برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 1 اسفند 1400 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهزاغه مهمات و تسلیحات که با فاصله مناسب از اونسالن حادثه دیده واقع شده ! نگهداری سوخت و مواد مشتعل هم که استانداردهای خودش را داره و حتی پمپ بنزین هاهممخازن دفن شده در فاصله ایمن دارن! میتونن دوستان توضیح بدناینانفجار که حادثه بوده اتصالی برق ،رعد وبرق وآذرخش و یا هر عامل طبیعی و انسانی دلیل این حجم تخریب چه چیزی میتونه باشه؟ . _اگر محل نگهداری و دپوی پهپاد های عملیاتی بود چه بهتر با مقداری سرمایه گذاری حداقل شلتر هایی با بتن مسلح ساخته میشد که آسیب رسانی به آن حداقل نیازمند تسلیحات سنگین و گرانقیمت تر باشه! تصویر ماهوارهای از گوگل ارث پایگاه هوایی بیرجند
-
2 پسندیده شدهسطحی بندی آموزش دوره های اموزش زمان های محدودی دارند از یک روز تا یک سال ولی آموزش فرآیندی ادامه دار و طولانی هست از این رو آموزش به درجات پله ای تقسیم و سطح بندی می شود تا یک فرآیند مطمئن ایجاد شود. در سمت دیگر استعدادهای انسان ها یکسان نبوده و ارزیابی و اطمینان از آموزش به عنوان نقطه نظر دیگری در آموزش مطرح می شود. تعیین مهارت های عمومی، تخصصی نیز از دیدگاه های دیگر حاکم بر این قضیه هست. برای ایجاد یک فرآیند ادامه دار در آموزش، مسیر آموزش به سطوح مشخصی تقسیم بندی می شود. در هر سطح مواد مشخصی تدریس و تمرین شده و در پایان برای اطمینان از کیفیت یادگیری آزمونی برگزار می شود. سیستم آموزش مدارس و دانشگاه ها به عنوان معروف ترین سیستم آموزشی سطح بندی شده شناخته می شوند. دوره های مهارتی نیز معمولا به دوره های مقدماتی، تخصصی و فوق تخصصی تقسیم می شوند. ------------------------------------ دو نمونه تقسیم بندی سطوح آموزشی در نیروی دریایی و هوایی امریکا قابل مشاهده است. نیروهای هوایی ارتش امریکا به دو بخش نیروی هوایی و نیروی دریای تقسیم می شود و از همین بابت مراجع آموزشی این نیروها متفاوت می شود، نکته مهم آموزش بر اساس نیاز هست بخشی از اموزش ها عمومی هست و بین دو نیرو تقریبا مشترک هستند ولی در دوره های تخصصی و تکمیلی تفاوت ها بنا به محیط عملیات و هواپیماها و نیازمندی ها کاملا متفاوت می شود آموزش نیروهای ویژه دریایی آمریکا ملقب به سیلز United States Navy SEAL selection and training استفاده کاربردی از سطح بندی: با نظریه سطوح اموزشی، میتوان به یکی از نقدهای دوستان در خصوص مسابقات ارتش های جهان پرداخت مسابقات بیاتلون Tank biathlon مسابقه ای بر مبنای سنجش و رقابت بین تواناییهای خدمه تانک شامل مهارت عبور از زمین سخت بهمراه توانایی شلیک آتش دقیق و سریع در طول مانور نتایج حضور تیم ایران در چنین مسابقاتی رضایت بخش نبود اما راهکار چه بود؟ واضح هست که مسابقات بیاتلون یک آزمون چندگانه هست. برای موفقیت در این آزمون می بایست در مواد ان تمرین بسیار داشت. اما تربیت یک یا چند تیم قوی شاید در این مسابقات باعث رتبه آوری شود ولی در کیفیت خدمه تانک های ما در سطح کشور موثر نیست برای دست یابی به یک راهکار مطلوب می بایست برای خدمه تانک مدارک درجه بندی شده از تخصص های تانک تهیه کرد برای هر درجه مواد تمرینی و آموزشی مشخص تعریف شده و در نهایت یک آزمون تعریف می شود که حداقل های مدنظر در آن تعیین می شود. شبیه مواد آزمون در هر سطح دوره سیل و انجام تعدادی فعالیت در زمان تعیین شده تعریف چنین دوره هایی بصورت گواهینامه یا مدارک درجه بندی شده اولین راهکار برای بسط آموزش بصورت عمومی است در این میان مواد دوره ها به تدریج اصلاح شده، تجهیزات و زمین اموزش استاندارد سازی و کیفیت مهارت ها قابل ارزیابی می گردد. از میان افرادی که به درجه بالایی از مهارت می رسند می توان، خدمه منتخب انتخاب نموده و در مسابقات جهانی شرکت داد که نتیجه آن بهبود رتبه کشور همزمان با افزایش کیفیت اموزش خدمه تانک در کشور خواهد شد. علاوه بر این نیازسنجی و بهبود افق دید در همه سطوحی تکنیک، تاکتیک و استراتژی تانک نیز از ثمرات این گونه اموزش ها خواهد بود. نکته: لازم به ذکر است که مسابقات بیاتلون مربوط به مهارت های عمومی شده و شامل مهارت های تیمی و تاکتیکی کمتر می شود به شخصه اطلاعاتی در خصوص کیفیت چنین گواهینامه هایی در کشور ندارم ولی احتمالا وجود دارد و نیاز به اصلاح و بروز رسانی خواهد داشت نمونه گواهینامه در ارتش امریکا ------------------------------------------------ امیدوارم چنین فایل هایی رو بشه کامل تر جمع اوری کرد و شاهد تاپیک سطوح آموزشی در نیروهای چندگانه نظامی باشیم که گام مهمی در مدون سازی و استاندارد سازی مجدد نیروها می باشد ما در نیروهای دریای هوایی و هوانیروز اموزش های مدون داریم بویژه تخصصی ولی این اموزش با رفتن نیروهای خبره و جنگ دیده کم رنگ میشه از این بابت مستندسازی و سیستم سازی آموزش گام مهمی در همه بخش های نظامی و غیرنظامی است تقدیم به دوست و برادر خوبمان @MR9
-
2 پسندیده شدهدر ادامه بررسی سیستم های دفاع فعال (Active protection system) به بررسی سیستم Zaslon ساخت کشور اوکراین میپردازیم. طراحی شده توسط شرکت اوکراینی Microtek در سال ۲۰۰۳ . سیستم قادر به رهگیری و درگیری با انواع تهدیدات ضد زرهی، اعم از راکت ها و موشک های هدایت شونده از تمامی جهات میباشد. بر خلاف سایر سیستم های حفاظتی، این سیستم نیازی به پرتاب و شلیک پرتابه در جهت موشک متخاصم ندارند و این نکته سرعت سیستم رو در رهگیری و درگیری با هدف افزایش میدهد.به عنوان مثال زمان پاسخ این سیستم چیزی در حدود ۰/۰۱ ثانیه میباشد، در مقایسه با زمان پاسخ سیستم روسی Arena با زمان پاسخ حدود ۰/۰۷ ثانیه .همچنین فناوری ساده تر باعث پایین آمدن قیمت تمام شده این سیستم میگردد. شیوه کار: زمان پاسخ کم این سیستم به طرز کار ساده آن باز میگردد. بر خلاف سیستم های مشابه که با شلیک و پرتاب ترکش در جهت موشک متخاصم آنرا نابود میکنند، این سیستم از چند ماژول آماده، بسته به سطح حفاظتی مورد نیاز از سه تا شش عدد استفاده میکند. با وزن بین ۵۰ تا ۱۳۰ کیلوگرم و هر کدام مجهز به یک رادار موج میلیمتری کوچک جهت رهگیری تهدیدات. هر ماژول دارای دو پرتابه میابشد که در اطراف و بالای خودروی زرهی نصب میگردند. هر پرتابه در واقع یک محفظه فلزی با ترکش های از پیش ساخته شده میابشد که با مواد منفجره پر شده.( در واقع یک نارنجک بزرگ). زمانی که هدف توسط رادار سیستم رهگیری و به فاصله مورد نظر رسید ماژولی که در سمتی از تانک قرار دارند که مورد حمله موشک واقع شده یکی از پرتابه ها را به بیرون شلیک میکند و بعد از فاصله مشخصی از خودرو پرتابه منفجر میشود و هزاران ترکش رو در بصورت ۳۶۰ درجه در اطراف خود منتشر میکند. چون ترکش ها در تمام جهت منتشر میشوند نیازی به هدف گیری دقیق موشک مهاجم نیست (مانند سایر سیستم ها) و در نهایت موشک مهاجم مورد اصابت قرار خواهد گرفت. ماژول های سیستم که در اطراف خودرو نصب میگردند. سیستم قادر به درگیری با اهداف با سرعت ۷۰ تا ۱۲۰۰ متر بر ثانیه میابشد. با نصب ماژول در بالای برجک تانک، حفاظت از تانک در برابر موشک های Top Attack نیز ممکن میگردد. پرتابه های سیستم با ترکش های پیش ساخته. مزایا ۱) فناوری پایینتر و قیمت تمام شده کمتر. ۲) تضمین هدف قرار گرفتن موشک مهاجم به دلیل نوع درگیری سیستم و پخش شدن ترکش ها در تمامی جهات. ۳) زمان پاسخ کمتر نصبت به سایر سیستم ها. معایب: بزرگترین اشکال این سیستم محدود بودن تعداد پرتابه ها میابشد که در در صورت عمل کردن ماژول در یک سمت تانک، آن سمت تانک در برابر سایر تهدیدات بی دفاع میگردد. برای آشنایی بیشتر با سایر سیستم های دفاع فعال، خواندن تاپیک های زیر پیشنهاد میگردد. سیستم حفاظتی پرده آهنین http://www.military.ir/forums/topic/13026-%D8%B3%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D8%AA%D9%8A-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D9%87%D9%86%D9%8A%D9%86-darpa-iron-curtain/ سیستم حفاظتی تروفی و Iron fist http://www.military.ir/forums/topic/13140-%D8%B3%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AD%D9%81%D8%A7%D8%B8%D8%AA%D9%8A-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%B1%DA%98%D9%8A%D9%85-%D8%B5%D9%87%D9%8A%D9%88%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%8A-trophy-%D9%88-iron-fist/ سیستم حفاظتی Arena http://www.military.ir/forums/topic/13092-%D8%B3%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D8%AD%D9%81%D8%A7%D8%B8%D8%AA%D9%8A-arena-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D9%8A%D9%87/ پاره ای از منابع http://en.wikipedia.org/wiki/Zaslon_Active_Protection_System http://en.uos.ua/produktsiya/sistemi-zashchiti/49-kompleks-aktivnoy-zashchiti-zaslon برای میلیتاری اشتوکا
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده مهربان که قسم خورد به نون و قلم "نون قسم به قلم و به آنچه قلم ها می نویسند" امیدواریم لطف و کرمش رو در تدوین این تاپیک شامل همه ما بکند با سلام مشغله انسان را از تولید محتوا دور می کند ولی همین تولید محتوای کاربردی هست که پی و پایه توسعه خواهد بود. ریشه بخشی از مشکلات در کشور مستقیما ناشی از نبود دانش و آموزش غلط به نیروها می شود. یعنی هر دو مشکل رسانه و مدیریت ناشی از ضعف اموزش شده و در کنار ریشه های دیگر تشدید می شوند. به نظر حقیر ضعف های اساسی در کشور ما شامل سه دسته می شود که در تلاشم با کمک دوستان در سه تاپیک نگاهی مختصر ولی کاربردی تدوین کنیم 1- رسانه و تبلیغات ---------------------- تاپیک نبرد "رسانه ای و الگوی تبلیغات" 2- مدیریت منابع و نیروها ------------ تاپیک "مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی" 3- الگوی آموزش و انتقال تجربه ---- تاپیک فعلی " آموزش و مستند سازی نظامی" که کلید توسعه منابع انسانی است. مطالب این تاپیک هنوز آنچنان تدوین نشده است ولی با امید به خدا کلنگ اولش رو می زنیم که نیاز اول و امروز مملکت ماست. آموزش و مستند سازی نظامی بشر در طول میلیون ها سال عمر خود، دانش را یا از پیشینیان خود دریافت می کرد و یا از عمر خود برای کسب آن هزینه می نمود. این مسیر با فراز و نشیب های متفاوت و از صفر شروع کردن های مکرر، به سطحی رسید که انتقال و مستند سازی دانش امروز به حدود 30 درصد رسیده است. این اتفاق که منجر به پیشرفت سریع علوم و فناوری انسان ها شد، در جوانه زدن علوم بعد از ظهور اسلام، انقلاب صنعتی و رشد دیوانه وار علوم در حال حاضر به خوبی قابل رویت هست. مستندسازی تجربه ها آموزش مستندسازی بر مبنای جمع آوری و نظم دهی به تجربه ها است. آموزش بر مبنای انتقال دانش مستند شده به نسل بعد است و آماده سازی برای مسائل پیش رو هست. آموزش و مستندسازی تجارب دو اصل موازی و به هم پیوسته هستند و پیشرفت در یک سیستم را تضمین می کنند. ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهحمله هوایی به پولتاوا به روسی و انگلیسی : برای هیتلر در پاییز 1943، آلمانی ها برای کم کردن خسارات ناش از حملات هوایی متفقین بسیاری از کارخانجات خود را به اعماق زمین ویاخارج از برد مناسب برای بمب افکن های متفقین که از انگلستان پرواز می کردند، به سمت لهستان ویا شرق المان منتقل کردندژنرال هنری آرنولد، فرمانده نیروی هوایی ارتش آمریکاپیشنهاد کرد که با استفاده از تاکتیک شاتل بمب افکنهای آمریکایی در خاک شوروی مستقر شده وحملات خود را برعلیه تاسسیسات ویگانهای آلمانی در شرق متمرکز کنند پیش از این با پاکسازی شمال آفریقا نیروی هوایی انگلستان با خلق تاکتیک شاتل با کمک آمریکایی ها حملات خود را به عمق خاک آلمان گسترش داده بودن با تصرف بخش های از ایتالیا وهمچنین عقب نشینی ارتش المان از خاک اکراین آمریکایی ها پشنهاد خود را مبنی بر احداث و یا در اختیار گرفتن چند فرودگاه برای گسترش دامنه حملات هوایی به شرق به شوروی دادن آمریکایی ها این کار را یک اقدام پر سود برای خود وشوروی میدانستن با تضعیف تدریجی المان ارتش سرخ راحت تر میتوانست دست به پیشروی بزند بمب افکن بی 17 جنگنده موستانگ بی 17 موسم به دژپرنده یکی از کارآمد ترین بمب افکن های جنگ جهانی دوم که البته بخشی از آن به لطف تولید انبوه آن بود. این بمب افکن می توانست تا ارتفاع 10 هزار متری صعود کند برد رزمی 3300 کیلومتری وبرد نهایی 6000 کیلومتری توان حمل حداکثر 7 تن مهمات را داشت البته برای رسیدن به حداکثر برد رزمی باید 2.5 بمب حمل میکرد سرعت نهایی 460 کیلومتر و سرعت متوسط300 کیلومتر در ساعت داشت . از یک میلیون نیم تن بمبی که آمریکایی ها بر سر آلمانها در جنگ فروریختن 650 هزار تن آن توسط بی 17 ها صورت گرفت .جالب انکه المانها در طول جنگ بین 40 تا 50 بی 17 غنیمتی رابه کار گرفتن ژنرال هنری آرنولد اگر B-17 ها می توانستند در پایگاه هایی در قلمرو شوروی فرود بیایند به جای سفر طولانی مدت به انگلستان یا ایتالیا، می توانستند به اهداف دور تری حمله کنند ، مأموریتهای بیشتری را انجام دهند و به اهدافی که دسترسی به آنها سختتر است حمله وبعد به فرودگاههای مادر مراجعت کنند . آرنولد امیدوار بود که بمباران شاتل از مبدا شوروی باعث پراکندگی جنگندههای آلمانی شود، تهدید این جنگنده ها در اروپای غربی را کاهش دهد و واحدهای لوفتوافه را قبل از تهاجم قریبالوقوع از نرماندی دور کند. در اکتبر سال 1943، آرنولد موافقت رئیس ستاد مشترک را برای پیگیری این ایده به دست آورد. انگلیسی ها موافقت کردند که همکاری کنند، اما از شرکت در آن خودداری کردند، زیرا آن را چیزی بیش تراز هدر دادن وقت ومنابع نمیدانستن سفیر آمریکا در شوروی و همچنین وابسته نظامی آمریکا مذاکرات با مقامات مسکو را آغار کردن اما این کار بسیار دشواری بود استالین ذاتا مشکوک وبدگمان بود و در اینده امریکا را دشمن اصلی خود میدید سفیر آمریکا قبل از اغاز مذاکره به مقامات کشورش اعلام کرد "ما باید بدانیم که حضور نیروهای مسلح خارجی تحت فرماندهی آنها در داخل کشور روسیه هرگز در تاریخ این کشور مجاز نبوده است. و موانع زیادی برای این کار وجود دارد.» بمباران اهداف نظامی وصنعتی المان توسط آمریکا موضوع فرعی بود که در این پشنهاد دنبال میشد . اهداف اصلی بیشتر جنبه سیاسی داشت روزولت رئیس جمهور امریکا مشتاقانه میخواست با اتحاد جماهیر شوروی رابطه همکاری برقرار کند. در تابستان 1943 استالین متفقین را متهم کرد که نقش اصلی خود را در جنگ ایفا نکرده در ایجاد جبهه دوم در فرانسه ناکام مانده اند . جالب انکه در تاریخچه رسمی نیروی هوایی آمریکا درباره تاکتیک شاتل و عملیات فرانتیک امده است که انگیزه اصلی نیروی هوایی برای همکاری روسها اینست که به شوروی و استالین نشان بدهیم که آمریکایی ها چقدر مشتاق هستند که به هر روش ممکن با دشمن آلمانی بجنگند ژنرال هنری آرنولد امیداور بود که عملیات فرانتیک اولین گام در جهت استفاده از پایگاههای شوروی در مناطق دیگر بخصوص در سیبری باشد که بمب افکنهای |آمریکایی بتوانند از انجا به اهدافی در ژاپن حمله کنند .شوروی نیروی هوایی عظیمی داشت که از ارتش سرخ پشتیبانی میکرد اما در بمباران های هوایی استراتژیک و بکارگیری بمب افکن های سنگین دوربرد سرمایه گذاری اندکی کرده بود اگر ماموریت موفقیت امیز میشد ممکن بود به تغییر نگاه شوروی به بمب افکن ها کمک کند و بخشی از حملات هوایی به اهداف مهم المان بر عهده شوروی گذاشته شود آمریکایی ها از طریق قانون وام یا اجاره تجهیزات و مایحتاج بسیار زیادی را برای شوروی در طول جنگ ارسال کرد اما در معامله با شوروی معمولا قراردادها یک طرفه بود آمریکایی ها به هرچه شوروی بر روی ان پافشاری میکرد تسلیم میشدن روزولت از اقدامات دو مرحله ایی نسبت به شوروی حمایت می کرد و معتقد بود دوره انتقالی پس از جنگ برای ایجاد اعتماد میان برندگان جنگ جهانی بسیار مهم است با افزایش این اعتماد در اینده تضادها و رقابتها برای انجان اقدامات یک جانبه وبعضا خودخواهانه توسط فاتحان جنگ به حداقل خواهد رسید ((((قانون وام و اجاره قانونی بود که طبق آن دولت ایالات متحده میتوانست به دولتهایی که با آلمان و متحدان او در حال جنگ هستند، محصولات تولید شده جنگی را به عنوان وام در عوض پول نقد بپردازد یا آنکه آن وسایل را به آنها اجاره دهد))))) فرودگاه های محل استقرار آمریکایی ها و طرح کلی شوروی به آمریکایی ها اجازه استفاده از سه فرودگاه در اوکراین را داد. نزدیکترین آنها به جبهه نبرد، پیریاتین، در حدود 100 مایلی شرق کیف بود. میرگورود 50 مایل فراتر از آن بود و 50 مایل هم بیشتر تا پولتاوا فاصله داشت. پیریاتین که غربی ترین پایگاه بود، محل استقرار جنگنده های آمریکایی شد که بردی به اندازه بمب افکن ها نداشتند. پولتاوا پایگاه اصلی B-17 و همچنین مقر مشترک فرماندهی شوروی و آمریکا در طول عملیات بود. بمب افکن ها از پایگاه میرگورود نیز استفاده کردند. باند های صفحه ایی در طول جنگ دوم سپهبد کارل اسپاتز، فرمانده نیروی هوایی استراتژیک ایالات متحده در اروپا، مسئول عملیات بود. هواپیماهای و خدمه هوایی به طور چرخشی از ارتش هشتم هوایی در بریتانیا و ارتش پانزدهم در ایتالیا انتخاب میشدن فرماندهی شرقی USSTAF (آمریکا-شوروی) در پولتاوا ایجاد شد. روس ها به فرماندهی شرق اجازه نمی دهند بیش از 1200 پرسنل دائمی داشته باشد. کار زیادی برای انجام وجود داشت. آلمانی ها زمانی که سپتامبر 1943عقب نشینی کردند، پایگاه ها را ویران کرده بودند. تمام امکانات لازم از جمله آشیانه ها و برج های مراقبت باید ساخته می شد. بیشتر پرسنل دائمی و همه خدمه پروازی در چادرها اسکان داده می شدند. و باندهای فرودگاه پالتاوا در پولتاوا دو باند یکی به طول هزار ودیگری به طول 600 متر وجود داشت . این در حالی بود که بمب افکنی مثل بی 17 به باندی به طول 1700 متر نیاز داشت زمانی زیادی برای ساخت باند با سطح سفت مثل اسفلت وجود نداشت آمریکایی برای این کار از پلانکهای فولادی ( صفحات فلزی سوراخ شده ) استفاده کردن تنها شوروی نیروی کار که آن هم بیشتر زنان بود در اختیار آمریکایی ها قرار دا. حضور زنان به عناون گارگر باعث تعجب آمریکایی شده بود (البته این حضور زنان احتمالا بخشیش برای جاسوسی جنسی و قرار دادن طعمه برای جذب آمریکایی ها بوده است بخشی از اونهم به خاطر کمبود نیروی کارمذکر بوده ) نظامیان و کارگران زن روسی همه چیز، از جمله بنزین با اکتان بالا، وسایل نقلیه، اکثر اذوغه و 12393 تن تختههای فولادی سوراخدار، باید از طریق هوا از طریق تهران یا با کشتی به بندر مورمانسک و از آنجا به جنوب از طریق راهآهن حمل میشد. شوروی گوشت و سبزیجات تازه را تامین می کرد. اما مهم ترین نکته که بعد ها ثابت شد چقدر حیاتی ایست روسها اجازه دفاع از فرودگاه را به هواگردهای موستناگ امریکایی ندادن و در عوض جنگده های یاک9 و توپهای ضد هوایی شوروی مسئولیت دفاع از فرودگاه را بر عهده داشتن تاسیسات بنا شده در فرودگاه های سه گانه اکراین بخصوص پالتاوا در شش ماهه ای که برای سازماندهی و شروع عملیات Frantic طول کشید، چیزهای زیادی تغییر کرده بود. ارتش سرخ سریعتر از آنچه انتظار می رفت پیشروی کرد و تا ژوئن اوکراین را باز پسگرفته و آلمانی ها را به لهستان و رومانی عقب راند این امر پایگاه های شاتل را از خطوط نبرد دورتر کرد و ارزش عملیاتی آنها را کاهش داد. روسها که نسبت به قبل از پیروزی مطمئنتر بودند، کمتر تمایل داشتند که نیروهای خارجی در قلمرو خود مستقر کنند، بهویژه در اوکراین از نظر سیاسی بیثبات بود بعد از اتمام مراحل هماهنگی و آماده سازی نوبت به شروع حملات هوایی شد ابتدا قرار بود از ارتش هشتم هوایی که در بریتانیا مستقر بود استفاده شود اما چون زمان اغاز حمله به سواحل فرانسه نزدیک بود و حضور این یگان در فرانسه ضروری بود اولین ماموریت به ارتش 15 هوایی در ایتالیا سپرده شد در ابتدا قرار شد به صنایع هوایی که آلمان ها در لتونی ولهستان برپا کردند حمله شود این تاسیسات به طور طبیعی از دسترس بمب افکنهای متفقین خارج بود اما به دلیل عدم شناسایی مناسب اهداف توسط روسها حمله به ایستگاه های رآه اهن مجارستان جایگزین شد اجرای اولین ماموریت به ژنرال ایکر فرمانده واحدهای هوایی مدیترانه سپرده شد نام رمز عملیات Frantic Joe فرانتیک جو انتخاب شد و خود ژنرال ایکر شخصا در این حمله به عنوان کمک خلبان حضور داشت اهداف مشخص شده در مجارستان کم اهمیت بود و همانقدر که به روسیه نزدیک بودن به ایتالیا هم نزدیک بودن در 12 خرداد 1323 مصادف با 2 زوئن 1944 130 بمب افکن بی 17 و 69 هواگرد اسکورت پی 51 موستانگ از ایتالیا پراوز و ایستگاهای راهن مجارستان را بمباران وبعد از 7 ساعت پراوز در فرودگاه های پولتاوا و میرگرود و پیریاتین فرود آمدن نزدیک 20 خبرنگار غربی و ورسی وظیفه پوشش خبری این ماموریت را بر عهد گرفتن این گروه پروازی 4 روز بعد فرودگاهی در نرماندی را بمباران کردن و در 11 ژوئن در راه برگشت به ایتالیا دوباره به یک فرودگاه آلمان ها در رومانی حمله کرده امریکایی بشدت از شروع حملات از سمت روسیه خوشحال بودن هرچند اهداف مورد حمله قرار گفته ارزش خاصی نداشت وخسارتهای چندانی به بار نیاورد اما در صورت ادامه حملات میتوانست بشدت المانها را در جبهه شرقی تحت فشار قرار بدهد به طوری که یکی از جانشنین نیروی هوایی آمریکا در منطقه مدیترانه بعد از پایان اولین حمله با رمز فرانتیک جو عنوان کرد (( این ماموریت اهمیت فوری و بلندمدت بسیار زیادی داشت.سومین جبهه هوایی را برای بمباران استراتژیک صنایع جنگی آلمان باز شده است در آینده این چشمگیرترین تلاش آمریکا برای ایجاد یک رابطه کامل و توام با اعتماد کامل با روسیه است)) اما این خوشحالی دوامی نداشت پایان قسمت اول MILITARY.IR مستند ارتش آمریکا(زمان ساخت احتمالا جنگ جهانی دوم) دررابطه با عملیات فرانتیک جو https://www.aparat.com/v/iq6bp تاکتیک بمباران شاتل http://www.military.ir/forums/topic/30699-تاکتیک-بمباران-شاتل/?tab=comments#comment-545839
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم سوئدی ها یک برنامه گسترده اتمی از سال 1945 تا 1972 پیگیری میکردند . در سال 1965 سوئد توانایی کامل ساخت تسلیحات اتمی را پیدا کرده بود . این مطلب بررسی تلاشهای سوئد برای ساخت حامل های کلاهک های اتمی هست که افشا شده هدف برنامه اتمی سوئد در ابتدا ساخت تسلیحات اتمی تاکتیکی بود و این موضوع خود را در حاملهای این تسلیحات و هم در قدرت کلاهک های اتمی که سوئد طراحی کرده بود نشان می داد. هواپیماها و موشک هایی کروزی با کاربری دوگانه توسط سوئد برای این منظور طراحی شدند. چشم پوشی سوئد ار برنامه اتمی خود باعث شده این تجهیزات و تسلیحات به فراموشی سپرده شود. سوئدی ها از اواسط دهه 40 میلادی شوروی را محتمل ترین دشمن خود میدانستند . سوئدی ها هیچ مرز مشترک زمینی با شوروی نداشتند اگر شوروی از فنلاند یا نروژ به سوئد می خواستند حمله کنند این مناطق مرزی سوئد جاده های کمی داشتند دارای کوهستان و جنگل های گسترده بودند و عبور از این مناطق برای شوروی دشوار بود . منطقه دیگه که احتمال حمله از طرف شوروی وجود داشت دریای بالتیک بود که روسها برای حمله به سوئد باید عملیاتی مشابه نرماندی انجام می دادند. سوئدی ها تصمیم داشتند از تسلیحات کشتار جمعی برای حمله به محلهای استقرار سربازان و کشتی های روسی استفاده کنند برای این منظور انها برد تسلیحات اتمی خود را در بردی در نظر گرفته بود که بشه به سرعت به هر نقطه از دریای بالتیک دسترسی داشته باشند در ابتدا هوایپمای ساب 32 لنسن( نیزه) برای این منظور در نظر گرفته شده بود این هواپیما در سال 1955 وارد خدمت شد می توانست 3 تن تجهیزات و تسلیحات با خود حمل کند این هواپیما می توانست انواع بمب و موشک ها بویژه موشک ضد کشتی RB04 را با خود حمل کنند و بردی در حدود 2000 کیلومتر و سرعتی برابر 925 کیلومتر بر ساعت داشتند. با توجه به برنامه ارتش سوئد قدرت کلاهک های اتمی باید در حد متوسطی می بودند بنابراین برنامه این بود که این حامل بتواند بر سیستم دفاع هوایی دشمن غلبه کند با توجه به اینکه شوروی دارای نیروی هوایی قوی بود سوئد دوحامل برای حمل این تسلیحات در دهه 50 توسعه داد . ساب 35 موشک کروز Robot 330 در سال 1957 ساب تصمیم به توسعه یک موشک کروز دومرحله ای به نام Robot330 برای حمل کلاهک های اتمی گرفت. این موشک یک موشک دو مرحله ای بود که در ابتدا یک موتور سوخت جامد ( با جرم یک و نیم تن و طول 4.1 متر) موشک را به سرعت مافوق صوت میرساند در مرحله دوم موتور رم جت موشک ( با جرم 2.8 تن و طول 4.1متر) فعال میشد که سرعت موشک را به 3.6 ماخ میرساند این به معنی بود که این موشک میتوانست در یک بازه 6 تا 8 دقیقه ای خود را به برد 500 کیلومتری برساند. Robot 330 موشک کروز قاره پیمای آمریکایی Navaho 64SM طرحی مشابهی داشت. با این تفاوت که در موشک امریکایی از موتور با سوخت مایع به عنوان شتاب دهنده استفاده میشد. اما از نظر مفهومی دو موشک مشابه هم بودند. موشک آمریکایی بسیار بزرگتر بود طول آن 20.7 متر و جرم ان حدود 30 تن بود و برد ان هم به 6500 کیلومتر میرسید. (هرچند موشک امریکا چندان موفق نبود) Navaho 64SM در همان زمان در شوروی موشک La- 350 Burya و موشک M-40 Buran به عنوان موشکهای کروز قاره پیما در حال توسعه بودند با ظهور موشک های بالستیک قاره پیما در دهه 60 هم ایالات متحده و هم شوروی پروژه های موشک های کروز قاره پیمای خود را متوقف کردند. La- 350 Burya موشک Robot 330 در ابتدا باید به سرعت اوج میگرقت و به ارتفاعی بین 24-23 کیلومتر میرسید و سپس با یک شیرجه سریع به سمت پایین می آمد این خط سیر همراه با سرعت بسیار زیاد رهگیری موشک را برای سیستمهای دفاعی آن زمان دشوار میکرد. اصلی ترین مشکل در موشک Robot 330 سیستم هدف گیری ان بود این سیستم بر اساس ژیروسکوپ بود که در حداکثر برد خود یک دایره خطا در حدود 3-2 کیلومتر داشت . این دایره خطا برای کلاهکی که سوئدی ها برای آن در نظر گرفته بودند ( 20 کیلوتن) بسیار بد بود. سوئدی ها سعی کردند با سیستم هدایت رادیویی دقت این موشک را بهبود ببخشند اما باز هم دقت این موشک به حدود 1.8 کیلومتر رسید. در نهایت ساب برای هدایت این موشک اولین رایانه ترانزیستوری سوئد به نام "ماشین ناوبری خودکار SAAB" (SAABs automatiska navigerings kalkylator) را ساخت . بعد از اتمام کار بر روی پروژه Robot 330 ساب سعی کرد این سیستم را به صنایع غیر نظامی بفروشد که موفق نبود. نمونه ای از این سیستم در جنگنده saab 37 Viggen استفاده شد. SAABs automatiska navigerings kalkylator پروژه Robot 330 در سال 1959 بسته شد زیر کل هزینه های این طرح 50 میلیارد دلار برآورد میشد ( به قیمت امروز) که برای سوئدی ها خیلی زیاد بود. از طرف دیگر موشک های کروز اتمی بهترین گزینه برای حمله به مراکز تمرکز نیروهای و تجهیزات دشمن قبل از بارگیری انها در کشتی ها هستند. اما با توجه به ساست سوئد بعید بود که حتی اگر شوروی حمله کند سوئد اولین استفاده کننده از تسلیحات اتمی باشد. چون ممکن است باعث حمله اتمی شوروی به شهرهای سوئد شود. در نهایت سوئد تصمیم گرفت از جتهای مافوق صوت برای پاسخ به حملات اتمی استفاده کند. به این منظور ساب در سال 1952 طرح هواپیمای مافوق صوت ساب 36 را در قالب توسعه برنامه اتمی خود آغاز کرد. در ابتدا این طرح نام پروژه 1300 را داشت و در نهایت در نیروی هوایی saab 36 نام گرفت. این هواپیما باید یک بمب اتمی به وزن 600 تا 800 کیلوگرم را در محفظه داخلی خود حمل می کرد با بردی در حدود 400 کیلومتر . این برد برای حمله به اهداف شوروی در دریای بالتیک کفایت می کرد. در طول بازه زمانی کوتاهی طراحان سوئدی چندین طرح را ارئه کردند که بسیار متفاوتاز هم بودند. Projects 1300-1 یک هواپیمای راکتی با موتور موشکی بود این هواپیما ار یک رمپ شیب دار پرتاب میشد و به صورت یک هواپیمای معمولی فرود می آمد. هواپیماهای پروژه 19-1300/پروژه 25-1300/پروژه 50-1300 و پروژه 1300-72 دارای بالهای دلتا شکل بودند. پروژه 4-13 مشابه رهگیر f104 امریکایی داری بالاهای مستقیم بود قرار بود این هواپیما به سرعت 3 ماخ برسد. پروژه 1300-71D دارای دوموتر جت بود که در وسط بالهای دلتا شکل قرار داشند مشابه هواپیمای sr71 که یک دهه بعد وارد نیروی هوایی امریکا شد. پروژه 1300 طرح نهایی پروژه 76-1300 بود که توانست لقب saab 36 را دریافت کند این هواپیما تک موتوره علاوه بر بمب های اتمی سقوط آزاد موشک کروز Rb04 را می توانست با خود حمل کند. همچنین طرح دیگری با نام پروژه 77-1300 همموجود بود که وردی هوای در بالای بدنه آن قرار داشت. موشک rb04 این هواپیما از موتور بریستول استفاده میکرد همان موتورهای که در هواپیمای بریتانیایی Avro Vulcan استفاده شده. در سال 1957 تحقیقات روی این طرح متوقف شد و تمام تمرکز روی طرح های پروژه 1400 و پروژه 1500 متمرکز شد که در نهایت منجر به تولید هواپیمای saab 37 viggen شد . این طرح در سال 1966 کلا لغو شد. در نهایت محتمل ترین گزینه برای سوئد جنگنده ساب 37 بود این هواپیما اولین پرواز خودش را در سال 1960 انجام داد. و در سال 1971 وارد نیروی هوایی سوئد شد. این هواپیما 5 تن تسلیحات رابا سرعت 2.1 ماخ می توانست حمل کند . برداین هواپیما 2150 کیلومتر بود زیر دریایی های کلاس Sjöormen ( مارماهی) هم میتوانستند به یکی از حامل های تسلیحات اتمی تبدیل شوند. این زیر دریایی ها تا عمق 150 متر می تواند بروند و سرعت انها در سطح اب 20گره و در زیر اب 120 گره بود همچنین 23 نفر خدمه داشتند. این زیر دریایی ها به اژدرهای Torprd61 مجهز بودند که برد آنها 20 کیلومتر و کلاهکی برابر 300 کیلوگرم داشتند. و می توانستند در نوع حمل کننده سلاح اتمی هم ساخته شوند. در مجموع سوئدی ها 5 فروند از این یر دریایی ها ساختند که در نهایت به سنگاپور فروخته شدند. بعلاوه سوئدی ها موشک RBS-15 را در اختیار داشتند این موشک با برد 70 کیلومتر میتوانست به کلاهک اتمی مجهز شود. هر چند با توجه به محدودیت کلاهک هایی که سوئدی ها قصد ساخت داشتند بعید بود از تسلیحات اتمی بر ضد کشتی ها استفاده شود و دکترین سوئد حمله به پایگاه های دریایی دشمن بود. سوئدی ها توپخانه 155 میلی متری در اختیار داشتند که می توانستند از ان هم به عنوان پرتاب گر اتمی استفاده کنند ماننده کاری که شوروی و ایالات متحده انجام داده بودند . Bandkanon 1 اما مشکل اصلی سوئدی ها این بود که ماننده شوروی و ایالات متحده به مقادیر زیاد پلوتونیوم دسترسی نداشتند.کلاهک اتی W48 که در ایالات متحده برای استفاده در توپخانه توسعه پیدا کرده بود قدرت انفجاری معادل 72 تن تی ان تی داشت اما مقدار پلوتونیوم موجود در ان به حدی بود که برای یک بمب چند کیلوتنی کافی بود. هر چند بخشی از اسناد برنامه اتمی هنوز هنوز محرمانه مانده و منتشر نشده. منبع هنوز برای من سوال هست چرا سوئدی ها دنبال موشک کروز برای حمله اتمی نرفتند؟؟
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهگزینه های تزار روسی بخش دوم وپایانی بدین ترتیب ، اگر به هرعلتی یک عملیات نظامی گسترده صورت پذیرد ، باید انتظار داشت که لبه تیز حملات هوایی ، دریایی و توپخانه ای روسها علیه تاسیسات فرماندهی و کنترل ، نقاط کلیدی پدافند هوایی و همچنین زیرساختهای ارتباطی ارتش اوکراین قرار داشته باشد . درواقع ، به شیوه کلاسیک روسی ، آتشباری گسترده از شلیک موشک های بالستیک اسکندر-ام علیه سایتهای دفاع هوایی و نقاط سخت سازی شده ، شلیک موشک های کروز به اهداف با حفاظت پایین تر ، حملات کماندویی توسط واحدهای هوابرد عملیات ویژه که احتمالا قبل از حمله به عمق این کشور وارد شده اند صورت می پذیرد تا شبکه فرماندهی ارتش اوکراین درهمان 24 تا 48 ساعت اولی فلج گردد . علاوه براین ، هسته های وفادار به روسیه در درون دولت اوکراین احتمالا دست به خرابکاری خواهند زد ،در حالی که موج عظیمی از حملات سایبری ، از جمله فعال سازی تسلیحات سایبری در شبکه های حیاتی این کشور نیز صورت خواهد پذیرفت که دراین صورت بسیار بعید خواهد بود که شبکه بانکی ، مالی و خدماتی از چنین حملاتی مصون شده باشند . این سناریو در مجموع ، این مساله را به ذهن متبادر می سازد که خنجر زدن به چشم ها و گوش های اوکراینی ها و فلج کردن دولت و چرخه تصمیم گیری ، از اولین هدفهای ارتش روسیه خواهد بود . همزمان با این حملات ، روند سریع بدست گیری برتری هوایی بر فراز آسمان منطقه نبرد و غیرفعال نمودن واحدهای دفاع هوایی این کشور در فرودگاه ها و پایگاه های هوایی نیز دردستور کار قرار خواهد گرفت که احتمالا به شکل موازی در سراسر خاک اوکراین صورت خواهد پذیرفت . پس از آن ، ارتش روسیه به احتمال بسیار زیاد با اعازم واحدهای هوابرد ، یگان های زمینی کلاسیک خود را وارد عمل خواد کرد و توپخانه و عناصر زرهی وارد عمل خواهند شد تا ضربه آخر را وارد نمایند . اما این چشم اندازتهاجمی در دوران پس از فروپاشی ارتش شوروی هرگز دیده نشده ( البته همیشه اولین باری وجود خواهد داشت . م ) و کل سناریو بسیار خشن و گمراه کننده به نظر می رسد . البته مجددا باید گفت همه این موارد تنها درصورتی که عملیات نظامی علیه اوکراین محقق شود ، قابل بررسی است ولی گرچه روسیه بلحاظ نظامی در سطح بالاتری از اوکراین قرار دارد و اجرای حمله برق آسا ، ممکن ولی یحتمل بسیار پرتلفات خواهد بود و تضمینی برای موفقیت نیز در آن وجود ندارد . اما تنها 5 دقیقه پس از صدور دستور حمله به اوکراین ، در روندی متضاد با سناریوی قبلی ، چه رخدادی ممکن است بوقوع پیوندد ؟ این ماجراجویی نظامی ، پس از اتمام مرحله خشونت آمیز و ورود به حوزه اداره مناطق اشغال شده و حتی اجرای اصلاحات سیاسی چه ماهیتی را دارا خواد بود ؟ از ثانیه اعلام خروج روسها از افغانستان تا امروز ، شبح تولید یک افغانستان مشابه دور سر روسها در حال چرخیدن است و اگر چه در گرجستان و سپس در سوریه این اتفاق رخ نداد ولی امکان تکرار آن وجود خواهد داشت تصویر فوق ، تاثیر تحویل سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب استینگر را در یک جنگ چریکی بخوبی نشان میدهد . این تصاویر بارها و بارها در افغانستان تکرار شده و در تاریخ نظامی مدرن ثبت شده است برخی تحلیلگران معتقدند که در این مرحله ، نوبت کاربرد سیل تسلیحاتی است که در سالها و ماه های پیش از این ، به اوکراین سرازیر شده است . درواقع ، ارتش اوکراین بر روی انباری مملوء از تسلیحات ضد زره قرار دارد که برخی نظیر جاولین بسیار پیشرفته محسوب می شوند . بعنوان مثال ، جاولین بخوبی می تواند بر علیه بالگردهای روسی که در ارتفاع کم پرواز می کنند ، بکار گرفته شود ، در حالی که طیف ساده تری از سلاح های ضد زره نیز وجود دارد که می تواند در درگیری های نزدیک کاربرد فراوانی را داشته باشد . مضاف براین ، ارسال موشکهای ضد هوایی دوش پرتاب استینگر خطر بزرگتری برای هواگردهای بال ثابت و همچنین بالگردهای روسی بشمار می آیند . اما برخی معتقدند که این سلاح ها به تنهایی قابلیت دفع حمله روسها را خواهند داشت که این استدلال از اساس مضحک به نظر می رسد . درواقع ، کاربرد این سلاح ها می تواند پیشروی احتمالی ارتش روسیه را پرهزینه تر کند ولی توان جلوگیری از حرکت سیل ستون های روسی را نخواهد داشت ، ضمن اینکه می تواند زمان درگیرهای بین دوطرف را از بازه متعارفش بیشتر نماید . این بدان معناست که بلافاصله پس از اتمام عملیات نظامی ، می بایست انتظار داشت که واحدهای نظامی پراکنده اوکراینی دست به عملیات چریکی بزنند که این بعنوان یک عامل بازدارنده می تواند کابوسی برای مهاجمان باشد . این مساله ، شبح افغانستان را در جامعه روسیه مجددا زنده خواهد نمود . درواقع ، پوتین بعنوان یک دانش آموخته تاریخ روسیه ، می داند که موشک های ضد هوایی آمریکایی و همچنین آموزش ، تسلیحات ، تاثیر قابل توجهی بر عملیات نظامی شوروی در افغانستان در حوزه های تجهیزاتی و نیروی انسانی برجای گذاشت . البته حوادث افغانستان در اوج دوران جنگ سرد اتفاق افتاد ولی سئوال اینجاست که حمله روسیه به اوکراین ، آیا یک جنگ سرد جدید را کلید نخواد زد ؟ این سناریو ، از دید استراتژیک می تواند روندی بسیار دهشتناک باشد ، چرا که هزینه های فوق العاده بالایی را به اقتصاد روسیه وارد می کند و این غیر از تحریم های اقتصادی غرب خواهد بود . با فرض اینکه پوتین چنین احتمالی را در میان فرضیات خود گنجانده باشد ، و اگر وی را در راس استراتژیستهای روسی قرار دهیم ، آیا وی می تواند به درون تله ای که دشمنانش ، برای او تدارک دیده اند ، وارد شود ؟ وی به احتمال بسیار زیاد ، حدس میزند که اوکراین ، پتانسیل تبدیل شدن به یک جنگ نیابتی پیشرفته را بخوبی در درون خود پرورش داده است که مشابه آن در دوران جنگ سرد و پس از آن وجود نداشته و انبوه مهمات اهدایی غرب به اوکراین ، نه برای عقب زدن سیل واحدهای روسی ، بلکه برای تحمل ناپذیر کردن اشغال سرزمینی اوکراین صورت گرفته است . با در نظر گرفتن این موارد ، دستور پوتین به واحدهای ارتش روسیه می تواند این باشد که تجهیزات رزمی را عقب کشیده و تمامی تحرکات انجام شده را تنها یک "تمرین" فرض نماید که دراین صورت سطح مخاصمه می تواند همچنان بین نیروهای نیابتی روسی و ارتش منظم اوکراین قرار گیرد ( که البته در این حالت ، وضعیت برای اوکراین تا حدودی نامطلوب تر خواهد شد ، چون پوتین بدون اینکه نیازی به ارسال واحدهای منظم باشد ، بتدریج توان نظامی اوکراین را دچار فرسایش کرده و همزمان با استفاده از طرفداران خود در داخل دولت اوکراین ، ضربه های خفیف ولی موثر را وارد کند . م ) ،در حالی توجه خود را همزمان بر روی تعاملات دیپلماتیک و طولانی مدت تا سال آینده متمرکز نماید .دراین میان ، گزینه " تهاجم نیمه گسترده یا محدود " می تواند گزینه دیگری برای مسکو باشد . کرملین تا کنون ترکیبی از الگوی کریمه و سوریه را برای عملیات نظامی در دونباس در پیش گرفته و برخی نشانه ها این تئوری را بطور نسبی تقویت می نماید که به نسبت خطرپذیری کمتری را برای روسها می تواند داشته باشد . در مجموع ، هنوز می توان استراتژی بنیادی کرملین برای تصرف کامل سرزمینی نیمی از اوکراین را زیرسئوال برد ، چرا که همه اطلاع داریم که تاریخ به صورت وحشیانه ای به ما آموخته که آنچه که پس شروع عملیات نظامی اتفاق می افتد ، یک چالش واقعی برای بشریت بشمار آمده و همین امر سئوال اصلی را برای ما بوجود میآورد که : " آیا این چیزی است که روسیه پوتین در حال حاضر بدنبال آن است ؟!!!!!!!! پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمستند سلاح کامل The Perfect Weapon |محصول :HBO |سال تولید|۲۰۲۰| (تاریخچه مصور جنگ سایبری در دهه اخیر) این مستند روایت میکند که چگونه آمریکا با طراحی و اجرای استاکس نت جعبهی پاندورای سایبری را گشود، و مفهاهیم امنیت، نبرد و تهاجم را دستخوش تغیر کرد، و با چکاندن ماشه اسلحه سایبری؛ جنگ افزاری جدید، کم هزینه؛ که قابلیت استفاده و رقابت عادلانه را داراست به دیگر کشورها و رقیبان خود معرفی کرد، سلاحی که اگر به موقع و صحیح به کار گرفته شود؛ میتواند ضربهای مهلک و اساسی به بدنه نظامی، سیاسی و اجتماعی دشمن وارد کند، مستند روایتی از تاریخچه جنگ سرد سایبری در جهان را روایت میکند و مخاطب را با پرداختن به پیچیدگیهای تکنیکی و علمی جهان سایبری گمراه و خسته نکرده و به زبانی ساده وقایعی مانند : حمله تلافی جویانه ی ایران در قبال استاکس نت، تا کمپینها و دخالتهای روسیه در انتخابات آمریکا، و حملات و نفوذ هدفمند گروههای چینی را به تصویر میکشد. زیرنویس فارسی را از تنظیمات آپارات فعال کنید https://www.aparat.com/v/vAOGf مستند سلاح کامل
-
1 پسندیده شدهبسم ا... نبرد بریتانیا یکی از سئوالاتی که همیشه برای مخاطبان فیلم های جنگی بخصوص فیلم قابل تامل " نبرد بریتانیا " ( تولید شده به سال 1969 ) ایجاد می شد ، این بودکه هواپیماهای آلمانی مورد استفاده در آن به طور دقیق از چه منبعی برای تولید این فیلم بیگ پروداکشن تهیه شده بود ... درواقع امر ، تهیه کننده این فیلم ( هری سالتزمن ) چیزی نزدیک به 27 فروند جنگنده اسپیت فایر با درجات مختلف آمادگی را در موزه های مختلف این کشور پیدا نموده که تنها 12 فروند از آنها قابلیت پرواز را پیدا کرده بودند . در حالی برای جنگنده های هاریکن ، این تعداد فقط به 6 فروند می رسید که فقط 3 فروند از آنها می توانست به پرواز درآید . برای بازسازی قدرت هوایی لوفت وافه در تابستان- پائیز سال 1940 ، تمامی جنگنده های مسراشیمت-109 موجود در فیلم از نیروی هوایی اسپانیا ( حدود 50 فروند ) خریداری گردید که از این تعداد ، حدود 17 فروند آماده پرواز شد . این جنگنده ها ، در جران تولید فیلم ، توسط خلبانان نیروی هوایی اسپانیا و برخی از آخرین بازماندگان لژیون کندور ( یگان های آلمانی اعزامی به جنگ داخلی اسپانیا ) به پرواز در آمده بودند . علاوه براین ، 32 فروند بمب افکن هینکل-111 بصورت قرضی از نیروی هوایی اسپانیا ، دریافت شد که در آن زمان ( دهه شصت میلادی ) بیشتر برای حمل و نقل و هدف کِشی مورد استفاده قرار می گرفت . هر چند در نهایت ، دو فروند از این بمب افکن ها توسط شرکت تولید کننده فیلم خریداری و در کنار 17 فروند مسراشیمت-109 به انگلستان برده شده . در کنار تمامی این هواگردهای تاریخی ، دو فروند یونکرس -52 نیز از نیروی هوایی اسپانیا بصورت امانی ، در این فیلم شرکت داشتند . پی نوشت : نکته جالب اینجاست که این فیلم درسال 1969 عرضه شد ، در حالی که حدود 24 سال از پایان جنگ دوم جهانی گذشته بود ولی عملیاتی بودن مسراشمیت ها و هینکل ها ، بعد از گذشت دو دهه ، حقیقتا قابل تامل و جای بررسی دارد
-
1 پسندیده شدهاسترایکر دراگون در نیروی زمینی ارتش آمریکا، فرصت ها و چالشها ! مقدمه نیروی زمینی ارتش آمریکا استرایکر دراگون (ICV-D) را جهت پاسخ به اعلام نیاز هنگ دوم سواره نظام (2CR) در مارس 2015 توسعه داد. نیروی زمینی تست و ارزیابی اولیه کاربری را از فوریه تا آوریل 2018 و ازمایش شلیک میدانی را از آوریل 2017 تا فوریه 2018 انجام داد. نتایج و ارزیابی ها باعث شد دفتر اجرایی برنامه سیستم های رزمی زمینی (PEO GCS) آمریکا از ارسال استرایکر دراگون به هنگ دوم سواره نظام پشتیبانی کند. هنگامی که استرایکر ICV-D به واحدهای هنگ دوم سواره نظام تحویل داده شد اکثریت دسته های شناسایی و پیاده نظام از هنگ دوم سواره نظام با استفاده از توپ 30 میلی متری خودکار وظایف و هدف تاکتیکی محوله را انجام دهند. قابلیت مرگبار استرایکر ICV-D به خدمه این امکان را می دهد نسبت به نسخه های استرایکر مجهز به مسلسل های 7.62 م.م 12.7 م.م ، نارنجک انداز های اتوماتیک 40 م.م اهداف را در فواصل دورتر و طیف وسیع تری از اهداف دشمن را کشف ، شناسایی و شکست دهند. واحدهای فرماندهی به اتفاق آرا اعلام کرد که ترجیح میدهند از استرایکر دراگون به جای استرایکرهای قدیمی برای مبارزه با شبیه ترین رقیبان استفاده کنند. پلتفرم استرایکر دراگون با وجود برجک و توپ خودکار جدید قابلیت اطمینان پذیری مورد نیاز را تامین میکند. همچنین تغییرات جدید قابلیت اطمینان پذیری شاسی پایه استرایکر را کاهش نمیدهد. بقاپذیری استرایکر ICV-D از جمله حفاظت سرنشینان با نسخه های قدیمی استرایکر مجهز به کیت های حفاظتی مشابه برابر است. قابلیت مرگباری راسترایکر ICV-D با اجرای آتش دور بردتر استرایکر دراگون در حقیقت نسخه ای از استرایکر می باشد که سیستم تسلیحاتی آن به یک برجک رزمی متوسط بدون سرنشین مجهز به توپ خودکار 30 م.م ارتقا پیدا کرده است. در استرایکر دراگون برخی قطعات حرکتی برای هماهنگی بیشتر پلتفرم با تغییرات جدید مانند افرایش وزن ناشی از نصب برجک و تامین برق به خاطر زیر سیستم های بیشتر بهبود یافته است. سلاح اصلی استرایکر دراگون توپ خودکار 30 م.م مدل XM813 است که توسط یک موتور الکتریکی کار می کند و تغذیه مهمات و عملکرد سلاح ( شلیک و خروج پوکه و...) را تامین می کند. این توپ 30 میلیمتری توسط دو جعبه ذخیره ساز مهمات که در دو طرف توپ قرار دارد تغذیه میشود. توپ خودکار 30 م.م مدل XM813 که براساس توپ خودکار Mk44 توسعه یافته است فرصت ها واحدهای مجهز به استرایکر ICV-D یک خودرو زرهی میان وزن را در اختیار دارند که با تحرک سریع راهبردی و عملیاتی در کنار کشندگی بالا توانایی نابودن کردن و ازهم گسیختن نیروهای نظامی دشمن ، برای کنترل زمینی شامل جمعیت و زیرساختهای غیرنظامی و انجام عملیات رزمی برای حفاظت از منافع ملی ایالات متحده را دارد. در مناطقی که دشمن مجهز به سلاحهایی ضد زره است پیاده نظام مکانیزه از استرایکرها پیاده خواهند شد و جلوتر از آنها حمله نهایی را با پای پیاده انجام میدهند در حالی که استرایکرهای آنها به بهترین موقعیت ممکن حرکت میکنند تا از آن پشتیبانی آتش کنند. با این حال، اگر دشمن فقط سلاح های سبک داشته باشد و با فرض اینکه زمین میدان نبرد اجازه می دهد، بر روی یک هدف مانور انجام بدهند. سرعت و چابکی استرایکر ICV-D در کنار حفاظت مناسب می تواند یک حمله بسیار سریع را به خصوص در مناطق شهری ترتیب بدهند. هدف واقعی استرایکر ICV-D جایگزین کردن آنها با IFV های شنی دار با حفاظت بالا نیست بلکه ارائه پشتیبانی مناسب از پیاده نظام مکانیزه است. اگرچه استرایکر ICV-D با IFV ها همچون برادلی شباهت دارد اما نقش آنها در میدان نبرد متفاوت است هدف از نصب یک توپ خودکار 30 م.م بر روی استرایکر پاسخ به الزامات میدان نبرد آینده است که بسیار کشنده تر و غیرقابل پیش بینی خواهد بود. چشم انداز ایالات متحده آمریکا از رزم مانوری آینده، استقرار سریع نیروهاست. واحدهایی که به طور مستقل در پاکت های کوچک عمل میکنند ودائماً برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن و درگیری های غیرمنتظره در حال حرکت هستند. درگیری های نزدیک رو در رو احتمالاً پرهزینه و پرخطر هستند، به همین دلیل است که نیروی زمینی ارتش آمریکا نبرد عمیق را بر نبرد نزدیک ترجیح میدهد. این بدان معناست که واحدهای پیاده نظام و شناسایی باید دارایی های آتش های عمیق به همراه داشته باشند. خودروهای رزمی مسلح به مسلسل های 12.7 م.م نمی توانند این کار را انجام دهند. از طرف دیگر استرایکر ICV-D نمی تواند جای برادلی و نسل بعدی خودرو رزمی پیاده نظام ارتش آمریکا OMFV، را بگیرد. به همین دلیل است که ارتش ایالات متحده آن را به عنوان ICV ( خودرو حامل پیاده نظام ) و نه IFV توصیف می کند. علیرغم نقش های مختلف، نیاز به یک توپ خودکار مناسب برای هر دو نوع خودرو کاملاً ثابت شده است و همچنان مهم است. چالشها اگرچه عملکرد استرایکر ICV-D توانسته است رهبران و فرماندهان نیروی زمینی را متقاعد سازد که وجود چنین خودرو رزمی ضروری است اما برخی از تحلیل گران نظامی استفاده از استرایکر ICV-D در صحنه نبرد آینده را پرمخاطره و ناایمن توصیف میکنند. موافقان طرح استرایکر ICV-D استدلال میکند که افزودن یک توپ 30 میلیمتری به استرایکر آن را به یک سیستم تسلیحاتی کشندهتر تبدیل میکند. ارتقایی که با تغییرات در محیط عملیاتی معاصر و آینده هم خوانی دارد. موافقان می گویند این ارتفا نباید برای درگیری مستقیم با واحدهای زرهی استفاده شود. در حقیقت با وجود معرفی استرایکر ICV-D دکترین استفاده از استرایکرها نیازی به تغییر زیادی ندارد. این خودرو زرهی همچنان باید برای جابجایی نیروهای پیاده نظام سبک به یک هدف مورد استفاده قرار گیرد. انها همچنین استدلال میکنند ما باید به فرماندهان میدانی در زمینه استفاده صحیح وکاربرد صحیح از سیستم های تسلیحاتی مطابق دکترین اعتماد کنیم. اما مخالفان در این مورد استدلال میکند که اضافه کردن یک توپ 30 میلیمتری تنها احساس امنیت کاذب ایجاد میکند و فرماندهان میدانی را به انجام درگیری مستقیم با واحدهای زرهی تشویق میکند. همانطور که در دکترین نیروی زمینی گفته شده است استرایکر برای انجام عملیات در برابر سایر خودروهای رزمی طراحی نشده است. تست های و شبیه سازی های رزمی در مرکز ملی آموزش بارها ثابت کرده است که استرایکرها در برابر خودروهای رزمی شبیه ترین رقیبان آمریکا آسیب پذیر هستند. در شبیه سازهای تهاجمی علیه واحدهای زرهی، استرایکرهای ضعیف عمل می کنند مگر اینکه با تانک های یا بالگردهای خودی درعملیات تهاجم شرکت کنند. با این حال، در طول عملیات دفاعی استرایکرها در کنار واحدهای مهندسی و واحدهای ضد زره پیاده نظام می توانند واحدهای زرهی را برای مدت کوتاهی مهار کنند. اما هنگامی که آنها از این موقعیتهای دفاعی خارج شدند و به حالت تهاجمی بازگشتند، موقعیت به نفع واحدهای زرهی دشمن دوباره تغییر میکند. استرایکر ICV-D در برابر واحدهای زرهی شبیه ترین رقیبان آمریکا بسیار آسیب پذیر است. در ادامه مخالفان می گویند استرایکرهای ICV-D اکنون در اروپا مستقر هستند. پس از اقدام روسیه در اوکراین، کشورهای عضو ناتو و سایر کشورهای اروپای شرقی برای کمک به آمریکا چشم دوختند بودند. ارتش ایالات متحده خود را در وضعیت سختی قرار داد. دیگر واحدها و تیپ های زرهی بزرگی که برای جلوگیری از تهاجم شوروی در طول جنگ سرد در سرتاسر اروپا مستقر بود، وجود نداشت. پس از آغاز بحران اوکراین، ایالات متحده متوجه شد که تنها یک تیپ هوابرد و یک تیپ استرایکر در قاره اروپا باقی مانده است تا از تهاجم احتمالی نظامی سنگین روسیه به یک کشور اروپایی شرقی جلوگیری کند. نیروی زمینی ایالات متحده به جای معرفی یک تیپ زرهی برای جایگزینی تیپ استرایکر برای تقویت قابلیت های بازدارندگی در اروپا، نسخه استرایکر ICV-D را معرفی و به اروپا می فرستد. در حقیقت استرایکر ICV-D در خط مقدم که به طور بالقوه در برابر نیروهای برتر زرهی سنگین روسی قرار گرفته است. فرایندی که میتواند منجر به تشویق فرماندهان میدانی به انجام درگیری مستقیم با واحدهای زرهی شود. جمع بندی استرایکرهای ICV-D به عنوان یک خودرو رزمی میان وزن قابلیت کشندگی بیشتر برای واحدهای پیاده نظام و شناسایی به همراه خواهد اورد. در نتیجه واحدهای مجهزبه استرایکرهای ICV-D در کنار قابلیت تحرک پذیری میتوانند با طیف گسترده تر از تهدیدات در فواصل دور درگیر شده و انها را از بین ببرند. اما نکته ای که در استرایکرهای ICV-D باید مورد متوجه قرار گیرد بخش فرماندهان میدانی است. فرماندهان میدانی باید در مورد شیوه استفاده از استرایکرهای ICV-D آموزش های جدی تر ببنید. این رده از فرماندهان باید بدانند دکترین استفاده از استرایکرهای ICV-D با نسخه های قدیمی استرایکر تفاوت چندانی ندارد. توپ 30 م.م ICV-D نباید فرماندهان میدانی را به اشتباه بیندازد و آنها از استرایکرها ICV-D در نقش یک خودرو رزمی پیاده نظام (IFV) استفاده کنند. اگرچه استرایکر ICV-D و IFV ها در ظاهر مشابه هستند اما کاربری آنها در میدان نبرد متفاوت است و فرماندهان میدانی باید به این موضوع حتی در میدان نبرد و شرایط اضطرار اگاه باشد. نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منابع 1 2 ( بخشی از متن از مصاحبه نیروی زمینی ارتش امریکا طی کنفرانس سالانه بینالمللی وسایل نقلیه زرهی 2022 لندن آورده شده است)
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بازدید فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران از نمونه اولیه جنگنده اف-16 https://www.aparat.com/v/0VBce
-
1 پسندیده شدهتصویری که نشون میده چرا نمیشه تو سوخو 57 پره ها را مخفی کرد هر چند گفته شد روسها تلاش زیادی برای رفع این عیب انجام دادن ورودی هوای اف 23 که در رقابت با اف 22 شکست خورد
-
1 پسندیده شدهطرح ایالات متحده برای استفاده از میدان مغناطیسی زمین در صورت از کار افتادن GPS توسط روسیه و چین ارتش ایالات متحده برای هدفگیری دقیق و موقعیت یابی به سیستم GPS وابسته است اما این سیستم در برابر پارازیت و اختلال آسیب پذیر است و چندین کشور از جمله چین و روسیه ابزارهای مختلفی از انواع سیستم های اختلال GPS تا موشک های برای هدف گرفتن ماهواره های GPS در اختیار دارن که می توانند عملکرد این سیستم را در یک درگیر دچار اختلال کنند همچنین به صورت غبر قانونی و بدون مجوز هم اکنون اخلالگرهای GPS در بازار ازاد وجود دارد که غیر نظامیان هم می توانند به آن ها دسترسی داشته باشند. به همین دلیل نیروی دریایی ایلات متحده بررسی استفاده از میدان مغناطیسی زمین برای ناوبری را آغاز کرده . این پروژه که PUMACE نام دارد هدف ان استفاده از ناهنجاری های موجود در میدان مغناطیسی زمین برای تعیین موقعیت مکانی است. نیروی دریایی در درخواست خود برای این پروژه اعلام کرده : GPS از سیگنالهای رادیویی RF که از ماهواره ها با فاصله دور ارسال میشود استفاده میکند این سیگنال ها در معرض تداخل عمدی و غیر عمدی هستند. ناوبری مبتنی بر میدان میغناطیسی زمین نوید یک فن آوری غیر فعال در همه شرایط آ و هوایی و بدون وابستگی به زیر ساخت را می دهد. در ابتدا نیروی دریایی تولید یک حسگر مغناطیسی برای کشتی ها و زیر دریایی ها خود با دقت بین 30 تا 15 متر با وزنی در حدود 8 کیلوگرم و مصرف 5 وات درنظر گرفته است. موسسه فن آوری نیروی هوایی قبلا ناوبری بر اساس ناهنجاری های مغناطیسی را آزمایش کرده بود که در آن حسگرهای مغناطیسی تفاوت اندازه و جهت میدان مغناطیسی را در هنگام عبور از کنار میدان ها پیدا می کردند و سپس این مقادیر با نقشه های میدان هایی مغناطیسی که از قبل موجود بود مغایسه می شدو این روشی است که احتمالا پرندگان و لاک پشتها برای مکان یابی خودشون استفاده می کنند. اما نیروی دریایی خواستار بهبوداین روند است . نیروی دریایی چالش های اصلی این طرح را تهیه نقشه دقیق میدان مغناطیسی زمین و همچینن تغییرات زمانی که تاثیر گذاری روی دقت این سیستم می شود اعلام کرده وبعلاوه میدان های مغناطیسی هست که عمدا یا غیر عمد ممکن است روی این سیستم اختلال ایجاد کنند. در زمین دو میدان مغناطیسی میتوان پیدا کرد اول میدان مغناطیسی تولید شده توسط پوسته زمین که اگر این میدان سنجش شود دقت بالایی دارد اما ضعف این سیستم عدم موجود بودن حسگرهای قوی مغناطیسی هست که بتوانند تغییرات بسیار جزئی میدان را حس کنند چون میدان پوسته بسیار ضعیف است. میدان مغناطیسی دوم میدان هسته زمین است که قدرت بیشتری دارد و این سنسورها بر روی ا تمرکز خواهند داشت. نقشه ناهنجاری های مغناطیسی قطب جنوب هدف سیستم PUMACE ایجاد سیستمی دقیق و قابل اعتماد و بدون خطا برای بهبود سیستم ناوبری اینرسی INS است که مستقل از GPS باشد. نیروی دریایی اعلام کرده: این نوع از حسگرها می توانند با استفاده از حسگرهای خود تسلیحات مبتنی بر سیستم INS را یدون نیاز به ماهواره با GPS به دقت ناوبری کنند. از طرف دیگر این حسگرها می توانند به سایر حسگرهای برای موقعیت یابی دقیق کمک کنند. این پروژه در دو فاز است فاز اول تهیه سنسورها و نقشه ناهنجاری های زمین و فاز دوم تولید و ازمایش نمونه های اولیه را شامل می شود. با توجه به گستردگی یگانه های ارتش و از طرفی لزوم هماهنگی کامل این نیروها ، هر گونه اختلال در ناوبری این نیروها به شدت عملکرد انها را تحت تاثیر قرار می دهد وهدف سیستم PUMACE جلوگیری از هر گونه اختلال در این موضوع است. منبع Positioning Using Magnetic Anomalies Correlation of Earth (PUMACE)
-
1 پسندیده شدهزمانی که تیمسار ستاری فرمانده نیروی هوایی بودند از همین دولت ها و رهبری کنونی، هم توانستند بودجه بگیرند و هم توانستند نیروی زیر مجموعه خود رو به نحوی مدیریت کنند که یک دستاورد کوچکش شد آذرخش! آذرخشی که با توجه به زمان خود چندین برابر صاعقه و کوثر الان ارزش علمی برای ما داشت! اگر تیمسار ستاری میماند به رغم همه اون نبود بودجه ها و تبعیض هایی که همه میگویند بین ارتش و سپاه هست ما الان دستاورد های بسیار بیشتری داشتیم. قضیه قضیه مدیریت است که متاسفانه در رده یک ارتش میبینیم بیشتر به تبیین شرایط و احکام دینی و فرهنگی مشغول شده تا وظایف تخصصی خود! نمیدونم چه دستی یا چه برنامه ای دربین است که نمیگذار افرادی چون ستاری که کم در ارتش نداریم دوباره مدیریت نیرو ها رو به عهده بگیرند اما هر چه و هر که هست تا وضع این است احتمالاً آش همین آشه و کاسه همین کاسه.
-
1 پسندیده شدهیونکرس ها و فوکه ولف های آقای هیتلر !!!!! آدولف هیتلر ، از ابتدای ورود به قدرت ( صدراعظم رایش و سپس سرفرماندهی کل ارتش ) از چند هواپیمای ویژه بعنوان وسیله نقلیه اختصاصی استفاده می نمود . درواقع ، هیتلر در فوریه 1933 ، هنگامی که به مقام صدرات اعظم آلمان انتخاب شد ، اولین هواپیمای شخصی را دریافت نمود که یک فروند یونکرس JU-52/3M استاندارد با رجیسترwerk Nr.4021 یا دی -2600 (D-2600) بود . این یونکرس تاریخی در ابتدا شناسه "ایملن یک " را بخود دید که پس از مدتی دو فروند دیگر از این پرنده با شناسه های ریشتهوفن و اسوالد بولکه بدان محلق شدند که آرایش داخلی این هواپیماها و مقدورات پروازی آن به گونه ای متفاوت از سایر پرنده های هم نوع بوده که می بایست نیازهای خلبان شخصی هیتلر ، یعنی یوهان (هانس) باور را برآورده می ساختند . دو سال بعد یعنی درسال 1935 رجیستر 4021 با یک رجیستر جدید ( 4053) و با شناسه ایملمن-2 و شماره دُم دی-2600 جایگزین گردید ، هر چند دی-2600 اولیه پس از تغییر نام به اچوجی-بودک ، مجدد در شمار هواپیماهای شخصی هیتلر قرار گرفت . هواپیمای سوم با شماره ثبت دی-3049 یکفروند یونکرس- 52 ام جی ئی بود که بعدها به لوفت هانزا تحویل و با رجیستر D-ALAS به خدمت ادامه داد . با این حال ، هواپیماهای شخی هیتلر ، به همراه سایر هواگردهای بلندپایه نازی بخشی از اسکادران موسوم به Regierungsstaffel بشمار می رفت که بعدها تا 13 فروند هواپیما گسترش پیدا نمود ، اما یونکرس-52 با شناسه ایملن-2 ، تا انتها هواپیمای محبوب هیتلر باقی ماند . این اسکادران در سپتامبر 1939 به Die Fliegerstaffel des Führers تغییر نام داد که برای شناسایی آنها از سایر یونکرسها ارتش یا لوفت هانزا ، یک نشان خاص ( سر عقاب سیاه بر روی زمینه سفید ) در بخش دماغه آنها ترسیم شد که توسط یک حلقه قرمز احاطه می گردید. امکانات این هواپیما در نوع خود نیزجالب بود ، برای صدراعظم رایش ، یک میز چوبی صیقل داده شده و برای تامین روشنایی اختصاصی ، یک چراغ مطالعه در بدنه در یونکرس ایملمن-3 تعبیه گردید . در زیر این میز ، یک سامانه تامین اکسیژن وجود داشت که براحتی از زیر صندلی قابل استفاده بود و برای اطلاع سرنشینان از وضعیت هواپیما ، نشانگر سرعت هوا ، ارتفاع سنج ،قطب نمای رادیویی و یک ساعت نیز در آن بکار رفته بود . در دهم مارس 1943 ، هیتلرو اعضای ستادش ، تحت شدیدترین تدابیر امنیتی ، به قرارگاه گروه ارتشهای جنوب مستقر در زاپوروژونیه اوکراین پرواز نمود که درتصاویر ، خوش آمد گویی فیلدمارشال فون مانشتاین بخوبی مشخص است ، در حالی که هانس باوئر و ژنرال لوفت وافه ولفرام فون ریشتهوفن در دو طرف هیتلر قرار دارند . علیرغم تمامی این موارد ، در 26 نوامبر 1943 لوفتوافه هواپیمای توانمندتر یونکرس-290 آ-5 به رجیستر No-0170 را در فرودگاه اینستربورگ ( پروس شرقی ) در معرض دید هیتلر قرار داد . وی که بشدت تحت تاثیر طراحی این هواپیما قرار گرفته بود ، به گورینگ گفت که یکفروند از این هواپیما را برای استفاده شخصی خود نیاز دارد . به همین دلیل تا اواخر سال 1944 یکفروند از این هواپیماها ( نسخه آ-7) به اسکادران ویژه هیتلر داده شد که پیش از این به واحد شناسایی دریایی نیروی دریایی تعلق داشت . تغییرات لازمه تا فوریه 1945 در پایگاه نیروی هوایی در باواریا اجرا گردید که کد رجیستر KR+LW را بخود گرفت . هانس باوئر ، بعنوان خلبان شخصی هیتلر ، این هواپیما را آزمایش نمود ولی هیتلر هرگز موفق نشد تا با آن پرواز کند . نشان ویژه اسکادران هیتلر روی نوک دماغه بخوبی مشخص است این یونکرس -290 آ-7 اختصاصی ، از یک محفظه مخصوص مسافر در جلوی هواپیما برخوردار می بود که به یک صفحه زرهی 12م.م و شیشه ضد گلوله با ضخامت 50 م.م مجهز می گردید . علاوه براین ، یک دریچه فرار در کف هواپیما قرار داشت و چتر نجات اختصاصی به صندلی هیتلر متصل بود تا در زمان اضطراری ، سرفرماندهی ارتش پس از پوشیدن چتر و کشیدن اهرم از هواپیما بیرون بپرد . این مکانیزم توسط آدمکهای واقعی تست گردید و موفقیت آمیز نیز بود .هانس باوئر ، این هواپیما را در 24 مارس 1945 به فرودگاه مونیخ منتقل نمود و درست در زمان بصدا درآمدن آژیر حمله هوایی ، آن را داخل آشیانه مخصوص پارک نمود و به خانه رفت ولی پس از بازگشت متوجه شد که آشیانه و هواپیما بدلیل اصابت بمبهای آمریکایی بطور کامل نابود شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- بنا به درخواست برادر عزیز @MF44
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... سیزده روز بحران موشکی کوبا ، یکی از نادرترین رویدادهای جنگ سرد میان ایالات متحده و اتحاد شوروی سابق بشمار می رود که بشدت بر روابط طرفین و همچنین ارتباطات سیاسی داخلی دو کشور درگیر ، تاثیرات بسیار زیادی از خود برجای نهاد ، تا جایی که کشمکش قدرت در اتحاد شوروی منجر به برکناری نیکیتا خروشچف و در ایالات متحده ، ایجاد دودستگی میان سیاستمداران در نحوه برخورد با ابرقدرت کمونیست شرق گردید . اما بحران موشکی کوبا ، نه از جنبه نظامی ، بلکه از جنبه تصمیم گیری در زمان بحران و کنترل واکنشهای عصبی و تاکید بر اولویت داشتن تعقل بر واکنش های سریع ، بسیار اهمیت دارد . در این ارتباط ، راجر دونالسون ( کارگردان ) در قالب یک اثر سینمایی ، جنبه های مختلف واکنش سیاستمداران آمریکایی را نسبت به افشای ارسال موشکهای میانبرد هسته ای شوروی به جزیره کوبا را به تصویر کشیده است که بلحاظ ، تاریخی ، اثری جالب توجه بشمار می رود . اما مشاهده عملیات جتهای عتیقه اف-8 کروسادر در نقش هواگردهای شناسایی تاکتیکی برای بررسی پایگاه های موشکی ارتش شوروی سابق در کوبا در کنار هواگردهای بلندپرواز یو-2 از نکات جذاب این فیلم هست .
-
1 پسندیده شدهبا سلام مجدد خدمت عزیزان یکی از دوستان پیام داده که ده تا سریال آموزنده معرفی کن. اولا که حالا ما یه لاف آبادانی زدیم...... دوما که من منظورم سریالهای مستند بود نه سریالهای تلویزیونی معمولی سوما که از سریالهای معمولی هم البته میشه درس گرفت من تا اونجا که حافظه ام یاری می کنه سعی می کنم چند تایی رو معرفی بکنم هرچند که ده تا نمیشه 1- سریال بازی تاج و تخت بازی تاج و تخت روابط بین کانونهای قدرت رو تشریح می کنه.... اینکه قدرتمندان چطوری ائتلاف می کنند و این ائتلافها چقدر دوام دارند و چطوری می شکنند. لازم به ذکر نیست که بین ائتلاف و اتحاد یه فرقهایی هست.... مثلا توی این سریال نشون می ده که ازدواج ها چطور خانواده های قدرتمند رو به هم نزدیک می کنند... شاید بگی که ای بابا! این حرفها دیگه از مد افتاده... اتفاقا نه جانم... شما یه نگاهی به همین سران کشور خودمون بیندازید می بینید که اکثرا از طریق ازدواج با هم رابطه دارند. مثلا اینجا رو بخونید https://www.seratnews.com/fa/news/274260/ازدواج-های-فامیلی-میان-سران-نظام-تصاویر 2- سریال گرگها نمونه ایرانی سریال بازی تاج و تخت سریال گرگها هست که در اواخر دهه شصت از تلویزیون خودمون پخش شد و این سریال هم به روابط بین کانونهای قدرت می پرداخت و رقابتهای درون دربار و زد و بندها و بده و بستانهای پشت پرده.... اگر ندیدی توصیه می کنم حتما این سریال رو ببینید. 3- سریال Unorthodox سریال غیرارتدکس درباره ی آداب و رسوم، رفتارهای اجتماعی و رفتارهای فردی یهودیان متعصب است. این یهودیان با اینکه در آمریکا زندگی می کنند اما از عقاید تعصب آمیز خود زندانی ساخته اند و خود را در درون افکار خود زندانی کرده اند. برای اینکه ببینید آدمهای مذهبی معصب چه جور آدمهایی هستند و چه جور فکر می کنند یکی از بهترین گزینه ها تماشای این سریال است. 4- سریال Sharp Objects سریال اشیاء نوک تیز درباره ی دو نوع بیمار روانی است. یکی از اینها به خودش آسیب می زنه و دیگری به دیگران. با توجه به اینکه ما جامعه ای هستیم که از نظر روانی در سلامت کامل به سر می بریم و هیچ نوع خل و چلی در میان ما نیست و اتفاقا هفته قبل پلیس مشهد هم کسی رو ناکار نکرده توصیه می کنم که این سریال و هر فیلم و سریال دیگری رو که درباره بیماری های روانی هستند با دقت ببینید. 5- سریال The World Wars درباره این یکی باید یه تاپیک جداگانه درست کنم. این سریال ریشه های جنگ جهانی دوم رو جستجو می کنه اما بر خلاف مستندهای دیگه میره سراغ افرادی که در جنگ جهانی اول بودند و اینکه این جنگ بر روی اونها چه تاثیراتی گذاشت و در نهایت این افراد در جنگ جهانی دوم چه کردند. افرادی که سریال جنگهای جهانی روی اونها فوکوس کرده عبارتند از: هیتلر، ژنرال پاتون، ژنرال مک آرتور، موسیلینی، روزولت، چرچیل، استالین، دریادار یاماموتو. 6- سریال گالیپولی این سریال درباره نبرد بی حاصل متفقین در شبه جزیره گالیپولی برای حمله به خاک اصلی ترکیه است و روشهای فرماندهی و مدیریتی بی حاصل انگلیس در جنگ جهانی اول رو نشون می ده. 7- سریال کارلوس سریال کارلوس درباره همون کارلوس معروف به شغال هست که با عملیاتهای تروریستی خودش در دهه 70 و 80 جهان غرب رو دچار شوک کرد. نکته جالب این سریال این هست که در اون زمان که کارلوس شروع کرد چقدر کشورهای غربی در زمینه ضدتروریسم ضعیف بودند و در عرض 3-40 سال چقدر در این حوزه پیشرفت کردند. 8-چرنوبیل سریال چرنوبیل به فاجعه انفجار هسته ای چرنوبیل می پردازه... به نظر من نقطه اوج فیلم داخل دادگاه هست که اون کارشناس هسته ای با زبان ساده و فقط چند تا کارت آبی و قرمز میاد و پروسه ایجاد شده در داخل راکتور و علت فروپاشی اون رو توضیح میده.... یه کارگاه عملی هست برای اینکه چطوری باید به زبان ساده ارائه داد. این قسمتش رو حتما ببینید 9- ارتش سری سریال قدیمی ارتش سری هم خوش ساخت هست و هم شما رو به دنبال خودش می کشونه... شاید تکراری باشه اما این سریال هم رقابتهای مختلف درون گروهی و بین گروه های مختلف پارتیزانی و مقاومت ضد آلمانی رو به خوبی تصویر می کنه.... نکته جالب دیگر این سریال رقابت بین واحدهای مختلف ارتش آلمان هست که اتفاقا یکی از علتهای اصلی شکست آلمان در جنگ دوم همین رقابتهای بی سر و ته بین نیروهای نظامی آلمان بود. 10- سریال Mindhunter این سریال در دو فصل نشون می ده که چطوری دو تا کارآگاه اف بی آی شروع کردند تا از تکنیکهای رایج در روانشناسی استفاده بکنند برای به دام انداختن قاتلین سریالی و اینکه اونها چه موانعی در کارشون داشتن و با این موانع چطور کنار اومدن تا در نهایت تونستند روش خودشون رو ثابت کنند.... این رو هم حتماببینید تا با دنیای ذهنی قاتلین سریالی بیشتر اشنا بشید 11- سریال دایی جان ناپلئون این سریال هم یه کارگاه آموزشی خوب هست برای اکثر ما ایرانی ها که هم طرفدار تئوری توطئه هستیم و هم این که توی هر کار جزئی دست انگلیس رو می بینم... دیدن این سریال رو البته به دکتر ولایتی بیشتر از همه توصیه می کنم که هنوز فکر می کنه انگلیس توی دنیا کاره ایه. 12- سریال The Handmaid's Tale این سریال از روی یکی از کتابهای معروف مارگارت آت وود نوشته شده.فصل اولش رو توصیه می کنم.... داستان درباره ی امریکایی هست که یه گروه فوق متعصب مذهبی توش کودتا کردن و دارن قوانین مذهبی رو اجرا می کنند. اتفاقا در این گیر و دار آمار زاد و ولد هم کم شده و در نتیجه اونها دنبال راه حلی هستند تا افراد طبقه بالای جامعه بتونند بر اساس آموزه های دینی بچه دار بشن... این فیلم هم شما رو به خوبی با آدمهای متعصب و افکارشون مواجه می کنه 13 سریال Westworld وست ورد یه پارک تفریحی برای بچه پول داره است که توی اون تعداد زیادی اندروید (نگو اندروید چیه که سرمو می کوبم توی مانیتور) زندگی می کنند و بازدید کنندگان آزاد هستند که هر بلایی دلشون خواست سر این اندروید ها بیارن. هسته این سریال فرق بین آدم و اندروید و مسائلی مانند حافظه، وجدان، اگاهی، خودآگاهی، مرزهای اخلاقی و ... این ها هست... قسمت اولش رو حتما حتما ببینید برای امروز فکر کنم کافی باشه اگر چیزی یادم اومد میام همینجا معرفی می کنم
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بدون هیچ توضیحی ، توصیه اکید به دیدن این فیلم و مطالعه در این خصوص ........ ماجرای نیمروز 1 و2 پی نوشت : درمیان بیابان برهوت سینمای ایران ، این روند ، اتفاق بسیار خوبی هست ، انشا... ادامه پیدا کند ..........
-
1 پسندیده شدههشدار خرس بزرگ "لایتینینگ هم اکنون توانایی اجرای حملات هسته ای مستقیم به مسکو را دارد" مسکو : تحلیلگر نظامی روسی ، ویکتور آیزن در مصاحبه ای با نشریه "آرمیسکی استاندارد" به صراحت بیان نمود که مسلح کردن جتهای نسل پنج اف-35 به مهمات هسته ای تاکتیکی B-61 مارک-12 می تواند قابلیت کاربران این جنگنده را که همزمان به توانایی های هسته ای نیزسترسی دارند را از سطح تاکتیکی به سطح راهبردی ارتقاء دهد . ویکتور آیزن ویکتور آیزن که یکی از مشهورترین تحلیلگران و پژوهشگران برجسته انستیتو مطالعات حوزه آمریکا و کانادا در آکادمی علوم روسیه بشمار می آید ، مشاغلی نظیر جانشین آکادمی امنیت روسیه ، دانش آموخته مقطع دکترا ، عضو ارشد ( سرهنگ دوم ) سابق یگان های موشکی ارتش روسیه را در پیشینه کاری خود می بیند . وی معتقد است که احتمال استقرار جتهای نسل پنجم اف-35 در حالی که به مهمات هسته ای تاکتیکی بی-61 مارک-12 مسلح شده اند در پایگاه های ناتو مستقر در لتونی یا لیتوانی وجود دارد و این مساله وضعیت تعادل نظامی در غرب روسیه بطور کامل تغییر میدهد . به اعتقاد این تحلیلگر روس ، به شکل مستقیم و در ارتباط با روسیه ، این وضعیت در سطح تاکتیکی خطری جدی بشمارمی آید ، چرا که درصورت استقرار کامل ، جتهای آمریکایی می توانند منطق صنعتی اصلی روسیه نظیر مسکو را زیر آتش خود داشته باشند . شایان ذکر است که نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در سال جاری میلادی (2018) در قالب بخشی از یک برنامه جاه طلبانه ، قصد دارد تا تعدای از جتهای عملیاتی اف-35 موجود در سازمان رزم خود را برای حمل دو تیر مهمات هسته ای بی-61 مارک-12 بهینه سازی نماید و این بدان معناست که فرماندهان ارشد نیروی هوایی ، هم اکنون می توانند اجرای حملات هسته ای دقیق را به سایر قابلیتهای پیشین خود اضافه نمایند . از سویی دیگر ، نیروی هوایی آمریکا نیز قصد دارد تا سال 2020 تمامی مهمات هسته ای بی-61 موجود در دپوهای خود را بهینه سازی نماید . سرگرد امیلی گرابوسکی ، سخنگوی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در جریان یکی از نشستهای خبری در پاسخ به سئوالی در این زمینه معتقد بود که برنامه ریزی های تفضیلی ( بلوک 4 از پلان اصلی ) برای اطمینان یافتن از سازگاری مهمات جدید با جتهای F-35A در دست اقدام است . پیش ازاین ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده به شکل رسمی اعلام نموده بود که تطبیق مهمات هسته ای بی-61 با اف-35 برای ایجاد بازدارندگی تاکتیکی است و در صورت بروز جنگ هسته ای ، این جتها در فرودگاه های دور افتاده و کوچک نیز قابلیت گسترش خواهند داشت . بر خلاف روند گذشته ، در صورت مسلح شدن اف-35 به مهمات هسته ای ، نیروی هوایی آمریکا می تواند قابلیت بقاء سخت افزار و خدمه خود را در برابر سیستم های پیشرفته دفاع هوایی و همچنین تاکتیک های ضد دسترسی به شکل قابل توجهی افزایش دهد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- ارتش ایالات متحده ، یکی از بزرگترین کاربران موشکهای بالستیک قاره پیمای هسته ای است ولی همچنان نوک پیکان تهاجمی اش را در سه نیروی هوایی ، دریایی . سپاه تفنگداران برمبنای حملات هوایی که سیالیت و انعطاف پذیری بیشتری در مقایسه با موشکهای بالستیک دارد ، گذاشته است . 2- نیروی هوایی ارتش عبری ( IAF) به جتهای نسل پنج اف-35 مسلح شده که اتفاقا" سابقه سازگار نمودن مهمات هسته ای به جتهای نسل سوم اف-4 را هم دارد ...........
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم نفربر زرهی سنگین BMP-55 توسط کمپانی موروزوف طراحی و توسعه داده شده است و این نفربر از طریق سرمایه گذاری های خصوصی هزینه هایش تامین می گردد و دولت در ساخت آن هیچ نقشی ندارد. توسعه دهندگان با این هدف خودرو را طراحی کرده اند تا علاوه بر اینکه نقش نفربر را انجام دهد، در عین حال به عنوان IFV نیز مورد استفاده قرار گیرد. معنای اختصار IFV "خودروی جنگی پیاده نظام" است. برنامه ی توسعه ی این نفربر در سال 2000 کلید خورد و در سال 2007 نسخه ی آماده شده اش در معرض دید عموم قرار گرفت. قرار شد این خودرو در سال 2009 وارد خط تولید انبوه قرار گیرد اما بنا به دلایلی و بر اساس مشکلات متعدد این کار انجام نشد و تا امروز یعنی 2014 هنوز خبری از سفارش این نفربر نرسیده است. نفربر سنگین BMP-55 از شاسی تانک متوسط T-55 استفاده می کند. این نفربر در اصل برای صادرات به کشور های دیگر ساخته شده است و از شاسی T-55 استفاده می کند در حالی که تانک T-55 در اکراین بازنشست شده و دیگر استفاده نمی گردد. با این وجود بسیاری از تانک های T-55 در گوشه و کنار کشور های جهان یا در حال آماده به خدمت هستند یا به صورت ذخیره نگهداری می شوند. البته تانک های آپگرید شده و یا ارتقاء داده شده ی T-55 امروزه به صورت خیلی کم تانک های مدرن را تهدید می کنن که نشان می دهد هنوز این ققنوس های برخواسته از خاکستر می توانند با این سن باز هم خطر ساز باشند. در اصل سازندگان اکراینی قصد دارند تا این تانک های قدیمی و از رده خارج را به نوعی دوباره وارد چرخه ی مصرف بکنند و این کار را با تولید نفربر های جنگی مثل BMP-55 کرده است. برای مثال اسرائیل آچزاریت را با تبدیل شاسی های T-54 و T-55 به یک نفربر تبدیل کرد که از 1980 تا 2000 تولید شد و در جنگ معروف لبنان نیز شرکت داشت و اکنون نیز در اسرائیل در حال خدمت هستند. دیگر تبدیل های بسیار شبیهی که تا کنون ساخته شده است یکی BTR-T ساخت روسیه است و دیگری تارمور ساخت هند که هر دو از شاسی T-55 استفاده می کنند. البته با این حال نه BTR-T نه تارمور و نه BMP-55 هیچکدام از دیگر کشور ها سفارش ساخت نگرفتند اما آچزاریت تعدادی را برای مشتریان خارجی تولید کرد. نفربر BTR-T در سمت راست و نفربر Tramour در سمت چپ نقش اصلی نفربر های زرهی در میدان نبرد این است که با وجود آتش بار سنگینی که دشمن بر روی آنها می گشاید باز هم بتواند به تردد بپردازد. گاهی اوقات اوضاع چنان قمر در عقرب می شود که در میدان نبرد این نفربر ها به عنوان تاکسی مورد استفاده قرار می گیرند یعنی در لحظه باید به چند جا بروند. با وجود چنین توضیحاتی یعنی در زیر آتشبار سنگین دشمن، نفربر باید از سطح مقاومت بالا و زره خوبی برخوردار باشد که این نفربر در مقایسه با دیگران کمی بهتر است. همانطور که گفتم این نفربر از زره مناسبی برخوردار است و می تواند در برابر آتش مسلسل ها مقاومت کند و در مواقعی هم می تواند در مقابل ضد تانک ها از خود مقاومت نشان دهد. در مورد پیکره بندی این نفربر باید بگویم که از دستورالعمل ها و مراحل تایید شده توسط نفربر سنگین اردنی، یعنی تمساح پیروی می کند. همانطور که می دانید تانک T-55 موتور و سیستم انتقال قدرتش در پشت تانک قرار دارد، برای همین این موضوع برای سازندگان کمی دردسر ساز شد، برای اینکه اگر قرار باشد از شاسی این تانک استفاده شود و موتور و سیستم انتقال قدرت نیز در پشت باشد، پس چطور نیرو ها پیاده و سوار شوند؟ برای همین راه حل جالبی ارائه شد و آن این بود که جلو و عقب تانک را با هم عوض کنند! یعنی شاسی را برعکس کرده و سایر متعلقات و بدنه را بر روی آن سوار می کنند، برای همین است که به نظر می رسد که BMP-55 به صورت برعکس بر روی T-55 سوار شده است. تانک T-55 را در نظر بگیرید، برجک آن را حذف کردند، سپس مابقی فضا های خالی موجود در تانک را به گونه ای طراحی کرده اند تا بتوانند نیرو ها را در آن جای دهند. سیستم محافظت از BMP-55 به صورت خیلی حرفه ای بهبود بخشیده شده است. اما بدنه از پوسته ی ضعیفی استفاده می کند. قسمت جلویی که موتور در آن قرار دارد به صورت اضافی محافظت شده است تا بتوان از خدمه و افرادی که در آن قسمت قرار می گیردند محافظت کند. زره واکنشی نسبتا قوی به نفربر اضافه شده که در برابر مواد منفجره مقاوم است. قسمت جلوی نفربر از محافظت بسیار بالایی برخوردار است، به طوری که می توانند در برابر گلوله های با کالیبر 90 میلیمتری و پرتابه های ضد زره از خود مقاومت نشان دهد. اطراف نفربر نیز به گونه ای طراحی شده اند تا بتوانند در برابر راکت های RPG-7 مقاومت کنند. در پشتی نفربر می تواند مانع از نفوذ گلوله های ضد زره 14.5 میلیمتری شود. نفربر BMP-55 می تواند در برابر مین های کنار جاده ای و مواد منفجره ای که در زیر این خودرو منفجر می شوند، با مقادری برابر 10 کیلوگرم TNT مقاومت کند، البته در هر کجایی از پوسته که منفجر شود مهم نیست. همچنین ویژگی منحصر به فرد این نفربر این است که از فاصله ی 25 متری به بعد می تواند در برابر گلوله های 155 میلیمتری نیز تا حدی از خود مقاومت نشان دهد که این موضوع بیان می کند که نفربر تا چه حد از حفاظت برخوردار است، این مسئله شاید در شرایط عادی خیلی به چشم نیاید، اما در میدان جنگ اوضاع طوری رقم می خورد که می تواند جان چندین سرباز را نجات دهد. از نظر مسلسل ها و اسلحه های نصب شده بر روی نفربر می توان گفت که از تنوع بسیار بالایی برخوردار است، این نفربر می تواند از یک مسلسل 12.7 میلیمتری استفاده کند که بر روی سقف نصب می گردد ،همچنین موشک های ضد تانک نیز می توانند بر روی خودرو نصب شوند. دیگر سلاح ها و امکانات نیز بر اساس نیاز می توانند بر روی نفربر نصب گردند. نفربر BMP-55 3 خدمه دارد و می تواند 10 نفر را نیز در خود جای دهد. افراد از طریق رمپ های پشتی می توانند سوار و خارج شوند، همینطور دریچه هایی بر روی سقف نصب شده اند که در مواقع اورژانسی، شلیک و... از آنها استفاده نمود. موتور اصلی تانک T-55 حذف شده و به جای آن از یک موتور 5TDF دوگانه سوز دیزلی که به 700 اسب بخار ارتقاء داده شده ات، بهره می برد. البته در برخی مدل های T-64 نیز از این موتور استفاده شده است. موتور بسیار جمع و جور است و بر خلاف سایز کوچکش از قدرت بسیار بالایی برخوردار است. با وجود اینها این موتور عمر کمی دارد و نمی توان مدت زمان زیادی از آن بهره جست. نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس با تشکر از سینا (goebbels)عزیز به خاطر پیشنهاد مطلب Copyright Military.ir تمامی حقوق برای میلیتاری محفوظ است
-
1 پسندیده شده[quote name='Anonymous' timestamp='1400590279' post='379640'] خواهش میکنم. واقعیته. مطالبت کم نظیر و نابه خب اگه از این زاویه نگاه کنیم که تی-55 به عنوان تانک مفیدتره یا به صورت نفربر چی میگی؟ نظرت چیه؟ یه بی ام پی-55 با 4 موشک کورنت و مسلسل قدرتمند و توانایی حمل8 سرباز یا 6 سرباز با تجهیزات کامل رو مناسب تر میدونی یا یک تانک تی55 با وضعیت کنونیش؟ به نظرت دیگه فکر نمیکنی تی55 به عنوان تانک توجیهی نداره؟ ممنون میشم توضیح بدی [/quote] البته مهدی جان بنده خیلی هم از این نفربر بدم نمیاد، این شرکت خواسته با این حرکت تانک های تقریبا از رده خارج تی 55 رو به صورت بهینه تری استفاده بکنه که نتیجه اش شده BMP-55 که از این نظر واقعا عالیه این کار و نسبتا مقرون به صرفه، اما به نظر من ساختن شاسی های اختصاصی خیلی بهتره، الان اینها مجبور شدن که شاسی رو عوض کنن تا موتور بی افته جلو، در صورتی که سوئد هم نفربر فوق سنگین داره به اسم CV-90 که شاهکاریه برای خودش. تقریبا از لحاظ قدرت شبیه همین BMP-55 اما به نظر من خیلی بهتره، خیلی! حرف شما هم واقعا درست و صحیحه، اگه بخوایم می تونیم تجهیزات خوب و قابل تاملی روش نصب کنیم که بتونه به عنوان یه نفربر فوق سنگین ازش استفاده کرد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/cv90_armadillo_l2.jpg[/img][/center]
-
1 پسندیده شده[center][color=#008000][b][font=tahoma,geneva,sans-serif]به نا خدا[/font][/b][/color][/center] [center][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#008000][b]با سلام[/b][/color][/font][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/map2a.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/map_l5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_map_l5.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/map_l3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_map_l3.jpg[/img][/url][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]از جمله خودروهای زرهی که امروزه مورد توجه نیروهای مسلح برخی کشورهای جهان قرار دارد ، نفربر زرهی سنگین یا Heavy armored personnel carrier است. این خودروها براساس شاسی تغییر یافته تانک ها و با افزودن تجهیزات و سطوح حفاظتی اضافی ساخته میشوند. با توجه به اینکه نفربرهای زرهی سنگین با برخورداری از سطوح بالای حفاظتی در مقایسه با برخی خودروهای رزمی پیاده نظام (IFV) و نفربرهای زرهی معمول (APC) آسیب پذیری کمتری در مقابل تهدیدات دارند در نتیجه امکان استفاده گسترده آنها در خطوط مقدم و در کنار تانک ها وجود دارد. [/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]برای ساخت نفربرهای سنگین در قدم اول به یک پلتفرم نیاز است که همانگونه که گفته شد این پلتفرم ، شاسی تانک ها است. البته این شاسی الزاما متعلق به تانک های نسل جدید و تراز اول نیست و میتوان از شاسی تانک های قدیمی و بعضا منسوخ نیز بهره گرفت چرا که با استفاده از سطوح حفاظتی و افزودن برخی تجهیزات ، این شاسی ها به گزینه مطلوب تبدیل خواهند شد. کشورهای مختلفی تاکنون نسبت به ساخت نفربرهای زرهی سنگین اقدام کرده اند و مدل های متفاوتی را نیز به ساخت رسانده که در این میان میتوان به نفربرهایی نظیر Namer ، Nakpadon و Achzarit ساخت رژیم اشغالگر قدس ،BMO-T و BTR-T ساخت روسیه ، BMP-55 و BMPV-64 ساخت اوکراین اشاره کرد.[/font] [center][size=3][color=#FF0000][font=tahoma,geneva,sans-serif]Achzarit[/font][/color][/size][/center] [center][color=#FF0000][b][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/2520Achzarit2520T-552520APC_02.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_2520Achzarit2520T-552520APC_02.jpg[/img][/url][/b][/color] [color=#FF0000][b][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/2520Achzarit2520T-552520APC_01.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_2520Achzarit2520T-552520APC_01.jpg[/img][/url][/b][/color][/center] [center][size=3][color=#FF0000][font=tahoma,geneva,sans-serif]Namer[/font][/color][/size][/center] [center][color=#FF0000][b][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/IDF-Namer002.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_IDF-Namer002.jpg[/img][/url][/b][/color][color=#FF0000][b][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/IM000656.jpg"] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_IM000656.jpg[/img][/url][/b][/color][/center] [center][size=3][color=#FF0000][font=tahoma,geneva,sans-serif]Nakpadon[/font][/color][/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/1_28129%7E2.png"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_1_28129%7E2.png[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/1_28229.jpg"] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_1_28229.jpg[/img][/url][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]از جمله کشورهایی که در زمره سازندگان نفربرهای سنگین قرار گرفته ، کشور اردن است. این کشور پیشتر با استفاده از شاسی تانک های سنچوریون و با همکاری شرکت های دفاعی انگلستان و آفریقای جنوبی نسبت به ساخت نفربری سنگین با نام تمساح اقدام کرده بود و هم کنون نیز نمونه ای جدید ارائه داده که همچنان بر اساس شاسی تانک سنچوریون است. این خودروی زرهی جدید که پلتفرم چند منظوره زرهی یا MAP نام دارد توسط دفتر طراحی و توسعه ملک عبدالله دوم (KADDB) توسعه داده شده و تا کنون چهار دستگاه از آن جهت کاربری محدود و انجام آزمایشات توسط ارتش اردن سفارش داده شده که تا سال جاری تحویل خواهد شد. انتظار میرود که پس از تایید قابلیت های این نفربر سنگین توسط ارتش ، تعداد به مراتب بیشتری نیز سفارش داده شود.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]همانطور که پیشتر نیز اشاره شد ، نفربر زرهی سنگین MAP بر اساس شاسی تانک سنچوریون ساخته شده است. تانک سنچوریون در خلال جنگ جهانی دوم توسط انگلستان به طراحی و ساخت رسید و از سال 1946 به خدمت ارتش این کشور درآمد و پس از مدتی مدل هایی از آن به کشورهای مختلف از جمله اردن صادر گردید. ارتش اردن با توجه به عمر بالای این تانک و عدم تامین الزامات مد نظر ، به روزرسانی هایی بر روی این تانک انجام داده و نام طارق را برای نمونه ارتقا یافته برگزید. این تانک ها برای مدتی مجددا به خدمت عملیاتی ارتش اردن درآمدند اما در سال های اخیر با وجود به روزرسانی هایی که بر روی آن ها انجام شده بود باز هم از تامین الزامات مورد نیاز ناتوان شدند. [/font] [center][size=3][color=#FF0000][font=tahoma,geneva,sans-serif]تانک طارق[/font][/color][/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/tariq_001.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_tariq_001.jpg[/img][/url][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]در این زمان ارتش اردن تصمیم بر استفاده مجدد از این تانک ها در قالب و نقشی جدید گرفت که این نقش همان نفربر سنگین زرهی بر پایه شاسی تانک طارق بود. ارتش اردن در حدود 300 دستگاه تانک طارق را به صورت ذخیره در اختیار دارد که تمامی این تانک ها امکان تبدیل به دو نفربر زرهی تمساح و MAP را دارند. در جریان ساخت نفربر زرهی سنگین MAP تغییراتی بر روی تانک طارق اعمال شد که این تغییرات عبارت بودند از : حذف کامل سازه برجک و افزایش عرض شاسی به میزان 45 سانتی متر ، افزودن دریچه های عقبی و جلویی به بدنه و تعبیه چند دریچه خروج اضطراری در سقف. دریچه عقبی این نفربر از نظر طراحی مشابه دریچه تعبیه شده در نفربر آچزاریت رژیم اشغالگر قدس است اما دریچه جلویی طرحی غیر معمول دارد که در سایر نمونه ها دیده نمیشود چرا که تا کنون در هیچ نفربر زرهی سنگین ، دریچه ای به اینصورت در جلوی بدنه تعبیه نشده و معمولاجهت ورود و خروج از رمپ و دریچه عقبی استفاده میشود. [/font] [center][color=#ff0000][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]نفربر تمساح[/font][/size][/color][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/temsah_l8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_temsah_l8.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/temsah_l6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_temsah_l6.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/temsah_l5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_temsah_l5.jpg[/img][/url][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]نفربر سنگین MAP از نظر طراحی با نفربر تمساح که پیش از آن به ساخت رسیده ، تفاوت های قابل توجهی دارد. هر چند که هر دو براساس شاسی تانک سنچوریون (یا به بیان دقیقتر تانک طارق) هستند اما نحوه قرارگیری پیشرانه و در نتیجه طراحی محفظه داخلی در آن ها متفاوت است. در نفربر تمساح جهت ایجاد محفظه نیروها در عقب شاسی ، پیشرانه و اجزای مرتبط به جلو منتقل شده اند که این نوع طراحی در نقطه مقابل نفربر MAP قرار دارد که پیشرانه آن همچون تانک سنچوریون در عقب قرار گرفته است. در حقیقت نفربر سنگین MAP به طرح کلی شاسی تانک سنچوریون نزدیک است در حالی که نفربر تمساح را میتوان طرحی جدید و کاملا متفاوت از شاسی سنچوریون در نظر گرفت.[/font] [center][color=#ff0000][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]شباهت طراحی دریچه عقبی نفربر آچزاریت (سمت راست) به نفربر MAP (سمت چپ)[/font][/size][/color][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/MAP_II_heavy_tracked_armoured_vehicle_personnel_carrier_KADDB_Jordan_Jordanian_001.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_MAP_II_heavy_tracked_armoured_vehicle_personnel_carrier_KADDB_Jordan_Jordanian_001.jpg[/img][/url][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]از نظر سطح حفاظت این نفربر به مراتب بالاتر از نفربر های M-113 ارتش اردن و نزدیک به سطح حفاظت شاسی تانک های اصلی میدان نبرد (MBT) است. بخش های مختلف و به طور ویژه بخش های جانبی بدنه این نفربر با صفحات زرهی تقویت شده اند و امکان افزایش سطح حفاظت با نصب صفحات زرهی واکنشگر و غیر واکنشگر نیز فراهم است که البته به وزن نفربر افزوده و در نتیجه از تحرک آن میکاهد. جهت دفاع از خود یک جایگاه تسلیحاتی کنترل از داخل مجهز به تیربار کالیبر 12.7 میلیمتری بر روی نفربر تعبیه شده ، در کنار آن جهت تامین قابلیت تهاجمی پرتابگر موشک هدایت شونده ضد تانک کورنت E نیز در نظر گرفته شده است که امکان درگیری با اهداف زرهی دشمن یا استحکامات آن را فراهم میکند. به جز دو مورد ذکر شده یک جایگاه متفاوت تیربار مجهز به تیربار 7.62 میلیمتری نیز بر روی نفربر تعبیه شده که توسط فرمانده مورد استفاده قرار میگیرد.[/font] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/map_l2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_map_l2.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/map_l1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_map_l1.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/MAP_II_heavy_tracked_armoured_vehicle_personnel_carrier_KADDB_Jordan_Jordanian_002.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_MAP_II_heavy_tracked_armoured_vehicle_personnel_carrier_KADDB_Jordan_Jordanian_002.jpg[/img][/url][/center] [font=tahoma,geneva,sans-serif]نفربر سنگین MAP 2 خدمه دارد و از ظرفیت حمل 11 نیروی کاملا مجهز برخوردار است که از طریق دو دریچه عقبی و جلویی وارد و خارج میشوند. دریچه های موجود در سقف نیز علاوه بر خروج اضطراری ، جهت نظارت میدانی با چشم غیر مسلح و همچنین اجرای آتش توسط نفرات با تسلیحات انفرادی مورد استفاده قرار میگیرند. نیروی محرک این نفربر سنگین اردنی از پیشرانه دیزلی سوپرشارژ مدل AVDS-1790 با توان 900 اسب بخار تامین میشود ، پیشرانه ای که پیشتر در تانک های طارق نیز به کار گرفته شده بود. با توجه به وزن حدودا 38 تنی و پیشرانه 900 اسب بخاری ، نفربر MAP نسبت قدرت به وزنی در حدود 23.6 اسب بخار بر تن خواهد داشت که تحرک بالایی را برای آن به همراه دارد. پیشرانه این نفربر به جعبه دنده خودکار آلیسون متصل شده است.[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]همانگونه که از نام آن پیداست خودروی زرهی سنگین MAP یک پلتفرم چند منظوره است که امکان به کارگیری در کاربری ها و نقش های متفاوتی را دارد. بدین منظور دفتر طراحی و توسعه ملک عبدالله دوم نمونه حامل خمپاره انداز 120 میلیمتری و نمونه حامل مهمات این نفربر را نیز توسعه داده است. علاوه بر این در صورت لزوم امکان توسعه سایر نمونه ها در کاربری های گسترده تری نیز وجود دارد.[/font] [color=#ff0000][b]مشخصات کلی [/b][/color] [font=tahoma,geneva,sans-serif]سال ورود به خدمت : 2014[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]تعداد خدمه : 2 نفر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]ظرفیت حمل : 11 نیروی کاملا مجهز[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]وزن : در حدود 38 تن[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]ارتفاع : 2.2 متر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]عرض : 3.9 متر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]طول : 8 متر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]تسلیحات :یک قبضه تیربار 12.7 و یک قبضه تیربار 7.62 میلیمتری به همراه پرتابگر موشک کورنت[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]مهمات ذخیره : سه موشک برای پرتابگر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]پیشرانه : دیزل سوپرشارژ مدل Continental AVDS-1790 با حداکثر توان 900 اسب بخار[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حداکثر سرعت : 60 کیلومتر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حداکثر برد : 200 کیلومتر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]قابلیت های حرکتی :[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]شیب : %60[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]شیب جانبی : %40[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]گام عمودی : 0.9 متر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]عبور از گودال : 3.35 متر[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]عبور از آب : 1.45 متر[/font] [center][b][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.military-today.com/apc/map.htm"][color=#ff0000]منبع[/color][/url][/font][/b][/center] [center][b][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#008000]مترجم : سینا نوریخانی[/color][/font][/b][/center] [center][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#ff0000][b]هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام [/b][/color][url="http://www.military.ir"][color=#008000][b]وبسایت میلیتاری [/b][/color][/url][color=#ff0000][b]به عنوان منبع مجاز است.[/b][/color][/font][/center]
-
-1 پسندیده شدهسلام. کدوم توان برادر؟ اگه کشوری 30 سال رو یه طرح منسوخ کار کنه و از قضا همون طرح رو هم نتونه یه چیز نسبتا بهروز ازش در بیاره (در برخی زمینهها پیشرفت که هیچ، هرسری نسبت به قبلیش پسرفت هم داشته) این چه مفهومی میتونه داشته باشه؟ اینا اینکاره نیستن برادر من. یعنی مال این حرفا نیستن. همین موشکی رو هم که اینقدر بهش مینازیم و بعضیام -بهحق- گله میکنن که چرا عمدهی بودجهی دفاعیمون رو صرفش میکنیم 10 سال دیگه ببین که چطور از ترکیه عقب افتاده (همونطور که در زمینهی پهپادی داره از ایران جلو میزنه)