برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      8,885


  2. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      373


  3. RezaKiani

    RezaKiani

    Members


    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      1,963


  4. arminheidari

    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      7,127



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 4 اسفند 1400 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    بسم ا.. سامانه برق و هیدرولیک جنگنده های F-5A/B
  2. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم سوئدی ها یک برنامه گسترده اتمی از سال 1945 تا 1972 پیگیری میکردند . در سال 1965 سوئد توانایی کامل ساخت تسلیحات اتمی را پیدا کرده بود . این مطلب بررسی تلاشهای سوئد برای ساخت حامل های کلاهک های اتمی هست که افشا شده هدف برنامه اتمی سوئد در ابتدا ساخت تسلیحات اتمی تاکتیکی بود و این موضوع خود را در حاملهای این تسلیحات و هم در قدرت کلاهک های اتمی که سوئد طراحی کرده بود نشان می داد. هواپیماها و موشک هایی کروزی با کاربری دوگانه توسط سوئد برای این منظور طراحی شدند. چشم پوشی سوئد ار برنامه اتمی خود باعث شده این تجهیزات و تسلیحات به فراموشی سپرده شود. سوئدی ها از اواسط دهه 40 میلادی شوروی را محتمل ترین دشمن خود میدانستند . سوئدی ها هیچ مرز مشترک زمینی با شوروی نداشتند اگر شوروی از فنلاند یا نروژ به سوئد می خواستند حمله کنند این مناطق مرزی سوئد جاده های کمی داشتند دارای کوهستان و جنگل های گسترده بودند و عبور از این مناطق برای شوروی دشوار بود . منطقه دیگه که احتمال حمله از طرف شوروی وجود داشت دریای بالتیک بود که روسها برای حمله به سوئد باید عملیاتی مشابه نرماندی انجام می دادند. سوئدی ها تصمیم داشتند از تسلیحات کشتار جمعی برای حمله به محلهای استقرار سربازان و کشتی های روسی استفاده کنند برای این منظور انها برد تسلیحات اتمی خود را در بردی در نظر گرفته بود که بشه به سرعت به هر نقطه از دریای بالتیک دسترسی داشته باشند در ابتدا هوایپمای ساب 32 لنسن( نیزه) برای این منظور در نظر گرفته شده بود این هواپیما در سال 1955 وارد خدمت شد می توانست 3 تن تجهیزات و تسلیحات با خود حمل کند این هواپیما می توانست انواع بمب و موشک ها بویژه موشک ضد کشتی RB04 را با خود حمل کنند و بردی در حدود 2000 کیلومتر و سرعتی برابر 925 کیلومتر بر ساعت داشتند. با توجه به برنامه ارتش سوئد قدرت کلاهک های اتمی باید در حد متوسطی می بودند بنابراین برنامه این بود که این حامل بتواند بر سیستم دفاع هوایی دشمن غلبه کند با توجه به اینکه شوروی دارای نیروی هوایی قوی بود سوئد دوحامل برای حمل این تسلیحات در دهه 50 توسعه داد . ساب 35 موشک کروز Robot 330 در سال 1957 ساب تصمیم به توسعه یک موشک کروز دومرحله ای به نام Robot330 برای حمل کلاهک های اتمی گرفت. این موشک یک موشک دو مرحله ای بود که در ابتدا یک موتور سوخت جامد ( با جرم یک و نیم تن و طول 4.1 متر) موشک را به سرعت مافوق صوت میرساند در مرحله دوم موتور رم جت موشک ( با جرم 2.8 تن و طول 4.1متر) فعال میشد که سرعت موشک را به 3.6 ماخ میرساند این به معنی بود که این موشک میتوانست در یک بازه 6 تا 8 دقیقه ای خود را به برد 500 کیلومتری برساند. Robot 330 موشک کروز قاره پیمای آمریکایی Navaho 64SM طرحی مشابهی داشت. با این تفاوت که در موشک امریکایی از موتور با سوخت مایع به عنوان شتاب دهنده استفاده میشد. اما از نظر مفهومی دو موشک مشابه هم بودند. موشک آمریکایی بسیار بزرگتر بود طول آن 20.7 متر و جرم ان حدود 30 تن بود و برد ان هم به 6500 کیلومتر میرسید. (هرچند موشک امریکا چندان موفق نبود) Navaho 64SM در همان زمان در شوروی موشک La- 350 Burya و موشک M-40 Buran به عنوان موشکهای کروز قاره پیما در حال توسعه بودند با ظهور موشک های بالستیک قاره پیما در دهه 60 هم ایالات متحده و هم شوروی پروژه های موشک های کروز قاره پیمای خود را متوقف کردند. La- 350 Burya موشک Robot 330 در ابتدا باید به سرعت اوج میگرقت و به ارتفاعی بین 24-23 کیلومتر میرسید و سپس با یک شیرجه سریع به سمت پایین می آمد این خط سیر همراه با سرعت بسیار زیاد رهگیری موشک را برای سیستمهای دفاعی آن زمان دشوار میکرد. اصلی ترین مشکل در موشک Robot 330 سیستم هدف گیری ان بود این سیستم بر اساس ژیروسکوپ بود که در حداکثر برد خود یک دایره خطا در حدود 3-2 کیلومتر داشت . این دایره خطا برای کلاهکی که سوئدی ها برای آن در نظر گرفته بودند ( 20 کیلوتن) بسیار بد بود. سوئدی ها سعی کردند با سیستم هدایت رادیویی دقت این موشک را بهبود ببخشند اما باز هم دقت این موشک به حدود 1.8 کیلومتر رسید. در نهایت ساب برای هدایت این موشک اولین رایانه ترانزیستوری سوئد به نام "ماشین ناوبری خودکار SAAB" (SAABs automatiska navigerings kalkylator) را ساخت . بعد از اتمام کار بر روی پروژه Robot 330 ساب سعی کرد این سیستم را به صنایع غیر نظامی بفروشد که موفق نبود. نمونه ای از این سیستم در جنگنده saab 37 Viggen استفاده شد. SAABs automatiska navigerings kalkylator پروژه Robot 330 در سال 1959 بسته شد زیر کل هزینه های این طرح 50 میلیارد دلار برآورد میشد ( به قیمت امروز) که برای سوئدی ها خیلی زیاد بود. از طرف دیگر موشک های کروز اتمی بهترین گزینه برای حمله به مراکز تمرکز نیروهای و تجهیزات دشمن قبل از بارگیری انها در کشتی ها هستند. اما با توجه به ساست سوئد بعید بود که حتی اگر شوروی حمله کند سوئد اولین استفاده کننده از تسلیحات اتمی باشد. چون ممکن است باعث حمله اتمی شوروی به شهرهای سوئد شود. در نهایت سوئد تصمیم گرفت از جتهای مافوق صوت برای پاسخ به حملات اتمی استفاده کند. به این منظور ساب در سال 1952 طرح هواپیمای مافوق صوت ساب 36 را در قالب توسعه برنامه اتمی خود آغاز کرد. در ابتدا این طرح نام پروژه 1300 را داشت و در نهایت در نیروی هوایی saab 36 نام گرفت. این هواپیما باید یک بمب اتمی به وزن 600 تا 800 کیلوگرم را در محفظه داخلی خود حمل می کرد با بردی در حدود 400 کیلومتر . این برد برای حمله به اهداف شوروی در دریای بالتیک کفایت می کرد. در طول بازه زمانی کوتاهی طراحان سوئدی چندین طرح را ارئه کردند که بسیار متفاوتاز هم بودند. Projects 1300-1 یک هواپیمای راکتی با موتور موشکی بود این هواپیما ار یک رمپ شیب دار پرتاب میشد و به صورت یک هواپیمای معمولی فرود می آمد. هواپیماهای پروژه 19-1300/پروژه 25-1300/پروژه 50-1300 و پروژه 1300-72 دارای بالهای دلتا شکل بودند. پروژه 4-13 مشابه رهگیر f104 امریکایی داری بالاهای مستقیم بود قرار بود این هواپیما به سرعت 3 ماخ برسد. پروژه 1300-71D دارای دوموتر جت بود که در وسط بالهای دلتا شکل قرار داشند مشابه هواپیمای sr71 که یک دهه بعد وارد نیروی هوایی امریکا شد. پروژه 1300 طرح نهایی پروژه 76-1300 بود که توانست لقب saab 36 را دریافت کند این هواپیما تک موتوره علاوه بر بمب های اتمی سقوط آزاد موشک کروز Rb04 را می توانست با خود حمل کند. همچنین طرح دیگری با نام پروژه 77-1300 همموجود بود که وردی هوای در بالای بدنه آن قرار داشت. موشک rb04 این هواپیما از موتور بریستول استفاده میکرد همان موتورهای که در هواپیمای بریتانیایی Avro Vulcan استفاده شده. در سال 1957 تحقیقات روی این طرح متوقف شد و تمام تمرکز روی طرح های پروژه 1400 و پروژه 1500 متمرکز شد که در نهایت منجر به تولید هواپیمای saab 37 viggen شد . این طرح در سال 1966 کلا لغو شد. در نهایت محتمل ترین گزینه برای سوئد جنگنده ساب 37 بود این هواپیما اولین پرواز خودش را در سال 1960 انجام داد. و در سال 1971 وارد نیروی هوایی سوئد شد. این هواپیما 5 تن تسلیحات رابا سرعت 2.1 ماخ می توانست حمل کند . برداین هواپیما 2150 کیلومتر بود زیر دریایی های کلاس Sjöormen ( مارماهی) هم میتوانستند به یکی از حامل های تسلیحات اتمی تبدیل شوند. این زیر دریایی ها تا عمق 150 متر می تواند بروند و سرعت انها در سطح اب 20گره و در زیر اب 120 گره بود همچنین 23 نفر خدمه داشتند. این زیر دریایی ها به اژدرهای Torprd61 مجهز بودند که برد آنها 20 کیلومتر و کلاهکی برابر 300 کیلوگرم داشتند. و می توانستند در نوع حمل کننده سلاح اتمی هم ساخته شوند. در مجموع سوئدی ها 5 فروند از این یر دریایی ها ساختند که در نهایت به سنگاپور فروخته شدند. بعلاوه سوئدی ها موشک RBS-15 را در اختیار داشتند این موشک با برد 70 کیلومتر میتوانست به کلاهک اتمی مجهز شود. هر چند با توجه به محدودیت کلاهک هایی که سوئدی ها قصد ساخت داشتند بعید بود از تسلیحات اتمی بر ضد کشتی ها استفاده شود و دکترین سوئد حمله به پایگاه های دریایی دشمن بود. سوئدی ها توپخانه 155 میلی متری در اختیار داشتند که می توانستند از ان هم به عنوان پرتاب گر اتمی استفاده کنند ماننده کاری که شوروی و ایالات متحده انجام داده بودند . Bandkanon 1 اما مشکل اصلی سوئدی ها این بود که ماننده شوروی و ایالات متحده به مقادیر زیاد پلوتونیوم دسترسی نداشتند.کلاهک اتی W48 که در ایالات متحده برای استفاده در توپخانه توسعه پیدا کرده بود قدرت انفجاری معادل 72 تن تی ان تی داشت اما مقدار پلوتونیوم موجود در ان به حدی بود که برای یک بمب چند کیلوتنی کافی بود. هر چند بخشی از اسناد برنامه اتمی هنوز هنوز محرمانه مانده و منتشر نشده. منبع هنوز برای من سوال هست چرا سوئدی ها دنبال موشک کروز برای حمله اتمی نرفتند؟؟
  3. 1 پسندیده شده
    این هم یک نمونه از پهباد‌های صنایع هواپیماسازی اسرائیل با نام پلنگ (حداقل از اسم یک پرنده استفاده می‌کردند)! پهپادسازی اسرائیل را می‌توان بعد از امریکا بهترین دانست. این پرنده‌ نیز یک شاهکار به حساب می‌آد که می‌تواند به صورت عمود از زمین بلند شود.شیوه‌ی پروازی این پهپاد مانند V22 است و از سه روتر برای تعادل و پرواز استفاده می‌کند. این پهپاد 65 کیلویی با مداومت پروازی 6 ساعته، می‌تواند تا ارتفاع 10000 پا اوج بگیرد و 60 کیلومتر نیز شعاع پروازی آن است.این محصول نیاز به دونفر برای مدیریت عملیات و کنترل پرواز دارد و می‌تواند انواع سنسورها و سایت‌های دیدبانی و اپتیکی را حمل نماید.البته نمونه‌ی سبکتر و کوچکتری نیز از این پهپاد ساخته شده است. این هم فیلم پرواز این پلنگ پرنده! http://www.mediafire.com/?ap3qd7n46fc99a9 این هم اولین ترجمه‌ی من برای این سایت. انشالله که مورد قبول دوستان قرار بگیرد. تمام حقوق متعلق است به Razavisw و سایت Military.ir
  4. 1 پسندیده شده
    با هدف حفظ صلح و تضعیف ناتو وافزایش قلمرو روسیه و تجزیه اوکراین و تصرف شرق آن کشور و سلطه کامل بر منابع طبیعی و صنایع منطقه و حاکمیت انحصاری بر دریای آزوف و دست برتر در دریای سیاه البته بدون خونریزی و جنگ !!!! واقعا که KGB نقشه خوبی کشیده است
  5. 1 پسندیده شده
    زیر ضربات رسانه ای هستیم و هنوز عده ای خواب امروز حین ناهار یک حرف هایی میشنیدم و با خودم میگفتم این بنده خدا چرا به حرف هایی که داره میزنه چرا یه لحظه فکر نمیکنه یعنی هرچی گفتن رو باید قبول کنی !!! تو حادثه دزفول علت فعال شدن سیستم ایجکت به طور رسمی اعلام نشد ولی قبل ترها مشابه اتفاق رو تو مهرآباد داشتیم، سربازی داخل شلتر سوار جنگنده الرت میشه و دستگیره ایجکت رو میکشه صندلی های ایجکت تولیدی و یا تعمیری داخل کشور استاندارد خوبی دارن کپی هستن ولی کیفیت حداقلی رو دارن در چند مورد که جنگنده سقوط کرد خوب عمل کردن و جان خلبان ها رو نجات دادن
  6. 1 پسندیده شده
    گزارش سازمان ملل در مورد حمله به بندر جده: بنابر گزارش سازمان ملل متحد در خصوص حمله قایق انتحاری انصارالله به نفتکش‌های سعودی در سواحل بندر جده در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰ میلادی (۲۴ آذر ۹۹)، علاوه بر نفتکش سنگاپوری BW Rhine، کشتی دیگری نیز مورد حمله قرار گرفته است. نام این کشتی تانکر تکمیلی “بریده” متعلق به نیروی دریایی ارتش عربستان سعودی ذکر شده است. در اثر این انفجار بدنه سمت راست تانکر “بریده” دچار آسیب دیدگی جدی شده و پس از گذشت یکسال از وقوع حمله، همچنان در اسکله شماره ۸ پایگاه دریایی ملک فیصل لنگر انداخته است. لازم به ذکر است تانکر BW Rhine متعلق به شرکت هافنیا سنگاپور در بامداد ۲۴ آذر ماه ۹۹، در حال تخلیه محموله گازوئیل بارگیری شده از بندر ینبع، در بندر جده بود که مورد حمله قایق انتحاری انصارالله قرار گرفت. این انفجار منجر به نشت مواد نفتی و آلودگی به دریا نشد، اما بر اثر آتش‌سوزی و شدت بالای آن بدنه کشتی دچار آسیب دیدگی شدید شده است.
  7. 1 پسندیده شده
    ایران – رژیم عبری ، هماوردی استراتژیک در آسیای جنوب غربی مدتهاست که سئوالی با ماهیت استراتژیک ، ذهن تحلیلگران نظامی حوزه جنگ داخلی سوریه را به خود مشغول نموده که چرا جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، علیرغم حملات پی در پی اسراییل به دپوهای تسلیحاتی ، کاروان های نظامی و مواضع واحدهای محور مقاومت در سوریه ، عکس العملی در خور و متقابل از خود نشان نمی دهد . برخی این عدم پاسخ را در حوزه سخت افزاری و نظامی جستجو می کنند ، اما تحلیل های مبتنی بر عدم پاسخ مستقیم و فوری نظامی ایران به حملات اسراییل در سوریه ، فقط بخشی از بازی طراحی شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در سوریه بشمارمی رود . در واقع ، ماجرای جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در صحنه نبرد سوریه ، فقط بخش بسیار کوچکی از صحنه شطرنج منطقه ای این دو در جنوب غربی آسیا بشمارمی آید . با توجه به این امر ، می بایست ماهیت تقابل این دو را در سطوحی با اهمیت بالاتر نسبت به درگیری سخت افزاری مورد بررسی قرار داد . در این خصوص ، ماجرای مورد بحث را می توان در در قدم نخست ، بر اساس تقابل میان ایران و اسراییل برای شکل دهی به یک نظام منطقه ای جدید در جنوب غرب آسیا ( خاورمیانه ) مورد تحلیل قرار داد . در حوزه دانش ژئوپلیتیک ، مفهوم منطقه ، بنا بر تعریف کانتوری و اشپیگل ، دربرگیرنده تعدادی از کشورهاست که بلحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند و در حوزه سیاست خارجی ، کنش و واکنشی میان آنها برقرار است . به اعتقاد این دسته از اندیشمندان ، یک منطقه ژئوپلیتک ، سه شاخصه بسیار مهم استثنایی بودن ، وجود کنش و واکنش متقابل و انباشت منابع را از خود نشان می دهد . با این وصف ، هر منطقه ژئوپلیتیک ، می بایست از یک نظام منطقه ای ( چهارچوبی برای تبیین رقابتها ، همکاری ها و تضادها ) برخوردار باشد . این نظام منطقه ای ، با عواملی نظیر موقعیت خاص جغرافیایی ، عوامل مختلف سیاسی ، ایدئولوژیکی و امنیتی ، پیوند های تاریخی ، قومی و زبانی قابل شناسایی و تحلیل است که در آن ، هر واحد سیاسی تلاش می کند تا با متمرکز کردن تمامی منابع خود ، این نظام معین را به محیطی مطلوب برای تامین منافع ملی خود در سه سطح کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ، تبدیل نماید . در این ارتباط ، می توان به این مساله اشاره نمود که ساختار سازمانی این نظام منطقه ای ، از دو بخش برونی و درونی برخوردار است که اولی ، به ماهیت ارتباط آن با نظام مسلط تر و دومی که در خصوص ایران و اسراییل مصداق بیشتری دارد ، به ساختار روابط درون منطقه ای مرتبط می گردد . درواقع ، ساختار روابط درون منطقه ای ، الگویی است که ارتباط بین بخش مرکزی و پیرامونی را تبیین می نماید . باتوجه به این مساله ، ماهیت اصلی منازعه میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران بویژه در جنگ داخلی سوریه ، جدا از تضادهای آشکار ایدئولوژیکی و مساله فلسطین ، به ماهیت روابط میان بازیگران مرکزی و پیرامونی این دو بازمی گردد، که درآن بازیگر مرکزی سعی خواهد کرد تا جایگاه مرکزی خود را حفظ و بازیگر پیرامونی نیز با بسیج همه منابع و تلاشهای خود ، بدنبال آن است که جایگاه خود را در معادله این نظام منطقه ای ارتقاء ببخشد . در تعریف استاندارد ، بازیگر مرکزی یک نظام منطقه ای ، مرکز ثقل سیاست منطقه مزبور را شکل میدهد و با توجه به وجود زمینه های مشترک می تواند یک الگوی مشخص سیاسی را ایجاد و پایه قدرت منطقه ای خود را بر آن ایجاد نموده و مستمرا" آن را تقویت نماید . اما بازیگر پیرامونی بدلیل برخورداری از متغیرهای خاص سیاسی ، جغرافیایی ، امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی و ایئولوژیکی در چهارچوب ایجاد شده توسط بازیگر مرکزی نمی گنجد ، به همین دلیل همواره بعنوان یک عنصر نامتجانس شناخته میشود . بدین ترتیب ، کنش و واکنش میان جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در چهار دهه اخیر را می توان در کنار تضادهای ایدئولوژیکی ، به نوعی رقابت برای حفظ جایگاه بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) و بازیگر پیرامونی ( اسراییل ) نیز تحلیل نمود . رژیم عبری ، بدلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ، محدودیت منابع طبیعی ، شرایط دموگرافیک پیش بینی شده ، عدم توازن جمعیتی با کشورهای همجوار و چالشها و مشکلات عدیده داخلی در حوزه های مختلف ، در جغرافیای نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، یک بازیگر پیرامونی بحساب می آید که با تنها بدلیل حمایتهای بی بدیل و غیر قابل چشم پوشی ایالات متحده و همچنین وجود برتری فناورانه بخصوص در حوزه محصولات نظامی بیش از 60 سال است که به حیات خود ادامه میدهد . این مساله باعث شده تا عنصر ارتش به یک عامل مسلط در مرکز تلاش های رژیم عبری برای ارتقاء جایگاه پیرامونی خود به بازیگر مرکزی تبدیل گردد . به همین دلیل ، دکترین نظامی اسراییل از آغاز ( 1948 ) تا کنون بر 6 اصل 1- ایجاد ، حفظ و توسعه برتری کیفی در برابر برتری کمی حریف ، 2- اصل وحدت کشورهای اسلامی منطقه بر علیه موجودیت این رژیم ، 3- اصل توسعه مستمر یک سازمان مسلح فعال ، حرفه ای و کوچک ، 4- اصل اجرای حملات بازدارنده و پیشگیرانه ، 5- اصل انتقال عملیات رزمی به سرزمین دشمن و در نهایت 6- اصل جنگ کوتاه مدت و خودداری از ورود به درگیری های طولانی و فرسایشی استوار گشته است . بطور خلاصه ، استراتژی اسراییل برای موفقیت در نبرد بر سر تصاحب جایگاه بازیگر مرکزی در نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، بر روی ایجاد یک چتر فناورانه در حوزه نظامی و استفاده از آن برای اجرای حملات پیشگیرانه سریع به منظور خنثی نمودن تلاشهای بازیگر محوری ( حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه ) و منتقل نمودن عملیات نظامی به سرزمین بازیگر مرکزی در بازه زمانی کوتاه قرار دارد . با توجه به این مساله و بطور طبیعی ، برای به حداقل رساندن اثرات این دکترین بر روند تلاش بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) جهت حفظ و ارتقاء موقعیت محوری موجود خود ، لازم است که بازیگر مرکزی نظام منطقه ای ،راهبرد هوشمندانه ای مبتنی بر اصول عملیات تاثیر محور را طراحی و به اجرا گذارد . در تعریف ، عملیات تاثیر محور ، بصورت مجموعه ای از اقدامات برای تغییر شکل رفتار و جهت دهی رفتار دشمن مورد تبیین قرار داد . در این تعریف ، رفتار دشمن ، نه تنها در حوزه نظامی ، بلکه سایر عرصه های رویارویی نظیر حوزه سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی را می بایست تحت تاثیر اقدامات خودی قرارگیرد . در این نوع عملیات ، شکل و ماهیت کاربرد نیروهای نظامی ، غالبا" همگام با اقدامات سیاسی و دیپلماتیک به منظور شکل دهی به رفتار بازیگران حاضر در صحنه بواسطه اقدامات مستقیم یا غیر مستقیم صورت می پذیرد . در این خصوص ، پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه ، استراتژیستهای ارشد جمهوری اسلامی ایران با توجه به حساسیت وضعیت سوریه بدلیل همجواری با اسراییل ، بتدریج یک شبکه بسیار قوی از حامیان خود را در سوریه و منطقه پایه گذاری نموده ، تا جایی که با دعوت دمشق از مستشاران ایران برای اعزام به سوریه ، نوعی هراس راهبردی برای رژیم عبری ایجاد گردید . این هراس تا عمق استخوان کارشناسان امنیتی اسراییل نفوذ نمود، بطوریکه بن کاسپیت تحلیلگر ارشد اسراییلی در روزنامه معاریو نوشت که : "نتیجه نبرد اسرائیل علیه قاسم سلیمانی متناقض است. از جنبه تاکتیکی، اسرائیل با موفقیت مانع تلاش ایران برای دستاوردهای محلی می شود. اما از جنبه راهبردی، ایران محوری ایجاد کرده است که از تهران شروع می شود تا به بیروت منتهی می گردد و به بلندی های جولان نیز شعبه می زند ، فاصله ایرانی ها تا مرز ما 80 کیلومتر نیست. حتی بعید است 80 متر باشد. محور شیعی در حال بستن مرزهای ماست. این یک واقعیت ناراحت کننده و پیچیده و تهدید کننده است." بنابراین می توان چنین تحلیل نمود که حملات متناوب اسراییل به اهداف مشخصی در خاک سوریه ، یک نشانه واضح از افزایش حس خطر برای اسراییل بشمار می رود . کارشناسان عبری براین باورند که ایران بطور دقیق در حال پیاده سازی پلان جامع خود در سوریه ، براساس تجربه موفق سالهای ابتدایی دهه هشتاد میلادی در جنوب لبنان و تشکیل حزب ا.... است ، کابوسی که گرچه درسالهای اولیه چندان جدی گرفته نشد ولی سرانجام در تابستان سال 2006 گریبانگیر رژیم عبری گردید و تا کنون این کابوس به شکل مرتب در حال گسترش است . با توجه به این موارد ، عدم واکنش هیستریک جمهوری اسلامی ایران به حملات اسراییل در دو حالت مشخص قابل تحلیل هست : 1- توانایی پاسخ دهی ( به هردلیل نظامی، سیاسی ، امنیتی ) وجود ندارد . 2- پلان طراحی شده برای سوریه و هزینه ای که بلحاظ مالی و انسانی و تجهیزاتی در سوریه پرداخت شده و میشود ، به گونه ای است که نیازمند وجود استانه تحمل بیشتری از سوی محور مقاومت خواهد بود . چرا که براساس یک اصل قدیمی ، در یک دعوا ، عصبانیت یک طرف ( واکنش هیستریک و عصبی بدون منطق ) کمکی به برتری در برابر یک حریف قدرتمند تر نمی کند و تنها مزیت آن ، کاهش قدرت عکس العمل متناسب خواهد بود ، بنابراین ، محور مقاومت و در راس آن ، جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی هر چه تمام تر ، با اتخاذ یک راهبرد هوشمندانه که درآن میان اقدامات و تاثیرات رابطه علّی برقرار شده و هدف ، تمرکز بر تاثیر مطلوب راهبرد اتخاذی بوده ، دشمن بعنوان یک سیستم تعریف میشود و با توجه به ملاحضات زمانی صریح و روشن ، ساز وکار مقابله بعداز ارزیابی دقیق طراحی می گردد ، سعی خواهد کرد تا مسیر خود را بسوی موفقیت ( ارتقاء جایگاه مرکزی در نظام منطقه ای ) هموار نماید . در مجموع ، در پیش گرفتن استراتژی فریب و نمایش ، بعنوان عناصرقدرت جمهوری اسلامی ایران در صحنه نبرد سوریه می بایست مورد توجه قرار گیرد . با توجه به تمامی مواردی که بطور خلاصه مطرح گردید ، آگاهی از شیوه تحلیل طرف متخاصم در این میان از اهمیت بسیار خاصی برخوردار خواهد بود . مجموع اندیشکده های امنیتی رژیم عبری ، سالهاست که بصورت منظم و مستمر ، فضای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را پایش کرده و برون دادهای رسمی قابل توجهی را در این زمینه منتشر نموده اند ، در حالی که فضای داخلی رسانه ای در ایران ، عمدتا" رویکردهای خاصی را در حوزه شناخت دقیق از وضعیت نظامی – امنیتی رژیم عبری را در میان عموم دنبال می کند و این روند برای برخورد با استراتژی کلان اسراییل در برابر جمهوری اسلامی ایران کافی به نظر نمی رسد ، می بایست برای بهینه نمودن شناخت از ساختارهای مختلف این رژیم و مسیرهای وارد نمودن ضربات جراحی شده و دقیق ، طرحی نو در انداخت . متن پیش رو نیز آغازی برای بررسی روند وقایع از دید تحلیلگران نظامی – امنیتی رژیم عبری است تا برای شناخت فضای نبرد ، افقی با میدان دید کامل فراهم آید . جمهوری اسلامی ایران در آنسوی مرز اسراییل ، اسراییل ، فشار در سوریه در حوزه مفهومی تهدید استراتژیک ، گسترش حضور ایران در منطقه آسیای جنوب غربی وتوسعه توانایی های نظامی آن در خاک همسایگان اسراییل ( سوریه و لبنان ) موجب شده تا ارزیابی های صورت گرفته از روند فوق الذکر ، باعث گردد تا تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان راهبردی اسراییل ، در سالهای اخیر ، توجه خاصی را به این موضوع داشته باشند . بدین معنی که جاه طلبی های ایران و قابلیتهای رو به گسترش آن ، پیامدهای راهبردی استراتژیک- نظامی افزون تری را متوجه اسراییل نموده و درصورت عدم بررسی عمیق ، میتواند نتایج خطرناکی را در سالهای آینده رقم زند . بنابراین ، با توجه به طیف متنوع و تشدید شده تهدیدات ، از تمرکز تلاشهای این کشور برای ایجاد یک جبهه نیرومند نظامی علیه اسراییل ( محور مقاومت . م ) از سوریه و لبنان تا برنامه ریزی های متمرکز در عراق و در عین حال ، توجه جدی به تقویت حماس ( در باریکه غزه ) و همچنین در طولانی مدت ، سرمایه گذاری برای دستیابی به جنگ افزار هسته ای ( ادعای نویسنده متن . م ) موجب شده است تا توازن موجود میان این دو بازیگر منطقه ای ، بسرعت دچار دگرگونی شود . به همین دلیل شناخت روند در پیش گرفته شده توسط ایران ، باعث گردیده تا توجه کارشناسان و تحلیل گران اسراییلی ، بیش از گذشته ، بدان جلب گردد . به همین دلیل ، تحرک بی سابقه ایران در پازل منطقه ای ، اسراییل را بر آن داشته که حتی با قبول خطر یک مخاصمه فراگیر، با کاربرد زور ، تلاشهای صورت گرفته از سوی ایران را خنثی نماید. بدین ترتیب ، تمرکز استراتژی اسراییل در چند سال گذشته ، برروی خنثی سازی برنامه های نظامی ایران در سوریه قرار گرفته ، با این وصف ، ماهیت پویا و دینامیک استراتژی ایران و اقدامات متقابل اسراییل باعث شده تا بتدریج، رویارویی ها جنبه نظامی بخود بگیرد و این مساله ممکن است در آینده نه چندان دور ، پتانسیلی را برای برخورد مستقیم ایجاد نماید . این وضعیت درحالی بسرعت پتانسیل شعله ور شدن یک درگیری را پیدا می کند که اسراییل از سالهای گذشته ، بازدارندگی قابل توجهی را فراهم نموده ( منظور به احتمال زیاد قابلیتهای هسته ای اسراییل باید باشد . م ) و روسیه نیز بشدت در تلاش است تا طرفین را به خویشتنداری فراخواند . این مساله ، با تشدید تنش ها میان ایران و ایالات متحده در دو حوزه هسته ای و منطقه ای می تواند با سرعت افزونتری بسوی برخورد سخت افزاری مستقیم پیش رود . اما از آنجایی که ایالات متحده از گزینه های خاص خود برای خنثی سازی تلاشهای ایران برخوردار است ، این احتمال وجود خواهد داشت که رویارویی ایران و اسراییل در سوریه ، ماهیت متفاوتی بخود گیرد . طراحی ایران در سوریه : بدنبال وقوع سلسله اتفاقاتی که در سال 2010 میلادی در مجموعه کشورهای عرب ( خاورمیانه و شمال آفریقا ) بوقوع پیوست ، جمهوری اسلامی ایران درصدد برآمد تا از خلاء بوجود آمده در ساختار سیاسی این کشور ، استفاده نموده و این روند ، در قالب یک پروژه راهبردی بلند مدت با هدف تقویت شبکه قدرت خود در این حوزه ، آغاز گردید . این مساله تا سال 2015 و شروع فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام / JCOPA/ توافق هسته ای ) ادامه پیدا نمود ، تا جایی که برخی تحلیلگران براین اعتقادند که پویایی این کشور در جنگ علیه دولت اسلامی ( داعش ) و بسط فرآیند نفوذ مستقیم در کشورهایی نظیر سوریه و عراق و ایجاد شبکه قدرت از سال 2016 با شدت افزون تری پیگیری میشود . بدین ترتیب ، ایران در این بازه زمانی ، تلاش می نمود تا براساس یک پیش زمینه تاریخی ، قدرت خود را در سرزمین تاریخی شام ، بین النهرین بسمت سواحل مدیترانه ( منطقه ای که امروز به شناسه کریدور زمینی یا پل زمینی شناخته می شود ) با فراغ بال بیشتری گسترش دهد . این تلاش ها ، عمدتا" و در درجه نخست ، مبتنی بر 1- حضور فعال در گستره زمینی ، 2- تاثیر گذاری بر ساختارهای ضعیف حاکمیتی در عراق ، سوریه و لبنان ، 3- ایجاد زیرساختهای نظامی و واحدهای نظامی در مقیاس قابل ملاحضه در قالب عناصر رزمی نیابتی که می بایست به طرفداری از تهران ، جنگهای منطقه ای را دنبال نموده و با استفاده از اهرم های اقتصادی ، بتدریج قدرت ایران را در این منطقه تثبیت کند ، قابل تعریف است . در واقع ، علاقه تهران برای دنبال نمودن جاه طلبی های برنامه ریزی شده ، تمایل این کشور برای ایجاد یک عمق استراتژیک (strategic depth) در حوزه ژئواستراتژیک آسیای جنوب غربی به منظور خنثی سازی تلاش های ایالات متحده برای تضعیف و سرنگونی حاکمیت قابل تفسیر است . با توجه به این مساله ، سوریه جنگ زده ، یک حلقه بسیار مهم و راهبردی در برنامه بلند مدت ایران بشمار می رود تا به صورت دائمی ، یک بزرگراه در دسترس به سواحل مدیترانه و از آن مهمتر ، ایجاد یک ارتباط مستمر لجستیکی با حزب ا... لبنان ( مهمترین و قدرتمندترین اهرم ایران در مرزهای اسراییل ) فراهم گردد . مقامات ارشد ایران ، با یاد آوری مستمر این مساله که حکومت بشار اسد ، بقای خود را مدیون تلاش های تهران است ، در طولانی مدت هدفگذاری دقیقی برای ادغام هر چه بیشتر حاکمیت سوریه بعنوان یک شریک فرعی در سر دارد . این امر در حوزه هایی نظیر سیاست داخلی ، اقتصادی ، بخصوص مزیت احتمالی دسترسی به قراردادهای بازسازی و همچنین منابع طبیعی این کشور و در نهایت بلحاظ نظامی ، از اهمیت بسزایی برای مقامات تهران برخوردار به نظر می رسد . با این اوصاف ، نقطه عطف طراحی راهبردی ایران در سوریه از اوایل سال 2016 میلادی آغازشد ، بویژه پس از اینکه ارتش سوریه و متحدین آن ، نبرد حلب را با موفقیت بسود خود خاتمه دادند . این عملیات که به شکل خاص توسط شاخه "قدس" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و به مرحله اجرا درآمد ، درواقع ، نقطه آغازی برای تبدیل سوریه به یک جبهه قدرتمند نظامی در برابر اسراییل محسوب می شد . درآن زمان ، نهادهای اطلاعاتی اسراییل ، ارزیابی های مشخصی را در خصوص اهداف پیدا و پنهان سپاه قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی ( سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی . م ) در حوزه تلاش برای توسعه و استقرار دائمی در سوریه و ایجاد قابلیتهای نظامی ارائه نمودند که خلاصه این تحلیل ها شامل موارد ذیل می گردید : - ایجاد نیروی زمینی قابل ملاحضه بلحاظ سازمانی - ایجاد بسترهای ضروری برای استقرار هواگردهای بدون سرنشین در پایگاه های هوایی سوریه - استقرار سامانه های تهاجمی دریایی در دو بندر اصلی نیروی دریایی ارتش سوریه ( لاذقیه و طرطوس ) - انتقال هزاران فروند راکت و موشک به سوریه - انتقال مقادیر انبوهی از مهمات به زاغه های مشخص شده در خاک سوریه - انتقال سامانه های دفاع هوایی زمین پایه بومی وهمچنین انتقال کارخانه های تولید مهمات به سوریه که در خصوص مورد دوم ، این مساله تا حدودی با زیرساختهای قبلی ارتش سوریه ادغام شده است . - انتقال و استقرار بیشتر از یکصد هزار نیروی شبه نظامی از جمله ، ایجاد یک نیروی مشابه حزب ا... در مرزهای این کشور با اسراییل - ایجاد بسترهای کسب اطلاعات درست مقابل ارتش اسراییل - ایجاد زیرساختهای رزمی در جنوب سوریه و همجوار با مرزهای اسراییل برای ایران ، مجموعه قابلیتهای ایجاد شده در سوریه ، می بایست به خط مقدم جبهه در جنوب لبنان که سالها پیش ازاین ، حزب ا... در آن متولد و در یک بازه زمانی 30ساله ، زرادخانه ای عظیم و غیر قابل تصور ( شامل 130 هزار فروند موشک بنا بر برآوردهای اطلاعاتی سازمان های امنیتی اسراییل ) برای آن فراهم گردید ، پیوسته تا یک جبهه واحد تشکیل گردد . علاوه براین ، ایران در تلاش است تا با حداکثر امکانات موجود به نیروهای نیابتی خود کمک کندتا با ایجاد شبکه ای از تونلها ، زمینه را برای استفاده از آنها در زمان جنگ و نفوذ بدون خطر به داخل اسراییل ، فراهم نماید . این وظیفه ، عمدتا" بردوش حزب ا... بعنوان بخشی مهم از مجموعه بازیگران حال حاضر در سوریه که برای ادامه حیات حکومت اسد می جنگند ، قرار گرفته است . این وضعیت ، آنچنان از اهمیت زیادی برخوردار بود که برنامه نظامی ارتش اسراییل (IDF) به جای تکیه بر سناریوهای قبلی خود ، شامل جنگ سوم لبنان ( تابستان 2006 ) یا نبردهای 1982 ، بتدریج بر سناریونویسی برای ایجاد یک جبهه شمالی که درآن تمامی واحدهای ارتش با یک جبهه گسترده از سوریه تا لبنان که مملوء از پرتاب کننده های موشک و عناصر نظامی نیابتی ، روبرو خواهند شد ، متمرکز شده اند . به اعتقاداین برنامه ریزان ، ایجاد وگسترش چنین جبهه ای می تواند براحتی اسراییل را دچار چالش جدی نماید . علاوه براین ، مقامات ارشد امنیتی اسراییل براین باورند که چشم انداز حضور بلند مدت ایران در سوریه میتواند تاثیرات مخربی را بر کشورهای همجوار ، بویژه اردن که ثبات درآن برای اسراییل بسیار پراهمیت است ،برجای گذارد . شایان ذکر است که خط مقدم ایران در جنوب لبنان ، شامل تعداد محدودی نیروی شبه نظامی و حجم عظیمی از راکتهای کوتاهبرد را می توان با جاه طلبی های هسته ای تهران مرتبط دانست. درواقع ، این دو به گونه ای طراحی شدند که بصورت متقابل ، یکدیگررا تقویت نمایند . درواقع ، زرادخانه موشکی حزب ا... ، سپری است تا از حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران جلوگیری بعمل آورد که شباهت زیادی به مدل کره شمالی ( نشانه گیری هزاران موشک بسوی سئول برای ایجاد بازدارندگی ) را نشان میدهد . در حالی که متقابلا ، قابلیتهای هسته ای ایران ( پس از رسیدن تهران به بمب ) میتواند بعنوان یک چتر استراتژیک، همه نیروهای نیابتی و بازیگران تحت هژمونی ایران را زیر پوشش خود قرار دهد . پروژه دقیق (precision project) : بخش مهمی از راهبرد ایران که در سطور قبل مورد بررسی قرار گرفت ، متمرکز کردن همه تلاشها برای ارتقاء قابلیتهای حزب ا... از طریق طراحی و اجرای برنامه دقیق (precision project) مدت می بایست تحقق یابد . این تلاش ها به شکل خاص با تبدیل بخش مهمی از زردادخانه موشکهای قدیمی میانبرد این گروه به موشکهای برد بلند هوشمند با دقت بالا که به سامانه های هدایت کننده مجهز خواهد شد ، قرار است صورت پذیرد ( در این میان ،بیشتر از 100 هزار تیر موشک کوتاهبرد حزب ا.. شامل موشکهای کاتیوشا و گراد از این برنامه مستثنی هستند ) . براساس ارزیابی های اطلاعاتی اسراییل ، هدف از این پروژه ، تسلیح حزب ا... در کوتاه مدت به حداقل 1000 موشک میانبرد و برد بلند با خطای دایره ای (CEP ) ده متر (10 متر ) خواهد بود . مجموعه این ارزیابی ها نشان میدهد که تهران درصدد است تا به منظور کاهش خطر پذیری حمل موشکهای مونتاژ شده در کاروان هایی که نسبت به حملات هوایی آسیب پذیر هستند ، نخست امکان تولید صنعتی را در تاسیسات مخفی ( در خاک سوریه و لبنان ) فراهم نموده و پس از آن ، با فراغ بال بیشتری ، انها را به نیروی به کاربرنده ، تحویل دهد . از دید فنی ، میتوان این پروژه را با با هدف مسلح سازی حزب ا... به نسخه های هدایت شونده زلزال-2 ( مجهز شده به سامانه هدایت GPS با برد 200 کیلومتر و سرجنگی 600 کیلوگرمی ) و فاتح-110 ( گونه بهبود یافته زلزال مجهزبه سامانه های ناوبری داخلی و افزایش دقت دایره ای آن در مقایسه با دقت قبلی 500-1000 متری ) منطبق دانست . این موشکها به افزونه های (KIT) که اندازه آنها کوچکتر از یک چمدان مسافری کوچک بوده و احتمالا به سامانه های هدایت ماهواره ای GPS/ GLONASS برای بهبود روند هدایت و پایش زیرسیستم ها ، مجهز است . مضاف براین ، شمار زیادی از راکتهای ام-302 که خارج از برنامه دقیق هستند نیز بهبود و ارتقاء یافته اند و با این برنامه ، می توان آنها را در قالب موشکهای دقیق خانواده "رعد" ( Raad / ( thunder طبقه بندی نمود . از اواسط سال 2017 ، ایران در سه نوبت متوالی ، قابلیت آتش موشکی خود را با هدف قرار دادن موقعیت استقرار عناصر دولت اسلامی (داعش . م ) به نمایش گذاشت ، در حالی که این موشکها برای رسیدن به هدف خود ، صدها کیلومتر برفراز آسمان کردستان عراق و سوریه ، به پرواز درآمده بودند . درهمان زمان ،برآوردها نشان میداد که ایران از موشکهای جدید خود ، شامل ذوالفقار ( نوع بهبود یافته فاتح-100 با 700 کیلومتر برد ) ، قیام ( نمونه بهبود یافته خانواده شهاب با بردی درحدود 800 -750 کیلومتر ) و فاتح-110 بی ( با برد 300 کیلومتر) استفاده نموده است . نخستین شلیک در ژوئن 2017 با مشکلات قابل توجهی روبرو شد ، در حالی که شلیکهای صورت گرفته در سپتامبر واکتبر 2018 به شکلی انجام پذیرفت که درجریان آن ، تعدادی از موشکهای مورد استفاده دورتر از اهداف خود به زمین اصابت کردند که به احتمال زیاد ، این مساله به مشکلات ایرانی ها در حوزه کنترل کیفیت پس ازتولید برمی گردد ، در حالی که بقیه موشکها ، اهداف مورد نظر را با دقت بسیار بالایی مورد اصابت قرار دادند . درکنار موشکهای بالستیک ،ایرانی ها پتانسیل رو به گسترش خود در زمینه طراحی و تولید پرنده های بدون سرنشین برد بلند را با تحویل آنها به حزب ا... و شبه نظامیان یمنی که ازآنها پشتیبانی می کنند، بخوبی به نمایش گذاشتند . این مساله با هدف قرار گرفتن زیرساختهای نفتی سعودی ، فرودگاه بین المللی ابوظبی و مقامات ارشد یمنی ( شامل فرمانده اطلاعات ارتش یمن ) بسرعت جنبه های پنهان برنامه پهپادی ایران را تا حدودی آشکار نمود . این مساله ، با توجه به انتشار اخباری مبنی بر حضور مشاوران نظامی حزب ا... در یمن و کاربرد گسترده پهپادهای این گروه در سوریه ، تهدید بسیار جدیدی را علیه اسراییل پدید آورده بود . از دید اسراییل ، " برنامه دقیق (precision project)" ایران ، شاید خطرناکترین مولفه طراحی شده ای باشد که قرار است شکل نهایی آن در سوریه به منصه ظهور برسد . اکثریت تحلیلگران امنیتی ، براین باورند که به رغم قدرت نظامی فراهم شده ، اسراییل کشوری کوچک و آسیب پذیر است که مراکز مهم جمعیتی ، زیرساختهای نظامی و اقتصادی آن در منطقه ای به عرض 20 کیلومتر و درازای 80 تا 100 کیلومتر پراکنده شده ، درنتیجه ، مسلح شدن حزب ا... به تعداد نسبتا" بالایی از موشکهای بادقت بالا ، موجب میشود تا این گروه پتانسیل اولیه هدف قرار دادن مولفه هایی که برای امنیت اسراییل حیاتی بوده و همچنین توانایی آن در ادامه بقاء در یک جنگ فرسایشی را فراهم می آورد ، در اختیار خواهد گرفت واین به احتمال زیاد ، هزینه سنگینی را بر اسراییل تحمیل خواهد نمود . درآنسوی جبهه ، حزب ا... نیز نیت اصلی خود برای هدف قراردادن زیرساختهای استراتژیک اسراییل را با موشکهای موجود خود ، پنهان نمیکند . رهبر این گروه ،سیدحسن نصرا... در سخنرانی ها و همچنین یک ویدئوی منتشر شده در دسامبر2018 ، بصورت ضمنی ، بدین نکته اشاره می کند که مجموعه ای از اهداف ، شامل پایگاه های هوایی ، راکتور هسته ای دیمونا ، مقر وزارت دفاع ، مقر ستاد ارتش در تل آویو ، فرودگه بن گورین ، تاسیسات بندری حیفا ، تاسیسات نمک زدایی در سواحل مدیترانه ، تاسیسات پتروشیمی ، نیروگاه های برق و ... برای اقدام مقابل ثبت و هدف گیری شده است . فشار متقابل اسراییل : با توجه به رویه تهاجمی ایران در سوریه ، اسراییل به شکل طبیعی از آغاز بحران در این منطقه ، سعی نموده تا با گسترش خطوط قرمز ، نقش خود را در بیش از گذشته در روند تحولات به نمایش گذارد . در این حوزه ، خطوط قرمز اسراییل در ابتدای جنگ داخلی در سوریه را میتوان در موارد مشخصی نظیر انتقال تسلیحات راهبردی ( و یا به اصطلاح "تغییر دهنده بازی " / game changing ) به حزب ا... بواسطه شرایط خاص سوریه ، گسترش تهدید علیه اسراییل در امتداد مرز میان سوریه و اسراییل و همچنین جلوگیری از ایجاد محدودیت برای اجرای عملیات رزمی ، بخصوص برای نیروی هوایی برشمرد . با توجه به این مساله ، تمرکز اصلی اسراییل درآغاز ، برروی تحرکات عناصر حزب ا.. قرارداشت . اما هنگامی که ایران شروع به آغاز اجرای برنامه های بلندپروازانه خود در سوریه نمود و ازسال 2016 ، برشدت فعالیت های خود افزود ، این روند برای اسراییل گران آمد ، بدین معنی که توسعه فعالیتها و روند استقرار نظامی ایران در بخشهای گسترده ای از سوریه ، موجب میشد تا در بلند مدت ، امنیت اسراییل ، بصورت قابل توجهی مورد تهدید قرار گیرد . این در حالی بود که مقامات ارشد تهران ، در کنار دنبال نمودن استراتژی سرکوب داعش ، به شکل موازی آنچه که برنامه " precision project " نامیده میشد و ماهیتی کاملا نظامی و راهبردی را به نمایش می گذاشت ، دنبال می نمود . سپهبد گادی آیزنکوت دراوایل سال 2017 ، سپهبد گادی آیزنکوت (Lt. Gen. Gadi Eisenkot) که در آن زمان رییس ستاد ارتش اسراییل بشمارمی رفت ، پس از تایید کابینه وقت اسراییل ، کارزار هدفمندی را به منظور مقابله و خنثی سازی با شطرنج پیچیده ایرانی ها در سوریه و وادار نمودن ایران به خارج نمودن عناصر نظامی اش از سوریه در پیش گرفت. آیزنکوت در جریان پرسش و پاسخ محرمانه ای که تنها بخشهایی از آن منتشر شده ، براین استدلال قرار داشت که اسراییل می بایست با تمامی توان (شامل تمامی مزیتهای اطلاعاتی وعملیاتی ) طرح های دشمن خطرناک و قدرتمند حاضر در سوریه ( جمهوری اسلامی ایران . م ) شناسایی و با آن مقابله نماید ، چرا که در صورت عدم توجه به این مساله ، این امکان وجود خواهد داشت که در آینده ، شرایط برای مقابله بسیار سخت تر از امروز گردد . کارشناسان امنیتی براین باورند که استدلال آیزنکوت را میتوان ناشی از تجربه قبلی در خصوص در پیش گرفتن موضع انفعالی در قبال حزب ا.. لبنان در یک بازه زمانی ده ساله ( 1990 تا 2000 ) دانست . همین امر موجب شد تا به استناد اطلاعات منتشر شده توسط منابع معتبر دفاعی ، ارتش اسراییل در بازه زمانی یکساله ( 2018-2017 ) صدها حمله هوایی را بر علیه نقاط استقراری واحدهای ایرانی و همپیمانانش اجرا نماید . این مساله آنچنان برای اسراییل به صورت یک مساله حیاتی درآمده بود که آیزنکوت در مصاحبه ای با نیویورک تایمز اعتراف نمود که نیروی هوایی اسراییل تنها در سال 2018 ،نزدیک به 2000 تن بمب در این حملات بکار برده است . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، تلاش های IDF را می توان در قالب یک مفهوم عملیاتی جدید وبصورت "کارزاری میان یک جنگ / جنگی میان یک جنگ ( campaigns between the wars) " که در عبری با شناسه "mabam" نیز شناخته میشود ، به تصویر کشید . این مفهوم را به شکل خاص میتوان بر پایه این ایده که می بایست توانایی های مرگبار نیروی متخاصم را قبل اینکه دریک جنگ محتمل درآینده ، موجبات محدودیت رزمی برای IDF را فراهم آورد ، نابود نمود و یا در حداقل وضعیت ، کاهش داد ، دانست . اما این نابودی یا کاهش قابلیتهای مرگبار رزمی می بایست به گونه ای اعمال شود که در عین نمایش عزم اسراییل برای مقابله ، بازدارندگی آن را نیز به منصه ظهور رسانده و کارایی علمیاتی دشمن را در چهارچوب زمانی مشخصی به تاخیر انداخته و از گسترش و تقویت آن جلوگیری بعمل آورد . به همین سبب ، رفتار اسراییل از آغاز جنگ داخلی در سوریه را با هدف مدیریت شکاف میان جاه طلبی های نیروی متخاصم ، در عین عدم تمایل آن برای ورود به یک درگیری مستقیم مسلحانه می توان مورد تبیین قرار داد . بدین سان ، اثر بخشی ایده استفاده از مفهوم mabam بر علیه ایران درسوریه را می توان مبتنی بر عناصر ذیل دانست : 1-شناسایی صحیح و اولویت بندی طیف متنوع تهدیدات که در گستره زمینی سوریه بعنوان اهداف ارزشمند ، پراکنده شده اند . این اهداف ، نه تنها شامل عناصر نیابتی ، بلکه شامل عناصر نظامی ایرانی نیز می شود . 2- دستیابی به اطلاعات جاسوسی به روز با وضوح بالا 3- ایجاد امکان برای اجرای حملات ضربتی دقیق با حداقل تلفات جانبی برای IDF 4- ایجاد فضا و مشروعیت سیاسی برای دنبال نمودن این کارزار 5- ارزیابی دقیق از رفتار دشمن ، بررسی روند منطقی حرکات آن به منظور برنامه ریزی باهدف اجرای کامل استراتژی جنگی میان جنگ دیگر (campaign between the wars) تا نیت اصلی ، یعنی احتراز از وقوع یک جنگ دیگر به حریف منتقل شود ، ضمن اینکه ارزیابی دقیق به معنای دنبال نمودن روند شناسایی پتانسیل های بالقوه دشمن نیز خواهد بود . 6- استمرار روند طراحی شده و همزمان بسط تجارب بدست آمده و اعمال آن در آینده 7- ارسال پیام های مستمر به نیروی متخاصم به منظور القای وجود آمادگی روانی و فنی برای نیل به اهداف طراحی شده کارزار تا زمانی که لازم باشد . درواقع ، رویکرد mabam اسراییل در سوریه ، شامل یکسری کارزار اطلاعاتی محاسبه شده است ، بدین صورت که برخی مواقع ، هویت واقعی موقعیتهای مورد نظر ، قبل از حمله بواسطه رسانه های مختلف ،افشاء شده تا مسئولیت هرگونه تلفات جانبی و ایجاد فشار روانی و رسانه ای از سوی طرف مقابل به کمترین حد خود تتزل یابد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  8. 1 پسندیده شده
    اینجا مشکلی وجود نداشته. خود پوتین در دیدار با رئیسی میگوید که به خاطر کرونا فاصله گذاری را انجام داده. پوتین در دیدار با افراد دیگه هم فاصله گذاری را رعایت کرده دلیل این دیدار با رئیس جمهور آرژانتین هم تصویر زیر توصیح داده:
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... در مورد طوفان3 ، خرداد95 مطلبی در میلیتاری بیان شده بدین مضمون از یکی از خلبان های هوانیروز اگر این مبناء قرار بگیرد ، این ایرفریم تقریبا هیچ شباهتی به AH-1 نخواهد داشت ( تا الان ) صحت و سقم مطلب هم بر عهده گوینده این جمله ، چون قابل تایید نیست تنها توضیح ممکن تا الان ( قبل از انتشار اخبار جدید تر ) یک نمایشگاه درون سازمانی برای وزیر دفاع ترتیب دادند از برنامه هایی که دردست اجراست که شاید مربوط باشد به بهینه سازی موشکهای ضد کشتی ما ( غیر قابل تایید ) یا اینکه قبل از سفر رییس جمهور عمدا این ها را نمایش دادند که طرف مقابل تصور نکند که دست ما خالی هست ( البته طرف مقابل اینها را که ببیند ، یحتمل بیشتر تصور می کند که ما با علاقه شدید داریم برای خرید می رویم ! ) در این مورد ، عکس های متفقین بعد از شکست آلمان در جنگ را یک مرور بفرمایید در بازدید از کارخانجات تولید هواپیما و تانک ... انبوه سازه های نیمه کاره و قطعات یدکی در خطوط تولید وجود داشت ولی در جریان جنگ به هیچ دردی نخورد ، چون تکمیل نشده بود ( به دلایل مختلف ) در این مورد ، به جای 8 سازه جدید ، 80 سازه هم باشد ، تا زمانی که تکمیل نشود و پرواز نکند و مسلح نشود ، فقط برای عکس گرفتن و تبلیغات مفید به فایده هست و به درد دیگری نمی خورد ... ==== تصاویر جدید و نکات جالب این تصویر هم جالب هست که دو احتمال ساخت سازه جدید یا اورهال سنگین بالگردهای موجود را ایجاد می کند بنر نصب شده در انتهای تصویر و تصویر بزرگ شده آن ، که احتمالا کابین بهینه شده هواپیمای آموزشی تی-90 !!! ( در مقایسه با پی سی-7 ) را به نمایش گذاشته .در طرفین عکس هم سازه های همین هواگرد قابل مشاهده است که احتمال تولیدجدید یا اورهال هواپیماهای موجود را به ذهن متبادر می کند هواگرد آموزشی تی-90 !!! ( نمونه سانحه داده سمت راست و نمونه عملیاتی سمت چپ ) این هم تجهیزات تست ارابه فرود هست که یحتمل برای آزمایش ارابه های فرود تولید داخل استفاده می شود ...
  10. 1 پسندیده شده
    بسم ا... قبل از ادامه بحث ..... ماهیت تقابل میان ایران و رژیم عبری از دریچه دید رون درمر ( سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده ) بارگذاری مجدد ویدئو از کانال کاوش مدیا https://www.aparat.com/v/Ms8G9 حذف ویدئو ( ویدئوی کاوش مدیا ) توسط آپارات ، دوم خرداد سال 1400 خورشیدی با دلایل ذیل... البته این دلایل در نوع خودش بسیار جالب هست برای بررسی
  11. 1 پسندیده شده
    موضوع اینه که اگر کسی در دانشگاه های ما از توانایی اسراییل بگه و‌ مثلا خطر کلاهک‌های اتمی و ‌زیردریایی های دلفین رو گوشزد کنه، چه اتفاقی ممکنه برای اون شخص بیافته؟! بله اگه شما بیاید و‌ بگید اسراییل نابود شدنیه ازتون تقدیر هم شاید بشه! اینجا خیلی وقته حقیقت های تلخ خریداری نداره و ‌این ترسناکه!
  12. 1 پسندیده شده
    من ازبرادر بزرگوار MR9 در خواست می کنم که یه پرانتز باز کنم و یه توصیه ای به دوست عزیزمون HRA داشته باشم که مستقیما به بحث مربوط نیست ولی جاش فکر کنم که همین جا باشه... بعد اگر عمری بود دوباره برگردیم به سرجای اولمون ببین برادر! اولا که تشکر می کنم که مطلبی رو که زحمت کشیدید و در نامه خصوصی ارسال کردید رو به درخواست من به تاپیک آوردید تا دیگر عزیزان هم استفاده کنند و اگر کسی نظری داشت بگه. دوما که شما و ما باید توجه داشته باشید که که سطح شعور و درک و کشش هر کسی با دیگران فرق داره.... من به ضعف تئوریک خودم اعتراف می کنم و ادعایی هم ندارم که تئوریسیون هستم... سوالی پیش اومده بود و از دوستان طرف بحث خواستار ارائه استدلال و برهان شدم.... جوابهایی رو هم گرفتم که هر چقدر فکر کردم نفهمیدم چی دارن میگن.... سطح سواد من همین قدر بود برادر... حالا چیکار کنم؟ برم 4000 صفحه کتاب بخونم مشکل حل میشه؟ اگر قرار باشه 4000 صفحه کتاب بخونم تا جواب یه سوال رو بگیرم اصلا اینجا دارم چرا وقت تلف می کنم؟ شما چرا وقت می ذارید و جواب می دهید؟ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید که پیامبری را به سوی قومی نفرستادیم مگر به زبان همان قوم.... بد نیست که ما هم به زبان مخاطب صحبت کنیم... اگر می بینیم طرف مطلب رو نمیگیره سطح مطلب رو انقدر بیاریم پایین تا بفهمه... من هم مستقیما گفتم که این جور استدلال شما و دیگران رو نمی گیریم. مثلا اینجا: و هم با سولاتی که مطرح کردم به صورت غیرمستقیم گفتم که سطح کشش و درک من بیش از این نیست . من این 14-15 تا سوال رو مطرح نکردم که شما و بقیه حاضران در بحث رو محکوم کنم یا محاکمه کنم یا استیضاح کنم یا حقوق سر برجتون رو قطع کنم... اصلا مگر شما سیاستگذار و استراتژیست نظام بودید که الان بخواهید پاسخ گو باشید... من فقط خواستم نشون بدم که با طرح این سوالات و جواب دادن به اونها هم میشه مسئله رو تبیین کرد.... متاسفانه شما هنوز هم با کلمات و اصطلاحات قلمبه سلمبه پاسخگو هستید نگاه کنید: به خدا من اگر بفهمم که تاثیر قدرتهای جهانی رو چه جوری باید از منازعات منطقه ای کم بکنم... من فقط یه جور کم کردن بلد هستم اون رو فقط با عدد و رقم انجام می دم.... حالا شما بهش میگی ذهن مهندسی... بگو برادر... الان من چیکار کنم؟ خودم رو بکشم خوبه؟ خیالت راحت میشه؟ یا مثلا این جمله از فرمایشات برادر warrior به جان خودم اگر من بفهمم که این مرجع معادلات راهبردی جهان اسلام اصلا یعنی چی؟ خلاصه اینکه اگر شما همین یه جمله رو طوری گفتی که ما بفهمیم که دمت هم گرم... اگر هم که مرغت یه پا داره بازهم دمت گرم.... سوما این رو هم اضافه کنم که با تمام حرفهای بالا دلیل نمیشه که کسانی که مثل شما فکر می کنند و یا مثل شما تحلیل می کنند همیشه بیان و مطالب سطح پایین رو بیان کنند.... نخیر... شما هم باید به موقعش و برای مخاطبانی که سطح سواد و شعورشون بالاتر از بنده هست مطالبی تهیه کنید و این فرصت رو به دیگران هم بدهید که از نظرات شما در سطحی دیگر و بالاتر آگاه بشوند.... چه اشکالی داره؟ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ.... راستش من نه خیلی اهل مجادله هستم و نه مباحثه.... در این مورد خاص هم ترجیحم این هست که به فرمایش قران در موضع استماع بایستم تا شاید کسی اومد و دست ما رو هم گرفت... با تشکر از شما و بقیه دوستان
  13. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم و رحمت ا... ایشون اتفاقا" یکی از دوستان مطلع و دانشمند انجمن هستند و همون طوری که در پست قبلی هم عرض شد ، خدمت ایشون ارادت هم داریم زیاد ، بسیاری از موارد را هم از ایشون یادگرفتیم و بارها هم در بروزرسانی و سایر موقعیتها که حرف از تاریخ نظامی بود ، ایشون را یاد آوردیم . ولی نوع نگاه و تحلیل ما در زمینه مورد نظر ، با اختلاف زیادی از هم قرار دارد ، همون طور که در برخی از مسائل و موارد با جنابعالی یا سایر دوستان تفاوت نظر داریم ، ولی انتظار این بود که برخلاف شیوه نگارش ایشون در سایر موقعیتها در فضای مجازی ، به جای قرار گرفتن در موقعیت سئوال کننده ، نقد خودشون را در مورد مساله مورد اختلاف بیان کنند . تاپیک هم بازهست برای همین کار . اگر از همون ابتدا به جای خطاب قرار دادن نویسنده و مترجم ( در قالب استفاده از واژه ملت ) و دادن لقبهای آنچنانی ، نقد را با استدلال می نوشتند ، اصولا کار به اینجا نمی رسید . روند کاری بنده هم در این چند سال این بود و هست ( تا روزی که در میلیتاری حضور داشته باشم ) که از تبدیل شده انجمن به محلی برای متوهم خطاب کردن افراد ، جلوگیری بشود و دراین زمینه هم تعارفی وجود ندارد.
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام مجدد خدمت عزیزان حاضر در بحث اول سری به صحرای کربلا بزنیم: 2500 سال قبل اگر از ارسطو می پرسیدی که چرا سیب از درخت می افته روی زمین ؟ بهتون جواب می داد چون جایگاه طبیعی سیب زمین هست و هر چیزی رو وقتی که ولش کنی به سمت جایگاه طبیعی خودش حرکت می کنه تا اونجا از حرکت بایسته. اگر می پرسیدی چرا دود می ره هوامی گفت چون جایگاه طبیعی دود کره ی آتش هست و دود حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش... اگر می پرسیدی جایگاه طبیعی چیه و چرا جایگاه طبیعی سیب زمینه و جایگاه طبیعی دود آسمون؟ بهتون جواب می داد: ما کلا 4 کره داریم: خاک مرکز کائنات رو اشغال کرده چون سنگین ترین عنصر هست و کره ی خاکی رو شکل داده. روی اون آب که سنگینی کمتری داره جمع شده و کره ی آب رو شکل داده( به همین دلیل هست که وقتی لفظ قلم حرف می زنیم به کره ی زمین می گیم کره ی خاکی... درسته از نظر مساحت بیشتر سطح زمین رو آب پوشونده ولی از نظر حجم بیشتر کره ی زمین رو خاک تشکیل داده) بعدش کره ی هوا هست که سبک تر از آب و خاک هست و روی اونها قرار میگیره و بعدشم کره ی آتش هست که بالاتر از اون سه تاست و بعدشم که فلک قمر هست که ماه توش قرار گرفته. سیب چون اصلش از جنس خاک هست وقتی می افته برمیگرده به سمت کره ی خاک تا در جایگاه طبیعی خودش قرار بگیره.....دود هم چون اصلش از جنس آتش هست وقتی مانعی درکار نباشه حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش یعنی کره آتش بعد اگر ازش می پرسیدی بین دو تا وزنه ی سنگین و سبک اگر از یه ارتفاع یکسان و همزمان ول بشن کدومش زودتر میادش زمین؟ جواب می داد: وزنه ی سنگین تر... چون خاک بیشتری درش موجود هست و میل بیشتری داره تا به جایگاه طبیعی خودش برگرده و به همین دلیل سریعتر سقوط می کنه.... ارسطو هیچ وقت حاضر نشد آستین هاش رو بالا بزنه و بره بالای ی یه ساختمون بلند و این حرفاش رو امتحان کنه... به جاش نشست و برای حرفاش فرضیه بافی کرد و فلسفه بافی کرد و آسمون ریسمون به هم بافت و در حدود 2000 سال همه ی طرفدارانش هم به همون راهی رفتند که حضرت استاد رفته بود.... حدود 500 سال قبل یه آدم پاچه ورمالیده ای به نام گالیله گفت من میرم آستین بالا میزنم و دو تا وزنه سنگین و سبک رو از بالای برج پیزا میندازم پایین تا ببین استاد حرفش چقدر درسته؟ اگر گالیله هم مثله ارسطو نشسته بود و فلسفه بافی کرده بود و شعر از خودش درآورده بود در باب سقوط اجسام احتمالا بنده ی حقیر به جای اینکه پشت کامپیوتر بشینم و تایپ کنم داشتم الان یا توی بیابون بیل می زدم تا توی طویله خر قشو می کردم. در باب اینکه قدرت چی هست و چه مولفه هایی داره و مال ایران چقدر هست و مال بقیه چقدر هست هم دو تا راه حل وجود داره..... یا می تونیم کتابهای خارجی و ایرانی و گزارشهای فلان اندیشکده و فلان گزارشگر و فلان تحلیل گر رو بخونیم و بعدش بشینیم آسمون ریسمون ببافیم و فلسفه دربکنیم و خودمون رو در اوج ابرها ببینیم.... می تونیم هم مثل گالیله آستین بالا بزنیم و قدرتمون رو امتحان بکنیم تا ببینیم که یه من ماست اصولا چقدر از توش کره در میاد.... من هر چقدر که سوال می کنم ظاهرا به در بسته می خورم.... از حضراتی که ایران رو یه قدرت تاثیر گذار منطقه ای می دونند فقط یه سوال می کنم و بحث از نظر من دیگه بسته شده است. فقط لطف کنید و همین یکی رو جواب بدهید: سیاست خارجی ایران در زمینه ی تأمین امنیت خلیج فارس که بارها و بارها توسط تریبونهای مختلف نظام اعلام شده این هست: امنیت خلیج فارس باید توسط نیروهای منطقه ای تأمین بشه و نیروهای فرامنطقه ای حق ندارند که به بهانه ی حفظ امنیت کشتی هاشون رو به خلیج فارس بفرستند... با فرض اینکه یه مورد اضطراری پیش بیاد آیا ایران می تونه یه ایست بازرسی بذاره توی دهنه ی خلیج فارس و جلوی ورود کشتی های نظامی غرب رو به داخل خلیج فارس بگیره؟ آیا توانش رو داره؟ آیا پشتیبانی کشورهای منطقه رو داره؟ آیا می تونه برای پیش برد سیاست خودش یه ائتلاف از کشورهای منطقه رو تشکیل بده و اونها رو در جهت اهداف سیاست خارجی خودش نگهداره؟ اگر حوصله کردید و خواستید جواب بدید فقط خواهشا چارت و الگو و ماتریس و اینها برامون پست نکنید... من بیسواد بلد نیستم بخونم.... من فقط بلدم مثل گالیله مسائل رو تحلیل بکنم.....
  15. 1 پسندیده شده
    ظاهرا این قصه سر دراز دارد..... من وقت و زحمت ترجمه این مطلب رو اصلا زیر سوال نبردم... خود مطلب ترجمه شده رو هم زیر سوال نبردم.... این که در این اوضاع سختی که همه داریم کسی وقت و انرژی بذاره و یه مطلب دست اول رو ترجمه بکنه برای آگاهی دیگران در جای خودش بسیار هم جای تقدیر داره.... ولی این که من بیام و به جای بی طرف ارائه کردن یه مطلبی ذهن خواننده رو از قبل بایاس بکنم به دور از اخلاق حرفه ای است.... اون هم وقتی که بایاس کردن ذهن مخاطب نه بر اساس استدلال و برهان بلکه بر اساس فلسفه بافی و شعارسازی باشه.... .. شأنیت مطلب ایجاب می کرد که من مترجم مطالب خودم رو در یه تاپیک دیگر یا در ادامه ی مطلب به عنوان یه پست جداگاه به خواننده ارائه می دادم.... اگر منطقی در اون مقدمه ی مذکور بود حتما از چشم این حقیر دور نمی ماند و شأنیت ش هم سر جای خودش مربوط بود...برای رفع شبهه هم می شه به آرای بقیه دوستان مراجعه کنید.... بپرسید در اون مقدمه ی مذکور چقدر استدلال دیده شده؟ درباره ذهن مهندسی حق با شماست... اصلا اصول مهندسی ایجاب میکنه که شما مسائل رو با مدل کردن حل بکنید و مدل کردن یعنی زدن از خیلی پارامترها و چسبیدن به بعضی از انها.... این هست که به قول رضا مارمولک به تعداد مهندسین دنیا مدل وجود داره برای حل کردن یه مسئله..... ایکاش به جای تحلیل وضعیت ذهن علیل این حقیر مطلبی رو که نوشتم تعلیل و تحلیل میکردید و ذهن و ذهنیت رو می ذاشتید برای روانشناسان و روانکاوان.... به هرحال ذهن من الان سالها است که از این نوع دید مهندسی صرف فاصله گرفته.... همون طور که اشاره کردم الان تاریخ حرف اول و آخر رو میزنه در ذهنیت بنده.... هر مفهومی در طبقه بندی ذهن من میره و دنبال شواهد تاریخی مشابه خودش می گرده و به همین صورت هم تحلیل میشه... حالا درست و غلط ش رو نمی دونم.... شاید روش کار ذهن من ایراد داشته باشه اما برای این که بحث روشن تر بشه از مثال خود شما کمک می گیرم: سیاستمدران و نظامیان آمریکایی در سال 59 برای نجات گروگان هاشون به عنوان یه قدرت جهانی از اون سر دنیا پاشدن اومدن این سر دنیا تا به قول شما به ریش ما بخندند... حال موفق شدند یا خیر ش رو میذاریم کنار.... وقتی احمد متوسلیان توی لبنان گرفتار فالانژها شد این قدرت منطقه ای (که شما اون رو قدرت مرکزی منطقه هم می دونید) چه کرد؟ برای نجاتش گروه ویژه فرستاد؟ اصلا اون موقع سیاستمداران و نظامیان ایرانی جرأت همچنین عملیاتی رو داشتند؟ اگر داشتند چرا عملیات نکردند؟ اگر نداشتند چرا من باید ایران رو قدرت مرکزی در خاورمیانه حساب کنم؟ شاید بعضیا بگن اون موقع قدرت مند نبودیم... 16 سال بعد در روز روز ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ نیروهای طالبان یا وابسته به طالبان در مزار شریف وارد کنسولگری ایران شدند و هر کسی رو که دیدند به گلوله بستند.... عکس العمل ایران به عنوان قدرت مرکزی خاورمیانه دقیقا چی بود؟ قاتلین کجا هستند؟ قصاص شدند؟ آیا ایران اگر جاشون رو بدونه می تونه همون کاری رو بکنه که آمریکا درباره بن لادن کرد؟ اگر می تونه چرا نمی کنه؟ اگر نمیتونه پس این دیگه چه جور قدرت منطقه ای هستش؟ روز 12 دی 94 شیخ نمر در عربستان اعدام شد.... به حق یا ناحقش کاری نداریم.... ایران به عنوان قدرت مرکزی منطقه مخالف صریح و صددرصد این حکم بود....چتربازهای سپاه رو همون طور که وارد تانکر انگلیسی شدند فرستادیم و نجاتش دادیم؟ جلوی اعدام ش رو گرفتیم... این قدرت رو داشتیم که در تصمیم سازی سعودی ها مداخله و اونها رو عقب بروونیم..... به جاش چیکار کردیم؟ .... کنسول گریشون رو با خاک یکسان کردیم؟ خلاصه که تمام سوالاتی رو که من در این پست مطرح کردم مسائل کاملا عینی هست.... حالا کسی هست که بیادش و عینی جواب بده؟ و به ذهن این حقیر کاری دنداشته باشه.... 14-15 سوال کردم با ذکر نمونه هر کدوم رو جداگانه جواب بدید تا ما ی بی سواد ساده اندیش ساده انگار هم بالاخره آفتاب حقیقت برامون روشن بشه... به خدا ثواب داره
  16. 1 پسندیده شده
    دقیقا برادر!!!! تاریخ واقعا تعارف نداره... اگر هیتلر دو روز وقت می ذاشت و تاریخ جنگهای ناپلئون رو با دقت می خوند فکر حمله به روسیه رو از کله ش بیرون می کرد... من همانند خیلی از اهل فلسفه که ادعا می کنند وقایع تاریخی تکرار پذیر نیستند اعتقاد دارم وقایع تاریخی تکرار پذیر نیستند ولی در عین حال هر واقعه ی تاریخی رو شاید بشه در آینده با کمی مسامحه بازسازی کرد... حالا که کار به اینجا کشید من از دوستمون HRA تقاضا می کنم به 2-3 سوال دیگه هم پاسخ بده: 13 اگر دولت ایران پولش رو توی حسابهای بانکی کشورهای منطقه بخوابونه آیا قدرت این رو هم داره که از اون حسابها به موقع لزوم پول برداشت بکنه؟ 14-اگه شهروندان ایرانی در کشورهای منطقه مورد تعدی و طلم قرار بگیرند دولت ایران قدرت داره که حق اونها رو بهشون برگردونه؟ 15- اگر شهروندان ایران در کشورهای منطقه کشته بشوند آیا دولت ایران توانایی داره که قاتلین اونها را به پای میز محاکمه بکشونه؟ 16- اگر شهروندان ایران پول مملکت رو چپو کنند و بروند کشورهای منطقه آیا دولت ایران توانایی اون رو داره که باتوسل به راهکارهای مشروع بین المللی (یعنی شکایت به اینترپل) و نه آدم دزدی و روشهایی که اسرائیلها ابداع کردند اونها رو به حوزه ی قضایی جمهوری اسلامی برگردونه؟ 17- ایران به عنوان یک تولید کننده نفت چقدر قدرت داره که قیمت اون رو در منطقه(نه در سطح جهان) تعیین کنه و یا بر روی قیمت منطقه ای نفت اثر بذاره؟ یکی از مهمترین مزیتهای آمریکایی ها این هست که در علوم انسانی سعی می کنند تا حد زیادی ریاضی رو وارد بکنند و مسائل رو کمّی بکنند. این هست که ما مثلا در اقتصاد می بینیم ضریب جینی رو تعریف می کنند و الی آخر.... حالا در کنار فناوری(که تعریف کردنش اصلا کار حضرت فیل هست و البته کمّی کردنش) شجاعت و تهور ملی رو چه طور کمّی باید بکنیم؟ منابع انسانی رو چه طور؟ مثلا شما فوق لیسانس تاریخ من رو با فوق لیسانس کسی که از کمبریج فارغ التحصیل شده چطور مقایسه می کنید؟ یا مدرک مهندسی برق من رو با مدرک مهندسی کسی که از ام آی تی مدرک گرفته؟ یا کسی که در مثلا کارخانه ایران خودرو کارگر خط تولید هست با کسی که مثلا در تویوتا کارگر خط تولید هست چطور مقایسه می کنید؟ بهتره به جای تعریف قدرت بر اساس یک سری فاکتورهای ذهنی (که توش همیشه اما واگر و اختلاف هست) یه سری فاکتور معرفی کنید که قابلیت کمّی شدن داشته باشه تا بشه واقعا بحث کرد ببینیم توی منطقه کی چقدر قدرت داره و بتونیم مقایسه بکنیم.... در مورد منابع مالی و سرمایه ای هم همین طور... یعنی باید به وضوح بگیم مثلا کدوم سرمایه قدرت می آفریند... الان ایران نفت داره عربستان هم نفت داره... سرمایه کدوم شون قدرت آفرین هست..... محض اطلاع دوستانی که از دنیای نفت سردرنمیارن بگم که شاید ما از نظر میزان منابع نفتی در دنیا جزو بهترین ها باشیم ولی بسیاری از منابع نفتی ما نیاز به تجهیزات وتکنولوژی دارند که فقط و فقط اون رو در اختیار عربستان سعودی می ذارند... حالا شما برو هی بگو ما نفت داریم ما نفت داریم... مثه اینه که یه گاو صندوق پر پول داشته باشی ولی کلیدش رو گم کرده باشی و هیچ کلیدسازی هم حاضر نباشه برات کلید بسازه.... اگر درباره قدرت قراره مقایسه ای صورت بگیره بهتره تمرکز بحث بر روی قدرت بالفعل باشه(یعنی داشته های فعلی مون) نه اون که نسیه است و معلوم نیست کی به دستمون قراره برسه
  17. 1 پسندیده شده
    چندین مسیر و چندین علت و چندین راه حل وجود داره بشرطی از این نگاه 0 و 1 دست بکشیم. با این گفتار شما موافقم و این موارد ایرادهای 40 ساله حکومت هستند. رضا کیانی چیزهایی که باید می گفتم رو گفت. فقط یه عبارت رو اضافه کنم: مسئول بلندمرتبه باید استراتژیست قدرتمندی باشه چون سیاست گذاری اون سرنوشت 80 میلیون نفر رو معلوم میکنه و نمیشه پشت عباراتی پنهان شد. تاریخ تعارفی نداره.
  18. 1 پسندیده شده
    من هنوز متوجه ایرادات شما نمیشم.... حرف من واضح هست... این پست تشکیل شده از دو قسمت.... قسمت دوم یه مقاله ترجمه شده است که من فعلا اصلا باهاش کاری ندارم.... قسمت اول هم مقدمه ای است که توسط مترجم بر اون مقاله ترجمه شده اضافه شده و خلاصه اش این هست که ایران قدرت مرکزی منطقه (لابد خاورمیانه) است و غیره.... من هم خدمت شما و بقیه دوستان عرض می کنم که (فارغ از اینکه این اصطلاح قدرت مرکزی اصلا چی هست و در قاموس جغرافیای سیاسی جای دارد یا خیر؟) ایران با هیچ تعریفی حتی یک قدرت منطقه ای متعارف هم نیست..... حالا اگر شما مخالف من هستید موارد زیر را با ذکر 4-5 مثال تاریخی روشن بفرمایید چون همون طور که ذکر کردید بنده ساده دل و ساده اندیش هستم و اصولا تا مثال نزنیدچیزی حالی م نمیشه: 1- آیا ایران یک قدرت منطقه ای است؟ بر اساس کدوم مولفه؟ لطفا فاکتورهای کمی ارائه کنید... منظورم عدد و رقم هست 2- آیا رهبران سیاسی یا نظامی ایران می تونند بدون واهمه از دستگیر شدن توسط اینترپل یا کشته شدن توسط پهپادهای متخاصم به تمامی کشورهای دوست و نزدیک در منطقه مسافرت بکنند؟ 3- اگر فرضا یه کشور متخاصم بخوادش با پهپاد یه رهبر نظامی یا سیاسی ایران رو ترور بکنه ایران می تونه جلوگیری بکنه؟ 4- ایران می تونه اگر ائتلافی بر خلاف مصالح ملی و منطقه ایش شکل بگیره اون رو به هم بزنه یا دست کم چار انفعال بکنه؟ 5- آیا ایران توانایی این رو داره که بین کشورهای درگیر در منطقه میانجیگری بکنه و اونها رو به پای میز مذاکره بکشونه؟ 6- آیا ایران توی 40 سال اخیر یه کنفرانس صلح راه انداخته که هدف ش آشتی دادن طرفهای درگیر در کشورهایی باشه که در اونها جنگ داخلی یا درگیری بین گروه های سیاسی وجود داشته؟ 7- آیا ایران تونسته یه ائتلاف منطقه ای بوجود بیاره و رهبری مطلق اون رو به دست بگیره؟ 8- ایا ایران در منطقه سلطه اقتصادی داره؟ 9 آیا ایران اگر بخواد ایدئولوژی خودش رو در کشورهای منطقه تبلیغ بکنه بهش فرصت داده می شه؟ 10- آیا ایران در منطقه سلطه فرهنگی داره؟ ما تونستیم فرهنگون رو به دیگر کشورهای منطقه صادر بکنیم؟ 11- اگر شریان های اقتصادی ایران بسته بشه ما قدرت اون رو داریم که کشوری رو که شریانهای اقتصادی ما رو بسته باهاش مقابله به مثل بکنیم؟ 12- آیا ایران قدرت اون رو داره که هم آغازگر و هم پایان دهنده ی یک جنگ واقعی (توتال وار) بشه؟ منظورم البته نه جنگهای نیابتیه
  19. 1 پسندیده شده
    این بخش هم به نظرم بخاطر رویکرد جغرافیایی شما به مسئله در حالی که مسئله بخش کوچکی در حوزه راهبرد و جغرافیای سیاسی دارد. عمق استراتژیک با این روش بدست نمیاد. شما از سمت تهران به بحران منطقه رفتید، باید از سمت بحران به تهران میرفتید. بعبارتی گروه ها و افراد بسیار بسیار زیادی در منطقه هستند که بقاشون منوط به حمایت یک نیروی خارجی هست و اگر بدستش نیارن توسط عوامل بسیاری نابود خواهند شد. بنابراین تهران در حال پاسخگویی به یک سری مطالبات مردمی در منطقه است. برای مثال: اگر ایران از شیعیان حمایت نکند، توسط تندروهای مذهبی سلفی قتل عام خواهند شد. اگر ایران این نیروها را مستقل و تبدیل نیروهای متکی به خود نکند، توان حمایت دایمی نخواهد داشت. از دو پیش فرض فوق به این نتیجه میرسیم: که دو نیرو یکی از سمت تهران و یکی از سمت مردم منطقه به یک نقطه مرجع در حال سوق دادن یکدیگر هستند. محل تلاقی این دو نیرو در نقطه مرجع معادلات راهبردی جهان اسلام که روایت کلان منطقه است خواهد بود. وقتی تهدیدات رو طبقه بندی کنید، تهدید اول فقر و بیکاری و .. دوم حکام ستمگر داخلی .. سوم گروه های تندرو داخلی .. چهارم کشورهای تهدید کننده .. پنجم تهدیدات کلان جهان اسلام .. محل های تلاقی بین این 5 عنصر فوق پیوسته در رفت و آمد است... بنابراین عمق استراتژیک مفهومی جانبی و محصول این تعامل است. کلیتش در یک کلام؛ اونی که تهران نشسته در راس امور این تصمیمات ولی امر مسلمین، بخصوص شیعیانه و براشون در صورت لزوم باید تصمیم بگیره، جئوپلوتیست یا استراتژیست نیست.
  20. 1 پسندیده شده
    در کدوم یک از کشمکشهای منطقه ای ایران حرف اول و آخحر رو توی 40 سال گذاشته زده که شما فکر می کنید ما در مرکز قدرت منطقه هستیم؟ درگیریهای افغانستان در زمان رژیم کمونیستی؟ بعد از سقوط ژنرال نجیب؟ درگیریهای بین ارمنستان و آذربایجان؟ نشستهای مربوط به حقوق ایران در دریا خزر؟ درگیری بین حماس و فتح؟ درگیری های اعراب و اسرائیل؟ توی کدومش اومدن از ایران اصلا نظر خواستن؟ برادر شما شاید تعریف قدرت رو ندونید ولی تعریف ش اینه : قدرت به توانایی میگن ک به شما این اختیار رو بده تا اون چیزی رو که می خوای به دیگران تحمیل کنی یا وادارشون بکنی اون چیزی رو که شما دوست دارید انجام بدن یا ندن؟ با این تعریف ما جور قدرت مرکزی هستیم؟
  21. 1 پسندیده شده
    بازیگر مرکزی؟؟؟؟ ایران؟؟؟؟ بابا ول کن حاجی.... ما توپ جمع کن هم نیستیم چه برسه به یار ذخیره ....چه برسه ایکه توی بازی باشیم.... چه برسه اینکه کاپیتان باشیم
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    [center]به نام حق[/center] [center][color=#800000][b]موشک انداز چند کاره تایپ-96 ژاپنی[/b][/color][/center] [center][color=#800000][size=4][b]Type 96 Multi-Purpose Missile System[/b][/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/2-18.jpg[/img][/center] این موشک انداز با عنوان ژاپنی (96式多目的誘導弾システム) ! مانند همه پروژه های نظامی دیگر با عنوان Type در ابتدا و کد شماره برای آن شناخته میشود ، از آنجایی که ژاپنی ها همچون چینی ها همه چیز را با تایپ و شماره نام گذاری میکنند شناسایی تجهیزات این کشورها از یکدیگر کاری بس دشوار است ، اگر در کشور ما نیز بعضا نامی مثل رعد یا صاعقه و... برای چند محصول بکار برده میشود ، اما در حوزه های مختلف مبین تسلیحات متفاوت هستند ولیکن تایپ (نوع) لغتی دردسر ساز در بخاطر سپاری همه گونه تجهیزات ژاپنی ست . این موشک دارای قابلیت ضد تانک بوده و به این کاربرد محدود نمیشود . در سال 1986 طراحی و توسعه این موشک توسط فرماندهی تحقیقات و توسعه زمینی ارتش دفاع از خود ژاپن انجام شد [b]توصیفات[/b] تایپ 96 موشکی با سر جنگی بزرک میباشد که قادر است تقریبا تمامی تانک ها را با برخورد مستقیم از بالا نابود سازد ، اما این موشک قادر است در نقش ضد هلیکوپتر نیز ظاهر شود . موشک بواسطه اوپراتور و مونیتور کردن تصاویر مادون قرمز حاصل از دید موشک که با یک کابل فیبر نوری از موشک در حال پرواز منتقل میشوند هدایت میشود . بدین صورت که کلاف فیبر نوری موجود در انتهای موشک پس از شلیک به صورت عمودی خارج شده و بعنوان رابط ارسال داده از پرتابگر به موشک و بالعکس عمل میکند . گفته شده است سر جنگی آن به حدی بزرگ است که قادر است یک شناور لندینگ کرافت در حد LCAC را نابود سازد (استراتژی ژاپنی ها در مهار ساحل نشینی و کنترل سواحل بزرگ این کشور) ، افسران ژاپنی معتقدند که هیچ تانکی قادر نخواهد بود از برخورد سرجنگی بزرگ این موشک بر سقف آن جان سالم بدر برد و علت آن را هم ضعف زره در قسمت فوقانی تانک یاد میکنند . پس از پرتاب ، تصاویر دیده شده توسط پرتابگر بررسی میشود و نقطه هدف تایین میشود ، در این هنگام اوپراتور قادر است با انجام قفل روی هدفی مشخص ، کار هدایت را به خود موشک بسپارد و یا اینکه بصورت دستی آنرا هدایت کند . مشخصات ؛ کشور دارنده : ژاپن (37 واحد تا سال 2012) سازنده : Kawasaki Heavy Industries برد : 10 کیلومتر سوخت جامد هدایت : اینفرارد (دستی و اوتوماتیک) طول : 2 متر قطر : 16 سانتی متر قسمت هر واحد : 2میلیارد ین ژاپن تاریخ ساخت : 1996 [center]تصاویر[/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/iz1996p4301_029.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/2-19.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/1024px-JGSDF_Type96_Multi-Purpose_Missile_System_20120520-06.JPG[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/e0023090_1821514.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/gm4.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/sokaen05_082.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/type96-1.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/JGSDF_Type96_Multi-Purpose_Missile_System_20120520-03.JPG[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/JGSDF_Type96_Multi-Purpose_Missile_System_20120520-05.JPG[/img][/center]
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام جنگجوی هوایی جدید از شرق آسیا انتشار نخستین تصاویر از طراحی جت رزمی KF-X مسلح به موشکهای اروپایی آژانس طراحی سامانه های تسلیحاتی کره جنوبی روز 29 ژوئن (2018)از طراحی اولیه مفهومی جت رزمی KF-X پرده برداری نمود ، با توجه به این نکته که انتشار نخستن تصاویر از این ایده ، نزدیک به 30 ماه پس از شروع برنامه طراحی آن در ژانویه 2016 صورت می گیرد . آشکار نمودن طراحی اولیه KF-X در حالی از سوی مدیریت برنامه های تسلیحات دفاعی کره جنوبی ( DAPA) در حالی صورت گرفته است که پیش از این ، میان 26 تا 28 ژوئن 2018 ، این آژانس کره ای مشغول بررسی ایده مفهومی این جت نسل چهارو نیم دو موتوره بود که آیا قابلیت ورود به مرحله بعدی تجدید نظر اساسی ( CDR) را دارد یا خیر ! در این زمینه ، جونگ کوانگ سون ، رییس برنامه KF-X در آژانس طراحی سامانه های تسلیحاتی کره جنوبی می گوید : " پس از بررسی های بعمل آمده ، طراحی KF-X در مرحله نخست تایید شده و این ایده برای ورود به مرحله بعدی بطور کامل آماده است . طبق برنامه ریزی های انجام شده ، طراحی دقیق این جت رزمی تا سپتامبر 2019 کامل شده و تولید نمونه اولیه آن از این تاریخ آغاز خواهد شد . وی در این زمینه اضافه می کند که طراحی اولیه این ایده ، با شناسه تجاری سی -109 پس از اتمام و ساخت نمونه در مقیاس کوچک ، در تونل باد تست شد تا تجزیه و تحلیل های دینامیک سیال آن صورت پذیرد " به شکل مشخصی ، تصاویر منتشر شده از این جت رزمی نشان میدهد که این پرنده رزمی احتمالاً به سامانه های تسلیحاتی اروپایی مسلح خواهد شد . بر همین اساس ، طبق برآوردهای اولیه ، محصول کره ای ، حداقل به 4 تیر موشک هوابه هوای میتیور محصول MBDA که در زیر بدنه نصب میشود ، مسلح خواهد شد ، در حالی که دو موشک هوابه هوای هدایت شونده IRIST-T نیز در نوک بالها قرار خواهد گرفت . کیم دائه جونگ ، یکی از پژوهشگران انستیتو ملی تحقیقات کره جنوبی که بعنوان یک مخزن فکر راهبردی در سئول مستقر هست ، در این زمینه می گوید : " این برای نخستین بار است که ایده مفهومی KF-X قبل از رسیدن به مراحل نهایی ، به موشکهای اروپایی مسلح میشود ، این بدان معناست که طراحان KF-X ، به گونه ای ساختار این جت رزمی را تغییرداده اند تا به جای استفاده از سامانه های آمریکایی ، از فناوری اروپایی استفاده کند " با این حال ، شرکت کره ای درابتدا براین تمایل قرار داشت که از سامانه های آمریکایی نظیر مهمات AIM-120 و یا AIM-9 محصول ریتئون استفاده کند ، اما تعلل دولت آمریکا در صدور مجوز برای صادرات فناوری این موشک ، مسیر حرکت کره جنوبی را بطور کامل تغییر داد . اما به اعتقادبرخی کارشناسان ، ماهیت طراحی این جت رزمی به گونه ای است که امکان و احتمال استفاده از تسلیحات آمریکایی هنوز وجود دارد . این کارشناسان معتقدند که موشکهای اروپایی ، گران تر از همتایان آمریکایی خود هستند و مضاف براین ، سادگی طراحی سامانه ها ی آمریکایی ، امکان استفاده از انها در محصول کره ای را جذاب ترمی نماید ، در نتیجه اگر دولت ایالات متحده نشانه ای مثبت از صدور مجوز را نشان دهد ، وضعیت به گونه ای دیگر خواهد شد . توسعه فناوری جت رزمی KF-X با مشارکت دو نهاد بومی کره جنوبی و یک کشور خارجی ( اندونزی با سهم مشارکت 20 درصدی ) در حال اجراست . این برنامه با هدف تولید بیشتراز 120 فروند جت رزمی برای جایگزینی ناوگان فانتوم و تایگرهای نیروی هوایی کره جنوبی پیگیری میشود . طبق برنامه ریزیهای اولیه نخستین پرواز این جت در سال 2022 و خروج اخرین فروند تولیدی در سال 2026 خواهد بود . پی نوشت : 1- خوب هست یک مقایسه ای بین روند طراحی قاهر (بعنوان یک جت رزمی با ادعای نسل پنجمی ) و این جت بومی کره ای ( بعنوان یک پرنده رزمی نسل 4/5) صورت بگیرد، نکات جالبی را میشود از آن یاد گرفت . 2- ظاهراً کره جنوبی هم بتدریج قصد دارد ناوگان تایگرها و فانتوم های خودش را بازنشسته کند و این هم مایه عبرتی برای ما است (بعنوان قدیمی ترین کاربر این دو جت رزمی ) صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  25. 1 پسندیده شده
    با سلام    کمان جدید برای ژنرال هموسو توسعه مهمات جدید دور برد هوا به سطح برای نیروی  هوایی کره جنوبی       دپارتمان توسعه تسلیحات وزارت دفاع کره جنوبی  ، مدتهاست توسعه یک مهمات جدید دورایستای هوای به سطح  را برای مقابله با تهدیدات نظامی در حال رشد کره شمالی در دستور کار قرار داده که خبر نهایی آن در 16 دسامبر 2016 به رسانه های عمومی اعلام گردید .       طرح این جنگ افزار دورایستای هوا به سطح جدید که توسط دفترتوسعه فناوریهای دفاعی دولتی ( DAPA) به نیروی هوایی پیشنهاد شده است ، از سال 2018 وارد فاز طراحی نهایی خواهد شد و براساس اطلاعات منتشر شده ، قرار است یک مهمات جدید شبیه به مهمات دورایستای تائوروس ، با رقمی در حدود 200 فروند ، تا سال 2031 وارد سازمان رزم این نیرو گردد .     این مهمات جدید که می بایست روی جتهای رزمی KF-X که تا 2020 توسعه خواهد یافت ، نصب و استفاده شود ، به اندازه ای برای ارتش جذاب بوده که تصمیم گیرندگان ارشد ارتش قصد دارند تا چیزی در حدود 810 میلیون "ون" ( واحد پول کره جنوبی ) معادل 695.2 میلیون دلار ) روی این طرح سرمایه گذاری نمایند .     پروژه KF-X   اگر اطلاعات منتشر شده مبنا قرار گیرد ، بردنهایی این جنگ افزار جدید ، در حدود 500 کیلومتر خواهد بود و می تواند روی جتهای رزمی F-15K موجود در نیروی  هوایی کره جنوبی نیز نصب گردد . با عملیاتی شذن این سلاح جدید ، نیروی  هوایی کره جنوبی برای نخستین بار ، قادر خواهد بود تا به شکل دقیق ، اهداف مورد نظر خود را در پایتخت کره شمالی ( پیونگ یانگ) از حومه "دائجون"( شهری در 164 کیلومتری جنوب سئول) هدف قرار داده و منهدم نماید .     نیروی هوایی کره جنوبی در حال حاضر از مهمات هوا به سطح دورایستای تائوروس آلمانی استفاده می کند . این خبر ، مدت کوتاهی پس از تحرکات جدید کره شمالی برای افزایش توانایی های نظامی خود ، از جمله انجام دو آزمایش هسته ای و شلیک دهها  موشک بالستیک ، از سوی کره جنوبی اعلام شده است .     پی نوشت :   دقت کنید ، کره جنوبی  استراتژی مشابهی را برای مقابله با توان بالستیک کره شمالی در پیش گرفته ، بطوریکه  شاید با هزینه پایین تر و در عین حال افزایش دقت و مرگ آوری جنگ افزار های دورایستای هوا به سطح خود ، قصد دارد بازدارندگی موثری را در برابر همسایه متخاصم شمالی اش ایجاد نماید . این را بگذارید در کنار ماهیت و روند خریدهای تسلیحاتی کشورهای عرب جنوب خلیج پارس و مهمتر از آن ، IAF و ترکیه . به همین دلیل ، بارها و به مناسبتهای مختلف گفته می شود که  تهدید جدی هست و نباید حریف را دست کم گرفت .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9