برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 8 فروردین 1401 در پست ها
-
8 پسندیده شدهبسم ا... طبق داده هایی که وجود دارد ، نیروی هوایی اوکراین حدود 68 فقره زیرساخت هوایی از اتحاد شوروی سابق به ارث برده بود که براساس آن چیزی که می دونیم 13 فقره از آن تا قبل از شروع جنگ فعال بود به شکل رسمی . به شکل خاص هم نیروی هوایی اوکراین بعد از مشاهده ضعف هایی که از جنگ نیمه محدود 2014 دید ، شروع کرد به تغییر اولویتهایی که باید در جنگ آینده ( چیزی که امروز داریم می بینیم ) باید با آن مواجه می شد . با اطلاعات بسیار محدودی که وجود دارد ، احتمالا ارتش اوکراین روی دخالت فیزیکی ناتو حساب ویژه ای باز کرده بود . با این حال ، تا قبل از جنگ ، پایگاه هوایی Vasylkiv یگان چهلم تاکتیکی ( میگ-29 و ال-39 ) را در خودش جای داده بوده که بدلیل قرار گیری در جنوب کیف الان قطعا غیر قابل استفاده شده ، دومین مرکز این نیرو ، در پایگاه هوایی Kolomyia در غرب اوکراین هست که یگان 11 تاکتیکی نیروی هوایی ( میگ-29 ) را در خودش جای داده ( محتمل ترین سکوی پرواز برای جتهای اوکراینی ) ، سومین زیرساخت مهم این نیرو هم در Mirgorod بود ( سوخو-27 و میگ-29 ) هست ( در غرب خارکف و جنوب سومی ) و درنهایت پایگاه هوایی Kulbakino در شمال میکولایف (سوخو-25 و سوخو-24 ) که با توجه به شدت درگیری ، احتمالا این پایگاه هم از دور خارج شده باشد صحنه نبرد بعد از 30 روز هنوز پیچیده است ... احساس می کنم روسها هنوز برای اینکه گستره و میزان دخالت خودشون را در اوکراین اعلام کنند ، مردد هست ( علیرغم اینکه گفته شده محدود به لوهانسک و دونتسک بوده ) برای همین برای زدن پایگاه هوایی فعال ارتش اوکراین زیاد تمایل نشان ندادند ولی عجالتا چند حمله به غرب اوکراین بخصوص علیه ایوانو- فرانکویسک و کاربرد کینژال نقطه آغاز بوده و اینکه با توقف پیشروی زمینی و محدود کرد عملیات در دو تا جمهوری نامبرده ، حمله به زیرساختها شدت بیشتری بخودش بگیرد هست . از یک نظر هم به ممکن هست علت تمرکز روسها به شکل همزمان روی مراکز ثقل و یگان های خط مقدم ( که نتیجه مستقیم آن تقسیم شدن شدت آتش به شکل یکسان روی زیرساخت ها و واحدهای نظامی درگیر است ) یک دلیل مهم و آن ، استفاده از حداکثر قدرت آتش متعارف برای پراکنده کردن واحدهای اوکراینی و جلوگیری کردن از تمرکز آن ها در خطوط تماس داشته باشد . ولی نکته ای این وسط قرار دارد که البته باید اثبات بشود . حملات هوایی ، توپخانه ای و بدون سرنشین در محورهای درگیری که به شکل دقیق صورت می گیرد ، به احتمال 70تا 80 درصد خارج از خاک اوکراین در حال کنترل هست و به واحدهای میدانی اوکراینی هم اطلاعات دقیقی می رسد که با این دقت دارند عمل می کنند ، با توجه به اینکه ارتش اوکراین قبل از جنگ چنین تجهیزاتی را نداشت ( براساس دیده ها و شنیده ها ) ، حضور کشور یا کشورهای ثالث محتمل به نظر می رسد البته به شکل کاملا کنترل شده و نامحسوس که حساسیت روسها را برانگیخته نکند . اما اینکه چرا علیرغم حملات وسیع کروز/ بالستیک هنوز نیروی هوایی اوکراین فعالیت دارد ، این را باید در چند عامل دید : 1- آن چیزی که دارد دیده میشود ، فعالیت نیروی هوایی اوکراین بشدت محدود شده ، پس حملات موثر بوده بطور نسبی ... 2- در حوزه برنامه ریزی برای حمله ، نیروی بالستیکی ، کروز و نیروی هوایی نیازمند " اطلاعات بر خط " هست و به نظر می رسد که روسها در حین نبرد مبادرت به کسب اطلاعات می کنند ( تاکتیک قدیمی بکاو و بکش که با خطا و تلفات هم همراه هست ) 3- کمک اطلاعاتی خارجی به اوکراین در حوزه نحوه عملکرد رهگیرهای روسی و خلاء های ایجاد شده ای که ممکن هست در کریدورهای پروازی نیروی هوایی روسیه در طول نبرد ایجاد شده باشد 4- در طراحی حملات آفندی برای حمله به مراکز ثقل دشمن ، 5 عامل هست که به موثر بودن چنین حملاتی کمک می کند الف : میزان کسب اطلاعات از صحنه نبرد ب: سامانه های کنترل و فرماندهی مهاجمان و شکل / گستره استفاده آنها از اطلاعات برخط ج: وجود حسگرهای پیشرفته در صحنه نبرد که باید اطلاعات را جمع آوری کند د: تسلیحات هدایت دقیق ه: تلفیق درست اطلاعات و سلاح ها تا اینجا ( 27 مارس 2022 ) روسها نشان دادند ( براساس تصاویر ، ویدئوها ، تحلیل ها و ... ) که هنوز از لاک قدیمی تکیه صرف بر روی قدرت آتش ( مهمترین شاخصه یک ارتش موج دومی ) بیرون نیامدند ( مثل خود ما ) و تنها عامل بازدارنده هسته ای باعث شده تا عامل مداخله گر ثالث بطور مستقیم وارد عمل نشود ( البته حتی سلاح هسته ای روسها هم باعث نشد تا سیل تسلیحات از سمت غرب بسمت اوکراین سرازیر نشود و این از جمله نشانه های مهم محدودیت بازدارندگی هسته ای است ) و در حالی که همه انتظار داشتند که یک پیشروی شیک و منظم به شیوه عراق سال 1990 را دوباره ببینند ، این مساله واقعیت پیدا نکرد و جنگ همچنان بر روی زمین ادامه دارد ( البته فاصله 32 ساله بین عملیات طوفان صحرا و جنگ دراوکراین را باید درنظر گرفت در همه ابعاد خودش ) مضاف بر آن ، نکته جالب ماجرا اینجاست که تا الان ، شلیک کروزها و بالستیک ها باعث نشد تا نیروی هوایی اوکراین کامل از بین برود ، گرچه فعالیت اش بسیار محدود شد و این بخوبی نشان میدهد که درصورت سرمایه گذاری بر روی توان هوایی که بخوبی پراکنده شده و حفاظت بشود ، حتی در صورت شلیک بیشتر از 1000 تیر بالستیک و کروز هم فرصت ابراز وجود را دارد . این استفاده از عبارت " نیروی هوایی قدرتمند ارتش روسیه" یک عبارت صد در صد مبتنی بر احساسات هست . در دکترین نیروی هوایی شوروی سابق ، نیروی هوایی و به تبع آن هوانیروز یک وظیفه مشخص داشت و آن پشتیبانی از یگان های زرهی ، پیاده و مکانیزه نیروی زمینی بر روی زمین بود ، در نتیجه در شوروی سابق ، به جای نیروی هوایی ، از واژه هواپیمایی جبهه ای و هواپیمایی استراتژیک ( بمب افکن های دوربرد و ... ) استفاده می شد . ارتش روسیه هم نزدیک به 10 تا 15 سال هست که از این دکترین قدیمی دارد فاصله می گیرد و ظهور رهگیرهای تخصصی که باید آسمان منطقه را از مهاجمان پاک کنند تازه دارد یک شیوه استاندارد میشود . پیاده کردن تاکتیک های قدیمی با تجهیزات جدید ، نشان می دهد که روسها هنوز برای تطبیق بین فناوری جدید و تاکتیک های خودشون مشکل دارند . ولی این درمورد IAF زمین تا آسمان تفاوت دارد ... ارتش عبری حداقل از جنگ 1973 به بعد متوجه شد که در اختیار گرفتن آسمان منطقه نبرد در دو حوزه اطلاعات و سخت افزار ، کلید پیروزی های آینده است و تا قبل از 2006 ای ایده با موفقیت اجرا شد ولی اینکه بعد از این تاریخ ، مشغول چه کاری هستند که با شرایط جدید خودشون را منطبق کنند ، بحث کاملا جداگانه ای است . پی نوشت : این تحلیل ، تنها براساس شواهد موجود تا 27 مارس 2022 بیان شده و ممکن است در آینده با انتشار اطلاعات جدید ، در ماهیت آن تغییراتی ایجاد شود .
-
7 پسندیده شدهمشخصا مورد هدف این مهمات قرار گرفته اثر 5بالچه انتهایی این مهمات روی زره ها قابل مشاهده ست
-
6 پسندیده شدهصحنه نبرد بعد از 30 روز هنوز پیچیده است ... احساس می کنم روسها هنوز برای اینکه گستره و میزان دخالت خودشون را در اوکراین اعلام کنند ، مردد هست ( علیرغم اینکه گفته شده محدود به لوهانسک و دونتسک بوده ) برای همین برای زدن پایگاه هوایی فعال ارتش اوکراین زیاد تمایل نشان ندادند ولی عجالتا چند حمله به غرب اوکراین بخصوص علیه ایوانو- فرانکویسک و کاربرد کینژال نقطه آغاز بوده و اینکه با توقف پیشروی زمینی و محدود کرد عملیات در دو تا جمهوری نامبرده ، حمله به زیرساختها شدت بیشتری بخودش بگیرد هست . از یک نظر هم به ممکن هست علت تمرکز روسها به شکل همزمان روی مراکز ثقل و یگان های خط مقدم ( که نتیجه مستقیم آن تقسیم شدن شدت آتش به شکل یکسان روی زیرساخت ها و واحدهای نظامی درگیر است ) یک دلیل مهم و آن ، استفاده از حداکثر قدرت آتش متعارف برای پراکنده کردن واحدهای اوکراینی و جلوگیری کردن از تمرکز آن ها در خطوط تماس داشته باشد . ولی نکته ای این وسط قرار دارد که البته باید اثبات بشود . حملات هوایی ، توپخانه ای و بدون سرنشین در محورهای درگیری که به شکل دقیق صورت می گیرد ، به احتمال 70تا 80 درصد خارج از خاک اوکراین در حال کنترل هست و به واحدهای میدانی اوکراینی هم اطلاعات دقیقی می رسد که با این دقت دارند عمل می کنند ، با توجه به اینکه ارتش اوکراین قبل از جنگ چنین تجهیزاتی را نداشت ( براساس دیده ها و شنیده ها ) ، حضور کشور یا کشورهای ثالث محتمل به نظر می رسد البته به شکل کاملا کنترل شده و نامحسوس که حساسیت روسها را برانگیخته نکند . اما اینکه چرا علیرغم حملات وسیع کروز/ بالستیک هنوز نیروی هوایی اوکراین فعالیت دارد ، این را باید در چند عامل دید : 1- آن چیزی که دارد دیده میشود ، فعالیت نیروی هوایی اوکراین بشدت محدود شده ، پس حملات موثر بوده بطور نسبی ... 2- در حوزه برنامه ریزی برای حمله ، نیروی بالستیکی ، کروز و نیروی هوایی نیازمند " اطلاعات بر خط " هست و به نظر می رسد که روسها در حین نبرد مبادرت به کسب اطلاعات می کنند ( تاکتیک قدیمی بکاو و بکش که با خطا و تلفات هم همراه هست ) 3- کمک اطلاعاتی خارجی به اوکراین در حوزه نحوه عملکرد رهگیرهای روسی و خلاء های ایجاد شده ای که ممکن هست در کریدورهای پروازی نیروی هوایی روسیه در طول نبرد ایجاد شده باشد 4- در طراحی حملات آفندی برای حمله به مراکز ثقل دشمن ، 5 عامل هست که به موثر بودن چنین حملاتی کمک می کند الف : میزان کسب اطلاعات از صحنه نبرد ب: سامانه های کنترل و فرماندهی مهاجمان و شکل / گستره استفاده آنها از اطلاعات برخط ج: وجود حسگرهای پیشرفته در صحنه نبرد که باید اطلاعات را جمع آوری کند د: تسلیحات هدایت دقیق ه: تلفیق درست اطلاعات و سلاح ها تا اینجا ( 27 مارس 2022 ) روسها نشان دادند ( براساس تصاویر ، ویدئوها ، تحلیل ها و ... ) که هنوز از لاک قدیمی تکیه صرف بر روی قدرت آتش ( مهمترین شاخصه یک ارتش موج دومی ) بیرون نیامدند ( مثل خود ما ) و تنها عامل بازدارنده هسته ای باعث شده تا عامل مداخله گر ثالث بطور مستقیم وارد عمل نشود ( البته حتی سلاح هسته ای روسها هم باعث نشد تا سیل تسلیحات از سمت غرب بسمت اوکراین سرازیر نشود و این از جمله نشانه های مهم محدودیت بازدارندگی هسته ای است ) و در حالی که همه انتظار داشتند که یک پیشروی شیک و منظم به شیوه عراق سال 1990 را دوباره ببینند ، این مساله واقعیت پیدا نکرد و جنگ همچنان بر روی زمین ادامه دارد ( البته فاصله 32 ساله بین عملیات طوفان صحرا و جنگ دراوکراین را باید درنظر گرفت در همه ابعاد خودش ) مضاف بر آن ، نکته جالب ماجرا اینجاست که تا الان ، شلیک کروزها و بالستیک ها باعث نشد تا نیروی هوایی اوکراین کامل از بین برود ، گرچه فعالیت اش بسیار محدود شد و این بخوبی نشان میدهد که درصورت سرمایه گذاری بر روی توان هوایی که بخوبی پراکنده شده و حفاظت بشود ، حتی در صورت شلیک بیشتر از 1000 تیر بالستیک و کروز هم فرصت ابراز وجود را دارد . این استفاده از عبارت " نیروی هوایی قدرتمند ارتش روسیه" یک عبارت صد در صد مبتنی بر احساسات هست . در دکترین نیروی هوایی شوروی سابق ، نیروی هوایی و به تبع آن هوانیروز یک وظیفه مشخص داشت و آن پشتیبانی از یگان های زرهی ، پیاده و مکانیزه نیروی زمینی بر روی زمین بود ، در نتیجه در شوروی سابق ، به جای نیروی هوایی ، از واژه هواپیمایی جبهه ای و هواپیمایی استراتژیک ( بمب افکن های دوربرد و ... ) استفاده می شد . ارتش روسیه هم نزدیک به 10 تا 15 سال هست که از این دکترین قدیمی دارد فاصله می گیرد و ظهور رهگیرهای تخصصی که باید آسمان منطقه را از مهاجمان پاک کنند تازه دارد یک شیوه استاندارد میشود . پیاده کردن تاکتیک های قدیمی با تجهیزات جدید ، نشان می دهد که روسها هنوز برای تطبیق بین فناوری جدید و تاکتیک های خودشون مشکل دارند . ولی این درمورد IAF زمین تا آسمان تفاوت دارد ... ارتش عبری حداقل از جنگ 1973 به بعد متوجه شد که در اختیار گرفتن آسمان منطقه نبرد در دو حوزه اطلاعات و سخت افزار ، کلید پیروزی های آینده است و تا قبل از 2006 ای ایده با موفقیت اجرا شد ولی اینکه بعد از این تاریخ ، مشغول چه کاری هستند که با شرایط جدید خودشون را منطبق کنند ، بحث کاملا جداگانه ای است . پی نوشت : این تحلیل ، تنها براساس شواهد موجود تا 27 مارس 2022 بیان شده و ممکن است در آینده با انتشار اطلاعات جدید ، در ماهیت آن تغییراتی ایجاد شود . تحلیل خوبی هست که جای تقدیر داره.... من نه تحلیل گر تاکتیک هستم و نه تحلیل گر استراتژیک ....( اگر اشتباه گفتم دوستان تصحیح کنند) ولی یک سری چیزهایی هست که با منطق من جور در نمیاد: اول و مهمتر از همه اینه که این تی-14 آرماتا کجاست؟ خبری ازش هست یا نیست؟ اگر هست کجا ها؟ اگر نیست چرا؟ خودتون می دونید طراحان سلاح دنبال موقعیت های اینچنین می گردند که تسلیحات جدیدشون رو در عمل امتحان کنند. دوم اینکه چرا توان جنگ الکترونیک روسها انقدر پایین بوده(یا من فکر می کنم پایین بوده) چرا ارتباطات اوکراینی ها رو جم نمی کنند؟ هنوز که هنوزه اینها بعد از سی روز بسیاری از واحدهاشون با هم ارتباط دارند.... آخه این چه وضع جنگیدنه...... توی نبرد خفجی(جنگ اول خلیج فارس) وقتی ارتش عراق حمله کرد و شهر خفجی رو گرفت از روز قبل تمام ارتباطات تفنگداران دریایی آمریکا رو با جمینگ از کار انداخته بودند. الان این روسها یعنی تکنولوژی سی سال قبل عراق رو هم ندارند؟(نگویید که اوکراین پیشرفت کرده... اگر ا ونها پیشرفت کردن چرا روسها نکردند) سوم اینکه چرا روسها از ئی.ام.پی استفاده نمی کنند؟ دارند و نمی زنند؟ یا ندارند؟ اگر دارند چرا نمی زنند؟ اگر ندارند چرا؟ چیز خاصی نیست.... الان پول بدی من خودم برات یکی درست می کنم(البته اسباب بازی شو... می خوام بگم تکنولوژی قدیمی هست و چرا روسها ندارند) برای از بین بردن زیرساختهای الکترونیکی و مخابراتی و شبکه های کامپیوتری هیچ چیزی بهتر از ئی.ام.پی نیست. چهارم اینکه روسها با این همه ماهواره جاسوسی و پهپاد و هواپیماهای دوربین دار و اینها چرا انقدر از شناسایی تاکتیکی و جابجایی نیروهای اوکراین عاجز هستند؟ پنجم اینکه برای نابود کردن فرودگاه لازم نیست که انبار مهمات و سوخت و خود هواپیما رو زد... فقط لازمه که باندها رو درست و حسابی بزنند... انگلیس توی جنگ فالکلند با موفقیت این کار رو کرد... چرا روسها نمیان و باندها رو از سرویس خارج نمی کنند؟ هم نقشه های رو دارند و هم مختصات رو؟ دیگه چرا دست دست می کنند؟ ششم اینه که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید این احتمال رو بدهیم که در سطوح بالای دستگاه سیاسی و نظامی اوکراین روسها جاسوس کار گذاشتند... میزان عملکرد این جاسوسها چقدر بوده؟ آیا سرویسهای غربی اونها رو در عرض این چند سال شناسایی کرده بودند و اوکراین با دادن اطلاعات غلط جاسوسان روسیه رو گمراه کرده. باید قبول کنیم که روسها خودشون استاد این جور فریبها هستند و زمانی که روسیه و اوکراین یکی بوده حتما اوکراینی ها هم از این جور فنون یاد گرفته اند و با کمک سرویس های اطلاعاتی غربی این کلکها رو روی خود روسها اجرا کردند..... احتمالش چقدره؟ تحلیل نهایی من اینه که پوتین فکر می کرده دو روزه اون دو تا استان رو که سرش اختلاف هست می گیره و بعدش کیف مجبور میشه بنشینه سر میز مذاکره و برنامه ریزی رزمی شون رو هم تنها برای همین اهداف انجام دادند.... یعنی همون قماری که ژاپن توی پرل هاربر کرد رو تکرار کردند... حالا درسته غرب مستقیما کمک نکرده ولی هر جور بوده دولت زلینسکی رو سرپا نگه داشته اند و در نتیجه بالانس روسها در همون روز سوم چهار و با عدم مذاکره و پذیرش خواستهای روسیه توسط اوکران به هم ریخته... حالا هم باید بنشینند و از اول یه استراتژی دیگه بچینند.
-
5 پسندیده شدهبسم ا... مروری بر تحولات عملیات نظامی در اوکراین روز سی ویکم صحنه نبرد در اوکراین -26و27 مارس 2022 پایگاه هوایی ارتش روسیه در نزدیکی کورسک ( 16 فروند سوخو-30 ، یکفروند آنتونوف-72 و حداقل دوفروند میل-8 /17 ) خلاصه وقایع روز بیست و ششم مارس 2022 ادامه نبرد در روستاهای مارینکا ، نوومیخائلوفکا ، نووباخموتوفکا و رخنتورسکی انهدام انبار سوخت ارتش اوکراین در لویو با شلیک موشکهای کروز کالیبر محاصره یگانهای نازی ارتش اوکراین در منطقه صنعتی آزوفستال شلیک موشک ( کروز/ بالستیک) به زیرساختهای نظامی ارتش اوکراین در میکولایف تصرف شهر اسلاووتیچ توسط واحدهای روسی ورود اولین کاروان کمکهای غذایی به ایژیوم پس از پاکسازی کامل این شهر سرنگون شدن یکفروند بالگرد میل-24 برفراز استاریا-باسان انهدام سه فروند بدون سرنشین اوکراینی برفراز باکالیا ، کیف ، چرنیشهف تحولات روز 27 مارس 2022 در اوکراین پس از پایان نخستین ماه از عملیات نظامی ارتش روسیه در اوکراین ، مهاجمان اکنون مدعی اند که مرحله دوم طرح ریزی انها در اوکراین آغاز شده است . برهمین اساس ارتش روسیه مدعی است که در فاز دوم ، تمامی مناطق جمهوری دونتسک و لوهانسک از گروه بندی های نظامی ارتش اوکراین پاکسازی خواهد شد واین بدان معناست که حملات در دونباس ادامه داشته و همزمان شلیک موشکهای کروز برای انهدام زیرساختهای ارتش اوکراین نیزصورت می گیرد تا تدارکات نظامی به خطوط مقدم دچار اختلال شود . آخرین وضعیت ماریوپل تا امروز ، مهمترین حوزه عملیاتی ارتش روسیه در شرق اوکراین ، شهر بندری ماریوپل بوده که منابع میدانی گزارش می دهند به تقریب 50 درصد توان رزمی گردان های ملی گرای اوکراینی منهدم شده ، از حومه شهر به عقب رانده شده اند و بخش قابل توجهی از واحدهای فعال در منطقه صنعتی آزوفستال به محاصره درآمده اند ، در حالی که هنوز حمله ای به این منطقه صورت نگرفته و پاکسازی مناطق مرکزی شهر ادامه دارد . در واقع جنگ شهری در درون ساختمان های مسکونی بخش مرکزی جریان پیدا نموده و گروهی ازاعضای این گردان ها همچنان مقاومت کرده و گروه دیگری نیز درصدد هستند تا از مسیر دالان های سبز از ماریوپل خارج شوند . یکدستگاه BTR-3M2 ( حامل خمپاره انداز 120 م.م ) اوکراینی که در ماریوپل منهدم شده در خطوط تماس در دونباس ، بیست و ششم تا نیمه 27 مارس هنوز هیچ پیشروی جدیدی دیده نشده ، در حالی که وزارت دفاع روسیه در جلسه توجیهی صبح روز 27 مارس اعلام نمود که نبرد در روستاهای نوومیخائلوفکا و نووباخموتوفکا با شدت ادامه داشته و یگان های اوکراینی علیرغم مقاومت اولیه ، زیر آتش شدید توپخانه ارتش روسیه قرار دارند و بدلیل پیچیدگی زمین عملیات( و احتمالا کمبود نیرو .م ) روسها در تلاشند تا با حملات توپخانه ای و هوایی به مدافعان خسارت های بیشتری وارد نمایند . راست : یک قبضه ضد زره RK-3 اوکراینی در ماریوپل به غنیمت روسها درآمده چپ: یک دستگاه تی-80یو روسی به غنمیت اوکراینی ها درآمده در همین راستا ، در جلسه توجیهی عصر همین روز ، وزارت دفاع روسیه اعلام نمود که بیشتر از 30 نفر از عناصر تیپ 54 مکانیزه ارتش اوکراین به اسارت درآمده و 6 خودروی زرهی و یک آتشبار توپخانه صحرایی از گردان هجومی 46 ارتش اوکراین در نزدیکی نوومیکائیلووکا نیز منهدم شده است . این درحالی است که واحدهای جمهوری دونتسک مدعی اند که تا امروز 132 شهرک این جمهوری آزاد شده و رخنتورسکی نیز عنقریب تصرف خواهد شد ، اما درگیری های شدید در حومه ترویتسکی مشاهده می شود . یکدستگاه هویتزر 152 م.م 2S5 و یک دستگاه خودروی مهندسی MDK-3 اوکراینی به غنمیت روسها درآمده در محور سوردونتسک و لیسیچانسک ، زد و خورد برای پیشروی ادامه داشته و در پوپاسنایا نیز همچنان دوطرف درگیر هستند و مواضع دوطرف بدون تغییر قابل ملاحضه ای ثابت است . گلوله باران دونتسک و شهرکهای اقماری نظیر زایتسوو ، یاسینوواتایا ، النووکا ، ماکیاوکا ، استارومیخائلووفکا و الکساندرووکا از سوی ارتش اوکراین همچنان صورت می گیرد که در 48ساعت گذشته حداقل 1 غیرنظامی کشته و 54 نفر زخمی شدند . در محور زاپوروژنیه ، خط مقدم میان واسیلووکا و ولنوواخا همچنان ثابت است و تبادل آتشی دیده نمیشود ولی درگیری شدید در ولیکایانوسسلکا و اوگلدار که در اختیار ارتش اوکراین قرار دارد ، درجریان است . در محور کیف ، پس از توافق با مقامات شهر اسلاووتیچ مبنی بر غیرنظامی کردن شهر ، واحدهای روسی این شهر را در اختیار گرفتند . در غرب کیف ، درگیری های در ایرپن و ماکاروف ادامه دارد و در محور شرقی ، مواضع دوطرف در برواری و بوریسپل بدون هیچ تغییر خاصی ثابت مانده ولی گزارش هایی در دست که ارتش اوکراین برای تصرف مجدد روستای لوکیانوفکا دست به اجرای ضد حملاتی زده است . اما پس از یکسری زد و خوردهای شدید ، ارتش روسیه پست فرماندهی ارتش اوکراین در نیکولایوکا را اشغال نموده که گفته شده حدود 61 نفر از عناصر مدافع با افسران ارشد خود داوطلبانه تسلیم شده اند . یکدستگاه BMP-3 ارتش روسیه به غنمیت اوکراینی های درآمده به گفته مقامات محلی در روستاهای کونوپ ، اختیرسکی و ولسوالی و سومی ، جنگ ادامه دارد و ارتش اوکراین مرتب در حال اجرای ضدحملات برای بازپسگیری این مناطق است . در خارکف و چوگوف وضعیت ثابت بوده و عملیات برای پاکسازی ایژیوم در محور جنوبی ادامه دارد . در محور جنوبی اوکراین و مناطق تصرف شده توسط ارتش روسیه ، مراکز غیرنظامی بازگشایی شده اند و در منطقه خرسون و جنوب زاوپوروژنیه ، رسانه های جمعی مجدد برقرار شده و روسها ، پول واحد خود ( روبل) را به جریان انداخته اند . در همین زمان ، رسانه های روسی گزارش داده اند که پدافند هوایی این کشور ، سه فروند ( دوفروند سوخو-25 ، یکفروند سوخو-24 و یکفروند میل -24 ) را به زیر کشیده اند . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . منبع1 منبع2
-
4 پسندیده شدهسلام ؛ اول اینکه کشتی فقط اسمش قشنگه وگرنه کار کردن رو کشتی ، جزو مذخرف ترین مشاغل دنیا هست به دلایل متفاوت... در رابطه با فاصله بین مثلا بندرعباس تا چین ؛ خب چین کشور بزرگی هست و بنادر زیادی داره ، بنابراین نمیشه گفت فاصله دقیقا چقدر هست ... چون باید دید کشتی به کدوم بندر چین قصد عزیزمت داره....از طرفی به نوع کشتی هم بستگی داره ، کشتی های کانتینری معمولا سرعت بالاتری دارند نسبت به کشتی های فله بر...مورد دیگه وضعیت آب و هوایی و جریان آب هست که در فصل های مختلف سال متفاوت هست و در نهایت روی سرعت کشتی تاثیر میذاره....اما اگر بخوام یک مثال بزنم ، مثلا می تونم بگم با یک کشتی کانتینری ، حدود دو هفته تا چین راه هست... در رابطه با تایم کاری در کشتی ، بستگی داره اون فرد سمت اش چی باشه...مثلا آشپز کشتی حدود 7 عصر کارش تمومه دیگه.... ولی یک افسر عرشه ، بصورت شیفتی کار می کنه و مثلا افسر دوم کشتی ، هر شب از ساعت 12 شب تا 4 صبح ، تایم کاریش هست...و ظهرها هم از ساعت 12 تا 4 عصر...برای مهندس های موتورخونه هم تقریبا میشه گفت 8 ساعت در روز کار می کنند ولی خب باز هم بستگی به سمت داره و همچنین شرایط...
-
3 پسندیده شدهنمونه های از اثر برخورد مهمات ۱۲۵ م.م انرژی جنبشی APFSDS بر سطح صفحات زرهی که از نظر ظاهری با نمونه ها پست قبل شبیه هست
-
3 پسندیده شدهتصاویر بالا مربوط به یک دستگاه تانک تی-72 بی 3 مدل 2016 ر.وسی است که در شهر ماریوپول اوکراین منهدم شده است. بررسی تصاویر نشان داده است که سه پرتابه به بخش پشتی برجک تانک اثابت کرده است. شکل نفوذ پرتابه ها نشان می دهد احتمالا پرتابه ها مربوط به مهمات 125 م.م انرژی جنبشی APFSDS یک تانک است. دو پرتابه احتمالا به داخل برجک نفوذ کرده اند و یکی از پرتابه ها نتوانسته است به داخل برجک نفوذ کند. اثرا برخورد 3 پرتابه 125 م.م انرژی جنبشی APFSDS به بخش پشت برجک تانک تی- 72 بی 3 مدل 2016- در تصویر سمت چپ میتوان اثر پرتابه ای که به داخل برجک نفوذ نکرده است را مشاهده کرد. نکته اول - این تصاویر به خوبی نشان داد برای بررسی علت واقعی انهدام یک تانک نیاز به بررسی میدانی و ثبت اطلاعات از جمله محل نفوذ پرتابه هاست تا به شکل دقیق علت انهدام یک تانک را متوجه شد. در غیر این صورت باید تصویر دقیقی از محل ورود پرتابه در دسترس باشد. در اینجا زاویه مناسب عکس کمک شایابی به تشخیص نوع پرتابه ای که باعث انهدام تانک شده است کرده است. نکته دوم - به نظر میرسد نیروهای اوکراینی واحدهای زرهی خود را در شهر ها و مناطق روستایی مخفی کرده اند تا از حملات غیر مستقیم روسها در آمان باشند و در فرصت مناسب به واحدهای مهاجم روسی کمین بزنند. تصاویر و فیلم های 'گذشته از عملکرد خودروهای رزمی BTR-4 اوکراینی این فرضیه را تقویت میکند. نکته سوم - به نظر میرسد هر دو طرف درگیر از مهمات قدیمی 125 م.م انرژی جنبشی APFSDS استفاده میکند. مهمات قدیمی با نفوذ پذیری پایین تر اثر منفی در قابلیت کشندگی تانک ها می گذارد و اجازه نمیدهد تانک ها در میدان نبرد اثر بخشی مناسب را داشته باشند. این ضعف هم در بحث مهمات انرژی جنبشی و هم انرژی شیمیایی به خوبی خود را در صحنه نبرد نشان داده است.
-
2 پسندیده شدهاز بیرقدار ها مدتیه خبری نیست . تموم شدن ؟ آمار غیر رسمی بین 30 تا 60 تا رو گفتن بودن . الان با نبودشون میشه گفت که اکثرشون ساقط شدن ؟
-
2 پسندیده شدهطولانی شدن جنگ هر چند منجر به تلفات بیشتر روسیه می شود اما در نهایت باعث شکست اوکراین می شه روسیه تجهیزات زمینگیر زیادی از زمان شوروی داره که با تعمیر می توه اونها را به میدان جنگ برگردونه اما اوکراینی ها نمی تونن تلفاتشون را جبران بکنند مگر اینگه غرب تجهیزاتی مثل نفربر و یا تانک به اوکراین بده و گرنه در نهایت اوکراین شکست می خوره
-
2 پسندیده شدهسیستم پیشرفته جنگ الکترونیکی روسیه به دست ارتش اوکراین افتاد. نیروهای اوکراینی بخشی از یکی از پیشرفتهترین سیستمهای جنگ الکترونیک روسیه را که میتواند اسرار نظامی این کشور را فاش کند، به غنیمت گرفتهاند. به گزارش تایمز لندن ماژول فرماندهی موسوم به کراسوخا (Krasukha- ۴) در حومه کییف به دست نیروهای اوکراین افتاده است. این سیستم هرچند کمی آسیب دیده اما گفته میشود همچنان سالم است. تصاویری از این سیستم پیشرفته همچنین در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. تحلیلگران بر این باورند که این ماژول احتمالا به هنگام تلاش عجولانه نیروهای روس برای عقب نشینی به دست نیروهای اوکراینی افتاده است. این سیتسم برای مسدود کردن ماهوارههای مدار پایین، پهپادها و موشکها طراحی شده اما در عین حال گفته میشود که این ماژول حتی میتواند هواپیماهای ناتو را نیز ردیابی کند. تصاویر منتشر شده از این سیستم در در شبکههای اجتماعی نشان میدهد کراسوخا یک سیستم دو قسمتی متشکل از یک ماژول فرماندهی و یک سیستم جنگ الکترونیک دارد که به طور جداگانه روی دو کامیون نصب شده است. تلگراف گزارش داده که احتمال میرود که یک سامانه از این سیستم علیه پهپادهای ترکیهای در سوریه مورد استفاده قرار گرفته و توانسته با ایجاد اختلال در سیگنالهای پهپادها سقوط آنها را رقم بزند. هواپیماهای بدون سرنشین «بیرقدار» ساخت ترکیه از جمله پهپادهایی هستند که توسط نیروهای اوکراینی برای نابودی تانکها، زرهها و کاروانهای کامیونی روسیه مورد استفاده قرار میگیرد. تلگراف گزارش داده که واحد توقیف شده توسط آژانسهای اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای غربی مورد بررسی قرار خواهد کرد. بررسی این واحد میتواند اسرار زیادی از نحوه عملکرد آن را آشکار کند و در نهایت میتواند به اوکراین و متحدان غربی این کشور برای بیاثر کردن آن کمک نماید.
-
2 پسندیده شدهروس ها با این توان موشکی و هوایی سوال اینجاست اصلا چطور فرودگاه و باندی باقی گذاشتند که پرنده های اکراینی همچنان پرواز می کنند؟ آیا از کشورهای همجوار به پرواز درمیان؟ از اونجا که برخی پرنده های لجستیک اکراینی در کشورهای همسایه و نزدیک مرزهای اکراین به برخی فرودگاه های مرزی مثلا لهستان رفت و امد دارند. به هر حال اماده سازی پرنده ها، سوخت گیری و مسلح سازی چطور زیر سایه نیروی هوایی قدرتمند ارتش روسیه در حال انجام هست؟ (چیزی که مثلا در مورد صهیونیستها در یک جنگ احتمالی به نظر خیلی روشن هست که در صورت تهدید فرودگاه هاش به نظرم از فرودگاه های در اختیار مصر و اردن فرضا و حتی ممکنه در صورت نیاز شدید برخی فرودگاه های غربی سعودی و لیبی و سودان به عنوان جایگزین یا لااقل در شرایط اضطرار برای پناه و فرود استفاده کنند)
-
2 پسندیده شدهتصاویر بالا مربوط به یک تانک T-80U ارتش روسیه است که به شکل فجیعی منهدم شده است. یک طرف شاسی و بدنه تانک به شکل کامل از بین رفته است. تصویر بخش پشتی تانک نشان میدهد دو پرتابه انرژی جنبشی APFSDS به بخش پیشرانه تانک اثابت کرده است. این تصویر علت انهدام سهمگین تانک را توضیح میدهد. پرتابه APFSDS بعد از نفوذ از بخش عقبی تانک وارد بخش پیشرانه شده است با توجه به مقاومت پایین از بخش پیشرانه عبور کرده و به بخش بارگذار چرخ و فلکی تانک رسیده است و موجب انفجار مهمات و خرج های داخل بارگذارخودکار و اخر انهدام کامل تانک شده است. یک تانک T-72AV ( احتمالا اوکراینی ) که توسط یک تانک صدمه جدی دیده است. پرتابه 125 م.م انرژی جنبشی APFSDS از رو به رو به بخش سینه تانک اثابت کرده است. استفاده از مهمات قدیمی همچون BM26 ویا BM22 موجب شده است نفوذ پرتابه به شکل کامل انجام نشده و در نتیجه تانک کاملا منهدم نشده است
-
2 پسندیده شدهدوک های آهنین در نجف در 22 آوریل 2004، گردان دوم نیروهای ویژه از هنگ 37 ام زرهی ، تیپ یکم ، از لشکریکم زرهی ملقب به دوک های آهنین برای انجام ماموریت وارد شهر مقدس نجف شدند. عناصر متخاصم رودروی نیروهای آمریکایی در این شهر، شبه نظامیان مقتدی صدر بشمار می آمدند که شهرهای نجف و کوفه در کنترل آنها قرار گرفته بود. ماموریت این گردان به نظر ساده می رسید که شامل نابودی شبه نظامیان و برقراری نظم در نجف و کوفه ، انتقال قدرت به دولت قانونی عراق و انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای امنیتی عراق بود. هنگامی که جنگ در 4 ژوئن 2004 متوقف شد. گردان دوک های آهنین به مدت 5 هفته بدون توقف در شرایط رزمی قرار داشت و اراده دشمن را برای جنگ شکسته بودند. بیش از 600 شبه نظامی کشته شدند و تعداد بیشماری دیگر از آنها زخمی شدند، انواع سلاح های نیروهای شبه نظامی توقیف و یا نابود شد، انبار مهمات شبه نظامیان در قبرستان مقدس و مسجد سهله کشف و توقیف شد. دو دستیار برتر مقتدی صدر نیز در شهر نجف بازداشت شدند. برای دوکهای اهنین حرکت به سمت نجف از از 28 مه 2003 آغاز شد. دوکهای آهنین به هنگ دوم سواره نظام زرهی ملقب به " اژدهایان " متصل شده بودند. دوکها در این پیوست یک گروه سواره نظام سبک و یک گروهان تانک جداگانه را نیز پذیرفتند. در 10 ماه آینده ، دوكها مأموریتهای رزمی و مأموریتهای صلح را انجام می دادند همچنین آنها 500 نفر را برای پلیس عراق و یك گردان را برای واحد دفاع غیر نظامی در جنوب بغداد استخدام و آموزش می دادند. بین 4 آوریل و 10 آوریل 2004 ، دوک ها در شهرک صدر بغداد ، تحت کنترل تاکتیکی تیپ یکم تیم رزمی، لشکر یکم سواره نظام جنگیدند و به دنبال آن در شهرهای کوت در 10 آوریل و شهر دیوانیه در 17 آوریل به مبارزه پرداختند. این اقدامات به طور کامل دوک های اهنین را برای یکی از شدیدترین نبردهای شهری که از زمان تهاجم زمینی به عراق در سال 2003 بی سابقه بود آماده کرد. نبردها در نجف در 28 آوریل 2004 آغاز شد. پتانسیل رزمی نیروهای ویژه دوک های آهنین در این جنگ شامل: دو گروهان تانک AIM M1A1 با نام های Aggressor و Crusader، دو دسته پیاده نظام سواره سبک با نام های APACHE و IRON، یک آتشبار هویتزرهای پالادین به نام Assassin با رادار مکان یاب محل آتش، یک گروهان پلیس نظامی با نام های Warbear، یک دسته پلیس نظامی با نام های Renegade، یک گروهان مهندسی سبک، یک تیم عملیات روانی، دو تیم امور عمرانی، دو دسته جنگ الکترونیکی و مرکز فرماندهی بود. گروه ویژه نیروهای خود را به چهار تیم مانور سازماندهی کرده اند. نیروها در فضای جنگ در سه پایگاه عملیات خط مقدم (FOB) قرار داشتند و تقریباً 40 کیلومتر از هم فاصله داشتند. پایگاه عملیات خط مقدم ستاد مرکز فرماندی دوکها در خارج شهر و یک منطقه بیابانی قرار داشت. پایگاه عملیات خط مقدم یک تیم تانک و آتشبار پالادین در یک هتل در حومه شمالی نجف قرار داشتند. پایگاه عملیات خط مقدم بقیه واحدها در قلب نجف مستقر شده بود. همچنین گروه ویژه نیز با تیم های تسلیحاتی عملیات دیده بانی هوایی متشکل از : گان شیپ AC-130، جنگنده F-16 وهواپیماهای بدون سرنشین ادغام شدند دشمن از شبه نظامیان آموزش دیده و آموزش ندیده تشکیل شده بود. اعضای شبه نظامی آموزش دیده در چهار گروهان سازمان یافته قرار داشتند . دو گروهان به عنوان گروهان های دفاعی و کنترل زمین های اصلی اطراف حرم امام علی (ع) و مسجد کوفه مستقر شدند. در حالی که دو گروهان به عنوان گروهان های حمله در سراسر کوفه و نجف مستقر شدند. شبه نظامیان آموزش ندیده در خیابان ها پرسه می زنند و "حملات فرصت طلبانه" را بر ضد گشت های ائتلاف انجام میدادند. علاوه بر این در سراسر شهر ستوانهای نظامی صدر در گروههای امنیتی شخصی حضور داشتند و تقریباً از هر مسجد و مدرسه به عنوان ابنار مهمات یا محل شلیک خمپاره استفاده می شد. باز هم، شرح ماموریت ساده به نظر می رسد. اما، گروه ویژه روزانه به چالش کشیده می شد و باید آنها بین اعمال نیرو و پیچیدگی های میدان نبرد شهری توازن برقرار می کردند. اولین و مهمترین چالش برای نیروهای امریکایی وارد نکردن خسارات به اماکن متبرکه و مهم در نجف بود. از جمله حرم امام علی (ع) که نمادی مهم برای تمام شیعیان در سراسر جهان بود و مسجد کوفه که از نظر مذهبی بعد از حرم امام علی (ع) در جایگاه بعدی قرار داشت. همچین محل محل اقامت آیت الله سیستانی یکی از تأثیرگذارترین و با نفوذترین افراد در عراق در نجف قرار داشت. در شمال حرم امام علی (ع)، بزرگترین محل دفن شیعیان در جهان قرار دارد. این منطقه مملو از شبه نظامیان بود و به عنوان انبار مخفی مهمات مورد استفاده قرار می گرفت. بعداً گروه ویژه یاد گرفت ، یک مکان حساس نیاز به آتش دقیق داشت. در ادامه این مقاله به اشتراک آموزه ها و روش های به دست آمده در طول جنگ در نجف / کوفه اشاره خواهد شد. همچنین این مقاله شدت، سرعت و محدودیت ها برای به کارگیری نیروهای زرهی در زمین های شهری را نشان میدهد. شبه نظامیان مقتدی صدر در شهر نجف سرعت و تهاجم پیچیدگی های میدان جنگ را درک کنید در مورد نجف و کوفه ، در نظر گرفتن واکنش های سیاسی ناشی از آسیب رساندن به اماکن متبرکه و ایجاد خسارت غیر ضروری در کل برنامه ریزی ها و اجرای آتش در نظر گرفته شد. سربازان به خوبی از تأثیرات ناگهانی صدمه زدن به گنبد طلایی حرم ها و مسجدها یا یک بلوک شهری آگاه بودند. در اصل این حوادث میتوانست، هدف عملیات را به شکست به کشاند. از ابتدا، این محدودیت ها به یک چالش برای فرماندهی تبدیل شدند. از همین رو سربازان براي از بين بردن تهدیدات، سيستم هاي تسليحاتي مناسبي را با اثرات آسیب کم یا بدون هیچ آسیبی به اماکن مقدس و اطراف آن انتخاب كردند. سربازان ونیروهای شرکت کننده در عملیات، اماکن مقدس را در طی فرایند تصمیم گیری نظامی شناسایی کرده و شناختند. آنها با استفاده از حملات دقیق، حملات کشنده یا دور زدن اماکن مقدس عملیات را پیش می بردند. نیروهای آمریکایی در نزدیکی حرم امام علی (ع) برنامه داشته باشید در این میدان نبرد پیچیده ، سرعت ممکن است مهمترین عاملی باشد که فرماندهان وسربازان هنگام تدوین برنامه عملیاتی در نظر می گیرند. اما نباید در این مورد زیاده روی کرد. با پیشرفت عملیات و فشار به نیروها، تجهیزات از دست میروند، سربازان زخمی شده در عملیات از دست خواهند رفت و انرژی نیروها روز به روز در جنگ تحلیل خواهد رفت. حالت نهایی را باید در نظر گرفته شود و برنامه ای متناسب آن شکل بگیرد. در نجف نیروهای ویژه در 3 مورد تمرکز کرده و حملات مداوم را در این موارد ادامه دادند. اولین قدم تمرکز بر شبه نظامیان بود دراین بخش فشارها را باید حفظ کرد، انعطاف پذیر بود و غیرقابل پیش بینی باقی ماند. قدم دوم تمرکز بر روی رهبران است. آنها باید هدف قرار داده شوند یعنی کشته یا دستگیر شوند. برای این کار باید زمان مناسب برای حمله را انتخاب شود. مثلا زمانی که دشمن به رهبران خود به شکل عمومی نیاز دارد. گروه ویژه در روزهای جمعه و زمان نماز جمعه حملات خرابکاری انجام میداد تا حرکت نیروی های صدر بین نجف و کوفه را مختل کند. در دو مورد ، صدر مجبور شد دومین مسئول خود را برای سخنرانی در نماز جمعه به کوفه بفرستد و در یک مورد، گروه ویژه دستیار شخصی مقتدی صدر را دستگیر کرد. واقعیت این بود که گروه ویژه حرکت دشمن را مختل میکرد. به عنوان مثال حدود دو هفته از آغاز درگیری ها، گروه ویژه شروع به هدف قرار دادن فرماندهان برتر شبه نظامیان کرد. وضعیت نهایی نیروهای امریکایی تسخیر شهر بود، اما در طی این روند، متوجه شدند که مستقیماً بر توانایی دشمن برای تحریک، برقراری ارتباط و حفظ ابتکار عمل تأثیر گذاشته می شود، این امر به نیروهای عملیاتی امکان مانور در سراسر منطقه فعالیت را می دهد. در قدم سوم تمرکز بر روی انبارهای تسلیحاتی شبه نظامیان گذاشته شد. نیروهای ویژه به طور مشخص خطوط تأمین و انبار مهمات دشمن را هدف قرار می دادند. در واقع ، این سه مرحله باعث ایجاد درگیری ها در جهات چندگانه شد و شبه نظامیان را مجبور به انتخاب اولویت ها کرد. با مجبور کردن دشمن به انتخاب، ابتکار عمل به دست نیروهای آمریکایی افتاد و دشمن مجبور شد تا برای محافظت از اهداف با ارزش نیروهای خود را تلفیق کند. همین حرکت دشمن باعث شد گروه ویژه برای از بین بردن شبه نظامیان متمرکز شوند. توجه به سربازان و تجهیزات برای سنجش میزان کارآیی سربازان میتوان به فرماندهان دسته و گروهبانان دسته تکیه کرد. در طول نبردهای طولانی شهری توجه به جزئیات میدان نبرد نباید از دست برود. نیروهای نظامی آمریکایی در نجف یک دوره 12 ساعته برای استراحت و بازسازی در اختیار داشتند. یک جدول زمان بندی به دسته ها/نیروها اجازه داد تا عملیات تهاجمی در سطح دسته و همچنین عملیات گروه ویژه را اجرا کنند. کشیش ها و جوخه پزشکی واحدهای نیروهای ویژه، منابع عالی برای تأثیر بر روی عملیات مستمر بر سربازان هستند. دفتر تعمیر و نگهداری و همچنین تکنسین تعمیر و نگهداری گردان در برطرف کردن نیازهای قطعات یدکی ، کیت های مورد نیاز و چرخه تعمیرات مهم هستند. در طول نبرد نجف واحدهای تانکها و دارایی های گروه ویژه، پشتیانی فنی فوق العاده ای دریافت میکردند. درگیری دقیق، آتش کشنده و شکل دادن به میدان نبرد تانک اصلی میدان نبرد M1A1، دقیق ترین سیستم تسلیحاتی نیروی ویژه مسلسل M240 که به شکل هم محور بر روی تانک های ابرامز نصب شده است بسیار دقیق است. تانک ها با مسلسل هم محور میتوانند با ارپی جی زن های دشمن درگیر شوند و با دقت بالا و تخریب پایین در زمین های شهری با اهداف دشمن درگیر شوند. همچنین این تانک مجهز به دقیق ترین و کشنده ترین سلاح یعنی توپ اصلی 120 میلیمتری است. فرماندهان تانک در همان اوایل فهمیدند که شلیک یک گلوله ضد تانک چند منظوره (MPAT) ، یک گلوله ضد تانک شدید النفجار (HEAT) یا یک گلوله ضد موانع (OR) ، بلافاصله آتش دشمن در موانع دفاعی متراکم را به دلیل تأثیرات روانی فوق العاده خاموش میکنند. یک تانک می تواند مهمات خود را به سمت پنجره ها شلیک کنند. در این حالت فقط به یک اتاق آسیب می رساند اما میتواند دشمنان را از بین برده و آسیب جانبی را به حداقل برساند. مهمات توپ اصلی تانک ها میتواند با تجریب دیوار مسیرهای حرکتی جدید برای ورود نیروهای پیاده نظام پیشرو ایجاد کند. مهمات MPAT بر ضد نیروهای پیاده نظام دشمن که در خیابان ها قرار دارند بسیار موثر است. همچنین این نوع مهمات در کنار مهمات OR برای از بین بردن سریع موانع در محیط های شهری بسیار اثر گذار هستند. تیم عملیاتی پس از تجربه اثرات گلوله های کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره (API) در زمین های نزدیک شهری، بر سلاح اصلی تانک ( توپ 120م.م) تکیه کردند. گلوله های کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره (API)ویرانگر و دقیق هستند اما باعث ایجاد قابل توجهی خسارت جانبی میشوند. به عنوان نمونه در یک رویداد ارپی جی زن نیروهای شبه نظامی در پشت یک مانع آلاسکا مخفی شده بود. موانع الاسکا سازه های بتونی با میلگرد تقویت شده و 12 فوت ارتفاع هستند. خدمه تانک به جای استفاده از توپ اصلی از مهمات کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره را به سمت مانع الاسکا شلیک کردند که منجر به کشته شدن ارپی جی زن شد. اما مهمات 0.50 سوراخ کننده زره اثرات جانبی مخربی بر جای می گذارند به عنوان مثال این گلوله ها بدون کاهش سرعت از دیوار چهار تا پنج ساختمان عبور می کنند و اثار تخریبی بر روی سازه های بتونی خواهند داشت. این نوع گلوله ها همچنین مواد قابل اشتعال مانند درختان خرما را شعله ور می کند. علاوه بر مسلسل های نصب شده بر روی برجک تانک، لودر و فرمانده تانک میتوانند با اسلحه های تهاجمی M4 خود از بالای برجک به اهدافی که به تانک نزدیک میشوند تیراندازی کنند. خدمه تانک های آمریکایی چندین بار توانستند با اسلحه های تهاجمی M4 خود شبه نظامیان که از کوچه های مجاور به تانک نزدیک می شدند را سرکوب کنند. تانک ابرامز نیروهای آمریکایی در خیابان های شهر نجف استفاده خدمه تانک های از اسلحه تهاجمی M4 برای درگیری های نزدیک نقش حیاتی تک تیراندازها در جنگ های شهری گردان های تانک فاقد تک تیرانداز هستند. بنابراین در طی نیرد در نجف تک تیراندازهای دوربرد و یا تک تیراندازهای آموزش دیده را از یک گروه سواره نظام سبک ملحق شدند. در شهرهای نجف و کوفه نیروهای امریکایی نمی تواستند به شکل مستقل تک تیراندازها را مستقر کنند. برای استقرار انها ابتدا منطقه وساختمان محل استقرار تک تیراندازها باید پاکسازی شود. همچنین نیروهای پشتیبانی برای خروج تیم تک تیراندازها در دسترس باشد. مدت حضور در محل استقرار و اهداف مشخص برای هر تیم تک تیر انداز به شکل جداگانه و اختصاصی به آنها گفته شود. تک تیراندازها در از بین بردن آرپی جی زن های که در امتداد دیوارهای مسجد یا مناره ها مستقر بودند بسیار موثر بود. تک تیرانداز نیروهای امریکایی در شهر نجف استفاده از هر سیستم رزمی در دسترس در طول جنگ پنج هفته ای دوک ها در شهر نجف و کوفه، گروه های ویژه از گان شیپ AC-130 ، بالگردهای Kiowa Warriors OH-58D مسلح به موشک های هدایت شونده Hellfire و مهمات توپخانه ای 155 میلیمتری و 120 میلیمتری با فیوز های مجاورتی و تاخیری نیز استفاده کردند. هر یک از این تسلیحات هدف خاصی را در برنامه داشتند. نقش AC-130 ها برای سنگرها، ار پی جی زنها در نخلستان ها و فعالیت های مهندسی دشمن بسیار کشنده بود. بعد از چند بار استفاده از AC-130 ، دشمن تصمیم گرفت که تازمانی که این صدای گان شیپ در بالاسرشان در حال گشت زنی شنیده میشود از مخفی گاه های خود بیرون نیایند. در نتیجه نیروهای امریکایی از این مزیت استفاده کردند تا دشمن را به داخل مخفی گاه های خود برگردانند تا نیروهای زمینی اجازه مانور نزدیک بیشتری داشته باشند. در روش دیگر استفاده از AC-130 ، نیروهای آمریکایی آن را دور از نقطه درگیری آماده نگه میداشتند. در حالی که یک پهپاد در حال رصد موقعیت بود بعد از شناسایی دشمن توسط پهپاد، AC-130 به محل فراخوانده می شد تا دشمن را سرکوب کند. بالگردهای Kiowa Warrior یک سکوی تسلیحاتی خارق العاده است. هنگام مسلح شدن به موشک های هدایت شونده Hellfire به فرماندهان اجازه میدهد تا با اهداف سخت درگیر شوند. علاوه بر این، پهپاد های مسلح هنگامی که دشمن در اطراف مناطق شهری در حال جا به جایی می باشد گزینه مناسبی است. در طی یکی از آخرین نبردهای گروه ویژه، یک وانت مجهز به خمپاره انداز 82 میلی متر در حال اجرای اتش به سمت نیروهای آمریکایی توسط پهپاد شناسایی شد. پهپاد هدف را تعقیب کرد و در شرایط مناسب خمپاره انداز و وانت را در یک فرصت مناسب، بدون هیچ خسارت جانبی نابود کرد. بالگرد Kiowa در عراق آتش هویتزرهای خودکششی پالادین M109A6 برای نیروهای امریکایی حیاتی بود. نیروهای امریکایی انواع مهمات را بر علیه شبه نظامیان استفاده کردند. با ادامه روند درگیری ها دشمن روشهای خاص خود را برای درامان ماندن در برابر گلوله های شدید النفجار سنتی پیدا کرد. دشمن در داخل ساختمان ها یا در امتداد سقف اهداف حساس و متبرکه باقی می ماندند. دشمنان در پشت بام ساختمان ها و موقعیت خمپاره اندازهای دشمن در نزدیکی ساختمان های با مهمات توپخانه ای مجهز به فیوز مجاورتی ازبین میرفت. در یک مورد شبه نظامیان مسلح در طبقه دوم یک ساختمان در یک طرف رودخانه مانع پیشروی نیروهای امریکایی می شدند. شش گلوله توپخانه ای مجهز به فیوز تاخیری به موضع دشمن شلیک شد که باعث نابودی آنها و ادامه پیشروی نیروهای آمریکایی را به دنبال داشت. در ابتدا درگیریها نیروهای امریکایی از ترکیب بالگردهای Kiowa OH-58D مجهز به نشانه گذاری لیزری به همراه مهمات توپخانه ای M712 Copperhead هدایت لیزری برای تخریب سنگرهای در خیابان های باریک و نخلستان ها استفاده کردند. در این روش با تمرین بیشتر نیروها، به فرماندهان اجازه می دهد تا ازادی حرکت بیشتری خصوصا در محورهای جانبی داشته باشند. گروه ویژه همچنین فرصتی برای استخدام یک نیروی ضد تروریستی عراقی پیدا کرد که عملکرد آنها بسیار چشمگیر بود. فعالیت های اطلاعاتی دشمن انها را متقاعد کرده که نیروهای ائتلاف وارد مساجد نخواهد شد. نیروهای ائتلاف هم وارد مسجد نشدند بلکه نیروهای ضد تروریسم عراقی وارد عملیات پاکسازی مساجد شدند. در یکی از عملیات ها در مساجد 5 سرباز تنگفدار دشمن کشته و تسلیحاتی مانند AK47 ، ارپی جی و خمپاره نداز کشف و ضبط شد. تأثیر آتش غیر کشنده برای هرگونه نبرد جدایی ناپذیر است. گروه ویژه در نجف و کوفه به خوبی برای این امر مجهز شده بود. یک تیم روانشناختی تاکتیکی (TPT) ، دو تیم امور مدنی (CA) ، دو تیم سگ های مهاجم/ بمب یاب ، مهندسان و چندین منبع رسانه ای مجهز شده بود. تیم های TPT و CA قبل از وقوع فجایع در مرحله عملیات به نام "فاز کاهشی" به محل های شهری برای ارزیابی احساسات عمومی و جمع آوری اطلاعات در مورد آسیب های جانبی ارسال می شدند. تیم سگ های مهاجم/ بمب یاب در هر عملیاتی مانند شناسایی انبارهای تسلیحاتی مخفی، شناسایی موقعیت های شلیک خمپاره انداز، مورد استفاده قرار گرفتند. مهندسین نیز در زمینه حفاظت از پایگاه های عملیات خط مقدم، ایستگاه های پلیس عراق و دیگر اهداف بسیار حساس وارد عمل میشدند. نیروهای ویژه همچنین از مهندسین برای بازیابی موانع جرسی استفاده شده توسط دشمن در کنار خندق ها استفاده می کردند همجنین انها خندق های کنده شده توسط دشمن و خطوط درگیری را پر می کردند. از آنجا که رسانه ها جامعه بین المللی را هدف قرار می دهند و رده های بالاتر از فرماندهی را خوشحال نگه میدارند باید با آنها هممانند عضوی از یک خانواده رفتار شود. اطلاعات ارائه شده قبل و بلافاصله پس از عملیات توسط رسانه ها تعیین می کرد که داستان یک عملیات چقدر موفقیت آمیز بوده است. به طور معمول ، فرمانده نیروی وِیژه به طور خلاصه عملیات، تصویر کلی عملیات و اهداف پیش رو را برای رسانه ها ، شرح میدهد. خبرنگارن سوار بر یک خودرو نظامی (M1114 یا M113) توسط یک گروهان همراهی میشود. پس از پایان یافتن درگیری، مصاحبه ای برای توضیحات بیشتر مانند خلاصه ای از اتفاقات رخ داده و شرح ماجرا انجام میشود. در برخی موارد فرماندهان در طول درگیریها باید در میدان نبرد حضور یابد برای اطمینان از اینکه مطبوعات پیش فرض های خودشان را منتقل نکنند. در همه موارد، برخورد با احترام بامطبوعات باید با عزت و احترام باشد. فرماندهی جنگ عنصر فرماندهی وارد میدان می شود! در مناطق شهری ، فرماندهان دریافتند که برای تجسم میادین نبرد شهری ، باید کاملاً در وسط درگیریها باشند. فرمانده می تواند با قرار گرفتن در مرکز تصمیم گیری، شدت و سرعت پیشروی ها را بسنجند. این امر پیامدهایی دارد و فرماندهان برای آشنایی با این روش به مدتی زمان نیاز دارند. در نجف این روش با موفقیت به کار گرفته شد. بدون ارتباطات هرگز! تمام فرماندهان باید در مناطق شهری حضور داشته باشند –حتی فرماندهان گردانهای زرهی- در حالی که روی زمین قرار دارید بدون داشتن ارتباطات گرفتار می شوید و فوراً درک موقعیتی و اطلاعات ارسال شده در شبکه فرماندهی و فرماندهان دسته را از دست می دهید . قانون اول) شبکه فرماندهی، شبکه فرماندهی است! وظیفه اصلی شبکه فرماندهی تسهیل گفتگوی بین فرماندهان است. مرکز عملیات تاکتیکی (TOC) بهروزرسانیهای اطلاعاتی لازم را رصد میکند و موارد لازم را ارسال میکند یا ورود عوامل ضرب کننده رزمی (combat multipliers) را اعلام میکند. افسر اجرایی گردان، افسر آموزش گردان و فرمانده گردان برای ادامه گفتگو در مورد جنگ نیاید از شبکه فرماندهی استفاده کنند. قانون دوم) در طول درگیری ها، مشاهده و حضور فیزیکی فرمانده در میدان نبرد به پایداری نیروها کمک می کند. این مورد به اندازه ای که ممکن است تصور شود واضح نیست - بر اساس تجربه کسب شده در نبردهای نجف، این یک مهارت است که باید تجربه شود. نقش یک فرمانده که در طول مبارزات حضور و فرماندهی را انجام میدهد بسیار سخت تر آن چیزی است که در طول اجرای شبیه سازی یا آموزش در مراکز آموزشی رزمی نشان داده میشود. فرماندهان باید از نظر ذهنی قبل از مبارزه آماده باشند تجسم کنند که کجا میخواهند بر روی میدان نبرد تأثیر بگذارند، سپس در صورت تغییر آتش دشمن، آتش خودی را تنظیم کنند. اعتماد به نفس و رفتار هرگز به فرماندهان یا سربازان خود شک نکنید. به تجهیزات و توانایی کل تیم رزمی برای حفظ سیستم های رزمی در جنگ اطمینان داشته باشید. با هدف تمرین کنید و با پایبندی به آنچه کار می کند موفق شوید. قرمانده ای که در میدان نبرد مدیریت خرد (Micromanagement) می کند باعث ایجاد نتایج فاجعه باری خواهد شد. به فرماندهان زیردست اجازه دهید نقشه خود را در ارتباط با فکر فرماندهان بالاتر توسعه و اجرا کنند. توانایی های زیردستان خود را بشناسید این چیزی است که با گذشت زمان توسعه می یابد. فرماندهان در حال حاضر یک راه حل 80 درصدی در مورد چگونگی واکنش فرماندهان زیردستان در شرایط استرس زا دارند. میدان نبرد نشان می دهد که آنها چگونه به موفقیت یا از دست دادن یک سرباز واکنش نشان می دهند. این دانش را یاد بگیرید و در مبارزات به کار ببرید. یک فرمانده تهاجمی ممکن است زمانی که موفقیت در بخش او به سرعت به دست میآید بیش از حد جلو بزند و کل میدان نبرد را نمیبیند. یک فرمانده حتی ممکن است در صورت از دست دادن یک سرباز یا وسیله نقلیه مردد شود واز پیش روی دست بکشد، بدون اینکه تاثیر این تاخیر بر واحدهای مجاور را درک کند. بیشتر این مسائل باید در تمرینات و رزمایش ها تسلیحات ترکیبی گروه ویزه بررسی شود. اما فرمانده گروه ویژه در نهایت تصمیمات خود را بر اساس درک نزدیک از توانایی ها و محدودیت های زیردستان خود اتخاذ خواهد کرد. سه درس مهم از جنگ نجف که در نبردهای آینده قابل اجرا خواهد بود. فرماندهان و افسران ابتدا باید با در نظر گرفتن یک جدول زمانی واقع بینانه برای دستیابی به وضعیت نهایی، یک برنامه مبارزاتی تهیه کنند، سپس سرعت یا پیشروی مورد نیاز برای حفظ نبرد را تجسم کنند. باید به پتانسیل رزمی توجه شود، که به شکلی عمدی به کار گرفته شود. سیستم های رزمی ارتش ایالات متحده بی همتا هستند. هر سیستم دقت را اعمال می کند و زمانی که به درستی با کمی ابتکار به کار گرفته شود، مرگبار می شود. در نهایت، فرماندهان جنگی همه چیز را با هم ترکیب می کنند. از نظر فنی و تاکتیکی فرماندهان و سربازان ماهر و متخصص برنده روز هستند، اما آنها خستگی ناپذیر نیستند و اشتباه خواهند کرد. یک فرمانده باید دائماً کارآمدی سربازان و فرماندهان خود را بسنجد، دانشی که از طریق تجربه و اعتماد به دست میآید. جنگ در نجف یک ماجرای شدید و خونین بود. نبرد پنج هفته ای دوباره تأیید کرد که سربازان و فرماندهان آمریکایی بهترین ها در جهان هستند، با بهترین تجهیزات و دکترین دقیقاً همین است، دکترین! مهمتر از همه، جنگ نجف ثابت کرد که تجهیزات زرهی همچنان ماندگار است و یک نیروی کشنده در زمین شهری است. منبع: مجله Armor - شماره March- April 2006 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
-
1 پسندیده شدهتعداد زیادیشون روی زمین ودر پایگاه هاشون با زدن پایگاه های هوایی ممکنه از بین رفته باشن و یا قابلیت عملیات نداشته باشن
-
1 پسندیده شدهدر کوتاه مدت جلوگیری از گسترش ناتو به قلمرو شوروی سابق و در دراز مدت --اگر بتواند-- احیا شوروی در یک قالب و صورت جدید و امروزین
-
1 پسندیده شدهاین امار صحت داره ؟ اگر این امار درست باشه با توجه به انبوه تجهیزات ضد زرهی که اوکراین داره و بهش اهدا شده تافات روسها زیاد نیست ( به نظر من)
-
1 پسندیده شدهاهداف که خصوصا برای کشوری مثل روسیه ثابت نیستند و ممکنه بنا به شرایط تغییر کنند. هدف اولیه هم دقیقا قابل تحلیل نیست ولی به نظر تصرف محدوده دو جمهوری به شکل کامل و ایجاد یک فیلتر بین مناطق غربی اکراین و مرزهای روسیه و همچنین اتصال زمینی کریمه و تصرف ساحل دریای آزوف به طور کامل از حداقل های اهداف اولیه بودند در بعد جغرافیایی و در بعد سیاسی هم شاید سرنگونی زلنسکی با عملیات برق آسا و فروپاشی داخلی از اهداف اولیه محسوب میشده. هرچند مواردی هست که متناقض با این تحلیل هست چون نظام روسیه و شخص پوتین به هر حال تا حدود زیادی راسا تصمیم میگیره پس تحلیل و دورنمای واحد و مطمئنی نمیشه داشت از اوضاع. چه بسا اهداف بسیار محدودتر یا گسترده تر بوده ولی شرایط باعث تغییر اهداف شده باشه در ذهن حلقه سیاستمداران مورد اعتماد پوتین و البته که شخص پوتین. به هر حال با همین اهداف اولیه اگر محقق بشند اهداف ثانویه هم تا حدی محقق میشند از جمله بی ثباتی سیاسی و تجزیه اکراین به شکل محدود و آسیب های بعضا جبران ناپذیر و از میان رفتن زیرساختها و تضعیف میان مدت اکراین و ... ولی با بعضا سرخوردگی هایی که در کلام بعضی از افراد باتجربه در سیاست مثل لاوروف در سخنانش دیده میشه شاید عدم پیش بینی واکنش غرب بوده تا حدی که روس ها را در تغییر اهدافشون مجبور کرده.
-
1 پسندیده شدهماریوپول روز گذشته نیروهای روس و در صدر آنها چچنی ها شدیدترین درگیری شهری را از زمان آغاز درگیری در این منطقه را تجربه کردن بنا بر گفته منابع محلی مدافعین اکراینی وبخصوص نیروهای ازوف متحمل تلفات سنگین شده و دها تن از نیروهای خود را درروز گذشته از دست دادن. بنا بر تصاویر منتشر شده مدافعین شهر به تدریجی در گروهها چند تایی در حال ترک شهر هستن به طوری که در هر روز چندین تن از این نیروها در ایست ها بازرسی شناسایی به اسارت ارتش روسیه در می اید نیروهای ویژه روس هم در اطراف کیف با نفوذ به پشت خطوط درگیری به مواضع و تجهیزات ارتش اکراین حمله کرده برخی از خسارتهای طرفین روسها اکراین از جمله یک یا دو قبضه هویتزر خودکششی 203م م تصویری از خلبان کشته شده میل 24 اکراینی +سوخو 25 اکراینی که با وجود خسارت سنگین موفق شده در یک زمین خاکی فرود بیاید انهدام سامانه بوک اکراینی توسط روسها از دید پهپاد اورلان بازگشت دو ناو لجستیکی روسی از بندر بردینانسک به سمت کریمه. این دو در زمان حمله به بردینانسک در بندر پهلو گرفته بودن .ولی ظاهرآ آسیبی ندیدن
-
1 پسندیده شدهیاست جمهوری چچن: پرچم ما بر فراز ساختمان دولت به اهتزاز درآمد. به گزارش اسپوتنیک، رمضان قدیروف، ریاست چچن، گفت که نیروهای امنیتی چچن ساختمان اداری ماریوپل را در جریان یک عملیات ویژه در اوکراین آزاد کردند. وی این موضوع را در حساب کاربری خود در تلگرام خود اعلام کرد. او نوشت: "بچه ها از طریق ارتباطات رادیویی گزارش دادند که ساختمان اداری ماریوپل را آزاد کرده اند و پرچم ما را بر فراز آن به اهتزاز درآورده اند. به گفته قدیروف، "راهزنان بازمانده" ریسک نکردند و مواضع خود را رها کردند. وی همچنین از پیشروی سایر یگان ها در مسیرهای دیگر شهر خبر داد.
-
1 پسندیده شدهعلت نقص اینه که نمیتونند کاملش کنند، و این نقص راهبرد نیست، عملی نبودن راهبرد هست، یه زمانی ناتو میخواست فرماندهی یوگوسلاوی رو از بین ببره و زد همه خطوط مخابرات بیسیم و آنتن ها رو از بین برد، اما یوگوسلاوها از تلفن شهری استفاده میکردن. الان وضعیت خیلی فرق کرده، هنوز بسیاری از دکل ها و خطوط اینترنت در اکراین قطع نیست، اینترنت ماهواره های هم بهش اضافه شده. وقتی نشه ارتباطات رو قطع کرد، فرماندهی بدون اینکه در اکراین مستقر باشه هم میتونه کار رو ادامه بده و دیگه این امکان وجود نداره که بین فرماندهی و نیروی میدانی قطع ارتباط کرد. شما نمیتونید با زدن منابع سوخت مدافع (که تک های زرهی بسیار محدودی داره) منتظر متوقف شدن عملیاتش بشید./ اصلا نمیتونید منابع سوختش رو پیدا کنید، هیچ کشوری، امکان فیزیکی قطع کردن دائمی و کامل ارتباط مرزی اکراین با سایر کشورها رونداره ، بهترین نمونه عربستان هست که نتوسته محاصره یمن رو تکمیل کنه و انواع تسلیحات به اونجا میرسه، و نمونه بسیار بدتر غزه است. حتی آمریکا و روسیه هم نتونستن این کار رو در عراق و سوریه و جاهای دیگه انجام بدن. این یه خواسته ناشدنی هست. معمولا استراتژی چیزهای خوب و حقی میگه که اگر رعایت نشه بلا نازل میشه، ولی مسئله اینه که اصلا میشه استراتژی به همون شکل به اجرا گذاشت و تکمیل کرد؟! هرگز!
-
1 پسندیده شدهمثل اینکه حضور ایران در این نمایشگاه خیلی برای رژیم عبری ناگوار است یک نفر گفته ( نقل به مضمون ) :" ایرانی ها در غرفه خود نشستند و چای و خرما خوردند و موشکهایی که با آن عربستان و امارات را هدف قرار میدهند به نمایش گذاشتند " شما نگران خودتون باشید چون موشکهایی که به تل آویو و حیف برخورد میکنند در نمایشگاه نیستند
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا HESA Ababil-3 پهپاد جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) (2008) ابابیل 3 (یا Ababil-III) از خانواده پهپاد های ایرانی ابابیل ارتقا یافته است. این خانواده از پهپاد ها توسط صنایع داخلی ایران توسعه یافته و ساخته شده اند و شامل مهمات با مداومت بالای Ababil-1، Ababil-2، و Ababil-CH 2 میله دمی می شود. ابابیل-3 نسخه بازطراحی شده و مخصوص نقش جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) در سطح نظامی با امنیت ملی است. طبق گمان ها، تولید آن از سال 2008 آغاز شده و تا امروز در حال خدمت است. به دلیل شباهت فیزیکی با Seeker شرکت Denel Dynamics، مشکوک است که ابابیل-3 کپی/مشابه ایرانی این طراحی آفریقای جنوبی باشد. همچنین به نظر می رسد اجزای داخلی آن هم کپی/مشابه تجهیزات غربی موجود باشد. در خارج، ابابیل-3 از آرایش 2 میله ای اثبات شده استفاده می کند که بدنه اصلی درست در وسط آن قرار می گیرد. بدنه تمام سامانه های مرتبط مثل اپتیک ها، اویونیک ها، موتور و ذخیره سوخت را در خود جای می دهد. مجموعه اپتیک روی یک برجستگی شکمی با حرکت 360 درجه نصب شده و توانایی رهگیری و گزارش بی وقفه را دارد. بال های اصلی ثابت روی ستون فقرات پشتی بدنه قرار گرفته اند که نسبت نیروی بالا برنده به پسا و سطوح کنترلی را فراهم می کنند. میله های 2 تایی، زائده های باریکی اند که به انتها می روند و به باله های دمی مستطیلی شکلی ختم می شوند که توسط یک صفحه افقی (بالا برنده) به هم متصل اند. فعالیت های روی زمین (برخاست، فرود و حرکت کلی روی زمین) ابابیل-3 از طریق چرخ های سهگانه ثابت با پوشش آیرودینامیک انجام می شود. ساختمان این پهپاد، کامپوزیتی است. ابابیل-3 با طول بال 7 متری خود بزرگتر از ابابیل-2 است. قدرت پهپاد از یک موتور متعارف، به احتمال زیاد کپی شده از یک طراحی آلمانی (اعتقاد بر این است که از Limbach L550E مشتق شده باشد)، استفاده می کند که یک ملخ چند پره را در انتهای بدنه با آرایش pusher می چرخاند. از مشخصات فنی ابابیل-3 می توان به حداکثر سرعت 200 کیلومتر بر ساعت، برد 250 کیلومتر و ارتفاع 5000 متری اشاره کرد. ابابیل-3 در آسمان های عراق، سوریه و سودان دیده شده است. چندین فروند از آن در فعالیت های رزمی و در تصادفات (به دلیل آموزش ضعیف یا کیفیت پایین پهپاد) از بین رفته است. در سال 2009 جنگنده آمریکایی F-16 Fighting Falcon پهپاد ابابیل-3 را پس از 70 دقیقه پرواز در حریم هوایی عراق سرنگون کرد. نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران از ابابیل-3 تنها در نقش ISR استفاده می کند. در سوریه این پهپاد به Zagil III-B تغییر نام پیدا کرده است. برای کتائب حزب الله نام آن Basir-1 است. در سال 2019 یک پهپاد ابابیل-3 در حریم پاکستان سقوط کرد یا سرنگون شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2008 - تعداد فروند ساخته شده: 550 - سازنده: شرکت صنایع هواپیما سازی ایران (هسا) (ایران) - کشورهای مصرف کننده: سودان، عراق، ایران، سوریه - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.5 متر - طول بال ها: 6.5 متر – قوای محرکه: 1 موتور متعارف (احتمالا Limbach L550E یا مشابه آن) که 1 ملخ چند پره را در انتهای بدنه با آرایش pusher می چرخاند - ارتفاع پروازی: 5000 متر - حداکثر سرعت: 200 کیلومتر بر ساعت - برد: 250 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی برای نقش ISR (اکثرا دوربین و حسگر ها) - نسخه ها: Ababil-3 (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهارزان ولی کارآمد آمادگی بلاروس برای صادرات سامانه دفاع هوایی متحرک بوک MB3K مینسک : با رونمایی بلاروس از سامانه دفاع هوایی میانبرد بوک MB3K ، قابلیتهای بخش صنعت دفاعی بلاروس در خصوص طراحی ، بروزرسانی و تولید سامانه های دفاع هوایی برد متوسط که میتواند رقیبی سرسخت برای همتایان روسی و غربی خود باشد به اثبات رسید . درواقع امر ، به استثنای روسیه بعنوان مهد طراحی سیستم های دفاع هوایی و اوکراین بعنوان میراث دار زیرساختهای تولید جنگ افزار اتحاد جماهیر شوروی سابق ، بلاروس ضلع سوم از جمهوری های شوروی سابق بشمار می آید که با در اختیار گرفتن زیرساختهای به جامانده از دوران کمونیستها ، به شکل نامحسوسی ، ارتقاء تانکها ، جنگنده ها و سامانه های دفاع هوایی با ژن روسی را دنبال کرده و این روند نه تنها به سخت افزارهای دوران شوروی محدود نشده ، بلکه تلاش برای روزامد سازی فناوری های جدیدتری نظیر سوخو-30 و سوخو-27 نیز در دستور کار این کشور قرار دارد . با این وصف ، رونمایی از جدیدترین نسخه سامانه بوک ، از یک نظر نشاندهنده این مساله است که بلاروس نه تنها توانایی ارتقاء سیستم های موجود را با توجه به انعقاد قرارداد با کشورهایی نظیر ویتنام و آنگولا دارد ، بلکه از زیرساختهای لازم برای طراحی و تولید پیکربندی های کاملا بومی که پتانسیل صادرات را نیز بخود می بیند را در سالهای گذشته ایجاد نموده است . با توجه به این مساله ، سیستم بوک MB3K به یک رادار آرایه فازی باند اس با برد 130 کیلومتر مجهز شده که با سوار شدن برروی یک کشنده چرخدار می تواند با سرعت 60 کیلومتر بر ساعت در میدان نبرد بحرکت درآید . براساس اطلاعات موجود ، رادار فوق الذکر بصورت کاملا خودکار توانایی هدف و اندازه گیری داده های اولیه آن شامل آزیموت ، برد و شعاع گردش در دو حالت فعال و غیر فعال را در اختیار کاربر می گذارد . علاوه براین ، سامانه های فرعی تعبیه شده دراین سخت افزار شامل دیجیتالیزه شدن زیربخش های ارتباطاتی و به اشتراک گذاری اطلاعات در قالب یک شبکه پدافندی گسترده تر نظیر اس-400 که در گذشته توسط روسیه ارائه شده ، می تواند در مجموع برای مشتریان سخت افزار روسی و یا حتی کشورهایی که بدنبال یک سیستم دفاع هوایی کارآمد و ارزان هستند ، به یک گزینه جذاب تبدیل گردد ، در حالی مکانیزم عملکرد این سیستم جدید در مقایسه با گونه های قبلی بوک ، ساده تر بوده ، ضمن اینکه تمامی بخش های آنالوگ که نیازمند تعمیر ونگهداری بیشتر بودند ، اکنون با بخش های دیجیتال جایگزین شدند . در حال حاضر ، بازار سامانه های دفاع هوایی میانبرد در انحصار سیستم های روسی بوک ام-2 و بوک ام-3 و تا حدودی سامانه چینی HQ-16 است که در این حوزه رقبای قدرتمندی برای محصول بخش دفاعی بلاروس بشمارمی آیند . با توجه به اینکه امروز ،نزدیک به 10 کشور کاربر رسمی سیستم بوک ام-2 بوده و تصور می رود که قابلیتهای بوک ام-3 از سیستم محصول بلاروس بالاتر باشد ، مینسک امیدوار است که با افزایش فشارها بر روسیه جهت محدود نمودن صادرات سامانه های پدافند موشکی از سوی ایالات متحده و همچنین کاربران قدیمی سامانه بوک نظیر اوکراین ، گرجستان و بلغارستان که هم اکنون رابطه خوبی با روسها ندارند ، بازار برای یک محصول بروزرسانی شده ، علاقه بیشتری ابراز نماید. پی نوشت : 1- بن پایه 2- تجمیع تمامی مطالب مرتبط با سامانه بوک و گونه های ارتقاء یافته و بروزرسانی شده ، بیست و ششم مرداد 1399 خورشیدی 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
-
1 پسندیده شدهخوب سال کاری 87 رو من با همون ماجراها به سر بردم ( قبلش کشتی " ایران هامون" بودم و بعدش هم" ایران هنگام " که اون بلا سرمون اومد) میخواستم برم سراغ خاطره بعدی درباره دزدان دریایی که دیدم حیفه ماجرای جالبی رو که در پیاده شدن این کشتی داشتم بیان نکنم پس واسه زنگ تفریح هم که شده اون خاطره رو هم میگم و بعد دوباره میریم سراغ بحث شیرین برادران عزیز دل ، دزدان دریایی!! وقتی بعد چند ماه از کشتی سوپرتانکر " ایران هنگام " پیاده شدم کشتی نروژ بود، اومدیم شهر "برگن" ، سه روز هتل بودیم با یه تیم 13 نفره که نحسی 13(البته من بهش اعتقادی ندارم) از همون اول ما رو گرفت یعنی تیم رو گرفت زیاده گویی میشه ودوست ندارم بگم همون سه روز چه بلاهایی سرمون اومد ، منتها دسته کم من تونستم ازداخل یک زیردریایی جنگ دوم جهانیشون که موزه اش کرده بودن حدود 400-500 متری هتلمون بازدید کنم ، هرچند متاسفانه بعلتی احمقانه نتونستم از داخلش تصویری بردارم اما بد نبود دسته کم به دیدنش می ارزید بعد هم موندیم تا بلیط هامون اوکی شد و بعدش پرواز کردیم به " اسلو" پروازمون از اسلو 11 صبح به لندن و از اونجا اگه اشتباه نکنم 4-4/5 به تهران بود اونم با یکی از شرکتهای هوایی انگلیسی( اسمشو نمیگم تا تبلیغ نشه براشون)!! تو فرودگاه اسلو به ما اطلاع دادن که بخاطر شرایط بد هوایی در لندن و بارش برف پروازها با تاخییر مواجه میشن موندیم تا ساعت حدود 1 بعد از ظهر، که بعدش ما کلی سر و صدا کردیم که الانه که پرواز اونورمونو از دست بدیمو.... به همین خاطراز مجموع چند پروازی که با تاخییر بودن، اومدن اونایی که بلیط پرواز بعدی نزدیکتری از لحاظ زمانی داشتن رو انتخاب کردن و یک پرواز ترتیب دادن از بینشون برای لندن و ما هم بالطبع جزو اوندسته ای بودیم که پریدیم سمت لندن اما.... آخرین هواپیمایی که روی باند فرودگاه هیثروی لندن به زمین نشست، هواپیمای ما بود!!!!!! و بعدش اعلام شد که فرودگاه بعلت بارش سنگین برف و بدی هوا و ...تعطیله!!!! ما موندیم و یک فرودگاه تعطیل و اونهمه پرواز کنسل شده و سیل جمعیت مونده از پرواز!! با تهران تماس گرفتیم ، گفتن ایجنتی اونجا نداریم ، خودتون برین هتل گیر بیارین هزینه هاتون با ما ، بعدا حساب میکنیم!!!! رفتیم که بریم بیرون از فرودگاه پلیس نزاشت و گفتن که باید ویزا داشته باشین کلی جر و بحث کردیم و قوانین بین المللی رو براشون یا سین کردیم تا بلاخره قبول کردن بهمون ویزای چند روزه بدن(هم پرواز اولی و هم پرواز بعدیمون هردوتا بریتانیایی بودن و همین کمکمون کرد تا بتونیم مجوز خروج از فرودگاه رو بگیریم) بعد از رد شدن از گیت چون همه مسافرا قبل از ما رفته بودن بیرون تقریبا جای خالی نبود و نمیتونستیم از نمایندگی هتلها توی فرودگاه جایی پیدا کنیم چند ساعتی اونجا بودیم تا اینکه یه پسر حدود 23-4 ساله اومد و با لهجه افغانی فارسی صحبت کردو بعد از پی بردن به موضوع به شرط اینکه رفت و برگشتمون به فرودگاه و هتل رو با اتوبوسهای شرکت نقلیه ای که اون واسش کار میکرد بریم وبیاییم ، برامون هتل رزرو کنه !!! و خداییش هم رزرو کرد یک سوم قیمتی که ما میخواستیم اونم کجا؟ وست مینسترلندن !!! رفتیم اما اولش اشتباهی رفتیم هتلی دیگه یعنی راننده اشتباهی بردمون اونجا حدودا ساعت 10/30 شب بود، تا منشیه بهمون حالی کنه هتلو اشتباه اومدیم ما نسل همه میوه و شیرینی های لابی هتل رو برداشته بودیم ، بعد هم تماس گرفت همون شرکت راننده دوباره اومد ما رو برد هتل اصلی که...... منظور بدی نگیرین زیباترین دختر انگلیسی منشی و رزروشنیست اونجا بود به اسم " ایرین" از جنوب انگلستان اومده بود و لندن دانشجوی حقوق بود و به همراه خواهر بزگترش که توی آشپزخونه هتل مشغول بود در اونجا برای کمک به هزینه تحصیلش کار میکرد( این اطلاعالت رو بچه ها سر سه سوت درآوردن ، بچه ها ها نه من!!!!!!!!!) بگذریم همه این مقدمات برای این بود که برسیم به این قسمتش که: یکی از دانشجوهایی که کاروزیشو میگذروند و همراهمون پیاده شده بود پسر خاله اش لندن زندگی میکرد یا بهتر بگم درس میخوند ، باهاش تماس گرفت که بیاد فردا صبح هتل ببیندش و بهش گفته بود که کی هستیم و چطوری اومدیم چشمتون روز بد نبینه، فردا صبح توی رستوران هتل وقتی برای صبحانه رفتیم دیدم همراه پسرخاله این دوست و همسفر ما، سه نفر دیگه هم اومده بودن با کلی پوشه و کیف و ... بعد هم شروع کردن با ما به صحبت کردن و تبلیغ برای سازمان مجاهدین و بدگویی از نظام و ارایه پیشنهاد پناهندگی و... در نهایت جذب نفر برای سازمان !!!! خلاصه بحثمون بالا گرفت بالاخص با یکیشون که ادعا میکرد جانباز و رزمنده بوده و رژیم ( به قول اون) براش تره هم خورد نکرده و انداختنش بیرون و انگلیسیهای عزیز دل با کمک برادران و خواهران انسان دوست سازمان مجاهدین براش زندگی مرفه بی دردی ساختن و.... خلاصه روزه ای خوند که گریه کن نداشت بپاش گریه کنه و الا سوزناک بود سوزناککککککککککک...!!!!!!!!!! دست برقضا بین ما یکی از بچه های جانباز بود و یکی هم از رزمندگان قدیمی بچه ماهشهر، اونا هم بهشون برخورد و با حمایت ما بحث بالا گرفت همه بچه ها خداوکیلی تند و سفت و سخت پشت نظام واستادن و کوتاه نمیومدن تا زد و بحث کشیده شد به پیشرفتهای کشور و ترقی و توسعه که اون منافق جانباز نما منبر رو به دست گرفت که : آره همه اش نظامیه و خون مردمو کردین تو شیشه و همش بمب و گلوله بدردنخور میسازین و ................ ادامه داد و رسید به اینجا که مرد و مردونه اینهمه موشک بالستیک ساختین تا حالا تونستین یه توپ پینگ پینگ رو بفرستین به فضا؟ تونستین در حوضه های علمی و نه نظامی فعالیتی بکنین ؟ تونستین حتی با کمک روسیه اتون!!!! یه جوجه ماهواره بفرستین هوا؟ که انگار شاهد از غیب رسید و خدا خودش اونکاری رو کرد که باید میشد!! بی بی سی محلی که داشت اخبار هواشناسی و صحنه های برفروبی خیابونا رو پخش میکرد یه دفعه خبراشو قطع کردو خبر پرتاب ماهوار امید به فضا رو بوسیله ایران اعلام کرد... .... .... چنان تکبیری فرستادیم که هتل لرزید!!! دیگه نفهمیدیم چی شد!!! لابی رو بنکل به هم ریختیم پریدیم هوا ، همو بغل کردیم ، سر و صدا میکردیم و هوار و هورا و تکبیر و خلاصه بدجوری جو گیر شده بودیم ، نمیدونستیم چطور خودمون کنترل کنیم خلاصه مایی که تا چند لحظه قبل دست بر قضا سر همین قضیه داشتیم سین جیم و محاکمه می شدیم حالا انگاری دنیا رو بهمون داده بودن اونقد محو و گیج شادی کردن سروصدا بودیم که نفهمیدیم برادران ارشادی سازمان مجاهدین کی در رفته بودن!!!!! بمانداون روز چه جشنی گرفتیم و چه پایکوبی توی لابی هتل راه انداختیم که هرکسی نمیدونست فکر میکرد ما خود خود خود تیم سازنده و پرتاب کننده امید بودیم و بماند که کثیفی های لندن رو در روزهای بعدش چطور با چشم خودمون دیدیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر لندن کثیفترین شهر اروپا از لحاظ اجتماعی نباشه بیشک یکی از کثیفترینهاشون هست بعدش هم شکر خدا فرودگاه باز شد و ماهم تونستیم بلیط اون شرکت انگلیسی رو با بلیط هما تعویض کنیم و با یه 747 ایران ایر برگشتیم ایران عزیز!! اونم جزو اولین هواپیماهای خارجی پرواز کرده از هیثروی لندن جاتون خالی در برگشت هم با هماهنگی، من و یکی دیگه از بچه ها رفتیم کابین خلبان و کلی باهم خوش و بش و انتقال خاطره و تجربه کردیم!!!! بعد اونم با خوشی و سلامتی فرودگاه امام خمینی (ره) به زمین نشستیم و چند ساعت بعدش هم از مهرآباد با یه قارقارک روسی پریدیم تا خرم آباد و دل و روده مبارک و نازنینمون نزدیک بود بیاد تو حلقمون ( بماند که خدا بهمون کلی رحم کرد) و اینگونه بود که این سفر تبدیل به پرماجراتیرن و یبیادماندنی ترین سفر کاری من شد (منهای این سفر امسالم که .......) منتها هرچی بود به خیر و خوبی و خوشی و با خاطرات خوبی ختم به خیر شد یادش به خیر بویژه یاد همه دوستان عزیزی که همراهم بودن
-
1 پسندیده شدهشهریور گرم و شرجی سال 1387 بود تازه چند روز بود که به نفتکش سوپرتانکر" ایران هنگام" ملحق شده بودم ما 2میلیون و دویست هزار بشکه نفت خام از خارگ به مقصد رتردام هلند بارگرفتیم و با عبور از تنگه هرمز طبق روت و مسیر جدید و و دورتر که برخلاف مسیرهمیشگی با فاصله 200مایل از ساحل فاصله داشت درحال دریانوردی جهت دور زدن قاره آفریقا از دماغه امید نیک و رفتن به اروپا بودیم اون روزا خبر خاصی از حمله دزدان دریایی گزارش نشده بود دست و پا شکسته خبرهایی به گوشم خورده بود (وقتی که خونه بودم) ولی روی کشتی هیچکی از هیچ چیز خبر نداشت(البته بعدا مشخص شد کاپتان در جریان بوده بالاخص بحث دزدیده و روبوده شدن کشتی ایران دیانت از شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، منتها اونا برای جلوگیری از ایجاد جو ترس و هراس پرسنل و عدم تجربه کافی و نامدیریتی و کلی مسایل دیگه چیزی به کسی نگفتن و فقط خواستن که حدود 130 -40 مایل بیشتر از مسیر های معمول از ساحل دوربشیم!!! البته اونا هم فکرشو نمیکردن با 200 میال فاصله از ساحل کسی بتونه به کشتی حتی نزدیک هم بشه) روز 30 شهریور بود یک جشنی حالا به چه مناسبتی بود(مناسبتش یادم رفته ولی فکر کنم یکی از مناسبتهای مذهبی بود درست خاطرم نمونده)گرفته بودیم و بعد از کلی بخور بخور و سروصدا و خوشگذرونی البته از نوع شرعی و قانونی و معقولش رفته بودیم باشگاه افسران و مشغول شب نشینی و وقت گذرونی بودیم ساعت حدود 11 شب بود که یه هو..... ...... صدای افسر راه مضطرب و پریشون و هراسون پیچید توی کشتی که نفس زنان و بدون رعایت ضوابت جاریه تند و تند از سیستم پیجینگ کشتی میگفت : دزدا اومدن رو کشتی دزدا اومدن رو کشتی دزدا اومدن رو کشتی ... صدای پیج مداوم و تکراری افسر سوم عرشه خوشی رو از سر هممون پروند همه دویدیم سمت کابینامونو با تعویض لباس رفتیم به بخشهایی مشخص شده ( هر دریانوردی در ابتدای الحاق به شغل دریایی باید دوره های خاصی رو بگذرونه و تمرینهای خاصی رو هم قبل از دریا و هم بصورت هفتگی باید روی کشتی بگذرونه بعلاوه آموزشهای پیش از الحاق به شغل دریایی و ضمن خدمت هفتگی و مستمری که در جریانه هم کلاس های آموزشی هفتگی هم جلسات فیلمهای آموزشی هفتگی هم آموزشهای بر پایه مدولهای کامپیوتری و... یکی از این اموزشهای الزامی آموزش و تمرین برخورد و مواجهه با دزدان دریایی هستش که اون روزا پایتختشون تنگه مالاکا و آسیای جنوب و جنوب شرقی بود و دیگر حیات خلوتاشون دریایی کارایب، آمریکای جنوبی ، غرب آفریقا و خلیج بنگال و......بود) ما هم هرکدوم بر مبنای آموزش و وظیفه محوله در ماستر لیست (لیستی که وظیفه و محل هر دریانورد پرسنل و یا همراه با شناور رو در وضعیتهای گوناگون غیر معمول مشخص میکنه) رفتیم سر استیشن و دیوتی خودمون بر مبنای لیست من رفتم اتاق کنترل و با استارت یک دیزل ژنراتور دیگه و پارال کردن اون و رفتن به حالت اماده باش کامل ،همه دستگاهای ذخیره رو در حالت اماده به کار قرار دادم بعد هم تماس گرفتم با یکی دوتا از بچه ها که ببینم چه خبر شده معلوم شد خبری از دزدان دریایی روی کشتی نیست اما دو قایق در حال تلاش برای نزدیکی به ما هستند همزمان سرمهندس پاکستانی هم که داشت از ترس قالب تهی میکرد رسید پایین و با برداشتن همه لیمیتهای موتور اصلی اجازه افزایش سرعت و دور موتور به دور اضطراری رو داد و نفتکش کوه پیکربا 2 میلیون و 200 هزار بشکه محموله اش شروع به غرش کرد!!!!!! کاپتان با حظورش در پل شروع به مانورهای زیکزاکی کرد البته یک اشتباه فاحش مرتکب شده بود که بعدا فهمیدیم(چون حول کرده بودیم و کسی هم چک نکرده بود) و اون هم این بود که فقط یکی از سیستمهای سکان کشتی روشن بود و دومی در حال اماده باش قرار داشت که حتما میبایست روشن میشد و ما فراموش کرده بودیم(کاپتان و افسر راه فراموش کرده بودن چون وظیفه اونا بود ، اما راسیتش ما هم توی اتاق کنترل چک نکرده بودیم از بس حول کرزده بودیم چون اون افسر پیج کرد دزدا اومدن رو کشتی و ما انتظار درگیری نزدی و رودرو با زدها رو داشتیم!!!!) تماس با تهران و با سواحل نزدیک جهت کمک از پل فرماندهی کشتی ما صورت پذیرفت که توصیه خاصی جز کارهایی که ما کردیم به ما نشد و ما همون وظعیت خودمونو حفظ کردیم و اما ماجرا از چه قرار بود؟ ماجرا از این قرار بود که: ساعتهای حول و حوش 11 شب افسر سوم که افسر مسیول و بقول نظامیها افسر نگهبان پل فرماندهی بود میره روی وینگ سمت راست پل فرماندهی برای بررسی اطراف کشتی خودش میگفت احساس کردم شبح یا سایه ای سمت راست کشتی و چسبیده به اون دیدم فکر کردم توهم زدم و دچار توهم شدم!!!!! برگشتم پل فرماندهی اما باز شک کردم و برگشتم اما چیزی ندیدم در حال برگشت به پل یک لحظه احساس کردم شبحی رو در زیر وینگ راست دیدم بازم توجهی نکردم!!!!! هنوز به پل فرماندهی نرسیده بودم که شک به جونم افتاد و برگشتم تا با روشن کردن نورافکن وظعیت رو بررسی کنم اومدم سمت وینگ راست و نورافکن مستقر در اونجا، که احساس کردم موازی با جایگاه خودم شبحی در دل سیاهی شب همراهمون میاد!!!!! نورافکن رو روشن کرده و نکرده بستنم به رگبار!!!!!!!!!!!! و بعدش هم دویدم سمت پیجر و شروع کردم به گفتن مداوم دزدها اومدن رو کشتی و....!!!!! بینوا به محض روشن کردن نورافکن مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفته بود و با کلاشنیکوف بسته بودنش به رگبار ولی شکر خدا گلوله و یا ترکشی بهش نخورده بود و اما ادامه ماجرا بعد از رفتن به وظعیت آماده باش کامل برای مقابله با دزدان دریایی: طبق آموزشهای فراگرفته شده، تنها سلاح ما برای مقابله با دزدان دریایی برای جلوگیر از اومدنشون رو عرشه کشتی شلنگهای آب آتش نشانی کشتی با فشار آب 12 بار بودن والسلام!!! من هم پمپ اضطراری آب دریا برای آتشنشانی رو روشن کردم و فشار رو روری 12 بار ست کردم(روشن کردن پمپ با من بود و تنظیمش با یکی از بچه های مهندس دستیار) همزمان بچه های دیگه روی عرشه آماده مقابله با دزدان دریایی بودن اون موقع ما از شدت برخورد اونا و نوع تجهیزاتشون خبری نداشتیم واسه همین بچه ها با کمترین نوع مراقبت رفته بودن روعرشه که با رگبارهای بی امان اونا مواجه میشن من بیسیم رو رو کانال عرشه تنظیم کردم و دیدم واویلا هرکی داره جیزی میگه یکی میگه بستنمون به رگبار یکی میگه بخوابین رو عرشه یکی داد میزنه نرو اون سمت و... منم به سر مهندس گفتم ماجرا از این قراره و دویدم سمت عرشه که ببینم چه خبره از کنار بویلرها رفتم رو عرشه که رسیدنم به عرشه رو دزدان عزیزدل دریایی !!! با چندین و چند رگبار مسلسل کلاشنیکوف و تیربارام ژ-3 خوش آمد گفتن شیرجه رفتم و سینه خیز خودمو به یکی از دیواره ها رسوندم هرکی یک گوشه ای سنگر گرفته بود(سنگر که چه عرض کنم پناه گرفته بود) تنها کسی که با شیلنگ آب داشت به خیال خودش با دزدا مقابله میکیرد یکی از مهماندارهامون به نام " عزیز" اهل آبادن بود که قدش به زور 160 میشد و وزنش شاید 55 هم نمیشد حدودا اگر اشتباه نکنم 26-7 سالی هم داشت به پشت خوابیده بود رو عرشه و شیلنگ آب رو گرفته بود بیرون کشتی سمت ساعت 2/5 کشتی در حالی که دزدها سمت 5/5 ما بودن البته اونم تقصیر نداشت دزدها یکریز داشتن مانور میدادن و شلیک میکردن و کشتی ما هم داشت زیکزاکی میرفت تا اونا رو در موج حاصله از حرکت پروانه کشتی و ورتکسهای حاصله از اون قرار بده تا نتونن به ما نزدیک بشن واین کای آبادانی ما " عزیز " بینوا هم نه جایی رو میدید و نه میتونست سرشو بیاره بالا و اینکه هردو قایق دزدها در حال مانور و تغییر جا بودن و ما هم در حال زیکزاک نمیدونم چی شد که چند رگبار حواله بالای سر عزیز بینوا کردن که فیش پلیتهای کناره کشتی مثه سپر حفاظتش کردن کمی به خودم جرات دادم و سینه خیز رفتم سمتش و گفتم دیونه داری چیکار میکنی کارت بیهوده اس!!!!!! گفت چیکار کنیم؟ گفتم برگردیم عقب اومد شیلنگ رو ولش کنه گفتم نکن الان در میره میزنه هردوتامونو لت و پار میکنه کمکش کردم با هم شیلنگ رو ساپورت کردیم تا نازلشو تونستیم ببندیم و بعد ولش کردیم همونجا و سینه خیز برگشتیم عقب سمت پسیج وی وچسبیدیم به دیواره مانورها ادامه داشت من یک چرخی زدم اطراف انجین کیسینگ تا بتونم اونور رو ببینم همه حالت پناه گرفته بودیم و هرازگاهی بی دلیل و بی ثمر میرفتیم یه طرفی راستش همه ترسیده بودیم رفتم سمت چپ کشتی دیدم خبری نیست داشتم برمیگشتم سمت راست کشتی که دیدم یکی از قایقها از ما کمی فاصله گرفتو بعدش یکیشون بلند شد و با آر پی جی پل فرماندهی رو هدف قرار داد شلیک آر پی جی و چرخیدن در یکی از زیکزاکهای کشتی یکی شد و فانل کشتی شبیه سپر اومد جلوی پل فرماندهی و راکت آر پی چی با زاویه کم خورد به فانل و کمونه کرد تو هوا و ما همه به چش خودمون ترکیدن اونو توی هوا و در فاصله یکی دومتری فانل دیدیم قطعاتش ریخت رو عرشه و درگیری شدت بیشتری گرفت نمیدونم دقیقا چقد دیگه طول کشید که به گمونم سوخت اونا تموم شد یا از دستیابی به ما نا امید شدن و یا مهماتشون ته کشید به هر حال بیخیال ما شدن اما ما با همون سرعت بالا و با عجله در حال فرار از محل اونا بودیم،همه چراغها رو هم خاموش کرده بودیم حتی چراغهای راه رو!!!!!! بعد سه چهار ساعت و با فاصله گرفتن بیشتر از ساحل کم کم حالت همه به حال عادی برگشت و در بررسی ها مشخص شد بعلت عدم روشن کردن سامانه دوم سکان پین اصلی سکان در حال بیرون زدن هستش و الانه که بزنه بیرون خدا خودش بهمون رحم کرده بود اگر بیرون میزد دیگه هیچ کنترلی رو کشتی نداشتیم و براحتی دزدا میومدن رو کشتی بماند که بمدت حدود تا یکماه بعدش، ما سه دانشجوی بینوای مهندسی مکانیک که همراهمون بودن رو گذاشته بودیم بالای سر اون پین سکان در شیفتهای 4 ساعته و هربار که پین میخواست بزنه بیرون با یک پتک سنگین میزدن رو سرش و میفرستادنش سر جاش(این سه عزیز الان از همکاران و دوست های خوب من هستن، این پین هم بعدا مصیبتی شد برای ما که به بحث ما مربوط و مرتبط نیست) این حمله اولین حمله دزدان دریایی به کشتیهای ناوگان دریایی ما بود بلافاصله بعد از اون به همه سوپرتانکرها دستور داده شد که فاصله 200 مایلی از سواحل سومالی رو به 400 مایل افزایش بدن منتها اونایی که مجبور به عبور از تنگه باب المندب بودن همچنان درگیر حملات بودن و با فاصله چند روز بعد از ما دیگر سوپرتانکرهای ما هم یکی یکی مزه حمله رو چشیدن و دست و پنجه نرم کردن با دزدای دریای رو تجربه کردن بعنوان نمونه بعد از ما به سوپرتانکرهای زیر که همگی 320 هزارتنی و با محموله 2 میلیون و 200 هزار بشکه نفت خام بودن حمله شد 5 مهرماه یعنی حدود 6 روز بعد از حمله به ما دزدان دریایی سومالی به نفتکش سوپرتانکر" ایران هرمز" حمله کردن(سیستر شیپ نفتکش ما و هردو ساخت کره جنوبی) 11مهرماه به سوپرتانکر " ایران دماوند" 7 آبان به سوپرتانکر" ایران نور " 21 آبان سوپرتانکر"ایران دیلم" و دوباره 2 دیماه به همون کشتی" ایران دیلم" اما اینبار در مسیر برگشتش و بدون بار ( در حالت "بالاست") خوب این خاطره اولین حمله دزدان دریایی به یکی از کشتی های ما که بنده هم شرف حظور داشتم!!! بعد از اون ما به مسیرمون ادامه دادیم اما این سفرمون هرچند مرتبط با دزدان دریای نیست اما خالی از لطف هم نیست: در حال عبور از کیپ تاون آفریقای جنوبی دم دمای غروب یک زیردریایی هسته ای غول پیکر آمریکا یهویی با فاصله کمی از ما اومد رو آب که هممونو بالاخص کاپتانو بدجور ترسوند در ادامه در حال گذشتن از دماغه امید نیک یک جنگنده رافایل فرانسوی با ما سر شوخیش گرفته بود و شاخ به شاخ به سمت پل فرماندهی ما اومد و یه دفعه با شکستن دیوار صوتی با یه مانور و زاویه تند جنگنده اشو کشید بالا که کشتی ما درست مثه برخورد با یک سونامی دچار لرزش شدیدی شد و همه ما خوابیدیم رو زمین !!!! نمیدونم چه مرگش شده بود بعد هم در نزدیکی های سواحل اسپانیا یهو دوتا ناوچه اسپانیایی با سرعت بالا خودشونو رسوندن به ما و دوطرف ما قرار گرفتن و توپاهشونو گرفتن سمت ما ما هم از همه جا بیخبر کشتی رو نگیر داشتیم تا اونا بیان رو کشتی بعد اونا پرسیدن چرا به پیامهای شناسایی ما جواب ندادین؟ اونجا بود که متوجه شدیم یکی از ملوانا اشتباها در حین تمیز کردن بدنه سیستمهای مخابراتی دستش رفته بود رو دکمه حالت میوت و صدای سیستم رو قطع کرده بود و ما هم چیزی نشنیده بودیم خلاصه بعد که ثابت شد قضیه از چه قرار بوده مارو جریمه کردن و ولمون کردن بریم سمت رتردادم بعد از اون هم رفتیم افتادیم توی مسیر نروژ- کانادا اونم برای 5 ماه توی زمستون لعنتی دریایی وحشتانک شمال (نورت سی) بدترین موجهای ممکنه سخت ترین سرمای ممکنه کشتی چندین بار تا حد غرق شدن پیش رفت از کنار مثلث برمودا با حالت طوفان وحشتناک گذشتیم و... هزاران ماجرای عجیب و غریب داشتیم حتی تا پیاده شدن از کشتی و رسیدن به تهرون !!!! جاش نیست و مرتبط هم نیست تا بگم چی به سرمون اومد و چی کشیدیم خلاصه اون سفر پرماجراترین سفر عمر من و پرماجراترین سفر بعد از جنگ نفتکشهای شرکت ما بود