قریب به یقین ، تعداد جتهای آماده شده را به 2 فروند می رساند . نمای عقب این جنگنده ها براساس تصاویر منتشر شده به اعتقاد ناظران نظامی این شایعه که جتهای تحویلی به پاکستان ، به جای پیشرانه های AL-31F از موتورهای چینی WS-10 استفاده خواهد کرد را تقویت می کند که این بدان معناست که نیروی هوایی پاکستان آخرین نسخه این جنگنده ، یعنی گونه C را خریداری نموده که تحویل سریع ترآن را ممکن می سازد ، چرا که وجود قطعات چینی ، به معنای عدم نیاز به صدور مجوز از سوی مسکو برای قطعات با منشاء روسی است . با این تفاسیر ، این نمونه تحویلی به پاکستان به احتمال بسیار زیاد ، با شناسه J-10CE یا FC-20 قابل شناسایی خواهد بود . در حالی که پاکستان مدتهاست که بعنوان مشتری جنگنده های جی-10 شناخته می شود ، اعلام رسمی این موضوع تنها در 29 دسامبر 2020 صورت گرفت ، زمانی که وزیر کشور پاکستان در یک فراخوان رسانه ای ، اظهار داشت که نیروی هوایی این کشور بدنبال اضافه نمودن جتهای JS-10 !!!!!! به سازمان رزم خود بود و اولین نمایش عمومی آن نیز در مارس 2022 خواهد بود . به گفته وی ، 25 فروند از این جنگنده ها در این نمایش شرکت خواهند نمود که با توجه به مدت زمان باقی مانده (فوریه 2022 تا مارس 2022) مقداری بعید به نظر می رسد ، هر چند شایعاتی در مورد تحویل 36 فروند نیز وجود دارد . در اوایل سال 2021 تصاویر غیررسمی از فرودگاه شرکت چنگدو نشان از حضور ردیف های متعدد از جنگنده جی-10 در انتظار تحویل را نشان می داد که گمانه زنی ها از تحویل فوری آنها به نیروی هوایی پاکستان بود ولی احتمال اینکه جنگنده های فوق برای نیروی هوایی چین نیز باشد ، وجود می داشت که منتظر ورود موتورهای WS-10B بودند که در آن زمان ، آزمایش های رزمی خود را می گذراند . اما در همان زمان ، تحلیلگران نظامی براین اعتقاد بودند که جتهای تحویلی به پاکستان ، یک سری جدید و جداگانه هستند که قرار است درآینده تحویل شود . با تمامی این اوصاف ، هنوز اعلامیه رسمی از سوی پاکستان یا چین در این زمینه منتشر نشده ولی براساس عادت بخش رسانه ای چین ، خبرهایی از این دست ابتدا بصورت غیر رسمی و با تصاویر بُرش خورده در اختیار عموم قرار می گیرد و تصاویر فوق الذکر نیز احتمالا جزء همین دسته قرار می گیرند . در همین راستا ، علیرغم عدم تایید رسمی سفارش جی-10 از سوی پاکستان واضح است که علاقه به این جنگنده از سالها پیش وجود داشته ، چرا که چین و پاکستان بصورت مشترک بر روی پیکربندی جی اف-17 مشغول کار بوده و توسط مجتمع هوانوردی پاکستان نیز تولید شده اند ونسخه های به روز شده آن نیز بتدریج تحویل کاربرآن خواهد شد ، در حالی که بطور همزمان ، خلبانان پاکستانی ، در جریان تمرینات مشترک "شاهین" مستمراً با جی-10 آشنا شده اند . با این وصف ، در مقایسه با جی اف-17 ، جنگنده جی- 10سی بلحاظ آیرودینامیک و اویونیک بسیار پیشرفته تر بوده و یک جت بزرگتر با قابلیتهای افزون تر است . از ویژگی های قابل توجه جی-10 سی ، نصب جستجوگر مادون قرمز و فاصله یاب لیزری در جلوی بخش آسمانه خلبان ، کابین شیشه ای با HUD هولوگرافیک که زاویه دید بسیار وسیعی را برای خلبان فراهم می کند ، ورودی هوای ثابت ، بخش دماغه بزرگتر برای رادار AESA جدید و همچنین توان حمل موشکهای PL-15 خواهد بود . در این میان ، ارتقاء جنگنده های جی اف-17 و خرید جی-10 سی بتدریج جتهای رزمی منسوخ میراژ-3 و میراژ-5 را از رده عملیاتی این نیرو خارج خواهد نمود . علاوه براین ، روابط متزلزل میان واشنگتن و اسلام آباد ، بدان معنی است که اضافه شدن تعداد بیشتری از جتهای اف-16 به موجودی فالکن های بلاک-52 نیروی هوایی پاکستان به تقریب کم رنگتر می شود و شرایط سخت فروش ، ازجمله بازرسی های مستمر نیروی هوایی ایالات متحده و محدود نمودن سرویس دهی به بخش هایی خاصی از این جنگنده و علاوه براین ، وجود شایعات نصب ردیابهای خاص بر روی این جنگنده ها که به مقامات آمریکایی اجازه می دهد تا برخی از سامانه های این جنگنده را درصورت نیاز غیر فعال کنند ، باعث شده تا نیروی هوایی پاکستان نتواند از آخرین حد قابلیتهای این جنگنده استفاده نماید . با درنظرگرفتن تمامی این موضوعات ، خرید جی-10سی منطق سیاسی قابل توجهی را بدنبال خود خواهد داشت ، حتی اگر این امر منجر به افزایش هزینه های پاکستان در خصوص اضافه شدن یک جنگنده جدید به موجودی فعلی گردد . برخی ناظران معتقدند که روابط نزدیک میان پاکستان و چین حتی میتواند به اصلاح جتهای جی-10 نیروی هوایی این کشور به قابلیت حمل و پرتاب مهمات هسته ای نیز منجر گردد . این نقشی است که امروز توسط اسکادران های کهنه کار میراژ نیروی هوایی پاکستان مسلح به موشکهای کروز "رعد" صورت می گیرد و جی-10 می تواند به بهترین گزینه برای این ماموریت تبدیل شود .علاوه براین ، خرید جی-10 سی در واقع پاسخی است به تحویل 36 فروند جنگنده رافال به نیروی هوایی هند که با احتمال افزایش این تعداد به 114 فروند ، خطر جدی برای نیروی هوایی پاکستان درراه خواهد بود . در این خصوص، رافال های هندی در صورت مسلح شدن به سامانه های جنگ الکترونیک پیشرفته تر و موشکهای دوربردتر ،برتری نسبی را در برابر اسلام آباد ایجاد می نماید ولی پس از عملیاتی شده کامل جی-10سی در پاکستان بعنوان یک جنگنده نسل 4.5 این برتری تا حدودی کم رنگ خواهد شد .در واقع ، اعلام رسمی خرید جی-10سی توسط وزیر کشور پاکستان به جای فرمانده نیروی هوایی نشان میدهد که خرید این جنگنده چینی ، به نوعی برای تحت الشعاع قراردادن خرید رافال از سوی هند صورت پذیرفته و این نه تنها برای پاکستان ، بلکه برای چین به منظور افزایش مشتریان این محصول خبر خوبی بشمار می رود. پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهنحوه ی پرتاب پهپاد صماد 3 :
-
1 پسندیده شدهبخش سوم سرتیپ مایکل هرزوگ ،نویسنده مقاله اسراییل – ایالات متحده ، اقدام مشترک برای اعمال فشار منطقه ای و داخلی بر ایران : از یک نظر ، شروع بحران در سوریه ، موجب گردید تا اسراییل بعنوان بخشی از یک تلاش گسترده بین المللی و منطقه ای ، اقدامات هماهنگ تری را به منظور مقاومت در برابر گسترش حوزه نفوذ ایران و همچنین محدود سازی استقرار نظامیان ایرانی در سوریه به اجرا بگذارد . در این میان ، پیشگامی ایالات متحده در ترک توافق هسته ای در ماه مه 2018 و همچنین اعمال تحریم های شدید تر اقتصادی علیه تهران ، موجبات فشار بیشتر بر ایران را فراهم آورده است . علاوه براین ، کشورهای حوزه خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی که همزمان در حال جنگ با شبه نظامیان حوثی در یمن هستند ، موفقیت چندانی را در عقب راندن تهران از مواضع فعلی خود بدست نیاورده اند . در این میان ، تنها مراکش به شکل خاص ، روابط دیپلماتیک خود را در سال 2018 با این ادعا که ایران در حوادث صحرای غربی دخیل است قطع نمود . اگر چه این تحرکات تاثیر چندانی بر ادامه مسیر توسط تهران نداشت ( عبارت از مترجم ) ، اما برای اسراییل و بازیگران سنی عرب منطقه ، نگرانی های مشترک در خصوص طرح های آتی تهران موجب شد تا بستر لازم بصورت فزاینده ای برای گفتگو و همکاری متقابل فراهم گردد. در مجموع ، بخش عمده ای از کشورهای اهل سنت ( نکته جالب تاکید بیشتر نویسنده متن روی تفاوت مذهبی و کمتر توجه به تفاوت نژادی است . م ) از اقدامات تهران در نگرانی بسر می برند و از اقدامات اسراییل قدردانی می نمایند . اما در این میان آنچه که قطع به یقین ناچیز به نظر نمی رسد ، نآرامی های داخلی ایران در حوزه مسائل اقتصادی است که بنا برخی تحلیل ها از سرمایه گذاری سنگین در لبنان ، سوریه ، غزه و یمن حاصل آمده است . با این وصف ، اگر چه این ناآرامی ها ، جسته و گریخته مستمر تحلیل میشود ، اما حتی با قبول این نکته که فشار ایالات متحده ، عامل اصلی در وقوع آن است ، با این حال ، پیش بینی تغییر ساختار حاکمیتی بسیار مشکل بوده و در برخی موارد اطمینانی در این خصوص که این روند می تواند زلزله ای سخت را در آینده ایجاد کند ، بدست نمی دهد . علاوه براین ، محدود شدن دسترسی ایران به منابع سرمایه ای باعث خواهد شد تا پول مورد نیاز برای هزینه در سوریه ، حزب ا... و گروه های فلسطینی ، بشدت کاهش یابد . در این میان ، پرونده حزب ا... قابل توجه تر به نظرمی رسد ، بخش اطلاعات خارجی سرویس امنیتی اسراییل براین باوراست که بودجه ایران برای این گروه در سال 2019 چیزی در حدود 40 درصد کاهش یافته و با کمکهای سالانه نزدیک به یک میلیارد دلار می رسد . تحلیلگران معتقدند که مجموعه تحریم های ایالات متحده علیه شرکتها ، افراد و بانکهایی که مشکوک به ایجاد ارتباط با حزب ا.. هستند ، موجب شده تا فشار مالی براین گروه افزایش یافته و این نیز بطور مستقیم بر مشکلات این گروه برای تامین نیازمندی های عناصر درگیر در سوریه (شامل کمک های یارانه ای به خانواده های مجروحین و شهداء / توضیح مترجم ) نیز بیافزاید . کارشناسان امنیتی تل آویو معتقدند که نتیجه این بحران مالی ، احتمالا حزب ا.. را مجبور خواهد کرد تا ضمن عقب کشاندن نیروهای خود از سوریه ، حقوق و دستمزدها را کاهش داده و هزینه های مرتبط با برنامه های اجتماعی و رسانه ای خود را به حداقل رسانده و از سوی دیگر ، تمرکز خود را برای جمع اوری کمک های مالی قرار دهد . علیرغم این مساله و با توجه به گستردگی حوزه عملیاتی حزب ا... در سوریه ، این گروه هنوز مانعی برای ادامه فعالیت ، پیش روی خود نمی بیند و با توجه به وجود منابع درآمدی مستقل ، گزینه توسعه فعالیتهای اطلاعاتی- نظامی همچنان برای آنها برقراراست . بااین وصف ، براساس اطلاعات موجود ، منطقی است که فرض شود ، بحران اقتصادی حزب ا... ، علیرغم اینکه بطور کامل تحت الشعاع بحران اقتصادی لبنان قرار گرفته ، می تواند برنامه ریزی های رهبری این گروه را به منظور اجرای نقشه رویارویی بزرگ با اسراییل ، دچار اختلال کند . گستره نفوذ سیاستهای حزب ا... در لبنان را میتوان به استفاده از اهرم های خود برای جلوگیری از میانجگیری بین المللی برای ورود به مساله مورد اختلاف میان لبنان و اسراییل برسر عملیات اکتشاف و بهره برداری از میادین گازی شناسایی شده در مدیترانه که احتمالا در آینده یکی از منابع درآمدی این گروه ( و شاید هم ایجاد یک جای پا برای شرکتهای ایرانی در مدیترانه . م ) خواهد بود ، میتوان نام برد . با توجه به این پس زمینه تشریح شده ، تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه برای اسراییل یک خبر ناامید کننده بشمارمی رفت ، چرا که بخش عمده ای از صاحب نظران مسائل منطقه ای ، این تصمیم را حرکتی در مسیر اشتباه که می تواند فضا را بطور کامل برای ایران و روسیه باز کند ، تحلیل نمودند . در هرصورت ،به نظر می رسد که مقامات تل آویو ،تقسیم کار موجود برای مهار نفوذ ایران در منطقه را به شکل کلی پذیرفته اند ، بدین معنی که به شکل همگام با فشار اقتصادی ایالات متحده که شامل حوزه هسته ای نیز میشود وعمدتا" با کاربرد ابزارهای اقتصادی و سیاسی است ، بازیگران منطقه ای به همراه اسراییل ، بصورت انحصاری با متوسل شدن به ابزارهای نظامی که با پشتوانه ایالات متحده نیز همراه است ، تلاش خواهند کرد تا ایران را هرچه بیشتر به عقب برانند . علاوه براین ، مدیریت حوادث در سوریه به گونه ای است که نشان می دهد ، تصمیم ایالات متحده برای اجرایی نمودن عقب نشینی از سوریه همگام با اجرای برنامه های تدوین شده ای برای ایجاد اختلال در نقشه ایران برای ایجاد کریدور تهران- مدیترانه بواسطه به رسمیت شناختن حاکمیت اسراییل بر جولان وهمچنین بستر سازی تدریجی راهبرد ایران ستیزی / ایران هراسی در افکارعمومی جهان عرب است . استحکام بالقوه : برخی از تحلیلگران منطقه ای ، در ارزیابی آنچه که فرآیند " نبردی میان جنگها " ( campaign between the wars) اسراییل در سوریه نامیده می شود ، براین اعتقاد قرار دارند که وضعیت فعلی احتمال رسیدن به نقطه عطفی منفی ( معکوس ) که درآن روند حوادث از حوزه موفقیت به سمت خطر پذیری را بیش از پیش به نمایش گذاشته است . در واقع ، این افزایش خطرپذیری عملکرد اسراییل در سوریه ، به معنای پذیرش این نکته است که ایران به احتمال بسیار زیاد ، واکنش قوی تری را بصورت مشترک با سوریه نسبت به حملات اسراییل صورت دهد و این مستقیم به معنای تشدید خطر برای ارتش اسراییل ( بخصوص نیروی هوایی ) و در نهایت تشدید تنش میان تل آویو و مسکو گردد. این نگرانی فزاینده ، بحثهای گسترده ای را در این زمینه که "پروژه دقیق" ایران در منطقه ، به اندازه کافی بازدارندگی لازم را فراهم خواهد کرد تا توجیه کننده گسترش حملات اسراییل ، حتی با پذیرفتن خطر وقوع یک درگیری تمام عیار متعارف ، فراتر از قابلیتهای هسته ای اسراییل ، باشد ؟؟ در حال حاضر ، بخش عمده ای از صاحبنظران حوزه امنیتی در تل آویو اعتقادی به این که روند حوادث به نقطه ای نزدیک می شود که ایجاب کند ، اسراییل نیازمند تغییر روش در سوریه است ، ندارند ، ضمن اینکه رصد دقیق وقایع نشان میدهد که احتمالا ارزیابی آنها درست باشد ، بدین معنی که هنوز احتمال نزدیک شدن درگیری های پراکنده و غیر مستقیم فعلی به یک جنگ تمام عیار میان اسراییل ، ایران و متحدانش در سوریه ( و حتی منطقه . م ) بسیار زیاد بوده ، اما پیش بینی زمان و چگونگی آن بسیار دشوار به نظر می رسد . انچه که تحلیل های فعلی نشان می دهد ، دوطرف هنوز اشتیاق زیادی برای تشدید درگیری به دلایل پراهمیتی نظیر ادامه درگیری در سوریه ، افزایش تنش میان ایران و ایالات متحده ، خروج آمریکا از توافق هسته ای و در نهایت افزایش فشار ناشی از اعمال تحریم های افزون تر ، وجود ندارد . از سویی دیگر ، اقدامات تنبیهی ایالات متحده ، موجبات واکنش غیر قابل پیش بینی ایران در سال 2019 که منتهی به ساقط شدن یک پهپاد امریکایی در ژوئن این سال شد ، علاقه طرفین به باز کردن یک جبهه درگیری جدید را به حداقل ممکن کاهش داد . اما برخی نیز براین اعتقاد قرار دارند که احتمال از کنترل خارج شدن چرخه ضربه متقابل نظامی ایران در پاسخ به حملات مستمر و به نسبت پرتلفات اسراییل ،وجود دارد . به عنوان مثال ، در ژانویه 2019 این تصور همواره وجود داشت که ایران در پاسخ به حملات هوایی اسراییل ، تمامی نقاط مسکونی موجود در جولان شمالی را زیر اتش موشکهای خود بگیرد و این با توجه به تراکم حضور غیر نظامیان ، میتوانست فاجعه ای برای اسراییل محسوب گردد . علاوه براین ، هر لحظه می بایست این احتمال را در نظر گرفت که ایران به شکل غافلگیرانه ای ، بخشی از توان پدافندی خود را به سوریه منتقل و حملات هوایی اسراییل را با خطر جدی مواجه کرده و متقابلا" اسراییل نیز بسمت از میان بردن این قابلیتها حرکت نماید . با وجود این ، یک سناریوی محتمل دیگر نیز قابل بررسی است که درآن ، ایران یکسری حملات ایذایی نظامی را در امتداد مرز میان اسراییل و سوریه به منظور القاء وجود بازدارندگی و همچنین افزایش تنش میان اسراییل و روسیه و فشار به ایالات متحده در منطقه ، طراحی و اجرا کند . بطور طبیعی ، این روند محتمل می تواند توانایی اسراییل و روسیه را در مهار ایران و متحدانش بشدت تضعیف نماید . در واقع ، تحلیلگران براین عقیده اند که عواقب ناخواسته تشدید درگیری ها در صحنه رزمی سوریه ، می تواند به شکل سهوی ، بحران دیگری را با روسیه ایجاد کند واسراییل می بایست از ورود به این ماجرا بشدت خودداری نماید . گانتز (شخص میانه تصویر ) در میان جامعه افسران ارتش عبری یکی از هشداردهندگان مستمر در خصوص افزایش توان ضربتی ایران و حزب ا... بر علیه منافع اسراییل است از سویی دیگر ، لبنان ، عرصه دیگری در ماجرای میان اسراییل وایران محسوب می شود . در واقع شرایط خاص این کشور موجب شده تا مهمترین مولفه های توسعه " پروژه دقیق" ایران ، با کمترین دغدغه ، در انجا پیگیری گردد . بدین معنی که ایران بعنوان بخشی از برنامه گسترده خود برای ایجاد یک جبهه نیرومند در برابر اسراییل ، براین قصد است که سازمان رزم حزب ا.. لبنان را به تسلیحات راهبردی نظیر زرادخانه ای عظیم از موشکهای زمین به زمین برای پوشش کل مناطق اسراییلی نشین ، موشکهای پیشرفته ضد هوایی و ضد کشتی ، هواگردهای بون سرنشین و درنهایت کمک برای توسعه شبکه بزرگی از تونل برای اجرای عملیاتهای تهاجمی د درون خاک اسراییل ( سرزمین های اشغالی . م ) و همچنین سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساختهای پشتیبانی در جنوب سوریه مجهز نماید . بنابراین ، از دریچه نگاه تل آویو ، حزب ا.. بتدریج به یک ارتش کلاسیک تبدیل میشود که علیرغم تحمل تلفات قابل توجه در سوریه ، تجربیات رزمی ارزشمندی را بخصوص در حوزه جنگ شهری ، شامل سازماندهی صورتبندی های نظامی در مقیاس گردان ، کاربرد صحیح اطلاعات در میدان نبرد ، استفاده از هواگردهای بدون سرنشین و اجرای عملیات هماهنگ با سایر عناصر درگیر ( سوریه ، ایران ، روسیه و حتی ارتش لبنان ) کسب نموده است . شواهد موجود نشان می دهد که تا کنون ، اسراییل موفق شده تا تلاش های حزب ا.. را در جنوب سوریه تا حدودی خنثی نموده تا جایی که در دسامبر 2018 ، ترکیبی از عملیات اطلاعاتی و میدانی موجب گردید تا حداقل شش تونل مرزی کشف و ویران شود . در این میان برخی ناظران براین باورند که این عملیات ضربه قابل توجهی به نزدیک به 15 سال تلاش این گروه برای نفوذ به داخل اسراییل و یک غافلگیری به تمام عیار روانی محسوب میشد ، چرا که دراین بازه زمانی ، گروهای عملیات ویژه حزب ا... ( یگان رضوان ) مستمرا به داخل اسراییل نفوذ و مبادرت به اجرای عملیات ایذایی می نمودند . اما آنچه که امروز برای اسراییل یک چالش عمده محسوب میشود ، نه عملیاتهای ایذایی ، بلکه مواجهه با سیل عظیم موشکها و احتمالا هواگردهای بدون سرنشین حزب ا... است که بدون شک از سوی ایران پشتیبانی لجستیک می گردد. بااین حال ، در خصوص تاثیر مولفه لبنان در روند توسعه "پروژه دقیق" ایران ، برخی تحلیلگران معتقدند که دو شریک اصلی برنامه ( حزب ا.. و ایران ) تا قبل از رسیدن به نقطه مطلوب ، راه زیادی را می بایست طی کنند . بعنوان مثال ، اطلاعات نشان می دهد که هنوز خطوط تولید در مقیاس صنعتی هنوز راه اندازی نشده ، بنابراین هنوز ذخیره قابل توجهی از موشکهای دقیق پدید نیامده است و بطور طبیعی ، حزب ا.. دسترسی سیستماتیک ( بر خلاف تبلیغات رسانه ای این گروه ) کافی به این موشکها ندارد . با این وجود ، پروژه همچنان روند رو به جلویی را طی می کند و احتمالا در آینده نه چندان دور به بلوغ کامل خواهد رسید . بطور قطع ، اتمام این برنامه ، یک معضل جدی امنیتی برای اسراییل فراهم خواهد نمود ( البته اگر تا به حال نکرده باشد . م ) ، بدین معنی که اگر اسراییل اجازه دهد تا این برنامه براساس برنامه ریز های از پیش طراحی شده ، ادامه یابد ، همانطور که قبلا گفته شد ، دراینده با یک زرادخانه عظیم موشکی مواجه خواهد شد که کنترل آن ، هزینه های جانبی بسیاری را در بر خواهد داشت. از سویی دیگر ، حمله به تاسیسات شناسایی شده در خاک لبنان ، موجبات تشدید خطر جنگ را افزون تر از حملات به خاک سوریه ، ایجاد می نماید که این نیز ، خود بدلیل ماهیت ویژه صحنه رزمی در لبنان ، جایی که حزب ا... مستقیما با پشتیبانی ایران ، در برابر اسراییل ، صف آرایی نموده و دوطرف براین تلاش هستند تا از فرسایش توان بازدارندگی خود ، جلوگیری نمایند ، خواهد بود . بدین ترتیب ، تا زمانی که حزب ا... ، ورود به یک جنگ همه جانبه با اسرییل را در اولویت خود قرار نگذاشته باشد ، براین سعی خواهد بود که از آستانه مشخصی عبور ننماید ، چرا که خارج شدن محاسبات نظامی از کنترل ، منجر به یک درگیری جدید ، فراتر از آن چیزی که در تابستان 2006 ، رخ داد ، می گردد و این وضعیت در میان تحلیلگران دو طرف ، یک احتمال قابل توجه است . در حالی که سمت مقابل ( اسراییل ) نیز براین نکته واقف خواهد بود که درصورت تصمیم به جنگ ، می بایست واکنش خشونت آمیز متقابل حزب ا... را به منظور ایجاد بازدارندگی متقابل در نظر گیرد و این همان عاملی است که تصمیم گیرندگان مستقر در تل آویو را کمتر متمایل به واکنش دربرابر برنامه رو به گسترش مشترک موشکی خواهد نمود . به منظور مقابله با این تهدید ، اسراییل از چند سال قبل ، یک جنگ اطلاعاتی همه جانبه را در منطقه به راه انداخته و این بطور دقیق ، همان استراتژی " نبردی میان جنگها " است که پیش از این مورد بررسی قرار گرفت . درواقع امر ، اطلاعات حاصله از این نبرد اطلاعاتی ، یک پرتو نور را بصورت متمرکز بر روی فعالیتهای ایران و حزب ا.. بر علیه اسراییل قرار داده که می تواند بصورت یک زنگ هشدار با هدف ایجاد فشار سیاسی داخلی و خارجی بر روی این گروه و پشتیبان لجستیکی اش ، عمل کند . نمود این نبرد را می توان در سپتامبر 2018 ، زمانی که نتانیاهو از فرصت بدست امده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای افشاء تاسیسات موشکی حزب ا.. در بیروت استفاده کرد ، مشاهده نمود . در حالی که پس از این سخنرانی ، بلافصله هر سه زیرساخت فوق الذکر بسرعت برچیده شد ، ولی این خبر ، ماهیت و شکل فعالیتهای بخش مهندسی سپاه را نیز هدف قرار می داد . علاوه براین ، در بهار 2019 ، تل آویو هشداری را با واسطه واشنگتن به بیروت ارسال نمود که واکنش متقابل سید حسن نصرا... در روز قدس همین سال ( آخرین جمعه ماه رمضان / 31 ماه مه 2019 ) را در پی داشت . وی در این سخنرانی اظهار داشت که حزب ا.. فاقد تاسیسات تولید موشک های دقیق است ، اما از ذخیره قابل توجهی برای تغییر معادله نبرد برخوردار بوده و هر گونه حمله اسراییل ، با پاسخ سریع ، مستقیم و قدرتمند این گروه مواجه خواهد شد . هر چند اسراییل نیز به نوبه خود ، پتانسیل اقدامات متقابل ، فراتر از قلمرو اش ، شامل سامانه های دفاعی لیزری ( که همچنان در حال توسعه بوده ولی بازه زمانی مشخصی تا استقرار کامل و عملیاتی برای ان پیش بینی می شود ) ، بکارگیری سامانه های اخلالگر GPS ( با فرض اینکه این سیستمها ، اثری بر روی سامانه های مشابه اسراییلی یا روسی نداشته باشد ) خواهد بود . اما در صورتی که روند شرایط به گونه ای جلو برود که ایران و حزب ا.. ، با توسعه قابلیتهای رزمی خود ، دست بالاتری را در اختیار گیرند ، در آن زمان ، کاربرد گزینه نظامی ، چندان دور نخواهد بود . مضاف بر سوریه و لبنان ، استقرار موشکهای ایرانی در عراق نیز چالشی دیگر برای اسراییل به نظر می رسد ، هر چند کمیت اسقراری انها احتمالا کمتر از دو کشور فوق الذکر باید باشد ، هر چند ضربه به برنامه موشکی ایران در عراق ، بهترین انتخاب اسراییل نخواهد بود ، چرا که از یک سو ، ایالت متحده هنوز در این کشور حضور نظامی دارد که میتواند فشار سیاسی را بر دولت این کشور افزون تر نماید و از سویی دیگر اجرای احتمال ضربه به اهداف آمریکایی را بیشتر خواهد نمود که این نیز به نوبه خود ، تمامی خطرات را متوجه اسراییل خواهد نمود ، در نتیجه ، استدلالی وجود دارد که دران هرگونه وارد نمودن ضربه مستقیم به ایران و یا نیروهای نیابتی آن در عراق ، تنها پس از شلیک موشک از داخل خاک عراق ( درصورت درگیری مستقیم ایران – ایالات متحده یا ایران- اسراییل ) می بایست صورت پذیرد . در حقیقت ، می توان چنین تحلیل نمود که هرگونه افزایش تنش میان ایران و ایالات متحده ، تحت شرایط خاصی می تواند بطور مستقیم ، احتمال برخورد مستقیم میان ایران و اسراییل را افزون تر نماید . رهبر حزب ا.. لبنان ، به شکل صریح در سخنرانی روز قدس 2019 بیان نمود که آغاز هرگونه جنگ علیه ایران توسط ایالات متحده ، آتش آن را فراتر از مرزهای ایران در خاورمیانه گسترده خواهد نمود و نیروها و منافع ایالات متحده بلافاصله هدف قرار خواهد گرفت . وی به اسراییل نیز هشدار داد که تمام منطقه در شعله های اتش خواهد سوخت و عربستان نخستین کشوریاست که بهای ان را می پردازد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
-
1 پسندیده شدهاف 16 یونان مجهز به agm154 غرب با رافال و اف 35 و تجهیزات جدید یونان را تقویت میکنه
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم . متاسفانه این خاطرات جنگ و بمباران گریبانگیر همه ی هم نسلان ماست و هرگز هم فراموشمون نمیشه ! بشخصه قدیمی ترین خاطره کودکیم که یادم مونده خاطره یه بمباران وحشتناک اوایل جنگ در سنندجه که همون خاطره در 18 ماهگیم باعث شده تمام وقایع بعد از اون در زندگیم ، از اون سن تا حالا با جزئیات در ذهنم باقی بمونه ! اما جالبتر و تاسف بر انگیز تر از همه ، یکیش در موشکبارانهای تهرانه که به دلیل تخلیه برخی از شهرهای مرزی ، من و مادرم مجبور شدیم به تهران بیایم . قرار بود به منزل یکی از اقوام در خیابان پیروزی بریم ، از فرودگاه با تاکسی عازم اونجا بودیم که رادیو آژیر قرمز زد و آشفتگی و هرج و مرج خیابونها رو در بر گرفت و هر کسی یه سمتی دنبال یه پناهگاه بود ، راننده تاکسی نامرد یهو ترمز کرد و به بهانه رفتن به پناهگاه من و مادرم رو به زور از تاکسی پیاده کرد و با ماشینش فرار کرد . من و مادرم هاج و واج کنار خیابون مونده بودیم و هیچ کی هم به ما توجه نمیکرد ، بعد از فرار مردم خیابون که خلوت شد ، یه بنز شهربانی داشت وارد یه خیابون فرعی میشد که مارو دید ، برگشت و کنارمون وایساد و پلیس محترم پرسید ، چرا اینجایید ، مادرم ماجرا رو تعریف کرد . اون پلیس محترم که ایشالا هرجا هست سالم و سلامت باشه ، من و مادرم رو سوار بنز پلیس کرد و با کلی گشتن و پرس و جو آدرس رو پیدا کرد و مارو به منزل اقوام رسوند . هرج و مرج و ترس ناشی از جنگ شهرها ، نامردی اون راننده تاکسی ، بی توجهی مردم به همدیگه و مردانگی اون پلیس محترم رو هرگز از یاد نمیبرم . ایشالا هرگز جنگ گریبان این مملکت رو نگیره .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهنبرد تایتان ها ...!!!!!! صف آرایی نیروی هوایی روسیه و اوکراین برای رزم هوایی ؟!!!!!!!!!!!! بخش دوم هواپیمایی نیروی زمینی ( هوانیروز) منطقه نظامی غرب پایگاه هوانیروز اوستروف : بخشی از توان رزمی هوانیروز ارتش روسیه در قالب تیپ هوایی 15 در این پایگاه قرار دارد که از دو اسکادران بالگردهای تهاجمی کاموف-52 و میل-28 ان ، دو اسکادران حمل و نقل – تهاجمی میل-8 ام تی وی تشکیل شده ، در حالی که تعداد قابل توجهی از بالگردهای ترابری سنگین میل-26 با توان رزمی اضافه شده به آن برای اجرای ماموریتهای محوله از آمادگی کافی برخوردار هستند . بالگرد ویژه جنگ الکترونیک میل-8 ام تی پی آر پایگاه هوایی ویازما : این پایگاه ، محل استقرار هنگ مستقل نخست بالگردی منطقه نظامی غرب روسیه است که از دو اسکادران بالگرد تهاجمی کاموف-52 و میل-24 پی و یک اسکادران بالگردهای حمل و نقل -تهاجمی میل-8 ام وی تی-5-1 و همچنین واحد جنگ الکترونیک مسلح به بالگردهای میل-8 ام تی پی آر بهره می برد . نکته جالب در این خصوص ، تعداد بسیار محدود بالگردهای جنگ الکترونیک عملیاتی تحت فرماندهی این ستاد است که انتظار می رود در جنگ احتمالی با اوکراین بیشتراز گذشته مورد استفاده قرار گیرد . میل -35 ام پایگاه هوایی پوشکین / پریبلووف : این دو پایگاه مجموعا ، از بالگردهای هنگ 549 ( دومین هنگ مستقل بالگردی ستاد نظامی غرب ) پشتیبانی می کند که سازمان رزمی آن از یک اسکادران تهاجمی ( میل-24 پی ، میل-28 ان ، میل-35 ام ) و یک اسکادران ترکیبی ( شامل بالگردهای میل-8 ام وی تی -2 و ام وی تی -5-1 ) تشکیل شده است .در مجموع ، شاخه هوایی نیروی زمینی که تحت فرماندهی ستاد مطنقه غرب ارتش قرار دارد ، به اعتقاد تحلیلگران نظامی ناتو ، یکی از زبده ترین یگانهای نیروی هوایی روسیه بشمار می روند که پیش از این ، قابلیتهای خود را در رزمایش زاپاد-21 ( اجرا شده در اوایل سال 2021) با به پرواز درآوردن بیشتر از 80 هواپیمای بال ثابت و بالگرد به نمایش گذاشته بودند ، در حالی که نزدیک به هشتاد درصد پرسنل و تجهیزات این واحدها در جنگ داخلی سوریه ، تجربیات رزمی واقعی را بدست آورده اند . کاموف-52 با این حال ، می بایست به این نکته توجه نمود که تجربیات رزمی این واحدها درسوریه ، بیشتر کاربرد مهمات سقوط آزاد و راکتهای غیر هدایت شونده بوده و به تقریب کمتر از مهمات هدایت شونده دقیق استفاده کرده اند . ولی آنچه که دراین میان می بایست مورد توجه قرار گیرد ، میزان آمادگی عملیاتی واحدهای هوانیروز برای پشتیبانی از عملیات زمینی است که ناظران نظامی معتقدند در 4 سال اخیر سیر صعودی بخود گرفته است . بعنوان مثال در اواخر سال 2013 ، چهار تا 5 اسکادران عملیاتی برای شرکت در عملیات جنگی قابل شمارش می بود ، اما این رقم اکنون به 10 اسکادران رسیده که چیزی درحدود 108 تا 200 فروند بالگرد را شامل می شود . https://www.aparat.com/v/HWKRT اما ستاد منطقه نظامی غرب روسیه به شکل خاص و احتمالا با کمتر از 5 اسکادران بالگرد تهاجمی و 4 اسکادران بالگردهای مسلح ترابری وارد عمل خواهد شد ولی براساس داده های موجود ، این تعداد محدود عمدتا به آخرین سامانه های پیشرفته روسی مسلح بوده و توانایی اجرای عملیات در همه اوقات شبانه روز و آب و هوای نامساعد را خواهند داشت و اکثراً به سامانه های ضد زره هدایت شونده مسلح هستند . بالگرد ترابری - رزمی میل-8 ام تی وی-5-1 برای اجرای عملیات حمل و نقل هوایی و ترابری تاکتیکی ، ستاد نظامی منطقه غرب ارتش ، به 80 فروند بالگرد میل-8 ام تی وی-5-1 به شکل فوری دارد که به روز ترین بالگردهای ترابری روسی بشمار می روند . اما در حوزه هواگردهای حمل ونقل بال ثابت ، این منطقه نظامی ، بشدت در مضیقه قرار داشته ، چرا که تعداد انگشت شماری از هواپیماهای آنتونوف-26 و آنتونوف-12 بی کا برای حمل و نقل امکانات و تجهیزات در دسترس قرار دارند . اما بر روی کاغذ ، ارتش روسیه ظرفیت حمل ونقل بیشتری را با انتقال هواگردهای اضافی از شرق روسیه در اختیار خواهد گرفت که این مساله در خصوص توان سوخت گیری هوایی (تانکرهای پرنده ) نیز صادق است ،اما مشکل اینجاست که ایجاد هماهنگی میان تانکرهای متعلق به شاخه نیروی هوایی استراتژیک با پرنده های هواپیمایی جبهه ای است که کمی مشکل به نظر می رسد . نشان ستاد نظامی منطقه جنوب ارتش فدرال روسیه ستاد نظامی منطقه جنوب ارتش فدرال روسیه ارتش اوکراین ، علاوه بر محور غربی ، با یگان های رزمی ارتش فدرال روسیه در جنوب این کشور که با شناسه ناحیه نظامی جنوب ( SMD) نیز شناخته می شوند ، روبرو هستند که هم در درگیری گذشته بر سر شبه جزیره کریمه و هم درگیری احتمالی آینده ، نقش بسیار مهمی را بر عهده دارند . تمامی سامانه های سخت افزاری هوایی این ستاد نظامی زیر نظر فرماندهی چهارم نیروی هوایی و همچنین ارتش چهارم دفاع هوایی فدرال قرار دارند . اسکادران های بال ثابت ستاد نظامی منطقه غرب ارتش فدرال روسیه فرماندهی چهارم نیروی هوایی ، یکی از قدیمی ترین ستادهای ارتش فدرال بشمار می رود که در میانه دهه نودمیلادی ، بیشترین بار جنگ چچن و سپس گرجستان را برعهده داشته و بعدها در جریان عملیات تصرف شبه جزیره کریمه نیز ایفای نقش نمودند ، به همین دلیل درصورت تشدید درگیری در اوکراین ، به احتمال بسیار زیاد ، از آمادگی رزمی بیشتری برخوردار خواهند بود . به همین دلیل ، در مقایسه با توان هوایی ستاد منطقه غرب ، تا حدودی قوی تر به نظر می آید که سازمان رزم آن از دوهنگ ضربتی ( شامل بمب افکن های سوخو-24/34 ، دو هنگ هواگرد پشتیبانی نزدیک سوخو-25 در کنار یک تیپ مستقل و دو هنگ بالگردی تشکیل شده ، اما بزرگترین نقطه ضعف آن ، عدم حضور رهگیرهای برد بلند میگ-31 است که تاحدودی باعث غافلگیری ناظران نظامی شده است . از زمان الحاق مجدد کریمه به سرزمین اصلی روسیه ، یک لشکر ترکیبی با سازمان رزمی 3 هنگ هوایی در این ناحیه ایجاد شده که در مجموع لشکر27 هوایی را تشکیل می دهد و قرارگاه آن نیز در کریمه قرار دارد. این لشکر هوایی ، پایگاه اصلی بشرح ذیل را بعنوان زیرمجموعه اداره می کند سوخو-25 اس ام پایگاه هوایی گواردیسیکویه : این پایگاه ، خانه اصلی هنگ 37 ترکیبی است که شامل دو اسکادران اصلی ، یک واحد ضربتی مسلح به سوخو-24 ام و یک واحد مجهز به سوخو-25 اس ام است . سوخو-27 پایگاه هوایی بلبک : هنگ 38 نیروی هوایی در این پایگاه قرار دارد که دو اسکادران اصلی شامل یک اسکادران سوخو-27 اس ام و یک اسکادران ترکیبی سوخو-27 اس ام -3 و سوخو-30 اس ام 2 را بکار می گیرد . پایگاه هوایی ژانکوی : این پایگاه به شکل ویژه ، هنگ بالگردی 39 نیروی هوایی را در خود جای داده که به یک اسکادران کاموف-52 ، یک اسکادران میل-28 ان و میل-38 ام و سومین اسکادران نیز به بالگردهای میل-8 ای ام تی مسلح است . علاوه براین ، توان تهاجمی این پایگاه بیشتر در اختیار نیروی دریای قرار دارد که شامل هنگ 43 هوا-دریا میشود . این یگان برای اجرای ماموریتهای محوله به 12 فروند جنگنده – بمب افکن سوخو-30 اس ام ، شش فروند سوخو-24 ام و شش فروند سوخو-24 ام آر که در چند برخورد نزدیک با ناتو به شهرت رسید ، مجهز شده است .با توجه به اینکه ستاد نظامی جنوب ارتش روسیه ، در موقعیتی قرار دارند که می توانند بلافاصله پس از صدور دستور ، وارد عمل شوند ، چند پایگاه هوایی دیگر ، در اختیار این ستاد قرار دارد که برخی از آنها در ارمنستان مستقرند ولی پایگاه های موجود در خاک روسیه شامل : کاموف -27 پایگاه هوایی کریمسک : بخشی از توان هوایی لشکر یکم ترکیبی شامل هنگ سوم مرکب در این پایگاه مستقر است که از دو اسکادران جنگنده سوخو-27 اس ام و تعدادی انگشت شمار از جتهای سوخو-30 اس ام و یک اسکادران سوخو-27 های بروزرسانی نشده بهره می برد ، در حالی که یک دسته از بالگردهای کاموف-27 نیز در سازمان رزمی آن قرار دارند . پایگاه هوایی میلروف : هنگ 31 نیروی هوایی فدرال که در گذشته به جتهای میگ-29 مسلح بود ، در این پایگاه استقرار دارد که امروز ، به جنگنده های سوخو-30 اس ام مسلح شده و در مجموع 24 فروند جنگنده در دو اسکادران تقسیم شده است . این پایگاه کمتر از 20 مایل از مرز اوکراین فاصله دارد و عناصر موجود درآن در نبردهای سال 2014 دونباس ، حضور مستقیم داشتند . سوخو-25 اس ام 3 پایگاه هوایی بودیونوفسک : هنگ 368 تهاجمی نیروی هوایی که کاربر بسیار قدیمی جتهای سوخو-25 است و از دهه هشتاد میلادی در افغانستان و سپس نبردهای دیگر ، حضور داشته ، در این پایگاه مستقر بوده و هم اکنون ، 2 اسکادران کامل مسلح به جتهای سوخو-25 اس ام و سوخو-25 اس ام -3 را به شکل عملیاتی در اختیار دارد . پایگاه هوایی موروزوفسک : این پایگاه ، هنگ 559 ضربتی نیروی هوایی شامل 36 فروند بمب افکن سوخو-34 را در قالب 3 اسکادران ، تحت فرماندهی داشته که آن را به یکی از زهرآلودترین واحدهای نیروی هوایی روسیه تبدیل نموده و تجربه قابل توجهی را پیش از این در سوریه کسب کرده است . پایگاه هوایی مارینووکا : هنگ هوایی 11 ترکیبی بعنوان استخوان بندی اصلی ضربتی -شناسایی نیروی هوایی ارتش روسیه در جنوب محسوب می شود که باقرار گرفتن در نزدیکی ولگوگراد ، به جتهای سوخو-24 ام و سوخو-24 ام آر مجهز شده است . پایگاه هوایی پرایمورسک- آختارسک : دومین هنگ مجهز به جتهای سوخو-25 و همچنین هنگ ترابری تاکتیکی 960 که پیش از این در چچن و گرجستان نیز وارد عمل شده بود ، در این پایگاه مستقر است . پایگاه هوایی روستوف- دُن : با توجهبه اهمیت ترابری تاکتیکی در میدان نبرد ، هنگ 30 ام مستقل ترابری ترکیبی که به هواگردهای بال ثابت ( آنتونوف-12 و آنتونوف -26 / تعداد کمتری از هواگردهای ال-410 ، توپولف -134 و آنتونوف-148 ) و همچنین بالگردهای میل-8 و میل-26 مجهز است ، پایگاه فوق الذکررا بلحاظ اهمیت در رده های نخست قرار داده است . هواپیمایی نیروی زمینی ( هوانیروز) منطقه نظامی جنوب بلحاظ الگوی سازماندهی ، هوانیروز ستاد منطقه جنوب ، از همتای غربی خود تا حدودی پیروی می کند ،بدین معنی که یک تیپ مستقل ( تیپ 16 ) در زرنوگراد مجهز به بالگردهای ترابری میل-8 ، دو اسکادران بالگردهای تهاجمی میل-28 ان و میل-35 ام و یک گروه از بالگردهای ترابری میل-26 درسازمان رزمی آن قابل مشاهده است . علاوه براین ، ارتش دو هنگ مستقل را نیز در اختیار دارد ( هنگ 55 با یک اسکادران میل-8 ای ام تی و یک اسکادران ترکیبی میل-28 و میل-35 ) مستقر در کورونوفسک و یک هنگ تهاجمی ( هنگ 487 مسلح به بالگردهای کاموف-52 ) مستقر در بودیونوفسک که پیش از این نقش بسیار مهمی در تصرف کریمه بر عهده داشتند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهنمیشه جت یاسین را به نمونه بدون سرنشین تبدیل کرد ؟ کاری که اعراب و انگلستان می خوان بکنند
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهالان بازار فروش تانکهای سبک و متوسط در شرق و جنوب شرقی اسیا حسابی گرم هست و شرکت های سلحه سازی برای فروش محصولات زرهی سبک خودشان در این منطقه باهم رقابت دارند. کشورهای حاضر در این منطقه به بر روی گسترش تانک های سبک تمرکز دارند علت اصلی ان هم وضیعت عوارض زمین هست . جنگهای انبوه در کنار مناطق کوهستانی و صعب العبور این مناطق رو برای حضور ادوات زرهی سنگین نامناسب کرده است. با پیشرفت فناوری ساخت زره های سبکتر و مقاوم تر در کنار پیشرانه کوچکتر درعین قویتر بودن موجب شده تا تانک های سبک دوباره ارزشمند باشند. با به خدمت گرفتن تانک های سبک توسط ارتش چین اولین کشوری که در این زمینه احساس خطر کرد هندیها بودند. چینیها بخش اصلی تانک های سبک تایپ-15 در مرز با هند مستقر کردند تا توان رزمی خودشان را در این مناطق ارتقا بدهند. بعد از به خدمت گرفته شدن تانک های تایپ 15، هندیها به دنبال خرید یک محصول زرهی سبک برای رقابت با تانکهای تایپ 15 در مناطق کوهستانی رفتند. چون ادوات زرهی هندی ها مثل تانک های تی-90 در این مناطق اثرگذاری لازم رو نخواهد داشت. اولین پیشنهادی که به هندی ها در زمینه فروش تانک سبک شد را روسها انجام دادند. روسها تانک سبک هوابرد Sprut-SDM1 را به هندی ها پیشنهاد دادند. برخلاف تانک های سبک تایپ-15 تانکهای روسی قابلیت هوابرد بودن و دوزیست بودن را نیز دارند. از سمت دیگر سپاه تنفگداران ایالات متحده امریکا برای تمرکز بیشتر و افزایش توان رزمی در مقابل چین در حال بازنشسته کردن تانکهای M1A1 ابرامز خود هست تا قابلیتهای تحرک خود را در نبرد با چین افزایش دهد. از طرف دیگر ارتش امریکا به سرعت درحال به خدمت گرفتن یک تانک سبک برای نیروهای خود است. پیش بینی میشود سپاه تنفگداران ایالات متحده امریکا با بازنشسته کردن تانک های ابرامز به سمت تانک های سبک برای حضور موثر تر در جنوب شرقی آسیا حرکت خواهد کرد. تانک سبک شرکت بیایئی سیستمز (سمت چپ) و تانک سبک جنرال داینامیکس(سمت راست) کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در شرق و جنوب شرق آسیا نیز برای تاثیر در بازار فروش و بهکارگیری تانکهای سبک مشغول هستند. به عنوان مثال فیلیپین در حال برنامه ریزی برای خرید یک تانک سبک است. شرکت های بزرگ دفاعی با محصولات متنوع قصد پیروزی در این رقابت را دارند. طرح تانک سبکASCOD ساخت جنرال داینامکس (سمت راست بالا) تانک سبک Kaplan محصول مشترک ترکیه و اندونزی (سمت چپ بالا) تانک سبکK21-105 شرکت کره حنوبی هانوا (سمت راست پایین) تانک سبک اسرائیلی Sabrah ساخت شرکت Elbit Systems (سمت چپ پایین)
-
1 پسندیده شدهسد ضد دسترسی اس-500 دربرابر امواج آتلانتیک شمالی اصل پیروی ساختار از کارکرد FORM MUST FOLLOW FUNCTION بخش دوم و پایانی : با توجه به موارد پیش گفته شده ، درصورت استقرار سیستم دفاع هوایی اس-500 در مرزهای ناتو ، طیف متنوعی از هواگردهای کنترل و نظارت غربی شامل E-9 ، E-8 و E-4 ، و همچنین سامانه های هواپایه دیده بانی و شناسایی نظیر OC-135 و RC-135 و پیکربندی های جنگ الکترونیک خط مقدم به مانند EC-130 که بعنوان اهداف پراهمیت ، در تعداد بسیار محدود و همواره با اسکورت سنگین رزمی وارد عمل می شوند ، تهدید قابل توجهی را بخود خواهند دید . از سویی دیگر ، عملکرد شریان حیاتی ناوگان ضربتی ناتو ، که همانا پیکربندی های سوخت رسانی نظیر KC-10 و KC-135 بشمار میروند ، با عملیاتی شدن اس-500 ، به شکل جدی ، با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهد شد و با توجه به اینکه بخش عمده ای از ناوگان موجود ارتشهای غربی را جتهای رزمی برد کوتاه و ومتوسطی نظیر F-16، F-18E، Gripen، Rafale, و F-35تشکیل میدهد و این نیز به نوبه خود ، وابستگی بیشتری به ناوگان سوخت رسان ایجاد خواهد نمود ، بطور طبیعی قابلیتهای تهاجمی ناتو دامنه کمتری خواهد یافت . ضمن اینکه کاهش پتانسیل ناوگان ترابری تاکتیکی نظیر هواگردهای هرکولس ، مشکلات لجستیکی فراوانی برای واحدهای خط مقدم ایجاد میکند که بصورت خودکار ، موجبات تضعیف هماهنگ عکس العمل ناتو در برابر تحرکات احتمالی روسیه را فراهم می نماید ، چنانکه طبق ارزیابی موجود ، گرچه این هواگردها بلحاظ اهمیت رزمی در مقایسه با دسته نخست ، جایگاه پایین تری را در اختیار دارند ، اما بدلیل حضور پرشمار آنها و همچنین اهمیت این ناوگان در جابه جایی سامانه های پیشرفته رزمی در صحنه عملیات و مضاف برآن ، افزایش قدرت تحرک پیاده نظام کلاسیک ، درصورت هر گونه اخلال در روند عملیات ، ضربه جدی به ساختار ضربتی / تدافعی ناتو وارد خواهد آمد . بنابراین ، بشکل طبیعی ، ارتش روسیه برای افزایش قابلیت های ضد دسترسی خود ، سیستم های جدید خود را با کمیت قابل توجه در نقاطی نظیر کالینینگراد ، کریمه و بخش غربی روسیه مرکزی بخصوص در نزدیک بریانسک مستقر خواهد نمود تا بخش عمده ای از اروپا و بالتیک را تحت پوشش خود قرار دهد . بعنوان مثال ، درصد خطر پذیری کریدور ( دالان ) پروازی هواگردهای آواکس ناتو که پیش از این در مسیر برلین تاشمال پراگ تعیین شده بود ، اینک با حضور اس-500 افزایش پیدانموده و این موشکهای حاضر در کالینینگراد هستند که خطرات جدی جدیدی را برای چشم و گوشهای ناتو ایجاد می کند . با عملیاتی شدن سامانه های جدید روسی ، به تقریب همه زیرساختهای نظامی ایالات متحده در لهستان ، دریای سیاه و بخارست و استانبول زیر دید و تیر ارتش روسیه قرار می گیرد و این به معنای فراهم نمودن توانایی های بالقوه برای روسها برای مقابه با برتری هوایی قابل توجه ناتو به نظر می رسد ، ضمن اینکه مزیت تحرک افزون در اس-500 بدان معنا است که در صورت نیازمندی واحدهای زمینی ، این سیستم ها میتوانند همگام با عناصر زمینی ، به جلو حرکت کرده تا چتر پوشش گسترده تری را فراهم نمایند . به همین دلیل ، استقرار گسترده سامانه هایی نظیر اس-500 ، آزادی عمل واحدهای ضربتی ناتو را دریک بحران ، بطور قطع ، با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهد نمود و این بشکل معکوس ، قدرت بازدارندگی روسها را افزایش میدهد ، ضمن اینکه این پیکربندی دفاع هوایی ، در ترکیب با هواگردهای رزمی نظیر سوخو-57 و میگ -31 مسلح به مهمات هوا به هوای R-37 و همچنین موشکهای 40N6E موجود در آتشبارهای اس-400 و S-300V4 در یک برد 400 کیلومتری ، ماموریتهای جذاب تر و هیجان انگیزتر " شکار آواکس " را برعهده خواهند گرفت . بن پایه صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام مجدد ژنرال سه ستاره ، جیمز ماتیس ژنرال سپاه تفنگداران ، فرمانده وقت لشکر یکم سپاه تفنگداران در جنگ 2003 دوراه برای یادگیری وجود دارد : 1- یا باید از تاریخ آموخت 2- یا از پر شدن کیسه های حمل جسد سربازان
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان در هر جنگی ، تنها دو راه برای پیروزی وجود دارد ، تحمل تلفات و اجرای مانورهای رزمی اما هرچه یک فرمانده نظامی ، با کفایت تر باشد ، بیشتر دست به اجرای مانور خواهد زد و کمتر نیاز به تحمل یا وارد آوردن تلفات خواهد شد . وینستون چرچیل
-
1 پسندیده شده[b] سوریه برای من، اوكراین برای تو[/b] [img]http://www.irdc.ir/App_Themes/WebSite/Images/bullet-diamond-gray.gif[/img] احمد وخشیته این بار بازی به گونه ای دیگر رقم خورد و اوكراین قربانی آرمان های روسیه در سوریه شد. ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ (۳۰ آبان) به دنبال تصمیم دولت اوكراین برای تعلیق گفتگوها با اتحادیه اروپا، به یك باره خیابان های كی یف مملو از مردمی شد كه نسبت به سیاست های همگرایانه یانوكوویچ با روسیه معترض بودند. با اوج گرفتن بحران سوریه كه جنگ نیابتی میان روسیه و غرب (به رهبری امریكا) بود، فرضیه های گوناگونی برای پایان این كشمكش توسط كارشنان و تحلیلگران مطرح شد. از یك سو سوریه وصیت نامه پتر كبیر را تحقق بخشیده و دسترسی به آبهای آزاد را برای دولتمردان روس مهیا ساخته و از سوی دیگر فشار كشورهای غربی برای برچیدن دولت اسد، بسیار بالا بود . شرایطی كه آوردگاهی سخت برای كرملین نشینان به وجود آورد. پس از آنكه روسیه نفوذ ناتو و غرب در گرجستان را در حمله ای ضربتی در سال ۲۰۰۸ خنثی نمود، نوبت آن رسید تا امریكا گل خورده را در زمین سوریه جبران نماید و امنیت روسیه در این كشور استراتژیك را با چالش رو به رو كند. بازی ای كه توسط امریكا در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ به تساوی كشیده شد. رقابت در زمین سوریه بسیار نفس گیر و وارد وقت اضافه شده است. اگر چه طرفین تا مرز گل پیروزی و برتری پیش رفته اند، اما حق وتوی طرف مقابل مانع از پیروزی نهایی شده است. بدان معنا كه هر گاه امریكا و متحدانش حمله نظامی را بهترین گزینه عنوان داشتند، با وتوی روسیه مواجه شداند. از این رو ایالات متحده در یك عمل ابتكاری، زمین بازی را به خارج از سوریه منتقل كرد به امید آن كه بتواند پیروزی نهایی در سوریه را از آن خود كند. این بار بازی به گونه ای دیگر رقم خورد و اوكراین قربانی آرمان های روسیه در سوریه شد. ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ (۳۰ آبان) به دنبال تصمیم دولت اوكراین برای تعلیق گفتگوها با اتحادیه اروپا، به یك باره خیابان های كی یف مملو از مردمی شد كه نسبت به سیاست های همگرایانه یانوكوویچ با روسیه معترض بودند. تلویزیون دولتی اوكراین كه ماه های منتهی به نوامبر را به تبلیغ های بازرگانی و مزایای پیوستن به اتحادیه اروپا اختصاص داده بود، به یكباره تحت فشار روسیه، پیوستن به اتحادیه گمركی را به نفع كشور اوكراین قلمداد كرد و یانوكوویچ طی مصاحبه ای روابط با روسیه را مثبت خواند و به امضای توافقنامه و افزایش همكاری های استراتژیك و اقتصادی با مسكو بر آمد. برآیند این اظهارات و اعمال سبب شد "آرسنی یاتسنیوك" رهبر حزب سرزمین پدری، "ویتالی كلیچیكو" رهبر حزب اودار (ضربه) و "اولگ تیانبوك" از حزب آزادی طی بیانیه هایی از مردم بخواهند نسبت به سیاست های دولت دست به اعتراض بزنند. از این رو بیش از ۵۰۰ هزار معترض به خیابان های كی یف آمدند. جمعیتی كه پیش از این فقط در جریان انقلاب نارنجی به چشم خورده بودند؛ اما این تنها یك روی ماجرا بود. فشار بیشتر زمانی حاصل شد كه نه تنها مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزرای خارجه برخی كشورهای این اتحادیه از معترضین دفاع كردند بلكه در اول فوریه "جان كری" وزیر امور خارجه امریكا پس از دیدار با مخالفین دولت كی یف تاكید كرد واشنگتن در كنار معترضین اوكراینی بوده و از اقدامات آن ها حمایت می كند. شاید بتوان گفت این یك پیام از سوی كاخ سفید به كرملین بود. پیامی كه این جمله را در بر داشت: "سوریه برای من، اوكراین برای تو." دولتمردان روس كه در شطرنج سوریه با مهره اوكراین كیش شده بودند، تلاش كردند ابتدا آرامش و امنیت را در این كشور حكم فرما كنند و همانند همیشه در تاریخ دیپلماسی معاصرخود، بهترین گزینه را پرداخت جایزه نقدی دانستند. از این رو وعده اعطای وام ۱۵ میلیارد دلاری به این كشور دادند. اما این حق سكوت موجب فروكش كردن خشم مخالفان و دست نشاندگان امریكایی نگردید و كار از قبل نیز بدتر شد. از سوی دیگر تهدیدهای گروه "دكو عمراف" در روزهای منتهی به آغاز المپیك سوچی، شوكی مضاعف بر مسكو وارد كرد و سبب شد تمركز روسیه بر اوكراین كاهش یابد و اوكراین را در سراشیبی سقوط قرار دهد. روسیه كه به شدت درگیر تامین امنیت گران ترین المپیك زمستانی جهان بود، همچنان دوست نداشت به پیام كاخ سفید بیندیشد و خود را همانند همیشه در موضع قدرت می دید. اما این بار امریكا پیروز شد. اعتراضات به حدی بالاگرفت كه صبح دیروز ۲۲ فوریه (۳ اسفند) ساختمان كاخ ریاست جمهوری اوكراین توسط مخالفین به اشغال درآمد و یانوكوویچ به شهر خاركف گریخت؛ شهری كه در مرز روسیه می باشد و طرفداران رئیس جمهور را اكثر مردم روس زبان آن تشكیل می دهد. این روزها می توانست آخرین فرصت برای كرملین باشد تا با چانه زنی و مذاكره با رقیب امریكایی خود، از وصیت پتر كبیر چشم بپوشد و به جای دسترسی به آب های آزاد (دریای مدیترانه در سوریه)، باقی مانده خاك اتحاد جماهیر شوروی (كشور اوكراین) را حفظ نماید. اما اكنون به نظر می رسد روسیه مصداق از اینجا رانده، و از آنجا مانده باشد چرا كه نه تنها اوكراین را از دست داد، بلكه در سوریه نیز بعید به نظر می آید به نتیجه مطلوب خود برسد. اما آنچه می بایست بدان توجه داشت، آن است كه در میان منازعه قدرت روسیه و امریكا، مردم سوریه و اوكراین بیشترین آسیب را متحمل شده اند. آسیبی كه منجر به عقب ماندگی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فراوانی شده است. به گفته دیدبان حقوق بشر، تعداد كشته شدگان سوریه تا پایان سال ۲۰۱۳ از مرز ۱۲۵ هزار تن گذشت. در اوكراین نیز طی اعتراضات، تنها در هفته گذشته، گفته یورونیوز تعداد كشته شدگان از ۷۵ نفر گذشت. پیروزی قدرت های بزرگ اگر چه برای ملت ها و دولت های وابسته به آنها بسیار مطلوب است، اما نباید فراموش كرد شیرینی این پیروزی ها به قیمت خون بسیاری از انسان های بی گناه است و این همه خون نه برای پیدایش تمدن و دست یابی به آزادی، بلكه برای كسب قدرت ریخته می شود. http://www.irdc.ir/fa/content/40722/default.aspx
-
1 پسندیده شدهحرفهای بسیار محکمی هست از حضور کاماندوهای آلمانی در کیف. اصولا شیوه مبارزه معارضان، محاصره کیف به تنهایی یک کتاب میشه. واقعیت اینه که قانون محدودیت تظاهرات های عمومی زمانی به تصویب رسید که 37 درصد مردم اوکراین موافق اون قرارداد کذایی بودن و موافقین اعتراضات کمتر از 10 درصد بودند. در این میان شرکت های امنیتی خصوصی (که دیگه رسمی ترین شکل مزدور و جیره خور هستند) با میلیشیاهای اصیل اوکراینی و گروههای نژاد پرست به میدان اومدن. نیروهای روس هم با حداقل یک رزمایش علنی و دو رزمایش غیر علنی آماده پاسخ گفتن بودن. ولی راه حل اوکراین این بود که به بهانه آتیش زدن نیروهای پلیس ضد شورش و لهکردن سرشون زیر بتون بیان مثل اسد خونه زندگی مردم رو به خمپاره و شیلکا ببندن؟ برای تمام کسانی که خودشون رو در سوریه درگیر یک جنگ جهانی و آرماگدونی و پشمکی می بینن اوکراین یک درس خواهد بود، بشینید و ببینید که با اتکا به ناکارآمدی دولت انتقالی، روسیه اوکراین رو به مصر دوم تبدیل می کنه بشینید ببینید که اصالت یک سیستم اطلاعاتی جایی که نیروی مسلح آموزش دیده ریختن تو خیابونها، چه خواهد کرد. نمونش رو در گرجستان و انتخابت اخیرش دیدیم البته.